-
تعداد محتوا
160 -
عضوشده
-
آخرین بازدید
-
Days Won
2
تمامی ارسال های parsneet
-
تاپیک جامع تحولات یمن (1) تهاجم ارتجاع عرب ( به رهبری آل سعود ) به یمن / خبر ، گزارش ، تحلیل و ... (1)
parsneet پاسخ داد به reza4087 تاپیک در اخبار تحلیلی
عملکرد موفق پدافند یمنی ها همچنان ادامه دارد ... خسارات هواگردهای ائتلاف سعودی و آمریکا در جنگ یمن ( آخرین بهروزرسانی در ۹ خرداد ۱۴۰۳ ) از آغاز جنگ یمن تاکنون مجموعا ۱۰۱ فروند هواگرد از انواع مختلف در این کشور ساقط شده است که از این تعداد ۶۳ فروند مربوط به عربستان ، ۲۳ فروند امارات ، ۱۲ فروند آمریکا ، یک فروند مراکش ، یک فروند بحرین و یک فروند اردن است. ۱- جنگنده F15S عربستان به تاریخ ۲۷ مارس ۲۰۱۵ خلیج عدن ۲- بالگرد AH-64D عربستان به تاریخ ۷ می ۲۰۱۵، البقع استان صعده ۳- جنگنده F16C مراکش به تاریخ ۱۰ می ۲۰۱۵، وادی نشور استان صعده ۴- پهپاد Seeker400 عربستان، ۳ جولای ۲۰۱۵، البقع استان صعده ۵- بالگرد AH-64D عربستان، ۵ آگوست ۲۰۱۵، جیزان ۶- بالگرد AH-64D عربستان، ۲۱ آگوست ۲۰۱۵، جیزان ۷-پهپاد Schiebel Camcopter S-100 امارات، ۲۵ آگوست ۲۰۱۵، مکیراس استان ابین ۸-پهپاد Schiebel Camcopter S-100 امارات، ۲۵ اکتبر ۲۰۱۵، العبدیه استان مارب ۹- جنگنده F16C بحرین، ۳۰ دسامبر ۲۰۱۵، جیزان ۱۰- پهپاد MQ-1 Predator امارات، ۱۹ ژانویه ۲۰۱۶، صنعا ۱۱- پهپاد Selex ES Falco عربستان، ۳ فوریه ۲۰۱۶، میدی استان حجه ۱۲- پهپاد Schiebel Camcopter S-100 امارات، ۲۷ فوریه ۲۰۱۶، ذباب استان تعز ۱۳- جنگنده Mirage 2000 امارات، ۱۳ مارس ۲۰۱۶، البریقه عدن ۱۴- بالگرد AH-64D امارات، ۱۲ ژوئن ۲۰۱۶، خلیج عدن ۱۵- بالگرد NSA407 امارات، ۱۳ ژوئن ۲۰۱۶، البریقه عدن ۱۶- بالگرد AH-64D عربستان، ۲۵ جولای ۲۰۱۶، بئر المرازیق استان الجوف ۱۷- پهپاد Seeker400 عربستان، ۱۶ آگوست ۲۰۱۶، کتاف استان صعده ۱۸- پهپاد Wing Loong امارات، ۲۶ سپتامبر ۲۰۱۶، خولان استان صنعا ۱۹- بالگرد AH-64D عربستان، ۳۰ دسامبر ۲۰۱۶، نجران ۲۰- بالگرد V-22 Osprey امریکا، ۲۹ ژانویه ۲۰۱۷، استان البیضا ۲۱- بالگرد SA 365F عربستان، ۳۰ ژانویه ۲۰۱۷، ساحل الحدیده (بر روی ناو المدینه) ۲۲- پهپاد MQ-1 Predator امارات، ۱۴ فوریه ۲۰۱۷، المنین استان مارب ۲۳- جنگنده F16A اردن، ۲۴ فوریه ۲۰۱۷، نجران ۲۴- بالگرد S-70A عربستان، ۱۸ آوریل ۲۰۱۷، مارب ۲۵- پهپاد Schiebel Camcopter S-100 امارات، ۲۱ ژوئن ۲۰۱۷، ذباب استان تعز ۲۶- بالگرد AH-60L امارات، ۱۱ آگوست ۲۰۱۷، وادی عماقین استان شبوه ۲۷- پهپاد Seeker 400 عربستان، ۱۵ آگوست ۲۰۱۷، البقع استان صعده ۲۸- بالگرد UH-60M امریکا، ۲۵ آگوست ۲۰۱۷، خلیج عدن ۲۹- هواپیمای AT-802U امارات، ۱۱ سپتامبر ۲۰۱۷، خلیج عدن ۳۰- جنگنده یوروفایتر تایفون عربستان، ۱۳ سپتامبر ۲۰۱۷، استان ابین ۳۱- پهپاد MQ-9 امریکا، ۱ اکتبر ۲۰۱۷، شهر صنعا ۳۲- بالگرد AH-64D امارات، ۱۷ اکتبر ۲۰۱۷، خب و الشعف استان الجوف ۳۳- بالگرد S-70A عربستان، ۵ نوامبر ۲۰۱۷، ابها ۳۴- جنگنده Panavia Tornado عربستان، ۷ ژانویه ۲۰۱۸، کتاف استان صعده ۳۵- جنگنده F-15S عربستان، ۲۱ مارس ۲۰۱۸، صعده ۳۶- پهپاد CH-4В عربستان، ۱۲ جولای ۲۰۱۸، الربوعه ۳۷- جنگنده Panavia Tornado عربستان، ۱۲ جولای ۲۰۱۸، عسیر ۳۸- پهپاد CH-4В عربستان، ۳۰ آگوست ۲۰۱۸، جیزان ۳۹- پهپاد Schiebel Camcopter S-100 امارات، ۲ سپتامبر ۲۰۱۸، الجاح استان الحدیده ۴۰- بالگرد AH-64D عربستان، ۱۴ سپتامبر ۲۰۱۸، المهره ۴۱- پهپاد Seeker 400 امارات، ۲۶ نوامبر ۲۰۱۸، الجبلیه استان الحدیده ۴۲- پهپاد CH-4В عربستان، ۲۳ دسامبر ۲۰۱۸، صعده ۴۳- پهپاد MQ-9 آمریکا، ۶ ژوئن ۲۰۱۹، استان الحدیده ۴۴- پهپاد CH-4В عربستان، ۱۱ آوریل ۲۰۱۹، استان حضرموت ۴۵- پهپاد Wing Loong امارات، ۱۹ آوریل ۲۰۱۹، صعده ۴۶- پهپاد MQ-1 Predator امارات، ۱۵ می ۲۰۱۹، بنی مطر استان صنعا ۴۷- پهپاد Schiebel Camcopter S-100 امارات، ۲ ژوئن ۲۰۱۹، حیس استان الحدیده ۴۸- پهپاد MQ-9 آمریکا، ۲۱ آگوست ۲۰۱۹، استان ذمار ۴۹- پهپاد MQ-9 آمریکا، ۲۳ مارس ۲۰۲۱، استان مارب ۵۰- پهپاد Shiebel Camcopter S-100 امارات، ۱ نوامبر ۲۰۱۹، راس عیسی استان الحدیده ۵۱- بالگرد AH-64D عربستان، ۲۹ نوامبر ۲۰۱۹، عسیر ۵۲- پهپاد Wing Loong عربستان، ۳۰ نوامبر ۲۰۱۹، حیران استان حجه ۵۳- پهپاد Luna X2000 عربستان، ۴ دسامبر ۲۰۱۹، باقم استان صعده ۵۴- پهپاد Karayel عربستان، ۳۰ دسامبر ۲۰۱۹، الصلیف استان الحدیده ۵۵- پهپاد CH-4В عربستان، ۷ ژانویه ۲۰۲۰، خب و الشعف استان الجوف ۵۶- جنگنده Panavia Tornado عربستان، ۱۴ فوریه ۲۰۲۰، استان الجوف ۵۷- پهپاد RQ-20 عربستان، ۲ آگوست ۲۰۲۰، در منطقه حرض در استان حجه ۵۸- پهپاد CH-4В عربستان، ۲۱ دسامبر ۲۰۲۰، استان مارب ۵۹-پهپاد Karayel عربستان، ۶ ژانویه ۲۰۲۱، استان الجوف ۶۰- پهپاد CH-4В عربستان، ۱۲ فوریه ۲۰۲۱، استان مارب ۶۱- پهپاد Karayel عربستان، ۷ مارس ۲۰۲۱، استان الجوف ۶۲- پهپاد CH-4В عربستان، ۲۳ مارس ۲۰۲۱، صرواح استان مارب ۶۳- پهپاد Wing Loong عربستان، ۲۱ می ۲۰۲۱، نجران ۶۴- پهپاد CH-4В عربستان، ۲۳ می ۲۰۲۱، استان الجوف ۶۵- پهپاد Scan Eagle عربستان، ۱۹ ژوئن ۲۰۲۱، استان مارب ۶۶- پهپاد Scan Eagle عربستان، ۲۱ ژوئن ۲۰۲۱، استان مارب ۶۷- پهپاد Scan Eagle عربستان، ۱۴ آگوست ۲۰۲۱، مدغل استان مارب ۶۸- پهپاد Wing Loong عربستان، ۱۳ سپتامبر ۲۰۲۱، کتاف استان صعده ۶۹- پهپاد Scan Eagle عربستان، ۲۷ سپتامبر ۲۰۲۱، مدغل استان مارب ۷۰- پهپاد CH-4 عربستان، ۶ اکتبر ۲۰۲۱، الجوبه استان مارب ۷۱- پهپاد RQ-20 عربستان، ۷ اکتبر ۲۰۲۱ در مرز جیزان ۷۲- پهپاد Scan Eagle عربستان، ۹ نوامبر ۲۰۲۱، الجوبه استان مارب ۷۳- پهپاد Scan Eagle عربستان، ۱۳ نوامبر ۲۰۲۱، الجوبه استان مارب ۷۴- پهپاد CH-4 عربستان، ۱ دسامبر ۲۰۲۱، العمشیه استان عمران ۷۵- پهپاد Scan Eagle عربستان، ۴ دسامبر ۲۰۲۱، الجوبه استان مارب ۷۶- پهپاد Scan Eagle عربستان، ۸ دسامبر ۲۰۲۱، الجوبه استان مارب ۷۷- پهپاد CH-4 عربستان، ۸ دسامبر ۲۰۲۱، الوادی استان مارب ۷۸- پهپاد Scan Eagle عربستان، ۱۰ دسامبر ۲۰۲۱، صرواح استان مارب ۷۹- پهپاد CH-4 عربستان، ۱۴ دسامبر ۲۰۲۱، عسیلان استان شبوه ۸۰- پهپاد Scan Eagle عربستان، ۱۶ دسامبر ۲۰۲۱، الوادی استان مارب ۸۱- پهپاد Scan Eagle عربستان، ۲۵ دسامبر ۲۰۲۱، الیتمه، خب و الشعف، استان الجوف ۸۲- پهپاد Wing Loong امارات، ۵ ژانویه ۲۰۲۲، عسیلان استان شبوه ۸۳- پهپاد Wing Loong امارات، ۱۱ ژانویه ۲۰۲۲، عین استان شبوه ۸۴- پهپاد Scan Eagle عربستان، ۲۹ ژانویه ۲۰۲۲، الجوبه استان مارب ۸۵- پهپاد CH-4 عربستان، ۱۰ فوریه ۲۰۲۲، حرض استان حجه ۸۶- پهپاد MQ-1 امارات، ۲۵ فوریه ۲۰۲۲، استان الجوف ۸۷- پهپاد Scan Eagle عربستان، ۲۵ فوریه ۲۰۲۲، الجوبه استان مارب ۸۸- پهپاد Scan Eagle عربستان، ۲۸ فوریه ۲۰۲۲، حرض استان حجه ۸۹- پهپاد Scan Eagle عربستان، ۸ مارس ۲۰۲۲، حرض استان حجه ۹۰- پهپاد Scan Eagle عربستان، ۲۹ مارس ۲۰۲۲، الوادی استان مارب ۹۱- پهپاد CH-4 عربستان، ۴ می ۲۰۲۲، حرض استان حجه ۹۲- پهپاد Karayel عربستان، ۲۱ می ۲۰۲۲، حیران استان حجه ۹۳- پهپاد CH-4 عربستان، ۲۳ می ۲۰۲۲، صنعاء استان صنعاء ۹۴- پهپاد Wing Loong عربستان، ۲۴ می ۲۰۲۲، کتاف استان صعده ۹۵- پهپاد MQ-9 آمریکا، ۸ نوامبر ۲۰۲۳، استان الحدیده ۹۶- پهپاد MQ-9 آمریکا، ۱۹ فوریه ۲۰۲۴، شمال استان الحدیده ۹۷- پهپاد MQ-9 آمریکا، ۲۵ آوریل ۲۰۲۴، استان صعده ۹۸- پهپاد Wing Loong 1 امارات، ۲۹ آوریل ۲۰۲۴، مدیریت الروضه استان شبوه ۹۹- پهپاد MQ-9 آمریکا، ۱۶ می ۲۰۲۴، مدیریت الوادی استان مارب ۱۰۰- پهپاد MQ-9 آمریکا، ۲۱ می ۲۰۲۴، استان البیضاء ۱۰۱- پهپاد MQ-9 آمریکا، ۲۹ می ۲۰۲۴، استان مارب منبع : https://iswnews.com/?p=118636 -
ارتباطات و قراردادهای دفاعی ایران و روسیه ارتباطات و قراردادهای دفاعی ایران و روسیه ( خبرها ، حواشی ، تحلیل ها ، احتمالات ! و .... )
parsneet پاسخ داد به Ahmad6644 تاپیک در اخبار نظامی
مشخصاً می توان در مورد گذشته ابراز کرد که عموماً همین الزامات باعث گردیده بود که کم و کیف تجهیزات در آنزمان به آن ابعاد درآید ... و عموم آن مکان یابی پایگاه های هوایی ، دریایی ، زمینی و همچنین تجهیزات مورد نیاز شان از روی یک طرح جامع و آینده نگرانه استخراج گردیده بوده است ... ( هرچند که مواردی بعداً مشخص گردید که با لابی و یا نفوذ صنایع تسلیحاتی در سبد خرید ایران قرار گرفته ، ولی این موضوع قابل تعمیم به تمام کمیت و کیفیت آن تجهیزات نخواهد بود ) اما بی گمان من نیز مانند شما سه دوست بزرگوار @mehdipersian @MF44 @951 می پذیرم که باید ابعاد این برنامه های ( خرید/ساخت مشترک ) در یک محدوده واقع بینانه و قابل اکتساب باشد . اما معتقد هستم زمانی می تواند این چنین خرید های توجیح داشته باشد که بخشی از یک طرح کلان باشد و نه یک اقدام مسکن گونه و موضعی ... فرض بفرمایید همین 20 فروند میل 28 ( مطرح شده توسط دوستان ) در قالب اولین سری خرید تعریف شود و متعاقب آن با یک برنامه واقع بینانه ( که شرایط اقتصادی و اجتماعی ) را هم در نظر بگیرد ، مابقی تعداد مورد نیاز (خرید/ساخت مشترک) در " ادوار معینی " صورت پذیرد . اما مشخصاً اگر تنها نگاه کوتاه مدت و مقطعی باشد و خدای ناکرده این خرید های کوچک تنها به قصد کاهش انتقادات و یا تبلیغات صورت پذیرد ، نمی تواند اثر بخشیی که ما بدنبال آن هستیم را در حوزه نظامی/امنیتی به کشورمان ارائه دهد . پی نوشت : ما می دانیم که به خاطر بحث تحریم ها ملاحضات زیادی درباره خرید و تولید مشترک وجود دارد . ولی بهر حال مواردی بوده که سازنده به خاطر اینکه با ریسک تحریم ها مواجه نشود انتقال تکنولوژی را انجام داده است . ( و بسیار هم موارد موفقی بوده اند ... ) همچنین مواردی هم که بهر شکل ( با حساسیت سازنده و یا محدودیت تکنولوژی ) مواجه بوده ایم ترتیبی اتخاذ شده که با نام کشور خودمان ساخته و به کاربر عرضه شود ... بهر حال این چالش ها وجود دارد ، ولی چنانچه اراده و همیت خودمان را در این موضوع ( رفع نیازمندی های نظامی کشور ) تجمیع کنیم ( کما اینکه در بسیاری اقلام کرده ایم ) می تواند این بن بست ایجاد شده در بعضی تجهیزات را بشکند ...- 1,992 پاسخ ها
-
- 6
-
ارتباطات و قراردادهای دفاعی ایران و روسیه ارتباطات و قراردادهای دفاعی ایران و روسیه ( خبرها ، حواشی ، تحلیل ها ، احتمالات ! و .... )
parsneet پاسخ داد به Ahmad6644 تاپیک در اخبار نظامی
سلام . یک نکته را ما در برآورد تجهیزات مورد نیاز برای کشورمان ناگزیر هستیم که در نظر بگیریم . و این مورد است که ایران کشوری بسیار بزرگ است . فرض بفرمایید که همین الان 20 فروند بالگرد تهاجمی میل 28 در اختبار شما قرار گرفت . پراکنش و محل استقرار آنها چگونه باید باشد ؟ کشور ما از محدود کشورهایی است که شرایط خاصی دارد و اصولاً کارهای موضعی نمی تواند در آن تاثیر چشم گیری را ایجاد نماید ... فرض بگیریم که برای جانمایی محل استقرار این مدل بالگرد خاص مکانهایی در نزدیک جداره مرزی در نظر بگیریم . محل اولویت دار اصلی کجاست ؟ ( کمتر کشوری بهر حال مانند ایران وجود دارد که خطرات امنیتی همزمان ، و در آنِ واحد چهار گوشه اش را تهدید کند ... ) باید به موارد ذیل توجه ویژه داشت : 1- ایران بیش از ۶٬۰۰۰ کیلومتر با کشورهای ترکیه، جمهوری آذربایجان، ترکمنستان، پاکستان، عراق، افغانستان و ارمنستان مرز زمینی دارد . 2- ایران همچنین دارای ۲٬۷۰۰ کیلومتر مرز آبی در دریای خزر، خلیج فارس و دریای عمان است . 3- ایران دارای ۱۶ استان مرزی است که از میان آنها، ۹ استان تنها مرز زمینی (آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، اردبیل، خراسان رضوی، خراسان شمالی، کرمانشاه، کردستان، ایلام و خراسان جنوبی ) دارند. ۳ تای آنها مرز دریایی (مازندران، هرمزگان و بوشهر) دارند و ۴ تا از استانها هم هر دو مرز زمینی و دریایی (گیلان، گلستان، سیستان و بلوچستان و خوزستان) را دارا هستند . 4- ایران طولانیترین مرز زمینی را با عراق در غرب کشور و کوتاهترین مرز را با ارمنستان در شمال کشور دارد . ( در واقع به کشور مقابل مرز هم باید توجه داشت ) 5- در هر چهار ضلع اطراف مان ( در مرز جنوبی با اندکی تخفیف ، کمی کمتر ) محل تردد و تمرکز گروهک های تروریستی و شبه نظامی است . 6- در هر چهار ضلع کشورمان ( و البته ناحیه جنوبی بسیار تشدید شده ) کشورها و ارتش هایی متخاصمی وجود دارد که از قضا ادعاهای مرزی و طمع سرزمینی هم نسبت به ما دارند . 7- شهر های بزرگ ایران ( مانند : تهران ، تبریز ، مشهد ، اهواز ، شیراز ، کرمانشاه ، کرمان و .... ) فاصله بسیار زیادی با هم دارند . و برای هر امری نمی توانند همدیگر را پوشش دهند . 8- برای استفاده از تجهیزات باید تمرکز استقرار هم قائل شد . ( به معنی اینکه فرضاً نمی توان 20 بالگرد میل را در 20 استان پخش کرد ) و باید بحث پشتیبانی ، پرسنل فنی ، تعمیر و نگهداری و ... را هم مد نظر داشت . 9- می توان تصور کرد که مراکزی که جهت ساخت ، مونتاژ ، آموزش و ... در نظر گرفته می شوند ، در مرکز کشور قرار بگیرند . و قطعاً همین امر ( آموزش ) باعث خواهد شد که ناگزیر باشید تعدادی از تجهیزات را در ناحیه های غیر مرزی مستقر کنید 10- جغرافیای ایران دارای اقلیم های بسیار متنوعی است . ( این در مورد جغرافیای پیرامونی ، مرزی و فرا مرزی ما هم وجود دارد ) به شکلی که در عمل یک مدل تجهیزات خاص مناسب تمام کشور نیست و باید شرایط اقلیم نیز در نظر گرفته شود . 11- در نهایت هم موضوع مهمی به نام قوا/تجهیزات فعال و قوا/تجهیزات ذخیره وجود دارد که به شما امکان نمی دهد که تمام دارایی خود را همزمان فعال کنید . و بدیهی است بخشی از تجهیزات باید همیشه به عنوان ذخیره وجود داشته باشند . اصطلاحاً در برآورد پروژه یک موضوعی وجود دارد بنام "کف هزینه" ( مینیموم هزینه ) . به معنی اینکه اگر آن پروژه را بخواهید انجام دهید میزان مشخصی می توانید در آن صرفه جویی کنید . و بیش از آن محدوده نمی توانید در موضوع صرفه جویی مانور بدهید . و وقتی به مینیموم هزینه برسید و بازهم بخواهید پایین تر بروید ، عملاً اگر آن پروژه را حذف کنید و انجام ندهید برایتان بهتر است ... موضوعاتی مانند هزینه کرد های "امنیتی و نظامی" هم همین گونه یک مینیموم حداقلی دارند ... ما اگر قرار باشد بر روی موضوعات یکی ، یکی خط بکشیم در نهایت چیزی به اسم امنیت باقی نخواهد ماند . ( مثلاً در نهایت اتوبوس هم حذف خواهد شد و به دوچرخه خواهیم رسید ! ) پس فی الواقع نهاد مربوطه به هر قیمتی باید در لب آن مرز مینیموم بایستد و از آن کف هزینه عقب نشینی نکند . وگرنه عقب رفتن از آن خط شرایطی را برایتان رقم خواهد زد که پر چالش خواهد بود ... جمع بندی : این موارد به عنوان خصوصیات عمومی ( و نه فقط بالگرد ) برای یک مکان یابی تجهیزات نظامی مطرح است . و علی القاعده در مورد دیگر تجهیزات ( و خرید های نظامی ) هم کما بیش قابل تعمیم است . کمبود یک پهپاد در عملیات جستجوی بالگرد رئیس جمهور فقید برای همه ی ما محرز ساخت که ، عملاً نمی توان تعداد محدودی تجهیزات را در یک نقطه مستقر کرد . و توقع داشت که همان تعداد محدود در شرایط نیاز بتوانند در تمام جغرافیای ایران مورد استفاده قرار بگیرند . به عنوان نتیجه گیری پایانی هم ، همان جمله ابتدایی را مجدد عرض می کنم . ( کشور ما از محدود کشورهایی است که شرایط خاصی دارد و اصولاً کارهای موضعی نمی تواند در آن تاثیر چشم گیری را ایجاد نماید ... )- 1,992 پاسخ ها
-
- 11
-
موشک بالستیک ام جی ام -140 اتامز تاپیک جامع موشك بالستیک MGM -140
parsneet پاسخ داد به borna تاپیک در موشک های بالستیک
سامانه موشکی MGM-140 ( ATACMS ) یک سامانه موشک بالستیک تاکتیکی می باشد ، که توسط شرکت دفاعی Ling-Temco-Vought (LTV) در سال 1990 ساخته شد است و بعداً با خرید امتیاز طراحی آن توسط شرکت لاکهید مارتین مدل های مختلفی از آن توسط این شرکت توسعه داده شده است . ابعاد آن 13 فوت (4.0 متر) طول و 24 اینچ (610 میلی متر) قطر دارد و دوربردترین انواع آن می تواند تا 190 مایل (300 کیلومتر) را مورد تهاجم قرار دهد . این موشک ها را می توان از سامانه موشکی پرتاب چندگانه M270 ( MLRS) و سامانه موشکی توپخانه با تحرک بالا M142 (HIMARS) شلیک کرد . MGM-140 ( ATACMS ) در ابتدای امر به عنوان جایگزین سامانه تاکتیکی MGM-52 Lance مطرح گردید و در ادامه با توسعه وظایف تاکتیکی به صورت گسترده ایی برای ماموریت ضد نیروی های پیاده و یا خودروی های زرهی و همچنین پرتاب ریز مهمات استفاده گردید . هرچند که در اولین حضور میدانی خودش 1991 و جنگ خلیج فارس به شکل محدود به کار رفت ، اما با گذشت زمان با تولید انبوه توانست جایگاهی ویژه را در سازمان رزم ایالات متحده به خود اختصاص دهد . MGM-52 Lance MGM-140 ( ATACMS ) MGM-140 ( ATACMS ) این موشک دارای یک پیشرانه سوخت جامد تک مرحله ایی است و از سامانه اینرسی با ژیرسکوپ لیزری برای هدایت بهره می برد .بالچه های هدایت گر آن نیز جمع شونده هستند و بعد از پرتاب باز میگردند تا در ادامه مسیر موشک را در تعادل نگاه دارند . این موشک هرچند که داری در دسته بندی بالستیک قرار گرفته است ولی دارایی حرکتی نیمه بالستیک است و مشابه راکت های توپخانه ای عمل می نماید . دارندگان فعلی موشک بالستیک تاکتیکی MGM-140 ( ATACMS ) با خروج ایالات متحده از معاهده "موشک های هسته ای میان برد" در اوت 2019 اعلام شد که برد موشک های بالستیک تاکتیکی فراتر از محدودیت «499 کیلومتر» ( که قبلاً توسط این معاهده برای آن تعیین شده بود) افزایش خواهد یافت. لذا ارتش ایالات متحده تصمیم گرفت که با قید فوریت نسبت به افزایش برد این موشک های تاکتیکی خود اقدام نماید . همچنین انتظار میرود که با بکارگیری جستجوگرهای ارتقا یافته تا سال 2025 نسخه های جدیدتر این موشک عرضه شود . مشخصات مدل های مختلفی از خانواده موشکهای MGM-140 که برای ماموریت های مختلف به کار می روند در فیلم پویانمایی ذیل ، نحوه عملکرد و ویژگی های این سامانه را مشاهده فرمایید : https://aparat.com/v/ivs9u42- 16 پاسخ ها
-
- 11
-
تحلیل و پیگیری تحولات غزه تحلیل و پیگیری تحولات غزه
parsneet پاسخ داد به karkas تاپیک در اخبار تحلیلی
با سلام این ویدئو مربوط به حمله نیروهای ویژه ارتش اسرائیلی به بیمارستان ابن سینای غزه در بهمن ماه گذشته است . که با پوشیدن لباس مبدل به این مرکز حمله کردند و چند تن از رزمندگان حماس را به شهادت رساندند ... این هم نتیجه حمله بوده : اسرائیل که در تکمیل کلکسیون خودش در رابطه با تروریسم دولتی همانطور که به خوبی ذکر کردید سالهاست سنگ تمام گذاشته ... اما این مورد خاص با فرض بر اینکه سرباز بودن آن بیماران زخمی تایید شود . باز هم نص صریح ماده سوم کنوانسیون ژنو هست . که باید مجروحانی که اسلحه در دست نداشته باشند به درمانگاه اعزام شوند و اینکه دارو و خدمات درمانی جزو حقوق آنها است . ( میتوانستند حداقل آنها را با رعایت مسائل پزشکی بازداشت کنند ) نه اینکه در بخش مراقبت های ویژه ( ICU ) هم سرباز ( با لباس مبدل ) بفرستند و روی تخت در حالی که در کما هست روی سرش تیر خالی کنند . در ماده ۳ بیان میشود که حتی در مخاصمات و درگیریهای مسلحانهای که جنبهٔ بینالمللی ندارند، ( جنگ داخلی و یا درگیری قوای اشغال گر با مبارزان محلی ) طرفین مخاصمه باید به حفاظتهای حداقلی که برای حمایت از اعضای نیروهای مسلح که سلاح بر زمین گذاشتهاند ، و رزمندگانی که بهخاطر مجروحیت، اسارت یا هر دلیل دیگری دیگر در حال جنگ نیستند، پایبند باشند و باید با آنها «در همه احوال بدون هیچگونه تبعیض نامساعد ناشی از نژاد، رنگ، مذهب، عقیده، جنسیت، اصل و نسب یا ثروت یا هر علت مشابه آن، با اصول انسانیت رفتار شود». اسرائیل اساسا" ( به پشتوانه کشورهای ابرقدرت شرق و غرب ) به هیچ قانونی و مذهب و عرفی پایبند نیست . این کارها که ۸۰ سال است این رژیم دارد انجام میدهد موجب باز تولید چرخه خشونت خواهد شد . اسرائیل بارها و بارها تکرار میکند و دوباره یک نقطه میگذارد و دوباره سر خط بعدی را شروع می کند ... جنایاتی که اسرائیل در غزه تا کنون رقم زده تضمین میکند که ۷ اکتبر بعدی را هم تجربه خواهد کرد . فقط مکان و زمان اش نامشخص خواهد بود ... باز تولید چرخه خشونت مفهوم مشخصی دارد بهر حال ... اسرائیل بعد از ۱۹۴۸ ( جنایت های که برای پاکسازی مردم بومی در هنگامه ۱۹۴۸ و قبل از آن را هم که مرتکب شد نادیده بگیریم ) اگر سعی می کرد یک کشور عادی باشد و مدام این بازتولید چرخه خشونت و جنایت را شکل ندهد الان در وضعیت کنونی نبود ! بهر حال سرزمین های بسیاری بودند در طول تاریخ که اشغال شدند ، ولی با رعایت حقوق مردم بومی تا قرن ها توانستند بدون مشکل حکومت کنند . و حتی جوامع بومی را در خودشان هظم کنند . و بوده اند بسیاری اشغالگران هم که با رفتار و سیاست های غلط خودشان در درون این باتلاق و چرخه خشونت گرفتار شدند و حتی بعد چند قرن رژیم استعماری آنها سقوط کرد و از آنجا اخراج شدند . ( مرور تاریخ اشغالگری اسپانیا ، فرانسه و انگلیسی ها در قاره آمریکا شاید کمک کننده باشد ) ویدئو آثار حمله مذبور : https://aparat.com/v/hnfye5t- 4,271 پاسخ ها
-
- 7
-
- تحولات غزه
- غزه
-
(و 4 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
رادارهای فرا افق نگر ایران رادارهای فرا افق نگر ایران (IRANIAN Over-The-Horizon Radar )
parsneet پاسخ داد به babak81 تاپیک در پدافند هوایی
سلام این دو مورد رادار فرا افق نگر هستند ، ولی قدیر نیستند ... مصاحبه سردار در سال ۱۳۹۹ : "" فرمانده نیروی هوافضای سپاه در پایان، خاطرنشان کرد: طی سه ماه آینده رادار سه بعدی در چابهار راهاندازی میشود و با این افتتاح، تعداد رادارهای کشور در این کلاس به هشت مورد افزایش مییابد. "" در آن سال اعلام شده بود که تا کنون ۸ مورد فقط در کلاس قدیر را آماده کرده ایم ( حالا تحویل یا در مراحل ساخت ) به نظر می رسد تقریبا ایران به اندازه کل کشورهای قاره آسیا ( اگر چین را محاسبه نکنیم ) قصد ساختن رادار ثابت دارد ! بقول دوستان در انجمن میلیتاری " لانه خرگوش عمیق تر از آن چیزی است که به نظر می رسد ... ! " اینکه این رادارهای ثابت ( و خصوصا" فرا افق نگر " ) که دقت زیادی هم ندارند ( در مقایسه با دیگر رادارها ) چرا در ایران به این اندازه مورد توجه قرار گرفته اند ، جای بررسی بیشتری دارد ... ولی شاید پاسخ آن تاحدودی در نوع شبکه سازی پدافند هوایی ایران نهفته باشد ... برای اشاره به زهرآگین بودن این نوع رادارها کافی است بدانیم که پهپاد گلوبال را در تنگه هرمز ابتدا یک رادر نیمه ثابت دور برد VHF کشف کرد ( فرکانسی که قدیر نیز بکار می گیرد ) و سپس ادامه ماموریت را به سامانه سوم خرداد محول کرد ... مقاله آن آماده است ، انشالله تا چند روز آینده ارسال میشود خدمت کاربران محترم انجمن میلیتاری .- 64 پاسخ ها
-
- 12
-
https://www.aparat.com/v/jpqxb61 در ویدئو فوق ذکر شده ، این سامانه مدل SKYSTAR 330 معرفی گردیده است . در توضیحات شرکت سازنده (RT ) درج شده : این سامانه نظارت هوایی با استفاده از یک بالن ( پر شده از هلیوم ) می تواند تا ارتفاع 1500 فوت ( 450 متری ) اوج گیری نماید . ( اگر دوستان مدل سامانه اپتیکی را تشخیص دادند راهنمایی کنند ) . این مجموعه در سال 2012 از مدل اسکای استار 180 ( یدک قابل حمل ) توسعه پیدا نمود . تا بتواند در پایگاه های موقت و حدود مرزی ، اطلاعات تاکتیکی مستمر و برخطی را به کاربرانش در اتاقک کنترل زمینی عرضه کند . این سامانه نظارت هوایی البته محدودیت هایی نیز را دارد که از جمله آنها : می توان محدودیت سرعت باد تا 40 گره و نیاز به تزریق مجدد هلیوم اشاره کرد ( پس از 72 ساعت استفاده باید توسط کاربر ، کابل اتصال جمع گردد و با پایین آمدن بالن حدود نیم ساعت طول می کشد تا با تزریق مجدد فشار هلیوم را تنظیم کرد و سپس برای 72 ساعت دیگر قابل استفاده خواهد بود ) به گفته خود این شرکت ، تجارب بدست آمده در جنگ های 2002 و 2003 در منطقه غزه این احساس نیاز را در ارتش رژیم صهیونیستی به وجود آورد که باید به فکر پایش مداوم خطوط مرزی باشد . و طی این مدت سفارش هایی از مدل های SKYSTAR 110-120-180-300-330 را به این شرکت برای ساخت داده است . همچنین به گفته مسئولین فروش این شرکت اسرائیلی تا کنون قرارداد هایی را با ارتش های ایالات متحده ، روسیه ، مکزیک و کلمبیا عقد نموده اند . در مجموع می توان گفت که یکی از مهمترین دلایل انتخاب این ابزار برای کاربرانش ، کاهش هزینه های عملیاتی است . و می تواند در قیاس با پهپاد ها خدمات مستمر تر و کم هزینه تری را ارائه نماید . در رابطه با این عملیات نکته ایی که توجه من را جلب کرد این بود که در اصابت اول به نظر نمی رسد که اصلاً خسارت به کانکس پرسنل این سامانه وارد شده باشد ! آن قسمتی که در فیلم به عنوان محل اصابت موشک اول قرمز رنگ می شود بخشی از رنگ و طرح استتار است ... قبل از رسیدن به کانکس هم فیلم تقطیع می گردد . که می تواند چند احتمال داشته باشد : اول : موشک عمل نکرده است و نهایتاً با انرژِی جنبشی خودش خسارتی را ایجاد می کند . دوم : قدرت انفجاری الماس ها همین مقدار باشد . ( قطعاً برای تخریب اماکن از مدل مخصوص اش ( ترموباریک ) باید بهره برد ، وگرنه استفاده از مهمات خرج گود تاثیر زیادی در جهت تخریب اماکن نخواهد داشت ) سوم : اینکه اصابت اول تعمداً به عنوان یک انفجار صوتی عمل نموده که بتواند باعث تجمع نیرو های دشمن گردد تا در پرتابه های بعدی حداکثر تلفات گیری بدست آید . ( سربازهای اسرائیلی در هنگام رسیدن موشک دوم بسیار خونسرد هستند و در حالی که به سمت کانکس اپراتورها می آیند بیشتر بنظر می رسد در محوطه قدم می زنند ) استحکام سازی محل حضور و اسکان پرسنل اسرائیلی ( به نظر آنان نیز به تدریج دارند درس های خودشان را از این جنگ یاد می گیرند . این بلوکه ها زمانی که در معرض پرتاب خمپاره یا مهمات ترکش شونده هستید برای حفاظت از نیرو ها پیاده و کاهش تلفات بسیار موثر است )
- 869 پاسخ ها
-
- 13
-
تحلیل و پیگیری تحولات غزه تحلیل و پیگیری تحولات غزه
parsneet پاسخ داد به karkas تاپیک در اخبار تحلیلی
با سلام سازمان ملل توسط نهاد های زیر مجموعه خودش در نوار غزه چندین هزار نفر کارمند دارد ... به شکلی که از زمان 7 اکتبر تا کنون بالغ بر 200 نفر از کشته شده ها از همین کارمندان سازمان ملل بوده اند . حالا چرا در این چنین مکان کوچکی سازمان ملل ( که نهادی با بودجه بسیار قلیل است ) چندین هزار نفر حقوق بگیر را مستقر کرده ، دلایل زیادی دارد . که از مهمترین آنها این است که : *** یک مجموعه فعال ( آلترناتیو ) موازی با تشکیلات های فلسطینی در این مناطق وجود داشته باشد تا کشورهای عربی و یا قدرت های فرامنطقه ایی برای کنشگری مجبور نباشند بر حماس ( یا هر تشکیلات فلسطینی دیگری ) تکیه کنند . *** دسترسی نهاد های اطلاعاتی خارجی به داخل مناطق فلسطینی در پوشش این سازمانها بسیار آسان تر است . لذا در تامین بودجه و گسترش آنها عمیقاً تاکید دارند . ( البته بسیاری از این چند هزار نفر کارمند خودشان بومی همان مناطق هستند ، فقط استخدام شده اند . و بسیاری از موسسه های بشر دوستانه هم در آن مناطق صادقانه در حال کمک هستند . ولی بهر حال متاسفانه استفاده از این پوشش یک کانال مناسب را به وجود آورده است ) در مورد امار اعلام شده توسط سازمان ملل هم باید گفت فرمایش شما در عدم قابل اتکا بودن این آمار ، صحیح است . این سازمان توسط دفاتر خودش در کمپ های اسکان و پناهندگی ، بیمارستانها ، مراکز توزیع غذا و غیره ... اقدام به جمع آوری آمار می کند . و منظور از این تعداد ( زن و کودک شهید ) کسانی هستند که مشخصاً گزارش کشته شدن آنها بدست این نهاد رسیده است . و بدیهی است به مرور این آمار افزایش یابد . ( بسیاری از خانواده ها کاملاً از بین رفته اند و کسی نمانده که اصلاً بخواهد گزارش کند . همچنین بسیاری از اجساد در حال حاضر زیر آوار هستند و فعلاً به عنوان مفقودی ثبت شده اند ... )- 4,271 پاسخ ها
-
- 12
-
- تحولات غزه
- غزه
-
(و 4 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
جنگنده /بمب افکن آموزشی پیشرفته یاک -130 ( yak-130) جنگنده /بمب افکن آموزشی پیشرفته یاک -130 ( YAK-130)
parsneet پاسخ داد به milad11110 تاپیک در تمرینی و آموزشی
بررسی احتملات پیرامون دوفروند یاک 130 ( YAK-130 ) که پیش تر کشورمان جهت ارزیابی اولیه از روسیه تحویل گرفته است در سفارشات خرید هواگرد معمول است که سازنده وقتی کار ساخت هواپیما را تکمیل کرد و به مرحله رنگ ( لایه نهایی ) رسید ، مطابق با درخواست سفارش دهنده ( و پروتکل یگان بکار گیرنده ) اقدام به رنگ آمیزی نهایی و درج علائم مدنظر او می نماید . مشخصاً در مورد این دو فروند YAK-130 که تصویر آن چندی پیش منتشر شد . این رنگ آمیزی ها مقداری غیر معمول به نظر می رسند . هم از این لحاظ که طرح کلی آنان با دیگر هواگردهای موجود ما همخوانی نداشتند و هم از نظر کیفت رنگ های انتخاب شده . اطلاعات زیادی در مورد جزئیات این خرید منتشر نشده است . و نمی توان با قطعیت اظهار نظر کرد . ولی بهر حال من همان ایام احتمالاتی به ذهنم رسید و سعی کردم که تطبیق های نیز در مورد این احتمالات انجام دهم . ولی حقیقتاً به یک نتیجه مشخص و قطعی نرسیدم . ( اکنون مطرح می نمایم ، شاید که دوستان مطلع تر بتوانند راهنمایی بکنند ) ( مورد ذیل را یک احتمال ضعیف در نظر بگیرید ) به چشم من در وهله اول اینگونه آمد که رنگ های بدنه این هواگردها به رنگ پرچم کشور هند و یا کشور نیجر بسیار نزدیک است . ( برای پرچم ایران طیف هایی از قرمز و سبز مشخص شده که حداقل در تصاویر منتشر شده از این دو فروند یاک 130 به نظر نمی رسد که این رنگ آمیزی به پروتکل های رنگ پرچم ما شبیه باشند ) من تلاش کردم در سوابق سفارشات و خریدهای کشور هند و نیجر در مورد این مدل هواپیما جستجو نمایم . ( اینکه آیا سفارش لغو شده ایی در رابطه با این مدل هواگرد داشته اند یا نه ؟ ) . ولی مشخصاً اطلاعاتی بدست نیامد . و حتی طرح کلی رنگ آمیزی را سعی نمودم با تیم های آکروجت ( نمایشی ) این کشورها تطبیق دهم . ( که البته مشابهتی وجود نداشت ) ولی مشخصاً در تمامی سوابق ، وجود رایزنی هایی در بین مقامات نظامی این سه کشور با روسیه ( سازنده YAK-130 ) وجود دارد . و طبیعتاً این امر می تواند بدیهی به نظر برسد که این کشور ها تمایل به عقد قراردادهای داشته اند . و نمونه هایی را جهت ارزیابی اولیه تحویل گرفته باشند . و یا اینکه روسیه از محل پیش نمونه های از قبل آماده شد ( برای قراردادهای کشورهای دیگر ) تعدادی را به دیگر علاقمندان هم تحویل داده باشد . بهر روی برای این رنگ آمیزی ها می توان دو احتمال را متصور شد : 1- در ارائه سفارش خرید به کارخانه سازنده ( در مورد طرح و انتخاب طیف رنگ آمیزی ) از طرف خریدار دقت زیادی به عمل نیامده و یا اینکه سازنده در ارائه سفارش نهایی اشتباهاتی داشته است . 2 - این امکان وجود دارد که این دو فروند ، تک نمونه های سفارشی و آزمایشی مربوط به قرارداد یک کشور ثالث بوده اند که بهر دلیلی لغو و به خریدار جدید ( ایران ) تحویل گردیده اند . رنگ آمیزی هواگردهای نیروی هوایی کشور هند ( تیم آکروجت ) رنگ آمیزی هواگرد های نیروی هوایی کشور نیجر ( گشت مرزی ) بررسی سوابق سفارشات دو کشور نیجر و هند در رابطه با هواپیمای YAK-130 نیروی هوای کشور هند : سوابق ابراز علاقه هندی ها پیرامون هواپیمای Yak-130 برای نیازهای IAF ( و مقاصد آموزشی ) به نظر به سال 2008 بر می گردد . و تاحدودی تا سال 2012 نیز ادامه داشته است . اما از آنجایی که YAK-130 آزمایشات ارزیابی خود را در روسیه آنزمان کامل طی نکرده بوده ، در نتیجه گیری های نهایی IAF این گزینه را نامناسب و از لیست سفارشات حذف می نماید .( به علت تکمیل نبودن طرح ) (و متعاقباً تصمیم می گیرد که برای مقاصد آموزشی خود به سمت خرید BAE Hawk Mk.132 بریتانیایی برود ) ( آن چیزی که برای بررسی حاضر من توانستم جستجو نمایم این بود که : گویا 3 فروند پیش نمونه به هندی ها در سال 2012 تحویل شده که بتوانند ارزیابی های عملیاتی خود را انجام دهند . ولی عکسی از طرح و رنگ آنها بدست نیامد ) نیروی هوای کشور نیجر : موجودی هواپیماهای نیروی هوایی نیجر بسیار کم است و بیشتر دارایی های آن را Su-25 و Cessna 208 تشکیل می دهد که عموماً برای مقاصد مبارزه با قاچاقیان و گشت زنی های مرزی بکار می روند . اما بنظر می رسد که در سال 2008 یک برنامه نوسازی را آغاز نموده است . و در ابتدای امر مذاکراتی با روسها داشته ولی بعداً برای " نوسازی و آموزش پرسنل " خود به سمت کشورهای فرانسه و ایالات متحده تمایل پیدا کرده اند . ( سوابق سفارش خرید YAK-130 و یا تصویر پیش نمونه های تحویلی احتمالی به این کشور نیز منتشر نشده است ) علائم کوچکی هم هست که شاید نشان دهنده این امر باشد که این هواگرد ها ساعات زیادی را در خدمت بوده باشند . البته ممکن است که این فرسایش های جزئی مربوط به طی کردن دوره تست اولیه در کارخانه سازنده باشد . و یا علامتی باشد بر اینکه این هواگرد ها مدت های مدیدی است که در کشور ما مورد استفاده قرار گرفته اند و اکنون خبر رسانی آن صورت پذیرفته است ! تهیه و گردآوری جهت انجمن میلیتاری- 65 پاسخ ها
-
- 10
-
AMBUSH ( الکمین ) معرفی فیلم : فیلم AMBUSH (الكمين ) يك فيلم در ژانر ( اكشن - جنگي ) محصول کشور امارات متحده عربی است . این فیلم در سال 2020 به كارگرداني پير مورل (Pierre Morel) و نويسندگي براندون برتل و كورتيس بيرتل (Brandon Birtell-Kurtis Birtell) ساخته شد و در سال 2021 بر روی پرده سینما رفت است . و آنگونه که سازندگانش اعلام می کنند توانست در کشورهای حوزه خلیج فارس رکورد دار فروش یک فیلم سینمایی شود . در سال 2020 توسط مسئولین اماراتی سفارش یک فیلم نامه بر اساس یک داستان واقعی به برادران برتیل داده شد . که با اقتباس از یک حادثه ( که در سال 2018 روی داده بود ) برای مخاطبان اماراتی و عرب زبان یک فیلم نامه اکشن-جنگی را آماده نمایند . بنا بر گفته اماراتی ها این حادثه واقعی در منطقه مخا و کشور یمن برای نیروهای نظامی آنان روی داده بوده است . و یک خودروی گشتی ارتش این کشور در کمین نیروهای انصارالله گرفتار می گردند و بعد از دادن 1 کشته و 2 زخمی و رسیدن نیروهای کمکی توانسته بودند از این کمین خارج گردند . این سربازان نجات یافته مورد توجه فیلم نامه نویسان واقع شدند و الهام بخش این فیلم ابر قهرمانی قرار گرفتند . تهیه کنندگی را درک دوشی و جنیفر راث ( Derek Dauchy-Jennifer Roth ) و موسیقی متن را هری گرگسون ویلیامز ( Harry Gregson-Williams ) بریتانیایی بر عهده داشتند . كارگردان این فیلم کمین به پير مورل (Pierre Morel) فرانسوی واگذار گردید که فیلم هایی چون منطقه 13 پاریس ( District 13 (2004)) و گرفته شده ( Taken (2008) ) را در کارنامه خود دارد . بازیگران : مروان عبدالله صالح ( در نقش گروهبان علی المسماری ) خلیفه آل جاسم ( در نقش افسر ضمانت نامه بلال السعدی ) محمد احمد ( در نقش گروهبان الهنداسی ) منصور الفیلی ( در نقش سرهنگ جمال الختری ) خلیفه البحری (در نقش السیاری ) ابراهیم المشراخ ( در نقش منصور ) حسن یوسف ( در نقش عبدالله آل بلوشی ) در این فیلم سعی گردیده است برای ارتباط بهتر با مخاطبان اماراتی ، از بازیگران بومی و عرب زبان استفاده شود. هرچند که بازیگران این فیلم بجز مروان عبدالله صالح و منصور الفیلی که در تلویزیون امارات سابقه بازیگری در نقش های کمدی و سریال خانوادگی را داشته اند ، بقیه دارای سوابق بازیگری قابل توجهی نبودند . و بیشتر به عنوان ورزشکاران رشته بدنسازی پیش از این فیلم مورد توجه جوانان امارتی قرار گرفته بودند . خلاصه داستان : زمستان 2018 است ، مردان و زنان ارتش امارات برای کمک رسانی به مردم جنگ زده یمن در آن کشور مستقر شده اند. در پایگاه مخا ( کشور یمن ) روحیه بالا است زیرا سه سرباز اماراتی انتظار بازگشت قریب الوقوع به خانه را دارند . سه تن از سربازان امارات متحده عربی ، علی المسماری (مروان عبدالله صالح)، بلال السعدی (خلیفه الجاسم) و ال هنداسی (محمد احمد) در آخرین گشت زنی در کمین شبه نظامیان به شدت مسلح قرار می گیرند. این سه سرباز در به دام افتاده و در دره ای دورافتاده اند ، اکنون بر عهده افسر فرمانده آنهاست که عملیاتی جسورانه برای نجات افرادش ترتیب دهد. این سه سرباز که مجروح و خارج از محدوده ارتباطی هستند ، متوجه وخامت وضعیت خود می شوند. گزینه ها ، مهمات و زمان آنها در حال اتمام است. در پایگاه فرمانده آنها خبری دریافت می کند و متوجه می شود که حمله به گشت زنی ارتش امارات از پیش طراحی شده بوده است. و با درایت خود تشخیص می دهد که باید یک ماموریت نجات برای پشتیبانی از آنان به سرعت انجام شود . اما آیا پشتیبانی هوایی و زمینی به موقع به دست این مردان می رسد؟ و آیا آنها زنده می مانند؟ فیلم AL KAMEEN (کمین) بر اساس داستانی واقعی ، یک مسابقه پر تنش برای انجام یک ماموریت خطرناک در یک چشم اندازی بی رحم است . و شجاعت سربازان زن و مرد ارتش امارات را به تصویر می کشد . نوشتار ذیل به قلم دارن موری ( Darren Murray ) می باشد . که سعی نموده است با دیدگاه مثبت به نقد فیلم کمین بپردازد . منبع نقد اول : ( https://maactioncinema.com/archives/19818 ) کمین یک پروژه موفقیت آمیز برای پیر مورل بوده و به پرفروش ترین فیلم اماراتی و عرب زبان در امارات تبدیل شده است. با در نظر گرفتن این موضوع ، قابل درک است که چرا توزیع کننده آن ( Well Go USA ) تلاش نمود که قرارداد آن را به دست آورد. اگرچه فکر نمیکنم سود این کار در ایالات متحده برای وی چشمگیر بنظر برسد ، اما حتی اگر کاملاً موفقیتآمیز هم نباشد، همچنان یک اثر کامل است . زیرا بسیاری از مسائل ذاتی این ژانر را دارد اما باید ذکر کرد که کلیات طرح به شدت یک طرفه است. و کاراکترهای آن کاغذی بنظر می رسند . بدون دانستن اطلاعات زیادی در مورد داستان واقعی ( که فیلم بر اساس آن ساخته شده است ) نمی توانم واقعاً اظهار نظر کنم که چقدر به واقعیت ها وفادار است. با این حال ، من فرض می کنم که زندگی اعضای ارتش امارات متحده عربی که در این نبرد شرکت داشته اند به اندازه آنچه در اینجا به تصویر کشیده شده است سیاه و سفید نبود باشد .در حالی که بازیگران اصلی همه اجراها را به نمایش می گذارند ، ما اطلاعات زیادی در مورد شخصیت های آنها نمی دانیم مگر اینکه همه آنها قهرمانانه ترسیم شده اند. در اینجا هیچ بزدلی وجود ندارد ، حداقل در سمت امارات هیچ گونه تردید و دوگانگی دیده نمی شود . بیشتر شخصیت ها عمدتاً یک نت هستند و تنها مختصرترین اطلاعات در مورد تاریخچه و پیشینه آنها ارائه می شود. تنها شخصیت علی ( عمر بن حیدر ) است که با نشان دادن همسرش به خانه ، عمق بیشتری می یابد ، اما با شروع جنگ این موضوع نیز به سرعت فراموش می شود. خوشبختانه بازیگران ( با بازی خوب خود ) به اندازهای احساسات را منتقل میکنند که مخاطب همچنان به وضعیت مخمصه و بقای آنان اهمیت دهد . اگرچه توسعه شخصیت پردازی در میان دیگر سربازان اماراتی کامل صورت نپذیرفته است ، اما وقتی صحبت از مهاجمان به میان میآید، آن شخصیت پردازی حداقلی هم وجود ندارد. و «شورشیان» به عنوان همان شرورهای کلیشهای به تصویر کشیده میشوند که بسیاری از فیلمهای جنگی دیگر انجام دادهاند. بهرحال من ( به عنوان مخاطب ) به هیچ وجه از اعمال این یک جانبه گی چشم پوشی نمی کنم ( و با آن ارتباط برقرار نمی کنم ) . به خصوص با توجه به اینکه کمین بر اساس یک داستان واقعی است ، اما اگر می توانست ( روایت را دوجانبه به پیش براند ) تغییر خوبی ایجاد می کرد تا حداقل استدلال آنها ( شورشیان) را نیز روایت کند ( که چرا در این نبرد حضور دارند ) به غیر از اینکه به عنوان وحشی های تشنه به خون نشان داده شوند . در واقع ، من در فضای مجازی اشاره کرده ام که برخی بسته به دیدگاه سیاسی شما از تبلیغاتی بودن فیلم شکایت کرده اند. از برخی جهات می توانم موافق باشم ، اما صادقانه بگویم این بحث را می توان برای اکثر فیلم های جنگی ، صرف نظر از اینکه از کدام کشور سرچشمه می گیرد مطرح کرد . در خارج از چین ، هم نبرد در دریاچه چانگجین (2021) و هم دنباله آن به طور مداوم به عنوان یک تبلیغات سیاسی توصیف شده است که من با آن مخالف نیستم. با این حال با نگاهی به گذشته آنها هنوز هم فیلمهای اکشن فوقالعادهای هستند که پر از صحنههای نبرد نفسگیر هستند. برای اینکه واقعاً از کمین لذت ببرند ، به بینندگان توصیه میکنم همین کار را انجام دهند ، به سیاست ( تولید فیلم ) نگاه کنند و فقط از داستانی که گفته میشود لذت ببرند. مورل همچنان فیلم را با صحنههای اکشن و زیبا پر میکند و سرعت را با ضرب آهنگی مناسب در حال حرکت نگه میدارد . اگرچه آرامش عجیبی در این اکشن وجود دارد که رویدادها را کند میکند. میتوانست کمی در تدوین این کار سخت تر انجام شود . اما این یک ایراد جزئی است و در نهایت آسیب چندانی به فیلم تمام شده وارد نمیکند. چیزی که باعث میشود The Ambush از تلاشهای ژانر مشابه جدا بماند جلوههای بصری آن است و مورل از تیری آربوگاست ، فیلمبردار لوک بسون استفاده میکند. هر طرفدار بسون از آثار آربوگاست آگاه خواهد بود ، با خلق تصاویر زیبایی در آثار کلاسیکی مانند نیکیتا (1990) و لئون حرفه ای (1994). اینجا هم همینطور است و اگرچه کار او روی کمین به اوج کلاسیکهای ذکر شده نمیرسد ، اما بهاندازهای شیک است و بسیاری از فیلمهای با بودجه بزرگتر را شرمنده میکند. یکی دیگر از برگ های برنده کمین موسیقی به یاد ماندنی از هری گرگسون-ویلیامز است. او با بلاک باسترهای اکشن غریبه نیست . او آهنگساز معمولی برادران ریدلی و تونی اسکات بوده و آهنگهای موسیقی کلاسیکی مانند مردی در آتش (2004) و پادشاهی بهشت (2007) را ساخته است. موسیقی او همراهی مهیج برای اکشن است و مطمئناً لحن مناسبی را ایجاد می کند. کمین مطمئنا در میان طرفداران فیلم های جنگی مخاطبی پیدا خواهد کرد. مطمئناً این یک مورد از سبک پر تلاطم اکشن است ، با یک صحنه پر از دود به سمت پایانی که تا حدودی ابر قهرمانانه است. با این حال ، همه چیز دست به دست هم می دهد تا پیر مورل یک اکشن هیجان انگیز را بسازد . نوشتار ذیل به قلم آنتونی کائو ( ANTHONY KAO ) می باشد . که سعی نموده است با دیدگاه واقع بینانه تر به نقد فیلم کمین بپردازد و آن را دنباله سیاست های جاری حاکمان این کشور می داند . منبع نقد دوم : ( https://www.cinemaescapist.com/2022/12/review-the-ambush-al-kameen-movie/ ) فیلم جنگی اماراتی "کمین" داستانهای فیلمهای جنگی آمریکایی را در زمینه خاورمیانه تطبیق میدهد و رویکرد پول محور امارات به امنیت ملی را منعکس میکند. می گویند با پول نمی توان شادی را خرید. اما این مانع از تلاش امارات متحده عربی برای خرید هر چیز دیگری نمیشود . خواه می خواهد جزایر مصنوعی در دریا باشد . و یا یک پیست اسکی در بیابان و یا اینکه ( به یکباره ) تبدیل به سازنده فیلم های اکشن و جنگی شویم . در واقع کمین رنگ و بوی یک فیلمهای جنگی هالیوود را هم از نظر ماهیت و هم سبک را داراست . این فیلم در مورد واحدی از سربازان اماراتی است که در یمن خدمت میکنند ، که باید رفقای خود را که در درهای توسط شورشیان حوثی با AK-47 و RPG در کمین قرار گرفته اند نجات دهند . اگر ار دید شما هم این فیلم بسیار شبیه به فیلم ( Black Hawk Down ) به نظر می رسد ، باید بگویم شما تنها نیستید . کمین تمام ویژگی های معروفی که مولفه همکاری هالیوود-پنتاگون است را به سبک شعار « هیچکس را پشت سر نگذار » را در خود جای داده است . تجهیزات نظامی آمریکایی به شدت در فیلم کمین نیز به چشم می خورد . که با توجه به اینکه امارات میلیاردها دلار سلاح از ایالات متحده در زندگی واقعی خریداری می کند این اقدام کاملاً معتبر است ! علاوه بر تصویر کوتاهی از یک پهپاد جستجوگر آفریقای جنوبی ، فیلم رژهای شیک از سختافزار گرانتر آمریکایی را به نمایش میگذارد : ابتدا کارابینهای M4 ، سپس MRAP ، سپس یک AH-64 Apache ، و در نهایت یک F-16 . این مجموعه وسیع از تجهیزات فقط به این دلیل ظاهر می شود که قهرمانان فیلم توانایی اجرای تاکتیک های تسلیحات ترکیبی را نشان دهند . چیزی که بسیاری از کشورهای غیر آمریکایی یا با آن دست و پنجه نرم می کنند یا به سادگی منابع لازم برای آن را ندارند. از نظر تعاملات انسانی ، فیلم میزانی از ارتباط و استقلال تصمیمگیری را در میان افسران ارشد، افسران پایینتر، افسران درجهدار و مردان سرباز نشان میدهد . به شکلی که احساس میکند با استانداردهای ناتو همسو هستند و کلیشههای مربوط به سلسله مراتب بودن ارتشهای عرب را تا حدی توهینآمیز به چالش میکشند. اگر شخصیت های فیلم عربی صحبت نمی کردند، به راحتی می توانید آنها را با یک واحد سرباز آمریکایی در عراق یا افغانستان اشتباه بگیرید . از این نظر The Ambush آینه مناسبی از استراتژی دفاع ملی واقعی امارات متحده عربی ارائه میکند : پول را به سمت سختافزار و استعدادهای غربی بریزید و امیدواریم که قابلیتهای مطلوبی برای ما به دنبال داشته باشد . ناظران غربی اغلب ارتش امارات متحده عربی را یکی از توانمندترین ارتش های جهان عرب می دانند که تا حدی به دلیل تقلید موفق آنها از تاکتیک های غربی است. جیمز متیس، ژنرال تفنگداران دریایی سابق و وزیر دفاع آمریکا زمانی امارات متحده عربی را به عنوان « اسپارت کوچک » تحسین کرد. در واقع امارات متحده عربی بدنام است که به رهبران نظامی غربی - از جمله خود متیس - پول می دهد تا نه تنها مشاور شوند بلکه برای خود اماراتی ها هم فرماندهانی تمام عیار نیز باشند . این دقیقاً همان چیزی است که در مورد استعداد فیلمسازی The Ambush اتفاق افتاد . پیر مورل کارگردان فیلم (Taken) کارگردان فیلم کمین است و نویسندگان آن دو آمریکایی هستند که روی فیلمهای پرفروشی مانند Furious 7 کار کردهاند . افسوس ، شاید چیزهایی وجود داشته باشد که با پول نتوان خرید . کمین از یک جنبه مهم با بهترین فیلم های جنگی هالیوود متفاوت است: وقتی صحبت از روایت و توسعه شخصیت به میان می آید، بسیار پیش پا افتاده است. فیلم به نظر می رسد که در حال چک کردن جعبه هایی است که یک مربی فیلمنامه نویس پیشنهاد می کند. برای مثال، چند صحنه اول آن سعی میکند « گربه را نجات دهد » و با نشان دادن آنها به عنوان «افراد معمولی» - فوتبال بازی ، ورزش و فراخواندن همسران باردار ، با قهرمانهای داستان همدلی ایجاد کند. با این حال هیچ یک از شخصیت ها به ویژه متمایز نیستند . هیچ "ماوریک" یا "سرباز رایانی" وجود ندارد که بینندگان بتوانند به عنوان مرکز ثقل روایی پشت آن جمع شوند. این فیلمی است که در آن شما قرار است روی شدت انفجارها و یا مقاومت زره خودروها تمرکز کنید ، نه نام ها یا مبارزات انسانی . کمین همچنین زمینه ژئوپلیتیک گسترده تر داستان خود را پنهان می کند . مداخله عربستان و امارات در یمن به باتلاقی مستمر تبدیل شده است و امارات در سال 2019 رسماً با شکوهی به اندازه خروج آمریکا از عراق در سال 2011 از یمن خارج شد . با این حال کمین حاوی تأمل کمی در مورد تأثیرات جنگ یمن بر جامعه اماراتی است و پیامدهای انسانی جنگ را با صحنه ای سریع از سربازان اماراتی که کمک خود را به یمنی های محلی رها کرده اند ، بی اهمیت جلوه می دهد. این اصلاً تعجب آور نیست ، زیرا دولت امارات بودجه فیلم را تامین کرده است . برافراشتن شور ناسیونالیستی ، نه جستجوی معنویت انسانی ، هدف کمین بوده است . و از این نظر ، فیلم کاملاً موفق بود. کمین تبدیل به یکی از پردرآمدترین فیلم های اماراتی شده است . کسانی که نفوذ ژئوپلیتیک فزاینده امارات متحده عربی را مطالعه می کنند باید به بعضی از نکات این فیلم توجه داشته باشند. با این حال ، برای علاقه مندان به فیلم های جنگی ، کمین به بهترین وجه با اف-16 های امارات متحده عربی قابل تشبیه است . درحالی که از تماشای آن لذت می برید اما جذابیت آن در مقایسه با آخرین فیلم های آمریکایی قابل مقایسه نیست . دقیقاً مثل موضوع F-35 ها که در بلاتکلیفی سیاسی گیر کرده اند و بجای آن محصولات درجه پایین تر به آنان پیشنهاد می گردد ! ( حضور زنان در این فیلم نیز جالب توجه بود . به شکلی که سعی می شد نشان دهند زنان در ارتش امارات سمت هایی چون مدیریت مرکز فرماندهی و یا خلبانی هواگرد ها را بر عهده دارند و در ارتش این کشور در حال رشد و شکوفایی هستند ، ولی به شکل معنا داری برای اکران فیلم هیچ کدام از آن بازیگران زن دعوت نشده بودند و مطابق تمام جنبه های دیگر این کشور با حضوری تمام مردانه در تمام جوانب زندگی و سیاسی و اجتماعی آنان روبرو هستیم . بنظر شخص خودم این فیلم اماراتی ها ضعیف بود ، نه به خاطر آن چیزی که در واقعیت هستند ، بلکه به خاطر اینکه سعی دارند چیزی را به نمایش بگذارند که اصلاً نیستند !! ) در پایان لینک فیلم را ( با زیر نویس فارسی ) قرار می دهم . امیدوارم با توجه به مطالعه نقد های فوق از دیدن فیلم هم لذت ببرید https://www.aparat.com/v/b8E6F تهیه و گرد آوری جهت انجمن میلیتاری
- 212 پاسخ ها
-
- 17
-
با سلام . این هواپیمای قاهر هم در نوع خودش تبدیل به یک مورد ( کیس ) جالب توجه شده است . و هرزگاهی به عنوان روح سرگردان در باند فرودگاه های کشور حلول می کند به نظرم بیشتر این نوع خبر ها را باید به عنوان " خبرهای زرد " در نظر بگیرید . که برای افزایش کلیک در صفحه وبگاه های خبری درج می شوند . البته قابل تصور است که مجموعه های تحقیقاتی و یا نهاد های پژوهشی ما بر روی طرحی مثل قاهر کار کنند ( مانند بسیاری از طرح های دیگر ) و ماکت های ساخته شده را هم جهت فعالیت آموزشی و تحقیقاتی بکار ببرند . ولی چیزی که محرز است ، مشاهده یک عکس و فیلم "مجرد " را نباید به عنوان وجود یک طرح صنعتی در نظر گرفت . انشالله که این مجموعه های تحقیقاتی طرح های مناسبی که قابلیت صنعتی شدن داشته باشند را به نتیجه برسانند ، تا موجب دلگرمی و خوشحالی همه ما و همه ی علاقه مندان صنایع " دفاعی و هوایی " کشور شود . تصویر زیر مربوط به باند فرودگاه هسا است ( و خبری هم از شبح قاهر نیست بر روی باند ) در عکسی هم که این سایتها قرار دادند کاملاً واضح است که تصویر قاهر به باند اضافه شده و ادامه خطوط باند در پس زمینه هواگرد مخلوط شده و مشخص است . ( مگر اینکه توانایی نیمه شفاف شدن را هم برای آن در نظر بگیریم ! ) برای اینکه بدانید دو تصویر یکی هستند ، به رد گرد و خاک که روی آسفالت تازه قرار دارد نگاه کنید ... پروژه قاهر به نظر در ابتدای امر یک " پروژه تحقیقاتی " خوب بود . که بعداً تبدیل به یک " پروژه سیاسی " شد . ( از این نظر که مقامات سیاسی در دولت های مختلف با ایستادن در کنارش و تهیه عکس و فیلم خبری سعی در بهره برداری از آن کردند ، بدون توجه به این نکته که در واقع پروژه قاهر یک طرح نیمه تمام و تحقیقاتی است ) و در نهایت اکنون هم متاسفانه ، تبدیل به یک موضوع تبلیغاتی زرد جهت وبگاه های فضای مجازی شده است . *** اگر مقدور است مدیریت محترم پست جناب @alavi373 و این پاسخ من را به تاپیک قاهر منتقل کنند سپاسگذار خواهم بود .
- 2,810 پاسخ ها
-
- 10
-
- نیروی هوایی
- اف-313
-
(و 4 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
پایگاه فضایی چابهار پایگاه فضایی چابهار (chabahar Satellite Launch Base )
parsneet پاسخ داد به safir-omid تاپیک در اخبار علمی
با عرض سلام و درود به همه کاربران انجمن میلیتاری ضمن تشکر از دوست خوبمان @mehdipersian برای اطلاع رسانی تصاویر پایگاه فضایی چابهار و همچنین سپاس از کاربر محترم و پیشکسوت انجمن @safir-omid که سال 1389 با ایجاد این تاپیک امکان این را فراهم نموده اند که بتوانیم فرآیند توسعه و ساخت این پایگاه فضایی را در یک روند مستمر مطالعه و دنبال کنیم . قبل از اینکه بررسی و تحلیل فنی را آغاز کنیم ذکر دو نکته را مناسب می دانم : اول : به علت وجود پاره ایی از محدودیت های غیر فنی سالها بود که بخش توسعه فضایی کشور ما در خواب رخوت فرو رفته بود . و این اخبار نوید بخش کنونی انشالله نشانه ای باشد از اینکه روحی جدید در این کالبد نیمه خفته دمیده می شود . هرچند قابل پیش بینی است که سرعت بخشیدن به روند ساخت این پایگاه با چالش های فراوانی نیز همراه باشد ( از جمله : محدودیت های بودجه ، نبود زیرساخت فنی ، کمبود نیروی انسانی ماهر و همچنین در دست نبودن طرح و نقشه های اولیه و ... ) اما انصافاً اگر قرار باشد این پروژه که از سال 1389 آغاز گردیده با همین پیشرفت فیزیکی دنبال شود ، بهره برداری کامل از آن را یحتمل باید در قرون بعد انتظار بکشیم ! لذا انتظار این است که مسئولین امر نهایت تلاش خود را معطوف به این مهم نموده تا بتوانند برنامه زمان بندی که اعلان نموده اند را محقق نمایند . دوم : پیشنهاد می گردد این مرکز فضایی به پاس زحمات و تلاش های بنیان گذاران صنعت فضایی کشور بنام " شهید تهرانی مقدم " نام گذاری گردد . این امر بنظرم ضمن تقدیر از دست اندرکاران فنی پروژه های فضایی کشور نشان دهنده این خواهد بود که خط باطلی باشد بر دوگانه سازی های کذایی که دشمن در امر تفکیک صنایع مهم و راهبردی ما به " نظامی و غیر نظامی " انجام می دهد . این مهم از این نظر تاکید می گردد که از دیر باز به عنوان یک تاکتیک توسط دشمنان و تا حدودی رقبای کشور ما مورد استفاده قرار گرفته است . نه اینکه این گونه تفکیکی صحیح نباشد ، بلکه از این نظر که شروع هر حرکت علمی در کشور را به اتهام کاربرد دوگانه ذیل تحریم قرار می دهند و محکوم به نابودی می دانند . در باب تفکیک " نظامی و غیر نظامی " در صنایع هوا و فضا به تفصیل مطالبی در نوشتارهای دیگری عرض خواهم نمود . ولی به اختصار به بیان یک جمله اکتفا می نمایم . کشوری مانند ایالات متحده هر زمان توانست که مراکز ( تحقیقاتی ، مونتاژ و پرتاب ) خودش را از پایگاه های نظامی اش تنها 10 کیلومتر فاصله بدهد و یا تنها محوطه آنها را با یک حصار از هم تفکیک کند می تواند در نقش یک مدعی به دیگر کشورها این خرده " نظامی و غیر نظامی " را نیز بگیرد . اساساً این امر غیر ممکن است . چون متولی بسیاری از صنایع راهبردی ( خصوصاً فضایی ) در تمامی کشور های دنیا نهادهای دفاعی و نظامی هستند . ( اتفاقاً مثالهایی چون اسپیس ایکس و حتی خود ناسا نمودهای عینی هستند که بعد از سالها فعالیت مخلوط " نظامی و غیر نظامی" از درون صنایع دفاعی آن کشور تبلور نمودند . و اکنون نیز کماکان به فعالیت تنگاتنگ با نهادهای نظامی و دفاعی ایالات متحده مشغول هستند ) پایگاه و مرکز فضایی چابهار مشخصاً از ابتدای دهه نود مسئولین کشورمان عنوان نمودند که پایگاه دوم پرتاب در مرحله طراحی قرار دارد . و مقرر گردیده که در منطقه عمومی چابهار احداث شود . جزئیات بیشتری تا سالها منتشر نگردید ( یا بهتر است بگوییم در عمل کاری برای توسعه این مرکز انجام نمی شد که بخواهد جزئیات آن منتشر گردد ! ) در رابطه با طرح اولیه و وقوع تاخیر در ساخت این پایگاه ، حسن سالاریه ( رئیس سازمان فضایی کشور ) عنوان نموده بود : پایگاه فضایی چابهار چندین فاز دارد و فاز اول که قرارداد آن نیز منعقد شده بیشتر پرتابگرهای سوخت جامد ما را سرویس خواهد داد. قرارداد فازهای دو و سه آن نیز امسال ( 1402 ) منعقد خواهد شد که برای پرتابگرهای سوخت مایع است. فاز سوم آن برای پرتابگرهای فوق سنگین در نظر گرفته شده و در دست مطالعه است. برنامه ایجاد این پایگاه بیش از 10 سال برای اجرا منتظر دستور بوده که این دستور و اتفاق در دولت سیزدهم و با حمایت شخص رئیس جمهور محترم آغاز شده است . اما از سال 1399 که اخبار بیشتری حول اتمام طراحی اولیه منتشر گردید بود . علاقه مندان برای مشاهده اثری از شروع ساخت و سازهای عمرانی در وبگاه های مکان یابی تجاری جستجو می نمودند ، ولی اثری هویدا نمی گردید . سایت های ارائه دهنده نقشه های ماهواره ای ( رایگان ) عکس های جدید را ارائه نمی دهند و عکس های موجود متعلق به یک یا چند سال گذشته هستند . و متعاقباً باید برای دستیابی به عکس های جدید مبالغی پرداخت نمود . ( و نگفته پیداست که در این امر برای ما تحلیل گران آزاد در داخل کشور خرما بر نخیل و دست های ما کوتاه است ) تا اینکه در هفته گذشته یک کاربر فضای مجازی عکس هایی که گویا از وبگاه planet اخذ نموده بود را به اشتراک گذاشت . ( که دوستان آن را در تاپیک حاضر و دیگر تاپیک ها به اشتراک گذاشتند ) لذا اکنون با توجه به مشخص شدن مکان در نظر گرفته شده می توان با کنار هم قرار دادن جزئیاتی که مسئولین در گذشته ، حول ساخت این مرکز فضایی عنوان کرده بودند سعی نمود به تصویر و تحلیل شفاف تری دست یافت . موقعیت در نظر گرفته شده برای ساخت پایگاه فضایی چابهار در حومه بندر بریس واقع شده است که در قسمت شرقی شهرستان چابهار قرار دارد در وهله اول آن چیزی که سریعاً به ذهن من خطور کرد این بود که چقدر این مکان آشناست ! ( برای توضیح بیشتر باید منتظر بود ) به نظر می رسد یکی از مهمترین دلایل انتخاب این مکان نزدیک بودن آن به خط استوا است . و اینکه در پرتاب هایی که برای ماهواره های خورشید آهنگ خواهیم داشت این امر می تواند بسیار کمک کننده باشد تا به نرخ موفقیت بالاتری و میزان انرژی و به تبع آن هزینه کمتری برسیم . "پایگاه چابهار" نزدیکترین نقطه به خط استوا و در مجاورت با اقیانوس هند است . که همین امر میتواند این منطقه را به مکانی ایدهآل برای پرتابهای فضایی کشور تبدیل کند و همچنین به خاطر نزدیک بودن به اقیانوس هند و تراکم جمعیتی کم آن ، ایمن ترین مسیر پرتاب برای موشک های فوق سنگین کشور تلقی شود . یکی از دلایل دیگر که سعی می گردد برای پرتاب به خط استوا نزدیک تر شد ، این امر هست که کره زمین در همه نقاط سرعت چرخش برابر ندارد. و با توجه به مختصات ، بیشترین سرعت چرخش را در نزدیکی خط استوا میبینیم . و برای اینکه پرتابه ما به حداکثر میزان شتاب خود در فضا برسد می توان از این سرعت چرخش خط استوا کمک گرفت . تا ماهواره پرتابی شتاب و سرعت حداکثری را دارا شود . این سرعت بیشتر در بحث انتقال محمولههای سنگینتر به مدار بسیار حائز اهمیت است . پایگاه امام خمینی در موقعیت 35 درجه شمالی قرار دارد سرعت چرخش سطح زمین در این پایگاه 308 متر بر ثانیه است اما پایگاه چابهار در موقعیت 25 درجه شمالی قرار دارد و سرعت چرخش بدست آمده برای آن 421 متر بر ثانیه است . بنابر این سرعت چرخش در چابهار به لحاظ نزدیکی به خط استوا زیادتر است لذا راکت پرتابی نیاز کمتری به صرف انرژی برای شتاب گیری و افزایش سرعت ماهواره دارد . پایگاه امام خمینی که پرتابهای فضایی از آنجا انجام میشود در منطقه سمنان قرار دارد زاویه میل پرتاب ماهوارههایی که از این پایگاه در مدار قرار میگیرند 55 درجه است . و طبیعتاً سایت چابهار در این امر نیز بر سایت سمنان برتری خواهد داشت در میان صحبت های مسئولین مربوطه یک نکته دیگر نیز قرار داشت ، و آن این بود که سایت مذکور به علت دارا بودن ارتفاعاتی در اطراف خود می تواند در بحث سایت های ارتباطی و آنتن های تله متری ، دسترسی مناسب تری با موشک های در حال پرتاب را داشته باشد . من در جستجوی خود که پیرامون نقشه این سایت انجام دادم به نظرم تپه هایی که در قسمت شمالی سایت وجود دارد می تواند موقعیت مناسبی را برای این امر پدید آورد و همچنین تپه ای که در مرکز سایت قرار دارد نیز می تواند این امر را تسهیل ببخشد . اما توجه ام به یک قسمت دیگر نیز جلب شد و آن ارتفاعات کوه باهوکلات بود در لبه مرزی پاکستان . برای اینکه بتوانیم در زمان پرتاب راکت ، حداکثر ارتباط ایستگاه زمینی را با راکت حفظ کنیم نیاز است محدودیت خط افق را مورد توجه قرار داد . و احداث ایستگاه های ارتباطی در ارتفاعات می تواند به این امر کمک نماید . همچنین با توجه به جهت چرخش زمین و مسیر های احتمالی پرتاب راکت و ماهواره ها می توان با احداث سایت های تکمیلی در جنوب غرب کشور حداکثر ارتباط مستقیم را با راکت و ماهواره ( در مراحل اولیه پرتاب ) داشته باشیم . این ارتباط در شروع مراحل پرتاب و خروج از جو بسیار حائز اهمیت است . بنظرم احداث ایستگاه هایی مکمل در ارتفاعات باهوکلات می تواند دید افق نگر ما را به حداکثر برساند . ( هرچند که ساخت ایستگاه های راداری و رادیویی در نقاط مرزی می تواند حساسیت برانگیز باشد ) اما بهر روی این مکان که عرض شد از دید من یک نقطه سوق الجیشی محسوب می شود برای تمام امور ! اولین بار دکتر حمید فاضلی ( سرپرست وقت سازمان فضایی کشور ) در سال 1391 در مورد مساحت این سایت ابعاد 5 کیلومتر در 5 کیلومتر ( 25 کیلومتر مربع ) را بیان کرده بودند . ( که بدیهی است این مقدار اصلاً فضای مناسبی نمی باشد ) قطعاً تملک زمین به ابعاد وسیع تر جهت رعایت امور ایمنی و توسعه فازهای بعدی پایگاه ضروری به نظر می رسد . لذا باید پیش بینی های لازم جهت قرق منطقه و تخلیه آن از سکنه مسکونی را در نظر داشت . اما در مصاحبه ایی که جناب دکتر حسن سالاریه ( رئیس کنونی سازمان فضایی ایران ) در سال 1402 عنوان داشتند این ابعاد را 14,000 هکتار ( 140 کیلومتر مربع ) ذکر نمودند . اختصاص زمین مناسب قطعاً ضمن اینکه دست طراحان فنی سایت را در آزادی عمل باز خواهد گذاشت ، برای مسئولین حفاظت فیزیکی و امنیتی سایت نیز مقدور خواهد نمود که تدابیر امنیتی لازم را برای حفاظت از سایت داشته باشند . موقعیت این سایت که تنها 35 کیلومتر از مرز پاکستان فاصله دارد ، لازم می دارد که مسئولین امر در بحث اتخاذ تدابیر امنیتی ( و رعایت پدافند غیر عامل ) حداکثر تلاش را بنمایند . هرچند که آنسوی مرز ، بندر جیوانی و بندر گوادر پاکستان قرار دارد ( که یکی از امن ترین مناطق پاکستان است ) اما بهر حال نام کشور پاکستان ( و شرایط خاص گاه و بی گاه آن ) باعث می شود که در این امر پیش بینی های امنیتی لازم را به عمل آید! ( از سایت های پدافندی گرفته تا سایت های راداری و حتی سایت های خاص دیگر ! ) در تصویر فوق ابعاد پیش بینی شده اولیه قابل مشاهده است و اینکه چقدر فضا و زمین در اطراف این سایت نادیده گرفته شده است . می توان از این زمین های لم یزرع جهت طرح های توسعه سایت استفاده نمود و هم اینکه باعث شد حریم سایت تحت حفاظت فیزیکی مناسبی قرار گیرد . از دیگر نقاط قوت این سایت دسترسی مستقیم آن به آب های آزاد است . اسکله اختصاصی ، مقدور نمی نماید که عملاً تمام زیرمجموعه های ساخت را نیاز نباشد در این سایت تجمیع کرد و می توان با انتقال قطعات منفصله در دیگر نقاط کشور ، آنها را حمل و در این مرکز موشک نهایی را مونتاژ نمود دسترسی به اسکله اختصاصی و آب های آزاد می تواند در قراردادهایی که با کشور هایی دیگر به صورت ساخت مشترک مطرح می شود بسیار حائز اهمیت باشد . و همچنین می توان قراردادهایی برای پرتاب موشک دیگر کشورها منعقد نمود . تا بتوانند موشک های ساخت خودشان را در این سایت پرتابی به مدار تزریق نمایند . در عکس های جدید منتشر شده به نظر می رسد علاوه بر سالن مونتاژ و سکوی پرتاب ، فرودگاه اختصاصی و مجتمع مسکونی کارکنان در نظر گرفته شده نیز در حال ساخت باشند ( قسمت هایی که با عدد 3 و 1 مشخص شده اند ) البته در این عکس زیاد واضح نیست . ( اکانت انتشار دهنده از تصاویر رایگان ماهواری سنتینل استفاده نموده و به صورت gif تفاوت عکس ها و تغییرات را نمایش می دهد ) مرکز فضایی چابهار در سه فاز توسعه خواهد یافت : که فاز اول مربوط به سکوی پرتاب موشک های سوخت جامد خواهد بود . فاز دوم مربوط به سکوی پرتاب موشک های سوخت مایه و فاز سوم به توسعه زیر ساخت پرتاب موشک های فوق سنگین اختصاص خواهد داشت با تکمیل این پروژه ( جهت پرتاب های سنگین و فوق سنگین ) چندین هزار پرسنل فنی و خدماتی در این مرکز مشغول به کار و فعالیت خواهند شد . بدیهی است که زیر ساخت هایی جهت اسکان ، ایاب و ذهاب و خدمات دهی به آنها نیز باید ساخته شود . کما اینکه از صحبت های مسئولین امر و پلانهای اولیه ارائه شده می توان برداشت نمود که این پایگاه دارای قسمت های متعدد شامل : فرودگاه ، مجتمع های مسکونی ، بخش های تحقیقاتی ، سالن های مونتاژ ، سایت های مخابراتی و راداری ، باند کرالر ، ایستگاه سوخت رسانی ، مرکز فرماندهی و سالن مطبوعاتی و غیره ... می باشد . پی نوشت : 1- لازم به ذکر است که برآوردهای مذکور که در فوق شرح داده شد همگی بر پایه احتمال و تحلیل شخصی است و بی گمان ممکن است با خطا همراه باشد . 2 - کاربران عزیز میلیتاری ، اگر از دست اشتباهات نوشتاری ما به سطوح آمده اند ، لطفاً مثبت را فراموش نکنند ! تا با کسب امتیاز لازم ، گزینه امکان ویرایش برای ما فعال گردد و نسبت به تصحیح متون اقدام نماییم گرد آوری جهت انجمن میلیتاری- 36 پاسخ ها
-
- 23
-
تاپیک جامع تحولات شرق آسیا تاپیک جامع تحولات شرق آسیا
parsneet پاسخ داد به MR9 تاپیک در اخبار تحلیلی
با سلام و درود به کاربران محترم انجمن میلیتاری موضوع : اختلاف و ادعاهای مرزی کشورهای جنوب شرق آسیا در دریای چین جنوبی پیش گفتار : قبل از طرح و بسط بحث بنظرم مفید خواهد بود که باهم به مرور تعاریف پایه نظیر : مفهوم ژئواستراتژی بپردازیم تا در ادامه به درک بهتر روند رویدادها کمک نماید . ژئواستراتژی ، زیرشاخه ژئوپلیتیک ، نوعی از سیاست خارجی است که عمدتاً توسط عوامل جغرافیایی هدایت میشود ، زیرا بر روی برنامهریزی های سیاسی و نظامی بر اساس مولفه جغرافیا تأثیر میگذارد. مانند همه استراتژیها ژئواستراتژی به تطبیق ابزارها با اهداف مربوط میشود . جغرافیا هرچقدر با ملیت در هم آمیخته است به مراتب در سطح بالاتری با مفهوم استراتژی در ارتباط است. جفری اسلون این ارتباط را اینگونه شرح می دهد که : " [ جغرافیا ] مادر استراتژی است . " دکتر حافظ نیا مفهوم ژئواستراتژی را در واقع : علم روابط ژئوپلیتیک با استراتژی دانسته و تأکید نموده است که برای طراحی راهبرد نظامی و شرکت مؤثر در جنگ ( یا حتی فهم صحیح استراتژی و تاکتیک نظامی ) آگاهی از تأثیر عوامل جغرافیایی بر عملیات نظامی ضرورت دارد. بر اساس این رویکرد ترکیب جغرافیا ، مسائل جهانی و عوامل استراتژیک مناطق جغرافیایی ویژهای را شکل میدهد که از آن میتوان به منطقه ژئواستراتژیک تعبیر نمود . ایولاکوست و بئتریس ژیبلن معتقدند: واژه ژئواستراتژی و استفادهای که از آن در برخی امور با روابط قدرت در هم آمیخته گشته است و بر اهمیت اشکال جغرافیایی تأکید میکند. این اشکال جغرافیایی ، اهمیت خود را حتی پس از پیروزی در یک جنگ احتمالی و تا مدتهای طولانی حفظ میکنند. دلیل این امر آن است که فلان تنگه، فلان منبع نفت، فلان شهر بزرگ، فلان سرزمین قومی و حتی فلان مکان نمادین منافع خاصی را در نظر قدرتهای رقیب جلوه میدهد که همین منافع و گاه یکی از آنها، ابزار مهمی برای تضمین کنترل ممتد و تملک آن سرزمین در آن مکان محسوب میشوند. برای نمونه : ذخایر نفت خلیج فارس دارای منافع ژئواستراتژیک بینالمللی هستند. تنگه جبل الطارق و تنگههای بسفر و داردانل، گذرگاه و کانال سوئز، تنگه بابالمندب و تنگه هرمز از دهههای قبل و حتی از قرنها پیش موضوع رقابتهای ژئواستراتژیکی بودهاند. این رقابتهای استراتژیکی مربوط به رهبران حکومتها و ستادهای ارتش کشورهاست. آنها کمابیش این رقابتهای دائمی خود را پنهان نگاه میدارند و فقط در شرایط بروز بحران یا در لحظه اجرا و حتی پس از اجرای مقاصدشان آنها را موضوع مناظره ژئوپلیتیکی بین شهروندان کشور خود یا در سطح بینالمللی قرار میدهند. به نظر می رسد دریای چین جنوبی اگر چه سالهای متمادی در طول تاریخ محل عبور شناورهای کشور های جنوب شرق آسیا بوده است و از اهمیت بسیار زیادی برخوردار بوده ، اما در چند دهه گذشته با توسعه تجهیزات نظامی تهاجمی ، ناوگان های قدرتمند دریایی ، افول و زایش قدرت های مختلف منطقه ای باعث گردیده که این منطقه از قاره کهن دست خوش تغییرات بنیادینی از این منظر گردد . به شکلی که دریای چین جنوبی از یک منطقه دارای اهمیت جغرافیایی به نسبت مهم به یک منطقه ژئواستراتژیک بدل گشته است . جغرافیایی که نه تنها قدرت های نوظهور شرق آسیا بلکه ابر قدرت های فرا منطقه ایی ، آن را به کانون توجه خود قرار داده اند و کما بیش تلاش دارند که با ابزار و تجهیزات نظامی بر آن مسلط گردند تا بتوانند بر دیگر بازیگران منطقه ایی کنترل نظامی ، تجاری و راهبردی داشته باشند . در رابطه با اختلاف های مرزی چینی ها با همسایگان خود ، می توان به اختصار و تمثیل یک جمله را بیان کرد : هیچ کشوری در همسایگی چین نیست که نوعی از اختلاف مرزی را با این کشور در جریان نداشته باشد ( و حتی چین با طرح ساخت جزایر مصنوعی در دریای چین جنوبی باعث گردیده که با کشورهایی که همسایه آنان نیز نیستند به نوعی دچار اختلاف مرزی شوند ! ) . اختلافات متعارف مرزی چینی ها به کرات در طول تاریخ وجود داشته ، فقط کم و کیف و حدود آن تغییر کرده است . اگر شما یکی از همسایگان این کشور باشید شنیدن این بحث که چینی ها در مورد قسمت های از سرزمین شما ادعای مالکیت دارند امری عادی و معمول خواهد بود . و این موضوع به نظر به تاریخ دور و دراز و نوع نگاه حکمرانان این کشور گره خورده باشد . البته به دور از انصاف است که چینی ها را در این باب منحصر به فرد بدانیم . حداقل در عصر معاصر در این امر پیشکسوتانی بنام چون بریتانیا ، اسپانیا ، فرانسه و روسیه و ... با داشتن فهرستی از اقداماتی مانند : تسخیر سرزمین های دوردست ، مستعمره سازی سرزمین بومیان بدوی ، تملک سرزمین های بلا صاحب و غیر مسکونی و همچنین تجزیه کردن کشورهای رقیب و ایجاد اقمار دولت ملت های تازه تاسیس و غیره ... به غایت یدی طولانی در این امر دارند و خود سوابق نچندان سفیدی را دارا هستند . و اگر همچنان بخواهیم منصف باشیم بعضی از این امور برای ایجاد شبکه های گسترده تجاری و اقتصادی اجتناب ناپذیر بوده است و همچنین ایجاد ارتشی قدرتمند که بتواند امنیت این راه های ارتباطی و یا مراکز تجاری دور افتاده را تامین کند مستلزم بکار گیری سیاست هایی بوده که الزاماً در بر گیرنده منافع دیگر رقبا و کشورهای منطقه ایی نبوده است . فی المثال : اهمیت تسلط نظامی بر تنگه ها و آبراهه های استراتژیک . به نظر می رسد تمایلات روز افزون چینی ها برای تسلط بر دریایی چین جنوبی را باید از این منظر تحلیل کرد . و آن را در ارتباط تنگاتنگ با افزایش قدرت اقتصادی و تجارت بین المللی این کشور در نظر گرفت . و تمام این موضوع را در افق ، شیوه تاریخی حکمرانان چینی که شرح آن رفت قرار داد . البته بدیهی هست که ممکن است نتایج تحلیل سیاست چینی ها باهمسایگان خودش ناهمگون باشد و قابل تعمیم به تمام مناطق دیگر در دنیا نباشد . امری که رقبای چینی ها خصوصاً بریتانیا و آمریکایی ها مداوماً در پی آن هستند و یک نوع سیاست و فوبیای " چینی هراسی " را تلقین می نمایند . به گونه ایی که به تمام کشور های که دارای مناطق ژئواستراتژیک در قلمرو خودشان باشند نوعی از هراس را القا می نمایند که در معرض دست درازی و طمع سرزمینی چینی ها قرار دارند . شاید در نظر گرفتن این نوع ملاحضات برای سیاستمداران عموم کشورهای مورد بحث ( که دارایی مناطق ژئواستراتژیک هستند ) لازم به نظر برسد . و سیاست های فرامرزی چینی ها را مانند دیگر ابرقدرتها باید مورد رصد معمول و تحلیل قرار دهند . بی شک سیاست های اتخاذی ابر قدرتها موجب می شود که کشورهای کوچکتر در مناطق پیرامونی تحت تاثیر نتایج آن اقدامات کلان قرار گیرند . اما بهرحال پذیرش نصایح و سیاست های دلسوزانه از دیگر ابرقدرتها با آن پیشینه شان حداقل در این باب ، غیر قابل قبول و تا حدودی مشکوک به نظر می رسد . که البته بررسی آن خود لازمه تحلیل و نوشتاری جداگانه است . تاریخچه : ( اختلاف مرزی در دریای چین جنوبی ) دولت چین در دریای جنوبی چین که 625/3 میلیون کیلومترمربع مساحت دارد ، تا کنون هشت جزیره مرجانی را با احداث تأسیساتی روی آنها به جزایر مصنوعی تبدیل کرده است و تعدادی دیگر را نیز با سرعتی اعجاب آور در دست ساخت دارد . که البته با مخالفت دیگر کشورهای ساحلی این دریا یعنی : تایوان ، ویتنام ، فیلیپین ، مالزی و برونئی و کشورهای فرامنطقه ای همچون آمریکا و ژاپن و حتی هند مواجه شده است . جزایری که بدون اغراق همانند دژهایی مستحکم از دل این دریا سر بر می آورند . این پهنه آبی که دو مجمع الجزائر ( اسپارتلی - Spratly Islands و پاراسل - Paracel Islands ) را در خود جای داده اند بسیار برای کشور های مذکور دارای اهمیت می باشند . و هر کدام از کشورهای مذکور در تلاش هستند که با افزایش سیطره خود بر این جزایر ، هم از منابع زیست محیطی و ماهیگیری آنها بهره مند شوند و هم با کنترل مسیر های تردد کشتیرانی درون این منطقه نقش پر رنگ تری را تاثیر گذاری های اقتصادی به خود اختصاص دهند . خط چین قرمز رنگ محدوده مورد ادعای چین را نشان می دهد . که تقریباً تمام دریای چین جنوبی را شامل می شود ! و این محدوده میلیون ها کیلومتر مربع از سواحل چین تا خطوط سواحل تمام این کشورهای همسایه را در بر می گیرد . هر چند این محدوده وسیع ممکن هست به نوعی زیاده طلبی چین در نظر گرفته شود . ولی همانطور که در ادامه به آن خواهیم پرداخت ، مطالبه تسلط بر این دریا با توجه به تغییرات ایجاد شده در افول و زایش ابرقدرتهای جهانی و منطقه ایی به نوعی امری اجتناب ناپذیر و معمول تحلیل می شود . اولین نکته ایی که باید بدان توجه نمود ، تفکیک این جزایر است . اغلب این جزایر خالی از سکنه هستند . بسیاری از آنها به عنوان ریف های مرجانی طبقه بندی می شوند و نه جزیره . کما اینکه پیوسته با جزر و مد حدود آنها تغییر می کند . همچنین بسیاری دیگر صخره هایی هستند که حتی در سطح آب قابل مشاهده نیستند ولی چون به عنوان یک پایه و بیس برای ساخت جزایر مصنوعی مناسب هستند ، تمایل زیادی برای تملک و تسلط بر آنها وجود دارد . اگر جویای این هستید که بدانید در طول تاریخ و در گذشته تحت تملک چه کشوری یا چه امپراطوری بوده اند ؟ باید گفت به علت اینکه اغلب این جزایر فاقد منبع آب آشامیدنی هستند سکنه دائم و بومی نداشته اند و حداکثر ممکن هست به عنوان سکونت گاه های موقت ماهیگیران مورد استفاده قرار می گرفته اند . و همانطور که ذکر شد اساساً بسیاری از آنها صخره ها و ریف های مرجانی در زیر سطح آب هستند و بدیهی است که تا قبل از عصر معاصر سکونت و مالکیت بر آنها کمتر موضوعیت داشته و همین امر تفکیک حقوقی آنها را در زمان حال دشوار نموده است . و به عبارتی این ابهام حقوقی برای قدرت های منطقه ایی فرصتی مغتنم پدید می آورد که با تملک و ایجاد زیر ساخت در آنها ادعای مالکیت این جزایر و پهنه های آبی را داشته باشند . اگر از دید شما این تسلط طلبی و ادعا ها غیر منطقی بنظر می رسند باید گفت که در حقوق بین الملل این منطق به همان اندازه معمول و پذیرفته است که در قرون گذشته دریانوردان انگلیسی یک جزیره وسیع مانند استرالیا را ( علی رقم اینکه ساکن بومی هم داشته است ) سرزمینی بلاصاحب و بدون پادشاه در نظر گرفته و با ایجاد پایگاه و انتقال مهاجران به آن توانستند این سرزمین پهناور را ضمیمه پادشاهی بریتانیا کنند !! و البته دریانوردان اسپانیایی یک سرزمین جدید به بزرگی قاره آمریکا را با عنوان اینکه خودشان آن را کشف کرده اند به پادشاه اسپانیا تقدیم و ضمیمه نمایند . و اینجا باید به گفته های ایولاکوست و بئتریس ژیبلن مجدد مراجعه نمود : در هم آمیختگی ژئواستراتژی با روابط قدرت اجتناب ناپذیر است . به عبارتی این قدرت و روابط پیرامونی آن است که تعیین می کند کدام مناطق حوزه ژئواستراتژیک کدام کشور در نظر گرفته شود و نه الزاماً آن چیزی که ساکنان بومی یک سرزمین در ذهن خودشان دارند .. !! ( این جزایر در دریای چین که چند ریف مرجانی بیشتر نیست و غربی ها ناگزیر هستند که با همان منطق که خود سابقاً ایجاد کرده اند ، با این ادعای جدید چین هم مواجه شوند . علی القاعده : رطب خورده ، منع رطب کی کند ! ) بهر روی به نظر می رسد در پایان جنگ جهانی دوم ، مالکیت ( یا بهتر است بگوییم وضع تثبیت شده قبلی ) در جزایر اسپراتلی با چالش مواجه گردید . این گروه از مجمع الجزایر متشکل هستند از صدها جزیره کوچک و سکونت گاه های ماهیگیری . هرچند که اراضی برجسته ای نیز دارند که ممکن است دارای ذخایر نفت و گاز طبیعی قابل حفاری هم باشند. در سالهای پایانی جنگ دوم جهانی چین به دنبال بازپس گیری کل جزایر از ژاپن بود که آنها را در طول جنگ اشغال کرده بود. با کمک ایالات متحده و مطابق با اعلامیه های قاهره و پوتسدام ، چین مجاز شد که تعدادی مراکز نظامی در این جزایر ایجاد نماید تا به بسط مالکیت مورد ادعای خودش جامع عمل بپوشاند . پس از آن بود که چینی ها نقشه هایی را برای نشان دادن جزایر داخل قلمرو خود ترسیم کردند . ایالات متحده همچنین تلاش کرد تا اطمینان حاصل کند که فیلیپین ادعایی را در این زمینه مطرح نمی نماید . زیرا جزایر اسپراتلی بخشی از توافق تاریخی و اولیه بین اسپانیا و ایالات متحده نبودند . به نظر می رسد تا این مرحله همه چیز ( باز ترسیم خطوط بعد از جنگ ) مطابق میل ایالات متحده در حال انجام بود . ( اگر این پرسش را مطرح می نماید که چرا ایالات متحده تن به این اقدام داده ؟ قابل عرض است که حداقل تا اینجای تحولات چین یک دوست خوب غرب محسوب می شود !! پس باید تقویت و گسترش یابد ) هنوز مدت زمان زیادی از پایان جنگ نگذشته بود که در درون سرزمین اصلی چین سلسله وقایعی در حال روی دادن بود که آبستن تحولات عظیمی بود . شعله های قیام سرخ در حال برافروخته شدن مجدد بود . رهبران حزب کمونیست در زمان اشغالگری ژاپن با اتحاد با دیگر گروه های چینی تلاش نموده بودند که بر خارج کردن قوای اشغالگر متمرکز شوند . اکنون پس از پایان جنگ تمایلات کسب قدرت در بین رهبران گروه های مختلف هر روز بیشتر از گذشته آشکار می گشت . به نظر می رسد در ابتدای امر این حزب ملی گرای چین بود که شروع به حذف و ترور رهبران کمونیست نمود و توسط ریاست حزب یعنی آقای " سون یات سن " تمام قد نسبت به تسخیر ارکان قدرت اقدام نمود . اما این امر همانطور که انتظار می رفت منجر به واکنش شدید رهبران حزب کمونیست گردید . لازم به ذکر است که حزب ملی گرای چین بنام " گومین دانگ " با ریاست سون یات سن قبل از جنگ با ایجاد یک انقلاب ملی توانسته بود به حکومت امپراطوری خاتمه دهد . و همچنین با سرکوب تمام رقبای بالقوه خود ( بجز حزب کمونیست ) جایگاه خود را تثبیت کند . و تا حدودی حتی قبل از جنگ سعی نمود که این رقیب سرسخت را نیز از عرصه قدرت کنار بزند . هرچند که توفیقات زیادی هم داشت ، اما با شروع اشغال ژاپن در این امر ناکام ماند . جنگ با بیرون راندن قوای اشغالگر ژاپنی به پایان رسید . در این زمان با مرگ رئیس پیشین حزب یک ژنرال نظامی دیگر بنام چیانگ کای شک جانشین وی شد . و با تشدید اقدامات تهاجمی و دمیدن در اختلافات دو حزب موجب گشت جنگ داخلی آغاز شود. و به سرعت نیروهای نظامی به دو دسته کمونیست ها و ملی گراها تقسیم گردیدند . رهبر کمونیست ها کسی نبود جز مائو ... چیانگ کای شک سعی نمود کار نیمه تمام رهبر ملی گرای سابق را ( در حذف کمونیست ها ) کامل نماید . لذا ابتدای امر با نیرنگ اقدام با عقد یک قرارداد صلح با رهبر کمونیست ها نمود ولی بعدتر دست به حملات و ترور هایی زد که منجر به برافروختن آتش جنگ داخلی شد . مائو در ابتدای شروع جنگ داخلی با توجه به توصیه های موکد شوروی در عدم درگیری گسترده نظامی و به علت ضعف های ساختاری در حزب سرخ تلاش نمود که از جنگ داخلی پرهیز نماید و بیشتر از اینکه در مقابل ملی گراها بیاستد به صلح تمایل داشت . و حتی با شروع جنگ داخلی مداوم اقدام به فرار و عقب نشینی های مستمر می نمود . به گونه ایی که این تعقیب و گریز و عقب نشینی ها این گونه می نمود که از شمال به جنوب و از شرق به غرب ارتش ملی گرا در پی آنها روان شده و نسبت به تار و مار آنان اقدام می نمود . اما مائو بعد از مدتی تصمیم گرفت که ابتکار عمل را در دست بگیرد . و با دعوت از دیگران رهبران در اجلاسی آنها را ذیل پرچم حزب کمونیست متحد نمود . همزمان در طی سالهای اشغال و هم بعد از آن حزب کمونیست توانسته بود با اصلاحات اراضی و دیگر اقدامات در بین توده مردم و روستائیان محبوبیت زیادی را کسب کند . و اکنون بتواند در بین جوانان روستایی خیل عظیمی از سربازان مشتاق را در صفوف ارتش تازه تاسیس خود حاضر نماید . فرماندهان کمونیستها در اجلاس مذکور به مائو وعده داده بودند که در 6 ماه پکن را از تصرف ملی گراها باز پس بگیرند . پس از چندین نبرد و از دست دادن تلفاتی چشم گیر سرانجام به وعده خود عمل کردند و در کمتر از ۶ ماه ، پکن توسط فرمانده نیروهای کمونیست شمال شرق بنام " لین بیائو " تصرف شد و نیروهای کمونیست به سمت جنوب یعنی نانجینگ پایتخت گومین دانگ سرازیر شدند . بعد از پیوستن نیروهای کمکی (کمونیست مرکز چین ) به این نیروها ، چیانگ کای شک که در این هنگام کار خود را تمام شده میدید دستور انتقال پایتخت به تایوان را صادر کرد و به جزیرهای که در آن زمان فرمز (Formz) خوانده میشد گریخت . در هنگام پیشروی کمونیستها به جنوب ، پیشنهاد تقسیم چین از سوی گومین دانگ به آنها داده داده شد بدین مضمون که چین به دو قسمت شمالی و جنوبی تقسیم شود و مرز بین این دو رود هوانگهو باشد. به محض انتشار این خبر، مائو دستور داد: ارتش حزب کمونیست هر چه سریعتر از رود هوانگهو عبور کنند ( چرا که اگر این خبر قبل از عبور کمونیستها به جنوب به گوش قدرتهای جهانی میرسید احتمال گرفتار شدن چین به سرنوشت کره زیاد بود . و احتمال آن می رفت که با مداخله خارجی این کشور به دو قسمت شمالی و جنوبی تقسیم شود . ) چیانگ کای شک ( فرامانده قوای ملی گرا ) همسرش را برای درخواست کمک به آمریکا فرستاد و تقاضای عاجل برای مداخله نظامی نمود . ولی در کمال تعجب جواب آمریکاییها این بود: « منابع ما محدود است و در این برهه از زمان تمام تمرکز ما بر روی اروپاست و بودجه کنونی ما باید صرف بازسازی پس از جنگ شود و نه برافروختن یک جنگ داخلی در شرق آسیا » در ماههای میانی ۱۹۴۹ نانجینگ پایتخت گومین دانگ و متعاقب آن تمامی چین به تصرف کمونیستها درآمد و اینگونه بود که نام این کشور از جمهوری چین (China Republic) به جمهوری خلق چین (The People's Republic of China) تغییر یافت . نحوه عقب نشینی قوای حزب ملی گرای چین و شکست های پی در پی از ارتش کمونیست ها عاقبت در ماه های پایانی سال 1949 قوای ملی گرا به جزیره تایوان فرار نموده و تحت حمایت ارتش ایالات متحده قرار گرفتند و شروع به تشکیل کشور خود خوانده تایوان نمودند... کشوری که در این چند دهه تلاشهای بسیاری شده است که با ملیت سازی و تاریخچه سازی به مردم آن حس استقلال و جدایی طلبی از سرزمین اصلی چین را بدهند . اقدامی که هرچند در ویتنام شکست خورد ولی به خوبی در شبه جزیره کره اجرایی گردید و توانست این کشور سابقاً یکپارچه را در عین ناباوری مردم عادی اش به دوکشور جداگانه تبدیل کند . گویی که اصلاً و هرگز این کشور یکی نبوده است .. !! تمامی نیروهای ملی گرا توسط ارتش آزادیبخش خلق از چین رانده شدند . همانطور که ذکر آن رفت در زمان قرار داد صلح با ژاپن عده ایی از سربازان داوطلب چینی ( از حزب ملی گرا ) را در پادگان هایی بروی جزایر اسپارتلی مستقر نموده تا حاکمیت چین را بر این جزایر قوت و رسمیت ببخشند . اکنون و پس از جنگ داخلی و شکست قوای ملی گرا در سرزمین اصلی چین این نیروهای مستقر شده نیز از پادگان ها در جزایر اسپراتلی به تایوان عقب نشینی کردند. دولت ویتنام شمالی اولین کشوری بود که رسما پذیرفت که این جزایر از نظر تاریخی قلمرو چین هستند و ( PLA ) تشکیلات نظامی جدید چینی را در این جزایر ایجاد کرد. در همان زمان، ویتنام جنوبی یک پایگاه نظامی متروکه فرانسوی را در جزایر بازگشایی نموده بود ، و مجمع الجزایر اسپراتلیس و پاراسل را به عنوان سرزمین های ضمیمه شده اعلام کرد . ویتنام جنوبی ادعای چین برای حق حاکمیت بر جزایر را مورد مناقشه قرار داد و از دهه 1970 زیر ساخت هایی را بروی آنها بنا نموده که باعث درگیری بین دو کشور شده است. و به مرور روندی آغاز شد که فیلیپین ، مالزی ، برونئی و اندونزی همگی بعداً ادعای بخشهایی از جزایر را نمودند . در دهه 1970 فیلیپین نیز درگیر در این مناقشه گردید. در حالی که فیلیپین سیاست خود را مبنی بر عدم ادعای جزایر حفظ می کرد ( مطابق همان توافق اولیه با ایالات متحده ) اما رئیس جمهور فردیناند مارکوس زمانی که نیروهای تایوانی با یک قایق ماهیگیری فیلیپینی درگیر شدند ، ادعاهایی را در مورد جزایر مجاور اعلام کرد. ( یحتمل اکنون نیز به تحریک ایالات متحده دوباره مدعیان اضافه شد !! ) علاوه بر این ، چین در نبرد جزایر پاراسل با ویتنام جنوبی وارد جنگ شد که منجر به بیرون راندن ویتنام جنوبی از مجمع الجزایر کرسنت شد . ویتنام شمالی ( با توجه به تغییرات و تنش هایی که در رابطه فی مابین جزب کمونیست ویتنام و چین پدید آمد ) بعداً سیاست خود در دفاع از ادعاهای ارضی چین در قبال جزایر را با طرح ادعاهای خود در مورد جزایر معکوس کرد . و خود نیز به مدعیان مالکیت آنها پیوست . در اواخر دهه 1980 چین بار دیگر ویتنامی ها را در جریان نبرد در جزیره " جانسون ریف " جنوبی شکست داد. همچنین در همان سال یونسکو به چینی ها ماموریت داد تا در جزایر مورد ادعای ویتنام یک پست دیده بانی ایجاد کنند. در این مرحله ، دنگ شیائوپینگ تنها دو مسیر برای برقراری صلح در رابطه با این جزایر دید. اولی «استفاده از زور برای بازگرداندن برخی از جزایر»، دومی «توسعه مشترک با مدعیان » بود. به نظر می رسد در ابتدا گزینه دوم را برگزید . امری که به فرآخور زمان دستخوش تغییراتی گشت و تا حدودی به سیاست تسلط قهرآمیز با قوای نظامی میل پیدا کرد . همانطور که در عکس و نقشه توپوگرافی کف دریا مشهود است . موقعیت این جزایر و صخره ها ، هم از منظر پراکندگی و هم از منظر تعداد بسیار قابل اهمیت و استراتژیک محسوب می شوند . در واقع این جزایر یا هم اکنون قابلیت مسکونی سازی را دارند و یا اینکه صخره هایی در زیر آب هستند که با اندک تلاش عمرانی می توانند به مانند دژهایی سر از پهنه دریای چین جنوبی بر آورند . در سال 1997، چین رسماً عنوان کرد که کل دریای چین جنوبی متعلق به چین است . فیلیپین و مالزی سپس حاکمیت چین را به چالش کشیدند و تایوان بیانیه ای صادر کرد و عنوان داشت که جزایر اسپراتلی جزو قلمرو تایوان است . ( از شگفتی های روزگار تحت ابرقدرتی آمریکا همین بس که این کشور خودش با تجزیه طلبی در مدت چند دهه اخیر ایجاد شده بود و اکنون هر روز بیانیه صادر می کند که این جزایر که از اساس غیر مسکونی بوده اند به تایوان تعلق دارند !!! و چقدر رفتار این کشورک جدید التاسیس آشنا هست برای ما ایرانیان !!! ) بهر روی در حوزه مسائل زیست محیطی به نظر می رسد که تایوان و چین تحت فشار و مذاکرات بین المللی ناگذیر گردیده اند که با یکدیگر همکاری هایی داشته باشند . البته که اوضاع مالکیت چند وجهی این جزایر رو به بهبود ننهاد و مستمر چالش برانگیز تر نیز گردیده است . خصوصاً از زمانی اوضاع پیچیده تر گردید که نیروی دریایی فیلیپین قوای خود را در یکی از جزایر مورد ادعای چین پیاده کرد و از سال 1999 همچنان به اشغال آن ادامه داده است . در آغاز قرن حاضر ، ایالات متحده خود را بیشتر درگیر مناقشه این جزایر یافت . خصوصاً حادثه جزیره هاینان باعث درگیری دیپلماتیک بر سر علت برخورد یک هواپیمای جت چینی با یک هواپیمای جاسوسی آمریکایی شد. همچنین در رویدادی دیگر پنتاگون گزارش داد که پنج کشتی چینی به طور تهاجمی در اطراف منطقه حضور نیروهای آمریکایی در حال رزمایش و مانور غیر معمول هستند و کشتی تجسسی USNS Impeccable را دنبال می کنند که "عملیات معمولی را در آب های بین المللی انجام می دهد !! ". در دهه گذشته، فیلیپین، کامبوج، چین، مالزی، ویتنام، تایوان، ایالات متحده و حتی هند همگی سرگرم درگیریهای مختلف دیپلماتیک ، نظامی و مطبوعاتی بر سر این جزایر بوده اند . لازم به ذکر است در حالی که کنوانسیون سازمان ملل متحد در مورد حقوق دریاها به یک قانون تعیین کننده و مرجع تبدیل شده است . هر یک از کشور های مدعی یک تفسیر و برداشت مخصوص به خود را از این کنوانسیون ارائه می دهند و در مجموع تقابل و تضاد ما بین این روایت ها و تفسیر ها با وجود این قوانین نه تنها حل نشده بلکه بسیار دشوار تر و در هم تنیده تر نیز گردیده است . برای مثال : وقتی چین صخرهها را به جزایر مصنوعی تبدیل میکند ، ایالات متحده آن جزیره را به عنوان امتداد آبهای بینالمللی چین به رسمیت نمیشناسد و به تبع آن ، حریم دریایی مورد انتظار یک سرزمین حاکمیتی را هم رعایت نمی کند . و گاهاً برگزاری رزمایش ها و یا عبور یک شناور و یا هواگرد نظامی منجر می شود در عرصه دیپلماتیک و مطبوعاتی بلوایی از بیانیه های چندین کشور به راه بیافتد . [ پایان بخش اول ] پی نوشت : 1- در ادامه و بخش دوم سعی خواهد شد استراتژی ها و چالش های نظامی هر کدام از طرفین برای سیطره بر این پهنه آبی و جزایر آن مطرح و مورد بحث قرار گیرد . 2- برداشت از منابع به شکل کامل صورت نپذیرفته ، بلکه پاراگراف هایی در مورد تعاریف ، اخذ گردیده و متعاقباً تحلیل نگارنده بر آن افزوده شده است . منابع : https://iilss.net/international-law-in-the-south-china-sea/ https://books.google.com/books?id=jhPyvsdymU8C&pg=PA295#v=onepage&q&f=false https://www.allamericanmun.com/special-summit-on-the-south-china-sea/ https://web.archive.org/web/20040113095006/http://www.globalpolicy.org/security/peacekpg/reform/2001/0420sgreport.pdf http://www.afes-press.de/pdf/Garafano_Alternate_Secutity.pdf- 61 پاسخ ها
-
- 21
-
- ژاپن
- جنوب شرق آسیا
- (و 4 بیشتر)
-
تاپیک جامع اصول ، مبانی و مفاهیم پدافند غیر عامل تاپیک جامع اصول ، مبانی و مفاهیم پدافند غیر عامل
parsneet پاسخ داد به TANK تاپیک در مباحث جامع نظامی
با سلام خدمت کاربران محترم انجمن میلیتاری نقاط قوت و ضعف پایگاه راهکنشی عقاب 44 ارتش جمهوری اسلامی ایران ( از منظر رعایت پدافند غیر عامل ) پیش گفتار : در تاریخ 1401/11/18 با حضور سردار سرلشکر محمد باقری ( رئیس ستاد کل نیروهای مسلح ) پایگاه هوایی راهکنشی عقاب ۴۴ نیروی هوایی ارتش به بهره برداری رسید . با توجه به تحولات و تحرکات نیروهای نظامی غربی ( بویژه آمریکایی ) در منطقه غرب آسیا و رودر رویی های مقطعی و تهدیدات لفظی هر روزه ایشان نسبت به تهاجم به کشورمان ، این لزوم بیش از پیش احساس می شد که باید در چیدمان و باز طراحی مراکز و پایگاه ها و تجهیزات نظامی مان تجدید نظر نماییم . اقداماتی که متناسب باشد با سطح تهدیدات روزافزون و ابزار هایی بروز آوری شده دشمنان مان . خوشبختانه ارتش جمهوری اسلامی ایران با طراحی و ساخت پایگاه هوایی عقاب 44 به این نیاز پاسخ گفت . که جای دارد از همه تصمیم گیران و نیروهای اجرایی که در این پروژه مبارک تاثیر گذار بودند تشکر و قدردانی نماییم . با توجه به گذشت زمان ، ابعاد و تحلیل های مختلفی در رابطه با این پایگاه ( چه از طرف خبرگزاری های داخلی و چه خارجی ) مطرح گردیده است . و تصاویر عمومی و قسمت هایی بیرونی و داخلی آن در سطح اینترنت موجود می باشد . لذا تا حدودی می شود به بررسی های دقیق تر در مورد نقاط قوت و ضعف آن پرداخت . ولی قطعاً تا تکمیل آن راه درازی نیاز است و باید دید در آینده با چه تسلیحات و هواگردهایی تجهیز خواهد شد . موضوعی که در این نوشتار مورد توجه و تاکید من است مبحث رعایت اصول پدافند غیر عامل هست . به نظر می رسد که این بحث ( پدافند غیر عامل ) اگر نگوییم رکن اصلی ولی یکی از مهمترین دلایل طراحی و ساخت این پایگاه بوده است . و از سخنان تمامی مسئولین امر و تحلیل گران داخلی و خارجی این موضوع قابل استنباط است . البته علی رقم جهش قابل توجه در این زمینه و نقاط غیر قابل انکار مثبت در طراحی این پایگاه ، ضعف هایی نیز دیده می شود . بدیهی است توقعات ما و سایر تحلیل گران از اینچنین پروژه ایی ( که طرح آن با اساس رعایت پدافند غیر عامل ایجاد و ساخته شده باشد ) بالا خواهد بود . و ذکر این نقاط ضعف به تنهایی انکار کننده جوانب مثبت و زحمات عزیزان نخواهد بود . امید است در توسعه پایگاه عقاب 44 و همچنین طراحی پایگاه های مشابه نکات مورد بحث که در ذیل اشاره خواهد شد در نظر گرفته شود . نقاط قوت این جانمایی و موقعیت کلی پایگاه : در مورد مکان یابی اولیه برای احداث پایگاه عقاب 44 به نظر می رسد حداکثر حساسیت ها و نیاز سنجی های کلان در نیروی هوایی و ارتش جمهوری اسلامی ایران در نظر گرفته شده است . بنظر می رسد این مکان به خوبی و با وسواس انتخاب شده باشد . بطوری که در تهاجم های احتمالی دشمن تاب آوری حداکثری داشته باشد . انتخاب این مکان به خوبی این شرایط را ایجاد می کند که در صورت نیاز ، به سرعت امکان پاسخ مناسب را به تهدیدات پیرامونی خودش ( هم دفاعی و هم تهاجمی ) داشته باشد . اشراف کامل این پایگاه به تنگه راهبردی هرمز یک برگ برنده بسیار مناسب در اختیار فرماندهان قرار خواهد داد . و همچنین با توجه به نوع تجهیزات مستقر در آن ( که طیفی از هواپیماهای با سرنشین و بی سرنشین و موشک های کروز را در بر می گیرد ) دسترسی مناسبی به مرزهای آبی و خاکی جنوب ایران برای رفع تهدید را خواهد داشت . این دسترسی خصوصاً برای پهپاد های ما بسیار حائز اهمیت است . در واقع نه زیاد در مرکز کشور قرار دارد که برد عملیاتی پهپاد ها برای نفوذ در عمق دشمن کاهش پیدا نماید و نه آنقدر در لبه مرز قرار دارد که آسیب پذیر گردند و دشمن با تجهیزات خودش فعالیت روزانه آنها را زیر زره بین ببرد . در بحث هواپیماهای با سرنشین نیز با توجه به این که نسبت به پایگاه های بوشهر و بندر عباس در خطوط عقب تری مستقر هست می تواند نقش پشتیبانی و پوشش پایگاه های مذکور را به عهده بگیرد ( با فرض بر اینکه پایگاه های ما که در خط ساحلی مستقر هستند در یک تهاجم گسترده آسیب پذیر تر خواهند بود و ممکن است در موج های اولیه تهاجم دشمن ، از چرخه عملیاتی مطلوب خارج گردند و نیاز به زمان داشته باشند که شوک اولیه را پشت سر بگذارند . ( مثلاً با ترمیم باند یا جایگزینی رادار پرتابل و فعال نمودن مخازن سوخت ذخیره و یا غیره ... ) و در این بازه زمانی پایگاه عقاب 44 که اصولاً در خطوط بعدی درگیری قرار دارد می تواند تا بازیابی پایگاه های آسیب دیده از نیرو های درگیر ، پشتیبانی مناسبی به عمل آورد . از نظر من سطح تهدیدات پیرامونی ( نسب به این موقعیت جغرافیایی ) در 4 سطح قابل دسته بندی هست . ( دقت بفرمایید که اینجا به تنهایی صحبت از توان و برد تجهیزات ما و یا دشمن و یا همسایگان مطرح نیست ، بلکه تغییر در توپوگرافی منطقه پیرامونی این سطوح از تهدید های احتمالی را ایجاد خواهد کرد ) سطح 1 تهدید : در تحلیل حاضر حدود 10 کیلومتر در نظر گرفته ایم . و آن به این علت هست که برد دوش پرتاب ها در یک عملیات نفوذ و خرابکاری احتمالی را لحاظ کنیم . ( بدیهی است این سطح از تهدید برای تمام پایگاه های هوایی ما وجود دارد و مختص به این پایگاه هم نیست . در بعضی از پایگاه های ما با تخلیه این شعاع از تاسیسات و تجمعات غیر نظامی نسبتاً توانسته اند حفاظت مناسبی را به وجود آورند و متاسفانه در بعضی دیگر این مورد رعایت نشده است ( و شاید در زمان طراحی اولیه برد سلاح ها و تهدیدات آن زمان نیاز به رعایت فواصل بیشتر را ایجاد نکرده بوده است ) . دقت بفرمایید که این تحلیل تهدیدات برای یک پایگاه هوایی و تجهیزات مورد انتظارش را در نظر گرفته است و نه لزوماً یک پایگاه معمول نظامی . ( جنگ روسیه و اکراین و همچنین جنگ داخلی سوریه به خوبی نشان داد که نیروهای نفوذی در عمق و تیم های خرابکاری با استفاده کواد های سبک و کوتاه برد و همچنین دوش پرتاب ها تا چه حد می توانند تجهیزات و هواگردها در حین فرود و تیک آف و حتی پارک شده روی باند را تهدید کنند ) در رابطه با این سطح از تهدید همانطور که عرض شد شما با یک تهدید معمول و مشابه دیگر پایگاه های هوایی تان روبرو هستید . ولی چیزی که برای پایگاه عقاب 44 این سطح را مهلک و خطرناک می کند وجود ارتفاعات و کوه در کنار باند است . در صورت عدم رعایت پدافند غیر عامل آنچنان خطرناک خواهد بود که هیچ آدم خوش بینی هم نمی تواند زهر کاری یک خطر احتمالی را کتمان کند . اینکه چرا وجود کوه و ارتفاعات مشرف بر باند می تواند آنقدر خطر آفرین باشد که به عنوان یک سطح تهدید در نظر گرفته شود و اینکه چگونه لحاظ کردن پدافند غیر عامل می تواند این تهدیدات را خنثی کند را در ادامه و مباحث بعد مطرح خواهیم کرد . ( در نظر داشته باشید که بهر حال این پایگاه در این مکان ساخته شده است و هر راه حل اصلاحی باید با کمترین هزینه مالی و برای همین تاسیسات موجود ارائه شود ) سطح 2 تهدید : به نظر می رسد تا کیلومتر 120 که اتمام خشکی و رسیدن به دریا هست نوع و سطح تهدیدات تغییری نمی کند . آنچه که باعث می شود ما آن را خود یک سطح مجزا در نظر بگیریم شروع دریا در این فاصله است . دوستان به خوبی اطلاع دارند که روزانه چه تعداد زیادی از شناور های نظامی و غیر نظامی ( که ممکن هست در شرایط جنگی محمول انواع مختلفی از رادار های پسیو و حتی موشک باشند ، خصوصاً کانتینر بر ها ) از تنگه هرمز عبور می کنند . قطعاً ما از سمت آبهای خلیج فارس با انواع مختلفی از تهدیدات رو برو هستیم ( چه برای این پایگاه و چه دیگر پایگاه های نظامی مان ) ولی مشخصاً شدت و نوع خطر احتمالی همه آنها را نمی توان در یک سطح تحلیل کرد . کما اینکه درون خود تنگه ( با توجه به اشراف سواحل شما در جناحین ) با مناطق بیرون تنگه و آب های آزاد دریای عمان متفاوت خواهد بود . سطح 3 تهدید : بعد از پشت سر گذاشتن سطح اول و دوم ( که به نسبت سطوح پایینی بودند ) به شکل تساعدی در سطح 3 و فاصله 200 کیلومتری انواعی از تهدیدات بالقوه خطرناک می تواند در شرایط جنگی پایگاه را با مخاطره مواجه نمایند . در واقع نزدیک ترین خشکی ( غیر از جزایر ) در سواحل روبرو و همسایه ما شبه جزیره مسندم و همچنین سواحل امارات متحده عربی هست . که می تواند سکوی تهدید ( خصوصاً با حضور گسترده نیروهای آمریکایی در این کشور ) برای ما در نظر گرفته شود . و از نظر نوع و ماهیت تهدیدات متفاوتی را در مقایسه با سطوح پیشین در پیش روی فرماندهان عملیاتی پایگاه هوایی عقاب 44 قرار دهد . هم از منظر تهدیداتی که سکوهای پرتابی زمین به زمین می توانند ایجاد کنند و هم حضور مستمر هواگردها و جنگنده های فرا منطقه ایی و دیگر تجهیزات شان . ( البته بدیهی است که می توان به همین نسبت پایگاه های آمریکایی را در العدیده و دیه گو گارسیا و غیره ... را هم در سطوح خودشان قرار داد و بررسی کرد . اما برای بیان مطلب و انتقال مفاهیم ، ما به همین مقدار کفایت می کنیم ) سطح 4 تهدید : همانطور که در توضیحات سطح 2 ( تهدیدات دریا به ساحل ) و شناور های نیروهای متخاصم عرض شد باید سواحل دور دست و یا مرز شروع آبهای آزاد دریایی عمان و یا لبه جزایر ما در 300 کیلومتری را سطح دیگری دسته بندی کرد . عملاً بارها دیده شده که در هنگام بالا رفتن تنش آرایش شناور های آمریکایی تغییر محسوسی می کنند . از ورود به تنگه هرمز ( جایی که می توانند بسیار آسیب پذیر باشند ) اجتناب می کنند و با فاصله گرفتن نسبی از سواحل ، آرایش جدیدی می گیرند و یا نسبت به گشت زنی در فواصل دور و یا نظارت بر خطوط کشتیرانی ما اقدام می کنند . همچنین نوع شناور ها و تجهیزات تهدید کننده شان اعم از موشک های کروز و بالستیک تهاجمی و یا سامانه و موشک های پدافندی که حمل میکنند متفاوت خواهد بود و آرایش های احتمالی آنها به نسبت فاصله گرفتن از سواحل ما و تجهیزات ما تعریف خواهد شد . این تجهیرات ما تا چه فاصله ایی می توانند این آرایش احتمالی شناور های دشمن را تحت تاثیر قرار دهند به علت نبودن اطلاعات دقیق شاید چالش بر انگیز باشد . ما تجهیزات خوبی داریم که حتی تا فواصل 700 کیلومتر هم بتوانند این چیدمان و آرایش را تحت تاثیر قرار دهند ( ولی همانگونه که عرض شد ما به همین مقدار 300 کیلومتر برای تحلیل حاضر و انتقال مفاهیم مورد نظر مان کفایت می کنیم ) در مجموع به دلایل عرض شده در فوق ، برآورد من مثبت هست از مکان یابی اصلی پایگاه عقاب 44 . اما بنظرم در جزئیات ، ما نواقصی داریم که باید برطرف نماییم . بدیهی است که فواید کلی را همه ما می توانیم مشاهده کنیم ولی برای یافتن نواقص احتمالی ، آمار و اطلاعات جزئی نیاز هست . ولی در حد مقدور و همین عکس و نقشه های عمومی و در دسترس موارد را با هم مرور میکنیم و بر می شماریم . دوستان عزیز هم چنانچه مواردی دیگر به نظرشان می رسد مطرح کنند . امید است که در تکمیل پایگاه هر چه بیشتر نقاط قوت و برتری بخش تقویت گردند . این نمای روبروی پایگاه عقاب 44 هست ( جهت دید از سمت شمال به جنوب است ) آن چیزی که در وهله اول خودنمایی می کند جانمایی خوب پایگاه هست . به گونه ایی که کوه مانند پوشش از سمت جنوب کل پایگاه ، خز شاره ، و تاسیسات حیاتی را از گزند تهاجم فرا مرزی حمایت می کند . هرچند که هیچ اقدامی پوشش صد در صدی نیست ولی اینجا بحث کاهش آسیب پذیری است با رعایت الزامات پدافند غیر عامل . بدیهی است از سمت مرکز کشور خطر کمتری وجود دارد تا از سمت مرز . همانطور که در سطح 1 تهدید اشاره شد از روی کوه می شود اشراف کاملی به باند و فعالیت های روزانه آن داشت . مشکل آنجا شروع می شود که این منطقه قرق نشده و غیر نظامیان می توانند برای چرای دام و یا کوهپیمایی به کوه بالادست بروند و در یک فاصله 2 یا 3 هزار متری از منظره پایگاه لذت ببرند ! به نظر باید قسمت کوه پایه تا جایی که اشراف به باند دارد ( تا خط راس ) حصار کشی شده و ضمیمه پایگاه گردد و از تردد غیر نظامیان جلوگیری به عمل آید . نقاط مشخص شده محل اسکان غیر نظامیان محلی را با شماره 1 و 2 نشان می دهد . و آغل گوسفندان در تصویر به وضوح مشخص هست و حتی بیانگر این هست که به تازگی مورد استفاده قرار گرفته اند . خصوصاً مورد شماره دو که هم از حیث فاصله و هم از حیث ارتفاع کوهپایه باعث می شود اشراف کاملی به باند و پایگاه داشته باشند . چنانچه کوهپایه تا حد خط راس قرق شود و در تملک پایگاه درآید می تواند با استقرار سامانه های پدافندی پوشش مناسبی را از پایگاه داشته باشد . دقت نظر داشته باشید که زندگی مردم محلی در کنار پایگاه ها از نظر ماهیتی مشکلی ندارد ولی از این نظر چالش برانگیز خواهند بود که برای پرسنل حفاظت فیزیکی و گشت پایگاه تحرکات پیرامونی پایگاه می تواند فعالیت روزمره چوپانان و عشایر در نظر گرفته شود و عملاً عبور و مرور ها بدون حساسیت انجام پذیرد . در این عکس به خوبی می توانیم مکانیابی اولیه مناسب پایگاه را مشاهده کنیم . به شکلی که پایگاه تقریبا بین یک دره است و هم از کنار کوه های اطراف حفاظت مناسبی را پدید آورده اند و باند را پوشش می دهند و هم اینکه امتداد باند به دشت هایی منتهی می شود که برای خلبانان و اپراتور های پهپاد فرآیند فرود و تیک آف را به سهولت امکان پذیر می کنند . به گونه ایی که در شرایط متفاوت جوی و یا در شب خلبان بدون نگرانی از موقعیت جغرافیایی مقابل خودش می تواند درصورت عدم موفقیت در فرود دوباره اوج گیری کند و با چرخش مجدد نسبت به فرود اقدام کند . اما ای کاش بجای این محل ورودی تونل ها را در پشت برآمدگی بزرگ تر ( به رنگ سبز ) قرار می دادند که در کنار این منطقه وجود دارد . همانطور که در تصاویر مشاهده می کنید . برآمدگی و صخره کنونی آنقدر بلند نیست که ورودی تونل ها را از دید مستقیم پوشش دهد . و پرتابه هایی می توانند از سمت روبرو به دهلیز تونل ها آسیب برسانند . البته ما اطلاعات دقیق در اختیار نداریم . ممکن هست در آن مکان جنس صخره ها و یا گسل های زمین شناختی مانع این کار بوده است . ولی بهر روی حداقل از ظاهر به نظر می رسد آنجا مکان بهتری بوده باشد . ( انشالله در آنجا هم اگر مناسب باشد تونل ها و پکیج های دوم و سوم را احداث کنند ) در رابطه با خطر حمله به دهانه تونل ها و کاهش آسیب پذیری در این زمینه . از تصاویر به نظر می رسد که سعی شده است با تعبیه چندین درب ضد انفجار تونل ها را از هم تفکیک کنند و ورودی های آنها را استحکام ببخشند . این امر به نوبه خود مثبت هست و باید تا می توانند در این امر اصرار داشته باشند . چون امری بسیار مهم و برای بقا پذیری سایت های زیر زمینی و تونلی حیاتی است . این مورد دیگر واقعاً دور از انتظار و توقع هست . خاک هایی که از حفاری تونل ها بدست می آیند به راحتی در یک مکان دپو شده اند و براحتی با یک محاسبه ساده توسط یک کارشناس عمران ( حتی از روی همین تصاویر دو بعدی ) حجم خاکبرداری و فضای متر مکعب داخلی قابل اکتساب است . ( شما فرض بگیرید که تعدادی از تونل ها به عمد در گزارشات خبری نشان داده نمی شود . دهلیز و تونل های مخفی دیگری هم برای ذخیره مهمات و سوخت در حال ساخت است . با محاسبه حجم خاکبرداری در محل دپو دشمن از پیش برآورد می کند که باید انتظار چه حجم و مساحتی را داشته باشد ) این خاک ها را می شد با کمی فاصله در این بیابان خدا ریخت ! نه در یک مکان که بشود طول و ارتفاع اش را به سادگی در هم ضرب کرد !! اهمیت هیچ اطلاعاتی را دست کم نگیرید . مسئله اصلی این است که دیتا بیس اطلاعات دشمن از همین اطلاعات خرد تکمیل می شود . چیزهایی که به تنهایی مهم نیستند ! ولی وقتی در کنار هم قرار می گیرند شکل و ساختار کلی اشراف اطلاعاتی را تشکیل می دهند . در این مورد هم حرفی برای گفتن ندارم ..! محل شماره 1 خروجی اضطراری پیاده هست محل شماره 2 تونل عمودی هواکش هست جهت تاسیسات و تونل ها ( پنهان کردن این دریچه ها و درب های پیاده رو نباید سخت باشد . حداقل یک کیوسک نگهبانی روی آنها بگذارید که با اتاقک نگهبانی تشابه داشته باشند ... ) اساساً از دید من هیچ محل حساسی نباید ورودی اش مشخص باشد . یعنی یک ورودی اولیه داشته باشند و توسط تونل هایی به مکان های همجوار و اصلی منتهی گردند . نه تنها در این گونه مکانها . بنظرم اگر ما پایگاهی در مناطق خاکستری که احتمال حمله هست می سازیم ( نیروهای مستشاری ) دشمن نباید بتواند با رصد و مشاهده معمول از ورودی و خروجی ها ، محل اسکان و تجمع نفرات ما را تشخیص دهد و با زدن یک ساختمان از نیروهای ما تلفات بگیرد . در تصاویر برج مراقبت پایگاه را من ندیدم ! قاعدتاً برج مراقبت را در کناره باند و اواسط طولی آن می سازند که اپراتور ها بتوانند به ابتدا و انتهای باند تسلط داشته باشند . در تصاویر حاضر به نظر فقط یک محوطه در ابتدای باند تسطیح و زیر سازی شده که به نظر نمی رسد در آن مشغول ساخت پایه های برج باشند . علی ایحال دو احتمال هست : اول اینکه هنوز پایگاه فاقد برج هست و متعاقباً در کناره باند ساخته خواهد شد . و دوم اینکه با برجی غیر متعارف طرف هستیم که در صخره و کوه بالای پایگاه قرار دارد که هم ضمن اشراف به باند خودش نیز دارایی فضای زیر زمینی و تونل باشد . ( اگر این گزینه دوم باشد که شخصاً دست بوس طراحان خواهم بود ، هرچند بدون آن هم تا همین جای کار خوشحال و دست بوس عزیزان هستیم ) ( ولی کار خوب ، توقعات را بالا می برد و بیان نقد و پیشنهادها دلیلی بر وجود کم کاری نیست قطعاً ) انشاالله که خداوند حافظ همه عزیزان حاضر در این پایگاه خصوصاً خلبانان جان بر کف و رشید آن باشد . که در عین گمنامی برای امنیت کشورمان از جان و دل مایه می گذارند . پی نوشت : احتمالات و برآوردهای بیشتری نیز از تصاویر می شود به دست آورد . ولی سعی شد آن مواردی که بیان آن بدون ضرر باشد یا کامل عیان باشد مطرح گردد . گرد آوری جهت انجمن میلیتاری- 46 پاسخ ها
-
- 22
-
عملیات وعده صادق .. عملیات وعده صادق (Operation True Promise)
parsneet پاسخ داد به MR9 تاپیک در عملیات های نظامی ایران
با عرض سلام مجدد کاملاً نکته درستی را اشاره فرمودید . البته با توجه به اینکه ما به نرم افزار ها و یا الگوریتم های تخصصی دسترسی نداریم این روش هر چند با خطا همراه هست ولی بهر روی می تواند در مسیر های نزدیک به 1000 کیلومتر یک محدوده کلی در اختیارمان قرار دهد . فرمول هایی نیز برای محاسبه دستی مسیر بالستیک و انحرافات آن وجود دارد ولی به علت موجود نبودن پارامترهای اولیه آن هم می تواند با خطای زیادی همراه گردد . لذا شاید برای فواصل کوتاه برد و میان برد و بدست آوردن یک تحلیل و چشم انداز کلی بشود از این انحراف مسیر چشم پوشی نمود . این انحراف از مسیر برای موشک های کوتاه برد ( تا 300 کیلومتر بسیار ناچیز ) ، برای موشک های میان برد ( که بالای 1000 کیلومتر را طی می کنند تا حدودی تاثیر گذار ) ، و برای موشک های دوربرد ( که فواصل 3500 تا 5500 کیلومتر را طی می کنند بسیار حائز اهمیت می باشد) . به گونه ایی که یک موشک قاره پیما چند هزار کیلومتر از مسیر پروازی اش را بیرون از جو طی می نماید و اساساً بخش صعود و فرود آن در جو به صورت شبه عمودی و تنها درصد کمی از کل فرآیند آن خواهد بود . اکنون که نکته نظر دقیق شما دوست گرانقدر مطرح شد خالی از لطف نیست در حد بضاعت توضیح مختصری در این رابطه برای دوستان علاقه مند داشته باشیم : باید گفت که در مسیر پرواز پرتابه های بالستیک هرچقدر زمان و فاصله بیشتری را پرتابه بیرون از جو قرار داشته باشد به علت وضعیت چرخشی زمین بیشتر تحت تاثیر قرار گرفته و دچار انحراف بیشتری از مسیر می گردد . همانطور که فرمودید اساساً مسیر پرتابه های بالستیک تماماً به شکل بیضوی می باشد و نه دایره ایی . ولی همانطور که در فوق شرح آن رفت میزان این انحراف در فواصل مختلف متفاوت خواهد بود . البته که محاسبه این شرایط و میزان این انحراف برای قوای بکار گیرنده بسیار حائز اهمیت است و تبعاً برای قوای مدافعی که از سامانه های دفاع موشکی و اخطار اولیه بهره می گیرد محاسبه مسیر پروازی و و برآورد منطقه احتمالی فرود چندین برابر دارای اهمیت می باشد . لذا برای رسیدن به این هدف هر دو طرف مهاجم و مدافع از سخت افزار و نرم افزار هایی بهره می برند . برای موشک های ما به نظر می رسد که بعد از موشک های خانواده شهاب با بکار گرفتن از ژیرسکوپ های فیبر نوری و همچنین الگوریتم های پروازی دقیق و همچنین استفاده از بالک و نازل هایی برای اصلاح مسیر ( در زمان صعود و فرود در جو ) توانستیم طرح هایی را توسعه دهیم که اکنون با نام موشک های دقیق زن ایرانی می شناسیم . امری که در موشک های نخستین بسیار پرچالش و حتی غیر ممکن می نمود . کما اینکه یکی از مباحث مطرح شده طرف غربی این بود که اساساً موشک های بالستیک با خطایی بین 50 تا 500 متر هیچ توجیح فنی و کاربردی برای کشوری مثل ایران ندارند ( با این بهانه که هدف ساخت آنها توسعه حامل بمب هسته ایی می باشد و مداوماً ماهیت وجودی و توسعه آنان را به چالش می کشیدند ) . چون بمب هایی هسته ایی معمولاً به گونه ایی طراحی می گردند که بدون نیاز به دقت زیاد فقط کافی است چند صد متر مانده به زمین و در آسمان محدوده هدف عمل نمایند تا بیشترین قدرت تخریب را در شعاع بیشتری ایجاد نمایند و این گونه موشک ها الزاماً به سطح زمین هدف اصابت نخواهند کرد ) اما خوشبختانه با تلاش متخصصان کشورمان دقت کنونی این ابزارها آنچنان بالا رفته است که حداقل دیگر با مطرح کردن این بهانه ها مواجه نمی شویم . یک سوال هم شخصاً ذهنم را به خود مشغول داشته و آن مربوط است به نکته اول در پست قبلی ( چنانچه دوستان پیشکسوت انجمن مقدور بود راهنمایی بفرمایند ) در منابع مختلف ذکر شده که فرود شبه عمودی باعث می گردد که قوای مدافع زمان و فضای مانور بسیار کمتری برای مقابله با پرتابه داشته باشد . سوالی که مطرح می شود این است که : ما برای نیل به این هدف از موشک های برد بلندتر خود استفاده می کنیم تا با اوج گیری بیشتر و طی کردن مسیر بیضی که ذکر شد بتواند در منطقه هدف به حالت شبه عمودی درآید و پدافند دشمن را تسلیم خود نماید . این اوج گیری بیشتر مصادف خواهد بود با طی شدن زمان بیشتر ، آیا پدافند دشمن ( که در اینجا فرض را بر این نکته می گیریم که دارای شبکه دفاع موشکی و رادار پیش اخطار هست ) توان و فرصت بیشتری برای مقابله نخواهد داشت ؟ و این به نظر یک تناقض می آید . بنظر می رسد در عملیات اخیر ( وعده صادق ) ما استفاده از موشک های برد بلندتر مان را برای موج نهایی در نظر گرفته بودیم . آیا این تاکتیک احتمالی تنها به دلیل همزمان نمودن شان بوده با رسیدن پهپاد ها ؟ ( یا به منظور گمراه کردن سیستم های پیش اخطار دشمن بوده است که مسیر و پروفایل پروازی آنان را با موشک های خوشه ایی اشتباه بگیرند ( که یحتمل در موج دوم شلیک شده بودند ) و پدافند های لایه فوقانی ( مانند پیکان ) فرصت مقابله را در مسیر مذکور و طی کردن قوس موشک ها از دست بدهند ... )- 192 پاسخ ها
-
- 17
-
عملیات وعده صادق .. عملیات وعده صادق (Operation True Promise)
parsneet پاسخ داد به MR9 تاپیک در عملیات های نظامی ایران
با سلام و درود و عرض ارادت به همه دوستان و کاربران انجمن میلیتاری لطفاً اگر عکس های جدید منتشر شد در تاپیک قرار دهید تا به تحلیل و برآورد صحیح تر کمک نماید . در همین عکس که امروز من مشاهده کردم نکاتی جالب توجه به نظرم رسید که با شما دوستان به اشتراک می گذارم : مورد اول : این هست که برای موشکی مثل عماد بدنه آن نباید تا این اندازه در نزدیکی محل هدف فرود می آمد و بنابر قاعده جدایش سر جنگی از بدنه باید زودتر اتفاق می افتاد . بنظرم در این عملیات مشخصاً شاید به این مسئله مربوط باشد که این موشک را در مسیری کوتاه تر از نرم معمول آن بکار گرفته باشند . بکار گیری موشکی که حدود 2000 کیلومتر ( و شاید بیشتر ) برد داشته باشد برای فاصله ایی تقریباً 1200 کیلومتری باعث خواهد شد که سیر فرود آن بر روی هدف حالتی شبه عمودی داشته باشد . پس قاعدتاً در فاز جدایش سر جنگی موشک در محدوده نزدیکی هدف ( در امتداد خط عمودی ) قرار خواهد گرفت و به تبع بدنه نیز در نزدیکی منطقه هدف فرود خواهد آمد . ( بنظر می رسد با انتخاب این پروفایل پروازی پدافند مقابل درصد موفقیت اش به حداقل می رسد ) مورد دوم : با توجه به عکسی که از محل فرود بدنه ی یکی از موشک ها که رسانه های عبری با شماره سریال A276 منتشر کردند ، سعی کردم از روی مشخصات جغرافیایی عکس منتشر شده محل فرود بدنه موشک را پیدا کنم . در عکس حالت صخره ایی رشته کوه ها در پس زمینه عکس مشخص هست و لحاظ کردن این نکته که حالت توپوگرافی دره کافتی منتهی به کوه رام ( مابین مرز اردن و اسرائیل ) به گونه ایی است که اگر از سمت اردن به اسرائیل بنگرید شیب به صورت تدریجی بالا می رود و حالت صخره ای تنها در ارتفاعات جبل رام قابل مشاهده است که آن هم جنوبی ترین نقاط اسرائیل خواهد بود . لذا می توان گفت با توجه به حالت صخره ایی رشته کوه مربوطه جهت دید دوربین از سمت اردن نیست و مربوط به بستر دره کافتی در حوالی خط مرزی دو کشور اسرائیل و اردن قرار دارد . با لحاظ کردن سایه های اشیا در عکس مشخص هست که عکاس پشت به خورشید و قطعا به سمت شمال ایستاده است . پس کوه و صخره ی در پس زمینه باید در سمت چپ و در جهت سرزمین اشغالی باشد . با کمی جستجو در برنامه مپ گوگل و تطبیق آن ، محل فرود بدنه موشک بدست می آید . مورد سوم : بعد از اینکه بدنه موشک را پیدا کردیم اهداف اعلام شده رسمی را روی نقشه مشخص می کنیم . ( البته اعتراف می کنم که شخصاً می خواستم مطمئن شوم که آیا اهداف اعلام شده با مستندات و بقایای موشک های پیدا شده مطابقت دارد یا خیر ... ) که البته بعد از ترسیم خطوط پروفایل پروازی از صحت این نکته اطمینان حاصل نمودم و هم اینکه نکات جالب توجه دیگری نیز در نظرم متبادر گردید . و آن این مسئله است که چقدر انتخاب این هدف ( پایگاه هوایی نواتیم ) زیرکانه و حاوی پیام های جالب توجه ای هست !! به نظر می رسد خط سیر پروازی موشک های ما به گونه ایی انتخاب شده بودند که حاوی این پیام باشند که چنانچه فرماندهان ما اراده نمایند و چند درجه ناقابل پروفابل پروازی را به سمت چپ و راست هدایت کنند نتایج آن می تواند از زمین تا آسمان باشد برای ساکنین اراضی اشغالی ...!! و اکنون بهتر می توانم بی قراری مسئولان دولت ایالات متحده را درک کنم که چرا سعی در کاهش تنش ها داشتند . و صد البته اینکه انتخاب محل پاسخ رژیم صهیونیستی به چه دلایلی بوده و قصد داشته اند که پاسخ کدام پیام را بدهند .. ( البته به قول بن گویر ضعیف بود ... نبود ؟ ) مورد چهارم و پایانی : با توجه به اینکه منابع رسمی ما به طور قطع اعلام نمودند که پایگاه نواتیم هدف اصلی بوده . اگر از محل این پایگاه خطی ترسیم نماییم تا محل فرود بدنه موشک 276 و آن را امتداد دهیم به مرز های ایران ، شاید نکات قابل توجه دیگری نیز بدست آید که بهتر است به دلایل مشخص و حفظ اطلاعات شرحی بابت آن ارائه نکنیم ... ( هرچند که در فضای مجازی فارسی حساس ترین اطلاعات از جمله این مورد چهارم ما هم در گوشی رد و بدل می شود ولی ذکر آن در انجمن خودمان شاید به صواب نزدیک نباشد ) هرچند که ما از پرتابگر های سیار به وفور استفاده می نماییم ولی بهر روی پایگاه های اصلی ما نقاط مشخصی هستند و اینکه تفکیک دپوها می تواند کار دشمن را در وقایع بعدی سهل تر نماید ... علی ایحال با توجه به نزدیکی مراکز احتمالی در منطقه هدف خط ترسیمی می تواند در نقطه داخل کشورمان فواصل زیادی را پوشش دهد ولی بنظر می توان محل شلیک را در نواحی محدوده غرب کشور محتمل دانست .. و نواحی شمال غربی که اعلام گردیده است را بیشتر برای ارسال پهپاد ها متصور گردید ... ( البته رژیم عبری که به نظر کمی این روزها گیج و آزرده خاطر هست یک پرس پیتزا هم برای تبریزی ها فرستاده بودند که بچه های پدافند زحمت قاچ کردنشان را کشیدند ... ) ( با اشاره به گفته کارشناس طرفدار اسرائیل که در روز پس از عملیات با لحنی از سر استیصال گفته بود که اسرائیل با این پهپاد های پیتزابر نمی تواند به تاسیسات نظامی ایران صدمه وارد کند ... ! ) پی نوشت : لازم به ذکر است که برآوردهای مذکور که در فوق شرح داده شد همگی بر پایه احتمال و تحلیل شخصی است و بی گمان ممکن است با خطا همراه باشد . لذا پیشاپیش عذر تقصیر را پذیرا باشید . گرد آوری جهت انجمن میلیتاری- 192 پاسخ ها
-
- 21
-
تاپیک تحولات اسراییل تحلیل و پیگیری تحولات اسراییل
parsneet پاسخ داد به ali_64 تاپیک در اخبار تحلیلی
سلام چیزی که من شخصا" مشاهده کردم از همان شروع جنگ تا کنون انبوه متنوعی از تحلیل بود که عموما" سناریو های ترکیبی را در نظر گرفته بودند ... از دخالت ایران، بی اطلاعی و عدم دخالت ایران ، منافع میان مدت و بلند مدت طرفین درگیر و پشتوانهای هرکدام ، شکست هر کدام و تبعات آن برای اش و غیره ... حالا شما چطور این ده ها هزار تحلیل در فضای مجزای و صدها تحلیل در انجمن خودمان را مطالعه کردید که تنها یک روند مجرد را دیدید محل بحث است . معمولا" اگر نگاهی کانالیزه شود . در بین انبوه متنوع و گاها" متضاد فقط یک سری کلمات و نکات را که در راستای تعبیر خودش هست میبیند و می شنود . و به طور طبیعی مغز ( که اینگونه خود آگاهانه و به مرور کانالیزه شده ) مابقی اطلاعات و نکات را دور میریزد. چیزی که به اسم خطای شناختی مصطلح است و دوستان بارها آن را تشریح کرده اند و هشدار داده اند در مورد آن . لذا این امکان هست که ایرادی به تحلیل ها وارد نباشد . و مشکل از پردازش کردن این تحلیل ها باشد . اگر یک مثال بخواهم بزنم : فرض بفرمایید حملات پهپادی و موشکی یمن به اسرائیل . یک حمله موشکی توسط یمن انجام میشود و خروجی و آمار آن به شکل نسبی مشخص میکند که موفقیت آمیز نبوده ... یک نگاه کانالیزه پس در مورد این عملیات ناموفق به سراغ پیش فرض ها و کلیشه های ذهنی خودش میرود. که شکست خوردن و کارشان تمام است ، همین عملیات مشخص میکند که در سلیقه سیاسی هم من راست میگفتم . کلا" ما باید برویم فلان کار سیاسی را بکنیم و غیره ... اما یک نگاه تحلیل محور : اول صبوری میکند که آمار و اطلاعات دقیق منتشر شود ، سپس دنبال این میرود که چرا شکست خورد ؟ آیا مشکل از ابزار بوده یا از تاکتیک ؟ یا فرضا عامل شکست آن مربوط به امور غیر فنی و یا سیاسی بوده ؟ روند هر تحلیل و هر سناریو را جداگانه می بیند و توسعه میدهد... و در پایان به این می پردازد که آیا این عامل شکست در عملیات مذکور ذاتی بوده یا قابل حل است . و اگر قابل حل است راهکار آن چیست ؟ که در آینده بتوان عملیاتی با نرخ موفقیت بهتر را ثبت کرد ... کلا" توصیه من این است که بجای اینکه دنبال پیگیری یکسری پیش فرض های کلیشه ایی برویم دنبال وسعت دادن به تحلیل خودمان باشیم . چون اگر نگاهتان کانالیزه شد دیگر قادر به دیدن و تحلیل کردن خط وقایع نخواهید بود . اساسا" هر امری و هر نتیجه ایی که حاصل شود ناخودآگاه و جبرا" به این سمت میروید که دنبال تایید پیش فرض هایتان باشید . و پایان اش هم معلوم است دیگر : در تمام موارد و ۱۰۰٪ وقایع ناچارا" خواهید گفت که خودم راست میگفتم و کلا" بقیه در اشتباهند !! -
تاپیک تحولات اسراییل تحلیل و پیگیری تحولات اسراییل
parsneet پاسخ داد به ali_64 تاپیک در اخبار تحلیلی
سلام خیلی هم خوب ... پس اسرائیل حداقل به قوانین ژنو احترام بگذارد و مسیر لجستیک را باز کند تا برای این بندگان خدا هم لباس بفرستند دوستان شان ( حالا هر کی و از هر کجا .. ) و هم موشک نقطه زن دقیق بدهند که غیر مسلحین یهودی آسیب کمتری ببینند !! حماس دقیق و درست بزند ، که هم تصاویرش اکشن باشد و هم تیپ میلیتاریستی رزمندگان حماس کاتالوگ پسند باشد . مثل سرباز های خوش تیپ و مو دم اسبی اسرائیلی که ظاهرا" البسه شان بیشتر چشمگیر است !! و گذشته از این مسائل گویا شما سابقه مکفی در انجمن هم دارید الحمدالله و به مفاهیم پایه ایی مانند : جنگ شهری ، دفاع از مراکز و جمعیت مسکونی ، گروه های مقاومت شهری ، جنگ چریکی و غیره هم آشنا هستید ... یحتمل پس ممکن است از دریچه مسائل غیر میلیتاریستی به موضوعات اشاره می فرمائید . که البته حس علاقه و یا تنفر به یکی از طرفین درگیر همیشه در تمام جنگ ها در دیگر نقاط و دیگر افراد به دلایل شخصی وجود داشته و قابل درک هست بهر حال ... حالا فارغ از مطلب این کاربر گرامی و اظهار حب و بغض شخصی شان ، ذکر یک نکته کلیدی را مفید می دانم که به علت عدم ارسال کامنت پیاپی در ادامه همین پست تشریح می کنم : در همان قوانین ژنو که بعضا" اشاره می شود ذکر شده : اگر کسی به یک سرزمین دیگر تجاوز کند فارغ از نیت و بهانه اش ، مردم سرزمین اشغال شده حق دفاع مشروع از خودشان را دارند . ( به همان تناسب و به همان نسبت که برای رفع اشغال کفایت کند ) و در تمام فرهنگ لغات عمومی هم به گروهی که در خاک خودش با اشغالگر مبارزه می کند """ کلمه گروه مقاومت """ اطلاق می گردد ... به معنای کسی که در مقابل این تجاوز و اشغال مقاومت می کند . همچنین در تمام کشورهایی که طعم تلخ اشغال را چشیده اند در تاریخ شان خود آن مردم بیشترین احترام را برای این گروه ها برای تلاش و مبارزه شان قائل هستند . و اساسا" اهمیتی نمی دهند که من و یا دیگران و یا هر شخص ثالثی ( غیر از اشغالگر و مدافع ) چه چیزی آنها را می نامند و چگونه آنها را قضاوت می کند . همانگونه که آلمانی ها گروه های مقاومت فرانسه را خرابکار می نامیدند و علی رقم اینکه تلاش این گروه ها مستقلا" باعث آزادی فرانسه هم نشد اما بعد از سالها همچنان در اذهان آن مردم و آن کشور یاد و خاطره آنها مورد تقدیر و احترام قرار میگیرد . ( همچنین گروه های مقاومت لهستان ، عراق و افغانستان ، ویتنام و ... و ... ) همیشه تمجید کردن از زورمندان لذت بخش تر بوده ... و نکوهش کردن ضعفا آسان تر ... کسی که عزت نفس را مقدم بر هر چیز بداند نه خودش زیر بار حرف زور میرود و نه به مدح و ستایش زورگویان تن میدهد ... ( البته مرور گفتمان دوستان نشان میدهد که اگر اسامی اصلی در یک جمله خبری را "" عوض کنیم "" کلهم تحلیل ایشان نیز وارونه میشود و بجای "تمجید زور و قدرت سرپنجه" به تاکید بر حقوق بشر و احوال مظلوم معطوف می شود !! ) ولی همیشه آنچه که در تاریخ ماندگار شده : لعن و نفرین ابدی بر ظالمان و یاری دهندگان شان بوده و خواهد بود انشالله ... -
آقا نشد دیگه ... این توصیه های کوهنوردی است نه کوله پشتی رزم ... دیدی لو دادی این کاره نیستی حالا دلخور نباشید ، کوهنوردی هم خوب است خدایی ... ورزش مفیدی است ... خصوصا" با یک شلوار شش جیب و یک فقره باک به کمر اکثر بچه هایی که بعدا" عشق میلیتاریستی شدن از همان اردو های طبیعت گردی مدرسه شروع کردند ... یا اینکه در محوطه پشت منازل سازمانی پایگاه هوایی گل کوچیک بازی میکردند :/ باور بفرمایید ... اما در باب این نکته تان که فرمایش کردید لازم به توضیح است : آن جا نیازی به نیروی رزمی و پیاده ما ندارند برادر ... اگر لازم بود و درخواست رسمی دادند دریغی نداریم از آنها ، بلکه باعث افتخار مان خواهد بود که در کنارشان با آن شیاطین کم مقدار بجنگیم ... و اینکه مبارزین فلسطینی و لبنانی خودشان مربیان ما ایرانی ها بودند و نحوه جنگیدن یک نفر رزمنده با ده نفر سرباز عبری را تبهر ویژه ایی داشتند و هنوز هم دارند . شما که گویا تاریخ معاصر را مطالعه فرمودید احتمالا" بدانید دیگر : در اسنادی که مورخ ۱۴ شهریور ۱۳۵۸ از لانه جاسوسی که از جانب سفارت آمریکا در بیروت برای مرکز، فرستاده شده، موضوع آموزشهای نظامی فتح به طرفداران امام خمینی (ره) بدین شرح ذکر شده است : ۱-پی. ای. افورت به ما خبرهایی داده که از هانا بریدی رکن ۲ حزب فالانژ، گرفته و به آموزش ایرانیان در جنوب لبنان توسط فلسطینیها مربوط میشوند. به گفتهی بریدی، یک امربر از جانب سرگرد سعد حداد، رهبر شیعهی نظامیان دست راستی در جنوب لبنان، در ۲۸ مرداد به شورای نظامی جبههی لبنانی گفت که ۱۵۰ ایرانی نزدیک رود لبنانی، تحت آموزش فتح قرار دارند. آن ایرانیها فقط به عنوان طرفدار خمینی توصیف شده بودند.[۲] [۲] - اسناد لانه جاسوسی، کتاب پنجم، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، صفحه ۳۳۴ از لحاظ کمک مالی هم که توصیه کردید ... بیانیه های رسمی کشور ما اعلام کردند این موضوع را : که ایران پول و خصوصا" هیچ گونه سلاحی به آنها نمیدهد ... و ما هم همین را در نظر میگیریم... شما هم اگر سندی داری بیار ? ... ( البته اگر بیاری هم ما همان بیانیه را مجدد خدمتت دوباره می خوانیم خلاصه همینی هست که هست ) آقا ما فقط دعای خیر می کنیم و همین کافی است برای حمایت از دوستان مان ، اگر میخواهید برای شما هم دعا می کنیم ؟؟ خدا را چه دیدی شاید یک قبضه Steyr AUG A3 هم برای شما ظاهر شد ( خیلی ها آرزو کردن و برآورده شده ...!! البته بعد از دیدن آن ، اینکه دست شما روی ماشه هست یا طرف مقابل ات را تضمین نمی کنیم )
-
تاپیک تحولات اسراییل تحلیل و پیگیری تحولات اسراییل
parsneet پاسخ داد به ali_64 تاپیک در اخبار تحلیلی
در بحث رها کردن پرتابه از کواد ارتفاع پهپاد مهم هست ... وقتی ارتفاع می گیرید نسبت تصاویر بهم می خورد ... شما در ارتفاع ۳۰ متری اگر هدف در گوشه تصویر مانیتور باشد در ارتفاع ۱۰۰ متری می آید وسط تصویر ... لذا این با نشانگر روی دوربین قابل حل نیست ... پهپاد های ارزان قیمت تجاری عمدتا" ارتفاع را نشان نمی دهند ... لذا این یک کار با خطای زیاد هست ماهیتا" با این تجهیزات ... و در همین حد هم قابل تحسینه ... قطعا" تمرین اپراتور و تا حدود زیادی شانس در این اصابت موفق نقش داشت ... ودو نکته مهم در مورد این فیلم های منتشره : اول اینکه می دانیم که همه رزمندگان فلسطینی مجهز به دوربین آنلاین نیستند و چنانچه دوربین برای ضبط تصاویر نداشته باشند و یا اینکه خود مبارز به شهادت برسد و به عقب برنگردد عملا" فیلم آن نیز در این ایام موجود نخواهد بود . و لذا قابل تصور است که آمار موارد منهدم شده و تلفات اسرائیلی بیشتر باشد ... دوم اینکه بیرون دادن این تصاویر از طرف مقاومت بسیار خطای بزرگی هست ... ( هر چند که میدانیم آنها زیر فشار شدید افکار عمومی هستند که دستاورد های خودشان را مستند شده نشان بدهند ) اما اینکار باعث هوشیاری هرچه بیشتر قوای مهاجم خواهد شد ... اینگونه تجمع نیروی پیاده در زمین مسطح و با دید باز کاملا" بدور از رفتار های حرفه ایی یک جنگ شهری است ... نیروهای پیاده خودمان در سوریه فیلم های آن موجود است هنوز ، انقدر در این مورد تلفات دادند تا به درستی آموختند که چگونه به خط حرکت کنند و چگونه در تیم های کم تعداد پخش شوند ... ( البته مقصود از عدم انتشار ، خود مقاومت هست وگرنه وقتی به هر دلیل بیرون آمد دیگر اشکالی وارد نیست و حتی اطلاع رسانی آن هم از طرف ما بسیار مفید است ) اواخر جنگ سوریه و عراق که تجربه ما بیشتر شده بود ، در یک منطقه رزمی و با وجود هزاران سرباز در آن محدوده ، زمانی که سردار سلیمانی قصد گفتگو با سربازان مقاومت را داشت به زحمت ۲۰ یا ۳۰ نفر دورش جمع میشدند... آن هم در خط یک معمولا سخنرانی نمیکرد و این کار را در خطوط عقبه انجام میداد... و زمان حضور در خط یک به زحمت چند نفر همراه شان بود ... -
تاپیک تحولات اسراییل تحلیل و پیگیری تحولات اسراییل
parsneet پاسخ داد به ali_64 تاپیک در اخبار تحلیلی
روزنامه نگاران مصاحبه ای را با زنی به نام " یوچوید لیفشیتز " داشتند که روز قبل توسط گروه حماس آزاد شده بود. او به همراه یک اسرائیلی دیگر به نام نوریت اسحاق توسط حماس آزاد شد. پس از آزادی او ، مقامات اسرائیلی یک کنفرانس مطبوعاتی برای یوچوید لیفشیتز در تل آویو برگزار کردند تا خبرنگاران با رفتارهای فلسطینی ها بیشتر آشنا شوند ! در حالی که روزنامه نگاران به وضوح با سوالات مکرر می خواستند افشاگری هایی در مورد "جنایت های باورنکردنی" علیه گروگان های اسرائیلی بشنوند ، اما این زن مسن آزاد شده با پاسخ هایی خود موجب واکنش متعجبانه خبرنگاران شد . و جایی کمی برای تفسیر و بازی با کلمات برای آنها باقی گذاشت ! یوچوید لیفشیتز: آنها مرا مسیر زیادی پیاده بردند و با یک چوب دستی چندبار مرا هل دادند و از من خواستند که خودم راه بروم. البته برای من مثل جهنم بود. و سپس با سوار شدن با موتور سیکلت به داخل غزه رفتیم . اما بعد از رسیدن به داخل غزه "همه چیز متفاوت بود." این زن اسرائیلی با اشاره به اینکه وقتی او را به زندان بردند ، "یک شبکه کامل تونل مارپیچی " را مشاهده کرده خاطرنشان کرد: دقیقا" نمیدانم که در کجا بودیم ، اما در آنجا به ما مراقبت های پزشکی داده شد، به ما غذا دادند، نان، چندین نوع پنیر از جمله پنیر سفت و خامه ای به ما دادند. سبزی و چای و آب آشامیدنی و همچنین میوه و خیار هر روز به همراه غذا به ما می دادند و به علاوه آنهایی که از ما نگهبانی می کردند هم از همان غذا ها می خوردند و همیشه با فاصله و دورتر از ما روی یک زیرانداز می خوابیدند. لیفشیتز به خبرنگاران گفت که یک فلسطینی که مشخص بود پزشک است . در چند روز متوالی او را معاینه کرده تا از وضع سلامت او اطمینان داشته باشد و بعد مقداری دارو که من همیشه نیاز دارم را به من دادند و همچنین سایر افرادی که زخمی شده بودند را پانسمان کردند و به آنها کمک کردند. خبرنگاران که اصرار داشتند بدانند آیا بدرفتاری هم با ایشان از طرف نگهبانهای شان شده یا نه در پاسخ گفت : ما در چند روز اول خیلی مضطرب و ناراحت بودیم . ولی چند نفر از آنها با ما صحبت کردند و گفتند که ما مسلمان هستیم و قصد نداریم به شما آسیب برسانیم . شما مدتی اینجا هستید و سپس آزاد خواهید شد . پی نوشت : فعلا همین را گفته این خانم ... و ما هم با ترجمه گوگل خدمتتان ارائه کردیم ... حالا اینکه چرا همه اش مثبت گفته را نمی دانم خدا وکیلی ... مشخصا" خبرنگاران که غربی بودند و ایشان هم در امنیت داخل تل آویو حضور داشت ... البته زندانی ها قطعا" پراکنده هستند و همه یکجا نیستند ... حالا تا بقیه هم آزاد بشوند و توضیحاتی بدهند که بشود تصویر کلی بهتری بدست آورد ... البته اگر اسرائیل در حملات هوایی و زمینی اش نزد همه رو خودش قتل عام کند و بعد بگذارد پای فلسطینی ها :/ -
اخبار دفاعی جمهوری اسلامی ایران ii اخبار دفاعی جمهوری اسلامی ایران II
parsneet پاسخ داد به MR9 تاپیک در اخبار نظامی
وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح در خصوص پایان تحریمهای موشکی شورای امنیت سازمان ملل بیانیهای صادر کرد . در بخشی از این بیانیه آمده است : امروز به موجب قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل، محدودیت هشت ساله این شورا در خصوص فعالیتهای موشک بالستیک ایران و نیز عرضه، فروش و انتقال مواد، تجهیزات، فناوری و اقلام و کالاهای مرتبط با توسعه توانمندی موشکی ایران به پایان میرسد و همانطور که جمهوری اسلامی ایران در تجربه نشان داده است، این مقطع زمانی را فرصتی می داند تا از آن در جهت اثبات اقتدار و حقانیت خود و همچنین تقویت توانمندی های دفاعی بهرهگیری نماید. همچنین در بخش دیگری تاکید شده است که جمهوری اسلامی ایران مانند هر کشور دیگری، بر اساس حقوق بین الملل محق به انتخاب ابزار دفاعی خود است. تقویت قابلیت های موشکی ایران نیز در راستای رفع نیازمندی های دفاعی مشروع و زمینه سازی برای اجرای «دفاع از خود» مطابق با ماده 51 منشور ملل متحد است. در این راستا، وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح در چارچوب مأموریت های ذاتی خود، مصمم به پیگیری تقویت قابلیت های موشکی و تسلیحاتی براساس الزامات دکترین امنیت ملی کشور می باشد. متن این بیانیه به شرح زیر است : http://defanews.ir/node/522444- 626 پاسخ ها
-
- 13
-
تاپیک تحولات اسراییل تحلیل و پیگیری تحولات اسراییل
parsneet پاسخ داد به ali_64 تاپیک در اخبار تحلیلی
با سلام حفر تونل در مناطق کوهستانی اگر چه سخت تر است ولی بسیار کاربردی هم هست ... خصوصا" نواحی جنوب لبنان در ۲۰۰۶ مشاهده شد که از مدتها قبل با حفر این دالانها منتظر ارتش اسرائیل بودند . حتما" خاطرتان هست که حتی آب و غذا و مایحتاج هم ذخیره شده موجود بود به شکلی که با اینکه اصلا" هیچ تحرکی مشاهده نمی شد ولی به محض ورود ستون های زرهی اسرائیلی از روی تپه ها و لبه دیواره دره ها آتش بروی شان گشوده می شد . در رابطه با ارتباط این تونل ها از سوریه به کرانه باختری ... و یا غزه به کرانه باختری همان طور که اشاره کردید شواهدی نیست و از لحاظ فنی هم بسیار بعید و سخت خواهد بود ساخت آنها ... و مورد آخر هم فکر کنم بهتر است یک توضیح بدهم که کلمه " دستگاه " واحد شمارش تونل هست در زبان فارسی ... و با آن دستگاه های حفاری تونل ( TBM) اشتباه گرفته نشود ... معمولا" در غزه اینها را با دست کنده اند ... مگر مواردی محدود که مربوط به زیر خود غزه باشد که استفاده دستگاه حفاری با عرض یک متر قابل تصور است ... اما جنوب سوریه و لبنان را نمی دانم ، محتمل است که با توجه به تراکم خاک مناطق کوهستانی از دستگاه حفاری هم استفاده شود ... به گواه خود منابع غربی جنوب لبنان مملو از شگفتی است که هنوز ابعاد آن برای پشتیبانان اسرائیل ناشناخته است ... -
تاپیک تحولات اسراییل تحلیل و پیگیری تحولات اسراییل
parsneet پاسخ داد به ali_64 تاپیک در اخبار تحلیلی
در مورد تونل های نوار غزه چه می دانیم ؟ قسمت اول : شبکه ارتباطی زیرزمینی یکی از موانع جدی بر سر راه ارتش اسرائیل به سمت نوار غزه است. گذرگاه هایی که نیرو های مقاومت فلسطینی در غزه حفر کرده اند اهداف متفاوتی دارد و نشان دهنده یک شهر کوچک زیرزمینی است. عملکرد تونل ها در ابتدای درگیری چگونه بود ؟ از 7 اکتبر تا 10 اکتبر : حماس از مسیرهای زمینی و تونل های زیرزمینی برای حمله به اسرائیل استفاده کرد. همزمان با پیاده نظام و تجهیزات کوچکی که در روی زمین حرکت می کردند و در زیر زمین نیز در عمق چند ده متری ، تحرکات در جریان بود و محموله های مهمات و قوای پشتیبانی برای واحدهای تک ور حمل می شد. بخش قابل توجهی از تونل های زیرزمینی از زیر دیوار جدایی بین اسرائیل و نوار غزه در عمق 20 متری عبور می کند ، و در عمل به لطف تونل ها، مبارزان فلسطینی توانستند بی سر و صدا به عمق 5 کیلومتری و در برخی نقاط در 7 کیلومتری نوار غزه به اسرائیل نفوذ کنند . همچنین تونل ها برای نیرو هایی که در سطح زمین به شهرک ها نفوذ کرده بودند بسیار مغتنم بود . بگونه ایی که با موتور سیکلت ها و بدور از جاده های اصلی پیشروی نموده و سپس با رهایی وسایل نقلیه از طریق این تونل ها به غزه بازمی گشتند . و این اقدام تا حدودی نیروهای اسرائیلی را سردرگم نموده بود . آنها که با پهپاد و بالگرد منطقه را در شناسایی مداوم خود داشتند ، عملا" نمیتوانستند که جابجایی ها را با اشراف کامل رصد کنند و به نیرو های متحرک ضربه وارد کنند . این تونل ها به کجا منتهی می شوند ؟ با قضاوت بر اساس نقاط و جغرافیای حملات حماس ، می توان گفت بخش قابل توجهی از ارتباطات زیرزمینی مرکز و شمال غزه به سمت جنوب اسرائیل ( مناطق بین عسقلون و اشدود ) منتهی می شوند. همچنین خروجی های دیگری ، که گمان می رود بیش از 20 دستگاه باشد نیز به مناطقی مانند ریم منتهی می شوند ( جایی که حماس به منطقه کیبوتز ماگن در جنوب اسرائیل حمله کرد) بر اساس داده های اولیه بخش قابل توجهی از تونل ها مستقیماً به جاده ها منتهی می شود. در کنار آنها، مبارزین حماس به سرعت به سمت مکانهای عملیات حرکت کردند و در امتداد آنها پس از تماس آتش با نیروهای امنیتی ، به عمق غزه عقبنشینی می کردند. ساختار این تونل ها چگونه است ؟ بر اساس اطلاعات اولیه هر چند که تونل های پراکنده ایی از قبل وجود داشت ولی در واقع ساخت این تونل های زیرزمینی به شکل مهندسی و توسعه سریعتر آنها در سال 2007 آغاز شد. ارتباطات زیرزمینی در نوار غزه به سه نوع تقسیم میشود : ۱- ارتباطاتی که برای عبور بدون توجه طرف مقابل از مرز با اسرائیل ضروری است . ۲- ارتباطاتی که در زیر ساختمانهای مسکونی حوزه فلسطینی قرار دارند . ۳- و گذرگاههایی که به قلمرو مصر منتهی میشوند . بیشتر تونل های زیر دیوار مرزی یا با دست یا با استفاده از ابزار ساده ساختمانی ساخته شده اند . ولی تونل های بسیار بزرگی نیز با دستگاه در داخل غزه حفر شده اند . ساختار این دالان ها اگر چه ساده بنظر می رسند اما الزامات مهندسی اولیه ساخت و ساز در طراحی آنها برآورده شده است . برق ، آب و تهویه وجود دارد ، طاق ها و اتاق ها تقویت شده اند و مجهز به پمپ هایی برای پمپاژ آب و هوا به زیر سطح هستند. و همچنین با تجهیزات پمپاژ ، پسآب به سطح زمین در صورت نفوذ آب زیرزمینی منتقل می شود . در این دالان ها اتاق هایی برای اسکان و راه انحرافی و در صورت تخریب معابر اصلی خروجی های اضطراری تعبیه گردیده است . مهندسان حماس تنها در یک دهه گذشته ، احتمالاً ۱۳۰۰ الی ۱۵۰۰ تونل ساخته اند که در حال حاضر بین 200 تا 600 تونل در حال استفاده است . در خروجی بخش قابل توجهی از این تونل ها پرتاب کننده های موشک های غیرهدایت شونده یا مواضع خمپاره های 120 میلی متری وجود دارد. هر یک از این خروجی ها مجهز به دریچه-پرده مخصوصی است که قسمت بالایی آن استتار شده و تشخیص آن از هوا تقریبا غیرممکن است . ارتش اسرائیل در این دو دهه در حال مقابله با این تونل ها بوده است . ولی به نظر میرسد در ازای تخریب کردن هر دستگاه تونل به سرعت دو دستگاه دیگر جای آن را پر کرده و این معضل را به یک گرفتاری فرسایشی برای ارتش این رژیم تبدیل نموده است . اسرائیل با استفاده از سنسورهای لرزه ای نگاری ویژه چنین تونل هایی را شناسایی می کند و با عملیات حفاری معابر کشف شده را یا منفجر کرده و یا با بتن پر می کند . در کدام مناطق دیگر اینچنین تونل هایی وجود دارد ؟ و اسرائیل چگونه می تواند با آنها مقابله کند ؟ سازه های مشابهی توسط واحدهای مهندسی حزب الله در مرز با لبنان و سوریه ساخته می شود. حجم ساخت و ساز ظاهراً کمتر از ساخت و ساز فلسطینی ها است ولی به نظر از کیفیت و تجهیزات بیشتری برخوردار هستند . و با توجه به تسلیحات گسترده تر حزب الله و موقعیت توپوگرافی متفاوت اش به نظر میرسد از کارکرد موثر تری نیز برخوردار باشند . و به این نکات نیز باید شیوه رزم کمی متفاوت تر حزب الله را نیز اضافه کرد . که در عین تشابه ها به نسبت مبارزان غزه ، گستردگی عمل بیشتری را نیز به آنها می دهد . تحلیل کارکرد این تونل ها در قسمت دوم ادامه دارد ... -
ایستگاه رادیویی UVB-76 ، راز فاش نشده ی جنگ سرد
parsneet پاسخ داد به cheka تاپیک در سیستم های ارتباطی و جمع آوری اطلاعات
با سلام و درود به بهانه بحث های داغ احتمال وجود فرا زمینی ها در روی سیاره زمین در بروز رسانی ( استاتوس ) ... مطلب هیجان انگیز و راز آلود ذیل را هم خدمت دوستان تقدیم می کنم . موضوعی که در سالهای اوج جنگ سرد محل فرضیه های مختلفی شده بود . از ارتباط گیری شوروی با آدم فضایی ها ... تا فرضیه لینک ارتباطی موشک های اتمی برای نابودی کره زمین ...! و همچنین ملاقات فضا نوردان آمریکایی با آدم فضایی ها در کره ماه ( در آن سالها بعضی به جد معتقد بودند که آمریکایی ها برای یک ملاقات به ماه رفته اند و دلیل آن هم این بوده که از چشم شوروی این ملاقات و ارتباط با آدم فضایی ها دور بماند ...! و شوروی هم با این ایستگاه رادیویی تلاش دارد که خودش مستقل با ( آدم فضایی ها و فرماندهان شان ) گفتگو کند ...! ) بهر حال از خصلت های بشیر تا بوده همین بوده که در موضوعاتی که علم ندارد شروع به فرضیه و تخیل پردازی می کند . موارد بسیاری بوده اند که محل این گونه نظریه پردازی ها قرار گرفته اند . اما بعد ها که تا حدودی توضیحات علمی پرده از اسرار آنها برداشته اند جذابیت آنها از رونق افتاده و به فراموشی سپرده شده اند . اما بهر حال آدمی است دیگر ... به سرعت آن موضوع را بایگانی می کند و یک موضوع جدید و هیجان انگیز دیگر را پیدا می کند ... UVB-76 راديوي اسرارآميز ؛ ايستگاهي كه معلوم نيست گردانندهاش كيست ! در نزدیکی شهر سنپترزبورگ روسيه ، درست وسط يك زمين باتلاقي دروازه آهني مستطيل شكلي ديده ميشود . پشت ستونهاي زنگ زده اين دروازه، مجموعهاي از چندين برج راديويي، ساختمانهاي متروك و دكلهاي برقي قرار دارند كه با ديواري سنگي احاطه شدهاند. در دل اين مكان ترسناك رازي از دوران جنگ سرد نهفته است . گفته ميشود اين مكان مركز اصلي يك ايستگاه راديويي به نام "MDZhB" است كه معلوم نيست چه كسي آن را ميگرداند. در سه دهه و نيم گذشته هفت روز در هفته و ۲۴ ساعت در روز صدايي يكنواخت و نامشخص شبيه "وز وز" از اين ايستگاه راديويي پخش ميشود. هر چند ثانيه يك بار هم صداي ديگري به گوش ميرسد؛ صدايي شبيه بوق "كشتي" که بیشتر به کشتی ارواح در شبي مهآلود می ماند ! يكي دو بار در هفته هم ، صدايي كه معلوم نيست متعلق به يك مرد است يا زن ، چند كلمه به روسي ادا ميكند؛ كلمههايي مثل "قايق بادي" يا "متخصص كشاورزي". اين كل چيزي است كه از اين ايستگاه راديويي پخش ميشود. هر كس هر كجاي دنيا كه باشد با تنظيم موج راديو روي فركانس ۴۶۲۵ كيلوهرتز ميتواند اين صداها را بشنود. همه چيز فوقالعاده اسرارآميز به نظر ميرسد ، انگار پشت طراحي و راهاندازي اين ايستگاه راديويي نقشه مخفيانهاي در كار است. اين ايستگاه راديويي كه در بين طرفدارانش با نام "وزوزكن" (The Buzzer ) شناخته ميشود در حال حاضر بيش از دهها هزار نفر در شبكههاي اجتماعي هوادارش هستند. دو ايستگاه راديويي مشابه ديگر هم در روسيه وجود دارد كه هوادارانشان نامهاي "The Pip" (بيب) و "Squeaky Wheels" (لاستيك جيرجيري)را به آنها دادهاند. هواداراني كه ميگويند، اصلا نميدانند چرا به اين صداها گوش ميدهند. در واقع هيچكس دليلش را نميداند. ديويد استاپلز، متخصص شنود الكترونيك و استاد دانشگاه سيتي لندن در اين باره ميگويد: "اين سيگنالها عملا هيچ اطلاعاتي در خودشان ندارند." چه اتفاقي ميافتد؟ گفته ميشود كه اين ايستگاه راديويي به ارتش روسيه تعلق دارد، هر چند كه آنها هيچوقت چنين چيزي را تأييد نكردهاند. اين ايستگاه در پايان جنگ سرد شروع به كار كرد، زماني كه كمونيسم رو به افول بود. اما در کمال تعجب همچنان و بی وقفه امروزه نیز امواج آن از دو مركز ، يكي نزديك به سنپترزبورگ و ديگري نزديك مسكو فرستاده ميشوند. ( به کجا و برای چه کسانی ؟ نا مشخص است ... ) بعد از فروپاشي شوروي سابق ، به عكس پيشبينيها فعاليت اين ايستگاه نه تنها متوقف نشد بلكه بيشتر هم شد. نظريههايي كه در مورد دليل فعاليت اين ايستگاه راديويي مطرح شده، كم نيستند؛ از مخابره اطلاعات با زيردرياييها گرفته تا ارتباط با موجودات فضايي. برخي هم آن را با سيستم "دست مرده" (Dead Hand) كه شوروي سابق در دوره جنگ سرد راهاندازي كرد مرتبط ميدانند و معتقدند در صورت حمله اتمي، صداي وزوز اين شبكه راديويي قطع ميشود و موشكهاي قارهپيماي روسيه به طور خودكار پرتاب خواهند شد؛ به بيان ديگر ويراني كامل دو طرف درگير در جنگ. اين ايده البته خيلي هم بي منطق به نظر نميرسد. سيستم دست مرده يك سيستم كامپيوتري بود كه از طريق بررسي امواج راديويي، تشعشعات راديواكتيو را تشخيص ميداد. سيستمي كه به اعتقاد برخي از كارشناسان هنوز هم فعال است. ولاديمير پوتين، رئيس جمهوري روسيه همين چند وقت پيش گفت هيچ كس از جنگ هستهاي بين روسيه و آمريكا جان سالم به در نخواهد برد. آيا "وزوزكن" ميتواند جلوي چنين جنگي را بگيرد؟ نكته مهم در مورد اين ايستگاه راديويي اين است كه مثل همه راديوهاي بينالمللي روي موج كوتاه كار ميكند. تفاوت آنها و امواج با بسامد بالا در اين است كه فقط در خط مستقيم حركت نميكنند تا در اثر برخورد با موانع از بين بروند. امواج كوتاه بعد از برخورد به ذرات باردار در جو زمين از آنها دور ميشوند. اين ويژگي به آنها اجازه حركت زيگزاگي بين زمين و آسمان را ميدهد. به اين معنا كه سيگنالهايي كه اين ايستگاه ميفرستد در مقايسه با سيگنالهاي راديوهاي محلي، تلفنهاي همراه و تلويزيون مناطق وسيعتري را پوشش خواهند داد و ميتوانند دهها هزار كيلومتر را طي كنند.به همين دليل هم كشتيها، هواپيماها و ارتش براي فرستادن پيامهايشان به آن سوي قاره، اقيانوس و كوهستان از امواج كوتاه استفاده ميكنند. نكتهاي كه باز ذهن را به سمت تئوري دست مرده سوق ميدهد. البته از يك نكته نبايد غافل شد. سرعت حركت امواج كوتاه در روز و شب يكسان نيست و اگر ميخواهيد همه در تمام ساعات شبانهروز و هر نقطه از دنيا به ايستگاه راديوييتان دسترسي داشته باشند، به ويژه اگر از آن به عنوان علامت شروع جنگ اتمي كه احتمالا قصد راه انداختنش را داريد، استفاده ميكنيد بايد فركانس امواج را بسته به ساعت شبانه روز تغيير دهيد. اين كارياست كه راديوي بخش جهاني بيبيسي انجام ميدهد اما "وزوزكن" نه. نكته ديگري كه به گفته استاپلز بايد به آن توجه كرد اين است كه اين ايستگاههاي راديويي براي اندازهگيري فاصله لايه ذرات باردار جو راهاندازي شده. او ميگويد: "اگر ميخواهيد از سيستم راداري كه روسها براي رديابي موشكها استفاده ميكنند بهترين نتيجه را بگيريد، بايد اين نكته را بدانيد." هر چقدر مدت زمان بالا رفتن و پائين آمدن سيگنال در هوا بيشتر باشد، سيگنال در ارتفاع بلندتري حركت ميكند. به عقيده استاپل البته اين ايستگاه راديويي نميتواند براي اين منظور راه افتاده باشد. سيگنالي كه براي بررسي ارتفاع لايه ذرات باردار جو فرستاده ميشود معمولا يك صداي مشخص شبيه به صداي خاموش شدن تدريجي آژير ماشين توليد ميكند كه در واقع نتيجه تغيير موجها براي رسيدن به فركانس درست است. استاپلز ميگويد:" اين صدا هيچ شباهتي با صداي بوقي كه از اين ايستگاه راديويي ميشنويم، ندارد." يك ايستگاه راديويي كه به شكلي باورنكردني به "وزوزكن" شبيه بود و در جاي ديگري از دنيا وجود داشت: "لينكلن شاير پوچر" ( نام يك آواز محلي انگليسي) كه از اواسط دهه ۱۹۷۰ تا سال ۲۰۰۸ كار ميكرد. صداي اين ايستگاه راديويي در آن سوي دنيا هم شنيده ميشد، اما كسي از محل آن خبر نداشت؛ درست مثل " وزوزكن". گفته ميشد مقر اين ايستگاه در قبرس است. از آن هم صداهاي عجيب و وحشناكي شنيده ميشد. در ابتداي هر ساعت چند خط اول ملودي آواز لينكلنشاير پوچر، ۱۲ بار پشت سر هم پخش و بعد از آن صداي ضبط شده زني شنيده ميشد كه با لهجهاي شبيه به اشرافيان انگليسي ۵ عدد يك، دو، صفر، سه و شش را ادا ميكرد. براي درك ارتباط اين دو ايستگاه بهتر است به دهه ۱۹۲۰ برگرديم. شركت تعاوني "آل راشن" - آنطور كه خودشان ادعا ميكردند- يك شركت بازرگاني بسيار مهم به حساب ميآمد كه روي معاملات بريتانيا و شوري سابق نظارت ميكرد. در سال ۱۹۲۷، پليس به ساختمان اين تعاوني حمله كرد و مشخص شد زيرزمين آن به سيستم حفاظتي مجهز بوده. آنها همچنين يك اتاق مخفي در اين زيرزمين پيدا كردند كه درش دستگيره نداشت و كارگران در آن در حال سوزاندن مدارك بودند. در اين حمله انگليسيها چيزي جز آنچه خودشان از قبل ميدانستند كشف نكردند. اما روسها تازه فهميدند "ام آي فايو" ( اداره امنيت داخلي بريتانيا) سالها آنها را شنود ميكردهاست. در نتيجه اين اتفاق، روسها روش رمزگذاري پيامهايشان را تغيير دادند، آن هم در يك شب. آنها سيستم "پد يكبارمصرف" را به كار انداختند. در اين روش فرستنده پيام، يك كليد رمزگذاري را به طور تصادفي انتخاب ميكند و آن را فقط با گيرنده به اشتراك ميگذارد. اگر اين كليد كاملا به شكل تصادفي انتخاب شود احتمال رمزگشايي پيام به صفر ميرسد. به اين ترتيب روسها ديگر نگران لو رفتن پيامهايشان نبودند. و اينگونه بود كه "ايستگاههاي اعداد" به وجود آمدند؛ ايستگاههاي راديوي موج كوتاه كه براي جاسوسها در سراسر دنيا پيام ميفرستادند. مأموران انگليسي اما بيكار ننشستند و آنها هم به اين روش روي آوردند. انتخاب كليد رمزگذاري تصادفي و غيرتكراري البته كار آساني نبود. ولي انگليسيها برايش راهي پيدا كردند. آنها يك ميكروفون را از پنجره دفترشان در خيابان "آكسفورد" لندن آويزان ميكردند تا صداي ترافيك را ضبط كند. استاپلز ميگويد:" ممكن بود صداي بوق يك اتوبوس همزمان با پليسي كه فرياد ميكشد ضبط شود. اين صدا كاملا خاص است چون اين اتفاق دوباره نخواهد افتاد." آنها اين صدا را به يك رمز تصادفي تبديل ميكردند. اين شبكه ارتباطي جديد بسيار مفيد بود و طولي نكشيد كه ايستگاههاي اعداد همه دنيا را گرفتند. هفت سال پيش بود كه خبر انهدام شبكهاي از جاسوسان روس توسط "افبيآي" منتشر شد. گفته ميشد آنها دستورات را از طريق پيامهاي رمزگذاريشده كه ايستگاه راديويي موج كوتاه با فركانس ۷۸۸۷ كيلوهرتز ميفرستاد، دريافت ميكردند. ( لازم به ذکر است که در ایران خودمان نیز همین فرقه رجوی در زمان جنگ از رادیویی خودش به نام کذایی " رادیویی مقاومت " ضمن پخش موسیقی و اخبار در یک ساعت مشخص گوینده شروع میکرد به اعلام یکسری عدد و پیام نا مشخص ... که البته اعضا این فرقه در ایران و حتی در خطوط مقدم جبهه دستور العمل های مشخص شده هر کدام شان را دریافت می کردند و می فهمیدند که از مرکز چه دستور مشخصی به انها داده شده ... ) حالا كره شمالي هم به استفاده از اين ايستگاه هاي راديويي روي آورده است. روز ۱۴ آوريل ۲۰۱۷، اين پيام از راديو پيونگ يانگ پخش شد: "من درس فناوري اطلاعات مقدماتي دانشگاه آموزش از راه دور را براي گروه ماموران اعزامي شماره ۲۷ دوره مي كنم." در ادامه اين پيغام - كه به وضوع يك پيام نظامي است - يك سري عدد و شماره صفحه مثل شماره ۶۹ در صفحه ۸۲۳ و صفحه ۹۵۷ شنيده مي شد، اعداد و ارقامي كه شباهت زيادي به كد دارند. جالب اينجاست كه اين ايستگاههاي اعداد هنوز فعال هستند با اين مزيت كه امروزه هر كس در هر جاي دنيا ميتواند پيام هاي اين ايستگاه ها را بشنود، بدون آنكه بداند براي چه كسي فرستاده ميشوند. البته امكان تشخيص منبع فرستنده امواج وجود دارد. تلفن هاي همراه و اينترنت شايد سريعتر باشند اما احتمال لو رفتن به محض باز كردن پيام يا ايميل دريافتي از يك آژانس اطلاعاتي وجود دارد. بنابراين شايد اين ايده كه "وزوزكن" يكي از اين ايستگاههاست و سالها بدون جلب توجه براي جاسوسان روس در سراسر دنيا پيام ميفرستاده، ايده وسوسهانگيزي باشد. اما يك مشكل وجود دارد. اين ايستگاه هيچوقت پيامهايي به شكل اعداد پخش نميكند. اين مسأله البته اهميت چنداني ندارد چون پدهاي يكبارمصرف قابليت ترجمه هر چيزي را دارند، از كلمات رمزي گرفته تا صحبتهاي نامفهوم. استاپلز ميگويد:" اگر يك تماس تلفني رمزگذاري شود شما احتمالا به جاي پيام اصواتي نامفهوم ميشنويد اما كسي كه پيام برايش فرستاده ميشود، آن را به شكل طبيعي دريافت ميكند." وقتي از طريق راديو پيامي ميفرستيم ، ارتفاع يا فاصله امواج ارسالي را تغيير ميدهيم . مثلا دو موج كوتاه پشت سر هم به معناي "X" است يا سه موج نزديك به هم معني "y" ميدهد. وقتي يك سيگنال اطلاعاتي را حمل ميكند به جاي امواج منظم و با فواصل يكنواخت مثل ريزموجهاي اقيانوس، با امواجي شبيه به خطوط دندانهدار نوار قلبي روبرو هستيم.البته اين تحليل اما به نظر نميرسد در مورد "وزوزكن" صدق كند . خيليها به عكس معتقدند كه اين ايستگاه راديويي آميزهاي از دو چيز است. صداي وز وز ممتد يك علامت است كه در واقع ميگويد" اين فركانس مال من است، اين فركانس مال من است ..." تا از اين طريق به ديگران بفهماند حق استفاده از آن را ندارند. به عقيده اين دسته، وزوز كن فقط در مواقع بحران به يك ايستگاه اعداد تبديل ميشود. مثلا اگر به روسيه حمله شود از آن براي فرستادن پيام به شبكه جاسوسي و نيروهاي ارتش كه در مناطق دوردست در حال آماده باش هستند، استفاده ميشود. روسيه البته كشوري است با مساحتي ۷۰ برابر انگلستان. اين طور كه پيداست گردانندگان اين ايستگاه تمرين در اين زمينه را شروع كردهاند. ماريس گولدمينز، اهل كشورهاي بالتيك و يكي از علاقمندان اين ايستگاه راديويي ميگويد: " در سال ۲۰۱۳ يك پيام ويژه پخش كردند: فرمان ۱۳۵ صادر شد. گفته ميشد اين پيامي آزمايشي براي آمادگي كامل رزمي بود." رمز و راز اين ايستگاه راديويي روسي شايد حل شده به نظر بيايد. اما اگر حق با هوادارانش باشد و مربوط به سیستم دست مرده موشک های هسته ایی روسها باشد ، بايد اميدوار باشيم صداي وزوز هيچوقت قطع نشود . بن پایه : https://en.wikipedia.org/wiki/UVB-76 https://priyom.org/military-stations/russia/the-buzzer https://www.proquest.com/docview/1782923047- 32 پاسخ ها
-
- 19