zed

VIP
  • تعداد محتوا

    1,735
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    4

تمامی ارسال های zed

  1. موافقت آمریکا با باقی ماندن اسد یک روزنامه عراقی از تغییر موضع آمریکا در قبال سوریه و تلاش آن برای توافق با دمشق بر سر ابقای رئیس‌جمهور سوریه تا سال ۲۰۱۶ خبر داد. به گزارش جهان، فارس به نقل از «المستقبل» نوشت: یک منبع آگاه سیاسی عراق که خواست نامش فاش نشود، اظهار داشت: دولت آمریکا تلاش دارد تا استراتژی و موضع خود در قبال بحران جاری در سوریه را تغییر دهد به ویژه که ائتلاف سنی عربی – ترکی برای مقابله با دولت سوریه شکست خورده است. وی افزود: به ویژه تحولات ترکیه به سوی آغاز بهار ترکی مشابه بهار عربی در منطقه سوق داده می‌شود. این منبع آگاه تصریح کرد: در چنین شرایطی آمریکا هیچ راه بازی برای گفت‌وگو با ایران درباره سوریه ندارد لذا راهی جز این ندارد که با میانجیگر عراقی پیام خود را به طرف سوری برساند. در واقع آمریکا می‌خواهد در قبال چند شرط از نظام «بشار اسد» حمایت کند و حمایت خود از معارضان سلفی را بردارد. وی افزود: نظام سوریه نیز به سازش با آمریکا متمایل است البته اگر آمریکا از شرط برکناری بشار اسد در سال ۲۰۱۶، دست بردارد. به گفته این منبع، آمریکا تلاش دارد با کمک برخی از شخصیت‌های سیاسی و مقامات مسئول عراقی، توافق جدیدی با نظام حاکم در سوریه امضا کند زیرا دیگر سرنگونی و براندازی حاکمیت سوریه تقریبا غیرممکن شده است. لينک خبر : http://www.jahannews.com/vdciqparrt1awp2.cbct.html
  2. کاخ سفید: قطر ما را فریب داد دیپلمات‌های عرب در واشنگتن می‌گویند که کاخ سفید از این که کشورهای منطقه اجازه فعالیت و نفوذ به مجموعه‌های اسلام‌گرای سیاسی داده‌اند، در راس آنها قطر، به شدت عصبانی است و می‌گوید که قطر با توجیه این که می‌تواند جریان‌های سیاسی اسلامی را راضی کند که در جهت سیاست‌های امریکا فعالیت کنند، واشنگتن را فریب داده است. مترجم : سيد علي موسوي خلخالي دیپلماسی ایرانی: اظهارات صریح اخیر هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه امریکا مبنی بر لزوم تغییر رویکرد مخالفان و اصلاح و توسعه دایره آنها به گونه ای که شامل همه جریان های مخالف اسد حتی جریان های داخلی شود، نشان از تغییر سیاست خارجی ایالات متحده امریکا در سوریه به ویژه در شب انتخابات این کشور دارد. به گزارش پایگاه خبری العرب آنلاین، تحلیلگران بر این اعتقادند که هیلاری کلینتون در حقیقت با این اظهارات از سیاست جدید کشورش در قبال سوریه رونمایی کرد. سیاستی که بر عدم شلیک یک گلوله بدون رضایت جریان های مخالف داخل سوریه مبتنی است و در عین حال به روشنی نشان می دهد که سیاست حمایت از جریان های مخالف اسد که با حمایت های مالی و تسلیحاتی کشورهای منطقه ای تلاش می شد تا آنها را جانشینان اسد جا بزنند، شکست خورده است. هیلاری کلینتون در سفر به کرواسی در تازه ترین اظهار نظر خود گفته بود: «اکنون وقت آن رسیده است که شورای ملی سوریه از دایره بسته خود عبور کرده و در خط مقدم قرار بگیرد.» وی همچنین گفته بود: «نمی توان این جریان اپوزسیون را که اگر چه خصلت های نیکوی بسیاری دارد، اما از 20، 30 یا 40 سال گذشته به سوریه نرفته اند، نماینده مردم سوریه دانست. بلکه باید کسانی را نماینده مخالفان قلمداد کرد که در داخل سوریه صاحب جایگاه هستند و امروز برای رسیدن به آزادی در خط مقدم ایستاده اند و می جنگند و خود را به کشتن می دهند.» ناظران مسائل سیاسی می گویند که اظهارات کلینتون به روشنی نشان می دهد که واشنگتن دیگر از جریانی که ترکیه و قطر رهبری می کردند و تلاش داشتند که اپوزسیونی متشکل از سکولارها و اسلام گرایانی که در خارج زندگی می کنند، تشکیل دهند، حمایت نمی کند چرا که به گفته آنها این جریان هیچ حضور میدانی در سوریه ندارد. امریکایی ها به این نتیجه رسیده اند که جریان اپوزسیون مورد حمایت ترکیه و قطر صرفا بیانیه هایی صادر می کند که هیچ تطابقی با آن چه در عالم واقع رخ می دهد، ندارد و اظهارات اعضای آن نیز به هیچ وجه بر اساس مصداق ها و واقعیت ها نیست. به اعتقاد کارشناسان اظهارات کلینتون نشان داد که امریکا سیاست های خود را در سوریه تغییر داده و قصد دارد از این به بعد با رهبران میدانی سوریه و همچنین سیاستمداران و چهره های متنفذی که به طور واقعی بر عرصه سیاسی سوریه تاثیرگذارند، ارتباط بگیرد و از آنها برای جانشینی اسد حمایت کند. در گزارش اخیری که وزارت امور خارجه امریکا تهیه کرده، آمده است که مقاومت مسلحانه ای که علیه نظام اسد جریان دارد را دو جریان اصلی رهبری می کند، یکی جریانی متشکل از مجموعه های جهادی است که اکثرا از خارج وارد سوریه شده اند و کشورهایی مثل قطر و ترکیه آنها را علیه اسد تحریک می کنند و دیگری جریان های مسلحی هستند که متشکل از رهبران نظامی و عشایر بومی سوریه هستند که از اسد جدا شده و در عین حال از حمایت خارجی نیز برخوردار نیستند. بنا به گزارش ها ایالات متحده امریکا همه تلاش خود را به کار بسته است تا مانع نفوذ جریان های جهادی به داخل جریان های مخالف اسد شود تا آنها نتوانند بر تحولات سوریه اثر بگذارند، همچنین تلاش می کند تا جدا شدگان از نظام اسد را نیز به سوی خود جذب و از آنها حمایت کند تا بیشترین شانس را برای تصاحب قدرت در صورت کنار رفتن اسد از قدرت داشته باشند. به اعتقاد کارشناسان از ابتدای ناآرامی های سوریه واشنگتن نسبت به جذب جریان های مخالف اسد مقیم خارج مردد بود، به ویژه که تجربه لیبی به امریکایی ها ثابت کرده بود که کسانی که در درون لیبی می جنگند و به طور میدانی جبهه گردان معرکه هستند آینده دولت و کشور را رقم می زنند نه کسانی که در خارج نشسته اند و تلاش می کنند برای داخل لیبی تعیین تکلیف کنند و موفق نمی شوند. در عین حال واشنگتن سیاست تازه ای را در قبال سوریه اتخاذ کرده که بسیار به تجربه یمن نزدیک است و آن این که شعار تغییر از داخل را سر داده است تا بدین ترتیب ضمن حفظ نیروهای مسلح و ارتش که به طور طبیعی وظیفه خود می دانند که با گروه های تروریستی خارجی مثل القاعده و جریان های وابسته به آنها مبارزه کنند، به هدف خود برای تغییر هسته اصلی سیاست در سوریه نیز برسد. اخیرا در داخل ایالات متحده امریکا انتقادها نسبت به سیاست های واشنگتن در قبال تحولات خاورمیانه افزایش یافته و منتقدان کاخ سفید را متهم می کنند که با اتخاذ سیاست های سراسر اشتباه باعث شده است تا جریان های تندرو و افراطی در میان جریان های تاثیرگذار بر سیاست های کلان کشورهای عربی نفوذ کرده و به طور جدی مصالح و منافع امریکا را در منطقه مورد تهدید قرار دهند. دیپلمات های عرب در واشنگتن می گویند که کاخ سفید از این که کشورهای منطقه اجازه فعالیت و نفوذ به مجموعه های اسلام گرای سیاسی داده اند، در راس آنها قطر، به شدت عصبانی است و می گوید که قطر با توجیه این که می تواند جریان های سیاسی اسلامی را راضی کند که در جهت سیاست های امریکا فعالیت کنند، واشنگتن را فریب داده است. قطر و ترکیه پشت تشکیل شورای ملی سوریه متشکل از جریان اخوان المسلمین سوریه و برخی از رهبران سکولار بودند و توانسته بودند که حمایت برخی از پایتخت های غربی به خصوص پاریس را نیز جلب کنند. یک دیپلمات آگاه عرب در واشنگتن گفت که کاخ سفید به ریاست اوباما در حال حاضر تلاش می کند که به قطر فشار بیاورد تا حمایت خود را از مجموعه های جهادی قطع کند و اجازه ندهد که آنها به سوریه نیرو بفرستند. مجموعه هایی که برآورد می شود هزاران نفر را با خود به سوریه آورده اند و حضوری چشمگیر در شهرهای مختلف سوریه دارند. ناظران معتقدند که اظهارات اخیر سلمان العوده، یکی از رهبران اخوان المسلمین سوریه و معاون دبیر کل اتحادیه علمای مسلمین جهان که مقر آن در دوحه است، که از جهادی ها خواسته بود که دیگر به سوریه نروند، در چارچوب سیاست های جدید امریکا و فشارهایش به قطر و اخوانی ها محسوب می شود. لينک خبر : http://www.irdiplomacy.ir/fa/page/1908728/%DA%A9%D8%A7%D8%AE+%D8%B3%D9%81%DB%8C%D8%AF%3A+%D9%82%D8%B7%D8%B1+%D9%85%D8%A7+%D8%B1%D8%A7+%D9%81%D8%B1%DB%8C%D8%A8+%D8%AF%D8%A7%D8%AF.html
  3. امریکا سرگردان در تناقضات میدانی سوریه گفتگوی دیپلماسی ایرانی با دکتر مسعود اسداللهی، کارشناس مسائل خاورمیانه در خصوص نگرانی‌های رژیم صهیونیستی از بحران سوریه و اهداف امریکا از پیشنهاد طرح اتحاد معارضین. دیپلماسی ایرانی: غربی ها بر سر دو راهی مانده اند، از یک سو چشم دیدن دولت بشار اسد را ندارند و از سوی دیگر دغدغه نفوذ القاعده در میان معارضین سوری را دارند. شاید یکی از دلایل نگرانی امریکایی ها از حضور القاعده در صف مخالفین سوریه امکان حمله آنها به اسرائیل است، به خصوص با توجه به ورود تانک های سوریه به مناطق مرزی جولان که این دغدغه نزد آنها بیش از پیش افزایش یافته است. دیپلماسی ایرانی با دکتر مسعود اسداللهی، کارشناس مسائل خاورمیانه، در خصوص نگرانی های رژیم صهیونیستی از بحران سوریه و اهداف امریکا از اتحاد معارضین گفت وگویی انجام داده است که در زیر می خوانید: تازه ترین خبرها از سوریه حاکی از ورود سه تانک ارتش سوریه به مناطق مرزی بلندی های جولان و به تبع آن آماده باش کامل اسرائیل است. رفتارشناسی این حرکت دولت سوریه چه تعبیری دارد؟ آیا دامنه ناامنی های داخلی در حال کشیده شدن به سرزمین های اطراف است؟ در صورت ادامه این روند چه عکس العملی را از سوی تل آویو پیش بینی می کنید؟ وضعیت فعلی سوریه این است که مخالفین به رغم تمامی تلاش هایی که در جنگ مسلحانه کردند، شکست های قابل توجهی را متحمل شدند. به این معنا که طرح هایی که در شهر حمص، دمشق و یا حلب داشتند، با شکست روبرو شده که دلایل مختلفی داشته است. اما امروزه وضعیت به گونه ای است که مخالفین از نظر نظامی مجبور به عقب نشینی شده و وارد فاز امنیتی شده اند، بدین معنا که دست به اعمالی چون ترور، بمب گذاری، آدم ربایی و گروگان گیری می زنند. در منطقه جولان نیز در طول چند ماه اخیر درگیری هایی میان ارتش سوریه و بخشی از مخالفین مسلح درگرفت که در جریان این درگیری ها خمپاره هایی به منطقه جولان اشغالی در داخل فلسطین اشغالی اصابت کرد و این مساله باعث نگرانی شدید مسئولین رژیم صهیونیستی شده است که پس از این ماجرا آنها در آن محل حضور پیدا کرده و مانورهای بزرگی رابرگزار کرده اند. به دلیل آنکه متوجه شدند تحرکاتی که با دخالت و تحرکات بیگانگان در سوریه انجام شده، دامنه آن به خارج از مرزهای این کشور گسترش یافته است. چنین مسائلی نگرانی های شدیدی را در رژیم صهیونیستی برانگیخته که اگر وضعیت در جولان و در منطقه قنیطره که به ویژه مدخل جولان در سوریه است، از کنترل خارج شود و حجم درگیری ها میان ارتش سوریه و مخالفین همانند حجم درگیری ها در حلب و حمص شود، شهرک های صهیونیست نشینی که در جولان اشغالی درست شده اند، کاملا در خطر قرار می گیرند. این مساله سبب نگرانی مقامات رژیم صهیونیستی شده است که به صراحت نیز آن را بیان کرده اند که البته طبیعی هم بود. چراکه این نوع حجم درگیری ها قاعدتا در محدوده سوریه باقی نمی ماند، حتی در مرزهای اردن نیز شاهد بودیم که میان مخالفین مسلح نظام سوریه با ارتش اردن درگیری هایی انجام شده که حتی سربازان ارتش اردن نیز کشته و زخمی شدند. در مرز ترکیه نیز سطح درگیری ها بسیار بالا گرفت و همچنین در مرز لبنان و سوریه نیز همین روند اتفاق افتاد. بنابراین چنین مسائلی قابل پیش بینی بود و بسیاری از کارشناسان نیز به دولت هایی که از مخالفین مسلح حمایت می کردند، هشدار می دادند که این نوع مخالفت ها قابل کنترل نیستند و سبب خواهند شد محدوده آنها از مرزهای سوریه فراتر روند. بنابراین نمی توان تضمینی داد که مخالفین مسلح را کمک کنند، اما درگیری ها به داخل خاک سوریه محدود باقی بماند. در حال حاضر به هیچ وجه به صلاح رژیم صهیونیستی نیست که وارد جنگ با سوریه شود و اسرائیلی ها نیز به این امر واقفند. اگر این رژیم به سوریه حمله کند، شاید خدمتی به نظام سوریه باشد، چرا که کاملا مشخص خواهد شد که مخالفین مسلح تحت حمایت اسرائیل و امریکا قرار دارند، بنابراین تلاویونشین ها در چنین شرایطی محال است که دست به عملیات نظامی بزنند. از سوی دیگر نیز به شدت نگران وضعیت پیش آمده در مرزها هستند. نکته مهم دیگر این است که در میان گروه های مسلح مخالف، عناصر القاعده و گروه های تکفیری و حامی تروریسم نفوذ و رشد کردند که تابع هیچ قانون و قاعده ای نیستند. برای این افراد اظهارنظرهای شورای امنیت سازمان ملل و اتحادیه عرب مهم نیست، روش خاص خود را دارند. اگر درگیری ها ازکنترل خارج شوند امنیت ملی تمامی همسایگان سوریه به خطر خواهد افتاد. نتیجه مذاکرات اخضر ابراهیمی در چین و دیگر کشورهای درگیر منطقه ای در بحران سوریه چه بوده است؟ جزئیات طرح چین برای سوریه با دیگر طرح های داده شده چه تفاوتی دارد؟ آیا پس از شکست نخستین آتش بس میان مخالفان و دولت باز هم می توان به طرح های منطقه ای برای پایان دادن بحران در سوریه امیدوار بود؟ قابل پیش بینی بود که آتش بس عملی نخواهد بود. به دلیل آنکه مخالفین یک دست نیستند، جریان های بسیار گوناگون و حتی متضاد درون مخالفین وجود دارند که نه تنها با نظام مشکل دارند، بلکه با یکدیگر نیز هماهنگ نیستند. بنابراین به دلیل آنکه معارضه یک دست نیست، هیچ فرد و تشکلیلاتی وجود ندارد تا زمانی که صحبت از آتش بس می شود، تضمین دهد که آن را رعایت می کند، اگر گروهی هم بپذیرد، گروه های دیگری هستند که نخواهند پذیرفت. در نتیجه از روزی که این پیشنهاد مطرح شد که به مناسبت عید قربان دو سه روزی آتش بس اعلام شود، برای کارشناسان منطقه کاملا واضح بود که این طرح به جایی نخواهد رسید و در عمل نیز ثابت شد، چراکه این گروه ها قابل کنترل نیستند. طرح های مختلفی با توجه به تحولاتی که در صحنه اتفاق می افتد، اعلام شده است. طرحی که چینی ها دادند نیز این بود که در دورانی که شرایط برقراری آتش بس سراسری وجود ندارد، آتش بس مرحله ای و گام به گام را مطرح کنیم. به عبارت دیگر در منطقه ای که امکان آتش بس در آن وجود دارد، اعلام آتش بس شود و سپس آن را به مناطق دیگر گسترش داده تا به تدریج و در فرایند زمانی کل سوریه را در بر بگیرد. اما همین طرح نیز قابل اجرا نخواهد بود، زمانی که یک سوی ماجرا نیروهای القاعده و تکفیری و سلفی تروریست هستند، نمی توان انتظار اجرایی شدن چنین طرح هایی را داشت. همانطور که در عراق شاهد هستیم، سال هاست که انواع عملیات انفجاری، انتحاری و ترور و ... است که باعث می شوند که به نظر نرسد عراق به زودی روی آرامش را ببیند، به دلیل آن که این گروه ها به شکل کاملا غیرمسئولانه ای عمل می کنند. در سوریه نیز روند به همین شکل است، بدین معنا که نظام در خطر سقوط قرار ندارد و حتی از آن مرحله نیز رد شده است، اما درمرحله بی ثباتی امنیتی قرار دارد و این وضعیت برای مدت طولانی در این کشور حاکم خواهد بود. سوریه به وضعیت آرامشی که تا دو سال گذشته در این کشور وجود داشت، نخواهد رسید. قطعا شاهد ترور و بمب گذاری خواهیم بود، اما ناگفته نماند، طرحی که مخالفان داشتند با شکست روبرو شده و حتی شاهد بودیم که کلینتون وزیر امور خارجه امریکا، به صراحت تشکیلات سیاسی مخالفین را زیر سوال برده است. همان طور که می دانید شورای ملی که خود را به عنوان سخنگوی مخالفین مطرح کرده و حتی از شورای امنیت درخواست کرده بود که به عنوان تنها نماینده سوریه به رسمیت شناخته شود، از سوی هیلاری کلینتون زیر سوال رفته است. وزیر امور خارجه امریکا اعلام کرد که این افراد صلاحیت ندارند و اعضای این شورا بین 20 تا 40 سال خارج از سوریه زندگی کردند و اصولا پایگاهی در میان مردم سوریه ندارند و خواهان تجدید سازماندهی مخالفان شد، به نحوی که مخالفان داخل بیایند و نقش بیشتری در این شورا و یا شورای جدید ایفا کنند. این بحث نشان می دهد که مخالفین هم از نظر نظامی و هم از نظر سیاسی شکست خورده اند و مشخص شده است که مخالفان با شکل و شمایل فعلی قادر نیستند تا نظام را سرنگون کنند. از سوی دیگر نظام سوریه نیز از بحران رد شده و از دید خودش اوج بحران را پشت سر گذاشته و از موضع قدرت وارد مذاکره می شود. شاهد هستیم که هیچ نوع امتیازی به معارضین نمی دهد و روس ها نیز به شکل بسیار قوی پشت نظام سوریه در محافل بین المللی قرار دارند. بنابراین در بحران سوریه بیشتر شاهد بن بست سیاسی در کنار بحران امنیتی هستیم و نه بحران نظامی. نهادهای بین المللی تیرباران سربازان سوری توسط مخالفان را مصداق جنایت جنگی خوانده اند. با اینهمه امریکایی ها خواهان متحد شدن مخالفان علیه بشار هستند که این موضع گیری با واکنش تند روسیه روبه رو شده است. آیا اطمینان امریکا و متحدان عربی اش به اپوزیسیون نامشخص در سوریه همچنان ادامه خواهد داشت و تبعات منطقه ای و بین المللی این استراتژی چیست؟ امریکایی ها به شدت نگران نفوذ القاعده و گروه های تروریست هم طراز القاعده هستند که این نگرانی را نیز بارها اعلام کرده اند. امروزه نیز تشکیل شورای ملی و ارتش آزاد عملا در صحنه حاکم نیست و کنترل بیشتر در دست گروه های سلفی و تکفیری افتاده است. علت اصلی که امریکایی ها به شکل جدی از معارضین دفاع نکردند، به همین دلیل است. همیشه از امریکایی ها خواسته می شد سلاح های پیشرفته، ضد هلیکوپتر و هواپیما و موشک های دوش پرتاب را در اختیار مخالفین قرار دهند، امریکایی ها نیز گفته اند تا زمانی که القاعده در این گروه ها وجود دارند، سلاح در اختیار آنها قرار نخواهیم داد، چراکه احتمال آنکه این سلاح ها علیه اسرائیل بکار گرفته شوند، وجود دارد. کشته شدن سفیر امریکا در لیبی، تحولاتی که در تونس شاهد آن هستیم و درگیری سلفی ها با پلیس تونس، وضعیتی که در یمن وجود دارد و القاعده در آن فعال است و انفجارهایی که در ریاض انجام شد، تمامی این مسائل نگرانی های شدیدی را برای جهان غرب ایجاد کرده که باعث شده حرکتی که در دو سال اخیر در جهان عرب شاهد آن بودیم منحرف شده و به دست افراطی های تروریست متمایل شود. بنابراین امریکایی ها از یک سو قصد دارند تا حضور القاعده را در سوریه از بین ببرند و از سوی دیگر مخالفینی را که از نظر آنها مورد تایید هستند، یک دست کنند. بیان هیلاری کلینتون در چنین مقطعی بیشتر برای مصرف داخلی امریکا و انتخابات این کشور است. یکی از انتقادهایی که علیه اوباما و از سوی رامنی مطرح می شد، این بود که دولت اوباما آن چنان که باید از مخالفین در سوریه حمایت نکرد، اوباما نیز در مقابل چنین استدلالی داشت که مخالفین یک دست نیستند و تروریست ها در آن نفوذ کرده اند. کلینتون نیز برای این که افکارعمومی در داخل امریکا را توجیه کند به شورای ملی سوریه حمله کرد که این گروه سیاسی هم گروه مناسبی نیستند و بنابراین ما طرف مناسبی میان مخالفین نداریم تا به آنها کمک اساسی کنیم. از سوی دیگر جنایت هایی که گروه های سلفی و وهابی کردند و یک نمونه آن را شاهد بودیم از ماه ها پیش در یوتیوب و دیگر شبکه ها تصاویر این چنینی پخش می شد که با وحشیانه ترین روش ها مخالفین خود را می کشتند که حتی کمسیون حقوق بشر سازمان ملل که در ماه های اول تنها نظام سوریه را محکوم می کرد، به تدریج نقض حقوق بشر از سوی مخالفین را مطرح کرد و امروز به مرحله ای رسیده که مخالفین و نظام را از نظر نقض حقوق بشر در یک رده قرار داده است. البته با این فیلم اخیر حتی مخالفین را در رده بالاتری از نظام سوریه قرار می دهد. این مساله نشان می دهد بحرانی که در میان مخالفین وجود دارد حتی حامیان غربی آنها را نیز دچار معزل کرده است که چگونه این بحران را مدیریت کنند که هم نظام را سرنگون کنند و هم نگذارند تا سلفی ها و القاعده قدرت را به دست گیرند. لينک خبر : http://www.irdiplomacy.ir/fa/page/1908682/%D8%A7%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7+%D8%B3%D8%B1%DA%AF%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D9%86+%D8%AF%D8%B1+%D8%AA%D9%86%D8%A7%D9%82%D8%B6%D8%A7%D8%AA+%D9%85%DB%8C%D8%AF%D8%A7%D9%86%DB%8C+%D8%B3%D9%88%D8%B1%DB%8C%D9%87.html
  4. سودان جبهه جدید رقابت تهران - تل آویو امیر موسوی، کارشناس مسائل استراتژیک در گفتگو با دیپلماسی ایرانی تاکید می کند که حمله اسرائیل به کارخانه ای مهمات سازی در سودان به بهانه فعالیت ایران در آن تنها خط و نشان کشی برای دولت مرکزی سودان بوده و بر پایه استدلال خاصی نیست دیپلماسی ایرانی : ناوگروهی ایرانی با هدف "اعلام صلح و دوستی " با کشورهای همسایه و برقراری امنیت خطوط کشتیرانی در مقابله با "تروریسم دریایی" در یکی از بنادر سودان با نام "بور سودان" پهلو گرفته است. اعزام این ناو در حالی انجام می گیرد که هنوز از بمباران کارخانه مهمات سودان زمانی نگذشته است. بهانه اسرائیل برای بمباران کارخانه این بود که سپاه پاسداران ایران از آن برای ساخت سلاح های مورد نیاز حماس استفاده کرده است. پاسخی که ایران به این حمله رژیم صهیونیستی داده است نیز جای تحلیل و بررسی دارد. به همین بهانه دیپلماسی ایرانی از امیر موسوی، کارشناس مسائل استراتژیک، دلیل اعزام ناوگروه ایرانی را به یکی از بنادر سودان جویا شده است که در زیر می خوانید: اهداف ایران از استقرار ناوگروه در یکی از بنادر سودان را چگونه ارزیابی می کنید؟ این ناوگروه متشکل از ناوشکن شهید دریابان نقدی و ناو هلیکوپتربر به نام خارک بوده است که عازم سواحل سودان شده و در بور سودان مستقر شده اند. البته این حرکت در راستای مبارزه با دزدان دریایی که در سواحل سومالی هستند و همچنین تامین امنیت رفت و آمد نفت کش ها و کشتی های تجاری جمهوری اسلامی ایران و همچنین کشورهای دوست صورت گرفته است. به نظر می رسد ایران از حضور این ناوگروه پس از 6 روزکه از حمله به سودان و بمباران کارخانه یرموک در جنوب خارطوم توسط رژیم صهیونیستی، می گذرد اهداف خاص خود را داشته است. شاید بتوان گفت دو هدف دلیل اصلی رفتن این ناوگروه به بور سودان بوده است: 1. بحث دزدان دریایی و همکاری با جمهوری سودان و استفاده از امکانات دریایی سودان برای مبارزه با دزدان دریایی و تامین خطوط کشتیرانی در منطقه 2. پیامی برای رژیم صهیونیستی که ملت و کشور سودان تنها نیستند و در جهت تقویت همکاری ایران و سودان در خصوص نظامی و دفاعی و همچنین بررسی نقاط ضعف ناو هوایی و نیروی پدافند هوایی سودان به علت آنکه نتوانسته به خوبی با حملات رژیم صهیونیستی که برای دومین بار انجام می شود، مقابله کند. همانطور که می دانید این مسائلی که رژیم صهیونیستی درباره حضور ایران در سودان مطرح کرده بود، تنها بهانه است، به دلیل آنکه این فشاری بود از جانب اسرائیل بر دولت سودان برای اجرای توافق نامه همکاری میان خارطوم و جوبا پایتخت جنوب سودان، چراکه رژیم صهیونیستی روابط بسیارگسترده و صمیمی با دولت جدید التاسیس جنوب سودان برقرار کرده است. همانطور که می دانید اولین سفر خارجی رئیس جمهور جنوب سودان به تلاویو بوده است که همین امر نشان دهنده آن است که توافقات مهم امنیتی نظامی با رژیم صهیونیستی برقرار کرده است. حتی اسرائیلی ها در جنوب سودان پایگاه هایی را نیز برقرار کردند که شامل کارخانه های تولید برخی سلاح هاست که آموزش نیروی نظامی، پلیس و نیروی امنیتی جنوب سودان را نیز برعهده گرفته اند. این امر نشان دهنده فشار بر خارطوم و دولت و رهبری آن برای اجرای این توافقات است. بنابراین به طور خلاصه می توان گفت پیام اسرائیلی ها به خارطوم این بوده است که اگر این توافقات به خوبی اجرا نشود، رژیم صهیونیستی در کنار جوبا خواهد بود و همچنین منهدم کردن کارخانه مهمات سازی که اثر منفی بر توانمندی نظامی سودان می گذارد،شاید جهت تضعیف قدرت نظامی دولت سودان در مقابل هرگونه تحرکات احتمالی دولت جنوب سودان خواهد بود.باید اضافه کرد در درگیری های اخیر میان سودان و جنوب سودان شاهد تسلط نیروی نظامی این کشور بر نیروهای نظامی جنوب سودان بوده است، در نتیجه ممکن است بمباران کردن این کارخانه نیز در جهت تضعیف قدرت نظامی شمال سودان باشد. ایران در مقابل حمله اسرائیل به کارخانه ای مهمات سازی در سودان چه عکس العملی از خود نشان داده است؟ طرح این مساله از سوی رژیم صهیونیستی بهانه و کاملا دروغ بوده است. دولت سودان همکاری و روابط صمیمی و گسترده ای با ترکیه، ایران، روسیه و چین دارد، اما این موضوع که اسرائیل تنها به حضور ایران اشاره کرده ، نادرست است. اتفاقا این تاسیسات بیشتر با ترکیه انجام می شود، همانند منطقه جیلی و فرودگاه ها و آشیانه هواپیماهای بزرگی که در آنجا توسط ترکیه ساخته شد. بنابراین در ساخت اینگونه کارخانه ها ترکیه و چین سهمی دارند، اما بهانه نسبت دادن به ایران به این دلیل بوده که چون کسی دنبال استدلال رژیم صهیونیستی نیست، بنابراین طرحی را مطرح کرده و افکارعمومی بین المللی را علیه ایران و سودان تحریک می کنند. در نتیجه، چنین رفتارهایی تنها بهانه ای است که شورای امنیت و سازمان ملل و قدرت های دیگر در نظام بین الملل هیچ توضیحی از اسرائیل در خصوص منهدم کردن کارخانه تسلیهات سودان نخواسته است. چنین فضایی نشان دهنده آن است که شرایط جنگلی حاکم بر منطقه و جهان حاکم است. آیا رژیم صهیونیستی پیش از این نیز سابقه حمله به سودان را داشته است؟ بله در گذشته هواپیماهای رژیم صهیونیستی به شمال سودان رفته و یک جاده را بمباران کردند. که در این حادثه یک ماشین حامل تعدادی از سودانی ها و فلسطینی ها کشته شدند. این حرکت یک تجاوز هوایی محسوب می شد، چراکه در شمال سودان انجام شد. این بمباران به بهانه این بود که آنها به غزه کمک می کردند. بنابراین همیشه بهانه حزب الله، غزه و ایران برای تجاوز به سودان در جهت تقویت توانمندی های نظامی و سیاسی جنوب سودان وجود دارد. لينک خبر : http://www.irdiplomacy.ir/fa/page/1908529/%D8%B3%D9%88%D8%AF%D8%A7%D9%86+%D8%AC%D8%A8%D9%87%D9%87+%D8%AC%D8%AF%DB%8C%D8%AF+%D8%B1%D9%82%D8%A7%D8%A8%D8%AA+%D8%AA%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%86+-+%D8%AA%D9%84+%D8%A2%D9%88%DB%8C%D9%88+.html
  5. خبرگزاری براثا در گزارشی آورده است: رژیم اسراییل ناچار شد به شکل شرم‌آوری به موفقیت آمیز بودن عملیات این پهپاد در شکستن حریم هوایی‌اش اذعان کند و این در حالی است که این رژیم خود را دارای توان نظامی و فناوری‌های پیشرفته‌ای می‌داند. به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) در این گزارش که به قلم جمیل ظاهری نوشته شده، آمده است: توجیه رژیم اسراییل در این مساله "دشواری زیاد در شناسایی هواپیمای شناسایی" عنوان شده است و این مساله را با عبارتی همچون "این کار ماموریتی بسیار مهم، پیچیده و دشوار بود" مطرح کرد. بر اساس این گزارش، این اعتراف به شکست رژیم صهیونیستی از سوی پایگاه صهیونیستی "واللا" که به مسایل امنیتی نظامی این رژیم می‌پردازد و از زبان یکی از مسوولان بلندپایه امنیتی صهیونیستی مطرح شد که تاکید کرد این اقدام (پرواز پهپاد حزب‌الله بر فراز سرزمین‌های اشغالی) موفقیت بزرگی بود که یک بار دیگر مقاومت اسلامی لبنان در برابر دشمنی که به "شکست ناپذیری" شهرت دارد و دارنده انواع مختلف سلاح‌های پیشرفته کشتار جمعی است و هرگز زرادخانه‌های هسته‌یی نظامی‌اش را در معرض نظارت بین‌المللی وی یا قطعنامه‌های سازمان ملل قرار نداد، به دست آورد. این گزارش افزود: اظهارات این مقام مسوول اسراییلی مبنی بر اینکه ماموریت مقابله با پهپاد شناسایی ایوب "بسیار پیچیده و دشوار" بود، در راستای "توجیه شکست، ترس، نگرانی و وحشتی" است که طی هفته‌های اخیر از زمان پرواز ایوب در روز شنبه ششم اکتبر تاکنون مسوولان این رژیم را سردرگم کرد و این رژیم را بر آن داشت تا بر برگزاری مانورهای نظامی‌اش با نیروهای آمریکایی در جهت شبیه‌سازی کشف و شناسایی هواپیماهای بدون سرنشین و انهدام آن متمرکز شود. در این گزارش آمده است: شکسته شدن حریم هوایی اسراییل از سوی ایوب حزب‌الله و به پرواز درآمدن آن در عمق خاک اسراییل و حتی دورتر از حیفا و طی مسافتی بیش از 300 کیلومتر، بیانگر قدرت و توان نظامی بزرگ و پیشرفته‌ای است که حزب‌الله در مقابله با هرگونه اقدام خصمانه احتمالی دشمن اسراییلی بر لبنان داراست. هم‌چنین این مساله بیانگر برگ جدیدی از توانایی فرزندان ضاحیه جنوبی لبنان در ترساندن دشمن اشغالگر و حامیان آن یعنی آمریکا، غرب، کشورهای عربی و برخی‌ها در داخل است که می‌تواند موازنه نظامی را به منطقه بازگرداند و به این وسیله مانع از انجام اقدامات جنون‌آمیز و تحریک آمیز علیه کشورهای مستقل و ملت‌های منطقه شود. جمیل ظاهری ادامه داد: عملیات پهپاد ایوب که سیستم‌های بسیار پیشرفته راداری اسراییل نتوانستند آن را بعد از طی مسافتی طولانی و حتی عبور از حریم هوایی مناطق بسیار حساس و تحت نظارت شدید امنیتی و پر از سیستم‌های پاتریوت و حیتس و دیوار آهنین، شناسایی کنند همزمان با سی‌ونهمین سالروز جنگ اکتبر در ششم اکتبر انجام شد تا این پیام صریح را به دشمن اشغالگر اسراییلی برساند که "اسراییلی که دارنده ارتشی شکست‌ناپذیر است الان در وضعیت امنیتی دشوار و شکننده‌ای قرار گرفته است. ارتش اسراییل شکست می‌خورد و در تاریکی مطلق می‌گریزد هم‌چنان که طی چند سال‌ گذشته تنها به دست مقاومت اسلامی شکست خورد پس اسراییل چگونه خواهد بود زمانی که ملت‌های منطقه و کشورهای عضو محور مقاومت بخواهند با آن وارد جنگی فراگیر شوند، در این صورت رژیم موسوم به اسراییل عملا محو شده و از نقشه جهان پاک خواهد شد انگار که از 60 سال پیش تا کنون نامی از آن نبوده است. این گزارش افزود: سه هفته از ترس و وحشتی که رژیم اسراییل در فضایی بی‌سابقه در تاریخش در آن به سر می‌برد، می‌گذرد فضایی که بعد از اقدام مقاومت مومن و مصمم به پاکسازی منطقه از وجود این جرثومه فساد، عرصه را بر این رژیم تنگ کرد تا بر پایان استراتژی بازدارندگی اسراییل تاکید کند و بگوید که نابودی اسراییل دیگر امر محالی نیست و فروپاشی آن عملا با پرواز هواپیمای شناسایی "ایوب" آغاز شده است. در ادامه این گزارش آمده است: این دستاورد جدید حزب‌الله، تمامی طرح‌های رژیم اسراییل را برای حمله به لبنان نابود کرد و تضمین دوباره‌ای را ایجاد کرد که مستلزم آن است تمام لبنانی‌ها برای فراهم کردن یک استراتژی دفاعی در جهت حمایت از لبنان به آن متوسل شوند. نویسنده می‌افزاید: پرواز پهپاد ایوب و کنترل آن در مسیر درست بیانگر حرفه‌ای بودن کادر متخصص نیروهای مقاومت و نشانه‌ی توانایی بالای آنها در پنهان کردن این توان در یک زمان و آشکار کردن آن در زمان مناسب و فرستادن پیام‌هایی مناسب در زمان‌های مناسب است. توانایی جدید و بالای مقاومت برخی کارشناسان صهیونیستی را بر آن داشت تا به این مساله اذعان کنند که "حزب الله دشمنی باهوش در منطقه است که اسراییل با آن مواجه است". عاموس هرئیل، از کارشناسان ارشد یهودی در امور نظامی در مقاله‌ای به روزنامه‌ی هاآرتص نوشت: نهادهای امنیتی اسراییل هم‌چنان به سکوت‌شان در خصوص پرواز پهپاد حزب الله در حریم هوایی اسراییل ادامه می‌دهند اما کاملا آشکار است که این پهپاد همانند سه هواپیمایی که حزب‌الله در جنگ قبلی از آن استفاده کرد، نبود چرا که ماموریت این هواپیما متفاوت از هواپیماهای قبلی بود از جمله ماموریت‌های آن تصویربرداری از اهداف مورد نظر در اسراییل، آزمایش سیستم دفاع هوایی و ایجاد نوعی بازدارندگی که عملا در دستیابی به این اهداف موفق بود. لينک خبر : http://isna.ir/fa/news/91081006362/براثا-با-پرواز-پهپاد-ایوب-بر-فراز-سرزمین-های
  6. گروهی از عناصر مسلح "اویغور" چین در کنار تروریستها در حال جنگ با ارتش سوریه هستند. به گزارش پایگاه خبری شبکه العالم، عناصر مسلح اویغور وابسته به گروه موسوم به "جنبش اسلامی ترکستان شرقی"، که در منطقه خودمختار شینگ یانگ چین فعالیت می کنند؛ به سوریه اعزام شده و در حال جنگ با ارتش سوریه هستند. روزنامه چینی "گلوبال تایمز" به نقل از منابع اطلاعاتی این کشور فاش کرد، فرماندهان گروهکهای تروریستی در ترکستان شرقی با فراهم کردن زمینه سفر عناصر مسلح خود، آنها را برای جنگ با ارتش سوریه به این کشور می فرستند. این روزنامه خاطرنشان کرد: "جنبش اسلامی ترکستان شرقی" و "جمعیت آموزش و همبستگی ترکستان شرقی" از جمله این گروهک ها هستند که قصد دارند شینگ یانگ را از چین جدا کنند؛ منطقه ای که اکثر ساکنان آن مسلمانان اویغور هستند. بر اساس این گزارش، این گروهک‌های تروریستی که هزینه های خود را از طریق قاچاق مواد مخدر و آدم ربایی و باج گیری تأمین می کنند؛ با القاعده در ارتباطتند و با هماهنگی این گروه عناصر خود را به سوریه می فرستند. گلوبال تایمز تأکید کرد، گروهک‌ "ترکستان شرقی" تروریستها و تجزیه طلبان را به صورت محرمانه آموزش داده است؛ و شورای امنیت در سال 2009 نام این گروهک را در فهرست سازمانهای تروریستی قرار داد. مقر اصلی "جمعیت آموزش و همبستگی ترکستان شرقی" نیز در استانبول قرار دارد؛ و چین این گروهک را به حمایت از تجزیه طلبان شینگ یانگ متهم کرده است. لينک خبر : http://www.tabnak.ir/fa/news/282064/اویغورها-چگونه-به-سوریه-آمده-اند
  7. این برای نخستین بار است که از حضور افراط گرایان اسلامی چین در اقدامات نظامی خارج از این کشور خبری منتشر می شود. رسانه های رسمی چین اعلام کرده اند که افراد تجزیه طلب در منطقه مسلمان نشین این کشور یعنی منطقه "سین جیانگ" در کنار القاعده و گروه های افراط گرای مخالف دولت دمشق هم اکنون در سوریه در حال جنگ هستند. به گزارش عصر ایران، روزنامه رسمی گلوبال تایمز چین امروز دوشنبه در گزارشی نوشت که افراط گرایانی از اقلیت "ایغور" چین از ماه می گذشته تاکنون برای پیوستن به پیکارجویان مخالف به سوریه می روند. در این گزارش به نقل از یکی از سازمان های مبارزه با تروریسم در چین آمده است: گروه های مخالف حکومت چین در منطقه سین جیانگ، به سفر اعضای خود به سوریه کمک می کنند. راستی آزمایی این خبر امکان پذیر نیست و منابع نزدیک به مخالفان دولت چین یا مسلمانان این کشور در این باره سخنی نگفته اند. منطقه سین جیانگ واقع در شمال غربی چین تاکنون بارها صحنه اعتراضات خیابانی مسلمانان و درگیری میان آنها و پلیس بوده است. وزارت خارجه چین امروز دوشنبه اعلام کرد این گزارش را در اختیار دارد و خواستار همکاری بین المللی بیشتری برای مقابله با گروه های مخالف در سین جیانگ شد. سوریه از 19 ماه پیش تا کنون صحنه درگیری هایی میان ارتش این کشور و گروه های مخالف است. شمار زیادی از افراط گرایان اسلامی از کشورهای مختلف اسلامی و غیر اسلامی از جمله فرانسه و بریتانیا به سوریه آمده اند تا در کنار مخالفان مسلح علیه دولت دمشق بجنگند. این برای نخستین بار است که از حضور افراط گرایان اسلامی چین در اقدامات نظامی خارج از این کشور خبری منتشر می شود. اهالی منطقه خودمختار و مسلمان نشین سین جیانگ چین، ترک های ایغور هستند. دولت ترکیه نیز به طور سنتی با آنها ارتباط نزدیکی دارد و شماری از فعالان مخالف حکومت پکن از منطقه سین جیانگ در ترکیه فعال هستند. چین در کنار روسیه و ایران مهمترین حامیان حکومت سوریه در بحران این کشور به شمار می رود. چین به همراه روسیه تاکنون سه مرتبه به پیش نویس قطعنامه هایی علیه سوریه در شورای امنیت سازمان ملل متحد رأی مخالف داده و مانع از تصویب آنها شدند. لينک خبر : http://www.asriran.com/fa/news/238920/جدایی-طلبان-چین-در-سوریه-علیه-بشار-اسد-می-جنگند
  8. با سلام خدمت همه دوستان گرامي خدمت برادر مصطفي عزيز عرض کنم که شرمنده مي فرماييد بنده از مصاحبت شما بسيار استفاده مي کنم و خوشحال مي شوم که بزرگوارانه نظرات خود را در خصوص عرايض حقير بيان مي فرماييد و به هيچ وجه حمل بر جسارت يا وقت گرفتن نمي کنم . در خصوص مورد لبنان جناحي که به کاخ نخست وزيري حمله کرده بود شبه نظاميان وابسته به سمير جعجع بودند . يک لحظه شک کردم نکند سمير جعجع سني باشد در گوگل سرچ کردم جواب مسيحي بود باز اگر اشتباه ديدم تصحيح بفرماييد . مهم نيست اصلي ترين حزب اعتلاف سني يا مسيحي است مهم اين است که شبه نظامي مسيحي حالا وابسته به هر طرف به کاخ نخست وزيري سني حمله کرده . اگر جناح ميشل عون هم به مجلس لبنان حمله کند همين موضوع تکرار مي شود و اين دفعه شيعيان و مسيحيان صف آرايي خواهند کرد . در خصوص انفجار دمشق و زدن مهره هاي امنيتي رژيم اسد منظور تغيير نگرش روسيه نبود بلکه منظور تغيير رويکرد مخالفين بود که به دليل اطمينان از تصرف دمشق و سقوط بشار اسد صورت گرفت و اتفاقا همين تغيير رويکرد به ضرر آنها تمام شد و دست بشار اسد و حاميان وي را باز گذاشت به طوري که تغيير شرايط و صحنه نبرد قبل و بعد از اين واقعه محسوس است در خصوص کشتار الحوله هم چون به گزارشهاي کوفي عنان و قطعنامه شوراي امنيت استناد مي کنيد و آن را مي پذيريد صحبتي ندارم هر چند گزارشهاي ديگري از منابع مستقل غربي وجود دارد که خلاف اين ادعا را اثبات مي کند از جمله گزارش راينر هرمن روزنامه نگار آلماني در روزنامه Frankfurter Allgemeine Zeitung . ولي باز جاي اين پرسش باقي مي ماند که رژيم اسد به چه دليل بايد زمينه کشتاري را فراهم آورد که از قضا تمام شواهد را هم عليه خود باقي گذاشته و زمينه محکوميت جهاني خود را فراهم آورد . کسي که مي خواهد جنايتي را انجام دهد شواهد و دلايل عليه خود را از بين مي برد تا خود در مظان اتهام قرار نگيرد . ضمنا چه کسي يا چه کساني از اين کشتار نفع مي برند و نفع بردند ؟
  9. با سلام خدمت همه دوستان گرامي ضمن تشکر از برادر bigdelimohamad9 بابت توضيح کاملي که پيرامون عرايض حقير داشتند يکي دونکته را عرض مي کنم : برادر مصطفي گرامي منظور حقير از تهاجم ارتش پس از انفجار دمشق نفي وجود جنگ داخلي در سوريه قبل از اين واقعه نبوده است بلکه به نظر من اين واقعه نقطه عطفي در جريان جنگ داخلي سوريه محسوب مي شود . در همان زمان وقتي صحبت از قطعنامه جديد ضد بشار اسد پديد آمد استدلال روسيه در مخالفت با آن اين بود که صدور قطعنامه جديد عليه دولت سوريه در واقع حمايت از تروريسم محسوب مي شود . يعني شکل عمل انجام شده مخالفين را در مظان اتهام تروريسم قرارداد و وجه اصلاح خواهي آنها را کمرنگ کرد . اگر مروري بر وقايع داشته باشيم تا پيش از اين اگر مخالفين کشتاري نظير کشتار الحوله انجام مي دادند با تبليغات آن را به گردن دولت مي انداختند و دولت بايد دليل مي آورد که اين کار را نکرده است . اما پس از اين کار ديگر پنهانکاري معنا نداشت و اکنون به قول دوست عزيز جناب ops آتش بس شکننده را هم به صورت کاملا عيني و بدون واهمه نقض مي کنند و ترسي هم از متهم شدن به نقض آتش بس ندارند . البته به نظر من اين مورد نه بدليل عدم احساس نياز به آتش بس به خاطر قوت مخالفان بلکه به دليل شرايط داخلي مخالفان اتفاق مي افتد . نمي توان جنگ جويان افغاني و چچني و پاکستاني و عربستاني و ليبيايي و غيره را اجير کرد و قربت الي الله ( البته با حقوق ماهيانه قطر و عربستان ) براي کشتن رافضي ها وارد نبرد کرد و بعد هنوز هر کدام هفت نفر رافضي را نکشته و برات بهشت نگرفته به آنها گفت ديگر جنگ تمام شد بفرماييد برگرديد به کشورهايتان !!! خلاص شدن از اين گرفتاري عظيم به اين مفتي ها نخواهد بود همانطور که در افغانستان و چچن و جاهاي ديگر نشد و تازه بعد از پيروزي مخالفان اول ماجرا است . در خصوص دولت نجيب ميقاتي هم اشاره اي شد به اشتباه استراتژيک هواداران 14 مارس در روز تشييع جنازه وسام حسن . ساختار سياسي لبنان بر مبناي تقسيم قدرت ميان حوزه هاي مختلف مذهبي است . يعني رياست جمهوري با مسيحيان و نخست وزيري با سني ها و رياست مجلس با شيعيان . در روز تشييع جنازه بخشي از جناح مسيحي طرفدار 14 مارس به کاخ نخست وزيري حمله مي کند و براي تصرف کاخ با محافظين درگير مي شوند و اين يعني تعرض مسيحيان به حوزه نفوذ سني ها و همين امر کافي است تا همه سني ها را اعم از موافق و مخالف ميقاتي را به حمايت از او به ميدان آورد عملا سعد حريري و جناح 14 مارس که آماده موج سواري بر موج ترور بودند در وضعيتي ناخواسته گرفتار مي شوند که امکان هر حرکت را از آنها سلب مي کند و طبيعي است تا زماني که امکان حرکتي نباشد حمايت از آن هم بي معني خواهد بود پس جبهه جديدي که نياز بود عليه اسد در لبنان به صورت رسمي ايجاد شود و جلو حمايت حزب الله را بگيرد عملا ناکام ماند و حتي خود اين جنگ داخلي جديد مي توانست منجر به تکرار قدرت نمايي قبلي حزب الله شود . گروهي که توانست پس از 60 سال براي اولين بار آسمان رژيم صهيونيستي را نا امن و داراي نقاط ضعف پدافندي نشان دهد . اکنون با توجه به اينکه اينجانب مظنون به داشتن خبر گزاري هستم تحليل زير را با ذکر منبع جهت جلوگيري از بروز هر گونه سو تفاهم و شائبه اي قرار مي دهم و قضاوت را بر عهده خود شما مي گذارم ----------------------------------- آیا داود اوغلو قربانی بحران آنکارا – دمشق خواهد شد؟ فرز و نشیب های سیاست خارجی ترکیه در قبال سوریه همگی اگر نشانه‌های شکست سیاست‌های داوداغلو نباشد، به معنای ضرورت بازتعریف سیاست‌های آنکارا در قبال دمشق و به تعبیر بهتر اصلاح رفتار ترک‌ها است. نویسنده : سینا آزاد دیپلماسی ایرانی: هنگامی که احمد داود اوغلو در دور سوم دولت اردوغان به عنوان وزیر خارجه ترکیه در ترکیب کابینه قرار گرفت، این موضوع به ذهنم آمد که این انتخاب هم برای اردوغان و هم برای داوداوغلوعواقب خوبی به دنبال نخواهد داشت. درواقع بهتر بود که احمد داود اوغلو در نقش مشاور باقی می مانده و با حفظ جایگاه آکادمیک خویش، به دادن مشورت هایش به دولت مردان ترکیه ادامه می داد. اعتقاد دارم ورود تئوریسن ها به صحنه عمل سیاسی، خصوصا در دهه پنجاه عمر خود، در اغلب موارد با شکست مواجه می گردد. اصولا میدان عمل سیاسی فاصله زیادی با ذهنیت متصور شده در نزد تئو ریسن ها دارد، زیرا عوامل تعیین کننده معادلات در صحنه سیاسی، مجازی نبوده و ارتباطی مستقیم با واقعیت ها و قابلیت های عینی دارد. امروز فارغ از ملاحظات بین المللی و منطقه ای، بحران روابط میان آنکارا و دمشق در بخش عمده ای حاصل انتخاب اشتباه داوداوغلو به عنوان وزیر خارجه ترکیه بوده است. تئوری عمق استراتژیک و رویای پیوند جغرافیای امروز به تاریخ دیروز، شاید بتواند به علت آنکه نوستالوژی یکصد ساله ترک ها را نوازش می دهد، در قالب صفحه ها ی کتاب با اقبال مواجه گردد، اما تعیین استراتژی مبتنی بر آن، در عمل سیاسی که صحنه واقع است، نتایجی خواهد داشت که سبب شده ترکیه دوست دیروز سوریه، به دشمن امروز دمشق تبدیل گردد. البته این سخن نباید به معنای نادیده گرفتن ضرورت تحولات در سوریه تلقی گردد. از آغاز تحولات سوریه نزدیک به بیست ماه می گذرد. در یک سال گذشته مهمترین دستور کار دولت ترکیه و به تعبیر بهتر داوداوغلو، شکست و سقوط اسد بوده است. هدفی که فرصت طلایی تلقی شده و برای تحقق آن سه ماه وقت تعیین شده بود، امروز به تهدید جدی برای ترکیه تبدیل شده است. عدم تمایز دنیای مجازی از دنیای واقع، سبب شده دولت حزب عدالت و توسعه جدی ترین شکست خود را پس از یک دهه موفقیت نه فقط در بعد سیاست خارجی، بلکه تبعات آنرا در بعد داخلی نیز تجربه نماید. اعلام تنها ماندن آنکارا در موضوع سوریه از سوی بلند آرینچ معاون نخست وزیر ترکیه و حتی طرح جانشینی فاروغ الشرع به جایگزینی اسد از سوی داوداوغلو و بالاخره اعلام آمادگی برای مذاکراتی که ایران یک طرف اصلی آن و راه حل سیاسی اساس آن باشد، همگی اگرنشانه های شکست سیاست های داوداغلو نباشد، به معنای ضرورت بازتعریف سیاست های ترکیه در قبال سوریه و به تعبیر بهتر اصلاح رفتار ترک ها می باشد. اگرچه عوامل داخلی، منطقه ای و بین المللی و به طور کلی دست های بسیاری سبب ساز چالش های کنونی میان آنکارا و دمشق بوده است، اما درسنت سیاسی، معمول آن است که با بریدن فاکتور به نام شخص یا گروهی، بحران را کنترل نموده، سمت و سوی اذهان را تغییر می دهند. اردوغان بارها نشان داده است که نه تنها توانایی کنترل بحران، بلکه امکان تبدیل آن به فرصت را نیز دارد. امروز نیز نخست وزیر ترکیه با هوش تر از آن خواهد بود که سرنوشت نه تنها خود و حزبش، بلکه ترکیه را به دنیای مجازی داوداوغلو پیوند دهد. شاید چالش میان ترکیه و سوریه همچون هر بحران دیگری، برای رسیدن به ساحل آرامش، نیاز به قربانی داشته باشد. به نظر می رسد در میان نام ها، نام داود اوغلو در صدر باشد. قبول اشتباه برای رهبران سیاسی سنگین است، اما بعضا پذیرش شکست های کوچک، می تواند مانع تحمیل شکست های بزرگی باشد که کنترل آن در دست دیگران خواهد بود. /16 لينک منبع : http://www.irdiplomacy.ir/fa/page/1908330/%D8%A2%DB%8C%D8%A7+%D8%AF%D8%A7%D9%88%D8%AF+%D8%A7%D9%88%D8%BA%D9%84%D9%88+%D9%82%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D9%86%DB%8C+%D8%A8%D8%AD%D8%B1%D8%A7%D9%86+%D8%A2%D9%86%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%A7+%E2%80%93+%D8%AF%D9%85%D8%B4%D9%82+%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%87%D8%AF+%D8%B4%D8%AF%D8%9F.html
  10. [quote name='ops' timestamp='1351346209' post='279312'] [quote name='zed' timestamp='1351343458' post='279305'] [quote name='ops' timestamp='1351337631' post='279294'] [quote name='ops' timestamp='1351063569' post='278660'] دوستانی که میگن آتش بس به نفع مخالفان هست کمی دقت کنن ببینن کدوم طرف داره به آب و آتش میزنه که آتش بس حتما برقرار بشه؟ این دولت سوریه هست که داره به هر دری میزنه که آتش بس برقرار بشه.سلاح ها و تجهیزات گروههای مخالف در هر شرایطی به اونها خواهد رسید. مسیر های لجستیکی امن هوایی موقت و حتی تونل های مشترک انقدر زیاد هستند که دوتا ارتش به اندازه ارتش فعلی سوریه هم نمیتونن اونها رو مسدود کنن. دولت سوریه که کشور رو عملا نابود و تخریب شده دیده به این آتش بس دل بسته تا بتونه اون رو بست بده و به میز مذاکره بشینه.همون دولتی که در اوایل درگیری تا حرف از مذاکره با مخالفین به میون می اومد اونها رو مورد تمسخر قرار میداد!!!حالا هر روز اعلام میکنه که حاضر به مذاکره است. [color=#ff0000]متاسفانه[/color] تعداد و ادوات مخالفین بیش از اون چیزی هست که عقب نشینی کنند و باز هم [color=#ff0000]متاسفانه [/color]حالا اونها از موضع ضعف حرف نمیزنن بلکه در اثر بی برنامگی نظام سوریه در موضع قدرت هستند.... [/quote] بله بنده پست خودم رو نقل قول کردم.چون بعضی از دوستان به اون رای منفی دادن و نشون دادن مخالفن.خب حالا که دیدن گروههای مسلح آتش بس رو نقض کردند دیدن که چه کسی در موضع قدرت قرار گرفته؟ دوستان میگفتند این آتش بس باعث میشه تا گروههای مخالف تجدیدی قوا کنن اما دیدیم که دقیقا در نقطه مخالف نظرات برخی دوستان اونها بودن که اتش بس رو اول نقض کردند. یک سوال: گروهی که در موضع قدرت نیست آتش بس رو نقض میکنه؟؟؟؟؟؟؟اگر بله.دلیل چی میتونه باشه.آیا این باعث ضعیف تر شدنش نمیشه؟؟؟ بنده شدیدا مشتاقم دلایل اون دوستان مخالف رو بشنوم و استفاده کنم. [/quote] با سلام خدمت همه دوستان گرامي چند پرسش :۱ - مخالفان هم اعلام کرده اند دولت سوريه آتش بس را نقض کرده در صورت صحت اين خبر آيا اين دولت سوريه نيست که هيچ تمايلي به برقراري آتش بس ندارد و دنبال بهانه است تا به عمليات خود ضد مخالفان ادامه دهد ؟ ۲ - چه لزومي دارد وقتي مخالفان دست برتر را در نبرد با دولت دارند دولت ترکيه با يک واقعه مشابه ۱۱ سپتامبر حالت تهاجمي به خود بگيرد و مجوز حمله به خاک کشور ديگري را از مجلس خود بگيرد و تمام هزينه هاي اين اقدام را هم بپذيرد ؟ ۳ - آيا همه مخالفان اين آتش بس را نقض کرده اند يا بخشي از آنها ؟ ظاهرا مخالفان گروههاي مختلفي را شامل مي شوند که خيلي هم با هم نمي سازند . به طور مشخص کدام بخش از مخالفان تمايلي به برقراري آتش بس ندارند ؟ ۴ - چندي پيش مخالفان در آستانه تصرف دمشق بودند و امنيتي ترين مرکز اطلاعاتي سوريه را منفجر کرده و شماري از نزديکترين ياران بشار اسد را کشتند . آياآن روز قوي تر بودند يا امروز که تا نزديکي مرزهاي ترکيه و اردن و لبنان عقب نشسته اند و تعداد زيادي از سرکردگان آنها در نبردها کشته شده اند ؟ ۵ - اردوغان چندي پيش روياي نماز خواندن در مسجد اموي و احياي امپراطوري عثماني را داشت و اين روزها از امکان تداوم دولت سوريه با حضور بشار اسد سخن مي گويد و حاضر شده کميته سه جانبه بدون حضور عربستان را راه بياندازد . آيا اين تغيير مواضع نشاندهنده قوت بيشتر و دست بالاتر ترکيه در معادله سوريه است ؟ ۶ - وسام حسن که بود و به کدام جناح وابسته بود و نقش او در تحولات لبنان و سوريه چه بود و چرا ترور شد و چه کسي از ترور او نفع برد و اين ترور چه پيامي براي چه طرفي داشت ؟ چه کساني با چه انگيزه اي به کاخ نخست وزيري لبنان حمله کردند و چه نتيجه اي گرفتند ؟ بي ثباتي در لبنان براي چيست ؟ علت طرح اين چند پرسش در قالب يک پرسش در هم تنيدگي وضعيت سياسي لبنان و سوريه است . ۷ - چنانچه دولت سوريه با طرح آتش بس اخضر ابراهيمي و پيش از آن کوفي عنان موافقت نمي کرد چه اتفاقي مي افتاد ؟ ۸ - در چه شرايطي ناتو حاضر به عمليات نظامي در سوريه است ؟ در شرايط آتش بس يا جنگ ؟ با قطعنامه يا بدون قطعنامه شوراي امنيت ؟ چگونه دولت سوريه بايد جلو صدور قطعنامه عليه خود را بگيرد؟ با نمايش صلح طلبي يا جنگ طلبي ؟ ۹ - روسيه و چين در چه شرايطي حاضر به وتوي قطعنامه ها هستند ؟ شرط بندي روي اسب بازنده يا برنده ؟ حمايت از جنگ طلب راحت تر است يا صلح طلب ؟ [/quote] یک استادی داشتیم که میگفت :کسی که سوال شما را با سوال پاسخ میدهد از بند بند سوالش که در جواب شما داده تردید دارد و الا اگر از جواب مطمئن بود جواب را مثل دشنه ای نرم به سمت شما نشانه میرفت نه اینکه آنرا پشت سوالاتش پنهان کند....درستی و یا غلط بودنش پای خودش خب: 1-در اینکه چه کسی آتش بس را نقض کرده دیگه فکر نمیکنم بحثی باشه مگر اینکه شما شخصا یک خبر نگار در سوریه داشته باشید.(حالا رسانه های مخالف و موافق یکبارم به یه نتیجه واحد رسیدن شما اجازه نمیدی؟!!) 2-اولا این اتفاق در زمان خاصی افتاد و در گذشته.دلیل:قرار دادن سوریه در یک شرایط منزوی تر-دادن اخطار به بشار اسد مبنی بر اینکه در صورت استفاده از سلاح شیمیایی ترکیه تحمل بیشتری ندارد-خودزنی کردنی که در توجیه اقدام نظامی علیه سوریه به کمک ناتو وجه بهتری فراهم میکرد-در ضمن جوری صحبت میکنید انگار باز هم همون خبر نگار اختصاصیتون بهتون اطمینان داده که کاره خوده ترکیه بود!!! 3-باز هم این سوال هیچ چیز را عوض نخواهد کرد.شما یا با بنده مخالفید یا موافق.اگر مخالفید پس چرا در سوال اولتون این عمل رو به دولت سوریه نسبت میدید.اگر موافقید دیگه چه حسن کچل چه کچل حسن!! 4-این رو باید بزارم پای خبرگزاری خودتون با عنوان ZED NEWS .برادر من نزدیکی مرزها؟؟؟این اخبار رو از کجا میارید؟آیا کمی هم به خبر گزاریهای بی طرف سر میزنید یا فقط همین فارس خودمون؟؟ 5-جالب شد. عربستان حاضر به شرکت در کمیته نیست [color=#ff0000]به دلیل حضور ایران[/color]!!(البته ما هستیم که اونها رو قابل نمیدونیم ولی...)در ضمن این نشست هم با اون شرایط مالید....در مورد قدرت بیشتر ترکیه در مقابل سوریه کمی دقت کنید.اینجایک سایت نظامی هست و حتی افرادی که همین دیروز هم وارد مقولات نظامی سایت شده باشند میتونن صدها دلیل برای این برتری داشته باشند. 6-اولا وضعیت سیاسی در سوریه تعیین کننده وضعیت آینده در لبنان است و نه بر عکس.دوما این ترور چه ارتباطی به بحث ما داره.به سوریه مربوط هست اما به بحث فعلی ما خیر.شما هر واقعه ای که در مورد سوریه شنیدید رو سوال کردید تا اینجا مطرح کنید؟ترور وسام منافعی لغزنده برای اسراییل داشته و دارد.اگر زنده بودیم خواهیم دید. 7-دقیقا.به این یک منگنه سیاسی.چرا باید دولت سوریه در جوامع بین المللی و حتی منطقه ای انقدر در موع ضعف باشه که به جهت عدم تحریک اذهان آتش بس رو روی هوا قبول بکنه.حالا از این هم بگذریم که بشار دیگه عملا کشور رو با خاک یکسان شده میبینه و اگر هم امیدی به پیروزی داشته باشه باید از صفر شروع کنه و این امر یکی از صدها دلایل قبول بی چون و چرای آتش بس بود. 8-اولا قطعنامه ای نمونده که علیه سوریه تصویب نشه(شوخی) ....دوما دولت سوریه تمامی پلها رو برای نمایش صلح طلبی خراب کرده.البته این به دلیل دیپلماسی بسیار ضعیفیه که خود بشار یک تنه داره اون رو اداره میکنه.این همه سرهنگ و مقامات بلند پایه که هر روز به مخالفان اضافه میشن گواه این مطلب هستند.در کل به شما توصیه میکنم دیگه امیدی به معجزه دیپلماسی در مورد سوریه نداشته باشید. 9-روسیه و چین با شرایط کاری ندارند بکه با منافع کار دارند.آیا شما ایرانی هستین؟بنابراین باید زخم های خنجر اونها رو که از پشت بر پیکر کشورمون وارد کردند چشیده باشد. به خدا قسم اگر همین الان یکی از شهرهای صنعتی و یا دارای معادن سوریه رو به یکی از این کشورها(روسیه و چین) به صورت مخفی پیشنهاد بدن وتو رو کاملا از یادخواهند برد. [b]خب امیدوارم پاسخه پاسخهاتون رو گرفته باشید!!!![/b] [/quote] با سلام خدمت همه دوستان گرامي توصيه مي کنم جور ديگري هم به فرمايش استادتان نگاه کنيد و آن اينکه صرف سئوال پرسيدن از روي ترديد نيست . هر بحثي براي به نتيجه رسيدن بايد از يک نقطه مشترک مورد توافق طرفين به عنوان زير بناي بحث آغاز شود تا بر مبناي آن پله پله جلو رفته و نهايت به نتيجه برسد . در غير اين صورت مثل دو خط موازي که در هندسه اقليدسي يکديگر را قطع نمي کنند هيچگاه به تفاهم نخواهد رسيد مگر آنکه هندسه بحث را عوض کنيم نکته ديگر اينکه سعي کنيد با سعه صدر به قضايا نگاه کنيد و صرفا به دنبال به کرسي نشاندن فرمايشات خود نباشيد چرا که در غير اين صورت بحثي به نتيجه نخواهد رسيد و فرضا در انتها براي جلوگيري از طولاني شدن بحث به جمله " باشد شما درست مي گوييد " ختم خواهد شد که مشخص نمي کند آيا طرف قانع شد يا نشد و اما در مورد جوابهاي شما اينکه چه منبع خبري قضايا را چگونه نقل مي کند مهم نيست . شما خود را در جايگاه بشار اسد فرض کنيد . در کشور شما جنگ داخلي اتفاق افتاده و بر روي حاکميت شما تاثير گذارده است و مردم کشور شما هر روز درگير مصائب اين جنگ هستند و توقع دارند هر چه زودتر از اين وضع خلاص شوند . ضمنا به شما يک پيشنهاد آتش بس هم شده است . چه تصميمي مي گيريد ؟ اگر نپذيريد که از سوي دوست و دشمن متهم به جنگ طلبي و قدرت طلبي مي شويد که حتي اگر اينگونه هم باشيد براي وجه شما جوب نيست و اگر بپذيريد اين امکان را به مخالفين خود داده ايد تا تجديد قوا کنند و با آمادگي بيشتر برگردند . کم هزينه ترين راه کدام است ؟ اگر مخالفين اينقدر قدرت داشتند که شما و خبرگزاري هاي مورد اعتمادتان مي گوييد نيازي به آتش بس نمي ديدند و از همان ابتدا طرح صلح را نمي پذيرفتند و اصلا اخضر ابراهيمي و کوفي عناني مطرح نمي شدند . ناتو هم نيازي به بهانه گيري براي حمله نداشت . ترکيه هم بيشتر از ظرفيتش هزينه نمي کرد . چين و روسيه هم از اول روي اسب بازنده شرط نمي بستند و به بشار اسد براي کناره گيري فشار مي آوردند . ايران هم پايش را کنار مي کشيد . در جنگ هشت ساله ايران و عراق زماني بحث صلح و ميانجي پيش آمد که عملياتهاي ايران موفق مي شد و عراق در حال شکست و عقب نشيني بود بازيگر ميدان سوريه فقط اسد و مخالفينش نيستند که با يک قضيه صفر و يک طرف باشيم و بر مبناي آن نتيجه بگيريم که خوب پذيرش آتش بس يعني ضعف هر کدام از طرفين . پس اگر دو طرف آتش بس را قبول کردند حتما هر دو ضعيف هستند . اتفاقا قضيه لبنان و سوريه به هم مربوطتند . رفيق حريري در لبنان کشته شد تا نيروهاي سوري لبنان را ترک کنند و سوريه متهم شود و دادگاه بين المللي تشکيل شود . حزب الله بر 14 مارس مسلط شد تا اين پرونده راکد شود و اکنون وسام حسن 14 مارسي و مقام امنيتي لبنان که نوار صحبتهاي وي و سعد حريري با شاهد اصلي پرونده رفيق حريري مبني بر رشوه گرفتن شاهد از سوي آنها براي متهم کردن سوريه به دست داشتن در ترور لو رفت و ضمنا وظيفه هماهنگي تدارکات و تسليح مخالفان از طريق 14 مارس در لبنان را بر عهده داشت کشته شد تا جهت حوادث سوريه از طريق تاثير سقوط دولت ميقاتي در لبنان عوض شده و اينبار جبهه مورد نظر به صورت رسمي عليه بشار است در لبنان ايجاد شود و فعلا با اشتباه استراتژيک مخالفان در روز تشييع جنازه وي هنوز طرح به نتيجه نرسيده است . مخالفان بايد نقض آتش بس توسط دولت سوريه را به صورت محکمه پسند ثابت کنند تا بتوانند بر روي موج آن سوار شوند و امتياز بگيرند نه اينکه اينقدر واضح عمل کنند که خود آنها در مضان اتهام واقع شوند .هجوم ارتش سوريه به مخالفان پس از انفجار دمشق آغاز شد آنها را مجبور کرد به حلب بروند چرا که آنها با اين کار خود را تروريست و نه اصلاح طلب و آزاديخواه نشان دادند و اتفاقا روسيه هم به همين دليل جلو قطعنامه جديد عليه سوريه را گرفت . مورد ايران و سوريه براي روسيه و چين کاملا متفاوت است در قضيه ايران آنها براي امتياز گيري آمدند و در قضيه سوريه براي جلوگيري از سقوط اسد و تفاوت آن هم وتوي قطعنامه هاي شوراي امنيت در مورد سوريه و راي مثبت يا حداکثر ممتنع به قطعنامه هاي ايران . نياز نيست اين را هم منابع خبري من و شماتاييد کنند . در خصوص عربستان بد نيست تحليل خبرگزاري عصر ايران در خصوص ترور وسام حسن در لبنان را که در يکي دو صفحه قبل آورده ام مطالعه بفرماييد . اين يکي ديگر محصول زدنيوز نيست!!! http://www.asriran.com/fa/news/238016/چه-کسی-سرتیپ-را-کشت-و-عربستان-را-ناک-اوت-کرد در مورد ترکيه هم هيچ کس انکار نمي کند ارتش ترکيه بر ارتش سوريه سر تر است و نمي دانم از کجاي عرايض اينجانب اين مورد را برداشت کرديد . صحبت بر سر جلوگيري از سقوط مخالفان در حلب بود و اينکه ترکيه نياز به بهانه اي داشت تا بتواند ارتش سوريه را تهديد و وادار به کوتاه آمدن کند و از سرمايه گذاري انجام شده اش دفاع کند و براي اين کار خود زني هم روش متداولي است که در تمام دنيا استفاده شده و قالبا نتيجه هم داده .
  11. [quote name='ops' timestamp='1351337631' post='279294'] [quote name='ops' timestamp='1351063569' post='278660'] دوستانی که میگن آتش بس به نفع مخالفان هست کمی دقت کنن ببینن کدوم طرف داره به آب و آتش میزنه که آتش بس حتما برقرار بشه؟ این دولت سوریه هست که داره به هر دری میزنه که آتش بس برقرار بشه.سلاح ها و تجهیزات گروههای مخالف در هر شرایطی به اونها خواهد رسید. مسیر های لجستیکی امن هوایی موقت و حتی تونل های مشترک انقدر زیاد هستند که دوتا ارتش به اندازه ارتش فعلی سوریه هم نمیتونن اونها رو مسدود کنن. دولت سوریه که کشور رو عملا نابود و تخریب شده دیده به این آتش بس دل بسته تا بتونه اون رو بست بده و به میز مذاکره بشینه.همون دولتی که در اوایل درگیری تا حرف از مذاکره با مخالفین به میون می اومد اونها رو مورد تمسخر قرار میداد!!!حالا هر روز اعلام میکنه که حاضر به مذاکره است. [color=#ff0000]متاسفانه[/color] تعداد و ادوات مخالفین بیش از اون چیزی هست که عقب نشینی کنند و باز هم [color=#ff0000]متاسفانه [/color]حالا اونها از موضع ضعف حرف نمیزنن بلکه در اثر بی برنامگی نظام سوریه در موضع قدرت هستند.... [/quote] بله بنده پست خودم رو نقل قول کردم.چون بعضی از دوستان به اون رای منفی دادن و نشون دادن مخالفن.خب حالا که دیدن گروههای مسلح آتش بس رو نقض کردند دیدن که چه کسی در موضع قدرت قرار گرفته؟ دوستان میگفتند این آتش بس باعث میشه تا گروههای مخالف تجدیدی قوا کنن اما دیدیم که دقیقا در نقطه مخالف نظرات برخی دوستان اونها بودن که اتش بس رو اول نقض کردند. یک سوال: گروهی که در موضع قدرت نیست آتش بس رو نقض میکنه؟؟؟؟؟؟؟اگر بله.دلیل چی میتونه باشه.آیا این باعث ضعیف تر شدنش نمیشه؟؟؟ بنده شدیدا مشتاقم دلایل اون دوستان مخالف رو بشنوم و استفاده کنم. [/quote] با سلام خدمت همه دوستان گرامي چند پرسش :۱ - مخالفان هم اعلام کرده اند دولت سوريه آتش بس را نقض کرده در صورت صحت اين خبر آيا اين دولت سوريه نيست که هيچ تمايلي به برقراري آتش بس ندارد و دنبال بهانه است تا به عمليات خود ضد مخالفان ادامه دهد ؟ ۲ - چه لزومي دارد وقتي مخالفان دست برتر را در نبرد با دولت دارند دولت ترکيه با يک واقعه مشابه ۱۱ سپتامبر حالت تهاجمي به خود بگيرد و مجوز حمله به خاک کشور ديگري را از مجلس خود بگيرد و تمام هزينه هاي اين اقدام را هم بپذيرد ؟ ۳ - آيا همه مخالفان اين آتش بس را نقض کرده اند يا بخشي از آنها ؟ ظاهرا مخالفان گروههاي مختلفي را شامل مي شوند که خيلي هم با هم نمي سازند . به طور مشخص کدام بخش از مخالفان تمايلي به برقراري آتش بس ندارند ؟ ۴ - چندي پيش مخالفان در آستانه تصرف دمشق بودند و امنيتي ترين مرکز اطلاعاتي سوريه را منفجر کرده و شماري از نزديکترين ياران بشار اسد را کشتند . آياآن روز قوي تر بودند يا امروز که تا نزديکي مرزهاي ترکيه و اردن و لبنان عقب نشسته اند و تعداد زيادي از سرکردگان آنها در نبردها کشته شده اند ؟ ۵ - اردوغان چندي پيش روياي نماز خواندن در مسجد اموي و احياي امپراطوري عثماني را داشت و اين روزها از امکان تداوم دولت سوريه با حضور بشار اسد سخن مي گويد و حاضر شده کميته سه جانبه بدون حضور عربستان را راه بياندازد . آيا اين تغيير مواضع نشاندهنده قوت بيشتر و دست بالاتر ترکيه در معادله سوريه است ؟ ۶ - وسام حسن که بود و به کدام جناح وابسته بود و نقش او در تحولات لبنان و سوريه چه بود و چرا ترور شد و چه کسي از ترور او نفع برد و اين ترور چه پيامي براي چه طرفي داشت ؟ چه کساني با چه انگيزه اي به کاخ نخست وزيري لبنان حمله کردند و چه نتيجه اي گرفتند ؟ بي ثباتي در لبنان براي چيست ؟ علت طرح اين چند پرسش در قالب يک پرسش در هم تنيدگي وضعيت سياسي لبنان و سوريه است . ۷ - چنانچه دولت سوريه با طرح آتش بس اخضر ابراهيمي و پيش از آن کوفي عنان موافقت نمي کرد چه اتفاقي مي افتاد ؟ ۸ - در چه شرايطي ناتو حاضر به عمليات نظامي در سوريه است ؟ در شرايط آتش بس يا جنگ ؟ با قطعنامه يا بدون قطعنامه شوراي امنيت ؟ چگونه دولت سوريه بايد جلو صدور قطعنامه عليه خود را بگيرد؟ با نمايش صلح طلبي يا جنگ طلبي ؟ ۹ - روسيه و چين در چه شرايطي حاضر به وتوي قطعنامه ها هستند ؟ شرط بندي روي اسب بازنده يا برنده ؟ حمايت از جنگ طلب راحت تر است يا صلح طلب ؟
  12. چه کسی "سرتیپ" را کشت و عربستان را ناک اوت کرد؟ برای آنهایی که وسام الحسن را نمی شناسند همین اندازه کافی است که بدانند ارزش این افسر ارشد امنیتی برای حزب المستقبل و عربستان همانند عماد مغنیه برای حزب الله و ایران بود...در یکی از عملیات های ارتش آزاد علیه مقرهای ارتش سوریه،نیروی دریایی آلمان هدایت عملیات را بر عهده گرفته بود که با قطع اتصال ناو آلمانی با گیرنده های ارتش آزاد توسط ماهواره روسی، این پیام به آلمان ها مخابره شده که ما شما را می بینیم! عصرایران ؛ علی قادری - یک بار دیگر بیروت و صدای انفجار ، وقتی که اشرفیه به لرزه درآمد و رئیس دایره اطلاعات سازمان امنیت داخلی لبنان را به کام خود کشید. برای آنهایی که وسام الحسن را نمی شناسند همین اندازه کافی است که بدانند ارزش این افسر ارشد امنیتی برای حزب المستقبل و عربستان همانند عماد مغنیه برای حزب الله و ایران بود با این تفاوت که اگر حاج رضوان(عماد مغنیه) می ماند جایی برای وسام الحسن وجود نداشت! به این ترتیب ترور "وسام الحسن" بیش از آنکه خسارتی بزرگ برای سازمان امنیت داخلی لبنان باشد ضربه ای بزرگ به پیکر استخبارات عربستان سعودی بود و پیامی روشن به پادشاه: معامله ای بزرگ در راه است و مخالفت قاطع عربستان به حذف او از معادله منجر خواهد شد. قاتل وسام حسن کیست و با حذف او چه اهدافی را دنبال می کند؟ طبق معمول انگشت اتهام به سمت سوریه نشانه رفت. هر چند این تفسیر به معنای پاکدستی دستگاه امنیتی سوریه در لبنان نیست و در این کشور، چه دوست سوریه و چه دشمن، در سینه خود یک داغ از ستم سوری ها یادگاری دارند اما واقعیت این است که مقصر دانستن سوریه در این انفجار با هدف سوء استفاده در رقابت های سیاسی، پایین آوردن کلاس اطلاعاتی و امنیتی مقتولی است که اکنون در کنار رفیق حریری خفته است. بازیگر میدانی که به مراتب بیشتر از خیابان های بیروت و طرابلس وسعت داشت ، میدانی که دیگر 14 مارسی ها در آن به شمار نمی آیند. اینان تلاش کردند که در چند روز گذشته با تکرار "انقلاب کاج" ، معادله سیاسی لبنان را به نفع خویش تغییر دهند و همانگونه که سال ها با عنوان خون خواهی رفیق حریری بر دوش دیگران سوار شدند این بار نیز با نام وسام الحسن همان کنند غافل از این که معادلات 2012 هیچ شباهتی با نامعادلات 2005 ندارد. اگر در آن زمان که آن ها توانستند به مدد حمایت های غربی و عربی "عمرکرامی" را گریه کنان از سرای حکومتی پایین بکشند، این بار نه تنها هیچ خبری از این حمایت ها نیست بلکه هر دو سوی معادله بزرگ ترجیح می دهند که "میقاتی" بماند. به همین دلیل، در پاسخ به دوستی که در این چند روز، آخرین اخبار خیابان های پایتخت لبنان را جویا می شد، پیامک دادم: نگران نباشید در بیروت خبری نیست! خبرها در بیروت، زمانی به پایان رسید که وسام الحسن در اشرفیه به پایان رسید و با کشته شدن وی، جایگاه عربستان در بازی "جنگ بر سر سوریه" تضعیف شد. در طول بیش از یک سال، سازمان امنیت داخلی لبنان به نیابت از استخبارات عربستان، هدایت کننده سلاح و مسلح به سوریه بود و مناطق استان حمص سوریه ، عرصه جولان سلاح و مسلحینی بود که به مدد پوشش امنیتی که وسام الحسن به عنوان رئیس دایره اطلاعات سازمان امنیت داخلی فراهم می کرد وارد جبهه غربی و جنوبی جنگ با ارتش سوریه می شدند. محموله های سلاحی که در این مدت از لیبی و دیگر بازارهای سیاه در اسراییل و اروپای شرقی به بندر طرابلس یا بیروت می رسید با هدایت سرتیپ وسام به عکار و بقاع شرقی می رسید تا وارد سوریه شود. در این میان نقش نیروی دریایی آلمان یعنی همان جایی که وسام الحسن آخرین جلسه عمرش را با اداره امنیت فدرال آلمان برگزار کرد کاملا برجسته بود. محموله های سلاح از برابر ناوچه های جنگی آلمانی عبور می کرد که در دریای مدیترانه در قالب نیروهای یونیفیل و قطعنامه 1701 شورای امنیت مسئولیت مراقبت از مرزهای دریایی لبنان در برابر ورود سلاح غیرقانونی را بر عهده داشتند. نیروی دریایی آلمان تا به اندازه ای در بحران سوریه نقش آفرین است که به گزارش شبکه المیادین در یکی از عملیات های ارتش آزاد علیه مقرهای ارتش سوریه، هدایت عملیات را بر عهده گرفته بود که با قطع اتصال ناو آلمانی با گیرنده های ارتش آزاد توسط ماهواره روسی، این پیام به آلمان ها مخابره شده که ما شما را می بینیم! بر خلاف ترکیه که هزینه های سنگین اقتصادی، امنیتی و سیاسی در بحران سوریه پرداخت کرده و تداوم وضعیت کنونی به شدت به زیان آنکار است، عربستان به هیچ وجه نگرانی های ترکیه را نداشت. کینه های ریاض از دمشق به اندازه ای پر رنگ بود که حتی اگر این بحران تا ابد نیز تداوم می یافت برای سعودی ها هیچ تفاوتی نمی کرد. به همین دلیل بود که عربستان بر خلاف ترکیه هیچ تمایلی برای ورود به کمیته چهار جانبه حل بحران سوریه از خود نشان نداد چرا که با هل دادن لبنان به این معرکه، ریاض نقش آتش بیار معرکه ای را ایفا می کرد که خود از این آتش به دور بود. از سوی دیگر عربستان نسبت به تضعیف ترکیه در تنور سوریه نیز چندان بی رغبت نبود چه اینکه آل سعود بخوبی می دانند در پس تحولات عربی، جدال اصلی آنها بر سر رهبری جهان سنی با ترک ها خواهد بود. در باکو ، نخست وزیر ترکیه که تا چندی پیش سودای خواندن نماز جماعت در مسجد امویان دمشق را داشت و وزیر امورخارجه اش تا مدت ها نسخه یمنی را برای حل بحران سوریه توصیه می کرد در یک عقب نشینی آشکار به احمدی نژاد توضیح داد که چگونه غرب و ایالات متحده آماده معامله بر سر پرونده سوریه است و ترکیه آماده پذیرش دوره انتقالی در سوریه با هدایت بشار اسد است. به این ترتیب به نظر می رسد طرفین بحران سوریه تلاش دارند با افزایش برگه های خویش وارد معامله شوند. جدال اصلی در حال حاضر دیگر در حلب یا اطراف دمشق نیست. معرکه اصلی در حال حاضر بالا بردن سهام ها برای معامله کردن است. همانگونه که روسیه، ایران و چین با حمایت هیأت هماهنگی مخالفین نظام سوریه و حفظ تعادل آنها با بشار اسد ، جایگاه خویش را در آن سوی میز تثبیت کردند، غرب و ترکیه نیز تلاش می کنند که شورای ملی سوریه و ارتش آزاد را وارد معادله دوره انتقالی نمایند؛ مساله ای که روسیه، ایران و چین و البته نظام سوریه به هیچ وجه زیر بار آن نخواهند رفت. دوره انتقالی با هدایت بشار اسد و برگزاری انتخابات پارلمانی و سپس ریاست جمهوری به معنای حذف عربستان از صحنه بازیگران بحران سوریه است و حذف وسام الحسن در بیروت نیز به معنای پایان دادن به نقش نیروهایی است که از سوی عربستان در جبهه غربی و جنوبی سوریه تغذیه می شدند. این اصلی ترین پیام ترور سرتیپ در بیروت است که مخاطب آن عربستان است. به این ترتیب به همان میزان که نظام سوریه از حذف وسام الحسن منتفع می شود ترکیه نیز برای بالا بردن سهام خویش در پایتخت های اروپایی و واشنگتن در برابر عربستان سود خواهد برد. البته این به معنای دخالت قطعی سازمان اطلاعات و امنیت ترکیه(میت) در این ترور نیست چه اینکه چنین عملیاتی خارج از توان اطلاعاتی و لجستیکی ترکیه در لبنان است. کسانی که وسام الحسن را در اشرفیه ترور کردند به دنبال تغییر شرایط بحران سوریه و بهم زدن معادله آن بودند البته نه در آن سویی که نظام سوریه و متحدانش ایستاده اند و نه میان دو سوی مخالف معادله ، بلکه نتیجه اصلی این ترور باز تعریف پارامترها و وزن دهی مجدد آنها در آن سویی از معادله بود که غرب، ترکیه، عربستان و قطر ایستاده اند. در لبنان خبری نیست حداقل اینکه دیگر خبری ارزشمند نخواهد بود. بیچاره آنهایی که در این چند روز با هجوم مسلح به خیابانهای بیروت و طرابلس تصور می کردند که این پیراهن عثمان نیز شبیه پیراهن قبلی است. دیر یا زود همه خواهند دانست که کشته شدن وسام الحسن در بیروت پایان تاریخ مصرف آنهایی بود که سرشان بی کلاه مانده است، سری که در انتخابات پارلمانی سال آینده این کشور به آرایشگاه خواهد رفت! لينک خبر :http://www.asriran.com/fa/news/238016/چه-کسی-سرتیپ-را-کشت-و-عربستان-را-ناک-اوت-کرد
  13. [quote name='farokhkhan' timestamp='1351017428' post='278579'] جنگ دیگر جنگ علیه حق و باطل نیست........ قدرت خیلی آدم هارو پست میکنه چرا هرکی قدرت میاد دستش فک میکنه جهان ارثیه باباشه؟ [/quote] با سلام خدمت همه دوستان گرامي چون هيچ وقت باور نکرده عاقبت اگر خوش شانس باشد بيشتر از 2 متر از خاک اين دنيا سهم ندارد
  14. با سلام خدمت همه دوستان گرامي فکر مي کنم بهتر است تا رونمايي باور 373 صبر کرد و بعد در مورد آن قضاوت کرد . اين درست است که ما به لحاظ سابقه ساخت و توليد از خيلي از کشورهاي دنيااز جمله روسيه و چين عقب تر هستيم و همينطور تحريمها و محدوديتها شرايط ساخت و توليد را در ايران سخت تر کرده است . اما اين واقعيت را نيز بايد قبول کرد که در خيلي از زمينه ها براي نياز ها و مشکلاتمان راهکارهايي را پيدا کرده ايم که حتي با نموه هاي ارائه شده غربي و شرقي برابري مي کند و در برخي موارد حتي برتري محسوسي هم در آنها مي توان مشاهده کرد . نمونه آن پرواز پهپاد ايراني توسط حزب الله بر فراز خاک فلسطين اشغالي است که علي رغم مجهز بودن رژيم اشغالگر قدس به بهترين و پيچيده ترين سيستمهاي رديابي و رهگيري مجبور شدند براي هدف قراردادن آن آنقدر به اين پهپاد نزديک شوند که با چشم آن را ديده و بعد آن را هدف قراردهند . يا مسئله پهپاد آر کيو 170 آمريکا که در خاک ايران فرود آورده شد در صورتي که با تکنولوژي هاي به کار رفته در آن انتظار داشتند شناسايي هم نشود چه رسد به نفوذ در آن و فرود آوردن آن . حال در حوزه هاي ديگر اساتيد صاحب نظر سايت اطلاع بيشتري دارند . در کل اگر واقعگرايي را بخواهيم مد نظر قرار دهيم ممکن است باور 373 در حد و اندازه اس 300 روسي و نمونه چيني آن نباشد اما مسئله مهم ايراني بودن آن و ناشناخته بودن آن براي دشمن و همچنين وجود امکان ارتقا و توسعه آن توسط متخصصان کشور مي باشد . پيشرفت يک شبه به دست نمي آيد اما با توجه به رشد تکنولوژي به نسبت سالهاي گذشته و پيدايش عرصه هاي جديد علمي و فني مي توان در خصوص مدت زمان ساخت کمتر و کيفيت ساخت بهتر نسبت به محصولات مشابه اميدوار بود
  15. بررسی ریشه های اختلاف اسد و اردوغان/ چرا ترکیه و سوریه از «متحدان استراتژیک» به «دشمنان خونی» تبدیل شدند؟ دمشق در ماراتن پس از انتخابات پارلمانی عراق، در نهایت به آن طرف خط رفت. با وجود اختلافات عمیق میان بشار اسد و نوری مالکی که منجر به حمایت دمشق از ایاد علاوی در آن انتخابات شده بود، سوریه در نهایت پشت ترکیه، عربستان و قطر را خالی کرد. عصرایران ؛ علی قادری - زمانی که "اردوغان و اسد" دستان همدیگر را در استانبول به عنوان "متحدین استراتژیک" به گرمی می فشردند کمتر کسی پیش بینی می کرد روزی فرا برسد که نخست وزیر ترکیه، همسایه جنوبی خویش را تهدید به تهاجم نظامی کند. ساده ترین تحلیل این است که تصور کنیم ورود شراره های انقلاب های عربی به سرزمین شام و جانبداری از مطالبات مردم این سرزمین، عامل اصلی تیرگی بی سابقه در روابط دو کشور است چه اینکه آتش این انقلاب ها در خرمن دولت هایی با ساختاری به مراتب صلب تر از نظام سوریه نیز افتاده اما نخست وزیر اردوغان ترجیح داده است تا اصل بحران را انکار کند؛ در بحرین خبری نیست همانگونه که در سوریه! ناخشنودی طیب از بشار بی دلیل نیست: رئیس جمهور سوریه در دو مقطع تاریخی تا پیش از آغاز بحران در کشورش، انتظارات نخست وزیر ترکیه را برآورده نکرده است: دمشق در ماراتن پس از انتخابات پارلمانی عراق، در نهایت به آن طرف خط رفت. با وجود اختلافات عمیق میان بشار اسد و نوری مالکی که منجر به حمایت دمشق از ایاد علاوی در آن انتخابات شده بود، سوریه در نهایت پشت ترکیه، عربستان و قطر را خالی کرد و در کنار ایران ایستاد. جاخالی بشار اسد در پرونده عراق به زعم اردوغان اولین ضربدر در کارنامه رئیس جمهور سوریه بود علامت منفی که در پی بی اعتنایی دمشق به تحولات لبنان که منجر به سقوط سعد حریری شد، پررنگ تر گشت. آنکارا و دوحه انتظار داشتند که سوریه از نفوذ خویش بر حزب الله استفاده کند و سید حسن نصرالله را قانع کند تا طرح میانجیگرانه ترکیه-قطر برای پایان دادن به اختلافات ناشی از دادگاه بین المللی پرونده ترور رفیق حریری در لبنان را بپذیرد. این طرح متضمن بقای سعد حریری در قدرت و پاک شدن حزب الله از ردیف متهمین پرونده بود پیشنهادی که نه تنها دبیر کل حزب الله آن را رد کرد بلکه با واکنش مشابه میشل عون و نبیه بری مواجه شد. با این حال سوریه ترجیح داد تا برای اولین بار در امور داخلی لبنان دخالت نکند و بدون وارد آوردن فشار به متحدین لبنانی اش، تصمیم گیری درباره سرنوشت بحران سیاسی بوجود آمده در کشورشان را به خود آنها واگذار نماید. رفتار بشار اسد در این دو پرونده برای اردوغان به عنوان یک راست آزمایی در روابط به اصطلاح استراتژیک ترکیه-سوریه به شمار می آمد؛ رفتاری که باعث شد نخست وزیر ترکیه، رئیس جمهور سوریه را به "دروغگویی" متهم کند و پس از آغاز بحران سوریه، وعده های او برای ایجاد اصلاحات سیاسی و اجتماعی در کشورش را باور نکند. البته پذیرش این امر نیز که اردوغان، قاضی بحران سوریه شده است نیز دشوار به نظر می رسد چراکه دولت کنونی ترکیه در این بحران به اندازه ای وارد شده است که در حال حاضر، خود یک طرف دعوا به شمار می آید. بر کسی پوشیده نیست که مرزهای مشترک دو کشور تبدیل به عرصه ای برای ورود مسلحینی شده است که از اقصی نقاط جهان خود را برای «ادای فریضه جهاد» به بلاد شام رسانده اند و دستگاه امنیتی ترکیه(میت) نیز هدایت اطلاعاتی و لجستیکی ارتش آزاد سوریه را بر عهده گرفته که به اعتقاد دکتر هیثم مناع(رئیس هیئت هماهنگی مخالفان نظام سوریه) دست پرورده همین سرویس اطلاعاتی است. کافی است خطابه های کنونی اردوغان را با چند سال پیش مقایسه کنید آنگاه خواهید دید که نخست وزیر تا چه اندازه ستیزه جو شده است: «به زودی در مسجد امویان در دمشق نماز جماعت خواهیم خواند و بر مزار صلاح الدین ایوبی فاتحه تلاوت خواهم کرد.» نخست وزیر در کنفرانس سراسری حزب عدالت و پیشرفت اظهار داشت: «ما در همان راهی گام برمی داریم که نیاکان پیروزمان همانند سلطان آلپ ارسلان و سلطان محمد فاتح گام برداشته اند.» این جمله از خطابه آتشین اخیر اردوغان در این کنفرانس بود که نشان می دهد نخست وزیر تا چه اندازه در حال و هوای دوران طلایی امپراتوری عثمانی و احیای آن در عصر کنونی است. طرح اردوغان، تقابل «دموکراسی ترک» و «دیکتاتوری عرب» نیست. نخست وزیر ترکیه بر اساس نگرش نوعثمانی خویش، همانگونه که سوریه را ملک انحصاری ترکیه می داند عراق را نیز میراث امپراتوری عثمانی قلمداد می نماید. به این ترتیب زمانی که سیاست خارجی ترکیه نتوانست ابتکار عمل تشکیل دولت در عراق را به دست گیرد لحن گفتگوی نخست وزیر نیز با همتای عراقی اش تغییر کرد. با وجود اینکه شرکت های ترک بی شماری در صحنه اقتصادی عراق فعال هستند اما روابط سیاسی دو کشور به شدت در حال تیره شدن است. دولت عراق، ترکیه را متهم می کند که در امور داخلی اش مداخله می کند و حاکمیت ملی اش را زیر پا گذاشته است. به عنوان مثال احمد داود اوغلو، وزیر امور خارجه ترکیه بدون هماهنگی با دولت عراق وارد اقلیم کردستان شد و در کرکوک با مسعود بارزانی دیدار و گفتگو کرد و یا مجلس ترکیه به طارق الهاشمی، معاون سابق رئیس جمهور عراق که از سوی دادگاه عالی عراق به جرم دخالت در انفجارهای این کشور تحت تعقیب است پناه داد. حتی دولت عراق معتقد است برخی از کارمندان شرکت های ترک که در این کشور مشغول به کارند افسران سرویس امنیتی ترکیه هستند که در پوشش این شرکت ها به فعالیت های اطلاعاتی و امنیتی می پردازند. نتیجه چنین رویکرد در سیاست خارجی اردوغان، پایانی است بر سیاست معروف "صفر کردن مشکلات با همسایگان"ی که اکنون همگی با ترکیه دچار بحران شده اند. ترکیه دیگر در فاصله مساوی با طرفین بحران های منطقه ای قرار ندارد. البته طرح نخست وزیر در داخل ترکیه با استقبال افکار عمومی مردم این کشور مواجه نشده است حتی برخی از احزاب مخالف دولت ، آشکارا از بشار اسد در برابر اردوغان حمایت کرده اند تا جایی که اردوغان این احزاب را به خاطر آنچه حمایت از دمشق نامید به "خیانت" متهم کرد. بر اساس نظر سنجی که اخیرا بنیاد امریکایی مارشال در ترکیه انجام داده است بیش از 80 درصد مردم این کشور معتقدند که ترکیه نمی بایست تا این اندازه خود را درگیر بحران سوریه می کرد چرا که کشور مشکلات جدی تری دارد. به عنوان مثال پس از بالا گرفتن اختلافات دو کشور، اقتصاد ترکیه در حدود 10 درصد دچار ضرر و زیان شده است. صنعت نساجی این کشور یکی از صنایعی است که در نتیجه وضع کنونی دچار آسیب جدی شده است. به ویژه پس از محدودیت های شدیدی که ایران بر قاچاق پوشاک از ترکیه اعمال کرده است آثار این آسیب ها در بازارهای عمده پوشاک در استانبول به وضوح قابل مشاهده است. در عراق نیز دولت نوری مالکی تصمیم گرفته است که در مناسبات سیاسی و اقتصادی با همسایه شمالی خویش تجدید نظر کلی اعمال نماید که این امر برای اقتصاد ترکیه، بدون هزینه نخواهد بود. تنش با همسایگان، تاثیرات سوء امنیتی نیز برای ترکیه به همراه آورده است. آنکارا، سوریه و حتی ایران را متهم می کند که از شورشیان کرد این کشور حمایت می کنند. اینکه این ادعا تا چه اندازه صحیح است اهمیت زیادی ندارد ، آنچه واقعیت دارد این است که نا امنی های جنوب این کشور در مقایسه با یک سال گذشته چند برابر شده است و حتی این خطر وجود دارد که حملات شورشیان، شهرهای بزرگ این کشور را نیز در برگیرد. برخی معتقدند که سوریه و ایران به واسطه سیاست های اردوغان در منطقه، تعهد خویش به امنیت ترکیه را از دست داده اند و محدودیت های گذشته خویش علیه پ.ک.ک را برداشته اند. تنش های اخیر در مرز با سوریه که در نتیجه سقوط خمپاره در روستای "آقچه قلعه" ترکیه بین آنکارا و دمشق ایجاد شد تا حدود زیادی نشان دهنده بخشی از آشفتگی های سیاست خارجی ترکیه در منطقه است. حتی این تصور در داخل ترکیه و خارج آن وجود دارد که این تنش با هدایت سرویس امنیتی ترکیه به وجود آمده است که گروه های مسلح را در داخل سوریه فرماندهی می کند. روزنامه یورت چاپ آنکارا گزارش کرده است که حملات خمپاره ای به خاک ترکیه از سوی گروه های مسلحی انجام شده است که میت سلاح و تجهیزات در اختیار آنها قرار می دهد. با وجود اینکه پارلمان ترکیه مجوز مشروط دخالت نظامی ارتش این کشور را در خاک سوریه را صادر کرد اما نه در داخل ترکیه و نه در خارج این کشور این تهدید با استقبال مواجه نشد. تظاهرات هزاران نفر در آنکارا و استانبول در مخالفت با جنگ که به خشونت نیز کشانده شد و دهها تن از دانشجویان آنکارا در اعتراض به بازدید اردوغان از دانشگاهشان بازداشت شدند. برخورد سرد ناتو و شورای امنیت با چنین تصمیمی نشان داد که سیاست های اردوغان در محیط بین المللی نیز با چالش های جدی روبرو است. اینکه ترکیه تا چه زمانی خواهد توانست هزینه های ناشی از عبور سیاست تنش صفر با همسایگان اش را تحمل کند پرسشی است که عثمانی های جدید در نهایت مجبور هستند که به آن پاسخ دهند. ترکیه، عربستان نیست و ترک ها به عنوان مردم واقع نگر ، افرادی نیستند که در رویا زندگی کنند. لينک خبر : http://www.asriran.com/fa/news/235661/بررسی-ریشه-های-اختلاف-اسد-و-اردوغان-چرا-ترکیه-و-سوریه-از-متحدان-استراتژیک-به-دشمنان-خونی-تبدیل-شدند
  16. با سلام خدمت همه دوستان گرامي قال حسين بن علي عليه السلام : ان کان دين محمد لم يستقم الا بقتلي فيا سيوف خزيني امام حسين عليه السلام فرمودند اگر دين محمد صلي الله عليه و آله جز به قتل من پايدار و باقي نمي ماند پس اي شمشيرها مرا در ميان گيريد مشکل اقتصاد ما نبود روحيه بسيجي در اقتصاد است . بله درست ديديد ! روحيه بسيجي در اقتصاد ! روحيه بسيجي که تبلور آن ايثار است . ايثار به معناي بذل جان و مال . يعني مقدم داشتن ديگران بر خود . يعني در نظر گرفتن منافع ملي بر منفعت خود . بي دليل نيست که پيامر اسلام جنگ فيزيکي را جهاد اصغر خواندند و جنگ با نفس را جهاد اکبر دانستند . اين اولين حديث از کتاب چهل حديث امام خميني رحu0628رد که مشتري داشته باشد . مرغ زماني مي تواند رکورد قيمت را بزند که مشتري داشته باشد . گفتم مرغ ! دو سه روز پيش در عربستان قيمت مرغ بالا رفت کمپين " مرغ نخريد تا بگندد " راه افتاد . ما در ايران هر وقت ديديم يک ريال قيمت مرغ بالا رفت صف راه افتاد که نکند فردا با همين قيمت هم نتوان خريد و همين شد که يک ريال ناگهان چند برابر مي شود . زماني که منفعت خود را بر منفعت ملي ترجيح مي دهيم نبايد هم انتظار پيروزي داشته باشيم . يادش به خير ! دوران دبستان در کتاب فارسي ماجراي قحطي در مدينه در زمان امام صادق عليه السلام را مي خوانديم . در زمان امام صادق عليه السلام سالي در %2u0628رد که مشتري داشته باشد . مرغ زماني مي تواند رکورد قيمت را بزند که مشتري داشته باشد . گفتم مرغ ! دو سه روز پيش در عربستان قيمت مرغ بالا رفت کمپين " مرغ نخريد تا بگندد " راه افتاد . ما در ايران هر وقت ديديم يک ريال قيمت مرغ بالا رفت صف راه افتاد که نکند فردا با همين قيمت هم نتوان خريد و همين شد که يک ريال ناگهان چند برابر مي شود . زماني که منفعت خود را بر منفعت ملي ترجيح مي دهيم نبايد هم انتظار پيروزي داشته باشيم . يادش به خير ! دوران دبستان در کتاب فارسي ماجراي قحطي در مدينه در زمان امام صادق عليه السلام را مي خوانديم . در زمان امام صادق عليه السلام سالي در مدينه قحطي پيش آمد و اوضاع خيلي سخت شد ، و مي دانيد در وقتي كه چنين اوضاعي پيش مي آيد مردم دستپاچه مي شوند ، و شروع مي كنند به آذوقه خريدن و ذخيره كردن و احتياطا دو برابر احتياج ذخيره مي كنندامام صادق عليه السلام از پيشكارشان پرسيدند كه آيا ذخيره اي در خانه داريم يا نه ؟ گفت : بلي ما به اندازه يك سال ذخيره داريم پيشكار شايد پيش خودش خيال كرد كه آقا مي خواهد دستور بدهد چون سال سختي است برو مقداري ديگر هم ذخيره كن برخلاف انتظار او ، آقا دستور دادندهر چه گندم داريم همه را ببر بازار بفروش گفت : مگر شما خبر نداريد كه اگر بفروشيم دو مرتبه نمي توانيم بخريم فرمود : توده مردم چه مي كنند ؟ عرض كرد : روزانه نان خودشان را از بازار مي خرند و در بازار جو و گندم را مخلوط مي كنندو از آن و يا از جو به تنهائي نان درست مي كنند حضرت فرمود : گندمها را مي فروشي و از فردا براي ما از بازار نان مي خري براي اينكه در شرايطي هستيم كه مردم ديگر ندارند و ما نمي توانيم كاري كنيم كه مردم ديگر مثل ما نان گندم بخورند ، زيرا شرايطش فراهم نيست ، ولي براي ما مقدور است كه خودمان را در سطح آنها وارد كنيم و لااقل با آنها همدرد باشيم تا همسايه ما بگويد اگر من نان جو مي خورم امام جعفر صادق عليه السلام هم كه امكان ماديش اجازه مي دهد نان گندم بخورد ، نان جو مي خورد حال چرا ما چنين زندگي اي را انتخاب مي كنيم ؟ به خاطر همدردي . http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=102834&ParentID=0&BookID=1067&MetaDataID=469&Volume=1&PageIndex=71&PersonalID=0&NavigateMode=CommonLibrary&Content= انسان ذاتا سود نگر و منفعت طلب است . تفاوتي که هست برخي سود کوتاه مدت دنيا را انتخاب مي کنند و برخي سود ابدي آخرت را و اين ميزان و ملاک عملي دين است . راستي برخي وقتها گذشتن از جان ساده تر از گذشتن از مال مي شود و آن هنگامي است که دو روزه دنيا همه چيز است و اگر اين دو روزه با خوشي و رفاه همراه نشود آن وقت زندگي چه فايده اي دارد ؟ روزي که حسين فهميده نارنجک به کمر بست و زير تانک رفت به اين فکر نکرد که آمريکا ابر قدرت جهان است و ما اگر عراق را زديم از پس آمريکا بر نمي آييم . او اميد به خدا داشت و وظيفه داشت فعلا جلو تانک عراقي را بگيرد حتي اگر استخوانهايش پيش از مرگ زير شني تانک له شود و بدنش پس از مرگ پيدا نشود .
  17. [quote name='SHAHABESAGEB' timestamp='1348493688' post='273506'] نصب راکت های کوتاه برد (حدود 3 کیلومتر) که تو خط مقدم جنگ استفاده میشه روی کامیون به اون بزرگی کار درستیه؟ [/quote] با سلام خدمت همه دوستان گرامي ظاهرا اين راکتهاي کوتاه برد به صورت ثابت بر روي زمين قرار مي گيرند . به شکل پايه ها نگاه کنيد . بر روي کفي نصب نشده اند و صرفا جهت حرکت از جلوي جايگاه روي کفي قرار گرفته اند
  18. متلاشی‌شدن جنگنده ترک در آسمان‌سوریه يك فروند هواپيماي اردني با يك جنگنده ترك بر فراز سوريه برخورد كرد، اما به درخواست آمريكا خبر اين حادثه منتشر نشده است. به گزارش مشرق به نقل از پايگاه خبري شبكه العالم، يك فروند هواپيماي اردني با يك جنگنده ترك بر فراز خاك سوريه با يكديگر برخورد كردند، اما خلبان دو هواپيما به طور معجزه آسايي نجات يافتند. به نوشته روزنامه الديار لبنان، اين حادثه بر فراز تركيه- اردن و سوريه روي داد. به نوشته اين روزنامه، به نظر مي رسد كه آمريكايي‌ها از اين دو كشور خواستند از فاش كردن اين خبر خودداري كنند زيرا دو هواپيماي تركي و اردني در ماموريت محرمانه بر فراز سوريه بودند. لينک خبر : http://www.mashreghnews.ir/fa/news/153534/متلاشی‌شدن-جنگنده-ترک-در-آسمان‌سوریه
  19. ايده تصرف سوريه بعد از بشاراسد ساده لوحانه است/ پس از گسترش راديكاليسم، موقعيت برج هاي دوقلو آنكارا را مشخص كنيد ناصر نوبري از كارشناسان ارشد امور ديپلماسي است كه در گذشته مسئوليت هاي مهمي مانند سفارت ايران در شوروي و رياست مركز بررسي هاي استراتژيك وزارت امورخارجه را بر عهده است. اين ديپلمات كاركشته اخيرا در نامه اي سرگشاده خطاب به رجب طيب اردوغان به اظهارنظر درباره نقش اين كشور در مناسبات منطقه غرب آسيا و ماجراي سوريه پرداخته است كه در ادامه مي خوانيد: 1- نگارنـده این سطور یـک ایرانـی آذری و تــرک زبــان و یـک دیپلمـات آزاد است که هیچ‌گونه پست و مسئولیتی در دستگاه‌های حکومتی و غیرحکومتی ندارد و لذا مطالب ارائه شده نظریه صرفاً شخصی و مشاوره‌ای و دوستانه است. 2- بنده حدود 35 سال پیش یک سفر دانشگاهی به ترکیه داشتم و اخیراً نیز از ترکیه دیدن نمودم و پیشرفت فوق‌العاده این کشور در این مدت را ملاحظه و بسیار شگفت‌زده شدم. در سفر اولم دیدم که ترکیه در دست سولچی‌ها و ساقچی‌های لائیک چگونه به ورشکستگی و عقب‌افتادگی و فقر مفرط دچار شده بود در حالی که ترکیه امروز با حاکمیت اسلامگراها به کشوری توسعه یافته در رده جهانی نزدیک شده است. 3- این که اسلامگراهای ترکیه به رهبری آقای اردوغان با زیرکی و هوشیاری فوق‌العاده توانسته‌اند در کشوری ضد دین و مذهب و عضو ناتو و ارتشی کودتاچی لائیک حاکم گردند بسیار جالب و آموزنده بود، از این که اسلامگراها توانسته‌اند در یک کشور لائیک، سمبل پیشرفت و توسعه و آزادی گردند، برایم الگویی قابل توجه و مطالعه بود. در کشوری که هنوز خانم‌های باحجاب دچار محدودیت‌ها و محرومیت‌ها هستند اما این افراد با خانم‌های محجبه و پایبندی جدی به اعتقادات مذهبی توانسته‌اند رئیس جمهور و نخست وزیر شوند برایم که دوران لائیک ترکیه را دیده بودم، شگفت‌انگیز و به عنوان یک ترک زبان افتخارآمیز بود. 4- طی سه، چهار سال اخیر سیاست خارجی ترکیه نیز مانند سیاست داخلی‌اش در منطقه و جهان گل کرد، مواضع شجاعانه و قدرتمند آقای اردوغان در یک اجلاس بین‌المللی و علنی در برابر آن صهیونیست کودک‌کش بسیار افتخارآفرین بود و دل همه مسلمانان و آزادیخواهان جهان را خنک کرد. ارسال کشتی کمک‌رسان به غزه و شهید شدن 9 مسلمان ترک و برخورد عزتمندانه دولتمردان ترکیه با اسرائیل نیز دیگر عامل قوت‌بخش در شکوفايی رهبرانی اسلامگرا و هوشیار و شجاع در ترکیه و منطقه بود. 5- ترک‌ها سال‌های طولانی با مواضع لائیک سعی کردند برای پیشرفت، سیاست نگاه به غرب را در پیش بگیرند و مرتب اروپا را دق‌الباب کردند ولی غرب با آنها بازی کرد و هیچ گاه دوران امپراتوری عثمانی را فراموش نکرد و اجازه ورود ترکیه به اروپا را نداد و آنها را عقب مانده و فقیر نگه داشت. حالا نشانه‌هايی که از رهبران اسلامگرای ترکیه دیده شد، این نوید را به ما در منطقه داد که سرخوردگی ترک‌ها از اروپا و غرب بالاخره ترک‌ها را سر عقل آورده و آنها از نگاه به غرب به سمت نگاه به شرق میل پیدا کرده‌اند. 6- بروز جنبش‌های بیداری اسلامی در کشورهای عربی نیز بعد دیگری به مدیریت متعادل و هوشمند اسلامگراهای ترکیه بخشید و آنها با زیرکی و اعتدال در کنار این تحولات قرار گرفتند به طوری که حتی به عنوان رقیب و هووی ما (ایران) در منطقه به عنوان یک الگوی اسلامی میانه‌روي معتدل برای جنبش‌های مردمی قرار گرفتند. ما ایرانی‌ها به دلیل خرسندی فراوان از ظهور اسلامگراهای مدبر و هوشمند در ترکیه و بدون توجه و حساسیت به رقیب و هوو شدن ترکیه در الگوسازی منطقه‌ای، حتی برای تقویت و بالا بردن وزن و اعتبار ترکیه مسلمان با امریکایی‌ها و غربی‌ها درگیر شدیم تا اجلاس‌های مناقشه هسته‌ای بین ایران و 1+5 را از اروپا به استانبول منتقل کنیم. اسلامگراهای ترکیه را به چشم نه رقیب بلکه متحد نگاه می‌کردیم که آمده‌اند و ما را در تنهایی سال‌ها مبارزه و مقاومت در برابر صهیونیست‌ها در منطقه، همراه و یاورمان باشند. 7- توسعه روند منطقه‌ای به سوریه رسید و بحران در سوریه با آغاز تظاهرات مردمی جهت مطالبه حقوق ملی و شهروندی آغاز شد، این بار نیز اسلامگراهای ترکیه در ابتدا با هوشیاری و دلسوزی وارد صحنه شدند و با رفت و آمد‌های مکرر به دمشق و گفت‌وگو با معارضین با همان روش میانه‌روی و اعتدال‌شان سعی در ایجاد مصالحه و حل دلسوزانه بحران نمودند. آقای اردوغان بهترین موضعگیری مسالمت‌جویانه و میانه‌روانه را کردند و گفتند راه حل بحران سوریه، «صندوق‌های رأی» می‌باشد. 8- اما سوریه وضعیتی متفاوت داشت، برعکس حکومت‌های مصر و تونس که غیر از سرکوب داخلی در خارج نیز به ملت خیانت کرده و به نوکری صهیونیست‌ها و دشمنان اجنبی‌شان پرداخته بودند، حکومت سوریه در خارج در صف مقدم مقاومت در برابر صهیونیست‌ها قرار داشت؛ تضعیف و سقوط آن به منزله تضعيف دژ مستحکم مقاومت منطقه‌ای آزادیخواهان و مبارزان علیه صهیونیست‌ها می‌بود، بنابر این موضعگیری در قبال بحران سوریه با توجه به طمع‌ها و حساسیت‌های ویژه صهیونیست‌ها و امریکایی‌ها و متحدانش بسیار بغرنج و پیچیده بود. متأسفانه آقای اردوغان بدون توجه به پیچیدگی‌های فوق‌العاده بحران سوریه و با تکیه بر همان نگاه ساده آزادیخواهانه‌ای که در قبال تحولات مصر و تونس و لیبی داشتند، در دامی بسیار خطرناک افتادند. ترکیه که مزیتش در ارائه الگوی «میانه‌روی اسلامی» بود، به یکباره به پایگاه تندروترین رادیکال‌های مسلح منطقه جهت جنگ با دولت سوریه تبدیل شد. 9- ترکیه به نوک پیکان عملیات و حمله انتقامگیرانه و کینه‌جویانه اردوگاه غرب به رهبری امریکا (که مدافع منافع صهیونیست‌ها در منطقه هستند) علیه اردوگاه مقاومت منطقه‌ای ضد صهیونیستی تبدیل شد. این اشتباه استراتژیک بود چرا که ترکیه را از جایگاه برتر و اصلی‌اش یعنی «‌میانه‌روی اسلامی» به جایگاه «رادیکالیسم» منتقل می‌کرد. جایگاهی که موقعیت ترکیه را ارتقا داده بود، جایگاه میانه بین مسلمانان و میانه بین غرب و شرق بود وگرنه جایگاه مرکز رادیکالیزم عملیات غرب علیه شرق را قبلاً پاکستان در منطقه ایفا کرده بود و نتایج فلاکت‌آمیز آن نیز روشن شده بود به طوری که امروز استقلال، آزادی و امنیت در پاکستان هم از سوی رادیکال‌ها و تروریست‌ها و هم از سوی هواپیماهای بدون سرنشین امریکا مورد تاخت و تاز قرار می‌گیرد. 10- آقای اردوغان اخیراً گفته‌اید و درست هم گفته‌اید که شما در ابتدا تلاش زیادی کردید در تماس با دولت سوریه تا کار به اینجا نکشد و شاید مشاهده آوارگی‌های مردم و کشته‌ها به خاطر حس انساندوستی شما را به اینجا کشاند اما آیا از دست دادن سعه صدر و بی توجهی به عمق و ابعاد پیچیده بحران و افتادن شما به ورطه یکسویه، از کشته‌ها و آوارگی‌ها کاست و یا برعکس آن را چندین برابر و غیرقابل کنترل کرد؟ 11- شاید نگاه‌ها و علائق دیرینه امپراتوری عثمانی که زمانی تمام این مناطق جزو قلمرو عثمانی بود، باعث طماعی و از دست دادن سعه صدر شد و باخود گفته‌اید که بحران سوریه فرصتی طلایی است تا از دروازه سوریه دوباره وارد قلمرو امپراتوری از دست رفته گذشته‌مان شویم. اما این ساده‌لوحانه است که اگر تصور کرده‌اید بعد از سقوط دولت سوریه، امریکا و غرب و صهیونیست‌ها آنجا را تحویل شما خواهند داد! محور استراتژی امریکا در منطقه، منافع اسرائیل است و برای اسرائیل قدرت‌گیری هر کشور مسلمان با هر موضعی خطر اساسی است. منافع اسرائیل در تضعیف و تجزیه همه کشورهای مسلمان است و طلیعه ظهور مجدد امپراتوری ترک‌ها کابوس وحشتناک است. در واقع در دامی که امروز شما افتاده‌اید، وضعیت منطقه را مطلوب اسرائیل کرده، کشته از دو طرف مسلمان و تفرقه و فتنه و تضعیف همه طرف‌های مسلمان را به بار آورده است. 12- به قول ما ایرانی‌ها، شما دیر آمده‌اید و زود هم می‌خواهید بروید! سال‌ها ترکیه، منطقه را فراموش کرد و سعی کرد به همه سازهای غرب برقصد تا به اردوگاه غرب راه پیدا کند ولی نشد. در این سال‌های طولانی که کشور شما نگاه اسلامی را رها کرده و به نگاه لائیک و غربی روی آورده بود، ما به تنهایی با نگاه اسلامی اردوگاه اسلامی را بپا کردیم و با هزینه‌ها و خًُون دل‌های فراوان آن را یک تنه تاکنون سرپا نگه داشته‌ایم و حالا شما از راه نرسیده و غافلانه و بدون توجه به اعماق پیچیده مسئله همه چیز را یکجا می‌خواهید! واقعاً ممکن بود همه چیز به دست شما بیفتد؟ ما که بخیل نیستیم! ما فقط به دنبال استقلال ملت‌ها در برابر صهیونیست‌ها و زیاده‌خواهی‌های غرب و امریکا هستیم. 13- شما از طریق فعالیت‌های حزبی و پارلمانتاریسم با هوشیاری فوق‌العاده روی کار آمده‌اید اما تجربه سال‌ها مبارزات منطقه و انقلاب را ندارید به همین دلیل یک بازیگر حرفه‌ای و قوی و زیرک در بازی در سطح هستید اما بازیگر حرفه‌ای و باتجربه در عمق نیستید. تا موقعی که مسائل منطقه در سطح ادامه داشت، به خوبی بازیگر و میدان‌دار بودید اما اکنون که تحولات عمق پیدا کرده، حرفه‌ای‌گر این میدان نیستید و باید به مشاوره‌های دوستانه ما قدیمی‌ها، بدون غرور و خودمحوری توجه کنید. 14- ممکن است خیال کرده باشید که با توجه به کمکی که به این افراد برای جنگ مسلحانه می‌کنید عملاً در آینده آنها از شما تبعیت خواهند کرد و نمک‌نشناسی نخواهند کرد اما آیا دوستی شما با آنها از دوستی بن لادن با امریکا قوی‌تر است؟ زمانی گروه سعودی بن لادن یکی از بزرگ‌ترین شرکت‌های ساختمانی امریکا و جهان بود. اما بعد از این که در افغانستان پیروز شدند، برج‌های دوقلوی نیویورک هدف‌شان شد. رادیکالیسم کور مهارنشدنی است و شما مار در آستین پرورش می‌دهید. ترکیه و مرزهای اطرافش به اندازه کافی حساس و بی‌ثبات است و اگر امروز شما اجازه می‌دهید رادیکالیسم در آنجا تخم‌ریزی کند، باید از همین امروز ببینید کجا معادل برج‌های دوقلو در استانبول است و به طور جدی از آن حفاظت کنید. این بار دیگر امریکا تجربه دارد و از خود به اندازه کافی محافظت کرده و تمام تبعات این ماجرا را به شما سپرده است! 15- پانصد سال پيش هم در همين شهر حلب فتنه و رودررويي به پا شد (البته امروز جايگاه شما وارونه شده) از آن موقع تاکنون سياست غرب، اختلاف در شرق براي بهره‌برداري بوده است. من نمي‌خواهم حق و باطل را در اين مدت تعيين کنم (چه بسا در مقاطعي ما اغفال شديم) بلکه مي‌خواهم به يک حقيقت تلخ و ثابت تأكيد کنم که در تمام اين مدت متأسفانه بي‌اعتمادي بين خود و اعتماد به بيگانگان حاکم بوده و اين نقطه رخنه بيگانگان بوده است و امروز آنها کجايند و ما کجا؟ امروز هم آنها خيلي القا کرده‌اند که فروپاشي در سوريه تضعيف جدي موقعيت ايران است. اين يک نگاه سطحي و کوتاه مدت است که آنها براي فريب القا کرده‌اند درحالي که يک تجزيه تحليل حرفه‌اي و عميق نشان مي‌دهد فروپاشي در سوريه بيش از همه به ضرر ترکيه است! با توجه به جنگي که به طور متعادل در سوريه جريان دارد معلوم مي‌شود هر دوطرف دعوا جايگاه دارند و به اين اضافه کنيد جايگاه کردها را. بنابراين پس از فروپاشي، سوريه به کشوري بي‌ثبات که در آن حداقل سه جريان فعال هستند تبديل خواهد شد. ما که از آنجا به اندازه يک کشور دوست عراق فاصله داريم اما شما هم مرز هستيد و يک بي‌ثباتي دائمي براي شما حاصل مي‌گردد. ممکن است بگوييد با فروپاشي در سوريه، پايگاه ضد اسرائيلي ايران از بين مي‌رود و ايران ضعيف مي‌شود، در کوتاه مدت اين درست به نظر مي‌رسد اما در ميان مدت و دراز مدت اوضاع متفاوت خواهد بود، واقعيت اين است که تنها مرزي که در اين مدت اسرائيل در آنجا علي رغم اشغالگري (ارتفاعات جولان) کاملاً آسوده بوده، مرز با سوريه بوده است. مزاحمت‌ها و بي‌ثباتي براي اسرائيل در مرزها با لبنان و فلسطين مشکلي دائمي شده و امروز مرزهاي مصر هم اضافه شده است. براي همه در منطقه و جهان ثابت شده که ايران متخصص تبديل تهديد‌ها به فرصت هاست و در کشت و بهره‌برداري از بي‌ثباتي‌ها و بحران‌ها هنرمند است، فروپاشي در سوريه و بي‌ثباتي در آنجا، يک مرز بي‌ثبات به مرزهاي اسرائيل اضافه مي‌کند و اين فرصت جديد براي ايران و يک دردسر جديد براي اسرائيل خواهد بود. اتفاقاً ايران در کار با گروه‌ها و جريان‌ها در مناطق بحراني و بي‌ثبات بيشتر مهارت دارد تا در کار با دولت‌ها، بنابراين فروپاشي در سوريه چون بي‌ثباتي به بار مي‌آورد فقط مدل کار ما را تغيير مي‌دهد و در ميان مدت مي‌تواند منجر به تنگ تر شدن حلقه محاصره اسرائيل گردد. 16- ممکن است بگوييد پس چرا ايران با فروپاشي در سوريه مقابله مي‌کند؟ ما مجدانه با تهاجم اسرائيل و فروپاشي لبنان هم مخالف بوديم ولي پس از اشغال لبنان توسط اسرائيل ما هنرمندانه در بي‌ثباتي چنان عمل کرديم که نه تنها اسرائيل از لبنان فرار کرد بلکه موقعيت‌مان در لبنان به شرايط امروزي ارتقا يافت. موضع ما مجدانه اين بوده و هست که مخالف حضور نيروهاي خارجي و امريكايي در منطقه بوده و هستيم. اما وقتي هم که آنها توجه نکردند بالعکس عمل نموده و نيروهاي خود را وارد منطقه کرده و افغانستان و عراق را اشغال و بي‌ثبات کردند تا ايران را محاصره و ساقط کنند، نتيجه بالعکس شد، خودشان محاصره شدند و با صرف هزينه‌هاي گزاف مادي و جاني بالاخره از عراق فرار کردند و نهايتاً عراق دوست ايران برجاي ماند! و امروز به دنبال راهي براي فرار از افغانستان هستند و در آينده‌خواهيد ديد که چه افغانستاني برجاي خواهند گذاشت ! امروز هم ما با فروپاشي و بي‌ثباتي در سوريه مخالفيم اما اگر اين اتفاق بيفتد، تازه ما وارد کار تخصصي و حرفه‌اي مان‌خواهيم شد. 17- آقای رجب طیب اردوغان! توصیه من به عنوان یکی از دوستدارانتان این است که هرچه زودتر بادقت و تدبیر به همان موضع اولی‌تان یعنی «راه حل صندوق‌های رأی» برگردید که این با جایگاهتان، «اسلام میانه‌رو» همخوانی دارد همان جایگاهی که شما را پر آوازه کرد، حرکت برخلاف آن زحمات چندین ساله و آوازه برحقتان را مخدوش و ترکیه را تضعیف خواهد کرد. امروز اگر ایران و ترکیه دست به دست هم دهند، فتنه اجانب و بحران و خونریزی بین برادران مسلمان در سوریه جایش را به سازش و مصالحه خواهد داد که قرآن می‌فرماید: «فاصلحو بین اخویکم.» ٭ كارشناس ارشد بين‌الملل لينک خبر : http://www.rajanews.com/detail.asp?id=137185
  20. پروژه جنگنده "شفق" پس از فرمان مقام معظم رهبری مبنی بر جهاد خودکفایی توسط وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران سرمایه‌گذاری و به همت دانشگاه صنعتی مالک اشتر طراحی شد؛ ویژگی رادارگریزی در طراحی این هواپیما بسیار مورد توجه طراحان آن بوده زیرا بدنه شفق از مواد جاذب امواج راداری ساخته شده که توانایی ایجاد RCS کمتر از یک متر مربع را به جنگنده می‌دهد. به گزارش جهان به نقل از باشگاه خبرنگاران، هواپیمای بومی "شفق" نخستین هواپیمای رادار گریز ساخت جمهوری اسلامی ایران است که در سال ۱۳۸۶ به ناوگان نیروی هوایی كشور پيوست. جمهوری اسلامی ایران به ترتیب پس از کشورهای فرانسه، آمریکا و چین چهارمين کشوری است که جنگنده رادارگریز دارد و "شفق" باقدرت استتار راداری ۹۲% سومین جنگنده ضد رادار دنیا از لحاظ استتار محسوب می‌شود. هواپیمای شفق در ابتدا برای آموزش خلبانان طراحی شد ولی پس از مدتی تصمیم‌ها بر اين مبنا قرار گرفت كه نوع جنگنده آن نیز تولید شود. این جنگنده اکنون در سه نوع آموزشی دو نفره، جنگنده دو نفره و جنگنده یک نفره طراحی شده است. پروژه شفق پس از فرمان مقام معظم رهبری مبنی بر جهاد خودکفایی توسط وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی كشورمان سرمایه‌گذاری و به همت مجتمع دانشگاهی هوایی(Aviation University Complex) که زیر مجموعه‌ای از دانشگاه صنعتی مالک اشتر است، طراحی شد. آزمایشات این پروژه با همکاری دو گروه کارشناس و طراح از ایران و روسیه (۲۰ کارشناس طراحی کارخانجات میکویان و سوخو) به صورت کاملا سری در یک پایگاه دور افتاده در نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ايران انجام گرفت. اولین معرفی جنگنده شفق در سال ۲۰۰۲ و در نمایشگاه صنایع هوایی ایران اتفاق افتاد که در آن نمایشگاه یک نمونه از این هواپیما در ابعاد واقعی به نمایش گذاشته شده بود. در سال ۲۰۰۴ نیز سیمای جمهوری اسلامی ایران فیلمی از یک نمونه در ابعاد واقعی از این هواپیما نشان داد. در این نمونه تغییراتی نسبت به یاک-۱۳۰ دیده می‌شد که احتمال رسیدن به سرعت مافوق صوت را برای این هواپیما مطرح می‌کرد. بنا به برخی اظهارات طراحی نمونه بعدی شفق که شامل بسیاری از اصلاحات در قسمت بال‌ها، دهانه خروجی موتور و همچنین سیستم‌های راداری پیشرفته‌تر است در سال ۱۳۸۷ به ناوگان هوایی کشور تحویل داده شد. ویژگی رادارگریزی در طراحی این هواپیما بسیار مورد توجه طراحان آن بوده، زیرا بدنه شفق از مواد جاذب امواج راداری(radar absorbing materials) ساخته شده که توانایی ایجاد RCS کمتر از یک متر مربع را به جنگنده می‌دهد. این جنگنده رادار گریز با طول ۱۰.۴۸ و پهنای بال ۱۰.۴۵ و با ارتفاع ۴.۲۶ متر از لحاظ تیپیك طرح بدنه کمی شبیه به جنگنده اف/ای-۲۲ رپتور است. وزن خالی شفق ۴.۳۶۱ و ماکزیمم وزن برخاست آن ۴.۹۰۰ کیلوگرم بوده و سرعت ماکزیمم اين جنگنده ۲.۵ ماخ( ۲۳۰۰ کیلومتر بر ساعت) است که با توجه به سرعت پیمایش يک ماخی(۱۱۵۰ کیلومتر بر ساعت) و حد اوج‌گیری ۱۶۷۵۰ متری و قابلیت بالا در سرعت اوج گیری (۱۱۰ متر بر ثانیه) این جنگنده در نوع خود به جنگنده‌ای صاحب‌نام تبدیل شده تا حدی که در رده‌بندی کارشناسان ناتو از میان صدها جنگنده در جهان، رتبه پنجم را کسب کرده است. در طراحی شفق مساحت ریشه بال‌ها بسیار بیشتر از نوک بال است(بال‌های قیفی شکل) كه این امر باعث می‌شود تا جنگنده بتواند در داگ فایت(DOG FIGHT) سرعت زاویه حمله خود را بسوی هدف تغییر دهد، همچنین به‌ دلیل طراحی ویژه بدنه آن توانایی پیچش، غلتش و قابلیت مانور‌پذیری شفق تا حد زیادی افزایش یافته است. شفق دارای هفت جایگاه برای حمل تسلیحات گوناگون بوده و نوع سازه بکار رفته در آن به طرز مناسبی اجازه حمل انواع بمب، موشک‌های هوابه‌هوا و هوا به‌ زمین و همچنین انواع بمب با هدایت لیزری را به این هواپیما مي‌دهد. جنگنده شفق داراي ۳ جایگاه حمل تسلیحات زیر هر بال و يك جایگاه در زیر بدنه است و کابین خلبان آن هم از نمایشگرهای LCD سه گانه و ایونیک دیجیتال و سامانه HOTAS و HUD بهره می‌برد که این توانایی باعث استفاده کمتر از نمایشگرهای آنالوگ شده است. این نمایشگرها که به صورت سری و در کنار هم قرار دارند، قابلیت‌هایی چون کنترل صفحه رادار برای رهگیری پرنده‌های مشکوک، مدیریت تسلیحات موجود در جنگنده، کنترل سیستم‌های دفاع الکترونیک برای استفاده در نبردهای الکترونیکی و نیز سیستم هدایت و کنترل شلیک انواع موشک‌ها و بمب‌های هدایت راداری یا لیزری را به این جنگنده داده است. از لحاظ آیرودینامیکی در جنگنده شفق از لبه‌های تیز خودداری شده و برای کارایی هر چه بهتر از تکنولوژي‌های مرسوم همچون LERX نیز استفاده شده است. برای مدل‌های اولیه شفق دو موتور توربوفن بر اساس J-۸۵ در نظر گرفته شده بود ولی بعدها طرح یک موتوره شد كه البته باز هم در ادامه تغییرات قرار شد شفق از دو موتور کلیوف Rd-۳۳ یا J-۷۹ که نهایتا موتور J-۷۹ بدلیل مشکلات در هم‌سازی با بدنه از برنامه حذف شد. در سامانه خروج اضطراری صندلی‌های پرتاب شونده نیز K۳۶-D روسی به کار رفته و دریچه مهمات در جنگنده شفق به جای پایین آمدن، به بالا رفته و داخل جنگنده جای می‌گیرد که این ویژگی باعث عدم آشکار شدن آن به هنگام شلیک یا بمباران و استتار بیشتر شفق شده است. چون سرعت شلیک موشک در این جنگنده ۰.۰۰۰۱ ثانیه است فقط موشک هواپیما در رادار نشان داده می‌شود و درصد موفقیت مأموریت این جنگنده به دلیل این که دقت اکثر رادارهای دنیا روی موشک جت تنظیم نمی‌شود، بسیار بالا است. نوع رادار این جنگنده AN\AWG – ۹ بوده و نیز قابلیت شلیک موشک اسپارو، ساید وایندر و نیز موشک‌های سری R روسی از جمله R-۷۳ و R-۷۷ و موشک‌های KH-۲۹ و KH-۳۱ به همراه موشک هدایت تلویزيونی ماوریک، توانایی ارزشمندی را به این جنگنده ایرانی در نبردهای چند منظوره داده است. شفق دارای سیستم ضد موشکی ۲۲ تایی ستاره‌ای، ۱۹ تایی نامنظم، ۲۵ تایی خطی بوده و از قابلیت رهگیری ۲۴ هدف و انهدام همزمان ۶ هدف و مانور سقوط اضطراری و کاهش سریع سرعت برخوردار است. این جنگنده برای مأموریت‌های ضربتی و ضد کشتی مجهز است و در تمامی مدل‌ها توانایی پرواز کوتاه و فرود در زمین‌های خشن را نیز دارد. طراحی و ساخت جنگنده رادار‌گریز و پنهان‌کار شفق نشان می‌دهد كه با وجود اعمال تحریم‌های شدید علیه جمهوری اسلامی ایران از سوي غرب، متخصصین صنایع نظامی کشورمان به دستاوردي جدید در حوزه سیستم‌های پنهان‌کاری راداري دست يافته‌اند كه در نتيجه آن قوای موشکی، دریایی و هوایی جمهوري اسلامي ايران به تدریج از این فناوری بهره خواهند برد. لينک خبر :http://www.jahannews.com/vdch6inim23nkwd.tft2.html
  21. zed

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    [quote name='ciavash' timestamp='1346700442' post='268887'] [quote name='zed' timestamp='1346651291' post='268745'] با سلام خدمت همه دوستان گرامي اجلاسي با 120 کشور عضو و تعدادي کشور و سازمان ناظر برگزار شده و همه روي تحريف ناشيانه سخنان ناپخته رئيس جمهور مصر توسط مترجم شبکه يک صدا و سيما مانور مي دهند . از 119 کشور عضور ديگر و همچنين ناظران هيچ خبري نيست . انگار اجلاس فقط در يک روز و فقط در همان زمان سخنراني مرسي برگزار شده خلاصه شده است . اگر بنابر برگزاري اين اجلاس به نوبت توسط تمام اعضا باشد ۳۶۰ سال ديگر نوبت ايران مي شود . کمي از اين فضا خارج شويد و به جاي کوبيدن کل نظام به خاطر کار يک مترجم روي موارد ديگر اجلاس هم بحث کنيد . پليس اعلام کرد فقط در ايست و بازرسي ها113 اسلحه جنگي کشف شده است . تبليغات ايران بانمايش خودروها و حضور خانواده شهداي ترور در اجلاس که جاي خود دارد . در حضور دبير کل سازمان ملل آنچه لايق رژيم صهيونيستي بود گفته شد به طوري که صداي نتانياهو درآمد و تازه وزير امورخارجه اين رژيم خواستار ترور محمود عباس يخاطر شرکت در اين اجلاس شد . قراردادهاي اقتصادي حاشيه اجلاس هم جاي خود دارد . فقط نخست وزير هند با يک هيئت 350 نفره راهي تهران شد و طبيعي است چنين هيئتي را براي سرما و گرما با خود نياورده بود . بيانيه پاياني اجلاس هم در خصوص سوريه و موضوع هسته اي و ديگر موارد نشان دهنده موفقيت ايران است به طوري که خود غربي ها نمي توانند عصبانيتشان را از اين قضيه پنهان کنند . حالا همه ذره بين برداشته دنبال علت و علل ترجمه سخنراني مرسي توسط يک مترجم مي گردند . معلوم است که چنين اشتباهي نبايد رخ مي داد ولي مگر وقتي مترجم سي ان ان انرژي صلح آميز هسته اي را در مصاحبه رئيس جمهور بمب هسته اي ترجمه کرد کسي به رگ غيرتش بر خورد ؟ نهايتا اشتباه مترجم را بهانه کردند و ماجرا تمام شد . [/quote] یه کلمه رو پس و پیش ترجمه کنی خوب معلومه اشتباه بوده نه این که چند جا رو اشتباه ترجمه کنی [/quote] با سلام خدمت همه دوستان گرامي عرضم اين بود که ترجمه سخنان مرسي توسط مترجم شبکه ۱ صدا و سيما فقط يک بخش کوچک از اين رخداد است و گير کردن بيش از حد در اين موضوع ما را از ساير جنبه هاي اجلاس دور مي کند و اتفاقا دشمنان کشور ما هم منتظر همين مسئله و موضوع هستند و روي آن مانور مي دهند . ترجمه و پخش اين سخنراني از ساير شبکه هاي صدا و سيما که همزمان ان را پوشش مي دادند مشکلي نداشته است . اين که همين يک نقطه ضعف را بگيريم هي درباره آن تحليل و تفسير بدهيم فايده اي ندارد .ببينيد از اول همين تاپيک راجع به اين موضوع چقدر وقت گذاشته شده و مطلب نوشته شده است . مگر کل اجلاس همين يک موضوع است ؟ تازه اين ترجمه براي فارسي زبانان مخاطب شبکه يک داخل ايران گفته شده نه مثل رئيس جمهور ماکه تحريف سخنانش از انرژي صلح آميز هسته اي به سلاح هسته اي در سطح بين المللي و به زبان بين المللي انجام شد و کسي هم ککش نگزيد و اگر تهديد ايران به راه ندادن گزارشگر سي ان ان نبود محال بود اين شبکه حتي همين عذرخواهي ساده را انجام دهد . اين مسئله هم در نهايت با يک عذرخواهي تمام مي شود . نکته بعدي اينکه حسين شريعتمداري هم مثل هر کسي ديدگاهي دارد که در جاي خود محترم است و بر اساس همان مسائل را تحليل مي کند و مقاله مي دهد . خوانندگان هم آزاد هستند بر اساس ديدگاه خود از مطالب او نتيجه گيري کنند . حال به صرف اينکه اين ديدگاه و نظر وي با نظر ما همخواني ندارد مجوز زير سئوال بردن شخصيت اين آقا نمي شود و البته اين مورد نه تنها در خصوص ايشان بلکه ساير اشخاص نيز صادق است . مي توان گفت به اين دلايل حرف ايشان غلط يا دروغ است . يعني مثلا زماني که از فلان شخصيت يا فلان خبرگزاري نقل قول مي کند بگوييم خير چنين چيزي نبوده و با مراجعه به منبع ديديم صحيح نيست . حال اگر ايشان از خبرها تفسير خاص خود را داردو با استفاده از شيوه مورد نظرش آن را به جامعه ارائه مي دهد مجوز زير سئوال بردن وي نمي شود . اجلاس تهران علي رغم تنها نقطه ضعفي که به صدا و سيما بر مي گشت اجلاس موفق و حتي در نوع خود بي نظير بود و اين را تقريبا همه حتي دشمنان اذعان دارند و بهره برداري هاي تبليغي و سياسي و اقتصادي خوبي هم از آن شد و فرصت بزرگي را هم در اختيار جمهوري اسلامي ايران قرارداد . داد و هوار نخست وزير و وزير امور خارجه رژيم صهيونيستي هم به همين دليل است . زور زدن بيش از اندازه براي مانور روي کار مترجم شبکه يک صدا و سيما هم براي پوشاندن ساير دست آوردها و جنبه هاي مثبت اجلاس براي ايران است .
  22. zed

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    با سلام خدمت همه دوستان گرامي اجلاسي با 120 کشور عضو و تعدادي کشور و سازمان ناظر برگزار شده و همه روي تحريف ناشيانه سخنان ناپخته رئيس جمهور مصر توسط مترجم شبکه يک صدا و سيما مانور مي دهند . از 119 کشور عضور ديگر و همچنين ناظران هيچ خبري نيست . انگار اجلاس فقط در يک روز و فقط در همان زمان سخنراني مرسي برگزار شده خلاصه شده است . اگر بنابر برگزاري اين اجلاس به نوبت توسط تمام اعضا باشد ۳۶۰ سال ديگر نوبت ايران مي شود . کمي از اين فضا خارج شويد و به جاي کوبيدن کل نظام به خاطر کار يک مترجم روي موارد ديگر اجلاس هم بحث کنيد . پليس اعلام کرد فقط در ايست و بازرسي ها113 اسلحه جنگي کشف شده است . تبليغات ايران بانمايش خودروها و حضور خانواده شهداي ترور در اجلاس که جاي خود دارد . در حضور دبير کل سازمان ملل آنچه لايق رژيم صهيونيستي بود گفته شد به طوري که صداي نتانياهو درآمد و تازه وزير امورخارجه اين رژيم خواستار ترور محمود عباس يخاطر شرکت در اين اجلاس شد . قراردادهاي اقتصادي حاشيه اجلاس هم جاي خود دارد . فقط نخست وزير هند با يک هيئت 350 نفره راهي تهران شد و طبيعي است چنين هيئتي را براي سرما و گرما با خود نياورده بود . بيانيه پاياني اجلاس هم در خصوص سوريه و موضوع هسته اي و ديگر موارد نشان دهنده موفقيت ايران است به طوري که خود غربي ها نمي توانند عصبانيتشان را از اين قضيه پنهان کنند . حالا همه ذره بين برداشته دنبال علت و علل ترجمه سخنراني مرسي توسط يک مترجم مي گردند . معلوم است که چنين اشتباهي نبايد رخ مي داد ولي مگر وقتي مترجم سي ان ان انرژي صلح آميز هسته اي را در مصاحبه رئيس جمهور بمب هسته اي ترجمه کرد کسي به رگ غيرتش بر خورد ؟ نهايتا اشتباه مترجم را بهانه کردند و ماجرا تمام شد .
  23. طرحي که در جلسه جليلي با اسد مطرح شد علی حیدر، از وزراي سوری به ایران دعوت شده تا در روزهای آینده جزئیات این طرح را با مقامات ایرانی بررسی کند، اما با وجود تمام اینها ایران این نگرانی و البته آمادگی را دارد تا با جدیت و بدون تردید در مقابل هر توطئه‌ای برای از بین بردن نظام در سوریه و یا بازی با امنیت ملی این کشور بایستد؛ موضوعی بود که سعید جلیلی نیز آن را به اطلاع بشار اسد رساند. به گزارش مشرق، سيد صادق الحسینی در مقاله‌ای نوشت که به اندازه‌ای که تصمیم‌سازان ایرانی در مورد پیروزی جبهه مقاومت و جهاد بر جبهه استکبار و مزدوران کوچک منطقه‌ای آق5u0648لات بیداری اسلامی ایجاد کند، این تصمیم بعد از آن اتخاذ شد که تمام تلاش‌های غرب برای دخالت مستقیم علیه سوریه به شکست منجر شد. تهران در این راستا تحرکات دیپلماتیک خود را ادامه می‌دهد و در این زمینه کمک‌های زیادی نیز به تصمیم‌سازان سوری می‌کند تا دمشق بتواند با پیروزی و کمترین خسارت‌های امنیتی از معرکه حلب خارج شود. تهران در این راستا به صورت تفصیلی با رهبران سوریه در مورد احتمال تصمیم غرب در زمینه ایجاد جنگ منطقه‌ای در عرصه کشمکش‌های کنونی صحبت کرده و گفته که در این سناریو که مانند دامی برای دولت ترکیه به شمار می‌رود، ترکیه، ابزار اجرای این توطئهولات بیداری اسلامی ایجاد کند، این تصمیم بعد از آن اتخاذ شد که تمام تلاش‌های غرب برای دخالت مستقیم علیه سوریه به شکست منجر شد. تهران در این راستا تحرکات دیپلماتیک خود را ادامه می‌دهد و در این زمینه کمک‌های زیادی نیز به تصمیم‌سازان سوری می‌کند تا دمشق بتواند با پیروزی و کمترین خسارت‌های امنیتی از معرکه حلب خارج شود. تهران در این راستا به صورت تفصیلی با رهبران سوریه در مورد احتمال تصمیم غرب در زمینه ایجاد جنگ منطقه‌ای در عرصه کشمکش‌های کنونی صحبت کرده و گفته که در این سناریو که مانند دامی برای دولت ترکیه به شمار می‌رود، ترکیه، ابزار اجرای این توطئه شده است تا بتواند بر جریان ساختگی تحت عنوان هلال شیعی پیروز شود. صادق الحسینی می‌افزاید که البته دیگر آن اعتماد سابق میان آنکارا و تهران وجود ندارد، همه شاخص‌ها نشان از آن دارد که اردوغان با ایرانی‌ها فریبکاری کرد و بیشتر نقش یک بازیگر از ناتو را ایفا کرد تا در جغرافیای سیاسی سنی‌ها که آن را از حاکمیت عثمانی به ارث برده، در مقابل آن چیزی که نفوذ ایرانی می‌نامید، بایستد. تهران کنفرانس مشورتی در مورد سوریه برگزار کرد که حدود 30 کشور از گروه‌های مخالف شامل مخالفان و بی‌طرف‌ها و موافقان دولت سوریه در آن حاضر بودند، از سوی دیگر تهران در برگزاری نشست گفت‌وگوهای طرف‌های سوری جدی است و می‌گوید که گروه‌های مهمی از مخالفان سوری نیز با این موضوع به صورت ابتدایی موافقت کرده‌اند؛ دولت سوریه نیز این موضوع را دریافت کرده و موافقیت ابتدایی خود را در جریان سفر سعید جلیلی به دمشق اعلام کرده است، از سوی دیگر علی حیدر، وزیر سوری در این رابطه به ایران دعوت شده تا در روزهای آینده جزئیات این طرح را با مقامات ایرانی بررسی کند، اما با وجود تمام اینها ایران این نگرانی و البته آمادگی را دارد تا با جدیت و بدون تردید در مقابل هر توطئه‌ای برای از بین بردن نظام در سوریه و یا بازی با امنیت ملی این کشور بایستد، این همان موضوعی بود که سعید جلیلی نیز آن را به اطلاع بشار اسد رساند. وی در ادامه مقاله تأکید می‌کند که سقوط دولت سوریه در باتلاق هرج و مرج خلاق آمریکایی‌ها که با استفاده از القاعده برای مقابله با چین و روسیه همراه خواهد بود، معانی خاص خود را خواهد داشت و قاعده جنگی ویژه ای را برای از بین بردن محور مقاومت در منطقه و قرار دادن آن در جنگ‌های طایفه‌ای و مذهبی می‌طلبد؛ این همان چیزی است که تهران آن را نه‌تنها از دست‌دادن هم‌پیمان استراتژیک و مقاوم خود، بلکه تهدیدی مستقیم برای امنیت ملی خود می‌داند. از این منظر دیپلماسی شورای عالی امنیت ملی ایران باید به‌سوی اوضاع طبیعی دیگری پیش برود که بر اساس آن تهران بتواند یک محور چهارجانبه میدانی و عملی را برای تعییر قواعد درگیری‌ها در زمان ضرورت ایجاد کند، مواقع ضروی همان مواقعی است که در آنها جنگ خیابانی و بمب‌گذاری‌ها در حلب و سوریه به سوی جنگ منطقه‌ای و عرصه بازی در جغرافیای دریایی و جغرافیای سیاسی انسانی پیش برود و این قدرت‌ها سعی کنند تا عرصه مردم‌شناختی منطقه را بر اساس خواسته‌های دشمن صهیونیستی ایجاد کنند تا مانع از هر اقدامی برای انتقال جنگ به عرصه داخلی سرزمین‌های اشغالی شود. در این راستا ایرانی‌ها به قطع و یقین می‌دانند که ترکیه در این فضا به عنوان مرکبی برای تجقق اهداف آمریکا و اسرائیل مورد استفاده قرار خواهد گرفت، آنها سعی می‌کنند تا ترک‌ها را قانع کند تا هر چه زودتر خود را از طنابی که به دور گردن آنها آویخته شده، رها کنند و از آن حارج شوند، طنابی که هر قدر آنها را در پرونده سوریه وارد می کند، بیشتر به دور گردن آنکارا می‌پیچد. اما در این راستا بنا بر اظهارات مخالفان دولت ترکیه، رادار مربوط به ترکیه و ناتو مشغول به کار شده، آن هم در شرایطی که غرب سعی می کند با فریبکاری وعده دهد که این کشور سردمدار جهان اسلام خواهد شد، به همین علت است که می‌بینیم آنکارا هر روز توطئه‌هایی را علیه سوریه در زمینه ایجاد منطق حایل اجرا می‌کند، از سوی دیگر در دوره اخیر اظهارات مقامات آنکارا علیه اسد زیاد شده تا جایی که وی را حتی از دین نیز خارج می‌داند، آنها حتی اظهارات تند خود را علیه ایران هم مطرح کرده و از تهران می‌خواهند تا در مواضع خود در قبال سوریه تجدیدنظر کند، تمام این‌ها در شرایطی روی داده که ترکیه مطمئن است که کشورهای غربی و بویژه مصر هیچ حسابی برای این کشور در فضای هرج و مرج بهار عربی متصور نیستند و آمریکا و کشورهای عضو ناتو نیز همین دیدگاه را دارند. البته به نظر می‌رسد که اردوغان اظهاراتی که در تهران به وی گفته شده را فراموش کرده است، همان اظهاراتی که سعید جلیلی در سوریه نیز مطرح کرد، مبنی بر اینکه هر تجاوز خارجی به هر بخشی از محور مقاومت تجاوز به تمامی بخش‌های این محور به شمار می رود ، این تجاوز در هر سطحی که صورت بگیرد، در همان سطح با آن مقابله خواهد شد. درست است که بشار اسد به مقامات ایران و عراق و لبنان ابلاغ کرده که قادر است به تنهایی با امکانات ارتش خود کشور را از وجود پایگاه‌های آمریکایی و اسرائیلی تحت هر عنوانی پاک کند، اما این موضوع در شرایطی که روند اوضاع به سطح دیگری از تجاوزات منتقل شود، قطعاً قواعد درگیری‌ها را نیز تغییر خواهد داد. صادق الحسینی در پایان مقاله خود تأکید می‌کند که در حال حاضر عملیات واضح و قطعی وجود دارد که نیاز به تفسیر ندارد و نمی‌توان از آن فرار کرد، اما در مورد اظهارات سخیفی که از اینجا و آنجا در مورد حضور نیروهای حزب‌الله لبنان با سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در سوریه مطرح است، باید گفت که این ادعاها دروغ‌هایی است که می‌خواهد عملیات ربایش و کشتاری که ائتلاف موساد و سازمان‌های جاسوسی آمریکایی و مزدوران منطقه‌ای آن علیه زائران و گردشگران و شهروندان اعمال می‌کنند را توجیه کنند، اقداماتی که تنها در راستای انتقام شکست توطئه‌های پیاپی آنها انجام می‌شود. وی تأکید کرد: آیا شنیده‌اید که مبارزانی که آمریکا و اسرائیل را خوار و ذلیل می‌کنند در بین زائران عتبات مقدسه و با لباس‌های شهروندان مخفی شوند؟ این در حالی است که مقامات این کشورها در صورت وقوع چنین اتفاقی آن را به صورت شفاف مطرح خواهند کرد و از آن نگرانی ندارند، چرا که به صورت روزانه تأکید می‌کنند که در صورت احساس خطر علیه امنیت منطقه یا مقاومت از زمین و دریا و آسمان به دشمن حمل خواهند کرد و با آن جنگی فراگیر را ایجاد خواهد کرد که هیچ نیروهایی از افراد متخاصم را باقی نگذارد تا خبرهای این جنگ را به جهانیان برساند. لينک خبر : http://www.mashreghnews.ir/fa/news/146623/طرحي-که-در-جلسه-جليلي-با-اسد-مطرح-شد
  24. [quote name='fath' timestamp='1344947164' post='264872'] [quote]ا سلام خدمت همه دوستان گراميخوب مشکل همين است که در حجه الوداع همه حاضر بودند با حضرت بيعت کردند و بخ بخ لک يا علي ( مبارک باد مبارک باد بر تو اي علي ) گفتند و بعد از رحلت حضرت رسول حتي صبر نکردند بدن مبارک حضرت تدفين شود و سقيفه بني ساعده بوجود آمد .[/quote] جناب zed عزیز بین حجه الوداع و رحلت پیامبر حدودا 2 ماه اختلاف زمانی هست و این در آرا جناب سعید نبود و پاک شده بود . موضوع تبریک و بیعت در حجه الوداع موضوعی هست که دو ماه پیش در نزدیکی مکه اتفاق افتاده بود و حاضرین هم از تمام بلاد اسلامی بودن و سقیفه ماجرایی دو ماه بعد و در مدینه در حالی که ایشون ادعا دارن مگر کسانی که در حجه الوداع بودن یاران ایشان نبودن ؟؟؟ این یعنی ایشان این اختلاف در زمان و مکان رو نادیده گرفتن و فرض رو بر این گذاشتن در یک روز تمام این اتفاقات افتاده یا در چند روز و در حضور این 150 هزار نفر حاضر در غدیر. [/quote] با سلام خدمت همه دوستان گراميفرقي در اصل موضوع ندارد چرا که در همين فاصله 2 ماهه هم تمام کساني که با حضرت بيعت کرده و در مدينه حاضر بودند به نوعي بيعت خود را شکستند و مراجعه شبانه حضرت زهرا و حضرت علي به در خانه هايشان نيز اثري نداشت . اينان حتي به فرمان خود حضرت رسول در زمان حياتشان و ماجراي لشکر اسامه بن زيد عمل نکردند البته به جز همان ۴ نفري که پاي کار ماندند . به محض اينکه حضرت رسول از دنيا رفتند حتي تا پايان مراسم تدفين حضرت هم صبر نکرده و کار خود را کردند . البته در ميان کساني که خارج از مدينه مقاومتهايي غير مسلحانه انجام شد که معمولا تاريخ نويسان از کنار آن مي گذرند نظير مالک بن نويره و عشيره اش که از پرداخت زکات به عاملين خليفه اول سر باز زدند و خالد بن وليد با گروهي به سراغ آنها رفتند و شب را در منازل ايشان مهمان شدند و البته نقشه داشتند که هر کس شبانه ميزبان خود را به قتل رساند که اين کار انجام شد و حتي خالد بن وليد به همسر مالک بن نويره تجاوز کرد و خليفه اول به سادگي از آن گذشت !!! در اين ماجرا معمولا تاريخ نويسان اين عده را ياغي بر خليفه در نظر گرفتند و وجه ديگر ماجرا که زکات بايد به خليفه پرداخت مي شده و مالک و عشيره اش به دليل اينکه در قدير حاضر بودند و بيعت کرده بودند خليفه اول را به خلافت قبول نداشتند از پرداخت زکات سر باز زدند ذکر نمي شود .
  25. [quote name='saeed86' timestamp='1344943461' post='264862'] [right]جناب فتح[/right] [right]شما خودتون در این متنی که نوشتید، نهایت مغالطه و زیر آبی رفتن رو بخرج دادید، اونوقت دیگران رو به دقت کردن توصیه میکنید؟ مگر زمان وفات پیامبر در حجه الوداع، تمامی صحابه و یاران در کنار ایشان نبودند؟ اصلا به فرض هم که نبودند، حضرت علی نمیتوانستند در طول 25 سال اونها رو دور همدیگر جمع کنند؟ مگر اعضای قبیله مالک اشتر از اون پیروی نمیکردند، آیا مالک اشتر نمیتوانست حداقل قبیله خودش رو آماده رزم کنه؟[/right] [right]اصلا امیر المونین(ع) در اون بیست و چند سال، چه اقدامی و تدارکی برای انجام یک قیام نظامی انجام دادند؟ سخنان بسیاری از بزرگان و پژوهشگران مذهبی رو در باره تلاش حضرت علی برای حفظ مصالح جامعه و وحدت بین مسلمین و ریخته نشدن خون ها چه میکنید؟ حتما اون ها هم چیزی نمی فهمند؟ [url="http://www.qudsonline.ir/NSite/FullStory/News/?Id=63694"]http://www.qudsonlin.../News/?Id=63694[/url] اصلا تمام برداشت های ما اشتباه، حضرت علی به عنوان اسوه عدل و عدالت اگر الان زنده بودند، از این سرکوب گری ها و کشتارهای رژیم دیکتاوری سوریه و عملکرد بشار اسد در به ویرانی کشاندن کشورش برای ماندن بر قدرت حمایت میکردند؟ والا دیگه نمیدونم چی بگم[/right][/quote] با سلام خدمت همه دوستان گراميخوب مشکل همين است که در حجه الوداع همه حاضر بودند با حضرت بيعت کردند و بخ بخ لک يا علي ( مبارک باد مبارک باد بر تو اي علي ) گفتند و بعد از رحلت حضرت رسول حتي صبر نکردند بدن مبارک حضرت تدفين شود و سقيفه بني ساعده بوجود آمد . در حالي که حضرت علي مشغول غسل و کفن و تفين پيکر مبارک حضرت رسول بودند ديگران داشتند کيک خلافت را ميان خود تقسيم مي کردند . حتي اينقدر احترام پيامبر را نداشتند که تا خشک شدن کفن حضرت صبر کنند و به قولي ظاهر را حفظ کنند . از چنين جماعتي چه انتظاري داريد ؟ روزي حضرت زهرا از حضرت علي پرسيدن شنيده ام ديگر به توسلام نمي کنند که حضرت فرمود اينکه چيزي نيست حتي جواب سلام من را هم نمي دهند . تا به حال از خود پرسيده ايد چرا حضرت فرمود 25 سال خار در چشم و استخوان در گلو بودم . چرا حضرت علي نيمه هاي شب سر در چاه مي کرد و با چاه درد دل مي کرد . چرا مدفن مقدس حضرت زهرا سلام الله عليها تا به امروز نا مشخص است ؟ چرا مدفن حضرت علي عليه السلام بايد تا 100 سال پس از شهادت ايشان پنهان مي بود ؟ چرا فرق علي را در شب قدر قربه الي الله شکافتند ؟ چرا جگر امام حسن را زهري به داخل تشت آورد که نزديک ترين کسش به او خورانده بود ؟ چرا سر حسين عليه السلام را قربه الي الله بريدند و بر سر ني کردند و خاندان مکرم پيامبر را به عنوان خارجي و شورشي در کوفه اي گرداندند که روزگاري نه چندان دور پايتخت حکومت اسلامي تحت خلافت حضرت علي بود . چه شد که يزيد جرات کرد ته مانده شرابش را بر سر بريده امام حسين درون تشت بريزد ؟ چه شده بود که جرات کرد خانه خدا را در مکه با نجنيق بکوبد ؟ چه شد که شاميان جرات کردند سه روز در مدينه در دست درازي به ناموس مردم شهر پيامبر آزادباشند به طوري که پس از آن هيچ مردي در مدينه به خواستگار دخترش تضمين نمي داد که وي باکره باشد . آيا اينها تاوان سقيفه نيست ؟ به نظر شما امروز همين وقايع را در کشور سوريه نمي بينيم ؟ همين تفکر را پشت کشتارهاي وحشيانه در سوريه و عراق و ديگر بلاد اسلامي نمي بينيد ؟ هنوز هم اسد را جاني مي دانيد و تروريستهاي مخالفش را منزه از جنايت ؟ امروز شيعه کشي نيست ؟ امروز وهابيت سمبل دموکراسي و آزادي بيان است ؟ پادشاهان ديکتاتور قطر و عربستان چه سودي از سقوط اسد مي برند که بيت المال مسلمين را در ضد او به کار مي برند ؟ خود آنها در کشورهايشان فرشتگان عدالتند ؟ در بحرين و عراق لبنان چه سودي از آدم کشي مي برند ؟