fath

Members
  • تعداد محتوا

    3,897
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

تمامی ارسال های fath

  1. این سلاح سلاح شازمانی ترکیه و حتی پاکستان هست ولی الیاژی که ترکیه استفاده می کنه مرغوبتره و کارایی بالایی داره. ولی خوب کسی منکر این نیست که این سلاح اطمینان کمی داره ولی قدرت اون و همچنین دقتش بسیار عالی هست. معمولا ژ3 هایی که زیاد گیر می کنن ژ3 هایی هستن که باهاشون نارنجک تفنگی شلیک کردن و این باعث میشه خیلی زود داغون بشن. ولی اگر قبل و بعد از تیراندازی به درستی نظافت بشه برخی از اونها مخصوصا اونهایی که قبل از انقلاب ساخته شدن زیاد هم اذیت نمی کنن. ولی ژ3 زمانی که داغ می کنه دیگه قفل می کنه و عادی هست .من با همین ژ3 های نا مطمئن به چشم خودم دیدیم تا چند صد تا گلوله رو شلیک کردن به شکلی که دیگه نمیشد کائوچوی اونها رو در دست گرفت و ما با ابر می گرفتیمش و یا با پارچه و تا زمانی که دیگه لولش داغ داغ نشد قفل نکرد. ولی با این تفاسیر دوره این سلاح تموم شده و این پیرخه مرد رو باید جایگزین کرد.
  2. مشکل فقط سیستم و دانشجوهای داخلی نیستن بلکه اساتید ما هم فکر و ذکرشون شده آی اس آی و غیر از این و گرفتن سهمیه و از این خرفا به فکر حل مشکل کشور نیستن . مثلا توی همین کامپیوتر ما خیلی نیروی تهفته و بالقوه ای داریم ولی چون توان استفاده داخلی نیست ما حتی برای ساختن یک سیستم عامل ملی از روی لینوکس هم مشکل داریم. باید تفکر اساتید و دانشجویان رو متمرکز کرد به حل مشکلات کشور و از طرفی اینچنین مرکزی هم باید باشه تا تلاشها رو سامان بده و مسیر رو مشخص کنه ، نیزها رو بگه و جواب بگیره.
  3. fath

    اسپری فلفل

    آقا کسی مینی گان نداره
  4. دوستان عزیز بنده گفتم ژ36 نه ژ3 . در ضمن ژ3 دقیقترین سلاح سازمانی ایران هست و خود من برخی اوقات بوده باهاش 50 60 تا گلوله شلیک کردم و اصلا احساس لگد نکردم. لگد اسلحه به دو دلیل هست یکی وزن کم فرد تیزانداز که باعث میشه باد هم بهش بخوره بگه تکونم داد چه برسه به ژ3 و مورد دوم عدم درست گرفتن سلاح که لگد رو چند برابر می کنه.
  5. fath

    اسپری فلفل

    عجب شیر زنی بوده این دختره بنده خدا. عکس کلنل جان فتوشاپه ولی قشنگه.
  6. در مورد تعداد کارمندان این مرکز فکر می کنم پنهان کاری کردن وگرنه با 250 تا کارمند نمی شه اینجور طرح های بزرگی رو انجام داد. ولی من مدتهاست فکر می کنم باید در کشور مرکزی تشکیل بشه که به صورت یک بانک اطلاعات علمی و مقالات و تحقیقات باشه و زیر نظر وزارت دفاع باشه خیلی عالی میشه . این مرکز باید لیست تمام رساله ها و تزهای ارشد و دکترا رو داشته باشه در تمام زمینه های فنی و مهندسی و علوم پایه و اونها رو به صورت مشاوره ای در اختیار سازمانهای دولتی نظامی و حتی غیر نظامی بزارن. شما نمی دونین توی دانشگاههای ما چقدر توان الکی صرف کار تکراری میشه در حالی که اگر این تلاشها هدافمند بشن خیلی از کارها و تحقیقات سریعتر پیش خواهند رفت. مثلا دانشجویی در رساله خودش تزی رو مطرح و انجام میده و باز این تز در سالهای بعد و در جاهای دیگری هم مورد تحقیق قرار می گیره و این چیزی جز تلف منابع به همراه نداره. و در عین حال عدم اطلاع کافی از بودن این پروژه ها و تحقیقات باعث شده که خیلی از شرکتهای دولتی و خصوصی دست به دامان کشورهای خارجی بشن و نوعی بی اعتمادی رو دامن بزنن. این موضوع باعث شده ارز زیادی از کشور خارج و توان نیروی انسانی داخلی هم هدر و سرخوردگی براش ایجاد کنه.
  7. کاربر عزیز جناب R-27 مگه چه مشکلی داره خانم هم توی سایت باشه و در ضمن ما در قوانین سایت بندی در مورد عدم شرکت خانمها نداریم و در عین حال اینجا مدیر داره و اونها تصمیم خواهند گرفت. بعد هم اینجا که پادگان واقعی نیست اینجا محیط مجازی هست و قصد فعالیت یاد گرفتن و یاد دادنه همین. بله جهت اطلاع خانم هم توی سایت داریم پس لازمه همه رعایت ادب بیشتری بکنیم . در سایت هم قبلا در این مورد بحث شده و اکثریت کاربران مشکل خاصی ندارن.
  8. درست می گن کلنل جان ماسونها روی علم خیلی تمرکز دارن و به اصطلاح میخوان تفکر مادی خودشون رو با علوم جدید بپوشونن .این حتی در مصر باستان هم بوده و سعی می کردن با جادوگری عده ای رو ابتدا کشته و قطعه قطعه می کردن و سپس سعی در وصل و پینه و زنده کردن داشتن ولی ...خوب عقل خرشون نمی خواد قبول کنه خدایی هم هست.
  9. فانوس جان این حرف شما رو ما قبلا تست کردیم در زمان اصلاحات هم اونها سعی بسیار زیادی کردن تا با جامعه جهانی به صورتی تعامل کنن و حتی برحخی اوقات اصول و آرمانهای انقلاب رو هم زیر پا گذاشتن ولی رهبر اجازه داد آزاد باشن تا بفهمن اشتباه می کنن. این کار که شما می گی درسته ولی شدنی نیست وقتی ما به هند پیسشنهاد گاز میدیم و اونها با تغیییر خط لوله و هزینه بیشتر حاضر به خرید از کشوری دیگه میشن معلومه که همه سر و ته یک کرباسن ولی اعتقاد من این نیست که ما به دور خودمون پیله ببندیم و روابطی با کشورهای دیگه نداشته باشیم ولی برخی اوقات باید هوشیار باشیم و همه چیز رو فدای این کارها نکنیم . در ضمن اونطور فکر نکنین که مثلا امریکا به چین فشار وارد می کنه ایران هم بتونه به فرض مثال مردم آمریکا از پر مصرفترین مردان دنیا هستن و جمعیتی در حدود 250 میلیون و در روبرو چین با یک میلیارد و خورده ای جمیتع به این ژستهای مسخره سیاسی فکر نکین روابط اونها با هم گل و بلبله تا جایی که آمریکا خیلی از اقلام حیاتی رو برای این کشور تامین می کنه مثل فولاد آلیاژی و الومینیوم آلیاژی و تیتانیوم و.... اما در کنارش از چین مواد اولیه خام میخره. برای ما نشدنی هست که این روند رو داشته باشیم نه صنعت قوی داریم که محصولات استراتژیک بفروشیم و نه به صرفه هست و عقلانی که مواد اولیه رو بدون فراوری بفروشیم و از اون طرف اگر هم بتونیم در همین بازار جهانی با ائتلاف کارتل های بزرگ عملا توان رقابت نداریم و حذف میشیم. پس باید واقع بین بود و واقعیات رو دید و تنها به تیتر خبرها توجه نکنیم اینها روشهایی هستن که در مورد کشور ما کارایی ندارن و تنها اهرم و توانایی ما نفت هست و بس که اونم اگر زمانی عربستان و همین یابوهای حاشیه خلیج و یه یابوتر از اینها مثل قذافی تامین کنه برای بازار جهانی مطمئن باشین کسی یک قطره از نفت ما رو هم نمی خره. هر چند این فکر توی سرشون هست ولی مشکل اینجاست که ایران می تونه مواد خودش رو تامین کنه مثلا محصولات کشاورزی و یا معدنی و .... که این باعث شده نتونن طرح نفت در برابر غذای عراق رو برای ما هم پیاده کنن.
  10. مدتها است که در مورد انقلابها صحبت می کنیم و بعضاً در سایت نیز بحثهایی با توجه به اتفاقات کشورهای عربی در جریان است.همین مورد من را بر این داشت تا مقاله ای را تهیه و خدمت دوستان ارائه دهم که معنایی از انقلاب داشته باشیم که قضاوت و بحث در این مورد راحتتر باشد. در این گفتار ابتدا به تعریف کلی انقلاب و سپس نظرات متفکرین پرداخته و مقداری هم در مورد شاخصه های آن صحبت می کنیم که بتوانیم به نتیجه گیری مشخصی برسیم.این مقاله را به صورت چند تکه قرار میدهم که دوستان در خواندن آن دچار خستگی نشوند. بخش اول: انقلاب در لغت به معنای زیرورو شدن یا پشت و رو شدن است ،فلاسفه انقلاب اینگونه بیان می کنند که ذات و ماهیت یک شی لزوماً عوض شده باشد و در نگاه جامعه شناسان انقلاب به معنای دگر شدن است حتی نباید بگوئیم دگرگون شده زیرا دگرگون شدن یعنی گونه و کیفیتش جور دیگر شود ، به عوض باید بگوئیم دگر شدن یعنی تبدیل شدن به موجودی دیگر. در قرآن نیز این کلمه به معنای پشت ورو شدن یا زیرورو شدن آمده است و هر جا این کلمه به کار رفته به همین مفهوم بوده نه به مفهوم رایج آن در امروزه از جمله((و ما محمد الا رسول قد خلت من قبله الرسل افائن مات او قتل انقلبتم علی اعقابکم و من ینقلب علی عقبیه فلن یضر الله شیاً و سیجزی الله الشاکرین))(144 آل عمران) این آیه در جنگ احد در آن هنگام که شایعه شد رسول خدا کشته شده است و به دنبال آن عده زیادی از مسلمانان فرار کردند نازل شد و آیه می گوید: محمد پیامبری بیش نیست که قبل از او هم پیامران دیگری بودند ، یعنی هر پیامبری که آمده است مردن دارد ، کشته شدن دارد، محمد برای شما از جانب خدا پیامی آورده است خدای او زنده است و اگر فرضا بمیرد یا کشته شود آیا شما باید به عقب برگردید.در اینجا حرکت اسلامی به تعبیر قرآن حرکت به جلو است و بازگشت این گروه از دین به معنی برگشت به عقب و یا انقلاب است. انقلاب به معنی نوعی شدن است و در هر اصطلاح لغوی فلسفی و فقهی امری است از نوع فعل لازم. اصطلاح revolution مشتق از واژه فرانسوی revolution است که خود ماخوذ از کلمه لاتین revolution-on و ریشه revolver و از اصطلاحات اختر شناسی است که در علوم طبیعی به واسطه اثر کپرنیک اهمیت به سزایی یافت.مدلول واژه به وضوح حاکی از حرکتی مکرر و دوری است و در قرن هفدهم به معنای گردش به جای اول یا بازگشت به نظمی که از پیش تعیین شده است بکار رفت؛ این اصطلاح همچنین به واژگونی تمام عیار حکومت در هر کشور و یا دولت و جایگزینی حاکم و یا دولت جدید از طرق خشونت اطلاق گردیده است. تعابیر انقلاب از نظر بسیاری از نویسندگان جدید انقلاب یعنی: الف) تغییرات ناگهانی و بنیادین در اوضاع و احوال سیاسی و اجتماعی که حکومتی مستقر (یا یک نظام اجتماعی ،حقوقی) را به طور ناگهانی و گاه به طرز خشونت آمیز به وسیله حکومت یا نظام جدیدی کنار زده می شود. ب) تغییراتی بنیادین و سیاسی هر چند این تغییرات به کندی و بی خشونت روی داده باشد ؛ اصطلاح هایی مانند انقلاب علمی ، انقلاب هنری و فرهنگی و... در قرن ما غالباً برای توصیف دگرگونیهای همه جانبه در حوزه های مختلف زندگی فرهنگی بکار برده می شود. در معنایی که به کار می بریم انقلاب عصیانی جمعی ناگهانی و شدید برای واژگونی قدرت یا رژیمی و دگرگونی وضعیت معینی است ؛بدین ترتیب انقلاب لحظه ای تاریخی است که انفجار اجتماعی و هیجان انفرادی مشخصه آن است ، بنابراین می توان زمانش را مشخص کرد اما این عمل در واقعیت سخت است و گاهی تاریخ نویسان بر سر تاریخ وقوع و ابتدا و انتهای آن دچار مشکل می شوند . از نگاهی انقلاب یک پدیده با قدمت تاریخی است به شکلی که مثلا در 600 ق.م تا 146م تعداد 84 انقلاب در یونان و از فاصله 509 ق.م تا 476 م رم باستان شاهد 170 انقلاب و اغتشاش عمده بوده است و بقیه کشورهای با تاریخ کهن هم از این قضیه مستثنی نبوده اند ؛ اما بیشتر انقلابهای قرن بیستم در جوامع در حال توسعه رخ داده اند مانند انقلاب 1917روسیه ویا فرانسه و کشورهایی مثل ایران ،ترکیه ،مکزیک، مصر و.... تجربه انقلاب هایی را دارند. گرایش جامعه شناسان بر این است که سه عامل باعث تغییرات اجتماعی میشود: 1)بیداری جهان سوم و کوشش این کشورها برای رهایی از عقب ماندگی. 2)بحران در کشورهای پیشرفته که بعد از جنگ جهانی دوم این جوامع با آن روبرو بوده اند و موجب پیدایش ایدئولوژیهای جدیدی شد و گروه هایی از چپ و راست با دست به خشونت بر پایه ی یک جامعه شناسی مبتنی بر عدالت زدند و اعتراض خود به دیوان سالاری و سرمایه داری را نشان دادند ، تضاد شدید ارزش ها و تجدید نظر در ایدئولوژیهای حاکم و تغییرات بنیادی نیز پدیده هایی دیگر در این مورد هستند. 3)تاثیر جامعه شناسی مارکس و مطالعه آنها جهت مشکلات ، مسائل تئوریک و تجربی در ارتباط با تحولات اجتماعی چون مبارزه طبقاتی ،جنبش های انقلابی ،تغییرات ساختی جامعه و..... گردآورنده و نویسنده:اپرا استفاده با ذکر منبع و نام نویسنده آزاد می باشد.
  11. fath

    انقلاب چیست؟

    [b]بخش ششم انقلابهای مخملی [/b] برخی دوستان هم در مورد تفاوت با کودتا و اشوب و... درخواست کرده بودن براشون حتما قرار خواهم داد. آقا مصطفی اگر مشکل و نارسایی توی این بخش مقاله هست بسم الله بیا توی گود که این دیگه حیطه تخصصی خودته. ============================================================================================ در واقع انقلاب پروسه ای است که باعث تغییر ساختار و سیستم سیاسی ، اقتصادی و اجتماعی می شود و ممکن است همراه با خشونت و هرج و مرج باشند؛ اما از سال 1989 یک نوع تئوری جدید توسط جین شارپ مطرح شد که هدف آن تغییر سیستم های موجود بدون خشونت بود. در این روش خواه سیستم حاکم دمکرات و آزاد باشد یا نه ، هدف طراحان براندازی است ؛ در ابتدا این روش در کشورهایی که سیستم اقتدارگرا داشتند استفاده شد اما تجربه به ما نشان داده است که این روش در هر جایی که ساختار سیاسی آن منافع غرب بویژه آمریکا را تامین نکند اعمال می شود. در این روش مخالفین و گروه های تاثیر گذار توان خود را از روشهای رسانه ای ، اینترنتی و حتی انواع قدیمی تبلیغ چون شبنامه و...بسیج کرده و به شکلی با انجام نافرمانی مدنی و بسیج توده ها و اقشاری سعی در فشار بر قدرت حاکم دارند می کنند و سپس با ازدحام و تجمع در مراکز اصلی مانند رادیو و تلویزیون ، پارلمان و مراکز اصلی دولتی اجازه عکس العمل را از حاکمیت سلب کرده و در واقع باعث فلج شدن نهادهای اجرایی و تقنینی می شوند. روش کار این انقلابهای مخملی ایجاد نارضایتی ، مطرح کردن مشکلات و نارسائیها و در برخی موارد ناکارآمدی ساختار حاکم است ، هر چند قصد انتقاد و اصلاح و نهایتا بهتر شدن شرایط و یا حل مشکلات نیست بلکه هدف بزرگ کردن مشکلات عادی و طبیعی در هر سیستمی است . برای مثال می توان گفت مشکلات اقتصادی بدون توجه به ریشه های آن مانند مریض بودن اقتصاد ، نبودن منابع و...مورد بحث و بزرگنمایی قرار می گیرد و یا حتی در بعد اجتماعی نیز مواردی که در هر جامعه و سیستمی وجود دارد دستاویز ایجاد موج برای بهره برداری طراحان و رهبران مخالفین می شود ، مثلا اخراج دانشجو و یا مواردی جزی تقلب در انتخابات و یا موارد مشابه و هدف تنها به دست آوردن مستمسکی برای ادامه روند طراحی شده است. به شخصه اعتقاد ندارم تغییراتی که تا کنون در دنیا به این روش اتفاق افتاده انقلاب بوده باشند چراکه انقلاب شاخصه های خاص خود را دارد که هیچکدام در این روش دیده نمی شود. انقلاب بر گرفته از شور و شعور مردم در جامعه ای و تلاش برای تغییرات بر اساس یک ایدئولوژی و در سایه ای رهبری انقلاب می باشد ، اهداف آن مشخص ، دلایل نارضایتی منطقی و نهایتا پس از آن هم نهادها مردمی و تغییرات اعمال می شود ؛ ولی در این روش عملا هیچ یک از این موارد صدق نمی کند و تنها هدف خارج کردن قدرت از دست جناح و گروه حاکم است. این روش کپی ناقصی از انقلابهای واقعی است که در عمل چیزی جز هرج و مرج به همراه ندارد و در عین حال باعث ایجاد تفکر آشوب در طرفداران می شود ، اما یکی از مشخصه های این روش این است که پس از مدتی عدم صداقت در شعارهای رهبران آن مشخص می شود و همان مشکلاتی که مستمسک گروهی برای این کودتا شده باز پا برجا خواهد بود و در عمل تظاهر کنندگان به این موضوع واقف شده که تنها مورد سوء استفاده برای منافع عده ای قرار گرفته اند ولی تمامی مشکلات هنوز پابرجاست ؛ و سیستم های برآمده از این روش معمولا در بازه ای زمانی که گاه به یک دهه هم نمی کشد فرو می ریزند ؛ این موضوع را در کشورهای اکراین و قزاقستان و ..... می توان به صراحت و روشنی دید. این روش در ابتدا برای از بین بردن قدرتهای حاکم در کشورهای بلوک شرقی که هنوز دارای تفکر کمونیستی و سوسیالیستی بودند و منافع غرب در آنها تامین نبود استفاده شد. در این روش سعی بر این است که حول محورهای مشترک تمام مخالفان اتحادی شکل بگیرد مانند استفاده از رنگ یا لباسی خاص و یا مطالبات همگانی و بودن چندین رهبر و هدایت رسانه ای از شاخصه های آن است ؛ اما خود این عمل باعث می شود پس از انجام این کودتا به اصطلاح انشقاقی در صفوف مخالفان پدید آید چون ایدئولوژی حاکمی وجود ندارد و جنگ قدرت در میان رهبران مخالفان به شکلی بروز و ظهور پیدا می کند ، این موضوع رو می توان در اکراین دید که خانم یولیا تیموشنکو به عنوان یکی از رهبران مخالفان با یوشچنکو همراه بود ولی در آینده ای انقلاب مخملی نه تنها انشقاقی بین آنها پیدا شد بلکه خود نیز از مخالفان سرسخت یوشچنکو شد و در انتخابات بعدی نامزد ریاست جمهوری شد. اما در این انقلابهای مخملی مواردی هست که به عنوان شاخصه های آنها مطرح میشود مانند: 1) در بیشتر موارد به صورت آرام و با عدم اعمال خشونت هستند. 2)شعارهای آنها عمدتا در مورد دمکراسی و آزادی بیان و مطبوعات و بزرگنمایی مشکلات عادی در هر سیستمی و بر پایه لیبرالسم است. 3)نقش دانشجویان ، نهادهای غیر دولتی(NGO) و احزاب مخالف در آن برجسته است.4) دلایلی مانند اقتدارگرایی ، فقدان چرخش نخبگان ، ناکارآمدی سیستم حاکم در حل مشکلات و عدم مقبولیت عمومی می تواند زمینه ساز یا عامل تحرک بیشتر باشد. 5)تحرکات مورد حمایت غرب بویژه آمریکا است. همچنین اظهار می شود این انقلاب ها در کشورهایی رخ می دهد که جریان سیاسی آزاد نبوده ، مطبوعات و رسانه ها در دست حاکمین و در خفقان باشند ، انتخابات آزاد وجود نداشته باشد، جریان حاکم بر تمام قدرت اقتصادی و سیاسی مسلط باشد و فقر و بیکاری در جامعه دیده شود ، هویت ملی مخدوش و اختلاف طبقاتی احساس شود ، فساد اداری مشهود و مخالفان سرکوب شوند و همچنین عدم تامین خواسته های مردم و دوری حاکمین از مردم نیز عوامل دیگر ایجاد اینگونه انقلابها هستند و اصلاحات علمی و آزادی سیاسی را مانع تحقق این روش براندازی می دانند. اما با توجه به اینکه این جریانات را نمی توان انقلاب واقعی دانست این شاخص ها هم در واقع شاخصه های انقلاب های واقعی هستند که باز با تعریف و هدف این روش و جریان مطابقت ندارد ؛ خود انقلاب نرم نیز تعریف خاص خود را دارد و می توان انقلاب ایران را در این مورد مثال زد چراکه انقلابیون در ابتدای امر و در مراحل انقلاب و در طول سالها مبارزه دست به سلاح نبردند و تنها مقاومت عده ای از مهره های رژیم قبلی باعث درگیریهای مسلحانه د مراحل بعد شد. و باز می توان دید در مورادی هیچ کدام از این شاخصه ها سنخیتی ندارند مانند انتخابات ریاست جمهوری سال 1388 ایران و این تنها نشان می دهد قصد رهبران و گردانندگان این نوع انقلابها تغییر و اصلاح نبوده وهدف تنها نابودی ساختار موجود و جایگزینی با سیستمی تامین کننده منافع غرب است. در این انقلابها رسانه های دیجیتال مانند سایت های اجتماعی و ماهواره ای سعی در رهبری و بسیج توده ها دارند و به همین خاطر این جریانات بیشتر در طبقه متوسط جامعه رخ میدهد که دسترسی و توانایی استفاده از ابزارهای نو را دارا می باشند و معمولا طبقه مرفه جامعه نیز در برخی موارد جهت به دست آوردن منافع خود با این روند همراه میشود و حتی هزینه های آن را تقبل می کند. در این روش پس از تغییر ساختار پاکسازی خشن وجود ندارد و همه گروه ها و جناح ها حق شرکت در ساختار جدید را دارند اما در واقع با اجرای بیانیه حقوق بشر و دمکراسی و آزادی با تعریف غربی آن و حتی درخواست مخالفان در طی روند برای دخالت نیروهای خارجی عملا کشور مورد نظر به دامان غرب خواهد افتاد. از نمونه های این انقلابها می توان به نمونه هایی چون انقلاب 5 اکتبر سال 2000 صربستان و استعفای اسلودان میلوشوویچ ، انقلاب گل رز گرجستان در سال 2003 و برکناری شوارد نازه و به قدرت رسیدن ساکاشویلی ، انقلاب نارنجی اکراین به رهبری ویکتور یوشچنکو و برکناری رقیبش ویکتور یانکوویچ و انقلاب گل لاله در قرقیزستان و به قدرت رسیدن عسگر آقایف اشاره کرد. در مورد این به اصطلاح انقلاب ها باید مد نظر داشت چون قدرت مخالفین در توده های مردمی است استفاده از روشهای سخت مانند دخالت پلیس و نیروهای امنیتی کارساز نمی باشد و در مواردی نتیجه عکس خواهد داشت و باید از روشهایی برای روشنگری و بالا بردن سطح عمومی درک سیاسی افراد جامعه و نهایتا از روش مشابه برای مقابله با مخالفین استفاده کرد که همانا استفاده از قدرت توده های مردمی موافق با نظام حاکم است. در کل می توان گفت تنها زمانی حرکت مردم برای انقلاب واقعی موفق خواهد بود که مردم همگی در مورد سیستم حاکم هم رای باشند و پس از مخالفت و تحرک برای تغییر و انقلاب در عده ای از افراد جامعه، بقیه اقضار و گروه های آن جامعه اگر کمکی به مخالفین نمی کنند لااقل کناری ایستاده و نظاره گر امور باشند و در صورت همراهی عده ای از مردم با جریان حاکم نمی توان ادعا کرد که اصلا انقلابی در حال شکل گیری است. چراکه هنوز سیستم دارای طرفدارنی هست. همچنین نباید فراموش کرد انقلابهای مخملی نتایج آزمایشگاههای جاسوسی آمریکا و غرب است و به دلایلی مانند بسط قدرت آمریکا و تامین منافع و یا ایجاد انقلابهای ساختگی برای تخلیه فشار توده های مردمی است که ممکن است به انقلابهای واقعی منتهی شوندساخته شده است ، فشارهایی که زمینه را برای انقلابهای واقعی فراهم می کنند. نکته دیگر در انقلابهای واقعی تاثیر ایدئولوژی و تکنولوژی در آنها است اما در این روش اثر خاصی از ایدئولوژی نیست و تنها استفاده از تکنولوژی بسیار قوی و وسیع است که خود باعث شده حرکات و جریاناتی که در گذشته سالها طول می کشید با سرعتی بیشتر و با تکیه بر ابزارهای نو ارتباطی و رسانه ای به سرعت اتفاق بیافتند. این انقلابها هیچ آرمان و هدف بلند مدتی ندارند و از همین رو خیلی زود به بن بست می رسند و مردم خواستار برگشت به شرایط قبل هستند و این خود نیز نشاندهنده این است که این انقلابها به تمام معنا انقلاب واقعی نیستند چراکه انقلاب های واقعی دارای دوره هایی هستند که باید طی شوند مانند دوره انقلاب ، دوره پاکسازی(حال نرم یا سخت) ، دوره تثبیت ، دوره تلاش برای تحقق آرمانها و نهایتا افول هستند ؛ ولی این شبه انقلابها تنها سرابی از انقلاب هستند که هیچ کدام از مراحل و شاخصه های انقلاب های واقعی را دارا نمی باشند و رهبران این حرکتها نیز بعد از طی این روند به مهره هایی معامله گر تبدیل می شوند و عملا آنچه مردم به دست آورده اند را مورد معامله قرار می دهند. نویسنده:اپرا استفاده با ذکر منبع و نام نویسنده آزاد است.
  12. نوع جدید خیبر اسلحه خوبی هست ولی خوب مشکلاتی هم داره. مثل اینکه اسلحه بولپاپ هست و این سرعت عمل فرد رو کم می کنه ، ارگونومی اون پائین هست و مثلا ضامن اون در روی خشاب هست و این مورد هممقداری باید روش تمرکز کنن و حلش کنن ، دستگیره مسلح کننده خیلی زمخت هست . ولی خوب با اصلاحات بیشتر میشه ازش اسلحه ای خوبی به دست آورد ولی خوب من فکر می کنم اسلحه های با خشاب عادی بهتر باشن تا خشاب عقب چون مشکلاتی برای افرد راست و چپ دست و یا تعویض خشاب به وجود میارن و سرعت عمل در جبهه حتی برای تاخیر یک ثانیه ای یعنی مرگ.
  13. نه اتفاقا شما هم منظور من رو نگرفتین. اینا در کل با سیسستمهای زیر زمینی همه با هم اداره و مدیریت میشن.
  14. اولا الحمدالله به کسی نخوردن. ولی فکر می کنم در صندلیها مکانیزمی باشه که جهت رو تشخیص میده اگر توجه کنید اول اومدن بیرون و بعد راکتها روشن و به طرف بالا مایل پرت شدن.
  15. فانوس جان مشکل تحلیل شما در این هست که فکر می کنین اینا از هم جدا هستن . نه برادر یا خواهر عزیز اینها در واقع همه با هم هستن و فقط برخی اوقات ژستهایی برای ما در ظاهر می گیرن.مثلا همین جنگ زرگری ظاهری اونها باعث شده ما نفتمون رو مفت بدیم چین و هر روز به دامان چین یا روسیه پناه ببریم ولی اصل ماجرا اینه که ما از دامان گرگ به پلنگ پناه می بریم.
  16. به نظرم هیچی ژ36 نمی شه.فراموش نکنیم این اسلحه به نوعی انقلابی در سلاحهای انفرادی بود و الان تمام سلاحهای جدید از روی مکانیزم این سلاح برداشته میشن.
  17. در کل هندیها در ساخت اسلحه خیلی زمخت هستن و مخصوصا نوع انفرادی .ولی مشکل بعدی باروت اونها هست که مثل تفنگ سر پر دود می کنه ولی کار خاصی نکردن این همه زحمت دادن به خودشون و سلاح طراحی کردن تازه مشکل هم داشته .کپی می زدن خیال راحت
  18. fath

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    خدایا خودت بزرگترین قدرت هستی .خدایا عظیم تویی .پس خودت دست ما رو بگیر
  19. این که آخرهای ماجرا هست کمی برین عقبتر به یونان که اینها اون رو منشا آزادی و دمکراسی می دونن توی اسپارت 10000 نفر جمعیت داشته و در حدود 200000 هزار برده .
  20. fath

    انقلاب چیست؟

    [b]بخش پنجم[/b] نظریات مختلف در مورد انقلابها: نظریه مارکس و انگلس: از نظر مارکس و انگلس ریشه تحولات جامعه سرمایه داری این موضع است که مبارزه بین طبقه صاحب وسایل و ابزار تولید و طبقه کارگر موجب نابودی و اضمحلال نظام سرمایه داری و تبدیل آن به یک نظام کمونیستی بدون طبقه می گردد؛ اما در واقع انقلابهای به اصطلاح کمونیستی هم نهایتا باز به جامعه ای طبقاتی و امتیازی تبدیل شد؛کسانی مثل هربرت اسپنسر، دورکیم،زیمل،پارتو،و ماکس وبر از این نظریه دفاع می کنند. نظریه چالمرز جانسون: این نظریه نظریه مقابل نظریه مارکس است که تضاد را چهره اساسی جامعه می داند ؛ این نظریه جامعه را ماهیتاً میتنی بر رضایت می داند و بر این باور است که تغییر و تحول یک امر طبیعی است و خشونت آمیز نیست و انقلاب تنها یکی از مشکلهای تغییر اجتماعی است.طبق این دیدگاه یکی از ویژگیهای اساسی نظام (سیستم اجتماعی) وجود ساخت ارزشی خاصی است که اعتصاب جامعه بر آن توافق دارند. ارزشها الگوی پیدایش انتظارات مشترک و معیار هدایت و تنظیم رفتارند ، همچنین تعیین کننده وقایع اجتماعی و معیاری برای تعیین عکس العمل مناسب در برابر آنها به شمار می روند.مهمترین کارکرد نظام ارزشی مشروعیت بخشی به بهره برداری از قدرت است بر اساس این دیدگاه انقلاب بر اثر سه عامل متوالی به وقوع می پیوندد1)عدم تعادل(رکود قدرت). 2) انعطاف ناپذیری نخبگان حکومتی. 3) عوامل شتاب زا انقلاب. نظریه جیمز دیویس: جیمز دیویس پس از اشاره به نظریه های متفاوت آلکسی دوتوکویل(نقش بهبودی شرایط در وقوع انقلاب)مارکس(نقش تنزل شرایط در وقوع انقلاب) پرسشی مطرح می کند که آیا انقلابها زمان رشد اقتصادی اجتماعی اتفاق می افتد یا زمان تنزل و عقب گرد؟ و پاسخ می دهد:زمانی که مدتی طولانی از توسعه عینی اقتصادی و اجتماعی توسط یک دوره عقب گرد سریع دنبال می شود، توسعه طولانی باعث افزایش انتظارات می شود و رکود کوتاه مدت سبب ایجاد فاصله غیر قابل تحمل بین انتظارات و دریافت ها و در نتیجه وقوع انقلاب می شود و همچنین می گوید: ثبات و بی ثباتی سیاسی در نهایت به وضعیت فکری جامعه وابسته است ؛وجود نارضایتی انقلاب را می سازد . شرایط قابل لمس عرضه کافی یا ناکافی غذا برابری و آزادی مردم راضی برای تفاوت که از نظر کالا ها موقعیت و قدرت فقیراند می توانند از نظر سیاسی ساکت باقی بمانند و مخالفان ایشان سر به شورش بردارند و با احتمال قویتر فقیران ناراضی می توانند دست به اغتشاش بزنند و ثروتمندان راضی با انقلاب مخالفت نمایند، در واقع باید بین مردم ناراضی محروم که از نظر میزان رفاه و موقعیت عینی متفاوتند اتحادی برقرار شود. نظریه کی مانهایم: مانهایم مدعی است در دوره انقلاب هیچ دولت خاصی وجود ندارد زیرا تنها در صورتی می توانیم از وجود یک دولت سخن بگوئیم که گروه مبنایی وجود داشته باشد که از انحصار اعمال فشار قانونی برخوردار باشد.در طی انقلاب هیئت های پراکنده بخش هایی از قدرت دولت را برای اعمال فشار تحصیل می کنند. نظریه پی سوروکین: پی سوروکین تغییر انقلابی را نسبتاً ناگهانی سریع و خشونت بار ،رسمی منسوخ یا تغییر نهادها و نظان ارزشی که این گروه معرف آن است تعریف می کند و آن را در مقابل تغییر منظم قرار می دهد.او انقلاب سیاسی را که سبقه حاکم و حکومت را تغییر می دهد از انقلاب های اقتصادی ، انقلاب های دینی ، نژادی و ناسیونالیستی متمایز می کند ؛ وی انقلاب را که در صدد تغییر دادن همه نهادها و ارزش های مهم گروه است را یک انقلاب تام می داند. نظریه برینتون: برینتون اصطلاح انقلاب را به مفهوم واژگونیهای بزرگ در جوامع سیاسی قبلاً استوار به کار می برد که عبارتند از کنار زدن شدید و ناگهانی یک گروه که تصدی اداره قلمرو سیاسی را بر عهده دارند از سوی گروهی دیگر. نظریه دی بروگان: بروگان انقلاب را سرنگونی یک نظان مستقر کارآمد صرفاً به منظور نشاندن یک قاعده به جای قاعده دیگر بلکه برای جانشینی یک نظام اجتماعی، دینی و سیاسی به جای نظام دیگر تعریف می کند.
  21. اینساید من جان اول یه فکری برای درجه های سایت بکن تا بعد در ضمن من نمی دونم چرا ظاهرا شما پستهای من رو یا نمی خونید یا خیلی سر سری (به خدا انگشتام داغون شدن بابا گل که لگد نمی کنیم ) من اشاره کردم فقط بحث مسائل جنسی نیست توی همین چند پست آخر در مورد موارد اعتقادی و سیاسی و امنیتی هم اشاره کردم و سم سمه همین .. در مورد اسلام هم باید بگم که اگر ما اعتقاد داریم اسلام کامل و جوابگوی تمام مسائل انسان و جامعه در کل ابعاد هست(که داریم) پس نباید چیزی رو خارج از قران دنبال کنیم و فرهنگ بدون قران میشه بی بند وباری سیاست بدون قران میشه دروغگویی ، قدرت بی قران میشه طاغوت و ظلم و ..... توی یکی از پستها در مورد ریشه فرهنگ صحبت کردم که ما اصلا شاید تا یک صده پیش همچین .اژه ای اصلا نداشتیم ولی حالا می بینیم عده ای فقط دارن اون رو به زبان میارن ولی در عمل هیچ کس نمی دونه این واژه چیه اصلا. به ما گفتن فرهنگ یعنی دستاوردهای معنوی یک جامعه خوب به نظر شما دستاوردهای معنوی ما ایرانیها چیه غیر اسلام می تونین چیزی رو تعریف کنین که بوی خدایی بده .من مطمئنم نه شما نه هیچ کس دیگه ای این توان رو نداره واگر چیزی هم تعریف کنه مثل شوروی که دین رو حذف کرد و یک فرهنگ من درآوردی درست کردن و دیدیم همونطوری که امام اشاره کردن چطوری از هم پاشید. برخی فرهنگ رو ادب تعریف می کنن برخی دیگه دین اخلاق و ما تعریف می کنیم اگر ادب ادب باشه و اخلاق اخلاق چیزی غیر از دین نیست و تعلیمات اون(البته دین هم اسلام نه دینهای تحریف شده دیگه) چون همونطوری که خیلی از بزرگان گفتن دین چیزی جز اخلاق و ادب نیست ولی خوب این دین کامله نه مثل بودیم و یا مسیحیت که فقط جنبه محبت و مودت رو در پیش میگیرن ولی خوب اسلام چون کامله برای تمتم امور طرح و نقشه داره برای همین در عین حال که ادب و اخلاق و محبت رو پوشش میده احکام قانونی حقوقی و شرعی داره احکام اجتماعی سیاسی و..... البته تمثیلی و وجود 12 امام شریف هم برای همین بوده که این قران تمثیلی رو به مقتضیات زمان برای مردم تعریف و تدوین کنن. امیدوارم شما و دوستان راضی شده باشین.و به ما خرده نگیرین چرا همیشه همه چیز رو به دین می بندیم ؟چرا که ما این کار رو نکردیم دینمون و خدامون بهمون دستور داده. خواهر من شما اسم سایت رو اشتباه وارد کردین و بر اساس همون قضاوت هم می کنید .در مورد فیلترینگ هم که موضوع زن اوباما رو مطرح کردم بخونین تا بفهمین همین تویتر و فیس بوک برای کی و برای چی طراحی شده. تنظیم خانواده چه ربطی به تربیت داره .اون درس زمانی که انفجار جمعیتی در کشور به وجود اومد لازم شد ارائه بشه برای تنظیم جمعیت و در مورد بعدی هم ظهور بیماریهای جدید و لزوم آگاهی مردم و هیچ ربطی به تربیت خانوادگی و... نداره. من یه سوال از شما می پرسم ما فیلتر رو برداشتیم و حالا شما به من بگید چطور با تبلیغ و تبشیر یا هر کار فرهنگی دیگه ای می خواین مردم رو به راه راست هدایت کنین ؟اصلا کار فرهنگی یعنی چی ؟شما چه طرح و برنامه ای دارین؟ البته اگر هم بگید ندارین تعجب نمی کنم چراکه عملا نه سما و نه من و نه هیچ کس دیگه ای خارج از بحث اسلام هیچ کاری نمی تونه بکنه و تاثیر پایدار داشته باشه. غیر از اینه که می خواین برنامه تلویزیونی و رادیویی و آموزش در دانشگاه و .... بزارین ولی هیچ کدوم کارساز نیست چراش خیلی طولانیه ولی من میگم نمیشه.نمونش رو دوستمون عرض کردن اگر شما مر داری شب تا صبح و صبح تا شب در مورد عدم استفاده از دوربین موبایل برای ابرو نبردن مردم حرف بزنین و یا بگین آقا مردم زن مردم رو ندزدین و .... هیچ اثری نمی کنه بدتر تبلیغش میشه به خاطر نفس کار جنسی . ولی دیدین که حکومت گفت هر کس از این کارها بکنه بی رد خور اعدام خارج از روال اداری هم انجام میشه و اثر اون رو د جامعه می بینین. گفتن چاقو و درگیری ممنوع دیدین که با حکم اعدامی که گذاشتن خیلی ها ماستها رو کیسه کردن. اصلا برای من این سوال پیش میاد اگر منظور از کار فرهنگی همین مواردی هست که حقیر گفتم آیا 124هزار پیغمبر خدا و 12 تا امامش بهتر از ما حرف نمی زدن ؟آیا درکشون و فهمشون بیشتر نبوده؟ ایا انسان با حرف خالی هدایت میشه؟(البته برخی میشن که گفتن اگر در خانه کس است یک حرف بس است و اگر انسان نباشه که تا نباشد چوب تر فرمان نبرد گاو و خر) لزوم تعبیه احکام الهی چی بوده ؟ حدود به چه معنی هست ؟ آیا دین اسلام شخصی هست؟ اینها سوالهای مهمی هست که باید مطرح و جواب داده بشه تا بتونیم یک تعریف جامع از اوضاع داشته باشیم. ولی باز تکرار می کنم فیلتر برخی سایتهای بی مشکل رو کسی تائید نمی کنه و سرعت و هزینه ای بالای اینترنت در کشور ولی قرار نیست ما بخوایم ابرو رو درست کنیم چشم رو هم بزنیم کور کنیم. اینترنت و ماهواره و در کل فناوریهای نوین به شکلی در ذهن ما باید با شکل یک اسب تروا دیده بشه در حالت عادی همه یک اسب زیبا و با وقار می بینن ولی در این اسب معلوم نیست چه توطئه ای برای ما چیدن.دنیا با ما دشمنه اگر ما این رو بفهمیم و درک کنیم اون وقت میتونیم خیلی از کارهای حکومت رو درک کنیم . در مورد جامعه به شما بگم در هر جامعه ای عده ای منحرف و خلافکار داره و این طبیعی هست و غیر از این نیست ولی اگر این کار از اندازه گذشت باید دنبال ریشه ها بود . مثال می زنم قوم حضرت لوط به نظر شما چرا به اون وضعیت فجیع منحرف و سپس به درک واصل شدن. در برخی متون اومده اونها مهمانیهای شبانه گرفته و به مستی و خلاصه لهو لعب می پرداختن. زن ها و مردها لباسهای شبیه به هم می پوشیدن برخی اوقات هم لباسهای همدیگر رو و به پشت همدیگه سیلی میزدن.در طول زمان قبح گناه از بینشون رخت بر بست و حتی در ملع عام دست به کارهای شنیعی می زدن(اینه که اسلام دستور میده آبروی هم دیگه رو نبریم و گناه هم رو بازگو نکنیم برای اینکه قبح اون از بین نره و عادی بشه و بعد اینکه شاید فرد توبه کرد و برگشت). زن به زن و مرد به مرد اکتفا می کرد و این یکی از دلایلش در ابتدا این بود که در سر راه تجارتی قرار داشتن و با این کار در ابتدا می خواستن ممردم بترسن و وارد شهرشون نشن (به شکلی از دست مهمانداری خسته شده بودن) ولی این باعث شد در منجلاب شهوت فرو برن بارها و سالها حضرت لوط اونها رو هدایت می کرد و تبشیر و تنظیر می کرد ولی چه بسا در عین حال عادت به حرام خواری کرده بودن و دیگه تاثیری درشون نداشت. نهایتا اون بلا بر سرشون نازل شد. سوال من اینه آیا من و شما و یا هر کسی نمی دونم نماینده مجلس رئیس جمهور و... می تونن ادعا کنن بیشتر از این عبد صالح خدا می تونن در راه فرهنگ سازی کار کنن و یا اصلا کسی می تونه به اندازه حضرت نوح استخوان دار باشه که فرهنگ سازی بکنه می بینین که جواب نه هست. فرهنگی که پشتوانه نداشته باشه ضمانت اجرای نداشته باشه فقط ور ور زدن یکی مثل من هست و بی نتیجگی اون. کگر چند درصد از جامعه گوش میدن و عده ای به عمد و عده ای از روی نادانی و عده ای هم از روی دشمنی این کارها رو انجام میدن.و مشکل کشور ما اینه که تمام دنیا یا علیه ما هستن یا بی تفاوت و کسی اراده ای برای کمک به ما نداره و این بحث فقط مسائل جنسی نیست بلکه در قالب این اسب تروا به همه چیز ما حمله بردن سیاست مذهب فرهنگ اقتصاد ارزش ها و...
  22. fath

    انقلاب چیست؟

    [b]بخش چهارم[/b] رهبری- وجود رهبر تشابه بی حد و اندازه ای با ایدئولوژی دارد. در جریان یک انقلاب همیشه یک ایدئولوژی حاکم نمی شود بلکه انواع ایدئولوژی ها در کنار یکدیگر فعالند ولی ایدئولوژی عامتر و نزدیکتر به اکثریت (منظور کسانی است که در روند انقلاب نقش فعالتر و ایدئولوژی بارزتر و پذیرفتنی تری دارند) از درون خود رهبری را برای بسیج نیروها در نظر می گیرند ، این رهبر علاوه بر داشتن ویژگی های سیاسی ،اجتماعی و قشری باید شجاعت ایستادن در برابر حکومت را هم داشته باشد همچنین تعادل و تعامل با دیگر دسته ها و گروه ها نیز در روند پیروزی نقش مهمی دارد؛ برخی انقلاب ها را انقلاب های تک نفری می گویند که این فرد به عنوان رهبر نقش شاخص دارد مثل انقلاب کوبا به رهبری فیدل کاسترو و در برخی از انقلاب ها رهبری با گروهی یا دسته ای با طرفداران بیشتر است مثل انقلاب فرانسه ،روسیه،یا الجزایر و در برخی نیز با ایدئولوژی مقبولتر مثل انقلاب چین یا نیکاراگوئه ولی در کل این دسته ها هم چهره های مشهوری در خود دارند. تفاوت نهضت و انقلاب- انقلاب از این منظر که هدفش سرنگونی رژیمی است و سعی در زیرورو کردن رژیم به نفع قدرتی جدید است با نهضت که ناشی از نارضایتی است و هدفش برطرف کردن نارضایتی در موردی خاص است متفاوت می گردد مانند نهضت ملی شدن نفت و یا نهضت تنباکو در ایران؛ ولی برخی نهضتها به انقلاب منتهی می شوند. نتایج انقلاب- نتایج انقلاب تا اندازه ای تحت تاثیر همان رویدادهایی است که منجر به انقلاب شده اند ، گاهی بعد از دوره مبارزه انقلابی کشور فقیر شده و به شدت دچار نفاق و از هم گسیختگی می گردد؛ ممکن است درگیریهایی با بقایای رژیم که با جمع طرفداران خود سعی به قدرت رسیدن مجدد دارند پیش آید و همچنین در صورت دشمنی کشورهای مجاور و همسایه و عدم همراهی با این انقلابها ممکن است درصد موفقیت روند بازسازی اجتماعی کندتر شود. متداولترین تعبیرهای انقلاب به قرار زیر است: 1)تعبیر خوشبینانه پیشرونده –تکاملی- در خلال سده نوزدهم در میان احزاب و اندیشمندان جناح چپ حکم فرما بود و امروزه هنوز هم بر نظریه دمکراتیک افراطی و نظریه مارکسیستی تسلط دارد.طبق این تعریف انقلابهای بزرگ سیاسی ،اجتماعی ابزارهایی برای پیشرفت اجتناب ناپذیر بشریت به سوی جامعه ای هستند که در آن آزادی ،خودمختاری ،هماهنگی اجتماعی و برابری حکم فرما خواهد بود.مکتب هایی که تساوی طلبی را برترین نشانه پیشرفت می دانند (لنینیسم) و نظریه اندیشمندان لیبرال دمکراتیک که فقط خیزشهای توده ای را انقلاب مترقی و اصیل می دانند که علیه ستمگران رهبری شوند و هدفشان برقراری آزادی و حکومت دمکراتیک باشد.البته گروهی هم می کوشند هم به برابری و هم به آزادی دست یابند(مثلا سوسیال دمکرات ها). 2)مکتب فکری محافظه کارانه و بدبینانه- که در دوره انقلاب فرانسه و پس از آن از جانب اندیشمندان سیاسی با زمینه فئودالی ،سنت گرا، خداسالارانه، یا سلطنت طلب و در نیمه دوم سده ای نوزدهم از طرف کسانی که دارای دیدگاه سیاسی یا روان شناختی سرخورده داشتند نظیر نیچه یا لویون معرفی شد.این افراد معتقدند انقلاب ها فوران عواطف نیمه وحشی ،لگام گسیخته و ویرانگر مردم عامی است.برخی از روان شناسان جدید گاهی با توسل به همین تعبیر انقلاب ها را جلوه ای از روان شناسی توده تلقی می کنند و آنها را با گرایش های قهقرایی به ذهنیت ابتدایی که در آشفتگی های ذهنی مشهود است مقایسه می کنند. 3) در نظریه علمی جامعه شناختی یا تحقق گرا(پوزیتویستی) معتقدند که اصطلاح انقلاب معنایی توصیفی دارد و فاقد اشاره های ارزشی است.همه تغییرهای ناگهانی ،ریشه ای و کم و بیش خشونت آمیز در نظام حکومت و جامعه انقلاب های اصیل به شمار می روند به شرطی بتوان ثابت کرد که جنبش سیاسی که این تغییر را به بار آورده از حمایت قشر وسیعی از جمعیت برخوردار بوده است. 4) نظریه متعادلی که هم نظریه خوشبینانه و هم نظریه بدبینانه را رد می کند از جانب اف مجتو بیان شده است که معتقد است انقلاب همیشه امر پیجیده پرتضادی است سرشار از حوادث غیر مترقبه که نیمه هوشیاری یک قوم در آن فوران می کند فورانی که گاه جنبه ارتجاعی دارد و گاه جنبه مترقی و همه چیز خواه با شکوه خشونت آمیز و درهم برهم است. بر خلاف نویسندگان مارکسیست مدافعان نظریه (آنارشیسم-آشوب) از قبیل پرودون و بی کروبوتکین خاطر نشان می کنند که همه انقلاب ها سعی داشته اند عدالت را با زور تحقق بخشند ، اما در عمل جباریت جانشین جباریتی دیگر شده است ، اما همه انقلاب ها(هر قدر منحرف و تباه شده) باز درجه ای از عدالت را دست کم تا حدی وارد جامعه کرده اند و همین تحقق های جزیی به پیروزی کامل عدالت در زمین خواهد انجامید. انواع انقلاب ها : انقلاب کلاسیک- انقلاب کلاسیک عبارت است از قوه قهریه برای اعمال زور و خشونت به قصد ایجاد تغییرات اساسی در نظام حکومتی یک جامعه به منظور برقرار کردن نظامی مبتنی بر قانون اساسی متفاوت و یا به طور کلی ایجاد نوع دیگری از نظام حکومتی. انقلاب مدرن- انقلاب مدرن عبارت است از ایجاد اصلاحات اساسی در زمینه های اقتصادی، اجتماعی ،فرهنگی ، آموزشی و پرورشی ، اداری سیاسی با استفاده از علوم و تکنولوژی. البته دوستان تازگیها به این نوع های انقلاب انقلابهای مخملی هم اضافه شده و هر چند من اعتقادی به انقلاب بودنشون ندارم ولی حقیر و آقا مصطفی (معروف به جین شارپ) که خودشون توی این کار بسیار تبحر دارن در این مورد هم صحبت خواهیم کرد .
  23. من زیاد حرف زدم ان شا الله از این به بعد میثم جان و برادرم مهدی میاندار خواهند بود. ولی چند تا نکته اول اینکه چرا این حجم شبکه ماهواره ای فقط در مورد ایران هست و به شما میگم که در هیچ کشور دیگه ای این حجم برنامه و بودجه از طرف تمام این کشورها هزینه نمی شه چرا؟ چرا بی بی سی باید میلیونها بلکه میلیاردها دلار هزینه کنه برای اینکه شبکه فارسی داشته باشه؟چرا یورو نیوز ؟ چرا اسرائیل چرا آمریکا و....هدف اینها چیه؟ از کی تا حالا اینها دوستدار ایران و ایرانی شدن ؟ ایرانی که هر روز توی دامان یکی از اینها پاس داده میشد و سر منافعش با هم معامله میکردن ؟ هنوز جنگ اول و دوم جهانی یادمون نرفته مودتای 28 مرداد خیانت ناپلئون به ایران حمله روسها کودتای نوژه جاسوسی آمریکا و..... در مورد شهوت بهتون بگم اگر اشتتباه نکنم مولا بودن که می فرمایند شهوت تنها صفتی در انسان هست که مانند اسبی وحشی هست که اگر آن را رها کید شما را به دره و سقوط می کشاند و تنها راه رام کردن آن گرفتن افسار آن است. یک موردی رو بهتون بگم شاید بی ادبی باشه ولی جالبه بدونین که این چیزها چه بر سر روان انسان میارن. یکی از دوستان ما تعریف میکرد روزی در دبیرستان پسری پیشم اومد و گفت آقا کمکم کنید دارم مجنون میشم .پرسیده بود چرا گفت نشست و اعتماد کرد و حرف دلش رو زد . این نوجوان گفته بود مدتها هست که در اینترنت(قبل از فیلترینگ ) مشغول خوندن داستانهای مستهجن و نگاه کردن فیلم و سی دی هستم و ماهواره و ....هم در دسترسم هست یعنی توی خونه داریم حالا هر کسی رو می بینم انگار که کاملا برهنه هست و هر کسی رو با این نگاه می بینیم به جایی رسیدم که علاوه بر گناهان فراوان به جنون آنی رسیدم و هر آن اگر مثلا توی کوچه زنی پیره زنی نمی دونم دختری چیزی ببینم به طرفش حمله می برم. حالا این بنده خدا ببینین چه بر سرش اومده و اون رو بسط بدین به جامعه ای بزرگ می بینین که چه در انتظار ما هست. این مجنونیت تنها در این مورد نیست این مجنونیت می تونه در عقاید فرد به وجود بیاد کما اینکه اومده و فرد دیگه نماز هم نمی خونه روزه نمی گیره و از همه بدتر موج مسیحی شدن و یهودی شدن و بهایی شدن در کشور شروع شده که نوید آینده ای بسیار سیاه داره تا جای که حالا با شمع توی خیابانهای تهران هم راه می افتن به شب گردی و با یه شمع توی دستشون. اطلاعاتی در مورد تبلیغ مسیحیت دارم توسط برخی با انواع روشها و حتی یهودیهایی که برای یهودی شدن پول میدن. این مجنونیت به حوزه سیاست هم میکشه و نتیج رو می بینیم که حتی بعد از یکسال و اندی از فتنه پارسال هنوز متقاعد نشدن که پارسال طرح براندازی در کار بوده و تقلب و این حرفا همش دروغه. زیر رفتن ارزشها رو می بینیم تا جایی که من برنامه ای از فردی به اسم علی اکبر موسوی خویینی دیدم که توی یکی از برنامه های لوس آنجلسی پخش شده بود این فرد قبلا نماینده مجلس بوده ببینین که دشمن تا کجا پیش اومده ؟ دوستان باید بیدار بشیم دشمن توی اتاق بقلیه و اگگر نجنبیم شرف و مال و ناموس و هر انچه داریم رو به غارت خواهد برد و مثل تاریخهای دور و اصل حجر مردهای ما رو خواهند کشت و زنهای ما رو به بردگی خواهند برد.
  24. ترمز هوایی دوست عزیز می تونه سرعت جنگنده رو در زمان کوتاهتری کم کنه و کمک خوبی در درگیریهای هوایی و حتی هنگام فرود هست. میثم جان اگر منظورتون سیستم معلق ماندن در هوا هست باید بگن این سیستم تنها کاری که می کنه و تنها موردی که باعث استفاده اون شد توانایی برای عدم استفاده از باند هست و نمی تونه یکدفعه در یک درگیری هوایی با سرعت بالا خودش رو متوقف کنه و باید ابتدا به ساکن سرعتش رو به محدوده ای خاص کم کنه.اتفاقا همین سیستم باعث شده هریر زیاد به درد درگیری هوایی نخوره هر چند سیستم های هریر و اف 35 خیلی متفاوتن ولی خوب در مقابل هواگردهایی مثل سوخو با اون ردار قوی شاید دیگه فرصتی برای هلی کوپتر بازی به دست نیارن. اینم فراموش نکنیم اف 22 و اف 35 هواپیماهایی تازه ساخت و تنسل پنجم هستن ولی سوخو نهایتا یک هواگرد نسل چهار و نیم هست. آقا محمد یکی از خواص سوخو در این هست که علاوه بر اون مواردی که شما عرض کردین در مورد شلیک به طرفین با زاویه زیاد دارای راداری در بین موتورهای عقبی هست و اعلام شده هواگردهای خود روسیه با این رادار حتی می تونن قفل رداری انجام و به پشت شلیک کنن.