aminf14

Editorial Board
  • تعداد محتوا

    1,281
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    7

تمامی ارسال های aminf14

  1. یکی از مواردی که مهم هست، تایید یک خبر قبل از راه افتادن موج رسانه ای از طرف رسانه هایی که خوشایند حکومت نیستند حالا چه در داخل و چه خارج. اگر اطلاع رسانی کافی، گسترده و بدون جانبداری آشکار از سازمان یا تفکری باشد، اعتماد بیشتر خواهد شد وگرنه رویه کنونی که معیوب است ادامه خواهد داشت. اطلاع رسانی فاجعه بار و غیر مسئولانه در قضیه هواپیمای اوکراینی و میل به ختم قائله بدون آشکار شدن حقیقت و هزینه ای که به ایران وارد کرد، مقدار زیادی این ضعف را نشان داد و در قضیه این انفجارها این مورد به اون خود رسیده و بار روانی زیادی داشت. شکل این موارد خرابکاری بنده رو به یاد خرابکاری مجاهدین خلق یا همون منافقین انداخت که از رئیس جمهور و نخست وزیر و رئیس مجلس ترور رو شروع کردند و حتی به رفتگر و کفاش محله هم رحم نمی کردند و جدای از این اطلاع رسانی قوی ای داشتند. اگر قرار بر غلبه بر این بار روانی هست باید در ابتدا ما این مجموعه حوادث که لزوما همه در حد نیستند و شدت و ضعف دارند را زود بررسی و نتایج را خیلی سریع اعلام کنیم تا اسیر هجوم رسانه ای طرف مقابل نشویم. در پله بعدی باید مشکلات جاری را بپذیریم، سطح امنیت خودمون رو خط قرمز نکنیم و بیخودی از این سطح امنیت موردی استراتژیک که در خیالمون امکان نفوذ به اون نیست نسازیم که بعدا با ماجراهایی خسارت ذهنی زیادی ایجاد بشه و بعد به سراغ ریشه های ماجرا و حل بنیادی اونها بریم.
  2. این قرارداد دفاعی با سوریه اگه با موفقیت همراه بشه به این معناست که آسمان سوریه به حول قوه الهی کم کم از حالت اتوبان نیروی هوایی اسرائیل در میاد ولی علنی کردن قرارداد و یا سامانه ای که در سوریه استفاده میشه به نظرم چندان جالب نبود و مقداری غفلگیری اونهم زمانی که از هر طرف زیر ذره بین قرار داریم بهتر بود چون باور 373 در ابتدای راه بود و موفقیت یا عدم موفقیت اون میتونه سهم عظیمی در بالا رفتن یا پایین رفتن اعتماد به نفس برای استفاده گسترده از این سامانه دور برد و یا حتی صادراتش داشته باشه. جدای از این باور 373 زیر ساخت هایی رو میخواد تا ضریب امنیتش بالا بره و خدای نکرده اسیر پهپادهای تهاجمی یا انتحاری دشمن نشه.
  3. همین 20 فروند، اگر همراه با 20 فروند سوخو 35 و 100 فروند سوخو 30 اس ام باشه ترکیب مرگباری میشه و بازدارندگی زیادی به ایران در دفاع از آسمان خودش میده.
  4. خواهش میکنم. دقیقا من از واژه های پیش فرض یا قضاوت نسبت به موضوع مورد پژًوهش حرف می زنم. این امر منجر به سو گیری فکری و نتیجه گیری میشه چون باعث میشه فرد به دنبال ادله ای بره که پیش فرض ذهنی شو تایید کنه. اصولا پژوهش، مقالات، تحلیل ها از ایجاد سوال زاییده میشه تا داشتن فکری کامل تثبیت شده الان در قرارداد با چین چند سوال مهم برای ما وجود داره ( با استفاده از فرمایش دوستان جناب قلم، حیدری و...) 1) میزان سرمایه گذار مورد نیاز ما در سال های آتی چقدره؟ 2) آیا کشور همکاری کننده یا سرمایه گذار فناوری هم به کشور ما وارد می کنه؟ 3) تاسیسات در همکاری با ما مستعد برای انتقال اطلاعات هستند و یا مانند پایگاه های نظامی روسیه در سوریه محیطی بسته بدون تبادل اطلاعات و تجربه با میزبان خواهند بود؟ 4) قرارداد چه ضمانت هایی داره برای فسخ و....؟ 5) از کجا میدونیم میزان سرمایه گذاری و یا ایجاد تاسیسات برای ما مفید خواهند بود؟ چک لیست های پایشی برای روند سرمایه گذاری یا پیاده کردن تاسیساتی ایمن و کارا تهیه کردیم؟ 6) کشور مورد بحث چه پیشینه همکاری با ما داره؟ 7) کشور رقیب و هم سطحی در این مورد وجود نداره مانند هند و؟ 8) کدام نهادها در کشور ما ذینفع این ماجرا هستند؟ این سوالات و مشاوره و تحلیل مکفی راجع به اونها توسط تیم مشاوره و تحقیق میتونه قبل یه قرارداد، اون رو قراردادی مفید کنه. همچنانکه اگه قراردادی با رانت بسته بشه، جلوی خیلی پژوهش و مشاوره ها گرفته شده و زیانش سالها بعد معلوم خواهد شد.
  5. کاوش یا پژوهش از ایجاد سوال ذهنی و بررسی منابع بدون پیش فرض ذهنی برای رسیدن به پاسخ شکل می گیره. اگه در مورد مسئله ای فرد دیدگاه قبلی یا مشخصی داشته باشه دیگه گفتگو یا کاوش معنا نداره و بیشتر اون گفتگو بیانیه خوانی میشه تا تعامل و بارش افکار. اتفاقا نیازی نیست ما از اول چیزی رو بپذیریم یا کشوری یا دیدگاهی، بلکه در پایان سری گفتگوها یا سری پژوهش هایی میشه در باب سوالی یا نگاهی به دیدگاه رسید. مشکل اینجاست گاها کل ماجرا میشه رد یا تایید بدون تحلیل در مورد جزئیات و موارد سرنوشت ساز. برجام مثال خوبیه که در اون هم گفتگو، پیشهاد، راهکار، هم افزایی از طرف منتقدین یا روحیه پذیرش انتقاد از طرف مذاکره کنندگان رو من ندیدم. در مورد قرارداد با چین همین امر میتونه رخ بده و این محمل و گفتگو وسیله خوبیه برای کسب تجربه و داشتن روحیه منعطف و به دور از کل کل یا نگاه 0 و 100. واقعا در حوزه دیپلماسی و بهتر بگیم چک و چونه ما ایرانی ها ضعیف هستیم. نگاه تحلیل باید رو به آینده باشه اینکه دیدی من چی گفتم همون شد یا گوشه کنایه زدن از طرف دیگه ای اینا چیزی رو حل نمی کنه. مسئله اینه الان باید چیکار کرد. الان که شرایط 0 یا حتی زیر 0 باید چیکار کرد؟ ببینید جشن خیابانی یا عزای کریمی قدوسی برای برجام همه ناشی از افراط و تفریط یا بقول شما ساده انگاری بود و در مورد چین هم همینطور. ما براساس پیش فرض های ذهنی و میل به فلان کشور این واکنش هارو بروز میدیم در حالی که مفاد و بند و تبصره های یک قرارداد مهمه که چه منافعی رو به ما میزنه نه اینکه حالا طرف قرارداد کی باشه. شرق یا غرب وقتی مهمن که به نفع تمامیت ایران و منافع اون باشن. اول باید به این دید منطقی و مستدل رسید بعد میشه در برخورد با کشوری و بستن قرارداد ؛ رزومه تاریخی و حتی تعامل موفق یا ناموفق با اون کشور رو برررسی کرد.
  6. ببینید ما ایرانیها از جمله خود بنده کمی عجول هستیم و کمی زود می خواهیم در مطلبی یا گفتگویی رو جمع بندی کنیم در حالی که کاوش جنبه های مختلف یک ماجرا یا قرارداد بدون لزوم تایید یا زیر سوال بردن اون کم کم باعث میشه که بتونیم به دیدگاه درستی برسیم. بعضی عزیزان این ماجرا رو در ادامه روند گذشته می بینند و با پیش فرضی به استقبال از اون میرن، دوستانی میل به دانای کلی و استفاده از عبارات کنایی دار ؛به نظرم اینها کلا باعث ایجاد دو قطبی و کل کل و رد یا تایید کلی مسئله ای میشه و این اشتباهه. اگه در زمان برجام ما با فراغ بال و بدون تعصب شخصی و یا جناحی در رد یا قبول کلی این مسئله به بررسی اون در سطحی بزرگ می پرداختید، نتیجه این نمیشد که هست و یا اینکه نیاز به پنهان کردن مفادش داشته باشیم. پس یه مقداری باید بدون استرس و یا منفی بافی اپیدمی شده یا مثبت گرایی صرف به این مسئله پرداخت.
  7. عجالتا این دارا، داراب، اسکندر و ... منبعش به شاهنامه و روایت افسانه ایش بر می گرده نه تاریخ. منظور حافظ او افسانه تاریخیه نه اسکندر مقدونی.
  8. نه شرقی نه غربی یا هم شرقی یا هم غربی مهم نیست که اینقدر ما ایرانی ها اسیر دو گانگی و انتخاب بین این دو شدیم. مهم منافع ملیه و عرصه سیاست ، ورطه دوستی یا دشمنی ابدی نیست. در قرارداد چین به مانند برجام یه حالت پلیس بد - پلیس خوب وجود داره و به نظرم این ماجرای واگذاری کیش یه تله است برای اینکه مردم به خود قرارداد راضی بشن. در این قرارداد به مانند برجام به نظرم بهتره بجای رد یا قبول کلی روی جزئیات گفتگو بشه چون این بندها و تبصره های یک بنده که اون رو به سمت خوب یا بد بودن می بره.
  9. ببینید مشکل عمده تر از این مسائل هست که از دریچه فوبیا یا اشتیاق به کشوری اون رو ببینیم. وقتی در کشوری جریان آزاد سرمایه گذاری وجود داره، کشورهای مختلفی به دنبال بهره وری از اون موقعیت های سرمایه گذاری هستند. وقتی رقابت باشه بالاترین مزیت و بهترین شرایط میتونه بالقوه نصیب ما بشه و بستگی به تبیر و کیاست مسئولین ایرانی داره ولی وقتی رقابتی نباشه مانور و بازارگرمی هم کم میشه و بقول اداری ها با ترک تشریفات سهم معدود کشورهای متقاضی من جمله چین میشه و در این حالت کشور متقاضی هست که به اصطلاح تاقچه بالا می زاره و انواع تخفیف ها رو می گیره از 30% تخفیف کلی، پرداخت هزینه به یوان که درصدی هم برای صرافی بر می داره و دیگر موارد که با مثلا ادعای ب بودن شرایط یا حتی شکرآب شدن روابط یا همکاری حتی وجه معامله رو به جای پول به ما محصولات کشاورزی، عروسک و محصولات پلاستیکی یا الکترونیکی یا دارو و واکسن و ... بده که از همین راه هم کلی سود می گیره و تخفیف شامل حال قراردادش میشه. مشکل اصلی ما اینه ورای رقابت با دنیا، با عدم تدبیر در کلیه دولت ها و کمک ناخواسته به ایران هراسی کاری کردیم که رقابتی برای سرمایه گذاری در ایران و به ویژه حوزه فراورده های نفتی و پتروشیمی که پر سود هم هست، وجود نداره. یه نکته در مورد سیاست چین که دوستان بهش اشاره کردند. چین به مانند روسیه یه دوره کشمکش ناموفق با غرب داشت. تا جایی که شرایط اونها خوب نبود ولی در نقطه عطف مناسبی سیاست پینگ پنگ حاکم شد و چین با هوشیاری و تدبیر با غرب تنش زدایی کرده و در باطن رویه خود رو ادامه داد. از شعار کاسته و به عمل اونها افزوده شد و امروزه شاهد هستیم که چین دیگر کشوری نیست که قابل چشم پوشی باشه و یکی از کشورهای مهم و تاثیرگذار در دنیا به شمار میاد.
  10. ما در قرارداد به منفعت فکر می کنیم و این مورد هیچ عایدی برای ما نداشت. در ثانی چین جنگنده اف 8 رو هم داشت که خیلی بیشتر به کار میومد( دقیق اطلاع دارم که ما نخواستیم یا چین نداد).
  11. عخه کدوم قرارداد خوب رو با چین بستیم که این دومیش باشه؟ انگار دوستان خرید اف 7 رو فراموش نکردند که فقط از نظر فیزیکی نیروی هوایی رو پوشش میده! یا خرید از چین رو فراموش کردید که با این تمهید بد مسئولان خیلی از مشاغل تعطیل شدند و جنس چینی بازارو گرفت. ربطی به شرق و غرب نداره. تجربه ثابت کرده اگه ایران از سر ناچاری با کشوری قویتر از خودش قرارداد ببنده اون قرارداد یه طرفه میشه و به زیان منافع ملی.
  12. والا من اون زمان عضو سایت نبودم و فقط مطالبو دنبال می کردم. ولی یادمه در گفتگو با بعضی دوستانم در سال 84-85 خیلی نوستالژی اخوان المسلمین داشتند و به طنز بهشون گفتم بزار این اخوانتون سر کار میاد و می بینیم کلاهشون پشمی نداره ( واقعا بهار عربی رو پیش بینی نمی کردم ) ولی شوخی روززگار اینطور شد. در مورد عراق و سوریه یکی دوتا راهکار هست که نمیدونم چرا ایران به سمتش نمیره؟
  13. در مورد عراق سوریه اینکه از سقوط کامل سوریه و عراق به ای شرایط رسیدیم خوبه حرف بنده اینه منافع ما هم تامین بشه و صرفا در حد رضایت از حفظ تمامیت ارضی سوریه و عراق نباشه در مورد موارد اقتصادی که بیان کردید به نظر بنده ایراد اساسی و تاریخی تره که شاید نشه در موردش گفتگو کرد.
  14. در مورد اول 100% بین تسلیم و این رویه معیوب راه هست؟ رویه ما این بوده عراق و سوریه رو از چنگال تروریسم در بیاریم و اونوقت خیلی از عراقی ها گرای سردار سلیمانی رو به دشمن بدن و همچنین در اعتراضات پرچم ایران رو آتیش زده و خواستار رفتن ایران از عراق بشن. بله میتونیم فقط دوست زمان سختی نباشیم و با چشم باز مشارکت داشته باشیم. مثلا این سوخو 25 که به عراق دادیم رو بعد رفع نیازشون به ما پس دادن؟ سود اقتصادی شون نصیب ما شد یا ترکیه و ایالات متحده؟ چیزی نیست طوری که حتی احزاب شیعه هم کسی تامین کننده منافع ما نیست. ما بذر کاشتیم بشار اسد درو کرده. خون تکاوران ما سوریه رو سیراب کرد ولی شک نکنید ماجرا تموم شه همون دیکتاتوری بدون مشارکت مردم و بدون تلاشی در مقابل طمع و چنگال اسرائیل ادامه پیدا میکنه. اتفاقا باید معقول باشیم و بدون محاسبه سود هزینه نکنیم و همچنین بیش از حد روی متحدینمون حساب نکنیم. از همه مهم تر کم کم سطح مداخلاتمون در کشورهای عرب زبان رو کم کنیم چون ما دستمونو تا آرنج در عسل کنیم و در دهانشون فرو کنیم، دستمونو گاز می گیرن. یه ضرب المثل لکی در مورد کشورهای عرب زبان صادقه و کل منظورمو میرسونه حیف نمیشه اینجا بیانش کرد، حالا مودبانه اش خطاب به اعراب اینه: خوشی تون با ایالات متحده و ابوناجی و در زمان خوشی برای ما شاخ و شونه می کشید ولی موقع سختی ها به یاد ما و برادری مون می افتید. ما یه زمانی هی می گفتیم اخوان المسلمین در مصر به قدرت برسه فلان میشه بهمان میشه و برادری رو به دنیای اسلام بر میگردونه. این مرسی ملعون و اطرافیانش طوری رفتار کردند واقعا روح جمال مبارک شاد شد . در مورد حماس هم به همچنین.
  15. توی سوریه و عراق نیرو تربیت کنیم؟ اسد نمیتونه تربیت کنه که هزینه هاش گردن ما نیفته؟ جدای از این اسد از حزب بعث و لاییکه و انتظار اینکه حزب الله دوم یا سوم باشه معقول نیست. در عراق هم که سر نخواستن ما دعواست.
  16. کلا یا صرفا از نظر قدرت اقتصادی؟ سالها پیش اظهار نظری از ژاپنی ها شنیدم که همین قدرت اقتصادی چین رو به سخره گرفتند که رشد اقتصادی و تولید ناخالص ملی بالای چین به کنار ولی نمیتوان تضاد طبقاتی عظیم و سیل جمعیت کارگری با روزی یک دلار رو نادیده گرفت. تازه این جنبه مالیه. چین از نظر داشتن متحد قوی که نداره، زبان بین المللی، گرایش به مارکسیستم، نبود دموکراسی، کشمکش طولانی با تایوان و خیلی مسائل مشکل داره و نمیشه اون رو برای سالها بعد قویترین ابر قدرت در نظر گرفت.
  17. این نظر شاذ تز حسین شریعتمداری ( و ریشه اش نظر کس دیگه ای که گفتنی نیست) بود و اگه از طرف نیروهای مقابلش به کار گرفته شد برای خلع سلاح ایشون بود تا این ادعاهای دانای کل و صد من یه غاز همیشگی رو کنار بزاره. ورای اینا این استدلال غلطی است که طرف مقابل ما از چیزی بد گفت دلیل بر حقانیت اون منظور ما نیست. در مورد چین و روسیه هم سابقه برخورد این کشورها با کشورهای مثلا متحدشون چیزی بیشتر از یک مستعمره نبوده و در این قرارداد هم همین انتظار میره.
  18. روسیه یه سری زد و بندهای پشت پرده با اسرائیل داره و از اول هم به نظر برسه نقشه شون همین بود حالا در قالب زد و بندهای دو کشوری ( اسرائیل - روسیه ، اسرائیل - ایالات متحده) عین بلایی که در تقسیم سهم دریای خزر بر سر ایران آوردن. ولی خب این همه ماجرا نیست چون همه کارت های بازی در دستان اونها نیست.
  19. مقداری از شرایط هم به میزان آموزش و هماهنگی بین اجزا مربوط می شود، وقتی این آموزش و هماهنگی وجود نداشته باشد که سوریه در اون سابقه خوبی نداره؛ می شود سرکوب پدافند هوایی در دره بقاع. اگر وجود نداشته باشد تجربه ای موفق به مانند پدافند قدرتمند و موفق مصر در مقابل نیروی هوایی قدرتمند اسرائیل در شروع نبرد یوم کیپور
  20. وقتی با شما در یک بحث در مورد اعراب، من از نژاد پرست بودن اعراب حرف زدم و اینکه تیغشون فقط برای ایرانی جماعت می بره و در مقابل اسرائیل دم نمیزنن بنده رو به نژادپرستی متهم کردید ولی انگار نظر خود شما هم همینه که اعراب نژادپرستن و نه ایرانی و ما رفیق زمان سختی ایم ولی اونها نه. نمونه اش عراق و دیگر کشورهای عربی زبان من جمله گذشته و آینده همین بشار اسد. به نظرم باید به تدریج به سمت همون سیاستی بریم که گورباچف در قبال اروپای شرقی اتخاذ کرد نه کنار کشیدن چنان سریع که در لاک دفاعی قرار بگیریم و نه تکرار روند اشتباه گذشته در حمایت تمام قد از رفیقان نیمه راه!
  21. بهرحال هر انتخابی تاوانی دارد. ریشه این مشکل در غرور اول انقلاب و میل به شعار و صدور انقلاب بود و وقتی رفتار ما تحلیل شد نتیجه این شد شریکی بجز روسیه و چین برای ما نماند.
  22. وقتی از سر ناچاری و بسته شدن بازارهای جهانی بر روی ما به سمت قراردادی بریم و طرف قراردادم کشوری مارکسیستی باشه که در زمان مائو به گنجشک ها رحم نمی کردند باید ترسید.
  23. تولید جنگنده کوثر و مشتقات خانواده اف 5 رویه ای بوده که در طی 20 ساله تولیدش کند بوده ولی قرار نیست ما ناامید باشیم و به موازات خریدهای خوب هر زمان که اراده کنیم می تونیم مسیر درست رو تعریف و اجرایی کنیم و به نظر بنده مشکل در بودجه و... نیست مشکل در تعریف خواسته و جنبه رسانه ای - تبلیغاتی این خانواده است.
  24. هر مشتقی از جت اف 5 و در هر قالب کارکردی اعم از هواپیمای آموزشی یا هواپیمای سبک برای پشتیبانی نزدیک به کار میاد. اینقدر مشکل کمی در نیروی هوایی داریم که حتی 100 فروند از جنگنده هایی از نسل اف 5 جای هیچ جنگنده ای رو تنگ نکنه ولی مسئله تکامل و ارتقای این هواپیماست. در پست قبلی به مواردی اشاره ش از جمله ارتقای پیشرانه این هواپیما، به نظرم این هواپیا باید از نظر موشک های هوا به هوا و همچنین هوا به زمین تجهیز شه و راداری قدرتمند براش نصب شه و با این حساب بدنه هواپیما بزرگتر و با تعمهیداتی برای حمل سوخت بیشتر برد عملیاتی اش بیشتر میشه. اگر این تجهیز به تسلیحات به روز هوا به هوا و هوا به زمین، افزایش میزان تسلیحات حمل شده و برد عملیاتی و پیشرانه ای قدرتمند تامین بشه، میشه گفت کم کم این هواپیما در مسیر جی اف 17 قرار خواهد گرفت که از بلاک 1 تا 3 تغییرات چشمگیری را تجربه کرد.
  25. به نیاز چین واقفم ولی الان ایران تحت تحریمه و بعید میدونم چین همچین ریسکی کنه و دشمنی تمام قد ایالات متحده رو به جون بخره. همچین سرمایه گذاری موقعی میتونه رخ بده که چین از برگشت سرمایه اش مطمئن باشه.