GHIAM

VIP
  • تعداد محتوا

    142
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    12

تمامی ارسال های GHIAM

  1. نگاهی به توافق صلح آذربایجان و ارمنستان؛ برنده این مناقشه چه کسی است؟ در ساعات پایانی ۱۹ آبان ماه(۹ نوامبر)، آذربایجان و ارمنستان از آتش بس جدید و توافق صلحی پایدار در قره باغ با وساطت روسیه خبر دادند؛ توافق صلحی که سوالات و ابهامات بسیاری را بوجود آورد، اما برنده ی این مناقشه چه کسی خواهد بود؟! این توافق صلح در حالی شکل گرفت که تا پیش از این سه آتش بس دیگر در قره باغ اعلام شده بود و هیچکدام از آنها دوامی نداشت اما ورود جدی تر روسیه بعنوان بازیگر اصلی در توافق چهارم، بر آتش بس های شکننده در قره باغ و توافق های نیم بند پایان داد. توافق صلح آذربایجان و ارمنستان دارای ۹ بند اصلی و بصورت خلاصه از این قرار است: ۱- توقف کامل درگیریها و توقف در مواضع فعلی ۲- تحویل منطقه آقدام به آذربایجان ۳ و ۴- استقرار نیروهای روسیه در قره باغ ۵- ایجاد یک مرکز برای نظارت بر روند اجرای توافق ۶- تحویل منطقه کلبجر و لاچین به آذربایجان ۷- بازگشت آوارگان به قره باغ ۸- تبادل اسرا و اجساد ۹- ایجاد کریدور ارتباطی بین غرب آذربایجان و نخجوان شاید در نگاه اول اینطور به نظر برسد که این توافق یک پیروزی کامل برای آذربایجان و یک شکست برای ارمنستان باشد و یا حداقل آذربایجان به آنچه که از قره باغ میخواسته رسیده است. اما با بررسی بیشتر این توافق و نحوه استقرار نیروهای روسیه در منطقه قره باغ سوالات، ابهامات و اشکالات بسیاری در خصوص سرنوشت این منطقه بوجود می آید که برای درک بهتر این توافق آن را بروی نقشه بررسی می کنیم. هاشورهای سبز مناطقی هستند که در یک بازه زمانی مشخص به جمهوری آذربایجان برگردانده میشوند. منطقه کلبجر تا ۲۵ آبان ماه(۱۵نوامبر)، منطقه آقدام تا ۳۰ آبان ماه(۲۰نوامبر)، منطقه لاچین و مناطق اشغالی در گازاخ تا ۱۱ آذر ماه(۱ دسامبر) به جمهوری آذربایجان تحویل داده میشود. نکته مهم و اساسی در خصوص این موضوع آن است که “نه” همه ی مناطق(رایونهای) آقدام، کلبجر و لاچین، بلکه مناطقی که خارج از “ناحیه خود مختار قره باغ کوهستانی” به اشغال نیروهای ارمنی در آمده بودند به آذربایجان برگردانده میشود. بعنوان مثال نیمه شرقی رایون کلبجر در “ناحیه خود مختار قره باغ کوهستانی” قرار دارد و این مناطق همچنان در کنترل نیروهای ارمنستانی قرار خواهند داشت و تنها نیمه غربی کلبجر به آذربایجان تحویل داده خواهد شد. این موضوع در خصوص بخش کوچکی از غرب آقدام نیز صدق می کند. بعبارت دیگر مکانیزم “ناحیه خود مختار قره باغ کوهستانی” همچنان در این مناطق پابرجاست. در خصوص دو نقطه اشغالی در منطقه گازاخ در شمال غرب آذربایجان نیز ذکر این نکته قابل توجه است که علیرغم اشاره توافق نامه به بازگردانی این دو نقطه به جمهوری آذریجان، در بیانیه بعدی که توسط روسیه منتشر شد به وضعیت این دو نقطه اشاره ای نشده است و چگونگی حل این موضوع در هاله ای از ابهام قرار دارد. گفته میشود متن اولیه توافق نامه به بیرون درز پیدا کرده است و در نسخه بعدی که نسخه اصلی می باشد این بخش اصلاح و حذف شده است. هاشورهای آبی مناطقی هستند که ۱۹۶۰ نفر از نیروهای حافظ صلح روسیه با ۹۰ زره پوش و ۳۸۰ خودرو و تجهیزات ویژه در آن مستقر میشوند. اگر به نحوه استقرار نیروهای روسیه در منطقه قره باغ دقت کنید کامل واضح است که این نیروها دقیقا در داخل و در مرزهای “ناحیه خود مختار قره باغ کوهستانی” مستقر خواهند شد. این موضوع بدان معناست که عملا “ناحیه خود مختار قره باغ کوهستانی” برای ارمنستان به رسمیت شناخته شده و در اختیار نیروهای ارمنستانی باقی خواهد ماند. هرچند که به این موضوع در متن توافق اشاره ای نشده است اما عملا بدین معنا خواهد بود. در کنار این مسئله این موضوع را هم باید اضافه کرد که: در متن توافق عنوان شده است نیروهای حافظ صلح روسیه به مدت ۵ سال در منطقه باقی خواهند ماند و در صورت عدم مشکل خاصی، این دوره ۵ ساله مجددا برای ۵ سال دیگر تمدید خواهد شد و این دوره ها عملا تا زمان نامشخصی ادامه خواهند داشت. مشخصا این موضوع نیز بقای خودمختاری در قره باغ را تایید و تمدید میکند. البته این مناطق منهی مناطقی است که در عملیات اخیر ارتش آذربایجان در منطقه قره باغ آزاد شده است. اگر به مناطق جنوبی قره باغ و به خصوص مناطق جنوبی “ناحیه خود مختار قره باغ کوهستانی” دقت کنید، واضحا مشخص است که نیروهای آذربایجان بخش کوچکی از جنوب “ناحیه خود مختار قره باغ کوهستانی” را به کنترل خود در آورده اند و “بیشتر” آزادسازیها مربوط به مناطقی است که در خارج از “ناحیه خود مختار قره باغ کوهستانی” به اشغال نیروهای ارمنستانی درآمده بود. بصورت کلی توافق صورت گرفته فرای آنچه که طرفین درگیر یعنی جمهوری آذربایجان و ارمنستان ادعا و عنوان میکنند نه یک پیروزی مطلق است و نه یک شکست مطلق. بلکه تا اینجای کار هریک از طرفین به میزان مشخصی از اهداف خود دست یافته اند؛ با این تفاوت که سهم آذربایجان از بدست آوردن اهداف بیشتر از ارمنستان است. جمهوری آذربایجان مناطق اطراف “ناحیه خود مختار قره باغ کوهستانی” (بعلاوه بخشی هایی از جنوب “ناحیه خود مختار قره باغ کوهستانی”) را پس از ۲۸ سال بطور کامل بدست آورد. در طرف مقابل ارمنستان نیز خودمختاری(حداقل بصورت اسمی) و حضور در “ناحیه خود مختار قره باغ کوهستانی” را بدست آورد. جمهوری آذربایجان به یک مسیر زمینی مستقیم با منطقه نخجوان دست یافت و در طرف مقابل ارمنستان نیز به یک مسیر زمینی مستقیم به مرکز “ناحیه خود مختار قره باغ کوهستانی” یعنی شهر استپاناکرت دست یافت. در خصوص آینده منطقه قره باغ با توجه به توافق موجود، موضوعات و ابهامات بسیاری وجود دارد که حداقل در متن قرارداد به آنها اشاره ای نشده است و این مسئله در آینده مشکل ساز خواهد شد و آینده ای نامشخص و نامعلوم را برای قره باغ به ارمغان خواهد آورد. در حال حاضر با ورود مستقیم روسیه به قره باغ، نفوذ و اعمال فشار این کشور در منطقه افزایش پیدا کرده است و از سوی دیگر تحولات سیاسی مهمی در ارمنستان در حال شکل گیری است و از سوی دیگر خطوط تماس و درگیری نیز همواره محلی برای افزایش تنش ها خواهد بود. هرچیزی در آینده ممکن است، همانطور که آذربایجان پس از ۲۸ سال تجدید قوا برای آزادسازی قره باغ اقدام کرد بعید نیست ارمنستان نیز چنین سیاستی را در قبال آذربایجان در پیش بگیرد و یا حتی شرایط منطقه کار را برای ادامه عملیات ارتش آذربایجان در قره باغ مهیا کند… منبع: پیج تحولات جهان اسلام
  2. پهپاد شاهد 161 با ماموریت شناسایی و مراقبت مجهز به سیستم شناسایی IRST است. این نسخه دارای برد 150 کیلومتر، ارتفاع پروازی 42000 پا و سرعت گشت زنی 125 کیلومتر بر ساعت است. شاهد161 مداومت پروازی 2 ساعته دارد. در یک پرواز می‌تواند 1260 کیلومتر مربع را شناسایی کند. شاهد 161 توسط خودرو به پرواز در می‌آید و برای فرود به باندی با طول 1500 متر نیاز دارد. این پهپاد که نسخه 40 درصد پهیاد آرکیو 170 آمریکایی است 640 کیلوگرم وزن دارد. استفاده از سیستم اپتیک در قسمت بالای پهپاد شائبه استفاده به عنوان رهگیر را مطرح می کند یا ماموریت شناسایی مناطق کور راداری در شبکه پدافندی اما مدوامت پروازی دو ساعته و سرعت کروز 125 کیلومتر مناسب این کار نیست. باید از پهپادهای بزرگتر با قابلیت حمل تسلحیات بیشتر، مداومت پروازی بالاتر و سرعت نزدیک به صوت استفاده بشه. متاسفانه نوع تسلیحات قابل حمل و نوع اپتیک در بنر مشخصات پهپاد، خوانا نیست.
  3. انهدام ۱۱ موشک اگزوست در دوران دفاع مقدس - ماجرای حمله بعثی‌ها به جزیره خارگ که با انهدام موشک‌های اگزوست دشمن از سوی پدافند همراه بود را تشریح کنید. امیر شاهرخ شهرام: در روز‌های پایانی جنگ تحمیلی بحث امنیت شریان‌های اقتصادی کشور مطرح شد و جزیره خارگ به‌عنوان یکی از مراکز مهم اقتصادی کشور همواره مورد توجه دشمن بعثی قرار داشت؛ دشمن می‌خواست به هر ترتیب آن را مورد هدف قرار دهد؛ اما پدافند با حضور و اقدامی هوشمندانه توانست دشمن را در رسیدن به این هدف ناکام گذارد. جریان بدین ترتیب بود که رژیم بعثی به وسیله بالگرد‌هایی که در اختیار داشت، توانست با موشک‌های ضد ناو اگزوست در ارتفاع پایین، یکی از نفتکش‌های ما را در جزیره خارگ مورد هدف قرار دهد و سامانه‌های پدافندی ما برای اولین بود که با چنین موشکی برخورد می‌کردند که بتواند در کمترین سطح ارتفاع و خارج از برد راداری ما تا نقطه اصابت حرکت کند و این مسئله کار را برای ما پیچیده می‌کرد. از طرفی هم وضعیت جزیره خارگ برخلاف تاکتیک پدافندی است؛ به گونه‌ای که قانون پدافند می‌گوید که سامانه‌های راداری باید یک تا دو کیلومتر جلوتر از نقطه آسیب‌پذیر باشد تا پیش از آنکه دشمن آن منطقه را ببیند، پدافند آن را تحت پوشش راداری خود داشته باشد؛ اما متأسفانه در خارگ این جریان برعکس بود و اسکله ما هزار و ۵۰۰ متر جلوتر از سامانه‌های پدافندی مستقر بود و کشتی‌ها، نفتکش‌ها و همچنین چاه‌های نفت متعاقب آن قرار داشتند و ما در پشت این نقاط حساس استراتژیک مستقر بودیم؛ لذا این کار را برای ما دشوار می‌کرد؛ زیرا دشمن در زمان حمله زودتر از ما بر این مناطق تسلط چشمی داشت؛ لذا همان شب در پست فرماندهی جزیره خارگ جلسه‌ای با حضور تمامی پرسنل پدافند مستقر در جزیره برگزار شد؛ که در این نشست از جوان‌ترین فرد تا فرماندهان ارشد نظامی حضور داشتند و به خوبی به یاد دارم که در آن زمان بنده نیز به‌عنوان یک افسر ستوان دوم در این جلسه حضور داشتم و چون شرایط خاص و ویژه بود، همه خود را ملزم می‌دانستند که فکر کنند تا راه برون‌رفت از این وضعیت بحرانی آشکار شود؛ از این رو هر یک از افراد تجربیات کار خود با سیستم‌ها و متعاقب آن ایده خود را برای مقابله با تهدید ارائه می‌دادند و چون در این جمع کارکنان بخش فنی هم حضور داشتند، برخی نظرات که زمینه اجرایی نداشت را رد می‌کردند و نظراتی که به لحاظ فنی و عملیاتی مغایرت نداشت را کنار هم قرار می‌دادند؛ که در نهایت با جمع‌آوری نظرات و برآورد‌هایی که صورت گرفت، تصمیم بر این شد که با تاکتیک جدید از سیستم‌هایی که در اختیار داشتیم، استفاده کنیم. ما از زمان شلیک موشک اگزوست تا زمان انهدام آن در سطح آب فقط چهار و نیم ثانیه وقت داشتیم و اگر این زمان کوتاه به پنج ثانیه می‌رسید، دیگر کار تمام شده بود و موشک با یکی از کشتی‌های ما اصابت کرده بود. به یاد دارم که با بکارگیری تکنیک جدید در استفاده از سامانه‌ها، اولین موشک اگزوست را در فاصله زمانی کمتر از چهار ثانیه در ارتفاع دو متری سطح دریا منهدم کردیم و این روند تا انهدام ۱۱ موشک اگزوست رژیم بعثی ادامه پیدا کرد و باعث شد تا امنیت در این منطقه حساس برقرار بماند. هرکدام از این اتفاقات سرآغاز تکوین یک روش و تاکتیک جدید در عرصه دفاع هوایی بود که به ما یاد می‌داد «شاید یک سامانه دارای قابلیت‌هایی باشد که در دستورالعمل استفاده از آن ثبت نشده است» و یا اینکه می‌توان به گونه‌ای دیگر هم عمل و بازدهی لازم را کسب کرد.
  4. سامانه باور373 عملیاتی شد فرمانده منطقه پدافند هوایی شمال غرب با بیان اینکه قبلا رادار پسیو و غیرفعال در اختیار نبود ولی امروز رادار پسیو ( بدون انتشار)، سامانه موشکی بر کوتاه، متوسط و بلند در اختیار داریم، گفت: برای مثال، سامانه موشکی برد بلند باور ۳۷۳ بسیار پیشرفته‌تر و پیچیده‌تر ساخته و در مدار عملیاتی قرار گرفته است. عظیمی ابراز داشت: پدافند هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در راستای دیدن و دیده نشدن به تجهیز به انواع سامانه‌ها و شنود الکترونیکی زمین پایه و هواپایه! و حداکثر تسلط و اشراف اطلاعاتی مجهز بوده و دست به طراحی و ساخت آنها پرداخته است. وی ادامه داد: طراحی و ساخت انواع سامانه فرماندهی و کنترل پیشرفته که قبلا از خارج خریداری می‌شد از دیگر نمونه پیشرفت‌های پدافند هوایی است که الحمدالله امروز به دست جوانان ساخته شده است. وی به پیشرفت‌های پدافند هوایی کشور در زمینه جنگ الکترونیک اشاره کرد و گفت: سامانه‌های بسیار پیشرفته توسط جوانان مومن و متخصصان ایجاد شده است زیرا اگر بخواهیم چنین سامانه‌ای را از خارج بخریم به ما نمی‌فروشند چراکه جنگ الکترونیک هر کشور متناسب خود آن کشور است و همچنین اگر خریداری هم باشد تمام کنترل آن در دست کشور ثانی خواهد بود. منبع
  5. در کلیپ تولیدات پهپادی وزارت دفاع پهپاد مهاجر6 با 4 بمب قائم به نمایش درآمد. در ابتدا مهاجر6 تنها به 2 بمب قائم مجهز بود که اکنون این تعداد دو برابر شده است. در قسمت توضیحات مهاجر6 اشاره شده بود هر بال دارای دو جایگاه و در مجموع چهار جایگاه است اما وزن تسلیحاتی قابل حمل این پهپاد 40 کیلوگرم بود. با توجه به اینکه مهاجر6 از بمب قائم 20 کیلوگرمی استفاده ‌می‌کند، امکان حمل 4 بمب را نداشت.پس احتمالا یا بمب سبک‌تری برای مهاجر طراحی شده بود و یا اینکه به صورت موقتی موتور روتاکس 912 استفاده می‌کرد تا موتور اصلی آماده شود. چندی پیش سپاه اعلام کرد مهاجر6 را به خدمت خواهد گرفت ولی به درخواست سپاه قرار است وزارت دفاع تغییراتی در موتور ایجاد کند. می‌توان حدس زد با توجه به تجارب جنگ سوریه، از نظر سپاه 2 عدد بمب کافی نمی‌باشد. وزن مهمات قابل حمل مهاجر6 از 40 کیلوگرم به 80 کیلوگرم افزایش پیدا کرده است یعنی توان موتور 100 درصد افزایش داشته که به احتمال فراوان مداومت پروازی این پرنده هم بیشتر شده باشد. در نسخه اولیه مهاجر می‌توانست 12 ساعت در آسمان پرواز کند که با وجود دو برابر شدن توان موتور انتظار می‌رود این عدد به 24 ساعت رسیده باشد. بمب قائم در این کلیپ برد قفل بمب قائم بر روی هدف 9 کیلومتر اعلام شد. بمب قائم1، شش کیلومتر برد دارد و در برد 8 کیلومتری بر روی هدف قل می‌کند. اما در اینجا برد قفل بر روی هدف، یک کیلومتر افزایش داشته است که احتمال زیاد مربوط به بمب قائم5 باشد. قائم5 دارای برد 12 کیلومتری است. پهپاد ابابیل3 نیز به صورت رسمی از بمب قائم5 استفاده می‌کند. استفاده از بمب‌ قائم5، باعث می‌شود پهپاد مهاجر6 و ابابیل3 در یک فاصله امن از سامانه‌های پدافندی نقطه‌ای قرار گیرد و خطر انهدام کاهش پیدا کند. به نظر می‌رسد سایر پهپادها نیز توانایی استفاده از بمب‌های سری قائم را داشته باشند. کیفیت تصاویر اما مهمتر از افزایش میزان تسلیحات پهپادهای ایرانی، بهبود کیفیت تصاویر شناسایی توسط این پهپادها است. یکی از بزرگترین نقاط ضعف پهپادهای ساخت ایران کیفیت پایین سیستمهای اپتیک آنها بود که در این راستا وزارت دفاع با تولید اپتیک با کیفیت فول اچ دی و همچنین ساخت لینک ارتباطی جهت دریافت این تصاویر در طی دیجیتال کردن لینکها، باعث شد توان شناسایی نیروهای پهپادی کشور افزایش قابل توجهی داشته باشد. اپتیک ابابیل3 در حالت زوم اپتیک مهاجر6 در حالت زوم 30 برابر متاسفانه به دلیل پایین بودن کیفیت کلیپ منتشر شده در سایت وزارت دفاع نمی‌توان کیفیت واقعی اپتیک پهپادها را مشاهده کرد.
  6. این تصویر را کاربر میلتاری Rezamad در توییتر گذاشته بودند که پهپاد کرار را همراه با تسلیحات قابل حمل خود نشان می‌دهد. موشک سایدویندر با رنگ سفید مشخص است بمب بالابان- بمب خوشه‌ای سیمرغ- بمب معرفی نشده شبیه به اس دی بی 1- بمب هدایت لیزری از خانواده ستار و موشک سایدویندر. مهمترین نکته‌ی این تصویر اضافه شدن موشک هوا به هوای سایدویندر است. در گذشته نمونه‌ی هوا به زمین شفق بر روی این پهپاد بارگذاری شد که احتمال استفاده نسخه هوا به هوای شفق هم بود اما اکنون سایدویندر به کار گرفته شده است. چندی پیش اعلام شد ایران برد موشک سایدویندر را به 18 کیلومتر افزایش داده است. کرار می‌تواند حداقل دو فروند از این موشک 85 کیلوگرمی را حمل کند. دو نسخه از کرار توسعه داده شده، یکی با جستوگر راداری و دیگر با جستجوگر تصویرساز حرارتی. جستجوگر حرارتی کرار قادر است هدفی به اندازه خودش را در فاصله 30 کیلومتری رهگیری و از 3 کیلومتری روی آن قفل کند. رادار و رادوم احتمالی پهپاد کرار رهگیری هدف از فاصله 30 کیلومتری این برد برای هدفی در اندازه یک آواکس یا تانکر سوخترسان که چند برابر بزرگتر از کرار هستند افزایش پیدا می‌کند (به دلیل سرعت پایین کرار : با توجه به فیلم رهگیری کرار، سرعت کمتر از 600 کیلومتر در ساعت می باشد ) نسبت به اینگونه هواگردها امکان انهدام آنها ضعیف است). بنابراین کرار می‌تواند با استفاده از موشک سایدویندر بدون نیاز به کاربرد انتحاری، پرنده‌های دشمن را منهدم کند. هرچند بزرگترین کاربرد کرار بر ضد پهپادهای دشمن مانند MQ-4C ، MQ9 و بالگردهای دشمن است. مشخصات پهپاد کرار 3
  7. خط تولید موتور توبوجت اوج امیر خواجه فر اعلام کرد که این موتور اصلاح شده و از سیستم FADEC نیز بهره می‌برد. از مزایای FADEC راندمان بهتر سوخت، کاهش پارامترهای مورد بررسی توسط خدمه پرواز، ایمنی بیشتر موتور، بهبود در کنترل و تعمیرات و .... است.
  8. احتمالا یک راکت 333 میلیمتری با طول 4.5 متر باشد و در صورت استفاه از فیبر کربن حدود 400 کیلوگرم وزن دارد با سرجنگی 150 کیلوگرمی. سوخو22 توانایی حمل 4 فروند رو باید داشته باشهد.
  9. در فیلم وزارت دفاع موشکی به نام فتح حضور داشت اما هیچ اطلاعی از این موشک تا کنون منتشر نشده است. این موش احتمالا از نظر ابعاد 60 درصد ابعاد فاتح 110 را داشته باشد. کاربرد آن می‌تواند به عنوان راکت توپخانه هدایت شونده با برد بیش از 100 کیلومتر باشد.با توجه به اندازه‌های این موشک احتمالا بتوان 8 فروند را بر روی یک حامل قرار داد.
  10. مثل اینکه قرار امسال یک هواپیمای ترابری ساخت داخل رونمایی شود یا اینکه معرفی شود. جناب منطقی گفته بود ایران 140 را تبدیل به نسخه ترابری خواهیم کرد. شاید همان ایران 140 ترابری رونمایی شود.
  11. موتور FJ33 در هواپیمای 6 نفره‌ی Diamond D-JET و Vision SF50 استفاده شده است. برد این هواگردها بیش از 2000 کیلومتر است. و در محدوده قیمت 2 میلیون دلار قرار دارند. جناب منطقی اعلام کرده بودند تا پایان سال 1394 ساخت هواپیمای 6 نفره به پایان می‌رسد اما به نظر می‌رسد به دلیل مشکل تامین موتور تا کنون به نتیجه نرسیده باشد. جهش700 بهترین گزینه برای ساخت هواپیمای 6 نفره است. Vision SF50 Diamond D-JET
  12. تصویری از پهپاد فطرس مجهز به شش موشک ضد زره. دو موشک قائم و 4 موشک تاپ اتک اسپایک. یک بمب هدایت لیزری احتمالا از خانواده ستار نیز در جلوی پهپاد وجود دارد که نامشخص است آیا مربوط به پهپاد فطرس هست یا خیر. سپاه اعلام کرده بود برای بکارگیری فطرس، وزارت دفاع باید تغییراتی در پیشران موتور انجام دهد. تصویری دیگر از پهپاد مهاجر6 منتشر شده است که این پهپاد را مجهز به 4 موشک قائم نشان می‌دهد. مهاجر6 در ابتدا تنها 2 بمب قائم را حمل می‌کرد اما اکنون ظرفیت آن دو برابر شده است که احتمالا اصلاحاتی بر روی پیشران ایجاد شده است. امکان دارد برد مداومت پروازی مهاجر6 نیز افزایش پیدا کرده باشد. پهپاد مهاجر مجهز به 4 موشک قائم قفل سیکر بمب قائم از فاصله 9 کیلومتری بر روی هدف
  13. در مقایسه‌ی ذوالفقار و موشک حاج قاسم: موشک ذوالفقار از بدنه فیبر کربن ساخته شده اما موشک حاج قاسم از بدنه فلزی ساخته شده که به همین دلیل وزن موشک حاج قاسم به شدت افزایش پیدا میکند. اما در انتها موشک حاج قاسم کمتر از دو تن سنگین‌تر از موشک ذوالفقار هست با طول تقریبا یکسان. این دوتن بخشی از آن به استفاده از بدنه فلزی و بخش دیگر مربوط به استفاده از حجم بیشتری از سوخت است. یعنی تنها با افزایش 1-1.5 تن سوخت، برد موشک، 2 برابر افزایش پیدا کرده است. اعلام شد موشک حاج قاسم برد آن تا 1800 کیلومتر افزایش خواهد یافت که احتمالا قرار هست از مانند موشک ذوالفقار از بدنه فیبرکربن استفاده شود. اگر با موشک سجیل مقایسه شود تفاوت ها بسیار آشکارتر است. سجیل با وزن 23 تن و برد 2000-2500 کیلومتر و سرعت 13 ماخ می‌باشد. اما موشک حاج قاسم با وزن 7 تن یعنی 30 درصد وزن سجیل به برد 1800 کیلومتر می‌رسد. این نتیجه استفاده از سوخت جامد پیشرفته‌تر نسبت به سجیل (وهمچین ذوالفقار) استفاده از فیبرکربن در قسمت پیشران و استفاده از فیبرکربن در بدنه موشک هست. با وجود این موشک، احتمالا موشک سجیل با مشخصات قبلی تولید نشود، چون هم گران است و هم اینکه از نظر حمل و نقل و نگهداری پیچیدگی‌های بیشتری نسبت به موشک حاج قاسم دارد و در انتها تیراژ تولید آن نسبت به موشک حاج قاسم بسیار کمتر است.
  14. مشخصات موشک حاج قاسم: برد: 1400 کیلومتر و قابل افزایش تا 1800 کیلومتر سرعت ورود به جو 12 ماخ سرعت لحظه اصابت 5 ماخ وزن سرجنگی: 500 کیلوگرم وزن موشک: 7 تن طول موشک: 11 متر
  15. بنا بر گفته وزیر دفاع، با کم کردن هزینه کارمندان نیروهای مسلح، تنها یک میلیارد دلار باقی می‌ماند که صرف تجهیزات می‌شود. با توجه به این رقم، نباید هیچ امیدی برای تولید پر تیراژ تجهیزات سنگین داشت و کاملا طبیعی هست ساخت یک ناوچه جماران 6 سال طول ‌بکشد. بعید هست پروژهای مانند باور به عنوان حیاتی‌ترین و مورد نیازترین سلاح فعلی نیروهای مسلح، سالانه بیش از یک گردان تولید شود.
  16. متاسفانه وب سایت میلتاری واچ بسیار زیاد مبالغه کرده و بیش از توانایی‌های رمپیج به این سلاح وزن داده. رمپیج نسخه هواپایه‌ی راکت زمین به زمین اکسترا هست که با توجه به وزن پایین و دقت بالای این راکت، نیروی هوایی اسرائیل نسخه هواپایه این سلاح را سفارش داده است. اکسترا یک راکت زمین به زمین با قطر 306 میلیمتر ، برد 150 کیلومتر ،وزن 450 گیلوگرم، سرجنگی 120 کیلوگرمی و دقت 10 متر است. این موشک در کمتر از 5 دقیقه به بیشینه برد خودش میرسد بنابراین متوسط سرعت این راکت 500 متر با ثانیه است. در سایت البیت سیستمز مشخصات رمپیج آورده شده است. موشکی بالستیک هوا به زمین با وزن 570 کیلوگرم، طول 4.7 متر قطر 306 میلیمتر است. سرعت رمپیج 0.8-0.9 ماخ است و در لحظه برخورد سرعتی ما بین 350 تا 550 متر بر ثانیه دارد. تفاوت وزن رمپیج با اکسترا مشخص نیست . این تفاوت یا مربوط به سنگین شدن سرجنگی است یا افزایش سوخت موشک. البته ممکن است اصلاحات انجام شده روی موشک اسکترا موجب شده باشد که نمونه هواپایه افزایش وزن داشته باشد. اگر سرجنگی افزایش پیدا کرده باشد پس برد موشک به شدت کاهش پیدا میکند. در برخی سایتهای نظامی برد رمپیج 150 کیلومتر نوشته شده است. با توجه به سرعت یکسان رمپیج و اکسترا، احتمالا تغییری در سوخت جامد موشک صورت نگرفته است بنابراین نمی‌توان برد چندان متفاوتی با اسکترا برای موشک رمپیج متصور شد و برد این موشک 150-200 کیلومتر خواهد بود. بنابراین اعداد ادعایی میلتاری واچ که برد این موشک را بیشتر از کینژال روسی می داند ادعایی خلاف منطق است. رمپیج تنها یک ابزار دیگر برای نیروی هوایی اسرائیل می‌باشد اما نمی‌تواند به عنوان یک تغییر دهنده بازی ایفای نقش کند. سرعت پایین موشک که نزدیک به سرعت صوت است و اثر حرارتی آن، این موشک را در برابر سامانه‌های ضد بالستیک بسیار آسیب‌پذیر می‌کند. علاوه برا آن برد 150-200 کیلومتر موشک رمپیج، حامل آن را در برد سامانه‌های دوربردی همچون باور373، اس 300 پی ام یو2 و اس 400 قرار می‌دهد و خطر شکار جنگنده نیز همچنان باقی است. گرچه قیمت پایین رمپیج و قابلیت حمل توسط جنگنده‌های مخلتف نیروی هوایی اسرائیلی آن را به یک سلاح موثر برای حملات هوا به زمین تبدیل کرده است. پی نوشت: البته این پست به معنای بی‌فایده بودن تسلیحات بالستیک هواپرتاب اسرائیلی نیست. تنها رمپیج را بررسی کردم. اسرائیل موشکهای بالستیک زیادی دارد که میتواند آنها را به یک سلاح مرگ آور بر ضد دشمن خود تبدیل کند. همینطور که دوستمون جناب bds110 بالاتر نوشتند موشکهای بلک اسپارو، سیلور اسپارو یا لورا میتونه به یک سلاح هواپایه برای نیروی هوایی اسرائیل تبدیل شود و شبکه پدافندی کشور رو برای مقابله با آن با مشکلات جدی روبرو خواهد شد، به ویژه اینکه اسرائیل یک دشمن یادگیرنده است که از نیروی هوایی خود تا کنون به عنوان ابزاری بسیار مناسب جهت اعمال قدرت استفاده کرده است.
  17. موشکهای ضد زره هوانیروز در تصاویر زیر به روشنی نبود استاندارد در موشکهای ضد زره هوانیروز، موازی کاری سپاه و ارتش و هدر رفت بودجه را شاهد هستید. تمام موشکهای زیر دارای عملکرد مشابه از نظر قدرت نفوذ و برد هستند و برتری محسوسی بین آنها وجود ندارد. باید ستاد کل یک موشک جدید را تصویب کند (مانند هلفایر در ارتش آمریکا) که بتواند با توجه به شرایط میدان نبرد و نیازهای نیرو، از سیکرهای مختلف اپتیکی، حرارتی و موج میلیمتری استفاده کند و در صورت لزوم بتواند در نقش هوا به هوا نیز ظاهر شود. در این صورت نیاز به نگهداری از چند موشک مختلف و افزایش هزینه ها، ایجاد خطوط تولید مختلف، چندگانگی هزینه توسعه و تحقیق و عدم وجود موشک مناسب در زمان نبرد (به این دلیل که در بسیاری از موارد ارتقاء بالگردها با توجه به استفاده از یک نوع موشک خاص صورت گرفته است) برطرف می‌شود. وجود یک موشک مشترک بین سپاه و ارتش، امکان ارتقاء آن و ساخت نسخه های جدیدتر و کارآمدتر را نیز فراهم میکند. هلفایر ایرانی قمر بنی هاشم حیدر شفق آذرخش دهلاویه هواپایه
  18. برای اینکار باید سامانه 15 خرداد رو بروزرسانی کنیم. این سامانه در کلاس اس 350 هست و شباهتهایی نیز دارد.
  19. در نمایشگاه جلوه های تحول دانشگام امام حسین (ع) در بالای مدل تونل باد موشک طائر، موشک دیگری قرار داشت که توجه کمتری جلب کرد. با فرض رعایت تناسب اندازه‌ی موشک‌ها در مدل تونل باد، سایز موشک جدید را محاسبه کردم که طول آن 480 سانتی متر و قطر آن 33 سانتیمتر است. این موشک شباهت بسیار زیادی به موشک 9M317E سامانه بوک ام3 دارد. موشک 9M317E دارای 508 سانتیمتر طول و قطر 36 سانتیمتر است. این موشک نه تنها در سامانه بوک ام 3 به کار رفته است بلکه در سامانه شیتل 1 (بوک دریاپایه) نیز استفاده شده است که البته نمونه دریاپایه بر خلاف نسخه زمین پایه، عمود پرتاب می‌باشد. موشک جدید سامانه بوک به دلیل قطر و وزن کمتر (580 کیلوگرم در برابر موشک 670 کیلوگرمی بوک ام2) امکان بارگذاری تعداد بیشتری موشک را فراهم کرده است. بوک 3 توانسته است با استفاده از 9M317E اهداف را در فاصله 75 کیلومتری و ارتفاع 35 کیلومتری هدف قرار دهد. و تا شعاع 25 کیلومتری اهداف بالستیک تا سرعت 3000 متر بر ثانیه را منهدم کند. سمت راست مدل تونل باد موشک جدید سپاه- سمت چپ موشک 9M317ME موشک جدید سوم خرداد نیز احتمالا در حدود موشک 9M317E وزن دارد بنابراین تخمین زده میشود که سپاه پاسداران نسخه جدید سوم خرداد را مشابه بوک ام3، با تعداد موشک بیشتری عملیاتی کند. اگر چنانچه هوا-فضای سپاه به دنبال الهام گیری از خانواده بوک باشد، محتمل به نظر می‌رسد سوم خرداد نیز توانایی درگیری با موشکهای بالستیک تاکتیکی را به دست آورد. گزینه بعدی نیز ساخت نمونه دریاپایه سوم خرداد است که با توجه به تصاویر تست سوم خرداد بر روی شناور سپاه، گزینه بسیار محتملی به نظر می‌رسد. همانطور که نسخه دریاپایه بوک می تواند در شناورهای 1500 تنی به کار گرفته شود سوم خرداد نیز توان به کارگیری در چنین شناورهایی را دارد. شتیل 1، نسخه دریاپایه بوک
  20. یکی از کاربران توئیتر سه عکس پایینی رو از باور 373 گذاشته بود و گفته است که این تصاویر مربوط به نسخه ای از باور هست که مشابه اس 300 وی 4 است اما در رقابت با نسخه فعلی باور رقابت را واگذار کرده و به تولید نرسیده است. همینطور که می بینید لانچر این نسخه به جای ذوالجناج 10x10 از کشنده ظفر 8x8 استفاده میکند. احتمالا این همان نسخه ضد بالستیک باور باشد که امیر حاتمی خبر آن را داده بودند. با توجه به شباهت باور 373 با اس 300 پی ام یو2 از نظر توانایی و کارکرد کاملا منطقیست نسخه ضد بالستیک این سامانه، مشابه اس 300 وی 4 باشد. اگر طراحان ایرانی به دنبال سامانه ای مشابه اس 300 وی 4 باشند پس محتمل است سامانه ایرانی نیز توانایی درگیری با 16 موشک بالستیک را داشته باشد. در این صورت باور ضد بالستیک هم می تواند دایره ای به شعاع 40 کیلومتر و ارتفاع 30-40 کیلومتر را در برابر حمله موشکهای بالستیک کوتاه برد و میانبرد حمایت کند. اس 300 وی4 می تواند موشکهای بالستیک تا سرعت 4800 متر بر ثانیه را هدف قرار دهد. در این صورت می توان مراکز حساس سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، نظامی و جمعیتی را به صورت قابل توجهی از خطر موشکهای بالستیک کشورهای منطقه ای در ایمن نگه داشت. اس 300 وی4
  21. جمله قرمز رنگ اشتباه است به جای 0.005 متر مربع سطح مقطع برای اف 35 باید مینوشتم 0.001 متر مربع سطح مقطع.
  22. طبق صحبت های امیر رستگاری، هرمز توانایی درگیری همزمان با 16 هدف رو در ارتفاع پایین و متوسط دارد. و برای اینکار از 4 رادار کنترل آتش بهره می برد و هر رادار 90 درجه را پوشش می دهد تا هرمز از پوشش 360 درجه‌ای برای مقابله با تهدیدات برخوردار باشد. احتمالا این رادارها نسخه جدید رادار چشم عقاب باشد. چشم عقاب توانایی درگیری با 3 هدف را داراست، برد رادار 200 کیلومتری و ارتفاع کشف 30 کیلومتر است. احتمالا در نسخه اولیه هرمز شاهد پدافند 200 کیلومتری نباشیم و پدافند دوربرد ناو بتواند تا 150 کیلومتر را پوشش دهد. البته این امکان وجود دارد که با سوم خرداد دریاپایه هم مواجه شویم همچنان که یک گردان سوم خرداد توانایی درگیری با 16 هدف را دارد. سوالی که وجود دارد این است با وجود طراحی و ساخت انواع سامانه‌های زمین پایه چرا پدافند هرمز توانایی پوشش ارتفاع بالا را ندارد؟ جالب توجه است که نسخه های دریاپایه بوک روسی و اچ کیو 16 چینی به ترتیب با ارتفاع درگیری 15 و 18 کیلومتر (ارتفاع متوسط) می باشند. گرچه نمی‌توان نظر قاطعی در مورد پدافند این ناو داشت اما محتمل است که بتواند 100-150 کیلومتر را پوشش دهد. با توجه به اینکه هرمز قرار هست با 16 هدف درگیر شود و برای هر هدف 2 موشک پرتاب می‌شود یعنی 32 موشک، و همچنین پوشش برد کوتاه، متوسط و بلند برای این ناو در نظر گرفته شده است بنابراین تمام لانچرهای عمود پرتاب جلوی دکل مربوط به موشک‌های پدافندی خواهد بود و پرتابگرهای مایل پرتاب برای موشک‌های کروز ضد کشتی به کار گرفته خواهد شد. در این صورت ما تنها با پرتابگرهای عمود پرتاب مخصوص پدافند روبرو هستیم که فعلا توانایی شلیک موشک‌های کروز رو نخواهند داشت. فعلا نیاز به کروزهای دریایی برای هدف قرار دادن اهداف زمینی نداریم و نیاز اصلی ما توانایی هرمز در حمایت از خود ضد نیروی هوایی و دریایی دشمن است. اگر ماکت هرمز را ملاک قرار دهیم، شاید در آینده حضور 32 موشک برد بلند 120-150 کیلومتر صیاد3، 48 موشک برد متوسط صیاد2 و تا 64 موشک پدافندی برد کوتاه برای مقابله با موشکهای کروز را شاهد باشیم. بهتر است که نیروی دریایی برای پدافند برد کوتاه از موشکهای هدایت فروسرخ یا تصویر ساز حرارتی استفاده کند تا در صورت تهاجم انبوه موشک‌های کروز یا بمبهای هواپرتاب به سمت ناو، رادار درگیری پدافند وظیفه هدایت موشک را به عهده نداشته باشد و موشک خود دست به رهگیری و انهدام هدف بزند تا همچنان پدافند بتواند با خطر هواگردهای دشمن در برد متوسط و بلند مقابله کند.
  23. این جدولی که قرار دادید درست هست اما تحلیلتون اشتباه. سطح مقطع راداری در باندهای مختلف، متفاوت هست. این گونه نیست که سطح مقطع یک هواگرد یا موشک در تمام باندها یکسان باشد. تمام سطح مقطعهای اعلام شده برای هواگردها مربوط به باند ایکس هست. به طور مثال وقتی اعلام میشود سطح مقطع اف 35 لایتنینگ 0.001 متر مربع است (گرچه نمیشود به این اعداد اعلامی، اعتماد کرد) ، این عدد مربوط به باند ایکس هست. علاوه بر اینکه سطح مقطع راداری حتی در یک باند راداری، یکسان نیست. عموما سطح مقطع راداری در قسمت جلو و عقب کمتر هست و در طرفین هواگرد سطح مقطع راداری افزایش پیدا میکند. علاوه بر این، سطح مقطع به زاویه تابش رادار به هواگرد نیز وابستگی دارد و در زوایه های مختلف، سطح مقطع نیز متفاوت خواهد بود. اما چرا از باند VHF برای شناسایی هواگردهای رادارگریز استفاده میشود؟ به ضعف ذاتی هواگردهای رادارگریز در برابر طول موجهای بلند برمی گردد. اصولا هیچ هواگردی در باند VHF قابلیت پنهانکاری ندارد. سطح مقطع راداری در باند VHF نسبت به باند ایکس، 10 دسی‌بل یا حتی بیشتر، افزایش پیدا میکند. به طور مثال اگر سطح مقطع راداری جنگنده اف35 در باند ایکس، 0.005 متر مربع است، همین جنگنده در باند VHF دارای سطح مقطع راداری 0.01 متر مربع خواهد بود. پنهانگاری جنگنده اف 35 در باندهای راداری مختلف/ در باند VHF هیچگونه پنهانکاری وجود ندارد پس رادار نبو از فاصله 90 کیلومتری اف 35 رو کشف خواهد کرد نه 40 کیلومتری. البته در ایران هم رادارهای توانمندی برای اینکار ساخته شده است مثل رادار مطلع الفجر3 یا رادار نبوی ایرانی. مطلع الفجر می تواند اف 35 را از فاصله حداقل 125 کیلومتری کشف کند -البته به طول موج رادار هم بستگی دارد، که با توجه به طول موج مطلع الفجر تا 190 کیلومتر هم برد کشف این رادار در برابر اف 35 محاسبه شده است- یا رادار نبوی ایرانی با توان کشف سطح مقطع راداری 2 متر مربع از فاصله 600 کیلومتری، در بدترین حالت می تواند اف 35 را از فاصله 135 کیلومتری کشف کند (احتمالا این برد به 250 کیلومتر هم برسد.) رادار L-ASR4 یک رادار برد بلند است که توانایی کشف هواگردهایی با سطح مقطع 2 متر مربع را از فاصله 600 کیلومتری دارد
  24. این تصاویر توسط یکی از کاربران پاک دیفنس فوتوشاپ شده و واقعی نیست.