اين تصوير مربوط ميشه به ميني تانك بدون سرنشين آلماني Goliath كه ازش تحت عنوان beetle tank ياد ميشه. وظيفش معمولا حمل مواد انفجاري جهت از كار انداختن تانك‌هاي دشمن بوده. اين تانك مقدار 75 تا 100 كيلوگرم ماده‌ي انفجاري قوي رو با خودش حمل ميكرده. در ضمن اين تانك قابل هدايت بوده و در سال 1940 توسط ورماخت به كار گرفته شد. در حال حاضر تعدادي از اين تانك تو موزه‌هاي هلند آلمان آمريكا و انگليس موجوده. تصاوير: [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_Bundesarchiv_Bild_146-1980-053-53%2C_Sprengpanzer__Goliath_.jpg[/img] سربازان انگليسي در كنار تانكهاي آلماني [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_Mini-tanks-p012953.jpg[/img]

[quote]راستش قیافه موشک خودش طنزه،نیازی به زحمت نبود... [/quote] توپولوف 95 كه زشت‌تره! نگفتيد نثرش چطوره؟! به روش ابراهيم: [size=7][color=brown]خداوندا يه دريايي به جمع كاربران اين سايت اضافه گردان[/color]![/size]

جل‌الخالق! عجب چيزايي. مارشال جان دستت درد نكنه واقعا جالبند.

مرد حسابي سيستم رو سر و مر و گنده گذاشتم جلوي چشمت! چشماي منو كه در مياره! ولي من آخر نفهميدم اون رادار اسراييلي رو چي نصب شده بود!

اگه اين اتفاق ميفتاد كه خبرش ميتركيد! با اين وضعيت جلوه‌هاي ويژه فردا اگه ديديد دايناسورا افتادن دنبالتون زياد تعجب نكنيد!

درست بيده! ولي خيلي نامردي سوالاي من آسنونتره!

راهنمايي: گونه‌ي نسبتا جديد سامانه‌ي سوناري است. احتمالا يه تاپيك در موردشون ميزنم. حالا ديگه بايد مدلش رو بگيد!

[quote]1.«توپ هاى دريايى» كه از كاليبرهاى بالايى هم استفاده مى كنند٬ عليه زيردريايى ها هم كاربرد دارند؟ ازش به عنوان راه هاى مقابله با زير دريايى ذكر نكرده بوديد؟[/quote] توپ رو زماني ميشه به كار گرفت كه زيردريايي صاف جلوي شما بياد رو آب كه با تجهيزات سوناري و پريسكوپ همچين چيزي اتفاق نميفته يا بسيار نادر خواهد بود. [quote]2.خمپاره هايى كه عكسشون رو گذاشته بوديد چطور شليك مى شدند؟! از همون جا؟! چطورى اين همه خمپاره ى بغل هم رو شليك مى كردند/مى كنند؟[/quote] خمپاره‌ها در فاصله‌ي زماني كم شليك ميشند و چون زاويه پرتاب متفاوتي داشتند به هم برخورد نميكردند بنابراين يه محوطه‌ي نسبتا بزرگ (كه احتمال حضور زيردريايي در اونجا وجود داره) رو با انفجارهاي پي‌درپي تحت پوشش قرار مي‌دادند كه اين انفجارها باعث وارد آمدن صدمه‌ي جدي به بدنه زيردريايي ميشدند و يا در صورت برخورد...! در اين باره خودم صحنه‌ي شليكشون رو تو يه فيلم سينمايي كه يكي دو ماه پيش تلوزيون نشون داد ديدم. از تسلیحاتی مشابه تو بعضی ناوشکن‌های امروزی هم استفاده میشه. ببینید: [url="http://www.military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&t=9065"]http://www.military....iewtopic&t=9065[/url] [quote]3.كلاً نبردهاى دريايى و زيردريايى توى چه فاصله اى اتفاق مى افته؟ چرا اين قدر برد سلاح ها كمه؟! به راحتى با افزودن سوخت٬ مى توان تسليحات دوربردترى بسازند.[/quote] مارك 48 آمريكايي يه اژدره سنگينه با برد 50 كيلومتر و وزن 1676 كيلوگرم ولي سرعتش 40 گره هست. برد مارك 46 11 كيلومتره و وزنش 231 کیلوگرم و سرعتش 74 کیلومتر بر ساعت كه با كمك موشك بهش ميگن ASROC و این موشک بردش 22 کیلومتره و این باز یه مقدار کمک میکنه. اما در کل درگیری زمانی ایجاد خواهد شد که یکی موقعیت طرف مقابل رو کشف کنه! که این کار هم مشکلات خاص خودش رو داره: [url="http://www.military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&t=8972"]http://www.military....iewtopic&t=8972[/url]

امين جان تشكر بابت ارسال مطلب تو قرآن به صورت كنايي به وجود موجودات فرازميني اشاره شده. البته اين نظر عده‌اي هست و نه همه.

[quote]دستت درد نکنه مهدی جان،زحمت کشیدی راستی برد اژدر ها معمولا چقدره؟[/quote] خواهش ميكنم قابل شما رو نداشت. برد اژدرها با توجه به سرعتي كه ازشون مي‌خوايد تغيير ميكنه. اينجا برد حداكثري چند اژدر رو (البته در حداقل سرعت) براتون ميارم: MU90 Impact آلماني: 25 كيلومتر Mark 48 ايالات متحده: 50 كيلومتر MK-46 Mod 5 : 11 كيلومتر گونه‌ي جديد اشكوال روسي: 13 كيلومتر Mark 24 Tigerfish انگليسي: 39 كيلومتر Type 97 نيروي دريايي سلطنتي ژاپن (جنگ جهاني دوم): 5.5 كيلومتر در سرعت 81 كيلومتر بر ساعت! Yu-4 چيني: 15 كيلومتر Yu-6 : بيش از 45 كيلومتر [quote]دستت درد نکنه مهدی جان!! این همونی بود که تو تاپیک مسابقه مطرح کردی؟؟![/quote] دقيقا خودشه! راستي بچه‌ها سعي كردم يه خورده حالت طنز داشته باشه. به نظرتون چطوره؟

دستتون درد نكنه بچه‌ها تاپيك پرباري شده. ممنون.

نه اينجوري نشد! بگيد دقيقا كارش چيه! اگه اژدره اسمش چيه؟ اگه وسيله‌ي شناساييه دقيقا چطور كار ميكنه! زياد سخت نگيريد تا فردا شب وقت هست. راهنمايي هم باشه واسه فردا آذرخش جان منم گفتم عكس شما يه حسگره!

[quote]دستت درد نكنه. يك سؤال داشتم: تو بعضى فيلم ها ديديم كه ناوها وقتى به نزديكى يك زيردريايى مى رسند يك چيزى شبيه بشكه مى اندازند تو آب ٬ و اين بشكه ها وقتى به نزديكى زيردريايى رسيدن مى تركند. اون چى بيده؟![/quote] ايني كه شما بهش اشاره كردين همون Depth Charge یا بمب زیرآبی است. این بمب‌ها به گونه‌ای تنظیم میشن که در عمقی مشخص منفجر بشند. این بمب‌ها قادر به دنبال کردن زیردریایی نیستند بلکه انفجار اونها در نزدیکی زیردریایی باعث ایجاد موجی قوی و در نتیجه خورد شدن بدنشون میشه. اطلاعات بیشتر: http://www.military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&t=6222

اشتباهه! در این که زیرسطحیه که شکی نیست.

خوب دوستان! اين چيه؟ مدلش! [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/rrgt.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_rrgt.jpg[/img][/url]

طرح جالبی به نظر میرسه...

نه بابا عرشياجان...كجا شبيه اونه!

شفق جان دستت درد نكنه. عالي هستند. اگه اون عكس‌ها رو نزاشته بودي از تاپيك اخراجت ميكرديم!

خوزستان در پهنه جنوب غربي كشور در تهاجمات دشمنان به زيانهاي بسيار دچار گشته. خرمشهر، آبادان، بندرامام، سه شهر بندري خوزستان جايگاه ويژه اي دارند. شهريور 1320 هنگامه ديگري داشته، گزارش كوتاه آن چنين است: 1 ستاد نيروي دريايي جنوب در خرمشهر، در ساعت 20 روز 22 /2 /1320 به ناو انگليسي اخطار مي كند از لنگرگاه خسروآباد آبادان در دهانه اروندرود بيرون برود، فرمانده كشتي آنجا را از آبهاي عراق مي داند كه به فرمان انگليس است، و همانجا مي ماند آن كشتي تا پايان مرداد 1320 چند بار در گستره اروندرود گشت داشته، گزارش فراهم مي كرده. 2 رزم ناو انگليسي روز 24 /2 /1320 روبروي نهر اشوشان در 9 كيلومتري شمال باختري قصبه آبادان لنگر انداخت. و چندين روز در آنجا ماند به اخطارهاي نيروي دريايي ايران كاري نداشت. 3 ناو پلنگ به فرماندهي ناخدا حسن ميلانيان، براي پاسداري از پالايشگاه آبادان در كنار يكي از اسكله ها، پهلو گرفته بود. يكشنبه 2 /6 /1320 يك نفتكش انگليسي در بندر آبادان اسكله گرفت. و اندكي پس از آن يك ناو انگليسي در آبهاي آبادان لنگر انداخت. ناخدا ميلانيان به روش آيين بين المللي دريايي، به ديدار فرمانده ناو انگليسي رفت. فرمانده انگليسي برابر آيين دريايي مي بايست همان روز به ديدار فرمانده ايراني مي رفت، ولي پوزش خواسته و ديدار را به فردا انداخت. ناخدا ميلانيان براي نگهباني از نفتكش انگليسي، شب را تا بامداد بيدار مانده بود. بامداد روز دوشنبه 3 /6 /1320 ناو انگليسي با پشتيباني توپهاي پنهان شده در كشتي نفتكش، ناو ايراني پلنگ را به توپ بسته آنرا غرق كرد. ناخدا ميلانيان و تني چند شهيد شدند. اين بود پاداش انگليسي ها به نگهباني شبانه ناوهاي ايراني و افسران نيروي دريايي. 4 دريادار غلامعلي بايندر فرمانده نيروي دريايي جنوب، روز يكشنبه 2 /6 /1320 در بازگشت از آبادان با گلوله هاي ناو انگليسي روبرو شد. ناوچه هاي ناو غافلگير شده غرق شدند. گروهي از افسران و ناوي ها شهيد شدند. دريادار بايندر، همراه با سروان مكري نژاد، براي چاره انديشي و آماده باش به ستاد نيروي دريايي جنوب، به سوي خرمشهر به راه افتادند ولي پيش از آنكه به خرمشهر برسند، با آتش ناگهاني مسلسلهاي انگليسي از پاي درآمدند. 5 روز يكشنبه 2 /6 /1320 ناو انگليسي يارا به فرماندهي يك دريا سالار انگليسي، از دهانه كارون، به سوي بصره راه افتاد. هنگام گذر از برابر ساختمان نيروي دريايي جنوب در خرمشهر، آيين احترام از سوي نيروي دريايي ايران. از ناو ايراني ببر انجام شد.ناو انگليسي پس از نزديك شدن، ناگهان ناو ايراني ببر را زير آتش گرفت.افسران، ملوانان و مهناوي ها، سراسيمه از خواب بيدار شده پيش از پدافند، گلوله باران شدند. ناو ببر غرق شد. كرانه هاي دو سوي كارون به توپ بسته شد، تاسيسات نيروي دريايي و ساختمانهاي بسيار در خرمشهر آسيب فراوان ديد. 6 پنج كشتي آلماني ده هزار تني و سه كشتي ده هزار تني ايتاليايي در بندر شاهپور پيشين "بندر امام كنوني" پناهنده بودند، ناو ايراني شهباز به فرماندهي ناو سروان فرج الله رسايي و ناو ايراني سيمرغ به فرماندهي ناو سروان جعفر فزوني، از كشتيهاي آلماني و ايتاليايي پاسداري مي كردند. انگليس با 16 ناو انگليسي و استراليايي حمله كرده، و سه كشتي آلماني را سالم به چنگ آوردند. 2 كشتي آلمان و 3 كشتي ايتاليايي را منفجر كردند. ناوهاي ايراني، هنگام پدافند از كشتيهاي پناهنده، غافلگير شده به چنگ انگليسيها افتادند. شماري از نيروها شهيد و برخي زخمي شدند. پس از آن جنگ و گريز، چند ساعته نيروهاي انگليسي در بندر پياده شدند. بدين سان، از بامداد روز يكشنبه 2 /6 /1320 تا شامگاه روز دوشنبه 3 /6 /1320 نيروي دريايي جنوب ايران، زيان بسيار يافت. ناوهاي فرماندهي ببر و پلنگ و ناوچه هاي پشتيباني آنها غرق شدند. ناوهاي فرماندهي سيمرغ و شهباز بدست دشمن افتاد و ويراني هاي بسيار ببار آمد. نزديك به 650 ناوي در آبادان، خرمشهر و بندر شاهپور پيشين، شهيد و شماري زخمي شدند. زيان هاي خرمشهر بيش از 2 بندر ديگر بود، زيرا كارون، گذرگاه اروندرود و ستاد نيروي دريايي، در بافت شهري و درميان ساختمان ها و ادارات و جايهاي ديگر زندگي و كار مردم جاي دارد. ناويهاي پايگاه دريايي خرمشهر آسيب بيشتري ديدند. نام برخي از شهداي نيروي دريايي جنوب غربي ايران در شهريور 1320 چنين است: دريابان غلامعلي بايندر. ناخدا سوم حسن ميلانيان. ناخدا سوم نصراله نقدي. نام سروان كهنمويي. ناوبان يكم ابراهيم هريسچي. ناوبان يكم مهدي رياضي، سروان مكري نژاد. ناوبان جلالي. ناوبان عشقي. ناو سروان يداله بايندر. ناوبان سوم جعفر مسگرزاده. استوار دوم جواد پرستنده. مهناوي يكم جواد همراز. مهناوي يك محمدابراهيم طاهري. مهناوي يكم محمد ربيع گيلاني. مهناوي يكم حسين حرزبان. مهناوي دوم اسماعيل يوسفي. مهناوي دوم سرخه اي. مهناوي دوم هاشم واحدي. مهناوي دوم محمود پورثابت. و ششصد و چند ناوي ديگر. نامگذاري خيابان و دبيرستان بايندر. و نامگذاري خيابانهايي به نام شهداي رديف دوم تا رديف نهم در خرمشهر "تا سوم خرداد 61" نشانه اندكي از گراميداشت ياد و نام برخي از آنان بوده است. فداكاري آنان و همه سربازان ديگر در جايگاه سربازان كشور "و نه سربازان شاه"، ارجمند. به روان يك يك آنان درود. سيدمحمدرضا سلامي پور منبع:تاريخ خوزستان سيد محمدعلي امام [align=center]دريابان غلامعلي بايندر[/align] [align=center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/2hf06ls.jpg[/img][/align]

ترجيحا تاپيك رو قفل ميكنم.

[quote]ColonelShak جان اين نفربر تمساح (طراحي افريقاي جنوبي) ساخت اردنه. arshya4171 عزيز فكر ميكنم اون سيستم ITALD (فريبكار رادار) ساخت اسرائيل هست.[/quote] مارشال جان اون تصوير فريبكار رو قبلا بررسي كرديم. [quote]جناب كلنل و آذرخش عزيز تاييد ميكنيد؟ جواب سرهنگ درسته؟[/quote] عرشيا جان سرهنگ جواب كلنل رو داده بود نه آذرخش! قاط زدينا! آذرخش جان اون تصويرت منو كورچوند. بوگو چيه!

من هم حرفام رو تو پستهام زدم كه جواب اين پستتون هم توشون هست. اما چشم ادامه نميدم. من كه نگفتم عقيده بنده براي شما الزام آوره. اصلا بنابر غلبه كردن يكي بر ديگري نيست. بنده نظر شخصيم رو بيان كردم شما هم همينطور! از اينكه نظر شما رو هم خوندم خوشحالم. اميدوارم كه نظراتتون براي من و دوستان مفيد واقع بشن.

كلنل جان دستت درد نكنه جالب بود. قضيه تاثيرگذاري رواني موانع نظر من رو جلب كرد.

ميگم گريپن جان شما هم كه علاقه خاصي به هورنت داريد ها! شفق جان زرهيش كن داداش! ميل 24 داشتي محروممون نكن!

خوب چه ربطي به + داره؟