ALI

Members
  • تعداد محتوا

    3,819
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    65

تمامی ارسال های ALI

  1. [color=darkblue][quote]مگه تی90 نمونه ارتقا یافته تی72 نیست پس ایا ما میتونیم با همین سازه تی72 هامون رو تا نزدیکای تی90 ارتقا بدیم؟[/quote] سیستم کنترل آتش جدید ، زره جدید و قدرتمند کنتاکت 5 ، طرح جدید اتولودرهای کاروسل یو ام ، طرح بهینه برجک ، جزء مواردی هستند که در ارتقای تی 72 به تی 90 به آن پرداخته شده است که البته متاسفانه فعلا در ایران توان این به روز رسانی وجود ندارد.[/color]
  2. [color=darkblue]خیر سرم گفتم این تاپیک رو مجددا احیا کنم تا بلکه دوستان در آن به بحث منطقی بپردازند ، اما باز هم بحث تاپیک رفت به سمت ذوالفقار و .... [quote]1- قيمت[/quote] تی 90 : 3 الی 3.5 میلیون دلار در مدل اس آبرامز : 4.5 الی 5 میلیون دلار در مدل آ 2 بیس [quote]2 هزينه نگه داري[/quote] هزینه نگهداری تی 90 کمتر از آبرامز است. [quote] 3 هزينه هاي اپگريد[/quote] هزینه آپگریدهای آبرامز بیشتر از تی 90 است ولی قابلیت های اضافه شده در هر آپگرید آبرامز نیز بیشتر از تی 90 است. [quote] 4 درصد موفقيت(شانس برد)[/quote] بستگی به نوع عملیات دارد. [quote]5 و ميزان صدمه به دشمن كه تا حدودي همون درصد موفقيت[/quote] باز هم بستگی به نوع عملیات دارد. سایر دوستان هم خواهشا بحث های غیر مرتبط را کنار گذارند و تنها بر روی موضوع تاپیک نظر بدهند.[/color]
  3. [color=darkblue]عرفان جان دستت درد نکنه ، به بخش موشک های زمینی منتقل شد.[/color]
  4. [color=darkblue][quote]مزیت این نوع سلاح چیه؟[/quote] بولپاپ ها دارای طول لوله تقریبا برابر با تفنگ های کلاسیک هستند ولی طول کلی آنها کوتاهتر از تفنگ های کلاسیک است و همچنین استفاده از این تفنگ ها نیز در برخی موقعیت ها و شرایط آسانتر از تفنگ های کلاسیک است. به همین دلیل در نیروهای چترباز و کماندویی و همچنین در لشکرهای مکانیزه ، این گونه تفنگ های بولپاپ کاربرد فراوانی دارند. [/color]
  5. سلام به همگی دوستان و آرزوی قبولی طاعات و عبادات در این تاپیک یک ویدئوی زیبا از مورد هدف قرار دادن تانک سنچوریون توسط موشک ضد تانک RBS 56 یا همان موشک بیل را می بینید. [align=center][size=18]تانک سنچوریون[/size] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/centurion_tank.jpg[/img] [size=18] موشک بیل[/size] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/bill.jpg[/img][/align] موشک BILL [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/bill-missiles4.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_bill-missiles4.jpg[/img][/url] . [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/bill3.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_bill3.jpg[/img][/url] . [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/Cel_250bill.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_Cel_250bill.jpg[/img][/url] تانک سنچوریون [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/800px-Centurion_Tank_outside_the_Redoubt_Fortress.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_800px-Centurion_Tank_outside_the_Redoubt_Fortress.jpg[/img][/url] . [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/800px-Shot_Oz_77.JPG][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_800px-Shot_Oz_77.JPG[/img][/url] . [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/800px-Centurion_Tank_Waiouru.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_800px-Centurion_Tank_Waiouru.jpg[/img][/url] حجم ویدئو : کمتر از 2 مگ [url=http://isherwood.persiangig.com/image/RBS-56%20takes%20out%20Centurion%20Tank.flv]از این لینک دانلود کنید[/url] فقط برای میلیتاری
  6. [color=darkblue]دوستان اصلاح می کنم. محل قرار گرفتن تیربار کواکسیال در تی 90 در تصویر زیر با فلش قرمز مشخص شده است. [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/co_gun.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_co_gun.jpg[/img][/url] عذرخواهی می کنم.[/color]
  7. [color=darkblue]خب دوستان این تاپیک مدت زیادی است که در حال خاک خوردن است. بهتر دیدم که آن را دوباره احیا کنم که بحث درباره این دو تانک دوباره از سر گرفته شود. درباره تیربارها و حجم آتش تیربارهای این دو تانک مقایسه ای بین این دو انجام می دهیم. تانک تی 90 به یک تیربار از نوع PKMT به صورت موازی لوله توپ مجهز شده است. این تیربار از گلوله های 7.62x54R استفاده می کند. این تیربار با 3000 گلوله لود می شود. حجم آتش این تیربار معادل 750 گلوله در دقیقه است. این تیربار از داخل تانک و توسط گانر تانک کنترل ، هدفگیری و شلیک می شود. یک تیربار کالیبر 50 از نوع NSVT نیز بر روی برجک تی 90 نصب شده است. این تیربار با 500 گلوله بارگذاری می شود و حجم آتش آن نیز معادل 700 گلوله در دقیقه است. این تیربار نیز از داخل تانک کنترل می شود و کنترل این تیربار نیز در اختیار فرمانده تانک است. آبرامز در نمونه M1A2 خود مجهز به سه تیربار است. یک تیربار از نوع M240 به صورت هم محور توپ اصلی تانک نصب شده است که توسط گانر تانک کنترل می شود. این تیربار توان اجرای آتش 900 گلوله در دقیقه را دارا می باشد. یک تیربار دیگر از نوع M240 بر روی برجک تانک و در دریچه دهلیز سمت چپ تانک نصب شده است که در صورت نیاز توسط لودر تانک استفاده می شود. این تیربار نیز توان اجرای آتش 900 گلوله در دقیقه را دارا می باشد. یک تیربار کالیبر 50 از نوع ام 2 ( و در مدلهای جدیدتر این تانک از نوع ام 3 استفاده شده است ) که توسط فرمانده تانک از داخل کنترل می شود. این تیربار (نوع ام 3) قادر به اجرا آتش 900 گلوله در دقیقه می باشد و با 900 گلوله نیز بارگذاری می شود. دو تیربار M240 نیز در مجموع با 9000 گلوله بارگذاری می شوند. از این تعاریف کاملا مشخص است که توانایی آبرامز در اجرای آتش توسط تیربارهایش به مراتب بالاتر از تی 90 است. تی 90 در مجموع و با کمک هر دو تیربار خود ، توان اجرای 1450 گلوله را در دقیقه دارا می باشد. در حالیکه آبرامز با استفاده از هر سه تیربار خود می تواند 2700 گلوله در دقیقه شلیک کند. طراحی تیربار ها در آبرامز اصولیتر از تی 90 صورت گرفته است. تیربار هم محور آبرامز به وسیله لایه های گرماگیر پوشانده شده است و هیچ گاه در حین شلیک داغ نمی کند. درحالیکه در تی 90 این گونه نیست و مداومت اجرای آتش تی 90 کمتر از آبرامز است. پوزیشن تسلیحات در تانک تی 90 [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/t90_guns.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_t90_guns.jpg[/img][/url] پوزیشن تسلیحات در تانک آبرامز [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/m1_abrams_guns.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_m1_abrams_guns.jpg[/img][/url] نمایی از پشت برجک آبرامز در این تصویر تیربار های نصب شده بر روی برجک را می بینید همچنین توپ اصلی در حال شلیک می باشد. [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/375px-M1_Abrams_turret_fire_above%7E0.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_375px-M1_Abrams_turret_fire_above%7E0.jpg[/img][/url] تیربار سنگین NSVT که بر روی برجک تی 90 نصب شده است [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/NSVT_%282%29.JPG][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_NSVT_%282%29.JPG[/img][/url] تیربار PKMT که به صورت موازی با توپ نصب شده است [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/pkmt_1%7E1.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_pkmt_1%7E1.jpg[/img][/url] طراحی بسیار عالی و اصولی تیربار هم محور (کواکسیال) در آبرامز همانطور که در تصویر می بینید ، برای این تیربار یک جدار در نظر گرفته شده است که علاوه بر خنگ کردن لوله تیربار ، خود به عنوان یک شعله پوش عمل کرده و باعث از بین رفتن آتش دهانه می شود. [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/m1a1coax%7E0.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_m1a1coax%7E0.jpg[/img][/url] نکته دیگر این است که در آپگرید TUSK در تانک آبرامز ، یک تیربار کالیبر 50 به صورت هم محور لوله توپ (به جز تیربار M240 کواکسیال) نصب می شود. این تیربار نیز توان اجرای 300 گلوله در دقیقه را دارا می باشد. در آپگرید TUSK ، تانک آبرامز به جز توپ اصلی شامل چهار تیربار است که یک تیربار 7.62 بر روی برجک ، یک تیربار 12.7 بر روی برجک ، یک تیربار 7.62 به صورت کواکسیال و یک تیربار 12.7 نیز به صورت کواکسیال با لوله توپ در قسمت بالای توپ قرار می گیرد. این طرز آرایش تیربارها در آپگرید TUSK به صورت کاملا حرفه ای طراحی شده است. حجم آتشی که آبرامز در این آپگرید می تواند اجرا کند ، در دنیای تانک های رزمی بی نظیر است. تانکی را تصور کنید که چهار تیربار سنگین و نیمه سنگین بر روی آن نصب شده باشد، حجم آتش این جهار تیربار واقعا کشنده و مرگبار است و دارای بازدارندگی بسیار بالایی است و با این ترکیب تیربار می توان گفت که آبرامز برای جنگ های شهری بسیار مناسبتر از تی 90 است. تانک آبرامز در آپگرید TUSK به تیربارهای چهار گانه تانک که با فلش مشخص شده است ، توجه کنید [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/TUSK.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_TUSK.jpg[/img][/url] از نظر حجم آتش تیربارها و میزان مهمات تیربارها که توسط تانک حمل می شود ، برتری کامل با آبرامز می باشد. تانک آبرامز هم توان حمل مهمات تیربار بیشتری نسبت به تی 90 را دارا می باشد (آبرامز سه برابر تی 90 مهمات تیربار حمل می کند) و هم اینکه به واسطه دارا بودن تیربارهای بیشتر و ریتم آتش بالاتر تیربارهای آن و مداومت شلیک بیشتر تیربارها ، توان اجرای آتش بیشتری نسبت به تی 90 را دارا می باشد. [/color]
  8. با تشکر از توجه دوستان [quote][quote]جالب بود انگاری داخل تانک هم کم مواد انفجاری نبود یک حمله موثر از توپخانه هوشمند : [URL=http://freeebayimagehost.com/][img]http://freeebayimagehost.com/images/es2e1pbl7zd9kiw8a06u.gif[/img][/URL][/quote] كوپرهد هست ديگه ؟[/quote] شاید هم اکسکالیبور هرچند بیشتر شبیه به کوپرهد است. اکسکالیبور http://gallery.military.ir/albums/userpics/6-excalibur-shell.jpg کوپرهد http://gallery.military.ir/albums/userpics/m712_usafas~0.jpg
  9. [color=darkblue]با تشکر از برادر مجید عزیز [quote]اوپسسسس. با اینکه قبل از ایجاد تاپیک جستجو کردم اما نتونستم پیداش کنم.گرچه فکرشم نمیکردم اسم تاپیک رو این برادرمون گذاشته باشه تاور!!!! ولی در کل فکر کنم به کامل تر شدن مطلب کمک کرد. یا حق[/quote] مطلب شما بسیار کاملتر و دقیقتر از مطلب قدیمی است ، ولی به هر حال نمیشه درباره یک موضوع دو تاپیک در سایت موجود باشه. به هر حال دست شما درد نکته بابت ارائه این مطلب زیبا. به نظر من تاوور را باید بهترین بولپاپ جهان بدانیم. البته بولپاپ FN - f2000 نیز بسیار پیشرفته است ، ولی اف 2000 اسلحه ای است با ساختار بسیار پیچیده و قیمتی بسیار گران. ولی تاوور دارای ساختاری نسبتا ساده ، عملکردی بی نقص و دقتی فوق العاده می باشد که به خوبی می تواند نیاز یگان های کماندویی یک کشور را به یک بولپاپ سبک و دقت و کارآمد تامین کند. البته تاوور تا حدود زیادی از طرح اشتایر آ یو جی الگوبرداری شده است و ساختار داخلی آن بسیار شبیه به بولپاپ اشتایر آ یو جی است. ولی به حال صهیونیست ها در ساخت این بولپاپ یک ابتکار به خرج دادند و آن اینکه با به کار بردن فوم های مخصوص ضربه گیر در انتهای بولت اسلحه ، باعث کاهش لگد اسلحه شدند. لگد تاوور بسیار کمتر از لگد اشتایر آ یو جی است. ابتکار دیگری که صهیونیست ها در این تفنگ به خرج دادند ، طراحی اصولی روکش لوله تفنگ است به صورتیکه نصب نارنجک انداز بر آن بسیار آسانتر از نصب نارنجک انداز بر روی اشتایر آ یو جی است و همچنین نصب نارنجک انداز بر روی تاوور باعث برهم خوردن تعادل و ارگونومی اسلحه نمی شود. درحالیکه نصب و استفاده از نارنجک انداز بر روی اشتایر آ یو جی نسبتا دشوار است و باعث می شود که تعادل و ارگونومی اسلحه به هم بخورد. تاوور 21 در اختیار کماندوهای هندی به نارنجک انداز ام 203 بر روی این تفنگ توجه کنید [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/800px-India_Para.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_800px-India_Para.jpg[/img][/url] اشتایر آ یو جی در اختیار نیروی اتریش به نارنجک انداز نصب شده بر روی آن توجه کنید [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/436px-Australian_RAR_soldier_and_his_%2527bullpup%2527_rifle.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_436px-Australian_RAR_soldier_and_his_%2527bullpup%2527_rifle.jpg[/img][/url] همانطور که می بینید ، نصب و استفاده از نارنجک انداز در تاوور بسیار آسانتر و ارگونومیک تر از اشتایر است.[/color]
  10. [color=darkblue]با تشکر از توجه دوستان. در مدلهای اولیه بیل که با نام بیل 1 شناخته می شود ، سرجنگی موشک از نوع خرج گود بود که توانایی نفوذ آن معمولی بود. در نمونه های جدیدتر این موشک که با نام بیل 2 شناخته می شوند (همین موشک که در این ویدئو دیدید) از یک سرجنگی تاندم استفاده شده است. سرجنگی اول زره را می شکافد و سرجنگی دوم با نفوذ به بدنه تانک باعث ذوب شدن زره و در ادامه ذوب کردن بدنه تانک و در نهایت از بین بردن تانک می شود.[/color]
  11. [color=darkblue]با تشکر از برادر محمد گرامی بابت نقل این خاطره. [quote] ولی این تنها نکته منفی این تفنگ بود![/quote] همین نکته منفی نیز در مدلهای جدید این تفنگ برطرف شده است ، چرا که G3 در مدلهای جدید خود اصلا گیر نمی کند. همانطور که قبلا نیز گفته بودم ، یکی از دوستان جناب کلنل در فیس ... که از سربازان قبرس بود ، گفته بود : بیش از 10 سال است که از G3 استفاده می کنم ولی تابحال حتی یک بار هم گیر نکرده است.[/color]
  12. [color=darkblue]با تشکر از شما [quote]اما سوالی که برای بنده همیشه مطرح بوده و در جریان بحث هم به اون اشاره شد اینه که چرا ژاپن خودش رو درگیر جنگ جهانی کرد ؟؟؟[/quote] ژاپن نیز همانند آلمان و ایتالیا خواستار سهم بیشتری از منافع کشورهای استعمارگر بود. کشورهای غنی و ثروتمند آن زمان ، مثل هند و اندونزی در دست کشورهای استعمارگر پیر و قدیمی مثل انگلستان و فرانسه بودند. این کشورها قرنها ثروت های کشورهای مستعمره خود را به تاراج می بردند. کشورهایی مثل آلمان و ژاپن نیز خواهان سهم بیشتری از منافع این کشورها بودند. [quote]درسته که با روسیه و شوروی اونوقت مشکلاتی داشت ولی چرا خودش رو وارد یک جنگ تمام عیار در جنگ جهانی کرد در حالی که اشاره فرمودید که میدونست که در مقابل ارتش سرخ نمی تونه پیروز بشه ؟؟؟[/quote] برای کسب قدرت بیشتر و اینکه قدرت نظامی خود را بیش از پیش افزایش دهد. [quote]و دیگه اینکه چرا به آمریکا و ناوگانش در پرل هاربر حمله کرد ؟ از این حمله چه هدفی داشت ؟ویا این که این یک دیوانگی محض بود که بجهت روحیه میلیتاریستی حاکم بر کشور و حکومت وقت ژاپن رخ داد ؟[/quote] علت حمله ژاپن به پرل هاربور ، به موازات سیاست هیتلر در آلمان بود. هیتلر با حمله به وسیله زیردریایی هایش به کشتی های تجاری آمریکایی در اقیانوس آتلانتیک سعی می کرد آمریکا را وارد میدان نبرد کند ، همچنین با تحریک دولت مکزیک برای حمله به آمریکا سعی به باز کردن پای آمریکا به جنگ داشت. علت حمله ژاپن به پرل هاربور نیز همین بود. متحدین می خواستند آمریکا نیز وارد جنگ شود. اما اینکه چرا متحدین تلاش داشتند که آمریکا را نیز وارد معرکه جنگ کنند ، این سوالی است که تاریخ به آن پاسخ مشخصی نداده است. ----------------------------------------- یک سری نقشه هایی از شرق آسیا و اقیانوس آرام در جریان جنگ جهانی دوم تقدیم دوستان می شود. [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/Japan_map.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_Japan_map.jpg[/img][/url] نقشه فوق موقعیت ژاپن را تا مناطق شرقی منچوری ، شوروی و شبه جزیره کره نشان می دهد. به مسافت دریایی که مابین این دو است توجه کنید. [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/asia_1941.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_asia_1941.jpg[/img][/url] نقشه فوق موقعیت تراکم نیروهای نظامی ارتش ژاپن را در خلال سال 1941 نشان می دهد. همانطور که می بینید ، هسته مرکزی فرماندهی ارتش ژاپن در منچوری قرار دارد. لشکر کوانتونگ در واقع بخش چینی ارتش ژاپن است. ژاپنی ها از برخی ساکنان بومی منچوری و برخی داوطلبان چینی یک لشکر قوی ساخته بودند که نام این لشکر ، لشکر کوانتونگ بود. لشکر کوانتونگ تا آخرین روز های نبرد همچنان ایستادگی می کرد. [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/Manchuria.png][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_Manchuria.png[/img][/url] در نقشه فوق ، مناطقی که با رنگ قرمز پر رنگ مشخص شده است ، هسته مرکزی ارتش ژاپن و لشکر کوانتونگ است. مناطقی که در اطراف این هسته با رنگ قرمز کم رنگ مشخص شده است ، مناطق تحت نفوذ ارتش ژاپن است. همانطور که می بینید ، بخش هایی از خاک شرقی شوروی نیز تحت نفوذ ارتش ژاپن است. [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/ww2_map_asiapac_overview_usma_5.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_ww2_map_asiapac_overview_usma_5.jpg[/img][/url] نقشه فوق به خوبی جنگ آسیای شرقی را از 7 دسامبر 1941 تا پایان جنگ را به خوبی نشان می دهد. [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/WWIIa.gif][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_WWIIa.gif[/img][/url] در نقشه فوق ، مناطق جنگی (به خصوص جنوب اقیانوس آرام) پس از حمله ژاپن به پرل هاربور در 7 دسامبر 1941 به رنگ قرمز نشان داده شده است. [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/0110.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_0110.jpg[/img][/url] به نقشه فوق توجه کنید 1- جزایر ساخالین 2و 3 - بنادر شرقی شوروی که تحت نفوذ ارتش ژاپن است 4- مسیر پشتیبانی لجستیکی ارتش ژاپن در منچوری 5- خط مواصلاتی ژاپن و شبه جزیره کره 6- خطوط مواصلاتی هوکایدو - منچوری همانطور که می بینید ، تسلط گسترده ارتش ژاپن بر این مناطق باعث شده است که شوروی نتواند به سادگی خطوط مواصلاتی منچوری با خاک اصلی ژاپن را قطع کند. ناتوانی شوروی در قطع خطوط مواصلاتی باعث پایداری هسته مرکزی فرماندهی در منچوری می شد. -------------------------------------------------------- از همه دوستان بالاخص برادر مصطفی تقاضا دارم که در این بحث شرکت کنند. [size=18]علت اصرار متحدین برای وارد معرکه کردن آمریکا چه بود ؟؟[/size] [size=18]چرا متحدین اصرار داشتند آمریکا را وارد میادین نبرد کنند؟؟؟[/size] به نظر من ، حتی اگر متحدین آمریکا را برای ورود به جنگ تحریک نمی کردند ، باز هم آمریکا مجبور بود که در این جنگ شرکت کند. من برای این صحبتم دو دلیل دارم. اول اینکه آلمان پیش از آغاز حمله به شوروی هدف خود را به صراحت اعلام کرد. هدف او از حمله به شوروی ، تنها تحت سلطه قرار دادن این کشور نبود. هیتلر به صراحت در سخنرانی های خود اعلام کرده بود که قصد وی این است که تمام جهان را تحت تسلط خویش درآورد. (ایدئولوژی راسیسمی نازیسم این را می گوید) مسلما اگر هیتلر در برابر شوروی شکست نمی خورد ، به سمت جنوب حرکت می کرد و با در اختیار گرفتن چاه های نفت در ایران و خلیج فارس ، باعث به زانو در آمدن آمریکا و انگلستان و سراسر جهان می شد. می توان گفت اگر هیتلر در برابر شوروی شکست نمی خورد ، دستیابی او به چاههای نفت ایران حتمی بود و با در اختیار گرفتن این شریان حیاتی جهان ، می توانست به سادگی کشورهای انگلیس و آمریکا را نیز وادار به تسلیم یا سازش کند. این بود که دولت آمریکا به منظور از بردن این خطر بزرگ و از میان برداشتن این دشمن مشترک(هیتلر) ، با شوروی و انگلستان هم پیمان شد و با اشغال ایران و رساندن آذوقه و مهمات به شوروی ، از شکست این کشور در برابر آلمان جلوگیری کرد و از سویی دیگر با شرکت در پیاده سازی نیرو در نرماندی و از سویی دیگر ، درگیری با ژاپن در اقیانوس آرام ، متحدین را به شدت تحت فشار قرار داد. دلیل دوم من هم این است که در آن زمان ژاپن به شدت مشغول باز سازی و گسترش نیروی دریایی خود بود. همانطور که در پست قبلی ام نیز گفتم ، ناوگان دریایی ژاپن توانایی ترانسپورت محدودی در اختیار داشت و توانایی این کشور به هیچ وجه با کشورهایی مثل آمریکا و آلمان برابری نمی کرد. به همین دلیل ارتش این کشور دست به گسترش ناوگان دریایی این کشور زد. ژاپن از این کار تنها یک هدف را دنبال می کرد و آن اینکه به دنبال سیاست های توسعه طلبانه خود بود و می خواست به آسیای جنوبی و آسیای جنوب غربی تسلط یابد. تسلط ژاپن بر این مناطق ، مساوی بود با از میان رفتن آمریکا و انگلیس. اگر آمریکا جلوی سیاست های توسعه طلبانه ژاپن را نمی گرفت ، به طور قطع به یقین ژاپن در اواخر دهه 40 میلادی تبدیل به یکی از قدرتمندترین کشورهای جهان می شد و صاحب ناوگان بزرگی می شد که می توانست مناطق نفت خیز آسیای جنوب غربی و حتی خاک آمریکا را نیز مورد حمله و هجوم خود قرار دهد. علت دیگری که آمریکا را ناگزیر به ورود به این جنگ می کرد ، به نظر من همین است. آمریکا چاره ای جز ورود به این جنگ را نداشت ، اما اصرار متحدین را برای وارد معرکه کردن آمریکا را درک نمی کنم. از همه دوستان بالاخص برادر مصطفی تقاضا دارم در این بحث شرکت کنند تا به این زوایای مبهم جنگ جهانی دوم بپردازیم و نکات مبهم این جنگ را روشن سازیم ، با تشکر.[/color]
  13. [color=darkblue]با سلام خدمت همه سروران و آرزوی قبولی طاعات و عبادات به درگاه حضرت حق. [quote]بالاخره اگه من ايراد نگيرم كه نمي‌تونم اثبات كنم زبون دارم!![/quote] اختیار دارید ، ایراد کدومه ، همه ما تابحال از صحبت های شما درس های فراوانی را یاد گرفته ایم. [quote]راستي. اين تيكه رو نگرفتم :‌[/quote] سوزن نخ کردن کنایه از کسی است که دقت نظر زیادی دارد (سوزن نخ کردن احتیاج به دقت زیادی دارد) [quote]� �ما پاسخ 2 شما تا حدودي قانع كننده نبود. اگر بحث نفت‌خيزي رو مدنظر داشته باشيم، آسياي غربي و بخصوص جنوب غربي، هم مملو از نفت بود و هم نيروي نظامي چنداني در اونجا مستقر نبود؛ منهاي بخشي از نيروي دريايي بريتانياي كبير كه صد البته در برابر نيروي عظيم دريايي ژاپن تاب مقاومت نداشت؛ چرا كه عمده‌ي درگيري‌هاش در اقيانوس و با كوسه‌هاي آلمان نازي بود. قطعاً بريتانيا نمي‌تونست اين ريسك رو انجام بده كه نيروي نظامي بيشتري به آسياي جنوب غربي گسيل بداره تا بخواد از منابع‌اش دفاع كنه. نبرد در صحرا (آفريقا)‌ به اندازه‌ي كافي گسترش ميدان نبرد رو حاصل كرده بود و طبيعي بود توان جنگيدن در چند جبهه رو نداره. ضمن اينكه روسيه نشون داده بود روسيه‌ي تزاري نيست و ارتش سرخي كه از تروتسكي بوجود آورد و پس از اون استالين بهش استحكام بخشيد و اون رو مجهز به تسليحات قدرتمندي نمود، ارتش دست و پا بسته‌اي نيست و ريسك جنگيدن با اين ارتش، دهها بار بيشتره. پس صرف منابع نفتي و زيرزميني، نمي‌تونه توجيه‌گر مناسبي براي چشم‌اندوزي ژاپن به روسيه باشه. ضمن اينكه مسير حركت ژاپن نيز از آسياي جنوب شرقي به سمت آسياي جنوب غربي بود. پس صرفاً بعد مسافت، توجيه‌گري چندان مناسبي نداره. ضمن اينكه سرزمين سيبري نيز سرزميني نيست كه هركسي بتونه درش دووم بياره. اين درسته كه روسيه نزديك‌تره. ولي با در نظر گرفتن جميع شرايط، مي‌شه به اين نتيجه رسيد ضرر حمله به خاك روسيه (كه بخشي از اتحاد جماهير سوسياليستي شوروي بود)، بسيار بسيار بيشتر از نفعشه.[/quote] نفت یکی از علل توجه ژاپنی ها به شرق شوروی بود ، یکی از اصلی ترین علل درگیریهای طولانی مدت این دو کشور را می توان در این مثال خلاصه کرد : ده درویش در گلیمی بخسبند و دو پادشاه در اقلیمی نگنجند. فرض کنیم که ژاپن هیچگاه به شوروی حمله نمی کرد و به جای آن به چین حمله می کرد. در این صورت باز هم بین این دو کشور جنگ های خونینی رخ می داد. چرا که شوروی هیچ گاه تحمل نمی کرد که یک قدرت در همسایگی وی وجود داشته باشد. چرا که شوروی در چین و مغولستان و منچوری نیز دارای منافعی بود که با حضور نظامی ژاپن در این مناطق ، منافع شوروی در این مناطق به خطر می افتاد. نکته دیگر قدرت گرفتن ژاپن بود. شوروی به شدت از قدرت گرفتن بیش از پیش ژاپن در هراس بود. هیچ کشوری دارا بودن همسایه قدرتمند (که قدرتشان با هم در تعارض است) را بر نمی تابد. شوروی نیز همین حکم را داشت. حتی اگر ژاپن به جای شوروی به مغولستان و چین حمله می کرد ، باز هم جنگ های خونینی را بین ژاپن و شوروی شاهد بودیم ، چرا که منافع شوروی در این مناطق به خطر خواهد افتاد و همچنین قدرتمندتر شدن ژاپن خطری برای شوروی به حساب می آمد. نکته دیگر به ناوگان دریایی ژاپن بر می گشت. ناوگان دریایی ژاپن بیشتر به منظور حملات کوتاه برد طراحی شده بود و به هیچ وجه توانایی ساپورت کردن نیروها و انتقال و حملات دریایی در فواصل طولانی (ژاپن تا آسیای جنوب غربی) را نداشت. ناوگان ژاپن در سالهای اوج خود و در شرایط ایذئال توانایی حمل تناژ باری معادل 320.000 تن در سال را دارا بود. به این معنی که ناوگان دریایی ژاپن در سال می توانست معادل 320.000 تن بار را جابجا کند. در حالیکه در همان سال ناوگان دریایی ایالات متحده می توانست 1.680.000 تن بار را در سال جابجا کند. پس بنا براین ژاپن در آن زمان توانایی کافی برای نبردهای دریایی در مناطق دوردستی مثل آسیای جنوب غربی را نداشت. ولی اگر متفقین (آمریکا) جلوی رشد ارتش ژاپن را نمی گرفت ، مسلما ناوگان دریایی این کشور در سالهای پس از جنگ جهانی دوم به اندازه کافی قوی می شد که بتواند آسیای جنوبی و جنوب غربی را تهدید به حمله کند. ولی به هر حال در آن برهه زمانی توانایی این کار را نداشت. به همین دلیل بیشتر حملات خود را متمرکز به مناطق شرقی آسیا کرده بود. نکته دیگری که می بایست آنرا مورد توجه قرار داد ، مفهوم هسته مرکزی است. نیروهای متخاصم در جنگ جهانی دوم در شرایط مختلفی اقدام به تشکیل یک هسته مرکزی فرماندهی می کردند. آلمان در بندر تروندهایم واقع در نروژ اقدام به تشکیل یک هسته مرکزی کرده بود. آمریکا در جزایر جنوبی اقیانوس آرام اقدام به تشکیل هسته های مرکزی کرده بود. همچنین آمریکا در 130 مایلی جنوب غربی ژاپن اقدام به تشکیل یک هسته مرکزی دریایی کرده بود. این هسته های مرکزی به قدری مستحکم بود که دشمن به سادگی نمی توانست به آن ضربه بزند. نمونه بارز آن هسته مرکزی آمریکا در جنوب غرب ژاپن بود. در این نبرد آمریکا دو ناو بزرگ هواپیما بر خود را وارد میدان کرده بود در حالیکه تعداد زیادی ناو جنگی و ناوشکن و فریگیت و قایق های سبک و تعداد زیادی زیردریایی آنرا پشتیبانی میکردند. این حجم عظیم شناورهای سطحی و زیر سطحی آمریکا به قدری قوی بودند که هواپیماهای ژاپنی که به قصد کامیکازه به این هسته مرکزی نزدیک می شدند ، به قدری مورد اصابت گلوله های توپهای شناورها قرار می گرفتند که پیش از برخورد به ناو تکه تکه می شدند و از بین می رفتند و حتی به ناوهای آمریکایی نیز برخورد نمی کردند. این هسته مرکزی توانست یک ناو هواپیمابر ژاپن رانیز غرق کند. هسته های مرکزی در جنگ جهانی دوم به دلیل اینکه نفوذ به آنها دشوار است ، بسیار مورد توجه دول متخاصم قرار می گرفتند و از این ترفند برای بقای بیشتر استفاده می کردند. ژاپن نیز در منچوری اقدام به تاسیس هسته مرکزی فرماندهی خود کرده بود. به طور متوسط 12 الی 15 لشکر پیاده نظام ارتش ژاپن در منچوری تشکیل یک هسته بسیار قدرتمند فرماندهی داده بودند. این هسته مرکزی دارای تعداد زیادی تانک و جنگنده بودند و به سختی از این هسته دفاع می کردند. ارتش سرخ با تمام ابهت و عظمت خود قادر به از بین بردن این هسته فرماندهی ژاپنی ها نبود. ژاپنی ها عملیات های چین را نیز از همین هسته فرماندهی می کردند. [quote]البته برام عجيب بود كه ژاپن اگه اون تعداد لشكر رو در منچوري مستقر كرده بود، با كدامين لشكر به فتح آسياي جنوب شرقي و سپس نبرد با ايالات متحده مي‌پرداخت؟!!![/quote] پاسخ این سوال شما در بطن پاسخ سوال شماره 4 نهفته است. ارتش ژاپن در 7 دسامبر 1941 (اگه اشتباه نکرده باشم) به پرل هاربور حمله کرد. کمی پس از آن درگیریهای آمریکا و ژاپن آغاز شد. تاپیش از این تاریخ ، خاک اصلی ژاپن مورد حمله هیچ کشوری قرار نمی گرفت ، به همین دلیل بخش عمده ای از ارتش ژاپن (27 لشکر از 31 لشکر موجود) در منچوری و شرق چین مستقر بودند. اما پس از آنکه آمریکا نیز وارد معرکه نبرد شد ، لشکر های ژاپن رو به فزونی گذاشت. در اوایل سال 1941 ارتش ژاپن از 31 لشکر به 41 لشکر افزایش یافت. همچنین از 27 لشکر موجود در منچوری و شرق چین ، تنها 12 لشکر در منچوری باقی ماندند و بقیه لشکر ها به سمت مناطق جنوب شرقی سرازیر شدند. پس از فشار امریکا بر ژاپن ، تعداد لشکرهای ارتش ژاپن رو به فزونی گذاشت و از آنجایی که خاک این کشور توسط آمریکا تهدید می شد ، لشکر های متعددی برای دفاع از خاک این کشور تشکیل شد (به جز لشکر های منچوری و آسیای شرقی) ارتش ژاپن در سال 1945 بالغ بر 145 لشکر بود. [quote]اما چرا ارتش سرخ در قبال منچوري، از سياستي كه در استالينگراد و پس از اون عليه آلمان نازي به كار گرفت استفاده نكرد؟ يعني سياست زمين سوخته؟!![/quote] قطعا سیاست زمین سوخته در منچوری قابل اجرا نبود. چرا که همان هسته مرکزی ارتش ژاپن در منچوری به قدری قوی بود و توسط تانکها و جنگنده های ژاپنی ساپورت می شد که ارتش سرخ به سادگی نمی توانست به این مناطق ضربه بزند. استالینگراد یک شهر بود ، در حالیکه منچوری یک جغرافیای وسیعی بود که توسط ارتش سرسخت و سمج ژاپن اشغال شده بود. مسلما مقابله با 15 لشکر تا دندان مسلح ژاپن در منچوری که به شدت توسط تانک ها و جنگنده ها ساپورت می شدند ، به سادگی توسط ارتش سرخ امکانپذیر نبود. نکته دیگر این است که شوروی در آن زمان ناوگان قابل توجهی در شرق به منظور قطع خطوط مواصلاتی نیروهای ژاپنی از خاک اصلی ژاپن در اختیار نداشت. تا زمانیکه خطوط مواصلاتی دریایی بین خاک اصلی ژاپن و منجوری توسط ناوگان ژاپن برقرار بود ، امکان غلبه بر هسته مرکزی ژاپن در منچوری وجود نداشت. شوروی در آن زمان توان قطع خطوط مواصلاتی ژاپن _ منچوری را نداشت. چرا که نه نیروی دریایی به اندازه کافی در اقیانوس آرام و دریای اختسک در اختیار داشت و نه موقعیت جغرافیایی این منطقه اجازه به کار گیری نیروی هوایی این کشور برای شکستن خطوط مواصلاتی را می داد. ژاپنی ها از هوا و دریا این خطوط مواصلاتی ژاپن _ منچوری را محافظت می کردند. [quote]پس به بنده حق بدين كه در قياس بين ارتش ژاپن و شوروي، بخوام قدرت رو به ارتش شوروي بدم؛ چه به لحاظت كميت و كيفيت نيروي انساني‌اش، چه تسليحات تحت اختيار و چه توان نظامي‌اش.[/quote] در برتری نظامی ارتش سرخ بر ارتش ژاپن هیچ شکی نیست. اما برتری نظامی ارتش سرخ بر ارتش ژاپن به این معنا نیست که بتواند به سادگی بر ارتش ژاپن چیره شود. اجازه بدهید یک مثال ملموس بزنم. در زمان حال ، ارتش ایالات متحده به طور قطع به یقین بر ارتش فرانسه برتری دارد و از آن قویتر است. ولی آیا آمریکا توان شکست دادن فرانسه در حال حاضر را دارد ؟؟ مسلما خیر. (از نظر نظامی ، نه سیاسی) درست است که ارتش سرخ قویتر از ارتش ژاپن بود ، ولی ارتش ژاپن نیز در حد خود قدرت زیادی داشت و ارتش سرخ (با تمام ابهت و قدرت خود) به سادگی قادر به شکست دادن ارتش قدرتمند ژاپن نبود.[/color]
  14. [color=darkblue][quote]تو رادار که ۱۰۰ ٪ دیده میشه من تو نت خوندم که میثاق ۲ با فلیر منحرف نمیشه و نه با جنگ الکترونیک[/quote] نوع ماموریت اف 16 بگونه ای است که بسیار بعید به نظر می رسد که بتوان آنرا با موشکی مثل میثاق دو هدف قرار داد.[/color]
  15. [color=darkblue][quote]با میساق هم میشه از پسش بر امد[/quote] نه دیگه ، آنقدرها هم خاک بر سر نیست که بتوان با میثاق از پسش بر اومد. [/color]
  16. [color=darkblue][quote]اف16 ، اف16 است شما بگو بلاک اول ش باشه و از تو سمساری سال 1990 دراومده باشه .... اف 16 اف 16 س[/quote] ادیب جان دقیقا اشتباه شما همینه که تصور می کنی اف 16 ، اف 16 است. ارتش عراق در سالهای اخیر تعداد تانک آبرامز از ایالات متحده تحویل گرفت. آبرامز متعلق به ارتش عراق [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/708px-M1_Abrams_tanks_in_Iraqi_service%252C_Jan__2011%7E0.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_708px-M1_Abrams_tanks_in_Iraqi_service%252C_Jan__2011%7E0.jpg[/img][/url] ام 1 آ 2 استاندارد ارتش ایالات متحده [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/800px-Mounted_Soldier_System_%2528MSS%2529.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_800px-Mounted_Soldier_System_%2528MSS%2529.jpg[/img][/url] آبرامز های 2008 با استاندارد TUSK [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/800px-M1A1_Abrams_with_Integrated_Management_System_new_Tank_Urban_Survivability_Kit_Dec__2007.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_800px-M1A1_Abrams_with_Integrated_Management_System_new_Tank_Urban_Survivability_Kit_Dec__2007.jpg[/img][/url] آبرامز هایی که آمریکا به عراق فروخته (بخوانید : قالب کرده ) تنها شامل پریسکوپ GEN FLIR و پریسکوپ مرکزی فرمانده تانک می باشند. پریسکوپ GEN FLIR در آبرامز های عراقی از نسل اول این پریسکوپ ها هستند و قابلیت های دید آنها در شب به اندازه نسل دوم این پریسکوپ ها که در اختیار آبرامز های ارتش آمریکا قرار دارد ، نیست. توجه کنید که آبرامز های آمریکایی دارای 6 پریسکوپ و سایت های لیزری و اینفرارد مجزا می باشند که همگی آنها از نسل جدید این سایت ها می باشند ، در حالیکه آبرامز های عراقی فاقد سایت های کمکی می باشند. آبرامز های عراقی فاقد سنسور های تعیین فشار هوا هستند ، همچنین آبرامز های عراقی فاقد سنسور دهانه توپ می باشند و به احتمال زیاد توپ آبرامز های عراقی از نوع ام 68 باشد. نکته دیگر حفاظت زرهی آبرامز های عراقی است که فاقد زره های واکنشگر می باشند و حفاظت زرهی آنها بسیار کمتر از آبرامز های متعلق به ارتش ایالات متحده می باشد. موتور آبرامز های عراقی نیز از نوع دیزلی پیستونی است (آبرامز های آمریکایی از موتور توربینی استفاده می کنند) به احتمال زیاد آبرامز های عراقی نیز از موتور های سری پرکینز استفاده می کنند. (توضیح : به جز آبرامز های عربستان سعودی ، آبرامز های سایر کشورها مثل مصر از موتورهای پرکینز استفاده می کند) موتورهای پرکینز به هیچ وجه در حد و اندازه موتورهای AGT 1500 آبرامز های آمریکایی نیست. سیستم کنترل آتش آبرامز های عراقی متعلق به آبرامز های آ 1 است که حداقل 15 سال قدیمی تر از نمونه های جدید سیستم های کنترل آتش SEP 2008 است. به نظر من توانایی های آبرامز های عراقی را می توان در نهایت با تی 72 های به روز شده مقایسه کرد ولی آبرامز های عراقی به هیچ وجه با آبرامز های آمریکایی قابل قیاس نیستند. اف 16 نیز همین حکم را دارد. F16A بلاک 5 (نمونه های اولیه تک سرنشینه این جنگنده که تحویل اسرائیل شد) به هیچ وجه با F16F بلاک 62 ( نمونه های دو سرنشین متعلق به ارتش امارات ) قابل قیاس نیستند. (این دو جنگنده به فاصله 20 سال از یکدیگر ساخته شده اند) پس نباید تصور کرد که کارایی اف 16 های قدیمی در حد نمونه های جدید این جنگنده است. اف 16 مدل اولیه [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/AIR_F-16B_lg.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_AIR_F-16B_lg.jpg[/img][/url] اف 16 اف بلاک 60 متعلق به امارات [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/AIR_F-16F_Block_60_UAE_lg.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_AIR_F-16F_Block_60_UAE_lg.jpg[/img][/url] درباره اف 16 های عراق نیز تا زمانی که مشخص نشود که از کدام مدل است نمی توان درباره آن نظر داد. ولی مسلما مدلهای اولیه این جنگنده امروزه تهدید جدی ای به شمار نخواهد رفت. (هر چند بی خطر نیز نخواهد بود) یا علی[/color]
  17. با تشکر از برادر مصطفی گرامی کاملا موافقم ویدئوهای زیادی از رژه ارتش چین در اختیار دارم که البته به علت وجود صحنه های نامناسب (حضور زنان ارتش چین در رژه با پوشش های مخصوص به خود و البته نامناسب ، نمی دونم این زنها می خواهند بروند به جبهه های جنگ یا به کاباره و دیسکو ) در آن از قرار دادن آن در اینجا معذورم ، به جرات می توان گفت که شوروی و چین منظم ترین رژه ها را در جهان اجرا می کردند و هنوز هم منظمترین رژه ها را در جهان اجرا می کنند.
  18. [color=darkblue][quote]آخر من نفهميدم ايشون سرگرد هستن يا سرهنگ[/quote] این صحبت برادر مصطفی منو به یاد یک داستان انداخت که ذکر آن خالی از لطف نیست : یک بابایی مستطیع شده بود و به مکه رفته بود و برگشته بود و شده بود حاجی و همه به او می‌گفتند : حاج علی اما یک دوست قدیمی داشت که مثل قدیم باز به او می‌گفت : (کل علی ـ کربلایی علی). مثل اینکه اصلا قبول نداشت که این بابا حاجی شده ! این بابا هم از آن آدم‌هایی بود که تشنه­ی عنوان و لقب هستند و دلشان لک زده برای عنوان ! اگر هزار بلا سرشان بیاید راضیند اما به شرط اینکه اسم و عنوان آنها را با آب و تاب ببرند ! حاج علی پیش خودش گفت : باید کاری بکنم تا رفیقم یادش بماند که من حاجی شده‌ام به این جهت یک شب شام مفصلی تهیه دید و رفیقش را دعوت کرد. بعد از اینکه شام خوردند، نشستند به صحبت کردن و او صحبت را به سفر مکه‌اش کشاند و تا توانست توی کله رفیقش کرد که حاجی شده ! توی راه حجاز یک نفر سرش به کجاوه خورد و شکست و یک همچین دهن وا کرد، آمدند و به من گفتند حاج علی از آن روغن عقربی که همراهت آورده‌ای به این پنبه بزن، بعد گذاشتند روی زخم، فردا خوب خوب شد همه گفتند خیر ببینی حاج علی که جان بابا را خریدی. در مدینه که داشتم زیارت می‌خواندم یکی از پشت سر صدا زد «حاج علی» من خیال کردم شما هستی برگشتم، دیدم یکی از همسفرهاست، به یاد شما افتادم و نایب‌الزیاره بودم. توی کشتی که بودیم دو نفر دعوایشان شد نزدیک بود خون راه بیفتد همه پیش من آمدند که حاج علی بداد برس که الان خون راه می‌افتد. وسط افتادم و آشتی‌شان دادم همسفرها گفتند : «خیر ببینی حاج علی که همیشه قدمت خیر است.» نزدیکی‌های جده بودیم که دریا طوفانی شد نزدیک بود کشتی غرق شود که یکی از مسافرها گفت : «حاج علی ! از آن تربت اعلات یک ذره بینداز توی دریا تا دریا آرام بشود.» همین که تربت را توی دریا انداختم دریا شد مثل حوض خانه‌مان ... همه همسفرها گفتند : «خدا عوضت بده حاج علی که جان همه ما را نجات دادی.» خلاصه گفت و گفت تا رسید به در خانه‌شان : همه اهل محل با ظرف‌های گلاب آمدند پیشواز و صلوات فرستادند و گفتند حاج علی زیارت قبول ... همین که پایم را گذاشتم توی دالان خانه و مادر بچه‌ها چشمش به من افتاد گفت : وای حاج علی‌جون ... همین را گفت و از حال رفت. خلاصه هی حاج علی حاج علی کرد تا قصه سفر مکه‌اش را به آخر رساند وقتی که خوب حرف‌هاش را زد، ساکت شد تا اثر حرف‌هاش را در رفیقش ببیند، رفیقش هم با تعجب فراوان گفت : [size=18]«عجب سرگذشتی داشتی کل علی !!!»[/size] حالا نمی دونم این برادر مصطفای عزیز ما باور ندارند که ما هم قاطی سرهنگ ها شدیم و قرار است به کمک جناب کلنل شاک به تقلید از کودتای سرهنگ ها در یونان ، در میلیتاری کودتای سرهنگ ها راه بیاندازیم ==================== [quote] 4- چرا روس‌ها اون نيروي عظيم رو در شرق دپو كرده بودن. حال اينكه مسير حركت ماشين جنگي ژاپن در طول جنگ جهاني، كاملاً مشخص بود.[/quote] از این سوال و توضیحاتی که در ادامه این سوال توسط برادر مصطفی عنوان شد ، بنده اینگونه استنباط می کنم که برادر مصطفی ارتش ژاپن را در جنگ جهانی دوم ، یک ارتش ضعیف در نظر گرفته است. اما اینکه می فرمایید : شوروی کافی بود تحرکات ماشین جنگی ژاپن را رصد می کرد ، باید خدمت شما عرض کنم که اتفاقا تحرکات ارتش ژاپن به هیچ وجه قابل پیش بینی و رصد کردن نبود. ارتش ژآپن در جریان جنگ جهانی دوم یک ارتش بسیار نیرومند بود. سیاست ها و استراتژی های ارتش ژاپن به هیچ وجه قابل پیش بینی نبود. به عنوان مثال به آمار ارتش این کشور توجه کنید. ارتش ژاپن در سال 1939 و در آغاز جنگ جهانی دوم دارای 380.000 نفر نیروی فعال و 1.800.000 نفر نیروی ذخیره بود. این 380.000 نفر در قالب 31 لشکر سازماندهی شده بودند که از این تعداد ، 2 لشکر در خاک ژاپن مستقر بودند و دو لشکر دیگر نیز در شبه جزیره کره و 27 لشکر دیگر نیز در منچوری و چین مستقر بودند. (توجه کنید : 27 لشکر در منچوری و چین مستقر بودند) به دلیل موقعیت استراتژیک منطقه منچوری که هم با شوروی و هم با چین هم مرز بود ، ارتش ژاپن ستاد فرماندهی خارج از کشور خود را در منچوری تاسیس کرده بود و یک هسته نیرومند تشکیل داده بود که به جرآت می توان گفت که هیچ کشوری (حتی شوروی ) قادر به از بین بردن این هسته نبودند. ارتش ژاپن در اوایل سال 1941 نیروهای فعال خود را به 460.000 نفر و نیروهای ذخیره خود را به 3 میلیون نفر افزایش داد. این 460.000 نفر نیروی فعال در قالب 41 لشکر (پیاده ، زرهی ، مستقل ) سازماندهی شدند. از این تعداد ، 27 لشکر به سمت چین گسیل یافتند و 12 لشکر نیز در منچوری مستقر بودند و دو لشکر نیز در شبه جزیره کره بودند. لشکر مستقل گارد امپراتوری به همراه بیش از 60 تیپ مستقل نیز در خاک ژاپن مستقر بود و تامین امنیت داخلی این کشور را عهده دار بود. اما ارتش ژاپن در اواخر سال 1944 و اوایل 1945 بالغ بر 5 میلیون نفر نیروی فعال در قالب 145 لشکر که متشکل از 29 لشکر زرهی و مابقی لشکرهای پیاده بود ، در اختیار داشت. واقعیت این بود که ارتش ژاپن در سالهای پایانی جنگ که فشار آمریکا بر این کشور رو به فزونی گذاشت ، به سرعت نیروهای ذخیره خود را فراخواند و ارتشی بسیار بزرگ و نیرومند سازماندهی کرد. همانطور که می بینید ، روحیه نظامی گری بالا و پشتکار ژاپن باعث شده بود که استراتژی های نظامی این کشور کاملا غیر قابل پیش بینی شود. چه کسی پیش بینی می کرد که ارتش ژاپن که در سال 1939 از 31 لشکر تشکیل شده بود ، به این سرعت رشد کند که در سال 1945 دارای 145 لشکر باشد ؟؟ شوروی نیروهای عظیم خود در سیبری برای همین منظور نگه داشته بود که اگر باز هم از جانب ژاپن مورد حمله قرار گرفت ، بتواند حملات ژاپنیها را عقب براند. چرا که شوروی به خوبی از تهدید بالقوه ژاپن آگاه بود. می توان گفت که اگر عملیات جاسوسی موفق ریچارد سورج نبود ، شوروی هیچگاه نیروهای ذخیره خود در سیبری را به سمت جبهه اروپای شرقی گسیل نمی داشت. چرا که ترس از حمله مجدد ژاپن به این کشور وجود داشت. همانطور هم که دیدید ، نفرات ارتش ژاپن نیز با آهنگ هندسی افزایش می یافت. به طوریکه ناگهان ارتش این کشور از 41 لشکر به 145 لشکر افزایش می یابد. ژاپن تا پیش از عملیات جاسوسی موفق ریچارد سورج ، به عنوان تهدیدی بالقوه برای شوروی به حساب می آمد. نگهداری این حجم عظیم نیرو توسط شوروی در سیبری هیچ دلیل دیگری ندارد جز اینکه سران شوروی می خواستند خطر احتمالی ژاپن را به وسیله آن دفع کنند. [/color]
  19. با تشکر از کلنل عزیز. این ریل مخصوص عبور نوار فشنگ به صورت ارتجاعی طراحی شده است و قابلیت ارتجاعی خوبی دارد و به خوبی نوار فشنگ را به سمت تیربار هدایت می کند. تصاویر زیر را ببینید [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/xm214-6pak-heli%7E0.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_xm214-6pak-heli%7E0.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/xm214-6pak%7E0.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_xm214-6pak%7E0.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/16_M134_G%7E0.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_16_M134_G%7E0.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/HH-3-minigun-vietnam-19681710.gif][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_HH-3-minigun-vietnam-19681710.gif[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/800px-USMC_GAU-17.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_800px-USMC_GAU-17.jpg[/img][/url] ویدئوی زیر را هم دانلود کنید در این ویدئو یک تیربار m3 (ام 2 های به روز شده با نام جی آ یو 21) می بینید که از این ریل برای هدایت نوار فشنگ خود به سمت تیربار استفاده می کند. حجم ویدئو : 2.5 مگ [url=http://isherwood.persiangig.com/GAU-21.flv]لینک دانلود از پرشین گیگ[/url]
  20. [color=darkblue]از همه دوستان عزیز بابت لطف و توجهشان تشکر می کنم و همینطور از برادر مصطفی بابت ایراد های بنی آریایی (ببخشید ، بنی اسرائیلی) [quote]1- اين ژنرال ژوكوف، همون ژوكوف معروفي نبود كه حصر استالينگراد رو شكست و تبديل به كابوس آلماني‌ها شد؟[/quote] از شواهد و قرائن پیداست که خودشه. چرا که من هر چقدر گشتم در تاریخ جنگ جهانی دوم در شوروی دو تا ژوکوف با درجه ژنرال (مارشال) پیدا نکردم. همین ژوکوف بود که با همکاری واسیلیوف باعث شکسته شدن محاصره استالینگراد شد. لینک های زیر را هم ببینید عملیات اورانوس http://en.wikipedia.org/wiki/Operation_Uranus دفاع از استالینگراد http://en.wikipedia.org/wiki/Defence_of_Stalingrad مارشال ژوکوف http://en.wikipedia.org/wiki/Georgy_Zhukov [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/zhuk.gif][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_zhuk.gif[/img][/url] . [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/Zhukov.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_Zhukov.jpg[/img][/url] [quote]2- چرا ژاپن مي‌بايست خودش رو با شوروي درگير كنه؟! در حالي كه اگه به دنبال منابع بود، چين فوق‌العاده ضعيف شده، هم منابع بهتري از قسمت سردسير روسيه و مغولستان داشت و هم قدرت نظامي چنداني براي مقابله نداشت![/quote] به نقشه زیر توجه کنید [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/maps-of-world-top-ten-oil-reserves-countries.gif][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_maps-of-world-top-ten-oil-reserves-countries.gif[/img][/url] این نقشه به طور کلی مناطق نفت خیز جهان را نشان می دهد که روسیه (شوروی سابق) نیز جزء کشورهای نفت خیز جهان به شمار می رود. بخش عمده ذخایر نفتی روسیه نیز در مناطق شرقی این کشور قرار دارد. جزایر متعلق به روسیه در شرق این کشور و در اقیانوس آرام و دریای اختسک دارای منابع فراوان نفت هستند. به نظر من یکی از علل توجه ژاپن به مناطق شرقی شوروی و جزایر این کشور در آبهای اقیانوس آرام و دریای اختسک ، وجود همین منابع نفتی بود. ایالت خاباروفسکی در شرق روسیه نیز از بزرگترین مناطق نفت خیز شوروی به شمار می رود. البته این موضوع را نیز می بایست در نظر داشت که منابع نفتی شرق شوروی در اوایل آغاز جنگ های ژاپن و روسیه در سال 1902 هنوز کشف نشده بود. مناطق نفتی شرق شوروی تقریبا پس از جنگ جهانی اول به مرور زمان کشف می شد. چاه نفت خاباروفسکی در شرق شوروی نیز در سال 1922 زده شد. (اگه اشتباه نکرده باشم) اما اینکه می فرمایید چین ضعیف بود ، از سال 1902 تا پایان حکومت تزارها وضعیت قدرت در روسیه نیز بهتر از چین نبود. عدم اقتدار تزارهای روس و تضعیف روحیه ارتش روسیه در زمان حکومت تزارها باعث شد که ژاپن چشم طمع خود را به مناطق شرقی این کشور بدوزد. منابع طبیعی منچوری و شرق شوروی نیز دست کمی از مناطق شرقی چین نداشت. همچنین بخش عمده ای از توان دریایی ژاپن نیز در جزایر شمالی این کشور متمرکز شده بود و ناوگان سنگین این کشور در شمال این کشور مستقر شده بود و همانطور که در نقشه زیر نیز کاملا مشخص است ، شرق روسیه به نسبت چین در دسترس تر بود و حمله به آن آسانتر بود. نقشه موقعیت این دو کشور را ببینید [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/06rb09-1.GIF][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_06rb09-1.GIF[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/japan.gif][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_japan.gif[/img][/url] پس می توان گفت یکی از علل سماجت ژاپنیها در حمله به شرق شوروی (البته پس از سرنگونی حکومت تزارها) نیز وجود همین منابع نفتی است که البته در چین خبری از نفت نبود. [quote]3- چرا امريكا؟ ژاپن كوچكترين سخنيتي با امريكا نداشت و براي نزديك شدن بهش، فقط از راه دريا مي‌تونست اقدام كنه و طبيعيه كه سرنوشت جنگ‌ها، صرفاً در دريا رقم زده نمي‌شه! بخصوص اينكه از لحاظ منابع و امثالهم هم چندان صرفه‌ي اقتصادي نداشت شمال امريكا.[/quote] ژاپن در آن برهه زمانی به نیروهای آمریکایی در شرق چین حمله کرد. اما ژاپن از این حمله دو هدف را دنبال می کرد. هدف اول که به سیاست های توسعه طلبانه این کشور باز می گردد و قصد ژاپن به منظور دستیابی به زمین و منابع طبیعی می باشد. دلیل دیگر این کار نیز سیاست متحدین ، جهت وارد معرکه جنگ کردن آمریکا بود. زیردریایی های آلمانی همه روزه کشتی های تجاری آمریکایی را در اقیانوس اتلانتیک شمالی مورد حمله قرار می دادند. حتی هیتلر یک بار اقدام به تحریک دولت مکزیک و وعده مساعدت این کشور جهت ترغیب مکزیک به حمله به آمریکا کرد. هیتلر با این اقدامات سعی می کرد که آمریکا را نیز وارد معرکه کند. ژاپن نیز که متحد آلمان به شمار می رفت در واقع همین سیاست را دنبال کرد و با حمله به نیروهای آمریکا در پرل هاربور باعث ورود آمریکا به جنگ و شعله ور شدن آتش جنگ در شرق اسیا شد. البته علت تحریک کردن آمریکا توسط متحدین و باز کردن پای آمریکا به جنگ را نمی دانم. [quote]5- چرا شوروي همون موقع (پس از شكست سنگين ژاپن)، به منچوري حمله نكرد تا خيال خودش رو تا حدود زيادي راحت كنه؟![/quote] حمله کرد ، اما کاری از پیش نبرد. وقتی که ارتش سرخ ، ژاپن را به کرانه باختری رود خالخین گول عقب راند ، تنها به همین عقب راندن اکتفا نکرد ، بلکه به تعقیب ژاپنی ها در غرب رودخانه خالخین گول پرداخت. اما این طور هم نبود که ارتش ژاپن تنها عقب نشینی کند. ژاپنی ها علاوه بر اینکه کم کم نیروهای خود را عقب می کشیدند به همان حال نیز از خطوط خود دفاع می کردند. ارتش سرخ زمانی که به ده مایلی غرب رودخانه خالخین گول رسید ، با حجم عظیمی از نیروهای ژاپنی در منطقه NOMONHAN مواجه شد و در همانجا متوقف شد. درست در همین زمان بود که با میانجیگری انگلیس و فرانسه بین طرفین نبرد آتش بس برقرار شد. اگر شوروی توان شکست دادن آن حجم عظیم نیروی ژاپنی در منطقه NOMONHAN را داشت ، هیچ گاه آتش بس را نمی پذیرفت. چرا که ژاپن بیش از 35 سال بود که موی دماغ شوروی شده بود و شوروی نیز مترصد فرصتی برای بیرون راندن کامل ژاپن از منچوری بود. نکته دیگر اینجاست که تلفات ارتش ژاپن در این جنگ بسیار سنگین بود. ارتش ژاپن در این نبرد 10000 کشته داد. اما در مقابل ، ارتش سرخ نیز به آسانی بر ژاپن چیره نشد. ارتش سرخ نیز 8000 نفر تلفات داد و نمی توانست ژاپنی های در حال عقب نشینی را تعقیب کند یا بهتر بگویم : ارتش سرخ پس از شکست دادن ژاپن دیگر توان رودررو شدن با ژاپن را (به طور موقت) از دست داده بود و نمی توانست به تعقیب کامل آنها در منچوری بپردازد و آنها را از منچوری بیرون براند. چرا که ارتش سرخ نیز در این جنگ لطمات زیادی دیده بود. نکته ای دیگر اینکه ژاپن تنها با سه لشکر به غرب خالخین گول حمله کرد و شوروی نیز با چهار لشکر به مقابله با ارتش ژاپن پرداخت. اما نیروهای نظامی ژاپن در منچوری به همین سه لشکر محدود نمی شد. ارتش ژاپن لشکر ها متعددی را در منچوری در اختیار داشت که ارتش سرخ نمی توانست به سادگی بر آنها پیروز شود و آنها را از منچوری بیرون براند. در واقع این نیروهای ژاپنی تشکیل یک هسته نظامی را داده بودند که هسته مرکزی نیروهای ژاپن در خارج از ژاپن بودند که در منچوری مستقر شده بودند و توسط ناوهای لجستیکی و جنگی ساپورت می شدند و تعداد زیادی جنگنده و بمب افکن در اختیار داشتند که ارتش سرخ نمی توانست به سادگی با این هسته مرکزی مقابله کند. پاسخ سوال 4 نیز انشاالله تا امشب تقدیم حضور خواهد شد. اما خودمونیم ، این برادر مصطفی اگر مجری صندلی داغ می شد ، ترقی زیادی برایشان حاصل می شد. همچنین از قرار معلوم ایشان در سوزن نخ کردن نیز تبحر خاصی دارند.. ما خدمت ایشان و همه دوستان ارادت داریم یا حق [/color]
  21. [color=darkblue]دوستان تاپیک به اندازه کافی از مسیر خودش منحرف شد. لطف کنید مباحث غیر مرتبط به موضوع تاپیک را مطرح نکنید.[/color]
  22. [color=darkblue][quote]خوب چرا استفاده نمیشه و همینطور شما فکر نمیکنید ما به دوربین های دید در شب و .... خیلی سلاح های انفرادی مدرن نیاز داریم چون به تعداد بالا نیاز هست خرید به صرفه نیست و تولید به صرفه تره ؟ یه سوال؟؟ یعنی این که سربازهای ما سلاح ها و تجهیزات نظامی پیشرفته داشته باشن در استراتزی ما نیست؟ یه مثال درب و داغون مگه حزب الله نامتقارن نمیجنگه؟ پس چرا سربازاشون از سربازای آمریکایی مجهزترین یعنی سربازهای ما جونشون کمتر ارزش داره؟[/quote] این بر می گردد به سیاست های وزارت دفاع کشور. (درست یا غلط را باید خودشون توضیح بدن) البته گفتنی در این باره زیاده ولی خب چه میشه کرد که بیان برخی حرفها باعث تشدید تشنج در سایت خواهد شد.[/color]
  23. [color=darkblue]امین جان لینک دانلود رو اصلاح کن.[/color]
  24. [color=darkblue]مقایسه سربازان ایران و آمریکا از هر جهت اشتباهه. هر کشوری استراتژی نظامی خاص خودش را دارد و بسته به استراتژی هایش ، سیاست ها و خط مشی های نظامی خود را تعیین می کند. استراتژی های نظامی ایران درباره سربازان وظیفه با استراتژی های آمریکا درباره سربازانش تفاوت دارد. استراتژی های نظامی یک کشور نیز زیر مجموعه ای از سیاست کلی و ایدئولوژیکی آن کشور است. به عنوان مثال ، آمریکا کشوری جنگ طلب است. چرا که وجود جنگ و ناامنی در سراسر جهان به سود آمریکا است. آمریکا هشت سال است که در عراق حضور نظامی دارد ، بیش از 10 سال است که در افغانستان نیز حضور نظامی دارد . همچنین در کشورهای زیادی پایگاه نظامی دارد. به همین دلیل آمریکا نیروهای خود را به شدت آموزش می دهد و آنها را برای عملیات های خارج از کشور آموزش می دهد. آمریکا بودجه هنگفتی را به این منظور اختصاص داده است. اما در مقابل ، استراتژیهای نظامی ایران که زیر مجموعه ای از سیاست های کلی کشور است ، نقش یک سرباز را نهایتا در حد یک نیروی چریکی ساده در نظر می گیرد. یک سرباز وظیفه در ایران (بنا به سیاست های نظامی کشور) قرار نیست که در عملیات کماندویی در کشورهای خارجی شرکت کند. (کاری به درست یا نادرست بودن سیاست های کشور ندارم و همچنین در صلاحیت ما نیز نیست که به تحلیل این سیاست ها بپردازیم ، چرا که در هر صورت وزارت دفاع کشور نیز توجیهات خاص خودش را دارا می باشد) به همین دلیل میزان آموزش سربازان در ایران بسیار پایین است و یک سرباز در ایران به جز شلیک معمولی با یک اسلحه جنگی کار دیگری از دستش بر نمی آید. درباره جلیقه ضد گلوله نیز نمی دانم که دوستان درباره جلیقه ضد گلوله چه تصور و ذهنیتی دارند ؟؟ ولی تصور اینکه جلیقه ضد گلوله به طور صد در صد حافظ جان نیروها باشد نیز اشتباه است. همچنین تصور اینکه می توان در هر ماموریتی از جلیقه ضد گلوله استفاده کرد ، کاملا نادرست است. جلیقه های ضد گلوله دارای وزن سنگینی هستند که استفاده از آنها به شدت از کارایی نیرو می کاهد. جلیقه های ضد گلوله با وزن 12 الی 16 پوند باعث خستگی زودرس نیروها می شوند. البته جلیقه های ضد گلوله با وزن 1.5 کیلو نیز موجود است ولی دارای قیمت گرانی هستند و استفاده گسترده از آنها (حتی برای آمریکا) مقدور نیست. جلیقه های ضد گلوله بیشتر در نبردهای شهری کاربرد دارند. چرا که در نبردهای شهری درگیریها در فواصل کمتر صورت می گیرد و نبردها به صورت تن به تن است و خطر بیشتری نیروها را تهدید می کند. در حالیکه در نبردهایی که در صحرا و دشت های باز صورت می گیرد ، نیاز به استفاده از جلیقه ضد گلوله بسیار کمتر می شود. چرا که در نبردهای خارج شهر و در دشت های باز ، اصولا کمتر از نبردهای شهری گلوله تفنگ رد و بدل می شود و بیشتر تبادل آتش به صورت آتش توپخانه است و استفاده از جلیقه ضد گلوله تاثیری در برابر ترکش های آتش توپخانه نخواهد داشت. سربازان ایرانی و جلیقه ضد گلوله آنها [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/k0fq8yc2aoic3p2bx.jpg[/img] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/rboo0lzlpgug465wwuut%7E0.jpg[/img] با آنکه در ایران جلیقه ضد گلوله در انواع مختلف ساخته شده و موجود است ولی از آن به مقیاس وسیع استفاده نمی شود.[/color]