-
تعداد محتوا
3,819 -
عضوشده
-
آخرین بازدید
-
Days Won
65
تمامی ارسال های ALI
-
کلیپی از شلیک توپ های 16 اینچی رزمناو USS Wisconsin BB-64
ALI پاسخ داد به ALI تاپیک در گالري نيروي دريايي
[quote name='F14AA' timestamp='1356292830' post='290021'] با تشکر آیا نحوه کارکرد و اندازه توپ های این رزم ناو مشابه توپ های ناو میسوری هست ؟؟ [/quote] خواهش می کنم. بله دقیقا هر دو رزمناو از توپ های 16 اینچی مارک 7 استفاده می کنند. -
بخش هفتم شوروی که به شدت به نفوذ در مصر علاقه نشان می داد ، به سرعت حجم بالایی از تسلیحات جدید را به این کشور اعزام می کرد و باعث می شد که روند بازسازی خرابی های ارتش مصر با سرعت بیشتری ادامه یابد. اما درست یک ماه پس از عملیات باکسر ، این بار اسرائیلی ها برای آنکه هر آنچه را که در حملات هوایی نابود نشده بود را با دقت بیشتری نابود کنند ، عملیات دیگری با نام رمز Drizzle را طرح ریزی کردند. طی این عملیات یک گردان از تانک های تی 55 و نفربرهای BTR50 (ساخت شوروی) که در جریان جنگ ژوئن غنیمت گرفته شده بود ، توسط اسرائیلی ها به کار گرفته شد. در شامگاه روز 9 سپتامبر کرجی های شناور اسرائیلی این تانک ها و نفربرها را به کرانه غربی کانال انتقال دادند و این گردان زرهی اسرائیلی موفق شد تا عمق 15 کیلومتری خاک مصر نفوذ کند. این گردان زرهی به پست های چندگانه راداری و پدافندی ارتش مصر که در اطراف منطقه راس السادات مستقر شده بودند ، حمله کردند و موفق به نابودی اکثر آنها شدند. عملیات این گردان تا بامداد روز 10 سپتامبر در خاک مصر ادامه یافت و در نزدیکی ساعت 3 بامداد روز 10 سپتامبر به سمت کرانه کانال عقب نشینی کردند و کرجی ها که در کرانه کانال منتظر آنها بودند ، آنها را به سمت کرانه شرقی منتقل کردند. این عملیات اسرائیلی ها باز هم باعث بهت مصری ها شد که آنها چگونه موفق شدند در یک شب با یک گردان زرهی به عمق خاک مصر حمله کنند. اسرائیلی ها آگاهانه از تانک ها و نفربرهای ساخت شوروی که از خود همین اعراب غنیمت گرفته بودند ، در جریان این نفوذ استفاده کردند. به این ترتیب احتمال لو رفتن آنها و شناسایی شدنشان به حداقل ممکن می رسید. همچنین کماندوهای اسرائیلی در این حمله سکوت رادیویی را کاملا رعایت کردند و در معدود جاهایی که مجبور به استفاده از بی سیم شدند نیز به زبان عربی با هم صحبت می کردند. به این ترتیب مصری ها متوجه این گروه اسرائیلی نشدند. پس از پایان عملیات باکسر تا شش هفته پس از آن اسرائیل بیش از 1000 سورتی پرواز علیه مصر ترتیب داد که طی آن دهها پایگاه راداری و پدافندی مورد هدف قرار گرفته و 21 فروند انواع جنگنده مصری نیز نابود شدند. در حالیکه اسرائیل در مقابل تنها سه جنگنده تلفات داد. در روز 11 سپتامبر مصری ها به تلافی عملیات Drizzle یک حمله بزرگ را علیه پایگاه ها و پست های راداری اسرائیل ترتیب دادند. یک گروه پروازی شامل 8 فروند میگ 17 و 6 فروند سوخو 7 در حالیکه به وسیله 8 فروند میگ 21 ساپورت می شدند و بر روی زمین نیز کماندو های مصری عملیات آنها را تکمیل می کردند ، موفق به نفوذ به پایگاه های راداری در منطقه القنطره در شمال غرب سینا شدند. مصری ها در جریان این عملیات دو پایگاه راداری را نابود کردند. البته در جریان این عملیات چهار میراژ نیز به مقابله با جنگنده های مصری پرداختند که در مجموع پنج میگ 21 را ساقط کردند که دو تای آنها به وسیله میراژها و سه تای مابقی نیز به وسیله موشک های هاوک سرنگون شدند. در 15 سپتامبر یک بار دیگر عملیات هلیبرن کماندوهای اسرائیلی به عمق خاک مصر صورت گرفت. این بار نیز هدف پست ترانسفورماتور برق فشار قوی منطقه نجع حمادی بود. اما از آنجایی که مصری ها به خاطر موقعیت حساس این پست ترانسفورماتور و اینکه در دفعه گذشته تلفات سختی از ناحیه این پست برق به ایشان وارد شد ، این بار پست برق مزبور را به وسیله نیروهای مسلح کافی مورد مراقبت قرار دادند تا بدین وسیله مجددا پست مزبور مورد حمله واقع نشود. اما این بار کماندوهای اسرائیلی یک بار دیگر نقشه ای برای حمله به این پست ترانسفورماتور طرح کردند. جاسوسان آمان ، به منطقه نفوذ کرده و نقشه منطقه را تهیه و گرای لازم برای یک حمله توپخانه ای به این پست را تهیه کردند. سپس در اواخر شبانگاه 15 سپتامبر دو هلیکوپتر بل 205 در ارتفاع پست به عمق خاک مصر نفوذ کردند و کماندوها در منطقه ای که توسط جاسوسان برای آنها مشخص شده بود ، مستقر شدند. در ساعات اولیه صبح روز 16 سپتامبر کماندوهای اسرائیلی به وسیله چهار خمپاره انداز 120 میلیمتری توانستند در مدت چند دقیقه آتش سنگینی بر روی پست ترانسفورماتور برق نجع حمادی ریخته و به سرعت توسط هلیکوپترهایشان به اسرائیل فرار کنند. در این حمله نیز پست ترانسفورماتور مزبور به سختی صدمه دید و باعث شد مناطق وسیعی از شمال شرق مصر به مدت چند روز متوالی بدون برق بمانند. در 28 سپتامبر هلیکوپترهای میل 8 ارتش مصر یک گروه از کماندوهای مصری را به منطقه ای در 100 کیلومتری شرق القنطره منتقل کردند. در آن منطقه کماندوهای مصری یک عملیات تخریب کوچک علیه یکی از تاسیسات اسرائیلی انجام دادند. اسرائیل از این عملیات مصری ها شگفت زده شد و این اقدام مصری ها نشان داد که آنها نیز همانند اسرائیلی ها قادر به هلیبرن نیرو به وسیله هلیکوپتر هستند. با این تفاوت که کماندوهای مصری قادر به تخریب زیرساخت های اسرائیل نیستند. چرا که مناطق تحت تصرف اسرائیل عمدتا بیابان است و تاسیسات محدود نیز به شدت توسط اسرائیلی ها محافظت می شود. در حالیکه در خاک اصلی مصر قسمت های زیادی وجود دارد که امکان محافظت مسلحانه کامل برای آنها وجود ندارد و اسرائیلی ها به راحتی می توانند به آنها آسیب برسانند. در 6 اکتبر اسرائیل جنگنده های اسکای هاوک خود را به پدهای اخلالگر راداری ECM مجهز کرده بود و حمله گسترده ای علیه مواضع راداری و پدافندی مصر در طول کانال سوئز ترتیب داد. این اولین باری بود که اسرائیل به صورت گسترده وارد جنگ الکترونیک با مصر می شد. در جریان این حمله اسکای هاوک های اسرائیلی توانستند با ایجاد اخلال در رادارهای مصر ، آنها را از کار انداخته و بخش عمده ای از آنها را نابود سازند. یکی از اسکای هاوک ها نیز در اثر آتش توپخانه ضد هوایی مصر سرنگون شد. زمانی که مصر تصمیم به پاسخگویی به این حمله اسرائیلی ها را داشت ، دو جنگنده سوخو 7 دیگر نیز توسط میراژ های اسرائیلی سرنگون شدند. از جولای سال 1967 تا نوامبر سال 1969 نیروی هوایی مصر 79 جنگنده خود را از دست داد. 47 فروند آن در نبردهای هوایی ، 18 فروند آن توسط توپخانه ضد هوایی اسرائیل و 14 فروند دیگر نیز توسط موشک های هاوک سرنگون شدند. همچنین مصر در این مدت 30 سامانه موشکی پدافندی سام خود را از دست داده بود و بیش از 1500 نفر تلفات داده بود. نفربر BTR 50 ساخت شوروی که تحویل ارتش مصر داده شده بود. این نفربر در جریان جنگ ژوئن در اثر پیشروی سریع نیروهای زرهی اسرائیل در صحرای سینا ، به چنگ اسرائیلی ها افتاد. اسرائیلی ها این نفربرها را مورد بهینه سازی قرار داده و تا اواخر دهه 1970 در ارتش خود از آنها استفاده کردند. در جریان عملیات Drizzle نیز همین نفربرها بودند که نیروهای اسرائیلی را به داخل خاک مصر رخنه دادند و کماندوهای اسرائیلی به وسیله همین نفربرها به منطقه راس السادات نفوذ کردند. از آنجایی که این نفربرها ، در آن زمان نفربر سازمانی ارتش مصر به شمار می رفتند ، حتی در صورتیکه دیده بانهای مصری ، یگان نفوذی اسرائیلی را می دیدند ، تصور می کردند که این نفربرها متعلق به نیروهای خودی است. در حالیکه متعلق به اسرائیلی ها بود. نفربرهای BTR 50 از اوایل دهه 1980 کم کم از ساختار ارتش اسرائیل کنار گذاشته شده و به یگان های رزرو تحویل داده شدند. از اوایل سال 2000 همگی این نفربرها به موزه یاد لا شیریون واقع در شهر لطرون منتقل شده و به عنوان نماد تاکتیک صحیح جنگی ، در این موزه به نمایش گذاشته شدند. در چهار تصویر فوق این نفربرها را در موزه یاد لا شیریون می بینید. نفربرهای BTR 50 ارتش مصر در سینا این تصویر در بحبوحه جنگ ژوئن 1967 گرفته شده است و نفربرهای مصری را در سینا نشان می دهد که به چنگ اسرائیلی ها افتاده است. یک تانک T54 ارتش سوریه که در جنگ ژوئن در منطقه جولان به چنگ اسرائیلی ها افتاد. تانک فوق در موزه زرهی یاد لا شیریون قرار گرفته است. این تانک ها پس از اینکه به چنگ اسرائیلی ها افتاد ، اسرائیلی ها نام تیران را بر آن گذاشتند. تی 54 های بدون بهینه سازی با نام تیران 3 شناخته می شدند (تانک تصویر فوق در اسرائیل با نام تیران 3 شناخته می شود) همانطور که می بینید توپ اورجینال 100 میلیمتری تانک کاملا حفظ شده است. این تانک ها نیز در جریان عملیات Drizzle نیز حضور داشتند و به منطقه راس السادات رخنه کردند. اما تانک های T55 ارتش مصر که در جریان جنگ ژوئن به چنگ اسرائیلی ها افتاد ، در داخل اسرائیل مورد بهینه سازی قرار گرفته و توپ 100 میلیمتری اورجینال با توپ 105 میلیمتری شریف تعویض شد (به تفاوت توپ این تانک با تانک بالایی توجه کنید) این تانک ها نیز در عملیات Drizzle حضوری فعال داشتند و در عملیات رخنه به منطقه راس السادات شرکت داشتند. ادامه دارد
- 44 پاسخ ها
-
- 11
-
[quote]خداییش خودت حاضری این کارو واسه بشاری که [color=#ff0000][b]حفظ تمامیت ارضی کشورتو مدیون پدرشی[/b][/color] بکنی[/quote] برادر بیگدلی جان ، میشه درباره این یک جمله کمی توضیح بدی؟ آیا ما تمامیت ارضی کشورمون رو مدیون بستن لوله های انتقال نفت عراق به دریای مدیترانه ، توسط حافظ اسد در خاک سوریه هستیم؟ و یا اون تعداد تانک هایی که به ما داد؟ و یا موشک های اسکاد ایشون؟ و یا تسلیحات سبک ایشون؟ البته بنده منکر کمک های حافظ اسد به ایران در خلال سالهای دفاع مقدس نیستم. اما نیت ایشون از این کمک ها به دلیل حق دانستن موضع ما در جنگ علیه عراق نبود. بلکه در واقع چشم دیدن صدام (رقیب هم حزبی اش) را نداشت. مصر تا پیش از قرارداد کمپ دیوید و به رسمیت شناختن اسرائیل و سازش با این رژیم غاصب ، پرچمدار جهان اسلام و جهان عرب در مبارزه با اسرائیل بود. اما پس از قرارداد کمپ دیوید این (به اصطلاح پرچم مبارزه با اسرائیل) به عراق منتقل شد. در حالیکه همگان انتظار داشتند پس از مصر سوریه و رژیم حافظ اسد به عنوان پرچمدار جهان عرب و اسلام در برابر اسرائیل شناخته شود (ناسلامتی چند بار تا اونوقت با اسرائیل هم جنگیده بود و جولان رو هم از دست داده بود). صدام روز به روز از نظر سیاسی و اقتصادی و نظامی قوی تر می شد و جناب حافظ اسد هم به هیچوجه چشم دیدن ترقی های رقیب هم حزبی اش را نداشت. به همین خاطر بود که به دشمن رقیب خود (ایران) کمک می کرد. کما اینکه می بینیم در جریان جنگ خلیج فارس در سال 1991 پس از فرانسه و انگلیس ، سومین کشوری که به نیروهای ائتلاف برای سرکوبی صدام و عقب راندن عراق از کویت پیوست ، همین سوریه و رژیم بعثی حافظ اسد بود که البته با دو لشکر زرهی به منطقه الرتبه در غرب عراق حمله کرد و رژیم صدام را از منطقه غرب عراق به شدت تهدید کرد. والا صرفا به خاطر اینکه ما در جنگ تحمیلی در موضع حق قرار داشتیم و ایشون هم از موضع حقانیت ما اطلاع کامل داشت ، اقدام به کمک به ما نکرد. یعنی کمک های ایشون از سر دلسوزی برای ما و حقانیت ما نبود. بلکه تنها و تنها به خاطر جلوگیری از قدرت گرفتن صدام در جهان عرب این کار را می کرد. چرا که به هیچوجه چشم دیدن صدام و پیشرفت هایش را نداشت. ضمن اینکه اگر بخواهیم با این استدلال شما پیش برویم ، اگر دیر یا زود مردم کره شمالی هم علیه دیکتاتوری کشورشان قیام کنند ، اونوقت ما باید با چنگ و دندان برای حفظ و بقای رژیم دیکتاتور و سفاک و جنایتکار کره شمالی (کیم سونگ اون) تلاش کنیم. چرا که ناسلامتی کره شمالی در جریان جنگ تحمیلی ، خیلی موثرتر از سوریه به ما کمک کرد. انواع تسلیحات توپخانه ای سبک و سنگین و انواع تسلیحات ضد تانک که کره شمالی به ما داد (البته با سه برابر قیمت اصلی شان) نقش بسیار موثر تری در عقب راندن نیروهای زمینی عراقی ها از خاک کشورمان (نسبت به تسلیحات سوریه) داشتند. همین جناب حافظ اسد هم این تسلیحات رو مفت و مجانی به ما نمی داد و قیمت آنرا دولا پهنا با ما حساب می کرد و تا دینار آخر هم از ما می گرفت. اما کمک های همه جانبه ما به حزب الله چطور؟ اصلا به هیچوجه قابل مقایسه با کمک های حافظ اسد به ما نیست. ما موضع حزب الله را کاملا حق می دانیم و بر حقانیت ایشان تاکید داریم و صرفا به خاطر اینکه حزب الله دشمن دشمن ماست و در حال جنگ با اسرائیل است ، به آنها کمک نمی کنیم. بلکه به خاطر این که حزب الله و رهبری آنرا و مواضع آنها را کاملا بر حق می دانیم ، اقدام به کمک به حزب الله می کنیم. اما سوریه چطور؟ آیا حافظ اسد اصلا رهبری امام خمینی (ره) رو قبول داشت؟
-
بخش ششم در روز 8 مارس 1969 یک اسکادران جنگنده های سوخو 7 و میگ 17 در حالیکه از پشتیبانی 4 فروند میگ 21 به منطقه سینا حمله کردند. هم زمان با این حمله ، یگان های مختلف توپخانه ای ارتش مصر نیز به اجرای آتش سنگین علیه مواضع اسرائیلی ها ، بخصوص پست های منطقه ای ، دپو ها و مواضع توپخانه ارتش اسرائیل پرداختند. چهار میراژ اسرائیلی به منطقه پرواز کردند. میگ 21 های مصری وقتی با میراژهای اسرائیلی مواجه شدند ، بلافاصله تانکرهای حمل سوخت زاپاس را رها کردند. اما گروه دو تایی اولی میگ 21 به خاطر نقص فنی جنگنده هایشان (موشک های آتول از میگ 21 آنها شلیک نشد) مجبور به بازگشت شدند. از سوی یکی از میگ 21 ها یک موشک آتول به سمت یک میراژ اسرائیلی شلیک شد که این موشک در نزدیکی میراژ منفجر شد و سبب صدمه دیدن آن شد و میراژ مزبور را وادار به بازگشت به آشیانه کرد. چند ساعت پس از این درگیری هوایی ، یک حمله بسیار سنگین توپخانه ای توسط ارتش مصر علیه خطوط بارلو اجرا شد و به طور همزمان پرزیدنت عبدالناصر در رادیو دولتی مصر اعلام کرد که این کشور دور جدیدی از جنگ فرسایشی را علیه اسرائیل آغاز کرده است. (باز هم شعار دادن) متعاقب آن در ماه های مارس ، آوریل و می نیز درگیریهای هوایی و زمینی متعددی در غرب سینا رخ داد. حملات توپخانه ای مصر سبب تخریب پوزیشن های اسرائیلی ها می شد. ولی یگان های رزمی مهندسی ارتش اسرائیل به سرعت خرابی ها را ترمیم و بازسازی می کردند. البته گاهی اوقات این درگیریها از حد یک جنگ فرسایشی نیز فراتر می رفت و تبدیل به جنگ تمام عیار می شد. به عنوان مثال در چهاردهم آوریل یک فرمیشن از جنگنده های سوخو 7 مصری در حالیکه به وسیله چهار فروند میگ 21 ساپورت می شدند وارد آسمان کرانه شرقی شدند. دو میراژ اسرائیلی که در وضعیت اسکرامبل در پایگاه رفیدیم قرار داشتند ، به سرعت برای مقابله با این جنگنده ها از زمین برخواستند. در درگیری های هوایی یک میراژ اسرائیلی و یک میگ 21 مصری سرنگون شدند و گروه پروازی مصری ها نیز عقب نشینی کرد. در 21 می نیز یک فرمیشن جنگنده های میگ 17 با ساپورت 4 میگ 21 وارد آسمان سینا شدند. در این عملیات میراژ های اسرائیلی این بار به جای درگیری مستقیم با میگ 21 های مصری ، با انجام عملیات فریب آنها را به سمت مواضع راداری و پدافندی خود کشاندند که در نتیجه آن دو فروند از میگ 21 ها توسط موشک های هاوک رهگیری و سرنگون شدند و مابقی میگ 21 ها نیز به سرعت عقب نشینی کردند. در 17 ژوئن اسرائیلی ها جواب سختی به مصری ها دادند و این بار سه فروند میراژ اسرائیلی به آسمان قاهره نفوذ کرده و دیوار صوتی را بر فراز این شهر شکستند. روز بعد یک فرمیشن دیگر از جنگنده های اسرائیلی به یک پایگاه هوایی در حومه سوئز نفوذ کرده و این پایگاه را به سختی بمباران کردند و تلفات زیادی به آن وارد کردند. پس از آن بر فراز آسمان شهر سوئز دیوار صوتی را بر فراز این شهر شکستند و سپس بدون آنکه توسط رادارهای مصر شناسایی شوند ، به پایگاه خود بازگشتند. اسرائیل که می دانست مصری ها باز هم در صدد این قبیل اقدامات هستند ، تمامی جنگنده ها و خلبانان خود را در حالت آلرت قرار داد و همواره یک اسکادران جنگنده را در وضعیت آلرت و در حالت اسکرامبل قرار داده بود. پیش بینی اسرائیلی ها درست بود. چون از روز 19 ژوئن موج جدیدی از حملات گسترده جنگنده های مصری به سینا آغاز شد. اما از آنجایی که نیروهای اسرائیلی در آماده باش کامل به سر می بردند ، کمترین تلفات را نیز متحمل نشدند. تا روز 26 ژوئن 9 فروند میگ 21 و یک فروند میگ 19 مصری در سینا در نبردهای هوایی سرنگون شد. در حالیکه اسرائیل تنها یک میراژ تلفات داد. کماندو های مصری نیز در این چند روزه حملات غافلگیرانه زیادی علیه مواضع مختلف اسرائیل انجام دادند که در نتیجه آن چندین پست اسرائیلیها آسیب دید. سوریه نیز که حملات گسترده مصری ها را دیده بود ، حملاتی را به مواضع اسرائیلیها در جولان ترتیب داد که تا روز 8 جولای ادامه یافت. تا به این روز نیروی هوایی سوریه 7 فروند میگ 21 خود را نیز در نبرد هوایی با جنگنده های اسرائیلی از دست داد. در 18 جولای کماندوهای مصری یک عملیات برنامه ریزی شده علیه تاسیسات اسرائیلیها به راه انداختند که در نتیجه آن تاسیسات زیربنایی اسرائیل در این منطقه آسیب جدی دید. اسرائیل نیز سه روز بعد به این حمله پاسخ داد و طی عملیات باکسر ، جنگنده های اسرائیلی مواضع موشک های ضد هوایی مصر به همراه مواضع مختلف توپخانه ای ارتش مصر را به سختی بمباران کردند و تلفات زیادی به آنها وارد کردند. در جریان این عملیات بیش از 700 سورتی پرواز علیه مواضع مصری ها ترتیب داده شد و طی آن هفت جنگنده مصری نیز نابود شدند. سایت های راداری و پدافندی مصر که عمدتا شامل موشک های سام 2 بود ، در این عملیات ضعف زیادی از خود نشان دادند و مشخص شد که این موشک به هیچوجه توانایی مقابله با جنگنده هایی که در ارتفاع پایین پرواز می کنند را ندارند. عملیات باکسر ، یک موفقیت بزرگ برای اسرائیل به شمار می رفت که به خوبی توانسته بود شبکه راداری و پدافندی مصر در غرب کانال سوئز را تخریب و نابود سازد. در جریان این عملیات تنها دو میراژ اسرائیلی ساقط شدند. در حالیکه مصر بخش عمده ای از تاسیسات راداری خود را در مناطق غربی کانال سوئز از دست داد. یک موشک ضد هوایی سام 2 ارتش مصر در غرب کانال سوئز ، آماده برای شلیک یک فرمیشن از فانتوم های اسرائیلی یک رادار فانسونگ ارتش مصر که در غرب کانال سوئز در داخل سنگر مستقر شده است یک فانتوم بازنشسته اسرائیلی در موزه هاتزاریم تصویری از پشت فانتوم مزبور مردخای هود (سمت چپ) فرمانده نیروی هوایی اسرائیلی IAF/AD در جریان جنگ ژوئن ، فرسایشی و اکتبر تصویر فوق را سیو کرده و بر روی آن زوم کنید و به آن دقت کنید. این تصویر توسط هواپیماهای شناسایی اسرائیلی (و یا شاید هم هواپیماهای جاسوسی U2 و یا SR71 آمریکایی) از مواضع پدافندی سام 2 ارتش مصر گرفته شده است در مرکز یک رادار (احتمالا از نوع فانسونگ) قرار گرفته است و دور تا دور آن نیز موشک های سام 2 قرار گرفته است. تصویر خیلی جالبی است. میگ 21 مدل MIG21MF متعلق به ارتش رومانی مشابه همین جنگنده ها از سوی شوروی تحویل ارتش مصر گردیده شد. اسنیر آشر ، خلبان اسرائیلی در این نبرد که 15 جنگنده دشمن را سرنگون کرد. اسکای هاوک های بازنشسته اسرائیلی که به موزه هاتزاریم سپرده شده اند نقشه ای از مناطق نبرد ادامه دارد
- 44 پاسخ ها
-
- 11
-
بخش پنجم در اواخر سال 1968 نیروی هوایی مصر شامل 50 فروند میگ 21 ، 80 فروند میگ 19 ، 120 فروند میگ 17 ، 40 فروند سوخو 7 ، 40 فروند ایلوشین 28 و تعداد محدودی توپولف 16 بود. مصر نیروی هوایی خود را به دو قسمت تقسیم کرده بود. قسمت اول شامل جنگنده های میگ 21 به همراه سامانه های دفاع موشکی سام نقش دفاع هوایی را بر عهده داشتند. قسمت دوم نیز شامل مابقی جنگنده های مصری بود که در نقش حمله وارد عمل می شدند. نیروی هوایی سوریه نیز در آن زمان شامل 60 فروند میگ 21 (مدلهای قدیمی تر نسبت به میگ 21 های مصری) ، 70 فروند میگ 17 و 20 فروند سوخو 7 بود. نیروی هوایی این دو کشور به شدت وابسته به کمک و پشتیبانی شوروی بود. از این زمان به بعد سوریه برای تقویت هرچه بیشتر و همه جانبه نیروی هوایی خود شروع به همکاری با نیروی هوایی کشورهای دیگر به جز شوروی ، مثل عراق ، پاکستان ، هند ، عربستان و ... کرد. از آن سو اسرائیل نیز که از نفوذ گروه های مختلف معارض از خاک مصر به داخل صحرای سینا به ستوه آمده بود ، به مرور از اواخر سال 1967 دست به کار طراحی یک خطوط دفاعی جدید در کرانه شرقی کانال سوئز و در مرز جدید خود با مصر زد. این خطوط دفاعی به تقلید از خطوط دفاعی ماژینو فرانسوی ها که در برابر آلمان نازی طراحی شده بود ، توسط مهندس حییم بارلو طراحی و اجرا شد. اسرائیلیها این خطوط دفاعی را به گونه ای طراحی کرده بودند که به طور کامل مانع نفوذ همه جانبه مصری ها به صحرای سینا می شد و یا لااقل قدرت حرکت آنها را بسیار کند می کرد و سبب می شد که اسرائیلی ها زمان لازم برای واکنش نشان دادن به هرگونه حمله احتمالی مصری ها را داشته باشند. اسرائیلی ها این خطوط دفاعی بارلو را نفوذ ناپذیر می دانستند و اعتقاد داشتند که مصری ها خود به تنهایی قادر به رخنه در این خطوط نخواهند بود ، مگر با کمک مهندسان شوروی و یا آمریکا. اما مصری ها در جریان جنگ اکتبر 1973 بدون کمترین کمکی از مهندسان سایر کشورها این خطوط دفاعی را در هم شکسته و در کمتر از دو ساعت تمامی آنرا به تصرف خود درآوردند. پس از پایان جنگ اکتبر انتقادات فراوانی به عملکرد یگان های رزمی مهندسی ارتش اسرائیل به خاطر ضعف این خطوط وارد شد. از اوایل سال 1969 که شوروی حجم مبادلات نظامی خود را با کشورهای عربی همسایه اسرائیل افزایش داده بود ، به تبع آن آمریکا نیز به منظور توازن قوای منطقه اقدام به ارسال گسترده تجهیزات مختلف به اسرائیل کرد. در اواخر سال 1968 و اوایل سال 1969 تعداد 48 فروند جنگنده اسکای هاوک به همراه 44 فروند جنگنده F-4E فانتوم توسط آمریکا تحویل اسرائیل شد (توجه کنید : تا این تاریخ اسرائیل از فانتوم علیه مصر استفاده نکرده بود. این 44 فروند فانتوم و 50 فروند فانتوم قبلی نیز تنها به اسرائیل تحویل داده شده بود و اسرائیل تا سال 1969 آنها را علیه مصر به کار نگرفت. چرا که خلبانان اسرائیلی هنوز در حال آموزش خلبانی فانتوم بودند و هنوز قادر به استفاده از این جنگنده نبودند) . تعداد 320 دستگاه تانک ام 48 پاتون نیز تحویل اسرائیل شد. اسرائیل همه این تانک ها را در داخل مورد به روز رسانی قرار داد و همگی آنها را به توپ 105 میلیمتری (توپ اصلی این تانک 90 میلیمتری بود) و سامانه مسافت یاب لیزری کرد. کمک های آمریکا به اسرائیل تنها به این موارد محدود نشد. هواپیماهای جاسوسی یو 2 و همچنین SR71 پرنده سیاه آمریکایی نیز به منطقه اعزام شدند تا از خدمات شناسایی آنها اسرائیلی ها بهره مند شوند. (البته ناگفته نماند که شوروی نیز میگ 25 های شناسایی خود را در مصر مستقر کرده بود). کمک آمریکایی ها به اسرائیل بیشتر از اینها بود. در جریان حمله کماندوهای اسرائیلی به فرودگاه بین المللی بیروت ، فرانسه تحت فشار کشورهای عربی اسرائیل را به شدت تحریم تسلیحاتی کرد و دیگر حتی یک فشنگ هم به اسرائیل نفروخت. اسرائیل در جریان جنگ ژوئن و درگیریهای پس از آن نزدیک به 60 جنگنده (عمدتا قدیمی) خود را از دست داده بود و برای جایگزین کردن آنها نیاز به جنگنده های جدید داشت. پس از جنگ ژوئن ، اسرائیل سفارش جنگنده جدیدی را مطابق با نیازها و خواسته های خود را به شرکت داسو برگه فرانسه داد. جنگنده جدید که بر اساس جنگنده قبلی این شرکت ، یعنی میراژ 3 ساخته می شد ، دارای برتری های زیادی نسبت به جنگنده های هم عصر آمریکایی و روسی خود داشت و اسرائیل برای به دست آوردن آن بسیار تلاش کرد. اسرائیل پس از جنگ ژوئن تعداد 50 فروند میراژ 5 را به فرانسه سفارش داد و فرانسه نیز این میراژها را برای اسرائیل تولید کرد. اما سرانجام به خاطر همزمان شدن با واقعه حمله کماندوهای اسرائیلی به فرودگاه بین المللی بیروت و سایر اتفاقات ، تحریم تسلیحاتی سختی علیه اسرائیل از جانب فرانسه صورت گرفت و تحویل این 50 فروند میراژ 5 به اسرائیل کنسل شد و همه این جنگنده ها تحویل نیروی هوایی فرانسه گردیده شد. اما تحویل دهها جنگنده اسکای هاوک و فانتوم از سوی آمریکا به اسرائیل نیز سبب چشم پوشی اسرائیل از این جنگنده مدرن نشد (چرا که در آن تاریخ جنگنده فرانسوی میراژ 5 به نوعی برترین جنگنده جهان به شمار می رفت) و اسرائیل تلاش های بسیاری جهت به دست آوردن مجدد این جنگنده مدرن (در زمان خود) کرد. چرا که جنگنده های خانواده میراژ کاملا منطبق با خواسته ها و ساختار نیروی هوایی اسرائیل بود. این بار با وساطت آمریکا ، فرانسه تحریم تسلیحاتی اسرائیل را نادیده گرفت (توجه کنید : فرانسه نسبت به اسرائیل در زمینه جنگنده های میراژ 5 تعهد داشت و تنها به منظور تحویل این جنگنده ها ، تحریم اسرائیل را نادیده گرفت. والا اسرائیل خواهان در اختیار داشتن تانک های قدرتمند AMX 30 فرانسوی ها نیز بودند. اما فرانسه از تحویل این تانک ها به اسرائیل خودداری کرد) و از اواخر سال 1968 الی 1971 شروع به تولید موتور و یک سری از قطعات این جنگنده برای نیروی هوایی اسرائیل کرد. اما به جهت آنکه اسرائیل ، فرانسه و آمریکا مایل نبودند هیچ کشوری از این ماجرا خبردار شود ، تمامی این ماجراها به صورت کاملا سری صورت گرفت و هیچ کشور دیگری هم از آن خبردار نشد. ایالات متحده نیز این قطعات را به صورت بسته بندی شده و به وسیله کشتی های تجاری خود به اسرائیل منتقل می کرد. موتور و برخی قطعات جنگنده میراژ 5 توسط کارخانجات داسوبرگه فرانسه تولید شده و به آمریکا منتقل شد و از آنجا نیز توسط هواپیماهای باری سی 5 گالاکسی و کشتی های باری ایالات متحده به تل آویو منتقل می شد و در داخل تل آویو نیز برخی دیگر از قطعات این جنگنده به تولید رسید و سرانجام مونتاژ نهایی آن انجام شده و جنگنده مزبور با نام نشر (Nesher) در نیروی هوایی اسرائیل به کار گرفته شد و اسرائیلی ها هم نشر را یک جنگنده بومی معرفی کردند و مدعی شدند چون فرانسه اسرائیل را تحریم تسلیحاتی کرد و جنگنده میراژ 5 را به اسرائیل تحویل نداد ، خودمان بهتر از آن را ساختیم. البته فرانسه تنها موتور و رادار جنگنده ها را با واسطه آمریکا تحویل اسرائیل داد و مابقی قطعات در داخل تولید می شد. در هر صورت شوروی به تقویت کشورهای عربی می پرداخت و آمریکا نیز به خاطر توازن قوا به تقویت اسرائیل می پرداخت. البته نباید این موضوع را نیز نادیده گرفت که فرانسه در آن دوران روابط گسترده ای با کشورهای عرب داشت و مایل نبود به خاطر تسلیح اسرائیل ، روابط پر سود و پر منفعت خود را با کشورهای عربی نادیده بگیرد. فرانسه در آن دوران یکی از کشورهایی بود که روابط گسترده ای با کشورهای عربی داشت. کشورهای عربی در آن دوران بخش عمده ای از ذخیره ارزی خود را در بانک های فرانسه و انگلیس سپرده گزاری کرده بودند. (نکته : یکی از علل مخالفت انگلیس با تسلیح اسرائیل نیز همین بود. بریتانیا تقاضای اسرائیل برای حجم بزرگی از تانک های چیفتن را به خاطر تهدید کشورهای عربی رد کرد و از تحویل این تانک ها به اسرائیل خودداری کرد. اعراب تهدید کرده بودند که اگر بریتانیا به اسرائیل تانک های چیفتن را بفروشد ، آنها نیز ذخیره ارزی خود را از بانک های انگلیس خارج خواهند ساخت) به همین دلیل فرانسه تعهد نیمه کاره خود را توسط آمریکا درباره اسرائیل تکمیل کرد. فرانسه طرح موتورهای سنکما ATAR 101 (موتور بسیار پرقدرت نصب شده بر روی جنگنده های فرانسوی) را در اختیار آمریکا قرار داد. آمریکا هم این موتور را در کارخانجات جنرال الکتریک تولید کرده و آنها را موتورهای J79 جنگنده های فانتوم قلمداد کرده و آنها را به اسرائیل منتقل میکرد و اسرائیل نیز از آنها برای به روز رسانی جنگنده های قدیمی و تولید جنگنده های جدید خود استفاده کرد. یعنی در واقع موتور های فرانسوی سنکما ATAR 101 تحت نام موتور J79 (موتور نصب شده بر روی جنگنده فانتوم) به اسرائیل ارسال می شد و اینگونه وانمود می شد که اینها موتورهای J79 ساخت آمریکا هستند که به منظور اورهال فانتوم های اسرائیلی به این کشور ارسال می شوند. جنگنده های A4 Sky Hawk نیروی هوایی اسرائیل فانتوم های اسرائیل اولین فانتوم های عملیاتی اسرائیل در حال پرواز بر فراز سینا جنگنده نشر میراژ 5 ادامه دارد
- 44 پاسخ ها
-
- 13
-
[quote name='Andimeshk' timestamp='1356080228' post='289676'] به روز ملى خر و قاطر بيشتر شبيه است، تا روز ملى قطر! [/quote] اولا اینکه نیروهایشان سوار بر شتر هستند ، مربوط به فرهنگ آنها می شود. مثل هموطنان ترکمن ما در استان گلستان که سوار بر اسب ، اسلحه دست می گیرند. در ثانی در بسیاری از عملیات های نظامی از وجود الاغ و شتر و اسب استفاده میشود. همین آمریکایی ها هم برای تردد در برخی نقاط کوهستانی افغانستان (که هیچ خودرویی نمی تواند در آنجا تردد کند) از قاطر استفاده می کنند. در کشور خود ما هم در مناطق کوهستانی آذربایجان غربی هنوز هم از قاطر استفاده می شود. در کشورهای زیادی استفاده از این قبیل حیوانات متداول است. پس به شما و سایر دوستان توصیه می کنم به جای تلاش برای خرده گیری و تمسخر اینها ، سعی کنید نقاط قوت و ضعف آنها را مورد توجه قرار بدهید.
- 20 پاسخ ها
-
- 16
-
بخش چهارم از اوایل سال 1968 پرزیدنت جمال عبدالناصر یک کارت بازی جدید علیه اسرائیل به دست آورد. در 21 مارس 1968 یک یگان هلیکوپتری ارتش اسرائیل از هوا و یک ستون زرهی اسرائیلی از زمین به سمت شهر الکرامه در اردن حمله کردند. چرا که مبارزان فلسطینی در این شهر دارای چند پایگاه بودند. اسرائیل از زمین و هوا به این پایگاه ها حمله کرد. اما شرایط نامساعد جوی سبب اخلال در هماهنگی بین واحد های زمینی و هوایی شد و هلیکوپترها با تاخیر به منطقه نبرد رسیدند و در اثر این تاخیر ، تلفات زیادی هم به اسرائیل وارد شد. اما از آن سو نیز با ورود اسکای هاوک های اسرائیلی به منطقه و بمباران پایگاه های فلسطینی ها در اردن ، آنها از این کشور نیز خارج شدند و به صورت گروه های چریکی درآمدند. جمال عبدالناصر این گروه های فلسطینی را در داخل مصر پذیرفت. آنها را مسلح کرده و آموزش های لازم را به آنها می داد و آنها را به جان اسرائیل می انداخت. از اوایل سال 1968 نیروهای اسرائیلی بارهای بار در منطقه سینا مورد حمله چریک های فلسطینی که توسط مصر آموزش و تسلیح شده بودند ، قرار گرفتند و متحمل تلفاتی نیز شدند. این گروه ها عمدتا در منطقه سینا توسط کماندو های مصری زیر نظر گرفته می شدند و تحت نظر آنها و با هماهنگی آنها اقدام به عملیات علیه اسرائیلی ها می کردند. در روز 8 سپتامبر 1968 ارتش مصر حمله توپخانه ای گسترده ای علیه مواضع مختلف اسرائیل ترتیب داد که در اثر آن 10 سرباز اسرائیلی به هلاکت رسیده و 18 نفر دیگر به شدت زخمی شدند. بلافاصله برای تلافی این حملات مصری ها ، دو اسکای هاوک اسرائیلی از پایگاه خود برخواسته و به سمت غرب کانال رفته و حومه بندر اسماعیلیه را بمباران کردند که در اثر آن نیروگاه مرکزی برق این شهر آسیب دید و چهار نفر نیز کشته شدند و برق شهر نیز به مدت یک روز قطع شد. دو روز بعد چندین میگ 17 ارتش مصر به دو موضع اسرائیلیها در سینا حمله کردند که البته یکی از آنها توسط میراژ های اسرائیل سرنگون شد. در روز 31 اکتبر 1968 حمله توپخانه ای بسیار سنگینی توسط مصر علیه مواضع اسرائیلی ها انجام گرفت که در نتیجه آن 14 اسرائیلی به هلاکت رسیدند. اینجا بود که اسرائیل به منظور متوقف ساختن این قبیل حملات مصری ها (که به خوبی اسرائیلی ها را به ستوه آورده بود) دست به یک اقدام نه چندان انسانی زد. اسرائیلی ها با استفاده از کماندوهای خود ، جوخه های تخریب تشکیل دادند. این جوخه ها به وسیله هلیکوپتر به مواضع مختلف در عمق خاک مصر هلی برن می شدند و عملیات تخریب را انجام داده و بلافاصله توسط هلیکوپتر به اسرائیل باز می گشتند. این جوخه ها عمدتا علیه اهداف زیربنایی و زیرساخت های مصر اقدام می کردند و بخش عمده ای از عملیات خود را نیز در شب انجام می دادند. این بار اسرائیل حملات سنگین توپخانه ای ارتش مصر را به گونه ای متفاوت پاسخ داد. چهار گروه تخریب توسط کماندوهای اسرائیلی تشکیل شد. که هر گروه به وسیله یک یا دو هلیکوپتر اس 58 به سمت اهداف از پیش تعیین شده در عمق خاک مصر حرکت کردند. ساعت 45 : 1 صبح روز 2 نوامبر این چهار گروه به وسیله هلیکوپترهای خود از پایگاهی در نزدیکی کانال سوئز (تقریبا روبروی شهر سوئز) به هوا برخاستند و به سمت اهداف خود پرواز کردند. نیروهای اطلاعات عملیاتی ارتش اسرائیل چهار هدف را برای این چهار گروه تعیین کرده بود که این گروه ها می بایست با عملیات بمب گزاری و خرابکاری در آنها ، آنها را تخریب کنند. این چهار هدف عبارت بودند از : 1 و 2- دو سد بر روی رود نیل 3- پست ترانسفورماتور برق فشار قوی واقع در نیروگاه نجع حمادی ، که برق بخش عمده ای از شمال شرق مصر از آنجا تامین می شد. 4- پل مواصلاتی Qeena که بر روی رود نیل احداث شده بود و گذرگاه مهمی برای عبور و مرور مصری ها به شمار می رفت. در تاریکی صبح روز 2 نوامبر کماندوهای اسرائیلی به وسیله هلیکوپتر به این مناطق از پیش تعیین شده رخنه کردند و با انجام عملیات تخریب ، توانستند این اهداف را با درجه بسیار زیادی تخریب کنند. از بین این چهار هدف ، پست ترانسفورماتور برق فشار قوی نجع حمادی دارای اهمیت بیشتری بود و اتفاقا بیش از سایر اهداف نیز آسیب دید. شدت آسیب دیدگی این پست ترانسفورماتور برق به قدری زیاد بود که مناطق زیادی از شمال شرق مصر به مدت 6 روز متوالی فاقد برق شدند. به طور متوسط این اهداف نزدیک به 120 الی 150 کیلومتر با کانال سوئز فاصله داشتند و اینکه اسرائیلی ها کماندوهای خود را به منظور انجام عملیات تخریب به عمق 150 کیلومتری خاک مصر نفوذ دادند ، سبب شوک بزرگی در سران مصر شد و این پیغام را به آنها داد که اسرائیلی ها قادرند اهداف استراتژیک و زیرساخت های مصر را در عمق خاک این کشور نیز هدف قرار دهند. یک روز بعد ، یعنی 3 نوامبر یک گروه از جنگنده های میگ 17 مصری به تلافی تلفات دیروز خود ، به مناطق تحت اشغال اسرائیلی ها در سینا حمله کردند و مناطقی از سینا را بمباران کردند و یک میراژ اسرائیلی هم مورد اصابت موشک قرار گرفت ، ولی توانست به سلامت فرود آید. در روز 12 نوامبر دو فروند سوپر فریلون که در هر یک دو جوخه تخریب قرار داشتند ، هر کدام دارای دو خمپاره انداز 120 میلیمتری بودند (یعنی مجموعا 4 خمپاره انداز) در بامداد روز 13 نوامبر در ساعت 2 صبح کماندوهای اسرائیلی این چهار خمپاره انداز را در منطقه الزقاق در پنجاه کیلومتری غرب بندر اسماعیلیه مستقر کردند و بر اساس اطلاعاتی که به دست آوردند ، گرای خمپاره اندازها را دقیقا بر روی نیروگاه و پست ترانسفورماتور برق این منطقه تنظیم کردند. سپس بلافاصله به مدت چهار دقیقه به اجرای آتش سنگین خمپاره ای علیه نیروگاه برق و پست ترانسفورماتور برق پرداختند. نزدیک به 180 گلوله خمپاره 120 میلیمتری به نیروگاه برق شلیک شد که در اثر آن پست ترانسفورماتور برق به شدت صدمه دید و بخش های وسیعی از مصر (از جمله بندر اسماعیلیه که برق آن از همین نیروگاه تامین می شد) تا مدت چهار روز متوالی فاقد برق بود. در ماه نوامبر ایالات متحده ، هلیکوپتر های قدیمی اس 58 نیروی هوایی اسرائیل را با هلیکوپترهای جدید و کارآمد بل 205 جایگزین کرد. با روی کار آمدن این هلیکوپترها که کارآیی بیشتری نسبت به هلیکوپترهای اس 58 داشتند ، اسرائیلی ها موج دیگری از حملات کماندویی و تخریبی را علیه کشورهای متخاصم به اجرا گذاشتند. در روز اول دسامبر سال 1968 چند تیم کماندویی با استفاده از هلیکوپترهای بل 205 به حومه شهر امان (پایتخت اردن) نفوذ کردند و چهار پل را که جزء راه های مواصلاتی و ارتباطی شهر امان با خارج بود ، توسط این گروه ها به شدت تخریب شد. سه پل به صورت کامل ویران شدند و یک پل نیز به شدت صدمه دیده و غیر قابل استفاده شد. دو روز پس از این عملیات جنگنده های اسرائیلی یک حمله محدود را علیه پایگاه های فلسطینی ها در خاک اردن ترتیب دادند که البته طی آن یک جنگنده اسرائیلی نیز توسط دفاع هوایی اردن مورد هدف قرار گرفت ، اما توانست خود را به پایگاه باز گرداند. در تاریخ 12 دسامبر یک درگیری هوایی محدود بین اسرائیل و مصر رخ داد و طی آن یک جنگنده میگ 17 مصری ساقط شد. در تاریخ 24 دسامبر نیز در درگیریهای هوایی بین جنگنده های اسرائیلی و سوریه ای ، دو فروند میگ 21 سوریه نیز نابود شد. پس از این درگیریهای هوایی ، این بار اسرائیل در تاریخ 28 دسامبر یک عملیات هلی برن کماندو به وسیله هلیکوپتر در مقیاس وسیع را ترتیب داد. کماندوهای اسرائیلی سوار بر هلیکوپترهای سوپر فریلون و بل 205 اینبار به فرودگاه بین المللی بیروت حمله کردند. هلیکوپترهای اسرائیلی دقیقا بر روی باندهای فرود این فرودگاه نشستند و تمامی راه های مواصلاتی فرودگاه را مسدود کردند. سپس 13 هواپیمای مسافربری را که در این فرودگاه حضور داشتند را منهدم کردند. این اقدام اسرائیلی ها شوک بزرگی در جهان عرب به وجود آورد. جسارت اسرائیلی ها از یک سو و اهمال کاری اعراب به حدی رسیده بود که کماندو های اسرائیلی پس از اتمام نابود سازی 13 هواپیمای مسافربری ، به ساختمان مرکزی فرودگاه رفته و به داخل رستوران رفتند و قهوه سفارش دادند. این اقدام جسورانه اسرائیلی ها به شدت باعث بهت و وحشت اعراب شد. سد فوادیه بر روی رود نیل که در روز 2 نوامبر توسط کماندوهای تخریبی اسرائیلی مورد حمله واقع شد و به سختی آسیب دید. اسکله سد فوادیه که در همان روز 2 نوامبر توسط کماندوهای اسرائیلی به سختی صدمه دید. در جریان جنگ اکتبر نیز این منطقه چند بار مورد حمله جنگنده های اسرائیلی واقع شد. پل Qeena بر روی رود نیل که یکی از گذرگاه های اصلی منطقه بر روی رود نیل می باشد این پل نیز در جریان حملات کماندوهای تخریبی در 2 نوامبر به سختی صدمه دید و تا چند هفته غیر قابل استفاده شد هلیکوپتر اس 58 متعلق به نیروی هوایی اسرائیل هلیکوپتر بل 205 متعلق به نیروی هوایی اسرائیل IAF این هلیکوپترها به مرور جایگزین هلیکوپترهای اس 58 شدند. با روی کار آمدن این هلیکوپترها در نیروی هوایی اسرائیل ، حملات تخریبی اسرائیلیها شدت بیشتری به خود گرفت. هلیکوپتر سوپر فریلون ساخت فرانسه ، متعلق به نیروی هوایی اسرائیل این هلیکوپتر فعلا به موزه هاتزاریم سپرده شده است. هلیکوپتر سوپر فریلون متعلق به نیروی هوایی اسرائیل در خلال جنگ های فرسایشی هلیکوپترهای سوپر فریلون اسرائیل در حال تمرین عملیات کماندوهای اسرائیلی توپخانه ارتش اردن در حال مقابله با حملات اسرائیلی ها ، در جریان حمله همه جانبه اسرائیل به منطقه الکرامه سربازان اسرائیلی در حال بازرسی خانه به خانه در منطقه الکرامه در خاک اردن یک خودروی نیمه شنی M3 متعلق به اسرائیل که در جریان حمله ارتش این رژیم به منطقه الکرامه در اردن ، به دلیل نقص فنی و آسیب دیدگی ، در همانجا رها شد و به دست اردنی ها افتاد. ادامه دارد ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ جناب bigdelimohamad9 نیازی به انحراف تاپیک نیست. می تونید چنین بحث هایی رو در پی ام هم دنبال کنید. اینطوری به نظم تاپیک هم خدشه ای وارد نمیشه. یک نکته رو هم لازم می دونم خدمتتون تذکر بدم. شوخ طبعی خیلی خوبه. بزرگان دینی ما هم به این مساله عنایت ویژه ای داشته اند. به طوریکه در تاریخ بسیار به این موضوع بر می خوریم که حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی (صل الله علیه و آله و سلم) با یاران و اصحاب خود شوخی و مزاح می فرمودند. اما می بایست حد و مرزی هم برای شوخ طبعی قائل شد. وقتی شوخ طبعی از حد اعتدال و میانه خود گذشت ، تبدیل به لودگی و خود شیرینی و تمسخر دیگران می شود که نه تنها بزرگان دینی ما از این نوع شوخی کردن پرهیز داشتند و دیگران را نیز به ترک شوخی های بی مورد امر می کردند ، بلکه از نظر اخلاقی هم کار شایسته ای به شمار نمی رود. از شما انتظار می رود که حد و مرزی بین شوخ طبعی خودتون قائل شوید. شوخ طبعی کار ناشایستی نیست. اما لودگی و خود شیرینی و مسخره بازی و تمسخر دیگران کار چندان شایسته ای نیست و در روند میلیتاری نیز هیچ جایگاهی ندارد. سعی کنید در کلام خودتون تا حد اعتدال از شوخ طبعی استفاده کنید. نه اینکه همه کلام تون رو با لودگی و خود شیرینی و مسخرگی آکنده کنید. نگاهی به این پست اخیرتون بندازید. لودگی و مسخرگی و استفاده از عبارات و ترکیبات ناشایست ، در کلام شما موج می زنه. سعی کنید در بروز روحیه شوخ طبعی حد و مرز قائل باشید و به جای خود از عنصر شوخ طبعی و در جای خود نیز کاملا جدی صحبت بفرمایید. پست اخیر شما در پاسخ به پست برادر مصطفی بود. در حالیکه حتی یک کلمه از پست ایشان رنگ و بوی لودگی نداشت. موفق باشید
- 44 پاسخ ها
-
- 13
-
[quote name='par30an' timestamp='1355690142' post='288957'] دوست عزیز ALI من فکر نکنم سیستم داخلی PKM با کلاش یکی باشه پیستون از زیر بحث خوراک دادن و..، البته شاید فرم گلنگدن از معدود تشابهاتش باشه [/quote] دوست عزیز ، منظور ما در وهله اول بیشتر شباهت ظاهری آنها بود. به دو تصویر زیر دقت کنید. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/akms0.jpg[/img] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/pkm_10.jpg[/img] شباهت ظاهری زیادی در قسمت پشت و پهلوی تیربار پی کا و کلاش وجود دارد که در اصل همین موضوع ، موضوع مورد نظر ما بود. حالا تصویر زیر را هم ببینید [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/001~0.jpg[/img] حتی قبضه هر دو اسلحه نیز کاملا یکسان است. اما در خصوص صحبت های شما ، مسلح سازی مجدد یک اسلحه ، هیچگاه دلیل بر یکسان بودن ساختار و یا یکسان نبودن ساختار دو اسلحه نیست. اسلحه ای مثل کلاش از مکانیسم فشار غیرمستقیم گاز استفاده می کند. ام 16 هم همینطور است. اما ساختار مسلح سازی این دو اسلحه کاملا با هم متفاوت است. ضمن اینکه ساختار مسلح سازی یک اسلحه تنها بخشی از ساختار کلی یک اسلحه است و تنها صرف خاطر مشابه بودن نوع مسلح سازی دو اسلحه نمی توان گفت که این اسلحه به هم شباهت دارند یا خیر. اما تیربار پی کا از نظر ساختار کلی اسلحه از کلاش اقتباس شده است. در کلاش سیلندر گاز در بالای لوله تعبیه شده است. اما در پی کا سیلندر گاز در پایین لوله طراحی شده است. طراحی سیلندر گاز و پیستون بلند آن و رگلاتور تنظیم فشار گاز در پی کا بسیار شبیه به کلاش است. همچنین علت اینکه در پی کا سیلندر برگشت گاز در زیر لوله طراحی شده است ، این است که لوله این تیربار در اثر شلیک مداوم به سرعت داغ می شود و نیاز به تعویض سریع دارد. سیلندر به این دلیل در پایین لوله تعبیه شده است که قابلیت تعویض سریع لوله را در خود حفظ کرده باشد. شما اگر به ساختار همه تیربار های چند منظوره GPMG دقت کنید ، در همه آنها سیلندر برگشت گاز در زیر لوله اصلی طراحی شده است. (به خاطر حفظ قابلیت تعویض لوله) ساختار تغذیه ای پی کا نیز شبیه به کلاش طراحی شده است. اما فیدر این تیربار دو تفاوت عمده با فیدر کلاش دارد. اول اینکه فیدر به منظور تغذیه به وسیله نوار فشنگ تغییر کرده است. دوم اینکه سیستم بولت اصلی اسلحه به صورت باز طراحی شده است. (کلاش از بولت بسته شلیک می کند) که این هم باز به خاطر عملکرد روان فیدر و رسیور اسلحه ، به صورت باز طراحی شده است.
-
بسیار زیبا و جذاب بود جناب insidman و از خواندن اون لذت بردم. راستی ، مدتی است که کم پیدا هستید. تاپیک منتقل شد.
-
لطفا اخبار مرتبط را فقط به همراه لینک منبع آن ارسال بفرمایید.
-
برای بار دوم از دوستان خواهش می کنم که از انحراف تاپیک خودداری کرده و تنها در قالب تاپیک نظر بدهند. اگر حرفی برای گفتن نیست ، نیازی هم به پست دادن نیست. دوستان عنایت داشته باشند.
-
از لطف دوستان سپاسگزارم. خواهش می کنم مصطفی جان. انشاالله به زودی درباره خطوط بارلو هم مطالبی خواهم نوشت. چرا که واقعا شرح ساخت این خطوط دفاعی (خطوط ماژینو اسرائیلی ها) و استحکامات اون واقعا جالب و جذاب است. <
-
بخش سوم از آن سو نیز مصر به شدت بر بازپس گیری سینا از اسرائیل اصرار می ورزید. فشارهای همه جانبه بر مصر بیش از سایر کشورها بود. مصری ها مجبور بودند تا لااقل تظاهر کنند که جنگ شان با اسرائیل به پایان نرسیده است و برای بازپس گیری سرزمین اشغالی شان در حال تلاش هستند. در حالیکه سایر کشورها تمایل چندانی به یک جنگ دوباره با اسرائیل و بازپس گیری مناطق تحت اشغال خودشان نشان نمی دادند. ملک حسین ، پادشاه اردن که بسیار شخص ترسویی بود ، پس از جنگ ژوئن دیگر حتی به فکر رویارویی با اسرائیل نیز نیفتاد. به گونه ای که حتی مصر و سوریه تا واپسین لحظات آغاز جنگ اکتبر 1973 نیز ، وی را در جریان نقشه حمله به اسرائیل قرار نداده بودند (چرا که وی متهم به سازش پنهانی با سران اسرائیل بود) . از اینجا بود که پس از پایان جنگ ژوئن یک سلسله جنگ های محدود ما بین اسرائیل و مصر اتفاق افتاد. البته سوریه نیز عملیات های محدودی علیه اسرائیل انجام داد. اما عملیات های سوریه بیشتر در حد چند تک محدود بود و ارزش نظامی چندانی به بار نیاورد و نیازی به بازگو کردن آن نیست. اما مصر بیش از سایر کشورها بر بازپس گیری مناطق اشغالی کشورش تاکید می ورزید. تنها چند روز پس از آتش بس جنگ ژوئن ، جنگ فرسایشی بین مصر و اسرائیل آغاز شد. در اول جولای (یعنی تنها 20 روز پس از پایان جنگ ژوئن) یک تیم کماندویی ارتش مصر در صحرای سینا به یک ستون زرهی اسرائیلی که در نزدیکی منطقه راس الشیخ مستقر شده بودند ، حمله کردند. در این حمله کماندوهای ارتش مصر با استفاده از راکت های RPG7 حملات گسترده ای علیه ستون زرهی اسرائیلی ها به اجرا گذاشته و بلافاصله نیز گریختند. اما از آنجایی که اسرائیلی ها در آماده باش بودند ، این حمله مصری ها تلفات زیادی به بار نیاورد. در این حمله یک نیمه شنی از نوع M3 منهدم شد و به جز آن ضربه دیگری بر اسرائیل وارد نشد. در این مرحله خبری از نیروی هوایی مصر نبود و کماندو های مصری بدون ساپورت هوایی اقدام به این حمله کردند. روز بعد یک یگان محدود توپخانه سنگین ارتش مصر که در مجموع به 9 قبضه توپ سنگین 152 میلیمتری مجهز شده بودند در سه گروه سه تایی به نزدیکی های کرانه کانال آمدند و بلافاصله پس از دریافت گرای توپخانه از سوی کماندوهای مستقر در کرانه شرقی ، توانستند در یک لحظه کوتاه آتش سنگینی را بر روی مواضع اسرائیلی ها در شرق کانال سوئز بریزند. یگان توپخانه ای مزبور بلافاصله پس از اجرای آتش ، از ترس اینکه مبادا نیروی هوایی اسرائیل مقابله به مثل کند ، بلافاصله به سمت غرب و عمق خاک مصر گریختند. در روز چهارم جولای اولین حمله هوایی مصر به اسرائیل در صحرای سینا صورت گرفت. در این حمله دو فروند میگ 17 به همراه یک فروند میگ 21 که وظیفه مراقبت و شناسایی و پیش اخطار را داشت ، به کرانه شرقی کانال و به مواضع اسرائیلی ها حمله کردند. در این حمله چندین هدف از پیش تعیین شده مورد اصابت قرار گرفت و البته یکی از جنگنده های میگ 17 مصری نیز توسط موشک های هاوک اسرائیلی ها سرنگون شد و خلبان آن نیز کشته شد. در روز هشتم جولای نیز یک میگ 21 مصری که به تجهیزات شناسایی مجهز شده بود ، به منظور انجام عملیات شناسایی پایگاه های نظامیان اسرائیلی به پایگاه های اسرائیلی ها در منطقه القنطره واقع در شمال غرب شبه جزیره سینا نفوذ کرد که البته آن هم توسط رادارهای MIM23 اسرائیلی شناسایی و رهگیری و در نهایت توسط موشک هاوک سرنگون شد. اما این سرنگونی ها از سماجت مصر کم نکرد. بلافاصله روز بعد دو جنگنده سوخو 7 نیز در حالیکه به تجهیزات شناسایی منطقه مجهز شده بودند ، به کرانه شرقی کانال نفوذ کردند و از ساعت 6 الی 7.30 صبح عملیات شناسایی منطقه را انجام دادند ، بدون آنکه با هیچ پست رادار زمینی و یا جنگنده اسرائیلی در آسمان سینا مواجه شوند. غافل از اینکه دیده بان های اسرائیلی آنها را در هنگام ورود به منطقه دیده اند. اسرائیلیها که می دانستند مصری ها از این نفوذ خود (که به خیال خود با غافلگیری اسرائیل صورت گرفته بود) جری خواهند شد ، خود را برای مواجهه آماده کردند. درست بعدازظهر همان روز دوباره همان دو جنگنده سوخو 7 به منظور شناسایی منطقه به شبه جزیره سینا اعزام شدند. بلافاصله رادارهای اسرائیلی وجود این دو جنگنده را کشف کرده و دستور مقابله با آنها به جنگنده های اسرائیلی منتقل شد. دو جنگنده میراژ 3 اسرائیلی به تعقیب این دو جنگنده مصری پرداختند و موفق شدند یکی از آنها را سرنگون کنند و دیگری نیز به مصر فرار کرد. جالب اینجاست که به منظور عوض کردن نظر اسرائیلیها و غافلگیر کردن آنها ، در صبح همان روز کماندو های مصری چند حمله گسترده به پایگاههای اسرائیلیها در 60 کیلومتری جنوب القنطره ، در منطقه دفرسوار ترتیب دادند تا بلکه اسرائیلی ها را از مناطق شمالی منصرف ساخته و آنها را متمایل به دفرسوار کنند. اما این اقدامات آنها نیز نتوانست توجه اسرائیلیها از نفوذ صبحگاه سوخو 7 های مصری را از بین ببرد. اسرائیل در روز 11 جولای به وسیله ناوشکن 1700 تنی ایلات به همراه دو ناوچه اژدرافکن به سواحل الرومانی حمله کرد و یک ناوچه موشک انداز و یک ناوچه اژدرافکن نیروی دریایی مصر را منهدم و به قعر دریا فرستاد. و همزمان با این اقدام ، از ساعات اولیه روز 11 جولای برای مقابله با حملات هوایی مصری ها دو اسکادران جنگنده میراژ 3 را به مناطق القنطره و بئر الرمانی منتقل کرد و این دو اسکادران جنگنده های میراژ توانستند به خوبی جنگنده های مصری را به عقب برانند. از روز 11 جولای که این دو اسکادران به غرب سینا منتقل شدند ، عرصه آسمان بر جنگنده های مصری تنگ شد و دیگر نتوانستند به سادگی وارد آسمان سینا شوند و سرانجام مصر در اثر تلفات سنگین خود مجبور به توقف موقت این پروازها شد. از روز 11 تا 15 جولای این دو اسکادران جنگنده اسرائیلی ، دو فروند سوخو 7 ، یک فروند سوخو 17 و چندین میگ 21 را ساقط کردند. در حالیکه در این چهار روز تنها موفق شدند یک میراژ 3 اسرائیلی را سرنگون کنند که البته خلبان آن نیز با موفقیت از هواپیما بیرون پرید و جان سالم به در برد. از روز 15 جولای پروازهای جنگنده های مصری موقتا متوقف شد. مصر پیش از جنگ ژوئن دو پایگاه هوایی در سینا احداث کرده بود که اولی در منطقه بئر الجفیجا قرار داشت که اسرائیلی ها نام آنرا به پایگاه رفیدیم تغییر داده بودند. پایگاه دوم مصر در سینا نیز در منطقه راس الناصریه قرار گرفته بود که اسرائیلی ها نام آنرا نیز تغییر داده بودند و نام اوفیر را بر آن گذارده بودند. در هر یک از این دو پایگاه یک اسکادران جنگنده میراژ مستقر شده بود و در هر پایگاه از مجموع هر اسکادران ، تعداد چهار جنگنده در حالت آلرت قرار گرفته بودند و در حالت آماده باش کامل به سر می بردند و آماده بودند در صورت حمله جنگنده های مصری بلافاصله از پایگاه پرواز کرده و به مقابله با جنگنده های مصری بپردازند. جنگ هوایی به مدت سه ماه متوقف شد. در این مدت کماندو های مصری با عملیات تعقیب و گریز خود در چند موقعیت موفق به حمله به پایگاه ها و پست های ایست بازرسی اسرائیلی ها شدند. از ماه اکتبر مجددا حملات هوایی مصر آغاز شد. در روز دوازدهم اکتبر یک اسکادران بزرگ از جنگنده های میگ 19 به سینا حمله کردند که بلافاصله از هر دو پایگاه ، میراژهای اسرائیلی به هوا برخواستند و در درگیریهای هوایی چهار جنگنده میگ 19 را ساقط کرده و مابقی را وادار به عقب نشینی کردند. در روز 21 اکتبر مصری ها ضربه ای کاری به اسرائیل وارد کردند. ناوچه های تندرو و موشک انداز نیروی دریایی مصر در نزدیکی بندر پورت سعید موفق شدند با شلیک سه فروند موشک SS-N-2 استایکس ، ناوشکن 1700 تنی ایلات (ایلات نام شهری در فلسطین است) را مورد هدف قرار داده و غرق کنند. مصری ها با غرق کردن این ناو ضربه ای نسبتا سهمگین به اسرائیل وارد کردند و در واقع انتقام دو ناوچه غرق شده خود را در سواحل الرومانی از اسرائیلی ها گرفتند. اما از آنجایی که از یک سو مطمئن بودند که ارتش اسرائیل در اثر دریافت این ضربه به حالت آماده باش کامل در خواهد آمد و از سویی دیگر این تلفات سنگین اسرائیلی ها را نسبت به مصری ها جری می کند ، حملات خود را تا پایان سال 1967 متوقف کردند و در این مدت به بازسازی نیروهای خود پرداختند و بیشتر به دفاع پرداختند. البته عملیات های کوچک (عمدتا تخریبی) کماندوهای مصری در سینا جسته و گریخته ادامه داشت. به هر حال تا پایان سال 1967 اتفاق قابل ذکر دیگری نیفتاد. جنگنده سوخو 7 متعلق به ارتش مصر جنگنده میراژ 5 (یا همان نشر ساخت خود اسرائیل) در حال پرواز بر روی بلندی های جولان نقشه ای از شبه جزیره سینا یک جنگنده میراژ 3 که در این جنگ شرکت داشته است. جنگنده مزبور امروزه در موزه هوایی هاتزاریم قرار گرفته است میراژ 3 که اسرائیلی ها به آن شاهاک می گفتند موشک استایکس اس اس ان 2 که ناوشکن اسرائیلی ایلات توسط آن مورد هدف قرار گرفته و به قعر دریا فرستاده شد. ناوشکن 1700 تنی ایلات که در اواخر سال 1967 توسط ناوچه های موشک انداز و اژدر افکن مصر نابود شد. یک جنگنده اسرائیلی که در جریان جنگ شش روزه ژوئن در کنار پایگاه هوایی بئر الجفیجا سقوط کرده است. پایگاه هوایی مزبور پس از جنگ ژوئن به اشغال اسرائیلی ها در آمد و آنها نیز نام رفیدیم را بر آن گذاشتند. موقعیت پایگاه های هوایی مصر موقعیت پایگاه های هوایی سوریه موقعیت پایگاه های هوایی اسرائیل در شبه جزیره سینا نقشه ای دیگر از شبه جزیره سینا حالا این تصویر را هم ببینید : تصویر فوق یک جنگنده آسیب دیده نیروی هوایی عراق را نشان می دهد که در پایگاه هوایی الولید (همان پایگاه معروف H3 خودمان) بر روی زمین دچار آسیب دیدگی شده است. جنگ ژوئن در روز 10 ژوئن به پایان رسید. نیروی هوایی اسرائیل به منظور گوشمالی دادن به عراق به دلیل کمک کردن به کشورهای عربی و اتحاد با سوریه و اردن و سایر کشورهای عربی در روز 15 ژوئن در ساعت 3 بعدازظهر در موج سوم حملات هوایی عملیات Moked اقدام به بمباران وسیع و گسترده پایگاه الولید در غرب عراق کرد. اسرائیلی ها مدعی هستند آسیب بسیار سختی به تاسیسات و جنگنده های این فرودگاه وارد آوردند. در حالیکه مقامات عراقی خسارات وارده به این پایگاه را جزئی برآورد کردند. از آنجایی که عراق در جریان جنگهای فرسایشی به هیچوجه در منطقه حضور نداشته است ، پس بنابراین به نظر می رسد که ادعای اسرائیلی ها بیشتر مقرون به واقعیت است. در ادامه داستان جالب تر خواهد شد.
- 44 پاسخ ها
-
- 11
-
مطلب بسیار زیبایی بود دوست عزیز و از خوندن اون لذت بردم. خسته نباشید. شاید یکی از مهمترین ویژگی های این خودرو این باشد که پاور پک کامل تانک لکلرک را در خود حمل می کند (به جز پاور پک خود خودرو) در هر زمانی که تانک لکلرک در میدان نبرد به خاطر ایراد فنی موتور از کار بیفتد ، بلافاصله توسط این خودرو موتور آن تعویض می شود. این ویژگی کاربردی تنها در خودروی ARV برگ پانزر 3 و یا همان بوفالو ساخت آلمان که به منظور ساپورت تانک های سری لئوپارد ساخته شده است ، دیده می شود. (هر دوی این خودروها با همکاری نزدیک آلمان و فرانسه ساخته شده اند. به همین دلیل هر دو خودرو از نظر عملکرد شباهت بسیاری به هم دارند.) تصاویری از برگ پانزر 3 (بوفالو) [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/bergepanzer-3-bueffel-bundeswehraufgenommen-32399.jpg[/img] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/buffel_01.jpg[/img]
-
دوستان لطفا تنها در چهارچوب تاپیک نظر بدید و از بیان صحبت های نامرتبط به موضوع تاپیک جدا خودداری کنید.
-
[quote name='razavisw' timestamp='1356023803' post='289559'] [font=tahoma,geneva,sans-serif]علی جان[/font] [font=tahoma,geneva,sans-serif]این چیه؟[/font] [font=tahoma,geneva,sans-serif][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10248/256535_733.jpg"]http://gallery.milit.../256535_733.jpg[/url][/font] [font=tahoma,geneva,sans-serif]تانک میدان اصلی یا سبک یا IFV؟[/font] [/quote] این هم خودروی دیسترویر AMX 10 RC است. این خودرو دارای 16 تن وزن و دارای 4 خدمه است. تسلیحات آن نیز یک توپ 105 میلیمتری خاندار به همراه یک تیربار کالیبر 30 است. نزدیک به 90 کیلومتر بر ساعت سرعت دارد و برد عملیاتی آن نیز 1000 کیلومتر است. این خودرو کاملا دو زیست است. در قدیم یه این قبیل خودروها دیسترویر گفته می شد. چون وظیفه اصلی اونها مقابله با تانک ها و نابود کردن آنها بود. اما امروزه دیگه بهشون تانک پشتیبانی گفته میشه. یعنی تانک سبکی که قابلیت اجرای آتش سنگین مستقیم برای پشتیبانی از یگان های پیاده رو داشته باشه. به عنوان مثال یک یگان پیاده در حال تردد در منطقه ای است. از فاصله 1500 متری با تیربار سنگین به این یگان حمله می شود. در چنین وضعیتی این خودرو وارد عمل می شود و با اجرای آتش مستقیم به مقابله با تهدیدات می پردازد و یگان پیاده را ساپورت می کند. وظیفه اصلی این قبیل خودروها همین است. مشابه این خودرو در ارتش آمریکا ام 1128 استرایکر و در ارتش ایتالیا سنتارو بی 1 است. تصاویری از خودروی AMX 10 RC [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/amx_10_rc_l1.jpg[/img] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/amx_10_rc_l2.jpg[/img] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/amx_10_rc_l3.jpg[/img]
- 20 پاسخ ها
-
- 14
-
با تشکر ، تصاویر زیبایی بود. فقط امیدوارم این تاپیک هم مثل سایر تاپیک ها کم کم رنگ و بوی نژاد پرستی به خودش نگیره. [quote]دوستان اسلحه انفرادی زیر ژ3 مدرنیزه هس یا چیز دیگه؟ [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10248/256549_782.jpg"]http://gallery.milit.../256549_782.jpg[/url][/quote] این اسلحه زیبا و دوست داشتنی و فوق العاده کارآمد چیزی نیست به جز کاربین FNC ساخت شرکت معروف بلژیکی Fabrique Nationale شرکت اف ان هرستال بلژیک پس از تولید اسلحه FAL مدل به روز شده آنرا نیز با نام CAL به تولید رساند. با گسترش استفاده از کالیبر 5.56 میلیمتر در کشورهای ناتو ، شرکت بلژیکی مدل جدید و بهینه شده ای از اسلحه CAL را تولید کرد که از گلوله های کالیبر 5.56 استاندارد ناتو استفاده می کرد. (رایفل CAL از کالیبر 7.62 میلیمتر استفاده می کند) مدل به روز شده CAL را FNC نامگذاری کردند. اسلحه ای بسیار کارآمد است و مخصوص نبردهای صحرایی و مکان هایی با آلودگی بسیار طراحی شده است. اسلحه ای که از نظر کاربرد مشابه این اسلحه باشد ، گالیل است. تصاویری از این کاربین زیبا [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/FNC_IMG_1527.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/thumb_FNC_IMG_1527.jpg[/img][/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/fn_fnc4.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/thumb_fn_fnc4.jpg[/img][/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/fn_fnc2.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/thumb_fn_fnc2.jpg[/img][/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/fn_fnc1.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/thumb_fn_fnc1.jpg[/img][/url] تصاویری هم از اسلحه CAL که این اسلحه با استفاده از طرح آن طراحی شد. [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/fn_cal_1.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/thumb_fn_cal_1.jpg[/img][/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/fn_cal_2.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/thumb_fn_cal_2.jpg[/img][/url] [quote]این تیربار گردن کلفت چیه؟ [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10248/256539_782.jpg"]http://gallery.milit.../256539_782.jpg[/url][/quote] این تیربار قدرتمند نیز چیزی نیست به جز تیربار FN-MAG ساخت همان شرکت اف ان هرستال بلژیک. البته این مدل که در تصویر دیده می شود ، مدل C6 این تیربار است که در کانادا با اندکی دخل و تصرف تولید میشود. همچنین همین مدل C6 این تیربار در سنگاپور نیز با نام تایپ 74 تولید می شود. FN-MAG C6 ساخت کانادا [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/Canadian_Soldier_C6_Machine_Gun.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/thumb_Canadian_Soldier_C6_Machine_Gun.jpg[/img][/url] تیربار فوق (نوع تایپ 74) ساخت سنگاپور [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/Type_74_machine_gun.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/thumb_Type_74_machine_gun.jpg[/img][/url]
- 20 پاسخ ها
-
- 24
-
بخش دوم اسرائیل در جنگ ژوئن شبه جزیره سینا را از مصر ، بلندیهای جولان را از سوریه و کرانه غربی رود اردن را از اردن به تصرف خود درآورد. از بین این سه منطقه ، جولان دارای اهمیت و حساسیت بیشتری برای اسرائیل بود. چرا که جولان منطقه ای است که کاملا مشرف بر پایتخت اسرائیل است و تراکم نیرو در این منطقه می توانست برای پایتخت این رژیم بسیار خطرناک باشد. اما از آنجایی که مصر بیشترین قدرت را در بین ارتش های عربی دارا بود و ارتش مصر دارای روحیه انتقام بیشتری نسبت به سوریه و اردن بود (نکته : اگر تحریکات جمال عبدالناصر و انور سادات نبود ، سوریه هیچگاه تمایلی برای ورود به جنگ اکتبر نداشت. ملک حسین ، پادشاه اردن نیز شخصی ترسو بود و پس از جنگ ژوئن دیگر به فکر رویارویی با اسرائیل نیفتاد. حتی صحبت های زیادی وجود دارد که او پس از جنگ ژوئن مخفیانه با سران اسرائیل سازش کرده بود.) ، اسرائیل بخش عمده ای از تمرکز نیروهای خود در مناطق متصرفه را به شبه جزیره سینا اختصاص داد. آمریکا که پس از جنگ ژوئن تبدیل به متحد تسلیحاتی رژیم صهیونیستی شده بود ، در اولین بخش حمایت خود ، اقدام به ارسال گردان های متعدد راداری پدافندی از نوع MIM 23 هاوک کرد که اسرائیل نیز بخش عمده ای از این سیستم های پدافندی را در منطقه سینا مستقر کرد. حال مشکل نیروی هوایی مصر دو چندان شد. از یک سوی قادر به مقابله با نیروی هوایی اسرائیل نیستند. از سویی در صورت از میدان به در کردن نیروی هوایی اسرائیل (که البته در عمل هیچگاه نتوانستند این کار را انجام دهند) باز هم قادر به مقابله با گردان های پدافند هوایی هاوک اسرائیلی که در سینا مستقر شده بودند را نداشتند. (نکته : کما اینکه در جریان جنگ اکتبر نیز تنها در 36 ساعت اول نبرد هشت جنگنده خود را در مواجهه با این سیستم ها از دست دادند ، ولی نتوانستند آنها را کاملا ساکت کنند) . اسرائیل که از جانب هوا نسبت به همسایگان خود آسوده خاطر شده بود ، تمامی تلاش خود را بر روی زمین معطوف کرد. شبه جزیره سینا به اشغال اسرائیلی ها در آمده بود و حالا مرز بین اسرائیل و مصر را کانال سوئز تشکیل می داد. اسرائیلی ها برای آنکه در برابر حملات زمینی احتمالی مصری ها نیز خطوط دفاعی مناسبی داشته باشند ، بلافاصله دست به کار ساخت خطوط دفاعی جدیدی در مرز جدید خود شدند. بلافاصله پس از شکست مصر در جنگ ژوئن ، نیروهای گسترده رزمی مهندسی اسرائیل به فرماندهی ژنرال مهندس حییم بارلو دست به کار ساخت خطوط دفاعی جدیدی شدند که در آینده با نام خطوط دفاعی بارلو شناخته شد. این خطوط دفاعی به منظور مقابله با حملات زمینی احتمالی مصر ساخته شده بود. (اما دیدیم که مصری ها با موفقیت توانستند در جریان جنگ اکتبر این خطوط را در هم شکنند.) موقعیت شبه جزیره سینا در منطقه موشک های هاوک مهندس ژنرال حییم بارلو ، در سال 1948 در جریان جنگ استقلال طراح خطوط دفاعی بارلو در حاشیه شرقی کانال سوئز گوشه ای از خطوط دفاعی بارلو و استحکامات آن سیم خاردارها در مناطق مرزی مصر و اسرائیل ادامه دارد با عرض شرمندگی و همچنین تشکر از بابت تذکرتان. متاسفانه به خاطر طولانی بودن متن امکان استفاده از رژیم صهیونیستی به جای اسرائیل در همه جای متون وجود ندارد.
- 44 پاسخ ها
-
- 15
-
بخش اول تا پیش از جنگ ژوئن ، فرانسه بزرگترین ساپورت کننده تسلیحاتی اسرائیل به شمار می رفت. تا دهه 1960 اسرائیل تقریبا با تسلیحات فرانسوی با کشورهای عربی می جنگید. اسرائیل به تانک های سبک AMX 13 توسط فرانسه مجهز شده بود که همگی آنها در داخل اسرائیل مورد بهینه سازی قرار گرفته بودند و یک توپ 105 میلیمتری بر روی آنها نصب شده بود. انواع تسلیحات سبک و سنگین توسط فرانسه به اسرائیل فروخته شده بود. اما مهمترین آنها فروش جنگنده های میراژ 3 توسط فرانسه به اسرائیل بود که به واسطه برتری هایش نسبت به جنگنده های مورد استفاده نیروی هوایی کشورهای عربی ، نقش عمده ای در نابود سازی نیروی هوایی کشورهای عربی ایفا کردند. پس از جنگ ژوئن ، از یک سو به دلیل اختلافاتی که بین فرانسه و اسرائیل رخ داد و از سویی دیگر به دلیل فشارهای همه جانبه کشورهای عربی ، فرانسه از فروش تسلیحات به اسرائیل خودداری کرد و همکاری تسلیحاتی خود را با اسرائیل متوقف کرد. با این اقدام فرانسوی ها ، طرح های زیادی در اسرائیل به صورت نیمه تمام باقی ماند. به عنوان مثال طرح خرید و پس از آن ساخت جنگنده های میراژ 5 فرانسوی بود که به دلیل تحریم تسلیحاتی اسرائیل از سوی فرانسه ، اسرائیل را مجبور به ساخت جنگنده ای مشابه میراژ 5 کرد که در نتیجه آن جنگنده کفیر به تولید رسید. پس از تحریم تسلیحاتی اسرائیل توسط فرانسه ، اسرائیل ابتدا دست به سوی انگلیس دراز کرد. اما انگلیس هم به دلیل فشارهای بین المللی از فروش تسلیحات خود (بخصوص اینکه اسرائیلیها بسیار مایل به خرید تانک های چیفتن از انگلیس بودند. اما انگلیسی ها از فروش این تانک ها به اسرائیل خودداری کردند) به اسرائیل خودداری کرد. آلمان ها هم پیش تر عدم تمایل خود را در همکاری تسلیحاتی با اسرائیل عنوان کرده بودند (ضمن اینکه اسرائیل به در اختیار داشتن تانک های آلمانی لئوپارد 1 نیز علاقه زیادی نشان می داد) . اینجا بود که آمریکا جای خالی فرانسه را برای اسرائیل پر کرد. چرا که از آن سو شوروی نیز بسیار به همکاری نظامی با سوریه و مصر علاقه نشان می داد. سران شوروی نفوذ در کشوری مثل مصر را (که کلید نفوذ به جهان عرب و جهان اسلام و همچنین شمال آفریقا بود) بسیار با اهمیت می شمردند. آمریکا هم در مقابل شوروی ، بلافاصله جای خالی فرانسه را در اسرائیل پر کرد. پس از پایان جنگ ژوئن و در پایان سال 1967 ، اتحاد جماهیر شوروی برای پر کردن موقت خلا ناشی از نابودی نیروی هوایی کشورهای عربی ، تعداد 70 فروند جنگنده های میگ 21 مدلهای MIG 21 PF و همچنین MIG 21 PFM و همچنین تعداد کمتری میگ 17 و سوخو 7 را تحویل ارتش مصر داد. بلافاصله آمریکا نیز به این اقدام شوروی عکس العمل نشان داد و در اوایل سال 1968 تعداد 50 فروند جنگنده فانتوم به همراه 30 فروند جنگنده اسکای هاوک را تحویل نیروی هوایی اسرائیل داد. (هدف آمریکا از این اقدامات حفظ برتری هوایی اسرائیل بود. کما اینکه دیدیم که با مجهز شدن نیروی هوایی اسرائیل به این حجم جنگنده های جدید ، برتری هوایی موقتی مصر از بین رفت و دوباره نیروی هوایی اسرائیل در منطقه دارای برتری هوایی شد) اما مشکل بزرگ مصر تنها محدود به جنگنده نبود. در جریان جنگ ژوئن تعداد زیادی از خلبانان مصری که در پایگاه های هوایی حضور داشتند نیز در اثر بمباران های هوایی جنگنده های اسرائیلی کشته شدند. تربیت یک خلبان ماهر بسیار دشوارتر از خرید یک جنگنده است. اما در سوی مقابل اسرائیل نه تنها هیچ مشکلی در خلبان نداشت ، بلکه خلبانان اسرائیلی از نظر زمان پرواز به طور متوسط بیش از سه برابر خلبانان مصری با جنگنده هایشان پرواز کرده بودند و بسیار ماهرتر از خلبانان مصری بودند. به هر حال با همه تلاش شوروی ، کشورهای عربی هیچگاه نتوانستند برتری هوایی خود را نسبت به اسرائیل به دست آورند. ضعف دیگری که گریبانگیر نیروی هوایی مصر بود این بود که در جریان حملات هوایی اسرائیل در جنگ ژوئن ، نه تنها جنگنده های مصری نابود شدند ، بلکه خلبانان اسرائیلی پس از آنکه جنگنده های مصری را بر روی زمین نابود می کردند ، مابقی تسلیحات و بمب های باقی مانده در جنگنده هایشان را بر روی باندهای فرود و ساختمان ها و تاسیسات پایگاه های هوایی ارتش مصر می ریختند. به این ترتیب نیروی هوایی مصر یک پایگاه سالم برای انجام عملیات هوایی علیه اسرائیل در اختیار نداشت و مدتی زمان صرف بازسازی و اصلاح مجدد پایگاههای هوایی خود کرد. به هر حال مشکل مصر تنها جنگنده و خلبان نبود و این کشور نتوانست تا پایان جنگ اکتبر نیز بر برتری هوایی اسرائیل فائق آید. اسرائیل در سال 1965 توانست با تطمیع کردن یک خلبان عراقی با نام سرگرد منیر الردفا ، وی را متقاعد کند که جنگنده میگ 21 تحت امر خود را به اسرائیل منتقل کند. این عملیات دزدی به قدری ماهرانه طرح ریزی شده بود که خلبان مزبور توانست دفترچه های اطلاعات پروازی و همچنین دفترچه های اطلاعات خود جنگنده را نیز در داخل جنگنده خود جاسازی کرده و همه را به تل آویو منتقل کند. از آن سو نیز نیروهای زرهی اسرائیل در یورش به پایگاه های هوایی مصر در سینا تعداد زیادی (نزدیک به 85 قطعه) انواع تسلیحات هوایی از جمله موشک های آتول را به چنگ آورند. اسرائیلی ها با بررسی میگ 21 عراقی و تسلیحات این جنگنده که از مصر به دست آمد ، توانستند به خوبی از نقاط قوت و ضعف این جنگنده و تسلیحات آن اطلاع حاصل کنند و به خوبی خود را برای مقابله با این جنگنده (که تقریبا ستون فقرات نیروی هوایی کشورهای عربی مقابل اسرائیل بود) آماده کنند. به این ترتیب اسرائیلی ها از اطلاعات جنگنده های ارتش های عربی به خوبی آگاه بودند. در حالیکه ارتش های عربی اطلاعات چندانی از جنگنده های نیروی هوایی اسرائیل نداشتند. میراژ 3 اسرائیلی دو فروند میگ 21 ام اف متعلق به نیروی هوایی مصر یک فرمیشن از جنگنده های اسکای هاوک اسرائیلی میراژ 3 اسرائیلی میگ 21 مدل پی اف وی متعلق به مصر یک میگ 21 مصری یک جنگنده میگ که توسط اسرائیلی ها سرقت شده بود. این جنگنده امروزه در موزه هاتزاریم واقع شده است. در این تصویر میگ مذکور در میان فانتوم های اسرائیلی برای بازدید عموم قرار داده شده است. میراژ 3 اسرائیلی
- 44 پاسخ ها
-
- 20
-
اینها رو هم از بنده داشته باشید [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/ZSU-decoy.gif][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/thumb_ZSU-decoy.gif[/IMG][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/tank_decoyE.jpg][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/thumb_tank_decoyE.jpg[/IMG][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/SS21.gif][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/thumb_SS21.gif[/IMG][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/SCUD_in_launch_position.jpg][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/thumb_SCUD_in_launch_position.jpg[/IMG][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/IMG_1311.jpg][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/thumb_IMG_1311.jpg[/IMG][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/IMG_1283-2.JPG][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/thumb_IMG_1283-2.JPG[/IMG][/url]
-
به همگی دوستانی که با شایستگی و لیاقت به سمت مدیریت ارتقا یافتند ، تبریک عرض می کنم. امیدوارم میلیتاری با کادر مدیریت جدید خود روز به روز پله های ترقی را با سرعت هرچه بیشتر بپیماید و به اهداف عالیه خود برسد.
-
[quote]خوب این اسلحه ممکنه در زمان شلیک گیر کنه ، ایا سیستم اتوماتیک رفع گیر داره؟[/quote] این اشکال برای هر سلاحی ممکن است پیش بیاید ، حتی بهترین سلاحها. اما وقتی پیش از آغاز نبرد و یا پیش از استفاده از آن سرویس شود ، معمولا کمتر اتفاق می افتد که گیر کند. اما در مجموع برای رفع گیر کردن آن هم تنها کافیست یک کاربر چند لحظه ای پشت آن بیاید و رفع گیر کند. در ضمن تیربار PKM معمولا خیلی کم گیر می کند.
-
[quote]حالا که سایتش ساخته شده اخگر هم می تونه گزینه ی مناسبی برای آتش باری باشه ...[/quote] سید جان اخگر سلاح مناسبی برای این سامانه نیست. این سامانه ها به دو منظور اصلی طراحی و ساخته می شوند. اول برای حذف گانر از فرایند شلیک که به تبع آن امنیت بیشتری برای گانر در فرایند تیراندازی فراهم می کند. دوم برای افزایش دقت سلاح. (البته به منظور دیده بانی و کنترل نیز از این سامانه ها استفاده می شود) در حالیکه گتلینگ ها اصولا تنها برای حجم آتش بالا طراحی می شوند نه دقت. استفاده از سلاحی که در اصل برای اجرای حجم آتش بالا طراحی شده است با سامانه ای که برای افزایش دقت طراحی شده است ، چندان با هم همخوانی ندارند. ضمن اینکه از این سامانه ها بیشتر به منظور اجرای آتش تک تیر ، دو تیر و یا نهایتا سه تیر استفاده می شود و کمتر اتفاق می افتد که از آن برای شلیک مداوم و خودکار استفاده شود. ضمن اینکه به نظر من دو مشکل (به جز مشکل فوق) بر سر راه استفاده از مینی گان بر روی این سامانه وجود دارد. مینی گان حرارت و آتش دهانه زیادی ایجاد می کند که این می تواند بر روی قابلیت های دوربین های ترمال سایت و یا سایر کانال های آن تاثیر منفی بگذارد. همچنین مینی گان در هنگام شلیک ارتعاش و لرزه زیادی ایجاد می کند که می تواند بر روی عملکرد سامانه تاثیر منفی بگذارد. [quote]ممنون میشم یکی برای من بی سواد هم یه توضیحی بده تا بدونم این چیه دقیقا[/quote] دوست عزیزم اگر بخواهم ساده توضیح بدم ، مثل این است که شما بر روی یک تیربار یک دوربین هندی کم نصب کرده باشی و با استفاده از تصویر هندی کم با تیربار هدفگیری و شلیک کنی. [quote]به نظرتون با توجه به اینکه برای همچین سامانه هایی که قرار نیست شخصی پشت توپ قرار بگیره، ساخت یک توپ ویژه برای این سامانه ها با مکانیسم ریکویلس (Recoilless) به صورتی که مثل برخی توپ های کالیبر بالاتر که گاز خروجی از انتهای توپ خارج بشه میتونه به دقت و کاهش ضربه وارده به سامانه کمک کنه؟[/quote] محسن جان... توپ ها از نظر مکانیسم شلیک به دو دسته تقسیم میشوند. برخی از توپها دارای پوکه و پرتابه هستند. مثلا مثل توپ 30 میلیمتری 2A42 که الان در نیروی زمینی استفاده میشه. در این توپها شارژ باروت در پوکه قرار میگیره و در اثر انفجار اون ، انرژی زیادی آزاد میشه که سبب میشه پرتابه به سمت جلوی شلیک بشه. اما وقتی که دیگه پرتابه شلیک شد ، دیگه هیچ نیرویی اونرو به سمت جلو هل نمیده. بلکه در اثر انرژی جنبشی و اینرسیایی که در بطن اون در هنگام شلیک قرار گرفته ، به سمت جلو حرکت میکنه. اما برخی دیگر از توپها اینطور نیستند. مثلا تفنگ ریکویل لس SPG9 و یا همین 106 میلیمتری های ظفر به این صورت شلیک میشن که در انتهای پرتابه یک موتور راکتی قرار گرفته و از زمان شلیک پرتابه تا لحظه برخورد به هدف ، این موتور روشن هست و نیروی لازم برای به جلو راندن پرتابه رو تامین می کنه. توپ های نوع دوم (یعنی تسلیحات ریکویل لس) در این سامانه قابل استفاده نیستند. چون سرعت دهانه بسیار پایینی دارند و ضریب خطای اونها هم نسبتا بالاست. به عنوان مثال همین SPG9 با راکت PG9 دارای سرعت دهانه 320 متر بر ثانیه هستند. در حالیکه توپهای نوع اول (یعنی توپ هایی که به صورت انرژی جنبشی و اینرسیایی شلیک میشن) به طور معمول دارای سرعت دهانه بیش از 1100 متر بر ثانیه هستند. به همین خاطر در این سامانه میشه از توپهای خودکار نوع اول استفاده کرد. استفاده از توپ هایی که پرتابه های آنها مجهز به پیشران راکتی هستند (مثل همین تفنگ های ریکویل لس) باعث کارآیی ضعیف اون و عدم دقت در مسافت های طولانی خواهد شد و اصلا چنین توپ هایی هیچ گونه همخوانی با این سامانه ندارند. به عنوان مثال اسرائیل برای نفربرهای خودش و نفربرهای سایر کشورها سامانه رافائل سامسون رو طراحی کرده که قابلیت استفاده از انواع توپ های خودکار سنگین (نوع اول) رو داره. اما به صورت پیش فرض از توپ 30 میلیمتری بوش مستر استفاده میکنه. [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/Pandur_II_%281%29.jpg"]http://gallery.milit...ndur_II_(1).jpg[/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/Pandur_II_%282%29.jpg"]http://gallery.milit...ndur_II_(2).jpg[/url] سامانه رافائل سامسون نصب شده بر روی نفربر پاندور ساخت اتریش این سامانه به جز توپ به دو موشک اسپایک هم مجهز شده است. [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/rcws30fv432693ad6bje1.jpg"]http://gallery.milit...2693ad6bje1.jpg[/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/rcws30p30901549f61e1zf6.jpg"]http://gallery.milit...549f61e1zf6.jpg[/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/rcwsc293f5eefq2.jpg"]http://gallery.milit...c293f5eefq2.jpg[/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/53562442.jpg"]http://gallery.milit...cs/53562442.jpg[/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/94216378.jpg"]http://gallery.milit...cs/94216378.jpg[/url] نصب سامانه رافائل سامسون بر روی نفربرهای M113 و همچنین FV430 [quote]ضربه گیرهای دهانه لوله چقدر میتونه به دقت تیراندازی این اسلحه ها کمک کنه؟[/quote] تاثیر چندانی نداره. البته بودنش بهتر از نبودنشه. اما در این سامانه ها جک های استابلایزر این سامانه ها فشار ناشی از پس زنی اسلحه را خنثی می کنند. [quote]نظرتون درباره توپهای ریولوری (Revolver Cannon) برای همچین سامانه هایی چیه؟[/quote] چندان جالب به نظر نمی رسه. توپ های با ریتم آتش کمتر و با مکانیسم فشار مستقیم گاز برای این سامانه ها مناسب تر هستند. البته توپهای الکتریکی نیز خیلی برای این سامانه ها مناسب هستند. [quote]دوستان کاش میشد با نمونه خارجی مقایسش نمود کسی از دوستان اطلاعاتی در این زمینه داره؟[/quote] اگر واقعا اون مطالبی که در بروشور آن نوشته شده است ، کاملا صحت داشته باشد ، می توان گفت از نظر کارایی با نمونه های خارجی چندان تفاوتی ندارد. اما باید دید که آیا در عمل سامانه های هدفگیری (بخصوص سامانه های ترمال آن) از نظر کارایی در حد نمونه های خارجی هستند یا خیر. به عنوان مثال مرکاوا مارک 1 دوربین حرارتی داره ، مرکاوا مارک 4 هم دوربین حرارتی داره. اما ببین تفاوت ره از کجاست تا به کجا. البته به نظر من حتی اگر کارایی آن در حد نمونه های خارجی هم نباشد ، در مجموع می بایست کارآیی قابل قبولی داشته باشد. [quote]دوستان واقعا از سلاح کلاش در این سامانه استفاده شده یا بنده در عکسهای جناب رایش مارشال دچار خطای دید شدم!!! [/quote] مجید جان همون خطای دیده. تیربار پی کا در واقع از روی همون ساختمان کلاش ساخته شده و از پشت شباهت زیادی به اون داره. دوستان به تصاویر این دو توجه کنید. تیربار پی کا [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/pkm_1.jpg[/img] این هم کلاش [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/akms.jpg[/img] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/akm_gp25.jpg[/img] از برادر محمد عزیز (جناب رایش مارشال) به خاطر عکس های واضح و جدید تشکر می کنم. و در پایان چند تصویر هم از سامانه های خودکار ساخت اسرائیل براتون قرار می دم. [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/rcws-30_achzarit_1.jpg"]http://gallery.milit..._achzarit_1.jpg[/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/rcws3002504045zi2.jpg"]http://gallery.milit...02504045zi2.jpg[/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/rcws30.jpg"]http://gallery.milit...0084/rcws30.jpg[/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/rcws_samson_2_863.jpg"]http://gallery.milit...amson_2_863.jpg[/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/rcws_samson_1_378.jpg"]http://gallery.milit...amson_1_378.jpg[/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/panduri21.jpg"]http://gallery.milit...4/panduri21.jpg[/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/pandur2.jpg"]http://gallery.milit...084/pandur2.jpg[/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/ORD_Mk44_on_RCWS-30_Pandur_II_lg.jpg"]http://gallery.milit...andur_II_lg.jpg[/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/namerweaponcarrier.jpg"]http://gallery.milit...aponcarrier.jpg[/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/LAND_Pandur_II_8x8_w_RCWS-30_lg.jpg"]http://gallery.milit..._RCWS-30_lg.jpg[/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/amvwithrafael30mmrcwsjp.jpg"]http://gallery.milit...l30mmrcwsjp.jpg[/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/1112i.jpg"]http://gallery.milit...10084/1112i.jpg[/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/m02008062000181.jpg"]http://gallery.milit...08062000181.jpg[/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/Typhoon25mm001.jpg"]http://gallery.milit...hoon25mm001.jpg[/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/typhoon_15_25mm.jpg"]http://gallery.milit...oon_15_25mm.jpg[/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/MK-38_25mm_gun_system.jpg"]http://gallery.milit..._gun_system.jpg[/url] به امید اینکه باز هم در کشور شاهد چنین دستاوردهایی باشیم. و به امید سرافرازی ایران و ایرانی.
- 77 پاسخ ها
-
- 26
-
از زحمات برادر سعید گرامی تشکر می کنم که با دشواری های فراوان سایت را اداره می کنند. دوستان لطف کنند اگر پیشنهاد و یا نظری دارند ، نظرشون رو دوستانه تر بفرمایند و اینقدر با طعنه و کنایه صحبت نکنند.
-
فیلمی از لشگرهای زرهی شوروی در مرز ایران و شوروی در دهه ی 80
ALI پاسخ داد به Arash تاپیک در گالري نيروي زميني
ممنونم از برادر مصطفی که به خوبی به نکات مبهم بحث پاسخ گفتند. متاسفانه بسیاری از ما حد و مرزی بین منطق و احساس نمی شناسیم. بنده بارهای بار به این موضوع اشاره کردم که تا زمانی که تعادلی بین منطق و احساس وجود نداشته باشد ، تحلیل کردن مسائل راه به جایی نخواهد برد و هیچگاه واقعیات کشف نخواهد شد. عشق و ارادت فراوان و زائد الوصف ما ایرانیان به امام راحلمان (ره) ، آن مرد بزرگ از یک سو و ایمان سرشار رزمندگان سبب مقاومت همه جانبه و تمام عیار ما در برابر تجاوز عراق شد. یعنی عنصر ایمان بلاشک در مقاومت ما در برابر تجاوزات عراق کارساز بود. شاید اگر مردم در آن دوران هنوز هم به حکومت پهلوی دلبستگی داشتند و یا نیروهای نظامی کماکان به شخص شاه ارادت داشتند ، هیچگاه چنین مقاومتی از جانب ما صورت نمی گرفت و ارتش عراق طی چند هفته وارد تهران میشد. (جنبه احساسی مساله) اما اینها تماما بعد احساسی مساله بود. بعد منطقی مساله هم اینجاست که تنها سلاح ایمان برای ما نمی توانست جلوی تجاوزات ارتش عراق را بگیرد. وقتی یک لشکر زرهی شامل 375 دستگاه تانک به کشور ما حمله می کنند ، رزمندگان ما تنها با در اختیار داشتن ایمان و با دست خالی نمی توانند جلوی پیشروی این تانک ها را بگیرند. وقتی که هیچگونه سلاح ضد تانک در اختیار ما نباشد ، هرچقدر هم که ایمان مان قوی باشد ، باز هم نمی توانیم تا زمانی که سلاح ضد تانک مناسب در اختیار داشته باشیم ، در مقابل تانک های عراقی مقاومت کنیم. اگر رزمندگان ما تنها به کلاش مسلح می شدند و هیچگونه سلاح ضد تانک (اعم از راکت های آر پی جی و موشک های ضد تانک و هلیکوپترهای کبرا و ...) در اختیار نداشتند ، هیچگاه نمی توانستند در برابر حملات زرهی گسترده عراق مقاومت کنند. (جنبه منطقی مساله) یعنی به عبارت ساده تر ، فریاد الله اکبر ما و شلیک گلوله های کلاش به سمت تانک های عراقی نمی توانست مانع پیشروی تانک های عراقی به سمت کشور ما بوده باشد. شما به خاطرات همین سردار نجف گرامی خودمان رجوع کنید. ایشان فرموده بودند که زمانی که تانک های عراقی به سمت ما پیشروی می کردند ما با هر سلاحی که دم دستمان بود به سمت تانک های عراقی شلیک می کردیم که سبب می شد آنها پس از دادن تلفات عقب نشینی کنند. وقتی به سر و وقت لاشه تانک های منهدم شده عراقی می رسیدیم به قدری تانک صدمه دیده بود که نمی دانستیم با چه سلاحی منفجر شده است. با RPG ؟؟ با دراگون؟؟ با تاو؟؟ با خمپاره؟؟ با ...؟؟ پس همانطور که می بینید ما تنها با فریاد الله اکبر و گلوله های کلاش جلوی تانک های عراقی را نگرفتیم. بلکه به صورت همزمان ، هم با فریاد الله اکبر و هم با استفاده از سلاح های متناسب ضد تانک بود که توانستیم جلوی تانک های عراقی را بگیریم. پس ببینید دوستان ، ما می بایست همیشه منطق و احساس را در کنار هم داشته باشیم و هیچیک از این دو بر دیگری غلبه نکند. والا اگر صرفا ایمان (احساس) بدون سلاح (منطق) کارساز باشد ، بنده پیشنهاد می کنم همه نیروهای مسلح مان را بازنشست کرده و یک لشکر 1000 نفری با ایمان کامل تشکیل بدهیم و همه آنها را هم به شمشیر مسلح کنیم و آنها را به جان آمریکا بیاندازیم تا یک شبه کلک آمریکا را بکنند. قیاس عراق با شوروی و آمریکا هم قیاس به شدت مع الفارق است. [quote]قابل توجه دوستان که تانک تی80 تا اواسط دهه 90 میلادی تقریبا برترین تانک جهان بود و این رو غیر منطقی هست اگر با تی72 عراقی بدون حتی سیستم اسموک یا زرههای واکنشگر مقایسه کرد.[/quote] البته سعید جان ، تی 80 در مدلهای اولیه اون (که تولید اون تا سال 1985 نیز ادامه یافت و بیش از 2000 دستگاه از اون تولید شد) مثل A / B / BV به جز قدرت تحرک فوق العاده بالای خود و همچنین تغییر در اتولودر ، چندان برتری چشمگیری نسبت به تی 72 (حتی تی 72 های خود شوروی) نیز نداشت. حفاظت زرهی اون چندان تفاوتی با تی 72 نداشت. بلکه مدلهای T80U و همچنین T80UD بود که این تانک مجهز به سایت جدید هدفگیری ، کامپیوتر کنترل آتش ، اتولودر بهینه شده ، زره کنتاکت 5 ، قابلیت شلیک موشک رفلکس و سایر موارد شد. تولید مدلهای بهینه شده تی 80 مثل T80U و T80UD نیز از سال 1985 آغاز شد و چیزی حدود 2000 دستگاه هم از آن بیشتر تولید نشد. در واقع تی 80 همان مدلهای بهینه شده اش پس از سال 1985 بهترین مدلهای آن به شمار میرفتند ، نه همه مدلهایش. در حالیکه در همان دوران در کشورهای غربی ، در آلمان لئوپارد 2 آ 4 ، در ایالات متحده M1A1 آبرامز ، در بریتانیا چلنجر 1 ، در اسرائیل مرکاوا مارک 3 حضور داشتند که رقیبی جدی برای مدلهای جدید و بهینه شده تی 80 به شمار می رفتند و به نظر من نمی توان با قطعیت گفت که تی 80 (حتی مدلهای بهینه شده آن) تا اواسط دهه 90 برترین تانک جهان بوده باشد.