zed

VIP
  • تعداد محتوا

    1,735
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    4

تمامی ارسال های zed

  1. [align=justify]معاونت تحقیقات و فناوری وزارت بهداشت در اطلاعیه ای نسبت به آسیب پذیری دستگاههای تصویربرداری پزشکی در مقابل ویروس استاکس نت STUXNET هشدار داد و نحوه مقابله با این ویروس را اعلام کرده است. به گزارش خبرنگار مهر، ویروس رایانه ای استاکس نت Stuxnet با هدف ایجاد اختلال در شرکتها و سازمانهای حیاتی، سیستمهای کنترل صنعتی در سراسر جهان را آلوده کرده و بنا بر گزارشات موجود بیشترین آلودگی در ایران مشاهده شده است. معاونت تحقیقات و فناوری وزارت بهداشت یادآور شده است: با توجه به استفاده از سیستم های شرکت زیمنس در دستگاههای تصویربرداری پزشکی و آسیب پذیری این دستگاهها، به بیمارستانها و مراکز درمانی جهت پیشگیری از اختلال در عملکرد سیستمها هشدارهایی ارسال شده است. روش های ممانعت از آلوده شدن سیستم به این ویروس رایانه ای و سایر ویروسها شامل فعال کردن دیوار آتش در درگاههای ورودی و خروجی، به روز رسانی ویندوز و استفاده از آنتی ویروسهای به روز است. این تراوا اولین بار در تاریخ 17 جولای سال 2010 کشف شده و از طریق حافظه های جانبی Usb و یا از طریق ایمیل های آلوده به صورت تکنیکهای روتکیت خاص به صورت مخفیانه وارد سیستم شده و پس از ایجاد فایلی تقلبی با پسوند’LNK / PI F ‘ شروع به انتشار خود کرده و به این طریق وارد تمامی حافظه های جانبی و با تزریق خود به Internet Explorer از فایروال سیستم عبور می کند. علائم آلودگی دستگاه به ویروس رایانه ای استاکس نت ردیف شکل فایل ها 1 در صورت وجود این فایلهای در سیستم %System%\drivers\mrxcls.sys 2 در صورت وجود این فایلهای در سیستم %System%\drivers\mrxnet.sys 3 در صورت وجود کلید های رجیستری : HKEY_LOCAL_MACHINE\SYSTEM\CurrentControlSet\Services\MRxCls\”ImagePath” = “%System%\drivers\mrxcls.sys” 4 در صورت وجود کلید های رجیستری : HKEY_LOCAL_MACHINE\SYSTEM\CurrentControlSet\Services\MrxNet\”ImagePath” = “%System%\drivers\mrxnet.sys” 5 ایجاد فایلهایی با پسوند Tmp. به صورت مخفی: %DriveLetter%\~WTR[FOUR NUMBERS].tmp 90 درصد آنتی ویروس های زیر قادر به شناسایی این ویروس رایانه ای شده اند با توجه به این که این تراوا از طریق حافظه های جانبی Usb و یا از طریق ایمیل آلوده به این ویروس منتشر می شود و فایل هایی را در سیستم ایجاد می کند و تغییراتی را در API رایانه ایجاد می کند و از طریق تغییر API های تغییر یافته فایل های ایجاد شده در سیستم را مخفی می کند. این ویروس رایانه ای به محض ورود به سیستم قربانی شروع به جمع آوری اطلاعات مربوط به سرورهای موجود در شبکه و نحوه پیکر بندی آنها کرده و در نهایت تلاش می کند از طریق ارتباط راه دور به سایت هایی از جمله "windowsupdate" و "msn"و "mypremierfutbol" و "todaysfutbol" با استفاده از فایلهای آلوده خود را در حافظه های جانبی Usb کپی کند. این تراوا با استفاده از آسیب پذیری سیستم یک درگاه جدید در سیستم ایجاد کرده و به شخص حمله کننده اجازه می دهد به صورت راه دور کنترل سیستم را به دست بگیرد. امکان پاکسازی سیستم از چند طریق وجود دارد که در روش اول با استفاده از آنتی ویروس های معتبر سیستم اسکن می شود و به دلیل اینکه ممکن است تمامی فایلها به صورت کامل پاک نشوند در این صورت سیستم مجدداً راه اندازی می شود. لينك خبر : http://www.mehrnews.com/fa/newsdetail.aspx?NewsID=1237835[/align]
  2. [align=justify]خبرگزاري فارس: طي روزهاي آينده اولين ناوگروه ارتش جمهوري اسلامي ايران براي اولين بار به درياي سرخ و مديترانه خواهد رفت. امير دريادار غلامرضا خادم بي‌غم جانشين فرمانده نيروي دريايي ارتش در گفتگو با خبرنگار دفاعي خبرگزاري فارس، با اشاره به نحوه اعزام يگان‌هاي زيرسطحي و سطحي نداجا به آبهاي دوردست، با بيان اينكه اين اقدام در يگان‌هاي زيرسطحي‌ و سطحي به يك صورت انجام مي‌شود، گفت: در ماموريت‌هاي نيروي دريايي هميشه 2 تا 4 فروند ناو شركت دارند كه از اينها يك يا دو ناو، رزمي و يكي ديگر ناو پشتيباني است. بي‌غم در ادامه تصريح كرد: زيرسطحي‌‌ها هم به عنوان يك يگان رزمي تعريف شده و خودشان اين توانايي را دارند تا در مسافت‌هاي مختلف به صورت مستقل عمل كرده و نياز به پشتيبان رزمي نداشته باشند اما در ماموريت‌هايي كه فاصله زياد مي‌شود، نياز است كه يگان‌هاي پشتيبان رزمي نيز آنها را همراهي كند. جانشين فرمانده نيروي دريايي ارتش با بيان اينكه اعزام زيرسطحي به مسافت دور در برنامه كاري نيرو قرار دارد، اظهار داشت: اين اتفاق بزودي رخ خواهد داد و طبيعي است كه اگر قرار باشد زيرسطحي‌ها را به مسافت دور بفرستيم حتما يگان پشتيبان رزمي هم اعزام خواهيم كرد. بي‌غم در خصوص نحوه اعزام زيرسطحي‌ها به ماموريت هاي مختلف گفت: بسته به نياز اطلاعاتي كه داريم، اين ماموريت‌ها طراحي و زيرسطحي‌ها را اعزام خواهيم كرد كه حتما يگان‌هاي همراه نيز با آنها خواهد بود مگر اينكه ماموريت‌ خاصي باشد. وي در بخش ديگري از سخنانش با بيان اينكه ماموريت‌هاي نيروي دريايي در منطقه گسترش پيدا كرده است، گفت: يگان‌هاي نيروي دريايي ارتش تا مدار 10 درجه هم در شرق منطقه و هم در غرب كه خليج عدن و باب‌المندب است حضور دارند. بي‌غم با بيان اينكه يك ناوگروه آموزشي-عملياتي نيروي دريايي ارتش طي هفته جاري به اين منطقه اعزام خواهد شد، ادامه داد: اين ناوگروه ماموريت دارد علاوه بر آموزش عملي براي برخي از دانشجويان دانشگاه امام خميني(ره)، بحث اشراف اطلاعاتي را نيز در منطقه دنبال كند و حتي اين ناوگروه در اين ماموريت وارد آب‌هاي درياي سرخ و پس از آن به درياي مديترانه خواهد شد. جانشين فرمانده نيروي دريايي ارتش با اشاره به ويژگي‌هاي مهم اين ماموريت، تصريح كرد: در اين ماموريت با توجه به عبور از كانال سوئز، مسير بسيار خوبي پيش روي ناوگروه اعزامي خواهد بود و از طرف ديگر دانشجويان نيروي دريايي نيز مناطق جديدي را تجربه خواهند كرد. وي با بيان اينكه در اين ماموريت اشراف اطلاعاتي خوبي نسبت به اين مناطق پيدا خواهيم كرد، افزود: البته اين يك ماموريت طولاني است و ممكن است تا سال آينده نيز به طول بينجامد. به گزارش فارس، درياي مديترانه بزرگترين درياي داخلي جهان به مساحت 2،966،000 كيلومتر مربع و در منطقه‌ استراتژيك ميان سه قاره آسيا، اروپا و آفريقا قرار گرفته است. مديترانه كه شامل چند درياي كناري و داخلي بوده، در غرب به وسيله تنگه جبل‌الطارق با اقيانوس اطلس ارتباط دارد. اين دريا همچنين از طريق كانال سوئز به درياي سرخ وصل شده و از آنجا به اقيانوس هند راه پيدا كرده است. مصر، لبنان، فلسطين، سوريه، تونس، تركيه، مراكش، الجزاير، ليبي، يونان، آلباني، صربستان و مونتنگرو، بوسني و هرزگووين، كرواسي، اسلووني، ايتاليا، فرانسه و اسپانيا كشورهاي ساحلي مديترانه را تشكيل داده و دو كشور قبرس و مالت نيز به عنوان دو جزيره در داخل درياي مديترانه قرار دارند. درياي سرخ نيز با مساحت 438000 كيلومتر مربع، به عنوان پانزدهمين درياي جهان، خليجي از اقيانوس هند است كه بين شبه‌جزيره عربستان و شمال شرقي قاره آفريقا قرار دارد. همسايگان اين دريا را كشورهاي فلسطين، مصر، عربستان سعودي، يمن، جيبوتي، اتيوپي، سودان، و اردن تشكيل مي‌دهند. درياي سرخ از طريق كانال سوئز به درياي مديترانه و از تنگه باب‌المندب با خليج عدن و اقيانوس هند در ارتباط بوده و خليج ايلات نيز در اين دريا واقع شده‌است. لينك خبر:http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8911020181[/align]
  3. [align=justify]عصرایران: امروزه هر جا سخن از استراق سمع و شنود مکالمات تلفن های همراه به میان می آید تصویری که در اذهان عامه نقش می بندد این است که در هنگام برقراری تماس ، مکالمات رد و بدل شده توسط دستگاهی واسط ضبط می شود و مورد شنود قرار می گیرد.این نوع استراق سمع اگر چه می تواند مورد استفاده قرار گیرد اما با پیدایش تلفن های همراه و گسترش ارتباطات سیار ، شیوه های جدید و کاراتری جهت شنود مکالمات و استراق سمع های محیطی به کار گرفته می شود. هر تلفن همراهی قاعدتاً دارای یک میکروفون بسیار حساس است که همواره قابلیت فعال شدن را دارا می باشد.فعال کردن این میکروفون نیازی به برقراری تماس با گوشی مزبور و فعال شدن سیم کارت گوشی و یا حتی روشن بودن تلفن همراه ندارد. امروزه یکی از تجارت های پرسود برای شرکت های سازنده تلفن های همراه ، فروش دستگاه های فعال کننده میکروفون های تلفن های همراه و امکانات شنود این میکروفون های فعال شده می باشد. این دستگاه ها قابلیت هایی به خریداران آنها می دهد که با استفاده از آن می توانند به راحتی ، تلفن همراه شخص مورد نظر خود را به میکروفون مخفی خود تبدیل نموده و کلیه مکالمات وی در محل کار ، منزل و یا حتی در جمع دوستان را به راحتی شنود نمایند. البته این دستگاه های شنود تنها توسط شرکت های سازنده تلفن های همراه ، تولید نمی شودو سایر شرکت های تولید کننده نرم افزار های موبایل نیز می توانند در صورت داشتن کد های نفوذ به دستگاه های تلفن های همراه شرکتی خاص(مانند نوکیا) نرم افزار مناسب شنود این نوع تلفن های همراه را تولید نمایند. البته فعال کردن این نوع سیستم ، عموماً نیاز به نصب نرم افزار مربوطه بر روی تلفن همراه افراد قربانی دارد که این عمل ممکن است از طریق ارسال پیامک ، بلوتوث و ... انجام گیرد. در صورتی که فرد مهاجم بخواهد از شیوه ارسال پیامک برای نصب این نرم افزار مخفی استفاده نماید ، پیامکی عمومی مانند تبریک سال نو به طیف وسیعی از مشترکان یک شهر ارسال می کند و مشترکان تلفن های همراه نیز پس از خواندن این پیامک ، فرد مهاجم را در جایگذاری این جاسوس کوچک یاری می رسانند. با استفاده از این تکنولوژی ، هر تلفن همراه یک جاسوس بالقوه می تواند باشد که حتی در صورت خاموش بودن دستگاه تلفن همراه نیز می تواند بسته به حساسیت میکروفون خود ، امواج صوتی را از شعاعی از محیط خود ، جذب و ارسال نماید. لازم به ذکر است که این سیستم جاسوسی ، تنها محدود به شنود مکالمات محیطی نمی شود بلکه این دستگاه ها قادربه دسترسی به تمامی بخش های تلفن همراه از قبیل یادداشت های شخصی ، پیام های کوتاه ، لیست تماس ها و ... می باشند. [b]توصیه هایی برای مقابله با این جاسوس :[/b] ۱. در صورتی که این سیستم جاسوسی توسط یکی از شرکت های سازنده تلفن همراه (مانند نوکیا) به فرد مهاجم فروخته شود ، عملاً هیچ کاری نمی توان انجام داد جز اینکه به هنگام حضور در جلسات کاری و خصوصی که اطلاعات با ارزشی (مانند اطلاعات مالی) ردوبدل می شود باتری موبایل خود را خارج کرده و فضای کاری را عاری از دستگاه تلفن همراه شرکت مورد نظر نمایید. ۲. حتی الامکان شماره هایی که پیامک های گروهی ارسال می نماید را Ban نمایید. ۳. پیامک هایی که از افراد ناشناس می رسد و دارای حجمی بیش از یک اس ام اس است را باز نکنید. ۴. Bluetooth دستگاه موبایل خود را در مواقع غیر ضروری ، در حالت Off قرار دهید. ۵. اطلاعات شخصی و حساس مانند رمز عبور سامانه بانکی ، شماره حساب و ... را در دستگاه تلفن همراه خود ذخیره ننمایید. ۶. در بازه های زمانی کوتاه ، دستگاه تلفن همراه خود را Format نمایید. ۷. به یاد داشته باشیم که دستگاه های تلفن های همراه نسل قدیم به دلیل قدرت پردازش و فضای حافظه اندک از امنیت به مراتب بالاتری نسبت به تلفن های نسل جدید برخوردار هستند. ۸. توصیه ویژه : "شرکت نوکیا سابقه ای نه چندان درخشان در زمینه حفظ حقوق مشتریان دارد !" لينك خبر : http://www.jahannews.com/vdcgqw9q3ak9nw4.rpra.html[/align]
  4. [align=justify]آمریکا مدعی است که ایران به دنبال دستیابی به سلاحی ویژه برای حمله به آمریکا است که می تواند آمریکا را به عصر ماقبل صنعت باز گرداند. به گزارش خبرنگار مشرق،این سلاح مؤثر « بمب الکترو مغناطیسی » (EMP) نام دارد که اساس و عصاره آنها چیزی نیست جز یک پرتو شدید و آنی از امواج رادیویی که قادر است همه مدارهای الکتریکی را که در سر راهش قرار گیرد نابود سازد . به دلیل وابستگی شدید جوامع پیشرفته به تکنولوژی، استفاده از بمبهای الکترومغناطیس می تواند سبب فلج شدن روند زندگی در یک جامعه وابسته به تکنولوژی شود . آمریکا می گوید ایران وعده داده است که «جهان بدون آمریکا» امکان‌پذیر است و این چیزی است که ایران به آن دست خواهد یافت. ایالات متحده از یک حمله به آمریکا با بمب الکترومغناطیسی هراس دارد و مدعی است که این حمله از جانب گروه های تروریستی نخواهد بود بلکه تنها کره شمالی یا ایران با دستیابی به تکنولوژی پیچیده ی این بمب ها و دارا بودن موشک های پیشرفته ای چون شهاب 3 می توانند این حمله را صورت دهند و با این کار آمریکا را به چند قرن پیش برگردانند. این مساله ای است که رسانه های آمریکایی روی آن تبلیغات زیادی می کنند. مقامات بلند پایه ی جمهوری اسلامی بارها اعلام کرده اند که ایران هیچگاه به دنبال دستیابی به بمب هسته ای نیست چراکه یک سلاح کشتار جمعی است و ایران استفاده از آن را حرام می داند و آمریکا نیز می داند که ایران از سلاح های کشتار جمعی همچون بمب اتمی استفاده نمی کند بنابراین هر حمله اتمی به آمریکا پیشاپیش از سوی ایران به دلیل مبانی دینی جمهوری اسلامی، محکوم شده می باشد. اما با این استدلال که بمب اتمی یک سلاح کشتار جمعی نیست و فقط وقفه عظیمی در زندگی آن ها ایجاد می کند لذا این پتانسیل را در ایران می بینند که در یک جنگ تمام عیار دست به استفاده از بمب الکترومغناطیس بزند و باعث نابودی آمریکا برای همیشه شود. اکنون سوال اینجاست که آمریکا با تهدید نشان دادن ایران اتمی و نشان دادن حجم وسیع آسیب های خود در برابر این تهدید، به دنبال دستیابی به چه عوایدی است؟ متن زیر ادعای آمریکا در مورد بمب EMP ایران است: [b]وابستگی ایالات متحده به الکترونیک در تمامی شئون زندگی شهروندان، آمریکا را نسبت به یک تهدید نوظهور آسیب‌پذیر می‌نماید. حمله یک بمب الکترومغناطیس (EMP) می‌تواند با یک کلاهک هسته‌ای صورت بگیرد و در ارتفاع بالایی در آسمان ایالات متحده منفجر شود در نتیجه این انفجار، بمب الکترومغناطیس (یک شوک موجی الکترومغناطیسی) تولید می‌شود که می‌تواند ارتباطات نظامی و غیرنظامی، برق، حمل و نقل، آب، غذا و دیگر زیرساخت‌ها را فلج کند. گرچه ممکن است در وهله نخست، انفجار یک EMP در ارتفاع بالا کسی را نکشد. اما بخش وسیعی از ایالات متحده را فلج می‌کند. پیامدهای اقتصادی و عملکردی طولانی مدت می‌تواند بین چند ساعت تا چند سال بطول انجامد. اگر بخواهیم تأثیرات ثانویه آن را در نظر بگیریم، یک بمب الکترومغناطیس می‌تواند حتی نسبت به یک حمله مستقیم هسته‌ای بسیار کشنده‌تر باشد. در واقع همانطور که یکی از اعضای مجلس نمایندگان آمریکا، آقای اسکو بارتلت می‌نویسد: در جایی که حملات هوایی تروریست‌ها در 11 سپتامبر منجر به مرگ هزاران نفر شد، یک حمله تروریستی حملات الکترومغناطیسی می‌تواند به صورت غیرمستقیم باعث مرگ میلیون‌ها نفر و فروپاشی همیشگی کل جامعه آمریکا گردد. این تهدید بیشتر از همه از سوی ایران ساطع می‌گردد. کشوری که در حال ساخت موشک‌های بالستیک و هسته‌ای می‌باشد. و رئیس جمهور آن وعده داده است که «جهان بدون آمریکا» امکان‌پذیر است. کشور ما (آمریکا) در حال حاضر آمادگی مقابله با تهدیدات این حملات را ندارد. چرا که سیاستمداران آمریکایی این تهدید را جدی نمی‌گیرند. یکی از اقدامات مهم برای خنثی‌سازی این تهدید، این است که زیرساخت‌های خود را در مقابل چنین حمله‌ای تقویت کنیم. اما ضروری‌ترین اقدام، ایجاد یک سیستم دفاعی موشکی مناسب می‌باشد. هنگامی که پای تهدید EMP به میان آید ایالات متحده نمی‌تواند از متحمل یک بی‌درایتی دیگر با نادیده گرفتن این تهدید شود. کشور ما (آمریکا) می‌تواند این اقدامات را برای مقابله با تهدید EMP انجام دهد: - این فیلم را مشاهده کنید و برای دوستان و وبلاگ‌های مختلف بفرستید تا زنگ خطر را به صدا درآورید. - هشدار به دولتمردان با استفاده از امکانات سایت شیلد آمریکا (http://shieldamerica.org) نسبت به تهدید EMP و کارهای لازم برای حفاظت از خود از جمله ساخت سپر دفاعی موشکی. - کمیسیون ارزیابی تهدیدات EMP: در نوشته‌های مقامات نظامی ایران به وضوح بحث از یک حمله EMP هسته‌ای است که بر اثر آن ایالات متحده به شدت آسیب خواهد دید. ازسوی دیگر با عملیات روانی ایالات متحده در مورد حمله تروریستی به خاک آمریکا، درسریال های استراتژیک "جریکو" و یا "24" که در آن آمریکا را آماج حملات تروریستی اتمی می بینیم، این شائبه وجود دارد که ایالات متحده، 11 سپتامبر دیگری را به صورت ساختگی با حمله EMP به خود مرتکب خودزنی دیگری شود و از آنجا که از قبل ایران را مستعد برای حمله به آمریکا نشان داده است، اتهام حمله به آمریکا را به ایران نسبت دهد و دست به اقدامات تلافی جویانه بزند. فیلم هایی همچون فیلم مزبور مهیا کننده بستر لازم در عملیات روانی و بستر سازی برای اتهام به ایران برای حمله به خاک آمریکا است. بر روی خروجی سایت شیلد امریکا فیلم کوتاهی قرار داده شده تا این تهدید را جدی تر از پیش نشان دهد و مردم را تحریک کند تا از دولتمردان آمریکا بخواهند که برایشان سپر موشکی تاسیس و راه اندازی نمایند تا از تهدید EMP ایران مصون بمانند. لذا این روایت آمریکا از تهدید نشان دادن ایران اتمی، فرصتی برای آمریکا ایجاد می کند تا در میان مردم، بستر لازم را برای تاسیس سپر موشکی فراهم نماید. متن این فیلم به شرح زیر است: رهبران ایران اظهار می دارند که جهان بدون آمریکا هم ممکن است، و هم عملی. آنها برای نابودی آمریکا استراتژی دارند. کارشناسان مرکز سیاست دوحزبی می گویند که ایران در تلاش برای ساخت سلاح های هسته ای و آزمایش موشک هایی که می توانند آنها را حمل کنند می باشد و بودجه تروریست هایی که می توانند از آنها استفاده کنند را نیز تامین می کند. نوشته های نظامیان ایران به صراحت حاکی از حمله هسته ای به آمریکا می باشد. کشتی ای در نزدیکی سواحل ما، یک موشک دارای کلاهک هسته ای شلیک می کند. موج انفجار حاصل از آن سبب ایجاد یک شوک عظیم انرژی به نام «پالس الکترومغناطیسی» می شود، که سامانه های الکترونیکی سراسر آمریکا را از کار می اندازد. برق قطع می شود! ارتباطات نظامی و غیرنظامی فلج می گردد! تلفن ها و رایانه ها از کار می افتند! نه غذایی. نه آبی. اقتصاد در آشوب! میلیون ها نفر بر اثر گرسنگی و یا نیاز به دارو می میرند. جهانِ بدون آمریکا، تا آنجا که ما می دانیم، چیزی است که ایران بدان دست پیدا خواهد کرد، چراکه ما بی دفاع هستیم. از رهبران ما بپرسید که آنها در این خصوص چه طرحی دارند. [/b]لينك خبر : http://mashreghnews.ir/NSite/FullStory/News/?Id=22812[/align]
  5. پروژه شیر ایران از جمله قراردادهایی است که علی رغم اهمیت آن، توجه خاصی از سوی رسانه ها و سیاستمداران کشورمان به آن نشده است. به گزارش گروه دفاع و امنیت مشرق، کشور انگلستان در دوران جنگ دوم جهانی در زمینه ساخت تانک و ادوات زرهی بسیار عقب تر از کشورهایی چون آلمان و یا آمریکا و روسیه بود. در پایان جنگ دوم جهانی و با توجه به تجربیات بدست آمده در طول جنگ، انگلیسی ها تانک میان وزنی به نام سنتورین را تولید کردند که با تولید نزدیک به 4400 دستگاه از آن تانک، تبدیل به یکی از بزرگترین موفقیتهای انگلستان در زمینه ساخت این اهرم آهنین تبدیل شد. اما با ظهور نسل جدید تانکهای سنگین روسی، کشورهای غربی متوجه شدند که سنتورین توانایی مقابله با این تهدید جدید را ندارد و لذا دست به تولید و طراحی یک تانک جدید سنگین وزن زدند. تانک چیفتن که در اوایل دهه 60 میلادی پا عرصه ظهور نهاد، تانکی بود به وزن 55 تن که با یک توپ 120 میلی متری مسلح شده و به نظر می آمد در زمان خود از بهترین های دنیا باشد. اما این تانک مشکل بزرگی داشت و آن هم سیستم پیشران بود . در مدل اولیه این تانک، این سیستم تنها توانایی تولید قدرتی در حدود 585 اسب بخار را داشت که به هیچ عنوان مناسب نبود. یعنی تانک چیفتن با طول 10 متر، عرض 5/3 متر و ارتفاع 3 متر، سرعتی در حدود 48 کیلومتر بر ساعت داشت و در بسیاری از موارد دچار مشکلات عدیده ای در موتور خود می شد. ارتش انگلستان با توجه به مشکلات عدیده این تانک دست به چندین مرحله ارتقاء در این مدل زد و سیستم پیشران آن را تقویت کرد. * ورود ایران کشور ایران در زمان رژیم شاهنشاهی دست به خرید مدل مارک 5 چیفتن زد که موتور آن قدرتی در حدود 650 اسب بخار تولید می کرد اما مشکلات همچنان ادامه داشتند ولی به دلیل نفوذ غرب در ایران، ارتش ایران دست به خرید 800 دستگاه تانک چیفتن زد و عمده این تانکها را به لشگر 92 زرهی اهواز تحول داده شد؛ تانکی که به هیچ عنوان متناسب با شرایط خوزستان نبود. در اواخر دهه 60 و اوایل دهه 70 میلادی کم کم سر و کله نسل جدید تانکهای روسی مثل T-64 و T-72 پیدا شد. تانکهای غربی مثل M-60 آمریکایی یا چیفتن انگلیسی و یا لئوپارد 1 آلمانی به هیچ عنوان توانایی مقابله با این نسل از تانکهای روسی را نداشتند. فلذا هر کدام از این کشورها به دنبال طراحی و ساخت نسل جدیدی از تانکها رفتند. انگلستان قصد داشت ابتدا در پروژه ای مشترک با آلمان غربی به نام MBT-80 دست به تولید تانک بزند که به علت عدم توافق طرفین، این پروژه راه به جایی نبرد. این کشور در دهه 70 میلادی که با مشکلات عدیده مالی رو به رو شده بود توانایی طراحی و ساخت تانک جدید را نداشت و با نگرانی، منتظر آینده بود. اما در خاورمیانه و به لطف جنگ سال 1973 بین اعراب و اسراییل و افزایش ناگهانی قیمت نفت، رژیم شاهنشاهی که به حجم زیادی از پل دست پبدا کرده بود و از طرفی دیگر به مشکلات چیفتن پی برده بود دست به سفارش تانکی جدید به انگلستان تحت عنوان پروژه "شیر ایران" زد. * ماجرای شیر ایران چه بود؟ این پروژه شامل دوقسمت بود که در بخش اول بنا بر این بود که 125 دستگاه تانک شیر 1 که در حقیقت مدل ارتقاء یافته چیفتن بود به ایران تحویل شود . این ارتقاء شامل تعویض موتور چیفتن با یک موتور جدید به قدرت 1200 اسب بخار، ارتقاء سیستم کنترل آتش و نصب یک جعبه دنده اتوماتیک بود. اما بخش دوم قرارداد، مربوط به پروژه شیر 2 میشد که علاوه بر ارتقاء های انجام شده بر روی شیر 1 ، از زره بسیار پیشرفته چابهام و سیستم های هدف گیری و دید در شب نیز بهره می برد. قرار بر این بود که 1225 تانک شیر 2 نیز خریداری شود. در زمانی که خط تولید شرک ویکرز انگلستان در حال تولید این تانک برای ارتش ایران بود، انقلاب اسلامی به پیروزی رسید. دولت موقت به نخست وزیری مهدی بازرگان بدون توجه به شرایط بسیار حساس منطقه خاورمیانه در ادامه سیاستهای غلط دفاعی خود نظیر نصف کردن مدت زمان خدمت سربازی، اکثر قراردادهای دفاعی ایران با کشورهای خارجی را لغو کرد که از جمله این قردادها پروژه شیر بود. دولت انگلستان نیز که فرصتی بهتر از این نمی توانست بیابد، تنها با پرداخت مبلغی بسیار کم شیر ایرانی را تصاحب کرد و با نام چلنجر وارد خدمت نمود. امروزه نیز این تانک ساخت شده با پول ایران در جنوب عراق لوله های خود را به سمت کشورهای مسلمان نشانه رفته است. در قدرت این تانک نیز همین بس که در جریان عملیات طوفان صحرا در سال 1991 این تانک توانست 300 تانک عراقی را بدون از دست دادن حتی یک تانک نابود کند. در ضمن انگلستان توانست با صادرات این تانکهای ساخته شده با پول ایران به اردن و عمان، سود خوبی نیز به جیب بزند. لينك خبر : [url="http://mashreghnews.ir/NSite/FullStory/News/?Id=25486"]http://mashreghnews..../News/?Id=25486[/url]
  6. zed

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    [align=justify]سقوط هواپيما در خط پروازي تهران – اروميه در حالي بود كه پس از اين سانحه، جوسازي‌هاي زيادي عليه دولت در رسانه‌هاي داخلي و خارجي شد مبني بر اينكه دولت حتي نسبت به امنيت شهروندانش نيز بي‌تفاوت است. اين در حالي است كه گزارش ايكائو سازمان بین‌المللی هواپیمای کشوری كه بازرسان آن از 10 آبان تا 19 آبان سال جاري به ايران آمدند و سازمان هواپیمایی کشوری را مورد ممیزی قرار دادند، حاكي از موضوع ديگري است. به گزارش رجانيوز، بازرسي ايكائو در شرايطي انجام شد كه اتحاديه اروپا قصد داشت با استناد به گزارش ايكائو و نقاط ضعف عمده در صنعت هوايي كشور، پروازهاي ايران را به‌طور كامل در ليست سياه قرار دهد و متعاقب آن، زمينه براي تحريم پروازهاي ايران ايجاد شود. با اين حال، در جريان 9 روز بازرسي بازرسان ايكائو كه بر اساس تصمیمات مجمع عمومی آن انجام شد و جمهوری اسلامی ایران به عنوان یکی از اعضای متعهد به اجرای مصوبات مجمع عمومی ایکائو موظف بود با سازمان فوق برای تعیین سطح ایمنی هوانوردی کشور همفکری كند، نتيجه‌اي بر خلاف پيش‌بيني غربي‌ها به‌دست داد. البته بازرسي‌ها از سازمان هواپيمايي كشوري سابقه دارد. سال 1998 در فاز اول به صورت برنامه داوطلبانه در موضوعات انکس 1 (گواهینامه‌های فنی و عملیاتی)، انکس 6 (عملیات پرواز) و انکس 8 (قابلیت پرواز) قرار گرفته است. سال 2000 و در فاز دوم به صورت برنامه اجباری مجددا مورد ارزیابی همین سه انکس قرار گرفت و پیگیری اشکالات نیز در سال 2004 انجام شد. از سال 2005 با مصوبه مجمع جهانی ایکائو مقرر شد کلیه ضمائم ایکائو مشتمل بر موارد زير به صورت جامع مورد ارزیابی قرار گیرد که این امر توسط 5 نفر از بازرسین خبره ایکائو از کشورهای پرو، استرالیا، ایسلند، چین و سنگاپور از تاریخ مذکور به مورد اجرا قرار گرفت: * صدور گواهینامه‌های فنی و عملیاتی (انکس 1) * قوانین هوانوردی (انکس 2) * هواشناسی هوانوردی (انکس 3) * نقشه‌های هوانوردی (انکس 4) * عملیات وسایل پرنده (انکس 6) * نحوه ثبت وسایل پرنده (انکس 7) * قابلیت پرواز وسایل پرنده (انکس 8) * مخابرات هوانوردی (انکس 10) * مدیریت ترافیک هوایی (انکس 11) * نحوه تجسس و نجات وسایل پرنده در مواقع اضطراری (انکس 12) * بررسی سوانح هوایی (انکس 13) * فرودگاه‌ها (انکس 14) * سرویس اطلاعات هوانوردی (انکس 15) * حفاظت محیط زیست (انکس 16) * حمل‌ونقل کالای خطرناک (انکس 18) الزامات ممیزی: در این روش ممیزی هشت موضوع برای تامین ایمنی هوانوردی در کشور که از درجه اهمیت بسیار بالایی برخوردار است، مورد ممیزی قرار می‌گیرد که 5 مورد آن بايد در سازمان هواپیمایی کشوری استقرار داشته و به پشتوانه آن سازمان هواپیمایی کشوری سه بخش دیگر را به مرحله اجرا درآورد که عبارتند از: 3. ایجاد استقرار سیستم (Establishment) 1-الف) مقررات هوانوردی مصوب پارلمان (مجلس): جهت حمایت قانونی از مقررات و اهداف سازمانی 1-ب) الزامات مقرراتی خاص هوانوردی: جهت آدرس‌دهی کلیه فعالیت‌های هوانوردی 1-ج) ساختار سازمانی و شرح وظایف نظارتی: برای اعمال حاکمیت دولتی در بخش‌های هوانوردی کشور 1-د) نحوه آموزش و کیفیت پرسنل فنی و تخصصی سازمان: به منظور پیش‌بینی الزامات مورد نیاز برای جذب نفرات و همچنین وجود روش مناسب برای به‌روز نگه داشتن پرسنل فنی و عملیاتی 1- ه) فرآیندها و دستورالعمل‌ها: دسترسی به جزییات روشن و شفاف برای اعمال فعالیت‌های سازمان 4. اجرای مقررات (Implementation) 2-الف) صدور مجوز، گواهینامه، تاییدیه و حدود اختیارات که به استناد دستورالعمل‌های مصوب و با توجه به الزامات مندرج در آن نسبت به صدور موارد مذکور اقدام شود. 2-ب) تعهدات نظارتی، دارندگان مجوز، گواهینامه و تاییدیه صادره از سوی سازمان موظف به استمرار اجرای الزامات مربوط به این موارد می‌باشند که در قالب بحث‌های نظارتی صحه‌گذاری می‌شود. 2-ج) روش حل و فصل نگرانی‌های ایمنی: برقراری فرهنگ ایمنی در شرکت‌های هوایی که موجب ایجاد نگرانی برای تشخیص اشکالات و برطرف کردن آنها به منظور به حداقل رساندن مشکلات و عدم بروز سانحه را موجب گردد. اقدامات صورت گرفته: از آنجایی که برای اجرای استانداردهای ایکائو وجود زیرساخت‌ها و پیش‌نیازها از قبیل ساختار سازمانی، نیروهای متخصص آموزش دیده و مقررات اجرایی و اجابت‌کننده استانداردهای مطروحه در انکس از لوازم حیاتی و ضروری محسوب می‌شود، به همین منظور معاونت‌های زیرمجموعه سازمان هواپیمایی کشوری پس از انجام ممیزی توسط بازرسان اتحادیه اروپا با توجه به فراگیر بودن موضوع ممیزی در ارتباط با 16 ضمیمه کنوانسیون شیکاگو (5 برابر حجم ممیزی‌های قبلی) و نیز کنترل اسناد و شواهد با شرح جزییات و کاملا متفاوت با نحوه انجام ممیزی قبلی (مقایسه‌ای و انطباقی) اقدام به تهیه و تدوین مقررات اجرایی به شرح ذیل كرد: الف) در کلیه معاونت‌های سازمان به منظور ایجاد یکنواختی و ارایه قوانین مشخص و استاندارد، مفاد الزامات ICAS (Iran Civil Aviation Standard) تدوین شد. لازم به توضیح است که در این رابطه 16 جلد الزامات که بعضا هر جلد نیز شامل چند بخش می‌گردد با همت کارشناسان تهیه، تدوین، بازنگری، تصویب و جهت اجرایی شدن در وب‌سایت سازمان قرار گرفت. ب) بر اساس مقررات مصوب کنوانسیون شیکاگو که به تایید مجلس شورای ملی وقت نیز رسیده است، وضع استانداردها تنها با ارایه مقررات پشتیبانی‌کننده که به سازمان هواپیمایی کشوری اجازه اجرای آنها را اعطا می‌نماید، امکان‌پذیر است که در این رابطه برای هریک از ICASها، مقررات پشتیبانی‌کننده در قالب و با معرف ICAR (Iran Civil Aviation Regulation) تهیه و تدوین شد. 16 جلد مقررات پشتیبانی‌کننده فوق‌الذکر پس از تهیه به منظور بهره‌برداری حوزه‌های ذیربط در صنعت هواپیمایی و ارایه به بازرسان ایکائو پس از تصویب اولیه در سایت سازمان قرار گرفت. ج) یکی از مهم‌ترین شاخص‌های ایکائو در عملی شدن استانداردها وجود دستورالعمل‌های هدایت‌کننده و اجابت‌کننده مقررات ایکائو بر اساس استانداردهای مندرج در مفاد انکس‌ها می‌باشد، سازمان هواپیمایی کشوری در حداقل فرصت باقی‌مانده با انجام اقداماتی نظام‌مند برای اجابت هریک از موارد مندرج در مفاد هر یک از انکس‌ها در ICASها نیز مورد اشاره قرار گرفته است، اقدام به صدور دستورالعمل‌های اجرایی در قالب CADها (Iran Civil Aviation Directive) كرد. اين در حالي بود كه اجابت استانداردهای مندرج در ICASها به دستورالعمل‌های تشریحی فوق‌الذکر نیازمند می‌باشد که با اجرای این دستورالعمل‌ها بايد حداقل استانداردهای ایکائو پوشش داده شود، لذا تهیه و ارایه این اسناد مستلزم صرف انرژی و زمان فوق‌العاده‌ای بوده است که در این رابطه 12 آیین‌نامه (ICAR) و 20 جلد استاندارد (ICAS) و 263 دستورالعمل (CAD) و 126 چک لیست (مجموعا 421 جلد) جهت ارایه به بازرسان USOAP آماده شده که آمار در مقایسه با 30 سال گذشته (فقط 20 مورد بوده است) بی‌نظیر بوده است. انجام ممیزی: با توجه به حجم گسترده فعالیت هوانوردی کشور با حدود 400 فروند هواپیمای سنگین و سبک و هلی‌کوپتر و 13 مرکز تعمیراتی وسایل پرنده 37 شرکت هواپیمایی و هلی‌کوپتری، هفت مرکز طراحی و تولید وسایل پرنده از جمله تولید هواپیمای ایران 140 و همچنین نظارت بر ارایه سرویس‌های هوانوردی با بیش از 366 هزار پرواز به خاک جمهوری اسلامی طی یک سال با داشتن 83 فرودگاه و 58500 کیلومتر راه هوایی توسط متخصصین توانمند ایران نشانه حجم گسترده عملیات هوانوردی در کشورمان است که پس از اتمام بازرسی، سر تیم ممیزی‌کننده در جلسه اختتامیه با توجه به رضایتمند بودن وضعیت سامانه‌ها و شیوه‌های نظارتی و نتیجه بازرسی اخیر و بالاتر بودن میزان اقدامات ایران از متوسط جهانی، ایشان صراحتا اعلام كردند که تعداد یافته‌های حاصل از بازرسی جامع تیم USOAP نسبت به کشورهای مشابه از نظر پهنه جغرافیایی و عملیاتی و نیز میزان جابه‌جایی بار و مسافر، تعداد هواپیماها، فرودگاه‌ها و فعالیت‌های زیربنایی به منظور طراحی و ساخت و تولید هواپیما بسیار کمتر می‌باشد که این یک موفقیت بی‌نظیر محسوب می‌شود. نتایج حاصل از ممیزی: سرپرست تیم بازرسی ایکائو اعلام كرد که سازمان هواپیمایی کشوری ایران دارای حاکمیت و اقتدار (Soverinity) بوده و بی‌پرده و شفاف (Transparancy & Disclosure) و با انجام اقدامات مناسب و به‌جا (Time Lines) و نیز تدوین و اجرایی نمودن مقررات در برگیرنده (All inclosiveness) اقدام به ایجاد یک ساختار منسجم و سیستماتیک، مستحکم و با هدف (Systematic Consistent & Objective) كرده که نتایج حاصل از آن و مصادیق اجرایی حاکی از بی‌طرفی (Fairness) در همه سطوح شرکت‌های بهره‌بردار می‌باشد. در همین راستا، اشکال موثر و نافذی (Significant & Critical item) که سازمان هواپیمایی کشوری ایران را از انجام وظایف قانونی و بین‌المللی متعهد شده بازدارد، یافت نشد، ضمن اینکه سازمان در مسیر ایجاد ساختار مناسب، با هدف آماده‌سازی و هدایت روش‌های بازرسی و ممیزی گام برمی‌دارد تا بتواند با پیگیری یافته‌ها و اصرار بر انجام اقدامات اصلاحی مناسب، سطح ایمنی را در زیرمجموعه تحت حاکمیت خود ارتقا دهد. لينك خبر : http://www.rajanews.com/detail.asp?lang_id=&id=76699[/align]
  7. با سلام خدمت همه دوستان گرامي در خصوص امكان توليد تيتانيوم در ايران -------------------------------------------- توليد تيتانيوم در ايران نويسنده: محمد جليل اوغلي پيگمنت يا رنگ دانه محصول فرآوري ماده معدني تيتانيوم است كه كاربرد گسترده و وسيعي در صنايع پيدا كرده است. اين محصول بيشتر در صنايع رنگ سازي، لاستيك سازي و مركب و جوهرسازي كاربرد دارد. هم اكنون برخي كشورهاي اروپايي، چين و اوكراين بزرگ ترين توليدكننده پيگمنت در جهان محسوب مي شوند. قيمت اين محصول در بازارهاي جهاني برحسب كيفيت بين 1300 تا 2400دلار در حال نوسان است. فلز تيتانيوم محصول ديگري است كه مي توان در جوار كارخانه پيگمنت سازي توليد كرد. فلز تيتانيوم به دليل مزايايي كه دارد به فلز قرن شهرت يافته است مصرف تيتانيوم در آلياژهاي فولادي است. صنايع پزشكي يكي از مصرف كنندگان اصلي اين فلز هستند. وزن مخصوص كم تيتانيوم نسبت به فلز آهن، قابليت خورندگي كم و مقاومت بالا از مزاياي اصلي اين فلز محسوب مي شود. قيمت تيتانيوم در بازارهاي جهاني بين 14هزار تا 25هزار دلار است مطالعات صورت گرفته بر روي بازار تيتانيوم نشان مي دهد كه از سال 1971 تا 2001 تقاضاي مصرف كنندگان به تيتانيوم رو به افزايش بوده است. همچنين پيش بيني مي شود كه توليد و قيمت اين فلز حداقل طي 5سال آينده روند صعودي داشته باشد. بنابراين هرگونه سرمايه گذاري در معادن تيتانيوم كاملا اقتصادي و توجيه پذير است. هم اكنون در ايران دو معدن تيتانيوم كهنوج در استان كرمان و قره آقاج در اروميه از ذخاير عظيم سنگ تيتانيوم برخوردار هستند. اما تاكنون استراتژي مشخص و مدوني براي توليد فلز تيتانيوم در كشور تدوين نشده است چون مصرف كننده آن كه صنايع هوا و فضا مي باشد در ايران توسعه جدي پيدا نكرده است. حتي در معدن تيتانيوم كهنوج در ابتدا برنامه اي ارائه شد تا توليد فلز تيتانيوم صورت پذيرد اما بعد اين برنامه تغيير يافت، چرا كه بازار مصرف آن در ايران وجود نداشت. اما آنچه كه در شرايط فعلي در برنامه قرار گرفته است بهره برداري از معادن كهنوج جهت توليد پيگمنت يا رنگ دانه است. ميزان سرمايه گذاري اوليه در اين طرح 450ميليون دلار بوده است اما براساس مطالعات فني و اقتصادي كه به تازگي صورت گرفته پيش بيني مي شود مجموع سرمايه گذاري در طرح توليد پيگمنت كمتر از رقم مذكور شود. هدف از اين طرح، توليد 50هزار تن پيگمنت براي صنايع لاستيك و جوهرسازي داخلي است. مصرف سالانه پيگمنت در داخل، سالانه 35هزار تن است كه تمامي آن وارد مي شود. طرح توليد پيگمنت در كهنوج تا سه سال آينده به بهره برداري خواهد رسيد و در آن زمان ايران از واردات اين محصول بي نياز خواهد شد. در حال حاضر توليد پيگمنت در كشورهاي منطقه براساس سنگ تيتانيوم وارداتي است و هيچكدام از اين كشورها معدن بزرگ ندارند. بنابراين با راه اندازي خط توليد پيگمنت در كهنوج، ايران مي تواند براي اپمالين ؟ بار در خاورميانه به زنجيره توليد پيگمنت دست يابد. در حال حاضر توليد كنسانتره 45درصد تيتانيوم در ايران از دو معدن سنگي و آبرفتي كهنوج در حال انجام است. اخيرا هم در اين معدن توليد تيتانيوم با عيار 85درصد صورت گرفته است. به عبارتي ايران تا حد زيادي توانسته است به تكنولوژي توليد تيتانيوم دست يابد عيار سنگ معدن تيتانيوم كهنوج 4درصد است و تا سه مرحله بايد به محصول با عيار 9/99درصد يا پيگمنت رسيد. آگهي فراخوان پيمانكار ساخت كارخانه 35هزار تني پيگمنت در مجلات معتبر خارجي درج شده است و تا پايان امسال پيمانكاران طرح يك كنسرسيومي از شركت هاي داخلي و خارجي مي باشند معرفي خواهند شد. كارشناسان معتقد هستند كه در كنار معدن كهنوج مي توان فلز تيتانيوم را توليد كرد. حتي توليد فلز اسفنجي، فروتيتانيوم و كامپوزيت تيتانيوم در دستوركار قرار دارد. البته در حال حاضر در كنار معدن كهنوج توليد فروتيتانيوم در اشل صنعتي آغاز شده است. با توليد انبوه اين محصول ايران از واردات فروتيتانيوم بي نياز خواهد شد. قيمت اين محصول در بازارهاي جهاني بين 12 تا 15هزار دلار است. محمد جليل اوغلي روزنامه دنياي اقتصاد، شماره 1017 به تاريخ 7/5/85، صفحه 27 (ضميمه هفتگي) لينك منبع : http://www.magiran.com/npview.asp?ID=1154670
  8. با سلام خدمت همه دوستان گرامي چند نكته كوتاه : 1- قياس ايران و آمريكا از بعد كلاسيك مثل قياس يك كشتيگير 56 كيلو با يك كشتيگير 120 كيلو است بنابر اين اينكه بخواهيم از بعد كلاسيك اين دو را حريف هم بدانيم قياس مع الفارق است . پس نيازي به رديف كردن سلاحها و تجهيزات نظامي كلاسيك مقايسه اين دو با هم نيست . حتي بودجه نظامي ايران از خيلي كشورهاي همسايه اش هم كمتر است چه برسد به آمريكا . اما به ياد داشته باشيم بيشترين تعداد تلفات يكجاي نيروهاي آمريكايي پس از جنگ ويتنام در بزرگترين انفجار غير اتمي پس از جنگ جهاني دوم در مقر نيروهاي مارينز در لبنان اتفاق افتاد و همين بلا هم در همان روز سر چتربازان فرانسوي آمد و موجب شد آنهايي كه آمده بودند بمانند دم خود را روي كولشان گذاشته و فرار را بر قرار ترجيح دهند . خرج اين عمل هم دو انسان شهادت طلب و دو ماشين پر از مواد منفجره بود . 2 - خاطر جمع باشيد آمريكا از اف 14 دهه هفتادي كه خودش به ما فروخته هيچ ترس و واهمه اي ندارد و در زمان جنگ هم براي مقابله با آن لزومي نديد از هواپيماهاي ساخت خودش استفاده كند چند ميراژ فرانسوي مجهز به غلاف قفل شكن راداري براي اين امر كافي بودند . حتي به نظر من اگر جنگ جديدي عليه ايران بخواهند راه بياندازند هواپيماهاي كشورهاي عربي متحد را نيز براي آسمان ايران كافي خواهند دانست . بدانيد آنها قبل از جنگ ويتنام و قبل از عمليات در طبس و قبل جنگ هشت ساله ايران و عراق و قبل از ورود به لبنان و قبل از خيلي از عمليات نظامي ديگرشان همه اين محاسبات را انجام داده و مي دهند و هميشه هم روي كاغذ برنده بوده اند اما در همين جنگ هشت ساله مجبور شدند عمليات دروي شبانه را انجام دهند و دو فانتوم نيروي هوايي ايران را بدزدند تا بفهمند چطور هواپيماهايي كه مدتها پيش به خاطر تحريم قطعات بايد زمينگير مي شدند هنوز مي توانند پرواز كنند . جالب است بدانيد يكي از اين هواپيماها تا پايان حكومت صدام در عراق مانده بود چون خلبان آمريكايي كه براي بردن آن به عربستان آمده بود حاضر به پرواز با آن نشد در حالي كه همين هواپيما در روز قبلش در نبرد هوايي شركت كرده و پيروز شده بود. 3 - سلاح لازمه پيروزي است اما براي پيروزي كافي نيست . آنچه از سلاح مهمتر است انسان معتقد و با اراده اي است كه به پيروزي خود و راهش ايمان دارد و حاضر است از جان مايه بگذارد تا هدفش برآورده شود چيزي كه هيچكدام از سربازان آمريكايي و متحدانشان نداردند و به همين دليل وقتي ميزان تلفات آنها از يك سطح تعريف شده بالاتر مي رود خودشان و كشورهايشان به هم مي ريزند و حكامشان تحت فشار افكار عمومي قرار مي گيرند 4 - من در ايران مادران و پدراني را مي شناسم كه با شهادت يك فرزند دومي را به جبهه مي فرستادند و مي گفتند فداي علي اكبر امام حسين مگر خون فرزند ما از فرزند حسين رنگين تر است ؟ آيا آن طرف آب هم سراغ داريد كسي را كه فرزندش كشته شود و دومي را بفرستد و بگويد فداي دمكراسي آقاي بوش و اوباما ؟ يا نهضت مادران ضد جنگ راه مي افتد كه چرا بچه من ؟ 5 - جنگنده صاعقه و تانك ذوالفقار و ناو جماران قابل قياس با اف 22 و تانك آبرامز و انواع و اقسام ناوهاي ايالات متحده نيستند اما بزرگترين خطر براي آنها محسوب مي شوند چرا كه كشوري به خود اجازه داده فكر كند و طراحي كند و توليد كند و اي بسا اگر همين روزند ادامه داشته باشد روزي و روزگاري چيزي توليد كند كه در فن آوري سر تر باشد . بر فرض محال كه ايران دنبال بمب اتمي باشد از يك بمب جلو 5000 بمب چه كاري بر مي آيد ؟ اما از سوخت هسته اي توليد داخل جلو باشگاه انحصاري هسته اي در عرصه بين الملل خيلي كارها بر مي آيد . همينطور از ماهواره و ماهواره بر توليد داخل جلو باشگاه انحصاري فن آوري هوا و فضاي بين المللي . پس خود را دست كم نگيريم و از الان جنگ شروع نشده را باخته فرض نكنيم كه بزرگترين شكست ما زماني رخ مي دهد كه در باورمان شكست بخوريم . آمريكا و متحدانش هم منتظر آن روز هستند . زماني كه چنين شد با دست خود مانند صدام موشكهايمان را تكه تكه خواهيم كرد و نيازي به حمله آمريكا نيست 6 - در جنگ نامتقارن هم فعلا نمونه اسراپيل و حزب الله و اسراپيل و حماس پيش روي ماست . طبيعي است كسي كه از پس شاگرد برنيامد نمي تواند دعوي پيروزي بر استاد كند .
  9. [quote]به نظر من عملكرد دستگاه اطلاعاتي ما جاي سوال داره ،‌ اگه خيلي كارشون درست بود بايد قبل از ترور دستگير ميشدن !‌ اتفاقاتي كه الان افتاده منفعلانه ست ! نه مقتدرانه ! مسئله مهم اينه كه ،‌ تيم تروري كه دستگير شده ، با تيم تروري كه 2 دانشمند ديگرو امسال ترور كرد متفاوته !‌ يعني همين الان ميتونيم مطمئن باشيم كه حداقل يك تيم كامل و مستقل و آموزش ديده ترور در تهران وجود داره ! و در شرايط بدبينانه ميتونيم بگيم 2 تيم ! ميدونين قضيه وقتي بدتر ميشه كه به نحوه ترور ها دقت ميكنيم ! كسي كه مياد بمب گذاري ميكنه يعني ميخواد جار بزنه كه داره ترور ميكنه ! و ميتونه تو پايتخت طرف ترور راه بندازه ! و گرنه در شرايطي كه هممون ميدونيم اون موقع از حفاظت خبري نبوده ( و اگرم در كار بوده كاراييش و هوشياريش مشخص شد ) و هر كار خواستن كردن ، احتياجي به بمب گذاري نداشتن ، ميتونستن تصادف ساختگي راه بندازن ، يا حتي با شليك گلوله ترور رو انجام بدن ! (يه چيزي مثل شهيد صياد ) يا اصلان در هر سه ترور از روش مشابه استفاده نميكردن ! ولي وقتي ميان 2 ترور رو در يك روز به طور همزمان انجام ميدن ، يعني دارن يه پيغامي رو انتقال ميدن !‌ يعني ميخوان بگن دستمون خيلي بازه ! يعني پشتمون خيلي گرمه ! يعني شبكه ها و سر پل ها و ايستگاه ها مون رو از چند سال قبل سر فرصت ايجاد كرديم و نيرو گرفتيمو آموزش داديم ! الان انقدر قدرت داريم كه 2 ترور همزمان انجام بديم ! اين جور ترور زبون درازي كردنه ! دهن كجي كردنه !‌ وگرنه ميتونستن مثل دفعه ي قبل يه ترور انجام بدن و بعدي رو بذارن براي 6 ماه بعد ! يعني خيالشون راحته كه اگه كسي دستگير شد ، بازم آدم داريم ! در اين شرايط ،‌ دستگيري و اعلام دستگيريه يه شبكه به قول خودشون خاموش ! نشونه چندان جالبي نيست ! يعني ديگه حداكثر رابط هاش كشف شدن ، حداكثر استفاده ازشون انجام شده و و از همه بد تر اينكه با گذشت يكسال هر عضو مهم و مفيدشون رو از كشور خارج كردن ! شايد فكر نميكردن دستگير بشن ولي افرادي كه باقي موندن ديگه مفيد نبودن ! به قول دوستان افراد يكبار مصرفش رو جا گذاشته بودن ! اينطوري پيداكردن دو شبكه يا يك شبكه ديگه كه در 2 ترور اخير دخيل بودن خيلي سخت تر ميشه ! تو گذارش تلويزيوني اخبار ، اونجا كه داشت به گروهك هاي ديگه مثل پژاك و كومله و باقيمانده هاي ريگي اخطار ميداد كه با اين دستگيري ها و به دست اومدن اين تجهيزات ،‌ حالا كار اين گروهك ها سخت تر ميشه ، خندم گرفت !!!‌ اگه قراره كار اونا سخت تر بشه ، اول برين عاملين اون 2 تا ترور ديگرو دستگير كنين كه تازه با روش مشابه و احتمال خيلي زياد تجهيزان و آموزش يكسان دارن عمل ميكنند رو دستگير كنين ، بعد برسيم به بقيه ! قبلا گفتم بازم ميگم ،‌ تنها راه پيشگيري كردن از اين گونه ترور ها ،‌ وارد فاز تهاجمي شده و حداقل انتقام گرفتنه ! وگرنه اينجوري منفعلانه عمل كردن فايده نداره ![/quote] با سلام خدمت همه دوستان گرامي به نظر من دستگيري اين تروريست حداقل 6 ماه پيش انجام شده و اكنون در حالي اين قضيه افشا شده كه هيچ زاويه پنهاني در اين مورد باقي نمانده و احتمالا رژيم صهيونيستي هم بو هايي برده و برخي سرنخها را گم كرده و ضمنا وزير اطلاعات هم از دستگيري تعداد ديگري خبر داده و قول داده به مرور اين افراد هم معرفي شوند و چه بسا قاتلين شهيد شهرياري هم در بين اينها باشند . اما اينها به خودي خود مهم نيستند . مهم اين است كه همه بفهميم وقتي آتش فته و اختلاف در داخل كشور شعله ور مي شود دشمن از وضعيت بوجود آمده سو استفاده مي كند . به هر حال بخشي از تمركز اطلاعاتي ايران در سال 88 معطوف به مديريت فتنه بوجود آمده بود و ديديم كه خود مسپولين هم به حفره اطلاعاتي بوجود آمده اذعان كردند . اما اين جريان علاوه بر خساراتي كه داشت منافعي هم داشت . درست است كه تني چند از ارزشمند ترين هموطنان خود را از دست داديم اما با مديريت اطلاعاتي صحيح اين جريان توانستيم ضربات شديدي را هم به سيستم اطلاعاتي دشمن وارد كنيم
  10. [align=justify]سرويس اطلاعاتي آلمان در چارچوب همكاري ۵۰ ساله با رژيم صهيونيستي، گذرنامه‌هاي آلماني در اختيار جاسوسان موساد قرار مي‌داد تا اين افراد براي انجام مأموريت در مناطق حساس خاورميانه بويژه در ايران از آن استفاده كنند. حسن خامه‌يار كارشناس مسائل خاورميانه در گفت‌وگو با فارس به نحوه شكل‌گيري سازمان اطلاعات رژيم صهيونيستي "موساد "، اقدامات و عملكرد اين سازمان در دنيا و به خصوص كشورهاي اسلامي پرداخت كه از نظر خوانندگان مي‌گذرد. مسئولان موساد در اظهاراتشان تأكيد كرده‌اند كه يكي از نقاط قوت اصلي اين سازمان را جوامع يهودي كشورهاي گوناگون جهان تشكيل مي‌دهند. [b]* استفاده موساد از يهوديان مهاجر براي جاسوسي[/b] كارگزاران موساد به راحتي مي‌توانند عوامل و نيروهاي مورد نياز خود را از درون اين جوامع گزينش كنند. نظر به اينكه يهوديان ساكن فلسطين اشغالي نيز از بين جوامع يهودي كشورهاي مختلف جهان به اين سرزمين مهاجرت كرده‌اند و با زبان و فرهنگ مردم كشور زادگاهشان آشنا هستند بيش از يهودياني كه در فلسطين متولد شده‌اند مي‌توانند به موساد خدمت كنند. مهاجران يهودي اروپايي كه دو يا سه گذرنامه در اختيار دارند و با چند زبان آشنا هستند، زودتر از ديگران به استخدام موساد در مي‌آيند. اين افراد هنگام مهاجرت به فلسطين اشغالي هويت و تابعيت پيشين خود را حفظ مي‌كنند. اصولاً موساد براي اعزام جاسوس به كشورهاي گوناگون از جمله جمهوري اسلامي ايران، لبنان و ساير كشورهاي عربي از افرادي بهره‌برداري مي‌كند كه چند تابعيت دارند. چرا كه اين افراد براي اعزام به كشورهاي مختلف به شركت در دوره‌هاي آموزش زبان و لهجه و هنجارهاي اجتماعي كشور محل مأموريت بي‌نياز هستند. [b]* موافقتنامه‌هاي امنيتي بين موساد و غرب براي نفوذ در كشورهاي اسلامي[/b] عامل ديگري كه دست جاسوسان موساد را براي فعاليت همه جانبه در كشورهاي عربي و اسلامي باز مي‌گذارد، وجود موافقتنامه‌هاي همكاري مشترك امنيتي و جاسوسي سري بين كشورهاي غربي با رژيم صهيونيستي است. بسياري از كشورهاي غربي بر اساس اين موافقتنامه‌ها به كارگزاران موساد اجازه داده‌اند در كشورشان فعاليت كنند، مشروط بر اينكه اين فعاليت‌ها خشونت بار نباشد. اين كشورها براي دسترسي به اطلاعات دست اول همه گونه امكانات و تسهيلات را در اختيار موساد قرار مي‌دهند اما در بسياري مواقع ديده شده كه اين سازمان براي تجسس در كشورهاي غربي به همكاري آنها نياز ندارد و با امكانات خود وارد عمل مي‌شود. [b]* استفاده موساد از گذرنامه‌هاي آلماني براي جاسوسي در ايران[/b] در اين زمينه لازم است به دو مورد از تسهيلاتي كه دولت آلمان در اختيار جاسوسان موساد قرار مي‌دهد، اشاره كنيم: ۱- چندي پيش پايگاه اطلاع رساني فسلطيني‌هاي ساكن در اراضي اشغالي سال ۱۹۴۸ به نقل از روزنامه آلماني «كلنر شتات انتسايگر» گزارش داد كه سرويس‌هاي اطلاعاتي آلمان در چارچوب همكاري ۵۰ ساله بين طرفين، گذرنامه‌هاي آلماني در اختيار جاسوسان موساد قرار مي‌دهند تا اين افراد براي انجام مأموريت در مناطق حساس خاورميانه به ويژه در ايران از اين گذرنامه‌ها استفاده كنند. يكي از مقام‌هاي بلندپايه و پيشين سرويس اطلاعاتي آلمان به روزنامه مزبور گفت كه جاسوسان موساد براي مسافرت به ايران و شناسايي موقعيت تأسيسات هسته‌اي در ارتباط با حمله هوايي احتمالي اسراييل به اين تأسيسات از گذرنامه‌هاي آلماني بهره‌برداري مي‌كنند. ۲- همچنين روزنامه لبناني الاخبار در شماره روز ۲۲ سپتامبر سال ۲۰۰۷ گزارش داد كه مأموران امنيتي لبنان يك جاسوس اسراييلي به نام «دانيال موسي شارون» را كه تابعيت آلماني دارد در بخش شيعه نشين جنوب بيروت شناسايي و دستگير كردند. نامبرده پيش از دستگيري يازده بار در عرض دو سال به لبنان مسافرت كرده و در اين مدت با برخي افراد نيروي انتظامي لبنان روابط دوستانه برقرار كرده و پول در اختيارشان قرار داده است. راز اين جاسوس اسراييلي در پي اجراي تحقيقات دامنه دار پليس لبنان براي كشف علت كشته شدن يك جوان شيعه در بخش جنوبي بيروت فاش شد. [b]* تلاش براي دسترسي به گذرنامه‌هاي غربي با تطميع يا توافقنامه[/b] اين اولين بار نيست كه موساد براي اجراي عمليات جاسوسي و تروريستي در كشورهاي گوناگون از گذرنامه‌ كشورهاي غربي با موافقت صريح دولت آن كشورها و يا جعل گذرنامه آنها بهره برداري مي‌كند. مأموران دولت لبنان هنگام جنگ‌هاي داخلي اين كشور در دهه هفتم قرن بيستم اعضاي يك شبكه جاسوسي اسراييل را شناسايي و دستگير كردند كه اعضاي آن گذرنامه كانادايي همراه داشتند. همچنين در سال ۱۹۹۶ گروه تروريستي موساد در عمليات ترور نافرجام خالد مشعل رئيس دفتر سياسي جنبش حماس در پايتخت اردن از گذرنامه كانادايي استفاده كرده بود. جاسوسان موساد در سال ۲۰۰۴ نيز كوشيدند مسئولان محلي يكي از شهرهاي «كوشر» زلاندنو را فريب داده و به گذرنامه‌هاي اين كشور دسترسي پيدا كنند. اين تلاش لو رفت و جاسوسان اسراييلي به مدت شش ماه در آن كشور زنداني شدند. روزنامه آلماني كلنر شتات انتسايگر نوشته است كه تفاوت حوادث زلاندنو با واقعه اعزام جاسوسان موساد به ايران با گذرنامه آلماني در اين است كه جاسوسان اسراييلي قصد داشتند با زور و فريب به گذرنامه‌هاي زلاندنو دسترسي پيدا كنند، در حالي كه سازمان اطلاعات آلمان در چارچوب همكاري ديرينه با موساد و با علاقه و تمايل قلبي گذرنامه در اختيار جاسوسان اسراييلي قرار داده است. [b]* ترور با هدف تفرقه افكني بين گروه‌هاي سياسي[/b] نكته ديگر اين است كه سازمان موساد از نظر تاريخي توسط كادر و عناصر باقي مانده سازمان‌هاي تروريستي صهيونيستي «ارگون» و «هاگاناه» تأسيس شده است. عناصري كه پيش از پيدايش اسراييل در سال ۱۹۴۸ در سرزمين‌هاي اشغالي فلسطين فعاليت سري داشتند و فاجعه‌هاي بي‌شماري همچون قتل عام مردم روستاهاي «دير ياسين» و «كفرقاسم» را به وجود آورده بودند. آنها تجربه و تخصص وصف ناپذيري در عمليات تروريستي داشته‌اند. همچون ترور «الكونت فولكي برنادوت» نماينده دبيركل سازمان ملل متحد در قدس در روز هفدهم سپتامبر سال ۱۹۴۸ و نيز برخي افسران و مسئولان نيروهاي سازمان ملل در هتل ملك داود قدس. در حقيقت ترور، قتل و خونريزي كار اصلي جاسوسان و كارگزاران موساد است. آنها دو هدف را در عمليات تروريستي دنبال مي‌كنند:‌ يكي اينكه گمان مي‌كنند با ترور مبارزان فلسطيني و عرب، دشمنان اسراييل را از سر راه خود برمي‌دارند، دوم اينكه مي‌كوشند تا از طريق ترور افرادي خاص به اختلافات و درگيري‌هاي موجود بين كشورهاي جهان و گروه‌هاي مختلف سياسي دامن بزنند. [b]* تشديد اختلافات داخلي پيش از اجراي عمليات تروريستي[/b] كارگزاران موساد گاهي اوقات افرادي را ترور مي‌كنند كه به هيچ وجه عامل تهديد اسراييل نيستند، بلكه هدفشان فتنه انگيزي و جنگ افروزي بين كشورها و سازمان‌هاي گوناگون و بحران آفريني در منطقه است. بر اين اساس موساد نقش چشمگيري در دامن زدن به اختلافات و فتنه انگيزي بين گروه‌ها و سازمان‌هاي فلسطيني داشته و دارد تا آنها را گرفتار جنگ و كشمكش‌هاي داخلي كرده و از مبارزه اصلي منحرف سازد. آنگونه كه امروز بين جنبش‌هاي فتح و حماس در سرزمين‌هاي اشغالي شاهد آن هستيم. مثال ديگر اين است كه كارگزاران و عوامل تروريست موساد ۲۴ ساعت پيش از حركت به سوي بيروت كه از طريق درياي مديترانه و با هدف ترور ۳ تن از مسئولان فلسطيني در مركز پژوهش‌هاي فلسطين واقع در خيابان فردان در غرب بيروت بود، بين گروه‌هاي فلسطيني مستقر در لبنان جنگي خونين و درگيري‌هاي ساختگي به راه انداختند. در اوج اين درگيري‌هاي ساختگي، تروريست‌هاي ارتش رژيم صهيونيستي به سركردگي ايهود باراك نخست وزير پيشين شامگاه نهم آوريل سال ۱۹۷۳ وارد بيروت شده و ۳ مسئول فلسطيني به نام‌هاي كمال عدوان، كمال ناصر و ابويوسف النجار را ترور كردند. آنها پس از اين اقدام به راحتي با قايق‌هاي خود كه در ساحل بيروت در فاصله ۵۰۰ متري منتظرشان بودند به فلسطين اشغالي بازگشتند. فلسطيني‌ها ابتدا گمان كردند كه ۳ مسئول فلسطيني توسط جناح‌هاي متخاصم و در ادامه درگيري‌هاي خودي كشته شده‌اند. اما بعدها معلوم شد كه درگيري‌هاي ساختگي و ترور مسئولان ياد شده كار موساد بوده تا سرپوشي باشد براي آمدن موساد به بيروت و انجام اين اقدام تروريستي عليه مسئولان ياد شده باشد. در حقيقت عوامل رژيم صهيونيستي با اين اقدام از يك طرف توانستند گروه‌هاي فلسطيني را به جان هم بيندازند و از طرف ديگر در درون دولت لبنان بحران سياسي ايجاد كنند. در نتيجه اين اقدام صائب سلام - نخست وزير وقت - در اعتراض به سهل انگاري نيروهاي امنيتي در جلوگيري از ورود گروه تروريستي موساد از سمت خود كنار گيري كرد. لينك خبر : http://www.jahannews.com/vdcb9fb8arhbs5p.uiur.html[/align]
  11. zed

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    جانشین رئیس ستاد کل نیروهای مسلح تاکید کرد: هواپیماهای ساقط شده بیگانه، بیرون از فضای جمهوری اسلامی ایران یعنی بیرون از FIR ما در خلیج فارس توسط اقدام پدافندی نیروی هوایی سپاه ساقط شدند. به گزارش مشرق به نقل از فارس، سردار سرلشکر غلامعلی رشید جانشین رئیس ستاد کل نیروهای مسلح با اشاره به خبر سرنگونی دو فروند هواپیمای بیگانه در خلیج فارس توسط سپاه پاسداران تاکید کرد: به طور قطع این هواپیماها که سردار حاجی‌زاده فرمانده نیروی هوافضای سپاه گفته‌اند، سقوط کرده و هم اینک در اختیار ما قرار دارند. رشید تاکید کرد: البته باید بگویم که این هواپیماها بیرون از فضای جمهوری اسلامی ایران یعنی بیرون از FIR ما در خلیج فارس توسط اقدام پدافندی نیروی هوایی سپاه ساقط شدند. رشید همچنین در پاسخ به این سؤال که شنیده شده است روس‌ها درخواست خرید بقایای هواپیماهای ساقط شده آمریکایی را از ایران داشته‌اند، گفت: البته روس‌ها در زمینه هواپیماهای بدون سرنشین از آمریکا و حتی رژیم غاصب صهیونیستی عقب‌تر هستند و بعید نیست بخواهند تلاش کنند تا آخرین تکنولوژی هواپیماهای بدون سرنشین را که از فناوری بالایی برخوردار هستند به دست بیاورند، اما بنده در این خصوص مطلبی نشنیده‌ام. لينك خبر : http://www.mashreghnews.ir/NSite/FullStory/News/?Id=24547
  12. [align=justify]دستیار و مشاور عالی فرمانده معظم کل قوا و فرمانده سابق سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در مراسم یادواره شهدا و رزمندگان عملیات کربلای 5 به برخی از ناگفته‌های این عملیات پرداخت. به گزارش مشرق به نقل از ایرنا، سردار سرلشگر 'سید یحیی رحیم صفوی' شامگاه پنجشنبه در حسینیه شهدای بسیج تهران گفت: این عملیات در شرایط بسیار پیچیده سیاسی نظامی داخلی و بین‌المللی، انجام شد. دستیار ارشد مقام معظم رهبری افزود: در سال 1365 محور تبلیغاتی در کشور بر این بود که عملیات سرنوشت ‌سازی قرار است انجام شود، از همین رو کشور خود را برای یک عملیات بزرگ آماده می‌کرد. اما پس از چند ماه کار و برنامه‌ریزی، اجرای عملیاتی با نام کربلای 4 به دلیل لو رفتن توسط فرد خبیثی که بعدها پناهنده شد، با شکست مواجه شد. دستیار ارشد رهبر معظم انقلاب با بیان اینکه برای این عملیات 30 هزار پاسدار رسمی به جنوب اعزام شده بودند، یادآور شد که عملیات کربلای 4 در همان نیم روز مجبور به توقف شد زیرا بررسی ما در همان چند ساعت شروع عملیات نشان داد که نیروهای عراقی به تمام محورهای مورد نظر عملیاتی ما آگاهی کاملی داشتند. سردار صفوی گفت: بعد از این مساله تصمیم به اجرای عملیات جدید در کنار شرق بصره گرفته شد. انجام این عملیات از نظر سیاسی و شرایط خاص آن زمان بسیار حیاتی و مهم بود و براین اساس تجهیزات زیادی برای آن فراهم شد. فرمانده سابق سپاه پاسداران در ادامه افزود: با توجه به نتایج عملیات کربلای 4 و شرایط خاص آن زمان، طی 15 روز عملیات کربلای 5 طرح‌ریزی شد و در ساعت یک و 30 دقیقه بامداد 19 دیماه 1365 در حالی که فرماندهان عراقی در مرخصی بسر می‌بردند، در یک غافلگیری استرتژیکی از منطقه‌ای که به هیچ عنوان دشمن تصور حمله از آن نقطه را نداشت، این عملیات شروع شد. وی تصریح کرد:‌ دشمن در آن زمان به هیچ عنوان تصور نمی‌کرد که بعد از شکست عملیات کربلای 4 در طی 15 روز عملیات دیگری با شرایط و ویژگی‌های خاص انجام شود. صفوی به شرایط منطقه‌ای که عملیات کربلای 5 از آنجا آغاز شد، اشاره کرد و گفت: منطقه کانال پرورش ماهی، جایی بود که دشمن با کمک کارشناسان نظامی غربی مستحکمترین خطوط دفاعی را در شلمچه برای حفاظت از شهر بصره ایجاد و اعلام کرده بود که ایرانی‌ها به هیچ عنوان نمی‌توانند از این موانع عبور کنند. دستیار ارشد رهبر معظم انقلاب یادآور شد: سرعت عملیات بنحوی بود که لشکر 27 محمد رسول‌الله فقط دو ساعت بعد از آغاز عملیات توانست از این کانال عبور کند. در واقع عملیات بگونه‌ای انجام شد که در دو روز نخست عراقی‌ها متوجه حمله نیروهای ایرانی نشدند. سردار صفوی با بیان اینکه سه قرارگاه کربلا، قدس و نجف با حدود 27 یگان سپاه در این عملیات شرکت داشتند، افزود: شکستن خط شلمچه برای عراق غیرقابل تصور بود. وی افزود: روز سوم عملیات، جانشین و وزیر دفاع صدام همراه با دو سوم ارتش عراق برای بازپس‌گیری مناطق تصرف شده توسط نیروهای ایرانی وارد منطقه شدند. رحیم صفوی گفت: عملیات با شدت ادامه داشت بطوری که در طی 15 شبانه روز جنگی بسیار سخت در منطقه به وقوع پیوست، با این حال دشمن هرچه تلاش کرد نتوانست رزمندگان ایرانی را که با شجاعت و مقاومت، حماسه عاشورایی آفریدند، از مناطق تصرف شده، بیرون کند. فرمانده سابق سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در ادامه به اقدامات اطلاعاتی ایران بعد از استقرار در منطقه اشاره کرد و گفت: با وجود کمک‌های کارشناسان نظامی غربی به عراق، ضمن آنکه خطوط تلفن باسیم بصره شنود می‌شد،سخنان فرماندهان عراقی با تلفن‌های بی‌سیم برد بلند بین بصره و بغداد هم که رمزگذاری شده بود، به راحتی رمزگشایی و شنود می‌شد. سردار صفوی در ادامه سخنان خود به حضور متحد نیروهای ارتشی و سپاهی در این عملیات در بخش‌های مختلف اشاره کرد و گفت: در این عملیات، پشتیبانی نیروی هوای و سیستم پدافند هوایی و توپخانه ارتش نیز حضور بسیار فعالی داشتند بطوری که حجم عملیات و آتش توپخانه دو طرف به شدت سنگین بود. وی گفت: در طی 15 شبانه‌روزی که عملیات اجرا می شد فقط توپخانه نیروی زمینی سپاه و ارتش، 385 هزار و 875 گلوله بر سر نیروهای عراقی ریختند. هرچند که حجم آتش دشمن نیز بیش از این میزان بود. دستیار ارشد مقام معظم رهبری به نتایج این عملیات نیز اشاره کرد و گفت:‌ در این عملیات بیش از 2 هزار و 650 عراقی اسیر شدند که صدها نفر از آنان از افسران و فرماندهان نظامی عراقی بودند. رحیم صفوی خاطرنشان کرد که به دلیل اهمیت عملیات کربلای 5، این افسران و فرماندهان اسیر شده در همان منطقه برای بررسی شرایط عملیاتی مورد بازجویی و تخلیه اطلاعاتی قرار گرفتند. [b]سردار صفوی در باره تعداد شهدا و مجروحان رزمندگان ایران در عملیات کربلای 5 گفت: دراین عملیات هفت هزار و 651 رزمنده ایرانی به شهادت رسیدند که 400 نفر از آنها از فرماندهان بودند. همچنین 53 هزار و 299 نفر مجروح و 3 هزار و 522 نفر نیز مفقودالااثر شدند .[/b]رحیم صفوی یادآور شد که در این عملیات، لشکر بدر نیز با 16 هزار نیروی عراقی همراه با نیروهای ایرانی جنگیدند. فرمانده سابق سپاه پاسداران همچنین به برخی دیگر از نتایج عملیات کربلای 5 نیز اشاره کرد و گفت: آمریکا و شوروی و برخی از کشورهای اروپایی نظیر فرانسه و آلمان بعد از اجرای این عملیات مات و متحیر ماندند زیرا تصور نمی‌کردند یکسال بعد از فتح فاو در بهمن‌ماه سال 1364، عملیات بزرگ دیگری را نیروهای ایرانی انجام دهند. به گفته وی، این عملیات سبب شد تا آمریکا که حامی اصلی عراق در جنگ هشت ساله علیه ایران بود، دچار شک و تردید شود که ادامه این روند سبب از هم پاشیده شدن عراق خواهد شد. ازاین رو برای پشتیبانی از این کشور در منطقه خلیج فارس وارد جنگ با ایران شد. سردار صفوی ساقط کردن هواپیمای مسافربری، هدف قرار دادن سکوهای نفتی، بمباران جزیره خارک که 90 درصد صادرات نفت کشور از آن انجام می‌شود را از جمله اقدامات نظامی نیروهای آمریکایی علیه کشورمان در منطقه خلیج‌فارس ذکر کرد و افزود:‌ نیروی دریایی سپاه نیز در اقدام مقابله به مثل 41 عملیات در خلیج فارس انجام داد که از جمله آنها می‌توان به هدف قرار دادن بالگرد آپاچی آمریکا و ناو جنگی این کشور (سال 1367) اشاره کرد. وی همچنین افزود: در آن سال شرایط جنگ بنحوی از سوی امریکا پیش رفت که به دریا کشیده شد ا ز این رو ناوگان پنجم آمریکا به منطقه آمد. دستیار ارشد رهبر معظم انقلاب در توضیح دیگر اقدمات آمریکا در حمایت از عراق در اواخر جنگ هشت ساله علیه ایران و متحدانش به افزایش برد موشکی عراق از 300 به 700 کیلومتر و کشاندن جنگ به شهرها اشاره کرد و گفت: این مساله سبب شد درسال 1365 تعداد 12 هزار نفر از مردم ایران بر اثر بمباران شهرهای مختلف کشور، به شهادت برسند. وی افزود: با این حال بعد از عملیات کربلای 5 ، آمریکا ، شوروی و حامیان عراق مجبور شدند به خواسته‌های سیاسی ایران در قطعنامه 598 تن دهند و این قطعنامه را چند ماه بعد تصویب کنند؛ اگرچه ایران قطعنامه را در سال 1368 پذیرفت. ** شهداء بنیانگذار مکتب مقاومت اسلامی هستند دستیار و مشاور عالی فرمانده معظم کل قوا در ادامه با ادای احترام به شهدای هشت سال دفاع مقدس بویژه شهدای کربلای 5 گفت: شهدای هشت سال دفاع مقدس شجاع‌ترین مومن‌ترین افراد ملت ایران بودند و تا آخرین روزهای دفاع مقدس یک لحظه تردید به خود راه ندادند و بر سر عهد و پیمانی که با خدا بسته بودند، ماندند. وی با بیان اینکه شهدا بنیانگذاران مکتب مقاومت اسلامی در جهان بودند، تصریح کرد:‌ اکنون این مقاومت درلبنان و فلسطین اشغالی تکرار شده است. صفوی در ادامه با تشریح اوضاع لبنان، مقاومت این کشور را نشات گرفته از مقاومت رزمندگان اسلام در هشت سال دفاع مقدس دانست و تصریح کرد: مقاومت حماس نیز تجلی مکتبی است که شهدای انقلاب، این مکتب را بنیانگذاری کردند. لينك خبر : http://mashreghnews.ir/NSite/FullStory/News/?Id=24223[/align]
  13. [align=justify]خبرگزاري فارس: معاون عمليات ستاد كل نيروهاي مسلح با اشاره به عمليات سپاه در عمق150 كيلومتري خاك عراق عليه ضدانقلاب در سال 75، گفت: اين اقدام جسورانه شهيد كاظمي مانند آبي بر آتش ضدانقلاب در منطقه غرب بود. به گزارش خبرنگار دفاعي خبرگزاري فارس، سردار سرلشكر محمد باقري معاون عمليات ستاد كل نيروهاي مسلح در خصوص ويژگي‌ها و خصوصيات شهداي عرفه سپاه با تاكيد بر اينكه قطعا تك تك اين شهدا ستارگان درخشاني در تاريخ انقلاب اسلامي بودند، گفت:‌ البته شايد به دليل تلالو خورشيد بزرگي مانند احمد كاظمي، قدري وجهه نوراني اين عزيزان كمتر ديده شده باشد. باقري با اشاره به سابقه آشنايي خود با تعدادي از اين شهداي بزرگوار گفت: واقعيت اين است كه اين عزيزان همگي جزء نخبگان، بزرگان و مهمترين عناصر و فداكاران ملت ايران بودند. وي به ذكر خاطره‌اي از اقدامات شهيد حاج احمد كاظمي به عنوان فرمانده نيروي زميني سپاه پاسداران در مقطع زماني سال‌هاي 74 تا 75 پرداخت و گفت: يك حادثه مهم در اين مقطع زماني رخ داد كه نقطه تلاقي تمامي اين شهيدان عزيز به خصوص احمد كاظمي، سعيد مهتدي، نبي‌الله شاهمرادي (حنيف) و شهيد آذين‌پور بود كه آن تهاجم مردانه به مركزيت ضدانقلاب در شمال عراق و انجام عمليات عليه حزب منحله دموكرات و كومله و ديگر گروهك‌هاي تروريستي بود كه در آن زمان در اوج عمليات در داخل ايران قرار داشتند. معاون عمليات ستاد كل نيروهاي مسلح تصريح كرد:‌ هر چند در آن مقطع، سال‌ها از دفاع مقدس مي‌گذشت، اما ما همچنان در آن منطقه به دليل حضور گروهك‌هاي ضدانقلاب تلفات مي‌داديم. اما شهيد كاظمي بعد از انجام مطالعات فراوان، دوستان خود را در قرارگاه حمزه جمع كرد و سردار شهيد سعيد مهتدي مسئول عمليات، سردار شهيد حنيف معاون اطلاعات، سردار شهيد آذين‌پور مشاور و سردار شهيد يزداني در اين عمليات مسئول توپخانه بودند. باقري با بيان اينكه اين جمع فكور، آشنا به منطقه، ‌مومن، مخلص و ايثارگر تا مدتي در اين منطقه كار اطلاعاتي و طرح‌ريزي عملياتي كردند، افزود: اين عزيزان به اين نتيجه رسيدند كه بايد استراتژي خود را در منطقه عوض كرده و وارد فاز تهاجمي شوند. وي ادامه داد: اين طرح در حالي پي‌ريزي شد كه آمريكايي‌ها شمال عراق را در كنترل خود داشتند و جنگنده‌هاي اف16 آنها بلاانقطاع در دسته‌هاي 6 فروندي در بالاي سر اين منطقه پرواز مي‌كردند به طوري كه مي‌شد صداي آنها را شنيد و يا بر روي رادار مشاهده كرد و يا اگر فاصله‌شان كم بود، آنها را با چشم ديد. اين فرمانده عاليرتبه نظامي گفت: ضدانقلاب در اين منطقه با كمين‌هاي خود، مشكلات زيادي را بوجود آورد و در عين حال مركزيت خود را در شمال عراق قرار داده بودند اما با طرح‌ريزي كه از سوي سرداران شهيد سپاه صورت گرفت،‌ مركزيت آنها در عمق 150 كيلومتري خاك عراق مورد تهاجم قرار گرفت كه كاري بسيار جسورانه، با ريسك بالا اما تمام‌كننده بود. باقري با تاكيد بر اينكه اين كار بزرگ به دست اين سرداران شهيد و رزمندگان دلاور سپاه صورت گرفت، يادآور شد: شهيد احمد كاظمي 200 دستگاه خودرو اعم از كاميون، وانت، جيپ، توپكش، توپخانه و كاتيوشا را به صورت يك ستون بزرگ وارد خاك عراق كرد، ‌ادامه داد: خود سردار كاظمي، سليماني، حنيف و آذين‌پور بالاي ارتفاعات عراق نقطه ديده‌باني گذاشتند و اين يعني آنكه اين فرماندهان تا عمق منطقه دشمن پيش رفته، بالاي سر پايگاه دشمن نشسته و شروع به هدايت آتش و فرماندهي كردند. وي تصريح كرد: آتشي كه اين عزيزان بر سر دشمن ضدانقلاب ريختند آنقدر سنگين بود كه آنها در خلال يك روز چندين بار پيام تسليم دادند اما حاج احمد مي‌گفت اينها فريبكارند و ما بايد به كار خود ادامه دهيم. معاون عمليات ستاد كل نيروهاي مسلح يادآور شد: بعد از اجراي آتش و اتمام عمليات، سپاهيان اسلام با همان ستون از منطقه ديگري در شمال عراق خارج شدند به طوري كه خون از بيني حتي يك نفر از رزمندگان ما نريخت. باقري خاطرنشان كرد: نتيجه اين عمليات آن شد كه ضد انقلاب به گروه‌هاي مسلط معارض در شمال عراق (طالباني) تعهد داد كه ديگر در خاك ايران عملياتي نظامي نخواهند كرد. وي تاكيد كرد:‌ اين دستاورد كوچكي نبود. ما در تهران نشسته‌ايم و شايد برايمان ملموس نباشد اما در يك منطقه‌اي به وسعت سه استان و بزرگتر از كشور كويت، هر روز ما با كمين ضدانقلاب، شهيد مي‌داديم. امكان سرمايه‌گذاري در اين منطقه نبود و دولت نيز نمي‌توانست كاري بكند اما با اين اقدام شجاعانه رزمندگان سپاه، همه چيز تمام شد و مانند آبي بود كه بر روي آتش ريخته شود. اين فرمانده عاليرتبه نيروهاي مسلح در پايان تصريح كرد: از آن زمان به بعد هيچ مشكل و ناامني در منطقه نداشتيم و هيچگاه در كردستان تلفات رزمي تا سال‌هاي اخير نبود و اين واقعيتي است كه به دست اين سرداران بزرگ انجام شد. لينك خبر : http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8910180071[/align]
  14. [align=justify]دکتر 'کالین راس'، رئیس 'موسسه آسیب های روانی' اظهار داشت که مدارکی در مورد بازماندگان پایگاه اج وود مریلند وجود دارد که اثبات می کند دولت با کاشت الکترود و تراشه در مغز آنها، اقدام به آزمایش های کنترل ذهن کرده است. به گزارش خبرنگار مشرق، راشاتودی طی گزارشی مطرح کرده است: گروهی از سربازان سابق ارتش آمریکا اظهار می کنند که دولت با کاشت الکترود و تراشه در مغز آنها برای انجام آزمایش های کنترل ذهن فجایعی را بوجود آورده است. آنها مقامات ارشد نظامی، سازمان سیا و حتی برخی از دانشمندان دانشگاه ها را به کارگذاشتن دستگاه های کنترل از راه دور در مغز خود و تبدیل آنها به رباتهای تروریست متهم می دانند. اعضای این گروه اظهار می کنند که در بین سالهای 1950 تا 1975 در پایگاه نظامی اج وود آرسنال در مریلند تحت آزمایش قرار گرفته اند. این پایگاه عمدتا برای آزمایشات شیمیایی و نورو بیولوژیک مورد استفاده قرار می گیرد. در حال حاضر این گروه دولت ایالات متحده را پاسخگوی این مسائل قلمداد می کنند. وکیل مدافع آنها آقای گوردون ارسپیمر ، گفت که اعضای گروه اظهار داشته اند که داروهای توهم زا با دُز بالا به آنها داده شده و همچنین تحت کاشت الکترود در مغز قرار گرفته اند. ارسپیمر گفت: "آنها صدها نوع ویروس مختلف بیولوژیکی از قبیل سیاه زخم، و مواد شیمیایی نظیر گاز اعصاب و گستره ی وسیعی از مواد شیمیایی روان گردان را بر روی آنها آزمایش کرده اند. آنها همه این کارها را به مدت 20 سال بصورت مخفیانه انجام داده اند." ارسپیمر توضیح داد که موکلین وی قادر به دریافت خسارت مالی نیستند زیرا آنها در زمان آزمایش جزو نظامیان داوطلب آزمایش بوده اند. بر اساس قانون فرز (Feres) مصوب دادگاه عالی ایالات متحده در سال 1950 آنها نمی توانند بر علیه دولت ادعای خسارت مالی کنند. گوردون ارسپیمر اعلام کرده است که آنها به دنبال ادعای خسارت از دولت نبوده و خواستار به رسمیت شناخته شدن این واقعیت از طرف ارتش آمریکا و ایجاد امکانات و مراقبت های درمانی برای بازماندگان و افشای آنچه که در این جریانات رخ داده هستند. همچنین وی امیدوار است که دادگاه با لغو سوگند این سربازان مبنی بر رازداری امکان افشای حقایق را برای آنها فراهم آورد. با این حال این پرونده یک چالش واقعی می باشد. وی گفت: "سازمان سیا اصلا حاضر به همکاری نیست و بقیه متهمین نیز عملکردی بهتری از خود نشان نداده اند. ارتش و وزارت دفاع در برابر افشای حقایق مقاومت می کنند." دکتر "کالین راس"، رئیس و موسس "موسسه آسیب های روانی کالین راس" نیز در مصاحبه با شبکه راشاتودی اظهار داشت که حقایقی در مورد بازماندگان اج وود مریلند و اسناد رسمی در مورد این فجایع وجود دارد. وی توضیح داد که این اسناد در مورد جزئیات هیپنوتیزم، LSD ، بازجویی و آزمایش های الکترو ایمپلنت بوده و این آزمایشات الکترو ایمپلنت اول بر روی حیوانات انجام شده که آنها را از طریق فرستنده کنترل از راه دور کنترل می کردند. دکتر راس می افزاید: "الکترود ها در مغز دلفین ها قرار داده شده بودند و دلفین ها توسط فرستنده از راه دور برای کارگذاری بمب در هدف های معین هدایت می شدند. مشابه این تکنولوژی در مورد گربه و جانوران دیگر نیز مورد استفاده قرار گرفته است. تحقیقی با بودجه دولتی توسط دفتر تحقیقات نیروی دریایی در مجله "مین استریم" منتشر شده که در آن با الکترود ایملنت در مغز گربه ها و سگ ها رفتار آنها را کنترل کرده اند و حتی در دانشگاه هاروارد و ییل اسناد آزمایشات انسانی آن نیز وجود دارد، که حاکی از حقیقت موضوع است." راس اظهار داشت که در این آزمایشات اپراتورها توانستند به زور حیوانات را به راه رفتن یا شنا به مناطق تعیین شده و در مورد انسان به اقدامات محدودی از قبیل برخورد با دیوار، خیره شدن به فضا یا نواختن گیتار وادار کنند. شرکت در برنامه ی آزمایشی داوطلبانه بوده، اما اکثر آنها واقعا نمی دانستند چه اتفاقی در حال رخ دادن است. راس گفت: "مردم واقعا نمی دانند چه اتفاقاتی در تاریخ رخ داده، در حقیقت آنها فریب خورده اند." در این گزارش رئیس "موسسه آسیب های روانی کالین راس" اظهار داشت که شاید هنوز هم کسانی مانند "داوطلبان خواب مصنوعی" وجو داشته باشند. تکنولوژی کنترل ذهن چندین دهه است که وجود دارد و طیف وسیعی از فن آوری های قابل استفاده، اعم از کاشت الکترود تا شستشوی مغزی را شامل می شود. راس گفت که برخی از این آزمایشات امروزه نیز در حال انجام است، اما به علت محرمانه بودن نمی توان آنها را ثابت کرد. وی افزود: "افراد قطعا می توانند به خواب مصنوعی بروند، اما البته همه این اسناد طبقه بندی شده و محرمانه بوده و بنابراین شما نمی توانید مدرکی برای اثبات آن پیدا کنید." سالهاست که مساله کنترل ذهن انسانها برای آمریکا تبدیل به یک رویا شده است که برای تحقق آن تلاش می کنند. لينك خبر : http://mashreghnews.ir/NSite/FullStory/News/?Id=22714[/align]
  15. با سلام خدمت همه دوستان گرامي ظاهرا خودرو مورد نظر توسط يكي از پرسنل نيروي هوايي كه در ساخت سازه و پروفيلهاي فلزي تجربياتي داشت طراحي و ساخته شده است و شهيد ستاري به عنوان حامي و پشتيبان پروژه امكانات مورد نياز اين پروژه را فراهم كردند . در واقع اين خودرو بر روي شاسي و موتور يك دستگاه رنو 5 كه از سوي شركت سايپا به اين پروژه هديه داده شد ساخته شده است كه البته داراي بدنه متفاوت از رنو 5 مي باشد كه طراحي و ساخت آن توسط همين نيروي صنعتگر انجام شده است و به يادبود اين شهيد بزرگوار نام آن را شمس گذاردند . البته ايده طرح متعلق به شهيد ستاري بود كه در زماني كه كارخانجات خودرو سازي ايران فقط خودرو هاي محدودي را بدون نوآوري در طراحي و ساخت توليد و عرضه مي كردند به جهت اثبات اينكه امكان نوآوري توسط نيروهاي متخصص داخلي در صنايع وجود دارد مطرح و اجرايي شد
  16. در قضيه خليج و درگيري با ناو آمريكايي، بچه‌ها رزم جانانه‌اي با آن‌ها داشتند كه متأسفانه خوب پوشش خبري داده نشد. بچه‌ها چنان درسي به آنها دادند كه تا ابد فراموش نخواهند كرد. [b]در آن واقعه 4فروند هليكوپترشان را زدند؛ آمريكايي‌ها اول منكر شدند و بعد گفتند «دو تا گشت هوايي به هم خوردند و يكي نقص فني پيدا كرد و چهارمي را ايراني‌ها زدند»؛[/b] در آن مصاف رو در رو، «مهدوي» و «بيژن توسلي» ‌شركت داشتند كه ماجراي آن در فيلم 6 قسمتي تحت عنوان «ستاره‌هاي آسمان گمنامي» در سال 71 از تلويزيون پخش شد. خاطره قشنگي از شهيد توسلي و مادرش دارم،‌ پس از شهادت او براي تهيه قسمت‌هايي از فيلم به خانه‌ آن‌ها در «تنگستان» دزفول رفتيم، مادرش تعريف مي‌كرد كه بيژن معمولاً دير به منزل مي‌‌‌آمد و هر وقت هم كه مي‌‌آمد چون خيلي ماهي دوست داشت برايش ماهي سرخ مي‌كردم. روز آخر هم كه شنيدم پسرم داره مي‌ياد خونه، رفتم ماهي تهيه كردم تا برايش سرخ كنم. مادر مي‌گفت: به بيژن گفتم «خسته نباشي، برات ماهي درست كردم» بيژن هم تبسمي كرد و گفت «‌امشب من ماهي رو مي‌خورم و فردا اين ماهي منو مي‌خوره!؟» مادر مي‌گفت «من متوجه حرفش نشدم؛ همان شب، عمليات شد و 11 نفر با آمريكايي‌ها درگير شدند. 3نفر اسير شدند و 8 نفر در آب‌هاي خليج فارس،‌ طعمه كوسه و ماهي شدند! كه بيژن يكي از آنها بود. لينك خبر : http://www.jahannews.com/vdcb0gb8srhbszp.uiur.html
  17. zed

    نگاهي ديگر به ماجراي ایران گیت

    [align=justify]طرف 67 میلیون دلار از نظام پول گرفته و آجر تحویل داده بود! و بار را به عراق برده و از آنها هم پول گرفته بود! قرارداد را بد بسته بودند و بعد هم در حالت تحریم و جنگ می‌خواستند اقامه دعوا کنند و حرفشان به جایی نمی‌رسید. به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق ، سید صادق طباطبایی، متولد 1322 در قم، فرزند آیت الله محمد باقر سلطانی است. او از دبیرستان دین و دانش شهر قم دیپلم گرفت و پس از اقامتی کوتاه در بیروت نزد دایی‌اش امام موسی صدر، رهبر شیعیان لبنان، برای ادامه‌ تحصیل راهی آلمان شد. سیدصادق در رشته‌ بیوشیمی، در شاخه‌ آنزیمولوژی و ژنتیک، از دانشگاه «آخن» دکترا گرفت و در سن سی و دو سالگی استاد دانشگاه «آخن» شد. صادق طباطبایی فعالیت سیاسی خود را علیه رژیم پهلوی با عضویت در اتحادیه‌ انجمن‌های اسلامی دانشجویان اروپا و چند دوره‌ دبیری آن پی گرفت. وی عضو هیأت تحریریه‌ نشریه‌ "اسلام؛ مکتب مبارز" ارگان اتحادیه‌ انجمن‌های اسلامی دانشجویان اروپا، آمریکا و کانادا نیز بود. سید صادق طباطبایی که برادر فاطمه‌ طباطبایی، همسر احمد خمینی، فرزند امام خمینی است، در دوازدهم بهمن‌ماه سال 1357 با پرواز انقلاب به ایران بازگشت. صادق طباطبایی پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ابتدا معاون سیاسی و اجتماعی وزارت کشور دولت موقت بود که مسئولیت برگزاری رفراندم نظام جمهوری اسلامی را در دوازدهم بهمن‌ماه 1358 به عهده داشت. در زمان دولت موقت مهدی بازرگان، سید صادق مدتی نیز معاون سیاسی نخست وزیر و سخنگوی دولت موقت بود. پس از استعفای مهدی بازرگان تا ریاست جمهوری محمد علی رجایی، با حکم امام خمینی سرپرستی نخست وزیری به عهده‌ وی بود. دکتر سید صادق طباطبایی ، علی رغم ظاهر غلط اندازش که بسیاری از انقلابیون را در تشخیص جهت گیری سیاسی او دچار اشتباه می کند ، از همان آغاز انقلاب از افراد مورد اعتماد امام خمینی بوده ، تا حدی که پیش نویسی از قانون اساسی به هنگام بازگشت از فرانسه در هواپیما به وی سپرده شده بود. سیدصادق طباطبایی همچنین کسی بود که از جانب ایران پس از آغاز ماجرای گروگانگیری راهی آلمان شد تا با طرف آمریکایی مذاکره کند. وارن کریستوفر، که در دولت جیمی کارتر معاون وزیر امور خارجه آمریکا بود، در گفت و گویی اشاره کرده که در بدو ورود به سالن از دیدن آقای طباطبایی با صورت تراشیده و با "ظاهری غربی" جا خورده است. او که در دوران پیش و پس از انقلاب نقش موثری در بسیج نیروهای سیاسی مسلمان خارج از کشور علیه رژیم پهلوی و سپس استقرار نظام جمهوری اسلامی داشت، در دوران دفاع مقدس بیشتر در آلمان اقامت داشت و از طرف جمهوری اسلامی مأمور خرید اسلحه شد. آن چه خواهید خواند بخشی از خاطرات ناگفته دکترسید صادق طباطبایی از ماجراهای خرید اسلحه برای جمهوری اسلامی است: وزارت دفاع قراردادی برای خرید 200 قبضه تفنگ ام106 امریکایی در مقابل نوع غیرآمریکایی تفنگ امضا کرده بود. اسلحه غیرآمریکایی 26000 دلار بود و امریکایی 32000 دلار. در آن مقطع، مرحوم فکوری وزیر دفاع بود. حالا این اسلحه‌ها را با چه مکافاتی تهیه کرده بودیم، بماند. معاون فکوری می‌گفت با کشتی از ترمینال نظامی بفرستید، فکوری می‌گفت با هواپیما بفرستید! حالا اینکه کدام هواپیما از کدام پایگاه و چگونه بیاید، جای بحث داشت. آمدم تهران و در جلسه‌ای که فکوری، ناخدا افضلی و بنی‌صدر بودند، شرکت و پیشنهاد کردم که من اینها را تا فرودگاه ایسلند بیاورم، ساعت ورود هواپیما را به فرودگاه ایسلند بگویم و آن ها هواپیمای CAROGO نیروی هوایی را رنگ ایران‌ایر بزنند و آن را به عنوان هواپیمای مسافری به ایسلند بیاورند و اسلحه‌ها را از آنجا بار بزنند و بیاورند. پس از آن دستور صادر شد و بنی‌صدر به عنوان فرمانده کل قوا موافقت کرد و ما رفتیم و با زحمات بسیار هواپیمایی را پیدا کردیم که بتواند همه اینها را یکجا بار بزند و ببرد ایسلند. خودم هم از خانه به یک هتل رفتم که تلفن خانه شناسایی نشود. بیست دقیقه قبل از فرود هواپیمایی که داشت بار را می‌برد، خلبان با شماره تلفنی که در هتل به او داده بودم، تماس گرفت که: «هواپیمایی به مقصد اینجا در راه نیست!» گفتم: «یعنی چه؟ اشتباه می‌کنی. حتماً می‌رسد.» با خودم گفتم: «لابد از طرف نیروی هوایی شگردی زده‌اند که مشکلی نباشد.» گفت: «اگر من آنجا بنشینم و در فاصله بیست دقیقه نیم ساعت، هواپیمایی نباشد که اینها را تحویل بگیرد، باید سوخت‌گیری کنم و بلند شوم.» با تهران تماس گرفتم، فکوری در جبهه بود. جای او هم کسی نبود. زنگ زدم به احمدآقا که در قشم بود. تلفنی هم حرف می‌زدیم که هیچ امنیتی نداشت! گفتم: «احمدجان! چنین مسأله‌ای پیش آمده.» گفت: «من چه کار کنم؟» گفتم: «من چه کار باید بکنم؟» گفت: «من چه می‌دانم چه کار باید بکنی. نه آنجا هستم که بدانم چه خبر است، نه اینجا از چیزی خبر دارم. هر کاری به عقلت می‌رسد، بکن.» گفتم: «اینها را بریزم توی دریا؟» گفت: «اگر لازم می‌بینی بریز توی دریا!» دیدم به این شکل فایده ندارد. بلافاصله سوار ماشین شدم و رفتم فرودگاه دوسلدورف. عصر شنبه و خلوت‌ترین زمان برای بارگیری در ایسلند بود. به مسئول گفتم: «شما می‌توانید در فرودگاه ایسلند بار تحویل بگیرید؟» گفت: «بله»، گفتم: «در آنجا شعبه دارید و الان کسی هست تحویل بگیرد؟»، گفت: «بله»، گفتم: «می‌توانید ده دقیقه دیگر باری را تحویل بگیرید؟» با حیرت گفت: «چی» بعد از کمی مکث پرسید: «بار چه هست؟» دسته چک را درآوردم و 5000 دلار نوشتم و گفتم: «بار این است! دیگر هم سؤال نکن.» گفت: «باید بدانم بار چیست.» گفتم: «یک چک دیگر به همین مبلغ به تو می‌دهم، دیگر سؤال نکن.» گفت: «باید بار را چه کار کنم؟» گفتم: «تا آخر امشب به شما می‌گویم چه کار باید بکنید.» با خلبان تماس گرفتم و گفتم: «با این شماره به این آقا زنگ بزن.» قرار شد کانتینرها را بردارند و کانتینرهای جدیدی را به جای آن بگذارند، چون بار را نمی‌شد خالی کرد. حدود 5/2 میلیون دلار هزینه کانتینرها شد. سه ربع بعد خلبان زنگ زد که: «من بار را تحویل دادم.» ده دقیقه بعد زنگ زد و گفت: «هواپیما را محاصره کرده‌اند.» گفتم: «چرا؟» گفت: «پلیس دستور داده که هواپیما را محاصره و بارها را بازرسی کنند.» خوشبختانه وقتی هواپیما را محاصره کردند که بار تخلیه شده بود. حالا تصورش را بکنید که اگر این کارها ده دقیقه دیرتر صورت گرفته بود، چه فاجعه‌ای پیش می‌آمد. از خلبان پرسیدم: «برای تو مشکلی هست؟» گفت: «نه، من مسأله‌ای ندارم.» چهار پنج ساعت بعد هم زنگ زد که: «به من اجازه پرواز دادند و من رفتم.» فردای آن روز تلفن زدم به فکوری و به او گفتم که: «متوجه هستید چه می‌کنید؟ من الان می‌آیم تهران تا تکلیفم را با شماها روشن کنم.» فاجعه‌هایی از این دست زیاد بود. طرف 67 میلیون دلار از نظام پول گرفته و آجر تحویل داده بود! و بار را به عراق برده و از آنها هم پول گرفته بود! قرارداد را بد بسته بودند و بعد هم در حالت تحریم و جنگ می‌خواستند اقامه دعوا کنند و حرفشان به جایی نمی‌رسید. من آمدم ایران و داد و بیداد راه انداختم. فکوری گفت: «ما دستورات لازم را داده بودیم و به هر حال قضیه لو رفته بود و نتوانسته بودند کاری بکنند.» فکوری همچنان معتقد بود که بهتر است، بار را با هواپیما بیاوریم، سرهنگ دهقان می‌گفت بهتر است به ترمینال‌های نظامی خارک بفرستید. اصرار او برای این مسئله هم برای من مشکوک بود. در هر حال ما آمدیم و یک هواپیمای آرژانتینی را کرایه کردیم که در سه نوبت برود و بار را بیاورد. قرار شده به مقصد پاکستان پرواز کند و نزدیک مرز، در ارزروم اعلام فرود اضطراری کند. قرار شد در فرودگاه تبریز بنشیند، نقص را برطرف و بارها را خالی کند و برود به قبرس و بارگیری کند و سه نوبت، این اعلام فرود اصطراری و خالی کردن بار تکرار شود. بار سوم مقداری از پالت‌ها و فشنگ‌ها مانده بود. کل بار را آوردند و خالی کردند. غروب بود که یکی از دوستان آلمانی به من خبر داد که یک هواپیمای آرژانتینی به سوی تهران می‌آمده که موقع بازگشت در آسمان روسیه به او فرمان می‌دهند بنشیند، گوش نمی‌دهد و او را با موشک می‌زنند و هر 4 سرنشین آن کشته می‌شوند. می‌دانستم که سه نفر باید طبق قرار ما با هواپیما می‌آمدند، پس نفر چهارم از کجا آمده بود. با تحقیق متوجه شدیم که چهارمی توده‌ای بوده و قرار بوده هواپیما را منحرف کند و به روسیه ببرد که ببینند داخل آن چیست و از کجا آمده که دیگر چیزی دستگیر آنها نمی‌شود. یک سال و نیم بعد ادعانامه‌ای علیه من تنظیم شد که: «شما برای 200 اسلحه پول گرفتی و 175 تا تحویل دادی! 25 تای باقی را چه کردی؟» سؤال اینجا بود که یک سؤال و نیم پیش که به من اطلاع دادند جنس‌ها تحویل گرفته شده و مطابق لیست سفارش، صحیح است، چرا این را به من نگفتند؟ در هر حال برای ما پرونده‌ای تشکیل شد و گفتند مدارک بیاور گفتم: «ندارم! مدرک چنین چیزهایی را که نگاه نمی‌دارند که مأموران اطلاعاتی بریزند و پیدا کنند.» گفتند: «حالا که اینطور است، باید شما را نگه داریم.» شماره احمدآقا را گرفتم و گفتم: «یک سرهنگی اینجا هست که گمانم ستون پنجم عراق باشد، چون سؤالات عجیب و غریبی از من می‌پرسد.» گفت: «قصه چیست؟» گفتم: «همان قصه‌ای که یک سال و نیم پیش در جریانش بودی و تمام هم شد، حالا وزارت دفاع ادعا نامه‌ای علیه ما تنظیم کرده.» به من گفت: «پاشو بیا بالا.» گفتم: «همین الان می‌آیم.» گفتند: «ما با شما کار داریم.» گفتم: «امام احضارم کرده‌اند و باید بروم.» و بلند شدم و یکسر رفتم پهلوی امام گفتم: «آقا! در خانواده شما دزد وجود نداشته و مطمئن هم باشید نزدیکان شما دزد نیستند، ولی چنین نسبتی به من داده‌اند. من چند بار خدمت شما گفتم که این کارها از من برنمی‌آید و بهتر است آقایان خودشان انجام بدهند؟ و شما فرمودید اگر می‌توانی شمشیر رزمنده‌ها را تیز کن، ثواب جهاد دارد.» امام گفتند: «امکان بدنامی در همه جا و برای همه کس هست.» احمدآقا هم آمد و پرسید: «جریان به کجا رسید؟» ماجرا را تعریف و بعد خداحافظی کردم و رفتم. بعد از رفتن من، امام آقای صانعی را که دادستان کل کشور بود, احضار کردند. شب احمدآقا زنگ زد و گفت: بلند شو بیا.ّ رفتم و دیدم آقای صانعی نشسته. ایشان گفت: «اولاً از ممنونم که باعث شدید امام مرا احضار کنند. امام جریان را فرمودند و من احساس می کنم خطوط سیاسی دارند برای شما به عنوان یکی از نزدیکان امام پرونده سازی می کنند تا به ایشان لطمه بزنند. من فردا پرونده را می‌گیرم و به آن رسیدگی می‌کنم.» آقای ری‌شهری در خاطراتش می‌نویسد: «آقای صانعی به من زنگ زد و گفت: پرونده آقای طباطبایی را بفرستید برای من. من به ایشان گفت: بگذارید ما به این پرونده رسیدگی کنیم و روسیاهی دنیا و آخرت را برای خودتان نخرید. آقای صانعی گفت: دستور امام است. من گفتم: خودم مسأله را با امام حل می‌کنم. فردای آن روز احمدآقا به من زنگ زد که: بیائید امام با شما کار دارند. من کاملاً خالی‌الذهن بودم و فکر نمی‌کردم درباره این موضوع با من کار داشته باشند. رفتم پیش ایشان. فرمودند: «احتمال دارد به علت انتساب فلانی به من، چنین پرونده‌ای برایش ساخته باشند. شما خودتان به این مسأله رسیدگی کنید.» احمدآقا گفت: «آقا! بهترین کس برای رسیدگی به این پرونده، خود آقای ری‌شهری است.» من شرمنده شدم، چون فکر کرده بودم احمدآقا به آقای صانعی گفته بوده پرونده را از آقای ری‌شهری بگیرید و حالا می‌دیدم که اگر او این کار را کرده باشد، دلیل ندارد به امام بگوید بهترین فرد برای رسیدگی به این پرونده، خود آقای ری‌شهری است و من فهمیدم که در مورد احمدآقا اشتباه کرده بودم. خدمت امام گفتم: دادستان ارتش به انی پرونده رسیدگی می‌کند. امام گفتند: من ایشان را نمی‌شناسم و شما را می‌شناسم. شما خودتان به این پرونده رسیدگی کنید. به همین دلیل خودم رسیدگی کردم و بعدها هم آقای طباطبائی تبرئه شد.» این ماجرا گذشت، اما ذهن مرا آشفته کرده بود. این برای من کافی نبود که امام گفته‌اند قضیه تمام شده است. سه چهار ماه بعد تیمسار ظهیرنژاد مرا احضار کرد. در آن موقع او رئیس ستاد ارتش بود. گفت: «تو می‌دانی شماره سریال اسلحه‌هایی که گرفتی چه بود؟» گفتم: «نه.» گفت: «اگر سندی به تو نشان بدهم که در یک جلسه 200 عدد اسلحه به فرماندهان نیروها تحویل داده شده و همگی امضا کرده‌اند که اینها را تحویل گرفته‌اند، چه می‌گویی؟» گفتم: «این را می‌توانی به من بدهی؟» گفت: «نه! فوق محرمانه است.» گفتم: «اگر امام بخواهند چه؟» گفت: «امام بگویند تقدیم می‌کنم.» رفتم خدمت امام و گفتم که آقای ظهیرنژاد چنین سندی دارد. ایشان به احمدآقا گفتند که به آقای ظهیرنژاد بگوئید سند را بیاورد. ظهیرنژاد بلافاصله به دفتر امام می‌آید و برگه را می‌دهد و احمد‌آقا آورد و آن را به من نشان داد. گفتم: «من شماره سریال‌ها را حفظ نیستم، ولی 200 تاست و همان تاریخ را هم دارد و تقریباً 2 ماه بعد از این تاریخ هم بود که من آخرین پول را دادم.» این سند را احمد‌آقا می‌گیرد و به آقای ری‌شهری می‌دهد و من تبرئه می‌شوم. اما باز مسأله برای من روشن نبود. بعد از یکی از بچه‌هایی که دستگیر و بعد آزاد شد، شنیدم که تیمسار صباحت یکی از تیمسارهای طاغوتی مقیم لندن، برای ارتش 150 عدد تفنگ ام106 برای ارتش خریده بود. از فکوری پرسیدم چنین چیزی هست؟ بررسی کرد و گفت: «بله.»، شماره سریال‌ها را گرفتم. 25 تا 7 رقمی و مال ما بود، 125 تا شماره‌های دیگر، یعنی آقایان پول 150 تا را گرفته و 125 تا خریده بودند! از این سریال هیچ امضای تحویلی به نیروها وجود نداشت و 25 تا شماره سریال ما را به جای آنها گذاشته بودند. به فکوری گفتم «این محرمانه است، خودت ببر بده به امام.» از این دست خاطرات زیاد دارم که در زمان خود و در جلد چهارم و پنجم خاطراتم خواهم آورد. لينك خبر : http://www.mashreghnews.ir/NSite/FullStory/News/?Id=20837[/align]
  18. [align=justify]آن چه خواهید خواند ماجرایی است کاملا واقعی که توسط یک شاهد عینی روایت و ثبت شده و هنوز راوی آن(ابوالفضل کاظمی) زنده است. به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق ، آن چه خواهید خواند ماجرایی است کاملا واقعی که توسط یک شاهد عینی روایت و ثبت شده است. اگرچه از ماجرای امیرالمومنین(علیه السلام) و شمع بیت المال 1400 سال می گذرد اما از زمان وقوع این ماجرا یعنی سال 1362 تنها حدود یک ربع قرن گذشته است و هنوز راوی آن( سردار ابوالفضل کاظمی) زنده است. اما اسفا که دل های بسیاری به اندازه یک هزاره از آن سال های دور گشته. هرچه فکر کردم برای این مطلب چه عنوانی انتخاب کنم که حرام نشود ، فقط همین به ذهنم رسید: « تقدیم به همه غارتگران بیت المال» ، هرچند که انباشت مال حرام در شکم های برآمده ، مجالی برای تامل و تحول باقی نمی گذارد. یک هفته بعد از شروع عملیات والفجر 4 ، شنیدم تبپ عمار قصد دارد دوباره روی قله عملیات کند. خودم را آماده کردم که بزنم تو ستون عمار و همراهشان بشوم. فرمانده عمار مهدی خندان بود. آن شب ، هوا مهتابی و سرد بود؛ سرمایی که نا مغز استخوان نفوذ می کرد. من زدم تو ستون عمار. گردان مالک و حبیب ، در دو جناح ما در حرکت بودند. مقصد حرکت ، ارتفاع 1866 بود . نزدیک قله، مهدی خندان چند تخریبچی از بین بجه ها سوا کرد و اون ها رفتند تا راه کاری مناسب پیدا کنند. یک ساعت مانده به اذان صبح، مهدی آمد و گفت :«یک راه کار پیدا کرده ام اما عراق بدجوری مانع گذاشته؛ هم سیم خاردار و هم میدان مین. یک نفر باید بره و بی صدا معبر بزنه تا بقیه رد بشن.» طبق نقشه مهدی ، در صورت گذشتن از معبر، ما «کانی مانگا» را دور می زدیم و بر آن سوار می شدیم. چون عراق بیشتر روی یال هایی که هفته گذشته روی آن ها عملیات کرده بودیم حساسیت داشت ، احتمال موفقیت ما و دور خوردن عراقی ها زیاد بود. مهدی گفت:«اگر تخریب چی ها را بفرستیم ، کار به صبح می کشه و عراق زمین گیرمون می کنه.» یکی از بچه ها گفت:« آقا مهدی! من می خوابم روی مین ، شما رد بشید» مهدی گفت:«اسمت چیه؟» پسره گفت:«کامبیز روانبخش» دیگر پسره منتظر جواب مهدی نماند و پیراهنش را کند . مهدی گفت:« چرا پیراهنت رو در میاری؟» - این ماله بیت الماله ، نباید خراب بشه. - این حرف گردان رو به هم ریخت. بچه ها همه می خواستن بزنن به میدون مین. - این پسربچه خوابید روی مین، یکی هم بغل دستش خوابید. اول ، مهدی پاورچین و آهسته رد شد، بعد یکی یکی بچه ها رد شدن. کمتر از یک گروهان رد شده بود، یکی از بچه ها سنگین بود. وزن او و این ها که خوابیده بودند، از حد نصاب بیشتر شد و یک دفعه مین عمل کرد. هرسه در حا شهید شدند... لينك خبر :http://www.mashreghnews.ir/NSite/FullStory/News/?Id=19792[/align]
  19. با سلام خدمت همه دوستان گرامي گمان نمي كنم هيچ كس درگيري مستقيم هوايي را در جنگ احتمالي بين نيروي هوايي ايران و ايالات متحده و همپيمانانش را پيش بيني كند . چرا كه توان هوايي دو طرف اصلا قابل مقايسه نيستند و به همين دليل هم ايران دكترين جنگ نامتقارن را برگزيده است و بر اساس آن محاسبه و عمل مي كند . ضمن اينكه همه تحليلهاي مطرح شده بر اساس پيش فرضها و حدسهاي تاييد نشده است و واقعا معلوم نيست و لزومي هم ندارد كه معلوم باشد در نيروي هوايي چه خبر است و بر سر هواپيما ها چه آمده و چه نيامده است . به هر حال گمان نمي كنم مانند زمان جنگ عراق و آمريكا نياز به دفن هواپيماهاي موجود باشد . همين كه در حد بضاعت و در شرايط تحريم نيروي هوايي سر پا مانده خودش جاي شكر دارد . به هر حال مملكت ما جوانهاي تحصيلكرده و مستعدي دارد كه اگر بخواهند و مسپولان هم درك كنند مي توانند قدم به قدم پيشرفت را در صنايع مختلف نظامي ايجاد كنند كاري كه تاكنون هم انجام مي شده اما به دلايل مختلف سرعت و شتاب كافي را ندارد .
  20. با سلام خدمت همه دوستان گرامي آيا شرايط فعلي كره شمالي با شرايط عراق در زمان جنگ دوم خليج فارس كه منجر به سقوط صدام شد قابل مقايسه است ؟ در هر دو مورد يك تحريم طولاني مدت همه جانبه عليه كشور هدف انجام شده است و عملا ارتشهاي هر دو فرصت و امكان بازسازي و نوسازي را نداشته اند بنابر اين آيا در حال حاضر امكان حمله اي مشابه جنگ دوم خليج فارس عليه كره شمالي وجود دارد ؟
  21. zed

    اخبار تاريخي ايران

    باستان‌شناسان مصری به تازگی موفق به کشف دو قلعه باستانی در نقاط مختلف مصر شدند. بنابر گزارش سایت اطلاع رسانی مصر ((Egypt state Information Service زاهی هواس، مدیر کل شورای عالی آثار باستانی مصر و از باستان‌شناسان برجسته این کشور، یکی از این قلعه‌ها را متعلق به سلسله‌های هجدهم و نوزدهم فراعنه اعلام کرده است. اما محوطه تازه اکتشاف شده دیگر، بنابر اظهار‌نظر آقای هواس، باقی‌مانده‌ی قلعه یا دژی است، مربوط به دوران حضور هخامنشیان در مصر. این قلعه در سی کیلومتری شرق کانال سوئز قرار دارد. اما هنوز اطلاعات دقیق و کاملی از ساختار و شیوه معماری آن منتشر نشده و تنها خبر کشف آن مورد تایید باستان‌شناسان قرار گرفته است. حضور هخامنشیان در مصر به دوران کمبوجیه پسر کوروش باز می‌گردد. او درسال ۵۲۵ پیش از میلاد، در لشکر‌کشی به مصر توانست مقابل فرعون پسامتیخ سوم (Psammetichus III) از سلسله بیست و ششم فراعنه مصر پیروز شود و آن کشور را به یکی از ساتراپی‌ها یا ایالات هخامنشی تبدیل کرد. پس از کمبوجیه داریوش اول نیز بر مصر حکومت کرد. اولین دوره تسلط هخامنشیان بر مصر حدود هفتاد و هفت سال طول کشید. طبیعتاً حضور هخامنشیان در مصر سبب تاثیرگذاری هنر، معماری و مهندسی مصری و هخامنشی بر یکدیگر شده که اکنون نشانه‌های مختصری از آن به جای مانده است. از جمله کارهایی که در مصر توسط داریوش صورت گرفت، ادامه دادن و اتمام راه یا کانال دریایی میان رودخانه نیل و دریای سرخ است. طرح ایجاد راه آبی یا کانال سوئز که اکنون دریای مدیترانه را به دریای سرخ متصل می کند، از دوران باستان در سر فراعنه مصری وجود داشته است. بار اول یکی از فراعنه مصری، حدود سه هزار و هشتصد سال پیش چنین طرحی را به اجرا در آورد. این کانال ظاهرا در دوره رامسس (۱۳۰۳ پیش از میلاد)، فرعون مشهور مصری نیز وجود داشته است اما بعدها از میان می‌رود و پر می‌شود. داریوش به منظور دسترسی آسان‌تر از راه دریا به مصر که دیگر جزو قلمرو او محسوب می‌شد، این راه آبی را دوباره برقرار کرد. او به مناسبت بازگشایی این کانال، در چند کتیبه به توصیف کار خویش می‌پردازد. از جمله معروف‌ترین این کتیبه‌ها، کتیبه‌ای است به نام شالوف. این کتیبه روی سنگ گرانیت صورتی حکاکی شده است. داریوش در این کتیبه پس از معرفی خود به نام پادشاه ایران می‌گوید: «من مصر را فتح کردم. من دستور دادم آب‌راهی از رودخانه‌ای که نیل نامیده می‌شود تا دریایی که از پارس آغاز می‌شود، حفر شود. بنابراین زمانی که این آب‌راه همان‌طور که من دستور داده بودم ساخته شد، کشتی ها از مصر به سوی پارس رفتند.» کتیبه شالوف در سال ۱۸۶۶ در محلی در ۱۳۰ کیلومتری کانال سوئز کشف شد. گرچه داریوش تنها به بازگشایی این کانال باستانی اقدام کرده بود، اما این عمل او سبب آسان شدن ارتباط دریایی میان رودخانه نیل، دریای سرخ و خلیج فارس شد. نشانه دیگری از حضور داریوش در مصر، مجسمه‌ای از او با خطوط و علائم هیروگلیف مصری است که اکنون در موزه ملی ایران نگهداری می‌شود. در سال ۱۹۷۲ میلادی و در جریان حفاری‌های باستان‌شناسی در شوش، یک مجسمه سنگی بدون سر از داریوش اول به دست آمد. روی پایه این مجسمه علاوه بر استفاده از خط میخی (به پارسی باستان، ایلامی و آکدی) از خط هیروگلیف مصری نیز استفاده شده است. به اعتقاد برشانی (Bresciani) این مجسمه استفاده از متون چند زبانی را به عنوان ابزاری سیاسی تایید کرده و همچنین نشان آن است که داریوش اهمیت مصر و فرهنگ آن را به خوبی می‌شناخته است. در چند جای این مجسمه با استفاده از علائم هیروگلیف نام داریوش تکرار شده است. مجسمه که پیکر پادشاه را در جامه پارسی، با خنجری حمایل کمر و دستی مشت شده روی سینه نشان می‌دهد، از قسمت سینه به بالا شکسته است. نوشته‌های میخی روی مجسمه نشان می‌دهد که داریوش خود دستور ساختن مجسمه را داده است تا آیندگان بدانند که «مرد پارسی» فاتح مصر بوده است. تحقیقات هیات فرانسوی نیز روی جنس سنگ به کار رفته در تندیس نشان داد که از نوعی سنگ که در معادن سنگ وادی حمامات مصر یافت می‌شود، ساخته شده است و سپس به ایران و به شوش انتقال پیدا کرده و در کنار دروازه ورودی کاخ سلطنتی نصب شده است. با این حال نوشته‌های روی مجسمه، نشانگر این است که قرار بوده مجسمه در مصر باقی بماند، اما مشخص نیست به چه دلیل به ایران آورده شده است. روی پایه مجسمه نمادهایی از ملل تحت تسلط داریوش حکاکی و نام آن‌ها نیز با هیروگلیف درج شده است. در بخش مرکزی این قسمت نماد «هاپی» خدای رودخانه نیل تصویر شده است. برخی باستان‌شناسان احتمال می‌دهند مجسمه از راه دریایی و از طریق همان کانالی که داریوش دستور حفر آن را صادر کرد به ایران آورده شده باشد. اما تاثیرات و تبادلات فرهنگی هخامنشی‌ها و مصری‌ها محدود به این موارد نیست و می‌توان نشانی از آن‌ها را در عناصر معماری مانند سرستون‌ها و همچنین نقوش نمادین دیگری نیز نشان داد منبع : تابناك
  22. [align=justify]یک کارشناس امور جاسوسی معتقد است که مرگ مرموز یک مامور دستگاه اطلاعاتی انگلیس ممکن است با ماجرای ویروس استاکس نت در ارتباط باشد. به گزارش گروه دفاع و امنیت مشرق به نقل از پایگاه اینترنتی نشریه ولز نیوز، یک کارشناس امور جاسوسی مدعی شده که مرگ عجیب یک جاسوس ولزی ممکن است با تلاش برای حمله رایانه‌ای به نیروگاه هسته ای بوشهر ارتباط داشته باشد. مرگ گاریس ویلیامز همچنان در هاله ای از ابهام قرار دارد. بدن این مامور دستگاه امنیت خارجی انگلیس "ام ای 6" 23 ماه اوت در آپارتمانش در لندن پیدا شد. آزمایش ها هیچ اثری از سم، مواد یا الکل در بدن او را نشان نداد و پلیس لندن و اف بی ای هنور در حال بررسی هستند. اما اکنون گوردون توماس خبرنگار جنگی سابق، مستند ساز و نویسنده کتاب های جاسوسی فرضیه جدیدی را مطرح کرده است. او مدعی است که استاکس نت یعنی همان اولین اسلحه سایبری دنیا، ممکن است پشت مرگ ویلیامز باشد. استاکس نت یک ویروس رایانه ای و پیچیده ترین کرمی است که تاکنون ایجاد شده است. این ویروس هم اکنون در 45 هزار شبکه رایانه ای نفوذ کرده است. به ادعای برخی نشریات غربی، نیروگاه اتمی بوشهر از این ویروس آسیب دیده است هرچند خود آنها نیز معترفند که نیروگاه در مراحل نهایی راه اندازی قرار دارد و خللی در آن به وجود نیامده است. توماس نویسنده کتاب "درون دستگاه اطلاعاتی انگلیس" می گوید: استاکس نت پروژه ای بود که ویلیامز 30 ساله و نابغه ریاضی ممکن است با آن آشنا بوده باشد. مغز ریاضی او ابزار حیاتی در جنگ‌های رایانه ای بوده و دستگاه جاسوسی انگلیس به همین علت او را جذب کرده بود. توماس معتقد است که ویلیامز به سبب آشنایی اش با استاکس نت هدف بالقوه ای بوده است. دستگاه های اطلاعاتی سراسر دنیا می خواهند رمز این ویروس را بدانند و برخی نیز می خواهند به سبب آسیبی که ویروس وارد کرده است، انتقام بگیرند.ویلیامز ممکن است حذف شده باشد و یا هدف یک عملیات فشار قرار گرفته باشد. پلیس انگلیس مرگ ویلیامز را یک مسئله پلیسی و البته مشکوک و غیرقابل توضیح می داند. لينك خبر : http://www.mashreghnews.ir/NSite/FullStory/News/?Id=14780[/align]
  23. با سلام خدمت همه دوستان گرامي مدت اعتبار عهدنامه در هيج يك از بندهاي عهدنامه ذكر نشده است . به چه دليل امسال سال آخر اين عهد نامه گفته مي شود ؟ ضمن اينكه اگر ايران استقلال اين جمهوري ها را به رسميت شناخته باشد ديگر راهي براي بازگشت آنها نيست مانند بحرين .
  24. [align=justify]مدیر مرکز بین المللی رشد قشم از طراحی و ساخت سامانه اویونیک ماهواره ای سنجش ارتفاع هواپیما در این مرکز خبر داد و گفت: این سامانه به روش مخابراتی و ماهواره ای، قابلیت سنجش ارتفاع هواپیما با دقت 3 تا 10 متر را دارد. فرزین حقدل در گفتگو با خبرنگار مهر با بیان اینکه این پروژه در شرکت "ایده افراز" یکی از شرکتهای مستقر در مرکز بین المللی رشد قشم طراحی و ساخته شده است افزود: این سامانه قابلیت سنجش ارتفاع هواپیما به روش مخابراتی - ماهواره ای از سطح دریای آزاد را بدون نیاز به تجهیزات مکانیکی دارد. وی دقت این سامانه را 3 تا 10 متر دانست و گفت: دقت بالای سامانه اویونیک ماهواره ای نسبت به سنجش های مکانیکی موجود و عدم تاثیر شتاب اینرسی و دمای هوا بر روی این سیستم از جمله مزایای این سامانه است. ضمن آنکه این سامانه قادر به اندازه گیری مناسب برای پرواز IFR (قابلیت پرواز در شرایط سخت و دید کم) با دقت بالا است. مدیر مرکز بین المللی رشد قشم با بیان اینکه این سامانه در مدت یکسال و نیم با هزینه ای بالغ بر 110 میلیون ریال طراحی و ساخته شد خاطرنشان کرد: سیستم اویونیک ماهواره ای پس از انتقال به تهران توسط شرکت هواپیماسازی "پرآور پارس" بر روی هواپیمای فوق سبک و در ارتفاع 6 هزار پایی تست و ارزیابی شد. حقدل با تاکید بر اینکه این سامانه با توجه به استفاده از سیگنال عمومی، مشابه خارجی ندارد ادامه داد: این سامانه همچنین بر روی انواع پرنده های شناسایی بدون سرنشین و بالگردها نصب شده است. به گزارش مهر، قسمت زیادی از دانش الکترونیک در یک هواپیما مربوط به تعیین موقعیت هواپیما نسبت به نقطه ای ثابت در روی زمین است که این امر به طرق متعددی انجام می شود که اویونیک از جمله این روشها است. اویونیک در واقع نامی برای aviation electronics یا الکترونیک هواپیما است. این سامانه مربوط به کنترل سیستمهای الکترونیکی هواپیما مانند سیستم جهت یابی و رادار و یا سیستم های جنگ الکترونیک است. لينك خبر : http://mehrnews.com/fa/newsdetail.aspx?NewsID=1181014[/align]
  25. [align=justify]متخصصان دفاعي کشورمان با اجراي طرحي ابتکاري موفق به شناسايي انواع سيگنال هاي ارسالي توسط رادارهاي دشمن و نحوه مقابله با آن شدند. به گزارش گروه دفاع و امنيت مشرق، در اين طرح يک سامانه کشف و شناسايي رادارها طراحي وپياده سازي شده است. اين سامانه با مجموعه اي از آنتن ها و گيرنده هاي باند وسيع مايکرويو و پردازشگرهاي قوي، سيگنال هاي راداري منتشره در فضا را دريافت و آناليز مي کند. اين سيستم پيشرفته با استخراج پارامترها و ويژگي هاي مهم رادارهاي دشمن، در نهايت تابنده هاي مربوطه را شناسائي مي کند. دستيابي به دانش و تکنولوژي طراحي و ساخت تيونرهاي مايکرويو، گيرنده هاي پهن باند، آنتن هاي باند وسيع، ماژول هاي ديجيتال پر سرعت و پردازشگرهاي سيگنال و داده پيشرفته از طريق تحقيقات گسترده ازجمله دستاوردهاي با ارزش اين طرح محسوب مي شوند. هم اکنون با دستيابي کشورمان به دانش ساخت انواع سامانه هاي مختل کننده و جنگال، قدرت جديدي به توان دفاعي کشورمان افزوده شده است. لينك خبر : http://mashreghnews.ir/NSite/FullStory/News/?Id=12303[/align]