aminf14

Editorial Board
  • تعداد محتوا

    1,332
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    8

تمامی ارسال های aminf14

  1. این ماجرا خیلی بیشتر از حتی پرونده سید مهدی هاشمی که بعد روی سرنوشت مرحوم آیت الله منتظری اثر گذاشت، تاثیر گذار بود حتی نخست وزیر هم با حمایت این طیف انتخاب شد و با کنار رفتنش چه از لحاظ نظامی و چه سیاسی شرایط خیلی بدی پیدا می کردیم و اعتماد و حمایت مردم در هردو جبهه از بین می رفت
  2. اینکه افرادی در اینده تصمیم گیر و تصمیم ساز نباش بنده هم باهاش موافقم چه اینکه همین افرا در حال حاضر طلبکارن. ولی اون مسئله رو هر طور نگاه کنیم نیرو سوزی و فرصت سوزی بود. به اندازه کافی درگیری داخلی و دوگانه بین نیروهای انقلاب در جبهه و پشت جبهه و حتی در خود سپاه بین طیف های مختلف رو داشتیم. این محاکمه واقعا انرژی جبهه و انقلاب رو می گرفت و زیان غیر قابل تصوری داشت به ویژه اگر با محاکمات اون فرد که نامشو بردید آشنا باشید. امام با فراست این پرونده رو بست. ولی جای نقد و تحلیل و آنالیز برای عبرت پذیری و پیشگیری از موارد مشابه در آیینده بازه و باید به این سمت رفت همچنانکه با تمرکز زیاد روی گفتگوی اشتباه محسن رضایی در مورد عملیات ایذایی و... نمونه ای از این تحلیل به جا و به موقع ارائه داده شد.
  3. از گوگل ترنسلیت بهتر استفاده کن. شما فعلا حیفا و دیمونا و همین غزه و حماسی که ترس به جونتون انداخته رو بچسب شاخ و شونه کشیدن برای ایران زمین پیشکش
  4. درود بر شما دوست گرامی. من با استقلال وزارت امور خارجه یا در مقابل یکدست بودن تصمیم گیری نظام مشکلی ندارم. مشکل در اینه تصمیم نظام شکل حداقل و آبرومندی از تکنولوژی هسته ای به مانند غنی سازی 3.5 % رو در نظر داره و کمابیش در تمام دولت ها و مذاکرات هم این امر رایج بوده ولی وقتی این امر جامع عمل بهش پوشیده شده همه منتقد شدن حتی اون فردی که بلد نبود ان پی تی رو ادا کنه و می گفت ام پی تی ( فکر کنم خدایش بیامرزد). اگه فرد رئیس جمهور یا وزیر امور خارجه مجری تصمیمات اقناعیه که معلوم نیست از دل چه جلساتی در میاد چرا با نامردی و بدترین و زشت ترین و ناجوانمردانه ترین حملات نیروهای خودمونو ناامید می کنیم؟ این حرف رو باید 17 -18 سال پیش می زدیم نه الان. مهره خودمونو قرار بدیم و بعدش به مردم پاسخگو باشیم. نمیشه هم سیاستگذار باشیم و هم منتقد. یا رومی روم یا زنگی زنگ.
  5. شرایط نیروی هایی که معلومه. 3 مورد وجود داره که هرکدوم تا زمانی میتونه مارو در مسیرمون پیش ببره اگه کشور دوست و برادر روسیه به مانند همیشه مصلحت خودشو پیش ببره که به مانند زمان مرحوم هاشمی باز تا حدودی مارو سرگرم جنس های متوسطش میکنه. در بدترین حالت ایران با خرید میگ های 29 اس ام تی، میگ 31 و سوخو 72 اونهم با شمار زیاد میتونه نیروی هوایی رو برای 5-10 تامین کنه و بعدش باز روزی از نو و روزی از نو. مورد دوم خرید ایده آل یعنی سوخو 30 و سوخو 35 و در صورت امکان همراه با انتقال فناوری حداقل برای سوخو 30 که کلا می تونه ناوگان مارو تا سالیان سال تامین و به روز نگه داره. مورد سوم که به نظرم با دست دست کردن روس ها و همچنین دولت جناب روحانی قابل امکانه خرید جی 10 از چین برای تغییر بازی بین ایران و روسیه است. جی 10 با شمارش کافی خیلی بهتر از 3 مورد اولی است که بنده عرض کردم و راه حلی بینابینه ( نه به کارایی سوخو 30 و سوخو 35 ولی حداقل در دسترس تر).
  6. به نظرم اگه دنبال مجری هستیم که تصمیمات بهش دیکته بشه ( بنابر قولی سیاست اقناعی) همون نخست وزیر منصوب مجلس انقلابی بهتره. حداقل با همچین تیم یکدستی از بالا به پایین دیگه بهانه ای دیگه نمی مونه و فردا کار اشتباه رو به چیزهای نامربوط ربط نمیدن . این ماجراها وقتی رخ میده فردی شجاع که دلسوز مردم و با استفاده از استعداد و پتانسیل هاش به دنبال باز کردن گره ای از مشکلات مردمان ایران زمین و ادای دین به اونها باشه مطلقا دنبال ریاست جمهوری نمیره. بلایی هم که سر ظریف اومد کشتن گربه دم حجله بود تا بعدا طلبکار نشه. فقط نکته خوب اینکه سالها از وطن فروشی و خیانت و فتنه و نفوذ و ... داد سخن داده میشد ولی در نهایت شد که سیاست گذار از نهادبالادستی است و وزیر امور خارجه تنها عامل اجرا و...
  7. نقد ابزار پسندیده ای است که به جز ذات باریتعالی و معصومین و اولیای خدا می تواند در مورد هرکس حتی قهرمانان و افراد بسیار خوب و موفق هم به کار رود. ماهیت نقد در زیر سوال بردن نیست، بلکه در یافتن ایرادها و برطرف کردن آنهاست و اینجاست که قلمروی نقد از توهین و کل کل و دوقطبی های کاذب جدا می شود. این مقدمه ای است برای چیزی که ما تعمدا سعی در پنهان کردن آن داریم و این امر چیزی جز بود وحدت رویه تصمیم گیری و فرماندهی نیست. شاید به چشم ما ایرانی ها نیاید که ما غالبا ملتی است که با تفکیک وظایف و شرح دقیق مسئولیت ها مشکل داریم و غالبا تا فردی از بیرون این امر را به ما تذکر ندهد متوجه این دوگانگی و موازی کاری و سرگشتگی در تصمیم سازی و تصمیم گیری و سیاست گذاری نباشیم. این شرایط در درازمدت سبب حاضر جوابی، فرافکنی و گریز از مسئولیت پذیری و جوابگو نبودن فرد در مسئولیتش می شود و از اول انقلاب هم این رویه رو بنده دیدم. چنانچه از خیلی ها بدگویی می شد و به شدت تحت نقد قرار می گرفتند ولی وقتی با این افرد گفتگویی صورت می پذیرفت خود را درگیر عوامل دیگر و به نوعی جبر در رویه خود می دانستند. این مورد نتیجه ای جز این نداشت که بالاخره ایراد از کی و چه ناحیه ای بود و راه حل چیست. به یاد دارم در دوران دفاع مقدس شهید سرافراز و اسوه تقوی و پرهیزگاری علی صیاد شیرازی به درستی بر اصل وحدت فرماندهی تاکید می کرد و باز به یاد دارم جواب ناپسدیده محس رضایی: صیاد به ضرورت یک فرماندهی واحد برای جنگیدن معتقد بود. محسن رضائی می گوید " بعد از والفجر مقدماتی ایشان آمد و گفت آره اگر شما نپذیرید که وحدت فرماندهی در جنگ حاصل شود ، ما ول می کنیم و می رویم .ما گفتیم اصلا این حرف ، حرف بی خودی و بی ربطی است " ( گفتگوی رضائی با راویان جنگ / ص 57). واقعا بعد از 18-19 سال و دو قطبی و خنثی نیروهای داخلی باید به سرنوشت اسفناک وزارت امور خارجه و به طور مشخص برجام نگاهی بیندازیم. اگر قرار بر این نیست که واقعا ارگانی یا دولتی تصمیم گیرنده نباشد و سیاست چک و چانه و بر کرسی داشتن نظراتی که زور بیشتری داشته باشند ارجحیت داشته باشد به نظرم بهتر قید جایگاه ریاست جمهوری را زده و به سمت پست جایگزین و کارا و نیمه انتصابی نظیر نخست وزیری بریم. دیگه خنده داره ما افرادی فوق العاده توانمند رو در جایگاهی دخالت بدیم که غالبا مربوط به حیطه وظیفه شون نیست و بعد که صدای اون مسئول تخصصی اون پست دراومد شماتتش بکنیم که چرا اعتراض می کنی، چرا استعفا میدی، چرا زود گفتی، چرا دیر گفتی؟ امیدوارم روزی به این سمت بریم که مسولیت رو با اعتماد و اختیار کامل به مسئولمون که تایید شده از طریق مراجع چندگانه و رای مردم بدیم و در زمان مسئولیت و چه بعد از اون در صورت کوتاهی بدون هیچ اغماض و البته دشمنی ازش بازخواست کنیم. رئیس جمهوری کشوری به مملکت ما اومده و ویزر امورخارجه ما در دیدارش حضور نداشته این آینه تمام قدی از سیاست های آشفته و پیچیده ماست که فردا از همین وزیر حتما بازخواست کرده یا تکفیرش می کنیم.
  8. هر چه بکاریم همون رو درو می کنیم اشکال از ذهن فراموشکار ماست که جو کاشتیم و انتظار داریم گندم درو کنیم ما چندین دهه و بلکه قرن هاست با طبیعت درست رفتار نکردیم از طبیعت بهره بردیم ولی قدر ندونستیم رودخانه هارو آلوده کردیم بیش از نیازمون مصرف کردیم در طبیعت با سرعت سرسام آوری زباله ریختیم و طبیعت رو به قهقرا کشیدیم از مدیریت درست و به روز پسماند و بازیافت اونها بهره نگرفتیم از فناوری های نو و خوب به مانند انرژی خورشیدی استفاده نکردیم بیان زدایی نکردیم و تا تونستیم طبیعت زدایی کردیم و در فضاهای شهری کمترین پوشش سبز و نزدیکی به طبیعت رو داشتیم از آب باران بهره نگرفتیم و کمترین راندمان رو در کنترل و هدایتش داشتیم وقتی هر سال میلیون جوجه مرغ بی گناه به خاطر حفظ قیمت سلاخی می شدند دم نزدیم و پیگیری نکردیم و بعد افزایش انفجاری قیمت مرغ فقط غرغری کردیم از روش های نوین تولید فرآورده های حیوانی و کشاورزی بهره نبردیم و تقریبا از همون روش های استفاده می کنیم که اجدادمون قرن ها پیش استفاده می کردند حال چه انتظاری داریم که هرچه به دست اومده نتیجه عمل خودمونه و خود کرده را تدبیر نیست
  9. بسم الله الرحمن الرحیم در روزهای گذشته گفتگویی از جناب آقای دکتر ظریف با جناب سعید لیلاز درباره دوران تقریبا 8 ساله وزارت ایشون منتشر شد و در مورد افراد و دولت هایی من جمله شهید سرافراز سردار قاسم سلیمانی اشاراتی به میان آمد. بیشتر دو واکنش رو در مواجهه با این فایل دیدم یکی انواع و اقسام اتهام و واکنش های عصبی نسبت به این فایل و دوم قهرمان سازی کاذب از محمد جواد ظریف که به اشتباه در طول 8 سال شاهد بودیم. بنده سعی میکنم که این تعارفات و جنگ های زرگری الکی رو کنار گذاشته و به تحلیل خود گفتگو بپردازم که نکات جالبی رو در خود جای داده که مورد به مورد بهش می پردازم. 1) مورد ابتدایی نظر دکتر ظریف در مورد روحیه و همچنین همکاران زیردست خود بود. انتقادات درست ایشون از روحانی به مانند غرور و... و حمایت از همکاران بجای فرافکنی نکته جالبی بود که امیدوارم در کشور ما نهادینه بشه بگونه ای که فرد خود را قدرت مند و از بالا نبینه بلکه قدرت و امکانات و مسئولیت هاشو رو ودیعه ای برای خدمت به جامعه و کشورش بدونه و بس. حسن روحانی از این نظر هیچ وقت نمره قبولی نگرفت و به نظرم نوع ستایش و حتی کوبیدن ظریف توسط مخالفان هم ایشون رو به شکل مهار شده تری به سمت داشتن همین نگاه برده که به نظرم اشتباهه . من دلیلی برای ارائه تصویری قهرمان یا قربانی از محمد جواد ظریف نمی بینم. ظریف توانایی هایی از نظر بیان و شکل دادن تیمی خوب داشت که بدلایلی منجر به نتیجه نشد. شکل وزارت ایشون نه شاهکار و در مقابل سنوات گذشته وزارت امور خارجه فاجعه بار نبود. 2) ردای ریاست جمهوری چیزی نیست که به قامت محمد جواد ظریف بخوره و کلا این امر نباید با تحسین چپ گرایان و دشمنی راست گرایان فراموش بشه که گاه فردی در جایی استعدادی در زمینه آموزش، پرورش نیرو یا هدایت سازمانی داره ولی وقتی پستشو تغییر بدیم نه تنها کارایی قبلی رو نداره بلکه با علمکرد بد همون رزومه خودشو خراب میکنه. اگه قرار بر بهره بردن از دکتر ظریف هست باید در قالب امر خارجه و بین الملل باشه. 3) وقتی نام ظریف رو میاریم مسلما مذاکرات هسته ای و برجام تداعی خواهد شد وباز متاسفانه نگاه 0 و 100 به این مقوله. ظریف در این گفتگو نشان داده که به این واقعه تاریخی دید تحلیلی و منتقدانه ای نداشته. گاه ایشون به مانند اشاره به ادامه تعهد دولت اوباما به شروع نقد از خود نزدیک میشد ولی در ادامه همچنان ژست حق به جانب را داشت. باید برجام و نقاط قوت و ضعفش به دور از هیاهو و دشمنی جناحی بررسی بشه و مشکلات همیشگی ما و سابقه کمتر ما در مذاکره با کشورهای استعماری راهی براش پیدا شه به طوری که به طرف قراردادهای متوازن و برابر با طرف مقابل بریم و نه قراردادهای یک طرفه و عقب نشینی کامل در دوره ای و لجبازی و نبستن هیچ قرارداد و به خطر افتادن روند حرکتی کشور در دوره ای دیگر. در زمان مذاکره باید گره ها رو شناخت و تحلیل کرد وگرنه بعدا که با نگاه دانای کل و سنجش شرایط واقعه میشه تحلیل خوبی ارائه کار ولی فایده ای نداره. تیم ظریف مذاکرات تیم موسویان و بی وفایی غرب رو دید و همچنین بن بست در زمان مذاکرات جلیلی. واقعا نمیشد راه حلی بینابین داشته باشه؟ به نظرم میشد ولی وقتی مذاکرات با انتقاد مواجه شد این جا من سعه صدری از تیم ظریف و شخص ایشون ندیدم. خیلی از منتقدین مغرض و رقیب سیاسی نبودن و میشد از نگاهشون بهره گرفت. حتی متن توافق هم پنهان نگاه داشته شد و این چیزهایی بود که در قوطی هیچ عطاری یافت نمیشد. نمیدونم چه تغییری ایجاد شده که دوباره مذاکرات بولد شده ولی من تغییری در رویه ایالات متحده ندیدم و این ماییم که باز کوتاه می اییم. اگر نتیجه باز نهایتا همان غنی سازی 3.5 است دوباره برجام رو به عنوان فتح الفتوح به خورد ملت ندیم و به جاش با اصلاح رفتار طرف مذاکره گره از شرایط بد اقتصادی کور باز کنیم. 4) درود می فرستم بر شهید بزرگوار قاسم سلیمانی که از مردان میدان و به ویژه ایشان یادی شد. ایرادی نمی بینم که اندیشه و اعمال این سردار و سرباز وطن به دایره نقد و بررسی گذاشته بشه و جالب تر اینکه حتی تفاوت این شهید با بعضی از هم قطارهاش رو در خلال این گفتگو حس کردم. به نظرم گاه نظر دکتر ظریف در مورد میدان درست و گاه جزیره ای و به دور از مصلحت اندیشی کلی بود. مثلا در مورد پست وزارت خارجه و اختیاراتش بدیهی است که دخالت و موازی کاری پسندیده نشه و سبب خنثی سازی فعالیت ها بشه. در مورد سفر بشار اسد به تهران واقعا خنده دار بود که جناب ظریف در دیدار با اسد حضور نداشت یا ماجرای سقوط هواپیما که بسیار بد و بدون مسولیت پذیری و اطلاع رسانی درست و پنهانکاری زیاد و با تبدیلش به یک بحران به بدترین وجه مدیریت شد. در مقابل نگاه جزیره ای ظریف رو در دیدار سردار سلیمانی با پوتین دیدم که واقعا ربط چندانی بین این موضوع و برجام ندیدم و اتفاقا این سفر بسیار راهگشا و مفید بود و با ورود نیروی هوایی روسیه گره سوریه باز شد هرچند ایران با سادگی و فردین بازی در سوریه و عراق نتوانست در مقابل کمک های فراوان خود به دو دولت عراق و سوریه ما به ازایی داشته باشه و سرش بی کلاه ماند. 5) برگردیم به برجام و روسیه. به نظرم نظرات ظریف در مقابل روسیه درست و نقد یک کشوری است که خیلی از کشورهارو اقمار و مستعمره خود می داند . در سوریه که روسیه حتی از خباثت هماهنگی با اسرائیل برای حمله به مواضع نیروهای ایرانی کوتاهی نکرد و سعی در حذف ایران از سوریه داشت. چه رویه روسیه و چه حامیان داخلی شون رو اشتباه می دونم. روسیه و چین و از سویی دیگر ایالات متحده و فرانسه و بریتانیا و... رو دو روی یک سکه می بینم. اعتماد بی حد و حصر در رابطه با این کشورها به شدت ضربه زننده است و این ایرادی که متاسفانه به خاطر راقبت جناحی توجهی به آن نمی کنند. خوش بینی افراطی به شرق و غرب همه جوره به ایران ضربه زده و باید همانطور که بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران به صراحت گفته به دنبال استقلال و رهایی از قید و بند این قبیل کشورها باشیم. اگر اعتماد بدون چهارچوب به روسیه و چین بد است، هیچ وقت هم از لحن راحت و پر از اعتماد ظریف نسبت به آمریکا و جان کری و ... سردرنیاوردم. امیدوارم همانطور که زمان جلیلی مذاکرات به مذاکرات برای تعیین محل مذاکرات تبدیل شده بود امیدوارم ظریف حداقل در ماههای آخر دولت روحانی گول نشست با فلان وزیر امور خارجه و فلان داد و بیداد و... نخورد. در مذاکرات نتیجه مهم است که فعلا در تمامی دوره ها یکطرفه و دست ما کوتاه بوده.
  10. در زمانی که مجالی برای دریدن قربانی نیست، گرگ ها دایره وار به دور هم جمع می شوند و به محض اینکه گرگی چشم فرو بست باقی گله بر او هجوم آورده و از او جز خاطره ای محو باقی نمی گذارند. حمایت نژادپرستانه و جاهلیت بی حد و مرز کشورهای عربی زبان از دیکتاتور عراق هیولایی ساخت که به راحتی قابل جمع کردن نبود؛ و هر که باد بکارد طوفان درو خواهد کرد. طوفانی که هم سرمایه گذاری اعراب را بر باد داد و هم دیکتاتوری که اعراب خیلی برای لطمه ای اساسی به ایران بر روی آن حساب کرده بودند. و اما در باب طوفان صرحا چند نکته پندآموز وجود دارد: یکی از دست دادن زمان و فرصت و به باد دادن ابتکار عمل در حمله به نیروهای متحد دوم در نظر نگرفتن برتری هوایی متحدین (علی رغم قدرت قابل ملاحظه ولی ناکافی نیروی هوایی صدام ) از سوی صدام نقش اساسی نیروی هوایی به عمل قدرتی بی بدیل در رویکرد تهاجمی کشورها در جنگهای مختلف
  11. سپاه فاقد اون نظم و ساختار دارای قوام و خیلی موارد دیگه است کاری به تاکتیک ندارم ارتش براساس روش های رزم کلاسیکه و سپاه براساس نوآوری،چریکی و ... اینها دو مورد جدا هستند تاکتیک کلاسیک هیچ وقت منسوخ نمیشه بلکه مشکلاتی داره که با تاکتیک های مدرن پوشش داده میشه جای چشم ابرو نگیرد گرچه بالاتر است
  12. به نظر بنده فلسفه ارتقای گسترده سپاه پوشاندن خلال انعطاف یا واکنش متناسب با رویدادهای ارتش در خیلی موارد بود، سپاه تونست به اون خلاقیت و انعطاف و جامعیت در جذب نیرو و منابع برسه ولی برعکس فاقد اون اصول و نظم کلاسیک ارتشه
  13. مگه ما اصلا سیاست داریم که بلند مدت یا کوتاه مدت باشه؟
  14. با تشکر از مهران عزیز اگه به بردهای ناپلئون بناپارت نگاهی بندازیم عامل انگیزه و روحیه خیلی در پیروزی و شکست ها مهم بوده گاها لشکر برانگیخته شده ولی لخت و عور ناپلئون در مقابل اتریشی های تا دندان مسلح پیروز مطلق بوده و گاها به مانند نبرد واترلو نتیجه شکست بوده و حتی بقول هوگو بعد از چرخش نبرد و شکست فرانسویان ، از طرف قوای متحد پروسی - بریتانیایی کودکی رو مامور کرده بودند که بر طبل بکوبد و فرانسوی ها با شنیدن صدای طبل و هراس تعقیب نیروهای متحدین دسته دسته از مهلکه می گریختند و سبب فروپاشی کامل ساختار ارتش ناپلئونی شدند. گاها در نبردی فرانسویان خوش شانس بودند و و در مقابل در واترلو با بدشانسی ابری و بارانی بودن هوا و گیر افتادن گروشی که می توانست کلیدی برای پیروزی قاطع ناپلئون باشد، روبرو شدند. در دقاع مقدس هم چه انگیزه، چه شانس و چه تکیه بر شعارهای بسیار زیبا امری بود که تا ابد نمی توانست خلا کمبود امکانات و نداشتن برنامه ای خوب عملیاتی را پوشش دهد. از دست دادن اینهمه فرمانده با ایمان و پرتلاش خلایی بود که متاسفانه هرگز پر نشد. این د خط به خوبی تناقضات و واقعیت های تلخ 8 سال دفاع مقدس را به رخ می کشد: " محسن رضایی گفت: «از لحاظ مهمات، خیلی در مضیقه هستیم. الحمدلله وضع کلی خوب است، ولی عراق با تمام قوا حمله می کند.» (شراره های خورشید، ص 721) وضع نیروها در جزایر اصلا خوب نبود؛ وضع نیروهای همت بدتر. کارش به قرض گرفتن نیرو از یگان های دیگر کشیده بود تا خطش را حفظ کند."
  15. عجالتا ماجرای سوریه کمی کشدار و عذاب آور شده. برای رفع موقت بحران سه جبهه وجود داره جبهه شمال و تروریست های تحت حمایت ترکیه تروریست های تحت حمایت آمریکا که با تنفس مصنوعی زنده نگه داشته شدن کردها که رویه معلوم و مشخصی ندارند دولت سوریه اگه فعلا نمیخواد روی کردها و جنگ و یا مشارکت دادن اونها در کیک قدرت تمرکز کنه باید کلک جبهه شمال رو بکنه تا بدونه با ایجاد کمربندی حفاظتی به دور پایگاه های آمریکایی از فتنه انگیزی اونها جلوگیری کنند. اگه تعداد جبهه ها کم نشه امیدی به جمع شدن این شورش و بهبود شرایط نیست و ممکنه با حیله جدیدی از سمت آمریکا، ترکیه و کشورهای متحدشون بازی جدیدی از جانبشون شروع بشه.
  16. این پیشنهاد برای شروع خیلی خوبه، طوری که مشاغل کمتر حساس یا متناسب با توانایی در اختیار سربازانی قرار بگیره که به این سمت گرایش دارن. و نقاط حساس و مهم نیاز به وجود سربازانی مسلط، متخصص و باانگیزه داره و این امر از آموزش درست، تامین مالی مناسب و نظارت درست به طوری که این امر شغل محسوب بشه میتونه فراهم بشه. شاید نیاز نباشه تخصصی ترین آموزش ها به سربازانی ارائه بشه که در امور خدماتی، پشتیبانی و... هستند. و بالعکس در زمینه پاسداری و نگهبانی و مهم تر از اون امور رزم مهم و پیچیده این امر خیلی مهمه. باید با توجه به درگیری سربازان با حرفه مزایای اونها افزایش پیدا کنه تا اون تعهد رو به این رسته داشته باشن که به شغلشون در آینده میتونن اشته باشن و حتی این رویه فیلری مناسب برای جذب نیروهای با قابلیت بالا برای امور نظامیه.
  17. یادی کنم از گذشته و یه تشکرم بکنم از دوستان میلیتاری، در عینی که گذاشتن همین پان ترک ها حرفشونو بزنن.نه اجازه جولان و فحاشی بهشون دادن، و در عین حال نهایت سعیو کردن که لطمه ای هم نخورن. انجمن میلیتاری از معدود جاهایی بود که بی طرفی در اونجا رعایت شد و همه قومیت های در ایران محترم شمرده شد.
  18. رفیق چسبیدی به حکومت و قطعی و فکر کنم کلا دنبال خود مطلب نیستی. دنبال چیزی هستی که به نظرت باید ازش دفاع کنی و مقوله مهم رو فراموش کردی. من موارد رو ارائه دادم و فکر نکنم حوصله تا ابد ادامه دادن بحثی که به پایان رسیده و طرفین ادله خودشونو بیان کردند و 180% تفاوت دید دارند، رو داشته باشم. ممنون بابت گفتگو. با احترام
  19. علیکم سلام عزیز برادر. پشتوانه عقیدتی حکومت منظور هست که معمولا هم نگاه متفاوت یا به دور از کشمکش رو نمی پسندند. من وارد ریز این موارد نمیشم چون این مخالفت ها اهمیتی برام نداره و ذره ای خیام، مولانا، فردوسی، نظامی و سعدی کوچیک نمیشن. فقط ما الگوهای فرهگی رو از نسلمون به طوری که شایسته معرفی هستند محروم می کنیم و در نتیجه اون نسل به دنبال الگوهای بیرونی و از همه بدتر الگوهای پوشالی از قبیل مرد آهنی، سوپرمن، هالک و بتمن و .... میره. موارد از این دست زیاده و فارغ از حوصله گفتگو مولانا مولانا
  20. آلالای گرامی عجالتا من چون شما دوست گرامی وارد ریز گفتگو نمیشم، چیزهایی که میگم براساس فکت هست. سر همین فیلم مولانا از مراجع استعلام گرفته شد و بر کجرو و منحرف ودن مولانا جلال الدین رومی شهادت دادند. دیگه فردوسی و خیام بماند که واقعا در طی این سالها هرکس اومده بخاطر دیدگاه متفاوت اونها، از نواختن اونها خودداری نکرده فردوسی بخاطر زنده کردن زبان و هویت ایران زمین و خیام بخاطر جهان بینی اش. این مورد رو ببینید. او خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل. نظر آیت الله مکارم در مورد مولانا
  21. اتفاقا این احترام به فرهنگ ماست. وقتی کشور ما غرق هرج و مرج بوده اشعار مولانا و خیام به زبان انگلیسی برگردانده شده، امروز در دانشگاه های تاپ ادبیات اروپا رشته هایی در مورد مولانا، سعدی، خیام، فردوسی، نظامی و... وجود داره و اینقدری که روی اندیشه این بزرگان تمرکز میشه در کشور ما این امر وجود نداره حتی اینقدر خست و تنگ نظری وجود داره که سریالی هم در موردشون ساخته نمیشه . ما توانایی پاسداشت و معرفی نوابغ هنر خودمون رو نداریم اونوقت انتظار داریم این بزرگان قاپیده نشن؟ به مولانا ملای رومی هم گفته میشده به خاطر زیستگاهش و طبیعیه چنین فرد بزرگی اینطوری از طرف مقابل پاسداشت بشه ولی طرف مقابل منکر ریشه ها و محیط پرورش مولانا جلال الدین رومی نیست. برخلاف حکومت فعلی ما که در مقام عمل رابطه خوبی با مولانا، فردوسی، خیام و... نداره و حتی مولانا رو منحرف و کجرو هم دانسته اند. من ندیدم این صف ها رو چون به دنبال این زرق و برق و حرکات سلبریتی ها نیستم. این موارد برای چندتا لایکه و من موافقمش نیستم ولی نباید این ارائه بد و مزورانه رو بهانه ای کنیم برای فراموشی ریشه های مشترک تمام انسانها به ویژه این ریشه ها پیامبران معظم باشن از عیسی مسیح، موسی، نوح ،یونس، سلیمان، داود و..... باید چه بزرگان خودمون و چه ریشه های مشترک دینی و فرهنگی رو پاس بداریم امری که مدتهاست در ایران مغفول واقع شده.
  22. کاری به سلبریتی ها ندارم و تقلید در این امور رو امری نکوهیده می دونم ولی آمدن پیامبر مهربانی و صفا عیسی مسیح همیشه باعث شادی و سرور منه. پیام عیسی مسیح مربوط به دوره یا نژاد خاصی نیست و هر انسان آزاده ای از آمدن پیامبر رحمت و مهربانی می تونه خوشحال باشه. پ.ن: امروز دنیا دهکده ای جهانی شده اتفاقا پدیده جشن گرفتن جشن نوروز توسط غیر ایرانیان رو مدتیه از طرف غیر ایرانی ها می بینم. این امر پسندیده است همچنانکه برعکسشو دیدم، چنانچه پیج خواننده ای خارجی رو دیدم که در استوریش تصویری از سردار سلیمانی گذاشته بود. این هم یه مولانا خوانی از ویل اسمیت بازیگر مطرح هالیوودی مولانا خوانی توسط ویل اسمیت
  23. پ.ن: حقیقتش دوست دارم زمانی مورد تحسین و سپاس قرار بگیرم که نقل قولی از عارفی ذکر کنم از جمله صیاد شیرازی، چمران، علی شریعتی، احمد کاظمی و حال قاسم سلیمانی. مرتبه عرفانی این بزرگان طوری است که سعی می کنم حتی کلمه شهید یا سردار یا دکتر رو ذکر نکنم چون اون شکوفایی و پرباری فرد و اون الگو تمام قد بودن اون بزرگ رو تحت تاثیر قرار میدن. امام صادق می فرمایند: وقتى قيامت برپا شود خداوند عزوجل مردم را در زمين و سطحى واحد جمع كرده و ترازوها را قرار مى دهد و خون هاى شهداء با مُركّب علماء سنجيده مى شود و مُركب علماء بر خون هاى شهداء ترجيح پيدا مى كند. خیلی دکتر ها، سردارها و حتی شهدای گرانقدر داشتیم ولی واقعا افرادی که به معنای کامل کلمه به خودشکوفایی رسیده باشند خیلی نادر هستند و در هر نسل معدودی از اونها ظهور می کنن و به سختی در طی چندین سال جانشینی برای اونها پیدا میشه. حقیقتا 951 پست داشتم ولی همگی اونها رو اگر یک طرف بزاریم در مقابل این دو جمله عمیق و بسیار گیرا بسیار کم مایه و کم عمق نشون میده ( هرچند قیاس مع الفارقه و فقط برای رساندن معنی این قیاس بیان شد) ترجیح میدم کل اونها حذف شن و این نقل قول از بنده بمونه به یادگار. این جملات طلایی بزرگان نسل ساز اند، امید اینکه مورد توجه و سرلوحه زندگی قرار گیرند.
  24. اکثرهم سال 57 دخلی به اکثرهم سال 99 نداره. میشه برای تغییر سیاست چه همیشگی چه موقت از اهرم همه پرسی استفاده کرد که مدتهاست جز تابوها شده و مغفول مانده
  25. سیاست خارجی مبتنی بر منافع ملی و چیزهاییه که سبب قویتر شدن کشور ما میشه نه ایده آل های شخصی فردا روزی حماس با اسرائیل به سازش همیشگی برسه این شر یا باطل محکومه به اینکه وجه باطل نداشته باشه روسیه هم باطل هست و قسمتی عظیمی از کشور مارو به یغما برد همچنانکه ترکیه همچنانکه ... ولی سیاست خارجی جنبه موارد عینی و تامین منافع ملی است و در این سیاست دشمن یا دوست ابدی نداریم بلکه باید با کشوری همراه بود که سبب سربلندی ما میشه و با کشوری در تعارض بود که مارو تهدید میکنه