zed

VIP
  • تعداد محتوا

    1,735
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    4

تمامی ارسال های zed

  1. [quote]سلام فلنکر جان دستت درد نکنه مطلب جالبی بود. این زیردریایی قابلیتهای خوبی داره که با توجه به تناژ و ابعاد اون در منطقه آبهای آزاد اقیانوس هند و دریایی عرب و دریای ایران برای کشورهای ایران و هند خطرناک جلوه میده و البته با بودن کلاس کیلو در اختیار ایران و هند نگرانی چندانی از این بابت احساس نمیشه.[/quote] با سلام خدمت همه دوستان گرامي با توجه به محدود بودن تعداد زير دريايي هاي كلاس كيلو ايران آيا به لحاظ كميت نيز مشكلي براي ايران در مقابله با اين زير درياييها ايجاد نمي شود ؟
  2. [align=justify]اگر موشک ماهواره بر سیمرغ با موفقیت شلیک شود و ماهواره ای با وزن 100 کیلوگرم را در مدار زمین قرار دهد ، ایران با یک سنگ دو نشان را زده است : نخست آنکه ایران نخستین ماهواره جاسوسی خود را در مدار زمین مستقر خواهد کرد و دوم اینکه نشان خواهد داد که قادر است موشک های بالستیک قاره پیما شلیک کند . توسعه قابلیت های هوا و فضای ایران نگرانی مقامات غربی و اسراییلی را برانگیخته است . به گزارش عصر ایران پروژه موشک ماهواره بر سیمرغ - که در بهمن ماه سال گذشته رونمایی شد - قرار است ماهواره ای به وزن 100 کیلو گرم را در مدار 500 کیلومتری از سطح زمین قرار دهد . مقامات دفاعی و امنیتی اسراییل می گویند که پروژه ماهواه سیمرغ نشان از توانمندی بالای ایران در عرصه فناوری های هوا و فضا است . یوزی رابین رئیس سابق پروژه موشکی وزارت دفاع اسرائیل موسوم به هما و "تال اینبار" و رئیس موسسه مطالعات راهبردی هوا و فضای " فیشر" درباره پروژه ماهواره بر سیمرغ می گوید : " اگر موشک ماهواره بر سیمرغ با موفقیت شلیک شود و ماهواره ای با وزن 100 کیلوگرم را در مدار زمین قرار دهد ، ایران با یک سنگ دو نشان را زده است : نخست آنکه ایران نخستین ماهواره جاسوسی خود را در مدار زمین مستقر خواهد کرد و دوم اینکه نشان خواهد داد که قادر است موشک های بالستیک قاره پیما شلیک کند ". این متخصص مسایل دفاعی و موشکی اسراییل که سال ها روی توانمندی های موشکی ایران تحقیق کرده سال گذشته نیز با ابراز نگرانی از توسعه قابلیت های موشکی ایران گفته بود : " توان بازدارندگی اصلی ایران در زرادخانه موشکی آن نهفته است و ایران سرمایه گذاری های هنگفتی در این حوزه صورت داده است." وی در گزارش سال گذشته خود که به همایشی درباره تهدیدات موشکی و راکتی علیه اسراییل ارایه داده است ، نوشته است : " رهبران ایران گفته اند آماده اند با تجاوزات دشمنان مقابله کنند و از این رو تهران 35 هدف دشمن شامل پایگاه ها و مراکز نظامی در شعاع 2 هزار کیلومتری از مرزهای کشور را شناسایی کرده است. " وی در گزارش خود نوشته بود : " راکت های ایرانی ، اکولایزر (برابرساز) هستند و با توان برتر نیروی هوایی اسرائیل ، برابری می کنند...ایران به توان خود برای تولید انبوه موشک ها می بالد و از این رو منطقی است که فرض کنیم این کشور سخت در تلاش است تا دست کم یک صد موشک شهاب را تولید کند. لينك خبر : http://www.asriran.com/fa/news/130262/نگرانی-اسراییل-از-پروژه-ماهواره-بر-سیمرغ-ایران[/align]
  3. [quote]با سلام رودخانه داخلي ايران كه در بالا ذكر كرده بودم نامش بهمنشير هستش نه شيرين رود چون امكان اديت نبود مجبورم دوباره پست بدم بابت پارازيت عذر خواهي ميكنم[/quote] [align=justify]با سلام خدمت همه دوستان گرامي رودخانه بهمنشير در اواپل جنگ صحنه درگيري شديد نيروهاي ايراني و غواصان عراقي بود كه سعي در ورود به آبادان از طريق كوي ذوالفقاري را داشتند و سرهنگ كهتري و چند تن از نيروهاي ايراني با مقاومت تلفات بالايي از آنها گرفته و آنها را به عقب راندند . خبر حمله را شخصي به اسم دريا قلي به نيروهاي ايراني رساند كه خود نيز در همان درگيري به شهادت رسيد . اميدوارم در صورت بروز حماقت از جانب دشمنان تاريخ بار ديگر تكرار شود و روسياهي به ذغال بماند .[/align]
  4. [quote][quote][quote]عجب پس از اینجا معلوم میشه که چندان پیشرفتی هم برای مدیرنیزه کردن میگ-۲۹ و نمیدونم تعمیر اساسی اف-۱۴ نکردن [/quote] با سلام خدمت همه دوستان گرامي سقوط اف 4 چه ربطي به ميگ 29 و اف 14 دارد ؟ مگر آنها سقوط كرده اند ؟ [/quote] نه منظورم این که چند وقت پیش از رسانه ها شنیده بودم که تمام اف-۴ ها عملیاتی هستن پس چرا این یکی سقوط کرد [/quote] [align=justify]عملياتي بودن هواپيما يعني زمينگير نبوده و آمادگي پرواز و انجام ماموريت را دارند و ربطي به بروز سانحه و سقوط ندارد . به هر حال سقوط هم در حين پرواز اتفاق مي افتد . هر سقوطي نيز دليل خاص خود را دارد و الزاما همه سقوطها به يك دليل اتفاق نمي افتند . بايد منتظر بود و ديد علت سقوط اعلام مي شود يا خير . هرچند معمولا در خصوص سقوطهاي نظامي علت ذكر نمي شود . [/align]
  5. [align=justify]یک بالگرد تمرینی رژیم‌صهیونیستی در جریان رزمایش مشترک امریکا‌‌ ‌و اسراییل در صحرای نقب سقوط کرد. رادیو رژیم صهیونیستی اذعان کرد این بالگرد در معرض وزش باد شدید حاصل از یک هواپیمای در حال پرواز تمرینی قرار گرفته و در یک میدان تیر سقوط کرده است. بنابراین گزارش وزارت ارتباطات رژیم صهیونیستی در حال تحقیق در باره ابعاد این حادثه است. در همین حال منابع اسراییلی مدعی شده‌اند که این حادثه تلفات جانی در بر نداشته است. رزمایش مشترک ضدچریکی امریکا و اسرائیل در صحرای نقب در جنوب سرزمین‌‌های اشغالی از روزشنبه (23 مرداد) با هدف ارتقای آمادگی‌ نظامی نیروهای اسرائیلی مستقر در مرزهای لبنان و سوریه و با هدف افزایش مهارت‌های جنگ چریکی آغاز شده است. در این رزمایش که تصاویری از آن روز یکشنبه (24 مرداد) از تلویزیون رژیم اسرائیل پخش شد، نیروهای صهیونیستی و امریکایی، روستایی شبیه به روستاهای لبنان، فلسطین، عراق و افغانستان را طراحی کرده و اقدام به اشغال آن کردند. بر اساس این گزارش، ظاهراً گروهی از تفنگداران امریکایی پیش از عزیمت به افغانستان، در این رزمایش مشترک شرکت کرده‌اند. این نخستین بار است که تلویزیون رژیم صهیونیستی تصاویر تفنگداران دریایی امریکا را در کنار نیروهای ارتش این رژیم پخش می‌کند. چندی قبل نیز در اقدامی مشابه یک بالگر رژیم صهیونیستی در رزمایش با نیروهای خودی سقوط کرده بود. لينك خبر : http://www.rajanews.com/detail.asp?id=58559[/align]
  6. [quote]عجب پس از اینجا معلوم میشه که چندان پیشرفتی هم برای مدیرنیزه کردن میگ-۲۹ و نمیدونم تعمیر اساسی اف-۱۴ نکردن [/quote] با سلام خدمت همه دوستان گرامي سقوط اف 4 چه ربطي به ميگ 29 و اف 14 دارد ؟ مگر آنها سقوط كرده اند ؟
  7. [align=justify]بوشهر - خبرگزاری مهر: ساعتی پیش یک فروند هواپیمای جنگی اف 4 در پنج کیلومتری بوشهر و در نزدیکی منطقه ویژه اقتصادی این شهر سقوط کرد. به گزارش خبرنگار مهر در بوشهر، گفته می شود این هواپیما متعلق به هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی بوده که خوشبختانه خلبانان این هواپیما جان سالم به در برده اند. مدیرکل ستاد مدیریت بحران استان بوشهر با تایید این خبر به مهر گفت: این حادثه ساعت 10 و 10 دقیقه صبح امروز سه شنبه در ورودی شهر بوشهر نزدیک منطقه ویژه اقتصادی، حدفاصل جزیره شیف و جاده صدرا رخ داده است. غلامرضا کشتکار افزود: خوشبختانه دو خلبان و نیروی حاضر در این هواپیمای جنگی موفق شدند به وسیله چتر نجات خود را نجات دهند اما هواپیمای سقوط کرده و خسارت دیده است. وی اظهار داشت: دو سرنشین این هواپیما برای بررسی های درمانی به یکی از بیمارستان های بوشهر منتقل شده اند. لينك خبر : http://mehrnews.com/fa/newsdetail.aspx?NewsID=1135369[/align]
  8. [align=justify]وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات از پرتاب ماهواره "رصد یک" با کاربری تصویربرداری ، در نیمه دوم امسال خبر داد. وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات از پرتاب ماهواره "رصد یک" با کاربری تصویربرداری ، در نیمه دوم امسال خبر داد. تقی پور پس از نشست روز یکشنبه هیئت دولت به خبرنگار واحد مرکزی خبر گفت : معمول این است که وقتی همه مقدمات کار از جمله پایگاه پرتاب ، پرتابگر ، ایستگاه های زمینی ، ایستگاه هدایت و کنترل و خود ماهواره آماده شد، آنوقت اطلاع رسانی می کنیم. وی افزود: خود ماهواره یکی از پنج جزء اصلی برای پرتاب ماهواره است که در حال آماده سازی هستیم و بعضی از این اجزاء نیز آماده شده است. وزیر ارتباطات گفت: آزمایشهای پیش از پرتاب، یک فرایند طولانی است که وقتی شروع شد، آنگاه می توانیم درباره زمان پرتاب ماهواره، دقیق‌تر صحبت کنیم. وی افزود: ماهواره "رصد یک" با کاربری تصویربرداری ، می تواند برای هواشناسی ، شناخت سواحل دریاها ، جاده ها ، حرکت رودخانه ها و از این دست کاربردهایی که برای مدیریت منابع طبیعی است ، مورد استفاده قرار گیرد. لينك خبر : http://www.javanonline.ir/Nsite/FullStory/?Id=311296[/align] -------------- [color=orange] ادغام شد mahdavi3d[/color]
  9. zed

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    [align=justify]انگار تقدیر آنگونه بوده است كه هر گاه حسین داجمر سكان كشتیرانی جمهوری اسلامی ایران را در دست بگیرد، جنگ یا تحریمی ایجاد شده باشد. هر دو دوره مدیرعاملی وی بر این شركت مقارن با جنگ و تحریم بوده است. دوره اول از سال 64 تا 72 با اوج جنگ نفتكش‌ها در خلیج‌فارس مصادف بود و اكنون كه دوره دوم از سال 84 آغاز شده، تحریم‌های آمریكا و اتحادیه اروپا علیه ناوگان كشتیرانی ایران كلید خورده است. وی ماهیت جنگ و تحریم و اهداف آن را یكی می‌داند، اما از شیوه‌های متفاوتی برای مدیریت و مقابله با آن خبر می‌دهد. شیوه‌هایی كه به گفته وی، قابل اعلام‌كردن نیست. وی تصریح می‌كند همین كه هستیم و روبه‌روی شما نشسته‌ایم و فعالیت‌مان ادامه دارد، یعنی تحریم‌ها به هدف خود كه همانا زمینگیر كردن ناوگان كشتیرانی ایران است، نرسیده است و نخواهد رسید... *** [b]تحریم‌های یكجانبه اخیر غرب كه اخیرا بر علیه كشتیرانی جمهوری اسلامی ایران ایجاد شده، شامل چه مواردی بوده و الان در چه مرحله‌ای است؟[/b] تحریم‌ها از 3 سال پیش تاكنون مراحل مختلفی را پشت سر گذاشته است. ابتدا بحث محدودیت در نقل و انتقال دلار مطرح بود یعنی كسانی كه در اسنادشان اظهار می‌كردند شركت‌های كشتیرانی ایران كالاهایشان را حمل كرده‌اند، در نقل و انتقال دلار به مشكل برمی‌خوردند. خب، روشن است در آن مقطع خیلی از معاملات ارزی ما از دلار تبدیل شد به ارزهای غیردلاری. دامنه این تحریم‌ها رفته رفته محدودتر شد تا این كه در مقطعی آمریكا برای شركت‌های تابعه ما، محدودیت ایجاد كرد. این محدودیت برای حمل كالاهایی بود كه برای مسائل نظامی یا هسته‌ای استفاده شود. در مقطعی دیگر انگلیس برای شركت‌های بیمه محدودیت ایجاد كرد. می‌دانید كه بیمه یكی از ضروریات فعالیت‌های كشتیرانی در دنیاست و انگلیس با این اقدام سعی كرد كشتیرانی را زمینگیر كند. روش این امر نیز این گونه بود كه كلوپ‌های PSI كه بیمه‌های اصلی كشتیرانی بین‌المللی را ارائه می‌دهد و ارائه این بیمه‌نامه‌ها برای ورود و خروج كشتی به بنادر لازم است، اعضایشان را از صدور بیمه‌نامه برای كشتی‌های ما منع كردند. اما، با اقدام سریعی كه در ایران انجام شد و مصوبه‌ای كه دولت تصویب و ابلاغ كرد، خوشبختانه یك میلیارد دلار برای پشتوانه ایجاد فعالیت‌های بیمه‌ای كشتیرانی در داخل كشور تخصیص داد و از آن سو هم كنسرسیومی میان تمام شركت‌های بیمه داخلی به وجود آمد و ما بیمه‌های كشتی‌هایمان را به داخل كشور منتقل كردیم و این مساله هم حل شد و برخلاف هدف و خواست آنها كشتی‌های ما به فعالیت خود ادامه دادند. در قطعنامه اخیر سازمان ملل هم در چند بند اشاره كرده كه محدودیت‌های ایجاد شده برای كشتی‌های ایرانی باید در شرایطی باشد كه دولت‌ها شواهد و قرائنی داشته باشند كه كشتی یا محموله‌ای كه توسط آن حمل می‌شود، در ارتباط با مسائل هسته‌ای یا موشكی باشد. با این حال متاسفانه آنچه اكنون در دست كار است، بسیار فراتر از چارچوب موارد پیش‌بینی شده در قطعنامه سازمان ملل است. یعنی اهدافی كه كشورهای غربی برای اجرای تحریم‌ها بر علیه كشتیرانی ترسیم كردند، نشان می‌دهد كه اینها همه‌اش بهانه است و اصل هدف آنها تحت فشار قرار دادن و زمینگیر كردن كشتیرانی جمهوری اسلامی است. صریح بگویم تحریم‌ها در قطعنامه اخیر گسترده‌تر از قبل است. از نظر نقل و انتقال پول ایجاد محدودیت كرده‌اند. بعلاوه تحریم را از كالای حمل شده به كل كشتی‌ها و شركت‌های تابعه كشتیرانی گسترش داده‌اند و گفته‌اند اصولا ما نباید اقدام به حمل بكنیم و این امر ایجاد محدودیت می‌كند. جالب است این تحریم‌ها در حالی وضع می‌شود كه غربی‌ها در شعارهایشان مطرح می‌كنند كه ما نمی‌خواهیم به مردم ایران لطمه بخورد در حالی كه كشتیرانی شركتی است كه فقط 20 درصد سهامش در مالكیت دولت است و بقیه‌اش به طور مستقیم و غیرمستقیم در اختیار مردم است. طبیعتا این محدودیت‌ها به مردم ایران لطمه می‌زند؛ چرا كه كشتیرانی نیاز غذایی، خوراك دام، نیازمندی صنایع و سایر نیازهای مردم را حمل و تامین می‌كند و جلوگیری یا ایجاد محدودیت برای آن به معنی ایجاد محدودیت مستقیم برای مردم ایران است. [b]شما برای مقابله با این تحریم‌ها چه كردید؟[/b] در هر مرحله‌ای از تحریم متناسب با وضعیت اقداماتی كردیم كه فعالیت كشتیرانی بتواند تداوم داشته باشد و بار كشور را حمل كند. در مقطع كنونی نیز همین طور است. ما مكانیزم‌های لازم را به كار می‌گیریم. تحریم‌كنندگان در اظهارات صریح خود می‌گویند كه هدفشان از این محدودیت‌ها این است كه كشتیرانی جمهوری اسلامی را زمینگیر كنند. در مقابل همه هدف ما هم باید این باشد كه كشتیرانی بتواند به فعالیت‌ها و خدماتش ادامه دهد. اما روشن است كه ما نمی‌توانیم بگوییم چه تدابیری به كار می‌گیریم؛ چرا كه طبیعتا آنها می‌خواهند بدانند ما چه می‌كنیم كه آن راه‌ها را هم ببندند. [b]هم‌اكنون فعالیت كشتیرانی به طور عادی ادامه دارد؟[/b] طبیعی است كه با مشكلاتی مواجه هستیم، اما فعالیتمان ادامه دارد و تردد كشتی‌ها و عملیات بارگیری و تخلیه مثل گذشته ادامه دارد. [b]آمار تخلیه و بارگیری كشتی‌ها تغییری داشته است؟[/b] تاكنون كه تغییری نداشته. اگر هم بخواهد تغییری داشته باشد، باید در ماه‌های آینده خودش را نشان دهد. [b]در تحریم كشتیرانی بسیار نام بیمه لویدز لندن ذكر می‌شود. آیا در حال حاضر ارتباط شما با بیمه لویدز برقرار است؟[/b] جالب است كه برخلاف تصور موجود بگویم ما با شركت لویدز كار نمی‌كردیم. كشتیرانی‌ها بیمه‌های مخصوصی دارند كه به آن Pand I Club می‌گویند. این شركت‌ها بودند كه پوشش‌شان را از ما برداشتند و ما نیز چنین امكانات بیمه‌ای را در داخل كشور ایجاد كردیم. [b]با این اقدام هزینه بیمه كشتیرانی تغییری هم كرده است؟[/b] ما معادل قراردادی كه قبلا با خارج داشتیم، با كنسرسیوم جدید داخلی قرارداد بستیم. دقیقا با همان عددی كه قرارداد قبلی بود و آنها بهم زدند. [b]برای بیمه مخصوصی كه در بنادر لازم است، چطور؟[/b] همین بیمه‌ها مورد تایید بنادر هم هست. یك كشتی كه به بنادر تردد می‌كند، باید پوشش بیمه‌ای لازم را داشته باشد كه الان كشتی‌های ما آن پوشش را دارند. [b]جناب آقای داجمر! یكی از مسائلی كه از سوی تحریم‌كنندگان همواره مطرح شده، این است كه ناوگان جمهوری اسلامی ایران كالاهایی غیر از اهداف خودش را حمل كرده است. صراحتا می‌پرسم آیا واقعا شما كالایی غیرمتعارف حمل كرده یا می‌كنید؟[/b] تحریم‌كنندگان همیشه چنین اظهاراتی را برای رسانه‌ها را مطرح كرده‌اند، اما هیچ وقت سند و مدركی ارائه ندادند. چون 90 درصد حمل و نقل بین‌المللی از طریق دریا انجام می‌شود. ما قوانین كامل و روشنی در زمینه دریانوردی داریم كه تقریبا فكر همه جا را كرده است. در این قوانین با صراحت آمده است كه موسسه حمل كالا مسوولیتی در مورد محتوای بار یا جعبه یا كانتینر ندارد. اصولا برای شركت كشتیرانی توان، امكان و فرصتی وجود ندارد كه بتواند درون جعبه یا كانتینری را كه می‌خواهد حمل كند را بازدید كند و ببیند محتوای آن چیست. قوانین دریایی در اینجا مسؤولیت‌ها را مشخص و تفكیك كرده و مسوولیت محتوای درونی كالا را با صاحب كالا و گمركات مبدأ و مقصد در بنادر قرار داده است. موسسه حمل فقط آنچه را كه صاحب كالا اظهار می‌كند درون جعبه است و در بارنامه قید می‌شود را حمل می‌كند. مؤسسه حمل می‌گوید بنابه گفته صاحب كالا، محتوای جعبه این است و ما جعبه را پلمب شده تحویل می‌گیریم و پلمب شده هم تحویل می‌دهیم. بنابراین طبق قوانین بین‌المللی دریانوردی، مؤسسه حمل مسوولیتی در قبال كالایی كه حمل می‌كند، ندارد یعنی اگر ما از فلان كشور غربی كالایی را تحویل گرفته و حمل می‌كنیم، قاعدتا گمرك آن كشور غربی می‌داند كه درون جعبه‌های آن كالا چیست. البته ممكن است چیزی از آنچه صاحب كالا اظهار كرده باشد، در جعبه موجود باشد، اما بر اساس قوانین، این ربطی به موسسه كشتیرانی یا كشتی ندارد. بنابراین خود تحریم‌كنندگان كه قوانین دریانوردی بین‌المللی را وضع كردند، و اجرایش می‌كنند بیشتر می‌دانند كه حدود مسؤولیت‌های كشتیرانی جمهوری اسلامی چیست و ربطی به تحریم‌ها ندارد. حتی شركت‌های كشتیرانی غربی بخوبی این نكات را می‌دانند. اما اینكه اینها این تحریم‌ها را اجرا می‌كنند تنها هدف‌شان این است كه با این بهانه به این توان كشور ما لطمه وارد كنند و ریسك‌های تجارت خارجی ما را بالا ببرند. نه اینكه واقعا و منطقا موردی داشته باشند كه به درد دادگاه بخورد. اگر مورد قانونی داشتند مطمئن باشید حتما به دادگاه ارائه می‌دادند. البته یكی دو مورد را هم كه اعلام كردند، البته فقط در رسانه‌ها، ما به طور مستدلی ثابت كردیم كه مسؤولیتی متوجه ما نیست. [b]آن دو مورد كه فرمودید، چه بوده است؟[/b] در یك مورد محموله‌ای بود كه ما از دبی حمل كرده بودیم و قرار بود به سوریه برود. این محموله مربوط به بخش خصوصی و بار شیمیایی پروپلین بود. كانتینرها در مصر تخلیه شده بود تا از این كشور توسط كشتی خارجی به سمت سوریه حمل شود و نهایتا هم می‌خواست به تركیه برود. اسرائیلی‌ها وسط راه آن كشتی را گرفتند. خیلی هم رسانه‌ای‌اش كردند. كانتینر را باز كردند. گونی‌های اولیه را برداشتند. پشت آن سلاح بود. آنها اظهار می‌كردند كه این سلاح‌ها از ایران حمل شده است. حال آنكه صاحب بار كه بخش خصوصی بود اذعان می‌كرد بار من پروپلین بوده و احتمالا در مصر جابه‌جا شده است. اما حرف ما این بود كه شما اگر واقعا دلیل دارید، ‌بیایید كارشناسی كنیم و رسیدگی شود تا ببینید مسؤولیت این بار با كیست تا مجازات شود. [b]مساله دادگاهی هم شد؟[/b] خیر. فقط یك كار رسانه‌ای كردند. [b]یعنی حتی شكایت هم نكردند؟[/b] خیر. اتفاقا حرف ما این بود كه به جای كار رسانه‌ای شكایت كنید تا رسیدگی شود. [b]شما مراتب را به جایی اعلام نكردید؟ شكایت نكردید؟[/b] خیر. به لحاظ حقوقی عرض كردم این كار ما نیست. صاحب كالا حتما دنبال این كار است و او مسؤولیت بار را بر عهده دارد. [b]محموله هنوز توقیف است؟[/b] نمی‌دانم. اسرائیلی‌ها محموله را گرفتند اما ما كرایه حمل‌مان را گرفته بودیم و بار را هم تحویل داده بودیم و موضوع از حوزه مسؤولیت ما خارج شده بود. [b]مورد بعدی چه بود؟[/b] موردهایی پیش آمد كه بعضی كالاها كه درون كشتی بود را برای بازرسی در بنادر پیاده می‌كردند، ولی باز اینها هیچ كدام مسؤولیتی را متوجه ما بعنوان شركت كشتیرانی نمی‌كرد. چون از نظر قوانین دریانوردی مهم این است كه گمرك كشور صادركننده آن را بارگیری كرده و اجازه حمل را هم داده بود. یعنی قاعدتا تشخیص خاصی نداده بود كه مثلا كالایی قابلیت استفاده دومنظوره دارد. مثلا ممكن است گفته شود یك كالا مانند ورق آهن استفاده دو منظوره دارد. چون ورق آهن در هر جایی حتی نیروگاه اتمی ممكن است به كار رود! اینها بهانه است و از نظر قوانین و مقررات بین‌المللی چیزی نیست كه بشود به آن انتقاد كرد و گفت خلاف است. به همین خاطر هیچ كدام از این اتهامات را تحریم‌كنندگان به صورت دادگاهی طرح نكردند و شكایتی مهم از ما مطرح نشده است. هر چه بوده كار رسانه‌ای بدون مدرك بوده است. [b]یكی از مسائلی كه شاید برای كشتیرانی مطرح باشد، سن و كیفیت ناوگان ماست. آیا در مورد كشتی‌های ما بهانه‌ای نگرفتند؟ مانند بهانه‌ای كه درباره هواپیماها گرفتند؟[/b] باز هم این توجیه است. مثلا ممكن است بگویند چون یك كشتی سن بالا دارد و قدیمی است ممكن از نظر ایمنی مشكل داشته باشد و اگر به بنادر بیایند برای شهر خطر داشته باشد. اما چون موسسات استاندارد بین‌المللی كشتی‌ها گواهی تردد می‌دهد و خود تحریم‌كنندگان به نوعی دیگر بر ایمنی كشتی‌ها نظارت دارند این بهانه كارساز نیست. صریح بگویم در مورد كشتی‌های كشتیرانی جمهوری اسلامی چنین بهانه‌ای وجود ندارد. بسیاری از كشتی‌های ما نو هستند و در سال‌های اخیر ساخته شدند و در استاندارد بالا نگهداری شده و كاملا ایمن هستند. لذا از این جهت نمی‌توانند محدودیت ایجاد كرده یا بهانه جویی كنند و بگویند كشتی ایراد دارد. [b]در بنادر چطور؟ در بنادری كه می‌خواهید بارگیری یا تخلیه یا تردد كنید مشكلی ندارید؟[/b] اتحادیه اروپا بتازگی قانونی را در این باره وضع كرده است. اما هنوز تكلیف اجرای آن روشن نیست و لذا باید ببینیم در رفتارشان چه اتفاقی می‌افتد. چون در یك بند از مصوبه‌شان گفته‌اند كشتی، بارش و پرسنل كشتی مشمول تحریم نیست. قاعدتا باید در آینده ببینیم تخلیه و بارگیری ما در بنادر به مشكل می‌خورد یا نه. البته ما برای آن هم راهكار داریم؛ یعنی اگر اتحادیه اروپا ورود كشتی‌های ما به بنادر را محدود كند ما در مناطق دیگر كشتی‌هایمان را راه می‌اندازیم. حتی ممكن است امتیاز خط اروپایمان را تعطیل كنیم یا به كس دیگری واگذار كنیم. سفارشات و صاحب كالاهایمان را به افراد دیگر بدهیم و كشتی‌هایمان را در مناطق دیگری كه ظرفیت و نیاز داریم به كار گیریم. قبلا ما علاوه بر اینكه از كشتی‌های خودمان استفاده می‌كردیم آنقدر سفارش زیاد داشتیم كه كشتی اجاره هم می‌كردیم، اما حالا می‌توانیم كشتی‌ها را به مناطق دیگر اجاره بدهیم. این روش‌ها را درون برنامه‌مان داریم اما فعلا منتظریم ببینیم در عمل چه محدودیت‌هایی ایجاد می‌كنند تا متناسب با آن تصمیم بگیریم. [b]شما به لحاظ حقوقی مساله تحریم‌ها بر علیه كشتیرانی را پیگیری نكردید؟[/b] در رابطه با مساله بیمه كشتی‌ها شكایت كردیم كه زمان دادرسی آن نزدیك است. در رابطه با تحریم‌های اتحادیه اروپا و اقدامی كه آمریكا اخیرا انجام داده وكلای ما در حال كار هستند. چون اقدامات آنها درباره كشتیرانی به دلایل متعدد، مغایر قوانین خودشان و قوانین بین‌المللی است. آنها بین شركت‌های كشتیرانی تبعیض قائل می‌شوند و به مسوولیت‌ها و قوانین حقوقی كشتیرانی مانند مسوولیت قانونی محتوای داخل كانتینر كه اشاره كردم، توجه نمی‌كنند. به این دلایل حقوقی و یكی دو دلایل حقوقی دیگر وكلای ما مشغول كار هستند و هم‌اكنون شكایت ما در آمریكا طرح شده و در لندن نیز نوبت رسیدگی‌اش قریب الوقوع است. [b]عنوان شكایت شما دقیقا چه بوده است؟ مثلا اظهار داشته‌اید كه محدودیت غیرقانونی بیمه‌ای باید رفع شود؟[/b] طبق یك سری قوانین تحریم‌كنندگان به یكباره نمی‌توانند ارائه بیمه‌نامه‌ها را محدود كنند باید مثلا مهلت 90 روزه در نظر گرفته می‌‌شد و مراحل متعددی‌داشت اما آنها یكباره ظرف یك هفته پوشش‌های بیمه‌ای را برداشتند كه این خلاف قوانین خودشان است. بعد هم از پرداخت خسارت خودداری كردند كه ما به خاطر این مسائل شكایت كردیم. [b]امیدواری برای موفقیت چقدر است؟[/b] خیلی امیدواریم، وكلای ما بسیار كار كردند. [b]حكم ا حتمالی دادگاه چه محتوایی خواهد داشت؟[/b] باید ببینیم دادگاه چه می‌گوید، ممكن است بگوید خسارت را بپردازند ممكن هم هست برای برقراری مجدد پوشش بیمه‌ای حكم بدهد. [b]مشكلی در تحویل كشتی‌هایی كه در دست ساخت دارید یا سفارش به كشورهای مختلف دادید ایجاد نشده است؟[/b] خیر. به هیچ عنوان ما سفارش‌های مختلفی در سال‌های گذشته داده‌ایم كه بعضی از آنها در حال ساخت است و بعضی هنوز مراحل اولیه ساخت را پشت سر نگذاشته است. براساس سفارشات قبلی بیش از 40 فروند كشتی هنوز به ما تحویل نشده كه مراحل ساخت آن ادامه داشته و مشكلی نداریم. [b]‌كل این سفارشات چه زمانی تحویل می‌شود؟[/b] تا سال 2012 یا 2013 میلادی. 10 فروند از این سفارشات كشتی‌های مخصوص حمل مواد و مایعات شیمیایی هستند كه تا به حال در ناوگان ما وجود نداشته‌اند. بقیه سفارشات كشتی‌هایی است كه الان داریم. اما چون بعضی كشتی‌های ما به سنی می‌رسد كه باید از رده خارج شود؛ ما جلوتر سفارش ساخت كشتی جایگزین را می‌دهیم. [b]برای اینكه در شرایط حاضر سهم و بازار كشتیرانی ایران در خلیج فارس كاهش نیابد و با توجه به اینكه شما مشتریان زیادی غیر از كشور خودمان دارید، قصد ندارید با سیاست تعرفه‌ای برای حفظ بازار اقدام كنید؟[/b] مشكل ما مشكل تعرفه نیست. مشتریان ما سال‌هاست كه با ما كار كرده‌اند و به ما اعتماد دارند و مایلند به كار با ما ادامه دهند. اما محدودیت‌هایی در نقل و انتقال پول و اسناد وجود دارد كه اگر برای آن راه‌حل پیدا شود آنها مشكلی برای همكاری با ما ندارند. برای حل این مشكلات هم مكانیزم هایی را پیش گرفته‌ایم كه نتیجه‌اش را خواهید دید. [b]شما با كاهش مشتری در منطقه خلیج فارس مواجه نبودید؟[/b] در سطح بین‌المللی با كاهش مشتری مواجه بودیم؛ چون خیلی از مشتری‌های ما كه ملیت‌های اروپایی داشتند برای كار با ما مشكل پیدا می‌كنند، اما آنها هنوز هم با ما ارتباط دارند و بسیار مایلند با ما كار كنند. معمولا به تناسب مسائل كه هریك از مشتریان ما با آن مواجه شده‌اند در حال مشورت با همكاران ما هستند و تبادل نظر می‌كنند تا بتوانند راه‌هایی برای ادامه همكاری پیدا كنند. طبیعتا هر دو طرف می‌خواهند به همكاری‌شان ادامه دهند. اما با بحث‌های جدیدی كه درباره اتحادیه اروپا پیش آمده ما تدابیر جدیدی در پیش گرفته‌ایم. [b]شما قصد شكایت به دادگاه اتحادیه اروپا ندارید؟[/b] قصد داریم و در حال طی مراحل حقوقی آن هستیم. [b]پس در مجموع سه شكایت مطرح می‌شود. انگلستان، آمریكا و اتحادیه اروپا.[/b] بله. مساله اتحادیه اروپا بحث جدیدی است و زمان چندماهه می‌برد تا آن را مدیریت كنیم. [b]در شكایت به اتحادیه اروپا چقدر امكان موفقیت است؟[/b] به تناسب انتظار موفقیت داریم. وظیفه ماست كه از حقوق سهامداران حفاظت كنیم و در این چارچوب از هر راهی برای جلوگیری از ایراد خسارات و احقاق حقوق خود و كشور استفاده می‌كنیم. [b]تحریم‌ها برای برنامه‌های توسعه‌ای كشتیرانی و برنامه‌هایی كه در دنیا داشتید وقفه ایجاد نكرده است؟[/b] خیر. آن برنامه‌ها مطابق روال خودش پیش می‌رود. مثلا برنامه‌های ما در دریای خزر به خوبی پیش می‌رود و ناوگان ما در این دریا رشد خوبی دارد. الان ایران در خزر 16 فروند كشتی دارد، حال آن‌كه تا 5 سال قبل فقط 6 فروند كشتی در این دریا داشتیم. اخیرا نیز در مورد در اختیار گرفتن محیط و خرید بندر در دریای خزر اقدام كردیم. از آن سو در جنوب كشور نیز ما بندر پارس جنوبی را در اختیار گرفتیم. از این طرح كیلومترها فاصله زمینی به مركز كشور نزدیك می‌شود و این می‌تواند خیلی برای صادرات پتروشیمی و تولیدات منطقه پارس جنوبی اقتصادی بوده و سرویس خوبی فراهم كند. بحث ترانزیت به عراق هم جزو برنامه‌های ماست كه ان‌شاء‌الله بتوانیم مرز شلمچه را به عنوان مرز ترانزیت قرار دهیم و با استفاده بیشتر و بهتر از ظرفیت بندر خرمشهر و بندر امام بتوانیم خیلی از كالاها را كه عراق به آنها نیاز دارد از آنجا وارد كنیم. از سوی دیگر بحث ترانزیت مواد نفتی مطرح است كه ما 800 ـ 700 واگن حمل و نقل مواد نفتی را از راه‌آهن خریدیم كه می‌تواند به ترانزیت این بخش كمك كند. بحث ترانزیت غلات بخصوص گندم از آسیای میانه هم در دستور كار است كه الان كشورهای اطراف هم به این مساله نیاز دارند. [b]به خرید بندر در دریای خزر اشاره كردید. برنامه مشخصی در این زمینه دارید؟[/b] ما به دنبال این هستیم كه در كشتیرانی دریای خزر جاپای محكمی داشته باشیم و مثل امیرآباد و در بنادر كشورهای قزاقستان و روسیه هم سرمایه‌گذاری كنیم. وقتی شما در نقطه‌ای ناوگان در حال تردد دارید، باید بتوانید خدمات مناسبی به كشتی‌ها بدهید كه سرعت حركت كشتی‌ها افزایش یابد. اگر شما در بندری مدت زیادی معطل شوید به جای این‌كه بروید كشتی جدید بخرید بهتر است چنین سرویس‌هایی را ایجاد كنید كه سرعت حركت كشتی را بالا ببرد به این ترتیب گویی یك كشتی به ناوگان خود اضافه كردید. چون كشتی می‌تواند 2 روزه بین دو بندر تردد كند اما اگر مدتی در بندر معطل بماند در حقیقت انگار یك كشتی را از دست دادید. ما باید سعی كنیم مدیریت بنادری را كه در آن تردد می‌كنیم، داشته باشیم تا بهره‌وری سرویس‌دهی را بالا ببریم. [b]الان سهم ما در كشتیرانی دریای خزر چقدر است؟[/b] 20 درصد و ناوگان ما جوان است. ما تا سال 68 در خزر اصولا حضور و كشتی نداشتیم. از سال 68 موفق شدیم از شورای سابق مجوز برای كشتیرانی بگیریم. قبل از آن اجازه نمی‌دادند كشتی‌ای غیر از كشتی‌های شوروی در خزر تردد كند.بحثی كه در تبلیغات تحریم‌كنندگان معمولا مورد اشاره قرار می‌گیرد، بحث بازرسی كشتی‌هاست. [b]آیا اخیرا موردی بوده كه بخواهند كشتی‌های ایرانی را بازرسی كنند؟[/b] خیر. تاكنون موردی نبوده است. [b]تهدید به بازرسی هم نبوده است؟[/b] تنها یك مورد بود كه كشتی پرچم ایران داشت. در مصوبه شورای امنیت آمده است كه برای بازرسی یك كشتی باید كشور صاحب پرچم این اجازه را بدهد. در آن یك مورد كشتی پرچم ایران داشت و آنها خواستند بازرسی كنند كه ایران مجوز نداد. [b]این اتفاق در خلیج‌فارس افتاد؟[/b] خیر. در آب‌های بین‌المللی بود. ناوهای خارجی درخواست داشتند كشتی بایستد تا بازرسی داشته باشند كه ما هم این اجازه را ندادیم. [b]حالا اگر بخواهند با زور وارد كشتی‌ها شوند، چطور؟[/b] طبق قوانین بین‌المللی بعید است كه توسل به زور كنند. آنها باید در چارچوب قانون كار كنند؛ اما اگر كشتی‌های ایرانی، پرچم خارجی داشته باشند، امكان دارد كشور صاحب پرچم به اینها اجازه بازرسی بدهد. [b]شما در استفاده از پرچم كشورها، این مساله را مدنظر خواهید داشت؟[/b] استفاده از پرچم كشورها روی كشتی‌ها عمدتا به خاطر وام‌هایی است كه از بانك‌های خارجی روی این كشتی‌ها گرفتیم و آنها این الزامات را گذاشته‌اند كه كشتی‌ای به ما بدهند كه پرچم‌شان را داشته باشند، یعنی تا زمانی كه اقساط آن وام‌ها پرداخت می‌شود، باید پرچم آن كشور روی كشتی باشد. [b]شما به محدودیت در نقل و انتقال ارز اشاره كردید. آیا در حال حاضر برای نقل و انتقالات مالی‌تان، تدبیری اندیشیده‌اید؟[/b] این تدابیر لازمه كار ماست. اگر ما نتوانیم راهكاری داشته باشیم كه پولمان جابه‌جا شود، عملا نمی‌توانیم كاری كنیم و خب! طبیعتا وقتی كار می‌كنیم یعنی برای نقل و انتقال كارمان راهی پیدا كردیم. [b]یعنی ارز مورد استفاده‌تان هم عوض شده است؟[/b] بله. در بعضی جاها كه لازم بوده، ارز را هم عوض كرده‌ایم. البته ظاهرا سیر كشور به سوی محدودیت استفاده از دلار و یورو پیش می‌رود. البته ما خیلی مشمول این مسائل نشدیم. ما در همه مناطق دنیا سعی می‌كنیم بسته به ضرورت‌ها و تسهیلاتی كه در آن مناطق برایمان فراهم می‌كند، از امكانات موجود برای حل مشكلات فعلی استفاده كنیم. [b]آقای داجمر می‌خواهم صریح بپرسم كه استراتژی كلان و نگاه كشتیرانی در برخورد و مدیریت تحریم‌ها چگونه است؟ آیا از آن فرار می‌كنید یا به عنوان یك واقعیت آن را پذیرفته‌اید؟[/b] خب، ما به تحریم‌ها به عنوان یك واقعیت نگاه می‌كنیم و سعی در كنترل آن داریم. اثرات تحریم‌ها انكارشدنی نیست و ما هم بنای شعار دادن نداریم. ممكن است تحریم‌ها از آنجایی كه برای ما محدودیت ایجاد می‌كند، سبب خودكفایی شود؛ اما به هر حال باعث كند شدن روند حركت ما و افزایش هزینه‌های كشور خواهد شد؛ اما درباره آنچه به كشتیرانی برمی‌گردد، وقتی آنها، این محدودیت‌ها را برای كشتیرانی وضع كردند، به صراحت تاكید كردند كه قصدشان زمینگیر كردن فعالیت‌های ماست. روشن است استراتژی ما هم مقابله با این قضیه است، یعنی نمی‌گذاریم خواست آنها تحقق پیدا كند؛ البته اگر بخواهیم از این جهت بگوییم كه باعث كاهش درآمد یا افزایش هزینه‌های كشتیرانی باشد، طبیعتا اثر داشته، اما هدفی كه آنها خواستند و خودشان هم شاهدند واقعا محقق نشده است. من روبه‌روی شما نشسته‌ام و شركت كشتیرانی جمهوری اسلامی ایران هم دارد كارش را می‌كند. در زمان جنگ كه جنگ نفتكش‌ها را داشتیم، من خودم مدیرعامل كشتیرانی بودم؛ از سال 64 تا 72. آن زمان كشتی‌های ما در شرایط بدی در خلیج‌فارس تردد می‌كردند. آن زمان دشمن رودررو، سلاح، موشك، زد و خورد و فرار مطرح بود. بنادر ما محدود شده بود؛ اما الان مبارزه ما نوع دیگری است. از طریق قانون، مقررات، محدودیت‌های حقوقی و مالی و این جور مسائل رودرروی ما قرار گرفته‌اند. لذا ماهیت مساله یكی است؛ اما راه‌های مقابله فرق می‌كند. الان نیز ما تدابیری به تناسب این وضعیت طراحی كرده و مطمئنیم موفق خواهیم شد و تحریم‌ها اثر محدودی دارند و به هدف خود نرسیده‌اند. [b]تجربه خاصی از دوران جنگ نفتكش‌ها مانده كه الان قابل استفاده باشد؟[/b] روش‌ها در آن فرق می‌كند؛ اما بحران بحران است. باید مدیریت بحران داشت. جنگ نفتكش‌ها یك نوع بحران بود و تحریم‌های اخیر یك نوع بحران دیگر است. زمان جنگ ما برای اینكه نیروهای باانگیزه و علاقه‌مند را پیدا كنیم كه حاضر باشند با كشتی‌ها به مناطق خطر بروند، خیلی مشكل داشتیم یا اینكه چگونه و چه موقع كشتی‌هایمان را اعزام كنیم تا كمتر آسیب متوجه‌شان شود. آن موقع در كشور حمل‌ و نقل زمینی، توان و بنیه قوی نداشت، چون چندین سال بود كه در آن سرمایه‌گذاری نشده بود. در بعضی مواقع در دوران جنگ، صد تا كشتی در انتظار تخلیه كالایشان در بنادر بودند؛ ولی حمل و نقل زمینی نمی‌كشید كه بار اینها را تخلیه و حمل كند. در مقطعی در اوج جنگ ناچار شدیم علی‌رغم این كه خطرات زیادی در بندر امام وجود داشت و چندین سال بود بندر امام تعطیل شده بود، دوباره بندر امام را راه‌اندازی كنیم. خطر كشتی‌هایمان را تهدید می‌كرد؛ اما مجبور بودیم چون یكی از نقاط پرمصرف كالاها برای جنگ استان‌های خوزستان و ایلام بود كه راه‌اندازی بندر امام از حمل و نقل مضاعف كالا به سوی این مناطق جلوگیری می‌كرد و از این بندر سریع با راه‌آهن می‌توانستیم كالا را به نقاط نیازمند برسانیم. آن دوران همه‌اش تنش بود؛ اما این دوران باید همه‌اش تدبیر باشد و با مدیریت نرم و صبورانه، راه‌های حقوقی و ظرفیت‌های قانونی در قوانین بین‌المللی را شناسایی كرده و مورد استفاده قرار دهیم. همین كه ما الان براحتی در حال انجام وظایف و خدمت به كشور هستیم، یعنی این كه تحریم‌ها به هدف خود نرسیده‌اند و كشتی‌های ایرانی همچنان به حضور خود در دنیا و آب‌های بین‌المللی ادامه می‌دهند. منبع: روزنامه جام جم 24/5/ 89 لينك خبر : http://www.marinenews.ir/?show=news&maj=news&type2=showz&catid=6678[/align]
  10. [align=justify]فروش هواپیماهای جاسوسی اسرائیل با رکود شدید روبرو می شود تحلیلگران امنیتی معتقدند شکستن کدهای اطلاعاتی هواپیماهای جاسوسی رژیم صهیونیستی توسط نیروهای مقاومت حزب الله لبنان تاثیر بسزایی در میزان فروش خارجی این هواپیماها خواهد داشت. به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روزنامه البیان، تحلیلگران امنیتی معتقدند کشف کدهای هواپیماهای جاسوسی رژیم صهیونیستی که بر فراز لبنان فعالیت می کرده اند بر میزان فروش این هواپیماها تاثیر بسزایی خواهد گذاشت. بر این اساس، دستیابی حزب الله به تصاویر گرفته شده توسط این هواپیماهای جاسوسی سیستم امنیت این هواپیماها را زیر سئوال برده است. امری که مشتریان خارجی را به تردید در خرید این هواپیماهای جاسوسی وا می دارد. این کارشناسان معتقدند فروش این هواپیما آینده با رکود شدیدی روبرو می شود. این در حالی است که هفته نامه معتبر "جینز دیفنس" از لغو توافقنامه تل آویو با مسکو در زمینه ساخت هواپیماهای کنترل از راه دور خبر داد. بر این اساس، رژیم صهیونیستی از بیم انتقال فناوری های حساس به روسیه دست به لغو این توافقنامه زده است. "سید حسن نصرالله " دبیرکل جنبش حزب الله لبنان هفته گذشته در کنفرانس مطبوعاتی خود به افشای جاسوسی اسرائیل از لبنان طی دو دهه اخیر پرداخت. نصرالله در ادامه تصاویری ماهواره ای را به نمایش گذاشت که در آن جاسوسی هوایی اسرائیل از مسیر حرکت مقامات حزب الله و مسیر حرکت خودروی حامل "رفیق حریری" نخست وزیر فقید لبنان محرز به نظر می رسید. تصاویری که به وضوح نشان می داد رژیم صهیونیستی به دقت در حال کنترل مسیرهای عبوری کاروان حریری است. نکته مهم دیگری که در سخنان نصرالله افشا شد دسترسی مقاومت لبنان به تصاویر هواپیماهای جاسوسی رژیم صهیونیستی بود که پیروزی اطلاعاتی بزرگی محسوب می شود. لينك خبر : http://mehrnews.com/fa/newsdetail.aspx?NewsID=1133535[/align]
  11. zed

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    [align=justify]هفته نامه ساندی تایمز گزارش داد: برای حل مشکل بالا بودن مرگ و میر نوزادان در آمریکا، باید به یک مدل نگاه کرد که البته مدلی است غافلگیر کننده از جمهوری اسلامی ایران. به گزارش شبکه ایران، هفته‌نامه ساندی تایمز چندی پیش گزارشی داشت مبنی بر اینکه «خانه های بهداشت» ایران به عنوان الگو در بخش فقیر ایالت‌ها قرار است به اجرا درآیند. ایالت می‌سی‌سی‌پی آمریکا در بدترین شرایط بهداشتی قرار دارد و مرگ و میر نوزادان غیر سفید پوست در این ایالت در سطح کشورهای جهان سومی است و سالها تلاش و تحقیق پزشکان و صرف میلیون‌ها دلار هیچ تغییری در این ایالت ایجاد نکرده است. ایده یافتن راه حلی برای یافتن مشکلات این ایالت هنگامی مطرح شد که جیمز میلر، از مشاوران ایالت می‌سی‌سی‌پی برای ارائه مشاوره درباره مشکلات مالی بیمارستان‌های روستایی به این ایالت دعوت شد. وی که مدیر گروه بین‌المللی آکسفورد است کنفرانسی در اروپا را به یاد آورده بود که در آن مقامات ایرانی درباره‌ راه‌های ایجاد تحول در سیستم درمانی خود گزارشی داده بودند. اما در تهران، وزارت بهداشت و وزارت خارجه جمهوری اسلامی تفاهم‌نامه همکاری میان دانشگاه علوم پزشکی شیراز با تیم دکتر شیرلی و دانشگاه ایالاتی جکسون را، تایید کرده‌اند. گفتنی است که نماینده سابق بهداشت جهانی در ایران نیز چندی پیش گفته بود: معتقدم که ایران یکی از بهترین سیستم‌های بهداشتی خصوصاً در سطح مراقبت‌های بهداشتی اولیه را داراست. در واقع سازمان جهانی بهداشت از مدل ایران به عنوان یک الگو استفاده می‌کند تا به نحوی کشورهای دیگر آنرا دنبال کنند و در واقع این سیستم دارای زیرساخت‌های خوبی است و تقریباً پوششی همگانی برای مردم کشور پدید ‌آورده است. دکتر مبشر شیخ اذعان داشت: شما دارای یک الگوی آموزش پزشکی نمونه نیز هستید و آن مدل ادغام یافته دانشگاه‌های علوم پزشکی است که در آن دانشگاه های علوم پزشکی هم مسئول آموزش پزشکی هستند و هم خدمات بهداشتی را ارایه می‌دهند و اثر مثبت ای پدیده بر روی شاخص‌های بهداشتی است و این خیلی مهم است. لينك خبر : http://www.rajanews.com/detail.asp?id=43815[/align]
  12. [align=justify]تورهان تایان، وزیردفاع وقت ترکیه در اواخر آوریل 1997 آشکارا اعلام کرد: «ترک‌ها در طول تاریخ با اسرائیل و یهودی‌ها مشکلی نداشته‌اند... ج. محمدزاده - تورهان تایان، وزیردفاع وقت ترکیه در اواخر آوریل 1997 آشکارا اعلام کرد: «ترک‌ها در طول تاریخ با اسرائیل و یهودی‌ها مشکلی نداشته‌اند، چیزی که درمورد اعراب صادق نیست.» ترک‌ها در دوران حاکمیت مطلق لائیک‌ها و اوج بحران مشروعیت صهیونیست‌ها در جهان اسلام، به‌عنوان اولین کشور اسلامی موجودیت نامشروع آنها را به رسمیت شناختند و با اقدام خود هم به مشروعیت بخشی صهیونیست‌ها کمک کردند و هم زمینه اجرای «سیاست‌گریز از مرکز و استراتژی حاشیه‌ای» وقت رژیم صهیونیستی را که باهدف برقراری روابط با اطراف دور و فراسوی «حلقه محاصره اعراب» و کشورهای غیرعرب اتخاذ شده بود را محقق ساختند. روابط دوطرف درطول چندسال چنان گسترش پیدا کرد که حاصل جمع آن تبدیل شدن ترکیه به‌عنوان شریک استراتژیک صهیونیست‌ها منطقه خاورمیانه بود. باوجود افزایش مراودات سیاسی، نظامی، اقتصادی و... همواره دومسأله فراز و نشیب‌هایی را در روابط دوطرف ایجاد کرده است: اول مسأله فلسطین و جنگ‌های اعراب و اسرائیل و دوم رابطه ترکیه با غرب. [b]دوران جدید ترکیه[/b] با روی کارآمدن اسلام‌گرایان، ترکیه با ناامیدی نسبی از پذیرش عضویتش دراتحادیه اروپا، دوران جدیدی را در حیات سیاسی خود گشود. ترک‌ها در استراتژی جدید خود با گرایش نسبت به اعراب و اولویت‌دهی به مسأله فلسطین و برخورد با اقدامات غیرانسانی اسرائیل تلاش کردند جای پایی درمعادلات منطقه‌ای پیدا کنند تا هم موقعیت قدیم خود را بازیابی و هم به‌عنوان یک قدرت مؤثر در منطقه در بحران‌های موجود نقش‌آفرینی کنند. حاصل این نگاه جدید ترکیه را می‌توان از ایفای نقش مقامات ترکیه در میانجیگری در بحران‌های منطقه‌ای و بحران غزه مشاهده کرد. ترکیه در دوران جدید و به‌دنبال فائق آمدن بر مشکلات اقتصادی خود درطول سال‌های گذشته و کسب موفقیت در بازاریابی اقتصادی درمنطقه قفقاز و حوزه بالکان و نقش‌آفرینی ویژه در تحولات آن مناطق؛ به فکر کسب موقعیت و سیادت درمنطقه خاورمیانه افتاد. از دید دولتمردان اسلامگرای ترکیه یکی از عواملی که می‌توانست برای سیادت و قدرت منطقه‌ای مؤثر باشد، مبارزه با جنایات اسرائیل و حمایت از مسأله فلسطین است. چرا که هم مردم ترکیه این آمادگی را داشتند و هم مردم منطقه. مطالعات نشان می‌دهد که با گذشت 60سال از اشغال خاک فلسطین، تاکنون اتفاق نیفتاده که مسأله فلسطین همانند امروز، در رأس اولویت‌های افکار عمومی جهان و سازمان‌های آن باشد که در این‌خصوص نام ترکیه و شخص رجب طیب اردوغان نیز پررنگ بوده است. ترکیه در رسانه‌ای کردن موضوع و کشاندن موضوع به محافل عمومی و جهانی کمک شایانی به بحث فلسطین کردند و از این طریق تلاش کردند گامی را برای تحقق استراتژی جدید مقامات ترکیه ـ سیادت برمنطقه خاورمیانه ـ بردارند و موقعیت خود را در بین افکار عمومی منطقه بالا ببرند. تحولات مختلفی هم ـ ترور شیخ احمد یاسین توسط صهیونیست‌ها، جنگ 22 روزه غزه، نشست داووس، حمله کماندوهای اسرائیلی به کشتی مرمره و کشته شدن 9 نفر از اتباع ترکیه ـ برتحقق این استراتژی‌ ترکیه‌ای‌ها کمک کرد. [b]در نقش میانجی[/b] گام دوم حرکت ترکیه به سمت سیادت برمنطقه خاورمیانه تلاش‌های امروز آنکارا در نقش میانجیگرانه درمنطقه است. میانجیگری بین سوریه و اسرائیل، میانجیگری در پرونده هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران، تحولات قفقاز، عراق و... همگی در راستای نائل شدن به این هدف صورت می‌گیرد. دولتمردان ترکیه با زمان‌شناسی دقیق و با زیرکی و هوشمندی از فضای تحولات داخلی ایران در یک سال گذشته و کاهش تحرکات دیپلماتیک ایران درمنطقه بهترین بهره‌برداری را کردند و با موضع‌گیری‌های تند علیه جنایات رژیم صهیونیستی در راه رسیدن به اهداف خود قدم برداشتند. تا شاید از این طریق بتوانند آرزوی دیرین خود که همان «احیای امپراطوری نو عثمانی» است را جامه عمل بپوشانند و در کسوت امپراطوری نوعثمانی، رهبری دنیای اسلام را هم برعهده بگیرند. در واقع ترکیه با نشانه رفتن قضیه فلسطین به‌عنوان یک موضوع راهبردی درسیاست خارجی خود و ارتباط دادن آن با رژیم‌صهیونیستی توانست افکار عمومی جهان اسلام را به‌خود جلب کند. البته در دل این اهداف غایی، اهداف کوتاه‌مدتی هم بر رفتار مقامات ترکیه مؤثر بوده است که از جمله آنها می‌توان به پیش‌رو بودن انتخابات پارلمانی ترکیه در سال 2011 و تلاش برای کسب محبوبیت داخلی و تحت‌الشعاع قراردادن بحران‌های داخلی چون مقابله با پ.ک.ک و نفوذ ارتش اشاره کرد. البته مقامات ترکیه به‌خاطر حمایت اسرائیل از شورشیان پ.ک.ک و دادن آموز‌ش‌های اطلاعاتی به آنها و تصویب به‌رسمیت شناختن قتل عام ارامنه توسط امپراطوری عثمانی در پارلمان اسرائیل انتقام شدیدی را از صهیونیست‌ها گرفتند. ورود ترکیه به مسأله فلسطین جدا از نیات واقعی مقامات آن، نشان از بیداری اسلامی در میان مردم مسلمان این کشور است که باعث تقویت گروه‌های مقاومت و انگیزه بیشتر مبارزان فلسطینی درعرصه مقابله با زیاده‌خواهی و جنایات صهیونیست‌ها درمنطقه شده و همین امر می‌تواند نظم جدیدی را نسبت به موضوع فلسطین درمنطقه ایجاد کند. واکنش‌های شجاعانه و تند ترکیه نسبت به صهیونیست‌ها نشان داد که همچنان مسأله فلسطین یک مسأله پویا و زنده است و یک اجماع دولتی، مردمی و رسانه‌ای در سطح منطقه می‌تواند باعث بیداری اسلامی در دیگر کشورها، مهار رژیم صهیونیستی درمنطقه و خروج ابتکارعمل از دست قدرت‌های بزرگ درحل بحران‌ها و ائتلاف قدرت‌های منطقه‌ای مثل ایران، ترکیه و سوریه و... شود. البته درکنار وجود پتانسیل مؤثر و قوی ورود ترکیه به عرصه گروه‌های مقاومت باید ملاحظاتی را در رفتار آنها مورد توجه قرارداد که بدون توجه به آن ملاحظات نمی‌توان تحلیل دقیق از نوع رفتار آنکارا با تل‌آویو مطرح کرد. ترکیه در توصیف مخالفت خود با اقدامات صهیونیست‌ها بیشتر از راه حقوقی ورود می‌کند نه بحث اعتقادی؛ و عمده رفتار خود را در بحث برخورد با رژیم‌صهیونیستی روی دو موضوع متمرکز کرده است: اول عدم رعایت حقوق بشر از سوی صهیونیست‌ها در غزه و فلسطین و دوم عدم التزام اسرائیل به قطعنامه‌های بین‌المللی. لذا الگوی برخورد ترکیه با رژیم صهیونیستی با الگوی برخورد جمهوری اسلامی ایران کاملاً متفاوت بوده و به همین جهت است که امروز رفتارهای دوگانه‌ای را از مسئولان ترکیه در قبال فلسطین شاهدیم. از یک طرف بر طبل دفاع از فلسطین و شکستن محاصره غزه می‌کوبند از طرف دیگر در جلسات خصوصی گسترش روابط با یکدیگر را دنبال می‌کنند. [b]شروط ترکیه برای رژیم صهیونیستی[/b] ترکیه برای ادامه روابط خود با اسرائیل شروط چهارگانه‌ای را با فرصت یک ماهه جهت پاسخ مقامات صهیونیستی ارائه کرده است که عبارتند از: 1ـ عذرخواهی 2ـ بازگرداندن کشتی‌های توقیف شده 3ـ موافقت با انجام تحقیقات بین‌المللی درباره موضوع 4ـ پرداخت غرامت به بازماندگان نگاهی اجمالی به سابقه روابط دو طرف در چند دهه بالاخص یک دهه گذشته و در دولت اسلامگرایان حکایت از وجود این نوع فراز و نشیب‌ها و مقطعی بودن تنش‌ها در روابط دو طرف بوده است. ملاحظه رفتارهای دوطرف بعد از جنگ 22 روزه غزه که اوج تیرگی روابط بوده است به نوعی موید این تعبیر است چرا که بعد از آن همه بحث‌ها و جنجال‌ها، آقای عبدالله گل، رئیس‌جمهور ترکیه به تل‌آویو سفر می‌کند و در پاسخ به سفر ایشان آبان ماه گذشته رئیس رژیم‌صهیونیستی‌ سفری را به ترکیه داشتند. بعد هم در پس جنجال‌ها و هیاهوهای سیاسی، هیأتی نظامی از سوی ترکیه جهت تحویل گرفتن چهار فروند هواپیمای جاسوسی بدون سرنشین سفارشی موسوم به «هرون» عازم تل‌آویو می‌شود و وزیر خارجه ترکیه‌ جلسه‌ای محرمانه را با وزیر بازرگانی رژیم صهیونیستی برگزار می‌کند تا مانع از کاهش روابط دو طرف شود گویای این نگاه است که ترکیه تمایل جدی برای قطع رابطه با تل‌آویو ندارد و با تعیین شروطی به دنبال بازگرداندن حیثیت خدشه‌دار شده خود از نحوه برخورد رژیم‌صهیونیستی با این کشور است. زیرا ترکیه به رژیم‌صهیونیستی به عنوان دریچه‌ای به سوی جهان غرب و امریکا می‌نگرد و از طریق گسترش روابط با تل‌آویو هم به دنبال استفاده از لابی یهودی برای نفوذ در سیستم‌های تصمیم‌گیری غرب و اتحادیه اروپا برای تسهیل عضویت ترکیه در اتحادیه اروپاست و هم به دنبال تأمین سلاح‌های مورد نیاز خود است. مصداق بارز این نکته مصاحبه تورگوت اوزال نخست‌وزیر ترکیه با روزنامه گونش – آفتاب- بود که اعلام کرد «اگر اعراب خواهان آگاهی از دلایل نزدیکی ما به اسرائیل‌ هستند باید بدانند که ما همیشه براساس مسأله سود و زیان عمل خواهیم کرد. ما از نقش لابی‌های اسرائیل در امریکا آگاهیم.» قطعاً رژیم‌صهیونیستی هم برای خروج از فضای ضد صهیونیستی و جلوگیری از الحاق ترکیه به دیگر کشورهای مخالف رژیم صهیونیستی تلاش خواهد کرد روابطش را با ترکیه حفظ کند حتی اگر به بهای عذرخواهی یا پذیرش برخی از شروط آنکارا باشد. چرا که ترکیه برای تل‌آویو این قدر مهم است که شیمون پرز در سفر ماه نوامبر (آبان ماه) خود به ترکیه درخصوص اهمیت این کشورگفته بود:« در ترکیه اسلام میانه رو وجود دارد و رهبران ترکیه وزنه‌ای در مقابل اسلام رادیکال – ایران هستند. پیروزی ترکیه در مسیری که در پیش گرفته است. پیروزی همه مسلمانان، یهودیان و اعراب و اسرائیل است.» [b]تفاوت سیاست اعلامی و اعمالی در ترکیه[/b] واکاوی رفتار مقامات ترکیه در روز اخیر، نشان می‌دهد که ترکیه‌ای‌ها به دلایل گوناگونی از موضع تند ابتدایی خود نسبت به رژیم صهیونیستی عقب‌نشینی کرده‌اند که از جمله آنها انتقاد لائیک‌ها از ورود ترکیه به عرصه مبارزه با صهیونیست‌هاست که اعلام کردند چرا رهبران حزب عدالت و توسعه مردم ترکیه را وارد جنگ ناخواسته‌ای می‌کنند که هیچ سودی عاید آنها نمی‌شود، ازطرف دیگر فشارهای غرب برای عقب‌نشینی از مواضع ضد صهیونیستی، ترکیه‌ای‌ها را به عقب‌نشینی از دیدگاه جدیدشان مجبور ساخته به نوعی که آنها اعزام کشتی‌های جدید به مقصد غزه را به حالت تعلیق درآورده‌اند و با تشکیل کمیته‌ای، بررسی موضوع رفتار با رژیم‌صهیونیستی و غزه را در دستور کار قرار داده‌اند. شاید این سخن آقای اردوغان نخست‌وزیر ترکیه در پاسخ به سؤالی درباره احتمال قطع رابطه با تل‌آویو مکمل تحلیل این نوشته باشد که گفتند:«قطع رابطه با کشوری که آن را به رسمیت شناخته‌ایم در عرف دیپلماتیک هیچ شأن و منزلتی ندارد.» ترکیه برای پیشتازی در رقابت‌های منطقه‌ای تلاش می‌کند تا خود را به عنوان کشوری معرفی کند که موفق شده است قرائت میانه‌رویی را از اسلام در عرصه سیاسی نشان دهد. قرائتی که می‌تواند به نوعی اکثریت کشورهای اسلامی را زیر چتر آن جمع کند و خود پرچمداری آن الگو را بر عهده بگیرد. در صورت موفقیت ترکیه در این عرصه؛ آنها به دنبال اعمال سیاست‌های خود درقبال منطقه و فلسطین خواهند بود که از جمله آنها،‌ ارائه الگوی به رسمیت شناختن «دو دولت در یک سرزمین» خواهد بود که کاملاً بر خلاف دیدگاه‌های جمهوری اسلامی ایران است و این الگو می‌تواند سرنوشت فلسطین رابه عرصه بن‌بست بکشاند. بنابراین رفتارهای ترکیه را باید با نگاه تأمین منافع ملی خودش ارزیابی کرد و نگاه صرف به منافع ملی قطعاً منافع دنیای اسلام را در بلند مدت تأمین نخواهد کرد. اگرچه در کوتاه مدت به حال فلسطین و غزه مفید واقع شده باشد. بدیهی است که در تحلیل رفتارترکیه و دیگر بازیگران بین‌المللی با موضوعات فیمابین، بایدمیان سیاست‌های اعلامی و سیاست‌های اعمالی تفکیک قائل شد. در برخورد ترکیه با اسرائیل، شواهد تاریخی همواره غلبه سیاست‌های اعلامی را بر سیاست‌های اعمالی نشان می‌دهد و مقامات آنکارا بیشتر به عنوان مانور تبلیغاتی جهت رسیدن به اهداف خودشان سیاست‌های مقطعی علیه رژیم صهیونیستی را در پیش گرفته‌اند و می‌توان پیش‌بینی کرد که مقامات ترکیه در پی موفقیت در کسب موقعیت منطقه‌ای ویژه در خاورمیانه، به فکر اهداف عالی‌تر چون داعیه رهبری جهان اسلام خواهند افتاد امری که خوشایند غرب است. چرا که به اعتقاد مقامات غرب، ترکیه و اکنون رهبران حزب عدالت و توسعه با الگوی جدید واقع‌گرایانه و با غلبه بر رویکردهای ایدئولوژیک و با تأکید بر اسلام میانه‌رو هم می‌توانند جلوی اقتدار روز افزون جمهوری اسلامی ایران را در بین کشورهای جهان اسلام بگیرند و هم الگوی تازه‌ای را برای حل معادلات بین المللی مطرح کنند بدون اینکه دست به اقدامات بنیادگرایانه بزنند. لينك خبر : http://79.175.167.47/Nsite/FullStory/?Id=310856[/align]
  13. [align=justify]شبکه‌های تلویزیونی رژیم صهیونیستی در واکنش به مدارک و اسناد ارائه شده دبیرکل حزب‌الله مبنی بر دخالت این رژیم در ترور نخست‌وزیر سابق لبنان، تنها به فرافکنی نسبت به این اسناد ارائه شده پرداختند.‌ شبکه‌های تلویزیونی رژیم صهیونیستی در واکنش به مدارک و اسناد ارائه شده دبیرکل حزب‌الله مبنی بر دخالت این رژیم در ترور نخست‌وزیر سابق لبنان، تنها به فرافکنی نسبت به این اسناد ارائه شده پرداختند.‌ به گزارش مانیتورینگ فارس،‌ افشاگری‌ها شب گذشته سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان بازتاب گسترده‌ای در شبکه هاب تلویزیونی رژیم صهیونیستی و دیگر رسانه‌های این کشور داشته است. بر این اساس، رسانه‌های این رژیم لحظه‌ به لحظه این رخداد را دنبال کرده و آن را مورد بررسی قرار داده‌اند. این در حالی است که این سخنان دبیرکل حزب الله لبنان، اساسا با واکنش مثبتی از سوی رسانه‌های صهیونیست مواجه نبوده و تحلیلگران این شبکه‌ها بیش از پاسخگویی به این اسناد و مدارک ارائه شده نصرالله،‌ اقدام به توهین و نادیده گرفتن این اظهارات کرده‌اند. "شبکه1 " تلویزیون اسرائیل در این باره مدعی شد که سید حسن نصرالله اسناد و مدارکی را تهیه و ساخته و پرداخته کرده است تا اسرائیل را به عملیات ترور "رفیق الحریری " ربط دهد. تحلیلگر امور عربی این شبکه بدون اینکه پاسخ قانع‌کننده‌ای به اسناد فاش شده ارائه دهد، مدعی شد: این کنفرانس خبری در چارچوب تلاش‌های مستمر ماه‌های گذشته حزب الله برای رهایی از حکم دادگاه بین المللی برگزار شده‌است. این کنفرانس مطبوعاتی تلاشی مأیوسانه‌ برای سندسازی برضد اسرائیل بود. "ایهود یعری " تحلیلگر صهیونیست در امور عربی شبکه2 تلویزیون اسرائیل نیز در واکنش به این افشاگری نصرالله گفت: نصرالله در حال حاضر دلایل کافی برای اتهام اسرائیل در ترور حریری در اختیار ندارد،‌ اما علل و دلایلی دارد که به مظنون بودن اسرائیل [به عنوان متهم در پرونده ترور حریری] اعتبار لازم را می‌دهد. این واکنش‌ها در حالی است که رسانه‌های اسرائیلی به طور مستمر کنفرانس مطبوعاتی سیدحسن نصرالله را لحظه به لحظه دنبال می‌کرده‌اند. تلویزیون المنار لبنان این برخورد رسانه‌های صهیونیست را دلیلی واضح بر ناتوانی و عدم قدرت آنها در تحلیل بیشتر و پاسخ به اطلاعات ارائه شده نصرالله دانسته است. این واکنش رسانه‌های صهیونیست در حالی صورت می‌گیرد که اسناد ارائه شده و سخنان شب گذشته سید حسن نصرالله، با استقبال شخصیت‌های سیاسی لبنان مواجه شده و بسیاری از کارشناسان مسائل حقوق بین‌الملل نیز خواستار ارائه هرچه سریعتر این مدارک به دادگاه بین المللی شده‌اند. دبیر کل حزب‌الله لبنان با ارائه مدارک و اسناد متعدد به افشای جزئیات دخالت رژیم صهیونیستی در ترور "رفیق الحریری " نخست‌وزیر پیشین لبنان پرداخت. وی تاکید کرد: شواهد نشان می‌دهد بمبی که در سال 2005 حریری را به شهادت رساند، بمبی اسرائیلی بوده است. سید حسن نصر الله همچنین تصریح کرد که اطلاعات جاسوسان دستگیر شده در لبنان فرضیه ترور نخست وزیر سابق لبنان توسط رژیم‌صهیونیستی را تقویت می‌کند. لينك خبر : http://www.javanonline.ir/Nsite/FullStory/?Id=310138[/align]
  14. [quote]نميدونم چرا اين عربستان نميدونه كه اگه ايران نبود الان جزو امپراتوري منحوس اسراييل بودن حالا ميگن ما دو تا دشمن داريم 1.اسراييل 2.ايران[/quote] با سلام خدمت همه دوستان گرامي علت اين است كه آنها همين حالا هم جزو امپراتوري منحوس اسراپيل هستند و اجازه ندارند ايران را به عنوان دوست بپذيرند . منتهي فعلا چون نمي توانند سرسپردگي خود به اسراپيل را با صداي بلند و رسما اعلام كنند از اين گونه كلكها استفاده مي كنند
  15. دبیرکل حزب‌الله‌لبنان شب گذشته در صفحه تلویزیون حاضر شد و پیش چشم میلیون‌ها نفر از مردم لبنان و جهان، اسناد مربوط به دخالت رژیم صهیونیستی در ترور رفیق‌حریری در سال 2005 را افشا کرد. بخش مهمی از سخنان دبیرکل حزب‌الله لبنان مربوط به شخصی به نام احمد نصر‌الله، جاسوس لبنانی بود که در اعترافات خود افشا می‌کند که با دستور اسراییلی‌ها به رفیق حریری نزدیک شده و به او القا کرده که حزب‌الله قصد دارد او را ترور کند. در بخشی از سخنان نصرالله فیلم اعترافات احمدنصر‌الله پخش شد. احمد نصر‌الله گفت: نام من احمدنصرالله است و قصد دارم این مطلب را بگویم که فریب اسراییلی‌ها را خوردم و وقتی که در سوریه بودم تلاش کردم با اسراییلی‌ها جریانی انحرافی ایجاد کنم و از 1990 تا 1993 ارتباط گسترده‌ای با آنها داشتم. احمدنصرالله در اعترافات خود افزود: اسراییلی‌ها در سال 2000 با من تماس گرفته و گفتند که با رفیق‌حریری تماس بگیرم و بگویم که حزب‌الله قصد دارد او را ترور کند. من هم با دفتر رفیق‌حریری تماس گرفتم و گفتم که حریری در خطر است و گروهی تصمیم دارند که رفیق‌حریری و بهیه‌حریری دختر او را بکشند و به نظر می‌رسد که گروه حزب‌الله برای این کار برنامه‌ریزی کرده است. دبیرکل حزب‌الله بعد از پخش سخنان این جاسوس اسراییلی گفت: این اولین شاهدی بودکه سعی کرد ذهن حریری را منحرف کند، ولی نتوانست بر رفیق‌حریری تأثیری بگذارد. دبیرکل حزب‌الله لبنانی در بخش دوم سخنان خود به جریان رسانه‌ای گسترده اسراییل طی سال‌های 2005 تا 2010 اشاره کرد که اسراییلی‌ها سعی کردند حزب‌الله را عامل اصلی ترور حریری معرفی کنند. دبیرکل حزب‌الله لبنان در بخش سوم سخنان خود به بررسی دلایل تحلیلی دست داشتن اسراییل در ترور حریری پرداخت و به موارد زیر اشاره کرد: 1- اسراییل توانایی‌ این ترور را دارد و تاریخ اسراییل نیز ا ین را ثابت می‌کند... در موضوع حریری نیز آنها قدرت اطلاعاتی لازم برای ترور حریری را داشتند. 2- بشاراسد به دبیرکل حزب‌الله گفته بود که یک هیأت عربی در سال 1994 به دمشق سفر کرده و به او گفته که اگر سوریه قبول کند حزب‌الله خلع‌سلاح شود، سوریه می‌تواند در لبنان بماند. به گفته دبیرکل حزب‌الله چون سوریه به آنها پشت نکرد و خلع سلاح حزب‌الله را نپذیرفت دست به ترور حریری زدند. دبیرکل حزب‌الله لبنان در بخش چهارم سخنان خود به روش‌های اسراییل در انجام عملیات‌های ترور پرداخت و به موارد زیر اشاره کرد: 1- اسراییلی‌ها قبل از انجام عملیات ترور از هواپیماهای جاسوسی استفاده می‌کنند و وارد دستگاه‌های مخابراتی می‌شوند. 2- تل‌آویو در مرحله بعدی جاسوسان خود را وارد عمل می‌کند و کماندوهای خود را به کار می‌گیرد تا اطلاعات دقیقی جمع‌آوری کنند و اطلاعات خود را با هواپیماهای جاسوسی تطبیق بدهند. 3- سعی می‌کنند مواد منفجره را به محل عملیات نزدیک کنند. دبیرکل حزب‌الله در بخش پنجم سخنانش چند تن از جاسوسان اسراییلی را معرفی و به نقش آنها در جمع‌آوری اطلاعات و انجام عملیات ترور رهبران لبنان به خصوص حریری پرداخت او به افراد زیر اشاره کرد: الف: حنا صابر: اعترافات: 1- انتقال اطلاعات ارتش لبنان به اسراییل 2- جمع‌آوری اطلاعات منزل و خودروی میشل سلیمان 3- این جاسوس اعتراف کرد که اطلاعات فاصله بین دفتر حریری تا خانه او را شناسایی و در اختیار اسراییل قرار داده است. دبیر کل‌حزب‌الله این سوال را مطرح کرد که چرا دادگاه بررسی پرونده ترور حریری به سخنان این جاسوسان توجهی نمی‌کند و با آنها مصاحبه نمی‌کند. ب: جاسوس سعید العلم: این فرد فعالیت‌های سمیر جعجع و سعد حریری را زیر نظر داشته است. دبیرکل حزب‌الله این سؤال را مطرح کرد که اگر دشمن اسراییل حزب‌الله است پس چرا رهبران 14 مارس را شناسایی کرده‌اند. ج: از دیگر جاسوسانی که نصرالله به آنها اشاره کرد ، محمود رافع بود. او اعتراف کرده که از صهیونیست‌ها در منزل خود استقبال کرده است. د: ناصر نادر: مشارکت در ترور شهید غالب اعوانی ه: فیصل مقداد: از طریق دریا مواد منفجره منتقل کرده است و تا فاصله چند هفته به ترور حریری در لبنان تحرک داشته است. و: ادیب العلام: اعتراف به تصویربرداری از راه‌ها و مناطق ساحلی لبنان - او با عملیات‌های ترور اسراییل ارتباط داشته و برخی تجهیزات اطلاعاتی به لبنان منتقل کرده است. بخش ششم سخنان نصر‌الله به جاسوسان لبنانی دستگیر شده و اعترافات آنان درباره تسلط بر مخابرات لبنان اختصاص یافت. دبیرکل‌حزب‌الله در بخش هفتم سخنانش که شاید مهم‌ترین بخش اسناد حزب‌الله بود به بررسی عملیات‌های مختلف شناسایی هواپیماهای جاسوسی اسراییل پرداخت. 1- عملیات انصاریه در سال 1997: تصاویر مربوط به هواپیماهای شناسایی اسراییل و درگیری سربازان اسراییلی با رزمندگان حزب‌الله در این بخش به نمایش درآمد. 2- عملیات ترور شهید علی ادیب: در این بخش عملیات شناسایی شهید علی ادیب پخش شد. نصرالله در بخش هشتم سخنانش به طور خاص به جریان ترور رفیق حریری اشاره کرد و اطلاعات دقیقی از عملیات هواپیماهای شناسایی اسراییلی و تصاویر آنها را ارائه کرد. به گفته نصر‌الله یافته‌های حزب‌الله نشان می‌دهد: 1- اغلب ماموریت‌های شناسایی اسراییل برفراز بیروت و به طول صدها ساعت انجام شده است. آرشیو حزب‌الله همچنین نشان می‌دهد که اسراییلی یک منطقه را از چند زاویه مختلف شناسایی کردند. 2- مسیر بیروت تا تفریحگاه رفیق حریری براساس آرشیو حزب‌الله نقطه تمرکز هواپیماهای شناسایی اسراییل بوده است. شناسایی اماکنی که اسراییلی‌ها به دنبال آن بوده‌اند پازل ترور حریری را تکمیل می‌کند. در این بخش از سخنان نصر‌الله، تصاویر ماهواره‌ای شناسایی قصر ریاست‌جمهوری و هتل محل اقامت حریری توسط هواپیماهای شناسایی رژیم صهیونیستی پخش شد. این تصاویر نشان می‌داد که اسراییلی‌ها ماه‌ها قبل از ترور حریری از اماکن مختلف محل تردد او تصویربرداری کرده‌اند. دبیرکل‌حزب‌الله بعد از پخش این تصاویر دو موضوع کلیدی مطرح کرد: 1- در همه مناطق تصویربرداری شده نیروهای حزب‌الله نیز حضور داشته‌اند: آیا این تصاویر آنقدر دارای اهمیت نبود که دادگاه قبل از صدور حکم اولیه خود آنها را بررسی کند؟ 2- تصاویر نشان می‌دهد که هواپیماهای شناسایی اسراییل به دنبال رزمندگان حزب‌الله نبودند بلکه هدف، شناسایی راه و مسیر حرکت رفیق حریری بوده است. بخش نهایی سخنان دبیرکل‌حزب‌الله و اسناد او به عملیات هواپیماهای جاسوسی اسراییل در روز ترور حریری اختصاص داشت. نصرالله گفت: در روز ترور هواپیماهای آواکس اسراییل بر روی شهر صیدا حرکت کرده‌اند و در ساعت 10:40 و 12:45، جنگنده‌ها برنوار ساحلی لبنان پرواز کرده‌اند. همچنین چند ساعت قبل از ترور حریری، هواپیماهای شناسایی بر روی آب‌های منطقه‌ای لبنان حرکت کرده‌اند. در فاصله 9:20 تا 11:20 جنگنده‌های اسراییلی چندین عملیات شناسایی انجام داده‌اند که بیان کننده حجم گسترده عملیات جاسوسی قبل از ترور حریری است. همچنین سیدحسن نصر‌الله به اطلاعات جدیدی که توسط قسام‌الجد منتشر شده اشاره کرد و گفت: او اعتراف کرده که گروهی از صهیونیست‌ها را که مسئول عملیات اجرایی (ترور حریری) بوده‌اند در منزل خود پذیرفته و با آنها ملاقات کرده است. همین فرد در روز و ساعت ترور حریری در منطقه ترور مشاهده شده است. دبیرکل‌حزب‌الله لبنان در پایان این سؤال را مطرح کرد: آیا زمان آن نرسیده است که دادگاه بین‌المللی بررسی پرونده ترور حریری به قرائن و اسناد حزب‌الله توجه بیشتری بکند؟ همچنین در پایان خبرنگاران سؤالات خود را از دبیرکل حزب‌الله پرسیدند. لينك خبر : http://www.javanonline.ir/Nsite/FullStory/?Id=310080
  16. [align=justify] دبيركل حزب الله لبنان دیشب در كنفرانس خبري كه با حضور خبرنگاران داخلي و خارجي در حال برگزاري است، جزئيات دخالت‌ صهيونيست‌ها در ترور رفيق حريري نخست وزير پيشين لبنان را فاش كرد. به گزارش جهان وي در ابتداي سخنان خود گفت: امروز مطالبي را بيان مي‌كنم كه به كمك آن آفاق جديدي در رابطه با تحقيقات مربوط به ترور رفيق حريري گشوده و به اتهام دشمن اسرائيلي در ترور حريري استناد خواهد شد. بخش های مهم سخنان دبيركل حزب الله لبنان به نقل از فارس در ادامه می آید: * در ديداري كه با مقامات دستگاه اطلاعاتي سوريه بعد از واقعه 1993 داشتم . داخل پرانتر مي‌گويم (ژنرال حسن سلامي كه استخوان‌هايش هم پودر شده بود و ايشان را كشته بودند). ژنرال قاضي از مقامات اسخباراتي سوريه كه در زمان مرحوم "حافط اسد " اين مطالب را آن زمان به من منتقل كرد. * در آن جلسه مقرر شد كه من با ژنرال "عماد علي " ديدار داشته باشم. مواردي مطرح شد كه الان مورد نظر ما نيست. در آن موقع "عماد ابو حسن " آزاد شد به عبارتي موضوع حل و فصل شد. پس از آن قضيه در سال 1999 نيروهاي امنيتي مقاومت تواستند فردي را براي صهيونيست‌ها در جنوب بيروت در ضاحيه جاسوسي مي‌كرد بازداشت كنند. اين جاسوس نامش "احمد نصر الله " بود كه نيروهاي مقاومت توانستند وي را به جرم جاسوسي و فيلمبرداري بازداشت كنند. * در حال حاضر به دليل ضيع وقت بعدا برخي اعترافات وي را بيان مي‌كنم.احمد نصرالله اعتراف كرد كه با صهيونيست‌ها ارتباط داشته و برخي اسامي همانند "عماد مغنيه را نام برد و تاكيد كرد كه به صهيونيست‌ها اطلاعات نادرست داده و مطالبي كاملا غير واقعي براي آنها فرستادم. اين جاسوس همچنين اعلام كرد كه با مرحوم رفيق حريري تماس گرفته و به وي به دروغ گفته است كه حزب الله براي ترور شما برنامه‌ريزي كرده است. اين در حالي است كه در جلسه‌اي كه در سوريه برگزار شده بود به افرادي به شهيد عماد مغنيه اطلاع داده بود كه اشخاصي از صهيونيست‌ها براي ترور "بهيه حريري " از نزديگان رفيق الحريري نيز برنامه‌ريزي كرده بودند. * من در آن برهه نوارهاي ويدئويي مربوط به "احمد نصرالله " را در اختيار سوري‌ها قرار داده بودم. اين در حالي است كه اين شخص پس از مدتي كه البته من دلايل آن را نمي دانم از زندان دولت سوريه فرار كرد و به فلسطين اشغالي رفت كه البته ما اطلاع بيشتري از جزئيات آن در اخيتار نداريم. اين جاسوس هم‌اكنون در فلسطين اشغالي در كنار خانواده خود زندگي مي‌كند اين اولين نكته‌اي است كه اين جاسوس با حمايت صهيونيست‌ها وارد عمل شد و به مرحوم شهيد رفيق الحريري معلوماتي اشتباه داد و مدعي شد كه حزب الله قصد داشته كه حريري را ترور كند. *اسرائيل از سپتامبر سال 1993 تلاش مي‌كرد تا رفيق حريري نخست وزير سابق لبنان را متقاعد كند كه حزب‌الله قصد ترور او را دارد. *بشار اسد رئيس جمهور سوريه به من اطلاع داد كه يكي از سران عرب به او گفته است، آمريكايي‌ها با ادامه حضور نيروهاي اين كشور در لبنان مخالفت نمي كنند به شرط اينكه حزب الله و اردوگاه آوارگان فلسطيني خلع سلاح شوند. * پيش از ترور رفيق حريري اسرائيل از مزدورانش خواسته بود، اوضاع و تحولات در اطراف منزل نخست وزير سابق و فرمانده ارتش لبنان را بررسي كنند. * جاسوساني كه در لبنان بازداشت شده‌اند به بمب گذاري، ارتباط و تماس با اسرائيل و كارگذاشتن دوربين اعتراف كرده‌اند. * سعيد علم از جاسوسان اسرائيلي اعتراف كرده است اسرائيل از او خواسته بود به زمان‌هاي ديدار سعد حريري در منزل سمير جعجع [رئيس نيروهاي لبناني] پي‌ببرد. *شواهد نشان مي‌دهد بمبي كه در سال 2005 حريري را به شهادت رساند، بمبي اسرائيلي بوده است. * "محمود رافع " جاسوس اسرائيلي است كه از سال 1993 فعاليت جاسوسي خود را براي رژيم‌صهيونيستي آغاز كرد و در سال 2005 دستگير شد. وي در اعترافات خود به عمليات‌هاي بمب‌گذاري اعتراف كرد كه به شهادت "علي ديب " و " جهاد جبرئيل " و دو نفر ديگر منتهي شد. وي همچنين در جاسازي بمب‌هاي دستي در سال‌هاي 1999 و سال 2005 اعتراف كرده است. * اين جاسوس به بمب‌گذاري در برخي مناطق حساس لبنان اعتراف كرده است. وي در سال 2005 در منطقه "ظهراني " بمب‌گذاري كرده بود كه اين بمب توسط ارتش لبنان شناسايي شد و آن بمب عمل نكرد. اما سوالي كه مطرح است اين است كه اين جاسوس با اين بمب قصد ترور چه كسي را داشت و بمبي كه وي جاسازي كرده بود بسيار دقيق و حساس بود و صددرصد ساخت اسرائيل بوده و كارشناسان فني ما نيز اين موضوع را تاييد كرده‌اند كه اين بمب ساخت تل‌آويو بوده است. اين شواهد نشان مي‌دهد بمبي كه در سال 2005 "رفيق حريري " نخست وزير سابق لبنان را به شهادت رساند، بمبي اسرائيلي بوده است چون هيچ دولت ديگري توانايي ساخت اينگونه بمب را نداشته و كارشناسان فني ما نيز اين موضوع را تاييد كرده‌اند. * محمود رافع اعتراف كرده است كه گروهي از اسرائيلي را در داخل لبنان مورد استقبال قرارداده و با آنها ملاقات‌هايي داشته است.كاملا واضح است كه اسرائيلي‌ها در ديدار با رافع، وي را توجيه كرده‌اند كه چگونه بمب را جاسازي كند. * "ناصر نادر " كه در سال 1965 متولد شده يكي ديگر از جاسوسان رژيم صهيونيستي است كه از سال 1996 تا سال 2009 فعاليت جاسوسي خود را براي رژيم صهيونيستي انجام مي‌داده است. وي در ترور شهيد "خالد العواني " نيز مشاركت داشته است. *"فيصل مقداد " يكي ديگر از جاسوسان رژيم صهيونيستي بود كه در اين كنفرانس مطبوعاتي ماهيت كامل وي آشكار شد. مقداد از سال 2003 تا 2006 به فعاليت جاسوسي براي اسرائيل مي‌پرداخته است. وي در اعترافات خود تاييد كرده است كه از طريق دريا مواد منفجره و مواد مورد نياز را به داخل لبنان منتقل مي كرده است و همچنين كيف‌هاي سياه و مواد پشتيباني ديگري را نيز به داخل لبنان منتقل كرده است. * اين جاسوس با فاصله چند هفته از ترور رفيق حريري تحركاتي را در لبنان داشته است. واضح است كه صهيونيست‌ها از طريق اين جاسوسان مواد منفجره را به داخل لبنان منتقل كرده است. *"اديب علم " يكي ديگر از جاسوسان رژيم صهيونيستي است كه مشخصات وي در اين كنفرانس مطبوعاتي آشكار شد. وي كه متولد سال 1942 است، فعاليت جاسوسي خود را از سال 1992 آغاز كرد و تا سال 2009 و تا هنگام دستگيري به فعاليت خود ادامه مي‌داد. وي اعتراف كرده است كه از راه‌ها و مناطق مختلف و سواحل لبنان اقدام به تصوير برداي كرده است.وي براي انجام عمليات ها با اسرائيل در ارتباط بوده و برخي تجهيزات اطلاعاتي را به داخل لبنان منتقل كرده است. * اسرائيل از طريق جاسوسان خود امكانات فني و ارتباطي را داخل لبنان مي‌كرد تا در هر ترور اطلاعات كافي در اختيار داشته باشد. *صهيونيست‌ها كاملا بر لبنان مسلط هستند، اسرائيل از طريق جاسوسان خود امكانات فني و ارتباطاتي را داخل لبنان كرده است تا بتواند مكالمات را شنود كرده و اطلاعاتي را جمع‌آوري كند تا در هر ترور اطلاعات كافي در اختيار داشته باشد و جاسوسان اسرائيلي كه در مخابرات بوده‌اند، كاملا اين موضوع را تاييد كرده‌اند. * موضوع بعدي كه مي‌خواهم درباره آن صحبت كنم، درباره جمع‌آوري اطلاعات اسرائيل از طريق هوا است. اسرائيل از طريق هوا كاملا بر لبنان مسلط است و همه مي‌دانند كه اسرائيل هواپيماهاي بدون سرنشين پيشرفته‌اي در اختيار دارد و اسرائيل يكي از مهمترين دولت‌هاي سازنده هواپيماهاي شناسايي است و حتي اين هواپيماها را به برخي از كشورها صادر مي‌كند. رژيم‌صهيونيستي كاملا مناطق لبنان را تحت نظر و تصويربرداري دارند.شناسايي از طريق هوا براي اسرائيل مهم و راهبردي است و من مي‌خواهم چيزهايي را افشا كنم كه شايد مربوط به محافل سياسي نباشد و بيشتر براي روشنگري افكار عمومي باشد. *[b]قبل از سال 1997 از طريق فعاليت‌هاي سري، برادران ما توانستند خط ارسال فني يك هواپيماي شناسايي اسرائيل كه تلاش مي‌كردند تصاويري از مناطق عملياتي اسرائيل را مخابره كند، شناسايي كنند و حزب‌الله لبنان توانست با عمليات فوق سري آن تصاوير را دريافت كند و اين اقدام جوانان لبناني است كه از دانشگاه‌ها لبنان فارغ‌التحصيل شده‌اند. در ابتدا نقشه‌خواني و خواندن اين فيلم‌ها براي ما آسان نبود چرا كه ما در آن مقطع دانش كافي براي نقشه‌خواني نداشتيم و نمي‌توانستيم آن نقشه‌ها را با نقشه‌هاي ماهواره‌اي تطبيق دهيم، اين كار دشوار نيازمند امكانات فراواني است همچنين در آن مقطع ما نتوانستيم تمام اطلاعاتي كه هواپيماي شناسايي اسرائيل براي تل‌آويو ارسال كرد را دريافت كنيم و فقط يك مجموعه از فيلم‌ها را دريافت كرديم، بعد از اين عمليات،‌اسرائيلي‌ها اقدامات محافظه‌كارانه را شروع كردند. پس از آن اسرائيل اطلاعات خود را از طريق كد و رمز منتقل مي‌كرد. *تصاويري كه عرض كردم برادران ما در حزب‌الله توانستند شناسايي كنند مربوط به سواحل بود و تصاويري در مناطق جنگلي و كوهستاني بود. ابتدا نفهميديم تصاوير مرتبط به كجاست، برخي جوانان متخصص جنوب را دعوت كرديم تا درباره اين تصاوير به ابراز نظر بپردازند تا بفهميم اسرائيلي‌ها از كجا قصد داشتند به تصويربرداري بپردازند.براي درك اين موضوع چندين كمين در مناطقي كه فكر مي‌كرديم از آنجا تصويربرداري شده است ايجاد كرديم تا بتوانيم مسير هواپيماهاي شناسايي را بفهميم. در آن عمليات‌ها و كمين‌ها تعدادي از رزمنده‌اي ما شهيد شدند و حتي ما تصويربرداري از بالگرد صهيونيست‌ها داريم كه به منطقه درگيري آمد تا نظاميان زخمي شده را منتقل كند. [/b] * اين تصاوير چه چيزي را نشان مي‌دهد،‌تصاوير مربوط به سال 1997 بود. بر اساس اطلاعاتي كه ما به دست آورديم، به نظر مي‌رسد اين تصاويري كه مربوط به هواپيماي شناسايي اسرائيلي است و نيروهاي حزب‌الله توانستند به آن دست پيدا كنند، قبل از ترور رفيق حريري بوده است. ما تصاويري از هواپيماهاي شناسايي رژيم صهيونيستي داريم كه در آن تصاوير هواپيماها به دقت رفت‌وآمد خودروها و حتي مردم را تصويربرداري كرده‌اند. *در طول سال‌هاي اخير ابتدا انگشت اتهام به سوي سوريه رفت، سپس 4 افسر لبناني دستگير شدند و مدتي بعد آزاد شدند و بعد نيز انگشت اتهام به سوي ديگر نشانه گيري شد. همانطور كه در سخنراني قبلي گفتم،‌ما يك گروه ويژه در حزب‌الله لبنان تشكيل داديم. بعد از دستيابي به اطلاعات از طريق جاسوسان، فرضيه دست داشتن اسرائيل در ترور رفيق‌حريري تقويت شد. بعد از شناسايي و دستگيري عوامل جاسوسي رژيم‌صهيونيستي،‌ اين رژيم اقدام به اتخاد اقدامات احتياطي بيشتري كرد و حتي تعدادي از جاسوسان رژيم‌صهيونيستي نيز از دست نيروهاي امنيت فرار كردند. حزب‌الله داراي بايگاني است كه در آن اسناد و مدارك را نگه‌داري مي‌كند. * من دوست دارم نقشه مسيري را كه رفيق‌حريري در آن تردد مي‌كرد را به شما نشان دهم و سپس نقشه هواپيماهاي شناسايي رژيم‌صهيونيستي را به شما نشان دهم كه آنها چگونه مسير تردد حريري را كنترل مي‌كردند تا امكان ترور را فراهم كنند. اگر اين اطلاعات كه به آنها رسيديم را در كنار مطالبي كه در آرشيو داريم قرار دهيم، به اين نتيجه مي‌رسيم كه تمركز ماموريت هواپيماهاي شناسايي رژيم‌صهيونيستي در جمع‌آوري اطلاعات از شهر بيروت بوده است. * مسير حركت رفيق حريري از كاخ نخست وزيري تا تفريح‌گاه وي در خارج از بيروت،‌ مسيري بود كه توسط هواپيماهاي شناسايي رژيم‌صهيونيستي كاملا بررسي شده بود. آنها نياز داشتند تا اطلاعات دقيق‌تري داشته باشند. وقتي همه اين اطلاعات را كنار هم قرار مي‌دهيم پازل ترور رفيق‌حريري كامل مي‌شود. * با مشاهده اين تصاوير، يك سئوال كليدي مطرح مي‌شود و آن اين است كه در تمام مناطق تصويربراداري شده توسط هواپيماي اسرائيلي، نيروهاي حزب الله هم در آن مناطق حضور دارند. * در اين مناطق و به طور مشخص‌تر ناحيه مورد نظر اين فيلم، منطقه‌اي است كه در آن برخلاف تصاوير قبلي هيچكدام از رزمندگان يا رهبران مقاومت در آنجا حضور نداشتند. اين مطلب نشان مي‌دهد كه هواپيماي شناسايي اسرائيلي به دنبال هدف ديگري در اين منطقه غير از رزمندگان مقاومت و حزب الله بوده است. *با توجه به تمركز تصاوير گرفته شده بر روي راه‌ها و خيابان‌ها، اين مطلب حاكي از آن است كه اسرائيلي‌ها به دنبال آن بوده‌اند كه بدانند خيابان‌هاي مذكور چه ويژگي‌هايي داشته و چه پيچ و خم‌ها و ابعادي دارد. بر اين اساس، صهيونيست‌ها كاملا به دنبال چگونگي رفت‌و‌آمد "رفيق‌حريري " به گردشگاه خود بوده‌اند. *موضوع بعدي "جهت حركت " هواپيماهاي جاسوسي اسرائيلي در روز ترور رئيس حريري است. به نظر مي‌رسد اين موضوع به عنوان شاهد و سندي مبني بر دست‌داشتن تل‌آويو در ترور رفيق حريري مطرح باشد. بر اساس اطلاعاتي كه نزد ماست، اسرائيلي‌ها از سال 2005 تحركات مشكوك و مرموزي را شروع كرده بودند كه به نظر مي‌رسد اين اطلاعات توان آن را دارد تا مسير پرونده ترور حريري را تغيير دهد. بر اساس اين تصاوير، هواپماهاي "آواكس " رژيم صهيونيستي بر روي شهر "صيدا " پرواز مي‌كرده‌اند. * نكته‌اي كه در رابطه با اين تحركات هوايي اسرائيلي‌ها و رصد شهر لبنان توسط رادارهاي آنها قابل اشاره است، آن است كه اين تحركات تنها به خاطر ترور رفيق حريري صورت گرفته است. چرا كه اسرائيلي‌ها لزوما احتياحي ندارند كه بر روي آسمان لبنان ظاهر شوند. زيرا آنها رادارهايي را در اختيار دارند كه در صورت نياز اطلاعات عمومي را به آنها ارائه مي‌دهد. * اين اطلاعات درباره فردي است با نام "غسان الجد " كه جاسوس اسرائيل بوده و اعتراف كرده است كه گروهي از صهيونست‌ها را كه مسئوليت عمليات اجرايي و ميداني را بر عهده داشته‌اند به منزل مسكوني خود آورده و با آنان ملاقات كرده است. اين جاسوس اسرائيلي در روز و ساعتي كه رفيق الحريري ترور شده در منطقه ترور مشاهده شده است. اين درحالي است كه غسان پيش از آنكه نيروهاي لبناني وي را دستگير كنند از لبنان گريخته است. در رابطه با اين جاسوس ما دلايل و اسناد ديگري نيز در اختيار داريم كه شايد، آنها را در اختيار كميته حقيقت‌ياب قرار دهيم. لينك خبر : http://www.jahannews.com/vdcgn79q3ak9xu4.rpra.html [/align]
  17. [align=justify]روزنامه هاآرتص گزارش داد: ایالات متحده برای رفع نگرانی اسراییل، سطح قابلیت‌های نظامی 84 هواپیمای اف-15 فروخته شده به عربستان سعودی را طوری پایین آورد که با نسل قدیم این هواپیما تفاوتی نمی‌کند.به گزارش سرویس بین‌الملل شبکه ایران به نقل از روزنامه صهیونیستی هاآرتص، روزنامه آمریکایی روزنامه وال‌استریت‌ژورنال روز دوشنبه در گزارش خود با اشاره به قرارداد منعقد شده برای فروش 84 هواپیمای اف-15 به عربستان سعودی تاکید کرد: ایالات متحده برای فرونشاندن انتقادات اسراییل در این خصوص، تجهیزات موجود در این هواپیماها را کاهش داده است. روزنامه صهیونیستی هاآرتص در گزارش خود آورده است که ماه گذشته نیز یک مقام نظامی در ارتش اسراییل در گفتگو با این روزنامه تاکید کرده بود که اسراییل تمامی تلاش خود را برای ممانعت از فروش این هواپیماهای اف-‌15 که برای بالا بردن سطح نیروی هوایی عربستان سعودی صورت می‌گیرد، به کار گرفته است. عربستان 150 هواپیمای اف-15 در اختیار داشت و با این خرید تلاش می‌کرد به نوع جدید این هواپیما دست پیدا کند اما آمریکا با این اقدام خود، در واقع مدل قدیمی هواپیما را در اختیار عربستان گذاشت. هاآرتص در ادامه افزود: ایهود باراک یک ماه پیش و در گفتگوهای خود با رابرت گیتس وزیر دفاع آمریکا و ژنرال جیم جونز مشاور ارشد امنیت ملی آمریکا، نگرانی اسراییل از این موضوع را مورد تاکید قرار داده بود. براساس گزارش روزنامه وال استریت‌ژورنال، دولت اوباما در واقع در قرارداد خود با فروش هواپیماهای پیشرفته اف-15 به عربستان که به سیستم سلاح‌های دوربرد و دیگر تجهیزات پیشرفته‌ای مجهز بود، موافقت کرده بود که باعث نگرانی اسراییل شد. لينك خبر : http://www.inn.ir/newsdetail.aspx?id=49489[/align]
  18. [align=justify]خبرگزاري فارس: يك كارشناس امنيت اطلاعات الكترونيك هشدار داد كه با دانلود فايل مرموز ويكي ليكس، آمريكا سوپر كامپيوتر‌ها، مراكز سري و نقاط استراتژيك اطلاعاتي كشورهاي متخاصم خود به‏ويژه چين، روسيه و ايران را كشف مي‌كند. " حسين محمدي " كارشناس امنيت اطلاعات الكترونيك در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاري فارس، ماجراهاي پشت پرده فايل مرموز ويكي ليكس و خطرات احتمالي و اقدامات لازم در مورد اطلاعات اين فايل را تشريح كرد. اين كارشناس با احتمال اينكه ممكن است فايل اطلاعاتي مرموز ويكي ليكس دامي براي كسب اطلاعات و شناسايي افراد و سازمان‌ها باشد، گفت: فايل اطلاعاتي ويكي ليكس، دامي براي كسب اطلاعات است و فايل آن نيز داراي پس‏ورد هم هست، طبيعي است همه افرادي كه با آمريكا دشمني دارند اين فايل را دانلود و هك كنند چون مدير ويكي ليكس گفته اگر آمريكايي‌ها مشكلي براي من ايجاد كنند، پس‎ورد اين فايل را منتشر خواهم كرد. به گفته اين كارشناس امنيت اطلاعات الكترونيك فايل رمزدار را نمي‌توان با كامپيوتر‌ها و سيستم‌هاي عادي باز كرد و به آن اطلاعات دست يافت، بنابراين ممكن است سازمان‌هايي كه اين امكان را دارند فايل مذكور را در سوپركامپيوتر‌هاي سازمان‌هاي خود برده و بر روي آن كار كنند تا بتوانند از قدرت پردازشي آنها استفاده كنند و رمز آن را بشكنند. وي با طرح اين سؤال كه اين فايل چه سودي براي طراحان آن و يا دشمنان ما مي‌تواند داشته باشد، هشدار داد: باز كردن اين فايل توسط افراد مي‌تواند نشاني باشد براي اينكه چه كساني به اين مسئله علاقه مندند و چه افرادي فايل مذكور را دان‎لود مي‌كنند و از كدام سازمان‌ها اين فايل بيشتر دان‎لود مي‌شود. محمدي در ادامه تأكيد كرد: اگر فايل ويكي ليكس حاوي ويروس باشد كه حدس من اين است كه دارد، در آن زمان اين ويروس مي‌تواند مشخصات همه اين كامپيوترها و اطلاعات لازم را ذخيره كند و براي كساني كه لازم است، ارسال كند. اين كارشناس امنيت اطلاعات الكترونيك با طرح اين سؤال كه اگر ما جاي آمريكايي‌ها بوديم براي اينكه نيروهاي اطلاعاتي ايران را شناسايي كنيم، چه كار مي‌كرديم، يادآور شد: فرض كنيد ما يك مؤسسه پژوهشي و يا اطلاعاتي تحت عنوان يك شركت تبليغاتي داريم، خيلي منطقي نيست اين فايل 5 بار در آنجا دان‎لود شود و اضافه بر آن در همان جا مورد پردازش قرار بگيرد، اين مسئله به وضوح نشان مي دهد كه شركت تبليغاتي مورد نظر ممكن است يك مركز استراتژيك باشد. محمدي در پايان به منظور اقدامات احتياطي لازم درباره پيشگيري از مسائل مطرح شده نكاتي را به شرح ذيل مطرح كرد كه لازم است مخاطبان آن را رعايت كنند: + به عنوان يك شرط احتياطي اين فايل را روي هيچ كامپيوتري كه اطلاعات مهمي روي آن ذخيره شده قرار ندهند. + اين فايل را روي سيستم‌هاي محل كار، اداره و سازمان‌هاي اطلاعاتي به هيچ وجه ذخيره نكنند و بر روي سوپر كامپيوتري كه به شبكه وصل است و يا قرار است وصل شود، مورد پردازش قرار ندهند. + حال اگر فردي روي سيستم اداري و يا سوپر كامپيوتري كه به شبكه وصل است اين فايل را پردازش كرد، دقت كند كه اگر بعداً هم به شبكه وصل شد، اين كامپيوتر اطلاعاتي را به بيرون ارسال نكند. از آنجا كه جنگ‌هاي آينده جنگ‌هاي الكترونيكي و سايبري است، اين كشور از هم اكنون سعي دارد مراكز ثقل اطلاعاتي و امنيتي را در فضاي سايبر كشف و در جنگ احتمالي به آنجا حمله كرده و اين مراكز را از كار بيندازد. لينك خبر : http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8905131208[/align]
  19. [align=justify]سناریوی "ویلی لیکز" شبیه سناریوی میدان سایگون ویتنام است؛ احتمال انتقال نیروهای آمریکا از افغانستان به پاکستان و دامنه های تبت؛ یکی از کشورهای اروپایی هدف اصلی حمله اسرائیل خواهد بود؛ آمریکا از درون فرو می پاشد و... مهمترین بخش از تحلیل مشاور رئیس جمهور از پشت پرده انتشار 90 هزار سند اطلاعاتی آمریکا در خصوص افغانستان و منطقه است. مشاور رئیس جمهوری ضمن هدفمند دانستن آنچه "افشاگری ویکی لیکز و بزرگترین نشت اطلاعاتی تاریخ ارتش آمریکا در خصوص افغانستان" خوانده می شود، تاکید کرد هدف این سناریو آماده سازی فضای بین المللی برای خروج نظامیان آمریکا از افغانستان است. "مهدی کلهر" با حضور در خبرگزاری مهر درباره ماهیت و اهداف بزرگترین نشت اطلاعاتی تاریخ ارتش آمریکا که با افشاگری منتسب به سایت "ویکی لیکز" انجام شده، گفت: توضیح این مسئله نیازمند افراد آگاه و کارشناسانی است که به تاریخ 150 تا 200 سال اخیر بویژه امور تاثیر گذار در تصمیم گیری جهان مسلط باشند. کلهر در ادامه افزود: زمانی که خبر نشت اطلاعات ارتش آمریکا را شنیدم همانند پاکستانی ها به آن شک کردم و به نظر من این حادثه بسیار شبیه واقعه میدان "سایگون" ویتنام است که در آن یک افسر ویتنام جنوبی در مقابل لنز دوربین ها با شلیک گلوله به مغز یک "ویت کنگ" او را از پای درآورد. این حادثه دنیا را تکان داد و آمریکا اعلام کرد که دیگر ویتنام جای ما نیست و باید از آن خارج شد و بعد از آن داستان نشست پاریس پیش آمد و در آن نشست در مورد آن اندیشه شد که چگونه آمریکا از ویتنام خارج شود. "حادثه میدان سایگون به گونه ای طراحی شده بود که تمامی خبرنگاران و عکاسان خبری در آن حضور داشته باشند و واقعه را از ابتدا به تصویر بکشند تا به این ترتیب آمریکا بتواند سناریوی خود را به پیش ببرد. آمریکا نیازمند آن بود تا ذهن مردم جهان را درباره جنگی که به جز سبوعبت، خونریزی، به آتش کشیدن و کشتار ویتنامی ها توسط نظامیان آمریکا چیزی نداشت تغییر دهد و از همین رو ماجرای میدان سایگون را طراحی کرد. " وی در ادامه با اشاره به ماجرای ویکی لیکز گفت: من هنوز برداشتم همان است و معتقدم که این اسناد دقیق همانند گلوله ای است که ژنرال ویتنام جنوبی به سر یک "ویت کنگ" شلیک کرد. این افشاگری به نوعی تلاش برای آماده کردن اذهان عمومی برای خروج آمریکا از افغانستان است. کلهر در ادامه به موضوع بمباران مناطقی در افغانستان اشاره کرد و گفت: در این بمباران ها مناطقی هدف هستند که در آنها هیچ چیز وجود ندارد و هدف از بمباران تهیه کریدوری برای خروج نظامیان آمریکایی و انتقال آنها به پاکستان است اما من بعید می دانم که با توجه به هر توان هوایی بتوان این حجم از نیرو را به سرعت از افغانستان به پاکستان و ناوهای حاضر در دریای عمان منتقل کرد. اینجا یک سوال مطرح می شود که البته خود من هنوز پاسخی برای آن ندارم و آن سوال این است؟ آیا هدف از این انتقال خود پاکستان است و یا اینکه آمریکا می خواهد از پاکستان به عنوان سرپلی برای عبور استفاده کند. در این بخش از صحبت های کلهر سوالی مطرح شد با این عنوان که "اگر فرض بر این باشد که هدف از انتشار اسناد محرمانه آماده کردن راهی برای خروج نظامیان آمریکایی از افغانستان بوده آیا مسیر هوایی به قرقیزستان و پایاگاه ماناس نیز می تواند به عنوان یکی از راهها مطرح باشد؟" که وی در پاسخ گفت: آمریکا در قرقیزستان پایگاه دارد و اگر نیروهای آمریکایی به آن منتقل شوند باید یک برنامه یک ماهه برای خارج کردن این حجم از نیرو از قرقیزستان داشته باشد و اگر فرض خروج درست باشد مسیر قرقیزستان نیز محتمل است. کلهر در ادامه به موضوع چین اشاره کرد و گفت: مطلبی که بسیار مهم است و نباید آن را نادیده گرفت تنش های موجود میان واشنگتن و پکن است که مهمترین دلیل آن عدم توازن در حجم واردات و صادارت کالا میان چین و آمریکا است ( 1200 میلیارد واردات آمریکا در برابر 700 میلیارد دلار صادرات به چین ) که ایالات متحده در این میان با کسری تجاری بسیار بالایی مواجه شده و من معتقدم که یکی از راه های اصلی نجات آمریکا از بحران اقتصادی افزایش ارزش یوآن در برابر دلار است که البته تاکنون چینی ها نپذیرفته اند. وی در ادامه افزود: در کنار این مسئله شاهد بودیم که اغلب کشورهای کوچک در امتداد کوههای هیمالیا و همسایگان چین و پاکستان دچار تنش و بحران شدند و مواردی چون نپال و تایلند و حتی تبت و بویژه از سوی بودائیان را شاهد بودیم. در این میان شاهد افزایش سفرهای "دالایی لاما" رهبر بودائیان تبت به آمریکا و ملاقات وی با "باراک اوباما" بودیم. و به نظر می رسد مانور مشترک آمریکا با کره جنوبی آدرس غلط بود که واشنگتن به چین داد و به نظر می آید که اگر نیروهای خارج شده از افغانستان قصد خروج از منطقه را نداشته باشند در پاکستان مستقر شوند. اما پاکستان هم اکنون پذیرای نیروهای آمریکایی نیست و اوضاع آن با 10 سال قبل فرق کرده است. کلهر در ادامه به خاطره ای شاره کرد و گفت : در14 مهر سال 77 در مقاله ای که در روزنامه جمهوری اسلامی خطاب به سفیر آن روزهای پاکستان در تهران نوشتم که افغانستان، کویت پاکستان نشود" در آن سالها پاکستان اصرار می کرد که جهانیان حکومت طالبان در افغانستان را به رسمیت بشناسد و اسلام آباد نیز به تازگی اولین بمب هسته ای خود را آزمایش کرده بود و شرایطی بر پاکستان حاکم بود که کاملا شبیه شرایط عراق قبل از حمله به کویت بود. "در این مقاله به پاکستان هشدار دادم که مبادا گول اظهارت غربیها را بخورند و به سرنوشت صدام دچار شوند. این مقاله چند روز بعد در روزنامه "مسلم" چاپ پاکستان ترجمه و منتشر شد و پس از آن شاهد تغییر رفتار اسلام آباد در قبال طالبان و افغانستان بودیم." کلهر در ادامه به موضوع جنگ نرم اشاره کرد و گفت: بر اساس آنچه خود آمریکایی ها اعلام کرده اند 16 نهاد اطلاعاتی دارند و به اعتقاد من موضوع پرداختن به جنگ نرم از سوی آمریکا برخلاف آنچه ما فکر می کنیم قدمتی طولانی داشته و به قبل از جنگ جهانی اول بازمی گردد و آنچه که امروز هیلاری کلینتون از آن به عنوان "قدرت هوشمند" یاد می کند سالها قبل از سوی آمریکائیها اجرا می شد و من در نشریه آینده سینمای ایران در سال 1360 در مطلبی نوشتم "50 سال قبل از آنکه تانک های آمریکا وارد کشوری شوند فیلم های هالیوود آن کشور را فتح می کنند". کلهر در ادامه به موضوع نسیان نسل ها اشاره کرد و گفت: امریکائیها از فراموشی نسل ها بخوبی استفاده می کنند. جنایتی که آمریکا در ویتنام انجام داد را اگر بشر می توانست آن را هر روز به تصویر بکشد تا به حال کار آمریکا تمام شده بود. اما فراموشی که هر نسل دچار آن می شود تبدیل به موضوعی شده که آمریکا به خوبی از آن استفاده می کند. وی در ادامه به سالهای گذشته اشاره کرد و گفت: در آن سالها در مقابل آمریکا شوروی قرار داشت و آمریکا تلاش می کرد تا از غرور روس ها استفاده کرده و حتی به آن دامن می زد تا روسها دچار اعتماد به نفس کاذب شوند و در واقع آنها را در خواب خرگوشی فروبرده بودند خوابی که تا زمان فروپاشی شوروی به طول کشید. شوروی در آن سالها کا.گ.ب را داشت و این سرویس جاسوسی همواره مغلوب سرویس اطلاعاتی آمریکا می شدند. برای مثال جنگ 1967 میان اعراب و اسرائیل به واقع اصلا جنگی در نگرفت و شکست اطلاعاتی شوروی از آمریکا موجب آن شد تا اسرائیل سرزمین های اعراب را اشغال کند. در آن سالها کشورهای عربی متکی به اطلاعاتی بودند که کا.گ.ب برای آنها تهیه می کرد و سرویس اطلاعاتی رژیم اسرائیل زیر نفوذ آمریکا بود. در جنگ سال 1973 نیز شکست اطلاعاتی شرق تکرار شد. اما بعد از این جنگ کشورهای عربی متوجه اشتباه خود شدند و در پی تغییر جبهه بندی های خود برآمدند. دربحران خلیج خوکها و رویارویی شاخ تو شاخ واشنگتن و مسکو و استقرار موشکهای شوروی در کوبا، نیز در نهایت مسکو پا عقب گذاشت. همچنین فروپاشی شوروی با به زمین نشستن بدون مقاومت و برخورد یک هواپیمای یک موتوره با خلبان 19 ساله آلمانی در میدان سرخ مسکو شروع شد. کلهر در ادامه به موضع ویکی لیکز اشاره کرد و گفت: بیش از 40 درصد از اسنادی که منتشر شده علیه پاکستان هستند. در سال 1377 یکی از معاونین سپاه صحابه از این گروه جدا شد و در مصاحبه ای اعلام کرد که "ما پول خود را از اسرائیل گرفته و در آنجا آموزش می دیدیم" و در این اسناد شاهد آن هستیم که گفته می شود پاکستان مسئول اصلی بحران است و این کشور مکان اصلی تروریست هاست. آمریکا در این جنگ آبروی خود را از دست داده، اما در این آبروریزی خود را بیگناه جلوه داده و در تلاش است تا با انتشار این اسناد پاکستان را مقصر اصلی جلوه دهد و از همین روست که می گویم انتشار این اسناد شبیه واقعه ای است که در جنگ ویتنام پیش آمد. کلهر در ادامه افزود : اینکه اوباما اعلام می کند من 70 هزار نیروی جدید به افغانستان اعزام می کنم یا یک بلوف و فرار به جلو است و یا اینکه قصد ایجاد همان کریدوری را دارد که عرض کردم. در هنگام خروج از ویتنام معضلی برای آمریکا پیش آمد و این کشور نتوانست نیروهای خود را به خوبی از سایگون خارج کند و از همین رو اوباما قصد دارد تا از تکرار این حادثه در افغانستان جلوگیری کند. اما در اینجا باید این نکته مورد بررسی قرار بگیرد که آیا این نیروها در پاکستان می مانند یا آنکه از این کشور خارج می شوند؟ با توجه به اتفاقاتی که در کشورهای کوچک همسایه چین و قرقیزستان پیش آمده به نظر نوعی اشغال پاکستان مد نظر است. زیرا قبلا آمریکا گمان می کرد با حضور در افغانستان می تواند منطقه را کنترل کند اما اکنون به این نتیجه رسیده که باید محل استقرار خود را اندکی تغییر داده و به پاکستان منتقل شود تا از این طریق و تبت بتواند بر چین و هند تسلط داشته باشد.این دو کشور در حال تبدیل شدن به ابرقدرت هستند و آمریکا باید به آنها نزدیک باشد. کلهر در ادامه گفت: هدف از این جابجایی ها آن است که آمریکا به دنبال ایجاد پایگاه ها و یا ایستگاه های جدیدی در منطقه برای کنترل اطلاعاتی، نظامی و سیاسی است. اگر تحولات را همانند بازی شطرنج ارزیابی کنیم آمریکا پس از جنگ 33 روزه و به دنبال آن جنگ 22 روزه وزیر خود که همان اسرائیل بود را از دست داد و به دنبال آن رخ ( قلعه ) های خود یکی مصر و دیگری ترکیه را نیز از دست رفته می بیند. کلهر در ادامه به درگیری به وجود آمده در مرز لبنان با رژیم صهیونیستی اشاره کرد و به مهر گفت : هنوز مشخص نیست که آیا این درگیری درهمین حد بوده یا ادامه خواهد داشت، اما معتقدم که این ماجرا نیز در امتداد حوادث کشورهایی چون تایلند و نپال و قرقیزستان بوده و به عبارت بهتر آمریکا در اندیشه آمایش پایگاه های جدید برای خود در منطقه است. و در همین رابطه اعلام خروج نظامیان آمریکایی از عراق نیز می تواند مورد توجه قرار بگیرد که این نیروها پس از عراق به کجا می روند؟ آمریکائیها تصور می کردند که با حضور در افغانستان، آذربایجان و قرقیزستان می توانند ایران و روسیه را کنترل کند اما اکنون فهمیده اند که در محاسبات خود اشتباه کرده و به همین دلیل در پی ایجاد پایگاه های جدید برای خود هستند. اما این به آن معنی نیست که هر تصمیمی که آمریکا می گیرد محقق می شود. اما در عین حال که آمریکا اندیشمندانه عمل می کند اشتباهات مهلکی را انجام داده و ضربات بسیار سختی را متحمل شده اند که از جمله انقلاب اسلامی ایران بود. "به عبارت دیگر من معتقدم آمریکا در فهم و درک حقایق موجود در منطقه خاورمیانه دچار اشتباه شده و هنوز هم این درک اشتباه وجود دارد و به همین دلیل آمریکا نمی تواند توفیقی در منطقه بدست بیاورد. نکته دیگری که باید به آن توجه کرد این است که آمریکا هرگز از بیرون هدف حمله قرار نمی گیرد و از درون فرو می ریزد و گفته های هانتیگتون و فوکویاما در این مورد به حقیقت می پیوندد." کلهر برای اثبات این گفته خود افزود : آمریکا خود این نکته را می داند و من معتقدم بر خلاف آنچه اعلام می شود هدف از سپر موشکی ایران نیست و هر چند اعلام می شود که رژیم اسرائیل قصد حمله به ایران را دارد اما به اعتقاد من اگر تل آویو بخواهد روزی به کشوری حمله کند آن کشور ایران نخواهد بود بلکه در اروپا و به احتمال زیاد کشورهایی همچون آلمان و اتریش هدف آن خواهند بود. این سخنان کلهر با مخالفت هایی از سوی خبرنگاران همراه بود که وی در توضیح گفته های خود گفت: من برای اثبات گفته های خود به مواردی چون وقایع زمان شکل گیری اسرائیل در زمان بن گوریون و ماجرای سرقت پلوتونیوم و کلاهک هسته ای توسط صهیونیست ها و همچنین اطلاعاتی که برخی از آنها را خود صهیونیست ها منتشر کرده اند، نسخه اصلی ارباب حلقه ها وهمچنین سوگندهایی که آنها مبنی بر مبارزه با یهودی ستیزی آلمان انجام می دهند اشاره می کنم. به نظر من آنچه در منطقه اتفاق می افتد نوعی آرایش جدید از سوی آمریکا برای آینده است و من در این زمینه نزدیک شدن به چین و زیرنظر داشتن پکن امری جدید است و چین از سمت تبت آسیب پذیر خواهد بود. به اعتقاد کلهر، آمریکا در تمامی کشورهای کوچک آسیای جنوب شرقی یک سری پیش عملیات و یا دسیسه را انجام داده که هدف از آن ایجاد ایستگاه های جدید برای خود است. لينك خبر : http://www.javanonline.ir/Nsite/FullStory/?Id=309498[/align]
  20. [align=justify]تفاوت اين دوربين با دروبين هاي جاسوسي قبلي اين است كه اين دوربين با كيفيت 8 مگاپيكسل عكاسي مي كند و همه چيز در آن به وضوح مشخص است. شركت تاكنو دوربين جاسوسي جديدي را طراحي كرده كه به شكل دكمه لباس است و كيفيت بسيار بالايي در تصوير برداري دارد. به گزارش «شبكه خبر دانشجو» به نقل از پايگاه خبري ژاپن، متخصصان اين شركت دوربين جديد جاسوسي و بسيار كوچكي را كه تقريبا به اندازه دكمه يك لباس و به شكل آن طراحي شده است، ساختند كه كيفيت فيلم برداري آن عالي است. مقامات اين شركت با اشاره به اينكه از اين نوع دوربين ها پيش از اين نيز ساخته شده بودند، اظهار داشت: تفاوت اين دوربين با دروبين هاي جاسوسي قبلي اين است كه اين دوربين با كيفيت 8 مگاپيكسل عكاسي مي كند و همه چيز در آن به وضوح مشخص است. اين در حالي است كه دوربين هاي جاسوسي قبلي معمولا به علت كوچك بودن كيفيت چندان قابل توجهي نداشته و نمي توان تحت هر شرايطي از آنها استفاده كرد. علاوه بر اين روزلوشن اين دوربين 1280 در 960 است و نحوه فيلم برداري آن به صورت HD مي باشد. اين دوربين با حافظه micro SD با يك بار شارژ شدن تا 50 دقيقه را بدون وقفه مي تواند فيلم برداري كند. لينك خبر :http://www.jahannews.com/vdcfvedyjw6d0ca.igiw.html[/align]
  21. [align=justify]یک کارشناس امنیتی در اجلاس "کلاه سیاه" در لاس وگاس نشان داد که چگونه می توان سیستم خودپردازهای بانکها را به راحتی کرک کرده و وارد آنها شد. به گزارش خبرگزاری مهر، کنفرانس کلاه سیاه مهمترین گردهمایی دنیا برای تبادل اطلاعات در خصوص تهدیدات انفورماتیکی است که همه ساله در چنین روزهایی برگزار می شود. در تازه ترین دوره این گردهمایی یک کارشناس امنیت انفورماتیکی به نام "بارنابای جک" روشی را نشان داد که به کمک آن می توان سیستمهای "دستگاههای خودپردازهای پول" (ای. تی. ام) که در برخی از کشورها از جمله انگلیس که به آن "بانکومت" می گویند را کرک کرده و وارد آن شد. نفوذ به دستگاههای "ای. تی. ام" و برداشت پول رویای بزرگترین کرک کننده های (cracker) دنیا است. این کارشناس موفق شده از طریق دو حفره موجود در سیستم عامل ویندوز CE سیستمهای "ای. تی. ام" وارد دو دستگاه خودپرداز شود و پول نقد و اطلاعات حساس افرادی را که برای برداشت پول از این دستگاه استفاده کرده بودند به دست آورد. این دو حفره امکان اتصال به دستگاه خودپرداز را از طریق یک مودم تلفن فراهم کرد و اجازه داد که این کارشناس بدون نیاز به وارد کردن رمزعبور پول نقد از دستگاه بگیرد. این کارشناس "کلاه سیاه" این آزمایش عجیب خود را بر روی دو دستگاه خودپرداز حاضر در یک کافی شاپ و یک فروشگاه و نه خودپردازهای بانکها انجام داد چون خودپرداز بانکها می توانند از سیستمهای امنیتی قویتری برخوردار باشند. براساس گزارش تام هاردور گاید، "بارنابای جک" که رئیس تیم تحقیقاتی موسسه امنیت انفورماتیکی "آی. کیو اکتیو" است با انجام این آزمایش نشان داد که خودپردازها نیز می توانند نفوذپذیر باشند و نفوذ به آنها نه تنها منجر به سرقت پولهای نقد می شود بلکه می تواند سرقت اطلاعات شخصی کاربران و حتی رمز مدیریتی ورود به دستگاه خودپرداز را هم امکانپذیر کند. وی در این خصوص توضیح داد: "من یک روش نفوذ ویژه به دستگاههای مختلف خودپردازها پیدا کردم این روش می توانند برای تمام خودپردازهای موجود در بازار اجرا شوند. در تمام خودپردازهایی که من مورد بررسی قرار دادم در روی ویندوز CE حفره هایی را پیدا کردم که می توان از طریق آنها به راحتی دستگاههای خودپرداز را کرک کرد." این کارشناس امنیت انفورماتیک دو سامانه خودپرداز برپایه ویندوز CE به دو روش مختلف مورد حمله قرار داد. در روش اول با استفاده از یک شاه کلید پانل جلویی دستگاه را باز کرد و وارد پورت USB دستگاه شد. به این ترتیب موفق شد به راحتی از طریق این پورت یک برنامه مخرب به نام Scrooge را بارگذاری کرده و محتویات خودپرداز را تخلیه کند. در روش دوم، با استفاده از کد مخرب Dillinger به صورت از راه دور و با استفاده از یک شبکه بی سیم وارد دستگاه شد. در این روش "بارنابای جک" آدرس IP سامانه را ردیابی کرد و از رمزهای عبور حفاظتی گذشت و موفق شد به طور کامل کنترل دستگاه خودپرداز را در دست گیرد. منبع الهام این کارشناس فیلم قدیمی ترمیناتور 2 با بازی آرنولد شوارتزینگر بود که در آن یک جوان به نام "جان کانر" موفق شد یک دستگاه خودپرداز را با یک کنسول بازی قدیمی "آتاری جیبی" کرک کند و پول نقد بگیرد. لينك خبر : http://mehrnews.com/fa/newsdetail.aspx?NewsID=1126509[/align]
  22. [align=justify]جام جم آنلاين: دسامبر سال 2006 كه وزارت دفاع انگلستان قرارداد توليد خودروي هوايي بي‌سرنشين بسيار پيشرفته‌اي موسوم به تارانيس را به سازندگان پيشروي صنعت هوافضا اعلام كرد، معلوم نبود محصول نهايي چه چيز متفاوتي از كار درخواهد آمد تا نگاه كارشناسان را به خود خيره كند، اما اينك خودروي هوايي تمام خودكار و كاملا توسعه يافته تارانيس يك سروگردن بالاتر از همه خودروهاي هوايي بي‌سرنشين (UAV) تاكنون توليد شده مي‌خواهد نه‌تنها به عنوان يك جت جنگي بسيار پيشرفته و خودكار به دنياي هوانوردي معرفي شود، بلكه فراتر از آن قصد دارد لقب جنگجوي آينده آسمان‌ها را به خود اختصاص دهد و البته به رغم اطلاعاتي كه تا همين جا درباره مشخصات فني و قابليت‌هاي ممتاز اين جنگنده استثنايي 216 ميليون دلاري منتشر شده، بعيد نيست آسمان نبردهاي آينده شاهد يكه‌تازي اعجوبه همه‌فن حريفي به نام تارانيس باشد كه همتاي لقب اساطيري‌اش ـ‌ خداي رعد ـ‌ سينه آسمان را بشكافد. اين هواپيماي كاملا پيشرفته بي‌سرنشين قادر است با سطح بالايي از عملكرد خودكار، عمليات مختلفي ازجمله انتقال سلاح به ميادين جنگي در قاره‌اي ديگر را به انجام برساند. سازندگان تارانيس معتقدند اين جت جنگنده يكي از بزرگ‌ترين خودروهاي هوايي بي‌سرنشين جهان را معرفي خواهد كرد كه پروژه ساخت آن با هدف طراحي و به پروازدرآوردن يك هواپيماي بي‌سرنشين طي 4 سال كليد خورده است كه نتيجه آن ارائه يك هواپيماي تهاجمي دوربرد براي آينده در ناوگان آينده نيروي هوايي سلطنتي انگلستان است. اين هواپيماي دوربرد كه از قضا خيلي سريع و مخفي پرواز مي‌كند به خوبي قادر است طيف متنوعي از آرايش مهمات و تداركات را بر فراز شماري از هدف‌هاي مختلف به خدمت گرفته و حتي مي‌تواند از عهده دفاع از خودش در برابر حمله هواپيما‌هاي سرنشين‌دار و بي‌سرنشين دشمن برآيد. تارانيس در واقع نخستين برنامه توليد خودروي هوايي جنگي بي‌سرنشين (UCAV)‌ وزارت دفاع انگلستان است كه سرمايه‌گذاري تحقيقاتي خودش را به مدت 10 سال روي فناوري‌هاي پيشرفته خودروي هوايي بي‌سرنشين و همچنين نوع جنگي آن متمركز كرده است و به برنامه چندمليتي اروپا در همين زمينه موسوم به نرون نپيوسته است. در همين رابطه صنايع بزرگي ازجمله بي.اي.ايي، رولز رويس، كاينتيك و اسميتث كه سرمايه‌گذاري‌هاي پر و پيماني در بخش خصوصي براي يك رشته از برنامه‌هاي توليد خودروهاي هوايي بي‌سرنشين دارند، تيم صنعتي طراحي و ساخت اين پروژه را تشكيل مي‌دهند و به واسطه اهميت و كيفيت بالاي محصول نهايي هر يك مسووليت بخشي از آن را بر عهده دارند. بخش‌هايي ازجمله برنامه‌ريزي كلي توليد و بسياري از فناوري‌هاي پيشرفته در زمينه مشاهده‌پذيري پايين و مخفيانه، يكپارچگي سامانه‌ها و زيرساخت كنترل سامانه، جنبه‌هاي مرتبط با خودكاري سامانه، تامين سامانه‌هاي نمايش و درجه‌بندي سوخت، سامانه كامل واحد قدرت الكتريكي، سامانه احتراق و نصب آن و بالاخره توسعه و تحويل برنامه محاسباتي كنترل پرواز نمونه‌اي از مسووليت شركت‌ها در پروژه تارانيس به شمار مي‌رود. علاوه بر اين بخش‌ها، شركت فناوري‌هاي سامانه‌هاي يكپارچه وظيفه تامين پيشرفته‌ترين مجموعه پشتيباني هوايي موسوم به C4ISTAR را براي تارانيس بر عهده داشته است كه اين بسته شامل بهترين‌هاي رايانه‌ها، فرماندهي، كنترل، مخابرات، هوشمندي، ديده‌باني و تجسس، هدفيابي و شناسايي مي‌شود. ضمن اين كه براي پروژه تارانيس از تجربيات سابق شركت‌هاي طرف قرارداد در زمينه ارتقاي افزون‌تر قابليت‌هاي پيشرفته سخت‌افزاري و نرم‌افزاري چنين هواپيماهايي براي كارآمدتر كردن تعقيب اهداف سرزده (POET)‌ و همچنين بررسي قابليت توانا ساختن شبكه و طراحي ساختار C4ISTAR براي سامانه‌هاي هوايي آينده نيز استفاده شده است. [b]پرنده‌اي كه مي‌خواهد متفاوت باشد[/b] خودروي هوايي تارانيس به عنوان يكي از بزرگ‌ترين خودروهاي هوايي بي‌سرنشين دنيا تقريبا اندازه‌اي همتاي جت پيشرفته آموزشي هاوك Hawk با 35/11 متر طول، 98/3 متر ارتفاع و طول بالي معادل 94/9 متر است. براساس همين اعداد و ارقام انتظار مي‌رود وزن اين پرنده بزرگ حدود 8 تن باشد كه در مقام مقايسه هاك وزن بدنه و موتور و تجهيزاتي معادل 45/4 تن و وزن تيك آفي برابر با 1/9 تن دارد. در توصيف خاص بودن اين پرنده پرواز مخفي همين بس كه كليه قطعات، بخش‌ها و سامانه‌هاي پروازي آن به طور اختصاصي و از سوي شركت نامداري توسعه و ارائه شده است. اين خودروي هوايي خاص از شكل بال دلتايي پيروي مي‌كند و چرخ‌هاي آن يا ارابه فرودش از نوع سه‌چرخه است. تصاوير ويدئويي توليد شده توسط رايانه سامانه تيك آف كردن و برخاستن هواپيما از يك باند صاف و روكشدار را نشان مي‌دهد. البته خودروي هوايي تارانيس از لحاظ فرم و شكل ظاهري و نه از جهت مقياس شبيه خودروي هوايي بي‌سرنشين دلتايي شكل است كه گروه بي.اي.ايي پيش از اين با نام راون عرضه كرده است. تارانيس از سامانه عامل كنترل پروازي مقدماتي سود مي‌جويد كه شركت طرف قرارداد به دنبال راهبرد طراحي با ريسك پايين براي توليد نسل سوم سامانه‌هاي رانش فعال مستقيم (DDV)‌ آن را به عنوان بخشي از برنامه مشترك جنگنده‌هاي ضربتي تك‌هاي هوايي و مخصوص تارانيس توسعه بخشيده است. درخصوص چرخ‌ها، ترمزها و سامانه‌هاي كنترل ترمز نيز از آخرين محصولات سامانه‌هاي ترمزي هوافضاي شركت دانلوپ براي تارانيس بهره گرفته شده است. [b]يك موتور دگرگون شده[/b] مسووليت توسعه موتور مخصوص براي تارانيس با شركت معروف رولزرويس است. تارانيس مي‌تواند قدرت خود را از موتور Adour 951 كسب كند كه از فاصله تعمير و نگهداري و تنظيمات هدفي معادل 4000 ساعت برخوردار است. اين موتور در واقع مدل اقتباسي از نمونه قبلي همين موتورهاست كه نيروي پرتابي يا پيشرانه‌اي معادل 6480پوند و در نتيجه افزايشي 8 درصدي در نيروي موتور را در مقايسه با مدل قبلي به تارانيس مي‌بخشد. مناسب‌سازي و اصلاحات صورت گرفته در موتور 951 شامل به كارگيري مواد بهينه‌سازي شده در بخش گرمايي با هدف ارائه پايداري و مقاومت بيشتر، طراحي پروانه جديد براي تأمين توان پيشرانه بالاتر و همچنين پيش‌بيني كنترل ديجيتال به جاي كنترل هيدروديناميكي است. با اين اوصاف سامانه كنترل موتور ديجيتال كاملا مستقل و قدرتمند (FADEC) مي‌تواند حفاظت كامل نوسانات موتور، كنترل كاملا خودكار و همچنين بازيابي و بهبود موتور را به تارانيس پيشكش كند. [b]ايستگاهي براي فرمانده زميني[/b] زيرساخت كنترل زميني وظيفه تامين برنامه‌ريزي و فرماندهي ماموريت تارانيس و همچنين كنترل اختصاصي آن در خلال حركت هواپيما روي باند، برخاستن، بازيابي و بازگشت بر عهده دارد. علاوه بر اين، كنترل زميني كار برقراري اتصال و ارتباط براي ارسال و گرفتن داده‌هاي ماموريت و تصويربرداري به تارانيس و بالعكس از سامانه‌هاي عمومي و نامحدود اطلاعات فضاي نبرد را صورت مي‌دهد. در همين رابطه، كنترل زميني تارانيس به فناوري‌هاي پيشرفته سامانه‌هاي مديريت ماموريت در سطح يگان نظامي، كنترل و برنامه‌ريزي ماموريت و كنترل بار مفيد ازجمله استخراج و آناليز داده‌هاي تصويربرداري مجهز شده است. ضمن اين كه مجموعه كنترل زميني تارانيس تحت فناوري مديريت يكپارچه‌سازي سامانه‌ها و تاييد صلاحيت زير ساخت كنترل زميني براي ميزباني خودروهاي هوايي است. [b]قابل اعتماد براي هر نوع ماموريت[/b] در كنار تمامي مشخصات فني بارز و اختصاصي، طراحي سامانه‌هاي ماموريتي پيش‌بيني شده روي خودروي هوايي تارانيس همان چيزي است كه دست و بال اين جنگجوي سريع و رادار گريز را براي هر كاري باز گذاشته است: نفوذ دزدكي به حريم دشمن، ديده‌باني و شناسايي، حمل و انتقال مهمات و تداركات، سلاح‌هاي پيشرفته و خيلي وظايف ديگر كه هنوز آشكار نشده بخشي از قابليت‌هاي آشكار و پنهان تارانيس در قلمروي هوايي است. اين سامانه‌هاي ماموريتي شامل طراحي سامانه‌هاي باز پيشرفته با انعطاف‌پذيري و قابليت تغييرپذيري بسيار بالا است كه بر اساس مدل طراحي توسعه يافته براي جت آموزشي پيشرفته هاوك و هواپيماي تايفون و موشك زمين به هواي دريايي براي هواپيماهاي فوق سريع اجرا و پياده شده است. فناوري پيشرفته بسيار مهمي كه آلبوم ويژگي‌هاي شاخص اين اعجوبه بي‌سرنشين را تكميل مي‌كند، سامانه‌هاي هوشمندي است كه سطح بالايي از كارآمدي و راندمان عملياتي بهبود يافته و خودكار را براي آن به ارمغان آورده است. به نحوي كه براي ماموريت‌هاي ديده باني، تجسس و شناسايي هوابرد، سامانه استخراج و جمع‌آوري تصاوير (ICE) پيش‌بيني شده براي تارانيس، امكان جمع‌آوري و توزيع خودكار داده‌هاي تصويربرداري را با كيفيت بالا و اختصاص پهناي باند بسيار كم ميسر مي‌سازد. از طرفي يكپارچه شدن سامانه استخراج و تجميع تصاوير با سامانه‌هاي كنترل خودرويي تارانيس، فراهم‌كننده ويژگي خودكاري و انعطاف‌پذيري بالاي آن بوده و امكان توليد يك تصوير واحد سطحي يكپارچه را از ميان شبكه‌اي از حسگرها فراهم مي‌كند. ديسكاوري / خبرگزاري فرانسه /مترجم: مهريار ميرنيا لينك خبر : http://www.jamejamonline.ir/newstext.aspx?newsnum=100881957996[/align]
  23. zed

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    [align=justify]مدیرعامل سازمان صنایع هوایی نیروهای مسلح به اقدامات انجام شده برای ساخت هواپیمای مسافربری در کشور اشاره کرد و گفت: با توجه به فعالیت‌های انجام شده و براساس برنامه‌ریزی‌ها حداکثر تا 5 سال دیگر ایران در تولید هواپیما خودکفا خواهد شد.شبکه ایران _ منوچهر منطقی رئیس هیأت مدیره و مدیرعامل سازمان صنایع هوایی نیروهای مسلح که پیش از این سکاندار ایران خودرو بود، در گفت و گو با خبرنگار شبکه ایران، با تشریح اقدامات انجام شده برای ساخت هواپیمای مسافربری در کشور، اظهار داشت: حداکثر در برنامه پنجم به تکنولوژی ساخت هواپیما‌های منطقه‌ای خواهیم رسید. وی که مسئولیت پروژه ساخت هواپیماهای پهن پیکر نیز در مجموعه فعالیت‌هایش است، افزود: در زمینه هواپیماهای منطقه‌ای (با ظرفیت 130-70 نفر) تلاش داریم به سمت ظرفیت‌های بالا‌تر حرکت کرده و همزمان به سمت توسعه طراحی‌ها گام برداریم. [b]ساخت 30 درصدی هواپیمای پهن پیکر با امکانات موجود[/b] منطقی در عین حال به توانایی و امکانات کنونی کشور برای ساخت هواپیماهای پهن پیکر نیز اشاره کرد و گفت: در شرایط کنونی و با توجه به امکانات موجود تا 30 درصد ظرفیت انجام کار را داریم و به طور حتم برای رسیدن به توانایی 100درصدی، با داشتن برنامه در کنار اُراده ملی، می‌توان ایران را نیز به کشور هواپیماساز تبدیل کرد. وی درباره اقدامات انجام شده در این زمینه گفت: برای آغاز ساخت هواپیما پهن پیکر نیازمند یکسری مهارت‌ها و اجرای موارد استاندارد آن هستیم، بنابراین رسیدن به این مهم، زمان خواهد برد. مسئول ساخت هواپیمای پهن پیکر، تحقق اهداف ترسیم شده در این بخش را نیازمند اجرای مرحله به مرحله کار در سه بخش هواپیماهای کوچک و متوسطه، هواپیماها با ظرفیت 70 تا 130 نفر و هواپیما با ظرفیت بیش از 200 نفر دانست. به گفته منطقی، هرکشوری برای رسیدن به مرحله ساخت هواپیمای پهن پیکر این مراحل را طی کرده است. به طور مثال کشور برزیل در حال گذر سه مرحله‌ای است که ما باید در آن قدم بگذاریم. وی با تاکید بر اینکه کشورمان در تمام بخش‌های مربوط به ساخت هواپیما توانمندی بالایی دارد، تصریح کرد: باید به گونه‌ای عمل کرد که بتوان این بخش‌ها را مانند یک زنجیر به هم متصل کرد. مسئول ساخت هواپیمای پهن پیکر به مواردی که باید در ساخت هواپیما باید به آن توجه شود، اشاره کرد: طراحی کامل، طراحی مشترک و تولید، تولید صرف و تعمیر و نگهداری هواپیما، از جمله مواردی است که در ساخت هواپیما باید مورد توجه قرار گیرد. به گفته منطقی ایران با توجه به ظرفیت‌ها و امکانات موجود، پتانسیل ساخت هواپیماهای کوچک و متوسط را دارد. هرچند که در بخش هوا نوردی منطقه‌ای نیز قابلیت تعمیر و نگهداری کاملاً وجود دارد. وی تصریح کرد که به غیر از توانایی تعمیر و نگهداری، اکنون در این بخش منطقه‌ای در حال ورود به مرحله تولید و طراحی مشترک هستیم. وی درباره اقدامات انجام شده برای ساخت مشترک هواپیما با برخی از کشورها نیز اظهار داشت: مذاکرات و جمع‌بندی‌ها با کشورهای مورد هدف انجام شده است. منطقی بدون آنکه نامی از کشوری ببرد، گفت: زمانی که تصمیم گیری‌ها قطعی شد، اسم کشورها را اعلام خواهیم کرد. هرچند که وی کشورهای مذاکره کننده را ترکیبی از کشورهای اروپایی و غیراروپایی بیان کرد. [b]تحریم مانع از فعالیت ساخت هواپیما نخواهد شد[/b] مسئول ساخت هواپیمای پهن پیکر درباره اثرات تحریم‌ها بر فعالیت هواپیماسازی کشور نیز اظهار داشت: تحریم اثری به ساخت هواپیما‌های تجاری ندارد، از این رو کار متوقف نخواهد شد. هرچند که با اراده ملی، استراتژی‌ میان‌مدت و ترسیم درست مراحل کاری، می‌توان مراحل پیچیده ساخت هواپیما را پشت سر گذاشت و در مدت کوتاهی به یک کشورهواپیماساز تبدیل شد. منطقی با بیان اینکه تا 20 سال آینده ایران به چهار تا 6 هزار فروند هواپیمای منطقه‌ای با ظرفیت 90 تا 110 نفر نیاز دارد، تصریح کرد: اگر نتوانیم این نوع هواپیماها را در کشور بسازیم، به طور حتم ارز‌های زیادی از کشورمان خارج می‌شود. لينك خبر : http://www.inn.ir/newsdetail.aspx?id=46896[/align]
  24. [align=justify]می‌گفتند تخصص شما به جبهه نمی‌خورد. هیچ‌یک از همکاران هم‎تخصصی من جبهه نرفتند، اما من عاشق جبهه بودم. شهید بابایی حشر و نشر زیادی با مردم و روستایی‎‎ها داشت که اخلاق او را خوب می‎شناختند. می‎شد سراغ یکی از آن‎‎ها برویم و با او گفت‎وگو کنیم، اما سرهنگ خلیل صراف، هم هم‎رزم او بود و هم رفیقی شفیق. روز‎های زیادی را در جنگ با هم گذراندند. هنوز هم اشک در چشم سرهنگ صراف جمع می‎شود وقتی از خوبی‎‎های عباس حرف می‎زند. سرهنگ خلیل صراف عاشق جبهه بوده و می‎گوید با هر بهانه‎ای خودم را به منطقه می‎رساندم. خانواده‎ام را دوست دارم، اما وقتی کنارشان بودم فکر بچه‎‎های خط و تنهایی و دوری آن‎‎ها از خانه رهایم نمی‎کرد. متخصص الکترونیک است، آن زمان به او می‎گفتند تخصص شما به درد جبهه نمی‎خورد! استخدام ارتش بود، اما نمی‎توانست مأموریت بگیرد و برود. آن‎قدر به‎عنوان بسیجی به جبهه اعزام شد که به جرم ترک خدمت به دادگاه نظامی رفت. سرهنگ خلیل صراف می‎گوید همین الان هم که سن و سالی از من گذشته دوست دارم لباس نو بپوشم و شیک بگردم اما عباس این‎طور نبود. همیشه ساده ساده. به‎زور لباس خلبانی نو می‎پوشید حتی وقتی تیمسار بابایی شد. [b]در نیروی هوایی چه کار می‌کردید؟ مسئولیت‌تان چه بود؟[/b] در نیروي هوایی تخصص الکترونیک داشتم و سال 1351 در مخابرات نیروی هوایی استخدام شدم. در کیش و شهر‌آباد خدمت کردم و قبل از انقلاب به مشهد منتقل شدم، یک‌سال آن‎جا ماندم. وقتی انقلاب شد به پیشنهاد بعضی مسئولان از جمله حضرت آیت‌ا... خامنه‌ای، در تهران مشغول شدم. البته قبل از انقلاب هم با ایشان رابطه داشتم. [b]چه ارتباطی؟[/b] رهبر انقلاب آن زمان ایدئولوژی اسلامی تدریس می‌کردند و من هم سر کلاس‌های‎شان حاضر می‌شدم. [b]کلاس‌‎هایی که در مسجد کرامت تشکیل می‌شد؟[/b] نه، جلسه‎‎های خصوصی‌اي که در منزل تشکیل می‌شد. یکی دوبار هم در همین کلاس‌ها، شهید اندرزگو را دیدم، ولی زیاد او را نمی‌شناختم. مجلس، خصوصی بود و افراد خاصی در آن شرکت می‌کردند که بیشترشان هم شهید شدند. به هر حال پیشنهاد شد در تهران خدمت کنم و همین‌جا کمیته و انجمن اسلامی را در نیروی‌هوایی تشکیل دادیم. از جمله بنیان‌گذاران حفاظت اطلاعات نیز بودم. [b]چه سالی؟[/b] از سال 1359، از وقتی به جبهه اعزام شدم، حفاظت اطلاعات تشکیل شد. رهبر انقلاب با یک تلفن‌گرام که به نیروي هوایی زدند، خواستند چند نفر از بچه‎‎های مشهد که من هم جزو آن‎‎ها بودم، در اختیار جنگ‌‎های نامنظم و شهید چمران قرار بگیریم. در جنگ‌‎های نامنظم، مسئول عملیات دشت آزادگان سوسنگرد شدم. [b]شما هم برای تکمیل دوره‎‎های آموزشی، آمریکا رفتید؟[/b] بله، برای آموزش دوره الکترونیک به آمریکا رفتم. دوره‎‎ها از ١٢ تا ٢٧ ماه بود. نیرو‌ هوایی، ٣٦٠ نوع تخصص دارد، از هواپیما تا الکترونیک. الکترونیک تخصص‌‎های مختلفی از جمله مخابرات، رادار و ...؛ رادار و مخابرات به تخصص‌‎های ویژ‎ه‎ای تقسیم می‌شوند. فکر می‌کردم انقلاب بیشتر به تجهیز برای جنگ الکترونیک نیاز دارد. به همین دلیل رشته جنگ الکترونیک را خواندم که هم به درد جبهه بخورد و هم به درد حفاظات اطلاعات. [b]به ردیابی و رادار مربوط بود؟[/b] بخشی از چیز‎هایی که خواندیم به رادار و ردیابی مربوط بود. یادتان هست قبل از بمباران آژیر از رادیو و تلویزیون پخش می‌شد. ما آن موج‌‎ها را می‌گرفتیم. به محض این‎که دستگاه روشن می‌شد و همان لحظه که هواپیما می‌خواست موشک را ر‎ها کند یا همان لحظه که هواپیما روشن می‌شد ما می‌فهمیدیم چه هواپیمایی از کدام پایگاه بلند شده. سه آژیر زده می‌شد که اولی آماده باش عمومی بود و دومی برای اطلاع از این‎که موشک نزدیک کدام شهر شده و سومین آژیر برای اطلاع از جای بمباران بود. ما نوع این ارتباط‎‎ها را می‌گرفتیم. وقتی ما موشک را ر‎ها می‌کردیم اصابت می‌کرد، بی‎سیم آتش‌نشانی عراق را شنود می‌کردیم و می‌فهمیدیم خسارتی که وارد کردیم چقدر است. شنود مرسوم است، در ایام به جز جنگ هم جا‎هایی مثل سفارتخانه‎‎ها تا محدوده مشخص، شنود می‌کنند. این‎‎ها یک نفر تحلیل‌گر هم دارند که با توجه به شنود‎ها استراتژی مملکت را مشخص می‌کنند. [b]در جنگ‌‎های نامنظم چه کردید؟[/b] مسئول عملیات دشت آزادگان بودم. در مدت سه چهار ماهی که آن‎جا بودیم دو بار عراق حمله کرد و در محاصره قرار گرفتیم. سروان عبدا... عیسی‌پور در این حمله‎‎ها شهید شد. به بهانه این‎که بقیه بچه‎‎ها کشته نشوند و متخصصان را از دست ندهیم، بقیه را برگرداندند. در این عملیات مجروح شدم و با هواپیمای 130- C برگشتم. خیلی دوست داشتم در جبهه خدمت کنم، اما معمولا با درخواست اعزام من مخالفت می‌شد. در مدت هشت سال جنگ و ٦٧ ماه خدمت در جبهه، هیچ عید نوروزی را همراه خانواده‌ام در خانه نبودم. دختر کوچکم برایم نامه نوشت که بابا من شکل تو را فراموش کردم، برگرد. به هر بهانه‎ای می‌رفتم جبهه. هر جا می‌گفتند به تخصص شما نیاز داریم می‌رفتم. ٦ هزار و ٧٠٠ کیلومتر مأموریت انجام دادم و به تمام وابسته‎‎های حافظت اطلاعات در نیروی زمینی، هوایی و دریایی سر زدم، دستگاه رنج‌کننده را نصب کردم و طریقه استفاده را آموزش دادم. ٣٨ نقطه ایران را در مدت یک ماه سرکشی کردم چون می‌خواستم زودتر به جبهه برگردم. بار‎ها حقوقم را قطع کردند. مرا تحویل دادگاه نظامی دادند، اما جبهه را ر‎ها نکردم. تا زمانی‌که جنگ بود، در جبهه حضور داشتم. [b]دادگاه نظامی برای چه؟ جرم شما ترک خدمت بود؟[/b] نه، مثلا با منت موافقت می‌کردند و ٢٠ روز مأموریت می‌دادند، ولی من می‌رفتم جبهه ٣-٤ ماه می‌ماندم، تا جایی‌که نیاز بود. در ١١ عملیات حضور فعال داشتم. معمولا از طرف بسیج، جبهه می‌رفتم. اولین‌بار به‌عنوان راننده اعزام شدم. کسی نمی‌دانست به‎کار‎های الکترونیک واردم. وقتی پایم به جبهه رسید، خودم گفتم کار‎های مخابراتی را هم بلدم. دفعه اول راننده آمبولانس بودم. اما دفعه دوم مستقیما رفتم قسمت مخابرات و مشغول شدم. [b]شما که ارتشی بودید چرا از طرف بسیج به جبهه می‌رفتید؟[/b] چون می‌گفتند تخصص شما به جبهه نمی‌خورد. هیچ‌یک از همکاران هم‎تخصصی من جبهه نرفتند، اما من عاشق جبهه بودم. [b]از کجا با عباس بابایی آشنا شدید؟[/b] زمانی‌که حفاظت اطلاعات را تشکیل دادیم - زمان شهید رجایی - از جمله نیرو‎های متخصص و مؤمنی که جذب انجمن اسلامی شدند، شهید بابایی بود. خلبان‌‎ها خیلی کمتر جذب این تشکل‌‎ها می‌شدند، ولی عباس از اول آمد خودش را معرفی کرد و مشغول شد. از سال 1359 و تشکیل انجمن اسلامی نیروی هوایی با عباس آشنا شدم. اوایل، کمیته نیروی هوایی کار می‌کرد بعد این کمیته به انجمن اسلامی تبدیل شد و بچه‎‎های انجمن اسلامی دو شاخه شدند. یک دسته رفتند عقیدتی سیاسی را تشکیل دادند و تعدادی از ما هم حفاظت اطلاعات را راه انداختیم. [b]عباس بابایی در انجمن اسلامی چه می‌کرد؟[/b] عباس، فعالیت‌‎های فرهنگی می‌کرد و علاقه زیادی هم به تعزیه‌خوانی داشت. [b]تعذيه‌خواني را از پدرش يادگرفته بود؟[/b] بله، پدرش هم تعزیه‌خوان بود و هم سازنده وسایل تعزیه. یک‎بار از جبهه برمی‌گشتم، عباس گفت: پدرم ناراحتی قلبی دارد برو او را از قزوین بردار و ببر پیش دکتر. دکتر طباطبایی، حزب‌اللهی بود و عباس را می‌شناخت، از حاج اسماعیل بابایی پول نگرفت؛ دفعه بعد پدر عباس برای جبران محبت دکتر یک کلاه‌خود تعزی‎ه‌ای به او هدیه داد. دکتر قبول نمی‌کرد، اما چون کار دست حاج اسماعیل بود، پذیرفت. عباس هم به این کار‎ها علاقه داشت. یکی دوبار در انجمن اسلامی، از تهران خواسته بود بیایند در انجمن اسلامی تعزیه‌خوانی به پا کنند. در مناسبت‌‎های مختلف، پرسنل همراه خانواده‌شان را دعوت می‌کردیم و برای‌شان مراسم تعزیه‌خوانی اجرا می‌کردیم. همکاری عباس بابایی با انجمن اسلامی، بیشتر، فرهنگی بود. [b]ادامه این آشنایی به کجا رسید؟[/b] این آشنایی و رفاقت ادامه داشت. آن زمان افرادی در ارتش بودند که از زمان محمدرضا پهلوی خدمت می‎کردند و شاید خیلی با انقلاب همراه نبودند. فکر کنم درجه عباس سروانی بود که ٢ درجه ترفیع دادند و سرهنگ شد و فرمانده پایگاه هوایی اصفهان. [b]چرا پایگاه اصفهان؟[/b] چون تخصص عباس، هواپیما‎های «5- F» و «14- F» بود. زمان جنگ هم این هواپیما‎ها از پایگاه اصفهان بلند می‌شدند. [b]نسبت شما با شهید بابایی چه بود؟ او خلبان هواپیمای جنگنده بود و شما در مخابرات.[/b] نسبت ما رفاقت بود. عباس، زمان جنگ فرمانده پایگاه بود و نمی‌توانست زیاد پرواز کند. بیشتر، مسئولیت اداره نیرو‎ها را برعهده داشت. متأسفانه زمان بنی‌صدر اوضاع اصلا خوب نبود. بنی‌صدر فرمانده نیرو‎های مسلح بود به فرمانده‎‎ها دستور می‌داد، گاهی برای زدن یک تانک، هواپیما بلند شود و دشمن هم به‎راحتی با موشک می‌زد و ما یک هواپیما را از دست می‌دادیم. عباس از این قضیه خیلی ناراحت بود و تلاش می‌کرد توانمندی‌هایش را در جبهه نشان دهد. فکر می‌کنم به‎واسطه ارتباط‌‎هایی که با حضرت آیت‌ا... خامنه‎ای و آقای رفسنجانی داشت آن‎‎ها را مجاب کرد در حالی‌که فرمانده پایگاه اصفهان است، قرارگاه رعد را تشکیل دهد که زیرنظر قرارگاه خاتم‌الانبیاء خدمت کند. آن زمان فرمانده نیروی هوایی سرهنگ صدیق بود که مأموریت قرارگاه رعد را به‌عهده گرفت. صدیق تصمیم‌‎های درستی نمی‌گرفت. فعال نبودیم و دشمن، رادار‎های ما را زده بود. به همین دلیل به‎وسیله آقای رفسنجانی مسئولیت جنگ به عهده سرهنگ بابایی گذاشته شد. مسئولیت قرارگاه خاتم با آقای رفسنجانی بود و جلسه‎‎های مختلف هم در این قرارگاه تشکیل می‌شد. مسئولیت جبهه و جنگ چه در جنوب و چه در غرب را، از فرمانده نیروی هوایی ساقط کردند و به فرمانده قرارگاه رعد دادند که سرهنگ عباس بابایی بود. بابایی می‌خواست نیرو‎های مخلصی جذب کند که خودش دوست داشت. بالطبع از حفاظت اطلاعات خواست که من را جذب قرارگاه رعد کنند؛ آن‎‎ها هم مخالفت می‌کردند. برای همین هرچه حفاظت اطلاعاتی می‌فرستادند آن‌جا، عباس قبول نمی‌کرد و می‌گفت فقط فلانی (صراف) را قبول دارم. حفاظت اطلاعات قرارگاه رعد تشکیل نشد تا این‎که خودم رفتم. با عباس در ارتباط بودم؛ گاهی از طریق بسیج پیش بابایی می‌‌رفتم، آن زمان‌که در اهواز و امیدیه بود. تا این‎که عباس گفت دوست داری بیای پیش ما؟ گفتم بله، آرزومه. نامه‌ای از قرارگاه رعد به بسیج و قرارگاه کربلا زدند. قرارگاه کربلا مرا مأمور کرد به قرارگاه رعد. حفاظت اطلاعات هم وقتی فهمید از طریق بسیج رفته‌ام و عباس مرا جذب کرده، ناچار شدند همان مأموریت حفاظت اطلاعات را به من بدهند. آن‎جا هم مسئول حفاظت اطلاعات بودم و هم مسئول FAC. [b] کار FAC چه بود؟[/b] کار من و همکارنم در این بخش تشخیص هواپیما‎های خودی از دشمن بود. مدیریت فنی عباس عالی بود. شیوه‌اي جدید برای پرواز ابداع کرد و آن سکوت کامل پروازی بود. تمام سیستم رادیویی و راداری را قطع می‌کرد و بعد پرواز می‌کرد. وقتی ما با بی‎سیم‌‎ها حرف می‌زدیم آن طرف عراقی، با تجهیزاتی که داشت به‎راحتی می‌فهمید هواپیمایی شکاری بلند می‌شود و قرار است عملیات انجام دهد. عراقی‌‎ها نوع فرکانس هواپیما را داشتند و می‌دانستند هواپیمایی که بلند شده، چیست. به همین دلیل ما باید هواپیمای دوست و دشمن را تشخیص می‌دادیم. عباس به همه خلبان‌‎ها دستور داده بود که رادار و بی‎سیم‌های‌شان را روشن نکنند. ما برج مراقبت نداشتیم. صبح به صبح خودش یک پرواز در سکوت رادیویی و راداری محض انجام می‌داد. عباس و خلبانان دیگر به‌قدری پایین پرواز می‌کردند که گاهی می‌شد خلبان را شناسایی کرد. نشانه‌اش هم این بود که درست از روی دکل‌‎های برق پرواز می‌کردند. کالک منطقه دشمن و نقشه‎‎ها را داشتند، به‌راحتی برای شناسایی می‌رفتند. اولین پرواز «weather test» بود. همیشه این پرواز را عباس خودش انجام می‌داد و می‌آمد نقشه را به بقیه خلبان‌‎ها می‌داد. این کار عباس خیلی در روحیه بچه‎‎ها تأثیر داشت، چون بچه‎‎ها می‌دیدند اولین پرواز را فرمانده‌شان با این روش انجام می‌دهد، خودشان هم ترغیب می‌شدند زودتر بروند مأموریت‌شان را انجام دهند و برگردند. [b]سکوت رادیویی و خاموش کردن رادار‎ها خطرناک نیست؟[/b] نه، قبل از این‎که شهید بابایی مسئولیت قرارگاه رعد را برعهده بگیرد تعداد زیادی از هواپیماهای‌مان را از دست دادیم، به‎دلیل روش‌‎های غلط. پرواز‎های برون مرزی را خود عباس با مسئولیت خودش انجام می‌داد، به‌طوری که حتی یک هواپیمای ما از بین نرفت. بچه‎‎ها با این روش، دشمن را غافلگیر می‌کردند و نقشه‎ای که عباس به آن‎‎ها می‌داد به‌قدری دقیق بود که خلبان‌‎ها با چشم خودشان مواضع دشمن را می‌دیدند بعد فایر می‌کردند. در ارتفاع پست پرواز می‌کردند، کسی نمی‌توانست ردشان را بزند. چیزی می‌خواهم بگویم که تا حالا هیچ‌جا نگفتم. اولین ناو آمریکایی که وارد خلیج‌فارس شد، بابایی به شورای عالی دفاع گزارش کرد و اصرار داشت به محض این‎که ناو، وارد مرز ما و خلیج‌فارس شد، بزنم. می‌گفت نمی‌خواهم انتحاری عمل کنم، اما اگر نتوانستم، با هواپیما داخل ناو می‌روم. طرحی داشت که می‌توانست راحت، سطح آب پرواز کند و برود تمام بمب‌هایش را بر سر ناو بریزد و برگردد. هیچ خلبانی جرئت این کار را نداشت. اما عباس می‌توانست. عباس خیلی عصبانی بود که چرا ناو آمریکایی وارد خلیج‌فارس شده و ناراحت از این‎که چرا به من اجازه نمی‌دهند ناو را منهدم کنم. با واسطه‎ای شنیدیم معینی‌پور در جلسه شورای عالی دفاع، نظر منفی داده و گفته ناو آمریکایی شوخی نیست؛ وسط جنگ با عراق ما با آمریکا هم وارد جنگ می‌شویم. ما می‌گفتیم همین الان هم داریم با آمریکا می‌جنگیم، چون حامی اصلی عراقی‌ها، آمریکا بود. هیچ‌یک از کسانی‌که در شورای عالی دفاع بودند راضی نشدند این کار انجام شود و نظر کسانی مثل فرمانده نیرو هوایی خیلی مهم بود. معینی‌پور (فرمانده نیروی هوایی) می‌گفت عباس نمی‌تواند ان کار را انجام دهد، عباس می‌خواهد با آمریکا در بیفتد! او می‌گفت امکان ندارد ما ناو آمریکایی را بزنیم و آن‎‎ها واکنش شدیدی نشان ندهند. آقای نوروزی از دوستان ما که در دفتر نشر آثار حضرت امام بود می‌گفت امام به شورای عالی دفاع مکتوب کردند؛ اولین ناوی که وارد خلیج‌فارس شد و شما با هواپیما زدید، مطمئن باشید ناو دومی جرئت نمی‌کند وارد این منطقه شود. الان هم هر ناوی وارد خلیج‌فارس می‌شود من یاد عباس می‌افتم که چقدر نگران بود و نگذاشتند کارش را انجام دهد. به توانایی فنی عباس آشنا بودم و می‎دانستم اگر به او اجازه دهند حتما می‌تواند موفق شود. قرار بود در سطح پایین پرواز کند طوری‌که در معرض رادار‎های آن‎‎ها قرار نگیرد و به‌راحتی بمب‌هایش را داخل ناو بریزد و برگردد. هیچ‌وقت ناو آمریکایی فکر نمی‌کرد خلبان بابایی پیدا شود که این‌قدر جسور باشد و به‌راحتی به آن‎‎ها صدمه بزند. الان متأسفانه 9-8 ناو آمریکا در خلیج‌فارس هستند. این‎‎ها در اثر ندانم‌کاری شورای عالی دفاع بود که موافقت نکردند. اگر این گزارش عباس به دست امام می‌رسید، مطمئنم که ایشان اجازه چنین کاری را می‌دادند، چون خودشان در نامه نوشته بودند اولین ناوی که وارد شد بزنید، کسی این حرف را گوش نکرد. [b]این کار اصلا عرف نبوده، معمولا خلبان‌‎ها چنین کاری نمی‌کنند و این خطر را به جان نمی‌خرند، چطور عباس بابایی می‌خواست ناو آمریکایی را بزند؟[/b] ببینید سکوت رادیویی هم یک ابتکار بود و اصلا در آن زمان مرسوم نبود. یک‎بار به ما گفت بروید مقدار زیادی پِهِِن گاو تهیه کنید. ما هم نپرسیدم چرا؟ فقط می‌دانستم در جایی مثل شهر‌آباد که قبلا خدمت کرده بودم می‌توانم چنین چیزی را پیدا کنم. کامیون فرستادیم از شهرآباد بجنورد، پِهِِن، بار زد و آورد. همه تعجب کرده بودند این‎‎ها برای چیست. بعد عباس گفت بشکه‎‎های بزرگ ٢٢٠ لیتری می‌خواهیم. خودش آمد یکی از آن‎‎ها را به شکلی سوراخ کرد و گفت بقیه را هم همین‎طور سوراخ کنید. بعد گفت بروید مازوت تهیه کنید. وقتی دستور می‌داد من که دوستش بودم حساب می‌بردم. وقت کار، با کسی شوخی نداشت. ما هم بدون کم و کاست دستوراتش را انجام می‌دادیم. به ما گفت می‌روید این بشکه‎‎های پر از پِهِِن را در نقاط مرزی مشخص کار می‌گذارید و چند تا از بچه‎‎های مطمئن هم مسئول روشن کردن آن شدند. یک نفر خلبان متخصص هم همراه‌مان بود که می‌توانست هواپیما‎های خودی را از دشمن تشخیص دهد. یک روز قبل از عملیات، عباس، ساعت پرواز، عملیات و بازگشت را به ما می‌داد. هیچ‌یک از بچه‎‎های ما حق نداشتند آتش بریزند حتی اگر دشمن وارد آسمان می‌شد. در ١٠ دقیقه خلبان‌‎ها می‌رفتند طبق نقشه‎ای که قرارگاه خاتم داده بود با چشم، مواضع دشمن را می‌دیدند و بمباران می‌کردند و برمی‌گشتند. وسط بمباران، تازه، عراقی‌‎ها متوجه هواپیما‎ها می‌شدند تا برسند پشت دستگاه‎‎ها عملیات تمام شده بود و بچه‎‎ها برگشته بودند. مرز در نخلستان بود، اصلا قابل‎تشخیص نبود. ما این بشکه‎‎های پِهِِن و مازوت را آتش می‌زدیم، وسط نخل‌‎ها دود سیاه غلیظ از دور دیده می‌شد که خط مرزی بود. وقتی خلبان‌‎ها از دود رد می‌شدند، می‌دانستند وارد آسمان ایران شده‌اند و عملیات تمام شده؛ با این روش نیازی به رادار و ارتباط رادیویی نبود. دکل‌‎های برق نشانه بود. خلبان‌‎ها از بالای دکل‌‎های برق یک راست می‌آمدند پایگاه هوایی امیدیه. [b]کجا مجروح شدید؟[/b] یک‎بار سر موضع پدافند بودم، هواپیما‎های دشمن بمباران کردند. از هشت نفری که در موضع پدافند بودیم، هفت نفر شهید شدند و من که داخل سنگر بودم زنده ماندم. سنگر داخل زمین بود و موج مرا گرفت. الان هم گوشم سنگین است و هم اعصابم ناراحت است. ٤٣ روز بخش اعصاب بیمارستان نیرو هوایی بستری شدم. متأسفانه کسانی که در بخش اعصاب ارتش بستری هستند یا سربازان فراری هستند یا قاتلانی که خودشان را به دیوانگی زده‌اظند. اصلا وضعیت خوبی نبود. شاید من اولین مجروح جنگی بودم که در بیمارستان نیرو هوایی بستری شدم. داشتم دیوانه می‌شدم. شهید اردستانی و آقای اکرمی (وزیر آموزش و پرورش) وقتی به ملاقاتم آمدند، گفتم مرا از این‎جا نجات دهید. گفتم این‎جا نرده دارد ولی من می‌توانم فرار کنم. بالاخره هم از آن بیمارستان فرار کردم و خودم را به قرارگاه امیدیه اهواز معرفی کردم. یک‎بار هم در فاو، شیمیایی شدم. [b]درباره قرارگاه رعد و کار‎هایی که آن‎جا انجام می‌شد بیشتر توضیح دهید.[/b] قرارگاه رعد یکی از قرارگاه‎‎های فعال عملیات هوایی بود که هر نوع درخواست هوایی چه از نظر گسترش پدافند و چه از نظر اعزام هواپیما به عراق، زیرنظر قرارگاه خاتم الانبیاء انجام می‎گرفت که ریاست ستاد با حسن روحانی و مسئولیتش با آقای رفسنجانی بود. آن‎جا جلساتی قبل از عملیات با ما می‌گذاشتند و درباره تعداد نیرو‎ها یا طرح گسترش پدافند حرف می‌زدند. قبل از عملیات، موشک‌‎های هاگ و ضدهواپیما را در منطقه عملیاتی گسترش می‌دادیم. وقتی عملیات انجام می‌شد ما آمادگی کامل داشتیم. چون بعد از علمیات، هواپیما‎های عراق آسمان ایران را سیاه می‌کردند. بهترین پرواز‌‎های عملیاتی، بیشترین اسیر خلبان، بیشترین هواپیما‎های دشمن که صدمه دید، زمانی بود که قرارگاه رعد تشکیل شد و موشک‌‎های هاگ ما به‎خوبی عمل می‌کرد. امکان نداشت یک موشک هاگ ر‎ها شود، ولی به هواپیما نخورد. این موشک‌‎ها به حرارت هواپیما حساس بودند، آن را دنبال و منهدم می‌کردند. شهید ستاری مسئول پدافند و شهید بابایی فرمانده قرارگاه رعد بود. شهید اردستانی هم معاون حاج عباس بود و نفر دوم قرارگاه. [b]ماجرای حج ٦٦ چه بود؟ عباس بابایی چرا همراه‎تان نیامد و چطور به شهادت رسید؟[/b] سال 1366 همه با هم حج رفتیم. عباس از پایگاه تبریز پرواز کرده بود، عملیات را انجام داده بود و به آسمان ایران برگشت که یکی از نیرو‎های خودی، اشتبا‎ها او را زد. گلوله از کابین دوم، مستقیم به گلوی او خورده بود. البته کسی تقصیر نداشت. همان‎طور شهید شد که حضرت علی‌اصغر(علیه‎‎السلام). در تعزیه‎‎های پدرش معمولا نقش علی‌اصغر(علیه‎‎السلام) را بازی می‌کرد سال 1366 آقای کروبی نماینده امام در حج بود. آقای کروبی مرا صدا کرد. با شهید اردستانی و مرحوم دادپی هم اتاق بودم. خانم شهید بابایی را هم به ما سپرده بودند. آقای کروبی به ما گفت عباس شهید شده، دو نفر از شما همراه خانم حکمت، باید با اولین پرواز فردا به ایران برگردد. لينك خبر : http://www.asriran.com/fa/news/128598/وقتی-شهید-خلبان-بابایی-می-خواست-ناو-آمریکایی-را-بزند[/align]
  25. zed

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    [align=justify]حادثه تروريستي زاهدان براي چندمين بار خورشيد اخلاص، شجاعت و مظلوميت نيروهاي بسيجي را خلق كرد. جوان آنلاين /علي رضايي - حادثه تروريستي مقابل مسجد جامع زاهدان گرچه صحنه هاي تلخي را به تصوير كشيد، اما براي چندمين بار خورشيد اخلاص، شجاعت و مظلوميت نيروهاي بسيجي را خلق كرد و جلوه نمايان كلام بنيانگذار انقلاب اسلامي كه فرمودند: «بسيج لشكر مخلص خداست» از قطرات خون «شهيد محمد گلدوي» در فضا نورافشاني شد. اقدام به موقع اين شهيد بزرگوار براي مقابله با عامل تروريستي كه قصد ورود به داخل مسجد جامع زاهدان را داشت، حقيقتا عشق را در واقعيت معنا كرد. چراكه اگر آن انفجار در داخل مسجد و در ميان انبوه جمعيتي كه براي جشن ولادت علمدار كربلا حاضر بودند، رخ مي داد چه بسا به جاي 29 شهيد، امروز با 150 شهيد و يا بيشتر مواجه بوديم. در واقع شهيد محمد گلدوي به محض اطلاع از آنكه فردي اصرار دارد بدون بازرسي وارد مسجد شود و به نوعي يك حادثه تروريستي قريب الوقوع برايش محرز شد، عامل تروريستي را در بغل مي گيرد و اين اقدام شجاعانه وي موجب آن مي شود تا مواد منفجره اي كه قرار بود بيش از 100 نفر را به شهادت برساند، قطعه هاي عشق و ايثار را از وجود محمد گلدوي و چهار تن ديگر از نيروهاي بسيجي مستقر در محوطه بر زمين و هوا فروزان كند. بدين ترتيب عامل انفجاري كه به قصد جنايت و قتل مردم بي گناه، انتحار و خودكشي را پذيرفته بود، طعم مرگ با ذلت را چشيد و اما محمد گلدوي با انجام عمليات استشهادي، از جان خود براي حفظ جان ديگران گذشت و طعم شيرين شهادت را در اوج عزت و غيرت چشيد. براستي تفاوت آشكاري ميان اين دو پيداست. يكي فريب خورده شيطان كه عمليات انتحاري را براي آدم كشي اجرا و خود را قرباني هوس هاي حزب شيطان مي كند. ولي ديگري با فداكاري و اقدام استشهادي در راه رضاي خدا قدم برمي دارد و براي حفظ جان هموطنانش، از داغي كه مي رفت بر سينه صدها پدر، مادر، همسر و فرزند بنشيند، جلوگيري مي كند. حال يك نكته قابل تامل باقي مي ماند كه امروز محمد گلدوي كجاست و روزي آن نزد كيست؟ و عامل تروريستي در كجاست و آيا مفري براي رهايي از عذاب الهي براي او مهياست؟ جسم هر دوي آنان قطعه قطعه شد و هر دو با آنكه مرگ را در چندقدمي خود مي ديدند اما از آن فرار نكردند و به سوي آن دويدند. اما يكي به سمت شهادت دويد و در آغوش سيد و سالار شهيدان قرار گرفت و ديگري با فريبي كه از جانب جندالشيطان خورده بود، به سوي شيطان دويد و نفرين و لعنت خانواده هاي داغدار را توشه راه خويش كرد. اين نكته قابل تامل را مي توان در كلام خدا هم پيدا كرد، به طوري كه در سوره آل عمران، آيه 169 در خصوص شهيدان آمده است: «ولا تحسبن الذين قتلوا في سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون» «و گمان مبر آنان كه در راه خدا كشته شده اند، مردگاني هستند، بلكه آنان زنده و در بارگاه پروردگارشان بهره مندند.» و از سوي ديگر در خصوص سرنوشت نهايي منافقان تيره دل و رهروان شيطان در آيه 19 سوره مجادله چنين بيان شده است: «استحوذ علَيهم الشيطان فَأنساهم ذکر اللّه، اولئک حزب الشيطانِ، الا ان حزب الشيطانِ هم الخاسرون». «شيطان بر آن ها مسلط شده است و ياد خدا را از خاطر آنها برده است. آن ها حزب شيطانند و بدانيد حزب شيطان زيان کارانند.» لينك خبر : http://www.javanonline.ir/Nsite/FullStory/?Id=305514[/align]