mhstq

Members
  • تعداد محتوا

    184
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

تمامی ارسال های mhstq

  1. قطعا یکی از مهمترین گفتگوهای سیاسی دفاعی چند سال اخیر، متعلق به امانوئل مکرون فرانسوی می باشد مرور این گفتگو خالی از لطف نیست مجله اکونومیست بنابر روال گذشته، این هفته نیز سرمقاله‌ای را تحت عنوان «هشدار امانوئل مکرون: ناتو درحال مرگ مغزی است» منتشر کرد. با این حال سرمقاله مذکور تنها به بررسی اجمالی مصاحبه تفصیلی خبرنگاران اکونومیست با مکرون می‌پردازد که پیش‌تر در کاخ الیزه انجام گرفته است. در این مطلب اکونومیست با نگارش خلاصه‌ای بسیار کوتاه از این مصاحبه می‌نویسد: مکرون از پشت میزش در کاخ الیزه به خبرنگاران اکونومیست از مرگ مغزی ناتو می‌گوید و ایجاد نیروی دفاعی مستقل برای اروپا را ضروری می‌داند. او می‌گوید باید با حقایق و تحولات جهانی روبه‌رو شد و از همین رو اروپا خود باید روابطش را با روسیه بهبود دهد. رئیس‌جمهور جوان با اشاره به خیزش پوپولیسم، حمایت‌گرایی و حکومت‌های اقتدار‌طلب معتقد است اروپا باید از روند کنونی دست کشیده و سیاست‌های خود را با جهان نوین تطبیق دهد. . آقای مکرون! شما به‌‌تازگی از احتمال ناپدید شدن اروپا سخن گفته‌اید. آیا این جنس از جملات مبالغه نسبت به شرایط کنونی نیست؟ چرا دید شما نسبت به آینده اروپا تا این حد تاریک است؟ من قصد اغراق در شرایط را ندارم و می‌خواهم صریح سخن بگویم. تنها کافی است تحولات اخیر جهان را مورد توجه قرار داد؛ تغییراتی که همین پنج سال پیش غیرقابل تصور بودند. چالش برگزیت، دشواری پیشبرد برنامه‌ها در اتحادیه‌ اروپا، آمریکا که درحوزه‌های استراتژیک به شرکای اروپایی خود پشت کرد. معتقدم که اروپا یک معجزه است؛ این سرزمین از منظر ژئوپلیتیک میزبان بسیاری از فرهنگ‌ها و زبان‌ها است و همین امر هم موجب درگیری جنگ‌های خونین شد. با این حال طی ۷۰ سال گذشته اروپا به کمترین میزان از معجزات ژئوپلیتیک، تاریخی و تمدنی دست یافته است؛ یک معادله برابری سیاسی آزاد از هرگونه هژمونی که صلح را به ارمغان می‌آورد. اروپا بر این اساس شکل گرفت. سپس جامعه‌ای شکل گرفت که ابتدا در قالب همکاری اقتصادی بود، اما در سال‌های بعد به یک پروژه سیاسی بدل شد. با این حال یکسری از رویدادها اروپا را در لبه پرتگاه قرار داده است. اروپا فراموش کرده که یک جامعه است و به‌طور فزاینده‌ای خود را یک بازار می‌داند و توسعه آن را هدف غایی خود تعریف کرده است. این یک خطای بنیادین است، چراکه قلمرو سیاسی این پروژه محدود خواهد شد. بازار یک جامعه نیست؛ جامعه مدلی قوی‌تر است. جامعه دارای حس همبستگی، همگرایی و تفکر سیاسی است که ما آن را گم کرده‌ایم. به‌علاوه اروپا تشکیل شد تا شریک جدیدی برای ایالات‌متحده باشد و این همان هدفی است که از ابتدا دنبال شد. این امر دست در دست با ایالات‌متحده‌ای پیش رفت که برای حفظ صلح جهانی و توازن ارزش‌ها در سیستم بین‌المللی نوین با حسن نیت تلاش کرد. بهایی برای این موضوع باید پرداخته می‌شد که همان «ناتو» و حمایت از اروپا بود. اما مواضع آنها (آمریکایی‌ها) طی ۱۰ سال گذشته تغییر کرده است و این تغییر تنها مختص به دولت ترامپ نیست. این ایده ابتدا توسط باراک اوباما مطرح شد. او گفت: «من رئیس‌جمهور پاسیفیکی هستم.» این رویکرد زمانی خود را نشان داد که در سال ۲۰۱۳ و ۲۰۱۴ بلوک غرب نتوانست پاسخ درستی به استفاده از تسلیحات شیمیایی در سوریه بدهد. از همین نقطه، قدرت‌های منطقه‌ای به خود گفتند که غرب ضعیف است. همین امر روابط ایالات‌متحده و اتحادیه‌اروپا را تغییر داده است؟ ما برای نخستین‌بار رئیس‌جمهوری از آمریکا را پیش‌روی خود داریم که ایده پروژه اروپایی را مهم نمی‌داند و سیاست آمریکا درحال دور شدن از این پروژه است. دیگر خبری از چتر امنیتی آمریکا که اروپا را قدرتمند کرده بود، نیست. از همین رو من از بدو ورود به الیزه تاکید کرده‌ام که اروپا باید حاکمیت نظامی و فناوری را مورد بازاندیشی قرار دهد. بنابراین سه نکته بی‌توجهی اروپا به تاریخ خود، تغییر سیاست‌های آمریکا و ظهور چین به‌عنوان یک ابرقدرت طی ۱۵ سال اخیر وجود دارد که این امر می‌تواند به ایجاد یک دوقطبی جدید منجر شود و به‌طور طبیعی اروپا را به حاشیه می‌راند. روندی که می‌تواند گروه دو را ایجاد کند و اروپا را به‌طرز چشمگیری تضعیف کند. اگر اروپا را به‌عنوان قدرت جهانی بدانیم همه این چالش‌ها این‌قدرت را از بین می‌برند. علاوه بر تمامی این موارد، ما شاهد رویش بحران سیاسی، اجتماعی، اخلاقی و اقتصادی در کشورهای اروپایی هستیم. اروپا در دهه‌های اخیر وارد جنگ داخلی نشده، اما شاهد افزایش احساسات ناسیونالیستی رادیکال بوده است. شمال و جنوب این اتحادیه را اختلاف اقتصادی در برگرفته است و غرب و شرق آن بر سر موضوع مهاجرت اختلاف دارند. این عوامل زمینه‌ساز بازگشت پوپولیسم در سراسر اروپا شده است. این دو بحران (اقتصادی و مهاجرت) طبقه متوسط را به‌دلیل افزایش نرخ مالیات و اصلاحات بودجه به‌شدت مورد صدمه قرار داده است و من این اقدامات را اشتباهات تاریخی می‌دانم. این همان عامل اصلی است که احتمالا پشت پرده خیزش رادیکالیسم در اروپا بوده است. اکنون در اروپا بسیاری از دولت‌ها شکننده‌اند و توسط ائتلاف‌ها اداره می‌شوند. آلمان، ایتالیا، اسپانیا، بلژیک و بریتانیا همین اوضاع را دارند. بنابراین فکر نمی‌کنم که بدبینانه به شرایط نگاه می‌کنم. رفع این چالش‌ها و موانع در عمل و ساخت حاکمیت اروپایی چگونه ممکن می‌شود؟ اول از همه باید درک کنیم که جهان درحال تغییر است. در دهه ۹۰ تفکر اروپا براساس ایده «پایان تاریخ» مبنی بر توسعه بی‌حد و حصر دموکراسی شکل گرفت و اینکه نظم غربی در جهان پیروز خواهد بود. در آن زمان این ایده حقیقت داشت البته در دهه ۲۰۰۰ پس از روبه‌رو شدن با چند شوک دیگر کارآمدی خود را از دست داد. از این‌رو فکر می‌کنم نخستین گام باید بازسازی حاکمیت نظامی اروپا باشد. از سوی دیگر بی‌ثباتی سیاسی شریک آمریکایی در ناتو وجود دارد. از نظر من چیزی که درحال‌حاضر آن را تجربه می‌کنیم مرگ مغزی ناتو است. باید در این باره شفاف باشیم. هیچ هماهنگی در روند تصمیم‌گیری و استراتژی این ائتلاف دیده نمی‌شود. ترکیه، دیگر شریک ناتو اقدامات تهاجمی در مناطقی انجام می‌دهد که منافع ما در خطر هستند. باید بدانیم که ناتو از منظر سیاسی و استراتژیک دچار مشکل است. توانایی اروپا برای تصمیم‌گیری نظامی در زمینه‌های استراتژیک و ظرفیت باید مستقل باشد و دوم باید خود گفت‌و‌گو را با روسیه آغاز کنیم. تجربه نشان می‌دهد که ما خود باید با همسایگان توافق کنیم و به طرف سومی امیدوار نباشیم که منافع مشترکی با ما در این زمینه ندارد. بنابراین شما برای جایگزینی یک سیستم امنیتی اروپایی به‌جای ناتویی که اکنون دیگر کارآمد نیست، چه برنامه‌ای دارید و چگونه می‌توان این خلأ را پر کرد؟ ما باید به این پرسش پاسخ بدهیم که واقعیت ناتو در بحث عضویت ایالات‌متحده چیست. دوم اینکه باید بگویم اروپا دارای ظرفیت لازم برای دفاع از خود است. کشورهای اروپایی نظیر فرانسه دارای ارتش‌های قدرتمندی هستند. فرانسه می‌داند چگونه از خود دفاع کند و پس از برگزیت، فرانسه آخرین قدرت هسته‌ای عضو در اتحادیه‌اروپا خواهد بود. ناتو در پاسخ به پیمان امنیتی ورشو ایجاد شد و زمانی که در سال ۱۹۹۰ با پایان جنگ سرد این دشمن ناپدید شد، ما باید اهداف ژئوپلیتیک خود را مورد بازبینی قرار می‌دادیم. زمانی که ترامپ می‌گوید تروریست‌ها اروپایی هستند و به ما ربطی ندارند یا زمانی که هشدار می‌دهد هزینه‌ای بابت ناتو نمی‌پردازد، به آن معنا است که ما باید در سیاست‌های خود تغییر ایجاد کنیم یا حداقل آنها را بررسی کنیم. پرسشی که مطرح می‌شود این است که اگر مرز‌های اروپا مورد حمله واقع شوند، ترامپ احساس همبستگی می‌کند؟ وقتی در ژوئیه ۲۰۱۷ با شما مصاحبه کردیم، از سرعت آهسته اروپا به‌ویژه روابط آلمان- فرانسه و توانایی آلمان برای همراهی با فرانسه نگران بودید. اگر آلمان نشد، روابط‌تان را با کدام متحد دیگر اروپایی سرعت می‌بخشید؟ همیشه گفته‌ام که باید آلمان را در کنار خود داشته باشیم و بریتانیا هم باید شریکی برای دفاع از اروپا باشد. ما معاهدات دوجانبه‌ای را که در سندهرست منعقد کردیم، حفظ خواهیم کرد. باور دارم که بریتانیا نقشی خاص برای ایفا کردن دارد. در حقیقت، بریتانیا هم با همین سوال مواجه خواهد شد زیرا در صورت تغییر در سرشت ناتو، این کشور بیش از ما متاثر خواهد شد. بنابراین از نقطه‌نظر نظامی، من روابط دوجانبه را اساسی می‌بینم. آنچه درست است این که بریتانیا – حتی پیش از برگزیت- استراتژی تهاجمی‌تری را برگزیده بود. از نقطه‌نظر تکنولوژیک و بسیاری دیگر از نقطه‌نظرها، من معتقدم، آنها تصمیم گرفتند که حاکمیت و استقلال را در ازای مدل سنگاپوری ترک کنند. به لحاظ شخصی، خیلی مطمئن نیستم که این امر پایدار باشد. من با «ترزا می» صحبت کردم و با بوریس جانسون هم صحبت کردم زیرا تصور می‌کنم که این طبقه متوسط بود که واکنش نشان داد و به برگزیت رای داد. فکر می‌کنم نخبگان از مدل سنگاپوری نفع می‌برند. اما باور ندارم که طبقه متوسط چنین نفعی ببرد. تصور می‌کنم که طبقه متوسط بریتانیا به یک مدل اروپایی کارآمدتر نیاز دارد که در آن مدل از آنها بهتر حفاظت شود. آلمانی‌ها با نگرش استراتژیک شما اشتراکی ندارند. در جایگاهی نیستم که آلمان‌ها را نصیحت کنم. آنها چرخش هزاره را خیلی بهتر از ما مدیریت کردند. چرا چنین مساله‌ای با آلمان وجود دارد؟ آلمان در همان مرحله چرخه اقتصادی و سیاسی که ما هستیم قرار ندارد. بنابراین، باید مرحله‌بندی کنیم. اول، آنها دهه اول قرن حاضر را به شکلی بسیار موفقیت‌آمیز مدیریت کردند. اصلاحات را در زمانی درست معرفی کردند. آنها در بازگشایی فضای اقتصادی و یک اقتصاد بسیار رقابتی موفق عمل کردند. آنها بزرگ‌ترین برنده منطقه یورو – از جمله بزرگ‌ترین برنده ناکارآمدی‌هایش- هستند. امروز، نظام آلمان باید بپذیرد که این وضعیت پایدار نیست. اما همان‌طور که گفتم: ترغیب آنها، تشویق‌شان به حرکت در آن مسیر تنها ابزارهایی هستند که باید به‌واسطه آن، آنها را به موضع خود نزدیک کنم. من اصلاحاتم را انجام می‌دهم، من خواستار حمایت هیچ‌کس یا چیزی نیستم. اما به آنها- حتی به شما- می‌گویم که این نظام پایدار نیست. بنابراین در مواقعی، آنها مجبور به سازگاری دوباره هستند. تجربه نشان داده است که گاهی اینها زمان زیادی به طول می‌انجامد اما وقتی تصمیم‌شان را گرفتند، از خیلی‌ها سازمان‌یافته‌تر عمل می‌کنند. آنها تاکنون نشانه‌ای از چنین تلاشی را نشان نداده‌اند. منظورم این است که ممکن است شما را به عقب برانند. این حرف خیلی درست نیست. در بحث‌های دفاعی، آنها با ما هستند که یک تابو بود. به لحاظ استراتژیک با ما هستند از جمله در زمینه پروژه‌های بلندپروازانه، صادرات تسلیحات و این یک دارایی ارزشمند است. آنها همچنین حامی سازوکارهایی برای ادغام منطقه یورو هستند. اکنون با مساله مقیاس مواجه هستیم و درست است که تابو همان مساله محرک‌های بودجه‌ای است. این برای کل اروپا درست است. ما سهم‌مان را در محیطی تعیین می‌کنیم که از نظر نرخ و نقدینگی محیطی بسیار متفاوت‌تر بود. می‌خواهم تمرکزمان را وسیع‌تر کنیم. ما در یک وضعیت ژئوپلیتیک هستیم که هیچ‌کس نمی‌تواند واقعا وضع بودجه چین را برآورد کند. تصور ما این است که این بودجه بالاست و چینی‌ها سرمایه‌گذاری‌های عظیمی هم انجام داده‌اند. ایالات‌متحده کسری خود را در راستای سرمایه‌گذاری در مسائل استراتژیک و محدودیت برای طبقه متوسط افزایش داده است. ظاهرا اروپا در تحکیم وضعیت خود تنهاست اما وضعیت اروپای امروز چگونه است؟ من این را با رهبران دیگر اغلب به شکلی عریان‌تر مطرح کرده‌ام اما این یک حقیقت اقتصاد کلان و یک حقیقت مالی است. اروپا یکی از قاره‌ها با بالاترین سطح پس‌انداز است. حجم زیادی از این پس‌اندازها صرف خرید اوراق قرضه آمریکا می‌شود. بنابراین، با پس‌اندازهایمان، ما پول آینده آمریکا را می‌دهیم و مهم‌تر اینکه، خود را در معرض آسیب‌پذیری قرار داده‌ایم. این خوب نیست. با توجه به این وضعیت، ما باید معامله اقتصاد کلان‌مان را مورد بازنگری قرار دهیم. ما نیاز به سرمایه و انبساط بیشتر داریم. اروپا نمی‌تواند تنها منطقه‌ای باشد که چنین کاری انجام نمی‌دهد. فکر می‌کنم به همین دلیل است که بحث درباره ۳ درصد بودجه ملی و یک درصد بودجه اروپایی به قرن گذشته تعلق دارد. این نوع بحث‌ها به ما در توسعه این سیاست کمکی نمی‌کند. این جور بحث‌ها به ما کمکی برای آماده شدن برای آینده نمی‌کند. وقتی به سطح سرمایه‌گذاری‌مان در هوش مصنوعی نگاه می‌کنم و آن را با چین یا آمریکا می‌سنجم، ما در وضعیتی برابر نیستیم. به فعالیت دیپلماتیک شما بازگردیم. شاهد فعالیت‌تان در پرونده هسته‌ای ایران و اوکراین بودیم. شما ایده فرانسه به‌عنوان قدرت متوازن‌کننده را مطرح کردید. با همه یک گفت‌وگو برقرار کردید. آیا عنصری از تضاد میان این رویکرد و رویکرد خلق یک اروپای قدرتمند نظامی وجود دارد؟ من باوری به کوچک‌شماری‌ها ندارم بلکه برعکس، اروپا در هر صورت باید به خود به‌عنوان قدرتی متوازن‌کننده بیندیشد. اما من معتقدم که این نقش فرانسه – به‌عنوان عضو دائم شورای امنیت، یک قدرت هسته‌‌ای، پایه گذار اتحادیه اروپا و کشوری که در آنسوی آب‌ها و در هر گوشه‌ای از این جهان پهناور حضور دارد- است که مهم است و همه‌جا حضور دارد و این نیست مگر به‌خاطر جهان فرانسوی‌زبان. ما دسترسی‌های گسترده‌ای داریم. اساسا، فقط بریتانیا از طریق کشورهای مشترک‌المنافع است که می‌تواند چنین ادعایی داشته باشد هرچند، این کشور هم باید مسیر متفاوتی را دنبال کند. اما سنت‌ها و تاریخ دیپلماسی ما بسیار متفاوت است: ما درهم تنیدگی اندکی با دیپلماسی آمریکایی داریم که همین امر فضای بیشتری برای مانور به ما می‌دهد. وقتی می‌گویم قدرت متوازن‌کننده، یعنی مساله اتحادهایمان هم مطرح می‌شود. به تعبیر دیگر، ما حق داریم که دشمنان قاطع دشمنان دوستانمان نباشیم. به تعبیری کودکانه‌تر، همین است که هست. اینکه می‌توانیم با مردم سخن بگوییم و بنابراین، برای مشتعل شدن کل جهان دست به توازن‌سازی بزنیم. فکر نمی‌کنم که این چیز بدی باشد زیرا اول از همه ما را قادر می‌سازد که کارآمد باشیم و در همسایگان اروپایی‌مان ابزار نفوذ داشته باشیم. همچنین همان چیزی است که به ما اجازه می‌دهد تا این حقیقت را به اجرا درآوریم که – به نظر من- مرحله قدرت نظامی ضرورتا به این معنا نیست که از آن استفاده کنیم. از این‌قدرت برای مبارزه با تروریسم در آفریقا و به‌عنوان شریکی در ائتلاف بین‌المللی استفاده می‌شود. با این حال، این‌قدرت به‌کار دیپلماسی‌مان می‌آید. به نظرم مهم است که هر دو ابزار نفوذ را حفظ کنیم و به دنبال ایفای نقش قدرت توازن‌بخش و حفظ اعتبار نظامی‌مان باشیم. این روزها، اگر اعتبار نظامی نداشته باشید، در جهانی که قدرت‌های اقتدارگرا در حال فزونی هستند، کارکردتان را از دست می‌دهید و درست به همین دلیل است که آنچه در سوریه می‌گذرد بس تاسف‌انگیز است. ما عقب‌نشینی نظامی را تصویب کردیم. این بر خلاف آن چیزی است که از آمریکایی‌ها در ۱۳ آوریل ۲۰۱۸ دیدیم، طی حمله به برنامه شیمیایی سوریه که اعتبار ما را در منطقه از جمله از ‌نظر دیپلماتیک بالا برد. با «عملیات همیلتون»، ما حملات جراحی‌گونه به پایگاه‌های شیمیایی سوریه انجام دادیم. ما نشان دادیم که خط قرمز اجرا می‌شود. این خط قرمز البته در سال ۲۰۱۴- ۲۰۱۳ اجرایی نشد. بنابراین، این ترکیبی از هر دو است و مکمل هم هستند [قدرت نظامی و دیپلماتیک]. در مورد رژیم‌های اقتدارگرا، خواستار بهبود روابط با روسیه شده‌اید، چیزی شبیه به سیاست «ریست» اوباما، که در نهایت موفقیت بزرگی نبود. چه دلیلی دارید که فکر کنید این بار وضع متفاوت است؟ من به روسیه نگاه می‌کنم و از خودم می‌پرسم چه گزینه‌های استراتژیکی دارد. ما در مورد کشوری صحبت می‌کنیم که به اندازه قاره اروپاست با سرزمین‌هایی وسیع. البته با جمعیت رو به افول و رو به پیری. کشوری که GDPاش به اندازه اسپانیاست. کشوری که درحال تسلیح دوباره خود است با سرعتی دو برابر هر کشور اروپایی دیگر. کشوری که به شکل مشروعی بر سر اوکراین مورد تحریم قرار گرفت. روسیه درگیر اقدامات نظامی و ستیزهای چندجانبه است اما مسائل داخلی خاص خود را هم دارد: جمعیت، اقتصاد و ... . اهمیت استراتژیک آن چیست؟ یک گزینه این است که به تنهایی خود را به ابرقدرت تبدیل سازد. این اقدامی بسیار دشوار است حتی اگر اشتباهات ما اهرم‌هایی به‌دست این کشور داده باشد. ما نشان دادیم که در سال‌های ۲۰۱۴- ۲۰۱۳ در قضایای اوکراین ضعیف عمل کردیم. امروز روسیه در سوریه فعال شده آن هم به‌دلیل اشتباهات ما. ما به این کشور فضای تنفس دادیم. بنابراین، می‌تواند در چنین فضایی بازی هم بکند. اما همه اینها به دلایلی که ذکر کردم، همراه با یک الگوی سیاسی و ایدئولوژیک مبتنی بر محافظه‌کاری مبتنی بر هویت بسیار سخت است که مانع از داشتن سیاست مهاجرت از سوی روسیه می‌شود. زیرا جمعیت روسیه متشکل از جمعیت مسلمان هم هست که این کشور را در محاصره خود گرفته‌اند و این کشور نگرانی زیادی در این زمینه دارد. با توجه به اندازه سرزمین، می‌تواند یک اهرم رشد فوق‌العاده یعنی یک سیاست مهاجرتی داشته باشد. اما نه، این یک پروژه سیاسی محافظه‌کارانه ارتدوکس است. بنابراین به نتیجه‌ای نخواهد رسید. من خیلی به این گزینه مستقل اعتقاد ندارم. راه دوم این است که روسیه مدل اوراسیایی را در پیش بگیرد. این مدل یک گزینه مسلط دارد یعنی چین و فکر نمی‌کنم این مدل قابلیت توازن‌سازی داشته باشد. این را در سال‌های اخیر دیده‌ایم. در پروژه «یک کمربند، یک جاده» شاهد بودم که روسیه آن دور دورها نشسته بود؛ دور از چشمان شی جین پینگ. پوتین می‌توانست ببیند که اوضاع در حال تغییر است و من مطمئن نیستم که او این تغییر را دوست داشته باشد. اما پوتین فرزند سن‌پترزبورگ است. برادر بزرگ او در همان‌جا دفن است. بنابراین، چین هم نمی‌تواند الگوی او باشد. بنابراین، گزینه‌ای که باقی می‌ماند سیاست توازن با اروپاست. در قاموس پوتین، «اروپا رعیت آمریکاست. اتحادیه اروپا اسب تروا ناتو است و ناتو هم به‌دنبال گسترش تا مرزهای روسیه است». برای پوتین، معامله ۱۹۹۰ محترم شمرده نشد. هیچ «منطقه امنی» باقی نماند. روس‌ها سعی کردند اوکراین را بازدارند و از طرق مختلف مانع پیوستن اوکراینی‌ها شوند. رویکرد محافظه‌کارانه پوتین باعث توسعه پروژه ضد‌اروپایی‌اش شد. سوال آخر؛ به نظر می‌رسد که در نگاه شما، ترکیه عضوی از ناتو نباشد. درست است؟ نمی‌توانم این را بگویم. به نفع ما نیست که عضوی را بیرون کنیم اما شاید در ساختار ناتو بازنگری کنیم. من این را به شورای اروپا و روسیه هم گفتم. من در همین رابطه مورد انتقاد قرار گرفتم اما معتقدم این پیامی رسا خواهد بود زیرا شورای اروپا تکالیفی دارد. حفظ روسیه در شورای اروپا یعنی دادن حفاظت بیشتر به شهروندان روسیه. در هر صورت، به نظرم سوالی که باید پرسیده شود این است: «تعلق داشتن به ناتو یعنی چه؟» فکر می‌کنم در شرایط فعلی به نفع ماست که ترکیه را در چارچوب فعلی ناتو نگه داریم اما این به آن معناست که با توجه به نحوه عملکرد امروز ناتو، تضمین نهایی ناتو در مورد ترکیه باید واضح باشد. امروز، چه چیزی باعث این اصطکاک و شکاف شده است؟ آنچه می‌بینیم و من آن را «مرگ مغزی» می‌نامم این است که ناتو به‌عنوان یک سیستم نظارتی بر رفتار اعضای خود ندارد. بنابراین، تا زمانی که عضوی داشته باشید که احساس کند حق دارد متمردانه به پییش برود و این حق از سوی آمریکا به آنها داده شده است، چنین خواهند کرد. این چیزی است که رخ داده است.
  2. سیر تاریخی پیمان های دفاعی امنیتی اروپا بعد از جنگ جهانی دوم . تقریبا دو سال بعد از جنگ جهانی دوم، پیمان دانکرک در سال 1947 بین انگلستان و فرانسه در مقابل تهدید آلمان امضا شد . به جهت تقابل با شوروی در سال 1949 ناتو بدون عضویت آلمان شکل گرفت . در سال 1954 جامعه دفاعی اروپا شکل گرفت که از طرف مجلس فرانسه رد شد . سال بعدش 1955 "اتحادیه اروپای غربی" شکل گرفت بعد این قرارداد راه برای ورود آلمان به ناتو باز شد . در سال 1963 فرانسه و آلمان قرارداد الیزه را امضا کردند . درکنار همه این موارد کنفرانس های امنیتی اروپا شکل گرفت که شاید یکی از مهمترین اجلاس هایش در سال 1973 در هلسینکی بود که اعضای ورشو حضور داشتند . در نهایت اتحادیه اروپا (1991-پیمان ماستریخت) شکل گرفت که در مواد 11 و 12 به سیاست خارجی و امنیتی مشترک تاکید دارد
  3. سلام مرداد پارسال فيلمش منتشر شد . مشرق اينجا گذاشت
  4. سوم خرداد را اگر از خانواد بوک ام روسی حساب کنیم بر اساس همین بوک-ام روس ها یک سامانه دریاپایه دارند به نام SHTIL-1 از روی همین سامانه دریاپایه چینی ها سامانه زمین پایه HQ-16 را ساختند پاکستان مشتری این سامانه چینی بوده و آنرا خریداری کرده . ان شاءالله بزودی ما هم شاهد نسخه VLS باشیم البته ناگفته نماند ظاهرا سامانه های روسی و چینی کولد لانچ هستند ما در کشور فعلا دانش هات لانچ را داریم که روی باور373 کار شد . SHTIL-1 . سامانه HQ-16 در تصویر پایین . . به نظرم موشک های این دو سامانه خیلی شبیه موشک های خانواده صیاد خودمان است! نیست؟
  5. جستجوگر حرارتی است؟ . http://gallery.military.ir/albums/userpics/10395/23.jpg
  6. بسم الله الرحمن الرحیم . دوستان سلام یک سئوال دارم آیا در بدنه یاسین از مواد ترکیبی و کامپوزیت هم استفاده شده؟ بخش زرد رنگی که در تصاویر هست منظورمه؟ ممنون می شوم اگر دوستان اشراف دارند پاسخ بدهند متشکرم
  7. تحویل‌دهی ۱۰ فروند بالگرد بازآماد شده به نیروهای مسلح . بالگرد شنوک (CH) متعلق به نیروی هوایی ارتش ضمن انجام تعمیرات کامل به سامانه نمایشگر کارکرد APU مجهز شده است . بالگرد (SH) متعلق به نیروی دریایی ارتش علاوه بر انجام تعمیرات اساسی کامل به سامانه‌های رادیو دریایی جهت ارتباط با شناورهای سطحی و سامانه ترمز چرخ به شکل همزمان برای خلبان و کمک خلبان مجهز شده است . بالگرد 212 نیروی انتظامی علاوه بر بازآمادسازی به سامانه‌های پرواز در شب، زیر ساخت جعبه سیاه بالگرد، رادار هواشناسی، سیستم رهیاب، بلندگوی پلیس و... مجهز شده است . افزایش عمر پروازی بالگرد میل 171 متعلق به نیروی انتظامی از 1500 ساعت به 2000 ساعت . منبع: تسنیم
  8. http://gallery.military.ir/albums/userpics/10395/logo-baltops-20_cmyk_jpeg-MXQ0X1.jpg . تمرین مشترک نظامی BALTOPS 2020 در دریای بالتیک شروع شد در این تمرین 29 واحد سطحی و زیر سطحی ، 30 هوا گرد حدود 3000 ملوان از : کانادا ، دانمارک ، استونی ، فنلاند ، فرانسه ، آلمان ، یونان ، ایتالیا ، لتونی ، لیتوانی ، هلند ، نروژ ، لهستان ، پرتغال ، اسپانیا ، سوئد ، ترکیه ، انگلیس و ایالات متحده حضور دارند . اطلاعات بیشتر در اینجا
  9. در فقه یک مطلبی داریم به اسم "تاثیر زمان و مکان بر اجتهاد" که ممکن است نظر یک مجتهدی در زمانی دیگر مثل زمان جنگ و یا .... تغییر کند خیلی روی این موضوع اشراف ندارم اما افراد زیادی من جمله حضرت امام خمینی(ره) و شهید مطهری(ره) مطالبی در این باب دارند مطالعه کنید . مثلا ممکن است در زمان جنگ، شرایط به گونه ای باشد که برای حفظ جان مسلمین و نظر به پیشرفت علمی در استفاده از تسلیحات اتمی ضعیف شده، اجازه مجتهد صادر بشود . البته شاید من اشتباه کنم از حوزوی ها باید پرسید
  10. نیم نگاهی به سلاح mpt55 و mpt76 . ساخت ترکیه، خیلی سرچ کردم مصاحبه اردوغان را پیدا کنم متاسفانه از آرشیوم حذف شده دقیق خاطرم نیست نقل به مضمون از کمک های تسلیحاتی به ایران صحبت هایی کرده بود ان شاءالله اگر پیدا کنم میفرستم
  11. mhstq

    قاهر F-313

    ممنونم از توجه ادمين و مطالب خوبي كه ازشون ياد گرفتم اما چندتا نكته در طول بحث بنده هيچوقت نگفتم قاهر پرنده نسل5 است بلكه عرض كردم برخي قابليت ها را دارد نكته دوم: اينجا فروم ميليتاري است، فضايي كه نخبگان حوزه ميليتاري جمع هستند، طبيعتا در چنين فضايي بحث آينده پژوهي تسليحاتي نيز مطرح است هركدام از تسليحاتي كه دارد ساخته مي شود، فكر پشتش است و طبيعتا نياز مجموعه هاست اينكه فرماندهان از تركيب جنگنده و پهپاد صحبت مي كنند از ساخت موتور صحبت مي كنند از تسليحات دور زن صحبت مي كنند اين مطالب خداي نكرده لاف زدن نيست، بعضي دوستان در ميليتاري با چشم باز نمي بينند كه جاي تعجب دارد! در بسياري از نمايشگاه ها مواد پوشش ضد رادار و انواع الياف و انواع سوپر آلياژها نشان داده شده است و در همين ميليتاري توسط نخبگان تشريح شده اگر قرار باشد بگوييم صحبت فرماندهان طراز اول دروغ است،‌آنچه در نمايشگاه مي بينيم صحت ندارد و.. به نظرم هوجي گري هستش نه تحليل!! قاهر بخشي از نياز ما در شرايط فعلي و توانايي و امكانات فعلي كه داريم (لطفا چندبار بخوانيدش) منابع خبري را زير سئوال بردند و مصاحبه ها و گزارشات را لاف تلقي كردن به نظرم خطاست كدام يكي از شما تاقبل از رونمايي موشك فجر هواپايه ازش خبر داشتيد؟ كدام فرد تا قبل از رونمايي ماك آپ موشك 9دي از ساخت اين موشك خبر داشت؟ وقتي صحبت از اويونيك قاهر مي شود، كي گفته حتما بايد نمايشگر هاي يك تكه داشته باشد؟ قاهر ادامه شفق و صاعقه است . . وقتي صحبت از ضخامت بال قاهر مي شود، مورد تمسخر قرار مي گيرد چرا كسي جرات ندارد تام كت را مثال بزند و يا به كانارد قاهر اشاره كند؟ . . قاهر در ادامه پروژه هاي شفق و صاعقه است . . هند و پاكستان چند سال طول كشيد جنگنده بسازند؟ بنده در طول تحليل و مطالبي كه عرض كردم سه مدل راهكار توسعه قاهر را شرح دادم كه نوعي آينده پژوهي تسليحاتي است نظر به ظرفيت هاي مديريت دفاعي كشور و ديپلماسي دفاعي و زيرساخت هاي موجود رسيدن به يكي از اين الگوها دور از ذهن نيست . شما اگر به پرنده هايي مثل j-31 و تندر نگاه كنيد بر مبناي ميگ ساخته شدند و ريشه هايي از ميگ دارند سابقه همكاري ما با ميگ هم جاي تامل دارد شرايط جهاني تا حدودي كمك مي كند كه ما فعاليت ها را توسعه بدهيم . اما اگر نتوانستيم و نشد، اين پرنده در كمترين حالت جايگزين تايگرها هستش و مي تواند يك تايگر با تعاريف ماموريتي جديدتري باشد . الگوي ماموريتي شبيه نايت هاوك را به عنوان يك پرنده نفوذگر مي شود برايش تعريف كرد نايت هاوك هم در مدل هاي اوليه با پيشران تايگر پريده بعد ارتقاء داشته است . اميدوارم اين فعاليت هاي جزيره اي كه دارد شكل مي گيرد چه در بحث رادار و جنگال، چه شبكه شدن و ديتا لينك و چه ساخت تسليحات و.. در يك پروژه جمع بندي بشود كه به نظرم قاهر خوب است مثل فعاليت هايي كه در زرهي شد و بعد شاهد ارتقاء t72 به مدل كرار بوديم در نيروي هوايي هم ميشود در كمترين حالت ارتقاء تايگر به قاهر را ديد (در كمترين حالت) . يا علي مدد . فرمانده نیروی هوایی ارتش: به دنبال رادارگریز کردن جنگنده های فعلی هستیم
  12. mhstq

    قاهر F-313

    سلام . . تیک زدم، کمااینکه در بحث مواد ترکیبی هم جا برای صحبت کردن است اما هنوز احتمالا به نتیجه موثری نرسیدیم وگرنه در کوثر88 نیز از مواد ترکیبی استفاده شد که اشراف ندارم جواب داد یا نه!! . اویونیک قاهر که در کمترین حالت می تواند بر مبنای جت کوثر باشد پوشش ضد رادار نیز که دارد درباره رزم شبکه محور هم فعالیت هایی شروع شده من جمله شبکه شدن فیتر های سپاه با پهپاد که طبیعتا اگر سپاه مشتری قاهر باشد این توانایی را روی قاهر هم شاهد خواهیم بود (خبرش اینجاست) شعاع عملیاتی این پرنده نیز با توجه به طراحی که دارد طبیعتا با توجه به نیازهای ما مطلوب خواهد بود درباره تسلیحات این پرنده نیز، می تواند به عنوان سکوی پرتاب سلاح های در دست ساخت باشد، کمااینکه برنامه نهاجا و نهسا، استفاده از سلاح های دور زن است
  13. mhstq

    قاهر F-313

    عرض کردم برای همین روی تایگر مطالعات شروع شد و... همین قاهر اگر به سامانه دیتا لینک تجهیز بشود یا در بحث جنگ شبکه ای با پهپاد لینک بشود با توجه به مطالعاتی که در این حوزه ها هست و موشک های دور زنی که در دست ساخت است، پرنده بسیار عالی خواهد بود تو زرهی من خیلی تخصص ندارم و سکون می کنم اما در بحث بالگرد هم به نظرم با سرعت کم و البته چراغ خاموش کارهای خوبی دارد می شود که عمدتا با کمک خارجی است اگر پستی در این حوزه بود گفتنی زیاد خواهم داشت در بحث دانشگاهی طبیعتا اگر مطالعه داشته باشید خیلی دانشگاه ها و شرکت های دانش بنیان دخیل هستندکه شاید چندصد شرکت دانش بنیان باشند . ساخت پیشران کار کوچکی نیست و مپنا و.. برای تامین همین نیاز تاسیس شدند که زمان بر است . درباره کابین، فکر می کنم ارتقاء پرنده ها زمان بر باشد وگرنه در کوثر بحمدلله شاهد کابین جدید بودیم دیگه!!! . درباره زمان بر بودن ساخت یک جنگنده، بخشیش به جهت مطالعات و تامین زیرساخت و بخشی از آن به جهت منابع مالی بود، کمان اینکه تندر پاکستان و تجاس هند چند سال زمان بردند؟ فکر می کنم نزدیک 20سال! حالا پروژه های ترکیه و کره جنوبی را ببینید چقدر زمان خواهد برد! کشورهایی که قدرت مالی و تعاملات جهانی شون بیشتر از ما هست
  14. mhstq

    قاهر F-313

    به نظرم قیاس قاهر کار با جنگنده های دیگر کار اشتباهی است باید قاهر را با نیازهامون قیاس کنیم در چه شرایطی، چقدر توانایی داریم، چه نیازهایی داریم و چه چیزی می توانیم بسازیم این بخش به نظرم علمی نبود طبیعتا ما شعاری بحث نمی کنیم، وقتی صحبت از زیرساخت می کنیم از نهضت قطعه سازی تا تامین بسیاری از زیرساخت های تولید جنگنده در کشور را باید مرور کنیم پرنده های کوثر و کوثر88 با کدام زیرساخت ها تولید شدند؟ از زیرساخت های علمی پژوهشی تا زیرساخت های صنعتی(کوره های قوصی و علم ریخته گری قطعات و دستگاه های پرس و انواع جوش و.. تا همچنان نیز در حال آپدیت است) چه بسا اگر تحریم ها نبود با توجه به زمان شروع فعالیت هامون می توانستیم در حد امروز چین باشیم الان هم زیر ساخت های مناسبی برای تولید جنگنده آماده است قاهر یک شبه ساخته نشده، ادامه طراحی صاعقه و شفق است من فکر می کنم با قدری تعامل با کشورهای دیگر و همچنین سرمایه گذاری، پرنده ای سر تر از تندر پاکستان را تولید خواهیم کرد پرنده ای که برخی قابلیت های نسل 5 مثل مقطع راداری کم را دارد ما بر اساس نیازمون باید جنگنده تعریف کنیم تام کت پرنده خوبی بود اما همه نیازهای امروز ما را برآورده نمی کند سازمان رزمی ما به چندین مدل پرنده احتیاج دارد که مبنا را به جهت داشته ها و هزینه ها روی تایگر گذاشتند چند پست قبل تر عرض کردم، حتی ممکنه پیشران تام کت برای قاهر نیز لحاظ بشود (فرضیه است) اما تام کت در کشور مادر خودش جای خود را به هورنت داد قبول کنیم تامی خیلی پر خرج هست و تعمیر نگهداریش هزینه بر!! اما استفاده از داشته ها و دانش تام کت روی طرح های دیگر مثل اوج1 و2 می تواند مفید باشد توجه داشته باشید خود تام کت نیز نیاز به ارتقاء دارد . قاهر پرنده کم خرج، سبک، با قابلیت پنهانکاری و دیتا لینک و... می تواند تعریف بشود و در کمترین حالت جایگزین تایگر ها باشد اما طبیعتا ما به پرنده های دیگری نیز احتیاج خواهیم داشت
  15. mhstq

    قاهر F-313

    بله ضخامت بال را درست می فرمایید اما باز دو تا مطلب جای تامل دارد اگر پرنده مادون صوت باشد که خوب بحثی نیست اگر مافوق صوت باشد هم کانارد می تواند جریان هوا را تقلیل کند به ویژه اینکه طول کانارد و نوع طراحیش این هدف را نیز مد نظر داشته هرچند ممکنه عرایض بنده غلط باشد، اگر اشتباه می گویم بفرمایید تا یاد بگیرم مخلصم
  16. mhstq

    قاهر F-313

    اشاره کنم، در کلیپ هایی که ارسال کردم بحث دور پروازی مطرح بود طبیعتا با چنین هدف گذاری نمی شود از بحث اثر سطحی قاهر غفلت کرد برخی دوستان به تمسخر طراحی قاهر را به طرح های هالیوودی معرفی می کنند که به نظرم خطاست . در شوروی چه میگ 25 فاکس بت و چه میگ 31 فاکس هاوند چنین طراحی را تجربه کرده بودند . تصویر میگ 31 دی . . فیلم پرواز فاکس بت . https://www.instagram.com/p/B-BVZOVnnQ4/
  17. mhstq

    قاهر F-313

    ادامه مطلب را در پست قاهر گذاشتم ممنونم از مدیران
  18. mhstq

    قاهر F-313

    سلام قاهر 14 متر هست
  19. mhstq

    قاهر F-313

    مخلصم و ممنونم از توجه شما . هنوز معلوم نیست قاهر تک موتوره باشد یا دو موتور به جهت در دست نبودن پیشران قوی تر احتمالا از دو پیشران در نسخه 08 استفاده شده . در صورت تک پیشران بودن سه احتمال را مد نظر می شود قرار داد که به ترتیب شامل: . 1- توسعه بر مبنای مشتقات میگ هست و استفاده از پیشران rd93 و.. مثل پرنده هایی نظیر "تندر پاکستان" 2- توسعه بر مبنای پیشران سوخو و تا حدودی نزدیک به الگوی j-10 چین 3- استفاده از پیشران تام کت (اگر چنین برنامه ای جهت تولید این موتور و ارتقاء آن باشد که ظاهرا هست که در جای خودش توضیح خواهم داد) بنده فرضیه های تک موتور بودن قاهر را دارم بررسی می کنم، با توجه به ابعاد قاهر که عرض کردم تقریبا از بعد طولی نزدیک به فالکن یا به قول شما تایگر هست کلا یک متر اختلاف فکری ماست که باز چنین پیشران های نیمه سنگین و سنگینی در قاهر قابل تعریف است . البته درباره پیشران اوج، مطالعاتی روی نسخه های توربوفن انجام شده که اگر قاهر از دو پیشران استفاده کند می توان از این مورد استفاده کند . فرمودید درباره سایر پروژه ها صحبت نشود بنده هم تمکین می کنم چشم اما در خود پستی که ارسال شد اگر فیلم ها ورق زده بشود، مصاحبه های امیر حاتمی و سردار باقری هست و اشاراتی داشتند، که احتمالا همان پروژه های اوج1 و اوج2 باشد ان شاءالله . ممنون می شوم اگر مطلبم دارای غلطی هست بفرمایید تا اصلاح کنم و یاد بگیرم متشکرم
  20. mhstq

    قاهر F-313

    سلام معیار اندازه گیری شما چگونه بوده؟ قاهر ابعادی در حد و اندازه فالکن دارد درباره پیشران هم احتمالا از همان موتور 20پوندی که در حال ساخت است استفاده خواهد شد به غیر از قاهر، پروژه های دیگری نیز در حال انجام می باشد .
  21. بسم الله الرحمن الرحیم سلام خدمت دوستان . چندتا مطلب را کنار هم بگذاریم جالب تر می شود تحلیل کرد . اول، نیاز ترامپ به گفتگو با ایران و بحث انتخابات امریکا دوم، علت نگرانی امریکا از خرید تسلیحاتی ایران سوم، واکنش چین و روسیه چهارم، واکنش اروپا پنجم، تاثیر تحریم های مالی ایران در لغو تحریم تسلیحاتی ششم، واکنش های احتمالی ایران . ترامپ هیچ دستاورد خارجی نداشته و الان که بحران کرونا در امریکا شدت گرفته و موج نارضایتی ها و حملات دموکرات ها در پیش است، ترامپ نیاز به یک برد خارجی برای انتخابات دارد، فشار حداکثری بر ایران ممکن تا الان جواب نداده و از این بیشتر هم راهکار مناسبی برای ترامپ نیست، ممکنه به بهانه گفتگوی جدید تیم وزارت خارجه خودش و پمپئو ر تغییر بدهد، اما مواضع خصمانه خودش را حفظ می کند . علت نگرانی امریکا از خریدهای تسلیحاتی ایران نیز چندین بعد دارد، توازن قوا در منطقه به نفع شرق بیشتر می شود و ممکنه باعث گرایش متحدین امریکا به سمت شرق نیز بشود، ایران نیز می تواند در آینده صادر کننده سلاح باشد که این مسئله با توجه به قیمت تمام شده تولید سلاح در ایران، می تواند یک رقیب جدید برای صادرکنندگان سلاح در امریکا باشد، کشور ما می تواند در آینده بخشی از قطعات تسلیحات غربی و شرقی را نیز به تولید برساند و صادر کننده باشد، یا به کشورهایی که قدرت تسلیحاتی ضعیف تری دارند مثلا در افریقا یا امریکای مرکزی کمک کند، مثل خاطره تلخ سودان و یا تسلیح لبنان و یمن هرچند طبق قطعنامه ۲۲۱۶ مرتبط با یمن و قطعنامه ۱۷۰۱ لبنان امکان صدور سلاح به گروه های مسلح نیست اما ایران تکنیک های دور زدن این قطعنامه را پیدا خواد کرد، مثلا حمایت از ارتش لبنان در کنار حمایت هایی که از حزب ا.. داشتیم و داریم، هرچند از فشار سیاسی من جمله همین بیانیه اخیر شورای امنیت جهت خلع سلاح حزب الله نباید غافل بود . واکنش چین و روسیه تا حدودی مشخص است که از ادامه تحریم حمایت نمی کنند، فروش تسلیحات به ایران برای آنها سود مالی دارد و قدرت گرفتن ایران، تخاصم را در غرب آسیا نگه می دارد و آمریکا تمرکزش روی شرق آسیا و چین کمتر می شود، البته به روس ها اعتمادی نیست، شاهد بودیم سامانه s300 به پیشنهاد روسیه به ایران فروخته شد اما در چرخشی سیاسی روس ها ترش رویی کردند و ده سال طول کشید تا این سامانه به ایران آمد و برخی اخبار هست که روس ها با فروش سامانه s400 به ایران مخالفت کردند!! اگر صحت داشته باشد طبیعتا نشان از عدم فروش سلاح های روسی با کیفیت بالا در صورت لغو تحریم ها خواهد بود، سامانه s300 نیز زمانی به ایران تحویل شد که اسرائیل f-35 را داشت تحویل می گرفت، به نظرم برای خرید سلاح روی کمک چین و برخی همسایگان بیشتر می شود حساب کرد . واکنش اروپا در قبال تحریم تسلیحاتی ایران خیلی پیچیده است، در اروپا اختلافات زیادی هست، حتی بحث ارتش اروپایی را به جای ناتو مطرح می کنند(گفتگوی مکرون-فرانسه با اکونومیست را مطالعه کنید، از مرگ مغزی ناتو گفت و به ترکیه حملات سیاسی داشت) برای اروپایی ها، رفع تحریم تسلیحاتی مفید است، ایران منابع مالی کمی دارد و هدفمند کردن مسیر بودجه تسلیحاتیش به سمت سلاح های متعارف معقول است کمااینکه کمپانی ها و شرکت های اروپایی نیز می توانند سلاح به ایران بفروشند و تعامل را جایگزین تخاصم کنند البته فشار امریکا و اسرائیل بر روی اروپاییان زیاد است . با توجه به قطع شدن دسترسی ایران به پلتفرم‌های مالی جهانی به واسطه تحریم‌های یکجانبه آمریکا، واقع‌بینانه نیست که فکر کنیم ایران به راحتی سیلی از خرید تسلیحات جدید را تجربه خواهد کرد. همانطور که بحران کووید-۱۹ نشان داد، تحریم‌های آمریکا نقش مهمی را در مسدود کردن دسترسی ایران به کانال‌های مالی حتی برای خرید اقلام بشردوستانه که از لحاظ تئوری مستثنی از تحریم هستند ایفا کرد . واکنش کشور ما در شش ماه پیش رو باید حساب شده باشد، بر اساس تئوری بازی ها از همه مهره ها استفاده کند و در کنار بحث آزاد سازی زندانیان مشترک بین ایران و امریکا که نوعی حیات سیاسی به ترامپ می دهد، با امریکا مذاکره نکند تا با فشار به ترامپ بتواند باعث تغییر پمپئو شود، برخی کارشناسان امریکایی پیشنهاد دیدار وزیران خارجه و دفاع ایران و امریکا را مطرح کردند که نشان از نیاز امریکا به ایران است، کشور ما با تکنیک توازن وحشت باید فشار را بر غرب بیشتر کند، همانطور که طبق خواسته آقای عراقچی در زمان مذاکرات برجام، موشک های شعار نویس شده پرتاب شد، پرتاب موشک ماهواره بر سپاه نیز حرکت بسیار عالی بود . سعی کردم خلاصه نویسی کنم و وارد بحث مکانیسم ماشه و برجام و تحریم های شورای امنیت نشدم از توجه دوستان متشکرم و امیدوارم با نقد شما، متوجه اشتباهات خودم بشوم یا علی مدد
  22. بسم الله الرحمن الرحیم سلام کاش یک بررسی جامعی از حوادث نداجا در این چند سال داشته باشیم ناو دماوند، آتش گرفتن باطری زیردریایی در بندرعباس، الانم ناوچه کنارک . آیا این حجم از اشتباهات آن هم بعد از تغییر فرماندهی نیرو، طبیعی است؟ یا باید از حوزه دیگری ورود کنیم ضعف در نیروها را تحلیل کنیم یا خدای نکرده شاهد استراتژی جنگ قبل از جنگ و خرابکاری هستیم و باید بحث نفوذ را بررسی کنیم . در این چند وقت شاهد انواع خودزنی ها و خودکشی های تسلیحاتی بودیم تو حوزه هوایی هم هواپیمای مسافربری . در حوزه اطلاعاتی و امنیتی هم شاهد ترور ناجوانمردانه عزیز دلمان حاج قاسم بودیم . شایعات خبری می گویند در زمان تمرین دریایی، ناوچه کنارک مسئول کارگزاری اهداف بوده و ناو جماران قبل از اینکه کنارک به اندازه کافی دور بشود موشک شلیک کرده و این حادثه تلخ رقم خورده است پینوشت: امروز سالگرد شهادت سردار محمد ناظری فرمانده تکاوران دریایی سپاه بود
  23. تصویر موشک فجر 4 هواپایه! . http://uupload.ir/files/ghqu_photo_2020-05-09_04-45-08.jpg . پینوشت: من دسترسی به گالری ندارم، عذرخواهی می کنم که تصاویر را باز فرستادم ظاهرا تصاویر خارج گالری باید به صورت لینک باشد متشکرم از مدیران و عزیزانی که تذکر دادند