Yavantgarde

Members
  • تعداد محتوا

    78
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

اعتبار در انجمن

312 نشان افتخار

درباره Yavantgarde

  • رتبه حساب کاربری
    سرجوخه

آخرین بازدید کنندگان پروفایل

بلوک آخرین بازدید کننده ها غیر فعال شده است و به دیگر کاربران نشان داده نمیشود.

  1. آموزش و وجود یک پیشینه مدون در ساختار نیروی هوایی ایران بنظرم ارجحیت داشته بر فناوری های مورد استفاده ... هنوز هم برنامه‌های آموزشی نیروی هوایی ما بر امثال چین برتری داره منتها ابزارش فراهم نیست که دلیل نبودش همون سوءمدیریته که طیف وسیعی از بد سلیقگی ها رو شامل میشه..( از جمله بی توجهی به نیروی هوایی ، عدم تزریق منابع مالی ، عدم تعریف پروژه های واقعی و تلاش برای تحصیل برخی فناوری های کلیدی و...)
  2. سلام و عرض ادب خدمت شما و همچنین تشکر بابت توجهتون... عرض بنده بیشتر ناظر بر توانایی و ظرفیت اپراتور های ایرانی در آموزش و یادگیری و استفاده از ابزارها و تجهیزات مختلف بود که پتانسیل بالایی دارد و در صورت در اختیار داشتن زمان و فضای مناسب می‌تواند دوباره احیا یا شکوفا شود...
  3. از یکی از فرماندهان نهاجا نقل است که تا همین دهه 90 خلبانان چینی برای آموزش مواردی مثل سوختگیری هوایی به ایران آمده و تحت تعلیم استاد خلبانان ایران میبودن ... سومدیریت و چیزهایی دیگر نفس کشور را گرفته وگرنه ظرفیتهای زیادی در کشور وجود داشته و هنوز دارد...
  4. از ملزومات گفته شده در ایران به جز موشک های تاکتیکی که اونم نمیدونیم به چه تعدا تولید شده .. بطور مثال ما به چیزی شبیه رعد 500 در حجم بسیار انبوهخ نیاز داریم و همین فقره میتونه پایه ای برای طراحی یک تایپ ازش بعنوان بالستیک هوتپرتاب بشه .. جنگ اوکراین هم نشن داد صرف عملیات موشکی برای نابود کردن قوای مدافع کارساز نخواهد بود و باید عملیاتهای هوایی بصورت دقیق و پر تعداد بعنوان مکملش وجود داشته باشه ... از نظر پهپادی ما میتونیم عملیاتهای متعددی رو پیشبینی کنم. مخصوصا اگه نمونه های مثل غزه یا کمان 22 و سیمرغ عملیاتی و مورد استفاده باشند .. اما حتا با پهادهای ارزان تر هم میشه آسبهای شدیدی به توان نظامی باکو وارد کرد ... امات برای پیشروی و تصرف اراضی ما چیز خاصی نداریم ... گسیل ستونهای زرهی در باکو نتایج جالبی برای ما نخواهد داشت .. با این حال میشه از توبخانه برای هدف قرار دادن دقیق مواضع الرتش باکو استفاده کرد ... مهمتر از بعد نظامی .. این واقعیت است که به دلیل تبلیغات وسیع امکان بسیج فوج های متعددی از اهالی باکو برای اذیت کردن ما وجود داره ... بهترین مکاری که ما میتونیم انجام بدیم ، حمایت ازر ارمنستان و فعال کردن گروه های مورد انکار در باکو هست . قبل تاز هر نوع عملیات نظامی باید در این راهرفت .. و سپس باید یک حمله اساسی الکترونیکی به باکو داشت و ارتباطات مختلفش رو مختل کرد ...
  5. خیلی هم روش مانور ندادن، به ندرت خبری کار کرده بودند حتا اروپایی ها ...حتا خود عراقی هام از مستقیم خطاب کردن ایران اجتناب کردن ... اما برخی رسانه های محلی مثل سعدی اینترنشنال به مراتب بیشتر به این مقوله پرداختن ... اما بهرحال اگه واقعا زدن عناصر اسراییلی هدف حمله بوده و موفقیتی هم به همراه داشته کار درستی بوده ، هرچند میشد بهتر انجام داد ... ولی باید روابط منطقه ای رو هم ملاحظاتش رو داشت که حفظ بشه
  6. سلام ... من هم معتقدم که این قضیه ربطی به مذاکرات و این چیزها نداره و بعیده بخوان به موضوع مذاکرات گرش بزنن... اما ممکنه عده ای بخوان از آب گل آلود ماهی بگیرن و م.ضعوات دیگه ای اضافه کنند . مثل موشک و کنترل کردن و ... لیکن اگه ما قصد جواب به اسراییل رو هم میداشتیم و جواب درستی هم میدادیم کسی نمیتونست ایراد بگیره و میشد لاپوشانی کرد .. حمله بهعیک مرکز دیپلماتیک توجیه خاصی نداره ، اگرچه کنترل شده باشه .. در مورد ماهیدشت هم اطلاعات خاصی وجود نداره ، اما حملات گاه و بیگاه اسراییل به مواضع ایران در سوریه شاید تلخ باشه اما بخشی از واقعیتیه که باید اون رو بپذیریم. بهرحال وقت در کنار یک واحد سیاسی قرار میگیریم که اون رو دشمن و شایسته نابودی باید این انتظار رو داشته باشیم که اونم از تمام ظرفیتش برای ضربه به ما استفاده کنه ...
  7. بیشتر شبیه یه رفع تکلیف میاد ... شاید فشاری از یه ایران بوده که دست به حرکتی بزنه .. ایرانیهام برای اینکه نه سیخ بسوزه نه کباب همچین کاری کردن ... چرا گردن نمیگیرن ؟! خب مشخصه پاسخی به افکار عمومی ندارن و کسسی که این موضوع رو گردن بگیره با توجه به سابقه خراب و قدرت رسانه ای طرف مقابل عامل اصلی به محاق رفتن تلاش های دیپلماتیک معرفی میشه ... حمله به کنسولگری یه حرکت خلاف موازین بین المللیه و اگه موجب از بین رفتن تاسیسات یا کشته شدن کسی بشه ، عملا اعلان جنگه ... واقعا اگه افسرا اطلاعاتی اسراییلی کشته نشده که من چیزی پیدا نکردم فقط شبهه به وجود میاره
  8. من فک نکنم اونقدر موضوع جدی باشه .. هنوز کسی تو یران گردن نگرفته .. البته این جلوه جالبی نداره ، آدمو یاد قضیه هواپیمای اوکراینی میندازه ... بنظرم اگه قصد تلفات گیری یا تخریب گسترده هست ، میشه متد حملات رو تغییر داد و مثلا از ترکیب کروز و پهپادهای بزرگ و پرتعداد استفاده کرد تا کشندگی دقیقتر باشه ... در این مورد بنظرم باید دید واکنش رسانه ای چی میشه .. این بعد موضوع مهمتر از عملیات هست ... ببینیم میتونن مسیر رو به سمتی هدایت کنند که توجهات از اوکراین برداشته بشه یا نه .. هرچند که حجم و ابعاد حمله آنقدری هست که بشه اونو نادیده گرفت اما شکی توش نیس با این کارهای عمدتا هیجانی تندروها موضوعات دیگه ای رو به توافق میچسپونند .. اما در کل زمان مناسبی برای اینکارها نیست و نیروی عمل کننده هم با اینجور کارها بیشتر باعث میشه در اذهان مورد حمله قرار بگیره ... ما نباید در زمین روسیه فرسوده بازی کنیم ... نباید یک عروسک خیمه شب بازی بشیم ، به آرامش و امنیت روانی احتیاج داریم ...
  9. سلام یک مسأله که اینجا باید مورد توجه ما قرار بگیره اینه مثلا ایران چه تاثیری روی این موضوع میتونه داشته باشه که ما انتظار داریم کار خاصی انجام بده ؟! خب روسیه یک قدرت اتمی و دارنده حق وتو هست و حتا مقابله سخت و جدی باهاش برای ائتلاف بزرگ ناتو هم میسر نیست، ایران چه موضعی می‌تونه داشته باشه ؟! چینی‌ها اقدام روسیه رو مناسب ارزیابی نکردن و صریحا اعلام موضع کردن ، چین یک قدرت بزرگه که از جهاتی روسیه بهش وابسته هست... اما کشور ایران چه ؟! موضع رسمی که کاری جز سکوت نکردن و نمیتونه جز اون هم باشه... اما در مخیله شاید دست اندرکاران هم پیش خودشون فکر می‌کنن که جنگ به تحصیل منافع ایران برسه ... که نمیدونم چطور... اما مسأله ای که هست اینه ایران توان و قدرتی برای دخالت در این مورد نداره... ضمنن این کارشناس نماها کلا یک سری داستان بهشون دیکته میشه و همون تکرار میکنن. و اینکه موضع گیری های اونا لزوما به خاطر وابستگی به مثلاً روسیه نیست بلکه بیشتر به این دلیله که فک میکنن روسیه با شیطان اکبر خصومت داره و خب خود دوستان بار‌ها گفتن که دشمن دشمن من دوست منه ... حتا اگه اون دوست ما رو دوست ندونه
  10. بنظر میرسه که حمله روس‌ها نوعی غافلگیری برای غربیها بوده... انتظار همچین حمله ای نداشتن ... شاید ابتدا فکر میکردن که با توجه به تدارکات روسیه دنبال یک تهاجم گسترده باشه اما بتدریج با توجه به اعلام خودمختاری مناطق دونتسک و لوهانسک اونها انتظار داشتن که حداکثر اقدام روسیه ایجاد یک چتر حمایتی در این منطقه و کمک به نیروهای مسلح برای مقابله با ارتش اوکراین باشه... از چند روز قبل رسانه‌های روس مدام بر این موضوع تاکید می‌کردن که حملات ارتش اوکراین به نیروهای دونباس افزایش پیدا کرده و لزوم حمایت از اونا رو مطرح میکردن.. اما حمله روس‌ها بنظر اهدافی فراتر از دونتسک و لوهانسک رو مدنظر قرار داده و ممکنه با در نظرگرفتن مواردی به این نتیجه برسند که به سمت پایتخت حرکت کنند... اگر اکراینی ها جدیتی برای دفاع نشون ندن قطعا انگیزه روس‌ها برای این کار بیشتر میشه ... فعلا که واضح هست اونا سطح عملیات رو کنترل کردن و اوکراین رو در یک حالت تردید قرار دادن ... حداقل 24 ساعت زمان لازمه که غربی‌ها برای تخمین و برآورد اقدامات احتمالی روسیه به جمع بندی برسن و اقدامات اونا ممکنه حتا به خلع ریس جمهور اکراین هم منجر بشه... اما چیزی که مهمه تصمیم مقابله با روسیه و حاضر بودن برای خون دادن به مردم و دولت اکراین بستگی تام داره.. بهرحال این حرکت روسیه می‌تونه برای بعضی های دیگه هم الگو بشه برای امثال چین و... و خودش دنیا رو وارد یک دور جدید خواهد کرد..
  11. همه اینها میتونه مرتفع بشه با یک سیاست درست و منطقی و بدور از شعر زدگی و عناصر بی مصرف سواستفاده گر... به کارگیری افراد با صلاحیت و ایجاد تغیرات در نظام قضایی و سیاسی کشور و برداشتن یکسری امتیازات قانونی و غیر اون در مورد یکسری افراد و عنوانهای خاص .. تقویت نظام نظارتی کشور و تغیر در پستهای کلان و تصمیم گیر و توزیع اون بین انسانهای مسولیت پذیر و با دانش... اید هم برای مدتی از کارت بازی بودن دیگران و بازی در زمین اونها بیرون اومد و مواضع سیاسی رو تعدیل کرد... در ایران بیشتر موارد به مواضع و موقعیتهای سیاسی برمیگرده و تا اون اصلاح نشه بسیاری از موقعیتهای مولد کشور خنثی باقی خواهد ماند...
  12. داستان جالبی وجود داره در اساطیر یونانی که درست یا نادرست و بقول هوگر نیای تمدن غربیه ! داستان مار یا اژدهای چند سر هایدرا ‏هایدرا (Lernaean Hydra ) ماری بزرگ و سمی که دارای سرهای فراوان بود وقتی یک سر هایدرا بریده می‌شد سری جدید به جای آن می‌رویید. و یکی از سرهای آن جاودانه بود! و با هیچ سلاحی آسیب نمی‌دید. هایدرا نفس سمی و زننده ای داشت. وقتی هایدرا از مرداب بیرون می‌آمد به آبادی ها حمله میکرد. ‏حال چگونه این موجود باید از بین برود. در داستان چنین آمده که: هراکلس(هرکول) با یک ارابه ی تندرو همراه با پسر برادرش یولائوس برای یافتن هایدرا به دریاچه لرنا سفر کردند. وقتی آن‌ها به مخفیگاه هایدرا رسیدند هراکلس به یولائوس گفت کنار اسب‌ها بماند تا او بتواند هیولا را بوسیله ی ‏تیرهای آتشین از سوراخ خود بیرون بکشد. این کار باعث بیرون آمدن هیولای ترسناک شد هراکلس دلیرانه به هیولا حمله کرد و تک تک سرهای او را با شمشیر برید اما به زودی متوجه شد وقتی یک سر بریده می‌شود سری دیگر جایگزین آن می‌شود! هرکول از یولائوس تقاضای کمک کرد، و از او خواست برایش ‏یک مشعل آتشین بیاورد و وقتی هراکلس سرها را یکی پس از دیگری قطع می‌کند یولائوس هم با مشعل جای زخم سره بریده را بسوزاند و از رشد مجدد آن جلوگیری کند. هراکلس تقریبا داشت بر اثر نفس سمی هایدرا خفه می‌شد اما سرانجام با کمک یولائوس هراکلس توانست تمام سرها را جدا کند به غیر از یکی. سریکه مانده بود جاودانه بود و با هیچ سلاحی آسیب نمی‌دید بنابراین او گرز سنگین خود را برداشت و یک ضربه ی محکم به آن زد سپس به سرعت سر هایدرا را بلند و در اعماق زمین دفن کرد و تخته سنگ بزرگی را بر روی آن قرار داد و اینگونه هایدرا را نابود کرد. پ.ن: اهل مغرب برخلاف تصور اساتید ما که چپ و راستش در کوبیدن تاریخ و فرهنگش اتفاق نظر داشته اند "به انحا و‌ بهانه‌های مختلف" در این سمت اهمیت زیادی برای تاریخ و فرهنگ و ریشه های تمدنی خودشون قائل هستن ! شاید از جوانبی بین ایران تباران و غربی‌ها شباهت های باشد (که قطعا بیشتر از شرق دور و غیره است.) اما مشخصه اصلی ما( البته بطور مشخص سیستم حاکمیت و دار و دسته تبلیغاتیش ) تلاش برای محو تاریخ و فرهنگ بومی درخشان ایران و جایگزینی با الگو های استیجاری و نا متوازن بوده که البته حاصلش شده یک آشفتگی وحشتناک فکری و فرهنگی و... ولیکن غرب همیشه به مفاخر خود ارج نهاده و عاشقانه آنان را می‌ستاید. از آن ایده گرفته و برای حقانیت خود بارها و بارها آن را تکرار و توسعه می‌دهد.‌ فکر میکنم در حال حاضر به مرحله سر هایدرا رسیده ایم . حالا بهر طریقی ( فشار برای تغییر رویکرد یا تهاجم مستقیم) چرا که ثابت شده زدن پروکسی ها اگر هزار سال هم ادامه داشته باشد باز هم احتمال حل مسأله بصورت فوری وجود ندارد. عزیزان باید بجای اندیشیدن تمهیدات لازم جهت فرار در موقع مقرر و یا بردن اندک حیثیت کشور بیش از این به فکر چاره باشند.( هرچند که هیچوقت نبودند و نخواهند بود.)
  13. اقتصاد مطلقا خصوصی وجود نداره. در همین آمریکا دولت آمریکا سالانه بیش از ۴ میلیون قرارداد با شرکت های داخلی منعقد می‌کنه اما این بمعنی محدود کردن شرکت ها در چارچوب بروکراسی دولتی نیست.‌ شرکت های دولتی در امورات جزئی هرگز موفق نخواهند بود و اگر توجه کنیم این جزئیات هست که کلیات رو میسازن ! دولت فراتر از یه سرمایه گذار موفق بسختی میتونه فعالیت کنه. ضمن اینکه عرض کردم لزوما نیازی نیست شرکتهای موجود رو واگذار کرد بلکه باید شرکت های کوچک و دانش محور رو در قالب شرکتهای بزرگ ایجاد و حمایت کرد. میشه روی اونها برای سفارش زیرسامانه ها حساب کرد. منتها مشکلات اصلی در کشور ما یک نوع بی اعتمادی مطلق به توان داخلی و عدم تلاش برای بستر سازی اقتصاد تولیدیه ! ما نهایت چشم اندازمون فروش منابع خام و استفاده از درآمدش برای رتق و فتق اموره در مورد جهاد های خودکفایی .. این ایده برای روزگاری که تأمین آر پی جی مشکل بود بله کاربرد داشت اما امروزه شده حفره ای برای بلعیدن بودجه و عدم ارائه دستاوردهای کاربردی. عرض شد که میشه دانش و تخصص های موجود در این جهادها رو به شرکت های خصوصی کوچک منتقل و اونا رو از حالت دستوری خارج کرد تا ظرفیت های اونا بروز پیدا کنه ما نیاز داریم به شرکت های طراح و سازنده در تمام زمینه ها. اصولاً پایه ایجاد شرکتهای بزرگ فناوری محور امروزی همین گروه ها و تیم های دانش بنیان بودن که توسط دولت‌ها حمایت شده و تبدیل به غول تکنولوژی شدن. این یه معادله ساده هست که با وجود ساختار موجود پیشرفت ها صرفا نقطه‌ای و محدود خواهد بود ( که اینم اگر باشه امکان خرید‌ از خارج بیخیال میشن)
  14. برای تقویت بخش خصوصی حتما لازم نیست صنایع موجود رو در یک بازه زمانی محدود به بخش خصوصی نیست. (که در کشور ایران خیلی ممکن نیست و اغلب‌ به افرادی وابسته واگذار میشه که در نهایت منجر به نابودی شرکت خواهد شد. تجربه امثال کاچیران و هپکو و‌ ارج و آزمایش و صنام و... برای ما موجوده. و البته داستان مضحک ایران‌خودرو و سایپا) میشه کنسرسیوم هایی از شرکت های دانش بنیان که در حوزه های مشترک فعالیت میکنن ایجاد و با حمایت و سفارش دادن بهشون هم تجربه و هم دانش رو درون تقویت کرد.‌ شرکت‌های خصوصی میتونن ارتباطات بین‌المللی برقرار کرده و بخشی از اثرات تحریم رو خنثی کنن. پس ما وقتی از خصوصی سازی صحبت میکنیم نباید لزوما واگذاری شرکت های موجود باشه بلکه باید تقویت واقعی بخش خصوصی باشه !!! بجای امثال جهادهای خودکفایی بهتره اگر دانشی در این جهادها وجود داره در قالب شرکتهای جدید و خصوصی به ارائه محصولات کاربردی شیفت بشه. اینطوری در هزینه ها هم قطعا صرفه‌جویی خواهد شد و میلیاردها دلار سرمایه در طرح های بی فایده هدر نمیره. برای پیشرفت و توسعه متوازن چاره‌ای جز تغییر در رویکرد مدیریتی نیست .