moeed
Members-
تعداد محتوا
10 -
عضوشده
-
آخرین بازدید
-
مينهاي دريايي در قرن 21: آيا ناويهاي ناتو ميتوانند با اين چالش روبرو شوند؟
moeed پاسخ داد به moeed تاپیک در تسلیحات زیر سطحی
در مباحث سلاح 4 گام برای عملکرد سلاح و سامانه کنترلی آن در نظر گرفته میشه 1-جستجو 2-شناسائی 3-رهگیری 4-شلیک در مبحث جستجو بیشترین نقش به سنسور ها برمیگرده.حال راداری(الکترومغناطیس) باشند یا صوتی(سونیک یا آلتراسونیک) انتخاب سنسور ها نیز به شرایط محیطی - نوع اندازه سرعت و جنس هدف بستگی داره بنابر این موضوع استفاده از امواج آلتراسونیک بایستی سازگار با محیط و هدف مورد نظر باشه ممکنه امواج آلتراسونیک دارای برد کافی یا پهنای باند لازم برای شناسائی هدف نباشند از سوی دیگر مواردی مانند بهداشت محیط- نیروی انسانی و ایمنی نیز بر انتخاب سنسور ها تاثیر گذارند مواردی مانند قابلیت امین-سطح تکنولوژی-سرمایه و هزینه و بسیاری دیگر از موارد فنی محندسی نیز در جای خود قابل بحث هستند. -
سامانه دفاع هوایی نزدیک کاشتان سامانه دفاع هوایی نزدیک کاشتان( CADS-N-1 Kashtan)
moeed پاسخ داد به FLANKER تاپیک در پدافندهای دریاپایه
[quote name='FLANKER' timestamp='1209158549' post='29087'] دوستان به نظر شما ما در ناوشكن جماران كه به زودي به آب انداخته ميشه از چه سيستم ضد موشكي استفاده مي كنيم؟ [/quote] با احترام منظورتون از "ما" کی یا چیه؟ -
فالانکس ایرانی سامانه فالانکس بومی (کمند) ، ایده پردازی ، طراحی و تولید (گذشته ، حال و آینده )
moeed پاسخ داد به Aspahbod تاپیک در پدافندهای دریاپایه
[quote name='LAST-WAR' timestamp='1326565458' post='225851'] امید جان ممنون از این بحث جالب که راه انداختین(البته به نظر من مسئولان نیروی دریایی حتما باید این مشکل رو مرتفع کرده باشند و یا دلیل خودشون رو داشته باشن) به نظر من بهترین کارطراحی و تولید گلوله های AHEAD برای توپ 40 میلمتریه،برای این میگم توپ 40 میلیمتری چون تو بیشتر ناو هامون استفاده شده،هم در کلاس دماوند هم در کلاس جماران و هم در کلاس کمان،باید توجه داشته باشیم که ما روی ناو هامون جای اضافی برای هیچگونه تسلیحات اضافه ای نداریم و همچنین پول اضاضه برای طراحی یک سامانه جدید،میتونیم از سیستم کنترل آتشی که رو سامانه های ضد هوایی قبلیمون نصب شده بودند استفاده کنیم،البته به یک نکته ای توجه داشته باشین،ما تو دوران دفاع مقدس چند بار موشک استیکس پرتاب شده از ناوچه های عراقی اوزا رو توسط توپ 40 میلیمتری نابود کردیم،گرچه موشک اوزا همک مقداری بزرگه و هم سرعتش پایینه و در مقابل موشک های مدرن امروزی ناتوان ولی ولی میتونیم با طراحی گلوله های AHEAD این مشکل رو رفع کنیم. توجه شما رو به یکی از سلسه خواب های جناب آرمانی جلب میکنم: [url="http://www.military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&p=226580#226580"]http://www.military....p=226580#226580[/url] [/quote] این گلوله ها از کارائی بالائی برای دفاع موشکی برخوردار هستند. آیا در داخل کشور تولید میشوند؟- 118 پاسخ ها
-
- سامانه دفاع نزدیک
- فالانکس
-
(و 3 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
مينهاي دريايي در قرن 21: آيا ناويهاي ناتو ميتوانند با اين چالش روبرو شوند؟
moeed پاسخ داد به moeed تاپیک در تسلیحات زیر سطحی
آری وجود دارد. مین هائی هستند تحت عنوان مین جهنده که در اثر یک دریافت تعریف شده مثل اختلاف فشار یا تغییر میدان مغناطیسی مانند یک راکت زیر آبی به سمت شناور تغییر دهنده فشار یا میدان مغناطیسی با سرعت زیاد حرکت کرده و به اون اثابت میکند. انواع دیگری از این نوع مین ها هستند که به مین های کف خواب معروفند.تحریک این مینها نیز با سناریو های مشابه انجام میپذیرد. البته رادار ها در زیر آب کاربرد مستقیمی ندارند. -
مينهاي دريايي در قرن 21: آيا ناويهاي ناتو ميتوانند با اين چالش روبرو شوند؟
moeed پاسخ داد به moeed تاپیک در تسلیحات زیر سطحی
با سلام و تشکر کاملا حق با شماست. این متنی که در این تاپیک ارائه شده , ترجمه ایست که من برای کاربری شخصی خودم آماده کردم و ادیت برای نشر نشده.یعنی از محتوای این موضوع در یک کار بزرگتر مانند طراحی یک مین شکار استفاده شده.بحث مین روبی در حال حاضر برای مقاصد تجاری یا در زمان صلح که تیم عملیاتی زمان مبسوطی برای انجام این مهم داره بکار میره و بحث مین شکاری در خصوص باز کردن یک معبر جهت نقل و انتقال دریائی استفاده میشه.هر چند این دو مهم شباهت های زیادی با هم دارند ولی فلسفه اجرای عملیاتی آنها دارای تاثیرات زیادی در طراحی اینگونه شناور ها و تجهیزات آنها دارد. بحث خورد شدن بدنه یا ذوب شدن آن در دیدگاه اولیه کمی ترجمه بدی به نظر میرسه اما به ذات گویای عمیق تری از صدمات ناشی از این موضوع را ارائه میده. رشته تحصیلی بنده معماری کشتی میباشد. علاوه بر این , شما پیشنهاد ارائه اطلاعات مربوط به مین ها را نموده اید.از دیدگاه مهندسی سلاح , تعابیر و تقسیم بندی مین های دریائی بیشتر به تقسیم بندی سنسور های آنها و سناریوی عملیاتی آنها مربوط میگردد که به نظرم بیشتر خوانندگان میتوانند هر تصوری از این مهم را داشته باشند. در دریا نیز از حالات و تغییرات ممکن که طراخ یک مین مد نظر دارد میتوان به طراحی سنسور مورد نظر و تهیه سناریوی عملیاتی مین رسید. از نظرات شما بسیار ممنونم. -
مينهاي دريايي در قرن 21: آيا ناويهاي ناتو ميتوانند با اين چالش روبرو شوند؟
moeed پاسخ داد به moeed تاپیک در تسلیحات زیر سطحی
درست میفرمائید. هنوز به تصحیح و تدوین نهائی نرسانده ام.انشا الله در آینده. با تشکر از مرحمت شما -
moeed دنبال کنندگان آغاز شده mostafa_by
-
mostafa_by دنبال کنندگان آغاز شده moeed
-
مينهاي دريايي در قرن 21: آيا ناويهاي ناتو ميتوانند با اين چالش روبرو شوند؟
moeed افزود یک موضوع در تسلیحات زیر سطحی
[right]مرجع:[url="https://www.google.com/url?sa=t&rct=j&q=&esrc=s&source=web&cd=2&cad=rja&ved=0CDsQFjAB&url=http%3A%2F%2Fwww.dtic.mil%2Fcgi-bin%2FGetTRDoc%3FAD%3DADA435603&ei=SbnNUPuyDIKStQaTyYDYDw&usg=AFQjCNFg5V3xMyAfweQ1TLPmzso0Fx11Zw&sig2=r2uZCI2F23Uuya5jwmZlZA"][font=arial, sans-serif][size=1]Naval [/size][/font][i]Mines[/i][font=arial, sans-serif][size=1] in the [/size][/font][i]21ST[/i][font=arial, sans-serif][size=1] Century: Can [/size][/font][i]NATO[/i][font=arial, sans-serif][size=1] Navies Meet the Challenge?[/size][/font][/url][/right] [b] 1. چكيده:[/b] با پايان جنگ سرد، كشورهاي ناتو شروع به تغيير شكل ابتكار عمل در بین نظاميهايشان کردند تا حقایق نظامی جديد قرن 21 را مطرح كنند. يكي از حقایقی كه تغيير نكرده است، تهدید مطرح شده توسط مينهاي دريايي میباشد. تکثیر و گسترش جهاني مينهاي دريايي، هم انواع قديمي هم طراحيهاي جديد، درحال رشد است و چالش بزرگي را در امنيت دريايي ناتو مطرح ميكند. نيروهاي دريايي ناتو بايد براي مقابله با خطر تهديد مینها برای كشتيهاي نظامي و غير نظامي آماده شوند و از باز و امن بودن خطوط دريايي حياتي ارتباطي (SLOCS)، نقاط قابل انسداد استراتژيك در كل جهان، بخشهاي تجاري و پايگاههاي نظامي اطمينان حاصل كنند و در عملياتهاي امنيتری در داخل و خارج كشور شركت كنند. [b]اختصارات و علائم[/b] [b] 1. مقدمه:[/b] [b] 1.1. هدف[/b] با پايان جنگ سرد، كشورهاي ناتو شروع به تغيير شکل ابتکار عمل در بين نظاميهايشان کردند تا حقایق نظامي جديد قرن 21 را مطرح كنند. يكي از حقایقی كه تغيير نکرده است تهدید مطرح شده توسط مينهاي دريايي میباشد. تكثير و ازدياد جهاني مينهاي دريايي، هم انواع قديمي هم طراحيهاي جديد، درحال رشد است و چالش بزرگي را در امنيت دريايي ناتو مطرح ميكند. نيروهاي دريايي ناتو بايد براي مقابله با خطر تهديد مینها برای كشتيهاي نظامی و غير نظامی آماده شوند و از باز و امن بودن خطوط دريايي حیاتی ارتباطی (SLOCS)، نقاط قابل انسداد استراتژيك در كل جهان، بخشهاي تجاري و پايگاههاي نظامی اطمینان حاصل كنند و در عملياتهاي امنتری در داخل و خارج كشور شركت كنند. دو سوال اصلي در اين مقاله مورد بررسي قرار ميگيرد. سوال اول درباره تهديد میباشد. با پيشرفتهاي بزرگ در فناوري نظامي و تغييرات خط مشي، آيا واقعا تهديد مين دريايي که چالش بزرگي را براي ناويهاي امروزي مطرح كند، وجود دارد؟ نيروهاي دريايي ناتو ماهرترین و از لحاظ تكنولوژي پيشرفته ترين نيروها در دنيا هستند. اولين جنگ خليجي در سال 1991 نشان داد كه حتي مينهاي دريايي ارزان و غير حرفهاي نيز ميتواند اثرات مصيبتباری روي كشتيهاي بزرگ ما داشته باشد. هزينه پايين، استفاده آسان و كارايي تاكتيكي، مينهاي دريايي را حتي براي ناويهاي مدرن تبديل به تهديد نيرومندي ميكند. بنابر اين، براي اینکه به سوال تهديد پاسخ مناسبی بدهم، مسئله تکثیر، تكنولوژي و بكارگيري مين، و روشهای مقابله با تهدید را در نظر خواهم گرفت. اين منجر به سوال بزرگ دوم ميشود. آيا اعضاي ناتو به اندازه كافي توانایی مقابله با مين (MCM) را براي مواجهه با تهديد مينهاي دريايي توسعه دادهاند؟ اين مقاله، برنامهها و ابتكارات جديد را، كه انجمن جنگاوري ميني ناتو را تشكيل ميدهد و به بحث درباره تهدید این برنامهها میپردازد، آنالیز میکند. این پایان نامه به بحث در این باره میپردازد که در دورانی که جنگهای اعزامی، استراتژی مرکزی لازم برای نیروهای دریایی است، جنگهای مینی باید دیسیپلین جنگی اصلی باقی بماند و به طور صحیح توسعه یابد تا با چالش مینها در قرن 21 روبرو شود. [b] 2.1. سابقه تاریخی[/b] مینها تحدید جدیدی محسوب میشوند. پتانسيل مخرب مينهاي دريايي اولين بار توسط مخترع آمريكايي David Bushnell در سال 1776 مطرح شد. بوشنل اولين مين شناخته شده يا اژدر را با پر كردن گوي چوبي با باروت و اضافه كردن چخماق براي آتش زدن به آن توليد كرد. این مین برای انفجار در اثر تماس طراحی شده، ولی بسیار خطرناک و غیر قابل اطمینان است. مخترعین و دانشمندان دیگری کار بوشنل را ادامه دادند، به توسعه مینهای پیشرفتهتر و پیچیدهتر پرداختند. اگرچه مینها در مقابل انگلیس در زمان انقلاب آمریکا خیلی موثر نبود، ولی در زمان درگیریهای ثانویه نقش بزگتری ایفا کرد. برای مثال در جنگ جزیره کریمه، روسها بسیار روی مینها تماسی و کنترل شونده تکیه کردند. در محاصره کرونستاد[1] (که در جزیره کتلین[2] نزدیک خلیج فنلاند قرار دارد) در 1855، روسها توانستند تهاجم بزرگ انگلیسیها و فرانسویها را، با بکارگیری مینهای کوپل شده با باتریهای دریایی جدید در ناحیه بندرگاه، دفع کنند. مینهای دریایی در جنگ روسیه و ژاپن در 1904-1905 بسیار استفاده شد، بخصوص در محاصره پرت آرتور[3] توسط ژاپنیها. در محاصره، ژاپن توانست کشتیهایش را با تکیه بر میدان مینهای الکترومکانیکی در شبهای 12 و 13 آپریل که در آن جان ادمیرال ماکاروف[4]، فرمانده روسها را گرفت، تقویت کند. در قرن بیستم مینهای دریایی برای نیروهای دریایی بسیار اهمیت پیدا کرد. درحالیکه انگلستان یکی از بزرگترین نیروهای دریایی دنیا را داشتند، هیچ تردیدی در بکارگیری مین علیه آلمان برای محاصره دریای شمال و تلافی افزایش کشندگی قایقهای آلمان نداشتند. جنگ جهانی اول شاهد بزرگترین استفاده از مینها بود که ایالات متحده و انگلستان در حدود 72000 مین بکار بردند که سد آتش دریای شمال[5] نامیده شد. توسعه طراحی مین ادامه پیدا کرد و با جنگ جهانی دوم، مینهای زمینی موثر پیشرفته که قابلیت پخش هوایی را داشتند، انعطاف پذیری بیشتری در استفاده از مینگذاری تهاجمی میدهند. ایالات متحده به طور موثر واردات به ژاپن را 97% بین مارچ و آگوست 1945 در عملیات قحطی[6] که در آن حدود 12000 مین در آبهای ساحلی ژاپن بکار برد، کاهش داد. صحنه نبرد کره، ویتنام، فالکلند و جنگهای خلیجی در بین جنگهای دیگر، بنردهایی هستند که در بیشتر اوقات در آنها مینهای دریایی برای تغییر مسیر حوادث بکار رفتند. [b] 3.1. روش و ادبیات تحقیق[/b] تحقیق این پایان نامه بر اساس منابع اصلی و ثانویه میباشد. منابع اصلی شامل مصاحبه مستقیم با کارشناسان جنگ مینی ناتو از ناویهای ایالات متحده و اروپایی، به عنوان اعضای انجمن اطلاعات نظامی میباشد. مصاحبهها به صورت شخصی و با تلفن و ایمیل انجام شدند. بعلاوه، اطلاعیههای رسمی ناتو، خلاصه مذاکرات سمپوزیومهای جنگی زیر دریایی مربوطه، مستندات تکنیکی و منابع خبری مرور شدهاند. منابع ثانویه شامل مقالات و گزارشات تاریخی، مقالات مجلهها، کتب مربوطه و مطالعات موردی میباشد. مطالعات موردی که انتخاب شدهاند شامل گزیدهای از عملیات نظامی غیر قانونی و متعارف میباشد که در آن نیروهای متخاصم جنگ افزار مین دریایی را برای رسیدن به اهدافشان بکار بردند. [b] 4.1. ساختار پایان نامه[/b] 1. مقدمه این بخش پس زمینه تاریخی جنگ افزار مین را بیان میکند و به خواننده میفهماند که چرا و چگونه مینهای دریایی تبدیل به تهدید خطرناکی برای ناوگان دریایی شدهاند. با بکارگیری ناتو در بیشتر عملیات اعزام نیرو به خارج کشور، قابلیت مانور کردن آزاد در کرانه دریا و در نتیجه قابلیت روبرویی موثر با هر تهدید مین بسیار حیاتی است. متن متشکل از توصیف خلاصه نمونههای تاریخی که در آنها مینها با موفقیت برای وارد کردن ضربههای سنگین و به تاخیر انداختن عملیات دریایی بکار برده شدهاند، میباشد. بعلاوه منابع مورد استفاده برای تحقیق را توضیح خواهم داد و شرح میدهم ادامه پایان نامه چگونه میباشد. 2. تهدید اگر ناویهای مدرن، بخصوص ناویهای غربی، از لحاظ فناوری پیشرفته هستند، پس چرا مینهای دریایی همچنان به عنوان تهدید خودسر عمل میکنند؟ در فصل 2، تهدید را در غالب گسترش فناوریهای مینی که نیروهای ناتو باید با آنها مقابله کنند و اینکه چگونه این سلاحها بکار گرفته میشوند، توضیح میدهم. از پایان جنگ سرد و متلاشی شدن شوروی سابق، انبارهای بزرگ مین به تجارت نظامی جهانی راه یافتند و وارد ذخیره موجودی آماد کشورهای در حال توسعه شدند. تولیدکنندگان و صادرکنندگان بزرگ دیگر سهم خود را ایفا کردند تا اطمینان حاصل شود این کشورها دارای آخرین فناوریها در مهمات جنگی میباشند. علاوه بر این تجارتهای قانونی، تجارت سیاه مشکل دیگری را مطرح میکند. 3. تواناییهای جنگ مینی[7] ناتو این بخش توانایی جنگ مینی فعلی ناتو را در غالب مخارج دفاعی، ترکیب نظامی، و داراییهای جنگ مینی مورد بحث قرار میدهد. آنالیز خواهم کرد که کشورهای ناتو چگونه دلارهای دفاعیشان را برای توسعه جنگ افزار مینی خرج میکنند. در سالهای جنگ سرد، نیروهای نظامی کوچکتر و حرفهایتر شدهاند. با این کوچک شدن، انتظار میرود که تکنولوژی ایجاد شده جای تعداد را بگیرد، بنابر این کیفیت نسبت به کمیت اهمیت بیشتری پیدا کرده است. سوال این است که آیا کشورهای ناتو هنوز به اندازه کافی دلارهای دفایی را در برنامههای جنگ مینی برای شکست دادن مینهای تولید شده و صادر شده توسط تولید کنندگان نظامی، هزینه میکنند؟ آیا بودجه توسعه و تحقیقات فعلی برای تامین کشتیها، هواپیما و سیستمهای ویژه لازم برای حفظ و جلوگیری و خنثی کردن موثر هر تهدیدی از ناویهای ناتو، کافی است؟ سپس به ترکیب فعلی نیروهای اقدام متقابل مینی[8]، گروه اقدام متقابل مینی نیروی پاسخ ناتو[9] 1 و 2 شامل داراییهای MCM اصلی و اختصاصی نگاه میکنم و برنامههای جدید در حال توسعه را شرح میدهم. 4. مطالعه موردی بخش 4 نگاهی عمیقتر به برخی مطالعات موردی ویژه میاندازد که در آنها مینهای دریایی بکار برده شدهاند و نیروها ناتو و یا نیروهای ائتلاف شامل برخی اعضای ناتو برای هدایت عملیاتهای شکار و پاکسازی عکس العمل نشان دادهاند. در این بخش نگاهی خواهیم انداخت به جنگ تانکرهای بین ایران و عراق در 1987-1988، عملیات طوفان بیابان، عملیات آزادی عراق 2003. همچنین درسهای آموخته شده از این جنگها را مرور میکنم و ارزیابی میکنم که چگونه توسعه فناوریهای اقدام متقابل مینی به عنوان نتیجه عملیاتهای قبلی تغییر یافته است و چگونه طراحان جنگ مینی ناتو این تغییرات فناوری را در جنگهای آینده بکار خواهند برد. این بخش با توصیههایی برای ساختارهای نیروی نظامی حال و آینده بر اساس تهدیدهای بالقوه، به پایان میرسد. 5. نتیجهگیری بخش نهایی به خلاصه کردن یافتههای من در مورد تهدید و اینکه چگونه ناتو خواهد توانست در حال و آینده بر اساس میزان تعهدی که در توسعه توانایی اقدام متقابل مینیاش دارد، عکس العمل نشان بدهد. سپس بر اساس یافتهها، توسیههایی را بیان خواهم کرد. [b] 2. تهدید[/b] [b] 1.2. مقدمه[/b] مینهای دریایی نسبتا ارزان، با استفاده آسان، سلاح بسیار موثر است که میتواند موجب توانایی نیروهای دریایی ضعیفتر در مقابله با دشمنان بسیار پیشرفتهتر از لحاظ فناوری شود. این سلاح برای قربانی صبر میکند تا ناخواسته از روی مسیر آن عبور کند. مینها همچنین اثر روانی فوق العادهای دارند. یک مین حتما لازم نیست منفجر شود تا به ماموریت خود عمل کند. تاخیری که با مینها یا تهدید مینها ایجاد میشود میتواند به دشمن اجازه دهد به هدف خود برسد. کشتیهای امروزی مانند مدلهای قبلی در مقابل تهدید مینها آسیب پذیر هستند. با وجود پپشرفتهای تکنولوژیک طراحی شده برای کاهش اثر آکوستیک و مغناطیسی کشتی، تکنولوژی مینها در راس بازی قرار گرفته است. شکل زیر یک شکل گرافیکی از چگونگی کاهش قدرت اهداف مینی در طول سالها در اثر بهبود تکنولوژی نشان میدهد. بیش از 50 کشور در حال حاضر مین دارند، که یک افزایش 40% از 1986 میباشد. از این تعداد حداقل 30 کشور توانایی تولید مین را دارند و 20 کشور اقدام به صادرات آنها میکنند. در میان صادر کنندگان بزرگ میتوان به روسیه، چین، ایتالیا و سوئد اشاره کرد. یکی از مینهایی که بسیار بین کشورها پخش شده، مین ایتالیایی MN 103 Manta از SEI SpA است که تخمین زده میشود 5000 مین از این نوع در جهان وجود دارد. رنج مینهای با کیفیت که در تجارت جهانی وجود دارد به شدت در حال افزایش است. در جولای 1996، 33 کشور گرد هم آمدند تا موسسهای را شکل دهند که به کنترل صادرات فناوریهای مختلف نظامی یا دو کاربرده بپردازد. این نهاد جدید گروه وزنار Wassenaar را شکل داد که هدف آن کنترل صادرات سلاحهای نظامی و کالاهای دو کار برده و فناوریهای مورد توافق کشورهای امضا کننده است. در جدول زیر کشورهای عضو این پیمان را میبینید. در حالی که این امر آغاز بحث در مورد پیامدهای امنیتی نقل و انتقالات معمولی است، اما مقدار کمی نقل و انتقالات خود متوقف کردند چون هنوز کشورهای عضو میتوانستند تصمیم بگیرند چه چیزی را به چه کسی بفروشند. [b] 2.2. انواع مینها و بکارگیری آنها[/b] راههای مختلفی برای طبقه بندی مینها وجود دارد، از جمله اینکه آنها چگونه مستقر میشوند، چگونه در ستونهای آب قرار میگیرند و چگونه عمل میکنند. مینها میتوانند از هوا توسط هواپیماهای بال ثابت یا دوار پخش شوند یا از وسایل سطحی شامل مین گذارها یا وسایل غیر متعارفتر از قبیل قایق ماهیگیری، کشتی یدک کش، قایق لاستیکی پخش شوند یا از زیر آب مخفیانه پخش شوند. سه طبقهبندی اصلی مینها بر اساس موقعیت آنها در ستون آب عبارتند از: مینهای زمینی یا زیرین[10]، مینهای شناور یا لنگر انداخته[11]، مینهای بی مقصد[12]. مینهای زیرین در بستر آب قرار میگیرند و در اشکال و اندازههای مختلف هستند. طراحیهای اولیه استوانهای بودهاند و اکثر موجودی فعلی از این نوع میباشد. در حالیکه مینهای زیرین، شبیه همه مینها، در شناسایی موقعیت چالش برانگیز است، مین دفن شده به سختی و با فناوریهای جدید از قبیل سونار دیافراگم مصنوعی برای نفوذ به لایه رسوب جمع شده روی آن، کشف میشود. مینهای لنگری یا شناور[13] میتواند بصورت مینهای تماسی لنگری[14]، مینهای اثری لنگری[15]، یا مینهای به دنبال هدف لنگری[16] دسته بندی شوند. در واقع، تمام مینهای لنگری، یک لنگر دارند و با یک افسار در ستون آب باقی میماند. همچنین میتواند افسار بلند برای عملکرد در آب عمیق داشته باشد یا افسار کوتاه بعنوان کمک در مقابله با اقدامات متقابل و استفاده در محیطهای کم عمقتر بکار رود. افسارهای قابل تنظیم اجازه میدهد که مینها در عمقهای مختلف آب بکار گرفته شود. در نهایت، مینهای بی مقصد، آزادانه در سطح شناور هستند و به خاطر اندازههای مختلف و کیسینگهای مختلف و شرایط دریا یا قابلیت دید، به سختی شناسایی و تشخیص داده میشوند. در طول عملیات طوفان صحرا، براورد شد که نیروهای عراقی عمدا تعداد قابل توجهی مینهای شناور بکار برده اند تا مانع نیروهای نظامی دریایی ائتلاف شوند. یکی از برآوردها این است که حدود 20 درصد از مینهای شناور که تخریب شده بودند عمدا غوطهور شدند در حالی که مینهای باقی مانده احتمالا از لنگرهایش آزاد شده بود. مینهای بی مقصد همچنین مسئول بسیاری از آسیبهای وارده به کشتیهای تجاری در طول مینگذاری کانال سوئز و دریای سرخ (گفته میشود توسط لیبی) در 1984 و حین جنگ تانکرهای ایران و عراق در دهه 1980 میباشد. مینهای لنگری یا شناور میتوانند در اعماق مختلف ستون آب بسته به طول افسار بکار گرفته شوند. همانطور که در بالا ذکر شد، بخشی از فضای پوشش باید خاصیت شناوری اختصاص داده شود، که این امر موجب کاهش فضای مواد منفجره میشود. ویژگی مثبت مینهای لنگری این است که آنها میتواند در آبهای کم عمق و پر عمق استفاده شود که امکان آن را میدهد که در مقابل رنج وسیعی از اهداف بکار گرفته شود. نقطه ضعف عمده این است که آنها به راحتی توسط سیستمهای سونار پیشرفته امروزی شناسایی میشوند، چون از خواص اختفا بهره نمیگیرند. در نهایت مینهای بی مقصد استاندارد میباشد. مینهای بی مقصد با جریان آب جابجا میشوند و در هر نقطهای میتواند دیده شود. در حالی که استفاده از مینهای بی مقصد طبق کنوانسیون بین المللی لاهه سال 1907 بخاطر هدف گیری بدون تبعیض قایقها، غیر قانونی است، ولی از آنها استفاده شده است. بر اساس این کنوانسیون، استفاده از مینهای بی مقصد ممنوع است مگر اینکه طوری ساخته شده باشند که بعد از 1 ساعت کاملا از کار بیفتند و بی ضرر شوند، چون معمولا در این زمان از کنترل خارج میشوند. البته، موافقت نامههای این کنوانسیون تا حد زیادی غیر قابل اجرا هستند و به همان اندازه توسط گروههای متخاصم نادیده گرفته میشوند همانطور که در جنگهای جهانی دیده شد و استفاده بی رویه از سوی ایران و عراق در دهه هشتاد و نود گواه دیگری بر این موضوع است. [b] 1.2. روشهای فعالسازی[/b] مهمترین استاندارد طبقهبندی مینها، روش تحریک آنها میباشد. درک روش فعالسازی بسیار حیاتی است نتنها برای بکارگیری آنها، بلکه برای اینکه بفهمیم چگونه آنها را تحریک نکنیم. سه روس اصلی تحریک عبارتند از تماس، نفوذ و تحریک از راه دور. مینهای تماسی معمولا لنگری و بی مقصد هستند و شاخک شیمیایی یا آنتنهای گالوانیک دارند که مین را وقتیکه شاخک یا آنتن با بدنه کشتی تماس پیدا میکند، منفجر میکند. بر خلاف مینهای تماسی، مینهای نفوذی وقتی تحریک میشوند که سلاح یک پارامتر نفوذی خاص را با عبور یک کشتی تشخیص دهد. این پارامتر میتواند مغناطیسی، آکوستیکی، زمین لرزهای، فشاری، پتانسیل الکتریکی زیر آبی، کنترل از راه دور، و یا ترکیبی از هر یک از آنها باشد. [b] 2.2. تاکتیکهای مینی و مقابله[/b] دو دسته عملیات اقدام متقابل مینی (MCM) وجود دارد که طراحان ناتو باید نگران آن باشند، تهاجمی و دفاعی. اقدام متقابل مینی تهاجمی برای جلوگیری از قرار داده مینها در آب توسط دشمن است در حالی که عملیات اقدام متقابل مینی دفاعی وقتی انجام میشود که مینها در آب پخش شدهاند. برای هر دو دسته، یکی از عوامل مهم عملیات موفق، هوش است. هوش، نظارت و شناسایی برای هدایت انواع عملیات اقدام متقابل مینی حیاتی است. توانایی جمع آوری و انتشار اطلاعات دقیق در مورد مینها، تاکتیکها، آموزش، و مقاصد اجازه میدهد تا طراحان در مقابل قابلیت مینی دشمنان، برنامهریزی و فرمول بندی کنند. این اطلاعات شامل محلهای ذخیره، دکترین مینگذاری، و اطلاعات فنی مینهای خاص میباشد. همان طور که قبلا بحث شد، به دلیل فقدان اطلاعات انتقال سلاح، این امر به چالش تبدیل شده و نیاز به هوش انسانی و سیگنالی از قبیل استفاده از تصاویر ماهوارهای دارد. در حالی که برخی کشورهای صادر کننده، به عنوان مثال ایتالیا، اطلاعات فنی در مورد صادرات مختلف به کشورهای متفق ارائه میدهد تا امکان توسعه اقدام متقابل را فراهم کند، اغلب تنها راه توسعه اطلاعات دقیق کشف و خنثی سازی و مهندسی معکوس مینها میباشد. اقدام متقابل مینی، مطلوبترین عملیات است چون بیشترین حمایت را برای نیروهای دریایی با از بین بردن مینها و قابلیت مینی پیش از استفاده آنها فراهم میکند، با این حال تنها راه اطمینان از جلوگیری مینها داشتن هوش عملی میباشد و سپس جلوگیری از بکارگیری مینها است. با این وجود، با توجه به ماهیت مخفیانه همه مینهای دریایی، تنها راه اطمینان از به آب نرفتن آنها، نابودیشان در محل ذخیره میباشد. با فرض خطرات سیاسی قابل قبول، شرط اصلی برای این رویکرد صدا، هوش عملی و قابلیت است. در تمام موارد، با این حال، شک و تردید دولتی و بین المللی عمدهای باید فرض شود. در اروپا، قاره نابود شده توسط جنگها در قرن گذشته، جنگهای پیشگیرانه ناخوشایند هستند. این معمولا بدین معنی است که اقدام نظامی تنها باید در زمان پاسخ به تجاوز دیگران و مین گذاری تحمل شود، به این معنی که ناتو باید بیشتر آماده اجرای اقدام متقابل مینی دفاعی باشد تا تهاجمی. اقدام متقابل مینی دفاعی همان چیزی است که نیروهای دریایی اروپایی ناتو در طول جنگ سرد نگران آن بودند. سیستمها و پلتفرمهای اقدام متقابل مینی گسترده توسط نیروهای دریایی اروپایی، که نگران بودند شوروی سابق مینهایی را در نزدیکی بندرگاه و پایگاه نیروی دریایی بکار برد، توسعه یافت و نگهداری شد. این دلیل اصلی است که اعضای اروپایی سطح توانایی مستحکمتر اقدام متقابل مینی را حفظ کردهاند و همچنین عامل تخصص جنگ افزار مینی شدند که توسط اکثر نیروهای دریایی اروپا تمرین شدهاست. در مقابل، ایالات متحده از یک بافر محافظ بزرگ (اقیانوسها) برخوردار است و در نتیجه بیشتر روی نیروی دریایی آب آبی تمرکز میکند که میتواند با هر تهدیدی از جمله مین و دور از بندرگاه خویش مواجه شود. حتی در حال حاضر، در حالی که ایالات متحده در نیروها و سیستمهای اقدام متقابل که برای قابلیت عملیات برون مرزی طراحی شدهاند سرمایه گذاری میکند، متحدان اروپایی ان هنوز علاقهمند به سواحل خود هستند. واقعیت برای ناتو این است که از آنجایی که عملیات اعزامی بیشتر طول میکشد، احتمال بیشتری دارد که اقدام متقابل مینی دفاعی برای مقابله با تاکتیکهای مینی دشمن بکار رود. در بین این تاکتیکها، مینگذاری دفاعی و تهاجمی هستند. همانطور که قبلا بیان شد، بعید است که اعضای ناتو نگران عملیات مینی تهاجمی دشمن علیه بنادر و پایگاههای خود به استثنای بازیگران غیر دولتی هدایت کننده عملیات تروریستی باشند. بنابر این نیروهای ناتو در درجه اول با تاکتیکهای مین گذاری دفاعی روبرو میشوند. در مین گذاری دفاعی، کشورها از مینها برای محافظت مناطق ساحلی، بنادر و بندرگاههای خود استفاده میکنند. این نوع عملیات برای منصرف کردن و جلوگیری از عملیات دریایی در منطقه مورد نظر طراحی شده است. نوع دیگری از مین گذاری دفاعی عبارتند از بکار بردن مینها در خطوط دریایی استراتژیک ارتباطی[17] برای مختل کردن ناوبری آزاد نیروهای متخاصم و تقویت و تامین نیروهای ساحلی میباشد. دو نوع اصلی اقدام متقابل مینی دفاعی وجود دارد، فعال و منفعل[18]. اقدام متقابل مینی منفعل دربرگیرنده شناسایی محل مینها و اجتناب از برخورد با مینها میباشد. بسیاری از کشتیها توسط سونار اجتنابی مین تجهیز شدهاند. متاسفانه محدوده تشخیص این سونارهای با دقت بالا بسیار کوتاه است. نهایتا، اقدام متقابل مینی فعال برای سیستمهای ویژه بکار میرود تا محل یابی، دسته بندی، شناسایی و خنثی سازی مینها انجام شود. باز هم، چندین روش برای اقدام متقابل مینی فعال وجود دارد. نیروهای اقدام متقابل مینی از مین شکار و جارو کننده مین برای اهدافشان استفاده میکنند. بر اساس اهداف عملیات، تاکتیکهای مختلف مورد استفاده قرار میگیرد. [b] 3.2. مفاهیم ژئواستراتژیک از گسترش سلاحها برای ناتو[/b] گسترش مینهای دریایی برای ناتو اهمیت حیاتی دارد. واضح است که ناتو در راستای فعالتر شدن نقشش در حفظ امنیت بین المللی حرکت خود را ادامه خواهد داد. همانطور که دیدهایم، مینهای دریایی سلاحهای انتخابی برای کشورهای کمتر قدرتمند هستند که مایلند به عدم دسترسی نیروهای دریایی یا انکار دریایی دست یابند. بنابر این مینها به سرعت پیچیده و مرگبار میشوند که پیامدهایی برای ناتوی اعزامی به خارج از مرزها خواهد داشت. [b] 3. قابلیتهای اقدام متقابل مینی ناتو[/b] [b] 1.3. مقدمه[/b] از لحاظ تاریخی، نیروهای دریایی اروپایی بیش از ایالات متحده تمایل به صرف کردن هزینه در توسعه نیروهای اقدام متقابل مینی موثر و معتبر داشتند. این یک نیاز ضروری بخاطر تجربههای منحصر به فرد خود در برخورد با تهدید مین، به ویژه از چنگ جهانی اول از طریق جنگ سرد بود. برای ایالات متحده، علاقه به جنگ مین از لحاظ تاریخی دارای قلهها و درههایی بوده است. هنگامی که یک تهدید مستقیم وجود دارد، توجه زیادی هست. در تجربیات مختلف ایالات متحده تصمیم گرفت در زمینه MIW از متحدان اروپایی درسهای با ارزشی بیاموزد. با فراموش شدن جنگ سرد از حافظه، یک الگوی جدید امنیتی به وجود آمد که در آن برخی عوامل بحرانی عبارتند از تروریسم بین المللی، بی ثباتی منطقهای ناشی از دولتهای شکست خورده و سقوط کرده و بحرانهای انسانی. این الگوی جدید، زمینهای برای فشار فعلی به سمت تحول نظامی میباشد. کشورهای متحد، از جمله متحدان ناتو، درگیر ادامه عملیات در عراق، افغانستان، سراسر منطقه مدیترانه تحت حمایت تلاشهای فعال و احتمالات دیگر از بالکان و آفریقا تا آسیای جنوب شرقی هستند. در حالی که حقایق امنیتی جدید قرن 21 تعریف میکند که چگونه بودجه دفاعی محدود صرف میشود، بسیار مهم است که برنامهریزان، درسهای گذشته را فراموش نکند و از خطر مینهای دریایی برای نیروهای دریایی چشم پوشن نکنند. قابلیت اقدام متقابل مینی ناتو باید یک قدم جلوتر از تهدید باقی بماند. [b] 2.3. سازمانهای جنگ مینی[/b] نیروهای جنگی مینی ناتو رسما از دو بخش نیروی پاسخ ناتو[19] (NRF) و گروههای اقدامات ضد دریایی[20] تشکیل شده است. علاوه بر این، ناتو به فرماندهی جنگ مینی ایالات متحده که مقر ان در کوریس کریستس، تگزاس است و که نیروهای اقدام متقابل مینی زیر سطحی، هوایی، سطحی و شخصی اختصاصی را حفاظت میکند. نقش اصلی SNMCMG1، نیروی واکنش سریع اقدام متقابل مینی ناتو است. در حال حاضر، نیرو شامل هفت شناور سطحی است: HMS Shoreham (United Kingdom) M 112, FGS Herten (Germany) M 109, ORP Czajka (Poland) 624, HNoMS Vidar (Flagship, Norway) N 52, HNoMS Hinnoey (Norway) M 343, HNLMS Makkum (The Netherlands) M 857, and BNS Aster (Belgium) M 915 SNMCMG2 در درجه اول مسئول منطقه مدیترانه است و در لاسپزیای ایتالیا مستقر است. آن به عنوان یک نیروی واکنش سریع در 27 می 1999 در پاسخ به بحران بالکان تاسیس شد. هنگامی که نیازی به رویدادهای NRF خاص نیست، گروههای دریایی ناتو کارهایی شبیه کارهایی که قبلا انجام میدادند را انجام میدهند. کشورهای عضو ناتو همچنین مراکز آموزشی جنگ مینی پیشرفته در اروپا و ایالات متحده تاسیس کردهاند. [b] 3.3. داراییهای اقدام متقابل مینی اختصاصی[/b] سنگ بنای اقدام متقابل مینی موثر برای ناتو در نیروهای اختصاص داده شده نهفته است. همانطور که قبلا ذکر شد، نیروهای اختصاصی ناتو دارای سابقه طولانی در انجام عملیات دنیای واقعی در مقابله با مین است. نیروهای سطحی در ماموریت متفاوت هستند، از شکارچیان مین ساحلی تا پلتفرمهای اقدام متقابل مینی طراحی شده برای عملیات آب عمیق. جدول زیر تواناییهای فعلی و پیش بینی شده SMCM برای کشورهای عضو ناتو را نشان میدهد. واقعیتهای بودجه دفاعی همیشه در حال تغییر، تحول نظامی، اولویت بندی منابع بر اساس رویدادهای جهان و واقعیتهای سیاسی، و سرعت توسعه و فیلدینگ سیستمها و فناوریهای جدید میتواند بر پیش بینیها تاثیر بگذارد. قابلیت AMCM در میان کشورهای عضو ناتو قوی نیست. در واقع، ایالات متحده در حال حاضر تنها کشور عضو ناتو است که داراییهای حمل و نقل را در ظرفیت جنگی مینی بکار میگیرد و به نظر میرسد که هیچ یک از دیگر کشورهای عضو ناتو علاقهای به توسعه این قابلیت ندارند. قابلیت اقدام متقابل مینی زیر سطحی ناشی از ترکیب سنسورها و سیستم است که شامل زیر سطحیهای مجهز به تجهیزات سونار تشخیص و اجتناب مینی بهبود یافته، وسایل نقلیه زیر آب بدون سرنشین راه اندازی شده (UUV)[21] مانند سیستم واهد نظارت محیطی از راه دور (REMUS) است که در عملیات آزادی عراق کاملا موثر بکار رفت و ...[22] [b] 4.3. قابلیت اقدام متقابل ارگانیک[/b] سرعت تاکید جنگی مانور گام سریع و اعزامی و مانور، به خطوط زمانی سریع و اقداماتی برای رسیدن به اهدافش دارد. مینهای دریایی پیشرفته که شامل شبکههای دفاعی با لایههای پیچیده مانند تحریک از راه دور کوپل شده به موشکهای کروز ضد کشتی ساحلی پیچیده و باتریهای ساحلی میباشد که چالش منحصر به فردی را در این عملیاتها نشان میدهد. کشتی رزمی ساحلی (LCS)[23] به کار خود قبل از ارتباط با گروه نبرد ادامه خواهد داد. کشتی رزمی ساحلی، UUVs, USVs را حمل میکند و امکانات ساپورت VSW and MMS را دارد. همچنین هلیکوپترهای MH-60S را سوار میکند برای جایگزینی اسکادرانهای MH-53E فعلی میباشد. این به نوبه خود، سیستمهای پیشرفته مانند سیستمهای خنثی سازی مین هوابرد (AMNS)[24] را بکار میبرد که یک مخرب مین فاکس دریایی الکترونیک اطلس[25] است، سونار AMCM پیشرفته AQS-20X، جاروی نفوذ سطحی و هوابرد ارگانیک[26] (OASIS)، سیستم تشخیص مین لیزری هوابرد (ALMDS)[27] برای تشخیص مینهای بی مقصد و لنگری آب کم عمق، و سیستم ترخیص مینی هوابرد سریع (RAMCIS)[28] که یک تفنگ گاتلین[29] 20 میلی متری است که توسط سیستم تشخیص مین لیزری هوابرد کنترل میشود. سیستمهای دیگر که در خدمت نیروی دریایی ناتو آمده تا قابلیت قوی را پیشنهاد دهد، سیستم شکار مین از راه دور[30] AN/WLD-1 (V) 1 ناویهای ایالات متحده است که میتواند از سوی رزمندگان سطحی بکار گرفته شود برای حرکت رو به جلوی گروه نبرد و سونار راه دور افساری خود،AN/AQS 20 ، سیستم اکتشاف مینی هوگین[31] نیروهای دریایی نروژی سلطنتی، و خودرو زیر آبی مستقل آماده سازی جنگ[32]. نیروی دریایی ایالات متحده همچنین بدنبال سیستم نیمه شناور دیگر یا نگهبان دریایی است که توسط شرگت دفاع فرانسه DCN ساخته شده است. نگهبان دریا اساسا ورژن سبکتر و پیشرفتهتر سیستم راه دور لاکهید مارتین[33] است. آن توسط نیروی دریایی ایالات متحده آزمایش شده تا ارزش آن در ماموریتهای دفاعی میهنی و کشتی مشخص شود. [b] 5.3. نتیجه گیری[/b] دهه اول قرن 21 چالشهای جدید بسیاری را برای نیروی دریایی ناتو به ارمغان آورد. در حالی که تهدید مقیاس بزرگ آبهای ساحلی اروپا و ایالات متحده توسط یک دشمن بزرگ بسیار بعید است، یک احتمال جدی وجود دارد که مینهای دریایی پیشرفته در زمینههای منطقهای منافع بکار رود تا کنترل ناحیه ساحلی را بهبود دهد. مینهای دریایی همچنین دارای پتانسیل قابل توجهی به عنوان سلاحهای تروریستی است. بنابر این، امر بسیار حیاتی است که کشورهای ناتو به فشار برنامههای پیشرفته ادامه دهند و از فاز مفهوم اولیه پیشی گیرد و توسعه یابد و سیستمهای لازم را برای مقابله با تهدید در مناطق آبی کم عمق و VSW مختلف ایجاد کند. در حالی که کشورهای اروپایی ناتو در SMCM کاملا ماهر هستند، نیاز دارند که قابلیت AMCM را توسعه دهند. در حال حاضر سیستمهایی در حال توسعه هستند که میتواند این قابلیت را واگذار کند مانند ارتقاء SH-60B اسپانیا، بهر حال، نیروهای دریایی ناتو خودشان را درگیر در عملیات خارج از ناحیه بیشتر میبینند، این قابلیت باید به اولویت بالاتر تبدیل شود. حقایق ژئوپلتیکی که از 11/9 و عملیات آزادی عراق پدید آمده، باعث حیاتی شدن این امر شده که ایالات متحده به آتروفی نیروی اقدام متقابل مینی اختصاصیش اجازه ندهد بجای مفاهیم ارگانیک جدید قرار گیرد. ائتلاف تمایلاتی که مجموعهای از مهارتهای راست دارد که ممکن است در احتمالات آینده سختتر شود، و حتی هم پیمانان ناتو ممکن است تمایل برای حمایت عملیات آمریکا را افزایش دهند. [b] 4. مطالعات موردی[/b] [b] 1.4. نتیجهگیری[/b] مطالعات موردی مختلف در مورد چالشهای عملیاتی مهم بحث کردند که نیروهای اقدام متقابل مینی ناتو در چند دهه گذشته با آن مواجه شدهاند. همانطور که اعضای ناتو تحدید مینی در احتمالات مختلف را بیان میکنند، آنها فناوری جدید و دکترین برای مواجهه با چالشها توسعه دادهاند. متاسفانه، همانطور که دیده شد، هنوز برخی کمبودهای قابل توجه وجود دارد که به اندازه کافی به آنها اشاره نشده است.ناتوانی نیروهای ناتو در بکارگیری یک تصویر عملیاتی مشترک در زمان واقعی، تنها یکی از مشکلات است. همانطور که فن آوریهای جدید، همانند UUVs، همچنان معرفی میشوند اطلاعات تماس سریع ارائه میدهد، توانایی به سرعت و دقت انتشار این اطلاعات حیاتی است. علاوه بر این، بسیار حیاتی است که همه شرکای ناتو با قابلیتهای اقدام متقابل مینی تعامل بیشتری از طریق پوشاندن متقابل، مدارس حرفهای، و تمرین برای اطمینان از قابلیت همکاری موثر داشته باشند. حتی پس از تکیه سنگین روی نیروهای اقدام متقابل اروپایی ناتو در گذشته، ایالات متحده هنوز هم یک کشتی اختصاص یافته به هر یک از گروههای اقدام متقابل ناتو فعلی ندارد. ایالات متحده نقش اساسی در اقدام متقابل مینی بازی میکند و هنوز نیروی اختصاصی برای کار با هم پیمانان اروپاییش مشخص نکرده، که این امر از دست دادن فرصتی است برای ارتقاء تخصص عملیاتی در بین نیروهای خودش. ایالات متحده باید فعالانه در گروههای اقدام متقابل مینی شرکت کند شبیه آنچه با نیروهای دریایی آتلانتیک و مدیترانه انجام داد. در نهایت، درسهای آموخته شده از این عملیات گذشته به نظر میرسد که تنها راه موثر بیان تهدید مینی بزرگ را از طریق استفاده همزمان و هماهنگ تمام جنبههای قابلیت جنگ مینی تهاجمی و دفاعی میداند. این بدین معنی است که باید اراده سیاسی برای متوقف کردن مینها از ورود به آب در وهله اول و هنگام افتادن، آنها باید توانایی کافی برای به هر تهدیدی را داشته باشند. بلافاصله قبل از طوفان صحرا، پرسنل اطلاعاتی دانستند که عراق مینهایی را در ناحیه ساحلی پخش کرده است و هیچ اراده سیاسی برای پیشدستی این اقدام وجود نداشت. این امر پاسخ اقدام متقابل مینی را ضروری کرد که یک روز دیرتر و یک دلار کمتر بود. اهمیت استراتژیک منطقه خاورمیانه باعث احتمال تبدیل آن به سایت احتمالات آینده کشورهای ناتو شود. تنها یک نگاه به گذشته کافی است تا مفاهیم آینده درک شود. [b] 5. نتیجهگیری[/b] در دو دهه گذشته، کشورهای عضو ناتو چندین عملیاتهای اقدام متقابل مینی را در نواحی داخل و خارج تحت عنوان اعضای ائتلافهای دیگر و یا گروههای مامور ناتو هدایت کردهاند. این عملیاتها شامل همه شکلهای اقدام متقابل مینی از بررسیهای انجام مسیر و عملیات حضور تا شکار مینهای مجزای نصب شده توسط بازیگران غیر دولتی میباشد. آنها شامل عملیات پاکسازی مهمات منفجر نشده تا تعقیب میادین مین پیچیده میباشد. بعلاوه، عملیاتها شامل نوردد مکانیکی سنتی و نفوذی تا شکار با وسایل از راه دور پیشرفته، وسایل زیر آب بدون سرنشین، و پستانداران دریایی بوده است. در تمام این تجربهها، ناویهای ناتو با آرایههای وسیعی از فناوریهای مینی از مینهای تماسی جنگ جهانی اول تا مینهای چند اثری پیشرفتهی امروز روبرو شدهاند. مطالعات موردی، نوار گستردهای از قابلیتهای بکار برده شده برای مقابله با آرایه وسیعی از تهدیدات مستقر شده سنتی و نا متقارن، در اختیار خواننده قرار میدهد. آنها همچنین درک و بینشی نسبت به آنچه به نظر میرسد معضل مداوم و مقاوم است، در اختیار میگذارد. نیروهای دریایی ناتو (مخصوصا نیروهای دریایی اروپا) همچنان به انجام عملیات خارج از منطقه بوسیله نیروهای طراحی شده برای عملیات نواحی نزدیک ادامه میدهند. بدون پایگاه جلو (که اکثرا بعید است)، معضل زمان پاسخ (حتی در قرن 21) برای یک سازمان که در حال افزایش نقش اعزامی است و به تازگی وارد بحث با سازمان ملل متحد برای بازی کردن نقش بزرگتری در عملیاتهای ثبات است، همچنان باقی مانده است. به استثنای ایالات متحده، هیچ نیروی دریایی ناتو قابلیت AMCM یکپارچه با سریعترین نوع نیروی واکنش ندارد و همچنین هیچ برنامهای برای انجام این کار بر اساس محدودیتهای مالی و اعتقاد به توجیه پذیر نبودن هزینه AMCM به اندازه کافی، ندارد. از آنجا که یکی از مشکلات عمدهی تهدید مینها زمان است، به نظر میرسد مشکلی در آنچه ناتو میخواهد انجام دهد و آنچه میتواند به طور موثر انجام دهد، وجود دارد. اگر نیروی واکنش ناتو (NRF) واقعا در حال تبدیل به یک نیروی اعزامی است که میتواند سریعا به بحران در حال ظهور پاسخ دهد، قادر به پرداخت هزینه عواقب مواجهه با تهدید مین بالقوه با تواناییهای MCM دیروز نخواهد بود. در حالیکه پیشرفتهای قابل توجهی در تکنولوژی UUV وجود داشته است، اعضای اروپایی ناتو به طور کامل به قابلیتهای ارگانیک نیاز دارند تا به نیروهای اعزامیشان قابلیت MCM بدهد. این ناحیه نیاز به کاوش بیشتر دارد همانطور که طراحان دفاعی توصیه میکنند که بودجههای محدود دفاعی چگونه صرف شوند، که این خود بخشی از پارادایم جنگ سرد است. گسترش فناوری مینی پیشرفته تا تبدیل به یکی از بزرگترین خطرات پیش روی کشورهای ناتو ادامه مییابد. پیشرفتهای سریع در فناوری الکترونیک همراه با عدم توانایی کافی برای پیگیری نقل و انتقالات مینهای دریایی، این سلاحها را به گزینه جذاب تبدیل میکند، بخصوص در برابر نیروهای دریایی قدرتمند امروزی. در حالی که سازمانهای اطلاعاتی وظیفه نظارت بر ذخایر مینهای دریایی در سرتاسر جهان را بر عهده دارند، ردیابی مینهای دریایی به عنوان بخشی از انتقالات سلاحهای قانونی عملا وجود ندارد. این بدین معنی نیست که هیچ چیزی در جایگاه تضعیف فروش این سلاحها به رژیمهای بالقوه متخاصم وجود ندارد. گروه وازنار[34] گامی در مسیر درست است. مشکل این است که الزام بین المللی وجود ندارد و راه گریزی برای اعضا باقی میگذارد تا به فروش ادامه دهند. این مسئله گواهی است که بهر حال مینهای دریایی همچنان در سرتاسر جهان در تجهیزات و نمایشگاههای نظامی عرضه میشوند. با کنترل کم این سلاحهای خطرناک، پتانسیل تروریسم دریایی با مینها به شدت افزایش یافته است. مینها برای بکارگیری توسط تروریستها در یک بخشهای یک کشور به آسانی بکارگیری برای بازیگران دولتی در منطقه خودشان میباشد. با وجودیکه این مشکل در بین حرفهایهای نیروی دریایی شناخته شده است، تلاش قابل توجهی برای رسیدگی به این چالش انجام نشده است. حتی ناراحت کنندهتر این است که کشورهای غربی، حتی اعضای شوراهای امنیتی مانند گروه وازنار، به تامین سفارشات بسیاری از کشورهای در حال توسعه میپردازند که میل به توسعه مینهایشان هستند و هیچ تضمینی نیست که این سلاحها در بازار سیاه خرید و فروش نشوند. در حالیکه اتحادیه اروپا تحریم تسلیحاتی روی چین قرار داد، چین همچنان سلاحهای پیشرفته در اختیار کشورهایی مثل ایران قرار میدهد. یک نمونه از این مورد، گزارشات اخیر است که نشان میدهد ایران با چین مذاکراتی برای خرید مین جهنده- راکت EM-52 یا MN-52 برای اضافه کردن به موجودی مینی فعلی که تخمین زده میشود حدود 2000 نوع مختلف مین است، باشد. در حالی که تنش با ایران همچنان بر سر اهداف هستهای ایران ادامه دارد، این واقعیت که آنها یک بار دیگر میتوانند تنگه هرمز (خط ارتباطی حیاتی برای حمل و نقل نفت) را با این سلاحهای بسیار کشنده تعطیل کنند، باید انگیزه برای تغییر در رژیمهای انتقال سلاحهای متعارف باشد. در نهایت تاریخ نشان میدهد که، صرف نظر از اینکه یک عمل بالقوه در نزدیکی یا خارج منطقه است، ناتو به عنوان یک سازمان ممکن است اراده سیاسی برای هماهنگ سازی پاسخ به موقع نداشته باشد. تلاشهای اقدام متقابل مینی حاصل، وقتی که رخ دهند، از ناکارآمدی و مشکلات اجتناب ناپذیر عملیات نظامی رنج میبرند. دقیقا به خاطر اینکه بسیاری از این کشورها دارای حفرههایی در توانایی اقدام متقابل مینی دارند، یک پاسخ هماهنگ در سطح اتحاد از اهمیت ویژهای برخوردار است. تنها یک نگاه به عملیات ارنست ویل[35] برای دیدن اینکه اگرچه یک تهدید مستقیم به منافع کشورهای خاص وجود دارد، اعضای ناتو ممکن است ترجیح دهند که در عملیات نظامی احتمالی آینده درگیر نشوند. در این راستا، ایالات متحده، به عنوان قدرت نظامی برتر در ناتو، باید مطمئن شود به توانایی لازم برای رسیدگی به تهدیدهای مینی آینده را بدون تکیه ناروا بر متحدان اروپایی، رسیده است. این بدین معنی است که باید توازنی بین حفظ و نگهداری نیروی مینی اختصاصی و نیروهای ارگانیک در حال توسعه وجود داشته باشد. طرح 30 ساله نیروی دریایی فعلی که مورد بحث است، این نیاز را به اندازه کافی رفع نمیکند. در سال 2024 در هر دو گزینه کشتی 260 و 325، کشتیهای جنگ مینی اختصاصی، با سیستمهای LCS ماموریت پذیر جایگزین میشوند. این شیفت کامل از نیروهای اقدام متقابل مینی اختصاصی میتواند واقعا تخصص MIW زیر آبی را در نیروی دریایی ایالات متحده بکار گیرد، نیرویی که هنوز ابزار حرفهای جنگ مینی اختصاصی برای افسرانش همچون همتایان اروپایی ندارد. به همین ترتیب، وقت آن است که نیروهای اقدام متقابل مینی ناتوی اروپایی به توسعه قابلیت ارگانیک اضافی، بخصوص AMCM بپردازند. در حالی که نشانهای از اینکه AMCM انفجار لازم برای جفتک انداختن ارائه نمیدهد، وجود دارد، میتواند شک کمی وجود داشته باشد که ابزار AMCM به عنوان اولین پاسخ دهندهها برای نیروهای اعزامی بکار میروند. این رویکرد متعادلتر در میان نیروهای MCM از پاسخ قوی ناتو بدون یک شکاف قابل ملاحظه برای عملیاتهای اقدام متقابل مینی آینده اطمینان میدهد، چه اتفاق بیفتد و چه نیفتد. [1] Kronstadt [2] Kotlin [3] Port Arthur [4] Admiral Makarov [5] North Sea Barrage [6] Operation Starvation [7] MIW [8] MCM [9] SNMCMGR [10] Ground or bottom mines [11] Moored or buoyant mines [12] Drifting or floating mines [13] Moored or buoyant mines [14] Moored contact mines [15] Moored influence mines [16] Moored influence target-seeking mines [17] strategic sea lines of communication (SLOC) [18] Passive and Active [19] Standing NATO Response Force (NRF) [20] Maritime Counter Measures Groups (SNMCMG1), formerly MCMFORNORTH, and (SNMCMG2), formerly MCMFORSOUTH [21] surface and subsurface launched Unmanned Undersea Vehicles [22] Near-term Mine Reconnaissance System (NMRS), NATO Explosive Ordnance Disposal (EOD) divers, Very Shallow Water (VSW) detachments, and the U.S. Navy Special Clearance Team 1 which consists of special forces divers and the U.S. Navy’s Marine Mammal System (MMS). [23] Littoral Combat Ship [24] Airborne Mine Neutralization System (AMNS) [25] Atlas Elektronik Sea Fox mine destructor [26] Organic Airborne and Surface Influence Sweep (OASIS) [27] Airborne Laser Mine Detection System (ALMDS) [28] Rapid Airborne Mine Clearance System (RAMCIS) [29] Gatlin [30] Remote Minehunting System (RMS) [31] HUGIN Mine Reconnaissance System (MRS) [32] Battlespace Preparation Autonomous Underwater Vehicle (BPAUV) [33] Lockheed Martin’s Remote Minehunting System [34] Wassenaar Arrangement [35] Operation Earnest Will- 8 پاسخ ها
-
- 17
-
قبل از حمله ، تو مردابی که برای مردم خودش درست شده ، از هم میپاشه.
-
تاپیک جامع اصول ، مبانی و مفاهیم پدافند غیر عامل تاپیک جامع اصول ، مبانی و مفاهیم پدافند غیر عامل
moeed پاسخ داد به TANK تاپیک در مباحث جامع نظامی
کوضوع خوب و هنوز ناشناخته ایه. من هم یکمی رفتم دنبالش اما نتونستم سر دربیارم خواستم تو موضوع deception کار کنم.برخوردم به پارامترهائی که انسان برای شناسائی چه مستقیم و چه غیر مستقیم استفاده میکنه.رسیدم به یه سایت که نزدیک به 100 پارامتر برای شناسائی پدیده های قابل اندازه گیری معرفی کرده بود.از یه طرف دیگه هم رسیدم به این مهم که ما هنوز تو کشور ، سیستمهای اندازه گیری برای بکار گیری در این مورد نداریم. شبیه سازی rcsوirو...... کار بسیار سختیه.از اون موضوعات 100 مهندسیه معکوسه که در هر مرحله اش نیاز به تحلیل و تفسیر های علمی ، عملیاتی، استراتژیک و سیاسی و اجتماعی داره.....