alrkhs

Members
  • تعداد محتوا

    373
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    14

تمامی ارسال های alrkhs

  1. به نام خدا HESA Shahed-136 مهمات پرسه زن بدون سرنشین (UAV) [2021] شاهد 136 پهپاد دسته ای (swarming) مدرنی است که توسط صنایع ایران ساخته شده است. به دلیل تحریم ایران توسط ایالات متحده به مدت بیش از 40 سال، مهندسان هسا دسترسی محدودی به قطعات و تجهیزات الکترونیک دارند، به همین دلیل تدبیر های مختلفی را به کار می گیرند مثل استفاده از قطعات تجاری که به وفور یافت می شوند. همچنین در این مدت ایران راه دور زدن تحریم ها توسط کشور های ثالث را یاد گرفته است. هسا سابقه طولانی در مهندسی معکوس محصولات غربی مانند جنگنده سبک F-5 و بالگرد بل 206 دارد. این پهپاد در اصل یک مهمات پرسه زن است که برای خنثی سازی اهداف زمینی در برد بالا طراحی شده است. شاهد 136 با پرتاب دسته ای از یک محفظه پرتاب (در مجموعه 5 تایی یا کمتر)، برای دور زدن دفاع هوایی و سرکوب کردن اهداف زمینی اختصاص یافته و خود سامانه در جریان حمله از بین می رود. این پهپاد در جریان انتشار فیلم آن در دسامبر سال 2021 رونمایی شد اما طبق گفته های نیوز ویک حوثی ها در سال 2020 از شاهد 136 استفاده می کردند. باور ها بر این است که شاهد 136 به طور فعال به مناطق تحت کنترل حوثی ها ارسال شده است. در آگوست 2022، اطلاعاتی منتشر شد که در طول بازدید هیئت نظامی روسی از ایران در ماه جولای، 2 طرف بر سر تامین چندین مدل پهپاد از جمله شاهد 136 برای فدراسیون روسیه به توافق رسیده اند. صد ها پهپاد توسط هواپیما های ترابری ایران به روسیه منتقل شد. اگرچه مقامات ایرانی بار ها تاکید کردند که این کشور به روسیه تسلیحات نمی دهد. علاوه بر این، فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، سردار حسین سلامی بیان کرده بود که یکی از قدرت های برتر جهانی از تسلیحات ساخت ایران استفاده می کند. و این قدرت چه کشوری می تواند باشد؟ روسیه شاهد-136 را تحت برند خود و با نام Geranium-2 استفاده می کند اما به طور مشخصی واضح است که اصل پهپاد ایرانی است. این پهپاد سازه ای بال دلتا با مساحت زیاد و سکان هایی در نوک بال ها دارد. بدنه مرکزی است و با سطح بال ممزوج شده تا ظاهری ظریف و زیبا داشته باشد. بخش دماغه، سر جنگی و اپتیک های مورد نیاز برای حمله دقیق را در خود جای می دهد. موتور در پشت بدنه قرار دارد و یک ملخ 2 پره را در آرایش pusher می چرخاند. مشخصات دقیق شاهد 136/ Geran-2 تا کنون فاش نشده است اما از لاشه باقی مانده و ویدئو های منتشر شده مشخص است که این پهپاد دارای سامانه هدایتی مبتنی بر اینرسی و موتور پر سر و صدای MD550 چینی است که از کیلومتر ها دورتر شنیده می شود و به همین دلیل اکراینی ها به آن لقب "موتور سیکلت" داده اند. موتور Mado MD550 کپی چینی موتور آلمانی Limbach L550E است که براساس موتور فولکس واگن Boxer ساخته شده. این موتور آلمانی از سال 1936 تا 2006 تولید شد و روی خودروی افسانه ای بیتل هم نصب شد. این موتور با آنکه تنها 50 اسب بخار قدرت دارد اما به شاهد 136 امکان پوشش منطقه ای وسیع را می دهد. تا چندی پیش امکان خرید موتور MD550 حتی از فروشگاه اینترنتی AliExpress هم فراهم بود. پهپاد به صورت تقریبا افقی با زاویه ای اندک رو به بالا پرتاب می شود و به وسیله برخاست با کمک راکت (RATO) وارد فاز اول پرواز خود می شود. راکت بلافاصله پس از پرتاب جدا شده و موتور پهپاد ارائه نیرو را به دست می گیرد. تحرک پذیری ذاتی کلی محفظه پرتاب و جمع آوری پهپاد امکان نصب یک واحد کامل را در پشت تقریبا هر کامیون نظامی یا تجاری را می دهد که باعث می شود اجرای عملیات های "hit-and-run" بدون اقدامات متقابل ممکن شود. داشتن موتوری کم توان به معنی سرعت پایین در حد 180 کیلومتر بر ساعت است که خود این موضوع باعث می شود زنگ هشدار های هوایی در طی حملات شاهد 136 طولانی شود. این پهپاد فاصله کریمه تا بیلا سرکوا را در مدت 3 ساعت طی می کند که در صورت وزش باد این عدد بیشتر هم می شود. به نظر می رسد اهداف کم سرعت طعمه خوبی برای پدافند هوایی باشد و اکراین اعلام می کند که تعداد زیادی از این پهپاد را سرنگون کرده اما در این زمینه مشکلاتی وجود دارد. اول، این پهپاد ها در دسته های 5 تا 10 تایی مورد استفاده قرار می گیرند. هر لانچر در یک خودروی استاندارد 5 پهپاد را حمل می کند. سرنگون کردن تمام پهپاد ها در یک هجوم دسته ای کار بسیار سختی است. همچنین، شاهد 136 بسیار کوچک است، سازه ی کامپوزیتی دارد و در ارتفاع بسیار پایین پرواز می کند که امکان رهگیری توسط رادار را بسیار کاهش می دهد. به علاوه، زدن یک پهپاد کوچک و ارزان با یک موشک ضد هواپیما بسیار گران قیمت که موجودی بسیار کمی دارد، یک هدر رفت کامل است. سامانه های ضد هوایی سبک مانند FIM-92 استینگر، Piorun یا Starstreak می توانند راه حل خوبی باشند اما این تسلیحات نمی توانند تمام اشیا در سرتاسر اکراین را پوشش دهند. به ترتیب از راست به چپ: FIM-92 استینگر ، Starstreak ،Piorun راه حل دیگر می تواند سامانه های توپخانه ضد هوایی سریع و چند لوله ای مانند ZSU-23-4 شیلکا یا Gepard آلمانی باشد. اما باز هم این سامانه ها نمی توانند همه چیز را پوشش دهند، بخصوص که چنین سامانه هایی مستقیما در خط مقدم مورد نیاز اند. از این رو، نیروی های پدافند هوایی اکراین باید راه حل دیگری پیدا کنند. شیلکا Gepard به هیچ وجه نباید شاهد 136 را دست کم گرفت. علی رغم جثه کوچک و موتور کم قدرت، این پهپاد ها سر جنگی بسیار قدرتمند 40 تا 50 کیلوگرمی حمل می کنند، به صورت دسته جمعی در ارتفاع پایین عملیات می کنند، و تعداد بسیار زیادی از آن ها موجود است. بر خلاف موشک ها که به نظر می رسد روسیه در حال ذخیره آن هاست. هر مقداری از دقت و برد که در این طراحی جدید ایرانی وجود داشته باشد، شاهد 136 را تبدیل به یک دارایی انقلابی در کشوری تحریم زده می کند که حالا می تواند برای ارائه راه حل های مدرن میدان نبرد، بیشتر روی ظرفیت صنایع نظامی خود تکیه کند. [* البته این اتفاق خیلی سال است که می افتد] اولین شاهد 136/ Geran-2 در دوازدهم سپتامبر 2022 در نزدیکی منطقه Kupyansk, Kharkiv اکراین سرنگون شد. از اواسط ماه سپتامبر حملات این پهپاد در سرتاسر خط مقدم ثبت شده است. البته تمرکز بر جنوب بوده زیرا سامانه های پرتاب این پهپاد ها در کریمه مستقر اند. با برد پروازی 1000 تا 2500 کیلومتر، شاهد 136 می تواند به اهداف خود در هر کجای اکراین حمله کند اما تا به امروز روسیه از این پهپاد در برد های بالا استفاده نکرده است. در پنجم اکتبر سال 2022 شاهد 136 / Geran-2 که برای هفته ها اودسا و میکولایف را به وحشت انداخته بود، از کریمه به استان کیف رسید و امکانات زیرساختی Bila Tserkva را مورد حمله قرار داد. این موضوع موفقیت بزرگی برای پهپادی به این کوچکی است. مشخصات: طول: 3.5 متر طول بال ها:2.5 متر وزن: 200 کیلوگرم وزن: Mado MD550 یا 3W قدرت:50 اسب بخار برد پروازی: 1000 کیلومتر حداکثر برد پروازی: 2500 کیلومتر سرعت کروز: 185 کیلومتر بر ساعت ارتفاع پروازی: 60 تا 4000 متر مهمات اصلی: مهمات انفجاری ترکش شونده، وزن 40 تا 50 کیلوگرم منبع 1 منبع 2
  2. با سلام. انتهای این ویدئو پهپاد رو می اندازه زیر پاش و متاسفانه منفجر می شه.
  3. هیدرولیک های قوی چرخ ها رو میارن روی اسکیت (هم موقع برخاست و فرود و هم بعد فرود برای یخ نزدن چرخ ها) قبل و بعد:
  4. LC-130 Hercules در گرینلند در حال برخاست با کمک JATO شامل 4 راکت در هر طرف
  5. به نام خدا کمبود ناوگان هواپیمابر های ایالات متحده پس از وقوع حملات در دریای سرخ در اواخر سال 2023، ناو هواپیمابر آمریکایی، یو اس اس آیزنهاور، با نام مستعار آیک، برای کمک به حفاظت از مسیر های کشتیرانی تجاری اعزام شد. به گفته نیروی دریایی ایالات متحده، این یک استقرار رزمی تاریخی و بی‌ سابقه بود و شامل فهرست بلندی از «اول ‌هایی» می شد که در هنگام درگیری با پهپاد ها و موشک ‌های بالستیک ضد کشتی نیرو های حوثی به دست آمد. در مجموع، گروه ضربتی آیزنهاور، 155 موشک استاندارد، 135 موشک تاماهاوک، 60 موشک هوا به هوا و 420 سلاح هوا به سطح پرتاب کرد. علاوه بر این، خلبانان Ike با بیش از 10،000 پرواز، بیشتر از 31،000 ساعت پرواز را ثبت کردند. به طور معمول، استقرار یک ناو هواپیمابر حدود 6 ماه طول می کشد، اما با تمام اتفاقاتی که در خاورمیانه می افتد، نیروی دریایی ایالات متحده استقرار آیزنهاور را دو بار تمدید کرد و 9 ماه بعد، نیاز به جایگزینی آیک به شدت حس می شد. اما یک مشکل وجود داشت: هیچ ابر ناوی (supercarrier) برای جایگزینی آن وجود نداشت. 5 ناو ساحل شرقی در سمت راست و 6 ناو ساحل غربی در سمت چپ نیروی دریایی ایالات متحده پنج ناو هواپیمابر را در ساحل شرقی خود مستقر کرده که معمولاً در اقیانوس اطلس و خاورمیانه گشت زنی می کنند (USS Gerald R. Ford، USS George H.W. Bush، USS Harry S. Truman، USS John C. Stennis، USS Dwight D. Eisenhower) و شش ناو در ساحل غربی که اقیانوس هند و آرام را تحت پوشش خود دارند (USS Nimitz، USS Carl Vinson، USS Theodore Roosevelt، USS Abraham Lincoln، USS George Washington، USS Ronald Reagan). مشکل این بود که وقتی زمان بازگشت آیزنهاور فرا رسید، تمام ناو های هواپیمابر در ناوگان ساحل شرقی برای تعمیر و نگهداری فرستاده شده بودند. در نتیجه، یو اس اس تئودور روزولت که در ساحل غربی مستقر بود، برای جایگزینی انتخاب شد، اما برای انجام این کار مجبور بود ماموریت اصلی خود یعنی گشت زنی در منطقه هند و اقیانوس آرام را رها و در پی آن، یک شکاف دفاعی ایجاد کند. اما چرا دولت ایالات متحده به شرکت ‌های خارجی اجازه می‌ دهد تا کارخانه ‌های کشتی ‌سازی آمریکایی را خریداری کنند؟ چگونه علیرغم داشتن تعداد بیشتری ناو هواپیمابر از مجموع سایر کشور های جهان، ایالات متحده با کمبود ناو مواجه است؟ و چرا حتی داشتن کشتی ‌های بیشتر مشکل فعلی کمبود ناو هواپیمابر را حل نمی ‌کند؟ USS Gerald R. Ford: مرگبارترین کشتی هواپیمابر جهان که در بندر پهلو گرفته است یو اس اس جرالد آر فورد، جدید ترین و پیشرفته ترین ناو هواپیمابر که تا کنون توسط هر کشوری در تاریخ ساخته شده، در حال حاضر، کاملا غیر قابل استفاده است. جرالد آر فورد، در پاسخ به وقوع جنگ در اسرائیل، در حالی که در اولین سفر خود بود، دو بار تمدید خدمت شد. و سرانجام پس از 8 ماه استقرار در دریا، در ژانویه 2024 به ایالات متحده بازگشت. علیرغم اینکه این کشتی مرگبارترین ناو هواپیمابر نیروی دریایی است، اکنون در بندر پهلو گرفته و در بهترین حالت تا سال 2025 در این وضعیت خواهد ماند. زیرا این کشتی در حال طی کردن دوره planned incremental availability است (فازی که در آن کشتی ها به جدید ترین تغییرات نظامی و فناورانه بروز می شوند) که تقریباً یک طول می کشد. سالی که طی آن تعمیراتی در کشتی انجام می شود که در دریا امکان پذیر نیست. ارتقاء نرم افزاری، کالیبراسیون مغناطیسی به منظور کاهش آسیب ‌پذیری در برابر مین ‌های دریایی و دریافت سایر اصلاحات قبل از استقرار بعدی، بخشی از این فرآیند است. قانون یک سوم: چرا 11 ناو کافی نیست؟ برخی استدلال می ‌کنند که دلیل اصلی کمبود ناو ‌های نیروی دریایی در سواحل شرقی و غربی، ناتوانی در تعمیر به موقع ناو ها است. اما عوامل دیگری مانند هزینه ‌های بالا، کمبود پرسنل، زنجیره تامین مختل و زمان طولانی ساخت کشتی ‌های جدید نیز نقش مهمی ایفا می ‌کنند. ناو های هواپیمابر بسیار بزرگ اند، و این بدان معناست که در هر کدام از آنها میلیون ‌ها قطعه وجود دارد، از پیچ‌ هایی که تخت دو طبقه کوچک یک ملوان را نگه می ‌دارد تا راکتور های هسته ‌ای که نیروی کل کشتی را تولید می ‌کنند. همه این موارد به سطوحی از نگهداری نیاز دارند. وقتی این کشتی ‌ها از سفر های خارج از کشور باز می ‌گردند، نیاز به چند ماه تا یک سال کامل تعمیر دارند، و حتی در این مدت هم نمی ‌توان همه کار ها را انجام داد. در طول این تعمیرات، کشتی نمی تواند به کار گیری شود، بنابراین، در حالی که خدمه مختلف سعی می کنند تا دوباره آن را به حالت عملیاتی برگردانند، باید در هر بندری که در آن پارک شده بود، بماند،. اما مشکلاتی وجود دارد. زیرا چند سالی است در قطعات یدکی و خدمه ای که آنها را نصب می کنند کمبود وجود دارد. این موضوع منجر به مشکلی شده است که برخی آن را "کمبود ناو هواپیمابر" می نامند. اما 11 ناو هواپیمابر بزرگ در نیروی دریایی ایالات متحده وجود دارد که بیشتر از مجموع سایر کشور های جهان است. پس چگونه کمبود وجود دارد؟ اینجا "قاعده یک سوم" به ما کمک می کند. این قانون بیان می کند که یک سوم از نیرو های نظامی باید همیشه برای نبرد در دسترس باشند، در حالی که یک سوم از نیرو ها برای نبرد آماده می شوند، و یک سوم باقی مانده پس از شرکت در نبرد، در حال تجدید قوا هستند. از آنجایی که نیروی دریایی ایالات متحده دارای 11 ناو هواپیمابر است، طبق این قانون ، انتظار می رود که 3 یا 4 ناو در هر لحظه در خدمت باشند. اما مستقر بودن تنها دو ناو، USS Theodore Roosevelt و USS Abraham Lincoln در محل خدمت، به معنای کمبود هواپیمابر های مستقر است! باید توجه داشت که در مواقع اضطراری، این امکان وجود دارد که نیروی دریایی ایالات متحده شش یا حتی هفت فروند را به طور همزمان به کار گیرد، ولی این امر ممکن است تا 90 روز طول بکشد. فراریز شدن ناوها همچنین به این معنی است که چرخه استاندارد گواهینامه عرشه باید دور زده شود، و خلبانان باید در حال حرکت، و در حالی که به منطقه نبرد می روند، گواهینامه دریافت کنند. تعمیرات اساسی RCOH: سوخت گیری و تاخیر در تعمیر در حالی که ابر ناو های هسته ای آمریکایی برد نا محدودی دارند، اما سوخت داخل راکتور ها تنها برای 25 سال کفایت می کند. پس از مصرف این سوخت، راکتور ها نیاز به سوخت گیری مجدد دارند. این پروسه با عنوان RCOH یا بازآماد مجموعه و سوخت ‌گیری مجدد (Refueling and Complex Overhaul) شناخته می ‌شود. این کار فقط یک بار در اواسط عمر ناو انجام شده و شدیدترین دوره تعمیر و نگهداری است که هر کشتی دارای پیشران هسته ای می تواند طی کند. ابتدا، با ایجاد یک سوراخ بزرگ در بدنه کشتی، دسترسی آسان تر به داخل کشتی فراهم شود و همه چیز از سامانه منجنیق گرفته تا دستگاه های تصفیه آب، سیستم های تهویه مطبوع و حتی توالت ها خارج شده و با نسخه های مدرن تر جایگزین می شود. اگرچه در دهه های گذشته این تعمیرات اساسی تا چهار سال به طول انجامید، نیروی دریایی با تأخیر های قابل توجهی در این زمینه مواجه است. پس از ورود به حیاط کشتی سازی نیوپورت نیوز برای شروع فرآیندهای RCOH، مشخص شد هر دو ناو USS George Washington و USS John C Stennis آسیب قابل توجهی در ژنراتور های خود دارند. این ژنراتور ها با گرفتن بخار تولید شده توسط نیروگاه هسته ای و تبدیل آن به انرژی مکانیکی و برق، برای عملکرد ناو بسیار حیاتی اند. در طول پیش بازرسی، آسیب کشف شد، اما خدمه فقط برای تعمیر و نگهداری ژنراتور ها آماده بودند، نه اینکه آنها را به طور کامل بازسازی کنند. این امر منجر شد تا فرآیند RCOH یو اس اس واشنگتن، 2 سال بیشتر از مقدار 4 سال اولیه طول بکشد. اگر تأخیر ها وجود نداشت، این واشنگتن بود که جایگزین روزولت می شد، اما وقتی که زمان جا به جایی فرا رسید، هنوز چندین ماه از تعمیر آن باقی مانده بود. USS Stennis با تأخیر های مشابهی رو به ‌رو است، و این تعمیرات اضافی به این معناست که تعمیر ناو به جای چهار سال، پنج سال و نیم طول می ‌کشد. کمبود خدمه و استقرار به هم ریخته یو اس اس واشنگتن از آمریکای جنوبی به اقیانوس آرام فرستاده شد تا با یو اس اس رونالد ریگان مبادله بدنه انجام دهد. مبادلات بدنه زمانی است که خدمه کشتی های مشابه تعویض می شوند. این کار به ناو اجازه می دهد تا به سرعت مستقر شود و در عین حال به ملوانان استراحت مورد نیازشان را می دهد. اما اگر هواپیمابر ها برای استراتژی آمریکا بسیار مهم اند، چرا کارگران بیشتری را برای کمک به تعمیر آنها اعزام نکنیم؟ همان طور که در جنگ جهانی دوم، نیروی دریایی ایالات متحده بیش از 100 ناو مختلف را به طور همزمان در آب داشت. متأسفانه، موضوع به این سادگی نیست. کاهش نیروی کار کشتی‌ سازی آمریکا در ایالات متحده، تنها چهار کارخانه کشتی ‌سازی ملی وجود دارد که می ‌توانند این نوع تعمیرات را انجام دهند و تعداد آن ها نسبت به 50 سال پیش 19 عدد کمتر شده است. کار در این صنایع مستلزم سطح بالایی از مهارت و آموزش است و با بازنشت شدن خدمه قدیمی و با تجربه تر، نیروی دریایی در جایگزینی این خدمه دچار مشکل است. کارگران جدیدی که آنها استخدام می کنند، فاقد تجربه هستند و عموماً کارایی کمتری دارند. اخیراً شرکت های خارجی مانند شرکت نیروی دریایی ارتش کره، Hanwha، کارخانه های کشتی سازی نظامی سابق را در ایالات متحده خریداری کرده اند. اگرچه ممکن است غیرقابل تصور به نظر برسد، اما در واقع این موضوع باب میل نیروی دریایی ایالات متحده است، زیرا آنها امیدوارند که اضافه شدن رقابت بین المللی، شرکت های داخلی را به بهبود زمان تعمیر سوق دهد یا در غیر این صورت قرارداد های پرسود چند میلیون دلاری را از دست بدهند. در طول همه گیری کووید در سال 2020، بهره وری در تاسیسات تعمیرات نیروی دریایی به پایین ترین حد تاریخی خود رسید و سازندگان قطعات جدید کشتی به همان میزان با شکست مواجه شدند. هنگامی که تعمیر ناو هواپیمابر را به جای چند روز یا هفته، با سال اندازه گیری می کنید، هر نوع تاخیری می تواند باعث ایجاد مشکلات طولانی مدت شود که هنوز بعد از چهار سال احساس می شود. بسته به نوع ناو هواپیمابر، بین 5000 تا 15000 نفر برای این کار مورد نیاز است. برخی از کارها توسط هزاران ملوانی انجام می شود که این ناو های هواپیمابر را خانه خود می خوانند. اما نیروی دریایی اخیرا برای رسیدن به اهداف استخدام خود به مشکل برخورده است و کشتی هایی مانند USS Ford تعداد خدمه خود را تا 500 نفر کاهش داده اند. به عبارت دیگر، دوره های تعمیر و نگهداری بیشتر هم طول می کشد. البته ملوانان از کار در این کارخانه‌ های کشتی‌ سازی وحشت دارند و برخی از بنادر که این ناو ها در آنجا پهلو می گیرند را «اسکله شیطان» می ‌نامند. ایجاد تعادل بین تعداد استقرار ناو های هواپیمابر با ناو های در بندر کار ساده ‌ای نیست و این موضوع بر عهده رئیس جمهور و وزیر دفاع است تا با هم تصمیم بگیرند که آیا ارسال یک ناو ارزش ریسک و هزینه اش را دارد یا خیر. مدت این استقرار ها معمولاً بین 6 تا 9 ماه است، اما یک ناو هواپیمابر هسته ‌ای، از نظر تئوری می‌ تواند با دریافت مداوم منابع، تا چند دهه فعالیت داشته باشد. چرا صرفه جویی در تعمیر و نگهداری نتیجه معکوس می دهد: مورد USS Boxer فرض کنیم که ایالات متحده به حامل های بیشتری در دریا نیاز داشت و مشکلی بابت هزینه نداشت. چرا تعمیر و نگهداری کمتری انجام نمی شود؟ خوب در این صورت دقیقاً وضعیتی مشابه با USS Boxer رخ می داد. پس از بازگشت از استقرار خارج از کشور در سال 2019، یو اس اس باکسر وارد دوره تعمیرات اساسی شد، اما گروهی که مسئول تامین قطعات تعمیرات بود تصمیم گرفت برای صرفه جویی در هزینه و زمان، میانبر بزند. سه سال بعد در سال 2022، کشتی در آزمایشات دریایی شکست خورد و برای تعمیر بازگشت. سرانجام دو سال بعد در سال 2024، برای اولین بار در پنج سال گذشته با پانزدهمین واحد اعزامی دریایی مستقر شد، اما تنها ده روز دوام آورد و پس از خرابی سکان ‌هایش مجبور به بازگشت شد. در حال حاضر نیروی دریایی در حال بستن قرارداد هایی برای تعمیرات بیشتر در این کشتی است که می تواند تا اکتبر 2026، هفت سال پس از آخرین سفر آن، ادامه یابد. بنابراین، آیا ایالات متحده با ناوگان عظیم حامل های خود، واقعاً کمبودی را تجربه می کند؟ یا فقط ماموریت های زیادی وجود دارد؟ پاسخ تقریبا بخشی هر دو است. بعید است صرف ساختن ناو های بیشتر مشکلی را حل کند، زیرا در سطوح فعلی، نیروی دریایی ملوان و خدمه تعمیر کافی برای نگه داشتن کشتی های بیشتر ندارد. اینطور نیست که نیروی دریایی تعداد ناو های هواپیمابر بسیار کمی داشته باشد. آنها فقط منابع کافی برای انجام سریع تعمیرات ندارند. متحدان و قابلیت همکاری: پر کردن شکاف هواپیمابر ها در حالی که نیروی دریایی نمی تواند مکان و زمان انجام یک ماموریت را کنترل کند، اما در حال بررسی راه های مختلف برای واکنش به آنها هستند. یکی از راه ها، استفاده از متحدان برای پشتیبانی در ماموریت هاست. از سال 2022، نیروی دریایی آمریکا در مورد چگونگی همکاری بهتر با دوستان خارجی خود تمرین می کند، و به کشور های دیگر اجازه می ‌دهد تا کارهای سنگین نظارت بر اقیانوس ‌های جهان انجام دهند. متحدان ایالات متحده شروع به ارائه ناو های هواپیمابر خود برای کمک به پوشش برخی از شکاف های گشت زنی کرده اند. البته این راه حل کامل نیست، زیرا کشتی هایی مانند Cavour ایتالیایی، ایزومو ژاپنی و دوگول فرانسوی ناوهای کوچکتری هستند. بیشتر آنها فقط توان حمل بالگرد یا هواپیماهای عمود پرواز را دارند و فقط ناو فرانسوی شارل دوگل دارای پیشران هسته ای و منجنیق است. آینده ناوگان هواپیمابر های آمریکا: گسترش در آینده ای نزدیک از آنجایی که ناو های هواپیمابر تاثیرگذارترین راه ایالات متحده برای اجرای دیپلماسی بین المللی هستند، بعید است که به زودی شاهد کاهش تعداد استقرار ناو های هواپیمابر باشیم، مگر اینکه بسیاری از کشورها تصمیم به عقب نشینی بگیرند. با توجه به افزایش سریع تقاضا، نیروی دریایی در حال تسریع ساخت ناو های جدید است. تا سال 2024، یو اس اس جان اف کندی 90 تعمیرات خود را گذرانده و دومین ناو کلاس فورد در خدمت خواهد بود. USS. Enterprise، حدود 35 درصد، و کشتی خواهرش USS Doris Miller در حدود 13 درصد کامل شده است. طرح فعلی نیروی دریایی ایالات متحده خواستار جایگزینی یک به یک هواپیمابر های کلاس نیمیتز با ناو های کلاس فورد در 40 سال آینده است. انتظار می رود که تعداد ناو های هواپیمابر در اواخر دهه 2020 به 12 عدد برسد، زیرا این کشتی های جدید وارد خدمت می شوند، و کشتی های قدیمی هنوز چند سال تا بازنشستگی فاصله خواهند داشت، بنابراین می توانیم ببینیم که آیا مشکل واقعاً تعداد ناو ها است یا خیر. منبع
  6. به نام خدا NORINCO Sky Saker هواپیمای رزمی بدون سرنشین (UCAV) Sky Saker FX500A صنایع نظامی چین در حال توسعه و ساخت شمار انبوهی از محصولات برای نیرو های زمینی، دریایی و هوایی خود است و همچنین تعداد زیادی از پهپاد ها را به خدمت گرفته است. حرکت در این بخش به صورت چند گانه است تا فاصله با ایالات متحده زیاد نشود، استعداد فناورانه خود را به رخ همسایگان خود بکشد و در حوزه های مختلف خودکفا شود. چینی ها، به عنوان مشتری قدیمی محصولات صادراتی شوروی، اکنون محصولات بومی را از مرحله طراحی و توسعه آغاز و آن ها را در داخل تولید می کنند. وابستگی به کمک خارجی، و به خصوص درباره ی سامانه های پیچیده مثل موتور در طول دهه ها کاهش یافته است. البته سری Sky Saker شامل پهپاد های FX30، FX70 و FV80A هم می شود که در اینجا به آنها اشاره نشده است. NORINCO چین، که پیشتر با ساخت تسلیحات کوچک و خودرو های زرهی شناخته می شد، در حال توسعه پهپادی رزمی با نام Sky Saker FX500A است. این پهپاد بدون شک از سری موفق جنرال اتمیکس MQ-9 ریپر ایالات متحده الهام گرفته شده است، خود ریپر هم از پریدیتور بدون سلاح ساخته شد. محصول NORINCO بسیاری از عناصر طراحی همتای آمریکایی خود شامل بخش دماغه برجسته، بال های اصلی مستقیم، سامانه پیشران توربوجت نصب شده در عقب (در آرایش pusher)، ارابه فرود کاملا جمع شونده، و باله های دمی عمودی رو به بیرون را دارد. Sky Saker به عنوان سامانه کلاس UCAV، از ابتدا با قابلیت حمل مهمات توسعه داده می شود که محل نصب در آویزگاه زیر بال ها خواهد بود. تا جایی که مشخص است FX500A از حمل و پرتاب موشک های هوا به سطح و بمب های پرتابی هدایت دقیق پشتیبانی می کند. این پهپاد دارای سامانه ناوبری ترکیبی GPS و INS و آشکارساز لیزری است و می تواند به تجهیزات ماموریت های هوایی مثل تجهیزات شناسایی اپتوالکترونیک چند منظوره، رادار روزنه مصنوعی، دوربین دیجیتال و ... مجهز شود. مشخصات این پهپاد شامل حداکثر سرعت 800 کیلومتر بر ساعت، مداومت 2 ساعته، ارتفاع پروازی 9000 متری و محموله 50 کیلوگرمی است. پهپاد FX400A نسخه ای کوچک تر است که در سال 2022 وارد خدمت شده است. گفته می شود این پهپاد حداقل 2 موشک ضد تانک Blue Arrow 7 را حمل می کند. طبق داده های منتشر شده توسط NORINCO می تواند ISR را در سطحی تاکتیکی ارائه دهد که شامل قابلیت های هدف گزینی و حمله می شود. FX400A دارای بال های پر شیب، دم H شکل نصب شده روی میله، ارابه فرود چرخدار 3 گانه و ثابت، و یک موتور بومی بنزینی با ملخ 3 پره در انتهای بدنه است. هر بال دارای 1 آویزگاه برای انواع سلاح ها است و در زیر دماغه جایگاهی برای دوربین های الکترواپتیک/مادون قرمز در نظر گرفته شده است. این پهپاد برد 200 کیلومتری و مداومتی بیشتر از 8 ساعت در سرعت کروز بهینه در حدود 140 و 160 کیلومتر بر ساعت، حداکثر سرعت 180 کیلومتر بر ساعت، و ارتفاع پروازی 5500 متری دارد. طبق گفته ها این پهپاد در سال 2022 وارد خدمت شده است. نسخه FX80 با 2.9 متر طول و 5.9 متر طول بال می تواند به حداکثر سرعت 110 کیلومتر بر ساعت برسد. با حداکثر وزن برخاست 68 کیلوگرم برد آن 100 کیلومتر است. در سال 2023 ارتش سلطنتی تایلند (RTA) قراردادی به ارزش 5.28 میلیون دلار برای خرید یک سامانه شامل 4 پهپاد و یک ایستگاه کنترل زمینی امضا کرد تا جایگزین 4 پهپاد IAI Searcher Mk II شوند که در سال 2000 خریداری شده بود.. باتری های میدانی اکتساب هدف توپخانه RTA از این پهپاد برای تشخیص هدف دور برد و ارزیابی خسارت بمب در واحد های توپخانه استفاده خواهد کرد. مجموعه حسگر ها شامل تعین هدف لیزری می شود. Sky Saker FX80 در 2 نسخه ارائه می شود. نسخه تمام الکتریکی با مداومت 3 ساعته و مدل هیبریدی بنزینی-الکتریکی با مداومت 8 ساعته. پهپاد Sky Saker H300 یک بالگرد بدون سرنشین شناسایی و مسلح است که توسط شرکت NORINCO (شرکت صنایع شمال چین) طراحی و ساخته شده است. این سامانه از پلتفرم بالگرد بدون سرنشین، محموله ماموریتی و ایستگاه کنترل زمینی (GCS) تشکیل شده است. پهپاد H300 از آلیاژ تیتانیوم هوانوردی و مواد کامپوزیت استفاده می کند تا سازگاری بسیار خوبی با محیط داشته باشد، به ویژه قابلیت ضد خوردگی دریایی، و مقاومت در برابر نمک و پاشش. این بالگرد از یک ساختار فشرده استفاده می کند که یکپارچه سازی سامانه ای عالی و قابلیت اطمینان بالا را ارائه می دهد. این فناوری طراحی ساختاری پیشرفته را برای بهبود مقاومت در برابر باد جانبی به کار می‌ گیرد تا حداکثر محموله 100 کیلوگرم، استقامت تا 5 ساعت و زمان پرواز ثابت تا 3 ساعت را ممکن می‌ سازد. سقف پروازی این پهپاد 2500 تا 3000 متر است. بالگرد Sky Saker H300 با یک سامانه روتور کواکسیال (روتور های روی هم) طراحی شده است که به این بالگرد کوچک بدون سرنشین اجازه می دهد تا توانایی های یک بالگرد استاندارد را با اندازه کوچکتر به دست آورد. Sky Saker-H300 دارای حداکثر وزن برخاست 300 کیلوگرم با ظرفیت حمل بار تا 100 کیلوگرم است، می تواند با حداکثر سرعت 160 کیلومتر بر ساعت پرواز کند و حداکثر استقامت 5 ساعته دارد. حرکت بالگرد در حین انجام ماموریت از 2 طریق کنترل از راه دور و/یا حالت مستقل انجام می شود. در حالت کنترل از راه دور، بالگرد توسط اپراتور آن از ایستگاه کنترل زمینی کنترل می شود. تجهیزات پهپاد Sky Saker-H300 عمدتاً از تیوب موشک، دستگاه کنترل پرتاب در میدان دید و ... تشکیل شده است. دماغه Sky Saker-H300 دارای یک بخش محموله است که می تواند وسایل الکترونیکی مختلف مانند دوربین، لیزر یا سامانه های راداری را حمل کند. موشک ها از هدایت خودکار تصویری استفاده می کنند. پهپاد Sky Saker H300 می تواند 2 نوع موشک را شلیک کند: موشک هدایت تصویری تلویزیونی و موشک هدایت تصویری مادون قرمز غیر خنک شونده. مشخصه این سامانه موشکی، قفل کردن روی هدف قبل از شلیک و شلیک کن فراموش کن بودن است. هنگامی که موشک پرتاب می شود، می تواند خود را به طور مستقل به سمت هدف هدایت کند. بالگرد H300 عمدتاً برای انجام مأموریت های رزمی مانند حمله دقیق، شناسایی و نظارت در میدان نبرد، موقعیت یابی دقیق هدف، آشکار سازی لیزری و ارزیابی خسارت حمله استفاده می شود. H300 می تواند تصحیح آتش را برای مهمات معمولی و آشکار سازی لیزری برای مهمات هدایت شونده لیزری را انجام دهد، به طوری که نیاز های ارتش در عملیات و فرماندهی خودمختار، عملیات موقت سریع و ضربه دقیق در جنگ مدرن را برآورده کند. عمود پرواز FV80A منابع: 1، 2، 3
  7. به نام خدا آینده آتشبار پرنده AC-130 : تکامل پیدا کن یا بمیر AC-130 آتشیار پرنده معروف، هواپیمایی است که از دهه 1960 نقش منحصر به فردی را برای نیروی هوایی ایالات متحده ایفا می کند. ساعت ها بر فراز میدان جنگ می چرخد و آتش دقیق، ویرانگر و مداوم را بر روی نیروهای دشمن می ریزد. AC-130 ابزاری حیاتی در نبرد های ضد شورش و مأموریت ‌های عملیات ویژه ای بوده است که ایالات متحده برای دهه ‌ها و به ‌ویژه در 20 سال گذشته از جنگ جهانی علیه تروریسم در آن شرکت داشته است. اما با برداشته شدن تمرکز از درگیری‌ های با شدت کم و عملیات ‌های ضد تروریستی در حریم هوایی آسان به سمت اقیانوس آرام وسیع و بالقوه به شدت مورد مناقشه (جایی که چین خود را به ‌عنوان یک دشمن بالقوه و همتا نشان می‌ دهد)، AC-130 خود را در جستجوی اهمیت می بیند. این واقعیت تلخ که معروف ‌ترین و پر تقاضا ترین هواپیمای فرماندهی عملیات ویژه نیروی هوایی اکنون مجبور است خود را با یک نبرد کاملاً جدید وفق دهد، انعکاسی از روند های بزرگتر در جامعه عملیات های ویژه است. در این دوره جدید رقابت به اصطلاح قدرت های بزرگ، اگر AC-130 ها بخواهند هزینه های زیاد خود را توجیه کنند، باید تغییر کنند. مفهوم تبدیل یک هواپیمای باری به یک هواپیمای آتشبار پرنده (gunship) در طول جنگ ویتنام معرفی شد. زمانی که نیروی هوایی ایالات متحده هواپیما های باری C-47 SkyTrain را به گان شیپ های AC-47 با لقب Spooky تبدیل کرد. AC-47 ها در درجه اول به 3 مینی گان 7.62 میلی متری در سمت چپ بدنه مجهز شدند، که با پرواز در بالای منطقه، آتش سرکوب کننده را بر روی نیرو های دشمن می ریخت. اگرچه که AC-47 برای این نقش مناسب بود، اما نیاز به یک گان شیپ وجود داشت که بتواند سلاح های سنگین تری را حمل کند، قادر به زدن ضربه سخت تر باشد، مدت طولانی تر پرواز کند، از فن آوری حسگر های جدید استفاده کند و با پرواز در ارتفاعات بالاتر، هواپیما را در برابر توپ های ضد هوایی که تهدید اصلی Spooky بودند، ایمن نگه دارد. معرفی شده در سال 1967، AC-130A ابتدا به چهار توپ مسلسل 20 میلی متری Vulcan و بعداً به یک جفت ولکان و دو توپ 40 میلی ‌متری Bofors مسلح شد. همچنین تعداد رو به افزایشی از بهبود ‌های سامانه های هدف ‌گیری از جمله سامانه های تلویزیونی مادون قرمز و نور کم و رادار، دریافت کردند که امکان هدف ‌گیری بسیار بهتر در شب را فراهم می‌کرد. زیرا گان شیپ ها تقریباً به طور انحصاری زیر پوشش تاریکی شب پرواز می ‌کردند تا آنها را از تهدیدات زمینی پنهان کند. نوع E هرکولس با موتور های قوی تر و ارتقاء بیشتر با نام AC-130E دنبال شد و برخی در نهایت هویتزر های 105 میلی متری را به جای یکی از توپ های 40 میلی متری دریافت کردند. AC-130A و نوع E در کنار یکدیگر در طول جنگ ویتنام فعالیت می کردند. در سال 1973 مدل های E دوباره موتور های جدید دریافت کردند و بسته تسلیحاتی حول دو توپ ولکان، توپ 40 میلی متری بوفورس و هویتزر 105 میلی متری استاندارد سازی شد. نتیجه به همراه پیشرفت های دیگر در حسگر ها و سایر سامانه ها، AC-130H نام گرفت. AC-130 های A و H در دهه 1990 هم به فعالیت خود ادامه دادند و از گرانادا تا طوفان صحرا و دخالت آمریکا در بالکان حضور داشتند. در اواخر دهه 1980، نیروی هوایی همچنین شروع به دستیابی به نسخه نهایی صرفا شلیک مستقیم AC-130 بر اساس پلت فرم AC-130U کرد. در این نسخه که گاهی اوقات از آن به عنوان U boat نام برده می شود، 2 توپ 20 میلی متری Vulcan موجود، با مسلسل های چرخان GAU-12/U Equalizer جایگزین و در عین حال توپ های 40 و 105 میلی متری حفظ شد و دارای ارتباطات، محافظت از خود، حسگر ها و پیشرفت های دیگر در مقایسه با پیشینیان خود بود. AC-130 های H و U در آغاز جنگ علیه ترور در خدمت بودند. با برعهده گرفتن وظایفی تا سر حد نهایی خود در طول جنگ علیه تروریسم و با پول فرماندهی عملیات ویژه مشخص شد که AC-130 می تواند فراتر از یک گان شیپ باشد. غیرقابل انکار بود که مهمات موجود می ‌توانند AC-130 های غران را به نوعی زراد خانه تبدیل کنند که حتی بتواند در فواصل دور به اهداف خود حمله کند. این دیدگاه، پیشرفتی بود که این پلت فرم را برای همیشه تغییر می داد، که از طریق تغییر در AC-130 های ترابری عملیات ویژه یعنی MC-130W ملقب به Combat Spear، به وجود آمد. نیروی هوایی در ابتدا MC-130W هایی را خریداری کرد که در اواخر دهه 2000 از C-130H تبدیل شده بودند. این هواپیما ها برای جبران فرسودگی ناوگان موجود MC-130 ها بود که برای ورود و خروج اپراتور های ویژه از مناطق خطرناک و سوخت گیری بالگرد های عملیات ویژه و کج پروانه های Osprey در طول پرواز استفاده می شدند. نیاز های جنگ علیه ترور، فشار های جدی بر MC-130E و MC-130H های قدیمی وارد کرده بود و MC-130J های جدید هنوز سال ها از ورود به خدمت فاصله داشتند. اما با شروع دهه 2010، برخی از Combat Spear ها شروع به حمل آنچه که به عنوان بسته حمله دقیق (Precision Strike Package) یا PSP شناخته می شد، کردند. PSP در ابتدا به عنوان یک کیت پرتابی متشکل از حسگر ها و پرتابگر های مهمات طراحی شده بود که به MC-130 اجازه می داد تا به یک پلتفرم پرتاب سلاح تبدیل شود. این بسته شبیه به چیزی بود که تفنگداران دریایی (که آنها نیز دنبال راهی برای اضافه کردن توانایی های انرژی جنبشی به ناوگان KC-130J خود بودند) با نام کیت ‌های Harvest Haw روی هواپیما های خود سوار کرده بودند با افزایش تقاضا برای گان شیپ های پشتیبان و آماده نبودن AC-130J ها، پیکربندی MC-130W مجهز به PSP به یک پیکربندی دائمی ‌تر تبدیل شد. در نتیجه، نام آن به "AC-130W "Stinger II تغییر یافت. استینگر 2 در ابتدا تنها به یک تیربار 30 میلی متری Bushmaster 2 مجهز بود. بعد ها ارتقاء بلوک 20، هویتزر 105 میلی متری موجود در نسخه های قبلی را نیز اضافه کرد. AC-130W همچنین دارای پرتابگر هایی معروف به تیوب های پرتاب مشترک یا CLT بود که در بدنه نصب می شد تا بتواند محموله های انرژی جنبشی را از داخل هواپیما شلیک کند. CLT ها را می توان با طیفی از مهمات، شامل موشک های کوچک هدایت ماهواره ای یا لیزری AGM-176 Griffin و بمب های بالدار GBU-44/B Viper Strike تسلیح کرد. CLT ها هواپیما هایی که آن ها را حمل می ‌کنند را تبدیل به یک سامانه پرتاب تسلیحات منعطف می کنند که به آن ها اجازه می دهد در صورت نیاز از یک تیوب گریفین و از تیوبی دیگر Viper Strike شلیک کنند. حتی می ‌توانند در پرواز دوباره بارگیری شوند. در حالی که CLT‌ داخلی دارای ویژگی ‌های خاص خود است، اما فقط محدود به محموله‌ هایی می شود که در داخل محفظه محکم آن قرار می ‌گیرد. AC-130W همچنین توانایی حمل بمب‌ و موشک ‌های دیگر را در جایگاه های زیر بال‌های خود داشت که به مرور AGM-114 Hellfire نیز به آن ها اضافه شد. موشکی که در بسیاری از پلت فرم ها از بالگرد های تهاجمی تا MQ-9 Reaper خود را ثابت کرده است. با افزوده شدن بمب با قطر کوچک (SDB) GBU 39، یک بمب هواسرشی بالدار 250 پوندی که می‌تواند به اهدافی در ده‌ها مایل دورتر ضربه بزند، مسلماً بزرگترین خروجی خانواده AC-130 بود. اکنون برای اولین بار این هواپیمای شلیک مستقیم می توانست به اهداف مورد نیاز در فواصل دور حمله کند. این موضوع، انعطاف پذیری مفهوم AC-130 را به شدت تغییر داد و به طور گسترده محدوده جغرافیایی که این هواپیما می توانست در هر زمان معینی به آن شلیک کند، را گسترش داد. با اضافه شدن این تغییرات تا حدی رادیکال به پلت فرم AC-130 که از Stinger 2 به وجود آمده بود، به نظر می رسید آینده برای این مدل بیشتر شبیه یک bomb truck باشد تا یک گان شیپ و این آینده به سرعت با شکل AC-130J در حال رسیدن بود. امروزه Stinger II ها و Spooky بازنشست شده اند و تمام ناوگان گان شیپ ها با AC-130J Ghostrider جایگزین شده اند. اولین فروند های نسل جدید AC-130 در سال 2019 تحویل داده شد و ناوگان شامل مجموعا 37 فروند هواپیما خواهد بود. مدل J که از پلت فرم به شدت ارتقا یافته C-130J Super Hercules و درس های آموخته شده از برنامه AC-130W ساخته شده، دارای موتور و ملخ جدید، و کابین شیشه ای ارتقا یافته با نمایشگر های head up و نمایشگر های نصب شده بر روی کلاه ایمنی Scorpion برای خلبانان خود است، به طور کلی عرشه پرواز، بسیار خودکار تر از نسخه های پیشین است. سامانه های ماموریت و حسگر ها همگی به شدت بهبود یافته ‌اند. به علاوه مجموعه حفاظت از خود و سامانه ‌های ارتباطی بهبود یافته آن که اکنون شامل اتصال ماهواره ‌ای با پهنای باند بالا می‌شود. مانند مدل دبلیو، Ghost Rider زندگی خود را تنها با یک سلاح شلیک مستقیم آغاز کرد، تیربار بسیار انعطاف ‌پذیر و دقیق 30 میلی‌متری Bushmaster. در ابتدا هویتزر 105 میلی ‌متری از طرح برنامه ‌ریزی شده برای مدل J خارج شده بود، اما بعدا مشخص گردید توانایی ‌های منحصر به فرد آن برای نابودی سازه ‌ها و اهداف مستحکم شده به شدت نادیده گرفته شده است. این تصمیم اصلاح شد و هویتزر 105 میلی ‌متری به Ghost Rider اضافه شد. در سال ‌های اخیر بعضی از AC-130J ها شروع به دریافت یک نوع بهبود یافته از بزرگترین اسلحه خود کردند، اما آینده هویتزر های 105 میلی متری AC-130J دوباره در هاله ای از ابهام قرار دارد. اما توپ های گان شیپ ها اکنون فقط یک جنبه از قابلیت های انرژی جنبشی آنهاست. مانند AC-130W ها، مدل J می تواند از موشک ‌های هلفایر، بمب ‌های با قطر کوچک، مهمات سرشی بالدار و موشک ‌های گریفین استفاده کند. در حالی که این یک جنگ افزار چشمگیر و اثبات شده است که به یک بدنه پایه بسیار توانمندتر وابسته است، الزامات آن در زمان بسیار متفاوتی در امور جهانی به وجود آمده است. در نتیجه دور شدن ارتش ایالات متحده از دو جنگ طولانی در خاورمیانه و ماموریتی که تحت سلطه عملیات ضد شورش و ضد ترور بود ، تناسب این هواپیما با وضع موجود مانند بسیاری از قابلیت ‌های دیگر مجموعه پنتاگون، در حال ارزیابی است. با اولویت‌ های بودجه ‌ای رقیب، هیچ چیز ایمن نیست، حتی AC-130 نمادین. یافتن راهی برای مرتبط ساختن ناوگانی متشکل از بیش از 30 فروند هواپیمای عملیات ویژه بسیار پرهزینه، به یک تهدید دولتی مانند چین با قابلیت‌ های ضد دسترسی گسترده و فضای نبرد وسیعی مانند اقیانوس آرام کار آسانی نیست. اما Ghost Rider ممکن است هنوز هم ترفند هایی در چنته داشته باشد که می ‌تواند بسیار ارزشمند باشد، اگرچه ممکن است مجبور شود باز هم از ریشه‌ های گان شیپ خود دورتر شود. در حالی که AC-130 با مجموعه پیشرفته ‌ای از جنگ الکترونیک و سامانه ‌های مقابله ای مادون قرمز، لینک داده و ارتباطات تقویت شده با آگاهی موقعیتی، و همچنین تعداد زیادی حسگر، یکی از به شدت دفاع ‌شده ‌ترین هواپیما های روی کره زمین است اما هرگز قرار نبود در حریم هوایی به شدت مورد مناقشه بجنگد. حتی فعالیت در طول روز نیز، از نظر تاریخی برای این هواپیما های رزمی نادر بوده است. پس عملیات در حباب ضد دسترسی چین که با سامانه ‌های دفاع هوایی دوربرد پر شده، منطقی نیست. برای کاهش این نقص چشمگیر، AC-130 ممکن است مجبور شود برخی از قابلیت ‌های شلیک مستقیم خود را کنار بگذارد و زرادخانه گسترده ‌تری از تسلیحات واقعاً دوربرد را به کار گیرد. یکی از نمونه ‌های بارز این تغییر قبلاً روی داده است. یک برنامه طولانی مدت برای افزودن یک سلاح انرژی لیزری با قدرت بالا بهAC-130J وجود دارد. مقامات نیروی هوایی پیش تر عنوان کرده بودند که ایده مسلح کردن یک گان شیپ به سلاح لیزری گزینه ای ایده آل برای پشتیبانی از ماموریت های ضد شورش و ترور است. یک سلاح لیزری با توانایی ایجاد سوراخ دقیق در اهداف نرم بر روی زمین، ظاهراً یک سلاح بسیار ارزشمند و منحصر به فرد برای AC-130 بود. برنامه ریزی شده بود که این برنامه اولین سلاح لیزری هوابرد نیروی هوایی باشد، اما چنین قابلیتی در یک درگیری با کشوری همتا کاربرد بسیار محدودی دارد. مانند توپ های AC-130، لیزر نیز سلاح شلیک مستقیم محسوب می شود. این موضوع به همراه بودجه محدود و موانع تکنیکی، باعث پایان برنامه ارتقای لیزر AC-130 شد. نمونه دیگری از علاقه فرماندهی عملیات های ویژه به حمله به دوردست از طریق هوا، اطلاعیه قرارداد سال 2021 این مرکز برای یک موشک کروز دورایستا با قابلیت جا شدن در CLT است. طرح پیشنهادی SOCOM سلاحی با برد بیش از 320 کیلومتر تا 643 کیلومتر است. همان طور که 3 سال پیش در اطلاعیه قرارداد توضیح داده شده، این موشک کروز کوچک به هواپیما های عملیات ویژه ایالات متحده توانایی حمله دورایستا بسیار منعطف علیه اهداف ثابت و شاید متحرک را می دهد. با توجه به اتفاقات امروزه به نظر می رسد که ما شاهد حرکت محسوسی در توسعه تسلیحات مشابه هستیم. در کنفرانس هفته نیرو های عملیات ویژه امسال، یک جلسه توجیهی SOCOM وجود یک موشک کروز کوچک را برجسته کرد. این سلاح از نظر اندازه و ابعاد شبیه به موشک کروز دیکوی هواپرتاب مینیاتوری ADM-160 است که در فهرست موجودی پنتاگون قرار دارد. این مهمات دورایستای جدید را می توان از رمپ پشتی C-130 پرتاب کرد. چنین سلاحی می ‌تواند جان تازه ‌ای به AC-130 ببخشد و به آن توانایی شلیک حملات دوربرد را بدهد و در عین حال قابلیت ‌های ثابت ‌شده ‌اش را ارائه دهد. مجموعه های پیشرفته حفاظت از خود و افزایش آگاهی موقعیتی هواپیما و همچنین محیط عملیاتی ارتفاع پایین که در آن می ‌تواند مخفیانه از زیر رادار دوربرد وارد شود، می ‌تواند به هواپیما اجازه دهد تا بیشتر از هر C-130 دیگری، به قلمرو دشمن نزدیک شده و آن ها را در محدوده موشک ‌های کروز خود قرار دهد. دیگر گونه ‌های تخصصی C130 متعلق به فرماندهی عملیات ویژه نیروی هوایی، به شدت درگیر آزمایش یک سامانه تسلیحاتی پالت شده به نام Rapid Dragon اند. Rapid Dragon راهی برای تبدیل هواپیما های باری موجود به سکوی پرتابی برای موشک‌ های دورایستای مشترک هوا به سطح AGM 158 یا موشک ‌های کروز JASSM و دیگر مهمات دورایستا را ارائه می ‌دهد. پیشرفته ترین JASSM در خدمت بردی بیش از 965 کیلومتر دارد و نوع دیگری با برد حتی بیشتر در دست ساخت است . JASSM می تواند به عمق دفاع شده ترین حریم هوایی نفوذ کند تا به اهداف خود برسد. برادر زاده کشتی غرق کن JASSM، یعنی موشک ضد کشتی برد بلند، تهدیدی جدی برای شناور های چینی است و می‌تواند C-130را به قاتل کشتی ‌ها تبدیل کنند. افزوده شدن این قابلیت به AC-130، برد جنبشی، انعطاف‌پذیری عملیاتی و در نتیجه تناسب این هواپیما با شرایط فعلی را به وضوح افزایش می ‌دهد. شاید موضوع جالب ‌تر این باشد که Ghost Rider گروه‌ هایی از پهپاد ها را پرتاب کند که می ‌توانند بیش از صدها مایل در مسیر خود حرکت کنند. در این باره حتی می ‌توان از CLT های نصب‌ شده در Ghost Rider استفاده کرد یا نمونه ‌های بزرگ‌تر را می ‌توان از طریق رمپ به کار برد. ارسال گروهی از پهپاد های نسبتا کوچک با مداومت بالا که می توانند با ایجاد شبکه ای توری مانند با هم دیگر به نظارت، جمینگ، شکار و از بین برد اهداف مختلف بپردازند، عاملی تعیین کننده در نبرد های آینده خواهد بود. AC-130 با حجم داخلی زیاد و سیستم ارتباطی پیشرفته خود به خوبی برای استقرار این دسته ها مناسب است که می توانند ویران کنند، دشمن را اشباع کنند و پدافند هوایی، کشتی های جنگی دسته های بزرگ نیرو ها و ... را مورد هدف قرار دهند. به ‌روزرسانی عمده حسگر ها در قالب یک رادار آرایه ‌ای فعال اسکن الکترونیکی قرار است روی Ghost Rider آزمایش شود که می‌ تواند توانایی ‌های پرتاب سلاح ‌های دورایستا خود را تا حد زیادی گسترش دهد. این موضوع می‌ تواند قابلیت هدف ‌یابی و شناسایی دوربرد بنیادی AC-130 را فراهم کند، این قابلیت، یک توانایی اضافه در کنار هشدار تهدید بهبود یافته، آگاهی موقعیتی عمومی و همچنین قابلیت ‌های جدید جنگ الکترونیک قوی است. این سلاح ‌ها و حسگر های جدید می ‌توانند انقلابی را برای AC-130 رقم بزنند، زیرا به دنبال حفظ آن نقشی هستند که برنامه‌ریزان جنگ برای درگیری ‌های آینده متصور اند. اما قابلیت ‌های کنونی AC-130 وقتی با تاکتیک ‌های جدید همراه می ‌شود، چیز هایی برای ارائه به نبرد در اقیانوس آرام دارد. استحکام ذاتی و قابلیت پرواز کوتاه C-130J به Ghost Rider اجازه می‌ دهد تا نسبت به انواع دیگر، از مکان ‌های سخت ‌تر و بسیار نزدیک ‌تر به نبرد پرواز و مخفیانه ‌تر عمل کند. این به طور مستقیم با Agile Combat Employment نیروی هوایی، یا استراتژی Ace مطابقت دارد که در آن گروه ‌های کوچکی از هواپیما ها قبل از اینکه دشمن بتواند آنها را هدف قرار دهد، برای دوره ‌های کوتاهی از مکان ‌های غیر منتظره خط مقدم عمل می ‌کنند و سپس بر می گردند. تعدادی باند فرود کوچک تر، از جمله در جزایر دوردست، می ‌تواند یک AC-130J را در خود جای دهند. این موضوع همراه با مهمات دورایستا می‌تواند AC-130 را به یک پلت ‌فرم قدرتمند پرتاب سلاح تبدیل کند. توانایی پرسه زدن طولانی ‌مدت و شناسایی سریع و مقابله با تهدیدات، AC-130 را به یک دارایی ارزشمند برای حفاظت از نیرو ها تبدیل می کند. بنادر و جزایر کوچکی که ایالات متحده و نیروهای متحدان اش در آن ‌ها در حال فعالیت هستند، باید در برابر تهدیدات سطح پایین ‌تری مانند قایق‌ های بدون سرنشین و حملات آبی خاکی محافظت شوند. توپ ها، موشک ها و بمب های هدایت شونده Ghostriders می توانند سریع تر از هر پلت فرم دیگر نیروی هوایی از شر قایق های کوچک خلاص شوند. همچنین یک AC-130 در حال پرواز، همراه با رادار AESA، می ‌تواند قابلیت شناسایی تهدیدات هوایی و گرا دهی برای پدافند هوایی زمین پایه را فراهم کند یا حتی قادر به مقابله با تهدیدات هوایی با عملکرد پایین‌ تر باشد. حتی سامانه ارتباطی ماهواره ‌ای AC-130 می ‌تواند در زمان روی زمین بودن هواپیما، اتصال جهانی را برای نیرو ها در مناطق دوردست فراهم کند. نیروی هوایی ایالات متحده اخیراً ویدئویی را منتشر کرده است که نشان می ‌دهد یکی از AC-130J Ghostrider ها در حال شلیک توپ 30 میلی ‌متری و هویتزر 105 میلی ‌متری خود به سمت ناو USS Dubuque در جریان یک تمرین غرق کردن در اقیانوس آرام است. به عنوان بخشی از تمرینات دوسالانه Rim Of The Pacific یا RIMPAC، کشتی جنگی دوزیست کلاس آستین با سلاح ها درنوردیده و به قعر اقیانوس فرستاده شد. البته استفاده از AC-130 در عملیات دریایی چیز جدیدی نیست و قبلا هم گزارش شده است. از لحاظ تاریخی، نقش AC-130 در دریا به شدت حول محور درگیر شدن با تهدیدات پایین رده تر و در محیطی با سطح تهدید پایین تر، مانند حمله فوجی قایق های کوچک، بوده است. ویدئویی از RIMPAC 2024 SINKEX نشان می دهد که چگونه Ghost Rider و به طور خاص، توپ های آن می تواند علیه کشتی های بزرگتر و در مواردی استفاده شوند که ممکن است هدف نه غرق کردن، بلکه ناتوان کردن کشتی یا افراد متخاصم باشد (مثلا در حین عملیات پیاده سازی نیروی های ویژه). توپ 30 میلی ‌متری هواپیما همراه با مهمات مناسب می ‌تواند برای هدف قرار دادن پرسنل و محتویات روی عرشه کشتی، بدون از بین بردن کشتی، مورد استفاده قرار گیرد. در حالی که ایده حمله AC-130 به یک ناو جنگی مدرن دشمن با قابلیت های دفاع هوایی کاملا دور از انتظار به نظر می رسد، می توان شناسایی، ممانعت و از بین بردن کشتی دشمن در محیطی با سطح تهدید کم تر یا حتی تمام کردن کار کشتی های آسیب دیده دشمن را به هنر های AC-130 اضافه کرد. نیروی هوایی در حال ارزیابی دقیق قابلیت ‌های فعلی و برنامه ‌ریزی ‌شده Ghost Rider است تا از موضوعیت داشتن این هواپیما در آینده اطمینان حاصل کند، اما دقیقاً پیکربندی آن مشخص نیست. شاید بزرگترین تغییری که می ‌تواند برای AC-130 رخ دهد، حذف دوباره هویتزر 105 میلی متری آن باشد. در حالی که این سلاح به طرز باورنکردنی قادر است ضربات ویرانگر را حتی به اهداف مستحکم شده وارد کند، اما یک عضو بزرگ، سنگین و ایجاد کننده نیروی پسا زیادی است و مهمات آن فضای زیادی را اشغال می کند. در نبرد اقیانوس آرام، فراتر از تلاش برای آسیب زدن به کشتی های بزرگ، نقش این هواپیما ممکن است محدود باشد. ارتقاء به 105 میلی ‌متری های جدید برای ناوگان AC-130J متوقف شده است و این نشان می‌ دهد که ممکن است تغییر بزرگی در راه باشد و شاید این سلاح از کل ناوگان حذف شود. با توجه به این که موشک ‌های کروز و پهپاد ها می توانند از فضای ایجاد شده استفاده کنند، این اطمینان حاصل می شود که ناوگان AC-130 برای دهه‌ های آینده دست نخورده باقی می ‌ماند و با حفظ توپ 30 میلی ‌متری همه‌کاره ‌تر خود، عنوان گان شیپ را بر روی خود نگه می دارد. مانند بسیاری دیگر از دارایی ‌های موجود در انبار های وزارت دفاع، AC-130 افسانه ‌ای نیاز به اثبات خود در این دوره نوین بی ثبات دارد. و می توان استدلال کرد که اگرچه پنتاگون مایل است از جنگ های گذشته دور شود، اما دشمن نظر دیگری دارد. تحولات اخیر در خاورمیانه، منطقه ای که ایالات متحده در آن به شدت درگیر است، به وضوح این واقعیت ناخوشایند را برجسته می کند. اما بودجه وزارت دفاع برای مقابله با تنش ‌های رو به افزایش در اقیانوس آرام و هند جریان دارد و اگر ناوگان AC-130 می ‌خواهد حداقل با قدرت فعلی خود باقی بماند، باید جایی را برای خود در نبرد بالقوه آینده پیدا کند، نه در جنگ ‌هایی که قبلا شرکت کرده است. منبع
  8. به نام خدا NORINCO Sharp Eye III سامانه بالگرد بدون سرنشین (UHS) هجومی / شناسایی [2019] NORINCO چین از رویکرد جهانی الگوبرداری کرد و سامانه بالگرد بدون سرنشین (UHS) به نام Sharp Eye III را توسعه داد. از Sharp Eye III اولین بار در نمایشگاه هوایی چین در سال 2014 رونمایی شد. این محصول برای نقش شناسایی-هجومی غیر مسلح یا مسلح در نظر گرفته شده است. توانایی رفتار مانند بالگرد های مرسوم، برتری تاکتیکی خاصی را در میدان های نبرد مدرن ارائه می دهد؛ یعنی دسترسی به مناطق عملیاتی خط مقدم که معمولا مختص هواپیما های بال ثابت است. این پهپاد 3 حالت پرواز دارد: دستی با پایدارسازی خودکار، کنترل فرماندهی خودکار و پرواز خودکار در مسیر 3 بعدی از پیش تعیین شده. ترکیب طراحی Sharp Eye III با یک محور روتور اصلی و واحد ملخ دمی خنثی کننده گشتاور، از بالگرد های مرسوم تقلید می کند. ملخ هردو روتور اصلی و دمی از نوع 2 پره اند. نیروی پهپاد از یک موتور پیستونی روتاکس 914UL تامین می شود. بدنه تمام اجزای اصلی شامل محموله های ماموریتی و موتور را در خود جای می دهد و یک میله دمی باریک از بخش بالایی انتهای بدنه منشعب می شود تا به سامانه هدایت امکان دسترسی به روتور دمی را بدهد. ارابه فرود برای کاهش وزن و هزینه از نوع skid ساده است و در طول پرواز ثابت می ماند. Sharp Eye III می تواند به صورت خودکار برخاست و فرود را روی ناو و مناطق فرود غیر آماده نزدیک به خط مقدم انجام دهد. این پهپاد می تواند ماموریت های شناسایی را به لطف دوربین نور مرئی خود تا برد 5 کیلومتر انجام دهد که این برد برای دوربین حرارتی به 3 کیلومتر محدود می شود. Sharp Eye III، همانند دیگر سامانه های بدون سرنشین، از طریق یک واحد کنترل زمینی (GCU) در پشت یک کامیون 4x4 تاکتیکی هدایت می شود. ارتفاع عملیاتی بیان شده حدود 3.5 کیلومتر و حداکثر وزن برخاست در محدوده 450 کیلوگرم است. حداکثر سرعت آن به 180 کیلومتر بر ساعت می رسد و مداومت بین 4 تا 6 ساعته دارد. Sharp Eye III توانایی تجهیز شدن به دوربین COD و تجهیزات الکترواپتیکی فروسرخ و لیزری را برای ایفای نقش موقعیت یابی هدف، تصحیح آتش، شناسایی موقعیتی و ارزیابی خسارت میدان نبرد دارد. همچنین می توان این پهپاد را به مسافت یاب و آشکار ساز لیزری مجهز کرد تا بتواند نقش آشکار سازی هدف برای تسلیحات هدایت لیزری نیمه فعال را داشته باشد. حداکثر برد نشان گذار 5 کیلومتر است و مسافت یاب را می توان در محدوده 400 متر تا 8 کیلومتری استفاده کرد. به گفته منابع چینی Sharp Eye III توانایی حمل تسلیحات سبک مانند راکت های هدایت شونده 90 میلی متری BRM1 را دارد. مشخصات - سال ورود به خدمت: 2019 - وضعیت: تحت توسعه - تعداد فروند ساخته شده: 2 - سازنده: شرکت صنایع شمال چین (NORINCO) – چین - کشورهای استفاده کننده: چین (احتمالی) - نقش: حملات زمینی، پشتیبانی هوایی نزدیک ، جاسوسی-نظارت-شناسایی و پیش آهنگی ، توانایی های بدون سرنشین - طول: 4 متر - ارتفاع: 1.2 متر - حداکثر وزن برخاست: 450 کیلوگرم (توانایی حمل 50 تا 100 کیلوگرم محموله) - قوای محرکه: 1 موتور روتاکس 914UL که روتور اصلی 2 پره و روتور دمی 2 پره را می گرداند - حداکثر سرعت: 120 کیلومتر بر ساعت - ارتفاع پروازی: 4200 متر - برد: 150 کیلومتر - تسلیحات: برای نقش شناسایی تسلیحات ندارد. محموله ماموریتی شامل انواع اپتیک ها و تجهیزات مخصوص. نسخه هجومی باله هایی برای حمل پاد های راکتی و مهمات حمله دقیق خواهد داشت - نسخه ها: Sharp Eye III (سری پایه) منبع
  9. به نام خدا NESCOM Burraq هواپیمای بدون سرنشین رزمی (UCAV) [2015] وقتی برای مسئولین پاکستان مشخص شد که آمریکا پهپاد پریدیتور را به آن ها نخواهد فروخت، و پیشنهاد چینی ها توانایی های رزمی مورد انتظار را نداشت، صنایع بومی با نیروی هوایی پاکستان همکاری کردند تا اولین پهپاد رزمی داخلی با نام NESCOM "Burraq" را بسازند. توسعه این پهپاد از حدود سال 2009 شروع شد و اولین پرواز در نهم می همان سال انجام گرفت. تولید محصول با فاصله کمی آغاز شد و از آن زمان از Burraq برای مقابله با شورشیان در مناطق شمال غربی استفاده می شود. نمونه کامل شده در رونمایی سال 2015 نمایش داده شد. موفقیت سامانه پریدیتور رزمی ایالات متحده در شمال غرب پاکستان دولت را به تحقیق درباره ی دستیابی به این سامانه اثبات شده، وادار کرد. با این حال، دولت ایالات متحده با پیش کشیدن نگرانی های فناورانه، از همان ابتدا این درخواست را رد کرد تا پاکستان مجبور به بررسی جایگزین چینی شود. پس بازنگری مشخص شد این محصول توانایی های مورد نیاز برای ارتش پاکستان را ندارد. این موضوع در نهایت به همکاری کمیسیون ملی مهندسی و علمی (NESCOM) با نیروی هوایی پاکستان در توسعه راه حلی بومی ختم شد که قرار بود قابلیت های پریدیتور آمریکایی و مشابهت هایی به سری CH-3 "Rainbow" چینی داشته باشد. نتیجه این همکاری، طرحی به نام Burraq شد. براق اسبی آسمانی بود که حضرت محمد را در شب معراج خود از مکه به مسجد الاقصی رساند. Burraq در فرم اولیه خود فاقد هرگونه توانایی رزمی بود و فقط در نقش جاسوسی، نظارت، شناسایی (ISR) برای جمع آوری داده از اهداف احتمالی مورد استفاده قرار می گرفت. با رشد این محصول در بحث ارزش تاکتیکی و توانایی های میدان نبرد، توانست نقش رزمی هم کسب کند. از زمان این اکتساب، براق به صورت عملیاتی علیه شبه نظامیان مشکوک مورد استفاده قرار گرفته است و کمک کرده تا این کشور را از وابستگی به حمله پهپاد های آمریکایی در خاک پاکستان و خرید محصولات جنگی چینی دور تر کند. براق سرنگون شده توسط هند طبق گزارش ها، Burraq دو موشک هوا به سطح هدایت لیزری Barq را حمل می کند (حوزه ماموریتی مشابه موشک هلفایر آمریکایی). یک موتور متعارف پیشران را تامین می کند و یک ملخ 3 پره را با آرایش pusher می چرخاند. ارابه فرود جلوی متحرک . ارابه های عقبی ثابت برای برخاست و فرود روی باند استفاده می شود . بدنه ساده و آیرودینامیک آن، موتور، ذخیره سوخت و مجموعه اویونیک را در خود جای می دهد. مجموعه اپتیک در برجستگی شکمی نزدیک میانه بدنه مشخص است. Burraq نخستین پهپاد رزمی بومی کشور پاکستان است. مشخصات - سال ورود به خدمت: 2015 - وضعیت: در خدمت - تعداد فروند ساخته شده: 45 - سازنده: شرکت کمیسیون ملی مهندسی و علمی (NESCOM) – پاکستان - کشورهای مصرف کننده: پاکستان - نقش: حملات زمینی (هدایت بمب های هواپایه برای نابودی اهداف زمینی توسط تیر بمب موشک و راکت)، جاسوسی-نظارت-شناسایی و پیش آهنگی (ISR، سنجش اهداف زمینی و منطقه هدف برای ارزیابی سطح تهدیدات محیطی، قدرت و تحرکات دشمن)، توانایی های بدون سرنشین (طراحی شده با توانایی های بدون سرنشین برای ایفای انواع نقش های بالای میدان نبرد) - طول: 7 متر - طول بال ها: 9 متر - ارتفاع: 2 متر - وزن: 500 کیلوگرم - حداکثر وزن برخاست: 1000 کیلوگرم (500 کیلوگرم ظرفیت بار) - قوای محرکه: 1 موتور متعارف که یک ملخ 3 پره را با آرایش pusher می گرداند - حداکثر سرعت: 215 کیلومتر بر ساعت - ارتفاع پروازی: 7500 متر - برد: 1000 کیلومتر - تسلیحات: 2 موشک هوا به سطح هدایت لیزری Barq در صورت انتخاب - نسخه ها: Burraq (سری پایه) منبع
  10. به نام خدا NCSIST Teng Yun (Cloud Rider) سامانه هواپیمای رزمی بدون سرنشین (UCAV) / پهپاد هجومی [2022] از آنجایی که قصد چین برای تسلط بر کشور جزیره ای تایوان در دهه 2020 همچنان در حال رشد است، این کشور موظف است از اوکراین که در دفع تهاجم همه جانبه همسایه خود، روسیه، نسبتاً خوب عمل کرده است، درس هایی بگیرد. کلید موفقیت ‌های مستمر نیرو های زمینی اوکراین، اتکای آن ها به سامانه های هواپیمای بدون سرنشین (UAS) از انواع مختلف است که قابلیت‌ های گسترده ای را در میدان نبرد ارائه می ‌کنند. برای تایوان، این رویکرد در چندین طرح از صنایع داخلی تجسم یافته است که یکی از آنها ("Cloud Rider") "Teng Yun" توسط موسسه ملی علم و فناوری چونگ شان (NCSIST) است. Teng Yun I این برنامه در سال 2007 آغاز شد و رونمایی عمومی در سال 2015 صورت گرفت. آزمایش ها در سال‌ های 2018-2020 ادامه یافت که منجر به شکل نهایی پیشرفته ‌تر و قابل اعتماد تر (به عنوان "Teng Yun 2") شد. این مجموعه صرفاً در خدمت نیروی هوایی جمهوری چین (RoCAF) کشور تایوان است. حداقل یک مدل توسعه ای در سال 2021 در طول آزمایش گم شد. هم اکنون نسخه ای باز طراحی شده از Teng Yun 2 در حال گذراندن آزمایش های آمادگی رزمی است. البته این پهپاد در سال گذشته در این آزمون رد شد. Teng Yun 2 پس از گذراندن موفقیت آمیز آزمون تسلیحات اولیه در مارس سال 2022، موفق شد حداکثر زمان پرواز 20 ساعته را ثبت کند. طبق گزارش ها، Cloud Rider 2 برای دومین بار، وارد مرحله تست نهایی شده است. Teng Yun 2 این هواپیما هم برای سورتی های اطلاعاتی- نظارتی- شناسایی (ISR) و هم برای حمله مستقیم در نظر گرفته شده است، اما در عین حال می تواند در نقش جمع آوری اطلاعات عمومی، کمک های بشر دوستانه، نظارت مرزی، حفاظت از ماهیگیری، گشت دریایی، دیدبان توپخانه، و نقش های جستجو و نجات (SAR) استفاده شود. گمان می رود که این پلتفرم در عین مداومت پروازی بالا، دارای جایگاه پیش ‌بینی شده برای نصب موشک ‌های هوا به سطح (حداقل دو سلاح از این نوع) و راکت‌ برای حملات تهاجمی است. از نظر ظاهری، Teng Yun با بال های اصلی مستقیم و بریده شده در وسط بدنه، بال های دمی عمودی به سمت بیرون، و دماغه برجسته (برای هدایت ماهواره ای)، خط طراحی و آرایش کلی پهپاد تهاجمی General Atomics MQ-9 “Reaper” را تقلید می کند. ارابه فرود، ثابت (غیرقابل جمع شدن در نسخه اول) و چرخدار است. یک موتور توربوپراپ در انتهایی ترین بخش بدنه قرار دارد و یک واحد ملخ سه پره را در آرایش pusher به حرکت در می آورد. یک باله شکمی به صورت تکی در زیر دم به ثبات بیشتر پهپاد کمک می کند. مجموعه اپتیک در یک برجستگی متحرک در زیر چانه پهپاد قرار دارد که نمایی بدون مانع از زمین جلو، پایین و کناره های هواپیما را ارائه می دهد. برد عملیاتی این پهپاد به 1000 کیلومتر می رسد و دارای مداومت 24 ساعته است که آن را به یک راه حل تاکتیکی هوابرد ایده آل تبدیل می کند. سقف پروازی 7620 متر برای این پهپاد ذکر شده است. این هواپیما در کلاس پهپادهای IAI Heron اسرائیل و TAI Anka ترکیه قرار می گیرد. مشخصات - سال ورود به خدمت: 2022 - وضعیت: در حال توسعه - تعداد فروند ساخته شده: 3 - سازنده: انستیتو ملی علم و فناوری چونگ شان (NCSIST) - تایوان - کشورهای استفاده کننده: تایوان - نقش: حملات زمینی، پشتیبانی نزدیک هوایی، شناسایی، بی سرنشین - طول: 11 متر - طول بال ها: 20 متر - ارتفاع: 3.8 متر - وزن: 2220 کیلوگرم - حداکثر وزن برخاست: 4750 کیلوگرم - قوای محرکه: 1 موتور توربوپراپ در انتهای بدنه که یک پروانه 3 پره را در آرایش pusher می چرخاند - حداکثر سرعت: 485 کیلومتر بر ساعت - سرعت کروز: 315 کیلومتر بر ساعت - برد عملیاتی: 1000 کیلومتر - ارتفاع پروازی: 7620 متر - تسلیحات: 4 موشک هوا به سطح در آویزگاه زیر بال ها. به همراه تدارک احتمالی راکت های هوایی - نسخه ها: Teng Yun (نام سری پایه)، Teng Yun I (مدل توسعه ای اولیه سال 2015)، Teng Yun II (مدل توسعه ای ارتقاع یافته سال 2020) منبع
  11. به نام خدا ZALA Lancet پهپاد و مهمات پرسه زن ZALA Lancet (نام رسمی: Item 52/Item 51) توسط شرکت روسی ZALA Aero Group (بخشی از شرکت Kalashnikov) و برای استفاده نیرو های مسلح روسیه توسعه داده شده است. این پهپاد اولین بار در ژوئن 2019 در نمایشگاه نظامی ARMY-2019 مسکو به نمایش در آمد. لانست نمونه پیشرفته‌تر مهمات پرسه زن ZALA KYB-UAV (یا KUB-BLA) محسوب می شود. از ZALA Lancet می توان برای ماموریت های شناسایی و ضربتی استفاده کرد. حداکثر برد آن 40 کیلومتر است و حداکثر وزن برخاست آن به 12 کیلوگرم می رسد. در حالت رزمی، لانست را می توان به سر جنگی شدید الانفجار یا شدید الانفجار ترکش شونده مسلح ساخت. واحد هدایت اپتیکال-الکترونیک و هدایت تلویزیونی امکان کنترل در مرحله ترمینال پرواز را فراهم می کند. لانست دارای ماژول های جاسوسی، مکانیابی و ارتباطی است. طبق صحبت های طراح ارشد Zala Aero، الکساندر زاخاروف، از لانست می توان در نقش "air mining" استفاده کرد. در این نقش پهپاد با حداکثر سرعت 300 کیلومتر بر ساعت شیرجه می زند و هواپیما های بی سرنشین رزمی دشمن را در حین پرواز مورد اصابت قرار می دهد. لانست را می توان توسط پرتابگر منجنیقی از زمین یا پلتفرم های دریایی مانند قایق گشتی کلاس رپتور پرتاب کرد. نیروی پهپاد از یک موتور الکتریکی تامین می شود. لانست حداقل از نوامر سال 2020 در جریان مداخلات نظامی روسیه در سوریه در طول جنگ داخلی این کشور مورد تست رزمی قرار گرفته است. در حملات علیه تحریرالشام در استانداری ادلب از این پهپاد استفاده شد. در هشتم ژوئن سال 2022، Rostec، شرکت دفاعی روس، اعلام کرد که پهپاد های لانست و KUB در مداخله نظامی روسیه در اکراین مورد استفاده قرار گرفته اند. یک ماه بعد، اولین ویدئو از استفاده رزمی این پهپاد در اکراین پدیدار شد. در اواخر سال 2022، چندین ویدئو در شبکه های اجتماعی منتشر شد که پهپاد های لانست را در حال حمله به انواعی از اهداف اکراینی، شامل سامانه های دفاع هوایی، هویتزر های خود کششی، تانک ها و کامیون های نظامی نشان می داد. در بین اهداف آسیب دیده یا نابود شده سامانه های موشکی S-300، سامانه موشکی Buk-M1، یک تانک T-64، هویتزر های غربی M777 و FH70 و همچنین هویتزر های خود کششی M109، AHS Krab و CAESAR دیده می شدند. در چهارم نوامبر سال 2022، یک ناو توپ دار کلاس Gyurza-M از نیروی دریایی اکراین توسط یک پهپاد لانست آسیب دید. این مورد اولین حمله پهپاد لانست علیه اهداف دریایی در طول این جنگ بود. در فوریه سال 2023، یک پهپاد لانست، تانک T-84 اکراینی را مورد اصابت قرار داد که باعث آسیب دیدن این تانک شد. در مارس سال 2023، سامانه دفاع هوایی Stormer HVM که از طرف انگلیس اهدا شده بود، برای اولین بار مورد اصابت یک پهپاد لانست قرار گرفت. لحظه برخورد پهپاد لانست به سامانه Stormer در حالی که پهپاد های برد بلند شاهد 136 علیه زیرساخت های انرژی اکراینی مورد استفاده قرار می گیرند، لانست به عنوان یک سلاح میدان نبرد دقیق علیه اهداف نظامی با ارزش بالا استفاده می شود که معمولا از قبل توسط یک پهپاد شناسایی مکان یابی شده است. با این حال چندین مورد عدم موفقیت هم گزارش شده است. حتی در صورت اصابت هم اطمینانی برای نابودی وجود ندارد، در مواردی فقط باعث آسیب های جزئی شده که قابل تعمیر است. این احتمال وجود دارد که روسیه به دلیل تحریم های بین المللی امکان تولید انبوه لانست را نداشته باشد، زیرا پهپاد های روس به تجهیزات الکترونیکی وارداتی متکی اند و روس ها در پیدا کردن راه های جایگزین به مشکل خورده اند. طبق نوشته های Oryx، وبسایت اطلاعات منبع باز هلندی، پهپاد های لانست در جریان جنگ اکراین بیش از 100 مورد اصابت موفق به اهداف اکراینی را ثبت نموده اند. بیشتر این اهداف توپ های در حال یدک کشی و سامانه های توپخانه ای خود کششی بوده اند. تعدادی از دوربین های قابل نصب نسخه ها لانست 3: مدل پایه و بزرگ‌تر با مداومت 40 دقیقه ای و برد 40 کیلومتری. حداکثر وزن محموله 3 کیلوگرم و حداکثر وزن برخاست 12 کیلوگرم. حداکثر سرعت این مدل 80 تا 110 کیلومتر بر ساعت است. طراحی بدنه آن سیلندری شکل به همراه 2 جفت بال های X شکل در جلو و عقب است. پروانه 2 ملخه پیشران الکتریکی در عقب بدنه قرار دارد و لانست را به جلو می راند. لانست 1: مدلی کوچک‌تر از لانست 3. یک محموله 1 کیلوگرمی را حمل می کند و حداکثر وزن برخاست آن 5 کیلوگرم است. همچنین 30 دقیقه مداومت پروازی دارد. لانست 1 نیروی های روسیه در اکراین شروع به استفاده از نوعی بروز شده از پهپاد لانست با مداومت پروازی 1 ساعته و سر جنگی قوی تر با وزن بیشتر از 5 کیلوگرم کرده اند که حداقل 2 کیلوگرم از سر جنگی مدل پایه این پهپاد سنگین تر است. از لانست ها برای حمله به نیرو ها با سر جنگی شدید الانفجار ترکش شونده یا ترموباریک، و حمله به خودرو های زرهی با سر جنگی شدید النفجار ضد تانک (HEAT) استفاده می شود. براساس اطلاعات موجود تا ماه می سال 2023، نسخه بروز شده Izdeliye 51 نام دارد در حالی که نسخه اولیه با سر جنگی 3 کیلوگرمی Izdeliye 52 نامیده می شود و طبق گزارش ها از سر جنگی بزرگ‌تر و سامانه هدایتی الکترواپتیکی جدید بهره می برد. منبع سایت شرکت سازنده
  12. NCSIST Chien Hsiang (Rising Sword) سامانه هواپیمای بدون سرنشین (UAS) مهمات پرسه زن [2024] NCSIST Chien Hsiang یک گزینه برای مهمات سرگردان است که اکنون به کشور جزیره ای تایوان داده شده است که به دنبال مستقل ماندن از حاکمیت چین است. با رونوشت برداری از رویکرد میدان نبرد سامانه هواپیمای بدون سرنشین (UAS) غرب، کشور تایوان به صورت بومی مهمات سرگردان خود را با نام پهپاد "Chien Hsiang" ("شمشیر در حال برافراشته شدن") توسعه داده است. مهمات سرگردان از ابتدای دهه 2020 شاهد افزایش محبوبیت خود بوده اند و بیش از پیش ارزش خود را در جنگ جاری روسیه و اوکراین (2022 تا کنون) ثابت کرده اند. این نوع تسلیحات، که منابع رسانه‌ ای غربی معمولاً به آنها «پهپاد های kamikaze» می گویند، اساساً «موشک‌ های» قابل کنترل نسبتاً دقیق و خود هدایت شونده اند که در حین عملیات هجومی کاملا از بین می روند. به همین دلیل، تولید انبوه آن ها معمولاً ارزان تمام می شود و حتی در میان نیرو های نظامی کوچک تر در سراسر جهان محبوبیت خود را نشان داده اند. Chien Hsiang محصول موسسه ملی علم و فناوری چونگ شان - NCSIST - است و تنها در خدمت نیروی هوایی جمهوری چین (تایوان) (RoCAF) قرار دارد. این پهپاد برای اولین بار در سال 2017 به عنوان بخشی از تلاش بزرگ نوسازی ارتش تایوان رونمایی شد. در سال 2019 دفاع هوایی و فرماندهی موشکی نیروی هوایی تایوان اعلام کرد که پروژه ای 5 ساله به ارزش 2.54 میلیارد دلار برای ساخت یک نیروی کامل از پهپاد های ضد راداری دارد. این هواپیما با شکل ساده «موشک مانند» خود، درپوش دماغه گرد، بدنه استوانه ای شکل و بخش دم بریده شده دارد که یک واحد موتور معمولی را در بر می‌ گیرد. این موتور، یک مجموعه ملخ دو پره را (در آرایش pusher) به حرکت در می آورد. بال های اصلی از طراحی دلتا با سطح بزرگ و ریشه های بال ضخیم استفاده می کنند که در انتها به صفحات عمودی نوک بال ("بالچه") رو به بالا منتهی می شود. یک مجموعه اپتیک در زیر بدنه قرار دارد که امکان مشاهده بدون مانع سطح زیرین را فراهم می کند. این پهپاد دارای طول 1.2 متر و طول بال 2 متر است. نیروی آن از طریق یک موتور با سوخت مایع تامین می شود و می تواند به سرعت عملیاتی 185 کیلومتر در ساعت برسد. طبق گزارش ها Chien Hsiang حدود 5 ساعت مداومت پروازی دارد. سیستم هدایت بر پایه الکترواپتیکال (EO)، اینرسی و ضد رادار است. پرتاب از طریق یک واحد پرتاب جعبه ای 12 تایی در پشت یک کشنده انجام می شود که می تواند دوازده پهپاد آماده پرتاب را حمل کند. فراتر از این، اگر رویکردی با تحرک کمتر یا بیشتر (به ترتیب) مورد نظر باشد، پهپاد را می توان به راحتی از یک سکوی ثابت یا از عرشه کشتی های جنگی پرتاب کرد. به غیر از نسخه هجومی، 2 نسخه دیگر نیز توسط NCSIST توسعه یافته اند که شامل یک مدل فریبنده دفاع هوایی استاندارد و یک نوع ضد کشتی با شدت انفجار بیشتر است. مورد دوم از اهمیت ویژه ای برخوردار است و بدون شک در طول حمله آبی خاکی چین به این جزیره مورد استفاده قرار می گیرد. انتظار می ‌رود این پهپاد در سال‌های 2024 یا 2025 به سطح کمی برای استفاده خدماتی برسد. گفته می شود نسخه ضد راداری هم اکنون در حال استفاده است و نسخه های با هدایت الکترواپتیکی و ناوبری ماهواره ای در حال توسعه است. مشخصات - سال ورود به خدمت: 2024 - وضعیت: در خدمت - تعداد فروند ساخته شده: 40 - سازنده: انستیتو ملی علم و فناوری چونگ شان (NCSIST) - تایوان - کشورهای استفاده کننده: تایوان - نقش: حملات زمینی، پشتیبانی نزدیک هوایی، ضد کشتی، بی سرنشین - طول: 1.2 متر - طول بال ها: 2 متر - وزن: 300 کیلوگرم - حداکثر وزن برخاست: 315 کیلوگرم - قوای محرکه: 1 موتور مرسوم که یک ملخ 2 پره را در انتهای بدنه می چرخاند - حداکثر سرعت: 185 کیلومتر بر ساعت - سرعت کروز: 140 کیلومتر بر ساعت - برد: 1000 کیلومتر - ارتفاع پروازی: 1220 متر - تسلیحات: سر جنگی در دماغه (کل سامانه در حین حمله از بین می رود) - نسخه ها: Chien Hsiang ("Rising Sword") (نام سری پایه)، Chien Hsiang AS (نمونه ضد کشتی رونمایی شده در سال 2023، با کشندگی بیشتر)، Chien Hsiang DC (نمونه فریب دهنده دفاع هوایی که همراه با نمونه هجومی مورد استفاده قرار می گیرد) منبع
  13. به نام خدا NCSIST Cardinal (series) سامانه هواپیمای بی سرنشین کوچک ISR (SUAS) [2016] سری پهپاد های کوچک Cardinal ساخت NCSIST در حال حاضر در شاخه های تفنگداران دریایی و ارتش تایوان خدمت می‌ کنند. "Cardinal" یک سامانه هواپیمای بدون سرنشین کوچک (UAS) است که توسط کشور تایوان در طریق موسسه ملی علم و فناوری Chung-Shan (NCSIST) طراحی، توسعه و تولید شده است. این تشکیلات شاهد راه‌ حل ‌های پهپادی برای تقویت قابلیت ‌های دفاعی این کشور جزیره‌ ای است که در سایه همسایه خود قرار گرفته است – چین استفاده از قدرت را برای پس گرفتن جزیره رد نمی کند. سری پهپاد های کاردینال برای استفاده در نقش عمومی جاسوسی، نظارت و شناسایی (ISR) طراحی شده و بنابراین، می‌ تواند در بخش ‌های نظامی، غیرنظامی و صنعتی با موفقیت یکسان عمل کند. به این ترتیب، تطبیق پذیری ذاتی به هواپیما اجازه می دهد تا جستجو، کمک های بشردوستانه، بررسی های ساختاری، امنیت مرزها و ماهیگیری، جنگلداری / آتش نشانی و موارد مشابه را بدون تغییر در طراحی عادی خود پوشش دهد. این پهپاد برای ساده ‌سازی جنبه‌ های عملیاتی، با دست از زمین پرتاب می ‌شود و از طریق فرود شکمی یا سقوط آزاد (با استفاده از چتر نجات) بازیابی می ‌شود. وزن عملیاتی آن – 5.5 کیلوگرم - به گونه ای است که یک اپراتور می تواند آن را قبل از راه اندازی نگه دارد. ابعاد کاردینال شامل 1.9 متر طول و طول بال 128 سانتی متر است. طراحی کلی هواپیما شامل یک بدنه با طرفین مسطح، موتور نصب شده در دماغه، و یک واحد دم سنتی تک باله با صفحات افقی در زیر است. بال های اصلی در امتداد دو طرف بدنه در سطح شانه قرار دارند. هیچ ارابه فرودی تعبیه نشده است. یک سامانه کامل، نه تنها خود هواپیما، بلکه یک مجموعه آنتن زمین پایه و یک ایستگاه کنترل زمینی (GCS) را شامل می شود. انتقال داده ها به اپراتور زمینی، بلادرنگ است. کاردینال دارای یک کامپیوتر داخلی و دوربین الکترواپتیکال (EO) است و دارای قابلیت خلبان خودکار داخلی و ناوبری GPS می باشد - همه ویژگی‌ های استاندارد پهپاد های مدرن کلاس کوچک. با موتوری که یک واحد ملخ دو پره در دماغه را به روش tractor می چرخاند، این هواپیما می‌ تواند به سرعت 55 کیلومتر در ساعت برسد و تا 50 کیلومتر برد داشته باشد. توسعه سری کاردینال باعث ایجاد نمونه اولیه "Cardinal I" شد که سپس به پهپاد عملیاتی "Cardinal II" منتهی شد. توسعه کاردینال II در سال 2009 آغاز و به طور رسمی در نمایشگاه هوایی پاریس 2015 رونمایی شد. این پهپاد براساس نسخه قبلی ساخته شده اما طراحی محموله بهتری داشت و شامل لینک داده دیجیتال و سامانه آنتن ردیابی خودکار می شد. سپاه تفنگداران دریایی و ارتش جمهوری چین از کاربران این پهپاد اند. یک واحد کاردینال II شامل 6 پهپاد اصلی و 3 پهپاد پشتیبان است. "کاردینال III" قابلیت برخاستن و فرود عمودی (VTOL) را دارد تا ارزش تاکتیکی آن افزایش یابد. طبق گزارش ها این نسخه برای نظارت ساحلی بهینه شده و برای سپاه تفنگداران دریایی در نظر گرفته شده است. از این پهپاد در سال 2023 رونمایی شد. یک نسخه حمله مستقیم و فدا شونده در سال 2019 با عنوان "کاردینال آتش" (Fire Cardinal) رونمایی شد. NCSIST از این پهپاد با عنوان پهپاد هجومی هوا به زمین نام می برد که عموما با نام مهمات پرسه زن شناخته می شود. این نسخه 2 پروانه دارد و دارای ابعاد 1.2 متر طول و 1.8 متر طول بال می باشد. وزن آن به 6.8 کیلوگرم می رسد و شامل حسگر های الکترو-اپتیک و مادون قرمز و سامانه های تمایز هدف پیشرفته است. مشخصات (کاردینال II) - سال ورود به خدمت: 2015 - وضعیت: در خدمت - تعداد فروند ساخته شده: 50 - سازنده: انستیتو ملی علم و فناوری چونگ شان (NCSIST) – تایوان - کشورهای استفاده کننده: تایوان - نقش: حمله زمینی، پشتیبانی نزدیک هوایی، جستجو و نجات، نیروی دریایی، شناسایی، X-Plane، نیرو های ویژه، بی سرنشین - طول: 1.9 متر - طول بال ها: 1.3 متر - وزن: 4 کیلوگرم - حداکثر وزن برخاست: 6 کیلوگرم - قوای محرکه: 1 موتور در جلو که یک ملخ 2 پره را در آرایش tractor می چرخاند - حداکثر سرعت: 55 کیلومتر بر ساعت - سرعت کروز: 35 کیلومتر بر ساعت - ارتفاع پروازی: 600 متر - نسخه ها: Cardinal (نام سری پایه)، Cardinal I (نمونه اولیه)، Cardinal II (نسخه عملیاتی ابتدایی)، Cardinal III (اضافه شدن قابلیت VTOL)، Fire Cardinal (مهمات پرسه زن فدا شونده طراحی شده در سال 2019) منبع
  14. با سلام. البته این خودرو سابقه 4x4 بودن رو داشته
  15. به نام خدا چگونگی آماده شدن نیرو های نظامی برای هوش مصنوعی در حلقه انتهایی هواپیمای بدون سرنشین ایستگاه سنجش خارجی XQ-67A، یک نمونه اولیه از ناوگان پهپادهای آینده هوش مصنوعی که درآزمایشگاه تحقیقات نیروی هوایی توسعه یافته است، در مرکز آزمایشی جنرال اتمیکس در Gray Butte در پالمدیل کالیفرنیا. وزارت دفاع ایالات متحده مدت ‌هاست که از هوش مصنوعی برای شناسایی اشیا در فضاهای جنگی استفاده می ‌کند، اما این قابلیت عمدتاً به شناسایی محدود شده است. پیشرفت ‌های جدید در هوش مصنوعی و تجزیه و تحلیل داده ‌ها می ‌تواند سطوح جدیدی از آگاهی از ماموریت را با بینش ‌هایی در مورد هدف، پیش ‌بینی مسیر، نا هنجاری ‌ها و سایر خصوصیات آشکار کننده به رهبران ارائه دهد. وزارت دفاع داده های فراوانی دارد. در محیط‌ های پر از حسگر امروزی، فرماندهان می‌ توانند به متن، تصاویر، ویدئو، سیگنال ‌های رادیویی و داده‌ های حسگر ها از انواع دارایی ‌های خود دسترسی داشته باشند. با این حال، هر نوع داده اغلب به طور جداگانه تجزیه و تحلیل می ‌شود و ترکیب این اطلاعات به تحلیل ‌گران انسانی سپرده می شود- که احتمالاً بخش هایی از آن را دست می دهند. استفاده از چارچوب ‌های هوش مصنوعی برای تجزیه و تحلیل داده ‌های چند وجهی اجازه می ‌دهد تا جریان‌ های داده‌ مختلف با هم تجزیه و تحلیل شوند و به تصمیم ‌گیرندگان دید جامعی از یک رویداد ارائه می ‌دهد. به عنوان مثال، سامانه ‌های نیروی دریایی می ‌توانند کشتی ‌های نزدیک را شناسایی کنند، اما هوش مصنوعی مولد می ‌تواند کشور مبدأ، کلاس کشتی و اینکه آیا سامانه قبلاً با آن کشتی خاص برخورد کرده است یا خیر را مشخص کند. با شناسایی شی مورد نظر، تکنیک ‌های ترکیب داده و الگوریتم ‌های یادگیری ماشینی می ‌توانند تمام داده ‌های موجود را برای اطلاعات تکمیلی دیگر بررسی کنند. سیگنال‌ های رادیویی می ‌توانند نشان دهند که کشتی سیگنال‌ های ارسالی را متوقف کرده و هیچ خدمه ‌ای از تلفن همراه استفاده نمی ‌کند. آیا کشتی برای آماده شدن برای نبرد وارد اختفا شده یا ممکن است در مضیقه باشد؟ بررسی گزارش های اخیر آب و هوا می تواند به تصمیم گیری در مورد حرکت بعدی کمک کند. این آگاهی محیطی افزایش یافته تنها در صورتی امکان پذیر است که به جای ارسال داده ها به یک مکان مرکزی برای پردازش، تجزیه و تحلیل بلادرنگ در حلقه انتهایی (ابزار انتهایی) اتفاق بیفتد. محلی نگه داشتن هوش مصنوعی برای آگاهی از میدان نبرد، امنیت سایبری و برنامه های نظارت بر سلامت که نیاز به پاسخ های به موقع دارند، حیاتی است. برای آماده سازی، وزارت دفاع باید راه حل هایی با قدرت محاسباتی قابل توجه در حلقه انتهایی اتخاذ کند، و همچنین راه هایی برای کاهش اندازه مدل های AI/ML خود و کاهش تهدیدات امنیتی جدید بیابد. با منبع باز بودن بیشتر ابزارها و مدل ‌های جدید هوش مصنوعی، به این معنی که اطلاعات قرار داده شده در این فناوری ‌ها در دسترس عموم است، آژانس‌ ها باید اقدامات و پروتکل ‌های امنیتی پیشرفته‌ ای را برای اطمینان از ایمن ماندن این داده‌ های حیاتی اجرا کنند. افزایش قدرت پردازش از لحاظ تاریخی، دستگاه های حلقه انتهایی تاکتیکی، اطلاعات را جمع آوری کرده و داده ها را برای تجزیه و تحلیل به مراکز داده فرماندهی ارسال می کنند. توانایی‌ های محاسباتی و پردازشی محدود آنها، تصمیم‌ گیری در میدان جنگ را کند می ‌کند، اما آنها مجبور به این کار نیستند. پردازش در حلقه انتهایی باعث صرفه ‌جویی در زمان و جلوگیری از هزینه‌ های قابل توجه می‌ شود، زیرا به دستگاه ‌ها اجازه می ‌دهد تا به‌ جای حجم زیادی از داده ‌های خام، نتایج تجزیه و تحلیل را در فضای ابری بارگذاری کنند. با این حال، هوش مصنوعی در حلقه انتهایی به تجهیزاتی با قدرت محاسباتی کافی برای الگوریتم‌ های حال و آینده نیاز دارد. دستگاه ها و حسگر ها باید بتوانند به صورت مستقل عمل کنند تا محاسبات، تجزیه و تحلیل، یادگیری، آموزش و استنتاج را در هر جایی که ممکن است انجام دهند. چه در میدان نبرد و چه متصل به یک بیمار در بیمارستان، هوش مصنوعی در حلقه انتهایی از سناریو ها درس می‌ گیرد تا دفعه بعد بهتر پیش ‌بینی کند و بهتر پاسخ دهد. برای خدمه نیروی دریایی، این موضوع می تواند به معنای شناسایی مسیری باشد که کشتی مورد نظر بر اساس برخورد های قبلی ممکن است طی کند. در بیمارستان، حسگر ها می‌ توانند علائم حمله قلبی را قبل از سکته اخطار دهند. اتصال ضروری خواهد بود، اما سامانه ها همچنین باید بتوانند در محیط های ارتباطی مختل شده یا متناوب کار کنند. استفاده از 5G یا کانال ‌های دیگر به حسگر ها اجازه می ‌دهد در حالی که از دفتر مرکزی یا یک ابر فرماندهی (command cloud) جدا هستند، به ارتباط و همکاری خود ادامه دهند. تنظیم و هماهنگی از ملاحظات دیگر است: هر سامانه ارتجاعی باید شامل تعیین نقش پویا باشد. به عنوان مثال، اگر چندین پهپاد در حال پرواز باشند و رهبر از آن گروه خارج شود، یکی دیگر از اجزای سیستم باید آن نقش را بر عهده بگیرد. کوچک کردن هوش مصنوعی تا اندازه ای کنترل پذیر میدان جنگ محیط ایده آلی برای هوش مصنوعی نیست. مدل ‌های هوش مصنوعی مانند ChatGPT در مراکز داده با کنترل دما و روی هزاران سرور GPU با مصرف انرژی زیاد، کار می ‌کنند. آنها بر روی مجموعه داده های عظیم آموزش می بینند و نیاز های محاسباتی آنها در مراحل استنتاج عملیاتی به طور تصاعدی افزایش می یابد. این سناریو مشکل اندازه، وزن و قدرت (SWaP) جدیدی را برای آنچه که ارتش می تواند در حلقه انتهایی مستقر کند، ارائه می دهد. برخی از الگوریتم‌ های هوش مصنوعی اکنون برای محیط‌ های دارای محدودیت SWaP و معماری ‌های سخت ‌افزاری جدید طراحی می ‌شوند. یکی از گزینه ها کوچک کردن مدل های هوش مصنوعی است. محققان در حال آزمایش راه‌ های متعددی برای ساخت مدل ‌های کوچکتر و کارآمدتر از طریق فشرده ‌سازی، هرس مدل و گزینه‌ های دیگر اند. کوچک سازی خطراتی دارد. یک مدل آموزش دیده زمانی که دیگر چیزی را که قبلاً آموخته بود به یاد نمی آورد، ممکن است دچار «فراموشی فاجعه بار» شود. یا می ‌تواند به دلیل نقص ‌هایی که توسط تکنیک ‌های فشرده ‌سازی یا آموزش از مدل کوچک ‌تری که از مدل بزرگ ‌تر استخراج شده است. به طور فزاینده ‌ای اطلاعات غیرقابل اعتماد – به نام "توهم" - تولید کند. رایانه هایی بدون مرز در حالی که مراکز داده بزرگ را می ‌توان به صورت فیزیکی با دروازه ‌ها، موانع و محافظ ‌ها محصور کرد، هوش مصنوعی در حلقه انتهایی، چالش ‌های امنیتی دیجیتال و فیزیکی جدیدی را ارائه می ‌کند. قرار دادن داده ‌های ارزشمند و حیاتی و قابلیت ‌های تجزیه و تحلیل پیشرفته در حلقه انتهایی، به چیزی بیش از محافظت از API پشتیبان هوش مصنوعی نیاز دارد. دشمنان می ‌توانند در یک حمله مسموم ‌سازی، داده‌ های خراب یا تصنعی را برای آسیب رساندن به مدل و خروجی‌ های آن، وارد مدل کنند. تزریق پیام واره (prompt) می تواند یک مدل را به نادیده گرفتن دستورالعمل های اصلی، فاش کردن داده های حساس یا اجرای کد های مخرب سوق دهد. با این حال، تاکتیک ‌های دفاعی عمیق و ویژگی ‌های سخت ‌افزاری مانند کنترل ‌های دسترسی فیزیکی، محفظه‌ های غیرقابل دستکاری، همراه با راه ‌اندازی امن و محیط‌ های اجرای قابل اعتماد / محاسبات محرمانه می ‌توانند به جلوگیری از دسترسی غیرمجاز به تجهیزات، برنامه‌ ها و داده ‌های حساس کمک کنند. با این حال، داشتن قابلیت ‌های هوش مصنوعی در حلقه انتهایی تاکتیکی، می‌ تواند یک مزیت حیاتی در طول سناریو های جنگی در حال تکامل ایجاد کند. با فعال کردن تجزیه و تحلیل های پیشرفته در لبه، داده ها را می توان به سرعت به هوش عملی تبدیل کرد، تصمیم گیری انسانی را با اطلاعات بی درنگ تقویت کرد و یک مزیت استراتژیک نسبت به دشمنان ایجاد کرد. منبع
  16. Palantir : نرم افزاری که هم محافظت می کند و هم می کشد این نرم‌افزار که برای مبارزه با تروریسم و نظارت طراحی شده، به صورت تجاری در دسترس است. Palantir نحوه حل چالش‌ های داده ‌های حیاتی توسط موسسات پیشرو را در حالی که افکار عمومی را تقسیم می ‌کند، تغییر می‌ دهد. هم اکنون از فناوری های پالانتیر در نزدیکی خط نبرد در اکراین استفاده می شود. جایی که این نرم‌افزار ها زنجیره انهدام (مفهومی با مدل های مختلف که ساختار حمله را به 4 بخش شناسایی هدف، اعزام نیرو به هدف، شروع حمله و انهدام هدف تقسیم می کند) را در جنگ روسیه – اکراین کوتاه می کنند. براساس گزارشی از The Times در دسامبر سال 2022 هوش مصنوعی پالانتیر این امکان را به اکراین داده است تا دقت، سرعت و کشندگی حملات توپخانه ای خود را افزایش دهد. یک شرکت مخفی؟ Palantir زیرساخت دیجیتالی را برای عملیات داده محور و تصمیم گیری ایجاد می کند. محصولات آنها به عنوان حدفاصل ارتباطی بین داده ‌های مشتری هایشان، قابلیت ‌های تحلیلی و اجرای عملیاتی آن‌ ها عمل می‌ کنند. پلتفرم‌ های Palantir این جنبه‌ ها را با کنار هم گذاشتن داده‌ های مناسب و افراد مناسب به هم پیوند می ‌دهند و به آن‌ ها اجازه می‌ دهند تا تصمیمات مبتنی بر داده ‌ها را اتخاذ کنند، تجزیه و تحلیل‌ های پیچیده انجام دهند و از طریق بازخورد ها عملیات را اصلاح کنند. Palantir در حال حاضر سه پلتفرم نرم ‌افزاری ارائه می کند که خود شرکت به چشم سیستم عامل به آن ها نگاه می کند: Foundry به عنوان یکی از دو محصول شاخص شرکت، تجزیه و تحلیل های گسترده ای را انجام می دهد تا پایه و اساس استقرار موفقیت آمیز برنامه های هوش مصنوعی و ML (یادگیری ماشین) در بخش تجاری را ایجاد کند. با این حال، تجارت اصلی Palantir مدت‌ هاست با مؤسساتی بوده است که به محرمانه بودن استثنایی نیاز دارند مانند وزارت دفاع و اطلاعات. بنابراین، گاتهام به عنوان یک سیستم عامل متمرکز برای داده های حساس دولتی و به عنوان یک مورد استفاده هیجان انگیز برای هوش مصنوعی عمل می کند. Apollo سومین محصول اصلی Palantir، یک زیرساخت و پلت فرم تحویل مداوم است. این سامانه اجازه می دهد تا Foundry و Gotham در محیط هایی مانند زیردریایی ها یا سامانه های دولتی طبقه بندی شده، اجرا و به روز شوند که اینترنت عمومی به آنها دسترسی ندارد. GOTHAM - شهر بتمن را فراموش کنید Gotham یک راه حل داده با قابلیت هوش مصنوعی است که برای دفاع جهانی، اطلاعات بین المللی و سازمان های مجری قانون طراحی شده است. این پلتفرم داده ‌های تقریبا در لحظه را ادغام، مدیریت، تامین و تجزیه و تحلیل می ‌کند تا آگاهی موقعیتی را بهبود بخشد، نتایج احتمالی را پیش ‌بینی کند، و روش‌ هایی را برای پیشی گرفتن از دشمن در میدان نبرد پیشنهاد کند. هم اکنون از این نرم افزار در جامعه اطلاعاتی و وزارت دفاع ایالات متحده برای آنالیز های ضد تروریسم، و در هیئت پاسخگویی و شفافیت بازیابی برای بازرسان کلاهبرداری استفاده می شود. از دیگر مشتریان پالانتیر می توان به DHS (وزارت امنیت داخلی ایالات متحده)، NSA (آژانس امنیت ملی ایالات متحده)، FBI (دفتر تحقیقات فدرال ایالات متحده)، سپاه تفنگداران دریایی، نیروی هوایی، فرماندهی عملیات ویژه، West Point (آکادمی نظامی ایالات متحده)، سازمان مشترک ضد تهدیدات بداهه و کشور های هم پیمان اشاره کرد. https://www.aparat.com/v/dtd9t4e تسریع برنامه ریزی ماموریت گاتهام به تحلیلگران و اپراتور ها اجازه می دهد تا از تصاویر عملیاتی زنده که داده های تاریخی تمام حوزه ها و همچنین داده های آمده از حسگر ها را ادغام می کنند، بهره ببرند. همانطور که ماموریت ها برنامه ریزی و اجرا می شوند، گاتهام برنامه ها را با حسگر های زنده و بینش های هوش مصنوعی غنی می کند تا توصیه ها و گزینه های پیچیده ای را برای بهینه سازی تصمیم گیری ارائه دهد. تمام اقدامات عملیات ضبط شده و به مدل هوش مصنوعی بازگردانده می شوند تا به طور مداوم بر اساس رفتار مشتری اصلاح شوند. گاتهام تشخیص‌ های هوش مصنوعی و اطلاعات موجود را روی ویدیو ها لایه‌بندی می‌ کند تا کاربران بتوانند به سرعت موقعیت‌ های در حال تحول را درک کنند. گاتهام بر اساس دستور های مشتق شده از AI یا ورودی های دستی امکان تعیین فعالیت خودکار برای حسگر های مختلف، از پهپاد تا ماهواره ها، را فراهم می کند. با ادغام با منظومه ماهواره‌ ای موجود و بهینه ‌سازی صد ها حسگر مداری برای پاسخگویی به سؤالات در زمان محدود، امکان تعیین تکلیف ماهواره ‌ها در هر نقطه از جهان فراهم می شود. گاتهام هماهنگی دقیق و پویای مدل ها را امکان پذیر می کند تا اطمینان حاصل کند که مدل های درست داده های حسگر درست را در زمان و مکان مناسب پردازش می کنند. مدل ‌ها روی ماهواره ‌ها، پهپاد ها و سایر دستگاه‌ های لبه ‌ای (رابط هایی بین مرکز داده و دنیای واقعی) اجرا می ‌شوند تا تشخیص ‌ها و بینش ‌ها را به اپراتور ارسال کنند. گاتهام با فرمت‌ های اتصال داده استاندارد صنعتی و APl ها سازگار است. https://www.aparat.com/v/yqe9j0g قابلیت واقعیت ترکیبی Palantir به اپراتور ها و فرماندهان این امکان را می دهد تا در یک مرکز عملیات مجازی در محیط های لبه ای (محیطی جدا که پردازش ها را مستقل از مرکز انجام می دهد) با هم همکاری داشته باشند. قابلیت‌ های لبه گاتهام اپراتور ها را قادر می‌ سازد تا بینش ‌های مهمی را حتی در نامطلوب ‌ترین، دور افتاده ترین و توزیع‌ شده (محیطی که چندین سامانه فعالیت های مختلفی را در یک شبکه انجام می دهند) ‌ترین محیط‌ ها به دست آورند. https://www.aparat.com/v/wabcr3g https://www.aparat.com/v/ynqethd شبیه سازی و دوره عمل توصیه شده با ورود اطلاعات میدانی جدید به مراکز کنترل، فرماندهان به سرعت به برنامه های سناریویی نیاز دارند تا بتوانند به طور ایده آل پاسخ دهند. مدل ‌سازی تصمیم ‌گیری مبتنی بر هوش مصنوعی در گاتهام سناریو هایی را تولید می‌ کند و به کاربران کمک می ‌کند تا ارزیابی کنند که کدام مسیر، بر اساس داده ‌های زنده همه حوزه ‌ها، موثرتر است. به عنوان مثال، اگر نیرو های دشمن شناسایی شوند، گاتهام شبیه سازی می کند که چقدر طول می کشد تا نیروهای خودی از منطقه خطر خارج شوند و بهترین مسیر استخراج با توجه به ویژگی های زمین، گزینه های سوخت گیری یا پوشش هوایی چیست. سناریو های تخلیه مدل سازی شده در گاتهام. سوزن در انبار کاه گاتهام هوش مصنوعی و یادگیری ماشین را با استفاده نرم افزار خود از پایگاه داده قابل اعتماد مشتریان خود عملیاتی می کند. این موضوع به نرم ‌افزار اجازه می‌ دهد تا داده ‌های جدا شده از منابع متفاوت و از قبل موجود را برای یافتن، ردیابی و شناسایی الگو های سازمان ‌های دشمن استخراج کند. برای مثال، می ‌تواند صورت‌ های درآمد شرکت ‌ها را با شماره تلفن افراد مشکوک ترکیب و پیوند دهد تا به ارتباطات پنهانی دست یابد که انسان‌ ها هفته ‌ها و ماه‌ ها برای جستجوی آن ‌ها وقت صرف می ‌کنند. شبکه سازمان دشمن تحلیل و یادگیری مستمر اثرات استراتژیک گاتهام با گرفتن هر تصمیم و پاسخ های مربوط به آن از طرف دوست و دشمن، به فرماندهان کمک می کند تا اثرات ترکیبی بر دشمنان را در طول عملیات درک کنند. به عنوان مثال، با انجام تجزیه و تحلیل مبتنی بر هوش مصنوعی در مورد سرعت عملیات، زمان تأیید، تکمیل و نتایج، سازمان ‌ها می‌ توانند اصطکاک احتمالی یا الگو های جدید دشمن را برای تقویت بیشتر بینش سازمان و خود گاتهام شناسایی کنند. معیارهای Palantir به فرماندهان این امکان را می دهد که تأثیرات دشمن را ارزیابی کنند و یادگیری را در سراسر سازمان هدایت کنند. مدل کسب و کار از آنجایی که پالانتیر روابط طولانی مدت زیادی با لایه های مختلف دولت دارد، یافتن یک مدل کسب و کار واحد دشوار است. علاوه بر این، توجه به این نکته مهم است که تقریباً تمام راه ‌حل ‌های گاتهام به‌ صورت سفارشی برای مشتریان خود انجام می ‌شوند که معمولاً منجر به قرارداد های بزرگی مانند قرارداد اخیراً بسته شده با وزارت دفاع ایالات متحده به ارزش ۲۲۹ میلیون دلار برای یک سال می ‌شود. جذابیت از دیدگاه Palantir این است که تجارت آن ها بسیار چسبنده است. به این معنی که هنگامی که گاتهام در عملیات یک سازمان ادغام می شود، جایگزین کردن خدمات برای رقبای آینده به طور فزاینده ای دشوار می شود. چالش ها و فرصت ها از آنجایی که پالانتیر یک شرکت B2G (معامله با دولت) (گاتهام) و همچنین یک شرکت B2B (Foundry) است، بازار های هدف آن بسیار قابل توجه است و فرصت ‌های زیادی برای رشد به آنها می ‌دهد. از طرف دیگر، درآمد زیاد قرارداد های دولتی به این معنی است که پالانتیر بسیار متمرکز و وابسته است. آنها در گذشته با اجرای Foundry که به آنها اجازه می داد ظاهر عمومی تری داشته باشند، این مشکل را حل کرده اند که منجر به پذیرش گسترده تر می شود. با این حال، نویسنده توصیه می کند که این محصول را بیشتر توسعه دهند تا پایگاه مشتریان تجاری خود را گسترش دهند و ساختار درآمدی گسترده تری ایجاد کنند. در حالی که پروژه های امنیتی در سراسر کشور مسلماً بازار جذابی اند، به احتمال زیاد مسائل اخلاقی در هنگام گسترش به میان می آیند. برای منتقدان، کار با ادارات پلیس نگرانی خاصی داشته است. این مورد شامل استفاده از تجزیه و تحلیل برای شناسایی مکان ها و افرادی است که احتمالاً موضوع جرم و جنایت هستند. منتقدان معتقدند این امر تاکتیک های تهاجمی را تشویق و تعصبات نژادی را تقویت می کند. در مقیاس وسیع ‌تر، آنها نگران هستند که سلاح ‌هایی که برای مبارزه با تروریسم و نظارت طراحی شده ‌اند نباید در خیابان ‌های آمریکا استفاده شوند و مطمئناً نباید برای فروش بین ‌المللی عرضه شوند. مدیر عامل پالانتیر، الکس کارپ، در این باره می گوید: ما متوجه ایم که تمام فناوری ها، که شامل محصولات ما نیز می شود، خطرناک اند، و نرم افزار می تواند به عنوان سلاح مورد استفاده قرار بگیرد. جان های زیادی توسط محصولات ما حفظ و گرفته شده است. Palantir این مشکلات را می داند و چندین مشتری احتمالی مانند دولت عربستان سعودی یا چین را به دلیل نگرانی در مورد سوء استفاده احتمالی از این فناوری رد کرده است. با این حال، این واقعیت که Palantir یک کسب و کار تجاری غیردولتی است، از نظر فنی به آنها اجازه می دهد تا با طیف گسترده ای از کشورها کار کنند و به آنها قدرت بالقوه عظیمی در حل مناقشات آینده می دهد. بنابراین، آنها قانون عدم تعامل با دولت هایی را صادر کردند که مواضع یا اقدامات آنها با مأموریت آنها در حمایت از لیبرال دموکراسی غربی و متحدان استراتژیک آن مغایر تلقی می شود. منبع 1 منبع 2 منبع 3
  17. به نام خدا تغییر حوزه هوافضا و دفاع: انقلاب هوش مصنوعی بخش‌ های هوافضا و دفاع در حال تجربه یک تغییر دگرگون کننده اند که عمدتاً با ادغام فناوری ‌های هوش مصنوعی (AI) و یادگیری ماشین (ML) در حسگر ها، سلاح ‌ها و سامانه های اطلاعاتی طراحی ‌شده برای ارتش انجام می‌ شود. در محیطی که دقت، تصمیم ‌گیری سریع و استحکام بسیار مهم است، AI/ML به عنوان یک فناوری کلیدی ظهور کرده که درک موقعیت و تصمیم‌ گیری را تسریع می ‌کند و کارایی عملیاتی را بهبود می‌ بخشد. این تکنیک ‌ها باعث می ‌شوند که با حواس و درک موقعیتی که توسط AI/ML بر اساس مجموعه بی‌ پایان و پیوسته سیگنال ‌ها به ‌جای نشانه‌ هایی که با چشم انسان قابل مشاهده است، تیزتر شده، عملیات نظامی برای غلبه بر «fog of war» (عدم قطعیت در آگاهی محیطی) احتمال موفقیت بیشتری داشته باشد. الزامات منحصر به ‌فرد این بخش ‌ها، مانند عملیات چند دامنه ‌ای، انعطاف ‌پذیری در شرایط سخت، تصمیم ‌گیری پرمخاطره، قابلیت همکاری و اقدامات امنیتی پیشرفته، زمینه را برای تأثیرگذاری چشمگیر هوش مصنوعی فراهم می‌کند. محرک های بازار و الزامات منحصر به فرد چندین عامل کلیدی باعث چرخش بخش هوافضا و دفاع به سمت هوش مصنوعی می شود: 1. تصمیم گیری سریع و دقیق: عملیات نظامی در زمان و مکان، تعیین کننده است. توانایی سامانه های هوش مصنوعی برای پردازش و تجزیه و تحلیل سریع حجم وسیعی از داده ها برای تصمیم گیری های استراتژیک و عملیاتی بی درنگ، بسیار مهم است. بهره برداری از اطلاعات از منابع و حوزه های مختلف و ادغام سریع آن داده ها، هوش عملی را در اختیار تصمیم گیرندگان قرار می دهد که می تواند در چرخه های کوتاه برای ایجاد اثر مطلوب در زمان و فضای اختصاص داده شده پیاده سازی شود. 2. انعطاف و اطمینان پذیری: برنامه های کاربردی هوش مصنوعی باید به طور مداوم در محیط های متنوع و چالش برانگیز عمل کنند. توصیه ها و پاسخ های آنها باید قابل اعتماد، معتبر و عاری از "توهم" هایی باشد که مدل های زبانی بزرگ (LLM) تجاری با آن مواجه می شوند. اعتماد و اعتبار مهم ترین عوامل در سامانه های هوش مصنوعی نظامی اند که کاربران را قادر می سازد تا از این سامانه ها بیشترین استفاده را ببرند. ایمنی و اطمینان نباید جزو ویژگی ‌های طراحی باشد، بلکه بخشی از زیرساخت پایه سامانه ‌های هوش مصنوعی نظامی است. ایمنی و امنیت فیزیکی نیز باید با استفاده از سامانه های توزیع ‌شده، پردازش لبه و شبکه ‌های قوی و انعطاف ‌پذیر در نظر گرفته شود تا هوش مصنوعی آماده و در دسترس برای پشتیبانی از نیرو های عملیاتی در هر زمان و مکان باشد. 3. موارد اخلاقی و خودکار سازی کنترل ‌شده: صرف‌ نظر از کنترل ‌ها و تعادل‌ هایی که اعتماد انسان را جلب می کند، ریسک ‌های زیاد در سامانه ‌های نظامی ایجاب می‌ کند که سامانه های هوش مصنوعی استانداردهای اخلاقی را ادغام کرده و از آنها پیروی کنند و اجازه نظارت انسانی را بدون کند کردن کل فرآیند بدهند. اگرچه «استانداردهای اخلاقی» یک اصطلاح روان است که به پیشینه حقوقی، فرهنگی، مذهبی و اجتماعی طراح و کاربر بستگی دارد، اما «زمین بازی» و مرزهای عملیات هوش مصنوعی را مشخص می ‌کند، درست همانطور که قانون جنگ آنچه را که جنگجویان می توانند یا نمی توانند در زمان جنگ انجام دهند، تعریف می ‌کند. 4. اقدامات امنیتی پیشرفته: با توجه به ماهیت حساس عملیات دفاعی، سامانه های هوش مصنوعی باید با حذف اقدامات نامطلوب و مخرب در آموزش و عملیات سامانه ها، قابلیت های بی نظیر امنیت سایبری غیر موازی را داشته باشند. سامانه های هوش مصنوعی به شبکه ‌ها، اطلاعات، خوراک داده ‌ها و الگوریتم‌ های تعبیه ‌شده از طریق آموزش وابسته اند. دستکاری در این پایه ها در طول طراحی یا آموزش یا درگیر کردن سامانه ها به طور مخرب در مرحله عملیاتی ممکن است خطرات عظیمی با عواقب غیر منتظره برای کاربر و سامانه های وابسته به همراه داشته باشد. بنابراین، اقدامات ایمنی، از جمله تشخیص خطر، ناسازگاری، و پاسخ باید از مرحله طراحی اولیه در نظر گرفته شود. شرکت های پیشرو و تاثیر آنها محصولات ده ‌ها شرکت مطالعه، ارائه ها مشاهده و توضیحات مقامات در نمایشگاه ‌ها و کنفرانس‌ ها شنیده شد. از طریق تحقیقات، بازار برای سامانه ‌های هوش مصنوعی که برای عملیات‌ های نظامی طراحی شده ‌اند یا قادر به پشتیبانی از کاربردهای نظامی هستند، بررسی شده است. تحقیقات با استفاده از بهترین ابزارهای هوش مصنوعی در دسترس انجام شد، اما حتی این روش نیز نیاز به تجزیه و تحلیل انسانی گسترده برای ارائه اطلاعات قابل استفاده با توجه به استاندارد ها داشت. در بخش اول، پنج سیستم هوش مصنوعی را انتخاب می کنیم که در عملیات نظامی برتری دارند. مقالات بعدی این بررسی را به بخش ‌های زیر گسترش خواهند داد: عملیات نظامی هوافضا حسگر ها سامانه های رزم زمینی جنگ دریایی امنیت داخلی سامانه های هوش مصنوعی برای عملیات نظامی هر راه حلی شایستگی خود را دارد و ارائه همه آنها بیهوده خواهد بود. بنابراین، این لیست به پنج ورودی محدود و دلایل انتخاب و تأثیر راه حل های انتخاب شده بر بازار ارائه شده است. Lockheed Martin دلیل انتخاب: لاکهید مارتین به عنوان یک رهبر صنعتی، نمونه ای از ادغام هوش مصنوعی در طیف گسترده ای از برنامه های دفاعی است. ابتکار AI Factory این شرکت، تعهد آنها را به پیشرفت فناوری AI/ML در این بخش نشان می دهد. این ابتکار یک اکوسیستم ماژولار و سرتاسر امن برای آموزش، استقرار و حفظ راه حل های هوش مصنوعی قابل اعتماد ارائه می کند. قابلیت ‌ها بر خودکار سازی تمرکز دارند، از توسعه تا استقرار و پایداری، استفاده از راه‌ حل ‌های MLOps (عملیات های یادگیری ماشین) برای اعتبار سنجی، توضیح، ایمن‌ سازی و نظارت بر تمام مراحل چرخه یادگیری ماشین و ایجاد معماری ‌ها و مؤلفه‌ های مرجع که می ‌توانند در برنامه‌ ها مجددا استفاده شوند. تأثیر: لاکهید مارتین از طریق راه‌ حل‌ های مبتنی بر هوش مصنوعی، از هواپیما های جنگی گرفته تا اکتشافات فضایی، تعیین استاندارد های صنعتی و هموار کردن راه برای پیشرفت ‌های فناوری آینده، بر استراتژی‌ های دفاعی جهانی تأثیر می ‌گذارد. Palantir Technologies دلیل انتخاب: پالانتیر در تجزیه و تحلیل داده های بزرگ نقش اساسی دارد و پلتفرم های هوش مصنوعی را برای جمع آوری اطلاعات و برنامه ریزی عملیاتی فراهم می کند. پلتفرم AIP آنها با ارائه اطلاعات مرتبط به تصمیم گیرندگان، افزایش اطلاعات با حسگر های موجود و ارائه پاسخ های مرتبط و عملی به تصمیم گیرندگان بر اساس درک اطلاعات، تاکتیک ‌ها، تکنیک ‌ها و رویه ‌های (TTP) نیروی های قرمز و آبی ، پایه و اساس راه حل های یکپارچه را برای توانمند سازی و همگام سازی سازمان های نظامی فراهم می کند. تأثیر: Palantir AIP قدرت مدل‌ های زبانی بزرگ و هوش مصنوعی پیشرفته را برای فعال کردن داده‌ ها و مدل ‌ها ترکیب می ‌کند و اطلاعات را از حساس‌ ترین محیط ‌ها به روشی امن، قانونی و اخلاقی به‌ کار می ‌گیرد. سامانه های آن ‌ها تصمیم ‌گیری مبتنی بر داده‌ ها را در محیط ‌های دفاعی پیچیده، استفاده از قابلیت ردیابی منابع و استدلال قابل اعتماد را امکان‌ پذیر می‌ سازد، که نشان ‌دهنده اهمیت روزافزون هوش مصنوعی در برنامه ‌ریزی عملیاتی و عملیات‌ های اطلاعاتی است. Anduril Industries دلیل انتخاب: صنایع Anduril در خط مقدم ادغام هوش مصنوعی در سامانه ‌های خود مختار و فناوری ‌های نظارتی قرار دارد و استراتژی ‌های دفاعی سنتی را برای پذیرش قابلیت‌ های عملیاتی بدون سرنشین قابل اعتماد تغییر می ‌دهد. تأثیر: رویکرد استقلال مأموریت آنها از امنیت مرزی و آگاهی محیطی، تکامل یافته است. سیستم عامل Lattice AI آنها رویکرد های دفاعی را با معرفی استقلال ماموریتی توزیع شده که شامل استفاده از سامانه ‌های بدون سرنشین متعدد که توسط تیم ‌های انسانی کوچک اداره می ‌شوند، باز تعریف می ‌کند. نرم افزار اصلی ترکیب حسگر ها، شناسایی و ردیابی هدف، شبکه هوشمند، فرماندهی و کنترل را فراهم می کند. برخلاف راه ‌حل ‌های دیگر، رویکرد Anduril این است که با افزودن فعال ‌کننده‌ های عملی، دامنه دسترسی هوش مصنوعی خود را به فراتر از هسته Lattice گسترش دهد - در حوزه امنیتی، این فعال کننده ها شامل اقدامات تدافعی Sentry sensor ، Anvil و Roadrunner بودند. این سامانه که در ماموریت ‌های ضربتی تهاجمی مانند Air Launched Effects (به طور ساده پهپاد هایی کوچکتر که در حین پرواز از پرنده دیگری رها می شوند) ارتش ایالات متحده به کار می ‌رود، حسگر های مداومت طولانی Altius، هواپیمای Fury Attritable و افکتور های Altius 700M را قادر می ‌سازد تا از مفهوم خودمختاری متحرک Anduril تا حد زیادی استفاده کند. به عنوان یک راه‌ حل یکپارچه، این سامانه انسان ها را قادر می‌ سازد تا با گسترش دسترسی، قابلیت ‌ها و آگاهی محیطی، از سامانه ‌های مستقل استفاده کنند و در عین حال رزمندگان را قادر می ‌سازد تا تصمیمات بهتری را سریع ‌تر بگیرند. C3.ai دلیل انتخاب: C3.ai به دلیل استراتژی ادغام ابزارهای هوش مصنوعی مختلف در AI-Readiness متمایز است، یک پلتفرم امن و یکپارچه دارای سامانه ‌های مقیاس ‌پذیر قابل اعتماد، انعطاف ‌پذیر و قابل تعامل که دارایی‌ های پیچیده و متفاوت را در طول چرخه عمر خود متصل و مدیریت می‌ کند. تأثیر: راه‌ حل‌ های C3.ai با بهبود تصمیم‌ گیری و کارایی عملیاتی، مدیریت منابع و برنامه‌ های نگهداری را بهینه می‌ کنند و نقش هوش مصنوعی را در بهبود در دسترس بودن عملیاتی و طول عمر دارایی ‌های دفاعی و در عین حال حفظ استاندارد های با امنیت بالا نشان می ‌دهند. برای حمایت از معرفی راه‌ حل‌ های مبتنی بر هوش مصنوعی، این شرکت یک استودیوی توسعه هوش مصنوعی برای تسریع ارزیابی فناوری به چند روز و توسعه و استقرار برنامه ‌ها در چند هفته‌ یا چند ماه‌ به جای چند سال ارائه می‌ کند. Helsing دلیل انخاب: Helsing نشان ‌دهنده موج جدید استارت ‌آپ ‌های دفاعی با تمرکز بر برنامه‌ های تخصصی هوش مصنوعی است، حمایت بازیگران دفاعی اصلی اروپا از آنها بر پتانسیل و نفوذ هلسینگ در بازار دفاعی هوش مصنوعی تاکید می‌ کند. تأثیر: راه‌ حل‌ های هوش مصنوعی هلسینگ در تجزیه و تحلیل اطلاعاتی و پشتیبانی تصمیم ‌گیری، از تکنیک ‌های پیشرفته تشخیص اشیاء و EW مجهز به هوش مصنوعی، همراه با راه‌ حل‌ های دیگر استفاده می کنند، و به ‌عنوان بخشی از ستون فقرات هوش مصنوعی برای سامانه مأموریت، سامانه ‌های جنگ هوایی جاه‌ طلبانه آینده (FCAS) به حساب می آیند. هلسینگ که برای جنگ های مدرن طراحی شده است، در حال ارائه برنامه های هوش مصنوعی دفاعی و هوافضایی منحصر به فرد آینده است. هلسینگ از سال 2022 در اوکراین فعال بوده و قابلیت ها و فناوری را برای عملیات های خط مقدم فراهم می کند. نتیجه گیری همانطور که توسط این شرکت های پیشرو نشان داده شده است، بخش های هوافضا و دفاع به سمت آینده ای مبتنی بر هوش مصنوعی پیش می روند. چشم انداز، متنوع و به سرعت در حال تکامل است. هر شرکتی بازار، فناوری و آینده هوش مصنوعی را به روش ‌های منحصر به ‌فردی شکل می ‌دهد و بر تأثیر تحول ‌آفرین هوش مصنوعی بر استراتژی ‌های دفاعی و هوافضایی جهانی تأکید می ‌کند. این روند توانایی ‌های فعلی را افزایش می ‌دهد و فرصت ‌های جدیدی را در عملیات ‌های نظامی و فضایی می ‌گشاید و دوران جدیدی را در فناوری دفاعی رقم می ‌زند. منبع
  18. به نام خدا NCSIST Albatross (Chung Xiang II) سامانه هواپیمای بی سرنشین ISR [UAS] توسعه داده شده توسط موسسه ملی علم و فناوری Chung-Shan تایوان (NCSIST)، آلباتروس (با نام Chung Xiang II هم شناخته می شود) یک سامانه هواپیمای بدون سرنشین (UAS) کاملا بومی و کاملاً مدرن است که توسط نیروی دریایی جمهوری چین (RCN) مورد استفاده قرار می گیرد. طراحی نسبتاً معمولی آن شامل بال های اصلی ثابت (مستقیم) با نوک های بریده شده، یک ارابه فرود سه گانه ثابت چرخدار، و پیکربندی دم دو قلو است. تصور می ‌شود که بیش از 30 فروند از این پهپاد توسط صنایع ملی برای ارتش تولید شده است و این کشور جزیره‌ ای در سایه تهاجم همسایه خود یعنی چین، به مدرن شدن ادامه می ‌دهد. نمونه اولیه Albatross در اگوست سال 2005 دیده شد و در سال 2007 وارد خدمت گردید (به همراه رونمایی عمومی در رژه نظامی). Albatross II نسخه ای بروز شده از همان پهپاد سابق به همراه مشخصات عملیاتی بهبود یافته (شامل 16 ساعت مداومت پرواز) و قابلیت ذاتی تهاجمی (این ویژگی در نسخه اول آلباتروس وجود نداشت) است. این نسخه دوم یک واحد رادار روزنه مصنوعی را هم در خود جای می دهد. رونمایی از آلباتروس در سال 2007 Albatross برای سورتی های عمومی در میدان نبرد طراحی شده است. به همین دلیل، محموله آن به دوربین و حسگر محدود می شود که برای نقش جاسوسی، نظارت، شناسایی (ISR) دریایی مفید است. همچنین، در صورت نیاز از این پهپاد می توان در نقش های جستجو و نجات (SAR)، نظارت گر توپخانه، کمک های انسان دوستانه، گشت مرزی و مراقبت از ماهی گیر ها استفاده کرد، جایی که قابلیت "چشمی در آسمان" آن در تصمیم گیری به فرماندهان روی زمین کمک می کند. این سامانه قابلیت کارکرد در شب و روز را دارد تا از هم دوره های خود جا نماند. ابعاد این پهپاد شامل 5.3 متر طول بدنه و 8.6 متر طول بال می شود. بال های اصلی روی شانه در نزدیکی بخش میانه بدنه نصب شده اند و میله های انشعاب یافته از هر کدام از آن ها تا بال های دمی عمودی در انتهای بدنه امتداد یافته اند. بال های دمی توسط یک بال افقی مشترک به همدیگر متصل می گردند. وزن ناخالص آلباتروس 317 کیلوگرم است. برد عملیاتی 177 کیلومتری، مداومت 12 ساعته و حداکثر ارتفاع حدود 4 کیلومتری از دیگر مشخصات این پهپاد است. همانند دیگر پهپاد های این کلاس، آلباتروس یک مجموعه الکترو-اپتیکی را در برآمدگی متحرک زیر بدنه حمل می کند. نیروی محرکه از یک موتور مرسوم در بخش انتهایی بدنه تامین می شود که یک ملخ 2 پره را در آرایش pusher می چرخاند. پس از ورود به نیرو های مسلح تایوان در سال 2014، آلباتروس در سال 2017 به نیروی دریایی منتقل شد تا آزمایش های خود را تکمیل کند. البته سابقه خدمت این پهپاد بدون مشکل هم نبوده است؛ تا کنون 3 فروند آلباتروس در تصادف ها از بین رفته اند. غیر از تایوان، مالزی هم از دیگر استفاده کنندگان شناخته شده آلباتروس است. مشخصات - سال ورود به خدمت: 2007 - وضعیت: در خدمت - تعداد فروند ساخته شده: 35 - سازنده: انستیتو ملی علم و فناوری Chung-Shan (NCSIST) – تایوان - کشورهای استفاده کننده: مالزی، تایوان - نقش: حملات زمینی، پشتیبانی نزدیک هوایی، پیش اخطار هواپایه، جنگ ضد زیردریایی، ضد کشتی، جنگ الکترونیک، نیروی دریایی، شناسایی، بی سرنشین - طول: 5.30 متر - طول بال ها: 28.2 متر - وزن: 300 کیلوگرم - حداکثر وزن برخاست: 315 کیلوگرم - قوای محرکه: 1 موتور مرسوم که یک ملخ 2 پره را در آرایش pusher می چرخاند - حداکثر سرعت: 150 کیلومتر بر ساعت - سرعت کروز: 100 کیلومتر بر ساعت - ارتفاع پروازی: 4000 متر - برد عملیاتی: 2150 کیلومتر - تسلیحات: آلباتروس 1 تسلیحاتی ندارد. محموله تنها به حسگر ها و تجهیزات دوربین برای نقش ISR محدود می شود. آلباتروس 2 به صورت انتخابی می تواند به موشک های هوا به هوای Sky Sword و راکت های هوایی 2.75 اینچی مجهز شود - نسخه ها: Albatross (نام سری پایه)، Albatross I (نسخه غیر مسلح از سال 2007)، Albatross II (نسخه بهبود یافته تهاجمی با برد و امکانات کلی (و همچنین رادار) بهبود یافته)، Chung Xiang II (نام محلی) منبع
  19. به نام خدا NavMar TigerShark هواپیمای بدون سرنشین (UAV) جاسوسی، نظارت، شناسایی (ISR) [2006] برای مشتریان آگاه پهپاد ها، انتخاب های مختلفی وجود دارد. یکی از ورود کنندگان به این حوزه در حال رشد، پهپاد "TigerShark" شرکت NavMar Applied Sciences است در رده پهپاد های چند منظوره MALE (ارتفاع متوسط، مداومت بالا) قرار می گیرد. در حال حاضر خط TigerShark در نوع مختلف وجود دارد: TigerShark اولیه و TigerShark XP با توانایی های بیشتر. طراحی پایه از بدنه اصلی مرکزی حاوی تجهیزات ماموریتی مرتبط، شامل دوربین ها و حسگر ها، به همراه ترکیب بال های اصلی مستقیم است. سازه همچنین موتور، اویونیک ها و ذخیره سوخت را حمل می کند. واحد دم آرایش 2 میله ای با باله های عمودی و پایدارساز افقی دارد. بخش زیرین چرخ دار است و از ترکیب سه گانه برای حرکت روی زمین استفاده می کند. طول بال های آن 6.7 متر است و طول کلی آن به 4.5 متر می رسد. حداکثر وزن برخاست آن 205 کیلوگرم است و توانایی حمل 35 کیلوگرم محموله دارد. TigerShark می تواند در ارتفاع 4200 متری عملیات کند، می تواند مداومتی 7 ساعته داشته باشد (البته این عدد متغیر است و به تجهیزات ماموریتی و سوخت موجود بستگی دارد). این پهپاد توسط یک موتور Herbrandson دو زمانه 32 اسب بخاری نیرودهی می شود که یک ملخ 2 پره کامپوزیتی هسته چوبی را در آرایش pusher می گرداند. TigerShark XP دارای قابلیت چند ماموریتی است که می تواند نقش های جمع آوری داده، شناسایی، نظارت، رله ارتباطی، میزبان کنترلر پهپاد میکرو، هدف، پشتیبانی از جنگ ضد زیردریایی و پلتفرم نقشه برداری زمینی را انجام دهد. این محصول قابلیت "plug and play" دارد تا تغییر محموله ماموریتی راحت باشد. دوربین نصب شده در دماغه از مدل های مادون قرمز و الکترواپتیک پشتیبانی می کند. TigerShark XP تا 148 کیلومتر بر ساعت سرعت می گیرد و تا ارتفاع 4500 متری پرواز می کند. این پهپاد مداومت 12 ساعته دارد و می تواند برخاست، پرواز و فرود را به صورت خودکار انجام دهد؛ آخری با کمک ارتفاع سنج لیزری و حسگر های "touchdown" صورت می گیرد. ظرفیت محموله تا 45 کیلوگرم است. TigerShark XP Long Range و Tigershark XP Trainer جدید ترین اعضای خانواده TigerShark اند. مدل اول برای نقش جاسوسی، نظارت، شناسایی (ISR) بهینه سازی شده اما مدل دوم تجاری و مخصوص تمرین یادگیرنداگان پرواز پهپاد است. TigerShark XP Long Range طراحی بدنه متفاوتی نسبت به مدل های دیگر دارد. مشخصات - سال ورود به خدمت: 2006 - وضعیت: در خدمت - تعداد فروند ساخته شده: 50 - سازنده: شرکت NavMar Applied Sciences – ایالات متحده - کشورهای استفاده کننده: ایالات متحده - نقش: جستجو و نجات (توانایی مکان یابی و خارج کردن افراد از مکان های پرخطر مثل خلبان سقوط کرده در دریا)، جاسوسی-نظارت-شناسایی و پیش آهنگی (ISR، سنجش اهداف زمینی و منطقه هدف برای ارزیابی سطح تهدیدات محیطی، قدرت و تحرکات دشمن)، تمرینی (توانایی توسعه داده شده برای استفاده به عنوان آموزش اختصاصی به دانش آموزان خلبانی (معمولا تحت نظارت مربی))، توانایی های بدون سرنشین (طراحی شده با توانایی های بدون سرنشین برای ایفای انواع نقش های بالای میدان نبرد) - طول: 4.55 متر - طول بال ها: 4.7 متر - ارتفاع: 1.05 متر - وزن: 126 کیلوگرم - حداکثر وزن برخاست: 250 کیلوگرم (43 کیلوگرم ظرفیت بار) - قوای محرکه: 1 موتور Herbrandson دو زمانه 32 اسب بخاری که یک ملخ 2 پره کامپوزیتی را با آرایش pusher می چرخاند - حداکثر سرعت: 120 کیلومتر بر ساعت - ارتفاع پروازی: 4265 متر - برد: 715 کیلومتر - تسلیحات: ندارد. محموله ماموریتی حدود 35 کیلوگرم تجهیزات - نسخه ها: TigerShark (سری پایه)، TigerShark XP (نسخه برد افزایش یافته با مشخصات فنی بهتر)، TigerShark XP Long Range (نسخه افزایش برد با سازه بدنه بازطراحی شده)، TigerShark XP Trainer (نسخه آموزشی برای بخش تجاری و آموزشی) منبع
  20. با سلام و تشکر از پست های خوبی که می ذارید. این ها 6 ملخ دارن و hexacopter هستن که به طور کلی اگه به همه شون بگیم Multirotor یا multicopter به نظرم راحت تر و درست تر باشه.
  21. به نام خدا MTIS Pegaz 011 هواپیمای بدون سرنشین (UAV) [2025] صربستان مدرن پس از فروپاشی یوگوسلای صنعت نظامی خود را حفظ کرد. کار های توسعه داده شده نشان دهنده تعداد بی شماری از محصولات بومی از جمله تانک های اصلی میدان نبرد (MBT)، خودرو های زرهی جنگی (AFV) و سلاح های مختلف کوچک است. برای حرکت هم پای نیاز های میدان نبرد مدرن، صنعت صربستان نیز به سمت طراحی و توسعه یک پهپاد بومی حرکت کرده که با نام Pegaz 011 شناخته می شود. این پهپاد در کلاس سری پهپاد های اسرائیلی Scout، تالس Watchkeeper بریتانیایی و SAGEM "Sparrowhawk" فرانسوی قرار می گیرد. Pegaz برای نقش جاسوسی-نظارت-شناسایی (ISR) تاکتیکی طراحی شده است. این سامانه توانایی های برد متوسط را به همراه خودکار بودن ارائه می دهد تا به اهداف ماموریتی خود برسد. Pegaz می تواند از باند فرود آماده به هوا برخیزد (به صورت خودکار) یا توسط منجنیق پرتاب شود و از طریق نقطه مسیر های از پیش تعیین شده پرواز کند. این پهپاد همچنین از توانایی فرود خودکار نیز برخوردار است و می توان از طریق چتر نجات آن را بازیابی کرد. طراحی خارجی Pegaz از ترکیب میله های 2 تایی به همراه بدنه اصلی مرکزی شامل موتور، سوخت و تجهیزات ماموریتی استفاده می کند. بال های آن مستقیم اند و بخش زیرین چرخ دار اما ثابت است. قدرت پهپاد از طریق یک موتور 2 سیلندر تامین می شود که 43 اسب بخار را به سامانه ملخی 2 پره در انتهای بدنه منتقل می کند. 2 باله ی عمودی دمی حسن ختام طراحی آن است. ابعاد Pegaz شامل 5.4 متر طول، 6.3 متر طول بال و 1.7 متر ارتفاع می شود. وزن خالی آن 120 کیلوگرم است و حداکثر وزن برخاست به 230 کیلوگرم می رسد. مشخصات فنی آن به صورت حداکثر سرعت 200 کیلومتر بر ساعت، سرعت کروز بیش از 145 کیلومتر بر ساعت، برد 100 کیلومتر (مداومت 12 ساعته)، و ارتفاع عملیاتی 3000 متر گزارش شده است. این طور که مشخص است، Pegaz تحت توسعه توسط انستیتو فنی نظامی صربستان است و کار بر روی این پهپاد از سال 2010 در جریان است. اولین پرواز Pegaz در اکتبر سال 2010 انجام شد. مشخصات - سال ورود به خدمت: 2025 - وضعیت: تحت توسعه - تعداد فروند ساخته شده: 1 - سازنده: موسسه فنی نظامی صربستان (MTIS) – صربستان - کشورهای استفاده کننده: صربستان - نقش: جاسوسی-نظارت-شناسایی و پیش آهنگی (ISR، سنجش اهداف زمینی و منطقه هدف برای ارزیابی سطح تهدیدات محیطی، قدرت و تحرکات دشمن)، توانایی های بدون سرنشین (طراحی شده با توانایی های بدون سرنشین برای ایفای انواع نقش های بالای میدان نبرد) - طول: 5.4 متر - طول بال ها: 6.34 متر - ارتفاع: 1.7 متر - وزن: 120 کیلوگرم - حداکثر وزن برخاست: 230 کیلوگرم (40 کیلوگرم ظرفیت محموله) - قوای محرکه: 1 موتور 2 سیلندر 43 اسب بخاری - حداکثر سرعت: 200 کیلومتر بر ساعت - ارتفاع پروازی: 3000 متر - برد: 100 کیلومتر - تسلیحات: 2 راکت هدایت لیزری FT-8D - نسخه ها: "Pegaz" (نام اولیه پروژه)، Pegaz 011 (سری پایه) منبع
  22. به نام خدا Mikoyan Skat هواپیمای رزمی بدون سرنشین (UCAV) [2015] Mikoyan Skat پهپاد رزمی تحت توسعه با مبدا پهپاد شناسایی وزارت دفاع روسیه است. اولین نمونه آن در نمایشگاه ماکس 2007 رونمایی شد و از آن زمان ارتقا یافته تا با نیاز های بزرگتر و در حال افزایش نیروی هوایی روسیه منطبق باشد (به خصوص پیشرفت هم پای فناوری های غربی و چینی). تا جایی که مشخص است، Skat به مهمات هدایت دقیق در محفظه داخلی مسلح خواهد شد، طراحی بدون دم دارد و از ویژگی های پنهانکاری برای نفوذ استفاده می کند. Skat اصلی به عنوان نسخه ای مسلح در سال 2013 سفارش داده شد. پهپاد رزمی Skat توسط یک موتور توربوفن سری RD-5000B با رانش حدود 50 کیلونیوتن قرار گرفته در مرکز ثقل بدنه (مشابه موتوری که در جنگنده MiG-29 "Fulcrum" استفاده شده) نیرودهی می شود. سامانه های اویونیک، سوخت و دیگر تجهیزات حیاتی پرواز نیز در همین بخش قرار می گیرند. پروفایل پهپاد ظاهری بدون دم دارد به این معنی که از هیچ سطح دمی عمودی استفاده نمی شود. این پلتفرم با لبه های انتهایی دندان اره ای و لبه های جلویی پیکان مانند تداعی کننده بمب افکن پنهانکار B-2 Spirit نورثروپ گرومن نیروی هوایی ایالات متحده است. هواپیما روی 3 عرابه فرود چرخ دار (2 تا اصلی و یک پایه دماغه) قرار دارد که جمع شونده اند. محموله مهمات در دو محفظه جداگانه در خارج از خط وسط قرار خواهند گرفت. تنفس موتور از طریق یک مجرای ورودی شکاف دار در جلوی هواپیما صورت می گیرد. تمام ویژگی های فیزیکی هواپیما، بالای بال ها مستقر شده اند تا بخش زیرین تا حد ممکن صاف باشد. مشخصات فنی فعلی شامل 800 کیلومتر بر ساعت سرعت، 12000 متر ارتفاع پروازی و 2000 کیلومتر برد می باشد. در سپتامبر 2018، گزارش شد که MiG این برنامه را احیا کرده است و کار بر روی Mikoyan Skat UCAV در حال حاضر در حال انجام است. به گفته مدیرعامل میگ، قرار است تا پایان سال 2019 تکالیف تاکتیکی و فنی اسکات به تصویب برسد و توسعه این پهپاد از سال 2020 آغاز شود. تا امروز به نظر می رسد توسعه skat متوقف شده باشد، زیرا از سال 2019 هیچ خبری در مورد آن گزارش نشده است. همچنین این پهپاد در بین پروژه های آینده میگ در نمایشگاه MAKS 2021 دیده نشد. مشخصات - سال ورود به خدمت: 2015 - وضعیت: تحت توسعه - تعداد فروند ساخته شده: 12 - سازنده: Mikoyan – روسیه - کشور های استفاده کننده: روسیه (احتمالی) - نقش: حملات زمینی (هدایت بمب های هواپایه برای نابودی اهداف زمینی توسط تیر بمب موشک و راکت)، توانایی های بدون سرنشین (طراحی شده با توانایی های بدون سرنشین برای ایفای انواع نقش های بالای میدان نبرد) - طول: 10.25 متر - طول بال ها: 11.5 متر - حداکثر وزن برخاست: 9070 کیلوگرم - قوای محرکه: 1 موتور توربوفن سری Klimov RD-5000B با رانش 50 کیلونیوتن - حداکثر سرعت: 800 کیلومتر بر ساعت - ارتفاع پروازی: 12000 متر - برد: 2000 کیلومتر - تسلیحات: تا 2 تن مهمات هدایت دقیق درون 2 محفظه سلاح داخلی (موشک Kh-31، بمب های KAB-500Kr و KAB-250) - نسخه ها: Skat (نام اولیه پروژه) منبع