zed

VIP
  • تعداد محتوا

    1,735
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    4

تمامی ارسال های zed

  1. از لطف شما متشكرم . خوشحال مي شوم اگر شما و ساير دوستان اطلاعات يا نظراتي در اين خصوص داريد مطرح بفرماييد
  2. [align=justify]با سلام خدمت همه دوستان گرامي من ضمن احترام به نظر شما با صحبت شما موافق نيستم . در اينكه ظرف مدت 30 سال بعد از انقلاب فشارهاي زيادي به مردم ما آمده هيچ شكي نيست اما اينكه مردم از دفاع كردن از خاك و جان و مال و ناموس و دين و شرفشان خسته شده باشند جاي بحث دارد . وضع مملكت يك عنوان كلي محسوب مي شود و به همين دليل كلي بودن شايد كسي پيدا شود و به شما بگويد نخير وضع مملكت خيلي هم بهتر شده و براي اين بهتر شدن هم دلايل خاص خود را داشته باشد . پس بايد ابتدا منظور از وضع مملكت روشن شود و دلايل و شاخصهاي بهتر شدن يا بدتر شدن اين وضع مشخص شود بعد به صورت علمي و با اراپه دلايل و مدارك آن را بررسي كرد و ابعاد مختلف آن را سنجيد تا به نتيجه رسيد متاسفانه يكي از عادات رايج در بين همه ما اين است كه هميشه طرز تفكر خود و نوع نگاه خود به مساپل را صحيح و نگاه غالب مي دانيم و بر اساس آن نتيجه گيري مي كنيم . در صورتي كه روش صحيح اين نيست و درمورد هر اتفاق و مسپله اي بايد نسبت به ريشه هاي آن و روند مساپل و نتايج به دست آمده و نقاط ضعف و قوت آن و نحوه عملكردي كه مي توانست بهتر باشد تحقيق درست انجام داد و سپس نتيجه گيري كرد . به عنوان مثال همين مسپله روابط كشورمان با آمريكا و مساپل متاثر از آن نياز به بحث علمي و دقيق توسط كارشناسان و مطلعين دارد كه البته من خود را جزو اين افراد به حساب نمي آورم . باز عنوان مردم يك عنوان كلي است و بايد مشخص شود مردم مورد نظر چند درصد جامعه مارا تشكيل مي دهند آيا همه افراد جامعه را يا اكثريت جامعه را يا بخش و طبقه خاصي از جامعه را آيا از نخبگان هستند يا از عموم هستند يا تركيبي از آنها و به چه نسبت آيا مقيم كشورند يا ساكن خارج از كشورند چه رده سني و جنسيتي را تشكيل مي دهند و در چه دوراني به اين نتيجه رسيدند كه حاضرشدند بابت فرار از جنگ هستي خود را دودستي تقديم آمريكا كرده و از روي عجز و ناتواني و از موضع ضعف با آمريكا صلح كنند . درواقع آمريكا با آنها صلح كند . دوست گرامي به نظر حقير اين طور نتيجه گيري كردن چندان صحيح نيست و علت آن هم اين است كه هنوز ما واقعا نمي دانيم برخي بزرگترهاي ما براي چه انقلاب كردند و 30 سال نتايج مربوط به آن را متحمل شدند چون اين سايت سايتي نظامي است و قوانين مربوط به خود را دارد و من هم راضي به انجام بحث خلاف قوانين سايت نيستم با اجازه شما از طرف خودم اين بحث را همين جا پايان يافته تلقي مي كنم و تنها توصيه من اين است كه با عجله و از روي احساس نتيجه گيري نكرده و با مطالعه و به صورت علمي با موضوعات برخورد كنيم تا نتايج دقيق تر و به واقعيت نزديكتر را به دست آوريم [/align]
  3. [align=justify]با سلام خدمت همه دوستان گرامي نوع سيستم رزمي معمولا با توجه به نوع تهديد انتخاب مي شود و اينكه نيروي نظامي در چه شرايطي و چگونه بايد وارد عمل شود در حال حاضر اصلي ترين تهديد نظامي عليه ما كشورهاي آمريكا و اسراپيل و همپيمانان آنها هستند كه به طور كلي از لحاظ سخت افزار و نرم افزار نظامي بر نيروهاي مسلح كشورمان برتري دارند و در نتيجه جنگ منظم با آنها براي كشورمان پيروزي بخش نخواهد بود اما انتخاب دكترين جنگ نامتقارن مي تواند براي ما نتيجه بخش باشد مشابه نبرد 33 روزه حزب الله و اسراپيل اين دكترين با بهره گيري از تجربيات دوران دفاع مقدس و مطالعه روشهاي نوين جنگي و به خصوص جنگ هاي اول و دوم خليج فارس ميان عراق و آمريكا و متحدنش و شناخت نقاط قوت و ضعف طرفين و نحوه عملكرد آنها اتخاذ شده است البته فعلا سپاه بر اين اساس عمل مي كند و تجديد سازمان سپاه بر مبناي استاني به اين دليل است به اين مفهوم كه هر استان به صورت مستقل داراي نيرو و تجهيزات و ادوات مورد نياز است و مي تواند به صورت مستقل درگير شود و دراين صورت شكست هر بخش از نيرو روي بخشهاي ديگر تاثير نخواهد داشت برخلاف عراق كه با از بين رفتن شبكه فرماندهي و ارتباط بين نيروها در جنگ اول خليج فارس عملا نيروهاي عراقي سرگردان و فاقد تداركات شده و انسجام خود را از دست داده و قادر به درگيري نبودند [/align]
  4. دوست من ممکنه بیشتر توضیح بدید منظورتون از خروج آخرین ناو از خلیج فارس اینه که آمریکا دیگه تو خلیج فارس ناو نداره یا معنی LATEST رو میگید که آخرین ناوی که به جمع ناوهای دیگه اضافه شد دوباره از خلیج فارس خارج شد چون اگر همه ناوها خارج شده باشن امکان شروع جنگ خیلی زیاد میشه. [align=justify]با سلام خدمت همه دوستان گرامي فكر مي كنم منظور آخرين ناو هواپيما بر باشد چون چندي پيش با ورود اين ناو به خليج فارس آمريكا اعلام كرد داراي دو ناو هواپيما بر در خليج فارس است و آن را پيامي روشن براي ايران قلمداد كرد و پس از مدتي ناو هواپيما بر قبلي از خليج فارس خارج شد و اكنون دومين ناو هم از خليج فارس خارج شده است . در كل فكر نمي كنم خروج اين ناو و ناوهاي آمريكا از درياي مديترانه نشانه تهديدي باشد چرا كه اكنون با اعلام تشكيل دولت لبنان و ثبات نسبي اوضاع در آن كشور و پذيرش پيروزي حزب الله توسط طرف مقابل دليلي براي حضور اين ناوها جهت تهديد حزب الله و حمايت از جناح 14 مارس در لبنان وجود ندارد از طرفي در صورتي خروج ناوها از خليج فارس نشانه تهديد است كه همزمان تقويت نيروهاي آمريكايي در ساير جبهه ها و همچنين تعطيلي پايگاه آنها در بحرين را هم شاهد باشيم زيرا پايگاه دريايي بدون ناو ضمن آنكه فايده اي ندارد خود تبديل به يك نقطه ضعف دفاعي خواهد شد و عملا آسيب پذير تر از زماني است كه ناو در آن وجود داشته باشد [/align]
  5. [align=justify]اين هم از نتايج رزمايش سپاه ناو هواپیمابر امریکایی یو.اس.اس لینکلن به عنوان آخرین ناو امریکایی خلیج فارس را به مقصد دریای عمان ترک کرد. به گزارش رجانیوز، زمانی که لینکلن برای بار دوم به خلیج فارس اعزام شد، رابرت گیتس گفت: این ناو برای کمک به بازسازی عراق به منطقه آمده است و نشان از قدرت برتر امریکا در منطقه دارد. این ناو در حالت آماده باش نزدیک به 3200 خدمه دارد و به رادارهای الکترونیک- ماهواره ای و همچنین به سامانه پرتاب موشک های هدایت شونده دریا به دریا، هوا و زمین مسلح است. لینکلن ناوی هواپیمابر و اتمی است که ساخت آن 6 سال به طول انجامید و در سال 1988 به آب انداخته شد. این ناو چند رکورد را به نام خود ثبت کرده است که یکی از آن ها، بزرگ ترین عملیات تخلیه در زمان صلح است که در سال 1990 و در فیلیپین انجام شد. اولین عملیات نظامی آن نیز شرکت در طوفان صحرا در سال 1992 است. این ناو که قرار بود تا ماه اکتبر در خلیج فارس بماند، به طور ناگهانی و همزمان با رزمایش موشکی و دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در خلیج فارس، منطقه را ترک کرد. از سوی دیگر، خروج این ناو از خلیج فارس ارتباطی با تعویض خدمه و سایر بحث های فنی ندارد و صرفاً برای جلوگیری از خطر احتمالی برخورد صورت گرفته است. نیروی دریایی امریکا همواره مخالف اصلی جنگ با ایران بوده زیرا معتقد است بیشترین تلفات را در جنگ با ایران متحمل خواهد شد. در صورت درگیری احتمالی، نیروی دریایی امریکا ناچار به خروج از منطقه است، در غیراین صورت، متحمل ضربات سنگینی خواهد شد. آدمیرال دوم کوین کاسگریف، فرمانده ناوگان پنجم امریکا مستقر در بحرین در گفتگو با شبکه خبری «ای.بی.سی نیوز» هشدار داده بود جنگ با ایران بسیار فاجعه آمیز خواهد بود و پیامدها و پس لرزه های آن در سراسر منطقه احساس خواهد شد. تهاجم امریکا به عراق و افغانستان در شرایطی صورت گرفت که افغانستان کشوری درونگان و فاقد ارتباط با دریا و عراق نیز فاقد نیروی دریایی و ساحلی کوچک است. این در حالی است که ایران ساحلی طولانی با تسلط بر تنگه هرمز دارد. با این حال، رزمایش سپاه که کلکسیونی از موشک های جدید را به نمایش گذاشت، باعث وحشت بیشتر نیروی دریایی امریکا شده است، به طوری که نیروهای امریکایی مستقر در قطر، بحرین و کویت به حال آماده باش کامل درآمده اند. منبع : رجا نيوز[/align]
  6. با سلام خدمت همه دوستان گرامي اين مورد نقص فني نبوده و توسط موشك زمين به هوا به اشتباه در زمان جنگ قره باغ بين آذربايجان و ارمنستان ظاهرا توسط نيروهاي ارمنستان سرنگون شده اين مورد هم مربوط به بمباران دشمن است آيا كسي از صحت اين مورد اطلاع دارد ؟
  7. با سلام خدمت همه دوستان گرامي به طور معمول پدافند مشكل تر از آفند مي باشد به اين دليل كه ابتكار عمل به دست نيروي آفندي است مگر اينكه نيروي پدافند كننده از لحاظ اطلاعاتي بر نيروي آفندي اشراف اطلاعاتي داشته باشد . نظر شما هنگامي درست است كه در درگيري واقعي دو طرف براي هم مشخص باشند و هر حركت يكديگر را رصد كنند و براي مقابله با آن چاره انديشي كنند . در صورتي كه اگر يكي از طرفين توسط ديگري شناسايي نشود و تازه هنگام حمله و شليك شناسايي شود دفاع در برابر حمله براي طرف مورد حمله واقع شده بسيار سخت است . دليل مهم بودن سرعت بالا نيز همين است . مطابق شنيده ها سرعت موشك يا اژدر حوت 100 متر بر ثانيه است يعني چنانچه از فاصله يك كيلومتري به سمت هدف شليك شود ظرف مدت ده ثانيه به هدف مي رسد حال اگر ميزان زمانبري فرآيند كشف و شناسايي تهديد و تعيين اقدامات متقابل براي مقابله با تهديد و اقدام به مقابله را محاسبه كنيم هدف قبل از انجام واكنش مناسب مورد اصابت قرار گرفته و غرق مي شود هر اسلحه و ضد اسلحه اي محدوديتهاي خاص خود را دارد كه شايد استفاده از آن براي هر موردي جواب ندهد به عنوان نمونه همين سلاحهاي ضد موشك ليزري در مقابل موشكهاي بالستيك و كروز معمولي هنوز در مراحل آزمايشي بوده و در حال بهبود و ارتقاء هستند كه با توجه به سيستم پيچيده و حجم و ابعاد و وزن دستگاههاي مورد نياز جهت توليد اين نور ليزر با توان مورد نظر شايد به كارگيري آن در هر نوع شناوري مقرون به صرفه نباشد و روشهاي ديگري براي مقابله در نظر گرفته شود ضمن آنكه دست نيروي آفندي در تعداد سلاح مورد استفاده و جهت حمله باز بوده و به راحتي هدف را آسيب پذير مي سازد
  8. [align=justify]با سلام خدمت همه دوستان گرامي از دوست عزيز جناب hamed_713 بابت زحمتي كه كشيدند تشكر مي كنم مثل هميشه مبحث و مطلب انتخابي ايشان بسيار دقيق و علمي است متاسفانه در كشور ما كمتر به اين موارد توجه مي شود . ابر شهري مانند تهران علي رغم اينكه پايتخت كشور است اما به لحاظ نسبت امكانات به جمعيت شايد از فقير ترين شهرهاي كشور محسوب شود . حتي بدون در نظر گرفتن امكان جنگ آسيب پذيري بسياري در برابر حوادث و بلاياي طبيعي دارد به خصوص در برخي مناطق آن كه بافت جمعيتي متراكم و ساختمانهاي فرسوده دارد و تمركز مراكز دولتي و خدماتي كه به دنبال خود تمركز مراكز اقتصادي را به دنبال دارد خود آسيب پذيري زيادي را نه تنها براي اين شهر بلكه براي كل كشور به ارمغان آورده است و تركيب و طراحي شهر و نوع تقسيمات آن و نحوه گسترش خدمات و امكاناتي نظير شبكه هاي آبرساني و برق رساني و گاز رساني و مخابراتي خدمات آتش نشاني و بيمارستاني مراكز تهيه ارزاق و مواردي از اين دست به گونه اي نيست كه در برابر شرايط ويژه داراي مقاومت بوده و امكان خدمات رساني را داشته باشد . مطابق پيش بيني ها در صورت بروز زلزله قوي بالاي 7 ريشتر در لحظه اول بيش از يك و نيم ميليون نفر و در مراحل بعدي تا سه ميليون نفر نفر آمار تلفات درجا خواهد بود كه در صورت عدم كمك رساني به موقع اين رقم افزايش خواهد يافت حال اگر خداي ناكرده با حملات نظامي نوين شيميايي و اتمي روبرو شويم ابعاد فاجعه انساني بيش از اينها خواهد بود زيرا اينگونه حملات به صورت هدفمند انجام شده و در آن حداكثر ميزان تلفات و خسارات لحاظ مي شود . يكي از مساپل مهم در اين خصوص موقعيت وزش باد يا جاري شدن آب و مواردي از اين دست مي باشد كه مي تواند در جهت انتشار عوامل شيميايي يا ميكروبي يا هسته اي مهم باشد يا جلو انتشار آنها را بگيرد در زمان جنگ تحميلي مواردي وجود داشت كه دشمن اقدام به بمباران شيميايي نيروي ايراني مي كرد و با تغيير جهت وزش باد اين عوامل به سمت نيروهاي خودش رفته باعث تلفات بالا مي شد البته اين موارد را بايد جزو استثناها و امدادهاي غيبي به حساب آورد و علي رغم اعتقاد به آن نبايد صرفا به اين امدادها تكيه كرد بلكه بايد با برنامه ريزي حساب شده در پي رفع نقاط ضعف و تقويت نقاط قوت بر آمد به قول معروف بايد زانوي اشتر بست و سپس توكل بر خدا كرد [/align]
  9. [align=justify]شبکه تلويزيوني الجزيره در از حدود 5/2 ماه قبل، سلسله گفتگوهايي را در برنامه "شاهد علي العصر" (شاهد دوران) با "حامد الجبوري" وزير امور رياست جمهوري، اطلاع رساني و امورخارجه عراق در زمان رياست جمهوري "احمد حسن البکر" و "صدام حسين"، توسط احمد منصور مجري باسابقه اين شبكه ترتيب داده است. قسمت دهم اين گفتگوها كه هفته گذشته پخش شد، به دوره اي اختصاص دارد كه الجبوري از سمت وزارت امورخارجه بركنار شده و در سال 1986 يعني سال هاي پاياني جنگ ايران و عراق به عنوان سفير عراق در سوئيس منصوب شد. به گزارش رجانيوز، اين مقام سابق عراقي در برنامه شاهد دوران، روايت جديدي از مداخله امريكا در جنگ ايران و عراق به نفع رژيم صدام را بازگو كرد و با اشاره به شدت گرفتن اين مداخلات به ويژه پس از تصرف فاو از سوي ايران، حقايق تازه اي از علت آغاز جنگ عراق با كويت را فاش كرد. الجبوري درخصوص فعاليت هاي خود در سوئيس گفت: من در آنجا 10 درصد کارهايم امور ديپلماتيک بود و 90 درصد کارم تجارت بود. من به قراردادهاي چند صد ميليون دلاري که وزارت دفاع و صنايع نظامي عراق با شرکتهاي سوئيسي امضا مي کردند، رسيدگي مي کردم. وي افزود: سوئيس در زمان جنگ عراق و ايران به هر دو کشور سلاح با قيمت هاي کلان مي فروخت. در اين ميان يوگسلاوي نقشي اساسي داشت. در ظاهر، يوگسلاوي سلاح ها را مي خريد ولي در عمل، خريدار سلاح ها عراق بود. در واقع پول را عراق مي داد ولي خريدار رسمي، يوگسلاوي بود. دولت يوگسلاوي در اين ميان صدها ميليون دلار به جيب زد. هيئت هايي که قراردادهاي خريد تسليحات را تهيه و هماهنگ مي کردند، از بغداد به سوئيس مي آمدند. الجبوري با بيان اينكه "حسين کامل همسر رغد دختر صدام حسين به عنوان وزير دفاع و صنايع نظامي عراق بر اين قراردادها نظارت داشت"، ادامه داد: وي تلفني از بغداد کارها را با من هماهنگ مي کرد. سفير اسبق عراق در سوئيس اظهار با اشاره به اينكه "سوئيس برخلاف آنچه به نظر مي رسد، داراي صنايع نظامي پيشرفته اي است و به ويژه سلاح هايي مي سازد که نياز به فناوري پيشرفته دارد"، توضيح داد: از جمله سلاح هايي که سوئيس به عراق مي فروخت، توپهاي ضدهوايي بود که به ايران هم فروخته مي شد. تفاوت بين عراق و ايران اين بود که ايراني ها خريدهايشان به صورت نقدي بود و عراق نسيه مي خريد. مجري در بخشي ديگر از اين برنامه گفت: عراق روز هجدهم ژوئيه 1988 آتش بس با ايران را پذيرفت. روز هشتم اوت 1988 رسماً بين عراق و ايران پس از 8 سال جنگ که طولاني ترين جنگ قرن بيستم لقب گرفت، اعلام آتش بس شد. چه چيزي صدام را مجبور کرد که پس از 8 سال لجبازي و مخالفت با توقف جنگ، آتش بس را بپذيرد؟ الجبوري در پاسخ گفت: پس از آن که کفه ترازوي جنگ به نفع ايران سنگين شد، يعني از سال 1982 و به ويژه پس از آن که ايراني ها شبه جزيره فاو را اشغال کردند، در استان العماره پيشروي کردند و جاده اصلي بين بغداد و بصره را قطع کردند، اوضاع براي عراق خطرناک شد و همه چيز به نفع ايران تغيير کرد. در همين حال امريکا احساس کرد که رژيم صدام در آستانه فروپاشي است و به همين علت مداخله کرد. وي درخصوص نحوه مداخله امريکا توضيح داد: قانون اساسي امريکا به رئيس جمهور اين کشور اين اختيار را مي دهد که در مواردي دستور ورود به درگيري در هر نقطه اي از جهان را به نيروهاي نظامي اين کشور بدهد و بعداً کنگره را از اين مسئله آگاه کند. رئيس جمهور امريکا براي آن که بتواند بعداً کنگره اين کشور را بخاطر مداخله در جنگ به نفع عراق توجيه کند، نياز داشت شرايطي را ايجاد کند که نشان دهد نيروهاي امريکايي هدف حمله نظامي قرار گرفته اند تا بعداً بگويد نيروهاي امريکايي در واقع به حمله دشمن پاسخ داده اند. اين مقام سابق عراقي اضافه كرد: براي تهيه چنين بهانه اي يک هواپيماي عراقي که ساخت فرانسه بود، با يک يا چند موشک "اگزوست"، ناو آمريکايي "استارک" را در آب هاي خليج فارس هدف قرار داد. در اين حمله 37 ملوان امريکايي کشته شدند. وي در پاسخ به اين سئوال مجري الجزيره که آيا اين حمله با هماهنگي امريکا و عراق صورت گرفت، تأكيد كرد: اين مسئله بعداً مشخص شد زيرا عراق رسماً بخاطر اين حادثه عذرخواهي کرد و آن را تصادفي دانست. "نزار حمدون" که آن زمان معاون وزير امورخارجه عراق بود به واشنگتن رفت و به خانواده قربانيان اين حادثه غرامت پرداخت و اکنون ديگر اين مسئله محرمانه نيست. مجري برنامه همچنين پرسيد "آيا اين حمله صورت گرفت تا بعداً اعلام شود ايران عامل ان بوده است و سپس امريکا براي پاسخ دادن به ايران مداخله کند"، كه الجبوري گفت: مهم اين بود که حمله اي عليه نيروهاي امريکايي صورت گرفته است، خواه عامل اين حمله ايران باشد يا عراق. مهم اين بود که نيروهاي امريکايي در منطقه خليج (فارس) هدف قرار گرفته اند و به همين علت امريکا وارد جنگ در کنار عراق شد. به اين ترتيب بود که تحولات بعدي روي داد و منطقه فاو با ضربه شديدي که امريکا وارد کرد، آزاد شد. وي در پاسخ به اين گفته مجري الجزيره که "اما شما به هماهنگي امريکا و عراق در اين ماجرا (حمله به ناو امريکايي) اشاره کرديد"، گفت: من آن زمان سفير عراق در سوئيس بودم و در همان روزها (چهارم سپتامبر 1987) جشن استقلال سوئيس بود. همان زمان يک خانم سفير امريکا در سوئيس بود. او قبلاً مدير مبارزات انتخاباتي رونالد ريگان بود و بعد از انتخاب شدن ريگان به رياست جمهوري، به جهت پاداش به عنوان سفير امريکا در سوئيس منصوب شد. وقتي او در مراسم جشن استقلال سوئيس با من روبرو شد، گمان مي کردم (بخاطر ماجراي حمله به ناو استارک) با خشم و تندي با من برخورد خواهد کرد زيرا خون امريکايي ها ريخته شده بود اما با تعجب مشاهده کردم که وي صميمانه و به گرمي با من دست داد و گفت "آفرين آقاي سفير". مجري الجزيره گفت: هواپيماي عراقي به ناو امريکايي حمله مي کند و 37 ملوان را مي کشد و سفير امريکا اين گونه برخورد مي کند؟ بازي سياست چقدر کثيف است! الجبوري افزود: من از اين رفتار سفير امريکا غافلگير شدم و اين مسئله يکي از نشانه هايي بود که مرا به اين فکر انداخت که بين امريکا و عراق در اين زمينه هماهنگي انجام گرفته بود. البته بعداً در يکي از مجلات امريکايي هم چنين فرضيه اي را خواندم. مجري الجزيره در ادامه اظهار داشت در برآوردهاي مختلف آمده است که در جنگ عراق و ايران، 150هزار عراقي کشته و 300 هزار عراقي زخمي شدند و خزانه عراق دود شد. حتي گفته مي شود ميزان بدهي عراق به کويت به تنهايي به 40 ميليارد دلار رسيد و عراق 11 ميليارد دلار به اتحاد شوروي و 35 ميليارد دلار هم به غرب بدهکار شد. درآمد نفتي عراق طي اين 8 سال، 180 ميليارد دلار بود که همگي بر باد رفت. به عبارتي در هر سال جنگ، 26 ميليارد دلار از اموال عراق دود شد و اين کشور خسارات سنگيني متحمل شد. الجبوري نيز تأييد کرد كه خسارات عراق در اين جنگ بسيار، بسيار، سنگين بود. مجري الجزيره در بخش ديگري از برنامه پرسيد: صدام با ارتشي که در اختيار داشت، بيم و ترس زيادي ايجاد کرده بود. آيا شخص وي از بيم آنکه اين ارتش کارآزموده، به تهديدي داخلي تبديل شود، از پايان دادن به جنگ نمي ترسيد؟ الجبوري در پاسخ گفت: قطعاً همين مسئله يکي از عوامل و به نظر من عامل اصلي حمله عراق به کويت بود و مسئله اختلاف بر سر منابع نفتي فقط بهانه بود. حتي علت طولاني شدن جنگ عراق با ايران هم همين مسئله بود. به ويژه که عراق به پيروزي دست نيافت، مگر بعد از آنکه امريکا در جنگ مداخله کرد. البته ارتش عراق بود که نيروهاي ايراني را از خاک عراق بيرون راند اما اين کار پس از آن صورت گرفت که امريکا در کنار عراق قرار گرفت. وي اضافه كرد: هدف صدام که در روزهاي آغاز جنگ، تصرف تهران و سرنگون کردن نظام ايران بود، به آزادسازي فاو و خلاص کردن عراق از اين پرتگاه بزرگ تقليل يافت. صدام تلاش کرد نزد عراقي ها و جهانيان چنين وانمود کند که آزادسازي فاو پيروزي بزرگي بود. در چنين شرايطي که جنگ پايان يافت، ارتش يک ميليون نفري عراق به داخل کشور بازگشت. مسئولان عراقي نگران بودند که چگونه با وجود وضع نامناسب اقتصادي با اين ارتش تعامل کنند. جنگ پيامدهاي وحشتناکي براي جامعه عراق به دنبال داشت. جامعه عراق پس از جنگ کاملاً از هم پاشيده بود. اين مقام سابق عراقي در پاسخ به اين سؤال که "صدام چگونه بر عملکرد افسرانش نظارت داشت"، توضيح داد: همه افسران ارشد عراقي يک همراه داشتند که ممکن بود يک افسر جزء يا يک سرباز عادي باشد. اين مأموران به طور مستقيم با دفتر قصي فرزند صدام حسين که مسئول کنترل فرماندهان ارشد نظامي بود، در تماس بودند و گزارش خود را براي او مي فرستادند و هر کس چنين کاري را انجام نمي داد، جان خود را به خطر مي انداخت يا مجازات مي شد. به همين علت اين مأموران رده پائين مجبور بودند، عليه فرمانده اشان جاسوسي کنند. مجري در بخش ديگري از برنامه "شاهد دوران" با اشاره به حمله هواپيماهاي امريکايي به سربازان ارتش عراق که در حال عقب نشيني از کويت بودند و قتل عام آنها، از الجبوري پرسيد آيا صدام به اين شکل از شر ارتشي که از جنگ با ايران برگشته و مشکلاتي ايجاد کرده بود، خلاص شد؟ الجبوري گفت: پس از اين ماجرا، عملاً ارتش عراق نابود شد و چيزي که از آن باقي ماند يک "شبه ارتش" بود. امريکايي ها نقش بسيار کثيفي بازي کردند. آنها با بالگردهاي آپاچي سربازان عراقي را که در حال بازگشت بودند و برخي از آنها حتي لباس نظامي خود را درآورده بودند، هدف قرار دادند. مجري الجزيره در پايان با اشاره به ديدار "ابريل گازاسکي" با رئيس جمهور عراق و نامه اي که رئيس جمهور امريکا در 27 ژوئيه براي اطمينان دادن به صدام براي او فرستاد، گفت: مي توان چنين برداشت کرد که امريکا صدام را تشويق به اشغال کويت کرد تا بعداً چنين کشتاري راه بيندازد.[/align] منبع : رجانيوز
  10. [align=justify]بر خلاف ادعاي نيروهاي لبناني رباينده چهار ديپلمات ايراني و مقامات و رسانه‌هاي صهيونيستي، شواهد متعددي از زنده بودن ديپلمات‌هاي ايراني دربند رژيم صهيونيستي حكايت دارد. به گزارش فارس، محسن موسوي كاردار، احمد متوسليان وابسته نظامي سفارت، كاظم اخوان عكاس و خبرنگار خبرگزاري جمهوري اسلامي ايران و تقي رستگار مقدم راننده آنها روز چهارم ژوئيه 1982 ميلادي كه بيروت در محاصره نظاميان رژيم صهيونيستي بود، هنگام انتقال از شمال لبنان به بيروت در ايست بازرسي منطقه "برباره"در شمال بيروت توسط فالانژهاي لبناني ربوده شدند. براساس اطلاعاتي كه از منابع "نيروهاي فالانژيست "، ارتش لبنان، احزاب و شخصيت‌هاي مسيحي لبنان به دست آمد، افراد پست بازرسي" برباره"، چهار ايراني ربوده شده را پس از ربودن به مركز خود در شرق جاده برده و از آنجا براي كسب تكليف با ستاد مركز شوراي جنگ در منطقه "كرنتينا " در بيروت تماس مي گيرند كه به آنها دستور داده مي شود كه ايرانيان را به كرنتينا اعزام كنند. همان شب بشير جميل فرمانده نيروهاي فالانژيست، شخصا از ايرانيان بازجويي مي‌كند و در پاسخ تماس‌هايي كه از سوي دفتر رياست جمهوري و وزارت امور خارجه لبنان براي آزادي ايراني‌ها با وي گرفته مي‌شود، تاكيد مي‌كند كه ايراني ها آزاد شده‌اند و به دليل بسته بودن راه هاي ورودي پايتخت، آنها از همان جاده ساحلي به سوي طرابلس بازگشته اند. دو روز بعد اتومبيل آنها كه در كوچه‌اي نزديك مركز حزب بعث وابسته به عراق در شهر طرابلس پارك شده بود، پيدا شد و تحقيقات نشان داد كه اتومبيل بعدا به منظور رد گم كردن به طرابلس برده شده و در نزديكي دفتر حزب بعث پارك شده تا چنين وانمود شود كه ايراني‌ها در بازگشت به طرابلس توسط حزب بعث وابسته به عراق كه با ايران در حال جنگ بود، ربوده شده اند. با اين حال، تحقيقات و تماس‌هايي كه از راه‌هاي مختلف با مسئولان حزب بعث در لبنان به عمل آمد، نشان داد كه آنها كوچكترين اطلاعي از سرنوشت ايرانيان ندارند. در تاريخ 6 ژوئيه 1982 راديوي صداي لبنان عرب در بيروت خبر داد كه فالانژيست‌ها چهار ديپلمات ربوده شده ايراني را در ساختمان شوراي جنگ در كرنتينا نگهداري مي‌كنند و سرگرم بازجويي از آنها هستند كه در تماس با مسئولان اين راديو معلوم شد كه آنها اين خبر را از منابع موثقي در شرق بيروت گرفته اند؛ ضمن آن كه نيروهاي فالانژيست اين خبر را تكذيب نكردند. در 7 ژوئيه 1982راديو اسراييل خبر داد فالانژيست‌ها كه چهار ديپلمات سفارت ايران در بيروت را بازداشت كرده‌اند، رييس هيأت را آزاد و سه نفر ديگر را به نقطه نامعلومي انتقال داده اند اما گزارش‌هايي كه بعدا از منابع داخل نيروهاي فالانژيست به دست آمده حاكي از آن بود كه چهار ايراني به مدت 20روز در زير زمين ستاد مركزي كرنتينا نگهداري و مورد بازجويي قرار گرفته اند و سپس به زندان آدونيس منتقل شده اند. نيروهاي فالانژيست در مارس 1984 ايرانيان را از زندان آدونيس به زندان گوستا در منطقه عجلتون منتقل كردند و نكته جالب اين كه آنها سه ماه يك بار نگهبانان زندان ايرانيان را تعويض مي‌كردند. در نوامبر 1984 فرماندهان نيروهاي فالانژيست درجه حفاظت از ايراني‌ها را به شدت بالا بردند و كمي بعد آنها را از زندان عجلتون در منطقه "متن" به نقطه دور افتاده‌اي به نام "دير قطاره" در كوهستان‌هاي شرق منطقه جبيل كه بسيار مستحكم بود، منتقل كردند. سال 1986، يك افسر مسيحي ارتش لبنان به استناد آقاي "ايلي ابي طالع" رييس ركن چهارم نيروهاي فالانژيست، مسئول هماهنگي بين اطلاعات خارجي و اقدامات امنيتي، اطلاع داد كه گروگان‌هاي ايراني از "قطاره" با قايق از طريق دريا به كرنتينا در بيروت منتقل شده و در زندان مخصوص اطلاعات خارجي در زير زمين "شوراي جنگ" مورد بازجويي مجدد قرار گرفته اند كه براساس اين گزارش، گروگان‌هاي ايراني پس از مدتي از كرنتينا به زندان "اوپرلي" در نزديكي "جونيه" منتقل شده اند. همان منبع در دسامبر 1988 اطلاع داد كه ايرانيان را طي تدابير شديد حفاظتي از اوپرلي به جونيه برده و از آنجا آنها را با يك قايق به يك كشتي اسراييلي كه در دريا انتظار مي كشيد انتقال داده اند و ظاهرا اين نقل و انتقال‌ها با بروز اختلاف و درگيري بين ژنرال ميشل عون فرمانده سابق ارتش لبنان و آقاي سمير جعجع فرمانده نيروهاي فالانژيست و بمباران بخش شرقي بيروت و احتمال سقوط برخي از مناطق ارتباط داشته است. سه نفر از مجموع يازده نفر افرادي كه در تأمين حفاظت اين نقل و انتقال شركت داشتند، شناسايي و به طور غير مستقيم مورد سؤال قرار گرفتند و هر سه نفر انتقال افراد خارجي از اوپرلي به بندر جونيه و از آنجا به كشتي اسراييلي را تأييد كردند و تنها يكي از آنها گفت كه وي مي دانسته افراد منتقل شده ديپلماتهاي ايراني بوده اند. در ژوئيه 1989 ايلي حبيقه فرمانده سابق نيروهاي فالانژيست، طي تماسي كه با وي در دمشق گرفته شد اظهار داشت كه براساس آخرين اطلاعات وي، گروگان‌هاي ايراني در دير قطاره نگهداري مي‌شده‌اند. در سپتامبر 1989، آقاي پير يزبك نماينده سابق نيروهاي فالانژيست در اورشليم كه اينك در پاريس به سر مي برد، طي تماسي كه از طريق يكي از دوستان نزديكش با وي به عمل آمد، تأكيد كرد كه گروگان‌هاي ايراني زنده هستند و وي مي‌تواند مدارك لازم براي اثبات اين موضوع را تهيه و ترتيب آزادي آنها را در مقابل مبلغ بسيار بالايي بدهد. نامبرده پس از چند سفر به لبنان و سوريه و بررسي جوانب امر، اطلاع داد كه گروگانهاي ايراني به اسراييل منتقل شده اند و امكان تهيه مدارك مورد نظر وجود ندارد. در 30 آوريل 1990 تلويزيون وابسته به ژنرال ميشل عون در بيروت خبر داد كه سه نفر از چهار نفر ديپلمات ايراني كه در سال 1982 توسط نيروهاي فالانژيست ربوده شده اند همچنان زنده هستند و در منطقه لقلوق نگهداري مي شوند كه در تحقيقاتي كه پيرامون بخش اين خبر تلويزيون، ژنرال عون صورت گرفت، معلوم شد كه اين خبر به دستور شخص عون در چهارچوب جنگ تبليغاتي بين وي و سمير جعجع پخش شده است. براساس اين تحقيقات منابع عون، اطلاعات ركن دوم ارتش و عوامل طرفدر وي در نيروهاي فالانژيست بوده اند. در سپتامبر 1990، منصور رحمه از بازرگانان معروف مسيحي در بخش شرق بيروت كه روابط بسيار نزديكي با سمير جعجع دارد، در ملاقاتي در هتل سامرلند بيروت تأكيد كرد كه ديپلماتهاي ايراني زنده اند و مدتي است كه به اسراييل منتقل شده اند وحتي وقتي كه آنها در لبنان بودند تصميم پيرامون سرنوشت آنها در دست موساد بود. در نوامبر 1990 يك شخصيت بسيار معتبر و آگاه مسيحي در لبنان به يكي از شخصيتهاي سياسي مسلمان اين كشور تأكيد كرد كه سمير جعجع، گروگانهاي ايراني را به اسراييل فروخته است. وي پيرامون اينكه اسراييل چه سودي از نگهداري گروگانهاي ايراني مي برد گفته بود كه به عقيده وي اسراييل مي خواهد آنها را با يك خلبان اسراييلي كه در لبنان ناپديد شده و گفته مي شود كه توسط سپاه پاسداران از ايران اسير شده است، مبادله كند. هيچ يك از منابعي كه مدعي به قتل رسيدن گروگان‌هاي ايراني هستند، نتوانستند براي اثبات اين ادعا دليلي ارايه دهند. علاوه بر اين، منابع مذكور تاريخ‌هاي متضادي را براي كشته شدن ديپلماتهاي ايراني ذكر كرده اند كه مهمترين آنها عصر همان روز بازداشت (4ژوئيه 1982) در كرنتينا ؛ 20 روز پس از ربوده شدن در اواخر ژوئيه يا اوايل اوت 82 ؛ سال 1983؛ سال 1984 و ژانويه 1986 در جريان حركت نظامي سمير جعجع عليه ايلي حبيقه در اثر بمباران منطقه كرنتينا نام برده شده است. كليه مراجعي كه پپرامون سرنوشت چهار ايراني تحقيقاتي كرده اند (ازجمله آمريكاييها) متوجه اين تضاد شده و اعتراف كرده اند كه پاسخي براي اين تضاد ندارند. در حالي كه، از نظر اصول منطق، وقتي يك خبر به چند شكل متضاد بيان مي شود، اصل خبر با همه شكل هاي بياني اش، مردود شناخته مي شود. در همين راستا، سمير جعجع در ملاقاتي در تاريخ 20 نوامبر 1990 ادعا كرد كه هر چهار ايراني در روز بازداشت در ستاد فرماندهي "نيروهاي فالانژيست در كرنتينا به دستور تلفني ايلي حبيقه اعدام شده و اجسادشان در خرابه هاي واقع در پشت ستاد فرماندهي انداخته شده و با بلدوزر روي آنها خاك ريخته اند. با همه افرادي كه توسط سمير جعجع به عنوان شهود يا عاملان اين حادثه معرفي شدند، مصاحبه هاي دقيقي به عمل آمد و معلوم شد كه آنها خطوط اصلي يك سناريو را حفظ كرده و تكرار مي كنند، اما در توضيح جزئيات حادثه دچار گيجي و تناقض گويي مي شوند و اطلاعات ضد و نقيض مي دهند و لذا ثابت شد كه ادعاي شهادت اين افراد به منظور صحنه سازي و گم كردن حقيقت بوده است. در 30 مارس سال 2000 ميلادي، طي ديداري كه اعضاي خانواده گروگان‌هاي ايراني با ايلي حبيقه مسئول سابق اطلاعات و سپس فرمانده نيروهاي فالانژيست به عمل آوردند، وي اظهار داشت كه هيچ اطلاعي از كشته شدن گروگانها ندارد و شخص سمير جعجع در جريان انتقال احتمالي آنها به اسراييل دخالت داشته و همچنين وي به مكان نگهداري (زندان) آنها و زمان انتقال آنها به اسراييل اشاره كرد. در اكثر ادعاهاي مربوط به كشته شدن گروگانها، شخص ايلي حبيقه به عنوان آمر و عامل ذكر شده است، ولي ايلي حبيقه بارها اين اتهام را رد كرده است. منبع : سايت الف به نقل از خبرگزاري فارس[/align]
  11. [align=justify]روزنامه ايتاليايي " لارپويليکا" در شماره اخير خود نوشت: همزمان با سفر محمود احمدي نژاد به ايتاليا در رم گفته مي شد که در اقامتگاه سفير ايران در پايتخت ميزبان، ميزان غير معمولي تشعشات راديو اکتيو به ثبت رسيده و به همين دليل تدابيري از سوي گروه محافظت احمدي نژاد اتخاذ شده بود. در اين گزارش که به قلم " وينسنزو نيگرو " با عنوان "قصد داشتند احمدي نژاد را در رم بکشند" به چاپ رسيده ، آمده است : تيم کارشناسي براي ترتيب دادن سفر احمدي نژاد به ايتاليا در اقامتگاه سفير ايران در رم واقع در خيابان کاميلوچا، که قرار بود احمدي نژاد در آنجا اقامت داشته باشد، سطح بسيار بالايي از تشعشات راديو اکتيو را ثبت کرده بود. در ادامه اين گزارش آمده است: تيم دوم اعزامي از ايران که همراه با احمدي نژاد وارد رم شده بود، بار ديگر با سطح بالاتر و غيرعادي متوجه تشعشات راديو اکتيو در اقامتگاه سفير شد و به همين دليل سفير ايران و خانواده اش براي چند روز مجبور به اقامت در محل ديگري شدند. در بخش پاياني اين گزارش، نويسنده با اشاره به اعتراض سريع و رسمي سفارت ايران به وزارت خارجه ايتاليا آورده است: کارشناسان ايتاليايي با تاخير فراوان و پس از زايل شدن آثار تشعشات راديو اکتيو به محل اعزام شدند.[/align] منبع : سايت الف
  12. [align=justify]سفير جمهوري اسلامي ايران در ايتاليا در خصوص موضوع سوء قصد عليه رييس جمهوري اسلامي ايران در سفر به رم گفت که اين ماجرا توهم توطئه نبوده و صحت دارد. به گزارش رجانيوز، "ابوالفضل ظهره وند" در گفت و گو با ايرنا در اين باره تصريح کرد: يک روز قبل از سفر براي کنترل شرايط دستگاه X-RAY نصب شده در محلي که آقاي احمدي نژاد قرار بود اقامت داشته باشد، به محل رفتم و در بررسي ها مشاهده شد که شدت يا ميزان اشعه دستگاه مورد نظر که در داخل ساختمان قرار داشت، بيشتر از حد معمول است. ظهره وند با اشاره به اينکه ميزان اشعه دستگاههاي X-RAY در ايتاليا 300 است، افزود: کمي بعد ميزان اشعه دستگاه مذکور به بيش از 550 رسيد و به مرور افزايش يافت و به 800 رسيد. سفير ايران در رم ادامه داد: ابتدا به خرابي دستگاه مشکوک شديم و به فرض اينکه دستگاه خراب است، دستگاه ديگري به محل آورديم اما معلوم شد که مشکل از دستگاه نيست و ظاهرا اشعه از جايي کنترل مي شد. ظهره وند با بيان اينکه طبق گفته افراد متخصص در زمينه اشعه X-RAY درصورتي که ميزان اشعه از 1500 تجاوز کند، احتمال خطر جدي براي افراد حاضر در معرض آن وجود دارد ، گفت : وقتي رييس جمهوري وارد محل شد، ميزان اشعه دستگاه بيشتر شد و به بالاي 1000 رسيد بطوريکه آثار ناشي از شدت اشعه در محيط داخل ساختمان کاملا احساس مي شد. وي ارائه توضيحات درباره جزئيات بيشتر اين توطئه و هويت عوامل آن را به زمان مقتضي موکول کرد. منبع :رجانيوز به نقل از ايرنا[/align]
  13. zed

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    به گزارش خبرگزاري فارس به نقل از روزنامه آيريش اگزماينر، اين سازمان پيش از اين نيز درباره افزايش واردات هروئين به ايرلند و اروپا هشدار داده بود. كل محموله‌هاي هروئين توقيف شده در ايرلند در سال 2008 تاكنون به 96 كيلوگرم رسيده كه اين ميزان در كل سال 2007، 146 كيلوگرم و بزرگ‌ترين توقيف محموله‌هاي هروئين در سال در ايرلند بوده است. سازمان مبارزه با قاچاق مواد مخدر سازمان ملل متحد در گزارش سال 2008 خود اعلام كرد كه افزايش توليد ترياك در سال گذشته همزمان با افزايش توليد كوكائين بوده است كه به توليد هروئين نيز شتاب مي‌بخشد. "آنتونيو ماريا كاستا" مدير اجرايي اين سازمان گفت: "تحقيقات سازمان ملل نشان از افزايش كشت غيرقانوني مواد مخدر در سال 2007 داشته است كه نسبت به سال 2006 با 17 درصد افزايش روبه‌رو بوده است. با اين روند بايد انتظار داشت كه به زودي سونامي هروئين سواحل اروپا را در بر گيرد." وي افزود: "افزايش توليد در كنار ايجاد مسيرها و راه‌هاي جديدي براي قاچاق كه اغلب در آفريقا است مي‌تواند منجر به افزايش تقاضا (اغلب در كشورهاي پيشرفته) شود كه در حال حاضر هم به چشم مي‌خورد. اين كار بازاري جديد را براي تعدادي از مرگبارترين مواد مخدر جهان در كشورهاي در حال توسعه ايجاد خواهد كرد." منبع : خبرگزاري فارس
  14. به گزارش فارس به نقل از پايگاه خبري المحيط، برخي از كارشناسان بسياري از تهديدهاي اخير عليه ايران را تبليغ صرف مي‌دانند و معتقدند مطرح كردن گزينه نظامي عليه ايران تنها به دليل سرپوش گذاشتن بر افتضاح‌‌هاي "ايهود اولمرت" نخست‌وزير اسرائيل و شكست "جرج بوش" رئيس‌جمهور آمريكا در عراق و افغانستان است. المحيط با اشاره به برخي گزينه‌هاي پيش‌روي ايران براي واكنش تاكيد مي‌كند، ايران در صورت حمله احتمالي آمريكا و اسرائيل، برگ‌هاي برنده بسياري براي پاسخ‌گويي دارد كه قطعا مهاجمان را غافلگير خواهد كرد. بنا بر اين گزارش، دليل تبليغاتي بودن تهديدات عليه ايران اين است كه نتيجه چند لحظه بعد جنگي كه عليه تهران آغاز مي‌شود اصلا روشن نيست، چون ايران به عنوان قدرتي منطقه‌اي داراي وزني اقتصادي، انساني و راهبردي است كه قادر است روند كشتي‌راني در خليج فارس را متوقف و تنگه هرمز را مسدود كند. اين در حالي است كه روزانه 15 ميليون بشكه نفت از تنگه هرمز عبور مي‌كند و بنابراين اقتصاد كشورهاي عربي فلج مي‌شود. علاوه بر اين در پي قطع روند صادرات نفت، ثبات سياسي و امنيتي جهان بر هم خواهد ريخت همچنانكه اروپا و ژاپن، به ترتيب 52 و 70 درصد نفت خود را از نفت خليج فارس تامين مي‌كنند. المحيط از توان داخلي ايران به عنوان يكي از برگ‌هاي برنده ايران نام مي‌برد و ومي‌نويسد: در يك گزارش از واحد پژوهش كنگره آمريكا كه مركزي پژوهشي-مطالعاتي و وابسته به كنگره است آمده است " آمريكا در زمان كنوني با تهديدي خطرناك‌تر از ايران رو‌به رو نيست. زيرا ايران پرونده‌هاي نگران‌كننده بسياري براي آمريكا مانند درگيري اسرائيلي ‌عربي، رابطه ايران با عراق و كشورهاي خليج[فارس]، رابطه آن با كشورهاي اسلامي آسيا و افغانستان، دارد كه پروند هسته‌اي هم بايد به آن افزود. گزارش واحد پژوهشِ وابسته به كنگره مي‌افزايد: مهم‌ترين و اصلي‌ترين مانع و مشكل آمريكا، دشوار بودن ضربه زدن به ايران از درون است، چون دولت كنوني ايران به رياست محمود احمدي‌نژاد از لحاظ سياسي بسيار با ثبات به نظر مي‌رسد، همچنانكه از لحاظ اقتصادي نيز به لطف بالا رفتن قيمت نفت و سياست‌هاي دولت احمدي‌نژاد در كمك به قشر ضعيف و بخشودن برخي قروض كشاورزان وضعيت با ثباتي دارد. بنا بر گزارش واحد پژوهش كنگره، علاوه بر عوامل مذكور، سياستي كه جرج بوش در سال 2002 براي تغيير نظام در ايران در پيش گرفت نيز امروزه بسيار بعيد و دور از دسترس مي‌رسد، همچنانكه حمايت آمريكا از گروه‌هاي مخالف ايران به حد حمايت مردم ايران از حكومتشان نيست. المحيط از شكست اطلاعاتي آمريكا و اسرائيل در خصوص برنامه هسته‌اي ايران از ديگر برگ‌هاي برنده ايران نام مي‌برد و مي‌نويسد: مركز مطالعاتي شوراي روابط خارجي واشنگتن معتقد است حمله هوايي برق‌آساي آمريكا و اسرائيل به ايران شكست مي‌خورد. از جمله دلايل آن، شكست اطلاعاتي آنان در دستيابي به اطلاعات دقيق و با ارزش از برنامه هسته‌اي و توانمندي نظامي ايران است. بنا بر اين گزارش، ايران به اين دليل كه دائما به دليل برنامه هسته‌اي خود احساس خطر مي‌كند براي بدترين احتمالات خود را آماده كرده است. تاسيسات هسته‌اي خود را در مكان‌هاي مختلف پراكنده و كاملا محافظت‌شده تاسيس كرده است. در گزارش شوراي روابط خارجي واشنگتن اين پرسش مطرح شده است كه "چگونه 200 جنگنده(كه اين 200 فروند، كل جنگنده‌هاي موجودِ آمريكا در خليج [فارس] است) مي‌تواند صدها هدف پراكنده در كل مساحت جغرافيايي ايران را كه بيش از يك ميليون 600 هزار كيلومتر مربع است هدف قرار بدهد؟" گزارش اين مركز مطالعاتي مي‌افزايد: ايران همچنين بر در اختيار داشتن سامانه دفاعي هوايي موثر كه شامل موشك‌هاي روسي پيشرفته "تورام‌" مي‌شود متمركز شده است. علاوه بر اين موشك‌هاي گوناگون و مختلف "سام" نيز هست كه در كنار آن ايران تلاش مي‌كند صدها پايگاه ضد هوايي مجهز به رادار پيشرفته محلي كه بارزترين آن پايگاه "ميثاق" است، داشته باشد كه قادر است صدها حمله هوايي را با قدرت عالي پاسخ بدهد و موشك‌هاي متحرك را هدفگيري كند. اين گزارش مي‌افزايد، ايران ناوگان دريايي‌اي دارد كه حاوي ناوشكن، زيردريايي، صدها قايق تندرو و مجهز به موشك دريايي با بُردهاي مختلف و همچنين موشك‌هاي پيشرفته "زمين به دريا" است كه قادر است هر هدف دريايي در خليج فارس و دريايي عمان را نابود كند. مثلا، "كوثر" نمونه‌اي از موشك ميان بُرد است كه در جنگ 33 روزه توانست ناوچه پيشرفته اسرائيلي "ساعر" را نابود كند. گزارش شوراي روابط خارجي واشنگتن مي‌افزايد، جز اين، موشك‌هاي بالستيك ايران نيز هست كه يكي از بهترين برگ‌هاي برنده ايران است. ايران هزاران موشك از انواع مختلف در اختيار دارد كه مهم‌ترين آن: شهاب 1، 2 و3 است كه 2000 كيلومتر برد دارد و قادر است هر هدف و پايگاه آمريكايي را در خليج[فارس] بزند و حتي مي‌تواند اسرائيل را هدفگيري كند. المحيط از نفت به نام سلاح و برگ برنده ديگر ايران در مقابل حمله احتمالي ايران نام مي‌برد و مي‌نويسد: تكيه‌گاهي كه ايران در مقابل تهديدات اسرائيل و آمريكا به آن اعتماد مي‌كند_حداقل در زمان كنوني_ سلاح نفت است. قيمت هر بشكه نفت تا حد بي‌سابقه‌اي بالا رفته است، در نتيجه متوقف شدن توليد نفتي ايران كه حدود 7/2 ميليون بشكه در روز است صنعت شهرهاي مهم دنيا را فلج خواهد كرد و اگر كل دنيا بخواهد اين كاهش را جبران كند نهايتا مي‌تواند 5/1 ميليون بشكه توليد كند كه در اين صورت هم حدود 2/1 ميليون بشكه كمبود خواهد بود. المحيط علاوه بر اين به نفوذ منطقه‌اي ايران اشاره مي‌كند و مي‌افزايد: برگ برنده ديگر ايران نفوذ منطقه‌اي تهران است. تغييرات بسياري در منطقه ديده ميَ‌شود. شكست سياست‌هاي خاورميانه‌اي آمريكا عرصه وسيعي براي ايران گسترده است. علاوه بر اين متحدان ايران در منطقه مثل "حزب‌الله لبنان" و جنبش "حماس"(جنبش مقاومت اسلامي فلسطين) دستاوردهايي در منطقه به دست آورده‌اند كه امكان ايفاي نقشي منطقه‌اي، روزافزون و به ضرر متحدان آمريكا به ايران مي‌دهد. بنا بر اين به محض حمله آمريكا به ايران منافع آمريكا در خاورميانه چه مستقيم، چه غيرمستقيم(از طريق متحدان عربي و اسلامي) به سرعت هدف قرار مي‌گيرد. بنا بر اين گزارش، چه بسا حمله نظامي به ايران، به وسيله تشديد جنگ چريكي عليه پايگاه‌هاي مختلف آمريكا در عراق منعكس شود. به طوريكه باعث مي‌شود حدود 140 هزار سرباز آمريكايي در حالت اسارت جنگي يا گروگان قرا بگيرند يا "مقاومت" در فلسطين و لبنان عليه اسرائيل شعله‌ور بشود. ادامه دارد... منبع : خبرگزاري فارس
  15. zed

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    رئيس جمهور درباره طرح آمريكا براي ربودن وي در عراق گفت: در سفر نخست‌وزير عراق به تهران به وي گفتم كه اگر اين خبر را تكذيب كنيد جزئيات طرح ترور را منتشر خواهيم كرد. به گزارش خبرگزاري فارس، محمود احمدي‌نژاد رئيس جمهور امروز چهارشنبه در حاشيه افتتاح سايت‌هاي تخصصي و كاربردي وزارت بازرگاني در گفتگو با خبرنگاران در پاسخ به سؤالي در خصوص طرح ربوده شدنش در عراق، گفت: اجازه بدهيد كه بنده به وقت آن اين مسئله را توضيح بدهم، به تبعات آن نگاه كنيد طرف اصلي يعني دولت آمريكا هيچ پاسخي به اين مسئله نداد و اين موضوع را تكذيب نكرد. وي با ابراز تعجب از اينكه برخي افراد داخلي در كشور اين موضوع را تكذيب مي‌كنند، گفت: ما خبري را در خصوص عمل دولت آمريكا داده‌ايم، اما برخي در داخل در صدد تكذيب آن هستند كه اين امر موضوع خنده‌داري است. رئيس جمهور با اشاره به اينكه در سفر نوري المالكي نخست‌وزير عراق به تهران به وي گفتم كه اگر اين خبر را تكذيب كنيد جزئيات طرح ترور را منتشر خواهيم كرد تا همگان از آن اطلاع يابند، افزود: هيچ مقامي در عراق نيز اين موضوع را تكذيب نكرده است و تنها كساني كه هيچ مسئوليت خاصي در عراق ندارند، اين موضوع را تكذيب كردند. احمدي‌نژاد با طرح اين پرسش كه «ارتباط اين عده‌اي كه در داخل كشور به تكذيب اين موضوع مي‌پردازند با اشغالگران عراق چيست؟» گفت: آيا دل اين افراد براي اشغالگران مي‌سوزد و يا اينكه آيا آنها نمايندگي داشته‌اند كه از سوي اشغالگران اين موضوع را تكذيب كنند و يا اينكه به شما آسيبي در اين قضيه رسيده كه درصدد تكذيب طرح ترور هستيد؟ وي ادامه داد: اين سراسيمگي كه افرادي را از حاشيه وارد كردند تا مسئله را لوث و تكذيب كنند جاي سؤال جدي دارد. منبع :سايت الف به نقل از خبرگزاري فارس
  16. [align=justify]يكي از فرماندهان آمريكايي مستقر در عراق براي پيدا كردن منبع يا منابعي كه پروژه ربودن رييس جمهوري اسلامي ايران را در جريان سفرش به عراق لو دادند، مامور شده است. به گزارش رجانيوز به نقل از ‬ايرنا، حاكي است اين نظامي پنتاگون در طول دو روز گذشته در تماس با بعضي از چهره‌هاي سياسي و امنيتي عراق، از آنها خواست در اين خصوص تحقيق و نتيجه بررسي‌هاي خود را به وي اعلام كنند. اين فرمانده آمريكايي به يكي از مقامات سياسي عراق گفت: افشاگري احمدي نژاد درباره طرح مشترك سيا و پنتاگون براي ربودن وي در بغداد دستگاه اطلاعاتي آمريكا را شوكه كرده است . وي اين را هم اضافه كرد كه طراحان و مسوولان اجرايي پروژه مذكور يكديگر را به بي‌احتياطي و لو دادن ماجرا متهم مي‌كنند. منبع : رجانيوز به نقل از ايرنا[/align]
  17. [align=justify]با سلام خدمت همه دوستان گرامي همانطور كه مي دانيد دفاع مقدس نبردي نابرابر و كم نظير در تاريخ نظامي جهان مي باشد كه در يك سو ايران اسلامي به تنهايي و در سوي ديگر عراق با پشتيباني كامل مادي و معنوي دو بلوك شرق و غرب جهان صف آرايي كردند . محاصره همه جانبه و فشار تحريم در ابعاد مختلف و عدم پشتيباني و حمايت از جانب ابر قدرتها و ديگر كشورها باعث شد تا ايرانيان بر خود تكيه كرده و ابتكارات و نوآوريهايي به خرج دهند كه برخي از آنها در تاريخ جهان كم سابقه يا حتي بي سابقه بوده است . اگر دوستان اطلاعات يا نظراتي در اين خصوص دارند در صورت تمايل مطرح كنند تا به ياري خدا بحث پرباري داشته باشيم . به عنوان نمونه استفاده از رادارهاي تجارتي ظاهرا با برد 12 يا 18 مايل جهت هدايت آتش توپخانه ساحلي سپاه در اروند رود و دهانه خليج فارس براي هدف قراردادن شناورهاي نظامي عراق به اين صورت كه با اصابت گلوله توپ بر روي آب نقطه اي در صفحه رادار ديده مي شد و بر اساس آن تصحيح مورد نياز صورت گرفته و شناورها مجددا هدف قرار مي گرفتند و اين كار تا اصابت شناور ادامه مي يافت اين طور كه من شنيده ام اين كار كم سابقه بوده است مورد بعدي دفاع شهيد چمران از شهر اهواز با استفاده از آب مي باشد . آن طور كه شنيده ام ابتدا در در سمت مورد هجوم عراق كانالي حفر شده و از آب پر شده كه پيشروي عراق را متوقف مي كند سپس با استفاده از صد دستگاه موتور قوي آب شبانه آب را به سمت نيروهاي عراقي روانه مي كند و ظاهرا با اين كار نيروي دشمن صبح روز بعد مجبور به عقب نشيني ميشود . بعد از اين عراق جهت جلوگيري از نفوذ آب خاكريز احداث مي كند . در برابر اين اقدام نيروهاي ايراني دبه هاي پلاستيكي بزرگي را فراهم كرده با كود شيميايي پر مي كنند و درون آن مواد منفجره نظير تي ان تي كار گذاشته و آنها را به تعداد بسيار زياد مجددا شبانه به سمت نيروهاي عراقي روي آب مي اندازند و با انفجار آنها شكافهايي در خاكريز ايجاد شده و مجددا آب وارد مواضع عراقي ها مي شود مورد بعد منحرف كردن موشكهاي شليك شده به سمت نفت كشها و كشتي هاي پهلو گرفته در بنادر ايران است به اين صورت كه با استفاده از يونيلت كه درون آنها ميلگرد زده بودند هدفهاي كاذب ساخته و به تعداد زياد اطراف كشتي ها روي آب شناور كرده بودند و موشكهاي شليك شده بعضا آنها را هدف قرارداده و منحرف مي شدند متاسفانه منبع نوشتاري جهت صحت موارد ذكر شده پيدا نكردم و آنها را شنيده ام اگر كسي از دوستان در اين زمينه يا موارد ديگر اطلاعاتي دارند در صورت تمايل مطرح فرمايند [/align]
  18. در حالي كه جمعه گذشته «نوري المالكي»، نخست‌وزير عراق، از به بن‌بست رسيدن مذاكرات دولت‌هاي عراق و آمريكا درباره توافقنامه امنيتي خبر داد، خبرنگار «تابناك» از بغداد، از نارضايتي بيشتر مقامات برجسته عراق نسبت به اين پيمان خبر مي‌دهد. بنا بر اين گزارش، چندي پيش حتي «جلال طالباني»، رئيس‌جمهور عراق كه در افكار عمومي داراي روابط بهتري با مقامات آمريكايي شناخته مي‌شود، در جلسه شوراي امنيت ملي عراق اظهار كرده كه اگر توافقنامه امنيتي با آمريكا با وضع كنوني بسته شود، همه ما رهبران عراقي بايد سوار يك هواپيما از عراق برويم و عراق را براي آمريكايي‌ها واگذاريم. وي همچنين در يكي از نشست‌هاي خود با «رايان كروكر»، سفير آمريكا در عراق با تشريح خاطره‌اي براي او، مخالفت خود را اين پيمان اظهار كرده است. طالباني كه سوابق برجسته‌اي در مبارزه با رژيم ديكتاتوري صدام دارد، اظهار كرده، در زمان اشغال و استعمار عراق توسط انگليسي‌ها، آنها شخصي به نام «محمدخان» را آوردند و از او خواستند پادشاه عراق شود و اختيارات پادشاه را براي او برشمردند. استعمارگران تنها از او خواستند يك مشاور انگليسي هم در كنار پادشاه حضور يابد و با درخواست شاه، اختيارات مشاور انگليسي را هم تشريح كردند. در اين ميان، شاه عراقي پس از مقايسه اختيارات شاه و مشاور، خطاب به انگليسي‌ها اظهار مي‌كند كه در صورت امكان، او مشاور شود و يك انگليسي به عنوان شاه عراق تعيين شود. icon_frown طالباني با اين وصف، عملا به سفير آمريكا در عراق فهمانده كه پيمان امنيتي، حكايت همان مشاور انگليسي‌هاست و اختيارات عراقي‌ها را در كشورشان به شدت محدود مي‌كند.
  19. zed

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    با سلام خدمت همه دوستان گرامي گمان مي كنم ايران از اين هواپيماها به عنوان گرو در قبال غرامت جنگ استفاده مي كند يا آنكه آنها را بخشي از بدهي عراق در اين خصوص مي داند . به هر حال فكر نمي كنم جاي نگراني در اين خصوص باشد . ضمن آنكه اگر هم چنين قصدي باشد هواپيماهاي قديمي تر و با كارايي كمتر در اولويت ايران براي بازگشت به عراق قرار مي گيرند .
  20. [align=justify]با سلام خدمت همه دوستان گرامي من فكر مي كنم آنها روي هرقدم و حركت ما حساس هستند . همين باز سازي پل مراحل گوناگوني دارد كه نمايي از ميزان قدرت مهندسي و مديريت پروژه و مساپلي از اين دست را در اختيار دشمن قرار مي دهد و آنها را در طرح ريزي گامهاي بعدي ياري ميكند . براي كارشناسان آنها تنها مشاهده عكس و فيلم براي پي بردن به خيلي از توانايي ها يا نقاط ضعف كفايت مي كند . سرعت و نحوه اجراي پل به عنوان مثال اين نتيجه را براي آنها دارد كه ايران در صورت هدف حمله واقع شدن و تخريب زير ساختهايي نظير پل و سد و نيروگاه و امثال آن ظرف چه مدت و با چه كيفيتي قادر به بازسازي بوده و به چه نحوي مي توان هزينه اين بازسازي را براي ايران افزايش داد يا زمان آن را طولاني كرد و از اين طريق به ايران ضرر رساند . البته اين يك نتيجه حداقلي است و ممكن است نتايج ديگري نيز از اين موضوع عايد آنها شود . اين يكي از نقاط قوت آنها محسوب ميشود كه از هيچ فرصتي براي كسب اطلاعات و بالابردن ميزان دانش خود درباره توانايي هاي حريف نمي گذرند . اميدوارم شاهد چنين حساسيتي از سوي ايرانيها نيز باشيم[/align]
  21. [align=justify]به روايت اسناد محرمانه و رسمي فرانسه ابعاد گسترده خسارات اسرائيل در جنگ 33روزه مشخص شد خبرگزاري فارس: يك مركز فرانسوي با انتشار گزارشي رسمي از دولت فرانسه كه در 300 صفحه منتشر شد ابعاد جديد و محرمانه‌اي از اسرار جنگ 33روزه و خسارات خيره‌كننده رژيم صهيونيستي در اين جنگ را فاش كرد. به گزارش فارس به نقل از پايگاه خبري الانتقادنت، مركز فرانسوي "محور منطق" «axis of logic» كه در ايالت ماساچوست آمريكا فعاليت مي‌كند، خلاصه نسخه‌اي از گزارش سري خود درباره جنگ 33روزه را به همراه تصاوير و نقشه‌هاي رسمي روي خروجي پايگاه اينترنتي خود قرار داده است. اين گزارش به آمار خيره‌كننده تلفات و خسارات رژيم صهيونيستي در جريان اين جنگ اشاره مي‌كند و سانسور خبري شديد اين رژيم را در انتشار اخبار تلفات نيروهاي خودي برملا مي‌نمايد. بر اساس اين گزارش، رسمي در اين جنگ دوهزار و 300صهيونيست به هلاكت رسيده و بيش از 700 نفر زخمي شده‌اند، اين در حالي است كه اسرائيل آمار تلفات اين جنگ را 119 نفر ذكر كرده‌ است. همچنين تعداد 160 تانك متعلق به اسرائيل منهدم شده‌اند كه 65 دستگاه از آنها به طور كامل از بين رفته است، 38 دستگاه از اين تانكها نيز از نوع "مركاوا" بودند كه اسرائيل ادعا مي‌كرد اين تانكها غير قابل انهدام هستند. تنها در ناوشكن ساعر كه توسط نيروهاي حزب‌الله منهدم شد بيش از 24 صهيونيست به هلاكت رسيده‌اند كه اسرائيل اين رقم را چهار تن اعلام كرده بود. اين گزارش مي‌افزايد: منابع اطلاعاتي روسيه، اطلاعات اشتباه و گمراه كننده از مواضع حزب‌الله و نيروهاي آنان به اسرائيل ارائه كرده است. بر اساس اين گزارش همانگونه كه گزارشهاي بسياري پيش از اين اشاره كرده‌اند جنگ 33روزه نتيجه ربوده شدن دو صهيونيست از سوي افراد حزب‌الله لبنان نبود بلكه برنامه‌اي از پيش تعيين شده بر اساس توافقات آمريكا و اسرائيل براي آغاز اين جنگ تهيه شده بود. ايالات متحده همچنين در اين مدت به اسرائيل اعلام كرده بود كه از طريق نيروهاي زميني نمي‌تواند در اين جنگ پيروز شود، به همين علت اين رژيم را با انواع سلاحها و موشك‌ها از جمله بمبهاي خوشه‌اي مجهز كرد. اين گزارش در ادامه به خسارات نيروهاي حزب‌الله مي‌پردازد و آن را از منابعي نظير سازمان ملل و دولت لبنان مورد بررسي قرار مي‌دهد، بر اساس اين آمار، 50 مبارز از نيروهاي حزب‌الله در جريان اين جنگ به شهات رسيده‌اند. رژيم صهيونيستي در اين مدت بيش از 12هزار حمله هوايي به شهر‌هاي مسكوني لبنان انجام داد و بسياري از شهروندان بي‌گناه را در منازل خود به شهادت رساند، اين آمار در ميان نيروهاي زميني به 2500 بمب و موشك رسيد، اين در حالي است كه نيروهاي دريايي نيز بيش از صدهزار راكت به مناطق مسكوني لبنان شليك كردند. بر اساس اين گزارش بيشتر تلفات لبنان در اين جنگ را شهروندان تشكيل مي‌دادند به گونه‌اي كه بيش از 30درصد قربانيان اين حملات را كودكان زير 13 سال تشكيل مي‌دادند. اين مركز در گزارش خود مي‌افزايد: اسرائيل همچنين در اين جنگ بيش از 600 كيلومتر راه مواصلاتي، 73 پل، و 31 هدف شهري مانند فرودگاه و بندر را ويران كرد و 130هزار واحد مسكوني را به انواع مختلف آسيب رساند. همچنين اين گزارش در ادامه به ترور "رفيق الحريري" نخست وزير سابق لبنان پرداخته و دستگاه اطلاعات مركزي اسرائيل (موساد) را عامل اين ترور معرفي مي‌كند[/align]
  22. الحیات: احمدی نژاد ستاره اجلاس فائو بود روزنامه فرامنطقه ای الحیات نوشت: محمود احمدی نژاد رئیس جمهور ایران و رابرت موگابه همتای زیمباوه ای وی ستارگان نشست فائو در ایتالیا بودند. به گزارش رجانیوز به نقل از شبكه خبر، روزنامه الحیات تاكید كرد: رئیس جمهوری اسلامی ایران با سخنان تاثیرگذار و منطقی خود در این اجلاس سیاست های آمریكا و رژیم صهیونیستی را به شدت زیر سوال برد . الحیات با بیان اینكه سفر احمدی نژاد اولین سفر وی به یك كشور عضو اتحادیه اروپا محسوب می شود، نوشت: دكتر احمدی نژاد در این اجلاس ضمن حمله شدید به شیطان بزرگ آمریكا و صهیونیست ها اعلام کرد، مردم اروپا بیشترین زیان را از صهیونیست ها متحمل شده اند و امروز هزینه های این رژیم جعلی چه از نظر سیاسی و چه از نظر اقتصادی بر دوش اروپاست . الحیات افزود: اگرچه تحركات سیاسی و رسانه ای غرب علیه احمدی نژاد خیلی شدید بود ، اما مرد قدرتمند تهران در پایتخت ایتالیا از تریبون بین المللی برای تكرار حملات خود علیه اسرائیل و آمریكا و رسواکردن آنها بهره برد. این روزنامه تصریح کرد: در جریان این نشست بان كی مون دبیر كل سازمان ملل متحد از شركت كنندگان خواست درباره سوخت های حیاتی كه یكی از عوامل افزایش مواد غذایی هستند به توافق و اجماع دست یابند چرا كه در برابر یك فرصت تاریخی برای رونق دادن به كشاورزی جهان قرار دارند. براساس این گزارش، مدیر كل فائو از كشورهای حاضر در نشست خواست در سال 30 بلیون دلار برای برای بخش كشاورزی جمع آوری كنند تا از بحران گرسنگی كه باعث شده 100 میلیون نفر به شمار گرسنگان جهان اضافه شود جلوگیری شود. در این نشست 50 تن از رهبران كشورهای جهان همچون نخست وزیران كشورهای ژاپن، فرانسه، اسپانیا و رئیسان جمهور كشورهای برزیل ، آرژانتین و برخی كشورهای آفریقایی حضور داشتند.
  23. zed

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    [align=justify]با سلام خدمت همه دوستان گرامي تحركات آمريكا براي روسيه بسيار مهم است همانطور كه مي دانيد روسيه در قبال گسترش ناتو به شرق واكنشهاي تندي از خود نشان مي دهد و آخرين تحرك روسيه نيز حمايت از استقلال آبخازيا در برابر گرجستان است كه دو طرف حتي يكديگر را به جنگ تهديد كردند يا مورد ديگر واكنشهاي روسيه در خصوص استقرار سيستم سپر موشكي در لهستان و چك مي باشد . واقعيت آن است كه هر كشور بر اساس استراتژي و اهداف سياسي بلند مدت خود عمل مي كند و سعي در حفظ منافع و امتياز گيري بيشتر دارد . طبيعي است كه جايگاه ايران در سياست روسيه با جايگاه آمريكا تفاوت داشته باشد . روسيه بازي ميانه ميدان را برگزيده و سعي مي كند از دو طرف امتياز بگيرد و در هر مقطع به طرفي تمايل داشته باشد كه منافعش را بيشتر تامين كند . اگر موضوع هسته اي ايران در شوراي امنيت را دنبال كرده باشيد روسيه و چين سعي مي كنند زهر قطعنامه ها را تا حدودي بگيرند اما در آخر به آنها راي مثبت مي دهند و حتي راي ممتنع را نيز در نظر نمي گيرند . اما از طرفي آمريكا نيز همين بازي دوسويه را با روسيه دارد و با دادن برخي امتيازات روسيه را وادار به عقب نشيني و انعطاف بيشتري مي كند به طوري كه در مجموع هزينه و فايده سياسي به نفع آمريكا است و به قول معروف تراز سياسي آمريكا در تعامل دوطرف هميشه مثبت بوده و اين شايد نكته اي باشد كه روسها يا دير فهميده اند يا از قبل هم مي دانستند ولي چاره اي جز پذيرش آن نداشته اند . علي رغم امتياز گيري وسيع روسها عقبگرد آنها در حوزه كشورهاي تحت نفوذشان نيز بسيار بوده و ناتو به راحتي تا مرزهاي روسيه نفوذ كرده و شايد بتوان اين را يك خطاي محاسبه استراتژيك براي روسها در نظر گرفت . پرواز بمب افكنهاي استراتژيك جنگ سرد از سوي روسيه يا برپايي رژه بزرگ نظامي در ميدان سرخ مسكو بيشتر براي يادآوري دوران با شكوه شوروي براي خود روسها است تااينكه تهديد يا هشداري براي آمريكا و همپيمانانش باشد فراموش نكنيم ايران به خصوص پس از انقلاب جايگاه ويژه اي در معادلات سياسي جهاني دارد . تنها كشوري است كه استراتژي سياسي خود را بر استقلال از دوبلوك شرق و غرب بنا نهاد و به همين دليل تنها كشوري بود كه هم بلوك شرق و هم بلوك غرب براي شكستش در جنگ تحميلي متحد شدند و البته به خواست خداوند متعال موفق نشدند . اگر تعارفات سياسي را كنار بگذاريم وجود ايران قدرتمند براي خود روسيه نيز مطلوب نيست چرا كه در حال حاضر به اندازه كافي رقيب در عرصه جهاني دارد و به هيچ عنوان راضي نخواهد بود كه رقيب تازه اي براي خود بتراشد . براي همين هم تنها در حد عرض اندام در برابر آمريكا به ايران كمك مي كند نه بيشتر . در مناسبات اقتصادي هم بزرگترين بازار مصرف كل جهان در اختيار آمريكا است و بازار ايران علي رغم همه ظرفيتها به هيچ عنوان قابل مقايسه با آمريكا نيست و باز هم طبيعي است كه روسها در زمان تصميم گيري آمريكايي ها را ترجيح دهند كلام آخر اينكه بايد ياد بگيريم روي پاي خود ايستاده و در عرصه هاي مختلف متكي به امثال روسها و آمريكايي ها نباشيم در غير اين صورت بايد بپذيريم كه اگر عقبگرد نكنيم درجا خواهيم زد [/align]
  24. تلویزیون فلسطینی نابلس به نقل از منابع اسراییلی و آمریکایی اعلام کرد: «پس از تحقیقات درباره چگونگی تسلط حزب‌الله بر بیروت، نتيجه گرفته شد که این پيروزي حزب الله ناشی از اشتباه اطلاعاتی و ارزیابی اشتباه آموس یادلین رییس سازمان اطلاعات و امنیت ارتش اسراییل درباره اهداف تحرک نظامی حزب‌الله از جنوب به بیروت بود». به گزارش رجانيوز به نقل از پرس.تی.وی ـ بیروت، منابع اسراییلی و طرف‌های اطلاعاتی آمریکایی تاکید کردند که رییس سازمان اطلاعات ارتش اسراییل در گزارش خود در تاریخ پنجم ماه می، تحرکات نیروهای حزب‌الله از جنوب به سوی بیروت را عادی و روتینی توصیف کرده بود». منابع نظامی اسراییلی گفتند که ارزیابی‌های اطلاعاتی که از طریق قدس در اختیار واشنگتن قرار گرفت اشتباه بود. نیروهای حزب‌الله بر خلاف ارزیابی اسراییلی‌ها، کوتاه‌ترین راه برای رفتن از جنوب به بیروت یعنی جاده ساحلی صیدا را انتخاب نکردند، بلکه از طریق عبور از مناطق مسیحی‌نشین و دروزی‌نشین از جزین و از طریق جبل باروک و زحله در نزدیک بزرگراه بین‌المللی بیروت ـ دمشق خود را به شرق بیروت رسانده و از آن جا وارد غرب بیروت شدند. نیروهای حزب‌الله بدون واکنش اسراییل و یا کشورهای غربی از جنوب به بیروت آمدند که این موجب شکست استراتژیک آمریکا و اسراییل شد و حجم این شکست در سخنان سنیوره آشکار است که در سخنان خود پس مامور شدنش برای تشکیل کابینه گفت که انتخاب وی به برکت خون شهدای کشمکش با اسراییل بود. مسیری که نیروهای حزب‌الله برای رفتن از جنوب به بیروت انتخاب کردند، این پوشش را برای آنان فراهم آورد که در صورت اقدام اسراییل برای حمله به جنوب لبنان آنها می‌توانستند به سرعت از شمال بیروت به جنوب بازگردند.
  25. با سلام خدمت همه دوستان گرامي در دكترين نظامي آمريكا و كشورهاي وابسته به آن اصلي وجود دارد و آن اين است كه تا از موفقيت آميز بودن يك حمله اطمينان صد در صد حاصل نكنند دست به حمله نمي زنند . به اين علت كه اين كشورها در برابر شكست بسيار شكننده هستند و توان پرداخت چنين هزينه هايي را عملا ندارند . پس از جنگ جهاني دوم درگيريهاي نظامي مستقيم آمريكا با كشورهايي بسيار ضعيفتر از خود بوده است كه غالبا هم با پيروزي همراه بوده تنها مورد استثنا در اين فاصله جنگ ويتنام است كه همانطور كه مي دانيد آثار اين شكست تا حالا هم گريبانگير آمريكا بوده است . كارنامه حملات آمريكا را اگر مرور كنيم كشورهايي نظير پاناما گرانادا افغانستان عراق صربستان و كشورهايي از اين دست را در بر مي گيرد . در مورد جنگ سي و سه روزه نيز خطاي محاسبه قدرت حزب الله دامن گير اسراپيل شد . مي دانيد كه برخلاف هميشه كه آمريكا به نفع اسراپيل وارد نبرد مي شد اين بار اسراپيل به نفع آمريكا وارد نبرد شد و اگر موفق به سركوب حزب الله مي شد در مرحله بعد سوريه از دو سمت مورد حمله آمريكا و اسراپيل قرار مي گرفت و پس از شكست سوريه نوبت به ايران مي رسيد . اما تلاش آمريكا و اسراپيل در درگير با حزب الله هنوز به نتيجه دلخواه آنها نرسيده و تابستان داغي كه آمريكايي ها براي لبنان تدارك ديده بودند فعلا عملي نشده است . بنابراين اظهار نظر در خصوص حمله به ايران بيشتر جنگ رواني است تا پيش بيني واقع بينانه .