zed

VIP
  • تعداد محتوا

    1,735
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    4

تمامی ارسال های zed

  1. «اسطوره منغ»، مقاومت یکصد سرباز سوری مقابل ده هزار تروریست مسلح فرودگاه نظامی «منغ» و مقاومت یک‌ساله یکصد سرباز سوری مسئول محافظت از آن مقابل بیش از ده‌ها تروریست مسلح و بیش از 43 هجوم مسلحانه از سوی این عناصر، این فرودگاه را به اذعان کارشناسان و اندیشکده‌های نظامی به «اسطوره‌» مبدل کرده است. به گزارش مشرق به نقل از فارس، روز گذشته منابع خبری از ورود هزاران عنصر مسلح وابسته به «امارت اسلامی عراق و شام» و گروه «جبهه النصره» که از گروه‌های وابسته به سازمان تروریستی «القاعده» هستند، به فرودگاه نظامی «منغ» خبر دادند که در مسیر «حلب – اعزاز» در شمال شهر «حلب» قرار دارد و تنها چند کیلومتر با مرزهای ترکیه فاصله ندارد. این فرودگاه نظامی که هم اکنون به دلیل مقاومت در برابر 43 حمله و هجوم ده‌ها تروریست مسلح به اسطوره مقاومت در کشور سوریه تبدیل شده، تنها 40 کیلومتر با مرکز شهر «حلب» که تا پیش از بحران سوریه پایتخت اقتصادی سوریه شمرده می‌شد، فاصله ندارد. محاصره فرودگاه «منغ» از سپتامبر سال گذشته میلادی آغاز شد و این فرودگاه به این جهت برای گروه‌های مسلح حائز اهمیت بود، چون این گروه‌ها تلاش داشتند، آن را به مقر عناصر خود تبدیل کنند. علاوه بر اینکه این فرودگاه نظامی دارای موقعیت استراتژیک مهمی نیز بود، به گونه‌ای که از جنوب شرقی به شهر «تل رفعت» محدود می‌شود که کنترل آن را گروه‌های مسلح وابسته به «جبهه النصره» در دست دارند. همچنین فرودگاه نظامی منغ از شرق به روستای «منغ» و از شمال به شهرهای «اعزاز» و «عین دقنه» و از جنوب به روستای «دیر جمال» و از غرب به روستای «العلقمیه» منتهی می‌شود که از جمله مناطق تحت تصرف و دژهای مستحکم گروه «جبهه النصره» و دیگر گروه‌های سلفی جهادی به شمار می‌آید. شمار نظامیان ارتش سوریه که مسئولیت محافظت و حمایت از این فرودگاه نظامی را برعهده داشتند، بیش از صد سرباز نبود که در نقاط مختلف فرودگاه و مهمترین محورهای نفوذی آن پراکنده و مستقر شده بودند، آن هم در زمانی‌که شمار عناصر مسلح برای حمله به آن به بیش از ده‌ها هزار نفر می‌رسید و در میان آنها عناصر مسلحی با تابعیت‌های مختلف و مجهز به انواع سلاح‌های سنگین و نیمه سنگین و سبک می‌رسید و از زمان محاصره فرودگاه تا تصرف آن روزی نمی‌گذشت که حمله‌ای علیه آن صورت نگرفته باشد. فرمانده نظامی فرودگاه که در نبرد اخیر به دست گروه‌های مسلح کشته شد، بارها تاکید کرده بود که گروه‌های مسلح در محاصره این فرودگاه از انواع سلاح‌ها و خودروهای بمبگذاری شده استفاده کردند تا شاید به این طریق پس از محاصره، پیشروی خود به سمت فرودگاه و تصرف آن را محقق کنند. وی توضیح داده بود که برخی از گروه‌های مسلح پیشروی‌هایی را محقق کرده و بر برخی از نقاط فرودگاه تسلط پیدا کرده بودند، به همین منظور وی به همراه گروهش اقدام به تقویت استحکامات خود و مقابله روزانه با گروه‌های مسلح کرده بودند و در تمام طول این پدافند هوایی ارتش سوریه همواره از فرودگاه حمایت و با هدف قرار دادن گروه‌های مسلح پیشروی آنها را کُند و در مواردی مختل می‌کرد. اطلاعات موجود تاکید می‌کند: یک صد سرباز سوری حدود یک سال در برابر حملات ده هزار فرد مسلح ایستادگی و مقاومت کردند و بیش از 4 هزار نفر از آنها را به قتل رسانده و زخمی کردند و «معجزه فرودگاه منغ» بنا به توصیف رسانه‌ها و اندیشکده‌های نظامی در این امر نهفته است. اینکه چگونه افسران ترک و رژیم‌های عربی حوزه خلیج فارس مستقر در دفتر عملیات مرزهای ترکیه با وجود تمام تلاش‌ها و نقشه‌های ریخته شده نتوانسته‌اند، برای قریب به یک سال این فرودگاه نظامی را که مساحتی بالغ بر 2.5 کیلومتر مربع بیشتر نداشت، به تصر ف خود در آورد. چهار روز اول ماه اوت (ماه جاری) شاهد حملات رایج و معمول گروه‌های مسلحی بود که طی یک سال اخیر بارها دست به چنین حملات مشابهی زده بودند. تا اینکه روز دوشنبه (گذشته) از راه رسید. صبح این روز 6 هزار فرد مسلح وابسته به گروه‌های تروریستی همچون «مهاجرین و انصار، «امارت اسلامی شام و عراق»، «لوا التوحید»، «لوا عاصفة الشمال» و «جبهه النصره» حمله‌ای تحت عنوان «نبرد سرنوشت» از تمام محورها علیه فرودگاه نظامی منغ تدارک دیدند که رهاورد آن وقوع شدیدترین و سخت‌ترین درگیری‌ها طی یک سال گذشته از اولین ساعات بامداد روز دو شنبه میان گروه‌های مسلح و یک سرباز مستقر در فرودگاه بود. در حالی‌که برای تصرف فرودگاه گروه‌های مسلح حملات موشکی سنگینی را علیه فرودگاه انجام دادند تا به دنبال آن انفجاری انتحاری به واسطه خودرو بمبگذاری شده که یکی از عناصر «امارت اسلامی عراق و شام» آن را هدایت می‌کرد، پس از برخورد با سربازان محافظ فرودگاه شماری از آنها را به قتل برساند و روزنه و شکافی برای نفوذ افراد مسلح به فرودگاه باز کند. اما دیگر سربازان مسئول محافظت از فرودگاه به سرعت با تغییر مکان و موقعیت خود این شکاف را که در جنوب فرودگاه ایجاد شده بود، پر کردند و پدافند هوایی ارتش سوریه نیز با وارد شدن به درگیری‌ها و انجام حملاتی علیه گروه‌های مسلح شمار زیادی از آنها را به قتل رسانده و شمار دیگری را زخمی کند. این عاملی شد تu0631لشکر «فراس اسمندر» تا آخرین لحظه از فرودگاه در برابر گروه‌های مسلح حمایت کرد و در این نبرد به دست این گروه‌های تروریستی کشu06CC مسلح بار دیگر حمله سخت و شدید دیگری را از تمام محورها علیه فرودگاه تدارک دیدند که با مقابله سربازان باقی مانده در منغ مواجه شدند. در این هنگام 50 سرباز مستقر در فرودگاه به کمک پدافند هوایی از فرودگاه به سمت روستای «عفرین» در ریف شمالی حلب که تسلط و کنترل کمیته‌های مردمی کردهای سوریه است، عقب نشینی کردند و تنها 5 نظامی سوری به همراه فرمانده نظامی فرودگاه، در منغ باقی مانده و بنابر اظهار مرکز اطلاع رسانی دو روستای «نبل» و «الزهرا» سرلشکر «فراس اسمندر» تا آخرین لحظه از فرودگاه در برابر گروه‌های مسلح حمایت کرد و در این نبرد به دست این گروه‌های تروریستی کشته شد. شمار دیگری از عناصر مسلح همزمان با حمله گروه‌های تروریستی به فرودگاه منغ، حملاتی را از جنوب روستای «عندان» علیه روستای در محاصره «الزهرا» انجام دادند که با مقابله و مقاومت کمیته‌های مردمی این روستا مواجه و مجبور به عقب نشینی شدند. همچنین اطلاعات موجود نشان می‌دهد که در یکی از مهمترین اهداف استراتژیک گروه‌های مسلح و افسران ترک هدایت کننده این گروه‌ها تسلط بر این فرودگاه جهت ایجاد منطقه ممنوعه پرواز برای نظام سوریه از ریف ادلب تا ریف حلب و از آنجا به ریف لاذقیه بود که مناطق شمالی و شمال غربی و غرب سوریه را در بر می‌گرفت. همچنین دیگر اطلاعات به دست آمده تاکید می‌کند که «فراس اسمندر» اقدام به از کار انداختن تمام سیستم‌ها و دستگاه‌های فرودگاه کرد که ممکن بود، پس از تصرف فرودگاه از سوی افراد مسلح مورد استفاده قرار گیرد. در جریان این حمله نظامی یک منبع نظامی ارتش سوریه تاکید کرد که ایستادگی و مقاومت فرودگاه منغ اسطوره‌ای بزرگ در طول بحران دو سال و نیمه سوریه به شمار می‌آید، به ویژه آنکه این فرودگاه از چهار طرف در محاصره گروه‌های مسلح بود. این منبع در ادامه می‌افزاید که بدون تردید گروه‌های مسلح از تصرف این فرودگاه چیزی عایدشان نخواهد شد، جز اینکه به این وسیله روحیه خود را بالا ببرند، دقیقا بسان آنچه در فرودگاه «الضبعه» حمص در مرکز سوریه رخ داد. فرودگاه نظامی منغ فرودگاهی مختص استفاده از بالگردهای نظامی است. لينک خبر : http://www.mashreghnews.ir/fa/news/238868/اسطوره-منغ-مقاومت-یکصد-سرباز-سوری-مقابل-ده-هزار-تروریست-مسلح
  2. دولت بریتانیا به مقامات آرژانتینی که چندین جنگنده دست دوم از اسپانیا برای به کارگیری در جزایر مالویناس خریداری کرده است هشدار داد. به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم به نقل از پایگاه خبری اسپانیایی زبان«آمریکا اینفوبائه»؛روز یکشنبه مجله " Sunday People" طی مقاله‌ای از خرید 20 فروند جنگنده اسپانیایی دست دوم توسط دولت آرژانتین خبر داد. در این روزنامه آمده است که مقامات آرژانتینی در چند روز اخیر 20 فروند جنگنده " Mirage F1" دست دوم را از دولت اسپانیا خریداری کرده است. Mirage F1 مطابق با نظر کارشناسان این اقدام آرژانتین وزارت دفاع بریتانیا را مجبور خواهد کرد تا حضور نظامیان خود را با وجود اینکه این بخش می بایست هزینه های خود را پایین بیاورد در جزایر مالویناس مستقر کند. مجله " The Mirror" اظهار داشته است که آرژانتین با خرید این جنگده‌ها روابط خود با بریتانیا را وارد تنش کرده است. همچنین نویسنده این مجله ادعا کرده است که این جنگنده‌ها دارای بمب‌های هوشمند است. مقامات بریتانیایی از این اقدام آرژانتین ابراز نگرانی کرده‌اند و اعلام کرده‌اند که آرژانتین با این جنگنده‌ها توانایی آن را خواهد داشت که جنگی سنگین و جدی را آغاز کنند. در این مجله آمده است: کریستینا فرناندز درصدد برآمده است تا پیش از انتخابات ریاست جمهوری 2015 از نظر نظامی کشور را تجهیز کند. یکی از نظامیان بریتانیایی خاطر نشان کرده است که در صورت مشاهده هرگونه اقدامی برای حمله به جزایر مالویناس چندین برابر نظامیان آرژانتینی نیرو و تسلیحات در این جزایر مستقر خواهیم کرد و از شهروندان این جزیره دفاع می کنیم. بریتانیا از سال 1833، پس از جنگ 74 روزه میان دو کشور جزایر مالویناس را اشغال کرده است. از این تاریخ تا به امروز بریتانیا این مجمع الجزایر سرشار از نفت را همچون یکی‌ از مستعمره‌های خود می‌داند. مقامات آرژانتینی در موقعیت‌های گوناگون از مقامات بریتانیا خواسته‌اند تا برای حل بحران حاکمیت مالویناس با یکدیگر مذاکره کنند. اما مقامات بریتانیایی درخواست آن‌ها را نپذیرفته‌اند و اعلام کرده‌اند که در برابر هر تهدیدی از مالویناس حمایت خواهند کرد. به تازگی در شمال جزایر مالویناس میادین نفتی بزرگی کشف شده است که کارشناسان معتقدند می توانند کمک شایانی به اقتصاد این جزایر بکنند. به‌ تازگی با بالا گرفتن ادعای آرژانتین برای مالکیت این جزایر، همه‌پرسی انجام شد؛ و در این همه‌پرسی بیش از 99 درصد از ساکنین بریتانیایی تبار این جزایر خواستند تا تحت حاکمیت بریتانیا باشند. لينک خبر : http://www.mashreghnews.ir/fa/news/238431/جنجال-انگلیس-بر-سر-میراژهای-دست-دوم
  3. «درعا» جبهه اصلی تجاوز آمریکا علیه سوریه مسئولیت رسمی در دولت اوباما برای تجاوز به سوریه به آژانس مرکزی اطلاعات آمریکا (CIA) واگذار شده است، این مأموریت از سوی کمیته سیاسی امنیتی کاخ سفید به اوباما پیشنهاد و پس از تصویب وی عملیاتی شد. به گزارش خبرگزاری فارس، سرتیپ «جان رایت» به عنوان فرمانده هماهنگی و عملیاتی آمریکا برای تجاوز نیابتی به سوریه منصوب شده است. این افسر 57 ساله و با سابقه در جنگ‌های افغانستان، عراق و لیبی در اولین اقدام دفتر خود را در امان پایتخت اردن عملیاتی کرد و بیشترین هماهنگی را با عربستان سعودی آغاز نمود. جان رایت عربستان سعودی را توجیه کرد که در امور انسانی این جنگ نباید دخالت کنند، همکاری عربستان با آمریکا مالی و لجستیکی خواهد بود. در همین راستا و در تاریخ 12/6/2013 ، دومین دیدار جان رایت با بندر بن سلطان در امان صورت گرفت که متعاقب آن موشک های دوش پرتاب و ضد تانک (استینگرهای آمریکایی) تحویل گروه های تحت امر سازمان سیا قرار گرفت. جان رایت کلیه نیروهای این جنگ نیابتی را از جوانان سوری انتخاب کرده است و در حال حاضر 3 هزار نفر از این شورشیان در پادگان «الموقر» اردن در نزدیکی مرز سوریه مشغول آموزش می‌باشند، درعا به عنوان اولین پیروزی آمریکا در نظر گرفته شده است. آمریکا قصد دارد پس از اشغال درعا موضوع منطقه ممنوعه پرواز را اجرا کند، بزرگترین مشکل آمریکا در رسیدن به اهداف خود، عدم انگیزه کافی شورشیان سوری می باشد. لينک خبر :http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13920506000449
  4. [quote name='mihandost' timestamp='1375657876' post='326668'] با سلام [quote name='lordashrafi' timestamp='1375657428' post='326665'] [quote name='amirandamir' timestamp='1217962014' post='42789'] [quote]اصلا نباید ایران را با امریکا مغایسه کرد و معنایی هم ندارد همه میدانیم که ارتش ایالات متحده امریکا حتا از کل نیروهای کشورهای غربی عضو ناتو هم به تنهایی قویتر است. حالا من فکر نمیکنم که بین امریکا و ایران جنگی از نوع نظامیش رخ دهد. نبرد ایران و غرب در عرصه و میدان اقتصادی به پیش خواهد رفت و نتیجه خواهد داد. انها تصمیم گرفته اند که ایران را با تحریمهای سخت اقتصادی به زانو در آورند مثل کره شمالی. شاید در آینده دیگر نتوانیم نفت خام بفروشیم، ۹۰٪ از در آمد دولت ایران به نفت وابست است. در مغاله ای خواندم که آنها در مرحله بعدی تحریمها تصمیم دارند و به شرکتهای بیمه بین المللی دستور داده اند که نفتکشهایی که برای ایران نفت خام حمل میکنند را بیمه نکنند، خطوط هوایی را بسیار محدود میکنند و امثالهم، میدانید یعنی چه؟ [color=red]پس سر نوشت این نبرد یا جنگ در عرصه اقتصادی ورق خواهد خورد و نه در میدان جنگی دیگر.[/color] [/quote] بله؟جلوي صادرات نفتي سومين صادر كننده نفت رو بگيرن؟ برادر شما حالتو خوبه؟شرمنده ها ولي من كه سرم داره سوت ميكشه. فقط بهت بگم در اون صورت بايد روي هر بشكه قيمتي معادل هزار دلار بذاري. آمريكا در ماه اول خودش با اين حركت به خاك سياه ميشينه(درسته كه ما هم به خاك سياه ميشينيم)مخش كه عيب نكرده خود زني كنه. من قبول دارم كه اين جنگ در عرصه اقتصادي جلو خواهد رفت ولي نه در چرخه نفت. مثل اين ميمونه كه شما دستت درد كنه واسه اينكه خوبش كني اونو قطع كني.شما اينكارو ميكني؟ بذار خيالتو راحت كنم.ما قدرتمند ترين سلاحمون حتي قدرتمند تر بمب اتمي همين نفتمونه.كافيه يه شير فلكه رو ببندي.به همين راحتي چين با چماق ميزنه تو سر آمريكا كه دست از سر ايرانيا بردار كه ما داريم بدبخت ميشيم. بقيه كشورايي هم كه از ما نفت ميگيرن هم از چين حمايت ميكنن و به همين راحتي آمريكا شكست ميخوره. يا بمب اتم ميزنه.يا تسليم ميشه. [/quote]الان برو ببین صادرات نفتمون از دوملیون و خوردی به 600-500هزار تا رسیده( برداشت از سخنان رییس جمهور فعلی)قیمت نفت از زمانی که ما دو ملیون صادر می کردیم یه دلار اومده پایین ولی امریکا قولدر و باهوشه می دونه چی جوری باید کار کنه این جوری هم مارو از صحنه ی نفتی حذف کرد هم قدرت خودشو به رخ کشید واقعا منم مث تو فکر می کردم ولی اصلا به این فکر نمی کردم که آمریکا هم کارشناسان خبره ای داره اینجوری ه کار دیگه هم کرد که من فراموش کرده بودم این که توانایی استراتیژیک ایران رو ازش گرفت این توانایی تاثیر گزاشتن بربازارهای بزرگ و بسیار پر اهمیت نفت بود اگه ایران یه هو صادرات نفتو به 500هزار تا می رشوند تاثیر روانی این امر باعث ضرر بیش از حد و میلیارد دلاری امریکا تنها در یه روز می شد حتی دشمن خونی امریکا روسیه رو هم تقویت می کرد البته رقبای مهمشو مث ایران و چین رو بیشتر صدمه میزد ولی این گونه آب از آب تکون نخورد تنها این وسط ایران ضرر کرد در حالی که ایران می تونست با تحمل همین ضرر دشمنانشو هم پایین بکشه ای کاش اینکارو می کرد [/quote] برادرعزیزم این امار 500000 بشکه ای را از کجا در اورده اید که روی ان نظر هم می دهید . [/quote] با سلام خدمت همه دوستان گرامي پس چرا در تحريم جديد قراره يک ميليون بشکه در روز از صادرات نفت ايران را ظرف يک سال از بازار حذف کنند ؟ صحبتهاي جناب ELO را بخوانيد : دوستان سلامخوب بحث نفت و صادرات نفت مستقیم میاد رو تخصص و شغل بنده!!!!!!!!!!میدونین که رو کشتی های نفتکش کار میکنم و در وسط این گیرودارمچند نکته کوچیک بگم دوستان کمی بیان داخلتر گود!!!تحریمهای ما ایرانیها از یکی دوسال پیش نبوده ، از خیلی سالها پیش ، از روزی که خواستیم خودمون باشیم وآقای خودمون نه نوکر دیگرون، شروع شد. یه روزایی از ساده ترین چیزها شروع شد مثه حتی سیم خاردار تا رسید به امروز که های تک ترینها رو تحریممون میکنن چون هرچی تحریم کردن ساختیمهمه هم دیدین ما راه دور زدن تحریمها رو به هر شیوه ای همیشه بلد شدیم و تحریم ها رو همیشه دور زدیمدرباره نفت و صادرات نفتاول اینکه امیدوارم روزی کشورم به جایگاهی برسه که بجای صادر کننده نفت خام تبدیل به وارد کننده نفت خام و صادر کننده فراورده ها بشهدوم امیدوارم اقتصاد مملکتم بجایی برسه که چشممون دنبال پول نف نباشه ، اقتصادی مدرن و کارا مبتنی بر نیازها و احتیاجات و بر پایه توانای یها و استعدادها و داشته هامونبرای من مهم نیست کدوم گروهی چپ یا راست انجامش بدن مهم اینه که ایرانی انجامش بده ( که متاسفانه ثابت کردیم کم بی رمق نیستیم و کم سستی نداریم )و اما قضیه تحریم صادرات نفتزیاد جدیش نگیرین !!شوخی نمیکنم جدی میگم ، مگه از دو سال قبل تحریم نبودیم؟ ها؟ ولی چی شد ؟ صادراتمون قطع شد؟ما همیشه راهای دور زدن تحریم رو بلدیمدست برقضا خوشحالم که تحریمها رو طوریببندن که ناچار بشیم به چین نفت نفروشیم چون داره غارتمون میکنه ( ثابت شده هربار که ناچار شدیم تازه یادمون افتاده که خودمون هم میتونیم یه تکونی بخودمون بدیم ، هرجا تحریممون کردن و بهمون چیزی ندادن رفتیم اونجا و اونو ساختیم !! ای کاش ما ایرانی ها بدون اینگونه بازیهای بیرونی خودمون بریم سراغ چیزهایی که نیازداریم و بسازیمشون و منتظر تحریمشون نشیم )ما سالهای گذشته هم تحریم بودیم و به کشورهای هم که نفت ایران رو تحریم کرده بودن حتی اروپایی هاش ، نفت صادر کردیم اونم با کشتیهای که اونا هم تحریم بودنمیخواین باور کنید یا نهاما به این شبهای مقدس قسم راست میگمیه خاطره کوچیک از زبون چند تا از همکارام که باهاشون در ارتباط بودم بزارین براتون تعریف کنم :دوستانی که اهل تماشای بی بی سی و صدای آمریکا و رادیو فردا هستن و هرازگاهی سری هم به من و تو میزنن میدونن که در یک برهه چند وقت قبل این رسانه های مشترک المنافع در یک جهت گیری مشترک همه همزمان اعلام کردن ایران حدود 7000000( هفت میلیون بشکه ) نفت خام در کانال سویز و مصر داره اما براشون مشتری نداره و نفتا مونده رو دستشو تحریم بیچاره اشون کرده و کسی نفت ازش نمیخره و....!!( میتونین با مراجعه به ارشیوهاشون این خبر رو پیدا کنین)یکی از این عزیزان قسم میخورد که : به یگانگی خدا قسم همون شب من باشگاه افسران بودم و داشتم این خبرا رو تماشا میکردمن و همزمان ما داشتیم بندر .... مصر از همون نفتهایی که بی بی سی و صدای آمریکا و من و تو میگفتن مونده رو دست ایران توی مصر و میگفتن مشتری نداره بارگیری میکردیم و فقط ما هم تنها نبودیم بودن چند سوپرتانکر دیگه امون که اونا هم داشتن بارگیری میکردن و بار اول دوم سوم و چهارممون هم نبود کار روتین همیشه امون بود از چندین ماه قبل و تا ماه های بعدش تا.....!!!!!!مقصد؟بماند!!!!یه اشاره کنم ، کشورهای عضو اتحادیه اروپا!!! ( آدرس رو ساده دادم یا نه؟ افتاد؟)باورش برای خیلی ها شاید سخت باشه اگر بگم حتی یک روز هم نشد که نفت ما اونجا مازاد بمونه ، شده که بعلت نیاز بالای مشتری و متاسفانه فرستادن بیش از حد نفت به سمت شرق آسیا ( هند و ژاپن و کره بد نبودن منظورم چین نامرده ) حتی نفت خام کم می آوردیم برای تحویل به اروپایی ها و مجبور میشدیم .............بماند!!!!!! اما هیچ وقت نشد که نفتمون بی خریدار بمونهتحریم هست راه دور زدن هم هستبچه ها تو دوره دانشگاه افسری همیشه این شعار "در ارتش یه دستور داریم یه اجرا" روبشوخی تغییر میدادن به " در ارتش یه دستور داریم یه لغو دستور "بقول وکلای عزیز حقوقی : یه قانون داریم یه راه دور زدن قانون !!! اونم قانونی قانونی قانوینی ( میگید نه از وکلا بپرسین ، متاسفانه وکیل خوب وکیلیه که راه های خوب دورز دن قانونی قانون رو خوبتر بدونه )تحریم هست نمیگم نیست اما ماهم راهای دور زدنشو خوب بلدیم ،تا اینجا این کارو کردیم اگر بخوان ادامه بدن بازم بلدیم انجام بدیمو اما بزرگترین مشکلی که مارو داره اذیت میکنه و عرصه رو برما تنگ کرده تحریم نفت نیستمشکل تحریم سیستم بانکیهمشکل تحریم سیستم پولیهجاینه که داره اذیت میکنه ، ( هرچند برای این هم راهکارهای باید باشه که بنده بی اطلاعم )در باره بستن تنگه هرمز هم به نظر من هنوز خیلی زوده بخوایم به چنین راهکاری فکر کنیم ، هنوز تیرهای زیادی توی ترکشمون هست که مجبور نباشیم برسیم به اون انتخابزیاد بحث تحریم صادرات نفت رو جدی نگیرین و نگرانش نباشین ، سپردینش دست ما براردراتون تا حالا هندلش کردیم از این به بعد رو هم بلدیم چیکار کنیم !خاطرتون جمعیه فکری برای دور زدن تحریمهای بانکی و پولی بکنین اینجا سر گردنه و خرگردن چسبیدن اقتصاد ماستاینو یه راهکار بدین !! البته نه تو نت !!بدین دست اندرکارای اقتصادی مملکتحرف آخر :کاش میشد بدون تحریم به فکر خودکفایی باشیم و نه اینکه منتظر بشیم بزارنمون تحت فشار بعد یادمون بیاد که باید خودمونو باور کنیم( تو پرانتز هم یه نکته منفی بگم ، خیلی از تحریمها میتونه با مدیریت اصولی بی اثر که هیچ حتی مفید به فایده هم بشه ، که برخی هاش که خوب مدیریت میشه دقیقا داره همین اتفاق میوفته ، اما متاسفانه در برخی زمینه ها و بخشها مدیریت دقیقا داره برعکس عمل میکنه و آب به آسیاب دشمن میریزه ، اونم دقیقا جاهایی که بدون صرف کمترین هزینه میشه اونو مدیریت کرد ، فقط فعل خواستن میخواد که متاسفانه ..... این مطلب رو بر مبنای تجربه خودم در دریا و موجهه با تحریمهایی که بدون یک ریال میشد حتی منفعت هم برای ما باشن میگم ف نامه هم نوشتم و نوشتیم ، طرح هم دادیم اما .....شاید باورش سخت باشه اگر بگم در چند مورد مورد عتاب و خطاب هم قرار گرفتیم که پاتونو از گلیمتون درازتر نکنین !!!اینجاست که آدم........... بیخیال !!!!!!)نکته خنثی: باور کردن یا نکردن حرفهای بالا با خودتونه ف قسمشو خوردم فراتر از این هم میتونم کاری بکنم که نمیکنم ، سند هم دارم خوبشم دارم منتها محاله رو کنم و راهکارهامون لو بدم محالهامیدوارم دوستان قسمو باور کنن ، در غیر اینصورت با خودتون قبول کردن یا نکردنش ، اون بحث 7 میلیون رو هم کی از دوستان زحمت پیگیریشو توی بی بی سی بکشن ممنون میشم لينک : [url="http://www.military.ir/forums/topic/25231-%d8%aa%d8%b5%d9%88%db%8c%d8%a8-%d8%aa%d8%ad%d8%b1%db%8c%d9%85-%d8%a8%d8%b1%d8%a7%db%8c-%d8%b5%d9%81%d8%b1-%da%a9%d8%b1%d8%af%d9%86-%d8%b5%d8%a7%d8%af%d8%b1%d8%a7%d8%aa-%d9%86%d9%81%d8%aa-%d8%a7%db%8c%d8%b1%d8%a7%d9%86-%d8%aa%d9%88%d8%b3%d8%b7-%d8%a2/page__st__15"]http://www.military....-آ/page__st__15[/url]
  5. با سلام خدمت همه دوستان گرامي توجه داشته باشيد که ما هم اکنون در تحريم طلا و ساير فلزات هم قرار داريم که همراه با تحريم قبلي که خودرو سازي را تحريم کرد اعمال شد . به همين دليل هم نمي توانيم پول برقمان را از پاکستان و گازمان را از ترکيه به صورت طلا يا ساير فلزات دريافت کنيم . ضمنا از چند سال ديگر وارد دوره خشکي و خشکسالي هيدرولوژيکي فلات ايران مي شويم که پيش بيني شده تا 60 سال ادامه داشته باشد . در چنين شرايطي پرداختن به آب و مباحث مربوط به آن به صورت جدي يک نياز امنيتي و نه صرفا اقتصادي تلقي مي شود . http://www.isna.ir/fa/news/92043119054/%D9%87%D8%B4%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D9%87%D8%A7%DB%8C-%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%88%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%AE%D8%B5%D9%88%D8%B5-%D9%88%D9%82%D9%88%D8%B9-%D8%AE%D8%B4%DA%A9%D8%B3%D8%A7%D9%84%DB%8C-%D9%87%DB%8C%D8%AF
  6. با سلام خدمت همه دوستان گرامي ديشب اخبار سيما اعلام کرد به مدت ۸ سال و براي هر سال 440 ميليون دلار هزينه نگهداري و زنده نگه داشتن شارون بود
  7. تحلیلی بر شرایط پذیرش قطعنامه در گفتگو با نویسنده کتاب «راز قطعنامه»؛پرده برداری از رازهای قطعنامه 598/ ماجرای واکنش هاشمی به محتوای تاريخی کتاب «رازهای قطعنامه» رجانیوز - گروه تاریخ: کتاب «راز قطعنامه» جلد ۴۸ از مجموعه نیمه پنهان، یکی از چالش برانگیز‌ترین کتاب‌هایی است که از سوی دفتر پژوهش‌های مؤسسه کیهان در اختیار تاریخ‌پژوهان و عموم علاقه‌مندان قرار گرفته است. کامران غضنفری پژوهشگر و نویسنده کتاب، تلاش کرده است تا پاسخ سؤالات درباره پذیرش قطعنامه ۵۹۸، را از راه رجوع به مستندات و واقعیت‌های آشکار و پنهان به دست آورده و با جمع آوری اظهارنظر‌ها و مسولان و فرماندهان جنگ، خواننده را به کشف حقایق تاریخی رهنمون سازد. به گزارش رجانیوز، نویسنده کتاب در بخش پایانی کتابش و در پاسخ به اظهارات آقای هاشمی رفسنجانی درباره مسائل مطرح شده به بخشی از سوابق خود اشاره می‌کند. وی در سال ۱۳۵۴ وارد دانشگاه و فعالیتهای سیاسی علیه رژیم شاه شده است و در سال ۱۳۵۶ نیز در جریان تظاهرات خایابانی بازداشت و از آن پس نیز حضوری فعال در همه عرصه‌های مبارزاتی داشته است. غضنفری در پاسخ به جبهه ندیده خوانده شدنش توسط هاشمی رفسنجانی اشاره می‌کند که از هفته اول آغاز جنگ، برای اعزام به جبهه ثبت نام کرده است و در اواخر مهر ۵۹ به جبهه اعزام شده است، وی در سال ۱۳۶۰نیز دو بار هدف ترور منافقین قرار گرفته است. سرویس حماسه ۹ دی به مناسبت سالگرد پذیرش قطعنامه در سال ۱۳۶۷ گفتگویی با نویسنده این کتاب ترتیب داده است. این کتاب یک پژوهش جسورانه از یکی از برهه‌های تاریخی کشورمان است، آقای غضنفری با دعوت ما به دفتر ۹ دی آمد و این گفتگو را تقدیم خوانندگان کرد. چطور شد که به سراغ بررسی موضوع قطعنامعه ۵۹۸ و نحوه پذیرش آن توسط حضرت امام (ره) بررسی لایه‌های پنهان آن رفتید؟ بنده مدتهاست کارهای پژوهشی و مطالعاتی انجام می‌دهم، سال ۱۳۸۰ هم کتاب آمریکا و براندازی جمهوی اسلامی ایران را منتشر کردم. طی این سال‌ها در حوزه مسائل ایران و آمریکا و تاریخ معاصر مطالعات زیادی داشته‌ام و دفاع مقدس هشت ساله هم یکی از زمینه‌های مطالعاتم بوده است در این مطالعات به بحث پایان جنگ برخوردم و علاقه‌مند شدم در این موضوع هم کار ویژه‌ای انجام دهم. تقریبا از سال ۸۸ در رابطه با این موضوع شروع به فیش برداری کردم و که در سال گذشته یک مجموعه که به صورت پاورقی در روزنامه کیهان در هفته دفاع مقدس چاپ شد، روند تحقیاتم را ادامه دادم که نهایتا منجر به چاپ کتاب راز قطعنامه شد. آیا منابع غیر آشکار و طبق بندی شده در ویرایش کتاب استفاده شده است؟ خیر منابع این کتاب همه آشکار است و در پایان کتاب لیست آن‌ها اعم از خبرگزاری‌ها و سایت‌ها و کتاب‌ها و نشریات آمده است. منابع عمده‌ای که بنده در تهیه این کتاب استفاده کردم شامل حدود دوازده عنوان از کتاب‌های آقای هاشمی و حدود هشت کتاب از مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه و کتاب‌ها و مقالات دیگری است که عنوان هریک در فهرست منابع انتهای کتاب آمده است. چرا بحث پایان جنگ حالت رازگونه دارد؟ آیا می‌توان این کتاب را به آن بخش از پیام امام (ره) به مناسبت پذیرفتن قطعنامه که برخی ناگفته‌های آن بعدا روشن خواهد شد مرتبط دانست؟ بله قطعا همینطور است آنزمان هنوز مصلحت نبود که یکسری مسائل در سطح جامعه گفته شود، اما امروزکه ۲۵ سال از پایان جنگ می‌گذرد، مصلحتهای آنروز دیگر صدق نمی‌کند بلکه بیان ناگفته‌های جنگ منجر به آگاهی افکار عمومی از شرایطی است که امام از آن به عنوان سرکشیدن جام زهر نام بردند. یعنی امری که نه تنها خوش آیند نبوده است بلکه سهمگین هم بوده است. بعد از اینکه امام تحت فشار برخی افراد قطعنامه را می‌پذیرد دیگر کسی لبخند را بر لبان امام نمی‌بیند و دیگر در هیچ دیداری سخنرانی نمی‌کنند. بخش عمده این کتاب به عمده از کتاب راز قطعنامه به خاطرات روزانه و گفته‌های آقای هاشمی رفسنجانی می‌پردازد، ایشان به عنوان رئیس مجلس چه مسئولیتی در قبال جنگ داشتند؟ ایشان به عنوان رئیس مجلس عضو شورایعالی دفاع بوده‌اند، اما از اواخر سال ۱۳۶۲ تا پایان جنگ به عنوان فرمانده جنگ منصوب می‌شوند و از خرداد ۱۳۶۷ هم جانشین فرمانده کل قوا بوده‌اند، به دلیل اهمیت نقششان در روند جنگ بیشتر اطلاعات از سخنان و خاطرات ایشان است. آیا می‌توان تاثیر این انتصاب به عنوان جانشین فرمانده کل قوا را در خرداد ۱۳۶۷ تا ۲۷ تیر که زمان پذیرفتن قطعنامه ۵۹۸ است مشاهده کرد؟ امام خمینی (ره) ایشان را به عنوان جانشین فرمانده کل قوا منصوب می‌کنند که همه امکانات و قوای کشور در راستای پشتیبانی همه جانبه از جنگ بسیج شود. اما آنچه در صحنه عمل اتفاق می‌افتد برعکس است یعنی همه تلاش‌ها در این جهت است که ادامه جنگ فایده‌ای ندارد باید قطعنامه را پذیرفت. در نامه‌ای که در انتهای کتاب آورده‌اید پاسخی به سخنان آقای هاشمی بعد از انتشار پاورقی‌ها در روزنامه کیهان داده‌اید، بعد از انتشار کتاب هم باخوردهایی از این قبیل مشاده کردید؟ چند بار خود آقای هاشمی با گوشه و کنایه گفتند تاریخ دفاع مقدس توسط افراد بی‌هویت و جبهه ندیده و کسانی که امام را درک نکرده‌اند تحریف می‌شود، که من در نامه آخر کتاب جواب این تهمت‌ها را داده‌ام که از چه سالی پیش از انقلاب فعالیت داشته‌ام و در جنگ کجا بوده‌ام، دو نامه هم به روزنامه معکس شد که یکی از طرف سردار فیروزآبادی بود که راجع به بحثی بود که از قول اشان از زبان یکی از نمایندگان مجلس آمده بود که ایشان جمله را رد نکردند اما تصحیح کردند، نامه دیگر از سوی سردار حسین علایی بود که در رابطه به بخشی از کتاب بود که امام در زمان ورود ناوگان نظامی آمریکا در سال ۶۶ فرموده بودند: اگر من جای شما باشم اولین ناوی که خواست وارد خلیج فارس شود را‌‌ همان جا می‌زنم ولی این کار انجام نشد و در نتیجه آمریکا طی سال ۶۶ و ۶۷ بیش از ۹۰ فرودند کشتی جنگی وارد کرد و آنهمه خسارت بر ما تحمیل کرد و کشتی‌های جنگی و هواپیمای مسافربری ما را زد و... آقای علایی در نامه‌اش گفته بود که اینگونه نیست که هیچ کاری انجام نشده باشد و آن ناو بعدا با مین برخورد کرد. در صورتی که حرف امام این نبود ایشان گفته بودند اگر جای شما باشم در‌‌ همان ابتدای ورود، ناو آمریکایی را می‌زنم. اگر مسئولان کشور جنگ را در راس امور کشور می‌گذاشتند جنگ این قدر طول نمی‌کشید و خیلی زود‌تر با نابودی صدام و رژیم بعث به پایان می‌رسید. ما همیشه از گوش نکردن مسئولین به توصیه‌های رهبری ضربه خورده‌ایم. امام فرموده بودند که جنگ در راس همه امور باشد ما در طول جنگ نزدیک به ۱۸۰ میلیارد نفت فروختیم و فقط ۲۰ میلیارد خرج جنگ شد و این یعنی زمین گذاشتن حرف امام، و ما از همین ناحیه ضربه خوردیم. علت تاکیدهای مکرر حضرت امام بر اینکه جنگ در راس همه است چه بود، شاید پذیرش این حرف در سالهای دهه ۶۰ آسان باشد، اما برای جوانهای امروزی بفرمایید که جنگی که به ظاهر خرابی و ویرانی است چرا باید در صدر باشد؟ بله طبیعت جنگ خرابی و ویرانی اما وقتی دشمنی به کشور ما حمله می‌کند در حدود بیست هزار کیلو متر مربع را اشغال می‌کند و کلی صدمات اقتصادی و انسانی بر ما وارد می‌کند، ما چه باید بکنیم؟ باید دفاع بکنیم و کار ما طی ۸ سال دفاع بود حتی آنزمان که در خاک دشمن می‌جنگیدم هم دفاع بود که دشمن را به این نتیجه برسانیم که تسلیم حق شود و به متجاوز بودن خود اقرار کند و خساراتی که وارد کرده را جبران کند علی رغم اینکه اغلب کشورهای دنیا از آن‌ها پشتیبانی می‌کردند ما باید تلاش می‌کردیم که او این غرامت را بپردازد. مردم و رزمندگان ما این ناموازنه را با قدرت ایمان و ایثار خود جبران کردند و جنگ برکات زیادی داشت و علی رقم اینکه ما به هدفهای خود نرسیدیم اما دشمن هم به اهدافش نرسید. ما همانطور که امام بار‌ها فرمودند می‌خواستیم مردم عراق را نجات دهیم. اما همین جنگ هشت ساله باعث شد که هیچ قدرت متجاوزی در دنیا جرات تجاوز به جمهوری اسلامی را نداشته باشد. آن‌ها اگر امکان اعمال قدرت نظامی علیه ما داشتند حتی یک روز هم تردید نمی‌کردند ولی چون از هشت سال دفاع مقدس درس گرفتند دیگر هیچ کشوری جرات این کار را ندارد. اگر بخواهید از مجموعه عوامل و نفش آفرینان اصلی پذیرفتن قطعنامه ۵۹۸ نام ببرید، به چه کسانی اشاره می‌کنید؟ نقش اصلی را در این میان آقای هاشمی و اطرافیان ایشان داشتند که در کتاب هم به آن اشاره شده است. ایشان در جلسه ۲۳ تیرسال ۶۷ بعد ازاینکه موفق نشده بودند امام را مجاب به پذیرش قطعنامه کنند، نامه‌های جداگانه محسن رضایی فرمانده سپاه، فرمانده ارتش، میرحسین موسوی نخست وزیر، روغنی زنجانی وزیر برنامه و بودجه، سید محمد خاتمی وزیر ارشاد و مسئول تبلیغات ستاد کل قوا و نامه خودش را به امام (ره) ارائه می‌کند که مجموعاً همه آقایان دست‌هایشان را به علامت تسلیم بالا برده بودند و امام هم وقتی می‌بیند که مسئولین اصلی کشور که امام برای ادامه جنگ بر آن‌ها متکی است توان ادامه جنگ را ندارند با کمال ناراحتی مجبور به پذیرش قطعنامه می‌شود. که این‌ها چند دلیل برای پذیرش قطعنامه اعلام کردند، یکی دلیل اقتصادی است که هم نخست وزیر هم وزیر برنامه بودجه‌اش اعلام کرده‌اند که در کتاب نشان داده شده که واقعیت نداشته است. دیگری بعد سیاسی است که یگر روحیه رزمندگان روحیه جنگی نبست و آقای هاشمی هم در صحبت‌هایش اعلام کرده بود که مردم به جبهه نمی‌روند که این را هم اثبات کرده‌ایم که خلاف واقع بوده است. بحث دیگر شرارتهای صدام مثل موشک باران‌های وسیع و... است که نشان دادیم این‌ها مسائلی نبوده که صرفا مربوط به تیر ۶۷ باشد امام از قبل همه این مسائل را می‌دانستند و به این دلایل هیچ‌گاه حاضر نشدند قطعنامه را بپذیرند. مسئله بعدی ضعف بنیه نظامی است که آقای هاشمی در دیدار با امام چند بار گفته بود که عراق می‌تواند دوباره خوزستان را اشغال کند. فرمانده وقت سپاه همواره گفته است این نامه را خطاب به آقای هاشمی نوشته است نه امام و منظورش پذیرفتن قطعنامه نبوده است؟ نامه‌ای که محسن رضایی در دوم تیر ۶۷ به آقای هاشمی می‌نویسد به این مسئله اشاره دارد که ما تا پنج سال آینده توانایی هیچ گونه عملیات آفندی را نخواهیم داشت اگر ما تا آن زمان ۳۰۰هواپیمای جنگی، ۳۰۰۰ توپ، ۲۵۰۰ تانک، ۳۰۰ هلی کوپ‌تر، را داشته باشیم و نیروی سپاه ۷ برابر و نیروی ارتش ۵/۲ برابر شود و شورایعالی دفاع هم چند میلیارد دلار برای ما تامین بکند و آمریکا را هم از خلیج فارس بیرون بکنیم آن وقت خواهیم توانست عملیات آفندی داشته باشیم. ما در کتاب ثابت کرده‌ایم که استدلالهای ایشان صحیح نبوده است چون سه روز پس از قبول قطعنامه عراق دوباره به ما حمله می‌کند و تا نزدیک اهواز پیش می‌آید و چند روز بعد هم منافقین از سمت غرب وارد کشور شدند، در‌‌ همان چند روز امام یک پیام فرستاد که فرماندهان اشاره می‌کنند که دو ساعت از این پیام نگذشته بود که بچه‌ها چنان حمله‌ای به تانکهای عراقی کردند که عراق دو روزه خاک کشور را ترک کرد. خب این در شرایطی است که درخواستهای آقای رضایی محقق نشده است. ایشان در مرداد ۶۷ نامه به امام می‌نویسند و در خواست عملیات آفندی علیه عراق می‌کند، در صورتی که در نامه گفته بود اگر این شرایط محقق شود پنج سال آینده می‌توانیم این کار را بکینم. ما ثابت کردیم که بعضی کمبود ایمان و اعتقاد به خدا داشتند و روحیه خود را از دست دادند و در پازلی که آقای هاشمی تعریف کرده بود بازی کردند. وقایع بعد از پذیرفتن قطعنامه ۵۹۸، مانند حمله عراق به خوزستان حمله منافقین به کرمانشاه و بعدا حمله عراق به کویت، درستی کدامیک از دو دیدگاه ادامه جنگ یا پذیرش قطعنامه را تایید می‌کند؟ امام بار‌ها این نکته را تذکر داده بودند که کسانی که به دنبال آتش بس هستند نمی‌توانند مسائل را درست تشخیص دهند و صدام اهل صلح نیست اینکه مدام دم از صلح می‌زند بخاطر این است که نفس تازه کند و در فرصت مناسبی دوباره به ما حمله کند. آقای هاشمی هم بعداً در مصاحبه‌ای اعلام کردند که امام نظرش این بود که صدام به دنبال صلح نیست و به دنبال فرصتی برای حمله دوباره است، تحلیل درستی بود و ما هم این تحلیل را قبول داشتیم. ما سؤال کردیم چرا آقای هاشمی برخلاف این عمل می‌کرد، خود ایشان یکجا اشاره می‌کند من در طول جنگ سیاستی را در پیش گرفته بودم که امام آنرا تایید نمی‌کرد ولی با آن مخالفت هم نمی‌کرد. این چه تبعیتی از امام است، همین امر باعث شد جنگ طولانی شود و با پیروزی تمام نشود. پیروزی که می‌فرمایید چه مولفه‌هایی دارد، یکی از مسائل مهم برای ما تعیین متجاوز از سوی شورای امنیت بود که بعدا به نتیجه رسید؟ یکی از مغالطه‌هایی که متاسفانه برخی آقایان امروز هم می‌کنند، حتی در مناظرات انتخاباتی اخیرهم شاهد بودیم این است که قطعنامه ۵۹۸ به نفع جمهوری اسلامی بود و چون خواست‌ها و شرایط ما در آن گنجانده شده بود ما پذیرفتیم، واقعیت مسأله چنین نیست، ‌ما بندهای اصلی قطعنامه را در کتاب آوردیم، عمدتاً به نفع عراق و به ضرر ما تنظیم شده است، خود آقای ولایتی که در همین مناظرات از قطعنامه دفاع می‌کرد، به عنوان وزیر امور خارجه وقت به صراحت اشاره می‌کند که این قطعنامه چون با مشورت ما تهیه نشده ما نمی‌توانیم آن را بپذیریم، ‌خب وقتی ایشان خودش می‌گوید قطعنامه با مشورت جمهوری اسلامی تهیه نشده پس چگونه آقای هاشمی یا خود ایشان یا آقای رضایی بعدا ادعا می‌کنند که ما توانستیم شرایط خودمان را در قطعنامه بگنجانیم، ‌ چطور توانستید بگنجانید؟ وقتی که خودتان اعتراف می‌کنید که قطعنامه بدون مشورت با ما تهیه شده، ‌اینکه تناقض است. در قطعنامه فقط یک بند کلی آمده که شورای امنیت یک هیئتی را تعیین می‌کند که از دو کشور بازدید کنند و با مسئولین دو کشور صحبت کنند و مشخص کنند که آغازگر جنگ که بوده است و به شورا گزارش دهند، یعنی چیزی که در قطعنامه آمده و گزارش به شورای امنیت بدهد؛ اینکه شورا موظف است که مقصر را مشخص و معرفی کند هیچ کجا نیامده و بعدش هم دیدیم که همینطور هم شد و شورای امنیت به هیچ عنوان عراق را به عنوان متجاوز اعلام و محکوم نکرد، آقای هاشمی در یادداشت‌های روزانه خودشان و هم در بعضی مصاحبه‌شان متاسفانه مدعی شدند که شورای امنیت، عراق را به عنوان متجاوز اعلام کرد، ‌ این اصلا صحت ندارد، ایشان یک مدرک اعلام کنند که شورای امنیت عراق را به عنوان متجاوز معرفی کرده باشد، چنین سندی وجود ندارد. پس پایه این حرف چیست؟ در حرفهای خصوصی همانطور که یک نقل قولی از مقام معظم رهبری که آن موقع رئیس جمهور بودند آوردم، که این‌ها می‌آمدند در حرفهای خصوصیشان به می‌گفتند بله ما قبول داریم عراق متجاوز است. ولی در حوزه رسمیشان هیچ‌گاه حاضر نبودند عراق را به عنوان متجاوز اعلام کنند، شما در بیانیه‌ها و قطعنامه‌های شورای امنیت بگردید ببینید یک جا پیدا می‌کنید که شورای امنیت اعلام کرده باشد که عراق متجاوز است و به جمهوری اسلامی حمله کرده و محکوم است و باید غرامت جنگ را هم بپردازد، ‌هیچ کجا چنین چیزی را شما نمی‌بینید. در بحث تعیین غرامت که در قطعنامه آمده، فقط گفته شده که بواسطه خساراتی که به دو کشور در جنگ وارد شده می‌آیند بررسی کنند که چقدر خسارت وارد شده و جوامع بین المللی کمک کنند برای بازسازی خسارت‌ها، ببینید اصلا چنین چیزی که کشور متجاوز باید بیاید غرامت جنگ را بپردازد اصلا وجود ندارد، این چیزی که آقایان اعلام می‌کنند برای فریب دادن مردم است، چنین چیزی در بندهای قطعنامه وجود ندارد! یعنی نه صدام بعنوان متجاوز تعیین و اعلام شد و نه هیچ غرامتی بعهده عراق گذاشته شد که بعنوان خسارت جنگی به ما بپردازد، ‌برای تبادل اسرا هم در قطعنامه هیچ ساز و کار عملی پیش بینی نشده فقط به صورت کلی اشاره شده است که طرفین باید اسیران جنگی را طبق معاهده ژنو مبادله کنند، طبق چه راهکاری معلوم نیست و یا اینکه نیروهای دو کشور به مرزهای شناخته شده بین المللی برگردند، طبق چه راهکاری؟ اصلا گفته نشده، کما اینکه می‌بینیم عراق تا دو سال بعد از پایان جنگ نه نیرو‌هایش را تا پشت مرزهای بین المللی می‌برد یعنی هنوز بخشی از خاک ما حول و حوش ۲۵۰۰ کیلومتر در اشغال عراق بود و نه حاضر به تبادل اسرا با ما بود، فقط زمانی که قصه حمله به کویت پیش آمد و نیروهای آمریکایی و غربی و متحدین سابقش رفتند لشکرکشی کردند و تهدیدش کردند، آن موقع بود که خواست از ناحیه مرزهای جمهوری اسلامی خیالش راحت شود آمد با ما قراردادی بست که هم پیمان الجزایر را به رسمیت شناخت و حاضر شد که نیرو‌هایش را به پشت مرز‌ها ببرد و اسرا را با ما مبادله کند، یعنی اگر ماجرای حمله عراق به کویت پیش نیامده بود تا ۲۰ سال بعد از آن هم عراق نه از باقیمانده خاک ما بیرون می‌رفت نه حاضر به تبادل اسرا می‌شد و نه حاضر به پذیرش معاهده ۱۳۷۵ الجزایر می‌شد و نه آقای خاویر پرز دکویار دبیر کل وقت سازمان ملل در گزارش‌اش هیچ وقت حاضر نمی‌شد اعلام کند که عراق آغازگر جنگ بوده، او هم وقتی ماموریتش داشت تمام می‌شد چون عراق آن تجاوز را به کویت انجام داده بود آمد گفت که بله عراق جنگ را شروع کرده، این را هم فقط در گزارش دبیر کل به شورای امنیت می‌بینیم، اما شورای امنیت هیچوقت بر اساس گزارش این دبیر کل نمی‌آید قطعنامه رسمی صادر کند و عراق را رسما به عنوان متجاوز اعلام کند، این کار را اصلا نکردند. شما در بخش‌هایی از کتاب به تلاش گروهی در وزارتخارجه وقت برای تحمیل آتش بس به کشور اشاره دارید، این تلاش‌ها با مسئولیت و هماهنگی چه کسی بوده است؟ ما رسما قطعنامه ۵۹۸ را در چه تاریخی می‌پذیریم؟ ۲۷ تیر ۶۷، جمهوری اسلامی در این تاریخ پذیرش قطعنامه را به سازمان ملل اعلام می‌کند، اما آنهایی که از قبل یک دیپلماسی پنهانی را در پشت پرده هدایت می‌کردند و وزارت خارجه را هم در سال ۶۶ آلت دست خودشان می‌کنند در ۱۳ اسفند ۶۶ به شورای امنیت سازمان ملل اعلام می‌کنند که ما قطعنامه ۵۹۸ را پذیرفتیم و آماده اجرایش هم هستیم، در پایین صفحه ۲۶۱ من این را آوردم، خبر را شبکه تلویزیونی ABC آمریکا نقل می‌کند، اما اجازه نمی‌دهند این خبر در داخل کشور پخش شود و مسئولین دیگر از آن مطلع شوند، نه به امام خبر می‌دهند نه به رئیس جمهور می‌گویند و نه به مردم می‌گویند و نه به حزب الله می‌گویند و نه به رزمندگان می‌گویند، این سیاست را پشت پرده نگه می‌دارند، در تایید این خبری که شبکه ABC آمریکا زده خود آقای محسن رضایی چند سال قبل در یکی از مصاحبه‌هایشان این را تاکید می‌کند و اشاره می‌کند جمهوری اسلامی یک سال قبل قطعنامه را پذیرفته بود اما به خاطر مصالحی اعلام نکردند تا بتوانند پشت پرده کار‌ها را انجام دهند. نماینده ایران در سازمان ملل روز سیزده اسفند ۶۶ آقای محمدجعفر محلاتی این پذیرش قطعنامه را به شورای امنیت اعلام می‌کند؛ ‌خب سؤال ما این است که آقای محلاتی زیر نظر چه کسی کار می‌کرد؟ رئیس‌اش که بوده؟ وزیر امور خارجه وقت، وزیر امور خارجه وقت که بوده؟ جناب آقای دکتر ولایتی؛ جناب آقای دکتر ولایتی حضرتعالی نمی‌دانستید که پذیرش قطعنامه ۵۹۸ مخالفت با سیاست‌های رسمی نظام جمهوری اسلامی است؟ شما خبر نداشتید که امام خمینی به شدت با این مسئله مخالف هستند؟ چرا این مسئله را بدون اینکه به امام اطلاع بدهید انجام دادید؟ بدون اینکه به رئیس جمهور اطلاع دهید انجام دادید؟ چرا در پازل دیپلماسی پنهانی که آقای هاشمی تعریف کرده بود افتادید؟ به چه دلیل چهار پنج ماه قبل از اینکه جمهوری اسلامی رسما قطعنامه را بپذیرد آقایان پذیرش قطعنامه را به صورت پنهانی به سازمان ملل اعلام می‌کنند؟ شما نمی‌دانستید که اگر این خبر به فرماندهان جبهه برسد باعث تضعیف روحیه آن‌ها می‌شود و باعث تضعیف جبهه‌ها می‌شود؟ پس بدون اطلاع رهبری و رئیس جمهور چرا این کار را کردید؟ در رابطه با شکست‌های نظامی در پایان جنگ تحلیلهای متناقضی وجود دارد درکتاب خیلی در اینباره توضیح داده نشده است؟ به نظر شما این سلسله شکست‌ها ارتباطی با مساله قطعنامه دارد؟ در اینجا یک نکته مهم است که در کتاب هنوز نیاوردیم. ما سال ۶۶ طبق روال هر ساله جنگ یک عملیات بزرگ داریم، ‌سال ۶۶ عملیات بزرگ ما در جبهه چیست؟ کربلای ۱۰ است در شمال غرب کشور، کردستان عراق عملیات حلبچه؛ اینجا یک نکته ظریفی است که تا الان کسی بازش نکرده و آن این است طبق مصاحبه‌هایی که آقای محسن رضایی می‌کند و در کتاب خودش راجع به جنگ این را مکتوب آورده که ما از سال ۶۵ گزارشات مکرر و متعددی داشتیم مبنی بر اینکه عراق دارد خودش را برای بازپس‌گیری فاو آماده می‌کند. فاو را ما چه موقع گرفتیم؟ در عملیات والفجر ۸ بهمن ۶۴، حدود ۷۰ روز عراق با همه قوای زرهی و هوایی و شیمیایی و هر چه که داشت پاتک زد که فاو را از ما پس بگیرد و نیروهای ما در فاو مقاومت کردند همه آن پاتک‌ها را دفع کردند ایستادند.... .... کلی بمباران شیمیایی کرد، لشکرهای پیاده‌اش را آورد نیروهای زرهی‌اش را آورد و هواپیما‌ها و هلی کوپترهای جنگی را بکار گرفت تا فاو را پس بگیرد ولی نتوانست، بعد از ۷۰ روز آنقدر تلفات دادند که دیگر ناامید شدند و پاتک‌هایشان را قطع کردند، ما فاو را ۷۰ روز زیر شدید‌ترین بمباران‌ها گلوله باران‌ها زرهی‌ها و شیمیایی‌ها مقاومت می‌کنیم و عقب نمی‌نشینیم، چطور می‌شود تاریخ ۲۸ فروردین ۶۷ ظرف ۲۴ ساعت از فاو عقب نشینی می‌کنیم، ۲۴ ساعته، چرا؟ بیایم جلو‌تر ۴ فروردین ۶۷، ما شلمچه را ظرف ۸ ساعت خالی و عقب نشینی می‌کنیم شلمچه‌ای که در عملیات کربلای ۵ با آن همه فداکاری‌ها و ایثارگری‌های رزمندگان ما آن همه جانباز و شهید و مفقود و اسیر تصرف کردیم و تا پشت دروازه‌های بصره رسیدیم علیرغم همه آن موانع و چیزهایی که صدام ردیف به ردیف پشت سر هم چیده بود و حامیان خارجی‌اش هم حمایت می‌کردند، ما در عملیات کربلای ۵ با آن سنگینی رفتیم تا پشت دروازه‌های بصره مستقر شدیم، چطور می‌شود ۴ خرداد ۶۷ ظرف ۸ ساعت همه مناطق را پس می‌دهیم و عقب می‌نشینیم؟ بیایید جلو‌تر، اگر اشتباه نکنم ۴ تیر ۶۷، از جزایر مجنون ظرف چند ساعت عقب نشینی می‌کنیم، فاو به عنوان یک نقطه استراتژیک و مهم، جزائر مجنون به عنوان نقطه استراتژیک و مهم عراق، شلمچه به عنوان یک نقطه مهم و استراتژیک تا پشت دروازه بصره دست ما بود، ما تا آن موقع دست بالا را در جبهه داشتیم، چطور می‌شود این‌ها را ظرف چند ساعت تحویل می‌دهیم و عقب می‌نشینیم؟ پس می‌توانیم یکی از ناگفته‌های سرکشیدن جام زهر را همین مقطع بدانیم؟ بله این را که اشاره کردم که در ۱۳ اسفند ۶۶ حدود پنج ماه قبل از پذیرش رسمی قطعنامه، آقایان با دیپلماسی پنهانشان رفتند در شورای امنیت اعلام کردند که ما قطعنامه را پذیرفتیم، ‌خب امام که به شدت مخالف است رئیس جمهور که مخالف است رزمنده‌ها و فرمانده‌ها هم که مخالف‌اند چگونه می‌شود که این آقایانی که چند سال در پی تحمیل پذیرش قطعنامه به امام بودند تا وقتی که ما این نقاط قوت را داشتیم امام حاضر به پذیرش قطعنامه نمی‌شود، رزمندگان و فرماندهان حاضر به پذیرش نمی‌شوند، پس چکار باید کرد؟ باید کاری کرد که همه این نقاط قوت ما تبدیل به نقطه ضعف بشود، همه این نقاط استراتژیکی که دست ماست یکی یکی از دست ما بیرون برود به دست عراقی‌ها تصرف بشود تا ما در موضع ضعف باشیم و حالا از موضع ضعف به امام خمینی فشار وارد کنیم که باید قطعنامه را بپذیریم. حمله سالانه ما به جای اینکه در جنوب و ادامه آن حلقات باشد منتقل می‌شود به کربلای ۱۰ حلبچه شمال غرب کشور در کردستان عراق، همه نیروهای رزمنده را از جنوب جمع می‌کنند می‌فرستند در شمال غرب کشور در کردستان عراق، هزار کیلومتر دور‌تر، قسمت اعظمش تجهیزات که داریم را به آنجا می‌فرستند، آقای محسن رضایی خودش دارد اعتراف می‌کند می‌گوید سال ۶۵ گزارشات اطلاعاتی برای ما می‌آمد که صدام خودش را دارد آماده حمله به فاو می‌کند، گزارشات اطلاعاتی می‌آمد که این‌ها قصد حمله به شلمچه و جزایر مجنون را دارند، در کتابم آورده‌ام که وزارت اطلاعات از چند ماه قبل از عملیات کربلای ۱۰ چندین بار به سپاه هشدار می‌دهد که عراق دارد قوای خودش را آماده می‌کند که بیاید فاو، ‌شلمچه و جزایر مجنون را بگیرد. سردار رشید در گزارشی که به آقای محسن رضایی دارد اشاره می‌کند: صدام چهارصدهزار نیرو در بصره و الاماره جمع کرده است، حدود ۳۰۰۰ تانک و توپ و کلی نیرو و تجهیزات آماده کرده، این‌ها آمده‌اند که فاو و مناطقی که دست ما است را بگیرند، این هشدار‌ها را آقای سردار رشید چند ماه قبل از عملیات کربلای ۱۰ به آقای محسن رضایی می‌دهد، سوال این است که ما بجای اینکه بیاییم نیروهای مستقر در فاو را تقویت کنیم تجهیزات و امکانات به آنجا منتقل کنیم نیروهای در جزیره مجنون و شلمچه را تقویت کنیم چرا می‌آییم برعکس‌اش عمل می‌کنیم، عقب نشینی مااز فاو ظرف ۲۴ ساعت هیچ توجیه نظامی ندارد. این چیزی است که تا الان از آقایان کسی سوال نکرده که بیایند به مردم جواب بدهند، شما در حالی که خبر دارید که دشمن دارد خودش را آماده حمله به این جبهه‌ها می‌کند به جای اینکه این نقاط و این جبهه‌ها را تقویت کنید نیرو‌ها را جمع می‌کنید می‌برید هزار کیلومتر دور‌تر، که در این مناطق نباشند؟! این چه معنایی دارد؟ جز این است که بناست جوری عمل شود که ما این مناطق را یکی یکی از دست بدهیم و بعد بیاییم به امام خمینی فشار وارد کنیم که بله عراق دارد همینطور پیشروی می‌کند و ما توانایی مقاومت نداریم و باید قطعنامه را بپذیریم، این چیزی است که بعضی از آقایان از اینکه مردم بدانند به شدت احتراز می‌کنند، این یکی از مطالب بسیار مهم بحث پایان جنگ و پذیرش قطعنامه است. آیا شواهد و نشانه‌های دیگری هم در این زمینه وجود دارد؟ بله مثلا آقای ری شهری که در کابینه آقای موسوی وزیر اطلاعات بودند ظاهرا یک ماه بعد از پذیرش قطعنامه نامه‌ای را به امام خمینی می‌نویسند در مورد تحمیل جام زهر و شایعاتی که بین مردم شایع شده است مبنی بر اینکه برخی افراد پذیرش قطعنامه را به امام تحمیل کردند، آقای ری شهری این سوال را از امام می‌پرسند که می‌گوید درتحلیل حوادث اخیر و مشخصا موضوع آتش بس این شایعه در سطح وسیع مطرح است که دیدگاه حضرت امام در مسائل اصولی جنگ با دیدگاه مسئولین کشور متفاوت است و اختلاف این دو دیدگاه دلیل اصلی تحمیل قطعنامه است یعنی در حقیقت این مسئولین زهر را به کام امام ریختند، امام مقابل این نامه که آقای ری شهری چنین مسئله مهمی را مطرح می‌کند سکوت می‌کند و هیچ چیز نمی‌گوید. این سکوت معنایش چیست معنایش تایید مطالب نامه است ولی امام در آن شرایط زمانی ترجیح می‌دهند جواب آنرا ندهند. اگر خلاف این بود که قطعا امام تکذیب می‌کرد و می‌گفتند چنین چیزی صحت ندارد ولی وقتی امام سکوت می‌کند یعنی اینکه این مطلب صحت دارد ولی امام به دلیل مقتضیات آن زمان جواب نامه را نمی‌دهد. یک مطلبی هم بعد از قطعنامه و حمله مجدد عراق و هجوم مردم به جبهه‌ها از ایشان در کتاب نقل شده است از قول مرحوم حاج احمد خمینی که می‌گوید امام وقتی چند روز بعد از پذیرش قطعنامه صحنه‌های حضور مردم را در جبهه‌ها می‌بینند آن جمله معروف را می‌گویند. به چند نقل مختلف این جمله را آوردم که آقای بهداروند - پژوهشگر جنگ- این را نقل کردند که امام با دیدن این تصاویر می‌گویند که احمد اگر می‌دانستم که مردم این چنین در جبهه‌ها هستند هیچگاه قطعنامه را قبول نمی‌کردم، این جمله امام را ما از سه چهار کانال مختلف شنیدیم که این هم باز تاییدیه است که پذیرش قطعنامه به امام تحمیل شد و امام را پذیرش قطعنامه به مجبور کردند. لينک خبر : http://www.rajanews.com/detail.asp?id=162975
  8. ورود ارتش سوریه به جنگ تونلها جنگ تونل ها بین افراد مسلح موسوم به ارتش آزاد و سایر گروه های مسلح از یک سو و ارتش سوریه از سوی دیگر ادامه دارد. به گزارش مشرق به نقل از العالم، درحالی که افراد مسلح موفق به حفر تونل های متعدد و عمیق به طور صدها متر می شوند؛ ارتش سوریه نیز با شناسایی این تونل ها، آنها را منهدم می کند. تونل ها به صحنه رویارویی جدیدی در بسیاری از مناطق سوریه بویژه در روستاها و شهرهای دارای خاک نرم که حفاری در آنها آسان است، تبدیل شده است. یک منبع آگاه سوری به روزنامه القدس العربی گفت: زیر خاک سوریه شیوه دیگری از جنگ درجریان است2A کنترل افراد مسلح مخالف است، بسیار شدیدتر و مهمتر از درگیری های روی خاک این شهر خواهد بود زیرا بیشترین تونل های افراد مسلح در آنجا است و بیشترین تعداد افراد مسلح نیز در این شهر حضور دارند، زیرا آنها بعد از اقدام اخیر ارتش سوریه در بازپس گیری روستاهای منطقه الغوطه الشرقیه به این شهر رفته اند. در دورترین نقطه یعنی به طور مشخص در شهرک المعضمیه در مجاورت فرودگاه نظامی المزه، اطلاعات ویژه القدس العربی حاکی است سازمان اطلاعات ارتش سوریه اطلاعات تایید شده ای درخصوص حفاری افراد مسلح در این شهرک بویژه در مناطق نزدیک این فرودگاه دارد و همچنین شماری از اف 62A کنترل افراد مسلح مخالف است، بسیار شدیدتر و مهمتر از درگیری های روی خاک این شهر خواهد بود زیرا بیشترین تونل های افراد مسلح در آنجا است و بیشترین تعداد افراد مسلح نیز در این شهر حضور دارند، زیرا آنها بعد از اقدام اخیر ارتش سوریه در بازپس گیری روستاهای منطقه الغوطه الشرقیه به این شهر رفته اند. در دورترین نقطه یعنی به طور مشخص در شهرک المعضمیه در مجاورت فرودگاه نظامی المزه، اطلاعات ویژه القدس العربی حاکی است سازمان اطلاعات ارتش سوریه اطلاعات تایید شده ای درخصوص حفاری افراد مسلح در این شهرک بویژه در مناطق نزدیک این فرودگاه دارد و همچنین شماری از افراد ربوده شده را نیز مجبور به حفاری تونل کرده اند زیرا افراد مسلح تلاش می کند که انتهای این تونل در نزدیک فرودگاه نظامی المزه به عنوان مقدمه ای برای حمله بعدی به آن باشد. لينک خبر : http://www.mashreghnews.ir/fa/news/234817/ورود-ارتش-سوریه-به-جنگ-تونلها -------------------------------------- نقشه وضعیت ارتش و تروریستها در حلب http://www.mashreghnews.ir/fa/news/234842/نقشه-وضعیت-ارتش-و-تروریستها-در-حلب --------------------------------------- با حمله توپخانه‌ای به مواضع کردها؛ ارتش ترکیه در حمایت از جبهه تروریستی النصره وارد عمل شد منابع آگاه کرد در شمال شرقی سوریه از آغاز حملات توپخانه ای ارتش ترکیه به مواضع کردها در نقاط مرزی در راستای حمایت از جبهه تروریستی النصره خبر می دهند.به گزارش خبرگزاری مهر، یک منبع کرد در گفتگو با خبرنگار پایگاه الحدث در شمال شرقی سوریه اعلام کرد: نیروهای ارتش ترکیه از شب گذشته حمله به مواضع کردها در شمال سوریه را در دستور کار قرار داده اند. وی تاکید کرد: ارتش ترکیه پس از آغاز عملیات نظامی کردها علیه جبهه النصره، نیروهایش را در حمایت از این جبهه تروریستی بسیج کرده است. بنابر این گزارش، ارتش ترکیه در گام نخست با پیشروی به نقاط صفر مرزی، مواضع کردها در تل الابیض، تل فندر، تل احمر و تل اخضر را هدف حملات توپخانه ای قرار داده است. منابع کرد تاکید دارند: ترکیه با حمایت همه جانبه از جبهه تروریستی النصره در صدد دخالت نظامی در سوریه از طریق نقاط مرزی است تا این نقطه استراتژیک را از دست ندهد. لينک خبر : http://www.mehrnews.com/detail/News/2102657
  9. [quote name='SHAHABESAGEB' timestamp='1374322681' post='322728'] نمیدونم چرا به تولید فکر نمیکنن ! اگه بحث به صرفه نبودن مطرح بود که الآن با تحریم های جدید 40 50 درصد قیمت قطعات افزایش پیدا میکنه! [/quote] با سلام خدمت همه دوستان گرامي جهت توليد هم نياز به زمان و هم نياز به منابع مالي و هم نياز به مواد اوليه و هم نياز به نيروي انساني آموزش ديده در بخش طراحي و ساخت و هم نياز به ماشين آلات و ابزار مورد نياز است که با توجه به وضعيت فعلي به عنوان يک راهکار کوتاه مدت نمي توان به آن نگاه کرد .
  10. تاثیر منفی تحریم ایران بر فرانسه رئیس کمیته مالی سنای فرانسه با انتقاد از تحریم‌های اعمال شده علیه ایران اذعان کرد که این سیاست‌ها تاثیرات منفی زیادی بر صنعت خوردو سازی این کشور داشته است. به گزارش مشرق به نقل از پرس تی وی، فیلیپ مارینی، رئیس کمیته مالی سنای فرانسه از کشورهای غربی خواست تا در تحریم‌های خود علیه ایران تجدید نظر کنند. مارینی در مقاله‌ای که در هفته‌نامه لوپوئن به چاپ رسید به ممنوعیت فعالیت شرکت خودروسازی پژو فرانسه در ایران اشاره کرد و خواستار تجدیدنظر در این تحریم‌ها شد. وی در ادامه به این مساله اشاره کرد که تحریم‌های آمریکا علیه ایران نباید افزایش یابد و کشوری مانند فرانسه که داراری روابط تجاری ویژه‌ای با ایران است را تحت تاثیر قرار دهد. مارینی همچنین به تاثیر تحریم‌ها علیه ایران در تشدید وخامت صنعت خودروسازی فرانسه و تاثیر ناخوشایند آن در بازار کار اشاره کرد. در فوریه 2012 پژو سیتروئن تصمیم گرفت به همکاری خود با ایران پایان دهده و از این رو از فروش سالیانه محصولات این شرکت نزدیک به نیم میلیون خودرو که رقمی نزدیک به 1/5 میلیارد دلار بود کاسته شد. رکود در تولید محصولات این شرکت تا آنجا پیش رفت که مدیران آن برای اولین بار طی دو دهه اخیر مجبور به تعطیلی یکی از مراکز صنعتی خود شد و از بین رفتن 8 فرصت شغلی شد. (توضيح : 8000 فرصت شغلي صحيح است ) با اینحال کارشناسان معتقدند که ایران به عنوان دوازدهمین شرکت بزرگ خودروسازی دنیا و بزرگترین تولید کننده در بین کشورهای مسلمان در جایگزینی شرکت پژو کار چندان سختی پیش رو ندارد. لينک خبر : http://www.mashreghnews.ir/fa/news/231930/تاثیر-منفی-تحریم-ایران-بر-فرانسه
  11. مرسی تا آخر هفته بازمی‌گردد/ ارتش فرمانده‌اش را قربانی می‌کند ارتش مصر و اخوان المسلمین در راهی قدم گذاشته‌اند که ناچارند برای حفظ حرمت خودشان، قربانی بدهند. مرسی حداکثر تا هفت روز دیگر به قدرت بازمی‌گردد و پس از آن، کنار می‌رود و انتخابات زودرس، تکلیف رئیس جمهور بعدی مصر را روشن خواهد کرد. عصر ایران؛ هومان دوراندیش - سید ابوالقاسم موسوی معتقد است محمد مرسی به قدرت بازمی‌گردد و ارتش مصر نمی‌تواند یک‌تنه رئیس جمهور تعیین کند. دکتر موسوی که عضو هیات علمی نشریه عربی "فصلیة الایرانه و العربیه" است، بازگشت مرسی به قدرت را ناشی از معامله گریزناپذیر ارتش مصر و اخوان المسلمین می‌داند. این تحلیلگر مسائل خاورمیانه در گفتگو با عصر ایران، درباره چرایی و چند و چون این معامله توضیح می‌دهد. *** * ظاهراً شما معتقدید محمد مرسی به قدرت بازمی‌گردد. لطفاً نظرتان را برای خوانندگان عصر ایران بشکافید. ما ابتدا باید بپذیریم که انقلابی در مصر شکل گرفت و از دل این انقلاب، انتخاباتی بیرون آمد و از دل این انتخابات نیز، آقای مرسی به عنوان رئیس جمهور بیرون آمد. جابجاشدن مرسی در اثر مداخله ارتش، یک راه غیر معمول و مصداق کودتا بود؛ چیزی شبیه کودتا علیه مرحوم دکتر مصدق در ایران. در مصر دو جریان قدیمی ریشه‌دار دارای نفوذ مردمی وجود دارد: ارتش و اخوان المسلمین. ضریب نفوذ اخوان در بین پزشکان، معلمین، مهندسین و سایر اقشار فرهیخته و البته عامه مردم مصر بالاست. بین 25 تا 28هزار پزشک در مصر و 75هزار مهندس طرفداران تشکیلاتی اخوان المسلمین در مصرند... . * پس ظاهراً بنیادگرایی اسلامی یا اسلام سیاسی در بین اقشار فرهیخته مصر، نفوذ زیادی دارد. نه، به این صورت نیست. 25هزار نفر همه پزشکان مصر را دربرنمی‌گیرد. * چند درصد پزشکان مصر طرفدار اخوان هستند؟ حدود یک‌سوم پزشکان مصر طرفدار تشکیلاتی اخوانند ولی سمپات‌هایی هم دارد که تعداد و درصدشان دقیقاً معلوم نیست. ولی آن قدر هستند که اخوان بتواند در میدان تحریر بیمارستان صحرایی راه بیندازد. * اگر کار ارتش و اخوان المسلمین به قشون‌کشی خیابانی بکشد، از حیث وزن نیروهای اجتماعی هوادار، برتری با کدام طرف خواهد بود؟ آقای مرسی بعد از اینکه معترضین خواستار کناره‌گیری او شدند، گفت ما به عقب برنمی‌گردیم و شما به آنچه که از صندوق رای بیرون آمده، احترام بگذارید. مخالفان در پاسخ او گفتند حضور خیابانی ما علنی‌تر و مشروع‌تر از صندوق رای است. وقتی که معارضان مرسی چنین گفتند، رهبران اخوان هم گفتند اگر لشکرکشی خیابانی ملاک است، پس ما هم با هوادارانمان به خیابان‌ها می‌آییم. بعد از لشکرکشی اخوان و کشتار مردم حامی اخوان توسط ارتش مصر، اخوان المسلمین در جامعه مصر چهره‌ای مظلوم پیدا کرد. اروپایی‌ها هم با کودتا همراهی نکردند. دولت آلمان حرکت ارتش مصر را رسماً کودتا قلمداد کرد. در آمریکا، جمهوریخواهان و دموکرات‌ها، همصدا با هم، اقدام ارتش مصر را اقدامی غیردموکراتیک قلمداد کردند. این وضع ارتش مصر را ناگزیر از تصمیم‌گیری می‌کند. من پیش‌بینی می‌کنم ارتش مصر برای اینکه زیر سوال نرود، سیسی(فرمانده کل نیروهای مسلح مصر) را متهم به ارتکاب کودتا می‌کند و مرسی را به قدرت برمی‌گرداند و با او هر تفاهمی که بخواهند، می‌کنند؛ از انتخابات زودرس تا کناررفتن مرسی و تعیین جانشین برای خودش. سران اخوان گفته‌اند شما ارتشی‌ها باید به انتخابات مشروعی که در مصر برگزار شده احترام بگذارید و مرسی را آزاد کنید تا پس از آن درباره مسائل موجود گفتگو کنیم. * مطابق پاره‌ای از خبرها، سفیر آمریکا قبل از برکناری مرسی در جریان اقدام ارتش برای برکناری مرسی بود ... شبیه این را در ماجرای حمله صدام حسین به کویت داشته‌ایم. صدام مدعی بود قبل از حمله کویت، مقامات رژیمش با سفیر آمریکا در عراق کاملاً صحبت کرده بودند. الان هم ظاهراً با سفیر آمریکا در مصر چندین بار مذاکره صورت گرفته است. قبل از ریختن مردم به خیابان‌ها برای برکناری مرسی، شاخص‌های بورس در مصر شکست و قیمت بنزین بالا رفت تا نارضایتی و حضور مردم در خیابان‌ها شکل بگیرد. الان برخی از گروه‌های سکولار مخالف مرسی هم از مواضع قبلی شان عقب‌نشینی کرده و از این ماجرا کنار کشیده‌اند. * کدام گروه‌ها؟ یکی از همین گروه‌های سکولار که اعتراض هم کرده بود که چرا در رکعت چهارم نماز صبح مردم را کشته‌اند! اخوانی‌ها به این گروه می‌خندیدند که نماز صبح دو رکعت است نه چهار رکعت. الان اسمش را به خاطر ندارم. اخوانی‌ها بعد از برکناری مرسی، برای اولین بار از ایران هم نام بردند و گفتند همان طور که انقلاب اسلامی در ایران پیروز شد، در مصر هم پیروز می شود. * موضع‌گیری دولت آمریکا تا چه حد می‌تواند در بازگشت یا عدم بازگشت مرسی به قدرت، موثر باشد؟ اهمیت چندانی ندارد. موضع‌گیری سیاسی‌ای که در مجموعه دولت آمریکا وجود دارد حائز اهمیت است. * بالاخره موضع‌گیری آمریکا مهم است یا نه؟! شما گفتید مهم است و مهم نیست! نه، منظور من این بود در تصمیم‌گیری اخوان مهم نیست. * ولی سوال من درباره تاثیر موضع آمریکا بر تصمیم اخوان المسلمین نبود. درباره تاثیر موضع‌گیری آمریکا در بازگشت مرسی به قدرت پرسیدم. این سوال، سوال دوپهلویی است. یعنی این فرض در دل آن نفهته است که اگر آمریکا موضع مخالف علیه ارتش اتخاذ کند، حتماً مرسی بازمی‌گردد و گر نه، نه. این طور نیست. اگر آمریکا اقدام ارتش را کودتا اعلام کند، برای بازگشت مرسی بسیار خوب خواهد بود. اما اگر چنین موضعی نگیرد، آمریکا با روسیه مشکل پیدا می‌کند؛ چون روس‌ها اعلام کرده‌اند اگر وضع در مصر به همین منوال پیش برود، سرنوشت مثل سوریه در انتظار مصر خواهد بود. در نتیجه، باید تعامل و سازشی بین دیدگاه ارتش و دیدگاه اخوان المسلمین صورت گیرد تا مصر سوریه نشود. * دولت آمریکا قبل از سرنگونی مرسی، خواستار پاسخگویی مرسی به مطالبات مردم شد. یعنی تلویحا خواستار کناره‌گیری مرسی از قدرت شد. شما چرا می‌گویید آمریکا ممکن است موافق بازگشت مرسی باشد؟ من می‌‌گویم ممکن است آمریکا موافق بازگشت و تفاهم با مرسی باشند تا چهره‌ای دموکراتیک از خودش به نمایش بگذارد. یعنی آمریکا مرسی را به قدرت بازمی‌گرداند و با او تفاهم می‌کند که انتخابات زودرس برگزار کند تا شخص دیگری رئیس جمهور مصر شود. در این صورت، صورت دموکراتیک ماجرا حفظ می شود. آمریکا چاره‌ای جز این ندارد. اگر این کار صورت نگیرد، سال بعد دوباره یک عده ناراضی علیه دولت جدید به خیابان‌ها می‌آیند و مداخله مجدد ارتش گریزناپذیر می شود. باید شکل دموکراتیک کار حفظ شود. بهار عربی را به عنوان یک جنبش دموکراسی‌خواه معرفی کرده‌اند. بنابراین باید دموکراسی برآمده از بهار عربی را با حفظ اعتبار نهاد انتخابات حفظ کنند. جناح سکولار در جهان اسلام می‌خواهد بگوید حکومت‌ اسلامی نه در ایران، نه در مصر و نه در ترکیه جواب نمی‌دهد. * معارضین اخوان المسلمین معتقدند این جنبش سیاسی می‌خواهد با استفاده از نهاد دموکراتیک انتخابات قدرت را در دست بگیرند و سپس سیاست‌هایی را اعمال کنند که عین عدول از دموکراسی است؛ بنابراین کودتا علیه مرسی، کودتایی دموکراسی‌خواهانه بود. نظر شما درباره این دیدگاه چیست؟ یکی از توجیهات جناح سکولار مصر، این است که مرسی با رایی حداقلی، یعنی با اکثریت نسبی، قدرت را به دست گرفته است و حداکثر رای موجود در جامعه مصر، چیز دیگری بوده است و مطالبات مردم نیز از سوی دولت مرسی محقق نشده است. درباره برکناری مرسی، تحلیل و توجیه الی ماشاءالله وجود دارد! ولی چیزی که در عمل رخ داد، برکناری مرسی توسط ارتش بود. مرسی در آخرین سخنرانی‌اش به مخالفان خود گفت شما با استفاده از صندوق رای مخالفت تان را نشان دهید؛ یعنی با شیوه‌ای دموکراتیک. کاترین اشتون هم از شیوه غیر دموکراتیک برکناری مرسی انتقاد کرد و گفت مشکلات مصر باید با روش‌های دموکراتیک حل و فصل شود. به نظر من، لشکرکشی اخوان در خیابان‌ها به جایی خواهد رسید که نهایتاً ارتش با مرسی تفاهم می‌کند. مرسی بازمی‌گردد و خواسته‌های ارتش و مخالفان را می‌پذیرد. البته مرسی را برای باقی ماندن در مسند ریاست جمهوری بازنمی‌گردانند. او به قدرت بازمی‌گردد تا شرایط سیاسی جدیدی به دست او و با امضای او، محقق شود. * یعنی برمی‌گردد تا انتخابات زودرس برگزار کند؟ بله؛ و به سایر خواسته‌های مردم هم تن دهد. ارتش و اخوان المسلمین بر سر این امر به تفاهم می‌رسند. * اگر ارتش در اثر قشون‌کشی خیابانی اخوان المسلمین عقب‌نشینی کند، اعتبارش در جامعه مصر مخدوش نمی‌شود؟ ارتش باید قربانی بدهد تا اعتبارش مخدوش نشود. قربانی‌اش هم "سیسی" – فرمانده ارتش و وزیر دفاع مصر – است که عقبه‌ای هم ندارد. * اگر ارتش می‌خواست مرسی را با برکناری فرمانده خودش به قدرت بازگرداند، اصلاً چه دلیلی داشت به مرسی اولتیماتوم بدهد و بعد او را با کودتا برکنار کند؟ یعنی ارتش مصر این قدر فکرنشده وارد این ماجرا شده است؟ به نظر من، شخص سیسی کودتا کرده است نه کل تشکیلات قدیمی ارتش. پس ارتش برای بقا و حفظ اعتبار خودش بدش نمی‌آید که سیسی را قربانی کند و بگوید او زود و راسا تصمیم گرفته است. * ولی خیلی از تحلیلگران جامعه مصر معتقدند ارتش این کشور منافعی اساسی دارد و تملک قدرت سیاسی از سوی اخوان المسلمین، این منافع را به خطر می‌اندازد. یعنی بحث منافع کلان ارتش در میان است نه انداختن توپ در زمین سیسی! همان طور که گفتم در جامعه مصر، دو نیروی عمده وجود دارد: اخوان المسلمین و ارتش. در دوران زمامداری ناموفق مرسی، محبوبیت اخوانی‌ها تا حدی ترک برداشت. حضور مردم در خیابان‌ها علیه مرسی و حمایت ارتش از خواسته آنها، موجب افزایش محبوبیت ارتش شد ولی پس از برکناری مرسی، کشتار مردم از سوی ارتشی‌ها، اعتبار ارتش را مخدوش کرده است؛ چون ارتش مصر تا قبل از این ماجرا، به سوی مردم تیراندازی نکرده بود؛ حتی در جریان برکناری حسنی مبارک. در جریان انقلاب مصر علیه رژیم مبارک، پلیس با مردم درگیر بود نه ارتش. * حالا بفرمایید مصر چگونه ممکن است سوریه شود که ارتش مصر از ترس وقوع این وضع، عقب‌نشینی کند؟ مصر خیلی کشور بزرگی است ولی در اصل اطراف نیل است. خارج از این محدوده، اوضاع قابل کنترل نیست. اگر این وضع ادامه یابد، درگیری به سمت درگیری مسلحانه می‌رود و چنین خطری، کل مصر را تهدید می‌کند. * پس به نظر شما، فراخوان اخوان المسلمین برای مقاومت مسالمت‌آمیز، فاز اول برنامه تقابل اخوان با ارتش است؟ من حس می‌کنم که مجموعه این تحولات در مصر، طولانی نخواهد بود. انقلاب مصر ظرف 18 روز به پایان رسید و از نظر سرعت وقوع، از انقلاب اسلامی ایران هم – که چند ماه طول کشید – پیشی گرفت. این غائله کنونی هم باید ظرف 8 یا 9 روز تکلیفش روشن شود. الان حیات و ممات مصری‌ها به صنعت توریسم گره خورده است. توریسم در اقتصاد مصر نقش خیلی مهمی دارد. درگیری‌های اخیر، بساط توریسم را در مصر جمع کرده است. این وضع نمی‌تواند ادامه داشته باشد. * البته شما جواب سوال مرا ندادید! این طور می‌پرسم: اگر اخوان المسلمین وارد فاز درگیری مسلحانه شود، مشروعیت و اعتبارش مخدوش نمی شود؟ چرا، می‌‌شود. اخوان تن به درگیری نمی‌دهد. ممکن است افرادی بین اخوان و ارتش، از این فضا سوءاستفاده کنند و بکوشند تا اخوان را وارد فاز درگیری مسلحانه با ارتش بکنند. کشورهایی که منافعشان در بی‌ثباتی مصر است، احتمالاً می کوشند تا مصر را به سمت بی ثباتی سوق دهند. * بی‌ثباتی یعنی درگیری مسلحانه؟ مسلحانه و غیر مسلحانه. هر دو. اگر کار به درگیری مسلحانه برسد، چون در اعماق جغرافیای مصر قبایل خاصی وجود دارند، درگیری قابل کنترل نخواهد بود. * اگر اخوان نمی‌خواهد تحت هیچ شرایطی به درگیری مسلحانه تن بدهد، کدام نیرو و تشکیلات قرار است به صورت مسلحانه در برابر ارتش مصر ایستادگی کند تا مصر عین سوریه شود؟ در شرایط فعلی اخوان به سمت درگیری مسلحانه نخواهد رفت. اگر وضع کنونی کش پیدا کند و طولانی شود، گروههای که در دو طرف نفوذ دارند، با ایجاد درگیری‌های کاذب، کار اخوان و ارتش را به درگیری‌های واقعی خواهند کشاند. یعنی عواملی نفوذی در دو جناح قرار می‌گیرند و رو به هم آتش می‌کنند تا اخوان و ارتش، عملاً کارشان به درگیری مسلحانه کشیده شود. * این گروهها را مصداقاً معرفی می‌کنید؟ گروهها و کشورهایی مثل تکفیری‌ها و صهیونیست‌ها، منافعشان در بی‌ثباتی مصر است. * ولی ظاهراً ثبات مصر تامین‌کننده ثبات اسرائیل است. اسرائیل یک مصر باثبات ضعیف و یا بی ثبات بی‌خطر را دوست دارد. * حالا فرض کنیم نیروهایی موفق شدند اخوان المسلمین را به درگیری مسلحانه با ارتش بکشند. قبول دارید نفس این درگیری موجب ریزش نیروهای اجتماعی اخوان می شود؟ چون خون ریخته‌شده‌ی اول متعلق به اخوانی هاست، نه. در این صورت اخوانی‌ها مظلوم‌تر می شوند. * فرض کنیم این اتفاق رخ داد و اخوان هم با ریزش نیرو مواجه نشد. باز هم برای اینکه مصر عین سوریه شود، باید کشورهایی حاضر باشند به اخوان المسلمین کمک تسلیحاتی کنند. فکر می‌کنید چنین کمکی در کار باشد؟ شاید هم برعکس! الان کشورهایی مثل عربستان هزینه وحشتناکی برای ارتش مصر می‌کنند ... * ولی این جواب سوال من نیست. من پرسیدم آیا کشورهای منطقه به اخوان کمک تسلیحاتی می‌کنند؟ شما اخوان را نیروی معارضی می بینید که در برابر ارتشِ دولتِ قانونی ایستاده است. ولی دولت قانونی برای اخوان است و ارتش نیروی معارض دولت است. در قیاس با سوریه، می‌توان گفت که بشار اسدِ مصر اخوان المسلمین است و ارتش معارض است و پول ارتش را هم عربستان سعودی و امارات و ... می‌دهند. * ولی سوال من این بود که اگر کار به جنگ داخلی بکشد، اخوان المسلمین از کجا تغذیه تسلیحاتی می شود تا با ارتش مصر بجنگد. اخوان در لیبی و تونس و برخی کشورهای دیگر شاخه دارد و کمک‌هایی مردمی دریافت می‌کند. اخوانی‌ها حتی درون خود ارتش مصر هم حضور دارند. یعنی اگر کار اخوان و ارتش به جنگ بکشد، معادله بسیار پیچیده می‌شود. هر دو رقیب، یعنی ارتش و اخوان، به شدت از این درگیری پرهیز می‌کنند. هفتاد سال است که پرهیز کرده‌اند و بعد از این هم چنین خواهند کرد. خیلی‌ها دوست دارند که در مصر چنین درگیری‌ای رخ دهد. شما دنبال کشورهای ایدئولوژیک نگردید تا کمک‌کننده‌های احتمالی به اخوان را پیدا کنید. اتفاقاً کشورهای لائیکی به اخوان کمک می‌کنند که از بی ثباتی مصر سود می‌برند. * چه کشورهایی مثلاً؟ مثلاً اسرائیل، سوریه، تونس، لیبی. * اگر کار به چنین جنگ داخلی تمام‌عیاری بکشد، مرسی دیگر چگونه می‌تواند به قدرت بازگردد؟ مرسی قبل از این مراحل می‌تواند به قدرت بازگردد. اگر کار به جنگ داخلی بکشد، "محمد مرسی" که هیچ، هیچ کس رئیس جمهور نخواهد شد! * پس ریاست جمهوری مرسی منوط به عدم وقوع درگیری تمام‌عیار بین اخوان و ارتش است؟ بله. * در شرایطی که کار به درگیری مسلحانه نکشد، ارتش مصر به صرف حضور نیروهای اجتماعی اخوان در خیابان‌ها، در برابر اخوان کوتاه می‌آید و مرسی را به قدرت بازمی‌گرداند؟ هر دو باید تن به معامله بدهند. راهی به غیر از این ندارند. ارتش و اخوان در راهی قدم گذاشته‌اند که ناچارند برای حفظ حرمت خودشان، در قبال پاره‌ای از امور کوتاه بیایند. برای این کوتاه‌آمدن قربانی هم می‌دهند. چاره‌ای به جز تفاهم ندارند. * گفتید که قربانی ارتش را فرمانده ارتش می‌دانید ... بله، ژنرال سیسی. * قربانی اخوان المسلمین چه کسی خواهد بود؟ محمد مرسی دیگر. مرسی تمام شده است. مرسی فقط به عنوان رئیس جمهوری به قدرت بازمی‌گردد که تفاهم بین ارتش و معارضین را امضا بکند و برود. به نظر من، مرسی به قدرت بازمی‌گردد و تصفیه‌ای در قوه قضاییه و تفاهمی با ارتش خواهد داشت؛ و پس از آن، کنار می‌رود و انتخابات زودرس، تکلیف رئیس جمهور بعدی مصر را روشن خواهد کرد. * بازگشت مرسی به قدرت، چه زمانی رخ خواهد داد؟ فکر نمی‌کنم بیش از هفت روز دیگر طول بکشد. * یعنی شما می فرمایید مرسی تا هفت روز آینده به قدرت برمی‌گردد ولی برای تحویل‌دادن صندلی ریاست جمهوری به نفر دیگری که از صندوق رای بیرون می‌آید. بله. حداکثر تا هفت روز دیگر، اخوان و ارتش از خواسته‌های حداکثری‌شان در فضای کنونی، عدول خواهند کرد تا مرسی به قدرت بازگردد و سپس کنار برود و انتخابات دیگری برگزار شود و رئیس جمهور جدیدی بر سر کار بیاید. لينک خبر : http://www.asriran.com/fa/news/285179/مرسی-تا-آخر-هفته-بازمی‌گردد-ارتش-فرمانده‌اش-را-قربانی-می‌کند
  12. حمله اسرائیل به محموله موشک‌های روسی در سوریه مسئولان آمریکایی مدعی شدند جنگنده‌های رژیم صهیونیستی هفته‌ گذشته یک محموله از موشک‌های ضد کشتی روسی را در خاک سوریه هدف قرار داده و منهدم کردند. به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، به نقل از روزنامه فرامنطقه‌ای الحیاة، سه تن از مسئولان بلند پایه آمریکایی در گفت‌وگو با شبکه خبری سی ان ان اعلام کردند: جنگنده‌های اسرائیلی پنجم ماه جاری میلادی به اهدافی در یکی از بنادر سوریه واقع در شرق این کشور حمله کردند. مسئولان آمریکایی که خواستند نامشان فاش نشود به مکان دقیق حملات هوایی جنگنده‌های رژیم صهیونیستی اشاره‌ای نکردند. بنا بر این گزارش بندر اللاذقیه سوریه جمعه گذشته هدف چندین حمله قرار گرفت که این حملات توسط جنگنده‌های اسرائیلی انجام شد. به گفته مسئولان آمریکایی، حملات هوایی اسرائیل که از آغاز سال جاری میلادی سومین حمله در نوع خود است، موشک‌های نوع یاخنوت ساخت روسیه که موشک ضد کشتی به شمار می‌رود را هدف قرار دادند. یاخونت یک موشک روسی ضد کشتی با برد حدود 300 کیلومتر است و قادر به حمل کلاهکی به وزن 250 کیلو گرم می‌باشد. مقامات آمریکایی اعلام کردند: به عقیده تل آویو این موشک‌ها خطری برای نیروهای دریایی اسرائیل به شمار می‌رود. مسئولان اسرائیلی تاکنون از ارائه توضیح درباره جزئیات این ادعا خودداری کرده‌اند. این ادعا چند روز پیش توسط مسئولان ارتش آزاد سوریه نیز مطرح شده بود اما تاکنون منابع رسمی آن را تایید نکرده‌اند. منابع آمریکایی همچنین اعلام کردند: سازمان اطلاعات آمریکا و اسرائیل از نزدیک هرگونه محموله‌ سلاح که از طریق کشتی‌های روسی به سوریه منتقل می‌شود را تحت مراقبت و نظارت دارند. مقامات آمریکایی علاوه بر این مدعی شدند: ارتش سوریه مقادیری سلاح و مهمات از جمله انواع سلاح‌های کوچک را هفته‌های اخیر دریافت کرده است. این درحالی است که هیچ شاخصی در خصوص آمادگی نظام سوریه برای دریافت سلاح سنگین یا بالگرد وجود ندارد. این گزارش شبکه خبری سی ‌ان ان، همزمان با آن منتشر شد که کاخ سفید از تماس تلفنی باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا با ولادیمیر پوتین، همتای روسی‌اش درباره بخشی از مسائل امنیتی و دو جانبه خبر داد. بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی نیز اخیرا به پوتین نسبت به ارسال موشک‌های پیشرفته نوع اس 300 به دولت سوریه و نابود کردن آنها توسط اسرائیل هشدار داده بود. لينک خبر : http://isna.ir/fa/news/92042213317/حمله-اسرائیل-به-محموله-موشک-های-روسی-در-سوریه
  13. [quote name='mohmohammadi20' timestamp='1373393140' post='320575'] نمیدونم پژو تو ایران چی میفروشه ولی این خودروهایی مثل 207 و407 که وارد میشه از مبدا کشور دوم هست . پژو فورشش رو کرده و سودش رو کرده . فقط بحث خطوط مونتاژ پژو تو ایران خودروست که اونم چهارصد و پنج هست که خیلی وقته از بازارهای جهانی خارج شده اخرین مدلهای 405 مال سالهای حدود 1996 بوده . چیزی که تو ایران مونتاژ میشه فیس لفت سالهای 1990 یا 1992 هست فکر کنم . نمونه های دیگه ی خانواده ی پژو 405 هم ابتکارات وطنی هستش . به جز قطعات 405 فکر نکنم پژو بیزینس دیگه ای تو ایران داشته باشه . مدلی که فقط تو ایران مونتاژ و تولید میشد . در واقع سود به علاوه ی سود بوده برای پژو . یعنی پژو در کنار سود اصلی خودش با فروش خدمات و وسایل مدل 405 یک سودی هم در کنارش میکرده . در بحث اقتصادی روزنامه های وطنی اصلا راست نمینویسن [/quote] با سلام خدمت همه دوستان گراميکل تيپها و واريانتهاي مختلف پژو 206 معمولي و صندوقدار و 207 قبلا به صورت پک سي کي دي از مبدا فرانسه به ايران حمل مي شدند و در خطوط مونتاژ ايران خودرو مونتاژ مي شدند که به مرور زمان با داخلي سازي هاي انجام شده و کسب تاييديه پژو از پک سي کي دي حذف مي شدند و تا قبل از تحريم پژو اکثريت قطعات داخلي سازي شدند اما برخي قطعات هنوز در داخل پک به ايران ارسال مي شد . ضمنا بحث خدمات پس از فروش و حق ليسانس بابت توليد و پرسنلي که از طرف پژو در ايران مامور به کار بودند و پرسنل و سايتهايي که در فرانسه جهت ارائه خدمات به ايران در نظر گرفته شده بودند را نيز بايد در نظر گرفت . پژو در حدود 8000 نفر از پرسنل خويش را تعديل کرد و برخي سايتهاي خود را بست که البته همه آنها مربوط به ايران نبود . تا قبل از تحريم پژو برنامه توليد روزي 1000 دستگاه پژو 206 معمولي صندوقدار و 207 جهت گسترش بازار و جايگزيني با خودرو هاي پر مصرف تر از لحاظ سوخت در ايران خودرو پيگيري مي شد . البته مشکل اصلي فعلي خودرو سازان داخلي مشکل مالي است که با رفع آن اثرات تحريم ر مي توان تا حد زيادي خنثي کرد .
  14. فروش پژو در دنیا ۱۰ درصد کاهش یافت سهم‌ایران درکاهش‌فروش پژو چقدراست؟ شرکت خودروسازی پژو فرانسه اعلام کرد فروش محصولات این شرکت در ۶ ماه نخست سال جاری میلادی 9.8 درصد کاهش یافت که از این رقم 8.7 درصد ناشی از توقف فروش به ایران است. به گزارش رویترز، شرکت پژو سیتروئن اعلام کرد: در نیمه نخست سال 2013 فروش جهانی این شرکت 9.8 درصد کاهش یافته و به 1.46 میلیون دستگاه رسیده است. بر اساس بیانیه این خودروساز، فروش محصولات پژو از 1.62 میلیون دستگاه در سال 2012 به 1.46 میلیون دستگاه در سال جاری کاهش یافته است که نشان از کاهش فروش 160 هزار دستگاهی این شرکت در نیمه نخست سال 2013 نسبت به مدت مشابه سال گذشته دارد. همچنین، این شرکت فرانسوی، در این مدت، جایگاه خود را در بازار رو به انقباض خودروی اروپا از دست داده اما این کاهش تاحدی با فروش محصولات پژو در چین و آمریکای لاتین جبران شده است. در ادامه این گزارش آمده است، با این حال، عملکرد پژو در جهان در اثر توقف فروش به ایران در سال گذشته به علت تحریم‌ها، تحت تاثیر قرار گرفته است. تصمیم پژو مبنی بر توقف فروش قطعات سی‌کی دی این شرکت به ایران سبب شد تا فروش این نوع خودور به علت از دست دادن بازار ایران، 142 هزار دستگاه کاهش یابد. به گزارش فارس، از آنجایی که فروش محصولات پژو در 6 ماهه نخست امسال 160 هزار دستگاه نسبت به سال گذشته کاهش یافته و 142 هزار دستگاه آن مربوط به کاهش فروش به ایران است، از این رو می‌توان گفت که قسمت اعظم کاهش فروش پژو در جهان به کاهش فروش به ایران مربوط است به طوری که این گزارش در پایان اذعان کرده است که بدون در نظر گرفتن ایران، کل فروش جهانی این شرکت فرانسوی تنها 1.1 درصد کاهش یافته است. به نوشته این گزارش، فروش پژو در اروپا که تقاضا برای خودرو‌های جدید در این بازار با کاهش 7 درصدی روبرو شده، 13 درصد کاهش یافته است. با کاهش بیشتر فروش شرکت پژو در فرانسه و دیگر کشورهای اروپایی نسبت به سایر شرکت‌های خودروسازی، سهم این خودروساز در بازار اروپا از 12.9 به 12.1 کاهش یافته است. پژو جزو آن دسته از خودروسازان اروپایی است که از رکود 5 ساله صنعت خودرو در اروپا به شدت خسارت دیده‌ است و این رکود سبب زیان 5 میلیارد یورویی (6.4 میلیارد دلاری) برای این شرکت و دریافت کمک از دولت در سال 2012 شده است. فدریک بنزت رئیس برند سیتروئن در یک کنفرانس خبری گفت: استراتژی ما برای توسعه فروش بین‌المللی به منظور کاهش وابستگی به بازار اروپا در جریان و در حال پیشرفت است. فروش این خودروساز در چین در نیمه نخست سال جاری میلادی، 32 درصد افزایش یافت و به 278 هزار دستگاه رسیده است، همچنین این شرکت در نظر دارد تا به توسعه بازار چین در 6 ماهه دوم سال جاری شتاب بخشد. فروش محصولات این شرکت در آمریکای لاتین نیز 21 درصد افزایش یافته که بیش از 3 برابر رشد 6 درصدی این بازار به علت فروش خوب پژو 208 بوده است. این خودرو در نخستین سال ساختش فروشی برابر با 400 هزار دستگاه در جهان به ثبت رسانده است. لينک خبر : http://www.eghtesadonline.com/fa/content/20971/%d8%b3%d9%87%d9%85%e2%80%8c%d8%a7%db%8c%d8%b1%d8%a7%d9%86-%d8%af%d8%b1%da%a9%d8%a7%d9%87%d8%b4%e2%80%8c%d9%81%d8%b1%d9%88%d8%b4-%d9%be%da%98%d9%88-%da%86%d9%82%d8%af%d8%b1%d8%a7%d8%b3%d8%aa%d8%9f
  15. با سلام خدمت همه دوستان گرامي عرض تشکر و خسته نباشيد خدمت آقا سعيد دارم و خدمت برادر rezat1980 نيز تبريک عرض مي کنم و اميدوارم در مسوليت جديد موفق باشند . از زحمات کليه مديران و کاربراني که باعث شدند سايت ميليتاري به يکي از منابع مرجع نظامي فارسي تبديل شود نيز سپاسگذارم و اميدوارم اين روند خوب ادامه داشته باشد .
  16. فرانسه نمي‌تواند زيان هنگفت دشمني آمريکا با ايران را بپردازد محافل اقتصادي و مطبوعاتي فرانسه اميدوارند مبادلات تجاري اين کشور با ايران از سر گرفته شود. روزنامه لوموند در گزارشي با انتقاد از کاهش مبادلات تجاري پاريس- تهران در اثر فشارهاي آمريکا نوشت: فرانسه که در سال 2000 ميلادي چهارمين شريک تجاري ايران به شمار مي‌رفت، از زمان اجرايي شدن تحريم‌ها به رده پانزدهم سقوط کرد زيرا بسياري از شرکت‌هاي فرانسوي با وجود سوابق قديمي حضور در ايران مجبور به خروج از اين کشور شدند. لوموند مي‌نويسد: بسياري از منتقدان دولت فرانسه از مقامات کاخ اليزه انتقاد مي&2Cراي تحريم ايران در حالي است که ساير کشورها، در برابر تحريم‌ها مقاومت کرده و به اين حد از کل منافع اقتصادي خود صرف‌نظر نکردند. در همين حال رئيس کميسيون مالي سناي فرانسه هفته گذشته با توصيف اينکه تحريم‌هاي آمريکا عليه ايران براي بخش خودرو‌سازي فرانسه فاجعه‌انگيز است، از دولت اين کشور خواست تا به فوريت از رئيس‌جمهوري آمريکا بخواهد تا بخش صنعت خودروسازي فرانسه را از شمول تحريم‌ها عليه ايران معاف کند. به گزارش راديو فرانسه «فيليپ ماريني» رئيس کميسيون مالي سناي فرانسه به متن تحريم‌هاي آمريکا اشاره کرد و گفت:‌«صنعت خودروسازي فرانسه با توجه به اهميت منbCراي تحريم ايران در حالي است که ساير کشورها، در برابر تحريم‌ها مقاومت کرده و به اين حد از کل منافع اقتصادي خود صرف‌نظر نکردند. در همين حال رئيس کميسيون مالي سناي فرانسه هفته گذشته با توصيف اينکه تحريم‌هاي آمريکا عليه ايران براي بخش خودرو‌سازي فرانسه فاجعه‌انگيز است، از دولت اين کشور خواست تا به فوريت از رئيس‌جمهوري آمريکا بخواهد تا بخش صنعت خودروسازي فرانسه را از شمول تحريم‌ها عليه ايران معاف کند. به گزارش راديو فرانسه «فيليپ ماريني» رئيس کميسيون مالي سناي فرانسه به متن تحريم‌هاي آمريکا اشاره کرد و گفت:‌«صنعت خودروسازي فرانسه با توجه به اهميت مناسباتي که با بخش صنعت خودروسازي ايران دارد، بزرگترين قرباني اين تحريم‌هاست». دهها شرکت فرانسوي فعال در بخش خودروسازي به لحاظ اين تحريم‌ها ضرر مي‌کنند. وي افزود: تعطيل شدن سايت‌هاي متعلق به فرانسه در کوتاه مدت مي‌تواند نتايج فاجعه‌انگيزي براي صنايع خودروسازي فرانسه در برداشته باشند و اين موضوع، بيکاري گسترده‌اي را در بخش خودروسازي فرانسه به دنبال خواهد داشت. ماريني، اين موضوع را يک اضطرار ملي دانست و از دولت سوسياليست فرانسه خواست تا بدون فوت وقت در جهت رفع اين تحريم‌ها و يا معاف کردن فوري فرانسه از شمول اين تحريم‌هاي يکجانبه آمريکا عليه ايران اقدام کند چرا که به عنوان مثال، ايران دومين بازار عمده بين‌المللي براي شرکت ‌PSA فرانسه است. لينک خبر : http://www.kayhan.ir/920418/2.htm
  17. [quote name='mahdavi3d' timestamp='1373280237' post='320330'] عجب!!! چقدر قلم فرسایی.... چند کیلوتنی بوده این بمب ادعایی!!!؟ نتیجه اخلاقی این داستان رو هم که می دانیم! نیاز نیست بنده بگویم!!! [/quote] با سلام خدمت همه دوستان گرامي همه اش ۵ کيلوتن ناقابل !!! آن حسين کمال حسن آيا همان حسين کامل حسن داماد و محافظ صدام نبود که رئيس صنايع نظامي عراق بود و بعد به اردن فرار کرد و با وساطت رئيس عشيره اش برگشت و بعد از طلاق دختر صدام توسط پسران صدام کشته شد ؟!!ضمنا 1991 بايد زمان جنگ اول خليج فارس باشد يعني عراقي ها همانطور که هواپيماهايشان را به ايران فرستادند بايد تجهيزات هسته اي خود را نيز به سمت ايران روانه کرده باشند . چطور شد که هواپيماها را در هوا نزدند و بعد براي اينکه ايران را بترسانند ۶ کاميون ناقابل را روي زمين با سلاح هسته اي بخار کردند ؟!!
  18. دلارهای بی برکت پادشاه عربستان و وعده های دروغ امریکا چگونه مرسی را از قدرت کنار زد؟/ پیام سه ماه پیش هیکل به مقامات ایرانی چه بود؟ رجانیوز-گروه بین الملل: درگیری های داخلی در مصر همچنان ادامه دارد. روز گذشته اخبار ضد و نقیضی از سوگند محمد البرادعی به عنوان نخست وزیر موقت منتشر شد تا فرآیند انتقال قدرت به شیوه مصری یک گام دیگر به نتیجه نزدیکتر شود. البته در این بین اخوان المسلمین و حامیان آن که جمعیت قابل توجهی نیز به حساب می آیند در میادین شهرها تحصن کردند و خواهان بازگشت مرسی هستند . اخوانی ها حال به دوران قدرت خود غبطه می خورند. جریان هشتاد ساله ای که با شعار «الاسلام هو الحل» سال‏ها کار تشکیلاتی و سیاسی را تحت شدیدترین فشارهای نظام ناصر، سادات و مبارک تجربه کرد تا در نهایت با کسب قدرت ایده خود یعنی اسلام به عنوان تنها راه حل مشکلات کشور مصر را عملیاتی کند، به محض رسیدن به قدرت، تمام تخم مزغ های خود را در سبد تندورها به ویژه گروه سلفی النور وابسته به عربستان سعودی گذاشت تا به طمع دلارهای نفتی عربستان و حمایت های سیاسی امریکا، بتواند تنها در قدرت باقی بماند. پیمان هزینه بری که مرسی را از تخت قدرت پایین کشید و در خانه خود، محصور نظامیان مصری کرد. در شرایطی که انتظار می‎رفت جماعت اخوان المسلمین که طی دهه های متمادی، محور فعالیت سیاسی خود را مقابله با موجودیت جعلی رژیم صهیونیستی و مبارزه با سلطه و استعلای قدرت های جهانی بر منطقه خاورمیانه و مسلمانان عنوان می کرد، به محض رسیدن به قدرت اصلی ترین وجهه همت خود در عرصه بین المللی را این دو موضوع گذاشته و از سوی دیگر با اتکاء به داشته های دینی خود، به امر اصلاح امور کشورش بپردازد، رویکردی کاملا متفاوت از آنچه شعار می داد، موجب شد تا به طمع به دلارهای نفتی عربستان و حمایت سیاسی امریکا وجه همت خود را بقاء در قدرت قرار دهد و این در حالی بود که تجربه لیبی دوران قذافی، عراق دوران صدام حسین و حتی ترکیه دوران اردوغان نشان داده بود امریکا کشوری نیست که بتوان به وعده هایش اطمینان کرد، موضوعی که اخوان و مرسی زمانی به آن واقف شدند و در میدان های مصر آنرا علنی کردند که کودتای نرم یاران امریکا و عربستان آنها را از کرسی قدرت به زیر کشیده بود. علاالدین بروجردی ، رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی با اشاره به نقل قول اندیشمند مشهور مصری می گوید: «نظر آقای حسنین هیکل متفکر و سیاستمدار کار کشته مصر و جهان عرب از قبل این بود که اگر اوضاع مصر کما فی‌السابق پیش می‌رفت اخوان برای آمریکا مبارک‌تر از مبارک می‌شد، حدود 3 ماه پیش آقای حسنین هیکل به یکی از مقامات کشورمان هم این جمله را گفته بود که آقای مرسی حداکثر 3 ماه در حاکمیت خواهد بود . مرسی و اخوان بجای اینکه به ملت که خون دادند و به جوانان پرشور اتکا کنند و با این مجموعه کار حکومت‌داری را آغاز کنند با اتکا به آمریکا، عربستان و کشورهای خارجی و همان کارهای که مبارک انجام داد شروع کردند ولی تفاوت این بود که مبارک حداقل از نام اسلام استفاده نمی‌کرد ضرر مضاعف و عملکرد ضعیف مرسی این بود که عنوان اسلام که عنوان مقدس و مهم است برای جامعه است را یدک می‌کشید.» در واقع اشتباه استراتژیک مرسی آن بود که تمام ظرفیت های خود در عرصه سیاست خارجی را در راستای منافع آمریکا و شرکای منطقه ای او به ویژه عریستان قرار داد هر چند که در مواقع خطر همین کشورها علیه او گام برداشتند. البته این نکته را باید مدنظر قرار داد که بذر تشکیل جنبش تمرد که در نهایت دولت مرسی را ساقط کرد ، ناکامی حکومت مرسی در برقراری امنیت و پیشرفت اقتصادی کشور بود و کمتر ریشه در سیاسات خارجی داشت اما مساله آن است که سرمایه گذاری مرسی در عرصه سیاست خارجی کاملا جواب بالعکس داد و آمریکا و عربستان و دیگر کشورهایی هم راستا با وی در موقع لزوم از حمایت مرسی دست کشیدند. میدل ایست آنلاین نیز با اشاره به همین موضوع می نویسد: «خودباختگی اخوان در برابر سیاست و اوامر آمریکا و نرمش شدید در رفتار با اسرائیل، نه تنها آمریکا را قانع نکرد بلکه نتوانست رضایت مردم مصر را جلب کند. این رفتار سبب شد، اخوان، نزد آمریکا به عنوان منافقانی شناخته شوند که رفتار ظاهری مغایر با تفکرات درونی دارند. نزد مردم طرفداران خود نیز به عنوان دروغگویانی شناخته شدند که رویکردی خلاف غرب ستیزی که در سخنانشان موج می‌زند، دارند.» در ادامه این گزارش آمده است: مسؤولان اخوان در طول دهه‌های گذشته، در سخنرانی‌های خود به آمریکا و اسرائیل ناسزا گفته‌اند و همواره به مردم وعده داده‌اند که در صورت به قدرت رسیدن اسلامگرایان، آسایش، استقلال و رهایی از وابستگی بر کشور حاکم می‌شود. آنها همچنین همواره برای آزادی قدس و پشتیبانی از مقاومت شعار سر می‌دادند اما به محض آنکه به قدرت رسیدند، سفیر مصر را از سوریه فراخواندند و برای مصر در اسرائیل سفیر تعیین کردند و به نام ملت مصر، نامه‌های محبت‌آمیز به اسرائیل نوشتند و مرسی رئیس‌جمهور مصر خود را دوست مخلص، شیمون پرز رئیس رژیم صهیونیستی معرفی کرد. اما عبرت آموزترین موضوع، نحوه مواجهه امریکا و عربستان، یعنی همان دو کشوری که اخوان بنای فعالیت خود را همجهتی با آنها در منطقه گذاشته بود، با اعتراضات مصری ها علیه دولت مرسی بود. در حالی که رهبران جهان واکنش محتاطانه ای در قبال تحولات مصر و اقدام ارتش در برکناری دولت مرسی داشتند اما پادشاه عربستان سعودی تنها چند ساعت پس از معرفی رئیس جمهور موقت مصر در پیامی گفت: "ما رهبری شما بر مصر را در این برهه حساس تاریخی تبریک می گوییم." و اینگونه آب سردی ریخت بر پیکر محمد المرسی و اخوانی ها که سرنوشت خود را با دلارهای پادشاه عربستان و حمایت های آمریکا گره زده بودند. شاید مرسی و اخوان اکنون به این عبرت بزرگ رسیده باشند که اگر بر مبنای شعار هشتاد ساله خود یعنی الاسلام هو الحل و مقابله با استکبار امریکا و اشغالگری اسرائیل، رویکردهای انقلابی و گفتمانی را مبنای عمل خود در سیاست خارجی و داخلی قرار داده و بر این مبنا شرکاء خود در منطقه خاورمیانه را انتخاب می کردند، امروز شرایط در مصر به گونه دیگری رقم می خورد لينک خبر : http://www.rajanews.com/detail.asp?lang_id=&id=161874
  19. تحولات مصر؛ كودتا يا انقلاب؟ پس از آنکه فرمانده ارتش مصر به مقر ساختمان تلویزیون این کشور رفت تا بیانیه ارتش مبنی بر پایان دوره زمامداری محمد مرسی، رییس‌جمهوری را قرائت کند، شمار زیادی از ناظران، تحلیل‌هایی كاملا متناقض با یکدیگر ارائه دادند.بسیاری از مخالفان مرسی و شماری از تحلیلگران امور خاورمیانه، دوره زمامداری یک ساله او را دوره‌ای به شدت غیر‌دموکراتیک ارزیابی و از برکناری او ابراز رضایت کردند، اگرچه این برکناری، توسط نهادی غیر‌سیاسی و در روندی غیر‌دموکراتیک انجام شد. مخالفان مرسی او را متهم می‌کنند که در دوران زمامداری‌اش یورشی ه"7 این همه به نظر می‌رسد که کاربرد یکی از این دو مفهوم بدون استفاده از دیگری، ما را به شناختی ناقص از رخداد‌های اخیر مصر می‌رساند.به عبارت دقیق‌تر، آنچه در مصر رخ داد هم «کودتا» بود و هم «انقلاب». اگر تحول اخیر در مصر را یک کودتا بخوانیم، می‌توانیم خوشبین باشیم که شاید این کودتا این بار روند انتقال قدرت به غیر‌نظامیان را عاقلانه‌تر و سنجیده‌تر کند. اخوان‌المسلمین که همچنان تاثیر‌گذارترین نیروی سیاسی مصر به شمار می‌روند، اکنون باید درس‌های زیادی از یک سال گذشته درباره «ظرفیت سیاسی» و مفهوم «مشروعیت» گرفته باشند. برای این گروه، از دست دادن پست «ریاست‌جمه' این همه به نظر می‌رسد که کاربرد یکی از این دو مفهوم بدون استفاده از دیگری، ما را به شناختی ناقص از رخداد‌های اخیر مصر می‌رساند.به عبارت دقیق‌تر، آنچه در مصر رخ داد هم «کودتا» بود و هم «انقلاب». اگر تحول اخیر در مصر را یک کودتا بخوانیم، می‌توانیم خوشبین باشیم که شاید این کودتا این بار روند انتقال قدرت به غیر‌نظامیان را عاقلانه‌تر و سنجیده‌تر کند. اخوان‌المسلمین که همچنان تاثیر‌گذارترین نیروی سیاسی مصر به شمار می‌روند، اکنون باید درس‌های زیادی از یک سال گذشته درباره «ظرفیت سیاسی» و مفهوم «مشروعیت» گرفته باشند. برای این گروه، از دست دادن پست «ریاست‌جمهوری» و «انتقاد از خود» بسیار دشوار است، اما این گروه، دورانی سخت‌تر از این را هم در طول حیات 80 ساله خود تجربه کرده ‌است. مخالفان گروه اخوان‌المسلمین هم که جنبش مردمی سوم ژوئن را سازماندهی و مرسی را به کمک ارتش سرنگون کردند، اگرچه به استفاده از واژه «انقلاب» در توصیف تحولات اخیر باور دارند، اما باید به این نتیجه رسیده باشند که ریاست‌جمهوری به طور تصادفی به اخوانی‌ها نرسید و این گروه به سادگی نیز از صحنه سیاسی مصر خارج نمی‌شود؛ چه آنکه اخوان‌المسلمین ثابت کرده‌اند، همچنان تاثیر‌گذار‌‌ترین و سازمان‌یافته‌ترین نیروی سیاسی مصر هستند. نظامیان هم اگر تحولات اخیر مصر را روندی دموکراتیک بدانند و آن را کودتا توصیف نکنند، بايد فضاي فعاليت سياسي را در اختيار اين گروه قرار دهند كه احتمال دارد به نتيجه‌اي مشابه ختم شود. همچنین اگر مخالفان مرسی، اقدام اخیر ارتش را «کودتا» تلقی نکنند، دست این نهاد نظامی را برای دخالت گاه و بی‌گاه در سیاست باز می‌گذارند و به خود اجازه می‌دهند هر رییس‌جمهوری را که احساس می‌کنند مشروعیت سیاسی کافی ندارد، از راهی غیر‌دموکراتیک سرنگون کنند. مخالفان این بار شاید از کودتای ارتش راضی باشند؛ اما بسیار بعید است که با تکرار آن و افتادن در دام چنین چرخه‌ خطرناکی موافق باشند. صحنه‌‌هایی که در چند روز اخیر در مصر رخ داد، بسیار به صحنه‌هایی که در بهمن 1390 و زمان سرنگونی مبارک شاهد بودیم، شباهت داشت. در آن زمان مردم از سرنگونی حسنی مبارک، رییس‌جمهوری پیشین مصر بسیار شادمان به نظر می‌رسیدند، اما چند ماه بعد، بسیاری از ناظران که از فضای هیجان زده تحولات سیاسی دور شده بودند و مسائل را عقلانی‌تر تفسیر می‌کردند، این پرسش را از خود مي‌كردند که آیا سرنگونی مبارک یک کودتا بود یا یک انقلاب؟ در آن زمان مانند هفته پیش، استعفای مبارک توسط یکی از ژنرال‌های بلند‌پایه ارتش اعلام شد، همان ژنرالی که پس از آن، ریاست دولت انتقالی را بر‌عهده گرفت. در واقع دلیل اصلی استعفای مبارک، فشار ارتش بر او بود و شاید اگر چنین فشاری نبود او به این سرعت و سادگی از قدرت کنار نمی‌رفت. آن زمان هم مانند روزهای گذشته، تانک‌های ارتش در نقاط کلیدی شهرها مستقر شده‌بودند و میلیون‌ها نفر در مخالفت با مبارک، به خیابان‌ها ریخته بودند و سرنگونی او را روزها و شب‌ها جشن گرفتند. اما تحلیلگران آکادمیک هنوز هم نتوانسته‌اند به این پرسش پاسخ دهند که آنچه در بهمن 1390 رخ داد یک کودتای نظامی بود یا انقلاب مردم مصر؟ پاسخ به این پرسش و تحولات روزهای اخیر مصر هنوز هم مبهم است، اما پاسخی که نزدیک‌تر به واقعیت به نظر می‌رسد این است که اطلاق نام انقلاب به رویداد اخیری که اتفاق افتاد و منجر به سقوط مرسی شد، بر اساس ویژگی‌هایی که در علوم سیاسی برای انقلاب‌ها برشمرده می‌شود، چندان درست به نظر نمی‌رسد؛ زیرا در عمل، نهادها و ساختارهای قدرت، دست نخورده باقی مانده‌اند و در نقشه راهی که ارتش ارائه کرده‌است اشاره‌ای به قصد ایجاد تغییرات در آنها دیده نمی‌شود. ضمن آنکه، اختلاف بر سر ماندن یا رفتن مرسی بین طرفداران و مخالفانی در جریان بوده‌است که کسی به طور واقعی از تعداد و عمق پایگاه اجتماعی آنها آگاهی ندارد؛ واقعا چه تعداد از مردم مصر خواهان ماندن او بوده‌اند و چه مقدار خواهان رفتن او؟ ارتش اگر قصد پیگیری روشی دموکراتیک (و به ظاهر مشروع) را داشت می‌توانست با برگزاری یک رفراندوم، کودتا خوانده‌شدن این اقدام را منتفی ـ یا حداقل کمرنگ‌تر ـ کند، اما واقعیت آن است که ارتش، از بالا بودن تعداد طرفداران مرسی ـ و اسلام گرایان ـ آگاه بود و ریسک کردن در این زمینه را بر نمی‌تافت! در واقع، آنچه با اطمینان در این مورد می‌توان گفت، این است که رویداد‌ اخیر، مطالبه جدی بخش قابل‌توجهی از مردم مصر ـ از گروه‌های گوناگون ـ بود که با کودتا به نتیجه رسید. نباید فراموش کرد که نامزد این گروه‌ها – احمد شفیق، آخرین نخست‌وزیر حکومت مبارک- در انتخابات پیشین ریاست‌جمهوری مصر، با اختلاف تنها 4 درصد آرا از مرسی شکست خورد. به عبارت دیگر همین موازنه قوای دو قطب اصلی سیاسی و پایگاه تقریبا برابر آنها در جامعه مصر است که صحنه سیاسی این کشور را كه تازه در مسير دموكراسي قدم گذاشته به اين مرحله رسانده‌است. با همه این اوصاف، تا زمانی که فرهنگ سیاسی مصر تغییر نکند و یک قطب سیاسی، تفسیری کاملا متفاوت از قطب دیگر درباره «یک تحول سیاسی واحد» داشته باشد و مخالفان نتوانند یکدیگر را تحمل کنند، با یکدیگر گفت‌وگو کنند و با تلاش برای حذف کامل رقیب یا رقبا به دنبال تصاحب تمام قدرت باشند، این چرخه معیوب همچنان ادامه خواهد داشت. لينک خبر : http://www.donya-e-eqtesad.com/news/737961/
  20. دفاع جانانه جنگجویان عراقی و لبنانی از مردم و اماکن مقدس سوریه نایتز می گوید: AAH یکی از گروههای عراقی است که نفرات خود را به LAFA می فرستد. دیگری گروه کتایب حزب الله، کادر مجرب 400 نفره مبارزان نخبه، شیعی عراقی است. گروه سوم گروهی موسوم به "کتایب سید الشهدا" است که یک نیروی 200 نفره قدرتمند به شمار می رود.گروه بین الملل ـ بحران در سوریه که تاکنون 90 هزار نفر کشته بر جای گذاشته است در حال تبدیل شدن به درگیری گسترده مذهبی است. در همین راستا تعداد زیادی از افراد مسلح شیعه از عراق و لبنان علیه مواضع مخالفان در سوریه و برای دفاع از مردم و اماکن مقدسه این کشور، وارد خاک سوریه شده و با مخالفان می جنگند. به گزارش بولتن نیوز به نقل از یونایتدپرس اینترنشنال (UPI)، حضور تعداد فزاینده‌ای از شیعیان عراق، و کهنه سربازان کار آزموده که تجربه جنگ با آمریکایی ها را دارند در سوریه، بر سرتاسر این منطقه پر مناقشه سایه افکنده است. این گروه های مسلح، سازماندهی شده و آموزش دیده شیعه عراقی، طی اشغال هشت ساله کشور عراق که در دسامبر 2011 به پایان رسید سرگرم مبارزه با آمریکایی ها بوده اند.. مایکل نایتز، کارشناس موسسه سیاست خاور نزدیک در واشنگتن، تخمین زده که در حال حاضر 2000 جنگجوی عراقی در سوریه حضور دارند. این مردان، کهنه سربازان جنگ عراق، مانند سربازان کارکشته نبرد حزب الله که 30 سال است با اسرائیل مبارزه می کنند، اکنون در جمع نیروهای بشار اسد، رئیس جمهور سوریه به عناصری کلیدی تبدیل شده اند و همپای آنها در حمله جدیدی که این نیروها علیه شورشیان عمدتا سنی مذهب اطراف شهر شمالی حلب آغاز کرده اند، مبارزه می کنند. نایتز می گوید: "یکی از مهم ترین تشکیلات نظامی برون مرزی" تحت فرمان اسد، لشکر ابو فضل بن عباس( (LAFA مستقر در دمشق است، که عمدتا از جنگنده‌های عراقی سازماندهی شده است. وی در تجزیه و تحلیل 27 ژوئن خود برای موسسه واشنگتن تصریح می کند :" LAFA گرچه به لحاظ اندازه نسبتا کوچک است، اما می تواند تاثیر استراتژیکی بر مسیر این جنگ داشته باشد. و در سطحی وسیع تر، گسترش آنها نشانه تغییر بالقوه خطرناکی برای منطقه خواهد بود، که به لژیون های شبه نظامی و فرا ملی شیعه برتری خاصی می دهد و این می تواند برای تقویت متحدانش در خارج از سوریه مورد استفاده قرار گیرد." بر اساس گزارش یونایتدپرس اینترنشنال (UPI)، حزب الله، نماینده ممتاز ایران در خاورمیانه، در سال 2006 برای آموزش این نیروها فراخوانده شدند تا درسهایی که در جنگ با ارتش اسرائیل آموخته بودند را به این نیروها منتقل کنند. یکی از چهره های کلیدی این عملیات، علی موسی داقدوق، یکی از فرماندهان کارکشته حزب الله بود. وی با یک گروه شیعی به نام ، یا عصائب اهل الحق ((AAH (جامعه پرهیزکاران) کار می کرد و در تاریخ 20مارس 2007 با چند تن از رهبران این گروه توسط نیروهای ویژه بریتانیا در بصره واقع در جنوب عراق دستگیر شد. آمریکایی ها می خواستند او را به اتهام کشتن سربازان آمریکایی دستگیر کنند، اما او در زندان های عراق نگهداری شد. در سال 2011 و پس از آنکه نیروهای آمریکایی عراق را ترک کردند، دادگاه جنایی مرکز به او به دلیل عدم وجود شواهد کافی و به رغم درخواست استرداد ایالات متحده آزاد کرد. با توجه به تخصص او در جنگ چریکی علیه اسرائیل و نیروهای آمریکایی و فرماندهی نیروهای نامنظم ، اعزام وی به عملیات سوریه دور از انتظار نبود. نایتز می گوید: AAH یکی از گروههای عراقی است که نفرات خود را به LAFA می فرستد. دیگری گروه کتایب حزب الله، کادر مجرب 400 نفره مبارزان نخبه، شیعی عراقی است. گروه سوم گروهی موسوم به "کتایب سید الشهدا" است که یک نیروی 200 نفره قدرتمند به شمار می رود. نایتز می‌گوید: کتایب حزب الله و AAH ، "ظاهرا مبارزانی را به لبنان می فرستند تا برای مداخله در جنگ سوریه آموزش ویژه ببینند. "به طور خاص، به آنها آموزش داده می شود که چگونه از تاکتیک های شورشی مورد استفاده در عراق به سمت تاکتیک های موثر در جنگ خیابانی شهری تغییر جهت دهند و مهارت های نظامی متعارف و لازم برای عملیات امنیتی رژیم سوریه را به خوبی بیاموزند. " لينک خبر : http://www.bultannews.com/fa/news/155675/دفاع-جانانه-جنگجویان-عراقی-و-لبنانی-از-مردم-و-اماکن-مقدس-سوریه
  21. [quote name='AliMH' timestamp='1372850510' post='319484'] [quote name='9km' timestamp='1372824026' post='319413'] ضمانت اجرایی بهتر از این هست شما اگر با ایران معامله کردین دیگه نمیتونین با امریکا معامله کنین و اگر احیانا معامله کردین برای برگشت به بازار امریکا باید جریمه بپردازی به نوعی باج گیری مدرنه و تو این اوضاع هم کسی نمیاد معامله رو با امریکا رو به خاطر ایران به خطر بندازه [/quote] خوب همین حرف چه هزینه ای برای امریکا به بار میاره؟؟ آیا به همین راحتی که شما میگید بوده؟ مگر قبلا همچنین قوانینی در امریکا تصویب نشده بود علیه ایران ولی چرا الان دارن این تحریم های جدید موثر میشن؟ من میخوام ازین حرفها به نتیجه ای برسم نه حرفهای شعاری!! [/quote] با سلام خدمت همه دوستان گراميجنس تحريمها متفاوت شده است و بر همين اساس راه هاي قبلي مقابله با تحريمها جواب نمي دهد و بايد به فکر راه هاي جديد بود . تحريمهاي قبل بخشي بودند اما تحريمهاي فعلي ارتباطات بين بخشها را هدف گرفته اند . به عنوان مثال قبلا شما از کشوري جنس نمي توانستيد وارد کنيد . همان جنس را واسطه مي خريد و گران تر به شما مي فروخت . اکنون پول و بانک شما تحريم شده و شما نمي توانيد همان پول را به واسطه بدهيد تا عوض شما خريد کند . يا بر فرض که خريد کنيد حمل و نقل آن به واسطه تحريم کشتي راني بسيار هزينه بر و زمان بر مي شود و در واقع نمي توانيد حمل کنيد . زمان انجام تحريمها هم به دليل رکود اقتصادي حاکم بر دنيا و نياز کمتر به نفت و همچنين افزايش توليد نفت کشورهاي عربي و دستيابي به تکنولوژي نوين استخراج نفت توسط آمريکابازيادي عرضه نفت در بازار و کاهش تقاضا مصادف شده در نتيجه کشوري که قبلا نفت را از ما مي خريد به تدريج مي تواند نفت مورد نياز خود را جايگزين کند در نتيجه درآمد نفتي ايران به عنوان يک کشور نفتي کاهش يافته و قدرت مانور سابق را ندارد .اين قضيه در داخل هم مصادف با قانون هدف مندي يارانه ها شده و تورم و شوک اقتصادي را مضاعف کرده است . ضمن اينکه قيمت دلار به صورت مصنوعي در بازار داخل ثابت مانده بود و اين باعث شده بود که واردات کالا از خارج مقرون به صرفه تر از توليد در داخل شود . حتي يک سفر دبي کمتر از يک سفر مشهد هزينه داشت .ضمن اينکه به هر حال مراودات ما با دنيا بسيار کمتر از مراوات اقتصادي آمريکا با دنيا است . در مجموع شرايط فعلي شرايط کسي است که مدتها در حال خوردن خوابيدن و تن پروري بوده و فعاليت کمي داشته و ناگهان نياز به فعاليت زياد و کار در شرايط سخت را پيدا مي کند .
  22. سیستم ایمنی ترمز خودرو در حلقه بی اعتمادی به محققان/ عدم حمایت مسئولان از تولید پژوهشگران کشور در حالی به دانش فنی سیستم ایمنی ترمز خودرو دست یافتند که محصول تولید شده از آن جزء اقلام تحریمی است و پس از 11 سال چانه زنی میان وزارت صنایع و معاونت علمی ریاست جمهوری و انجام تست‌های مختلف تاکنون نتوانسته در صنعت خودرو سازی کاربردی شود. به گزارش خبرنگار مهر، این طرح از سوی معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری تأیید و به عنوان طرح منتخب در جشنواره نوآوری و شکوفایی شناخته شد اما متأسفانه با توجه به اینکه بین صنایع خودروسازی ما و پژوهشگران حلقه مفقوده ای از اعتماد وجود دارد هنوز نتوانسته در صنعت خودروسازی حرفی برای گفتن داشته باشد. غلامرضا یوسف- طراح ومجری طرح در گفتگو با خبرنگار مهر با بیان اینکه این سیستم می‌تواند جایگزین سیستم ABS باشد، گفت: سیستم ترمز ACBS سیستم ضد قفل یا ضد لغزش است که از قفل شدن چرخ‌ها حتی هنگامی که راننده پدال ترمز را تا انتها فشار می‌دهد، جلوگیری می‌کند و مانع از انحراف خودرو می‌شود. به این ترتیب می‌توان هنگام ترمزگیری با حفظ فرمانپذیری خودرو را کنترل و از موانع با اطمینان عبور کرد. وی با تاکید بر استراتژیک بودن این سیستم در خودروها، اظهار داشت: سیستم طراحی شده به لحاظ عملکرد همانند ABS عمل می‌کنند ولی به لحاظ شکل و ابعاد ظاهری، تعداد و فرم قطعات نیز شباهتی به سیستم ABS ندارد. یوسف با بیان اینکه این سیستم با عنوان ACBS ارائه شده است، خاطر نشان کرد: نصب این سیستم بر روی خودرو موجب می‌شود که در هنگام ترمز شدید خوردو بدون قفل چرخ، خودرو فرمان پذیری داشته باشد و توزیع فشار هیدرولیک بر روی هر چهار چرخ منجر به توقف سریع و با ثبات آن خواهد شد. نمونه سیستم ACBS تولید شده در کشور وی با بیان اینکه این پروژه از سال 1381 آغاز شده است؛ ادامه داد: مطالعات امکان سنجی این پروژه در 650 صفحه تهیه شده است و در طول 11 سال گذشته همچنان قرار است از این پروژه حمایت شود ولی تاکنون اقدامی برای تولید این سیستم نشده است. مجری طرح با بیان اینکه این سیستم جز اقلام تحریمی است، یادآور شد: شرکت‌های اصلی صاحب این تکنولوژی و سازنده این سیستم در دنیا آمریکا، آلمان، انگلیس و کره است و به دلیل اعمال تحریم‌ها علیه کشور برای خریداری این سیستم با مشکلاتی مواجه هستیم ضمن آنکه سهم تولید ایران برای این محصول صفر است. این محقق شرکت دانش بنیان با تاکید بر اینکه خودروسازان ایران دچار وابستگی مطلق به محصولات این حوزه صنعتی و صرفا مصرف کننده هستند، اضافه کرد: درحال حاضر این نوع از سیستم از طریق کشور چین تهیه می‌شود و برای واردات باید مبلغ 2 هزار میلیارد تومان در سال هزینه کنیم، در حالی که با حمایت مسئولان می‌توانیم با رقمی اندک در مقایسه با رقم واردات سالانه، ضمن ایجاد اشتغال مستقیم و پایدار برای 1400 نفر ، ظرف 3 سال در این زمینه به خودکفایی برسیم. پیش بینی تقاضا ترمز ACBS در بازار ایران از سال 90 تا 93 یوسف با بیان اینکه این سیستم در مدل‌ها و ابعاد مختلف نمونه سازی شده است، توضیح داد: برای دریافت حمایت‌های پژوهشی به منظور انجام تحقیقات تکمیلی، تدوین دانش فنی و استاندارد تست محصول، تولید نیمه صنعتی سیستم ACBS و اخذ تاییدیه از یکی از شرکت‌های معتبر جهانی با معاون علمی ریاست جمهوری مذاکره و اعلام شد که صنایع خودروسازی و وزارت صنایع که سالی حداقل 2 هزار میلیارد تومان واردات این سیستم را دارند باید احساس مسئولیت و حمایت کنند. وی ادامه داد: از سوی دیگر مسئولین وزارت صنایع نیز اعلام کردند که اعتبار پژوهشی نداریم و معاونت علمی ریاست جمهوری که سالی هزار میلیارد تومان اعتبار پژوهشی دریافت می‌کند باید از مراحل بعد از نمونه سازی تا اخذ تاییدیه جهانی از این طرح حمایت و به عنوان یک محصول صنعتی به وزارت صنایع معرفی کند و اگر سرمایه گذار بخش خصوصی نیز حاضر به حمایت مالی از این طرح باشد، وزارت صنایع آمادگی دارد ضمن صدور پروانه تاسیس با معرفی یکی از شهرک‌های صنعتی برای احداث کارخانه و نصب ماشین آلات تولیدی که توسط سرمایه گذار بخش خصوصی خریداری شده نسبت به صدور پروانه بهره برداری اقدام کند در عین حال اعلام شد که اگر در این مرحله خودروسازان حاضر به خرید این محصول نباشند دیگر کاری از وزارت صنایع ساخته نیست چون خودرو سازان به عنوان یک بنگاه اقتصادی متعلق به بخش خصوصی هستند. مجری طرح با تاکید بر اینکه در این میان حلقه مفقوده‌ای وجود دارد که هرگز پیدا نخواهد شد، ادامه داد: سطحی نگری و گرایش‌های تجاری اقتصادی، عملکرد جزیره‌ای و سلیقه‌ای باعث شده تا مسئولین عمدا ویا سهوا اولویت‌های آتی کشور را گم کنند. وی ضمن ابراز تاسف از وضعیت موجود در سازمان‌های مربوط، ابراز امیداوری کرد که قوانین حمایتی لااقل به گونه‌ای تدوین شود که آنها نتوانند از طراحی و نمونه سازی مدل‌های بالاتر جلوگیری کنند. یوسف همچنین یادآور شد: این شرایط موجود در حالی است که نتایج تست‌‌های انجام شده بر روی سیستم اتوماتیک مکمل ترمز نشان داد که عملکرد این سیستم در مقایسه با آخرین مدل ارائه شده از سوی شرکت بوش آلمان قابل رقابت است ضمن آنکه قابلیت ارتقا و پیشرفت را نیز دارد و در صورتی که مورد حمایت قرار گیرد می‌توانیم سیستم‌های پیشرفته‌تری چون ESP و TCS که به عنوان سیستم پایداری و ایمنی خودرو به کار می‌روند و هنوز در اختیار خودروسازان داخلی قرار نگرفته تا بر روی خودروهای تولید داخل نصب شود را نیز ارائه دهیم. این محقق خاطر نشان کرد که مدولاتور 6 کاناله مدل 30 سیستم اتوماتیک مکمل ترمز ACBS که در سال 1387 نمونه سازی آن به پایان رسید و ارائه شد ضمن ارائه خدمات ABS قادر است که خدمات ESP و TCS را ارائه کند. لينک خبر : http://mehrnews.com/detail/News/2088137
  23. [quote name='aaa84' timestamp='1372676567' post='319018'] [quote name='100' timestamp='1372676098' post='319015'] [quote name='aaa84' timestamp='1372675591' post='319011'] [quote name='100' timestamp='1372673590' post='319002'] [quote] جناب 100 فرمودن مردم جزایر سه گانه رو میدن بره !! دوست من،همین مردمی که حرف از نه عقب نشینی، بلکه دیپلماسی منطقی و در راستای منافع کشور میزنن به پیر به پیغمبر بخاطر همین خاک بخاطر همین کشور این حرفو میزنن.همین مردم اگه ببینن یه جا داره توسط هر ابر قدرتی تمامیت ارضیشون مورد تهدید قرار میگیره همونطور که تو جنگ نشون دادن یک اپسیلون کوتاه که نمیان هیچ، گلوی دشمن هم پاره میکنن. [/quote] سلام بحث بخشی از جامعه هست که یک دفعه انتخاب آقای روحانی که خودش از اول با جمهوری اسلامی بوده ، رو عین آب خوردن می کنند ضد ارزش های نظام !!!!!! بگذریم ... حتی اگه فرض کنیم جناب روحانی اونجوری بوده باز ایشون فقط 50.7 درصد آرا رو داره که شکننده محسوب می شه ( یعنی ضعیف ترین درصد آرایی که یک رئیس جمهور تا حالا باهاش رئیس جمهور شده !! ) _________________ بگذریم ، خیلی از مردم به روحانی رای دادند که جلوی این نابسامانی های مدیریتی رو بگیره ( که نمونه هاش رو جناب حیدری و خودم تو همین تایپیک گفتیم ) ولی اینکه یک عده بخواهند رای مردم رو hijack کنند غیر قابل بخشش هست ...... [quote name='davoud' timestamp='1372673307' post='319001'] آقا یکی لطف کنه بگه با این تحریم های جدید قیمت طلا و دلار چه جوریا میشه تا یه دو دو تا چار تا بکنم ببینم باید خرید یا فروخت؟؟؟؟ [/quote] سلام اون ارزون شدن ها برای این بود که دلالان محترم این ها رو با قیمت پائین از دستانتان در بیاورند ... وگرنه این خبر رو دلالان نا محترم از یک ماه پیش اطلاع داشتند .... [/quote] [right]سلام دوستان[/right] [right]مرسي تحليل نزديك 19 ميليون رأِ شكننده محسوب ميشه عجب پس شما لطف كن نظرت راجه به افرادي كه به آقاي ولايتي و رضايي و قاليباف كه در مناظره ها مي گفتن اين رويه سياسي اشتباهه اول بگو در ضمن نظرت راجه به اون 14 ميليوني كه رأ ندادن هم بگو نميتوني بگي كه اون كسايي كه رأي ندادن ايراني نيستن[/right] [right]هر چند اين حرف شما كه گفتين رأي رييس جمهور منتخب شكننده اس توسط حسينيان نماينده طرفدار دولت احمدي نژاد در مجلس و همچنين آقاي جليلي در انتخابات مطر شد و بعداً پاسخ درخوري در رسانه ها بهشون داده شد[/right] [right]و همچنين شما نظرتون راجه به 4 ميليوني كه به آقاي جليلي رأي دادن بگو نمي خواي بگي اين شكيت نيس عين جناب حسين شريعتمداري[/right][/quote] سلام البته پیش داوری های شما کاملا محرز هست .... بنده به جلیلی رای ندادم !! محض اطلاعتون ... در ضمن ، همه جای دنیا رای 50 درصدی رو شکنننده می دانند ( در صد رو حساب می کنند !! ) و رای تا حدود 60 درصد رو متعادل و بالای 65 درصد رو فوق العاده قوی می دانند !! حالا اگه رای 50 درصد شده قوی ، اونوقت ما رو خبر کن ... در ضمن .... همون آقایونی که شما می گید ( جناب ولایتی ، رضایی ، قالیباف ، جلیلی ) تو اصل مطلب با هم مشکلی نداشتند بلکه توی نحوه ی رسیدن به هدف با هم اختلاف داشتند و دارند .... حتی همان آقای روحانی هم همون توی تاکتیک ها با هم تفاوت دارند که یک دفعه توسط یک عده کلا همه چیز وارونه جلوه داده شده و می شود .... اون 14 میلیون هم به خودشون ربط داره که چرا شرکت نکردند .... بنده به جای اونهایی که شرکت نکردن که نمی تونم نظر بدم ( حالا اگه شما خیلی راغبید به جاشون اظهار نظر کنی اون به بنده ربطی نداره ) در ضمن ، در مورد شرکت نکردن ها هم نمی شه نظر داد .... برای مثال شاید رفته بود سفر و شناسنامه ش باش نبود یا سربازی بود و شناسنامه باهاش نبود یا مریض بود یا اصلا از طولانی بودن صف ها حوصله ش سر رفت رو گفت بی خیال ... نمی تونی تحلیل کنی ، می تونی !؟ [/quote] [right]نشد كه جناب 100[/right] [right]تو اصل مطلب كه همه مورد تأييد نظام هستن كه[/right] [right]بحث بعدي اينه آقايون روحاني و رضايي و ولايتي و قليباف همگي در سخنانشون رويه سياسي مملكت رو اشتباه ميخوندن بابا اين رو كه نميشه انكار كرد[/right] [right]در ضمن 14 ميليون آدم مريض و دنبال شناسنامه و سرباز بابا ديگه خيلي در نظر گرفتي فوق اين مواردي كه شما شمردي 300 يا 400 هزار بيشتر نميشه[/right] [right]در ضمن اون 50 درصد كه شما در مورد دنيا فرمودين در جايي كه احزاب مستقل باشه نه جايي مثل ايران كه ولايت فقيه توش مطرحه و همه با توجه به رهبري مواضعشون رو تنظيم ميكنن[/right] [right]بحث بعدي كه ناراحتم كرد پيش داوري بود كه مطرح كردين من گفتم اولين بار حسينيان مطرح كرد اين رو كه نميشه منكر شد[/right][/quote] با سلام خدمت همه دوستان گرامي اصلش 250000 راي اضافه يعني هفت دهم درصد بيش از پنجاه درصد است و طبق قانون با پنجاه درصد کل آرا به اضافه يک راي شخص رئيس جمهور است . ضمن اينکه هميشه برد به دليل خوب بازي کردن تيم نيست بلکه اشتباه طرف مقابل هم دخيل است نمونه اش شکست کره با يک گل از ايران در بازي اخر مقدماتي جام جهاني و صعود ايران به عنوان تيم اول گروه است . طبيعي است که وقتي نامزدهاي اصولگرا سر وحدت و ائتلاف با هم مشکل داشتند و حاضر نشدند به نفع اصولگرايي کنار بروند نمي شود از راي دهنده ها انتظاري جز اين راي را داشت . ضمنا آمريکاي مهد دموکراسي سابقه انتخابات با 42 درصد واجدين شرايط را هم دارد و نظامش ولايت فقيه هم نيست و همه هم قبول کردند و دبه هم در نياوردند .مذاکرات هسته اي يک بخش خيلي کوچک از مسائل ما با غرب است وقتي در اين کوتاه آمديم آن وقت حقوق بشر و آزادي بيان و حقوق زنان و سلاحهاي کشتار جمعي و حمايت از تروريسم و غيره پيش مي آيد که نگاهي به کشورهاي دور و بر خود ما نشان مي دهد که اينها کلا بهانه اي بيش نيست . حال فعلا آقايان ستانده اند ببينيم بهتر مي زنند يا نه ؟!!
  24. [quote name='aaa84' timestamp='1372666995' post='318978'] [right]سلام دوستان[/right] [right]با اين سياست خارجيه حرفه اي !!!! و واقع بينانه !!! ما فقط ميتونم بگم خوش بحال چين و كشورهايي كه آرزويه تضعيف ما رو داشتن[/right] [right]البته اين رو خيلي خوب ميشه ديد كه سياست خارجيه ما تو مسيريه كه اولاً خارج شدن از اين مسير كاريه كه بشه گفت شاهكار ديپلماسي حساب ميشه و بعداً كشور هم با اين تصميمات غير كارشناسانه در سالهاي گذشته در وضعيه كه اونام خيلي خوب فهميدن نبايد به اين آسوني از تحريم ها دست بردارن[/right] [right]در ضمن اون دسته از دوستاني كه ميگن ما بايد قدرت موشكيمون رو بالا ببيرم و يا توان واقعيشو نشون بديم و يا از ان پي تي خارج بشيم بايد بگم اين دقيقاً افتادن در حربه اوناس كه آخرين استارت رو در تبديل ايران به كره شمالي بزنن پس تنها راه چاره ما عين گفته خيلي از دلسوزان نظام كه در صدرشون آقاي ولايتي كه مشور بين المللي رهبري ميباشن آشتي با دنياس[/right] [right]بازم ميگم خوش بحال چين كه هم ثروتمون رو ميبره و هم اين كشور عزيزمون رو تبديل به آزمايشگاهي واسه محصولات بنجلش كرده و هم خوش بحال اونايي كه حسرت تضعيف اين كشور رو ميخورن[/right] [right]خدمت اون دسته از اون دوستاني كه احساسي عمل ميكنن بگم عامل اصلي فروپاشي و تجزيه شوروي از بين رفتن اقتصادش بود با اون همه قدرت نظامي پس مسيري ديپلماسي كه هستيم فوق العاده خطرناك و آخر و عاقبتي نداره بايد هر چه سريعتر فضا براي كار كردن دلسوزان و نخبگان اين مملكت بدون هيچ سليقه اي و از هر جناحي باز بشه و الا كسي خودش رو خسته نكنه با يه اقتصادي كه با دلار مرجع 750 ميليارد دلاره و اونم امروز كلاً تاريخ شد و با دلار مبادله اي اقتصادمون ظرفيتش فقط 350 ميليارد دلار شده نميشه به جنگ اقتصاد هاي غولي كه در صدرشون آمريكا با اقتصاد 15000 ميلياردي قرار داره رفت البته اينو بگم چاره كار تسليم نيس ديپلماسيه حرفه اي و عاقلانه و واقع گرايانه اس والسلام ‌[/right] [right]آخر ديپلماسي ما اين ميشه كه 80 درصد از عامل اين بودجه رو به اين روز بندازيم مقاله زير رو بخونين[/right] [right][b] [size=3][url="http://www.asriran.com/fa/news/282968/%D9%88%D8%B2%DB%8C%D8%B1-%D8%A7%D9%86%D8%B1%DA%98%DB%8C-%D8%A2%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7-%D8%AF%DB%8C%DA%AF%D8%B1%D9%86%D9%81%D8%AA-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%A8%D8%A7%D8%B2%D8%A7%D8%B1-%D8%AC%D9%87%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%A7%D8%B1%D8%B2%D8%B4%DB%8C-%D9%86%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%AF"][color=#ff0000]وزیر انرژی آمریکا: دیگرنفت ایران برای بازار جهانی ارزشی ندارد [/color][/url][/size][/b][/right] [right][url="http://www.asriran.com/fa/news/282968/%D9%88%D8%B2%DB%8C%D8%B1-%D8%A7%D9%86%D8%B1%DA%98%DB%8C-%D8%A2%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7-%D8%AF%DB%8C%DA%AF%D8%B1%D9%86%D9%81%D8%AA-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%A8%D8%A7%D8%B2%D8%A7%D8%B1-%D8%AC%D9%87%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%A7%D8%B1%D8%B2%D8%B4%DB%8C-%D9%86%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%AF"]http://www.asriran.c...انی-ارزشی-ندارد[/url][/right][/quote] با سلام خدمت همه دوستان گرامي ديپلماسي يعني بده بستان و چانه زني براي هزينه کمتر و منفعت بيشتر که اين چانه زني بايد پشت گرم به ابزار باشد و نه حرف و هوا . همان آقاي ولايتي که اين حرف را زده با چه ابزاري غير از کوتاه آمدن مي خواهد ديپلماسي را پيش ببرد ؟ اگر با حرف بود که به آقاي جليلي خرده نمي گرفت که ديپلماسي کلاس فلسفه و منطق نيست . به قول خود شما نفت ايران که ديگر براي دنيا ارزشي ندارد که البته اين يک بلوف بزرگ است براي کساني که آن را باور مي کنند . خود آمريکا اگر خيالش از جانب نفت ايران تخت بود مدام کشورها را از تحريم معاف نمي کرد . کافي است اوضاع عراق و عربستان کمي به هم بريزد تا بينيم نفت جايگزين ايران چگونه در دنيا وظيفه اش را انجام خواهد داد . دنيا دنياي زور و جنگل است و سهم هر کس را هم به قدر تيزي دندان و قوت پنجه مي دهند و تنها راه غلبه بر اين تحريمها هم تکيه بر توان و پشتوانه داخلي از طريق دانش و فن آوري بومي است . درست است که از لحاظ منطق اقتصاد هزينه ها بالا مي رود ولي صرف هر هزينه در راه حفظ استقلال منطقي خواهد بود . به هر حال به قول معروف اين نيز بگذرد همانطور که تا الان گذشته نگران چگونه گذشتن هم نباشيد که خدا کريم است .
  25. zed

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    [quote name='aaa84' timestamp='1372665201' post='318972'] [quote name='toofan2' timestamp='1372656174' post='318949'] [quote name='Generalmohammad' timestamp='1372529198' post='318767'] [quote name='senaps' timestamp='1372526997' post='318758'] [quote] همین روسیه اگر فردا با فول بک و بلک جت و .. به عربستان حمله هوایی بکنه ؛ حداکثر واکنش مجامع جهانی چه خواهد بود ؟ [/quote] همونجوری که به گرجستان حمله کرد دیگه؟!!! ... روسیه به خاطر اسم سابقش امروز روسیه‌ست، وگرنه باور کن تا الان امریکا تو خاکش 8 تا پایگاه نظامی زده بود!! [/quote] وقتی من و شما به شطرنج قدرت دنیا نگاه میکنیم ؛ حس میکنیم که شاید چیزی نفهمیم برای همین بهتره که کمی دیدمون رو گسترده تر بکنیم ؛ توصیه میکنم دوستان کمی شطرنج بازی بکنند بخصوص با افراد حرفه ای ؛ اونوقت تازه متوجه میشوند که معنی توطئه و نیرنگ یعنی چی ! چرا کسی از این صحبت نمیکنه که چرا گرجستان به اوستیا حمله کرد ؟ حتما فکر میکرد که روسیه میشینه و نگاه میکنه ؟ مگه نه ؟ اگر اینطور هستش پس چرا برای انهدام تونل های ارتباطی با روسیه برنامه داشت ؟ چرا ناتو روسیه رو تحریک کرد ولی وارد گرجستان نشد ؟ چرا حتی یک اولتیماتیوم هم ندادند ؟ چرا تهدید نکردند ؟ با این چرا های بسیار ؛ روسیه با احتیاط وارد شد و با قدرت خارج شد ! دقیقا کاری رو کرد که غرب انتظار نداشت ؛ عدم دخالت در دولت و حاکمیت گرجستان و تمکین به شورای امنیت ! بهتره از این به بعد از گرجستان به عنوان یک طعمه و نیرنگ یاد بشه ؛ نیرنگی که با شکستش ؛ اهدافش رو به گور برد ... . در غیر اینصورت بنده به شما قول میدم که مافیای روسیه هم قادر به نابودی گرجستان هستش ؛ ارتش روسیه بماند !! . . . در مورد لیبی هم بحث ها بسیار شده ، نیازی به تکرار نیست ... از دوستان تقاضا میکنم که سیاست های کرملین رو به عنوان آیینه قدرت روسیه در نظر نگیرند ؛ ابهتی که شوروی زمان استالین داشت ؛ زمان گورباچف نداشت ؛ لیکن قدرت شوروی در سالهای پایانی بهیچ وجه قابل مقایسه با زمان استالین نیست ! پس وقتی از روسیه صحبت میکنیم فکر دوستان به بازی" کال آف دیوتی" و" ا گوود دی تو دای هارد " نره ؛ خارج از جو رسانه ای تصمیم بگیرید ... [/quote] دوست عزیز شما هم شطرنج بازی نکن دیگه چون گناه کبیره حساب میشه همه امامان معصوم گفته اند کسی که شطرنج بازی کند شیعه ما نیست و شفاعت ما در روز قیامت شامل حال او نمی شود و با یزید محشور خواهد شد.از حضرت ثامن الحجج علیه السلام پرسیدند چرا شطرنج نه? حضرت فرمودند چون یزید کنار سربریده حضرت سید الشهدا شراب می خورد و شطرنج بازی می کرد.امیدوارم دیگه به این عمل زشت ادمه ندین.( فقط یک تذکر دادم قصد منحرف کردن تایپک را نداشتم دوستان) [/quote] [right]سلام دوستان[/right] [right]واقعاً متأسفم از اين نوع برداشت از دين[/right] [right]كجا گفته شده شيعه ما نيست تو اسلام گفته شده هر بازي بقصد شرط بندي برد و باخت حرامه حتي اين بازي ميتونه فوتبال هم باشه در ضمن بد نيست به جاي اين نوع حمله ها بدونين خواستگاه اين بازي كشورمون ايران بوده پس بجاي كوبيدن بايد بهش افتخار كرد [/right][/quote] با سلام خدمت همه دوستان گرامي آلات قمار حرام اعلام شده که زماني که موضوعيت خود در قمار را از دست بدهد از اين حکم خارج مي شود به هر حال شطرنج در زمان حيات امام و با استفتااز ايشان مجاز شد و هم اکنون فدراسيون ورزشي آن هم در ايران وجود دارد و در خصوص ساير آلات قمار حکم پا بر جا است . هميشه به خاطر داشته باشيم که بايد همراه علما به عنوان متخصصين در دين حرکت کنيم نه از آنها پيشتر برويم و نه از آنها عقب بمانيم . البته ذکر اين نکته لازم است که هر کس در امور فقهي تابع حکم مرجع خويش بايد باشد . در خصوص بحث بمبارن و غيره هم پشت عرستان به آمريکا گرم است و خودش به تنهايي در هيچ منازعه اي وارد نخواهد شد .