-
تعداد محتوا
3,897 -
عضوشده
-
آخرین بازدید
تمامی ارسال های fath
-
با داشتن تل حیلان در نزدی زندان حلب و در صورت استقرار واحدهای توپخانه در اون میشه کفر صغیر و کمک رسانی به شیخ نجار رو مورد حمله قرار دادو یه نوعی محاصره رو تکمیل کرد
-
بررسی روشها، تاکتیکها و استراتژِی های داعش در نبردهای شهری
fath پاسخ داد به MOHAMMAD تاپیک در جنگهای معاصر
با سلام مجدد به دوستان ادامه بحث رو با توصیه ها و روشهای پیشنهادی به ارتش عراق پیش می گیریم ان شاء الله به درد بخوره. [b][color=#ff0000]استفاده از نیروهای ویژه و زبده:[/color][/b] با توجه به اینکه داعش دارای نیروی انسانی هست که بعضا دارای توان بالایی در عملیات انفرادی بوده و دارای آموزش های خوبی نیز هستند لاجرم استفاده از نیروهای عادی جهت درگیری با این گروهک تروریستی نتیجه ای جز تلفات به همراه نخواهد داشت و نتیجه تبعی آن تخریب روحیه نیروی خودی، تشجیع بیشتر دشمن، تاثیر روانی بد در مردم عادی و همچنین کمبود نیروی انسانی در بلند مدت را به همراه دارد لاجرم باید از نیروهای ویژه و زبده برای درگیری های اساسی با این گروهک ها استفاده کرد. اما قابل ذکر هست در ساختار هر ارتشی تعداد و پراکندگی نیروهای ویژه محدود هست و باید تدبیری برای این موضوع اندیشیده شود راه حل این است که هسته های نیروهای ویژه در شهرها مستقر باشند و در صورت درگیری در خطوط لجمن و یا دریافت الاعاتی از حضور نیروهای داعش و بررسی اوضاع وارد درگیر شوند. توصیه می شود از نیروهای مردمی و عادی در دفاع از محلات، شهرها، حاشیه شهر ها و ایست های بازرسی و ... استفاده شود و در صورت لزوم در پست های دفاعی که داعش تک می کند به سرعت نیروهای واکنش سریع وارد عمل شوند و با توقف این تک توسط اقدامان مهندسی رزمی و نیروهای مدافع عادی که قبلا متذکر شدیم این نیروی ویژه به همراه ستون زرهی مکانیزه اقدام به نابودی نیروهای داعش کنند. به نوعی شبیه عملیات عملیات سریع . با این وضعیت ما در هسته شهرها دارای دو نیرو خواهیم بود یکی نیروهای مسلح به نفربرهای بی ام پی و بی آر تی و تانک برای پاتکو تعقیب دشمن تا چند کیلومتری و توجه به اینکه با تعقیب دشمن در کمین آنها گرفتار نشوند و در صورت احساس خطر پیشروی صورت نگرفته و فقط ستون و نیروی دشمن را نابود کنند. و دوم نیروهای واکنش سریع زبده که در صورت لزوم به خط درگیری اعزام و اقدام به پشتیبانی از نیروهای مدافع و پاکسازی سریع محل کنند. این یگان های ویژه باید آماده درگیری درون شهری و پاکسازی شهری باشند چون امکان نفوذ و شهری شدن جنگ وجود دارد و این نوع درگیری در تخصص نیروهای مردمی و یا عادی هم نیست و نیاز به نیرویی دارد که هم آموزش های جنگ شهری و چریک و ضد ریک را مشق کرده باشد و هم تخصص ویژه در رهایی گروگان و درگیری شهری داشتهب اشند تا بتوانند با تلفات کم وارد ساختمان ها شده و اقدام به دستگری و یا نابودی دشمن کنند. [b][color=#ff0000]هوشیاری نیروهای استفاده شونده:[/color][/b] باید نیروهای استفاده شونده به شدت توجیه شوند و فضایی روانی برای آنها ایجاد کرد که همیشه هوشیار و آماده باشند. اسلحه ها همیشه مسلح و آماده و افراد با حفظ خونسردی و هوشیاری هر لحظه آماده درگیری باشند. برخی اوقات نیروهای داعش از تریکی شب و در لباس نیروهای ارتش عراق استفاده می کند و برخی اوقات هم نفوذی های دشمن در میان نیروهای خودی هستند و به همین دلیل هر لحظه امکان خیانت و ستون پنجم وجود دارد. به همین دلیل باید به نیروها گفت که حتی ممکن است دوست همراه شما در سنگر خائن و جاسوس باشد و هر لحظه قصد جان شما را بکند پس هوشیار باشید و به راتی به هر چیزی و کسی اعتماد نکنید و نکته بین و حساس باشید. پیشنهاد می شود پست ها و سنگرها همیشه چند نفره باشند و حداقل 2 یا موکدا 3 نفره باشند در این صورت امکان غافلگیری و... کمتر خواهد شد. در ایست های بازرسی باید چندین نقطه بتنی و جاده های اقدام مهندسی شده و پراکندگی رعایت شود و سنگرها و پست ها فاصله کافی برای دور ماندن از ترکش و موج انفجار در صورت حمله انتحاری را داشته باشند. [b][color=#ff0000]تشکیل نیروی اطلاعاتی قوی:[/color][/b] یک اقدام اساسی که در اصرع وقت باید مد نظر قرار گرفته و حتی از تشکیل و پاکسازی ارتش اولویت بیشتری دارد شکل دادن نیروی اطلاعاتی قوی و ضد اطلاعات و ضد جاسوسی قوی هست. مشکل ارتش سوریه و عراق در شرایط فعلی آلوده بودن نیروهای سازمان های اطلاعاتی و امنیتی اونها به نفوذ جواسیس و ستون پنجم هست. اگر بنده جای مالکی بودم کلا سازمان اطلاعات و امنیت عراق رو پاکسازی کامل کرده و حتی کاملا از اول تشکیل می دادم و هر مهر های رو که کمترین شکی بهش هست به واحدهای عادی ارتش انتقال می دادم(البته عوامل حساس و رده بالا که خائن و یا امکان خیانت دارن رو باید بازنشسته کرد و بقیه مشمول این بند باید بشن). اگر شما دارای سازمان حفاظت اطلاعات قوی باشید می تواند همیهش به موقع از طرح های خطرناک دمشن مطلع و خائین و جواسیس را دستگیر و حتی به دشمن کمین و ضربه بزنید. مطمئنا اگر سازمان های اطلاعاتی و امنیتی عراق از قبل متوجه خیانت ارتشی های ارشد در موصل و... می شدند به سرعت از بغداد و... قبل از سقوط شهر نیروی کمکی حرکت و افراد و فرمادهان خائن به سرعت دستکیر و.. می شدند ولی این عدم اطلاع ضربه . آسیب های بدی به ارتش های عراق و سوریه وارد کرده و در صورت عدم تفکر درست وارد هم خواهد کرد. بهترین کار هم فعلا استفاده از اطلاعات مردمی و تشکیل شبکه اعلام خبر مردمی هست که باید با پشتیبانی و فتوای علماء سنی و شیعه عراق باشه. شاید اگر به جای بسیج مردمی بسیج اطلاعاتی صورت می گرفت با پاکسازی ارتش و همین نیروی باقیمانده میشد به راتی دشمن رو پاکسازی کرد(هر چند منکر بسیج مردمی و... نیستم کار درست و به جایی بوده ولی منظور اهمیت اطلاعات و شناسایی در درگیری نظامی هست به وری که ناپلئون یک نیروی اطلاعاتی رو برابر 30 هزار نیرو برآورد می کند) این مردم باید هرگونه اطلاعاتی که دارن و هر موضوع مشکوکی رو به اطلاع شبکه برسونن و شبکه با استفاده از نیروهای مردمی خودش از چند کانال خبر رو تائید بگیره و در صورت لازم به سرعت نیروهای واکنش سریع برای عمل به منطقه مورد نظر اعزام بشن. به این شکل دشمن توان پنهان شدن خود را از دست خواهد داد. بدنه این نیروهای امنیتی و اطلاعاتی باید به شدت وطن دوست و مطمئن باشند که چون خیانتی که از آنها سر بزند کل امنیت کشور را با مشکل جدی روبرو خواهد کرد و بعید نیست با چند صد نفر بشود کل عراق را ساقط کرد. [b][color=#ff0000]استفاده درست از نیروی هوایی، هوانیروز و نیروی پهپادی موجود:[/color][/b] چون این گروهک ماهیتی چریکی دارد گاهی اوقات تعقیب ممکن است تله ای از طرف خود آنها برای کشاندن نیروی خودی به کمین گاه باشد در این صورت نیاز است قبل از ورود نیروهای واکنش سریع ویژه و مکانیزه منطقه و هف و عملیات شناسایی و تائید شود تا مشکلی برای نیروی خودی به وجود نیاید. همچنین درگیرها با این گروهک چند حالت بیشتر ندارد. یا نیروی خودی در حال دفاع از حاشیه شهر محلات و ایست و بازرسی ها هست که ماهیت جنگ دفاعی و توقف و نابودی دشمن است یا درگیری درون شهر و ساختمان ها و... هست که مشخص هست و یا نیروی دشمن در کویر و دشت حضور دارد که تعقیب این نیروی سریع و متحرک ممکن است تلفاتی به هماه داشته باشد در این حالت بهترین کار استفاده از نیروی هوایی هوانیروز و پهپادی است که باید اقدام به ناوبدی دشمن کند. در این حالت وقتی نیروی اطلاعاتی شما مردمی شود ممکن است یک چوپان از عمق صحرایی بی آب و علف و خلوت با تلفن همراه خود گزارشی از حرکت و حضر نیروهای داعش بدهد و این موضوع می تواند موضوع فضای قبیله ای و ... را هم حل کند چون هر کسی که معتقد به عراق و نظام آن و یا مرجعیت باشد می تواند با داشتن یک خط تلفن همراه به راحتی بهترین و موثرترین نیروی کمک حال ارتش عراق باشد. صد البته باید سیستم الاعاتی این اندازه مطمئن و محرمانه باشد که اطلاعاتی که فرد و ... رو به مردم شناسایی می کند درز نکند که برای مثلا همین فرد مشکلی به وجود بیاید. در این صورت شما با تکیه به نیروی هوایی و ... در هر جایی می توانید حضور داشته و اقدام به نابودی هدف کنید. توصیه این است که نیروهای زرهی و مکانیزه و حتی ویژه در محیط خارج شهر بدون تائید و پشتیبانی توپخانه و هوایی اقدامی نکنند چون امکان دریافت ضربات مهلک از داعش هست. [b][color=#ff0000]استفاده از تکنولوژی روز:[/color][/b] چندین بار اشاره شد که داعش گروهکی هست با ماهیت چریکی و به همین دلیل استفاده از تکنولوژی روز و امکانات روز با اینکه مسبوق به سابقه و شدنی هست ولی نهادینه و همیشگی نیست در این گروهک و از طرفی مبارزه با چنین نیروی چریکی نیاز به نیروی انسانی و امکانات فراوان دارد ولی اگر بخواهیم تلفات را کم و دقت عملیات و تاثیر آن را بالا ببری بهترین راه استفاده مفید از تکنولوژی روز است. ارتش عراق در زمینه مالی مشکلی ندارد چون کشوری با توان مالی خوب است و می تواند اقدام به تهیه ملزومات لازم در زمانی کم کند همانطوری که با کارشکنی و عدم کمک آمریکا به سرعت اقدام به خرید هواپیمای روسی کرد. باید از تکنولوژی روز برای مبارزه با این داعشی ها استفاده کرد از دوربین های دید در شب حرارتی پهپهاد های شناسایی و رزمی و سلاح و مهمات ویژه و... این اقلام را حتی می توانند به سرعت از ایران و شرکت های ایرانی خرید کنند. [b][color=#ff0000]کنترل شدید جاده ها و وردی ها و خروجی ها:[/color][/b] قبلتر در این مورد توضیح داده شد ولی به دلیل اهمیت و اثرگذاری موثر آن در عنوانی جدا نیز آورده می شود. باید تمام جاده های بین شهری و... غیره به خوبی بازرسی و کنترل شوند و امکان تحرک را از نیروهای داعش گرفت و تمام خودروها و ... با برگه تردد و... حرکت کنند. اگر هم لازم شد می توان حتی تردد شابنه را نیز متوقف کرد و یا در شهرها و محلات و... با اعلام وضعیت فوق العاده و ... تردد شبانه یا حتی روزانه را تا رفع خطر اعمال کرد. اما شکی نیست در این وضعیت ایست و بازرسی های قوی بسیار موثر و لازم هستند. می توان تا مدتی ارائه سوخت را به غیر از خوردروهای عمومی و حمل نقل جاده ای متوقف کرد تا مرد عادی تردد کمتری داشته و بتوان راحتتر با داعش مقابله کرد. صد البته باید با آماده باش آمبولانس ها و خودروهای عمومی مشکل حمل و نقل مردم را رفع کرد. [b][color=#ff0000]امحاء و نابودی امکانات خودی در صورت عقب نشینی:[/color][/b] گاهی اتفاق می افتد که به دلایلی لازم است نیروی خودی عقب نشینی کند و در این صورت باید تدابیری انجام داد که امکانات و تجهیزات خودی به هیچ وجه برای دشمن قابل استفاده نباشد. باید نیروهای خودی توجیه باشند و در صورت اتفاق افتادن چنین مواردی به سرعت اقدام به نابودی امکانات خودی کنند و هیچ سلاح مهمات و تجهیزات و سایلی نباید به سلامت به دست داعش برشد. زاغه های مهمات و تانک ها و.... یا باید نابود شوند و یا به صورتی دچار مشکل فنی شوند که قابل استفاده و بهره برداری نباشند. می توان گاهی با عقب نشینی و تله گذاری مکان های خودی دشمن را به انها هدایت و سپس با گرفتن تلفات با قدرت پا تک زده و دوباره علاوه بر گرفتن تلفات مواضع را گرفت. در زمان دفاع مقدس یکی از بزرگترین بخش هایی که مهمات نیروهای خودی ما را تامین می کرد زاغه های مهمات عراقی ها بود. حال هم در سوریه و عراق بزرگترین تامین کننده مهمات شده خود ارتش نباید این رویه ادامه داشته باشد. شاید اگر زاغه های مهماتی مانند پادگان های ارتش در موصل و مهین سوریه و... دست این افراد نمی افتاد امروز شاهد چنین وضعیتی نمی بودمی. باید ضرر مادی را ترجیح داد بر خرابی کشور و تلفات انسانی و... [color=#ff0000][b]استقلال نسبی یگان ها در هماهنگی با ستاد اصلی نبرد:[/b][/color] تمام یگان های عمل کننده باید از نوعی استقلال برخوردار باشند یه چه تعریفی به این صورت که باید امکانان مهندسی رزمی، توپخانه و مخابرات و... را در ساختار خود داشته بشاند و رویه ها و بخشنامه های مشخصی هم برای هر وضعیتی در دسترس داشته باشند و مثلا اگر ارتباط با ستادهای ارتش در منطقه یا بغداد قطع شد دقیقا بدانند که تا چه زمانی باید مقاومت و چه زمانی عب نشینی و چه کاری باید بکنند. باید هر منطقه را با این ساختار به شکل موزائیکی به واحدها داد. در این صورت شما تا حدودی سیستم چریکی رادر ارتشی کلاسیک پیاده کرده اید چراکه در صورت نابودی فرماندهان و قطه ارتباط با رده های بالا وضعیت برای نیروهای ارتش روشن است و سربازان و فرماندهان باقیمانده به راحتی به ملزومات لازم دسترسی داشته و می توانند عمل کنند. اما باید برای هر واحد یگان های پشتیان هم باشد و در صورت آسیب و لزوم وارد عمل شوند.مانند همان طرحی که قبلا گفته شد که مثلا شهرها و محلات و جاده ها و... توسط نیروهای ارتشی عادی و مردمی حفظ شود و نیروهای واکنش سریع و مکانیزه برای زمان لازم در نظر گرفته و وارد عمل شوند. مثلا می توان مسئولیت یک محله را به یک گروهان داد و سپس ملزومات و امکانات کافی برای یک ماه درگیری در اختیاز آن قرار داد یا مثلا یک هفته و سپس نیروهای محلی و مردمی آن منطقه زیر نظر این گروهان فعالیت کنند. در عین حال این ملزومات و... باید متمرکز نباشد که امکان نفوذ و خیانت و نابودی و حمله خمپاره ای دشمن کل آن را نابود کند. مثلا در سطح همان گروهان مهمات در دسته ها و در جاهایی مختلف ذخیره شود و.. [b][color=#ff0000]مردمی کردن دفاع:[/color][/b] اما مهمترن کار برای مبارزه با عملیات چریکی و چریک این است که شما دفاع و تهاجم خود را مردمی کنید و نگذارید دشمن در مردم ریشه بزند. وقتی نیروی مردمی در ایتس و بازرسی هست یعنی اگر کشته شود خانواده او و اهالی محل هم خواه ناخواه به کمک شما آمده و در آینده نیز مدافع شما خواهند بود. گسترش شبکه اطلاعاتی و اعلام خبر و همچنین دفاع با استفاده از مردم می تواند به سرعت فضای تنفس چریک ها را تنگ و موجبات عقب نشینی و عدم تثبیت آنها را فراهم کند و به سرعت موجب شکست آنها شود. ان شاء الله در پست بعدی به اقداماتی که الان در خارج از مرز عراق برای اثرگذاری بر منطقه لازم هست رو قرار خواهم داد و همچنین اقدامات جانبی و غیر نظامی و اطلاعاتی لازم. -
جناب نپتون باشه هر چی شما میگی اصولا دیگه لازم نیست ادامه بدم چون چند پست قبلی میزان عمق تفکری و میزان منق شما رو مشخص می کنه و همین کافی هست. [quote name='rasoolmr' timestamp='1403815033' post='388562'] جناب نپتون راستش اینقدر قاطی مینویسن و همه چیز رو شما با هم مخلوط میکنن که اصلا جا برای پاسخ نمیذاره . نمیدونم دوستان چه اصراری دارن جواب ایشون رو بدن ؟؟؟؟ از فتنه 88 اگه تنها یه چیز رو فهمیده باشم اینه که با اینجور آدم ها حرف زدن بیفایده هست چون هیچگونه منطق بردار نیستن . اگه صدها صفحه هم با ایشون بحث کنید شک نکنید که کوچکترین اثری نخواهد داشت بزارید ایشون فحش هاشون رو بدن و خودشون رو تخلیه کنن آخه دوست عزیز نه چیزی از اسلام میدونی و نه از مسیحیت چرا اینقدر راجع به این مسائل اظهار نظر میکنی ؟؟؟؟؟؟؟ تازه ایندو تا رو با هم مقایسه هم کردی !!!!!!! [/quote] جناب رسول قبلا هم توی یکی از پست ها گفتم جواب دادن من به این آقا به این دلیل هست که شاید کسانی که کمی آشنایی کمی با اسلام و... دارن با اون آشنا بشن وگرنه در مورد خود ایشون امیدی ندارم تغییری حاصل بشه. مورد دوم هم این هست که آقایون بفهمن ما متحجرهای بی سواد و بنیادگرای بی عقل اینقدر هم بی شعور نیستیم و کمی هم مطالعه و... داریم و تا کسی میاد اینجا حرفی رو با لفاظی و قشنگی ظاهری می زنه یه عده دیگه نیان مثبت بدن بهش و تکبیر بگن وهم ورش داره کسیه و خبریه. الحمد الله مقصود حاصل شد و هر کس همین چند پست بنده و این بنده خدا رو بخنه می فهمه عمق تفکری ایشون چقدر هست. ولی الان خوب می فهمم حیف ساعت ها وقتی که می زارم و داشته های خودم رو برای کسانی فریاد می زنم که اصولا نمی خوان بشنون... صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لاَ يَعْقِلُونَ... چون مدیران محترم تذکر دادن بنده ادامه نمیدم. هر چند مماشات قبلی هم فکر می کنم به این دلیل بود که کمی فضا روشن تر بشه و از سعه صدر مدیران محترم تشکر می کنم مقصود حاصل شد. یا علی
-
[quote]البته نباید ایران رو با عراق مقایسه کرد . 90 درصد شیعه و اوضاع اون موقع (بعد انقلاب منظورمه) رو نباید با عراق الان مقایسه کرد . بعد انقلاب ما هم خیلی ها علم استقلال بلند کردن که همه سرکوب شدن . تو اون دوره زمونه این برخوردا و سیاست ها جواب میده . ولی الان اینکارا آتیشو تندتر میکنه متد حکوم مذهبی ما مثلا تو لبنان جواب میده ؟ معلومه که نه . اونجا باید با تساهل بیشتری کار کرد . وقتی مذاهب مختلف باید کنار هم زندگی کنند نمیشه حکومت مذهبی مثل ایران راه انداخت . وضعیت عراق یه چیزی بین ما و لبنان هست . به نظر من الگوی ایران تو عراق هم امکان رشد نداره . اونجا هم باید کمی تسامح بیشتری به کار برد . و خیلی مذهب رو تو حکومت دخالت نداد .حداقل نه با الگوی ایران[/quote] وقتی متنی رو می خونیم باید پیش فرض ها و ذهنیات خودمون رو کنار بزاریم و بعد از خوندن با دقت متن و فهمیدنش در مورد اظهار نظر بکنیم. اولا هیچ وقت ایران نیامده بگه من می خوام برم فلان کشور و الگوی خودم رو پیاده کنم و همیشه مبنای کارش بر مشاوره و کمک بوده و برای همه هم همینطور عمل کرده. منتهی این وسط یک کشوری مثل مصر دست مشاوره ایران رو پس می زنه و 1 سال هم دولتش دوام نمیاره و عراق کمی بیتر می پذیره. اما همین عراق سیستم سیاسی فعلی اش شبیه لبنان هست که اشتباه محض هست چون بجز درگیری چیزی به وجود نیاورده و قانون اساسی عراق شده منبع درگیری و شر. شکی هم نیست دلیلش غربی ها و اشغالگران عراق بودن که با فشار این سیستم رو اجرا کردن و بعدتر در شکل گیری ارتش هم مهره های بعثی و تندرو و القاعده و... رو نفوذ دادن برای بهره برداری بعدی و شد اون چیزی که در موصل و... شد یعنی خیانت و فرار و... الان هم می خوام دولت نوری المالکی رو به عنوان یک دولت شیعی و همراه با ایران(خوب دقت کنید همراه با ایران نه تحت سلطه اش) رو ساقط کنن و رهبر در سخنرانی اخیرشون گفتن. برای ایران حاکمیت عراق، یکپارچگی اون(خلاف طرح خاورمیانه بزرگ که کردها دارن کلیدش می زنن و خیانتی بزرگ در حق وطن خودشون عراق رو دارن مرتکب میشن) و همچنین حقوق برابر تمام مردم مهم هست و هیچ وقت سیاست سیادت و سلطه نداشته و نخواهد داشت. صحبت شما مثل کسانی هست که قبلا هم می گفتن منظور امام و انقلابیون از صدور انقلاب حتما یا نظامی هست و یا اجرای الگوی دولت اسلامی ایران در کشورهای اسلامی و این برگرفته از درک اشتباه اونها بود از انقلاب و اساس و بنیاد اون. صدور انقلاب فرهنگی هست و وقتی فرهنگ منتقل شد بومی سازی بشه بنا به نیاز هر منطقه ای الگوی جدید ازش بیرون میاد. در مورد لبنان زیاد خودتون رو درگیر نکنید می دونید چرا برای اینکه دهه هاست آمارگیری نکردن می دونید چرا؟؟ و جالبتر اینکه سیستم حاکم بر اساس تساوی جمعیتی و... اقوام و مذاهب پایه ریزی شده ولی امروز و حتی در گذشته اکثریت جمعیت شیعه بودن و الان با نفوذ معنوی حزب الله کلا حتی ترس دارن بیان سرشماری کنن ببینن وضعیت چطوره. بعد هم برای من جالب هست مگر توی همین سیستم ایران حکومت مذهبی نیست و در عین حال اهل تسنن و ادیان دیگه هم زندگی می کنن مشکل کجاست؟؟؟ و سوال بعدی اینکه یعنی کشوری که 65 درصد مردمش شیعه هستن حق ندارن بر اساس مذهب اکثریت برای خودشون سیستم سیاسی و مذهبی بسازن؟؟؟ این بر اساس چه تفکر و قانونی هست؟؟ هیچ منطقی این رو نمی پذیره و هر سیستم سیاسی و فکری تائید می کنه اکثریت جامعه ای می تونن برای کشور خودشون تصمیم بگیرن اونم با استقلال. در ضمن بن مایه کلام شما جدایی دین از سیاست هست در حالی که اسلام ناب اصولا دین و سیاست جدایی نداره. اما آخر اینکه شما می گید«الگئوی ایران توی عراق امکان رشد نداره» خوب میشه بفرمائید بر اساس کدام سخن و کدام مصاحبه و کدام اقدام ایران شما فهمیدید ایران می خواد الگوی خودش رو ببره اونجا حاکم کنه؟؟البته اگر مثل ارجاع دادن قسمت پایین نوشته تون کاملا بی ربط و بی استدلال و پایه نباشه. و در عین حال تسامح و تساهل مذهبی هم هیچ ربطی به حکومت مذهبی نداره چون توی همین ایران داخل کشور تمام مذاهب و ادیان دارن کنار هم مسالمت آمیز زندگی می کنن و الگوی نا موفقی هم بنوده. [quote] [right]از این چند جمله چیز دیگه ای برداشت نمیشه . <<[size=3] [/size]رقابت بین نجف و قم رو باید کاملا از بین برد فکر می کنم یکی از راه های موثر رفت و آمد بیشتر و تدریس علمای هر دو حوزه در دیگری هست مثلا برخی علماء نجف 3 یا مثلا 6 ماه در قم تدریبس کنن و همچنین برنامه هایی برای شرکت بیشتر این بزرگان در دو کشور کرد. به شکلی که دوری و بعد دو حوزه به قرب و نزدیکی نزدیک بشه و مشکل رو حل کرد.>>[/right] [right][color=#282828][font=tahoma, helvetica, arial, sans-serif][size=3]و بعد[/size][/font][/color][/right] [color=#282828][font=tahoma, helvetica, arial, sans-serif][size=3] [/size][/font][/color] [right][size=3][color=#282828][font=tahoma, helvetica, arial, sans-serif]حتمالا یکی از اهداف غربی ها که با برخی علماء شروع شده دور کردن حوزه نجف و بدنه تشیع از اسلام سیاسی و اجرای طرح الازهری در دنیای تشیع هست.[/font][/color][/size][/right] [right][size=3][color=#282828][font=tahoma, helvetica, arial, sans-serif]باید با این مبارزه کرد[/font][/color][/size][/right] حوب چه منظوری داشتید غیر تغییر سیاست در حوزه هم عقیده کردنش با ما . یعنی تحت سلطه در آوردن دیگه . چیز دیگه معنی نمیده [/quote] پس توی گفته های من نیست و این برداشت ذهنی شما بوده و کاملا بدون سند و اشتباه هم هست چون هیچ چیزی توی نوشته های من در مورد سلطه ما بر حوزه نجف نبود این برداشت شخصی شماست. اولا رقابت بین نجف و قم علمی هست نه سیاسی؛ دوما رفت و آمد و تدریس هم در راستای ایجاد ارتباط و ایجاد صمیمیت هست که به طور عادی بسیاری اط مشکلات رو حل می کنه. سوما بحث الازهری کردن و دور شدن علما و تیشع از سیاست داره از بیت کسانی مثل ...ها شروع شده و ربطی به علمای بزرگی مثل آیت الله سیستانی نداره. [quote]اگه نارضایتی عمومی ای در بین سنی ها نبود امکان رشد این گروهها به وجود نمیومد و نمیتونستند به این راحتی چند استانو اشغال کنند . این که واضحه .[/quote] نارضایتی از چی از اینکه با 65 درصد شیعه و میلیون ها کرد چند دهه به زور حاکمیت رو تشخیر کرده بودن و کشت و کشتار می کردن؟؟؟ نارضایتی در هر جایی هست ولی باید خیانت کرد مثلا خوزستان و کردستان ایران بگه ما ناراضی هستیم پس می خوایم جدا بشیم و... بعد هم بازم شما نقش عوامل خارجی و توطئه و ... رو مد نظر قرار ندادین چون نارضایتی رو اگر سری به استان بصره بزنید می فهمید یعنی چی وضعیتی که نفت خیز هستن ولی نان خشک هم ندارن بخورن بدتر از خوزستان ما خوب باید بیان بزنن زیر میز و انتخابات قوانین موضوعه عراق و بگن نه ما نمی خوایم. [quote][color=#000000][font=tahoma, geneva, sans-serif][background=rgb(218, 248, 247)]«سنیان نه تنها برادر شیعیان که جان شیعیان هستند، اگر در گذشته گفته بودم که آنها را دوست بدارید اکنون میگویم آنها را بر خود مقدم کنید».[/background][/font][/color][color=#000000][font=tahoma, geneva, sans-serif][background=rgb(218, 248, 247)] [/background][/font][/color][/quote] مگه قراب بود چیزی غیر از این بگن. نکنه می خواید مرجع تقلیدی اونم شیعه بگه اینها چون سنی هستن از دم تیغ بگذرونینشون. ولی با خیانت بدنه همین سنی ها در ارتش عراق باید چه کرد اینم تقصیر مالکی هست؟؟ بعد اقلیم چی اونم ناراضی هست بید اونم خیانت کنه؟؟؟ کلا این گیر دادن به ضعیف ترین عوامل به جای عوامل اصلی هست. قربان سوراخ دعا رو اشتباه گرفتی مشکل اساسی سیادت و آقایی هست که غربی ها به دنبالش هستن و کشورهای عرب منطقه وگرنه اینکه در هر کشوری مسائل و مناقشات عادی باشه چیزی عادی هست. تمام لینک هایی رو که گذاشتید خواهم خوند ادعای شما این بود که با شاگردان و همفکران امام موصی بد رفتار می کنن ببینم راست میگید یا نه. هر چند لینک اینترنتی گذاشتن و سرچ و ویکی پدیا که کاری راحت هست.
-
بررسی روشها، تاکتیکها و استراتژِی های داعش در نبردهای شهری
fath پاسخ داد به MOHAMMAD تاپیک در جنگهای معاصر
[quote]فتح گرامی ممنون از پستهای فکر شده تون[/quote] ممنون [quote]چیزی که به نظر من خیلی مهمه اینه که تاکیک چز در بستر یک استراتژی بی معنا و سرگران هست. خوب بود در مواری که تاکتیکهایی بیان کردید شرایط درگیری رو هم ترسیم می کردید: آیا قراره ما در بیابان با داعش درگیر شویم؟ یا در ورودیهای شهر موضع بگیریم و منتظر آمدن داعشیها از بیابان بشویم؟ یا داعشیها به درون شهر رسیده اند و ما قصد دفاع داریم؟ یا اینکه داعشیها یک منطقه شهری را تسخیر کرده و ما قصد حمله به آن را داریم؟[/quote] حق با شماست و دلیل هم این هست که مباحث فراوان بود و من بدیهی در نظر گرفته بودن مباحث درک بشه ولی تذکر شما دقیقا درست هست و در مورد شمی نویسم. موارد بالا که نوشتید برای مقابله با داعش همکی باید مد نظر باشه چراکه ما با ارتشی کلاسیک روبرو نیستیم و صد البته با تمام این موارد بالا گفته شما درگیر خواهیم بود. [quote]بعضی از مواردی که ذکر کردید به نظر میاد متناسب با جنگ شهری با یک گروه سبک اسلحه نیست :[/quote] موضوع اینجاست که درگیر کاملا بر اساس جنگ شهری نیست بلکه همه نوع درگیری داره ولی با سبقه چریکی.داعش هم در کویر با عراقی ها درگیر است هم به شهرها حمله می کند و همه برخی شهرها را گرفته یعنی عملا فضا همه جوره شده. [quote]با وجود اینکه کلیت حرف شما در اهمیت مهندسی رزمی را تأیید می کنم، به نظر می رسد راهکارهایی که فرمودید در یک شهر قابل انجام نباشد. اول از همه کانالیزه کردن دشمن و سپس ایجاد یک دژ چند لایه در محیط شهری کاریست تقریبا نشدنی مگر اینکه استالینگراد درست کنیم.[/quote] برخی از تاکتیک های و موارد گفته شده مربوط به برون شهر هست وب رخی داخل شه که بالاتر تذکر دادید و در پست آینده همین موضوع رو روشن می کنم. توی ذهنم کاملا همه چیز سر جاش هست ولی در انتقال مطلب به سایت چون فکر می کردم برخی چیزها بدیهی هست نگفتم ولی فکر می کنم همون ها باعث مشکل شده. چرا برخی در داخل شهر هم قابل انجام هستن. در ادامه توضیح میدم. [quote]در محیط شهری و دفاع از شهر، مشکل عمده در اینجا این است که اولا حمله ها را نمی شود کانالیزه کرد. ثانیا نمی شود فاصله درگیری را زیاد کرد که برتری تسلیحاتی مدافعان بر داعش موثر بیفتد. ثالثا هدف این است که شهر تا جای ممکن خراب نشود رابعا عقب نشینی در شهر خیلی تبعات دارد و مثل بیابان نیست که عقب بنشینیم یک ساعت دیگر پاتک کنیم. کمترین تبعاتش این است که مردم می گویند ما را فروخت و جانش را برداشت در رفت![/quote] چرا خیلی اوقات می شود. لایه لایه بودن با فاصله زیاد منافات نداره شما می تونه ایست بازرسی رو که یحتمل در انفجار انتهاری نابود میشه به سه لایه تبدیل کنه و پشت سر هم با فاصله 100 متری باشن و غیر این نمیشه کاری کرد وگرنه با سقوط خط اول تمام دریچه باز و سد آبش بیرون می ریزه. هدف نابودی این تروریست ها باید باشه و اگر لازم شد باید حاشیه مناطق مسکونی که درگیری میشه رو خالی کرد تا هم دفاع راحت تر بشه و هم مردم آسیب نبینن. نمیشه اجازه داد این ویروس وارد شهر بشه و بعد به فکر درمانش بود. عقب نشینی در شهر هم با گفته بالا درست میشه وقتی حاشیه شهرک ها و شهر خالی باشه در صورت عقب نشنی خودی و پیشروی دشمن مردم وسط ماجرا نیستن. البته این در شهرها و محلاتی هست که لازم باشه وگرنه اگر مردم با شما همراه باشن اصولا نمی تونن وارد شهر و شهرک بشن و اینقدر هم بی شعور نیستن خودشون رو درگیر عملیات فرسایشی کنن. چون با نفس عملیات چریکی و بزن در رو اونها متفاوت هست [quote]دوست عزیز آتش توپخانه هم مثل موشکهای پهپاد صدا و سوت دارد و باعث هشیاری افراد و پناه گرفتن یا گریختن آنها می شود. مگر اینکه بخواهیم منطقه را شخم بزنیم که آن هم با حضور مردم در یک منطقه شهری تقریبا نشدنی است.[/quote] بین صدای مهمات توپخانه تا برخورد زمان کوتاهی هست و اینقدر نیست که فرد بتونه چند صد متر یا حتی چند ده متر فرار کنه در صورتی که شعاع ترکش خمپاره 120 400 متر هست. اما این تاکتیک در منطقه شهری نوعش فرق می کنه با منطقه غیر شهری که توضیح میدم. [quote]اما نکاتی که در مورد داشتن نیروهای قابل بکار گیری سریع و قیچی کردن داعشیها فرمودید به نظرم خیلی مناسب بود که نیاز به C4I قوی دارد.[/quote] دقیقا و در ادامه می خواستم بگم نیاز به قرارگاه های اطلاعاتی و عملیاتی بسیار منظم و مرتب هست. ********************************** چون پست بالا نشون داد جایگاه توصیه های بالای بنده در پست های قبل جایگاهشون مشخص نیست من در این پست جوابشون رو میدم. و در پست بعدی بقیه توصیه ها.به این دلیل جواب رو در بالا ندادم چون این می تونه مجزا بهتر روشنگر باشه. به دلیل ماهیت سازمان رزم و نوع رزم داعش همونطوری که دوستی گفتن این دقت نظر لازم هست که درگیر در چه شرایطی قرار است انجام شود. اما نکته این است که توصیه های بالا بیشتر فعلا جنبه کند و توقف دعش را دارد و دفاعی هستند یعنی همگی در پی این هستند که شهرها و محلات حفظ شوند و با کمترین خسارت خودی در تجهیزات و تسلیحات و از همه مهمتر نیروی انسانی بتوان ضربات بیشتری به داعش زد و آنها را از شهرها و گرفتن آنها دور کرد. عراق کشوری هست که بجز اقلیم کردستان کویری هست لاجرم ما برای تعقیب داعش و نابودی آنها باید وارد رزم کویر شویم. اما قبل تر توضیح دادم که امکان اینکه نیروهای خودی در تعقیب زمینی داعش مورد کمین و خسارت از جانب بمب های کنار جاده ای و کمین ها و... فراوان هست فقط باید تا حاشیه 5 کیلومتری شهرها و تعقیب و نابودی انجام شود آن هم با تیم های متشکل از بی ام پی و زره پوشها و همچنین آتش پشتیبانی راکت های 107 و توپ 106. بیش از این واحدهای نابودی مکانیزه نباید دشمن را تعقیب کنند چون خطر بسیار زیاد هست و از این به بعد مبارزه با داعش در بیابان باید به اطلاع قرارگاه مرکزی برسد و با هوانیروز و نیروی هوایی ی توپخانه انجام شود. البته این روش بیشتر نظر به دفاع شهرهای کویری دارد ولی همزمان باید نیروی هوایی و ... با پیدا کردن مراکز تجمع و... داعش در کویر اقدام به نابودی اونها بکنن و اگر نیروی هوایی در دسترس نببود باید با هلی برد نیرو و و نابودی این واحدهای جزیره ای دوباره همین نیرو سریع از منطقه خارج بشه تا در محاصره قرار نگیره(البته باید حواس ها جمع باشه همن تاکتیک راهی برای کمین داعش نشود.) پس وضعیت دو تا شد یکی موضع گرفتن در حاشیه شهرها و وردی ها و جاده ها و آمادگی برای دفع حمله و نابودی داعش و سپس تعقیب واحدهای خودرویی داعش توسط ستون مکانیزه تا حدود 4 یا 5 کیلومتری شهر و برگشت به مقر. و دوم نابودی داعش در کویر توسط هوانیروز و نیروی هوایی و اگر لازم شد نیروی های نخبه و ویژه زمینی. دو رو بالا در صورتی است که داعش قصد حمله به شهرهای مورد تصرف ما رو داشته باشد اما گاهی داعش از وردی ها گذشته و یا با خیانت و ... وارد شهر شده در این صورت به طور طبیعی مناطقی آلوده شده اند و عقل و منطق حکم می کند این مناطق ایزوله شوند و راه آن ایست و بازرسی و ایجاد موانع و خطوط دفاعی بین شهرک های و محلات مختلف هست. از این به بعد درگیری شهری می شود. و محله به محله. در این حالت باید راه های ورود به محلات را با موارد گفته شده در پست های بالاتر اقدام به تاسیس ایست و بازرسی و پایگاه کرد و پست های چند لایه و.... ساخت. همزمان باید مناطق باز مثل پارک ها، مناطق باز و تفریحی و... که مسکونی نیست و در عین حال در داخل شهرها کم هم نیستند را به عنوان کمی توپخانه ای در نظر گرفت و با تحکیم مواضع و سنگرهای خودی داعش لاجرم مجبور به ورود به این مناطق هست به محض ورود شلیک شروع می شود. اما نکته آخر تسخیر شهرهایی بود که داعش تسخیر کرده . من هنوز وارد این مبحث نشده بودم چون این موضوع در مرحله بعدی است و باید بر اساس مشق دکترین های دیگر به آن پرداخت. در این بخش دیگر نمی توان به سادگی عمل کرد بلکه باید از ترکیب نیروهای نخبه و کماندویی و آموزش دیده برای جنگ شهری و همراهی زرهی استفاده کرد و اگر مقاومت دشمن زیاد شد چاره ای نیست جز اینکه به مانند ملیحه و سوریه توپخانه سیسات زمین سوخته را اجرا کند. هرچند مواردی چون محاصره منطقه، خروج مردم عادی و... باید انجام شود. و با دقت و رعایت اصول اخلاقی و اسلامی نبرد را آغاز کرد. این کار فقط از نیروهای زبده و کماندویی ساخته است و کار هر گروهی نیست. هر چند معتقد هستم که بجز برخی مناطق عراق فضا برای ماندن داعش در عراق فراهم نیست و به دلیل عدم توان تثبیت امکان فرار آنها خیلی بیشتر از سوریه است اما در مورد مهندسی رزمی باید گفت عنوان کلی برای اقدامات مرتبط و تامینی در بخش مهندسی مد نظر است. به تصاویر ایتس و بازرسی های عراق نگاه کنید به سادگی قابل درک است که از این ایتس و بازرسی ها یک ماشین می تواند با یک انفجار انتحاری کل نیروهای پست را نابود کند و یا ماشین ها با سرعت فراوان عبور کنند و این یعنی اینکه ارتش وپلیس عراق به ساخت ایست وب ازرسی آگاهی ندارند. در ساخت ایست بازرسی پوشش عقب و جبه و پیشانی که فقط در سنگر جلوتر از ایست بازرسی می ایستد از اصول کار است. زیگ زاگ کردن با موانع بتنی و خاکریز به دلیل کم کردن سرعت ماشین ها و در صورت انتحار کم کردن خسارت خودی از اصول است استفاده از سنگرهای بتنی و... طبیعی و لازم هست ولی ایتس و بازرسی عراقی ها تنها شامل دو سنگر چپ و راست جاده است که در اولین موج حمله نابود می شوند. و یا در یک عملیات انتحاری نابود خواهند شد. ایتس و بازرسی های که فاصله 50 یا 100 متری از هم دارند از اصول است و گفتنی است در شهرها هم معمولا شهرک ها اینقدر متراکم نیستند و همیشه فاصله ای که باغ و پارک و بزرگراه و... هست بین آنها قرار دارد و این ایست و بازرسی باید از آنجا تا داخل شهرک ها و محلات تدام پیدا کند. ایجاد دژ به آن معنا نیست. من مثالی می زنم شما شهرکی دارید که از سه طرف به پارک، اتوبان و زمین کشاورزی و از یک رف به شهرک مجاور همسایه است. در قسمت پارک باید با گرا گیری و ایجاد موانع دشمن را به طرف نقاطی خاص برای عبور از پارک کانالیزه کرد(کانالیزه کردن یه معنی کانال زدن صرف نیست فکر می کنم برداشت بد موجب این موضوع شده بلکه به معنی هدایت دشمن با هر وسیله و روشی به جایی هست که ما می خواهیم حال یا با کانال یا خاکرریز یا میدان مین یا خط دفاعی و..) و در بخش زمین های کشاورزی هم باید همین کار را کرد و با ورود دشمن اون نقاط از پیش تعیین شده مورد حمله توخانه یا خمپاره قرار بگیرد و طبیعتا دشمن باید تلفات برای عبور بدهد. در زمین های کشاورزی و پارک می توان تله گذاری کنترل از راه دور کرد و از دشمن تلفات گرفت. اما در ورودی شهرک که به اتوبان وصل است باید ایست و بازرسی و سنگرهای چند لایه زد و اگر امکان درگیری به حاشیه شهرک و محله هست از ساکنین کوچه های حاشیه محله درخواشت بشه به نقا عقب تر مهمان بقیه مردم یا مساجد و... بشن و خونه های رو در اختیرا مدافعین بزارن تا هم خودشون آسیب نبینن و هم بشه راحت جلوی دشمن رو گرفت. در مورد محیط کویر و ... هم گفتن ندارد که مهندسی رزمی لازم است و ضروری... بقیه موارد در نقل قول و جواب اونها گفته شد تا حدودی... خیلی مبحث بزرگی هست و من وقتن کمه وگرنه اگر میشد کالک عملیاتی ریخت میشد همه اینها رو در نظر گرفت وب رای همه راهکار کامل داشتم هر چند طبیعی هست که منم به عنوان یک فرد و یک مغز در کارم نقص باشه ولی فکر می کنم کاملا برای این موضوعات فکر کردم. -
[quote] حوزه ی علمیه نجف و راس اون آیت الله سیستانی در سالهای اخیر کاملا نشون داده با نگاه حوزه ی علمیه قم به سیاست مخالفه .[/quote] اولا برای این حرفتون سند و دلیل بیارید دوما اگر هم اثبات کنید به این معنی نیتس که درست میگن. این متد رو قبلا آیت الله بروجردی هم در تشیع داشت ولی کارا نبود و به الگوی امام انجامید. [quote]البته این لزوما به معنی عدم ورود در سیاست نیست . ولی نوع نگاه و میزان مداخله ای که حوزه ی قم در سیاست و سایر امورات کشوری داره رو نمیپسنده .[/quote] باز همون بحث هست یعنی اگر این هم باشه به این معنی که درست باشه نیست. قم تونسته کشوری یکپارچه مستقل و سالامی مثل ایران بسازه ولی نجف هنوز در جمود هست و امروز روزی به جایی عراق رسیده که با 65 درصد شیعه باید برای دفاع از حرمین حکم جهاد بده. فکر نمی کنید برخی از متفکرین شیعی باید کمی در تفکرشون تجدید نظر کنن؟؟ [quote]پس تا وقتی ایشون در قید حیات هستند این تحت [b][color=#ff0000]سلطه [/color][/b]در آوردن حوزه ی نجف امکان نداره .[/quote] من موندم توی این نوع حرف زدن شما کجای حرف من بود که حوزه نجف رو در سیطره بگیریم؟؟؟ لطفا نقل قول کنید [quote]تو بحران اخیر هم اگه مالکی کمی توجه به نظرات آیت الله سیستانی میکرد و در الانبار اینقدر خودسرانه و تند عمل نمیکرد اوضاع به اینجا نمیرسید .[/quote] ول کن برادر من عراق بهش از جانب فرماندهان و سیاسون خیانت شده و اون اتفاقات داره توی موصل و... می افته شما می زاری به پای مدیریت بد مالکی بله ممکنه اینم عاملی کوچک باشه ولی توی این نظر شما تحریکات خاری و قدرت داعش و سازمان های اطلاعاتی عرب و غربی و... رح خاورمیانه بزرگ و آمریکا و ترکیه و... کلا مغوفل مونده و فعلا کاسه کوزه ها سر مالکی شکسته شده. [quote]مالکی تا اونجا پیش رفته که گفته نباید مراجع غیر عراقی در امور سیاسی عراق دخالت کنند. یعنی جناب مالکی برای بزرگترین مرجع شیعیان عراق حتی حق اظهار نظر در مسایل سیاسی هم قائل نیست .[/quote] کجا این حرف رو گفتن؟؟؟ سند معتبر بدین دوما اصلا گفته شما از کجا فهمیدی منظورش از مرجع غیر عراقی این هست که شما میگی .شاید منظورش این باشه که علمای کشورهای دیگه یا مثلا قم دخالت نکنن نه آیت الله سیستانی. در ضمن گفته باشه هم بازم فرد غیر معصومی حرفی زده و شاید اشتباه هم باشه. [quote]فکر نمیکنید کمی ساده انگارانه باشه این جملتون !؟[/quote] اگر نیت ما غیر از این باشه شکست می خوریم. و همین هست البته ممکنه تبعات دیگه ای همب اشه ولی اساس همین هست. [quote]امام موسی صدر دیدگاهی خیلی معتدلی داشت .مخصوصا در مورد ادیان دیگه .[/quote] دیدگاه ایشون و سیرشون به معنای قبول عقاید دیگران نبود فقط بر محور عدم درگری و جدالی بود که در لبنان استوار شده بود و لاغیر ورگنه ایشون هم از خوردن مشروب و... جلوگیری می کرد. این ما هستیم که دوست داریم از هر کسی اونی رو ببینیم که تئید کننده نظرمون هست وگرنه من سخنرانی از ایشون دارم که به صراحت به انحراف دین مسیح اشاره می کنه خوب می دونم براتون سخت هست پذیرشش ولی اینطوری دیگه. [quote]جالب بود برام که خطبه های عید فطر سال 53 رو در کلیسایی در بیروت خوند.[/quote] نشنیده بودم آیا جایی نوشته؟؟؟ بگین کجا برم بخونم. [quote]اگه ایشون در قید حیات بودن احتمالا به علت تساهل و تسامح زیاد در خیلی از مسائل توسط تعداد زیادی از تندروهای داخلی تکفیر میشدن نگاه کنید به نحوه ی برخوردمون با شاگردای ایشون.....[/quote] فکر نمی کنم چون ایشون نمی اومد از خیلی مباحث اساسی اسلام به دلیل برخی نظرها بکشه کنار ایشون همونطوری که عرض کردم سخنرانی دارم ازش که مسیحیت و یهودیت منحرف رو توضیح میدن و فضای لبنان رو ترسیم می کنن. ولی ایشون منتقدانه به عملکرد نگاه می کرد. شاگردان ایشون چمران و و سید حسن نصر الله هستن که در اوج اقتدار و افتخار و مورد تائید همه هستن میشه بفرمائید مشخصا منظور شما کدوم شاگرد ایشون هست که الان باهاش بد برخورد میشه و تکفیر شده؟؟؟ یکی رو اسم ببرید
-
[quote] حالا شد یه چیزی. پسر خوب مسئله اینجاست که شما داری از حرفهای بنده به نفع راندمان گشتاور حرفای خودت استفاده میکنی! خیالت راحت اونقدر اطلاعات دارم که نقض حرفای خودم رو نیارم. دقیقا هم اسلام مالزی و اندونزی هم مد نظرم هست. [/quote] متاسفاه هر چقدر می گذره و بحث ادامه پیدا می کنه کی باقی نمی مونه که شما درک درستی از اسلام ندارید و باز هم مثل قبل حوزه نظر و عمل یعنی حوزه کلی و جزئی یعنی حوزه مفهوم و مصداق رو قاطی کردید اونم بد و خلط دو مبحث در پی نتیجه گیری هستید. کمی مطالعه داشتی ولی چون فکرتون نظام نداره فقط مجموعه اطلاعاتی روی هم تلانبار شده ولی نظامند نیست. بازم هم مثل قبل عرض کردم کمی کسی اطلاعات داشته باشه می فهمه کلا نمی دونید اسلام ناب چیه. اسلام مالزی و اندونزی کلا به عنوان اسلام انقلابی و ناب شناخته نمیشن و جالبتر اینکه کلا با تفکر شیعه هم نمی خونن چون اونجا عمدتا اهل تسنن هستن. اسلام آمریکایی و لیبرالی که امام در تفرکاتشون بهش اشاره می کنن یعنی اسلامی که سازش و همراهی داره با دنیای غرب و نوین و ماده فرهنگ غرب قرار می گیره. اصولا تفکر غرب با هر تفکر و مذهب و دینی که حالت تهاجم به خودش رو نداشته باشه مشکلی نداره و اون رو نه تنها می پذیره حتی می تونه ترویج هم بده و در این مورد اسلام و مسیحیت و... نداره. این نوع اسلام در یک فراگرد کلی از قرآن و آیات و احادیث دور هست و موضوعاتی مثل مومین و مستضعف و حکومت اسلامی و.... درش اصلا راه نداره. این اسلام چیزی توی مایه های اسلام لیبرالی بازرگان و دار و دسته اش بود که امام به بدترین شکل ممکن با اونها مخالفت کردن و تقریبا بساطشون رو جمع کردن. این نوع اسلام قائل به عصری کردن دین و برداشت هرمنوتیکی(همون نظری که شما در لایه های گفته هاتون بدون خودآگاهی دارید) هست یعنی اعتقاد دارن باید دین مطابق نیاز و وضعیت روز باشه و برخی از احکام و حقوق اسلامی قابل اجرا نیست و... و همچنین برداشت هر کسی از دین متفاوت هست و ممکن هست همه درست بگن و... این موضوعات رو اولین بار نیست می شنویم امثال عبدالکریم سروش که خیلی از شما استخوان دارتر هم بودن می گفتن و میگن شما که در برابر اونها عملا جایگاهی ندارید و صد البته جواب های دندان شکنی هم گرفتن. این نوع اسلام تقریبا تناقضات جدی در حوزه عملی خودش داره به شکلی که جای طاغوت و مظلوم و ظالم و استقلال و.... درش کاملا گم و ناپیدا هست و بنای اون فقط حفظ ظواهر دینی مثل آداب شخصی هست و لاغیر. این اسلام لیبرالی که مورد لعن و نفرین امام و علما دینی هست اسلام سازشکاری هست که سیاست و دین رو از هم جدا می کنه و اخلاقیات رو در سیاست تا حدودی می پذیره و... بخوام بنویسم ممئن باش کتاب برات می نویسم اینی هم که می بینی می نویسم برای شما نیست برای تنویر افکار عمومی و خوانندگان سایت هست وگرنه به نظر من شما از دست رفتی و کارت تمومه. [quote] در مورد دین هم بهتره در نظرت باشه که دین گرفتنی نیست. دین مشخصه؛ مگه دیگه محتویاتش رو تغییر داد. پس آموزه دینی رو از فیضیه یا هر جایی که گرفته8 باشی فرقی نداره چون اصل دین اسلام برای همه مشخصه و ورژنهای اصلی دیگه ای نداره؛ البته ورژن تقلبیش رو تو عراق میتونی مشاهده کنی. [/quote] اولا دین مشخص هست چون در سرشت و فطرت انسان هست ولی گرفتنی هست چون فرد باید با علم و عمل به طرف فطرت پاکش حرکت کنه وگرنه کسی که از فطرت دور میشه کلا جوهرش عوض میشه. دقیق ترین تعابیر و تفاسیر این بخش مربوط به تعریف مرحوم ملاصدرا بزرگ و رحمه الله علیه هست که هنوز فلسفه غرب در انسان شناسی باید بیاد و زانوی ادب زمین بزنه و یاد بگیره از این بزرگ مرد تاریخ اسلام. ایشون در بحث فطرت و همچنین آیت الله جوادی آملی در همین مورد اشاره می کنند که فطرت نوع سرشت و ساخت روح بشر هست و دین هم فطری اون ولی کسی که ازش فاصله بگیره کلا مسخ میهش . مستند به آیات قرآن هم گفتن و اصلا و لایرجعون... یعنی کسی که فطرت رو رها کرد بازگشتنی نیست. محتویات دین هم تغییر ناپذیر هست و این تفاسیر و تاویل منحرفین هست که منحرف هستن وگرنه اگر همین تفاسیر و تاویل بر قرآن و سنت عرضه بشن اشتباه بودن اونها مشخص میشه مثل همون اسلام مالزیایی و اندونزیایی شما که وقتی به قرآن عرضه میشه دیده میهش جای کفر و ظلم و طاغوت درش گم هست پس این کلا قابل قبول نیست. اما اشتباه شما همون نفسانیت و انسان محوری فکریتون هست که چیزی جز القائات شیطانی نیست. برای دین خدا پیامبر و ائمه علما و فقها و محدثین رو نصب کردن که ما دین خودمون رو از اونها بگیریم و شک نداریم اسلام ناب از حوزه شیعه میاد بیرون و فیضیه اما این شما هستید که می خواید تفسیر شخصی از دین بدید و یا هر تفسیر از جای دیگه. عیبی نداره چون این یکی از مشخصه های لیبرالیسم هست که امانیسم محور و بنیاد اساسی اون هست.اما امثال شما فراموش می کنن کلام حق رو ک لا حکم الی لله... و الحق من ربک .... و ... اتفاقا ورژن تقلبی تا بخواید داریم و ورژن منحرف و با تفسیر متفاوت هم همچنین ولی ملاک دوری و نزدیکی و ناب بودن هست که شکی نیست اسلام شیعی 12 امامی ناب ترین شون هست.دلیل هم زور و زر و ... نیست دلیل علوم نظری متقن و ریشه دار و برگرفته از منطق و عقلانیت بر پایه قرآن و حدیث حدیثی از پیامبر هست که دین اسلام و مسلمانان رو در آخر الزمان 72 فرقه معرفی می کنه و تنها یکی رو اهل فلاح و رستگاری وتفسیر ائمه ما از اون حدیث تشیع هست گل پسر حالا شما حواست باشه با کدوم دسته همراه میشی. حدیث دیگری از امام علی هست که مضمونش این هست که کسی که با تفکری و نظری همراه میشه در واقع بنده اون میشه گل پسر حواست باشه روز حساب توی صف مسلمان مالزیایی به صف نشی که اونجا بگی من شیعه هستم و... بهت میگن شیعه بودن به زائیده شدن از پدر و مادر شیعه نیست گل پسر برو پشت سر ابا تفکریت قرار بگیر و با همون ها هم محشور شو. [quote]بن و اساس دین خدا راستی هست و لا غیر. اگر غیر از این میدونی بگو تا ماهم بدونیم. بن و اساس دین خدا رو از یه بچه 7 ساله به بعد میدونه چه مسیحی چه مسلمان چه یهودی. و اون راستی و درستی در هر کاری هست و اینکه کسی بگه ما نمیدونیم راستی و درستیه چیه مطمئن باشن یا سفسطه میکنه یا خودش رو بخواب زده. پس برای بنده دین خدا رو نصیخت نکن پسر خوب.[/quote] متاسفانه مشخص شد کلا حتی بن و اساس دین اسلام رو هم نمی دونی حرفات شبیه زردشتی ها هست راستی و درستی نه گل پسر بن و اساس دین خدا توحید هست و لاغیر و به قول ملاصدرا وجود و به قول متکلمین اسلامی توحید. همین رو بدون با همین یک اصل شک نکن تمام تفکرت رو مثل بمب نابود می کنم چیزی ازش باقی نمیزارم چون اصولا دعوای ماو تمام عالم از همین اصل نشئت می گیره. نه خیر هیچ بچه 7 ساله ای مگر به فطرتش که اونم به خودآگاهی نرسیده ممکنه ندونه بن و اساس دین خدا چیه کما اینکه شما نمی دونی و بزرگ هم هستی... استی و درستی جایگاهش عمل هست و نیت و این یعنی موخر بودن بر توحید و اصول عقاید و ورود در حوزه حکمت عملی یا همون عقل عملی(شک دارم بدونی چیه اصلا) ولی عقل عملی منوط به عقل نظری هست. کوتاه بگم راستی و درستی ملاک می خواد و دلیل و اینجا شاخه های مختلف شکل میگیره و هر کسی ملاک خودش رو از راستی و درستی داره و مال شما لیبرالی اسکاندیناویایی هست ظاهرا و یا حداقل با تسامح مالزیایی و اندونزیایی ولی مال ما نه ملاک تشیع ناب. در آخر اینکه توی دین من و اسلام من امر و نهی و نصیحت از مبانی اساسی هست که براش قیام به شمشیر میشه و معصوم کشته میشه. ولی توی لیبرالیسم دین شخصی هست و امر و نهی هم نداره اینم از اون تفاوت های دین من و دین توئه اصولا خدای من و خدای تو پیامبر من و پیامبر تو و امام من و امام تو کلا فرق دارن. توی دین من امامم برای برپرایی امر و نهی قیام می کنه و می میره تو دین تو به طرف میگن خفه شو دهنت رو ببند به تو چه چهار دیواری اختیاری... [quote]لیبرالیسمی هم شما در موردش میدونی اونقدری نیست که بتونی در موردش حرف بزنی و کلیات رو روی کار میاری. لیبرالیسم غربی در بهترین مورد کشورهای حوزه اسکاندیناوی هست و هم انسانهای دین داری هستن و هم درصد انسانیتشون از همه بالاتره تا به الان. آمار جرم و جنایت و فحشا و دروغ و ضلم و ستم رو در نظر بگیری بهش میرسی و ملاک خداوند برای یک جامعه مومن غیر از این هم نیستو کافیه برکات ریخته شده به سرشون رو هم ببینی.[/quote] بله که کلیات رو روی کار میارم قرار نیتس که برم توی دنیای کثرت ها و تا قیام قیامت در مورد ورژن های مختلف لیبرالیسم خودم رو درگیر کنم. اصولا عقل بشری اینطور هست و اگر اینطور نیتس تا برات توضیح بدم عقل بشر کلی نگر هست و بنیاد بین . من هم بنیاد رو می بینم به توحید عرضه ش می کنم می بینم اشتباه هست پرتش می کنم توی آشغال دونی. لیبرالیسم با اولین اصل اسلام یعنی توحید مشکل داره اونم تناقض بنیادی دیگه بقیه اش حرف مفت هست باید پرتش کرد دور و صد البته ممکنه در مدیریت و ... دستاوردهایی داشته باشه و اونم قابل قبول نیست چون از ب بسم الله با توحید میشکل داشته. امثال شما این رو نمی دونید و عرض کردم برای من تازگی نداره چون احتمالا شما بچه بودی ولی سروش نظریه گزینش بی مهابا از غرب رو تجویز می کرد و فکر می کرد غرب یک کل گسسته هست و یک ترکیب اعتباری و لی خبر نداشت که ترکیبی اتحادی هست. در مورد اسکاندیناوی هم بازم وارد حوزه مصادیق شدید یعنی بحث شما روی بنیاد نظری نیست که درسته نیست با قرآن می خونه یا نه و... نگاه شما نگاه آماری بشر مدرن هست که صرف پایین بودن جنایت خوب بودن اقتصاد و... قضاوت می کنه... کلا خیلی دیدی سیاسی و سطحی هست مثل همین ادعاهایی که مثلا ببینید اونها آپولو می سازن ما نماز شب می خونیم اینقدر استدلال بی پایه و اساس هست که فقط باید لبخند سری تحویل داد. [quote] منظور استثنا بودن شخص علی هست که هر کسی مثل ایشون نبوده که در عین سادگی انسانی با ظرفیت و درست باشه؛ همین. و منظورم این بود که این رو نمیشه ملاکی برای انتخاب همه افراد قرار داد و این و خیلی های دیگه استثنا هستن. [/quote] خوب من بدترش رو میگم با این وضعیت تمام ائمه و انبیاء استثنا هستن چون همگی مثل علی عالیرتبه هستن از نظر عمل و نظر. ملاک استدلال شما النادر کل معدوم هست در مباحث فلاسفه اما با همین استدلال شما علی شامل این قاعده نمیشه چون حداقل 12 تا امام بعدش هست و 124 هزار پیغمبر هم عقب ترش. پس قاعده باطل هست دوم این حرف شما با اصل توحید منافات داره. خدای من و توحید اسلام میگه خداوند و ذات اقدس باری تعالی وجودی مطلق در علم و حکمت هست و کار عبث نمی کنه ولی با این استدلال شما خداوند بشری به اسم علی و محمد آفریده که ملاک و اسوه عمل نیست پس کار عبث کرده و بیهودگی به خرج داده. بی تعارف بگم با این استدلال بی پایه و بسیار ضعیف شما اصولا خدا ما رو به تمسخر گرفته و ظاهرا نمی دوه داره چکار می کنه و از اون طرف حواسش هم نیست چی میگه وقتی توی قرآن میگه پیامبر برای شما الگوی و اسوه حسنه هست. البته ملاک دین شما راستی و درتسی هست و مال من توحید ناب و طبیعی هست به اینجا برسیم. این حرف مادر بزرگ های عامی ما هست که نه بابا علی یه امام بود و... نمیشه مثل اون شد و... اما اسلام میگه این اسوه هست و ملاکی برای نظر و عمل شما باید گردن بگذارید و در پی تطبیق باهاش باشین و این وسط دوری و نزدیکی ما به اون بزرگوار هست که ملاک دوری و نزدیکی ما به دین ناب میشه. [quote]ببین عزیز جان. در مورد بحث تفسیر قرآن بنده چیزی نمیدونم ولی معنی رو اگه خواستی تا اونجایی که جوابت رو بدم میدونم. بنده خودم اهل تشیع هستم و مخلص کل برادران اهل سنت. اول اینکه دو تا مثل شما با زدن چنین حرفایی تنش رو بین شیعه و سنی درست میکنن که قرآن گفته اسلام یعنی تشیع؛ مسلماً وقتی پیش یه اهل سنت اینو بگی خیالت راحت کدورت پیش میاد(نمونه عراق از امثال شما در اهل سنت پیش اومده). نکته اینجاست در جایی قرآن تفرقه ایجاد نکرده و تا دوره پیامبر اعظم چیزی از مذهب گفته نشده و فقط اختلاف بین امامت علی و 3 تای دیگه خلفا هست فقط همین.[/quote] بدبختی اینجاست که هم نمی دونی دین اسلام و اس و اساس اون چی هست و هم تاریخ نمی دونی بگذریم... اما خامنه ای وقتی کرمانشاه تشریف برده بودن(خبر دارید که هند ایران هست کرمانشاه و از مسیحی و ارمنی و یهودی تا اهل حق و اهل تسنن و شیعه داره اونم با قومیت و نژادها و فرقه های مختلف) صراحتا گفتن ما با براددران اهل سنت دوست و برادر هستیم و اساس کار ما وحدت و برادری هست درگیری هم نداریم ولی بر اصول خودمون پاینبد هستیم و با استدلال و عقلانیت اثبات می کنیم درست میگیم و وحدت به معنی رها کردن اصول نیست بلکه رسیدن به وحدت بر مبنای اشتراکات منظور هست. تشیع به زائیده شدن در خانواده شیعی نیست چه بسا مسیحی یا یهودی یا بی دینی که مایه فکریش شیعی باشه و چه بسا شیعه ای که فقط اسم تشیع رو یدک می کشه و همزمان علی رو استثنایی می دونه که نمیهش ملاک و معیار عمل و نظر باشه. ما مخلص برادران و خواهران سنی هستیم و سیره شخصی بنده دوستی تنگاتنگ و عمیق با اونها بوده ولی در حوزه اعتقاد و نظر کوتاه نمیایم و میگیم حرفمون رو. اهل تسنن می تونن و تونستن این رو نپذیرن خوب نپذیرفتن دعوا نداریم که تمام شد. قرآن می فرماید وعتصمو به حبل الله و لا تفرقوا... از معسوم می پرسن این ریسمان چه چیزی هست و جواب اهل بیت پیامبر و... مباحث کلامی برش مترتب هست که شک دارم اولا علاقه ای داشته باشید بهش و دوما بپذیریدش فق اشاره ای بود که شما تفسیر قرآن هم نخوندید پس بهتره واردش هم نشید. اختلاف سر خلافت به صرت مصداقی صرف نیست اختلاف سر دو اصل بنیادی امامت و عدل هست که مورد پذیرش تشیع هست ولی مورد پذیرش تسنن نه. حتی تفاوت شیعه و سنی هم نمی دونید چیه واقعا متاسفم [quote]مردم سالاری دینی هم نوعی از لیبرالیسم هست. اصلاً عزیز من کلمه لیبرال رو شما یه سرچ کن ببین منظورش چیه! قبلاً هم گفتم اسلام سلفی داریم اسلام ناب محمدی هم داریم. بهائیت برگفته از تشیع رو هم داریم یعنی باید بگیم شیعه یعنی بهائیت!؟[/quote] روزی با بنده خدایی در یک حلقه مطالعاتی بحث می کردیم که خلاف شما هم لیسانس حقوق داشت و هم فوق علوم سیاسی از دانشاه ملی و معتبر کشور و بسیار هم اهل مطالعه و مداقه وقتی معنا و منظورش رو از امانیتس و لیبرالیست گفت چون در فلسفه ضعیف بود و مثل شما درگیر در مباحث لفاظانه شده بود 5 دقیقه طول نکشید که تمام ادعاهاش رو بر باد دید و مجبور شد کلا پس شون بگیره و دیگه هم نتونست وارد بحث بشه چون دید چیزی نمی تونه بگه که بهش خدشه وارد نشه. مثل شما مثل اون شده. نه گل پسر لیبرالیسم و مردم سالاری دینی در ایران اثباتا و ثبوتا با هم تفاوت اساسی و بنیادی دارن و جنس اونها فراوان متفاوت هست فقط در رای گرفتن شباهت دارن و مشکل امثال شما دیدن جنس هست و نه فصل. و جالبتر اینکه برای جدا کردن پدیده ها باید فصل رو دید نه جنس رو. مثلا شباهت اسب و انسان در تنفس باعث نمیشه بگیم هر دو بشر هستن و جنس اونها یکی بلکه از فصل اونها هست که پی می بریم دو موجود مختلف هستن یکی عقل داره و اون یکی نه یکی چهار پا هست اون یکی نه. مردمسالاری و لیبرالیسم هم فقط در رای گرفتن شباهت دارن و لاغیر. کسی نگفت شیعه یعنی بهائیت و اسلام سلفی و... هم همگی منحرف ستن ربطی به شیعه نا ندارن و جزو همون 72 فرقه پیش گفته هستن. در مورد لیبرال هم می دونم معنی اش چی هست برای همین میگم با توحید مشکل اساسی داره حالا اگر فکر می کنید نداره تعریف خودتون رو ارائه بدین تا جواب بدم. [quote]در کلام آخر ما به لیبرالیسم نچسبیدیم ولی بدونیم دیگران هم چی میگن صرفاً باعث تقویت بنیاد ما در جهان هست عزیز تر از جان(به قول جناب صالح علاء)[/quote] چسب و نچشبی ما همب هتفکر و نظری به گفتن نیست به عمل و کردار هست. وقتی علی میگه ظالم و مسکوت کننده در برابر ظلم و تائید کننده اون در نظر خدا یکی هستن یعنی شما توی دو گروه بعدی هم باشی مسلمان باشی نباشی دیندار باشی نیباشی و... ربطی نداره عضو اونهایی حالا قضیه شما هم همینه شما چه مسلمان شیعه باشی یا نباشی لیبرال باشی یا نه به کلام بگی یا نه وقتی کرددار و گفتارت مال همون هاست از همون ها به حساب میای نه چیزی غیر اون. بله ما متحجر نیستیم و بنیادهای فکری و نظری غرب و روش ها و متدهای اونها رو مطالعه می کنیم و صد درصد باید از درستاوردهای اونها استفاده کنیم و می کنیم و اصولا اگر من از علوم غربی اطلاعی نداشتم نمی تونستم با شما بحث کنم و نقض غرض میشد ولی این به این معنی نیست اگر لازم هست در علوم تجربی از اوها یاد بگیریم باید به علوم انسانی اونها هم گردن بزاریم. [quote]ابولفضل جلیلی یه جمله جالبی داشت که میگفت: خیلی خوبه ما تفکرات شرق و غرب رو با هم مظالعه کنیم و ببینیم حرف و ایده اونها چیه اگه چیزی بدرد ما میخوره ازش استفاده کنیم. بله به قول شما بنیاد درست هست و بنده هم رد نکردم ولی خیلی از بنیادهای جهان درست هستن؛ از دین مسیحیت تا دین یهودیت؛ شما اصل دین مسیحیت رو که مسیح آورد میخوای نقضی کنی یا دین اصلی موسی؛ نه شما و نه هیچ کس دیگر نخواهد توانست ولی مشکل کار کجاست که امروزه این دینها وجه خود را از دست داده اند؛ این مسئله ای هست که ما به ظهورامام زمان معتقدیم. علتش فقط اینه که اسلام هم درست اجرا نخواهد شد و دیگر هم دینی نخواهد آمد بلکه مدیریت درستی خواهد آمد که بنیاد در پشت ابر پنهان نشود.[/quote] اینقدر خل مباحث و انحرافیات این چند جمله بالا فراوان هست که میشه براش کتاب نوشت در ردش. بالاتر توضیح دادم یاد گرفتن حسنات و علوم تجربی ربطی به این نداره که دین خودمون رو هم کنار بزاریم. این دو تا مبحث دو تا دنیای متفاوت هستن. مسیحیت و یهودیت نسخ شدن یعنی دین کامل اومده و اونم اسلام هست و اگر اونها نسخش نکردن مشکل ما نیست مشکل انحراف اونهاست و ما نباید جوابکو باشیم خودشون باید باشن. ولی در اشتباه اونها شکی نداریم. اتفاقا هم من و هم خیلی های دیگه اصل دین مسیح و یهود رو قبول دارن ولی اونی که امروز در دنیا به اسم مسیحیت و یهودیت هست نه همش انحراف و مشکل اساسی. اصل دین حق توحید هست و بارها در قرآن اشاره شده که کلمه طیبه وحدت با ادیان توحید هست ولی خدای ما کجا و خدای کشتی گیر یهودیت و خدای سه گانه مسیح کجا. صد البته اینها رو نه عیسی گفتن و نه موسی اینها رو رهبانین و احبار گفتن اونم از نع منحرفش. دین های منحرف وجهه خودشون رو از دست دادن بله و دلیل اون هم جزمیت مسیحیت در قرون وطی بود ولی این نسخه برای اسلام پیچیدنی نیست. کلام قرآن و حدیث اعتقاد داره قبل از ظهور در ایران سیستم درستی پیاده میشه(با همه ضعف ها ولی درست تر از همه جا) این در تناقض آشکار با کلام شما هست که تا امام نیاد هیچی درست نمیشه اصولا امام فضایی می خاد و یاری برای ظهور و باید باشه تا بیاد و اینم در تناقض با حرف شماست. امام هم وقتی میان نسخه حقیقی دین رو که موجود هست و تفسیر درست رو حاکم می کنن و یکی از همون 72 فرقه هست اون دین و تفسیرش حالا سوال اینجاست که باید از شما پرسید اون فرقه درست فکر کدام هست؟؟؟ شیعه با تفسیر علماء فیضیه یا اسلام با تفسیر مالزیایی و اندونزیایی؟؟؟ شاد باشی عزیزم فکر می کنم آخرین سوال رو برای خودت جواب بدی حداقل مقداری شک در نظراتت به وجود بیاد وگرنه...
-
خوشم میاد این ملعون ها همه کارشون بر اساس مطالعه دقیق و انجام اقدامات عملگرایانه و پراگماتیستی هست [quote]· چگونگی استقلال گروههای مختلف شیعه در منطقه خاورمیانه از تسلط و نفوذ ایران · با توجه به وجود گروههای متفاوت شیعه در عراق، باید برای دور کردن آنها از ایران، برنامههای متفاوتی اتخاذ کرد. · استفاده از تمایل رقابت میان حوزههای علمیه قم و نجف: مهمترین هدف حوزه نجف، تقویت جامعه شیعه در داخل کشور است اما حوزه قم به دنبال ایجاد یک حکومت شیعی به سبک ایران در عراق است. · شیعیان سکولار در عراق به هیچ وجه با تسلط ایران بر عراق موافق نیستند و با هر اقدامی برای افزایش نفوذ ایران، مقابله میکنند. · تنها گروههایی که از افزایش نفوذ ایران در عراق حمایت میکنند، احزاب و جریانهای سیاسی هستند زیرا به حمایت مالی و سیاسی ایران نیاز دارند. [/quote] اینها نقاط ضعف و گپ ماست و باید به سرعت ترمیم بشن. در آینده نزدیک به احتمال زیاد سازمان های جاسوسی غربی رو به حمایت و شکل دادن به گروه های شیعه می کنن و با بدل سازی سعی در خنثی کردن گروه های همراه ایران خواهند کرد. از طرفی غربی ها مشکل مالی چندانی ندارن و همچنین چندین و چند کشور هستن برای همین دیتشون بازه. پیشنهاد من اینه اگر چنین اتفاقی افتاد باید خودمون برخی گروه ها رو شکل بدیم و غربی ها رو بچاپیم در صورت امکان. در عراق سعی دارن از شکاف میان گروه های مختلف شیعه استفاده کنن. باید رایزنی و .... رو بیشتر کنیم و گروه های مختلف رو بیشتر نزدیک و همگرا کنیم. رقابت بین نجف و قم رو باید کاملا از بین برد فکر می کنم یکی از راه های موثر رفت و آمد بیشتر و تدریس علمای هر دو حوزه در دیگری هست مثلا برخی علماء نجف 3 یا مثلا 6 ماه در قم تدریبس کنن و همچنین برنامه هایی برای شرکت بیشتر این بزرگان در دو کشور کرد. به شکلی که دوری و بعد دو حوزه به قرب و نزدیکی نزدیک بشه و مشکل رو حل کرد. شیعیان سکولار عراق و منطقه رو باید با تبلیغات و کار فرهنگی روشن کرد و باید به اونها بگیم ما قصد نداریم قدرت و منافع شما رو در دست بگیریم و نگاه ما کاملا برادرانه و دینی هست و لاغیر.نباید از جانب ما احساس خطر کنن [quote]· مشکل بحرین، سوءمدیریت حکومت است که با استفاده از ابزار زور و دریافت کمک مستقیم از کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس برای سرکوبی خیزشهای مردمی در سال 2011، بهانه و فرصت را به ایران داد تا نفوذش در این کشور را افزایش دهد. · ایران در خیزشهای مردمی بحرین در سال 2011 مداخلهای نداشت و پیروی شیعیان بحرینی از مراجع ایرانی، نمیتواند توجیهکننده این باشد که ایران پشت پرده قیامهای مردمی بوده است. · در مورد عربستان، شیعیان این کشور به طور سنتی به حوزه علمیه نجف اقبال داشتهاند اما سختگیریهایی که حزب بعث در دهه 1970 اعمال کرد سبب شد شیعیان عربستانی به اجبار به قم بروند و در آنجا تحصیلات علوم دینی را انجام دهند. [/quote] جالبه خودشون هم فهمیدن برخی کارها به ضرر خودشون تمام شده و اقداماتی که در سوریه و بحرین داشتن نفوذ ایران رو تبعا زیاد کرده. احتمالا فشار بر بحرین و مردمش کمتر بشه و همچنین ورود شیعیان بحرین برای تحصیل به عراق و... زیاد سخت نیست اگر فکر کنیم برخی از خائنین و ... در عراق از فردا تصحیسلات بسیار خوبی برای شیعیان بحرین تهیه ببینن که به طرف حوزه نجف متامیل بشن. و نکته خیلی جالب این هست که فهمیدن حوزه قم علاوه بر کار علمی سبقه سیاسی و اجتماعی هم به خودش گرفته و متاثر حکومت شده و در واقع اسلامی سیاسی داره تحویل میده ولی حوزه نجف نه. احتمالا یکی از اهداف غربی ها که با برخی علماء شروع شده دور کردن حوزه نجف و بدنه تشیع از اسلام سیاسی و اجرای طرح الازهری در دنیای تشیع هست. باید با این مبارزه کرد تشیع بدون سیاست یعنی هیچی... [quote]· در مورد لبنان، با وجود مخالفتهای برخی گروههای مذهبی با ولایت فقیه مدنظرامام خمینی (ره)، اما گروههای متعدد لبنانی با ایران روابط صمیمانه و نزدیکی دارند. · مقابله با نفوذ ایران در میان شیعیان لبنانی بسیار سخت است، هرچند غیرممکن نیست. [/quote] این از اون نقاط قوت ماست که نشون میده الگوی اجرا شده در لبنان بیار موفق عمل کرده و باید همین رو در تمام مناطق شیعه گسترش داد. کاش به جای یک امام موسی صدر و شهید چمران 10 تا داشتیم و 10 کشور رو که شیعه دارن مثل لبنان سر و سامان می دادیم. [quote]· در کشور آذربایجان، وضع متفاوت از سایر کشورها است. دولت این کشور، یک دولت سکولار و معتقد به جدایی دین از سیاست است. به همین دلیل راه برای نفوذ ایران در میان شیعیان این کشور، دشوار است. · در پاکستان، شیعیان با مشکلات زیادی روبرو هستند و کشتار شیعیان رو به افزایش است. با وجود این مشکلات، شیعیان پاکستان، تمایلی به کمک خارجی ندارند و از نفوذ ایران نیز استقبال نمیکنند اما در صورت تشدید فشارها امکان روی آوردن آنها به ایران وجود دارد.[/quote] باید فشار خودمون رو بر دولت آذربایجان بیشتر کنیم ولی نه در حوزه ای که بخوایم اونجا کار سیاسی یا مدیریتی بکنیم. الگوی عراق و لبنان و... هم به دلیل سیستم حکومتی آذربایجان شدنی نیست. باید کاری کرد که به ما اجازه تبلیغات و انجام امور فرهنگی بدن همین فعلا در اونجا کافی هست. اما پاکستان رو باید در اسرع وقت اقدام به تاسیس حزب الله پاکستان بکنیم و در سکوت کامل و چراغ خاموش پیش بریم در تاپیک تاکتیک های داعش و روش های مقابله با اون به این مورد خاص یعنی پاکستان و در کنار یمن اشاره خواهم کرد. هرچند وضعیت پاکستان به دلیل 12 امامی بودن شیعیان اونجا و .... راح تر از حتی یمن هست.
-
بهش نمیاد دست ساز باشه و ساحت پهپاد خوب هم به این راحتی ها نیست باید دید از کجا گرفتن و یا چجور ساختن
-
بررسی روشها، تاکتیکها و استراتژِی های داعش در نبردهای شهری
fath پاسخ داد به MOHAMMAD تاپیک در جنگهای معاصر
سلام مجدد به دوستان. در بخش های قبلی به مشخصه هایی که از نظر بنده در مورد داعش وجود داشت پرداختم. این بخش به بعد رو سعی می کنم در مورد توصیه ها و روش های مبارزه با این ویروس صحبت کنیم. [b][color=#ff0000]تشکیل گروه اطلاعات و عملیات ویژه برای زدن عقبه مالی و سران داعش و گروه های مشابه:[/color][/b] در ارتش سوریه و عراق باید گروهی اطلاعاتی تشکیل شو که وظیفه اصلی آن رصد کانال های مالی و جابجایی پول و لا و... از کشورهای منطقه تا به دست این افراد رسیدن باشه. صد البته این کار با وضعیت فعلی نیروهای اطلاعاتی ارتش های سوریه و عراق به راحتی شدنی نیست بلکه باید سیستم اطلاعاتی ایران و حزب الله لبنان و جهاد اسلامی فلسطین و هم وارد قضیه بشن و در بعد اطلاعاتی وارد عمل شده و اطلاعات لازم رو در اختیار قرار بدن. شاید لازم باشه میز کاری برای این موضوع تشکیل بشه و همزمان از روسیه و چین هم خواهش کرد که همکاری اطلاعاتی بکنن. در مرحله بعد باید تمام اطلاعات در زمانی کوتاه تجزیه و تحلیل و صحت و سقم اونها تائید و سپس با در اختیار داشتن نیروهای ویژه(چیزی توی امیه های صابرین یا نوهد) در زمان رد و بدل پول و... در صورت امکان پول ها را ربود و در صورت عدم امکان ربودن خود پول و گروه اسکورت نابود بشن. در مورد سلاح و مهمات و سران این گروه و گروه های مشابه هم باید به همین شیوه عمل کرد. اما لازم به گفتن است این گروه ویژه اطلاعاتی عملیاتی باید دارای امکانات ویژه مثل هلی کوپتر و... باشد و همچنین پهپاد و... که هم در کنترل و تائید منطقه و خبر استفاده کند و هم در صورت لزوم و داخل خطوط دشمن به سرعت وارد عمل شده و به صورت بزن و در رو عملیات را اجرا و از تیررس دشمن خارج شود. همچنین باید کاملا حواس جمع باشد که در قالب طرح های تله اطلاعاتی نیروهای خودی در کمین دشمن نیفتند. در صورت لزوم و امکان باید نیروهای توپخانه آمادگی پشتیبانی از نیروهای خودی را داشته باشند که در صورت لزوم بتوانند در پوشش آتش توپخانه یا هوانیروز و نیروی هوایی از منطقه خارج شوند. پیشنهاد این است که این گروه از افرادی بسیار نخبه و مطمئن و در خفای کامل فعالیت کند. [b][color=#ff0000]تشدید عبور و مرور و کنترل شبانه:[/color][/b] باید تمام عبور و مرورها به شدت کنترل شود و در صورت خطر حتی حکومت نظامی شبانه اعلام و از عبور و مرور جلوگیری کرد. مثلا در صورت لزوم باید حرکت ماشین سنگین و یا حتی سبک را در شب ها متوقف کرد.البته ممکن است اعلام شود این کار شدنی نیتس و به اقتصاد و ... ضربه می زند ولی در وضعیت فعلی چاره ای نیست. باید کنترل عبور و مرور و ایست و بازرسی شهرک های داخل شهر را به کمیته های مشترک پلیس، نیروهای مردمی محلی و ارتش سپرد تا از ورود افراد ناشناس مطلع و برخورد لازم صورت گیرد. این کار توسط نیروهای صرفا ارتش و پلیس شدنی نیست چون آشنایی با مردم محل ندارند و در عین حال نیازمند تعداد فراوانی نیرو و... هست ولی با مشارکت نیروهای مردمی می توان درصد اطمینان و موفقیت پست ها را بالاتر برد. در عین حال اگر درگیری رخ داده و کمیته های مردمی دچار تلفات شوند به طور عادی مردم محل با تروریست ها در افتاده و دیگر آنها را نمی پذیرند و برای دفاع محکم تر خواهند شد. این اقدامات در محلات باید در شب بیش از روز تشدید شود و در روز هم پیگیری شود. در شب حرکت واحدهای نظامی باید با هماهنگی کامل و اطلاعات رمز و... باشد به شکلی که درصد غافلگیری نیروهای خودی با استفاده داعش از خودرو و لباس های خودی کم شود. چون این گروه به تجهیزات و امکانات ارتش دست پیدا کرده است و به وسایلی مانند صداخفه کن و دوربین دید در شب و.... هم مجهز است. در صورت لازم در هر شرهک توسط خود کمیته مرکزی محل باید برای مردم محل کارت تردد ویژه تهیه شود. به تمام نیروها باید سپرد در تمام ساعات حضور در ایست و بازرسی ها و پست ها هوشیار باشند. تمام ورودی ها و کوچه ها و خیابان های فرعی در طول شب باید کاملا بسته باشند و تنها یک ورودی بیشتر برای موارد لزوم باز باشد و همین ورودی هم توسط تشکیل پشت های چند لایه حفاظت شود یعنی اگر پستی در 100 متری توسط انتهاری و یا جنگ سنگین از بین رفت حداقل دو ایستگاه دیگر موجود باشد که بتواند موج های بعدی را تحمل و پس بزند. افراد باید به گلوله های ضد زره و موشک های ضد نفر و ضد زره موثر برای زدن خودروهایی انتهاری و ... مجهز باشند و با آتش دقیق و هدفمند مهاجیم را نابود کرد. می توان در اطراف محل های خطر و... مناطقی را تعیین و گرای آنها از قبل تهیه شود به طوری که در صورت برخورد خمپاره و توپ خودی به مردم عادی و شهرک آسیبی وارد نشود مثلا پارک ها و یا زمین های ورزشی و... و در صورت حمله مهاجیم آنها را کانالیزه و به طرف این محل ها که در واقع قتلگاه کمین آتشبارهای خودی است هدایت کرد و آتشبار را در مرکز محل مستقر وی ادر پادگان های ارتش و پلیس باشد و در صورت اعلام دیدبان اقدام به شلیک کنند. پشت ایست های مستقر که باید دارای نیروی کافی باشند حتما باید نیروی حمایت و ذخیره موجود باشد (در نقاط مستحکمی که در حمله های آتشباری دشمن نابود نشوند.) و در صورت کند شدن و یا توقف دشمن توسط ایست های بازرسی و... اقدام به پاتک کرده و دشمن را با تمام توان و آتش سنگین نابود کنند. [b][color=#ff0000]اقدامات مهندسی رزمی:[/color][/b] باید در اسرع وقت اقدام به ارسال مستشارین نظامی در رسته مهندسی رزمی کرد. عمده مشکل ایتس و بازرسی ها و پاسگاه و پایگاه های ارتش سوریه و عراق این است که در مهندسی رزمی ضعیف عمل کرده و دشمن به راحتی توان نفوذ به خطوط خودی را پیدا می کند. این نیروها باید علاوه بر ساختن پایگاه ها و پشت های ایست و بازرسی مستحکم و عمرانی و همچنین چند لایه کردن آنها اقداام به تله گذاری برای دشمن کنن و با حفر کانال و میدان مین و... دشمن را به صورت کامل کانالیزه کنند. در صورت داشتن یگان های مهندسی رزمی قوی بخش عمده ای از توان دشمن باید صرف نابودی دژها و خطوط مهندسی خودی بشود و همین موضوع موجب تحلیل نیرو و مهمات دشمن را فراهم می کند.و این امکان را به وجود می آورد که پس از توقف دشمن و یا کند کردن او نیروهای ذخیره و پاتک به شدت دشمن را در هم بکویند. در واقع باید خط اول به عنوان ضربه گیر عمل کند و پس از متوقف کردن دشمن نیروهای ذخیره و احتیاط با پا تک کل دشمن را نابود کنند. باید به نیروی خودی تاکید کرد در انجام عملیات در برابر دشمن به بدترین و شدیدترین شکل ممکن برخورد کرد و رحم و مروتی به خرج ندهند و همچنین هدف عمده در حمله نابودی است ولی اگر وضعیتی طوری رقم خورد که اسیر از دشمن گرفته شد با روش اسلامی برخورد شود و اسیر برای تخلیه به فرماندهان اطلاعاتی تحویل شود. برای جلوگیری از ورود خودروهای انتهاری به خطوط خودی باید اقدام به حفر کانال های به میزان کافی عریض و در عین حال عمیق کرد که بی ام پی و خودروهای دشمن در آنها کیر کنند و پشت این کانال با فاصله ای که اگر خودرو منفجر شود موج نیروی خودی را نابود نکند خاکریز باشد و جلوی خاکریز هم مین گذاری یا تله گذاری شود پس خاکریز هم که می توان خاک خود کانال باشد خط بعدی از سنگرها و برج های دیدبانی که اشرافکامل به درون کانال دارند باشد تا در صورت پناه بردن نیروی دشمن به همین کانال بتوانند آنها را هدف قرار دهند. در ایست های بازرسی و .... هم باید چند لایه گی را رعایت کرد ابتدا باید جاده را به حالت زیگ زاگ راحی کرد تا خودروی با سرعت و مستقیم حرکت کند و مجبور به تغییر جهت با فرمان شدید باشد که سرعت را کاهش می دهد سپس قبل از پست بازرسی باید نیروهای تامین جبه باشند و سپس ایست بازرسی و کمی عقب تر نیروهای پشتیبانی و کاور لازم و در طرفین جاده هم نیروها چند نفر چند نفر باید در سنگرهای محکم بتنی مستقر باشند و آماده. همین روش باید در ایستگاه های دو و سه هم رعایت شود که در صورت نابودی و یا عدم توان مقاومت پست یک به آنها عقب نشینی و مقاومت ادامه پیدا کرند. می توان همین پست ها را برای دشمن تله گذاری هم کرد و بعد از عقب نشینی و گرفته شدن توس دشمن با انفجار دشمن را نابود کنند. پیشنهاد می شود در تله گذاری از سلاح های با ترکش و ساچمه بالا استفاده شود چون تکیه دشن بیشتر بر روی خودروهای سبک و نفر پیاده است و بیشترین تلفات با همین سلاح ها ممکن است. راه کم خرج استفاده از حلب های پیت نباتی 1 تا 5 کیلویی با ساچمه و سنگ و شیشه و خرج مرکزی تی ان تی یا سی4 است که با سیم به چکاننده وصل شوند. در جلوی راه های ورودی در صورت لزوم می توان منطقه ای را کاملا تله گذاری کرد و در صورت اطمینان از حمله خودروی انتهاری دشمن قبل از رسیدن به محل آن را نابود کرد. این اقدام بیشتر در مورد پایگا ها کارایی دارد و اگر اراف پادگان را خندق و موانع مهندسی ایجاد کرد در این صورت راه خودرو دشمن تنها جاده است که می شود در 100 یا 200 متری پایگاه در وسط جاده به صورت مثلثی از ترکیب تله بالا گفته یا دو تله خرج گود استفاده کرد. برای درست کردن تله خرج گود از حلب های گرد و روکش مسی مخروطی و مواد منفجره باید استفاده کرد که با انفجار به طرف بالا از زیر خودرو دشمن را نابود کند. البته اگر مین ضد تانک هم را بتوان کنترل از راه دور کرد کارایی خود را دارد. در اقدامات مهندسی رزمی باید توجه داشت تمام ستحکامات باید طوری ساخته شوند که برای نیروی خودی در نقش دفاعی عمل کنند ولی برای دشمن در برابر خود نیروی خودی قابل استفاده مفید نباشد مثلا نیروی خودی باید به درون کانال ها یا به پشت خاکریزها با در ارتفاع بالاتر قرار گرفته اشراف داشته باشد تا در صورت عقب نشینی نیروی خودی بتوان نیروهای دشمن که در آنها پناه گرفته را نابود و هدف قرار داد. در کل باید به مهندسی رزمی توجه بیتشری کرد. [b][color=#ff0000]دفاع تحرک:[/color][/b] دشمن گله ای حمله می کند و ترسی از جان خود ندارد و در عین حال توان جایگزینی نیروی بالایی هم دارد پس باید کمترین تلفات خودی را متحمل شد. بر همین اساس باید روی دفاع متحرک و .... تمرکز کرد. نمونه این روش در بالا گفته شد باید با ایجاد 2 یا 3 یا حتی 4 خط پدافندی در هر خط به دشمن ضربات شدید و کاری زد و با تله گذاری و انفجار از راه دور کانالیزه کردن و کشیدن دشمن به قتگاه واحدهای آتشباری ضربات سنگینی به آنها زد و سپس به نیروی خودی تاکید کنیم در صورت وخیم بودن اوضاع به سرعت وبا حفظ جان خود به خط قبلی عقب نشینی کنند. خط قبلی در این حین باید اجرای آتش پشتیبانی کند تا نیروی خودی به راحتی عقب بکشد تلفات کمی بدهد. این روش تا آخرین خ باید ادامه پیدا کند و سپس نیروی پاتک که باید به خودروهای زرهی و نیمه زرهی و آتش سنگین و نیروی ویژه و زبده مجهز است بعد از دفع سه لایه دشمن تک کند و علاوه بر تلفات بالا دشمن را هم نابود کند. آخرین لایه باید مستحکم تر باشد. این لایه ها می تواند در وردی شهرک ها یا اراف پایگاه های خودی باشد. اما بودن همراهی نیروی مردمی و محلی این تاکتیک ها به مشکل می خورند و باید تا هر حدودی که شدنی است دفاع را مردمی کرد. استفاده از خودروها و آتش موثر در برابر تاکتیک خودرو سبک دشمن: چون تکیه دشمن بر خودروهای سبک است و سنگین ترین اسلحه دشمن معمولا تا توپ های 23 و در مواردی 57 است باید با در اختیار داشتن خودرویی که حفاظت زرهی مناسب دارد و همچنین آتش برتری ارائه دهد کار کرد. بهترین کزینه فعلی بی ام پی مجهز به توپ های 30 م م است که هم تحرک خوبی دارند و هم توپ آنها برتری آتش محصوصی نسبت به سنگین ترین توپآنها که 23 است دارد و در عین حال برد کافی برای ایجاد منقه خطر چند کیلومتری را داراست . خوبی دیگر این است که توان حمل چندین سرباز را هم دارد و هم می تواند موشک های مختلفی هم با آن شلیک کرد مثل مالیوتکا. گزینه بعدی استرایکر و خوروهای مشابه آن است. تانک برای این ماموریت خوب است اما رفع نیاز نمی کند چراکه کالیبر بزرگ و ریتم پایین آن و... اثر کمتری از این دارد که توپ 30 م م ما مجهز به گلوله های ضد نفر و ضد زره یکی در میان بارگذاری شده باشد. در این صورت هر گلوله توپ نقش یک پرتابه انفجاری موثر را دارد. این نفربر به گمان بنده حتی در درگیری با پژاک هم به عنوان آتش پشتیبانی و زرهی سبک عملکرد بسیار عالی داشته اشت. واحدهای دشمن تحرک بالایی دارند و این نفربر می تواند تا حدودی برخی از خودروهای دشمن را تعقیب و اقدام به نابودی کند. در کنار این خودرو دیگر نمونه ها مانند بی تی آر و... هم به شرط تسلیح به توپ 30 یا 23 م م موثر خواهند بود مخصوصا اینکه با دارا بودن چرخ می توانند سرعت بیشتری هم در جاده داشته باشند. البته این روش به صورت گروهی بهتر جواب می دهد مثلا در هر گروه 2 نفربر 2 بی تی آر و سه ماشین پشتیبانی آتش مجهز به اس پی جی ، توپ 106 و راکت 107 بهترین فرمیشن است. در حین عملیات بی ام پی ها و بی تی آرها راکت های 107 می توانند در زمان اندکی 12 راکت به مواضع دشمن تا 8 کیلومتری شلیک کنند و اس پی جی و 106 هم دقیتر مواضع و افراد دشمن را بزنند. صد البته این گروه ها نباید زیاد از پایگاه ها و شهرک های و مناطق تحت سیطره خودی دور شوند و در کمین و یا محاصره درمشن گرفتار شوند بلکه نقش اصلی پاتک و تک به دشمن تا چند کیلومتری و مراجعت به مناطق خودی است. در صورت حرکت دشمن باید به پست های دیگر اطلاع داده شود و آنها هم به رقم خود اقدام کنند. در این چنین شرایطی بهترین گزینه برای تعقیب دشمن تکیه به نیرهای هوانیروز و هوایی است. البته باید از این واحدها در قالب دفاع نیمه متحرک وابسته به پاسگاه ها و پایگاه ها و ایست و بازرس های خودی استفاده کرد و برای کمین به دشمن و عملیات پشت سر آنها از نیروهای چتر باز و یا یگا های آزاد استفاده کرد واحدهایی که به صورت مازاد و ویژه مستقر هستند و به محض دریافت اطلاعات وقتی دشمن پشت دروازه شهر یا ایست و بازرسی با خطوط خودی درگیر است اینها با پشت دشمن رفته و اقدام به ایجاد کمین کنند تا در صورت پاتک خودی و عقب نشنی دشمن آنها را قیچی کنند و یا از پشت به دشمن حمله و دشمن را نابود کنند. [b][color=#ff0000]نابودی و سختی کار در تامین انرژی یا دارو و...برای دشمن:[/color][/b] باید بر روند فروش سوخت و... تمرکز و کنترل ویژه اعمال کرد و پمپ های بنزین و... را به خوبی زیر نظر داشت و همچنین در مورد دارو و ملزومات باید همین کار را کرد. اگر لازم شد حتی باید پالایشگاه ها و مراکز ذخیره سوخت و... را که در دست دشمن است نابود کرد. یا با ایجاد خرابکاری هدفمند مهندسی که داعش توان ترمیم ان را با نیروی غیر متخصص نداشته باشد روند تولید سوخت و سوخت رسانی را مختل کرد. در مورد دارو و غذا هم باید همین کار را کرد اما چون کار سبقه نظامی کامل ندارد باید روی آن کار اطلاعاتی هم کرد. [b][color=#ff0000]آتش سنگین، هدفمند و متراکم توپخانه در زمان کوتاه:[/color][/b] دشمن تحرک بالایی دارد و استفاده از روشهای قدیمی در استفاده از توپخانه کارا نیست تنها راه این است که بعد از شناسایی مناطق دشمن در زمانی کوتاه با حجمی عظیم و گسترده اقدام به آتش متمرکز و دقیق کرد. مثلا در یک زمان 10 توپ سنگین یا خمپاره 120 و یا راکت به یک منطقه برخورد کند . این روش تلفات بالاتری از دشمن می گیرد چراکه اولا دشمن تحرک بالایی دارد و به سرعت جابجا می شود و نمی توان آتش توپخانه و آتشباری خودی را دقیق روی هدف متمرکز و اقدام به شلیک کرد و با اولین برخورد و انفجار دشمن یا فرار یا متفرق می شود. در واقع غافلگیری اولیه که از بین برود دشمن متفرق شده و شاید دیگر یا 100 شلیک هم نتوان دشمن را تار و مار کرد. ولی اگر مثلا در چند ثانیه 10 توپ 120 یا 150 یا 24 راکت 107 و یا کاتیوشا و یا نه 10 گلوله 120 م م خمپاره به هدف و اطراف تجمع دشمن برخورد کند دشمن در همان ابتدای حمله تلفات بالایی دریافت کرده است. اگر به تصاویر پهپادهای و بالگردهای عراقی در مبارزه با داعش توجه کنید متوجه می شوید وقتی یکی از مراکز تجمع آنها هدف قرار می گیرد به سرعت ده ها نفر از اطراف منطقه پراکنده می شوند و دیگر با ده ها موشک و ... نمی توان همه آنها را نابود کرد ولی اگر در همان حمله اول چندین هدف و منطقه ای نابود شود این ده ها نفر در همان اول نابود می شوند و فرصت متفرق شدن نخواهند داشت. بالاتر گفته شد می توان اقدام به درست کردن کمین های توپخانه های برای دشمن کرد که مثلا با کانالیزه کردن و یا ایجاد پست های طعمه و فریب و.... دشمن را به نقطه ای کشید و با یک حمله پر حجم توپخانه ای آنها را مضمحل و سپس نیروهای دفاع متحرک و یا ویژه برای نابودی در ضربه بعدی اقدام و همه دشمن را از دم تیغ بگزرانند. و مورد بعدی این است که باید واحدهای توپخانه مناطق اساسی و همه خود را از قبل گراگیری کنند و در صورت لزوم اقدام به آش کنند. مثلا 100 متری جلوی ایتس بازرسی و یا ورودی شهر ووو ... در این صورت با ندای دیدبان خط آتش حمایتی باید اعمال شود. این تاکتیک بخصوص در مورد کاروان های دشمن کارایی دارد چراکه در یک زمان و با 10 شلیک ویا با ادامه یکدقیقه ای آتش با همین 10 توپ می توان تمام کاروان دشمن را نابود کرد -
بررسی روشها، تاکتیکها و استراتژِی های داعش در نبردهای شهری
fath پاسخ داد به MOHAMMAD تاپیک در جنگهای معاصر
[quote name='master7' timestamp='1403465633' post='387623'] دوست عزیز نظرت در مورد اون نوع دفاع از شهر چیه؟ استفاده از مینی کاتیوشا و یا کاتیوشا با اون نوع راکت مین گذار؟ [/quote] جلوتر که به بررسی ارتش سوریه و عراق برسیم راه کاریهای لازم رو ارائه بدیم این هم جزوش قرار می گیره -
بررسی روشها، تاکتیکها و استراتژِی های داعش در نبردهای شهری
fath پاسخ داد به MOHAMMAD تاپیک در جنگهای معاصر
[quote name='master7' timestamp='1403462219' post='387613'] به نظر من اگه کشتن یه ارتشی باعث بشه داخلشون نفوذ کنی و اطلاعاتی به دست بیاری که بشه باهاش جان هزاران نفر رو نجات داد ارزشش رو داره احتمالا کتاب خاطرات مستر همفر رو خوندین .همون جاسوس انگلیس .اگه نخوندین پیشنهاد میدم بخونیدش . البته متن اصلی و بدون سانسورش [/quote] خوندم مشکل اینجاست که اینطور کارها برای ما که تفکر اسلامی و اخلاقی داریم شدنی نیست ... -
بررسی روشها، تاکتیکها و استراتژِی های داعش در نبردهای شهری
fath پاسخ داد به MOHAMMAD تاپیک در جنگهای معاصر
[quote name='master7' timestamp='1403436500' post='387529'] میشه بگین ابزار کشتار جمعی چه تاثیری در جذب نیرو داره؟ و اینکه چطور بر افرادی که جذب میکنن نظارت دارن از نظر حفاظتی ؟ اگه اشتباه نکنم 3 روز پیش بود که یه فیلم پخش کردن و از همه مسلمان های جهان درخواست کردن به اونا بپیوندن یه استرالیای و انگلیسی بودن که تو فیلم حرف میزدن. و یه موضوع دیگه اینکه چه نگرش مذهبی باعث میشه نشه افراد رو باهاشون همراه کرد؟ یکی از مهمترین شرایط یه نیروی اطلاعاتی اینه که با هر شرایط وقف پیدا بکنه و هماهنگ باشه چون باید به هدفش برسه یه پیشنهاد دیگه برای حفاظت از شهر ها هم دارم استفاده از مینی کاتیوشا هستش . که میتونن به صورت گشتی داخل شهر باشن و به محض درگیری نیروها ازشون پشتیبانی بکنن چون حجم آتش خوبی دارن در مقابل وانت های مورد استفاده داعش و بردشونم خوبه و میشه از انواع راکت های مین گذار هم در کالیبر های بالا تر استفاده کرد که راه عقب نشینی اونا هم بسته بشه یا اینکه باعث بیشتر شدن تلفات اونا بشه [/quote] قبلتر توضیح دادم که چون ایدئولوژی اونها مذهبی هست عین حزب الله خریدن و جاسوس کاشتن بین اونها از خودشون به این راحتی ها نیست چون رفتن برای خدا بجنگن و نمیشه اونها رو راضی کنید که بیا جاسوسی بکن و با پول و... هم نمیشه عامل تاثیر در اونها ایجاد کرد. در مورد سیستم حفاظتی هم توضیح دادم یک سری عمل انجام میدن که بسیار هم تخصصی پیگیری میشه و مشخص هست مشاوران ضد اطلاعاتی قوی داشتن و یا دارن. عدم دادن اطلاعات اساسی و مهم به اعضاء جز و... اما در مورد نفوذ به این گروه هم عرض کردم چون ماهیت اینها جنایت پیشه هست اگر فرضا شما نفوذ کنی بعد از مدتی تحت نظر و... یه روز یه ارتشی می زارن جلوت و میگن این اسیر هست سرش رو ببر خوب در این حالت تکلیف شما چیه؟؟؟ اگر بکشی که قاتل شدی و اگر نکشی می فهمن نیروی اگر خائنی هم نباشی تنها در حد سمپاتی و قابل اعتماد نیستی تازه اگر شانس بیازی زیر شکنجه مقور نیای به این راحتی نمیشه به این گروه نفوذ کرد -
بررسی روشها، تاکتیکها و استراتژِی های داعش در نبردهای شهری
fath پاسخ داد به MOHAMMAD تاپیک در جنگهای معاصر
[quote name='master7' timestamp='1403306599' post='387275'] با سلام میشه گفت که دوستان تقریبا همه نقاط ضعف و قوت و راهکار های مقابله رو گفتن به نظر من بهترین راه و کم هزینه ترین راه ورود به داعش است. همونطور که گفتین داعش در هر منطقه که وارد میشه اعلام عضو گیری میکنه چون نیاز به نیرو داره همین باعث میشه حساسیت کمتری به خرج بدن و به راحتی بشه واردشون بشی پس بهتره از همون نیرو های مردمی که داوطلب برای جنگیدن میشن افرادی که دارای قابلیت عملیات های نفوذی واطلاعاتی هستن شناسایی و به کار برده بشن که یا از داخل به اونا ضربه بزنن مثل به رگبار گرفتن نیرو های آمریکا توسط پلیس های افغان که همراهشون بودن یا اینکه صرفا کار برد شناسایی و اطلاعاتی داشته باشن مثل گزارش موقعیت اسکان یا حرکت به سمت اهداف جهت درگیری همونطور که همراهان ریگی موقعیتش رو گزارش میدادن .وسیله و روش برای ارتباط با نیرو های خودی هم زیاده که فکر میکنم کسانی که تو این زمینه اطلاعات دارن خیلی بیشتر از بنده با راه و روشش آشنایی دارن انشالله که هر چی زودتر شررشون کنده بشه . کاش میشد که از ایران هم داوطلب بفرستن . [/quote] همونطور که عرض کردم یکی ا شاخصه های برتر این گروهک ضد اطلاعات قوی و استفاده از ابزار کستار بی رحمانه هست و نمیشه با این روش به راحتی در اونها نفوذکرد. مخصوصا اینکه نگرش مذهبی دارن و بازم نمیشه به این راحتی افرادش رو همراه کرد. [color=#ff0000][b]آتش پشتیبانی و حمله دسته جمعی:[/b][/color] یکی دیگر از خصیصه های این گروه تروریستی استفاده از آتش پشتیبانی به شکل درست و منسجم و سپس حمله موثر به اهداف مورد نظر است. نیروهای مدافع به دلیل ماهیت تدافع مجبور به عدم تحرک و حفظ سنگرهای خودی هستند و لاجرم باید در سنگرها مانده و دفاع کنند اما یروهای مهاجم بنا به ماهیت آفندی می توانند به سرعت و از هر جهتی حمله ور شوند. در حین درگیری تمام دهانه آتش سلاح های نیمه سنگین و سنگین داعشی ها به طرف منطقه هدف متمرکز می شود و در حین اجرای عملیات هم آتش وانت های حامل توپ و مسلسل ادامه پیدا می کند تا نیروهای تک ور بتوانند به هدف برسند. در این حین اگر مقاومت مدافعین زیاد هم باشد از انتهاری استفاده کرده و با انفجارهای بزرگ انفرادی موجبات نابودی مدافعین را فراهم می کنند و یا با انفجار ماشین های بزرگ و حامل مواد بسیار زیاد منفجره با موج و تکان انفجار باعث انفعال مدافعین و نابودی آنها در مواردی شده و سپس مجدد تهاجم گله وار رو شروع می کنند و به همین دلیل پس از چند موج حمله بالاخره موفق به گرفتن هدف و سنگرهای مداع خواهند شد. از طرفی چون این افراد ترسی از مرگ ندارن لاجرم نمی شود با ترس و یا زخمی کردن و یا تلفات همرزم آنها را متوقف کرد و اگر هدف گرفتن منطقه ای باشد تنها راه کشتن آنها است. گفتنی است در حین عملیات معمولا تک تیراندازها و همچنین موشک های ضد زره و... هماهنگی خوبی از خود نشان می دهند و با سیستم پوشش و آتش حرکت سهلتر به هدف می رسند. [b][color=#ff0000]تمرکز در انجام عملیات در فضاهای فراهم برای عملیات سریع: [/color][/b] معمولا این گروه عملیات ها و فشای خود را عملیات در مناطق باز دشت ها و صحرا ها قرار داده که از طرفی برای آنها خطر و از طرفی امتیاز است. از این جنبه که نداشتن پدافند هوایی موثر موجبات تلفات آنها را فراهم می کند این مورد تهدید است و لیکن عملیات در این مناطق برتری سرعت را از آنها نمی گیرد و به راحتی توان تحرک خود را حفظ کرده اند و به دلیل هماری بیشتر در چنین مناطقی چنان در قید و بند جاده های معمول نبوده و با استفاده از خودروهای در اختیار به راحتی از هر محلی توان تردد و تحریک دارند. در عراق و در سوریه مناطق تحت سلطه این گروه بیشتر کپویر و دشت است و صد البته استفاده از استتار و اختفاء در سطح بسیار خوبی در این گروه ها مشاهده می شود. به شکلی که بهترین و بروزترین لباس های طرح استتار توسط آنها استفاده می شود. کشف چنین افرادی مستلزم داشتن نیروی هوایی قوی و ابزار و فناوری روز است که سوریه و عراق به سطح گسترده و در اندازه ارتشی مانند ارتش های غربی فاقد آن است و این موضوع فراغ بال بیشتری برای آنها فراهم کرده است. در عین حال عملیات در چنین وضعیتی این خاصیت را هم دارد که امکان مهندسی کردن و کانالیزه کردن نیرو های داعشی را کمتر کرده و توان عمل از هر منطقه ای را دارند. به همین دلیل مدافعین شاهد حمله از هر طرفی هستند. [color=#ff0000][b]استفاده از لباس و تجهیزات روز و ارتش سوریه و عراق:[/b][/color] یکی دیگر از روش های نفوذ داعش استفاده ا لباس و هم اکنون تجهیزات خود ارتش است و به این دلیل بسیاری از پست ها سبانه یا روزانه به دلیل مشتبه شدن به نیروی خودی مورد تهاج قرار گرفته اند. در عملیات اخیر این گروهک در عراق تجهیزات و خودروهای فراوانی به دست این گروهک افتاده که امکان انجام چنین عملیات هایی را به شدت افزایش داده است. به نظر می رسد این گروه برای تهیه و لباس و تجهیزات مشابه با ارتش های سوریه و عراق هم مشکلی نداشته باشد [b][color=#ff0000]عدم برخورداری از پدافند هوایی موثر و توپخانه سنگین:[/color][/b] می توان ادعا کرد یکی از نواقص داعش عدم داشتن پدافند هوایی قوی و موثر است هر چند شاید برای گروهی که ماهیت چریکی دارد لازم نباشد اما چون در فضای کشوری مل می کند که درگیر با دولت مرکزی هستند می تواند نقطه ضعفی بزرگ باشد. این نقیصه توسط این گروه با مبحث استتار و اختفاء و وپوشش تا حدودی پوشانده شده و چون ارتش سوریه و عراق فاقد گستردگی در تجهزیات مدرن و روز هستند فعلا این نقطه ضعف به خوبی توسط این دو کشور و دولت هایشان استفاده نشده است. اما در عین حال این گروه دارای توپ های با کالیبر مختلف و موشک های دوش پرتاب هستند و تا حدود ی موجبات اذیت و آزار نیروی هوایی را فراهم کردهاند به خصوص در مناطقی که استقرار دارند. مورد بعدی عدم دارا بودن توپخانه سنگین است صد البته این موضوع به این معنا نیتس که دارای توپ نیستند ولی چون توپخانه به سرعت کشف و جابجایی و پشتیبانی و مهمات رسانی به آنها سخت است و همچنین نمی تواند تحرک بالایی داشته باشند معمولا کمتر مورد استفاده قرار گرفته وب یشتر تمایل به استفاده از راکت وجود دارد تا توپخانه. در برخی مکان ها هم از خمپاره های تا 120 م م استفاده می شود و خاصیت آن جابجایی آنها به سرعت است و در صورت استفاده از خمپاره و توپ و راکت هم استفاده معمولا به دو شکل است یا ایجاد ترس و نا امنی یا حمله متمرکز برای گرفتن و یا نابودی هرفی خاص [b][color=#ff0000]عدم حفاظت کافی:[/color][/b] داعش چون ماهیت چریکی دارد دارای خودرو(البته الان از ارتش عراق صاحب مقداری خودرو زرهی شده است) ها و تجهیزات انفرادی حفاظتی کاملی نیست. هرچند با تجربه از غربی ها می توان گفت در صورتی که این نقیصه موجبات خطر جدی را فراهم کند مطمئنا شاهد تجهیزات بروز مانند جلیقه و کلاه خود و... در این گروهک خواهیم بود. این مورد موجب می شود بتوان داعش را با امکانت و تسلیحات سبک تر از یک نیروی کلاسیک نابود کرد و دچار مشکل جدی و فراوان. تا اینجا مواردی در مورد داعش ذکر شد و در ادامه صعی می کنم راه های مقابله را ذکر خواهیم کرد -
[quote name='nepton' timestamp='1403336778' post='387317'] اعتقاد یا عدم اعتقاد بنده روبه اسلام چطور تشخیص دادی برادر؟ [color=#ff0000]اصولاً خود اسلام یه جور لیبرالیسم دینی رو تعریف میکنه که فرق چنانی با لیبرالیسم کشورهای اسکاندیناوی نداره و بنده به این معتقدم؛[/color] در کل هم فعلاً در عصر حاضر چندین اسلام داریم شما کدومش مد نظرته؟ یه مسئله رو که یادت رفته اینه که استثنا قاعده رو نقض نمیکنه. امیر المومنین یا هر کس دیگه ای میتونن استثنا باشن و واقعاً هم هستن ولی آیا این استثنا برای همه صدق میکنه و شما باید بر این اساس ریسک بالای 80 درصد رو برای انتخاب یک فرد متوسط برای بدست گرفتن قدرت روانتخاب کنید؟! تیموشنکو یکی از متوسطهای اوکراین بود و دیدیم که فساد مالی بار آورد و 13 درصد بیشتر رای نیاورد. در هر صورت تجربه میگه علاقه افراد ثروتمند؛ بالای 90 درصد بیشتر برای کسب قدرت یا خدمت هست! در هر صورت به قول خودت مبانی شما که مشخص نیست چه اسلامی رو اعتقاد داری با ما خیلی فرق میکنه؛ فقط بنده این رو میدونم منافع طلبی و شادی از تحقیر دیگران جزو اسلام محمدی نیست و نه تنها از دید بنده شما این اسلام روندارید وفکر میکنید که دارید خیلی از دوستان دیگه هم این ساسلام روندارن ودر خیال اسلام حقیقی هستن در حالیکه به قول شهید مطهری میگه در غرب اسلام ندیدم و همه مسلمان بودن؛ اینجا اسلام هست و همه نامسلمان؛ گویی که اشهد شرط اسلام است و این مایه تاسف است. یک نکته حاشیه با معذرت) دور نرو برادر من رئیس جمهور قبلی از بین مدیران کم تجربه و بعضاً یک فرد متوسط و ناشناخته بود؛ کارنامه هشت سالش رو مقایسه کن که چه فساد های مالی به بار اومده! نمیدونم چرا رفتار روسیه؛ حس رفتار ترکیه در قبال سوریه رو بهم میده؟! یکی از تاثیرات منفی برای ما که دوستان بی تفاوت هستن نسبت بهش تجزیه طلبی هست! از نظر بنده قضیه اوکراین یه جورایی بانی و ناجی ما هم شد؛ اتحادیه اروپا نیاز گازیش خیلی مهمتر از قضیه مذاکرات و انرژی هسته ای هست و همین مسئله باعث شد که اوباما ومشاورانش سعی در کنار گذاشتن اتحادیه اروپا در جریان مذاکرات بشن و نباید فراموش کرد که سه کشور مذاکره کننده با ایران در اتحادیه اروپا هستن و نیازشون به گاز مقرون به صرفه هم بی تاثر در نرمی و عقب نشینی اونها نخواهد بود. در روابط بین الملل چهره روسها رو مخدوش کرد؛ حالا چه روسها از قضیه کریمه سود برده باشن یا نه مسئله اینجاست در دراز مدت به ضرر آنها تمام شده و به سود آمریکا شد چرا؟! کشورهای مرزی یا نزدیک به روسیه خودشون روبه ناچار به نیرونظامی مضائف مجهز خواهند کرد واین یعنی فروش بیشتر تجهیزات آمریکایی و این یعنی ایجاد شغل در آمریکا! مسلماً این کشورها مثل لهستان-چک-لیتونی-رومانی و...... توانایی تولید بعضی از تسلیحات نمیه بازدارنده روندارن! کم گوی وگزیده گوی روبه این میگن. دمت گرم که حق مطلب رو بیان کردی برادر من. [/quote]گل پسر اینقدر منطق و صحبت هات ضعیفه که کسی که فقط کمی در مورد لیبرالیسم و اسلام خونده باشه می فهمه اصولا حداقل چیزی از اسلام نمی دونی. آخه برادر من لیبرالیسم با اولین اصل از اصول عقاید اسلامی که توحید باشه تضاد داره اونم تضاد کفرآمیز حالا چطور اسلام با لیبرالیسم اسکاندیناوی برابر هست؟؟؟ مگر اون اسلامی که شما میگی یه چیزی توی مایه های اسلام مالزی و اندونزی باشه. هر چند من دینم رو از فیضیه گرفتم ولی بقیه رو نمی دونم... عقاید ما در گفتار و عمل ما ظاهر میشه گل پسر و همون ملاک هست وقتی من می بینم کوچکترین اطلاعی از بن و اساس دین خدا نداری می خوای چی بگم تعارف کنم خوب برادر من اسلام نمی دونی چیه. استثنا در چی ؟؟؟ به نظرم داری خارج از موضوع میری علی یعنی معصوم و انسان کامل و حرفش سند و ملاک هست و لاغیر. استثنا مستثنی هم نداریم قرآن میگه اسلام از اول هم فقط اسلام بوده و اونم اسلام ناب تشیع هست به نظر ما و لاغیر... ریسک انتخاب و... هم کلا همون ملاک ها و نوع تفکر لیبرالی هست کلا سیستم مردم سالاری دینی کاملا متفادت از غرب و لیبرالیسم و لیبرال دمکراسی اون هست. من اسلامم کاملا مشخص هست اونم تشیع 12 امامی و نظریه پردازان اونم از فارابی تا ابن سینا و علامه مصباح و جوادی آملی هستن و در بخش نظری هم کسانی مثل دکتر داوری و مددپور و شهید مطهری و علامه طباطبایی. هر جایی مشکل داری بگو تا جوابت رو بدم ولی شک دارم کلام حق رو بپذیری. اون کلام رو هم مرحوم آل اححمد گفتن و مناط کلامشون هم عمل به دانسته های در غرب بود و.... ولی ربی به اساس و بنیاد نظری نداره. گل پسر بزرگترین فساد دوره رئیس جمهور قبلی که 4 سال اول هم الحق و الانصاف عین لودر کار کرد اختلاس بود می دونی یعنی چی؟؟؟ یعنی دولت خیلی اوقات در اختلاس بی گناه هست بلکه کارمندان و مدیران جز معمولا ساخت و پاخت می کنن نه مثل دولت فعلی که رانت میده علننی یعنی کاملا در جریانه... منم یه چیزی بگم خیالت رو راحت راحت کنم. بنیاد نظری تشیع در فلسفه و کلام و سیاست و قرآن و تفسیر و عرفان چنان قوی هست که شما و من که سهل هستیم اگر تمام عالم هم جمع بشن نمی تونن کاری بکنن و چیزی از اون رو نقش کنن. ولی در مقام عمل میشه با مصداق قرار دادن همین جمهوری اسلامی بگین ضعف هست و فساد هست و... که اونم خدشه ای به بنیاد نظری وارد نمی کنه من و شمائیم که به جای درک اسلام حقیقی و اجرای اون رفتیم چسبیدیم به لیبرالیسم و... هزار ایسم دیگه و شتر گاو پلنگ ما باعث شده اسلام نیم بند اجرا بشه.در واقع مشکل از سیستم نظری اسلام ناب نیست مشکل از من و شما و اجرای و عمل ماست
-
[quote name='arash666' timestamp='1403349533' post='387360'] [color=#0000ff]*غافلگیری ارتش در ابتدای جنگ کذب محض است در اذهان برخی گاهی این نکته خطور می کند که ارتش با آغاز جنگ تحمیلی و اشغال خرمشهر، در برابر دشمن غافلگیر شد. بنده می خواهم بگویم نه تنها ارتش غالگیر نشد بلکه بسیار بسیار هم جالب عمل کرد. برای اثبات این سخن شما کافیه وضعیت ارتش ما و ارتش عراق را قبل از آغاز جنگ بیاورید روی کاغذ، ببینید آنها چه دارند و ما چه داریم. امکانات آنها را با ما بسنجید. زمانی که انقلاب شد ارتش در وضعیتی قرار گرفت که از همه جا به آن ضربه وارد کردند. سوالی که اینجا قابل مطرح کردن است این است که چرا برخی مسئولین در اوایل پیروزی انقلاب تصمیم گرفتند سربازی را از دو سال به یک سال کاهش دهند؟ آیا برای اینکه سرباز خانه ها خالی شود؟ پشت این تصمیم واقعا چه هدفی بود؟ تضعیف ارتش؟ چرا آمدند گفتند هر کسی می تواند در منطقه بومی خود خدمت کند؟ من که فرمانده تانک هستم و رسته ام زرهی است و در لشکر 92 اهواز خدمت می کنم حالا می خواهم بروم اردبیل زادگاه خودم، آیا در اردبیل برای تخصص من جا هست؟ آیا به جای من آدم متخصص در لشر 92 زرهی آمده؟ جواب این است که نه خیر، نیامده.[/color] [color=#0000ff]*تصمیماتی که بازرگان گرفت دلیلش چه بود؟[/color] [color=#0000ff]همان مقطع عده ای از آقایان گفتند: هر کس که می خواهد از ارتش جدا شود، استعفا بدهد و برود. چرا؟ آیا به جز تضعیف ارتش دلیلی دیگری داشت؟ در نیروی دریایی بیش از 300 متخصص دوره دیده در کشورهای اروپایی که مهندس شده بودند استعفا دادند. مگر ما برای تحصیل آنها پول نداده بودیم که دوره ببینند، همه شان رها کردند رفتند خارج. اگر واقعا ارتش نیازی نداشت آنها را در اختیار ارگان های دیگر می گذاشت. همه این تصمیمات اغلب در دولت موقت گرفته شد و شخص مهندس بازرگان. [/color] [color=#0000ff]*آقای ابراهیم یزدی لطفا پاسخ دهید[/color] [color=#0000ff]100 فروند موشک هارپون از آمریکا خریداری شد که گفتند ما نمی خواهیم، ما با کسی جنگ نداریم! یکی نبود بگوید بابا پول این موشک ها پرداخت شده. این موشک ها در آن زمان آخرین مدل موشک بود با تکنولوژی آخر. همه این موشک ها انتقال داده شد به عربستان سعودی. یعنی اگر ما اول جنگ اینها را در اختیار داشتیم در سوم چهارم مهر با همان ارتش عراق، بصره و بغداد را در اختیار داشتیم و ارتش بعث در شرق و غرب کاری ازش بر نمی آمد. موشک هایی که پولش هم پرداخته شده بود برگرداندند به آمریکا. سوال اینجاست که آقای ابراهیم یزدی وزیر امور خارجه وقت چرا این تسلیحات را نگرفتید؟! پشت این تصمیم چه بود؟ یکی نبود بگوید اگر به این ارتش اعتماد نداری، که نداری! نگه دار بگذار در انباری دیگر برای واحد بعدیت. [/color] [color=#008000]ما که از اسرائیل نیامده بودیم [/color] [color=#008000]ارتش عراق با 12 لشکر و 30 تیپ مستقل بین 250 تا 300 هزار جیش الشعبی حمله را آغاز کرد که در سال 64 توان خود را رسانده به 54 لشکر اما ما چه کردیم؟ بااین وصف ارتش کجا غافلگیر شد؟ چطور صدام در روز هفتم جنگ تقاضای مذاکره کرد؟ آن زمان سپاه و بسیج و یا نیروهای مردمی آموزش دیده برای جنگ مگر چقدر داشتیم؟ همین ارتش بود که ایستاد؟ خب این ارتش هم از خود ملت بود ما که از اسرائیل نیامده بودیم. [/color] [color=#008000]*مرگ بر آمریکا و درود به عباس بابایی [/color] [color=#008000]ما در ارتش کلا 50 هزار نیرو داشتیم که تعدای هم در کردستان درگیر بودند، تعدادی در ترکمن صحرا. حالا ببنید در این حال چنان ارتشی حمله می کند به ما. و ما با همین لشکر نیم سوخته در واحد خودمان که شاید 70 درصد بیشتر استعداد نداشت وارد جبهه جنگ شدیم و لشکر های دیگر هم که بدتر از ما بودند. اما با این وصف ارتش متجاوز با آن هیمنه زمینگیر می شود. خب چه کسی این کار را کرد؟ آیا غیر از ارتش جمهوری اسلامی کسی دیگری بود؟ در یکی از کتاب ها نویسنده که راوی آن روزهاست در کتابش می نویسد: تکاوران ارتش در اسرائیل دوره دیده بودند. من به ایشان گفتم فرض هم کنید که ما در اسرائیل دوره دیده ایم. مهم این است که آمدیم و از مملکتمان دفاع می کنیم. عباس بابایی مگر در آمریکا دوره ندیده بود؟ حالا می گوییم مرگ بر آمریکا و درود به عباس بابایی. یا سایر خلبان های شهید ما هم در خارج دوره دیده بودند. [/color] [color=#ff0000]*جنگیدن یا گزارش نویسی؟[/color] [color=#ff0000]یکبار با امیر سیاری فرمانده نیروی دریایی ارتش رفته بودیم جایی. یکی از ما پرسید شما یادداشتی از آن دوره ندارید؟ هر دوی ما پاسخ منفی دادیم. طرف گفت: فلان آقا برای هر دقیقه نوشته دارد. امیر سیاری گفت: ایشان حتما رفته بودند برای تهیه گزارش نه جنگ. من تفنگ دستم بود می جنگیدم و وقت نوشتن نداشتم. اگر وقتی پیدا می شد کلاه آهنی را می گذاشتم زیر سرم استراحتی می کردم و دوباره ادامه می دادم.[/color] من هم امیدوارم بار آخرتون باشه و در هر فرصتی بیخودی به ارتش حمله نکنید [/quote] جناب الکترو ببخشید حالا پاک هم کردید و بن هم کردید عیبی نداره شما کار خودت رو بکن ولی چون عمومی پست شده منم باید جواب بدم. جناب آرش بسیاری از چیزهایی که نوشتید دقیقا همون چیزی بود که بنده گفتم. ارتش از چند ناحیه ضربه خورد بله کاملا هم طبیعی هست. انقلاب شد عده ای خائن بودن و طبیعتا پاکسازی شدن و عده ای هم در اثر طبیعت انقلاب که نوعی جامعه شناسی آشوب اجتماعی رو همب ا خودش داره ناخواسته قربانی شدن . این وسط برخی هم فرصتی برای عقده گشایی و تصفیه شخصی پیدا کردن. از طرفی دولت بازرگانی سر کار اومد که عمده نیروهاش جاسوس از آب در اومدن. اما علاوه بر تصفیه حساب های شخصی و خیانت های دولت بازرگان و کابینه ش ارتش باز هم پر بود از خائنینی که عین همین ارتش فعلی عراق شناسایی نشده بودن گااه و بیگاه به ارتش ضربه می زدن. نمونه اش شبکه جوش که هیچ وقت افراد و نیروهاش پیدا نشدن و با فراغ بال یا از ایران فرار کردن و یا اطلاعات و پرونده های اونها از بین رفت و الان هم دارن بین ما زندگی می کنن. همین افراد خائن موجب شدن با اینکه ارتش کاملا مطلع بود که داره جنگ شروع میشه و با اینکه برخی درخواست رزمایش کرده بودن و همه گزارشهای سپاه اون زمان مبنی بر آمادگی جنگی عراق بود ولی همین افراد خائن پشت گوش انداختن و شد اونی که اول مهر 59 شد. جالبتر قضیه اینه که همین اتفاق در اواسط جنگ هم دقیقا برای سپاه اتفاق افتاد و از دانشگاه رفتن تا کادر کردن بسیج و سربازی کردن و... کلید خورد و... در واقع شما دارید همون حرف ها من رو می زنید ولی جواب من دقیقا دفاع از ارتش بود ارتشی که حتی برخی از انقلابیون خواستار انحلال اون بود و رهبر کنونی اجازه ندادن. جواب من به اون آقایی بود که با کلامی موهن بنده رو به عقده گشایی بر علیه ارتش محکوم می کنن در حالی که با ارتشی ها زندگی کردم و کار کردم بیشتر از سپاه و بسیج و ناجا و... حرف بنده هم این بود که برخی پاکسازی ها شاید اشتباه بوده و برخی بیگاه بودن ولی قربانی شرایط و یا تصفیه حسابهای شخصی شدن ولی باز هم با اون پاکسازی که لازمه هر انقلابی هست خائن پر بود از ارتش و ما گاه و بیگاه آسیب می دیدیم. قضیه ارتش در اواسط و اواخر جنگ هم ربطی به موضوع ما ندارد چون ارتش عراق عین افعی داشت از هر سر که بریده می شد هفت سر جدید می زائید و ارتش و سپاه و بسیج ما نمی تونست چون با دنیا در جنگ بودیم و... ربطی هم به ارتش نداره چون سپاه هم نتونست به این روند افزایش عراق ها جواب بده چون کلا شدنی نبود وضعیت اونها و ما. مطلب فراوان هست مخصوصا از خیانت های فراوان لیبرال ها و لیبرال مسلک های این کشور که همیشه خدا ضربه اساسی به مملکت زدن. و می زنن و عده ای هم نادانانه یا مغرضانه هنوز هم سنگ اونها رو به سینه می زنن کسانی که بجز بدبختی چیزی برای این مملکت نداشتن. اما در مورد دفاع از خرمشهر و.... نه برادر من تند نرو فقط ارتش نبود و اون کسی که 40 روز لشگرهای عراق روی پشت خرمشهر و .... گذاشت فقط ارتش نبود اونی که سوسنگرد رو حفظ کرد فق ارتش نبود. قرار نیتس بی انصافی بکنیم و اینبار از این ور بیفتیم همه زحمت کشیدن بخصوص نیروهای مردمی و سپاهی که هیچی بجز جونشون رو نداشتن. مردم گیلانغرب با دست و بیل و داس عراق ر عقب زدن این رو تاریخ فراموش نمی کنه سرپلذهاب همینطور ارتشی نبود که بخواد کار خاصی بکنه این هوانیروز بود که بعدا وارد کارزار شد و... لگشر 81 از هم پاشیده شده بود و بخشهای باقیمانده هم هنوز پر بود از خائن و همچنین 92 زرهی بدنه ارتش هنوز مسموم بود و از طرفی بدنه دولت موقت هم مسموم که چه عرض کنم از مسموم و پسموم گذشته بود کلا عامل بیگانه بودن و وزیر مملکت با بمب می رفت امام رو ترور کنه.
-
[quote name='Ludendorff' timestamp='1403325532' post='387296'] بله باز هم باز گشایی ... کاری که با ارتش بعد انقلاب شد و اون تصفیه ی شدید چه قبول بکنیم چه نه . عامل اصلی جسارت صدام و حمله به ایران وعامل اصلی ناکامیمون در دفاع اولیه و شهادت صد ها هزار نفر از هموطنانمون بود چطور بعضی دوستان از کاری که با ارتش کردیم دفاع میکنند . ببینید . 2 تا موضوع رو باید از هم جدا کنیم > یکی محاکمه و تصفیه ی افرادی که به نحوی در سرکوب مردم نقش داشتند و یا اقدام به کودتاه کردن ویا اقدامشون بر ضد انقلاب محرز شده که قابل دفاعه ولی کاری که ما انجام دادیم بعد انقلاب > تصفیه ی ارتش از تمام افرادی بود که حس میکردیم عقیدشون با ما متفاوته . [/quote] ببین آخرین باره دارم با زبان فارسی سلیس بهت میگن دفعه بعد توهین بکنی من می دونم و تو آقای محترم... اولا در بحبوحه هر انقلابی طبیعی هست برخی خیلی تند برن دوما همون ارتش مورد علاقه شما چندین بار با همون پاکسازی ها هم کودتا کرد و آخرینش که شما هم شنیدی وب قیه رو هنوز نه نوژه بود..سوما اینکه شما فکر کردی حمله عراق به خاطر فروپاشی ارتش بود نه اینطور نبود حمله عراق یکی از دلایلش نفهمی همون فرمنادهان ارتش بود که راه به راه چند ماه قبل از مرزها گزارش میرفت بابا اینها دارن لجستیک نیرو می کنن و به پاشگاه ها حمله می کنن و... ولی هم برخی از همون بدنه ارتش و هم عامل نفوذی خائنی به اسم بنی صدر که البته یک لیبرال بود می گفتن نه خبری نیست و ان شاء الله بزه... همون آقایون غیور حتی به سپاه و بسیج و نیروی مردمی هم سلاح نمی دادن و صدالبته شیرمردانی مثل شهید صیاد هم بودن که سرخود سلاح می دادن و کمک می کردن و غیرتشون اجازهخ نمیداد آب و خاک مملکت بهش تعرض بشه که جالبتره بدونید قربان چشمای مستت که همون صیاد رو عوامل نفوذی و ضد انقلاب همون ارتش پاکسازی می کنن که اون و امثال اون کاری نکنن. همون راتش معظم با رهبری همون بنی صدر عملیاتی طراحی می کنه که ته اش نابودی چند تیپ و شکست کامل عملیات هست. تازه بعد از فرار بنی صدر با لباس زنانه بود که راتش به دست نیروهای انقلابی افتاد و شد ارتش. یادمه همین آقای شمخانی که الان دبیرشورای امنیت ملی هست نامه ای نوشته بودن به تهران به این مضمون: «ما اینجا جان برای دادن داریم ولی وسیله ای نداریم که با آن جان بدهیم.» و در ادامه می نویسن اگر روزی تنها 12 گلوله خمپاره 120 م م به من بدهید خرمشهر را نگه خواهم داشت. ایشون فرمناده سپاه آبادان بودن اون زمان و ندادن تا همون خرمشهر هم سقوط کرد. بله ارتش پر از شسیرمرد غیور بود و هست و به ضخصه کسانی رو دیدم که با اینکه مذهبی و معتقد نیستن به دین و اسلام و ... و حتی ولایت رو قبول ندارن اما غیرت و وطن پرستی دارن و پشت به دشمن نکرده و نمی کنن ولی چه میشه کرد که اوایل انقلاب هنوز اون سیستم پوسیده باقی بود و بود.... در انتها اینکه این استدلال شما در این مورد که حمله عراق دلیلش ضعف ارتش بود نتیجه عملی اش اینه که ما مقصر بودیم... ولی گل پسر اگر به جای منفی دادن صرف به خلق الله توی سایت می رفتی و می خوندی می فهمیدی این عامل فقط زمینه رو فراهم تر کرده بود و زمان رو مشخص ولی عوامل اصلی اصلا این چیزها نبود. بلکه قدرت طلبی صدام چشم طمع به کشور ما ملغی کردن قرداد الجزایر و از همه مهمتر تحریک آمریکا و انگلیس عوامل اصلی بودن. کتاب جنگ ایران و عراق نوشته عبدالحمید زمزمی رو بخونید که قبل از انقلاب رفته خارج کشور و انگلیس زندگی می کنه و کتاب رو هم بر اساس اخبار راسانه های غربی نوشته که نگی سپاه نوشته و... برو ببین اون کثافت های غربی چطور زمینه جنگ رو فراهم می کنن و یک گروه پزشکی میاد و بعد از معاینه قلب امام میگن یک ماه دیگه بیشتر زنده نیست و طرح حمله هم توسط خود انگلیس طراحی و برای اجرا میاد عراق و.... حرف زیاده ولی اینقدر بی ادبانه و موهن حرف می زنید که روی اعصاب آدم می رید و آدم به جای بحث مجبور در مقابل چهار تا بهتون بگه ولی امیدوارم آخرین بارتون باشه توهین می کنید
-
[quote name='Thundar' timestamp='1403292154' post='387244'] کار رو باید از پایه ریخت به این میگن یه حرکت انقلابی گرچه خیلی دیر........مطمینا بسیاری از این فرماندهان خر پیره در سالهای اتی برای گذران عمر سیاه خود راهی ریاض دوبی و قطر میشن و صدالبته بسیاریشون در قالب به اصطلاح کارشناس نظامی جذب العربیه و الجریزه............... نمونه بارزش وفیق السامراییه [/quote] بله وقتی پاکسازی انجام نشه آش همینه و کاسه همین. هنوز هم برخی اینقدر ساده و کم فه هستن میگن چرا بعد از انقلاب ارتش ایران پاکسازی شد اصلا چرا عده ای پاکسازی شدن...
-
[quote name='Antiwar' timestamp='1403276268' post='387184'] اتفاقا به ایده شما چند روزه فکر می کردم که چقدر نظر مناسبی بود. الان هم شدنی است عراقی ها هم تجهیزاتی از ما از تجهیزات و تاسیسات صنعتی و نفتی. میشه پسشون گرفت. [/quote] به این سادگی نیست اولا کمر نیروهای هوایی عراق شکسته و دیگه کادر برای بازسازی و تعمیر و نگهداری و... نداره مهمات این هواگردها قدیمی و غیر موثر هست و... هزاران دلیل دیگه. الان بهترین کار فکر می کنم هلی کوپتر و از همه مهمتر هواپیماهای ملخی هست
-
بررسی روشها، تاکتیکها و استراتژِی های داعش در نبردهای شهری
fath پاسخ داد به MOHAMMAD تاپیک در جنگهای معاصر
[quote name='warjo' timestamp='1403276807' post='387185'] جناب فتح با عرض سلام و تشکر به نظرتون موصل چطور سقوط کرد ؟ [/quote] سلام عجله نکنید به اونم می رسیم ولی به طور کلی من نمی دونم چیزی غیر از خیانت رو در نظر بگیرم. نمیشه که شهری با 200 هزار نیرو اینطور یک دفعه سقوط کنه البته بسیاری از دلایل بالا گفته شده هم دخیل هست و به هر کدامش به وقتش می پردازیم. -
بررسی روشها، تاکتیکها و استراتژِی های داعش در نبردهای شهری
fath پاسخ داد به MOHAMMAD تاپیک در جنگهای معاصر
اولش هنوز حاجی محمد هنوز بخش داعش تمام نشده تازه بعدش بخش نیروهای خودی شروع میشه باید برای هر کدام از این موضوعات راه حلی کاربردی ارائه داد. که ان شاء الله در حد توان ارائه میشه. [b][color=#ff0000]سبک اسلحه:[/color][/b] یکی دیگر از ویژگی های گروه تروریستی داعش تکیه بر اسلحه های سبک است و این مشخصه این توان را به این گروهک تروریستی می دهد که در قید سنگینی تسلیحات نماند و اصل غافلگیری و تحریک بالای خود را حفظ کند. همچنین پشتیبانی نیروهایی که بر اسلحه سبک تکیه دارند راحت تر و گاها حتی با استفاده از مهمات طرف دیگر درگیری هم شدنی است و در عین حال با ماشین های تدراکاتی کمتر می توان مهمات کافی به نیرو رساند. این مشخصه هم برتری نسبی ایجاد می کند و نیروها به راحتی قابلیت جابجایی دارند و معایبی نیز دارد که یکی از آنها عدم اثرگذاری لازم این دسته از سلاح ها هست که این گروهک سعی می کنند با تکیه بر استفاده از راکت و موشک های انفرادی و همچنین توپ های سبک این نقیصه را جبران کنند. به همین سبب استفاده از آر پی جی و راکت های دیگر و همچنین بمب ها و نارنجک های انفرادی، مین ها و توپ های کالیبر کوچک به شدت در بین چنین نیروهایی مرسوم است به طوری که توپ های 57 و 23 م م بیشترین استفاده را در بین این نیروها دارند و همچنین راکت اندازهایی همچون اس پی جی. داعش و بقیه گروه های مشابه به خوبی آگاه هستند که برای پیشروی موثر و گرفتن خطوط دشمن نیازمند آتش تهیه و پشتیبانی لازم هستند و در غیر اینصورت باید متحمل تلفات بیشتری شوند به همین سبب با سوار کردن تیربارهای کالیبر سنگین و همچنین توپ های کالیبر سبک سعی دارند این آتش تهیه را فراهم کنند و بر همین اساس تیربارهای دوشکا و کالیبر 50 دیگر و همچنین توپ های 23 م م و 14 و.... به وفور دیده و استفاده می شود. اما نباید فراموش کرد این سلاح ها علاوه بر دقت کم در این حالت اثرگذاری لازم برای پوشش برخی زمین های نبرد را ندارند. و اما برتری دیگر استفاده از سلاح های سبک که به نوعی مختص این گروهک است تکیه بر توان انفرادی و آموزش قوی اعضاء آنها است یعنی درست است که فرد مسلح به یک کلاشینکف است اما به خوبی توان استفاده موثر از آن را آموخته و به بهترین شکل ممکن از آن استفاده بهینه می کند و دقیقا فرد می داند در چه زمانی آتش بگشاید و چه زمانی به پشتیبانی آتش از هم گروه های خود بپردازد، مهمات حدر ندهد و... این نقیصه ای است که در نیروهای عادی و مردمی و سربازان کم تجربه و همچنین نیروهایی که ترس بر آنها غلبه کرده به خوبی مشهود است چراکه بی هدف و بدون دیدن دشمن و همچنین از ترس دست به تیراندازی رگباری زده و پس از مدتی با اتمام مهمات چاره ای جز فرار یا تسلیم نخاوهند داشت در صورتی که نیروی خودی مهمات رسانی نکند و در این بحبوحه امکان قطع خطو تداراکاتی خودی فراوان است. [color=#ff0000][b]جنگ روانی:[/b][/color] جنگ روانی و ایجاد شوک یکی دیگر از روشهای این گروه است که به خوبی با استفاده از فناوری نوین ارتباطی بهترین استفاده را از آن می برند. حدیثی داریم در مورد حرکت لشگریان امام عصر در واقعه ظهور که این لشگر چنان بار روانی سنگینی دارد و چنان ترس و رعبی بر دل ها می افکند که به موزات حرکت سپاه تا فاصله بسیار زیادی دشمن اسلحه بر زمین نهاده و خود را می بازد. این تاکتیک روشی است که در بین داعش و مغول ها به خوبی قابل دیدن است. این گروه قبل از اینکه به خطوط برسد و جایی را فتح کند ترس از خود را ارسال می کند و روحیه دشمن را به شدت تخریب می کند تا جایی که قبلتر گفته شد نیروهای خودی یا از ترس دست به تیراندازی کور و یا فرار می زنند و یا به امید رهایی تسلیم شده و .... این گروهک استفاده خوبی از همین تاکتیک کرده و علاوه بر شایعه افکنی و پخش اعلامیه و... با پخش تصاویر و فیلم های نیروهای در حال پیشروی خود در شبکه های اجتماعی راهی کم هزینه و خوب برای ارتباط خود با دنیا و استفاده از رسانه های آزاد پیدا کرده است. یکی دیگر از مشخصه های این گروهک این است که همراه گروه های عملیاتی خود دوربین هایی را روانه می کند ولی تا عملیاتی دارای نتیجه خوبی نباشد از پخش تصاویر خودداری می کند تا نیروی خودی آنها با دیدن صحنه های شکست روحیه خود را از دست ندهد. گاه و بیگاه شاهد سر بریدن افراد مختلف توسط این گروهک هستیم و این تصاویر و فیلم ها هم روی شبکه های اجتماعی و خبری میاد. دلیل این کار ایجاد یک جریان رسانه ای و وحشت عمومی هست و جذابیت امر این هست که تقریبا خیلی هم موثر بوده بجز در برخی نیروها مثل بچه های حزب الله که کلا وضعیت فکریشون فرق می کنه بقیه خیلی سریع تحت تاثیر قرار می گیرن. این افراد پس از گرفتن منطقه ای هم به سرعت تبلیغات خودشون رو شروع می کنن و سعی در اجرای برخی برنامه های هستن که بیشترین قشری که مد نظرشون هست کودکان و نوجوانان هستن چون به خوبی آگاه هستن مورد تاثیر تبلیغات و جنگ روانی قرار می گیرن و بزرگسالان هم نمی تونن اونها رو برگردونن چون با ایجاد ترس و رعب اجازه احتجاج و منطق رو از بقیه می گیرن و وضعیت اینی خواهد شد که شاهد هستیم. [color=#ff0000][b]عضو گیری بومی:[/b][/color] مور بعدی ریشه زدن این گروهکدر فضاهای تنفس خودش هست یعنی به محض ورود به مناق تحت سیطره سعی در عضو گیری و ساتفاده از مردم بومی دارن. وضعیت به این شکل هست که بنده احساس می کنم با عضو گیری از مردم بومی کارهای مربوط به نگهبانی و... رو به این افراد می سپرن و در عین حال با درگیر کردن اونها در درگیریها سعی می کنن راه بازگشت رو بسته و خانواده های اونها رو هم درگیر کنن و برای هر دسته از افراد بومی هم از افراد مورد اطمینان خودشون کسانی رو قرار میدن تا امکان خیانت و جاسوسی و.... رو کاهش بدن.به شکلی شاهد هستیم این گروه کمترین درز اطلاعات مهم رو داره و در کشوری که نیروی هوایی و زمینی در سیره اش هست و سیستم اطلاعاتی داره به دست آوردن جا و مکان و... سران و برنامه های اونها به سختی امکانپذیر هست. این افراد وقتی در قضیه درگیر میشن به سرعت به طرف جنایت سوق داده میشن تا برای همیشه به عنوان نیروی عمل کننده این افراد توان کناره گیری رو نداشته و از دو طرف مورد تعقیب باشن. کشتن اسرا، اعدام به زعم اونها خائنین و ... در مراحلی به نیروهای تازه جذب شده سپرده میشه و اونها ناخواسته وارد بازی میشن که آینده روشنی نداره و خواه ناخواه دست به جنایت زده و از طرف دولت و مورد تعقیب قرار خواهند گرفت. دیگر توان کناره گیری هم وجود ندارد چون در صورت خیانت و کمک به دولت تحت تعقیب و آزار گروه خواهند بود و خانواده آنها مورد تعرض و نابودی قرار می گیرد و در غیر اینصورت هم به عنوان نیروی ضد دولتی هر روز امکان کشته شدن در درگیرها هست و در صورت اتمام جنگ هم به عنوان افرادی که مرتب جنایت شده اند آینده روشنی ندارند. [b][color=#ff0000]خیانت عوامل ارتش:[/color][/b] یکی از خصایص این گروهک افعی خصال این هست که چون ایدئولوژی خودشون رو به نوعی در نظر گرفتن که مذهبی و دینی هست به سادگی توان جذب افراد ساده لوح و کم منطق را دارند و روند عضوگیری و... به خوبی طرحریزی شده است. در عین حال من احساس می کنم این گروهک بر اساس آموزش های دریافتی از سرویس های اطلاعاتی غربی به خصوص موساد در حال اجرای نوعی شبکه جاسوسی سلولار در ارتش عراق و سوریه است به این معنا که جواسیس این گروه همدیگر رو نمی شناسن و خیلی محتمل هست در درون هر سازمان و در هر جایی چندین نفر جاسوس وجود داشته باشد که هیچ کدام اطلاعی از وجود جواسیس دیگر ندارند و به همین سبب سیستم اطلاعاتی سوریه و عراق توان کشف و همچنین زدن تله های اطلاعاتی به این افراد رو ندارن و دلیل اون روشن هست. فرض کنید طرحی ضد اطلاعاتی ترتیب داده می شود که با ارسال خبر نادرست یک جاسوس شناسایی شود و این فرد اطلاعات را به طرف مقابل انتقال دهد ولی کروهگ داعش بر اساس مشورت نیروهای اطلاعاتی زبده غربی و تجربه خودشون از چند کانال مختلف صحت و سقم رو کنترل می کنن و به راحتی پی به تله بودن طرح می برن. و امکان از بین بردن جاسوس ... به دست خودشون هم برای بستن حفره هست. این موضوع در نهایت موجب شده که که این افراد با تکیه بر تفکر شبه مذهبی که دارن و شاختن آینده ای انقلابی و رادیکال اعضا رو جذب و به صورت پنهان تا زمانی لازم به جاسوسی از بخش های مختلف پرداخته و در زمان لازم اقدام لازم رو انجام بدن. همچنین با خرید فرماندهان، جذب اونها و یا ترور و تطمیع راه را برای نفوذ به رده های ارتش فراهم می کنند و نتیجه امری چیزی خواهد بود شبیه اتفاقی که در موصل افتاد یعنی واپاشی سیستم نظامی و فرماندهی ارتش و فرار فرماندهان ارشد و دستور عدم درگیری .... [b][color=#ff0000]سیستم اطلاعاتی و ضد اطلاعاتی قوی:[/color][/b] مورد بعدی سیستم خبرگیری و اطلاعاتی قوی این افراد هست. جایی خاطرم هست ناپلئون یک نیروی اطلاعاتی را برابر 30 هزار سرباز ارزشمند دانسته بود. این گروهک با تکیه بر موارد پیش گفته یعنی ایدئولوژی مذهبی اقدام به جذب نیرو و در مرحله بعد گسترش چتر اطلاعاتی خود کرده و با نفوذ عوامل خود و همچنین استفاده از عوامل خائن در درون سازمان های مختلف به راحتی اطلاعات را دریافت و برای آینده طرحریزی می کنند. در عین حال چون این گروهک بر اساس ترس و عقاب شدید پایه ریزی شده هر فردی به خوبی می داند در صورت خیانت خود و خانواده اش حتما نابود خواهند شد و به همین دلیل یا با عامل روانی یا با ترس از نفوذ و خیانت در وجود صفوف خودی جلوگیری می کنن و به همین دلیل هیمشه یک قدم جلوتر از سیستم اطلاعاتی ارتش های سوریه و عراق هستند. سازمان ضد جاسوسی و ضد اطلاعات این گروه به شدت قوی عمل کرده و به محض دیدن موضوعی نقطه خطر را به مانند سیستم الاعاتی موساد حذف می کنند اطلاعات مهم فق در اختیار کادر اصلی و مورد اعتماد قرار دارد و طرحریزی هم همچنین و در صورت لزوم به نیروها ابلاغ می شود. سر گروه ها همگی از افراد مورد اعتماد انتخاب می شوند و به همین شکل امکان درز اطلاعات و اخبار را کاهش و نیروها را کنترل می کنند. در کل می توان ادعا کرد الگوی اطلاعاتی و ضد جاسوسی و جاسوسی این گروهک بسیار موفق و عالی عمل کرده وب ه نظرم من تمام برتری و قدرت این گروه هم به همین دلیل است و همیشه یک قدم از مدافعین جلوتر عمل می کنند. در بخش بعد پس از اتمام مشخصه های داعش به نقاط ضعف و قوت ارتش پرداخته و در آخر توصیه های لازم را ارائه می دهم -
بررسی روشها، تاکتیکها و استراتژِی های داعش در نبردهای شهری
fath پاسخ داد به MOHAMMAD تاپیک در جنگهای معاصر
با سلام خدمت دوستان و تشکر از جناب محمد به خاطر تاپیک. در بخش اول اشاره ای به استراتژی و تاکتیک مغول ها در نبردهای خودشون کردیم که در تاپیک زیر هم به صورت مجزا قرار داده شد و ان شاء الله برای همیشه به عنوان تاپیکی مجزا در دسترس دوستان باشه: http://www.military.ir/forums/topic/27863-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D8%AA%DA%98%DB%8C-%D9%88-%D8%AA%D8%A7%DA%A9%D8%AA%DB%8C%DA%A9-%D9%85%D8%BA%D9%88%D9%84-%D9%87%D8%A7-%D8%AF%D8%B1-%D8%AC%D9%86%DA%AF/ اما در این بخش و اگر خیلی زیاد شد بخش بعدی توجه خودم رو به توانایی ها و شناسایی داعش و سپس ارتش عراق و در نهایت راه هایی که باید پی گرفته بشه خواهم پرداخت ان شاء الله که مرضی خدا و مورد استفاده رزمندگان اسلام ناب باشه. ************** در بخش پیشین اشاره ای به روش های جنگی و خصوصیات مغول ها پرداختیم اما چرایی این مسئله به این دلیل بود که حقیر احساس نزدیکی خاصی در تاکتیک های نبرد مغول ها و عناصر گروه تروریستی دعش می بینم و صد البته عناصر نبرد مغول ها نقطه مشترک شاید بسیاری از حرکت های چریکی در تمام تاریخ و گستره جغرافیایی کره زمین. و از پس شناخت این تاکتیک ها و اشاره به نحوه اجرای آنها هدف اصلی مقابله با این سیل خانمان افکن بود و در ادامه سعی می شود این موضوع مدنظر قرار گیرد و چاره ای برای آن اندیشیده شود. ابتدا از خصوصیاتی که در مورد داعش می توان اشاره کرد شروع و سپس به کارهایی که ارتش عراق باید انجام دهد خواهیم پرداخت: [b][color=#ff0000]آموزش بسیار قوی و سازمان یافته:[/color][/b] یکی از برتری های نیروهای داعش آموزش خوب این نیروهاست که دلایل فراوانی دارد و قابل اغماض نیست. ابتدا اینکه داعش گروهی است که در واقع وامدار آموزش ها و تجربه گروهایی مثل طالبان و القاعده در سطح منطقه است و سالها تجربه جنگ چریکی در افغانستان، پاکستان، یمن، عراق و چچن را در کارنامه خود دارد و برخی از عناصر این گروه ها که به واقع گروهی با تفکر ایدئولوژیک جهان وطنی شده اند در بسیاری از نقاط خاورمیانه حضور و در جنگ های مختلف آن هم با ارتش هایی استخوان دار مانند شوروی و سپس آمریکا جنگیده اند و طبیعتا دارای تجربیات فراوانی هستند. از طرفی عدم استقلال و سرزمین مشخص این گروه و گروه های مشابه باعث شده است به ناچار وابسته به قدرتهای فرا منطقه ای و منطقه ای شوند و در پی این وابستگی که در اشکالی مانند مالی، لجستیکی، آموزشی و مذهبی نمایان می شود از امکانات و حتی آموزش های آنها برخوردار شوند و به راحتی به افسران بلند پایه کشورهای عربی منطقه و حتی ارتش های درجه یک دنیا دسترسی داشته باشند. شنیده ها حاکی است که حتی عناصری از این گروه ها دست پرورده سازمان های جاسوسی و حتی نظامی غرب هستند سرویس هایی که به واقع بیار متبحر و قوی هستند مانند موساد، سیا، اینتلجنس سرویس و... از سوی دیگر این گوه ها در هر منطقه ای که ریشه می رنند به سرعت اردوگاه های آموزشی بسیار قوی و مجهزی تهیه دیده و آموزش های خود را در سطحی خوب آغاز می کنند و به همین دلیل به سرعت اعضاء تازه وارد را جهت رزم به سطح قابل قبولی ارتقاء می دهند. و از سوی دیگر سیستم تبلیغاتی و ترویجی شبکه جهانی وهابیت و سلفی گری که با پرده پوشی سرویس های اطلاعاتی منطقه و غرب در تمام دنیا در حال فعالیت هستند و حد و مرزی برای اعمال خود نگذارده اند به عنوان شبکه ای قوی برای تغییر تفکر و جذب اعضاء جدید اقدام و سپس این اعضاء یا از همان اعوان کودکی مورد آموزش و شتشوی مغزی ایدئولوژیک قرار می گیرند و یا در مراحل بعدی به اردوگاه های آماده شده فرستاده میش وند تا آموزش های نظامی و چریکی را فرا گیرند و در نهایت با ارسال به کشورهای ملتهب نه تنها آموزش های قوی را طی بلکه در میدان عمل نیز به کسب تجربه می پردازند و بعد از چند سال ما با افرادی مواجه هستیم که خانه و کاشانه خود را جهت رسیدن به آرمانی درونی که عقیده آنها شده رها و به عنوان نیروییی نظامی و کماندوهایی قوی در هر نقطه مورد نیاز در اختیار هستند. تمام این شرایط موجب شده که افراد این گروه ها دارای تجربه و توانایی انفرادی بسیاری در جنگیدن باشند و می توان به بسیاری از آنها به مثابه کماندوهای ویژه و آموزش دیده ارتش های جهان نگریست. کسانی که از سربازان عادی برتر هستند و دارای شاخصه هایی در حد افراد نخبه و بسیار آموزش دیده هستند و دارای توانایی هایی مانند توانایی رزم و بقا در شرایط سخت و دشوار و طراحی عملیاتی و... هستند. [b][color=#ff0000]توانایی طرحریزی و اجرای در سطح کادرها از رده جزء تا کل:[/color][/b] یکی از ویژگی های ارتش های کلاسیک این است که در ارتش ها به نیروهای نظامی به اندازه لزوم و نیاز آموزش داده می شود و در طرح کلی ارتش ها افراد به ایفای نقش می پردازند. شما وقتی به ساختار ارتش های دنیا می نگرید سربازان عادی و پیاده آموزش هایی در حدی دریافت می کنند که بتوانند در سطح تاکتیک انفرادی توانایی خود و رزم در شرای مورد نظر را داشته باشند و دلیل این امر هم زمان زیاد مورد نیاز برای آموختن بسیاری از تاکتیک ها و استراتژی های لازم است که مورد نیاز همه سربازان نیست. این آموزش ها که در واقع در حد درجه دراران و افسران است شامل طرحریزی و هدایت و مدیریت از تیم، گروه و دسته تا لشگرها و سپاه ها را شامل می شود. و مطمئنا علومی که مورد نیاز یک فرمانده گردان، تیپ و لشگر است لزمی برای سرباز عادی و یا درجه دار جزء ندارد و همچنین آموزش های افسر ارشد توپخانه لزومی برای افسر پیاده ندارد. بر همین اساس آموزش هر رده در ارتش ها بر اساس نیاز انجام می شود و لزومی ندارد همه کادرها به اندازه نیروهای تکاور هوابرد و یا نیروهای ویژه آموزش ببینند که نه مقدور است چه از نظر زمانی و چه از نظر مالی و نه لازم. این افراد وقتی آموزش های لازم را دریافت کردند به فرمان فرماندهان و رده های ارشد سلسه مراتب خود عمل کرده و در طرح کلی عملیات توسط فرماندهان شرکت می کنند و این ضعف پوششیده می شود. این فرمناده است که می گوید یگان تکاور چه زمانی و چه مکانی را برای عمل انتخاب و وارد شود و چه هدفی را دنبال کند و در همین حین وظیفه واحد توپخانه و مکانیزه و پشتیبانی چیست. فرماندهان و طرح ریزان ارشد تشخیص می دهند که واحدهای تانک چه زمانی پیشروی و تا چه اندازه پیشروی و از چه جناحی وارد و از کجا خارج شوند. نیروی هوایی به چه مواضعی از دشمن حمله کند و سربازان عادی و مهندسی رزمی در کجا اقدام به برپایی سنگر و میدان مین کنند. همین روش بروکراتیک یکی از مشخصه های اصلی ارتش های کلاسیک است تا جایی که اگر رده های فرماندهی دچار واپاشی و یا قطع ارتباط گردند آن زمان شکی نیست که واحدها از طرح اصلی عملیات بی خبر شده و چون این طرح ها جنبه سری دارند از طرح اصلی حمله بی خبر و نهایتا امکان عملیات هماهنگ سلب می شود. و چه بسا در این میان گردانی که وظیفه داشته به فرض مثال تنها برای ساعتی مقاومت و سپس عقب نشینی تاکتیکی کند تا آخرین دم مبارزه و نابود شود در حالی که قرار بوده بر اساس طرح کلی با عقب نشینی و جابجایی کاری دیگر را بر عهده بگیرد و این عمل موجب به هم خوردن کل عملیات و طرح کلی شود. و یا موردی عکس این که واحدی باید مقاومت می کرده که با عقب نشینی خود موجب سقوط خطوط خودی می شود. اینها تنها مثال هایی است تا مشخص شود که ارتش های کلاسیک بر اساس طرحریزی در سطوح بالا و ارتباطات استوار شده اند و اگر این دو سیستم موجب اختلال و یا قطعی شوند چه بلایی بر سر آن راتش خواهد آمد. نمونه این اتفاق را در شهریور 20 ایران و یا در همین عراق کنونی می توان دید. رحریزی عملیات ها حال چه آفندی و چه پدافندی در واقع به مانند پازلی است که در آن زمان و مکان واحدهای مختلف مشخص شده است و برای عمل هر کدام جدول عمل و پروژه خاصی طراحی شده و راه های جایگزین و... نیز در نظر گرفته می شود. این طرحریزی توسط فرماندهان رده بالا و دارای آموزش های ستادی انجام میش ود و در کل در حیطه توان افراد عادی و حتی کماندوهای ویژه و نخبه شاید نباشد چراکه همین فرد نخبه آموزش دیده که نهایتا در سطح انفرادی، تیمی، گروهی و یا دسته عمل کند و چیزی غیر از این نیز آموزش ندیده و لازم ندارد. و تنها بعد از دریافت دستور و هدف برای اجرای آن رهسپار می شود. پس می توان ادعا کرد برای هر رکنی در ارتش ها از رده فرد تا لشگر طرح ریخته می شود و هر فردی به اندازه بخشی از این طرحریزی توان دارد گاهی فردی تا اندازه طرحریزی گروهانی و گاهی فردی تا اندازه لشگر و سپاه و در این ساختار به حتم رده ارشد می تواند نقش کماندویی زبده را بازی کند زیرا یحتمل آن آموزش ها را گذرانده اما فرمانده دسته نمی تواند نقش فرمانده لشگر را به خوبی ایفا کند چون توان، تجریه و علم لازم برای این عمل و طرحریزی در این سطح را ندارد و چه بسا با ورود این فرد به رده های بالا لشگر با نابودی و فروپاشی روبرو شود. اما در آخر هدف از این بحث مطول چیست؟ اینکه در ساختار ارتش کلاسیک آموزش هر فردی به اندازه جایگاه سازمانی و مورد لزوم برای ایفای نقش او در رده مورد نظر است و همچنین آموزش انفرادی بسیار قوی و بالا در حد نیرو ویژه هم نمی تواند جایگزین آموزش آکادمیک و ستادی شود. و همچنین ارتباطات و بروکراسی دو شاخصه اصلی این ارتش منظم است که اگر دچار اختلال شود ابتدای مشلات شروع می شود. و لیکن در ساختار رزم چریکی افراد به اندازه ای از آموزش می رسند که به تنهایی قادر خواهند بود برنامه ریزی و اجرای عملیات را انجام دهند و به همین دلیل چریک می تواند با تشکیل گروه های چند نفره تا چند هزار نفره به راحتی خود را وفق و عملیات کند و همان افراد که در رده پایین خدمت می کنند نقش فرمانده تیپ را هم به عهده گیرند. این موضوع موجب می شود در صورت قطع ارتباط و یا از بین رفتن فرماندهان سازمان اصلی رزم نابود نشده و به کار خود ادامه دهد. داعش دارای چنین ساختاری است و به همین دلیل بسیار زود دست به ترمیم می زند و در عین حال در میدان نبرد می تواند بسیار منعطف و متحرک عمل کند تا جایی که چند ماشین از این موجودات توانسته اند در قالب طرح کلی که مثلا گرفتن فلان شهر عراق است به راحای و با انعطاف ورود و به سرعت هم در صحنه عمل عملیات و در صورت لزوم دور شوند. [b][color=#ff0000]سرعت و تحریک بسیار بالا:[/color][/b] مشخصه دیگر این گروه که شباهت فراوانی به تاکتیک و رزم مغول ها دارد همین سرعت و جابجایی بالا و تحرک اعجاب انگیز است به شکلی که این افراد با استفاده از اسلحه ها سبک و ماشین های تندرو به راحتی می توانند در روز چند صد کیلومتر از خطوط اصلی و محیط زندگی و تنفس خود دور و به سرعت میدان رزم را به همان اندازه گسترده کنند. گروه هایی که بعد مثلا درگیری در شرق تهران به سرعت در شهر ری و کرج و دروازه قزوین نیز درگیری ایجاد وب ه سرعت نیز منطقه را ترک می کنند ولی مدافع چاره ای جز امنیتی کردن کل این چند شهر ندارد و بالطبع نیاز فراوانی به نیرو و تجهیزات و تسلیحات پیدا خواهد کرد. این گروه ها از سلاح ای سبک و نیمه سبکی استفاده می کنند که بتوانند به سرعت با خود حمل کنند و به همین دلیل به طرف سلاح های گلوله زن از کلیبر انفرادی تا 23 م م رفته اند که این امکان را به آنها می دهد بر روی وانت های تندرو و 4*4 صحرایی نصب و جابجا شوند و همچنین از توپ های و راکت اندازهای کالیبر پایین نیز استفاده می کنند که برای اینگونه رزمی بسیار ایده آل هستند. استفاده از راکت و موشک اولیویت خاصی دارد چرا که می توان بدون بودن وسایل خاصی به شلیک آنها پرداخت و منطقه را ترک کرد در حالی که استفاده از توپخانه و دیگر سلاح سنگین مستلزم داشتن خطوط پشتیبانی و تداراکاتی است که با ماهیت جنگ چریکی و بزن و در رو در تعارض است. در عین حال این توان تحرک بالا امکان استفاده و به کارگیری موثر سلاح های سنگین را مگر در شرایط احاه اطلاعاتی قوی و آنلاین از نیروهای مدافع سلب می کند. و همچنین این گونه رزم به دلیل ماهیت چریکی خود بی وطنی خاصی با خود دارد و نمی توان خطوط رزم خاصی برای نابودی پیدا کرد که شاما سنگر و... باشد(البته همیشه اینطور نیست ولی خوب یکی از مشصخه های جنگ چریکی همین است) [b][color=#ff0000]منطقه تنفس:[/color][/b] یکی از شاخصه های جنگ پارتیزانی و چریکی این است که شما منطقه تنفس داشته باشید یعنی یتوانید از امکانات و تجهیزات و از همه مهمتر مرم آن منطقه استفاده کرده و این مردم با شما همراه و یا حداقل منفعل باشند. به همین دلیل این گروه تروریستی بیشتر به دلیل محیا بودن فضا و شرایط در مناطق سنی نیشین که بیشترین جذب را دارند قابلیت رشد فراوان و ریشه زدن عمقی دارد.- 150 پاسخ ها
-
- 13
-
عراق در تاریخش همین بوده که هست. همیشه یا شیعه مثل افراطیون قبل از مختار خودشونر و در دیر جواب دادن به کشتن دادن و یا دیر ب کربلا رسیدن و یا نرفتن و.... بقیه شون هم اینقدر خون به دل علی کردن که همیهش می گفت خدا بر شما کسی رو سوار می کنه تا بفهمید سنت خدا چگونه هست. حالا هم همین هست و بدترین چیز در این موجوادت عمدتا گذران زندگی در راحتی و رفاه هست و لاغیر فقط دوست دارن بخورن و به زیر شکمشون برسن... بدبختی که داره توی کشور ما هم فراگیر میشه
-
[quote name='alibosh' timestamp='1403119772' post='386867'] لعنت بر بشار اسد لعنت به پوتین که تو داری ازش دفاع میکنی لعنت درود بر ازادی درود بر دموکراسی [/quote] اینجا اسپم ینگ و شعار دادن طبق قوانین ممنوعه کاری نکنید از راه نرسیده بن بشید.
-
[quote name='Generalmohammad' timestamp='1403086579' post='386749'] به نظرم در بدنه ارتش مالکی جایی برای حضور نیروی مردمی وجود نداره ، ادغام این دو با هم یک اشتباه بزرگ برای مالکی خواهد بود ... [/quote] بله این کار اشتباه محض هست چون اولا زیر فرماندهی ارتش میره و همون مشکلات اطلاعاتی و... برش مترتب میشه و سیاست ارتش موجب تغییر سیاست در اون هم میشه. دوم اینکه باید در کنار ارتش عراق یک نیروی مردمی و دلداده روحانیت و کشور باشه که به عنوان سوپاپ اطمینان خود ارتش و سیستم اطلاعاتی ارتش عراق عمل کنه و در هر صورت من فکر می کنم باید فرماندهی این گروه های مردمی متفاوت باشه از ارتش ولی در سطح ستاد مشترک با هم عمل هماهنگ کنن. فرمانده این گروه یا بهتر بگیم سپاه مردمی هم باید از نیروهای بسیار مطمئن کشور عراق باشه. به نظرم بهترین کار در عراق این هست که سه سیستم نظامی رو شکل داد یکی ارتش خود عراق که نیروی دولتی هست و بحثی سرش نیست دوم نیروهای مردمی که باید چیزی توی مایه های بسیج ما باشن که بالا در مورد نوع سیستم فرماندهی اون صحبت کردیم و سومین بخش هم گروه های مسلح بسیار حرفه ای مثل سپاه بدر، حزب الله عراق که صد البته نیاز نیست حتما تعداد افراد عده و عوده اونها زیاد هم باشه فقط کافیه در کارهای اطلاعاتی و امنیتی و ضد جاسوسی و عملیات ویژه نخبه باشن چیزی توی مایه های نیروهای ویژه حزب الله لبنان. نیروهای مردمی در هماهنگی ستادی با ارتش عمل کنن و گروه های بسیار زبده مسلح هم به عنوان کماندوهای زبده و واکنش سریع ضد جاسوسی و امنیتی و... عمل کنن. ارتش و نیروهای سازمان اطلاعاتی عراق و حتی گروه های مسلح می تونن در جذب نیرو از اون نیروهای مردمی گزینش کنن و هر کدام بهترینشون رو بردارن اما نباید فراموش کرد اگر نیروهای مردمی تنها آموزش های اولیه رو هم ببینن بین 3 تا 6 ماه زمان لازم هست تا عملیاتی بشن پس این گپ رو فعلا باید با گروه های مسلح زبده و ارتش پاکسازی شده عراق پر کرد.