zed

VIP
  • تعداد محتوا

    1,735
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    4

تمامی ارسال های zed

  1. zed

    اعلی حضرت و فانتوم

    گفت‌وگو با مربی خلبانی شاه آفتاب :آفتاب- بهرنگ رجبی(تاریخ ایرانی): هفته‌نامه آمریکایی نیویورکر در شماره ۲۵ اکتبر ۱۹۴۷(۲ آبان ۱۳۲۶) خود گزارشی به قلم «داگلاس دَنفورد» منتشر کرد که گفت‌وگویی بود با مربی خلبانی محمدرضا شاه پهلوی؛ روایتی از عشق شاه جوان ایران به پرواز و رقابتش با احمد شفیق، همسر خواهرش اشرف در خلبانی که «تاریخ ایرانی» ترجمه متن کامل این گزارش را برای اولین بار منتشر می‌کند:  ***  شاهِ ایران، اعلیحضرت محمدرضا پهلوی، این روز‌ها با هواپیمای «ب ـ ۱۷»ای که چند ماه قبل از «ترَنس وُرلد اِرلاینز» خریده، بر فرازِ مملکتش می‌گردد. ما با مردی صحبت کردیم که پرواز را به شاه یاد داده؛ دیک کالبرن، خلبانِ «ترَنس وُرلد اِرلاینز». او مجموعاً ۷۵۰۰ ساعت در آسمان و از این مقدار ۱۱۰۰ ساعتش را در زمانِ جنگ سوارِ «ب ـ ۱۷» بوده. شاهِ ۲۸ ساله که ترقی‌خواه است و انگلیسی را سلیس حرف می‌زند، اوایلِ امسال یک هواپیمای «ب ـ ۱۷» در آسمانِ تهران دید و خوشش آمد. آن هواپیما یکی از بمب‌افکن‌های قدیمی و مازادِ ارتش بود که «ترَنس وُرلد اِرلاینز» از آن برای مقاصدِ نقشه‌برداری و تدارکات استفاده می‌کرد. وقتی شاه افتاد به چک‌وچانه ‌زدن برای خریدنش، شرکتِ هواپیمایی حسابی احساسِ رضایت و خوشحالی داشت. به‌محض اینکه معامله جوش خورد، کالبرن را صدا زدند که برود به ایران و شاه را با ابزارهای هدایت و تنظیماتِ هواپیما آشنا کند.  شاهِ ایران سالِ ۱۹۴۲ به پرواز علاقه‌مند شد، زمانی که همراهِ خلبانِ هواپیمای وندل ویلکی، سیاستمدارِ امریکایی، فرازِ تهران گشتی زد. او بعد پرواز با چندتایی از هواپیماهای نظامیِ ارتشِ ایران را فراگرفت، هواپیماهایی که اغلبشان مدل‌هایی قدیمی از هواپیماهای انگلیسی‌اند، از جمله‌شان «اَنسون» و «هاکر هوریکان»، بعد یک «بیچ کرافتِ» دوموتوره خرید اما چون فقط برای نیم ساعت پرواز ذخیرهٔ سوخت نگه می‌داشت، به‌تدریج احساسِ محدودیت کرد. «ب ـ ۱۷» با یک باکِ پُر می‌تواند دست‌ کم پانزده ساعت در آسمان بماند، که زیاد هم هست برای اینکه شاه بتواند از یک سرِ مملکتش به آن‌ یکی سر برود.  قبل از اینکه کالبرن عازمِ تهران شود، «ترَنس وُرلد اِرلاینز» و وزارتِ امور خارجهٔ امریکا در مورد قراردادی که بسته شده و سنگینیِ مسوولیتی که به او محول شده برایش توضیح دادند. به ما گفت: «بهم فهموندن که واقعاً قرار نیست شاه تو اون هواپیما کشته بشه.» کالبرن شنبه بعدازظهری به تهران رسید؛ وقتی از بالا در آسمان دید جایی که دارد می‌رود دقیقاً شبیه «کلُرادو اسپرینگز» است، حسابی سرخورده شد. کالبرن به ما گفت: «حتی عینِ کوه‌های پایکزپیکز هم اونجا بود. تو یک هتلی اتاق گرفتم و بیست دقیقه نشده بود تو اتاق بودم که یکی از مقام‌های دربار زنگ زد و گفت می‌تونم همین الان برای معارفه برم. فقط چندتایی چهارراه اون‌ور‌تر بود، این شد که تصمیم گرفتم پیاده برم. سرِ راهم از کنارِ پارکینگِ ماشین‌های سلطنتی رد شدم و نتونستم جلوی خودمو بگیرم که وایستم و یه نگاهی بندازم. من کُشته‌مردۀ ماشین‌ام ــ چند سال تو پیست‌های زمین خاکی ماشین می‌روندم. فکر که می‌کنم شاید بیست و پنج تا ماشینِ سفارشی‌ساز داشت ــ بیوک، کادیلاک، شیش ‌تا رولزرویس، یه مرسدس بنز، هر چی بتونی فکرشو بکنی. اون روز اصلاً نشد برسم به کاخ.»  فردا صبحش کالبرن شاه را در فرودگاه ملاقات کرد و شاه وقتی شنید با تاکسی آمده، به او گفت سری به پارکینگِ ماشین‌های سلطنتی بزند و ماشینی انتخاب کند. کالبرن‌‌ همان لحظه‌ای که برگشت به شهر روانهٔ پارکینگ شد. مسئولِ آنجا تعظیمی کرد، گفت منتظرش بوده، و تهِ پارکینگ غیبش زد، بعد صدای غرشِ آشنای موتورِ ماشینی آمد، و او سوارِ جیپ سروکله‌اش پیدا شد. کالبرن تا چند روز قبلِ برگشتش به وطن همین ماشین را می‌راند، تا اینکه ترمزش خراب شد. آن زمان دیگر چیزهایی در مورد ایران دستش آمده بود. یونیفورمِ خلبانیِ بین‌المللیِ «ترَنس وُرلد اِرلاینز» را تَنَش می‌کرد که روی آستینش چهار تا نوار طلایی‌رنگ داشت و همین باعث می‌شد بتواند راحت و بی‌دردسر مرسدس بنز را هم بیرون ببرد. به ما گفت: «تعدادِ نوارهای طلایی‌رنگ روی آستینم فقط یکی و نصفی از شاه کمتر بود.»  شاه محصلِ پروازِ بااستعدادی از آب درآمد، شوهرخواهرش احمد شفیق هم پرواز با «ب ـ ۱۷» را یاد گرفت. هر چند جفتشان بارِ اولِ فرود گیر و گرفتاری‌هایی داشتند، اما توقعِ این چیزها می‌رفت. شاه دوست داشت هواپیما را شبیهِ هواپیماهای جنگی براند؛ تا از زمین بلند می‌شد، شلاقی و تند هواپیما را یک‌وری می‌کرد. کالبرن این عادت را از سرش انداخت؛ هر وقت زود می‌خواست یک‌وری شود، کالبرن موتورِ روی بالِ پایین را از کار می‌انداخت و اینطوری دیگر شاه سخت می‌توانست کارش را بکند. یک بار شاه از بالای یکی از باندهای پروازِ فرودگاهِ تهران گذشت اما می‌دانست خطرِ این هست که زمان مقررشده بگذرد و مشکل پیش بیاید. شاه گفت: «فکر کنم بهتره بریم تو مسیرِ یدکیِ پروازها.» کالبرن به او گفت: «خیلی هم خوبه، خب چه‌جوری می‌تونیم بریم تو مسیرِ یدکی؟»، شاه گفت: «اینو ما هنوز نفهمیده‌ا‌یم». کالبرن به ما گفت: «خیلی نشونۀ خوبیه اینکه مُحصلت قبول کنه یه چیزی رو نمی‌دونه.»  شاه و شفیق رقبای جدی و سختِ هم شده بودند. شفیق کالبرن را به کناری می‌برد و ازش می‌پرسید وضعیتِ پیشرفتِ شاه چطور است؛ شاه هم همین را در موردِ شفیق می‌پرسید. کالبرن گفت: «خوب خلبان‌هایی از آب دراومدن. جفت‌شون از جون مایه گذاشتن تا بتونن پرواز کردن با هواپیمایه رو یاد بگیرن.» لینک :http://aftabnews.ir/vdcds90f5yt0s96.2a2y.html
  2. پژوهشگران پژوهشگاه فضای مجازی کشور موفق به ساخت و طراحی یک ضدويروس کاملا ايراني شدند که قابل رقابت با ضدويروسهاي خارجي است و حتي از موتور ضدويروسهاي خارجي نيز استفاده نمي کند.به گزارش خبرنگار مهر، مطرح شدن مسايلي مانند جنگ سايبري و انتشار کرمهاي خطرناکي مانند استاکس نت - Stuxnet - و دیوکیو - Duqu - که مستقيما اهدافشان جاسوسي و خرابکاري در سيستمهاي رايانه اي و حتي صنعتي/نظامي يک کشور ديگر است، نشان مي دهد که امروزه بدافزارها مانند يک سلاح جنگي به شمار مي روند و نمي توان براي مقابله با آنها به ساير کشورها اميد بست. براین اساس پژوهشگران پژوهشگاه فضای مجازی براي بقا و دفاع در برابر تهديدات رايانه اي و در راستای خودکفايي موفق به طراحی و ساخت آنتی ویروس کاملا ایرانی "پادويش" شدند. پادویش برگرفته از دو کلمه "پاد به معنی ضد" و "ویش به معنی ویروس" است يک ضدبدافزار کاملا ايراني بوده و شامل بخشهايي مانند ويروس ياب (امضا و هوشمند)، پاكسازي ويروس، نگهبان رايانه، گزارش گيري، محافظت از خود و بروزرساني را در خود جاي داده است. این ضد بدافزار، تمام امکانات ضدويروس را داراست و علاوه برآن فايروال شبکه و برنامه هاي کاربردي را نيز درخود گنجانده است. جامع ضد بدافزار نيز شامل تمام امکانات ضد بدافزار، ليست سفيد نرم افزار، کنترل ديسکهاي جانبي، کنترل سي دي، کنترل فلاپي، کنترل پرينتر، کنترل اسکنر، امحاء فايل، امحاء فضاي آزاد ديسک و امحاءکل پارتيشن ديسک است. کنترل مرکزي تمام محصولات، گروه بندي ايستگاهها، تجميع گزارشها، تنظيم ايستگاهها، قرنطينه مرکزي و به روز رساني مرکزي از دیگر ویژگیهای این ضدبدافزار جامع است که در آزمايشگاه بدافزار پژوهشگاه فضای مجازی مديريت مي شود. مديريت نمونه هاي ويروس، مديريت امضاهاي توليد شده، کنترل کيفي امضاها، بررسي هاي خودکار ويروس، توليد خودکار امضا، نگهداري تحليلهاي بدافزار، توليد بسته به روزرساني و گزارشهاي آماري از جمله موارد کنترلي سيستم آزمايشگاه بدافزار است. بخشهاي ديگري مانند تحليل بدافزار نيز در اين پروژه قرار دارد که شامل بخشهاي تحليل بدافزارها، توليد امضا و توليد پاکسازِ ويروس است. سيستم سندباکس نيز به تحليل رفتاري، تشخيص هوشمند ويروس (مبتني بر رفتار) و دسته بندي ويروسها (مبتني بر رفتار) مي پردازد. اين محصول در حال حاضر در برخي از سازمانهاي داخلي در حال بهره برداري است و به زودي به مشتريان خانگي نيز عرضه خواهد شد. لينک خبر : http://www.mehrnews.com/detail/News/2086341
  3. با سلام خدمت همه دوستان گرامی نقل قول معروف امام مربوط به مین ریزی سر راه کشتی نفت کش بریجتون و ناوگروه همراه آن بود که اولین اسکورت نفت کش ها تحت پرچم آمریکا بود  و خیلی قبل تر از درگیری با استینگر اتفاق افتاد .
  4. با سلام و احترام فکر می کنم سال 67 آمریکایی ها هم دامی برای قایق های شهید نادر مهدوی و همرزمان ایشان قرار دادند . پیامی جعلی از طرف یک کشتی لیبریایی ارسال شد و قایق های ما به آن سمت رفتند و در دام افتادند . البته آمریکایی ها یک بالگرد را هم در این ماجرا از دست دادند .
  5. با سلام خدمت همه دوستان گرامی اتفاقا از همان روز اول همین خبر بود . به خاطر اینکه ما همان روز و همان ساعت را نمی دیدیم . مسئولین ما افق ماجرا را می دیدند و پول هایی که خرج می شد و رسانه هایی که به کار گرفته می شد و جبهه بندی هایی که انجام می شد . کمی برای مسئولان و سطح بالای اطلاعاتی و امنیتی مملکت این حق و امکان را قائل باشید که از چیز هایی خیلی بیشتر از آنچه در رسانه ها نمایش داده شد و اعلام شد و جلو دیدگان دنیا قرار گرفت اطلاع داشته باشند . اگر بنا به آرمانگرایی صرف باشد بله ما نه تنها با هیچ دولت دنیا بلکه با دولت خودمان هم نباید کنار بیاییم . خیلی کارها هست که باید انجام شود و خیلی تصمیم ها هست که باید گرفته شود ولی نمی شود و از آن سو خیلی مواردی هست که نباید انجام شود ولی انجام می شود چون شرایط و مصالح ایجاب می کند . عربستان یک روحانی شیعه را اعدام کرد جماعتی هم احساس تکلیف کردند و بدون رعایت همان مصالح و شرایط از دیوار سفارت بالا رفتند دولت عربستان ظالم است ولی این نحوه برخورد با ظالم چه نتیجه ای داشت ؟ اگر همان موقع از حمایت دولت فعلی سوریه با فرض ظالم بودنش کنار می کشیدیم چه اتفاقی می افتاد ؟ آیا لیبی دیگری ایجاد نمی شد ؟ آیا حزب الله نابود نمی شد ؟ آیا عراق زودتر به دست  همان نیروهای به ظاهر معتدل و دموکراسی خواه به وضعیت فعلی و بدتر از آن نمی رسید ؟آرمان حمایت از مظلوم در برابر ظالم آرمان بزرگی است . پیامبر اکرم به یک کار در دوران جاهلیت افتخار می کردند آن هم شرکت در پیمان حلف الفضول بود که برا ی گرفتن حق یک مشرک از مشرکی دیگر ایجاد شد . اما برای دست یابی به هر آرمانی راه و روش درستی باید در پیش گرفته شود . قطع و یقین دولت فعلی سوریه علی رغم تمام نقاط ضعف مزاحم منافع ظالم بزرگتری به نام رژیم صهیونیستی است که وجود آن کل منطقه را مورد تهدید قرار داده است و در این میان شیعه و سنی و مسیحی و مسلمان و یهودی و عرب و عجم  و کرد و ترک و غیره فرقی برایش ندارد . لازم باشد یهودیان را هم از بین می برد تا بهره برداری مورد نظر خود را انجام دهد . در برابر این رژیم جعلی ایستادگی می کنیم و آن را به رسمیت نمی شناسیم و همانطور که رهبری فرمودند از هر کس که با آن سر دشمنی داشته باشد حمایت می کنیم . آن روز فلسطینیان را از حق خانه و کاشانه و سرزمین در دنیا محروم کردند و دولت جعلی را در سازمان ملل به رسمیت شناختند و به آن کرسی دادندو قطعنامه های علیه آن را وتو کردند و می کنند  شاید روزی نیز دنیا تصمیم گرفت ما را از حق سرزمین و خانه و کاشانه محروم کند . این رویه ناپسند نباید در دنیا تبدیل به سنت شود . مردم سوریه اسد اگر اسد را نمی خواهند راهش مشخص است باید انتخاباتی برگزار شود که تمام سوری ها در آن امکان شرکت داشته باشد و حاکم کشورشان را تعیین کنند
  6. با سلام خدمت همه دوستان گرامی این بحث تکراری را از اول بحران سوریه تا به حال داشته ایم و دو طرف هم نتوانستند یکدیگر را قانع کنند. خواهش می کنم بیش از این ادامه ندهید که کدورت ایجاد می شود . در خصوص مردمی بودن یا نبودن این ارتش خود مردم سوریه از همه طیف های علوی سنی دروزی مسیحی ترکمن کرد و غیره باید تصمیم بگیرند و تا به حال خیلی ها هم موضعشان را مشخص کرده اند . ما هم در سوریه دنبال منافع خودمان هستیم که جمیع شرایط فعلی نشان می دهد منافع ما با منافع کشور سوریه با دولت فعلی آن پیوند خورده است . شما می توانید نمونه لیبی را ملاحظه کنید که عدم وجود همان دیکتاتور دیوانه چه به روز آن مملکت و دیگر کشورهای همسایه اش و حتی همین ملت سوریه آورده است . بعضی وقت ها فکر می کنم دیکتاتورها هم می توانند در بعضی موارد می توانند مفید باشند . امیدوارم هیچ وقت به پست هیچ دیکتاتوری نخوریم .
  7. رئیس سابق اداره بررسی‌های بازار نفت:/ بخش دوم نفت دیگر نمی‌تواند چک‌های اقتصاد ایران را پاس کند/ می­‌خواهند بازار نفت را به دوران قبل از ملی شدن برگردانند   رئیس سابق اداره بررسی‌های بازار نفت با اشاره به رسیدن تولید نفت آمریکا و اروپا به نقطه «پیک» و آغاز سقوط آن گفت: آنها می­ خواهند شرایط حاکم بر بازار نفت را به دوران قبل از ملی شدن صنعت نفت برگردانند و قدرت بازدارندگی اتمی ایران مانع از این کار بود.   به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس، بخش نخست گفت‌وگوی فارس با رئیس سابق اداره بررسی‌های بازار نفت وزارت نفت به تشریح شرایط حاکم بر بازار نفت و دلایل پشت پرده کاهش قیمت نفت گذشت. محمد صادق معماریان از نقش عواملی مانند اورانیوم 20 درصد و انسجام درونی سازمان اوپک در بالاتر نگه داشتن قیمت نفت گفت و تاکید کرد که برنامه غرب این است که در نهایت کنترل و مدیریت نفت و خصوصا قیمت گذاری آن را به‌طور کامل از دست اوپک خارج کرده و به گروه 20 منتقل کند. وی همچنین به نقش رسانه‌ها و مشاوران نفتی اروپایی و آمریکایی در جهت دادن به ذهن اعضای اوپک اشاره کرد و تصریح کرد که ممکن است در مواردی اساسا دو میلیون بشکه مازاد وجود خارجی نداشته باشد و رسانه‌ها به‌صورت هماهنگ و جهت‌دار وجود این دو میلیون بشکه را به‌صورت مجازی و غیرواقعی القا ‌کنند. در بخش دوم گفت‌وگو با معماریان به راهکارهای نجات بازار نفت از شرایط فعلی پرداخیتم و وی بر لزوم تجدید ساختار اوپک و پررنگ نکردن تنش با عربستان تاکید کرد. عضو مدعو انجمن بین‌المللی اقتصاددانان انرژی تصریح کرد که تولید نفت متعارف آمریکا و انگلیس و همچنین تولید نفت و گاز کل اروپا به نقطه اوج خود(مشهور به پیک اویل) رسیده است و در حال حاضر در حال سقوط است و به همین دلیل تولید نفت شیل گزینه گریز‌ناپذیر آمریکایی‌ها بوده و تا کنون تنها توانسته است کاهش شدید تولید نفت آمریکا را جبران کند. بخش دوم گفت‌وگوی فارس با معماریان تقدیم می‌شود: *اگر آمریکا از واردات نفت بی‌نیاز شده در خاورمیانه چه می‌کند؟ *خط اشتباهی که موسسه معتبر اروپایی درباره نفت عراق به ایران داد فارس: با وجود همه آنچه که درباره وضعیت بازار نفت و آینده آن گفتید، آیا راهکاری برای برون رفت از این شرایط و کمک به اقتصاد مقاومتی متصور هستید؟ معماریان: الان جنگ نرمی در خاورمیانه در جریان است که هسته اصلی آن نفت است.  اینکه خاورمیانه را شخم می‌زنند به همین دلیل است. الان که امکان سقوط قیمت‌های نفت به زیر 40 دلار بسیار قوی‌تر شده است، می‌گویند آمریکا بدلیل برخورداری از نفت شیل از واردات نفت بی‌نیاز شده و به زودی یک صادرکننده خالص نفت خواهد شد. خوب در این شرایط من یک سؤال ساده دارم. اگر این طور است آنها در خاورمیانه چه می‌کنند؟ برای چه در خاورمیانه می‌جنگند؟ واضح است که در حال منحرف کردن اذهان هستند. این را چه کسی می‌فهمد؟ کسی که به مکانیزم این کار مسلط است. بنابراین باید هسته‌ها و سلول‌های فکری را در این زمینه پرورش دهند و هدایت کنند و اجازه ندهند در پروسه‌‌های اداری و رقابت‌های سیاسی که این روزها شدیدترهم شده‌ این ظرفیت‌های فکری از بین بروند. به عبارت واضح‌تر، انتخاب‌ها نباید با اولویت‌ مسائل سیاسی و جناحی انجام شود. من همیشه منتقد این مسئله بوده‌ام چرا که دیده‌ام در اوایل انقلاب افراد با بالاترین درجات علمی و اجرایی شب و روز نداشته و با تمام وجود و بدون گرفتن هیچ امتیازی تلاش ‌کرده اند که کار انقلاب جلو برود. باز هم باید در این مقطع نخبگان را شناسایی کرد و به میدان آورد. اقتصاد مقاومتی منهای نخبگان امکان تحقق نخواهد داشت. ما تا امروز به پشتوانه نفت حرکت کرده‌ایم و به اینجا رسیده‌ایم، اما اگر این سوبسید را برداریم، این بدنه به شدت آسیب پذیر می‌‌شود به همین دلیل نباید اجازه دهیم نخبگان زیر دست و پا له شوند. فارس: متأسفانه درباره ملاک‌های تعیین نخبگی هم مغالطه‌های فراوانی مطرح شده است تا جامعه امکان تشخیص نخبگان را هم از دست بدهد و همزمان بعضی را با تبلیغات به عنوان نخبه مطرح می‌کنند. معماریان: البته نخبه کسی است که خود را در حوزه تخصصی نشان داده و سیگنال‌هایی از توانایی‌ او ارسال می‌شود بعد از چندین سال نمی‌توان گفت یک نخبه را نمی‌شناسیم. این نشان می‌دهد جایی از سیستم ایراد دارد که به دنبال نخبگان حقیقی نمی‌گردد. بنده فقط در سال 2015 برای 5 کنفرانس بین‌المللی به عنوان سخنران اصلی دعوت شدم. از جمله دبی، استانبول، لندن، برلین و مجبور شدم به دلیل اینکه درشرایط حاد سیاسی قرار داریم به همه آنها جواب رد بدهم. بنده را در این همایش‌های معتبر با پرداخت هزینه کامل سفر و تشریفات دعوت می‌کنند اما آیا در ایران به من اجازه یک مصاحبه را می‌دادند؟ در طول این سی سال در هیچ سمینار داخلی مرتبط با نفت از من دعوت به سخنرانی نشده است. در شرایط آرامش سیاسی شاید برخی از سیاستمداران ما این فضای بی‌تحرک را دوست داشته باشند اما در شرایط اقتصاد مقاومتی دیگراین رویه پاسخ گو نخواهد بود. اگر همه ظرفیت‌های ملی را هم جمع کنیم، باز هم مقابله با این تهدیدات و چالش‌ها کار دشواری خواهد بود. همه غرب یک سمفونی را با رهبری آمریکا اجرا می‌کنند. ما به تنهایی مجبوریم همانند اوایل انقلاب جلوی همه این‌ها بایستیم، نمی‌شود که همیشه تحلیلگران اروپایی به ما خط بدهند. اگر خط اشتباه به ما دادند چه کنیم؟ اجازه بدهید مثالی بزنم. مثلاً این خط را مفصلاً در ابتدای ورود دولت آقای روحانی در سال 92 مطرح کردند که عراق در حال افزایش تولید و گرفتن جای ایران است. غافل از اینکه عراق طبق مکانیزم اوپک تولید می‌کند و در حقیقت این عربستان است که با افزایش تولید جای ما را گرفته است و طبق قانون نانوشته اوپک، عربستان باید تولید خود را با بازگشت تولید ایران کم کند کمااینکه قبلاً هم این کار را کرده است وعراق هنوز به سقف تولید مجاز خود نرسیده و بی‌جهت نباید روابط استراتژیک فی ما بین را تخریب کنیم. اما این تحلیل از کجا آمده بود؟ یک مؤسسه بسیار خوشنام اروپایی که همیشه درباره بازار نفت به ایران سرویس می‌دهد این خط را برجسته و پررنگ‌ کرد.   *نفت دیگر نمی‌تواند چک‌های اقتصاد ایران را پاس کند *غرب بر خلاف گذشته اجازه نمی‌دهد قیمت نفت بازگردد *ورود روسیه به اوپک حتی برای خود روسیه هم حیاتی است فارس: در حوزه علوم و تکنولوژی، شرکت‌های دانش‌بنیان یک زیرساخت‌ حداقلی برای جذب نخبگان محسوب می‌شود اما در حوزه علوم انسانی حتی همین زیرساخت اندک هم وجود ندارد برای جذب و سازماندهی نخبگان در حوزه‌های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در چارچوب‌های متناسب چه باید کرد؟ مثلاً مراکزی مانند مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری یا مجمع تشخیص و مانند آن می‌توانند برای ایجاد چنین زیرساخت‌هایی و شکل دادن اتاق‌های فکر واقعی کمک کنند؟ معماریان: ببینید وقتی یک کشور به صورت سوبسیدی یا نیمه تخصصی اداره می‌شود، پول نفت خلل و فرج آنرا پر می‌کند. درست مانند پدری که چک‌های برگشتی پسرش را پاس می‌کند. حال پدر هم ورشکست شده است. الان قیمت‌های نفت در حال ریزش به زیر 40 دلار است، غربی‌ها به خاورمیانه لشکرکشی کرده‌اند و زمین منطقه را شخم می‌زنند. هدف نهایی آنها هم کنترل منابع نفتی است. اماهیچ مشاوری غیر از صدیقین در همین کشورهای عضو اوپک چه ونزوئلایی چه سعودی یا ایرانی که دلسوز کشورشان هستند واقعیت را نمی‌گوید. این مسئله را باید فهمید. اگر ما می‌خواهیم اقتصاد مقاومتی را سازماندهی کنیم، چاره‌ای نداریم جز اینکه باید آرایش جدیدی در نیروها ایجاد کنیم. در ایران 90 درصد کسانی که خود را متخصص نفتی می‌دانند متأسفانه بیشتر سیاسی هستند. آنها با مقایسه  تجربیات بحرانهای 2008 و 1986 اظهارمی‌کنند که قیمت‌ها مدتی در این سطح باقی می‌‌ماند و بازمی‌گردد. همین جمله از عربستان هم شنیده می‌شود. هیچ کدام این تصور را ندارند که ممکن است همین ساختار فعلی قیمت‌ها هم فرو بریزد و چیزی دست آنها را نگیرد. ریسک بازنگشتن قیمت‌ها به معنی از دست رفتن همه چیز است. سیگنال‌ها همه در این جهت هستند که غرب اجازه نمی‌دهد قیمت‌های نفت برگردد، به همین علت تأکید شدیدی روی عرضه مازاد  دارد. فارس: به طور مشخص چه سیگنال‌هایی در این باره دریافت می‌شود؟ معماریان: بطور مثال، وقتی ذخایر ما در سطح 157 میلیارد بشکه ثبت شد، ایران طبق معادله نسبت تولید به ذخایر به جای 4.2 می‌تواند 4.8 میلیون بشکه نفت تولید کند، این مسئله به راحتی در دنیا جا افتاد و از آن به بعد هر وقت صحبت ازبازگشت تولید ایران می‌شود این موضوع را هم انعکاس می‌دهند، در صورتی که پیش از این در مقابل پذیرش افزایش سهم مقاومت جدی وجود داشت. این موارد فقط یک چیز را نمایش می‌دهد. اینکه همه به دنبال تولید بیشتر و تخریب ساختار بازارنفت هستند. یعنی آن چیزی که روزی مزیت یک کشور اوپکی محسوب می‌شد، امروز علامت خطر ارسال می‌کند. الان جای رقابت تند و شکننده با عربستان نیست. اینجا جایی است که باید تلاش کنیم اوپک را مانندقبل غیر سیاسی کنیم و انسجام درونی آن را بازگردانیم. در این خصوص مجددا تاکید می‌کنم که نقش روسیه بعنوان عضو جدید در تقویت انسجام اوپک حتی برای آن کشور هم حیاتی است. *اشتباه تیم پیش‌بینی قیمت نفت در سال 93 فاجعه بود *تولید نفت متعارف آمریکا و اروپا به «پیک» رسیده و در حال سقوط است *امنیت انرژی بخش اروپایی OECD از سال 2005 زیر سؤال رفته است فارس: آیا نباید کانون‌های تفکر با دستاوردهای قابل سنجش برای بررسی و یافتن راه‌حل‌هایی برای مشکلات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی سازماندهی شوند تا بتوانند مشاوره‌های دقیقی و غیر قابل خدشه‌ای به مسئولان کشور درباره این مساله و موارد مشابه آن ارائه کنند؟ معماریان: یک اصل وجود دارد. هر کس چنین کانون‌های فکری را راه‌اندازی می‌کند باید به آن پایبند باشد آن اصل هم حسابرسی، حساب‌کشی و پاسخگویی است. اگر این اصل در صنعت نفت ما حاکم بود، وقتی قیمت نفت را در بودجه 72 دلار پیش‌بینی کردند و قیمت نفت به 40 دلار رسید آن هم در مدت بسیار کوتاهی، تیم پیش‌بینی کننده دیگر نباید سر جای خود ابقا می شد. این فاجعه است، اشتباه محاسباتی می تواند 5 دلار باشد نه 30 دلاردر هر بشکه. من نمی‌گویم سواد کافی وجود ندارد این دوستان به لحاظ علوم نظری با سواد هستند و خوب آموزش دیده‌اند و در دانشگاه‌های خوب تحصیل کرده اند. در ابتدای سال در اجلاس سراسری اقتصاد در حضور آقای روحانی این مسئله را تشریح کردند و روی 72 دلار صلوات فرستادند و در زمان کوتاهی پس از آن قیمت وارد کانال 40 دلاری شد. ایراد این است که ما فکر می‌کنیم هر کس نخود و لوبیا فروخته‌‌ می‌تواند نفت هم بفروشد. می‌گویند LC و مذاکره همان است و زبان هم که بلد باشی می‌توانی نفت را بگذاری جای نخود و لوبیا. در حالت‌های متعارف اگر شما خراب هم بکنید طرف خارجی شما آن را درست می‌کند و اشکالات را اصلاح می‌کند. چون می‌خواهد تجارتش بچرخد. اما در شرایط بحرانی و پیچ‌های تاریخی با کسی شوخی ندارند و تلاش می‌کنند شما را منحرف نمایند. اینجا مسئولیت ما چند برابر می‌شود چنانکه در مورد اورانیوم 20 درصد هم من صراحتاً به آمریکایی‌ها گفتم کسی که این بلا را سر ایران آورد آمریکا بود. چون آنها این فرمول را می‌دانستند و خبر داشتند که اگر اورانیوم 20 درصد کنار برود افت قیمت نفت را هم روی آن به عنوان اشانتیون دریافت خواهند کرد.آنها همه چیز را به مازاد تولید عربستان حواله می‌دهند و به تنش‌های داخلی اوپک دامن می‌زنند و هیچ رسانه‌ای هم چنین چیزی را روشن و شفاف نمی‌کند. فارس: چرا معتقدید رهبر واقعی این ارکستر آمریکا ست؟ معماریان: اجازه بدهید یک اشاره کلی کنم. تولید نفت خام متعارف آمریکا در سال 2005 به نقطه «پیک» یعنی به اوج خود رسید و از آن پس در حال افول است واکنون تولید آن به 5 میلیون بشکه و کمتر کاهش یافته است. بنابر این آمریکا هیچ چاره‌ای جز اینکه نفت شیل را وارد بازار ‌کند، نداشت. یک تحلیلگر وقتی به نفت شیل نگاه می‌کند برخلاف ادعای غربی‌ها  که نفت شیل را مثل یک سیل ویرانگر در بازار نشان میدهند، ابتدا حجم تولید نفت شیل را با تولید نفت متعارف آن که در حال افت شدید است جمع می‌زند تا ‌ببیند مازاد آن کلاً از یک ونیم میلیون بشکه در روز بیشتر نیست که اگر اوپک فقط این میزان از تولید خود کم کند، این مازاد نفت شیل خنثی می‌شود. پس ببینید این عامل جدید چقدر ضعیف است اما از چه زاویه‌ای رسانه‌ها آن را به شکل یک سیل ویرانگر بزرگ معرفی می‌کنند. همه می‌دانند استارت تکنولوژی برداشت نفت شیل را شرکت چند ملیتی «شل» زد. این پروژه «شل»  قبل از جنگ جهانی دوم روی میز منابع جایگزین غرب بوده است. اخیرا برای اقتصادی‌تر کردن تولید آن شرکت شل که دانش بنیان است راهکارهایی ارائه داده است. بنابراین شما می‌توانید بگویید این پروژه یک همکاری نانوشته بین انگلیس و آمریکا است. چون تولید نفت انگلیس هم در دریای شمال به وضعیت «پیک» رسیده و در حال افول است و  این کشوراز صادرکننده نفت خام تبدیل به واردکننده شده است. شرکت‌های چند ملیتی هم مجبور هستند به ساز دولت‌ها بچرخند. هر چند که ممکن است با منافع آنها همخوانی نداشته باشد. چنانکه شاید بتوانند در عربستان و ایران از طریق قراردادهای نفتی سود خوبی به دست بیاورند اما امنیت انرژی آن دو قدرت جهانی زیر سؤال می‌رود. موضوع وقتی جالب‌تر می شود که به این معادله «پیک» شدن تولید و تقاضای نفت و گاز در اروپا در سال 2005 را هم اضافه کنیم. بنابراین همسویی اروپا با این حرکت کاملا بدیهی خواهد بود. فارس: معنی «پیک» شدن تولید نفت مشخص است اما «پیک» شدن تقاضا به چه معنی است؟ یعنی تقاضا کاهش می یابد؟ معماریان: بله، وقتی عرضه نفت خام و گاز به نقطه پیک رسید و شروع به سقوط کرد، ترمز تقاضا را هم کشیدند و وارد فاز صرفه‌جویی شدند. اروپا امروز شاگرد اول صرفه‌جویی در تقاضای سوخت است. از سال 2005 به بعد در بخش اروپایی OECD تقاضای سوخت منفی شد چون امنیت انرژی آنها زیر سؤال رفته است. اگر نرخ کاهش تقاضای انرژی اروپا با نرخ کاهش تولید انرژی آن برابر باشد، در نقطه سر بر سر هستند. اما اگر رشد تقاضا پیشی بگیرد این به معنای وابستگی مستقیم به نفت و گاز خاورمیانه خواهد بود. *هنوز در ایران کسی درباره نیت عربستان مطمئن نیست *زنگنه برگ برنده افزایش تولید خود را پیشاپیش از بین برد *می­‌خواهند شرایط حاکم بر بازار نفت را به دوران قبل از ملی شدن نفت برگردانند فارس:‌ تصور می‌کنید راهکاری وجود داشته باشد که ایران به عنوان یک پرچمدار کمک کند که قیمت نفت از وضعیت فعلی خارج شود؟ معماریان: صد درصد. لااقل همین پایه‌های سست فعلی بازار نفت را می‌توان تقویت و حفظ کرد. در این راستا می‌توانیم ساختار اوپک را تغییر داده و بازسازی کنیم. با تجدید ساختار اوپک و شکل دادن به بعضی همکاری‌ها و روابط منطقی با برخی تولیدکنندگان می‌توانیم  به نتایج مثبتی دست پیدا کنیم. تأکید می‌کنم که اگر روابط منطقی باشد می‌توانیم جواب بگیریم، چرا؟ چون طرف مقابل برای رد یک استدلال منطقی باید ملاحظات سیاسی خود را رو کند آن وقت برای همه مشخص می‌شود نیتی غیر از آنچه نشان داده می‌شود وجود دارد. ما به عنوان ایران نمی‌دانیم عربستان دقیقاً به جنگ نفت شیل آمریکا رفته و یک جنگ کاملاً اقتصادی راه انداخته است یا اقتصاد ایران و روسیه را هدف قرار داده است. این مسئله را هنوز هم از هر مقام نفتی ایران بپرسید نمی‌تواند با اطمینان و قطعیت پاسخ دهد. اجازه بدهید مثال بزنم. عربستان در مصر به روی کار آمدن آقای السیسی کمک کرد آمریکا طرفدار اخوان‌المسلمین بود آیا عربستان در مصر موافق آمریکا عمل کرد؟ نه، به نظر من صد درصد مخالف آمریکا عمل کرد پس جایگاه سیاسی عربستان در خاورمیانه چیست؟ این کشور چقدر مستقل عمل می‌کند؟ کجا منافع او با آمریکا همسو است و کجا نیست؟ ما باید در سیاست خارجی خودمان این مطلب را درک و آن را لحاظ کنیم و بدانیم کجا باید با عربستان همسو حرکت و کجا باید تقابل نماییم. باید بدانیم دقیقاً چه می‌کنیم. وقتی دو نفر با هم دعوا می‌کنند همه چیز آنها متأثر از این دعوا می‌شود. اما در سطح کشورها این موارد را باید از هم تفکیک کرد به همین دلیل من اصرار دارم که در وزارت امور خارجه در میان سیاست‌گذاران باید حتماً متخصصان انرژی هم حضور داشته باشند تا سمت و سویی که درباره کشورهای منطقه اتخاذ می‌شود با توجه به همه جوانب باشد. هزینه‌ای را پرداخت نکنند که غربی‌ها روی دوش آنها می‌گذارند. مثلاً اگر غربی‌ها می‌خواهند بین ایران و عراق را که بعد از خروج آمریکایی‌ها از عراق تبدیل به دو متحد استراتژیک شده‌اند از هم بپاشاند و این گزاره را رواج دهند که عراق در حال گرفتن سهم ما از بازار نفت است، مقامات نفتی ما بازی نخورند و همین را در بلندگو فریاد نزنند. ما هم اگر قرار است از گذشته درس بگیریم و برای آینده کاری بکنیم نباید بی‌گدار به آب بزنیم حرف‌هایی که می‌زنیم باید سنجیده باشد و قبلاً در اتاق‌های فکر چکش‌کاری شده باشد. اگر این پروسه‌ها به درستی طی شود به عقیده من بخش بزرگی از بحران خاورمیانه به راحتی قابل حل خواهد بود. فارس:‌ در روابط نفتی باعربستان چه نوع استراتژی باید اتخاذ کرد؟ معماریان:‌ چندی پیش یکی از مشاوران وزارت نفت در رسانه ها گفت که من اگر به جای  آقای زنگنه بودم اعلام می‌کردم که همه نفت خودم را با تمام قدرت وارد بازار می‌کنم و اگر قیمت نفت تا 25 یا 20 دلار هم پایین رفت پای آن ایستاده‌ام و باید با عربستان این طور برخورد کرد. یک تحلیلگر هرگز نمی تواند چنین چیزی را توصیه کند. اول باید ببیند اتخاذ این سیاست چه تأثیر مثبت یا منفی خواهد داشت و اساساً از انجام این کار چه به دست می‌آوریم. این حرکت برای کرکری خوانی سیاسی و از تب و تاب انداختن رقیب خوب است اما اگر کسی این سناریو را ساخته باشد که شما را به جان هم بیندازد چه؟  و البته آقای النعیمی هم از آن طرف جواب تندی بدهد و آتش اختلاف تندتر بشود. در همین راستا است که به عقیده من آقای زنگنه برگ برنده افزایش تولید خود را پیشاپیش از بین برد.مثل کسی که دعوا می‌کند و هرچه دم دست دارد بر سر طرف مقابل می‌کوبد. کسی که این جنگ را با همراهی رسانه‌ها سازماندهی کرده است در حال تخریب ساختار قیمت است وبه این امر دامن می زند. ایران می‌توانست بسته عمل کند. بدون جنجال و به موقع نفت خود را بعد از برداشته شدن تحریم‌ها وارد بازار کند. اگر چنین می‌کردیم به پایین رفتن قیمت‌ها کمک نکرده بودیم و سود آن را هم برده بودیم.سوال این است که ما دنبال سود هستیم یا می‌خواهیم روی عربستان را کم کنیم؟ فارس: به عنوان حسن ختام جمع بندی شما از وضعیت فعلی بازار نفت چیست؟ معماریان: این پیچ خطرناک تاریخی که رهبر معظم انقلاب هم بدان اشاره داشته­‌اند، در این نقطه متمرکز می­‌شود که آنها می­‌خواهند شرایط حاکم بر بازار نفت را به دوران قبل از ملی شدن نفت بازگردانند  و قدرت بازدارندگی اتمی ایران مانع از این کار بود. حال برای جلوگیری از وقوع این امر باید از تمام ظرفیت جایگزین استفاده نمود. لینک :http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13941014001501      
  8. رئیس سابق اداره بررسی‌های بازار نفت تشریح کرد تله غربی‌ها در بازار/ نفت ۱۱۰دلاری مدیون اورانیوم ۲۰درصد ایران بود/ تیر خلاص شکست انسجام اوپک به قیمت‌ها/ سقوط بیشتر نفت نسخه النعیمی را می‌پیچد   رئیس سابق اداره بررسی‌های بازار نفت وزارت نفت با اشاره به تاثیر عدم انسجام اوپک در سقوط قیمت نفت، گفت: یکی از عواملی که فاکتور ژئوپلتیک را در بازار نفت فعال نگه می‌داشت و با همان شرایط عرضه و تقاضا، قیمت را در سطح بالای 100 دلار حفظ می کرد اورانیوم غنی شده 20 درصد ایران بود.   به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس، وقتی برای مصاحبه در مقابل رئیس سابق اداره بررسی‌های بازار نفت وزارت نفت نشستم، حتی تصور آنچه که دقایقی بعد درباره تحلیل بازارهای نفت و پیچیدگی‌های بی‌نظیر آن خواهم شنید هم برای من مشکل بود. اما آنچه در این گفت‌وگو شنیدم، تحلیل‌هایی کاملا متفاوت و یگانه درباره وضعیت فعلی بازار نفت و پیش‌بینی‌های مربوط به آینده این بازار پر التهاب بود که پیش از این در رسانه‌های ایرانی نه به تصریح و نه به کنایه از زبان کسی بیان نشده است. محمدصادق معماریان، دانش‌آموخته رشته اقتصاد دانشگاه دولتی دهلی DSE و عضو مدعو انجمن بین‌المللی اقتصاددانان انرژی در آمریکا است. وی که اخیرا پس از 30 سال خدمت از وزارت نفت بازنشست شده، تمام عمر کاری خود را در حوزه‌های مربوط به مسائل بین‌المللی نفت گذرانده و کار خود را با فروش نفت خام در امور بین‌الملل شرکت ملی نفت آغاز کرده است. علاقه به بخش تحقیقات نفت، معماریان را به امور اوپک وزارت نفت کشاند و کار در این بخش را با کارشناسی اقتصادی آغاز کرد و با سمت ریاست اداره بررسی‌های بازار نفت به پایان برد. وی پیش از بازنشستگی 13 سال رئیس اداره بررسی‌های بازار نفت بود تا طولانی‌ترین دوره ریاست بر این بخش تحقیقاتی راهبردی را به نام خود ثبت کرده باشد. تقریبا تا کنون از معماریان هیچ مصاحبه یا مقاله‌ای به زبان فارسی منتشر نشده است اما در عوض اغلب قریب به اتفاق رسانه‌های موثر بین‌المللی در حوزه نفت برای مستند کردن تحلیل‌های خود به گفته‌های وی ارجاع می‌دهند. چنانکه پیش‌بینی مشهور معماریان درباره بازار نفت در کنفرانس انرژی دبی به زبان‌های متعددی ترجمه شد و به شکل کم‌نظیری در رسانه‌های مختلف دنیا بازنشر شد. معماریان در این نشست خطاب به سران نفتی کشورهای عربی که مطمئن بودند قیمت نفت در کانال 60 دلاری تثبیت خواهد شد تاکید کرده بود که به این قیمت‌ها دل نبندند و منتظر سقوط قیمت به کانال 40 دلاری باشند. معماریان هفته پیش در گفت‌وگوی کوتاهی با وال‌استریت ژورنال از آمادگی عربستان برای بازگشت ایران به بازار نفت خبر داده بود و در گفت‌وگو با فارس هم تاکید کرد که آشکارتر شدن اختلافات درونی اوپک می‌تواند وضعیت قیمت‌ها را از آنچه هست بدتر کند. گفت‌وگوی فارس با معماریان قریب به یک ماه پیش یعنی زمانی که قیمت نفت در کانال 40 دلاری برای مدتی تثبیت شده بود، انجام شد اما به دلیل همزمانی با چند کنفرانس مهم در حوزه نفت و همچنین بعضی مسائل فنی، این گفت‌وگو حالا در دو بخش تقدیم خوانندگان فارس می‌شود. بخش اول این گفت‌وگوی متفاوت پیش روی شما قرار دارد: *اورانیوم 20 درصد در دست ایران قیمت نفت را بالای 100 دلار حفظ می‌کرد فارس: لااقل برای عموم مردم که وضعیت بازار نفت را دورادور دنبال می‌کنند تحولات بازارهای نفت به خصوص تحولاتی با این شدت که ظرف کمتر از یک دهه در قیمت رخ می‌دهد تعجب ‌برانگیز و غیرقابل درک است. افراد به سختی می‌توانند تحلیل و درک کنند که چرا و چطور قیمت‌های نفت به این شکل نوسان می‌کند. افت اخیر قیمت نفت هم به شدت سؤال برانگیز شده است چنانکه بسیاری درباره آن صحبت کرده‌اند و بعضی افراد هم بر این اعتقاد هستند که می‌شد جلوی آن را گرفت. فکر می‌کنم جذاب خواهد بود که ارزیابی کسی را که مدت‌ها مهم‌ترین مسئول ارزیابی، تحلیل و درک بازارهای نفت بوده درباره دلایل سقوط قیمت نفت بشنویم. معماریان: در رابطه با نوسانات قیمت‌ها، متخصصان اقتصادی هم اگر به صورت کاملاً حرفه‌ای و مستمر وارد این حوزه فعالیت نشده باشند، نمی‌توانند مفاهیم این افت وخیز قیمت‌ها را درک کنند، تا چه رسد به مردم عادی. به عنوان مثال وقتی قیمت‌ها دچار نوسان شدید می‌شوند ممکن است بازار نفت از بستر عوامل بنیادین (فاندامنتال‌ها) یا تراز عرضه و تقاضا خارج ‌شود اگرچه در ظاهر همان فاکتورها در حال کارکردن هستند. مثلا الان گفته می‌شود 2 میلیون بشکه عرضه مازاد در بازار نفت وجود دارد اولین سؤالی که مطرح می گردد این است که این 2 میلیون بشکه عرضه مازاد چرا قیمت‌ها را تا 40 دلار پایین انداخت و تا مدت قابل توجهی در این سطح آن را حفظ کرد اما پایین‌تر نبرد؟ یا چرا وقتی این 2 میلیون بشکه مازاد عرضه وجود دارد در برخی موارد قیمت‌ها روند صعودی پیدا می‌کنند؟ دلیل این امر تاثیر گذاری عوامل ژئوپلتیک بر معادلات بازار نفت است که تا مدت مدیدی تاثیر این عوامل نادیده گرفته می‌شد. بنده از جمله اولین اقتصاددانانی بودم که در سطح جهانی موفق به بکارگیری این عوامل در معادلات بازار نفت برای پیش‌بینی قیمت‌های نفت‌خام شدم و این مدل را طی مقاله‌ای درسال 1992 میلادی به چاپ رساندم. که مقاله مذکور از طرف سازمان یونسکو و مدرسه اقتصادی لندن (LSE) جزو برترین مقالات اقتصادی سال 92 میلادی انتخاب شد. این بحث برای اولین بار نشان داد که وقتی شما در بستر بحران‌های سیاسی بازار نفت را ارزیابی می‌کنید، نوسانات معانی متفاوتی پیدا می‌کنند. همه کنش‌ها و واکنش‌ها از حالت نرمال خارج شده و عوامل دیگری نیز در آن تأثیرگذار خواهند بود. اصطلاحاً می‌گویند کریدورهای قیمت در این شرایط متورم یا سیاسی می‌شوند و از حالت نرمال خارج می‌گردند. در حالت نرمال شما اگر 2 میلیون بشکه مازاد عرضه داشته باشید، باید بتواند قیمت را بین 3 تا 4دلار جابه‌جا کند اما اگر همین مازاد عرضه در بستر یک بحران نفتی اتفاق بیفتد این 4 دلار تبدیل به 12 دلار در بشکه می‌شود. بنابراین همه تعجب می‌کنند که چرا با وجود اینکه چیزی درترکیب عوامل بنیادین یعنی عرضه و تقاضا جابه‌جا نشده است، قیمت‌ها به صورت ناگهانی تا 150 دلار صعود می‌کند و متعاقبا، یک باره تا سطح  40 یا 30 دلار در هر بشکه سقوط می‌کند. اغلب نمی‌دانند که قیمت‌ها در کانال‌های مختلفی حرکت می‌کند. یکی از این کانال‌ها در شرایطی که وضعیت سیاسی کاملاً نرمال و طبیعی است همین عرضه و تقاضای متعارف است. ولی زمانی که تنش یا جنگ وجود دارد کنش‌ها و واکنش‌ها قیمت‌ها را وارد کانال‌های متفاوتی می کند. علاوه بر دو کانال فوق، حالت سومی هم می‌توان ترسیم کرد. کانالی که من برای اولین بار در کنفرانس دبی در سال گذشته معرفی کردم و بازتاب بسیار وسیعی داشت این کانال بود که موجب سقوط قیمت‌ها تا 40 دلاردر بشکه شد. این کانال انسجام اوپک است. وقتی اوپک با وجود 2 میلیون بشکه مازاد عرضه در شرایط سیاسی نرمال باشد و از انسجام لازم بر خوردار باشد یک سطح قیمت خواهیم داشت و اگر انسجام اوپک از دست برود قیمت‌های نفت چیز دیگری خواهند بود. اگر این مفهوم به دنیا دیکته شود یا تلقین گردد که جنگ قیمت‌ها بین تولیدکنندگان در جریان است، قیمت‌ها به شکلی حرکت می‌کند و اگر انسجام درونی اوپک بسیار قوی دیده شود با همان شرایط، قیمت‌ها به شکل دیگری حرکت خواهند کرد. زمانی بود که بنده در سازمان اوپک درباره تأثیر عوامل ژئوپلتیک بر قیمت نفت صحبت می‌کردم و آقایان معترض می‌شدند که بحث را سیاسی نکنید چرا که سازمان اوپک یک سازمان اقتصادی غیر سیاسی است. یعنی حتی وحشت داشتند این لغت را در سازمان اوپک به کار ببرند و درباره آن احتیاط می‌کردند. اما الان سال‌ها است که به وضوح می‌بینید در سازمان اوپک هم در تمام گزارش‌ها از این اصطلاحات استفاده می‌ شود. فارس: اما چرا امروز برای پژوهشگران این حوزه هنوز هم درباره وضعیت بازارنفت ابهام وجود دارد؟ معماریان: این بدان علت است که علیرغم پذیرش اصل تأثیرگذاری عوامل ژئوپلتیک، مکانیزم این تأثیرگذاری و رابطه‌ای که فاکتورهای مختلف با هم دارند را نمی‌توانند اندازه‌‌گیری کنند و وزن و درجه و سازوکار این تأثیرگذاری را مشخص نمایند. اینکه کدام  یک از آنها قابل خنثی کردن بوده و یا همسو با کدام یک می‌توان حرکت کرد، کدام یک به نفع ما و کدام به ضرر تولیدکنندگان است کلا مغفول مانده و به همین دلیل است که می‌بینید پیش‌بینی‌ها با هم اختلافات فاحشی پیدا می‌کنند. فارس: می‌توانید یک مثال واقعی در این باره ارائه کنید؟ معماریان: اجازه بدهید به یکی از مطالبی که بطور ضمنی در اجلاس دبی بیان شد و در ایران تا همین امروز کسی به آن دقت نکرده است اشاره کنم. در آنجا مطرح شد که وقتی ایران در ژنو قبول کرد که اورانیوم 20 درصد را از بین برده و اکسیده کند، قیمت‌‌ها تا محدوده 70 تا 80 دلار سقوط کرد. یعنی یکی از عواملی که فاکتور ژئوپلتیک را در بازار فعال نگه می‌داشت و با همان شرایط عرضه و تقاضا، قیمت را در سطح بالای 100 دلار حفظ می کرد اورانیوم غنی شده 20 درصد ما بود. این مسئله نشان می‌دهد که اورانیوم 20 درصد هم به لحاظ امنیت نظامی و هم به لحاظ امنیت انرژی چقدر تأثیرگذار بوده است.     *کشورهای عربی کف قیمت نفت را 60 دلار فرض می‌کردند *مشاوران غربی تحلیل‌های اشتباه به اعراب می‌دهند *سقوط قیمت نفت ممکن است پرونده وزیر نفت عربستان را ببندد *در سقوط قیمت نفت سال 2008 هم مقامات نفتی ایران عمق بحران را باور نمی‌کردند فارس: شنیده‌ام که شما پس از اینکه از دبی برگشتید در وزارت نفت متهم شدید که قیمت نفت که حدود 70 دلار بود به خاطر پیش‌بینی شما به کانال 40 دلاری انتقال یافت یا لااقل این پیش‌بینی به عنوان یک عامل مؤثر در تسریع این سقوط مطرح شد. معماریان: در سمینار نفتی دبی، برخی از کشورهای عربی عضو اوپک در سطح مقامات ارشد‌ حضور داشتند و جمعاً‌ بر این اعتقاد بودند که قیمت‌ها با این اضافه تولید اوپک به حدود 60 تا 65 دلار سقوط می‌کند و کف قیمتی را 60 دلار نگه می‌دارند تا نفت‌های جدید شیل آمریکا که در حجم بالا عرضه می‌شود غیر اقتصادی شوند. یعنی چون قیمت تمام شده آنها بالای 60 دلار است آنها از میدان خارج می‌شوند و خودمان هم سهم و هم کنترل بازار را تواما در اختیار خواهیم گرفت. مشاوران این کشورها بیشتر خارجی هستند و تحلیلگرانی که به آنها تحلیل ارائه کرده‌اند یا به عمد یا به سهو هیچ افقی را برای قیمت‌های پایین‌تراز 60 دلار قائل نبودند و به همین دلیل کشورهای عربی عضو اوپک هم برنامه‌ریزی کردند و استارت این حرکت قدرتمند گرفتن سهم بازار را زدند.  آن زمان قیمت‌ها حدود 67 دلار بود. آنجا مجبور شدم این هشدار را به آنها بدهم که در انتهای کانال جدیدی که در حال باز شدن است، قیمت‌ها از 50 دلار هم پایین‌تر خواهد رفت و برای مدتی جایی بین 40 تا 50 دلار حبس خواهد شد. در فاصله کوتاهی بعد از کنفرانس دبی آقای پوتین هم گفت وقتی قیمت به 40 دلار رسید ما با مصرف‌کنندگان و تولیدکنندگان نفت وارد صحبت خواهیم شد. آقای نظربایف رئیس جمهور قزاقستان هم عیناً همین حرف را تکرار کرد و به قول وال‌استریت ژورنال این تبدیل به مایل استون یا سنگ نشانی برای قیمت‌های در حال سقوط شد. این را صراحتاً بگویم که نه آقای النعیمی و نه آقای زنگنه موافق کاهش قیمت نفت نیستند. چنانکه وقتی به دلیل تنش عربستان با یمن قیمت‌ها به بالای 60 دلار رسید هر دو خوشحال بودند و گفتند که بازار به تعادل برگشته و همانطور که قبلاً گفته بودیم بازار مازاد عرضه را جذب کرده، اما به آقای زنگنه هشدار دادم که قیمت‌ها مجدداً پایین می‌آید. به دلیل اینکه عوامل بنیادین بازار کار خودشان را می‌کنند. چراکه کانال ژئوپلتیک ایجاد شده موقتی است. اینکه بگویند ما پای نفت 20 یا 25 دلاری هم ایستاده‌ایم بیشتر یک ژست سیاسی است. چراکه هر دو مقام، زمانی که قیمت نفت بالا رفت خوشحال بودند که بحران به هر صورت پشت‌سر گذاشته شده است.  ایران بعد از تحریم‌ها دوست دارد با یک عرضه قوی‌تر وارد بازار شود و منابع مالی بیش‌تری به‌دست بیاورد و عربستان هم بدهی بالا آورده و فقط کسری بودجه امسال آن به 100 میلیارد دلار می‌رسد. این افت قیمت ممکن است بیشتر دامان عربستان را بگیرد. مثلا ممکن است پرونده وزیر نفت فعلی عربستان مانند آقای زکی یمانی که با افت قیمت‌ها در سال 86 کنار گذاشته شد، پیچیده شود. الان هم می‌بینید که آقای النعیمی در کنفرانس‌های خبری کمترظاهر ‌شده و صحبت می‌کند و بیشتر عبدالعزیز بن سلمان معاون وزیر نفت این کشور در این باره صحبت می‌کند. این نشان می‌دهد که آنجا هم بحران جدی است. گرچه به ظاهر چیزی نمی‌گویند. فارس: با توجه به واکنش‌هایی که به آن اشاره کردم صراحتا می‌خواهم بپرسم که اگر شما این تحلیل را ارائه نمی‌دادید زمان سقوط قیمت نفت از بالای 60 دلار به نزدیک 40 دلار به تعویق می‌افتاد؟ معماریان: روند قیمت‌ها مسیر خود را طی می‌کند و هیچ‌کس نمی‌تواند جلوی آن را بگیرد. در واقع در همان کانالی که  قیمت‌ها بالا می رود، با از بین رفتن آن کانال قیمت‌ها با همان ترتیب سقوط می‌کنند. بنابراین اگر کسی بتواند دامنه صعود قیمت را اندازه بگیرد، با اعمال ضرایبی می‌تواند دامنه سقوط قیمت را نیز مشخص کند.  مثلاً در بحران سال 2008 عین همین مسئله اتفاق افتاد و قیمت‌ها تا 30 دلار پایین آمد. در آن زمان هم روند سقوط قیمت‌ها را در یک سخنرانی در لندن تشریح کردم، اما مقامات وقت ایران در وزارت نفت نمی‌خواستند باور کنند که کسی می‌تواند ارزیابی دقیقی از وضعیت آینده بازار ارائه دهد. *قیمت نفت کی به کف می‌رسد؟ *اورانیوم 20 درصد تا 30 دلار روی قیمت نفت تاثیر داشت *می‌توانستیم 6 ماه گذشته را به جای نفت 40 دلاری با نفت 110 دلاری سر کنیم فارس: آیا علائمی که نشانگر به کف رسیدن قیمت‌ها در بازار باشد وجود دارد؟ معماریان: زمانی که قیمت نفت خام آمریکا WTI بالای قیمت برنت قرار بگیرد و به‌ صورت قدیم این اختلاف نرمال ‌شود مطمئن باشید که کف قیمت حاصل شده است. عین همین حادثه در ژانویه اتفاق افتاد و برای اولین بار WTI در محدوده 40 تا 45 دلار بالای برنت قرار گرفت. الان هم مجدداً WTI برای مدتی 2 دلار بالای برنت رفت. این اتفاق هم جایی افتاد که قیمت قرار بود از 40 دلار عبور کند. جالب این است که وقتی من این مطلب را برای رسانه‌های مطرح بین‌المللی فرستادم هیچ‌کدام حاضر به انتشار آن نشدند. به‌دلیل آنکه غرب به دنبال آن است که قیمت‌ها را تا جایی که ممکن است کاهش دهد. فقط نشریه Oil& Gas Eurasia چاپ مسکو بود که در نسخه فوریه 2015 خود آنرا به دو زبان انگلیسی و روسی چاپ کرد. فارس: در کنفرانس دبی بر چه مبنایی استدلال کردید که قیمت‌ها از کانال موجود خارج شده و سقوط می‌کند؟ معماریان: استدلال بنده که به اکثر زبان‌های زنده دنیا ترجمه شد این بود که "اگر جنگ قیمت بین اعضای اوپک ایجاد شود یا انسجام سازمان اوپک خدشه‌ای وارد شود شما باید قیمت‌ها را بین 40 تا 50 دلار ببینید".  بخصوص با توجه به این نکته که عربستان و امارات به شکل وحشتناکی در این جهت حرکت می‌کردند. فارس: پس به صورت یقینی معتقدید عاملی به نام انسجام اوپک می‌تواند حداقل 20 دلار روی قیمتهای نفت تأثیر داشته باشد؟ معماریان: صد درصد فارس: فکر می‌کنید اورانیوم 20 درصد تا چه حد می‌توانست روی قیمت نفت تأثیر داشته باشد؟ معماریان: قیمت‌های بالای 110 دلار به برکت برخورداری ایران از اورانیوم 20 درصد به‌دست آمده بود. قدرت چانه‌زنی بالای ایران تأثیر این اورانیوم را در بازار به وضوح نشان می‌داد، به گونه‌ای که قیمت نفت پس از توافق هسته ای ایران و پذیرش اکسیده کردن اورانیوم 20 درصد حدود 30 دلاردر بشکه کاهش یافت. فارس: این تحلیل برای اولین بار است که مطرح می‌شود و پذیرش آن آسان نیست. شما بر چه مبنایی چنین تحلیلی را ارائه می‌دهید؟ و چطور چنین عاملی تا این حد بر بازار نفت تأثیر دارد و مهم‌تر از آن چرا هیچ‌کس تاکنون در ایران به نقش چنین عاملی دقت نکرده است؟ به‌خصوص با توجه به این نکته که مهم‌ترین منبع درآمد کشور نفت است و کسانیکه حاکمیت را در اختیار دارند برای اداره کشور روی پول نفت حساب زیادی باز کرده‌اند. معماریان: به صورت واضح بعد از طرح اولیه این مسئله قیمت از 110 دلار به 80 دلار در زمان اجلاس اوپک در نوامبر 2014 رسید و پس از تاثیر عرضه مازاد موجود در بازار نفت و متعاقبا به خاطر اختلاف شدید در اوپک و عدم انسجام آن که آقای زنگنه با بیان اینکه ما 8 کشور با 4 کشور دیگر تضاد داشتیم و از آن رونمایی کرد، بعلاوه مواضع صریح عربستان باعث شد قیمت‌ها تا 40 دلار کاهش یابد. فارس: این مطلب را منتقل کردید؟ معماریان: پس از اینکه برگشتم این مطلب را به وزارت نفت منعکس کردم و از طریق شانا که سایت رسمی وزارتخانه است، پیشنهاد کردم که به‌ دلیل اینکه هسته قدرت اقتصادی ما نفت و گاز است و کشوری هستیم که هم تأثیرپذیر و تأثیرگذاریم، می‌طلبد در تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای یک رایزن انرژی هم حضور داشته باشد که تأثیر تصمیمات مذاکره‌کنندگان بر بازار نفت را ارزیابی کند. یعنی تیم مذاکره‌کننده باید مطلع شوند که آنچه روی میز درحال بررسی است نه فقط موضوع هسته‌ای، بلکه چندین میلیارد دلار درآمد نفتی است که چه بسا اگر از آن اطلاع داشتند قطعاً می‌توانستند بخشی از قدرت خرید چند میلیارد دلاری را محقق کرده و یا امتیازات بیشتری بگیرند. فارس: شما دست روی نقطه حساسی گذاشته‌اید. اولین سؤالی که به‌طور طبیعی بعد از این تحلیل مطرح می‌شود این است که آیا می‌ارزید که ما اورانیوم 20 درصد را تحویل و هزینه کاهش 30 دلاری قیمت نفت را تحمل کنیم؟ معماریان: من قصد ندارم وزن‌کشی کنم، اما یک اصل منطقی و عقلی وجود دارد. شما اگر بدانید چه چیزی می‌دهید و به ازای آن چه چیزی دریافت می‌کنید، قطعاً وزن‌کشی‌های بهتری انجام می‌دهید. من مطمئنم دیپلماسی ما بسیار قوی است. اگر تیم ما می‌دانست که با دادن اورانیوم 20 درصد در زمان توافق نهایی قدرت خرید بسیار زیادی را از دست می‌دهد، توافق را طوری برنامه‌ریزی می‌کرد که تا آخرین لحظه آن را نگه دارد و در آخرین مرحله، اورانیوم 20 درصد را خارج می‌کرد و این 6 ماهی که با قیمت 40 دلار ساختیم را با قیمت 110 دلاری نفت طی می‌کردیم. اختلاف آن در هر بشکه 60 تا 70 دلار می‌شود. فارس: تحلیل‌گران نفت ممکن است اصل تأثیرگذاری اورانیوم 20 درصد را بپذیرند، اما اینکه پایه اصلی افت قیمت روی این مسئله استوار بوده یا اندازه‌گیری دقیقی درباره میزان این تأثیر امکان‌پذیر باشد، برای بسیاری به سختی قابل پذیرش خواهد بود. شما به‌طور کلی وزن اصلی در افت قیمت را به همین مسئله منتسب می‌دانید یا این عامل را در کنار دیگر عوامل مؤثر می‌دانید؟ چون به هر صورت این حرف بار سنگینی دارد و اگر مطمئن شویم که چنین مسئله‌ای وجود دارد، در آینده حتماً توجه بیشتری به آن خواهد شد. معماریان: من به‌صورت دقیق عرض می‌کنم تاثیر یک پدیده سیاسی بر بازار نفت در دو حالت دیده می‌شود: زمانی یک تحلیل‌گر نمی‌داند که در خفا چه رخ داده است، مانند روابط فی ما بین شوروی و آمریکا. در این شرایط وقتی قیمت‌ها کانال خود را عوض می‌کنند متوجه می‌شویم اتفاقی افتاده است. اما در مواردی، شما دقیقاً می‌دانید که اگر فلان عامل حذف شود، کانالی که ایجاد کرده، فرو می‌ریزد. همانند کانالی که به دنبال دستیابی ایران به اورانیوم غنی شده 20 درصد و بروز تنش جدی در روابط ایران و دنیای غرب ایجاد شده بود. بدیهی بود که با حذف عامل تهدید از دیدگاه غربی‌ها که همان موجودی ذخایر اورانیوم غنی شده ما است، کانال بسته شده و قیمت‌ها فرو می‌ریزد.  در سال 2008 هم نظیر همین پدیده اتفاق افتاد. آن زمان قرار بود من برای برخی از اعضای کمیسیون‌های مجلس صحبت کنم، اما مقامات وزارت نفت در دولت قبل مخالفت کردند. این در حالی بود که بنده یک یا دو ماه قبل از آن بنا به دعوت یکی از نشریات معروف انگلستان درباره همین موضوع در لندن سخنرانی کرده و توضیحات مبسوطی در خصوص ساختار قیمت‌های شاخص بین المللی نفت و چگونگی تحولات آن ارائه داده بودم. فارس: دلیل سقوط قیمت نفت در سال 2008 چه بود؟ معماریان: دلیل آن سقوط، شکست آمریکا در عراق و عقب‌نشینی از آن کشور بود که بر اساس آن قیمت‌ها ازحدود 150 دلار به 35 دلار سقوط کرد. دقیقاً همین چرخه تکرار شده بود، آن زمان خطر حمله نظامی آمریکا به ایران قیمت‌ها را تا آن سطح بالا برد و با از بین رفتن آن خطر، کانال قیمتی فرو ریخت. آقای محسن رضایی هم درباره آن زمان مطالبی را بیان کردند که مشخص شد سپاه تحلیل دقیقی از امکان حمله نظامی آمریکا به ایران در آن زمان داشته است. وقتی این پروژه شکست خورد و آمریکا نه تنها به ایران حمله نکرد، بلکه تصمیم گرفت نیروهایش را هم از عراق خارج کند، طبیعتاً بازار نفت هم از شرایط بحرانی خارج شده و قیمت‌ها نیز سقوط کردند. فارس: یعنی تصور می‌کنید تحرکات ایران و مثلا مانور موشکی برگزار شده در آن زمان روی تغییر تصمیم آمریکا تأثیرگذار بود؟ معماریان: رسانه‌های خارجی آن زمان نوشتند که وقتی ایران موشک جدید خود را آزمایش کرد با توجه به برد آن تحلیل‌گران نظامی متوجه شدند که اسرائیل زیر برد موشکی ایران است و در صورت حمله آمریکا به ایران، ‌اسرائیل هدف قرار خواهد گرفت. اما این عامل قطعا تنها عامل نیست و عوامل کلیدی‌تری وجود داشتند که روی این تصمیم آمریکایی‌ها برای عقب‌نشینی تأثیرگذار بودند.     *تله غربی‌ها در بازار نفت *قیمت نفت 40 دلاری آستانه تحمل اقتصاد آمریکاست *رسانه‌ها می‌توانند 2 میلیون بشکه عرضه مازاد «مجازی» ایجاد کنند فارس :چرا برای یک دوره نسبتا طولانی قیمت‌های نفت از 40 دلار پایین‌تر نیامد؟ معماریان: من در مقاله‌ چاپ شده درنشریه Oil& Gas Eurasia مطرح کردم که قیمت 40 دلار تقریباً آستانه تحمل اقتصاد آمریکا است و این سطح قیمت، خط قرمز فشار به اقتصاد آمریکا خواهد بود و قیمت‌های پایین‌تر باعث می‌شود اقتصاد آمریکا در این مسئله دچار ضرر و زیان شود. حتی مؤسسه گلدمن ساکس نیز صراحتا این مطلب را تایید کرده است. زیرا این سطح  قیمت، نزدیک به 90 درصد پروژه‌های نفت شیل آمریکا را غیراقتصادی کرد  و در نتیجه آن از بودجه عملیاتی برخی از این شرکت­‌ها یکباره به میزان 20 میلیارد دلار کاسته شد و این کاهش‌ها ادامه یافت بگونه‌ای که در مجموع این کاهش‌ها تا کنون از مرز 200 میلیارد دلار گذشته است. صراحتا اعلام کردم که اگر آمریکا بخواهد قیمت نفت را به زیر 40 دلار ببرد، این یک تصمیم سیاسی خواهد بود و توجیه اقتصادی نخواهد داشت و آمریکا مجبور خواهد بود هزینه اقتصادی این تصمیم سیاسی را پرداخت کند. با توجه به اینکه در حال حاضر دولت آمریکا با بحران شدید بدهی مواجه است، به عقیده من به این راحتی از این خط قیمت عبور نخواهد کرد مگر اینکه وضعیت اقتصادی آن بهبود یابد که در این صورت حتما این امر صورت خواهد گرفت. این تله‌ای است که غربی‌ها گذاشته‌اند و با یک پوشش رسانه‌ای عالی مشابه یک جنگ نرم تمام‌عیار آن را جلو می‌برند. رسانه‌هایی مانند بلومبرگ، وال استریت ژورنال، بی‌بی‌سی و رویترز به کوچکترین خبری که باعث شود ساختار قیمت‌ها بیش از این فرو بریزد دامن می‌زنند. این خط 40 دلاری مانند خاکریزی است که پشت آن باقی مانده‌اند، این خاکریز هم اقتصاد آمریکا است و همگی سعی در عبور از آن را دارند. اینکه از این جا به بعد چه طرح و برنامه‌ای دارند، فقط به‌صورت خلاصه می‌توانم بگویم که در انتها می‌خواهند کنترل و مدیریت نفت و خصوصا قیمت گذاری آن را به‌طور کامل از دست اوپک خارج کرده و به گروه 20 منتقل کنند و از طریق نفت خام شیل، اوپک را از هم بپاشند و اگر ایران روی این مسئله به‌صورت حرفه‌ای کار نکند، قطعاً بسیار بیش از آنچه در غنی‌سازی 20 درصد از دست داده از دست خواهد داد. فارس: یعنی معتقدید اگر این اتفاق بیفتد ما در آینده عاملی به نام تأثیر اوپک در قیمت‌گذاری نفت خام نخواهیم داشت؟ معماریان: اصلاً چیزی به نام اوپک وجود نخواهد داشت. کما اینکه در یک سال و نیم گذشته نیز از تأثیرگذاری اوپک کاسته شده است. فارس: شما معتقد نیستید که دلیل اصلی افت قیمت نفت در بازار این مازاد عرضه دو میلیون بشکه‌ای است؟ معماریان: هر عاملی در نوسانات قیمت نفت وزن خود را خواهد داشت و نباید بیش‌تر یا کم‌تر از وزن آن به آن بها بدهیم. یک میلیون بشکه مازاد عرضه یا کسری در شرایط سیاسی خاص بعضی وقت‌ها تا 10 دلار هم می‌تواند جابه‌جایی قیمت ایجاد کند، ولی در شرایط عادی این میزان نفت وزنی بیش از 2 دلار ندارد. بنابراین مازاد 2 میلیون بشکه‌ای در شرایط عادی و بدون تأثیر عوامل دیگر حداکثر می‌تواند 4 دلار در قیمت نفت تأثیر بگذارد. نه اینکه قیمت را از 70 دلار به 40 دلار برساند. فارس: اجازه بدهید در حاشیه سؤالی بپرسم. این دو میلیون عرضه مازاد کجا می‌رود؟ معماریان: از نظر علمی به دقت روی این مسئله کار کرده‌ام. این مطلب به نقش رسانه‌ها در جهت دادن به تراز بازار نفت بازمی‌گردد. چنانکه ممکن است در مواقعی اصلاً دو میلیون بشکه مازاد وجود خارجی نداشته باشد و رسانه‌ها به‌صورت هماهنگ و جهت‌دار وجود این دو میلیون بشکه را به‌صورت مجازی و غیرواقعی القا ‌کنند. من در دو بحران قبلی این پدیده را مدل‌سازی کرده‌ام. غربی‌ها بسیار راحت می‌توانند 2 تا 2.5 میلیون بشکه مازاد عرضه را در جهان از طریق رسانه‌ها نشان بدهند، در شرایطی که چنین مازادی از نظر فیزیکی و به‌صورت واقعی وجود نداشته باشد. چنانکه در حال حاضر برای عبور از مرز 40 دلار در بشکه روی انتظار بازار بر بازگشت نفت ایران پس از رفع تحریم‌ها تبلیغات وسیعی انجام می­دهند و این تنها عاملی است که در حال حاضر می­تواند سد 40 دلار در بشکه را بشکند . البته این منوط به وضعیت اقتصاد امریکا نیز خواهد بود. فارس: نقش نهادهای پژوهشی و مجامع بزرگ انرژی جهانی مانند IEA یا IEF و امثال آن در این فضا چیست؟ معماریان: ببینید یک ارکستر واحد در حال نواختن است و یک رهبر دارد. در کشورهای نفتی عضو اوپک متأسفانه 90 درصد اتکای مقامات نفتی بر مشاوران خارجی است. در ایران اروپایی‌ها مرجع هستند و در کشورهای عربی آمریکایی‌ها، تصور کنید یک جنگ نرم حرفه‌ای برای خارج کردن کنترل ذخایر نفتی از دست مسلمانان خاورمیانه درحال شکل گرفتن است، اینک کدام مشاور غربی حاضر خواهد بود حقیقت مسئله را به مقامات نفتی این کشورها بگوید؟ این مشاورین طوری مسائل را مطرح می‌کنند که بین کشورهای نفتی اختلاف بیندازند. من در همین دوره‌ معاصر چندین مورد از این نوع تحلیل‌ها را به مقامات نفتی کشورمان به صورت مکتوب ارائه دادم که منجر به تصحیح بعضی تصمیمات شد. لینک : http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13941014001191    
  9. با سلام خدمت همه دوستان گرامی در واقع هر دو حالت هست منتهی بعضی نیمه خالی لیوان را می بینند و بعضی نیمه پر را . البته برای اظهار نظر زود است ولی هر دو جنبه را بر اساس پیش فرض ذهنی افراد (پارادایم ) که نسبت به وقایع دارند می توان در نظر گرفت . الزاما این دو دیدگاه ناقض هم نیستند . حکایت آن چند نفری است که فیل ندیده بودند و در تاریکی فیل را لمس کردند یکی آن را شبیه ستون فرض کرده بود چون دست به پای فیل زده بود و دیگری چون بادبزن چون دست به گوش فیل کشیده بود و غیره . روزهای آینده ثابت خواهد کرد وزن هر کدام چقدر است ولی فعلا از قطع روابط بحرین و سودان و جیبوتی و کاهش سطح روابط امارات و بیانیه قطر خیلی چیزها دستگیر آدم می شود 
  10. با سلام خدمت همه دوستان گرامی مدیریت محترم لطفا به عملیات روانی هماهنگی که در حال انجام در سایت است توجه داشته باشند و تدابیر مقتضی را اتخاذ فرمایند . ضمنا شهادت این عالم بزرگوار را تسلیت عرض می کنم . نمی دانم عربستان در کمیته حقوق بشر سازمان ملل کاره ای شد یا نه ؟ ولی ظاهرا یکی از مواردی که به ما سر حقوق بشر گیر می دهند همین حکم اعدام است . حالا من منتظر واکنش های عفو بین الملل و سازمان ملل و شورای امنیت و غیره هستم تا ببینم کجای کار خواهیم بود .
  11. با سلام خدمت همه دوستان گرامی اگر اس دی اف را آمریکایی ها به راه انداخته باشند ترک ها مطلقا آنها را بمباران نخواهند کرد حتی اگر با روس ها در این خصوص به تفاهم برسند . مگر آنکه همان اتفاقی که در عراق افتاد و آمریکایی ها را مجبور به بمباران داعش کرد اتفاق بیافتد یعنی اس دی اف بخواهد خارج از برنامه تعیین شده عمل کند . نظر من این است که روس ها قبل از ورود به سوریه توافقاتشان را با آمریکا انجام داده اند و بعد وارد سوریه شدند . ترک ها هم تضمین های مورد نیاز خودشان را دریافت کرده اند و این وسط فعلا عربستان و قطر در حال تلاش هستند که سهم خود را به دست آورند چرا که النصره و داعش با توجه به کنفرانس ریاض آینده ای در سوریه نخواهند داشت
  12. با سلام خدمت همه دوستان گرامی مثبت کم بود خواستم تشکر کنم . ید الله فوق ایدیهم
  13. با سلام خدمت همه دوستان گرامی در این صورت نیازی به بمباران های روسیه نبود و کار با همان نیروی هوایی ناتو تمام بود . کافی است کمی فکر کنید ظهور داعش و کشتار مسلمانان به دست مسلمانان منافع چه کسی را تامین می کند آن وقت به خیلی از نتایج خواهید رسید . داعش در برنامه ریزی آمریکا و رژیم صهیونیستی تاریخ مصرف معینی دارد و به محض اتمام تاریخ مصرف حذف خواهد شد و گروه دیگری جایگزین آن خواهد شد . 
  14. با سلام خدمت همه دوستان گرامی برای همین هم گاه گداری اشتباهی برایشان مهمات و اسلحه از هواپیما با چتر ارسال می شود و همینطور تصادفی از مرز ترکیه عضو ناتو نغذیه می شوند و نیروهای و مجروحین آنها وارد و خارج می شوند و باز همینطور تصادفی جنگنده های آمریکایی هرجا بتوانند نیروهای ضد داعش و شیعیان را بمباران می کنند و نیروهای داعش را از مخمصه نجات می دهند و جلو چشم آمریکایی ها نفت سوریه را به ترکیه قاچاق می کنند و آب از آب تکان نمی خورد . سرکردگان فعلی تکفیری ها زمانی در ابوغریب زندانی آمریکایی ها بودند و آمریکایی ها آنها را آزاد کردند که داعش و النصره و غیره به وجود آمدند . ما بیداریم لازم است شما هم چشمانتان را باز کنید .
  15. با سلام خدمت همه دوستان گرامی سردار سلیمانی را دشمنان صهیونیست بهتر از ما می شناسند . این همه تلاش برای کاهش ابهت و ایجاد دودستگی در داخل ما بی خود نیست . شخصی را که بخواهی حذف کنی اگر بزرگ باشد ابتدا باید شخصیتش را ترور کنی و بعد به دنبال حذف فیزیکی اش بروی . غصه سردار مملکت را نخورید . امثال او در ایران زیاد هستند و منتظر نوبت ادای وظیفه و دین . نظامی که فرمانده ارشدش را به میدان فرستاده به کارآیی و تشخیص درستش در صحنه ایمان دارد و از سوی دیگر هزینه حذفش را هم پذیرا شده و به قول معروف پی شهادتش را به تن خود مالیده .
  16. با سلام خدمت همه دوستان گرامی البته رژیم کودک کش برای کشتن کودکان فلسطینی نیاز به بهانه دارد و چه بهانه ای بهتر از این !!! در رژیم  کودک کش هم قبیح محسوب نمی شود که کودک را جلو دوربین در کنار پدری که خود را سپر فرزندش کرده بکشند یا بمب دقیق و گلوله کاپرهد بر اردوگاه قانا بزنند یا در هر جنگی وقتی جلو رزمندگان فلسطینی و لبنانی کم می آورد غیر نظامیان را هدف قرار دهد و فاجعه درست کند تا آمریکا نجاتش دهد . اشغالگر وقتی خانه کسی را اشغال می کند باید بداند که در آن خانه خودش و خانواده اش مصون نخواهند ماند و این ظلم دامن خودش را خواهد گرفت . سرمستی امروز این رژیم هم زیاد طول نخواهد کشید و از جایی خواهد خورد که انتظارش را نداشته باشد 
  17. با سلام خدمت همه دوستان گرامی بحث شیفتگی نیست چراکه همه ما و مسئولین بهتر از سابقه خراب روسها خبر دارند . بحث امکانات مطرح است . واقعیت این است که دست ما در مداخله بیشتر در اوضاع سوریه بسته است و از روی ناچاری به سمت روسها رفته ایم . در این مورد به خصوص هم اشتراک منافع وجود دارد و البته روسها هم دستشان آنقدر باز نیست و در حدی می توانند دخالت کنند که ناتو احساس نکند باید مداخله کند . در واقع بیشتر از این لحاظ به نفع ما شده تا روسها چون خواه ناخواه هزینه های جنگ قسمت می شود و بار روی دوش نیروهای ما کمتر می شود و در خصوص سود هم تابع شرایط است . در هر حال روسها زرنگ تر از آن هستند که بی گدار به آب بزنند . همین قضیه هدف قرار گرفتن جنگنده روسها به نظر من تا اینجا به نفع روس ها تمام شده که ترک ها را وادار کرده نیروی زرهی لب مرز مستقر کنند .
  18. با سلام خدمت همه دوستان گرامی کاملا موافق هستم و البته این حرکت پاسخی به کارهای پوتین در تهران بود . البته باید دید ناتو تا چه حد حاضر است پای کار ترکیه بایستد . آیا سوریه هم درگیر رقابت روسیه و ناتو این بار به صورت غیر نیابتی و مستقیم خواهد شد یا خیر ؟
  19. با سلام خدمت همه دوستان گرامی اول باید دید ناظم شلنگ به دست عرف آموزش و پرورش آنجا هست یا نه ؟شاید داشته صفوف را منظم می کرده در ایران خودمان تا چندی پیش عرف بوده و هنوز هم  گاه گداری خبرهایی از گوشه  کنار می رسد . حال از جامعه قبیله ای یمن چه انتظاری است ؟ چنین ملتی شعار نمی دهند رسما اسلحه را بر می دارند و تکلیف سخنران و همراهان را یکجا با هم روشن می کنند .بعد هم دوام آوردن حوثی ها در این 8 ماه با این محاصره و بمباران و جنگ شدید خودش معجزه است . آن هم در کشوری که هر روز روسای قبایل به سمتی غش می کنند و یک روز دوست و یک روز دشمن هستند .
  20. با سلام خدمت همه دوستان گرامی شرط آمریکایی ها برای بند 7 آبروی دموکراسی آمریکایی را می برد . اگر قرار به صندوق رای و انتخاب مردم است بودن یا نبودن بشار اسد در انتخابات فرقی نمی کند . اگر مردم او را بخواهند رای می آورد و اگر نخواهند نمی آورد . این انتخابات را هم دولت سوریه برگزار نمی کند بلکه سازمان ملل است که برگزار می کند و بنابراین تقلب و رای ما کجا است و از این حرفها نداریم . اصرار بر حذف بشار اسد بدون انتخابات به عنوان پیش شرط عیار دموکراسی غربی را معین می کند . رای مردم تا وقتی ارزش دارد که به نفع ما است .
  21. با سلام خدمت همه دوستان گرامی توجه داشته باشید که این پیروزی ها به راحتی می تواند تبدیل به شکست شود اگر در زمان لازم اقدام سیاسی لازم انجام نشود و از فرصت درست استفاده نشود . قطعنامه 598 در زمانی تصویب شد که ما در یازده کیلومتری بصره بودیم و عملیات کربلای 5 در حال انجام بود . آن زمان هم احساس قدرت می کردیم . نمایندگان سیاسی ما در مذاکرات قطعنامه فعالیت زیادی نداشتند و زمانی هیات سیاسی ما به مسکو رسید که قطعنامه تصویب شده بود !!! این ها در ویژه نامه های رمز عبور ذکر شده که می توانید مطالعه کنید . من هم بر اساس آنچه به یادم مانده این مطالب را می نویسم . آن شرایط برای اعمال نفوذ ما در قطعنامه مناسب بود و چون به موقع عمل نکردیم منجر به جام زهر شد !!! توجه داشته باشید که تاو چقدر معادلات سوریه را تحت تاثیر قرار داد !!! الان هم اگر از شرایط درست استفاده نشود سلاح دیگری به مخالفین می دهند و روسیه را با تهدید و تطمیع سر جایش می نشانند و دوباره ورق بر می گردد . بشار اسد خط قرمز ما است چون محور مقاومت اصل است . ممکن است صلاح حفظ محور مقاومت در کنار رفتن بشار اسد باشد . چون شرایط همیشه ثابت نیست و می تواند تغییر کند . ما در زمان جرج بوش که آمریکایی ها در عراق گیر کرده بودند در اوج قدرت بودیم . نه فتنه 88 اتفاق افتاده بود نه قیمت نفت به زیر 50 دلار رسیده بود نه تحریم های سفت و سخت داشتیم . هر وقت هم که آمریکا و رژیم اشغالگر قدس چیزی می گفتند موشک و ماهواره ای نشان می دادیم و رزمایشی برگذار می کردیم . توجه داشته باشید . شرایط می تواند عوض شود . پس از شرایط فعلی باید حداکثر استفاده را کرد
  22. با سلام خدمت همه دوستان گرامی این مناطق قبلا جزو یمن بوده و جمعیت آن هم یمنی هستند . از این جلوتر بروند رسانه های آنها ندای واحرمین شریفین سر می دهند و آن وقت است که آنهایی که تا به حال در حاشیه نگه داشته شده اند ( ترکیه و پاکستان و ... )بهانه ورود به متن را پیدا می کنند و وضع بدتر خواهد شد . همین فشار برای عربستان کافی است .
  23. با سلام خدمت همه دوستان گرامی القاعده قبلا در یمن حضور داشته و یکی از اهداف بمباران های هواپیماهای بدون سرنشین آمریکا همین پایگاه های القاعده در یمن بوده است . پس از به قدرت رسیدن انصار الله بخشی از درگیری های اصلی انصار الله با عناصر القاعده موجود در یمن بوده است که این روند با برتری انصار الله طی می شده تا زمان حمله عربستان و ائتلاف تشکیل شده توسط عربستان به یمن . بنابر این درگیری القاعده یا داعش با انصار الله چیز جدیدی نخواهد بود .
  24. با سلام خدمت همه دوستان گرامی نه عجیب نیست . این قوم از ابتدا هم همین طور بودند . چیزی که ما در نظر نمیگیریم مشیت خدا است و مکر او که از همه مکرها بالاتر است . همین یهودیهایی که می فرمایید ( با کمال احترام به تمام هموطنان مومن و موحد کلیمی ) در طول تاریخ چند حکومت ایجاد کردند و چند بار از اوج عزت به حضیض ذلت افتادند ؟ کوروش چرا مهم است ؟ چون یهودیان دوره دانیال نبی را که بخت النصر پادشاه بابل اسیر کرده بود را پس از فتح بابل آزاد کرد . در آن زمان هم  آنها همین نبوغ و سیاست و شطرنج را بلد بودند ولی با همین استعدادها راهی را رفتند که به امروز رسید . وقایع پیش از دوره ظهور و حین دوره ظهور امام زمان در احادیث و روایات اسلامی بیان شده است آنها را بخوانید و منتظر بدتر از شرایط فعلی هم باشید هنوز سفیانی نیامده است .ولی بدانید که همین سیاست بازی ها در نهایت ایشان را بر زمین خواهد زد و مکر خدا جوری آنها را فراخواهد گرفت که فکر نمی کنند . اکنون ایشان سرمست از قدرتند و شاد از آتشی که بین مسلمین برافروختند ولی این وعده خداست که ظالمین جز خسارت نصیبی نخواهند داشت
  25. با سلام خدمت همه دوستان گرامی با توجه به عملیات نفوذی غواصها امکان شلیک توپخانه به خط اول وجود نداشت چرا که نیروهای خودی موج اول هدف قرار می گرفتند . اصل طراحی عملیات هم همانطور که دوستان فرمودند غافلگیری بود که وقتی غافلگیری از بین رفت ادامه عملیات ممکن نبود . در مجموع شکست عوامل مختلفی دارد که در نهایت به مدیریت نبرد خودی معطوف می باشد . اگر عملیات لو رفته حفاظت اطلاعات ضعیف بوده و اگر آمریکایی ها اطلاعات را به عراق دادند باز هم به نحوه حرکت و استقرار نیروها بر می گردد یا حفاظتی که در ارتباطات و امکان شنود دشمن باید انجام می شد و نشدکه امکان انجام عملیات و جهت حرکت را برای آنها مشخص کرده است . به عنوان مثال عملیات والفجر 8 نیز با همین اصل غافلگیری و با روشی انجام شد که دشمن حتی فکر انجام آن را نمی کرد . البته ضعف بزرگ این مسئله نظامی نبود و بلکه سیاسی بود زمانی که شما سال 65 را سال سرنوشت اعلام می کنید و بسیج نیرو و امکانات گسترده و سپاه صد هزار نفری محمد رسول الله را با بیشترین امکانات موجود تبلیغ می کنید نمی توانید امکان عملیات و رعایت اصل غافلگیری را داشته باشید چرا که خودتان دشمن را هوشیار کرده اید . مناطق سرنوشت ساز هم کاملا مشخص بود و نیاز به هوش زیادی نداشت که طرف ما بداند توان اطلاعاتی و عملیاتی خود را در کجا باید متمرکز کند و شد آنچه نباید می شد . هر چند به لحاظ معنوی شهدای این عملیات به پیروزی اصلی و لقاءالله رسیدند اما این خسارت برای ما جبران ناپذیر بود به صورتی که مجبور به انجام عملیات کربلای 5 تنها دوهفته بعد از کربلای 4 شدیم و شاید با فرصت بیشتر نتایج بهتری می گرفتیم