ALI

Members
  • تعداد محتوا

    3,819
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    65

تمامی ارسال های ALI

  1. اولین نمونه تانکبر Iveco 320-45 WTM در سال 1978 در پاسخ به یک فراخوان احتیاج ارتش به یک خودرویی که لایق حمل تانک لئوپارد باشد( ایتالیا در زمانهای گذشته از استفاده کنندگان تانک لئوپارد بود ولی همینک با ساخت تانک پیشرفته آریت ، تانکهای لئوپارد کنار گذاشته شده است)توسط شرکت ایویکو این کشور ساخته شد. این خودرو توان حمل بار و تانک را تا 65 تن دارا میباشد. وزن خالی این تانکبر15.5 تن است. برای استفاده بهتر از این تانکبر در صحراها و بیابانها اکسل آخری خودرو به شدت تقویت شده است. کشنده این خودرو سه اکسل است و کمرشکن آن چهار اکسل دارد. کشنده این تانکبر مکان لازم برای استقرار راننده و سه نفر دیگر را دارد. این خودرو مکان کافی برای نگهداری تجهیزات مورد نیاز خودرو را دارا میباشد. قالب این کشنده 6*6 است. پهنای چرخهای این تانکبر در قسمت کشنده 240 میلیمتر و در قسمت کمرشکن 320 میلیمتر است.این تانکبر دارای یک سیستم سردکن از نوع ترموکینگ است که ضمن خنک کردن موتور و آماده سازی خودرو برای مسافتهای طولانی ، آب سرد لازم برای خدمه را هم فراهم میکند. این تانکبر به دو قلاب یدک کش در پشت خودرو و همچنین کمرشکن و همچنین در جلوی خودرو مجهز میباشد که امکان بکسل کردن برخی ادوات زمینی را هم به این خودرو میدهد. این خودرو مجهز به سیستم Hydro Dynamic میباشد که در صورت عبور تانکبر از آبهایی به عمق 1.5 متر ، هیچ مشکلی برای تانکبر به وجود نمی آید. این تانکبر مجهز به سیستم Fording بوده و تمامی ابزارهای لازم برای تعمیر و نگهداری آن همراه خود دارد. از این تانکبر انعطاف پذیر در موارد دیگری مثل حمل تانکر امدادی سوخت ، اتشنشانی و موارد دیگر استفاده میشود. موتور این تانکبر از نوع FE بوده و ساخت شرکت فیات میباشد و 450 اسب بخار قدرت دارد. این تانکبر امکانات دفاعی ندارد و قابلیت نصب مسلسل را هم ندارد. شیشه های تانکبر هم از نوع معمولی است ولی در برابر گلوله های 7.6 میلیمتری مقاوم است. تایرهای این تانکبر نیز در برابر گلوله مقاوم است و دارای سیستم ضد پنچری است. باد چرخها هم توسط سیستم داخلی خودرو تنظیم میشود. این تانکبر دارای یک کمپرسور باد 750 kp است که باد لازم برای تورم چرخها در زمانی که خودرو میخواهد در مکانهای ناهموار حرکت کند راتامین میکند. این تانکبر به دلیل اینکه دارای نگهداری بسیار آسانی است و ارزان است در ناتو خیلی مورد توجه قرار گرفته است. مشخصات خودروی تانکبر ایویکو Iveco 320-45 WTM ورود به خدمت: 1978 م کشور سازنده: ایتالیا شرکت سازنده : ایویکو شکل کشنده: 6*6 وزن خالی:15.5 تن خدمه: 4 نفر / یک نفر راننده و سه نفر مامور استقرار تانک بر روی کمرشکن ماکزیمم لود:؟؟؟؟؟؟؟ طول کشنده: 7.52 متر عرض کشنده:2.77 متر ارتفاع کشنده: 3 متر موتور: FE Fiat 17.2l DIESEL قدرت موتور: 450 اسب بخار حداکثر سرعت در جاده های آسفالته: 65 کیلومتر رنج خودرو:600 کیلومتر قیمت:85000 دلار آمریکا کشورهای دارنده: ایتالیا و اسپانیا( ناتو از این تانکبر به علت قیمت پایینش استفاده های زیادی دارد) تصاویری از تانکبر ایویکو انشاالله در آینده یک تانکبر آلمانی و یک تانکبر انگلیسی را هم خدمتتان معرفی خواهم کرد. موفق باشید داش علی
  2. دوستان من هم از اظهار لطف شما متشکرم خودروی تانکبری که در نیروهای نظامی ایران مورد استفاده است ، خودروی سنگین ببر 400 میباشد. این خودرو مهندسی معکوس مرسدس بنز بوهنت (Mercedes Benz Bohnet) است. این خودرو یک کشنده 4 اکسل قدرتمند با موتور 550 اسب بخار MTU میباشد. کمرشکن این خودرو 5 اکسل بوده و در مجموع 20 جرخ دارد. این خودرو در مجموع قابلیت این دو تانکبری که تاکنون معرفی کردم را ندارد ولی در مجموع خودروی بدی نیست. توان حمل بار این تانکبر 85 تن است ولی در صورت ضرورت میتوان به وسیله یک الاکلنگی ، تا 110 تن را هم حمل کرد. یعنی دو تانک ذوالفقار 3 را. البته ببر 400 یک تانکبر سنگین است و در نیروهای نظامی کشور برای حمل و نقل خودروها و نفربرها و تانکهای سبک از کشنده های معمولی و ارزان قیمتی مثل بنز 2628 (همون خاورهای خودمون) استفاده میشود. اگر شما در روز 29 فروردین و 31 شهریور در رژه های نیروهای مسلح دیده باشید خودروی ببر 400 همان خودرویی است که تانک ذوالفقار را حمل میکند. متاسفانه عکسی از این تانکبر ندارم ولی عکس خودروی مرسدس بنز بوهنت را میگذارم تا ببینید ببر 400 از روی چه خودرویی ساخته شده است. البته این را هم در گوشی بگویم که ایران در حال ساخت یک تانکبر جدید و پیشرفته میباشد. این تانکبر جدید توان حمل تانک و بار را تا 230 تن دارا میباشد. با ساخت این خودرو کار ترانسپورت ادوات زمینی با سرعت بالایی صورت خواهد گرفت. تانکبر جدید ایران شباهت زیادی به کشنده کنوورث (KENWORTH C500) دارد. عکس زیر تصویر کشنده کنوورث را نشان میدهد.
  3. سلام دوستان شوروی از ابتدای تشکیل پیمان ناتو سعی در تضعیف و تنش در داخل این پیمان را داشت . در این تاپیک میخواهم شما را با یک سری از فعالیتهای سازمان جاسوسی کا گ ب در راستای ایجاد تنش بین اعضای ناتو و تضعیف این پیمان نظامی آشنا کنم. پیش از شروع باید به عرضتان برسانم که یکی از زیر مجموعه های کا گ ب ، اداره انحراف افکار عمومی است. یکی از وظایف این اداره ایجاد تنش بین اعضای ناتو بود. (لنین در خاطرات خود مینویسد: در صورتی که ضرورت ایجاب کند باید به هر کاری دست زد و تمام حیله گریها ، رندیها ، کارهای غیر قانونی و کتمان را بکار برد. باید یاد بگیریم که چگونه در رده های دشمن و در نهادهای سیاسی و اجتماعی آنان رخنه کنیم. حتی اگر ضرورت ایجاب کند باید به دروغ و حیله و تزویر متوسل شویم.) 1-از اقدامات کا گ ب در راستای تضعیف ناتو میتوان به تشنجاتی که روسها در سال 1970 بر سر مسائل قبرس در ترکیه به وجود آورده بودند اشاره کرد. در اوایل سال 1970 فدروویچ گروبایکوف ، سفیر شوروی در ترکیه که خود یکی از کارمندان قدیمی کا گ ب بوده است به وزارت خارجه ترکیه اطلاع داد که حکومت نظامی حاکم بر یونان قصد دارد با کمک ناتو در قبرس دست به یک کودتا بزند و این جزیره را که بخشی از آن ترک نشین و تحت سلطه حکومت ترکیه قرار دارد تماما اشغال کند. سفیر شوروی با دلائل و شواهد ساختگی و جعلی توانست دولت ترکیه را متقاعد کند که یونانیها با کمک ناتو در صدد الحاق قبرس به کشور خود از طریق کودتای نظامی هستند. مقامات ترکیه که به خصوص به خاطر اختلافات دیرینه خود با یونانیها بر سر مساله قبرس از چنین حادثه احتمالی متوحش شده بودند در مصاحبه های مطبوعاتی و در اظهار نظرات بعدی خود بطور مکرر آمریکا و یونان را مسئول بحران موهومی که در قبرس اتفاق افتد معرفی کردند ولی مقامات یونانی و آمریکایی همواره اظهار نظرهای مقامات ترک را تکذیب کردند. در این اثنا روزنامه های ترکیه که خود اخبار و گزارشهایی را در باره تغییرات و انتصابات وسیع در کادر رهبری یونان دریافت کرده بودند بیکار ننشسته و شروع به نوشتن مقالات و تفسیرهایی علیه یونان و آمریکا کردند و وقوع کودتای قریب الوقوع در قبرس را ناشی از یک تصمیم ناتو تلقی کردند. روزنامه های لهستانی و بلغارستانی هم همصدا با ترکیه ، آمریکا و یونان را مسئول دخالت اوضاع در منطقه مدیترانه معرفی کردند و متعاقبا تظاهراتی در ترکیه علیه تصمیم ناتو برای الحاق قبرس به یونان انجام گرفت. این جو سازیها تماما شایعه پراکنی دروغین روسها بود و هرگز کودتایی در قبرس در آن زمان صورت نگرفت. اما بعدها مقامات سفارت شوروی در ترکیه به وزارت خارجه این کشور اطلاع دادند که هوشیاری و قاطعیت مقامات ترک موجب خنثی شدن طرح کودتای نظامی در قبرس گردیده است. مقامات ترک هم به راستی تصور کردند هشیاری آنان موجب عقیم ماندن طرح موهوم ناتو گردیده است. شوروی با این اقدام به دو هدف از پیش تعیین شده خود دست یافت. الف) تشدید اختلاف میان ترکیه با یونان و آمریکا و طبعا تشدید اختلاف در داخل سازمان آتلانتیک شمالی ( ناتو ) ب) کاستن از تیرگی روابط شوروی و ترکیه و نزدیک کردن انان به یکدیگر چنانچه دولت ترکیه بعدا از روسها تشکر کرد. 2-یکی دیگر از اقدامات اداره انحراف افکار عمومی در راستای تنش درناتو این بود: در بهار سال 1957 چهار تن از کارمندان سازمان جاسوسی چکسلواکی که تحت نظر کا گ ب فعالیت میکردند ، یک بمب نسبتا قوی اما سبک را در داخل یک بسته سیگار جاسازی کردند و عازم فرانسه شدند. پاکت سیگار را داخل پاکت دیگری شبیه یک پاکت نامه به آدرس منزل رئیس شهربانی استان رن پست کردند. این پاکت زمانی تحویل خانه وی شد که وی و همسرش جمعی از نمایندگان مجلس فرانسه را به خانه خود دعوت کرده بودند و هدف این بود که رئیس شهربانی و نمایندگان مجلس با انفجار به موقع این بمب کشته شوند. اما محموله پستی قبل از آنکه به دست رئیس شهربانی برسد ، همسرش جلو آمد و پاکت را تحویل گرفت و به محض باز کردن آن بمب منفجر شد و وی به هلاکت رسید. یکروز بعد از این حادثه اعلامیه هایی جعلی در سطح شهر پراکنده شد و گروهی موهوم به نام ( سازمان مبارزین برای استقلال المان) مسئولیت این قتل را به عهده گرفت. به دنبال این واقعه روزنامه های اروپای شرقی ، همصدا با روزنامه های اروپای غربی علیه تروریستهای آلمان غربی تبلیغات به راه انداختند. در آن سال رابطه فرانسه و آلمان ، دو عضو مهم ناتو تیره گشت.(هدف هم همین بود) ولی بعدها در تحقیقات مشخص شد که این اطلاعیه توسط ماموران مخفی کا گ ب منتشر و تکثیر شده و بطور مخفیانه از طریق چکسلواکی به فرانسه منتقل شده است و اساسا آلمان غربی کوچکترین اطلاعی از این موضوع نداشت و گروهی موسوم به سازمان مبارزین برای استقلال آلمان هم هرگز وجود خارجی نداشت. 3-در سال 1974 پس از انتقال مقر سازمان ناتو به بروکسل پایتخت بلژیک ، روسها معادل 3 میلیون دلار برای ایجاد کارخانه مونتاژ اتومبیل مسکوویچ در نزدیکی این مرکز خرج کردند. این کارخانه در نزدیکی مرکز ناتو دائر شد و به زودی یک آنتن رادیوئی در نقطه ای در پشت بام آن نصب شد و متعاقبا فروشندگان روسی به وارد کردن اتومبیل مسکوویچ و عرضه آن به مردم پرداختند. اتومبیلها در آن زمان به قیمت 1100 دلار یعنی یک چهارم قیمت آن در شوروی به فروش میرسید. بعدها یکی از کارکنان بلژیکی این کارخانه فاش کرد که روسها سالانه 5 میلیون دلار از فروش این خودروها متضرر میشدند. اما پایین بودن قیمت اتومبیلها باعث جلب مشتریان زیاد میشد و این خود عامل بقای این به اصطلاح کارخانه که مرکز جمع آوری اطلاعات رادیوئی از ناتو بوده است میگردید. برای حفظ حرمت اندیشه و قلم ، در صورت استفاده از مطالب چه در این سایت چه در سایتهای دیگر با حقیر هماهنگ کنید. برادر کوچک شما داش علی
  4. دوستان اجازه بدهید این نکته را هم اضافه کنم که سرعت این تانکبر و همه تانکبرهای دیگر از 70 تا 80 کیلومتر بر ساعت تجاوز نمیکند. یعنی سرعتی در حد و اندازه خود تانک. ولی دلیل استفاده از تانکبر این است که یک تانک به دلیل اینکه در جاده های شهری و بیرون شهری تسلط کافی بر پشت سر خود ندارد نمیتواند همانند خودروهای دیگر به طی مسیر خود ادامه داده و به خودروهای دیگر هم آسیب میرساند. برای حمل آسان و سریع و بی خطر تانکها به مناطق جنگی از خودروی تانکبر استفاده میشود.
  5. سلام دوستان در این پست یک سری دیگر از سیستمهای کلی تانکها را توضیح میدهم. قبلا سوال شده بود که یک تانک با وجود اینکه چرخ ندارد پس چگونه گردش به راست و چپ میکند یعنی در مجموع یک تانک چگونه هدایت میشود؟ به تصاویر زیر دقت کنید: تصویر اول متعلق به یکی از دیفرانسیلهای تانک ام 60 است. همانطوریکه در تصویر مشخص است دیفرانسیل این تانک و در مجموع تمام تانکها از نوع دیفرانسیل مستقل است. برای روشنتر شدن هرچه بیشتر موضوع به این مثال توچه کنید: احتمالا شما مینی لودر های بابکت (Bobcat) را دیده باشید این مینی لودرها با سرعت بالایی حرکت میکنند و ناگهان می ایستاند و بدون این که دور بزنند درجا 180 درجه چرخش میکنند. دیفرانسیل این مینی لودرها از نوع مستقل است. در تانکها هم دیفرانسیلها مشابه این مینی لودرها هستند به این صورت که در این دیفرانسیل دو شافت پینیون (Pinion Shaft) وجود دارد. تصویر دومی یک شافت پینیون را نشان میدهد که متعلق به تانک ام 60 است. در یک تانک دو تا از این شافتهای پینیون وجود دارد. یکی مخصوص گردش به چپ که به آن شافت گردش به چپ میگویند و دیگر مخصوص گردش به راست که شافت گردش به راست میگویند. اگر یک تانک بخواهد به سمت راست خود بپیچد و دسته استیک فرمان را به سمت راست خود بچرخاند شافت پینیون سمت راست از دیفرانسیل جدا میشود و قسمت راست تانک به حالت ترمز در میاید. ولی قسمت چپ تانک به علت اینکه به حرکت خود ادامه میدهد تانک را به سمت راست میچرخاند. تمام تانکهای جهان دارای این سیستم هدایت میباشند. در تانکهای قدیمی مثل تی 55 و ام 48 سیستم هدایت تانک به این صورت بود که در تانک دیفرانسیل مستقل وجود نداشت دیفرانسیل تانک از نوع وابسته بود. در قسمت پایین پای راننده تانک سه پدال وجود داشت یکی پدال گاز و دو تای دیگر یکی ترمز چپ بود و یکی ترمز راست. اگر راننده تانک میخواست تانک را به سمت راست بگرداند ترمز سمت راست را میگرفت و در این حالت زنجیر و چرخهای سمت راست به حالت ترمز در میامدند و تانک به سمت راست گردش میکرد. به همین سادگی. البته تانکهای قدیمی که سه پدال داشتند ، هدایت و کنترل تانک بسیار مشکل بود. در تانکهای جدید دیگر از پدال گاز و ترمز خبری نیست و در زیر پای راننده تانک پدالی وجود ندارد . تمامی سیستمهای تانک مثل هدایت و ... به وسیله اهرمهای استیک انجام میشود. اهرم گاز به صورت یک دسته استیک در سمت چپ راننده تانک قرار میگیرد. به تصویر سومی بالا دقت کنید. این تصویر داخل تانک مرکاوا را نشان میدهد. به اهرم استیک کنترل و هدایت تانک دقت کنید. یکی از دوستان سوال کرده بود که اصولا یک تانک چه احتیاچی به سیستم تعلیق دارد.؟؟؟؟ باید بگویم که خود تانک به سیستم تعلیق احتیاج ندارد بلکه خدمه تانک هستند که به سیستم تعلیق نیاز دارند. سیستم جلوبندی یک تانک به قدری استحکام دارد که اگر تانک در بدترین موقعیت هم قرار بگیرد و در چاله چوله های بزرگی هم بیافتد ، هیچ اتفاقی برای تانک نمی افتد. ولی خدمه تانک نمیتوانند تکانهای شدید ناشی از حرکت تانک بر روی چاله چوله ها را در مدت زیاد تحمل کنند. چرا که به سرعت خسته و کلافه شده و تمرکز خود را از دست میدهند. به همین دلیل تانکها را به سیستمهای قدرتمند تعلیق از نوع پانارد و کمپرسورهای بادی مجهز میکنند. این سیستم تکانهای شدید بر تانک را کاهش میدهد. یکی دیگر از دوستان در باره گیربکس تانکها سوال کرده بود. به تصویر زیر خوب دقت کنید تصویر بالا داخل گیربکس تانک مرکاوا را نشان میدهد . گیربکس تانکهای امروزی به صورت تمام اتوماتیک میباشد. این کار به دلیل هدایت و کنترل آسانتر تانک انجام میشود. در تانکهای قدیمی سیستم تعویض دنده دستی بود و راننده میبایست به صورت دستی اقدام به تعویض دنده تانک میکرد که این کار فوق العاده مشکل و سخت بود. ولی در تانکهای روز این مشکل با تمام اتوماتیک کردن گیربکس رفع شده است. به تصویر بالا دقت کنید. ببینید که چه ماهک و میل ماهک قدرتمندی دارد. تورک کنورتور که عامل اصلی تعویض دنده در گیربکس های اتوماتیک است را ببینید. در باره سیستم ترمز تانکها سوال شده بود. تانکهای روز از دو سیستم ترمز استفاده میکنند. یکی در داخل دیفرانسیل و دیگری در پشت و بالای اکسلها. جالب است بدانید گرمایی که توسط سیستم ترمز تانک برای توقف یک تانک با سرعت 50 کیلومتر بر ساعت ایجاد میشود ، میتواند 20 لیتر آب را درجا بجوشاند. تصویری از شافت خروجی موتور تانک تی 72 ساخت ایران دوستان اگر باز هم سوالی داشتید بپرسيد. در خدمت شما هستم.
  6. دوستان از حسن توجه شما كمال تشكر را دارم البته همانطور كه قبلا هم به آقا سعيد گفته بودم در نيروهاي مسلح ايران براي جابجايي خودروها و نفربرهاي سبك از كشنده هاي معمولي و سبك استفاده ميشود. ولي تانكهايي مثل ذوالفقار و تي 72 را با خودروي تانكبر ببر 400 حمل ميكنند. ببر 400 مهندسي معكوس خودرو مرسدس بنز بوهنت (Mercedes Benz Bohnet) میباشد. خودرویی که موشکهای شهاب 3 و قدر را هم حمل میکند همین خودرو است ولی مدل سه اکسل آن. اگر در رژه های مختلف نیروهای مسلح تانک ذوالفقار را دیده باشید این تانک را توسط ببر 400 حمل میشود. البته این خودرو خودرویی معمولی است و خیلی پیشرفته نیست ولی توان حمل بار تا 85 تن را دارا میباشد. متاسفانه عکسی از ببر 400 ندارم ولی عکس مرسدس بنز بوهنت را میگذارم تا ببینید که ببر 400 از روی چه خودرویی ساخته شده است. این موضوع را هم خاطر نشان کنم که بنده در زمستان سال 1384 در سفری که به عراق داشتم در شهر بغداد در منزل یکی از دوستان در منطقه سوق الحبیش به مدت یک ماه ساکن بودم. منطقه سوق الحبیش تا منطقه Green Zone تنها 2000 متر فاصله دارد. حتما اسم Green Zone را شنیده اید. منطقه سبز. این منطقه مرکز اصلی نیروهای آمریکایی در عراق است و مرکز فرماندهی و لجستیک نیروهای آمریکایی است. یک روز در نزدیکیهای این منطقه بودم که دیدم یک کاروان نظامی مرکب از هشت دستگاه از این تانکبرها که روی هر کدام یک دستگاه تانک آبرامز بود با همراهی و اسکورت پنج دستگاه جیپ هامر مجهز به مسلسل کالیبر 50 از منطقه سبز بیرون آمدند و به سمت خارج بغداد به راه افتادند. این خودرو با تمام عظمتش بسیار کم صدا بود و خیلی نرم حرکت میکرد. راستی دوستان کسی میداند که چرا به این منطقه Green Zone میگویند؟؟ من که سبزه ای در اطراف آن ندیدم.
  7. نوبتی هم که باشد نوبت تانک پیشرفته لکلرک است. به تصاویر موتور تانک لکلرک دقت کنید: دیاگرام موتور تانک لکلرک تانک لکلرک از یک موتور وی شکل تمام میل لنگ بهره میبرد. این موتور 8 سیلندر است و جنس آن فولاد 28 صدم در صد است. این موتور استحکام بالایی دارد. قدرت این موتور 1500 اسب بخار است. این موتور ساخت شرکت جیات فرانسه ( البته با همکاری شرکت Renault ) میباشد. نازلها و پلانچرهای انژکتورهای این موتور از نوع 10 نازلی میباشد. این موتور دارای دو توربوشارژ متوسط است. توربوشارژهای این موتور از نوع سرامیکی بوده و دارای بوستر و فنر رگلاژ میباشد که سرعت چرخش توربوشارژ را تنظیم کرده و از ریتارد کردن موتور جلوگیری به عمل می آورد. در مجموع این موتور ، موتور خوبی است. البته عالی نیست. چرا که کشور فرانسه در ساخت موتورهای دیزلی به پای آلمان و آمریکا نمیرسد.(موتور تانک مرکاوا را هم آمریکاییها و آلمانیها ساخته اند) عکسی از داخل تانک لکلرک تصویری از شنی تانک لکلرک تصاویری گوناگون از تانک لکلرک در ادامه موتور فوق العاده تانک لئوپارد را بررسی خواهم کرد. منتظر باشید. موفق باشید داش علی
  8. دوستان از اظهار لطف و محبت شما عزیزان کمال تشکر را دارم. قابل شما را نداشت. icon_frown
  9. البته بنده رشته مدیریت بازرگانی هستم. icon_frown حالا اینکه چطوری از تانک و موتورهای دیزلی سر در آوردم بماند. برجک تانکها را یک تکه میسازند به خاطر استحکام بالایش چرا که فلز یک تکه به مراتب محکمتر از فلزی که چند تکه است و آنرا به هم پیوند داده اند. البته وقتی امکان ساخت یک تکه برجک نباشد قطعات را با سنتر بولت و با روش پرس ضربه ای همانطور که در پست قبلیم گفتم ساخته میشود. یک نمونه از سنتر بولت تانکهای ایرانی دست کمی از تانکهای روز جهان ندارند. به خصوص ذوالفقار که گل سرسبد تانکهای ایران است. جالب است بدانید که سایتهای معتبر نظامی جهان در رده بندی که از تانکها یه عمل آورده اند ذوالفقار را در رده ششم یا هفتم قرار داده اند. ما فقط باید باور کنیم که میتوانیم. مگر مهندسین آلمانی از شکم مادر مهندس به دنیا آمده اند که ما نمیتوانیم. من خود این تانک و موتور آنرا از نزدیک دیده ام. البته من نمیتوانم در اینجا به جزئیات این تانک بپردازم ولی همین قدر بگویم که چیزی از تانکهای روز جهان کم ندارد. واقعا دست مهندسین و متخصصین کشورمان درد نکند. دست مریضاد
  10. سلام دوستان خب این تاپیک کمی تخصصی شد و بهتر است کمی درباره اصطلاحاتی که بکار بردم توضیح دهم. 1- فورجینگی : قطعاتی مثل پیستون و میل لنگ و شاتون را به دو روش میتوان ساخت یکی تراشکاری و دیگری ریخته گری. روش ریخته گری اگرچه گرانتر از تراشکاری است ولی در عوض استحکام قطعات بیشتر میشود. در روش ریخته گری ترکیب کروم و فولاد و سیلیسیم( البته هر ترکیب دیگری را میتوان بکار برد ولی در صنایع تانک سازی از این ترکیب به خاطر استحکام فوق العاده استفاده میشود) را ذوب کرده و در قالبهای مخصوص به خود میریزند و سپس آنرا به شدت تحت فشار دستگاه پرس قرار میدهند . این روش ریخته گری به همراه پرسکاری را فورجینگ میگویند. حالا اگر تنها یکبار قطعه تحت فشار قرار گیرد فورجینگ درجه دو و اگر قطعه دو بار تحت فشار قرار گیرد فورجینگ درجه یک نامیده میشود. قطعات تانکها تماما به روش فورجینگ درجه یک ساخته میشود به همین دلیل استحکام فوق العاده ای دارد. تحت فشار بودن مواد مذاب باعث میشود که ملکولها قویترین پیوندها را باهم برقرار سازند و قطعه به بهترین شکل ساخته شود. 2- سنتر بولت : در برخی از صنایع سنگین به جای پیچ از سنتر بولت استفاده میشود. در موتور تانک مرکاوا اصلا از پیچ استفاده نشده است بلکه تمامی قطعات با سنتر بولت به هم متصل شده اند. سنتر بولت یک پین غیر همجنس با قطعات موتور است که به وسیله المنت مخصوصی آنرا گداخته و توسط دستگاه پرس جا انداخته میشود. سنتر بولت به قدری استحکام دارد که اگر شما موتور تانک مرکاوا را از فاصله 100 متری زمین رها کنید هیچ اتفاقی برای موتور نمی افتد. به همین دلیل است که در ساختار این موتور از پیچ استفاده نشده است بلکه از سنتر بولت استفاده شده است. یک نمونه موتور با قطعات فورجینگی . (میل لنگ و پیستونها و شاتونها و فلایویل تماما فورجینگی بوده و ساخت آمریکا میباشد و متعلق به خودرو Ford Mustang F350 میباشد.) تصوير خودروي Ford Mustang F350 ( وانت مشکی ) دوستان این دو مورد را از من داشته باشید اگر بازهم مطلبی برای شما نا مفهوم و ناشناخته بود بگویید تا توضیح دهم.
  11. در این تاپیک تصاویری از یک سری خودروهای حمل و نقل تاکتیکی و خودروهای تانک بر کمپانی اشکش (OSHKOSH) مورد استفاده در ارتش آمریکا را که یکی از بهترین و با تجربه ترین کمپانی ها در زمینه ساخت کامیونها و تانکبر های ارتش میباشد را تقدیم حضورتان میکنم. البته عکس آخری را بخاطر جالب بودن گذاشتم وگر نه ربطی به موضوع ندارد.
  12. یک سری دیگر از تصاویر خودروهای تاکتیکی و تانکبر
  13. من سوخو 35 را ترجيح ميدهم واقعا زيباست.
  14. قبل از تشریح ماجرای ربودن میراژ لبنانی این نکته را خاطر نشان کنم که یکی از زیر مجموعه های کا گ ب ، اداره نظارت بر نیروهای مسلح است که اصطلاحا (GRU) نام دارد و دارای دو بخش است: بخش اول اطلاعاتی را پیرامون روحیه و طرز تفکر فرماندهان نظامی تدوین میکند و بخش دوم اطلاعاتی را پیرامون سلاحهای استراتژیک و تکنولوژی پیشرفته کشورهای غربی را تهیه وتدوین میکند. طرح ربودن هواپیمای میراژ فرانسوی از لبنان هم یکی از نقشه های از پیش طراحی شده(GRU) بود که البته با شکست روبرو شد. حال به تشریح این رسوایی میپردازیم. در تاریخ 29 سپتامبر 1969 ناگهان تمام خبرگزاریهای جهان و سپس روزنامه ها ( از جمله روزنامه کیهان در تهران مورخه 7 مهرماه 1348 ) خبر دادن که دو دیپلمات روسی به خاطر تلاش برای ربودن یک هواپیمای مدرن میراژ فرانسوی از لبنان با ماموران امنیتی این کشور در بیروت درگیر شدند. طی این حادثه دو دیپلمات روسی به شدت مجروح شدند. ماجرا از آنجا آغاز میشود که یکی از خلبانان لبنانی بنام حسن البداوی که مدتها قبل بخاطر قاچاق مواد مخدر و تخلفات دیگر از نیروی هوایی این کشور اخراج شده بود ، به طور مخفیانه تحت استخدام ماموران کا گ ب که در پوشش کارمندان سفارت شوروی در بیروت فعالیت میکردند ، در آمد. وی در یکی از شبهای اواخر اوت1969 با یکی از خلبانان چیره دست نیروی هوایی لبنان بنام ستوان حسن متار که از دوستان قدیمی وی بود ملاقات کرد. در این شب البداوی به متار گفت: مایلی پول خوبی بدست آوری؟ متار گفت : آری ولی از کجا و چگونه؟ البداوی نقشه وسیعی را که مقامات روسی برای ربودن هواپیمای جنگنده بمب افکن میراژ فرانسوی از لبنان طراحی کرده بودند را به اطلاع ستوان متار رساند و به او گفت: اگر بتوانی عامل اجرای این نقشه شوی یک میلیون دلار انعام مخفیانه دریافت خواهی کرد. متار ابتدا مخالفت کرد ولی بعدا تحت شرایطی از جمله افزایش مبلغ پیشنهاد شده ، آنرا پذیرفت. یک هفته بعد در یک فرصت معین متار به اتفاق البداوی به سوی یکی از شرکتهای تجاری شوروی در بیروت براه افتادند. البداوی ستوان متار را به مسول شرکت تجاری شوروی که ولادیمیر واسیلیو نام داشت معرفی کرد. واسیلیو یک مجلس دوستانه ترتیب داد و د راین مجلس ماجرا را به این شرح به او گفت: نقشه ما ساده است. شما بر طبق پروازهای عادی و تمرینی خود پرواز میکنید و از روی دریای مدیترانه میگذرید. پس از آنکه به ارتفاع 3000 پایی زمین رسیدیدبه برج مراقبت فرودگاه بیروت اطلاع میدهید که هواپیما دچار نقص فنی شده است. کمی بعد مجددا با فرودگاه تماس گرفته و وضع خود را بحرانی و خطرناک وانمود میکنید. سپس ارتباط رادیویی خود را با فرودگاه بطور کامل قطع میکنید و در این هنگام فرودگاه بیروت تصور میکند که شما با هواپیمای میراژ خود به دریا سقوط کرده اید. آنگاه هواپیما را به سرعت به طرف شوروی و به مقصد باکو در آذربایجان هدایت تغییر مسیر میدهید. به محض ورود شما به حریم هوایی شوروی سه فروند میگ روسی شما را از سه جهت اسکورت کرده و به فرودگاه آذربایجان شوروی هدایت خواهند کرد. پس از ورود شما به خاک شوروی مبلغ مقرر به شما پرداخت خواهد شد و از آن پس شما میتوانید تا پایان عمر در شوروی زندگی سعادتمندانه ای داشته باشید و برای انتقال همسرو فرزندان شما از طریق زمینی ترتیبات لازم داده شده است. ستوان متار که با وحشت به سخنان واسیلیو گوش میداد کمی مکث کرد و گفت بخشی از انعام را قبل از اجرای عملیات میخواهم. واسیلیو گفت : 20 درصد مبلغ مقرر به شما پرداخت خواهد شد. متار گفت : موافقم الان باید چکار کنم. واسیلیو: پرواز تمرینی شما با میراژ چه روزی است؟ متار:سوم اکتبر. واسیلیو: 15سپتامبر مجددا شما را در همین مکان خواهم دید و البته میبایست تا آن زمان با کسی در این خصوص حرف نزنید. ولادیمیر واسیلیو چند روز بعد در نهم سپتامبر واسیلیو با یکی از پروازهای ایر فلوت راهی مسکو شد و چند روز بعد بایک دیپلمات جدید روسی بنام کومیاکف مجددا به بیروت باز گشت . روز 15 سپتامبر فرا رسید. متار با واسیلیو و کومیاکف در یک آپارتمان در مجاورت سفارت شوروی ملاقات کردند. کومیاکف: ما مقدمات لازم را برای استقبال شما در باکو فراهم کرده ایم. متار : من با همسرم در این رابطه صحبت کرده ایم و ترجیح میدهیم پس از عملیات در سوئیس زندگی کنیم. کومیاکف: اشکالی ندارد. این به شما مربوط است که درکجا زندگی کنید. متار: توجه دارید که من تا 20 درصد انعام را از قبل نگیرم اقدامی نخاهم کرد. کومیاکف:یکروز قبل از پرواز شما را در همین مکان خواهیم دید و پول به شما پرداخت خواهد شد. دوم اکتبر فرا رسید. واسیلیو 200 هزار دلا ر پول نقد را به متار داد و سپس کومیاکف نقشه ای را که مسیر پرواز ستوان متار در آن ترسیم شده بود به وی نشان داد. در حالیکه دو دیپلمات روسی و خلبان لبنانی مشغول بررسی نقشه بودند ، ناگهان درب آپارتمان به صدا درآمد. این سه تن که گویی شنیدن صدای در کاملا برایشان غیر منتظره بود به یکدیگر خیره شدند که درب اتاق اندکی بعد فورا باز شد و 4 تن از مامورین لبنانی که هریک سلاح کمری در دست داشتند وارد اتاق شدند و از ساکنین اتاق خواستند که همراه آنها بیایند. دیپلماتهای روسی که متوجه شدند نقشه هایشان لورفته است ، از پاسخ دادن به مامورین خودداری کردند و بلافاصله سلاحهای خود را بیرون کشیده و از ماموران خواستند که از اتاق خارج شوند. مامورین لبنانی با مشاهده اسلحه دیپلماتهای روسی فورا بر آنها آتش گشودند و هر دو را به شدت مجروح ساختند. ستوان متار هم قبل از شروع درگیری توسط ماموران لبنانی به بیرون ساختمان منتقل شد. هر دو دیپلمات روسی که به شدت زخمی شده بودند توسط ماموران لبنانی به بیمارستان منتقل شدند.چند دقیقه پس از انتقال دیپلماتهای مجروح روسی به بیمارستان ، یک اتومبیل نمره سیاسی سفارت شوروی در بیروت با دو سرنشین به سرعت به سوی بیمارستان براه افتاد و هر دو بیمار روسی را از بیم آنکه مبادا در حین مداوا و یا در زیر ضرب و شتم ماموران لبنانی اسرار ربودن هواپیمارا فاش سازند، از بیمارستان خارج کرده و به داخل سفارت انتقال دادند.موضوع شکست هم توسط سفارت شوروی به اطلاع وزارت خارجه مسکو رسید. دو روز بعد یک هواپیمای خطوط هوایی ایر فلوت شوروی از مسکو وارد بیروت شد و دو دیپلمات مجروح روسی را که هر دو از اعضای فعال کا گ ب بودند را به شوروی باز گرداند. بعدا معلوم شد که ستوان متار خود از ماموران سازمان ضد اطلاعات لبنان بود و از اولین روزی که با البداوی و واسیلیو تماس برقرار کرده بود گزارشها و اظهارات رد و بدل شده را مخفیانه به اطلاع مقامات لبنان رسانده بود و دولت نیز از متار خواسته بود که لحظه به لحظه تا آخرین مرحله اجرای توطئه با روسها همکاری کند تا در فرصت مناسب جاسوسان مسلحی که به نام دیپلمات در لبنان کار میکنند به دام افتند. هنوز 24 ساعت از این موضوع نگذشته بود و جزییات جاسوسی در لبنان منتشر نشده بود که روزنامه ها و رسانه های شوروی کشور لبنان را مورد انتقاد شدید قرار دادند. روزنامه پراوادا یکروز بعد نوشت: شایعه دروغینی که در مورد دزدیدن هواپیمای میراژ فرانسوی از لبنان توسط رژیم این کشور به اتحاد شوروی نسبت داده شده است از ابتدا تا انتها یک تحریح آمریکایی بوده و به منظور اختلال در روابط شوروی و لبنان صورت گرفته است. داستانی که روسها برای فرار از اتهام خود ساخته بودند این بود که حادثه ساخته و پرداخته آمریکاییها بود و به کمک عوامل خودفروخته و مزدور تبعه شوروی قرار بود انجام گیرد. سفارت شوروی هم این دو دیپلمات را با استفاده از هرج و مرج لبنان متواری ساختند. سفارتخانه های شوروی در عراق و سوریه و مصر نیز همزمان در تلاشهای خود سعی کردند که دولتهای حاکم بر این کشور را به کذب بودن این شایعات متقاعد کنند. جنبلاط این حادثه را ساخته و پرداخته آمریکاییها اعلام کرد و آنرا برای تخریب روابط بیروت مسکو اعلام کرد. روز پنجم اکتبر وزارت خارجه مسکو اعلام کرد که اگر لبنان حملات تبلیغاتی خود را علیه شوروی متوقف نسازد ، این کشور تمام دیپلماتهای خود را از بیروت فرا خواهد خواند. این تهدیدهای موذیگرانه و زیرکانه توام با تبلیغات ضد آمریکایی دولتهای عربی متمایل به شوروی چندان بی نتیجه نبود و دولت لبنان تحت فشار دولتهای عربی از روزنامه های این کشور خواست که در ارتباط با موضوع فوق بر له با علیه شخص یا دولت خاصی مطلب نوشته نشود. برای حفظ حرمت اندیشه و قلم در صورت استفاده از این مطالب چه در این سایت چه در سایتهای دیگر با حقیر هماهنگ شود. با تشکر موفق باشید
  15. به نکته خیلی خوبی اشاره کردید تانک را به این دلیل با تانکبر به مناطق جنگی حمل میکنند که تانک نمیتواند در جاده های شهری و برون شهری مثل اتومبیلهای شهری حرکت کند. اگر یک تانک در جاده بخواهد میل به چپ کند به خاطر این که به پشت سر خود تسلط ندارد امکان آسیب رساندن به خودروهای عبوری بسیار زیاد است. به همین دلیل از تانکبر برای جابجایی تانک استفاده میکنند. وگر نه خود این تانکبرها با تانک بیشتر از 70 کیلومتر بر ساعت سرعت ندارند.
  16. این هم یک تانکبر سبک ساخت اشکش که برای حمل خودروها و نفربرها و تانکهای سبک کاربرد دارد.
  17. بله آقا سعید ببر 400 همان خودرویی است که هر ساله در رزمایشهای گوناگون تانک ذوالفقار را حمل میکند. خودروی خوبی است. البته این را هم در گوشی بگویم که ایران در حال ساخت یک خودرو تانکبر (این خودرو نوعی كمر شکن سنگین با دو الاکلنگی است) جدید با قابلیت حمل سه تانک و در مجموع 230 تن بار میباشد. طرح این خودرو را آنطوری که من دیدم شبیه کشنده کنوورث (KENWORTH C500) است. با ساخت این خودرو کار نقل و انتقال نیروها به خط مقدم جبهه در حجم و سرعت بالایی انجام خواهد شد. تصویر کشنده کنوورث (kenworth c500)
  18. ALI

    هيتلر در حسرت بمب اتمى

    البته در اینکه آلمانها تاکتیک فوق العاده ای داشتند شکی نیست. ولی آلمانها ندانستند که از این تاکتیکها میبایست در کجا استفاده کنند. این دلیل شکست آلمانها بود. آلمان در جنگ جهانی دوم مثل گاو بود که قدرت زیادی داشت ولی عقل نداشت و نفهمید که از این قدرت خود چگونه استفاده کند. یکی از دلایل اصلی شکست آلمان در جنگ جهانی دوم ، نداشتن یک سیستم اطلاعاتی صحیح و نداشتن شبکه جاسوسی است. که انشا الله اگر عمری باقی باشد در مقاله ای که درباره عوامل شکست هیتلر از متفقین در حال تهیه میباشم به آن خواهم پرداخت.
  19. دوستان باز هم مرا شرمنده اظهار لطف و محبتتان کردید. icon_frown منتظر ادامه مطلب باشید.
  20. البته ايران خود اينها را ندارد. در نیروهای مسلح ایران برای جابجایی نفربرها و خودروهای سبک از کشنده های معمولی و سبک استفاده میشود. ولی تانکهای سنگین مثل ذوالفقار را توسط خودرو تانکبر ببر 400 حمل میکنند. ببر 400 مهندسی معکوس خودرو مرسدس بنز بوهنت (Mercedes Benz Bohnet) است که خودرویی سنگین و با قابلیت حمل بار تا 110 تن را هم دارا میباشد. عکسی از ببر 400 ندارم ولی مرسدس بنز را میگذارم تا ببینید که ببر 400 از روی چه خودرویی ساخته شده است.
  21. ALI

    هيتلر در حسرت بمب اتمى

    آقا سعید شما کاملا درست میفرمایید دلیل اصلی شکست هیتلر در جنگ نداشتن بینش و تاکتیک صحیح جنگی و از آن مهمتر غرور فوق العاده هیتلر که جهان را تسخیر شده خود میدانست میباشد. در زمان جنگ ارتش آلمان نازی تجهیزاتی داشت که متفقین حتی مشابه آنرا هم نداشتند. حالا اگر هیتلر بمب اتم هم میداشت با این غرور و نداشتن تاکتیک جنگی میخواست چکار کند؟؟؟
  22. ََعکسهایی از موتور تانک مرکاوا محوطه و مصفظه موتور در شاسی تانک موتور تانک مرکاوا همانطور که قبلا گفتم 12 سیلندر و از نوع خورجینی دو میل لنگ میباشد. این موتور دارای دو میل لنگ میباشد و هر دو این میل لنگها توسط گرانویل به فلایویل و شافت مرکزی متصل میشود. این موتور دارای چهار توربوشارژ کوچک میباشد که هر کدام به تراشه های الکترونیکی مجهز میباشند که سرعت چرخش توربوشارژ را تنظیم کرده و از ریتارد کردن موتور جلوگیری به عمل می آورد. توربوشارژهای این موتور از نوع سرامیکی و فوق العاده سبک و محکم است. بدنه و تمام اجزای این موتور تمام فورجینگی میباشد و استحکام و دوام فوق العاده ای دارد. جالب اینجاست که در ساخت این موتور از پیچ استفاده نشده است. ( احتمال باز شدن قطعات آن در تکانهای شدید وجود دارد. همچنین موتور در جلوی تانک مستقر است و در اثر اصابت راکتهای ضد تانک به موتور اسیب نرسد) به جای پیچ از سنتر بولت استفاده شده است. انژکتورهای این موتور دارای بارلها و پلانچر های 14 نازلی میباشند و تزریق سوخت به روش الکترونیکی انجام میشود و همین موضوع باعث شده است که قدرت و گشتاور این موتور به نسبت موتورهای مشابه افزایش یابد. از نظر بهینگی مصرف سوخت این موتور در بین موتورهای تانکهای روز جهان مقام اول را دارد. این موتور( البته از نظر من) شاهکار طراحی موتورهای دیزلی است. فلسفه قرار گرفتن موتور این تانک در جلوی آن این است که خود موتور هم به دلیل استحکام فوق العاده همانند زره عمل میکند و جان خدمه تانک را در برابر راکتهای ضد تانک حفاظت میکند.( به عکس پنجم از بالا توجه کنید) تصاویری از داخل تانک مرکاوا خط تولید تانک مرکاوا در تل ها شومر واقع در تل آویو تصاویر مختلف از مرکاوا البته دوستان به این نکته توجه کنید که صهیونیستها خود توان ساخت چنین موتور پیشرفته ای را ندارند. صهیونیستها برای ساخت این موتور یک کنسرسیوم با شرکت چهار شرکت معروف جنرال دینامیکز آمریکا ، OSHKOSH اشکش آمریکا ، KENWORTH آمریکا ، MTU آلمان تشکیل دادند و این موتور حاصل همکاری این چهار شرکت است. قابل ذکر است که این چهار شرکت که نام بردم یکی از قدرتمند ترین و تواناترین تولیدکنندگان موتورهای دیزلی و شاسی کشنده ها و کامیونها هستند. ببینید که این صهیونیستهای بی پدر و مادر ، برای ساخت فقط موتور تانکشان چه کنسرسیوم عظیمی را تشکیل داده اند. چه قدرتی که این صهیونیستها ندارند؟؟؟؟ راستی دوستان کسی از قیمت این تانک خبر ندارد؟ با این خرجی کلانی که این صهیونیستها برای این تانک کرده اند فقط موتور این تانک میبایست حدود 600 تا 700 هزار دلار قیمت داشته باشد. موفق و موید باشید داش علی