aminf14

Editorial Board
  • تعداد محتوا

    1,332
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    8

تمامی ارسال های aminf14

  1. در این زمینه باید حزب الله هشیار باشه که این موارد زمینه سازی برای شروع جنگ عظیم نباشند ولی به خودی خود این حوادث چندان مهم نیستند و خود دولتمردان اسرائیل می دونن که با مردی مواجه نیستند که براحتی پا روی دمش بزارن و واکنشی هم نبینن!
  2. شاید ما ایرانی قبلا با ادبیات رئیس جمهور که مدام برای ایران مشکل می آفرید و سوژه میشد آشنا باشیم ولی این مسئله در ترامپ واقعا نوبر است. میل به نژاد پرستی و ناسیونالیسم افراطی ترامپ بدون اینکه کسی مسببش باشه کار دستش داد، این بازی ای بود که شروع و کارگردانی اش با خود ترامپ بود و نمی تونیم بجز شکست نتیجه ای برای ترامپ در نظر گرفت. ساخت دیوار در مرز با مکزیک نمی توانست نتیجه ای جز احیا و یا تشدید نگاه نژادپرستانه به ویژه در بین راست گرایان افراطی در ایالات متحده داشته باشد و این امر با این نکته که بسیاری از مردمان ایالات متحده در نتیجه تلاش جمهوریخواه دارای سلاح خانگی هستند و در صورت ادامه این وضع حتی کار بالا می گیرد، ممکن ست به نتایجی فاجعه بار ختم شود. همین پارسال بود که فیلم کتاب سبز در مورد تبعیض سیاه پوستان در ایالات متحده ساخته و برنده جایزه اسکار شد ولی ما با گذشت چند ده سال نسبت به زمان دکتر شرلی قهرمان فیلم همان شرایط وخیم و پر از تبعیض را در ایالات متحده می بینیم. و سه نکته دیگر: 1) مسئله جورج فلوید نشان داد که هیچ ممکلتی بدون ایراد نیست و تمرکز کامل بر مشکلات دیگر ممالک می تواند باعث غفلت از ضعف های داخلی شود . به نظر می رسد کامیابی مالی و نظامی ایالات متحده باعث چشمپوشی حکومت ای کشور بر مشکلا ساختاری اش باشد. 2) هم اکنون ایالات متحده غرق آشوب هست و بعضی کشورها نه. یه مسئله هرچقدر بغرنج در موارد نادری به انقلاب منجر می شود و گاها با رفرم سطحی و یا فروکش کردن موقت از میان می رود. گمان نرود که ما در مقابل این جریانات واکسینه هستیم چون این تفکر جز پاک کردن مسئله نیست بلکه باید در زمینه مشکلات اجتماعی چاره جویی و از رخداد مجدد پیشگیری کنیم چون در صورت تکرار شرایط بدتر و بغرنج تر می شود. 3) حماقت ترامپ هم جالب است که در یک ماه با مسئله نفت کش های ایرانی و این برخورد پلیس نشان داد که مرد بحران نیست به ویژه بحران های خود ساخته!
  3. بهرحال فرد یا می میره یا بعد از ارست باید سبک زندگی سالم را پیش بگیره . بمب اتمی تنها مسکنه و فرد دوباره و دوباره باید پیه سکته رو به تن بماله حتی با داشتنش شرایط ما فرقی که نمیکند بلکه بدتر می شود دیروز مشکل ما حقوق بشر بود امروز انرژی هسته ای فردا یه بامبول دیگه میکنن و مارو لولو میکنن برای همه دنیا تا ساختار ما قوی و پویا نشه همین وضع جاری و ساریه
  4. حقیقتش متوجه منظور شما نشدم ببینید راه برای پیروزی زیاد هست بالا بردن رفاه عمومی میل به تکثر آرا و تساهل جلوگیری از فرار نخبگان و اعمال تحریم های داخلی قبلا در زمینه ای گپی داشتیم .شما مثلا دخالت ما در امور خارجی را اشتباه می دانستید ولی بنده معتقد بودم دیگر نمیتوان کوتاه آمد و گیر کردیم و راه پس و پیش نداریم بنده خدا ما 40 ساله (کاری به قبلش ندارم) تمام منافذ را بستیم و خیلی از نخبگان را فراری دادیم، سالها وقت را به جای آبادانی صرف شعارگویی و صدور شعاری انقلاب کردیم ولی در عمل چیزی نداریم اقتصاد نداریم دیپلماسی نداریم و کشور متحد قدری نداریم در داخل هم که اوضاع جالبی نداریم و نهایت انتقاد مجاز برای دولت هست که هرچه فریاد داریم بر سر دولت بزنیم و نه ساختار معیوب و فاسد عبرت بگیریم از اتحاد جماهیر شوروی مگر اتحاد جماهیر شوروی نیروهای نظامی کمی داشت؟ توانایی هسته ای کمی داشت؟ تبلیغات کمی داشت. تبلیغات مارکسیسم گوش فلک را کرده بود ولی نتیجه چه شد کمونیسم اسیر ساختاری به اسم لیبرالیسم و سرمایه داری شد که کمابیش رفاه را برای مردمان در خیلی سرزمین ها به بار آورد. اگر ما حرف تازه ای بسم الله وگرنه داشتن بمب هنری نیست. والله مهم ترین تحریم، گرفتاری در افکار بسته است .
  5. هرکس نظری داره ولی بنده فردی نیستم که اخلاق را کنار بزارم. به نظر بنده هدف وسیله را توجیه نمی کند و غالب طرفداران بمب اتم در ایران کلا معیاری برای کامکاری در داخل یا ارائه الگوی خوبی از زندگی برای دنیا ندارند فقط می خواهند سر دشمن را بکوبند و بس در صورتی مشکلات ما کم هست همین بمب اتم چندین مشکل برای ما به بار می آورد: باید تمرکزمان بر حفاظت از توانایی اتمی باشد و این هزینه هایی که تا الان دادیم بیشتر بپردازیم. انزوای ما کامل شده. حکومت کره شمالی چه گلی بر سر مردم سرزمینش زده که ما به دنبالش باشیم. چه دستاورد و جذبه ای برای بشریت داشته که الگوی حکومتی بقیه کشورها شود. مورد سوم رو دوستمون اشاره کرد مورد چهارم رو هم باز میگم که اگر قرار باشد به شیوه دشمن بجنگیم پیروزی در این جنگ چه ارزشی دارد؟ نظیر اوضاعی که در کشورهای عربی زبان هست. همین آشوبگری مثلا رژیم صهیونیستی را به هر وسیله ای نیست و نابود کرد بعد آن چه می شود؟ چه دستاوردی برای مردمان آن سرزمین دارد الا خشونت و افراط. در مورد ما همین مورد کاربرد دارد. اگر قرار باشد پیروزی فقط برای تسلط باشد خب این جنگ بی ارزشی شبیه جنگ آشوریان یا رومیان یا سلوکیان و ... ولی حکومت ما داعیه صدور مفاهیم و انقلاب دارد و بمب هسته ای میخی بر تابوت تمامی ادعاهای ما. مبارزه ما وقتی ارزش دارد که ما الگوی بهتری برای زندگی ارائه دهیم وگرنه پیروزی براساس قتل عام و خونریزی بی نهایت برای بنده از آب بینی بزغاله ای بی ارزش تر است.
  6. جاش خالیه و متاسفانه نفس من اثری بر کالبد انحصار گرایی بعضی نداره. مضاف بر این این وقایع ایالات متحده اگه کلید واژه ای بررسیش کنیم قابل ادامه دادن هست ولی اگر در غالب فلسفه و مسائل اجتماعی و گسترده و جهان شمول بررسی اش کنیم فکر نکنم قابل تحمل باشد
  7. جدای از حماقت ترامپ، حکومت ایالات متحده قبلا از این تجارب داشته و به سان خیلی حکومت های مستقر در کشورهای دیگر از ایرادهای نحوه اعتراض مخالفین و معترضین پیراهن عثمان می سازند و علم می کنند. امیدوارم این مخالفت ها هماهنگ و زیرکانه باشه و ر دالان هیاهوی ساختگی رسانه ها و ابزارهای موجود حکومت و ترامپ گم نشه.
  8. زمانی امپراطوری بودیم تا ابد نمیشه در سایه کوروش و داریوش و خسرو انوشیروان بخوابیم. اگه زمانی امپراطوری بودیم از نظر عقیده هم پیروی بزرگمردی بودیم که حتی با دشمن هم مردانه و با مدارا رفتار می کرد. ولی خب از امپراطوری ایران باستان فعلا نقد چیزی نداریم الا کتب و جاذبه های تاریخی و بس. خب در مقابله ایالات متحده که از هر نظر قابل مقایسه نیستیم نمیشه پیروز باشیم اونهم بدون تلفات زیاد و یا جنگ نابرابر. چرا قابل قبول نیست؟ چی داریم که در مقابلش انتظار پیروزی داریم؟ دیپلماسی، قدرت نظامی، اقتصاد . ما باید این هارو داشته باشیم تا تازه بتونیم بر حریفی در حد خودمون یعنی عربستان یا اسرائیل غلبه کنیم . عربستان کج دار و مریز داره پیش میره و اسرائیل هم در برخی زمینه ها مثل بنز می تازه. بمب اتم به نظر زمانی حداکثر کارکرد رو داشته باشه که موارد دیگه تامین شده باشه هرچند من کلا با این وسیله و روش جنگی مخالفم.
  9. من موافق با بمب اتمی نیستم چه با هزینه معقول و چه نا معقول. خیلی شفاف گفتم، راه های پیروزی زیادی هست، ویتنام رو ببینید همون زمان ایالات متحده بمب اتم داشت ولی در نهایت هوشی مینه و مردمانش پیروز شدن. اگه قراره با روش دشمنمون بجنگیم تبدیل به هیولایی میشیم که از اون واهمه داریم. ما یه سری شعار و ادعا داریم این بمب اتم ابطال تمامی و اونهاست و در اون صورت این چه جنگیه نبازی به جنگ نیست. مردانه مبارزه کردن ارجمندی گرامی . مشکل ما در زمینه های دیگه است نه بمب اتمی . این ذهنیتی که ایجاد شده خود گول زنی و پاک کردن مسئله توسعه نیافتگی ما در خیلی زمینه هاست.
  10. احیانا در حال بازی تئاتر که نیستیم. انسان همیشه در حال انتخاب بین خوب یا بد است. کسی نگفته بجز بمب اتمی سلاح های متعارف رو کنار بزاریم و سلاح ایمان بگیریم میتونیم پیشرفته ترین سلاح ها رو بگیریم از جمله همین سوخو 30 و یا سوخو 35 از جمله دیپلماسی قوی و نه منزوی اقتصادی قوی داشته باشیم حکومتی بر شیوه تضارب آرا داشته باشیم نمیشه هی دنبال چیزی باشیم که انزوای مارو کامل کنه کره شمالی ثانی بشیم. اگه شیوه حکومت داری کره شمالی مورد پسند شما و دیگر دوستان موافق بمب اتم هست بفرمایید بعد از جنگ و دوران فترتی که بود میشد طرفداران این سلاح به سمتش پیش برن در حال حاضر از این سلاح جز بدنامی و انزوای هرچه بیشتر ایران نتیجه ای نداره و نخواهد داشت
  11. برخی‌ها از هواخواهان حقوق مدنی می‌پرسند، کی راضی خواهید شد؟ ما تا روزی که سیاهپوستان قربانی وحشت غیرقابل بیان بی‌رحمی پلیس‌اند نمی‌توانیم راضی شویم تا روزی که تن‌های خسته از سفر ما نتوانند بستری در مسافرخانه‌های شاهراه‌ها و هتل‌های شهرها پیدا کنند، نمی‌توانیم راضی باشیم تا روزی که تحرک اصلی ما فقط از محله‌های اقلیت‌نشین کوچکتر به محله‌های اقلیت‌نشین بزرگتر است نمی‌توانیم راضی باشیم تا روزی که شخصیت و احترام فرزندان ما به سادگی با تابلوهای «ویژه‌ی سفیدپوستان» زایل می‌شود، نمی‌توانیم راضی باشیم ( دکتر مارتین لوتر کینگ)
  12. احتراما به شخصه پیروی بزرگ مردی ام که هیچ وقت خود را مانند دشمن خوار و برای نجات جان لخت و عور نمی کرد، حتی فراریان دشمن را دنبال نمی کرد و روشش بر مبنای مدارا و مردانگی بود. اگر قرار باشد ما با سلاح اهریمنی ایالات متحده و اسرائیل با مقابله با آنها بپردازیم دیگر چه فرقی با آنها داریم؟ رسالت و ماهیت وجودی ما چه می شود؟ خب در بقیه موارد هم شبیه آنها شویم اصلا چه نیازی به جنگ هست؟ شکست و مردانه مردن بهتر از پیروزی با روش دشمن است که در این صورت ما به هیولایی تبدیل می شویم که خود از آن واهمه داریم. ما مردانه می جنگیم و اینقدر سلاح های قدرتمند وجود دارد که نیازی به استفاده از بمب اتمی توسط ما نباشد.
  13. قصدی ندارم از دکتر مارتین لوتر کینگ یا مالکوم ایکس دفاع کنم ولی واقعا در نظامی که یک منحرف جنسی سردمدارش شده، نمیشه همان وصله هارو به کسانی چسباند که به دنبال برابری بین انسانها هستند. تا قبل از ظهور مالکوم ایکس و دکتر لوتر کینگ گاها حتی ارزشی که نژاد پرستان برای سیاهپوستان آمریکایی در نظر می گرفتند حتی کمتر از سگ بود و خیلی محدودیت هایی که این بندگان خدا صرفا به خاطر رنگ پوست شان داشتند بعضی حیوانات نداشتند. وجود رهبرای بی غل و غش نظیر ایکس و لوتر کینگ این جریان مظلوم را به تکاپو آورد، مالکوم ایکس مثلا یک فرد خلافکار بود که با خواندن قرآن در زندان مسلمان شد و گذشته خود را کنار گذاشت و با تندی تند و آتشین به این دوگانگی ها حمله کرد. لوتر کینگ در مقابل زبانی نرم و بیشتر مستدل داشت. خواندن کتاب ندای سیاه لوترکینگ را به دوستان توصیه می کنم. اما واکنش این نژادپرستان چه به طبع آتشین ایکس و چه زبان نرم تر لوترکینگ تنها حذف بود و این مورد را هم به گردن اختللافات درون حزبی و رقابت های درونی سیاهان آمریکایی انداختند. وضع حال نتیجه این پستی و دوگانگی در رفتار است، کاری ندارم جورج فلوید کی بود و هست حتی اگر این فرد منحرف و جنایتکار هم بوده دارای حقوقی انسانی است که سالها ایالات متحده و متحدینش بر ان تکیه و تبلیغ می کنند ولی کو این حقوق؟ این که اینقدر پلیس روی گردن فرد تکیه دهد که او بمیرد مرگی دهشتناک است و در هیچ کتاب قانونی و یا انسانی نوشته نشده. این افکار منحط ورای ظاهر شکیل غرب سالهاست تلمبار شده و نمود آن ظهور فردی احمق به نام ترامپ است که موفق نسبی اقتصادی خود را با این دیدگاه پست و افتخار به سرکوب ندای مردم و نژادهای دیگر خراب می کند. امیدوارم جامعه آمریکا از محافظه کاری در امور سیاسی دست برداشته و رقیبی قدرتمند برای زمین زدن این هیولا تدارک ببیند چیزی که بایدن فعلا نشانی از آن ندارد. در پایان یادآوری چند جمله از لوترکینگ بد نیست: " برخی‌ها، از هواخواهان حقوق مدنی می‌پرسند، «کی راضی خواهید شد؟» ما تا روزی که سیاهپوستان قربانی وحشت غیرقابل بیان بی‌رحمی پلیس‌اند نمی‌توانیم راضی شویم. تا روزی که تن‌های خسته از سفر ما نتوانند بستری در مسافرخانه‌های شاهراه‌ها و هتل‌های شهرها پیدا کنند، نمی‌توانیم راضی باشیم. تا روزی که تحرک اصلی ما فقط از محله‌های اقلیت‌نشین کوچکتر به محله‌های اقلیت‌نشین بزرگتر است نمی‌توانیم راضی باشیم. تا روزی که شخصیت و احترام فرزندان ما بسادگی با تابلوهای «ویژه‌ی سفیدپوستان» زایل می‌شود، نمی‌توانیم راضی باشیم."
  14. برادر گرامی چون یه بار دیگه هم رخ داده من باب تذکر به شما بزرگوار میگم: همیشه مطالب رو کامل بخونید نمیشه کلمه ای که مد نظر شماست رو بردارید و از بقیه حرفی به میان نیاورید دقت کردید که از واقعیت موجود چیزی نگفت و از حقیقت سخن به میان آوردم، از شیوه حکومتی که باید به آن برسیم واقعیت شرایط موجود است حقیقت چیزی که باید باشد و به آن برسیم خیلی حقایق با اسباب واقعیت و واقع گرایی قابل دسترسی نیستند آزادی بله به همراه آزادگی، وجدان و پاک دستی مراد رسیدن به فریدم هست و نه لیبرتی این شیوه متعادلی و سبب کمال آدمی است بله دموکراسی با آزادی از یک جنس است بله بنده از حکومت دموکراسی که با ویژگی هایی که گفتم همراه باشد، دفاع می کنم و صد البته هر شیوه حکومتی نقاط قوت و ضعفی دارد و نباید حتی در صورت موفقیت ان شیوه باز در نقد و تحلیل را بست چون سبب در جا زدن و ظهور افراد خودکامه می شود.
  15. کسی که فتوا را صادر کرده و محذوریت برای مخالفت آشکار با این فتوا را هم باید در نظر گرفت. این فتوا در مجموع نظر جکومت محسوب می شود و هر حکومتی که حداقل آشنایی با سیستم حکومتی فعلی ایران اشته باشدف این امر را درک می کند مگر اینکه خود نخواهد به این امر اذعان کند. اوباما در زمان این فتوا بر این امر صحه گذاشت.
  16. دموکراسی و آزادی یک حقیقت است واقعیت شرایط موجود است از جمله همین شرایط موجود در جهان من جمله ایالات متحده است با وسیله واقعیت نمی توان به رویای آزادی و آزادگی دارد نیاز به انقلاب اساسی در ابنا بشر و میل به وجدان و پاک دستی دارد و در مراحل بعدی کوبیدن سر مار زر و زور و تزویر و همین مطبوعا و پروپاگاندایی که فرمایش کردید
  17. اوضاع پیچیده و ملون خاورمیاه و کشورهای غرق آشوب لزوم دوری از این بلواها را برای ما آشکار می سازد پس عدم دخالت ما در لیبی می تواند امری مفید باشد چون بعید میدانم هیچ کدام از طرفین دعوا قرابتی با خواسته ها و ایده های ما داشته باشند. ورای این مسئله حسرت می خورم به فترت همیشگی ارتش سوریه. ارتشی که انگار تنها کارکردی واکنشی دارد و تا فتنه ای رخ ندهد قصد خیزش و ختم کردن قائله را ندارد. در بحران لیبی به نظرم بهترین مجال برای ریشه کن کردن عقده سرطانی ادلب وجود دارد و ارتش سوریه با این حربه و استفاده از رگیری لیبی چشم فتنه را بر کند و زمینه را برای بازگشت آرامش و رفاه به سوریه فراهم کند.
  18. حکومت مردم بر مردم و تساهل و تعامل برای مطرح شدن تمام آرا و مخالفت ها و عدم سرکوب عقاید مختلف امری ستودنی در همه احوال است و قرابتی با شوخی و ... ندارد اینکه کشورهایی یا حکامی در ظاهر و اسما از این رویه پیروی می کنند و در باطن میل به شیوه دیگری دارند به ضعف اشخاص بر می گردد و نه این مکتب آزادی و آزادگی. باید به سمت این میل ستودنی رفت چه با اصلاح کامل شیوه حکمرانی مستبدانه در کشورهای فاقد دموکراسی و یا اصلاح رویه معیوب خفه کردن انرژی اصلی مردم و دموکراسی و انحراف ان از طریق کنال های قدرت و ثروت و مطبوعات و در کشورهای مدعی دموکراسی
  19. واکنش مضحک ترامپ در سرزمین ایالات متحده این حقیقت تلخ را می رساند که ما در دنیا با شکل قابل قبولی از دموکراسی روبرو نیستیم و در خیلی کشورهای به ظاهر پیشرفته نژاد پرستی و خفه کردن صدای مردم در لفافه ای از رفاه اجتماعی و کنترل نامحسوس و بعضا محسوس پیچیده شده. اگر در خیلی کشورها سرکوب در آشکارترین فرم قرار دارد، در کشورهایی نظیر ایالت متحده هم این امر به طور خزنده روی می دهد.
  20. این وسط خفه خون گرفتن ترامپ هم جالب و دلچسبه! نه به اقدام وحشیانه در ترور سردار سلیمانی و نه به این زبونی اون هم نزدیک سرزمینش ترامپ انگار بعد مدتها بدجور در دام ادعاهاش گیر افتاده و حسابی کرونا از پا انداخته ترامپو و تمرکزی بر روی این مسئله انتقال انرژی نداره اقدامی هم بکنه 100% اوضاع بدتر میشه و نزدیک به انتخابات این شرایط معادله انتخابات 2020 ایالات متحده رو بغرنج تر می کنه
  21. دیکتاتور وقتی زاده میشه که کسی یا کسانی خودشون و اختیاراتشون رو ورای قانون، انتخاب و پرسش و نقد بدونن. وقتی کسی چنین قدرت بی حد و حصری داشته باشه سرنوشتی به جز فساد مطلق نداره.باور داشته باشیم که ما فقط 14 معصوم داریم و لاغیر و وقتی به کسی قدرت مطلق دادیم باید انتظار اختناق، فساد و نابودی اون سرزمین رو داشته باشیم. در لیبی قذافی، در مصر و در تونس بن علی به درک واصل شدند. خدا لعنتشون کنه و در اون دنیا هم به همین سرنوشت گرفتار شن. وظیفه مردمان خاورمیانه اینه که ریشه دیکتاتوری و فساد رو بکنن و اجازه بازگشت و یا حکمرانی دیکتاتورهایی شبیه قذافی رو ندن تا روزی انگشت حسرت به دندان نگیرن برای داشتن همون جنس دیکتاتورهای فاسد!. آزادی رنج و زحمت میخواد. انسانی که در راز و نیازش همیشه الله اکبر رو زمزمه می کنه نمیتونه هیچ دیکتاتور و یا فاسدی رو بپذیره اگه پذیرفت بدونه از نظر تکامل و انسانیت در سطح پایینی قرار داره و شریکی بجز خداوند متعال رو برای خوش قرار داده که حاضره بخاطر زندگی زبونانه هر حقارتی رو بپذیره. کره شمالی رو ببینید و عبرت بگیرید.
  22. پذیرش یک دیکتاتوری فاسد نشان از حقارت دارد نه لیاقت اصولا انحصار گرایی در حکومت متاسفانه دو مشکل عمده ایجاد می کند: 1) دیکتاتورها سرزمین شان را تبدیل به شوره زار می کنند، هرگونه پتانسیل تغییر و الترناتیوهای بالقوه خودشان را می سوزانند؛ نتیجه اینکه بعد از دیکتاتورها جامعه بجای هم افزایی و توسعه به سمت هرج و مرج می رود و آشوب بی نهایت. 2) مردمان سرزمین هایی که در آنجا دیکتاتوری جاری و ساری است؛ میل زیادی به دخالت اهرم خارجی و بیگانگان دارند و بیگانگان هم به قصد خیر دخالت نمیکنند و منافعی را در نظر دارند و در خاورمیانه متاسفانه این منافع در شکل حداکثری و استعماری بی حد و حصر است. حال ممکن است این دخالت در ادامه انقلاب باشد و یا در ابتدا. مردمان کشورهای عرب زبان هم به علتی که برای بده مشخص نیست دید همیشه مثبتی به دخالت و رهبری توسط کشورهای قدیم استعمارگر دارند از بریتانیا و فرانسه تا ایالات متحده و... این دو عامل سبب می شود که مشکلات اجتماعی و سیاسی و اجتماعی وقتی با نبود رهبران موثر همراه باشد به انقلاب و دگرگونی موثر منجر نشود. قذاقی و بن علی و مبارک به تاریخ پیوستند ولی به خاطر عواملی که گفته شد، شرایط بعد از این دیکتاتورها بدتر از زمان بودن آنهاست فعلا ... . در تونس محمد بو عزیزی سرآغازگر یک حرکت بود و توصیفاتی که فرمایش کردید در مورد ایشان کاربردی ندارد بلکه به نظر می رسد در ادامه این حرکت به بیراهه کشیده شده و به داعش ختم شد.
  23. کاری به فساد و غیر مردمی بودن قذافی ندارم ولی واقعا در تشخیص یه بر تروریست که در قالب انقلابیون اخوانی و... فعالیت می کردند شم قوی داشت. این هم عاقبت جریان های انقلابی که به وحشی گری و خشونت محض، اشوب و ویرانی خیلی از سرزمین های اسلامی در خاورمیانه و شمال آفریقا انجامید.
  24. حرف فرماندهانی که خط تولید کوثر رو برتر از تایفون می بینن جدی نگیر! حتی ساختن یه پیچ توسط نیروی ایرانی قابل ستایشه ولی خیالبافی امری مذمومه و راه شفاف اندیشی و تکامل رو بر ما می بنده
  25. فکر کنم من دارم در خارج از دستگاه ( تایپک مربوطه) میخونم بهتره بریم تاپیک کوثر 1 دوست گرامیم و بحثو اونجا دنبال کنیم. الا ایحال برگردیم چند سال قبل به نظرم در اون بحبوبه بعد از جنگ اگه ما می تونستیم از چین شنیانگ جی 8 بگیریم و ارتقا بدیم میشد پروژه ای هموزن و حتی بهتر از جی اف 17 و خیلی مسیر کوتاهتری بود تا کار بر روی اف 7. البته تولید سوخو 30 یا 35 که کلا بهترین راه حل موجوده و ما رو بی نیاز میکنه از هر جهت