fath

Members
  • تعداد محتوا

    3,897
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

تمامی ارسال های fath

  1. سگی که پاچه صاحبش هم بگیره هارشده و باید کشته بشه . این خلبان خاین هم اول چکمه لیسی کرد و بعد کشته شد. ان الله مع المجاهدین.....
  2. برادرseginem لطفا پست هاتون رو یک رنگ بدین بابا چشمای من داره باقی می چینه. ممنون می شم . اما من هم اینو اضافه کنم اگر حتی کلاش هم نداشته باشیم با سنگ با مشت و بدن خودمون جلوی متجاوز و خصم رو می گیریم و اینه که فردوسی در مورد ایرانی اونطور شعر می گه و اگر حتی دست و پای منو قطع کنن با نگاهمون باهاشون می جنگیم . ان الله مع المجاهدین......
  3. بله ظاهرا عادت بعضی از دوستان شده برای جنگ روانی دشمن کار کننو از هر تراکتوری یک استوره بسازن. گردن کلفتاشو(اف ۱۱۷)می زنن این خرس گنده که دیگه بماند. اما در مورد موشکهای دوش پرتاب صحبت شد اولا اون چیزایی که توی تصویر می بینید شراره هستن یا flier نه چف دوما موشکهای دوش پرتاب جدید این توانایی رو دارن که در ۲ فرکانس جستجو کنن برای همین موتور هواپیما رو با شراره اشتباه نمی گیرن. و این هواپیما هم اگر توی منطقه ای که این سلاح باشه پا بزاره باید دنبالش یک برانکارد بیاد وگرنه...
  4. دوستان چند تا سوال پرسیدن من هم سعی می کنم جواب بدم ان شا الله مفید باشن توی ایران از دراگانوف و ژ۳ هایی که مجهز به دوربین شدن استفاده می شه و این توانایی هم به صورت بالایی وجود داره که از موزرهایی که قبلا اسلحه سازمانی ایران بودن استفاده کنند که بسیار قوی و دقیق هستن. اما در مورد این سلاح ها باید بگم که دراگانوف دارای چند برتری هست یکی اینکه سیستم این سلاح غیر مستقیم برای مسلح کردن سلاح هست که باعث اطمینان بالای اون شده و دوم اینکه دارای حالت نیمه اتوماتیک هست و در درگیریهای جدی و برای متوقف کردن دشمن بسیار تواناست و سوما دارای خشاب 10 گلوله ای هست که تعپیض اون بسیار راحتر از چند نوع دیگه بجز اچ کا هست و در اخر اینکه پوکه این سلاح این توانایی رو به شما می ده که شارژ بیشتری باروت در اون استفاده کنین و میشه گفت این گلوله که در گرینوف هم استفاده میشه بسیار قوی هست. در مورد لگد هم باید بگم اگر یک اسلحه غیر اتوماتیک باشه بسیار لگد قویتری داره مثلا نوع اس پی ار مطمین باشید بسیاز لگد قویتری نسبت به نمونه های دیگه داره و در ضمن برای یک تیراندازی خوب نیاز به فردی قوی هست که اصلا در قید و بند این چیزا نباشه و اینم بگم 100 درصد لگد دراگانوف به خاطر نوع سیستم عملکردش از پی اس جی اچ کا کمتره. در ضمن این اسلحه اچ کا از همون سیستم نامطمین ژ۳ استفاده می کنه . اما در مورد شعله پوش این قطعه چند تا کار رو می تونه انجام بده 1- می تونه در شب باعث پخش اتش دهانه در چند جهت بشه تا دیده نشه 2- می تونه به شکلی طراحی بشه که حتی لگد رو کمتر و تخفیف بده 3- صدا رو تخفیف بده. و این قطعه بودنش بهتر از نبودنشه و به عنوان یک فشار شکن می تونه عمل کنه.
  5. این رو خدمت دوستان عرض کنم که طبق گفته خود امریکاییها می شه با قیمت یک هوا\یمای اف ۱۶ 200 موشک کروز خرید و حالا من نمی دونم که قیمت موشک کروز بیشتره یا بالستیک اما من فکر می کنم موشک کروز به خاطر فناوری بالاتر و قطعات بسیار پیچیده الکترونیکی هزینه بالاتری داشته باشه اگر از این تعداد موشک فقط ۵۰ درصد یعنی صدتا به هدف بخورن یعنی بدون دادن تلفات انسانی ماوتونستیم 100 هدف عمده رو نابود کنیم . ولی استفاده از هواپیما مثلا برای زدن اسراییل و یا حتی کشورهای اطراف یک جور خودکشی هست چون همه اونها از ما از بعد هوایی جلوتر هستن و ما باید از توان هوایی خودمون برای دفاع از هوای خودمون استفاده کنیم و از فکر حمله بیایم بیرون. که هم تلفات انسانی ندیم هم هواپیما از دست نره هم ممکنه این هواپیما اطلا نتونه اون هدف رو نابود کنه اونم در صورت پیدا کردنش. اما پیشنهاد من رو ی بالا بردن توان موشکی و افزایش برد و همچنین کار روی ساخت کلاهک هایی با مواد منفجره جدید که قدرت تخریب بالاتری داشته و با جرم محدودی بتونن قدرت بیشتری داشته و ضربه مهلکتری بزنن. و روی ماهواره ها چه سنجش و چه هدایتی مکانیابی و مخابراتی کار کنیم تا هم توان موشکی خودمون رو دقیق کنیم و هم در بند دیگر که من به موضوعی دیگه می \ردازم قوی ظاهر بشیم. و اون بند استفاده از پهبادهاست که الحمدالله ما خوب پیشرفت کردیم و کارهای خوبی کردیم به شکلی کگه الان پهبادهای ما مثل مال امریکاییها می تونن اقدام به شناسایی و در صورت نیاز درگیربا دشمن بکنن منهای اینکه برد مالهای ما محدوده اونم به خاطر نداشتن ماهواره هاست . این روش هم تلفات انسانی نداره و هم ما می تونیم به شکلی راه میانبری برای رسیدن به غرب در حوزه دفاعی در پیش بگیریم.
  6. خدمت دوستان عرض کنم هدف امریکا خیلی بیشتر از بحث هسته ای هست ُ بحق هسته ای فقط یک دستاویزه حتی بحث تروریسم و یا خیلی چیزهای دیگه نیست. یک داستانی بگم هم بخندیم و هم مسیله روشنتر بشه: یک ادمی بود زیادی به غلامش گیر می داد و خلاصه اذیتش می کرد کتکش می زد و ... یک روز رفت دستشویی که غلامش رو صدا کرد : ای غلام اب بیار و اما جناب غلام رفتن و یک افتابه اب داغ خدمت سرور دادن و اقای سرور بعد از استعمال در ناحیه مبارکه دچار مشکل حادی شدن و با عصبانیت و تو\ \ر از مقر بیرون زده دنبال غلام افتاد و غلام هم توی شهر به دویدن . مردم گفتن بابا ولش کن چکارش داری این بیچاره رو هی می زنیش هر روز هر رزو گفت : نه این خیلی پر رو شده و نیاز داره ادب بشه دلم می سوزه وقتی غلام نافرمان می بینم. در همین زمان اقای غلام داد کشید نه فقط من می دونم و خودت که کجات سوخته اگر راست می گی اونو بگو. حالا بحث ما و امریکا همینه امریکا نمی تونه ببینه کشوری که روزی مستعمرش بود حالا تو روش وایستاده و نه تنها خودش بلکه داره بقیه مستعمراتش رو بر ضدش تهیج می کنه. برادر من اگر ما فکر کنیم مشکل امریکا با بحث هسته ای هست خیلی کم عقلیه مثلا چرا زمان دولت به اصطلاح اصلاحات که ما تمام فعالیتهامون متوقف بود باز اینا ول کن نبودن. قدرت امریکا بسیار زیاده و این توان رو داره که به ما اسیب زیادی بزنه اما برای اینکه جنگی رو که ایران شروع کرده و داره ادامه می ده و هر روز داره از ایران تو منطقه موشک و راکت می خوره رو بایدد جلوش رو بگیره اما چطور بله تصرف زمینی اما میخواد با کی بجنگه جنگ نا متقارن می گه هیچ کس و هیچ جا ولی با همه و همه جا حالا هوا\یما می خواد بیاد کجا رو بزنه هدفی که نمی بینه ... سربازی که نمی بینه .... سنگری که خالیه . بعضی دوستان یه طوری حرف می زنن انگار ما قراره با سنگ بریم جنگ امریکا . توی همین مانور س\اه یکی از فرماندهان و سخنگویان رزمایش در مرحله زمینی در مورد نیروهاشون و نوع عملیات گفتن: نیروهای ما در محدوده وسیع و در جاهای خاصی برای زنده بودن در حمله هوایی و تو\خانه ای ماندن و بعد از حمله زمینی دشمن وارد عمل شدن حالا این طرح و نقشه و این تاکتیک و این جای خاص کجاس بماند که من نه وقتش رو دارم و نه اینجا جاشه.(البته \یشنهاد می دم همونطوری که ما در مورد بی۲ و روش های مقابله با اون تا\یک می زنیم در مورد دفاع در برابر حملات هوایی و موشکی و تاکتیکهای نیروهای زمینی هم تا\یکی داشته باشیم.) بعد هم امریکا در مرزهای ایران در حال ساختن استحکاماتو دژ و همچنین برقراری پایگاههای دایمی هست و این فقط در مورد جنگ ها صدق می کنه برادر من من از خیلی وقت پیش گفتم وحالا هم می گم اوضاع بسیار مشکوک و خطرناکه شما نمی گی چرا ما که در سالی چند تا بیشتر خبر ساخت تجهیزات دفاعی نداشتیم یکدفعه چه جور در عرض چند ماه این همه سامانه تسلیحاتی رونمایی می شه و یا دوتا دوتا رزمایش توی جایی که محل ایجاد رویارویی هست انجام می شه و یا یک ناو قدیمی توسط قایق های س\اه توی رزمایش از بین می ره چرا رهبر همیشه دستور هوشیاری می دن بله امکان جنگ بالاست شاید شما یادتون رفته در \ی فتنه ای همین اقایون حضرات در ایران و منافق بازیهای اونا و لشگر کشی خیابانی ارتش امریکا توی غرب کشور اماده باش بود و نیرو لجستیک می کرد و \یش خودش می گفت بهترین وقت برای حمله است داخل درگیری و اشوب خیابانی و من هم از بیرون حمله اما باز پدر این مردم بیدار و هوشیار بود و توی این تاریکی و ظلمات پشتک در رو انداخت و اسلحشو دستش گرفت. اما اگر می بینی حمله نمی شه به خاطر همینه که تمام طرح هاشون با چند تا رونمایی سلاح جدید در ایران و مانور کلا به هم می ریزه و باز باید از اول طرحریزی کنن و ایندفعه حساب این موارد جدید رو هم بکنن. هوشیاری ولی مون و اقامون باعث رو دست خوردنشون میشه. در مورد مردم ایران هم همین رو بگم روزی در مراسمی سعید قاسمی که زبان برای تفکر اما هست در دانشگاه امام صادق دعوت داشت و با یکی اومده بود یکی که شیمیایی بود و پا نداشت اما یک خاطره از دیدارشون با رهبر تعریف کرد که بغض گلوم رو فشار می داد . و اون اینکه ایشون (این جانباز بزرگوار به اسم ناصر)برگشتن به اقا گفتن اقا نزار روی تخت بیمارستان بمیرم اذن بدین و من رو توی یک عملیات استشهادی خرج کنین این کار اذن شما رو می خواد. این یل و این شیر ایرانیه و ایران پر از این دلیرهای ژیانه که امریکا رو به این روز انداخته . خیلی روی این هوا\یما چه هست و فلان هست امریکا چه می کند و .... فکر خودتون رو مشغول نکنین که امام خمینی حرف اخر رو اول زد: امریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند. البته اینحرف من رو حمل بر بی تفاوتی و خواب راحت نگیرین ما هر رو زو هر ثانیه باید حمله رو غریب الوقوع بدانیم و از همه لحاظ خودمون رو اماده و مهیا کنیم که جنگ شیران در \یش است زره بر گیر.....
  7. در تمام دوره های زمانی می گن که زمانی که حمله راکتی یا توپخانه ای شروع می شه باید سریع در یک منطقه سریع و در صورتی که از قبل سنگر بندی هم شده باشه باید پخش شد و در جنگ ضد چریک هم بهترین روش اقدام به ایجاد پدافند دایره ای هست و این رو هم اضافه کنم که در این نوع حملات تاسیسات ثابت مثل ابنیه و انبارها و پاسگاهها و پایگاهها یک هدف راحت و عمده برای راکت و موشک هستن و سریع باید برای خروج از اونها اقدام کرد وگرنه یا ترکش و گلوله شما رو می کشه یا اوار و سریع باید داخل سنگر ها و با کانل هایی که در صورت امکان مسقف هستن و مخفی (استتار و اختفاء) رفت اینی که دوستمون گفتن نشون می ده اینقدر ترسیده بودن و بهشون شوک وارد شده نتونستن اقدام خاصی انجام بدن و طرح پدافندی بگیرن. اما توی این کشور ما همون جوری که دوستمون گفتن کسانی بودن و هستن که روی مین می رفتن تا معبر برای عبور درست کنن. اما در مورد امریکا باید بگم بقای این کشور در جنگیدنه و اگر جنگی نباشه امریکا هم به مرور جای خودش رو از دست می ده پس زیاد به این تحلیل هایی که برای ما امکان جنگ تا ان سال دیگر نیست توجه نکنید ما باید فکر کنیم هر لحظه امکان حمله هست و اینقدر اماده از لحاظ تجهیزات و تحقیقات و امکانات و اموزش باشیم که اگر خدای نکرده اتفاقی افتاد توان نشان دادن عکس العمل رو داشته باشیم. توی این کشور هم تا بخواین کابوی هست که هر لحظه دست به هفت تیر ببرن به قول دوستمون مصطفی بالاخره یک دیوانه ای برای کشیدن طناب توپ پیدا می شه.
  8. منو ببخشید که پست دوباره زدم اما یک چیزی نظر من رو جلب کرد و اون اینکه دوقطار این سلاح دارای گلوله هایی با دو پوکه عادی و سبز هستن یعنی با دو نوع گل.له شارژ شده و این می تونه به دلیل انتخاب برای درگیری با اهداف هوایی هم باشه.
  9. سرهنگ پیشنهاد شما برای نصب روی قایق های دریایی بسیار جالب بود و کارا با همین توپ سبک می شه بدنه خیلی از شناورها رو سوراخ کرد. فقط من یک مورد دیگه هم به نظرم رسید بگم ولی دوست دارم یکی از دو.ستان در این زمینه یک تاپیک مستقل بزنه که با کارشناسی اون قضیه رو بدرستی تحلیل کرد و اون اینکه راکتهای نصب شده روی قایق های تندرو سپاه با راکتهای 107 قبلی تفاوت داشتن و به نظر طولشون هم بیشتر بود. اما در مورد این سلاح اگر این سلاح رو بشه با بقیه سامانه های دفاعی مجتمع کرد بسیار می تونه قوی عمل کنه با قدرت تخریبی بین مصباح 23 م م و سماوات 35 م م که به رادارهای اونها وصل باشه و هم اینکه خودش دارای سامانه های اپتیکی و حرارتی با قابلیت های وِیژه باشه می تونه در صحنه جنگ بسیار کارا و موثر عمل کنه.
  10. برادر اسی من نه گفتم مهندسی معکوس یا کپی بده منظور من این بود که ما بعد از سی سال حتما ارتقاء های اساسی در این موشکها دادیم و الان نمی شه اونها رو با نمونه های اصلی مقایسه کرد ما در بعضی زمینه ها از جاهایی که زمانی ازشون سلاح می گرفتیم جلو افتادیم مثلا در بخش موشکی ما با کمک کره شمالی کار رو شروع کردیم اما حالا کیفیت و توان ما در تولید موشک بسیار فراتر از کره هست صرف نظر از برد که ما نیاز زیادی برای ایجاد حساسیت در منطقه نداریم. برادر من خودم بارها این رو به دوستان دیگه گوشزد کردم که اصلا خود این کشورها چطور به این جا رسیده حتی من فکر می کنم هنوز هم طرح های سری از المان نازی بر جا مونده که اونها دارن بی سر و صدا روی اونها کار می کنن.
  11. سلام دوستان اول یه چند تا شوخی بکنم که داره از توی گوشاتون دود بلند میشه که یه خورده حال و هوای شما هم عوض بشه. یکی از دوستان گفت حله یاد این بنده خدا پور مخبر افتادم هر چی میشه می گه [size=18]حله[/size] یکی دیگه از دوستان گفتن من می دونم ما نمی تونیم یاد این لی لی پوتی که پیش گالیور بود افتادم که هی می گفت من می دونستم که ما نمی تونیم گالیور و اما نظر من برای نابودی این هواگرد اگر دیده باشین توی کارتونهای تلویزیون یک تانکی حمله می کنه و یکی یواشکی میره پشتش و یک پیچ باز می کنه و تمام تانک از هم باز میشه و روی زمین میریزه من می گم دنبال این پیچ تو بی 2 بگردیم ببینیم کجاشه. اما از شوخی که بیایم بیرون اول باید خوشحال باشیم که وقتی تجربه کهنسالی با نیروی جوانی ترکیب بشه می تونه خیلی از مشکلات رو رفع کنه و وجود دوستانی مثل پرویز اقا برای ما و سایت واجب هست و احترام ایشون برای ما واجب (البته از قدیم گفتن دود از کنده بلند میشه ها) محض شوخی گفتم. دوما این هواپیما یک هواپیمای بمب افکن هست و ظاهرا در بعد هوایی بجز جنگ الکترونیک توان بالایی در موشک و توپ برای دفاع نداره و یک بمب افکن استراتژیک هست که تعداد شاید 30تا هم نشه و این مطلب که ما مناطق استراتژیکمون بیشتر در نواحی مرکزی هستن و به دلیل عمق بالای کشور ما این بمب افکن در نهایت مجبور به ورود به فضای اسمان کشورمون هست که بتونه بمب خودش رو شلیک کنه(با توجه به اینکه برد همه بمب ها زیر 100 کیلومتره) و یا نهایت از موشکهای کروز باید استفاده کنه که اونم شامل تمام موارد موشکهای کروز می شه و میشه اون رو از بین برد (خود موشک پرتابی رو می گم مثلا با همون مصباح1) . ولی راه حل استفاده از پدافند غیر عامل بسیار کاراست چون وقتی هدف رو پیدا نکنه مسلما زدنی هم درکار نیست هر چند درصد موفقیت پدافند غیر عامل کمه اما به هر حال کارسازه. و اینم اشاره کنم که هر چقدر هم حمله هوایی بشه باز نهایتا باید زمین گرفته بشه وگرنه کار خاصی نشده مثلا یک مرکز اتمی هم بزنن ما می تونیم یکی دیگه در کوتاه مدت بسازیم چون دیگه فرایند تحقیق که زمانبره حذف میشه و فقط میمونه فرایند ساخت که اونم اسناد و طرحهای مرکز قبلی استفاده میشه ایندفعه در سکوت کامل و یه جای نامعلوم مثلا میبریم زیر ارتفاع یک کوه بلند که تا مرکز 500 متر فاصله باشه حالا هی بمب اتم هم بزنن. پس با این تفاسیر به این نتیجه میرسیم این هواچرد بجز چند مورد مجبور به هوای ایران هست. در مورد ماهواره فکر نکنم بتونه کشفی انجام بده مگر ماهواره ای ساخت که روش رادار باشه که دراین صورت هم بسیار سنگین میشه و ساخت اون به همون اندازه ناممکن مگر اینکه این ماهوارها رو روی فرودگاههای دشمن قرار بدیم و تمام پروازهای اونها رو کنترل کنیم. در مورد رادار های پسیو باید بگم این روش بالاخره جواب داده و کارایی داره فقط باید چند در فرکانس های متفاوت و طول موج متفاوت از چند فرستنده اقدام کرد که این توانایی رو به ما میدن که حدودی جای هدف رو کشف و یا در نهایت پرواز اونها رو مطلع بشیم. از رادارهای پرنده و حتی پهبادها هم میشه استفاده کرد ولی خوب ظاهرا ما فعلا توی بخش رادار پرنده مشل داریم پس مجبور به استفاده از روش های دیگه هستیم. اما اگر ما حتی حدودی بتونیم جای این پرنده رو مشخص کنیم نابودی اون کار سختی نیست دوستان یه جوری حرف می زنن انگار توی کشور ما فقط تیر و کمان داریم نه اگر ما فقط و فقط بتونیم جای این پرنده رو حتی شده حدودی تشخیص بدیم از چند روش برای نابودی اون میشه استفاده کرد یکی استفاده از جنگنده های نیروی های هوایی هست از میگ 29 و اف 14 و یا حتی هواپیماهای پایین تر هم میشه استفاده کرد چون حالا توی مرز ماست و البته چون الکترونیک پروازی قوی این بمب افکن داره استفاده از هواپیماهای جدید برای حمله نزدیک به این جنگنده مثل خودکشی می مونه چون اومدیم تمام سیستم های الکترونیکی اون از کار افتاد بعد خود اون جنگنده هم از بین میره اما هواپیماهای قدیمی حئاقل در فاز پرواز و هدایت سیستمهای هیدرولیکی دارن که وابسته به الکترونیک نیستن این جنگنده ها می تونن با اطلاع از ورود این جنگنده دشمن به منطقه به منطقه اطلاع داده شده برن و این رو هم باید مد نظر داشت این هواپیمای بی2 کنجشک که نیست ایقدر بزرگ هست که از 20 کیلومتری هم با چشم حتی غیر مسلح اون رو میشه دید چه برسه به سیستمهای اپتیکی و مادون قرمز و بعد جنگنده های ما میتونن با موشکهای حرارتی از فاصله نزدیک(اینکه میگن موتور سرد نه به این معنی که مثل کولر باد خنک می دن به این معنیه که اینقدر درجه حرارت پایین می اد که از زمین نمی شه اون رو ردیابی کرد و خروجی موتور هم بالای بال هست اما از فاصله چند کیلومتری میشه روی اون قفل حرارتی کرد) و یا نهایتا با سرعت کم سنگینی این بمب افکن با توپ هم اون رو از بین برد. سامانهای اپتیکی می تونن روی این جنگنده قفل کنن و سامانه های حرارتی هم از فاصله مثلا زیر 1 کیلومتر راحت میتونن روش قفل کنن. دومین راه استفاده از موشکهای پدافندی هست . یکی از دوستان گفتن ما موشکی توی این ارتفاع کار کنه نداریم کی میگه نداریم اگر حتی اس 300 رو در نظر نگیریم با اس 200 و همین مرصاد با موشک شاهین اون میشه تا ارتفاع 25 ک م رو هدف قرار داد فقط باید روی این موشکها فیوزهای انفجاری لیزری و الکترومغناطیسی نصب کرد (که شاهین داره) که در نزدیکی هدف منفجر بشن و تازه این بدون در نظر گرفتن این هست که اگر فقط حدودی هم بشه این بمب افکن رو شناسایی کرد سامانه ای مثل مرصاد این توان رو داره که با سیستم اپتیکی خودش اون منطقه رو کاوش و هدف رو پیدا کنه (شما فکر می کنین چرا این سامانه از دوتا سیستم متفاوت هدایت موشک همزمان استفاده می کنه). و در نهایت با شلیک چند موشک میشه اون رو از بین برد و یا از ادامه عملیات پشیمانش کرد ولی اگر توی سیستم های ما موشکهای یا هدایت حرارتی هم گنجانده بشه میشه این نوع موشک رو تا محل حدودی هدایت و بعد خودش کلاهک اگر در چند کیلومتری و روی ارتفاع این بمب افکن قرار بگیره می تونه اون رو مورد حمله قرار بده. اینم بگم تازه این مود رو با مرصاد میشه پوشش داد وگرنه اس200 ارتفاع بسیار بالتری رو هم میتونه پوشش بده. زیاد هم ناراحت نکنیم خودتون رو بیشتر این حرفها جنبه جنگ روانی داره مثلا عراق یا نتونست و یا تونست و جنگ نکرد که در هر دو حالت نشان از توان بالای امریکا نبود به خاطر نجنگیدن عراق بود پیروزی امریکا. و اینم بگم تمام مناطق مرزی ما باید مجهز به سامانه های راداری کوچک و همچنین اپیتیکی بشن تا در صورت دیدن موردی سریع به قرارگاههای بالتر خبر بدن(البته این رادارها باید از انواع کوچک و متحرک باشن) اگر این کار بشه فقط کافیه یک ایستگاه راداری ما ورود هواگردی رو از غرب رسر کنه و بعد اطلاع بده دیگه اون رادار می تونه خاموش کنه و جاش رو عوض کنه رده های بالاتر دیگه دقیقا می دونن چکار کنن. امیدورام کمک کرده باشم جاء الحق و ذهق الباطل.....
  12. من هم فکر می کنم که هیتلر ادم ظالمی بوده اما همین ادم ظالم دارای اراده بسیار قوی و مدیریت منظم با دسیپلین سخت بوده به قول امام علی که سفارش می کردن به : من شما را به تقوای الهی و نظم در امور توصیه می کنم . هیتلر در امور تقوا نداشت اما در نظم بسیار سازماندهی شده عمل کرد و کشور خودش رو از منجلابی که درش بود در مدت یک دو دهه نجات داد. اما نگاهی اجمالی به اوضاع اون زمان المان برای من یکی خیلی جالبه البته قبل از جنگ دوم و بعد از جنگ اول. بعد از جنگ اول جهانی و شکست المان در بدترین وضعیت اقتصادی قرار داشت و تورم ، بیکاری ، فقر و ظلم و ستم کشورهای برنده جنگ هم دلیل بر فشار بیشتر به مردم المان شده بود که حتی حالا اجازه ساخت تسلیحات رو هم ازش گرفته بودن و دارای ارتش هم به اون معنا نبود و در تمام زمینه ها کشورهای برتده در حال چپاول و غارت این کشور شکست خورده بودن. فقر تا جایی در این کشور ادامه پیدا کرده بود که مردن در اثر گرسنگی به یک امر طبیعی تبدیل شده بود و حتی نقل شده که عده ای به ادم خواری افتاده بودن. اما در همین اوضاع مردی مثل هیتلر ظهور می کنه و با مدیریت و نظم بسیار سخت که مشخصه اونها در تمام زمینه هاست حتی الان هم فوتبال این کشور رو ماشینی می گن چون بسیار بر پایه نظم استوار شده. مردی که اوضاع کشور رو سر و سامان میده و به یک نکته اساسی پی می بره و اون تربیت طبقه ای مدیر تحصیلکرده و حرفه ای هر کدام در کار و مبحث فعالیتی خودشون. اون پی برده بود که نیروی انسانی توانا ، اگاه و کارا توانایی جهش رو به کشورش می ده اما چون در علوم نظامی اجازه فعالیت نداشتن افسران نظامی رو با روش های خاصی که کشورهای دشمنشون نفهمن تربیت کرد و برای ساخت تسلیحات هم به فکر تاسیس صنایع و کارخانه هایی افتاد که کاربری دوگانه داشته و در زمان مقتضی بتونن نیاز کشور رو در تامین مایحتاج نظامی برطرف کنن مثلا ساخت کاخانه های تراکتور سازی که توانایی بالقوه ای برای تبدیل به کارخانه ساخت تسلیحات نظامی مانند تانک رو داشتن. پس این فرد دو کار کرد یکی تربیت طبقه ای نخبه و ساخت صنایع زیر بنایی و پایه قوی. به شکلی یک سیستم تکنوکراتی رو در این زمینه دنبال کرد و در عین حال با تشکیل حزب نازی این افراد رو برای داشتن ارمانی بزرگ اماده کرد واون هم ارمانی بود به اسم ناسیونالیسم و برتری نژاد ژرمن همون کایرکه ما در ایران اون رو در بعد انسانی نامگذاری به تربیت نیروی متخصص و متعهد می کنیم که هم فرد در کار خودش خبره باشه و هم در ارمانش برای کشور و میهنش دستمایه ای داشته باشه برای کار و فعالیت و وفاداری به میهن. هر چند این عوامل به خاطر اسلام در ما تا ابد پایدار می مونه اما در اون زمان برای المان این تفکر فقط چند دهه بیشتر دوام نیاورد. یعنی هیتلر به دنبال عامل روانی برای تشویق و وفاداری این طبقه نخبه و مردم عامی به کشور داشت که با نظریه ناسیونالیسم تونست این عامل رو هم برای کار خودش به وجود بیاره . و بعد در المان اقدام به جذب جوانان و مردم عامی در این حزب کرد به شکلی که تعداد اعضا اون به میلیونها نفر از تمام اقشار رسید. در مرحله بعد با تشکیل گروههای از انواع متخصصین در مراکز تحقیقاتی بزرگ سعی در ایجاد علم کشور پایه کرد و این باعث شد که زمانی که فتیله جنگ توسط المان نازی روشن بشه المان در زمینه علمی و فناوری در دنیا حرف اول بزنه و با تکیه بر همون نیروی نخبه تونست تمام بایدهای دنیا رو در هم بشکنه. ولی اشتباهاتی هم در تفکر هیتلر بود که در نهایت موجب شکست و اضمحلال المان شد. من فکر می کنم ما باید روش مدیریتی هیتلر و روش هایی که برای پیشرفت در علوم رو بکار گرفته بود نقد و بررسی کنیم و از اون برای پیشرفت و جهش خودمون استفاده کنیم نیازی نیست و نباید ما مثل هیتلر ظالم و ادم کش باشیم اما از تئوریهای خوب اون که می تونیم استفاده کنیم. دوستمون حرف درستی زدن من در بحث های دیگه هم گفته بودم مشکل ما و سیستم دانشگاهی ما اینه که یک مسئلهع برای بارها در کشور ما حل می شه ما نیاز به یک شبکه علمی داریم تا تمام دانشگگاههای ما و مرامز دولتی و سازمانها رو به هم متصل و مرتبط کنه تا در نهایت ما بتونیم در یک شبکه کشوری و امن هم تبادل تجربه و کار کنیم هم از چندباره کاری در امور تحقیقی و علمی جلوگیری کنیم این شبکه باید سرعت بالا و داخلی باشه و هیچ نیازمندی به اینترنت نداشته باشه یعنی یک شبکه اینترانت باشه که هم تامین امنیت و پیگیری جرم در اون راحته و هم در دسترس هکرها و جنگ های سایبری اینترنتی قرار نمی گیره . و در کنار این ما مشکلی که داریم صنایع ما اطلاع ندارن که چه کارهایی علمی در کشور انجام شده و می تونن از اونها در صنایع خودشوناستفاده کنن نهایتا دست به دامان خارجی ها و خرید از خارج می شن من فکر می کنم نیاز به یک سازمانی یا مرکزی باشه و اگر هم هست تغییر نگرش در اون که اگر مثلا دانشجویی نیازی به تحقیقی داشت و یا تاریخچه ای از کارهای انجام شده بتونه از این طریق پیگیری و دنبال اختراع مجدد چرخ نرن و در عین حال مراکز صنعتی و خدماتی کشور هم در این مرکز بتونن دنبال نیازمندیهای خودوشن بگردن و یا حتی به داشنگاهها و مراکز علمی سفارش بدن تا نیازی به خرید و دست دراز کردن جلوی بقیه کشورها نباشه. من به جرات می گم که بسیاری از نیازمندیهای علمی و صنعتی کشور توسط همین طبقه دانشگاهی تامین می شه اما چون سازمانها و موسسات ما اطلاعی از اون ندارن مجبور به خرید از خارج میشن و باید عواقب این کار رو در نظر گرفت. و یا فقط کافیه در این شبکه بیان بشه مانیاز به فلان وسیله داریم به شما قول میدم که چون تمرکز روش بیشتر می شه و کارها رو می شه سازماندهی شده و به جای اینکه 10 نفر روی 10 طرح در یک زمینه کار کنن همین 10 نفر روی یک طرح مشترک کار کنن کشور ما یک جهش بزرگی در پیشی گرفتن از دنیا می کنه. من فکر می کنم تفکر مدیریتی هیتلر در برخی مواقع برای ما جای واکاوی و استفاده داره.
  13. دو تا مطلب توی متن نظر من رو جلب کرد یکی اظهار افزایش برد کرم ابریشم به 400 کیلومتر هست در سال 1987 که اگر حتی دروغ هم باشه باز این پیام رو داره که ایران در پی این کار بوده حالا بحث سر این هست که اگر ایران این کار رو سال 87 یعنی حدود 23 سال پیش شروع کرده ایا بعد از 23 سال نمی تونه اون رو به این برد رسونده باشه و یا اینکه گفته میشه این موشک دقت نداره ، و سرعت کمی داره فقط در مورد نمونه های اصلی اون صدق میکنه وگرنه این موشک 100 درصد الان بسیار متفاوت تر از اون زمان هستن ولی ممکنه فقط پوستشون از اون باشه. مورد دوم در مورد استینگرها بود و ادعای اقای رضایی در سال 1987 مبنی بر مهندسی معکوس و ساخت اون در داخل حالا بحث من اینه یعنی ما نمی تونیم بعد از این همه سال و با این همه پیشرفت در تمام زمینه ها یک موشک دوش پرتاب بسازیم که اینقدر موشک میثاق زیر بار متلک می ره و هی یک عده ای میگن این کپیه و این از فلان کشوره و هزار و یک حرف بیراه دیگه. من نمی دونم این عده نمی خوان بفهمن ما همون زمان جنگ تاو می ساختیم حالا که این دیگه برای موشک حساب نمیشه که ما طوفان رو موشک تاو کپی شده می دونیم.
  14. دوست من ما تابع رهبریم و هر چه ایشون دستور بدن ما هم عمل می کنیم فکر می کنید اگر ایشون همون چند سال پیش که شما می گید این غلطارو کرده اقا دستوری داده بودن روی زمین می موند. من دیگه بحث رو ادامه نمی دم که بحث به انحراف کشیده میشه. اما می دونم که ان الله مع المجاهدین....
  15. من با شماره چند مورد رو شرح می دم که ان شا الله مفید باشه. 1- یکی از مشکلات کل بدنه ارتش نگرش و تفکر اشتباهیه که توی این سازمان رسوخ کرده و خیلی وقته بر تمام بخش ها سایه انداخته و اون اینکه باید همینی رو که هست استفاده کردو در صورت خراب شدن هم برای اینکه القا بشه که فرماندهی بسیار توانا بوده اطلاعی داده نشه. مثلا بارها دیده شده که فرماندهان رده های پایین تا لگر از ارایه واقعیات به فرماندهان در مورد میزان وافعی نیرو و توان وتجهیزاتشون خود داری می کنن و در بازدیدهای دوره ای هم که از بالا انجام میشه و تمام لشگر ها توسط ستادهای فرماندهی چهارگانه انجام میشه مثلا با اوردن امبولانس از گرزداتن بغلی و یا دادن امار اماده به کاری بالای 90 درصدی تجهیزات مثل تانک لودر و غیره می خوان به شکلی مدیدریت عالی فرمانده گردانو القا کنن و در نهایت یکی از دلایل این موضوع هم این قضیه است که رده های بالا هم برای مسایل کوچک ممکنه خیلی مته به خشخاش بزارن که رده های پایینی در فکر در رفتن از زیر این زره بینها هستن و بارها دیده شده دلیل این کار رو خواستن بالایی ها می دونن(به صورت ضمنی )و اینکه در صورت اعلام ما هم یا کاری نمیشه و یا فرماندهان رده های \ایین مواخذه هم می شن و امکان تغییر اونها بسیار زیاده. مورد دیگه در این زمینه اینه که این بازدیدها توسط کسانی که رسته تخصصی دارن انجام میشه مثلا تو\خانه توسط افسر تو\خانه یکی از مشکلات همین جاست که این افسران همه در زمان دانشگاه با هم هم دوره و یا حداقل دوست هستن و روابط بر ضوابط اینجا می چربه این روند نهایتا منجر به گزارش های خلاف واقعی می شه که می بینیم همیشه ارتش از نبود تجهیزات و تسلیحات کافی یا سرپا رنج می بره. اما این نگرش در سپاه برعکسه مثلا بارها دیده شده فرمانده ادعای مستعمل بودن و خرابی و یا حتی کمبود تسلیحات و یا وسیله ای شده که حتی طبق جدول سازمان تمام و کمال در اختیار اون یگان قرار گرفته(بر خلاف ارتش که همیشه از جدول سازمان در رده پایینتری قرار دارن و کم دارن) و و در نهایت خواستار ارایه اون هستن و این باعث شده که مضیقه نداشته و رده های بالا هم این براشون جا افتاده که به هر حال هر وسیله ای عمر مفیدی داره و حتما جدول سازمان جواب نمی ده. مثلا اعلام میشه ما طبق جدول سازمان برای گردان باید سه امبولانس داشته باشیم داریم اما کافی نیست ۳ تا دیگه هم بدین و با مستندات و منطق هم ثابت می کنن و اینجا دیگه جدول سازمان رو در نظر نمی گیرن و در اختیار یگان قرار می دن. نهایتا برای همینه که سپاه همیشه دستش پره. 2- دوستان ما نیازی به بمب اتم نداریم چون اعتقادی به داشتن و استفادش نداریم مگر در صورتی که دشمن استفاده کنه و ما مقابله به مثل من اگر جای مسیولین کشوری بودم (نه نیروی هوایی) تکنولوژی هسته ای رو تا جایی پیش می بردم که توان دست پیدا کردن به اون رو در کوتاه مدت برای زمانی که به ما حمله اتمی شد داشته باشیم اما نمی ساختم. بعضی موقه ها اگر ما اینجا اینطور حرف بزنیم که بمب اتم می خوایم خیلی راحت امریکایی ها می گن نگاه کنین ایرانی ها در کل می خوان به بمب برسن واگر کسانی که این اعتقاد رو دارن به رده های بالای مسیولیت دست \یدا کنن این کار رو می کنن پس باید کاری کرد. خواهشا دوستان حرف این مورد رو هم نزنن که حوصله جنگ روانی بعضی ها رو نداریم. در ضمن دوستان بمب اتم و مراحل تحقیق و توسعه اون بسیار هزینه بره من این سرمایه رو ترجیح می دم در جاهای دیگری که در بندهای پایین به اون اشاره کردم خرج کنم. 3- در مورد ساخت \رنده بمب افکن دوربرد باید بگم که جز \ول حرام کردن چیزی برای ما نداره ما روی فناوری موشکی کار می کنیم چون هم هزینه پایین تری داره هم زودتر به دست می اد هم درصد موفقیت اون برای حمله بالاتره هم تلفات انسانی نداره و خیلی دلایل دیگه من فکر می کنم فعلا در این شرایط و برهه زمانی نیاز چندانی دبه بمب افکن دوربرد نداریم و موشکهای ما این کار رو بهتر انجام میدن. 4- خرید تعدادی جنگنده رهگیر قوی رو در دستور کار قرار می دادم چون نیاز مبرم برای وضعیت کنونی ماست مثل میگ ۳۱ یا سوخو ۳۰ حالا اگر شده گرانتر هم چاره ای نیست. ما باید فضای کشور رو به هر شکلی شده امن کنیم اما بعضی دوستان همچین از خرید تعداد بالای جنگنده حرف می زنن انگار می خوان تخمه بخرن ما 150 فروند می خوایم چه کار فعلا اگر 50 تا رهگیر خوب هم داشته باشیم کافیه در کنار اف ۱۴ کار ما رو انجام میدن. 5- در مورد شرق هم باید بگم این ناحیه هم مثل تمام نواحی کشور فقط امنیت هوایی نیاز داره و بجز نواحی مرکزی نیاز چندانی به گذاشتن سنگین سرمایه در اون نیست اما ساخت فرودگاه و باند چندکاره برای این مناطق و در کل کشور به نظر لازم میاد تا در زمان مقتضی از اونها استفاده کرد. اما باید توان هوایی رو روی جنوب و غرب متمرکز کرد و در نهایت باید فقط امنیت منطقه هوایی رو در شرق انجام داد که توسط فرودگاههای مناطق مرکزی امکانپذیره و یا از همون فرودگاههای اضطراری که گفتم می شه استفاده کرد. 6-اگر من فرمانده نیروی هوایی بودم مثلا برای موتور ملی و رادار ملی و همچنین موشک هوایی کمیته هایی از نفرات و علوم لازم برای این موارد رو جمع می کردم و معاونی برای رسیدگی قرار می دادم با تمام امکاناتی که در اختیار دارم که مثلا در طرح موتور ملی با بررسی و باز کردن موتور اف ۴ و اف ۵ و میگهای ۲۹ کشور و در نهایت یک فروند اف ۱۶ ی که هست از تکنولوژی و فنون اونها سر در بیارن و کار برداشتن خوبی ها و بدی ها و انجام بدن و یک طرح شسته رفته برای دو سه موتور کوچک متوسط و بزرگ رو ارایه بدن البته طرح های متوسط و کوچک الان واجب هستن و برای ساخت اونا سعی و تلاش می کردم که حداقل یکبار برای همیشه این درد رو بعد از سی سال بخشکونم. در رادار و موشک هم همین کار رو اناجم می دادم البته من از کارهایی که شده اطلاع کامل ندارم اما این به نظرم واجب اومد. 7- پهبادها وسایل خوبی هستن ولی برای بردهای دور نیاز به رله هوایی و یا هدایت ماهواره ای دارن که ما چون سیستم ماهواره ای فعلا در اختیار نداریم روی ساخت بد بلند اون هم برای ما فعلا میسر نیست اما ساخت و طراحی بمب افکنی مثل سفره ماهی رو در دستور کار همون کمیته ها قرار می دادم. 8- ما نیاز به سه رده موشک هوایی در برد های کوتاه متوسط نیمه راداری و برد بلند راداری فعال داریم تا جای سایدویندر اسپارو و فپنیکس رو برای ما پر کنن و در نهایت تمام این رده های موشک از انواع رنگ و نوع رو که توان هوایی ما رو تبدیل به لحاف چهل تیکه کردن از رده خارج می کردم . ما موشکی میانبرد با برد حدود 30 کیلومتر و سرعت ۳ تا ۴ چهار ماخ و میانبرد نیمه فعال راداری با برد در حدود 100 کیلومتر و نهایتا فعال راداری با برد بالای 150 کیلومتر داریم که فکر می کنم سرعت میانبرد در حدود 5 و برد بلند در حدود 7 کافی باشه چون ما مجبوریم برای فرار از دست جنگ الکترونیک و نابودی موشکهای هواییمون از عنصر غافلگیری استفاده کنیم که یکی از شاخصهع های اون سرعت بالاست. این وضیفه رو هم به همون کمیته ها می دادم. 9-روزی اقای خامنه ای از مسیولین نظامی پرسیدن چقدر از هزینه هاتون رو صرف نیروی انسانی و رفاه اون می کنین گفتن مثلا گفتن بیشترش رو هزینه تحقیق و ساخت سلاح می کنیم اقا فرمودن اگر من بودم بیشترش رو هزینه رفاه نیروها می کردم . به هر حال رفاه نیروها هم باید در نظر گرفته بشه اما این برمیگرده به توان کشور در بودجش که ایا می تونه اون رو برای نیرو بالا ببره یا نه و نمیشه ساخت تجهیزات رو هم مسکوت گذاشت که کشور در خطر می افته. 10- کمیته ای برای همکاری بین جهادهای خودکفایی ارتش و مراکز تحقیقاتی س\اه در نظر می گرفتم تا هم از تجربیات طرفین استفاده بشه و هم دوباره کاری نشه که هزینه و تونا بالایی رو هدر می ده . عمدتا یکی از مشکلات کشور موازی کاری در بخش یکسان هست. 11- در نهایت من بیشتر توان رو در بخش طراحی جنگنده داخلی می گذاشتم تا در طپل زمان هم از خرید و هم از نگهداری راحت بشیم من اگر بودم روی طرح شفق پافشاری خاصی به خرج مید ادم چون روسیه هم هنوز هواپیمای عملیاتی رادارگریز نداره و اگر ما در چند سال بتونیم این کار رو انجام بدیم یعنی میانبر به سطح کشورهای تراز اول می رسیم و این در گرو کار همون کمیته های است که گفتم. روی صاعقه به عنوان جنگنده ای برای پشتیبانی نزدیک ّ و بمباران اهداف زمینی در برد تا 1000 کیلومتر و برتری هوایی نزدیک در اسمان خودی کار می کردم و طرح اذرخش رو با این طرح ادغام می کردم که توان و هزینه ما در ۲ جا هدر و تحلیل نره در هر صورت میشه هواپیمایی برای انجام کار این دوتا هواپیما ساخت و راه اون ارتقا صاعقه هست. در کل من نظرم روی ساخت داخلی هست میشه شفق رو سبک و با دو موتور کوچکی که اشاره کردم ساخت و صاعقه رو با موتور متوسط و سنگینی که بتونه سوخت و مهمات بیشتری حمل کنه. به هر حال حتما مسیولین بیشتر از ما این موارد رو در نظر دارن. و اینکه به هر حال خدا با صابرین است. ان الله مع الصابرین......
  16. در گذشته ای که شما به اون استناد می کنید نه حکومت اسلامی بود و نه مجاهدی و نه اسلامی اما حالا چی ..... ملاک عمل حال ماست و اون اینکه ما به تکلیفمون عمل می کنیم و به نتیجه کاری نداریم. اینکه صحرای طبس رو خدا انجام داد من هم همین نظر رو دارم اما چرا و خدا چرا این کار رو کرد غیر از اینه که حاکمیتی دینی و ولایی در ایران بود و دست امام زمانی که \شتش بود و خداوند عذاب خودش رو بر سر امریکاییها ریخت. ما اگر تنها یک کار کرده باشیم و اون رو کردیم دادن این حس به تمام دنیا است که این داره زورمیگه و ما هم جلوش وای می ستیم. حالا هر کاری می خواد بکنه مهم نیست ما کار خودمون رو می کنیم و این یعنی نابودی امریکا به قول دوستمون اگر قرار باشه 10 تا کشور مثل ایران با همین تسلیحات پیش پا افتاده با امریکا در گیر بشن که دیگه چیزی ازش نمی مونه. دوست بزرگوار ایه اخر نظر بنده رو توجه کنین همین خاری الان هم به خاطر خداست و دست امام زمان شما دوباره نظارت خود من رو به تحویل می دین. من معتقدم که امریکا بسیار قوی و \یشرفته است اما خداوند برای نمابودی نمرود از یه پشه استفاده و برای ابرهه از ابابیل استفاده کرد من می گم اگر ما با خدا باشیم چه بسا باز هم ابابیلها برای امریکا بلند بشن.
  17. سرگرد عزیز برای زدن این تانکهایی که شما اشاره کردید اونها جنگ تانک راه نمی دازن مگر اینکه مجبور باشن و توی ماجرا بیفتن نمونه اون رو در عراق دیدیم که اول همه جا رو با موشک کروز بعد نیروی هوایی و بعد توپخانه و در نهایت با حمایت و پشتیبانی هوایی و هلی کوپتری شروع به پیشروی کردن و جز در مواردی که شاید کمین می خوردن خودشون رو با تانکهای عراق درگیر نمی کردن و با هلی کوپترهای اپاچی و کبرای سپاه تفنگدارانشون کار رو پیش می بردن.
  18. تا امشب هم امریکائیها نتونن از فشار کلیه هاشون تا صبح بخوابن و توی توالت سر کنن. راستی شنیدم فرمانده سپاه تفنگداران دریایی امریکا چند هفته پیش در پی شروع رزمایش سپاه و ادامه اون در ارتش اسهال شده.
  19. دوستان موشک جاولین موشک خوبیه اما ارزش این همه تعریف رو نداره به هر حال هر سلاخی توانایی های خودش رو داره مثلا طوفانهای ما برد بیشتر و کلاهک قویتری دارن و در مورد هدایتشون هم چون از پشت و از لیزر برای ارسال اطلاعات اصلای در اون استفاده شده تانک هدف از حمله اگاه نمی شه. در ضمن توفان اینقدر کلاهکش قوی بوده که مسئولین ما به فکر حرکت شیرجه وار اون نبودن وگرنه این کار فناوری بسیار پیچیده ای هم نداره. در ضمن هدف از ساخت جاولین رو باید فهمید تا بدونیم چقدر توانا می تونه باشه ارتش امریکا استراتژی خودش رو بر حمله با تانکهیاابرامز که با توپخانه ، هلی کوپتر و نیروی هوایی پشتیبانی می شه استوار کرده که واقعا به خاطر توان بالای این ارتش در فناوری و تجهیزات در بعد کمی و کیفی بسیار کارا است البته برای حمله به مناطق عادی و جنگ کلاسیک و در نبرد نامتقارن به هر رو تلفاتی در پی خواهد داشت تلفاتی که این استراتژی اصلا برای اینکه رخ نده طراحی شده. این سلاح برای گروههای کماندویی و ویژه که به صورت منفرد عملیات انجام می دن ساخته شده و در ضمن تانکی مثل مرکاوا و ابرامز در اختیار کشورهای دشمن امریکا نیست و لزومی برای استفاده از موشکهای با کلاهک قویتر هم حس نمیشه. این موشک نفسا ساخته شده تا در مواردی که این نیروهای ویژه دسترسی به پشتیبانی هوایی ] هلی کوپتری و توپخانه ای ندارن بتوننن راه خودشون رو باز کنن و این گروه ها پس از عملیاتشون سریع منطقه رو ترک می کنن که درگیر جنگ فرسایشی نشن که نهایتش نابودی این یگانهاست. شما قدرت کلاهک این سلاح انفرادی رو با طوفان ایرانی که بیشتر یک موشک سنگین درکلاسی هست که باید لانچر و موشکش توسط خودرو هم بشه قیاس نکنین این موشک قابل قیاس با دراگن از لحاظ انفرادی بودن و اسپایک هست. اما این سلاح سلاحی بسیار توانا در دست کماندوهای هر کشوری می تونه باشه. این موشک قرار نیست مثل استراتژی ما برای مقابله جدی در برابر تانکهای دشمن استفاده بشه وگرنه در این زمینه خود امریکا هنوز از تاو داره استفاده می کنه. این رو هم اضافه کنم کل توان این موشک برای نفوذ به زره در حدود 800 م م است که در برابر موشکی مثل کورنت با حدود 1000 به بالا و یا نمونه های اولیه تاو با حدود 600 م م که 100 درصد این در ایران ارتقا چشمگیری داشته قابل قیاس نیست.
  20. امارات بیشتر شبیه یک بنگاه اقتصادیه و به همین دلیل در صورت ایجاد ناامنی هیچ یک از تجهیزاتش به دردش نمی خوره . ولی مشکل اینجاست که امارات در انتخاب شریک راهبردی دچار مشکل هست اگر ایران را برای این کار در نظر می گرفت می تونست تمامیت ارضی و امنیت خودش رو برای همیشه تضمین کنه اما ..... از بین بردن امارات حتی نیاز به میهن پرستی تجار ایرانی اونجا نداره و حتی نیاز به شهاب هم نداره که هزینه بسیار بالایی داره با همون راکتهای فجر می شه با فقط چند شلیک کاری کرد که کل تجار این منطقه حالا می خواد ایرانی باشه یا از این منطقه خارج می شن. و برای اینکه نفتشن هم صادر نشه ما به راحتی می تونیم تنگه رو در اختیار بگیریم و یا به مراکز نفتی و اسکله های اونا حمله کنیم. و از لحاظ اقتصادی هم ما با توجه به عمق بیشتر دریای ایران می تونیم به راحتی با ایجاد اسکله های بزرگ هم اقتصاد مردم فقیر اون منطقه کشورمون رو تقویت کنیم هم از رفتن کشتی های بزرگ به این کشور جلوگیری کنیم و این در بلند مدت خودش ضربه ای کاری هست. طرح پلی که در بندر عباس هم در حال پیگیری یکی از راههای دیگر هست. این علاوه بر توانی است که ایران در بخش اطلاعاتی برای ایجاد بحران در این کشور داره. زیاد هم به این خریدهای اونا توجه نکنید سلاحی که فناوری اون بومی نباشه با ته کشیدن نفت ته می کشه و باز اینا باید با شمشیر و اسب به فکر دفاع از خودشون باشن. همین الان هم خلباناشون مزدور و اجاره ای و مسئولین تعمیر و نگهداری اونها همه غربی هستن یک اوضاعی مثل ما در قبل از انقلاب دارن.
  21. اقایون این رو بگم که در بعضی موارد اگر هیتلر به گفته های فرماندهانش توجه می کرد این اتفاقات هیچ کدوم نمی افتاد مثلا اعزامنیرو به افریقا هم کی از بزرگترین اشتباهات اون بود که اگراین کار رو نمی کرد و توان اون سردار بزرگش رو در افریقا تحلیل نمی داد می تونست با متمرکز کردن همین نیرو در شرق کار بیشتری از پیش ببره کما اینکه این نیرو در نهایت تسلیم متفقین شد. در مورد حمله به روسیه این رو بگم که ظاهرا استالین خودش رو برای حمله به المان اماده کرده بود و این موضوع رو از روی تدارکات ئسیعی که به کارخانجاتشون سفارش داده بودن فهمید و هیتلر چاره ای جز پیش دستی برای حمله نداشت. در فتح فرانسه اگر نیروهای فرانسه ازاد و انگلیس مورد حمله سنگین قرار می گرفتن برای همیشه کمر انگلیس و فرانسه شکسته شده بود و قادر به اداره جنگ به شکلی که بعدا بودن نمی بودن. در شوروی سه سپاه به دستور هیتلر تشکیل شد و در سه خط شروع به پیشروی کردند بسیاری از فرماندهان برای عدم حمله به استالینگراد به هیتلر ابراز داشتن اگر مسکو سقوط کنه روسیه خط دفاعی خودش رو به ناچار به عقب تر از مسکو می بره و عملا استالینگراد از این اعتبار خواهد افتاد . و این نظری بسیار درست بود سپاه میانی المانها به جایی رسیده بود که برج های کرملین رو می دید اما به علت اعزام بیشتر نیرو به افریقا و سپاه شمالی این نیرو رو تحلیل برد و مسکو که حالا به جز زنان کسی برای دفاع نداشت فتح نشد. حتی هیتلر خود باعث کندی حرکت سپاه جنوبی که مسئول رسیدن به قفقاز و تهیه سوخت و غله بود شد اگر این سپاه به این منطقه می رسد احتمال کمک ایران به المان وجود داشت کما اینکه همون زمان طرحهایی در حال اجرا در ایران برای کمک به المان در جریان بود که توسط متفقین خفه شدن. هیتلر رو باید یک نابغه دونست چه در سیاست و سخنرانی چه در عملیات نظامی چون به هر حال هر انسانی مشکلات و اشتباهاتی داره و مشکل هیتلر لجاجتش در اجرای بعضی موارد بود که حتی نظر فرماندهانش رو قبول نمی کرد و عده ای رو هم به همین عنوان ها ترسو و بزدل معرفی میکرد و از کار کنار می گذاشت. در مواردی هم حرف کسانی گوش می داد که نباید اینکار رو می کرد. هیتلر یک نظر بدی داشت و اون اینکه همیشه دوست داشت در حال تهاجم باشه نه عقب نشینی و دفاع حتی شده تاکتیکی و این باعث دردسرهای بسیاری برای ارتش المان نازی شد. اما نکته مهم این وسط اینه که اگر المان در این جنگ می برد کل معادلات امروزی به هم می ریخت اما اینطور نشد. در مورد یهودیان هم همین که اگر کشتاری هم شده بسیار ناچیز بوده مگر در همین دنیای امروزی و با توجه به اینکه اونها دختر به دینهای دیگه نمی دن و تعداد اونها تقریبا همیشه کم بوده چند نفر هست که چند میلیون اون رو هیتلر اعدام کرده باشه.
  22. fath

    مسابقه تاکتیک نظامی

    با توجه به نقشه منطقه نفوذ از شرق راحتتر به نظر می رسه چون تراکم و نوع نیرو در این ناحیه کمتر هست به علت وجدو یک گردان پیاده در این ناحیه و برای نفوذ سریع در این ناحیه باید نیرویی سریع و تند در نظر گرفت و برای این کار استفاده از واحدهای مکانیزه که در مورادی می تونن از واحدهای تانک هم سریعتر عمل کنن بهتر به نظر می رسه . این رو باید در نظر داشت که در بخش غربی تراکم نیرو و تفاوت در نوع اونها از سه نوع ضد زره مکانیزه و توپخانه وجود داره و در این بخش جنگیدن یعنی تنها یک جنگ فرسایشی و نافرجام برای ما به همین دلیل به نظر من عملیات در شب برای کم کردن دید دشمن بسیار مفید هست و اما طرح من اینه که . 1- باید یک عملیات فریب برای گمراه کردن دشمن انجام داد و چون عملیات در شب انجام می شه شناسایی گردانهای زرهی و مکانیزه سخت تر از روزه برای اینکار به تانکهای گردان اول ماموریت داده می شه به ضلع 3 کیلومتری خاکریزهای دشمن (ضلع غربی) با پشتیبانی سلاحهای خمپاره انداز گردان اول پیاده حمله بشه حجم اتش تانک و حرکت انها به صورت اریب باید به اندازه ای باشد که دشمن تعداد نیروها را بیشتر و ناحیه حمله را همین بخش بداند. در مرحله دوم این طرح باید اجرا بشه به دلیل اینکه دو گردان دشمن در طول ضلع سه کیلومتری در کنار هم هستن می شه با ایجاد شکاف بین اونها ادامه عملیات رو به صورت ارایش هشتی شکل تانکها انجام داد. در این مدت اگر سلاحهای دید در شب در یگانهای گردان یک پیاده موجود باشه باید در طول عملیات اجازه هدفگیری رو از گردان ضد زره دشمن در غرب ضلع غربی رو گرفته و با ایجاد یک پوشش توسط مسلسل های نیمه سنگین موجود در این گردان و در سایه حرکت تانک ها یک پوشش برای عدم دقت دید دیدبانهای توپخانه و افراد گروهان ضد تانک دشمن فراهم کنن. 2- واحد مکانیزه به دلیل سرعت بالای خودشون در تحرک باید به ضلع غربی که فقط یک گردان پیاده داره حمله برده این گردان به دو بخش تقسیم شده و از دو طرف به طرف گردان پیاده حمله کرده و با حمله به طرف راست نقشه سعی در نابودی گردان پیاده دشمن مستقر در این ناحیه می کنن و در همین زمان گردان دوم و سوم و چهارم هم به صورت تقسیم شده به طرف این گردان از روبرو حمله می کنن که این باعث گسترده شدن میدان جنگ برای این گردان و درگیر کردن توپخانه دشمن در دو جبهه غرب و شرق و همچنین به دلیل نزدیکی نیروهای مکانیزه در فاصله نزدیک با این گردان نهایتا توپخانه دشمن مجبور به توقف اتشباری به این بخش می شه. اما دشمن در سدد این موضوع بر می اد که پل رو یا خراب کنه و یا تعدادی از واحدهای خودش رو به غرب و کناره این پل حرکت بده و از نفوذ از این ناحیه جلوگیری کنه در این زمان گردان مکانیزه باید خودش رو به پل رسانده و در اولین فرصت از اون عبور کرده و یک سر پل در اونطرف ساحل تدارک ببینه و با پیاده افرادش در سدد دفاع بر بیاد . دشمن به احتمال زیاد از دو گردان پیاده و یک گردان زرهی شمال خودش برای این منظور استفاده می کنه چون از جنوب هم در خطر حمله تانک ها قرار داره و حالا متوجه تراکم نیروهای ما در غرب خودش و نزدیکی پل شده پس گردان مکانیزه ما با دو گردان پیاده و یک گردان زرهی مواجه خواهد بود و در راست خودش هم یک گروهان مکانیزه داره. این گروهان یا به طرف جنوب برای دفاع از خاکریز حرکت کرده یا به طرف گردان مکانیزه ما حرکت می کنه که کار گردان مکانیزه ما سخت تره می شه. 3- نیروهای گردانهای دو سه و چهار پس از نابودی یک گردان پیاده که در برابر نیروهای ما در موضع یک به سه هست به طرف پل حرکت رو باید ادامه بدن و به محل گردان مکانیزه رسیده و سر پل رو با گردان دوم پیاده حفظ و گردان مکانیزه همزمان به گروهان شش مکانیزه دشمن در راست خودش حمله برده و سعی در عبور از اون می کنه تا به توپخانه دشمن برای از کار انداختنش اقدام کنه. حال ادامه عملیات به موفقیت گردان مکانیزه بستگی داره. 4- در این مرحله گردانهای سوم و چهارم به طرف شمال نقشه که نیروهای دشمن در سدد رسیدن به پل هستن حمله برده و سعی در سد مسیر اونها دارن. در این مرحله اگر نیروهای گردان مکانیزه به مواضع توپخانه دشمن رسیده باشن با از کار انداختن اون فشار رو بر گردان زرهی و تانک خودی در جنوب کم می کنن و این گردان تانک همراه با همراهی گردان یکم به خاکریزی که از پشت محاصره و پشتیبانی توپخانه رو هم از دست داده مورد حمله از دو طرف قرار می گیره و با شکاف در میانه این دو گردان دشمن در ضلع سه کیلومتری خاکریز عملا این جبهه به دوناحیه می شکنه. گردان دوم که حالا مسئول حفظ پل هست باید با خمپاره مواضع گروهان ضد زره رو هدف قرار بدن. 5- در این مرحله تانکها راه خودشون رو به طرف راست خاکریز دشمن ادامه و گروهان مکانیزه این بخش رو از بین برده و یا عقب می زنن و به سمت راست توپخانه دشمن و محل گروهان مکانیزه دشمن که در سدد عقب زدن نیروهای مکانیزه ما از مواضع توپخانشون هستن رو هدف قرار داده و نابود می کنن و سپس به شمالغربی جایی که گروهانهای سوم و چهارم قرار دارن ادامه راه می دن. گردان یکم که حالا با پشتیبانی تانکها به خاکریز رسیده از شکاف به وجود اومده استفاده کرده و پس از ورود به خاکریز دشمن به مواضع نیروهای ضد زره حمله کرده و همزمان گردان دوم که وظیفه حفظ پل رو داشت با حرکت به جنوب این گردان دشمن رو به رودخانه عقب زده و با محاصرش مجبور به نابودی یا تسلیم می کنه. 6-در این مرحله مرحله حساسی در پیش است و ان در شمال جبهه هست که گردانهای سه و چهار خودی با دو تیپ پیاده و یک تیپ مکانیزه دشمن درگیر هستن و جنگ به یک عملیات فرسایشی تبدیل شده در این زمان نیروهای زرهی ما باید پس از نابودی گروهان 4 مکانیزه دشمن به طرف شمال غربی جایی که نیروهای دو گردان سوم و جهارم مشغول درگیری هستن حمله برده و سعی در پشتیبانی از انها بکنن. در این زمان گردان مکانیزه به دو بخش تقسیم شده دو گروهان به کمک تیپ های مذکور رفته و عده ای هم از توپ های غنیمتی دشمن برای استفاده علیه خود اونها استفاده می کنند. در نهایت با دخالت نیروهای زرهی گروهانهای یک و دو مکانیزه و توپخانه ای که حالا در دست ماست این تیپ ها یا عقب می شینن یا از بین میرن. در تمام این مدت با ایجاد پرده دود می شه مسیر حرکت رو از دشمن پنهان کرد و از اصل غافلگیری استفاده برد. برتری ما نسبت به دشمن تقسیم شدن نیروهای اونها به گروهانهای مختلف است که این خودش تعداد نیروی ما رو در جنگ کلاسیک که قانون حداقل یک در برابر سه باید در نظر گرفته شود برقرار می کنه. تمام این عملیات در گرو پوشش دود استتاری و عملکرد بالای تانکهای ماست تا ایجاد یک عملیات فریب کامل رو انجام بدن. من این گردان زرهی رو برای نابودی گردان 3 دشمن در نظر نگرفتم چون نیروهای پیاده دست بالاتری برای نابودی تانکها دارن و اینکه گردانهای مکانیزه توانایی حمل تعداد بیشتری نیرو برای ایجاد سد دفاعی دارن در مراحل بعدی دارن که توپخانه دشمن توان زدن اهداف بزرگتر رو در اختیار داره اما زدن نفرات پخش شده سخت تر به نظر می رسه