این شکست غافل گیر کننده امریکا در منطقه حتی اگر اتفاق بیافته در واقع پیروزی اولیه مانند پرل هاربر و بارباروسا خواهد بود یعنی ضربه اولیه به حریفی که اون را از پا نخواهد انداخت چرا چون این حریف 40 برابر اقتصاد بزرگتر ، 4 برابر جمعیت بیشتر و سازنده بزرگترین تکنولوژی های نظامیست ، همپیمان نظامی برترین دولت های اقتصادی و نظامی بعد از خودش هست و اقتصادی داره که از جنگ های بزرگ تغذیه می کنه و این در جنگ جهانی دوم اتفاق افتاد که اقتصاد راکت امریکا شکوفا شد در مورد اسرائیل امنیتش به خطر می افته ولی موجودیتش نه فکر نکنم تعداد رزمندگان حزبالله و حماس بیشتر از 50 هزار نفر با سلاح سبک باشه در مقابل 700 جنگنده ، 10 هزار تانک و نفربر ، 200 هزار سرباز و .... حالا که امریکا بزرگترین تولید کننده نفته و اقتصاد دنیا فلج بشه به نفع امریکاست یه دوستی در مورد شکست امریکا در ویتنام و عراق و افغانستان سخن گفتند از نگاه دیگری به این قضیه بپردازیم شاید یه جورایی پیروز بوده در مورد جنگ ویتنام این جنگ بین ویتنام شمالی و جنوبی بوده و ویت کنگ ها از ویتنام شمالی سرازیر می شدند در جنوب و ویتنام شمال تمام قد از نظر تسلیحات و لجستیک از این ها پشتیبانی می کرده تنها راه حل این قضیه تصرف ویتنام شمالی بوده ولی این گسترش جنگ امریکا را در مقابل ارتش غول پیکر چین قرار می داد که همپیمان ویتنام شمالی بود و ویتنام جنوبی ارزش چنین کاری نداشت چون نه منابع و نه موقعیت و نفت و گازی نداشت که خود را در این مهلکه قرار بدهد و در ادامه برای اینکه راه حل سیاسی برای این قضیه پیدا کند در دهه 70 بمباران خرد کننده ای را بر علیه ویتنام شمالی اغاز می کنه تا ویتنام شمالی را متعهد به آتش بس و عدم تجاوز به ویتنام جنوبی در صورت خروج امریکا بکنه و این کار نتیجه داد و ویتنام شمالی این قرارداد را امضاء کرد ولی بعد از دو سال از خروج امریکا ویتنام شمالی این قرارداد را نقض و به ویتنام جنوبی حمله می کند و امریکا به خاطر رابطه با چین که به تازگی گرم شده بود و برای شکاف انداختن در رابطه چین و شوروی از نقض قرار داد چشمپوشی کرد در مورد افغانستان و عراق امریکا دو رژیم را سرنگون کرده و چندین ساله که در عراق و افغانستان حضور داره اگر جنگ را برای پیشبرد اهداف سیاسی امریکا در نظر بگیریم امریکا موفقیت سیاسی داشته حتی اگر این جنگ ها تلفات و خسارت نظامی داشته

اگر این حرفت جدیه این را بدون که این شعار کیسه ای شده برای عده ای که تا می توانند بچاپن و خوش باشن این یک مثال ساده بود از وابستگی کشورها به هم به خصوص کشوری که 50 درصد اقتصاد دنیا را در اختیار داره و در مورد کلمات اخر که گفتی افسارت پاره نکن کم کم آروم میشی

برادر عزیزم وارد کردن ایدئولوژی در سیاست یعنی غیرقابل انعطاف کردن و محدود کردن مانور آن است و مثالی که زدم برای غیرقابل انعطاف بودن آن بود و این رویه مانند سیلی شده که فقط جلو میره و هرچی که سر راه هستش را نابود می کنه حالا منظورم امریکا بود و اگر می خواهید این جوری به قضیه استقلال نگاه کنید فکر کنم از بین 200 کشور جهان فقط ما مستقلیم بقیه نوکر و دست نشانده آمریکا هستند و نمیشه مرگ بر امریکا گفت و از این ور از اینترنت کدخدا استفاده کرد و ادعای اسقلال کرد

امیدوارم هیچوقت با دولت امریکا وارد جنگ نشویم چون هر گونه جنگی علارقم تلفات برای امریکا منجر به شکست کامل ما خواهد شد دلایل این قضیه در موارد زیر خلاصه میشه 1- جمعیت امریکا 300 میلیون نفره که تقریبا سه برابر ما جمعیت 80 میلیونی ما هست فراموش نکنیم که 100 میلیون افریقایی تبار و لاتینی تبار این جمعیت داره که با مشکلات فقر و اعتیاد و بیکاری مواجه هستند و میتونه بخشی از این نیروی مهلک را با اجرای قاون وظیفه عمومی بر علیه ما به کار بگیره 2- اقتصاد امریکا با 4 تریلیون دلار درآمد در مقایسه با اقتصاد 100 میلیارد دلاری ما 40 برابر بزرگتر هستش که در نتیجه استحکام حیاتی بیشتری برای آن به ارمغان میاره با ذکر مثال توضیح می دهم که اقتصاد مانند خون در بدن انسان هستش هر چه که به امریکایی ها ضربه وارد کنیم خون ریزی صورت خواهد گرفت ولی به دلیل خون بیشتر مقاوم بوده و ضرباتی که به ما وارد می کنه به دلیل خون ریزی و خون کمتر ما را از پا در خواهد آورد 3- امریکا دوستان و متحدین زیادی داره که کشور تنها و منزوی ما یارای مقابله در چند جبهه را نخواهد داشت و گروههای نیابتی که متحد ما هستند تنها می توانند نقش سرعت گیر را داشته باشند 4- از نظر تکنولوژی نظامی امریکا 50 سال از ما جلوتر هست پس اگر تکنولوژی را به مثابه مهارت رزمی در نظر بگیرم به جز دو سه مهارت ما ، امریکاییها مهارت رزمی بیشری را می توانند بر علیه ما به کار بگیرند 5- با اینکه کشور امریکا یک کشور جعلی و نوپا حساب میشه ولی وحدت ملی بیشتری را به لطف تبلیغات ملی گرایانه داره ولی کشور ما با دارا بودن تاریخ هشت هزار ساله به دلایلی که اینجا نمی شود ذکر کرد به وحدت ملی آن خدشه وارد شده و نمونه آن را در چند روز پیش در ورزشگاه تبریز و یا قبلا در اهواز دیده شده است این سطور را بخوانید دلایل برتری امریکا مشخصه با یک اقتصاد ضعیف و جمعیت کمتر و نامتحد چگونه می توانیم بر یک ابرقدرت پیروز شویم اگر حرف های بنده را قبول ندارید تجربه تاریخی دیگر کشورها را که با امریکا جنگیدند را که قبول دارید ژاپن جنگ جهانی دوم هم در اقتصاد و منابع معدنی و جمعیت پایین تر از امریکا بود و با ضربه غافل گیر کننده ناوگان دریایی پرل هاربر را نابود و جنوب شرق آسیا را از سلطه امریکا خارج کرد و شش ماه از شروع جنگ نگذشته بود که امریکا دوباره خودش بازیافت و در نبرد میدوی ناوگان دریایی ژاپن را شکست داد معجزه ای نشده بود اقتصاد برتر و جمعیت برتر و منابع بیشتر کار خودش کرد و دریاسلار یامتو دقیقا این مسئله را به مقامات ژاپنی گوشزد کرد که من تضمین شش ماه پیروزی در نبرد با امریکا را می دهم ولی بعد از این مدت هیچ تضمینی نیست و این پیش بینی درست از آب درآمد از منظر کلان استراتژیک اگر می خواهیم مقایسه ای بکنیم ما در بعضی زمینه ها حتی از ژاپن جنگ جهانی دوم هم عقب تر هستیم مانند اتحاد ضعیف ملی و نداشتن صنایع پویا نمونش ما به زحمت می توانیم ناو محافظ درست کنیم ولی ژاپن جنگ جهانی دوم نبرد ناو و ناو هواپیمابر درست می کرد

جواب شما این که کسی که تحریک به جنگ می کنه کمتر از شروع کننده جنگ نیست 40 سال دشمنی با امریکا افتخار مسئولین ما شده و هر جا گروهی نیابتی تشکیل شده علم مبارزه با امریکا را بلند کرده طبیعی هستش امریکا به هر طریق ممکن بخواهد جلوی این نفوذ را بگیره و در نتیجه گروههای نیابتی ما در عراق فعال می شوند و مثل این چند روزه حملاتی به پایگاههای امریکا انجام می دهند حالا ممکنه در یکی از این حملات اشتباها چند امریکایی کشته بشوند و انگشت اتهام به سوی ما دراز میشه امریکا هم در جواب به سوی ما حمله می کنه ظاهرا امریکا شروع کننده جنگ هست ولی ما محرک اصلی جنگ بودیم توضیح دادم این مرحله اول جنگه و در مرحله دوم و سرازیر شدن نیروهای امریکایی ما شکست خواهیم خورد دیگه واضح توضیح دادم برایند این همه دشمنی صرفا ایدئولوژیک در این 40 سال یه جا باید نتیجش بده و این آرزوی جوانان انقلابی که حالا پیرمردهای انقلابی هستن به همت این پیرمردها به تحقق خواهد پیوست

40 ساله که در این مملکت مرگ بر امریکا از دهان مسئولین ما نیافتاده در این 40 سال این همه تبلیغات و تظاهرات ضد امریکایی و اظهارات فرماندهان سپاه که می گویند یک روز را برای جنگ با امریکا از دست ندادیم و اقدامات بعضا تحریک آمیز مانند نمایش دادن اسارت نظامیان امریکایی و قبول نکردن کانال ارتباطی نظامی برای عدم برخورد در خلیج فارس و کمک میلیاردی به گروههای ضد امریکایی در خاورمیانه و وعده بیرون کردن امریکا از منطقه توسط مقامات ارشد در آخر به غیر از جنگ به چیزی منتهی نخواهد شد در مرحله اول جنگ ما پیروز خواهیم شد و با انهدام ناو هواپیمابر و ناوگان دریایی و پایگاههای زمینی امریکا را از منطقه بیرون خواهیم کرد اما همانطور که در پست قبل گفتم اقتصاد کلان و جمعیت کلان امریکا به سرعت این زخم ها را ترمیم می کنه و در مرحله دوم امریکا با میلیون ها سرباز و سیل تجهیزات و تجربه مرحله اول جنگ باز خواهد گشت و در این مرحله ما به علت اقتصاد ضعیف تر و جمعیت کمتر تحمل ضربات آنها را نخواهیم داشت و شکست خواهیم خورد دقیقا مانند جنگ ژاپن و امریکا که در حمله ژاپن به جنوب شرق آسا و پرل هاربر امریکایی ها شکست خوردند ولی دوباره بازگشتند و ژاپنی ها را شکست دادند و دقیقا این چیزی بود که دریاسلار یاماتو فرمانده ناوگان حمله به پرل هاربر پیش بینی کرد و در مقابل درخواست دولت زاپن برای حمله به آمریکا گفت که من پیروزی برای شش ماه و یا حداکثر یکسال را تضمین می کنم ولی بعد از این مدت هیچ تضمینی برای پیروزی نیست

مورد اول اینکه دیروز به پادگان القیاره در عراق با چند موشک حمله شد یا چند ماه پیش در نزدیکی سفارت امریکا با خمپاره حمله شد اظهارات فرماندهان سپاه در بیرون کردن امریکا از منطقه این ها به صورت ضمنی اعلام جنگه و در مورد سیاست ایدئولوژیک آن موقعی که حماس در سوریه از پشت به شما خنجر زد و تمام آموزش های ساخت تسلیحات انفرادی مانند خمپاره و سلاح تک تیرانداز و نبرد شهری و کندن تونل را دو دستی تقدیم القاعده و دیگر گروهها کرد و با همین سلاح ها و تاکتیک ها شهرهای شیعه نشین محاصره شدند شما چرا از حماس دل نبریدید در حالی که خیانتش محرز و برای امنیت ملی ما خطرناک بود و یا زمانی که مرسی در تهران هر چه که از دهانش پرید نثار ما کرد چرا وقتی که مرد پیام تسلیت فرستادید مگه غیر از اینست که دشمن ما بود این سیاست بر اساس عقل و منطق نیست و فقط بر اساس رویاهای ایدئولوژیک استوار هست و در مورد استقلال کشور همین بس که ما بدون اجازه روسیه در آسیای میانه جرئت حضور نداریم و در سوریه هم بدون ما روسیه و ترکیه توافق می کنند و فقط تایید می کنیم

امیدوارم هیچوقت با دولت امریکا وارد جنگ نشویم چون هر گونه جنگی علارقم تلفات برای امریکا منجر به شکست کامل ما خواهد شد دلایل این قضیه در موارد زیر خلاصه میشه 1- جمعیت امریکا 300 میلیون نفره که تقریبا سه برابر ما جمعیت 80 میلیونی ما هست فراموش نکنیم که 100 میلیون افریقایی تبار و لاتینی تبار این جمعیت داره که با مشکلات فقر و اعتیاد و بیکاری مواجه هستند و میتونه بخشی از این نیروی مهلک را با اجرای قاون وظیفه عمومی بر علیه ما به کار بگیره 2- اقتصاد امریکا با 4 تریلیون دلار درآمد در مقایسه با اقتصاد 100 میلیارد دلاری ما 40 برابر بزرگتر هستش که در نتیجه استحکام حیاتی بیشتری برای آن به ارمغان میاره با ذکر مثال توضیح می دهم که اقتصاد مانند خون در بدن انسان هستش هر چه که به امریکایی ها ضربه وارد کنیم خون ریزی صورت خواهد گرفت ولی به دلیل خون بیشتر مقاوم بوده و ضرباتی که به ما وارد می کنه به دلیل خون ریزی و خون کمتر ما را از پا در خواهد آورد 3- امریکا دوستان و متحدین زیادی داره که کشور تنها و منزوی ما یارای مقابله در چند جبهه را نخواهد داشت و گروههای نیابتی که متحد ما هستند تنها می توانند نقش سرعت گیر را داشته باشند 4- از نظر تکنولوژی نظامی امریکا 50 سال از ما جلوتر هست پس اگر تکنولوژی را به مثابه مهارت رزمی در نظر بگیرم به جز دو سه مهارت ما ، امریکاییها مهارت رزمی بیشری را می توانند بر علیه ما به کار بگیرند 5- با اینکه کشور امریکا یک کشور جعلی و نوپا حساب میشه ولی وحدت ملی بیشتری را به لطف تبلیغات ملی گرایانه داره ولی کشور ما با دارا بودن تاریخ هشت هزار ساله به دلایلی که اینجا نمی شود ذکر کرد به وحدت ملی آن خدشه وارد شده و نمونه آن را در چند روز پیش در ورزشگاه تبریز و یا قبلا در اهواز دیده شده است با این امید که مسئولین نظامی و سیاسی ما با درک توانمندی طرف مقابل از شروع جنگ پرهیز کنند و سیاست ایدئولوژیک زده را کنار بزارند و واقعیت دنیای امروز را بپذیرند در غیر این صورت سرنوشت شوم ژاپن و آلمان نازی پیش روی ماست

پیرو پست قبلی این نکته را بگم که خرید سلاح به نوعی ورود 50 درصدی تکنولوژی هست ( شاید به همین خاطر ه که شرکت های سازنده تسلیحات به نوعی گرانتر از معمول به مشتری می فروشند) در واقع نداشتن تامکت ما را مجبور می کرد از اول چرخ را اختراع کنیم و بودجه بیشتری را صرف می کردیم حال که وجود داره و نقشه های فنی و گروه فنی نیروی هوایی که تجربه اورهال کامل چند تامکت و نگه داری از اسکادران کامل آن را در این 40 سال دارند پس راه ساخت تامکت در کشور ما با هزینه کمتر بسیار هموار است

دوستی در همین تایپیک یا تایپیک دیگه گفته بودند که چینی ها برای توسعه بومی موتور ملی برای جنگنده هاشون 20 میلیارد دلار هزینه کردند و یا شرکت داسو فرانسه اعلام می کنه که برای توسعه رافائل 45 میلیارد دلار صرف کرده واقعا باید این ارقام نجومی را باور کرد جنگنده ای که نهایتا 100 میلیون دلار قیمت داره چطور 45 میلیارد دلار صرف اون شده با این حساب اگر ظرفیت خط تولید را 40 فروند در سال در نظر بگیریم یعنی هر فروند بیشتر از 1 میلیارد دلار باید قیمت بخوره تا هزینه 45 میلیارد دلاری در طی یکسال برگشت بخوره در غیر این صورت شرکت ورشکست خواهد شد اما اگر این رقم 45 میلیارد دلاری را با درخواست ارتش فرانسه برای به خدمت گرفتن 400 فروند و هزینه پشتیبانی برای مثلا 30 سال در نظر بگیریم آن موقع است که می فهمیم که آنها هزینه کل ساخت و خدمت گیری و پشتیبانی 30 ساله را با هم جمع زده اند و به صورت مبهم اعلام کرده اند وبرای موتور چینی همین روال وجود داره یعنی اگر 30 درصد قیمت یک جنگنده 100 میلیون دلار را موتور آن برآورد کنیم پس 20 میلیارد دلار به تعداد 666 موتور خواهد بود که برای جنگنده جی20 و یا جنگنده های دیگر با احتساب سال ها خدمت کافی خواهد بود پس آنها می خواهند با این ارقام کشورهای سطح متوسطی مثل ما را از ورود به چرخه ملی ساخت جنگنده بترسانند تا در آینده بازار و نفوذ سیاسی در اختیار آنها باشد حالا اگر ما تصمیم گرفتیم تکنولوژی تامکت را بومی سازی بکنیم چقدر باید هزینه بکنیم اگر تامکت را از لحاظ قیمت معادل f15c یعنی 100 میلیون دلار در نظر بگیریم و اگر ساخت از صفر را 10 برابر قیمت سازنده حساب کنیم و این را در نظر بگیریم که قیمت فروش در شرکت سازنده خیلی بیشتر از ساخت آن به طور مسلم خواهد بود پس ما برای کسب تکنولوژی و بومی سازی تامکت 1 میلیارد دلار هزینه خواهیم کرد و البته مدت زمان کسب تکنولوژی حداقل 5 سال خواهد بود و این بودجه در این 5 سال تقسیم خواهد شد

اگر به خاطر تحریم باشه همه جور حالا تحریم هستیم و در اینده هم به هر بهانه ای تحریم میشیم و اگر شرکت های وابسته به وزارت دفاع عهده دار تولید شوند باز در قبال امکانات کل صنایع کشور کوچکتر خواهند بود و این پروز ها برای انها فراتر از توان انها خواهد بوپ د و البته وجود مدیران نخبه و شایسته در چنین پروزهایی و در صنایع کشور از ساده ترین نیازهاست صصص صنایاا ب جخ

من قبلا برای ساخت جنگنده پیشنهاد داده بودم که برای ساخت جنگنده باید از ظرفیت صنعتی کل کشور استفاده بشه یعنی با قطعه قطعه کردن و سپردن بخش های مختلف یک جنگنده به صنایع کشور کار تولید را از خطوط صنایع مختلف آغاز کنیم و دانشگاههای تراز اول کشور و شرکت های دانش بنیان را برای پشتیبانی و ارتقای محصول با این صنایع پیوند بزنیم با این کار هزینه گزاف تولید جنگنده و خط تولید جداگانه آن را کاهش می دهیم به عنوان مثال صنایع خوروساز می توانند بدنه و شاسی ، صنایع الکتریکی زیرسیستم های الکتریکی و آیونیک ، صنعت نمایشگر های تصویری برای ساخت نمایشگرهای کابین و صنایع شیشه سازی و لاستیک برای شیشه کابین و لاستیک جنگنده و برای ساخت موتور جنگنده استفاده از تمام ظرفیت موتور سازی صنایع مختلف اعم از خودرو سبک و سنگین و صنعت لکوموتیو و نیروگاهی با یک کارگروه مشترک ، در آخر هم یک خط ویژه زیر نظر متخصصین وزارت دفاع برای مونتاژ قطعات مختلف جنگنده که صنایع تولید کردند با این کار ما می توانیم انواع محصولات نظامی از جمله جنگنده ، بالگرد ، تانک و خودرو زرهی و ناو جنگی با سهولت و سرعت بیشتری تولید کنیم و از آن طرف بودجه هنگفت نظامی را که در وزارت دفاع به هدر می رود را وارد چرخه اقتصادی کشور میکنیم و در نتیجه امنیت و شکوفایی اقتصادی را در کنار هم خواهیم داشت

در سیاست نباید نگاه پاستوریزه داشته باشیم حدود یک ماه از تظاهرات عراق میگذره و تاکنون بیشتر از 5 هزار نفر کشته و زخمی شدند و این آمار از سوی نهادهای دولتی عراق مورد تایید قرار گرفته و در گزارش دولت عراق که همپیمان و رابطه نزدیکی با ما داره هویت کسانی که با سلاح تک تیرنداز عامل تیراندازی بودند به صورت عامدانه ای مجهول مانده در حالی که ما و نهاد حشد شعبی قوی ترین سیتسم جمع اوری اطلاعات را در عراق داریم به طوری که توانستیم با همین تسلط اطلاعاتی روح الله زم را در خاک عراق بازداشت کنیم و این به غیر از نهادهای امنیتی و اطلاعاتی عراق هست که با ما تبادل اطلاعات دارند پس اگر توطئه ای در کار باشه باید صدها فیلم از عملیات تیراندازی عناصر نفوذی وجود داشه باشه در مورد کشته شدگان حشد هم این عملیات از طرف کسانی بوده که قصد انتقام جویانه داشتند احتمالا به خاطر کشته دادن در تظاهرات و با توجه به ساختار طایفه ای عراق این حمله عجیب نیست در آخر این را می خواهم بگم که سیاست پدر و مادر نداره و البته من موافق اتخاذ هر سیاستی از طرف حکومت برای اعمال نفوذ در عراق و دیگر مناطق هستم به شرط تامین واقعی منافع ملی

اتفاقا ترکیه به اهدافش رسید ضربه کاری به کردها زد و منطقه وسیعی از راس العین تا تل ابیض را اشغال کرده و می تونه خانواده های ترروریست ها رو اونجا اسکان بده هیچ گروهی رو در جهان پیدا نمی کنید که مانند عوامل sdf زمینه آوارگی و اشغال سرزمین خودشون را به وجود بیارن این ها خائنینی هستند که تیشه به ریشه کردها می زنند این گروههای کمونیست و مارکیست کرد اعم از pkk و ypg اصلا چه ربطی به هویت طلبی و اهداف ملی گرایانه دارند این ها زمین و ناموس می شناسند که حالا بیرق نمایندگی مردم کرد را بلند کردند به نظر من این گروههای رنگارنگ کمونیستی که بین مردم کرد ریشه دوانده اند از زمان شووری و برای تفرقه انداختن بین اقوام بزرگ ایرانی طرح ریزی شده اند اگر اقوام بزرگ ایران مانند مردم کرد و پشتون و بلوچ و تاجیک و ارامنه و مردم آسیایه میانه و داغستان پی به هویت واقعی خودشون ببرند اون موقع است که منافع همسایه شمالی به خطر خواهد افتاد اتفاقا در تاریخ خودمون حمایت شوروی از جمهوری مهاباد و پیشه وری برای تفرقه افکنی مسجل و مبرهن است

بعضی مواقع نتیجه جنگ غیرقابل پیش بینی هستش طبق سناریو شما ماهوار هاشون زدیم و موشک های کروزشون را بلااستفاده کردیم و پایگاههای زمینی و ناو های هواپیما برشون را منهدم کردیم ایا جنگ در این مرحله تمام خواهد شد اون طرف سناریو را هم در نظر بگیرید مردم یک کشور 300 میلیونی با شانتاژ رسانه هاشون می بینند که ناو هواپیمابرشون آتش گرفته و با 4 هزار سرباز به قعر آبها رفته و جنازه سربازاشون در زمین و دریا پخش شده اولین حس انسانی غم و اندوه و همدردی ملی و اتحاد 300 میلیونی و تلاش ملی برای اعاده ابرو و حیثیت ملی خواهد بود و از این طرف پنتاگون با استفاده از چنین جوی با اجرا گذاشتن قانون وظیفه عمومی و استفاده از سیل عظیم داوطلبین عملیاتی مانند نرماندی اما در ابعادی بزرگتر را طرح ریزی می کنه و حاظر میشن با دادن تلفات هزاران نفری یک میلیون سربازشون را برای تصرف سواحل ایران به کار بگیرند و در مرحله بعد جنگ را به عمق خاک ایران منتقل بکنند این به غیر از کمک متحدین و کشورهای منطقه خواهد بود حالا بمب های تاکتیکی هسته ای که 20 سال پیش توسعه دادند را کنار می گذاریم

در مورد کشمیر بعضی از اشخاص اظهاراتی می کنند که آدم فکر می کنه احتمالا ................. این اشخاص فکر نمی کنند که اگر کشمیر تحت تسلط پاکستان وهابی قرار بگیره اون اقلیت شیعه موجود در کشمیر حتی برای ناموسش هم امنیت نخواهد بود در حالی که در کشمیر تحت تسلط هند این شیعیان هستن که بیشتر مناصب حکومتی را در دست دارند من یادم نرفته که دو سال پیش فرمانده ارتش پاکستان تهدید به محو ایران از صفحه زمین کرد حالا این چه منطقی است که بعضی ها برای حمایت از پاکستان یقه پاره می کنند https://www.farsnews.com/news/13980530000749/ضرورت-حمایت-از-مسلمانان-کشمیر https://fa.alalamtv.net/news/4423881/توصیه-آیت-الله-نوری-همدانی-به-مردم-کشمیر؛-قاطعانه-در-برابر-توطئه-های-دشمن-مقاومت-کنید

فکر کنم کلا پست بنده را معکوس برداشت کردین منظور بنده دقیقا عدم خرید از خارج و تکیه بر توان داخلی هست به خصوص اون شکایت و غرامت چهار میلیار دلاری اگر نفوذ رسوفیل ها نبود تا حالا کل کشور را سامانه های باور پوشش می دادند اگر پست بنده را دوبار مطالعه کنید می بینید کل بودجه ده سال باور 800 میلیون دلار بوده یعنی سالانه 80 میلیون دلار حالا چرا برای اختلاس پول هست برای این موارد پول نیست خدا داند

می خوام تحلیلی از میزان بودجه و مدت زمان ساخت باور را بررسی کنیم پروژه باور زمانی در سال 1388 کلید خورد که طرف روسی با زیرپاگذاشتن قرارداد 800 میلیون دلاری از تحویل 5 سیستم گردان s300 خودداری کرد که در سال 1394 با صرف نظر کردن ما از شکایت و دریافت غرامت شیرین 4 میلیارد دلاری قرارداد جدیدی با مبلغ 900 میلیون دلار بسته شد که فقط چهار گردان قرار شد تحویل بگیریم ( بعد از 10 سال تاخیر تازه 4 گردان اون هم با 100 میلیون دلار بیشتر تحویل گرفتیم) حالا اگر چهار گردان 900 میلیون دلار قیمت داشته و طبق استاندارد هر گردان از 4 آتشبار تشکیل شده یعنی به ازای هر آتش بار ما 56 میلیون دلار هزینه کردیم حالا ما بر می گردیم سر بحث باور همانطور که می دانید شما برای ساخت یک مجموعه کامل باید جزء اصلی را بسازید یعنی باید برای کسب تکنولوژی از آتشبار s300 شروع می کردیم تا بعد با تولید بیشتر آتشبار مجموعه را کامل می کردیم پس اگر فروش آتشبار 56 میلیون دلار قیمت داشته پس هزینه تولید آن برای فروشنده کمتر بوده ولی ما همین را پایه می گیریم برای کسب تکنولوژی و ساخت از صفر حداقل دو یا سه برابر باید هزینه کرد ولی ما این را 10 برابر می کنیم برای بدترین برآورد پس برای ساخت و کسب تکنولوژی یک آتشبار شبیه s300 ما در حدود 560 میلیون دلار هزینه کردیم که در مرحله تولید انبوه و بعد از کسب تکنولوژی قیمت هر آتشبار حداکثر قیمت خرید ان از خارج خواهد بود پس با لحاظ کردن موارد بالا و با در نظر گرفتن قیمت واقعی دلار که ده هزار تومان می باشد و هزینه ساخت یک گردان کامل باور که 225 میلیون دلار می باشد ( قیمت خرید از خارج) تقریبا 800 میلیون دلار و به تومان هشت هزار میلیارد تومان در این 10 سال هزینه شده پس می بینیم که دلیل تاخیر 10 ساله پروژه باور با توجه به زیرساخت صنعتی و علمی و از همه مهمتر داشتن نیروی بزرگ تحصیل کرده در کشور غیرفنی است

همه ابداعات بشر از همین تفکر و تخیل به وجود اومده اگر با همین فکر کردن هم مخالفت کنیم تبدیل به مردم مصرفی و دنباله رو و وابسته به دیگران می شیم بله پهباد انتحاری هست ولی دو ساعت مداومت پروازی برای زیر نظر گرفتن فرودگاه دشمن کم هستش برای همین اگر پهباد سوخت رسانی باشه که مداومت پروازی قاصفk2 را چند ساعت بیشتر کنه شانس زدن جنگنده دشمن روی باند بیشتر میشه

برای از کار انداختن فرودگاههای جنوب عربستان دو پیشنهاد دارم ولی نمیدونم در صحنه عملیاتی قابل اجرا هستند یا نه 1- برای هدف قرار دادن جنگنده ها در نشست و برخواست دو پهباد یکی با اندازه متوسط در نقش سوخت رسان و دیگری پهباد کوچک انتحاری ( مانند قاصفk2) در نظر می گیریم پهباد سوخت رسان در نقاط کور راداری مانند نقاط کوهستانی یا در ارتفاع پست وظیفه سوخت رسانی به پهباد انتحاری ما را دارد و پهباد انتحاری با دریافت سوخت و افزایش چند ساعته مداومت پروازی اقدام به گشت زنی در نقطه مناسب و شکار جنگنده ها در نشست و برخواست می کند با توجه به اندازه کوچک پهباد قاصفk2 و حملات موفقیت آن در روزهای گذشته احتمال کشف آن توسط پاتریوت بسیار پایین هست 2- یک راه دیگر تهاجم همزمان موشکی و کروز و پهبادی است تا فرودگاه به طور کامل از صحنه عملیات خارج شود در این سناریو پهبادهای انتحاری قاصف k2 در حمله چند فروندی سامانه پاتریوت را از کار می اندازند و در مرحله بعد موشک های بدرP وظیفه نابود سازی تاسیسات حیاتی فرودگاه و موشک های بدرFهم باندهای فرودگاه را با مهمات خوشه ای و یا ریز مهمات نائمن می کنند هر کدام از این سناریوها باید بر یک فرودگاه متمرکز شود تا فرودگاهها یکی پس دیگری از حالت عملیاتی خارج بشوند

منظورت چیه که عملیات کلاسیک نتیجه نداده ثائم الائمه ، فتح المبین ، بیت المقدس و رمضان همگی نبرد کلاسیک بودند اون چند عملیات سپاه هم همگی به نوعی کلاسیک بودند ولی کلاسش یکم پایین بود و به کلاسیک جنگ جهانی اول بر می گشت و اگر هم پشتیبانی کلاسیک ارتش نبود عمرا به اهدافشون می رسیدند عملیات های قبل از ثائم الائمه مانند توکل و نصر به دلیل رقابت قدرت در داخل کشور به نتیجه نرسیدند و به طرز عجیبی اصلا از طرف نیروی هوایی و هوانیروز پشتیبانی نشدند نه برادرم طرح ریزی عملیات های پیچیده مانند فتح المبین و بیت المقدس تنها توسط اساتید دافوس ارتش صورت گرفت و شهید باقری به عنوان مشاور و نیروی شناسایی همکاری می کرد

راه کار غلبه بر قحطی و محاصره اقتصادی در یمن همانطور که می دانیم دشمن وحشی سعودی با محاصره 4 ساله یمن و جلوگیری از ورود مواد غذایی سبب فاجعه ای در یمن شده که تاکنون ده ها هزار نوزاد و کودک یمنی به علت سوء تغذیه به کام مرگ کشیده شده اند که وجدان هر انسانی از این فاجعه به درد می اید( متاسفانه انصارالله به نظر میرسه از سه سال پیش این اخبار را سانسور می کرده و حالا تنها گوشه ای از این فاجعه را خبررسانی کرده واقعا جای سوال داره که چرا سانسور کرده؟) به همین دلیل راهکار زیر را برای غلبه بر این مشکل پیشنهاد میدم برای بی نیاز کردن هر خانوار یمنی باید کشت گندم خانگی را رواج داد در کشت گندم به صورت دیم از هر هکتار معمولا 4 تن گندم تولید میشه البته در صورت آبیاری مناسب و بدون دیم این رقم تا 8 تن در هکتار می رسه یعنی حداقل ازهر مترمربع 2.5 کیلوگرم گندم به دست میاد ، دوره محصول دهی گندم 6 ماه می باشد( اگر شرایط مناسب باشه این دوره کمتر میشه )حالا اگر فضایی به اندازه 100 متر مربع ( ابعاد 10×10) در خانه یا حیاط داشته باشیم و هر 10 متر با یک تخت سه طبقه ای به ابعاد 10×1 و در هر طبقه خاک مناسب به ارتفاع 30 سانتیمتر قرار بدهیم و کوددهی را با کود انسانی انجام بدیم می توان بعد از شش ماه 750 کیلوگرم گندم برداشت کرد البته ورمی کمپوست خانگی میشه تهیه کرد که کیفیتش چندین برابر کود شیمیایی و کاملا اورگانیک و سالم هست و به طبع کیفیت و تولید محصول را هم بالاتر می بره مواد لازمش هم آشغال و زباله خانگی هست حالا برای محاسبه میزان مصرف نان اگر یک نان 150 گرم باشد( طبق اندازه چانه در ایران) و مصرف هر نفر 5 عدد باشد یک خانواده 5 نفری در حدود 3 کیلو 750 گرم روزانه مصرف می کنه که در شش ماه میشه 675 کیلوگرم در کنار این می شود مرکبات در گلدان پرورش داد تا نیاز به تغذیه به میوه را برطرف کرد برای آسیاب کردن گندم می شود از روش های سنتی و اگر چرخ گوشت باشه با این وسیله آسیاب کرد برای تهیه تخت ها می شود از هر نوع تخته و آهن آلات زباله ای استفاده کرد این راه کار در واقع یه جورایی کشاورزی بدون زمین حساب میشه به نظر من با این شیوه مشکل قحطی در آفریقا هم برطرف میشه

به نام خرد و روشنایی تاکتیک تهاجم با استفاده از حداقل امکانات برای رزمندگان انصارالله مقدمه تاکتیک تهاجم با خودرو انتحاری شاید به نظر الگوبرداری از القاعده یا داعش باشد ولی مبدع چنین حملاتی نیروهای شیعه حزب الله می باشند که در دهه هشتاد میلادی با انجام حملات شهادت طلبانه تلفات سنگینی بر نیروهای اسرائیلی وارد کردند حالا هم انصارالله می تواند با استفاده از این تاکتیک فشار حملات دشمن سعودی و مزدورانش را جهت پیشروی سرزمینی خنثی و نقاط استراتژیکی را تصرف کند و ضمن گسترش حملات و وارد آوردن تلفات سنگین به دشمن آنها را مجبور به پذیرش خواسته هایش کند ملزومات این تاکتیک شامل موارد زیر می شود 1- حمله همزمان دو یا پنج خودرو شهادت طلبانه با میزان محموله یک تنی برای انهدام نیروها و بی ثبات کردن خط دشمن 2- قبل از حمله خودروهای شهادت طلبان خط دشمن باید توسط گروه خمپارانداز و راکت انداز مورد حمله قرار بگیرد و در مرحله آخر با گلوله های دودزا تا نفرات دشمن پراکنده و دید آنها مختل شود 3- در هنگام حرکت خودروهای شهادت طلبان باید دو خودرو دارای تک تیرانداز و دو خورو که دارای تیم موشک ضد تانک هستند در فاصله مناسب و عقب خودروهای شهادت طلبان حرکت کنند تا اگر خط دشمن دارای تانک بود با دو خودرو تیم ضد تانک منهدم شود و اگر دشمن دارای تیم ضد تانک بود با دو خورو تیک تیرانداز خودی مانع شلیک به سمت خوروهای شهادت طلبان شود 3- دشمن پدافند غیرعامل را اجرا کرده و در جلوی خط ابتدا با کانالی به عرض 3 متر و عمق 2 متر و پشت سر آن با خاکریز 2 متر مانع ایجاد کرده برای غلبه بر کانال باید پل پیش ساخته با طول سه متر توسط وانت جرثقیل دار حمل و بر روی کانال قرار بگیرد و پس از آن برای غلبه بر خاکریز باید خودروی شهادت طلبان با تغییراتی به لاستیک بزرگتر و کمک فنر بلندتر مجهز شود تا از خاکریز بتواند عبور کند 4- پیش از این مراحل ممکن است بالگردهای دشمن و یا جنگنده های آنها بر فراز خط دشمن برای پشتیبانی حضور داشته باشند که برای مقابله با بالگردها می توان دو خودرو که دارای تیم موشک شانه پرتاب و پهبادهای انتحاری دست پرتاب با سامانه تصویر ساز حرارتی و با برد 10 کیلومترهستند مستقر کرد و برای تهدید جنگنده ها میتوان از پهبادهای انتحاری راکتی سوار بر خودرو با سامانه کشف تصویرساز حرارتی تا برد50 کیلومتر استفاده کرد در واقع می توان با چندین خودرو در چند کیلومتری خط دشمن این پهبادها را به پرواز دراورد تا نیروی هوایی دشمن احساس خطر کرده و از منطقه عملیاتی فاصله بگیرد 5- بعد از این مراحل و انهدام مواضع دشمن با خودروهای شهادت طلبان نیروهای که منتظر این مرحله بودند با ده ها خودرو که شامل نفرات و سلاح های با کالیبر سنگین هستند و با استفاده از آشفتگی خط دشمن اقدام به حمله و پاکسازی و تصرف منطقه می کنند تاکتیک پیشنهادی دوم همانطور که می دانید راکت های توپخانه ای اگر با سرجنگی سنگین تر وبرد کمتر شلیک شوند هم دقت بیشتر و تخریب بیشتری دارند مانند راکت های سنگین بتارحشد الشعبی العراق که کلاهک 500کیلوگرمی و 5 کیلومتر برد دارند حالا اگر رزمندگان یمنی راکتی بسازن که تا یک تن سرجنگی و برد 5 کیلومتری داشته باشد می تواند تاثیر ویرانگری بر دشمن داشته باشد این تاکتیک شامل موارد زیر می شود 1- قبل از حمله استقرار دو خودرو با موشک های دوش پرتاب و پهبادهای دست پرتاب با سامانه تصویربردار حرارتی برای مقابله با بالگردها و پهبادهای انتحاری با سامانه تصویربرداری حرارتی و برد50 کیلومتر برای مقابله با جنگنده ها که در سطور بالا چگونگی امر توضیح داده شد 2- شلیک راکت های یک تنی و انهدام مواضع دشمن 3- هجوم ده ها خودرو با توپ های کالیبر سنگین و حامل نفرات به سمت خط دشمن 4- وجود دو خودرو دارای موشک ضد تانک برای مقابله تانک های دشمن و دو خودرو تک تیرانداز برای جلوگیری از تیراندازی تیم های دارای موشک ضد تانک نکته مهمی که می خوام بگم اینست شاید دوستان بگن حرکت این همه خودرو توسط نیروی هوایی دشمن کشف و قبل از هر اقدامی عملیات خنثی می شود اما اگر این عملیات در شب انجام شود موفقیت تضمینی است چون بسیاری از فاکتروهای برتری دشمن محدود خواهد شد فقط باید برای دید نیروهای خودی به هر خودرو باید دوربین دید در شب داد برای عملیات در روز می توان استتار سه بعدی حرارتی برای خودروها ساخت این نیروها می توانند تا نزدیکی دشمن حرکت کرده و اقدام به عملیات بکنن به نظر بنده اگر یمنی ها توان این کار را ندارند ما با این همه زیرساخت علمی و تحصیلی می توانیم بسازیم و برای آنها ارسال کنیم به نظر خودم تاکتیک اول بسیار بهتره چون حمله همزمان چند خودرو شهادت طلبان علاوه بر انهدام دقیق موضع دشمن و تلفات سنگین جانی و غیره باعث وحشت و دسپاچگی دشمن می شود برعکس برای نیروهای خودی موجب انگیزه مضاعف شهادت طلبی و شور حماسی می شود خوشحال میشم دوستان نظر بدن و از نظراتشون استفاده کنم

مورد اول: عمر خدمتیشون پایین نیست و بیش از 2 سال هست و اگر هم از سامانه جهش مداری استفاده کنند عمرشون بیشتر هم میشه بهر حال اینها نیازهای شناسایی منطقه ای ما را براورده می کنند مورد دوم و پنجم: همانطور که گفتم ساخت موشک قاره پیما بدون کلاهک هسته ای فقط هزینه تراشی هستش و هیچگونه تاثیری نداره و برای ساخت بمب اتم اگر ما بمب اتم ساز بودیم زمان رفسنجانی درست می کردیم تا حالا هم که درست نکردیم بر می گرده به مدیریت فامیلی و نالایق در مقام مقایسه امریکا در 5 سال و با 30 میلیارد دولار به بمب اتم دست یافت اون هم با تکنولوژی اون زمان و سانترفیوژهای ابتدایی مورد سوم: همانطور که ما می تونیم gps اونها رو مختل کنیم اون ها هم می تونند این بلا سر ما بیارن پس توجیه نداره مورد چهارم: حضور در فضا قدرت محسوب میشه اما نه با افتصاد شکننده ما بهتره لقمه بزرگتر از دهانومون بر نداریم مورد ششم: اینکارو باید قبلتر از پروژه فضاییشون انجام می دادند حالا دوباره به پله اول برگشتند اون هم با این همه هزینه مورد هفتم: وجود ماهواره مخابراتی و تلوزیونی چه کمکی به امنیت ملی ما می کنه اون هم دشمن میتونه با ایستگاههای پارازیت زمینی مختل کنه الان هم انصارالله شبکه ماهواره ای المسیره رو داره و اتفاقا شب و روز جنایت های ائتلاف سعودی رو پخش میکنه سازمان ملل چه غلطی کرد؟

واقعا برای من سواله که هدف برنامه توسعه فضایی و به خصوص تولید موشک قائم چی هست اگر هدف جاسوسی و کسب اطلاعات از کشورهای منطقه و به خصوص اسرائیل باشه این هدف با پرتاب ماهواره تا مدار پایین تحقق پیدا کرده و اگر هدف مدار ژئوسنکرون باشه اگر برای جاسوسی باشه که فراتر از نیاز ماست ( مثلا مراکز نظامی در امریکا را زیر نظر بگیریم که چی بشه وقتی دستمون بهش نمیرسه) و اگر تلوزیون و مخابرات باشه بدون تجاری سازی آن که لازمه روابط با قدرت های بزرگ هست چیزی جز اتلاف بودجه کلان اقتصادی و نابودی اقتصاد ما در یک رقابت نابرابر فضایی نخواهد بود که این بلا دقیقا بر سر شوروی امد که یک ابرقدرت جهانی با زیرمجموعه 15کشور بود ولی در رقابت فضایی اقتصادش فرو پاشید ممکنه توجیهی باشه که هدف از ساخت قائم نابودی ماهوارهای دشمن باشه که این هدف هیچگاه محقق نخواهد شد چون اولا راهبرد ما دفاعیست و اگر حمله پیشدستانه بکنیم به دلیل تراکم زیاد ماهوارهای کشورهای مختلف در اون مدار و به طبع نابودی اونها فقط جهان را بر علیه خودمون متحد میکنیم و اگر واکنش ما دفاعی باشه که خود ایستگاههای پرتاب هدف اولیه دشمن خواهد بود و توجیه دیگر ممکنه عنوان بشه که هدف توسعه موشک های قاره پیما در پوشش برنامه فضایی خواهد بود( که بدون کلاهک هسته ای اصلا توجیهی نداره) که به جای صرف بودجه ساخت موشک حامل و ایستگاه پرتاب با هزینه خیلی کمتر با شراکت کره شمالی به تکنولوژی ساخت این موشک ها دست پیدا می کردیم در واقع تحقیق و ساخت از ما ولی آزمایش و بکارگیری توسط کره شمالی