گل گفتي! icon_cool

ببخشید... بالاخره 2003 به آب انداخته شد یا 2005! :!: پیشاپیش از نوشتن این مقاله ممنونم icon_cool دوست عزيز ممنون كه تذكر دادي مطلب زو تصحيح كردم. :| سعيد جان تو منبعي كه من ترجمش كردم از كلمه‌ي Designation استفاده شده كه ترجمش ميشه اسم تخصيصِ حالا اگه شما واژه‌ي بهتري پيشنهاد بديد ممنون ميشم. :|

خوب اگه ميتونن سلاحي ضد s300 بسازن دیگه چرا اعلامش می‌کنن!!! :| icon_cool

حوالی سال 1990 هلندی‌ها متوجه شدند که نیاز دارند تا ناوچه‌های قدیمی کلاس Tromp و Jacob van Heesmarck خود را با ناوچه‌هایی جدید جایگزین کنند که توانایی انجام عملیات در شرایط دشوار را داشته باشند و بتوانند با انواع تهدیدات multi-threat مقابله کنند. بر این اساس هلندی‌ها تصمیم گرفتند با سایر کشورهای اروپایی در ضمینه ساخت این ناوچه‌ها همکاری کنند؛ که این باعث شد تا معاهده‌ای سه‌جانبه بین سه کشور هلند، اسپانیا و آلمان امضا شود و بر اساس آن ساخت ناوچه‌ها به صورت بین‌المللی آغاز گردد. این ائتلاف سه‌جانبه سبب ساخته‌شدن ناوچه‌های سری SACHSEN آلمانی، سری Alvaro de Bazan اسپانیایی (در مورد این دو سری ناوچه نیز در آینده مطالبی بیان خواهد شد.) و سری De Zeven Provincien هلندی گشت. البته این معاهده تنها شامل ساخت بدنه و بنای اصلی ناوچه‌ها بود و شامل سیستم‌های ناوچه نمی‌شد. اساس سیستم جنگی این ناوچه‌ها SEWACO XI است که تکنولوژی آن توسط نیروی دریایی هلند به‌دست‌آمده و توسط آلمانی‌ها هم در سری ناوچه‌های SACHSEN مورد استفاده‌ قرارگرفته‌است. SEAWACO XI رادارهای سه‌بعدی Smart-L را برای جست‌وجوی هوایی به صورت یکپارچه در‌می‌آورد. جست‌و‌جوی سطحی و فضایی به عهده‌ی سیستم راداریAPAR -Active Phased Array Radar- بوده و این رادارها کنترل موشک‌ها را انجام می‌دهند و سیستم راداری LPI -Low Probability of Intercept- نیز جست‌وجوی سطحی را انجام میدهد. همچنین سیستم راداری دیگری تحت عنوان a Mark XII نیز وجود دارد که شناسایی نیروهای خودی Identification Friend or Foe IFF را به عهده دارد. در این سری ناوچه‌ها جنگ‌افزارهای قدرت‌مندی نصب شده‌اند. موشک‌های SM-2 و موشک‌های ESSM در چهل سلول چهارگانه‌ی شلیک عمودی در قسمت جلوی ناوشکن قرارگرفته‌اند و به طور همزمان از آنها استفاده‌‌می‌شود. این ناوشکن‌ها مجهز به هشت موشک سطح به سطح Harpoon هستند. توپ اصلی ناوشکن یک توپ پیشرفته‌ی دوکاره‌ی 127میلیمتری است. همچنین این ناوشکن‌ها مجهز به دو توپ 30میلیمتری Gaolkeeper CIWS هستند که قدرت آتش بیشتری برای ناوشکن فراهم‌می‌آورند. و سرانجام اینکه این ناوّشکن‌ها دارای دو جفت مقر اژدر سبک Mk-46 بوده و دارای یک هلیکوپتر از نوع a NH-90 ASW هستند که برای انجام عملیات‌های ضد زیردریایی ASW Anti Submarine Warfare در فواصل دور مورد استفاده‌قرار‌می‌گیرد. ناوشکن اول تحت عنوان Hr Ms De Zeven Provincien F802 در آپریل سال 2002 وارد خدمت شد. ناوشکن دوم Tromp F803 در مارس 2003؛ ناوشکن سوم De Ruyter F804 در آپریل 2004 و ناوشکن چهارم Evertsen F805 در ژوئن 2005 وارد خدمت شدند و در مجموع 4 ناوشکن از این کلاس مشغول خدمت‌اند. مشخصات: نام اختصاری: FFG طول:144متر عرض:19متر آبخور:5متر دیسپلیسمنت:6050تن پیشران: 2 Rolls Royc SM1C, CODOG, two shafts سرعت:29 گره دريايي برد عملیاتی:4500مایل دریایی(18گره) خدمه:203نفر هلیکوپتر: یک فروند NH 90 رادارها: SEWACO XI Thales Smart L-3, ScoutLPI DSQS-24C Sonar تسلیحات: تعداد چهل سلول شلیک عمودی Mk-41 VLS SM-2, ESSM تعداد هشت فروند موشک سطح به سطح Harpoon SSM یک توپ 127میلیمتری DP تعداد دو توپ 30میلیمتری Goalkeeper CIWS تعداد دو Gun 20mm تعداد 6 اژدر M-46 تعداد ناوچه مشغول خدمت: 4فروند De Zeven Provincien (F802) Tromp (F803) De Ruyter (F804) Evertsen (F805) منبع: http://www.jeffhead.com/aegisvesselsoftheworld/aegisl.htm استفاده از مطلب بدون ذکر نام مترجم و سایت میلیتاری مجاز نیست. -------------------------------- عمری است که از حضور او جا ماندیم در غربت سرد خویش تنها ماندیم او منتظر ماست که ما برگردیم مائیم که در غربت کبری ماندیم یا حجة‌ابن الحسن العسگری ادرکنی!

موافقم پيدا كردن معادل فارسي براي لغات خاص مشكله! :|

1-توپ 127 میلیمتری DP 2-چهل سلول شلیک عمودی Mk-41 VLS SM-2, ESSM 3-توپ 30میلیبمتری Goalkeeper CIWS 4-سیستم رادار سه‌بعدی و چندلایه‌ای APAR 5-حسگر Thomson Signaal ‘Sirius’ IR 6-Oerlikon 20mm Gun 7-هشت فروند موشک Harpoon SSM 8-سیستم راداری سه بعدیSMART-L 9-هیلکوپتر ضد زیردریایی NH-90 10- دو مقر اژدر MK-32

شروع جنگ ميتونه مثل برداشتن يه قطعه كوچيك از يه سيستم باشه كه باعث ميشه سيستم از كار بيفته وهمينطور يه درگيري كوچيك ممكنه تموم دنيا رو به هم بريزه!!!! icon_cheesygrin

عجب! دست شما درد نكنه خبر جالبي بود. icon_cheesygrin

فرید زکریا بعد از نوشتن کتاب «آینده آزادی» که فروش بسیار خوبی داشت، وعده تالیف کتاب دیگری را داده بود که به گفته خودش قرار است جامع‌تر باشد. این کتاب ماه مارس منتشر شد. خود او درباره کتاب جدیدش می‌گوید: «ظهور دیگران» در باره دوران بعد از آمریکا سخن می‌گوید و داستان زمان ماست. او می گوید این کتاب، درباره افول آمریکا نیست بلکه درباره ظهور دیگران است. البته اینها نخستین جملات کتاب هستند. او جهانی را به تصویر می‌کشد که در آن، آمریکا دیگر قدرت اقتصادی برتر نیست، دیگر ژئویلیتیک جهان را تعیین نمی‌کند و بر دیگر فرهنگ‌ها تاثیر نخواهد گذاشت. او در «ظهور دیگران»، رشد کشورهایی مانند چین، هند، برزیل، روسیه و دیگر بازیگران جدید را به تصویر می‌کشد که قرار است دنیا را تغییر دهند. به گفته او، بلندترین ساختمان‌ها، عظیم‌ترین سدها، پرفروش‌ترین فیلم‌ها و پیشرفته‌ترین گوشی‌های تلفن و موبایل اکنون دیگر در خارج از آمریکا ساخته می‌شود. این رشد اقتصادی در خارج از آمریکا، با خود نوعی اعتماد به نفس سیاسی همراه می‌آورد و حالا این پرسش مطرح است که این آمریکا چگونه باید با این فضای به سرعت در حال تغییر جهانی تعامل کند؟ زندگی در عصر به واقع جهانی امروز چه معنایی دارد؟ زکریا به این پرسش‌ها با صراحت، ریزبینی و تصویر‌سازی مخصوص خودش پاسخ‌ می‌دهد. آمریکایی‌ها این روزها مکدر و ناراحتند؛ واقعا ناراحتند به تازگی و در همین ماه گذشته، نظر سنجی‌‌ای منتشر شد که نشان داد 81درصد از مردم آمریکا باور دارند که این کشور در مسیری اشتباه گام برمی‌دارد. در طول 25 سالی که شرکت‌ها و موسسه‌های نظرسنجی‌ این پرسش را از مردم آمریکا پرسیده‌اند، پاسخ‌ماه گذشته مردم، منفی‌ترین نگرش آنها را نشان داده است. نظرسنجی‌های دیگر هم که پرسش‌های مشابهی در آنها مطرح شده نیز حتی سطحی بیشتر از ناراحتی و نارضایتی را نشان می‌دهند که خطرناک است. دلایلی برای این بدبینی وجود دارد که بحران مالی، قریب‌الوقوع بودن رکود اقتصادی، جنگ بی‌پایان با عراق و ادامه تهدید تروریسم از آن جمله است اما آمار و ارقام موجود مانند نرخ بیکاری، آمار افزایش حراج خانه‌ها و شمار کشته‌ شدگان، برای توضیح وضعیت اسفبار کنونی کافی نیست. نگرانی و ناخشنودی آمریکایی‌ها از چیزی عمیق‌تر سرچشمه‌ می‌گیرد اکنون در هر کاری و صنعتی و در هر جنبه‌ای از زندگی، به نظر می‌رسد که الگوهای گذشته دگرگونی شده است و برای اولین بار در طول تاریخ معاصر، آمریکا رهبری این تغییرات را به عهده ندارد. آمریکایی‌ها شاهد این واقعیت هستند که دنیای جدیدی در حال شکل گرفتن است اما نگرانند که این تغییرات، در سرزمین‌های دور و توسط خارجی‌ها دارد انجام می‌شود. یه اطراف خود نگاه کنید بلندترین ساختمان دنیا اکنون در تایپه است و به زودی البته در دوپی، بزرگترین شرکت تجاری دنیا در پکن واقع شده؛ بزرگ‌ترین پالایشگاه دنیا در هند در حال ساخت است؛ بزرگترین هواپیمای مسافربری دنیا در اروپا ساخته می‌شود؛ بزرگ‌ترین صندوق سرمایه‌گذاری دنیا در ابوظبی است؛ بزرگترین مرکز فیلم‌سازی دنیا بالیوود است نه هالیوود؛ صنایع و کارهایی را که روزی نماد آمریکا بود اکنون دیگران انجام می‌دهند؛ بزرگ‌ترین چرخ فلک دنیا در سنگاپور واقع است؛ بزرگترین گازپنو در ماکائو است که از نظر در‌آمد شرط‌‌بندی، سال گذشته از لاس وگاس پیشی گرفت. آمریکا دیگر حتی در خرید کردن که یک عادت مطلوب آمریکایی است هم سرآمد دنیا نیست فروشگاه بزرگ آمریکا در مینه‌سوتا که زمانی به خاطر اینکه بزرگ‌ترین فروشگاه بزرگ دنیا بود به خود می‌بالید، اکنون سرافکنده است و دیگر حتی در میان فهرست10 فروشگاه بزرگ دنیا هم قرار ندارد. در جدیدترین رده‌بندی ثروتمندترین‌ها، تنها 2 نفر از 10 ثروتمند اول دنیا آمریکایی بوده‌اند. این حقایق زمانی بیشتر مورد توجه قرار می‌گیرند که به یاد بیاورید تنها 10 سال پیش آمریکا تقریبا در همه حوزه‌ها و فهرست‌ها سرآمد بود. این حقایق نشان می‌‌دهند که در قدرت و رویکرد جهان تغییراتی شگرف در حال وقوع است من در سفر به دور دنیا این موضوع را کاملا احساس می‌کنم. در آمریکا ما همچنان در حال بحث درباره ماهیت و میزان احساسات ضد آمریکایی هستیم؛ یک طرف می‌گوید که این مشکل واقعی و نگران کننده است و ما باید دنیا را به سمت خود باز گردانیم؛ طرف دیگر می‌گوید که این بهای اجتناب ناپذیر قدرت است و بسیاری از کشورها به ما حسادت می‌کنند و غبطه می‌خورند اما درست در همین زمان طولانی‌ای که ما داریم درباره اینکه چرا آنها از ما متنفرند بحث می‌کنیم، آنها در حال پیشی گرفتن از ما هستند و بسیار بسیار دور می‌شوند. دنیا از فضای «ضدآمریکایی» به فضای «بعد از آمریکا» در حال تغییر است. منبع: http://www.tebyan.net/Archive/Society_Politics/2008/8/4/71489.html ادامه دارد...

اين خانم هميشه كاسه‌اي بوده داغ‌تر آش!!!! icon_cheesygrin

در ادامه قسمت اول مطلب جهان پس از امريکا که به بررسي کتاب هاي فريد زکريا و ايده هاي مطرح شده او در اين نوشته ها پرداختيم توجه شما را به ادامه اين مقاله جلب مي کنيم: ما در سومين عصر تغييرات گسترده قدرت در تاريخ مدرن به سر مي بريم. پايان آمريکاي در صلح در طول دهه 1980، وقتي من از هند- جايي که در آن بزرگ شدم- ديدن مي‌کردم، بيشتر هندي‌ها مسحور آمريکا بودند البته بايد اعتراف کنم که آنها نه به بازيگران بزرگ قدرت در واشنگتن علاقه داشتند و نه به روشنفکران کمپريج. مردم هند از من درباره دونالد ترامپ مي‌پرسيدند. او نماد آمريکا و ثروت و مدرن بودن آن بود. او نماد اين احساس بود که اگر بخواهيد بزرگ‌ترين و عظيم‌ترين هر چيز را ببينيد، بايد در آمريکا به دنبال آن بگرديد. امروزه جدا از شخصيت‌هاي سينما و موسيقي، ديگر کسي به شخصيت‌هاي آمريکايي علاقه‌ نشان نمي‌دهد. اگر مي‌خواهيد بدانيد چرا بايد روزنامه‌هاي هندي را بخوانيد يا تلويزيون هند را تماشا کنيد. د‌ه‌ها تاجر هندي هستند که اکنون ثروتمندتر از دونالدترامپ هستند هندي‌ها اکنون مسحور ميلياردرها و ملاکان خودشان هستند اين احساس در کل دنيا قابل تعميم است. در سال‌هاي 2006 و 2007، 124 کشور رشد اقتصادي بالاي 4درصد در سال داشتند از اين ميان، بيش از 30 کشور در آفريقا قرار داشتند. در 2 دهه گذشته، زمين‌هاي خارج از غرب صنعتي، رشد قيمت قابل توجهي داشتند؛ اگر چه فراز و فرود هم ديده مي‌شد اما روند کلي خيره‌کننده بود. آنتوين ون آگت ميل- از مديران صندوق سرمايه‌گذاري و کسي که براي اولين بار عبارت «بازارهاي در حال ظهور» را ساخت- 25 شرکت را شناسايي کرد که به گفته او شرکت‌هاي چند مليتي آينده مي‌شدند. در فهرست او 4 شرکت از کشورهاي برزيل، مکزيک، کره جنوبي و تايوان بودند، 3 شرکت از هند و 2 شرکت از چين و از کشورهاي آرژانتين، شيلي، مالزي و آفريقا جنوبي هم هر کدام يک شرکت. اين تصويري بسيار فراتر از ظهور چين و حتي آسياست؛ اين به معناي ظهور ديگران است، ظهور بقيه دنيا. ما در سومين عصر تغييرات گسترده قدرت در تاريخ مدرن به سر مي بريم. اولين آنها ظهور دنياي غرب بود که حوالي قرن 15 اتفاق افتاد. اين تغييرات دنيايي را به وجود آورد که اکنون آن را مي‌شناسيم؛ دنياي علم، فناوري، بازرگاني و سرمايه‌داري و انقلاب‌هاي صنعتي و کشاورزي. اين تغيير همچنين به غلبه سياسي طولاني کشورهاي دنياي غرب منجر شد. تغيير دوم که در سال‌هاي پاياني قرن 19 اتفاق افتاد، ظهور آمريکا بودد. وقتي اين کشور صنعتي شد، خيلي زود به قدرتمندترين کشور دنيا تبديل شد؛ قوي‌تر از مجموعه کشورهاي ديگر. طي 20 سال، موقعيت‌ابر قدرتي آمريکا در همه عرصه‌ها غيرقابل رقابت بود. اين اتفاقي بود که هرگز پيش از اين در تاريخ روي نداده بود. در طول عصري که امريکا در صلح به سر مي‌برد، اقتصاد جهاني شتاب قابل توجهي گرفت. اين توسعه و رشد، موتور محرکه‌اي شد براي سومين تغيير بزرگ قدرت در عصر مدرن که همان ظهور ديگران است. ما هنوز از نظر نظامي و سياسي در دنياي تک قطبي‌اي زندگي مي‌کنيم اما درحوزه‌هاي ديگر مانند صنعت، بخش مالي، فرهنگي و اجتماعي، توزيع قدرت در حال تغيير است و ديگر آمريکا در آن برتري ندارد. در عرصه‌هاي جنگ و صلح، اقتصاد و تجارت و افکار و هنر، اين تغيير قدرت عرصه‌اي را ايجاد مي‌کند که از آنچه تاکنون وجود داشته بسيار متفاوت خواهد بود، عرصه‌اي که بازيگران و نيروهاي هدايت کننده آن بسيار وسيع هستند و بسياري از مردم را شامل مي‌شود. دنياي بعد از آمريکا، طبيعتا دور نماي نگران کننده‌اي را براي آمريکايي‌ها ايجاد خواهد کرد اما ويژگي اين دنيا افول آمريکا نيست بلکه ظهور ديگران است. اين نتيجه مجموعه‌اي از روندهاي مثبتي است که در 20 سال گذشته طي شده؛ روندهايي که يک فضاي بين‌المللي آکنده از صلح و خوشبختي بي‌سابقه را ايجاد کرده است. مي‌دانم که تصور مردم از اين دنيا اين نيست. همه مي‌گويند که ما در دنيايي تيره و تار و در عصري خطرناک زندگي مي‌کنيم؛ تروريسم، کشورهاي سرکش، تکثير هسته‌اي، بحران‌هاي مالي، رکود، انتقال بازار کار به خارج و مهاجرت غير قانوني، القاعده و بسياري مسائل خطر ناک ديگر. اما واقعا به اين فکر مي‌کنيد که دنياي امروز چقدر خشن است؟ گروهي از استادان و محققان دانشگاه مريلند، مرگ و ميرهايي را که در اثر خشونت سازمان يافته صورت گرفته بررسي و پي‌گيري کرده‌اند. آمار آنها نشان مي‌دهد که جنگ‌ها از هر نوعي از نيمه دهه 1980 تاکنون رو به کاهش گذاشته و اکنون ما در پايين‌ترين سطح از نظر خشونت جهاني از دهه 1950به اين طرف هستيم. مرگ و مير ناشي از تروريسم در سال‌هاي اخير افرايش يافته است اما بررسي دقيق‌تري نشان مي‌دهد که 80درصد از اين خسارات و مرگ و ميرها از ناحيه افغانستان و عراق ناشي مي‌شود که واقعا هر دو، منطقه جنگي هستند. در مناطق ديگر اما آمار مرگ و مير پايين است. اما چرا ما اين موضوع را حس نمي‌کنيم؟ چرا فکر مي‌کنيم که در دوران وحشي‌اي به سر مي‌بريم؟ بخشي از مشکل اين است که خشونت، بزرگ‌نمايي مي‌شود زيرا ما در عصر انفجار اطلاعات هستيم. در 20 سال گذشته، يک انقلاب اطلاعات ايجاد شده که به موجب آن اخبار و اطلاعات و تصاوير از سراسر دنيا به صورت 24 ساعته، نوعي بزرگ‌نمايي ايجاد مي‌کند؛ هر گونه تغييرات آب و هوايي و تندبادي، بدترين توفان تاريخ اخير لقب مي‌گيرد و هر بمبي که منفجر مي‌شود به خبر اول رسانه‌ها تبديل مي‌شود. با توجه به اينکه اين انقلاب اطلاعات جديد است، ما خبرنگاران و نويسندگان و خوانندگان در حال آزمايش آن هستيم. در دهه 1970 هيچ ‌کس اخبار لحظه به لحظه مرگ 2ميليون نفر در هند و چين را منتشر نمي‌کرد و 10 سال بعد کسي نفهميد که چند صدهزار نفر در جنگ ايران و عراق کشته شدند. در دهه 1990 از جنگ داخلي کنگو خبري منتشر نمي‌شد و کسي نفهميد که ميليون‌ها نفر در اين جنگ کشته شدند اما امروز هر بمبي که جايي منفجر مي‌شود، هر موشکي که شليک مي‌شود و هر يک نفري که مي‌ميرد يا زخمي مي‌شود، سراسر دنيا حتي در دورترين نقاط از آن مطلع مي‌شوند. درست است که دنياي امروز در حال تغيير است و کشورهاي چين و روسيه اکنون همه جا نفوذ کرده‌اند اما ما بايد ماهيت اين دنياي جديد را بهتر بشناسيم و قبل از آنکه مانند جان مک کين به فکر امضا کردن فرمان جنگ جهاني تازه‌اي باشيم، بيشتر فکر و تحليل کنيم. قدرت‌هاي در حال رشد امروز جهان با قوانين جهان تازه کار مي‌کنند. در گذشته وقتي کشورها ثروتمند مي‌شدند، خيلي زود مي‌خواستند که به قدرت نظامي تبديل شوند و نظم موجود را بر هم بزنند و امپراتوري خود را برپا کنند اما از زمان ظهور ژاپن و آلمان در دهه 1960 و 1970، هيچ يک از اين قدرت‌ها چنين کاري نکرده‌اند و به جاي آن درصد برآمده‌اند که در چهارچوب‌ نظم جهاني موجود ثروتمند و نيرومند شوند. چين و هند آشکارا در همين مسير حرکت مي کنند؛ حتي روسيه هم که اکنون نسبت به غرب اين چنين تهاجمي است، کاري نکرده که بتوان آن را با قدرت‌هاي گذشته مقايسه کرد. اين حقيقت که براي اولين بار در تاريخ، آمريکا مي‌تواند نفوذ روسيه را در اوکراين به چالش بگيرد، ماهيت و واقعيت توازن قدرت ميان غرب و روسيه را نشان مي‌دهد. روسيه و چين را با آنچه 35سال پيش بودند مقايسه کنيد! در آن زمان هر دوي اين کشورها و به ويژه روسيه تهديد‌هاي بزرگي بودند و به صورتي فعال عليه آمريکا توطئه مي‌کردند، شبکه نظاميان را در سراسر دنيا مسلح مي‌کردند و به جنگ‌هاي داخلي کشورها پول مي‌رساندند. آنها جلوي همه برنامه‌هاي آمريکا در سازمان‌ ملل را مي‌گرفتند. امروزه اما آنها وارد اقتصاد جهاني و جامعه جهاني شده‌اند. موضع آنها موضعي خاکستري است؛ يعني نه دوست هستند و نه دشمن؛ در بعضي حوزه‌ها با آمريکا همراهي و همکاري مي‌کنند و در بعضي ديگر مانع آمريکا مي‌شوند... ادامه دارد... همشهري ديپلماتيک سایت تبیان

سعيد جان تو متن انگليسي از عبارت frigate استفاده شده بود که به فارسی میشه ناوچه! منم تعجب میکنم! فکر کنم فرهنگستان زبان فارسی باید یه فکری بکنه آخه یه شناور 144 متری میشه ناوچه!!!!!!! :mrgreen: در مورد فروشش به عربا باید بگم فکر نمیکنم این کار تا 20 سال دیگه صورت بگیره! icon_cheesygrin icon_cheesygrin

ایول منم با شما موافقم icon_cheesygrin احتمالا فقط میخوان بترسوننمون icon_cheesygrin

سعید به نظر من سه دسته درجه‌بندی داشته باشیم یعنی با توجه به فعالیت افراد تو ضمینه‌های دریایی، زمینی یا هوایی درجه‌ی همون نیرو رو به فرد بدی بهتره. مثلا من به نیروی دریایی علاقه دارم درجه‌ی همون نیرو رو بدی خوب میشه. icon_cheesygrin

به گزارش فارس ،راديو عمومي رژيم صهيونيستي به نقل از وزارت دفاع كشورش گزارش داده كه اين كشور فروش تسليحات به گرجستان را متوقف نمي كند،اين در حالي است كه پيشتر روزنامه"‌هاآرتص" گزارش داده بود وزارت امور خارجه فروش اسلحه به گرجستان را به دليل ترس از تحريك روسيه براي حمايت بيشتر ايران و سوريه ممنوع كرده است. بنابراين گزارش "اسرائيل" نگران انتقال موشك‌هاي ضد هوايي s-300روسيه به ايران است كه در اين صورت قادر خواهد بود از تمامي تجهيزات هسته‌اي خودش در مقابل حملات هوايي محافظت كند اين گزارش مي افزايد ايران همواره به صلح‌آميز بودن مسئله هسته‌اي خودش تاكيد دارد. راديو عمومي گفت: وزارت دفاع روز شنبه تصميم گرفت صدور تسليحات به گرجستان را در يك مقياس محدود و تحت نظارت مستقيم ادامه دهد اين در حالي است كه حدود يكسال پيش اسرائيل بر اساس نظر مشاورين نظامي و تسليحاتي خود تصميم گرفته بود تداركات تسليحاتي خودش را به گرجستان محدود كند. يك مقام وزارت دفاع گفت: حساسيت اين تصميم به دليل همزماني آن با اوج تنش‌ها ي روسيه و گرجستان است. اين مقام مسوول مي‌افزايد: ما نمي‌خواستيم بعنوان صادركننده اصلي تسليحات به گرجستان باشيم و صادرات ما محدود به 210 ميليون دلار (120 ميليون يورو) در طول 2 سال گذشته مي‌شد. اين گزارش حاكي است، اسرائيل اخيرا راكت و تسليحاتي كه قدرت رديابي در شب را دارند به كشور گرجستان صادر كرده است و نيز افسران بازنشسته ارتش اسرائيل و سرويس‌هاي امنيتي داخلي بعنوان مشاورين نظامي آنها كار مي‌كنند.

دستتون درد نکنه جالب بود. این درگیری‌ها خیلی خطرناکن! اوستیا شده آزمایشگاه تسلیحات روسی و آمریکایی! خدا آخر و عاقبت هممونو خیر کنه! icon_cheesygrin

دوست عزیز از این کلاس ناوچه فقط دوتا وجود دارند روی این ناوچه‌ها نوعی سیستم خاص وجود داره که فقط در انحصار چند کشوره که فکر نمیکنم مدل صادراتی داشته باشه icon_cheesygrin و در مورد قیمتش هم اطلاعی ندارم شاید babakim بدونه icon_cheesygrin

خیلی وحشتناکه!!! icon_cheesygrin از این نامردا هر کاری برمیاد! وقتی بچه‌هاشون رو بمبا نقاشی میکشن دیگه تکلیف خودشون معلومه!!! icon_cheesygrin

دستت درد نكنه اطلاعات جالبي بود icon_cheesygrin

این مطلب از زبان من بیان نمیشه و من متن رو ترجمه کردم یه وقت سو تفاهم نشه! Jeff Head عضو موسسه‌ی تحقیقاتی نیروی دریایی ایالات متحده است، وی دارای سابقه‌ی زیادی در ضمینه‌ی طرح‌های دفاعی و سیستم‌های کامپیوتری است. وی اکنون در با دولت فدرال در تایین سیاست‌های منطقه‌ای همکاری دارد. وی مولف کتاب جنجال‌برانگیز خشم اژدهاست. که احتمال بروز جنگ جهانی سوم را با توجه به اتفات اخیر تحلیل می‌کند. اتحاد بین کشورهای آسیایی و نیروهای اسلامی می‌تواند باعث شکل‌گیری جنگی در آینده شود که آینده‌ی آزادی را به خطر می‌اندازد! چینی‌های قرمز(به نظر یه اصطلاحه) و متحدان آنها با تولید اژدر‌های سری پیشرفته و پرسرعت خود و همچنین مین‌های دریایی پیشرفته تهدیدی جدی برای مناطق تحت تسلط نیروی دریایی آمریکا خواهند بود. جف در این کتاب توضیح داده که جنگ آینده- جنگی که جنگ ما علیه تروریسم خواهد بود-(آره جون خودتون!) چگونه خواهد بود. این امر هرچند خوشایند نیست، اما احتمال رخ دادن آن وجود دارد. مدت بیست سال است که ایلات متحده چین را زیر نظر گرفته‌است بر اساس برآورد‌های ما دولت کمونیست چین سیاست‌های اجتماعی خود را پنهان نموده و وانمود میکند یک نظام سرمایه‌داری آزاد- free market capitalists - ایجاد کرده است. آنها به تکنولوژی بالایی دست یافته‌اند، این امر مخصوصا در دوره‌ی ریاست جمهودی کلینتون صورت گرفت. و آشکارا نیروی دریایی آبی(منظور نیروی دریایی چینه) را گسترش دادند تا تسلط نیروی دریایی آمریکا را بر اقیانوس آرام به چالش بکشانند. متاسفانه مدریت بوش نیز تاثیری معکوس داد و تنها عده‌ای نسبت به سیاست‌های دولت بی‌اعتماد شدند(مانند آنچه در شوروی اتفاق افتاد) و ایجاد تنش با چینی‌های قرمز اجتناب‌ناپذیر است. خبر خوب اینکه دولت اعمالی پنهانی علیه دشمنانمان انجام داده است؛ و زیردریایی‌های ما دارای قدرت بیشتری هستند. اما چینی‌ها این امر را مشوقی برای خود دیده و با سرعت بیشتری تکنولوژی خود را ارتقا داده‌اند! کتاب جف کتابی است بیانگر قهرمانی‌ها، فداکاری‌ها، دردها و رنج‌ها و موفقیت نهایی است. تحلیل ها و توضیحات وی بیانگر آینده است! خوب خوندید من که کلی خندیدم تحرک چینیها داره مقامات کاخ سفید رو دیوونه میکنه! کتاب فکر کنم پولی بود که من مطلبی در رابطه با کتاب و نویسنده براتون نوشتم. منبع: http://www.freewebs.com/jeffhead/dragonsfury/forward.htm استفاده از مطلب بدون ذکر نام مترجم و سایت میلیتاری مجاز نیست. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ عمری است که از حضور او جا ماندیم در غربت سرد خویش تنها ماندیم او منتظر ماست که ما برگردیم مائیم که در غربت کبری ماندیم

آقا این دیگه چیه آدم وحشت میکنه! icon_cheesygrin قیافه‌ی یارو رو ببینید! ولی به نظر میاد هالیوودیه‌ها! بهتره ما هم از این کلاه‌ها بسازیم بدیم به خلبانامون سوار f4 شن!(یکی نون نداشت بخوره پیاز میخورد اشتهاش باز شه!) icon_cheesygrin

بله من به سایت ویکیپدیا مراجعه کردم دوستمون درست نوشتن سیستم موشکی ضدهوایی ناو همونایی‌اند که دوستمون نوشتن. مثل اینکه آقای Jeff فراموش کردن اینو ذکر کنن! چون تو متن نبود. سیتم ضدهوایی که در انتهای کشتی قرار داره: RIM-66 برد:74تا 167کیلومتر وزن:708کیلوگرم سرعت:3.5 ماخ این نوع موشک با برد متوسط در اصل برای نیروی دریایی ایالات متحده ساخته و توسعه داده شده. و اولین بار تو جنگ ویتنام ازش استفاده شده! این نوع موشک میتونه تو سیستم AEGIS استفاده بشه. و اما torpedo همونطور که دوستمون گفتند ضد زیردریاییه و معنیش همون اژدر خودمونه. Mark 46 torpedo برد:7.3کیلومتر وزن:234.8کیلوگرم سرعت:52کیلومتر بر ساعت به گفته‌ی سایت ویکیپدیا طوری طراحی شده تا بشه باهاش زیردریایی‌های مدرن رو هدف قرار داد. واما Harpoon یه نوع موشک ضد کشتیه که انواع مختلفی داره: AGM-84که از هواپیما شلیک میشه. RGM-84 که از کشتی شلیک میشه. UGM-84که این یکی رو میشه از مقر اژدر زیردریایی شلیک کرد. برد: بسته به نوع 93 تا 315 کیلومتر وزن: بسته به نوع 519تا628کیلوگرم سرعت: 864کیلومتر بر ساعت سال 1977 ساختشون شروع شد مخصوصا بعد از اونکه ناوشکن اسرائیلی Eilat با موشک روسیStyx توسط قایق موشک انداز مصری هدف قرار گرفته و غرق شد. راستی این خانم رو ببینید! این خانم اسپانسر اصلی این نوع ناو بوده و خودش اونو نام‌گذاری کرده! منبع: سایت ویکیپدیا

دست شما درد نکه فکر کنم بهترین هواپیمای بدون سرنشینمون هدهد باشه. icon_cheesygrin

ای بابا نارحت شدم :x icon_cheesygrin آخه این مدل ناو مدل محبوب منه! خدا لعنتشون کنه اگه میشد خودمون ناو میساختیم بعد در موردش مطلب مینوشتیم خیلی خوب میشد :x در ضمن من نوشتم تعداد ناو در حال خدمت! نه تولید شده! icon_cheesygrin

دوست غزیز تسلیحات رزمناو همونایی هستند که نوشتم. ولی تحقیق میکنم اگه مورد خاصی پیدا کردم میزارمش تو همین تاپیک.