iriaf2008

Members
  • تعداد محتوا

    11
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

تمامی ارسال های iriaf2008

  1. با سلام به همه من صفخات قبل را نخواندم اگر تكراري بود ببخشيد. به نظر من راهبرد كشور در بحث دفاع هوايي يك راهبرد پدافندي است. اين راهبرد به دليل عدم توانايي در تهيه جنگنده جديد در زمان جنگ اتخاذ شد. بعدا با ساخت و توسعه توان موشكي تثبيت شد اما به دليل تغيير شرايط آرام آرام اشكالات اين راهبرد آشكار شد. مسئولين كشور به اين نكته پي برده اند هرگونه خريد خارجي جنگنده براي نيروي هوايي چند مشكل اساسي دارد: 1- نداشتن اطمينان به كشور هاي فروشنده در ارائه ويژگي هاي موردنظر ما 2- زمانبر بودن و گران بودن پروسه توليد جنگنده چه ساخت خارج و چه توليد تحت امتياز 3-وابسته شدن شديد به كشور توليدكننده از لحاظ نظامي و به تبع آن سياسي 4- احتمال خيانت كشور توليدكننده و هدر رفتن منابع مالي كشور اما يك راه سخت ولي ميانبر وجود دارد كه اگر من به جاي مسئولين نيروي هوايي يا حتي وزارت دفاع بودم انجام مي دادم: 1- تمام متخصصين زبده كشور را، تكرار مي كنم تمام متخصصين زبده كشور را در حوزه هاي مختلف از قبيل مديريت ، الكترونيك و مخابرات،كامپيوتر و IT، مكانيك و هوافضا، اپتيك، مهندسي مواد و ساير حوزه هاي مربوط با بودجه اي معادل حداقل 2 ميليارد دلار با آماده كردن تمام امكانات آزمايشگاهي و رفاهي و يك مديريت قوي و دانا با اختيارات كامل براي انجام هر كاري در كل كشور در يك شهرك تحقيقاتي جمع مي كردم و روي چند نكته كار مي كردم: 1- تحقيق درباره رادار ها به خصوص AGW-9 و موشك فينيكس و سعي در كسب فناوري لازم براي توليد ايندو و ارتقاي اين دو به استاندارد APG-71 و AIM-54C++ با توجه به اينكه درباره آنها پيش زمينه داريم. 2- تحقيق بر روي ساخت يك موتور جت بومي با كارآيي مشابه موتور AL-31 و حتي بهتر 3- تحقيق مجزا براي ساخت رادار پرنده و انواع رادار هاي زميني هوايي و دريايي 4- ساخت موشك هاي هوا به هوا - هوا به زمين و ضد كشتي در انواع مختلف فروسرخ/راداري فعال - راداري غير فعال و.... در اين راه مي توان از كپي كردن موشك هاي موجود و بهينه سازي آنها به عنوان يك راه ميانبر استفاده نمود ولي تحقيقات پايه اي ودرگير شدن با مشكلات تحقيقاتي دانش ما را ارتقا مي دهد. 5- بازسازي جنگنده هاي نيروي هوايي از حيث سازه . سعي در بكارگيري مواد جاذب رادار در بدنه 6-ساخت يك موشك كروز پنهانكار با برد حداقل 1000 كيلومتر قابل حمل توسط تمامي جنگنده هاي موجود 7- جاسوسي صنعتي - نظامي از ديگر كشور ها به خصوص غرب شايد بگوييد اين كار در زمان كوتاه عملي نيست و ما تا به حال براي رسيدن به اين اهداف از اين كارها انجام داده ايم اما من مي گويم شايد تلاش هايي كرده ايم اما در اين تلاشها : 1- از توان همه متخصصين استفاده نشده 2- داراي مديريت منسجم و هماهنگ ودر يك قالب نبوده ودر پيچ و خم اداري به مشكل برخورده و جز در مواردي كه خودمان مي خواستيم مثلا در مورد دانش صلح آميز هسته اي كشور با چنين مدلي به نتيجه رسيديم(منسجم و هماهنگ عمل كرديم). 3-از تمام امكانات كشور استفاده نشده است. 4- خطري را احساس نكرديم. هميشه هر وقت بر روي ما ايرانيان فشار وارد شود توانايي هاي پنهان ما بروز مي كند. 5- از اعتماد به نفس و تو كل بر خدا كمتر بهره برديم. اگر تمام توان خود را به كار بگيريم قطعا بعد از دو سال به دستاورد هاي چشمگيري خواهيم رسيد. مشابه اين كار در ساير كشورها مانند هند و كره جنوبي و برخي كشورهاي غربي انجام شده و مي شود. تنها با اين كار انقلابي است كه مي توانيم تجهيزات بهتري براي حراست از ايران عزيز آماده كنيم.
  2. :mrgreen: icon_cheesygrin laughing ارسال پست بدون متن مجاز نیست. امضای خود را هم درست کنید. در صورت تکرار یک هفته اخراج میشوید! SAEID
  3. ممنون. اگر مرجع رو هم معرفي كنيد عالي مي شود.
  4. به نظر من مهمترين نياز ما توانايي انهدام ماهواره براي كور كردن دشمن است. اگر بتوانيم توانايي انهدام ماهواره هاي GPS و ماهواره هاي ارتباطي دشمن را بدست آوريم جنگ را برده ايم. وقتي GPS نباشد هيچ بمب هدايت شونده و موشك كروزي دقيق نخواهد بود. بايد پرنده هاي بدون سرنشين ما به سلاح مجهز شوند. لازم نيست تانك پيشرفته بخريم همين ها را دقيق كنيم كافي است. هر راهي كه دشمن را كور كند عالي است.
  5. سلام دوستان چند تا نكته به ذهنم رسيد كه خدمتتان عرض كنم: 1- به نظر من بالاي 99٪ طرح بحث حمله نطامي امريكا به ايران جنگ رواني است. آن 1٪ هم براي اين گذاشتم كنار كه احتمال اين قضيه 0 نيست. 2- امريكايي ها يك اشتباه مهم كردند و آن اين است كه اگر هم مي خواستند حمله كنند آن را آنقدر به تاخير انداختند كه ايران طرح هاي دفاعي خودش را آماده كرده است. پس به احتمال زياد ايران غافلگير نخواهد شد. 3- جنگيدن با ما جنگيدن با افغانستان و عراق نيست كه حضرات بيابانگردي كنند و به تهران برسند. براي متر به متر بايد كشته بدهند. 4- ما در موقع خطر فقط بايد روي خودمان حساب كنيم. همان طور كه در جنگ تحميلي تنها بوديم در هر حادثه اي نبايد به اميد ديگران باشيم. 5-امريكايي ها در جنگ سال 2006 با حزب الله تا حدي فهميده اند كه با چه كساني طرف اند. اين را خوب مي دانند كه اگر شروع كنند چه مي شود. 6- نخريدن هواپيما از روسيه يا ساير كشور ها كار درستي است چون قطعا به هنگام خطر و نرسيدن قطعه حداقل پولمان را دور نريخته ايم و مي توانيم به داشته هايمان تكيه كنيم. 7- در مورد فناوري هسته اي هم بايد بگويم كه آنها هم مي دانند كه ديگر نمي توانند اين فناوري را از ما بگيرند. وقتي كسي چيزي را ياد گرفت يادگرفته . آب ريخته را نمي شود جمع كرد. 8- امريكايي ها حجم سرعت و نحوه پاسخ ايران را نمي دانند. و.... به همين خاطر من شب ها راحت مي خوابم.
  6. به نظر من موثر ترين جنگنده ما Tomcat بود. تامكت موازنه قوا را به نفع ما تغيير داد. هميشه اين شاه را لعنت مي كنم كه تو كه خريدي چرا همان موقع زودتر و بيشتر نخريدي. البته فانتوم اسب كاري نيروي هوايي بود. ولي برتري هوايي بدست تامكت بدست آمد. تركيب AGW-9/AIM-54 هنوز هم مهلك است اگر كمبود قطعه رادار تامكت در جنگ نبود نيروي هوايي اجازه ورود يك هواپيماي عراقي را هم نمي داد. حال اينكه با كمبود قطعه هم وقتي عراقي ها علايم رادار تامكت را دريافت مي كردند مسيرشان را به غرب تغيير مي دادند. يا علي