Amirali123

Members
  • تعداد محتوا

    122
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    1

Amirali123 آخرین امتیاز شما در روز 17 فروردین 1400

Amirali123 شما بیشتری مطالب مورد علاقه کاربران را دارید!

اعتبار در انجمن

1,160 نشان لیاقت

5 دنبال کنندگان

درباره Amirali123

  • رتبه حساب کاربری
    گروهبان سوم

آخرین بازدید کنندگان پروفایل

بلوک آخرین بازدید کننده ها غیر فعال شده است و به دیگر کاربران نشان داده نمیشود.

  1. قسمت سوم مرگباری (Lethality) بسیاری از کشورها استراتژی های زرهی خود را حول محور جنگ شهری متراکم توسعه داده اند. این روند با توجه به تجاربی است که در درگیری‌های عراق، سوریه، افغانستان و اوکراین رخ داد و به اندازه چندین دهه درس‌های جنگ شهری به ما ارائه کرده است. در حالی که نبرد شهری قطعاً یک جنبه برجسته از جنگ های آینده خواهد بود، باید برای سناریوهای جایگزین نیز برنامه ریزی کرد. اتکا به استراتژی بر اساس آخرین جنگ، ، ممکن است تهدیدی برای عدم آمادگی در درگیری‌های آینده باشد. کریستوفر فاس، تحلیلگر نظامی IHS Janes « نقش سنتی تانک‌ها در ابتدا حمایت از پیاده‌نظام بود که سپس به سمت نبرد با تانک‌های دیگر تکامل یافت. اکنون به نظر می‌رسد که به سمت یک سیستم تسلیحاتی انعطاف‌پذیرتر حرکت می‌کنیم که در صورت لزوم می تواند با تانک های دیگر بجنگد. در درگیری‌های اخیر، بارها مشاهده کردیم که تانک‌ها در نقش‌ پشتیبانی آتش عمل کرده‌اند، به‌طوری‌که باید در شرایط جوی مختلف، شب یا روز، از فاصله 2000 متری با اهداف درگیر شوند و با احتمال بالایی در شلیک اول، اصابت داشته باشند. » در چند دهه اخیر، مرگباری خودروهای زرهی به‌طور عمده بر توسعه انواع جدیدی از مهمات متمرکز شده است. بسیاری از خودروهای زرهی جدید به ایستگاه‌های تسلیحاتی روباتیک مجهز شده‌اند که می‌تواند فضای داخلی خودرو را برای سرنشینان آزادتر کند. سیستم کنترل آتش یک خودروی جنگی پیاده‌نظام (IFV) اکنون شباهت زیادی به سیستم‌های کنترل آتش تانک‌ها دارد و حتی هزینه بیشتری نیز به همراه دارد. به‌عنوان مثال، IFV می‌تواند اهداف را در چهار کیلومتری شناسایی کند، در حالی که توپ اصلی فقط تا دو کیلومتر خوب است، پس به موشک سوئیچ می‌کند. برای IFV ها بسیاری از کشورها کالیبر سلاح خود را افزایش داده اند. فرانسوی ها 20 م‌م داشتند، اکنون به 40 م‌م رسیده اند. آلمانی ها 20 م‌م داشتند، آن هاهم به سراغ 40 م‌م رفته اند. ایالات متحده 25 م‌م دارد، کاری که بعدا انجام می دهند بسیار جالب خواهد بود خودروی جدید شناسایی فرانسوی (جگوار ) دارای یک برجک دو نفره، مجهز به سیستم تسلیحاتی تلسکوپ 40 میلی‌متری، یک مسلسل روباتیک (RWS) و دو موشک ضدزره است. بریتانیا نیز پس از بررسی گزینه‌های مختلف برای خودروی شناسایی آژاکس، انتخاب مشابهی را با برجک دو نفره انجام داده است. فاس می‌افزاید: "ارتش‌های فرانسه و بریتانیا برای اولین بار یک سیستم تسلیحاتی مشترک بر روی خودروهای شناسایی و IFV خود دارند. این همکاری بسیار سودمند است، زیرا این دو کشور می‌توانند بدون مرزبندی‌های سیاسی به خوبی با یکدیگر کار کنند." در پاسخ به این سؤال که آیا ناتو همچنان همسانی را حفظ می‌کند، فاس توضیح می‌دهد: "من فکر می‌کنم تا حدی از بین رفته است. قطعا روسیه اشتراکات زیادی دارد. روسیه یک برجک جدید با توپ 30 میلی متری و موشک دارد که بر روی APC و IFV های آنها نصب خواهد شد. بنابراین، در سراسر ناوگان، آنها واقعاً دو کالیبر دارند، 125 میلی‌متر برای تانک‌ها و 30 میلی‌متر برای نفربرها. استانداردسازی برای همخوانی کلیدی است. برخی از کشورهای ناتو هنوز از توپ‌های 125 میلی‌متری روسی استفاده می‌کنند، آلمانی‌ها از توپ 120 میلی‌متری راین‌متال، فرانسوی‌ها از توپ بدون‌خان 120 میلی‌متری با سیستم بارگذاری زنجیری استفاده می‌کنند، و انگلیسی‌ها یک توپ خان‌دار دارند. در واقع، اگر خودروهای جنگی پیاده نظام را بررسی کنیم، ناتو پنج یا شش کالیبر را عملیاتی دارد. مشابه عدم استانداردسازی در ناتو در مورد سلاح های پیاده نظام، عدم استانداردسازی برای وسایل نقلیه زرهی نیز وجود دارد.(م: البته در زرهی روسیه کالیبر 100 م‌م و جدیدا هم 57 م‌م حضور دارد ولی رایج نیست) استفان فیلپات، تحلیلگر دفاعی « حسگرها آگاهی موقعیتی را افزایش می‌دهند و از آنجایی که هر وسیله نقلیه به مجموعه‌ای از حسگرها مجهز است، یک شبکه تشکیل می‌شود. تجهیز هر واحد به درک بهتری از میدان نبرد کمک می‌کند. این حسگرها همچنین می‌توانند علاوه بر واحدهای زمینی با دارایی‌های هوایی ارتباط برقرار کنند. به ویژه که در محیط‌های شهری متراکم دید عمودی به یک عامل مهم تبدیل می‌شود. » علاوه بر حسگرها، پیشرفت‌های مربوط به مرگباری شامل اشکال جدید مهمات مانند مهمات تلسکوپی و مهمات قابل برنامه‌ریزی هم می‌شود. به عنوان مثال راین‌متال نوع جدیدی از مهمات به نام DM-11 را تولید کرده است که می‌تواند بر روی هدف یا ایجاد انفجار در داخل آن برنامه‌ریزی شود. این مهمات جدید به‌ویژه برای نبردهای شهری طراحی شده و بطور تخصصی برای تخریب سنگرها مورد استفاده قرار می‌گیرند. با توجه به یکسان بودن سلاح اصلی عموم خودروهای زرهی ( یک توپ کالیبر بالا یا متوسط ) و عدم نوآوری های شاخص در این حوزه، عمده تحولات در روش های بارگیری و مهمات جدید متمرکز خواهد بود. فلیپات معتقد است که انسان ها به عنوان حلقه ضعیف در خودروهای زرهی دیده می شوند: " اگر انسان را از معادله خارج کنید، در تئوری، می توانید سرعت شبکه خود را افزایش دهید و توانایی رزمی خود را بهبود ببخشید. با این حال، ما هنوز با این نوع فناوری در مقیاس تولید انبوه فاصله داریم. هنوز سوالات زیادی در رابطه با شناسایی تهدید و قوانین تعامل وجود دارد. " ادامه دارد ... صرفا برای میلیتاری / و انتشار با نام نویسنده و http://www.military.ir/ مجاز است منبع در اخرین پست قرار میگیرد دوستان برای پرسش سوالات تا انتشار تمامی بخش ها صبر کنید پایان قسمت سوم ...
  2. قسمت دوم تحرک (Mobility) بزرگترین چالش در جنگ بعدی این است که چگونه به دعوا برسیم؟ نحوه استقرار نیروها می تواند به اندازه خود مبارزه چالش برانگیز باشد. نیکولاس ادامه می دهد: یک چیز باید تغییر کند و آن وزن وسایل نقلیه زرهی است. MBT هایی مانند M 1 Abrams یا Leopard 2 بیش از 70 تن وزن دارند و در بسیاری از نقاط جهان پل ها قادر به پشتیبانی از آنها نیستند و به شدت تحرک استراتژیک آنها را کاهش می دهد. در طول جنگ سرد بسیاری از خودرو های زرهی به اندازه کافی سبک بودند که بتوانند با C-130 Hercules (19.8 تن) جابه‌جا شوند، اما اکنون این امکان وجود ندارد. هم اکنون خودرو های زرهی باید با C-17 Globemaster (77.5 تن) حمل شوند. یا در مورد فرانسه، مجبور است آنها را با کشتی حمل کنند. به عنوان نمونه یکی از الزامات کلیدی در مورد نسل جدید Pandur های اتریشی این است که بتوان آنها را با هرکولس حمل کرد. این همراه با ماژولاز بودن پاندور را از نظر استقرار و سازگاری بسیار موثر می کند. (کرستوفر فاس، تحلیلگر نظامی Jane) (م: ما نیز با توجه پیر شدن ناوگان هرکولس ها و مقدار کم حمل بار کاندید ها دچار چالش بزرگی در این خصوص هستیم) به عنوان مثال، Challenger II دارای مشکلات استقرار بی شماری است. پروژه فعلی برای "ارتقا" Challenger III به بزرگترین مشکل، که وزن و قابلیت استقرارش نمی‌پردازد. این خودرو همچنان یک تانک 70+ تنی باقی خواهد ماند که برای رساندن آنها به صحنه جنگ به وسایل حمل و نقل زیادی نیاز دارد. هنگامی که یک MBT به میدان مبارزه می‌رسد، باید تجهیزات و پلتفرم‌های تخصصی به منظور پل‌سازی و بازگشایی معبر را نیز در نظر بگیرید که فشار اضافی بر لجستیک وارد می‌کند. دراموند به نقد این مسأله می‌پردازد که تمرکز اصلی گفت‌وگوهای موجود بر زره و قدرت آتش است، در حالی که مسئله تحرک و استقرار باید در صدر اولویت‌ها قرار بگیرد. به عنوان نمونه، یک خودروی 8x8 زرهی با نیمی از وزن چلنجر، به اسانی از بیشتر پل‌ها می‌تواند عبور کند در حالی که به خاطر ماژولار بودن، امکان نصب تجهیزات گوناگونی را دارد که بتواند در عمده موقعیت ها به خوبی تانک ها عمل کند. به گفته دراموند، اکنون تأکید باید بر تحرک، بقا و مرگبار بودن وسایل زرهی باشد. این موضوع به پیشینه تاریخی برمی‌گردد؛ به عنوان مثال در جنگ کوزوو در سال 1999، اهمیت تحرک در تحرک واحدها تا حد زیادی مشخص شد، چرا که بسیاری از واحدهای ناتو نتوانستند به موقع درگیر مستقر شوند. رییس اسبق ستاد ارتش ایالات متحده، اریک شینسکی (Eric Shinseki)، خاطر نشان کرد که ارتش ایالات متحده برای جنگیدن بسیار صاف است، برای نبرد بسیار سبک و برای پرواز بسیار چاق است.(م: منظور از صاف بودن عدم آمادگی برای نبرد و نبود تجهیزات کافی است) تیپ های استرایکر که در سال 2002 وارد شد، تحرک را بر حفاظت و قدرت آتش اولویت داد و نتیجه بازنگری در پاسخگویی استراتژیک به سازگاری و تحرک بود. با توجه به اینکه شهرها به‌عنوان بستر اصلی نبردهای آینده مطرح هستند، وسایل زرهی باید توانایی حرکت در خیابان‌های باریک و محیط‌های متراکم شهری را داشته باشند. بنابراین، توانایی ناوبری و سازگاری این وسایل در آینده بسیار حیاتی خواهد بود. بطور کلی این سناریو رزمی با ویژگی های MBT های معاصر همخوانی ندارد. هیچ کس یک گوی کریستالی ندارد تا آینده را به ما بگوید. با این حال، به نظر می رسد تجزیه و تحلیل تهدیدات توسط منابع مختلف نشان می دهد که آینده با یک محیط جنگ ترکیبی، با تاکید بر جنگ شهری خواهد بود. آماده‌سازی برای زمین‌های شهری و روستایی در آینده کلیدی است. آیا صنعت به سمت وسایل نقلیه غیرشنی حرکت می‌کند؟ یک موضوع مشترک در صنعت، فشار فزاینده برای طراحی وسایل نقلیه با سرعت بیشتر است. این امر منجر به ظهور وسایل نقلیه چرخدار شده است. این به هیچ عنوان به معنای پایان وسایل نقلیه شنی نیست، زیرا آنها همیشه نقشی برای ایفا کردن خواهند داشت، اما در محیط‌هایی که نیاز به روش‌های طولانی برای برقراری تماس وجود دارد یا در محیط‌های شهری که به تحرک آسیب می‌زند، کارایی کمتری دارند. کریستوفر فاس، اهمیت استراتژیک وسایل نقلیه چرخدار را توضیح می‌دهد: "زمانی که فرانسوی‌ها به مالی اعزام شدند، ۲,۰۰۰ تا ۳,۰۰۰ کیلومتر پیش از شروع درگیری در بیابان راه رفتند. یک وسیله نقلیه شنی نمی‌تواند بدون حمل و نقل سنگین (م: تانکبر ها، قطار یا ... ) این کار را انجام دهند. اما با یک وسیله نقلیه چرخدار، می‌توانید در جاده‌ها رانندگی کنید و به هدف خود با با زحمت کمتری برسید." (م: فرصت بشود به تفضیل به این درگیری می‌پردازم) شنی در مقابل لاستیک نیکلاس می‌گوید: "وسایل نقلیه زرهی به‌طور قطع به سمت سیستم‌های چرخدار حرکت می‌کنند. بزرگ‌ترین محرک این تغییر، پذیرش سیستم‌های هیبریدی (م: حتی سیستم های مبتی بر پیل سوختی) است. این قابلیت به وسایل نقلیه زرهی اجازه می‌دهد که موتوری داشته باشند که به‌جای انتقال نیرو به چرخ‌ها، برق تولید کند. شما می‌توانید به‌ راحتی یک موتور کوچک در هر چرخ قرار دهید و بنابراین هر چرخ را به‌طور مستقل عمل می‌کند تا کشش حداکثری را بدست آورید که عملکرد بسیار بهتری نسبت به آنچه که سیستم‌های شنی قادر به ارائه آن هستند، خواهد داشت. این یک هدف تکنولوژیکی است و هنوز به آن نرسیده‌ایم، اما صنعت به این هدف بسیار نزدیک است. آیا تانک اصلی نبرد نقشی در نبردهای آینده دارد؟ تد ماسیوبا (Ted Maciuba)، مسئول الزامات رباتیک در مرکز تعالی مانور ارتش ایالات متحده می‌گوید: "در کوتاه‌مدت، همچنان به زرهی سنگین اعتماد خواهیم کرد، با وجود اینکه نقاط ضعف آن تغییر نکرده است. توانایی استقرار سریع و کارآمد زرهی سنگین همچنان یکی از اشکالات عمده تانک‌های اصلی نبرد MBT به‌ویژه در کلاس‌های 70 تا 80 تنی است. با حرکت رو به جلو، به سیستمی که به اندازه آبرامز موثر است، اما به طور قابل توجهی سبک تر است، میرسیم. یگانی که از تیپ های زرهی آبرامز یا بردلی که به طور قابل توجهی سبک تر است و ردپای لجستیکی کمتری دارد و استقرار آن را آسان تر می کند. این امر تقریباً در مورد تمام تشکیلات ارتش از فرد، جوخه، گروهان، گردان و تیپ صدق می کند. هدف این است کهواحدها به‌طور قابل‌توجهی سبک‌تر شوند تا با ردپای لجستیکی کمتر و در عین حال مؤثرتر، بتواند به ماموریت برسند. ادامه دارد ... صرفا برای میلیتاری / و انتشار با نام نویسنده و http://www.military.ir/ مجاز است منبع در اخرین پست قرار میگیرد دوستان برای پرسش سوالات تا انتشار تمامی بخش ها صبر کنید پایان قسمت دوم ...
  3. از مثلث آهنی تا شش ضلعی فولادی From the Iron Triangle to the Steel Hexagon قسمت اول نیروی زمینی برای دستیابی به اهداف استراتژیک روی زمین ضرورت است. نیاز به تحرک و حفاظت برای هر نیروی جنگی حیاتی است. بدین ترتیب، توان زرهی یکی از جنبه های اصلی دکترین نظامی به حساب می‌آید و به سربازان توانایی حرکت سریع در حالی که تحت حفاظت هستند را در مسافت های طولانی می دهد. در زمانی نه چندان دور، پارامترهای زرهی به سه دسته کلی شامل قدرت آتش، حفاظت و تحرک تقسیم می‌شدند. با این حال، در عصر مدرن، نیاز به عناصر بسیار بیشتری وجود دارد، مانند تحرک، مرگباری، بقاپذیری، خودمختاری، اتصال و سازگاری تعادل بین این عناصر جدید برای اطمینان از اینکه الزامات طراحی زرهی را محدود نکند، حائز اهمیت است. میدان‌های نبرد در آینده پیچیده‌تر، متنوع‌تر، پرسرعت‌تر و خطرناک‌تر خواهند بود، اما نقش زرهی به همان اندازه‌ی روزهای نخست تاثیرگذار باقی خواهد ماند. خودروهای زرهی در اشکال و اندازه‌ها و وزن‌های مختلف متناسب با نقش‌های گوناگون تولید می‌شوند، زیرا هر شرایطی خودروی منحصر به فردی را می‌طلبد. در نتیجه، شاهد تنوع زیادی میان ارتش‌های جهان هستیم. با این حال، نقش عملیاتی یک خودروی زرهی در تمامی میادین مطلقاً یکسان نیست و ممکن است دو کشور از یک وسیله یکسان برای مقابله با تهدیدات متفاوتی استفاده کنند. مسائلی که بر الزامات زرهی تأثیر می‌گذارند: ناتو نیاز به تجدید و بروزرسانی قابلیت های خود دارد. ( با توجه به اینکه بتوانیم متقارن با تهدیدات مواجه شویم ) درگیری‌ها با تروریست‌ها و شبه‌نظامی‌ها در سطح جهانی هنوز ادامه دارد. اجماع فزاینده‌ای در مورد عملیات‌های آینده وجود دارد که عمدتاً در محیط‌های شهری خواهند بود. نیاز به انتقال زرهی از A به B بیش از پیش خواهد بود. ( تا حد امکان سریع، کارآمد، ایمن و مقرون بصرفه ) تهدیدات نوظهور در حوزه سایبری و اطلاعات ظهور یافته‌اند که باید به آن‌ها پاسخ داده شود. تعادل میان شش عنصر زرهی نوین باید تعادلی بین تمام عناصر شش‌ضلعی زرهی وجود داشته باشد، جایی که مدیران باید ریسک‌های مختلف را ارزیابی کنند تا بدانند اولویت‌ها کجا قرار دارند. محیط‌های شهری متراکم ممکن است به تحرک نیاز داشته باشند، در حالی که در حومه شهرها، مرگباری اهمیت بیشتری پیدا می‌کند. نیکولاس دراموند (Nicholas Drummond) مدیر عامل (AURA Consulting Ltd) می گوید که محور اصلی برای وسایل زرهی تحرک استراتژیک شده است. حفاظت هنوز یک عامل حیاتی است، اما به روش‌های جدیدی به آن پرداخته می‌شود و مانند گذشته به معنای زره ضخیم‌تر نیست. زره‌های ماژولار برای مقابله با موشک‌های ضدزره ضروری هستند. در همین حال بدنه های سبک و تمرکز بر افزایش تحرک، دور شدن از زره های سنگین را نشان می‌دهد. با این حال، سه‌گانه تحرک، حفاظت و آتش هنوز مهم‌ترین عناصر هستند. دراموند می‌گوید: " با پیروی از این سه اصل، ما ملاحظات نوینی را فراهم کردیم. تجهیز زرهی آینده به حسگرهای پیشرفته مانند پلتفرم آژاکس که مجهز به حسگرهایی با هوش مصنوعی است، آگاهی خدمه داخل خودرو را به طور قابل توجهی افزایش می‌دهد. این حسگرها جستجو، ردیابی و شناسایی خودکار را ممکن می‌سازند و به خدمه این امکان را می‌دهند تا پیش از شناسایی، به تهدیدات واکنش نشان دهند. یک سیستم مدیریت میدان نبرد مدرن به کاربران اجازه می‌دهد به صورت زنده از موقعیت هر واحد در نقشه مطلع شوند. اتصال یکی از راه‌های کلیدی برای بهبود فرمان و کنترل (C2) است و باید به عنوان یک عامل تغییر دهنده بازی در نظر گرفته شود. این سطح از اتصال پیشرفته تأثیر زیادی بر بقای واحدهای زرهی خواهد داشت و فراتر از واحدهای زمینی، شبکه‌هایی بین واحدها در حوزه‌های زمینی، دریایی و هوایی ایجاد می‌شود. (م: اینجا به مفاهیمی مانند Multi-Domain/Cross-Domain اشاره می‌شود که باید به بیش از پیش به آن توجه کرد) بخش بعدی شش‌ضلعی، بقاپذیری است. این مفهوم به بهبود نیازهای فنی (قطعات مصرفی) و پشتیبانی سازنده، علاوه بر ایده سنتی بقا نظیر قابلیت اطمینان و بهره‌وری سوخت اشاره دارد. اگر یک وسیله نقلیه زرهی بتواند 72 ساعت بدون تأمین مجدد یا تعمیر فعالیت کند، فشار لجستیکی به میزان قابل توجهی کاهش خواهد یافت. آخرین عنصر شش‌ضلعی، سازگاری است. سازگاری به توانایی یک وسیله نقلیه برای انطباق با سناریوهای مختلف جنگی اشاره دارد. توانایی یک وسیله نقلیه منفرد برای انجام مأموریت‌های مختلف بدین معناست که وزارت دفاع مجبور نیست هر بار که بخواهد یک سناریو جنگی را آغاز کند، به دنبال یک وسیله نقلیه جدید باشد. ماژولار بودن یکی از مؤثرترین راه‌ها برای دستیابی به این امر است. اضافه بر این شش عنصر، 3 عامل عملی نیز وجود دارد که انتخاب ها را محدود میکند، عبارتند از هزینه، وزن و قوانین فیزیک. همچنین شما باید در انتخاب هایی انجام میدهید خدمه و عوامل انسانی راهم در نظر بگیرید. ادامه دارد ... صرفا برای میلیتاری / و انتشار با نام نویسنده و http://www.military.ir/ مجاز است منبع در اخرین پست قرار میگیرد دوستان برای پرسش سوالات تا انتشار تمامی بخش ها صبر کنید پایان قسمت اول ...
  4. پخش اعلامیه تخلیه نیمه شمالی نوار غزه توسط نیروی هوایی اسرائیل خلاصه متن این اعلامیه به این صورت است « ساکنان شهر غزه، این شهر به میدان جنگ تبدیل شده است. فورا خانه های خود را تخلیه کرده و به جنوب وادی غزه بروید (نوار غزه) و برای امنیت خودتان تا اطلاع ثانوی به خانه های خود بازنگردید. نزدیک شدن به دیوار امنیتی ممنوع است وخطر مرگ به همراه دارد. » (م: احتمال دارد بزودی ارتش اسرائیل بصورت زمینی وارد نوار غزه شده و آن را به دو بخش شمالی و جنوبی تقسیم کند)
  5. تصاویری از نمایشگاه IDEF2023 موتور توربوفن TF10000 میکروجت های سری KTJ بالگرد T925 خانواده بمب های MAN تجهیزات الکترونیک زیردریایی ساخت شرکت آسلسان Pase 4x4 Tulpar 35 (مجهز به توپ اورلیکن 35mm ) ARMA II Kaplan-NG خودروی بدون سرنشین Alpar خودوری بدون سرنشین Yabgu Altug 8x8 Akrep 2 R Batuhan 4x4 مین دریایی هواپرتاب مین دریایی MALAMANSM ورق فولادی HY-100 ظاهرا تولید داخلی است موشک های پدافندی (به ترتیب از چپ ) hisar A _ hisar B _ spider 1 سامانه پدافندی Goksur CIWS و موشک Bozdogan-DH سامانه پدافندی Levent سامانه پدافندی Burc سامانه پدافندی Gurz ( سامانه جالبیست، شبیه به پانتیسر ولی بسیار ارتقا یافته تر ) سامانه پدافندی Goldemir کوادکوپترها و میکروپهپاد های شرکت STM پهپاد Karaye عجیب ترین مورد این نمایشگاه هم بمب سرشی BK3 ساخت سودان بود! " البته نزدیک به 1000 شرکت در این نمایشگاه حضور داشتند و محصولات بسیار متنوعی عرضه شد بود، برای جلوگیری از شلوغ شدن تاپیک شاخص ترین موارد انتخاب شد "
  6. تصویری از انتقال جاده ای لانچرهای عمودی ناو شهید سلیمانی همان طور که مشخص است این لانچر بدون نام ابعاد بسیار بزرگی دارد. ( از کفی تریلی حامل بزرگ تر است ) ابعاد احتمالی آن با توجه به اینکه مدل دقیق کفی مشخص نیست، با دقت کمی اندازه گیری شده و قابل استناد نمی باشد. عرض و طول و ارتفاع این لانچر به ترتیب در حدود 1.9 در 3.6 در 12.5 متر بدست آمده که از تمام لانچرهای شناخته شده به جز لانچر کره ای K-vls mod 2 بزرگ تر است.( حتی بلند تر از لانچر کره ای بنظر میرسد. ) ابعاد در هر سیلو هم 1.1 در 1.1 متر بدست آمده که برای امر پدافندی بیش از حد بزرگ است. اینکه دقیقا چه موشکی قرار است این لانچر پرتاب شود مشخص نیست ولی با این ابعاد پتانسیل بالایی برای پرتاب طیف وسیعی از موشک ها را دارا میباشد. لانچر K-vls mod 2 ساخت کره جنوبی لانچر UKSK ساخت روسیه برای تسلیحات تهاجمی لانچر های A43 - A50 - A70 اروپایی خانواده لانچر MK-41 آمریکایی
  7. تصویری زیبا از لجستیک دریایی ناوگروه 40 نیروی دریایی چین در مسیر خلیج عدن در بالا ناوچه type 54 A به نام Yueyang (575) در وسط ناو پشتیبانی type 903 به نام Luomahu (907) در پایین ناوشکن type 52 D به نام Hohhot ( 161) «به امید روزی که از ناوگروه های نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران هم چنین تصاویر زیبایی منتشر بشه»
  8. نسل جدید سرجنگی شاهد 131 خب به شکل واضحی این سرجنگی جدید به منظور بهبود توانایی مقابله با انواع اهداف سخت و نرم طراحی شده. خرج های گود جلویی و نمیه گود کناری در نفوذ و ایجاد خسارت تاثیر زیادی دارند، ترکش های مکعبی هم در برابر اهداف نرم اثر گذاری بالایی دارند. پوسته نسبتا سخت فلزی دماغه هم بخوبی میتونه در بدنه ساختمان های معمولی نفوذ کنه تا انفجار درون (با فیوز تاخیری) درون هدف رخ بده منبع توییتری
  9. خب حالا بعد از پیدا شدن محل این پایگاه (البته توسط دوستان خارجی) یکم هم ما کار اوسینتی انجام بدیم البته تمام این موارد بالا برداشت شخصی از تصاویر منتشر شده بوده و ممکن است کاملا غلط باشد!
  10. به آب اندازی اولین ناوچه Type 26 انگلستان HMS Glasgow
  11. اولین تصاویر از بمب افکن نسل بعدی B-21 Raider « Any sufficiently advanced technology is indistinguishable from magic »
  12. Amirali123

    گالری جنگنده -رهگیرها

    رزمایش مشترک نیروی هوایی ایالات متحده آمریکا و نیروی هوایی اسرائیل دسامبر 2022
  13. یادداشت: نسل بعدی شاهد136 با مشاهده عملکرد پهپاد انتحاری شاهد-136 و شاهد 131 ( گران 2 و 1 ) در نبرد میان روسیه و اوکراین و بازنگری معماری نمونه های مشابه در سطح جهان، احساس شد نکاتی ساده ولی در عین حال مهم گفته شود تا در توسعه نسل بعدی اینگونه پهپادها در نظر گرفته شود. پهپاد هاروپ سوار بر کامیون های کاماز اولین نکته تجمیع تمامی نمونه های موجود در غالب یک یا دو نمونه پهپاد است.نمونه های موازی و متعدد برای پاسخ به یک نیاز اتلاف بودجه و زمان، آن هم برای سازمان رزم ما که به نسبت کند و از نظر مالی هم ضعیف هست، غیرقابل قبول است. ابعاد شاهد 136 باعث میشود که حمل و نقل آن در زمان صلح هم با دردسر همراه باشد. با طول 3.5 متری برای حمل به وسیله کانتینر مقدار زیادی فضا نیاز دارد و در هنگام پرتاب هم مانع میشود تا بتوان آنرا از پهلو پرتاب کرد. ( این ابعاد بزرگ منجر به برد بالایی شده ولی ما مشاهده می کنیم که بیش از نصف برد اعلامی استفاده نشده است.) عدم قرارگیری شاهد 136 در جعبه انرا سبک تر کرده اما باعث می شود هنگام بارگیری نیاز به زمان و مهارت خدمه باشد. در زمان انبارداری هم در برابر ناملایمات اسیب پذیر بشود. علارغم سادگی و کم هزینه بودن سیستم پرتاب فعلی این سیستم بسیار کند و اسیب پذیر است. بارگذاری مجدد آن پیچیده و زمان بر است و حرکت آن در مسیر های ناهموار با سوال مواجه است. نمونه کوچک تر موسوم به شاهد 131 ( گران 1 ) به نظر سرجنگی سبکی دارد ولی برد زیاد ( اطلاعات رسمی از این نمونه در دسترس نیست ) بهتر است در نسل بعدی وزن سرجنگی افزایش پیدا کند، حتی اگر منجر به کاهش برد بشود، اگر پیشنهاد شماره 3 برای نمونه سبک هم اجرا بشود می توان تعداد بیشتری از آنرا بارگیری کرد. پهپاد هارپی در اختیار کشور چین پهپادRising Sword (Chien Hsiang) تایوان البته میتوان موارد بیشتری هم در نظر گرفت ولی با توجه به اینکه احتمالا هم اکنون تحقیقات برای توسعه نسل بعدی شروع شده نمی توان انتظار تغییرات بنیادی داشت.
  14. فصل اول: قسمت 5 پیش به جلو، باهم خارج از دلایل عملیاتی و فنی برای خرید US-2، موضوع دیپلماسی نیز وجود دارد. به عبارت ساده، خرید یک هواپیمای دریایی طراحی و ساخت ژاپن، روابط اتحاد ایالات متحده و ژاپن را بیشتر بهبود می بخشد. برای مثال ، در سال 2020، ژاپن بیش از 20 میلیارد دلار تسلیحات از ایالات متحده خریداری کرده است. تصمیم ژوئیه 2020 مبنی بر مجوز درخواست 23 میلیارد دلاری ژاپن برای تهیه جنگنده های F-35، دومین فروش بزرگ نظامی خارجی بود که تا کنون مجاز شده. این خریدها مستقیماً از مشاغل ایالات متحده و الزامات داخلی حمایت می کند. Shin Maywa یک شرکت کوچک است و ارتش ژاپن فقط می تواند بودجه لازم برای سفارش 9 فروند هواپیماهای دریایی ( US-2 ) را داشته باشد. دستور ایالات متحده به حفظ این صنعت منحصر به فرد و حمایت از اقتصاد ژاپن کمک می کند. خرید از ژاپن نیز تنها گزینه واقع بینانه خارج از توسعه بومی است. در حال حاضر، تنها سه کشور دیگر در حال ساخت هواپیماهای دریایی توانمند هستند: چین ، کانادا و روسیه. خرید هواپیماهای دریایی روسی یا چینی یک امر سیاسی غیرمشروع است، و هواپیمای دریایی کانادا هم بسیار کوچکتر از US-2 است و هم برای خاموش کردن آتش بهینه شده است. اگر ایالات متحده می خواهد یک هواپیمای دریایی بهینه شده برای عملیات در اقیانوس آرام بخرد، باید US-2 را بخرد. در نهایت، خرید از ژاپن به متحدان آمریکا یادآوری می‌کند که ایالات متحده هیچ انحصاری در نوآوری ندارد: سیستم‌های توانمند، بدون در نظر گرفتن مبدا، باید بکارگرفته شوند. هواپیمای CL-415 Bombardier کانادایی استفاده سیاسی ار یک قراردادنظامی چیز جدیدی نیست. تصور US-2 به عنوان جزئی از توافقنامه تسلیحاتی بین کشورهایی مانند ژاپن، اندونزی، مالزی، هند و ایالات متحده دشوار نیست. اگر دیپلماسی انگیزه کافی نباشد، شبح رقابت با چین نیز وجود دارد. هواپیمای دریایی جدید چین، AG-600 (م: به این هواپیما در فصل بعدی میپردازیم ) قابلیت نظامی و دیپلماتیک را فراهم می کند. برای مثال، گزارش‌های اولیه در مورد این هواپیما نشان می‌دهد که هم مالزی و هم نیوزلند به این هواگرد ابراز علاقه کرده‌اند. چین به طور بالقوه می تواند از این هواپیما به عنوان بخشی از تلاش های دیپلماتیک خود استفاده کند. مطمئناً ایالات متحده ترجیح می دهد که شرکای منطقه ای از هواپیماهای طراحی شده توسط متحدان به جای هواپیماهای طراحی شده توسط دشمنان استفاده کنند. نتیجه از آنجایی که ایالات متحده طرح های بومی هواپیماهای آبی خاکی (م: در قسمت قبلی لینکی برای اشنایی با این هواپیما معرفی شده) را دنبال می کند، عاقلانه است که راه حل های خارج از چارچوب را نیز در نظر بگیریم. چه پلتفرمی برای جستجو و نجات باشد، چه ابزاری برای آزمایش، یا نمادی از تعهد آمریکا به اتحاد ایالات متحده و ژاپن، خرید تعداد کمی US-2 هیچ ایرادی ندارد. در عمل، ارتش ایالات متحده باید سه اقدام در کوتاه مدت انجام دهد. اول: باید هزینه خرید تعداد موردنیاز هواپیمای دریایی را از ژاپن بررسی کند و این هزینه را با تلاش‌های توسعه مداوم مقایسه کند. دوم: باید از طریق روش‌های مختلف، کارایی نسبی خرید هواپیماهایی مانند US-2 را در مقایسه با سایر راه‌حل‌های پیشنهادی تعیین کند. سوم: ایالات متحده باید برنامه های تبادل محدودی را با نیروی دریایی ژاپن انجام دهد تا تجربه عملیاتی در اوقیانوس را قبل از عملیاتی شدن قابلیت های ایالات متحده به دست آورد. حتی اگر ایالات متحده در نهایت تصمیم بگیرد که خرید US-2 به هر دلیلی منطقی نباشد، باز هم از درک بهتر توانایی‌های متحدان و قابلیت‌های هواپیماهای دریایی بزرگ سودمند خواهد بود. این اقدامات ارتش ایالات متحده باید به طور همزمان با تلاش های وزارت امور خارجه و سایر سازمان های دولتی برای شناسایی زمینه های هم افزایی ترکیب شود. ایالات متحده کجا می تواند دلارهای دفاعی محدود خود را به روش هایی خرج کند که تأثیر مثبت متناسبی بر موقعیتش در اقیانوس آرام داشته باشد؟ خرید US-2 ممکن است برای یک خلبان سرنگون شده یا تیم شناسایی گم شده به معنای همه چیز باشد. (م: به شکلی واضح نویسنده این مقاله سعی در ایجاد احساس نیاز به یک هواپیمای دریایی در بدنه ارتش ایالات متحده را دارد. اینکه این نیاز واقعی هست یا خیر نمی توان با قطعیت پاسخ داد ولی با تغییر میدان نبرد به اوقیانوس آرام، واضح است که تاکتیک ها و استراتژی های قبلی در این صحنه جدید کارایی سابق خود را نخواند داشت و لازم است که یک بازتعریف در یگان های عمل کنند صورت بگیرد. این بازتعریف خلاء هایی ایجاد می کند که باید با پاسخ مناسبی به آنها داد. این موضوع شامل نیروهای رزمی ماهم میشود با حضور هرچه بیشتر در ابهای بین المللی و دور از خانه، امکانات جدیدی مورد نیاز میشود که در فصل های بعدی به آن خواهیم پرداخت) ادامه دارد .. منبع اصلی منبع دوم صرفا برای میلیتاری / و انتشار با نام نویسنده و http://www.military.ir/ مجاز است از دوستانی که برای پرسش سوالات خود صبر کرده اند، سپاسگزارم. اگر سوالی هست، در خدمت ام. پایان قسمت پنجم/ پایان فصل اول ...