aminf14

Editorial Board
  • تعداد محتوا

    1,332
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    8

تمامی ارسال های aminf14

  1. البته برای شروع این بحث باید چند مورد هم مد نظر قرار گرفته بشه: 1) طرفین شرکت کننده در این نزاع ایلات متحده یا اسرائیل یا عربستان ،امارات ، کشورهای دیگری و یا مجموعه ای از چند کشور به همراه هم هست. اگر طرف نزاع ایالات متحده باشد علی رغم پتانسیل وارد کردن ضربات کاری به ناوگان ایالات متحده ، در درازمدت امکان پیروزی به دلایلی که دوستان اشاره کردند وجود ندارد. در صورت ترکیبی از طرفین نزاع این شانسی که در حد صفر استف کمتر هم می شود ولی در صورت حماقت عربستان ، اسرائیل و یا امارات بخصوص عربستان و امارات طوفانی عظیم در اختیار آنها خواهد بود چه امارات فاقد عمق استراتزیک و دارای اقتصادی ضربه پذیر با توجه به اثار جنگ است، عربستان دارای تاسیسات آسیب پذیر حیاتی است و اسرائیل هم فاقد عمق استراتزیک و ضربه پذیر در مقابل حملات موشکی و یا حملات تلافی جویانه حزب الله لبنان و حماس است. 2) میزان حملات اولیه در قالبی گسترده و یا محدود نیز تاثیر گذار است. در صورت حمله محدود به نوعی توپ در زمین ایران می افتد و در صورت حمله گسترده هرگونه پاسخی از جانب ایران با هرگونه گستردگی آن منطقی می نمایاند، البته در صورت شایک حتی یک گلوله به سمت ایران، اوضاع به شدت بحرانی می شود ولی شدت ماجرا و نحوه پاسخ ایران امری است که این قضیه را می تواند به سمتی مطلوب و یا نامطلوب هدایت کند. 3) جبهه های درگیری هم مهم است. به طور پیش فرض جبهه درگیری جنوب و یا مناطقی در غرب می تواند باشد ولی شمال، شمال غرب و همچنین شرق کانون هایی هستند که می توانند به بحران اضافه شوند و با اضافه شدن کشورهایی مثل آذربایجان و یا پاکستان قضیه از چیزی که هست برای ایران بغرنج تر می شود.
  2. اوباما سنجیده و با تدبیر اتحادی کلی را علیه ایران در قضیه هسته ای شکل داد. امری که فشار در قضیه هسته ای را بین متحدین تقسیم می کرد ولی رویکرد ترامپ انتحاری و تنها با تکیه بر متحدین و پادوهایی مثل اسرائیل، عربستان، امارات و... است. ترامپ به نظرم از نظر سیاسی چه در قضیه هسته ای و چه در مقابله کلی با ایران ناموفق بود ولی به خاطر اقتصاد قدرتمند ایالات متحده و غفلت چند ده ساله ایران در ساختن اقتصادی شکوفا ، پویا و مستقل توانست از این ضعف عمده استفاده و تا اینجای کار میخ خود را بکوبد ولی برای گامی ورای محاصره اقتصادی به اهرمی بیشتر از این نیاز بود، اهرمی مثل قرار دادن فلان گروه در فهرست گروه های تروریستی تا از طریق تحت فشار قرار دادن ایران منجر به عدم تصویب اف ای تی اف و بیرون آمدن از برجام، بهانه ای تمام عیار در اختیار گرفته و کاری که جرج دبلیو بوش در انجامش تردید کرد را به سامان برساند ولی واقعا در مجموع معقول ایران در مقابل این شیطنت و شرشاخ شدن ایلات متحده فعلا باعث شده ترامپ و تیم نئوکانش به نتیجه ای که می خواهند تا ابزار شروع جنگ قرار دهند نرسند، باید دید مورد بعدی که دستمایه قرار دهند چیست.
  3. به نظر می رسد که قبل از همه چیز آلمان، چوب دست کم گرفتن شوروی توسط هیتلر را خورد. متاسفانه یکی از خصوصیات دیکتاتورهایی که مسبب بروز جنگ های جهانی شدند، ولع بیش از حد و عدم در نظر گرفتن واقعیات و نداشتن حس منطق در زمان های حاد و ضروری بود. ناپلئون مثالی برای قرن 19 و آدولف هیتلر نشانی تمام عیار برای قرن 20 و جنگ جهانی دوم بود. او با سخنرانی احساساتی بمباران بریتانیا را از تاسیسات نظامی و زیرساخت ها به سمت بمباران لندن و متعاقب آن ناکام ماندن نقشه اشغال بریتانیا برد. اما او علی رغم ناکامی در قلع و قمع دشمن در دونکرک و فتح برتانیا سالها می توانست قلمروهای اشغال شده را حفظ کند ولی متاسفانه بی منطق بودن و ولع بیش از حد وقتی با پارانویا و بدبینی فوق العاده همراه شود منجر به فاجعه ای به نام بارباروسا می افتد. فاجعه ای که در آن گرگ نازی برای پیشگیری از دریده شدن توسط گرگ سرخ در جبهه ای گسترده به سمت شوروی تاخت. در ابتدا کار طبق نقشه هیتلر پیش می رفت، به تعبیر او شوروی و کمونیسم دیوار پوسیده ای بود که با لگدی فرو می ریخت. تصفیه های میلیونی و خونین استالین هم موید این قضیه بود ولی انگار این قضیه روی دیگری هم داشت از جمله مقاومت سرسختانه شوروی و یکدست شدن ارتش شوروی که باعث ویرانی تدریجی و در نهایت تسلیم ارتش قدرتمند نازی و به پیش تاختن بدون مانع ارتش سرخ در قلمروهای آلمان ناسیونال سوسیالیست شد.
  4. والا کلا این تاپیک بر مبنای خوش بینی هست وگرنه در واقعیت و عمل تا این اس 300 به ایران رسید، پیر شدیم. در عمل که دست ما کوتاه و خرما بر نخیل. مدودوف که اس 300 وتو کرد و پوتین هم حاضر نمیشه یه ارزن به ایران بخاطر تحریم ها بده ( البته منطقی هم هست چون سیاست روسیه ایجاب می کنه).
  5. از شما نه ولی بالاخره باید این مشکل رفع شه و ایران به دست ایرانیان و با کمک همه ایرانیان آباد و پیشرفته شه . از بعد اقتصاد کلان هم موافقم الا با ذکر یه نکته که همسایگان افتادن روی دور خام فروشی. گاها ماهم وسط این چرخه خام فروشی و دو دستی محصول رو با قیمت نازل و گاهی التماس تحویل اروپا و چین و... گرفتاریم. بخاطر همینه که جهان سومیم چون بجای تمرکز بر توسعه دانش فکر حراج کردن آب و خاکیم و تلاشی هم در خاتمه دادن و شکستن این چرخه معیوب نداریم. والا راه حلش از دست امثال من و شما خارجه چون ماها در زندگی روزمره خودمون هم موندیم و متاسفانه غالبا سیاستگذاری در این قضایا ممکنه در دست کسی باشه که فرق هواپیما و هلی کوپتر رو نمیدونه و وضعیت حال هم نتیجه سیاستگذاری همین افرده که صرفا در روزمرگی و سطحی بینی غرق اند... والا در مورد نیروی زمینی و سرباز و کشمکش مرزی و... من معمولا نظری نمیدم. اگه صحبت از نیروی هوایی و مخصوصا خانواده فلانکر و انتقالش به ایران بشه، بخاطر ضرورت این انتقال در بحث شرکت میکنم.
  6. اولا قضیه گرونی داخلی بیشتر بخاطر واسطه و نبود نظارت و متاسفانه شریک دزد بودن فلان دستگاه نظارتی بجای نظارت سفت و سخته. تولید کننده گاها سول چندانی بابت محصولشون مثل گندم یا میوه به دستشون نمیرسه ولی اینقدر اون محصول تا رسیدن به بازار با واسطه همراه میشه که قیمتش بالا میره. والا خرید محصول یه بحثه و تولید مشترک و انتقال فناوری بحث دیگه. من از خرید صرف طوری که توان رقابت محصول داخلی رو با محصول یاد شده از بین ببره صحبت میکنم .وگرنه مثلا قلمی ضروری مثل سوخو 30 باشه که هم مهم است و هم ما سالها تا رسیدن به اون فاصله داریم، ایرادی نداره ولی محصولات دیگه چرا. متاسفانه برای ما مرغ همسایه غازه حاضریم پول به حلق هرکسی بخصوص افراد بیگانه بریزیم و حتی در کشورمون بورسیشون کنیم و یا برای وارد کردن فلان محصول و نه فناوری هزار جور تحریم هارو مثلا دور بزنیم و هزار تخلف بشه ولی حاضر نیستیم در درازمدت بر روی نخبگان و کارشناسان داخلی سرمایه گزاری کنیم. نه برای نبوغشون حاضریم سرمایه ای کنار بزاریم و نه برای اون محصول یا طرح ارائه شده توسط اونها. ما سالها این رویه غلط رو داشتیم و امروز اسباب بازی و چادر و مهرمون هم وارد میشه مواردی که تکنولوژی چندان پیشرفته ای نمی خواد دیگه سخت افزار نیروی زمینی پیشکش. اینجاست که برمیگردیم به همون فرمایش شما. اگه محصولی راه دادن که با انتقال فناوری همراه بود مثل مثلا میگ 35 بهتر از مثلا خرید صرف سوخو 30 یا 35 یا بقول دوستمون بجای اون محصلمون، محصولات خام مورد نیازمونو بگیریم.
  7. تا بلایی مثل اون قضیه دامپینگ مخربی که از طریق واردات شکر از ترکیه داشتیم، رو باز تجربه کنیم. بجز در موارد ضروری ، واردات هرچیزی که امکان ساخت مشابه داخلی اش هست ، ظلم به نیروها و تخصص بومیه.
  8. 1) در این حالت امارات عمق استراتژیک برای حمله و ماندگاری در طول جنگ و عربستان توازن لازم برای پیش بردن جنگ از جنبه های مختلف نظامی و توانایی حفظ تشکیلات نفتی و تاسیسات آب شیرینشو در مقابل حملات موشکی ایران نداره .مگر اینکه مثل قضیه تصمیم بن سلمان برای ترور عبدالله پادشاه اردن این جنگ هم با همچین قضیه ای شروع بشه. 2) سناریو دوم چیزیه که سالها به موازات بالا و پایین کردن تهاجم خارجی طراحی و اجرا میشه ولی به تنهایی قابل حل کردن مسئله از دید اونها نیست و ممکنه در ترکیبی با تهاجم خارجی به کار بره. 3) بله این واقعا جنگی تمام عیاریه چون ارتش اسرائیل مجهز و جنگ آزموده و رقیبی قدرتمند برای یک نزاع طولانیه. حالا اگه ایالات متحده و متحدینش هم به این جریان اضافه بشن که قوز بالای قوز... 4)این سناریو سالهاست که از دست رفته. اعراب سالهاست که نتونستنکاملا متحد و یکدست شن حتی در زمان جنگ سرنوشت ساز شش روزه و انگار که لو رفتن تهاجم هوایی متحدین عرب به اسرائیل و در نتیجه محو اسرائیل تسط طرف اردنی لو رفت و شد آنچه نباید میشد.... این روابط بین ایران -سوریه و حزب الله لبنان رو با توجه به قوی نبودن بعضی طرفین، نمیشه بهش اتحاد به معنای واقعی گفت.
  9. تهاجم و یا عدم تهاجم به ایران میتونه به غالب شدن یکی از دو وجه حرکات تکانه ای و یا طبع تاجر بودن دونالد ترامپ برگرده. اگه براساس حرکات تکانه ای و لحظه ای ترامپ وقایع پیش بره هرچیزی از جمله یه تهاجم محدود ممکن و محتمله ولی براساس طبع تجاری ترامپ خاورمیانه معدن طلای ترامپه.اینکه مثلا در صورت نبود حمایت ایالات متحده، در بازه زمانی فرضی دو هفته ای ایران عربستان رو بگیره ، خالی از اغراق و تحریک بیشتر کشورهای منطقه به دوشیده شدن هرچه بیشتر تا زمانی نامحدود توسط آمریکا نیست ولی در پس این اغراق نکته ای وجود داره: درسته که با حمایت های قدرت های فرا منطقه ای، ایران نتونه کشور متخاصم منطقه ای رو که به ایران حمله کنه تصرف کنه ولی با توان بالای به خصوص موشکی، جهنمی از موشک و وقایع غیر قابل پیش بینی در انتظار اون کشور ( مثلا اسرائیل یا عربستان) هست. باید دید آیا این کشورها جرات پاپیش گذاشتن رو دارن یا دست به دامن خود کدخدا میشن که قدم جلو بزاره؟
  10. در مورد نیروی زمینی، پدافند ، موشکی و خیلی موارد استعداد و ظرفیت هایی در داخل کشور هست که میشه اونها رو توسعه داد و در اون زمینه ها حتی کاملا مستقل شد، از این رو به نظرم وادی ای که کمبود منابع سخت افزار در اون واضح و مبرهنه نیروی هواییه. این نیاز به بررسی موشکافانه نداره چون ناوگان هوایی تقریبا مشخصه . از زمان شهید ستاری به بعد که سوخو 24 و میگ 29 خریداری شد در نمایشگاه های نیروی هوایی میگ 29، اف 14، اف 5، اف 4 و سوخو24 به طور تکراری در معرض دید همگان قرار گرفته اند و بجز هواپیماهای پناهنده عراقی و چند محصول شکل گرفته بر بستر اف 5 ما در این 20-25 سال تغییر چندانی در این نمایشگاه و به طور کلی ناوگان نیروی هوایی ندیدیم. البته همون طور که در تاپیک های دیگه عرض کردم با توجه به عدم اقبال غربی ها، عدم پشتیبانی روس ها و غیر قابل اعتماد بودن اونها و به نظرم قابل اعتنا نبودن محصولات چینی راه حل اصلی توسعه جنگنده های بومی در قالب یک جنگنده چندمنظوره نسل 4 که میتونه بر پایه جنگنده افسانه ای اف 14 شکل بگیره. اما با توجه به شرایط حاد منطقه برای خریدن زمان نیاز به جنگنده یا جنگنده هایی هست که بتونه این مشکل رو پوشش بده. با توجه به عدم تمایل طرف غربی احتمالا فعلا تنها فروشنده میتونه روسیه باشه از دو طریق میشه از روسیه خریداری کرد: 1) اگه تنها توسعه سیستم دفاعی در قالب برنامه ای کم خرج مد نظر هست، خرید مقدار قابل اعتنایی میگ 35 و ارتقای میگ 29 های وطنی برای پوشش آسمان ایران گزینه خوبیه. میگ 35 یه جنگنده چندمنظوره و تقریبا با ویژگی و قیمت مناسبه . همچنین بد یا خوب نیروی هوایی ما بالغ بر 25 سال تجربه کار با میگ 29 رو داره و این از مزایای دیگه این خریده که میتونه آموزش خلبانان رو کوتاهتر کنه. با توجه به فورش بالاتر خانواده سوخو و میل به یافتن مشتری های پر وپاقرص برای میگ 35 ایران شانس بالاتری برای تصاحب این محصول حتی همراه با انتقال فناوری اون داره. 2) اگه توسعه سیستم دفاعی همراه با تجهیز ناوگانی خوب جهت اقدامات تهاجمی مدنظر هست، با توجه به ظرفیت بالای خانواده سوخو 27 و جنگنده چندمنظوره قدرتمند سوخو 30 این گزینه میتونه به توجه به چند منظوره بودن، ظرفیت بالای تهاجمی و لود تسلیحات و مانور پذیری عالی گزینه ایده آل باشه بخصوص که ایران غالبا به هواپیماهای دو نفره گرایش داره. قیمت این هواپیما هم با توجه به کیفیت بالاش تا حدود زیادی مناسبه و اگه ما نتونیم در کنار اون سوخو 35 و 34 رو خریداری کنیم، بازهم به تنهایی و البته در مقداری قابل اعتنا میتونه تا حد زیادی باعث بالاتر رفتن عیار نیروی هوایی ما بشه. حالت ایده آل خرید جنگنده سوخو 35 بعد از سوخو 30 هست. این جنگنده قدرتمند در کنار سوخو 30 می تونه ترکیبی بسیار مرگبار در مقابل بسیاری از جنگنده ها و نیرویی قابل اتکا برای کوبیدن اهداف دشمن فرضی باشه و خواب راحت رو از اون بگیره.
  11. ایران به سمت سوخو 30 و با احتمال کمتر سوخو 35 و یا میگ 35 خواهد رفت چون تنها نیاز ضروری ایرانه. اونم برای خریدن زمان و بالا بردن امنیت آسمان ایران. بقیه موارد در کشور مشابهش در حال توسعه و آزمون و خطاست و فکر نکنم از روسیه خریداری بشه.
  12. جدا از دوستی لاجرم کنونی روسیه و ایران، ایران رقیب بالقوه روسیه هم هست پس سعی نمیکنه که این رقیب بالقوه رو تبدیل به رقیبی تمام عیار کنه. البته روسیه فعلا ریسک نمی کنه و معامله با ایران اینقدری براش منفعت نداره که حاضر باشه دشمنی با ایران رو به جون بخره. ولی در صورت پایان تحریم های تسلیحاتی میشه روی ورود سوخو 30 به ایران حساب باز کرد و خودش گامی بزرگ برای بهبود ناوگان هوایی ایرانه.
  13. ترامپ یا دنبال زهرچشم گرفتنه و یا دنبال یه حمله محدود و گرفتن نتیجه. دلیلی نداره با یه حمله ای که آخرش ناپیداست بازار پر رونق خاورمیانه که در نتیجه ایران هراسی شکل گرفته رو از دست بده. البته باید در نظر داشت هرچند ایران در برجام خلف وعده آمریکا رو در نظر می گرفت، ولی چون ما اقتصاد قدرتمند و پویا و متحدینی حی و حاضر نداریم در نهایت مهره سرنوشت ساز دست آمریکا بود و اون رو، رو کرد ولی در وادی نظامی گری شرایط مثل اقتصاد نیست، در جنگ اقتصادی دست ما بسته است ولی در رودر رویی نظامی خیلی المان ها دخیله. از جمله شخصیت ترامپ، جنگ سرانه ای، میزان پاسخ ایران. ایران در صورت حتی جنگ محدود پارو عقب نمیزاره حتی اگه لازم باشه ناوگان اف 14 و میگ 29 رو به مقابله با جنگنده های مهیب آمریکا ببره. آمریکا اختیار داره گلوله اول رو شلیک کنه ولی اختیار دار گستردگی جنگ و میزان خسارت های وارده نیست. همین امر سالها اونهارو در گرفتن تصمیمی قاطع مستاصل کرده.
  14. دقیقا همینطوره. به نظرم این حکام نالایق عدم قدرت تغییر و پیشرفت در داخل رو میخوان با قدرت نمایی در یه کشور ضعیف تر ماست مالی کنن. در صورتی بزرگترین تبلیغ برای یه کشور و حکومت پیشرفت و سیاست درست داخلیه چیزی شبیه به جکومت ژاپن و یا مالزی در جهان اسلام.
  15. یه جای دیگه هم عرض کردم، این نهایت سادگی کشورهای خاورمیانه رو بدون استثنا می رسونه. راه حل منطقی و انسانی و مذهبی همزیستی و گفتگوی مبنی بر احترام و رعایت حقوق همه اقوام و مذاهبه ولی متاسفانه کل جریان هایی که من دیدم این نکته رو یا خودشون رعایت نمی کنن یا تحت تاثیر کشورهای دیگه ای خارج از منطقه هستند. تا زمانی این چرخه معیوب باشه سر مسائل گاها موهوم ، هرچیزی رو حیثیتی و استراتژیک میکنن غافل از اینکه کشورهای پیشرفته به دنبال فشرده و کارامدتر کردن ارتش خودشون هستن و البته با پول های این کشورها دم ساحل شلنگ تخته می اندازن و حالشو می برن. باید این چرخه عیوب شکسته شه. تا زمانی این بازی برد یا تسلیم ادامه داشته باشه، نتیجه بجز ویرانی و چند قطبی ویران کننده و روی کار آمدن حاکمانی اقتدار گرا و سرکوبگر ندارد.
  16. سر از کار عربستان در نمیارم، یمن نمیتونه راه حلی بجز راه حل مشارکت گروه های متعدد مثل الگوی لبنان و عراق که البته توام با حواشی و دردسرهای خاص خود همراه بود، داشته باشه. عربستان با این هزینه ها روش جنگی مشابه حضور آمریکا در ویتنام رو در پیش گرفته، یعنی یمن رو با این هزینه های گزاف تبدیل به ویرانه ای کرده و البته در کنار اون بخاطر فقر شدید مردمان یمن و عادت به روش های جنگی چریکی نمیتونه موفقیت های چشمگیر و دائمی میدانی رو به دست بیاره و تنها به حملات پردامنه هوایی بیشتر بسنده میکنه در این صورت با توقف جنگ از سوی عربستان و امارات نیرویی قابل توجهی در مقابل انصارالله و متحدینش باقی نمی مونه که مقاومت کنه. هزینه های عربستان هم بیهوده و صرفا باری بر روی دوش این کشور خواهد بود.
  17. نتانیاهو افعی ای خوش خط و خاله که علی رغم سخنرانی های عجیب و غریبش، به خوبی سیاست مشت آهنین آریل شارون رو ادامه میده و این دو کاملا میراث اسحاق رابین رو بر باد دادند. در صورت ادامه این روند فرسایشی شهرک سازی، احتمالا چند سال دیگه اثری از کرانه باختری بر جای نمونه.
  18. فرایش شما صحیحه این برای ابتدای امر و شروع یه فعالیته تا وقتی اون فعالیت رونق بگیره. مواردی که فرمایش کردید بخش خصوصی میتونه فعالیت کنه، به نظرم قسمت هایی میشه این کارو کرد که بعد حفاظتی یا نظامی داره و این امر باعث عدم در غلطیدن نیروهای یک سازمان در روزمرگی و توسعه میشه. چنانچه ارگان یاد شده در قسمت نظامی به نظرم توسعه خوبی پیدا کرده ولی... عجالتا هر 6 مورد مهمه برای اینکه یه نیرو یا شرگت یا ارگان چه تعمدا و چه بدون اینکه خودش متوجه باشه در دام فساد اداری و لذت بردن از قدرت مطلق و بدون پاسخگویی و بعد بسط دادن اون رویه غلط به تمام حوزه ها و تبدیل کردنش به معیار نیفته. فرقی هم نداره این نیرو از کدوم سمت باشه، اگه واقعا نخواهیم با شفافیت و صراحت به مقابله با این پدیده بپردازیم با دولتی یا دولت هایی با بدنه بزرگ و فاقد کارایی میفتیم که مجبوره قسمت اعظم درآمد و بودجه شو خرج نیروهایی کنه که فاقد کارکرد لازم هستند. اقتصاد دولتی فطرتا بستری برای فساده.
  19. در مورد اقدام اخیر ترامپ و تروریستی نامیدن فلان ارگان یه مقدار دیگه زیادی این قضیه جدی گرفته شده و به نظرم جنبه تبلیغاتی پیدا کرده بخصوص این اقدام نمایندگان مجلس و وزیر دفاع و رئیس مجلس و..... اگه قرار بر برخورده خب در جنوب و در خیلی مناطق دیگر، ایالات متحده از محل حضور نیروهای ما بخصوص سپاه خبر داره. این گوی و این میدان. یه گلوله شلیک کنند تا ببینند چه اتفاقی میفته. دو صد گفته چو نیم کردار نیست. قبلا که شاخه گل گردنشون نمی انداختن که الان بخواهیم از این اقدام خیلی تعجب کنیم. در مورد فعالیت های اقتصادی و... حضور فلان نیرو و اگه گسترده تر نگاه کنیم، اقتصاد دولتی به شرطی ممکنه منجر به فساد نشه که چند شرط رعایت نشه: 1) از قدرتشون برای برداشتن فلان طرح و یکه تازی در پروژه ها و دور زدن امور اداری استفاده نشه. 2) سود و زیان مثل بخش های خصوصی دیگه باشه. 3) نحوه پذیرش نیرو عمومی و بر اساس ضوابط مرسوم باشه و نه براساس معیارهای خاص. 4) در بخش هایی تمرکز وجود داشته که در اون قسمت ها بخش خصوص فعلا قوی و پویا نیست. 5) پاسخگو بودن کامل نسبت به حوزه اختیارات، فعالیت های انجام گرفته، سود حاصله از پروژه ها، مقصد پول های به دست آمده از پروژه 6) هماهنگ با سیستم مالیاتی کشور لازم به ذکره که هر فعالیت در حوزه بخش خصوصی در ابتدا به خاطر فشل بودن و نبود قوانین و معیار پایش واضح، تا حدود زیادی ناموفق و درگیر فساد میشه. ولی با پایش مستمر و بهبود فرایندها و حمایت راهکارهای قانونی ، به تدریج این درصد موفقیت بیشتر میشه. تا جایی که کارایی بالاتر، هزینه تمام امور شده کمتر و بخصوص عدالت اداری بسیار بالاتر میره. اگه اقتصاد دولتی عاقبتی داشت که اتحاد جماهیر شوروی و قبلش سیاست های مائو تسه تونگ ره به جایی می برد که نبرد. جدای از موارد یاد شده ، ما جهاد سازندگی رو داریم. نهادی خوشنام، قدرتمند و بابرکت که در ابتدای انقلاب منشا خدمات زیادی شد. اگه بحث خدمت رسانی و رضای خداست که این ارگان میتونه خیلی فعالیت های عمرانی و... انجام بده، اگه بحث بر سر اینه که یه سفره ای افتاده و کی خودی و محق تر از ماها که ....
  20. موافقم. همین رویه مد نظرش هست. در ادامه عرایضم قبلیم: سالها قبل کتابی در زمینه خیزش کاسترو و میل کوبا به سمت اتحاد جماهیر شوروی و تاثیر سوسیالیسم بر این کشور خوندم. کاسترو از اول شخصی نبود که متحد کامل شوروی و شریک اهداف اونها در جهان باشه. تا مدتی تنها دغدغه اش فروش شکر در دنیا بود که بعد از مدتی خریداران عمده اش روسیه و چین شدند و آروم آروم با رایدکال بودن سیاست های ایالات متحده تمام قد در دامان اتحاد جماهیر شوروی در غلطید. در قضیه ونزوئلا با درجاتی پایین تر این مسئله هم رخ داد. در مورد ایران، در ایالات متحده طولانی ترین دست به دست شدن سیاست مشت آهنین و رادیکالیسم با چماق و هویج دموکرات ها دیگه امری تکراری شده. امری که ورای نابودی اقتصاد ایران ، پایین اومدن امید به زندگی و رفاه، به روی کار آمدن افراطی ترین طیف در ایران، فرسایش ذهنی، نفرت بی حد و حصر مردم از بیکاری، فقر، فساد اداری و انحصار طلبی در قدرت، عشق به ایالات متحده رو به همراه نخواهد داشت بلکه نفرت پایدار از ایالات متحده رو به دنبال خواهد داشت. نفرتی که باعث میشه مردمان ایران مثل بمب ساعتی باشن، بمبی که هر آن ممکنه منفجر شه و اگه در این میان زیادی این مردم رو غلغلک داد، ممکنه به هر کاری دست بزنن کارهایی ورای تصور ترامپ و دیگه بهانه اش که تروریستی خواندن فلان ارگان نیست، چندان مهم نیست، مثل جرقه ای میمونه که بر خرمن بندازن و این آتش ممکنه جدای از ما، به راحتی خانه ترامپ و بلکه همپیمانانش رو ویران کنه . دلیل این امر عشق به فلان چیز یا فلان هدف والا نیست، دلیلش خستگی و به پایان خط رسیدنه. خستگی از سیاستی تکراری و بارها و بارها امتحان شده. شرایطی خرد کننده ای که به ما تحمیل میشه و مردم ایران رو ضعیف تر، قشر متوسط رو محو و دولت های بر سر کار رو سال به سال فربه تر می کنه. نمیشه یه فیلم رو چندین مرتبه بر سر این مردم پیاده کرد. این شرایط نه مرگ و نه زندگی روزی به پایان میرسه و ای کاش زودتر به پایان برسه، ولی در آخر خود اونها هم طعم این لحظات رو خواهند چشید....
  21. البته حتی اگه ایران مذاکره کنه و روابط تلطیف بشه بازنده عربستانه. اگه ماهیت جمهوری اسلامی در نفی اسرائیل تعریف شده، بنابر یه اصل نوشته نشده ماهیت عربستان و رژیم سعودی هم در نفی ایران و دشمنی با ایران تعریف شده و میلیارد ها دلار برای این امر سالانه هزینه می کنند. شرایط بحرانی و ملتهب به نفع عربستان ولی شرایط عادی و مسالمت آمیز به نفع ایران.
  22. این قضیه تروریستی نامیدن فلان ارگان بیشتر جنگ رسانه ای و تبلیغاتی تا زمینه سازی برای یک اقدام عملی. به نظر من این موج سواری و عسس منو بیا بگیر ترامپ ، برای خیلی از ما ایرانی ها که مشابه اونو سالها قبل تجربه کردیم، دیگه خاطره است. ترامپ یه تاجره و برای رسیدن به هدفش هر هیاهویی می کنه ولی مرد جنگ نیست، این مشاورین نئوکانش بهتره به ایشون یادآوری کنند که هر بازی، قاعده ای داره و ممکنه جریانی شروع شه که دیگه سرنخ اتمامش دست ترامپ و متحدین اون نباشه ....
  23. جهان سوم جاییه که فکر امثال ماهارو درگیر این قضیه کردند که عربستان کم آورد یا ایران و اونور آب در فرانسه و انگلیس و آمریکا و ... ،مردمش با پول همین کشورهای خاورمیانه که به التماس از اونا تولیدات نظامی 30-40 سال پیششونو می خرن، دم ساحل نشستن و صفا می کنن!
  24. رجزخوانی ها و صحبت های توئیتری تعیین کننده تاکتیک و گستردگی نبرد بین طرفین نیست، وقتی نبردی شکل بگیره احتیاط ها و محافظه کاری ها کنار میره اگه آمریکا حمله کنه باید انتظار حمله به اسرائیل یا کشورهای حاشیه خلیج فارس یا هردو داشته باشه. آیا ختس و فلاخن داوود و گنبد آهنین توانایی ایستادگی در مقابل فوج موشک ها رو خواهند داشت؟ به نظرم من خیر. آیا امریکا میتونه امارات و بحرین رو در مقابل موج اول پاسخ انتقامی ایران حفظ کنه؟ به نظرم خیر.