ALI

Members
  • تعداد محتوا

    3,819
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    65

تمامی ارسال های ALI

  1. ممنونم از جناب komsomolets آقا ویدئوی زیر رو ببینید. http://isherwood.persiangig.com/HITLER/T-34%20parade%20on%20Victory%20Day%201990.flv رژه یگان تانک های تی 34 در میدان سرخ در 45 امین سالگرد پیروزی شوروی در جنگ با فاشیسم. مارش تانک من در بطن رژه نواخته می شود که حس نوستالژیک عجیبی به انسان دست می دهد.
  2. [color=darkblue][quote]نمیدونم چرا تازگی ها هر انتقادی از پست کسی میشه سریعا حرف از بایگانی و پستهای گذشته و آینده و قضاوت خوانندگان میشه ! این کار غیر از سفسطه است ؟! [b]من هیچوقت نگفتم پستهام افراطی نیست[/b] (هرچند در پستهام میتونم به موارد متعددی از اشاره به نقاط ضعف خود تجهیزات و تسلیحات روسی هم اشاره کنم) ولی ادعای بیطرفی و انصاف رو هم نکردم ! در طول عمر فعالیتم در فروم های نظامی با دو نویسنده ی بزرگوار از مجله ی جنگ افزار برخورد داشتم (که به هر دو هم ارادت دارم اما) بصورت شگفت انگیزی هر دو در کمال ناباوری ، زیر پرچم و ادعای "بیطرفی" و "انصاف" ، در اکثر موارد حمایت از تسلیحات و تکنولوژی غربی داشته اند ! البته من با طرز فکر و جهت گیری اصلا مشکلی ندارم ، هرکسی تفکر و جهت فکری داره که کاملا محترم هست ، اما اینکه بخوایم با استفاده از شعارهای قشنگ بیطرفی و انصاف داشتن ، عقاید خودمون رو به خورد بقیه بدیم برای بنده قابل هضم نیست متاسفانه . بنده اتفاقا خط به خط پست شما رو خوندم و دیدم که در تمام مقایسه هایی که انجام دادید با انواع تکنیک ها (از مسخره کردن تا مقایسه های غیرمنطقی) سعی در بزرگنمایی و برتر نشون دادن تسلیحات غربی کردید در حالیکه تا قبل از پست شما هیچ کسی حرف از مقایسه مستقیم این تسلیحات با جایی نزده بود ... استفاده از واژه ی برتر هم مسلما به معنای برتری نسبت به تسلیحات متوسط موجود هست وگرنه در مورد برتری نسبت به تسلیحات آمریکایی (یا برعکسش) هیچ ادعای مطلقی نمیشه کرد . در آخر هم این جمله رو میگم که ای کاش قبل از اینکه سعی کنیم دیگران رو اصلاح کنیم ، خودمون رو اصلاح میکردیم (مخاطب این حرف خودمم هستم البته) .[/quote] جناب چکای گرامی بنده بارهای بار در میلیتاری مطرح کرده ام که هر شخص دارای یک سری تعلقات خاطر است. یک شخص از هیتلر و آلمان نازی خوشش می آد ، شخص دیگر از کوروش ، شخص دیگر از داریوش ، شخص دیگر از آمریکا و شخصی هم از استالین و لنین و شوروی. این هیچ اشکالی ندارد. هر کسی می تواند به موازات تعلقات خاطر خود رفتار کند. به عنوان مثال در گذشته کاربری در سایت داشتیم به نام پانزر گروپن ، که شدیدا طرفدار آلمان نازی بود و در وبلاگ شخصی خودش شدیدا مطالبی درباره برتری تکنولوژیکی آلمان نازی می نوشت. این هیچ اشکالی ندارد. یعنی تعلقات خاطر هر فردی به خودش مربوط است و رفتاری هم که به موازات این تعلقات خاطر خود می کند ، باز هم به خودش مربوط می شود. اما زمانی که این تعلق خاطر شکل افراطی به خودش می گیرد ، شخص به موازات آن شروع می کند به رفتارهای خارج از چهارچوب و سعی می کند با بیان صحبت های خلاف واقع و غیر حقیقی ، نتیجه دلخواه خودش را از آن بیرون بیاورد و در هر صورت بر این دیدگاه خودش هم تاکید و پافشاری می کند. (این رو کلی گفتم ، منظورم شما یا شخص خاصی نیست) کل حرف من در این پست همین بود. والا همانطور که گفتم من از اول فعالیتم همیشه سعی کردم رفتاری واقع بینانه داشته باشم و واقع گرا باشم. حالا شاید در برخی شرایط هم نتونسته باشم که این واقع بینی خودم رو به طور کامل حفظ کنم. اما در هر صورت از اول فعالیتم در سایت سعی کردم (گفتم سعی کردم) که فارغ از هر گونه تعصب و یا تعلق خاطر افراطی به یک کشور و یا شخص ، نظرم رو بیان کرده باشم. صحبت من هم در این تاپیک پرهیز از این دیدگاه های افراطی بود. اگر نویسنده این مقاله واقعا هدفش این بوده باشد که این ده سلاح معرفی شده را نسبت به سلاح های متوسط قدیمی روسیه برتر بداند و یا منظورش این باشد که این ده سلاح از فناوری های روز و برتر جهان استفاده می کنند ( نه الزاما اینکه سلاح های برتر جهان هستند ) در این صورت این نویسنده واقعا بی طرف بود. اما متاسفانه سابقه فعالیت من در اینترنت ( و البته قبل از آنکه معتاد به اینترنت بشم به مطالعه جراید مطبوعاتی مختلف می پرداختم ) به گونه ای است که میشه تشخیص داد که هدف این نویسنده ایجاد جو روانی و سوق دادن اذهان به سمت کیفیت مرغوب و تکنولوژی برتر روس ها دارد. هرچند من هم قبول دارم که تسلیحاتی که در این مقاله معرفی شده اند ، همگی از تکنولوژی برتر روز استفاده می کنند. اما هدف این نویسنده و نویسنده های مشابه نیز چیزی جز این است ، کما اینکه صحبت هایش کاملا درست است. هدف من هم از این صحبت ها نه تحقیر و تمسخر تسلیحات روسی ، بلکه مقابله با این اقدام نویسنده اصلی این مقاله و تعدیل اثرات آن و همچنین تعدیل دیدگاه های دوستان بود. کما اینکه صحبت های بنده هم از نظر فنی کوچکترین اشکالی نداشت. شما اگر تاپیک مقایسه ای تی 90 و آبرامز مرا دنبال کرده باشید حتما متوجه این دیدگاه بیطرفانه بنده حقیر خواهید شد. زمانی که چند نفر از دوستان پشت سر هم به برتری تی 90 رای دادند و مزایای آنرا بازگو کردند ، من برتری های مشابه آبرامز رو مطرح کردم که به این ترتیب موازنه و ترکیب بی طرفانه موضوع حفظ شود و زمانی که چند نفر شروع به تعریف از آبرامز می کردند ، من چند تا از مزایای متقابل و مشابه تی 90 رو بیان کردم که باز هم برای حفظ تعادل و میانه روی تاپیک و جذابیت آن بود. در تاپیک مقایسه بی ام پی 3 و برادلی هم که خود شما هم در آن حضور داشتید ، حتما متوجه شدید که من در جای خودش ، هم برتری های بی ام پی 3 رو گفتم و هم معایبش رو. هم برتری های برادلی رو گفتم و هم معایبش رو. کلا به نظر من هرگونه رفتار افراطی ، یک رفتار متقابل تفریط گونه به دنبال خودش می آورد. کما اینکه در فروم ها و مجلات غیر ایرانی نیز در بیشتر اوقات دیدگاه میانه رو بین شرق و غرب برقرار است و هیچگاه به طور مستقیم و غیر مستقیم به جانبداری از یک طرف پرداخته نمی شود.[/color]
  3. [color=darkblue]دوستان کسی ویدئویی از این رژه رو در اختیار نداره که برای ما هم قرار بده ؟؟ من که موفق نشدم رژه رو ببینم. کسی از دوستان خبر نداره که امسال توی ترکیب رژه از تانک های تی 34 هم استفاده شده یا خیر ؟؟ مارش تانک من ؟؟ [/color]
  4. [color=darkblue][quote]تحلیل شما رو کامل قبول دارم در مورد جنبه تبلیغاتی و برتر نبودن اکثر موارد اعلام شده از نمونه های غربی اما به نظرم مقاله همانطور که چکا عزیز اشاره کرد منظورش صنایع روسیه هست حتی در چند مورد از برتری این تجهیزات نسبت به نمونه قبلی روسی خودش نام برده [/quote] آقا ما تسلیم. هرچند من چشمم آب نمیخوره که منظور اصلی نویسنده برتری تکنولوژیکی تسلیحات روسی نسبت به مدلهای قبلی خودشون باشه و بیشتر در حال تغییر ذهنیت خواننده ها نسبت به تسلیحات روسی است ، اما به هر حال نظر شما هم برای من کاملا متین و استواره. بله اگر واقعا منظور نویسنده این باشه که شما فرمودید ، کاملا درسته.[/color]
  5. با تشکر فراوان از ادیب عزیز و کم پیدا. راستش فعلا مطالعه کامل مقاله ات برام مقدور نیست. الان در حد یک تورق نگاهی به کلیت مقاله انداختم. انشاالله تا چند روز آینده مقاله ات رو کامل مطالعه می کنم. هر چند در همین تورقی که داشتم مشخص شد که ادبیات و ذوق و قریحه فوق العاده ای داری. واقعا دستت درد نکنه. مقاله فوق العاده جذابی است. منتقل شد.
  6. [color=darkblue]جناب چکا ، صحبت من بیشتر از بعد رسانه ای بود. مشخصه که صحبت های منو کامل مطالعه نکردید و یا به سرعت اونرو مطالعه کردید و به اصل مطلب پی نبردید. من نه از روس ها متنفرم و نه عاشق آمریکایی ها هستم. اگر پست های مرا از ابتدا دنبال کرده باشید ، حتما خواهید دانست که بنده یکی از بی طرف ترین کاربران این سایت هستم. اونوقتی که حرف زدن از برتری های مرکاوا باعث می شد که کاربران سایت انگ مزدور اسرائیل بودن رو به دیگری بزنند ، من از برتری های این تانک می گفتم و البته حقوق بگیر اسرائیل هم لقب گرفتم. به همین خاطر همیشه در پست هایی که دادم سعی کردم نظر واقع گرایانه داشته باشم. نه اینکه به خاطر عشق و علاقه مفرط به روسیه ، تسلیحات و ارتش این کشور رو برتر از سایر کشورها بدونم و سعی کنم رضایت خاطر روسیه رو فراهم کنم. نه به خاطر عشق به آمریکا بخواهم تسلیحات و ارتش این کشور رو برتر از سایر کشورها بدونم و یا به خاطر عشق به میهنم بخواهم نقاط ضعف آنرا ندیده بگیرم و مثل بعضی از دوستان ارتش ایران رو برترین ارتش دنیا بدونم. صحبت من هم این است که دست از افراط و تفریط برداریم. دست از این بازیهای بچه گانه برداریم. دست از این بازیهای قدیمی و نخ نما شده ی رسانه ای برداریم. اگر با ذهنیتی خالی از هرگونه تعصب نسبت به روسیه و آمریکا ، این پست منو می خوندید ، حتما متوجه می شدید که من در چند جای پستم از این جمله استفاده کردم: [quote]در پیشرفته بودن صنایع نظامی روسیه هیچ شکی نیست.[/quote] من از روس ها متنفر نیستم که بخواهم پیشرفته بودن آنها را نادیده بگیرم. اما عاشق اونها هم نیستم که با به به و چه چه کردن بخواهم اونها رو قدرت مطلق بدونم. اما خدا رو شکر در طول این مدت چندین و چند ساله ای که در اینترنت فعالیت می کنم ، فرق بین مقاله بی طرف رو با مقاله جانبدارانه می تونم تشخیص بدم. این مقاله هم مثل صدها مقاله ی دیگر که عاشقان و دلسوختگان روسیه و شوروی برای برتر نشون دادن صنایع نظامی این کشور می نویسند ، است و هیچ فرق دیگری نداره. والا نمی بایست از صفت برتر در عنوان مقاله استفاده می کرد. عنوان مقاله آمده است : 10 تکنولوژی برتر روسیه. خب نویسنده این مقاله ملاک برتر بودن این تکنولوژیها رو چه چیز در نظر گرفته ؟؟ این 10 تکنولوژی روسی نسبت به چه چیزی برترند؟؟ منظور من هم این نبود که آمریکا پیشرفته است و روسیه عقب مانده و یا بالعکس. بلکه من هم دقیقا همان حرفی را گفتم که شما تلویحا به آن اشاره کردید. منتها عشق مفرط و علاقه وحشتناک شما نسبت به شوروی و روسیه سبب شده که تنها اون قسمت هایی از متن من رو که در آن درباره تسلیحات روسی به به و چه چه نکردم و علیه اونها صحبت کردم رو دستمایه قرار بدید و این حرفها رو بگید : [quote]با رعایت احترام ، بنظر بنده پست جنابعالی - که از عنصر تمسخر و مقایسه های رو در رو بین موارد استفاده کرده - دیدگاه افراطی تری داشت تا مقاله ی قرار داده شده در این تاپیک ![/quote] خدا رو شکر که یکی از ویژگیهای فروم ها اینه که حرفهایی که افراد می زنند ثبت و بایگانی میشه و محفوظ میمونه و بعدا هیچ کسی نمیتونه زیر حرفش بزنه. هم پست های من و هم پست های شما در این سایت موجوده و دوستان میتونن بر اساس اونها به قضاوت بنشینند و تشخیص بدهند که چه کسی دیدگاه افراطی دارد.[/color]
  7. [color=darkblue]جناب HHL از تذکرتون ممنونم ، در متن مقاله ویرایش انجام گرفت. [quote]اين شكل خودروها هم كانلي با طول بيش از 40 يا 50 متر نمي توانند حفر كنند و آنهم كانالي با يك سر باز و يك سر برج! [/quote] به نوع استفاده از کانال بستگی دارد. به عنوان مثال در هنگام حفر سنگرهای ضد تانک مخصوص استقرار تانک های خودی طول این کانالها معمولا بین 20 الی 30 متر است به گونه ای که یک یا دو تانک در آن مستقر شوند. که البته همین مقدار نیز برای حفاظت خط دفاعی کافی است. انشاالله ادامه مقاله تا روزهای آینده تقدیم حضور دوستان خواهد شد.[/color]
  8. [color=darkblue]متاسفانه با آنکه بیش از 21 سال از اتمام جنگ موهوم سرد می گذرد ، هنوز هم خیلی از کشورها و مردم در توهمات آن دوره به سر می برند. استفاده ابزاری از اختلاف (سوری) دیرینه شرق و غرب و موضوع جنگ سرد متاسفانه تبدیل به دلخوشی برخی کشورها و ملت ها شده است. بعضی ها که از آمریکا بدشون می آد ، سعی می کنند با بزرگنمایی توان نظامی روسیه و پیش کشیدن اختلافات (سوری) دیرینه آمریکا و شوروی استفاده کنند و به مقابله با آمریکا بپردازند. متاسفانه بطن این مقاله هم از این موارد خالی نبود. من که در دنیای سیاست و رئال پلیتیک از هیچ موضوعی به اندازه این توهمات خنده ام نمیگیره. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ در پیشرفته بودن صنایع نظامی روسیه هیچ شکی نیست. اما برتر بودن ... واقعا نمی دونم منظور اصلی نویسنده این مقاله از نگارش چنین مقاله ی جهت داری چه بوده و هست. اما من هم می توانم دهها مورد از نقاط ضعف ارتش روسیه را نسبت به ارتش سایر کشورها رو مثال بزنم. کلا امروزه چیزی به نام برتری مطلق نظامی نداریم. حداقل در مورد روسیه. شاید روسیه در بعضی موارد جلوتر از آمریکا باشد ، اما این به معنای برتری مطلق نیست. مثلا کاموف 52 چه برتری مطلق و چشمگیری نسبت به لانگبو آپاچی دارد ؟؟ و یا لانگبو آپاچی چه چیزی از کاموف 52 کمتر دارد ؟؟ یعنی طبق ادبیات این مقاله ما باید به کاموف 52 به چشم یک هلیکوپتر رزمی فوق پیشرفته نگاه کنیم ولی به لانگبو آپاچی به چشم یک هلیکوپتر رزمی آشغال و بدرد نخور ؟؟ جالبتر اینکه نویسنده این مقاله ORSIS-5000 رو جزء 10 تکنولوژی برتر روسیه آورده که واقعا مایه مضحکه اهل فن است... در اینکه ORSIS-5000 اسلحه پیشرفته ای است ، هیچ شکی نیست. اما واقعا ما باید این اسلحه رو به حساب شاهکار روس ها بگذاریم ؟؟ این اسلحه از دو کالیبر 308 وینچستر (همون کالیبر 7.62x51 میلیمتر استاندارد ناتو) و البته 338 لاپوا مگنوم استفاده می کند که هردو کالیبر استاندارد کشورهای غربی و عضو ناتو هستند. یعنی اسلحه ای که روسیه طراحی کرده است (شاهکار تکنولوژیکی روسها) ، از گلوله های استاندارد ناتو استفاده می کند. خنده دار نیست؟؟ روس ها که کل هنرشون رو در طراحی گلوله های دورزن رو در گلوله 9.3 میلیمتری نشون دادند که واقعا افتضاح بود. در ثانی ، ORSIS-5000 چه برتری خاصی نسبت به ام 200 اینترونشن چیتاک دارد ؟؟ 408 چیتاک که 15 سال پس از لاپوا مگنوم طراحی شده است و اگر تاپیک معرفی گلوله ها رو دنبال کرده باشید ، به برتری های فراوان چیتاک نسبت به لاپوا مگنوم پی خواهید برد. بر روی سایر موارد هم دست نمی گذارم که هر کدامشان نسبت به موارد مشابه غربی (علیرغم داشتن برخی برتریها) دارای نقاط ضعف زیادی هستند. راستی چرا نویسنده این مقاله درباره ناوهای هواپیمابر روسی هیچ حرفی نزده و اونها رو تکنولوژی برتر معرفی نکرده ؟؟؟ در ثانی اگر حتی این جزئیات را هم در نظر نگیریم و بر کلیات متمرکز شویم ، سازمان رزم روسیه چه برتری مطلقی نسبت به آمریکا دارد؟؟ [size=18]امیدوارم روزی شاهد از بین رفتن کامل این دیدگاه افراطی و تفریطی و استفاده های ابزاری باشیم و همه دارای دیدی واقع گرایانه و معتدل باشیم.[/size][/color]
  9. از لطف همگی دوستان بی نهایت ممنونم ، قابل دوستان رو نداشت. در ایران از پل زن های تی 72 و چیفتن (؟) استفاده می شود. مین کوب تفتان یک خودروی رزمی مهندسی به حساب می آید. از مین کوب های تی 55 هم در ایران استفاده می شود. بولدوزرها و لودرهای نیمه زرهی نیز در ایران به خوبی استفاده می شود. تجهیزات ساده و غیر زرهی نیز برای مناطقی که خطر آتش دشمن آنها را تهدید نمی کند ، نیز استفاده میشود. تجهیزات سنگینی که در اختیار قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء قرار دارد را نیز نباید از یاد برد. هرچند شاید از بعد زرهی و چند منظوره بودن در حد این خودروهای نباشند ، اما به هر حال در موقع ضرورت می توانند کار گشا باشند. ضمن اینکه تانک هایی مثل ام 60 و تی 72 و یا سایر تانک هایی که در اختیار ایران قرار دارد ، قابلیت نصب تجهیزات جانبی را نیز دارد. به عنوان مثال می توان در جلوی تانک ام 60 یا تی 72 از تیغه بولدوزر استفاده کرد و یا از مین کوب استفاده کرد. به عنوان مثال به تصاویر زیر دقت کنید ام 60 به همراه یک تیغه بولدوزر هرچند قابلیت های ایجاد کانال این خودرو به هیچوجه در حد خودروهای چند منظوره ای که در بالا به آن اشاره شد نیست ، اما به هر حال می توانند در میدان نبرد کارگشا باشند. حالا به تصاویر زیر دقت کنید. لئوپارد 1 به همراه تیغه بولدوزر لئوپارد 1 مدل آموزشی لئوپارد 1 به همراه تیغه بولدوزر لئوپارد 1 به همراه خیش مین روب و بریچر لئوپارد 1 به همراه مین کوب سنچوریون اسرائیلی به همراه خیش مین روب و بریچر همونطور که می بینید تانک های معمولی را می توان با اضافه کردن یک قطعه تبدیل به خودرویی تک منظوره کرد. به عنوان مثال با نصب یک تیغه بولدوزری در قسمت جلوی یک تی 72 می توان از آن برای عملیات حفر سنگر نیز استفاده کرد. البته قابلیت های چنین خودروهایی به هیچوجه در حد خودروهای چند منظوره که معرفی شد ، نیست. مین کوب ایرانی با استفاده از شاسی تی 55 تنها چیزی که جای خالی آن به خوبی در سازمان نیروی زمینی ما احساس می شود ، وجود چنین خودروهای چند منظوره است. امیدوارم هرچه سریعتر ما هم شاهد حضور چنین خودروهایی بر مبنای شاسی تانک ذوالفقار باشیم. بستگی به میزان و نحوه آسیب دیدن تانک دارد. تعمیرات نه چندان پیچیده و میدانی را می توان به کمک خودروهای ریکاوری انجام داد. اما در صورتی که این خودروهای ریکاوری قادر به تعمیر میدانی تانک صدمه دیده نباشند و یا میزان صدمه تانک به حدی باشد که با امکانات میدانی تعمیر آن امکانپذیر نباشد ، در این صورت می توانند تانک صدمه دیده را به نزدیکترین مقر تعمیر بکسل کنند. یعنی در هر صورت خودروهای ریکاوری ، خودروهای کاملا مفید و کارآمدی هستند. چرا که حتی اگر نتوانند تانک صدمه دیده را تعمیر کنند ، می توانند آنرا از محدوده خطر خارج کنند. سینا جان از توضیحات شما هم خیلی ممنونم. انشاالله در ادامه مقاله به معرفی و بررسی سایر خودروها از سایر کلاس ها هم خواهم پرداخت.
  10. دقیقا تازه استار استریک مدل کاملا دوش پرتاب رو هم داره. استار استریک دوش پرتاب
  11. میسترال ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ فکر نمی کنید میسترال از قلم افتاده باشد ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
  12. [color=darkblue]جناب چکا ، بهتره که همه مسائل رو صرفا از دریچه نظامی نبینید. من در وهله اول در حال بررسی ریشه های این جنگ هستم و انشاالله در ادامه وارد جزئیات نیز خواهیم شد. چرا که بهتره اول یک چهارچوب کلی از جو سیاسی حاکم بر آن زمان داشته باشیم و پس از آن به بررسی شرایط و تحولات جنگ افغانستان بپردازیم. همانطور که گفتم ، ریچارد نیکسون در حال تکمیل کمربند محاصره نظامی و اقتصادی و ... به دور شوروی بود. سیاست های خارجی موفق نیکسون سبب شد کشورهای آسیایی زیادی در اوج کشمکش های جنگ سرد بین شوروی و آمریکا ، به سمت آمریکا جذب شوند. من جمله پاکستان که از این تاریخ به بعد ارتش این کشور رو به تقویت رفت و به مرور جزء ارتش های قدرتمند منطقه شد. چین نیز پس از سالیان سال انزوا از مجامع عمومی با آمریکا آشتی کرد و روند عادی سازی روابط چین و آمریکا پس از سفر 1971 نیکسون به پکن و دیدار با سران چین رو به افزایش رفت. در منطقه خاورمیانه نیز کشورهایی مثل ایران از هر نظر همپیمان با آمریکا بودند. تنها کشوری که سیاستی نسبت مستقل داشت ، افغانستان بود. محمد داوود خان علی رغم اینکه دیدگاه های چپی داشت ، اما هیچگاه رسما به اردوی شوروی نپیوست. همچنان که به اردوی آمریکا نیز نپیوست. اما به تدریج از اواخر دوران ریاست جمهوری خود همانند چین سیاستی مشابه سیاست درهای باز دولت چین را اجرا کرد و به تعامل با کشورهای خارجی ، بالاخص کشورهای غربی پرداخت. پس از استعفای نیکسون و روی کار آمدن جرالد فورد ، سیاست های تشدید محاصره شوروی دنبال شد. در این زمان محمد داوود خان به گسترش روابط همه جانبه با آمریکا بسیار علاقه مند بود. آمریکا نیز برای جلوگیری از کشانده شدن این کشور به دامان شوروی شروع به کمک های مالی و فنی به افغانستان کرد. این روند باعث نگرانی مقامات شوروی شد. این نگرانی های شوروی زمانی به اوج خود رسید که در اوایل سال 1978 دولت محمد داوود خان با دولت چین (چین در این دوره همچنان با شوروی دارای اختلاف بود و در مقابل با آمریکا دارای روابط گسترده دیپلماتیک و اقتصادی بود) وارد مذاکره برای افزایش مناسبات بین دو کشور و ورود چین به بازارهای این کشور شد. این اقدام دولت محمد داوود خان به شدت باعث افزایش نگرانی دولت شوروی شد و نگرانی دولت شوروی را نسبت به همسایه جنوبی خود و اینکه افغانستان دیر یا زود مثل ایران و پاکستان و ترکیه به دامان آمریکا خواهد افتاد تشدید کرد. اگر افغانستان (که دارای مرز مشترک با چین است و همچنین دارای بیش از 2000 کیلومتر مرز مشترک با شوروی است) به دامان آمریکا می افتاد ، در این صورت حلقه محاصره شوروی توسط غرب تکمیل می شد. اما یکی از مهمترین اهداف شوروی از مداخله در امور داخلی افغانستان ، همین مساله بود که تصمیم داشت مانع تکمیل حلقه محاصره خود شود. چرا که اگر افغانستان تحت اشغال شوروی می بود و یا لااقل یک دولت تابع شوروی در این کشور حکمرانی می کرد ، در این صورت ماکزیمم فاصله شوروی از آبهای گرم و آزاد اقیانوس هند ، کمتر از 500 کیلومتر می بود. دولت شوروی پس از سیاست های غرب گرایانه محمد داوود خان ، تصمیم به مداخله در امور داخلی این کشور کرد. شوروی ابتدا به هیچ وجه قصد مداخله نظامی در افغانستان را نداشت. چرا که به خوبی از مشکلات اشغال نظامی افغانستان آگاهی داشت. به همین خاطر عزم خود را برای روی کار گذاشتن یک حکومت که از هر نظر (علی الخصوص ایدئولوژیکی) تابع دولت شوروی باشد ، جزم کرد. بهترین گزینه برای این مورد نیز نورمحمد تره کی بود که از رهبران حزب دموکراتیک خلق افغانستان بود. (امین رهبر حزب دموکراتیک پرچم افغانستان بود) او که یک کمونیست دو آتیشه بود و بارهای بار به شوروی سفر کرده بود ، بهترین گزینه برای این امر بود. دخالت های نظامی پنهان و آشکار شوروی در افغانستان ، سرانجام باعث بروز کودتا و سرنگونی دولت محمد داوود خان و روی کار آمدن ترکی شد. چوئن لای [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/Zhou_Enlai_MeiyuanXincun17_Nanjing_1946.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_Zhou_Enlai_MeiyuanXincun17_Nanjing_1946.jpg[/img][/url] نیکسون [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/Richard_Nixon.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_Richard_Nixon.jpg[/img][/url] نیکسون و چوئن لای [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/800px-Nixon_and_Zhou_toast.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_800px-Nixon_and_Zhou_toast.jpg[/img][/url] نیکسون و مائو [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/Nixon_Mao_1972-02-29.png][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_Nixon_Mao_1972-02-29.png[/img][/url] نیکسون و عمو لئونید [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/800px-Leonid_Brezhnev_and_Richard_Nixon_talks_in_1973.png][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_800px-Leonid_Brezhnev_and_Richard_Nixon_talks_in_1973.png[/img][/url] نیکسون و دنگ شیائوپنگ [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/Carter_Nixon_Deng.gif][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_Carter_Nixon_Deng.gif[/img][/url] نور محمد ترکی [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/Noor_Mohammad_Taraki.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_Noor_Mohammad_Taraki.jpg[/img][/url] دیدار نیکسون و رهبران چین [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/nixon-giangthanh.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_nixon-giangthanh.jpg[/img][/url] ببرک کارمل [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/babrak_karmal.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_babrak_karmal.jpg[/img][/url] حفیظ الله امین [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/Hafizullah_Amin.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_Hafizullah_Amin.jpg[/img][/url] عمو لئونید [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/12365_789.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_12365_789.jpg[/img][/url] تره کی [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/nor_mohammad_taraki.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_nor_mohammad_taraki.jpg[/img][/url] نیکسون [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/Richard_Nixon%7E0.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_Richard_Nixon%7E0.jpg[/img][/url] محمد داوود خان [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/dawood-khan.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_dawood-khan.jpg[/img][/url] محمد ظاهر شاه [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/1cabfb84702d258137d2431f155d30c2.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_1cabfb84702d258137d2431f155d30c2.jpg[/img][/url] جالب اینجاست که در اواخر سال 1973 در روزهای پایانی دسامبر ، یک توطئه با شرکت 5000 شبه نظامی که علیه دولت تازه تاسیس محمد داوود خان شکل گرفته بود ، توسط سازمان اطلاعات مرکزی افغانستان کشف گردیده شد و بیشتر اعضای شرکت کننده در این توطئه که از جوانان افغانی بودند به پاکستان فرار کردند. (پاکستان در این تاریخ مثل ایران همپیمان آمریکا به شمار می رفت) بعدها مشخص شد که سازمان سی آی ای آمریکا در تحریک و تسلیح این افراد دست داشته است. محمد داوود خان در این دوران دارای تفکرات چپی بود. اما زمانی که او دست از افکار چپی خود برداشت و به غرب متمایل شد ، این شوروی بود که دست به توطئه علیه او زد. نور محمد تره کی پس از ساقط کردن حکومت داوود خان ، ریاست جمهوری خود را اعلام کرد و بلافاصله طی مدت کوتاهی دولت شوروی دولت کودتایی تره کی را به رسمیت شناخت. آمریکا که در این سالها درگیر انقلاب در ایران شده بود ، توجه کافی به کودتای کمونیستی افغانستان معطوف نداشت. شوروی به دولت تره کی دل بسته بود. چرا که وجود یک حکومت کمونیستی که از هر نظر تابع دولت شوروی باشد ، می توانست باعث تضعیف موقعیت آمریکا در منطقه شود. اما اوضاع چندان بر وفق مراد شوروی نبود. اختلافات درون حزبی از یک سو و عدم رضایت مردم افغانستان از حکمرانی ملحدان کمونیست سبب بروز ناآرامی ها و تظاهرات ضد دولت تره کی گردید. آمریکا که ایران را از دست داده بود ، سعی می کرد که با تقویت مخالفان دولت تره کی برای خود جای پایی در افغانستان داشته باشد و زیان ایران را در افغانستان جبران کند. دولت تره کی بارهای بار از دولت شوروی درخواست کمک کرد. اما دولت شوروی هر بار از ورود مستقیم نظامی به مساله افغانستان که می توانست بحرانی بین المللی را بیافریند ، خودداری کرد. مخالفت های و ناآرامی های داخلی افغانستان به اوج خود رسیده بود و اپوزیسیون مسلح افغانستان اینک به حوالی کابل رسیده بودند و سرانجام در درگیری های درون حزبی افغانستان تره کی به دست حفیظ الله امین کشته شد. پس از کشته شدن تره کی به دست امین ، شوروی منافع خود را در خاک افغانستان در خطر دید. شوروی از سویی شاهد از دست دادن ایران توسط آمریکا بود و از سویی می دید که آمریکا در حال مداخله در امور افغانستان است و سعی دارد جای خالی ایران را توسط افغانستان پر کند و این کشور را به دامان خود بکشاند. بلافاصله پس از کشته شدن تره کی ، رهبران شوروی به بحث و گفتگو با هم نشستند. لئونید برژنف رهبر کل ، یوری آندروپوف رئیس وقت کا گ ب ، دیمیتری اوستینوف وزیر دفاع و آندره کرومیگو وزیر امور خارجه شوروی با هم به بحث و گفتگو پرداختند. سرانجام پس از گفتگوهای فراوان به این نتیجه رسیدند که می بایست برای حفظ منافع خود در افغانستان دخالت نظامی کرده و فردی را در راس امور بگمارند که هم ضد آمریکایی باشد و هم حافظ منافع شوروی در افغانستان باشد. بهترین شخص برای این منظور ببرک کارمل کمونیست دو آتیشه بود. کماندوها و چتربازان شوروی بلافاصله پس از ورود به خاک افغانستان به کاخ ریاست جمهوری یورش برده و حفیظ الله امین را دستگیر و به قتل رساندند و ببرک کارمل را به جای او در راس امور قرار دادند. دولت شوروی یکی از بندهای قرار داد مودت بین افغانستان و شوروی که در تاریخ 5 دسامبر 1978 بین دولت تره کی و دولت شوروی منعقد شد را مورد نظر قرار دادند. در این بند آمده بود : طرفین قرار داد برای تحکیم قدرت دفاعی خود با هم همه گونه همکاری همه جانبه خواهند داشت. نیروهای شوروی با استناد به این بند قرار داد 5 دسامبر وارد افغانستان شدند. این جنگ بیشتر از آنکه یک جنگ نظامی بوده باشد ، یک جنگ سیاسی و ایدئولوژیک بود. چه در زمان شوروی در دوره گورباچف و چه پس از فروپاشی شوروی ، اکثر نظامیان بلندپایه شوروی به صراحت اعلام کردند که شوروی نمی بایست وارد این معرکه می شد و آنها مخالف مداخله نظامی شوروی در افغانستان بودند. دیمیتری اوستینوف مدتی بعد رسما اعلام کرد که این ورود نیروهای نظامی شوروی به افغانستان کار اشتباهی بود. اما علیرغم مخالفت های نظامیان شوروی ، این سیاسیون شوروی بودند که می خواستند سهم خود را از جهان دو قطبی آن زمان داشته باشند و افغانستان را به اردوی خود بکشانند. جنگ افغانستان نیز بخشی از جنگ های سرد است که در اصل بین شوروی و آمریکا اتفاق افتاد. گرفتاری آمریکا در مساله سفارت خود در ایران و وجود فرد نه چندان شایسته ای مثل جیمی کارتر در سمت ریاست جمهوری آمریکا سبب شد که شوروی با خیالی آسوده تر وارد افغانستان شود. پس در اصل این جنگ یک جنگ سیاسی برای رو کم کنی آمریکا بود. البته مسائلی مثل منابع غنی اورانیوم این کشور را نیز نباید دور از نظر قرار داد. به هر حال هر چند در عرف دیپلماتیک ورود نظامیان شوروی به افغانستان کاملا توجیه می شد ، اما پیش زمینه های ورود نظامی شوروی به افغانستان توسط خود دولتمردان شوروی و البته کا گ ب ایجاد شده بود. کمک های فراوان اطلاعاتی ، فنی و تسلیحاتی ماموران مخفی شوروی به تره کی برای انجام کودتا و سرنگون کردن دولت محمد داوود خان را نباید از یاد برد. در مورد پیروزی و شکست نیز با دوستان هم عقیده ام. شوروی در این جنگ شکست نظامی نخورد. اما این جنگ نیز باعث به هم ریخته شدن هر چه بیشتر اقتصاد نابسامان شوروی در آن زمان گردید. به هر حال برخی کارشناسان استراتژیک این جنگ را نیز ازعوامل مهم در فروپاشی شوروی می دانند. در پایان بد نیست نگاهی هم به تصاویر زیر بیاندازید. پرچم افغانستان در دوره محمد داوود خان [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/1970.GIF[/img] پرچم افغانستان در دوره نور محمد تره کی [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/khalq1978-80.gif[/img] پرچم افغانستان در دوره ببرک کارمل [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/FLAG-13.GIF[/img] افغانستان در طول مدت کمتر از سه سال ، سه بار پرچم خود را عوض کرد. محتوای پرچم ها نیز بسیار جالب و پر معنی است و می تواند نکات مبهم زیادی را در این جنگ حل کند. از دوستان بابت روده درازی و پرحرفی معذرت خواهی می کنم و از همه دوستانی که در این بحث شرکت کردند تشکر می کنم. [/color]
  13. [color=darkblue]با تشکر از همه دوستان. بهتره دوستان فارغ از هرگونه تعصب بحث حمله شوروی به افغانستان رو تحت بررسی قرار بدهند. منظورم شخص خاصی نیست. این رو کلی به هر دو طیف گفتم. برای اینکه به اصالت این جنگ و ریشه های آن پی ببریم ، می بایست فارغ از تحولات نظامی آن دوران ، تحولات سیاسی آن دوره را مورد بررسی قرار داد. از سال 1969 که ریچارد نیکسون به ریاست جمهوری آمریکا انتخاب شد ، سیاست جدید و جدی تری برای جذب کشورهای جهان به سمت آمریکا به منظور کاهش جذب این کشورها توسط شوروی بود. این اقدامات نیکسون که تحت نام دکترین نیکسون در جامعه بین الملل شناخته می شد ، به شدت در حال گسترش بود. یکی از اولین اقدامات نیکسون ، تقویت منطقه خاورمیانه و در راس آنها پیمان سنتو (پیمان بغداد سابق) بود. کمک های تسلیحاتی وسیعی که توسط آمریکا به پاکستان صورت گرفت ، سبب تقویت بیش از پیش ارتش پاکستان گردید. کمک های همه جانبه آمریکا به رژیم شاه در ایران و همان نقش ژاندارمی منطقه بود که البته به موازات پاکستان ، باعث تقویت بیشتر ارتش ایران گردید که این اقدامات سبب شد که ارتش ایران در اوایل دهه 50 شمسی دارای قویترین ارتش منطقه گردد. نیکسون در مورد سیاست های خارجی خود بسیار موفق می نمود و تعاملات خارجی خود را تنها معطوف به منطقه خاور میانه نکرد ، بلکه کل آسیا را مد نظر قرار داد. یکی از بزرگترین توفیقات نیکسون ، برقراری رابطه با چین کمونیست بود. هنری کیسینجر در عادی سازی روابط بین چین کمونیست به رهبری چوئن لای و آمریکای امپریالیست به ریاست جمهوری نیکسون نقش مهمی را ایفا کرد. به هر تقدیر نیکسون در سال 1971 وارد پکن شد و ملاقات های خصوصی و عمومی با رهبر و سران مملکتی چین انجام داد. این در حالی بود که چین و شوروی هنوز هم کماکان با هم اختلافات مرزی و ایدئولوژیکی داشتند. عادی سازی روابط آمریکا و چین برای شوروی که همسایه هم مرز چین بود ، بسیار گران تمام شد و وجهه این کشور را در جامعه بین الملل تضعیف کرد. (( داخل پرانتز : البته نیکسون دیداری نیز با عمو لئونید نیز انجام داد )) به هر تقدیر کمربند دفاعی آمریکا به دور شوروی در حال استحکام بود. اما کشور شوروی که از دیربار به دلیل سیاست های خاص شوروی مبنی بر دستیابی این کشور به آبهای گرم ، همچنان مطمع نظر سران شوروی بود ، از سالهای گذشته تحرکات خاصی را در افغانستان دنبال می کرد. در سال 1973 که محمد ظاهر شاه ، پادشاه افغانستان برای عمل جراحی چشم راهی ایتالیا شده بود ، محمد داوود خان (پسر عموی وی) از فرصت استفاده کرد و محمد ظاهر شاه را از پادشاهی خلع کرد و رژیم سلطنتی را برانداخت و خود را اولین رئیس جمهور افغانستان خواند. این کودتا که بدون کوچکترین خونریزی رخ داد با نام کودتای سفید معروف شد. محمد ظاهر شاه که جان خود را در خطر می دید ، از بازگشت به افغانستان خودداری کرده و در همان ایتالیا ماند و البته در سال 2002 پس ازسرنگونی رژیم طالبان به افغانستان بازگشت. محمد داوود خان که در طول پادشاهی پسر عمویش محمد ظاهر شاه ، مدتی وزیر دفاع و پس از آن نخست وزیر بود ، پس از برکناری پسر عمویش از سلطنت خود را رئیس جمهور افغانستان خواند. او شدیدا دارای افکار چپی بود و دارای روحیه ناسیونالیستی شدیدی بود. اقدامات عمرانی او در افغانستان سبب شد که امروزه هم از او در افغانستان به نیکی یاد شود. اما در هر صورت او دارای افکار چپی بود و نه تنها مخالف نفوذ مذهبیون در مناصب دولتی و رسمی بود بلکه با اصل و اساس دین و مذهب در افغانستان نیز مخالف بود (هرچند هیچگاه در عمل این را مطرح نمی کرد) . همین امر سبب ناخشنودی مذهبیون افغانستان شد و باعث به وجود آمدن گروه های مذهبی مخالف وی در افغانستان شد که البته ریشه مجاهدین آینده شد. محمد داوود خان از سال 1977 تا 1978 که توسط کودتای تره کی سرنگون شد ، به تدریج دست از افکار چپی خود برداشته و متمایل به آمریکا شد. تا پیش از این دوره شوروی حساسیتی نسبت به این همسایه جنوبی خود نشان نمی داد. چرا که هرچند دولت افغانستان در زمان محمد داوود خان متحد شوروی به شمار نمی رفت ، اما مثل ایران و پاکستان جزء همپیمانان آمریکا نیز به شمار نمی رفت و اصولا خطری از جانب افغانستان متوجه شوروی نبود. اما زمانی که سیاست های غرب گرایی محمد داوود خان اوج گرفت ، شوروی از جانب این همسایه خود احساس خطر کرد. پس بنابراین شروع به تقویت گروه های چپی محمد داوود خان کرد که البته تا چندی قبل همگی از طرفداران او به شمار می رفتند. تظاهرات و درگیریهای مختلفی در شهرهای مختلف افغانستان روی داد و گروه های مخالف با ماموران دولتی درگیر شدند. جالب اینجاست که در چند شهر افغانستان در بین جنازه ها و کشته های مخالفین ، تعدادی از نیروهای شوروی نیز کشف گردید که در لباس افغان ها به گروه های مخالف دولت محمد داوود خان نفوذ کرده بودند. در هر صورت سرانجام در 27 آوریل 1978 در کودتایی که توسط نورمحمد تره کی به انجام رسید محمد داوود خان کشته شد و نورمحمد تره کی که رهبر حزب دمکراتیک خلق افغانستان و یک کمونیست تمام عیار بود به ریاست جمهوری افغانستان رسید. حزب دموکراتیک افغانستان به دو گروه تقسیم شد : دمکراتیک خلق و دمکراتیک پرچم. حفیظ الله امین که در کودتای 1978 علیه محمد داوود خان نقش داشت ، سرانجام در جریان جنگ قدرت در اختلافات حزبی رو در روی تره کی قرار گرفت. تره کی که روابط مخفی و آشکارش با شوروی بر همه کس عیان بود ، بارهای بار از دولت شوروی تقاضای کمک کرد و البته با پاسخ منفی مقامات شوروی مواجه می شد. او سفری به کشورهای اروپای شرقی داشت و پس از بازگشت از این سفر وارد مسکو شد و با رهبران این کشور به صورت عمومی و رئیس کا گ ب به طور خصوصی دیدار و گفتگو داشت. رهبران شوروی در این سفر قول مساعدت به تره کی را دادند و البته به او قول دادند که در از سر راه برداشتن حفیظ الله امین او را یاری کنند. اما امین نیز فردی بسیار زیرک بود. او توسط واسطه هایی توانسته بود به اهداف و هماهنگی های تره کی و سران شوروی مبنی بر توطئه قتل خود آگاه شود. سران شوروی به او قول داده بودند که به محض اینکه در کابل از هواپیما پیاده شود ، جسد امین را در مقابل خود ببیند. قرار شد زمانی که امین وارد محوطه فرودگاه کابل برای استقبال از تره کی می شود ، چندین مسلسل به روی او آتش باز کنند. اما امین که از این نقشه خبردار شده بود مسیر حرکت قبلی خود را تغییر داد و از مکانی وارد فرودگاه شد که خارج از محدوده مسلسل های توطئه چیان بود. به محض اینکه تره کی از هواپیما پیاده شد و امین را در مقابل خود دید بسیار تعجب کرد و شوکه شد. امین که اینک گارد ریاست جمهوری افغانستان را فرماندهی می کرد ، دستور بازداشت تره کی را صادر کرد. تره کی سرانجام به دستور امین کشته شد. تحولات منطقه و خطری که شوروی از جانب کشورهای منطقه که همپیمان آمریکا شده بودند ، احساس می کرد ، سبب شد که شوروی به بهانه درخواست کمک تره کی نیروهای خود را وارد افغانستان کند. البته یکی از مواردی که شوروی این تصمیم را گرفت ، گرفتاری آمریکا در قضیه ایران بود. در ایران به تازگی انقلاب روی داده بود و حکومت طرفدار آمریکای شاه سرنگون شده بود و حکومت جمهوری اسلامی مستقر شده بود و البته بعد از مدتی قضیه گروگانگیری سفارت آمریکا در تهران روی داد و سبب گرفتاری آمریکا شد. پس در واقع یکی از علل اینکه شوروی وارد افغانستان شد ، راحتی خیال او از جانب آمریکا بود که اکنون درگیر گرفتاری خود در سفارتخانه خود در تهران بود. به خاطر طولانی شدن صحبت از دوستان عذرخواهی می کنم و انشاالله ادامه بحث رو به آینده موکول می کنم. منابع : افغانستان ، نوشته علی رضا علی آبادی ، چاپ انتشارات وزارت امور خارجه نگاهی به شخصیت، نظریات و سیاست‌های سردار محمد داود نوشته اکرم عاصم ، انتشارات میزان[/color]
  14. با تشکر از اسپهبد عزیز. فکر کنم قرار بود پاییز امسال رونمایی بشه. در صورت صحت خبر ، خبر بسیار مسرت بخشی خواهد بود. هواپیمای گشت دریایی و ضد زیردریایی چیزی است که نیروهای مسلح ما به شدت به آن نیاز دارند.
  15. [color=darkblue][quote]اینها تنها زاییده تفکرات شماست [/quote] خیر دوست عزیز ، اینها زاییده نوع فعالیت دو ساله شما در این سایت است. شلوغ کاریها ، دروغ گفتن ها ، خالی بندی ها و چاخان کردن های شما و حرفهای بیهوده و بی ارزش زدن های شما در طول مدت فعالیت شما در این سایت است. [quote]اصراری بر باورش از طرف شما ندارم [/quote] متاسفانه دروغ گفتن های شما در طول این مدت فعالیت شما در میلیتاری مانع باور کردن حرفهای شما میشه. حتما یادت می آد که تابحال چندین دفعه در pm در موقع چاخان کردن مچت رو گرفتم ؟ و البته جوابی هم نداشتی که بدی.. نه فقط من ، بلکه هیچکس حرفهای شما رو باور نمیکنه. این از بازخورد صحبت های شما در سایت کاملا مشخصه. شما ادعا کردید که در سن 13 سالگی پیشرفته ترین مدل ذوالفقار 3 رو دیدید. مدلی که بسیار پیشرفته بود. کدام عقل سلیمی این حرف رو باور میکنه؟؟ تابحال چند نفر در اثر این حرف شما به ذوالفقار امیدوار شدند؟؟ پس مشخصه که هیچ کس حرفهای شما رو باور نکرده است. اما به خاطر اینکه آدم بد دهنی هستید و مدام به دیگران توهین و فحاشی می کنید ، هیچکس به روی شما هم نیاورده که دارید خالی بندی می کنید. چه کسی باور می کنه که یک بچه 15 ساله که حتی درست حرف زدنش رو هم بلد نیست ، بیاد و بگه من ذوالفقار سه رو از نزدیک دیدم. مسئولین نظامی کشور اینهمه تلاش می کنند که مشخصات و قابلیت های واقعی این تانک رو مخفی نگه دارند ، اونوقت به شما اجازه بدهند که از نزدیک این تانک رو ببینید و بعد بیایید در سایت میلیتاری بگید که من از نزدیک این تانک رو دیدم ، اما نمی تونم جزئیاتش رو بگم. مگه شما مسئول اطلاع رسانی نیروهای مسلح هستید ؟؟ و یا سخنگو و وکیل مدافع نیروهای مسلح ؟؟ اونهم با 15 سال سن ؟؟ [quote]ولی شما هی این مسئله رو پیش میکشی که[/quote] من نه با شما و نه با هیچکس دیگر چه در این سایت و چه در محیط حقیقی پدرکشتگی ندارم ، اما اینکه هیچکس در این سایت حاضر به همکلام شدن با شما نیست و تقریبا بود و نبود شما در این سایت برای هیچکس اهمیتی نداره ، متاسفانه نتیجه رفتارهای خود شما در طول مدت فعالیتتون بود. شما در طول این مدت به هر کس که کوچکترین انتقادی از نیروهای مسلح کشور کرد ، توهین و فحاشی کرده اید. به عنوان مثال به کسی که از تانک ذوالفقار انتقاد می کرد ، توهین می کردید و می گفتید : وقتی چیزی نمی دونی حرف نزن ، ذوالفقار آبرامز رو هم چپه سوار الاغ میکنه. شماها هیچی نمیدونید. چون سطح معلوماتتون در حد همین منابع اینترنتیه. اما من از نزدیک این تانک رو دیدم ( اونهم در 13 سالگی ) و می دونم که از آبرامز هم پیشرفته تره. حالا توقع نداری که با این طرز رفتارت ، کسی با شما روابط دوستانه هم داشته باشه ؟؟ [quote] بنده در تاپیکی که بحث در مورد سلاح های شکاری و .... بود ، یکی از رفقا گفت که تو نمیدونی اسلحه چیه و یه همچین حرفایی که بنده هم در جا یک عکس از یک مازور 98 آلمانی با یک دوربین Norconia که کاغدی روش گذاشته بودم و نام اون دوستمون رو روش نوشته بودم گذاشتم و اون دوستمون فهمید که ..... و الان این برادرمون بهترین دوست بنده در این سایته و حرفای بنده رو هم ....! [/quote] چه منطق محکمی هم داری. لابد از نظر شما هر کسی که مثل شما تفنگ شکاری داره ، پس بنابراین حرفش سنده ؟؟ کسی که تفنگ شکاری داره اگه بگه من ذوالفقار رو از نزدیک دیدم پس باید حرفش رو قبول کرد ؟؟ کسی که تفنگ شکاری داره اگه بگه فالانکس ایرانی ساخته شده ، پس باید حرفش رو قبول کرد ؟؟ آفرین به این منطق. من هم یکدونه وینچستر 70 دارم که البته الان اینجا نیست و در شهرستانه. اینهم از فشنگش. [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/010_%282%29.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_010_%282%29.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/010_%281%29.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_010_%281%29.jpg[/img][/url] اگه دوست داری بگو اسمت رو کنارش بنویسم. خب حالا این باعث میشه که حرف من بشه وحی منزل ؟؟؟ [quote]فالانکس ایرانی ساخته شده و نمونه نصب شده روی کامیون هم موجوده[/quote] سند ؟؟ مدرک ؟؟ اگر یک نفر دیگه بیاد و بگه که فالانکس ایرانی ساخته نشده چی ؟؟ باید حرف شما رو باور کنیم یا حرف اونو ؟؟ قرار نیست که هر حرف بدون سند و مدرک در سایت بیان بشه. یادتون باشه که یکی از قوانین سایت اینه که ارائه آمارهای طبقه بندی شده و اطلاعات درباره نیروهای مسلح کشورمان کاملا ممنوعه. از این به بعد هم اگر بخواهید از این دست حرفهای بی سند و مدرک (مثلا اینکه بگید من می دونم برد سجیل 10000 کیلومتره) بزنید با شما برخورد خواهد شد. ---------------------------------------------- صحبت کردن با شما بی فایده است. چون سابقه شما نشون داده که منطق شما توهین و فحاشی کردنتونه. جز این هم زبان دیگری برای حرف زدن ندارید. والا کسی که می تونه با دلیل و سند طرف مقابلش رو قانع کنه ، نیازی به توهین کردن نداره. کسانی در بحث و گفتگو با دیگران از توهین و فحاشی استفاده می کنند که در مقابل حرف طرف مقابلشان هیچ حرفی برای گفتن ندارند و با فحش دادن و توهین کردن سعی در خارج کردن طرف مقابل از بحث می کنند. در بحث هایی که با هم در پی ام داشتیم یادت میآد که تابحال حتی یک بار هم نتونستی منو با حرفهای خودت قانع کنی و همش با توهین و متلک پروندن خواستی حرفت رو به کرسی بنشونی؟ به هر حال پست های شما همین حالا در سایت موجوده و دیگر دوستان می تونن با مراجعه به اونها بفهمند که حق با کیه و کی راست میگه و کی دروغ . این تاپیک قفل میشود. اگر خواستی جواب بدی (جواب که چه عرض کنم ، توهین و فحاشی) می تونی در پی ام بگی. چون حیفه که تاپیک با حرفهای بی ارزش و بی سند شما منحرف بشه.[/color]
  16. به نام خدا هویتزر Porcupine یکی از مهمترین فاکتورهایی که نبردهای امروزی را به شدت تحت تاثیر خود قرار داده است ، عامل سرعت عمل است. سرعت عمل در اجرای تاکتیکهای رزمی به خوبی باعث خارج شدن ابتکار عمل از دست نیروهای دشمن می شود. سرعت عمل در دو مورد خلاصه می شود. اول سرعت عمل در عملکرد فرماندهان و پرسنل نظامی و دوم سرعت عمل در جنگ افزارها و ادوات نظامی. هویتزر Porcupine یا جوجه تیغی نیز بر اساس همین طرز تفکر ساخته شده است. این هویتزر مخصوص عملیات های حملات برق آسا طراحی شده است که در آن سرعت حرف اول را می زند. ارتش ایتالیا پیش از این یک تانک دیسترویر و یا یک تانک چرخدار با سرعت بالا با نام Centauro B1 طراحی کرده بود. این تانک دیسترویر دارای سرعتی بالغ بر 110 کیلومتر بر ساعت است که به طور معمول دارای 50 کیلومتر بر ساعت سرعت بیشتری نسبت به تانک های شنی دار است که به این ترتیب می تواند به خوبی حملات سریعی را علیه مواضع دشمن ترتیب دهد. حجم آتش بالای این تانک دیسترویر در کنار سرعت بالای آن ، آنرا تبدیل به یک کابوس برای نیروهای دشمن کرده است. برای تکمیل شدن کارآیی این تانک دیسترویر ، مدتی بعد یک خودروی IFV با استفاده از شاسی این تانک طراحی شد و به این ترتیب همانند Centauro B1 می تواند تا 110 کیلومتر بر ساعت سرعت بگیرد. این IFV جدید ارتش ایتالیا VBM Freccia نامیده می شود که دقیقا بر اساس شاسی تانک Centauro B1 طراحی شده است. این IFV دارای سه خدمه است و می تواند 7 رنجک کاملا مسلح را با خود حمل کند. در هر کجا که تانک دیسترویر Centauro B1 به کمک نیاز داشته باشد ، این IFV به کمک وی می شتابد. در هر کجا که نیاز باشد ، نیروها از داخل IFV پیاده شده و به مبارزه با نیروهای دشمن می پردازند و پس از آن دوباره سوار IFV شده و به پیشروی خود ادامه می دهند. تانک دیسترویر Centauro B1 http://gallery.military.ir/albums/userpics/800px-Centauro01.JPEG http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_800px-Centauro01.JPEG http://gallery.military.ir/albums/userpics/centuro_b1_l3.jpg"]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_centuro_b1_l3.jpg خودروی IFV قدرتمند VBM Freccia http://gallery.military.ir/albums/userpics/800px-VBM_Freccia_visto_frontalmente.JPG http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_800px-VBM_Freccia_visto_frontalmente.JPG http://gallery.military.ir/albums/userpics/vbm_freccia_l2.jpg"]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_vbm_freccia_l2.jpg اما ترکیب مرگبار این دو خودرو دارای یک نقص بود. نبود آتش پشتیبانی توپخانه. برای برطرف شدن این نقص و تکمیل کارآیی این ترکیب مرگبار و پرسرعت ارتش ایتالیا دست به کار طراحی یک هویتزر جدید با استفاده از شاسی مشابه دو خودروی پرسرعت خود ، یعنی Centauro B1 و VBM Freccia ، کرد. این هویتزر جدید دارای سرعتی در حد 110 کیلومتر بر ساعت ، دقیقا مشابه همان دو خودروی پر سرعت می باشد که با این سرعت بالا و استفاده از زرهی مناسب می تواند ترکیب تانک دیسترویر و IFV را همراهی کند. هویتزر جدید ارتش ایتالیا Porcupine نامگذاری شد که به معنای جوجه تیغی است. این جوجه تیغی دارای سرعتی بالا است که می تواند ضربات مرگبار خود را به سرعت بر دشمن وارد آورده و بلافاصله نیز از مهلکه بگریزد. کارخانجات اتو ملارا و ایویکو ساخت این هویتزر را بر عهده گرفته اند. در ساختمان این هویتزر از شاسی تانک دیسترویر Centauro B1 استفاده شده است که البته شاسی و چرخ ها و تایرهای آن نسبت http://www.military.ir/"]http://www.military.ir/ به مدلهای قبلی نسبت به مین های زمینی دارای مقاومت بسیار بیشتری است. این هویتزر به یک توپ FH 70 با کالیبر 155 میلیمتری با طول لوله 39Cals (معادل 6.045 متر) مجهز شده است که مجهز به یک فشار شکن شبکه ای در دهانه آن است که با کاهش فشار پشت پرتابه باعث عملکرد بهتر توپ و کاهش فشار بر خودرو می شود. این توپ بر روی یک برجک بی سرنشین نصب شده است. در داخل این برجک گلوله های پرتابه و همچنین سیستم بارگذاری مجدد هویتزر تعبیه شده است و به همین خاطر هیچ سرنشینی در داخل برجک این هویتزر قرار ندارد. عملیات بارگذاری و شلیک این هویتزر به صورت کاملا خودکار انجام می گیرد و پرسنل در این امر کوچکترین دخالتی ندارند. این هویتزر می تواند در مجموع 15 گلوله را با خود حمل کند و با ریتم 8 گلوله در دقیقه نیز به اجرا آتش بپردازد. یعنی این هویتزر می تواند در کمتر از دو دقیقه همه 15 گلوله خود را شلیک کند. می توان اثرات مرگبار چنین آتشی را به خوبی تصور کرد. منطقه ای را تصور کنید که در مدت کوتاه دو دقیقه مورد اصابت 15 گلوله توپ 155 واقع شود که واقعا مرگبار است. این هویتزر همچنین قادر به اجرای آتش به روش MRSI می باشد که در این روش چهار گلوله با فاصله کوتاهی پس از هم شلیک می شوند و با کاهش درجه شلیک و تنظیم خروجی پرتابه ، هر چهار گلوله در لحظه ای واحد به یک هدف واحد اصابت می کنند که به این ترتیب اثر تخریبی بسیار وحشتناکی را می آفریند. اصابت 4 گلوله توپ به صورت همزمان بر روی یک هدف می توان سختترین اهداف را هم نابود کند. این هویتزر می تواند در کمتر از سه دقیقه توقف کرده و آماده شلیک شود. همه مهمات استاندارد 155 میلیمتری ناتو قابل شلیک از این هویتزر می باشند. انواع مهمات هدایت شونده و غیر هدایت شونده ناتو و همچنین مهمات های ولکانو ساخت ایتالیا با برد 60 کیلومتر نیز قابل استفاده و شلیک از این هویتزر می باشند. این هویتزر می تواند 15 گلوله را با خود حمل کند. شاید در وهله اول این رقم اندک به نظر برسد ، اما زمانی که کاربرد اصلی این هویتزر را در نظر می گیریم ، مشاهده می شود که این رقم کاملا مناسب است. هرچند به خاطر محدودیت های حمل مهمات ، این هویتزر به یک سیستم بارگذاری خودکار مجهز شده است و به کمک این سیستم می توان این هویتزر را در مدت کمتر از ده دقیقه به صورت مجدد بارگذاری کرد. یعنی در عرض کمتر از ده دقیقه 15 گلوله بعدی را در داخل خودرو بارگذاری کرد. بیشتر فعالیتهای مربوط به بارگذاری و هدفگیری به صورت خودکار انجام می پذیرد و پرسنل در آن هیچ نقش مستقیمی ندارند. به همین دلیل این هویتزر تنها دارای دو خدمه است که هر دوی آنها در قسمت جلوی شاسی قرار می گیرند. (علی رغم تانک ها که نیروها در داخل برجک قرار می گیرند) یک نفر راننده و دیگری فرمانده خودرو به شمار می رود. این هویتزر دارای موتوری مشابه تانک دیسترویر Centauro B1 می باشد که مجهز به توربوشارژ است و دارای قدرت 520 اسب بخار است. این هویتزر می تواند با یک بار سوختگیری مسافت 800 کیلومتر را طی کند. همچنین تایرهای خودرو نیز مجهز به سیستم CTIS می باشند. تصاویری از هویتزر قدرتمند Porcupine http://gallery.military.ir/albums/userpics/porcupine_l3.jpg"]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_porcupine_l3.jpg http://gallery.military.ir/albums/userpics/porcupine_l2.jpg"]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_porcupine_l2.jpg http://gallery.military.ir/albums/userpics/porcupine_l5.jpg"]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_porcupine_l5.jpg http://gallery.military.ir/albums/userpics/porcupine_l4.jpg"]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_porcupine_l4.jpg این هویتزر تاکنون به صورت آزمایشی تولید شده است و هنوز هم در حال طی کردن مراحل آزمایش و بهینه سازی های جدید است. انتظار می رود این هویتزر تا سال 2013 تکمیل و آماده ارائه شود. در هر صورت هویتزر Porcupine دارای قدرت آتش سهمگین و همچنین سرعت و شتاب بالا و نفسگیری است که به خوبی می تواند نیازهای ارتش های آینده به یک هویتزر پرسرعت و قدرتمند را فراهم آورد. همچنین یک طرح انقلابی در ساخت هویتزرهای با کالیبر سنگین ، اما با وزن سبک و سرعت بالا به شمار می رود که از این نظر واقعا منحصر به فرد است. علی رغم اینکه این هویتزر با نام Porcupine یا جوجه تیغی نامگذاری شده است اما به نظرم بهتر بود که ایتالیایی ها آنرا چیتا نامگذاری می کردند. چرا که واقعا نام چیتا برازنده این یوزپلنگ ایتالیایی است. نویسنده : علی محمدی هرگونه استفاده از مقاله تنها با ذکر نام سایت میلیتاری و نام نویسنده آن امکانپذیر است.[/color]
  17. [color=darkblue]عالی بود کلنل جان ، عالی اف جی 42 در همان زمان جنگ جهانی دوم هم از سلاح های همرده خودش 20 سال جلوتر بود. خیلی جالبه که برای طراحی سلاحی امروزی از طرح یک اسلحه متعلق به جنگ جهانی دوم استفاده بشه.[/color]
  18. برگ دارای چهار جک هیدرولیک است. به تصویر زیر توجه کنید. [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/0000%7E4.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_0000%7E4.jpg[/img][/url] همینطور لینک زیر http://www.military-today.com/artillery/bereg.htm متاسفانه منبعی برای نوع گلوله ها در اختیار ندارم به جز ویدئوهایی که در آن مکانیسم شلیک این توپها نمایش داده میشود که متاسفانه فعلا به خاطر محدودیت ترافیک اینترنتی قادر به ارائه نیستم.
  19. [color=darkblue][quote]جسارتا علی آقا البته این هویتزر تقریبا ناشناخته روسی در اصل برای دفاع ساحلی در نظر گرفته شده ، اما انقدر هم که میفرمایید در مقابل رقیب ایتالیایی دست و پا بسته نیست ! اطلاعات وبسایت Warfare.ru در باره ی سامانه ی توپخانه ی A222 نشون میده توپ 130 میلیمتری این سامانه دارای نرخ 10 شلیک در دقیقه است که 2 rpm بیشتر از سامانه جوجه تیغی هست ، همچنین زمان ماکسیمم لازم برای آماده ی شلیک شدن هر دو سامانه با هم برابر و مساوی 3 دقیقه هست . تا جایی که بنده از این اطلاعات دستگیرم میشه ، برگ از نظر سرعت عمل چندان تفاوتی با جوجه تیغی نداره . در زمینه شتاب و سرعت و قدرت آتش (با توجه به کالیبر بالای توپ نمونه ی ایتالیایی) و همچنین برد آتش (برد برگ 35 کیلومتر در مقابل برد 60 کیلومتری جوجه تیغی) ، جوجه تیغی در برتری کامل قرار داره . اما در زمینه بقاپذیری عملیاتی ، بنظرم سامانه BEREG از رقیب ایتالیایی خودش سرتر باشه . تا جایی که شاسی MAZ543M سامانه برگ مشخص هست ، قدرت و عملکرد Off Road این شاسی بسیار قابل ملاحظه و احتمالا بهتر از شاسی جوجه تیغی هست (از توانایی های شاسی ایتالیایی اطلاع ندارم اما به نظر میرسه سرعت در این شاسی به قدرت ارجعیت داده شده) . همچنین تجهیزات آسایش و Life Support سامانه روسی که تا 7 روز میتونه 10 نفر رو تامین کنه از دیگر مولفه های بقاپذیری بالای این سامانه هست . در زمینه طراحی برجک و انعطاف پذیریش کفه ترازو به سمت سامانه برگ سنگینی میکنه ، بطوریکه محدودیت 15 درجه ای برجک جوجه تیغی در مقابل رنج 120 درجه ای چرخش برجک برگ غیرقابل مقایسه است (البته نوع طراحی یونیک برجک جوجه تیغی این محدودیت رو برطرف میکنه) نکته ی دیگه در رابطه با سامانه های الکترونیکی و کنترل آتش و سامانه ارتباط و هماهنگی بین چند دستگاه از این سامانه های توپخانه ای هست که ظاهرا اطلاعات چندانی از سامانه های الکترونیکی جوجه تیغی منتشر نشده و نمیشه مقایسه ای بین این دو انجام داد[/quote] ماشاالله جناب چکا اونقدر بر روی روسیه و شوروی حساس هستند و این کشور رو دوست دارند که وقتی کوچکترین نقطه ضعفی از تسلیحات این کشور بیان بشه ، سریع از خودشون حساسیت نشون می دن. شاید من نتونستم منظورم رو درست برسونم و یا شاید هم شما منظور منو دقیقا متوجه نشدید. جوجه تیغی و برگ دو توپی هستند که با طرز تفکرهای کاملا متفاوت ساخته شده اند و اصولا مقایسه آنها با هم منطقی نیست. اون دوستمون از من درباره نمونه روسی جوجه تیغی پرسید. من هم در جواب گفتم که برگ از نظر قابلیت ها ، نزدیکترین SPH به این جوجه تیغی است (نه دقیقا مشابه اون). جوجه تیغی برای حملات فست اتک پیسینگ طراحی شده است ، در حالیکه برگ در اصل برای دفاع ساحلی طراحی شده است. پس بنابراین وظیفه این دو کاملا با هم متفاوت است. ضمن اینکه آمریکا هم هنوز هیچ هویتزری مشابه این جوجه تیغی در اختیار ندارد. پس خیلی از بابت عقب ماندن روسیه ناراحت و نگران نباشید. (شوخی کردم) در هر صورت نزدیکترین هویتزر روسی که شبیه به جوجه تیغی باشد (چرخدار و پرسرعت و با قابلیت حمله سریع) همین برگ است. هرچند برگ برای حملات سریع طراحی نشده است ، اما در هر صورت از نظر سرعت ، تحرک و شتاب از رقیب ایتالیایی خود بسیار عقب است. ماکزیمم سرعت برگ 60 کیلومتر بر ساعت است در حالیکه ماکزیمم سرعت جوجه تیغی 110 کیلومتر بر ساعت است. جوجه تیغی تنها دو خدمه دارد که یکی راننده و دیگری فرمانده است. کلیه عملیات بارگذاری به صورت خودکار انجام می شود. در حالیکه برگ هرچند مجهز به سیستم لود اسیستانت است و بخشی از عملیات لود توپ به صورت خودکار انجام می گیرد ، اما باز هم به دو نفر لودر نیاز است که گلوله های پرتابه را در سیستم لود اسیستانت قرار دهند. ماکزیمم ریتم آتش برگ 10 گلوله در دقیقه در صورت استفاده از گلوله های معمولی است. در صورتی که این توپ بخواهد از گلوله های فول شارژ استفاده کند ، مسلما ریتم آتش آن کمتر از این مقدار نیز است. در مجموع جوجه تیغی تنها دارای دو خدمه است درحالیکه برگ دارای 8 خدمه است. از نظر مقاومت زرهی هم که کاملا مشخص است که این دو اصلا با هم قابل قیاس نیستند. جوجه تیغی با استفاده از شاسی قدرتمند سنتارو و فریچا وی بی ام ساخته شده است که در مدل جدید آن ، آنرا در برابر مین های زمینی و بمب های IED کاملا مقاوم کرده است. در حالیکه برگ در اصل از شاسی کامیون استفاده می کند که نه کف و نه بدنه آن از نظر مقاومت زرهی در حد جوجه تیغی نیست. آماده برای شلیک شدن جوجه تیغی نیز سریعتر از برگ انجام می شود. برگ دارای چهار جک هیدرولیک است که برپا کردن آن به حداقل 5 دقیقه زمان نیاز دارد. درحالیکه جوجه تیغی در کمتر از سه دقیقه آماده شلیک می شود. ضمن اینکه از نظر برد درگیری برتری مطلق با جوجه تیغی است که بیش از دو برابر برگ برد دارد. منابع مختلف برد نهایی برگ را از 27 تا 30 کیلومتر قید کرده اند که در مقابل توپ جوجه تیغی 60 کیلومتر برد دارد. علی رغم اینکه جوجه تیغی تنها 15 گلوله با خود حمل می کند ( که البته این نیز به خاطر نقش بزن و در روی این سیستم است ) اما شارژ و آماده سازی مجدد آن مثل سوختگیری ، بارگذاری مهمات و تعویض خدمه در کمتر از 10 دقیقه صورت می گیرد. در حالیکه شارژ مجدد برگ مثل سوختگیری و بارگذاری 40 عدد گلوله توپ و تعویض خدمه و امثالهم بیش از 40 دقیقه وقت می گیرد. از نظر برد خودرو نیز برتری با جوجه تیغی است. اگر صرفا اجرای آتش مستقیم را در نظر بگیریم ، باز هم از نظر برد و قدرت اجرای آتش مستقیم ، برتری با جوجه تیغی است. از نظر قدرت گلوله ها نیز برتری با جوجه تیغی است. جوجه تیغی گلوله های 50 کیلوگرمی 155 میلیمتری را شلیک می کند ، در حالیکه برگ گلوله های 33 کیلوگرمی 130 میلیمتری را شلیک می کند که از این نظر قدرت تخریب جوجه تیغی بالاتر از برگ است. ضمن اینکه نباید فراموش کرد که جوجه تیغی قادر به اجرای آتش از نوع MRSI است که همان Multiple Rounds Simultaneous Impact است که در آن چهار گلوله پشت سر هم شلیک می شوند و در زمان واحد به یک هدف برخورد می کنند و باعث تخریب بیشتر آن می شوند. در حالیکه توپ برگ قابلیت این نوع اجرای آتش را ندارد. (حداقل من در منابع چیزی ندیدم) همین امر نشان از برتری کامل مکانیسم توپ و سیستم کنترل آتش هویتزر جوجه تیغی دارد. به جز هویتزر Koalitsija-SV هیچ هویتزر روسی دیگر قادر به اجرای این نوع آتش نیست. (لااقل من در منابع چیزی پیدا نکردم) باز هم عرض می کنم این دو هویتزر چندان با هم تناسب ندارند. چرا که جوجه تیغی برای حمله طراحی شده است و برگ برای دفاع. اما به هر جال نزدیکترین هویتزر چرخدار روسی به جوجه تیغی همین برگ است. البته اگر تنها سرعت مد نظر ما باشد ، هویتزرهایی مثل مستا ام 1 و آکاتسیا هم علیرغم استفاده از شنی (این دو هویتزر چرخدار نیستند) حدود 60 کیلومتر بر ساعت سرعت دارند که از این نظر کاملا با برگ برابری می کنند و نقاط ضعف آنرا نیز ندارند. اما این هویتزرها نیز به عنوان یک توپ صحرایی نمی توانند استفاده شوند (جوجه تیغی یک توپ صحرایی است) و به تبع آن قابل مقایسه با جوجه تیغی نیستند. [/color] [color=darkblue][quote]اما می خواستم بپرسم که آیا برجکش 360 درجه می چرخه؟ اگه بتونه برجکش رو به اطراف بچرخونه ، موقع شلیک فشاری که بهش وارد میشه باعث چپ کردنش نمیشه؟ آخه من که جکی اطراف این هویتزر نمیبینم[/quote] خیر ، برجک از هر سمت تنها 15 درجه می چرخه ، (در مجموع 30 درجه) چون در این سیستم راننده و فرمانده در کنار هم می نشینند ، هماهنگی برجک و شاسی بسیار بیشتر از هویتزرهای معمولی انجام میشه. به همین خاطر نیازی به گردش بیش از این در برجک احساس نمیشه. چون راننده در کنار فرمانده قرار میگیرد و به سرعت به خواسته های اون واکنش نشون میده. پس در واقع نیازی به چرخش بیش از این احساس نمیشه.[/color]
  20. [color=darkblue]دوستان به دو تصویر زیر دقت کنید. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/_DSC0852.jpg[/img] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/_DSC0855.jpg[/img] اون برادر مهدی (کماندو 59) که ادعا می کرد فالانکس ایرانی بر روی کامیون نصب شده ، نکنه بنده خدا اینا رو دیده بود و فکر می کرد که فالانکسه ؟؟؟؟ [/color]
  21. [color=darkblue]از دوستان تشکر می کنم. قابل دوستان رو نداشت. از دیسترویرها و IFV های چرخدار پرسرعت بیشتر در دو مورد استفاده می شود. 1- عملیات های شناسایی مناطق ناآشنا ، که این مناطق معمولا دارای انواع تهدیدات می باشند که عمده ترین آنها وجود خطر کمین و یا تانک های دشمن هستند. در این مواقع برای شناسایی سریع مناطق از این خودروهای چرخدار و پرسرعت استفاده می شود که بتوانند به سرعت وارد منطقه شده و با انجام عملیات به سرعت از منطقه خارج شوند. 2- حملات سریع ، در برخی شرایط نیاز به حملات سریع و با حجم آتش بالا است که به وسیله آن مانع تمرکز قوای دشمن و به هم ریختن نظم دشمن و غافلگیری دشمن می شود. همچنین مانع رسیدن قوای کمکی به نیروهای تحت حمله می شود. از چنین هویتزری در عملیات های حمله سریع ( و یا همون بلیتزر کریگ سابق ) استفاده می شود. جنگ شش روزه و عملیات حمله سریع آریل شارون را به یاد آورید. و یا در حمله سال 1982 اسرائیل به لبنان و سوریه ، حملات سریع اسرائیل به این دو کشور رو ببینید. حملات سریع آمریکا در جنگ خلیج فارس 1991 رو ببینید. در چنین جنگ هایی از این دست خودروها استفاده می شود. این هویتزر پا به پای خودروهای تندرو حرکت می کند و در صورت نیاز با آتش سنگین توپخانه ای خود از آنها پشتیبانی می کند. البته خارج از این گونه حملات هم میتوان از این دست خودروها در عملیات های فست اتک پیسینگ و یا حملات ایذایی نیز استفاده کرد. چنین هویتزرهایی به خوبی می توانند نیروهای دشمن را به ستوه آورند.[/color]
  22. [color=darkblue][quote]جناب علی، اگر اینطوریه لطفا توضیح بدین پس چرا ارتش رژیم صهیونیستی که سازنده این اسلحه استثنایی هست از M-16 اسنفاده می کنه؟ آیا بخاطر ضعفهایی نیست که ازش خبر داره؟[/quote] هم اکنون نیروهای امنیتی ، نیروهای مرزبانی ، پلیس و برخی نیروهای دیگر در رژیم صهیونیستی از گلیل به صورت عمده استفاده می کنند. اما اینکه چرا گلیل اسلحه سازمانی این رژیم نیست ، اگر پست صفحه قبلی مرا بخونید متوجه می شید که عرض کردم هر کشور با توجه به المانها و فاکتورهایی که در سازمان رزم خودش است ، اسلحه مورد نیاز خودش رو انتخاب می کنه. شاید حتی G36 هم برای ارتش این رژیم به اندازه ام 16 کارآیی نداشته باشه. پلیس رژیم صهیونیستی و گلیل [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/Knesset_Guard_P5200034.JPG][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_Knesset_Guard_P5200034.JPG[/img][/url] [/color]
  23. [color=darkblue][quote]علی آقا من هم با شما موافقم و نوع کاربر تجهیزات رو در موفقیت اون خیلی موثر میدونم. ولی میزان تاثیرش رو در عملکرد اون سلاح میخوام از نظر شما بدونم مثلا چند درصد هست و دیگه اینکه به نظر شما این اصل تا چه موقع صادق خواهد بود؟ منظورم اینه که هر چه زمان به جلو میره و تجهیزات مورد استفاده بشر ( به طور کلی ) به سمت و سوی برتری تکنولوژیک و فن سالاری و افزایش دقت و عملکرد میرن، آیا دیگه جایی برای متد سنتی باقی میمونه؟[/quote] سوال جالبی مطرح کردید. در واقع از الان نمیشه درباره آینده و تغییری که قرار است در دانش بشری رخ بده ، نظر داد. اینکه مثلا تا 50 سال آینده چه تغییراتی در نیروهای نظامی کشورهای پیشرفته ای مثل آمریکا و انگلیس و ... رخ بده ، قابل پیش بینی نیست و تا زمانی که اهداف نظامی آینده به درستی و دقت تشریح نشه ، به طور صریح و قاطع نمیشه درباره اون نظر داد. شاید تا 50 سال آینده آمریکا اسلحه ای رو طراحی کرد که از فاصله 10 هزار متری نیروی دشمن رو به مدت 5 ساعت بیهوش کنه. (این یک فرض بود) در این صورت و در صورت های مشابه ساختارهای سنتی به میزان زیادی محکوم به فنا خواهند بود. هرچند شاید نیروهای نظامی با ساختارهای سنتی نیز از روش های آزمون و خطا برای مقابله با فناوریهای 50 سال بعد استفاده کنند. پس همانطور که می بینید نمیشه با قاطعیت درباره آینده نظر داد. اما درباره این موضوع بهتره زمان حال حاضر رو در نظر بگیریم. یک مثال ساده و ملموس : ساختار ارتش آمریکا و ناتو از نیروهای چند ملیتی طالبان در افغانستان حداقل 50 سال جلوتر است. شاید ارتش های مدرن با فناوریهای پیچیده و امروزی خودشون در برخی شرایط جلوی نیروهای طالبان کم بیارند ، اما در بیش از 85 درصد شرایط تکنولوژی برتر آمریکا و ناتو دست بالا را برای این کشورها در برابر ساختار سنتی نیروهای طالبان ایجاد می کند. ام 16 به اذعان خود آمریکایی ها در جنگ های شهری حریف کلاش نیست. اما آیا این به معنای ضعف ام 16 در برابر کلاش است؟؟ مسلما خیر. چون همه جنگ ها در شهرها رخ نمی دهند. زمانی که جنگ در دشتهای باز صورت بگیرد ، کلاش هیچ حرفی در برابر ام 16 برای گفتن ندارد. با کلاش های قدیمی و دست ساز طالبان عملا نمی توان تا مسافت های بیش از 200 متر درگیر شد ، در حالیکه ام 16 بیش از 300 متر (در شرایط عملیاتی) دارای برد موثر است که از این نظر کاملا بر کلاش های طالبان می چربد. ضمن اینکه برتری هایی مثل آپاچی ، آ 10 تاندربولت مجهز به FLIR رو هم نباید فراموش کرد که این دو سلاح در پشتیبانی از نیروهای زمینی آمریکا و ناتو دست بالا رو برای این نیروها فراهم می کنند. اگر آینده را در نظر نگیریم ، در زمان حال تکنولوژی و فناوری حداقل 80 درصد وزنه و برگ برنده یک ساختار نظامی در دنیای نیروهای نظامی امروز است. فراموش نکنیم که اگر برتری تکنولوژیکی هیچ تاثیری بر پیروز میادین جنگ نداشت ، ساختار ارتش های جهان همچنان در حد جنگ جهانی دوم باقی مانده بود. تانک شرمن و موزین ناگانت و ...[/color]
  24. [color=blue]از همه دوستان تشکر می کنم. [quote]نمونه شرقی ( روسی) این هویتزر هست ؟ یا دردست تولید هست؟[/quote] خیر. نزدیکترین هویتزر روسی که بتوان آنرا شبیه به این هویتزر دانست ، شاید بتوان از هویتزر A222 و یا همون برگ 130 میلیمتری نام برد. هرچند برگ نیز هنوز فاصله زیادی با این جوجه تیغی دارد و از نظر کارکرد اصلا در حد و اندازه این هویتزر ایتالیایی نیست. برگ در سال 1980 طراحی شده است. سرعت ، شتاب و زره و قدرت آتش آن به هیچ وجه قابل مقایسه با این جوجه تیغی ایتالیایی نیست. توپ 130 میلیمتری برگ [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/bal.jpg[/img] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/bereg%7E0.jpg[/img] [/color]
  25. [color=darkblue][quote]و اگه قرار باشه از بین کلاش و ام-16 و ژ-3 ، HK g-36 و فاماس و تفنگ سرپر انتخاب کنین انتخاب شما فقط تتفنگ سرپر است! Mr. Green خدا رو شکر که شما فرمانده ارتش یا سپاه نیستین وگرنه این اسلحه مدرن(تفنگ سرپر) سلاح سازمانی نیروهای مسلح میشد...هم کالیبرش خوبه! هم دقتش! هم بردش! قنداقش خوبه و خوش دست! کارایی و دوامش تو کلیه شرایط آی و هوایی عالیه! دوربینم روش سوار میشه! و تولید داخله(تولید شاه اسماعیل)[/quote] دوست عزیز اول از همه لطف کنید با دیگر دوستان با لحن درست صحبت کنید. به خصوص با مدیران سایت. چند مورد رو لازم دیدم که یادآوری کنم. اسلحه هایی که در آن از فناوری ها و تکنولوژی های جدید و امروزی استفاده شده است ، الزاما بهترین اسلحه نیستند. نیروهای عملگر و همچنین میدان نبردی که اسلحه در آن استفاده می شود نیز مواردی هستند که در عملکرد اسلحه اثرگذار هستند. باید بپذیریم که اسلحه های غربی مثل خانواده ام 16 و جی 36 از نظر طراحی و ارگونومی و در مجموع فناوری های به کار رفته در آن از تسلیحات شرقی برترند. خود این اسلحه ها نیز در خیلی موارد به عنوان الگویی برای طراحی تسلیحات شرقی به کار رفته اند. اما این برتری تکنولوژیکی الزاما به معنای برتر بودن آنها نیست. فرض کنید ما می خواهیم ارتش بورکینافاسو را تجهیز و تسلیح کنیم. به نظر شما بهترین اسلحه برای تجهیز این نیروها چی میتونه باشه؟؟ ام 16 ؟؟ اچ کا 416 ؟؟ یا کلاش ؟؟ یا همین درگیری های اخیر سپاه با تروریست های پژاک در کوهستان های مناطق شمال غربی کشور رو در نظر بگیرید. به نظر شما در چنین شرایطی چه سلاحی مناسب رزم است؟؟ ام 16 یا G3 ؟؟ ضمن اینکه هر کشوری اسلحه سازمانی ارتش خود را بر اساس نیازها و عوامل مختلف اثرگذار در سازمان رزم خود طراحی می کند. آمریکا برای ارتش خود ام 16 رو طراحی کرده است. شاید این اسلحه در کشورهای دیگر هم به خوبی استفاده شود ، اما این اسلحه بهترین عملکرد و قابلیت خود را در ارتش آمریکا نشان می دهد که مخصوص آن طراحی شده است. ام 16 در مدلهای جدید خود بسیار بقاپذیر شده است. یعنی نیاز آن به نظافت و عملکرد آن در شرایط نامطلوب آب و هوایی بسیار افزایش یافته است. (هرچند در این مورد هنوز با خانواده کلاش فاصله زیادی دارد) اما باز هم با این حال سازمان ارتش آمریکا به گونه ای است که به اسلحه ای با دقت بالا و عملکرد عالی نیاز دارند نه به اسلحه ای با بقاپذیری بالا. آمریکایی ها هیچوقت 10 روز علیه نیروهای دشمن کمین نمی زنند که احتیاجی به اسلحه های بقاپذیری مثل کلاش داشته باشند. هرچند برای این موارد هم اسلحه های خاص خودشون رو دارند که از نظر بقاپذیری در حد خانواده کلاش است. در حالیکه زمانیکه کلاش برای ارتش سرخ طراحی می شد ، حجم آتش و بقاپذیری اسلحه برای طراحان آن مد نظر قرار داده شد. ارتش سرخ بیشتر به حجم آتش و بقاپذیری اسلحه و همچنین ارزان بودن آن توجه داشت. نتیجه این طرز فکر نیز تولد خانواده کلاش شد. پس ببینید دوستان هر اسلحه ای بنا به در نظر گرفتن فاکتورها و عواملی که سازندگان آن در نظر می گیرند ساخته می شود. هیچ سلاحی کاملا برتر از سلاح دیگر نیست. علی رغم فناوریهای بالایی که در ساختمان ام 16 به کار رفته است ، این اسلحه در افغانستان در جنگ های شهری با نیروهای طالبان که به کلاش مجهز هستند یک [size=18]بازنده[/size] به شمار می رود و خود آمریکایی ها هم به ضعف ام 16 در جنگ های شهری نسبت به کلاش اذعان دارند. پس همیشه نباید تصور کرد که اسلحه های با فناوری بالاتر ، الزاما در میدان نبرد نیز دارای عملکرد بهتری هستند. G3 هنوز هم بعد از 50 سال جزء اسلحه های کارآمد به شمار می رود. این اسلحه در ارتش هایی مثل ایران ، ترکیه و پاکستان به عنوان سلاح سازمانی کاربرد دارد. در بیشتر کشورهای اروپایی که از اسلحه های کالیبر سبک 22 رمینگتون استفاده می کنند ، هنوز هم G3 های به روز شده در کنار اسلحه های مدرن استفاده می شود. علت این امر هم قدرت بسیار بالای این اسلحه در جنگ های شهری و همچنین قدرت در نفوذ در اجسام سخت است. به عنوان مثال تاپیک زیر را ببینید. http://www.military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&t=16439 ویدئوی زیر را هم ببینید. http://isherwood.persiangig.com/HITLER/che/G3.flv اسلحه ای که در این کلیپ دیدید ، G3 به روز شده ساخت نروژ است. به نظر شما این اسلحه چه چیزش کمتر از ام 16 هست ؟؟ خوشدست و کم لگد و دقیق و در عین حال کشنده و مرگبار. امروزه اکثر کشورهایی که در سازمان رزم خود از سلاحهای با کالیبر سبک 22 استفاده می کنند در حال گسترش استفاده از سلاح های با کالیبر 30 هستند که از آن در کنار اسلحه های کالیبر 22 خود استفاده کنند. پس هنوز هم کلاش و G3 می توانند به خوبی نیازهای ارتش های امروزی را مرتفع کنند. البته به شرط بهینه سازی. [quote]البته من اگر قرار باشد بین کلاش و گلیل یکی رو انتخاب کنم مسلما گزینه من گلیل است . [/quote] کلا تسلیحات ساخت رژیم صهیونیستی از هر دو طرز تفکر شرقی و غربی استفاده می کنند. به عنوان مثال تانک های سری مرکاوا ساخت این رژیم از نظر بقاپذیری و اعتماد و قابلیت تعمیر میدانی در حد تانک های روسی و شرقی (حتی به مراتب بالاتر از آنها) و از نظر دقت و تجهیزات الکترونیکی مشابه تانک های غربی هستند. گلیل از نظر قابلیت اعتماد و بقاپذیری در حد کلاش و از نظر دقت و عملکرد مثل ام 16 است. این اسلحه با استفاده از مکانیسم M16A2 ولی با ساختار AK 47 ساخته شده است. این اسلحه یکی از بهترین اسلحه های حال حاضر به شمار می رود. بخصوص که مولتی کالیبر هم است. گلیل با کالیبر 30 [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/galil-ar762%7E3.jpg[/img] گلیل با کالیبر 22 [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/galil-sar%7E4.jpg[/img] [quote]خیلی عجیبه برای ما که سامانه هاوک رو مهندسی معکوس کردیم از روش ساختیم و به بالاترین حد ارتقا دادیم بعد از پس M16,4 بر نمیایم. [/quote] این مورد جزء مواردی است که بر اثر بار روانی که تجهیزات بر روی افراد دارند رخ می دهد. خیلی ها تصور می کنند که یک وسیله و یا جنگ افزار هرچقدر بزرکتر باشد ، پس مهندسی معکوس و ساختن آن نیز سخت تر است. در حالیکه اینطور نیست. خیلی ها تصور می کنند طراحی یک سلاح انفرادی کار ساده ای است. در حالیکه اسلحه هایی مثل ام 16 و یا G36 یک شبه تبدیل به اسلحه عالی و ایده آل نشدند.بیش از 50 سال از ساخت نخستین نمونه ام 16 میگذره ، اما هنوز هم که هنوزه این اسلحه بنا به تغییرات زمان دچار تغییر و تحول میشه. یک کلت کمی مثل یو اس پی و یا سی زد 75 از زمانی که طراحی آنها آغاز شد و تا زمانی که به صورت فراگیر در نیروهای مختلف استفاده گسترده شوند ، بیش از 8 سال طول کشید. اسلحه کمری HK - USP (اسلحه مورد علاقه من) یک کلت کمری در ظاهر ساده است. اما طراحی همین کلت کمری در ظاهر ساده دو سال طول کشید. حداقل 5 سال نیز صرف بهینه سازی ها و ترمیم طراحی این اسلحه گردید. به طوریکه امروزه این اسلحه جزء بهترین اسلحه های کمری جهان به شمار می رود. پس توجه کنید که اسلحه های خوب در عرض یک هفته و یا یک شبه طراحی نمی شوند. ضمن اینکه طراحی اسلحه های انفرادی کار بسیار دشوار و وقت گیری است.[/color]