aminf14

Editorial Board
  • تعداد محتوا

    1,346
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    8

تمامی ارسال های aminf14

  1. شایدم هیچ برنامه ای نداریم و گرفتار روزمرگیه حکومتمون.
  2. ممنون بابت ترجمه. یکی دو نکته اضافه کنم: اول اینکه ما باید ببینیم مفهوم بازدارندگی چیه؟ آیا پیشگیری از فروپاشی سیستم حکمرانی یا به خطر افتادن تمامیت ارضی منظور نظر هست یا درو نشدن توسط دشمن با بمباران فرشی و همیشگی. رسیدن به بازدارندگی مطلق واقعا نشدنیه مثلا اسرائیل رو در نظر بگیریم: نیروی هوایی قدرتمندی داره و نیروی دریایی و زمینی شم قابل قبوله، اقتصاد قوی داره، لابی های کارا و متحدین همیشگی داره که از هر کمکی بهش دریغ نمیکنن ولی آیا بازدارندگی داره . در عمل این حملات یمن و حزب الله اون رو زیر سوال برده .اگر چه اون سرزمین های اشغالی از دست نرفته یا پاره پاره نشده ولی مردمان اون سرزمین ها آرامشی ندارن. این از بازدارندگی مطلق که رسیدن بهش خیلی سخت هست. ولی برای پیشگیری از سرنوشت کشوری مثل لیبی داشتن زرادخانه هسته ای می تونه گام نخستین باشه. مثلا عراق که آسمان کشورش شده بزرگراه هواپیماهای ترکیه یا سوریه زمان اسد یا لبنان اگر این امکان رو داشتند اینقدر نسبت به ضربات خصم آسیب پذیر و گاها بی دفاع نبودند و همون تهدید هسته ای دشمن رو به عقب می کشوند.ولی همونطور که در بالا اشاره کردم تنها داشتن زرداخانه های هسته ای کافی نیست . در دنیای کنونی زرداخانه هسته ای میتونه پلن a دشمن رو خنثی کنه ولی پلن b و c رو نه. میتونه از تبدیل کشور به لیبی جلوگیری کنه ولی تنها زرادخانه هسته ای توانایی تبدیل یک کشور به کره شمالی رو نداره. پلن های بعدی دشمن برای مقابله با زرادخانه ای هسته ای یا تاسیسات هسته ای میتونه اینها باشه: 1) حملات هوایی یا موشکی به زرادخانه یا تاسیسات هسته ای (که البته مخاطرات خودشو داره ) 2) خرابکاری در زرادخانه یا تاسیستان هسته ای 3) پوچ نشون دادن عامل بازدارندگی تاسیسات هسته ای با ایجاد شکاف های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی 4) تلاش برای تغییر نظام کشور دارنده زرادخانه هسته ای برای تبدیل دشمن به دوست بارزترین مثالی که به نظرم از سه طریق ضربه نخورد ولی از راه سوم دچار مشکلات فراوان و نهایت سقوطش شد. اگر ما به دنبال بازدارندگی هستیم گام اول داشتن زرادخانه های هسته ای است. به نظرم ما هر اندیشه و پیش فرض ذهنی داشتیم با این مذاکرات طولانی برجام و نگرش غرب به ایران باید کنار بزاریم و خیلی سریع به این توانایی (بدون اعتراف به داشتنش) دست پیدا کنیم ولی در کنار اون از تقویت اقتصاد، بافت سیاسی و اجتماعی، بالا بردن توان دیپلماتیک و یافتن کشورهای متحد بین المللی و همچنین افزایش توان نظامی به ویژه در نیروی هوایی ( برای داشتن برتری هوایی در بین کشورهای همسایه حداقل) و افزایش ملموس احتیاط ها در جنبه حفاظت اطلاعات ( برای جلوگیری از خرابکاری و نفوذ) دریغ نکنیم.
  3. عاقبت فکر نکردن در دیپلماسی و نداشتن یه وحدت رویه همینه. در زمان جنگ قره باغ چقدر از خطر علی اف و اردوغان گفتیم و چقدر حکومت از آذربایجان حمایت کرد این هم نتیجه اش. خباثت آذربایجان در اتحاد با اسرائیل در نفوذ به شمال غرب ایران و نقش مخرب اردوغان در غزه و سوریه قابل چشمپوشی نیست. برای مقابله هم فحش دادن و گلو پاره کردن که هنر نیست همچنانکه شور و اشتیاق افراطی و خامی که بعد از عهدنامه گلستان پیش اومد نتیجه اش عهدنامه ترکمانچای. الان اگه ما میخواهیم به سمت اصلاح بریم به جای فحاشی (که البته علی اف و اردوغان لایقشن ولی گفتنش به صلاح نیست) نیازه چند کار انجام بدیم: 1) بهتر کردن شرایط اقتصادی اجتماعی داخلی در یه بازه 5 ساله 2) تقویت هرچه بیشتر نیروی هوایی تا در مقابل اسرائیل و ترکیه از نظر برتری هوایی بی دفاع نباشیم. 3) تقویت تدریجی ارمنستان و کردها که دهه ها از اونها غفلت کردیم و در جای اشتباهی سرمایه گذاری کردیم. هرچند این مورد خیلی نیازه روش فکر و احتیاط بشه
  4. یه مغلطه پیش میاد که فلسطین، لبنان ، سوریه بهای بودن با ایران رو می پردازند که دوستمون به سوریه در بالا اشاره کرد. این نکته اشتباهه و دقیقا برعکس اون صادق هست. طبیعیه هیچ کشور و گروهی از گاو نه من شیردهی مثل ایران که هیچ چیزی هم بهشون تکلیف نکنه و دستوری نده بدش نمیاد و حکومت سوریه و گروه های لبنان و فسلطینی هم به اعتراف خودشون پول و تجهیزات رو می گرفتند و در پیش برد سیاستشون یا هماهنگی با ایران در نزاع های منطقه ای مختار بودند. همین بشار اسد کلی پول از حکومت گرفت این اواخر که شل کرده بود حتی یه شام دیپلماتیک به وزیر امورخارجه نداد که نره از خیابون های دمشق غذا بگیره. این مورد اگرچه جزئی به نظر میرسه ولی شمه ای از روابط اعراب با حکومت جمهوری اسلامی ایران در بعد از انقلاب اند. مسئله دفاع از آرمان قدس یه چیزه و مسئله اینکه در هر کشور عربی نزاعی پیش میاد و ما سیل پول، مستشار و تجهیزات رو بدون آینده نگری راهی اون کشور کنیم یه چیز دیگه. اگر قصد ما به قصد افزایش نفوذ هست اون دخالت باید توجیه اقتصادی داشته باشه و منجر به پیشرفت ما بشه و قبل از انجام کاری فکر کنیم و هزینه و فایده شو در نظر بگیریم نه اینکه از بزرگترین شرکای سوریه و عراق ترکیه باشه و ما بریم آخر صف. همین بودجه ای که ایران به بشار اسد تزریق کرد با این پایان ، آیا اگر خرج یه نیروی هوایی اش می کردیم نتیجه بهتر نمیشد؟ چیزی که شنیده میشه این مبلغ حدود 30 میلیارد دلار بوده و ما اگر هزینه یه جنگنده سوخو 30 با کلیه مهمات و تسلیحاتشو 100 میلیون دلار در نظر بگیریم میشد حدود 300 سوخو 30 و حتی سوخو 35 داشته باشیم و با این شرایط نیروی هوایی ما چیزی هم ردیف نیروی هوایی ترکیه یا عربستان و یه نیروی هوایی به روز و قدرتمند با قابلیت تهاجمی بالا میشد!
  5. 1) سلام وقت شما بخیر. تاریخ تکرار پذیره چه جنگ هاش چه انقلاب هاش. خیلی مواقع الگوهای ثابتی داره این اتفاقات مثلا انقلاب های معاصر تاثیر گرفته و مشابه دو انقلاب بزرگ کبیر فرانسه و انقلاب سرخ روسیه هستند. سیاستمداران درس پذیر نیستند چون نونشون در مرام سیاسی شونه. 2) اقوام حیره فرق دارن با هپتال ها که دشمن ساسانیان بودند و حتی باعث مرگ پیروز شاه ساسانی شدند و در زمان قباد اول فکر کنم سرکوب شدند. منابع موجوده می تونید جلد اول کتاب روزگاران ایران اثر عبدالحسین زرین کوب یا تاریخ ده هزارساله ایران نوشته پیرنیا رو مطالعه بفرمایید. 3) دیگه در مورد مغول ها معروفه زمین رو تبدیل به شوره زار می کردند و حتی حیوانات رو هم از دم تیغ می گذروندند. در مورد فارس چون تسلیم شدند. اصولا این ترحم بعد از جنگ معنی داره نه بعد تسلیم. شما رفتار مغولان رو مقایسه کنید با رفتار کوروش کبیر وقتی وارد شهرهای فتح شده شد. خب مشکل اینه شما مثالی از این وحشی گری نمی زنید. قومی 3 الی 5 هزار سال مثلا در سرزمینی بوده و هیچ نشان یا تاریخچه ای از کشتارش نبوده. اولین شکست پرتلفاتی که اریایی ها در خاورمیانه به همسایگان وارد کردند سقوط نینوا پایتخت آشوریان به دست مادها و بابل بوده. موردی دیگه در ذهن بنده نیست اگر هست شما بفرمایید. 4) هر جنایتکاری در تاریخ خودشو یا آزادی طلب میدونه یا به دنبال عدالت. داعش هم از این قاعده مستثنی نیست. حالا ممکنه در ترکیه بهشون اژادی طلب بگن و براشون فراخوان بدن و اعانه جمع کنن ولی در عمل جنایتکار بودند. کشتار مردمان عرب شیعه یا کردها یا این ایزدی های مفلوک نمونه ای از اونهاست. طالبان رو البته فرزند مادلن آلبرایت میدونن. این هیچ ارتباط آموزشی و مرامی با طالبان نداشته و حتی دیپلمات های ایرانی رو در مزارشریف کشتند. یه حکومت سنی افراطی و بدوی چطور میتونه دست پرورده یه حکومت شیعه باشه؟ 5) مرحوم بازرگان از همه سیاستمداران بعد از انقلاب در ایران درک بهتری داشتند و اصولا جبهه ملی - مذهبی اعضاش نسبت به بقیه گرایش ها که افکار احساسی و انقلابی شدید داشتند ، گرایشی منطقی و مبتنی بر رفورم داشت. مرحوم بازرگان با انقلاب و زیر و رو کردن ساختارها مخالف بود و نمونه ای از یک نوع تعقل و شعورگرایی اولیه بود که بعدش من در دولتمردان بعدی انقلاب مشاهده نکردم. چه بت تراشی؟ من عرض کردم شعورگرایی اولیه و تفکر مهندس بازرگان در اون زمان اول انقلاب نسبت به انقلابیون دو آتشه که با کتابهای دکتر علی شریعتی افکار انقلابی و خام داشتند متفاوت بود. البته ایشون هم ضعف هایی داشت از جمله تمایلش برای فروش اف 14 و... برای مطالعه بیشتر و تفاوت تفکر ایشون با دیگر سیاسیون می تونید کتاب شصت سال خدمت و مقاومت رو مطالعه بفرمایید. 6) من اهل استان کرمانشاهم. همین الان چه پاکستان و چه طالبان بلوچ های ایران رو تحریک میکنن ولی این تعامل سیاست ورزان ما با حکومت فعلی طالبان و کلا طالبان بعد از سقوط متعاقب 11 سپتامبر تایید میکنم و نمیدونم در ذهن حکومت ما چی میگذره که با این وحوش در ارتباطن و چه منفعتی داره برامون. ولی چون از جزئیات خیلی مطلع نیستم نمیتونم قضاوتی در مورد آینده اش بکنم. 7) بالاتر براتون گفتم. ترکیه در طی قرن بیستم شروع به استحاله فرهنگی و قومی ارمنی ها و کردها کرده و اونها با نام ترک های کوهستانی در قلمرواش حل کرد. وقتی از جنبه داخلی حداقل فراغتی پیدا کرده با آذربایجان به دنبال تحریک استانهای آذری نشین شمال غرب هست. رفتار بعضی پانترک ها و شعارهایی که در ورزشگاه داده میشه ( آذربایجان جنوبی ایران نیست و...) و تهیه نقشه های جعلی که از بازگشت آذربایجان جنوبی به آذربایجان بزرگ میگه و حمایت از گروه هایی مثل این که دفترشون در باکوه. https://fa.wikipedia.org/wiki/جاماح 8) حرف های شما اشتباه باشه یا درست ایرادی نداره.حرف های منم ممکنه همینطور باشه. اصولا در گفتگو باید دنبال تضارب آرا و یادگیری و انتقال اطلاعات باشیم و از این واهمه نداشته باشیم که طرف مقابل مچمونو بگیره. تنها شرط گفتگو به نظر رعایت احترام طرف مقابله. در مورد استعمار شکل استعمار نوین شده و اینه شما انتظار داشته باشی مثل زمان لئوپولد دوم دست و پای مردم رو قطع کنند، مردان رو بکشن و زنان و کودکان رو به بردگی و بیگاری بگیرن نه. استعمار نوین شکل زندگی رو به مردمان کشورهای مقصد القا میکنه و این امر با تبلیغ رفاه کشور مبدا و صاحب اندیشه استعمار و همچنین رسانه های قدرتمندشون صورت می گیره و باعث میشه بتونن منافع دراز مدتشونو از طریق شکل های مشابه حکومت در اون کشورها و سازگاری شون با منافع کشورهای استعمارگر به دست بیارن. این استعمار هم که میگم منظورم فقط ایالات متحده یا انگلستان نیست، روسیه و چین یا ژاپن در نیمه اول قرن بیستم این خوی رو داشتند. الان مستعمره مستقیم کم شده و مستعمره ها به صورت غیر مستقیم هستند. الان کشورهای جزئی تحت استعمار کلاسیک هستند ولی بندرت کشوری هم پیدا میشه که تحت استعمار نوین نباشه. متاسفانه کشوری مثل ترکیه مشتاق اون خوی استعمارگر و استیلاگر حکومت عثمانه و حکومت مام به همچنین. ما تقریبا تحت استعمار روسیه و چین هستیم. از دیرباز که نمایندگان ما یا جیره خوار روسیه بودند یا بریتانیا الان هم شرایط چندان فرقی نداره. وقتی حتی سجاده و عروسک و اسباب بازی ما از چین وارد میشه و اقتصاد، سیاست و حتی نظامی گری ما وابسته به کشوریه ما هم چندان جدای از این موارد نیستیم. حتی رفتاری که حکومت جمهوری اسلامی با کشورهای عربی زبان مخصوصا داره با اینکه در عمل فردین بازیه ولی در ظاهر باعث حساسیت مردمان این کشورها زده و شکل ظاهریش استعماریه (باطنش فردین بازی) نمونه اش سخنرانی علی یونسی که امپراطوری جدید اسلام رو دارای 5 پایتخت و به مرکزیت بغداد میدونست! خلاصه اینکه در دنیای مدرن الان کشورها یا تحت استعمار نوین غرب اند یا استعمار کمونیستی و اشتراک گرایانه. زمانی می تونیم کشوری رو مستقل و خارج از این دو مسیر بدونم که مسیر و تفکر و تئوری مستقلی برای زندگی و فعالیت داشته باشه که به نظرم نداره. 9) دیپلماسی وقتی تهدید نظامی زیاده جواب نمیده . مگر دیپلماسی جلوی هیتلر جواب داد؟ نتیجه اش شد الحاق اتریش و سودت به رایش سوم. در مورد صدام هم همینطوره. نزاع حزب بعث و صدام و قبلش حسن البکر با ایران قدیمی بود و با شروع انقلاب چون عراقی ها قرارداد 1975 رو به نفع خودشون نمی دیدند و دیدن شرایط فشل ایران زمینه رو برای جنگ مساعد دیدن و با دیدن شل بودن نیروهای نظامی و مغشوش بودن شرایط داخلی ایران زمینه رو برای تلافی مساعد دیدن. حتی بعد از آتش بس اگر جنگ اول خلیج فارس رخ نمیداد احتمال بالایی برای شروع مجدد جنگ با عراق وجود داشت. من در اینکه سیاستمداران ما در اول انقلاب و حتی الان از نظر دیپلماسی صفر کیلومتر بودند و هستند در تعامل با حکومت بعث حرفه ای نبودند شکی ندارم ولی حتی تبحر سیاستمداران ما وقتی یک حکومت (مثلا) دموکراسی فشل وجود داره جلوی طمع همسایگان رو نمی گیره. حالا عمان رو با ایران مقایسه نکنید. عمان سرزمینیه که دو طرفش آبه و دو طرف دیگه امارات و بیابانهای عربستان و یمن. با ایران که کلی همسایه که دارای سابقه رقابت تاریخی و نوین با ایران هستند فرق داره. کم کردن خصومت و تبدیلش به رفاقت رو می پسندم ولی در شرایط کنونی خاورمیانه نمیشه. این الگویی که قسمت شمالی اروپا بعد از جنگ جهانی دوم برگزید و جرقه اتحادیه اروپا از اونجا زده شد که به نظرم تا حد زیادی موفق بوده. موقعی یه اتحادیه فراگیر یا مبتنی بر دوستی در خاورمیانه میتونه شکل بگیره که فرهنگ بالا رفته و روابط خصمانه کم شه. آیا خاورمیانه ورای پیشرفت ابزار تفاوتی از نظر رقابت حکومت ها با زمان آشوریان - عیلام- بابل و... داره به نظرم خیر. 10) در مورد جامعه شناسی نمیتونیم از گونه یا جنس و یا سروتایپی که زیر میکروسکوپ می بینیم نام ببریم باید بگیم نژاد .نژاد آریایی، نژاد ترک، نژاد عرب، نژاد اسلاو و... اگر منظورتون اینه قومیت بگیم این هم میتونه کلمه مناسبی باشه ولی کاربرد نژاد ایرادی نداره 11) ممنونم لطف دارید. بحث نفوذ و دخالت یه بحث خیلی مفصله و واقعا به این سادگی که فکر کنیم لشکری بفرستیم به کشوری و اون رو یه گروه نیابتی خودمون کنیم اشتباهه و بخاطر همینه که دخالت ما با اینکه حسن نیت ممکنه داشته باشیم نتیجه جالبی نداشته. در نفوذ در کشورهای دیگه اولا باید شرایط زندگی کشورما مطلوب باشه و بتونیم شکل درست و مطلوبی از زندگی رو در کنار سیاست و نظامی گری به کشورها و گروه های هدف نشون بدیم. طنز روزگاره که ما در هر کشوری بعد انقلاب دخالت کردیم حالا یا بخاطر ما یا تغییر روزگار دچار تشتت داخلی شده، شرایط اقتصادی و سیاسی خوبی رو تجربه نکرده. چرا سوریه یهویی فرو پاشید چون در لبنان و فلسطین و حتی خود سوریه در کنار مسائل نظامی سطح زندگی مردم از نظر اقتصادی و ... پیشرفت نکرد بلکه پسرفت کرد. این حالت که پیش بیاد یهویی ممکنه حوادث دومینوواری در کشور یا کشورهایی رخ بده. چرا عراق و حتی کردستان عراق یا سوریه با اینکه کمک های زیادی از طرف ما دید شریک تجاری اش عمده اش ترکیه بود مثلا؟ چون ما یاد نگرفتیم از مداخله مستقیم و حساسیت زا به سمت تعامل سازنده ای که به نفع ما باشه بریم. بخاطر همین هم هزینه رو دادیم هم چوب رو خوردیم و هم پیاز رو.
  6. 1) تاریخ یعنی درس تکرار پذیری حوادث و وجود یه منطق پشت اتفاقات. مهم اینه ما از گذشته درس بگیریم که در آینده اون اتفاقات سر ما پیاده نشه. روم سرش شلوغ تر از این بود . از طرف شرق این اقوام بیابانگرد توسط حکومت ساسانیان و همچنین خاقان چین کنترل می شدند. 2) مغولها آمدند و کشتند و سوختند و بردند و رفتند! نکنه این روایت رو هم قبول نداری و به قول حضرتت توهمه؟ آریایی ها قوم خاصی رو سرکوب نکردند چون اون موقع فلات مرکزی ایران تراکم جمعیتی زیادی نداشت و در طرف غرب اولین پیروزی بزرگ آریایی ها غلبه هوخشتره بر سین شار ایشگون شاه آشور بود. 3) اسلام اون حکومت یکپارچه ای که سدی محکم علیه این هون سفید و... بود از بین برد. 4) شما بفرما تاریخ ارمنستان و کردستان رو بخون. ببین ارمنستان در زمان تیگران بزرگ چقدر گستردگی داشته، در زمان جنگ جهانی اول چقدر از جمعیت ترکیه کنونی ارمنی نشین و کردنشین بودند. در طی قرن ها و در هنگام و بعد از جنگ جهانی اول کشتار ارمنی ها در تاریخ ثبت شده. سرچ کنید نبرد ساری قمیش .یکی از پیامدهای این جنگ برای امپراطوری عثمانی شروع کشتار ارمنیان و در سالهای بعدش و بعد از حکومت مصطفی کمال پاشا استحاله هویتی و فرهنگی کردها بود که بهشون ترک کوهستانی می گفتن (چه عبارت مسخره ای!). این حکومت جنایتکار و نسل کشه. خیلی از تروریست هارو در سوریه پرورش و آموزش داده و برای اونها اعانه جمع کرد. این داعش معروف فرزند همین عردوغان ملعونه! موندم چرا قصد تطهیر کردنشو دارید. شرایط خود ترکیه هم STABLE نیست. 5) مهندس بازرگان سیاست تحول تدریجی و سازگاری با دولت ها مجاور و قدرت های بزرگ دنیارو داشت. اگر باهاش راه میومدن و اون احساس خام اول انقلاب وجود نداشت، ایران حساسیت ایالات متحده که منجر به تقابل چند دهه ای شد رو بر نمی انگیخت. بهترین و نخبه ترین دولت بعد از انقلاب همون دولت مهندس بازرگان بود که به جای شعارگرایی ، یه شعورگرایی اولیه رو اونم در اوج انقلاب در دستور کار داشت. 6) پاکستان یکی از مهم ترین حامیان طالبانه که کم هم بلوچ های کشورمون رو تحریک نمیکنه. شما یه مقدار بی اطلاعی از دنیا و یه مقدار فضای فکری ات به کانادا و سوییس میخوره برادر و خیلی با واقعیت روز سر و کار نداری. 7)ترکیه و آذربایجان آشکارا به استانهای آذری نشین نظر دادن و حتی نقشه اون نقاط رو در کشورشون آوردن و در کتابهای درسی آذربایجان انگار اون مناطق غصبی توسط حکومت ایران میدونن. ایران در 2 نبرد از آذربایجان حمایت کرد در نبرد اول که آذربایجان شکست خفت باری تجربه کرد خود علی اف پدر می گفت ایران نبود از گرسنگی می مردیم خب آخرش چی شد. شما جای علت و معلول رو عوض می کنی. نظریات شما شاذه و فکر کنم تنها طرفدارش خودتی مثل اون فرمایش دیگه ات که استعمار غرب رو قبول نداشتی. خب انتظار داری چه جوابی بشنوی؟ عخه در خاورمیانه که سکوت جوابی نمیده.سیاست مشت آهنین و ژاندارم بودن جواب میده و البته دوری از فردین بازی و خود را فدای همسایگان کردن. ما باید در کشورهای دیگه نفوذ داشته باشیم ولی با استراتژی و تاکتیک درست و اول قبول کنیم هر استراتژی از اول انقلاب در مواجهه با کشورهای همسایه و مردمانش که داشتیم اشتباه بوده و باید تغییرشون داده و دوباره برنامه ریزی کنیم. 8) نمیدونستم واژه Racist که به معنای نژاد پرسته رو سالها برای سگ و گربه و اسب و گوسفند به کار می بردن! چه نظریاتی میدی رضا کیانی عزیز. sasasasa سلام وقت شما بخیر.موارد زیر رو فرمایش کردید .ببخشید مشغول گفتگوی با داش رضا شدم و دیر جواب دادم راه مقابله با ترکیه روشن است. طرف شمشیر را از رو بسته. 1- ترویج فرهنگ ایرانی در بین کردهای ترکیه و آشنا کردن آنها با هویت ایرانی 2- تسلیح گروه های کرد و شیعه در ترکیه 3- ایجاد باتلاق در سوریه برای ترکیه مشکل شهادت سردار قاسم سلیمانی است. ظاهرا جانشینان در حد ایشان نیستند. یه موردو خدمتتون عرض کنم کردهای ترکیه عملاهمه علوی هستند ولی این شیعیان با شیعیان مملکت ما فرق دارند و پیروی مسلکی به نام حاجی بکتاش هستند و با صوفیان و مرام های صوفی ماّ ایران مثل دراویش و علی اللهی ها و اهل حق ها قرابت طریقت زیادی دارند. در همون ترکیه در این مورد بیشتر باهاشون راه میان تا خود ایران ما. مشکل کردها استحاله تدریجی و مراه با زور هویت آریایی اونهاست که حکومت ترکیه با ممنوعیت یادآوری زبان و قومیت کردها اون رو به مانند ارمنی ها سعی داره در ساختار خودش حل کنه. حکومت ماهم که امت گرا است و اصلا تاکیدی رو فرهنگ و تمدن گذشته ایرانی نداره که بتونه کردهای ترکیه رو با ابزار نژاد آریایی جذب کنه. کردها و ارمنی ها به شرطی تسلیحشون منطقیه که خودشون مایل باشن احتمالا خود شما از بنده مطلع تر باشید .کردها دارای ساختار رهبری یکسانی در کشورهای ترکیه، عراق و سوریه نیستند و حتی در عراق حداقل سه گرایش مختلف دارند. از زمان قرارداد 1975 و پیروزی انقلاب حکومت جمهوری اسلامی ایران تنها ارتباطش با اتحاد میهنی کردستان به رهبری مام جلال طالبانی نزدیک بوده و بقیه گرایش ها خصوصا خاندان بارزانی بیشتر تکیه گاهشون اسرائیل و ایالات متحده است.بخاطر این دو نکته و سالها دیوار بی اعتمادی، این مسئله اگر بخواد در دستور کار قرار بگیره باید با تدبیر و حوصله زیادی صورت بگیره و نشه مثل سیاست ما در عراق و سوریه و لبنان و فلسطین که هم پول رو دادیم هم پیاز رو خوردیم و هم کتک رو!
  7. سلام وقت شما بخیر. این درس تاریخ شما درست نیست. آریایی هایی که وارد ایران شدن این شدت سرکوب رو مقابل اقوام بومی نداشتند. اقوامی مثل کاسیت ها بودند قبل از ورودی آریایی ها که بعد از ورود اونها هم به حضور خودشون ادامه دادند. اینکه چرا آریایی ها در ایران هژمونی پیدا کردند به گرایش زیاد حکومت های سامی نژاد از آشور و عیلام به منطقه میان رودان بر میگشت بخاطر همین حکومت یکپارچه ای در فلات مرکزی ایران نداشتند که اقوام آریایی اونهارو قتل عام و کشتار کنند. این حکومت هایی که نام بردم سد قوی مقابل اقوام بیابانگردی مثل هون های سفید (هپتال ها) بودند، وقتی اسلام این سد یکپارچه (ساسانیان) رو مقابل اونها برداشت و باعث شد بعدها به گسترششون به سمت آسیای صغیر و آناتولی ادامه بدن و حکومت یکدست و قدرتمندی در ایران زمین وجود نداشت که جلوی اونهارو بگیره. اگر ساسانیانی وجود داشت غزنویان، سلجوقیان و این حکومت های مشابه به وجود نمیومدند. در مورد کردها همنظر ما متفاوته. کردهای ترکیه درصد قابل توجهی از جمعیت این کشور رو تشکیل میدن (شاید با احتساب ارمنی ها نیمی از جمعیت ترکیه رو تشکیل بدن). اگر میخواهیم ترکیه خاورمیانه رو محل بازی گروه های تروریستی دست پرورده اش نکنه راه حلش این unstable کردن کشور خودشه که البته ما از زمان نیم قرن از این برنامه عقبیم. همین ارمنستان دهه نود در موقعیتی قرار داشت که بتونه باکو رو هم تصرف کنه و اگر کمک ایران ننبود این علی اف پدر و بچه اش به اعتراف خودشون از گرسنگی می مردن. یه مقدار برای سیاست سوییس سازی از ایران دیر شده اگر قصد این بود که ما جزیره ثبات در خاورمیانه می شدیم که باید به سیاست های تدریجی مهندس بازرگان کمک می کردیم. الان نه شرایط اول انقلاب موجوده که ما تصمیم بگیریم که اقدام به صدور انقلاب شتابزده نکنیم و نه همسایگان ما اون نجابت رو دارن اگر ما سکوت کنیم کاری به کار ما نداشته باشن. از خود شما می پرسم ما سالها کاری به کار ترکیه و آذربایجان نداریم و حامی اونها هم هستند چرا بر طبل جدایی طلبی در استانهای آذری زبان ایران می کوبن؟ مقابل اونهم سکوت کنیم که گام به گام پیش بیان و جدای از تصرف استانهای آذری زبان، تهران رو هم اشغال کنند. در مورد این سخنرانی کشتی سازی چیزی که بنده بیان کردم ربط خاصی به این مطلب سردار تنگسیری نداشت چون ایشون از یه چیز دیگه کلی گفته اونهم برای تایید مقصود خودش. چیزی که ما می بینیم سرکوب فرهنگ و تمدن پارسی و حذف مفاخر فرهنگی اون حتی از کتابهای تاریخی هست و بجاش ساختن سریال های مختارنامه، شیخ بهایی، ملاصدرا و....
  8. راه مقابله با تهدید فرهنگی نابودی و فراموشی مفاخر ملی ایران زمین و تلاش برای بی هویت کردن ملت و افغانی دانستن مفاخر ایران و روی آوردن گروه سنی کودک و نوجوان ما به بتمن و سوپرمن و بن تن و باب اسفنجی نیست. بقول حافظ شیرازی من از بیگانگان هرگز ننالم که با هرچه کرد آن آشنا کرد ترکیه متاسفانه در هر سه بعد نظامی گری و تسخیر سرزمینی، اقتصادی و استحاله فرهنگی دشمنی تمام عیاری با ما داره و چه زمان اون شوونیست های ترک و چه این حزب عدالت و توسعه این دشمنی عیان بوده. سکوت مسئولان نظام در مقابل اونها و بدبختانه کمک کردن اونها در مواردی مانند کودتای ترکیه (حمایت از عردوغان) یا قائله آرتساخ جای تاسف داره. حتی ترکیه حاضر نشد در شرایطی که رژیم عبری دست به نسل کشی و قتل عام کودکان و زنان فلسطینی میزد، دست از حمایت اونها بکشه و اگر اسرائیل جنایتکار، غده سرطانی خاورمیانه است ، همدست درجه یکش این حکومت های ترکیه و آذربایجانه.
  9. جای خوشحالی داره که اینقدر دولتمدارن ترکیه دنبال اینن مفاخر تاریخی رو از خودشون بدونن و به دنبال تصاحب اونها هستند و جای ناراحتی داره که اینقدر حکومت ما از اول انقلاب با مفاخر تاریخی مثل کوروش و داریوش بزرگ، مهرداد ششم، خسرو انوشه روان، بهرام گور، اردوان پنجم، یزدگرد اول، اردشیر درازدست و... سر دشمنی داره و یا اونها رو می کوبه و یا 4-5 دهه به دنبال فراموشی و محو اونها از تاریخ ایران زمین اونها بوده. اینکه ترکیه و آذربایجان مثل غذا و ورزش هایی که ریشه ایرانی داره و اونهارو به اسم خودش ثبت کرد این بار به دنبال مفاخر ایرانی و بلعیدن اونها مثل مولانا هست به خاطر کم کاری حکومت ایران یا حتی کوبیدن این مفاخر توسط حکومته. همین مولانا و شمس تبریزی ورای مسلکشون که جای تحلیل و نقد داره اینقدر از نظر شخصیتی توسط قرائت های رسمی حکومتی کوبیده میشن که واقعا جای تاسف داره. چقدر جلوی ساخت فیلم کوروش کبیر سنگ اندازی شد طوری که آخرش عطای کارو کارگردان به لقای اون بخشید. خب در این شرایطه که مفاخر ما یکی یکی توسط کشورهای همسایه تصاحب میشن یا فیلمهایی مثل 300، 300 : خیزش یک امپراطوری و تومیریس ساخته میشن که تاریخ رو تحریف کرده و به گذشته ما توهین می کنه. کشوری که تاریخش سرکوب و تعمدا به فراموشی سپرده بشه یا اون سخنرانهای رسمی اش همه مفاخرشو افغانی بدونه بی هویت و مقابل تهاجم فرهنگی دشمنان که فقط آمریکا و بریتانیا نیست، بی دفاع میشه. متاسفانه بجز تهاجم فرهنگی، ما با تهاجم فرهنگی داخلی هم مواجهیم. یه جمله طنز دردناکی رو کیکاوس یاکیده دهه ها پیش گفت و اون اینکه چرا هر سریال ایرانی ساخته میشه تمام شخصیت های منفی اش اسم اصیل ایرانی دارند؟ مشکل ما در زمینه فرهنی اول این بیگانگانی هستند که 40-50 ساله تبر برداشتن و تیشه به ریشه فرهنگ و تمدن ایرانی میزنن. وقتی شرایط اینطوره چه انتظاری از عردوغانی میره که دنبال احیای امپراطوری عثمانی و طبیعتا بلعیدن خاورمیانه و ایران و تصاحب کل ایران از سرزمین و فرهنگ و منابع غنی اونه. سالها فرهنگمون رو نابود کردیم و در مقابل هجمه های اعراب و اتراک سکوت کردیم آخرش شد این! مسئولان ارشد نظام به خودتون بیایید. کاری که ترکیه سالها با تروریست پروری در کشورهای عربی نژاد و استحاله فرهنگی مناطق کرد و ارمنی نشین خودش و شمال غربی ایران کرد، تازه شروع ماجرا است و مطمئن باشید اگه مقابل اون سکوت در پیش گرفته باشه با بلعیدن مفاخر فرهنگی ایران زمین تموم نمیشه بلکه با این روحیه عردوغان سرنوشت ایزدی های عراق و کردها و ارمنی های ترکیه ممکنه در انتظار ما باشه!
  10. از زمان اشکانیان و ساسانیان و حتی قبل تر در دوران هخامنشیان و مادها حکومت های ایران سدی بودن در مقابل اقوام مهاجر که سرزمین های تازه و پیش روشون رو می بلعیدن و با سرکوب و کشتار اقوام بومی اون سرزمین هارو چپاول و تصرف می کردند. با ظهور اسلام، این سد کمابیش محکم مقابل این اقوام برداشته شد. در حال حاضر هم شرایط متفاوت نیست. ما در قلب اروپا زندگی نمی کنیم و ایران سوییس نیست که از تحولات خودمون رو کنار بکشیم.وقتی ترکیه و آذربایجان بر طبل جداشدن استانهای شمال غربی ایران می کوبن و هردوشون همکاری زیادی با اسرائیل علیه ما دارن عاقلانه این بود ایران در کنار ارمنستان باشه که حکومتش نشون داده خویی آرام و سازگارتر از ترکیه و آذربایجان داره و هچنین ما می تونیم از کردهای ترکیه حمایت کنیم که درصد قابل توجهی از جمعیت کشور ترکیه رو به خودشون اختصاص دادن و عملا از حقوق اساسی خودشون محرومن. البته این همکاری با ارمنستان یا کردها به معنی این نیست که به اون لشکر کشی کنیم و یگان هامونو مستقر کنیم ولی در این جنگ آرتساخ میشد دست ارمنستان در مقابله با آذربایجان خالی نمونه و از جنبه پهپادی و پدافند و حتی موشک باهاش وارد معامله شد یا با تجهیز کردها علیه ترکیه اجازه ندیم این کشور سالها با فراغ بال مشغول تروریست پروری و آموزش اونها باشه. در اینکه سیاست ایران در کشورهایی که در اونها سیاست ورزی میکنه دست کمی از فردین بازی نداره و ما هم هزینه رو در این کشورهای عرب زبان می دیم و هم ناسپاسی میکنن مردمان اون کشورها شکی نیست ولی این دلیل نمیشه چشم در رقابت در خاورمیانه و چشم طمع سه قطب نوعثمانی ها، اخوانی ها و گروه ها و مکتب های افراطی ( که گاهی هم هر سه با هم متحداند) به ایران رو نادیده بگیریم. استراتژی و تاکتیک ما باید بالکل عوض شه ولی سکوت در سرپل های مهمی مثل ارمنستان و حتی سیاست 40 ساله در تنها گذاشتن کردها در مقابل حکومت ترکیه به ضرر ما تموم میشه. تنها جایی که سکوت ما فعلا لازمه سوریه است . سوریه مثل افغانستان میمونه که شوروری و آمریکا نتونستن در اون ماندگار باشن و ما شانس آوردیم که بیشتر از این در اونجا هزینه نمیدیم. بهتره فعلا کناری بایستیم و شاهد تبدیل شدن سوریه به لیبی دوم و کشمکش نوعثمانی - اخوانی ها ،صهیونیست ها و گروه های خودکامه دیگه باشیم.
  11. دیر رسیدم یا دیر رسیدند؟ شما این رو باید خطاب به سیاستگذاران ارشد بگید. چیزی که من بیان کردم: سیاستگذاران و افراد ذینفع باید از این توهم پیروزی و وارد شدن ضربه به دشمن و مهم نبودن ضربه دشمن در بیان و استراتژی و تاکتیکشون و رویکرد مداخلاتشون در خاورمیانه رو تغییر بدن که حداقل از این به بعد خودشون یا نیروهای متحدشون به مسلخ نرن و سرنوشت لبنان و فلسطین در انتظار یمن نباشه . باید قبول کنن که نتیجه ای که استراتژی و تاکتیک های اونها در نبرد 7 اکتبر و پیامدهای بعدش و کلا رویکرد نظام جمهوری اسلامی در خاورمیانه داشته شکست بوده یا بقول خودشون عدم الفتح. باید ریشه های این شکست رو پیدا کنن و با برنامه ریزی مختلف اون مشکلات رو حل کنن که به تفصیل در تاپیک های مختلف در موردش نظراتمو گفتم. اتخاذ رویکرد، استراتژی و تاکتیک مناسب یا اصلاح اونها همین علاج واقعه قبل از وقوعه که حداقل در نبرد بعدی شکست در انتظارمون نباشه. جدای از این . افراد ذی نفوذ و سیاستگذار اعتقاد دارن پیروز میدانن چطور میخواهید بهش بگید که اگر فکر علاج واقعه می بودی این پیامد در انتظارت نبود؟ اگر این سیاستگذاران ارشد اول فکر می کردند و بعد عمل که شرایط این نبود. مخاطب شما افرادی اند که از روز اول از سر احساس و شور زیادی ریختن تو یه سفارت خانه خارجی و شانس آوردن نیروهای ضربتی دشمن گرفتار توفان شن شدند و کلی پیامد اقتصادی و انزوای بعدشو در قالب مشتی شعار و تاریخ سازی بی منفعت پنهان کردند. این افراد قائل به انجام وظیفه اند و اصلا به شکست اقداماتشون و پیامد و مسئولیتی که گردنشون نیست یا فشار خرد کننده ای که به ملت میاد فکر نمیکنن. حالا شما میخواهید به این سیاستگذاران ارشد بفرمایید علاج واقعه قبل از وقوع؟ خب این گوی و این میدان.
  12. یه جا یادمه یه سری فرمانده بودن به آقای خامنه ای مژده دادن که دقت موشک های ما به n متر رسیده و انتظار داشتن رهبر خیلی به به و چه چه کنه. رهبر بعد از یه خدا قوت و تشکر میگه این خوبه ولی هدف بعدی تون باید نقطه زنی باشه.اون فرمانده راوی تعجب میکنه از این مطالبه گری رهبر. به نظرم در مورد موشک های ایرانی و یمنی مطالبه باید همین باشه. خوبه که: موشک های ما و متحدین به سرزمین اشغالی می رسن از پدافند رژیم عبری عبور می کنن آسمان سرزمین های اشغالی رو نورافشانی میکنن مردم و نظامی های اسراییلی رو راهی پناهگاه میکنن و مستقیم ( اصابت موشک) یا غیر مستقیم (پدافند و...) خسارت وارد میکنن اما این کافی نیست. ما دهه ها تبلیغ موشک هامونو کردیم و با اونها فخر فروختیم به خاطر همین زمانی این تهاجم موشکی موثره که این موشک ها اهداف نظامی رو به دقت و با تخریب و موفقیت بالا مورد تهاجم قرار بدن و مورد بعدی که کمی ایده آل گرایانه است چه با نفوذ پهبادی و ... از خسارت وارده به رژیم عبری آگاهی پیدا کنن. رسانه دست دشمنه و تنها راه نقش بر آب کردن بازی رسانه ای دشمن نشان دادن تلفات تسلیحاتی و جانی اونهاست.
  13. فکر کنم اون دو قطبی و دسته بندی همیشگی که در جامعه وجود داره در مورد همین مسئله یمن و غزه و لبنان هم مصداق داره : 1) دسته اول به نیت و جهان بینی کار دارن که ما میدونیم ظالم اسرائیله غرب و مظلوم فلسطین و یمن و دخالت کنیم و مهم انجام وظیفه است و نه نتیجه ( یا اتخاذ استراتژی و تاکتیک درست) 2) دسته دوم بجز نبود اون جهان بینی مایل اند ایران همون سیاست سوییس رو در خاورمیانه میانه داشته و در مسائل خاورمیانه دخالت نکنه هرکدوم از این دو دسته بندی که همیشه علیه هم هستند ضعف هایی دارند. به نظر من این بدیهیه که اسرائیل در ماجرای فلسطین و لبنان اشغالگر و ظالم هستش و در کل غرب استثمار و استمارگر هست. مورد دوم شکل دخالت ما در تحولات خاورمیانه است یعنی ما بعد از رویکرد و انتخاب جهان بینی درست یعنی مقابله با ظالم و دفاع از مظلوم ، استراتژی و تاکتیکی متناسب با اون داشته باشیم ولی آیا ما در بحث فلسطین و لبنان استراتژی، تاکتیک و ابزارهای مداخله مون متناسب و یا مفید بوده؟ به نظرم خیر. ما هم از نظر ابزارهای مداخله ناکارآمد بودیم مثلا بجز ضعف اقتصادی و اجتماعی و دیپلماتیک از نظر ابزارهای نظامی سلاح های دقیق و با قدرت تخریب بالایی نداشتیم که مثل دشمن هم فرماندهان خصم رو ترور کنیم و هم ساختارهای نظامی و حتی زیرساخت های اقتصادی شو نابود کنیم. این خمپاره و پهپادهای ما در مقابل موشک ها و مهمات مهیب ایالات متحده و رژیم صهیونیستی کارآمدی نداره. من هرچی نگاه میکنم در این ده سال خسارت خاصی به رژیم صهیونیستی زده نشده نه فرماندهی ازش به هلاکت نرسیده. بالاترین سلاحی هم از رژیم که نابود شده یه اف 16 بود که در دام پدافند ما افتاد. با این رویه که ساختار نظامی دشمن داره و بهش آسیبی نمیرسه نمیشه در این نبرد به پیروزی رسید و شکل جنگ مغلوبه شده. به خاطر همین به مانند سیاست درستی که ما در این ماجرای سقوط 10-11 روزه بشار اسد داشتیم وقتی اون اراده مقاومت همپا با دشمن وجود نداره باید اون استراتژی و تاکتیک های متناسبش ، بررسی و به روز بشن تا بتونیم در مقابل دشمن ایستادگی کنیم.سیاست و استراتژی های ما در خاورمیانه که باعث شده رژیم عبری، آذربایجان، ترکیه، عربستان، اردن، امارات، قطر، افغانستان و... همه علیه ما باشن اشتباه بوده و باید تغییر کنه. اما این تغییر استراتژی و تاکتیک به معنای تسلیم، سکوت یا سیاست بی طرف ما نیست .همچنانکه ما سالها در مقابل ترکیه و آذربایجان بی طرف و حتی حامی بودیم و نظام ما به اشتباه این دشمن آشکار رو دوست فرض کرد و نتیجه شم دید. از طرف دیگه در مورد رژیم صهیونیستی این رژیم تغییر ماهیت نداده که ما جهان بینی و رسالتمونو در مواجهه با اون کلا تغییر بدیم بلکه باید در سیاست هامون یه تجدیدنظر و تغییر تاکتیک ایجاد کنیم تا بتونیم در نبردی دیگر هماورد تمام عیاری باشیم و پشت دشمن رو به خاک بمالیم. ما در دفاع مقدس هم روزی یه انتخاب درست داشتیم و با آتش بس تونستیم آروم آروم ساختارهای خودمونو درست کنیم و اگر جنگ رو با اون کمبودهای نظامی، اقتصادی و حتی در میان مدت سیاسی ادامه می دادیم نتیجه ای به مراتب تلخ تر از قطعنامه 598 نصیب ما میشد. الان هم نیاز به این عقلانیت وجود داره که در شرایطی که دشمن ابزارهای کارامدی در دستشه و ضربات مهمی هم به ما وارد کرده و رقبای سنتی منطقه مثل ترکیه و کشورهای عرب زبان کاملا علیه ما هستند، مقداری ساختارهای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و حتی بین الملل خودمونو بهتر کنیم و با پیشرفت ملموس و یکدست سازی توانایی های نظامی مون دوباره به بازی رقابت در خاورمیانه برگردیم.
  14. دلیلش اینه: برتراند راسل میگه: ﭼگونه ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﻢ ﺑﻪ ﺗﺎﻭﻟﻬﺎﯼ ﮐﻒ ﭘﺎﯾﻢ ﺑﮕﻮﯾﻢ ﺗﻤﺎﻡ ﻣﺴﯿﺮﯼ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺁﻣﺪﻩﺍﻡ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ؟ به جای حماسه سرایی و ادعای پیروزی هرچقدر زودتر استراتژی و تاکتیک های تقابل با رژیم عبری مورد بازبینی قرار بگیره، جلوی ضرر زودتر گرفته میشه.
  15. نقطه ضعف رو که در کوتاه مدت نمیشه کاری کرد حداقل ضربه دردناک باشه.1000 تا شلیک کنیم اگه شدم بیشتر با نبود پلن بی و سی چاره ای جز این نیست، بهرحال این موشک هارو نگه داشتیم برای این روز اگر قراره از اسرائیل شکست بخوریم چه فایده ای داره نگه داریشون؟. آیت الله خامنه ای وقتی خودش بعد از عملیات وعده صادق 2 نماز جمعه اومد و امامت رو برعهده گرفت نشون داد تا نقطه آخر پای کار هست و ترسی نداره. بهرحال وعده صادق 3 و 4 هم انجام نشه دشمن جری تر میشه و ضربه های بدتری میزنه پس چه بهتر که ما ضربه قوی بهش وارد کنیم مخصوصا نابودی آشیانه و مراکز بازآماد هواپیماهاشون و بجز تمهیدات و احتیاطات قبل و بعدش بقیه کار رو بسپاریم به خدا ...
  16. اگر چرت و پرت های بعضی رسانه های بیگانه رو بی خیال شیم باید گفت در عملیات وعده صادق 2 ، بین 50 الی 90 درصد موشک های ما از سد پدافند صهیونیست ها رد شد و بجز مقداری نیاز به دقت بالاتر موشک ها، دلیل عدم کامیابی حمله موشکی مون توان تخریبی پایین اونها بود و باید بتونیم به مقدار زیادی اون توان تخریب رو بالا ببریم (حالا راه حل های ثانی و ثالث که فعلا در دستور کار سیاستگذاران نظام و نظامی ما نیست به کنار). در وعده صادق 3 که باید انجام شه نیاز به وارد کردن یه ضربه دردناک به رژیم کودک کش داریم.
  17. این فرجام لزوما از پیش تعیین شده نیست. اعراب و حتی اسرائیل اجازه یکدست شدن و افتادن سوریه به دست تفکرات اخوانی - سلفی رو نمیدن و به نظر میرسه شرایط سوریه به سمت لیبی شدن از نوع خفیفش بره. همچنین کردها حضور دارن که روابطشون با ایالات متحده و اسرائیل خوبه و با ترکیه و نیروهای نیابتی اش شکرآب. همچنین رابطه تحریرشام با اسرائیل و اینکه به سمت تعامل یا تقابل برن مهمه. اگه به سمت تقابل برن شرایط برای ایران خوبه ولی متاسفانه تحریر شام و اسرائیل الان بیش از حد ممکن با همدیگه پسرخاله و متحدن. در حال حاضر اون عقبه نیروهای نظامی سوریه حداقل 90 درصدش نابود شده و اگه در سوریه باشیم از سمت اسرائیل ملعون فقط میخوریم و زدنی در کار نیست و این رژیم اجازه حضور و تثبیت رو به ما نمیده.
  18. گرگ و کفتار تا از برچیده شدن کامل حکومت اسد اطمینان حاصل کنن میفتن به جوون هم. طمع اسرائیلم بیشتر از اینه از سوریه دل بکنه و توجهات منفی رو به خودش جمع می کنه. جدای از واردی که عرض کردم فعلا طرفی در سوریه وجود نداره که ما باهاش همکاری کنیم، نه تحریرشام، نه نیروهای کرد و....چند ماه تا یه سال دیگه شرایط تغییر میکنه و یکی از بازیگران داخلی سوریه به طرف ما خواهد آمد
  19. عجله کار شیطونه اوردوز عزیز . فعلا شرایط سوریه معلومیتی نداره. شتاب ما در انتخاب یکی از طرفین درگیر یا بازیگر در سیاست سوریه یا تماس نزدیک با تحریر شام و... میتونه شرایط مارو بدتر کنه. یه مدت سکوت کنیم به نظرم شرایط بیشتر پیچیده و بغرنج بشه و مساعد برای سیاست ورزی ما. الان درست یا غلط مردمان سوریه مثل خیلی از مردمان ناسپاس کشورهای عرب زبان مارو مقصر و حامی دیکتاتوری میدونن و به غلط یه سری احساس منفی در مورد ما وجود داره. چندماه دیگه که دم خروس این تحریر شام بیرون زد و وضعیت سوریه از اینی هم که هست بدتر شد قدر مارو خواهند دونست. هنر اینه این موج متلاطم شرایط رو دووم بیاریم تا مثل عراق دوباره زمان دخالت ما برسه(البته به شرطی که همونم لازم باشه)
  20. بهترین انتخاب برای ایران در حال و هوای کنونی سوریه اینه که انتخاب و فعالیتی نکنه و اجازه بده مدتی وقایع داخلی سوریه بدون حضور ایران اتفاق بیفتند. برخلاف این دسته بندی ها به نظرم تنها دو دسته بندی وجود داره: 1) نیروهای تحت حمایت ترکیه 2) نیروهای تحت حمایت ایالات متحده ممکنه این نیروها متحد بشن و یا وارد نزاع با همدیگه بشن. ممکنه یکی از این دو نیرو یا اتحاد نیروهای تحت حمایت ترکیه و ایالات متحده بتونه این شرایط وخیم داخلی سوریه رو بهبود ببخشه و یا اینکه شرایط بدتر شه و حالات ثانویه ای پیش بیاد.
  21. این تماشای جزغاله شدن میگ 29 و پدافند سوریه دل آدمو به دل میاره. پس کی قراره بلند آسمان ایران زمین جایگاه گردان هات باشه سوخو 35؟ کی میرسی ؟ همه شب در این امیدم که نسیم صبحگاهی به پیام آشنائی بنوازد آشنا را https://cdn.rokna.net/servev2/w75guqSOMycg/Db2f077dXpA,/سوخو+35.jpg
  22. بدبختی اینه ترکیه و آذربایجان و این کشورهای نژادپرست که مخصوصا تضاد زیادی با نژاد آریایی دارن همه جوره دشمنی شونو نشون دادن ولی از طرف بعضی نهادها و گعده ها و بعضی شهروندان خام کشورمون چشم بسته از ترکیه و آذربایجان و اردوغان حمایت میشه. کی باید این حمایت تموم شه؟ زمانی که لشکریان اسمیگل و الهام بیان تبریز و ارومیه رو محاصره کنن؟ کی میخواهیم به سمت استفاده از ظرفیت ارمنستان و کردها یا راههای دیگه برای کنترل ترکیه و آذربایجان بریم؟
  23. بله موافقم. با همه قلع و قمع ها ارتش وظیفه شو در دفاع مقدس قابل قبول انجام داد به خصوص نیروی هوایی ارتش که عملکردش در 2 سال اول جنگ درخشان بود و اگر گرفتار نبود قطعات و جایگزین نشدن جنگنده ها نمیشد اون رویکرد تهاجمی نیروهای کشورمون ادامه پیدا میکرد و گرفتار عملیات های با موج انسانی و تلفات زیاد نمیشدیم. به نظرم متوازن ترین و منطقی ترین کارنامه رو در بین ساختار نظامی ما در جنگ نیروی هوایی ارتش داشت (و یکی از دلایل در حد زیادی هم به حفط سازمان نظامی اش بر میگشت برخلاف نیروی زمینی ارتش که کلا قلع و قمع شد و نمیشد با اون شرایط انتظار تاپی ازش داشت و در حد خودش خوب عمل کرد). حالا خارج از حوصله بحث هست. دوست عزیز ما در خاورمیانه 4 گرایش سیاسی داریم: گرایش شیعی، اخوان المسلمین، گرایش سلفی و اندیشه های سکولار و ملی. وقتی دو کشور گرایش کاملا متضاد دارن اون تقابل یا رقابتشون طبیعیه. اما چرا باید در مقابل اسرائیل و کلا غرب ایستاد؟ بمباران بی امان ساختارهای پدافندی و آفندی نیروی هوایی سوریه رو ببین تا ببینی غرب به کشورهای خاورمیانه چه دیدی داره و اونهارو چطور میبینه یعنی یه سری رعیت مطیع و ضعیف که عین موم توی دستشون باشن و هرروز به هر روشی استعمار و استثمار بشن. سوریه، حماس یا حزب الله با مشت آهنین سرکوب شدن و میشن ولی این شرایط ترکیه و عربستان هم چندان قابل افتخار نیست. شمارو ارجاع میدم به دیپورت شدن ترکیه از پروژه اف 35 و کلی شرط و شروط گذاشتن برای فروش کیت های اف 16 به ترکیه یا شپشو خواندن بن سلمان توسط ترامپ. من نقاط قوت حکمرانی های ترکیه یا عربستانم می بینم ولی سرجمع خاورمیانه از دید غرب همونیه که ترامپ گفته یعنی یه بر شپشوی شترسوار که روی چاههای نفت اونها به اشتباه قراردارن... اتفاقا ترکیه در مقابل اسرائیل ادعای ایستادگی داره ولی اینکه در شعار ضدیت با اسرائیل رو میگه در عمل کشورهایی مثل ترکیه و امارات خودشون عمله اسرائیل میشن حقارت و زبونی اونهارو میرسونه نه منطق و واقعی گرایی شون. ما از دید اسرائیل دشمن قابل احترامی هستیم ولی این دلیل نمیشه من ایرادهای کلی سیاست خارجی یا مشکلات حوزه نظامی خودمون رو نبینم و این جریان پروکسی سازی یا مداخله اشتباه در کشورهای دیگه مخصوصا کشورهای عرب زبان اونهم به این صورت الکن که هم جریمه بشیم هم پول رو بدیم و پیاز رو بخوریم رو نبینم. سکوت رو در مقابل رژیم آپارتاید، اشغالگر و ظالم اسرائیل رو جایز نمیدونم و اطمینان دارم روزی تقاص این ظلم های بی پایانشونو میدن به شرطی یک رویکرد ، استراتژی و تاکتیک درست در مقابل اونها و کلا غرب در پیش گرفته بشه یا رویکرد جامع و بهتر و انسانی تر از روش حکومتداری غرب در نظر گرفته بشه. در حال حاضر ما اون رویکرد رو نداریم و با این مسیر فعلی به این رویکرد نخواهیم رسید مگر اینکه یه بازبینی کلی در سیاست های کلی 46 ساله خودمون داشته باشیم که اونم ار یکی دو روز و یک سال و دوسال نیست. به قول بیژن عبدالکریمی در مقابل تئوریسین های غرب ما باید گفتمان و تئوریسین های برابری داشته باشیم ولی این چنین افرادی قرنهاست که در بین ما وجود نداشتند و اصولا ما اندیشه پویا و عملی (منظورم ایدئولوزی نیست شیوه حکمرانی) که بتونیم باهاش در مقابل غرب و سگ عنان گسیخته اش اسرائیل دووم بیاریم نداریم. ما دشمن قابل احترامیم ولی آیا ابزار پیروزی و غلبه بر دشمن رو هم داریم؟ ای جنگ 1 ساله به خوبی کاستی های مارو نشون داد.
  24. تا زمانی که اردوغان در راس قدرت ترکیه باشه باز منتظر جولان دادن اندیشه های اخوانی و (به طور ضمنی سلفی) در خاورمیانه باشیم. نمیگم این ملی گراهای افراطی ترکیه خوبن (چون اونام در عمل ضدیتشونو با ایران ثابت کردن) ولی حداقل میشد از فرصت کودتا در ترکیه استفاده کرد و تمام قد پشت اردوغان نبود و از کارت گروه های پرتعداد کردها و همچنین مخالفین سیاسی اردوغان در بین گروه های دیگه ترکی استفاده کرد.
  25. فقط همین یه کارمون مونده که از کره جنوبی یه دشمن و خصم تمام عیار بسازیم و وارد یه کشمکش و مخمصمه بیهوده با این کشور بشیم. کره جنوبی هم مثل خیلی کشورها به دنبال پیشرفت فناوری و صنایع خودش هست و اگه کشوری پیشنهاد خوبی بهش بده همکاری میکنه همچنانکه در مورد همکاری سامسونگ و ال جی و دوو و... با ما نه نگفت. اینکه ما با کره جنوبی به خاطر صادراتش بجنگیم مثل جنگیدن دون کیشوت با آسیاب بادی میمونه. ما خیلی هنر داشته باشیم در صنایع نظامی و استراتژیک خودمون پیشرفت کنیم و اگر کره شمالی میل داشت اون فناوری یا صنعت پیشرفته خودمونو برای آزمون و خطا و کسب تجربه با هزینه ای معقول در اختیار کره شمالی ( یا هر کشور خواهان اون تکنولوژی) قرار بدیم. ساختن فرصت از تهدید به معنای دشمن تراشی و برداشتن تمرکز از روی دشمن اصلی نیست. فعلا دشمن اصلی ما اسرائیله و باید تمام تمرکز رو روی این رژیم و حرکات شیطانیش بزاریم.