aminf14

Editorial Board
  • تعداد محتوا

    1,332
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    8

تمامی ارسال های aminf14

  1. یکی دو نکته برای تکمیل فرمایش عزیزان بگم: 1) این ایجاد رقابت بین چین و روسیه سیاست درستیه و امیدوارم اگاهی مسئولان نظامی ما در این زمینه بالا بره و رفتار درست انجام بدن.حتی میشه بین شرکت های میگ و سوخو رقابت ایجاد کرد.این میگ 35 واقعا ارتقای خوبی برای میگ 29 بودن و هم میگ نیاز به تزریق سرمایه داشت و هم پلت فرمش با توجه به اشنایی با میگ 29 به کارمون میاد و میتونست مکمل خوبی برای خرید سوخو 35 یا سوخو 30 ما باشه. 2) درسته جی 10 یه نسل قبلتر از جی 35 و جی 20 اه ولی اون طراحی خوبیه که داره هم انعطاف بالایی برای ارتقا داره و هم چند ویژگی مورد نیروی هوایی مونو پوشش میده. بقولی ما اف 16 رو نداشتیم که با جی 10 و باارفاق بگیم با جی اف 17 میشه تا حدی اونو پوشش بدیم. 3) خرید جی 10 اگه با انتقال فناوری باشه از خرید ساده جی 35 یا جی 20 بهتره. ما اینهمه هزینه میکنیم ولی بدون داشتن 100 فروند جی 10 در ترکیب با 80 الی 100 فروند سوخو 35 یا سوخو 30 واقعا نیروی هوایی مون نمیتونه ادعای رقابت با نیروهای هوایی تا دندان مسلح کشورهای منطقه مثل عربستان، ترکیه، امارات یا حتی رژیم عزرائیل بکنه. 4) ما طرح مشابه در حد جی اف 17 حداقل بلاک 1 داشتیم. این اف 5 ها و ارتقاهاشون اگه آهسته و پیوسته تغییر نسل میداشتن الان یه جنگنده چندمنظوره سبک می داشتیم در حد جی اف 17 و شاید بالاتر و تقریبا در حد جی 10.نمیدونم چرا پروژه به این مهمی رو ول کردیم و کاری کردیم که علاقمندان به نیروی هوایی از جمله من چشممون به این باشه کی روسیه سوخو 35 یا سوخو 30 میده بهمون (انتظارمون شده انتظار گودو)
  2. همگی پیشرفت های خوبی هستند نسبت به محصولات قبلی چینی مثل اف 7 و.... ولی موردی که چه در مورد جنگ افزارهای روسی و چه چینی وجود داره توانایی های اونها در عرصه رزم و نه به طور پیش فرض و ادعاییه. مثلا این جنگنده های جی 35 و جی 20 شباهت فوق العاده زیادی به اف 22 و اف 35 دارن ولی اینکه بجز شباهت ظاهری دارای همون کارکرد باشن جای سواله.گاهی حتی خود جنگ افزار تولیدی خوبه و با کیفیت ولی ملزومات و تجهیزاتش همراهش مثل پادافزارها یا موشک ها اون توانایی تغییر نتیجه در میدان رزم رو ندارن بهترین مثالش هم سوخو 35 یا سوخو 30 اه. در مورد جنگ افزارهای روسی مثل اس 300، سوخو 35، سوخو 34 ، سوخو 24 و... هم این مسئله وجود داشت و تازه در میدان رزم کاستی هاشون به چشم اومد. مسئله ای که در پس این عرضم وجود داره نیاز کشورهای بزرگ و شرکت های سازنده سلاح به جنگ چه برای ایجاد بازار برای فروش و چه سنجش سلاح های تولید شده است.
  3. سلام وقت شما بخیر و شادی. فرمایشات شما تماما درست بود و در تکمیل این موارد و فرمایشات دوستمون اولد توالایت و بقیه عزیزان چند نکته رو اضافه کنم (که البته تقریبا همون فرمایش شماست با عبارات کمی متفاوت): 1) یکی از اساسی ترین مشکلات اینه ما رویکرد یکسانی و یکدست و متوازنی نداریم. در رویکردهای کلی ما گاها ایده آلیستیم و گاها بشدت واقع گرا و روند افراطی اون یعنی واکنشی بودن نسبت به محیط. این مورد دست مارو بسته. با توجه به روند رویکرد و واکنش ما تغییر میکنه و گاهی سیاست کلی ما مشخص نیست. مثلا هدف کلی ما اینه رژیم آپارتاید صهیونیستی در نقشه 30 سال آینده خاورمیانه نباشه ولی آیا ما استراتژی و تاکتیکی متناسب با این هدف و... داریم به نظرم خیر. حتی ارگان و قسمت های مختلف نظام یا دولت ما به ایده آل گرا و واقع گرا تقسیم شدن و به نمودی به جای هم افزایی همدیگه رو خنثی میکنن مخصوصا در 20 سال گذشته. 2) وقتی ما از اهداف بلند مدت و اهداف کوتاه مدت یا همون اهداف آبجکتیو و عینی یا aim حرف می زنیم باید استراتژی کلی، تاکتیک های مختلف و متناسب با زمان و مکان و شرایط و یه برنامه عملیاتی متوازن، جامع و منعطف رو داشته باشیم. به نظرم این فاکتور رو نداریم. دلیل اول اینکه ما در علم اپیدمیولوژی یه واژه داریم به نام تایید تشخیص یعنی ما اول باید به این برسیم که مشکلمون دقیقا چیه. به نظرم خاطرات نوستالژیک زمان دفاع مقدس و ضعف ارتش زمان محمدرضا شاه در جنبه موشکی باعث شد ما به طور افراطی بقیه ابزارهای نبرد رو فراموش کنیم و خیلی روی صنعت موشکی فوکوس کنیم و این خودشون عدم توازن کلی در ابزارهای دفاعی و تهاجمی رو برای ما به بار آورد. واقعا وجود تنها یک ابزار تهاجمی (هرچند در حال حاضر موفق در ضربه زدن) و نبود ابزارهای در همون حد ریسک بالایی داره. ما از زمان جنگ 33 روزه فقط داریم با تاکتیک های استفاده از موشک و راکت و جنگ نامتوازن می جنگیم ولی فکر اینو نکردیم دشمن این روند 16 ساله رو تحلیل میکنه و از ایستا بودن روند حرکتی ما بهره می گیره. واقعا جای این سوال هست که نیروی دریایی ما در چه سطح از آمادگیه؟ نیروی هوایی ما چقدر متناسب با شرایط جنگیه؟ چقدر از ابزارهای مورد نیاز بهره می بره. ما در نیروی هوایی هم قاعده ایجاد رقابت در فروشندگان رو رعایت نکردیم و بجز اون گزینه های اول مثل سوخو 30 یا سوخو 35 به طرف گزینه های دیگه مثل جی 10 یا جی اف 17 نرفتیم. با 2 میلیارد دلار میشد 80 فروند جی اف 17 بلاک 3 داشت و این خودش حداقل برای حفظ برتری هوایی در آسمان ایران حداقل نکته اتکایی بود. از ظرفیت داخلی و طرح های رویایی مثل قاهر 313 یا طرح های معمولی تری مثل هواپیمای کوثر نگم که واقعا رها شدند. همین هواپیمای کوثر اگر روند منطقی ارتقا و گسترش رو طی می کرد باید الان چیزی در حد حداقل جی اف 17 بلاک 3 می بود که نیست. ما زمان شاه قدرت موشکی نداشتیم و هواپیماهای مولتی رول که اون موقع باب نبود و اف 111 که ازمون دریغ شد ولی الان چی؟ واقعا در زمینه های دیگه در نیازهای اولیه لنگ میزنیم در داشتن نیروی هوایی که بتونه ماهیت وجودی رژیم صهیونیستی رو به خطر بندازه که دیگه پیشکش... 3) در طراحی برنامه های عملیاتی نظامی به نظرم ما سه دسته افراد رو نیاز داریم: تئوریسین ها، مشاورها و افراد دارای قدرت اجرایی و عملیاتی و اتوریته بالا به نظرم ویژگی دو دسته اول انعطاف و منطق و به روز بودن و آگاهی از علوم جدید باید باشه ویژگی دسته سوم قدرت انتخاب و قاطعیت و شجاعت در پیاده کردن ایده ها ما در انتخاب نیروی انسانی مون به نظرم این موارد رو در نظر نداریم و دو فاکتور اشتباه خودی بودن افراطی و توانایی در بیان احساسی رو اضافه کردیم. به نظرم ما با دسته سیاستگذارانی در صنعت نظامی مون همراه هستیم که در سخنرانی های احساسی و هیجانی و نه لزوما حتی درست خلاصه میشن و به نوعی همون اشتباه بالارو دارن یعنی ترکیبی از ایده آل گرایی از بیان و واقع گرایی در عمل اند. جلوی این رژیم شیطانی صهیونیستی بدترین کار اینه شعار حداکثری بدیم و رویکرد حداقلی داشته باشیم. از محو رژیم صهیونیستی بگیم و در عمل اینقدر اخلاق گرا باشیم که حاضر به کشتن یکی از اتباع رژیم صهیونیستی نباشیم یا نهایت زورمون رو در یک تقابل متعارف ( نه نامتعارف و دیوانه وار ) نزاریم. دشمن نخست وزیر حماس رو در خاک ما ترور کنه و سید حسن نصراله که در میان رهبران کشورهای عرب زبان وزنه ای بود برای خودشو شهید کرد.واکنش ما چی بود؟ آیا کافی بود؟ آیا متناسب و حتی بهنگام بود. به نظرم خیر و به نظرم این جنگ اخیر برخلاف جنگ های 16 سال پیش یه نبرد محدود که ما با توان موشکی و نامتعارف ضربه ای بزنیم داره تبدیل به یک توتال وار میشه و باید اون سیاست قبلی رو کنار بزاریم و حتی اگه نمیخواهیم غیر نظامی ها کشته بشنف اگر نمیخواهیم نبرد به سمت جنگ شهری یا تاسیسات حیاتی بره حداقل در وعده صادق 3 باید قوی تر ضربه بزنیم چون هرچی که ما مماشات و تعارف کنیم دشمن تا دندان مسلح سنگر به سنگر پیش میاد. 4) به جز جنبه نظامی به نظرم حالا نه در حد افراط رژیم صهیونیستی که یه جوری خود مردمشو در پمپاژ استرس مداوم توی شیشه کرد، ولی در سطح متعادل باید مردم و کشورمونو آماده این نبردی که دیگه داره آخرالزمانی میشه بکنیم، یه نمونه ساده رو بگم، اگر در مدرسه ای یهویی کل شیشه های مدرسه بشکنه ما این تمرین رو نداشتیم که از جیغ و سراسیمه بودن دانش اموزان و حتی کادر اجرایی جلوگیری کنیم و گاهی مثل آب خوردن در این زمینه ممکنه خدای نکرده تلفات و اسیب ببینیم. دیگه اگه شرایط جنگی باشه بدتر. فراموش نکردیم که ما با مدارس با تهدید گاز و مسمومیت و... روبرو بودیم و جالب اینکه حتی علت بروز این موارد و حتی صحت اون کامل مشخص نشد. این یه نمونه ساده است دیگه میتونیم به کل شرایط بسطش بدیم. مثلا در شهری که بنده هستم یه گره های هایی در گذرگاه ها و جاده های شهری هست که حتی رفع اشکالش هزینه زیادی نمیخواد ولی باقی موندن اون گره که منجر به ترافیک و بالا رفتن غیر ضروری تراکم زیاد جمعیت در اون نقاط میشه به خصوص در این شرایط کنونی که دشمن خباثت بالا در استفاده از ضعف ما داریم، خطرناک هست. ما باید این موارد ساده رو لحاظ کنیم و کم کم این پدافند غیر عامل رو به کل روند حرکتی کشور و جامعه اضافه کنیم تا بدون ایجاد استرس و اضطراب بیش از حد جامعه ما آماده واکنش متناسب با شرایط باشه. 5) یادی کنم از یکی از رب النوع های یونانی یا رومی. این طفلک رب النوع پیشگویی بود و به بقیه خدایان یا مردم میگفت در آینده چی میشه و از چه طریقی شکست میخورن. بعد از شکست خوردن مردم به جای گوش دادن به حرف اون رب النوع برای پیش آمد بعدی، حوادث قبلی رو از چشم اون رب النوع مفلوک میدیدن و بجای عبرت پذیری و کمک گرفتن ازش همه کاسه کوزه ها رو سر اون می شکستن و مقصر میدونستن اون رو و نفرین و ناسزا حواله اش میکردن. این سرگذشت فشرده گروه منتقدین و مشاورین در مملکت ماست. مشاورین و منتقدینی که در بهترین حالت شهید بزرگوار رجایی براشون عزت قائل شد و بهشون گروه نق زن می گفت. دیگه ببینید وقتی بهترین دید رو شهید بزرگوار و خودساخته به این قشر داشته، در کل ارگان های تصمیم گیر به مشاور یا منتقد چه نظری دارن.حتی گاهی اینقدر افراط در میل به خوش بینی و یکدست سازی تحلیل وجود داره که کل موارد رو به پای اونها می نویسن با هشتگ مثلا خود تحقیرپندار و غرب گرا و فلان گرا و... در صورتی خیلی از این افراد میل دارن به جای جملات حماسی و احساسی و بعدش گریه و ناراحتی در زمان وارد شدن لطمه به ما، در زمانی که هنوز زمان و فرصت هست عرق بریزن و با قدم گذاشتن در راه انتقاد و چاره اندیشی که از نظر شخصی بجز دردسر و زحمت و قدر ندیدن هیچ مزیت و فایده ای هم براشون در راه پیروزی قدم بزارن و در این طریق عرق بریزن! در هر شکست یا عدم الفتحی یا بررسی ضعف های گذشته نکاتی هست که میشه با بررسی پل پیروزی ما بشه و تحلیل این موارد برای این هست که ما در نبرد سرنوشت ساز کنونی مون پیروز و برنده میدان باشیم و دلیلی بر ناامیدی و حسرت و بودن در گذشته نیست.
  4. مدتها شاید نیم قرن برای فکر کردن به این موارد و پیدا کردن راه حل وقت بوده. من دونه به دونه جواب میدم. - وقتی وعده ما نابودی اسرائیله در فلان سال این آتش بس چه ماهیتی داره اونم وقتی در این جنگ از خیلی خط قرمزها گذاشتیم. وقتی سیدحسن نصراله و هنیه و سنسوار و... شهید شدن دیگه باید درک کنیم درگیر یه نبرد تمام عیاریم. - نوع واکنش ایالات متحده که همیشه حامی و تدارکاتچی مالی و نظامی و سیاسی و دیپلماتیک اسرائیله و هم در دفاع و هم تهاجم یار و یاور اسرائیل بوده. فکر نمیکنم اگر ما با شدت بیشتری پایگاه های اسرائیل رو بکوبیم و بجای جنبه روانی به سمت بالا رفتن خسارت اسرائیل پیش بریم نوع حمایتشون چندان فرق کنه. - ما سالها از طرف اسرائیل با حمله به زیرساخت های نظامی و غیر نظامی خودمون و متحدینمون روبرو بودیم. از اونورم نیازی نیست تغییری بکنه قواعد بازی ما فقط باید شدت عملونو زیادتر کنیم. - بمب داریم یا نه درسته خیلی مهمه ولی بمب اتم خودش یه سری شرایط میخواد که ما نداریم. در ثانی تا حدی بالا بردن شدت عمل توسط ما باعث نمیشه نیاز به اتم پیدا کنیم یا بمب اتم اسرائیل بجنگیم. - اینکه توانایی دفاع و حمله مون چقدر هست خب الان نباید بهش فکر کرد. یه فکرایی در زمینه پدافند شده ولی حقیقتش چه در زمینه تهاجم و چه دفاع ضعیف تر از چیزی هستیم که ادعاشو داریم یا در مواجهه با اسرائیل لازمه. الا ایحال عملیات وعده صادق 3 باید قوی تر ، متمرکزتر و با نتایج ملموس تر از دو عملیات قبلی باشه. اگر ما ترور شهید سلیمانی رو قوی پاسخ میدادیم شاید اسماعیل هنیه در خاکمون شهید نمیشد و اگر ترور شهید هنیه رو قوی پاسخ میدادیم شاید... امیدوارم عملیات وعده صادق 3 طوری باشه که ضربه ای قوی و ملموس به بنیان اسرائیل بزنیم و شالوده این رژیم منحوس آپارتاید رو از چیزی که الان هست سست تر کنیم.
  5. کی قراره شخم بزنیم؟ این شخم زدن اسرائیل هم شده مثل حرکت به سمت هسته ای که ادعا و تهدید 1000 و عمل 0 و در حمله موشکی تقریبا 0. ما دو عملیات وعده صادق داشتیم و نتیجه مسلموس و راهگشایی کسب نکردیم. شاید در گرگ و میش انتخابات و پایان رای گیری و اون بلبشو بتونیم سومین رو هم اجرا کنیم ولی ایا این روند و حفظ قاعده بازی ادامه پیدا میکنه تا به ضربات کاری بر پیکره نیروهای مسلح اسرائیل برسیم؟ بعید میدونم چون به نوعی طرفین درگیر از ادامه نزاع خسته شدن و احتمالا کم کم به سمت آتش بس برن.
  6. در مورد اهداف که دوستمون فرمایش کردند، نمیدونم این فقط تصور بنده بخاطر این سخنرانی های متعدد دست اندرکاران نظامی و سیاسی کشور در هر تحول بزرگ در نبرد با اسرئیل هست یا واقعیت داره، اونهم اینکه ما در ضربه زدن به اسرائیل عملا این کار خیلی جدی و هدفمند در نظر نگرفتیم و تا حد زیادی این مجموعه عملیات های وعده صادق که نمیدونم چند دنباله خواهد داشت بیشتر دارای ماهیت واکنشی و بیشتر از نظر جنبه روحی و روانی و تاثیر کلی بر این به بسته جبهه مقاومت در مقابل اسرائیل و ... است. در عملیات وعده صادق ۱ که عملا بجز بعد روانی ما نتیجه خاصی ندیدیم و مثل موشک باران پایگاه عین اسد عملا اخلالی در ساختار نظامی دشمن پیش نیومد. عملیات وعده صادق 2 درسته تعداد برخورد ها خوشبختانه خیلی زیاد بود ولی هم از نظر گرفتن اطلاع و اطلاع رسانی در مورد میزان خسارات وارده، متناسب بودن مهمات و تسلیحات مورد استفاده با اهداف مد نظر و همچنین وجود یک استراتژی شفاف برای وارد کردن ضربه ما دچار مشکل بودیم و عملا باز نتیجه ملموسی در کلیت حرکت اسرائیل ندیدیم. حالا اسرائیل رو در نظر بگیریم در عملیاتی که در ایران داشت خیلی شفاف به سمت شالوده هسته ای و تاسیسات نفتی ما نرفت ولی لطماتی که به سیستم پدافندی ما زد ملموس و قابل ارزیابی بود چیزی که ما به سه علتی که بالاتر عرض کردم در براوردش یا تخمینش موفق نبودیم و به نوعی نتایج عملیات وعده صادق 2 هم گنگه و معلوم نیست چه تاثیری در ماشین جنگی اسرائیل داشته. حالا اگر عملیات وعده صادق 3 رو قراره در پیش داشته باشیم به نظرم قاعده بازی رو در حد کنونی حفظ کنیم و به سمت تاسیسات هسته ای یا حساس اسرائیل نریم و تمرکز رو بزاریم روی مراکز نظامی یا مراکز تحقیقات و توسعه یا اطلاعات با چند تفاوت: 1) اولا میشه اهداف رو کم کرد و حتی محدود به 1 یا 2 کرد. هرچه هدف از قلمروی اصلی اسرائیل دورتر باشه چتر پدافندی و محافظت روی اون کمتره پس اهداف در بلندی های جولان یا شمال اسرائیل و مناطق مرزی اش شاید ملموس تر و بهتر باشه. 2) در ادامه همین اهداف رو میشه بهتر بعد عملیات شناسایی کرد. بارزترین مثالش چیزی که داش مهران در چت روم گفت یعنی این پایگاه که هم خارج از قلمروی اصلی اسرائیله و هم میشه راحت برآورد اطلاعاتی بعد از عملیات رو انجام داد و اون اشباع پدافندی و تسلط بر آسمان رو اسرائیل در اینجا نداره. 3) اگر قراره پایگاه هوایی بزنیم یا پایگاه اطلاعاتی - تحقیقاتی یا کارخانه پهپاد بازهم تاکید بنده اینه اهداف رو کم کنیم و تمرکز حملات موشکی بالاتر و حتی تعدادشون رو هم کمتر. بارزترین مثالش که یکی از افتخارات نیروی هوایی ایران در طول هست حمله به پایگاه هوایی اچ 3 هست که موفقیتی کم نظیر در نابودی اهداف دشمن داشت. اگر ما قصد حمله و جبران داریم باید در فکر حمله ای در قامت عملیات حمله به اچ 3 باشیم نه وعده صادق 1 یا عملیات عین اسد. طوری اون پایگاه رو نابود کنیم که با ماست مالی سریع دشمن قابل جبران نباشه و یه خلل واقعی حداقل در ماهیت وجودی و کارکردی اون پایگاه به وجود بیاد. این همه تمرکز و زمان و هزینه و استرس شاید چندان جالب نباشه که به زدن باندهای پروازی منجر شه.
  7. سلام مجدد.عاقبتتون بخیر. این چه باید کرد یه طرح موضوع کلی از طرف بنده بود که به سهم خودم بهش جواب دادم و البته نظر شما و دوستان هم در این مورد ارزشمنده و به بهتر شدن بحث کمک میکنه. مثل همیشه حرف های شما منطقی و درسته ولی شاید چه شما و چه اون عزیزان هرکدوم به قسمتی از حقیقت اشاره می کنید. اما یه مکانیسم بازدارنده چیه؟ نیروی هوایی قدرتمند و همواره به روز یا سلاح هسته ای؟ این مورد این قدر ساده نیست که جوابش تنها سلاح هسته ای یا نیروی هوایی قدرتمند یا سیستم های موشکی گسترده و مرگبار باشه. اتحاد جماهیر شوروی رو مرور کنیم که هرسه مورد رو داشت ولی باز سقوط کرد چرا؟ به خاطر اقتصاد. به خاطر همین تاکید بنده اینه اولا توازن بین عوامل مختلف از سلاح های هسته ای، نیروی هوایی و دریایی و زمینی، سیستم های موشکی و پدافندی لازمه. ما در زمینه نیروی هوایی و حتی دریایی از بعد از جنگ کم کار بودیم و تمرکز رو به اشتباه فقط گذاشتیم روی توسعه سیستم های موشکی و تا حدی پدافند در صورتی حفظ برتری هوایی و داشتن توانایی زدن ضربه اول خیلی مهمه. واقعا به این فکر کردیم اگر دشمن بتونه به راه حلی برای کنترل حملات موشک های هایپرسونیک ما برسه اونوقت باید چه کرد؟ یادمه از فرصت خرید جی اف 17 بلاک 3 گفتید. واقعا اگر درجاتی از واقع گرایی در مسئولین ما وجود داشت میتونستن در کنار تلاش برای خرید جنگنده سوخو 35 یا سوخو30 به طرف خرید این محصول برن و بجای شایعه تحویل قطعات دو سوخو 35 و معلوم نبودن تحویل این جنگنده (مثل باقی خریدهای تاریخی از روسیه) حداقل 50-60 فروند جی اف 17 پاکستانی - چینی یا مثلا جی 10 چینی رو میداشتیم و اینقدر در زمینه نیروی هوایی مستاصل نمی بودیم. عامل مهم دوم ، داشتن اقتصاد پویا و شکوفا، وفاق داخلی و درجات بالایی از تکثرگرایی و همچنین روابط بین المللی و منطقه ای قویه که به نظر من هیچ کدوم رو نداریم و این در این برهه حساس در کنار عوامل بالایی که مهم اند، مارو آسیب پذیر کرده. سومین عامل علاوه بر المان های نظامی و سیاست و کشورداری متناسب بودن استراتژی و همچنین تاکتیک های ماست. گاهی ما ابزار مناسب و شرایط داخلی مناسب هم ممکن هست داشته باشیم ولی اون بهنگامی استراتژی و حتی تاکتیک هارو نداشته باشیم. در هر ماجرایی هم میشه از این نظر درس گرفت و تجربه کسب کرد که دچار خسران بزرگتری نشد. در این ماجرای حمله به سایت های پدافندی ما، به نظرم اگر از ماجرای سرکوب پدافند سوریه در دره بقاع درس می گرفتیم، دچار لطمه از جهت پدافند ایستا و ثابت نمی شدیم و در طی این چند ده سال باید فکری به حالش می کردیم و این حمله رژیم صهیونیستی به خاک ما پر از این درس ها و انگیزه برای تغییر استراتژی یا تاکتیک میدانیه بشرطی ما عبرت پذیر باشیم و اهل اصلاح و تلاش بیشتر برای به زانودرآوردن دشمن عبری...
  8. سلام مجدد. البته باید منتظر بود چون کم کم مشخص میشه دشمن به چه میزان از اهدافی که میخواد رسیده و این حملات تماما براساس نقشه از پیش تعیین شده با موفقیت صورت گرفته یا فقط یک یا دو موج از نقشه و استراتژی تعیین شده در حمله موفق بوده ولی بجز موارد بالا چند مورد قابل ملاحظه است: 1) دشمن ضربه زده و این ضربه نه آنچنان غیرقابل جبرانه و نه بی اهمیت. هدف قرار گرفتن سایت های پدافندی توانا بودن ابزار تهاجمی، اشراف اطلاعاتی و استفاده درست از ابزار رو توسط دشمن می رسونه. دشمن و حامی اش برتری فناوری دارند، ابزارهای اطلاعاتی قدرتمندی دارند و همچنین در پیش گرفتن تاکتیک های ضربه زننده میدانی هم توانا هستند. اینکه دشمن سایت های پدافندی کنار پالایشگاه و مراکز نفتی مارو زده یه هشداره برای ما که دشمن قادر به زدن ضربه های بیشتر هم هست و متاسفانه برخلاف رژیم صهیونیستی که حامی تمام قدش میتونه اونو از نظر ابزارهای نظامی حتی با قطارهای هوایی تامین کنه، ایران همچین حامی تمام قد و سهولت در جایگزینی ابزارهارو نداره. اما چه باید کرد؟ 2) بالا بردن اشراف اطلاعاتی و توانایی خوندن تاکتیک دشمن: این مورد تا حدی قابل تحققه و از جایی به بعد بخاطر جغرافیای بزرگ ایران زمین، وجود نقاط کور راداری ، محدودیت ابزارهای دفاعی و پایش توسط ایران و گسترده بودن گاها ابزار تهاجمی دشمن ممکنه قابل انجام نباشه. الا ایحال باید تلاشی صورت بگیره که ما مثل سالهای جنگ تحمیلی که نیروی هوایی عراق از طریق نقاط کور راداری ضربات متوالی به ما میزد دچار خسران نشیم، جایگزینی ابزارهای پدافندی و رصد اطلاعاتی برای ما ضروریه. پر کردن خلا وجود رادارهای پیش اخطار هوایی ( اواکس) برای ما لازمه. 3) این حمله بازهم ضرورت وجود نیروی هوایی قدرتمند و به روز و توانایی حریم آسمان با جنگنده های مولتی رول و رهگیر قدرتمند و جدید رو به ما نشون میده. اف 14 و میگ 29 اگرچه جنگنده های نسل 4 قابلی بودن ولی به نوعی در مقابل اف 35 و حتی اف 15 آپگریدشده دشمن حرف چندانی برای گفتن ندارن. داشتن نیروی هوایی مجهز یعنی داشتن توانایی وارد کردن ضربه اول و این بحث در میلیتاری سالها وجود داشته که موشک و پدافند نمیتونه ضرورت وجود نیروی هوایی رو از بین ببره. یه مقدار این خرید جنگنده از روسیه فرسایشی شده ولی اگر ما جنگنده های خوبی مثل سوخو 35 و سوخو 57 (یا حتی جی 10، 11 یا 16) از چین رو میداشتیم دشمن نمیتونست اینقدر راحت از آسمان عراق به کار خودش بپردازه و تلفات انسانی و مادی از ما بگیره. شاید لازم باشه ما به این به ظاهر متحدینمون یه مقدار فشار بیاریم که اگر واقعا متحدن، پای کار بیان و حمایت کنن از ایران.
  9. بخاطر شکستن این تابو و جنبه روانی کار به نظرم بنده هم پاسخ موشکی ایران در سریعترین زمان ممکن (مثلا 24 ساعت) خیلی خوبه ولی خب این تصمیم فقط بسته به برایند نظر شما، بنده و مهدی نیست که هم نظریم. هنوز شرایط مبهمه و کاملا معلوم نشده و شاید کلیات سیاستگذاران کشور برای تصمیم گیری چند مورد رو مدنظر دارند: 1) مشخص اهداف اسرائیل، نوع حمله و درصد موفقیت که البته کم کم مشخص میشه. 2) تاثیر پاسخ ایران بر روند کلی حرکت مقاومت در مقابل با اسرائیل 3) انتخابات ایالات متحده و تاثیر پاسخ زودهنگام یا دیرهنگام ایران 4) نیاز به نقشه ها و تاکتیک های مناسب برای گذر دوباره از سدپدافندی حالا تقویت شده رژیم صهیونیستی که طبعا از لحاظ اطلاعاتی و آماده باش هم با دوپینگ مستمر ایالات متحده در بالاترین سطح قرار داره. 5) وجود تدابیر احتیاطی برای پیشگیری از وارد شدن ضربه های بیشتر توسط دشمن یا دشمنان ایران زمین (مشابه حرکت کور دشمن در نقاط مرزی شرق ایران)
  10. این عملیات اسرائیل به نظر خیلی شبیه به عملیات عملیات وعده صادق 1 و ترکیبی از استفاده از جنگنده، موشک های بالستیک، پهپاد و حتی ریزپرنده ها و حتی اخلال در عملکرد پدافند ( با یا بدون کمک گرفتن از حامی اسرائیل) بوده.
  11. سلام. اصلا تمرکز میزاری دو خط رو کامل و با دقت بخونی؟ چه اعتباری؟ لطفا در نقل قول امانت دار باش و ذهنیت خودتو به اسم من بیان نکن. من شفاف گفتم اسرائیل ریسک اینکه با اف 35 وارد خاک ایران بشه و با پدافند ایران یا جنگنده های رهگیر درگیر بشه و اف 35 با یا بدون بمب هاش به دست ایران بیفته رو به جون نمیخره. طبیعتا از همون آسمان عراق یا اردن جنگنده های اف 35 اش بمب های با هدایت ماهواره ای خودشونو شلیک کردن و برگشتن به پایگاه.
  12. عجالتا این موارد رو میتونیم به حزب الله بسپاریم ولی کوبیدن دقیق و موثر پایگاه های نظامی و اطلاعاتی دشمن که نقش موثری در روحیه و همچنین پیشبرد ماشین کشتارش داره، به نظرم مهم تره. یکی از اهداف جالب که اسرائیل خیلی در محافظت از اون دستش باز نیست، پایگاه «هار آویتال» یگان ۸۲۰۰ ارتش اسرائیل در بلندی‌های جولان سوریه که میتونه هدف عالی برای موشک های ما باشه.
  13. سلام عرض می کنم خدمت شما. این منابعی که فرمایش کردید کمی مبهمه .منظورتون تجهیزات نظامی مثل هواپیما یا تانک و...؟ در جواب باید خدمتتون بگم که در هر صورت حتی اگه مثل عملیات وعده صادق 2 عملیات ما تا حدودی زیادی غیرمنتظره باشه باز دشمن به کمک حامی اش یعنی ایالات متحده چند ساعتی حداقل فرصت برای دور کردن به قول شما مناسب حیاتی اش داره و میتونه نیروی انسانی شو هم به پناهگاه بفرسته ولی یه سری محدودیت ها هم داره که ما میتونیم ازش بهره بگیریم: 1) وجود مقدار زیادی تجهیزات نظامی در محورهای حماس (محور نتساریم) و جنوب لبنان که با یه شناسایی درست به کمک منابع میدانی و پهپادی میتونن هدف های خوبی برای موشک های ما باشن. 2) وجود سامانه های پدافندی اسرائیل و سامانه های اهدایی ایالات متحده به ویزه نوع ساکن و شناسایی شده اونها که خودشون میتونن هدف موشک های مرگبار ما باشن. 3) آشیانه های تعمیر و نگهداری که خیلی مواقع هواپیماهای دشمن که به طور موقت غیرعملیاتی اند و نیاز به بازآماد دارند در اونها قرار دارند و با یه برنامه درست میشه اونهارو هدف قرار داد. 4) هواپیماها پهن پیکر که یا آشیانه خاصی ندارند و یا در فضا باز رها شدند (موقت و دائم). 5) انبارهای تسلیحات و مهمات و حتی انبارهای سوخت در پایگاه های نظامی که بجز اینکه خودشون مهم و برای انجام فعالیت های اون پایگاه ضروری اند، ضربه به اونها میتونه احتمال وارد شدن آسیب های مادی و جانی در اون پایگاه رو بالا ببره.
  14. این سالم نموندن تل آویو و حیفا که فرمایش کردید اگر عملی بشه میشه همون اشتباهی که هیتلر در نبرد با بریتانیا در سال 1939 انجام داد و بجای ادامه تمرکز روی بمباران کارخانجات و سوله های تسلیحات و مهمات با یه اشتباه جنگ رو به طرف بمباران های شهری برد و یه جورایی سمت و سو موفق لشکرکشی شو بهم زد. در وعده صادق 2 تمرکز ما بر کوبیدن پایگاه های هوایی اسرائیل بود و اینطور که به نظر میرسه هدف حمله اسرائیل سایت های پدافندی ما بوده، به خاطر همین ما باید همین مسیر رو ادامه بدیم و اگر قرار بر پاسخ دهی داریم به نظر بهتره باز هم مقصد موشک های ما پایگاه های نظامی اسرائیل باشه و صد البته بهتره که این حملات دقیق تر و با شدت تخریب بالاتری باشه.
  15. اکثر خبر هایی که در این 24 ساعت اول بعد حملات کار میشه (بجز فیلم اصابت به پایگاه یا فعالیت پدافند) و تصاویر ارسالی فیک و در جهت بازی روانیه. چون مستنداتی از موفقیت یا عدم موفقیت وجود نداره و رسانه ها که خیلی هاشون اصلا به بدیهیات علوم نظامی آشنا نیستن، هر تصویر یا اطلاعات بدون منبع یا شایعه رو پیوست خبرشون میکنن. یادمه اوایل جنگ یمن و عربستان یه جا از محو چندده جنگنده اف 16 عربستان روی زمین میگفتند غافل از اینکه عربستان اصلا اف 16 نداره و اون جنگنده ای که داره اف 15 هستش. الان هم خیلی رسانه های غربی به ورود چند اسکادران جنگنده اسرائیلی به آسمان ایران و تهران (140) یا حمله به 20 نقطه نظامی اشاره میکنند که به نظرم هردو فقط بازی رسانه ای و روانی ایه. دلیلش هم اینه اف 35 از دارایی های حساس ایالات متحده هستش و بعیده این کشور ریسک رهگیری و رودرویی این جنگنده رو با جنگنده یا پدافند ایران و در نتیجه سقوطش در ایران که پیامدهایی بد برای این محصول ( مثل نشاندن پهپاد آر کیو 170 ایلات متحده) یا افتادن اطلاعات حساسش به دست ایران و متحدینش در پی داره رو به جون بخره.
  16. فعلا کمی برای تحلیل وارد شدن خسارت یا عدم خسارت زوده و این رو نمیشه از آسمان صاف، صف مترو یا قیمت دلار فهمید. باید دید مسئولین خودشون خسارات وارده رو میگن یا اسرائیل و حامی اش جزئیات حمله رو با تصاویر ماهواره ای و... بازگو میکنه و یه مقدار فرایند زمان بریه و سخن گفتن از خسارت عمده یا نبود هیچ خسارتی فقط گمانه زنی و حدسه و منطقی و مستدل نیست. الا ایحال نکته مهم این حمله یکی جسارت رژیم صهیونیستیه که چه این حمله همراه با خسارت چشمگیر بوده باشه و چه نبوده باشه، ابعاد روانی قابل ملاحظه ای داره و چون اسرائیل از خط قرمز حمله به ایران گذشته، برای عدم تکرار همچین مواردی و یا عدم تبدیل ایران به سوریه، این جسارت رژیم صهیونیستی باید بی پاسخ نمونه و به نظر بهترین پاسخ، حمله موشکی ایران در 24 ساعت آینده به اسرائیله، یه حمله که حداقل در حد و اندازه عملیات وعده صادق 2 باشه.
  17. با عملیات وعده صادق 1 طلسم تهاجم مستقیم به سرزمین های اشغالی شکسته شد و با عملیات وعده صادق 2 نتیجه هم قابل قبول بود و بهتر از جنبه صرفا روانی عملیات وعده صادق 1 بود. به نظرم سیاستمداران ایران زمین باید دست از ترس بردارن. الان شرایط جنگیه و این اصرار به صلح طلبی و فعالیت برای توسعه از طرف خیلی از سیاستمداران ما که نتیجه اش میشه گول خوردن از آمریکا در عدم تلافی و حمله اسرائیل با وعده پوچ آتش بس در غزه رو باید تموم کنن.سیاست یواش یواش که در یک سخنرانی بیان شد نتیجه اش شد شهادت اسماعیل هنیه و سیدحسن نصراله و بمباران بی رحمانه غزه و جنوب لبنان. رژیم منحوس صهیونیستی باید بدونه هر غلط زیادی از اونها در خاک ایران با واکنش تصاعدی ما روبرو میشه. آمریکا، اسرائیل، انگلیس و اتحادیه اروپا و حتی برخی کشورهای عرب زبان شمشیر را برامون از رو بستن، فقط با واکنش متقدرانه و کوبنده ایران که دشمن به کرنش و خضوع وادار میشه.
  18. این کلام بقیه رو همیشه جوک دانستن و خود رو نوستراداموس نشونه ای از خود شیفتگی زیاد و قائل نبودن به تعامل و مدارا در گفتگوه. اسرائیل همه دنیا هم پشتش باشن باز هم ضعف های سرزمینی و ساختاری خودشو داره. با تمام سیستم های آفندی و پدافندی دنیا هم نمیتونه نداشتن عمق استراتژیکشو پوشش بده و در عملیات وعده صادق 2 که رسما آبکش شد و این سیستم های پدافندی پرطمطراق ولی ناکارامد گنبد آهنین، فلاخن داوود یا پیکانش در مقابل حملات موشک ایران ضعیف نشون دادن. اسرائیل اگر با ایران وارد جنگ شه میخواد با موج حمله های 1000 فروندی موشک چیکار کنه؟مثلا در دو نوبت 5000 موشک روانه کشورش شه اونوقت چه چاره ای داره؟ میخواد نیروی هوایی و سیستم پدافندی و نیروگاه برق و تاسیسات آب شیرین کن رو هم راهی پناهگاه کنه مثل مردمانش؟ دوم اسرائیل تا ابد نمیتونه به ترکیب نیروی هوایی و پدافندیش بنازه. هرچقدر که در عمق خاک دشمنانش مثل لبنان پیش میره از چتر پدافندی حمایت کننده اش خارج میشه و نیروهاش در مقابل پاتک دشمن آسیب پذیر میشه.
  19. طبیعیه کشورهایی مثل ترکیه یا عربستان از آشفته بازار این درگیری های گسترده منطقه ای و حتی جهانی سواستفاده کرده و اهداف خودشونو دنبال کنند. این امر برای ترکیه معامله دو سر برده چون هم میتونه نفوذشو در سوریه گسترش بده و هم به اسرائیل خوش خدمتی کرده باشه. ترکیه با اینکه نشون میده با اسرائیل مخالف هست (و اصلا هم تابلو نیست که فقط ادا و ظاهر سازیه!خخخ) ولی در عمل متحد تمام قد اسرائیله. کشور مشابه ترکیه مصره و این کشور هم در اعمال فشار اسرائیل بر مردمان غزه اثرگذاری زیادی داره. وقتی این شرایط کشورهای به ظاهر اسلامی مثل ترکیه، مصر یا عربستان سعودیه که جلوی چشمشون تتمه فلسطین اعم از کرانه باختری و غزه بلعیده میشه و لام تا کام نمیگن چه انتظاری از کشورهای غربی میره.
  20. برگردیم به دوران جنگ های صلیبی. جنگ های صلیبی چه فرایند و نتیجه ای داشت؟ در طول این جنگها لشکریان بی شماری از کشورهای مختلف اروپایی که قسمت عمده اونها دزد، قاتل، متجاوز و... بودند راهی خاورمیانه شدند و یکی از وحشیانه و پرتلفات ترین نبردهای تاریخ رو انجام دادند. با اینکه چندین و چند دوره از جنگ های صلیبی در نهایت با شکست مسیحیان تمام شد ولی کم کم باعث در اومدن اروپا از رکود و تاریخی قرون وسطی و حرکت به سوی دوران رنسانس و شکوفایی شد. امنیت به کشورها برگشت و نیرویی که باید صرف دستگیری و نگهداری و فرونشاندن بلوای سر گردنه گیرها و قاتلین و مزدوران و متجاوزین و... میشد به طرف توسعه علم و جهانگیری و غنی شدن از منابع اقتصادی رفت. الان هم وضعیت چندان متفاوت نیست، کشورهای قدرتمند دنیا از جمله ایالات متحده، آلمان، روسیه، بریتانیا و... هم از شر قشری همیشه توطئه پرداز و خیانتکار که مسبب خیلی کشمکش ها در اروپا و دنیا بودند راحت شدند و هم صف مقدم جنگ های صلیبی رو از اروپا و مرزهای با کشورهای مسلمان به خاورمیانه و سرزمین مقدس قدس منتقل کردند. نتیجه این امر این بوده که تمرکز و راندمان حتی نیروهای نظامی کشورهایی مثل فرانسه و انگلیس بالاتر بره و به سمت فشرده ولی چندمنظوره کردن این نیروها از جمله نیروی هوایی برن و در کنار این هزینه نظامی مستقیمی که باید بپردازن خیلی کاهش پیدا کنه و با اختصاص درصدی از اون به مزدوران صهیونیستشون هم خودشون استرس جنگ و درگیری با مسلمان رو تجربه نمیکنند و هم تلفات انسانی و نظامی و اقتصادی نخواهند داد. هنگامی که خاورمیانه آبستن آشوب و ترسه، اروپا دورانی آرام و پر از آرامش رو تجربه می کنه.
  21. با سلام خدمت برادر گرامی بسیاری از ماها در اینجا تحلیلمونو ارائه می دیم و طبیعت تحلیل و بررسی توسط افراد مختلف اینه متفاوت باشه و ایرادی در اون نیست. بهرحال 5 انگشت مثل هم نیستن و خوبی تضارب آرا هم همینه که نظرات مختلف بررسی میشه و با هم مروری صورت می گیره یا از اطلاعات هم استفاده می کنیم. این به معنی این نیست که ماها ناامید یا مایوس باشیم که کل جنگ رو وادادیم. همین حزب الله و حماس با امکانات خیلی ساده در مقابل اسرائیل جنگیدن و حتی کشورشون در تسخیر خصم بوده ولی کوتاه نیومدن و با همون امکانات ساده اونها مجبور به فرار و عقب نشینی کردند الان که از نظر تجهیزاتی نسبت به اون دوران خیلی بهترن (البته امکانات و ابزار تهاجمی دشمن هم پیشرفت زیادی داشته) هرچند چه از باب ابزار جنگ و چه تاکتیک ها موجود جای پیشرفت زیادی داریم. اگر از شکست یا ناکامی یا بقول دوستان عدم الفتح درس گرفته بشه و نقاط ضعفمونو بررسی و اونها رفع کنیم خودش میشه پل پیروزی. اون ضربه هایی که زمان جنگ از موشک باران عراق و تهاجم هوایی شون خوردیم باعث شد در زمینه موشکی و پدافند به سمت خودکفایی بریم و اگر می بینیم دوبار آسمون فلسطین اشغالی رو اتوبان موشک هامون کردیم به خاطر تجربه گرفتن از تجربیات تلخ دفاع مقدسه.
  22. بحث یه مقدار پیچیده است. نبرد نبرد ماست و یا با تاکید 46 ساله نبرد ما شده چه خواهیم یا نخواهیم طرف غربی یعنی ایالات متحده ، انگلیس، رژیم صهیونیستی جمهوری اسلامی ایران رو محور شر میدونه و دیر یا زود به سراغمون خواهد اومد دیگه فرار یا مواجهه ما فرقی نمیکنه (یعنی ربطی به اراده ما نداره و تا موقعی که تسلیم نشیم ول کن نیستن و حاضر به مصالحه و موضع برابر نیستن و فقط زبان زور متوجه میشن). وقتی آخرش قراره به سراغمون بیان خب چرا فرار کنیم و وا بدیم بزار بجنگیم و حداقل شانسمونو در میدان نبرد امتحان کنیم. ولی ما چقدر از نظر نظامی آماده هستیم؟ چقدر از نظر اقتصادی یا انسجام اجتماعی توان یه جنگ طولانی مدت رو داریم؟ چقدر از نظر اقتصادی، اجتماعی و اطلاعاتی روی مردممون کار کردیم که مهیای جنگ شن. به نظرم ما از اینور افتادیم که کلا بیخیالیم و رژیم اسرائیل از اونور که عملا خون مردمانشو توی شیشه کرده و باید به طور مداوم پناهگاه برن و دچار استرس مواجهه و شکنندگی روحی شن. دوم اینکه ما و متحدینمون هم در خواب خرگوشی بودیم هم در واکنش ها برخلاف طرف غربی یکدست نیستیم ببینیم نمیشه نیروی هوایی ، زمینی و دریایی همیشه قدرتمند اسرائیل رو نادیده گرفت مخصوصا نیروی هواییش .ما چیکار کردیم برای مقابله یا خنثی کردن این تهدید؟ در زمینه ابزارهای تهاجمی چیکار کردیم؟ همه چیزمون در موشک که به جای خودش ابزار تعیین کننده و کارایی هست خلاصه کردیم ولی در یه جنگ تمام عیار میشه روی فقط یک ابزار و یک نقشه حساب کرد؟ به نظرم نه ما اونطور که باید در زمینه نیروی هوایی و وجود اسکادران های قوی و چشمگیری از جنگنده های چندمنظوره اقدام خاصی نکردیم حتی در حد پاکستان که با جی اف 17 ها به حداقل خودکفایی رسید. در زمینه نیروی دریایی و ناوها و زیردریایی هم توان ما طوری نیست بتونیم باهاش قاعده بازی رو تغییر بدیم. در زمینه متحدینمون هم همینه مثلا سوریه کلا خنثی است یا در همه زمینه ها دچار روزمرگی شده. همین سوریه جنگنده هایی مثل میگ 25 داشت و با حداقل بروزرسانی میشه روی توان زرهی رژیم صهیونیستی خراشی وارد کنه. در مورد بقیه متحدین یا زمان استفاده از ابزارشون اشتباه بوده یا اون ابزارشون خیلی تعیین کننده و گره گشا نبوده مثلا این عملیات اکتبر اگر برای به اغما رفتن صلح ابراهیم بود که واقعا نمی ارزید و به نظرم ایران و لبنان غافلگیر شدن یا حملات لبنان یا حماس یا حتی یمن و عراق اگرچه قابل ستایشن ولی به خاطر محدود بودن ابزار تهاجمی بجز جنبه روانی و روحی تاثیر زیادی در معادله نبرد نداره.همین حزب الله ابزارهای قوی داشت ولی انگار به جای موشک های قوی عادت کرده بود به راکت و موشک های هدایت شونده با برد ناچیز و یهویی توسط نیروی هوایی رژیم صهیونیستی غافلگیر شد ما از ترامپ و نتانیاهو و کوشنر انتظاری نداریم ولی جبهه مقاومت بجای خیلی موارد جنگ های روانی و تبلیغات نیازه با توان کامل در مقابل خصم وارد جنگ بشه که فعلا نشده.
  23. به نظرم جبهه لبنان مردانه و مظلومانه نمی جنگه. این ایرانه که 45 ساله مردانه و مظلومانه می جنگه. هرچی از دستش بر اومده برای مقاومت علیه اسرائیل دریغ نکرده برخلاف اکثر حکام کشورهای عربی با اینکه عایدی نداشته ولی تماما فلسطین و لبنان رو تجهیز و حمایت کنه. فلسطین و لبنان قبل دخالت ایران زیر چکمه های اسرائیل بودن و با سنگ و قلاب سنگ بر علیه رژیم صهیونیستی می جنگیدن این ایران و اراده ایران بود که اونهارو مجهز به راکت و موشک کرد. مورد دوم اینکه ما بجز ضعف های زیادی که عزیزان به تفصیل بیان کردن دو ضعف عمده در نبرد اکتبر داشتیم: عملیات حماس به نوعی ایران و حزب الله لبنان رو غافلگیر کرد و غافلگیری حزب الله تا زمان شهادت سید حسن نصرالله ادامه داشت. متاسفانه خود حزب الله لبنان از خیلی از مهره های خوبشون مثل موشک های نقطه زنشون استفاده نکردن یا اونها در ضاحیه تجمیع کردند و این موشک به مواضع حساس اسرائیل نخورد هیچ بلکه خودش بلای جان حزب الله شد در کنار ضعف های دیگر مقاومت. به نظرم این ضربه اسرائیل به حماس و حزب الله کم شباهت با شکست در نبرد احد نیست و انگار در مقاومت این پیش فرض وجود داشت که مثل نبردهای 2006 تا 2018 میشه تا ابد با راکت و موشک و بدون تغییر عمده تاکتیک در مقابل رژیم اهریمنی ای که مجهز به بالاترین تکنولوژی، اطلاعات و احتیاطات است پیروز بود. امیدوارم از این لطمه ای که وارد شد درس های لازم گرفته بشه و نتیجه اش سقوط غده سرطانی اسرائیل باشه. و اما الان چه باید کرد؟ حماس و حزب الله و انصارالله و عراق و حتی سوریه منفعل وظیفشون اینه فشار رو روی اسرائیل حفظ کنن ولی به نظرم این ایرانه که باید حرف آخرو بزنه و اگر اسرائیل غلط اضافه ای کرد بقول شما پاسخ گسترده و پشیمون کننده ای بهش بده. خود این متداول شدن موشک باران اسرائیل میتونه یکی از قطعه های پازل تغییر بازی در خاورمیانه و قبولاندن اراده و خواسته مون به دشمن باشه.
  24. برای تکمیل فرمایش دوستان چند مورد اضافه کنم: 1) سابقه داشته اسرائیل برخلاف چیزی که نشون میده عمل کنه سال 1967 عکس خلبان های اسرائیلی رو روی مجله نشون داد که دارن میرن مرخصی و در کمترین فاصله از انتشار اون عکس اسرائیل با 222 جنگنده ، جنگنده های مصر و متحدین رو روی زمین پدر و جنگ 1967 با برتری مطلق برد! ما باید تمامی سناریوهای مختلف رو بررسی و برای مواجهه با اونها و واکنش متناسب آمادگی داشته باشیم. 2) اسرائیل فقط اف 35 نیست کلی هواپیمای اف 15، اف 16 و حتی اف 4 به صورت ذخیره و جهت احتیاط در حال نگهداری داره. ممکنه حمله احتمالیش با یکی دو جنگنده باشه ممکن هم هست با چند اسکادران.. یا حتی با استفاده از ناو و زیردریایی 3) یکی از ایرادهای واکنش های ما ، تاخیر در اونهاست. واکنش سریع به فاصله کمتر از 12 ساعت از مواجهه با حمله دشمن و ترجیحا آنی بعد حمله تا حد زیادی دشمن رو غافلگیر و حتی میتونه خسارت غیرمترقبه ای به اونها بزنه. 4) نمیدونم ما چرا در کنار فلسطین اشغالی به بلندی های جوان و استحکامات اونجا حمله نمیکنیم؟ درصد موفقیت در اونجا به نظرم بیشتره و میتونه هدفی مکمل با اهداف موجود در اسرائیل باشه. 5) اگر رژیم صهیونیستی گستاخی کرده و به ما حمله کرد سه هدف تاسیسات آب شیرین کن، نیروگاه های برق و پالایشگاه های نفت رو میتونیم در ترکیب با پایگاه نظامی مورد تهاجم قرار بدیم.
  25. این مورد بهش زبونی بگیم بهتره مخصوصا مقابل دشمنی که اگه جلوش وا بدی تا خود ایران میاد.