aminf14

Editorial Board
  • تعداد محتوا

    1,267
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    7

تمامی ارسال های aminf14

  1. بله راه همینه که فرمایش کردید و در چت باکس و تاپیک کوثر 88 در مورد ارتقای اف 14 صحبت شد. اف 14 در کنار میگ 29 با توجه پتانسیل هایی که دارند امکان تبدیل به جنگنده های تمام عیار نسل 4.5 رو دارند. اگه قراره داستان جنگنده افسانه ای اف 14 اونم به صورت یک جنگنده چندمنظوره ادامه پیدا کنه راهش تولید گسترده داخلیه وگرنه سازه پیر اف 14 تا زمانی تحمل به روزرسانی و مهم تر از اون شرکت در عملیات رو داره. همون مسیری که اف 15 طی کرد رو میتونه تامکت هم طی کنه. و اما وضعیت طوریه که فعلا باید نقدو چسبید. شاید بعد از دفاع مقدس فرصتی 30 ساله وجود داشت که نتیجه اش شد جنگنده کوثر 1، حتی اگه همین فردا سرمایه و نیروی انسانی و ابزارهای لازم برای این تولید داخلی وجود داشته باشه، حداقل زمانی 10 ساله برای تولید جنگنده ای وزین و آبرومند که بتونه به حفظ موازنه کمک کنه لازمه پس باید این زمان ده ساله رو با خرید جنگنده ای چند منظوره و قابل رقابت با جنگنده های متعدد همسایگان اطراف ایران خرید.
  2. اف 15 در نسخه های اولیه چه از نظر برد رادار و چه تسلیحات مورد استفاده هوا به هوا در مقابل رادار قدرتمند AWG-9 و موشک کم نظیر فینیکس حرفی برای گفتن نداشت.
  3. فرمایش شما کاملا صحیحه. ما در وضعیتی هستیم که خیلی از رقبای منطقه ای برای ما شمشیر رو از رو بستن و چنگ و دندون نشون میدن. زمان جنگ خیلی از کشورها به عراق کمک مالی و... ارائه می دادند ولی در حال حاضر هرکدوم از همسایه ها از آذربایجان گرفته تا ترکیه ، امارات، رژیم منحوس سعودی و.. برای ما شاخ و شونه می کشن و از خرابکاری و به خطر انداختن منافع ما ابائی ندارند پس باید اون نیروها متناسب با تهدید باشه و نه 40-50 سال پیش. به نظرم نسبت به همون زمان هم به نوعی عقبیم. اف 14 در زمانی که ایران این جنگنده رهگیر رو خریداری کرد دارای بهترین تکنولوژی ممکن و بسیار جلوتر از هواپیماهای هم عصر خود بود. اف 14، میگ 21 و 23 که سهل بود بلکه اصلا با خود اف 15 و اف 16 هم قابل مقایسه نبود و بسیار پیشرفته و جاه طلبانه تر بود و گل سر سبد جنگنده های نسل 4 بود. خب در حال حاضر اگر ما مدعی این هستیم که از 40 سال پیش پیشرفته تریم باید بتونیم هواپیمایی متناسب با تکنولوژی روز یعنی از نسل پنج رو خریداری کنیم. از سمت کشورهای غربی که امکان هیچ خریداری وجود نداره. بجز جنگنده نسل پنجم که مثلا امکان خریدش از روسیه، آمریکا و... نیست، ما جنگنده نسل چهار و نیم هم نداریم. نه تایفون داریم و نه رافال و نه سوپر گریپن. زمانی می تونیم در مقابل 40 سال پیش ادعایی داشته باشیم که هواپیماهایی مثل توپولف 160، سوخو 35 و 34 و یا میگ 35 رو داشته باشیم که نداریم. بجز شهید ستاری واقعا در این سالها فرصت ایجاد یک نیروی هوایی مدرن رو از دست دادیم. چه در زمان ریاست جمهوری جناب آقای خاتمی که فرصت نوسازی و افزایش تعداد ناوگان میراژ اف 1 با پیشنهاد فرانسه رو با دست خودمون رد کردیم، یا در زمان جنگ انعقاد قراردادهای پشت پرده ای مثل ایران کنترا رو افشا و اون کانال ارتباطی و بروز رسانی تجهیزات رو بستیم. این اشتباهات دریجی باعث شده که علی رغم تلاش تحسین برانگیز در حفظ ناوگان موجود، هم از نظر کمی در مضیغه باشیم و هم از نظر کیفیت عملیاتی ناوگان متنوع هواپیمایی در تنگنا.
  4. تبلیغات و معرفی محصولات بومی و در نتیجه هراس انداختن در دل دشمنان از طریق به تصویر کشیدن نیرو و ادوات جنگی هم روشی داره که انگار در سمت ما به فراموشی سپرده میشه. از قدیم میگن همه رو می تونی گول بزنی ولی خودت رو نه . به نظر میرسه این تبلیغات و ادبیات رجزخوانی چنان ادامه دار و گول زنندس که خود گویندگانش که از مقامات رده بالا هم هستند، حرف خودشونو باورشون شده. عخه پدر بیامرز ما از چه جنبه ای 40 برابر پیشرفت کردیم؟ از نظر تعداد جنگنده، هلیکوپتر، پدافند و....؟ هنوزم که هنوزه گل سرسبد نیروی هوایی جنگنده وزین و افسانه ای اف 14 است که قبلا 79 فروندش نوشو تحویل گرفتیم و الان هم تعداد عملیاتی اش کمتره هم سازه اش پیر و فرسوده شده ، نیروی هوایی چه از نظر کیفیت و چه کمیت چندان پیشرفت چشمگیری نداشته( اگه نگیم پسرفت کرده).
  5. ترکیب ایمان، علم مادی و عمل شدنیه و اون هم به صورت کلاسیک و... منافاتی با هم ندارن ، چنانچه در همین جنگ تحمیلی وقتی ایمان و علم و تاکتیک همراه هم شدن نتیجه شد کمان 99، عملیات شگفت انگیز اچ 3 ، عملیات مروارید یا عملیات بیت المقدس و آزادی خرمشهر. جاهایی هم امکانات ما کم بود یا تاکتیمون اشتباه و یا زورمون نچربید و... نتیجه دلخواه نبود.
  6. راستش با خوندن پست های قبلی و بخصوص آیات قران در محذوریتی قرار گرفتم که در بحث شرکت نکنم ولی همینجا از شما بابت این پست مستدل و منطقی که در ادامه رویه ای که دوستمون ام آر 9 برای بحث در نظر گرفتند است، تشکر میکنم. اون مسیری که ایشون در نظر گرفتند، مبتنی بر مستندات و ارائه تحلیل و نه صرفا نظر شخصی و ... بود. به نظرم بنده اون آیات گهربار و فرمایشات که نقل شد بیشتر به خود مسئله دفاع و جهاد بر می گشت، یعنی چیزی که در حقانیت اون شکی نیست. دفاع از وطن و کیش و آیین امری پسندیده در بین همه است. اما چیزی که در این تاپیک بحث میشه بر سر عملیات مشخص و تاکتیک و اثر بخش بودن یا اثر بخش نبودن اونهاست. طراح یا طراحان تاکتیک و نقشه راه عملیات هم بهرحال معصوم نبودند، بر اساس زمان، امکانات و سواد و تحلیلیشون مسیری رو مد نظر داشتند که از قضا حالا بهش شکست بگیم یا عدم الفتح ، نتیجه اش بوده. بر گردیم به صحبت های شهید باقری و حرف های رک و روشنی که ایشون بابت شناسایی و تعداد شهدای عملیات گفت. کسی مگه در حقانیت و درستی گفتار شهید باقری شک داره؟ خود محسن رضایی هم منعطفانه توییت خودش رو اصلاح کرد. گذشته چراغ راه آیندست. دفاع مقدس هم از این قاعده مستثنی نیست. تا زمانی که ضعف هارو نبینیم و سعی در اصلاح اون و بهبود نیرو و تاکتیک نداشته باشیم، هر آن ممکنه از همون طریق ضربه بخوریم بخصوص در مقطع حساس کنونی. جدا از موارد فوق مولاعلی می فرمایند : "انظر الی ما قال و لا تنظر الی من قال" " نگاه کن چه چیزی گفته می شود ، نگاه نکن چه کسی می گوید." . اشتراک تحلیل و گفته ها باعث میشه که اگه موردی در ذهنمون بود به بقیه ارائه بدیم و یا نه در قالب یاد گیرنده فرو بریم. خیلی بهتره که با برچسب و انگ زنی در گفتگو ، ارائه تحلیل و استفاده از معلومات و بینش گرانبهای خیلی از دوستان رو نبندیم. ان شالله در ادامه بتونیم با بررسی بندهایی که دوستمون ام آر 9 در نظر دارند بحث رو ادامه بدیم.
  7. اصولا سردار بودن دلیل بر حقانیت مطلق و صاحب نظر بودن در همه امور بدون آگاهی از اطراف و تهدیدها و مصون موندن از ورطه نقد نیست .مثال بارزش محسن رضایی که خیلی با تجربه تر از سلامیه و اتفاقا همون نقد باعث شد که ایشون کلامشو اصلاح کنه. نقد وسیله ایه برای ارزیابی خودمون تا خدای نکرده در باد رجز خونی نخوابیم و یهو غافلگیر نشیم. تعهدی خوبه که با تخصص و واقع گرایی و شعاری خوبه که با شعور همراه بشه.امیدوارم به فکر ارتقای یکپارچه نیروهای نظامی و نه صرفا توسعه کاریکاتوری و تمرکز صرف بر عرصه هایی مثل پهپاد و موشک باشیم. شنیدن خبر تولید انبوه! 15 فروند جنگنده کوثر 1 اونم در ظرف سه سال واقعا مثل آب سردی بر خیلی از خیالات و آرزوهای ما بود. چشم هارو باز کنیم . اطراف مارو مشتی همسایه گرگ صفت گرفته که تا دندان مسلح و مجهز به اف 22، اف 16، تایفون و ایگل و .... اند. استقلال و متکی بودن بر نیرو و دانش بومی خیلی خوب و ارزشمنده به شرطی در کنارش توان رقابت رو از دست ندیم و عزتمون حفظ شه. مباد که فردا روزی بهترین فرزندان این آب و خاک دسته دسته پر پر شن و کاسه چه کنم چه کنم دستمون بگیریم!
  8. جدای از مسئله غافلگیری و لو رفتن عملیات، شاید چند مسئله دیگه هم در پر رنگ شدن تلفات و کاهش تدریجی نیروی آفندی ایران تا پایان جنگ نقش داشت. در همین مورد توسط سردار سلیمانی ذکر شد که عملیات های موفقی هم بودند که لو رفته بود از جمله بیت المقدس ولی یا برتری ابتکار نیروها و قوای ایرانی مانع از شکست خوردن عملیات شد ولی در کربلای 4 و بعد به نظرم کربلای 5 که می تونست به پایان فرایند جنگ بین ایران و عراق منجر بشه ولی در عمل باعث فرسایشی شدن روند جنگ و کاسته شدن از توان دو طرف که خواست بعضی قدرت ها بود و یکی از دلایل تحقق نیافتن اهداف ضعف در پشتیبانی و همچنین تحلیل تدریجی نیروی هوایی بود. عبدالحلیم ابوغزاله در کتاب الحرب العراقیه الایرانیه میگه: با وجود قراردادهای خرید سلاح که ایران منعقد ساخت، در توان رزم هوایی این کشور بهبود خاصی حاصل نشد. با فرا رسیدن زمستان 1986، ایران بیش از 40 فروند هواپیمای قادر به عملیات برای نبرد هوایی ( دفاع هوایی) نداشت و 80 تا 100 فروند هواپیما نیز برای ماموریت های دیگر باقی مانده بود. برخی منابع می گفتند تنها 7 فروند هواپیمای اف 14 و 20 فروند اف 4 و 10 یا 15 فروند اف 5 برای ایران باقی مانده است (صفحه 223). اشاره ابوغزاله به قراردادها احتمالا مربوط به ماجرای مک فارلین بود که ایران تونست قطعات مورد نیازشو در مورد جنگنده های اف 14، اف 4 و اف 5، موشک های تاو، موشک ضد تانک تاو از طرف مقابل بگیره. ولی بعضی دسته بندی های سیاسی و موج افشاگری ها مانع از ادامه این روابط کجدار و مریز و ترمیم و تجهیز نیروی هوایی شد. البته همین نیروی هوایی نیم بند و رو به تحلیل در طی عملیات کربلای 5 چند ده جنگنده عراقی رو سرنگون کرد که قابل ستایش بود. اگر پشتیبانی و برتری هوایی مطلق از آن ایران می بود میشد با تکیه بر اون تا حدودی سهم لو رفتن عملیات پوشش داده بشه همچنانکه به نظرم در تقابل نیروهای متحد با ارتش بعثی در جنگ خلیج فارس هم مشابه این شرایط وجود داشت ولی برتری بی چون و چرای نیروهای هوایی متحد و در راس اونها نیروی هوایی، اجازه تحرک و واکنش مناسبی به عراق نداد و بعد از مدتی توان نظامی عراق به تنها اهدافی دم دستی برای نیروی هوایی آمریکا مبدل شد،آنچنانکه ارتش بعث به خیال خودش چندین فروند هواپیمای عراقی رو برای فرار نابودی توسط نیروهای متحد و پس گرفتن در زمان مناسب به سمت ایران گسیل داد.
  9. در مورد استفاده از موتور rd33 و یا AL-31 جدای از مزیت ها و معایب ، شاید یکی از عللی که باعث شده حول و حوش این دوتا مانور داده بشه تا حدودی زیادی امکان در دسترس بودن این دو پیشرانه است. rd33 با توجه به کاربردش در جنگنده میگ 29 که در اختیار ایران هست و AL-31 هم باتجربه موفق این پیشرانه که یکی از ارکان قدرتمند جنگنده سوخو 30 است. ما در حال حاضر موتور تی اف 30 رودر اختیار داریم و بعد از 40 سال به نوعی سازگاری با این موتور رسیدیم ولی در مورد مخاطرات جدیدتر مثل ایگل ( و جدیدتر) که نیاز به موتور قابل اتکاتری که دچار واماندگی نشه به تولید با کیفیت تر و یا تامین اون ( یا موتوری مشابه و بهتر مثل F110-GE-400) از طرق دیگری هستیم. در این مورد هم که روابط ما با کشورهای غربی مشخص هست، در این 40 سال هم اثری از تولید این موتور در داخل کشور نبوده پس انتخاب ما محدوده و تقریبا تنها گزینه کشور روسیه است. اگه قرار باشه که روسیه حداقل همکاری رو هم با ما نداشته باشه شاید بهتر باشه در بعضی زمینه ها رویه مونو عوض کنیم. در ادامه دوست گرامی M-ATF به نکات خوبی اشاره کردند. واقعا در این 40 ساله ما هر آزمون و خطایی که بود رو انجام دادیم، فرصت دیگه ای نیست. وضعیت موجود تنها در صورتی قابل قبوله که تنها مواجهه ما با اشرار و گروه های مسلح در لب مرز باشه ولی اگه فکری اساسی نشه دیر نباشه زمانی که بحرین و قطر و کویت هم برای ما رجز بخونن( امارات که مدتی پیش خوند)! در حال حاضر هم که تمرکز بر سمت جنگنده های چند منظوره فشرده ولی کاراتر رفته که هم از قدرت دفاعی (چه در فاصله ای دور و چه داگ فایت) و همچنین تهاجمی به صورت همزمان برخوردار باشند. خیلی از ارگان و افراد تلاش قابل ستایشی برای نگهداری و ارتقای داشته های نیروی هوایی انجام میدن ولی نبود و یا ناکافی بودن تصمیم گیری و اقدامات کلان این اجزا رو نتونسته به سمت نتیجه ای که مورد انتظاره رهنمون کنه.تا وقتی اهدافی کلان تصور نشه نمیشه به برنامه ریزی و تصمیمات بزرگی رسید و این تصمیمات هم پیش فرض هایی دارن مثل سرمایه گذاری خوب و بلندمدت و عدم تصمیم گیری های خلق الساعه، تعامل با کشورهای صاحب دانش در حوزه نظامی، اهمیت و ارزش قائل شدن برای دانش بومی و همچنین بازاریابی و نیازسنجی برای ورود یک محصول هست.به نظرم ما در همون در نظر گرفتن اهداف و تصمیم گیری و تصمیم سازی مشکل داریم. به قول یکی از بزرگان انسان تا زمانی که اشتباه خود را نشناسد محکوم به تکرار آن است. باید دید که نسخه بهبود یافته جنگنده اف 5 کدام مورد رو پوشش میده؟ نقش یک بمب افکن قدرتمند مثل سوخو 34، یک جنگنده رهگیر کم نقص مثل اف 14 ، یک جنگنده چند منظوره چند منظوره مثل اف 15؟در حالت حداقلی حتی اگه چند اسکادران از این تولید بشه میتونه آسمان کشورمون رو در مقابل کشورهای رقیب که ماشالا کم هم نیستن ، پوشش بده. همچنین کدام کشوری که رابطه ای دوستانه با ما داره حاضر به خرید این جنگنده هست؟ فعلا جنگنده چند منظوره برای ما بقولی اوجب واجبات هست و اگه از این مسئله و تامین اون خیالمون راحت شد اون موقع میشه زمان بخریم و به سمت توسعه آهسته و پیوسته کوثر یک رفت.
  10. برادر گرامی مسلما شما مسلط هستید ( و شکسته نفسی می فرمایید). اینها گمانه زنی بود و صرفا چند پیشنهاد و چون در تاپیک مربوط به ارتقای اف 14 در این مورد و مقایسه اش با راهکارهای موازی دیگه خیلی بحث نکرده بود، پس این نوشتار بنده زمینه ای بود برای استفاده از دانش و نظر دوستان برای بررسی بیشتر این موضوع. در مورد فرمایش شما : بنده قدرت تی اف 30 رو با آر دی 33 یا AL-31 مقایسه نکردم. منظور مشکل واماندگی تی اف 30 بود . به نظرم این تاپیک در این زمینه خوبه در مورد حذف بال متحرک هم کاهش هزینه و هرچه ساده و عملی تر کردن طرح مد نظرم بود. در مورد همین کوثر 1 هم اونطور که پیداست مشکل بودجه وجود داره پس طبیعیه که برای طرحی به پیچیدگی ارتقا و تولید اف 14 نیاز به سرمایه و ریسک بالاتری وجود داره. در مورد مانور پذیری میگ 23 هم باید گفت این هواپیمای نسل سه چندان مانورپذیر نبود و اگه مثلا استرایک ایگل یا سوپر هورنت را هماوردی فرضی برای این طرح بدونیم، از نظر مانور پذیری خیلی بهتر از میگ 23 هستند.
  11. دو تاپیک جی اف 17 ( تندر) و کوثر دو بحث تقریبا مشابه داره. یکی امکان استفاده از جنگنده تندر و دومی بومی سازی کامل جنگنده اف 5. اگرچه ممکنه گزینه اول راه حلی ممکن و مناسب برای زمان حال و گزینه دوم اقدامی ارزشمند و بالا برنده روحیه و اعتماد باشه ولی به نظرم هچ کدوم تغییر محسوسی در توازن نیروهای هوایی در منطقه ایجاد نمی کنند و گره گشای هیچ کدام از مشکلاتی که داریم نیستند. ما زمانی شاه مهره ای به نام تامکت رو در نیروی هوایی مون داشتیم که علی رغم بسیاری از کاستی ها چه در ابتدا و چه در انتهای دفاع مقدس، تونست بار خیلی از مشکلات رو به دوش بکشه و راه گشا باشه. ولی حتی در صورت موفق بودن جنگنده کوثر یک این جنگنده تا طی طریق مسیری به مانند اف 5 تا اف 18 راهی بسیار طولانی رو در پیش رو داره راهی که خیلی سخت و گاه نیاز به طراحی مجدد در جمیع قسمت های این جنگنده از موتور، رادار و... داره. طی طریق بین اف 5 تا اف 18 فقط دو سکانه کردن جنگنده نیست. به نظرم گزینه بهتر و البته بسیار چالش برانگیزتر توسعه جنگنده اف 14 به منظور چند منظوره کردن این جنگنده اعم از نقش بمب افکن و برتری هوایی و رهگیری باشه یعنی همون کاری که با مسیری ساده تر در مورد اف 15 انجام شد و واقعا ظرفیت استفاده از این جنگنده خوب بسیار گسترده تر شد. در دنیای کنونی این همه طرح های مختلف که عملا همه نقش جنگنده پشتیبانی نزدیک رو دارن، موازی کاری و بالا رفتن هزینه و عدم نتیجه گیری رو به دنبال داره. در مورد اف 14 چند اقدام شاید لازم باشه: - یکی پیدا کردن موتوری خوب و کارا که مشکلات موتور تی اف 30 رو نداشته باشه. آر دی 33 می تونه بیس خوبی برای این منظور باشه و البته AL-31 گزینه ای ایده آله اگه بشه اونو تحت لیسانس کشور سازنده اش در ایران تولید کرد. - سبک کردن سازه تا بتونه برای برتری هوایی ظرفیت بیشتری داشته باشه. - حذف ویژگی متحرک بودن بالها. در این صورت اگه این روند کج دار و مریز طی باشه و سوخو 30 به ما تعلق بگیره در کنارش جنگنده ای رو خواهیم داشت که ویزگی های سوخو 30 و تولید تحت لیسانس موتور قدرتمند AL-31 به شدت میتونه بر روند ارتقاش تاثیر مثبت بزاره و اگرم سوخو 30 خریداری نشد ،حتی در صورت صرف 10 سال گزینه ای که بستر مناسب برای توسعه و پاسخگویی نیازهای حال و آینده رو داره.
  12. ایده جالبی مطرح شد. همین اکثریت و دست برتر نداشتن حوثی ها در یمن شاید مورد جالبی باشه. جالبه تمرکز عربستان بر کشوریه که نه نیروی قابل توجهی داره و نه حتی اکثریت رو. ایران هم در حال حاضر انواع و اقسام مشکلات درونی و بیرونی رو تجربه می کنه و حتی در کمال پر رویی دارن گناه 11 سپتامبر رو هم گردن ما می اندازن! پس این وسط بی احتیاط و تهاجمی رفتار کردن بدون داشتن ابزارهای لازم می تونه همون نتیجه ای رو در بر داشته باشه که تسخیر لانه جاسوسی و یا حمله به افغانستان (در پس جنایت طالبان) یا همکاری با عراق در جنگ خلیج فارس بر علیه آمریکا می تونست برای ما در بر داشته باشه که الحمداله با کیاست و تدبیر اون دوتای دوم خطرش رفع شد. اگه با تامل به این قضیه نگاه کنیم به راحتی میشه نقشه به میان کشیدن پای ایران و گسترش جنگ رو حس کرد، نقشه ای که عملا در یمن و حتی سوریه شکست خورده و در سوریه نبرد تقریبا مغلوبه و در یمن به بن بست رسیده. به نظر بنده عاقلانه تر همین رویه است که از ضعف های عربستان( مثل ضعف رفتاری بن سلمان در قضیه خاشقچی، حریری یا حتی عبدالله دوم) با استفاده گاه و بیگاه از کارت ترکیه و.. بهره برد وگرنه شاید فعلا شرایط و ابزار بردن جنگ رو به سمتی جنگی متعارف و همه جانبه رو نداریم، بهتره به شیوه بیسمارک عمل کنیم تا هیتلر تا توسط اهریمنانی که بجز پلن A قطعا پلن B و حتی C رو در آستین دارن، سورپرایز نشیم.
  13. aminf14

    به کجا میرویم ؟

    هر پاسداشتی لزوما مادی نیست ولی انصافا در بزرگداشت و پاسداشت معنوی قهرمانان جنگ اعم از نیروهای هوایی، زمینی یا دریایی کم کاری شده. جالبه اگه این حجم از فداکاری در مثلا ایالات متحده رخ داده بود، خدا می دونه چه تعداد فیلم هالیوودی با کیفیت روانه پرده سینما میشد تا در این زمینه اطلاع رسانی بشه. میشد از همین حماسه بزرگوران کوشکی وابراهیمی فیلمی در حد نجات سرباز رایان ساخت . ما قهرمانانی مثل هوشنگ صمدی یا فرض الله شاهین راد یا عملیات هایی مثل کمان 99 یا حمله به اچ 3 را داشتیم که فوق العاده بودند ولی حداقل اطلاع رسانی از این قهرمانان نداشتیم، قهرمانانی که غالبا خانواده خودشون رو که می تونستن در کنار اونا باشند رو به خاطر وطن و غیرتشون رها کرده و همچنین با دقت و مهارت و تسلط با تحمل انواع و اقسام فشارها کارهایی رو کردند که واقعا کم نظیره. خیلی ناراحت کننده است که خیلی کم به حماسه دلیرمردانی که نیروی هوایی عراق رو با اف 14، اف 4 یا اف 5 منهدم کردند و یا امثال ابراهیمی سعید یا خلیل کوشکی که واقعا شاهکار کردند، پرداخته شده. واقعا نمیشه معادل مادی برای این کارهای حماسی در نظر گرفت و باید به معنای واقعی کلمه این حماسه ها برای بالا رفتن حس غرور، وظیفه شناسی و تعهد معرفی بشن. وقتی نسلی صیاد شیرازی، صمدی، ابراهیمی سعید، باکری یا کاظمی رو نشناسه طبیعی که به سمت سوپرمن، ثور، هالک یا قهرمانان پوشالی بره که به خوردشون داده میشه.