parsneet

Members
  • تعداد محتوا

    160
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    2

پست ها ارسال شده توسط parsneet


  1. 22 hours قبل , Navard گفت:

    باید توجه بشه که در شرایط غیر جنگی جنگنده های پنهان کار از لنز بازتاب راداری(لونبرگ) استفاده میکنند تا سطح مقطع دروغین از خودشون بسازند. البته اگر فرضا F-35 رو هم فاکتور بگیریم و برای مثال یک هورنت رو در شرایط جنگی تصور کنیم. باید اینطور ببینیم که این جنگنده ها با شرایط اخلال شدید راداری و  پرواز در ارتفاع کم و بهمراه اشباع رادار توسط طعمه های پهپادی وارد میدان نبرد میشن. حالا در مورد F-35  پنهان کاری هم به این پارامتر ها اضافه میشه. عملا در خوشبینانه ترین حالت یک سامانه ای مثل S-300pmu چه بسا برد اثر گذاری تا 70 کیلومترهم کاهش پیدا میکنه.  این حالی که پرتاب موشک ها و بمب های کم قطر از کیلومتر ها دورتر صورت میگیره!

     با سلام 

    فرمایشتان در مورد تفاوت شرایط جنگی و عادی دقیقا" صحیح هست و اینکه جنگال شدید در زمان عملیات رزمی جزو استاندارد های نیروی هوایی ایالات متحده است ...

     

    اما در مورد لنز لونبرگ اگر اشتباه نکنم تنها زمانی که از فرودگاه مبدا در حال تیک آف و لندینگ هستند آن را استفاده میکنند ( برای اینکه رادار برج کنترل بتواند ترافیک را مدیریت کند و منجر به فرامین اشتباه و حادثه نشود ...) ولی در طول پرواز آن هم در مکانی مانند خلیج فارس و زیر ذره بین کشورهای مانند ما بسیار بعید هست که این قابلیت را در تمام طول پروازها استفاده بکنند ... 

     

    اگر دوستان نحوه و یا دستور العمل استفاده از این بازتاب دهنده را اطلاع دارند و راهنمایی بکنند هم بسیار مفید است ... سپاسگذارم ...

     

    • Upvote 2

  2. با سلام و درود

     

    پیش گفتار

    در حین مرور در انجمن به این تاپیک کاربردی برخورد کردم که متاسفانه تمام عکس های آن حذف شده اند و قابل مشاهده نیستند . گفتم خالی از لطف نیست که یک پست جدید برای آن کار کنم . شاید مورد استفاده دوستان قرار بگیرد . خصوصاً کسانی که در مناطق خشک و بیابانی قصد داشته باشند راه پیمایی کنند .

    انصافا" دیتا بیس و تاپیک های انجمن میلیتاری دریایی از اطلاعات هست . که حیف است مغفول بماند و بروز آوری نشوند . فراموش نکنیم که تاپیک های دانشنامه ها و تاپیک های تحلیلی و تاریخی بوده که تمام کاربران عزیز را با این انجمن آشنا کرده است .

    و اساسا" اگر بخش خبرهای روزمره و یا چت روم انجمن فقط اگر فعال می بود شاید هیچ کدام مان هرگز در هنگام سرچ گوگل با این انجمن آشنا نمی شدیم ... ! لذا با تلاش همه دوستان انشالله همتی در راستایی بروزآوری این گونه تاپیک ها داشته باشیم . انشالله

     

     

     

     

     

    موضوع : چگونه چفیه به یونیفرم های نظامی در ارتش های خاورمیانه راه یافت

     

    Yazidism08.jpg

    دو مرد کرد ایزدی در عراق ، که سر بندی های جامانه ( چفیه ) بسته اند 

     

    ریشه نام :

    چَفیه یک نوع سربند رایج در پوشاک سنتی مردم کُرد و عرب و بعضاً اقوام دیگر است که بر روی سطح سر و زیر عقال قرار می گیرد. ( در زبان عربی :کوفية، بالغترة، الشماغ، الحطّة، المشدة، القضاضة) (کُردی : جه‌مه‌دانی ، جامانه) ( در فارسی : چفیه و در لری مناطق غربی ایران : چپیه )

    بسیاری از تاریخ پژوهان و مردم شناسان معتقد هستند که حروف چ و پ در تلفظ این سربند به ریشه آن در زبان پارسی اشاره دارد .  در طول سالیان دراز ، مناطق شرقی بین النهرین زیر لوا و نفوذ فرهنگ و زبان غرب ایران بوده اند و وجود این ریشه ها امری کاملاً بدیهی است . ولی هستند کارشناسانی مانند ابوالحسن نجفی ، «چفیه یا چپیه » را شکل غلط کلمه می‌دانند! و اصرار دارند که حتماً باید واژهٔ «کوفیه» به کار رود . در مقابل دیگر کارشناسان استدلال دارند که کلمات بسیار نادری از عربی به پارسی منتقل شده اند که حروف چ و پ جایگزین شده باشند . در عوض بیشمار کلماتی هستند که مانند چپیه به کفیه معرب شده باشند . ( بهر حال کوفه و کوفیه تاریخی بسیار کمتر از ابداع این پوشش دارند )

     

     

    تاریخچه :

    با توجه به مستندات از جمله حکاکی ها و نقوش و روایات محتمل گردیده است که مبداً این نوع سربند از بین النهرین بوده است . در عهد سومری با اختراع ماشین های نساجی صنعت بافت رونق بسیار گرفت و از نخ های پشمی و کتان برای بافتن لباس و روکش استفاده می شد. راهبان معابد سومری لباس های سفید به گونه ای می پوشیدند که سر تا پا بدنشان را می پوشاندند و یک توری مشکی بر سر روسری سفیدشان اضافه می کردند . و محتمل است که طرح راه راه سیاه و سفید چفیه های سنتی ایده اولیه آن برگرفته از آن نوع پوشش بوده که با ترکیب این نقوش در یک دست بافته واحد تجمیع شده باشد .

    در روایات این گونه نقل شده است که : اولین کسی که شماغ بر تن کرد ، فرمانروای عادل و پارسای سومری گودآ در دوره (2146-2112 قبل از میلاد) بود . سپس شماغ ( چفیه ) در عصر طلایی سومری عموماً لباس شاهزادگان و راهبان شد . (2122 - 2014 قبل از میلاد) و در این دوره از راهبان و شاهزادگان به مردم عادی منتقل شد . ساکنان مرداب ها آن را از اجداد سومری خود در پنج هزار سال پیش به ارث بردند و سپس به کشورهای خلیج فارس و بقیه کشورهای عربی گسترش دادند .

    چپیه میتواند به اشکال مختلفی بسته شود . معمولاً بعنوان سربند استفاده می‌شود تا از سر و چشم و دهان مردم ساکن در مناطق خشک در برابر آفتاب و یا گرد و غبار محافظت کند. هر چند که در مواقعی بستن چپیه فقط برای تکمیل بودن لباس فرد استفاده می‌شود. چپیه را در بعضی کشور ها به صورت عمامه و در بعضی دیگر با رشته‌ای به نام عقال بر سر می‌بندند .

     

     

    کاربرد نظامی :

    نظامیان ارتش بریتانیا در خلال جنگ جهانی اول با ورود به منطقه خاورمیانه با این پوشش آشنا شدند و زمانی که در اردن و سرزمین های اشغالی حضور داشتند به استفاده از آن روی آوردند . اما کاربرد گسترده از آن در واقع بعد از اشغال عراق توسط بریتانیا در سال 1918 صورت پذیرفت . این استفاده گسترده و محبوبیت آن بین نظامیان انگلیسی باعث گشت که شرکت‌های نساجی در خاک انگلستان به طراحی و ساخت آن اقدام نمایند و آن را به تجارتی سودآور تبدیل کنند . که معمولاً به چفیه هایی که تولید این کشور باشد (شماغ لندن) می‌گفتند و در حال حاضر و پس از نوع کره‌ای و چینی بهترین کیفیت را داراست .

     

    Lawrence.jpg 
    کنفرانس صلح پاریس در سال 1919 ، سرهنگ لورنس (سوم از سمت راست) به همراه شاه فیصل اول (فیصل بن حسین بن علی الهاشمی) 

    سرهنگ توماس ادوارد لورنس بریتانیایی معروفترین فرد غربی در قرن 19 بود که در زمان حضور و فعالیتش در خاورمیانه استفاده از این سربند را عموماً بکار می برد .

     

    SAS1.jpg

    گروه گشت SAS در شمال آفریقا 1943
    در طول جنگ جهانی دوم ، چفیه ( که توسط بریتانیایی ها به نام شمق شناخته می شود ) توسط سرویس هوایی ویژه در شمال آفریقا به عنوان یک سربند جایگزین کلاه آفتاب گیر سنتی ارتش این کشورها استفاده می شد.

     

     

    2023-07-31_214310.jpg

    همچنین در سالهای بعد از جنگ جهانی دوم این یاسر عرفات بود با آن چفیه معروف اش که عموماً همراه با یونیفرم نظامی که به تن می کرد .

    نقش بسیاری در معرفی این سربند به عنوان یک پوشش نظامی در اذهان عمومی دنیا داشت .

     

     

    2023-07-31_220015.jpg3966702.jpgimages~2.jpg

    ولی در کل استفاده گروه های چریکی و شبه نظامی عرب فلسطینی که از آن به همراه یونیفرم های نظامی استفاده می کردند در تثبیت این موضوع ( کاربرد نظامی این پوشش ) نقش زیادی داشتند . به گونه ایی که حتی گروه های شبه نظامی یهودی نیز به طور گسترده آن را مورد استفاده قرار می دادند . ولی بعدها با نماد شدن این پوشش برای مبارزان فلسطین ، استفاده از آن را علی رقم اینکه یکی از پوشش های معمول یهودیان بومی بود تا حدودی در بین یهودیان کاهش داد .

     

     

    181025_847.jpg2023-07-31_224317.jpg12631785_986.jpg

     

    همچنین چفیه در زمان جنگ ایران و عراق با توجه به اینکه عموم فعالیت های رزمی در مناطق خشک و بیابانی بود استفاده از این پوشش بسیار مورد قبول واقع گردید . و در بسیاری از اوقات نیز برای کاربرد هایی غیر از سربند بکار برده می شد . مانند استفاده برای شریان بند نقاط جراحت دیده ، پارچه نظافت اسلحه ، زیر انداز خواب ، دستار و .... همین کاربردی بودن باعث محبوبیت آن بین سربازان ایرانی گشت . و در هنگام تحویل گرفتن یونیفرم به آنان چفیه نیز داده می شد . استفاده گسترده و مداوم آن باعث شد که خود به خود با تصویر رزمندگان اجین شود و به مرور و خصوصاً بعد از اتمام جنگ تبدیل به نمادی شود که یاد آور آن جنگ میهنی باشد . در حال حاضر نیز در بیشتر مراسم های که کهنه سربازان در آن حضور داشته باشند ، ایشان از آن به عنوان نماد این جنگ استفاده می کنند .

    در زمان کنونی هم در سازمان های رزم ایرانی و هم غیر ایرانی که در خاورمیانه حضور دارند به عنوان یک البسه نظامی به سربازان تحویل داده می شود . ولی در حال حاضر استفاده از آن برای نیروی های نظامی رسمی در زمان آموزش و یا تایم عمومی استفاده نمی گردد . مگر در هنگام رزمایش ها و مناطق عملیاتی . اما در مورد نیروهای بسیج مردمی دستور العمل مشخصی ارائه نشده و استفاده از آن بین ایشان معمول است .

     

     

    2023-07-31_231233.jpg2023-07-31_231244.jpg2023-07-31_231212.jpg


    در ارتش ایالات متحده در سال 1991 و اشغال کویت به دست عراق وقتی که مشخص شد که جنگ در خاورمیانه حتمی و قریب و الوقوع است . و باعلم به طوفان های شن در کویت این نگرانی عمده به وجود آمد که چگونه سربازان و تجهیزات خود را برای یک جنگ دراز مدت با محیط بیابانی و خشک آن منطقه باید هماهنگ نمایند . در همان هنگام سرهنگ دوم هارولد نیسلی مسئول ایمنی تیپ مهندسی 111 یک ایده را در ذهن خود داشت . و آن این بود که استفاده از چفیه را به صورت سازمانی مورد استفاده سربازان حاضر در جنگ نماید . در ابتدا با پیشنهاد او مخالفت شد . که عموم دلیل آن این بود که استفاده از چفیه ممکن است موجب برداشت غلط و سوتفاهم هایی شود . ( در کل از این موضوع که یک ارتش پیشرفته غربی از یک پوشش مردمی بومی و از دید آنها بیایان نشین الگو برداری کند زیاد مطلوب به نظر نمی رسید ) اما در ادامه که سرهنگ تاد فردریکز ( پزشک و جراح تیپ 111 TEB ) پس از معاینات سربازان وجود التهابات ریوی و نمایان شدن حساسیت تنفسی در بین بعضی از سربازان را گزارش نموده بود ، نگرانی های نیسلی در مورد طوفان های شن را موجه جلوه داد . و متعاقباً از طرف فرماندهان ارشد دستور استفاده محدود از آن و سپس ارائه گزارش اثر بخشی آن صادر شد . و در سنوات بعد با تایید کامل آن به یکی از اجزاء یونیفرم سربازان آمریکایی در عراق و افغانستان و سراسر خاورمیانه تبدیل گشت .

     

     

     

    2023-07-31_233402.jpg

    ارتش آمریکا به صورت استاندارد سازمانی سه رنگ فیط و قهوه ایی و سبز زیتونی را برگزید

    که به تناسب لباس یگانهایی بکار گیرنده و هماهنگ با پوشش استتار انتخاب و استفاده می شود .

     

     

     

    آموزش نحوه استفاده صحیح :

    51Peum8yQwL__AC_SY580_.jpgShemagh-how-to.jpg

     

    در پایان هم یک ویدئو برای شما عزیزان قرار می دهم که استفاده صحیح و کاربردی را به سربازان آموزش می دهد . همچنین یادگیری و استفاده از بستن این پوشش سر و صورت را به دوستانی که قصد راهپیمایی در مناطق خشک و بیابانی را دارند توصیه می نمایم .

    2023-07-31_123707.jpg

    https://www.aparat.com/v/MyEID

     

     

     

     

     

    • Like 1
    • Upvote 10

  3. سلام و درود به شما

     

    19 hours قبل , mehdipersian گفت:

    گلوبال هاوک و موشک های کروز و موشک هایپرسونیک و... رونمایی بکنند اصلا طبیعی نیست. حتی ساختش برای ژاپن و کره ی جنوبی سخت هست چه برسه به کشور کره ی شمالی با اون اقتصاد ضعیف و شکننده که شاید اندازه ی یک استان کوچک ایران باشه. 

    قرار بر این نیست که ما اینجا خودمان را فریب بدهیم. اگر یمن میتواند موشک و پهپاد دقیق بسازد، کره ی شمالی هم میتواند گلوبال هاوک بسازد! 

    در حالی که برای یک کارشناس مشخص هست که موشک دقیق یمن از ایران آمده و گلوبال هاوک کره ی شمالی از چین

     

    فرمایش شما صحیح است برادر مهدی . اما یک نکته دیگر هم هست چین به علت اینکه فعلا" به هیچ عنوان قصد تقابل و درگیری با قدرت های غربی را ندارد مایل نیست که مستقیم در موضوع کره وارد شود . این تنگنا خود به خود باعث شده که به سمت راه های دیگری برای کمک برود . مثال یمن و ما هرچند که تشابه ماهیت آن درست است . اما دقیقا" صدق نمی کند . یمن تنها کاربر تجهیزات است . در بهترین حالت آموزش های مونتاژ به آنها داده شده است . کره شمالی شاید در ابتدای امر مانند یمن بوده اما اکنون یک مرحله فراتر رفته و با وارد کردن فناوری و قطعات حساس از چین و دیگر کشورها فرآیند ساخت و تولید را انجام می دهد . این دو امر خیلی فرق دارد .

     

    فی المثل : اگر KMW آلمان بخواهد یک کارخانه تولید خودروی زرهی در افغانستان راه اندازی نماید . بسیار بعید است که این کشور نیروی انسانی و دانش کافی برای وارد شدن حتی به ساخت SKD را هم داشته باشند ... اما در ایران چنانچه یک شرکت معتبر بین المللی اینورها راهش را گم کند و بخواهد ما را در فرآیند ساخت مشارکت دهد هم ساخت SKD  و هم CKD را به نحو احسنت می توانیم با ایشان به انجام برسانیم ...

     

    کره شمالی شاید در زمینه مهارت نیروی انسانی با خود ما برابر و قابل مقایسه باشد ... بهر حال قابل کتمان نیست که چند سال است که از آن حالت بدوی و عقب افتاده ی سالهای قبل تغییر کرده اند و چه بسا با قدرت گرفتن بیشتر چین در آینده نیز کامل از این حالت خارج شوند ...

     

     

    22 hours قبل , hosm گفت:

    پدیده تمرکز را دست کم نگیرید

    کره شمالی با دیکتاتوری م.ج.د نیروی کشور را در جهت پیشرفت فنی و نظامی هم جهت کرده. در کشور ما یک حرکت کسی میخواد بکنه از صد طرف گیر و قلم پا و حسادت ها و رئیس بازی ها و ... هست. هر پیشرفت فنی از کره شمالی ببینم تعجب نمی‌کنم.

     

     

    بهتر است در رابطه با کره ایی ها بگوییم نقش اراده و پشت کار را دست کم نگیرید ...

    کلا" کره ایی ها آدم های پیگیر و با پشت کاری هستند .

     

    مثال تجربه خودم با برادران جنوبی شان را خدمتتان می زنم :

    ( از نظر فرهنگی و ژنتیکی که مستحضر هستید با کره جنوبی تفاوت زیادی ندارند ) در فاز های 2 و3 پارس جنوبی وقتی که با مهندسانی از شرکت هیوندای کره همکار بودیم ( آنها کارفرما بودند و ما جزو کارآموزهای شاغل در پیمانکاریهای زیر مجموعه ) از 11 ساعت کاری کلا" دو ساعت را داخل دفاترشان بودند . و در گرمای شدید جنوب نظارت بر کارهای عملیاتی را رها نمی کردند و نفس کارآموز ها و تکنیسین های ایرانی را بریده بودند ... آن موقع در پارس جنوبی مهندس ماهر ایرانی بسیار کم بود (بیشتر در شهر های بزرگ بودند و به مناطق سخت نمی آمدند ... ) حتی جوشکار را از فیلیپین می آوردند !  اکثرا" همین مهندسین کنونی در صنایع پتروشیمی و پالایشگاهی جنوب همان کارآموز های بخش های زیر مجموعه کره ایی ها و ژاپنی ها هستند ... البته بحمدالله اکنون در یک پالایشگاه که وارد می شوید چیزی جز کارگر ، تکنیسین و مهندسین عملیاتی و اجرایی خودمان را مشاهده نمی کنیم ... ( هرچند که باید اذعان کرد همچنان در بخش "طراحی" صنایع نفت و گاز وابسته هستیم )

    • Like 3
    • Upvote 9
    • Downvote 1

  4. سلام و درود برادر موسوی گرامی

     

    4 hours قبل , bmosavi گفت:

    بنده یک دوره ی مطالعاتی پاکستان را داشته ام.

     

    قبلاً در بروز رسانی از مطالعات شما که در نوع خودش دید متفاوتی را ارائه می داد استفاده می کردیم ، ولی به شرطی که بجای گفتمان تبلیغی و تخریبی ، گفتمان تحلیلی را پیشه می کردید ..!

    بزرگان ما می گویند در جایی که عشق و یا تنفر باشد تعقل راه ندارد !   اولی که تا حدودی قابل درک است ولی دومی اش جز خُسران سودی ندارد بهر حال برادر ...

     

    4 hours قبل , bmosavi گفت:

    این پاکستان بیشتر از ۶۰ درصد از اتباع ان موافق با انقلاب جمهوری اسلامی ایران میباشد.

     

    این موضوع قریب به واقع صحیح است . و این مزیت بالقوه پتانسیل های زیادی برای ایران داشته و خواهد داشت . اما مگر نه اینکه عراق و یا بحرین ( جزیره هدیه داده شده ما ...! ) هم از همین درصد های اکثریت علاقه مندان به ایران برخوردار بودند ؟

    ولی علی رقم این مردم عامه ی علاقه مند ، حکومت هایی دست نشانده شان جزو متخاصم ترین دولت ها با کشور ایران بودند .؟! ( عراق درگذشته و بحرین در حال حاضر )

    اتفاقاً همین پتانسیل باعث سرمایه گذاری دشمنان ما در این کشور ها شده است تا از عدم النفع ما اطمینان حاصل کنند .

     

    لذا مشخصاً در مورد کشور پاکستان هم ، هر اندازه سیاست های ژئوپلتیکی و رصد ریز بینانه رسانه ایی را بکار ببندیم به بیراهه نرفته ایم ... تا این دقت نظر ، در آینده موجب استفاده بهینه از این خیل عظیم علاقه مندان به کشورمان گردد. انشاالله

    • Like 4
    • Upvote 5

  5. با سلام و تشکر از تاپیک بسیار خوب جناب @alrkhs

     

    و عرض اردات خدمت مهندس عزیز @951

     

    3 hours قبل , 951 گفت:

    برنامه ریزی بری یک ترور با اهمیت بالا ( مانند این عملیت ) که نیازمند هماهنگی بسیار دقیقی بین نیروهای عملیاتی ، شناسایی و کنترل و فرماندهی ست ، هرگز بصورت خلق الساعه انجام نمی شود و برای آن مطمئنا طرح عملیاتی وجود داشته است

     

    با توجه به موضوع تاپیک و اشاره ایی که شما داشتید قابل عرض است :

     

    همانطور که جناب alrkhs به تفصیل تشریح کردند شبیه سازی از اساس بازسازی عینی از نظریه های تئوری هست و این که برآورد کنند در صورت گرفتن یک تصمیم دامنه تاثیرات آن به چه میزان و چگونه خواهد بود . یکی از ابزار هایی که بتوانند به برآورد دقیقی از این گونه اقدامات برسند ، گرفتن نظر سنجی های مستمر توسط موسسات آکادمیک وابسته به نهاد های اطلاعاتی خودشان است .

     

    در مورد شهادت سردار چون موضوع تاپیک نیست من توضیح زیادی نمی دهم ولی ابعاد ترور ایشان بسیار فراتر از آن چیزی هست که بشود به تصمیم آنی یک رئیس جمهور دیوانه ربط داد . یا اینکه از ضمینه سازی داماد ترامپ و پمپئو می گویند که این روایت بسیار مضحک است . ( البته به تاثیر از روایات آمریکایی ها ) این بحث بسیار پیچیده تر از این موضوعات است و تا حدودی روایات و دلایل مطرح شده آمریکایی ها عوام فریبانه است . ( اگر روایت ها و دلایل شان از حمله به عراق برای سلاح های کشتار جمعی درست بوده این مورد هم حتما" درست است ! البته که دلایلی کارشناسی شده داشتند ولی الزاما" آن چیزی که اعلام کردند نیست ..! )

    در سیستم تصمیم گیری آمریکایی "هیچ" تصمیم خلق الساعه ایی گرفته نمی شود . برای یک عملیات کوچک رزمی سیستم شبیه سازی کامپیوتری توسعه داده اند . چه برسد به اقداماتی که می تواند موجب بروز جنگ های منطقه ایی شود .

     

    مهمترین چیزی که آنها در این نظر سنجی ها دریافتند محبوبیت ایشان نزد گروه های مختلف سیاسی و اجتماعی داخل ایران و گروه هایی مختلف منطقه ایی با قومیت ، زبان و مذهب های متنوع بود . 

    وقتی که شما برای یک منطقه و خصوصا" یک کشور نسخه فعال کردن گسل ها و اختلافات قومی و مذهبی و تنش های سیاسی را تجویز بکنید مشخص هست علائمی که نشان دهد جمعیت مذبور می توانند حول یک شخص اجماع و وحدت حاصل کنند . برای شما آن شخص تبدیل به یک خطر بالقوه خواهد شد . دلایل این محبوبیت را نزدیکان ایشان به تشریح بیان کرده اند که مهمترین آنها نحوه تعامل ایشان و قدرت برقراری دیالوگ با همه اقشار مردم بود . حتی آنها که هیچ گونه اشتراک مذهبی و قومی و زبانی و یا سیاسی با ایشان نداشتند ... )

     

    از نظر سنجی هایی که پیرامون ایشان منتشر شده می توان به موارد ذیل اشاره داشت  : 

    ( به تاریخ انتشار خبر ها دقت کنید لطفا" )

     

    مورخ : 1398/07/24

    در نظرسنجی جدید دانشگاه «مریلند»، سردار سلیمانی همچنان محبوبترین چهره سیاسی-نظامی ایران به شمار می‌آید .

    http://fna.ir/dclz9a

     

    مورخ : 1396/05/08

    نتایج نظرسنجی انجام شده توسط مرکز Iran.poll برای «مرکز مطالعات بین‌المللی و امنیتی» حاکی از آن است که «سردار قاسم سلیمانی» ، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی محبوب‌ترین شخصیت از نگاه مردم ایران است.

    https://www.ettelaat.com/archives/299003#gsc.tab=0

     

    مورخ : 1395/12/04

    اندیشکده آمریکایی «شورای آتلانتیک» در مطلبی روز سه‌شنبه به تشریح دلایل محبوبیت سردار قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران پرداخته است. «ژنرال قاسم سلیمانی یکی از محبوب‌ترین شخصیت‌های شناخته شده در کشور ایران است ، جایی که حامیانش او را قهرمان ملی و از خودگذشته‌ای می‌بینند که در حال نبرد با دشمنان ایران است.»

    https://www.entekhab.ir/001Mlp

     

     

    3 hours قبل , 951 گفت:

    با توجه به احتمال ترور علنی باید اقدامات بیشتری برای حفظ امنیت ایشان انجام گیرد و در بسیاری از محافل ایشان را شهید شده حساب میکردند . حتما خود ایشان و اطرافیان هم بر این موضوع واقف بودن و با علم به این موضوع اینگونه فعالیت میکردند .

     

    و همچنین در رابطه با نوع واکنش ایشان به موضوع رسانه ایی شدن فعالیت های ایشان . باید که نکته ایی را اشاره کرد . سردار سلیمانی تا سالها بدون هیچ گونه جلب توجه و فعالیت علنی و یا رسانه ایی ده ها سال در منطقه حضور داشتند . با شروع بحث داعش و روحیات سردار که در مناطق عملیاتی عراق و سوریه حضور پیدا می کردند در وهله اول کانال های فضای مجازی وابسته به مقاومت بودند که متاسفانه شروع کردند به انتشار عکس هایی از ایشان در جبهه ها و به تبع برای پاسخ گویی به سوالات و کنجکاوی هایی داخلی نیز رسانه های ایران شروع به تولید گزارش کردند .

     

    مورخ : 1393/12/21

    سردار سرتیپ دوم رمضان شریف در گفتگو با سرویس سیاسی “آرمان کرمان” : سردار سلیمانی به شخصه رضایت ندارد که عکسهایشان منتشر شود و مکررا درخواست جلوگیری از انتشار آنها را داشته اند . 

    وی به شخصه رضایت ندارد که اینگونه عکسها وخبرها منتشر شود و مکررا درخواست جلوگیری از انتشار آنها را داشته اند. در این راستا تا حد امکان جلوی رسانه های بزرگی چون صدا وسیما ،روزنامه ها و سایت های مجوز دار را گرفته ایم وبه سایر سایتها و رسانه ها توصیه می کنیم از انتشار عکسها و مطالب مربوط به وی خودداری کنند تا این ها اسنادی در دست دشمنان نشوند .

     

    • Like 5
    • Upvote 2

  6. 14 hours قبل , MR9 گفت:

    غافلگیری قنیطره :
    جنگ در ساعت 13:58 دقیقه بعد از ظهر روز 16 اکتبر 1973 آغاز شده بود . در ظرف 24 ساعت ، نیروی های تیپ 188 که در جبهه جنوبی از سوی دو لشکر سوری با 600 دستگاه تانک مورد حمله قرار گرفته بودند ، تار و مار شده و 90 درصد از افسران آنها کشته یا زخمی شدند و واحدهای مهاجم سوری فقط 10 دقیقه از رودخانه اردن و دریاچه جلیله فاصله داشتند . بنابراین به نظر می رسید که توان دفاعی واحدهای ارتش اسراییل درهم شکسته شده است و سوری ها موفق شده شده بودند تا مقرهای فرماندهی ستاد ارتش اسراییل را در این منطقه تصرف کنند .
    در همان حال ، یک یگان زرهی به استعداد رزمی 500 دستگاه تانک در نیمه شمالی بلندی های جولان با همان شدت ، تیپ هفتم ارتش اسراییل را که با 100 دستگاه تانک مشغول دفاع بود را مورد حمله قرار داد .
    در این ناحیه ، جنگ بمدت 4 روز به طول انجامید که طی آن تیپ هفتم توانست عملا" صدها دستگاه تانک و نفربر سوری را پیش از آنکه استعداد رزمی این یگان به 7 دستگاه تانک کاهش یابد ، از میان ببرد . در لحظه ای که این یگان با کمبود مهمات روبرو بود و در آستانه عقب نشینی ، 13 دستگاه تانک پس از اعمال تعمیرات صحرایی فوری به این واحد اضافه شد . تیپ هفتم در میان تعجب سوری ها ، دست به یک ضد حمله اعجاب آور زد که موجب شد تا سوری های از نفس افتاده و شروع به عقب نشینی نمایند .

     

    سلام و درود بر شما

     

    انصافا" مثال و نمونه تاریخی بجا و خوبی بود . که مشخص می کند که سران ناتو از اوکراین چه انتظاراتی دارند ! 

     

    پس اگر بخواهیم از همین پنجره به چشم انداز جبهه های فعلی اوکراین نگاه کنیم :

     

    دلیل اصرار قوای اوکراینی بر روی پیشروی در باخموت و یا زاپروژیا بهتر برای ما قابل درک می شود . ( اینکه بتوانند با توجه به محدودیت برد تسلیحات خودشان عمق بیشتری را در تیر رس داشته باشند . و دست بلندتری پیدا کنند برای تهدید خطوط پشتیبانی روسها ( اگر موفق شوند به پیشروی در این جبهه قطعا" با همین سلاح ها و برد های کنونی موشک هایشان هم می شود گفت تا مرز روسیه تمام نقاط را می توانند تهدید کنند و فشار مستمر بیشتری بر شبه جزیره کریمه وارد آورند )

     

    اما گزینه روسها چیست ؟

    با توجه به مواردی که در فوق گذشت باید برای خطوط عقبه خودشان عمق ایجاد می کردند . فارغ از عقب نشینی از خارکف و خرسون در زمستان پارسال باید فکری به حال محدوده دونباس تا زاپروژیا می کردند که البته نکردند ! . ( حالا به دلایلی که در تاپیک به تفصیل شما بارها ذکر کردید از این کار ناتوان بودند و عملاً اتفاق نیافتاد )

     

    روس ها قبل از شروع بهار و با تکمیل کردن روند جذب پرسنل و تجهیزات جدید ( که تقریبا ابتدای بهار انجام شد ) دو راه بیشتر نداشتند :

    یکی برای همین امر اقدام کنند و دست به عملیات تهاجمی بزنند و تلاش کنند منطقه مذکور را در اختیار بگیرند .

    و یا اینکه تمام انرژی خودشان را متمرکز و با دفاعی متراکم و حفظ آتش پشتیبانی سعی کنند که استعداد و تجهیزات ( تازه تجدید شده ) اوکراینی ها را کاهش بدهند و آن هنگام به این کار دست بزنند .

     

    طبق گزارش های دستگاه های اطلاعاتی غربی ( که در پست های قبلی شما و دیگر دوستان قرار دادید ) بر آوردها نشان می دهد که روسیه بر ادامه مخاصمه اصرار دارد و هیچ چشم اندازی نشان نمی دهد که پس از این ضد حمله اوکراینی ها ارتش روسیه قصدی برای توقف جنگ داشته باشند . ( که قطعا" دلیلش هم همان مواردی هست که ذکر شد ) تا منطقه مورد اشاره را نتوانند تصرف کنند و قوای اوکراینی را عقب نرانند دیر یا زود با حمله های مکرر و مستمر آنها ( و سیل تجهیزات اهدایی غربی ) پل زمینی به کریمه را از دست خواهند داد . و تا ابد قادر به حفظ لایه های دفاعی منسجم نخواهند بود .

     

    پس باید " احتمال " قوی داد که جنگ اوکراین ( متاسفانه البته ) کماکان تا سال آینده نیز ادامه خواهد داشت ...

     

    14 hours قبل , MR9 گفت:

    ASSAULT-BREAKER-Concept-of-Operation.png

     

    این عکس هم نکته جالبی داشت و آن هم این بود که استفاده از بمب های خوشه ایی ( که اخیراً تحویل دادند ) برای مقابله با قوای روسی از مدتها قبل در راهبرد نظامی ناتو قرار داشته است و فقط منتظر زمان مناسب اش بودند . ( و این خود نشان می دهد مطابق فرمایش شما جنگ حاضر پیاده کردن آیتم به آیتم طرح های عملیاتی تعریف شده قبلی ناتو هست بر علیه شوروی .. !! )

     

     

    سپاس از شما برادر گرانقدر بابت اینکه در تحلیل جبهه های جنگ اوکراین پاسخگوی سوالات مکرر ما و دیگر دوستان هستید . :rose:

    • Like 2
    • Upvote 11

  7. با سلام

     

    یک ویدئو هم هست اگر اشتباه نکنم باید مربوط به دو هفته گذشته و شدت گرفتن حملات اوکراینی ها در جبهه زاپروژیا باشد .که البته من به تازگی دیدم .

    بارگذاری میکنم تا مورد استفاده سایر دوستان باشد .

     

     

     

     

    رهگیری و انهدام کروز استورم شدو اوکراینی توسط سامانه پانتسیر اس 1 روسی
     

     

     
     
     
     
     

    اوکراینی ها سعی دارند با استفاده از موشک های تازه تحویل شده استورم شدو انگلیسی و اسکالپ فرانسوی ( که جناب MR9 لطف کردند و خبر احتمال تحویل اش را امروز درج کردند) خطوط پشتیبانی عقبه "مدافعین" روسی را مورد تهدید و آسیب قرار بدهند .

     

    اندر حکایت این "عنوان ضد حمله بهاری"

    یک نکته ایی هم هست که مدتی است که قصد بیانش را داشتم . حالا هر کدام از عزیزان در توضیح اش کمک نمایند موجب خرسندی خواهد شد .

    این کلمه " ضد حمله " برای عملیات های اخیر اوکراین را شخصا" یک مقداری باهاش مشکل دارم .

    نمی دانم من مفهوم "حمله و ضد حمله" را بد متوجه شدم یا جناب استولتنبرگ و برادر زلنسکی قصد دارند مفاهیم جدیدی را خلق کنند !

    الان روس ها در لاک پدافندی فرو رفتن و تمام قد آرایش دفاعی گرفتن .

    اوکراین تماما" در حالت تهاجمی قرار دارد و عملیات های اش هم " حمله " جهت تصرف مواضع است .

    روس ها در حالتی که سعی می کنند پدافند موثری داشته باشند و حملات را دفع کنند به ندرت هم چشم به انجام ضد حمله داشته اند ( مطابق گزارش های خوبه جناب aminor که فرمودند خبر همان معدود ضد حملات هم تایید نشده )

     

    اگر منظور حمله ابتدایی روسیه به اوکراین هست . که آن مربوط به دوسال پیش است و هزارتا تحرک و عملیات دیگر این وسط در جبهه های تماس طرفین شکل گرفته و تمام شده ...

    اینکه یک زمین در اصل متعلق به کدام کشور هست و چه کسی ادعای مالکیت حقیقی تری دارد هم که نمی تواند دلیل نامیدن یک عملیات رزمی تهاجمی که ماهیت طراحی آرایش آن مستقل است به ضد حمله شود ! ( مستقل به معنای اینکه : طراحی شده است که خطوط دفاعی را بشکند و نه اینکه در آرایش تهاجمی و فاز حمله حریف رخنه کند و ماهیت ضد حمله بگیرد )

     

    اگر این گونه بود که خود ما در زمان ۸ سال جنگ عراق باید بگوییم عملیات های ضد حمله ..! البته که به مفهوم کلی در حالت دفاع از تجاوز بودیم اما بارها عملیات تهاجمی ( حمله و ضد حمله ) انجام دادیم دیگر .

     

     

    اگر برداشت و نوع تفسیر من اشتباه هست که دوستان راهنمایی کنند لطفا"

     
    • Like 3
    • Upvote 11

  8. البته قوای مدافع به مرور و آزمون و خطا راه های بهینه تر مقابله را می یابند .

     

    مانند ویدئو حاضر :

    که رسانه های اوکراینی مدعی شدند پرسنل تیپ 60 مکانیزه در حوالی کیف یک پهپاد Geran-2 (شاهد ۱۳۶) را با سیستم STINGER MANPADS ساقط کرده اند .

     

    53387200-3886-3__2958.jpg2023-07-13_182023.jpg

    53387200-3886-4__2958.jpg2023-07-13_182121.jpg

     

     

    https://www.aparat.com/v/HQBl2

     

     

     

     

     

    اینکه که چرا دوش پرتاب های استینگر در مدت این 10 ماه حضور شاهد ها در میدان نبرد اوکراین به نسبت ، آمار کمی را توانستند در هدف قرار دادن آنها ثبت کنند باید بیشتر بررسی کرد .( هر چند که اوکراینی تا کنون به ندرت اعلام کردند که از چه سلاحی استفاده می کنند . خودشان که اعلام می کنند 100 درصد را می زنیم .  rolling_eyes  اما وقتی می زنند آنقدر ذوق می کنند که تصویر چهره ساقط کننده را هم نشان می دهند !  :rolleyes: )

    • Like 2
    • Upvote 7

  9. با سلام و درود به شما آقا مهدی عزیز :rose:

     

    2 hours قبل , mehdipersian گفت:

    بحث دیگه میزان برد این موشک ها هست چون بردشان کم هست نمیتوانند با برد شاهد قابل قیاس باشند و در یک کشور مثل اکراین نمیشه گنبد آهنین را برای تمام نقاط حساس گذاشت. مگر اینکه تعداد زیادی از این سامانه ها ساخته بشود که هزینه ی خرید و عملیاتی کردن این ها هم بسیار زیادتر از شاهد 136 میشود.

     

    این فرمایشتون صحیح هست . هر سامانه ایی برای تولیدش ابتدا یک شرایطی برای اش تعریف می گردد .

    مانند :

    - تا چه وسعت عرضی را قرار هست در پوشش خودش داشته باشد ( همین شرط مشخص می کند تعداد مکفی آتشبار باید در چه تیراژی بکار گرفته شود )

    - تا چه ارتفاعی را پوشش دهد

    مشخص شدن این دو امر تاحدودی تعیین می کند که سامانه ما قابلیت مقابله با چه تنوعی از مهمات را خواهد داشت .

    به تبع وقتی نوع مهمات قابل مقابله مشخص شود می توان الگو های طی طریق و فرودشان بر نقطه هدف را هم شبیه سازی کرد و برای سامانه قابلیت مقابله ایجاد کرد .

     

    2 hours قبل , mehdipersian گفت:

    این موشک های کوچک هم گرانتر از شاهد میشوند و از لحاظ اقتصادی شکست هست. 

    مثلا موشک های گنبد آهنین به نام تامیر هر کدام 100 تا 180 هزار دلار قیمت دارند یعنی 5 تا 9 برابر یک شاهد 136

     

    اگر جسارت نیست در مورد این قسمت نکته ای را عرض کنم :

     

    محاسبه سود و زیان " مهمات مصرفی و ارزشگذاری هدف " در طراحی و اولویت بندی هر عملیاتی از دیر باز وجود داشته . اما بعد از مشاهده عملکرد خوب شاهد ها در اوکراین و بوجود آمدن مشکلاتی برای مقابله با آن ... به نظر می رسد توسط بسیاری از کارشناسان بر این بحث ( سود و زیان ) بیش از اندازه لزوم و وسواس گونه دارد تاکید می شود  . در نظر داشته باشیم که یک عملیات آفندی و پدافندی یک معامله تجاری نیست که اگر چنانچه درصدی از تراز مالی خارج شود باید حکم شکست را برای آن در نظر بگیریم .

     

    همان علتی هم که بعضی از کارشناسان اینگونه محاسبات را انجام می دهند برای بررسی توان طرفین در ادامه مخاصمه است .  طرفی که بتواند با منابع مالی کمتر به اهدافش دست یابد در یک جنگ " دراز مدت " می تواند ذخایر مالی و تجهیزاتی بیشتری را سیو نموده و بر ادامه جنگ یا مقاومت اصرار داشته باشد . ولی به این مفهوم نیست که با همین استدلال هم می شود ماشین حساب بدست ، سود و زیان هر عملیات را مجرداً استخراج کرد .

    فقط یک قلم اینکه شما کدام طرف جبهه هستید ( مهاجم یا مدافع ) تمام ضرائب و فرمول بندی اینگونه محاسبات مالی را عوض می کند .

     

    شاید بهتر است اینگونه محاسبه کنید :

    5 پهپاد شاهد به سمت یک پالایشگاه نفتی رهسپار هستند ( مجموع قیمت دسته پروازی : 100 هزار دلار )

    برای مقابله با هر پهپاد به شکل استاندارد 2 تیر موشک شلیک می کنید - در مجموع 10 تیر موشک . برای محکم کاری هم به 4 سامانه گپارد که در مسیر پروازی شاهد ها هستند دستور اجرای 20 ثانیه ای آتش را می دهید. ( برای هر کدام و به محض رصد شاهد ها ) به صورت تقریبی 1300 عدد مهمات کالیبر 35 این سامانه ها هم مصرف می شود . اگر همان حدود قیمت ذکر شده شما را برای موشک ها بگیریم خواهد شد : 750 هزار دلار و برای مهمات کالیبر 35 هم جمع 250 هزار دلار را در نظر بگیریم ( مجموع قیمت مهمات مصرفی : 1 میلیون دلار )

     

    آیا به معنی این است که قوای دفاع کننده از پالایشگاه ضرر کرده است ؟ قطعا" خیر

    دو سناریو محتمل را در نظر بگیرید :

    - اکثر شاهد ها به هدف اصابت کنند ( پالایشگاه به طور کامل از مدار خارج می گردد : هزینه تعمیر و باز سازی 5 واحد از پالایشگاه ...  آن هم در شرایط جنگی و مضیقه اقتصادی  -  اخلال در بازار مصرفی داخلی ( خواه گاز باشد ، خواه بنزین ، خواه نیروگاه برق ) - تعطیلی صنایع و خطوط تولیدی )

    - اگر اکثر شاهد ها ساقط شوند و مثلا" فقط یک فروند موفق به اصابت شود ( پالایشگاه ، یا نیروگاه از مدار و چرخه تولید خارج نمی شود . شاید فقط ظرفیت یک واحدش را از دست بدهد و همچنین هزینه تعمیرات بسیار کمتری نیز خواهد داشت )

     

    قطعا" به صرفه خواهد بود که قید 900 هزار دلار اضافی را بزنید و حداقل تلاش کنید که اکثر آنها ساقط شوند . چون از یک خسارت کلان ده ها میلیون دلاری " جلوگیری " کرده اید .

    • Like 3
    • Upvote 11

  10. بر 19 تیر 1402 در 01:41 , parsneet گفت:

    بررسی راهبرد نظامی کشور ما ایران در رابطه با " آنچه که از وجه بیرونی و ظاهری قدرت نظامی خودش به نمایش می گذارد " . ( و یا قصد دارد که به نمایش بگذارد )

     

    بخش دوم :

     

    در قسمت اول بیان شد که اگر قوای نظامی کشورها را بخواهیم بر اساس الگوی رفتاری شان ( اعم از رونمایی ها ، ادعای اثبات تکنولوژی ، انتشار اطلاعات تعمدی و تا حدودی نحوه رزمایش ها ) تفکیک کنیم به دو دسته بندی کلی می رسیم : ( قطعاً می شود دسته بندی های متفاوت و متنوع تری نیز انجام داد ولی در بررسی حاضر به دو الگوی کلی بسنده می شود تا تشریح بحث مختصر تر شود )

     

    بر 19 تیر 1402 در 01:41 , parsneet گفت:

    1- ارتش هایی که خودشان را به روش بزرگنمایی تعمدی قوی تر از آن چیزی که هستند نشان می دهند . ( برای ایجاد ترس در رقیب و اینکه هزینه و فایده تهاجم علیه شان را بالا نشان بدهند و توسط این راهبرد از بروز جنگ جلوگیری می کنند )

    2- ارتش هایی که خودشان را اگر نگوییم کوچکتر از واقعیت بلکه در سطح عادی نشان می دهند . و به هیچ عنوان نقاط برتری ساز خودشان را ابراز نمی کنند و به نمایش نمی گذارند . ( تا در هنگام تقابل های اولیه " پیش از آغاز جنگ " که برای سنجش آمادگی طرفین معمولا" اتفاق می افتد بتوانند اثر شوک را بر حریف وارد کنند و رقیب را از افزایش سطح درگیری باز بدارند )

     

    در واقع نمی توان کشورها را به طور مطلق ذیل هر الگو قرارداد . به گونه ای که مشاهده می شود در طول زمان و تغییر راهبرد ها ، الگو ها نیز تغییر می کنند و یا حتی گاهی مشاهده می شود که قوای نظامی به صورت ترکیبی از موارد فوق بهره می برند و به تناسب موضوع و برهه هایِ زمانی رفتار هایی متناقضی را از خود بروز می دهند .

     

    همچنین باید اذعان کرد هیچ کدام از این الگوهای رفتاری بر دیگری برتری ( به مفهوم ارزش گذاری ذاتی ... ) ندارد . بلکه میزان موفقیت در اجرای هر راهبرد به این خواهد بود که تا چه میزان آن روش را درست و اصولی و " منسجم " به کار بگیرید .

    به عنوان مثال : ارتش ایالات متحده مطابق با اطلاعات منتشر شده در سالهای پایانی جنگ جهانی دوم برآورد کرده بود که در صورت ادامه ی روند معمول و کلاسیک نبرد با ژاپن برای کسب پیروزی باید خود را آماده کند که خسارات فراوانی را متحمل شود . برای همین باید هزینه ای شامل بر صد ها هزار سرباز کشته و مجروح ، چندین سال نبرد بی امان و میلیاردها دلار بودجه اضافی را برای پیروزی در این جنگ اختصاص دهد . لذا کار اکتساب و تجهیز به سلاح هسته ای را آغاز کرد و این کار را کاملاً مخفی نگاه داشت . راهبرد ابهام و القای ترس ( الگویی شماره 2 ) بعد به استفاده از آن در بهترین زمان ممکن و محقق کردن اهداف اش اقدام نمود . ( که همانا وارد کردن شوک بزرگ به قوا و فرماندهان نظامی ژاپن بود ) اما در ادامه و با مشاهده عکس العمل ژاپنی ها به راهبرد بزرگنمایی تعمدی ( الگوی شماره 1 ) تغییر روش داد . ( در واقع با لاف زنی از اینکه بمب های اتمی زیادی در اختیار دارد نسبت به توان بالفعل خودش به صورت عمدی بزرگنمایی و اغراق نمود ) . ( لازم به ذکر است که عکس العمل ابتدایی ژاپنی ها در عین این که شوکی عظیم را دریافت کرده بودند ، اصرار بر ادامه جنگ بود ! لذا برای تحقق کامل اهداف آمریکایی ها به الگوی شماره 2 روی آوردند . و برآوردهای بعدی هم نشان داد علی رقم اینکه فروپاشی ارتش ژاپن و از دست دادن جبهه هایش قطعی بود ولی در صورتی که این کشور بعد از حمله اتمی نبرد را ادامه می داد شاید تا یک سال دیگر نیز می توانست تسلیم خود را به تعویق بیاندازد . هم به دلیل اینکه آمریکا حداقل به چند ماه زمان دیگر نیاز داشت تا بمب بعدی را بسازد و هم اینکه استعداد رزمی عمده ژاپن بعد از حمله مذکور همچنان پا برجا بود )

     

    پس در مثال تاریخی فوق مشاهده کردیم که تغییر راهبرد و بهره گیری از هر کدام از الگوها در عین اینکه می تواند با توجه به صحنه نبرد ترکیبی باشد ، می توان آن را به سرعت جایگزین و شیفت نمود .

     

     

    عدم بکارگیری یک الگوی مستمر در ایران

     

    اگر مایل هستید که بدانید به طور مشخص قوای نظامی ما ذیل کدام الگو قرار می گیرند . باید عرض شود که پاسخ این سوال حداقل برای من آنقدر ها ساده نیست . به شکلی که بنظر می رسد راهبرد مذکور در کشور ما با توجه به روند ها و نقطه عطف های تاریخی به کرات تغییر نموده است و گاهی هم مشاهده می شود که دچار سردرگرمی و استفاده غیر منسجم از هر دو الگو هستیم ( نقطه عطف هایی مانند وقوع انقلاب و تغییر کشور های دوست و متخاصم ایران ، شروع جنگ تحمیلی با عراق ، آغاز تنش ها و جنگ لفظی ایران با یک ابر قدرت نظامی مانند آمریکا ، پرونده هسته ایی و بند 7 منشور سازمان ملل و از همه مهم تر اشغال کشور های همسایه ایران توسط ائتلاف غربی و احتمال جدی تهاجم به ایران ... نقشی بی انکار در این امر داشته اند )

     

     

    لزوم عدم قرائت آشفتگی به اجرای سیاست ابهام آمیز و سیال

     

    هر چند که تغییر الگو به تناسب موضوعات و هم چنین تلفیق بکارگیری این الگوها امری معمول و بدیهی به نظر می رسد اما شاکله و چهارچوب اصلی یک راهبرد بر مبنایی یک الگویی مشخص باید شکل بگیرد و در صورت ضرورت از سایر روشها نیز بهره مند گردید . در غیر این صورت سازمان دفاعی و رزمی ما دچار سلیقه گرایی و عدم راهبرد مدون و تشتت آرا خواهد شد . به نحوی که مشاهده خواهد شد از یک یگان به یک یگان دیگر و از یک فرمانده به یک فرمانده دیگر تفاوت در تفسیر سیاست ها وجود خواهد داشت . و این امر ( آشفتگی در روشها و تغییر های سلیقه ای ) قطعا" به داشتن یک سیاست مبهم و غیر قابل پیش بینی به هیچ عنوان تفسیر نخواهد شد. !  کما اینکه برای دشمنان ما پیش بینی الگو های رفتاری ما براحتی امکان پذیر خواهد بود .

     

     

    نمونه های موفق و ناموفق هر الگو در ایران

    انتخاب یک راهبرد مشخص و منسجم مزایای زیادی به همراه دارد . حداقلِ آن این است که بدنه فرماندهان میانی ما در عموم موضوعات به عنوان پیش فرض می دانند که باید با چه الگویی اجزاء زیر مجموعه شان را هدایت کنند .

    عدم انسجام راهبرد فوق بسیار آسیب زاست . تا جایی که دیده شده در مواردی که به علت وقوع یک سری تحولات و روند های سیاسی-نظامی فرماندهان ارشد بالفرض به راهبرد برجسته سازی توانمندی های ما روی می آورند ( الگویی شماره 1 ) تا بتوانند تحرکات قوای متخاصم را خنثی کنند . ( سخنرانی ، تهدید و ارعاب دشمن ، تهدید لفظی و ... را به خوبی اجرا می کنند ) و بسیاری از مواقع هم نتایج موثر آن را رصد می کنند . ولی در بدنه میانی فرماندهان علی رقم رفع تهدید تا مدتها بعد با شبیه سازی همان دیالوگ و گفتمان ( و عدم دقت از اینکه روند وقایع اساساً ممکن است تغییر کرده باشد ) همچنان به باز تکرار همان الگو می پردازند . ( به عنوان مثال : فراز و فرود ها و تغییر در الگوی مواجه با سیاست خصمانه عربستانی سعودی )

    انتخاب الگو با توجه به رصد تحرکاتِ قوای مقابل و پیش بینی راهبردهای آنها توسط فرماندهان ارشد صورت می پذیرد . ولی به علت اینکه احساس می شود ساختار مدون و منسجم برای هماهنگ کردن این ضرب آهنگ ها وجود ندارد در قسمت های جزء تر بسیار طول می کشد تا آنان را به پیگیری متناسب سیاست های برخط ترغیب نمود .

     

    3238325.jpg

     

    اگر همچنان بخواهیم در مواجه با محور عربی مثال بزنیم شاهکار آرامکو (یک نمونه کاملاً موفق بود ) را می شود مورد بررسی قرار داد ( که ذیل الگوی شماره 2 خواهد بود ) رکن اصلی این راهبرد همانا عدم افشای توانمندی هاست و عیان نکردن تجهیزات و تخصص های برتری ساز است .

    برای یاد آوری آن واقعه باید ذکر کرد : که هر چند در پیش زمینه وقوع آن حادثه تهدید لفظی برای جلوگیری از صادرات نفت دشمنان و تحریم کنندگان ایرانی از زبان بالاترین مقامات سیاسی ما جاری شد . ولی هرگز به شکل پیش هشدار حداقل توسط ما آگاهی بابت دامنه و کیفیت آن به قوای مقابل داده نشد . تا وقتی برآورد ایران این شد که عزم دشمنان در هدف قرار دادن صادرات نفت ما جدی و حتمی است . در یکی از شب های گرم و شرجی خلیج فارس آنچنان شوکی به قوای مسلح عربستان و نیروهای نظامی بین المللی هم پیمانش وارد شد که به سرعت آمپر فول لود جنگ طلب ایشان را به پائین ترین میزان خودش نزول داد . ( برای یاد آوری قابل عرض است در الگوی شماره 2 پنهان کردن توان برتری ساز و عدم افشای آن حتی هنگام تهدید لفظی بسیار مهم است تا در نهایت بتوان از شوک وارده بیشترین بهره را برد . و همانا غایت این هدف خاموش کردن اشتیاق نیروی خصم به جنگ خواهد بود )

    اتفاقی که بهر حال توسط رزمندگان یمنی ترتیب داده شد :) اما برکات آن شامل بسیاری از کشور های منطقه گردید ... ^_^

     

    * اتفاقاتی مانند انهدام پهپاد آمریکایی RQ-4 Global Hawk در خلیج فارس بدون هیچ تهدید ضمنی و لفظی به خوبی نشان داد که تا چه حد میزان اثر گذاری راهبرد شوک موفقیت آمیز است و می تواند نتایج قابل قبولی را به همراه داشته باشد .

    * همچنین تلفات قوای ائتلاف در زمان اشغال افغانستان و عراق که به معنای واقعی به کابوسی برای قوای اشغال گر درآمده بود . و هر چه مبارزه می کردند نمی توانستند جلوی افزایش آمار آن را بگیرند به شکلی که بارها اعلام کردند که به نظر می رسد در روند آموزش و بکارگیری جنگجویان ، تامین تجهیزات و پایش اطلاعات نیروهایشان دست یک دولت خارجی در کار است ! اما هرگز کشوری و مقام سیاسی مشخصی به این اقدام اعتراف و یا تهدید لفظی نکرد و کشور های همسایه از جمله ایران مدام آمریکا را به رعایت آرامش در منطقه دعوت می کردند و با دلایل منطقی خواستار حل دیپلماتیک منازعه می شدند !! :ph34r: ( الگوی شماره 2 )

     

    * عدم واکنش رزمی در تقابل با حملات اسرائیلی ها در سوریه و پیگیری مصرانه راهبرد ابهام و ترس و معمولی نشان دادن توانمندی ها برای بسیاری از کارشناسان امور راهبردی داخلی و خارجی آشنا به نظر می رسد !  بسیاری از آنان چشم انداز هولناک و شوک آوری برای روز های آغازین جنگ ایشان با ایران را نوید می دهند ( الگوی شماره 2 ) . تا جایی که ایران علی رقم خسارات انسانی و فشار داخلی حاضر به عیان کردن دامنه و کیفیت برنامه های بلند مدت خود در این کشور نشده است .

     

    * دوستان می توانند به همین شکل روند بسیاری از وقایع دیگر را نیز ذیل راهبرد ابهام و ترس ( الگویی شماره 2 ) خودشان بررسی کنند که برای جلوگیری از اطاله کلام از تشریح آنان صرف نظر می شود . ( مانند توقیف نفت کش ها ، هدف قرار دادن بازوهای اطلاعاتی دشمن در کشور ثالث . عدم رونمایی و رعایت پرده ابهام در تجهیزات و توان نظامی نیرو هایی نیابتی مثل حزب الله لبنان ( به شکلی که در جنگ 33 روزه و حتی جنگی های آتی دریافت شوک اولیه از طرف قوای عبری امری حتمی و بدیهی به نظر می رسد . و ... )

     

    و اما تجارب منفی ...

    می دانم که بسیاری از دوستانِ منتقد هم اکنون بی قرار هستند که به ذکر نمونه های ناموفق نیز در ایران اشاره شود ;) . لازم به ذکر است که اکثر منتقدان و اشاره کنندگان به کاستی ها ( حداقل در انجمن میلیتاری ) در تلاش و آرزوی نظاره کردن توسعه روز افزون توان نظامی کشور مان هستند . پس به ذکر مثالهایی می پردازیم تا انشالله باعث رفع نواقص و رشد قوای مسلح ما شود .

     

    * در برهه ای از نقاط عطف تاریخی که در منطقه ما به وقوع پیوست در بین استراتژیست های کلان ایران احساس شد که باید با بهره گیری از نمایش هرچه بیشتر تجهیزات و توانمندی ها ( الگوی شماره 1 ) به هر آنچه که دارند و حتی ندارند استمداد کنند تا برنامه محتمل و قریب الوقوع دشمن را بهم بریزند و آنان را وادار به بازبینی مجدد راهبردشان نمایند . می توان اذعان کرد که در مورادی بسیار هم موفق بودند . اما مشکل از آنجا آغاز گشت که در سنوات بعدی همان طور که ذکر گردید اکثر سیاست گذاران بدون توجه به ماهیت این راهبرد به هر بهانه ایی و مناسبتی سعی در اجرایی این الگو داشتند .

     

    N80747366-4575796.jpg

     

    * رونمایی هایی بدون داشتن پشتوانه حقیقی و عملی مانند : رونمایی از جنگنده نسل 5 ( قاهر 313 ) توسط بالاترین مقامات کشوری و دادن وعده هایی بزرگنمایی شده ( بدون بهره گیری از ماهیت و نحوه اجرای صحیح این الگو ..) تاسف و سرخوردگی بسیاری از علاقه مندان و دنبال کنندگان برنامه های دفاعی کشور را در پی داشت . این مورد خاص تا جایی پیش رفت که خودِ مقامات که از پیگیری و سوالهای مکرر بدنه جامعه به تنگ آمده بودند در نهایت بعد ده سال اعلام کردند که هیچ برنامه ایی برای تولید و بکارگیری آن را ندارند و ساخت نمونه قبلی تنها به دلیل انجام تست و کسب تجربه در بعضی از زیر سیستم ها صورت پذیرفته و هرگز به عنوان محصولی کامل و قابل ارائه به قوای نظامی تعریف نشده است !

     

     * مانور بیش از اندازه بعضی از سیاست گذاران در مورد تسلط اطلاعاتی و رزمی ما به گونه ایی که مداوماً در سخنرانی ها ایراد می شد : دشمن توانِ کندنِ یک تار مو از شهروندان ایرانیانی را ندارد و در صورت وقوع تمام استعداد قوای نظامی حاضرشان نابود خواهد شد !! ولی بلافاصله بعد برگزیده ترین دانشمندان ما در درون حدود مرزی مان در انظار عمومی به شهادت می رسند . فرماندهان عالی رتبه مان در کشور میزبان به بی پروا ترین و قلدر مآبانه ترین شکل ممکن ترور می شوند . و اسناد مهمترین برنامه صنعتی کشور ( هسته ایی ) به سرقت می رود . و قس علی هذا ...

     

    * ادعای تولید صنعتی و صد در صد بومی " بعضی از " ماشین آلات زرهی . تجهیزاتی که گاماً بهینه سازی های ادوات زرهی موجود بودند و تحت عنوان محصول جدید و کاملا" بومی معرفی می شدند . ( در صورتی که حقیقتاً بازآماد و بهینه سازی تجهیزات زمینی و هوایی ذاتاً خودش امری مهندسی و فنی و قطعاً مبارک است و الزامی ندارد که با ادعایی صد در صد بومی و تولید انبوه همان زحمات تکنیسین های پرتلاش مان را هم به حاشیه ببریم ) و همچنین عدم تحقق وعده تحویل دهی گسترده تجهیزات به یگان های متقاضی ... ( اصرار بر اجرای راهبرد بزرگنمایی تعمدی ( الگوی شماره 1 ) به شکل بدون برنامه و ناموفق )

     

    * در بکارگیری راهبرد بزرگنمایی تعمدی ( که بسیاری از ارتش ها به شکل کاملاً موفقی آن را اجرا می کنند ) آنقدر افراط و تفریط وجود داشته که از این پس هر مانور و اجرایِ کنترل شده این حربه نیز از طرف دنبال کنندگان برنامه های دفاعی ایران با دیده شک و تردید نگریسته می شود متاسفانه . اصل موثر بودن این الگو این هست که این بزرگنمایی باید باور پذیر و در امور قابل دسترسی باشد تا بتواند در ذهن نیروی خصم اثر گذار باشد و در نهایت موجب تغییر برنامه های ایشان شود . نه اینکه بجای ایجاد آشفتگی در قوای مقابل باعث فشار تبلیغاتی و روانی به دست اندرکاران و تولید کنندگان صنایع نظامی خودمان شود .. !!

     

    1600840306_.jpg

     

    رونمایی با پوشش حداکثری رسانه ایی مستعانِ کرونا یاب d'oh با حضور بالاترین مقامات نظامی کشور اوج بد سلیقگی و عدم مهارت در بکارگیری (راهبرد شماره 1) است

     

    بکار گیری بدون انسجام از الگوی شماره یک این است که از دیگر روش ها سهل الوصول تر است و اغلب اجرای آن برنامه ریزی و دورنگری کمتری را می طلبد . ( در واقع فقط یک میکرفن و تعدادی مستمع برای اجرای آن مکفی به نظر می رسد ! ) اما حقیقتاً به معنایی این نیست که اصل این راهبرد صحیح نیست و اجرای آن قطعاً منجر به تحقق اهداف نمی شود . اجرای صحیح این راهبرد به صورت ترکیبی با الگوی دوم بی شک از پیچیده ترین روش های حال حاضر ارتش های دنیا می باشد . ولی قطعاً بکار گیری هر کدام باید در مکان درست و به اندازه درست باشد تا نتیجه بخش باشد . افراط و تفریط در هیچ امری لزوما" منجر به پیروزی نخواهد شد .

     

    کدام الگو واقعا" بر دیگری ارجعیت دارد ؟

    اگر از نوشتار های فوق الذکر احساس نمودید که اجرای الگوی بزرگنمایی تعمدی راهبردی از پیش شکسته خورده است و نمی تواند باور پذیر باشد احتمالاً در اشتباه هستید . ارتش رژیم صهیونیستی و ارتش ایالات متحده آمریکا به عنوان یک قوای نظامی ساختار مند و به نسبت مدرن نشان داده اند که به خوبی ، با مهارت و به کرات از راهبرد بزرگنمایی تعمدی ( الگوی شماره 1 ) بهره گرفته و می گیرند . ( قطعا" دوستان معنایی لغوی این بزرگنمایی عمدی را به نحوه صحیح آن تفسیر می کنند و بکار گیری آن به معنی این نخواهد بود که قوای بکار گیرنده آن از داشتن توان و تجهیزات مکفی برخوردار نیست و یا دست آن خالی است ... ) .

    از مثال در بکار گیری این تاکتیک بزرگنمایی می توان به روی میز بودن برنامه تهاجم به ایران طی ده ها سال اشاره کرد . همچنین در مواردی که احساس خطر کرده با جابجایی ایذایی ناوگان دریایی خود و همزمان اشباع رسانه ایی سعی در مرعوب نمودن حریف خود را دارد . ( به شکلی که توان بالقوه جنگ را دارند ولی انگیزه بالفعل آن را ندارند . حداقل در آن برهه از زمان .. ) تاکتیکی بارها آمریکا در مقابل ایران ، چین و یا ونزوئلا اجرا نموده است . اجرای گشت های هوایی در قطب شمال بر علیه روسیه و همچنین برگزاری رزمایش مشترک بر علیه کره شمالی را نیز می توان به مثال های فوق اضافه نمود .

    پس در واقع هیچ الگویی بر دیگری برتری ندارد بلکه اکتساب حداکثر اهداف در هر راهبرد نظامی به اجرای منسجم و نظام مند آن بستگی دارد . به گونه ایی که حداقل فرماندهان ارشد و میانی قوای به کار گیرنده به خوبی حدود و فراز و فرود اجرای آن را بدانند و به شکل موثر آن را بکار گیرند . انشالله

     

     

     

    بن پایه :

    https://web.archive.org/web/20210119114008/http://japanstudies.ir/post/3679/

    https://web.archive.org/web/20120417124956/http://kestencgreen.com/group_shoes-2009.pdf

    https://en.wikipedia.org/wiki/Military_strategy

    https://www.clausewitz.com/readings/OnWar1873/BK3ch01.html

    https://nuke.fas.org/guide/israel/doctrine/

     

    گرد آوری جهت انجمن میلیتاری

    با ذکر منبع و نام وزین انجمن میلیتاری استفاده و بازتاب در رسانه های دیگر بلا مانع است .

    • Like 2
    • Upvote 8

  11. 56 minutes قبل , aminor گفت:

    این ویدئو مربوط به اولین روز حملات ارتش اکراین در محور ژاپورژیه است . قبلا هم تصاویر هوایی اون توی تاپیک قرار داده شده است

    اما این انهدام  شدن ناشی از گلوله های هدایت لیزری نیست بلکه این ستون وارد میدان مین  شدن

     

    سلام و ارادت و عرض خسته نباشد به شما که مانند همیشه ما را از بروز ترین تحولات میدان نبرد اوکراین بهره مند می کنید .

     

    پس اگر قبلاً زحمت گزارش اون رو کشیدید که از بارگزاری مجدد اون عذر خواهی می کنم . مقداری تلاش شد که با جستجو در تصاویر چند روز گذشته تاریخ وقوع آن را متوجه شویم ولی دقیقاً محرز نشد .

     

    اما در مورد میدان مین ، اعلام شده بود که بخشی از آسیب به این ستون زرهی در اثر میدان مین بوده . فقط چیزی که به نظرم آمد این بود که معبر پیشروی در ابتدای امر توسط مین روب ها پاکسازی شده و تغیر بافت زمین هم گواهه تازه بودن آن را می دهد !  اولین انفجار هم در حالی روی داد که ستون زرهی کاملا" در حدود معبر ایجاد شده  حرکت می کردند . دومین انفجار هم مقداری با فاصله و جلوی چند متری تانک روی داد و حداقل در تصویر به نظر می رسد که دقیقاً زیر تانک نباشد .  در ادامه آشفتگی انفجار های اولیه و تلاش خودرو ها برای گریز و ورودشان به زمین های جانبی قطعاً عامل آن مین هست . 

    در دید اولیه به نظر می رسد که شروع کار با توپخانه باشد . در انفجار سوم هم در وسط ستون و میانه خودروها یک نفربر منهدم می شود .

     

    البته اشراف شما به منابع اصلی بیشتر هست و نظر شما به صواب نزدیک تر است .

    اگر این انهدام تر و تمیز ستون زرهی را به پای میادین مین روسی ثبت کنیم هم چیزی از ارزش های بچه های توپخانه کم نمی کند ... :) :05:  ( جمله ایی معروف که همیشه بعد از باخت های تیم ملی جهت اینکه از ناراحتی آن بکاهیم به کار می بریم ... :) )

     

    ولی در هر صورت تصاویری جالب توجه ثبت شده از این واقعه که در خور دقت نظر هست .

    سپاس از راهنمایی :rose:

    • Upvote 8

  12.  

    یا ایها المکذبون ..! آیا وقت آن نرسیده است که به نقش بی بدیل توپخانه ی هدایت پذیر در جنگ های مدرن ایمان آوردید.. ؟! :)  :rolleyes:

     

     

    https://aparat.com/v/3pXUG

    وزارت دفاع روسیه اعلام کرد که توسط سامانه توپخانه هدایت پذیر یک ستون ادوات زرهی اوکراین را منهدم نموده است . در این عملیات دست‌کم ۱۰ خودروی نظامی اوکراینی با استفاده از این مهمات توپخانه ایی هوشمند منفجر و باقی خودروها نیز در هنگام فرار در میدان مین گرفتار و از حیز انتفاع خارج شدند .

    • Like 4
    • Upvote 8

  13. با سلام و درود خدمت همه کاربران انجمن میلیتاری

     

    موضوع : بررسی راهبرد نظامی کشور ما ایران در رابطه با " آنچه که از وجه بیرونی و ظاهری قدرت نظامی خودش به نمایش می گذارد " . ( و یا قصد دارد که به نمایش بگذارد )

     

    * نوشتار حاضر ماحصلی است از کندوکاو اینجانب در رابطه ما مطالب در دسترس پیرامون دکترین و راهبرد نظامی کشور مان . و یافتن پاسخی برای اینکه حقیقتا" راهبرد اصلی کشور ما در نمایش وجه بیرونی خودش چه چیزی است .

    آیا ما قصد داریم که خود را به معنایی واقعی کلمه مانند کوه یخ نشان دهیم ؟ و کشورهای متخاصم مان را در ترسی حقیقی از جنبه های ناشناخته توان و تجهیزات نظامی مان فرو بریم ؟ یا اینکه راهبرد ما بزرگنمایی بیشتر از حقیقت اندوخته های تجهیزات و توان بالقوه نظامی مان است ؟ و حتی نیرو های مهاجم احتمالی را به بازنگری از حمله فیزیکی و یا انفعال در منطقه خاکستری وادار نماییم ؟

    در رابطه با این موضع و دقت در کتب آموزشی نیرو های نظامی مان از این دریچه تحلیلی به منبع و کتابی خاصی مواجه نشدم . لذا دوستان اگر با منبعی آشنایی دارند که بتواند این مبحث را بسط و پر بار تر کند ، آن را معرفی کنند سپاسگذار خواهم شد .

    * مقصود از پرداختن به این موضوع خاص ( و تا حدودی چالش بر انگیز ) بازتاب روایت های عامیانه و تحلیل های سطحی فالوور های مجازی در این رابطه نیست . ( مراد از کلمه "عامیانه" کری خوانی های بعضی از علاقه مندان حوزه نظامی است که تمابل دارند با نگاهی " سیاه و سفید به بزرگنمایی و یا نگاه تحقیر آمیز " به نقاط قوت و ضعف قدرت نظامی کشور ها بپردازند )

    * البته می دانم در رابطه با ظواهر و تجهیزات رونمایی شده نیرو های مسلح ما کاربران انجمن میلیتاری سری پر درد و دلی خون دارند ... icon_wink اما بهر حال مقصود ما هر چند که شامل این امور نیز خواهد شد ولی الزاما" محدود به آن نخواهد بود .

    * در صورت صلاح دید مدیریت و مشارکت بیشتر دوستان در بحث حتی می توان تاپیکی مجزا هم برای این موضوع ایجاد کرد . ولی در حال حاضر به نظرم در ادامه تاپیک دوست فاضل و گرامی مان جناب @worior هم مناسب است .

     

     

    بخش اول :

     

     

    مقدمه :

    دکترین نظامی اصطلاحی رسمی است برای اشاره به مجموعه‌ای از نظرات و دانش نظامی که ارتش در زمان مناسب آن را می‌پذیرد . در این دکترین ماهیت نبرد، شیوهٔ آماده‌سازی ارتش برای نبرد و شیوهٔ درگیری در نبرد به منظور دستیابی به پیروزی مشخص می‌شود. این دکترین بیش از آن که دستوری باشد، توصیفی است و در زمان اجرا نیاز به تفسیر دارد. دکترین نظامی نه مرام خاصی را بنا می‌نهد و نه چک‌ لسیتی برای دستورالعمل‌های نظامی ارائه می‌دهد بلکه به جای آن می‌کوشد راهنمای معتبری در مورد شیوهٔ تفکر ارتش دربارهٔ جنگ و نه در مورد شیوهٔ درگیری باشد. از این رو صاحب‌نظران می‌کوشند که دکترین نظامی را به منظور هدایت فعالیت‌های نظامی تا جای ممکن صریح و روشن طراحی کنند و در عین حال آن را فراگیر سازند تا در شرایط گوناگون پاسخگو باشد.»
    در بررسی ستادی که در دانشگاه هوایی نیروی هوایی ایالات متحده در سال ۱۹۴۸ (۱۳۲۶) انجام شده ، دکترین نظامی به این شکل تعریف گردیده است : «آن دسته از مفاهیم، اصول، سیاست‌ها، تاکتیک‌ها، تکنیک‌ها، تمرین‌ها و فرایندهایی که لازمهٔ پیشرفت امور سازماندهی، تمرین، مجهزسازی و به‌کارگیری یگان‌های تاکتیکی و خدماتی است را دکترین نظامی گویند.»

    در واژه‌نامه اصطلاحات نظامی حکومت شوروی، دکترین نظامی اینگونه تعریف شده است : «سیستم نظریات علمی مورد قبول رسمی یک کشور در مورد ماهیت جنگ‌های مدرن و کاربرد نیروهای نظامی در آن‌ها... دکترین نظامی دو جنبه دارد: جنبه سیاسی-اجتماعی و جنبه فنی-نظامی.» جنبهٔ سیاسی-اجتماعی «شامل تمام پرسش‌هایی که در مورد روش‌شناسی، اقتصاد، پایه‌های اجتماعی و اهداف سیاسی جنگ مطرح می‌شوند» است و جنبهٔ فنی-نظامی باید با اهداف سیاسی سازگار باشد. این جنبه شامل «خلق ساختار نظامی، تجهیز فنی نیروهای مسلح، تمرین‌های آن‌ها و مشخصات شیوه‌ها و ابزارهای هدایت عملیات‌ها و جنگ به طور کلی» است.

     

    همچنین در تعریف " راهبرد نظامی " که از دکترین نظامی مفهومی جداگانه را متبادر می کند اینگونه آورده شده است :

    راهبرد نظامی طرح‌ریزی و اجرای رقابت بین گروه‌های مسلح بسیار بزرگ متخاصم است. در راهبرد نظامی دو طرف می‌کوشند تا با استفاده از منابع دیپلماتیک، اطلاعاتی، نظامی و اقتصادی در برابر منابع دشمن به سیادت نظامی برسند یا تمایل دشمن به جنگ را کاهش دهند .

    راهبرد نظامی ابزار عمده‌ای است که می‌تواند منافع ملی را تأمین کند. راهبرد نظامی نوین توسط علوم نظامی گسترش یافت. این مقوله شاخه‌ای از جنگ و سیاست خارجی به‌شمار می‌آید.

    در مقام مقایسه باید یادآور شد، راهبرد کلان راهبرد بزرگترین سازمان‌ها نظیر دولت ملت‌ها، کنفدراسیون‌ها یا ائتلاف‌های بین‌الملی است. همچنین راهبرد نظامی از لحاظ وسعت حوزهٔ نظری بزرگتر از " تاکتیک نظامی " است که هدفش استقرار و تحرک یگان‌ها در زمین یا دریا است.

     

    تاریخچه :

    اصول راهبرد نظامی را می‌توان در آثار سون تزو و چاناکیا در سال ۵۰۰ پیش از میلاد یافت. در لشکرکشی‌های سردارانی چون اسکندر مقدونی، کین شی هوانگ، ژولیوس سزار، خالد ابن ولید و نادر شاه افشاری می توان شاهد طرح ریزی راهبردی بود .

    ماهان در مقدمهٔ کتاب خود به نام تأثیر قدرت دریایی بر تاریخ نشان داده‌است که رومی‌ها چگونه از قدرت دریایی خود برای قطع خطوط ارتباط دریایی هانیبال با کارتاژ استفاده کردند و به این ترتیب توانستند با استفاده از راهبرد ناوگان‌های دریایی، هانیبال را از سرزمین ایتالیا بیرون کنند بدون این که توسط لژیون‌های خود، وی را شکست دهند.

    راهبردهای اولیه عبارت بودند از نابودی، فرسایش، جنگ فرسایشی، زمین سوخته، محاصره، نبرد پارتیزانی، فریب و عملیات دروغین. قوه ابتکار و مهارت تنها به نیروی خیال، سازگاری و فناوری محدود بود. راهبردارها به‌طور مداوم از فناوری رو به پیشرفت بهره‌برداری می‌کردند.

     

    Alfred_thayer_mahan.jpg

     

    آلفرد تیر ماهان (به انگلیسی: Alfred Thayer Mahan) (زاده ۲۷ سپتامبر ۱۸۴۰-مرگ ۱ دسامبر۱۹۱۴) افسر نیروی دریایی آمریکا، ژئواستراتژیست و مربی بود. او نویسندهٔ کتاب اثرگذار و نامدار تأثیر و نفوذ قدرت دریایی در تاریخ بود .

    در سپتامبر ۱۹۰۲، ماهان اصطلاح «خاورمیانه» را که در مقاله «خلیج فارس و روابط بین‌الملل» در نشریه نشنال ریویو منتشر شد، رایج کرد.

     

    نیکولو ماکیاولی در سال ۱۵۲۰ (۸۹۸) در کتاب خود به نام هنر جنگ به رابطهٔ بین مردم و مسائل نظامی و تشکیل راهبرد کلان می‌پردازد. گوستافوس آدولفوس سوئدی در کتاب جنگ سی ساله نشان داد که استفاده از راهبرد عملیاتی پیشرفته موجب کسب پیروزی‌های متعدد در ناحیهٔ امپراتوری روم مقدس شده‌ است .


    چنگیزخان، امپراتور مغولان نمونهٔ خوبی در مقابل پیشرفت‌های اروپایی‌ها در هنر راهبرد نظامی است. موفقیت‌های چنگیزخان و جانشینانش مبتنی بر مانور و القای ترس بود. نکتهٔ کلیدی در راهبرد چنگیز عبارت بود از روانشناسی جمعیت مقابل . روانشناسی جمعیت مقابل اساس مبحث حاضر ما می باشد و اینکه ارتش ها در تلاش اند تا با نمایش وجه بیرونی خود به اهداف طراحی شده شان دست یابند )

    چنگیزخان و جانشینان او توانستند با اجرای دقیق و پی در پی این راهبرد، بخش اعظم اوراسیا را به زیر یوغ خود درآورند. ارتشِ موظف چنگیز بر کمانداران سواره قبایل، راهبرد زمین سوخته و همچنین گله‌های اسب فراوان مغولستان استوار بود. احتیاجات این ارتش با غارت و نابودی به دست می‌آمد. غارتگرانِ مغول به همراه خود چادر قابل حمل ، همخوابه ، قصاب و آشپز نیز می‌آوردند. ارتش‌های چین ، ایران ، اعراب و اروپای شرقی با مانور و حملات مکررِ مغولان آن قدر تحت فشار قرار می‌گرفتند تا در هم می‌شکستند و سپس در تعقیب و گریز نابود می‌شدند . همچنین بسیاری از سرزمین های تصرف شده را بدون جنگ تصرف نمودند و با همان تاکتیک القای ترس در جمعیت مقابل خود اساسا" انگیزه و اعتماد به نفس قوای مقابل خود را قبل از شروع جنگ نابود می کردند . و بسیاری از اقوام از صف آرایی و نبرد صرفه نظر می کردند چون خود را از پیش باخته متصور بودند .

    ارتش‌های دیگر در مقایسه با ارتش چنگیز بسیار سنگین و بی‌تحرک به نظر می‌رسیدند. تا سده ۲۰ میلادی هیچ ارتشی نتوانست به سرعت استقرار ارتش چنگیز برسد. هنگامی که ارتش مغول با شهری مستحکم برخورد می‌کرد، اصول مانور و سرعت ایجاب می‌کرد که شهر به سرعت تسلیم شود. در این‌جا شهرت وحشتناک مغولان به یاری شان می‌آمد تا فضای شهر را مملو از رعب و وحشت ساخته و آن را رام سازند .

     

     

    وجه بیرونی قوای نظامی

    هر ارتشی متناسب با راهبرد نظامی که برای خود تعریف نموده است نسبت به حفظ ظواهر اش اقدام می کند . اگر دوستان گمان می کنند که پاسخ به این سوال ساده به نظر می رسد " که هر ارتشی قصد دارد خود را چگونه به دیگر رقبا نمایش دهد ؟ " بهتر است در این کار تعجیل نکنند و با دقت در الگو ها و نوع راهبرد ارتش های کنونی دنیا نسبت به دسته بندی این گونه راهبرد ها اقدام کنند .

     

    بخشی از پیش زمینه های بحث که توسط اساتید انجمن در گذشته اشاراتی بدان شده است :

     

    بر 9 فروردین 1399 در 18:06 , arminheidari گفت:

    این صحبت شما منو یاد مثال مشهور دو راننده دیوانه میندازه

    که با سرعت به طرف هم حرکت می کنند و هرکس از مسیر خارج شود بازنده هست و اگر خارج نشوند هر دو میمیرند

     

    در جواب این مثال بعد از مدت ها میتونم بگم با گاو شاخ به شاخ جنگیدن اشتباه هست بلکه باید بصورت گاوبازان باهاش برخورد کرد

     

    بر 6 اسفند 1393 در 13:25 , MR9 گفت:

             هنر جنگ - (2)

    images~0.jpg

     

    یک جنگاور کاردان و ماهر ، سربازان دشمن را بدون جنگ وادار به تسلیم می کند و بدون محاصره ، شهرهایشان را به تصرف در می آورد و حکومت را بدون درگیر شدن در عملیات طولانی مدت ، سرنگون می کند .

    سان تزو ( سان زی )

     

    بر 9 فروردین 1399 در 18:25 , worior گفت:

    موازنه برای دو بازیگری هست که در شکلی از عقلانیت به قرارداد ذهنی یا عملی رسیدن معنی میده.

     

    مثال من اینطوری میشه:

    شوروی و آمریکا در موازنه بسیار محکمی روی کاغذ هستن تا اینکه گورباچف 50 تا کلاهک اتمی 10 مگاتن میکوبه تو واشنگتن یا خیلی ساده تر اینکه میزنه مثلا ناوگان مدیترانه آمریکا رو نابود میکنه.

    از اینجا به بعد دیگه همه تعاریف پیشین در موازنه و حتی بقا به هم میریزه.

    تا قبل از اینکه یکی دست به اسلحه ببره:

    - رامبو از ابراهیم قویتر هست،

    -شناخته شده تر و معروف تر هست،

    -رقبای زیادی رو هم شکست داده،

    -در هر محاسبه ای روی کاغذ رامبو ابراهیم رو شکست میده

    -رامبو تیربار ام 60 و آرپیجی داره ابراهیم نهایتا یدونه کالیبر 22 شاه کش اونم فقط با 2 تا گلوله

    -تا اینکه یکدفعه ای ابراهیم در زمانی که هیچ کس انتظارش رو نداره یه تیر میزنه تو کله رامبو

    -دیگه قبل و بعدش اصلا اهمیتی نداره!

     

    قبل از پایان دادن به بخش اول و ادامه و بسط اصل بحث در بخش دوم بهتر است اشاره کنم از دید شخص من رفتار و الگو های ارتش های دنیا به دو قسمت تقسیم می شوند :

    1- ارتش هایی که خودشان را با بزرگنمایی عمدی قوی تر از آن چیزی که هستند نشان می دهند . ( برای ایجاد ترس در رقیب و اینکه هزینه و فایده تهاجم علیه شان را بالا نشان بدهند و توسط این راهبرد از بروز جنگ جلوگیری می کنند )

    2- ارتش هایی که خودشان را اگر نگوییم کوچکتر از واقعیت بلکه در سطح عادی نشان می دهند . و به هیچ عنوان نقاط برتری ساز خودشان را ابراز نمی کنند و به نمایش نمی گذارند . ( تا در هنگام تقابل های اولیه " پیش از آغاز جنگ " که برای سنجش آمادگی رقیب معمولا" اتفاق می افتند بتوانند اثر شوک را بر حریف وارد کنند و رقیب را از افزایش سطح درگیری باز بدارند - همان راهبردی که برادر @worior آن را به شوک و ضربه اولیه در پست های ابتدایی تاپیک " غروب موازنه " تعریف می کنند )

     

    یک مثال غیر مرتبط که شاید به انتقال مفاهیم مذکور به ما کمک کند :

    در میان ماهی های دریایی دو نوع ماهی هست که شیوه جالبی برای بقا دارند که بی شک نوع تکامل ظاهر شان در برتری یافتن شان بر دیگر ماهی ها بسیار جالب توجه و تاثیر گذار است :

     

    download_28129.jpgdownload~1.jpg

     

    1 - بادکنک ماهی در هنگام مواجه با خطر به سرعت خودش را چندین برابر میزان واقعی با بلعیدن آب یا هوا باد می کند . تا به شکارچیان بقبولاند که برای آنان لقمه ایی بزرگ تر از دهانشان است . در اکثر موارد هم این حربه کار ساز می گردد . و در مواردی هم که شکارچی نگون بخت از مرکب شیطان پیاده نشود و با زحمت بادکنک ماهی را برای نهار خود ببلعد ..! ترشح سم مهلک "تترو دوتوکسین" از بدن این ماهی ، شکارچی بیچاره را به سرانجامی شوم می کشاند . سمی که 1200 برابر قوی تر از سیانور است و کمی از آن برای کشتن ده ها انسان کافی است . و معروف است که ژاپنی ها در گذشته دشمنان خودشان را به صرف غذایی بادکنک ماهی دعوت می کردند !

     

    13990817P3m14ex348.jpgwHshtnkh-tryn-mwjwdt-60mq-dry.jpg

     

    2 - اژدها ماهی که با شاخک خود یک نوع نرم تن دریایی نورانی را شبیه سازی می کند . تا به ماهیان دیگر بقبولاند که کرمی تنها و ظعیف و نحیف است تا آنها هوس کنند یک گاز کوچک به آن بزنند . اما غافل از اینکه در چند صدم ثانیه بعد با دیدن چهره و دندان های هراس آور ماهی اصلی شوکه می شوند و از کرده خودشان یحتمل پشیمان ..! در واقع شگرد این ماهی پنهان کردن سلاح های ترسناکش است و استتار کردن آن چیزی هست که در واقعیت وجود دارد. این ماهی توسط این شگرد توانسته در بین خوف ناک ترین ماهی ها برای خودش جایی باز کند . فراموش نکنیم که نکته کلیدی این راهبرد در رابطه با بحث اصلی خودمان " ایجاد ترس " است . ( همیشه از ماهیت ناشناخته ها و ندانستن دامنه موضوعات چالش برانگیز است که ترس به وجود می آید . و اگر از موضوعی اطلاع و آگاهی کافی داشته باشید اساسا" ترسی در شما نسبت به آن موضوع به وجود نخواهد آمد )

     

     

    ( پایان بخش اول )

     

    دوستان اگر طرح موضوع فوق را پسندیدند ما را از درج "مثبت" و عنایت خودشان محروم نفرمایند . daydreaming_new! ( خدایی کاربران میلیتاری خیلی خسیس شدید .. :)  دستتون به امتیاز دهی نمیره آ ...  :162:  )

    دوستانی هم که به نکات و دسته بندی های مطرحه در بحث نقدی وارد می دانند با مشارکت بیشتر و بسط موضوع ما را از نکته نظرات تکمیل تر و افضل تر بهره مند نمایند .

     

    گرد آوری جهت انجمن میلیتاری

    با ذکر منبع و نام وزین انجمن میلیتاری استفاده و بازتاب در رسانه های دیگر بلا مانع است .

     

     

     

    • Like 2
    • Upvote 10

  14. 1 hour قبل , archersarash گفت:
    12 hours قبل , parsneet گفت:

     

    ؟

    سلام و وقت بخیر 

    سپاس از زحماتتان و شرمنده از جسارت

     

    با سلام و عرض ارادت برادر آرش

    سپاس از حسن توجه شما در مطالعه نوشتار حقیر

     

    نکته نظر شما صحیح است ، ( البته اگر سوال را درست حدس زده باشم ;) )

    مقصود اضافه کردن رادار فعال به متن اصلی بود که به اشتباه "رادارگریز" درج گردید . ولی متاسفانه امکان ویرایش مقدور نبود .

     

    اکنون که توسط شما برادر فاضل این مبحث مورد دقت واقع شده شاید مفید باشد که بیان کنیم که قابلیت رادار گریزی هم امری نسبی هست که در بین نسل های مختلف تکامل پیدا کرده . ( تا جایی که این قابلیت در نسل ۵ ها به تاکید و تکامل خودش رسید )

    در بسیاری از هواگرد هایی که سازندگان شان آنان را نسل ۴/۵ معرفی کرده اند . قابلیت و توان رادارگریزی را نیز تاکید می نمایند . ( که احتمالا مقصود تاکید بر تجهیزات الکترونیکی و سامانه های اخلال راداری اشاره دارند و نه الزاما" تاکید بر طراحی بدنه پنهانکار ) حالا اینکه تا چه حد ادعاهای سازنده گان در میدان عمل درست از آب در می آید هم که بحث دیگری است ... ( مانند سوخو ۳۵ که حداقل خود روسها روی قابلیت های پنهان کاری و کشف دیر هنگامش تبلیغات زیادی می کنند . حداقل تا قبل جنگ اوکراین ... :) )

     

     

     

    • Like 3
    • Upvote 4

  15. 4 hours قبل , mehdipersian گفت:

     

    به تازگی یک جایزه ی میلیون دلاری توسط اکراین گذاشته شده است برای کسی که راه حل برخورد موثر با پهپادهای شاهد 131 و 136 را پیدا کند

     

    سلام

     

    از همین جایزه ها می‌گذارند که ملت اوکراین بنده خداها می روند دست به کارهای عجیب و غریب میزنند دیگه ...

     

    مثل این ویدئو :

     

    https://www.aparat.com/v/5q4km

     

    البته به نظرم بهتر است به جای جایزه از ایشان تست الکل گرفته بشه :)

    • Like 5
    • Upvote 6

  16. با عرض سلام

     

    در روزها و ماه های گذشته به نظر می‌رسد روابط پرچالش ایالات متحده و چین هر روز وخیم تر از قبل می گردد .

    روابطی پر تنش که به تازگی و موضوعاتی مانندتایوان ، محدودیت‌های ساخت تراشه‌های کامپیوتری ، عبور بالون های جاسوسی چین از آسمان آمریکا و ... باعث جدال های لفظی و عملی متعددی بین این دو کشور شده است .

    این تنش ها در ماه جاری نیز ادامه یافت ، زیرا جو بایدن رئیس جمهور چین ( شی جین پینگ ) را «دیکتاتور» خواند . همچنین به نظر میرسد تلاش آنتونی بلینکن وزیر امور خارجه در بازدید از پکن سطح تنش را کاهش نداده است .

     

    کره جنوبی و ژاپن کشورهای نزدیک به ایالات متحده که به طور معمول در مورد موضوعات مختلف پیرو این کشور هستند همیشه یک پای ثابت امضای بیانیه های آن کشور در رابطه با تایوان بوده اند . همچنین هر دو کشور در سال جاری رزمایش های نظامی گسترده ای را با ایالات متحده برگزار نموده اند .

     چین که در همراه کردن کشور های به نسبت کوچکتر شرق آسیا با خود مانند کامبوج، لائوس و میانمار توفیقات زیادی داشته ، به نظر می‌رسد که در تلاش است که این دو ستون مهم (ژاپن و کره جنوبی) هم‌پیمان با آمریکا را نیز در مسیر به چالش کشیدن هژمونی ایالات متحده با خود همسو نماید . 

    به تازگی «وانگ یی» دیپلمات ارشد دولت چین و وزیر خارجه پیشین این کشور در مجمع سه‌جانبه (که از سال ۲۰۱۱ به این سو هرساله بین این سه قدرت شرق آسیا جهت همگرایی برگزار میگردد ) در شهر «چینگ‌دائو» از دیپلمات‌های ژاپن و کره جنوبی خواست تا حس «خودمختاری راهبردی» از غرب را تقویت کنند و برای «احیای آسیا» به چین کمک کنند.


    چین خطاب به ژاپن و کره جنوبی گفت : با موی بلوند و دماغِ تیز غربی نمی‌شوید
     

    وانگ یی در این‌ سخنرانی خطاب به سایر شرکت کنندگان از دو کشور مذکور دیگر گفت : مهم نیست که موهای شما چقدر بلوند باشد و تیزی دماغ‌تان را به چه حدی برسانید (عمل زیبایی) . شما هرگز به اروپایی و یا آمریکایی تبدیل نخواهید شد ، شما هرگز یک غربی نخواهید شد (شما را مانند یکی از خودشان نمی پذیرند)  شما باید بدانید که ریشه‌های ما کجاست. اکثر آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها نمی‌توانند چینی‌ها ، ژاپنی‌ها و مردم کره جنوبی را از هم تشخیص بدهند. ( اهمیتی به ساختار های بومی شرقی نمی دهند) 

    وی با بیان اینکه «سرنوشت منطقه کاملاً در دستان خود ماست.» افزود: ارزش‌های فراگیر آسیایی را ترویج کنید ، احساس خودمختاری راهبردی را تقویت کنید تا بتوانیم وحدت و ثبات منطقه‌ای را حفظ کنیم . در برابر برگشت ذهنیت جنگ سرد مقاومت کنید و از اجبارِ قلدری (آمریکا و غرب) و هژمونی رها شوید.

    «این اظهارات دیپلمات ارشد چینی در شرایطی بیان می‌شود که آمریکا هراس افکنی از توسعه و رشد چین را تبلیغ می‌کند و مداوما" از ژاپن و کره جنوبی میخواهد تا با اقداماتی مشترک با نفوذ فزاینده چین در منطقه مقابله کنند.»

     

    این جمله وزیر سابق امور خارجه چین من را یاد یک مطلب تاریخی انداخت ( که گویای دیدگاه حاکم غربی به کشورهای شرقی و مردمانشان است :

    در قرن نوزدهم فرستادگان بلند پایه امپراطور ژاپن به لندن می روند جهت ملاقات و رایزنی های دوجانبه با دولت و دربار انگلستان .

    ولیعهد انگلیسی در نامه هایی که به تازگی منتشر شده به معشوقه اش می نویسد : عزیزم چقدر مشتاق و دلتنگ دیدار تو هستم و بی صبرانه لحظه شماری میکنم تا به دیدار تو بیایم . افسوس که این ملاقات را باید به تاخیر بیاندازم و وقتم را در اختیار نمایندگان ژاپنی بگذارم . اوقاتی که با این میمون های کت و شلوار پوش بی شک به کسالت خواهد گذشت ... !

     

     

    بن پایه :

    https://www-businessinsider-in.translate.goog/politics/world/news/chinas-top-ranking-diplomat-told-japan-and-south-korea-their-people-can-dye-their-hair-blonde-and-make-their-noses-sharper-but-that-theyll-never-become-westerners-urging-them-to-work-with-beijing-instead/amp_articleshow/101533061.cms?_x_tr_sl=en&_x_tr_tl=fa&_x_tr_hl=fa&_x_tr_pto=sc

     

    گردآوری جهت انجمن میلیتاری

     

     

    اگر زحمت نبود مدیریت محترم پست را به تاپیک تحولات چین منتقل کند . به اشتباه در تاپیک قراردادها ارسال کردم .

    با نسخه موبایل ارسال پست و جستجو در تاپیک های انجمن خیلی پر چالش است .

    • Like 2
    • Upvote 9

  17. 4 hours قبل , unstopable گفت:

    مگه الان اقلیم کردستان را با موشک نمی زنیم اون موقع هم چند بار اخطار می دیم بعد می زنیم تازه 5 دقیقه قبل از حمله هم به دولتش خبر می دیم هر کی هم حرف زد می گیم اونا تروریست بودن زدیم با اذربایجان کاری نداشتیم

     

    با سلام و درود

     

    برای اینکه کشوری در کشور دیگری مداخله و عملیات رزمی انجام دهد جور کردن یک بهانه به تنهایی کافی نیست ( حتی اگر دلیل اعلام شده اش هم منطقی و به حق باشد )

     

    بهتر است برای بیان بهتر این موضوع یک مثال بزنیم :

    آمریکا حدود یک چهارم کشور مستقل سوریه را با مداخله و حضور نظامی اشغال کرده است . ولی حداقل تا زمان حاضر از طرف سوریه و آمریکا این کار اعلام جنگ در نظر گرفته نشده است ! ( دولت سوریه از لفظ حضور غیر مشروع استفاده می کند )

    اینکه یک مهاجم تا چه حد دستش باز هست برای اقدام نظامی در کشور هدفش بیشتر به شرایط داخلی و سیاسی کشور مقصد بر می گردد . ( ثبات دولت مرکزی و حفظ وحدت ارگان سیاسی داخلی و اجتماعی اون کشور مهم هست )

     

    یک مثال دیگر : در شرایط فرضی تصور کنید دیکتاتوری الهام علی اف با یک کودتا ساقط شود . جنگ داخلی بین اقوام و اقلیت های مذهبی در این کشور شکل بگیرد . نا آرامی های مرزی در خطوط مرزی اش با ارمنستان و ایران آغاز شود . در چنین شرایط فرضی مداخله قهری و تعریف عملیات رزمی در داخل این کشور آنقدر سهل الوصول و پذیرفته خواهد بود که دیگر حتی نیاز به بهانه و اعلام دلیل هم برای کشوری مثل ایران لازم نیست . می توان مراکز تجمع و استراتژیکی که مد نظر هست منهدم کرد و حتی بدون اینکه اعلام رسانه ایی و پذیرش رسمی صورت پذیرد مناطق تهدید زا را پاک سازی نمود .

     

    مفید است حتی مثالی دیگر هم بیاوریم : جنگ ایران و عراق  - بی ثباتی سیاسی و اجتماعی روزهای آغازین انقلاب . آشفتگی و عدم انسجام در قوای مسلح ایران . جنگ های قومیتی و مذهبی داخل کشور . نزاع های سیاسی . تحرکات تجزیه طلبانه گروهک ها و ... راه را برای رژیم بعث هموار کرد تا بدون هیچ گونه دلیل منطقی و پیش ضمینه حقیقی طمع اشغال استان های غربی ایران را در سرش بپروراند و حتی موافقت ضمنی ابر قدرتهای دنیا برای پشتیبانی از این تهاجم را جلب نماید .

     

    پس تا حدودی باید بیان داشت هم استراتژیست های ایرانی می دانند راهه باز کردن دست قوای نظامی در کشور های خیره سر منطقه چیست ! ( این همه داد و فغان غربی ها از اینکه ایران منطقه را بی ثبات می کند از همین اقدامات است دیگر ...)

    و هم سیاست مداران کشور های متخاصم علیه ایران خوب می دانند که راه باز کردن دستشان در حمله و تجزیه کشور ما ایران از چه مسیری خواهد بود . اگر به بودجه اختصاص داده شده ایالات متحده به مقابله با کشور ایران نگاه کنیم اکثریت آن دارد صرف بحران سازی سیاسی  و اجتماعی می گردد . فلسفه تحریم گذاشتن هم همین است که شرایط اقتصادی و اجتماعی مردم را مساعد نماید برای این شورش ها . تمام انرژی ایشان در حال حاضر بروی فعال کردن این گسل ها اختصاص یافته است . از قدیم الایام و جنگ های باستانی همیشه چالش اصلی این بوده که چگونه درب قلعه مدافعان را باز کرد ! بقیه اش دیگر کار سختی نیست ... ( که انشالله ناکام شوند )

     

    پاسخ سوال یک میلیون دلاری ( اینکه چرا آمریکا با اینهمه تجهیزات و آمادگی به ایران حمله نکرده است ) در همین مسئله نهفته شده . ( البته این یکی از دلایل هست چون پارامترهای پیچیده بسیاری نیز دخیل هستند ) بی ثبات سازی و آشفتگی سیاسی و اجتماعی داخلی تا محقق نگردد حمله بیرونی نه تنها کار ساز نیست بلکه محرکی برای اتحاد و انسجام آنان هم خواهد شد .

     

    و حتی جنگ اوکراین و روسیه : اگر در اوکراین در سال 2014 سیاست مداران این کشور ضمینه آشفتگی و تفرقه سیاسی و قومیتی را ایجاد نکرده بودند و با راه حلی جنگ داخلی خونین در غرب این کشور را مدیریت کرده بودند الان نظاره گر تهاجم روسیه نبودند و نیازی هم به عرض گلایه و اعتراض کنونی نبود !

     

    اگر بدون تحقق پیش نیازها در ایالت باکو ،  ایران بی محابا و فقط با تکیه به قوای نظامی اقدامات مد نظرش را اعمال کند محکوم به شکست خواهد بود . ولی چنانچه مانند سوریه ، عراق ، یمن و ... برنامه منطقی و بلند مدت خودش را پیگیری کند بی شک میوه شیرین این نهال ( اضمحلال دشمنان ما در آن کشور و سوخت شدن سرمایه های سیاسی و انسانی شان ... )  را خواهد چشید ... دیکتاتوری مثل آقای علی اف اگر هوشمند باشد بجای اینکه برای بقا اش به دنبال تضمین امنیتی از تل آویو باشد باید با همگرایی با آحاد مردم آذربایجان ( هم مذهبی ها و هم سکولارها ) و هم اقوام و اقلیت های متنوع این کشور دست از تیشه زدن به ریشه اش بردارد . ( بی شک احساسات و علایق مذهبی و قومی مردم این سرزمین در دو طرف رودخانه ارس آنقدر ریشه دار هست که اقدامات این محفل حاکمه بیشتر شبیه ریختن بنزین به این آتش هست تا درک شرایط ماهوی آن ... و اگر خودش با دست خودش بر تبل اختلافات مذهبی و قومی و سیاسی داخلی بکوبد . تا جایی که موجب باز شدن درب این قلعه گردد ! آن هنگام چاره ای نخواهد داشت جز اینکه با سرانجام نچندان شیرین اش مواجه شود ...

     

     

    در پایان باید گفت درس اخلاقی این مسئله این خواهد بود : که هر ملتی که با دست خودش ثبات و اتحاد و انسجام داخلی اش را نابود کند ( به هر بهانه ایی ) دیگر نباید از هیچ مهاجمی که در ادامه کار به سراغش می آید گله مند باشد ...

    • Like 6
    • Upvote 8