zed

VIP
  • تعداد محتوا

    1,735
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    4

تمامی ارسال های zed

  1. [quote][quote]1- اسرائیل تقریبا 3500 دستگاه تانک داره این تعداد تلفاتی که دوستان ذکر کردند نسبت به این تعداد تانک چه جور شکستی حساب می شه؟ شکست خیلی سنگین؟ خیلی خیلی سنگین؟ خیلی سنگین تا نیمه سنگین؟ یا... 2- بالاخره هر سلاحی یه ضد سلاحی داره؟ تانک خودش یه ضدسلاح بود که الان ضد اون هم ساخته می شه. برای اون ضد تانک هم یه روزی چاره جویی می شه و ضدضدتانک ساخته می شه . یه نیگاه به ترمیناتور روسها بندازید که براساس تجربیات جنگ چچن ساخته شده اند. 3- بر اساس دیدن فیلم نمی شه گفت که زرهی یه نیروی نظامی شکست خورده یا نه؟ باید آمار نیروهای دو طرف؟ اهداف استراتژیکی و تاکتیکی دو طرف و این که دو طرف درگیر به اهدافشون رسیدند یا نه رو بررسی کرد؟ آقای محسن رضایی در یه برنامه میزگرد که پس از حمله اسرائیل به لبنان در تلوزیون خودمون برگذار شد حرف جالبی زدند تقریبا به این مضمون که اسرائیل از نظر تاکتیکی شکست خورد نه از نظر استراتژیکی... به هرحال[/quote] درسته البته شکست معاني مختلفي داره اگر اسراييل همين تعداد تانک و نيرو و که در جنگ 33 روزه از دست داد مثلا در جنگ با مصر يا ايران از دست داده بود شکست محسوب نميشد. ولي توجه کنيد اين تعداد تلفات در جنگ يک ارتش منظم چند صد هزار نفري حرفه اي در سطح جهان اول با عده سه چهار هزار نفره نه يک ارتش و بدون نيروي هوايي بدست اومده پس حتما يک شکست براي اسراييل هست بنظر من بزرگترين شکستي که تا بحال خورد همين بوده.[/quote] با سلام خدمت همه دوستان گرامي شكست يا پيروزي نتيجه يك عمل است كه برمبناي هدف انجام آن عمل سنجيده مي شود . ابتدا بايد ببينيم هدف اشغالگران از جنگ 33 روزه چه بود و هدف حزب الله از اين جنگ چه بود و نتيجه چه شد بعد درباره ميزان شكست يا پيروزي هر طرف نظر بدهيم . ضمن اين كه اين اهداف حتما نبايد نظامي باشد ممكن است اهداف اقتصادي وسياسي و اجتماعي در ابعاد كشوري منطقه اي و جهاني را در كوتاه مدت يا ميان مدت يا بلند مدت در بر بگيرد . البته اين بحثها قبلا انجام شده است و تاپيك آن هم موجود مي باشد در بعد نظامي اسراپيل نتوانست از پس حزب الله بر بيايد و آن را نابود كند و نتوانست منطقه اي را تصرف و تثبيت كند و نتوانست اسراي خويش را آزاد سازد و تجهيزات زرهي خويش را نيز آزمايش كرد كه موفقيت آميز نبود . حداقل در خصوص تانك مركاوا تركيه قرارداد 400 ميليون دلاري اش را براي خريد اين تانكها را لغو كرد زيرا عملكرد آنها بسيار ضعيف تر از ادعاهاي مطرح شده درباره آنها بود شايد اين نتيجه براي ارتش اسراپيل در بعد نظامي از نيش پشه اي هم كمتر باشد اما در بعد سياسي و رواني اثرات سوپي را براي آنها بر جاي گذاشت چرا كه براي اولين بار معلوم شد اين ارتش آنگونه كه ادعا مي كنند شكست ناپذير نيست
  2. [quote][quote] ایران از خرید هرگونه کالا و خدمات مرتبط با موشک‌های بالستیک، سرمایه‌گذاری در معادن اورانیوم و همچنین خرید برخی سلاح‌های سنگین مانند تانک، خودروهای زرهی، ناو، جت و هلی‌کوپترهای جنگی و سیستم‌های موشکی منع شده است.[/quote] ما از کی تا حالا از بازار مستقیم و رسمی ، تانک یا خودروی زرهی یا ناو!!!؟؟؟ یا جت؟؟!!! و یا هلیکوپتر (ایضا)؟؟!!! یا سیستم موشکی خریدیم که حالا اینها تحریمش کنن؟ تعطیلن اینها هم. چین و روسیه امضا میکنن ، اما بازهم میفروشن به ایران تا جایی که جا داره پول بگیرن.[/quote] [align=justify]با سلام خدمت همه دوستان گرامي اين قطعنامه بيشتر به ضرر روسها و چيني ها است چرا كه آمريكايي ها و اروپايي ها سالهاست همكاري نظامي با ايران ندارند و كالا و خدمات و قطعه محصولات نظامي را به ايران نمي دهند . ما سر موتور ناوشكن جماران 13 سال معطل شديم آن هم در شرايطي كه ناو جزو موارد تحريمي نبود و آخر سر هم فرانسه موتور را داد و شافت و گيربكس را نداد كه در داخل طراحي و ساخته شد . سالهاست براي هواپيما هايمان قطعه به ما نمي دهند . سيستم موشكي هم مثل اس 300 هاي كذايي كه همه داستانش را مي دانند فقط نمي دانم قطعنامه شامل آنها هم مي شود يا خير ؟ [/align]
  3. [quote]در روابط بین الملل چیزی داریم به نام سیاست که من در برخوردهای بین المللی ایران نمی بینم همینه که چپ و راست داریم تحریم میشیم در شطرنج سیاست برای بقای وزیر سربازها رو فدا می کنند هدف ترکیه هرچه باشد هم کشور ترکیه هم اردوغان داره ازین قضایا سود زیادی میبره اگه اردوغان صداقت نداشته باشه، سیاست داره منظورم سیاست از نظر مردم عادیه نه سیاست دانشگاهی[/quote] [align=justify]با سلام خدمت همه دوستان گرامي در عالم سياست همه چيز ممكن است ولي بند بازي سياسي هم تا جايي مي تواند انجام شود و پس از مرحله اي به هرحال كشورها بايد راه خود را تعيين كنند . من منظور از سرباز صفحه شطرنج را متوجه نشدم آيا منظور حماس و غزه است يا اتباع ترك روي كشتي مرمره در ناوگان آزادي . يعني آيا تركيه با فدا كردن افراد روي كشتي مرمره سعي در بهره برداري سياسي از اوضاع دارد يا اينكه مسپله غزه وجه المصالحه پيوستن اين كشور به اتحاديه اروپا مي شود و فكر مي كنم سياست خارجي تركيه در دوره فعلي بيشتر بازتابي از افكار عمومي تركيه و فضاي بين المللي باشد تا رفتاري تاكتيكي جهت كسب امتيازات سياسي محدود . اما در اينكه در نهايت اين كشور هم محاسبات خاص سياسي خود را دارد و امكان تغيير محاسبات با تغيير معادلات سياسي وجود دارد با شما موافقم[/align]
  4. [align=justify]ساموئل هانتینگتون اندیشمند شهیر آمریکایی در کتاب " برخورد تمدن ها و بازسازی نظم جهانی " از ترکیه به عنوان یکی از 6 کشور بزرگ اسلامی که بالقوه و بالفعل توانایی رهبری جهان اسلام را دارد ، نام برده و می گوید که بهتر است ترکیه به جای گرفتن کاسه گدایی و منتظر ماندن در پشت دروازه های ورود به اتحادیه اروپا ، به عنوان یک کشور در مجموعه تمدن اسلامی و در عین حال مدرن و دموکراتیک جایگاه رشد و توسعه خود را به ظرف تمدنی خود منتقل کند و در میان کشورهای اسلامی به عنوان کشوری بزرگ و مدرن مطرح شود ". عصر ایران ؛ مازیار آقازاده - سلطان محمد فاتح دوم یا رهبر امپراتوری " نو عثمانی " ، هر که با شد ، رجب طیب اردوغان نخست وزیر ترکیه این روزها خیلی با این القاب و عناوین خوانده می شود . اگر کشتی های سلطان محمد فاتح سلطان قدرتمند عثمانی در سال 1453 توانستند پس از ماه ها محاصره ، بندر " قسطنطنیه " قلب امپراتوی روم شرقی را تسخیر کند و با این فتح بزرگ بر حکومت هزار ساله این امپراتوری پایان دهند ، امروز رجب طیب اردوغان تلاش دارد تا با ارسال کشتی های امدادی پیاپی به بندر غزه به جای فتح سرزمین های بیشتر ، قلوب بیشتری را در جهان اسلام و عرب فتح کند . نخست وزیر اسلامگرای ترکیه این روزها به شدت از کمپین بین المللی حمایت از رفع محاصره غزه حمایت می کند و کشورش را به عنوان یکی از متولیان اصلی حمایت از مردم تحت محاصره غزه در آورده است . با این کار ترک ها به روابط گرم و چند دهه ای خود با اسراییل پشت پا زده اند و دل در گرو کسب افق های بلند تری برای کشور و ملت خود دارند ، افق هایی که کسب آنها از نظر دولتمردان ترکیه ، چندان دور از دسترس نیست و یکی از راه های تسریع و "میان بر" کردن مسیر این افق که احیای " امپراتوی نوین عثمانی " و کسب رهبری جهان اسلام است ، تسخیر قلوب افکار عمومی در جهان اسلام و عرب است . ترکیه امروز بسیار متفاوت از ترکیه یک دهه پیش و دهه های پیشین است . به نظر می رسد رهبران اسلامگرای جدید ترکیه توصیه ها و نصایح " مصطفی کمال پاشا " پدر ترکیه نوین در 9 دهه پیش را به بوته فراموشی سپرده اند . " آتاتورک " با تاکید بر " ملت ترک " با چوب خط خود مسیری از مدرنیسم و غربگرایی را روی خاکسترهای برجای مانده از امراتوری تجزیه شده عثمانی کشید و به نسل های آینده " ملت ترک " وصیت کرد که برای رسیدن به توسعه و رفاه و ترقی نگاهشان بیشتر از اینکه به سنت ها و گذشته باشد به " غرب"ی باشد که از نظر پیشرفت و ترقی ( در آن زمان ) لااقل یک سده از ترکیه و کشورهای در ردیف ترکیه جلوتر بود . این نصیحت آتاتورک تا سال های ابتدایی قرن بیست و یکم رعایت می شد و هر جا هم که نمی شد نظامیان و ارتش مدافع کمالیسم وارد عمل می شد تاراه خطا رفته را اصلاح کند و مسیر سیاست های کشور را روی ریل کشیده شده از سوی " آتاتورک " قرار دهند . اما به قدرت رسیدن یک حزب اسلامگرا در ترکیه با اکثریت خیره کننده ای از آرای مردم همه چیز را به هم زد . مردی جدید با افکار و عقایدی متفاوت از آتاتورک پای در عرصه سیاست ترکیه نهاد و عالی ترین مقام اجرایی این جمهوری لاییک را از آن خود کرد و او کسی نبود جز " رجب طیب اردوغان " . از روزی که اجداد و خانواده اردوغان از بندر باتومی گرجستان به فلات آناتولی پای گذاشتند تا روزی که رجب جوان در دهه 1990 پای در پارلمان ترکیه نهاد ، او یگانه مردی از اجداد و فامیل بود که این چنین تلاش داشت تا با آویختن به طناب سیاست خود را تا عالی ترین مقام های سیاسی بالا بکشد . رجب طیب اردوغان دهه 1990 را خوب از سر نگذرانید و هنگامی که وی کلید ریاست بر اداره شهرداری شهر نیمه اروپایی و نیمه آسیایی استانبول ( همان قسطنطنیه سابق که سلطان محمد فاتح آن را به پشت قباله امپراتوی عثمانی زده بود ) را در دست گرفت ، با قرائت شعری برای خود 5 سال محرومیت از فعالیت سیاسی خرید . او در آن شعر مناره های مساجد را به عنوان شمشیری برای مقابله با دشمنان اسلام و ایمان تصویر کرد ، آن هم در عصری که قدرت به صورت دربست در اختیار احزاب و نخبگان لاییک و کمالیست بود . اردوغان با جدایی از پدر معنوی اش " نجم الدین اربکان " در سال 2001 پای در راه تاسیس حزب جدیدی به نام "عدالت و توسعه " گذاشت و جمعی از نخبگان جوان و همفکر را به دور خود جمع کرد ، تا اینکه در نوامبر 2002 و در کمال ناباوری حزب تازه تاسیس عدالت و توسعه توانست با کسب قریب به 40 درصد آرای انتخاباتی پس از سال ها اکثریت کرسی های پارلمان ترکیه را از آن خود کرده و یک دولت تک حزبی و غیر ائتلافی و با ثبات تشکیل دهد . این دقیقا همان چیزی بود که ترکیه درگیر بحران دولت های ائتلافی و بی ثبات و نیز بحران های اقتصادی پی درپی به آن نیاز داشت . از سال 2003 اردوغان با رفع محرومیت فعالیت سیاسی در جایگاه دبیر کلی حزب تازه تاسیس عدالت و توسعه و کسب مقام نخست وزیری ترکیه قرار گرفت و بیش از 7 سال است که توانسته است مقام نخست وزیری را در اختیار خود داشته باشد . اردوغان توانست با انجام اصلاحات اقتصادی و سیاسی هم نظر مثبت افکار عمومی کشورش را جلب کند و هم با اصلاحات دموکراتیک و کاستن از قدرت نهادهایی چون ارتش نظر مثبت اتحادیه اروپا را به سوی خود جلب کند ، اما مهم ترین وجه تغییر رویکرد در سیاست های داخلی و خارجی ترکیه ، در موضوع عطف توجه به شرق و تلاش برای احیای شکوه از دست رفته امپراتوری عثمانی بود . ساموئل هانتینگتون اندیشمند شهیر آمریکایی در کتاب " برخورد تمدن ها و بازسازی نظم جهانی " از ترکیه به عنوان یکی از 6 کشور بزرگ اسلامی که بالقوه و بالفعل توانایی رهبری جهان اسلام را دارد ، نام برده است . جان کلام هانتینگتون در آن کتاب معروف این است که " بهتر است ترکیه به جای گرفتن کاسه گدایی و منتظر ماندن در پشت دروازه های ورود به اتحادیه اروپا ، به عنوان یک کشور در مجموعه تمدن اسلامی و در عین حال مدرن و دموکراتیک جایگاه رشد و توسعه خود را به ظرف تمدنی خود منتقل کند و در میان کشورهای اسلامی به عنوان کشوری بزرگ و مدرن مطرح شود ". این توصیه هانتینگتون و جمع دیگری از ناظران امور ترکیه از سوی اردوغان و تیم سیاسی او ( به ویژه احمد داود اوغلو وزیر امور خارجه ترکیه ) به طور جدی در 7 سال گذشته مورد توجه قرار گرفته است و به نظر می رسد ترکیه پای در راه احیای یک دولت " نوعثمانی " گذاشته است . جلوه های بارز این تغییر رویکرد ترکیه را می توان در موارد زیر مشاهده کرد : - نگاه به شرق به جای نگاه صرف به غرب - تلاش برای حل معضل کردها - تلاش برای ایجاد رابطه با ارمنستان - گرم کردن روابط با روسیه - فعال شدن سیاست منطقه ای ترکیه در خاورمیانه - احیای روابط با جهان عرب - میانجیگری بین اسراییل و سوریه - نزدیک تر شدن به ایران - پیگیری سیاست عدم چالش با همسایگان یا به صفر رساندن احتمال تنش و درگیری با کشورهای همسایه پیگری این سیاست ها و چرخاندن سکان سیاست خارجی ترکیه به سمت شرق و جهان اسلام به جایی رسید که امروز، این کشور را پنجه در پنجه اسراییل کرده است . ترکیه از دهه های گذشته به عنوان مهم ترین متحد منطقه ای اسراییل مطرح بوده است و این دو حتی در سال 1996 دست به امضای یک قرار داد همکاری های استراتژیک زدند ، که بر اساس این قرار داد دو طرف موظف به همکاری های اطلاعاتی ، امنیتی و نظامی شدند . برای دهه ها ترکیه و اسراییل به عنوان نزدیک ترین متحد منطقه ای ایالات متحده آمریکا مطرح بودند ، و از این جهت واشنگتن تلاش داشت تا پایه های سیاست خاورمیانه ای خود را بر روی تعمیق و گسترش همکاری این دو بنا کند . گردش به شرق ترکیه و به قدرت رسیدن باراک اوباما در آمریکا و راست گرایان افراطی در اسراییل در هر سه ضلع این مثلث اتحاد ، رخنه هایی عمیق ایجاد کرده است ، به نحوی که امروز روابط آمریکا و اسراییل با سردی و بی اعتمادی کم نظیری مواجه شده و از سوی دیگر رابطه ترکیه و آمریکا نیز به واسطه عدم همکاری ترکیه در جنگ عراق و نیز گردش به شرق سیاست خارجی ترکیه دیگر آن گرمی گذشته را ندارد . اما بحرانی ترین ضلع این مثلث در ضلع رابطه ترکیه و اسراییل است . ترکیه از زمان جنگ 22 روزه غزه ( در دسامبر 2008) لحن و سیاست خود نشبت به اسراییل را تغییر داد . به واقع آغاز گر دعوای آنکارا – تل آویو ، شخص رجب طیب اردوغان بود . وی در اجلاس بهار سال 2009 در داووس سوییس با " جنایت کار" خواندن رژیم اسراییل به دلیل انجام جنایات جنگی در غزه ، نشست مشترک با شیمون پرز رییس جمهور اسراییل را به نشانه قهر و اعتراض ترک کرد . این اقدام اردوغان با واکنش مثبت افکار عمومی داخلی ترکیه و نیز افکار عمومی در کشورهای عربی و اسلامی مواجه شد . عرب ها اردوغان را قهرمان خواندند و حمایت های بی شائبه او از مظلومیت فلسطینیان را ستودند . البته کار به اینجا متوقف نماند و دولت اردوغان در زمینه های فرهنگی نیز جنگ با اسراییل را آغاز کرد و سریال های تلویزیونی با مضامین ضد اسراییلی در برخی شبکه های تلویزیونی دولتی و خصوصی ترکیه به نمایش در آمد . اسراییل برای نشان دادن واکنش به پخش سریال های ضد اسراییلی در تلوئیزیون ترکیه سفیر ترکیه در تل آویو را به وزارت امور خارجه خود احضار کرد و " دانی آیالون " معاون وزیر خارجه اسراییل عامدانه و در مقابل دوربین های تلویزیونی و خبرنگاران شرایطی را برای سفیر ترکیه فراهم آورد تا احساس تحقیر کند و به صراحت در مقابل خبرنگاران اعلام کرد که سفیر ترکیه باید دلیل این رفتار تحقیر آمیز را نه در اسراییل بلکه در سیاست های خصمانه دولت خود در قبال اسراییل جستجو کند . این اقدام اسراییل با واکنش ترکیه مواجه شد و سفیر اسراییل در آنکارا به وزارت امور خارجه ترکیه احضار شد و سفیر ترکیه در تل آویو به ترکیه فراخوانده شد . ترک ها اعلام کردند که باید اسراییل از این اقدام غیر دیپلماتیک و توهین آمیز عذرخواهی کند . بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسراییل پس از این اقدام از ترکیه عذر خواهی کرد و بر بحران ایجاد شده با عذر خواهی نتانیاهو و شخص آیالون و نیز سفر وزیر دفاع اسراییل به آنکارا تا حدودی سرپوش گذاشته شد تا اینکه این بار موضوع کمپین بین المللی رفع محاصره غزه و نقش پررنگ و حمایت آمیز دولت اردوغان از اقدامات این کمپین روابط ترکیه و اسراییل را وارد دور جدیدی از بحران و تنش کرد . حمله هفته گذشته کماندوهای اسراییلی به کشتی امداد " مرمره " که با 10 هزار تن کالا برای مردم فلسطین عازم بندر غزه بود ،ضربه دیگری بر روابط دوجانبه ترکیه و اسراییل بود . این اقدام اسراییل یک خط پر رنگ خونین را در مرز روابط دو طرف کشید و مقامات ترکیه اعلام کردند که حتی با عذرخواهی اسراییل و رفع محاصره غزه ، هیچگاه این اقدام اسراییل علیه شهوندان ترک را که منجر به کشته شدن 9 تن و زخمی شدن دهها تن شد را فراموش نخواهند کرد . در واقع با ملاحظه رویکرد های سیاست خارجی ترکیه در منطقه و جهان به خوبی می توان سودای در حال گسترش دولت اردوغان را در زمینه احیای امپراتوری نوعثمانی را دید . پس از حادثه کشتی مرمره ، تظاهرات و تجمعات اعتراضی گسترده ای در اکثریت قریب به اتفاق کشورهای عربی برپا شد که عکس هاس اردوغان و پرچم ترکیه بیش از سایر نمادها و پرچم ها در دست مردم دیده می شد . دولت اردوغان به خوبی می داند که برای احیای امپراتوری نو عثمانی خود باید نظر مثبت افکار عمومی در جهان عرب را جلب کند و یکی از راههای این جلب نظر ، قرار گرفتن در جبهه ضدصهیونیستی است . افکار عمومی عرب امروز به عینه شاهدند که در حال سکون و سستی دولت های محافظه کار و غیر منتخبشان این دولت مدرن و در عین حال اسلامگرای ترکیه است که در صف نخست مقابله با اسراییل ایستاده است و در ظاهر هزینه های این اقدام خود را نیز می پردازد . بنابراین علی رغم اینکه عرب ها به طور تاریخی از ترکان عثمانی و سلطه چند قرنی آنها بر سرزمین های عربی ذهنیت تاریخی مثبتی ندارند ، اما در دولت نوعثمانی جدید ترکیه ، این قدرت آنکاراست که می تواند همچون سدی در برابر توسعه طلبی و زیاده خواهی حاکمان تل آویو بایستد و از حقوق اعراب و فلسطینیان دفاع کند . تفاوت جایگاه و رویکرد ترکیه در مقایسه با کشورهای رقیب دیگری که داعیه رهبری جهان اسلام را دارند ، در این است که قدرت ترکیه و راهکارهای او برای حل بحران خاورمیانه جنبه عملی دارد در حالی که رویکرد ارایه شده از سوی دیگر کشورهای اسلامی عمدتاً فاقد عملگرایی لازم برای کسب حمایت دولت ها و افکار عمومی جهان است. ترک ها با غلبه رویکرد واقع گرایی خود بر رویکردهای احساسی و ایدئولوژیک ، بیشتر مایلند از طریق ارایه راهکارهای سازنده در عین برخورداری از مولفه های قدرت ، حمایت جامعه جهانی و افکار عمومی و دولت های جهان اسلام را با خود همراه سازند . این مهم ترین وجه ممیزه ای است که امروز دولتمردان آنکارا را امیدوار به کسب جایگاه رهبری جهان اسلام کرده است ، رهبری که به واسطه قرابت های تاریخی و جغرافیایی با غرب بهترین گزینه و کانال برای ارتباط غرب و اسلام نیز است . کسی چه می داند شاید ترک ها روزی به این خاطر به عضویت اتحادیه اروپا در آیند که قاره سبز چاره ای جز پذیرفتن قدرتمندترین کشور اسلامی جهان را نداشته باشد . به نظر می رسد حاکمان امروز ترکیه می خواهند اروپا را " مجبور" به پذیرش واقعیتی چون ترکیه کنند تا اینکه آنها را " متقاعد " به پذیرش سازند .[/align] لينك خبر : http://www.asriran.com/fa/news/119423/رجب-طیب-فاتح-یا-سلطان-محمد-اردوغان
  5. با سلام خدمت همه دوستان گرامي به نظر من اگر حزب الله با همان استراتژي و تاكتيك جنگ 33 روزه در جنگ بعدي عمل كند موفق نخواهد بود . چون به هر حال تا حدودي دستش رو شده و روش جنگيدنش كشف شده است . البته اين امر به شكستي كه اسراپيل خورد مي ارزيد . از آن زمان تا الان اوضاع خيلي عوض شده است حزب الله و همپيمانانش كلا در ساختار حكومتي لبنان وضع بهتري پيدا كرده اند و به همين دليل هم امكانات بيشتري را مي توانند در اختيار بگيرند . البته از سوي ديگر اين امر باعث خواهد شد حزب الله ديگر آزادي عمل قبل را در حمايت از همپيمانانش نداشته باشد . چرا كه اكنون جزپي از حكومت لبنان است و بايد در تصميم گيري ها ملاحضات بيشتري را در نظر بگيرد . به هر حال احتمالا در صورت حمله مجدد اسراپيل به لبنان حزب الله تنها به دفاع در داخل لبنان نخواهد پرداخت و سعي در گسترش جبهه به خارج از لبنان خواهد داشت . برخي از اخبار خبرگزاري ها از آمادگي نيرو هاي حزب الله به نفوذ به داخل فلسطين اشغالي و انجام درگيري چريكي و حتي نيمه كلاسيك و تصرف برخي مناطق محدود نظير قطع ارتباط جاده ها و روستاها و شهركهاي نزديك مرز فلسطين و لبنان در صورت وقوع جنگ جديد حكايت دارند كه حتي اگر موفق به تثبيت اين مناطق نشوند از لحاظ مشغول كردن بخشي از توان نظامي اسراپيل مفيد خواهد بود . مسپله زدن كشتي ها در درياي مديترانه هم كه قبلا توسط دبير كل حزب الله بيان شده بود . البته تجربه نشان داده است هر طرفي كه به لحاظ اشراف اطلاعاتي برتري بيشتري داشته باشد پيروز جنگ خواهد بود
  6. [quote]بنظرم بهتر بود که تحول اون بندر میدادند! اگر هم بالا میکشیدن میشد آبروشونو برد! احتمالا فقط سیمان رو توقیف میکردن چون شامل تحرمه غزه هست اما مواد غذایی و دارویی رو نمیتونستن توقیف کنن. این محموله هم چون بین اللملی بود و کشور های زیادی توش نقش داشتن نمیتونستن به قول شما بالا بکشن! با این کار هم چندین نفر کشته شدن هم یک کنسرو هم به مقصد نرسید! میشه بگید چه سودی برای جهان اسلام داشت؟ نکنه منتظر تحریم های بین اللملی یا حمله ترکیه به اسرائیل بودید؟ هیچ اتفاقی نیافتاد! هیچی! [/quote] با سلام خدمت همه دوستان گرامي طبق توافقنامه اسلو كنترل دريايي مرزهاي آبي فلسطين تا 20 مايلي ساحل در اختيار اسراپيليهاست و حمله انجام شده مايلها دورتر از اين فاصله و در آبهاي بين المللي انجام شده است . اگر اسراپيل قصد سوپي از اين امر نداشت مي توانست در همان فاصله 20 مايل كشتي ها را توقيف كند و نياز به پياده كردن كماندو در كشتي هم نداشت و بوسيله ناوگان رزمي خود اين كار را انجام مي داد و كشتي ها را تا مقصد مورد نظر اسكورت مي كرد . نكته دوم اينكه مي توانست اين عمليات را در روز انجام دهد در حالي كه نيمه شب را براي انجام عمليات انتخاب كرده بود كه سرنشينان كشتي معمولا خواب هستند در حالي كه تا صبح اين كشتي ها به محدوده تحت كنترل اسراپيل مي رسيدند . ضمن اينكه حمله اصلي به كشتي تركيه انجام شده كه حكومت آن اخيرا تنش زيادي با اسراپيليها داشته و با امضاي بيانيه تهران به نوعي بازي آمريكا و اسراپيل را برهم زده است بنابر اين زهرچشمي از تركها گرفته شد و از سوي ديگر با اين ددمنشي قصد دارند تا از ارسال كاروانها بعدي جلوگيري كنند و تلاش صلح طلبان را جهت شكستن محاصره غزه با شكست مواجه كنند . آنها به هرحال اكنون مجبور به پاسخگويي به كشورهايي هستند ( 44 كشور) كه اتباعشان در اين كشتي ها حضور داشته و مورد تهديد واقع شده اند . از جمله اشخاص كشته شده يكي از نمايندگان مجلس تركيه بوده است و بايد ديد تركها تا كجا مي توانند اين ماجرا دنبال كنند . ضمن آنكه اين واقعه نشان داد اين رژيم بيش از اين نمي تواند به محاصره غزه ادامه دهد چرا كه از آخرين راه حل در اول كار استفاده كرد و اگر سران عرب و اسلامي اندكي غيرت داشتند بايد كل مذاكراتشان را با اين رژيم متوقف كرده سفرايشان را از اين كشور فرا مي خواندند . از مجموع نه كشتي ناوگان آزادي هنوز سه كشتي باقي مانده اند و هم اكنون كشتي راشل كوري مربوط به ايرلند به سمت غزه حركت كرده است بايد ديد اين بار اسراپيل چه مي كند ؟
  7. علی البرزی اشاره: هر ساله همزمان با سالگرد عملیات بیت المقدس و آزاد سازی خرمشهر تحلیل‌های مختلفی در رابطه با این عملیات و حماسه ماندگار و نقش آن در روند ادامه جنگ ارائه می‌شود، اما موضوعی که به نظر می‌رسد در چند سال گذشته در تحلیل‌ها و نظرات مختلف به نوعی مغفول مانده مربوط به نقش پدافند هوایی و سه سایت موشکی تبوک، خیبر و بدر است که بدون شک با توجه به اسناد موجود نقش ویژه و ماندگاری در روند عملیات بیت المقدس داشته‌اند. سرهنگ رحیم زیانی فارغ التحصیل دانشگاه نیروی هوایی در رسته کنترل فرماندهی موشک است که دوره تکمیلی خود را در کشور آمریکا گذرانده و بعد از فارغ التحصیلی در یگان پدافند هوایی بوشهر به عنوان افسر علیات آتشبار مشغول به خدمت می‌شود. زیانی در دوران دفاع مقدس به عنوان افسر عملیات سامانه‌های پدافند هاگ و بعد ازجنگ هم در سمت‌های مختلفی از جمله فرمانده گردان هاگ بوشهر، مدیرآموزش پدافند هوایی بوشهر، معاون فرماندهی پدافند هوایی کشور و در نهایت مسئول بازرسی پدافت هوایی فعالیت داشته و سرانجام در سال 86 با درجه سرهنگ تمامی بازنشسته شده است، اما این بازنشستگی پایان فعالیت‌های او نبوده و در حال حاضر هم به عنوان مدیر پروژه سامانه‌های پدافند هوایی مرصاد در وزارت دفاع فعالیت دارد. . . با این فرمانده کهنه کار در دوران دفاع مقدس گفت وگویی پیرامون نقش پدافند هوایی به ویژه سه سایت تبوک، خیبر و بدر انجام داده‌ایم. . . [b]*جناب سرهنگ! در آغاز جنگ، اولین موشک پدافند «هاگ» که به سمت هواپیماهای متجاوز شلیک شد، از کدام پایگاه بود؟[/b] اولین موشک هاگ را گردان پدافند دزفول که اولین گردان عملیاتی غرب کشور در آن زمان بود، شلیک کرد و بعد ازاین شلیک هم گردان پدافند بوشهر به طرف هواپیماهای مهاجم شلیک کردند که این موضوع یکی از ویژگی‌های روزهای اول جنگ برای قدرت دفاعی و توان مقابله به حساب می‌آمد. [b]*در آن زمان استعداد گردان‌های پدافند در مناطق جنگی به چه صورتی بود؟ [/b] در آن زمان گردان هاگ تهران، دزفول و بوشهردر خط عملیات قرارداشتند، تعداد دیگری ازگردان‌ها هم،مثل امیدیه در حال تشکیل و تکمیل ادوات خود بودند. [b]* شما به چه صورتی در جریان عملیات بیت المقدس قرارگرفتید؟ [/b] زمانی که من در گردان پدافند بوشهر حضور داشتم، حاج آقا خاتمی فرمانده وقت پدافند هوایی کشور طی بازدیدی از گردان بوشهراز مسئولان این گردان خواستند که گردان پدافند به همراه تمامی تجهیزات برای اعزام به منطقه و پشتیبانی از نیروهای عمل کننده آماده شود. بعد از گذشت چند روز، نامه ای از طرف دفترفرماندهی پدافند هوایی کشوربه صورت امریه به گردان بوشهر ابلاغ شد که بعد از جمع آوری تجهیزات، سامانه پدافند هاگ را در منطقه عملیاتی مستقر کنیم. با ارتباطی که با گردان‌های دیگر منطقه داشتیم متوجه شدیم که این امریه و ابلاغ دستور به سه پایگاه موشکی دیگر هم ارسال شده است. در آن زمان گردان بوشهر، دزفول و امیدیه برای اعزام به منطقه عملیاتی انتخاب شدند. [b]* استعداد سلاح‌ها و افراد اعزامی به منطقه چگونه بود؟ [/b] تجهیزات سامانه هاگ با استعداد 75 نیرو از سایت دو بوشهر، توپ‌های 35 میلیمتری به استعداد 50 نفر با شش قبضه توپ ضدهوایی از گردان همجوار بوشهر و60 نفر به همراه هشت قبضه توپ ضدهوایی آماده اعزام به منطقه شدیم، اما نکته قابل توجه برای تمامی پرسنل مشخص نبودن مکان استقرار و نوع مأموریت بود که به علت مسائل طبقه‌بندی و حفاظتی تا آن زمان مشخص نشده بود و تنها مأموریت اعزام به گردان‌های پدافند ابلاغ شده بود. چند روز قبل از اعزام ما به منطقه موردنظر گروهی از نیروهای پشتیبانی_رزمی برای بررسی منطقه و چگونگی استقرار سامانه‌های پدافند در منطقه مستقر شده بودند. [b]*در بحث پدافند و گردان‌های موشکی جابه‌جایی تجهیزات راداری بسیار حساس و بااهمیت است، در آن زمان جا به جایی این تجهیزات چگونه انجام شد؟ [/b] این نوع تجهیزات با شش سورتی پرواز به محل مورد نظر منتقل شد و من طبق دستور با اولین پرواز به منطقه عملیات اعزام شدم و در این منطقه با سروان غلامی فرمانده وقت پایگاه امیدیه هماهنگ شدم که تجهیزات را در یک منطقه به خصوص مستقر کنیم. سرانجام بعد از هماهنگی‌های لازم دو روز بعد من به همراه تعدادی نیرو و تجهیزات و سامانه‌های راداری با رعایت کامل اصول حفاظتی و به همراه پشتیبانی هوایی هواپیماهای اف 14 و اف 4 نیروی هوایی به منطقه مورد نظر اعزام شدیم که بعد از گذشت مدتی متوجه شدم این منطقه همان سه راه شادگان است که به علت مسائل حفاظتی تا آن زمان هیچ کدام از نیروها از این موضوع اطلاع نداشتند. قرار بر این شد که بعد از استقرار در محل مورد نظر 20 تا 25 دقیقه برای عدم شناسایی شدن از طرف دشمن به سرعت تجهیزات را از خودروها تخلیه و خودروها به پایگاه برگردند. بعد از طی مسافتی حدود 8-7 کیلومتر یکباره صدای هواپیماهای دشمن از طریق دستگاه‌های راداری که در خودروها بود شنیده شد. بلافاصله به ستون خودرویی اعلام کردم که از همدیگر فاصله بگیرند. این دو هواپیما دو بار روی ستون خودرویی شیرجه رفتند و راکت‌های خود را به سمت ما شلیک کردند، اما خوشبختانه هیچ کدام از این راکت‌ها به تجهیزات اصابت نکرد و بعد از طی مسافتی به محل مورد نظر رسیدیم و تجهیزات در مدت کمتر از 12 ساعت آماده عملیات شد. [b]* در عملیات بیت‌المقدس سه سایت موشکی پدافند هوایی بدر، خیبر و تبوک حضور داشتند. این سایت‌ها در کدام مناطق و با چه مأموریتی قرار گرفتند؟[/b] این سه سایت برای هماهنگی در دفاع هوایی و پشتیبانی از هواپیماهای نیروی هوایی در برابر هجوم هواپیماهای دشمن در منطقه عملیاتی بیت‌المقدس مستقر شده بود. سایت تبوک با فاصله 12 کیلومتری از آبادان قرار گرفته بود. سایت خیبر بعد از شروع عملیات بیت‌المقدس در حوالی جاده اهواز- خرمشهر و سایت بدر هم از گروه پدافند دزفول در ابتدای جاده اهواز- خرمشهر مستقر شده بود و در حقیقت این سه سایت موشکی پدافند، محور طریق‌القدس و بیت‌المقدس را پوشش عملیاتی داده بودند و ارتباط راداری سه سایت از جمله ویژگی‌های این سه سایت بود. [b]*طرح قرار گرفتن این سه سایت موشکی برای اولین بار توسط چه شخصی ارائه شد؟ [/b] در آن زمان به طور دقیق مشخص نشد که چه شخصی این طرح کارآمد را ارائه کرده است، اما در عملیات بیت‌المقدس مدل سایت‌های پدافند توسط شهید ستاری بعد از نهایی شدن به یگان‌های مختلف ابلاغ می‌شد. [b]* منطقه عملیاتی بیت‌المقدس یک منطقه عظیم و با وسعت زیاد بود، قرارگرفتن این سایت‌ها در مناطق مورد نظر یا توجه به چه معیاری انجام شده بود؟[/b] این جزو مأموریت‌های ذاتی معاونت عملیات هر نیرویی است که با انجام مطالعات مختلف قرارگرفتن سایت و تجهیزات در یک منطقه عملیاتی را محاسبه می‌کنند. یگان پدافند هوایی باید با توجه به نوع عملیات و ویژگی‌های زمین استقرار تجهیزات موشکی دکترین نظامی خود را تعریف کند و بعد از تصویب مراحل قرارگرفتن تجهیزات انجام خواهد شد. [b]جناب سرهنگ!یکی از اصول اصلی یگان پدافند سرعت عمل بالا و تحرک نسبت به تهدیدات هوایی است، با توجه به اینکه یگان شما در تبوک در یک منطقه جنگی مستقر شده بود، چه اقداماتی برای واکنش سریع به تهدیدات احتمالی و هواپیماهای دشمن انجام شد؟[/b] اصل پدافند هوایی باید در جنگ و گریز و تحرک بالا برنامه‌ریزی شود و به علت بی‌تجربگی در سیستم دفاع هوایی تجهیزات به صورت کامل در این عملیات قرارگرفته بود که این خود مقدمه‌ای شد برای مأموریت‌های بعدی که از تجربه این عملیات در پدافند هوایی استفاده کنیم. در آن زمان ما تجهیزات را بسیار سنگین و با حجم بالایی از نیروها به منطقه اعزام کرده بودیم و در نتیجه در عملیات بیت المقدس ما تحرکی نداشتیم، اما به واقع آقا امام زمان (ع) حافظ و نگهدار ما بود، چرا که تجهیزات عظیم یک سایت موشکی را ما در منطقه جنگی و در تیررس دشمن قرار داده بودیم و هر لحظه امکان اصابت موشک یا خمپاره‌ای به سمت سایت بود. [b]* اولین موشک سایت تبوک درعملیات بیت المقدس چه زمانی و علیه چه هدفی شلیک شد؟[/b] در آن زمان یک روز دوهواپیمای سوخوی عراق در سمت 270 درجه وارد مدار پدافند تبوک شد و من به شخصه افسر دستگاه بودم. بعد از بررسی موقعیت این دو هواپیما و جهت حرکت آنها موشک هاگ از سایت تبوک برای انهدام آنها از زمین شلیک شد که باعث سرنگونی یک فروند از این هواپیماها در آن روز شد. بعد ازاولین شلیک سایت تبوک دشمن متوجه آمادگی پدافند ایران در عملیات بیت‌المقدس شد و به واقع این سه سایت در این عملیات نقش ارزنده‌ای ایفا کردند به صورتی که در عملیات بیت المقدس 70 فروند هواپیمای دشمن توسط سایت‌های تبوک، بدر و خیبر سرنگون شد که این حجم خسارات ضربه بسیار مهلکی به دشمن وارد کرده بود. [b]* با توجه به اینکه عملیات بیت المقدس در چهار مرحله انجام شد، در کدام مرحله پدافند هوایی بیشتر نقش داشت و آیا تغییرات در مراحل عملیات در مأموریت پدافند هم اثرگذار بود؟ [/b] در آن زمان دکترین نظامی پوشش هوایی و دفاع پدافند به صورت چند وضعیتی تعریف شده بود، چرا که از منطقه شمال غرب اهواز تا 10 کیلومتری آبادان توسط سایت موشکی پوشش داده شده بود و سیستم‌های میانبر ضد هوایی هم در فواصل مختلف میان این سه سایت قرارگرفته بود. بیشترین فعالیت پدافند درعملیات بیت المقدس مربوط به مرحله تک اول بود که در این مرحله از منطقه دشت عباس نیروها تک ابتدایی خود را آغازکردند و تا حوالی بستان ادامه داشت. اما در طول عملیات بیت‌المقدس هم پدافند هوایی و سه سایت موشکی خیبر، بدر و تبوک با نیروهای دیگر هماهنگ می‌شدند و در هر مرحله دکترین نظامی با توجه به نیازهای اساسی و روزانه جنگ طراحی می‌شد. [b]* در روز سوم خرداد که عملیات در مرحله نهایی قرار گرفت و منجر به آزاد سازی خرمشهر شد، چه تعداد موشک از این سه سایت شلیک شد؟[/b] در آن روز سایت تبوک 83 فروند موشک شلیک کرد و درمجموع بیشترین شلیک‌ها به ترتیب از سایت تبوک، بدر و خیبرانجام شد، چرا که تبوک و بدر در دومحور شمالی و غربی آبادان مستقر شده بودند و عراق هم تمام تلاشش براین بود که خرمشهر را از دست ندهد و سرانجام بیشترین شلیک‌ها هم از دو سایت بدر و تبوک انجام شد. [b]*بعد از آزاد سازی خرمشهر باز هم هواپیماهای میراژ و میگ عراق پرواز هایی را به صورت پاتک انجام می‌دادند، در آن زمان مأموریت این سه سایت به چه صورتی ادامه پیدا کرد؟ [/b] این سه سایت تا 4 ماه بعد از عملیات بیت المقدس طبق دستورات ابلاغی عملیاتی بود و حتی در بعضی از مواقع بازهم شلیک هایی برای سرنگونی هواپیماهای دشمن انجام شد. مأموریت بعدی این سه سایت بعد از آزاد سازی خرمشهر هم پشتیبانی دفاع هوایی منطقه برای عبور هواپیماهای خودی بود. [b]*شما در حال حاضر به عنوان مسئول پروژه سامانه مرصاد در وزارت دفاع فعالیت دارید،ویژگی‌های این پروژه و اهیمت آن برای پدافند هوایی کشور چگونه است؟ [/b] به تازگی سامانه مرصاد به بهره برداری رسیده است و با موفقیت صد در صد مورد آزمایش قرارگرفته است، آمریکا باید بداند آنچه ساخته بود، دارای معایب و ایراداتی بود که این اشکالات را ما تحلیل کردیم و توسط مهندسان و نیروهای متخصص نیروی هوایی این سامانه ساخته شد و تست عملیاتی آن با موفقیت انجام شده است. سامانه مرصاد در مقایسه با سامانه‌های پدافندی برد متوسط مشابه خود، نظیر هاگ، از ویژگی‌های برتری برخوردار است. [b]*و در نهایت پدافند هوایی و نقش آن در دفاع از کشور در یک جمله از زبان سرهنگ زیانی؟ [/b] پدافند هوایی پنهان پیدای کشور است که در همه نقاط کشور حضور دارد و همواره هم به علت پنهانی مورد بی مهری قرار گرفته است. شرایط عملیاتی پدافند ایجاب می‌کند که همواره در سکوت و پنهان باشد و همین موضوع باعث شده که پدافند هوایی در ایران یک یگان قدرتمند و مظلوم باشد. لينك خبر : http://www.javanonline.ir/Nsite/FullStory/?Id=295998
  8. روایت سردار باقرزاده از نحوه شهادت و کشف پیکر مطهر شهید هاشمی؛ در مرکز تحقیقات ژنتیک سپاه با آزمایش DNA پاسخ گرفتیم وقتی وارد صحنه شدیم، در آغاز چیزی دیده نشد، جاده پاکسازی شده بود و اثری از آنها نبود، ولی کاوش که شروع شد، در کنار سنگر اورژانس، چسبیده به سنگر، در یک فضای تقریبا مثلثی شکل، در حدود 100 متر مربع، شهدا پیدا شدند و جالب اینجاست که آثار و بقایای بالگرد و ماشین هم دیده می‌شد/ این صحنه نشان می‌دهد که ایشان برای این که به اسارت در نیاید، این عملیات شجاعانه و شهادت‌طلبانه را انجام داده و این نکته بسیار مهم است. در منطقه قرارگاه خاتم 4 ما سه تا سنگر اصلی داریم، همین الان هم آثارش آنجاست و بنا داریم که آنجا را به عنوان نقطه یادمانی به نام «دلاور هور» انشاءالله احیا کنیم و الآن هم پیمانکار در حال کار است و کارهای مقدماتی را با یاد حماسه شهید علی هاشمی و همرزمانش آغاز کردیم. به گزارش «تابناک»، سردار باقرزاده در گفت‌وگو با فرزند این شهید بزرگوار با بیان این مطلب گفت: تا آنجا که ما اطلاع داشتیم، تقریبا 15 نفر از جمله بچه‌های رابط لجستیکی، رابط مخابرات، مسئول مخابرات، شهید نویدی و چند نفر از اینها آنجا بودند و آقای سردار گرجی که آنجا اسیر شدند. شرایط خاصی آنجا به وجود آمد و حضور شهید هاشمی تا لحظات آخر، نشانه این است که به هر شکلی جزایر را حفظ کنند و عقب نشینی نکنند. بنابر این گزارش، متن زیر روایت سردار باقرزاده از عملیات تفحص پیکر این شهید بزرگوار است که در پایگاه اطلاع رسانی شهدای گمنام منتشر شده است: خوب از چند سال پیش یک کار گسترده‌ای در منطقه مجنون، جاده سید الشهدا و جاده قمر شروع و در چند مرحله کار شد. در گام اول90 شهید را پیدا کردیم و این کار همین طور ادامه پیدا کرد تا به سمت منطقه پایانی جاده شهید همت آمدیم. بعد به سمت قمر و یک مقداری هم به سمت مجنون رفتیم؛ تعداد قابل توجهی شهید پیدا شد، در استمرار کار به این نقطه رسیدیم، در این نقطه سه تا قرارگاه اصلی بود: یک، قرارگاه خاتم4، دو، اورژانس (بیمارستان) صحرایی و سومین سنگر هم که در حال حاضر مقر بچه‌های تفحص است، مواضع توپخانه بود. این سه قرارگاه مانند دانه‌های تسبیح پشت سر هم قرار می‌گیرند و فواصلشان هم کم بوده. این نقطه که دقیقاً محل پیدا شدن پیکر طیبه شهداست، در کنار همین سنگر اورژانس است که چیزی در حدود 200 متر از قرارگاه فاصله دارد. پیش از آغاز شناسایی به دلیل وجود آب در این نقطه حتی ماهیگیری نیز می‌شد و به جز بچه‌های ارتش یگان دیگری آنجا نبود. آن زمان به همراه دو نفر از بچه‌های بسیجی و یک برادر عراقی از مجاهدین لشکر بدر اینجا آمدیم، دیدیم یک وضعیت نامیزانی است. عراقی‌ها یک مهندس زن ایتالیایی را برای ساخت یک دژ مرزی در امتداد مرز آورده بودند، برای اینکه هور را خشک کنند و بتوانند مجاهدین عراقی را سرکوب کنند. ما رفتیم به این نقطه و بچه‌ها شروع به کار کردند. یکی از اهداف ما از روز نخست، پیدا کردن پیکر شهید هاشمی و همرزمانشان بود. می‌دانستیم با توجه به سابقه درگیری آنها با بالگرد عراقی ـ چون اساسا عراقی‌ها بالگرد را برای دستگیری و اسیر کردن شهید علی هاشمی بلند کرده بودند ـ لذا باید در همین اطراف باشند؛ عراقی‌ها مختصات قرارگاه را داشتند، شنود می‌کردند و اطلاعاشان دقیق بود. اما وقتی وارد صحنه شدیم، در ابتدا چیزی دیده نشد، جاده پاکسازی شده بود و اثری از آنها نبود، ولی کاوش که شروع شد، در کنار سنگر اورژانس، چسبیده به سنگر، در یک فضای تقریبا مثلثی شکل، در حدود 100 متر مربع، شهدا پیدا شدند و جالب اینجاست که آثار و بقایای بالگرد و ماشین هم دیده می‌شد. از ظواهر این طور بر می‌آمد که نیروهای دشمن قصد هلی برن داشتند و با بالگرد روی جاده نشستند و نیروهایشان را پیاده کردند تا بتوانند راه را ببندند. اینجا دقیقا نشان می‌دهد که ایشان بر پایه همان منطق هیهات من الذله با ماشین به این بالگرد عراقی زدند و آنها را به هلاکت رساندند. چون چیزهایی که از بالگرد و ماشین باقی مانده حاکی از یک انفجار و برخورد است و این طور تکه تکه شدن بصورت طبیعی نیست. از طرفی راه دیگری هم برای گریز نبوده، بنابراین به این بالگرد عراقی زدند، و هم آنها را به هلاکت رساندند و هم خودشان به شهادت رسیدند. این صحنه نشان می‌دهد که ایشان برای این که به اسارت در نیاید، این عملیات شجاعانه و شهادت طلبانه را انجام داده و این نکته بسیار مهم است. البته عراقی‌ها اجساد خودشان را برده و از صحنه خارج کرده بودند. بنا بر آن چیزی که پیدا کردیم، حدود پنج شهید را دوستان تأیید کردند. در مرحله نخست؛ طبیعی است با توجه به گل و خاک و آب و هور و جابه جایی ها، یک مقداری از این استخوانها با هم مخلوط شود،، ولی با اقداماتی که در پزشکی قانونی و کارهای آناتومی و بعد هم کار تکمیلیDNA انجام گرفت، خوشبختانه جواب گرفتیم و حتی با آخرین نظریه‌ای که مرکز تحقیقات ژنتیک سپاه اعلام نمود، ما توانستیم دو، سه تا استخوانی را که اضافه با بدن ایشان مخلوط شده بود را جدا کنیم. هم‌اکنون بنا بر اطلاعاتی که داریم در آستانه شناسایی چند شهید دیگر از این سانحه هستیم. من یک خاطره‌ای را اشاره کنم که یکی از دوستان به نقل از فرماندهان و همرزمان شهید علی هاشمی تعریف می‌کردند؛ تقریبا یک ماه یش از شهادتشان اعلام کرده بود؛ «من تعداد زیادی از عملیات‌ها را بودم، اما حتی یک بار هم مجروح نشدم. چرا؟» این دغدغه خیلی جالب است؛ یعنی همان دغدغه امیرالمؤمنین است پس از جنگ بدر، که چرا من در جنگ بدر شهید نشدم؟ دو ـ سه نکته در این مطلب است. فرمانده عزیزی در پاسخ ایشان گفته بود: « خدا شما را سالم نگه داشته که یک دفعه تحویل بگیرد.» و همین طور هم شد. شهید هاشمی از آغاز جنگ آمد و در همه عملیات‌ها شرکت کرد؛ در عملیات ام الحسنین، بعد آمد در جبهه طراح و کرخه کور شد کرخه نور، بعد در عملیات بیت المقدس تیپ 37 نور را تشکیل داد؛ خطی که از قرارگاه قدس به این‌ها داده شده بود را ادامه داد، تا طلائیه آمد و حد فاصل طلائیه تا کوشک، خط را توسعه داد و تا چزابه آمد. در دوازده ماهی که در خوزستان جنگ قفل شده بود، ایشان با آن حرکت عمیق و شناسایی‌هایی که صورت داد و سازماندهی خوبی که بین بچه‌های عرب ایرانی و عراقی منطقه ایجاد نمود، توانست به خوبی در آن منطقه اشرافیت پیدا کند و راه رخنه ایران را به مواضع دشمن در خاک عراق فراهم کند. این مدال خیلی با ارزشی است و زیبایی‌های دیگری هم در زندگی این شهید بزرگوار وجود دارد. برای نمونه؛ در جریان عملیات خیبر، احدی غیر از فرمانده شان آقا محسن و فرماندهان دیگر که در آستانه عملیات مطلع شدند، از کار ایشان با خبر نشد، من تعبیری داشتم، که بر اساس روایت: «المؤمنُ ملجّم»، مؤمن لجام دارد و بالاخره دهانش قرص است. این بزرگوار با یک تأنی و با یک تدبیر خاصی عملیات را شناسایی و هدایت کرد، تا جایی که ما توانستیم عملیات خیبر را در حد بسیار قابل قبول به انجام برسانیم. این مرهون تلاش ها، ذکاوت، درایت، تدبیر و دقت ایشان و همرزمان ایشان بود که با ایشان کار می‌کردند. نکته دیگری که شاید کمتر بیان شده، این است که ایشان انسانی شوخ طبع و رئوف بود؛ با اخلاق، رئوف و مهربان نسبت به مردم و مردم داری اش خیلی بالا بود. یکی از دوستان نقل می‌کردند؛ یک روز در بازار سوار ماشین بودیم؛ جمعیت انبوهی آمدند که عبور کنند، راننده بوق زد، ایشان (شهید هاشمی) اعتراض کرد که چرا بوق می‌زنید؟ راننده گفت که راه باز نمی‌شود، ما باید سریعتر برویم، گفت: صبر کن که همه بروند، رد که شدند آن وقت شما بروید. در این مسائل این قدر صبر و حوصله داشتند که مبادا مردم آزرده شوند. البته یک مقدار فرایند شناسایی پیکر مطهر ایشان طول کشید، علتش هم این بود که می‌خواستیم مطمئن شویم. یک ملاحظاتی بود، یک مقداری هم از طرف خانواده وقفه شد، زیرا وقتی ما نمونه خون می‌خواستیم بگیریم و کارهای اولیه را انجام دهیم، اوایل با ما همکاری نشد، چون تصور می‌کردند که ایشان اسیر شده است. تا این که اخوی بزرگوارشان را در یک مراسمی در اهواز دیدم و آنجا گلایه کردم و گفتم زودتر بیایید و این کار را انجام دهید که ما کار را شروع کنیم و الحمدلله ایشان مادر مکرمه ایشان را در جریان قرار دادند و مقدمات شروع شد. در فتوای مقام معظم رهبری نیز در مورد پیکرهای گمنام اشاره شده است؛ در صورت یأس از شناسایی، اجساد مطهره باید دفن شوند. رای همین، ما باید آنقدر تلاش کنیم که مأیوس شویم و واقعاً مطمئن شویم که دیگر این‌ها قابل شناسایی نیستند. درباره ایشان چون مطمئن بودیم که شناسایی می‌کنیم، یک مقدار دست نگه داشتیم و همین طور کاوش کردیم، ادامه دادیم و کار را تا به اینجا رساندیم، بعد هم الحمدلله به نتیجه رسیدیم و هیچ تردیدی نداریم. رابطه مادر و فرزند و رابطه برادر با برادر، الحمدلله بر پایه نظریه مرکز تحقیقات ژنتیک سپاه کاملا احصاء شده و به نتیجه رسیدیم. مردم باید این شهید را بشناسند؛ شخصیت این بزرگوار را و ویژگی‌ها و سجایای اخلاقی ایشان را، انسانِ مطیع، منضبط، در خطِ امام به تمام معنا، فداکار، بی مدعا و مظلوم و مظلوم و مظلوم... که حالا این مظلومیت را در تشییع و تدفین همزمان با سالروز شهادت مظلومانه حضرت زهرا ـ سلام الله علیها ـ می‌بینید. اینها همگی روی حساب و مبنایی است. همان گونه که آیه شریفه دارد؛ «و ما تدری نفس بأیّ ارض تموت»، هیچ کس نمی‌داند در چه سرزمینی می‌میرد، برای همین، نمی‌داند در چه روزی تدفین می‌شود و هیچ کس نمی‌داند در چه سرزمینی دفن می‌شود، و اینها نکاتی است که من فکر می‌کنم از مقامات معنوی شهید است که سال‌های سال در دل هور، در غربت بماند و بعد ما متوقف بمانیم و بعد هم پیکر شناسایی شود و سرافراز و با عزت به آغوش ملت برگردد. همراه فرزند شهید: سردار یکی از نکات پنهانی این است که بر حسب حکمت خداوند، اربعین مراسم تشییع حاج علی می‌افتد چهارم تیر ماه، روزی که این اتفاق برای ایشان رخ داد. سردار باقرزاده: از قضا روزی که ما برنامه ریزی می‌کردیم که زمان تشییع و شهادت ایشان را اعلام کنیم؛ خواهری به نام نظرلو، هم زمان کتابش بیرون آمد و جالب اینجاست که این خواهر 30 شب ماه رمضان تا سحر نشسته و این کتاب را نوشته؛ بعد من به ایشان گفتم که معلوم است این شهید و خدای متعال کار شما را قبول کرده که شما الآن موفق شدید در چنین روزی از این کتاب رو نمایی کردید. از همراهان سردار باقرزاده: حاج آقا نکته دیگر اینکه می‌گفتند این کتاب یک سال و اندی در نوبت چاپ بوده، یعنی آماده شده بوده و چاپش به این زمان رسیده که... سردار باقرزاده: مادر شهید الان چند سالشان است؟ همراه فرزند شهید: 79 سال، خیلی شکسته شدند. حاج آقای بزرگمان که چهار، پنج سال پیش به رحمت خدا رفتند (پدر حاج علی)؛ از روزی که حاجی مفقود شد ـ فکر می‌کنم 16 سال ـ هر روز صبح فرشش را دم حیاط پهن می‌کرد و منتظر حاجی می‌نشست. 16 سال دم در حیاط نشست، سن خاصی هم نداشت، ایشان حتی فوتبال هم بازی می‌کرد و ورزشکار بود. منتهی حاجی در این 16 سال به رحمت خدا رفت، منتظر بود و اذیت شد، مادر شهید هم شکسته شده و واقعا سنی ندارد. لينك خبر :http://www.tabnak.ir/fa/pages/?cid=100955
  9. روسیه، نمونه جدید و بسیار پیشرفته تفنگ کلاشینکف را آزمایش می کند . روسیه، نمونه جدید و بسیار پیشرفته تفنگ کلاشینکف را آزمایش می کند . واحد مرکزی خبر به نقل از شبکه تلویزیونی روسیا الیوم گزارش داد، طراحان مجتمع صنعتی " ایجمش " توانستند میزان دید، هدفگیری و ظرفیت خشاب کلاشینکف جدید را افزایش دهند؛ شکل جدید این سلاح با شکل قدیمی کلاشینکف کاملا متفاوت است. نمونه جدید کلاشینکف موسوم به " آ کا 200 " سال آینده آزمایش خواهد شد. کلاشینکف مدل "آ کا 200 " تا 60 عدد گلوله ظرفیت دارد و تجهیزات اضافه بر آن قابل نصب است. لينك خبر : http://www.javanonline.ir/Nsite/FullStory/?Id=295702
  10. [align=justify]دبیرکل حزب‌الله لبنان با بیان اینکه در صورت حمله اسراییل، این رژیم را تحت محاصره دریایی قرار خواهیم داد، افزود: حزب‌الله قادر است هرگونه کشتی جنگی یا تجاری را که به سمت سواحل اسراییل حرکت می‌کند، هدف قرار دهد.به گزارش سرویس بین‌الملل شبکه ایران به نقل از شبکه تلویزیونی المنار، سیدحسن نصرالله دبیرکل حزب‌الله لبنان دیشب در جشن با شکوهی در جنوب لبنان که به مناسبت عید مقاومت و آزادسازی این منطقه در مجتمع سیدالشهداء برگزار شده بود، ضمن تقدیر از ساکنان مناطق مرزی جنوب لبنان برای آفریدن حماسه بزرگ اخراج اسراییل ای لبنان، روز آزادسازی این منطقه در سال 2000 را روزی تاریخی توصیف کرد که منطقه را متحول و تاریخ را دگرگون کرد. سیدحسن نصرالله تاکید کرد که حمله ارتش رژیم صهیونیستی به لبنان در سال 1982 قسمتی از طرح آمریکایی- صهیونیستی در سطح این منطقه بود که در سال 2000 از هم پاشید. [b]* برخی سران عرب خواهان عقب‌نشینی نکردن اسراییل بودند[/b] نصرالله در سخنان خود با انتقاد از سران عرب و مواضع آنها در قبال حزب‌الله لبنان اعلام کرد: متاسفانه آنطور که بعدها اسراییلی‌ها فاش کردند، برخی از سران عرب پیش از سال 2000 در تماس با این رژیم خواستار عدم عقب‌نشینی اسراییل از جنوب لبنان بودند اما ما رویه سران عرب را می‌دانیم و تعجب هم نمی‌کنیم چرا که در جنگ 33 روزه هم از این رژیم خواستند جنگ را متوقف نکند تا منجر به شکست حزب‌الله لبنان شوند. دبیرکل حزب‌الله لبنان افزود: از جمله عناصر این طرح که ناکام ماند و پس از مدتی از سوی برخی اسراییلی‌ها فاش شد، این بود که آنها در سال 1982 طرحی را برای ساخت شهرک‌های اسراییلی در جنوب لبنان پس از گذشت یکسال از اشغالگری آماده کرده بودند اما این طرح در ماه‌های نخست با خون شهدا و به ویژه شهادت‌طلبان ناکام ماند. وی در ادامه افزود: ما از ابتدا از پیروزی در آینده سخن می‌گفتیم و برخی‌ها در لبنان و جهان عرب ما را به تمسخر می‌گرفتند و زمانی که سید عباس موسوی در سال 90 و 91 بشارت داد که اسراییل ساقط شده و با خواری از لبنان خارج خواهد شد، برخی این مواضع را به تمسخر گرفتند اما سال 2000 آمد و پیروزی تاریخی و بزرگی نیز با آن فرا رسید. [b]* پیروزی ما مبتنی بر 5 عامل است[/b] نصرالله سپس چهار عامل را زمینه‌ساز رسیدن به پیروزی مقاومت دانست و اعلام کرد: نخست اراده مردم، پایداری ساکنان و تحمل آنها در کنار مقاومت؛ سخن ما در مورد اجماع مردمی نیست بلکه در مورد اکثریت است زیرا اجماع هیچگاه وجود نداشته است. دوم ثبات سیاسی و امنیتی در کشور و استقرار ارتش در تمامی مناطق و آرامش در داخل بود. دبیرکل حزب‌الله لبنان عامل سوم را همکاری و هماهنگی بین مقاومت و ارتش و توزیع مناسب نقش‌ها عنوان کرد و افزود: این مسئله به گونه‌ای بود که مقاومت در کار ارتش دخالت نداشت و حضور آن سری بود. چهارم نیز پایداری قدرت سیاسی در لبنان در مقابل فشارها و ارعاب‌های آمریکا و نیز حمایت سوریه و جمهوری اسلامی ایران بود که ما به این حمایت‌ها افتخار می‌کنیم و از آن تشکر و قدردانی می‌کنیم. وی با بیان اینکه عامل اصلی نیز مقاومت، ایثار و جهاد پایدار در مقابل دشمن بوده است، تاکید کرد: مجموعه این عوامل باعث شده تا در وضعیت فعلی کسی نتواند منکر این شود که اسراییل در نگرانی شدید و پریشانی به سر می‌برد و این را رهبران و مطبوعات اسراییلی خودشان اذعان می‌کنند. دبیرکل حزب‌الله لبنان در ادامه انجام مانورهای تحول 1 تا 4 رژیم صهیونیستی پس از جنگ 2006 را از نتایج جنگ جولای 2006 دانست و با اشاره تهدیدات رژیم صهیونیستی علیه لبنان گفت: هدف مسئولان اسراییلی از این تهدیدات، ارعاب مردم لبنان است اما قضیه برعکس شد و این رژیم صهیونیستی بود که مجبور شد به مردم اسراییل دلداری و آرامش دهد. وی با بیان اینکه نگرانی اسراییل از وجود اراده مقاومت فرهنگی، سیاسی، نظامی، امنیتی و میدانی در فلسطین، سوریه، لبنان و ایران است، افزود: آنها می‌دانند کسانی‌ هستند که برای روزی از روزها آماده و مجهز می‌شوند و بیشتر ترس آنها از توان موشکی است و به همین دلیل می‌بینیم که اسراییل در حالیکه به برگزاری مانور مبادرت می‌کند، با اعزام گرو‌هایی به سراسر جهان و با ارائه مشوق‌هایی، خواستار عدم فروش سلاح این کشورها به کشورهای بازدارنده می‌شود تا مبادا این سلاح‌ها به دست مقاومت برسد. [b]* حزب‌الله به توان محاصره دریایی اسراییل رسیده است[/b] دبیرکل حزب‌الله لبنان همچنین رژیم صهیونیستی را تهدید کرد در صورتی که سواحل لبنان را محاصره کند، این رژیم را تحت محاصره دریایی قرار خواهند داد. نصرالله ضمن اعلام این مطلب تاکید کرد: حزب‌الله قادر است هرگونه کشتی جنگی یا تجاری را که به سمت سواحل اسراییل حرکت می‌کند، هدف قرار دهد. وی افزود: در هرگونه جنگی که بخواهید در آینده علیه لبنان به راه بیندازید، اگر سواحل لبنان و بنادر ما را محاصره کنید، تمام کشتی‌های نظامی و تجاری و غیرنظامی که عازم بنادر فلسطین در ساحل دریای مدیترانه می‌شود مورد حمله موشک‌های مقاومت اسلامی لبنان قرار خواهد گرفت. گفتنی است رژیم صهیونیستی در جنگ سال 1967با کشورهای عربی بخش عظیمی از خاک لبنان را به اشغال خود درآورد اما سرانجام ارتش این رژیم 25 می 2000 با روبرو شدن با مقاومت اسلامی لبنان مجبور به فرار از خاک لبنان شد. لينك خبر : http://www.inn.ir/newsdetail.aspx?id=42525[/align]
  11. [align=justify]موقعي كه خواستيم رمز را به نيروها اعلام كنيم، شاهد اتفاق عجيبي شديم: من تا همين امروز هم اين معما برايم حل نشده كه آخر چه كسي جلوتر از ما قرار داشت كه آن طور شديد، صداي فريادهاي انبوه الله‌‌اكبر، يا زهرا (س) و يا علي‌بن ابي‌طالب (ع) و يا حسين (ع)، جلوتر از ما شنيده مي‌شد! هنوز هم اين مطلب براي من جا نيفتاده. عملیات بیت المقدس که به فرموده آن پیر سفر کرده که نه فتح خاک که فتح افلاک بود، از ابعادی مادی و معنوی حائز خصوصیاتی ناب است که در گزارش پیشین خود به آن اشاره ای هر چند کوچک داشتیم. [b]به گزارش "تابناک" آنچه در پی می آید ادامه آن گزارش است که در طلیعه آن گزارشی از محسن رضایی آمده است که به فاصلة دو ساعت پس از خاتمة عمليات بيت‌المقدس و آزادي خرمشهر، طي مصاحبه‌اي مفصل با خبرنگار جنگي مجلة «اميد انقلاب» مستقر در «قرارگاه مركزي كربلا» به زبان آورده است:[/b] « عراقي‌ها قبل از شروع عمليات، استحكامات وسيعي درست كرده و كاملاً هم آماده بودند كه به ما حمله كنند. وقتي كه در مرحله دوم عمليات بيت‌المقدس مدارك عراقي‌ها به دستمان رسيد، متوجه شديم كه براساس آن‌ها عراقي‌ها حتي از مرز تا كناره ساحل كارون، طرح دفاعي و طرح پاتك ريخته بودند و آمادگي كامل داشتند، اما با اين حال، نتوانسته بودند هيچ كاري بكنند. اين مطلب ما را به تعجب انداخت؛ چرا كه اولاً اينها استحكامات زيادي داشتند، ثانياً از حملة ما اطلاع داشتند، ثالثاً آمادگي داشتند و در رابطه با اين كه ما را از ساحل كارون به عقب برانند، تمرين كرده بودند. اين واقعاً شبيه به معجزه بود كه با وجود اين سه عامل قوي كه در دست عراق بود، ما توانستيم در همان شب اول عمليات، از كارون عبور كنيم، به اين جاده [آسفالت اهواز به خرمشهر] برسيم و آن را بگيريم. در ساعت 20 شامگاه پنج شنبه 9 ارديبهشت 1361، نيروهاي پنج گردان خط شكن از مجموع 14 گردان تحت امر تيپ 27 محمّد رسول الله (ص)، گرد آمده در مجموعه اي موسوم به «محور عملياتي سلمان» با هدايت مهندس حاج «محمود شهبازي»، پس از عبور از كارون، در قالب ده ستون ـ هر گردان در دو ستون موازي ـ رو به سمت غرب آرايش گرفتند. فلش حملة گردان هاي موصوف كه به ترتيب از راست به چپ؛ گردان حمزه سيّد الشهداء (ع)، گردان انصار الرسول(ص)، گردان بلال حبشي، گردان عمار ياسر و گردان مسلم بن عقيل (ع) را در بر مي گرفت، رو به سمت جادة آسفالت اهواز به خرمشهر در عمق متغير 17 تا 19 كيلومتري غرب رود كارون جهت دهي شده بود. پس از آخرين هماهنگي هاي لازمه با «قرارگاه فرعي نصر ـ 2» ، به دستور «شهبازي» پيشروي نيروهاي «محور عملياتي سلمان» آغاز شد.» [b]در ادامه سردار سرتيپ «نصرت الله قريب» معاون وقت گردان حمزه سيّد الشهداء(ع) از چگونگي آغاز پيشروي نيروها روايت مي كند:[/b] «... ما جزء پنج گردان موج اول هجوم تيپ 27 بوديم كه در قالب محور عملياتي سلمان، به فرماندهي شهید شهبازي وارد عمل شديم. وقتي فرمان شروع حركت را دادند، فرمانده گردان ما شهید رضا چراغي، آخرين هماهنگي ها را با فرماندهان گروهان ها به عمل آورد و ضمن ارائه يك توجيه فشرده از وضعيت منطقه، دستور داد بچه ها را به خط كنيم. همه چيز خيلي سريع اتفاق افتاد. نيروها را به صورت ستوني آرايش داديم و در حالي كه در سمت راست گردان انصار الرسول (ص) قرار داشتيم و كلاً گردان ما در نوك راست از حد راست واحد هاي تيپ 27 قرار گرفته بود، به سمت جادة اهواز ـ خرمشهر عزيمت كرديم.» [b]سردار شهيد «اسماعيل قهرماني» فرمانده وقت گردان انصار الرسول(ص) نیز در این باره می افزاید:[/b] «... تا رسيدن به جادّه آسفالت اهواز ـ خرمشهر نزديك به 19 كيلومتر را بايد طي مي كرديم. نيروهاي گردان ما نه جيب خشاب داشتند، نه به اندازه كافي قمقمه داشتيم كه به آنها بدهيم. از طرف واحد تداركات تيپ آمدند و همان شب قبل از حركت، كنار رودخانه به هر نفر دو، سه عدد خشاب و چند مشت فشنگ دادند. برادرهاي من به خاطر نداشتن جيب خشاب، ناچار شدند فشنگ‌ها و خشاب هاي اضافي را توي جيب شلوارشان بگذارند... با يك وضع فقيرانه و مظلومانه اي اين برادرها داشتند روانه عمليات مي شدند ولي ايمان و اخلاص شان چنان روحيه اي به آنها داده بود كه هيچ كس غصه اي از بابت كم و كسري مهمات و تداركات نداشت.» [b]سرهنگ پاسدار «محمود مرادي» معاون اول وقت گردان انصار الرسول(ص) هم در ادامه این گونه ادامه می دهد: [/b] «... گردان ما در قالب دو ستون داشت جلوه مي رفت. طي سه چهار كيلومتر اول مسير، تمام حواس من متوجه حفظ اتصال ستون نيروها و استمرار حركت آنها، هماهنگ با ستون ديگر گردان بود، اما... دفعتاً قضيه رويايي كه آن بسيجي نوجوان ديده و براي ما تعريف كرده بود، در خاطرم تداعي شد. با كمال تعجب متوجه شدم نحوه ستون‌كشي ما دقيقاً منطبق با وضعيتي است كه آن بسيجي نوجوان در رؤياي خودش مشاهده و براي ما بازگو كرده بود. او گفته بود در شب حمله من در رأس ستون سمت راست حركت مي‌كنم و قهرماني در رأس ستون سمت چپ، خب، آن شب گردان ما در قالب دو ستون در حال پيشروي بود: بنده در سر ستون سمت راست حركت مي‌كردم و در سر ستون سمت چپ هم برادر قهرماني قرار داشت. در آن لحظات نفس‌گير، از آنچه مي‌ديدم حالم دگرگون شد... اصلاً در عالم ديگري بودم. مثل ابر بهار، اشك از چشم‌هايم سرازير بود. اگر تا به آن لحظه كوچك‌ترين نگراني‌اي از بابت سرنوشت عمليات داشتم، با رؤيت آن صحنه، نگراني‌ام كاملاً برطرف شد و پيروزي برايم امري قطعي به نظر مي‌رسيد. آخر مي‌ديدم كه فرماندهي را كس ديگري سواي ما بنده‌هاي عاجز به عهده دارد.» *** ... گردان هاي حمزه، انصار، بلال، عمار و مسلم، كماكان به پيشروي خود ادامه مي دادند. دشمن جهت تقويت خطوط دفاعي خود در غرب كارون، به فاصلة هر پنج كيلومتر، يك خاكريز سراسري شمالي ـ جنوبي احداث كرده بود كه شمار اين خاكريزها به 3 رده مي رسيد. پنج گردان تك ور «محور عملياتي سلمان» در جريان پيشروي خود، ناگزير به عبور از اين خاكريزها بودند. به علت استقرار عناصر كمين دشمن و سگ هاي گرگي تعليم ديده در پشت هر رده خاكريز، نفس دست يازيدن به چنين اقدامي، در حكم تن دادن به خطري عظيم تلقي مي شد. [b]«حسين مبارك‌آبادي» جانشين دوم فرماندهي گردان انصارالرسول(ص)، به تاريخ دوشنبه 20 ارديبهشت 1361 نیز در این باره می گوید:[/b] « بعد از گذشتن از كيلومتر پانزدهم مسير تعيين شده براي گردان ما، در شرايطي كه حدود سه كيلومتر تا رسيدن به دژ عظيم دشمن بر روي جاده اهواز به خرمشهر فاصله داشتيم، درگير شديم. قرار شد نيروهاي دشمن در سمت راست و چپ گردان ما را، گردان‌هاي حمزه و بلال از بين ببرند. موفقيت فقط با ياري خدا نصيب‌مان شد. مي گويم با ياري خدا؛ چون خيلي از برادرهاي گردان ما، حتي مجال شليك يك گلوله را هم پيدا نكردند! توانستيم سريع خودمان را به جاده آسفالت برسانيم و با عبور از آن دژ افسانه‌اي، نگذاريم نيروهاي بعثي فرار كنند و مقدار زيادي غنيمت و تعداد زيادي از دشمن را اسير گرفتيم. تعداد شهدا و زخمي‌هاي گردان ما خيلي كم بود. فقط همين را مي توانم بگويم كه اين مسأله هم ناشي از لطف خدا بود و بس. چون اگر بعثي‌ها روي آن دژي كه بالاي جاده درست كرد بودند در برابر ما مقاومت به خرج مي‌دادند، مي‌توانستند به ميزان بسيار زيادي از ما تلفات بگيرند. وقتي ما از بچه‌هاي يكي از گروهان‌هايمان كه جلوترين واحد عمل‌كننده گردان ما بود سئوال كرديم: شروع درگيري شما چگونه بود؟ در پاسخ گفتند: ما هر جا كه مي‌رفتيم، جلوتر از ما «الله‌اكبر» گفته مي‌شد! اين برادرها مي‌گفتند ما قبل از اين كه به جاده برسيم، مي‌ديديم از روي جاده صداي فرياد بلند و انبوه «الله‌اكبر» مي‌آيد. انگار هزاران نفر داشتند به صداي بلند الله‌اكبر مي‌گفتند. با توجه به اين كه بعثي‌ها داخل سنگرهايشان خوابيده بودند، اصلاً معلوم نبود منشاء اين صداي بلند و حيرت‌انگيز الله‌اكبر از كجا بوده؟! خدا مي‌داند از هريك از برادران آن گروهان‌مان در اين باره سئوال كرديم، همين جواب را شنيديم.» [b]سردار شهيد حاج «سيّد محمّدرضا دستواره»؛ قائم‌مقام فرماندهي لشكر 27 به تاريخ 21 تير 1364 در پادگان دوكوهه نیز به ارائه گزارشی از فتح افلاک می پردازد:[/b] «... قبل از شروع عمليات الي بيت‌المقدس، بنده مسئوليت ادارة واحد پرسنلي تيپ 27 را به عهده داشتم. به خاطر دارم غروب روزي كه قرار بود عمليات شروع بشود، رفتم خدمت سردار عزيزمان حاج احمد متوسليان و از ايشان تقاضا كردم اجازه بدهد به عنوان يك نيروي سادة رزمي، همراه رزمندگان عمل‌كننده بروم به عمليات. ايشان بعد از اصرار زياد بنده، اجازه داد. اين شد كه رفتم به غرب رودخانه كارون و آن شب در خدمت برادرمان شهيد رضا چراغي كه آن زمان فرماندهي گردان حمزه را به عهده داشت، حركت كرديم و رفتيم جلو، فراموش نمي‌كنم كه وقتي به آن خاكريزهاي سراسري شمالي ـ جنوبي دشمن نزديك مي‌شديم، سگ‌هاي نگهبان تعليم ديدة دشمن، يك روند پارس مي‌كردند، اما هيچ چشم بينا و هيچ گوش شنوايي از طرف بعثيون كافر وجود نداشت كه متوجه حركت و عبور ما از آن خاكريزها بشود. حدود 2 كيلومتري جادة اهواز به خرمشهر كه رسيديم، متوجه شديم كه از طرف برادرمان حاج احمد متوسليان توسط بي‌سيم، رمز شروع درگيري و آغاز عمليات اعلام شده، در آن لحظات، بنده به اتفاق شهيد بزرگوار رضا چراغي، در سر ستون گردان حمزه بوديم كه پيام حاج احمد را گرفتيم. هيچ كسي جلوتر از من و شهيد چراغي در ستون گردان نبود. گردان حمزه در بين پنج گردان تك‌ور محور عملياتي سلمان، جلوترين گردان بود و بنده به همراه شهيد چراغي و برادرمان قريب و سايرين در سر ستون بوديم. موقعي كه خواستيم رمز را به نيروها اعلام كنيم، شاهد اتفاق عجيبي شديم: من تا همين امروز هم اين معما برايم حل نشده كه آخر چه كسي جلوتر از ما قرار داشت كه آن طور شديد، صداي فريادهاي انبوه الله‌‌اكبر، يا زهرا (س) و يا علي‌بن ابي‌طالب (ع) و يا حسين (ع)، جلوتر از ما شنيده مي‌شد! هنوز هم اين مطلب براي من جا نيفتاده. در آن لحظات، من هرچه فكر كردم، ديدم خدايا، ما كه جلوتر از همة نيروها هستيم، نيروها در پشت سر ما هستند و تيراندازي و فريادهاي آن‌ها از پشت سر ما به گوش مي‌رسد. اين صداهايي كه از مقابلمان شنيده مي‌شوند؛ اين فريادهاي پرشوري كه مثل شعارهاي مردم در تظاهرات قبل از پيروزي انقلاب است، از جانب چه كسي است؟! وقتي كه به دژ دشمن بر روي جاده اهواز ـ خرمشهر رسيديم، آنجا ديديم هيچ كس جز خود ما حضور ندارد و ساير نيروهاي عزيز بسيجي از پشت سر ما دارند مي‌آيند. آنجا با كمال حيرت ديديم كلي از سنگرهاي دشمن متلاشي شده‌اند، بسياري از نيروهاي مزدور بعثي وحشت‌زده پا به فرار گذاشته بودند. من اين نكته را با تمام وجودم احساس مي‌كنم، درك مي‌كنم و لمس مي‌كنم كه آن صداها، صداي ملائكة‌الله بود؛ ملائك بودند كه در جلوي ما به گفتن تكبير و ذكر يا زهرا (س) و يا حسين (ع) پرداخته بودند و جنود الهي به امداد و كمك ما آمده بودند. اين خاطره، همين طور برايمان باقي ماند و انشاءالله اصل و صورت واقعي اين قضيه در قيامت براي ما روشن بشود و براي ما نمايان گردد.» * برگرفته از کتاب «نبردهای جنوب اهواز»، نوشته گلعلی بابایی مطالب مرتبط لينك خبر :http://www.tabnak.ir/fa/pages/?cid=100379[/align]
  12. [align=justify]ژنرال کرنوکف در پاسخ به سوالی درباره توانایی سیستم دفاع ضد موشکی روسیه برای مقابله با حملات موشکی احتمالی از جانب ایران یا کره شمالی گفت که روسیه در برابر موشک های کوتاه برد این دو کشور آسیب پذیر خواهد بود . یک ژنرال بازنشسته روسی گفت که سیستم دفاع هوایی اس 300 روسی با وجود کارا بودن ، از سیستم های دفاع ضد هوایی آمریکا 25 تا 30 سال عقب تر است . به گزارش عصر ایران و به نقل از خبرگزاری آسوشیتد پرس ژنرال " آناتولی کرنوکف " ژنرال بازنشسته روسی و فرمانده سابق نیروی هوایی روسیه با اشاره به سیستم دفاع ضد هوایی اس 300 و اس 400 روسی گفت که تکنولوژی مورد استفاده در این سیستم در مقایسه با سیستم های ضد هوایی آمریکا 25 تا 30 سال عقب تر است . این ژنرال روسی دلیل این امر را برچیده شدن و محدود شدن صنایع نظامی روسیه پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سابق در سال 1991 دانست . وی افزود که در حال حاضر روسیه دارای تکنولوژی های مربوط به یک سیستم دفاعی و صرفا برای مقابله با حمله دیگر طرف ها به خاک روسیه است . سخنان این ژنرال روسی کاملا مغایر با ادعاهای مسکو در زمینه ارتقای قابلیت های دفاعی و نظامی روسیه در سال های اخیر است . در رژه اخیر نیروهای مسلح روسیه در میدان سرخ مسکو نیز روسیه با رونمایی سیستم دفاع ضد هوایی اس 400 تلاش کرد تا ارتقای قابلیت های نظامی و دفاعی خود را به رخ بکشد . با این حال این ژنرال روسی با رد ادعاهای مقامات کرملین و وزارت دفاع روسیه در زمینه ارتقای توانمندی های نظامی روسیه در دهه گذشته می گوید که سیستم دفاع ضد هوایی اس 300 در زمان اتحاد جماهیر شوروی سابق طراحی شد و این سیستم تا حدودی کارایی های خود را حفظ کرده است اما این سیستم نمی تواند به طور نامحدود و بیش از این توسعه یابد . از سوی دیگر این ژنرال روسی گفت که از منظر هواپیماهای جنگنده نیز روسیه فاقد توانایی هجومی گسترده است و توانایی موجود این کشور صرفا برای دفاع از حریم هوایی کشور است . ژنرال کرنوکف در این باره افزود که در زمان اتحاد جماهیر شوروی قابلیت دفاع هوایی روسیه به گونه ای بود که قادر بود از هر 100 هواپیمای مهاجم 98 هواپیما را هدف قرار دهد اما در حال حاضر این قابلیت به 20 هواپیما از 100 هواپیما تنزل یافته است .( 20 درصد در برابر 98 درصد ) وی این وضعیت را یک فاجعه می داند . ژنرال کرنوکف در پاسخ به سوالی درباره توانایی سیستم دفاع ضد موشکی روسیه برای مقابله با حملات موشکی احتمالی از جانب ایران یا کره شمالی گفت که روسیه در برابر موشک های کوتاه برد این دو کشور آسیب پذیر خواهد بود . این ژنرال روسی جنگ 5 روزه روسیه و گرجستان را نمونه خوبی برای اثبات ناکارآمدی و ضعف نیروهای نظامی روسیه خواند و گفت در آن جنگ در اثر ناهماهنگی موجود بین واحدهای نظامی روسیه یک هواپیمای جنگنده روسی از سوی نیروهای خودی ساقط شد و این نشان از عمق ناهماهنگی و نابسامانی موجود در سیستم دفاعی و نظامی روسیه است لينك خبر : http://www.asriran.com/fa/news/114638/ژنرال-بازنشسته-روسی-سیستم-اس-300-عقب-مانده-است[/align]
  13. شركت موتورولا گوشي جديدي با نام Clutch i465 iDEN عرضه كرده كه ظاهر آن نسبت به ديگر گوشي‌هاي اين شركت تفاوت دارد. به گزارش فارس به نقل از الكترونيستا، برخي كارشناسان معتقدند كه موتورولا براي i465 طراحي زيبايي در نظر نگرفته است، اما شركت سازنده ادعا مي‌كند كه ظاهر متفاوت اين محصول نظر تمامي كاربران را به خود جلب خواهد كرد. شركت موتورولا اين گوشي هوشمد را به صورت ويژه براي نظاميان طراحي كرده و توضيح داده است كه اين محصول در برابر بيشتر ضربات احتمالي مقاوم است. گوشي i465 شامل نمايشگر 7/1 اينچي TFT مي‌شود كه تصاوير در آن با 64 هزار رنگ و با كيفيت 128 در 160 پيكسل به نمايش درمي‌آيند. اين گوشي فناوري ارتباطي بلوتوث را در خود جا داده است و ضمن داشتن صفحه‌كليد كامل QWERTY، امكان ارسال پيامك‌هاي نوشتاري، پيام‌هاي چندرسانه‌اي و پست الكترونيكي را براي كاربران مهيا مي‌سازد. دوربين ديجيتالي نصب شده روي اين گوشي از نوع VGA بوده و حافظه داخلي آن 20 مگابايت است. هنوز زمان عرضه و قيمت دقيق اين محصول مشخص نشده است اما احتمال مي‌رود كه اين گوشي كمتر از 100 دلار قيمت داشته باشد. لينك خبر : http://alef.ir/1388/content/view/70673/ تصوير : [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/motorola-clutch-i465.jpg[/img]
  14. [b]قدرت ضد پنهانكاري نيروهاي مسلح ايران[/b] توان دفاعي ايران در برابر پنهانكارها سايتهاي پدافندي زمين به هوا، از بمباران هاي شبانه آلمان نازي تا حمله سال 2003 به عراق همواره بزرگترين كابوس نيروهاي هوايي غربي بوده اند، براي پي بردن به عمق كارآمدي سايتهاي پدافندي زمين به هوا اعم از توپخانه اي يا موشكي كافيست بدانيم، در جنگ سال 1991 خليج فارس علي رغم دستور صدام به پرهيز از در گيري سنگين با نيروهاي نظامي ايالات متحده ( تا انجا كه به فراري دادن قريب به يك سوم نيروي هوايي اين كشور به ايران براي در امان ماندن از حملات منجر شد)، پدافند عراق موفق به سرنگوني 48 فروند جنگنده نيروهاي آمریکا گرديد كه اين ميزان برابر تعداد پيروزي هاي 1800 جنگنده نيروهاي متحد در برابر پرواز هاي فرار يا شناسايي و يا اندك پروازهاي عملياتي شب نخست نبرد عراق بود، نرخ تلفات در برابر پيروزي براي نيرهاي متحد در اين نبرد به عدد 1 رسيد كه فاجعه اي حتي عميق تر از جنگ ويتنام بود(كه البته به مدد رسانه هاي قدرتمند برطرف گرديد)، براي تاثير گذاري سيستمهاي پدافندي مثالهاي ديگري نيز مي توان زد كه از آن جمله مي توان به شكست سنگين اسرائيل در 48 ساعت نخست نبرد سال 1982 به دليل پدافند قوي نيروهاي سوري در دره بقاع و نيز شكست سخت اين رژيم در جنگ سال 1973 اعراب اشاره نمود. با علم به قدرت اين سلاحها و با تحليل نقطه ضعف نيروهاي مخاصم، نيروهاي مسلح با تشكيل قرارگاه پدافندي خاتم الانبياء و با نگرش خاص مقام معظم رهبري برنامه هاي مبسوطي را براي استفاده از اين نقطه ضعف در زمان مقتضي تدارك ديده اند. اما نيروهاي متخاصم نيز همواره براي كمرنگ نمودن ضعف خود در برابر سيستمهاي پدافندي در تلاش بودند، آخرين تلاشهاي تكنولوژيك بلوك غرب براي در امان ماندن از گزند سيستمهاي سام (Surface to Air Missile) استفاده از تكنولوژي پنهانكاري است، در اين روش با استفاده از طراحي خاص بدنه هواپيماهاي جنگنده و با استفاده از مواد خاص سعي مي گردد تا انرژي امواج رادار جذب گرديده يا از مسير بازگشت به طرف گيرنده دشمن منحرف گردد، با پنهان ماندن از ديد رادارها عملا سيستمهاي سام كارايي خود را از دست مي دهند و تا حدود زيادي اين ضعف نيروهاي مهاجم كمرنگ مي گردد. اهميت پنهانكاري جنگنده ها براي نيروهاي غربي در نبرد آنچنان زياد است كه نيروهاي امريكايي حاضرند براي خريد هر فروند بمب افكن استراتژيك B-2 اسپريت مبلغ سرسام آور 2 مييارد دلار را بپردازند، و اين هزينه براي جنگنده هاي بسيار كوچكتر F-22 رپتور به 270 ميليون دلار ميرسد ( قيمت يك جنگنده هم كلاس براي مثالF-15K قريب به 80 تا 100 ميليون دلار است)،اين هزينه هاي سرسام آور سرمستي و اعتماد به نفس عجيبي را براي نيروهاي غربي به ارمغان آورده است و موجب تحليل هاي بسيار غلطي در سطح بين المللي گرديده است، به طوري كه با زمزمه هاي ورود به خدمت سيستمهاي پدافندي اس300، بزرگترين مانور فني نيروي هوايي اسرائيل در برابر اين سلاح جديد بررسي خريد جنگنده هاي پنهانكار F-35 ساخت ايالات متحده ب بود كه انعكاس آن در دستور كار بسياري از خبرگذاري ها قرار گرفت، و يا به عنوان يك ابزار فشار، جنگنده هاي B-2 اسپريت مستقر در پايگاه ديگو گارسيا ايالات متحده در گوام، همواره در صدر تحليلهاي تخصصي در مورد حمله به تاسيسات هسته اي ايران بوده اند، تاثير هجموني جنگنده هاي پنهانكار ( كه معمولا ظاهري مثل سفينه هاي فيلمهاي سينمايي جنگ ستارگان دارند) آنچنان است كه حتي موجب تاثير پذيري تحليل گران روس گرديده به طوري كه خبرگذاري ريانوستي در تحليلي از يك آزمايش به فرماندهان ايراني توصيه مي كند كه بجاي خريد سيستمهاي اس300 به خريداري رادارهاي موج بلند قديمي شوروي روي بياورد زيرا آزمايشات نشان داده اند كه اين رادارها توانايي آشكارسازي جنگنده هاي پنهانكار را دارند! اما آيا تكنيك پنهاكاري تا اين حد بر عليه ايران كارآمد است؟ آيا فرماندهان ايراني تا كنون از دفاع در برابر پنهانكارها غافل بوده اند؟ جواب منفيست، بررسي ها نشان ميدهند علي رغم سكوت و عدم انجام مانورهاي تبليغاتي سنگين مانند نيروهاي غربي، يگانهاي پدافندي ايران براي دفاع در برابر پنهانكارها توانمندي هاي قابل قبولي دارند، در واقع فناوري پيشرفته جنگنده هاي پنهانكار داراي نقصانهاي ذاتي ظريفيست كه نيروهاي مسلح ايران براي بهره گيري از آنها برنامه ريزي نمودهع است، از جمله اين نقصانها همانطور كه ريا نووستي هم با خبر شده، ضعف اين جنگنده ها در برابر رادارهاي با طول موج بلند است، درواقع هواپيما هاي پنهانكار نتنها امواج اين رادارها جذب يا منحرف نمي كنند بلكه به دلايلي اين امواج را بسيار شديد تر از حالت عادي به منبع باز مي گرداند، با علم به اين اصل تكنولوژيك نيروهاي مسلح ايران سالها پيش اقدام به خريداري رادارهاي موج بلند و آرايه فازي پيشرفته نبو از كشور روسيه نمود كه اين رادارها بارها در رژه ها و رزمايشهاي مختلف به نمايش در آمده اند، پس از خريداري اين رادارها براي ايجاد توانمندي هاي غافلگيرانه، و بومي اقدام به خريد ليسانس تولد رادارهاي قديمي P-12 روسي گرفته شد و اين بار اين رادارهاي باند VHF با تغييرات و بهينه سازي هاي بنيادين و با نام مطلع الفجر وارد خدمت نيروهاي مسلح گرديدند، نكته جالب اينجاست كه كارشناسان روسي در خبر گذاري ريا نووستي خريداري نمونه هاي قديمي رادار P-12را به مسئولان ايراني توصيه (!) مي نمودند، غافل از انكه مدتها پيش توانمندهي هايي بسيار فراتر از "خريداري" رادراهاي قديمي شوروي در اختيار نيروهاي مسلح ايران بوده است، اين رادارها قابليت شناسايي اهداف پنهانكار در شعاع 200 كيلومتري را دارا مي باشند، از جمله ديگر اقدامات خلاقانه نيروهاي مسلح براي مقابله با پنهانكارها همچنين مي توان به استفاده از گيرنده هاي جدا از فرستنده در رادارهاي كاشف ( نمونه توليد تحت ليسانس رادار YLC-6 چيني) اشاره نمود، همانطور كه گفته شد يكي از تكنيكهاي پنهانكاري انحراف امواج از مبدا ارسال آنست كه با استفاده از اين گيرنده ها در فواصل دورتر از فرستنده هاي امواج راداري مي توان به راحتي اين تكنيك پنهانكاري را بي اثر نمود، آنچه اشاره شد را مي توان در نسل اول اقدامات فني ضد پنهانكاري نيروهاي مسلح دانست، به نظر مي رسد همانطور كه سردار زاهدي فرمانده نيروي هواي سپاه در گفتگوي ويژه خبري شبكه دوم سيما درحين رزمايش مدافعان آسمان ولايت به صورت سربسته بدان اشاره نمود نسل دوم اين اقدامات فني را مي توان در مواردي چون خريد و توليد رادارهاي غير فعال كالچوگا كه امواج منتشر شده از جنگنده هاي پنهانكار را تا فاصله 800 كيلومتري كشف مي نمايد و يا رادارهاي گاما متعلق به گردانهاي پدافندي اس-400 و يا رادارهاي رزونانسي كه به عنوان رادارهاي تخصصي براي رهگيري پنهانكارها شناخته ميشوند و قابليت شناسايي اهداف تا فاصله 1100 كيلومتري را دارا ميباشند مشاهده نمود. رادار نبو رادارمطلع الفجر اما جالب ترين نكته نسل سوم يا به عبارتي آخرين نسل از تلاشهاي نيروهاي مسلح براي غلبه به فناوري پنهانكارها ميباشد. رادارهاي طراحي شده در ايران از بالاترين درجات حفاظتي برخوردار ميباشند، به صورتي كه تا كنون علي رغم طراحي چنيدن نوع رادار بسيار پيشرفته از جمله رادار ملي هيچكدام از اين رادارها به نمايش عمومي گذاشته نشده اند، اما در حاشيه هاي ظريف افتتاح خط توليد سيستم ضد كروز مصباح1 كه در هفته اخير صورت پذيرفت، در زمينه چند عكس عمق سطح فني نسل سوم تلاشهاي ضد پنهانكاري ايران آشكار گشت،در حاشيه چند عكس، سيستم راداري سامانه ضد كروز مصباح به نمايش گذاشته شد، با توجه به اندازه كوچك و استفاده وسيع از تكنيكهاي پنهانكاري در موشكهاي كروز، پيشبيني استفاده از يك سايت راداري يا اپتيكي كارآمد براي اين سامانه ميرفت، اما آنچه نمايش داده شد فراتر از حد انتظار بود، رادار به نمايش در آمده در اين تصاوير يك نوع رادار آرايه فازي فعال خاص بود كه اين نوع رادار مي تواند از گستره وسيعي از امواج راداري از باندهاي بلند UHFتا باندهاي كوتاه X براي جستجو در فضا استفاده نمايند. نكته جالب اينجاست كه اين نوع از آرايه هاي فازي فعال از جمله آخرين ژيشرفتهاي روز دنيا در عرصه ساخت رادارهاي پدافنديست، به نحوي كه هنوز هيچ نمونه اي از اين نوع در روسيه عملياتي نگشته و تنها طرح رسمي شناخته شده براي استفاده از اين تكنولوژي پيشرفته طرح MEANS ايالات متحده براي آينده نچندان نزديك است كه اين سامانه نيز جايگزين سيستمهاي پيشرفته پاتريوت خواهد بود. نمايش چنين فناوري پيشرفته اي بودن كوچكترين جنجال رسانه­ اي قطعا يك خبر وحشتناك براي نيروهيا غربيست، نه به خاطر سطح تكنولوژي به كار رفته در اين رادار، بلكه به اين دليل كه نيروهاي مسلح ايران يك بار ديگر اثبات نمود كه عمق تكنولوژيك تسليحاتش قابل تخمين نيست. با وجود اين سه نسل از فعاليتهاي "افشا شده" نيروهاي مسح براي غلبه بر نقطه اميد و تكيه گاه نيروهاي تهاجمي غرب براي حمله به ايران به نظر نمي رسد تاكتيك پنهانكاري بر ضد نيروهاي دفاعي ايران تاثير آنچناني داشته باشد، با توجه به تجربه بسيار موفق نيروهاي مسلح ايران در دوران جنگ هشت ساله بر ضد ساير تكنيكهاي و تاكتيكهاي متداول براي غلبه بر سايتهاي سام مانند ليك موشكهاي ضد رادار به نظر مي رسد نيروهاي مسلح ايران توانمندي هاي قابل قبولي را در برابر حملات هوايي نيروهاي مهاجم دارا ميباشند. رادار مربوط به سامانه مصباح1 رادار مربوط به سامانه MEANS جمع بندي:قريب به دو دهه تلاش تكنولوژيك ايالات متحده آرام آرام با ساخت پيشرفته ترين جنگنده هاي جهان به بار مي نشيند، قطعا سطح علمي ، ميزان بودجه هزينه شده براي اين پروژه ها در كشوري كه داراي قريب به 650 ميليارد دلار بودجه دفاعي و قريب به 100 سال پيشينه تكنولوژيك است، قابل قياس با پروژه هاي دفاعي كشورمان نيست، اما اين تلاش ايالات متحده ظرف كمتر از 10 سال با سه نسل متفوت از تلاشهاي ضد پنهانكاري صنايع دفاع كشور مان پاسخ داده شده است. به نظر نمي رسد از اين پس و با اين تعداد گزينه متنوع در برابر يك تكنيك خاص، پنهانكاري به عنوان اصلي ترين سلاح تكنولوژيك طرف مخاصم چالشي جدي براي نيروهاي دفاعي كشور باشد، علي رغم تمام پيچيدگي هاي فني و هزينه هاي عظيم اقتصادي و سياسي به نظر ميرسد نيروهاي مسلح ايالات متحده با توجه به حجم نيروهاي تحت امر و گستردگي صحنه عمليات در عرصه "چالاكي" تكنيكها و تاكتيكهاي ميدان را به نيروهاي مسلح كشورمان واگذار كرده اند. http://alef.ir/1388/content/view/71126
  15. [quote]ممنون از مقاله خوبتون. اعتماد به نفس خوبي براي ما به همراه داشت. فقط فكر ميكنم اون پاراگراف هايي كه اسم رادارها رو تنها نوشتي زيرنويس عكسش بايد باشه كه جا مونده اين طور نيست؟[/quote] با سلام خدمت همه دوستان گرامي در متن اصلي هم به همين صورت نوشته شده بود و مقاله فاقد عكس بود .
  16. [align=justify]خبرگزاري فارس: خبرگزاري فارس با تشريح سازماندهي‌هاي انجام شده در وزارت دفاع ايالات متحده جهت ايجاد واحدي مخصوص جنگ‌هاي سايبري، از برنامه‌ريزي گسترده آمريكايي‌ها در اين خصوص خبر داد. به گزارش فارس، فرماندهي سايبري ايالات متحده زيرشاخه‌اي از نيروهاي نظامي آمريكا به شمار مي‌رود كه تحت فرمان " فرماندهي راهبردي ايالات متحده " فعاليت مي‌كند. فرمان تشكيل اين سازمان فرماندهي در ژوئن 2009 ابلاغ و در اكتبر 2009 اجرايي شد. [b]* چشم‌انداز [/b] فرماندهي سايبري ايالات متحده آمريكا (USCYBERCOM) واحدي وابسته به ركن فرماندهي راهبردي ايالات متحده محسوب مي‌شود كه توسط "رابرت گيتس " (Robert Gates) وزير دفاع اين كشور در ژوئن 2009 تشكيل شد و از سپتامبر همان سال آغاز به فعاليت كرد. "سپهبد كيت الكساندر " (Keith Alexander)، مدير "آژانس امنيت ملي آمريكا " فرماندهي USCYBERCOM را نيز بر عهده دارد. USCYBERCOM مسئوليت بسياري از سازمان‌هاي موجود را بر عهده خواهد گرفت. سازمان‌هاي JTF – GNO (نيروي مشترك عمليات شبكه جهاني) و JFCC-NW (مركز فرماندهي مشترك براي نبرد شبكه‌اي) تا اكتبر 2010 منحل شده و وظايف آنها به USCYBERCOM واگذار خواهد شد. "آژانس سيستم‌هاي اطلاعاتي دفاعي آمريكا "، جايي كه اكنون JTF – GNO تحت نظر آن مشغول به فعاليت است به USCYBERCOM پشتيباني لازم را در زمينه تكنيك‌هاي شبكه و نگهداري اطلاعات ارائه خواهد كرد. [b]* ماموريت USCYBERCOM [/b] ماموريت اصلي USCYBERCOM همانگونه كه پيداست هماهنگ‌سازي دفاع و حمله سايبري آمريكاست. اين امر از آن رو در نظر گرفته شد كه گزارش‌هاي متعددي از حمله سايبري به شبكه‌هاي رايانه‌اي مطرح شده‌اند. يكي از اين گزارش‌ها به تجاوز به شبكه الكترونيكي آمريكا و همچنين برنامه نرم‌افزاري جنگنده‌هاي اف 35 اختصاص داشت. [b]* واحدهاي خدماتي USCYBERCOM [/b] واحدهاي ارائه كننده خدمت تحت نام USCYBERCOM عبارتند از: فرماندهي سايبري نيروهاي ارتش آمريكا، واحد هجدهم نيروي هوايي، ناوگان دهم ايالات متحده و فرماندهي سايبري تكاوران دريايي آمريكا. [b]* استقرار و رهبري USCYBERCOM [/b] بنابر اين گزارش پيشنهاد شده است تا مقر اصلي USCYBERCOM در "اف تي ميد " (Ft. Meade) در ايالت مريلند آمريكا مستقر شود. سناتور "بارابارا ميكولسكي " (Barbara Mikulski) از حاميان اين پيشنهاد بوده و اظهار داشته كه تصميم‌گيري در اين خصوص در سه ماهه اول سال 2010 ميلادي انجام خواهد شد. در ماه مي سال 2009 ميلادي، ژنرال الكساندر كه از وي به عنوان فرمانده USCYBERCOM نام برده مي‌شود در گزارشي خطاب به كميته نيروهاي مسلح كنگره آمريكا نظرات خود را چنين بيان داشت: "به عقيده شخصي من تنها راه مقابله با اقدامات جاسوسي يا جنايات سايبري اتخاذ تدابير پيشگيرانه است. اگر رويكرد رسمي آمريكا چنين باشد مي‌توان انتظار نتيجه خوبي داشت. چيني‌ها بيشترين حجم حملات را به زيرساخت‌‌هاي شبكه‌اي غرب انجام مي‌دهند كه حمله اخير به شبكه الكترونيكي آمريكا از جمله آنها بود. اگر بپذيريم كه اين حمله سازماندهي شده بوده است، به عقيده من چاره‌اي نيست جز اينكه منبع اصلي اين حمله از كار بيفتد. تنها مشكل موجود اين است كه اينترنت ذاتا فاقد هرگونه مرز است و اگر ايالات متحده بخواهد رداي پليس جهاني را بر تن كند شايد نتايج قابل قبولي حاصل نشوند. " الكساندر در حال حاضر يك ژنرال سه ستاره است و در صورت تصويب سنا به ژنرالي چهار ستاره بدل خواهد شد. [b]* نگراني‌ها[/b] نگراني‌هايي در اين خصوص وجود دارند كه نهادهاي نظامي نظير پنتاگون با تمركز بيش از حد بر روي دفاع از شبكه‌هاي رايانه‌اي نظامي، دفاع از شبكه‌هاي رايانه‌اي غيرنظامي را تحت‌الشعاع قرار دهند. هنوز مشخص نيست كه USCYBERCOM آيا در دفاع از شبكه‌هاي غيرنظامي هم فعال خواهد بود يا خير؟ بنا بر گفته‌هاي "ويليام جي. لين " (William J. Lynn)، معاون وزير دفاع آمريكا، قرار است كه USCYBERCOM به طور مستمر به حراست از كليه شبكه‌هاي رايانه‌اي وزارت دفاع آمريكا بپردازد. USCYBERCOM مسئوليت شبكه‌هاي نظامي را عهده‌دار بوده و مسئوليت شبكه‌هاي رايانه‌اي غير نظامي بر عهده "اداره امنيت داخلي " باقي خواهد ماند. برخي از كارشناسان نظامي آمريكا بر اين باورند كه فرهنگ جاري در ميان قواي مسلح آمريكا اعم از زميني، دريايي و هوايي، براي تقابل با حملات سايبري مناسب نبوده لذا بايد شاخه جديدي در نيروهاي مسلح آمريكا براي جنگ‌هاي سايبري ايجاد شود. كلنل "گريگوري كنتي " (Gregory Conti) و كلنل "جان باك سوردو " (John Buck Surdu) ابراز داشتند كه نيروهاي سه‌گانه ارتش آمريكا براي جنگ‌هاي واقعي و نه مجازي ساخته شده‌اند و به ارزش‌هايي همچون تيراندازي ماهرانه، قدرت بدني، توانايي بيرون پريدن از هواپيما و توانايي هدايت نيروهاي تحت آتش احترام مي‌گذارند. به عقيده اين دو كارشناس نظامي چنين فضاي فكري با جنگ سايبري بيگانه است. تخصص تكنيكي براي قواي سه‌گانه آمريكا ارزش چنداني ندارد. شاهدي بر اين مدعا يونيفرم‌هاي نظاميان آمريكايي است. هيچ مدال يا نشاني در ارتش آمريكا وجود ندارد كه نشان‌دهنده افتخار به دانش فني باشد. اين دو كارشناس نظامي مي‌افزايند: "در نهايت، بايد دانست كه جنگ سايبري هم جنگي نظامي است كه نيازمند استخدام، آموزش و نگهداري نيروهاي كارآمد نظامي است. " كنتي و سوردو در بيان دلايل خويش آورده‌اند: "افزودن يك شاخه سايبري به شاخه‌هاي زميني، دريايي و هوايي در قواي مسلحه آمريكا به اين كشور اين امكان را مي‌دهد كه از زيرساخت‌هاي تكنولوژيك خود دفاع كرده و عمليات تهاجمي سايبري اجرا كند. از آن مهم‌تر، وجود چنين نيرويي موجب بازدارندگي در برابر دشمنان آمريكاست. " [b]* اثرات [/b] به نظر مي‌رسد كه ايجاد USCYBERCOM منجر به انگيزش ساير كشورها براي ورود به اين عرصه باشد. در ماه دسامبر سال 2009 ميلادي، كره جنوبي در پاسخ به تشكيل يك واحد جنگ سايبري در كره شمالي، دست به ايجاد نهادي مشابه زد. لينك خبر : http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8902170757[/align]
  17. رئيس سازمان اطلاعات نظامي ارتش اسرائيل هشدار داد حزب الله سال 2010 همان حزب الله سال 2006 و جنگ 33روزه نيست بلكه آن قدر قدرتمند شده كه هر نقطه از اسرائيل را آماج حمله قرار دهد. ژنرال يوسي بايداتس در كميسيون امور خارجي و امنيت كنيست (پارلمان) رژيم صهيونيستي اظهار داشت: توانمندي هاي امروز حزب الله لبنان با 4 سال قبل قابل مقايسه نيست. موشك هاي دوربردي كه حزب الله در اختيار دارد و نيز دستيابي مقاومت به سامانه هاي ضدهوايي، قدرت و توانمندي آن را بسيار افزايش داده است و مي تواند با دقت بسيار زيادي اهداف مورد نظر را در عمق اسرائيل هدف قرار دهد. بدين ترتيب نسخه كنوني حزب الله (سال 2010) كاملاً متفاوت با نسخه گذشته آن در سال 2006 است. وي كه گزارشي از تهديدهاي استراتژيك موجود ارائه مي كرد، گفت: تأمين سلاح براي حزب الله را نبايد قاچاق دانست، اين يك كار سازمان داده و برنامه ريزي شده است كه دولتهاي قدرتمندي از جمله سوريه و ايران پشت آن حضور دارند. حزب الله به طور مستمر تجهيز مي شود و داراي هزاران موشك از جمله موشك هاي سوخت جامد و بسيار دقيق است. ژنرال بايداتس همچنين اظهار داشت: گزارش هاي مربوط به تجهيز حزب الله به سلاح هاي پيشرفته، تنها سر كوه يخ و قطره اي در درياست و ما باخبريم كه انواع موشك ها و تجهيزات نظامي در اختيار حزب الله لبنان قرار گرفته است. رئيس سازمان اطلاعات نظامي ارتش اسرائيل افزود: «حزب الله در چهار سال اخير، زرادخانه اي عظيم گردآوري كرده و به دليل برد طولاني تر راكت هايش، راكت هاي زيادي را در عمق لبنان آماده شليك دارد كه مي تواند همه اسرائيل را در تيررس داشته باشد.» هراس از توانمندي حزب الله 2010 در حالي است كه مقاومت اسلامي لبنان در نبرد 33روزه 4 سال پيش، 3 ناوچه جنگي و مهاجم اسرائيل را به قعر آب هاي مديترانه فرستاد و قريب 80 تانك پيشرفته مركاوا را با موشك هاي پيچيده و ناشناخته منهدم كرد. در جريان آن جنگ موشك هاي حزب الله تاسيسات اقتصادي و نظامي شهرهايي چون حيفا را مورد حمله موشكي قرار دادند و اين موشك ها تا 20 كيلومتري تل آويو رسيد. گفته مي شود موشك هاي پيشرفته و ويرانگر حزب الله قادر است عمق صحراي نقب و تاسيسات اتمي ديمونا را مورد هدف قرار دهد. لينك خبر : http://kayhannews.ir/890216/2.htm#other201
  18. [quote][quote][quote][quote]با سلام به دوستان حضور يك سيستم ناشناس پدافند هوايي در رژه ارتش حتي اگه ساخت داخل نباشه و يا اينكه بقول بعضي از كارشناسنان روس مدل بادكنكي هم باشه نشانه از اين هست كه در نيروهاي مسلح ما تجهيزات مدرني وجود داره كه به هيچ عنوان هيچكدام از قدرتها كه ادعا ابرقدرتي دنيارو يدك ميكشن خبر ندارند و ممكن كه دريك حمله به قول خودشون غافل گيرانه نيروهاي ضربه زننده مواجه با واقعيتهاي تلخي بشن كه اصلا حسابشو نكردند و تمام محاسبات دشمن رو بهم بريزه و با تلفاتي كه پيش بيني اون نكردند مواجه بشن ![/quote] من اينجوري فكر نميكنم چون امنيت ملي ما همچين قدرت اختفاي اطلاعاتي رو نداره براي منطقه خودمون خوبه ولي براي دنيا نه[/quote] اختفای اطلاعاتی و کلا عملایات اطلاعاتی توی ایران بی نظیره[/quote] شما رو چه حساب و مدركي اين حرفو مي زننيد ؟ [/quote] [align=justify]با سلام خدمت همه دوستان گرامي موارد زيادي را مي توان مثال زد مانند گرفتن ريگي در آسمان و آزادسازي آقاي عطار زاده در پاكستان و رونمايي گاه و بيگاه تجهيزاتي كه خود آمريكايي ها هم ساختن آنها توسط ايران را باور ندارند . در سال 58 آنها بي دردسر تا طبس آمدند و اگر امداد غيبي الهي نبود فاتحه همه را خوانده بودند . امروز اين ما هستيم كه با هواپيماي شناسايي سرنشين دار از فاصله نزديك از ناو آنها فيلم مي گيريم و جرات اعتراض هم ندارند چون نمي دانند اگر اين را زدند با چه چيزي مواجه مي شوند و فقط مي دانند اوضاع بسيار بدتر از اين خواهد شد [/align]
  19. [align=justify]جام جم آنلاين: 207 سال پيش در روز 3 مه سال 1803 ميلادي ناپلئون بناپارت كه در آن زمان مقام كنسول اول فرانسه را داشت، متصرفات وسيع فرانسه در آمريكا كه لوئيزيانا ناميده مي شد را به مبلغ ناچيز 80 ميليون فرانك به ايالات متحده فروخت. اين سرزمين كه تقريبا تمام حوزه مي سي سي پي را در برمي گرفت مساحتش بيشتر از سرزمين هايي بود كه ايالات متحده را تشكيل مي دادند و به زحمت 50 هزار نفر جمعيت داشت. اين 50 هزار نفر بدون احتساب سرخ پوستان شامل مهاجران اروپايي و بردگان سياهپوست بودند. اين سرزمين وسيع در دوران سلطنت لويي پانزدهم در اواخر قرن هفدهم به استعمار فرانسه درآمده بود.در سال 1718 ميلادي شهر نيواورلئان به عنوان مركز اين سرزمين تاسيس شد.سرزمين وسيع لوئيزيانا بسيار حاصلخيز بود. در ژانويه سال 1803 ميلادي توماس جفرسون ، رئيس جمهور آمريكا جيمز مونرو را به فرانسه اعزام كرد تا در مورد شهر نيواورلئان و سرزمين لوئيزيانا با فرانسوي ها مذاكره كند. [b]ناپلئون بناپارت كه تصميم گرفته بود جنگ تازه اي را عليه انگلستان و اسپانيا آغاز كند به پول نياز داشت. ناپلئون بنابراين ماركي باربه ماربوا را مامور مذاكره براي انجام فروش قطعي لوئيزيانا كرد و اين سرزمين زرخيز به مبلغ ناچيز 80 ميليون فرانك نصيب ايالات متحده شد.[/b] به اين ترتيب ، در روز 3 مه سال 1803 ميلادي ناپلئون بناپارت براي تامين هزينه جنگ با انگلستان و اسپانيا سرزمين وسيع لوئيزيانا را به ثمن بخس به آمريكا فروخت. با تصاحب لوئيزيانا وسعت ايالات متحده بيش از دو برابر شد و سرزمين فلوريدا كه مستعمره اسپانيا بود در محاصره قرار گرفت كه اسپانيا نيز به نوبه خود تحت فشار آمريكا در سال 1819 اين سرزمين را به آمريكا فروخت. بهرام افتخاري لينك خبر : http://www.jamejamonline.ir/newstext.aspx?newsnum=100874106469[/align]
  20. [align=justify]در ادامه بازدید به یک هلیکوپتر می‌رسند که یک ژنرال در موردش می‌گوید، این هلی‌کوپتر تمام تکنولوژی‌های برتر جهان را در خود دارد و از همان هلی‌کوپترهایی است که در جریان طبس به کار رفته است. ادواردو می‌گوید در طبس که این هلی‌کوپترهای امریکایی شکست خورده‌اند. آن ژنرال امریکایی هم در پاسخش می‌گوید خدای آنها از هلیکوپترهای ما قوی‌تر بود. شبکه ایران: شکست ارتش مجهز و پیشرفته آمریکا در طبس تا مدت ها مایه شگفتی تحلیلگران و سیاسیون مطرح شد. گرچه طوفان شن می توانست به عنوان عاملی برای توجیه این شکست مفتضحانه مطرح شود اما با این وجود، تجهیزات پیشرفته و فوق مدرنی که در جریان این حمله حضور داشتند، اجازه نداد که از اعجاز این شکست آمریکا کاسته شود. این موضوع در خاطره ای جالب از شهید [b]ادواردو(مهدی) آنیلی[/b] فرزند [b]سناتور «جیووانی آنیلی»[/b]، مرد ثروتمند و معروف ایتالیایی، هم مورد اشاره قرار گرفته است. [b]خدای ایرانی‌ها از هلیکوپترهای ما قوی‌تر بود[/b] اما خاطره جالبی که از ادواردو به یادگار مانده و با این ایام و شکست آمریکا در طبس مرتبط است، حضور وی در یک کارخانه هلی‌کوپترسازی در آمریکاست. وی یک بار در امریکا به بازدید از یک کارخانه هلی‌کوپترسازی می رود و مقامات کارخانه و ژنرال‌های ارتش امریکا درباره کارخانه و تولیداتش برایش توضیح می دهند. در ادامه بازدید به یک هلیکوپتر می‌رسند که یک ژنرال در موردش می‌گوید، این هلیکوپتر تمام تکنولوژی‌های برتر جهان را در خود دارد و از همان هلی‌کوپترهایی است که در جریان طبس به کار رفته است. ادواردو می‌گوید در طبس که این هلی‌کوپترهای امریکایی شکست خورده‌اند. آن ژنرال امریکایی هم در پاسخش می‌گوید خدای آنها از هلیکوپترهای ما قوی‌تر بود. بعدها ادواردو به یکی از دوستان ایرانی‌اش گفته بود که با تمام سختی‌ها و مصائبی که به من وارد می‌شود هر از چند گاهی چنین جمله‌هایی من را سر حال می آورد! پدرش ادواردو مالک کارخانه‌جات اتومبیل‌سازی فیات، فراری، لامبورگینی( البته چند سال پیش این کارخانه به مالکیت آئودی آلمان در آمد)، لانچیا، آلفارمو و آیوکو ( ما به نام ایویکو می شناسیم)، به همراه چندین کارخانه تولید قطعات صنعتی، چند بانک خصوصی، شرکت‌های طراحی مد و لباس، روزنامه‌های پرتیراژ "لاستامپا" و "کوریره دلاسرا"، باشگاه اتومبیل‌رانی فراری و باشگاه فوتبال یوونتوس بود. علاوه بر این‌ها، چندین شرکت ساختمان‌سازی، راه‌سازی، تولید لوازم پزشکی و هلیکوپترسازی هم وجود دارد که خانواده آنیلی جزء سهام‌داران اصلی آن‌ها می‌باشند. میزان ثروت و نفوذ خانواده آنیلی به حدی است که رسانه‌های ایتالیا از آن‌ها به عنوان خاندان پادشاهی ایتالیا نام می‌برند. ادواردو تنها فرزند پسر سناتور آنیلی است. ادواردو که در نتیجه یک اتفاق و پس از آشنایی ناگهانی اش با قرآن، مسلمان و سپس شیعه شد، در ابتدای سال 60 به ایران سفر و حتی با رهبر کبیر انقلاب اسلامی و مقام معظم رهبری هم دیدار کرد. وی در فروردین سال 1360 با امام خمینی(ره) دیدار کرد و بعدها، از این که امام در آن دیدار پیشانی اش را بوسیده، به عنوان یکی از بهترین خاطرات زندگی ‌اش یاد کرده بود. چندی بعدی اعلام در خبری مشکوک شد که ادواردو در ایتالیا خودکشی کرده است؛ اما شناخت دوستان ادواردو از ایمان راسخ وی و نیز مخالفت شدید خانواده آنیلی با مسلمان بودن فرزندشان در کشور ایتالیا که مرکز مسیحیت کاتولیک است و هشدارهای مکرر آنان، احتمال خودکشی وی را بسیار کمرنک کرده بود. بویژه اینکه پیش از آن خانوده ادواردو، او را از ارث میلیارد دلاری هم محروم کرده بودند. لينك خبر : http://www.inn.ir/newsdetail.aspx?id=40254[/align]
  21. "ویکتور لیتوفکین" مدیرمسئول یک روزنامه روسی گفت: "نمی دانم چه سیستمی در تهران به نمایش گذاشته شد، اما با اطمینان می توانم بگویم که ایرانیان مستقلانه نمی توانند مشابه اس-300 را بسازند". رسانه های روسی در اقدامی که به نظر می رسد از سر عصبانیت و استیصال باشد، توانایی ایران در ساخت سیستم دفاع ضد موشکی را زیر سوال برده و مدعی شده اند که سامانه ایرانی نمایش داده شده در روز ارتش، یا چینی بوده یا تنها ماکتی شبیه اس 300 بوده است! به گزارش فردا خبرگزاری ریانوستی در گزارشی به نقل از روزنامه های روسی با اشاره به نمایش سامانه دفاع موشکی ایران، در توان دفاعی و ساخت سامانه های دفاعی ایران تشکیک کرده و نوشته است: «ایران به جهانیان سیستم دفاع ضدموشکی ساخت خود را نشان داد که باید جاگزین سیستم های اس-300 روسی شوند که تا کنون نیز به ایران عرضه نشده اند. کارشناسان یقین دارند که ایرانیان مستقلانه توان ساخت مشابه سیستم های روسی دفاع ضدموشکی را ندارند، اما می توانند مشابه سیستم های HQ9 که چین به ایران فروخته بود را بسازند.» "ویکتور لیتوفکین" مدیرمسئول یک روزنامه روسی گفت: "نمی دانم چه سیستمی در تهران به نمایش گذاشته شد، اما با اطمینان می توانم بگویم که ایرانیان مستقلانه نمی توانند مشابه اس-300 را بسازند". وی اطمینان خاطر داد که حتی آمریکا بلد نیست چنین سیستم هایی بسازد و افزود: "آمریکایی ها سیستم های بدی ندارند، اما دقیقاً مثل اینها را نمی توانند بسازند". لیتوفکین افزود: "ممکن است در رژه ماکتی چوبی یا کپی بادکنکی اس-300 را نشان داده باشند که برای فریب هواپیماها استفاده می شود و یا حتی سیستم جدید دفاع ضد هوایی ایرانی را که جر شباهت ظاهری وجه اشتراکی با اس-300 روسی ندارد". این کارشناس افزود: "زمانی چین دستگاه اس-300 پ.ام.او. را خریداری کرده بود، اولین دستگاه را چینی ها تا آخرین پیچ باز کردند و سپس سعی کردند خود مشابه آن را بسازند. حدود 7 سال زجر کشیدند، اما بازهم به نتیجه نرسیدند". در ادامه آمده است: "فئودور لوکیانوف" سردبیر مجله "روسیه در سیاست جهانی" نیز به این باور دارد که پکن می توانسته محموله ای از سیستم های دفاع ضدموشکی خود را به ایران بفروشد. او گفت: "چرا که نه، برای چینی ها تجارت با ایران، یک بازرگانی است که هیچ بار ایدئولوژیکی مانع آن نمی شود". در عین حال این کارشناس امور سیاسی تردید دارد که معامله فوق پیامدهای چشمگیری در عرصه جهانی برای چین داشته باشد. وی در پایان گفت: "اکنون همه پکن را متقاعد می کنند که با تحریمات جدید علیه همین ایران موافقت کند. از این رو به سیستم های دفاع ضد موشکی که دیگر فروخته شده اند، توجهی نخواهند کرد. علاوه بر این باید با دقت این را معلوم کرد که چه چیزی در رژه به نمایش گذاشته شده بود. شاید این کلاً یک ماکت بوده باشد". در رژه نیروهای مسلح در روز 29 فروردین به مناسبت روز ارتش، سامانه دفاع موشکی جمهوری اسلامی ایران برای اولین بار به نمایش درآمد که به گفته مقامات ارشد نظامی کشور شبیه مدل روسی آن یعنی اس 300 بود. پیشتر در خبرها آمده بود که در پی تعلل و در نهایت عدم تحویل سیستم دفاع ضد موشک اس-300 توسط روسها، رهبر انقلاب به مسئولان نظامی کشور تاکید کردند که با توجه به سابقه بد روسها در عدم پایبندی به تعهدات خود، نیروهای نظامی کشور دیگر دیگر معطل روسها نشوند. برخی مقامات نظامی کشورمان هم در روزهای بعد صریحا تاکید کردند که ایران توانایی طراحی و ساخت سامانه‌ای شبیه اس-300 را دارد و در صدد تولید سامانه بومی دفاع موشکی است لينك خبر : http://www.asriran.com/fa/news/110659/واکنش-روسها-به-ساخت-اس300-ایرانی
  22. سردار سرلشگر بسيجي حسن فيروزآبادي با حضور در مراسم افتتاح اولين نمايشگاه دستاوردهاي غيرصنعتي نيروهاي مسلح كشور هم‌چنين در پاسخ به سوال مجددا خبرنگار ديگري درباره جزييات سامانه موشكي كه روز ارتش به نمايش گذاشته شد باز هم عبارت انگليسي « unknown system » را تكرار كرد و گفت: آن كسي كه گفته است جزيياتش را مي‌گويد، حتما مي‌گويد. رييس ستادكل نيروهاي مسلح در پاسخ به سوال خبرنگاري درباره جزييات بيشتر درباره سامانه‌ برد بلندي كه روز ارتش بدون نام نمايش داده شد، تنها به گفتن اين عبارت كوتاه به زبان انگليسي اكتفا كرد:« unknown system » به گزارش ايسنا سردار سرلشگر بسيجي حسن فيروزآبادي با حضور در مراسم افتتاح اولين نمايشگاه دستاوردهاي غيرصنعتي نيروهاي مسلح كشور هم‌چنين در پاسخ به سوال مجددا خبرنگار ديگري درباره جزييات سامانه موشكي كه روز ارتش به نمايش گذاشته شد باز هم عبارت انگليسي « unknown system » را تكرار كرد و گفت: آن كسي كه گفته است جزيياتش را مي‌گويد، حتما مي‌گويد. وي در پاسخ به اين سوال كه نقش پژوهش در نيروهاي مسلح و برنامه‌هاي ستادكل براي گسترش پژوهش و تحقيق در زمينه‌هاي مختلف مطالعاتي چيست؟ اظهار كرد: وقتي يك سامانه بسيار پيچيده و بزرگ را مي‌خواهيم به شكل جديد ايجاد كنيم، قاعدتا نمي‌تواند يك كار في‌البداهه باشد. تحقق و پيروزي ملت ايران در 22 بهمن و پديد آمدن انقلاب اسلامي با تشكيل جمهوري اسلامي در 12 فروردين ماه سال 1358 در واقع تصميم و تاكيد ملت ايران در استقلال، آزادي و جمهوري اسلامي بود. وي با بيان اين‌كه " اين آغاز راه بود" افزود: امام(ره) همان روز كه اعلام كردند، مديران انقلاب وارد كارهاي مربوط به مردم و كشور شدند و آرمان‌ها و ايده‌آل‌هاي انقلاب را جلوي چشم خود قرار دادند، ديدند كه نه نيروي انساني متخصص و نه دانشگاه‌هاي با ايمان و نه سازمان اداري باقي‌مانده از گذشته راه حلي براي تحول انقلابي در كشور آن‌طور كه شايسته و خواست ملت انقلابي ايران بود، ندارد و اين خيلي زود آشكار شد. فيروزآبادي اظهار كرد: تشكيل نهادهاي انقلاب از قبيل جهاد سازندگي در واقع يك تصميم از جانب سران انقلاب بود كه نيروهاي جوان را كه انگيزه سازندگي و خدمت به محرومين و انقلابيون را دارند به صحنه بياورند و اين‌گونه بود كه به سرعت دانشجويان و جوانان تحصيلكرده ايراني از سراسر جهان و دانشگاه‌هاي كشور تجمع پيدا كردند و به سمت روستاها كه اولين پايگاه انقلاب بود رفتند. رييس ستادكل نيروهاي مسلح با بيان اين‌كه " امام(ره) در فرمايشات خود نكته دقيقي دارند و آن اين است كه انقلاب تا آخر بايد با پابرهنه‌ها و محرومين باشد" ادامه داد: بنابراين خدمت به مناطق محروم در اولويت قرار گرفت و همان روز معلوم شد كه ما جز ايثار و كار فراوان دستاورد مهمي نداريم و اين‌گونه شد كه جهاد سازندگي براي بسياري از نقاط آب را لوله‌كشي كرد و چشمه‌ها را بهداشتي نمود و نيز مريض‌ها را ديد و به كشاورزان در دروي گندم كمك كرد و جاده‌هايي را به صورت اوليه براي آن جاهايي كه راه نداشتند باز كرد و رفت و آمد مردم را بدين وسيله برقرار نمود و مدارس را ساخت ولي خيلي زود به اين نتيجه رسيد كه بايد اقدامات اساسي در كشور صورت بگيرد كه از جمله اين اقدامات مساله‌ زمين بود و به همين خاطر بود كه هيات واگذاري زمين براي اصلاحات اساسي در مساله زمين‌ها تشكيل شد. وي با بيان اين‌كه " اين‌هايي كه من از اول انقلاب مي‌گويم براي اين است كه بدانيد حركت انقلاب براي امروز نيست" ادامه داد: در ادامه اين مسير به يك كار بزرگي پرداخته شد و در آن باز ما به اين نتيجه رسيديم كه اين كار هم بدون پيش‌نيازهاي علمي و تخصصي و حتي حقوقي و اقتداري امكان‌پذير نيست و بايد در اين ارتباط كار عظيم علمي صورت بگيرد. وي افزود: متاسفانه جنگ را به ما تحميل كردند و هشت سال، 10 سال در جنگ همين جوانان گرفتار شدند. البته در همان سال 58 يك انقلاب فرهنگي در دانشگاه‌ها اتفاق افتاد و هدفش هم همين بود كه متاسفانه چون ليبرال‌ها حاكم بودند و آن‌هايي كه قدرت دانشگاه‌ها و گروه‌ها در دست‌شان بود تحصيل‌كرده‌هاي غرب بودند و علاقه‌اي به اين تحول در علوم انساني و تجربي براي نيازهاي روز انقلاب نداشتند، جريان انقلاب فرهنگي پر شد و تقريبا امروز دوباره دارد آرام آرام پا مي‌گيرد كه ما علوم انساني را بومي كنيم. فيروزآبادي با بيان اين‌كه " من مي‌خواهم يك شاهد بياورم" گفت: در سال 1358 حضرت امام (ره)، مقام معظم رهبري را به عنوان نماينده‌ خود در ارتش گذاشتند و اولين اقدام رهبر عزيز ما در ارتش تشكيل جهاد خودكفايي بود و جهاد خودكفايي يعني با داشتن نيروهاي عالم و دانشمند ارتش به كار تحقيقاتي براي ساخت تجهيزات نظامي، اين‌كه مي‌بينيد امروز ارتش تجهيزات بزرگ نظامي را مي‌سازد و تحقيقات آن با اين وسعت پيشرفت كرده است، محصول آن ابتكار هوشمندانه و عالمانه‌ رهبري در سال 1358 در ارتش بود كه بعدا تقريبا نظير اين در سپاه با جهاد خودكفايي صورت گرفت. وي افزود: جريان تحقيقات صنعتي در ارتش، سپاه و وزارت دفاع ادامه داشت تا سال 1364 كه دولت وارد جنگ شد و آن زمان من هم معاون دولت بودم كه كميته تحقيقات صنعتي جنگ دولت را تشكيل داديم و كار ساخت موشك‌ها و تجهيزات پيچيده كه نياز به مطالعه امكان‌پذيري داشت از آن روز شروع شد و سپاه، جهاد، وزارت دفاع و ارتش در آن ميدان وارد شدند و كارهاي خود را با هم هماهنگ كردند و كار تحقيقاتي پيش رفت. وي افزود: اين مسير به ما نشان داد كه همه‌ ضعف‌هاي‌مان را در ساختن كشور و در بنا كردن اقتدار نظامي آن از راه تحقيقات و تبديل تحقيقات به صنعت مي‌توانيم از بين ببريم و از سال‌ها پيش اين امر با موفقيت همه‌ سازمان‌هاي نيروهاي مسلح، ارتش، سپاه، وزارت دفاع، نيروي انتظامي و حتي جهاد سازندگي انجام شد. رييس ستادكل نيروهاي مسلح ادامه داد: البته غير از تحقيقات صنعتي، بحث سازه‌هاي ساختماني، سازه‌هاي اسكله‌ها، موج‌شكن‌ها و سازه‌هاي دريايي آبي در آب‌هاي شور و شيرين و غير آن و در سازه‌هاي فضايي و اسكلت‌هاي بزرگ و نيز ساختن ماشين‌آلات پيچيده راه‌سازي و زرهي كردن آن‌ها و تانك‌ها و از قبيل اين موارد در زمان جنگ صورت گرفت. وي يادآور شد: بعد از جنگ با يك جمع‌بندي وقتي امام(ره) ستاد فرماندهي كل قوا را تشكيل دادند و رهبري نيز ستاد كل نيروهاي مسلح را سازماندهي كردند، در آن كميته تحقيقات صنعتي شكل گرفت و اين كميته كار را به سرعت پيش برد. وي با اشاره به اين‌كه " رهبري معظم انقلاب بر جامعه امامت مي‌كنند" گفت: ايشان با امامت هوشمندانه و عالمانه‌شان اين بحث را مطرح كردند كه اصلا بايد تحقيقات در تمام كشور نهادينه شود و همه‌ سازمان‌ها بايد كار تحقيقاتي كرده و اين تحقيقات را بايد با دانشگاه‌ها گره بزنند و دانشگاه‌ها با سازمان‌ها و محققين‌شان پيوند خورده و كار تحقيقاتي را پيش ببرند. فيروزآبادي اظهار كرد: از زماني كه مقام معظم رهبري بحث توليد علم را مطرح فرمودند، تا به حال حدود 14 الي 15 سال مي‌گذرد و يك جريان مستمري را در بيان رهبري مي‌بينيم كه غير از اين‌كه ايشان اين مسير را به صورت راهبردي هدايت كردند، در سطح سياست‌هاي كلان و در سطح سياست‌هاي اجرايي و دانشگاهي و وزارتخانه‌اي و در سطح دانشجويان و محققين نيز آن را دنبال كردند و حتي مراحل اجرايي و اخلاق تحقيقاتي را هم آموزش دادند كه اين‌ها را من در كتابي به اسم توليد علم و نهضت نرم‌افزاري در كلام رهبري مدون كرده و در حال حاضر در اختيار اساتيد و دانشگاهيان است. وي با بيان اين‌كه " تحقيقات امروز ما يك تحقيقات كاملا سازمان‌يافته و ملي است" گفت: همان‌طور كه گفتم تحقيقات صنعتي از اول پايه‌گذاري شد و در نيروهاي مسلح در مورد تحقيقات غيرصنعتي ما اول مركز تحقيقات راهبري را تشكيل داديم و در اين مركز متوجه شديم كه در كشور محقق و راهنماي تحقيق وجود ندارد و ما در اين زمينه با كمبود مواجه هستيم؛ بنابراين اول آمديم در اين ارتباط سرمايه‌گذاري كرديم و گفتيم هركس آمادگي كار پژوهشي دارد پروژه‌اش را بياورد و ما به وي پول مي‌دهيم تا كار تحقيقاتي انجام دهد. وي هم‌چنين با بيان اين‌كه " سه الي چهار سال براي اين‌كه افراد استاد شوند تا تحقيقات را انجام دهند و كار تحقيقاتي را راهنمايي كنند و نيز اصول آن را مدون نمايند پول داديم و بعد آن را در داخل نيروهاي مسلح گسترش داديم" اظهار كرد: امروز الحمدالله مثل تحقيقات صنعتي، تحقيقات غيرصنعتي با وسعت در نيروهاي مسلح هم براي اين نيروها و هم براي كشور انجام مي‌شود؛ زيرا بالاخره دانشگاه‌ها با هم ارتباط دارند و ما دانشگاه‌ها را از خودمان مي‌دانيم و حتي در بعضي از دانشگاه‌ها ما سرمايه‌گذاري فيزيكي كرده‌ايم براي اين‌كه يك گروه علمي در اين دانشگاه با سرعت و انگيزه‌ بيشتر پيش برود و اين‌ها به خاطر اين است كه توليد علم پايه‌ اصلي كشور است. رييس ستادكل نيروهاي مسلح گفت: رهبر عزيز ما يك جمله‌اي دارند كه بايد آن را آويزه‌ گوش همه‌ مسوولان، محققين، پژوهشگران، اساتيد و دانشجويان قرار دهيم. ايشان مي‌فرمايند هنر ما بايد اين باشد كه الگوي پيشرفت ايران را بومي كنيم و اين از راه تحقيق به دست مي‌آيد. يعني محصول تحقيق، بومي كردن الگوي پيشرفت كشور بزرگ ايران است و اين يعني استقلال و اين‌جا استقلال كامل مي‌شود. وي افزود: ايشان اين سياست‌گذاري و هدف را براي كار تحقيقاتي قرار دادند تا الگوي توسعه علمي بومي شود ولي يك هدف جهاني نيز براي تحقيق قرار دادند و هدف جهاني ايشان اين است كه همان‌طور كه 10 سال پيش فرمودند، ايشان مي‌خواهند كه ايران در تحقيق و پژوهش و توليد علم تا جايي پيش برود كه 50 سال ديگر در علم مرجع جهاني شود و اين يعني دانشمندان جهان از طريق اينترنت، كتابخانه، مقالات به دنبال علمي باشند كه در ايران توليد شده است و اين علم، علمي است كه مبتني بر عدالت، استقلال، مردم‌دوستي و آزادي است. وي گفت: اين دو هدف، انگيزه‌ برادران شما در نيروهاي مسلح است كه امروز مختصري از فعاليت‌هاي‌شان را در اين نمايشگاه ارايه كرده‌اند و اين براي اين است تا ان‌شاءالله منسجم‌تر و هوشمندانه‌تر به سوي جلو قدم بردارند. رييس ستادكل نيروهاي مسلح در پاسخ به سوال خبرنگاري كه پرسيد در نقشه علمي دفاعي چه تلاشي براي افزايش توان علمي حوزه‌ دفاعي شده است؟ نيز گفت: نقشه جامع علمي يك نقشه جامع ملي است و اين يعني اين‌كه اين نقشه براي كشور است و نمي‌شود ما اين نقشه را تجزيه كنيم و بگوييم كه نقشه جامع علمي در كشاورزي، دفاعي و صنعت اين مي‌شود. نقشه جامع علمي كشور در واقع شجره‌اي است كه تعيين مي‌كند كدام علوم پايه اولويت دارند و كدام درس‌ها بايد ارايه شده و چه كتاب‌هاي بايد مرجع شوند. وي خاطرنشان كرد: از بخش‌هاي طرح جامع علمي اين است كه كليات پايه‌هاي اصلي علم را در كشور تعيين مي‌كند و آن‌وقت معلوم مي‌شود كه در مقاطع تحصيلي چه چيزي تدريس شود و اصلا اين درس‌هايي كه مي‌دهند مطابق با نياز است، نيست و يا تحميلي يا اتفاقي است؟ اين‌ها بايد برطرف شود و بايد درس‌ها برابر با نياز باشد. فيروزآبادي گفت: وقتي كه نقشه جامع علمي كشور از سطح آموزش متوسطه مي‌گذرد آن‌وقت باز اين نقشه تعيين مي‌كند كه در كشور ما در مقطع كارشناسي، كارشناسي ارشد و دكتري چه رشته‌هايي اولويت دارد و در دانشگاه‌هاي ما بايد تدريس شود و آيا همه اين‌هايي كه تدريس مي‌شود بايد ادامه پيدا كند و يا نه بايد متوقف شود. بعضي هم كه ايجاد نشده است بايد ايجاد شود. وي اظهار كرد: نقثشه جامع علمي كشور راهنماي ارتقاي علمي و تحقيق، پژوهش و رسيدن به خودكفايي علمي و ان‌شاءالله مرجعيت علمي است. لينك خبر : http://www.tabnak.ir/fa/pages/?cid=94207
  23. خاطره اي از حميد داوودآبادي خبرگزاري فارس: كسي از پشت بر شانه ام زد و از حال خوش خارجم ساخت:«آقا ميگه تابوت رو بذارين زمين.»چشمم به قيافه خندان - ببخشيد، مثلا گريان - «حاجي زم» افتاد. كفرم درآمد.«زم هم اسم خودش رو مي ذاره آقا؟» اما خراب كردم. خود«آقا» بود.زدم بر شانه داود:داود، سريع تابوت رو بذار زمين ... «آقا» ... حوزه شلوغ شده بود. "حوزه علميه " نه؛ "حوزه هنري ". "زم " كه چندي قبل آويني را از آن جا تارانده بود، حالا شده بود صاحب عزا! آهنگران اما، زور مي زد تا در باغ شهادت را باز كند: اگر آه تو از جنس نياز است در باغ شهادت باز باز است مي خواند و گريه مي كرد. مي خواند و اشك در مي آورد. گفتم اشك! مگر ديگر اشكي هم براي مان گذاشته بود؟ از خرداد 68 كه يتيم شديم، اشك چشممان خشكيد. حالا سيد آمده بود تا دوباره فرياد "يا حسين " در خيابان هاي دولت سازندگي و دوران بازندگي، طنين انداز شود. سيد آمد تا باز به ديدگان خشكيده مان، اشك ببخشد و طراوت زيارت عاشورا يادمان آرد. همه ناله مي زدند. همه مي گريستند. كسي به ديگري نمي نگريست. من اما ... آن قدر زمان جنگ عشق آهنگران داشتم كه هر وقت در جبهه مي شنيديم آمده، حتما بايد از نزديك زيارتش مي كردم. امروز اما ... حال نداشتم بروم جلو. همه عزادار شده بودند. امروز روز عزا بود. سردار پاستوريزه جبهه نديده بسيج، براي اين كه از فشار برهد، گفته بود تا پرونده اي در بسيج به نام "سيد مرتضي آويني " به تاريخ گذشته تشكيل دهند تا اگر روزي پرسيدند چرا "هنرمند بسيجي "؟ كارت بسيجش را رو كند. هر كي به فكر خويشه ... همراه "داود اميريان " كنار اتاقك "دفتر ادبيات و هنر مقاومت " ايستاده بوديم. به ياد روزهاي آفتابي جنگ، ونگ مي زديم. انگار مصطفي را از "سومار " مي آوردند. پنداري پيكر "سعيد " را از همسايگي "دجله " برمي گرداندند. شايد استخوان هاي "سيد محمد " را از "سه راه مرگ " هديه مي آوردند. هر چه كه بود و هر كه مي آمد، عطر شهادت در شهر مي پراكند. از دور ديدمش. نه خيلي دور، ولي كسي متوجه نشد. همه در محوطه اصلي بودند و من و داود، متوجه شديم تابوتي پيچيده در پرچم افتخار آفرين ايران اسلامي، از در پشتي حوزه هنري وارد حياط شد. بر شانه داود كه زدم، دويديم. زير تابوت را كه گرفتيم، ده دوازده نفر نمي شديم. داشتيم مي رسيديم به مردم. سرم را بر تابوت گذاشته و مي گريستم. من عقب بودم و داود جلوتر. كسي از پشت بر شانه ام زد و از حال خوش خارجم ساخت: - آقا ميگه تابوت رو بذارين زمين. - آقا؟ برگشتم پشت سرم را ببينم، كه چشمم به قيافه خندان - ببخشيد، مثلا گريان - حاجي زم افتاد. كفرم درآمد. به يك باره همه ظلم و ستم ها پيش چشمم رژه رفتند: - زم ... هم اسم خودش رو مي ذاره آقا. همه شنيدند. داد زدم. از ته دل. مي خواستم بلندتر داد بزنم تا همه بهتر بشناسندش. آن مرد اما، ول كن نبود. دوباره بر شانه ام زد: - گفتم آقا ميگه تابوت رو بذارين زمين ... - برو بينيم با ... واي خراب كردم. رويم را كه برگرداندم تا حالش را بگيرم، حالم گرفته شد. آقا بود. واقعا. خودش بود. درست پشت سر تابوت داشت گام مي زد و مي آمد. زدم بر شانه داود: - داود، سريع تابوت رو بذار زمين ... آقا ... خودم را انداختم روي تابوت و هاي هاي گريستم. داود و ديگران هم. آقا ايستاد بالاي سر آقا سيد. چشمانش باراني بود، حالاتش طوفاني. من اما، رعد و برق شدم. دلم مي سوخت. تازه او را شناخته بودم، ولي حالا از همه جلو زده و پريده بود. رو كردم به آقا: - آقا ... اينم سيد مرتضات ... شلوغ شد. من هم شلوغ شدم. همه آمدند. آقا كه رفت، تازه جمعيت ريخت آن جا و ... خوب شد آقا آمد. اگر آقا نمي آمد: "سه قطره خون " مسيح - مثلا روزي نامه جمهوري اسلامي - همچنان به عناوين جعلي "بسيج صدا و سيماي " استان و شهرستان و بخش و دهداري و روستا، عليه سيد مرتضي بيانيه صادر مي كرد. و همچنان داداش كوچيكه حاج اكبر، پخش صداي آويني از جعبه جادويش را حرام و ممنوع اعلام مي كرد. اگر آقا نمي آمد، شايد لازم بود تا پيكر آويني را همچون پيكر اولين شهداي عمليات تفحص، پزشك قانوني وارسي كند و سوراخ هاي تركش مين والمري را، "اثرات فرو رفتن شيئي سخت همچون پيچ گوشتي در چند جاي بدن " اعلام كند! آويني كه رفت، آنهايي كه سال هاي جنگ از قم آن طرف تر را نديدند، تازه فهمدند "فكه " هم روي نقشه ديدني است. پاي آويني كه بر مين گل كرد، تازه آنهايي كه مي گفتند "چرا جنگيديم؟ " متوجه شدند كه فكه بخشي از خاك ايران اسلامي است و اين پيكرهاي استخواني كه همچنان بر دوش ها روانند، از اين سوي مرز، يعني داخل كشور خودمان مي آيند. يعني دشمن تا آخرين روزها حتي، در خانه مان جا خوش كرده بود تا نقشه را جعل كند كه نتوانست. آويني كه خونين شد، ما هم تازه ياد رفيقان مان افتاديم كه پيكرشان را بر خاكريز جاي گذاشتيم. آويني كه شهيد شد، حضرات رضايت دادند تا فيلم اولين سري عمليات تفحص و كشف شهدا را از طبقه بندي "خيلي محرمانه " خارج كنند و بگذارند مردم بفهمند: در فكه، چه خبر هاست هنوز؟! http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8901221591
  24. [align=justify]به گزارش سرویس بین‌الملل شبکه ایران، ارتش رژیم صهیونیستی از سربازان خود به عنوان یک جاذبه تروریستی برای جذب توریست‌های همجنس‌باز بهره می‌برد. روزنامه صهیونیستی "یدیعوت آحارانوت" در گزارشی اعلام کرد: یکی از تهیه‌کنندگان فیلم‌های غیراخلاقی در نظر دارد تا با سفر به رژیم صهیونیستی و رفتن به ستاد مرکزی ارتش اسراییل، به کشف افراد مستعد برای ایفای نقش در فیلم‌های پورنو بپردازد. این روزنامه در گزارش خود آورده است: آنها (سربازان اسراییلی) دارای اندامی لاغر، برنزه و بی‌پروا هستند که می‌توانند در برابر هر سختی مقاومت کنند. در واقع همین خصوصیات سربازان اسراییلی است که ارتش ما را به عنوان جاذبه توریستی برای جذب توریست‌های همجنس‌باز شناسانده است! این گزارش حاکی است: "در سال‌های اخیر، تلاش‌های بی‌شمار و متنوعی برای معرفی اسراییل به عنوان کشوری مناسب برای همجنس‌بازها صورت گرفته است که در آخرین آنها، دو شرکت بزرگ آمریکایی پیشنهاد سفر به اسراییل و ساخت مستندی از این کشور برای ارائه به جامعه همجنس‌بازان را داده‌اند. این روزنامه در ادامه تاکید کرده است: در حالی که تصویری منفی از ارتش اسراییل در جهان ایجاد شده است، سربازان اسراییلی خودشان می‌خواهند تصویر دیگری خلق کنند و تصمیم گرفته‌اند این کار را با همکاری تهیه‌کنندگان فیلم‌های پورنو انجام دهند. لوکاس تهیه‌کننده و بازیگر فیلم‌های پورنو که در روسیه و در یک خانواده یهودی متولد شده است، در 25 سالگی به آمریکا مهاجرت کرده و بارها در مصاحبه‌های خود از علاقه خود به اسراییل سخن گفته، سال گذشته برای ساخت فیلم "مردی از اسراییل" به مناطق اشغالی سفر کرده است. وی در قدم بعدی در حال سازماندهی تور 9 روزه‌ای با شرکت همجنس‌بازان برای بازدید از مرکز نظامی ارتش اسراییل و دیدار با سربازان اسراییلی با قیمت 2800 دلار (بدون هزینه پرواز) است که تاکنون 18 نفر را ثبت‌نام کرده است. لينك خبر : http://www.inn.ir/newsdetail.aspx?id=38929[/align]
  25. [align=justify]فرمانده نیروی زمینی ارتش از ساخت سلاح های جدید در این نیرو خبر داد. فرمانده نیروی زمینی ارتش از ساخت سلاح های جدید در این نیرو خبر داد. به گزارش فارس، امیراحمدرضا پوردستان فرمانده نیروی زمینی ارتش در حاشیه مراسم بزرگداشت یازدهمین سالگرد شهادت امیرسپهبد صیاد شیرازی که صبح امروز شنبه در محل ستاد کل ارتش برگزار شد در جمع خبرنگاران اظهار داشت: چون نیروی زمینی برای جنگ‌های کلاسیک طراحی شده بود و شاید این قابلیت و توانایی را نداشت که در عرصه‌های رزم ناهم تراز آن طور که شایسته است موفق باشد، طی سالهای اخیر در ساختار و سازمان و هم در تجهیزات نیروی زمینی تغییراتی داریم و نیروی زمینی را برای حضور در نبردهای نامتقارن آماده کردیم. فرمانده نیروی زمینی ارتش ادامه داد: ساختار و سازمان جدید نیروی زمینی به تصویب ارتش رسیده و برای تصویب نهایی خدمت فرماندهی کل قوا ارسال شده است. وی افزود: قابلیت انعطاف، سرعت و تحرک که پاسخگویی رزم ناهم تراز است از ویژگی‌های این ساختار جدید است. پوردستان در ادامه سخنانش تصریح کرد: سلاح‌های جدیدی متناسب با رزم ناهم تراز تعریف کردیم که برای مثال در بعد پدافند هوایی چه سلاح‌هایی مورد نیاز است و یا برای مقابله با تجهیزات زره‌ای چه تجهیزاتی می‌خواهیم و یا چه نوع تانکی برای رزم‌های آینده نیاز داریم. پوردستان با بیان اینکه برخی از این سلاح‌ها در نیروی زمینی ساخته شده و برخی هم با پشتوانی صنایع داخلی تولید شده است، گفت: از جمله سلاح‌هایی که تولید شده و مورد استفاده هم قرار گرفته، سلاح‌های کامپوزیتی است. همچنین انواع سلاح‌های جنگ الکترونیکی هم تولید شده است. وی افزود: یک سری سلاح‌های جدید هم طراحی شده که به زودی ساخته خواهد شد و در اختیار یگان‌ها قرار خواهد گرفت. فرمانده نیروی زمینی ارتش در ادامه تصریح کرد: در سال 89 جلوه‌های ویژه‌ای از نیروی زمینی را به مردم ارائه خواهیم کرد. پوردستان در بخش دیگری از سخنانش در خصوص تهدیدات اخیر آمریکا علیه ایران گفت: این تهدیدات، تهدیداتی نظری است و بیشتر مورد توجه رسانه‌ها قرار می‌گیرد. وی ادامه داد: نیروی‌های آمریکایی که وارد منطقه شده‌اند احساس کردند می‌توانند سیادت خود را بر منطقه تثبیت کنند اما پس از مدتی فهمیدند راهکار نظامی در تکیه بر سلاح‌های پیشرفته، پاسخگوی مأموریتشان نیست و اگر شرایط به درستی رصد شود می‌بینیم که آمریکاییها و نیروهای فرامنطقه‌ای هم در افغانستان و هم در عراق در یک باتلاق عظیم فرو رفته‌اند که امکان بیرون آمدن ندارند. پوردستان در پایان اظهار داشت: دولت اوباما می‌خواهد به دنیا بگوید که هنوز قدرت گذشته را دارند اما در عمل با مشکلات زیادی مواجه هستند و همین درخواست 30 هزار نیرو برای اعزام به افغانستان نمونه‌ای از درماندگی آنها است و آنها به دنبال مسیری می‌گردند تا خیلی محترمانه از منطقه خارج شوند لينك خبر : http://www.javanonline.ir/Nsite/FullStory/?Id=117405[/align]