IRGCAF

Members
  • تعداد محتوا

    137
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

تمامی ارسال های IRGCAF

  1. خبرنگار «بازتاب» گزارش داد، 5 تن از مأموران نيروي انتظامي شب گذشته با عبور از روي منطقه مين‌گذاري شده توسط تروريست‌هاي تجزيه‌طلب به شهادت رسيدند. بنا بر اين گزارش، حوالي ساعت ۹ شب گذشته، خودرو ناجا در روستاي مرزي «ملخور»، از توابع شهرستان مریوان از روي منطقه مين‌گذاري شده عبور کرد که بر اثر انفجار مين، هر پنج سرنشين اين خودرو شامل سه درجه‌دار و دو سرباز به شهادت رسيدند. بر پايه اطلاعات رسيده، پس از اعزام خودرويي براي کمک به اين افراد، مأموران کمکي ناجا با هوشياري متوجه کاشت مين‌هاي ديگري در سر راه خودرو شده، آنها را خنثي مي‌کنند. گفتني است، هفته گذشته نيز دو تن از نيروهاي سپاه پاسداران بر اثر انفجار مين در نزديکي اروميه به شهادت رسيدند. اين در حالي است که گفته مي‌شود بالغ بر 30 تروريست در حملات توپخانه ايران طي دو هفته گذشته به هلاکت رسيده. Baztab.com
  2. [align=center] [/align] اولین پروژه تعویض هسته مرکزی جنگنده‌های F-18 هورنت استرالیا به مرحله مهم و تکمیلی خود رسیده است. این پروژه به ناوگان هواپیماهای هورنت استرالیا اجازه خواهد داد تا سال 2018 یا حتی بیشتر عمر کنند. این هواپیماها بخش مهمی از توانایی‌های جنگی هوایی به کار رفته در سیستم دفاعی استرالیا به حساب می‌آیند. باقی کشورهای دارای این نوع جنگنده مانند کانادا و نیروی دریایی ایالات متحده نیز پروژه‌های مشابهی را بر روی ناوگان هورنت خود در دست اجرا دارند. این هسته مرکزی، بخش سازه‌ای عمده جنگنده F/A-18 می‌باشد که بال‌ها و قسمت حمل کننده زیرین به آن متصل است. این قسمت همچنین مستعد خستگی سازه‌ای به علت بارهای مکانیکی حاصله از بال و قسمت زیرین بدنه می‌باشد. هواپیمای اولیه در استرالیا پیاده شده و سپس به کانادا منتقل گردیده تا قسمت مرکزی با موفقیت جایگزین گردد. به دنبال این موفقیت، تولید آهسته و اولیه 9 فروند از این هواپیماها در کانادا دنبال خواهد شد.در این میان جنگنده تعمیری اولیه به استرالیا برگردانده شده تا مجددا سرهم بندی گردد. تعویض هسته مرکزی کار بسیار پیچیده‌ای می‌باشد که طی آن بیش از 25 هزار قطعه یدکی تعویضی برای هر فروند هواپیما مورد نیاز خواهد بود، که خود نیاز به نیروی کار متخصص، امکانات و تجهیزات را نشان می‌دهد. این تعویض به ناوگان هورنت اجازه می‌دهد تا زمان پایان دوره خدمتشان همچنان در حالت بهینه خود عمل کنند. Avia.ir
  3. حالا یک سوال دارم تا جایی که من تحقیق کردم پدافندی که در ناوهای هواپیما استفاده می شود Sea Sparrow و RIM-116 Rolling Airframe Missile و همچنین ناو هواپیما بر USS George H.W.Bush که در سال 2009 وارد خدمت می شود از پدافند RIM-116 Rolling Airframe Missile و RIM-162 ESSM استفاده می کند این سیستم های دفاعی چقدر می تواند در برابر موشک ها از ناوهای هواپیما بر حفاظت کند البته همانطور که می دانید دور یک ناو هواپیما بر تعدادی ناو هم هست که برای زدن ناو هواپیما بر آنها هم باید از سر راه برداشت اما سوال من اینجاست آیا این سیستم های دفاهی می توانند در مقابل حملات C-802 مقابله کند چون تا جایی که مشخص شده Su-24 ایران مجهز به این موشک شدند حالا فرض را بگیریم به اینکه هر هواپیما قابلیت حمل دو فروند از آنها را داشته باشد و با در نظر گرفتن اینکه این موشک کارایی خود را به اثبات رسانده و ناو پیشرفته ساعر 5 اسراییل را منهدم کرده می شود از این راه به ناوها هواپیما بر حمله کرد چون این احتمال باید در نظر گرفت که ناو های هواپیما بر به سمت اقیانوس هند می روند و از تیراس موشک های زمین به دریا ما خارج می شوند و با در نظر گرفتن اینکه برد این موشک 120 کیلومتر که در هوا هم شلیک شود به برد آن افزوده می شود خطری Su-24 ها را تهدید نمی کند ؟ اگر قرار باشد این پایگاه را با موشک های شهاب هدف قرار دهیم مطمئنا به هواپیماهایی که درون آشیانه هستند یعنی B-2 آسیبی نمی رسد فوقش هواپیماهایی که روی باند باشند مانند B-52 , B-1 آسیب می رسد پس برای آسیب رساندن به هواپیماهای درون آشیانه باید بمباران کرد اون هم با بمب های ضد پناهگاه که آن وقت از شر B-2 هم راحت می شویم ولی همانطور که دوستان گفتند بمبارن این پایگاه قضایا دارد !
  4. یعنی متوجه ارتباطش نشدی !؟ بنده خدا منبع حرفش هم گفت !
  5. بسیار ممنون جناب رمضان پور برای جنگ با حزب الله F-16 , F-35 , F-22 به نظر من هیچ فرقی نداره آخه حزب الله که پدافند نداره همین موشک های دوش پرتاب SA-7 داره که حتی برای منهدم کردم هلیکوپتر AH-64 هم مشکل داره ! اما برای حریف های قوی تری مانند ایران و سوریه خرید خوبی هست یادمان نرود که این جنگنده از موشک هوا به هوا Meteor بهره می برد که موشک بسیار دقیق و بردی پیش از 100 کیلومتر دارد ! همچنین از موشک های کروز Storm Shadow با برد 250 کیلومتر , AGM-158 JASSM با بردی بیش از 370 کیلومتر , AGM-154 Joint Standoff Weapon با برد 120 کیلومتر و دیگر تسلیحات مانند بمب های سری GBU و .... بهره می برد ! تصویری هم از F-35A
  6. [align=center]یگان دور پرواز نیروی هوایی روسیه بدون سلاح نظامی پرواز انجام می دهد [/align] حال مشخص شد که چرا پنتاگون نگران از سر گیری پرواز بمب افکن های روسیه نیست. آنطور که معلوم شد بمب افکن های "توپولف 95 ام اس" ( بر اساس کلاسه بندی غربی Bear-H) و "توپولف 160" (Blackjack) بر فراز آب های بی طرف اقیانوس اطلس، آرام و منجمد شمالی بدون سلاح هسته ای و کلا هر گونه سلاحی پرواز می کنند. سرتیپ "پاول آندروسوف" فرمانده ارتش 37-م استراتژیکی به "نزاویسیمایا گازیتا" گفت: "ما بدون سلاح هسته ای پرواز می کنیم. کلا هیچگونه سلاح جنگی در هواپیما هنگام این پرواز ها وجود ندارد". وی توضیح داد که ما پرواز های کشیک خود را با سلاح های آموزشی ضمن تمرین همه موارد لازم انجام داده و رژیم آموزشی کلیه عملیات ها لازم را تمرین کرده اما پرتاب های واقعی انجام نمی دهیم. به گفته وی خلبان های یگان استراتژیکی روسیه قادر به انجام همه کارهایی هستند که خلبانان آمریکایی می توانند انجام دهند. بعنوان مثال آنها پروازهای دور دنیا را انجام می دهند و 20-25% از بمب افکن های استراتژیکی آمریکا در خارج از کشور مستقر شده اند. این پایگاه های در کویت، در "العدیل" قطر، در جزیره "دیگو گارسیا" اقیانوس هند و در پایگاه آندرسن جزیره گوآم. آندروسوف گفت: "هیچ مناقشه میان ما وجود ندارد".اما برخی اوقات تا اندازه غیر مجاز به هواپیماهای روسی نزدیک می شوند. ژنرال روسی گفت: "هیاهویی که در مطبوعات جهان در خصوص از سرگیری پرواز یگان استراتژیکی نیروی هوایی روسیه بلند شده برای من نا مفهوم است. خلبانان ما باید حرفه خویش را یاد بگیرند. بعد از فروپاشی پروازهای ما نمایشی بودند. حال ما به استاندارد ها معقول باز می گردیم. هنوز سال تمام نشده و هر خدمه تا 70-80 ساعت پرواز کرده است". pe.rian.ru
  7. نگراني استفاده ازخاک آذربايجان براي حمله به ايران منابع آگاه در خصوص ديدار محمود احمدي نژاد رييس جمهور ايران با الهام علي اف همتاي آذربايجاني خود گفتند، دو طرف در آغاز ديدار به تنهايي صحبت کردند و سپس هيات هاي دو طرف وارد مذاکرات شدند. روزنامه الشرق چاپ قطر درباره احتمال حمله آمريکا به ايران از خاک جمهوري آذربايجان نوشت، نتظار مي رود دو رييس جمهور مسايل ژئو استراتژيکي همچون پرونده هسته اي ايران پيشنهاد روسيه براي استفاده از ايستگاه رادار گابالا به همراه آمريکا و مسايل امنيتي منطقه را بحث و بررسي کنند. رسانه هاي غربي اين روزها مرتب گزارش هايي را در خصوص احتمال استفاده آمريکا از خاک آذربايجان براي حمله به ايران منتشر مي کنند با اين حال مقامات آذربايجان بارها اعلام کرده اند که اقدامي نخواهند کرد که به ضرر همسايگانشان تمام شود. ناظران سياسي درباره سفر احمدي نژاد معتقدند هدف از اين سفر مقابله با نفوذ آمريکا در اين کشور غني از نفت است که اکثر جمعيت آن را شيعيان تشکيل مي دهند . به گفته اين ناظران احمدي نژاد در خصوص نگراني ايران از گرايش هاي آذربايجان به غرب و احتمال استفاده آمريکا از خاک اين جمهوري سابق شوروي براي حمله به ايران با مقامات اين کشور گفتگو خواهد کرد، به ويژه که واشنگتن اخيرا تلاش کرده است موافقت مقامات آذربايجان ر ابراي استفاده نظامي از فرودگاه هاي اين كشور کسب کند. تحليلگران معتقدند آمريکا احتمال استفاده از خاک آذربايجان را براي آغاز حمله به ايران بررسي کرده است ولي مقامات آذربايجان قاطعانه گزارش هاي مبني بر اينکه به نيروهاي آمريکايي اجازه حمله از خاک اين کشور را خواهند داد رد کرده اند. تحليلگران همچنين انتظار دارند موضوع مورد اختلاف درباره مرزهاي دريايي طولاني دو کشور در درياي خزر نيز در مذاکرات دو طرف بررسي شود. mobarezin.com
  8. چند سال پيش متخصصين نيروي هوائي كشورمان موفق به انطباق موشكهاي شهاب ثاقب با سيستم كنترل آتش اسكاي گارد گرديدند كه در شكل زير به خوبي جزئيات آن مشخص است. اين انطباق پذيري تركيب مرگباري را به مجموعه توپ/ موشكي اسكاي گارد براي محافظت از آسمان كشورمان در ارتفاع پائين بخشيده است. فقط خود موشكهاي شهاب ثاقب به تنهائي در صورت پرتاب يك فروندي 80 در صد و در صورت پرتاب 2 فروندي تا 96 درصد دقت برخورد به هدف را دارند .
  9. محرک حادثه موشکی میان روسیه و گرجستان کشوری ثالث است سرتیپ "ایگور خووروف" رییس ستاد نیروی هوایی روسیه اعلام کرد که تحریک کننده حادثه موشکی میان روسیه و گرجستان کشوری ثالث است. وی روز چهارشنبه طی کنفرانسی مطبوعاتی در خبرگزاری «نووستی» گفت: "گزارش طرف گرجستانی کامل غیر کارشناسانه تهیه شده است. من در آنها بیشتر مواضع سیاسی را مشاهده کردم. و تمامی کارشناسانی که باید یک نتیجه گیری دقیق بر اساس شواهد و اسناد ارائه کنند نیز در مطالب خود به یک سناریوی احتمالی بسنده کرده اند که دشمن را به سمت شمال اشاره می کند". وی گفت: "در این رابطه باید بگویم که نباید به دنبال دشمن در شمال گشت بلکه لازم است بدنبال تحریک کننده در جای دیگری بود. اینطور به نظر می رسد که این یک دسیسه بزرگ در رابطه با روسیه بود اما بسیار ناشیانه اجرا شد". pe.rian.ru
  10. DeAtH-EaGlE جان من این خبر را در لیست janes دیدم برای دیدن کامل خبر باید لوگین کنید که فقط برای مشترکین امکان پذیر ! این لیست janes اگر هم مشترک هستی می توانی وارد شوی و خبر کامل را ببینی البته تا چند وقت دیگر خبر کامل در اینترنت برای همگی قرار می گیرد ! این هم تصویری از یکی از تامکت ها که ارتقاء داده شده است لازم به ذکر است این تامکت حدود 70 الی 90 درصد از اورهال خود را گذرانده بود که به دلیل نبود قطعه زمین گیر شد و به تازگی دوباره به خط پرواز برگشت ! راستی تامکت بدون فینیکس چه فایده ای دارد !
  11. آلمانیها در حالی که با پیشرفت متحدین روبه رو بودند جنگ افزار هدایت شونده ای را طراحی کردند که در زمان خود منحصربه فرد بود.هرچند جنگ افزارهایی همچون موشک های هوا به هوای رادیو کنترل هنسل و هدایت سیمی توسعه یافته بودند ولی هیچ گاه مورد استفاده قرار نگرفتند. نخستین موشک کروز هم به وسیله ی آلمانیها تولید گردید .موشک4744پاوندی فیسلر Fi 103A_!موسم به V_1ِ یا FZG_76 از یک موتور جت ضربانی استفاده می نمود (با توجه به صدای همین موتور وی 1 به بمب وزوزی مشهور شده بود) که در حقیقت نخستین نمونه ی اولیه موتور انفجار پالسی امروزی محسوب می گشت . در حالیکه نمونه ی هدایت تلویزیون این موشک ها در حال توسعه بودند گونه های هواپرتاب آن به وسیله ی هواپیماهای آلمانی هنکل مستقر هلند مورد استفاده قرار می گرفت. موشک هدایت شونده ی هوا به زمین هنسل برای حمله به کشتی ها و پل ها مورد استفاده قرار می گرفتند. بزرگترین موفقیت به وسیله ی این سلاح ها در آن زمان به دست آمد غرق شدن کشتی های ایتالیا در رم به وسیله ی موشک های فریتز x در سال 1944 به دست آمد . نقطه ی اوج به کاربردن سلاح های مختلف هواپیما در جنگ جهانی دوم در 6 اوت 1945 نمایان گردید .در این روز یک فروند بویینگ بی 29 بمب افکن ایالات متحده اقدام به پرتاب نخستین بمب اتمی دنیا در شهر هیروشیما نمود و سه روز بعد بمبی بر روی ناکازاکی فرود آمد که طی آن بیش از 30000تن جان خود را از دست دادند . این روند پیشرفت در جنگ های بعدی ادامه یافت در نبرد کره موشک های هوا به زمین هدایت تلویزیونی به طور محدودی بر علیه تونل ها مورد استفاده قرار گرفتند . در عملیات سال 1950 فرانسه بر علیه شورشیان الجزایر موشک های هوایی ضد تانک نورد برای نخستین بار به وسیله ی بالگرد های فرانسوی برای مقابله با نیروهای زرهی دشمن به کار رفت .ویتنام نیز صحنه ی نخستین کاربرد موشک های هوا به هوا کوتاه برد و میان برد AIM_9 سایدوایندر و AIM_7 اسپارو بود . علاوه بر این سری بمب های هدایت شونده ی لیزری پیووی ساخت ری تیان و توپ گاتلینگ M61جنرال داینامیکس نیز برای نخستین بار مورد استفاده قرار گرفتند .در همین ضمینه روسیه توپ دولول 23 میلیمتری را که از توپ محصول 1918 آلمان برگرفته شده بود عرضه کرد .جنگ 1982 فالکند نیز صحنه ی هنر نمایی موشک های ضد کشتی AM39 و MBDA موسوم به اگزوسه و موشک بالگرد پرتاب سی اسکو ا بودند. راکتهای هواپرتاب با بالهای تاشو از جمله سلاح هایی بود که در سالهای پس از جنگ توسعه یافت .راکت های 2؟75 اینچی هایدر 70 ساخت جنرال دینامیکس و رقیب کانادایی 70 میلیمتری آن CRV7 ماژارال دارای مهمات پخش شونده ی گارکو و سر جنگی فلاچت بودند . در همین زمان روسیه راکت های 80 میلیمتری S_8 را جایگزین نمونه های 57 میلیمتری S_5 نمود. در کالیبر های بزرگتر آمریکا استفاده از راکت های 5 اینچی (127 میلیمتری) زونی را آغاز نمود و روسیه ضمن به کارگیری راکت های هدایت شونده ی لیزری S_13L نمونه های سنگین تر 240 میلیمتری S_24B و 340 میلیمتری S_25OF را نیز به کار گرفت .. همگام با راکت های هواپرتاب بمب ها نیز مسیر توسعه ی خود را طی نمود .در این راستا بمب های تاخیری جهت تامین ایمنی هواپیما حین بمباران در ارتفاع پایین بمب های خوشه ای جهت بمباران غیر دقیق به وسیله پخش ریزبمب های بر روی منطقه هدف و بمب های نفوذ کننده با ترکیبی از چتر و شتاب دهنده راکتی جهت دسیابی بال حین برخورد عمدی هدف نظیر باند و خطوط ارتباطی دشمن توسعه یافت . امروزه روند توسعه بمب ها با به کارگیری هدایت لیزری و ناوبری ماهواره ای و جست و جو گری تصویر ساز مادونه قرمز هم چنان ادامه دارد. مجله صنایع هوایی
  12. این گزارش كوتاه به نقل از هفته نامه ی دفاعی معتبر جینز هستش : بنا بر این خبر , نیروی هوایی ایران موفق به بازگرداندن به خدمت سه فروند از تامكتهای خودش در مجتمع صنایع هوایی مهر آباد شده . مطابق پانزده آگوست 2007 . متاسفانه توضیح بیشتری در این زمینه به دست نیومد . اینهم متن اصلی : Iran returns upgraded F-14As to service The Islamic Republic of Iran Air Force (IRIAF) has, in co-operation with Iranian Aircraft Industries Complex in Mehrabad, returned to service three additional Grumman F-14A... 15-Aug-2007
  13. ّبله این کار به عهده تیپ انتحاری سپاه هست مطمئنا اگر جنگی رخ دهد حوادث وحشتناکی مانند 11 سپتامبر گریبان آمریکا می شود چون تا جایی که من می دانم این تیپ مخصوص این چنین کارهایی هست !
  14. آقا احمد شما که می گویید آذرخش یک رهگیر چه موشکی روی این هواپیما لود می شود R-77 یا R-27 آخه من فکر نکنم آذزخش جنگنده ای رهگیر باشه اگر هم موشکی روش لود شود همان AIM-9 (فاطر) هست که یک موشک کوتاه برد است که در جنگ های امروزی فکر نکنم زیاد کاربردی داشته باشد آخه اکثر هواپیماها به موشک هایی با برد بیشتر از 30 کلیومتر مجهز هستند !
  15. گرچه بزرگترین رویداد صنعت هوانوردی نمایشگاه هوایی پاریس است که دو ماه پیش برگزار شد، اما روس‌ها هم در تلاش هستند از قافله عقب نمانند. نمایشگاه بین‌المللی هوانوردی و فضایی MAKS 2007 این هفته در روسیه در میدان هوایی ژوکوفسکی در بیرون مسکو در حال برگزاری بود، صحنه‌هایی از این نمایشگاه را به روایت سایت techrepublic ببینید: یکی از هواپیماهای بسیار مورد انتظار؛ آخرین هواپیمای جنگنده چندمنظوره رده سوخوی یعنی Sukhoi SU-34 بود. در سوخوی 34 طراحی کابین کاملا دگرگون او کنترل‌های هواپیما از حالت مکانیکی به دیجیتالی بدل شده است. اشتباه نکنید این هواپیمای سوخوی 27 دچار حادثه نشده است،این صحنه‌ها از هنرنمایی تیم آکروبات هوایی روسیه به نام Russian Knights است. البته به بازدیدکنندگان باید غذا هم باید داد. کارکنان یک فروشگاه فست فود از کنار یک بمب‌افکن استراتژیک توپولوف 160 (TU-160) می‌گذرند. "بال در زمین" "Wing in ground" به یک اصل آئرودینامیکی اشاره دارد که بر اساس آن یک هواپیما می‌تواند در نردیک سطح زمین یا دریا حرکت کند، چیزی مانند هاورکرافت. این هاورکرافت هوایی در نمایشگاه مکس یک مدل ایوولگا است. چنین نمایشگاه‌هایی محل انعقاد قراردادهای جذاب هم هستند. گروهی از افسران نظامی پاکستان دارند مدل جدید هلیکوپتر تهاجمی Mi-28 را بررسی می‌کنند. مکس 2007 به جز تجهیزاتی برای پرواز، وسائلی برای پایین کشیدن هواپیماها را هم را به نمایش گذاشته بود. در تصویر یک سیستم موشکی دفاه هوابی در سطح پایین Tunguska M1 را می‌بینید که شرکت موسکی روسی Almaz-Antei ساخته است. هواپیماهای مسافری هم جای خود را در نمایشگاه داشتند. هواپیماهای مسافری سوخوی نیز مانند بوئینگ با هواپیمای جدیدش 787 Dreamliner به دنبال مصرف کمتر سوخت و پروازی آرام‌تر هستند. مدل SuperJet 100 ساخت سوخوی بسته به طراحی داخلی متفاوت می‌تواند بین 68 تا 103 مسافر را در جا دهد. و باالاخره نمایی از جنگنده میگ 29 میکویان در حال اوج‌گیری.
  16. [align=center][/align] در حال حاضر نیروهای مسلحی در جهان حرفی برای گفتن دارند که به پیشرفته ‏ترین موشکها مسلح باشند. لازم نیست که کارشناس نظامی و یا تسلیحاتی باشید تا ‏بتوانید تاثیر موشکها را بر چهره میدانهای جنگ امروزی ببینید.‏ زمانی نبرد ناوها دارای 9-12 قبضه توپ کالیبر 400 تا 550 میلیمتری بودند و بر ‏دریا ها سلطنت می کردند. توپهای عظیم این نبرد ناوها دارای برد بیش از 30 ‏کیلومتر بودند. امروزه، یک فروند ناوچه کوچک با یک موشک ضدکشتی هارپون با ‏برد 120 کیلومتر به مراتب از نظر برد، دقت و زمان واکنش موثرتر از یک فروند ‏نبرد ناو است.می توان گفت یک ناوچه موشک انداز می تواند نبرد ناوی همچون ‏نبرد ناوی همچون نبرد ناو میسوری را با 9 قبضه توپ 406 میلیمتری به راحتی ‏غرق کند زیرا دارای تسلیحات دقیقتر و دوربردتری است.البته به یاد داشته باشید که ‏دیگر در هیچ نقطه ی جهان نبرد ناوها به صورت عملیاتی خدمت نمی کنند و ‏جملگی از سرویس خارج شده اند.‏ زمانی جنگنده هایی چون هلکت و موستانگ با مسلسلهای 12.7 میلیمتری خود باید ‏تا 300 متری به جنگنده دشمت از پشت نزدیک می شدند تا بتوانند آن را با گلوله ‏های مسلسل خود سرنگون کنند.امروزه، خلبان ‏F15‎‏ آمریکایی و سوخوی 27 ‏روسی با موشکهای خود از فواصل بالای 30 کیلومتر جنگنده دشمن را سرنگون می ‏کنند و نیازی به خطر کردن و جنگ هوایی نزدیک نمی بینند.‏ امروزه، نیازی به توپهای ضدزره سنگین و بدقواره جنگ دوم جهانی نیست و یک ‏فروند موشک اریکس می تواند یک سرباز پیاده را تبدیل به دشمنی مخوف برای ‏تانکهای دشمن کند.‏ صد سال پیش برای دسترسی به پایتخت و شهرهای مهم دشمن یکی از دو طرف ‏نبرد باید آنقدر دشمن را به عقب می راند تا به شهرهای مهم او دست پیدا ‏کند.امروزه، موشکهای بالستیک و کروز می توانند دورترین دشمن را مورد هدف ‏قرار دهند. هواپیماها، ناوها، بالگردها، سربازان پیاده و شبکه پدافند هوایی بدون ‏موشکها هیچ نیستند. در نبردهای آینده آنکه موشک بیشتر و کارآمد تری داشته باشد ‏توان بهتری در تهاجم و دفاع دارد. در این مجال اندک به انواع مختلف سیستمهای ‏هدایت نصب شده بر روی موشکها می پردازیم. باشد که عزیزان خواننده با سلاح ‏هایی که چهره میدانهای جنگ را تغییر دادند بیشتر و بهتر آشنا شوند.‏ هدایت سیمی روش هدایت با سیم از قدیمی ترین روشهای ابداع شده برای هدایت موشک ها است. ‏این روش هدایت، بسیار پرآوازه و مطمئن برای هدایت موشکهای ضد تانک است ‏در این روش، هدایت موشک ها از نظر عملکرد چه مدل دستی و چه نمونه های ‏موجود نیمه خودکار با روش هدایت رادیویی فرق چندانی ندارد و تنها فرامین تغییر ‏مسیر موشک به امواج رادیویی، به کمک سیم متصل شده به موشک به آن منتقل ‏می شودند.دو رشته سیم از یک طرف به پرتاب کننده و از طرف دیگر به موشک ‏وصل شده و دستورهای هدایتی از طریق این سیمها به موشک منتقل می شوند.‏ امروزه تمامی موشکهای ضد تانک موجود نیمه خودکار بوده و شلیک کننده تنها ‏کافی است که که سایت هدفگیر را تا زمان برخورد بر روی هدف نگاه دارد و ‏هدایت موشک بر عهده سایت هدفگیری که مجهز به یک حسگر فروسرخ است می ‏باشد.یکی از برتری های هدایت سیمی نسبت به هدایت رادیویی، عدم امکان ایجاد ‏اختلال بر روی فرامین انتقالی از سیم است.موشکهای ضدتانک تاو آمریکا، اریکس ‏فرانسه و بیل سوئدی از جمله موشک های معروف هدایت سیمی هستند. هدایت رادیویی ‏ روش هدایت رادیویی در نسل اول موشکهای هوا به زمین و موشکهای ضدتانک ‏هدایت شونده به کار برده شد.این روش هدایت از زمان جنگ جهانی دوم بر روی ‏بمبها و موشک ها مورد استفاده قرار می گرفت و باید آن را قدیمی ترین روش ‏هدایت موشک دانست.در این روش، خلبان و یا شلیک کننده باید موشک را تا زمان ‏برخورد به هدف در دید خود نگه دارد.یعنی خلبان باید پس از پرتاب، موشک و ‏هدف را در یک راستای مستقیم قرار دهد و با استفاده از دسته هدایت که در اختیار ‏شلیک کننده است به وسیله امواج رادیویی فرستاده شده برای موشک، موشک را به ‏طرف هدف هدایت کند.این روش دقیقا مانند کنترل کردن یک هواپیمای کنترل از راه ‏دور می باشد.‏ در روش هدایت دستی، شلیک کننده با نگاه کردن به شعله انتهای موشک و یا چراغ ‏چشمک زن نصب شده در عقب موشک، موشک را به طرف هدف هدایت می کرد. ‏در مدلهای پیشرفته تر ماننده موشک ضد تانک ‏AT-6‎‏ روسی روش هدایت رادیویی ‏نیمه خودکار شده است.یعنی شلیک کننده تنها سایت هدفگیری را بر روی هدف قرار ‏می دهدو سایت هدفگیر با حس کردن شعله انتهای موشک،موشک را به کمک امواج ‏رادیویی به طرف هدف هدایت می کند.این سیستم بر روی موشکهای ضد تانکی ‏چون آتی4 روسی، موشکهای هوا به زمین آاس7 روسی و بولپاپ آمریکایی مورد ‏استفاده قرار گرفته است.امروزه، دیگر این روش برای هدایت موشکها و یا بمب ها ‏مورد استفاده قرار نمی گیرد و منسوخ شده است.‏ هدایت فروسرخ هدایت فروسرخ یک هدایت داخلی و خود مختار است که نیاز به منبع خارجی برای ‏تکمیل هدایت موشک ندارد. در این روش، حسگر نصب شده بر روی دماغه موشک ‏بعد از شلیک، اقدام به جستجوی محیط رو به روی خود برای پیدا کردن منبع ‏گرمایی برای قفل کردن بر روی آن می کند. این منبع گرمایی می تواند خروجی ‏گرم هواپیما، بالگرد و یا یک موشک کروز باشد.‏ سیستم کاونده فروسرخ تنها می تواند محیط روبروی خود را جستجو کند و یکی از ‏امتیازات آن این است که خلبان و یا شلیک کننده بعد از قفل و شلیک موشک می ‏تواند اقدام به شلیک موشک دیگر و یا ترک محل کند. موشک به کمک سیستم ‏فروسرخ درون خود و به کمک بالچه های هدایت به طرف هدف هدایت می شود.‏ اولین موشک فروسرخ عملیاتی جهان، موشک هوا به هوای سایدویندر آمریکایی ‏بود.نسل نخست این موشکها را تنها می شود از نیم کره پشتی به طرف خروجی ‏موتورهواپیما قفل کرد ولی امروزه با افزایش حساسیت کاونده های فروسرخ می ‏توان این موشک ها را از روبرو نیز بر روی هدف قفل کرد.‏ موشک های هدایت فروسرخ را می توان با استفاده از تمهای فریب دهنده گرم که ‏مانند منور بوده و گرمایی زیاد از خود متصاعد می کنند فریب داد. خلبانان بالگرد و ‏جنگنده بلافاصله بعد از هشدار سیستم ‏ECM‏ مبنی بر نزدیک شدن موشک اقدام به ‏شلیک دستی و یا خود کار شراره می کنند‎.‎ برخی از وسایل پرنده داری سیستم تشخیص نزدیک شدن موشک هستند. این سیستم ‏ با حس کردن شعله خروجی موتور موشک که به پرنده نزدیک می شود هشدار لازم ‏را به خلبان می دهد ولی از آنجایی که برای شلیک موشکهای فروسرخ نیازی به قفل ‏رادار بر روی هدف نیست، در اکثر مواقع هدف بدون دریافت هیچ گونه هشداری ‏مورد اصابت قرار می گیرد. برد کاونده فروسرخ این گونه موشک ها برای کشف ‏منبع گرمایی کم بوده و اغلب کمتر از 20 کیلومتر است.از این رو، این روش هدایت ‏به صورت گسترده ای برای هدایت موشک های کوتاه برد هوا به هوا و موشک ‏های پدافند هوایی کوتاه برد و شانه پرتاب مورد استفاده قرار می گیرد.‏ عدم نیاز به تجهیزات جانبی، این سیستم را به یک روش هدایت کارآمد برای استفاده ‏در سلاح های قابل حمل توسط نفر تبدیل کرده است. موشکهای هوا به هوای ‏فروسرخ ‏K74‎‏ روسی، سایدویندر آمریکایی، پایتون4 اسراییلی و موشک های زمین ‏به هوای راپیر انگلیسی، استیگر آمریکایی و سام 18 روسی از جمله برترین ‏موشکهای هدایت فروسرخ در جهان هستند.‏ هدایت رداری نیمه فعال(آشیانه یاب نیمه فعال رادرای)‏ این روش هدایت که از اواسط دهه 50 بر روی موشکهای هوا به هوا و زمین به ‏هوا نصب شد در واقع به تکمیل رادارهای داپلر به وجود آمد. در این موشکها، ابتدا ‏رادار جنگنده و سایت پدافند هوایی بر روی هدف قفل شده و پس از شلیک موشک، ‏رادار کوچک موشک امواج منعکس شده از هدف را دنبال کرده و با تصحیح مسیر، ‏خود را به هدف می رساند.این روش هدایت این امکان را به خلبان می داد تا با ‏استفاده از موشکهای هوا به هوای میان برد و یا دور برد اهداف مورد نظر خود را ‏از فاصله بیش از 18 کیلو متر با شلیک یک یا دو موشک مورد هدف قرار داده و ‏از درگیری پر التهاب و پیچ در پیچ در جنگ نزدیک هوایی خودداری کند.‏ از جمله عیوب این روش هدایت هدایت به ویژه برای جنگنده ها این است که برای ‏رسیدن موشک به هدف باید تا آخرین لحظه اصابت، رادار هدایت کننده بر روی ‏هدف قفل باشد و به هر دلیلی که امواج رادار به موشک نرسند مانند مانور جنگنده ‏شلیک کننده و یا کم شدن انرژی رادار موشک به هدف برخورد نمی کند. جنگنده ‏بعد از شلیک موشک نمی تواند اقدام به ترک صحنه نبرد و باید تا لحظه برخورد ‏موشک به هدف در منطقه باقی بماند.در چنین مواردی در اصطلاح تاکتیکی جنگنده ‏بی دفاع است.‏ از طرفی با افزایش برد موشک، امواج رادار نیز باید مسافت دورتری را طی کنند ‏که سبب کاهش قدرت امواج رادار در مسافت های زیاد می شود.از این رو نمی ‏توان از این روش هدایت در موشک های با برد زیاد استفاده کرد.البته تا کنون ‏موشک های با برد 120 کیلومتر نیز با استفاده از این روش هدایت ساخته شده اند.‏ در ضمن می توان با استفاده از سیستم های جنگ الکترونیک و ایجاد اختلال، مانع ‏رسیدن امواج رادار جنگنده به موشک شد، اما نه همیشه.‏ امروزه دیگر موشک های هوا به هوا با این روش هدایت تولید نمی شوند ولی ‏ساخت موشک های پدافندی با این روش همچنان ادامه دارد. موشک های هوا به ‏هوای اسپارو آمریکایی و آر27آر روسی و موشک های زمین به هوای هاوک و ‏پاتریوت آمریکایی از جمله موشک های هدایت راداری نیمه فعال معروف جهان ‏هستند.‏ هدایت راداری فعال این روش هدایت از سال 1970 برای موشک های ضد کشتی و هوا به هوای دور ‏برد و میانبرد مورد استفاده قرار گرفته است. این موشکها، خود داری یک دستگاه ‏رادار کوچک برای رهگیری و اصلاح مسیر به طرف هدف هستند. رادار جنگنده و ‏یا ناو شلیک کننده در ابتدا هدف را کشف و روی آن قفل می کند. پس از آن، ‏مختصات هدف به موشک منتقل شده و موشک به طرف محدوده هدف شلیک می ‏شود. موشک، مسیر از پرتاب کننده تا نزدیکی هدف را به صورت اینرسی هدایت ‏شده و بعد از کشف هدف توسط رادار موشک به روش هدایت راداری آشیانه یاب به ‏طرف هدف حرکت می کند.‏ از جمله امتیازات این روش این است که جنگنده و یا سیستم شلیک کننده بعد از ‏شلیک می تواند منطقه را ترک کرده و یا مانورهای مورد نظر خود را اجرا کند و ‏موشک بدون نیاز به رادار جنگنده و یا ناو به طرف هدف حرکت می کند. این روش ‏در موشک هایی با برد بلند بسیار مورد استفاده قرار می گیرد. موشک های ضد ‏کشتی از جمله استفاده کنندگان این روش هدایت هستند. البته در مورد موشک های ‏کوتاه بردتر ضد کشتی مانند سی ایگل انگلیسی از هدایت رادار نیم فعال استفاده می ‏شود.‏ موشک های هوا به هوای آر77 روسی، فونیکس آمریکایی و موشک های ضد ‏کشتی اگزوست فرانسوی و هارپون آمریکایی از جمله موشک های راداری فعال می ‏باشند. موشک آمرام آمریکایی در 15 کیلم متری آخر به صورت هدایت راداری ‏فعال عمل می کند و تا رسیدن به این مسافت به صورت نیم فعال پرواز می کند. هدایت راداری این روش بر روی نسل نخست موشکهای زمین به هوا و بیشتر در موشک های ‏روسی نصب شد. موشک های سام 2و3و4 از جمله موشک های هدایت راداری ‏معروف جهان هستند.‏ در این روش هدایت، موشک شلیک شده برای اصابت به هدف از سه رادار استفاده ‏می کند. این رادار ها عبارتند از رادار کشف کننده هدف، رادار هدایت و رادار ‏ارتفاع یاب. یکی از رادارها هدف را کشف کرده و دیگری موشک را رهگیری می ‏کند و اطلاعات این دو رادار به وسیله سیستم هدایت کننده جمع بندی می شود و ‏موشک را تا زمان برخورد به هدف اصلاح مسیر می کند. به صورت معمول امواج ‏تغییر مسیر و اصلاح مسیر به موشک به کمک امواج رادیویی فرستاده می شود.‏ از جمله اشکالات این روش می توان به آسیب پذیری زیاد موشک در مقابل ‏اختلالات الکترونیکی و قطع امواج رادیویی ارسال شده از رادار هدایت اشاره ‏کرد.از طرفی، انهدام هر یک از 3 رادار سیستم باعث از کار افتادن تمامی سیستم ‏می شود.این موشکها معمولا از آنجایی که آن قدر دقیق نبودند که به هدف به ‏صورت مستقیم بر خورد کنند دارای چاشنی های مجاورتی هستند.در حال حاضر ‏دیگر از از این روش هدایت برای هدایت موشک ها استفاده نمی شود و این روش ‏کهنه و متروک شده است. هدایت تلویزیونی ‏ در موشک های و بمب های هدایت تلویزیونی، یک دوربین بر روی دماغه موشک ‏قرار دارد که شلیک کننده با زدن سوئیچ مربوطه روپوش دوربین برداشته و دوربین ‏شروع به تصویر برداری از محیط روبروی خود می کند. کاربر و یا خلبان تصاویر ‏گرفته شده را همزمان در مانیتور خود مشاهده می کند و با درشت نمایی تصویری، ‏علامت هدفگیری را بر روی هدف قرار داده و دوربین را بر روی هدف قفل می ‏کند. موشک پس از شلیک به صورت مستقل به طرف هدف هدایت می شود. این ‏روش هدایت مانند هدایت فروسرخ یک روش هدایت درونی است و نیازی به هدایت ‏خارجی نداشته و شلیک کننده بعد از شلیک می تواند اقدام به شلیک موشک دیگر و ‏یا ترک منطقه کند.‏ این روش هدایت برای اولین بار در بمب والی در ویتنام توسط نیروی دریایی ‏آمریکا استفاده شد.اولین موشکی که از این روش هدایت برای آن استفاده شد موشک ‏ماوریک آمریکایی بود. این روش هدایت به طور معمول برای هدایت بمب ها و ‏موشک های هوا پرتاب استفاده می شود و البته بیشتر برای بمبها.از جمله امتیازات ‏این روش هدایت عدم نیاز به هدایت خارجی، مقاومت بیشتر در مقابل اختلالات ‏الکترونیکی و سادگی عملکرد آنها است.معمولا تطبیق دادن این گونه سلاح ها بر ‏روی هواپیماها و نه بالگرد ها به لوازم جانبی کمتری نسبت به سیستم هدایت لیزری نیاز دارد. در نمونه های اولیه بمب های تلویزیونی، بمب بعد از پرتاب ارتباطش با ‏هواپیما قطع می شد ولی در نمونه های بعدی، بمب تصاویر گرفته شده توسط ‏دوربینش را برای خلبان ارسال می کرد تا خلبان شاهد برخورد دقیق بمب به هدف ‏باشد. از این رو خلبان می تواند تصاویر برخورد بمب را از زمان پرتاب تا زمان ‏برخورد موشک به هدف به صورت کامل ببیند. شاید شما نیز این تصاویر را که ‏توسط خلبان های هواپیما های جنگی ضبط شده اند در تلویزیون دیده باشید.‏ نمونه های اولیه این نوع بمب ها دارای سیستم هدایت تلویزیونی ساده ای بودند. به ‏همین دلیل آنها تنها برای انجام بمباران های دقیق در روز مناسب بودند. در مدل ‏های جدید تر، این نوع موشک ها به دوربین های فروسرخ مجهز شدند و از این رو ‏از توانایی حمله شب نیز برخوردار شدند.‏ افزایش برد بمب ها و موشک ها این مسئله را به وجود آورد که خلبان باید با ‏دوربین سلاح هدف را کشف و بر روی آن قفل کند. نسل دوم این سلاح ها این ‏امکان را در اختیار خلبان ها قرار داده اند که خلبان بتواند بمب را از مسافتی دور به ‏طرف هدف پرتاب کرده و بعد با کمک تصاویر ارسالی هدف را کشف و منهدم ‏نماید. همچنین خلبان می تواند با نگاه به نمایشگر درون کابین و دیدن تصاویر ‏ارسالی هدایت بمب را به صورت دستی نیز انجام دهد. موشک های دارای تصویر ‏بردار فروسرخ به طور معمول به واسطه دارا بودن سیستم فروسرخ دارای سیستم ‏تعقیب خودکار هدف هستند.‏ این روش هدایت طی دو دهه گذشته بر روی موشک های ضد تانک نصب شده و ‏موشک های ضد تانکی چون جاولین و اسپایک از جمله موشک های ضد تانک ‏دارای هدایت تصویر برداری فروسرخ هستند.امروزه دیگر روش هدایت تلویزیونی ‏در موشک ها مورد استفاده قرار نمی گیرد ولی به صورت گسترده ای از روش ‏هدایت تصویر برداری فروسرخ استفاده می شود که توان انجام عملیات شبانه را به ‏صورت محسوسی افزایش داده است.همچنین برخی از موشک های کروز و موشک ‏های دور برد هوا به زمین از روش تصویر بردار فروسرخ به عنوان هدایت مرحله ‏پایانی پرواز استفاده می کنند. موشک های هوا پرتاب کااچ27 روسی (با هدایت ‏تلویزیونی)و آجی ام 65 آمریکایی (با هدایت تصویر بردار فروسرخ) از جمله موش ‏های هوا پرتاب معروف هستند.‏ هدایت لیزری این روش هدایت همزمان با هدایت تلویزیونی توسط نیروی هوایی آمریکا در ویتنام ‏به کار رفت. خلبان بعد از ورود به منطقه هدف، دوربین غلاف لیزری خود را ‏روشن می کند. تصاویر دوربین در نمایشگرهای جلوی خلبان به نمایش در می آید.‏ خلبان با جستجوی هدف و نشانه گذاری هدف توسط علامت هدفگیری که معمولا ‏علامت + می باشد اقدام به قفل کردن سیستم از طریق دوربین بر روی هدف می ‏کند. پس از آن یک پرتو لیزر به وسیله غلاف هدفگیری به هدف تابانده شده و ‏منعکس می شود. موشک دارای یک حسگر لیزری بر روی دماغه است و به کمک ‏این حسگر امواج لیزر منعکس شده از هدف را کشف کرده و این امواج را تعقیب ‏می کند.از این رو، این روش را گهگاه روش هدایت آشیانه یاب لیزری نیز می ‏نامند. قفل نگه داشتن لیزر برروی هدف کاملا خودکار بوده و نیازی به شلیک کننده ‏ندارد. دوربین تا لحظه برخورد از هدف فیلمبرداری کرده و آن را به خلبان نشان ‏می دهد. احتمالا تصاویری را از تلویزیون دیده اید که یک علامت + بر روی یک ‏ساختمان قرار دارد. به ناگاه ساختمان منفجر شده، و دود سیاهی تصویر را پر می ‏کند. این تصاویر متعلق به غلاف هدفگیری موشکهای لیزری است.در ابتدا این ‏سیستم هدایت تنها در بمبها و موشک ها بکار می رفت ولی با کوچکتر شدن غلاف ‏های هدفگیر لیزری این سیستم هدایت بر رو انواع سلاح های ضد تانک و پدافند ‏هوایی کوتاه برد نیز به کار رفت.‏ بمبهای سری پیوری1 که از سال 1967 در ویتنام بکار رفتند اولین سلاح های ‏هدایت لیزری جهان هستند.‏ جنگنده-بمب انکنهای ‏F-111‎‏ و‏F-4D ‎‏ در جنگ ویتنام بیشترین بمباران توسط بمب ‏های بمب های هدایت لیزری را انجام دادند. موشک ضد تانک هل فایر از اولین ‏موشک های ضد تانک جهان با هدایت لیزری بود که برروی بالگرد آپاچی نصب ‏شد. و امروزه به صورت گسترده ای بر روی دیگر بالگردها نیز نصب می شود.‏ با وجود دقت بالا، بمب های لیزری عملکرد نا مطلوبی در آب و هوای بد (مانند ‏باران و برف) دارند. و دقت این سلاح ها به صورت چشمگیری در شرایط نامساعد ‏جوی کاهش می یابد.همچنین ایجاد اختلال بر روی بمب های لیزری به مراتب آسان ‏است.می توان با ایجاد اختلال، مانع رسیدن امواج لیزر منعکس شده از هدف به ‏موشک شد و باعث به خطا رفتن موشک ها شد. از این رو، همواره فرماندهان ‏نظامی خواستار داشتن سلاح های هدایت تلویزیونی می باشند چرا که موشک های ‏هدایت تلویزیونی پس ار پرتاب دیگر نیازی به هدایت خارجی ندارند و به این دلیل ‏منحرف کردن آنها غیر ممکن است.‏ یکی دیگر از عیوب بزرگ سلاح های لیزری نیاز آنها به هدایت و قفل نگه داشتن ‏لیزر به طرف هدف است.این پرتو باید بر روی هدف باقی بماند تا بمب بتواند هدف ‏خود را جستجو کند. از این رو خلبان (یا شلیک کننده موشک های ضد تانک زمین ‏پرتاب) بعد از پرتاب موشک نمی تواند دور زده و منطقه را ترک کند بلکه باید ‏ارتفاع خود را بیشتر کرده و قفل لیزری را برروی هدف قرار دهد. هر مسئله ای که ‏باعث قطع پرتو لیزر تابانده شده بشود باعث به خطا رفتن بمب می شود. این در ‏حالی است که سلاح های تلویزیونی پس از پرتاب کاملا خودکار بوده و خلبان می ‏تواند منطقه هدف را ترک کرده و یا هدف دیگری را مورد حمله قرار دهد.‏ با موشک های لیزری تنها می توان در یک زمان به یک هدف حمله کرد گرچه می ‏توان چند بمب را بر ضد یک هدف نیز مورد استفاده قرار داد.بر خلاف آنها، در ‏بمبهای تلویزیونی باید برای پرتاب دو بمب به طرف یک هدف هر دو بمب را به ‏صورت جدا از یکدیگر هدفگیری کرد.‏ یکی از امتیازات سلاح های لیزری این است که می توان بمب را توسط یک هواپیما ‏پرتاب و توسط یک هواپیمای دیگر هدایت کرد. برای نمونه، سوپراتانداردهای ‏نیروی دریایی فرانسه که از سال 1996 از توانایی حمل بمبهای‏‎ ‎‏ لیزری ‏GBU-12‎ برخوردار شدند معمولا به صورت دو فروندی یکی با غلاف هدفگیر لیزری و ‏دیگری با 2 بمب لیزری پرواز می کنند. یکی از سوپر اتاندارد ها هدف را نشانه ‏گذاری کرده و دیگری با سرعت وارد محدوده برد بمب می شود و بمب خود را ‏پرتاب کرده و منطقه عملیات را ترک می کند. این ترکیب در زمان جنگ اول خلیج ‏فارس توسط بمب افکنهای بوکانیر نیروی دریایی انگلستان و تورنادوهای نیروی ‏هوایی انگلیس مورد استفاده قرار گرفت.‏ از طرف پرتو های لیزری ارسال شده دارای کد خاص خودشان (اثر انگشت) می ‏باشند. بمب لیزری قبل از پرتاب با این کد ها آشنا می شود وتا پس از پرتاب شدن به ‏دنبال پرتوی لیزری منعکس شده از غلاف هدفگیری مربوط به خود برود. از این ‏رو می توان در یک منطقه تعداد زیادی بمب به طرف یک هدف نشانه گیری کنند و ‏موشکها از یک بالگرد در آسمان شلیک شود. موشک ضد تانک آتی 14 کارنت ‏روسی که می توان آن را از پیشرفته ترین موشک های ضد تانک جهان نامید دارای ‏هدایت لیزری نیمه خودکار است و شلیک کننده باید تا زمان برخورد موشک به ‏هدف، هدفگیر را برروی هدف قرار دهد. به دلیل محدوده برد کم پرتوی لیزری این ‏گونه روش هدایت برروی سلاح های با برد زیر20 کیلو متر استفاده می شود.با ‏وجود این سلاح های هدایت لیزری هنوز دقیقترین سلاح های هدایت شونده جهان ‏هستند. موشک های هوا پرتاب ماوریک آمریکایی، کااچ27ال روسی، موشک های ‏ضد تانک هلفایر آمریکایی، تریکات اروپایی و ویخر روسی و موشک پدافند کوتاه ‏برد آراس بی 70 سوئدی از جمله تسلیحات معروف لیزری جهان می باشند.‏ هدایت اینرسایی این سیستم هدایت را باید از جمله نخستین سیستم های هدایت موشک حساب کرد که ‏در جنگ جهانی دوم برای اولین بار توسط موشک های بالستیک وی2 و کروز ‏وی1 مورد استفاده قرار گرفت. سیستم هدایت اینرسی یک سیستم هدایت درونی است ‏که به صورت گسترده ای بر روی موشک های بالستیک و یا موشک کروز به ‏عنوان هدایت مرحله میانی پرواز استفاده می شود و دقت این سیستم به دقت ‏مختصات هدف بر می گردد.‏ در این سیستم، با استفاده از چند ژیروسکوپ و شتاب سنج که تعداد آنها در موشک ‏های مختلف متفاوت است شتاب و میزان غلت و زاویه حرکت موشک را تعیین می ‏کنند. بر اساس این اطلاعات می توانند موقعیت موشک را نسبت به مکان شلیک و ‏نسبت به مختصات هدف موجود در حافظه موشک مقایسه کنند.‏ ژیروسکوپ عضو اصلی سیستم های هدایت اینرسی می باشد. ژیروسکوپ ها ‏سنسورهایی می باشند که از آنها جهت به دست آوردن سرعت زاویه ای و موقعیت ‏زاویه ای موشک استفاده می شود. با پردازش این اطلاعات می توان موقیعت کلی ‏پرتابه را نیز بر اساس محاسبات به دست آورد.‏ وظیفه اصلی ژیروسکوپ ها ایجاد یک دستگاه مختصات مرجع است. شتاب سنجها، ‏شتاب متحرک در امتداد چنین محور هایی را اندازه می گیرند که این شتاب می تواند ‏نسبت به دستگاه که این شتاب می تواند نسبت به دستگاه مرجع اینر سی یا دستگاه ‏مرجع دیگری مثل دستگاه متصل به زمین باشد.‏ امروزه، نسل نوین این سیستم های هدایت بر خلاف مدل های قدیمی مکانیکی ‏دیجیتالی و یا لیزری هستند.ژیروسکوپ های جدید باعث کاهش درصد خطای ‏سیستم هدایت شده است. همچنین استفاده از سیستم مکان یاب جهانی در کنار سیستم ‏اینرسی موشک های بالستیک دقت این موشک ها را بالا برده است.به طور معمول ‏خطایی که ژیروسکوپ های هدایت موشک به دلیل سرعت بالای موشک بالستیک ‏پیدا می کنند توسط سیستم جی پی اس که دارای خطای حداکثر 3 متر است اصلاح ‏شده و بدین سان خطای سیستم اینرسی جبران می شود. ‏ سیستم هدایت مکان یاب جهانی (‏GPS‏) سیستم هدایت ماهواره ای چهره میدان نبرد را در قرن جدید تغییر داده است و باعث ‏ورود نسل جدیدی از سلاح های هدایت شونده دقیق و ارزان قیمت به صحنه نبرد ‏شده است.استفاده این سیستم در جنگ افزار ها به جنگ اول خلیج فارس بر می ‏گردد. مشهور ترین سلاح هدایت ماهواره ای، بمب های هدایت ماهواره (‏GDAM‏) ‏هستند که در گزارش عمومی پنتاگون در مورد اشغال عراق در سال 2003 از این ‏سلاح به عنوان تاثیر گذارترین سلاح جنگ نام برده شده است. تاکنون حدود ‏‏180000 فروند از این سلاح برای نیروی هوایی و دریایی آمریکا تولید شده اند و ‏آنها بیشتر از دیگر سلاح های هدایت شونده در جنگ های سالهای اخیر آمریکا به ‏کار رفته اند. جی پی اس یک سیستم ماهواره ای است که توسط وزارت دفاع آمریکا ‏ساخته شده است و دارای گیرنده ای مخصوص است که این گیرنده اطلاعات دقیقی ‏از محل و زمان گیرنده را در اختیار کاربر قرار می دهد. ماهواره های جی پی اس ‏سیگنالهایی را ارسال می کنند که توسط گیرنده های جی پی اس دریافت می شوند و ‏موقیعت مکانی، سرعت و زمان شلیک کننده را در هر جای کره زمین ودر هر ‏موقع از روز یا شب و در هر شرایط آب و هوایی محاسبه می نماید.سیستم جی پی ‏اس یک منبع ملی و مورد استفاده بین المللی برای یافتن موقیعت محل، مسیر یابی و ‏زمان سنجی می باشد. ماهواره های جی پی اس در حدود 900 کیلوگرم وزن و 5 ‏متر (پنلهای خورشیدی)طول دارند.عمر مفید این ماهواره ها برای 7.5 سال طراحی ‏شده است اما اغلب مدت زمان بیشتری در مدار مورد استفاده قرار می گیرند. پنلهای ‏خورشیدی نیروی اولیه را تامین می نماید و نیروی تغذیه ثانویه توسط باطری های ‏نیکل کادمیم تامین می شود. در هر ماهواه، 4 ساعت اتمی فوق العاده دقیق نصب ‏گردیده است.در سپتامبر 2001، تعداد ماهواره های مورد استفاده در مدار زمین 27 ‏عدد بوده است. در جریان جنگ اول خلیج فارس برای اطمینان از انهدام هدف باید 4 ‏بمب لیزری از دو فروند هواپیما پرتاب می شد. از طرف دیگر، سلاح های هدایت ‏لیزری که دقیقترین سلاح های هواپرتاب معمول جهان بودند در آب و هوای ‏بد(برف، باران، مه)دقت بالای خود را از دست داده و به خطا می رفتند. ارتش ‏آمریکا بعد از جنگ اول خلیج فارس نیازمند یک سلاح جدید بر مبنای یک سیستم ‏هدایتی جدید شد که بتوان آن را در 24 ساعت شبانه روز و در هر آب و هوایی ‏استفاده کرد.در آن زمان، استفاده از سیستم هدایت جی پی اس بر روی موشک های ‏کروز برای هدایت این موشک ها تا منطقه هدف و نصب این سیستم بر روی نسل ‏دوم موشک های کروز توماهاوک وکلکم در دست بررسی بود ولی ارتش آمریکا ‏نیاز به یک بمب هوا پرتاب داشت.‏ به طور کلی امروزه این سیستم هدایت به عنوان هدایت کننده موشک های هوا ‏پرتاب، زمین پرتاب و دریا پرتاب دوربرد مورد استفاده قرار می گیرد و این ‏موشک ها را تا فاصله ای نزدیک به هدف، هدایت می کند.به صورت معمول، ‏موشکهای دورایستای و کروز مانند توماهاوک و اسلم بعد از هدایت به نزدیکی هدف ‏توسط ترکیبی از سیستم های هدایتی اینرسی و جی پی اس به کمک سیستم های ‏هدایتی دیگری که دارای دقت بیشتری هستند مانند دوربین تصویر بردار فروسرخ به ‏هدف اصابت می کنند. عکس های فروسرخ، عکس های ماهواره ای از هدف هستند ‏که از قبل در حافظه موشک ذخیره شده اند. این عکس ها به صورت امواج ‏فروسرخ گرفته شده اند و در حقیقت، قبل از حمله یک اسکن فروسرخ از هدف تهیه ‏می شود و موشک در مرحله آخر اصابت به طور خودکار با مقایسه بین عکس های ‏ماهواره ای درون حافظه موشک و تصاویر سیستم جلونگر فروسرخ و پردازش آن ‏به هدف حمله می کند.‏ ماهنامه جنگ افزار
  17. کسی می داند ایران چه بهینه سازی هایی روی موشک های هاوک انجام داده ؟
  18. IRGCAF

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    منابع فرانسوي از طرح مشترك رژيم‌صهيونيستي، عربستان سعودي، اردن و ائتلاف حاكم 14مارس لبنان، براي ترور سيد حسن نصرالله دبيركل حزب‌الله لبنان پرده برداشتند. به گزارش خبرگزاري فارس به نقل از پايگاه خبري كانادايي "اخبار مونترئال"،‌ منابع ويژه فرانسوي فاش كردند چهارم آگوست جاري (13 مردادماه سال جاري) جلسه‌اي با حضور معاون مدير سازمان اطلاعاتي صهيونيستي "آمان"، "شائول تورجمان" مشاور نخست‌وزير رژيم صهيونيستي، "عبدالعزيز خوجه" سفير عربستان سعودي در بيروت، "عبدالعزيز الدريعان" معاون "بندر بن سلطان بن عبدالعزيز آل سعود" دبير شوراي عالي امنيت ملي عربستان سعودي، "محمد الذهبي" رئيس سازمان اطلاعات اردن و مسؤول پرونده لبنان در اين كشور در ويلاي شخصي "سعد الحريري" رئيس ائتلاف 14 مارس با حضور خود وي و "وسام الحسن" مشاورش در شهر نيس فرانسه برگزار شد كه در اين جلسه،‌ موضوع ترور سيد حسن نصرالله، دبيركل حزب‌الله لبنان مورد بحث و بررسي قرار گرفت. اين منابع با توجه به دستاوردهاي مذاكرات پيشين "ايهود اولمرت" نخست‌وزير رژيم صهيونيستي با "ملك عبدالله" پادشاه اردن، مقامات سعودي، آمريكايي‌ها و سعد الحريري، تصريح كردند: ترور نصرالله، مي‌تواند با تضعيف روحيه شيعيان لبنان، راه را براي درگيري بر سر رهبري جريان شيعي در اين كشور هموار كند. بنا بر اين گزارش، حاضران در اين جلسه همچنين بر ضرورت جنگ جديدي از سوي اسرائيل به لبنان براي تسليم حزب‌الله تأكيد كردند. اين گزارش مي‌افزايد: اولمرت در نشست سري ماه گذشته خود با "ملك عبدالله" پادشاه اردن، هر گونه جنگي را كه شامل كشته‌شدن نصرالله شود رد كرده و تأكيد كرده بود كه ارتش اسرائيل آماده جنگ نيست اما مانع ترور نصرالله نمي‌شود ولي معتقد است كه اگر نصرالله ترور شود شخص دومي جايگزين وي خواهد شد كه اين حادثه نيز به نوبه خود به وقوع جنگ ويرانگر بزرگي مي‌انجامد. اين منابع در ادامه تأكيد كردند اين اطلاعات از يك طرف بين‌المللي مخالف آمريكا به دست حزب‌الله نيز رسيده و لذا تدابير امنيتي ويژه براي نصرالله و خانواده وي تشديد شده و از حضور علني وي نيز جلوگيري مي‌شود. حزب‌الله همچنين با درخواست خوجه، سفير سعودي در لبنان مخالفت كرد زيرا به اين نتيجه رسيده بودند كه ممكن است دستگاه مكان‌ياب در بدن وي كار گذاشته شده باشد يا بخواهد بوسيله مصافحه با دست سمي خود، نصرالله را مسموم كند. اين در حالي است كه يك مقام ارشد لبناني ديروز (شنبه) گفت "عبدالعزيز خوجه" 17 آگوست پس از آنكه درباره «تهديد به حمله عليه مكان زندگي سفير، سفارتخانه يا ديگر منافع عربستان سعودي در لبنان» به وزارت امور خارجه لبنان اطلاع داد، اين كشور را ترك كرد. رياض يكي از منابع كمك‌كننده مالي به لبنان و يكي از حاميان دولت "فؤاد سنيوره" نخست‌وزير اين كشور و جريان 14 مارس به رهبري سعد الحريري است. Asriran.com
  19. [align=center][/align] در فرآيند طراحي يک هواپيما، مراحل بسياري طي مي‌شود تا موجود طراحي شده به مرحله آزمايش‌هاي عملي برسد. پس از مشخص شدن نياز سفارش دهنده، شرکت سازنده يک طرح مفهومي را ارائه مي‌کند تا با مشورت شرکت يا ارگانهاي متقاضي، طرح را به اجرا در بياورد. بيشترين هواپيماهاي مفهومي نظامي و غير نظامي را مي توان در نمايشگاه هاي هوافضا ديد. هشتمين نمايشگاه بين‌المللي هوافضاي روسيه با عنوان ماکس 2007 آغاز به کار کرد و 726 شرکت فعال در زمينه هاي مختلف از 43 کشور جهان به رقابت و نمايش قدرت خود پرداختند. اگرچه بسياري از طرح ها و پروژه‌هاي نظامي به دليل محرمانه بودن در اين نمايشگاه ها معرفي نمي شوند و تا زمان آزمايشات عملي هيچ صحبتي از آن ها نخواهد بود، اما به بهانه برگزاري ماكس 2007، در اين نوشتار 4 مدل مفهومي را انتخاب کرده ايم که 2 مدل به مرحله عملي رسيده و دو مدل ديگر هنوز مراحل تحقيقاتي و محاسباتي خود را به اتمام نرسانده اند. اين 4 مدل هرکدام انقلابي در صنعت هوافضا محسوب مي شوند. يك مايل در ثانيه هوافضاپيماي تحقيقاتي ابر صوت «هايپرايكس» نتيجه پروژه چند ساله ناسا در زمينه موتورهاي هوادم است كه شروع اين تحقيقات همزمان با رياست جمهوري رونالد ريگان بود. تاكنون حدود ۵/۲ ميليارد دلار فقط در زمينه تحقيقات تئوري هايپرايكس سرمايه‌گذاري شده و طبق اظهار مسئول سايت ناسا، حدود ۲۰ تريلر كاغذ و اطلاعات براي اين طرح مورد استفاده قرار گرفته است. پروژه هوافضاپيماي هايپرايكس برنامه مشتركي بين چند مركز تحقيقاتي و شركت هاي سازنده هواپيما است. به عنوان مثال مسئوليت فناوري موتور هايپرايكس در مركز تحقيقات «درايدن» انجام شد و مركز تحقيقات «لانگلي» ناسا در هامپتون ايالت ويرجينيا، مسئوليت هدايت و برنامه‌ريزي پروژه را برعهده دارد. پس از مدتي شركت ميكروكرافت، به رغم تجربه هاي بسيار ارزشمندش در زمينه گسترش و آماده سازي مدل هاي اوليه هواپيماها و نيز در بخش سخت افزاري و نرم افزاري هواپيما، شركت بوئينگ و شركت سازنده ماشين هاي خود كار دقيق را به كمك طلبيد. با همكاري گروهي اين شركت ها و مراكز تحقيقاتي پيشرفته هوافضا، نخستين نمونه پروازي هايپرايكس يا X-43A در سال ۱۹۹۹ ميلادي به نمايش گذاشته شد. ركورد بيشترين سرعت هواپيما پيش از هايپرايكس، در هواپيماي X-15 بود كه توانست به سرعت ۶/۶ ماخ دست يابد و اكنون هايپرايكس براي سرعتي بين ۶ تا ۱۰ ماخ طراحي شده و آخرين قدرت بشر را در به پرواز درآوردن پرنده هاي مصنوعي با سرعت ابر صوت به نمايش گذاشته است. طبق نظر دانشمندان هوا فضا، مهم ترين نكات قابل توجه در هايپرايكس، اولا تكنولوژي موتورهاي اسكرم جت و ثانيا طراحي بدنه يكپارچه و منسجم آن است. مهم تر اينكه هايپرايكس با بهره گيري از تكنولوژي موتورهاي اسكرم جت، هيچ‌گونه رانش ايستا توليد نمي كند. هواپيماي نامرئي شركت بوئينگ يكي ديگر از مخلوقات خود را با نام Bird of Prey در جشني در سنت لوئيس در اكتبر ۲۰۰۲ براي اولين بار در معرض نمايش همگان گذاشت. اين موجود خارق‌العاده در اصل نمايشگر سبك و شيوه جديدي از تكنولوژي رادارگريزي است كه مي‌تواند قافله سالار هواپيماهاي قرن آينده باشد و انقلابي در طراحي انواع هواپيماها به شمار آيد. اين طرح، يكي از پروژه هاي بسيار سري شركت بوئينگ بود كه از سال ۱۹۹۲ براي بررسي آن شركت بوئينگ آغاز به كار كرد و تا سال ۱۹۹۹ نيز ادامه پيدا كرد. اين هواپيما در اوايل قرن جديد به نمايش گذاشته شد زيرا همانگونه كه مي خواستند، اين طرح به استانداردهاي خود رسيده بود و ديگر احتياجي به مخفي ماندن نداشت. بيشتر طراحي اين پرنده شگفت انگيز در بخش تحقيقات و گسترش پيشرفته فانتوم وورك انجام شد. ساخت Bird of Prey در راستاي چندين هدف ارزشمند در صنعت هوافضا مانند استفاده از مواد مركب، بهترين قدرت مانور متناسب با سرعت، هزينه ساخت بسيار پايين و ... بوده است. اين پروژه براي شركت بوئينگ حدود ۶۶ ميليون دلار هزينه داشته است. اولين پرواز آزمايشي آن در سال ۱۹۹۶ انجام شد. اين پرنده آهني كوچك داراي مشخصاتي خاص چون: فاصله دو سر بال ۲۳ فوت با طول ۴۶ فوتي، وزني معادل ۶۴۰۰ پوند است. موتورهاي آن را شركت صنعت موتورسازي آمريكا به نام پرت و ويتني با مدل JT15D-5C ساخته است اين موتورها توربوفن هستند. بالاترين ارتفاعي كه به دست آورد ۲۰ هزار پا بود و حدود سرعت آن ۴۸۱ كيلومتر در ساعت. اين اولين باري است كه توسط يك موتور هوادم اسكرم جت سعي در رسيدن به سرعت هاي بالاي ۵ ماخ مي شود. البته تاكنون فضاپيماها مانند شاتل‌ها كه با قدرت راكت به پرواز درمي آمدند به اين سرعت ها دست يافته اند. اما چيزي كه اين طرح را از فضاپيماها جدا مي سازد موتورهاي هوادم است. شرايط پروازي هايپر ايکس نيز بسيار ويژه است. X-43A در يك راكت كمكي به نام پگاسوس تعبيه مي‌شود و پگاسوس نيز توسط بمب‌افكن B -52 حمل مي شود. مي بينيد كه پرواز اين پرنده مشغله هاي زيادي دارد. راكت كمكي پگاسوس توسط شركت اوربيتال ساينس طراحي و ساخته شده است. با تمام اين اوصاف هايپر ايکس سريعترين پرنده غير راکتي است که تاکنون انسان ها ساخته اند و مي تواند هر متيل را در يک ثانيه طي کند. غولي كه هنوز متولد نشده است يكي از روياهايي كه شركت هاي هواپيمايي همواره در سر دارند، ساخت هواپيماي مسافربري دوربردي است كه بتواند بيشتر از يك هزار مسافر را جابه جا كند. تاكنون هواپيماهاي زيادي براي تحقق اين رويا خلق شده، اما هنوز به آن روياي مطلوب نرسيده‌اند. براي مثال هواپيماي بوئينگ ۷۷۷ در حال حاضر يكي از بهترين و قدرتمندترين هواپيماهاي مسافربري محسوب مي شود. اين هواپيما، آمريكايي است و در مقابل آن، شركت توپولف روسيه دست به ساخت هواپيمايي غول پيكر زده است كه انقلابي در صحنه ساخت هواپيماهاي مسافربري به حساب مي‌آيد؛ غولي به نام توپولف ۴۰۴. هنگامي كه شركت توپولف تصميم به ساخت اين غول گرفت، مهندسان و متخصصان چندين طرح را ارائه كردند اما از بين تمامي آنها طرح «بال پرنده» انتخاب شد.در اين طرح هواپيما با ۶ موتور ملخ دار (توربوپراپ) مجهز شده كه هركدام از موتورها، نيروي پيشراني به اندازه ۱۸۰۰۰ كيلوگرم را مهيا مي‌كنند. همانطور كه در عكس مي بينيم موتورها در قسمت انتهايي هواپيما و بين دو دم Vشكل تعبيه شده اند. براي ساخت اين بال پرنده نيز دو طرح مجزا در دست است. در يكي از آنها بدنه اصلي به ۶قسمت مجزا كه هركدام توانايي پذيرش تعدادي مسافر را دارد، طراحي شده است. اين هواپيما ۱۲۱۴ مسافر با خود حمل مي‌كند و مقدار اصلي ذخيره سوختش در بال‌هاي اصلي است. طرح ديگر دومنظوره است و از دو بخش تشكيل شده است. يك قسمت براي حمل مسافر و قسمت ديگر نيز براي حمل بار و محموله هاي تجاري. موتورهايي كه در اين هواپيما به كار رفته با همكاري شركت رولز رويس ساخته شده است كه توربوفن هستند. مدل اين موتورها ۴۴ـ NK است و با نام ترنت شناخته مي‌شود. حال بعد از نگاهي كوچك به مشخصات اين مخلوق شگفت انگيز خود قضاوت كنيد كه اگر يك چنين موجودي را از نزديك ببينيد شگفت زده نمي شويد؟! طول ۶/۸۶ متر، ارتفاع ۳/۲۶متر، وزن برخاستي605 تني، گنجايش ۱۲۰۰ مسافر و برد 135000 کيلومتري نشانگر بزرگترين هواپيماي مسافرتي براي نسل‌هاي آينده است. بمب افکن رادارگريز با پيشرفته تر شدن رادارها بحث رادارگريزي به پيش آمد كه گوشه هاي كوچكي از فناوري رادارگريزي را در بمب افكن هاي پس از B-52 آمريكا به نامB-1B ملقب به نيزه دار آسمان مي‌بينيم. ولي نهايت و كمال اين فناوري را در بمب افكن B-2 ملقب به شبح مشاهده مي كنيم كه هم اكنون مي توان آن را بهترين هواپيماي بمب‌افكن دنيا شناخت. در ادامه اين روند آمريكا به دنبال ساخت بمب‌افكني براي ارضاي تمام نياز نيروي هوايي خود است و به تازگي پروژه اي به نام B-3 را در دست آزمايش و تحقيق گرفته است. در حال حاضر و تحت برنامه‌ريزي هاي فعلي، هواپيماي 1- B Lancer و بمب افكن رادارگريز B-2 حداكثر تا سال ۲۰۳۷ در شرايط پروازي نگهداري خواهند شد، سالي كه قرار است نيروي هوايي آمريكا به دليل استهلاك بمب‌افكن‌هاي خود تعداد آنها را به ۱۷۰ هواپيما كاهش دهد. البته احتمال مي رود كه هواپيماي به روز شده B -52 تا سال ۲۰۴۵ در ناوگان پروازي باقي بماند. پيش بيني هاي كارشناسان نظامي آمريكا اين است كه در آن سال، نياز نيروي هوايي آمريكا به بمب افكن هاي جديد يكي از مهم‌ترين نيازهاي نيروهاي نظامي ايالات متحده آمريكا خواهد بود. به همين خاطر مسئولان نيروي هوايي آمريكا به فكر پركردن اين خلأ افتاده اند. براي تعيين طرح نهايي B-3 نتيجه مطالعات انجام شده توسط برد مشاوره اي علمي USAF نيوورلدويستا و ديگر نهادهاي مطالعاتي درگير در اين پروژه به دقت بازبيني شدند و طرح نهايي تركيبي از نقاط قوت اين طرح‌ها ارايه شد. B-3 هواپيمايي است كه انتظار مي رود با سرنشين و يا بدون آن قابليت انجام ماموريت ها در بردهاي بسيار زياد را داشته باشد. براي اين منظور از تكنولوژي‌هاي پيشرفته رادار‌گريزي (IR ) و (RF) بهره مي برد. اما كيفيت نابود كردن اهداف در اين بمب‌افكن سبك، بسيار پيشرفته و جالب است. براي اين منظور از ليزر يا امواج قدرتمند مايكروويو (HPM) استفاده خواهد كرد. هواپيماي بدون سرنشين هم مي تواند از HPM براي تخريب استفاده كند هم براي ايجاد اختلالات راديويي و كاربردهاي بي حس كننده استفاده کند (كه كاربردهاي بي حس كنندگي بيشتر در كنترل اغتشاشات كاربرد دارد). تحقيقات B-3 با انجام مطالعات بدنه شروع شد. در اين ميان سه شركت آمريكايي کانديداي ساخت بدنه فوق مدرنB-3 هستند، بوئينگ، لاكهيد مارتين و نورث روپ گرومن اما هنوز برنده مناقصه ساخت بدنهB-3مشخص نشده است. مركز سيستم هاي هوانوردي نيروي هوايي آمريكا در پايگاه نيروي هوايي رايت پترسون در اوهايو زمان تحويل نهايي بمب‌افكن را محدوده زماني ۲۰۳۰ تا ۲۰۳۵ اعلام كرده است در عين حال به شركت هاي درخواست كننده شركت در مناقصه گوشزد كرده است كه احتمال دارد بر اثر فشارهاي مقامات نظامي آمريكا تحويل B-3چندسال زودتر اتفاق افتد. در تحقيقات اوليه B-3هواپيمايي با قابليت تهاجمي براي استفاده در تمام نقاط دنيا با سريع ترين حالت ممكن تعريف شده بود. اين هواپيما مي توانست يك پرنده با سرعت ۷/۲ ماخ باشد يا هوافضاپيمايي با سرعتي بالغ بر ۱۷ ماخ. هواپيمايي كه بتواند از خاك آمريكا بدون سوخت گيري به هر نقطه از دنيا رفته و اهداف دشمن را نابود كند و با سوخت گيري مجدد به خاك آمريكا بازگردد. اما نكته مهم و اساسي اين بود كه B-3تمام ماموريت هاي خود را در سه يا كمتر از سه ساعت انجام دهد. در ميان اين شرکت ها، نورث روپ گرومن تجربيات بسياري در فناوري رادارگريزي، اجزا و قطعات كامپوزيت، ساخت جنگنده ها، سيستم‌هاي الكترونيكي و هواپيماهاي بدون سرنشين دارد كه همگي اين موارد در ساختB-3 شديداً مورد نياز هستند. شركت نورث روپ براي ساخت پلت فورم B-3 از فناوري جديدي استفاده كرده است كه به پلت فورم بي صداي مافوق صوت معروف است. خاصيت بارز اين پلت فورم اين است كه با ايجاد صداي كمتر فشار برخاست پرنده را ۳/۰ پوند بر فوت مربع كاهش مي دهد. براي معرفي نوآوري‌هاي استفاده شده در اين هواپيما نياز به وقت و مجال مناسب تري است. چون تقريباً تمام سيستم هاي استفاده شده در اين هواپيما (كه البته به صورت مفهومي هستند) در نوع خود جديد و كم مانند هستند. به هر حال از بمب افكني كه جايگزين B-2 مي‌شود، انتظاري جز اين نمي توان داشت. روزنامه همشهری
  20. اخه تو خود همشهری هم تصویری نبود ! هر کی تصویر در تکمیل مقاله بذارد ممنون می شوم !
  21. [align=center][/align] یادداشت رسیده در سفر رابرت گیتس به خاورمیانه قراردادهای تسلیحاتی کلانی بین کشورهای عرب منطقه و رژیم اسرائیل با ایالات متحده به امضا رسید. اسرائیل به تنهایی 30 میلیارد دلار و 3 کشور مصر، امارات و عربستان نیز بیست میلیارد دلار باقی مانده را به خود اختصاص دادند. رقم هزینه های تسلیحاتی اسرائیل در مقایسه با اعراب از جهاتی چند قابل توجه است. شکی وجود ندارد که خریدهای تسلیحاتی اسرائیل از آمریکا از جیب اسرائیل صورت نمی گیرد و این کمک های اقتصادی ایالات متحده به اسرائیل است که دوباره به این کشور بر می گردد ولی کشورهای ثروتمند عرب باید از سرمایه های نفتی خود هزینه آنرا بپردازند. بدون شک تضعیف ایران در خاورمیانه اصلی ترین هدف آمریکا است و هدف بعدی درگیر کردن کشورهای متمول خاورمیانه در یک رقابت تسلیحاتی است تا بتواند دلارهای نفتی را روبه فزونی نهاده است جمع کند. کشورهای عرب منطقه در ماجرای اخیر باز هم دچارخطای استراتژیک شده اند .آنها تصور می کنند که می توانند امنیت خود را با خریدهای تسلیحاتی تامین کنند که در این میان خریدهای نظامی امارات از همه عجیب تر است. ایالات متحده به طرز هوشیارانه ای هم اعراب و هم اسرائیل را درحالی وارد یک رقابت تسلیحاتی کرده است که خود کشورهای عرب و اسرائیل از قبل ، گرفتار چنین رقابتی هستند. مطمئنا مهم ترین متحد منطقه ای آمریکا اسرائیل است و اعراب که بعضا حکومت های لرزان و بی ثباتی دارند در مرتبه بعدی قرار دارند، کشورهایی که آمریکا به شدت از به خطر افتادن نظام های حاکم آنها در هراس است و برای حفط حکومت های عرب هزینه های زیادی را به صورت سالانه تقبل می کند. برای تحلیل استراتژیک ابتکار آمریکا در رقابتی کردن خاورمیانه می توان موارد زیر را بر شمرد: دلارهای نفتی هر وقت که قیمت نفت افزایش یافته است ایالات متحده به انحا مختلف سعی کرده است که دلارها را از چنگ کشورهای نفتی خارج سازد. رقابت تسلیحاتی همیشه به عنوان اولین و مهم ترین مساله مطرح بوده است که پیش از این نیز چه در دوران شوک اول نفتی(1971) و چه در ادوار بعد (به عنوان مثال در زمان حمله عراق به کویت در سال 1991)؛ امریکایی ها در همه این زمانها با ایجاد یک ترس واهی در میان کشورهای کوچک عربی آنها را به یک رقابت بی حاصل تسلیحاتی کشانده اند. سلاحهایی که باید از رده خارج شوند و متعلق به یک نسل قبل می باشند به کشورهای عرب فروخته می شود و بعد برای به روز کردن این سیستمها دور دیگری از خریدها اتفاق می افتد. با بازگرداندن دلارهای نفتی با فروش اسلحه به اعراب قمستی از فشارهای ناشی از افزایش قیمت نفت بر اقتصاد آمریکا خنثی می شود؛ چیزی که ژاپن و اروپا از آن بی بهره اند. مهار ایران با هزینه اعراب در راستای محدودسازی قدرت ایران در منطقه (که پس از سقوط صدام و برهم خوردن موازنه قوا در منطقه به قدرتی بلامنازع تبدیل شده است)، ایالات متحده به تسلیح اعراب و اسرائیل مبادرت می کند. با این کار ایران نیز در یک رقابت تسلیحاتی منطقه ای گرفتار شده و کمتر می تواند از پول نفت در تحکیم اقتصاد خود و یا نفوذ در کشورهای دیگر منطقه استفاده کند. چنانچه اعراب به این رقابت وارد نشوند کل هزینه های مهار ایران بر دوش خود ایالات متحده خواهد افتاد در حالیکه با درگیر کردن کشورهای عربی قسمتی ازاین هزینه به اعراب منتقل می شود. به نظر می رسد کشورهای کوچکی مثل امارات از ابتدایی ترین اصول عقلانی حاکم بر روابط بین الملل نیز بی اطلاع اند. کاملا واضح است که امارات اگر به زرادخانه نظامی هم تبدیل شود به خاطر عمق امنیتی ناچیز و جمعیت بسیار اندک (خارجیان این کشور از خود اماراتی های بیشتر هستند) قادر به تامین امنیت خود نخواهد بود.با این اوصاف صرف هزینه های میلیاردی توسط امارات ،صرفاً هدر دادن پول این کشور است. کویت که دارای مشابهت های زیادی با امارات است در زمان حمله عراق با وجود داشتن تعداد زیادی هواپیما و سلاحهای مدرن از هر گونه واکنشی عاجز بود. کشورها کوچک با اتخاذ استراتژی پیوند زدن امنیت خود با دیگر کشورها از صرف هزینه های بی حاصل نظامی پرهیز می کنند درسی که اعراب هیچ وقت نیاموخته اند و به شکل عجیبی هر دو کار را با هم انجام می دهند، یعنی هم دنباله روی محض قدرتهای بزرگ فرامنطقه ای را انجام می دهند و هم میلیاردها دلار پول را صرف خرید جنگنده هایی می کنند که برای پرواز دادن آنها خلبان کافی در اختیار ندارند. نزدیک به چهار دهه است که این سیاست غلط اعراب ادامه یافته است. البته باید در این تحلیل مصر را از دیگران جدا کرد ؛ مصر ،هم به لحاظ عمق امنیتی و هم به لحاظ جمعیت ، توانایی های بسیار بهتر و متنوع تری را در اختیار دارد اما مشکل مصر متفاوت از اعراب حاشیه خلیج فارس است؛ مصر درکنار کشوری ایستاده است که یک کشور تجدید نظر طلب در منطقه خاورمیانه است که شعار "نیل تا فرات" را استراتژی خود می داند، شعاری که هرگز آنرا فراموش نکرده است . ایران در هیچ حالتی نمی تواند برای مصر یک خطر محسوب شود، اگر بتوان با خطرناک جلوه دادن ایران ، کشورهای حاشیه خلیج فارس را ترساند به هیچ وجه نمی توان این تهدید را به مصر نیز تعمیم داد. وزیر خارجه آلمان فروش تسلیحات آمریکایی به کشورهای خاورمیانه را تقبیح کرده و آنرا در راستای برهم زدن صلح در خاورمیانه ارزیابی کرده است. بدون شک آلمان و سایر کشورهای اروپایی نگران صلح خاورمیانه نیستند بلکه از این نگرانند که آمریکا با این کار از زیر فشارهای نفت گران ،شانه خالی می کند در حالیکه اروپاییها باید آن را تحمل کنند. اقتصاد اروپا در افزایش قیمت نفت بسیار بیشتر از آمریکا زیان خواهد دید و با کاهش قدرت رقابت دربرابر آمریکا مواجه خواهد شد. بدون شک در فروش تسلیحات آمریکایی به کشورهای عربی و اسرائیل ،در میان قدرت های اقتصادی جهان اروپا و ژاپن بازنده و ایالات متحده برنده است و در منطقه خاورمیانه اسرائیل و آمریکا برنده و بقیه کشورهای خاورمیانه بازنده اند. Asriran.com
  22. موضع ايران درباره خريد تسليحاتي كشورهاي حاشيه خليج فارس وزير دفاع و پشتيباني نيروهاي مسلح موضع ايران را درباره خريد تسليحاتي كشورهاي حاشيه خليج فارس تشريح كرد. به گزارش ايرنا سردار سرتيپ مصطفي محمد نجار گفت: ايران نگراني از تقويت بنيه دفاعي كشورهاي مسلمان، دوست و برادر خود ندارد و افزايش توان دفاعي آنان را بخشي از توان دفاعي جهان اسلام ارزيابي مي‌كند. وزير دفاع و پشتيباني نيروهاي مسلح روز دوشنبه 8 مرداد در پاسخ به‌سوال خبرنگاران، افزود: هر كشوري حق دارد براي تقويت توان دفاعي خود تسليحات مورد نياز را توليد و يا خريداري كند. وي افزود: رژيم‌هايي بايد نگران باشند و هستند كه همچنان روياي "نيل" تا "فرات" را در سر مي‌پرورانند و كيان كشورهاي اسلامي را مورد تجاوز قرارداده و مي‌دهند. نجار گفت "آمريكايي‌ها در فروش سلاح به‌كشورهاي منطقه همواره به‌شكلي عمل مي‌كنند كه برتري نظامي رژيم غاصب صهيونيستي حفظ شود". وي افزود : آنان سعي دارند با ايجاد رقابت تسليحاتي كاذب و فروش سلاح، كمپاني‌هاي بزرگ تسليحاتي خود را سر پا نگه داشته و از خطر ورشكستگي دور نگه دارند. وزير دفاع، "بومي‌سازي امنيت خليج فارس" را "تنها راه ‌اصولي براي استقرار صلح و امنيت پايدار در اين آبراه استراتژيك" دانست. سردار نجار در پايان گفت: جمهوري اسلامي ايران به منظور استقرار صلح و آرامش درمنطقه، همواره برگسترش همكاري‌هاي فيمابين، پرهيز از هرگونه تشنج، رعايت حسن همجواري ، انعقاد پيمان‌هاي مستحكم سياسي ، اقتصادي ، دفاعي و امنيتي تاكيدكرده و مي‌كند و در اين مسير همواره پيشتاز و پيشقدم بوده است. منابع خبري روز يكشنبه 7 مرداد از تصميم دولت آمريكا براي انعقاد قراردادهاي تسليحاتي به ارزش 20 ميليارد دلار با كشورهاي هم پيمان خود در خليج فارس خبر دادند.
  23. جبهه‌بندي فارسي، عربي، حاشيه ‌امن براي ‌اسراييل مي‌سازد وزير دفاع و پشتيباني نيروهاي مسلح اعلام كرد: آمريكا باايجاد جبهه‌بندي فارسي، عربي، تلاش دارد، ضمن تداوم حضور نامشروع خود، اسراييل را در حاشيه امن قرار دهد. به گزارش ايرنا، سردار سرتيپ مصطفي محمدنجار در جمع معاونين و مديران ارشد وزارت دفاع و پشتيباني نيروهاي مسلح در تهران، گفت: آمريكا به اشكال گوناگون در صدد است مانع گسترش و تقويت روابط ايران با كشورهاي عربي و اسلامي شود. "محمدنجار" سفرهاي پي‌درپي مقام‌هاي آمريكايي به منطقه خاورميانه را در همين چارچوب ارزيابي كرد و گفت: آمريكا با ترفند مضحك "ايران هراسي" تلاش دارد، ضمن دامن‌زدن به رقابت تسليحاتي همچنان اين منطقه استراتژيك را در ناامني و بحران نگه دارد تا براي حضور نامشروع خود در نزد افكار عمومي توجيه داشته باشد. وزير دفاع و پشتيباني نيروهاي مسلح ، گفت: نوع رفتار آمريكا در عراق نشانگر آن است كه آمريكايي‌ها خودشان درصدي از ترور ، انفجار و ناامني را مديريت مي‌كنند تا علاوه بر استمرار حضور نامشروع‌شان، زمينه را براي درگير كردن كشورهاي اروپايي در بحران عراق فراهم كرده و اين بحران را به يك بحران بين‌المللي تبديل كنند. وي گفت: درصورتي كه آمريكا در اجراي توطئه‌هاي شوم خود موفق شود، منطقه خاورميانه همچنان در آتش جاه‌طلبي سردمداران كاخ سفيد خواهدسوخت و دود آن، مردم و دولت‌هاي منطقه را آزار خواهد داد. گزارش اداره كل تبليغات دفاعي وزارت دفاع حاكيست، "محمدنجار" تسلط به كشورهاي عربي ، اسلامي و تضعيف حاكميت ملي و اقتدار كشورهاي اسلامي را از اهداف شوم صهيونيست‌هاي اشغالگر قدس دانست و تاكيدكرد: قدرت، صلابت، سرمايه و منابع عظيم كشورهاي اسلامي بايد در خدمت پيشرفت و توسعه ملت‌هاي اسلامي و خنثي كردن توطئه‌هاي دشمنان اسلام و مسلمين قرار گيرد. وزير دفاع گفت: صهيونيست‌ها به دنبال شكست طرح قديمي از نيل تا فرات، خود با محوريت و همكاري سردمداران كاخ سفيد طرح خطرناك از فرات تا نيل را دنبال مي‌كنند كه آن را با حمله به عراق آغاز كردند. وي افزود: مقاومت ‪ ۳۳‬روزه مردم لبنان در برابر هجوم وحشيانه رژيم صهيونيستي، وحدت مردم فلسطين و نارضايتي مردم عراق از حضور اشغالگران اين روياي جديد را به كابوسي بزرگ براي صهيونيست‌ها تبديل كرد. "محمدنجار" كنار گذاشتن اختلافات ، حفظ هوشياري، وحدت و همدلي، گسترش مناسبات و همكاري في‌مابين را تنها راه‌حل مقابله با توطئه‌هاي شوم آمريكا و اسراييل در منطقه دانست. وزير دفاع و پشتيباني نيروهاي مسلح، ابراز اميدواري كرد در سال اتحاد ملي و انسجام اسلامي، با بيداري و هوشياري همه ملت‌ها و دولت‌هاي اسلامي و عربي شاهد اتحاد و همدلي، اقتدار و آرامش و امنيت و صلح باشيم. روزنامه همشهری
  24. IRGCAF

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    همزمان با تحت تعقيب قرار گرفتن مسعود و مريم رجوي، سركردگان گروه تروريستي مجاهدين خلق، برخي نشريات كردي كه هموطنانشان لطمات بسياري از اين سازمان تروريستي خورده‌اند، گوشه‌‌هايي از اين جنايات را فاش كردند. به گزارش خبرنگار «بازتاب»، پس از آغاز محاکمه صدام در دو سال قبل، در کردستان عراق درخواست محاکمه مسعود رجوی مسئول سازمان مجاهدین خلق ایران، به اتهام شرکت در جرایم رژیم صدام علیه کردهای عراقی مطرح شد. در ماه مارس سال 1991 پس از جنگ خليج فارس و بيرون رانده شدن نيروهاي عراقي از کويت، کردهاي عراقي در قيامي عليه حکومت صدام که مورد حمايت آمريکا و متحدانش قرار گرفت، توانستند کنترل شهرهاي کردنشين شمال عراق را در دست بگيرند و حکومت صدام را وادار به عقب‌نشيني به مناطق مرکزي نمايند. در اين ميان شهر استراتژيک و نفت خيز کرکوک نيز به دست شورشيان کرد افتاد. اما يک هفته بعد، نيروهاي مجاهدين خلق با پوشش کردي و پوسترهايي از مسعود بارزاني و جلال طالباني وارد کرکوک شدند و در عملياتي مشترک با ارتش صدام، شبه نظاميان و پيشمرگان کرد کرکوک را غافلگير کردند و موجبات کنترل دوباره شهر کرکوک توسط حکومت بعثي‌ها را فراهم آوردند که در جريان آن صدها تن از ساکنين کرد کرکوک، توسط تروريست‌هاي مجاهدين خلق ايران به قتل رسيدند. به گفته مقامات اتحاديه ميهني کردستان عراق، در رابطه با همدستي تنگاتنگ سازمان مجاهدين خلق ايران با حکومت صدام حسين، بويژه در بازپس‌گيري کرکوک و خانقين در سال 1991 از نيروهاي کرد، مدارک و اسناد مستند و غيرقابل انکاري وجود دارد و به همين دليل محاکمه مسعود رجوي به عنوان همدست صدام حسين در سرکوب شهروندان عراقي تقاضاي طبيعي کردهاست. به گزارش سرويس‌ بين‌الملل «بازتاب»، در این حال هفته گذشته، «ايوب نوري»، در روزنامه كردي «هاوالاتي» نوشته است: درباره سازمان مجاهدين خلق سخن بسيار است؛ اين كه از چه ايدئولوژي پيروي مي‌كنند و واقعيت آن چيست و در اين چندين سال به چه كاري سرگرمند؟ هرچند من به عنوان يك روزنامه‌نگار از نزديك از با وضعيت و زندگي آنان آشنا هستم، آنچه در اين گفتار نوشته مي‌شود، بخشي از خاطرات يك عضو سابق مجاهدين خلق است كه در كتابي در پاريس چاپ شده است و من نيز خلاصه‌اي از آن را به كردي ترجمه كرده‌ام، به ويژه پس از اين‌كه در روزنامه «هاوالاتي»، خبري را خواندم مبني بر اين كه گويا، سازمان مجاهدين خلق، در نظر دارد دفتري در كردستان افتتاح كند. زمان مي‌گذرد و در نتيجه شكست ارتش عراق در جبهه‌هاي جنوب، در گوشه و كنار شهرهاي «قادر كرم» و «كفري» تحركات نيروهاي كرد به چشم مي‌خورد. ساعت 8 صبح يكي از روزها، در حالي كه چندين شهر كردنشين آزاد شده بودند، مسعود رجوي، حالت آماده‌باش اعلام كرد و به ما دستور دادند سريع منطقه را ترك كنيم. در تاريكي شب، همه نيروهايمان به سوي كمپ اشرف، واقع در نزديكي شهرك «خالص» به راه افتادند و صبح زود، وارد اردوگاه شديم. بعد از ظهر روز بعد، ‌فرماني به ما رسيد مبني بر اين كه همگي بايد به محل مورد نظر رهسپار شويم و خود را در «سليمان بيگ» مستقر كنيم؛ بنابراين، زماني كه به آنجا رسيديم، از موضوع آگاه نبوديم كه چه كاري بايد انجام دهيم. به اين ترتيب در اطراف جاده مستقر شديم و راه‌هاي «توز» و «كفري» و «سليمان بيگ» را تحت كنترل خود درآورديم. خلاصه هر نوع تحرك كردها را زير نظر گرفته بوديم و همه رفت‌وآمدهاي آنان را به بغداد و بالعكس تحت كنترل خود داشتيم. اگر مسافران از اعراب بودند، هيچ گونه مشكلي نداشتند و مي‌توانستند به راه خود ادامه بدهند، اما اگر اتومبيل و سرنشينان آن كرد بودند، در آن صورت دقيقاً بازرسي مي‌شدند. هر كسي هم كه اسلحه‌اي داشت، بايد به استخبارات عراق تحويل مي‌داديم. در يكي از روزها، شاخه‌ ارتش مسعود رجوي از جاده قادر كرم به سوي توز مي‌رفت و پيش از اين كه وارد شهر شوند، ‌نيروهاي پيشمرگ وابسته به جلال طالباني، با مجاهدين تماس گرفتند و به آنان اطلاع دادند كاري با آنان ندارند و به اين ترتيب، مي‌توانند بدون هيچ مشكلي از آنجا گذر كنند و به پايگاه‌هاي خود باز گردند، اما پس از اين‌كه صفوف سربازان از داخل شهر گذشت، ‌در حين عبور آنان در نتيجه برخورد گلوله‌اي بي‌هدف، يكي از سربازان مجاهدين به نام رضا كرمعلي كشته شد. پس از وقوع اين رويداد، ‌فرمانده نيروهاي مجاهدين، دستور داد شهر توز با اسلحه سنگين سركوب شود. به اين ترتيب بود كه در يك ساعت مشخص و از همه اطراف، شهر توز با اسلحه‌هاي سنگين و سبك مورد حمله واقع شد. همه مغازه‌هاي واقع در خيابان‌ها تخريب شدند و زنان و كودكاني كه در شهر باقي مانده بودند، ‌همزمان با شروع آتش باران مجاهدين به سوي دشت‌ها و صحراها فرار ‌كردند. خلاصه پس از تخريب بخش عمده‌اي از شهر، ‌فرمانده مجاهدين گفت: اين درسي بود براي كردها تا اين‌كه بدانند ما كه هستيم. پس از آن، از شهر كفري، اتوبوسي به سوي سه راهي توز و كفري و سليمان بيگ در حال عبور بود و ‌زماني كه ديد اين سه راهي با زره‌پوش‌ها بسته شده، راه خود را منحرف كرد و به طرف چند خانه و يران شده‌اي رهسپار شد. اما باز هم در اين زمان، بنا به دستور ‌هر سه لشكر مجاهدين، اتوبوس را مورد حمله اسلحه سنگين خود قرار دادند و همه سرنشينان آن پياده شدند و شماري از آنان از روي پل مخروبه قتيار به سوي ارتفاعات كفري فرار كردند. گفتني است كه سرنشينان اين اتوبوس، هيچ گونه تير‌اندازي به سوي ما نكردند، اما ارتش مجاهدين از هر سه جهت آنان را آماج گلوله قرار دادند. اين در حالي بود كه در همان لحظات نخست، اتوبوس به آتش كشيده شد و پس از آن هر سه دسته مجاهدين، با همه توان و سلاح‌هايشان همه سرنشينان اتوبوس را قتل‌عام كردند. من در آن زمان، مسئول جاده سليمان بيگ بودم و با چشمان خود شاهد اين جنايت بودم. همچنين در اين تير‌اندازي‌ها، يكي از زنان مجاهدين بر اثر برخورد يك گلوله زخمي شد؛ اين زن پناهندگي سياسي در فرانسه را داشت. پس از اين‌كه همه سرنشينان اتوبوس كشته شدند، ‌به ما دستور دادند كشته‌ها را شمارش كنيم، هنگامي كه بر سر جنازه‌ها رفتيم، ‌با چشمان خودم ديدم كه همه آنان كرد بوده و لباس شخصي پوشيده بودند. مجاهدين خلق در كشتار اين افراد از هيچ چيزي ابايي نداشتند. چند نفري در زير پل خود را مخفي كرده بودند، ‌اما مجاهدين با توپ تانك (ت 55) و «آر.پي.جي» پل را به تيرباران بستند. اين افراد نيز هيچ راه فراري نداشتند و مجاهدين به آساني مي‌توانستند آنان را دستگير كنند، اما به‌رغم آن كه آنها هيچ دفاعي از خود نكردند و بي‌حركت بودند، ‌سازمان مجاهدين به آنان يورش برد و همه آنان را به قتل رساند و چند نفري از آنان كه زخمي شده بودند و هنوز گلوله در بدن داشتند و در گوشه و كنار خانه‌هاي تخريب شده خود را مخفي ساخته بودند، ‌آنان نيز مورد ضربات لگد مجاهدين قرار گرفتند. من با چشمان خود ناظر جنايت يكي از سربازان مجاهدين بودم كه از اهالي ايلام بود. اين سرباز يكي از كردهاي مجروح را زير ضربات لگد خود گرفته بود و او را كتك مي‌زد. افراد مجروح پس از اهانت‌ها و كتك‌كاري‌هاي مجاهدين، تحويل استخبارات عراق داده مي‌شدند. خلاصه آن كه پس از شمارش جنازه‌ها، به راه افتاديم و در اطراف جاده، شمار ديگري جنازه ديديم. فرمانده يگاني كه من جزو آن بودم، ‌دستور داد با نفربرهايمان روي جنازه‌ها برويم، صداي از هم پاشيدن جمجمه يكي از كشته‌شدگان هنوز در گوشم مي‌پيچد؛ اين يكي از بدترين فاجعه‌هايي بود كه از آن زمان هنوز در يادم زنده است و همواره آزارم مي‌دهد. پس از اين عمل زشت و جنايتكارانه، ‌من گريه سر دادم و به فرمانده‌ام گله نمودم، اما ‌او در پاسخ گفت: اين سزاي گناهكاران است. من نيز به او گفتم: رفيق عزيز، اين بيچاره‌ها براي آزادي سرزمين خود مي‌جنگند. شخص فرمانده هم براي اين‌كه ناراضيان را ساكت كند، گفت: اينها مزدوران رژيم جمهوري اسلامي ايران بودند و اسكناس 25 ديناري جديد را در جيب‌هايشان يافتيم. علوي طالقاني كه يكي از فرماندهان مجاهدين بود، ‌دستور داد تا در كنار جاده كفري ـ سليمان بيگ، گودالي حفر و جنازه‌ها را دسته‌جمعي در آن دفن كنند. چند روز پس از اين رويداد بود كه ‌سعيد يزدان پناه، ‌عضو رهبري چريك‌هاي فدايي تلاش كرد در بين مجاهدين و اتحاديه ميهني كردستان صلح برقرار كند. رهبران كرد اظهار كرده بودند كه آنان به مجاهدين كاري ندارند و آنان مي‌توانند به قرارگاه‌هاي خود بازگردند، هدف آنها آزاد ساختن مناطق كردنشين است، اما مجاهدين اين پيشنهاد را رد كرده و از آزار و اذيت كردها و حمايت از صدام دست نكشيدند. سازمان مجاهدين به صدام قول داده بود جاده اصلي كركوك ـ بغداد را كنترل كند. در يكي از روزها كه روز شنبه بود، در حالي كه نم‌نم باران، باريدن گرفته و همه جا را مرطوب كرده بود، در جاده كفري، يك دستگاه كمپرسي قرمز رنگ به طرف سليمان بيگ گذشت. ‌همين كه راننده كمپرسي ديد كه اين جاده از طرف مجاهدين قطع شده است، ‌تصميم گرفت بازگردد، ‌اما نتوانست و نيروهاي مجاهدين خلق از هر طرف و با همه سلاح‌ها به سوي او شليك كردند. كمپرسي پر از گلوله خمپاره بود كه به سوي پيشمرگان مستقر در توز حمل مي‌كرد. مجاهدين كمپرسي را در سه راهي توز، ‌كفري، سليمان بيگ متوقف كردند و زماني كه راننده از ماشين پياده شد، نيروهاي مجاهدين به سوي او شليك كردند. راننده فوراً جان خود را از دست داد و ديگر سرنشينان كمپرسي كه عبارت از دو كودك و مردي مسن بودند، پايين آورده شدند و از آنان خواستند تا بر روي زمين دراز بكشند. يكي از اين دو كودك، ‌فرزند راننده بود، او با ديدن جنازه پدرش، خود را روي جنازه او انداخت و بي‌اختيار ناله سر ‌داد. كودك ديگر دوست پسر راننده بود، يك ساعت بعد، ‌نيروهاي مجاهدين، كمپرسي و جنازه را به سوي كمپ اشرف بردند. مجاهدين خلق هم چون غنيمتي كه از رژيم ايران گرفته‌اند، ‌كمپرسي را در نظر مي‌گرفتند. آنان چندين سال از اين كمپرسي براي حمل‌ونقل مهمات خود استفاده كردند. در ارتفاعات نزديك كفري، لشكر 60 براي محافظت از نيروهايي كه در سه‌راهي فوق مستقر بودند، موضع گرفته بودند و در مجموع، تلاش مي‌كردند همه تحركاتي را كه در منطقه روي مي‌دهد، تحت نظر خود بگيرند، زيرا اين منطقه، محل رفت‌وآمد پيشمرگاني بود كه براي همكاري رفقايشان به توز و كفري مي‌آمدند. در حدود ظهر، ‌زماني كه آسمان صاف بود، يك نفر كرد تلاش مي‌كرد از راه سلسله كوهپايه‌هايي خود را به شهر كفري برساند، كه مورد حمله مجاهدين قرار رفت و فوراً و در همان محل كشته شد. نيروهاي مجاهدين نير سريع بر سر جنازه او رفتند و چون غنيمت جنگي، ساعت و حلقه زنجير ساعتش را ربودند و در همان جا او را دفن كردند. ساعت 11شب، يكي از فرماندهان نزد من آمد و گفت: كاك جعفر با شما كاري دارد، ‌من مي‌دانستم كاك جعفر، مسئول امنيتي منطقه است و براي اجراي كارهايش در دفتر سليمان بيگ مستقر شده بود. من با جيپ فرماندهي به پايگاه جعفر رفتم. او در آنجا به من گفت: محمدرضا، شخصي را دستگير كرده‌ايم، حال مي‌خواهيم سخنان او را برايمان ترجمه كنيد. همراه كاك جعفر، وارد يكي از اطاق‌هاي پايگاه شديم. در آنجا شخصي بدون هيچ زير‌اندازي در گوشه‌اي از اطاق دراز كشيده بود و لباس نظامي بر تن داشت و غرقه در خون بود. او اصلاً حال سخن گفتن نداشت. ‌كاك جعفر از من خواست از او بپرسم از كجا آمده‌ است و چه ارتباطي با پيشمرگان توز دارد. شخص زخمي در پاسخ گفت: من در ارتش عراق و در نزديكي شهر كركوك سرباز هستم و ‌به دليل اين كه نمي‌خواهم كسي را بكشم فرار كرده‌ام و سپس ادامه داد: در فاصله توز و سليمان بيگ مورد حمله نيروهاي مجاهدين خلق قرار گرفته‌ام. گفتني است، با وجود اين كه او اسلحه‌اي به همراه نداشت، از چندين ناحيه بدن با كلاشينكف زخمي شده بود. اين شخص مي‌گفت: من كرد هستم، اما طرفدار هيچ حزبي نيستم و در يكي از روستاهاي نزديك كفري زندگي مي‌كنم. كاك جعفر نيز به من گفت: دروغ مي‌گويد، به او بگوييد اگر راست مي‌گويد، ‌چرا از ارتش عراق فرار كرده است تا عليه ياغيان بجنگد؟ اما او تكرار كرد كه نخواسته است كسي را بكشد و به همين خاطر بوده كه فرار كرده است. هر چند وي از شدت جراحات مي‌ناليد، كاك جعفر، كوشش مي‌كرد كه او را به پيشمرگان نسبت دهد. بعداً كاك جعفر با نيروهاي ارتش عراق تماس گرفت كه در سه راهي توز، ‌كفري، سليمان بيگ بوده‌اند و شخصي را دستگير كرده‌اند. ‌همزمان درباره شخص دستگير شده از فرمانده مجاهدين خلق نيز پرسيد، ارتش عراق پاسخ داد: ‌كرد فراري وابسته به يگان آنهاست. به اين ترتيب، به رغم اين كه فرد مذكور زخمي و خسته بود، تحويل ارتش عراق شد. آنچه را كه در بالا به آن اشاره كردم، تنها گوشه كوچكي از حوادثي بود كه در آن چند روز رخ داد. ‌من خود شاهد همه جنايات مجاهدين نبوده‌ام كه عليه ملت ستمديده كرد، انجام داده‌اند، ‌تا اين‌كه بتوانم ميزان جنايات اين سازمان را به رهبري مسعود رجوي در زمان جنگ مطرح نمايم، اما همگان مي‌دانند كه سازمان مجاهدين خلق، چگونه براي رژيم بعث عراق مزدوري و جيره‌خواري مي‌كردند. در واقع، سازمان مجاهدين با قتل‌عام مردم بي‌گناه كرد، سكان لرزان دولت عراق را مقتدرتر ساخت. Baztab.com