ALI

Members
  • تعداد محتوا

    3,819
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    65

تمامی ارسال های ALI

  1. ALI

    PKT ریموت ، ساخت ایران

    سینا جان بی نهایت ممنونم. تصاویر و اطلاعاتت فوق العاده بود. شاید یکی از جدیدترین و در عین حال کارآمدترین سامانه های CROWS سامانه XM153 باشه. این سامانه قابلیت استفاده از طیف وسیعی از تسلیحات مختلف ساخت آمریکا و یا ساخت سایر کشورها را دارا می باشد. همچنین گنجایش مخزن نگهداری مهمات آن نیز بسیار بالا است. همچنین مجهز به سیستم اعلام اتمام مهمات است. این سامانه را می توان بر روی طیف وسیعی از خودروهای زرهی نصب کرد. تسلیحات استاندارد آمریکایی و میزان مهماتی که می توان برای هر یک از این تسلیحات حمل کرد به این قرار است. : M2 برونینگ : 400 گلوله M240 مگ : 1000 گلوله MK19 نارنجک انداز خودکار : 96 نارنجک M249 تیربار سبک اسکاد : 2000 گلوله سامانه XM153 نصب شده بر روی آبرامز [img]http://isherwood.persiangig.com/M2/iran/m1crowsii.png[/img] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/ArmyX153_540x359.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/thumb_ArmyX153_540x359.jpg[/img][/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/XM153_CROWS_in_May_2008.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/thumb_XM153_CROWS_in_May_2008.jpg[/img][/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/crows_image002.png"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/thumb_crows_image002.png[/img][/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/3879833289_80d96ed185_z.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/thumb_3879833289_80d96ed185_z.jpg[/img][/url] در تصاویر فوق سامانه XM 153 از تیربارهای ام 2 برونینگ و ام 240 استفاده می کند. [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/3758675743_5ab1485a8c_z.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/thumb_3758675743_5ab1485a8c_z.jpg[/img][/url] می توان برای نمایشگر این سامانه تسلیحاتی ، از نمایشگرهای رنگی سیستم های ارتباطات تاکتیکی FBCB2 نیز استفاده کرد. و یا یک نمایشگر جداگانه بر روی خودروی مورد نظر نصب کرد [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/cb350136.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/thumb_cb350136.jpg[/img][/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/cb35136.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/thumb_cb35136.jpg[/img][/url] خودروی M1114 (هاموی تقویت شده از نظر زرهی) که به این سامانه مجهز شده است. [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/3880629156_781833081b_b.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/thumb_3880629156_781833081b_b.jpg[/img][/url] سامانه نصب شده بر روی امرپ RG33 این هم ویدئویی از این سامانه (حجم : 12 مگ) [url="http://isherwood.persiangig.com/M2/iran/xm153.FLV"][size=5][b]لینک دانلود[/b][/size][/url] اطلاعات بیشتر [url="http://www.pica.army.mil/armamentsec/facilities/crows.aspx"]http://www.pica.army...ties/crows.aspx[/url]
  2. با تشکر از دوستان قسمتی از منابع : کتاب تاریخ معاصر سیاست جهان بعد از جنگ بزرگ ، نوشته پیتر کالوا کورسی ، ترجمه دکتر هاشم رجب زاده http://www.acig.org/...rinter_55.shtml http://www.acig.org/...ticle_263.shtml
  3. برادر ghermez عزیز. جنگ تحمیلی نمی تونه معیاری برای سنجش عملکرد تانکهای در اختیار ما بوده باشه. چون ساختار نیروی زمینی ما در جریان جنگ تحمیلی به کلی از هم پاشیده شده بود. نیروهای زرهی منسجمی نداشتیم. تانک های ما چه از نظر آموزش و چه از نظر تجهیزات در وضعیت مناسبی قرار نداشتند. خیلی وقت ها اتفاق می افتاد که چیفتن ها و ام 60 های ما توسط پرسنل خود در میدان نبرد به حال خود رها می شدند. مثلا در میانه راه سوختشان تمام می شد و یا مهماتشان به اتمام می رسید و از آنجایی که پشتیبانی موثر و یگان های فنی مهندسی و لجستیک حضور نداشتند ، به همین خاطر پرسنل نیز از ترس اسیر شدن ، تانک هایشان را رها می کردند و فرار می کردند. عراق هم تعداد زیادی از این تانک های ما ار به غنیمت گرفت. از جمله چیفتن ها ما را به عقب منتقل کرد و تعدادی خودروی ریکاوری چیفتن از اردن خرید و یک لشکر از چیفتن های ایرانی درست کرد و از آنها علیه خودمان استفاده کرد. اما در مقابل ، عراق لشکرهای زرهی کاملا آماده ای داشت. سه برابر ما تانک و نفربر در اختیار داشت. نیروهای زمینی عراق در آمادگی و انسجام کامل به سر می بردند. برای اینکه بدانید عملکرد این تانک چگونه بود ، می بایست عملکرد آنرا در جنگی که هر دو طرف در آن در نهایت آمادگی ساختار به سر می بردند ، بسنجید.
  4. ضمن تایید صحبت های برادر سعید این بنده خدا که هنوز نمرده. پس چرا دارید از الان جایگاه آخرتش رو تعیین می کنید؟ بنده کوچکتر از آنی هستم که بخواهم کسی را نصیحت کنم. اما به نظرم کار صحیحی نیست اینکه درباره دیگران پیش داوری و قضاوت کنیم. بهتره که به فکر خودمون باشیم. چون معلوم نیست که در روز قیامت جایگاه واقعی خود ما کجاست. چه بسا افرادی که در دنیا تماما معصیت کار بودند و در روز قیامت تنها به خاطر یک عمل نیک و پسندیده خود ، مشمول الطاف بی انتهای پروردگار شدند. و چه بسا افرادی که تمام عمر را صرف عبادت کردند و در آخرین لحظه عمرشان فریب شیطان را خورده و یک عمر عبادتشان را به هدف داده اند و در روز قیامت هم جهنمی شده اند. پس بهتره که به فکر آخرت خودمون باشیم و کاری به کار دیگران هم نداشته باشیم. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ در ضمن این قضیه ودکا های کلاشنیکف هم ماجرای جالبی داره. از آنجایی که اسم کلاشنیکف در همه جای جهان مترادف است با اسلحه AK 47 و قتل و کشتار و آدم کشی و ... ، به همین خاطر جناب کلاشنیکف در خود احساس عذاب وجدان می کنند. به خاطر از بین بردن این وضعیت ، ایشون کارخانه بزرگ ساخت ودکا را در روسیه راه اندازی کردند که محصولات این کارخانه تماما با نام کلاشنیکف تولید می شوند. هدف عمو میشا از این کار این بود که تبادر ذهنی مردم جهان به نام کلاشنیکف را از اسلحه AK 47 به ودکاهای کلاشنیکف تغییر دهد و مردم جهان با شنیدن نام کلاشنیکف به یاد ودکاهای کلاشنیکف بیفتند ، نه AK 47.
  5. روسیه در جنگ اول چچن در جنگ های شهری گروزنی ، به منظور مقابله با تک تیراندازان چچنی (که عمدتا به دراگانوف و سیمینوف مجهز بودند) از آنتی متریال های V94 استفاده کرد که برد آن بیشتر از برد رایفل های چچنی ها بود. آنتی متریال V94 [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/osv96_1.jpg[/img] البته این رایفل در جنگ چچن یک سری ضعف هایی هم از خود نشان داد. به عنوان مثال دقت آن چندان خوب نبود و یک تک تیرانداز برای مهارت در تیراندازی به آن به تمارین زیادی نیاز داشت. ضمن اینکه نسبتا لگد سنگینی ایجاد می کرد و همچنین طول آن نیز نسبتا زیاد ( 1750 میلیمتر ) بود که البته استفاده از آن را در محیط های شهری دشوار می کرد. ساختار این رایفل KSVK کاملا نشانگر آن است که روس ها تجربیات خود در استفاده از V94 در جنگ چچن را در این رایفل پیاده کرده اند و آنرا کاملا به روز رسانی کرده اند و تمامی ایرادات قبلی رایفل V 94 را در آن برطرف کردند. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/SVN98.jpg[/img] این هم رایفل V98 که پس از جنگ چچن توسط KBP طراحی گشت. این رایفل ، یک نمونه آزمایشی بود و هیچگاه به تولید انبوه نرسید. این رایفل تنها به خاطر کسب تجربه برای ساخت رایفل بعدی طراحی شد و در آن ضعف های رایفل V94 برطرف شده بود. آنتی متریال KSVK با استفاده از طرح این رایفل طراحی شد. این هم دو ویدئو از KSVK [url="http://www.mediafire.com/?raokxv3k0wk8pu5"]http://www.mediafire...raokxv3k0wk8pu5[/url] KSVK به همراه تیربار کورد [url="http://www.mediafire.com/?3o62f16wgc4qa5z"]http://www.mediafire...3o62f16wgc4qa5z[/url]
  6. عمو میشا در کنار یوگن استونر (طراحی آمریکایی ام 16) [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/Kalashnikov_and_Stone_gf.jpg[/img] فکر می کنم مشروب خواری و میگساری زیادی کار دست این بنده خدا داد. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/Kalashnikov-vodka-ad-printed.jpg[/img] اینم نمونه ای از شاهکار ایشون ودکا در بطری هایی شبیه به کلاش [IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/vodka-kalashnikov.jpg[/IMG]
  7. خواهش می کنم برادر محمد عزیز به نظر می رسد که این نمونه KSVK مدل به روز شده مدل قبلی آن است. طراحی Free Flotation لوله و همچنین طراحی شعله پوش جدید از به روز رسانی های آن است. به شعله پوش مدل قدیمی تر اسلحه توجه کنید. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/ksvk.jpg[/img]
  8. با تشکر [quote name='Reichsmarschall' timestamp='1356561907' post='290589'] طراحی جالبی داره. خصوصا گلنگدنش که کنار دست تیراندازه. تنها عیبش اینه که صرفا برای افراد راست دست قابل استفاده هست. [/quote] البته برادر محمد جان این رده تسلیحات چون کاربرد تخصصی دارند و به صورت همه گیر توسط همه نیروها استفاده نمی شوند ، به همین خاطر این ایراد اسلحه چندان به چشم نمی آید. می توان افراد راست دست را برای این منظور استخدام کرد. ضمن اینکه تک تیراندازهای حرفه ای تنها با یک دست تمرین تیراندازی می کنند و به شلیک با همان دست عادت می کنند و نیاز چندانی به شلیک با هر دو دست و هر دو سمت بدن ندارند. به نظرم این ایراد چندان در این گونه سلاح ها مطرح نیست. اما به نظر من طراحی بولپاپ این اسلحه سبب ضعف ارگونومی قنداق اسلحه شده. قنداق اسلحه قابل تنظیم نیست و این می تواند افراد با جثه های مختلف را در استفاده از این اسلحه دچار مشکل کند. ضمن اینکه پد صورت بالای خشاب هم ثابت طراحی شده و قابلیت تنظیم ارتفاع را ندارد. تاپیک منتقل شد.
  9. بخش سیزدهم (بخش پایانی) ادامه جنگ فرسایشی بین اعراب و اسرائیل دیگر به نفع هیچ کشوری نبود. نه مصر ، نه اسرائیل ، نه شوروی و نه آمریکا. چرا که آمریکا نه می توانست دوستان و متحدان عرب خود را رها کند (که در این صورت آنها به دامان شوروی می افتادند) و نه می توانست اسرائیل را در برابر کشورهای عربی (که توسط شوروی ساپورت می شدند) تنها بگذارد که نتیجه این کار نفوذ بیشتر شوروی به منطقه بود. شوروی نیز مایل نبود به خاطر مصر با غرب سرشاخ شود. از این رو آمریکا به پیشنهاد هنری کیسینجر از اوایل سال 1970 طرح راجرز را به اجرا گذاشت. طرح راجرز توسط هنری کیسینجر طراحی و اجرا شد. این طرح در اواخر حکومت پرزیدنت کلی جانسون و اوایل حکومت پرزیدنت نیکسون صورت گرفت. کیسینجر ، ویلیام راجرز را مامور بررسی راههای ایجاد صلح و سازش و آتش بس بین اعراب و اسرائیل کرد. از آن سو آمریکا شوروی را تحت فشار گذاشت که از حمایت خود از کشورهای عربی بکاهد تا بلکه بین کشورهای متخاصم آتش بس برقرار گردد. مفاد اولیه آتش بس تهیه شد که طی آن مابین اسرائیل و مصر به نوعی صلح و سازش برقرار می شد. اما هم اسرائیل و هم مصر با آن مخالفت کردند. جمال عبدالناصر به مسکو رفت و ابتدا از روس ها کمک خواست. اما روس ها تحت فشار آمریکا از هر گونه کمکی به مصر خودداری کردند. اما سرانجام با گفتگوهای فراوان و چانه زنی ناصر (و اینکه ناصر به مقامات شوروی گفته بود که در صورت عدم کمک سران شوروی ، قدرتش را از دست خواهد داد) ، روسها اقدام به کمک به مصر کردند. ناصر که از اواخر سال 1969 چندین بار به مسکو سفر کرده بود ، در آخرین سفرش به مسکو ، نه تنها از روس ها تقاضای سلاح های جدید و پیشرفته می کرد ، بلکه این بار از این حد نیز فراتر رفته و به روس ها پیشنهاد حضور نظامی در مصر را داد. سران شوروی چند بار این پیشنهاد را رد کرده بودند (چرا که می توانست به گسترش و افزایش تشنجات منطقه ای دامن بزند) اما سرانجام روس ها که از حضور نظامی در مصر بدشان نمی آمد ، از اواخر ژانویه ، نزدیک به 6500 نفر از افسران خود را به مصر منتقل کردند. اما کمک های شوروی به مصر تماما مربوط به تسلیحات دفاعی بود. به عبارتی روس ها تسلیحاتی که قابلیت تهاجم داشته باشد را نیز به مصر ندادند. جالب اینجاست که تعداد 65 فروند میگ 21 (مدلهای رهگیر) نیز تحویل مصر دادند. اما به منظور اینکه مبادا مصر از این جنگنده ها برای مقاصد حمله به مواضع اسرائیل استفاده کند ، تعدادی از خلبانان خود را به مصر اعزام کردند و تا زمانی که آتش بس بین مصر و اسرائیل امضا شد ، اجازه ندادند که خلبانان مصری از این جنگنده ها استفاده کنند. خلبانان روسی هدایت آنها را برعهده داشتند و همیشه از آنها جهت مقاصد پدافندی استفاده می کردند و هیچگاه خلبانان روس به مواضع اسرائیلی ها حمله نکردند. اسرائیلی ها به منظور آنکه حتی حضور نظامی شوروی در مصر را (که می توانست باعث تقویت قدرت چانه زنی سران مصر در مذاکرات احتمالی بین اسرائیل و مصر شود) کم رنگ کنند ، در یک درگیری هوایی با خلبانان شوروی ، تعداد پنج فروند از جنگنده های شوروی را سرنگون کردند و چهار خلبان آن نیز کشته شدند (در بخش قبلی مشروح این ماجرا توضیح داده شد) . به این ترتیب حتی حضور نظامی روس ها در مصر نیز نتوانست باعث تقویت موضع سیاسی مصر در برابر اسرائیل شود و مصری ها نتوانستند از حضور نظامی شوروی در خاک خود به عنوان اهرم فشار علیه اسرائیل استفاده کنند. به این ترتیب شرایط منطقه کاملا به نفع اسرائیل پیش رفت. سرانجام با پیگیری ها و فشارهای آمریکا و شخص هنری کیسینجر بر شوروی از یک سو ، و بر اسرائیل از سوی دیگر ، جمال عبدالناصر به آتش بس پیشنهادی آمریکا (طرح راجرز) تن داد و در تاریخ 7 آگوست رسما بین دو طرف مصر و اسرائیل آتش بس برقرار شد و درگیری های فرسایشی خاتمه یافت. چارلز یوست ، نماینده ایالات متحده در سازمان ملل از یک سو و ویلیام راجرز از سویی دیگر تلاش کردند به نوعی صلح پایدار بین مصر و اسرائیل پدید آورند. از آنجایی که مصری ها مایل به مذاکره مستقیم و غیر مستقیم با اسرائیلی ها نبودند ، سوئد را به عنوان واسطه انتخاب کردند. گونار ژارینگ ، سفیر سوئد در قاهره تلاش های فراوانی برای صلح پایدار بین مصر و اسرائیل کرد که البته در کار خود ناموفق بود. در هر صورت در تاریخ 7 آگوست قطعنامه 242 سازمان ملل مبنی بر آتش بس بین مصر و اسرائیل رسما صادر شد و جنگ های فرسایشی پایان یافت. زمانی که ناصر این نبرد را علیه اسرائیل آغاز می کرد ، اینگونه تصور می کرد که بخش عمده ای از نیروهای نظامی اسرائیل را نیروهای رزرو تشکیل می دهند و به کار گیری این نیروها توسط اسرائیل می توانست ، رژیم صهیونیستی را از نظر اقتصادی در تنگنا قرار داده و موجبات سقوط اقتصادی این رژیم را فراهم آورد. اما اینطور نشد و این پیش بینی ناصر به حقیقت نپیوست. اسرائیلی ها با مدیریت و برنامه ریزی صحیح یک اقتصاد جنگی توانستند از یک سو نیروی انسانی لازم برای داشتن اقتصادی پویا را فراهم کنند و اقتصاد خود را سرپا نگاه دارند و از سویی دیگر نیروی انسانی مورد نیاز برای جنگ با مصر را فراهم آورند. پس از پایان این درگیری ها ، هر یک از طرفین نبرد ادعای پیروزی می کرد. اسرائیلی ها مدعی بودند که پیروز این نبرد اسرائیلی ها بودند و مصری ها نیز خودشان را پیروز این نبرد می دانستند. اگر بخواهیم بی طرفانه و صرفا از بعد نظامی به این موضوع نگاه کنیم ، نه اسرائیل و نه مصر در این جنگ شکست نخوردند. ولیکن هیچ یک از این دو کشور نیز بر دیگری پیروز نشدند. اما موفقیت هایی که اسرائیل در این درگیری ها به دست آورد (در برابر هزینه ای که متحمل شد) نشانگر آن است که پیروز اصلی این درگیری ها اسرائیل است ، نه مصر. اسرائیل توانست موقعیت خود را به خوبی در شبه جزیره سینا تثبیت کند و به خوبی قدرت هوایی خود را به رخ مصر بکشد و آنرا مجبور به پذیرش آتش بس کند. در شش ماهه پایانی نبرد ارتش مصر در وضعیت بسیار وخیمی قرار داشت. جمال عبدالناصر برای برون رفت از این مشکل دست به دامان شوروی شد و نه تنها از آنها درخواست سلاح می کرد ، بلکه سرانجام از آنها خواست در مصر حضور نظامی به هم برسانند. از آنجایی که ناصر تصمیم داشت به زودی آتش بس با اسرائیل را بپذیرد ، نظامیان شوروی را به مصر دعوت کرد. به خیال آنکه وجود آنها برتری هوایی اسرائیل را به مخاطره انداخته و در مذاکرات آتش بس ، مصر از جانب قدرت با اسرائیل مذاکره کند. اما دیدیم که این حربه نیز نتوانست موثر واقع شود و روس ها نتوانستند برتری هوایی اسرائیل را بکاهند. سرانجام نیز اسرائیل از موضع قدرت و مصر از موضع ضعف شرایط آتش بس و قطعنامه 242 سازمان ملل را پذیرفتند. اسرائیل حتی یک قدم هم از سینا عقب نرفت و مصر نیز مجبور به پذیرش آتش بس بود. ویلیام راجرز ویلیام راجرز در کنار گلدامایر ، نخست وزیر اسرائیل ویلیام راجرز در کنار آلون و در پایان اشاره ای هم خواهیم داشت به تلفات هر دو طرف این درگیری ها : اسرائیل در این نبرد تعداد 15 جنگنده (طبق ادعای اسرائیلی ها) الی 31 جنگنده (طبق ادعای مصری ها) از دست دادند. جنگنده های ساقط شده اسرائیلی نیز عمدتا توسط سامانه های پدافندی موشکی و توپخانه ای مصری ها سرنگون شده اند ، نه در نبردهای هوایی با جنگنده های مصری. با در نظر گرفتن چهارچوب کلی جنگ و برتری جنگنده های مورد استفاده نیروی هوایی اسرائیل بر جنگنده های نیروی هوایی مصر ، به نظر می رسد که آمار اسرائیلی ها مقرون به واقعیت باشد. بخصوص اینکه اسرائیل عمدتا از جنگنده های غربی مثل میراژ 3 ، میراژ 5 ، اسکای هاوک و فانتوم استفاده می کرد که دارای استحکام سازه ای فوق العاده بالایی نسبت به جنگنده های ساخت شوروی هستند و با در نظر گرفتن این موضوع که جنگنده های دو طرف عمدتا توسط موشک های حرارتی با همدیگر درگیر می شدند ، بعید به نظر می رسد که جنگنده ها و موشک های روسی در این جنگ توانسته باشند چنین ضربه ای به جنگنده های اسرائیلی زده باشند. موارد بسیاری اتفاق می افتاد که جنگنده های مصری موشک آتول به سمت جنگنده های اسرائیلی شلیک می کردند. اما این موشک در نزدیکی جنگنده دشمن منفجر می شد و سبب آسیب دیدن آن می شد و آنرا مجبور می کرد که به پایگاه خود باز گردد. به نظر می رسد مصری ها این آمار عقب نشینی اضطراری جنگنده های اسرائیلی را هم به آمار جنگنده های ساقط شده اسرائیلی افزوده اند. نمونه دیگر این واقعیت را در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران شاهد بودیم. در این جنگ بسیار اتفاق می افتاد که فانتوم های ایرانی مورد اصابت انواع تسلیحات سبک و سنگین ارتش عراق قرار می گرفتند ، ولی موفق می شدند که خود را به پایگاه باز گردانند. این نشانگر استحکام سازه ای فوق العاده قوی جنگنده های آمریکایی و غربی نسبت به جنگنده های روسی است. در حالیکه این مورد در جنگنده های روسی به چشم نمی خورد. با در نظر گرفتن این موارد ، به نظر می رسد که آمار اسرائیلی ها در مورد جنگنده های ساقط شده به مراتب مقرون به واقعیت بوده باشد ، تا آمار مصری ها. اسرائیلی ها در این نبرد تعداد 1424 سرباز نظامی و 100 غیر نظامی کشته دادند. آمار مجروحین نیز بیش از 2000 نفر نظامی و بیش از 700 نفر غیر نظامی بود. مصر نیز در این درگیری ها تعداد حداقل 60 و حداکثر 114 جنگنده خود را از دست داد (اسرائیلی ها ساقط کردن 101 جنگنده مصری را پذیرفته اند) بین 2900 الی 10000 نفر نیز تلفات نیروهای نظامی و غیر نظامیان مصر بود. نزدیک به 7000 نفر نیز در این حملات مجروح شدند. چریک های فلسطینی که تحت آموزش مصر با اسرائیلی ها می جنگیدند نیز تعداد 1850 نفر در جبهه جولان و سینا کشته شدند و بیش از 2500 نفر دیگر نیز به اسارت نیروهای اسرائیل در آمدند. اردن نیز که به صورت محدود در سال 1968 با اسرائیل درگیر بود ، تعداد 83 نفر کشته و بیش از 500 نفر مجروح داد و تعداد 30 تانک اردن نیز از بین رفتند (برخی به تصرف نیروهای اسرائیلی درآمدند) . 58 مستشار روس (عمدتا افسر و خلبان) که از نظامیان شوروی در خاک مصر بودند نیز در این درگیری ها کشته شدند. شوروی 5 جنگنده خود را نیز در این درگیری ها از دست داد. کوبا نیز که کشور هم پیمان شوروی بود ، نیروهایی به مصر اعزام کرده بود و تلفاتی نیز داد که از میزان دقیق آن اطلاعی در دست نیست. از تلفات دقیق سوریه در جبهه جولان نیز اطلاع دقیقی در دست نیست. نویسنده : علی محمدی استفاده از این مقاله با ذکر نام نویسنده و درج منبع (سایت میلیتاری) بلامانع است. پایان
  10. بخش دوازدهم اوضاع در غرب کانال سوئز چندان وفق مراد اسرائیلی ها نبود. اسرائیلی ها دیگر میلی به درگیری با میگ 21 های مصری نداشتند. چرا که مطمئن نبودند که هدایت آنها را مصری ها بر عهده دارند یا روس ها. اسرائیلی ها می دانستند که هر گونه تعرض به خلبانان روس می تواند در نهایت منجر به یک تنش بین المللی بین شوروی و غرب شود و یا در کمترین حد آن سبب افزایش تراکم سلاح های روسی در مصر خواهد شد (دلیل عدم تمایل درگیری اسرائیلی ها با روس ها همین بود. والا آنها هیچ ترسی از مواجهه با روسها نداشتند. کما اینکه در ادامه خواهیم دید که خلبانان طراز اول شوروی هم در آسمان نتوانستند حریف خلبانان اسرائیل شوند) . از آن سو اسرائیلی ها از آنجا که حملات خود را به عمق خاک مصر متوقف ساخته بودند ، نگران بودند که مبادا مصر از نبود نیروی هوایی اسرائیل در منطقه استفاده کرده و حضور جنگنده های خود را در منطقه افزایش دهد و به این ترتیب برتری هوایی اسرائیل را به خطر اندازد. به همین خاطر دست به ابتکار جالبی زد. موشک های هاوک و رادارهای آن که توسط ایالات متحده به اسرائیل فروخته شده بود ، به صورت ثابت طراحی شده بود و می بایست به وسیله یک خودرو به منطقه مورد نظر جابجا شده و در آنجا مستقر می شد. اما اسرائیلی ها لانچر موشک ها و رادار سیستم را بر روی خودروی M113 نصب کردند و به این ترتیب آنها را کاملا متحرک کردند. حال اسرائیل می توانست با سرعت و تحرک بالا ، سیستم های پدافندی خود را در شرق کانال سوئز جابجا کرده و مانع نفوذ جنگنده های مصری به آسمان شرق کانال شود. تنها در یک شب یکی از این سیستم ها نزدیک به 70 کیلومتر در عرض کانال در فاصله تنها 2000 متری از حاشیه کانال جابجا شد و تنها در همین یک شب موفق به غافلگیر کردن سه جنگنده مصری و سرنگون کردن آنها شد. این حربه اسرائیلی ها به خوبی مانع آن شد که در صورت توقف حملات جنگنده های اسرائیلی ، مانع نفوذ جنگنده های مصری به آسمان شرق کانال شود. به هر حال از آنجایی که درگیری های فرسایشی با حضور روس ها در مصر به شدت گره خورده بود و نتیجه ای را نمی توان برای آن متصور بود ، اسرائیلی ها مجبور به واکنش نشان دادن به شرایط حضور روس ها در مصر گرفتند. ابتدا اسرائیلی ها سعی در محک زدن خلبانان روس کردند تا متوجه شوند که خلبانان آنها در چه حد تجربه پروازی دارند. فرماندهان هوایی اسرائیل این بار نقشه ای برای محک زدن خلبانان روس کشیدند. آنها سعی کردند برای خلبانان روسی تله گذاری کنند و واکنش آنها را در مواجهه با تله ها را بسنجند. اسرائیلی ها نقشه عملیات را با نام رمز عملیات ریمون 20 (Rimon 20) نامگذاری کردند. در روز 30 جولای عملیات ریمون 20 به اجرا در آمد و یک تله برای خلبانان شوروی برپا شد. در این روز دو فانتوم اسرائیلی به منطقه سوهانا واقع در جنوب شهر سوئز در خلیج سوئز حمله کردند و پست راداری این منطقه را بمباران و نابود کردند. در همین زمان که این دو فانتوم در حال بمباران تاسیسات راداری مصر بودند ، چهار میراژ در ارتفاع بسیار بالا ، چهار فانتوم در ارتفاع پست و نزدیک به زمین و چهار میراژ نیز در فاصله ای دورتر از این جنگنده ها در ارتفاعی متوسط از سطح زمین در انتظار واکنش روس ها بودند. اما خلبانان روس هیچ واکنشی نشان ندادند. دو فانتوم اولیه که از آنها به عنوان تله برای میگ های شوروی استفاده شده بود ، با سرعت پایین عقب نشینی کردند تا بلکه خلبانان روس را تحریک به واکنش نشان دادن کنند. اما از سوی خلبانان روس هیچ واکنشی نشان داده نمی شد. گویا اصلا آنها متوجه حمله جنگنده های اسرائیلی نشده اند و یا اصلا تمایلی برای اسکرامبل جنگنده های خود و مقابله با حمله اسرائیلی ها ندارند. در این حالت چهار میراژ پیشتاز که در ارتفاع بسیار بالا حضور داشتند ، به عمق خاک مصر حمله کردند. این حمله سرانجام باعث واکنش خلبانان شوروی شد. آنها بالاخره 12 دقیقه پس از حمله اولیه دو فانتوم ، بالاخره واکنش نشان دادند. هشت میگ 21 به فرماندهی کاپیتان کامنکوف اسکرامبل کرده و به هوا برخواستند. آنها تصور می کردند که با یک گروه اسکای هاوک و یا فانتوم مواجه خواهند شد که در حال پیشروی به سمت قاهره هستند. چرا که اسرائیلی ها از فانتوم های خود در ساختار و فرمیشن جنگنده های اسکای هاوک استفاده کرده بودند و همین موضوع باعث فریب خلبانان روس شد و آنها تصور می کردند که با یک گروه اسکای هاوک مواجه خواهند شد. اما وقتی به منطقه رسیدند ، با چهار میراژ مواجه شدند. میراژها ، میگ 21 های شوروی را به سمت عقب سوق دادند و آنها را به مواضع فانتوم هایی که در ارتفاع بسیار پست و نزدیک به زمین پرواز می کردند ، نزدیک کردند. میگ 21 های شوروی حالا چهار میراژ را در جلوی خود و چهار میراژ را در فاصله ای دورتر در جلوی خود داشتند و آنها را می دیدند. اما هنوز هم متوجه حضور چهار فانتوم اسرائیلی در ارتفاع بسیار پست (نزدیک به 30 الی 40 متر از سطح زمین) نشده بودند. فرماندهی میگ 21 های شوروی بلافاصله از پایگاه درخواست جنگنده های بیشتری کرد. بلافاصله چهار میگ 21 دیگر نیز به منظور مقابله با میراژها به هوا برخواسته تا به گروه هشت تایی دوستان خود ملحق شوند. هنوز میگ 21 ها متوجه حضور فانتوم ها در زیر پای خود نشده بودند. میگ 21 ها در ارتفاع 30000 فوتی از سطح زمین (بیش از 10 هزار متر) در حال آماده شدن برای مقابله با میراژهای اسرائیل بودند که ناگهان حضور چهار فانتوم در پشت خود را احساس کردند. اسرائیل در این عملیات از بهترین خلبانان خود (مثل آموس آمیر ، آشر اسنیر ، ابراهیم شلمون ، آوی گیلاد و شائول لاوی) استفاده نمود. در این عملیات مجموعا 24 فروند میگ 21 شرکت داشتند (که البته در عمل 16 فروند آنها درگیر نبرد بودند) که همگی آنها متعلق به شوروی بودند و خلبانان آنها نیز روس بودند. فرماندهی کل آنها نیز بر عهده کاپیتان نیکولای یورچنکو بود. (که البته در این عملیات هواپیمایش ساقط شده و کشته شد) . اسرائیلی ها نیز در مجموع 16 فروند جنگنده را وارد میدان نبرد کرده بودند (که البته در عمل تنها 12 فروند آنها درگیر نبرد بودند) که در مجموع 12 فروند آنها را جنگنده های میراژ 3 و چهار فروند دیگر را فانتوم تشکیل می داد. فرماندهی کل خلبانان اسرائیلی نیز بر عهده سرهنگ افتاح اسپکتور بود. در جریان این درگیری ها اسرائیلی ها هیچ تلفاتی ندادند و تنها جنگنده میراژ متعلق به کاپیتان آشر اسنیر توسط یک میگ 21 مورد هدف قرار گرفت که صدمات وارده ، سبب فرود اضطراری آن شد. ولی هم جنگنده و هم خلبان آن به سلامت بر روی زمین در پایگاه رفیدیم بر زمین فرود آمدند. اما از سوی شوروی ، 5 جنگنده میگ 21 سرنگون شد و یکی از خلبانان این جنگنده ها نجات یافت و خلبانان چهار میگ 21 ساقط شده نیز کشته شدند. در بین این چهار نفر کشته شده ، کاپیتان کامنکوف و همچنین کاپیتان یورچنکو (فرماندهان روس ها) نیز دیده می شدند. دو نفر دیگر نیز عبارت بودند از ستوان زوراویف و یاکولوف. در این نبرد ضعف خلبانان روسی در برابر خلبانان اسرائیلی به خوبی آشکار شد. خلبانان روس هنوز جنگ در ارتفاع پایین را به خوبی نیاموخته بودند و از تاکتیک های آن به کلی بی اطلاع بودند. جنگنده های آنها نیز در حد و اندازه جنگنده های اسرائیلی ها نبود. چرا که در نبرد در ارتفاع بالا ، متوجه حضور فانتوم ها در ارتفاع پست نشدند. نکته جالب اینجاست که این خلبانان همگی متعلق به کلاس اول و دوم خلبانان گروه اسنایپر شوروی بودند که در واقع بهترین خلبانان شوروی را تشکیل می دادند. در حالیکه بنا به گفته خلبانان اسرائیلی که شاهد ایجکت و خروج یکی از خلبانان روس از میگ 21 خود بود ، حتی خلبان روس طرز استفاده صحیح و اصولی از چتر نجات را نیز بلد نبود. چرا که یکی از چهار خلبان کشته شده در این نبرد به خاطر استفاده نادرست از چتر نجات ، جان خود را از دست داد. به این صورت که چتر نجات خلبانان روسی به گونه ای طراحی شده بود که در فاصله 7000 فوت از سطح زمین به طور خودکار باز می شد. اما خلبان مذکور که از یک سو لباس گرمکن مخصوص خلبانی را نیز نپوشیده بود ، پس از آتش گرفتن جنگنده خود در آسمان موفق به ایجکت از جنگنده خود شد. اما چتر نجات خود را در فاصله 25000 فوت از سطح زمین باز کرد که سبب شد در میان آسمان در اثر سرمای منفی 50 درجه سانتیگراد آن ارتفاع جان خود را از دست بدهد و وقتی که پایش به زمین رسید ، در واقع جنازه بی جان و یخ زده وی به زمین رسید. عملیات ریمون 20 در واقع پایان سلسله جنگ های فرسایشی را نوید می داد. مصری ها از این شکست روس ها از اسرائیلی ها به این دلیل ناراحت شدند که دیدند حتی خلبانان کارآزموده شوروی نیز قادر به مقابله با خلبانان اسرائیلی نیستند. مصری ها دیگر امید ادامه جنگ را از دست دادند. شوروی تلاش کرد برای جنگنده های اسرائیلی تله گذاری کند. اما از آنجایی که در آسمان حریف جنگنده های اسرائیلی نمی شد ، از جنگنده هایش برای کشاندن جنگنده های اسرائیلی به سمت مواضع راداری پدافندی خودی استفاده می کرد. در نتیجه این اقدامات نیز یک میراژ و یک فانتوم اسرائیلی نیز آسیب دیدند که در عین آسیب دیدن موفق شدند خود را به پایگاه رفیدیم برسانند. دیگر همه چیز تمام شده بود. مصر آخرین کارت بازی و برگ برنده خود (که همان حضور خلبانان و مستشاران روس در مصر بود) را نیز رو کرده بود و نتوانسته بود از آن نیز نتیجه ای بگیرد. اینجا بود که سرانجام مجبور شد تحت فشار شوروی از یک سو و حملات و برتری هوایی اسرائیل از سوی دیگر ، به شرایط آتش بس پیشنهادی هنری کیسینجر تن در دهد. اسرائیل در بهترین شرایط و مصر در بدترین شرایط ، آتش بس پیشنهادی کیسینجر را پذیرفتند. در ادامه مقاله آخرین بخش این نبرد نیز تقدیم حضور دوستان خواهد شد. ییفتاح اسپکتور ، فرمانده نیروی هوایی اسرائیل در منطقه سینا که خود راسا اقدام به فرماندهی عملیات ریمون 20 کرده و یکی از میگ 21 های شوروی را سرنگون کرد. آشر اسنیر ، خلبان چیره دست اسرائیلی که رکورددار ساقط کردن جنگنده های مصری در جریان جنگ های فرسایشی بود. اسرائیلی ها به منظور متحرک سازی سیستم های پدافند هوایی خود ، اقدام به تعبیه موشک های هاوک بر روی خودروهای ام 727 (بر اساس شاسی نفربر ام 113) کردند. این تاکتیک اسرائیلی ها بسیار موثر واقع شد. به طوریکه تنها در یک شب یکی از این خودروها سه جنگنده مصری را ساقط کرد. ییگال آلون ، فرمانده کل نیروی هوایی اسرائیل و از خلبانان چیره دست این رژیم. ملاقات ژنرال اسرائیلی و مصری در منطقه سینا آن شخص عینکی که در تصویر با شلوارک دیده می شود ، همان ژنرال حییم بارلو (طراح و سازنده خطوط بارلو) است. جالبه که در چنین دیداری از این لباس استفاده کرده است. گویی اصلا هیچ احترامی برای همتای مصری خود قائل نیست. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ سه لینک زیر هم اطلاعات خوبی درباره خلبانان و افسران شوروی که در جریان جنگ فرسایشی در سال 1970 در مصر حضور داشتند و کشته شدند ، ارائه می دهد (البته به زبان روسی) http://www.hubara-rus.ru/heroes.html http://www.bvvaul.ru/profiles/1111.php http://www.hubara-ru...todmitrash.html لینک زیر هم اطلاعات مربوط به خلبانان اسرائیلی در جریان جنگ های اعراب و اسرائیل تا پایان جنگ های فرسایشی را به خوبی ارائه می دهد. هرچند خلبان ابراهیم شلمون بیش از سایر خلبانان جنگنده های کشورهای عربی را ساقط کرده است ، اما تنها در خلال جنگ های فرسایشی خلبان آشر اسنیر دارای بیشتری رکورد ساقط کردن جنگنده است. آشر اسنیر از خلبانان میراژهای اسرائیلی بود و در این جنگ به تنهایی 11 جنگنده مصر و سوریه را سرنگون کرد. http://aces.safariko...ies/israel.html ادامه دارد
  11. سلام البته در ادامه مقاله خواهید دید که سازندگان سلاح هم نمی توانند کاری از پیش ببرند. و در واقع اشکال کار به خاطر کار نابلدی کاربر سلاح نیست. بلکه به خاطر قدرت حریف است. در ادامه مقاله خواهید دید که حتی روس ها هم در برابر اسرائیلی ها نتوانستند کاری از پیش ببرند.
  12. سینا جان دستت درد نکنه ، خیلی زیبا و جامع و کامل بود. [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10206/Atlet_fording_001l.jpg"]http://gallery.milit...ording_001l.jpg[/url] اسنورکل عجیب و غریبی داره. ------------ قابلیت های چشمگیری داره. نکته ای که خیلی عجیب به نظر می رسد این است که اوکراین کشوری بازمانده از شوروی سابق است. اما با این حال در زمینه زرهی به صورت همه جانبه با روسیه رقابت می کند. همین الان ARV ارتش روسیه را خودروهای BREM_1 تشکیل می دهند. اما این خودروی اوکراینی در بیشتر ویژگی های خود برتر از آن است. BREM-1 [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/BREM-1_ARV.jpg[/img] هرچند روسیه هم فعلا نیازی به ARV جدید ندارد.
  13. بخش یازدهم سران مصر که به کلی مستأصل شده بودند ، دست به دامان شوروی شدند و از شوروی تقاضای سلاح های جدید کردند. اما شوروی که در آن دوره سرگرم مذاکرات با آمریکا بود ، تحت فشار آمریکا از ارائه تسلیحاتی که توان تهاجمی به مصر می دهد ، خودداری کرد. ادامه درگیریهای مصر و اسرائیل چندان به نفع شوروی نبود و شوروی مایل نبود به خاطر مصر یک بحران جهانی به وجود آید و شوروی نیز در آتش مصری ها بسوزد. در مارس 1970 شوروی تعداد سه هنگ کامل سامانه های سام 3 و رادارهای پیش اخطار را به مصر منتقل کرد که یکی در محور سوئز – حوزان ، دیگری در اسکندریه و سومی نیز در قاهره مستقر شد و کنترل آنرا هم مستشاران روسی به دست گرفتند. در واقع این هنگ ها همگی وابسته به نیروهای پدافند هوایی شوروی ( V-PVO ) بودند و متعلق به مصر نبودند. یعنی این تجهیزات متعلق به شوروی بود و آنها را در مصر مستقر کرده بود ، نه اینکه متعلق به مصر بوده باشند. همچنین دو هنگ از جنگنده های میگ 21 مدل Mig21 MF (مدل های رهگیر) که هر هنگ شامل 36 جنگنده بود و خلبانان آنها نیز تماما روسی بودند و از شوروی آمده بودند در غرب شبه جزیره سینا مستقر شدند. خلبانانی که برای هدایت این جنگنده ها از شوروی آمده بودند ، همگی جزء بهترین و با تجربه ترین خلبانان روس بودند و همگی آنها متعلق به رده اول یا دوم کلاس اسنایپر (طبقه بندی خلبانان شوروی سابق. خلبانان کلاس های اسنایپر برترین و با تجربه ترین خلبانان شوروی به شمار می رفتند) بودند. روس ها در شمال مصر مستقر شدند و منطقه ای حد فاصل شمال قاهره تا نزدیکی های اسکندریه و پس از آن المنصوره را زیر نظر گرفتند و در آن مستقر شدند. (نکته : البته ناگفته نماند که یکی از اهدافی که روس ها نیروهایشان را در سواحل شمالی مصر مستقر کردند ، حضور نظامی بیشتر در شرق دریای مدیترانه بود. به گونه ای که پس از این استقرار ، چند ناو جنگی شوروی نیز از دریای سیاه به این سواحل منتقل شدند. پس از مرگ ناصر و روی کار آمدن انور سادات ، بخش عمده ای از نیروهای نظامی شوروی در این منطقه و مستشاران روس از مصر اخراج شدند. هدف دیگری که روس ها از این استقرار دنبال می کردند این بود که تا حد ممکن از اسرائیل دور باشند. به گونه ای که نه خارج از گود میدان نبرد باشند و نه خیلی درگیر در آن باشند. در واقع روس ها تمایلی به درگیری با اسرائیل از خود نشان نمی دادند. ناگفته نماند که یکی دیگر از علل استقرار نیروهای شوروی در خاک مصر ، کنترل مصری ها و جلوگیری از حمله آنها به اسرائیل بود. به طوریکه بخش عمده ای از جنگنده ها توسط خلبانان روس هدایت می شد و آنها نیز تنها در مقاصد پدافندی و دفاعی از جنگنده های خود استفاده می کردند) در 18 آوریل 1970 اولین جنگنده مصری با خلبان روسی به پرواز در آمد و ماموریت آن نیز مقابله با دو فروند RF-4E (فانتوم های شناسایی) بود که به کرانه غربی کانال نفوذ کرده بودند تا عملیات شناسایی منطقه انجام دهند. فانتوم های اسرائیلی به شنود رادیویی جنگنده های مصری پرداختند و متوجه شدند که خلبانان جنگنده های مصری به زبان روسی با هم صحبت می کنند. خلبانان اسرائیلی متوجه شدند که خلبانان شوروی هدایت جنگنده های مصری را برعهده دارند. به همین دلیل بلافاصله با مرکز فرماندهی خود تماس حاصل کرده و کسب تکلیف کردند. فرماندهی عملیات دستور لغو عملیات شناسایی را صادر کرد و به فانتوم ها دستور داد که به پایگاه شان باز گردند. از آن به بعد اسرائیلی ها سعی کردند با خلبانان روسی مواجهه نشوند. کلیه حملات عمقی توسط نیروی هوایی اسرائیل به خاک مصر متوقف شد. از این به بعد اسرائیلی ها سعی کردند به مناطقی حمله کنند که تحت کنترل مصری ها بود نه روس ها. (نکته : اسرائیلی ها به این دلیل از مواجهه با روس ها خودداری کردند که برخورد با آنها می توانست یک تنش بزرگ بین المللی به وجود آورد. والا خودداری خلبانان اسرائیلی از مواجهه شدن با خلبانان روسی به خاطر ترس آنها از جنگنده های روس ها و یا برتری میگ 21 بر فانتوم و یا تجربه بیشتر خلبانان روس نسبت به آنها نبود) خلبانان روس پس از اولین مواجهه شان با خلبانان اسرائیلی ، چند بار دیگر نیز به رهگیری آنها پرداختند. به هر حال تا همین حد نیز اسرائیل 3300 سورتی پرواز علیه مصر انجام داده بود و بیش از 8000 بمب سنگین بر روی مصر رها کرده بود و تا همین جا هم موفقیت خوبی به دست آورده بود. به مرور اسرائیل احساس کرد که حجم تسلیحات شوروی در مصر رو به تزاید گذاشته است. چند روز پس از اولین مواجهه اسرائیلی ها و روس ها ، یک اسکای هاوک اسرائیلی و روز بعد از آن نیز دو فانتوم اسرائیلی توسط سامانه های سام 3 سرنگون شدند. چند روز بعد ، چند میگ 21 به یک فرمیشن اسکای هاوک حمله کردند و یکی از آنها را صدمه زدند که مجبور به فرود اضطراری شد و مابقی آنها را وادار به عقب نشینی به سمت سینا کردند. گفتگوهای رادیویی میگ 21 های مصری توسط جنگنده های اسرائیلی شنود می شد و اسرائیلی ها متوجه شدند که تمامی خلبانان به زبان روسی با هم صحبت می کنند و جنگنده های مصری را خلبانان شوروی هدایت می کنند. دیگر اسرائیلی ها از جانب مصر خیالشان آسوده نبود. مستشاران روسی به مقیاس وسیع در مصر حضور داشتند و ضعف نیروهای مصری را پوشش می دادند. تا اوایل ماه جولای چندین جنگنده اسکای هاوک و فانتوم اسرائیلی در غرب کانال توسط سامانه های سام 3 رهگیری و سرنگون شدند. البته خلبانان و جنگنده های مصر و شوروی مزاحمت چندان زیادی برای جنگنده های اسرائیلی نداشتند و بخش عمده ای از نگرانی اسرائیلی ها از جانب سامانه های سام 3 بود. موشک های سام 3 کوچکتر از سام 2 بودند و قابلیت dive-on-target داشتند و دارای قدرت مانور بهتری بودند و فانتوم های اسرائیلی از جانب آنها احساس خطر می کردند. روس ها به منظور مقابله با تاکتیک های اسرائیلی ها ، به طور مداوم مکان سایت ها را عوض می کردند و در هر برهه ای از زمان جای سامانه ها را عوض می کردند و به این ترتیب خلبانان اسرائیلی را غافلگیر می کردند. در یک شب ، مستشاران روس به منظور فریب خلبانان اسرائیلی مکان استقرار سامانه سام 3 را در یک شب سه بار تغییر دادند و یک فانتوم اسرائیلی که در آن شب برای بمباران آن سامانه به غرب سوئز نفوذ کرده بود ، در تله پدافندی روس ها افتاد و سرنگون شد. ایالات متحده به منظور تقویت فانتوم ها و سایر جنگنده های اسرائیلی در مقابل سامانه سام 3 و در واقع پاسخ به اقدام شوروی به ارسال سامانه های سام 3 به مصر ، به سرعت پد سامانه های ECM اخلالگر QRC-335A و یا همان اخلالگر های راداری AN/ALQ-101 را تحویل اسرائیل داد. در روز 18 جولای یک حمله تلافی جویانه از سوی اسرائیل صورت گرفت. چهار فانتوم اسرائیلی که به سامانه های اخلالگر AN/ALQ-101 مجهز شده بودند ، به چند موضع راداری مصر در عمق 55 کیلومتری خاک مصر از سمت کرانه غربی کانال نفوذ کردند و با موفقیت توانستند پنج سکوی موشکی سام 2 را نابود کرده و به سلامت به پایگاه شان باز گردند. نیروی هوایی ایالات متحده به خلبانان اسرائیلی توصیه کرده بودند که پس از نصب این سامانه بر روی جنگنده های خود ، آنها را در وضعیت عملکرد خودکار قرار داده و در ارتفاع متوسط پرواز کنید. اما این اخلالگر ها نیز موفقیت صد در صدی نداشتند و یک اسکای هاوک و یک فانتوم حتی با در اختیار داشتن این اخلالگر نیز توسط سامانه های سام 3 سرنگون شدند. (البته در چند مورد هم این اخلالگر ها موفق به ایجاد اخلال در سامانه کنترل آتش رادار سام 3 شدند) در حمله ای دیگر که توسط سه فانتوم به عمق خاک مصر انجام گرفت ، فانتوم ها به این اخلالگر مجهز شده بودند. زمانی که فانتوم پس از تخریب اهداف شان در حال بازگشت به سینا بودند و هنوز از خاک مصر خارج نشده بودند ، احساس کردند که در دام رادارهای سام 3 افتاده اند. ناگهان یک موشک سام 3 در نزدیکی یکی از فانتوم ها منفجر شد و فانتوم مذکور نتوانست خود را به پایگاه برساند و سرنگون شد. موشک دیگر به سمت یکی از دو فانتوم باقی مانده شلیک شد که موشک در نزدیکی های فانتوم دوم منفجر شد و فانتوم به سختی صدمه دید و در حالیکه فانتوم مذکور دچار آتش سوزی شده بود ، توانست در پایگاه رفیدیم به سلامت فرود بیاید. فانتوم سوم نیز با مانور در ارتفاع پایین و روشن و خاموش کردن رادار و اخلالگر خود ، توانست به زحمت از تله پدافندی سام 3 بگریزد. دردسر تازه ای برای اسرائیل پدید آمده بود. اخلالگر های AN/ALQ-101 کاملا قادر به مقابله با رادارهای سام 3 نبودند. گویا مشخصات آن رادار برای آمریکایی ها و اسرائیلی ها ناشناخته بود. سامانه اخلالگر AN/ALQ-101 در حال نصب بر روی فانتوم اخلالگر AN/ALQ-101 نصب شده بر روی یک جاگوار ادامه دارد
  14. [center]مرکاوا مارک 4 مجهز به سیستم دفاع فعال تروفی[/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/37609.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/thumb_37609.jpg[/img][/url][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/93301f.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/thumb_93301f.jpg[/img][/url][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/64684550.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/thumb_64684550.jpg[/img][/url][/center] [center]نفربر Namer به نوعی حفاظت شده ترین نفربر زرهی جهان ، که با استفاده از شاسی تانک مرکاوا 4 ساخته شده است[/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/3038bac54319.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/thumb_3038bac54319.jpg[/img][/url][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/240051f.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/thumb_240051f.jpg[/img][/url][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/240052f.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/thumb_240052f.jpg[/img][/url][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/240054f.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/thumb_240054f.jpg[/img][/url][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/578181fa3e77.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/thumb_578181fa3e77.jpg[/img][/url][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/13136949329f.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/thumb_13136949329f.jpg[/img][/url][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/ac5b75eb585c.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/thumb_ac5b75eb585c.jpg[/img][/url][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/f5782e5759e6.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/thumb_f5782e5759e6.jpg[/img][/url][/center] [center]نیروهای IDF به همراه موشک اسپایک[/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/30883153.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/thumb_30883153.jpg[/img][/url][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/60966daeb169.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/thumb_60966daeb169.jpg[/img][/url][/center] [center]مدلهای مختلف مرکاوا[/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/5f7333e17206.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/thumb_5f7333e17206.jpg[/img][/url][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/7a057a97ba21.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/thumb_7a057a97ba21.jpg[/img][/url][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/13-2.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/thumb_13-2.jpg[/img][/url][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/1000xmi2.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/thumb_1000xmi2.jpg[/img][/url][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/cf5b3a154aae.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/thumb_cf5b3a154aae.jpg[/img][/url][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/e779b7531bed.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/thumb_e779b7531bed.jpg[/img][/url][/center]
  15. [center]امیدوارم سینا جان قبلا این تصاویر رو در این تاپیک قرار نداده باشند.[/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/57.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/thumb_57.jpg[/img][/url][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/2937963827169bdr5.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/thumb_2937963827169bdr5.jpg[/img][/url][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/dscn4590hm5.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/thumb_dscn4590hm5.jpg[/img][/url][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/F1010006.JPG"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/thumb_F1010006.JPG[/img][/url][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/F1030007.JPG"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/thumb_F1030007.JPG[/img][/url][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/givati2kf9.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/thumb_givati2kf9.jpg[/img][/url][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/markava2d1qq7.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/thumb_markava2d1qq7.jpg[/img][/url][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/markava2d2hw7.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/thumb_markava2d2hw7.jpg[/img][/url][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/tow_wpn_009.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/thumb_tow_wpn_009.jpg[/img][/url][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/F1010030.JPG"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/thumb_F1010030.JPG[/img][/url][/center]
  16. به نام خدا احتمالا همه ما تاکنون بارهای بار با این تصویر برخورد کرده ایم. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/BB61_USS_Iowa_BB61_broadside_USN.jpg[/img] شلیک هم زمان توپ های 16 اینچی از رزمناو BB 61 صحنه ای هیجان آمیز و در عین حال وحشتناک ایجاد می کند. حالا توصیه می کنم ویدئوی زیر را هم ببینید. در این ویدئو رزمناو 45 هزار تنی BB 64 ویسکونسین برای آخرین بار در سال 1991 توپ های 16 اینچی (410 میلیمتری) مارک 7 خود را شلیک می کند. در این ویدئو پروسه لود این توپ به صورت کامل و دقیق نشان داده می شود. همانطور که می بینید توپ به صورت فول شارژ لود می شود. صحنه شلیک هم زمان توپ ها بسیار جالب توجه و دیدنی و البته وحشتناک است. خودتون رو در هنگام شلیک این توپ ها در کنار آن تصور کنید. واقعا چه حسی بهتون دست می ده؟ رزمناو BB 64 ویسکونسین [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/bb-64.jpg[/img] رزمناو BB64 در حال شلیک توپ های 16 اینچی خود در کره [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/Wisconsin_in_Korea.JPG[/img] رزمناو ویسکونسین در حال شلیک توپ های 16 اینچی خود بر روی مواضع عراقی ها در کویت در جریان جنگ خلیج فارس [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/Wisconsin_Shoots.JPG[/img] حجم ویدئو : 14 مگ [url="http://isherwood.persiangig.com/IFV/USS%20WISCONSIN%20BATTLESHIP%2016IN%20GUNFIRE%20-%20YouTube.flv"][size=5][b]لینک دانلود[/b][/size][/url] فقط برای میلیتاری
  17. برادر بیگدلی جان ، صرفا از نظر توپ در وضعیت خوبی قرار داریم. توپ 76 میلیمتری اتوملارا بر روی جماران نصب شده است. توپی با قدرت و عملکرد فوق العاده. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/_DSC0164.jpg[/img] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/_DSC0150.jpg[/img] البته توپ 40 میلیمتری بوفورز هم در ایران موجود است که می توان از آن بر روی FAC های مان استفاده کنیم. البته بیشتر از آنکه خود توپ مطرح باشد ، مهمات آن مطرح است. چون واقعا نمی دانم در ایران در این توپ ها چه نوع مهماتی استفاده می شود. چون بهترین توپها هم بدون مهمات مناسب ، فاقد کارآیی قابل قبول هستند.
  18. با تشکر از دوستان بخش دهم سال 1969 نیز به اتمام رسید و وارد سال 1970 شدیم. مصری ها در وضعیت بسیار بدی قرار داشتند. از یک سو بیش از 100 جنگنده خود را از دست داده بودند و از سویی دیگر سایت های پدافندی و راداری خود را هم به کلی از دست داده بودند و از نظر رادار و پدافند هوایی در وضعیت بسیار وخیمی قرار داشتند. اما از آن سو نیروی هوایی اسرائیل در وضعیت بسیار خوبی قرار داشت. فانتوم های اسرائیلی و خلبانان آنها در وضعیت بسیار مناسبی به سر می بردند. خلبانان اسرائیلی بسیار با تجربه تر از خلبانان مصری بودند و در نبردهای هوایی بسیار موفق تر از خلبانان مصری بودند. تا پایان سال 1969 آمریکا 9 گردان هاوک تحویل اسرائیل داد که اسرائیل نیز هفت گردان آنرا در مناطق مختلف سینا و دو گردان باقیمانده را نیز در منطقه جولان مستقر کرد. از سویی دیگر جنگنده های میراژ 5 (همان نشر) و فانتوم (البته وجود نشرها در نیروی هوایی اسرائیل رسما پس از سال 1971 اعلام شد. اما از دو سال قبل از اواخر سال 1969 تعداد محدودی از آن به نیروی هوایی اسرائیل پیوسته بودند) نیز به نیروی هوایی اسرائیل پیوسته بودند و قدرت آنرا به میزان چشمگیری افزایش داده بودند. اسرائیل حداقل هر هفته سه بار حملات عمقی به خاک مصر را انجام می داد و عمق خاک این کشور را مورد حمله قرار می داد. اسرائیلی ها عمق خاک مصر را با پرواز در ارتفاع پایین هدف قرار می دادند و مصری ها هم به هیچ صورتی قادر به مقابله با این حملات نبودند. میگ های مصری نیز در برابر فانتوم های اسرائیلی عاجز شده بودند. کار به جایی رسیده بود که حضور جنگنده های اسرائیلی در آسمان مصر به قدری زیاد شده بود که جنگنده های مصری مدت کوتاهی پس از اسکرامبل کردن و برخواستن از باند فرودگاه ، بلافاصله توسط جنگنده های اسرائیلی رهگیری می شدند. در 4 ژانویه دو میراژ اسرائیلی چهار فروند میگ 21 مصری را به تله ای که قبلا برای آنها گذاشته شده بود کشاندند. زمانی که میگ های مزبور به نزدیکی های کانال رسیدند ، ناگهان با چهار فانتوم که در ارتفاع پایین به آنها نزدیک می شدند ، مواجه شدند. در درگیری های ما بین فانتوم ها و میگ 21 ها ، دو فروند از میگ 21 ها ساقط شده و مابقی نیز به مصر بازگشتند. در نتیجه این شکست هوایی ، به خلبانان مصری دستور داده شد که با هوشیاری بیشتری جنگنده های اسرائیلی را تعقیب کنند که مبادا به دام کمین ها و تله های اسرائیلی ها بیفتند. دو روز بعد از این ماجرا دو فانتوم در ارتفاع پست از روی شهر سوئز عبور کردند. اما به جای حمله به پایگاه ها و سایت های پدافندی این شهر ، راه خود را به سمت قاهره ادامه دادند و یک مرکز آموزشی در منطقه بیلبایز در 35 کیلومتری غرب قاهره را مورد حمله قرار دادند. مقامات مصر به شدت از این حمله غافلگیر شدند که جنگنده های اسرائیلی چگونه توانستند نه تنها قاهره ، بلکه یک منطقه در 35 کیلومتری غرب قاهره را مورد حمله قرار دهند. از زمان جنگ ژوئن تا کنون این حمله بی سابقه بود. این حمله اسرائیلی ها در واقع آغازی برای عملیات بزرگی به نام عملیات Blossom بود. هدف اسرائیلی ها از این عملیات ، وارد کردن ضربات سنگین بر مصر و نشان دادن برتری هوایی خود به رقیب در منطقه کانال سوئز بود تا بلکه مصری ها را از ادامه حملات شان به سینا منصرف سازد. سه روز بعد حملات گسترده هوایی توسط فانتوم های اسرائیلی صورت گرفت که طی آن پایگاه های نظامی اطراف قاهره ، دپوها و زاغه ها بزرگ و استراتژیک مهمات ارتش مصر مورد حمله فانتوم ها قرار گرفتند که این حملات ضربات سنگینی به مصر وارد آورد. همچنین در 18 ژانویه فانتوم های اسرائیلی به پایگاه های ارتش مصر در منطقه حلوان و در روز بعد به کمپ بزرگ الوتزا حمله کردند که در اثر آن زاغه های مهمات استراتژیک ارتش مصر خسارت های فراوانی دید. رهگیرهای مصر هم در برابر این حملات ناتوان بودند و توان مقابله با آن و یا دفع آنرا نداشتند. رهگیرهای مصری از نظر سرعت و قدرت ، قابلیت واکنش نشان دادن به فانتوم را نداشتند. پیش از آنکه حتی رهگیرهای مصری متوجه حضور فانتوم های اسرائیلی شوند و بخواهند اسکرامبل (برخواست از باند فرودگاه) کنند ، فانتوم ها به سینا بازگشته بودند. در ماه فوریه نیز حملات اسرائیلی ها به پایگاه های پدافندی مصر حد فاصل مناطق دهشور و حلوان ادامه داشت. عمده این حملات به وسیله فانتوم ها و بمب های M 117 انجام می گرفت. در 9 فوریه باز هم میراژها و میگ 21 ها با هم درگیر شدند که از هر دو طرف یک جنگنده ساقط شد (هرچند مصری ها ادعا دارند که دو میراژ را ساقط کردند) عملیات Blossom همچنان تا زمانی که یگان های پدافند هوایی شوروی (V-PVO) در مصر مستقر شوند ، ادامه یافتند. این حملات در هر هفته سه الی چهار بار تکرار می شدند. در این حملات فانتوم ها در نوک پیکان حمله قرار می گرفتند و میراژ ها نیز آنها را ساپورت می کردند. در 26 فوریه یک اسکادران میگ 21 به منظور مقابله با جنگنده های متجاوز اسرائیلی به هوا برخواستند. فانتوم ها بلافاصله خود را کنار کشیده و راه را برای میراژهای اسکورتر باز گذاشتند. در این درگیریها سه میگ 21 توسط میراژهای اسرائیل سرنگون شدند. در مجموع اسرائیل نزدیک به 120 سورتی پرواز در عمق خاک مصر ترتیب داد. این حملات عملیات Blossom تا پایان فوریه ادامه یافت و میراژها و فانتوم هایی که در این عملیات در عمق خاک مصر شرکت می کردند ، به تجهیزات شناسایی مجهز شده بودند. بررسی عکس هایی که فانتوم ها و میراژها از مناطق مختلف خاک مصر در عمق خاک این کشور گرفته بودند ، نشانگر آن بود که نیروهای شوروی کم کم در حال پیاده شدن و استقرار تجهیزات پدافندی در خاک مصر هستند. تصاویری که از اوایل ماه مارس توسط جنگنده های اسرائیلی از پایگاه های مصر در اطراف قاهره گرفته شده بود ، نشانگر آن بود که روس ها کم کم در حال حضوری پررنگ تر در مصر هستند و در حال افزایش نیروهای خود در مصر هستند. عملیات Blossom را می توان جزء موفق ترین عملیات ارتش اسرائیل علیه مصر دانست. رسانه های مصری که در جریان این درگیریها باز هم از حربه دروغ پردازی استفاده می کردند ، مدام به مخاطبان خود اینطور وانمود می کردند که اسرائیل در حال دریافت ضربات خرد کننده از جنگنده های مصری است. اما دو ماه عملیات گسترده فانتوم های اسرائیلی بر فراز قاهره (که دیوار صوتی را بر فراز شهر می شکستند) و حمله به حومه این شهر دروغ بودن ادعاهای سران مصر را آشکار می کرد و مردم این شهر را در یک شوک و بهت بزرگ فرو می برد. مردم قاهره که از حملات جنگنده های اسرائیلی وحشت زده شده بودند ، از همدیگر می پرسیدند : اگر اسرائیل در حال ضربه خوردن از جنگنده های ماست ، پس این جنگنده ها در آسمان قاهره چکار می کنند؟ به هر حال جنگی را که سران قاهره به امید یک جنگ فرسایشی آغاز کرده بودند ، حالا تبدیل به یک جنگ نسبتا تمام عیار شده بود که لحظه به لحظه ضربات شدید تری بر پیکره مصر وارد می آورد. نیروهای گشتی اسرائیلی در شرق کانال سوئز در حال جستجوی کماندوهای مصری نفربرهای BTR 50 مصری که به چنگ اسرائیلی ها افتاده است و اسرائیلی ها نیز در حال تست و تمرین با آن هستند یک تی 55 منهدم شده مصری تانک های سبک آبی خاکی PT 76 ارتش مصر که به چنگ اسرائیلی ها افتاده است اسرائیلی ها در حال تست و تمرین با این تانک ها هستند دیده بان های اسرائیلی از خطوط بارلو در شرق کانال سوئز تحرکات مصری ها را زیر نظر دارند. یک تانک شرمن در پشت خطوط بارلو تانک PT 76 ارتش مصر که هم اکنون در موزه یاد لا شیریون قرار دارد رژه تانک های شرمن در تل آویو در ژوئن 1968 ، یکسال پس از پیروزی در جنگ ژوئن نماد شرمن در تل آویو سربازان اسرائیلی در حال تمرین با یک نفربر BTR 50 ارتش مصر تانک های تی 55 کشورهای عربی که توسط اسرائیل به غنیمت گرفته شده است. این تانک ها همگی مورد بهینه سازی قرار گرفته و توپ اصلی شان با توپ 105 میلیمتری غربی تعویض شد. این تانک های غنیمت گرفته شده کشورهای عربی در سال 1970 پس از پایان جنگ های فرسایشی در شهر تل آویو مشغول رژه و نمایش هستند. صحنه ای تاسف بار است. تصویری عالی از تمرین یگان های ضربتی نفوذی اسرائیل در حملات آبی خاکی تانک های تیران 5 (همان تی 55 هایی که از مصر غنیمت گرفته شده است) ارتش اسرائیل در حال تمرین عملیات آبی خاکی این تانک بودند که عملیات رخنه Drizzle را علیه مصر ترتیب دادند و به عمق 15 کیلومتری خاک مصر نفوذ کردند. پروپاگاندای رژیم مصر یکی از اصلی ترین شعارهای ضد اسرائیلی جمال عبدالناصر این بود که ما مسلمانان اسرائیلی ها را به دریای مدیترانه خواهیم ریخت. این پوستر به همین شعار مصر اشاره دارد. سربازان مصری در حالیکه پرچم اسرائیل را لگدمال می کنند ، یهودیان را به داخل دریا ریخته اند. ادامه دارد
  19. [quote name='arminheidari' timestamp='1356415494' post='290234'] فوق العاده بود ممنون تجربه جنگ دریایی سوریه و اسرائیل نشان داد که توپ حربه آخر برای دفاع از کشتی است بویژه در مورد زمانی که موشکها جواب ندهند مثل واضح تر توپ هواپیما ها است که با وجود موشک ها هرگز حذف نشد و تجربه جنگ ویتنام و حذف آن از اف 4 ها فاجعه بار بود [/quote] خواهش می کنم. بله دقیقا همینطور است. توپها هیچگاه از عرشه ناوها حذف نخواهند شد. شاید امروزه با گسترش تسلیحاتی مثل موشک های کروز دیگر استفاده از توپ بر روی ناوها به منظور حملات آبی خاکی کمرنگ تر از قبل شده باشد ، اما توپ ها به منظور دفاع دریایی در مقابل قایق ها و FAC ها و همچنین نابود کردن مین ها همچنان بر روی ناوها کاربرد دارند و خواهند داشت. چرا که برای مقابله با چنین تهدیداتی ، بهترین و ارزانترین راه مقابله همین توپ ها هستند. به عنوان مثال : توپ 5 اینچی (127 میلیمتری) مارک 45 که با قدرت آتش وحشتناک خود می تواند دیوار آتش فوق العاده ای در برابر قایق ها و FAC ها ایجاد کند. (ریتم آتش : 20 گلوله در دقیقه. یعنی در هر 3 ثانیه یک شلیک) حتی می توان از این توپ برای هدف قرار دادن اهداف در خشکی هم استفاده کرد (هرچند در این زمینه استفاده نمی شود) برد این توپ بیش از 24 کیلومتر است. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/5-54-Mark-45-firing.jpg[/img] توپ سه اینچی (76 میلیمتری) اتوملارا مارک 75 با ریتم آتش 80 الی 120 گلوله در دقیقه (متغیر) این توپ در ایران نیز موجود است. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/USCG_Gallatin_Mk_75_firing.jpg[/img] توپ 57 میلیمتری بوفورز مارک 110 با ریتم آتش 220 گلوله در دقیقه که با گلوله های ایر بورست خود می تواند تهدیدی جدی برای قایق های تندرو باشد. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/800px-US_Navy_100622-N-7058E-161_The_littoral_combat_ship_USS_Freedom_28LCS_129_fires_its_MK_110_57mm_gun_during_a_surface_gunnery_test.jpg[/img] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/HMS_Harnosand_and_soldiers.jpg[/img] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/57_mk2.jpg[/img] و یا حتی این توپ 25 میلیمتری ام 242 بوش مستر و سامانه تایفون [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/MK-38_25mm_gun_system.jpg[/img] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/US_Navy_110722-N-XQ375-242_Gunner_s_Mate_3rd_Class_Travis_Hoffman_fires_a_MK_38_25mm_machine_gun_during_a_gun_exercise_aboard_the_guided-missile_de.jpg[/img]
  20. [quote name='mahdavi3d' timestamp='1356376794' post='290179'] [size=3][font=tahoma,geneva,sans-serif]ممنون.[/font][/size] [size=3][font=tahoma,geneva,sans-serif]علي آقا، برد توپها چقدر بوده؟[/font][/size] [size=3][font=tahoma,geneva,sans-serif]به نظر مي‌رسه آمريكايي‌ها نه‌تنها راهبرد توپ را كنار نگذاشته‌اند بلكه شايد حتي به صورت مخوفتري ادامه داده‌اند:[/font][/size] [size=3][font=tahoma,geneva,sans-serif] [/font][/size] [size=3][font=tahoma,geneva,sans-serif][url="http://www.military.ir/forums/topic/20968-%D9%86%D8%A8%D8%B1%D8%AF-%D9%86%D8%A7-%D9%85%D8%AA%D9%82%D8%A7%D8%B1%D9%86-%D8%B3%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%86%D9%87-%D8%AA%D8%B3%D9%84%DB%8C%D8%AD%D8%A7%D8%AA%DB%8C-%D9%BE%DB%8C%D8%B4%D8%B1%D9%81%D8%AA%D9%87-%D8%AF%D8%B1%DB%8C%D8%A7%DB%8C%DB%8C/"]نبرد نا متقارن - سامانه تسلیحاتی پیشرفته دریایی ( ویدئو )[/url] [url="http://www.military.ir/forums/topic/22907-%D8%B2%D8%A7%D9%85%E2%80%8C%D9%88%D8%A7%D9%84%D8%AA%D8%8C-%D9%86%D8%A7%D9%88%D8%B4%DA%A9%D9%86%DB%8C-%D9%BE%D9%86%D9%87%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%DA%A9%D8%A7%D8%B1-%D8%A7%D8%B2-%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AA%D8%AE/"]زام‌والت، ناوشکنی پنهان‌کار از داستان‌های تخیلی[/url][/font][/size] [/quote] خواهش می کنم مهدوی جان. برد توپ های 16 اینچی مارک 7 بسته به میزان شارژی که استفاده می کرد از 20 کیلومتر (لاوست شارژ) الی 38 کیلومتر (فول شارژ) برد دارند. البته به نظر من استفاده از چنین توپ هایی دیگر مقرون به صرفه و کارآمد نیست. اولا برد آن نسبتا کم است و ناو 45 هزار تنی برای شلیک به سمت ساحل می بایست به اندازه کافی به ساحل نزدیک شود که در این صورت مورد حمله موشک های ضد ناو قرار خواهد گرفت. اما این به آن معنا نیست که توپ ها از روی ناوها حذف خواهند شد. بلکه استفاده از توپ در ناوها به صورت هوشمند اجرا خواهد شد. به عنوان مثال به تصویر زیر نگاه کنید [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/WNGER_61-52_MONARC_Hamburg_pic.jpg[/img] این تصویر توپ 155 میلیمتری ال 52 و برجک هویتزر قدرتمند PZH 2000 را نشان می دهد که تحت نام MONARC بر روی فریگیت های کلاس هامبورگ نصب می شود. این توپ 155 میلیمتری می تواند در عرض یک دقیقه 10 گلوله 155 میلیمتری را به فاصله 40 کیلومتری شلیک کند. در حالیکه توپ مارک 7 در هر دقیقه تنها می تواند یک گلوله شلیک کند. ضمن اینکه سیستم MONARC دارای قابلیت MRSI نیز می باشد و می تواند 5 الی 6 گلوله را به صورت همزمان بر روی یک هدف فرود بیاورد. همانطور که می بینید سیستم مونارک وزنی کمتر از 8 تن دارد و از کالیبر سبکتر 155 میلیمتری استفاده می کند و بر روی انواع فریگیت ها و ناوچه های سبک نیز قابل نصب است. در حالیکه توپ 16 اینچی مارک 7 بیش از 120 تن وزن دارد و قابلیت نصب بر روی ناوهای سبک را ندارد. ضمن اینکه امروزه کارآیی توپ 155 میلیمتری به مراتب بالاتر از توپ 16 اینچی است. قدرت تخریبی که 10 گلوله 155 میلیمتری در یک دقیقه می تواند ایجاد کند ، به مراتب بالاتر و کارآمدتر از قدرت تخریب یک گلوله 16 اینچی در یک دقیقه است. پس همانطور که می بینید دیگر دوره و زمانه استفاده از توپ های سنگین گذشته است. البته توپ ها هیچوقت از روی ناوها حذف نخواهند شد. اما کارآیی آنها روز به روز در حال مدرنیزه شدن است. تصویر سیستم توپخانه ای MONARC در حال تست و پیش از نصب بر روی فریگیت هامبورگ [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/WNGER_61-52_MONARC_Hamburg_mount_pic.jpg[/img] وقتی می توان فریگیت های با وزن تقریبی 1000 تن را در مقیاسی وسیعتر تولید کرده و آنها را به چنین سیستم هایی مجهز کرد ، دیگر نیازی به تولید و یا استفاده از ناوهای 45 هزار تنی و توپ های 410 میلیمتری نیست.
  21. خدا حفظشون کنه و امام زمان (عج) پشت و پناهشون باشه. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ تصاویری از مسلسل دستی استار زد 84 اسپانیایی [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/star_z-84_top.jpg[/img] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/star_z-84.jpg[/img]
  22. بخش نهم عملیات روستر 53 (Rooster 53) هلیکوپتر شنوک 53 اسرائیلی که جزء اصلی ترین اجزای اجرای صحیح عملیات روستر 53 بود در ماه دسامبر سال 1969 اسرائیلی ها یکی از پیچیده ترین عملیات های قرن اخیر را انجام دادند. این عملیات چیزی نیست به جز عملیات روستر 53 (Rooster 53) که البته گاهی توسط خود اسرائیلی ها با نام Tarnegol 53 شناخته می شود. در جریان جنگ ژوئن ارتش اسرائیل به بسیاری از تجهیزات ارتش های عربی دست یافت و با مطالعه و آنالیز آنها توانست به نقاط قوت و ضعف آنها واقف شده و راه های مقابله با آن را بیابد. پس از جنگ ژوئن شوروی تسلیحات مختلف و جدیدی را به مصر داده بود که اسرائیلی ها از ساختار برخی از آنها بی اطلاع بودند. یکی از این تجهیزات رادارهای P 12 بود. شوروی به منظور شناسایی و کنترل هوایی این رادارها را به مصر تحویل داده بود. اسرائیلی ها از ساختار این رادار و نقاط قوت و ضعف آن بی اطلاع بودند و بسیار مایل بودند که اطلاعاتی از این رادار جدید مصری ها به دست بیاورند. در اواخر نوامبر سازمان اطلاعات ارتش اسرائیل (آمان) متوجه وجود یک دستگاه رادار P12 در منطقه خلیج راس العرب واقع در 200 کیلومتری جنوب شهر سوئز شد. با این اطلاعات ارتش اسرائیل بمباران نواحی نزدیک به این منطقه را متوقف کرد تا مبادا رادار مزبور صدمه ای بزند. سپس طرح یک سرقت سازمان یافته برای ربودن رادار مزبور از خلیج راس العرب و انتقال آن به اسرائیل را ریختند. در روز 26 دسامبر نقشه سرقت رادار مزبور به اجرا گذاشته شد. در ساعت 30 : 20 دقیقه بعدازظهر روز 26 دسامبر جنگنده های فانتوم و اسکای هاوک اسرائیلی به حاشیه دریای سرخ حمله کردند. در همین حین که جنگنده های اسرائیلی در حال بمباران ساحل دریای سرخ بودند ، سه هلیکوپتر سنگین و غول پیکر سوپر فریلون کماندوهای اسرائیلی را به منطقه ای ساحلی در نزدیکی راس العرب هلیبرن کرده و خود در نزدیکی ساحل فرود آمدند. در واقع حملات جنگنده بمب افکن های اسرائیلی در اصل به منظور مخفی ماندن این عملیات بود. چرا که در صدای غرش موتور جت جنگنده ها ، صدای پرواز این هلیکوپترها از بین می رفت. همچنین اگر رادارهای مصری هلیکوپتر ها را بر روی صفحه رادار خود مشاهده می کردند ، تصور می کردند که آنها همان جنگنده های متخاصم هستند. ضمن اینکه حضور این جنگنده ها ، نیروهای مصری را از حضور هلیکوپترها و کماندوهای اسرائیلی در منطقه غافل کرده و توجه مصری ها را به خود جلب کرده و از کماندوها منحرف می سازد. به هر حال راس ساعت 21 بعدازظهر روز 26 دسامبر سه فروند هلیکوپتر سوپر فریلون در حالیکه هر یک تعداد 24 نفر کماندوی کاملا مسلح را با خود حمل می کرد در یک منطقه ساحلی امن فرود آمده و موتور هلیکوپتر خود را خاموش کردند. در ساعت 30 : 1 دقیقه بامداد روز 27 دسامبر کماندوهای اسرائیلی به سایت راداری مزبور رسیدند و نیروهای محافظ این سایت را غافلگیر کرده و همگی را دستگیر کردند. کماندوهای اسرائیلی تا ساعت 2 بامداد تمامی نگهبانان و پرسنل سایت راداری راس العرب را دستگیر کرده و کنترل کامل سایت را به دست گرفته و سپس رادار را خاموش کردند. پس از آن به سرعت رادار مزبور را به همراه تمامی لوازم و تجهیزات جانبی آنرا به صورت قطعات مجزا از هم تفکیک کردند. طبق هماهنگی های انجام شده ، دو فروند هلیکوپتر شنوک 53 سوپر استالیون نیز راس ساعت 2 بامداد بر فراز سایت مزبور حاضر شدند و کماندوهای اسرائیلی ، قطعات تفکیک شده رادار مصری را به داخل این دو هلیکوپتر منتقل کردند. رادار مزبور در مجموع 4 تن وزن داشت که با تفکیک آن به قطعات کوچکتر ، در داخل دو هلیکوپتر شنوک 53 قرار داده شده و به اسرائیل منتقل شد. این یکی از پیچیده ترین عملیات های قرن اخیر بود که انجام آن به شدت بهت جهانیان را به خود برانگیخت. برخی از کارشناسان نظامی احتمال می دهند که اسرائیلی ها این عملیات را با کمک آمریکایی ها انجام داده اند و ناوهای آمریکایی در دریای سرخ حضور داشته و به هلیبرن کماندوهای اسرائیلی کمک کرده اند. به هر حال عملیات روستر 53 با موفقیت انجام گرفت و یکی از رادارهای مهم مصری ها به چنگ اسرائیلی ها افتاد. اسرائیلی ها نه تنها رادار P12 بلکه تمامی پرسنل آنرا نیز به اسارت گرفته و به اسرائیل منتقل کردند. سه فروند هلیکوپتر سوپر فریلون نیروی هوایی اسرائیل در حال انجام ماموریت در خلال جنگ اکتبر هلیکوپتر سوپر فریلون در جریان جنگ های فرسایشی تمرین کماندوهای اسرائیلی با این هلیکوپترها دو فروند هلیکوپتر سنگین شنوک 53 سوپر استالیون که در جریان این عملیات رادار پی 12 را به اسرائیل منتقل کردند هلیکوپتر سوپر استالیون اسرائیل هلیکوپتر سوپر فریلون اسرائیل در جریان جنگ اکتبر هلیکوپترهای سوپر فریلون اسرائیل در موزه هاتزاریم تصویری از رادار P 12 رادار P 12 ارتش مصر تصویری از رادار P 12 ارتش مصر در منطقه راس العرب در جنوب شهر سوئز که توسط رابطان اطلاعات عملیات نظامی اسرائیل (آمان) گرفته شده است. همین رادار در جریان عملیات روستر 53 ربوده شد. ادامه دارد
  23. [quote name='k98' timestamp='1356361362' post='290134'] این کلاس از رزمناوها هنوز عملیاتی هستند؟ [/quote] رزمناوهای کلاس [i]Iowa همگی بازنشسته شده و در حالت رزرو قرار دارند. [/i] [i]رزمناوهای کلاس [/i][i]Iowa[/i] در مجموع چهار دستگاه (ایووا با کد BB61 ، نیوجرسی با کد 62 ، میسوری با کد 63 و ویسکونسین با کد 64) به تولید رسیدند که همگیشان در سال 1991 از کار برکنار شده و در حالت رزرو قرار گرفتند. البته در این کلاس دو رزمناو دیگر نیز تولیدشان آغاز شد ، اما به زودی طرح ادامه تولید آنها کنسل شد. (رزمناوهای ایلینویز با کد 65 و کنتاکی با کد 66)
  24. بخش هشتم در نوامبر 1969 ارتش اسرائیل سلاح جدید خود را عملا به کار گرفت ، که به کار گیری آن توازن قوا را به شدت به نفع اسرائیل تغییر داد. سلاحی قدرتمند ، سریع و مرگ آور. این سلاح قدرتمند چیزی نیست به جز F-4E فانتوم ساخت مک دانل داگلاس. جنگنده ای قدرتمند که نه تنها خود اسرائیلی ها را به خود مجذوب کرده بود ، بلکه دشمنان آنها را هم به خود مجذوب کرده بود. به گونه ای که هر گاه سربازان ارتش های مختلف عربی یک جنگنده اسرائیلی را در آسمان مشاهده می کردند ، آنرا با دست به یکدیگر نشان می دادند و می گفتند : فانتوم !!!!!! فانتوم !!!!!! ، در حالیکه شاید اصلا جنگنده مزبور فانتوم نبود. همانطور که پیش از فانتوم نیز مجذوب برتری میراژ های اسرائیلی شده بودند و هر گاه یک جنگنده اسرائیلی سقوط می کرد ، لاشه آنرا به هم نشان می دادند و می گفتند : میراژ !!!!!! میراژ !!!!!! بدون آنکه نوع آن جنگنده ساقط شده را بدانند. با ورود فانتوم به نیروی هوایی اسرائیل ، نیروی هوایی این رژیم جان دوباره ای گرفت. فانتوم قادر بود تا 300 کیلومتری عمق خاک مصر نیز نفوذ کند. میزان حمل بمب و تسلیحات آن تقریبا دو برابر سایر جنگنده های نیروی هوایی اسرائیل بود و سرعت آن نیز معادل سرعت میراژ 3 بود. اگرچه مانور پذیری آن اندکی کمتر از میگ 21 و میراژ بود ، اما ویژگی چشمگیر آن مولتی رول بودن آن بود که امکان استفاده از تسلیحات دفاع هوایی و حملات زمینی را به طور همزمان به فانتوم می داد. همچنین فانتوم مجهز به یک اخلالگر ECM سرخود نیز بود که می توانست به طور خودکار رادار های دشمن را از کار بیاندازد. در روز 22 اکتبر فانتوم های اسرائیلی اولین ماموریت خود را با موفقیت انجام دادند. انجام عملیات Pirkha به چهار فانتوم سپرده شده بود. این چهار فانتوم ماموریت داشتند که دو پایگاه پدافندی را در منطقه ابو سوایر در نزدیکی سوئز بمباران کنند. فانتوم ها در این عملیات قدرت بالای خود را به خوبی به رخ رقیب خود کشیدند. دو فانتوم از مجموع چهار فانتوم بیش از 18 بمب 500 پاوندی مارک 82 را بر فراز یکی از پایگاه ها رها کنند که در اثر آن خسارات سنگینی به پایگاه مزبور وارد شد و تقریبا هیچ وسیله ای از این بمباران سالم نماند و نابود شد. اسرائیل از فانتوم برای فشار هر چه بیشتر به مصر استفاده می کرد. در روز 4 نوامبر چهار فانتوم اسرائیلی در ارتفاع پست دیوار صوتی را بر فراز قاهره شکستند و مردم این شهر را به وحشت انداختند. در 11 نوامبر فانتوم های اسرائیلی در اولین درگیری هوا به هوای خود موفق شدند یک میگ 21 مصری را در منطقه جبل الاتاکا ساقط کنند. فانتوم !!!!!! جنگنده قرن (تصاویر مربوط به فانتوم های ایالات متحده است)
  25. برادر بیگدلی عزیز اجازه بدید به خاطر اینکه خیلی از بحث اصلی منحرف نشیم ، موضوع اصلی صحبت مان را به دو بخش تفکیک کنم. اینکه الان آیا نفع ما در این است که از رژیم اسد حمایت کنیم یا خیر و اینکه این کار اصلا کار صحیحی است یا خیر ، یک بحث جداگانه است و بنده در این زمینه فعلا صحبتی ندارم. اما اینکه حافظ اسد در جریان جنگ به ما کمک کرد و ما هم تمامیت ارضی کشورمان را به وی مدیون هستیم و امروزه موظف به حمایت از پسر وی هستیم ، بنده در همان پست قبلی هم به این موضوع اشاره کردم که منکر کمک های ایشان نیستم. ایشون در بحبوحه جنگ ایران و عراق با بستن لوله های انتقال نفت عراق به دریای مدیترانه در خاک سوریه ، فشار زیادی به عراق وارد آورد. تانک های تی 55 و تی 62 به ما داد. موشک های اسکاد به ما داد. از نظر اطلاعاتی هم ما را ساپورت کرد. هیچ شکی در کمک های ایشان به ما در خلال جنگ ما با عراق نیست و بنده هم در پست قبلی به این موضوع اشاره کردم. اما مساله اینجاست که هدف و نیت ایشون از این کمک ها صرفا به خاطر فشار آوردن به عراق بود و اینکه چشم دیدن ترقی ها و پیشرفت های رقیب هم حزبی خود (صدام) را نداشت. والا صرفا به خاطر رضای خدا و اینکه ما در مسیر حق در حال جنگ با عراق هستیم اقدام به کمک به ما نکرد. والا اگر ما بخواهیم نیت افراد را در نظر نگیریم و بگوییم هر کسی که در آن روزهای سخت جنگ به ما کمک کرد ، امروز می بایست مورد پشتیبانی ما قرار بگیرد ، پس چرا ما از قذافی حمایت نکردیم؟ در حالیکه کمک های ایشان هم کمتر از کمک های سوریه نبود. پس چرا ما امروزه از رژیم منحوس اسرائیل حمایت نمی کنیم؟ در حالیکه فانتوم های ما در اواخر جنگ با قطعاتی که اسرائیل به ما می داد ، به پرواز در می آمد. هلیکوپترهای کبرای ما در اواخر جنگ با قطعات اسرائیلی ها به پرواز در می آمد. حتی موشک های تاو که بر روی این هلیکوپترها نصب می شد نیز از طریق اسرائیل به دست ما می رسید. انهدام نیروگاه اوسیراک هم ، هرچند توسط اسرائیلی ها صورت گرفت ، اما کاملا به نفع ما بود و مانع دستیابی صدام به تسلیحات هسته شد که مسلما اگر فرد احمقی مثل صدام صاحب سلاح هسته ای میشد ، اولین کشوری که قربانی سلاح اتمی صدام می شد ما بودیم (البته بعد از ما هم نوبت اسرائیل بود). مسلما هیچ کشوری در جریان جنگ به خاطر رضای خدا به ما کمک نکرد. بلکه هر کشوری در راستای اهداف خود اقدام به کمک به ایران می کرد. همین کره شمالی هم کمک هایش به ما بسیار موثرتر از کمک های سوریه بود. انواع تسلیحات توپخانه ای سبک و سنگین ، کوتاه برد و دوربرد ، انواع تسلیحات ضد تانک ، انواع تانک که کره شمالی به ما داد (البته با سه برابر قیمت اصلی شان) نقش بسیار موثرتری نسبت به تسلیحاتی سوریه در عقب راندن نیروهای عراقی از خاک ما داشت. کشور دوست و برادر چین نیز در این جنگ به صورت محدود به ما کمک کرد. اما هدف واقعی اش چه بود؟ دستیابی به ساختار تسلیحاتی ساخت شوروی که در اختیار ایران بود. همین تانک تی 72 ، جنگنده های میگ 29 رو چینی ها در قبال کمک های تسلیحاتی شان به ما ، از ما می گرفتند و آنها را به چین منتقل می کردند تا با مطالعه ساختار تسلیحات شوروی ، اقدام به تقویت و به روز رسانی تسلیحات خودشون بکنند. از نظر من ایمان و سلاح هر کدام 50 درصد در پیروزی در یک نبرد نقش دارند. علت 50 درصد از پیروزی ما در مقابل عراق ، ایمان رزمندگان ما بود که البته مربوط به خودمون میشد و به کره شمالی و چین و سوریه و لیبی هم هیچ ربطی نداشت. سایر کشورها هم که به ایران در جهت دستیابی به سلاح مناسب کمک می کردند نیز هر کدامشان اهداف و اغراض خاص خودشان را داشتند. بعضی ها مثل کره شمالی هدفشان بیشتر اقتصادی بود و از فروش تسلیحات به کشوری جنگ زده و تحریم شده مثل ایران سود سرشاری می بردند. بعضی ها هم مثل چین عمده هدفشان دستیابی به ساختار تسلیحات شوروی بود. بعضی ها هم مثل سوریه و لیبی نیز اهداف سیاسی و اقتصادی را با هم دنبال می کردند. بعضی ها هم مثل اسرائیل تنها هدف سیاسی را دنبال می کردند. خلاصه که هیچ کشوری به خاطر رضای خدا به ما کمک نکرد. امروزه هم پس از گذشت 24 سال از پایان جنگ ، من تمامیت ارضی کشورم را مدیون ایمان پدران خودم هستم. افرادی مثل همین جنابان نجف و آرمانی گرامی. نه کشورهایی که کمک هایشان صرفا به خاطر اغراض سیاسی و یا تنها پول انجام می گرفت و تسلیحاتشان را به سه برابر قیمت اصلی شان به ما می فروختند و قیمت تسلیحاتشان را هم تا دینار آخر از ما می گرفتند. ما امروز حتی یک ریال هم به هیچ کشوری دین و بدهی نداریم. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ پ . ن یک نکته رو هم خارج از موضوع لازم می دونم یادآوری کنم. اگر همین حافظ اسد این کمک ها را به خاطر رضای خدا به ما انجام داده بود ، باز هم امروزه پسرش هیچ منتی بر سر ما نداشت. چون اگر فرض کنیم حافظ اسد یک رئیس جمهور مردمی و برخواسته از رای مردم سوریه بود ، این کمک ها را از جیب پدرش به ما نکرده است. بلکه از ثروت ملی متعلق به مردم سوریه این کار را کرده بود. حتی اگر ما امروزه به کسی بدهکار باشیم ، به مردم سوریه بدهکار هستیم نه به خاندان اسد. خاندان اسد کمترین منتی هم بر سر ما نمی توانند داشته باشند. در حالیکه خودتون بهتر از بنده می دونید که رژیم حافظ اسد در جریان یک کودتا (فکر کنم علیه احمد الخطیب) با حمایت شوروی به ریاست جمهوری سوریه رسید ، نه با خواست مردم سوریه.