ALI

Members
  • تعداد محتوا

    3,819
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    65

تمامی ارسال های ALI

  1. [color=darkblue]امین جان دستت درد نکنه ، خیلی خیلی زیبا و کامل بود. [/color]
  2. [color=darkblue]با تشکر از امین عزیز. بسیار زیبا بود. خودروی بسیار خوبی است. اگر به شیشه جلوی خودرو توجه کنید ، می بینید که طراحی قسمت جلوی راننده بسیار عالی و در عین حال در نهایت امنیت طراحی شده است. این نوع طراحی در عین حالی که دید بسیار خوبی را برای راننده خودرو فراهم می کند ، در عین حال امنیت خوبی نیز در برابر گلوله های سنگین برای راننده خودرو و سرنشین جلوی خودرو فراهم می کند. به عنوان مثال ، طراحی شیشه جلوی این خودرو را با هاموی مقایسه کنید: [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/humvee_tow_top1.jpg[/img] همان طور که می بینید ، طراحی سیمبا بسیار بهتر از هاموی و خودروهای امثال هاموی است.[/color] [color=darkblue] امین جان دستت درد نکنه ، خودروی خوبی رو معرفی کردی.[/color]
  3. [color=darkblue]با تشکر از دوست عزیزمان جناب PILOT_OF_PERSIA که بسیار از مقاله زیبای ایشان استفاده کردیم. همان طور که کاوه عزیز اشاره کردند ، زدن این گونه هواپیماها بسیار دشوار است ، چرا که در فواصل بسیار دورتری از مناطق جنگی و صحنه نبرد در حال پرواز است و از همان جا میدان نبرد را مدیریت می کند. اصولا این گونه هواپیماها وارد مناطق جنگی نمی شوند ، چرا که اصلا نیازی به این کار نیست و برای این کار نیز ساخته نشده اند.[/color]
  4. [color=darkblue][quote]در ضمن میشه توضیح مختصری در مورد تانکهای سریع شوروی و تاکتیک ژاپنیها برای فرار از محاصره بدید؟؟[/quote] تانک های بی تی 7 و بی تی 5 تانک هایی با وزن 11 تن می باشند که دارای سرعتی بیش از 70 کیلومتر بر ساعت می باشند. این تانک ها مجهز به یک توپ 45 میلیمتری هستند و می توانند به سرعت بسیار بالای خود با سرعت وارد میادین نبرد شده و با وارد کردن ضربات به نیروهای دشمن بلافاصله از میدان و از محدوده خطر خارج شوند. مشابه عملکرد این تانک های سریع را می توان در دیسترویرهای امروزی دید. مقابله با این تانک های تندرو بسیار دشوارتر از تانک های معمولی است به همین دلیل در جریان نبرد خالخین گول ، این تانک ها نقش بسیار عمده ای در شکست ژاپنی ها داشتند. این تانک ها با حملات غافلگیرانه خود ، ژاپنی ها را به ستوه آورده بودند. ژاپن نیز هیچ راه موثری برای مقابله با این تانک ها نداشت. بی تی 5 [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/BT_-_5.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_BT_-_5.jpg[/img][/url] بی تی 7 [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/Bundesarchiv_B_145_Bild-F016199-10%252C_Zerst%25C3%25B6rter_sowjetischer_Panzer.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_Bundesarchiv_B_145_Bild-F016199-10%252C_Zerst%25C3%25B6rter_sowjetischer_Panzer.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/Bt7_3.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_Bt7_3.jpg[/img][/url] روس ها با استفاده از حملات گازانبری و دو طرفه باعث می شدند که تراکم نیروهای ژاپنی به سمت طرفین سپاه حرکت کند ، در این میان روس ها از خلا ایجاد شده در میانه سپاه ژاپنیها استفاده می کردند و با تانک های پر سرعت خود به این مناطق حمله می کردند و تلفات سنگینی بر عقبه ژاپنی ها وارد می آوردند. ژاپنیها نیز با حملات نقطه ای و همچنین آتش سنگین توپخانه خود در چند مورد باعث شکستن حلقه محاصره روس ها می شدند. [/color]
  5. [color=darkblue]دست شما درد نکنه ، به بخش خودروهای زرهی و غیر زرهی منتقل شد.[/color]
  6. [color=darkblue]با تشکر از توجه دوستان. [quote]فقط منابع را هم ممکن است بفرمایید؟ از کجا این اطلاعات را جمع کردید؟ [/quote] [quote]آقا علی خیلی برام جالب بود که بدونم منبع این دست مقالات شما کجا هستند اگه مشکلی نیست بهم بگین.[/quote] مدت زیادی است که درباره این نبرد و جزئیات آن مطالعه داشته ام. مقالات و منابع و سایت های زیادی را هم مطالعه کردم و سرانجام این مقاله را با استفاده از مطالعاتم در منابع مختلف نوشتم. توجه کنید که این مقاله ترجمه از متن اصلی نیست ، بلکه حاصل مطالعات بنده در منابع مختلف و بیان آنها در قالب جدید می باشد. تعداد منابع بسیار زیاد است. برخی از این منابع در حد یک پاراگراف مطلب ارائه می کنند و برخی بیشتر ، به هر حال بنده با مطالعه مقالات مختلف ، این مقاله را به زبان فارسی و با ادبیاتی که برای همه دوستان قابل لمس باشد ، نوشتم. البته توجه کنید که اگر بنده می خواستم به جزئیات دقیقتری درباره این نبرد بپردازم (به عنوان مثال جزئیات تاکتیک های روس ها و ژاپنیها و ترکیب نیروهای آنها) طول این مقاله چند برابر این می شد. از همین رو سعی کردم تنها به نکات اصلی و اساسی این نبرد و به علل و ریشه ها و سرنوشت کلی این نبرد بپردازم و از ورود به جزئیات نبرد خودداری کردم. با تشکر از دوستان.[/color]
  7. نتایج نبرد خالخین گول نبرد خالخین گول ، پیروزی قاطع ارتش سرخ بر ژاپن بود. از آنجایی که این نبرد و این پیروزی مقارن با آغاز جنگ جهانی دوم بود ، کارشناسان نظامی در جهان کمتر به این نبرد پرداخته اند. اما اثرات این نبرد بر سرنوشت جنگ جهانی دوم تاثیر به سزایی گذاشت. ژاپن تا پیش از سال 1930 در بیشتر جنگ ها که مابین این کشور و شوروی اتفاق می افتاد ، فاتح میدان بود. ولی از سال 1930 به بعد که ارتش سرخ در حال بازیابی توان نظامی پیشین خود بود ، کم کم عرصه میادین نبرد بر روی ارتش ژاپن تنگتر و تنگتر می گردید. از سال 1930 که قدرت نظامی شوروی رو به فزونی گذاشت ، درصد شکست های ارتش ژاپن نیز بیشتر و بیشتر می شد. در سال 1937 ارتش ژاپن در برابر ارتش سرخ شکست سنگینی را متحمل شد. ولی از آنجایی که ژاپنی ها روحیه جنگجویانه ای دارند ، با این شکست روحیه خود را از دست ندادند و حملات خود را مجددا به سمت بخش های شمالی و غربی منچوری ادامه دادند. در سال 1938 برای دومین بار شکست سنگینی را از ارتش سرخ شوروی متحمل شدند. ولی باز هم به حملات خود ادامه دادند. در سال 1939 نیز جنگ خالخین گول رخ داد و برای سومین بار ژاپنی ها در برابر ارتش سرخ به سختی شکست خوردند. شکست فاحش ارتش قدرتمند ژاپن و پیروزی قاطع ارتش سرخ شوروی ، سران ژاپن را متقاعد کرد که ارتش سرخ شوروی توان سابق خویش را باز یافته است و غلبه بر این ارتش همانند گذشته به آسانی ممکن نخواهد بود. ارتش ژاپن دریافت که توان مقابله با ارتش سرخ شوروی را ندارد. از این رو از جنگ خالخین گول به بعد ، ارتش ژاپن هیچ گاه دوباره به فکر حمله مجدد به خاک شوروی و منچوری را در سر نداشت. ژاپن با شکست در خالخین گول برای مدتی کوتاه سیاست های تجاوز به همسایگان خود را مورد تعلیق در آورد و مشغول بازسازی و تجدید قوا در ارتش خود شد. مدتی بعد مجددا حملات سلطه طلبانه ژاپنی ها آغاز شد. اما این بار نه به سمت شوروی و منچوری ، بلکه به سمت جزایر جنوبی اقیانوس آرام. و سرانجام در 7 دسامبر 1941 ارتش ژاپن به صورتی کاملا غافلگیرانه به بندر پرل هاربور ، که مرکز اصلی نیروهای آمریکایی در شرق آسیا و غرب اقیانوس آرام بود ، حمله کردند و تلفات سنگینی را بر آمریکاییان وارد آوردند. اما در مقابل سران شوروی که از سرسخت بودن حریف خود به خوبی اطلاع داشتند و می دانستند که اگر باز هم شرایط ژاپن مساعد باشد ، خاک شوروی را مورد تاخت و تاز قرار خواهند داد ، از این رو دست به تغییراتی در نیروهای نظامی خود در شرق شوروی زدند. شوروی پس از پایان جنگ خالخین گول ، یک قرار داد دوستی با مغولستان منعقد کرد و شروع به بازسازی ارتش این کشور کرد و نیروهای نظامی مغولستان را مطابق استانداردهای خود درآورد و با تجهیزات ساخت خودش نیروهای نظامی این کشور را مسلح کرد. همچنین ساختار ارتش سرخ را در شرق این کشور مورد بازبینی و اصلاح قرار داد و ساختار آنرا به منظور مقابله با حملات احتمالی ژاپنی ها مورد تغییر قرار داد. زمانی که ژاپن در حال بازسازی ارتش خود بود ، سران شوروی نزد خود می پنداشتند که این تجدید قوا برای حمله مجدد به خاک شوروی در حال انجام است. چرا که ژاپن نیز دست اتحاد به سمت آلمان نازی دراز کرده بود. سران شوروی همیشه از حمله ناگهانی ارتش ژاپن به خاک شوروی در هراس بودند. زمانی که خاک شوروی آماج حملات ورماخت قرار گرفته بود و سربازان هیتلر به سمت مسکو در حال حرکت بودند ، سران شوروی نیروی نظامی عظیمی را در قالب لشکر های پیاده و زرهی در سیبری در حالت رزرو قرار داده بودند و هیچ کس از ترکیب این نیروها اطلاع نداشت. سران شوروی در این اندیشه بودند که آلمان از سمت غرب شوروی در حال حمله به این کشور است و ژاپن نیز که از متحدان اصلی آلمان به شمار می رود ، سرانجام از مناطق شرقی شوروی به سمت مرکز این کشور پیشروی خواهد کرد. این بود که نیروهای نظامی قابل توجهی را در سیبری به منظور مقابله با حمله احتمالی ژاپنی ها گردآوری کرده بودند. شاید در تواریخی که درباره جنگ جهانی دوم نوشته شده است ، نام ریچارد سورج کمتر شنیده شده باشد. ریچارد سورج را می بایست تاثیر گذار ترین جاسوس قرن بیستم بدانیم. چرا که جاسوسی دقیق و اصولی و حرفه ای او سبب شد که سرنوشت جنگ تغییر کند. ریچارد سورج یک آلمانی کمونیست بود و در قالب یک روزنامه نگار در توکیو فعالیت می کرد. نامبرده توانست با نفوذ به ارکان اطلاعاتی و سیاسی ژاپن اطلاعات حیاتی ژاپن را به دست آورد و این اطلاعات را به طور کامل در اختیار سران شوروی قرار دهد. همان طور که گفتیم ، ارتش سرخ نیروی نظامی قابل توجهی را به منظور دفع حمله احتمالی ارتش ژاپن به شرق شوروی را در منطقه سیبری گردآوری کرده بود. اما ریچارد سورج با رخنه کردن به ارکان حکومت ژاپن توانست از تصمیم استراتژیک ژاپن مطلع شود. سران ژاپن تصمیم داشتند به جای حمله به شوروی ، حملات خود را به شرق چین و مناطق تحت سلطه آمریکایی ها ادامه دهند و آمریکا را با مشغول کردن در شرق آسیا از کمک به متفقین باز دارند. چرا که ژاپنی ها ، آمریکایی ها را ضعیف تر از روس ها می پنداشتند. ریچارد سورج از این تصمیم سران ژاپن اطلاع یافت و این خبر را به اطلاع سران شوروی رساند. سران شوروی نیز پس از آنکه از جانب دشمن شرقی خود آسوده خاطر شدند ، نیروهایی را که در سیبری به منظور مقابله با حملات احتمالی ژاپن ذخیره کرده بودند ، به سمت جبهه های غربی گسیل داشتند و ظرف چند ماه چهره جنگ در مناطق شرقی اروپا دگرگون شد. ورماخت که تا آن تاریخ یکه تاز اروپای شرقی بود ، ناگهان با نیروی عظیم و تازه نفسی رودررو شد. این نیروها توانستند ورماخت را از حالت هجومی به حالت دفاعی بکشانند. پس بنابراین نبرد خالخین گول نقطه عطفی بود که سران ژاپن را از ادامه حملات خود به خاک شوروی منصرف کرد. با انصراف ژاپن از حملات مجدد به خاک شوروی ، ارتش سرخ مجددا مجال یافت تا مجددا با آلمان نازی رودررو شود. امروزه اکثر کارشناسان نظامی اعتقاد دارند که اگر ژاپن در جنگ خالخین گول شوروی را شکست می داد ، سقوط شوروی توسط متحدین قطعی بود. چرا که در آن صورت مانعی برای پیشروی ورماخت به سمت مسکو وجود نداشت. ارتش سرخ نیز در این نبرد به ارزش واقعی تانک هایش پی برد و از آن تاریخ به بعد تحول اساسی در تانک های خود ایجاد کرد. نمونه بارز آن نیز اعمال تغییراتی بر روی موتور تانک های جدید تی 34 می باشد. کتابی که توسط ولادیمیر کوتلینکوف درباره نبرد خالخین گول نگاشته شده است. ریچارد سورج ، تاثیر گذارترین جاسوس قرن بیستم نویسنده : سرگرد گوردون (علی محمدی) کلیه حقوق مقاله مختص سایت میلیتاری است هر گونه استفاده از این مقاله تنها با ذکر نام سایت میلیتاری و نام نویسنده آن امکان پذیر است ---------------------------- منتظر نظرات دوستان هستم
  8. ضربات برق آسای ارتش سرخ به نیروهای ژاپنی باعث تضعیف روحیه و قوای ژاپنی ها شد. در چند مورد تانک های ارتش سرخ موفق شدند نظامیان ژاپنی را محاصره کنند. اما در هر بار ژاپنی ها با اجرای تاکتیک ها مناسب توانستند از چنگ محاصره روس ها فرار کنند. تانک های پرسرعت ارتش سرخ ، نظامیان ژاپن را به ستوه آورده بودند و ژاپن هیچ راه موثری برای مقابله با این تانک ها که بیش از 70 کیلومتر بر ساعت سرعت داشتند ، در اختیار نداشتند. در واقع یکی از اصلی ترین علل شکست ژاپنی ها در این نبرد وجود همین تانک ها بود. ارتش سرخ در این نبرد از 500 تانک که از تانک های سریع السیر بی تی 5 و بی تی 7 و حتی برخی مدلهای اولیه تی 34 بود ، استفاده کرد و در مقابل ارتش ژاپن از 130 تانک که عمدتا از تانک های سبک تایپ 97 و تایپ 95 بود ، استفاده می کرد. همان طور که قبلا نیز گفته شد ، ژاپنی ها یک پل موقت بر روی رود خالخین گول ایجاد کردند که از آن به منظور پشتیبانی نیروهای خودی استفاده می کردند. ژنرال ژوکوف که به اهمیت این پل و نقش حیاتی آن برای ارتش ژاپن پی برده بود ، از همان آغاز جنگ به نیروی هوایی دستور داده بود که به هر قیمت ممکن این پل را منهدم کنند. هواپیماهای روسی به منظور تخریب این پل به هوا برخاستند. اما دفاع سرسختانه ژاپنی ها از این پل باعث شد که تا پایان نبرد ، روس ها نتوانند به این پل نزدیک شوند. ژاپنی ها در این نبرد از بیش از 250 فروند هواپیمای زیرو استفاده می کردند که از آن بیشتر به منظور محافظت از این پل موقت استفاده کردند. وجود این حجم عظیم از جنگنده ها بر فراز پل و همچنین وجود آتش سنگین توپخانه ضد هوایی ژاپن باعث شد جنگنده های روسی نتوانند برای تخریب این پل به آن نزدیک شوند. از همین رو فشار روس ها بیشتر بر روی حملات سریع زرهی به مواضع ژاپنی ها متمرکز شد. در 8 ژوئیه ، لشکر 12 زرهی شوروی طرح یک حمله سریع و برق آسا به منظور تخریب پل موقت ژاپنی ها را ریخت و حمله ای گسترده را به این منطقه آغاز کرد. در این نبرد توپخانه ارتش سرخ به سختی مواضع ژاپنی را مورد حمله قرار داد ولی در مقابل توپخانه ژاپنی ها با سرسختی تمام و با استفاده از آتش توپخانه خود موفق شدند حمله سریع و گسترده روس ها را عقب بزنند. ولی این دفاع کردن سرسختانه باعث مصرف بیش از نیمی از مهمات ذخیره شده ارتش ژاپن گردید و ارتش ژاپن ناگهان میزان مهمات خود را کمتر از نصف میزان اولیه دید. در این بخش لشکر 64 پیاده نظام ژاپن به منظور انحراف جنگ به منطقه دیگر به منظور ایجاد امنیت به منظور رساندن مهمات و سوخت به کرانه باختری رود خالخین گول ، اقدام به یک حمله گسترده به منطقه ای که 10 مایل دورتر از پل بود ، کرد. اما گستردگی نیروهای ارتش سرخ باعث شد که این حیله ژاپنی ها نیز نتواند موثر واقع شود. ژاپنی ها از اواخر ماه ژوئیه دچار کمبود مهمات و آذوقه شدند. از آنجایی که پل توان حمل محدودی داشت و از سویی دیگر بیم اینکه پل مورد حمله روس ها قرار بگیرد ، باعث شد که ژاپنی ها نتوانند به میزان کافی آذوقه و مهمات به نیروهای خودی برسانند. از ماه اوت رفته رفته قوای ژاپنی ها تحلیل رفت و روز به روز ضعیف تر از قبل می شدند. ولی در مقابل فشار ارتش سرخ بر ژاپن روز به روز بیشتر و بیشتر می شد. ژنرال ژوکوف لشکر 38 زرهی واقع در سیبری را نیز به منطقه نبرد منتقل کرد. سپس یگان های زرهی تحت امر خود را به تیپ های متفاوت تقسیم بندی کرد و یک حمله گاز انبری را به سمت مواضع ژاپنی ها ترتیب داد. از سوی دیگر حمله بخش مغولی ارتش سرخ و یگان های مستقل نظامیان مغول از سمت جنوب خالخین گول به نیروهای ژاپنی باعث شد که ژاپنی ها در 9 آگوست با دادن تلفات سنگینی به سمت شرق رودخانه خالخین گول عقب نشینی کنند. اما این بار این روس ها بودند که سماجت به خرج دادند و به تعقیب ژاپنی ها در شرق خالخین گول پرداختند. روس ها توانستند با ایجاد پل های شناور ، نیروهای خود را به سمت شرق خالخین گول منتقل کنند و به تعقیب ژاپنی ها بپردازند. سرانجام در 16 سپتامبر با میانجیگری فرانسه و انگلستان مابین دول متخاصم آتش بس برقرار شد. در حالیکه در این نبرد از 38 هزار نیرو که به کرانه غربی خالخین گول آمده بودند ، بیش از 10 هزار تن از آنان کشته شدند و از 130 دستگاه تانک که ارتش ژاپن به سمت کرانه غربی خالخین گول اعزام کرده بود ، تقریبا همه آنها توسط تانک های سریع بی تی منهدم شدند. ارتش سرخ نیز در این نبرد 8000 سرباز خود را از دست داد. روس ها در حال هل دادن خودروی در گل گیر کرده روس ها تسلیحات ژاپنی را به غنیمت گرفته اند جنگنده زیرو ژاپنی در جریان نبرد خالخین گول سربازان ژاپنی در خالخین گول روس ها در خالخین گول تانک تایپ 95 ها گو متعلق به ارتش ژاپن که توسط تانک های روسی منهدم شده است تانک سریع بی تی 5 تانک سریع بی تی 7 زیرو بی تی 7 در خالخین گول سربازان شوروی زیرو تانک سبک ژاپنی فرمانده ژوکوف در جوانی
  9. در 10 می 1939 لشکر کوانتونگ ارتش ژاپن ، که جزء بهترین و آموزش دیده ترین نیروهای ارتش ژاپن به شمار می رفتند ، به همراه لشکر ششم و لشکر بیست و سوم پیاده نظام ارتش ژاپن ، از رودخانه عبور کردند و با پشتیبانی یک لشکر مستقل زرهی و توپخانه ارتش ژاپن ، وارد بخش غربی از رودخانه خالخین گول شدند. هدف از این پیشروی در چند مورد خلاصه می شد. اول اینکه ارتش ژاپن در نظر داشت که توان ارتش سرخ را در کرانه باختری رود خالخین گول بسنجد. دوم اینکه ارتش ژاپن در نظر داشت استحکاماتی برای خود در آن سوی این رودخانه برپا کند که به عنوان پایگاهی برای حمله به مناطق مرکزی و غربی شوروی مورد استفاده باشد. سوم اینکه در هر صورت ژاپن در آن زمان قصد پیشروی به سمت مناطق مرکزی و غربی شوروی را در سر می پروراند. اما پیشروی نیروهای ژاپنی در غرب رودخانه خالخین گول می بایست دارای بهانه ای باشد. این بهانه را مغول ها برای ژاپنی ها به وجود آوردند. چند هفته قبل از آغاز نبرد خالخین گول ، در حدود 70 الی 90 نفر نیروی مغول از خالخین گول عبور کردند و خود را به کرانه شرقی آن رود رساندند و وارد منچوری شدند. آنها به دنبال چراگاه هایی برای اسب های خود بودند. نظامیان ژاپنی در منچوری با این سواران درگیر شدند و پس از زد و خورد مختصری که بین این دو گروه رخ داد ، مغول ها به آن سوی خالخین گول بازگشتند و چند روز بعد مجددا با نیرویی بزرگتر مجددا به منچوری بازگشتند و حملات خود را از سر گرفتند ولی این بار نیز توسط ژاپنی ها به شدت سرکوب شدند. ژاپنی ها سواران مغول را به سمت خالخین گول تعقیب کردند. مغول ها که از رودخانه عبور کرده بودند ، ژاپنی ها نیز به منظور تعقیب مغول ها از عرض رودخانه عبور کردند. اما در واقع عبور ژاپنی ها از رودخانه خالخین گول به منظور تعقیب مغول ها نبود ، چرا که مغول ها تهدید چندان جدی ای برای ژاپنی ها به شمار نمی رفتند ، بلکه این به عنوان بهانه ای برای حمله به غرب خالخین گول به شمار می رفت. مغول ها نیز پس از آنکه به سمت غرب خالخین گول عقب نشینی کردند ، از روس ها استمداد طلبیدند ، ژنرال میچیتارو کوماتسوبارا فرمانده نیروهای ژاپنی در منچوری بود. وی سرلشکر یاسوکا ماسائومی را به عنوان فرمانده عملیات برگزید و سرتیپ یائوزو آزوما را به عنوان فرمانده یگان زرهی انتخاب کرد و نیروهای حمله را تحت فرماندهی این دو تن در آورد. هنوز 24 ساعت از عبور نیروهای ژاپنی از رودخانه خالخین گول نگذشته بود که ارتش سرخ به این پیشروی ژاپنی ها عکس العمل نشان داد. روس های بلافاصله و تنها چند ساعت پس از عبور ژاپنی ها از رودخانه خالخین گول ، ابتدا لشکر 57 بایکال ، که در اصل یک لشکر کماندویی به شمار می رفت ، را به مرز مشترک منچوری و سیبری منتقل کردند تا به این ترتیب امکان غافلگیر شدن و ایجاد رخنه در خطوط دفاعی شوروی – منچوری گرفته شود. از این لحظه به بعد جنگ کم نظیری بین نیروهای ژاپن و ارتش سرخ روی داد. نیروهای نظامی مستقل مغولستان و نیروهای مغول تحت امر ارتش سرخ نیز به کمک ارتش سرخ آمدند. مغول ها مردانی جنگجو و فوق العاده توانمند و قوی به شمار می رفتند. ولی آنها فاقد هر گونه خودروی زرهی بودند و تنها توانستند در قالب گردان های سواره نظام (اسب) به کمک ارتش سرخ بشتابند. زمانی که نیروهای نظامی ژاپن در کرانه باختری رود خالخین گول مشغول نبرد با ارتش سرخ بودند ، در همان زمان ارتش ژاپن مشغول احداث خطوط دفاعی جدیدی در کرانه شرقی این رود بود و از سویی نیز نیروهای خود را در غرب رودخانه تقویت می کرد. ژاپنی ها با پشتکار فوق العاده خود توانستند ظرف مدت کوتاهی یک پل مستحکم بر روی رودخانه احداث کنند. این پل که کاواتاما نام داشت ، یک پل عریض و مستحکم بود که می توانست عبور تانک های ژاپنی را از روی خود تحمل کند. با احداث این پل ، تیپ 128 پیاده نظام از لشکر 23 شناسایی مامور مراقبت از این پل شد. این پل در واقع شریان حیاتی ارتش ژاپن به شمار می رفت ، چرا که به وسیله آن تانک ها و کامیون های ارتش ژاپن می توانستند به پشتیبانی نیروهای خود بپردازند. نیروهای ارتش سرخ نیز به فرماندهی ژنرال گئورگی ژوکوف به مصاف ژاپنی ها رفتند. اولین نیرویی که به مقابله با پیشروی ژاپنی ها پرداخت ، لشکر 43 پیاده نظام تیندا بود. ژنرال ژوکوف به سرعت ابتکار عمل را در دست گرفت. وی دو لشکر پیاده نظام را برای مقابله با پیشروی ژاپنی ها به سمت خالخین گول گسیل داشت. همچنین دو لشکر بسیار بزرگ زرهی که هر یک از 250 تانک تشکیل شده بودند را نیز به پشتیبانی نیروهای خودی به منطقه اعزام کرد. حملات برق آسای ارتش سرخ بر نیروهای ژاپنی باعث از هم گسیختگی نیروهای ژاپنی می شد. ژنرال ژوکوف در این نبرد از تانک های سریع بی تی 5 و بی تی 7 استفاده می کرد. این تانک ها که سرعت بسیار بالایی داشتند ، در بسیاری مواقع موفق می شدند به ارکان ارتش ژاپن رخنه کنند و آنها را غافلگیر کنند. ژاپنی ها در چند مورد موفق شدند که در بخش های علیایی رودخانه دست به حملاتی به نیروهای ارتش سرخ بزنند و در برخی از این پیشروی ها توانستند نیروهای ارتش سرخ را در هم شکنند. اما فرماندهی موثر ژنرال ژوکوف از یک سو و پشتیبانی سریع تانک های پر سرعت از سوی دیگر باعث می شد که حملات ژاپنی ها به ارتش سرخ عقیم بماند. فرماندهی یگان های زرهی ارتش سرخ نیز به عهده سرتیپ گریگوری میهایلوویچ اشترن بود. چوی بالسان ، فرمانده نیروهای مغول ژنرال گئورگی ژوکوف ، فرمانده نیروهای روس سرتیپ میهایلوویچ اشترن ، فرمانده یگان های زرهی شوروی ژنرال کوماتسوبارا میچیتارو ، فرمانده نیروهای ژاپنی در منچوری [/color]
  10. اما از سال 1937 و در زمان امپراتور هیروهیتو مجددا حملات ژاپنی ها به چین و منچوری و روسیه آغاز گردید. حمله گسترده ای که بخش های شمال شرقی چین ، بخش های شرقی مغولستان و ایالت خاباروفسکی در شرق شوروی را مورد حمله قرار می داد. واقعیت این بود که ژاپنی ها نیز همانند آلمان خواهان سهمی از مستعمرات کشورهای استعمارگر برای کشور خود بودند. (علت اصلی اتحاد ژاپن با آلمان نازی نیز همین بود) ژاپن دارای مساحت زیادی نبود و به طور کلی از نظر منابع طبیعی نیز چندان غنی نبود. این کشور برای ادامه حیات خود نیاز به منابع طبیعی داشت. به همین دلیل چشم طمع خود را به مناطق شرقی شوروی و مغولستان و چین دوخته بود. ارتش ژاپن در تقابل خود در سال 1930 به مدت کوتاهی از مناطق شرقی که تحت اشغال خود داشت خارج شد ولی مدت کوتاهی پس از آن مجددا با تجدید قوا وارد منچوری گردید و این منطقه را به طور کامل به اشغال خود در آورد. نیروهای متحد شوروی در منچوری و نیروهای مغولستان و ارتش سرخ باز هم برای عقب راندن ارتش ژاپن بسیج شدند. آنها توانستند ارتش ژاپن را به سمت کرانه شرقی رود خالخین گول عقب برانند. در اینجا بود که با وساطت دول غربی مثل فرانسه و انگلیس قرار شد بین شوروی و ژاپن آتش بس برقرار شود. اما این توافق نیز به نتیجه ای نرسید. چرا که روس ها معتقد بودند که ژاپن می بایست نیروهای خود را به آن سوی بخش Nomonhan ، واقع در 10 مایلی شرق رودخانه خالخین گول منتقل کند. ولی ژاپنی ها به این عقب نشینی راضی نبودند. چرا که موقعیت استراتژیک منطقه Nomonhan باعث برتری استراتژیک ارتش ژاپن می شد و از این رو ژاپن حاضر به عقب نشینی از این منطقه نبود. از این رو تلاش برای آتش بس بین این دو اثری نداشت و جنگ بین این دو مجددا ادامه یافت. نبردهای دول متخاصم تا سال 1937 با شدت و ضعف ادامه داشت. از سال 1937 موج جدیدی از نیروهای ژاپنی به منطقه اعزام شدند و کار بر شوروی دشوار گردید. شوروی باز هم توانست با متحد کردن نیروهای مغول با ارتش سرخ از مناطق خود دفاع کند. علت همراهی مغول ها با روس ها این بود که مغول ها نیز به مراتع سرسبز منچوری علاقه فراوانی داشتند و آن را به عنوان یک چراگاه برای اسب های خود نیاز داشتند. روسیه نیز به منابع طبیعی منچوری نیاز داشت. این بود که مغول ها و روس ها با هم متحد شدند تا این دشمن مشترک را از میان بردارند. از سال 1937 نبردهای متعددی بین نیروهای متحد شوروی و مغولستان از یک سو و امپراتوری ژاپن از سویی دیگر رخ داد و منچوری شاهد نبردهایی خونین بین دول متخاصم بود. اما نکته ای که می بایست اینجا آنرا مد نظر قرار داد این است که این نبردها همیشه در کرانه شرقی رود خالخین گول اتفاق می افتاد و هیچگاه به سمت کرانه باختری این رود کشیده نشد. البته ژاپنی ها چندین بار به منظور انجام عملیات شناسایی به کرانه باختری رود خالخین گول آمده بودند ولی در هر بار توسط روس ها عقب رانده شده بودند. نمایی از رودخانه خالخین گول و عبور تانک های سریع بی تی 7 از عرض رودخانه [/color]
  11. پس از جنگ جهانی اول درگیریهای مرزی بین ژاپن و شوروی کماکان ادامه داشت ، البته پس از پایان یافتن جنگ جهانی اول و روی کار آمدن بلشویک ها در شوروی ، توان نظامی این کشور رو به فزونی رفت و دیگر مثل سابق تقابل بین این دو کشور به شکست روس ها منتج نمی شد. در موارد زیادی نیز روس ها توانستند نیروهای متجاوز ژاپنی را تارومار کنند. چند هفته پیش از حمله ورماخت به لهستان و آغاز جنگ جهانی دوم ، درگیریهای مرزی بین شوروی و ژاپن در منطقه خالخین گول ، واقع در منچوری در مرز مشترک مغولستان و چین و شوروی ، مجددا آغاز شد. از آنجایی که این درگیری مقارن با آغاز جنگ جهانی دوم بود ، به همین دلیل در محافل بین المللی کمتر به این نبرد پرداخته شده است. شدت عمل نیروهای شوروی و یورش های سریع و برق آسای زرهی آنها در این جنگ به گونه ای حیرت آور بود که جهان تا آن زمان کمتر شاهد چنان حملاتی از سوی یگان های زرهی یک کشور بود. پیروزی های سریع شوروی در این جنگ دیدگاه های سران ژاپن را نسبت به ارتش شوروی عوض کرد ، آنها که تا آن زمان ارتش شوروی را ارتشی ضعیف تر از ارتش خود می پنداشتند ، پس از این جنگ دیگر هیچ گاه به فکر تجاوز به خاک شوروی نیفتادند. همچنین شکست ژاپن در مقابل شوروی در جریان این نبرد باعث شد که ژاپنی ها نیروهای نظامی آمریکا در شرق چین را ضعیف تر از شوروی تصور کنند و به جای اینکه حملات خود را بر مرزهای شوروی متمرکز کنند ، بیشتر حملات خود را به سوی شرق چین و مناطق تحت کنترل آمریکایی ها در شرق چین متمرکز کنند. بیشتر کارشناسان سیاسی نظامی عقیده دارند که از آنجایی که ژاپن و شوروی اختلافات بسیار دیرینه و کهنی در مرزهای خود داشته اند و هر یک به نوعی کینه دیگری را در دل می پروراند و تنش های زیادی در روابط این دو کشور رخ می داد ، اگر ژاپن در این نبرد شکست نمی خورد ، مسلما به سمت مناطق غربی شوروی نیز پیشروی می کرد و هیچ گاه به فکر حمله به چین و بندر پرل هاربور در شرق چین نمی افتاد. از زمانی که کشور ژاپن دارای حکومت سلطنتی مشروطه شد و ارتش این کشور به طرز چشمگیری قوی شد ، این کشور چشم طمع خود را به سمت مناطق شرقی شوروی دوخته بود و همیشه مترصد فرصتی برای دست اندازی به این مناطقِ با منابع طبیعی غنی بود. از سال 1903 به بعد ژاپن شروع به حمله به سمت مناطق شرقی روسیه زد. این حملات تا سال 1930 ادامه داشت و درگیریها و تنش های مختلفی بین این دو کشور رخ می داد. تا اینکه در سال 1930 ژوزف استالین دبیر کل حزب کمونیست شوروی شد و از همان زمان به فکر افتاد که شر ژاپنی ها را یک بار برای همیشه از سر شوروی کوتاه کند. حملات منظم ارتش سرخ در زمان استالین به مناطق شرقی شوروی و مناطقی از این کشور که تحت اشغال ژاپنی ها بود ، باعث عقب نشینی ژاپن شد. اما ژاپنی ها که مصداق واقعی ضرب المثل : ( خری که جو دید دیگر کاه نمی خورد ) ، بودند به راحتی حاضر به عقب نشینی نبودند. آنها که مزه شیرین منابع طبیعی شرق شوروی را به خوبی احساس کرده بودند ، نمی توانستند به سادگی از این مناطق چشم پوشی کنند. حملات منظم ارتش سرخ در زمان استالین باعث عقب راندن ژاپنی ها به آن سوی منچوری و رودخانه خالخین گول شد ، اما روس ها مصر بودند که ژاپنی ها را به طور کامل از خاک این کشور بیرون کنند. از این رو بخش مغولی ارتش سرخ را نیز وارد میدان کردند. شوروی از سالیان قبل چندین لشکر منظم از سربازان مغول برای خود ترتیب داده بود. این لشکرها یکی از جنگجو ترین و زبده ترین لشکر های ارتش سرخ به حساب می آمدند. با حضور این نیروها در مقابل نیروهای ژاپنی ، کار بر ارتش ژاپن بسیار سخت گردید و آنها سرانجام مجبور به تخلیه کامل خاک شوروی شدند. نقشه هایی از مناطق درگیری در منچوری و خالخین گول [/color]
  12. [color=darkblue]عالی بود کلنل جان ، دستت درد نکنه.[/color]
  13. [color=darkblue]خیر ، سیستم های دفاع فعال در ایران وجود ندارد.[/color]
  14. [color=darkblue]با تشکر از جناب چکا نکاتی چند درباره تانک تی 34 را خدمت دوستان عرض می کنم ، تانک تی 34 در جریان جنگ جهانی دوم به دلیل فشار سران شوروی برای تولید با حداکثر سرعت ، دارای کیفیتی متوسط و در برخی مواقع ضعیف بودند. اما پس از پایان جنگ جهانی دوم سرعت تولید این تانک به روال قبلی خود بازگشت و در این نمونه ها ما شاهد افزایش چشمگیر قابلیت ها و توانایی های این تانک هستیم. تانک تی 34 پس از پایان جنگ جهانی دوم در مدلهای T34/85 ساخته شد و یکی از بهترین تانک ها در زمان خود به شمار می رفت. در جریان جنگ کره ، مدلهای T34/85 این تانک توسط ارتش کره شمالی به کار گرفته شده بودند. در این جنگ که مابین ارتش کره شمالی و کره جنوبی رخ داد ، ارتش کره شمالی از تانک های T34/85 استفاده می کرد. کره جنوبی نیز از تانک های شرمن و تانک های سبک ساخت آمریکا استفاده می کرد. در این نبرد راکت اندازهای بازوکا که در جریان جنگ جهانی دوم نیز استفاده می شدند ، به هیچ وجه قادر به ضربه زدن به این تانک نبودند. همچنین تانک های آمریکایی که در اختیار ارتش کره جنوبی بود ، نیز قادر به مقابله با این مدل از تانک تی 34 نبودند. البته پس از وارد شدن آمریکا به صحنه نبرد ، راکت انداز های 3.5 اینچی سوپر بازوکا در اختیار نیروهای کره جنوبی قرار گرفت و همچنین پشتیبانی موثر هوایی توسط هواپیماهای آمریکایی باعث شد که عرصه نبرد بر تانک های تی 34 تنگ شود. اما در هر صورت این نبرد به خوبی برتری کامل تانک روسی تی 34 را بر تانک های غربی ثابت کرد. در جریان جنگ ویتنام نیز از این تانک استفاده گسترده ای به عمل آمد. ارتش ویتنام شمالی و همچنین نیروهای ملی آزادی بخش ویتنام جنوبی (ویت کنگ ها) در مقیاس وسیعی از این تانک (در مدل های T34/85) استفاده می کردند. در مقابل ارتش ویتنام جنوبی از تانک های وایکرز و بولداگ ساخت بریتانیا استفاده می کرد. در این نبرد نیز تانک های انگلیسی ارتش ویتنام جنوبی حرفی در برابر تانک های تی 34 همسایه شمالی خود نداشتند. در این نبرد نیز برتری تانک روسی به تانک غربی به خوبی به اثبات رسید. پس از ناکامی های متعدد تانک های انگلیسی در ارتش ویتنام جنوبی ، دولت انگلستان و ایالات متحده به منظور جبران ناکامی های گذشته خود ، ارتش ویتنام جنوبی را به تانک های قدرتمند سنچوریون و ام 48 پاتن مجهز کردند که البته با ورود این دو تانک به میادین نبرد ویتنام ، این تی 34 ها بودند که در مقابل حریف قدرتمند (سنچوریون) خود میدان نبرد را خالی کردند. شوروی نیز زمانی که به ضعف تانک های تی 34 در مقابل سنچوریون پی برد ، بلافاصله ارتش ویتنام شمالی را به تانک های قدرتمند تی 54 و تی 55 مجهز کرد که با ورود این دو تانک به عرصه نبرد ، مجددا توازن قوا در میدان نبرد برقرار شد. در جریان درگیریهای یوگسلاوی نیز از این تی 34 استفاده شد. البته در این نبرد از این تانک بیشتر به عنوان تانک سبک پشتیبانی پیاده نظام استفاده می شد. در مجموع تانک تی 34 را باید یکی از تانکهای برتر در تاریخ بدانیم که در طول حیات خود کارنامه ای بسیار درخشان از خود برجای گذاشته است.[/color] راستی دوستان مقاله تانک ژوزف استالین را می توانید در لینک زیر ببینید http://www.military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&t=15888
  15. [color=darkblue][quote]گوردون جان در كل فكر نميكني ديگه هويتزر هاي سنگين كه قدرت تحرك پايين دارن بايد جاشونو به هويتزرهاي سبك بدن و سرعت بايد حتي به بيشتر از 100 كيلومتر در ساعت برسه؟[/quote] مجید جان کاملا موافقم ، اما نکته ای که در اینجا وجود دارد این است که هویتزرهای فوق مدرن مثل NLOS و کروسیدر ، برای ارتش های آینده طراحی شده اند و استفاده از آنها در ارتش های فعلی ، به دلیل اینکه توانایی آنها بیش از حد مورد نیاز ارتشهای فعلی است چندان معقول و مناسب نیست. اما مسلما در ده سال آینده که ارتشهای جهان به کلی متحول می شوند ، استفاده از هویتزرهایی مثل nlos در ارتشی مثل آمریکا کاملا ضروری خواهد بود و دیگر هویتزرهایی مثل پالادین جوابگو نخواهد بود. در باره کنسل شدن طرح جایگزینی امرپ ها و هاموی ، فکر کنم خبرش را در گلوبال سکیوریتی خوانده بودم ، انشاالله می گردم دنبالش و لینکش رو برات می فرستم. [/color]
  16. [color=darkblue][quote]ببخشید من شبیه این مقاله توی این سایت خوانده بدوم. درست یا اشتباه خدا داند [/quote] ممنونم از توجه شما ولی ما تاکنون درباره NLOS مطلبی در سایت نداشتیم ، شاید شما تاپیک کروسیدر را دیده باشی . چرا که در آن تاپیک به بررسی اجمالی این هویتزر نیز پرداخته شده بود. که البته در نهایت با تاپیک زیبای برادر مجید ، مطلب درباره این هویتزر تکمیل شد.[/color]
  17. [quote]یکی توضیح میده عملکرد این سیستم APS به چه ترتیبه ؟! واقعآ شوکه شدم مثل فواره ای از اتش موشک رو منهدم کرد جالب اینجاست که موج انفجار به عقب برگشت!!!![/quote] سیستم های دفاع فعال دارای یک حسگر فعال هستد که به طور دائمی محیط اطراف تانک را مورد شناسایی قرار می دهد و در صورتی که راکتی را که به سمت تانک می آید را شناسایی کند ، بلافاصله حجمی از ساچمه ها و مواد آتشزا را به سمت راکت پرتاب می کند و به این وسیله راکت دشمن پیش از اصابت به تانک منهدم می شود. برای آشنایی بیشتر تاپیک های زیر را هم ببینید. http://www.military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&t=13977
  18. [color=darkblue]خواهش می کنم عرفان جان. تقریبا تنها وسیله جانبی که بر روی این تانک نصب می شد ، همان شعله افکن بود. در اواخر دهه 50 ارتش سرخ تانک های تی 34 خود را از سرویس خارج کرد و بخشی از آنها را به کره شمالی ، ویتنام شمالی ، اتیوپی ، سومالی ، آنگولا و برخی کشورهای دیگر آفریقایی فروخت. و بخشی دیگر از آنها را نیز که نسبتا فرسوده بودند به گورستان خودروهای زرهی خود در اوکراین و لهستان فرستاد. در تصویر زیر به کادر قرمز رنگ توجه کنید: [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/02%7E20.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_02%7E20.jpg[/img][/url] این دریچه مخصوص نصب تیربار است. در برخی از مدلهای تی 34 در این دریچه لوله مخصوص شعله افکن را نصب می کردند. تصویر زیر به خوبی دریچه را نشان می دهد [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/01%7E24.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_01%7E24.jpg[/img][/url] تصویری از تیربار تانک [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/0%7E20.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_0%7E20.jpg[/img][/url] ------------------------------- تصاویر زیر تزئینی است. این تصاویر مربوط به تانک های مجهز به شعله افکن در جنگ جهانی دوم می باشد. [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/KV_8_pic1.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_KV_8_pic1.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/flamethrower-tank-530606.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_flamethrower-tank-530606.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/Crocodile_flamethrower_1944.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_Crocodile_flamethrower_1944.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/Flame_Thrower_Tank.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_Flame_Thrower_Tank.jpg[/img][/url] [/color]
  19. [color=darkblue]سلام به همه دوستان [quote]علی آقا ما تا حالا چندتا از مقاله هاتون رو تو مجله جنگ افزار خوندیم(فکر کنم دوتا) به ماهنامه میلیتاری هم محل نمیگذارید[/quote] اختیار دارید عرفان جان ، اتفاقا یک مقاله برای این شماره ماهنامه میلیتاری تهیه کرده ام که انشاالله تا امشب براتون می فرستمش . [quote]ولي لوله اش عجب ارتفاعي از سطح زمين داره[/quote] این هویتزر در ابتدا از لوله توپ مشابه هویتزر کروسیدر با طول 59 استفاده می کرد. اما این توپ مناسب این هویتزر نبود و در ادامه از توپ با طول 38 در این هویتزر استفاده شد و لوله 59 از این هویتزر کنار گذاشته شد. [quote]قرار بر اين بود كه به دليله توانايي خوبه هاموي ها به صورت تدريجي جايگزين شوند كه همين اتفاق هم دقيقا در حال رخ دادنه.[/quote] طرح جایگزینی هاموی با خودروهای MRAP ، به دلیل قیمت سنگین خودروهای MRAP کنسل شده است و ارتش آمریکا کماکان از مدلهای M1046/2007UA هاموی استفاده خواهد کرد. درباره جایگزین کردن هاموی با JLTV نیز هنوز چیزی اعلام نشده است. [quote]در مورده قيمت من هم موافقم اما نه براي تمامه ارتش ها.مثلا كشوره عربستان به نظره شما كدام يك را انتخاب خواهد كرد؟؟[/quote] کارخانجات سازنده یک جنگ افزار زمانی می تواند به تولید آن ادامه دهد و تولید آن مقرون به صرفه باشد که آن جنگ افزار را در مقیاس انبوه تولید کند. همچنین یک کارخانه زمانی می تواند جنگ افزار خود را به صورت انبوه تولید کند که انبوهی از سفارشات داخلی و خارجی را دریافت کرده باشد. چند کشور مثل عربستان در جهان وجود دارند که بخواهند و بتوانند که این هویتزر را در اختیار داشته باشند ؟؟ این کشورها به چه تعداد از این هویتزرها را سفارش خواهند داد ؟؟ مسلما در بازاری که هویتزرهایی مثل PZH 2000 وجود داشته باشد یک هویتزر چند ده میلیون دلاری شانس زیادی برای رقابت نخواهد داشت. حتی آمریکا نیز حاضر به پذیرش این هویتزر گرانقیمت در ارتش خود نشده است. نکته دیگر اینکه نباید اینگونه تصور کرد که ارتش های ثروتمندی مثل عربستان به علت مایه دار بودنشان ، همیشه جنگ افزارهای گرانقیمت را خریداری و استفاده می کنند. عربستان با بودجه نظامی 43 میلیارد دلار در سال 2010 هنوز هم از هویتزرهای M109 استفاده می کند که به تازگی همه آنها را از استاندارد A2 به استاندارد A4 ارتقا داده است. ارتش عربستان هنوز هم از تانک های قدیمی M60A3 و AMX در کنار آبرامز استفاده می کند. پس نباید اینگونه تصور کرد که کشورهایی با بودجه نظامی بالا ، متمایل به خرید جنگ افزارهای گرانقیمت هستند. عربستان در سالهای اخیر با آنکه می توانست تانک های پیشرفته ای نظیر CHALLENGER 2 و LEOPARD2A6 و LECLERC را که بیش از 4.5 میلیون دلار قیمت دارند ، خریداری کند ولی با این حال به منظور تجهیز یگان های زرهی خود به یک تانک پرسرعت ، تانک تی 90 را با قیمت 2.9 میلیون دلار از روسیه خریداری کرد. با آنکه عربستان توانایی خریدهای کلان نظامی را از کشورهای اروپایی و اسیایی را دارا می باشد ولی باز هم ترجیح داد که به جای خرید هویتزر جدید ، پالادین های قدیمی خود را بهینه سازی کند و از آنها استفاده کند. نکته دیگر اینکه قابلیت ها و امکانات بسیار پیشرفته NLOS بر هیچ کسی پوشیده نیست. اما این قابلیت ها و امکانات برای هر کشوری مناسب نیست و هر کشوری با توجه به استراتژی های نظامی خود ، جنگ افزارهای مورد نیاز خود را تهیه می کند. قابلیت ها و امکانات پیشرفته NLOS بیشتر برای ارتشی مثل آمریکا مناسب است نه ارتشی مثل عربستان و یا سایر کشورها. به عنوان مثال امکانات این دو هویتزر را با هم مقایسه می کنم. ریتم آتش NLOS معادل 10 گلوله در دقیقه است ، ریتم آتش PZH 2000 معادل 9 گلوله در دقیقه مداومت اجرای آتش در NLOS معادل 4.5 دقیقه است در حالیکه در PZH 2000 معادل 4 دقیقه NLOS در حالت اجرای آتش MRSI می تواند 3 گلوله را شلیک کند در حالیکه PZH 2000 می توان 5 گلوله را به صورت متوالی شلیک کند. هر دو هویتزر توانایی استفاده از گلوله های هدایت ماهواره ای هوشمند را دارا می باشند. هر دو هویتزر مجهز به سیستم کنترل آتش بسیار دقیق ماهواره ای می باشند که دارای دقتی فوق العاده می باشند. NLOS می تواند تا 30 کیلومتر را مورد هدف قرار دهد در حالیکه PZH 2000 می تواند تا 40 کیلومتر را نیز مورد هدف قرار دهد. اما برتری های NLOS نسبت به PZH 2000 : NLOS دارای سرعتی بیشتر به نسبت PZH 2000 است و این سرعت زیاد باعث اجرای مانورهای بهتر توسط این هویتزر می شود. هویتزر NLOS دارای وزن بسیار سبکی است و می توان آنرا به راحتی توسط هواپیماهای ترابری حمل کرد. همان طور که می بینید ، برتری های اختصاصی NLOS نسبت به PZH 2000 برای ارتشی مثل ارتش آمریکا یک مزیت به حساب می آید در حالیکه برای ارتش عربستان مزیت چشمگیری به حساب نمی آید. سبک وزن بودن NLOS برای ارتش آمریکا مناسب است. چرا که این ارتش به طور مداوم در حال لشکر کشی و جایجایی است و وزن سبک به جابجایی این تجهیزات کمک به سزایی می کند. اما استراتژی ارتش عربستان به گونه ای است که هیچ گاه نیاز به جابجایی هوایی تجهیزات خود در مقیاس وسیع نخواهد داشت. پس بنابراین قابلیت ها و برتری های NLOS برای کشوری مثل آمریکا بسیار مهم و ارزشمند و قابل توجه است. در حالیکه این قابلیت ها و برتری های NLOS برای ارتش عربستان (با توجه به دکترین نظامی این کشور) مناسب نیست. اگر به سایر موارد عمومی مقایسه این دو نیز توجه کنید ، متوجه می شوید که تفاوت چندانی بین این دو هویتزر از نظر قابلیت ها و عملکرد این دو نیست. عربستان با هویتزر چند ده میلیون دلاری قرار است با چه کسی بجنگد ؟؟ پس با این حساب عربستان هیچ گاه با وجود هویتزر 5 میلیون دلاری و کارآمد PZH 2000 ( و هویتزرهای مشابه ) هیچ گاه هویتزر گرانقیمت NLOS را که توانایی ها و قابلیت ها آن بیش از حد مورد نیاز ارتش عربستان است ، را خریداری نخواهد کرد. ================= NLOS هویتزر اینده ارتش آمریکا به شمار می رود. این هویتزر به خوبی قادر است نیازهای ارتشی مثل آمریکا را به یک هویتزر کارآمد را به خوبی تامین کند. اگرچه تولید این هویتزر در حال حاضر متوقف شده است ولی مسلما در دهه های بعدی ما شاهر به کار گیری این هویتزر در ارتش آمریکا خواهیم بود. می بایست منتظر بود و دید که در سالهای آینده اوضاع جهان به چه منوالی خواهد بود و اگر دشمنان آمریکا قویتر از قبل شوند ، مسلما ارتش آمریکا NLOS را وارد خدمت خواهد کرد. [/color]
  20. [color=darkblue]اشتوکا جان عالی بود ، تانک K2 یکی از برترین تانک های جهان به شمار می رود که بارهای بار توسط مجلات نظامی جهان به عنوان یکی از 10 تانک برتر جهان معرفی شده است.[/color]
  21. [color=darkblue]مجید جان ، طوری صحبت می کنید که انگار PZH 2000 از نظر زرهی در حد پانزر 2 است و اگر امریکا به جای NLOS از PZH 2000 استفاده کند ، دچار تلفات زیادی خواهد شد. طرح زره هویتزر PZH 2000 مشابه طرح زره LEOPARD2A5 است و در ساختمان ان از لایه سرامیکی مخصوص دفع گلوله های APFSDS انرژی جنبشی ، لایه فولادی سخت (مخصوص دفع مهمات خرج گود) یک لایه پلاستیکی نرم و ارتجاعی برای دفع خطر راکت ها و سرجنگی های تاندم به کار رفته است. هویتزر PZH 2000 از نظر حفاظت زرهی در حد LEOPARD2A5 است. هرچند از ترکیب زره NLOS اطلاع دقیقی در دست نیست و نمی توان آن را با زره PZH 2000 مقایسه کرد ، اما همین قدر می توان گفت که PZH 2000 در حال حاضر یکی از حفاظت شده ترین هویتزرهای جهان به شمار می رود. درسته که PZH 2000 دارای 5 خدمه است ولی خدمه این هویتزر در نهایت امنیت به کار خود ادامه می دهند و خطر چندانی آنها را تهدید نمی کند. در مورد سرعت این هویتزر نیز به نظر من با وجود موشک های ضد زرهی مثل بریمستون و هلفایر ، که دارای شتاب جی بسیار بالایی می باشند و از فاصله 12 کیلومتری می توانند هدف خود را به صورت مارپیچی تعقیب کنند ، سرعت بالای این هویتزر تاثیر چندانی در فرار از چنگ این موشک ها نخواهد داشت و اگر حریف به این موشک ها مجهز شده باشد در این صورت تفاوتی بین سرعت این هویتزر و PZH 2000 وجود ندارد. سرعت بالاتر در NLOS تنها یک فایده اصلی برای آن دارد که به وسیله آن توان حملات سریع و غافلگیرانه به دشمن را افزایش می دهد. در مورد قیمت نیز با شما موافق نیستم ، امروزه قیمت تسلیحات در به کار گیری آن در ارتشهای جهان حرف اول را می زند. البته منظور از قیمت ، قیمت متناسب با کارآیی و کیفیت است نه قیمت مقایسه ساده. به عنوان مثال شما به عملیات های آمریکا در عراق و افغانستان توجه کنید. ارتش آمریکا در این دو کشور از خودروهای تاکتیکی هاموی استفاده می کند. از زمان اشغال این دو کشور نیز تاکنون تعداد زیادی از این خودروها در عراق و افغانستان منهدم شده اند و خدمه آنها نیز کشته شده اند. به نظر شما چرا آمریکا در این دو کشور به جای استفاده از هاموی ، از خودروهای حفاظت شده MRAP مثل کوگار و ماکس پروس استفاده نکرد ؟؟ مگر جز این است که هاموی 65 هزار دلار قیمت دارد درحالیکه خودروهای حفاظت شده مثل ماکس پروس بیش از 300 هزار دلار قیمت دارند ؟؟ خودروهای حفاظت شده MRAP در عراق و افغانستان تاکنون بسیار کم تلفات داده اند. تعداد MRAP هایی که در این دو کشور تاکنون منهدم شده اند به تعداد انگشتان یک دست هم نمی رسد. حال به نظر شما دلیل این کار چیست ؟؟ مگر حفظ جان سربازان برای ارتش آمریکا مهم نیست ؟؟ پس چرا ارتش آمریکا در عراق و افغانستان به جای هاموی از ماکس پروس و یا کوگار استفاده (گسترده) نکرد ؟؟ آیا جز این است که خودروهای MRAP بیش از 5 برابر هاموی قیمت دارند ؟؟ هم اکنون خودروی تاکتیکی اصلی ارتش آمریکا ، خودروی هاموی است که از نظر حفاظت زرهی در سطح کمتری به نسبت خودروهای MRAP قرار دارد. با آنکه خودروهای MRAP ، از ایمنی و حفاظت بسیار بیشتری برای سرنشینان خود به نسبت هاموی برخوردار است. به نظر شما چرا ارتش آمریکا از خودروهای MRAP به جای هاموی به عنوان خودروی تاکتیکی در ترکیب ارتش خود استفاده نمی کند ؟؟ آیا جز است که قیمت خودروهای MRAP بیش از 5 برابر خودروهای معمولی هاموی است ؟؟ هاموی منهدم شده در عراق [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/800px-US_Army_Humvee_attacked.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_800px-US_Army_Humvee_attacked.jpg[/img][/url] ماکس پروس [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/800px-1st_MaxxPros_in_Iraq.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_800px-1st_MaxxPros_in_Iraq.jpg[/img][/url] در رابطه با قیمت این هویتزر نیز ، به نظر من بسیار بعید به نظر می رسد که این هویتزر دارای قیمت 10.6 میلیون دلار باشد. هویتزر NLOS در بیشتر موارد و تجهیزات خود از امکانات هویتزر 25 الی 30 میلیون دلاری کروسیدر استفاده می کند. حتی در برخی موارد از کروسیدر هم برتر است. به عنوان مثال سیستم کنترل آتش NLOS پیشرفته تر از کروسیدر است. تنها مورد کمبود NLOS در برابر کروسیدر ، سیستم مبرد آن است. در کروسیدر چامپر شلیک به وسیله ترکیبات ایزوپروپیل گلیکول خنک می شود در حالیکه در NLOS چامپر شلیک و سایر قطعاتی که در اجرای آتش نقش دارند ، به وسیله ترکیبات روعنی خنک می شود. با این حساب و با احتساب سایر سیستم های پیشرفته به کار رفته در هویتزر NLOS ، این هویتزر می بایست حداقل بیش از 18 میلیون دلار قیمت داشته باشد. البته این دو هویتزر به طور کلی با هم قابل مقایسه نیستند ، چرا که فاکتورهای عمومی هر کدام از این دو با دیگری فرق می کند و هیچ یک از این دو را نمی توان به جای دیگری استفاده کرد. NLOS هویتزری است که دارای سرعت و شتاب بسیار بالایی است و می تواند به سرعت ضربه زده و از منطقه فرار کند. این هویتزر بیشتر مناسب حملات FAST PACING است. درحالیکه PZH 2000 دارای مقاومت زرهی در حد تانک ها است و می تواند به عنوان هویتزر پشتیبانی نزدیک ، گروه تانک های حمله کننده را به خوبی پشتیبانی کند. هویتزر NLOS با وزن سبک طراحی و تولید شده است تا بتوان آنرا به راحتی با هواپیما جابجا کرد. درحالیکه جابجایی PZH 2000 با هواپیما بسیار دشوار است.[/color]
  22. تانک T34 پس از تانک T55 ، پرتولید ترین تانک جهان به شمار می رود. تانک تی 55 با تولید بیش از 105 هزار دستگاه رتبه اول پرتولید ترین تانک جهان را در اختیار دارد و تانک تی 34 در مجموع با 85 هزار دستگاه تولید ، در مقام دوم قرار دارد. امروزه این تانک در روسیه و کشورهای اروپای شرقی و بالکان به عنوان یک سمبل از مقاومت و توان شناخته می شوند. به تصاویر زیر توجه کنید. تی 34 در اوکراین آلمان ورودی موزه جنگ مسکو شوروی بلاروس تصویری زیبا از یک دستگاه تی 34 به در کنار یک دستگاه پانزر 4 در جمهوری چک [/color]
  23. [color=darkblue]در مقابل همه این خوبی ها که NLOS دارد ، یک مشکل اساسی دارد با نام قیمت بسیار سنگین. هویتزر کروسیدر به دلیل قیمت بسیار سنگین خود (نزدیک به 25 الی 30 میلیون دلار برای هر دستگاه) نتوانست به عنوان جانشین پالادین انتخاب شود. قیمت هویتزر NLOS نیز هر چند اعلام نشده است ولی در مجموع بسیار گرانتر از PZH 2000 است و بعید به نظر می رسد که به این زودی ها جایگزین پالادین شود. نکته دیگر اینکه خط تولید پالادین در آمریکا همچنان فعال است و مشغول تولید مدل M109A6 PIM مخصوص ارتش آمریکا است. این مدل دارای سیستم لود اتوماتیک است و دارای سیستم کنترل آتش بهبود یافته است. ارتش آمریکا در حال به روز رسانی مدلهای قدیمی و سالم پالادین های خود به این استاندارد است. مداومت تولید این مدل می تواند دو علت داشته باشد. 1- ارتش آمریکا قصد دارد تعداد کمی NLOS تولید کند و آنها را در کنار پالادین های جدید خود قرار دهد. 2- طرح تولید NLOS (به دلیل قیمت سنگین آن) کنسل شده است و ارتش آمریکا همان A6PIM ها را به عنوان هویتزر اصلی خود استفاده خواهد کرد. در مجموع بسیار بعید به نظر می رسد که این هویتزر بتواند در مقیاس انبوه تولید شود و به طور کامل جایگزین پالادین های ارتش آمریکا شود. اما در مقابل هویتزر PZH 2000 دارای قیمت مناسب و معقولی است و اکثر ارتش ها می توانند از آن استفاده کنند. هویتزر PZH 2000 در سال 2001 با قیمت 4.5 میلیون دلار برای هر دستگاه به ایتالیا فروخته شد. [/color]
  24. [color=darkblue]مجید جان دستت درد نکنه بسیار زیبا بود. این هویتزر بسیار پیشرفته و مدرن است. چامپر شلیک این هویتزر به وسیله ترکیبات مخصوص روغنی خنک می شود. در حالیکه کروسیدر به وسیله ترکیبات ایزوپروپیل گلیکول چامپر شلیک خود را خنک می کند. این هویتزر هر چند به نسبت هویتزر مدرن کروسیدر دارای قیمت تمام شده کمتری است ولی در مجموع دارای قیمت تمام شده بالایی می باشد و هنوز هم معلوم نیست که این هویتزر بتواند وارد خدمت ارتش آمریکا شود یا خیر. سیاست های متغیر پنتاگون درباره این هویتزر ، جایگزینی این هویتزر را با پالادین در هاله ای از ابهام قرار داده است. من خودم pzh 2000 را به این ترجیح می دهم ، pzh 2000 در بیشتر موارد دارای آیتم های یکسانی با این هویتزر است. اگر بتوان pzh 2000 را به سیستم های APS مجهز کرد ، در آن صورت به مراتب برتر از این هویتزر خواهد بود. در شماره 77 مجله جنگ افزار مقاله ای کامل و جامع درباره این هویتزر به چاپ رسیده است که نویسنده آن نیز بنده حقیر هستم. انشاالله در ادامه همان مقاله را نیز در ادامه این تاپیک قرار خواهم داد. به بخش توپخانه زمینی منتقل شد.[/color]
  25. [color=darkblue]با تشکر از توجه و توضیحات دوستان گرامی. [quote]فقط یه سوال این تانک تا چه زمانی در خدمت بود یا هست ؟[/quote] در خود کشور سازنده (شوروی) این تانک در سال 1959 از سرویس خارج شد. ولی هم اکنون این تانک در بیش از 27 کشور در جهان (عمدتا در کشورهای آفریقایی) هنوز هم مورد استفاده قرار گرفته است. از اوایل دهه 50 که تانک های قدرتمند سنچوریون و پاتن وارد میادین نبرد می شدند ، به تدریج اصلاحاتی بر روی این تانک انجام شد ولی در نهایت با این اصلاحات نیز نمی توانست در برابر تانک های جدید غربی مقاومت کند ، از این رو در سال 1959 به کلی از سرویس در ارتش سرخ کنار گذاشته شد و با تانک تی 55 جایگزین شد.[/color]