parsneet

Members
  • تعداد محتوا

    160
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    2

تمامی ارسال های parsneet

  1. بارگذاری دستی در تانک روسی ( t55 یا t62 ... ؟؟ ) در ویدئو ذیل بکارگیری تانک های قدیمی در جبهه جنگ اوکراین توسط روسیه را مشاهده می کنید ... در زمان جنگ هر سلاحی به نوبه خودش ارزش مند است ... لذا یک ارتش حرفه ایی باید در حفظ و نگهداری تمام تجهیزات خود کوشا باشد . ولو آنهایی که به نظر قدیمی هستند . معمولا برای بازنشسته کردن تجهیزات و انبار کردن و بازدید دوره ایی آنها در قالب "تجهیزات ذخیره" یک سری دستور العمل مشخص در ارتش های مدرن وجود دارد تا در زمان نیاز بتوان با سرعت آنها را ریکاوری و آماده اعزام به صحنه نبرد بکنند ... https://aparat.com/v/Pf62m و همانطور که دوستان قبلا" در گزارش ها درج کردند . اهمیت ذخایر تجهیزات طرف های درگیر در جنگ مستمرا" توسط طرفین به عنوان یک فاکتور ارزیابی توان قوای روبرو رصد و تحلیل می شود تا چشم انداز تحولات جبهه های درگیر به دست آید ...
  2. پنج حمله هوایی بر روی موقعیت استقرار تیپ ۸۲ هوابرد در مدت ۲۴ ساعت ( نتیجه درز موقعیت آخرین یگان ذخیره اوکراین در نشریه آمریکایی ) انتشار گزارشی از موقعیت آخرین یگان ذخیره ارتش اوکراین که به میدان نبرد اعزام شده، باعث شد تا این یگان در یک روز پنج بار هدف حمله هوایی قرار گیرد! مجله فوربس هفته گذشته گزارشی منتشر کرد که در آن به اعزام تیپ ۸۲ هوابرد اوکراین به میدان نبرد اشاره شده بود؛ تیپی که از ۲۰۰۰ نیرو و خودروهای جنگی «ماردر» و «استرایکر» و همچنین تانک‌های «چلنجر ۲» تشکیل شده و آخرین تیپ نیروهای ذخیره فعلی اوکراین است . در گزارش فوربس آمده بود که این تیپ در پیرامون «روبوتین» در منطقه زاپوریژیا مستقر شده است. خبرگزاری راشاتودی گزارش داد که اعلام موقعیت استقرار این تیپ در گزارش فوربس، باعث شد تا این تیپ ظرف مدت ۲۴ ساعت هدف پنج حمله هوایی قرار گیرد. اعزام این یگان‌ به همراه تیپ ۴۶ به میدان نبرد به این معنی است که دیگر هیچ جایگزینی برای آنها وجود ندارد. ( و تا اعلام بسیج عمومی بعدی و اعزام آنها برای آموزش و تجهیز آنها نیروی ذخیره دیگری موجود نخواهد بود ) و هنگامی که تیپ‌های ۴۶ و ۸۲ برای استراحت و تعمیرات به عقب بازگردند، ممکن است هیچ تیپ جدیدی با قدرتی مشابه این دو تیپ جای خالی آنها را پر نکند. همین امر موجب خواهد شد که ضد حمله شتاب خود را از دست بدهد. اوکراین در خط مقدم جنگ ، سکوت رسانه‌ای اعلام کرد در ادامه مطالب فوق که از نشریه فوربس و راشاتودی منتشر شد به نظر می‌رسد که مقامات اوکراینی تدابیر جدیدی را برقرار کرده باشند ... نشریه لوتامپ سوئیسی نوشت ، مقام‌های اوکراینی حضور خبرنگاران خارجی در خطوط مقدم جنگ در این کشور را ممنوع کرده‌اند که احتمالا دلیل این امر نرخ بالای تلفات در میان پرسنل ارتش و عدم کسب دستاورد برای ضد حمله ادعایی اوکراین بوده است. در این خبر درج گردیده که مطابق دستور صادره از سوی مقام‌های ارتش اوکراین حضور پیدا کردن خبرنگاران خارجی در خطوط مقدم جنگ در این کشور کاملا ممنوع شده است. این نشریه سوئیسی تصریح کرد، ستاد کل ارتش اوکراین دستور مشابهی را که در پاییز سال گذشته میلادی برای حملات جبهه خارکیف صادر کرده بود تکرار کرده و این بار ورود خبرنگاران را به کل مناطق جنگی ممنوع کرده است. این دستور تصریح داشته هیچ خبرنگاری تا زمانی که مجوز کتبی از سوی ژنرال والری زالوژنی، فرمانده کل ارتش اوکراین کسب نکرده، نمی‌تواند در خط مقدم جنگ حاضر شود. انتشار این خبر خشم بسیاری از خبرنگاران حاضر در اوکراین را برانگیخته است. این اولین بار نیست که مقام‌های اوکراینی جلوی دسترسی نمایندگان رسانه‌ها به مناطق جنگی را می‌گیرند. سپتامبر ۲۰۲۲ نیز این مقامات به خبرنگاران اجازه دسترسی به مناطق اجرای عملیات برق آسا در منطقه خارکیف را ندادند. همچنین این تحلیل گران گمانه زنی کردند که ممکن است دلیل صدور این دستور از سوی مقام‌های اوکراینی : سطح بالای تلفات در میان پرسنل ارتش اوکراین در مناطق جنگی و همین طور به نتیجه نرسیدن ضد حمله‌ای که این ارتش بسیار بر سر آن رجزخوانی می‌کرد، بوده است. یکی از این خبرنگاران که خودش را با نام مستعار اولکسی معرفی کرد، گفت، بسیاری از خبرنگاران اوکراینی معتقدند دلیل اعلام این تصمیم تمایل مقامات ارتش اوکراین برای پنهان نگه داشتن یک فعالیت غیرعادی است. او توضیح داد: "ممکن است این دستور ستاد کل ارتش اوکراین به دلایل دیگری صادر شده باشد : در واقع به دلیل پنهان نگه داشتن تدارکش برای عملیاتی بزرگ باشد. من بیشتر این احتمال را می‌دهم که موضوع مربوط به تدارک دیدن حمله بزرگی است که باید در سکوت به اجرا گذاشته شود." پی نوشت : از سه گزینه : ۱- جلوگیری از اطلاعات استقرار یگان های اوکراینی ۲- جلوگیری از انتشار تلفات اوکراینی و نا امیدی غربی ها از موفقیت ضد حمله ۳- تدارک برای عملیاتی مهم و بزرگ در خلال این ضد حمله طولانی به نظر ترکیبی از احتمالات ۱ و ۲ بیشتر برای وضعیت فعلی قوای اوکراینی محتمل است .
  3. با سلام فرمایشتان در مورد تفاوت شرایط جنگی و عادی دقیقا" صحیح هست و اینکه جنگال شدید در زمان عملیات رزمی جزو استاندارد های نیروی هوایی ایالات متحده است ... اما در مورد لنز لونبرگ اگر اشتباه نکنم تنها زمانی که از فرودگاه مبدا در حال تیک آف و لندینگ هستند آن را استفاده میکنند ( برای اینکه رادار برج کنترل بتواند ترافیک را مدیریت کند و منجر به فرامین اشتباه و حادثه نشود ...) ولی در طول پرواز آن هم در مکانی مانند خلیج فارس و زیر ذره بین کشورهای مانند ما بسیار بعید هست که این قابلیت را در تمام طول پروازها استفاده بکنند ... اگر دوستان نحوه و یا دستور العمل استفاده از این بازتاب دهنده را اطلاع دارند و راهنمایی بکنند هم بسیار مفید است ... سپاسگذارم ...
  4. parsneet

    آموزش بستن چفیه به صورت حرفه ای

    با سلام و درود پیش گفتار در حین مرور در انجمن به این تاپیک کاربردی برخورد کردم که متاسفانه تمام عکس های آن حذف شده اند و قابل مشاهده نیستند . گفتم خالی از لطف نیست که یک پست جدید برای آن کار کنم . شاید مورد استفاده دوستان قرار بگیرد . خصوصاً کسانی که در مناطق خشک و بیابانی قصد داشته باشند راه پیمایی کنند . انصافا" دیتا بیس و تاپیک های انجمن میلیتاری دریایی از اطلاعات هست . که حیف است مغفول بماند و بروز آوری نشوند . فراموش نکنیم که تاپیک های دانشنامه ها و تاپیک های تحلیلی و تاریخی بوده که تمام کاربران عزیز را با این انجمن آشنا کرده است . و اساسا" اگر بخش خبرهای روزمره و یا چت روم انجمن فقط اگر فعال می بود شاید هیچ کدام مان هرگز در هنگام سرچ گوگل با این انجمن آشنا نمی شدیم ... ! لذا با تلاش همه دوستان انشالله همتی در راستایی بروزآوری این گونه تاپیک ها داشته باشیم . انشالله موضوع : چگونه چفیه به یونیفرم های نظامی در ارتش های خاورمیانه راه یافت دو مرد کرد ایزدی در عراق ، که سر بندی های جامانه ( چفیه ) بسته اند ریشه نام : چَفیه یک نوع سربند رایج در پوشاک سنتی مردم کُرد و عرب و بعضاً اقوام دیگر است که بر روی سطح سر و زیر عقال قرار می گیرد. ( در زبان عربی :کوفية، بالغترة، الشماغ، الحطّة، المشدة، القضاضة) (کُردی : جه‌مه‌دانی ، جامانه) ( در فارسی : چفیه و در لری مناطق غربی ایران : چپیه ) بسیاری از تاریخ پژوهان و مردم شناسان معتقد هستند که حروف چ و پ در تلفظ این سربند به ریشه آن در زبان پارسی اشاره دارد . در طول سالیان دراز ، مناطق شرقی بین النهرین زیر لوا و نفوذ فرهنگ و زبان غرب ایران بوده اند و وجود این ریشه ها امری کاملاً بدیهی است . ولی هستند کارشناسانی مانند ابوالحسن نجفی ، «چفیه یا چپیه » را شکل غلط کلمه می‌دانند! و اصرار دارند که حتماً باید واژهٔ «کوفیه» به کار رود . در مقابل دیگر کارشناسان استدلال دارند که کلمات بسیار نادری از عربی به پارسی منتقل شده اند که حروف چ و پ جایگزین شده باشند . در عوض بیشمار کلماتی هستند که مانند چپیه به کفیه معرب شده باشند . ( بهر حال کوفه و کوفیه تاریخی بسیار کمتر از ابداع این پوشش دارند ) تاریخچه : با توجه به مستندات از جمله حکاکی ها و نقوش و روایات محتمل گردیده است که مبداً این نوع سربند از بین النهرین بوده است . در عهد سومری با اختراع ماشین های نساجی صنعت بافت رونق بسیار گرفت و از نخ های پشمی و کتان برای بافتن لباس و روکش استفاده می شد. راهبان معابد سومری لباس های سفید به گونه ای می پوشیدند که سر تا پا بدنشان را می پوشاندند و یک توری مشکی بر سر روسری سفیدشان اضافه می کردند . و محتمل است که طرح راه راه سیاه و سفید چفیه های سنتی ایده اولیه آن برگرفته از آن نوع پوشش بوده که با ترکیب این نقوش در یک دست بافته واحد تجمیع شده باشد . در روایات این گونه نقل شده است که : اولین کسی که شماغ بر تن کرد ، فرمانروای عادل و پارسای سومری گودآ در دوره (2146-2112 قبل از میلاد) بود . سپس شماغ ( چفیه ) در عصر طلایی سومری عموماً لباس شاهزادگان و راهبان شد . (2122 - 2014 قبل از میلاد) و در این دوره از راهبان و شاهزادگان به مردم عادی منتقل شد . ساکنان مرداب ها آن را از اجداد سومری خود در پنج هزار سال پیش به ارث بردند و سپس به کشورهای خلیج فارس و بقیه کشورهای عربی گسترش دادند . چپیه میتواند به اشکال مختلفی بسته شود . معمولاً بعنوان سربند استفاده می‌شود تا از سر و چشم و دهان مردم ساکن در مناطق خشک در برابر آفتاب و یا گرد و غبار محافظت کند. هر چند که در مواقعی بستن چپیه فقط برای تکمیل بودن لباس فرد استفاده می‌شود. چپیه را در بعضی کشور ها به صورت عمامه و در بعضی دیگر با رشته‌ای به نام عقال بر سر می‌بندند . کاربرد نظامی : نظامیان ارتش بریتانیا در خلال جنگ جهانی اول با ورود به منطقه خاورمیانه با این پوشش آشنا شدند و زمانی که در اردن و سرزمین های اشغالی حضور داشتند به استفاده از آن روی آوردند . اما کاربرد گسترده از آن در واقع بعد از اشغال عراق توسط بریتانیا در سال 1918 صورت پذیرفت . این استفاده گسترده و محبوبیت آن بین نظامیان انگلیسی باعث گشت که شرکت‌های نساجی در خاک انگلستان به طراحی و ساخت آن اقدام نمایند و آن را به تجارتی سودآور تبدیل کنند . که معمولاً به چفیه هایی که تولید این کشور باشد (شماغ لندن) می‌گفتند و در حال حاضر و پس از نوع کره‌ای و چینی بهترین کیفیت را داراست . کنفرانس صلح پاریس در سال 1919 ، سرهنگ لورنس (سوم از سمت راست) به همراه شاه فیصل اول (فیصل بن حسین بن علی الهاشمی) سرهنگ توماس ادوارد لورنس بریتانیایی معروفترین فرد غربی در قرن 19 بود که در زمان حضور و فعالیتش در خاورمیانه استفاده از این سربند را عموماً بکار می برد . گروه گشت SAS در شمال آفریقا 1943 در طول جنگ جهانی دوم ، چفیه ( که توسط بریتانیایی ها به نام شمق شناخته می شود ) توسط سرویس هوایی ویژه در شمال آفریقا به عنوان یک سربند جایگزین کلاه آفتاب گیر سنتی ارتش این کشورها استفاده می شد. همچنین در سالهای بعد از جنگ جهانی دوم این یاسر عرفات بود با آن چفیه معروف اش که عموماً همراه با یونیفرم نظامی که به تن می کرد . نقش بسیاری در معرفی این سربند به عنوان یک پوشش نظامی در اذهان عمومی دنیا داشت . ولی در کل استفاده گروه های چریکی و شبه نظامی عرب فلسطینی که از آن به همراه یونیفرم های نظامی استفاده می کردند در تثبیت این موضوع ( کاربرد نظامی این پوشش ) نقش زیادی داشتند . به گونه ایی که حتی گروه های شبه نظامی یهودی نیز به طور گسترده آن را مورد استفاده قرار می دادند . ولی بعدها با نماد شدن این پوشش برای مبارزان فلسطین ، استفاده از آن را علی رقم اینکه یکی از پوشش های معمول یهودیان بومی بود تا حدودی در بین یهودیان کاهش داد . همچنین چفیه در زمان جنگ ایران و عراق با توجه به اینکه عموم فعالیت های رزمی در مناطق خشک و بیابانی بود استفاده از این پوشش بسیار مورد قبول واقع گردید . و در بسیاری از اوقات نیز برای کاربرد هایی غیر از سربند بکار برده می شد . مانند استفاده برای شریان بند نقاط جراحت دیده ، پارچه نظافت اسلحه ، زیر انداز خواب ، دستار و .... همین کاربردی بودن باعث محبوبیت آن بین سربازان ایرانی گشت . و در هنگام تحویل گرفتن یونیفرم به آنان چفیه نیز داده می شد . استفاده گسترده و مداوم آن باعث شد که خود به خود با تصویر رزمندگان اجین شود و به مرور و خصوصاً بعد از اتمام جنگ تبدیل به نمادی شود که یاد آور آن جنگ میهنی باشد . در حال حاضر نیز در بیشتر مراسم های که کهنه سربازان در آن حضور داشته باشند ، ایشان از آن به عنوان نماد این جنگ استفاده می کنند . در زمان کنونی هم در سازمان های رزم ایرانی و هم غیر ایرانی که در خاورمیانه حضور دارند به عنوان یک البسه نظامی به سربازان تحویل داده می شود . ولی در حال حاضر استفاده از آن برای نیروی های نظامی رسمی در زمان آموزش و یا تایم عمومی استفاده نمی گردد . مگر در هنگام رزمایش ها و مناطق عملیاتی . اما در مورد نیروهای بسیج مردمی دستور العمل مشخصی ارائه نشده و استفاده از آن بین ایشان معمول است . در ارتش ایالات متحده در سال 1991 و اشغال کویت به دست عراق وقتی که مشخص شد که جنگ در خاورمیانه حتمی و قریب و الوقوع است . و باعلم به طوفان های شن در کویت این نگرانی عمده به وجود آمد که چگونه سربازان و تجهیزات خود را برای یک جنگ دراز مدت با محیط بیابانی و خشک آن منطقه باید هماهنگ نمایند . در همان هنگام سرهنگ دوم هارولد نیسلی مسئول ایمنی تیپ مهندسی 111 یک ایده را در ذهن خود داشت . و آن این بود که استفاده از چفیه را به صورت سازمانی مورد استفاده سربازان حاضر در جنگ نماید . در ابتدا با پیشنهاد او مخالفت شد . که عموم دلیل آن این بود که استفاده از چفیه ممکن است موجب برداشت غلط و سوتفاهم هایی شود . ( در کل از این موضوع که یک ارتش پیشرفته غربی از یک پوشش مردمی بومی و از دید آنها بیایان نشین الگو برداری کند زیاد مطلوب به نظر نمی رسید ) اما در ادامه که سرهنگ تاد فردریکز ( پزشک و جراح تیپ 111 TEB ) پس از معاینات سربازان وجود التهابات ریوی و نمایان شدن حساسیت تنفسی در بین بعضی از سربازان را گزارش نموده بود ، نگرانی های نیسلی در مورد طوفان های شن را موجه جلوه داد . و متعاقباً از طرف فرماندهان ارشد دستور استفاده محدود از آن و سپس ارائه گزارش اثر بخشی آن صادر شد . و در سنوات بعد با تایید کامل آن به یکی از اجزاء یونیفرم سربازان آمریکایی در عراق و افغانستان و سراسر خاورمیانه تبدیل گشت . ارتش آمریکا به صورت استاندارد سازمانی سه رنگ فیط و قهوه ایی و سبز زیتونی را برگزید که به تناسب لباس یگانهایی بکار گیرنده و هماهنگ با پوشش استتار انتخاب و استفاده می شود . آموزش نحوه استفاده صحیح : در پایان هم یک ویدئو برای شما عزیزان قرار می دهم که استفاده صحیح و کاربردی را به سربازان آموزش می دهد . همچنین یادگیری و استفاده از بستن این پوشش سر و صورت را به دوستانی که قصد راهپیمایی در مناطق خشک و بیابانی را دارند توصیه می نمایم . https://www.aparat.com/v/MyEID
  5. با سلام و درود همان طور که دوست خوبمان آقا امین توضیح دادند . ظاهرا" چند تا پهپاد بودند که توسط پدافند مسکو با آنها مقابله شده . ولی یکی از آنها در حین سقوط به یک ساختمان غیر مسکونی ( حالا تجاری یا اداری ) برخورد کرده . که الان فیلم و عکسش رو خدمتتون ارائه می دهم . گویا این حمله پهپادی در پاسخ به حمله هوایی/موشکی یک شب قبل از اون بوده . که روسیه یک ساختمان چند طبقه را در شهر کیف به طور کامل منهدم و ویران کرده بود . در پاسخ به اون حمله هم جناب زلنسکی نطقی شبانه فرمودند : که موشک‌های روسیه ساختمانی متعلق به سرویس اطلاعات و امنیت اوکراین (SBU) را هدف قرار داده‌اند. و آن را یک «حمله تروریستی موشکی روسیه ! » خواند و گفت که بلافاصله پس از حمله دستور تشکیل جلسه اضطراری داده است.و مسکو باید منتظر پاسخ سخت ما باشد . سِرهیل لیساک (فرماندار دنیپرو) که این حادثه در آن رخ داده است ، نیز گفت که در جریان این حمله ۹ نفر مجروح شدند! این فیلم حمله اولیه روسیه به کیف ( ساختمان SBU و محل استقرار مستشاران خارجی ) https://www.aparat.com/v/djsI6 در شب شنبه 29 ژوئیه ، ارتش روسیه یک ساختمان در دنپروپتروفسک اوکراین را هدف قرار داد . منابع روسی اعلام کردند که حداقل 27 کارمند SBU و چندین مستشار و مربی خارجی که در آن زمان در ساختمان بودند ، کشته و زخمی شده اند . طرف اوکراینی تایید نموده است که ساختمان فوق کاربری آن مربوط به SUB (سازمان اطلاعات و امنیت اوکراین) بوده ولی ادعا می کند که ظاهراً کسی در آن هنگام در ساختمان نبوده است! هرچند که در تصاویر منتشر شده رفت و آمد های پر تعداد آمبولانس ها بعد از حمله گزارش شده است . و فیلم ذیل که پاسخ پهپادی وعده داده شده جناب زلنسکی هست که مورد سوال آقا رضا بود https://www.aparat.com/v/GFSlv در صبح روز 30 ژوئیه اوکراین با دو پهپاد به ساختمانی در شهر مسکو حمله کرد که به گفته وزارت دفاع روسیه : یک پهپاد اوکراینی توسط پدافند هوایی بر فراز قلمرو منطقه اودینتسوو در منطقه مسکو منهدم شد. و دو پهپاد دیگر توسط جنگ الکترونیک سرکوب شده . که یکی از آنها در هنگام سقوط به یک ساختمان تجاری ( که احتمالا" هدف اولیه اش نبوده ) برخورد کرده است . در ذیل هم دو تا ویدئو هست که آخرین لحظات زندگی سرباز اوکراینی و دیگری سرباز روسی را به تصویر کشیده است ... نکته اش این است که هر دو بنده خدا غرق در کار با موبایل های خود هستند که به ناگه کواد های انتحاری از راه می رسند ... حمله پهپاد انتحاری اوکراینی به خودروی سبک حامل سربازان روسی که یکی از آنها با دوربین موبایلش در حال فیلم برداری از منطقه است https://www.aparat.com/v/ILyVw حمله پهپاد انتحاری روسی به خودروی زرهی (m113 آمریکایی) که سرباز اوکراینی که لحظات آخر کار با موبایلش را نشان می دهد . احتمالا" دارد آخرین کامنت خودش را در بروزرسانی ( چت روم ) انجمن میلیتاری اوکراین می نویسد :/ ( یحتمل داشته می نوشته که این چه وضع مملکته آقااا ... امکانات کمه و ... که اجل پهپاد روسی مهلت اش نداده ) https://www.aparat.com/v/5oK6M
  6. سلام و درود به شما فرمایش شما صحیح است برادر مهدی . اما یک نکته دیگر هم هست : چین به علت اینکه فعلا" به هیچ عنوان قصد تقابل و درگیری با قدرت های غربی را ندارد مایل نیست که مستقیم در موضوع کره وارد شود . این تنگنا خود به خود باعث شده که به سمت راه های دیگری برای کمک برود . مثال یمن و ما هرچند که تشابه ماهیت آن درست است . اما دقیقا" صدق نمی کند . یمن تنها کاربر تجهیزات است . در بهترین حالت آموزش های مونتاژ به آنها داده شده است . کره شمالی شاید در ابتدای امر مانند یمن بوده اما اکنون یک مرحله فراتر رفته و با وارد کردن فناوری و قطعات حساس از چین و دیگر کشورها فرآیند ساخت و تولید را انجام می دهد . این دو امر خیلی فرق دارد . فی المثل : اگر KMW آلمان بخواهد یک کارخانه تولید خودروی زرهی در افغانستان راه اندازی نماید . بسیار بعید است که این کشور نیروی انسانی و دانش کافی برای وارد شدن حتی به ساخت SKD را هم داشته باشند ... اما در ایران چنانچه یک شرکت معتبر بین المللی اینورها راهش را گم کند و بخواهد ما را در فرآیند ساخت مشارکت دهد هم ساخت SKD و هم CKD را به نحو احسنت می توانیم با ایشان به انجام برسانیم ... کره شمالی شاید در زمینه مهارت نیروی انسانی با خود ما برابر و قابل مقایسه باشد ... بهر حال قابل کتمان نیست که چند سال است که از آن حالت بدوی و عقب افتاده ی سالهای قبل تغییر کرده اند و چه بسا با قدرت گرفتن بیشتر چین در آینده نیز کامل از این حالت خارج شوند ... بهتر است در رابطه با کره ایی ها بگوییم نقش اراده و پشت کار را دست کم نگیرید ... کلا" کره ایی ها آدم های پیگیر و با پشت کاری هستند . مثال تجربه خودم با برادران جنوبی شان را خدمتتان می زنم : ( از نظر فرهنگی و ژنتیکی که مستحضر هستید با کره جنوبی تفاوت زیادی ندارند ) در فاز های 2 و3 پارس جنوبی وقتی که با مهندسانی از شرکت هیوندای کره همکار بودیم ( آنها کارفرما بودند و ما جزو کارآموزهای شاغل در پیمانکاریهای زیر مجموعه ) از 11 ساعت کاری کلا" دو ساعت را داخل دفاترشان بودند . و در گرمای شدید جنوب نظارت بر کارهای عملیاتی را رها نمی کردند و نفس کارآموز ها و تکنیسین های ایرانی را بریده بودند ... آن موقع در پارس جنوبی مهندس ماهر ایرانی بسیار کم بود (بیشتر در شهر های بزرگ بودند و به مناطق سخت نمی آمدند ... ) حتی جوشکار را از فیلیپین می آوردند ! اکثرا" همین مهندسین کنونی در صنایع پتروشیمی و پالایشگاهی جنوب همان کارآموز های بخش های زیر مجموعه کره ایی ها و ژاپنی ها هستند ... البته بحمدالله اکنون در یک پالایشگاه که وارد می شوید چیزی جز کارگر ، تکنیسین و مهندسین عملیاتی و اجرایی خودمان را مشاهده نمی کنیم ... ( هرچند که باید اذعان کرد همچنان در بخش "طراحی" صنایع نفت و گاز وابسته هستیم )
  7. با سلام ودرود دیروز در بروزرسانی خدمت دوستان پیشکسوت مبحثی مطرح شد : هر جنگی مانند یک دانشگاه نظامی و یک آزمایشگاه بزرگ تجهیزات باعث می شود که استفاده از یک نوع خاص از تجهیزات و تسلیحات کم رنگ شود و همینطور متعاقباً گاهی استفاده از یک ایده قدیمی و یا جدید جان بگیرد و بعد از مدتی تبدیل به یکی از تجهیزات معمولی در ارتش سایر کشور ها شود ... از دید حقیر : خسارت و تلفات جنگ ، بین دو کشور مشخص تقسیم می شود . ولی فواید و تجربیات اش بین همه کشور ها ...! خبر امروز بر می گردد به بازگشت غرور آمیز یک وسیله ساده و قدیمی به صحنه نبرد های مدرن جدید ، که ارتش های مختلف در قرن نوزدهم از آن بسیار استفاده میکردند : بله دوچرخه ...! " در واقع ، دوچرخه تاثیرگذارترین قطعه در تاریخچه طراحی محصول است . " - هیو پیرمن تاریخچه : دوچرخه در طول زمان از یک وسیله برای سفر ، به یک ورزش و سرگرمی محبوب تبدیل شده است . اما کاربردهای جذاب دوچرخه به همین جا ختم نمی شود . بسیاری نمی دانند که در طول تاریخ نبردهای نظامی در سراسر جهان از دوچرخه نیز به کرات استفاده می شده است . در اوایل دهه 1880 در اروپا از دوچرخه به عنوان وسیله ای برای حمل و نقل در زمان جنگ استفاده می شد . و در آغاز جنگ جهانی اول بود که ارتش آلمان ارزش نظامی این وسیله را دریافت . در واقع اگر دقیق تر بگوییم : 36 واحد مستقل پیاده نظام دوچرخه سوار ، یک گردان دوچرخه سوار وابسته به هر لشکر سواره نظام ، و 10 یگان دوچرخه ذخیره اضافی برای جایگزینی داشت . در این زمان دوچرخه ها به طور گسترده به عنوان پیشاهنگ ، پیام رسان و حامل بر آمبولانس استفاده می شدند . در طول جنگ جهانی دوم دوچرخه‌ها به عنوان راهی برای حمل و نقل در هنگامه بعد از فرود به چتربازان معرفی می شد . این دوچرخه‌های تاشو به گونه‌ای طراحی شده‌ بودند که به شکلی فشرده شوند تا بتوانند به راحتی در سایر خودروها و یا قایق‌ها حمل شوند . استفاده یگان های هوابرد از این وسیله موجب گشت تا اصطلاح «دوچرخه‌های بمب‌افکن» در این دوره وارد سازمان های رزم شود ، زیرا نیروهای آمریکایی این دوچرخه‌ سواران را از هواپیماها فرود می‌آوردند تا با کمک از آنها به سربازان پشت خطوط دشمن برسند . با این حال ، استفاده از دوچرخه ها در طول جنگ جهانی دوم به دلیل کمبود لاستیک محدود ماند . یک ارتش بکار گیرنده اروپایی دیگر سوئد بود . این ارتش شش هنگ پیاده نظام دوچرخه سوار را تا سال 1939 اداره می کرد. این کشور از دوچرخه برای اپراتورهای رادیویی صحرایی و همچنین راهی برای حمل برانکاردها استفاده می کرد . حتی پس از پایان جنگ‌های جهانی نیز ، دوچرخه‌های نظامی توسط بعضی از ارتشها مانند سوئیس مورد استفاده قرار می‌گرفتند و تا سال 2003 بود که سوئیس ساختار سه هنگ پیاده نظام دوچرخه سوار خود را اصلاح کرد . دلایل بکارگیری های کنونی : در دوران کنونی و پدیداری وسایل حمل و نقل متنوع و مدرن و همچنین به برکت سوخت های ارزان قیمت فسیلی ، ارتش های دنیا کاربری این وسیله را کنار گذاشته و خودروهای احتراق داخلی با توان حمل بار محمول بیشتر را جایگزین دوچرخه نمودند . البته بجز مواردی که همچنان برای تردد سربازان مابین نقاط نگهبانی و مراکز اصلی پادگان ها استفاده می شدند . ( عموماً پایگاه های هوایی به علت گستردگی و وسعت زیاد همچنان و مستمر جزو بکار گیرندگان دوچرخه ها هستند ) باری تا جنگ اوکراین و روسیه به وقوع پیوست و اضطرار و نیاز جبهه های نبرد ، نیرو های اوکراینی را به این واداشت که بتوانند نقش بیشتری به این وسیله ساده اما کهنه کار بدهند . استفاده از دوچرخه به چهار علت عمده باعث شده است که وسیله ایی کاربردی در خطوط مقدم و حتی در دل خطوط دشمن باشد ، که عبارتند از : 1- بی صدایی آن در مقایسه با وسایل نقلیه ی دیگر موتوری . 2- بازتاب حرارتی بسیار پایین نسبت به وسایلی با موتور احتراق داخلی . 3- کمترین حمایت لجستیکی را نیاز دارد که باعث مداومت در استفاده از آن می شود . در واقع یکی از مهمترین بی نیازی ها : عدم اتکا به سوخت رسانی است . 4 - قابلیت استتار و اختفای بهتر نسبت به دیگر وسایل حمل و نقل . هر کدام از این قابلیت ها برای یک یگان بکارگیرنده ی خاص ، ممکن است مهمتر و جذاب تر به نظر برسد . فی المثل : بی صدایی آن برای نیرو های تک تیر انداز و همچنین اختفا راحت تر این وسیله در قبل و بعد از ماموریت . یا برای نیرو های ضد زرهی بازتاب کمتر حرارتی بسیار حائز اهمیت است . معمولان یگان های تک ور زرهی دشمن توسط هواگرد های ایشان که مجهز به سامانه های شناسایی ترمال هستند حمایت می شوند . و با پایش منطقه نبرد و خطوط تماس هرگونه تحرک و محل استقرار نیروهای ضد زرهی را با آتش بی امان خود پاکسازی می کنند . جبهه جنگ اوکراین : در May 2022 (اردیبهشت 1401) گزارش هایی نشان می داد که تیم هایی ضد زرهی و تک تیر انداز اوکراینی در حال ثبت روند موفقیت آمیزی در انهدام اهداف روسی هستند . آن هم چندین کیلومتر پشت خطوط روسها ..! تا مدتی چگونگی این جابجایی های سریع در فواصل به نسبت طولانی در هاله ایی از ابهام قرار داشت . اما گزارش های بعدی راز چگونگی این عملیات های موفق را فاش نمود . بله ... کار کار دوچرخه های برقی بود ...!! یک ویدئو منتشر شده نشان داده شد که چگونه تیراندازهای داوطلب لژیون گرجی که در کنار اوکراین ها می جنگند با استفاده از این دوچرخه های برقی بدون شنیدن صدا در پشت خطوط روسها نفوذ کرده و به شکار اهداف خود می پردازند . اتفاقاً بررسی های بیشتر نشان می داد که یک شرکت اوکراینی به نام Eleek ( که دوچرخه های برقی تولید می کند) در همان ایام شروع جنگ ، تمام سهام مدل Eleek Atom خود را به نیروهای مسلح اوکراین اهدا کرده است و همزمان شروع به اخذ سفارش ساخت دوچرخه های برقی جدید برای تحویل به قوای مسلح اوکراین نموده است . با تکمیل شدن سفارشات مشخص شد که حتی طبق دستور ارتش تغیراتی نیز در محصولات نهایی خود لحاظ کرده است . از جمله رنگ آمیزی آنها به رنگ سبز زیتونی و پایه های جانبی که بتوان موشک های ATGM را بر روی آن ها حمل و نصب کرد . این وسایل نقلیه سبک و بی صدا برای تک تیراندازها و واحدهای شناسایی کوچک که مأموریت آنها مستلزم پنهان کاری است و همچنین برای پیک های نظامی ، امدادگری فوری به سربازان و حتی حمل بارهای کوچک بسیار مفید است . در حالی که به لطف موتور الکتریکی آن ، تشخیص آن از یک موتورسیکلت توسط سامانه های حرارتی روسی بسیار دشوارتر است . دوچرخه‌ برقی از نوع «Stealth H-52» ساخت استرالیا و فاقد پدال ، زنجیر ، تسمه یا چرخ دنده و تقریباً بی‌صدا . با باتری لیتیومی و بدنه و دوشاخه های تقویت شده که در مسیرهای کوهستانی دوام مناسبی داشته باشد . توسعه و یادگیری از صحنه نبرد : خبر هایی منتشر شده نشان می دهد که : ارتش بریتانیا استفاده از دوچرخه‌های کوهستانی برقی به عنوان وسایل نقلیه سبک در عملیات‌های نظامی خود را بررسی می‌کند . بریتانیایی‌ها با الهام از ارتش اوکراین و روند بکاری گیری تجهیزات آنان در حال بررسی میزان توان و مانور دوچرخه‌های برقی موسوم به « Stealth H-52 » هستند تا مشخص کنند که آیا این نوع وسایل نقلیه سبک برای حمله به مواضع دشمنان کارا هستند یا خیر . قیمت این وسیله نقلیه سبک که قرار است به واحدهای ارتش بریتانیا بپیوندد هر دستگاه حدود ۶ هزار و ۵۰۰ پوند برآورد شده است . که با یک شارژ کامل می‌تواند حدود ۶۰ کیلومتر را به شکل مستمر بپیماید . ( البته در صورت انقطاع و تغییر به حالت رکاب زنی و همچنین به تناسب وزن محمول و شیب جاده ها این مسافت متغیر خواهد بود ) دوچرخه‌های الکتریکی علاوه بر هزینه پایین ساخت و نگهداری ، می‌توانند تا ۸۰ کیلومتر در ساعت حرکت کنند . آن‌ها همچنین قادرند با عملیات در زمین‌های ناهموار ( انتخاب مسیر بیرون از جاده اصلی ) نسبت به خودروهای معمولی از خطر کمین ، بهتر در امان بمانند . دوچرخه‌های برقی از نوع « Stealth H-52 » فاقد پدال ، زنجیر ، تسمه یا چرخ دنده و تقریباً بی‌صدا هستند . حتی در دوشاخه فرمان آن نیز جایی برای نگه داشتن سلاح انفرادی تعبیه شده است تا سربازی که از آن استفاده می‌کند به آسانی به سلاح خود دسترسی داشته باشد . مهم‌تر از همه ، امکان شارژ باتری‌های دوچرخه‌های برقی ( با رکاب زنی ) در میدان جنگ به کاربران این وسیله نقلیه سبک اجازه می‌دهد در ماموریت‌های با برد بلند شرکت کنند. تصمیم بریتانیا برای بررسی میزان کارایی دوچرخه‌های برقی در جنگ‌ها از درس‌هایی است که از حمله روسیه به اوکراین الهام گرفته شده است . https://aparat.com/v/8QhDt سربازان بریتانیایی مسلح به سلاح‌های ضد تانک کارل-گوستاف (Carl Gustaf 8.4 cm recoilless rifle) با استفاده از این دوچرخه‌های برقی ، یک عملیات مخفی علیه دشمن فرضی را بازسازی می کنند . طرفین در طول جنگ با روسیه ، از ابزارهای مدرن و خلاقانه برای پیشی گرفتن از ارتش مقابل خود و پاسخ موثر به تهدیدات استفاده کرده‌اند . نیروهای نظامی اوکراین در روزهای نخست تهاجم روسیه به کشورشان از موتورهای برقی «دلفاست» برای حمله به تانک‌های دشمن استفاده می کردند . موتورهای الکتریکی دلفاست ( Delfast Top ) که بردی معادل 150 الی ۲۰۰ کیلومتر را دارند و ظاهراً حتی صدایشان از «Stealth H-52» استرالیایی نیز بسیار کمتر است. بن پایه : HTTPS://WWW.CATAWIKI.COM/STORIES/5385-THE-FORGOTTEN-ROLE-OF-BICYCLES-IN-WORLD-WAR-II HTTPS://EN.WIKIPEDIA.ORG/WIKI/MILITARY_BICYCLE HTTPS://EN.WIKIPEDIA.ORG/WIKI/FOLDING_BICYCLE HTTPS://EN.WIKIPEDIA.ORG/WIKI/SWEDISH_MILITARY_BICYCLE گردآوری جهت انجمن میلیتاری بازتاب در سایر رسانه های فضای مجازی با درج نام وزین انجمن میلیتاری بلامانع می باشد .
  8. سلام و درود برادر موسوی گرامی قبلاً در بروز رسانی از مطالعات شما که در نوع خودش دید متفاوتی را ارائه می داد استفاده می کردیم ، ولی به شرطی که بجای گفتمان تبلیغی و تخریبی ، گفتمان تحلیلی را پیشه می کردید ..! بزرگان ما می گویند در جایی که عشق و یا تنفر باشد تعقل راه ندارد ! اولی که تا حدودی قابل درک است ولی دومی اش جز خُسران سودی ندارد بهر حال برادر ... این موضوع قریب به واقع صحیح است . و این مزیت بالقوه پتانسیل های زیادی برای ایران داشته و خواهد داشت . اما مگر نه اینکه عراق و یا بحرین ( جزیره هدیه داده شده ما ...! ) هم از همین درصد های اکثریت علاقه مندان به ایران برخوردار بودند ؟ ولی علی رقم این مردم عامه ی علاقه مند ، حکومت هایی دست نشانده شان جزو متخاصم ترین دولت ها با کشور ایران بودند .؟! ( عراق درگذشته و بحرین در حال حاضر ) اتفاقاً همین پتانسیل باعث سرمایه گذاری دشمنان ما در این کشور ها شده است تا از عدم النفع ما اطمینان حاصل کنند . لذا مشخصاً در مورد کشور پاکستان هم ، هر اندازه سیاست های ژئوپلتیکی و رصد ریز بینانه رسانه ایی را بکار ببندیم به بیراهه نرفته ایم ... تا این دقت نظر ، در آینده موجب استفاده بهینه از این خیل عظیم علاقه مندان به کشورمان گردد. انشاالله
  9. با سلام و تشکر از تاپیک بسیار خوب جناب @alrkhs و عرض اردات خدمت مهندس عزیز @951 با توجه به موضوع تاپیک و اشاره ایی که شما داشتید قابل عرض است : همانطور که جناب alrkhs به تفصیل تشریح کردند شبیه سازی از اساس بازسازی عینی از نظریه های تئوری هست و این که برآورد کنند در صورت گرفتن یک تصمیم دامنه تاثیرات آن به چه میزان و چگونه خواهد بود . یکی از ابزار هایی که بتوانند به برآورد دقیقی از این گونه اقدامات برسند ، گرفتن نظر سنجی های مستمر توسط موسسات آکادمیک وابسته به نهاد های اطلاعاتی خودشان است . در مورد شهادت سردار چون موضوع تاپیک نیست من توضیح زیادی نمی دهم ولی ابعاد ترور ایشان بسیار فراتر از آن چیزی هست که بشود به تصمیم آنی یک رئیس جمهور دیوانه ربط داد . یا اینکه از ضمینه سازی داماد ترامپ و پمپئو می گویند که این روایت بسیار مضحک است . ( البته به تاثیر از روایات آمریکایی ها ) این بحث بسیار پیچیده تر از این موضوعات است و تا حدودی روایات و دلایل مطرح شده آمریکایی ها عوام فریبانه است . ( اگر روایت ها و دلایل شان از حمله به عراق برای سلاح های کشتار جمعی درست بوده این مورد هم حتما" درست است ! البته که دلایلی کارشناسی شده داشتند ولی الزاما" آن چیزی که اعلام کردند نیست ..! ) در سیستم تصمیم گیری آمریکایی "هیچ" تصمیم خلق الساعه ایی گرفته نمی شود . برای یک عملیات کوچک رزمی سیستم شبیه سازی کامپیوتری توسعه داده اند . چه برسد به اقداماتی که می تواند موجب بروز جنگ های منطقه ایی شود . مهمترین چیزی که آنها در این نظر سنجی ها دریافتند محبوبیت ایشان نزد گروه های مختلف سیاسی و اجتماعی داخل ایران و گروه هایی مختلف منطقه ایی با قومیت ، زبان و مذهب های متنوع بود . وقتی که شما برای یک منطقه و خصوصا" یک کشور نسخه فعال کردن گسل ها و اختلافات قومی و مذهبی و تنش های سیاسی را تجویز بکنید مشخص هست علائمی که نشان دهد جمعیت مذبور می توانند حول یک شخص اجماع و وحدت حاصل کنند . برای شما آن شخص تبدیل به یک خطر بالقوه خواهد شد . دلایل این محبوبیت را نزدیکان ایشان به تشریح بیان کرده اند که مهمترین آنها نحوه تعامل ایشان و قدرت برقراری دیالوگ با همه اقشار مردم بود . حتی آنها که هیچ گونه اشتراک مذهبی و قومی و زبانی و یا سیاسی با ایشان نداشتند ... ) از نظر سنجی هایی که پیرامون ایشان منتشر شده می توان به موارد ذیل اشاره داشت : ( به تاریخ انتشار خبر ها دقت کنید لطفا" ) مورخ : 1398/07/24 در نظرسنجی جدید دانشگاه «مریلند»، سردار سلیمانی همچنان محبوبترین چهره سیاسی-نظامی ایران به شمار می‌آید . http://fna.ir/dclz9a مورخ : 1396/05/08 نتایج نظرسنجی انجام شده توسط مرکز Iran.poll برای «مرکز مطالعات بین‌المللی و امنیتی» حاکی از آن است که «سردار قاسم سلیمانی» ، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی محبوب‌ترین شخصیت از نگاه مردم ایران است. https://www.ettelaat.com/archives/299003#gsc.tab=0 مورخ : 1395/12/04 اندیشکده آمریکایی «شورای آتلانتیک» در مطلبی روز سه‌شنبه به تشریح دلایل محبوبیت سردار قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران پرداخته است. «ژنرال قاسم سلیمانی یکی از محبوب‌ترین شخصیت‌های شناخته شده در کشور ایران است ، جایی که حامیانش او را قهرمان ملی و از خودگذشته‌ای می‌بینند که در حال نبرد با دشمنان ایران است.» https://www.entekhab.ir/001Mlp و همچنین در رابطه با نوع واکنش ایشان به موضوع رسانه ایی شدن فعالیت های ایشان . باید که نکته ایی را اشاره کرد . سردار سلیمانی تا سالها بدون هیچ گونه جلب توجه و فعالیت علنی و یا رسانه ایی ده ها سال در منطقه حضور داشتند . با شروع بحث داعش و روحیات سردار که در مناطق عملیاتی عراق و سوریه حضور پیدا می کردند در وهله اول کانال های فضای مجازی وابسته به مقاومت بودند که متاسفانه شروع کردند به انتشار عکس هایی از ایشان در جبهه ها و به تبع برای پاسخ گویی به سوالات و کنجکاوی هایی داخلی نیز رسانه های ایران شروع به تولید گزارش کردند . مورخ : 1393/12/21 سردار سرتیپ دوم رمضان شریف در گفتگو با سرویس سیاسی “آرمان کرمان” : سردار سلیمانی به شخصه رضایت ندارد که عکسهایشان منتشر شود و مکررا درخواست جلوگیری از انتشار آنها را داشته اند . وی به شخصه رضایت ندارد که اینگونه عکسها وخبرها منتشر شود و مکررا درخواست جلوگیری از انتشار آنها را داشته اند. در این راستا تا حد امکان جلوی رسانه های بزرگی چون صدا وسیما ،روزنامه ها و سایت های مجوز دار را گرفته ایم وبه سایر سایتها و رسانه ها توصیه می کنیم از انتشار عکسها و مطالب مربوط به وی خودداری کنند تا این ها اسنادی در دست دشمنان نشوند .
  10. سلام و درود بر شما انصافا" مثال و نمونه تاریخی بجا و خوبی بود . که مشخص می کند که سران ناتو از اوکراین چه انتظاراتی دارند ! پس اگر بخواهیم از همین پنجره به چشم انداز جبهه های فعلی اوکراین نگاه کنیم : دلیل اصرار قوای اوکراینی بر روی پیشروی در باخموت و یا زاپروژیا بهتر برای ما قابل درک می شود . ( اینکه بتوانند با توجه به محدودیت برد تسلیحات خودشان عمق بیشتری را در تیر رس داشته باشند . و دست بلندتری پیدا کنند برای تهدید خطوط پشتیبانی روسها ( اگر موفق شوند به پیشروی در این جبهه قطعا" با همین سلاح ها و برد های کنونی موشک هایشان هم می شود گفت تا مرز روسیه تمام نقاط را می توانند تهدید کنند و فشار مستمر بیشتری بر شبه جزیره کریمه وارد آورند ) اما گزینه روسها چیست ؟ با توجه به مواردی که در فوق گذشت باید برای خطوط عقبه خودشان عمق ایجاد می کردند . فارغ از عقب نشینی از خارکف و خرسون در زمستان پارسال باید فکری به حال محدوده دونباس تا زاپروژیا می کردند که البته نکردند ! . ( حالا به دلایلی که در تاپیک به تفصیل شما بارها ذکر کردید از این کار ناتوان بودند و عملاً اتفاق نیافتاد ) روس ها قبل از شروع بهار و با تکمیل کردن روند جذب پرسنل و تجهیزات جدید ( که تقریبا ابتدای بهار انجام شد ) دو راه بیشتر نداشتند : یکی برای همین امر اقدام کنند و دست به عملیات تهاجمی بزنند و تلاش کنند منطقه مذکور را در اختیار بگیرند . و یا اینکه تمام انرژی خودشان را متمرکز و با دفاعی متراکم و حفظ آتش پشتیبانی سعی کنند که استعداد و تجهیزات ( تازه تجدید شده ) اوکراینی ها را کاهش بدهند و آن هنگام به این کار دست بزنند . طبق گزارش های دستگاه های اطلاعاتی غربی ( که در پست های قبلی شما و دیگر دوستان قرار دادید ) بر آوردها نشان می دهد که روسیه بر ادامه مخاصمه اصرار دارد و هیچ چشم اندازی نشان نمی دهد که پس از این ضد حمله اوکراینی ها ارتش روسیه قصدی برای توقف جنگ داشته باشند . ( که قطعا" دلیلش هم همان مواردی هست که ذکر شد ) تا منطقه مورد اشاره را نتوانند تصرف کنند و قوای اوکراینی را عقب نرانند دیر یا زود با حمله های مکرر و مستمر آنها ( و سیل تجهیزات اهدایی غربی ) پل زمینی به کریمه را از دست خواهند داد . و تا ابد قادر به حفظ لایه های دفاعی منسجم نخواهند بود . پس باید " احتمال " قوی داد که جنگ اوکراین ( متاسفانه البته ) کماکان تا سال آینده نیز ادامه خواهد داشت ... این عکس هم نکته جالبی داشت و آن هم این بود که استفاده از بمب های خوشه ایی ( که اخیراً تحویل دادند ) برای مقابله با قوای روسی از مدتها قبل در راهبرد نظامی ناتو قرار داشته است و فقط منتظر زمان مناسب اش بودند . ( و این خود نشان می دهد مطابق فرمایش شما جنگ حاضر پیاده کردن آیتم به آیتم طرح های عملیاتی تعریف شده قبلی ناتو هست بر علیه شوروی .. !! ) سپاس از شما برادر گرانقدر بابت اینکه در تحلیل جبهه های جنگ اوکراین پاسخگوی سوالات مکرر ما و دیگر دوستان هستید .
  11. با سلام یک ویدئو هم هست اگر اشتباه نکنم باید مربوط به دو هفته گذشته و شدت گرفتن حملات اوکراینی ها در جبهه زاپروژیا باشد .که البته من به تازگی دیدم . بارگذاری میکنم تا مورد استفاده سایر دوستان باشد . رهگیری و انهدام کروز استورم شدو اوکراینی توسط سامانه پانتسیر اس 1 روسی https://aparat.com/v/mzeQp اوکراینی ها سعی دارند با استفاده از موشک های تازه تحویل شده استورم شدو انگلیسی و اسکالپ فرانسوی ( که جناب MR9 لطف کردند و خبر احتمال تحویل اش را امروز درج کردند) خطوط پشتیبانی عقبه "مدافعین" روسی را مورد تهدید و آسیب قرار بدهند . اندر حکایت این "عنوان ضد حمله بهاری" یک نکته ایی هم هست که مدتی است که قصد بیانش را داشتم . حالا هر کدام از عزیزان در توضیح اش کمک نمایند موجب خرسندی خواهد شد . این کلمه " ضد حمله " برای عملیات های اخیر اوکراین را شخصا" یک مقداری باهاش مشکل دارم . نمی دانم من مفهوم "حمله و ضد حمله" را بد متوجه شدم یا جناب استولتنبرگ و برادر زلنسکی قصد دارند مفاهیم جدیدی را خلق کنند ! الان روس ها در لاک پدافندی فرو رفتن و تمام قد آرایش دفاعی گرفتن . اوکراین تماما" در حالت تهاجمی قرار دارد و عملیات های اش هم " حمله " جهت تصرف مواضع است . روس ها در حالتی که سعی می کنند پدافند موثری داشته باشند و حملات را دفع کنند به ندرت هم چشم به انجام ضد حمله داشته اند ( مطابق گزارش های خوبه جناب aminor که فرمودند خبر همان معدود ضد حملات هم تایید نشده ) اگر منظور حمله ابتدایی روسیه به اوکراین هست . که آن مربوط به دوسال پیش است و هزارتا تحرک و عملیات دیگر این وسط در جبهه های تماس طرفین شکل گرفته و تمام شده ... اینکه یک زمین در اصل متعلق به کدام کشور هست و چه کسی ادعای مالکیت حقیقی تری دارد هم که نمی تواند دلیل نامیدن یک عملیات رزمی تهاجمی که ماهیت طراحی آرایش آن مستقل است به ضد حمله شود ! ( مستقل به معنای اینکه : طراحی شده است که خطوط دفاعی را بشکند و نه اینکه در آرایش تهاجمی و فاز حمله حریف رخنه کند و ماهیت ضد حمله بگیرد ) اگر این گونه بود که خود ما در زمان ۸ سال جنگ عراق باید بگوییم عملیات های ضد حمله ..! البته که به مفهوم کلی در حالت دفاع از تجاوز بودیم اما بارها عملیات تهاجمی ( حمله و ضد حمله ) انجام دادیم دیگر . اگر برداشت و نوع تفسیر من اشتباه هست که دوستان راهنمایی کنند لطفا"
  12. البته قوای مدافع به مرور و آزمون و خطا راه های بهینه تر مقابله را می یابند . مانند ویدئو حاضر : که رسانه های اوکراینی مدعی شدند پرسنل تیپ 60 مکانیزه در حوالی کیف یک پهپاد Geran-2 (شاهد ۱۳۶) را با سیستم STINGER MANPADS ساقط کرده اند . https://www.aparat.com/v/HQBl2 اینکه که چرا دوش پرتاب های استینگر در مدت این 10 ماه حضور شاهد ها در میدان نبرد اوکراین به نسبت ، آمار کمی را توانستند در هدف قرار دادن آنها ثبت کنند باید بیشتر بررسی کرد .( هر چند که اوکراینی تا کنون به ندرت اعلام کردند که از چه سلاحی استفاده می کنند . خودشان که اعلام می کنند 100 درصد را می زنیم . اما وقتی می زنند آنقدر ذوق می کنند که تصویر چهره ساقط کننده را هم نشان می دهند ! )
  13. با سلام و درود به شما آقا مهدی عزیز این فرمایشتون صحیح هست . هر سامانه ایی برای تولیدش ابتدا یک شرایطی برای اش تعریف می گردد . مانند : - تا چه وسعت عرضی را قرار هست در پوشش خودش داشته باشد ( همین شرط مشخص می کند تعداد مکفی آتشبار باید در چه تیراژی بکار گرفته شود ) - تا چه ارتفاعی را پوشش دهد مشخص شدن این دو امر تاحدودی تعیین می کند که سامانه ما قابلیت مقابله با چه تنوعی از مهمات را خواهد داشت . به تبع وقتی نوع مهمات قابل مقابله مشخص شود می توان الگو های طی طریق و فرودشان بر نقطه هدف را هم شبیه سازی کرد و برای سامانه قابلیت مقابله ایجاد کرد . اگر جسارت نیست در مورد این قسمت نکته ای را عرض کنم : محاسبه سود و زیان " مهمات مصرفی و ارزشگذاری هدف " در طراحی و اولویت بندی هر عملیاتی از دیر باز وجود داشته . اما بعد از مشاهده عملکرد خوب شاهد ها در اوکراین و بوجود آمدن مشکلاتی برای مقابله با آن ... به نظر می رسد توسط بسیاری از کارشناسان بر این بحث ( سود و زیان ) بیش از اندازه لزوم و وسواس گونه دارد تاکید می شود . در نظر داشته باشیم که یک عملیات آفندی و پدافندی یک معامله تجاری نیست که اگر چنانچه درصدی از تراز مالی خارج شود باید حکم شکست را برای آن در نظر بگیریم . همان علتی هم که بعضی از کارشناسان اینگونه محاسبات را انجام می دهند برای بررسی توان طرفین در ادامه مخاصمه است . طرفی که بتواند با منابع مالی کمتر به اهدافش دست یابد در یک جنگ " دراز مدت " می تواند ذخایر مالی و تجهیزاتی بیشتری را سیو نموده و بر ادامه جنگ یا مقاومت اصرار داشته باشد . ولی به این مفهوم نیست که با همین استدلال هم می شود ماشین حساب بدست ، سود و زیان هر عملیات را مجرداً استخراج کرد . فقط یک قلم اینکه شما کدام طرف جبهه هستید ( مهاجم یا مدافع ) تمام ضرائب و فرمول بندی اینگونه محاسبات مالی را عوض می کند . شاید بهتر است اینگونه محاسبه کنید : 5 پهپاد شاهد به سمت یک پالایشگاه نفتی رهسپار هستند ( مجموع قیمت دسته پروازی : 100 هزار دلار ) برای مقابله با هر پهپاد به شکل استاندارد 2 تیر موشک شلیک می کنید - در مجموع 10 تیر موشک . برای محکم کاری هم به 4 سامانه گپارد که در مسیر پروازی شاهد ها هستند دستور اجرای 20 ثانیه ای آتش را می دهید. ( برای هر کدام و به محض رصد شاهد ها ) به صورت تقریبی 1300 عدد مهمات کالیبر 35 این سامانه ها هم مصرف می شود . اگر همان حدود قیمت ذکر شده شما را برای موشک ها بگیریم خواهد شد : 750 هزار دلار و برای مهمات کالیبر 35 هم جمع 250 هزار دلار را در نظر بگیریم ( مجموع قیمت مهمات مصرفی : 1 میلیون دلار ) آیا به معنی این است که قوای دفاع کننده از پالایشگاه ضرر کرده است ؟ قطعا" خیر دو سناریو محتمل را در نظر بگیرید : - اکثر شاهد ها به هدف اصابت کنند ( پالایشگاه به طور کامل از مدار خارج می گردد : هزینه تعمیر و باز سازی 5 واحد از پالایشگاه ... آن هم در شرایط جنگی و مضیقه اقتصادی - اخلال در بازار مصرفی داخلی ( خواه گاز باشد ، خواه بنزین ، خواه نیروگاه برق ) - تعطیلی صنایع و خطوط تولیدی ) - اگر اکثر شاهد ها ساقط شوند و مثلا" فقط یک فروند موفق به اصابت شود ( پالایشگاه ، یا نیروگاه از مدار و چرخه تولید خارج نمی شود . شاید فقط ظرفیت یک واحدش را از دست بدهد و همچنین هزینه تعمیرات بسیار کمتری نیز خواهد داشت ) قطعا" به صرفه خواهد بود که قید 900 هزار دلار اضافی را بزنید و حداقل تلاش کنید که اکثر آنها ساقط شوند . چون از یک خسارت کلان ده ها میلیون دلاری " جلوگیری " کرده اید .
  14. با سلام به شما کاربر عزیز در وحله اول از کاربرهایی که مانند شما از سال 86 عضو هستند توقع می رود که موضوع را در تاپیک مخصوص خودش ( تحولات کشور های حوزه خلیج فارس و یا تحولات روسیه و کشور های مشترک المنافع ) درج نمایید . فکر کنم بچه های قدیمی به این کار میگفتین به انحراف کشاندن موضوع تاپیک ... واگر مایل باشید و وقتتان آزاد هست برای تایپ در رابطه با این موضوع , بسیار مشتاق هستیم که روند و تاریخچه صدور این بیانیه های واهی کشور های حوزه خلیج فارس را به قلم شما مطالعه کنیم . اینکه بدعت گذارانش چه کسانی بودند ؟ و محرکان کنونی اش چه کسانی هستند؟ و... که لعنت خدا و بنده خدا به همه شان باد اعم از اشخاص دلباخته غربی و شرقی که از تضعیف وطن خودشان خوشحال می شوند ... الهی آمین اما علی ایحال ... در رابطه با بیانیه های مکرر کشورک امارات متحده ( و کشور های غربی و شرقی محرک اش ) پیشنهاد می دهم لیست کشور هایی که با ایشان در این گونه بیانیه های موهون مشارکت داشتند را استخراج نمایید تا همراه با هم به ایشان لعن و نفرین کنیم . اما مطمئن نیستم شما تا انتهایی لیست را با ما را همراهی کنید هستند افرادی که به بهانه خبرِ این گونه بیانیه های واهی ( که " البته اصل موضوع مورد اعتراض قطعا" به حق هست) خودشان نه تنها که از آیات مکرمه درج شده شما پند نمی گیرند و از همه ی امضا کنندگانش متنفر نیستند بلکه کور کورانه و با اشتیاق در آرزوی یک حضور در لندن و نیویورک و دیدارِ از نزدیکِ امضا کنندگان بیانیه های مشابه مذکور شبها رویا می بینند ! و اگر در برهه ای کسانی در جوانی به اشتباه از دیوار سفارت های غربی بالا می رفتند این عزیزان در کهن سالی درب سفارت خانه های مذکور را از پاشنه درآورده اند برای یک پاسپورت ولو چند روزه توریستی ... ! این گفتن و شنیدن حق باید همه جانبه باشد دیگر برادر که نشان دهنده نیت آدم ها باشد وگرنه می شود مثال به نوک نیزه زدن قرآنِ معاویه ... این موضوع که ما نباید برای حفظ حاکمیت مان منتظر و دلباخته به کشور های دیگر اعم از غرب و شرق باشیم را بسیاری از دلسوزان هموطن بارها می گویند ولی افسوس که چشم و گوشی برای دیدن و شنیدن این ندای حق نیست و گاهی افرادی ساده دل سعادت را در دست یازیدن به کشور های صاحب نام و ثروت و رسانه و سینما و تبلیغات و ... و... و ... می بینند. متاسفانه البته ... حق حاکمیت سرزمینی کشورمان ایران بر اقصی نقاط حدودش به لطف خون همین مردم تا ابد پایدار می ماند . انشالله بیش از این مصدع اوقات شما و دیگر عزیزان نمی شوم . به گمانم منظور را عرض کردم دیگر ...
  15. parsneet

    غروب موازنه

    بخش دوم : در قسمت اول بیان شد که اگر قوای نظامی کشورها را بخواهیم بر اساس الگوی رفتاری شان ( اعم از رونمایی ها ، ادعای اثبات تکنولوژی ، انتشار اطلاعات تعمدی و تا حدودی نحوه رزمایش ها ) تفکیک کنیم به دو دسته بندی کلی می رسیم : ( قطعاً می شود دسته بندی های متفاوت و متنوع تری نیز انجام داد ولی در بررسی حاضر به دو الگوی کلی بسنده می شود تا تشریح بحث مختصر تر شود ) در واقع نمی توان کشورها را به طور مطلق ذیل هر الگو قرارداد . به گونه ای که مشاهده می شود در طول زمان و تغییر راهبرد ها ، الگو ها نیز تغییر می کنند و یا حتی گاهی مشاهده می شود که قوای نظامی به صورت ترکیبی از موارد فوق بهره می برند و به تناسب موضوع و برهه هایِ زمانی رفتار هایی متناقضی را از خود بروز می دهند . همچنین باید اذعان کرد هیچ کدام از این الگوهای رفتاری بر دیگری برتری ( به مفهوم ارزش گذاری ذاتی ... ) ندارد . بلکه میزان موفقیت در اجرای هر راهبرد به این خواهد بود که تا چه میزان آن روش را درست و اصولی و " منسجم " به کار بگیرید . به عنوان مثال : ارتش ایالات متحده مطابق با اطلاعات منتشر شده در سالهای پایانی جنگ جهانی دوم برآورد کرده بود که در صورت ادامه ی روند معمول و کلاسیک نبرد با ژاپن برای کسب پیروزی باید خود را آماده کند که خسارات فراوانی را متحمل شود . برای همین باید هزینه ای شامل بر صد ها هزار سرباز کشته و مجروح ، چندین سال نبرد بی امان و میلیاردها دلار بودجه اضافی را برای پیروزی در این جنگ اختصاص دهد . لذا کار اکتساب و تجهیز به سلاح هسته ای را آغاز کرد و این کار را کاملاً مخفی نگاه داشت . راهبرد ابهام و القای ترس ( الگویی شماره 2 ) بعد به استفاده از آن در بهترین زمان ممکن و محقق کردن اهداف اش اقدام نمود . ( که همانا وارد کردن شوک بزرگ به قوا و فرماندهان نظامی ژاپن بود ) اما در ادامه و با مشاهده عکس العمل ژاپنی ها به راهبرد بزرگنمایی تعمدی ( الگوی شماره 1 ) تغییر روش داد . ( در واقع با لاف زنی از اینکه بمب های اتمی زیادی در اختیار دارد نسبت به توان بالفعل خودش به صورت عمدی بزرگنمایی و اغراق نمود ) . ( لازم به ذکر است که عکس العمل ابتدایی ژاپنی ها در عین این که شوکی عظیم را دریافت کرده بودند ، اصرار بر ادامه جنگ بود ! لذا برای تحقق کامل اهداف آمریکایی ها به الگوی شماره 2 روی آوردند . و برآوردهای بعدی هم نشان داد علی رقم اینکه فروپاشی ارتش ژاپن و از دست دادن جبهه هایش قطعی بود ولی در صورتی که این کشور بعد از حمله اتمی نبرد را ادامه می داد شاید تا یک سال دیگر نیز می توانست تسلیم خود را به تعویق بیاندازد . هم به دلیل اینکه آمریکا حداقل به چند ماه زمان دیگر نیاز داشت تا بمب بعدی را بسازد و هم اینکه استعداد رزمی عمده ژاپن بعد از حمله مذکور همچنان پا برجا بود ) پس در مثال تاریخی فوق مشاهده کردیم که تغییر راهبرد و بهره گیری از هر کدام از الگوها در عین اینکه می تواند با توجه به صحنه نبرد ترکیبی باشد ، می توان آن را به سرعت جایگزین و شیفت نمود . عدم بکارگیری یک الگوی مستمر در ایران اگر مایل هستید که بدانید به طور مشخص قوای نظامی ما ذیل کدام الگو قرار می گیرند . باید عرض شود که پاسخ این سوال حداقل برای من آنقدر ها ساده نیست . به شکلی که بنظر می رسد راهبرد مذکور در کشور ما با توجه به روند ها و نقطه عطف های تاریخی به کرات تغییر نموده است و گاهی هم مشاهده می شود که دچار سردرگرمی و استفاده غیر منسجم از هر دو الگو هستیم ( نقطه عطف هایی مانند وقوع انقلاب و تغییر کشور های دوست و متخاصم ایران ، شروع جنگ تحمیلی با عراق ، آغاز تنش ها و جنگ لفظی ایران با یک ابر قدرت نظامی مانند آمریکا ، پرونده هسته ایی و بند 7 منشور سازمان ملل و از همه مهم تر اشغال کشور های همسایه ایران توسط ائتلاف غربی و احتمال جدی تهاجم به ایران ... نقشی بی انکار در این امر داشته اند ) لزوم عدم قرائت آشفتگی به اجرای سیاست ابهام آمیز و سیال هر چند که تغییر الگو به تناسب موضوعات و هم چنین تلفیق بکارگیری این الگوها امری معمول و بدیهی به نظر می رسد اما شاکله و چهارچوب اصلی یک راهبرد بر مبنایی یک الگویی مشخص باید شکل بگیرد و در صورت ضرورت از سایر روشها نیز بهره مند گردید . در غیر این صورت سازمان دفاعی و رزمی ما دچار سلیقه گرایی و عدم راهبرد مدون و تشتت آرا خواهد شد . به نحوی که مشاهده خواهد شد از یک یگان به یک یگان دیگر و از یک فرمانده به یک فرمانده دیگر تفاوت در تفسیر سیاست ها وجود خواهد داشت . و این امر ( آشفتگی در روشها و تغییر های سلیقه ای ) قطعا" به داشتن یک سیاست مبهم و غیر قابل پیش بینی به هیچ عنوان تفسیر نخواهد شد. ! کما اینکه برای دشمنان ما پیش بینی الگو های رفتاری ما براحتی امکان پذیر خواهد بود . نمونه های موفق و ناموفق هر الگو در ایران انتخاب یک راهبرد مشخص و منسجم مزایای زیادی به همراه دارد . حداقلِ آن این است که بدنه فرماندهان میانی ما در عموم موضوعات به عنوان پیش فرض می دانند که باید با چه الگویی اجزاء زیر مجموعه شان را هدایت کنند . عدم انسجام راهبرد فوق بسیار آسیب زاست . تا جایی که دیده شده در مواردی که به علت وقوع یک سری تحولات و روند های سیاسی-نظامی فرماندهان ارشد بالفرض به راهبرد برجسته سازی توانمندی های ما روی می آورند ( الگویی شماره 1 ) تا بتوانند تحرکات قوای متخاصم را خنثی کنند . ( سخنرانی ، تهدید و ارعاب دشمن ، تهدید لفظی و ... را به خوبی اجرا می کنند ) و بسیاری از مواقع هم نتایج موثر آن را رصد می کنند . ولی در بدنه میانی فرماندهان علی رقم رفع تهدید تا مدتها بعد با شبیه سازی همان دیالوگ و گفتمان ( و عدم دقت از اینکه روند وقایع اساساً ممکن است تغییر کرده باشد ) همچنان به باز تکرار همان الگو می پردازند . ( به عنوان مثال : فراز و فرود ها و تغییر در الگوی مواجه با سیاست خصمانه عربستانی سعودی ) انتخاب الگو با توجه به رصد تحرکاتِ قوای مقابل و پیش بینی راهبردهای آنها توسط فرماندهان ارشد صورت می پذیرد . ولی به علت اینکه احساس می شود ساختار مدون و منسجم برای هماهنگ کردن این ضرب آهنگ ها وجود ندارد در قسمت های جزء تر بسیار طول می کشد تا آنان را به پیگیری متناسب سیاست های برخط ترغیب نمود . اگر همچنان بخواهیم در مواجه با محور عربی مثال بزنیم شاهکار آرامکو (یک نمونه کاملاً موفق بود ) را می شود مورد بررسی قرار داد ( که ذیل الگوی شماره 2 خواهد بود ) رکن اصلی این راهبرد همانا عدم افشای توانمندی هاست و عیان نکردن تجهیزات و تخصص های برتری ساز است . برای یاد آوری آن واقعه باید ذکر کرد : که هر چند در پیش زمینه وقوع آن حادثه تهدید لفظی برای جلوگیری از صادرات نفت دشمنان و تحریم کنندگان ایرانی از زبان بالاترین مقامات سیاسی ما جاری شد . ولی هرگز به شکل پیش هشدار حداقل توسط ما آگاهی بابت دامنه و کیفیت آن به قوای مقابل داده نشد . تا وقتی برآورد ایران این شد که عزم دشمنان در هدف قرار دادن صادرات نفت ما جدی و حتمی است . در یکی از شب های گرم و شرجی خلیج فارس آنچنان شوکی به قوای مسلح عربستان و نیروهای نظامی بین المللی هم پیمانش وارد شد که به سرعت آمپر فول لود جنگ طلب ایشان را به پائین ترین میزان خودش نزول داد . ( برای یاد آوری قابل عرض است در الگوی شماره 2 پنهان کردن توان برتری ساز و عدم افشای آن حتی هنگام تهدید لفظی بسیار مهم است تا در نهایت بتوان از شوک وارده بیشترین بهره را برد . و همانا غایت این هدف خاموش کردن اشتیاق نیروی خصم به جنگ خواهد بود ) اتفاقی که بهر حال توسط رزمندگان یمنی ترتیب داده شد اما برکات آن شامل بسیاری از کشور های منطقه گردید ... * اتفاقاتی مانند انهدام پهپاد آمریکایی RQ-4 Global Hawk در خلیج فارس بدون هیچ تهدید ضمنی و لفظی به خوبی نشان داد که تا چه حد میزان اثر گذاری راهبرد شوک موفقیت آمیز است و می تواند نتایج قابل قبولی را به همراه داشته باشد . * همچنین تلفات قوای ائتلاف در زمان اشغال افغانستان و عراق که به معنای واقعی به کابوسی برای قوای اشغال گر درآمده بود . و هر چه مبارزه می کردند نمی توانستند جلوی افزایش آمار آن را بگیرند به شکلی که بارها اعلام کردند که به نظر می رسد در روند آموزش و بکارگیری جنگجویان ، تامین تجهیزات و پایش اطلاعات نیروهایشان دست یک دولت خارجی در کار است ! اما هرگز کشوری و مقام سیاسی مشخصی به این اقدام اعتراف و یا تهدید لفظی نکرد و کشور های همسایه از جمله ایران مدام آمریکا را به رعایت آرامش در منطقه دعوت می کردند و با دلایل منطقی خواستار حل دیپلماتیک منازعه می شدند !! ( الگوی شماره 2 ) * عدم واکنش رزمی در تقابل با حملات اسرائیلی ها در سوریه و پیگیری مصرانه راهبرد ابهام و ترس و معمولی نشان دادن توانمندی ها برای بسیاری از کارشناسان امور راهبردی داخلی و خارجی آشنا به نظر می رسد ! بسیاری از آنان چشم انداز هولناک و شوک آوری برای روز های آغازین جنگ ایشان با ایران را نوید می دهند ( الگوی شماره 2 ) . تا جایی که ایران علی رقم خسارات انسانی و فشار داخلی حاضر به عیان کردن دامنه و کیفیت برنامه های بلند مدت خود در این کشور نشده است . * دوستان می توانند به همین شکل روند بسیاری از وقایع دیگر را نیز ذیل راهبرد ابهام و ترس ( الگویی شماره 2 ) خودشان بررسی کنند که برای جلوگیری از اطاله کلام از تشریح آنان صرف نظر می شود . ( مانند توقیف نفت کش ها ، هدف قرار دادن بازوهای اطلاعاتی دشمن در کشور ثالث . عدم رونمایی و رعایت پرده ابهام در تجهیزات و توان نظامی نیرو هایی نیابتی مثل حزب الله لبنان ( به شکلی که در جنگ 33 روزه و حتی جنگی های آتی دریافت شوک اولیه از طرف قوای عبری امری حتمی و بدیهی به نظر می رسد . و ... ) و اما تجارب منفی ... می دانم که بسیاری از دوستانِ منتقد هم اکنون بی قرار هستند که به ذکر نمونه های ناموفق نیز در ایران اشاره شود . لازم به ذکر است که اکثر منتقدان و اشاره کنندگان به کاستی ها ( حداقل در انجمن میلیتاری ) در تلاش و آرزوی نظاره کردن توسعه روز افزون توان نظامی کشور مان هستند . پس به ذکر مثالهایی می پردازیم تا انشالله باعث رفع نواقص و رشد قوای مسلح ما شود . * در برهه ای از نقاط عطف تاریخی که در منطقه ما به وقوع پیوست در بین استراتژیست های کلان ایران احساس شد که باید با بهره گیری از نمایش هرچه بیشتر تجهیزات و توانمندی ها ( الگوی شماره 1 ) به هر آنچه که دارند و حتی ندارند استمداد کنند تا برنامه محتمل و قریب الوقوع دشمن را بهم بریزند و آنان را وادار به بازبینی مجدد راهبردشان نمایند . می توان اذعان کرد که در مورادی بسیار هم موفق بودند . اما مشکل از آنجا آغاز گشت که در سنوات بعدی همان طور که ذکر گردید اکثر سیاست گذاران بدون توجه به ماهیت این راهبرد به هر بهانه ایی و مناسبتی سعی در اجرایی این الگو داشتند . * رونمایی هایی بدون داشتن پشتوانه حقیقی و عملی مانند : رونمایی از جنگنده نسل 5 ( قاهر 313 ) توسط بالاترین مقامات کشوری و دادن وعده هایی بزرگنمایی شده ( بدون بهره گیری از ماهیت و نحوه اجرای صحیح این الگو ..) تاسف و سرخوردگی بسیاری از علاقه مندان و دنبال کنندگان برنامه های دفاعی کشور را در پی داشت . این مورد خاص تا جایی پیش رفت که خودِ مقامات که از پیگیری و سوالهای مکرر بدنه جامعه به تنگ آمده بودند در نهایت بعد ده سال اعلام کردند که هیچ برنامه ایی برای تولید و بکارگیری آن را ندارند و ساخت نمونه قبلی تنها به دلیل انجام تست و کسب تجربه در بعضی از زیر سیستم ها صورت پذیرفته و هرگز به عنوان محصولی کامل و قابل ارائه به قوای نظامی تعریف نشده است ! * مانور بیش از اندازه بعضی از سیاست گذاران در مورد تسلط اطلاعاتی و رزمی ما به گونه ایی که مداوماً در سخنرانی ها ایراد می شد : دشمن توانِ کندنِ یک تار مو از شهروندان ایرانیانی را ندارد و در صورت وقوع تمام استعداد قوای نظامی حاضرشان نابود خواهد شد !! ولی بلافاصله بعد برگزیده ترین دانشمندان ما در درون حدود مرزی مان در انظار عمومی به شهادت می رسند . فرماندهان عالی رتبه مان در کشور میزبان به بی پروا ترین و قلدر مآبانه ترین شکل ممکن ترور می شوند . و اسناد مهمترین برنامه صنعتی کشور ( هسته ایی ) به سرقت می رود . و قس علی هذا ... * ادعای تولید صنعتی و صد در صد بومی " بعضی از " ماشین آلات زرهی . تجهیزاتی که گاماً بهینه سازی های ادوات زرهی موجود بودند و تحت عنوان محصول جدید و کاملا" بومی معرفی می شدند . ( در صورتی که حقیقتاً بازآماد و بهینه سازی تجهیزات زمینی و هوایی ذاتاً خودش امری مهندسی و فنی و قطعاً مبارک است و الزامی ندارد که با ادعایی صد در صد بومی و تولید انبوه همان زحمات تکنیسین های پرتلاش مان را هم به حاشیه ببریم ) و همچنین عدم تحقق وعده تحویل دهی گسترده تجهیزات به یگان های متقاضی ... ( اصرار بر اجرای راهبرد بزرگنمایی تعمدی ( الگوی شماره 1 ) به شکل بدون برنامه و ناموفق ) * در بکارگیری راهبرد بزرگنمایی تعمدی ( که بسیاری از ارتش ها به شکل کاملاً موفقی آن را اجرا می کنند ) آنقدر افراط و تفریط وجود داشته که از این پس هر مانور و اجرایِ کنترل شده این حربه نیز از طرف دنبال کنندگان برنامه های دفاعی ایران با دیده شک و تردید نگریسته می شود متاسفانه . اصل موثر بودن این الگو این هست که این بزرگنمایی باید باور پذیر و در امور قابل دسترسی باشد تا بتواند در ذهن نیروی خصم اثر گذار باشد و در نهایت موجب تغییر برنامه های ایشان شود . نه اینکه بجای ایجاد آشفتگی در قوای مقابل باعث فشار تبلیغاتی و روانی به دست اندرکاران و تولید کنندگان صنایع نظامی خودمان شود .. !! رونمایی با پوشش حداکثری رسانه ایی مستعانِ کرونا یاب با حضور بالاترین مقامات نظامی کشور اوج بد سلیقگی و عدم مهارت در بکارگیری (راهبرد شماره 1) است بکار گیری بدون انسجام از الگوی شماره یک این است که از دیگر روش ها سهل الوصول تر است و اغلب اجرای آن برنامه ریزی و دورنگری کمتری را می طلبد . ( در واقع فقط یک میکرفن و تعدادی مستمع برای اجرای آن مکفی به نظر می رسد ! ) اما حقیقتاً به معنایی این نیست که اصل این راهبرد صحیح نیست و اجرای آن قطعاً منجر به تحقق اهداف نمی شود . اجرای صحیح این راهبرد به صورت ترکیبی با الگوی دوم بی شک از پیچیده ترین روش های حال حاضر ارتش های دنیا می باشد . ولی قطعاً بکار گیری هر کدام باید در مکان درست و به اندازه درست باشد تا نتیجه بخش باشد . افراط و تفریط در هیچ امری لزوما" منجر به پیروزی نخواهد شد . کدام الگو واقعا" بر دیگری ارجعیت دارد ؟ اگر از نوشتار های فوق الذکر احساس نمودید که اجرای الگوی بزرگنمایی تعمدی راهبردی از پیش شکسته خورده است و نمی تواند باور پذیر باشد احتمالاً در اشتباه هستید . ارتش رژیم صهیونیستی و ارتش ایالات متحده آمریکا به عنوان یک قوای نظامی ساختار مند و به نسبت مدرن نشان داده اند که به خوبی ، با مهارت و به کرات از راهبرد بزرگنمایی تعمدی ( الگوی شماره 1 ) بهره گرفته و می گیرند . ( قطعا" دوستان معنایی لغوی این بزرگنمایی عمدی را به نحوه صحیح آن تفسیر می کنند و بکار گیری آن به معنی این نخواهد بود که قوای بکار گیرنده آن از داشتن توان و تجهیزات مکفی برخوردار نیست و یا دست آن خالی است ... ) . از مثال در بکار گیری این تاکتیک بزرگنمایی می توان : به روی میز بودن برنامه تهاجم به ایران طی ده ها سال اشاره کرد . همچنین در مواردی که احساس خطر کرده با جابجایی ایذایی ناوگان دریایی خود و همزمان اشباع رسانه ایی سعی در مرعوب نمودن حریف خود را دارد . ( به شکلی که توان بالقوه جنگ را دارند ولی انگیزه بالفعل آن را ندارند . حداقل در آن برهه از زمان .. ) تاکتیکی بارها آمریکا در مقابل ایران ، چین و یا ونزوئلا اجرا نموده است . اجرای گشت های هوایی در قطب شمال بر علیه روسیه و همچنین برگزاری رزمایش مشترک بر علیه کره شمالی را نیز می توان به مثال های فوق اضافه نمود . پس در واقع هیچ الگویی بر دیگری برتری ندارد بلکه اکتساب حداکثر اهداف در هر راهبرد نظامی به اجرای منسجم و نظام مند آن بستگی دارد . به گونه ایی که حداقل فرماندهان ارشد و میانی قوای به کار گیرنده به خوبی حدود و فراز و فرود اجرای آن را بدانند و به شکل موثر آن را بکار گیرند . انشالله بن پایه : https://web.archive.org/web/20210119114008/http://japanstudies.ir/post/3679/ https://web.archive.org/web/20120417124956/http://kestencgreen.com/group_shoes-2009.pdf https://en.wikipedia.org/wiki/Military_strategy https://www.clausewitz.com/readings/OnWar1873/BK3ch01.html https://nuke.fas.org/guide/israel/doctrine/ گرد آوری جهت انجمن میلیتاری با ذکر منبع و نام وزین انجمن میلیتاری استفاده و بازتاب در رسانه های دیگر بلا مانع است .
  16. سلام و ارادت و عرض خسته نباشد به شما که مانند همیشه ما را از بروز ترین تحولات میدان نبرد اوکراین بهره مند می کنید . پس اگر قبلاً زحمت گزارش اون رو کشیدید که از بارگزاری مجدد اون عذر خواهی می کنم . مقداری تلاش شد که با جستجو در تصاویر چند روز گذشته تاریخ وقوع آن را متوجه شویم ولی دقیقاً محرز نشد . اما در مورد میدان مین ، اعلام شده بود که بخشی از آسیب به این ستون زرهی در اثر میدان مین بوده . فقط چیزی که به نظرم آمد این بود که معبر پیشروی در ابتدای امر توسط مین روب ها پاکسازی شده و تغیر بافت زمین هم گواهه تازه بودن آن را می دهد ! اولین انفجار هم در حالی روی داد که ستون زرهی کاملا" در حدود معبر ایجاد شده حرکت می کردند . دومین انفجار هم مقداری با فاصله و جلوی چند متری تانک روی داد و حداقل در تصویر به نظر می رسد که دقیقاً زیر تانک نباشد . در ادامه آشفتگی انفجار های اولیه و تلاش خودرو ها برای گریز و ورودشان به زمین های جانبی قطعاً عامل آن مین هست . در دید اولیه به نظر می رسد که شروع کار با توپخانه باشد . در انفجار سوم هم در وسط ستون و میانه خودروها یک نفربر منهدم می شود . البته اشراف شما به منابع اصلی بیشتر هست و نظر شما به صواب نزدیک تر است . اگر این انهدام تر و تمیز ستون زرهی را به پای میادین مین روسی ثبت کنیم هم چیزی از ارزش های بچه های توپخانه کم نمی کند ... ( جمله ایی معروف که همیشه بعد از باخت های تیم ملی جهت اینکه از ناراحتی آن بکاهیم به کار می بریم ... ) ولی در هر صورت تصاویری جالب توجه ثبت شده از این واقعه که در خور دقت نظر هست . سپاس از راهنمایی
  17. یا ایها المکذبون ..! آیا وقت آن نرسیده است که به نقش بی بدیل توپخانه ی هدایت پذیر در جنگ های مدرن ایمان آوردید.. ؟! لحظه انهدام ستون زرهی نظامیان اوکراینی توسط ارتش روسیه https://aparat.com/v/3pXUG وزارت دفاع روسیه اعلام کرد که توسط سامانه توپخانه هدایت پذیر یک ستون ادوات زرهی اوکراین را منهدم نموده است . در این عملیات دست‌کم ۱۰ خودروی نظامی اوکراینی با استفاده از این مهمات توپخانه ایی هوشمند منفجر و باقی خودروها نیز در هنگام فرار در میدان مین گرفتار و از حیز انتفاع خارج شدند .
  18. parsneet

    غروب موازنه

    با سلام و درود خدمت همه کاربران انجمن میلیتاری موضوع : بررسی راهبرد نظامی کشور ما ایران در رابطه با " آنچه که از وجه بیرونی و ظاهری قدرت نظامی خودش به نمایش می گذارد " . ( و یا قصد دارد که به نمایش بگذارد ) * نوشتار حاضر ماحصلی است از کندوکاو اینجانب در رابطه ما مطالب در دسترس پیرامون دکترین و راهبرد نظامی کشور مان . و یافتن پاسخی برای اینکه حقیقتا" راهبرد اصلی کشور ما در نمایش وجه بیرونی خودش چه چیزی است . آیا ما قصد داریم که خود را به معنایی واقعی کلمه مانند کوه یخ نشان دهیم ؟ و کشورهای متخاصم مان را در ترسی حقیقی از جنبه های ناشناخته توان و تجهیزات نظامی مان فرو بریم ؟ یا اینکه راهبرد ما بزرگنمایی بیشتر از حقیقت اندوخته های تجهیزات و توان بالقوه نظامی مان است ؟ و حتی نیرو های مهاجم احتمالی را به بازنگری از حمله فیزیکی و یا انفعال در منطقه خاکستری وادار نماییم ؟ در رابطه با این موضع و دقت در کتب آموزشی نیرو های نظامی مان از این دریچه تحلیلی به منبع و کتابی خاصی مواجه نشدم . لذا دوستان اگر با منبعی آشنایی دارند که بتواند این مبحث را بسط و پر بار تر کند ، آن را معرفی کنند سپاسگذار خواهم شد . * مقصود از پرداختن به این موضوع خاص ( و تا حدودی چالش بر انگیز ) بازتاب روایت های عامیانه و تحلیل های سطحی فالوور های مجازی در این رابطه نیست . ( مراد از کلمه "عامیانه" کری خوانی های بعضی از علاقه مندان حوزه نظامی است که تمابل دارند با نگاهی " سیاه و سفید به بزرگنمایی و یا نگاه تحقیر آمیز " به نقاط قوت و ضعف قدرت نظامی کشور ها بپردازند ) * البته می دانم در رابطه با ظواهر و تجهیزات رونمایی شده نیرو های مسلح ما کاربران انجمن میلیتاری سری پر درد و دلی خون دارند ... اما بهر حال مقصود ما هر چند که شامل این امور نیز خواهد شد ولی الزاما" محدود به آن نخواهد بود . * در صورت صلاح دید مدیریت و مشارکت بیشتر دوستان در بحث حتی می توان تاپیکی مجزا هم برای این موضوع ایجاد کرد . ولی در حال حاضر به نظرم در ادامه تاپیک دوست فاضل و گرامی مان جناب @worior هم مناسب است . بخش اول : مقدمه : دکترین نظامی اصطلاحی رسمی است برای اشاره به مجموعه‌ای از نظرات و دانش نظامی که ارتش در زمان مناسب آن را می‌پذیرد . در این دکترین ماهیت نبرد، شیوهٔ آماده‌سازی ارتش برای نبرد و شیوهٔ درگیری در نبرد به منظور دستیابی به پیروزی مشخص می‌شود. این دکترین بیش از آن که دستوری باشد، توصیفی است و در زمان اجرا نیاز به تفسیر دارد. دکترین نظامی نه مرام خاصی را بنا می‌نهد و نه چک‌ لسیتی برای دستورالعمل‌های نظامی ارائه می‌دهد بلکه به جای آن می‌کوشد راهنمای معتبری در مورد شیوهٔ تفکر ارتش دربارهٔ جنگ و نه در مورد شیوهٔ درگیری باشد. از این رو صاحب‌نظران می‌کوشند که دکترین نظامی را به منظور هدایت فعالیت‌های نظامی تا جای ممکن صریح و روشن طراحی کنند و در عین حال آن را فراگیر سازند تا در شرایط گوناگون پاسخگو باشد.» در بررسی ستادی که در دانشگاه هوایی نیروی هوایی ایالات متحده در سال ۱۹۴۸ (۱۳۲۶) انجام شده ، دکترین نظامی به این شکل تعریف گردیده است : «آن دسته از مفاهیم، اصول، سیاست‌ها، تاکتیک‌ها، تکنیک‌ها، تمرین‌ها و فرایندهایی که لازمهٔ پیشرفت امور سازماندهی، تمرین، مجهزسازی و به‌کارگیری یگان‌های تاکتیکی و خدماتی است را دکترین نظامی گویند.» در واژه‌نامه اصطلاحات نظامی حکومت شوروی، دکترین نظامی اینگونه تعریف شده است : «سیستم نظریات علمی مورد قبول رسمی یک کشور در مورد ماهیت جنگ‌های مدرن و کاربرد نیروهای نظامی در آن‌ها... دکترین نظامی دو جنبه دارد: جنبه سیاسی-اجتماعی و جنبه فنی-نظامی.» جنبهٔ سیاسی-اجتماعی «شامل تمام پرسش‌هایی که در مورد روش‌شناسی، اقتصاد، پایه‌های اجتماعی و اهداف سیاسی جنگ مطرح می‌شوند» است و جنبهٔ فنی-نظامی باید با اهداف سیاسی سازگار باشد. این جنبه شامل «خلق ساختار نظامی، تجهیز فنی نیروهای مسلح، تمرین‌های آن‌ها و مشخصات شیوه‌ها و ابزارهای هدایت عملیات‌ها و جنگ به طور کلی» است. همچنین در تعریف " راهبرد نظامی " که از دکترین نظامی مفهومی جداگانه را متبادر می کند اینگونه آورده شده است : راهبرد نظامی طرح‌ریزی و اجرای رقابت بین گروه‌های مسلح بسیار بزرگ متخاصم است. در راهبرد نظامی دو طرف می‌کوشند تا با استفاده از منابع دیپلماتیک، اطلاعاتی، نظامی و اقتصادی در برابر منابع دشمن به سیادت نظامی برسند یا تمایل دشمن به جنگ را کاهش دهند . راهبرد نظامی ابزار عمده‌ای است که می‌تواند منافع ملی را تأمین کند. راهبرد نظامی نوین توسط علوم نظامی گسترش یافت. این مقوله شاخه‌ای از جنگ و سیاست خارجی به‌شمار می‌آید. در مقام مقایسه باید یادآور شد، راهبرد کلان راهبرد بزرگترین سازمان‌ها نظیر دولت ملت‌ها، کنفدراسیون‌ها یا ائتلاف‌های بین‌الملی است. همچنین راهبرد نظامی از لحاظ وسعت حوزهٔ نظری بزرگتر از " تاکتیک نظامی " است که هدفش استقرار و تحرک یگان‌ها در زمین یا دریا است. تاریخچه : اصول راهبرد نظامی را می‌توان در آثار سون تزو و چاناکیا در سال ۵۰۰ پیش از میلاد یافت. در لشکرکشی‌های سردارانی چون اسکندر مقدونی، کین شی هوانگ، ژولیوس سزار، خالد ابن ولید و نادر شاه افشاری می توان شاهد طرح ریزی راهبردی بود . ماهان در مقدمهٔ کتاب خود به نام تأثیر قدرت دریایی بر تاریخ نشان داده‌است که رومی‌ها چگونه از قدرت دریایی خود برای قطع خطوط ارتباط دریایی هانیبال با کارتاژ استفاده کردند و به این ترتیب توانستند با استفاده از راهبرد ناوگان‌های دریایی، هانیبال را از سرزمین ایتالیا بیرون کنند بدون این که توسط لژیون‌های خود، وی را شکست دهند. راهبردهای اولیه عبارت بودند از نابودی، فرسایش، جنگ فرسایشی، زمین سوخته، محاصره، نبرد پارتیزانی، فریب و عملیات دروغین. قوه ابتکار و مهارت تنها به نیروی خیال، سازگاری و فناوری محدود بود. راهبردارها به‌طور مداوم از فناوری رو به پیشرفت بهره‌برداری می‌کردند. آلفرد تیر ماهان (به انگلیسی: Alfred Thayer Mahan) (زاده ۲۷ سپتامبر ۱۸۴۰-مرگ ۱ دسامبر۱۹۱۴) افسر نیروی دریایی آمریکا، ژئواستراتژیست و مربی بود. او نویسندهٔ کتاب اثرگذار و نامدار تأثیر و نفوذ قدرت دریایی در تاریخ بود . در سپتامبر ۱۹۰۲، ماهان اصطلاح «خاورمیانه» را که در مقاله «خلیج فارس و روابط بین‌الملل» در نشریه نشنال ریویو منتشر شد، رایج کرد. نیکولو ماکیاولی در سال ۱۵۲۰ (۸۹۸) در کتاب خود به نام هنر جنگ به رابطهٔ بین مردم و مسائل نظامی و تشکیل راهبرد کلان می‌پردازد. گوستافوس آدولفوس سوئدی در کتاب جنگ سی ساله نشان داد که استفاده از راهبرد عملیاتی پیشرفته موجب کسب پیروزی‌های متعدد در ناحیهٔ امپراتوری روم مقدس شده‌ است . چنگیزخان، امپراتور مغولان نمونهٔ خوبی در مقابل پیشرفت‌های اروپایی‌ها در هنر راهبرد نظامی است. موفقیت‌های چنگیزخان و جانشینانش مبتنی بر مانور و القای ترس بود. نکتهٔ کلیدی در راهبرد چنگیز عبارت بود از روانشناسی جمعیت مقابل . ( روانشناسی جمعیت مقابل اساس مبحث حاضر ما می باشد و اینکه ارتش ها در تلاش اند تا با نمایش وجه بیرونی خود به اهداف طراحی شده شان دست یابند ) چنگیزخان و جانشینان او توانستند با اجرای دقیق و پی در پی این راهبرد، بخش اعظم اوراسیا را به زیر یوغ خود درآورند. ارتشِ موظف چنگیز بر کمانداران سواره قبایل، راهبرد زمین سوخته و همچنین گله‌های اسب فراوان مغولستان استوار بود. احتیاجات این ارتش با غارت و نابودی به دست می‌آمد. غارتگرانِ مغول به همراه خود چادر قابل حمل ، همخوابه ، قصاب و آشپز نیز می‌آوردند. ارتش‌های چین ، ایران ، اعراب و اروپای شرقی با مانور و حملات مکررِ مغولان آن قدر تحت فشار قرار می‌گرفتند تا در هم می‌شکستند و سپس در تعقیب و گریز نابود می‌شدند . همچنین بسیاری از سرزمین های تصرف شده را بدون جنگ تصرف نمودند و با همان تاکتیک القای ترس در جمعیت مقابل خود اساسا" انگیزه و اعتماد به نفس قوای مقابل خود را قبل از شروع جنگ نابود می کردند . و بسیاری از اقوام از صف آرایی و نبرد صرفه نظر می کردند چون خود را از پیش باخته متصور بودند . ارتش‌های دیگر در مقایسه با ارتش چنگیز بسیار سنگین و بی‌تحرک به نظر می‌رسیدند. تا سده ۲۰ میلادی هیچ ارتشی نتوانست به سرعت استقرار ارتش چنگیز برسد. هنگامی که ارتش مغول با شهری مستحکم برخورد می‌کرد، اصول مانور و سرعت ایجاب می‌کرد که شهر به سرعت تسلیم شود. در این‌جا شهرت وحشتناک مغولان به یاری شان می‌آمد تا فضای شهر را مملو از رعب و وحشت ساخته و آن را رام سازند . وجه بیرونی قوای نظامی هر ارتشی متناسب با راهبرد نظامی که برای خود تعریف نموده است نسبت به حفظ ظواهر اش اقدام می کند . اگر دوستان گمان می کنند که پاسخ به این سوال ساده به نظر می رسد " که هر ارتشی قصد دارد خود را چگونه به دیگر رقبا نمایش دهد ؟ " بهتر است در این کار تعجیل نکنند و با دقت در الگو ها و نوع راهبرد ارتش های کنونی دنیا نسبت به دسته بندی این گونه راهبرد ها اقدام کنند . بخشی از پیش زمینه های بحث که توسط اساتید انجمن در گذشته اشاراتی بدان شده است : قبل از پایان دادن به بخش اول و ادامه و بسط اصل بحث در بخش دوم بهتر است اشاره کنم از دید شخص من رفتار و الگو های ارتش های دنیا به دو قسمت تقسیم می شوند : 1- ارتش هایی که خودشان را با بزرگنمایی عمدی قوی تر از آن چیزی که هستند نشان می دهند . ( برای ایجاد ترس در رقیب و اینکه هزینه و فایده تهاجم علیه شان را بالا نشان بدهند و توسط این راهبرد از بروز جنگ جلوگیری می کنند ) 2- ارتش هایی که خودشان را اگر نگوییم کوچکتر از واقعیت بلکه در سطح عادی نشان می دهند . و به هیچ عنوان نقاط برتری ساز خودشان را ابراز نمی کنند و به نمایش نمی گذارند . ( تا در هنگام تقابل های اولیه " پیش از آغاز جنگ " که برای سنجش آمادگی رقیب معمولا" اتفاق می افتند بتوانند اثر شوک را بر حریف وارد کنند و رقیب را از افزایش سطح درگیری باز بدارند - همان راهبردی که برادر @worior آن را به شوک و ضربه اولیه در پست های ابتدایی تاپیک " غروب موازنه " تعریف می کنند ) یک مثال غیر مرتبط که شاید به انتقال مفاهیم مذکور به ما کمک کند : در میان ماهی های دریایی دو نوع ماهی هست که شیوه جالبی برای بقا دارند که بی شک نوع تکامل ظاهر شان در برتری یافتن شان بر دیگر ماهی ها بسیار جالب توجه و تاثیر گذار است : 1 - بادکنک ماهی در هنگام مواجه با خطر به سرعت خودش را چندین برابر میزان واقعی با بلعیدن آب یا هوا باد می کند . تا به شکارچیان بقبولاند که برای آنان لقمه ایی بزرگ تر از دهانشان است . در اکثر موارد هم این حربه کار ساز می گردد . و در مواردی هم که شکارچی نگون بخت از مرکب شیطان پیاده نشود و با زحمت بادکنک ماهی را برای نهار خود ببلعد ..! ترشح سم مهلک "تترو دوتوکسین" از بدن این ماهی ، شکارچی بیچاره را به سرانجامی شوم می کشاند . سمی که 1200 برابر قوی تر از سیانور است و کمی از آن برای کشتن ده ها انسان کافی است . و معروف است که ژاپنی ها در گذشته دشمنان خودشان را به صرف غذایی بادکنک ماهی دعوت می کردند ! 2 - اژدها ماهی که با شاخک خود یک نوع نرم تن دریایی نورانی را شبیه سازی می کند . تا به ماهیان دیگر بقبولاند که کرمی تنها و ظعیف و نحیف است تا آنها هوس کنند یک گاز کوچک به آن بزنند . اما غافل از اینکه در چند صدم ثانیه بعد با دیدن چهره و دندان های هراس آور ماهی اصلی شوکه می شوند و از کرده خودشان یحتمل پشیمان ..! در واقع شگرد این ماهی پنهان کردن سلاح های ترسناکش است و استتار کردن آن چیزی هست که در واقعیت وجود دارد. این ماهی توسط این شگرد توانسته در بین خوف ناک ترین ماهی ها برای خودش جایی باز کند . فراموش نکنیم که نکته کلیدی این راهبرد در رابطه با بحث اصلی خودمان " ایجاد ترس " است . ( همیشه از ماهیت ناشناخته ها و ندانستن دامنه موضوعات چالش برانگیز است که ترس به وجود می آید . و اگر از موضوعی اطلاع و آگاهی کافی داشته باشید اساسا" ترسی در شما نسبت به آن موضوع به وجود نخواهد آمد ) ( پایان بخش اول ) دوستان اگر طرح موضوع فوق را پسندیدند ما را از درج "مثبت" و عنایت خودشان محروم نفرمایند . ( خدایی کاربران میلیتاری خیلی خسیس شدید .. دستتون به امتیاز دهی نمیره آ ... ) دوستانی هم که به نکات و دسته بندی های مطرحه در بحث نقدی وارد می دانند با مشارکت بیشتر و بسط موضوع ما را از نکته نظرات تکمیل تر و افضل تر بهره مند نمایند . گرد آوری جهت انجمن میلیتاری با ذکر منبع و نام وزین انجمن میلیتاری استفاده و بازتاب در رسانه های دیگر بلا مانع است .
  19. ؟ سلام و وقت بخیر سپاس از زحماتتان و شرمنده از جسارت با سلام و عرض ارادت برادر آرش سپاس از حسن توجه شما در مطالعه نوشتار حقیر نکته نظر شما صحیح است ، ( البته اگر سوال را درست حدس زده باشم ) مقصود اضافه کردن رادار فعال به متن اصلی بود که به اشتباه "رادارگریز" درج گردید . ولی متاسفانه امکان ویرایش مقدور نبود . اکنون که توسط شما برادر فاضل این مبحث مورد دقت واقع شده شاید مفید باشد که بیان کنیم که قابلیت رادار گریزی هم امری نسبی هست که در بین نسل های مختلف تکامل پیدا کرده . ( تا جایی که این قابلیت در نسل ۵ ها به تاکید و تکامل خودش رسید ) در بسیاری از هواگرد هایی که سازندگان شان آنان را نسل ۴/۵ معرفی کرده اند . قابلیت و توان رادارگریزی را نیز تاکید می نمایند . ( که احتمالا مقصود تاکید بر تجهیزات الکترونیکی و سامانه های اخلال راداری اشاره دارند و نه الزاما" تاکید بر طراحی بدنه پنهانکار ) حالا اینکه تا چه حد ادعاهای سازنده گان در میدان عمل درست از آب در می آید هم که بحث دیگری است ... ( مانند سوخو ۳۵ که حداقل خود روسها روی قابلیت های پنهان کاری و کشف دیر هنگامش تبلیغات زیادی می کنند . حداقل تا قبل جنگ اوکراین ... )
  20. به گزارش رسانه‌های پاکستانی ، نیروی هوایی عراق پس از نیجریه و آرژانتین جدیدترین مشتری جنگنده " جی. اف-۱۷ Thunder " خواهد بود و قرارداد نهایی این توافق برای اخذ تایید به مجلس عراق ارائه و به امضای مسوولان ارشد دو کشور خواهد رسید . پیش تر نیز دولت‌های پاکستان و عراق در سال ۲۰۲۱ قرارداد دفاعی به ارزش ۳۳ میلیون دلار امضا نموده بودند که طی آن مجتمع هوانوردی پاکستان ساخت ۱۲ فروند هواپیمای آموزشی از نوع "ام. اف. آی-۱۷" سوپر مشاق را برای نیرو هوایی عراق را در دستورکار قرار داده بود . این معامله دفاعی اواخر فروردین 1402 با تحویل هواپیماهای آموزشی به عراق تکمیل گردید . سوپر مشاق (PAC_Super_Mushshak) یک هواگرد از نوع هواپیمای آموزشی ساخت شرکت هوافضای پاکستان است . این هواگرد نخستین پروازش را در ۱۹۹۵ میلادی انجام داد و در سال ۱۹۹۶ میلادی رسماً معرفی گردید . در مجموع ، تعداد ۳۹۱ فروند از این هواگرد تا کنون توسط این کشور ساخته شده‌ است . مذاکرات بغداد و اسلام‌آباد برای بالا بردن سطح همکاری‌های دفاعی از طریق تحویل جنگنده‌های بومی پاکستان به عراق در مهرماه ۱۴۰۰ آغاز شد و پس از چند بازدید مقام‌های بلندپایه نظامی دو کشور اکنون به نظر می رسد که به امضای سند قرارداد بزرگترین معامله دفاعی در تاریخ پاکستان طرفین نزدیک شده اند . بلاول بوتو زرداری وزیر امور خارجه پاکستان خردادماه 1402 طی سفر رسمی به بغداد گفت که همکاری‌های دو کشور در حوزه‌های دفاعی و امنیتی گسترش خواهد یافت . پایگاه خبری استارت کام بیورو در پاکستان که تحولات دفاعی و همکاری‌های نظامی این کشور با طرف‌های خارجی را منعکس می‌کند، امروز گزارش داد: سند معامله ۱.۱ میلیارد دلاری برای فروش جنگنده‌های بومی جی. اف-۱۷ ( که به ادعای کارشناس این رسانه نسل ۴.۵ می باشند ) شامل قطعات یدکی ، آموزش و بسته های سلاح به عراق نهایی و قرار است به زودی برای تایید به مجلس عراق تقدیم شود . در این گزارش آمده است: دولت عراق در انتظار خرید ۱۲ فروند از هواپیمای جنگنده از پاکستان است و پس از تکمیل این معامله دو کشور قرار داد دفاعی جدیدی را برای فروش 6 فروند جنگنده دیگر با عراق امضا خواهند کرد . پاکستان در آوریل ۲۰۲۱ یک نمایشگاه بزرگ دفاعی در بغداد ترتیب داده بود که در آن جنگنده جی. اف-۱۷ به نمایش گذاشته شد و متعاقب آن دولت و ارتش عراق به انجام مذاکره جهت تامین جنگنده‌های مورد نیاز این کشور تمایل پیدا کردند . جی. اف-۱۷ تندر یک هواپیمای رزمی ، رادار گریز تک موتوره چند منظوره است که به طور مشترک توسط مجتمع هوانوردی پاکستان و شرکت هواپیمایی چنگدو چین توسعه یافته است. این جنگنده می‌تواند برای نقش‌های متعددی از جمله رهگیری، حمله زمینی، ضد کشتی و شناسایی هوایی مورد استفاده قرار گیرد. ۵۷ درصد مراحل ساخت این هواپیما شامل بدنه جلویی، بال و تثبیت کننده عمودی در پاکستان تولید می‌شود در حالی که ۴۲ درصد در چین تولید می‌شود و آخرین مونتاژ در پاکستان صورت می‌گیرد .مجتمع هوانوردی پاکستان دسامبر سال ۲۰۲۰ ، چهاررده فروند جی. اف-۱۷ را به نیروی هوایی این کشور تحویل داد . پیش تر نیز کشور های مانند جمهوری باکو و عربستان اعلام نموده بودند که بررسی و ارزیابی این جنگنده را جهت خرید احتمالی در دستور کار خود دارند . ( هر چند که به نظر می رسد که بعید است کمپانی های بزرگ آمریکایی بی تفاوت از کنار واگذاری مشتریان بالقوه خود به پاکستان بگذرند . اما خود این مذاکرات و رایزنی ها می تواند بیان کننده نزدیک تر شدن این کشور ها با مقامات و لابی های صنایع نظامی کشور پاکستان باشد ) لازم به ذکر است در گزارش هایی که مقامات پاکستان عنوان کرده اند از سال 2019 به این سو صنایع تولید تجهیزات نظامی این کشور افزایش سود سه برابری را تجربه کرده اند ( که گویای ظرفیت و کشش این بازار در این منطقه هست ) . درآمدی که به لطف صادرات این تجهیزات به بیش از 40 کشور به دست آمده است . تا جایی که در بین کشور های وارد کننده از ایشان نام آمریکا و انگلیس نیز دیده می شود ( که اقلامی مانند گلوله های توپخانه و قطعات ماشین آلات زرهی را شامل می شوند ) . صادراتی که با تمرکز این کشور بر حضور در نمایشگاه‌های مختلف بین المللی در زمینه بازاریابی برای تجهیزات نظامی ساخت داخلی اش بدست آمده است . به نظر می رسد که توجه و بررسی ریز بینانه تر توسعه و بازاریابی صنایع دفاعی پاکستان برای کشوری چون ما اهمیت زیادی داشته باشد . و با توجه به سطح تکنولوژی در دسترس ما و پاکستان و همچنین شرکای صنعتی و دفاعی مشترک ما ( چین و تا حدودی روسیه ) پاکستان را باید رقیب صنایع تولیدی نظامی ما در آینده دید . باید اذعان کرد که صنایع دفاعی این کشور تجهیزاتی با رنج قیمتی به نسب پایین را برای بازارهای هدف ما ارائه می دهند ( تجهیزاتی که الزاما" کشورهایی مانند چین و روسیه توان ارائه این حدود قیمتی را ندارند ) زیرا اساساً از لحاظ زیر ساخت و دسترسی به تکنولوژی های مربوطه بعید است تا سالهای آینده کشور ما رقیبی برای بازارهای هدف این دو کشور ( چین و روسیه ) باشد . ولی قطعاً هم از لحاظ نوع محصولات و هم از لحاظ رنج قیمتی و تکنولوژی های در دسترس پاکستان را باید رقیب بالقوه ما در آینده نزدیک ارزیابی کرد . بن پایه : https://idrw.org/azerbaijan-shows-interest-in-buying-jf-17-fighters-from-pakistan/ https://pdf.defence.pk/threads/breaking-iraq-to-buy-jf-17-fighter-jets-from-pakistan-in-major-billion-dollar-plus-defense-deal.771031/ https://en.wikipedia.org/wiki/CAC/PAC_JF-17_Thunder گردآوری جهت انجمن میلیتاری
  21. سلام از همین جایزه ها می‌گذارند که ملت اوکراین بنده خداها می روند دست به کارهای عجیب و غریب میزنند دیگه ... مثل این ویدئو : https://www.aparat.com/v/5q4km البته به نظرم بهتر است به جای جایزه از ایشان تست الکل گرفته بشه
  22. با عرض سلام در روزها و ماه های گذشته به نظر می‌رسد روابط پرچالش ایالات متحده و چین هر روز وخیم تر از قبل می گردد . روابطی پر تنش که به تازگی و موضوعاتی مانند: تایوان ، محدودیت‌های ساخت تراشه‌های کامپیوتری ، عبور بالون های جاسوسی چین از آسمان آمریکا و ... باعث جدال های لفظی و عملی متعددی بین این دو کشور شده است . این تنش ها در ماه جاری نیز ادامه یافت ، زیرا جو بایدن رئیس جمهور چین ( شی جین پینگ ) را «دیکتاتور» خواند . همچنین به نظر میرسد تلاش آنتونی بلینکن وزیر امور خارجه در بازدید از پکن سطح تنش را کاهش نداده است . کره جنوبی و ژاپن کشورهای نزدیک به ایالات متحده که به طور معمول در مورد موضوعات مختلف پیرو این کشور هستند همیشه یک پای ثابت امضای بیانیه های آن کشور در رابطه با تایوان بوده اند . همچنین هر دو کشور در سال جاری رزمایش های نظامی گسترده ای را با ایالات متحده برگزار نموده اند . چین که در همراه کردن کشور های به نسبت کوچکتر شرق آسیا با خود مانند : کامبوج، لائوس و میانمار توفیقات زیادی داشته ، به نظر می‌رسد که در تلاش است که این دو ستون مهم (ژاپن و کره جنوبی) هم‌پیمان با آمریکا را نیز در مسیر به چالش کشیدن هژمونی ایالات متحده با خود همسو نماید . به تازگی «وانگ یی» دیپلمات ارشد دولت چین و وزیر خارجه پیشین این کشور در مجمع سه‌جانبه (که از سال ۲۰۱۱ به این سو هرساله بین این سه قدرت شرق آسیا جهت همگرایی برگزار میگردد ) در شهر «چینگ‌دائو» از دیپلمات‌های ژاپن و کره جنوبی خواست تا حس «خودمختاری راهبردی» از غرب را تقویت کنند و برای «احیای آسیا» به چین کمک کنند. چین خطاب به ژاپن و کره جنوبی گفت : با موی بلوند و دماغِ تیز غربی نمی‌شوید وانگ یی در این‌ سخنرانی خطاب به سایر شرکت کنندگان از دو کشور مذکور دیگر گفت : مهم نیست که موهای شما چقدر بلوند باشد و تیزی دماغ‌تان را به چه حدی برسانید (عمل زیبایی) . شما هرگز به اروپایی و یا آمریکایی تبدیل نخواهید شد ، شما هرگز یک غربی نخواهید شد (شما را مانند یکی از خودشان نمی پذیرند) شما باید بدانید که ریشه‌های ما کجاست. اکثر آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها نمی‌توانند چینی‌ها ، ژاپنی‌ها و مردم کره جنوبی را از هم تشخیص بدهند. ( اهمیتی به ساختار های بومی شرقی نمی دهند) وی با بیان اینکه «سرنوشت منطقه کاملاً در دستان خود ماست.» افزود: ارزش‌های فراگیر آسیایی را ترویج کنید ، احساس خودمختاری راهبردی را تقویت کنید تا بتوانیم وحدت و ثبات منطقه‌ای را حفظ کنیم . در برابر برگشت ذهنیت جنگ سرد مقاومت کنید و از اجبارِ قلدری (آمریکا و غرب) و هژمونی رها شوید. «این اظهارات دیپلمات ارشد چینی در شرایطی بیان می‌شود که آمریکا هراس افکنی از توسعه و رشد چین را تبلیغ می‌کند و مداوما" از ژاپن و کره جنوبی میخواهد تا با اقداماتی مشترک با نفوذ فزاینده چین در منطقه مقابله کنند.» این جمله وزیر سابق امور خارجه چین من را یاد یک مطلب تاریخی انداخت ( که گویای دیدگاه حاکم غربی به کشورهای شرقی و مردمانشان است ) : در قرن نوزدهم فرستادگان بلند پایه امپراطور ژاپن به لندن می روند جهت ملاقات و رایزنی های دوجانبه با دولت و دربار انگلستان . ولیعهد انگلیسی در نامه هایی که به تازگی منتشر شده به معشوقه اش می نویسد : عزیزم چقدر مشتاق و دلتنگ دیدار تو هستم و بی صبرانه لحظه شماری میکنم تا به دیدار تو بیایم . افسوس که این ملاقات را باید به تاخیر بیاندازم و وقتم را در اختیار نمایندگان ژاپنی بگذارم . اوقاتی که با این میمون های کت و شلوار پوش بی شک به کسالت خواهد گذشت ... ! بن پایه : https://www-businessinsider-in.translate.goog/politics/world/news/chinas-top-ranking-diplomat-told-japan-and-south-korea-their-people-can-dye-their-hair-blonde-and-make-their-noses-sharper-but-that-theyll-never-become-westerners-urging-them-to-work-with-beijing-instead/amp_articleshow/101533061.cms?_x_tr_sl=en&_x_tr_tl=fa&_x_tr_hl=fa&_x_tr_pto=sc گردآوری جهت انجمن میلیتاری اگر زحمت نبود مدیریت محترم پست را به تاپیک تحولات چین منتقل کند . به اشتباه در تاپیک قراردادها ارسال کردم . با نسخه موبایل ارسال پست و جستجو در تاپیک های انجمن خیلی پر چالش است .
  23. با سلام و درود برای اینکه کشوری در کشور دیگری مداخله و عملیات رزمی انجام دهد جور کردن یک بهانه به تنهایی کافی نیست ( حتی اگر دلیل اعلام شده اش هم منطقی و به حق باشد ) بهتر است برای بیان بهتر این موضوع یک مثال بزنیم : آمریکا حدود یک چهارم کشور مستقل سوریه را با مداخله و حضور نظامی اشغال کرده است . ولی حداقل تا زمان حاضر از طرف سوریه و آمریکا این کار اعلام جنگ در نظر گرفته نشده است ! ( دولت سوریه از لفظ حضور غیر مشروع استفاده می کند ) اینکه یک مهاجم تا چه حد دستش باز هست برای اقدام نظامی در کشور هدفش بیشتر به شرایط داخلی و سیاسی کشور مقصد بر می گردد . ( ثبات دولت مرکزی و حفظ وحدت ارگان سیاسی داخلی و اجتماعی اون کشور مهم هست ) یک مثال دیگر : در شرایط فرضی تصور کنید دیکتاتوری الهام علی اف با یک کودتا ساقط شود . جنگ داخلی بین اقوام و اقلیت های مذهبی در این کشور شکل بگیرد . نا آرامی های مرزی در خطوط مرزی اش با ارمنستان و ایران آغاز شود . در چنین شرایط فرضی مداخله قهری و تعریف عملیات رزمی در داخل این کشور آنقدر سهل الوصول و پذیرفته خواهد بود که دیگر حتی نیاز به بهانه و اعلام دلیل هم برای کشوری مثل ایران لازم نیست . می توان مراکز تجمع و استراتژیکی که مد نظر هست منهدم کرد و حتی بدون اینکه اعلام رسانه ایی و پذیرش رسمی صورت پذیرد مناطق تهدید زا را پاک سازی نمود . مفید است حتی مثالی دیگر هم بیاوریم : جنگ ایران و عراق - بی ثباتی سیاسی و اجتماعی روزهای آغازین انقلاب . آشفتگی و عدم انسجام در قوای مسلح ایران . جنگ های قومیتی و مذهبی داخل کشور . نزاع های سیاسی . تحرکات تجزیه طلبانه گروهک ها و ... راه را برای رژیم بعث هموار کرد تا بدون هیچ گونه دلیل منطقی و پیش ضمینه حقیقی طمع اشغال استان های غربی ایران را در سرش بپروراند و حتی موافقت ضمنی ابر قدرتهای دنیا برای پشتیبانی از این تهاجم را جلب نماید . پس تا حدودی باید بیان داشت هم استراتژیست های ایرانی می دانند راهه باز کردن دست قوای نظامی در کشور های خیره سر منطقه چیست ! ( این همه داد و فغان غربی ها از اینکه ایران منطقه را بی ثبات می کند از همین اقدامات است دیگر ...) و هم سیاست مداران کشور های متخاصم علیه ایران خوب می دانند که راه باز کردن دستشان در حمله و تجزیه کشور ما ایران از چه مسیری خواهد بود . اگر به بودجه اختصاص داده شده ایالات متحده به مقابله با کشور ایران نگاه کنیم اکثریت آن دارد صرف بحران سازی سیاسی و اجتماعی می گردد . فلسفه تحریم گذاشتن هم همین است که شرایط اقتصادی و اجتماعی مردم را مساعد نماید برای این شورش ها . تمام انرژی ایشان در حال حاضر بروی فعال کردن این گسل ها اختصاص یافته است . از قدیم الایام و جنگ های باستانی همیشه چالش اصلی این بوده که چگونه درب قلعه مدافعان را باز کرد ! بقیه اش دیگر کار سختی نیست ... ( که انشالله ناکام شوند ) پاسخ سوال یک میلیون دلاری ( اینکه چرا آمریکا با اینهمه تجهیزات و آمادگی به ایران حمله نکرده است ) در همین مسئله نهفته شده . ( البته این یکی از دلایل هست چون پارامترهای پیچیده بسیاری نیز دخیل هستند ) بی ثبات سازی و آشفتگی سیاسی و اجتماعی داخلی تا محقق نگردد حمله بیرونی نه تنها کار ساز نیست بلکه محرکی برای اتحاد و انسجام آنان هم خواهد شد . و حتی جنگ اوکراین و روسیه : اگر در اوکراین در سال 2014 سیاست مداران این کشور ضمینه آشفتگی و تفرقه سیاسی و قومیتی را ایجاد نکرده بودند و با راه حلی جنگ داخلی خونین در غرب این کشور را مدیریت کرده بودند الان نظاره گر تهاجم روسیه نبودند و نیازی هم به عرض گلایه و اعتراض کنونی نبود ! اگر بدون تحقق پیش نیازها در ایالت باکو ، ایران بی محابا و فقط با تکیه به قوای نظامی اقدامات مد نظرش را اعمال کند محکوم به شکست خواهد بود . ولی چنانچه مانند سوریه ، عراق ، یمن و ... برنامه منطقی و بلند مدت خودش را پیگیری کند بی شک میوه شیرین این نهال ( اضمحلال دشمنان ما در آن کشور و سوخت شدن سرمایه های سیاسی و انسانی شان ... ) را خواهد چشید ... دیکتاتوری مثل آقای علی اف اگر هوشمند باشد بجای اینکه برای بقا اش به دنبال تضمین امنیتی از تل آویو باشد باید با همگرایی با آحاد مردم آذربایجان ( هم مذهبی ها و هم سکولارها ) و هم اقوام و اقلیت های متنوع این کشور دست از تیشه زدن به ریشه اش بردارد . ( بی شک احساسات و علایق مذهبی و قومی مردم این سرزمین در دو طرف رودخانه ارس آنقدر ریشه دار هست که اقدامات این محفل حاکمه بیشتر شبیه ریختن بنزین به این آتش هست تا درک شرایط ماهوی آن ... و اگر خودش با دست خودش بر تبل اختلافات مذهبی و قومی و سیاسی داخلی بکوبد . تا جایی که موجب باز شدن درب این قلعه گردد ! آن هنگام چاره ای نخواهد داشت جز اینکه با سرانجام نچندان شیرین اش مواجه شود ... در پایان باید گفت درس اخلاقی این مسئله این خواهد بود : که هر ملتی که با دست خودش ثبات و اتحاد و انسجام داخلی اش را نابود کند ( به هر بهانه ایی ) دیگر نباید از هیچ مهاجمی که در ادامه کار به سراغش می آید گله مند باشد ...
  24. بسم الله الرحمن الرحیم تاپیک حاضر با محوریت پوشش خبر ها و اطلاعات مسابقات نظامی برگزار شده در ایران و همچنین شرکت تیم های ایرانی در سایر مسابقات بین المللی نظامی می باشد . مقدمه : مسابقات نظامی هر ساله در سراسر جهان با شرکت پرسنل نظامی ( به صورت داخلی و یا بین المللی ) برگزار می گردد . این گونه مسابقات علی رقم اینکه از قواعد و استاندارد متحدی برخوردار نیستند ( منظور نبودن کمیته جامع و قوانین واحده بین المللی در رشته های تخصصی می باشد ) اما تا حدودی پیرو قواعد و ضوابط برگزاری رزمایش های نظامی هستند . ( البته تیم های ورزشی و مسابقات ارتش های جهان (CISM) تا حدودی متفاوت از سایر مسابقات تخصصی هستند که در ذیل به آن اشاره خواهد گردید ) اساساً هدف از برگزاری این گونه مسابقات تخصصی بالا بردن آمادگی پرسنل و ایجاد حس رقابت و افزایش انگیزش پرسنل نظامی جهت فراگیری مهارت های تخصصی است . و همچنین سنجش توانمندی پرسنل در مقایسه با واحد های مشابه در ارگان های نظامی داخلی و یا ارتش های خارجی دیگر است . پس تا حدودی می توان بیان کرد که تیم های شرکت کننده ( در مسابقات بین المللی ) عموماً از بین کشور های دوست و یا هم پیمان ( و یا حداقل غیر متخاصم ) انتخاب می شوند و برای سنجش توانایی های تخصصی شان گرد هم می آیند . و همچنین حتی گاهی می تواند بیان گر همسویی کشور های شرکت کنند و حامل پیام های خاص برای ارتش های رقیب شان نیز باشند . تاریخچه : می توان به نوعی اولین مسابقات نظامی ( با تاکید و اولویت دادن به پرسنل نظامی ) را به یونان باستان نسب داد . در رویدادی جشن گونه که عموما" ( و نه اختصاصاً ) پرسنل نظامی در آن شرکت می کردند تا آمادگی جسمانی و مهارت های کار با سلاح در رقابت با حریفان را بسنجند . در ادامه و ظهور امپراطوری روم باستان این نوع مسابقات چهره خشن تر و جدی تری به خود گرفت به گونه ای که مکان های اختصاصی مانند کلوزیوم (Colosseum) و همچنین شرکت کنندگان مخصوص بنام گلادیاتور (Gladiator) برای شرکت در آن تربیت می گردیدند . این مسابقات شرحی مفصل دارد ولی به اختصار : برگزاری آن در قرون مختلف تکامل یافته و عموماً شرکت کنندگان آن از بین سربازان قوای شکست خورده در جنگ با امپراطوری روم انتخاب می شدند و در بین خیل عظیم از این سربازان که در مسابقات محلی و ایالات های مستعمره روم برگذار می شد برگزیدگان ( که یقیناً تعداد کمی از آنان بودند) می توانستند آزادی خود را به دست آورند . ولی جنگجویانی نیز بودند که به خاطر بدست آوردن پول و یا شهرت نسبت به شرکت در این مسابقات خونین اقدام می کردند . این مسابقات که به خشونت بی پروا و ضد انسانی اش معروف گشته بود بدون فایده هم البته نبود . ( البته فواید آن از دید فرماندهان نظامی ) باید اشاره کرد که تمامی این مسابقات به نبرد های خونین تن به تن اختصاص نداشت بلکه اکثر این رویداد ها به باز سازی نبرد های روم در مقابل دشمنانش مختص می شد ( یقیناً آن نبردهای که در آن پیروز گردیده بودند تا خاطرات ، تکنیک های رزم و قهرمانان آن را مرور و زنده نگاه دارند ) عده ای از سربازان لباس های قوای دشمن را بر تن می کردند و سربازانی دیگر که نقش نیروهای رومی را داشتند با بکارگیری ارابه و اسب و سلاح های آن دوران در چندین پرده که گاهی تا چند روز نیز ادامه می یافت آن نبرد خاص را باز سازی می کردند . از نحوه یورش قوای مهاجم گرفته تا نبرد های تن به تن ، عبور از رودخانه ، یورش سواره نظام ، محاصره قلعه ها و یقیناً نمایش پیروز مندانه و دلاورانه ارتش رومی بر حریف خود ! در عصر جدید ایده مسابقات نظامی بعد از پایان جنگ جهانی اول شکل گرفت . در سال 1919 پس از جنگ جهانی اول ، بازی های بین متفقین توسط شورای ورزشی نیروهای متفقین ژنرال جان پرشینگ سازماندهی شد و 1500 ورزشکار از 18 کشور را گرد هم آورد تا در 24 رشته ورزشی به رقابت بپردازند. این رویداد در Joinville-le-Pont فرانسه برگزار شد . و طی سالهای بعد در ماه مه 1946 ، پس از جنگ جهانی دوم ، شورای ورزشی نیروهای متفقین توسط سرهنگ هانری دبروس و پنج‌گانه المپیک توسط سرگرد رائول مولت احیا شد و در 7 تا 8 سپتامبر همان سال دومین بازی‌های بین متفقین در برلین (در المپیاستادیون , محل برگزاری بازی های المپیک 1936) برگزار شد . چند ماه بعد، با پایان دادن به شورای ورزش نیروهای متفقین ، سرهنگ دبروس و سرگرد مولت مسابقات ارتش های جهان (CISM) را در 18 فوریه 1948 تأسیس کردند . اعضای موسس آن بلژیک ، دانمارک ، فرانسه ، لوکزامبورگ و هلند بودند . در سال 1950، آرژانتین و مصر به عضویت آن درآمدند. در سال 1951 ایالات متحده به آن پیوست . در سال 1952 عراق ، لبنان ، پاکستان و سوریه و دو سال بعد برزیل به عضویت آن درآمدند . و همچنین کانادا در سال 1985 وارد آن شد . سپس در سال 1991 با پایان جنگ سرد سازمان رقیب پیمان ورشو کمیته ورزش ارتش متفقین (SKDA) با CISM ادغام شد و خبر از پیوستن 31 کشور و عضو جدید و سایر کشورهای مرتبط با بلوک شوروی را داد. این پیشرفت سریع منجر به رسمیت شناختن توسط نهادهای بین المللی از جمله IOC شد. قبل از سال 1995 CISM هر سال 15 تا 20 مسابقات جهانی را برگزار می کرد. از سال 1995 CISM هر چهار سال یک بار بازی های جهانی نظامی را که یک رویداد چند ورزشی است با شرکت نمایندگانی از ارتشهای 127 کشور دنیا سازماندهی می کند . رویدادها برگزاری مسابقات مرتبط با ارتش های جهان طیف متنوعی را در بر می گیرد و بلوک های سیاسی و جغرافیایی متعدد سعی در برگزاری رویدادهای مشابه زیادی جهت بالا بردن مهارت پرسنل خود دارند . اما به نوعی اهداف برگزاری این چنین مسابقاتی تنها به بالا بردن مهارت ها محدود نمی گردد . بلکه برپایی نمایشگاه های تخصصی تجهیزات تیراندازی و حتی ماشین آلات زرهی و تسلیحات انفرادی و البسه نظامی و ... در حاشیه این مسابقات بیان گر این است که این رویدادها مکانی است تا برنامه ریزان و دست اندرکاران نظامی کشور های مختلف به عرضه و کسب اطلاعات و سنجش آمادگی قوای نظامی پیرامونی خود اقدام نمایند . به برخی از این رویدادها می توان به اختصار اشاره کرد مانند : - مسابقات بین المللی پنج گانه ورزشی ( تیراندازی سرعت و دقت ، میدان موانع ، شنا ۵۰ متر با مانع ، دو صحرانوردی ۸ کیلومتر و پرتاب نارنجک ) - مسابقات بین المللی نظامی پهپادی ارتش های جهان - مسابقات بین‌المللی نظامی غواصی در عمق - مسابقات بین‌المللی نظامی جهت یابی - مسابقات بین‌المللی نظامی بیاتلون زرهی روسیه - مسابقات سراسری امنیت سایبری در آمریکا و ... بازتاب و آثار برای بیان تاثیر حضور بین المللی تیم های نظامی و ترتیب دادن این چنین مسابقاتی منعکس کردن دیدگاه بعضی از تحلیل گران غربی شاید مفید باشد به عنوان نمونه : «واشنگتن فری بیکن» «جوزف هومیر» تحلیلگر امنیت ملی : روسیه و چین در نمایش قدرت به آمریکا قصد شرکت در یک بازی‌های بین‌المللی در آمریکای لاتین ( ونزوئلا ) تحت عنوان « تک تیرانداز مرز » را دارند . این بازی‌های نظامی یکی از واضح ترین نشانه‌ها از شکل گیری یک ائتلاف ضد ایالات متحده در آمریکای لاتین است. روسیه و متحدانش ( ایران و چین ) با حضور در این مسابقات نظامی در ونزوئلا در حال نمایش قدرت هستند . با عادی سازی تحرکات نظامی دشمنان ایالات متحده در دریای کارائیب ، ما در معرض خطر در آمریکای لاتین هستیم . در حال حاضر به نظر می رسد که برگزاری این گونه مسابقات در بین نیرو های نظامی منطقه ای و جهانی در حال افزایش هست . مسابقاتی که هم در رشته های عمومی ( آمادگی جسمانی و ورزشی ) و هم رشته های تخصصی ( تیر اندازی ، زرهی و توپخانه ، پهپادی و ... ) با حضور تیم های چندگانه به جدیت پیگیری می شود . قطعا انتخاب تیم های ورزیده در این گونه رقابت ها باعث افزایش اعتماد به نفس پرسنل و همچنین تبلیغات مثبت برای نیرو های نظامی ما نیز خواهد گردید . همچنین برگزاری مسابقات کشوری و درون مرزی برای ما موجبات حس رقابت و افزایش انگیزش سازمانی را برای نیروهای مسلح ما در پی خواهد داشت . انشالله بن پایه : https://www.milsport.one/cism/members-nations https://www.ilsf.org/about/recognition/cism/ https://armedforcessports.defense.gov/CISM/Military-World-Games/ https://en.wikipedia.org/wiki/Colosseum https://freebeacon.com/national-security/iran-russia-china-to-run-war-drills-in-latin-america/ گرد آوری جهت انجمن میلیتاری
  25. مرحله مقدماتی مسابقات طب رزم تیپ‌های تکاور نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از سری مسابقات بهداری رزمی تیپ‌های تکاور نیروهای مسلح جمهوری اسلامی با عنوان «شمس 2» به میزبانی تیپ تکاور امام سجاد علیه السلام نیروی زمینی سپاه مستقر در شهرستان کازرون برگزار شد . معاون بهداری نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در حاشیه برگزاری این مسابقات نظامی بهداری نیروی زمینی سپاه بیان کرد: در این مسابقات پنج یگان شامل تیپ تکاور صاحب‌الزمان(عج) سیرجان کرمان ، تیپ تکاور انصارالحجه(عج) فسا استان فارس، تیپ تکاور حضرت مهدی(عج) دزفول استان خوزستان، تیپ تکاور انصارالرسول جوانرود کرمانشاه و تیپ تکاور امام سجاد(ع) کازرون حضور دارند. سردار احمد اخوان مهدوی افزود: ارتقای توان رزمی و مهارت خودامدادی ، دگرامدادی و زنجیره امداد و انتقال و درمان حین رزم و نهادینه کردن اهمیت امداد رسانی در رزم و نجات جان همرزمان از جمله اهداف برگزاری این مسابقات است. وی ادامه داد: الگوسازی برای نیروهای مسلح در جهت شرکت در مسابقات بین‌المللی المپیک یگان‌های نظامی از دیگر اهداف این برنامه است. از نکات بسیار مثبتی که در رابطه با نحوه برگزاری این مسابقه به نظرم رسید این هست که با توجه به عنوان مسابقه ( بهداری نیروی زمینی ) دست اندرکاران برگزاری آن سعی کرده اند که شرایط مشابه یک درگیری رزمی واقعی را شبیه سازی کنند و عملکرد نفرات را در شرایط مشابه میدان واقعی نبرد و تحت استرس و فشار میدانی بسنجند . شرایطی که نیرو های مذکور همزمان هم باید به انجام وظایف محوله خودشان ( در جابجایی ، حفظ آتش پشتیبانی ، تهاجم ، و عقب روی و .. ) فکر کنند و هم به اینکه همرزمان مجروح خودشان را پوشش دهند و به عقب بکشند . همچنین به نظرم مطلوب است علاوه بر حمل مجروح به صورت امدادی ( توسط برانکارد ) نحوه آمادگی جسمانی شرکت کنندگان هم در حمل انفرادی مجروح نیز سنجیده شود . آیتمی که به نوبه خود برای پرسنل شرکت کننده در آن جذابیت و هیجان زیادی را به همراه خواهد داشت . و اگر اشتباه نکنم خود این مورد یک آیتم هست در مسابقات جهانی که در مسافت های مشخص سرعت و قدرت بدنی سربازان برای حمل مجروح سنجیده می شود .