-
تعداد محتوا
3,897 -
عضوشده
-
آخرین بازدید
تمامی ارسال های fath
-
ارنست موضوع اینه که به شکلی صابرین و قدس هم کلاه سبز هستن ولی من بحثم اینه این نیرودرسته کلاه سبزه ولی کار داره تا بشه نوهد. جناب رسول بحث کوبیدن و بالا بردن برخی از هموطنان و یا برخی دیگه نیست بحث سر این هست صابرین و قدس وحزب الله واقعا قوی هستن ولی نوهد کلا یه نیروی به تمام معنا استراتژیک هست خیلی استراتژیک تر از صابرین و قدس و دلیلش هم برای همه دنیا مشهوده. در ضمن جنگ تموز و حزب الله و.... درش عوامل زیادی تاثیر داشتن و صرف دیدن ظاهر نمیشه قضاوت کرد کسی نمی دونه اگر یه گروه از نوهد اونجا میرفت چه اتفاقی می افتاد .
-
سالم جان در مورد این تیپ همین قدر بگم که کل طرح های اونها در قبل و بعداز انقلاب و حتی بعد از و قبل از جنگ و همچنین طرح های اونها هنوز طبقه بندی سری و به کلی سری داره و با این طبقه بندی می فهمین که سطح دسترسی اونها یعنی بالاترین سطح اطلاعات رده بندی شده در داخل کشور یعنی بکلی سری این موضوع استراتژیک بودن این نیرو رو می رسونه. مثلا شما در مورد هر لشگر و تیپی ممکنه اطلاعاتی به دست بیارین ولی در مورد این دلاورها کمترین اطلاعات گیر میاد حتی از ۴۰ سال پیششون چه برسه به الان.
-
سالم جان اون چاشنی که شما میگی دو نوع هست. اولین نوعش بهش میگن عامل روانی .این عامل روانی قابل درست کردن هست مثلا اگر شما به هر کشوری در این دنیا حمله کنین دفاع از کشور برای هر سربازی و در هر رده ای میشه عامل روانی مثلا لهستان در برابر آلمان برفرض .این عامل روانی برخی اوقات ممکنه عین عامل دوم که در ادامه میگم کارکرد داشته باشه. این عامل روانی رو میشه با برخی امور مثل ایدئولوژی و سیاست و.... درست کرد مثلا می بینین که سرباز نازی با اینکه عامل نوع دوم رونداره ولی ایدئولوژی نازیسمش و یا سرباز کمونیست همین تفکر بهش عامل لازم رو میده. این عامل بسته به نوعش می تونه در اختیار هر کشور و گروهی قرار بگیره و عادی هم هست و میشه تقویت و یا نابود بشه .عملا بیشتر اوقات این عامل در جنگ روانی در دستور قرار میگیره. و نکته مهمتر اینکه بزرگترین عامل روانی دین و مذهب هست.به همین دلیل می بینیم که این عامل دستمایه سیاستهای آدم کثیفی مثل بوش هم قرار میگیره که در ادامه به اون اشاره می کنم چرا. عامل نوع دوم که فقط شاید در ما شیعه ها وجود داشته باشه و ضعیف ترش در مسلمانان عامل مذهبی و دینی هست .این عامل باعث نوعی تفکر و حس مسئولیت خاص میشه که توسط هیچ نوع عامل نوع اولی قابل دسترس نیست و انسانهایی خارق العاده میسازه.که دیگه لازم نیست من اشاره کنم ولی خوب این عامل هم میتونه از بین بره و یا دستخوش جنگ روانی قرار بگیره مثلا عراق که با اینکه مسلمان هم بودن ولی چون جنگش با ایران صرفا برای نیروهای رده پائینش یه تجاوز بود این عامل وجود نداشت و فقط از روش تولید عامل اول استفاده می کردن. اما یه مورد دیگه و اون اینکه این عامل روانی باید دوام هم داشته باشه که در نوع دوم خاصیتش در دوامش هست یعنی ممکنه جاوید بمونه مثل عاملی که در نیروهای سپاه و یا حزب الله هست و حتی در اشتی ها.اما عامل نوع اول معمولا زمان خاصی داره و ممکنه برتری و کارکرد خودش رو از دست بده مثلا تفکر کمونیستی یا سوسیالیستی یا هر تفکر دیگه ای که به بن بست برسه و یا مثلا این عامل بسته به هدف بشه مثلا پس گرفتن یه شهر فرانسه از آلمان که باعث ایجاد عامل روانی نوع اول برای سرباز فرانسوی میشه ولی اگر بعد از اون فرانسه خودش به فکر تجاوز بی افته دیگه این عامل از بین میره و زمان خودش رو از دست میده و....خیلی موارد دیگه که بیشتر در مورد عامل نوع اول صادق هست. با توجه به اینکه اشاره کردم قویترین عامل در طول تاریخ اثبات شده هست دین و مذهب هست در ارتشی لائیک و شیطانی که در تمام امور اون اصالت انسان حاکم هست مثل آمریکا (حتی در ساختار اقتصاد و سیاست و.... کشورش)بوش میاد از عامل دینی به عنوان عامل روانی استفاده می کنه تا مانایی لازم رو برای ادامه راه بهشون بده و بحث جنگ صلیبی رومطرح می کنه. اسرائیلی ها رو نمیشه گفت عامل روانی نداشتن و یا هر کجای دنیا اما عامل اونها نوع اول ولی عامل حزب الله هم نوع اول و هم نوع دوم بود .پس در تعاریفمون اینقدر دشمن رو بدبخت و بیچاره هم فرض نکنید که ممکنه به موقش ضربشو بخوریم. مثلا درسته امریکائیها و نیروهاشون عامل اول رو ندارن ولی خیلی راحت با تبلیغات درون نیرویی می تونن عامل نوع اول رو به دست بیارن و مثلا باالقا اینکه وطن شما در خطره و دنیا به شما نیاز داره و همه دنیا هم براشون هورا بکشن می بینین که سرباز آمریکایی هم میاد و تا آخرین لحظه و آخرین قطره ممکنه بجنگه.پس باز تاکید می کنم اینقدر راحت در مورد برخی امور روانی به راحتی قضاوت نکنیم. البته اینجاست که جنگ روانی و اعتقاید(به قول آملنی ها جنگ جهان بینی ها ) اینجاست که خودش رو نشون میده و اگر ما از این ابزار درست استفاده کنیم مثلا عراق که لشگر لشگر تسلیم ما میشدن لشگر لشگر آمریکایی تسلیم خواهند شد. در مورد نوهد و صابرین هم باید عرض کنم صابرین قوی هستن و ممکنه ددنیا هم مطرح باشن(البته چون ما با هیچ کشوری طرح مشترک و ... نداریم معمولا کسی توان اونها رو کامل نمی دونه چقدر هست حالا چه در ارتش چه در سپاه) ولی اصلا در حد و اندازه نوهد نیستن وبه قول دوستمون مگر فقط با کمک نوهدیها بتونن تا چند دهه آینده به اون حد برسن.
-
ببخشین پست مجدد میدم ولی دکمه اصلاح نداریم مجبور شدم برای جواب اون دوستمون کاربرn4v1ds پست مجدد بدم. دوست عزیز در مورد حقوق که اغراق کرده ولی در مورد تجهیزات شاید چون نیرو قدس در سپاه تعریفی استراتژیک شبیه نوهد در ارتش داره ولی باز آموزش و حرفه ای گری اونها در حد همون صابرین هست چون تقریبا همون دروه ها رو می گذرونن بجز دوره های خاصی مثل زبان و..... که ارزش رزمی ندارن و بیشتر بار علمی دارن.
-
چند تا نکته در مورد حرفهای دوستان: در مورد سازمان نیروهای صابرین باید عرض کنم از وقتی سپاه ها استانی شدن معمولا(نه همیشه)یه گردان برای هر سپاه نیروی ویژه تعیین شده که جای خاص خودشون رو دارن و همه از نیروهای کادر انتخاب و آموزش و تمرینات خاص خودشون رو دارن. البته لشگرها و تیپ های نیرو ویژه هم در ساختار سپاه هست و اونها هم جای استقرار و مکان و نیروی خاص خودشون رو دارن. در کل نیرو ویژه ها در ساختار سپاه در نیروی زمینی شامل افراد با آموزشهای فراوان هست مثل دوره تکاور و چتر و کوهستان و .... که برادر ساعقه اشاره کردن و نیروهای دیگه ای هم دارن که بعشا برخی از این دوره ها رو رفتن مثل مثلا تکاور یا چتر. اما در نیروی دریایی هم دو دسته نیرو دارن یکی تفنگدارها که معادل همین کسانی هستن که یکی دو تا دوره خاص رفتن و تکاورها که بیشتر دوره ها و مخصوصا دوره های مرتبط با دریا رو طی می کنن. در ساختار ارتش هم تقریبا همین طور هست و همین روش در پی گرفته میشه با این تفاوت که ارتش خیلی روی دوره هاش حساسیت داره و مثلا در حالی که ممکنه سپاه دوره چتر رو در یک ماه فشرده کنه اونها ۲ ماه این دوره رو انجام میدن و در عین حال آموزشهای ارتش بسیار سخت تر و طاقت فرسا هستن و همچنین عملا در اعمال مذهبی هم به اندازه کافی اهمیت میدن. توی ارتش هم برخی دوره های منفرد رفتن مثل تکاور یا کوهستان و ... ولی نیروهای ویژه دوره های کامل رو طی می کنن و اونها هم دو نوع هستن تکاورهای و تفنگداران دریایی و نیروهای نوهد در نیروی زمینی. اما نکته بسیار مهم این هست که نوهد در ارتش و نیروهای مسلح ایران بیشتر نقش یک نیروی استراتژیک داره (اگر دوستان با انواع نیروهای آشنا باشن) یعنی عملا کارهای برون مرزی بسیار خاص به این نیرو داده میشه مثل مثلا ترور و یا دزدیدن فرماندهان رده بالای دشمن و یا عملیات نجاب رئیس جمهوری چیزی. ولی بیشتر نیروهای دیگه نقش نیروهای تاکتیکی رو دارن. اما در ارتش تیپ های خاصی برای این نیروها داره مثل ۶۵ نوهد و تکاوران دریایی خرمشهر یا بوشهر .و در ساختار رزم لشگرها تعریف خاصی ندارن.در ساختار لشگر و تیپ ها از نیروهای دوره دیده استفاده میشه مثلا یه تیپ یا یک لشگر ممکنه مکانیزه باشه یا حتی زرهی ولی توش چند گردان کوهستان و یا تکاور باشه و تیپ ۵۵ هم هوابرد هست یعنی چتر بازی و اصلا توانشون قابل مقایسه با نوهد نیست. در مورد خود فیلم باید بگم کمی توی راه رفتن و پوشش و حرکت مشکل داشتن ولی خوب بد نبود .هماهنگی خوبی داشتن و در مورد کار خودشون مثل سنگ نوردی و عملیات خاص هم بد عمل نمی کردن ولی خیلی کار داره تا اینها به حد بچه های نوهد برسن. فراموش نکنید دوستان تجهیزات رو میشه خرید ولی توان و تجربه نیروی انسانی رو فقط با برنامه و تجربه باید بالا برد تجربه ای که در نوهد به ۵۰ سال میرسه ولی در سپاه به ۲۰ تا ۳۰ سال بعلاوه محیط و جو حاکم بر سازمان ها هم بسیار تاثیر داره. در کل همیشه نیروهای ارتش آبدیده تر و زبده تر از سپاه هستن و این مشهوده ولی نیروهای سپاه ایمان خاصی دارن که این نقیصه رو پوشش میده. تجهزیاتشون در چند مورد خوب بود بقیه چیز خاصی نبود و فقط برمی گرده به استفاده درست از اونها و تجربه و آمادگی فرد. مثلا من به شخصه از یه نیروی با اسلحه ژ۳ خیلی بیشتر می ترسم تا با کلاش یا ام ۱۶ مخصوصا اگر توی دستهای نیرویی مثل نوهد باشن .این مورد رو فقط توی درگیری می تونید تجربه کنید که ژ۳ فقط با صداش چه بلایی سر دشمن میاره. این موضوع رو گفتم تا به دوستان عرض کنم خیلی اوقات سلاح و تجهیزات زیاد مد نظر نیست استفاده به موقع و درست و سریع و خوب از اون خیلی مهمتر و برجسته تر هست.مهم اینه شما بهترین استفاده رو از سلاحتون داشته باشین حالا مثلا توی یه درگیری ممکنه کلا شما یه خشاب بیشتر استفاده نکنین ولی اونجا می فهمین تفاوت کلاش و ام ۱۶ با ژ۳ چی هست و حتی شاید این هم مهم نباشه و فقط اون لحظه دقت مد نظر باشه که باز می فهمین برتری با کیه. در مورد ام ۱۶ هم زیاد خودتون رو اذیت نکنین این سلاح در برابر ژ۳ های بهسازی شده در دقت ومخصوصا قدرت چیزی برای گفتن نداره و تنها برتریش سبکی اون هست.حالا بحث کلاش فرق می کنه چون با تمام کم قدرتی و کم دقتیش خوبیش اینه که اطمینان بالایی داره همین. در مورد یگانهای ارتش هم باید بگم تجهیزاتشون بد نیست و در مواقع لزوم میشه به سرعت اونها رو به روز کرد ولی این توان این نیرو هست که اونها رو جز ۵ تیسپ کماندویی برتر دنیا کرده نه تنجهیزاتشون. نوهد هنوز هم یکی از یگانهایی هست که نیروهای آمریکایی که میشناسنش وقتی اسمش میاد کل طرح عملیاتشون رو به هم میریزن . دوست عزیز کاربر استیو در سازمان ارتش تا اونجایی که من آشنایی دارم نیروی به درد بخور کم ندارن.با اینکه در سازمان این نیرو در تیپ ها و لشگرهای تکاور عمده نیرو وظیفه هستن ولی نیروهای خوبی دارن .مثلا نمونش تیپ ۵۵ که واقعا در هوابرد قوی هستن و یا یگانهای تکاور ارتش که برخلاف دوستان تیراندازی هفتگی با انواع سلاح های سازمانی و آموزش های منظم دارن(حتی اعتقاد دارم سربازشون هم در یگان تکاور از تکاور کادر سپاه بالاتره)نیروهای هم دارن که به صورت موردی دوره کوهستان.چریک و ضد چریک.چتر .رنجر و جنگ شهری دوره دیدن و در سازمان بعدا پخش شدن و در کل هر دوره عادی ارتش بالاتر از دوره پیاده نیروهای خوبی تربیت می کنه. ولی خوب میشه گفت ایران خودمون کلا چهار بخش نیروی ویژه خاص داره یکی صابرین سپاه و یکی تکاورهای دریایی سپاه و در ارتش هم نوهد و تکاورهای دریائيش. بقیه یگانهای دیگه مثل تکاور و کوهستان و رنجر چریک و ضد چریک ارتش رو هم من خبر دارم شاید در حد نوهد یا تکاورهای دریایی نباشن که عادی وطبیعی هست ولی نیروهای آماده و زبده ای هستن حالا در مورد سپاه زیاد در جریان نیستم. البته صاعقه جان مورد خوبی اشاره کردن مثلا ایشون گفتن سختترین دوره سپاه یکی دو هفته کوهنوردی و ... هست در حالی که ارتش این دوره رو ۲ ماهه آموزش میده خودتون سطوح رو ببینین.
-
هواگرد ترکیبی پرنده آتشین هواگرد ترکیبی (سرنشیندار/بدون سرنشین) پرنده آتشین ( Northrop Grumman Firebird)
fath پاسخ داد به reza4087 تاپیک در شناسایی و جاسوسی
ببخشین من دقت نکردم ولی اگر کلا بی سرنشینش کنن و به جای اون کابین بزرگو وزن خلیان و.... تجهیزات و سوخت بیشتری قرار بدن بهتره. -
هواگرد ترکیبی پرنده آتشین هواگرد ترکیبی (سرنشیندار/بدون سرنشین) پرنده آتشین ( Northrop Grumman Firebird)
fath پاسخ داد به reza4087 تاپیک در شناسایی و جاسوسی
این که سرنشین داره و اصلا پهباد نیست لست وار جان انجمنش رو درست کن. ولی خوب کمی سقف پروازیش کمه اما امکانات خوبی داره و د عین حال مداومت پروازی عالی داره. اما باز مشکل اینجاست چون خلبان داره توی این مداومت پروازی بیچاره می پکه توی اون کابین. -
تحلیل و پیگیری تحولات افغانستان تحلیل و پیگیری تحولات افغانستان ( از اوت 2007 )
fath پاسخ داد به Ahmad6644 تاپیک در اخبار تحلیلی
پاتریویت جان حرفت درسته ولی متاسفانه داری به زبان انسانی میگی که متاسفانه اونها درکش نمی کنن.اصولا ثابت شده هست. -
تحلیل و پیگیری تحولات افغانستان تحلیل و پیگیری تحولات افغانستان ( از اوت 2007 )
fath پاسخ داد به Ahmad6644 تاپیک در اخبار تحلیلی
کلا ایران شده اون شیر پیر کنار جنگل که هر خری یه لگدی بهش می زنه . -
از صحنه خارج شدن دلار چیز عجیب و تازه ای نیست اگر مستند فاز۳ رو نگاه کنید می بینید که شیخ عمران حسین چه زیبا در این مورد صحبت می کنه.
-
جناب ارمانی تازه این حرکت در انگلیس صرفا یک حرکت اعتراضی و احساسی و شاید بدون هیچ پشتوانه خاصی هست و اهدافی هم نداره واصلا براندازی در کار نیست ولی اونی که در کشور ما بود نوعی براندازی بود . جناب ۱۰۰ و وایرور جان این تحلیل ها روباید برای برخی از داخلی ها هم مطرح کنیم و بگیم بابا هر گردی گردونیست حالا یه عده توی این کشور به خاطر شکم و زیر شکم افتاد به جون خیابونها فردا هم همون شکم و زیر شکم رو از آفریقا و بقیه دنیا غرات می کنن و د اختیارشون قرار میدن دیگه بهانه ای ندارن و تفکرشون هم اصلا ارمانگرایانه و انقلابی نیست ساکت میشن میره راش. ولی ایها دارن داد می زنن بیداری مردم انگلیس و .... والا به خدا کمی توجه خوبه فردا نمی دونیم چی جواب بدیم که سریع ما رو متهم می کنن شما کلا ظرفیت و تحلیل ندارین دیدین که لندنتون هم دوباره خوابید.
-
کاربر محترم yalnzsalar مردم اروپا هیچوقت با این حرکات بیدار نمی شن چون عملا خوراک فکری اونها و عمق اعتقاد و دانایی اونها چیزی دیگه هست.یه عده رو که مثل حیون بار اوردن و فقط می خورن و می خوابن و هیچ کاری هم با هیچ موضوعی ندارن ممکنه دین هم داشته باشه اونم فردی هست و مال گوشه کلیسا و کنیسه. نه با سیاست کار داره نه با جنگ نه با ظهور و.... تنها نقطه اوج تفکرش اینه که چرا بودجه آموزشی کم شده و نهایتش یه دو روز ریزه توی خیابان که اونم اگر از سیستم جامعه شناسی غرب با خبر باشین کار خودشونه .و یا نمی دونم هزینه مسکن بالا پایین نره و بره و یا در مشروب فروشی و خانه فحشا رو ببندن یا نه. مردم اروپا در صورتی بیدار میشن که به اونها اطلاعات درست برسه که با این قول های رسانه ای نمی رسه و اگر هم برسه باز چون تعارف اونها هم مثل شما مشکل داره اصلا نمی تونن بفهم چی به چی هست(ما توی این کشور آزاد با این همه آزادی در گرفتن اخبار از هر طرف توی تحلیل درست اوضاع موندیم تا برسه به اونها) مثلا این خبر اگر حتی کامل و زنده پوشش هم داده بشه نهایتش اینه که می گن خوب مرز آبی کشور اسرائیل رو می خواستن نقض نکنن .حالا یکی باید بیاد برای اینها اصلا ثابت کنه اسرائیل چی هست خوردنیه پوشیدنیه . گفتم مشکل داره تعریف شما .این تعریف شما بر اساس همون متد غربی تعریف هست که هر چیزی رو از نگاه منافع و نوع کشور و... تعریف می کنن ولی متد تعریف ما بر اساس اسلام و ایدئولوژی خودمون هست و در این نوع تعریف القاعده چه قبلش که مورد حمایت غرب بود تا شد حاکم افغانستان و چه بعدش که شد القاعده دشمن آمریکا برای ما تروریست بود و خواهد بود و حزب الله هم از اول تروریست نبود و مقاومت بود و خواهد بود. این نوع تعریف شما باعث میشه با گذر زمان و عوض شدن شرایط و زمینه ها و دیدگاه کشورهای دیگه تعریف شما هم تغییر کنه و نهایتش یه تحلیل روشنفکرانه هم می زنین به تنگش که بله این تعارف نسبی هستن .نه برادر من این تعارف نسبی نیستن. البته ممکنه یک گروه مقاومت تبدیل بشه به تروریس و یا برعکس که باز ما اون رو هم در قالب تعریف دینی خودمون می بینیممثلا اگر فرضا حزب الله از خط خودش خارج و شروع به خیانت به اسلام و مردم لبنان کنه دیگه اون معنا رو برای ما ندراه ولی این تغییرات هم در تفکری که شما دارین اشاره می کنین(که ندانسته دارین زبان غربیها رو در کامتون می چرخونین البته خدا کنه ندانسته باشه) بر اساس اعتقاد و روش درستی نیست بلکه نوعی سیاست و معاهده بین المللی و بده و بستان هست. دوست عزیز آقا شما درست می گین ایشون گفتن اسلام و ایران اما این ناقض این نیست که دنیا رو در جبهه ای ببینیم و در عین حال سوال پیش میاد کدوم اسلام؟ کجای جهان ؟ پس چرا ایران و صرفا ایران؟ چرا مثلا مالزی نه چرا اندونزی نه ؟ چرا عربستان نه؟ می بینید شما باز دارین سطحی برخورد می کنین اسلام در واقع اسم نیست اسلام یک واحد یکپارچه هست از حکومت اسلامی رهبر و مردمش که این الگو تنها در یک جای دنیا هست و اونم ایرانه شما در هیچ کشور دیگه ای این نمونه رو نمی بینین و منظور آقا هم این هست که مابه خودمون غره نشیم و بریم دنبال اینکه مثلا بشیم ابر قدرت ایران اسلامی بلکه ایران رو هم بخشی از تن یکپارچه اسلام می دونن. تجزیه رو شما به کار بردین و گفتین مثلا سری به همین استانهای خودمون بزنین سیستان و خوزستان و... نکنه یادتون رفت و می گفتین اوضاع اصلا خوب نیست.
-
جناب فریدن و جناب میشکا پست پشت سر هم ممنوع هست .بالا بردن ارسال اینقدر ارزش نداره. کاربر میشکا شما از کجا فهمیدی ارتش سوریه در زمان جنگ های اعراب و اسرائیل قفل بود .دوست عزیز این ارتش ارتشی بود که چندین ستون نظامی اسرائیل رو متحمل خساراتی کرد و نیروی هوائیش هم بد نبود در عین حال در از بین رفتن هواپیماها روی باند هم از مصر تلفات کمتری داشت.هوانیروزش هم با گازل خوب وارد عمل شد و در چند مورد داشتن اسرائیلی ها رو از بین می بردن ولی خیانتهای اطلاعاتی اردن و عقب نشینی های دیگر اعارب باعث تلفات به این ارتش شد. در ضمن همون زمان که هنوز نه حزب الهی بود و نه به این معنای امروزی مقاومت و... سوریه گروه های ضد تانک رو تشکیل داده بود و اونها هم بد عمل نکردن.پس باز هم برای چندمین بار می گم صرف فرستادن چند ا پست اینقدر حرفهای صد من یه غاز ارسال نکنین بیشتر شبیه اسپم هستن تا نظر. در ضمن مشکل شما اینه که سوریه رو به عنوان یه کشور تنها بررسی می کنید و از این غافل هستین که در واقع الان خیلی از بدنه نظامی ایران دارن به سوریه مشورت نظامی میدن و رویارویی سوریه و هر کشور دیگری تنها رویارویی سوریه هیست حداقل تفکر ایرانی هم در این جنگ دخالت داره و با این تفاسیر نباید فکر کنید که اونها باز در جنگ با اسرائیل از اون گاف های عربی معمول بدن . سازمان اونها و روشهاشون و حتی تجهیزاتی که دارن همش دستخوش تغییرات خاصی شده و تنها نمونش شایعاتی در مورد شبکه بودن شبکه راداری زود هنگامایران و سوریه هست(یعنی اینکه هر هواگردی توی فلسطین اشغالی بلند بشه عملا مشاهده میشه توسط ما و سوری ها). و باز اینکه این تسلیحاتی که ما می بینیم تنها اون چیزهای عمومی و مشهود هست انتظار ندارین در یک کشور با سیستمی بسته خیلی از تجهزات نظامی خیلی مشخص رو بشه . جناب فردین خان دوست عزیز زمینگیری اعراب روی زمین نه دلیلش هواگردهاشن بود (در همون زمان میگ ۲۱ یکی از بهترین رهگیرهای هوایی بود) و نه خلبانانش و در عین حال موفقیت اسرائیل هم نه به خلبانان برترش بود و نه به هواگردهای آنچنانی بلکه تنها به تاکتیک خوب و زمانبندی عالی اسرائیل و همچنین اطلاعات قوی اونها بر می گشت که باعث شده ضربات خیلی جدی به اعارب و بویژه مصر بزنن.باز از روی بی اطلاعی اظهار فیض کردین. در مورد تاسیسات اتمی هم قبلا یه سیگنال فرستادم ولی دوستان گیرنده هاشون مشکل داره اصلا معلوم نیست ون نیروگاه بود یا نه اگر بود چطور زدنش چطور کسی چیزی نگفت ؟ و هزار سوال دیگه که تنها برآورد رو این می کنه که این قضیه کلا مشکوکهست و ارزش بحث نظامی نداره و تنها با اسناد سیاسی میشه اون رو حل کرد.پس این موضوع رو عامل برتری یا سقوط کسی ندونین. در ضمن در مورد توان پدافندی سوریه باید عرض کنم برخی اعتقاد دارن آخرهای جنگ تموز حزب الله تونست حتی یک اف۱۶ ساقط کنه حالا این برای گروهی چریکی هست و پدافند سوریه در صورت استفاده درست که نا محتمل نیست با کمک ایرانیها خوب استفاده بشه می تونه تلفاتی به دشمن بزنه. سوریه هم مثل لبنان هست و بخشی از از اون کوهستانی هست و بقیه هم تقریبا دشت ولی جنگ نامتقارن رو در دشت هم میشه انجام داد البته با تمهیداتی و باز بر می گرده به توصیه های طرف ایرانی که حتما یه مشورتهایی بهشون دادن . و باز عرض کنم در سوریه الان استراتژیک های سیاسی و نظامی ایران دارن مشورت میدن تا جایی که ابتدای شروع درگیری های داخلی و آشوبها در این کشور سوریه به روش اسلاف خودش عمل کرد ومی خواست با همون روش قبلی و گذشتگان با شورش ها و عمالش برخورد کنه و این کار رو کرد و بسیار نتیجه بدی داشت .هر چند همون زمان هم استراتژیک های ایرانی گفته بودن این روش در برابر این نوع شورش و درگیری جوابگو نیست ولی اقدام خودسرانه اونها اون وضعیت رو به وجود آورد. حالا این وسط یه عده توی کشور ما مرگ بر دیکتاتورشون سر به اسمان کشید و یه عده دیگه درود بر اسد بماند که هر دو تا دسته افراط کردن. اما این اواخر اونها فهمیدن که تجربه ایران برای برخورد با این وضعیت جدید و خاص کارا هست و بهتره اون رو دنبال کنن تا روش قدیمی و کهنه با اون نتایج اسف بار. در نتیجه اینبار متد ایرانی ها رو پیاده کردن و می بینید داره کم کم اوضاع اونجا آروم میشه و حتی یه جنگ خارجی ممکنه این موج رو برای همیشه یا حداقل مدتی خفه کنه. نمونش هم جمع شدن شهرها و اروم شدن قضیه هست. در مورد اسرائیل هم باید عرض کنماگر شما ۱ میلیون نفر امریکای هم بکشین چون سرزمینش در خطر نیست و جمعیت بالا و اقتصاد خاص و .... داره شاید اگر وارد یه جنگ بشه و دست از جونش بشوره براش مهم نباشه و دوباره جایگزین کنه ولی اسرائیل اصلا توان این کار رو نداره . کل جمعیت این رژیم در حدود چند میلیون نفر هست که مثل لحاف چهل تیکه از این ور و اون ور با تف وهزار تا نخ و سوزن به هم بستن و کوچکترین فشاری این لحاف رو ایندفعه به جای چهل به هزار تیکه تبدیل می کنه.
-
دوستان عزیزم اشاره آقا به جبهه فرض کردن دشمن بود.توی این حرف آقا خیلی معنی خوابیده یعنی آقا نمی خواد به ما بگه مثلا فرضا بله دنیا رو داره صهیونیسم یا فراماسونری می چرخونه ولی داره یه سنگنال می فرسته که دشمن متحد هست توی تمام دنیا و تمام کشورها و قالبهای مختلف مثل تراست ها و کارتل ها میاد جلو . اگر تروری هست اگر تحریمی هست اگر جنگی و حتی براندازی و کدتایی هست همش از طرف یک جبهه هست نه اینکه ما فکر کنیم بله آمریکا می خواد با ما بجنگه و یا براندازی بکنه ولی خوب ما مثلا با دیپلماسی می خوایم سر آلمان و یا اروپا رو شیره بمالیم . عملا اونها توی جمع های پشت پرده خودشون به ما می خندن و مثلا میگن لیدی اند جنتلمن دیروز ریئس فلان بخش و فلان جای ایران به دوستان آلمانی ما به دوستان فرانسوی ما و یا حتی چینی ما مراجعه و مثلا فلان چیز رو خواستن و یا این حر فرو زدن و بعد همه ههه ههه ههه می خندن . حرف آقا خیلی معنا داشت اگر ما تفکرمون رو بر این بزاریم که همه دنیا با ما دشمن هستن کما اینکه چه در آیات و چه در روایات ما این مستند و موجود هست ولی خوب بر اساس همین عقل الکن هم اگر خوب توجه کنیم و بر این اساس پیش بریم می تونیم کمی از لودگی و کج فهمی برخی داخلی ها کم کنیم. مثلا برخی در کشور ما به دستگاه سیاست خارجی گیر میدن و.... اما نمی فهمن وقتی آقا اشاره می کنن دشمن یک جبهه هست اگر با ما ارتباطی نیست دلیل ما نیستیم بلکه دلیل جبهه اون طرف هست که تمام سربازهاشون رو ضد ما آرایش دادن و ما صرفا اینجا داریم براشون کله ملغ می زنیم. متاسفانه در دهه های گذشته کم از این سوراخ دیپلماسی ضربه نخوردیم و چه کسانی که عزت و آبروی نظام رو به حراج گذاشتن تا شاید برخی یه پوزخند تلخ مهمونشون کنن. حرف های آقا همش با معنی بود از امر به ارتباط بیشتر تشکل های دانشجویی(که به نظر من نظر بسیار استراتژیک و خاصی بود) تا بقیه مباحث ولی این موضوه خیلی من رو درگیر کرد. شاید اگر کسی قبلا زیاد در مورد ماسونری و یا صهیونیزم حرفی می زد همه میگفتن اینها توهم دارن ولی الان حداقل من فکر می کنم تا حدودی درس می گفتیم و تائید آقا هم پشت سرش هست.
-
تاپیک جامع جنگنده های بومی ایران جنگنده چند ماموریته بومی سبک شفق ، برهان ، صاعقه ، آذرخش
fath پاسخ داد به hosseingmn تاپیک در جنگنده و رهگیر
جناب کیانی از شما بعیده این نوع پست دادن. زراحی جنگنده بستگی به شرایط هر کشوری داره و نیروی دریایی بنا به سختی محیط کاری دریا همیشه از نوع دوموتوره استفاده می کنه ولی نیروی هوایی بیشتر از نوع یک موتوره. به همین دلیل ایران هم به دلیل گستردگی مرزهاش و داشتن مرزهای دیایی و مناطق کوهستانی سرد وگرم و ....که شاید کم نظیر باشه همیشه برای ما جنگنده دو موتوره مطمئن تر هست کما اینکه ما توان تولید و تکنولوژی موتور ضعیفی داریم دوموتوره بودن برای ما خیلی امنتر و بهتره و در عین حال می تونیم به جای استفاده از یک موتور قوی و بزرگ یه موتور کوچکتر و در اندازه و حد توان تکنولوژی خودمون بسازیم. در ضمن من توی یکی دیگه از تاپیک ها عرض کردم طرح های جنگنده اصلی ایران اصلا اینها نمی تونه باشه و لی صاعقه هم قرار نیست بره عملیات دوربرد و میانبرد هوایی و نهایتا ممکنه در داگفایت شرکت کنه.- 3,409 پاسخ ها
-
- نیروی هوایی ایران
- جت بومی
-
(و 4 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
نه کاوه جان هر چند حرفهای آقا همیشه همش مهم هست ولی این نه .کمی فکر کنی می فهمی کدوم بخش بود. هر چند این هم خیلی مهم هست.
-
چین هنوز از این جنگنده ها به عنوان نیروی خودش استفاده می کنه. تانک بله می تونه روی آب حرکت کنه و حتی تا حدودی با لوله زیر آب و برای عملیاتهای آبی خاکی استفاده بشه. ولی این تصاویر مال کی هستن . اما دوستان توجه کردین تاکتیتک هاشون هنوز تاکتیک های شوروری سابق هست.
-
صحبت های دیشب امام خامنه ای رو به خاطر بیارین دوستان یه موضوع خیلی برجسته توش بود.
-
دوست عزیز تحلیل چندانی نمی خواد وعده الهی هست مگر اینکه اینقدر توحیدمون مشکل داشته باشه که این حرف خدا رو هم توی دست انداز تحلیل روشنفکری بندازیم و آسمون و ریسمون به هم ببافیم. در ضمن همین اسرائیل قوی با این همه تکنولوژی و .... این همه ساله روی گنبد آهنین داره هزینه می کنه نتونسته حتی جلوی راکت های با برد ۱۰ ک م قصام رو بگیره توی جنگ چریکی هم که فقط دارن خودشون رو خراب می کنن تانکهاشونم که پشت سر هم داره سوراخ میشه . فقط یه نیروی هوایی دارن که اگر قرار باشه ضربه بهش بزنن بچه های حزب الله در مورد اون هم کاری می کنن دیگه هیچ هواپیمایی جرات رژه روی لبنان رو نکنه.
-
دوست عزیز کاربر yalnzsalar تحلیل های شما خیلی سطحی هست. اینکه می گین اروپایی ها اعالم آمادگی برای حرکت مجدد به اسرائیل کردن در مورد کاروان آزادی حتما اینهایی که دارن به اسرائیل کمک می کنن فضائیها و یا شاید مریخی ها هستن نه اروپاییها .دوست عزیز تحلیل های شما از سطح خبر رسانه ای و ژست سیاسی فراتر نرفته و فکر کردین روابط سیاسی نظامی دنیا همینها هستن . خاطر خودم و دوستان عرض کنم دیروز امام خامنه ای در دیدار دانشجویان فرمودن حرکت دشمن رو در قابل یکجبهه ببینین .منظور ایشون شاید غیر مستقیم در مورد کنترل دنیا توسط دست های پشت پرده هست که خیلی در موردش حرف و حدیث هست حالا دوست عزیز فکر می کنی چند تا ژست سیاسی و چند تا خبر اصل موضوع هست . برادر من اروپا مثل سگ حلقه به گوش اسرائیل هست و حتی در پی این قضیه کاروان آزادی هم صرفا برخی ژست سیاسی گرفتن و هیچ دولتی رسمی کار و اعلام نظر خاصی نکرد. در مورد ملوانها باید عرض کنم هر چند بحثش به اینجا ربطی نداره ولی فعلا کمی در مورد روابط دیپلماتیک بخونید تا درک کنید که فرستادن چند نظامی با کت و شلوار یعنی جچی اونم مال کشوری که ادعای آقائیش میاد. دوست عزیز ما که ندیدیم گروهی حزبی چیزی توی اسرائیل ناامنی و بمب گذاری شبیه القاعده و ... انجام بده تازه تا اونجایی که ما می دونی خود امثال القاعده و ... هم به شکلی اسرائیل کمکشون می کنه ولی اگر منظورتون حزب الله و حماس هست باید عرض کنم شما حتی تفاوت گروه مقاومت و گروه تروریستی رو هم نمی دونین و با این تعریف ناقص از مسائل به خیال خودتون دارید با تحلیل هاتون دنیا رو تکون میدین. دوست عزیز برای فرستادن اسلحه به لبنان راه های بهتری هست و باز مد نظرتون عرض کنم در تمام دنیا لبنان رو شاهراه سه چیز می دونن اطلاعات اسلحه و مواد مخدر .حتی برخی وقات ما هم می خوایم از تکنولوژی برخی سلاح های غربی و شرقی سر در بیاریم میریم از لبنان نمونش رو تهیه می کنیم حالا شما فکر می کنی ترکیه نباشه مقاومت حزب الله از بین میره نه برادر من این راه که شما میگی رو آمریکا و غرب هزار بار رفتن و اگر واقعا این حلقه ارسال سلاح بود تا حالا هزار بار قطعش کرده بودن. در ضمن توی کشور ما بجز یه تعداد وطن فروش محلی از اعراب نمیشه برای تجزیه طلب ها قرار داد.نمونش همون پژاک که اگر پشتیبانی مردمی به اون وسعت داشت این حال رو روزش نبود. هر کسی هم بخواد از این حرفها بزنه تا اونجایی که من بچه های سایت رو می شناسم که همه از چهار گوشه ایران هستن همچین توی دهنش خواهند زد که پا نشه. دوست عزیز گفتم کل تعاریف شما سطحی هست مثلا شما موضع گیری احمدی نژاد رو که برگرفته از تفکر انقلابی و ایدئولوژی ما هست رو داری با یه ژست سیاسی یکی می گیری.بعد فکر می کنی موضع گیری غربیها در برابر این دوتا یکی هست و چیزی خاص پیش بیاد. برادر من دشمن همونطوری که امام خامنه ای گفتن فارغ از تمام این جبهه گیریها و ژست ها یک جبهه واحد هست و ترکیه و چین و ... هم نداره و احمدی نژاد یا خاتمی یا موسوی یا هر کس دیگه ای باشه بهانه برای کار خودشون پیدا می کنن.
-
زیاد به این ژست ها توجه نکنین به نظر من اینا سر ته یه کرباسن.
-
در مورد ارپی جی مدل های فراوانی وجود داره مصلا روی برخی سایت چشمی هست و روی مدلی دوربین که بهش میگن ارپی جی ۱۶ .اما یه مدل داره به اسم ار پی جی ۸ این مدل کوتاه تر هست و در ارتش هم موجوده .من خودم دستم بوده ولی شلیک باهاش نداشتم. فکر می کنم مشخصاتی که لست وار گذاشته بودن مربوط به همون نمونه ار پی جی ۸ هست .این مدل گلوله ها و ...همش همون قبلی هاست ولی خوب کمی کوتاه تر هست و در برخی نمونه ها هم فقط یک دسته داره . مدل کوماندویی برخلاف دوستان دوتا استفاده داره یکی برای تیپ ها ونیروهای کوهستان که کمی سبکتر هست و حمل اون در پیاده روی های بلند کمتر اذیت می کنه و همچنین در نیروهای هوابرد برای جابجایی راحت داخل هواگرد و همچنین وزن کمتر .در کل نیروهای ویژه و تکاور و کوهستانی و.... از این مدلهای کوتاه استفاده می کنن به دلیل سبکی و کم حجم بودن ولی خوب بدیهایی هم دارن مثل کم شدن دقت صدای بیشتر و ... که نیاز به آموزشهای بیشتر و یا بهتر بگیم نیروی زبده داره که همانا همین نیرویهای خاص هستن. برای همین هنوز هم نیروهای مستقر و عادی از ارپی جی ۷ و یا ۱۶ استفاده می کنن. البته خوب ایران ما هم عادت کرده از هر چیزی با تغییر و ارتقا هزار تا چیز عجیب و خارق العاده درست کنه اینم یکیش.ولی خوب طول این خیلی کوچیکه و فکر نمی کنم زیاد کاربردی باشه.
-
فکر می کنم خیلی حرفاهامون به درازا کشید و منم اصلا دوست ندارم ادامه بدم چون یه ست باز سر اظهار نظرها رو باز می کنه ولی به حرف آقا مصطفی گوش دادم و چند روزه پست نداادم شاید اگر عصبانی هستم کمی آروم بشم. وارجو خان ایشون گفتن برای ما مهم نیست سقوط کرماناشه و ما اسد آباد جلوی اونها رو می گیریم .در ضمن ایشون اصلا نگفتن اگر ما بمباران می کنیم با چی فقط اشاره ای داشتن که جلوشون رو می گیریم ولی سوال اینه با چی ؟ در ضمن همین اظهار نظر نشون میده از قبل طرحی نبوده ولی حضور شهید صیاد باعث طرحریزی سریع میشه در ضمن وقتی شهید می رسه تقریبا اونها اسلام آباد بودن. ارنست جان شمال عراق تنها یه عملیات فریب بود برای پرت کردن حواس عراق هر چند من یکبار خپمت واریور و الکتروآفیسر این موضوع رو مطرح کردم که ما از شمال عراق اگر عمل می کردیم عملا حالا شاید عراق همین قدر هم وسعت نداشت و خیلی زودتر قائله ختم میشد ولی جاش اینجا نیست و در عین حال میشه گفت تحلیل در موردش نوعی آرزو شخصیه که شاید توی اون برهه واقعا شدنی نبوده ولی خوب قابل طرح هست. مصطفی جان تا پاطاق 50 تا 60 ک م هست و در عین حال حتی در دهانه ورودی شهر اسلام آباد هم میشد جلوی اونها رو گرفت(تیپ ۲ لشگر۸۱ همینجا مستقره) و اون زمان دیگه ارتباط هم با پشت جبهه به اون معنا نداشتن ولی خوب طرح جلوگیری از پیشروی اونها در زمان کمی همونطور که شما خودت اشاره کردی توسط شهید گرفته شد و اگر غافلگیری ما رو نمی گرفت(نکته سیاه عملکرد ما) شاید جایی دیگه این کیسه دوخته میشد. مصطفی جان اون ترافیک جاده بیستون کرمانشاه هم بر می گرده به اعلام رادیو به مردم برای تخلیه شهر و مردم در حال خروج بودن این جاده هم بین کرمانشاه و همدان هست و در غرب کرمانشاه و ربطی به جاده اسلام آباد در جنوب غربی کرمانشاه نداره.این ترافیک هم اون ترافیک نیت. در ضمن در مسیری که حرکت می کردن باید عرض کنم پدر بنده هم حضور داشتن و از نزدیک شاهد قضیه بوده و باید بگم ترافیک مردمی به اون معنا نبود و شاید موردی بوده چون مردم به محض دیدن ستون اونها از جاده به طرف کوه پناه می بردن و جاده رو نمی بستن اما خوب ممکنه یه جایی تراکتوری ماشینی چیزی رو به دلیل نزدیکی و یا بدی راه ول کردن و در رفتن . منافقین یه اشتباه دیگه هم کردن و اون این بود کمی در شهر اسلام آباد خودشون مکس کردن می دونین چرا برای اینکه تیم های ترور در پی فرماندهان بسیج بودن و دنبال فرمانده بسیج منطقه اسلام آباد جاده اهواز بودن و اونجا پست بازرسی می زنن و مشغول بودن و در داخل شهر هم پاکسازی می کردن برای همین کمی از برنامه عقب افتادن. جناب رسول اگر شما در داخل کشورت گروهی قوی داشته باشی با حمایت غربیها (سروران صدام) آیا پی دشمنی اونها و غرب رو به تنت می مالی ؟من که باشم نه اتفاقا این عملیات برای صدام یکی از اون طرح های خیلی خوب بود که از مخ این دژخیم برخواسته بود چرا؟عرض می کنم. ۱-ایمگروهک بازوی اطلاعاتی عراق بود و روابط ایران و عراق هم حتی اگر صلح هم میشد باز همیشه تنش می داشت و عراقی ها این رو می فهمیدن و پیش بینی می کردن برای همین همیشه به این بازوی اطلاعاتی نیاز داتن اگر از تاکتیک مورد اشاره شما استفاده می کردن دشمنی این گروهک شروع میشد و نهایتش این بود که با کمکغرب مثلا می رفتن ترکیه و یا توی اروپا پخش میشدن ولی عراق از داشتن یک بازوی اطلاعاتی قوی در ایران محروم میشد. 2- اگر شما بتونی با پول همسایت شر یه دشمن بالقوه رو بکنی خدایی دست توی جیب خودت می کنی و هزینه کنی برای نابودیش بالطبع نه یه کاری می کنی دشمنت اونها رواز بین ببره و هزینش هم خودش بکنه. 3-با توجه به اهداف عملیات منافقین صدام خودش شروع کرد به کمک به اونها قویشون کرد حتی بهشون سلاح های لازم رو داد و اونها رو فرستاد ایران چندین هدف رو با هم دنبال کرد یکی اگر بردن و جایی مثل کرمانشاه و .... رو گرفتن فبها به نفع عراق وخودش هم می اومد نیرو می فرستاد و تثبیتشون میکرد .اگر نمی تونستن هم کاری بکنن بدون هزینه از خودش این گروهک رو به دست پول و سلاح ایرانی ها از بین می برد و سوم اینکه اگر این گروهک موفق میشد که بازم بازوی اطلاعاتی خودش رو تا ابد توی ایران داشت کما اینکه تا سقوط صدام داشت و اگر هم موفق نمی شد باز دشمنی با صدام نداشتن می دونین چرا چون اونها رو ایرانی ها نابود کرده بودن نه صدام که بخوان باهاش دشمنی کنن. و باز می بینیم که صدام از این گروهک باز هم استفاده خودش رو برد و باز هم بازوی اونها در ایران بود.البته نمی دونم اطلاع دارین یا نه که معادلات قدرت در دنیا عوض شده و الان اطلاعات و علم شاخصه های اصلی قدرت هستن می بینین با این کار صدام همیشه یه عامل عمده اطلاعاتی توی ایران در اختیار داشت. می بینین که در این مورد صدامخیلی تیزهوشی به خرج داد(البته تنها که نبوده ۱۰۰ درصد استراتژیک ها و نظامیان قوی بهش کمک می کردن). امیدوارم فهمیده باشین چرا صدام مستقیم با این گروهک در نی افتاد. ممد پایلوت جان شما ظاهرا تاپیک رو به دقت از ابتدا مطالعه نکردین و هنوز متوجه قضیه نشدین شهید صیاد درسته نظامی بود ولی خود آقای رضایی می گه ایشون خودش رو به منطقه رسوند و اتفاقا بودن شهید صیاد دلیل خوبی بر این هست باید به ارتش اعتماد کرد. دوست عزیز سایت سوباشی ما هدف قرار گرفته بود و فرودگاه هم بمباران شده بود (سایت سوباشی در کوه های ضلع غربی همدان و فرودگاه نوژه هم در همون حوالی هست) و سیستم اخطار زود هنگام ما اونجا عملا تا چند روز از کار افتاده بود و همچنین در این حمله رادار مورد اصبت قرار گرفت و در عین حال اتاق کنترل هم مورد اصابت قرار گرفته بود و تیمی بسیار قوی از بجه های رادار و پدافند شهید شده بودن. در ضمن صدام ۳ روز پیش رسما دوباره به جنوب حمله کرده بود و دخالت هوایی اونها تاثیری در شروع یا عدم شروع جنگ نداشت چون اونها در حال جنگ بودن و حالت دفاع و .... معنی نداشت هر چند برادر مصطفی اشاره کردن که صدام هنوز قطعی قطعنامه رو قبول نکرده بود. و باز برعکس شما باید بگم عراق خیلی دوست داشت دوباره جنگ رو شروع کنه ولی برآوردش کمی غلط بود با گزارشات سران نظامی و سیاسی به امام و پذیرش قطعنامه اونها فکر می کردن ماشین دفاعی ایران دارای رخوت شده عین منافقین و فکر نمی کردن باز اگر حمله بشه در یک آن شاهد سیل حجوم مردم به جبهه باشن ولی بعد از آغاز کار و دیدین توان ایرانی ها فهمیدن این برآورد درست نبوده بای همین دیگه ادامه رو به صلاح ندونستن . هر چند عراق باز می تونید ببینید که بارها قویتر و مجهزتر شده بود از ابتدای جنگ. برادر من صدام هزار بار این این آتش بس ها و قطعنامه ها رو نقض کرده بود هیچ کس بهش نگفته بود بالای چشمت ابرو این دفعه عین همونها میشد و غرب هم کاریش نداشت قربان صدقش هم میشد ولی خوب دیگه کارشون گره خورد و تیرشون خورد به سنگ وگرنه صدام کسی نبود با یه تیکه کاغذ از بخشی از خاک ما بگذره. ببخشین که باز سر این بحث رو باز کردم و باز هم روده درازی و .... ولی فارغ از تمام بحث ها و ... فکر می کنم این تاپیک مرجعی بسیار خوب در مورد این عملیات شد . یا علی
-
ابتدا جواب مصطفی جان: مصطفی جان شاید من منظورم رو خوب نرسوندم و یا شما برداشت درستی نداشتی .موضوع این نیست من بخوام تفرقی رو دامن بزنم و یا کسی رو محکوم کنم حداقل شما بهتر از همه حقیر رو می شناسید.موضوع چیز دیگه ای هست و اون اینکه حداقل من اعتقاد دارم سپاه شاید در نیروی انسانی و آموزش ضعیف بود و حتی الان هم از ارتش ضعیفتره اما این نقص رو با قدرت ایمان نیروهاش پوشش داده و این قابل تقدیره. همه می دونن که در برنامه ریزی و توان محاسباتی ارتش عالی عملمی کنه البته کمی بروکراسی دست و پا گیر و کندی داره ولی در عمل حساب شده عمل می کنه ولی خوب من و شما بهتر می دونیم که سپاه تلاش خودش رو در این سازماندهی و طرحریزی می کرد و نهایتا با توکل به خدا عمل می کرد . و باز معتقدم نیروهای سپاه به دلیل سازمان رزم خاصش که مبتنی بر بسیج و نیروهای مردمی و داوطلب بود مردانه و با ایمان کامل می جنگیدن و به شدت مقاومت می کردن (این رو در تمام خاطرات داخلی و دشمنان میشه به وضوح دید) و مثلا نیروی سپاه با علم به اینکه اینجا میدان مینه ولی روی مین می پرید تا بتونه راهی برای عبور باز کنه .ممکنه در ارتش کمتر این اتفاقات افتاده باشه (که همین طور هم هست) و شاید ارتش هم به دلیل ساختارش این امکان رو نداشت به طور طبیعی. اما موضوع این هست و امثال من روی این بحث داریم که شاید اگر ما توی طرحریزی بهتر عمل می کردیم و تفکرات بهتر و راه های بهتری در پیش می گرفتیم از نیروهایی مثل نیروهای سپاه می تونستیم تا قلب دشمن پیش بریم و تناه برخی نارسائیها باعث شد ما نتونیم برخی جاها نتیجه مطلوب رو بگیریم(فارغ از اینکه من اعتقاد دارم چه شهادت و چه پیروزی برای ما برد بوده و هست و باز خودتون بهتر من رو می شناسید اما تا زمانی که میشه عاقلانه به پیروزی رسید شهادت شاید در اولویت دوم قرار بگیره). پس اصلا نمی خوام به تفرق دامن بزنم و یا به این بحث های ارتشی و سپاهی هم اصلا بهش معتقد نیستم و بارها توی همین سایت هم شاید من چند سال پیش اشاره کردم که در اوسط جنگ به بعد دیگه آفند با سپاه بود. فقط و فقط در این مورد منظور من این بود در همون مصاحبه آقای رضایی اصلا بحثی از ژاندارمری و ارتش نبود و در عین حال می بینیم که برخی دیگه هم همین روند رو در پیش گرفتن و عملا ارتش رو به حاشیه بردن . موضوع این هست که نیوهای بدنه سپاه در رده های پایین به شدت با ایمان و اعتقاد می جنگیدن و اصلا اهل سیاست بازی و مصلحت نبودن و تکلیف سرلوحه کارشون بود ولی برخی تنها برخی از سران متاسفانه وارد سیاست بازی شدن و این خطرناک بود.کما اینکه بارها سران بسیجی مونده سپاه در همین زمانه بیان می کنن واقعه واترگیت کمر بچه بسیجی ها رو توی خط شکست. من و شما بارها با بچه ها در مورد تاریخ باستان ایران و تاریخ بعد ورود اسلام بحث داشتیم و حداقل من دردم این بود که تاریخ ما یکپارچه مال ایران هست و نباید با دین سر تاریخ باستان و با تاریخ باستان سر دین رو بزنیم حالا این موضوع ارتش و سپاه هم همینه یه عده متاسفانه با نا آگاهی می خوان یک طرفه و بزرگ کردن سپاه سر ارتش رو بزنن و طرف مقابل هم با ارتش سر سپاه و من مخالف هر دو تفکر هستم .اما باید منصفانه قضایا رو پی بگیریم کما اینکه مصاحبه سردار رشید منصفانه بود و سعی کرده بود قضیه رو بهتر بشکافه. توی این بحث منافقین هم همین هست بنده استعداد لشگر ۸۱ زرهی و مواضعش رو بیان کردم لشگری با ۴ تیپ زرهی و مکانیزه و یک تیپ توپخانه و در عین حال یک تیپ تکاور(این تیپ یکی از قویترین و آماده ترین تیپ های تکاور کشور در گذشته و حتی حال هست) و یه تیپ تحت امر دیگه هم بوده .برای این این استعداد رو گذاشتم تا سوال در شما ایجاد بشه که پس چطور این منافقین تا تنگه اومدن و آیا کشتارهایی که از مردم عادی کردن می ارزید که ما برای اونها کیمن بزاریم .در عین حال ما می بینیم اگر طرح یه کمین از قبل بوده که من معتقد نیستم چون شواهد این رو نشون نمی ده و غافلگیری در این مورد موضوع رو رد می کنه چرا با فضاحت دستور تخلیه پادگانها و تحویل سلاح ها رو میدن و چرا در همین مورد کوچکترین اطلاعی به ژاندارمری نمی دن. پس با این تفاسیر این حمله کمینی از پیش تعریف شده یا نبوده و یا باید فکر کنیم و بگیم پس چرا دستور خلع سلاح داده بودن. اگر هم بحث کمین بوده همین استعداد می تونست این نیروی منافق رو در همون لب مرز در هم بکوبه. به هر حال از حرف من بد برداشت کردین منطور من اصلا تفرق نبود و نیست من فقط می خواستم این رو در فهوا به دوستان برسونم که برخی در این حمله سعی کردن ارتش رو بی آبرو کنن که کردن در عین حالی که این نیرو هم بازوی کشور بود و این برخورد برخوردی اصلا علوی و اسلامی نبود .نمی دونم فردا یقه برخی چطور اون دنیا از دست برخی ارتشی ها رها میشه .موضوع سر نامحرم دونستن پاره ای از تن مردم و کشور هست .موضوع سر بی اعتمادی و به بازی گرفتنش هست .قرار بود کمین باشه خوب به ارتش میدادن عمل کنه و در عین حال می تونست به راحتی هم می تونست. در ضمن بنده در موضوع عقب نشینی و ... هم با چند نفر از اعضا ارتش که دقیقا اون زمان لب مرز بودن صحبت کردم و اگر بگم چه بلایی سر این بنده های خدا اومده خیلی ناراحت میشین. بگذریم ولی از همین جا باز میگم به نظر من ارتش و سپاه دو بازوی این کشور هستن و مکمل هم و کما اینکه در بالا هم گفتم اینجا جای عقده گشایی های سیاسی و نظامی ما نیست . در مورد اون توضیحی هم که دادم بنده عرض کردم این گردنه از قبل از انقلاب دارای طرح پدافندی بود و همیشه مورد حمایت در عین حال ما حتی طرح هایی برای حمله از غرب تا بغداد رو هم داشتیم و یا طرح هایی برای عقب نشینی و پدافند مرحله به مرحله تا گردنه اسد آباد همدان.اما خوب غافلگیری ما و بعد اون دستورات عجیب باعث شد ارتش و ژاندارمری نتونن عمل خاصی انجام بدن و چنان کمر این نیروها شکست که دیگه نتونستن جمع بشن و دوباره سازماندهی و پدافند کنن و به شکلی این عملیات برای همیشه تبدیل شد به یک نقطه سیاه در تاریخ ارتش. مصاحبه آقای رضایی رو ببینین می فهمین چی میگم. در ضمن اصلا طرحی برای منافقین فکر نمی کنم در دست بود چون حتی خود منافقین هم طرح حمله رو در 24 ساعت و با عجله ریخته بودن و در عین حال با نگاه کردن به نظرات و موضع گیریهای سران سیاسی میشه فهمید طرف خودی بعد از اطلاع از جریان صرفا قصد این رو داشت یه جایی جلوی این ستون رو بگیره حالا هر جایی که نیرو در دسترس قرار گرفت اما این فراست شهید صیاد بود که تنگه رو بهترین جا تشخیص داد و الحق خوب تشخیصی بود. جناب رسول عراق در اواخر جنگ دست برتر هوایی رو در برابر ما داشت و اتفاقا نیروی هوائیش توی فاپ کمر نیروهای خودی رو شکست و نیروی ما هم با تلاش فراوان ولی بدنه ای خسته به سختی می تونست هوای کشور رو امن کنه در عین حال حمله از جنوب بعد از قطعنامه هم پشتیبانی هوایی داشت ولی خوب به دلیل به دست نیامدن برخی پیش بینی ها دیگه مجبور به عقب نشینی شدن و یه دلیل دیگه هم این بود که اونها در خاک ایران به دلیل سرعت عملیات نتونستن تثبیت کافی بکنن و در کمترین مدت ممکن اینقدر نیروی بسیجی و نظامی توی منطقه ریخت که مجبور به عقب نشینی مرحله به مرحله شدن و از دست نیروی هوایی هم کار خاصی بر نمی اومد مگر اینکه فقط کاری می کرد که تلفاتشون بیاد پایین. اون بحث شکست راق در جنوب و منافقین و ...هم از بدیهیات هست. در ضمن دوست عزیز آمریکا در اون زمان فقط طرحش تمرکز توی خلیج فارس و ضربه شدید دریایی و موشکی بود (اگر وارد جنگ میشد)وگرنه توان نیروی زمینی این موردی که شما می گین رو نداره و دیدیم برای کویت نیرو لجستیک کرد حالا کویت کجا و ایران ککوهستانی با خیلی بسیجی . کاربر محترم کمترین خطر منافقین برای صدام همانا فشار افکار عمومیش بود که این همه مفت خور می خوای چکار از اون طرف این گروهکنفوذ بالایی در ارتش و به خصوص استخبارات به دست آورده بود و شاید بخشی از توان اطلاعاتی اونها بر می گشت به همین سازمان و باز در عین حال این گروهک حالا در معادلات غربیها هم اومده بود و نمی شد به قول شما خیلی احت جیرشون رو قطع کنه در ضمن این گروهک در اون زمان داشت کم کم از غربیها هم کمک مالی و تسلیحاتی می گرفت. و اگر این طرحی که شما میگین هم عراق به کار می برد کمترین مشکل این بود که این گروهکبه دلیل نزدیکی با برخی تفکرات گروه های معارض عراقی که ریشه تفکرشون مارکسیستی بود مثل کومله و ... و حتی ائتلاف با غیر همفکرها می تونست برای عراق مشکلات فراوانی به بار بیاره در عین حال این گروهک در بخش شمالی عراق و نزدیک مرزهای ایران هم پایگاه داشت نمونش پایگاه خانقین که بعد از موشک باران این پایگاه به دلیل ترور شهید صیاد این پایگاه رو ترک و به طرف عمق عراق عقب نشستن. ارنست جان فکر می کنم دوستان درست میگن ما تجمع چندانی در غرب نداشتیم و همین تیپ انصار هم اگر می بینین که توی کرمانشاه بود صرفا به این دلیل بود که مال همدان هست و اون زمان داشت به طرف جنوب می رفت و مسیرش همین بود وگرنه بقیه نیروهای داخلی از مسیر خرم آباد می رفتن اهواز و در کل جنوب.این لشگر بعدا تبدیل به تیپ ۳ انصار الحسین شد اگر اشتباه نکنم و زیر نظر لشگر۴ نجف اشرف و بعد از استانی شدن سپاه ها هم به سپاه انصار الحسین. ما توی غرب به جز ارتش و مقداری هم ژاندارمری نیروی سپاه نداشتیم و بقیه گذری بودن ولی حداقل بحث من اینه که این کمین رو ارتش هم می تونست انجام بده(اگر قائل به کمین بودنش باشیم) ولی خوب عده ای سعی کردن اثر ارتش رو برای بعد از جنگ از بین ببرن که بردن.کما اینکه می بینیم تصمیم شهید صیاد چه کمکی کرد و شاید مطرح بشه نمی تونست یا جاسوس داشتن در این حال باید امثال صیاد هم درش نمی بودن و اگر هم بودن کاری نمی کردن ولی خوب همین شهید صیاد آخرین ضربه به توان منافقین رو زد. جناب پاتریوت اینجاست که برداشتن شهید صیاد از نیروی زمینی دیگه توجیح نظامی پیدا نمی کنه بعد از برخی اتفاقات سیاسی که دوستان اشاره کردن در سیستم اداره جنگ.تقریبا ایشون رو کامل از صحنه می خواستن کنار بزنن و دیدیم که این کار روکردن و بعد این موضوعات رو کنار بحث قطعنامه و جام زهر و .... بزارید متوجه میشید که رویکرد برخی از نظامیان هم داشت طرف سیاسی شدن و باند بازی می رفت و اما ایشون رو به عنوان نماینده خودشون نصب می کنن(جالبه امام یه ارتش رو نماینده می کنه توجه کنین به دقت امام داره یه پالس می فرسته به برخی که ما و شما و ارتش و سپاه نکنین و باید به ارتش اطمینان کنین ولی آیا برخی این موضوع رو گوش دادن). در جریان این عملیات منافقین هم دستور به ارتش این بود که سلاح ها رو تحویل و برین خونه هاتون و به نیروهای داخل کرمانشاه و ... هم دستور اجرای طرح مهندسی رو میدن یعنی دستور میدن پل ها و زاغه ها و خلاصه هر چیز قابل برداشتی توسط دشمن نابود و عقب بکشن و بعد به نیروی هوایی آماده باش میدن تا آماده بمباران کرمانشاه و مردمش ومنافقین با هم باشن و هوانیروز هم این وسط مسئول اجرای بخشی از همون طرح تخریب و ایجاد موانع بوده. اما کار شهید صیاد برخی از زمینه های این موضوع رو به هم می ریزه ایشون بدون اطلاع برخی تاکید می کنم برخی به منطقه میان و در کوتاهترین زمان ممکن به دلیل آشنایی قبلی با منطقه اماده میشن و بهترین نیروی در دسترس رو هوانیروز می بینن .به سرعت به جای استفاده از این نیرو برای نابودی زاغه ها و..... یک اتوبان هوایی درست می کنن این اتوبان هوایی دارای دو راه بوده یکی از ضلع شمالشرقی شهر کرمانشاه که فرودگاه بوده مستقیم به طرف جنوب غربی و محل تنگه و ضلع دیگه و راه برگشت از تنگه یعنی جنوب غربی کرمانشاه با یک قوس به طرف شمال شرقی و با این روش یک راه هوایی درست می کنن و بالگردهای هوانیروز پشت سر هم به منطقه درگیری می رفتن و ابتدا با ارتفاع پایین تا لبه تنگه می رفتن سپس بالا اومده و اقدام به شلیک میکرن . ابتدا سر ستون دشمن رو می زنن و دشمن در راه بندان گیر می کنه و سپس با فراغ بال شروع می کنن به پاکسازی ستون به طرف عقب . این کار شهید صیاد نمی تونست بهانه ای برای برخی برای ضربه به ایشون بشه چون در این صورت دست همون تعداد رو میشد و در عین حال ایشون با سر پیچی از برخی دستورات و یه کار شخصی کل تعریف عملیات رو تغییر داد.این کار ایشون زمان لازم رو به بقیه نیروها داد که به تنگه برسن و بعد از سد شدن راه توسط هوانیروز و زده شدن سر ستون یگانهای مهندسی چندین خاکریز به صورت برشی روی جاده زدن و شروع کردن به پدافند و سپس پیشروی مرحله به مرحله تا پاکسازی نهایی . خوب حالا این یگانها همه از سپاه بودن عجیب نیست ؟ من فکر می کنم دیگه ادامه ندم بت=هتر هست چون حرفایی رو که همه باید می زدیم فکر کردم زدیم و بقیه تاپیکصرفا تبدیل به یه نوع استب=ناد به تاریخ میشه که منابعش متاسفانه برخی اوقات مشکل داره و با تحلیل برخی که در صحنه بودن اصلا جور در نمی آد.
-
حمله به جنوب عراق هپفی داشت و اون این بود که برآورد اونها نشون میداد که نیروهای ایرانی بعد از قطع نامه کمی کم جان شدن(البته در سالهای قبل اتفاقاتی در سپاه افتاده بود و از همون زمان معلوم بود سپاه داره روند ضعیف شدن رو طی می کنهی .ارتش هم به دلیل برخی سیاست بازیها عملا داشت توان خودش رو از دست میداد اونم در کنار اینکه همیشه ساختارش کلاسیک بود و دیگه فرسوده شده بود) و تصمیم به حمله مجدد گرفتن (که صد البته از صدام شدنی و مسبوق به سابقه بود). این حمله می تونست برای اونها یا سرزمینهایی رو داشته باشه یعنی بتونن بخشی از کشور رو بگیرن که یا حفظش کنن و یا در مذاکرات دست بالا رو داشته باشن . اما این حمله یک روی دیگه هم داشت و اون اینکه توجه نیروهای ایرانی یالطبع با این حمله عراق با این گستردگی و استعداد نیرو باید بر می گشت طرف جبهه جنوب و همین هم شد عینا .نیروهای ایرانی میدونستن تلاش اصلی در جبهه جنوب هست و برای دفاع سرازیر شدن به جنوب کشور در همین زمان درگیریها هنوز هم ادامه داشت و حتی در شروع حمله منافقین هم در جنوب هنوز عراق مناطقی رو در اشغال داشت و هنوز جنگ و درگیری تمام نشده بود و این به معنی مشغول بودن ماشین دفاعی ایران در جبهه جنوب بود. این وقایع باعث میشد که جبهه میانی و شمالی کمی خلوتتر بشه .خوب در این میان منافقین برای عراق تنها یک معنا داشت یک لشگر آماده و مجهز در عین حال ایرانی که به زبان و رفتار و جغرافیای دشمن واقف هست(عین سپاه بدر برای خود عراق) در عین حال و مهمترین عامل اینکه این لشگر الان هیچ جا درگیر نیست و آزاد آزاد هست از طرفی نیروهای عراقی در جنوب درگیر بودن و مواضعی و مقداری هم زمین گرفته بودن هر چند کمی عقب نشسته بودن ولی هنوز مقداری در اختیار داشتن. نتیجه اینکه این لشگر که می تونست در آینده اگر صلح بشه برای عراق خطری باشه باید وارد عمل میشد یا نتیجه می گرفت و تا قزوین نه همدان و نهایتا نمی تونست تا کرمانشاه پیش می رفت و این باعث میشد کمی از تمرکز قوای ایرانی در جنوب کم بشه و هم باعث سردرگمی و گیجی طرف ایرانی حداقل در کوتاه مدت بشه و یا نهایتا کاری از پیش نمی برد و خطرش برای عراق از بین می رفت . در عین حال اگر این لشگر به کرمانشاه می رسید و باز با توجه به تاریخ و علم کردن گروه های مخالف در نواحی کرد نشین ایران در زمان قبل و بعد از انقلاب صدام می تونست دوباره از همین اهرم استفاده کنه و نه تنها ایران رو مورد فشار قرار بده بلکه حتی با توجه به مرکزیت کرمانشاه در غرب و دروازه بودن این استان چند استان دیگه رو هم اشغال کنه و در هر حالت برای عراق نتیجه برد برد می بود. اما خوب این طرح زمانی برای منافقین بدترین نتیجه رو داشت که در تنگه مرصاد گیر کردن و تمام اهداف اونها از بین رفت ولی صدام هدف حداقلیش که انهدام بخشی از توان این نیرو بود فراهم شد. اما در مورد بمباران باید عرض کنم چون به منطقه نرفتین و در جریان مراحل حمله هم نیستید نظر شما در مورد جنگ شهرها و .... فاقد قدرت لازم هست چراکه پشتیبانی در دشت ماهیدشت که هیچ ارتباطی با شهرها نداره باعث جنگ شهرها نمیشه و در صورت رد شدن از تنگه هم تا کرمانشاه نهایتا 15 ک م راه بود که اونم باز نیاز به پشتیبانی نداشت و در عرض مدت کوتاهی با توجه به سبک و تیز بودن ستون نبود و داخل شهر کرمانشاه هم درگیری دیگه کلاسیک نبود و به درگیری چریکی و شهری تبدیل میشد و باز نیاز به بمباران شهر نبود و فقط کافی بود عراق هوا رو در اختیار داشته باشه تا نیروهای ایرانی طبق طرح قبلی شهر رو نابود نکنن با مافیهاش ولی حتی اگر بعد از تنگه هم هیچ کمی نمی کرد باز منافقین در شهر می تونستن برای ماه ها و یا شاید حتی سالها درگیر باشن.دلیلش هم در پست های قبلی عرض کردم. سناریوی شما هم در مورد حمله از جنوب امریکا و عراق بیشتر شبیه یه فیلم می مونه تا واقعی بودن و تا حالا نشنیدم اینچنین طرحی هم در پیش بوده باشه. خلاف نظرتون باید عرض کنم پشتیبانی عراق همه چیز رو تغییر میداد شاید صدام بعد از شکست این گروهک فهمید چه خریتی به خرج داده و اگر می دونست با حمایتش و رسیدن این گروهک به کرمانشاه چه اتفاقاتی می افتاد و چه فشار مضاعفی به ایران می اومد پشتیبانی خودش رو از نیروهای منافقین بر نمی داشت. اما من فکر می کنم اونها کمی زودتر از موعد فکرکردن کار منافقین گره خورده و تمامه و شاید پشتیبانی هوایی اگر ادامه پیدا می کرد اوضاع الان طور دیگه ای بود. در ضمن کسی کار منافقین رو تمام شده و در مسلخ نمی دید حتی شاید صدام و خودشون چون طبق نظر خود فرماندهان جنگ عمده نیرو و تلاش در جنوب بود و مسلخی در غرب وجود نداشت و تنها مسلخ هوانیروز بود که پدرشون رودرآورد و اونجا رو تبدیل به مسلخ کرد. دوست عزیز در شهرهایی که منافقین وارد شده بودن پشتیبانی هوایی و بمباران نیاز نبود شهرها سقوط کرده بودن و در دستشون بود .میگم اطلاع کافی ندارین اظهار نظر نکنین.بمباران شهر ها تنها موقعی لازم بود که شهر دچار درگیری و مقاومت با منافقین میشد و مدافعانی سرسخت می داشت که اصلا اینطور نبود. در مورد حمله بعد از قطعنامه عراق به جنوب هم هدفی جز گرفتن بخشی از ایران مد نظر نبود و خود عراق هم خوب می دونست که توان پیشروی بیشتر از خوزستان (در نهایت) رو نداره وگرنه از هر جبهه ای به کوهستان بر می خورد و کارش گره می خورد به خاطر همین هست میگم تحلیل شما شبیه فیلم نامه هست تا واقعی .هدف این حمله صدام تنها گرفتن بخشی از ایران در کرختی طرف ایرانی بود تا بتونه اون رو یا حفظ یا وجه المصالحه قرار بده.