borna

Members
  • تعداد محتوا

    484
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

تمامی ارسال های borna

  1. The Mother of All Bombs قوي ترين بمب خلاء‎ (Vacuum Bomb) ‎در جهان سه شنبه 11 سپتامبر در روسيه آزمايش شد ‏‎.‎‏ اين بمب که با هواپيما حمل مي شود قابليت ايجاد خلاء دارد‏‎ ‎و قابل ‏مقايسه با قدرت و کارايي يک بمب هسته اي ولي بدون ايجاد خسارات‎ ‎زيست محيطي ناشي از يک بمب هسته اي است ‏‎.‎‏ اين بمب که به طور مخفيانه ساخته ‏شده قدرتى بيش از بمب هاى هسته اى داشته و ارتعاش هاى ناشى از انفجار آن به ‏مراتب شديدتر از ارتعاش هاى هسته اى است . اين بمب موسوم به "پدر تمام بمب ‏ها " است و قدرت آن چهار برابر بيشتر از پرقدرت ترين بمب هاى فعلى جهان است ‏که در اختيار آمريکا قرار دارد زيرا از يك نوع جديد و بسيار كارآمد مواد منفجره كه به آن ‏اشاره اي نشده است، بهره مي‌برد .‏‎ ‎‏ ‏MOAB‏ يا مادر تمام بمب ها كه پيش از اين به ‏عنوان قوي ترين بمب خلاء شناخته مي شد و در سال 2003 آزمايش شده بود، يك ‏بمب هدايت شونده‎ ‎ماهواره‌اي دوربرد است و امريكا از آنها در جنگ با طالبان در ‏افغانستان استفاده کرد .‏ بمب روسي اولين بار توسط هواپيماهاى توپولف مدل ‏Tu-160‎‏ در محل آزمايش فرو ‏ريخته شد . قدرت اين بمب ها که با شدت زيادى منفجر شدند، بيش از حد تصور ‏است . اين بمب از لحاظ اندازه از بمب هاى ‏MOAB‏ آمريکايى کوچکتر است، اما به ‏دليل استفاده از فناورى نانوتکنولوژى در ساخت آن و با توجه به حرارتى که در زمان ‏منفجر شدن در مرکز انفجار توليد مى شود قدرت آن بسيار بيشتر از بمب هاى ‏آمريکايى است . بمب خلاء جديد مي تواند جايگزين يک سري از ابزار هسته اي با ‏قدرت ضعيف تر شود که قبلا ساخته شده بود . در همين زمينه وزارت دفاع روسيه ‏اعلام كرد اين طرح نظامي هيچکدام از توافقات بين المللي را نقض نمي کند و به ‏ايجاد‎ ‎رقابت تسليحاتي تازه اي در جهان منجر نخواهد شد . ‏بمب روسيه حاوي ‌8/7 تن ماده منفجره قوي است ولي بمب آمريكا بيش از‏‎ ‎هفت تن ‏ماده منفجره دارد‎ ‎در حالي كه بمب آمريكا معادل ‌11‏‎ ‎تن تي.ان.تي است ولي بمب ‏روسيه معادل ‌44 تن از اين ماده منفجره است. همچنين شعاع‎ ‎انفجار بمب روسيه ‏‏‌990 فوت يا 300 متر و دو برابر شعاع انفجار بمب آمريكا است ‏‎.‎‏ اين بمب روسي در ‏ابتدا يک توده اي از مواد آتش زا را در شعاع انفجاري خود ايجاد ميکند که با اکسيژن ‏موجود در جو مخلوط ميشود سپس درمرحله بعد ، اين توده آتش مي گيرد بطوريکه ‏تمام منطقه آتش گرفته شده را نابود مي کند .‏ آزمايش اين بمب با توجه به تنش هاى به وجود آمده ميان مسکو و واشنگتن به دليل ‏مسائلى چون استقرار سپر موشکى آمريکا در اروپاىشرقي، پرواز مجدد هواپيماهاى ‏استراتژيک روسيه و امکان تعليق حضور در پيمان نيروهاى متعارف از سوى روسيه، ‏مى تواند بيش از گذشته، روابط دو کشور را به دوران جنگ سرد نزديک کند . آزمايش ‏بمب خلاء توسط روسيه نشان دهنده توان نظامي اين کشور در پاسخ به طرح آمريکا ‏براي استقرار تجهيزات ضد موشکي خود در شرق اروپاست. ‏ منبع: www.air-space.blogfa.com
  2. ممنون اقا سروش درست پدر بمب هاي جهان اينه نه مادر حالا شما به بزرگي خودتون ببخشيد
  3. این تیربار نارنجک انداز ، نخستین بار در سال 1960 طراحی و ساخته شد. این تیربار به زودی جای تیربارهای کالیبر 50 میلیمتری را در نیروی زمینی امریکا خواهد گرفت. در حال حاضر هم در نیروی دریایی ، یگان تفنگداران دریایی و نیروی هوایی امریکا از این سلاح استفاده می شود. تيربار نارنجک انداز 40 ميليمتري MK-19 ، با هدف اجرای آتش پرحجم و سرکوب کننده برضد نیروها و سنگرها و خودروهای سبک دشمن ، برروی خودروهای هامر ، کامیون ها و خودروهای پشتیبانی M88 نصب می شود. در عملیات طوفان صحرا ، امریکایی ها از این سلاح استفاده می کردند. تيربار نارنجک انداز MKI9 ، تا فاصله 1500 متری در مقابل اهداف کوچک و تا فاصله 2200 متری ، برضد اهداف بزرگ کارآمد است. نواخت تیر علمی این سلاح 60 تیر در دقیقه و نواخت تیر عملی آن 40 تیر در دقیقه است. وزن کلی این سلاح 431/54 کیلوگرم می باشد. هر جعبه مهمات این سلاح ، حاوی 48 گلوله با وزنی حدود 29 کیلوگرم است. برای اجرای آتش مؤثر در شب ، می توان دوربین دیددرشب AN/TVS-5 را بر روی این سلاح نصب کرد. مهمات استاندارد برای این تیربار نارنجک انداز ، خرج سوختار شدید چندمنظوره می باشد که قادر است در زره های ورقه ای سراسری (RHA) و بتون هایی به ضخامت 16 اینچ نفوذ کند. در عملیات های آفندی از تيربار نارنجک انداز 40 ميليمتري MK-19 ، به صورت خمپاره اندازهای 60 میلیمتری (به عنوان سلاح منحنی زن) و در اجرای آتش مستقیم ، در نقش موشک اندازهای تاو استفاده می شود. نواخت تیر این تیربار ، 350 نارنجک در دقیقه بوده و برد مؤثر آن نیز 1600 متر می باشد. کارکردهای فنی: تيربار نارنجک انداز 40 ميليمتري MK-19 ، با هوا خنک می شود. با جداسازی قطار فلزی نارنجک ، کار باز و بست سلاح آغاز می گردد. این نارنجک انداز که با گاز باروت مسلح می شود ، کاملآ خودکار بوده و خدمه آن می توانند در مسافت های کوتاه و با مهمات محدود آن را با خود حمل کنند. این سلاح می تواند طیف گسترده ای از نارنجک های 40 میلیمتری را شلیک کند. نارنجک های 40 میلیمتری دارای خرج سوختار شدید چندمنظوره M430 ، قادر هستند در زره هایی به قطر 2 اینچ نفوذ کنند. ترکش های این سلاح می تواند باعث کشته شدن افراد در فاصله 5 متری و زخمی شدن افراد در فاصله 15 متری از محل اصابت شود. متعلقات همراه این تیربار عبارتند از: بستر نصب MK64 ، MOD5 ، سه پایه M3 و دوربین دیددرشب AN/TVS-5. این تیربار را همچنین می توان بر روی برجک خودروهای زرهی و نفربرها نیز سوار کرد مهمات: این تیربار نارنجک انداز ، می تواند شش نوع نارنجک شلیک نماید: نارنجک های دارای خرج سوختار شدید چندمنظوره M430I/M430A1 ، نارنجک های سوختار شدید M383 ، نارنجک های آموزشی M385I/M918 ، نارنجک های مشقی M922/M922A1 مشخصات فنی: طول سلاح: 47/109 سانتیمتر وزن سلاح: 92/32 کیلوگرم وزن جعبه حمل MK62 MOD5 : 53/9 کیلوگرم وزن سه پایه: 98/19 کیلوگرم وزن کل:43/62 کیلوگرم سرعت نارنجک: 69/240 متر در ثانیه قطر دهانه لوله: 40 میلیمتر برد نهایی: 2200 متر حداکثر برد مؤثر: 1600 متر سرعت چرخش مرمی: 60 دور در ثانیه مداومت آتش: 350 نارنجک در دقیقه منبع: www.gun.mihanblog.com
  4. اكانت گالري ندارم ارش خان چند بار هم به اقا سعيد گفتم ولي ... يعني لينك اكسو كه از ايمج كيو اپلود كردمو بذارم بين .... ؟ icon_cool
  5. 1ـخريد تعدادي سوخو 30 به تعداد 2 یا 3 اسکادران بدليل اينكه ما بيشتر از هرچيز به يك حنگنده ي چند منظوره ي قدرتمند نياز داريم. 2ـعملياتي كردن دو A-50 و بهینه سازی رادار های ان و خرید 4 فروند دیگر 3_ خرید 4 یا 6 گردان دیگر اس 300 برای پوشش کامل ار مناطق حساس 4_ سرمایه گذاری برای ساخت رادار های داخلی و همینطور جنگنده های بومی.
  6. ممنون كركس جان مطلب كامل و مفيدي بود نفر قدرتمندي به اميد خدا براق 2 از اين نفر بر پيشرفت تر و قدرتمند تر خواهد بود . دوستان به نظر شما حالا كه ما سيستم هاك رو براي تامكت ها تغيير داديم ايا نميشه با كمي تغييرات ان هارا روي براق نسب كنيم ؟
  7. http://www.military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&t=2537
  8. من از طرح شنيانگ بسيار خوشم مياد واقعا زيباست هر چند كه طرح چنگدو احتمال ساختنش بالاست براي دوستاني كه اطلاعاتي در مورد طرح چنگدو مي خواهند اقاي رد ارمي يك تاپيك به اين موضوع ايجاد كرده است بنده لينك تاپيك اينجا قرار خواهم داد اگر ذوست داريد خودتون يه سرچي بزنيد. icon_cool
  9. آمار تسلیحات هسته ای جهان از 1945 تا 2006 / آمریکا و روسیه 97 درصد کلاهک های هسته ای جهان را در اختیار دارند بولتن دانشمندان اتمی ضمن بررسی ذخائر هسته ای جهان از سال 1945 تا 2006 اعلام کرد که 97 درصد از کلاهک های هسته ای جهاب به آمریکا و روسیه اختصاص دارد. به گزارش خبرگزاری مهر، بولتن دانشمندان اتمی درگزارشی تحلیلی نوشت : سطح بالای مخفیانه نگاه داشتن برنامه های هسته ای از اینکه سبب شود تا همه، تعداد واقعی سلاحهای هسته ای در جهان را بدانند ، جلوگیری به عمل می آورد. هر کشوری جزئیات سلاحهای هسته ای خود را مخفی نگاه داشته وعوام، اطلاعات کمی در مورد میزان و محتویات ذخایر هسته ای کشورهای دیگر دارند. " رابرت نوریس" و "هانس کریستنسن" درگزارش خود می نویسند: با وجود این ابهامها، ما برآورد می کنیم که نه کشور آمریکا، روسیه، انگلیس، فرانسه، چین، ند، پاکستان، اسرائیل و کره شمالی، حدود 27 هزار کلاهک هسته ای سالم داشته باشند که 97 درصد آن مربوط به آمریکا و روسیه می شود. حدود 12 هزارو 500 کلاهک از نوع فعال هستند. دربخش دیگری ازاین گزارش آمده است: براساس محاسبات، بیش از 128 هزار کلاهک هسته ای از سال 1945 ساخته شده که همه آن به جز 3 درصد توسط آمریکا(55 درصد) و اتحاد جماهیر شوروی/ روسیه ( حدود 43 درصد) ساخته شده است. نوریس و کریستنسن به برسی ذخایر هسته ای این نه کشور پرداخته اند : آمریکا : پنتاگون( وزارت دفاع آمریکا) دارای 10 هزار کلاهک هسته ای در زرادخانه های خود است که حدود 5 هزارو 735 کلاهک از نوع فعال و یا قابل استفاده هستند. بقیه آن نیز از نوع ذخیره و یا غیرفعال هستند. از 70 هزار کلاهک هسته ای تولید شده توسط آمریکا از سال 1945 ، بیش از 60 هزار کلاهک تا اواسط سال 2006 از دور خارج شده اند. بیش از 13 هزار کلاهک هسته ای از سال 1990 از دور خارج شدند . روسیه : مسکو اطلاعات محدودی را در مورد میزان ذخایر خود منتشر کرده و آینده هسته ای آن در ابهام زیادی قرار دارد. برآورد می شود که از سال 1945 اتحاد جماهیر شوروی سابق و روسیه فعلی حدود 55 هزار کلاهک هسته ای تولید کرده باشند و در سال 1991 حدود 30 هزار کلاهک درزرادخانه های آن وجود داشت. وزارت دفاع آمریکا و سیا( سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا) برآورد کردند که روسیه از سال 1990 سالانه بیش از 1 هزار کلاهک هسته ای خود را برچیده است. از 16 هزار کلاهک هسته ای فعال که برآوردی از ذخایر هسته ای روسیه است،حدود 5 هزارو 830 کلاهک از نوع قابل استفاده هستند. انگلیس : از سال 1053 انگلیس حدود هزارو 200 کلاهک تولید کرده است. در دهه 1970 حدود 350 کلاهک در زرادخانه های انگلیس وجود داشت و از آن پس میزان آن کاهش یافته است. ذخایر کنونی آن دارای 200 کلاهک استراتژیک و شبه استراتژیک است. فرانسه : ذخایر کنونی فرانسه در حدود 350 کلاهک هسته ای است و این رقم پایین تر از رقم 540 کلاهک در سال 1992 است. برآورد می شود که فرانسه از سال 1964 بیش از 1 هزارو 260 کلاهک هسته ای تولید کرده باشد.در دهه گذشته فرانسه موشکهای بالستیک زمینی خود را برچید و بمب های هسته ای خود را نیز که برای حمل توسط هواپیمای جنگنده دریایی در نظر گرفته شده بود، از دور خارج کرد. چین : برآورد می شود که چین دارای 200 کلاهک هسته ای باشد و این رقم کمتر از 435 کلاهک در سال 1993 است. چین قصد داشته که از سال 1964حدود 600 کلاهک هسته ای تولید کند و آژانسهای اطلاعاتی و دفاعی آمریکا برآورد می کنند که طی دهه آینده،چین ممکن است تعداد کلاهکهای خود را که در ابتدا علیه آمریکا نشانه گرفته از 20 به 75 تا 100 کلاهک افزایش دهد. هند و پاکستان: هیچ کدام از این دو کشور اطلاعات رسمی را در مورد ذخایر خود منتشر نکرده اند. این دو باهم دارای 110 کلاهک هستند . کارشناسان برآورد می کنند که هند سوخت کافی را برای تولید 60 تا 105 کلاهک هسته ای تولید کرده است، اما ممکن است تنها 50 تا 60 کلاهک را ساخته باشد. این در حالی است که کارشناسان می گویند که پاکستان ماده سوختی کافی را برای 55 و 90 کلاهک داراست ، اما 40 تا 50 کلاهک را ساخته است. گمان می رود که این دو کشور ذخایر هسته ای خود را افزایش دهند. اسرائیل : اگر چه اسرائیل داشتن سلاح هسته ای خود را نه قبول و نه رد کرده است، اما آژانس اطلاعات دفاعی آمریکا در سال 1999 گزارش داد که اسرائیل 60 تا 80 کلاهک هسته ای تولید کرده است. برآورد می شود اسرائیل ماده سوختی کافی را برای 115 تا 190 کلاهک هسته ای داشته باشد و آژانمس اطلاعات دفاعی آمریکا پیش بینی کرد که ذخایر هسته ای این رژیم تا سال 2020 تا حد نسبتا کمی افزایش یابد. کره شمالی : این کشور دارای یک راکتور 5 مگاواتی است که در سال 1986 فعالیت خود را آغاز کرد. کارشناسان برآورد می کنند که کره شمالی حدود 43 کیلوگرم پلوتونیوم مجزا را تولید کرده باشد. با توجه به تونایی فناوری کره شمالی ، پیونگ یانگ می تواند پنج یا پانزده سلاح هسته ای داشته باشد. به گزارش مهر، اما نویسندگان در بخش پایانی گزارش خود خاطر نشان می کنند : همه پنج کشور اصلی هسته ای به پافشاری خود مبنی بر اینکه سلاحهای هسته ای برای امنیت ملی آنها الزامی است، ادامه می دهند. میزان ذخایر هسته ای اسرائیل در ابهام باقی خواهد ماند و تا حدی به توسعه برنامه هسته ای ایران بستگی دارد. به عقیده نویسندگان، اما از سوی دیگر، متقاعد کردن کشورها برای متوقف کردن برنامه هسته ای آنها کاری بسیار دشوار است . این اقدامی است که احتمالا تا زمانی که قدرتهای هسته ای سلاحهای خود را کنار نگذارند، امکان پذیر نخواهد بود. این در حالی است که آمریکا مخالف برنامه هسته ای صلح آمیز ایران، حتی در سطح پژوهش است و چشم خود را به روی برنامه هسته ای کشورهای دیگر و از جمله رژیم صهیونیستی بسته است. منبع: www.wardlove.blogfa.com
  10. در دوران جنگ سرد نمونه هاي مختلفي از جنگنده هاي روسي تحت عنوان جنگنده هاي بومي در چين توليد شدند، در اين مدت زمان طولاني که چيني ها مشغول مونتاژ هواپيماهاي روسي بودند اين امکان براي آنان فراهم شد تا به بخشهاي مهمي از دانش لازم براي طراحي و توليد هواپيماهاي جنگنده دست يابند، هر چند اين دوران زمان مناسبي براي صنايع هوايي چين براي کسب دانش لازم بود اما اتکا بر اصل کميت برتر از کيفيت همانند شوروي باعث شد که نيروي هوايي چين در طول زمان به قدرت و توانمندي لازم دست نيابد. با پايان دوران حاکميت کمونيسم در چين تغييراتي نيز در زمينه صنايع نظامي چين بويژه در بخش هوايي بوجود آمد که مهمترين آن اتکا بر کيفيت بعنوان اصلي اساسي بود، بهمين واسطه چين به تدريج با بازنشسته کردن جنگنده هاي قديمي جنگنده هاي مدرن تر و تواناتري را جايگزين آنها نمود و تا جايي که اين امکان وجود داشت جنگنده هاي قديمي را نيز مدرنيزه کرد. در اين راستا مونتاژ جنگنده هاي سوخوي 27 تحت عنوان جي 11 در چين شروع شد که مي توانستد جايگزين مناسبي براي اف 7 ها و اف 8 هاي قديمي باشند، هر چند که بدليل تعداد بسيار زياد امکان جايگزيني سريع همه جنگنده هاي قديمي با جنگنده هاي جديد وجود نداشت. همچنين جنگنده هاي سوخوي 30 نيز وارد خدمت شدند، لازم به ذکر است اين نمونه از سوخوي 30 بطور ويژه بمنظور حمله به اهداف دريايي براي چين تغيير يافته بود. اما اصلي ترين نکته که باعث تواناتر شدن چين در زمينه طراحي شد طراحي و توليد دو جنگنده J-10 و FC-1 بود، طراحي و توليد جنگنده هاي نسل چهارمي چين باعث شد تا صنايع نظامي اين کشور عزم خود را براي طراحي و توليد جنگنده نسل پنجم بيشتر کند، در کنار اين دو امر توانايي تامين مالي لازم نيز باعث شد تا شرکت هاي چيني بتوانند از شرکاي خارجي نيز در پروژه خود ياري گيرند. در اين راستا دو شرکت اصلي چين که در امر طراحي و توليد هواپيماهاي جنگنده حضور فعال دارند يعني چنگدو و شنيانگ اقدام به توسعه طرح هاي خود براي جنگنده نسل پنجم چين نمودند، اولين بار در نمايشگاه هوايي ژوهاي در سال 2004 فيلمي از آزمايش نمونه تونل باد يک جنگنده که به جنگنده هاي نسل پنجم شبيه بود به نمايش گذاشته شد، اين طرح بعد ها J-XX يا J-14 ناميده شد. http://usera.imagecave.com/borna/bhjfd.bmp.jpg طرح ها: اما اصل طرح چيز ديگري بود، J-XX خود به دو طرح J-12 از سوي شرکت شنيانگ و J-13 از سوي شرکت چنگدو تقسيم مي شد، J-12 جنگنده اي است در حد و اندازه Su-27 ، مجهز به جايگاههاي داخلي حمل سلاح، مجهز به دو موتور با ويژگي تغيير بردار رانش، رادار پيشرفته و... لازم به ذکر است که شرکت روسي سوخوي نيز در اين رابطه شرکت چيني را در بخش هايي مانند موتور ها و... ياري داده است، احتمالا موتورهاي J-12 نيز نوعي از موتورهاي AL-41 با ويژگي تغيير بردار رانش و پرواز سوپر کروز (پرواز مافوق صوت بدون نياز به پس سوز) هستند. http://usera.imagecave.com/borna/cvccvcbn.bmp.jpg طرح شنيانگ اما طرح J-13 شرکت چنگدو که طرحي کاملتر است و کارشناسان شانس بيشتري براي آن قائل مي شوند، طرحي است برپايه J-10 با دو موتور (بر خلاف J-10 يک موتوره) که از J-10 بزرگتر است و يک جنگنده سنگين بحساب مي آيد و باز هم از همان نوع موتور در حال توسعه براي J-12 بهره مي برد، چنگدو در اين طرح از شرکت روسي ميکويان کمک گرفته و بخشي از تکنولوژي هاي مورد استفاده در پروژه 1.44 شرکت ميکويان را نيز در پروژه خود بکار گرفته است، J-13 نيز همانند J-12 مجهز به جايگاههاي داخلي حمل سلاح است، ليکن همانند F-35 در شرايط لازم مي تواند تسليحاتي را نيز در جايگاههاي خارجي خود حمل کرده و مورد استفاده قرار دهد. http://usera.imagecave.com/borna/cvcbbnbc.bmp.jpg طرح چنگدو تجهزات مشترک: با اين وجود به نظر مي رسد به منظور کاهش فشار وارد بر شرکت ها طراحي قسمت هايي نظير کابين و... به موسسه هاي ديگري واگذار شده، از جمله اين قسمت ها کابين، رادار و... است، تصاوير منتشر شده از طرح هاي مربوط به کابين و سايت نشانه روي کلاه خلبان نشان از پيشرفت بسيار سريع چين در اين زمينه ها دارد، اما با اين وجود قطعا چيني ها در زمينه هايي همچون رادار و سيستم هاي کنترل تسليحات نيازمند دريافت کمک از تامين کنندگان قديمي تسليحات خود يعني روسيه و اسرائيل هستند http://usera.imagecave.com/borna/cvcvcvcv.bmp.jpg منبع: www.sinodefence.com
  11. ممنون استاد داش علي . مطالب بيست بيست مفيد و جديد. تشكر.
  12. http://usera.imagecave.com/borna/su30_001.jpg http://usera.imagecave.com/borna/lb05_F18_super_hornet_taxiing.jpg http://usera.imagecave.com/borna/f-16-4.jpg Su-30 در آسيا پاسيفيک يك بررسي در موجودي هواپيماهاي نيروهاي هوايي منطقهء آسيا - اقيانوس آرام، بر اين موضوع دلالت دارد كه اغلب اين كشورها، از هواپيماهاي قديمي و منسوخ ساخت ايالات متحده نظير F-4 و F-5 استفاده مي‏كنند و تنها در معدودي از نيروهاي هوايي اين منطقه، تا حد اندكي از هواپيماهاي جديدي نظير F-16 و F/A-18 استفاده مي‏شود. نيروي هوايي هند، جنگنده سوخوي Su-30MKI را خريداري كرده است كه توان بالقوه و بسيار بالايي را به نيروي هوايي هند بخشيده است؛ پيشتر از اين، خريد جنگنده‏‎هاي Su-27 توسط ويتنام و Su-30MKK توسط چين، باعث توسعهء بيشتر و كمك به توازن قواي مسلح بين نيروهاي هوايي منطقهء آسيا – اقيانوس آرام شده بود. در بازار رقابت براي خريد هواپيماهاي نظامي در منطقهء آسيا- اقيانوس آرام، به علت خريد سوخوي30 توسط نيروي هوايي هند، توان بالقوهء مورد نياز منطقه، جهت خريدهاي ويژه و مناسب‏تر، افزايش يافته است و هيچ كشوري، حاضر به خريد جنگنده‏هاي قديمي و نامناسبي نظير Chengdu F-7 نمي‏باشد. «قابليتهاي پروازي»، «ويژگي‏هاي شاخص تكنيكي» و «توان رزمي» هر هواپيماهاي جنگنده، به وظائف تاكتيكي و محيط انجام ماموريتي كه از ابتدا و در زمان طراحي برايش در نظر گرفته‏اند، برمي‏گردد. اين فاكتورها، مي‏تواند عامل تمايزي بين جنگنده‏هاي روسي و ساير هواپيماها باشد. براي مثال شكاري – رهگيري F-14 تامكت، از ابتدا براي محافظت ناوهاي هواپيمابر ايالات متحده در برابر موشكهاي ضدكشتي دوربرد يا موشكهاي كروز پرتابي بمب‏افكن‏هاي روسي، طراحي و ساخته شد؛ ضمن اينكه توان بسيار بالقوه‏اي براي هدفگيري BVR (دوربرد يا ماوراي ديد) هواپيماهاي مهاجم داشت. اما پس از فروپاشي اتحاد شوروي، و نبود تهديدي بالقوه براي ناوگان ايالات متحده، شاهد آن هستيم كه اين شكاري – رهگيري بي‏همتا، به موزه‏هاي ايالات متحده منتقل مي‏‎شود؛ زيرا ديگر خطري از نوع موشكهاي كروز دوربرد و ضدكشتي، به هيچ وجه و در هيچ نقطهء جهان، ناوگان ايالات متحده را تهديد نمي‏كند. در طراحي جنگندهء Su-30MKI، جزئياتي كه باعث توانمندي سوخوي27 شده بود، لحاظ شده است و از اين رو سوخوي30 ويژهء نيروي هوايي هند كه Su-30MKI ناميده مي‏شود، كاملن بر جنگندهء برتري هوايي سوخوي27 برتري دارد و داراي ويژگي‏ها و قابليتهاي بسيار پيشرفته‏اي نسبت به سوخوي27 شده است. جنگندهء برتري هوايي = air-superiority fighter البته بايد به اين نكته توجه كرد كه مقايسهء Su-30MKI كه هواپيمايي در كلاس جنگنده‏هاي سنگين قرار دارد و قياس آن با هواپيماهايي نظير F-16C سري Block50/60 و F-18E/F، صحيح نمي‏باشد؛ زيرا Su-30MKI از نظر تئوري، در رده‏بندي متفاوتي از اين جنگنده‏هاي آمريكايي قرار دارد؛ و اين جنگنده‏ها، هركدام بر اساس نياز بالقوهء منطقهء رزمي خود، طراحي و ساخته شده‏اند. براي مثال، جنگندهء F-18E/F كه بر اساس طرح هواپيماي F/A-18 ساخته شده است، داراي قابليتهاي ضربتي مشخصي مي‏باشد كه از اين لحاظ، به جنگندهء روسي سوخوي30، شباهت بيشتري پيدا مي‏كند. اصول اوليهء تاكتيكها و شاخص‏هاي تكنيكي كه مشخص كنندهء قابليتهاي يك هواپيما هستند، شامل «قابليتهاي پروازي»، «سيستم‏هاي آويونيك» و «ويژگي‏هاي مهمات قابل حمل» مي‏باشد. تحليل‏گران هواپيماهاي جنگنده، بر اساس اين شاخص‏ها، اقدام به مقايسهء هواپيماها و سطح تكنيكي‏شان مي‏كنند. در طراحي ساختاري و نحوهء پيكربندي آئروديناميكي جنگندهء Su-30MKI، از آخرين دستآوردهاي تحقيقاتي و تكنولوژيكي بدست آمده، استفاده شده است به طوري كه اين هواپيما را در برخي موارد در كلاسي بالاتر از جنگنده‏هاي نسل چهارم قرار مي‏دهد. اين جنگنده در طبقه‏بندي هواپيماهاي سه‏باله (triplane) قرار مي‏گيرد، بدين معني كه به جز بال معمول هواپيما، دو بالچهء كوچك نيز در جلوي هواپيما تعبيه شده است. Su-30MKI داراي بدنه‏اي كشيده‏تر بوده و اندازهء ريشهء بالهايش نيز افزايش پيدا كرده است. تاثير متقابل بالچه‏هاي كوچك جلوي هواپيما و اندازهء ريشهء بال افزايش داده شده، باعث ايجاد جريان گردابي سازگار با بال هواپيما مي‏شود و بدين طريق، پساي ايجاد شده، كاهش مي‏يابد. طراحي هواپيماهاي F-16 و F-18، به اوائل دههء 1970 باز مي‏گردد؛ اما در مقام قياس، راندمان آئروديناميكي هواپيماي جنگندهء Su-30MKI، همانند تمامي هواپيماهاي مشتق شده از خانوادهء سوخوي27، در بين تمام هواپيماهاي حال حاضر جهان، بي‏همتاست و داراي بازدهي بيشتري حداقل به ميزان 50 تا 100 درصد نسبت به ساير جنگنده‏هاست. راهي كه براي طراحي و ساخت جنگندهء موفق Su-30MKI پيموده شد، آخرين روش و برنامهء مدرن سازي هواپيماهاي جنگنده قديمي به شمار مي‏رود كه اجراي چنين روشي، باعث تولد جنگنده‏هاي بسيار موفقي نظير F-16C/D Block 60 و F/A-18E/F Super Hornet نيز شده است. در اغلب اين جنگنده‏هاي بهينه شده، مساحت بال و طول بدنه افزايش يافته و تغييرات عمدهء ساختاري نسبت به طرح اوليه‏شان به وقوع پيوسته است. مانور پذيري موتورهايي با قابليت تغيير بردار رانش (يعني با خروجي اگزوز متحرك) بر روي Su-30MKI تعبيه شده است كه اين جنگنده را قادر مي‏سازد مانور سنگين موسوم به «كبرا» را انجام دهد. در انجام اين مانورهاي سنگين، زاويهء حمله به رقم 180 درجه نيز مي‏رسد. انجام اين گونه حركات پروازي، تنها يك مانور آكروباتيك به شمار نمي‏روند بلكه در ردهء «ابر مانور» قرار مي‏گيرند كه در هنگام نبرد نزديك هوايي، بسيار كارآمد هستند. اين در حالي است كه حداكثر زاويهء حمله در F-16 به 30 درجه و در F-18 به 40 درجه محدود مي‏شود و اين هواپيماها نمي‏توانند با حداكثر مهمات بارگذاري شده، به حداكثر زاويهء حملهء خود، دست پيدا كنند. ابر مانور = SuperManeuverability مطابق ويژگي‏هاي معمول در امر مانورپذيري هواپيماهاي جنگنده، تمامي اين جنگنده‏ها (F-16 و F-18 ) به يكديگر شباهت دارند؛ در حالي كه مطابق با ارزيابي‏هاي اوليه، ابرمانورپذيري جنگندهء Su-30MKI، باعث احتمال 30 درصد برتري در نبردهاي نزديك هوايي مي‏شود. تمامي هواپيماهاي جنگي، قابليتهاي گوناگوني براي پشت سر گذاشتن مشکلات ناشي از عدم دقت در استفاده از تسليحات دارند. براي حل اين مشکل، در جنگندهء Su-30MKI جهت افزايش کارايي رزمي خدمه، از وجود يک کمک خلبان (اپراتور) استفاده شده است که افزايش دقت در هدفگيري تسليحات و يا انجام پذير شدن ماموريتهاي گروهي را فراهم مي آورد. سيستم هاي الکترونيک اما نقش سيستم هاي الکترونيک يا آويونيک هواپيماهاي جنگي، روز به روز در حال رشد و توسعه مي باشد. در جنگندهء Su-30MKI زيرمجموعه اي از سامانه هاي اصلي، نظير سيستم هاي ناوبري، ادوات مخابراتي و آلات دقيق داخل کابين،‌ با انجام مناقصه و مشارکت کمپاني هاي خارجي طراحي و توسعه يافته اند؛ در نتيجه، اين ادوات، از نظر سطح تکنولوژيکي، با بهترين توليدات کمپاني هاي خارجي، برابري خواهند نمود. مزيت هاي فوق العادهء رادار جنگندهء Su-30MKI از جهت برد شناسايي، پويش قطاع ها و مصونيت بالا در برابر اغتشاشگرهاي الکترونيکي دشمن، آن را در بين پرتاثيرترين رادار هواپيماهاي جنگنده در جهان، جهت عمليات دوربرد شکار هواپيماها قرار داده است. امروزه جنگنده هاي مدرن روسي نظير Su-30، به سيستم هاي بسيار پيشرفته الکترواپتيکالي مجهز هستند. به وسيلهء اين سيستم ها، مي توان اهداف را جستجو و يافت کرد و بر رويشان قفل نمود. اين سيستم همچنين مي تواند به طور خودکار بر روي سطح زمين يا پهنهء آسمان، به جستجوي اهداف پرداخته و آنها را با تسليحات هدايت شونده، به راحتي مورد اصابت قرار دهد. از جملهء سيستم هاي الکترواپيتکالي به کار رفته در Su-30 و MiG-29، مي توان به جستجوگر مادون قرمز IRST اشاره کرد. اين سيستم، مستقل از رادار، به کشف اهداف مي پردازد، از اين رو، به هنگام قفل بر روي اهداف هوايي، دستگاه «گيرندهء اخطار راداري»، پيغام خطر را براي خلبان هواپيماي دشمن، پخش نمي کند و خلبان متوجه رهگيري شدن هواپيمايش نمي شود. همچنين استفاده از مکان ياب اپتيکالي و سايت نشانه روي نصب شده داخل کلاه خلبان، کمک شاياني به دقت هدفگيري اهداف هوايي مي نمايد. سيستم با دقت بسيار بالاي هدفگيري و ضد اغتشاش به کار رفته در Su-30 که با رادار بسيار پيشرفته، هماهنگ شده است، به راحتي امکان هدفگيري دقيق اهدافي فراتر از 50 کيلومتر را فراهم مي آورد که حاکي از توسعهء راندمان رزمي کلي جنگنده نسبت به Su-27 مي باشد. سايت نشانه روي داخل کلاه خلبان، تنها براي هدفگيري جنگنده هاي دشمن کاربرد دارد، در حالي که سيستم هاي الکترواپتيکالي، عمدتن براي کشف و انهدام اهداف زميني استفاده مي شوند. اين سيستم روسي، مشابه سيستم LANTIRN جنگندهء F-16 و ATFLIR جنگندهء F-18E/F مي باشد؛ هرچند که سابقهء استفاده چنين سيستمي در جنگنده هاي غربي، بيشتر است. توان حمل مهمات در قياس با F-16C سري Block 50، جنگندهء Su-30 حدود 20 درصد توان بيشتر براي حمل مهمات دارد که بدين جهت، زمان لازم جهت انهدام اهداف زميني، براي يگان به خدمت گيرندهء Su-30، کاهش مي يابد. يعني در يک سورتي پرواز، 5 فروند جنگندهء Su-30 به اندازهء 6 فروند F-16C قابليت حمله به اهداف زميني را پيدا مي کنند؛ به ويژه اگر از بمب به جاي موشکهاي هدايت شونده استفاده نمايند. در اين ميان، از نظر بارگذاري مهمات، تنها جنگندهء سوپرهورنت F-18E/F با جنگندهء Su-30 برابري مي کند. نکتهء قابل توجه ديگر اين است که از نظر تنوع به کارگيري تسليحات، جنگنده هاي روسي، برتري قابل ملاحظه اي نسبت به F-16C سري Block 50/60 دارند و تنها جنگندهء سوپرهورنت F-18E/F با جنگندهء Su-30MKI قابل قياس مي باشد. از نظر مکان يابي و حمله به اهداف هوايي در زواياي مختلف، قابليت مانور و غيره، موشک کوتاه برد هوا به هواي R-73E يکي از تسليحات اصلي به خدمت گرفته شده با Su-30MKI مي باشد که کارکردي مشابه موشکهاي کوتاه برد هوا به هواي غربي داشته و مي شود گفت يکي از بهترين هاي کلاس خود مي باشد. اما موشکهاي پرقدرت، بالستيک و دوربرد هوا به هواي مخصوص Su-30MKI، که بستگي به قابليتهاي رادار هواپيما دارند، امکان پيشگيري از حمله هوايي جنگنده هاي دشمن را مي دهند و از نظر توان بالقوه، با رقباي غربي خود، برابر مي کنند. در Su-30 به طور استاندارد، 12 جايگاه حمل تسليحات تعبيه شده است که امکان حمل ترکيبي از انواع مهمات هوا به هوا با قابليت درگيري همزمان با چند جنگندهء دشمن را به اين هواپيما مي بخشند؛ بدين طريق، Su-30MKI توان دفع يک حملهء هوايي گسترده را دارد. Su-30MKI دو برتري مهم نسبت به F-16C دارد که اين برتري ها، يکي در زمينهء تعداد تسليحات هدايت شوندهء هوا به زمين و ديگري در زمينهء دقت و قدرت فوق العادهء آنها در اصابت به اهداف زميني مي باشد. قدرت تخريب بالاي تسليحات هدايت شوندهء هوا به زمين جنگندهء Su-30MKI، اين امکان را مي دهد تا اهداف بسيار مقاوم و حفاظت شده در زيرزمين را نيز به راحتي و دقت بالا منهدم سازد. موشکهاي ميان برد هدايت شوندهء جنگندهء Su-30MKI مي توانند از فواصل دور از دسترس پدافند دشمن، پرتاب شوند؛ اما جنگندهء سوپرهورنت F-18E/F، پس از سال 2005 به چنين موشکهايي مجهز شد. همچنين براي جنگندهء Su-30 موشکهايي هوا به زمين با قابليت هدايت به وسيلهء ماهواره نيز پيش بيني شده است؛ هرچند در نمونه هاي صادراتي اين جنگنده، همانند مدلهاي فروخته شده به چين، هند، ونزوئلا و ايران، چنين امکاني حذف شده است. براي جنگندهء Su-30MKI، موشکهاي ضدکشتي و ضدرادار نيز پيش بيني شده است که از اي لحاظ، بر نمونه هاي غربي خود نظير F-18E/F و F-16C کاملن برتري پيدا مي کند. مسلسل تعبيه شده در Su-30MKI دقت بسيار بالايي داشته و داراي گلوله هاي بسيار پرقدرتي مي باشد که قدرت نفوذ در برخي خودروهاي زرهي سبک را دارند؛ در حالي که مسلسل به کار رفته در F-16 و F-18، بسيار ضعيفتر بوده و تنها مي تواند در نبرد نزديک هوايي مفيد واقع شود. با در نظر گرفتن خصوصيات بي نظير خانوادهء جنگنده هاي Su-30 که آن را از همتاهاي غربي خود، کاملن متمايز مي نمايد، جنگندهء Su-30MKI که توسط چندين شرکت معتبر هواپيمايي، جهت نيروي هوايي هند، مورد بهينه سازي قرار گرفته است، به عنوان يکي از بهترين جنگنده هاي «چندکاره» در آغاز قرن 21 ام در نظر گرفته مي شود. جنگندهء چندکاره = Multirole Fighters قياس در نبرد هوايي دور قابليتهاي هواپيماهاي جنگي معمولن با مخلوطي از شاخص هاي بارز تعيين مي شوند که کارايي کلي هواپيما را مشخص مي سازند. بر اساس تخمين هاي اوليه، در نبرد هوايي از فاصلهء دور، جنگندهء Su-30MKI بدين ترتيب ارزيابي مي شود: * 20 درصد برتري نسبت به F-16C Block 50 * 15 درصد برتري نسبت به F-16C Block 60 * 12 تا 15 درصد برتري نسبت به F-18E/F و اين برتري، به دليل «رادار با برد شناسايي بيشتر»، «امنيت بالا در برابر اغتشاشگرهاي الکترونيکي»، «قابليت کارکرد چندکاناله» و «مانورپذيري بسيار بهتر» مي باشد قياس در نبرد نزديک هوايي قابليت ابرمانورپذيري جنگنده Su-30MKI و موشکهاي هوا به هواي بهتر، به اين جنگنده، برتري زيادي در «نبرد نزديک هوايي» مي بخشد؛ برتري اين جنگنده در اين حالت، به ترتيب زير ارزيابي مي شود: * 10 تا 15 درصد برتري نسبت به F-16C Block 50 * 20 تا 30 درصد برتري نسبت به F-16C Block 60 * 15 تا 20 درصد برتري نسبت به F-18E/F البته برخلاف Su30MKI، بارگذاري مهمات کامل در F-16C و F-18E/F، باعث کاهش قدرت مانورپذيري در نبردهاي نزديک هوايي مي شود. قياس در عمليات عليه اهداف زميني اما در مقام قياس جهت قابليتهاي عمليات زميني جنگندهء Su-30MKI با رقبايش، اين آمار را نيروي هوايي هند و روسيه بدست آورده اند: * 50 درصد برتري نسبت به F-16C Block 50 * 100 درصد برتري نسبت به F-16C Block 60 و اين برتري مطلق Su-30 نسبت به F-16 در عمليات زميني، به دليل رادار پرقدرت «مراقبت و کنترل آتش»، «طول عمر تعميراتي بالاي رادار»، «قابليت مانورپذيري بهتر»، «توان بيشتر بارگذاري مهمات» و «برد پروازي بيشتر» هواپيماي سوخوي30 مي باشد. اما در مورد هواپيماي سوپرهورنت F-18E/F، که مدرن سازي شده و به دليل آن، برد پروازش افزايش يافته، مهمات بيشتري مي تواتد بارگيري نمايد و رادار مراقبت و کنترل آتش نيز ارتقاء يافته است، از نظر قابليتهاي عمليات زميني، با اختلاف 15 تا 20 درصد برتري سوخوي30، در پشت Su-30MKI قرار مي گيرد. سوخوي30: جنگنده اي همه کاره مورد ديگر متمايز کننده جنگندهء Su-30MKI، قابليت انطباق پذيري بالاي آن مي باشد. سوخوي30 مي تواند در نقش يک شکاري رهگير دوربرد همانند F-14 Tomcat عمل نمايد، يا يک جنگنده ضربتي همانند F-16C باشد، يا به عنوان هواپيماي فرماندهي عمليات، پرواز نمايد. اين جنگنده، همچنين مي تواند به عنوان رهبر گروه پروازي جنگنده هاي گروههاي مختلف، نظير رهبري و هدايت جنگنده هاي کلاس سبک وزن همانند MiG-21، عمل نمايد و بر عمليات مشترک اين گروههاي مختلف، نظارت و تمرکز کند. به علاوه، سيستم ديجيتالي «پرواز با سيم» جنگندهء سوخوي30 به نام SDU-30MKI، به اين جنگنده امکان آن را مي دهد که در نقش يک هواپيماي رزمي آموزشي عمل نمايد. بر طبق مقايسه اي که شرح آن را در بالا خوانديد، جنگندهء Su-30MKI داراي قابليتهاي رزمي و شاخصهاي تکنيکي فوق العاده اي است که به اين جنگنده قابليت «برتري هوايي»، «دفع حملهء هوايي وسيع دشمن»، «پشتيباني عمليات رزمي ساير گروههاي هوايي»، «انهدام گستردهء اهداف زميني و دريايي» و «اجراي عملياتهاي گوناگون اختصاصي» را مي بخشد. خودمختاري رزمي سوخوي30 جنگندهء Su-30MKI جهت انجام ماموريت در فواصل دور طراحي شده است و جهت انجام ماموريتهاي دوربرد خود، خودمختار عمل مي کند و نيازي به هدايت از طرف اپراتور زميني ندارد. بر خلاف جنگنده هاي F-16 و F-18، قابليتهاي اصلي سوخوي30، در حين انجام عمليات در فواصل نزديک آشکار نمي شود، ضمن اينکه سوخوي30، برتري خود را در عملياتهاي نزديک نيز به رخ حريفان مي کشد. براساس برآورد انجام شدهء بالا، جاي اميدواري بسياري براي کارخانهء سوخو وجود دارد تا مشتريان بالقوهء سوخوي30، قابليتهاي رزمي اين جنگنده روسي و رقبايش را در بازار آسيا – پاسيفيک، مورد سنجش قرار دهند و آن را انتخاب کنند. جدول مقايسه http://usera.imagecave.com/borna/24cs1ow.jpg اينجا برتري سوخو 30 بر اف 16 و اف 18 اشكار ميشه. جنگنده هاي روس هم چيزي از جنگنده هاي امريكايي كم ندارند و بلكه در برخي موارد بالاترند. :lol: منبع:centralclubs.com icon_cool
  13. borna

    جنگ فالكلند

    جزاير فالكلند در اقيانوس اطلس جنوبى كه در قرن ۱۸ به تصرف انگليس درآمد در ۱۹۸۲ مبدل به صحنه يكى از پيكارهاى بزرگ تكنولوژيكى نيمه دوم قرن بيستم شد. اين جنگ اگرچه از بعد زمينى و نفرات درگير، نبردى كوچك محسوب مى شد اما از نقطه نظر دريايى جنگى كم سابقه بود و لااقل پس از جنگ دوم جهانى، جهان شاهد چنين نبردى در دريا نبوده است. دليل شروع جنگ نيز به بحث بى اهميت ماهيگيرى انگليسى هاى مقيم اين جزيره كه كمتر از ۱۰ هزار نفر بودند بازمى گشت. البته اين مسأله بهانه اى بود تا جنگ آغاز شود چرا كه اعتراض اصلى به ادعاى مالكيت آرژانتين كه كمتر از ۱۰۰۰ كيلومتر با جزاير فالكلند (مالويناس) فاصله داشت بازمى گشت، حال آنكه اين جزيره در ۱۱ هزار كيلومترى انگليس واقع بود. آغاز جنگ در آوريل ۱۹۸۲ ژنرال هاى آرژانتينى براى دستيابى به شهرت داخلى و خلاصى از گرفتارى هاى اقتصادى و سياسى كشور بحث لزوم آزادسازى مالويناس را مطرح كردند و بلافاصله با اعزام ۱۱ هزار سرباز تكاور (نيروهاى هوادريا) جزيره را اشغال كردند. گمان آنها اين بود كه انگليس به دليل آنكه ديگر قدرت گذشته را ندارد (در دهه ۷۰ انگليس بخش بزرگى از نبرد ناوها و ناوهاى هواپيمابر بزرگ خود را كنار گذاشت چرا كه از عهده مخارج نگهدارى آنها برنمى آمد) بنابراين به مذاكرات سياسى و اعتراضات ديپلماتيك بسنده مى كند. اما پاسخ انگليس كوبنده بود. آنها ابتدا توسط يك زيردريايى اتمى با ۲ اژدر، يك رزمناو آرژانتينى را در ۲۵۰ مايلى جنوب فالكلند غرق كردند و سپس به اعزام ۲ ناو عظيم هواپيمابر و ۳۰ ناوچه (فريگيت) و رزمناو و ۲۵ ناو نفربر و لجستيكى اقدام كردند در حالى كه زيردريايى هاى اتمى و غير اتمى نيز همراه آنها بود. در ۲۵ آوريل ۱۹۸۲ هلى كوپترهاى انگليسى زيردريايى آرژانتينى سانتافه را صدمه زده و آن را به تسليم شدن واداشتند. در روز ۲۶ آوريل نيروهاى آرژانتينى مستقر در جزيره جورجيا واقع در شرق فالكلند در اثر آتش شديد ناوهاى انگليس تسليم شدند و در ۲ ماه مه زيردريايى انگليسى كانگورو رزمناو بزرگ آرژانتينى بلگرانو را غرق كرد. حمله متقابل آرژانتينى ها به ناوگان اصلى انگليس و ناوهاى هواپيمابر آنها بى نتيجه بود و در نتيجه شكست اين حمله ناوهاى آرژانتينى به سمت سواحل آرژانتين عقب نشينى كردند. انگليسى ها در روزهاى سوم و چهارم ماه مه نيز دو كشتى ديگر آرژانتينى را هدف قرار مى دهند. ورود نيروى هوايى آرژانتين ضربات پى در پى انگليس به نيروى دريايى آژانتين سبب از گردونه خارج شدن اين نيرو شد، حال آنكه خلبانان آژانتينى از ۴ مه با ورود به جنگ صحنه نبرد را تغيير دادند. ابتدا يك سوپر اتاندارد آرژانتينى با پرتاب موشك معروف اگزوست ناو بزرگ شفيلد انگليس را غرق مى كند كه در اين حادثه ۲۰ انگليسى كشته مى شوند. در ۱۰ مه ناو گلاسكوى انگليس مورد اصابت بمب هاى هواپيماى آرژانتينى قرار مى گيرد اما غرق نمى شود. ضربات آژانتينى ها اگرچه سبب كند شدن عمليات دريايى انگليس مى شود اما آن را متوقف نمى كند و ناوهاى نفربر و لجستيكى انگليس خود را به سواحل فالكلند مى رسانند تا اقدام به پياده كردن نيرو كنند. غرق شدن ۵ ناو انگليسى از اين زمان به بعد جنگ سرعت بالايى به خود مى گيرد. هواپيماهاى ميراژ، سوپر اتاندارد و اى-۴ آرژانتينى با قبول خطر خود را به ارتفاع پايين رسانده و ناوشكن هاى در حال عمليات پياده كردن نيرو را در هم مى كوبند. ناوهاى گلا مورگان، سرگالاهاد، پليموت و سر تريسترام مورد اصابت قرار مى گيرند اما اين ضربات تأثيرى روى عمليات عظيم انگليسى ها ندارد. قصد ارتش انگليس پياده كردن ۲ تيپ نيرو بود كه در ۲۱ ماه مه عملى شد و هواپيماهاى عمود پرواز سى هارير نيز ۲ ناو آرژانتينى كه قصد كمك رسانى به نيروهاى آرژانتين را داشتند نابود كردند. اما خلبانان آرژانتينى به بهاى تلفات زياد حملات خود را ادامه داده و موفق مى شوند با موشك و بمب ناوهاى آروگانت، سر پليانت را صدمه زده و ناو آردنت را غرق كنند. در ۲۳ ماه مه آنها ناوچه آنتلوپ انگليس را نيز با موشك هدايت شونده از ناحيه «پاشنه» مورد اصابت قرار مى دهند. اما در همان روز هلى كوپترهاى لينكس انگليس نيز ناو عظيم لجستيكى ۱۳ هزار تنى آرژانتين را با موشك هاى هوا به دريا منهدم مى كنند. اگرچه آرژانتين در نبرد فالكلند مطمئن بود نبرد را در دريا باخته اما جنگ در هوا و زمين را با شدت ادامه داد و غرق شدن ناوشكن كاونترى در ۲۵ ماه مه رقم تلفات انگليسى ها را به غرق يا صدمه جدى براى ۱۱ ناو مى رساند. ضربه بزرگ به انگليس بدترين ضربه براى نيروى دريايى انگليس برخلاف آنچه همگان گمان مى كنند غرق ناو شفيلد نبود بلكه غرق ناو لجستيكى «آتلانتيك كانوير» در ۲۶ مى بود. موشك هاى اگزوست در اين عمليات موفق كه توسط هواپيماهاى ساخت فرانسه پرتاب شدند، اين ناو عظيم را غرق مى كنند. غرق اين ناو سبب به زير آب رفتن ۸ هلى كوپتر «وسكس» و ۳ فروند شنوك و وقفه جدى در عمليات توسط انگليسى ها مى شود. آرژانتينى ها روز بعد ناوشكن برودورو را نيز مورد اصابت قرار مى دهند. اگرچه ناو غرق نمى شود اما جسورانه ترين حركت آرژانتينى ها حمله به «گروه ناو» بزرگ انگليسى در اقيانوس اطلس بود. در اين عمليات بى حاصل كه در ۳۰ ماه مه توسط هواپيماهاى اسكاى هاوك و سوپر اتاندارد انجام شد آنها به ناو هواپيمابر اينونسبل و ناوهاى اطراف آن حمله كردند اما حجم آتش شديد «هسته اصلى دريايى انگليس» به اندازه اى بود كه خلبانان آرژانتينى ادامه عمليات را بى فايده ديده و تنها به غرق كردن يك نفتكش و پرتاب يك موشك اگزوست (كه توسط انگليسى ها منحرف گرديد) بسنده كردند. پايان جنگ حملات هوايى آرژانتينى ها اگرچه شجاعانه و مؤثر بود اما تعيين كننده نبود مضافاً آنكه حداقل ۴۵ هواپيماى آرژانتين طى اين جنگ ۴۵ روزه از بين رفت (اگرچه ۱۳ ناو انگليسى غرق شد يا صدمه ديد.) سربازان آرژانتينى كه در جزيره بدون پشتيبانى دريايى و هوايى باقى مانده بودند در ماه ژوئن تسليم نيروهاى انگليسى شدند و جنگ خاتمه يافت در حالى كه ۶۳۵ آرژانتينى و ۲۵۵ انگليسى در اين نبرد جان باخته بودند. نتيجه نبرد جنگ فالكلند اگرچه منجر به شكست قطعى آرژانتين شد اما ضعف نيروى دريايى را در برابر نيروى هوايى آشكار كرد. هيچكس گمان نمى كرد سومين نيروى دريايى جهان كه زمانى نه چندان دور قدرت اول و مالك نيمى از جهان بود چنين ضربات خرد كننده اى از تعدادى خلبان ارتش جهان سومى آرژانتين تحمل كند. رسانه هاى غرب اگرچه پيروزى انگليس را بزرگ جلوه دادند و چنين وانمود كردند كه آرژانتين در اين نبرد حريف بسيار ضعيفى بوده اما كسى به اين موضوع نپرداخت كه چرا بايد موشك هاى ۲ ميليون دلارى اگزوست به اين سادگى ۵ ناو بزرگ انگليسى را كه برخى از آنها مانند شفيلد و آتلانتيك كانوير بسيار گران و با اهميت بودند از بين ببرند و عمليات آبى - خاكى كه در آن تنها ۲ تيپ نيرو پياده شد منجر به صدمه ديدن ۸ ناو و غرق ۵ فروند شود؟ پيام اين جنگ يك چيز بود: ديگر نيروى دريايى بدون پشتوانه هوايى قوى، ارزشى ندارد. در حقيقت ناوها در كنار هواپيماها اهميت مى يابند. ناوهاى كوچك هواپيمابر انگليس چون نتوانستند با خود هواپيماهاى قوى و زياد به ميدان بياورند در برابر ميراژها، سوپر اتانداردها و اسكاى هاوك هاى آرژانتين عاجز ماندند. انگليس در اين نبرد البته از هواپيماهاى سى هارير نيز استفاده كرد اما اين هواپيماهاى عمود پرواز از چالاكى جت هاى معمول برخوردار نبوده و مجبور بودند اكثراً از سر راه جت هاى با سرعت ۲‎/۵ ماخ آرژانتينى كنار بروند. مى توان در نهايت نتيجه گرفت كه جنگ فالكلند حقيقت تلخى را براى انگليس مشخص كرد. اين كشور ديگر نمى تواند بدون برادر بزرگتر خود (آمريكا) در جنگى شركت كند چرا كه نه قادر به پوشش هوايى مناسب براى ناوهاى خود است و نه آنكه مى تواند در مقياس وسيع اقدام به جابه جايى نيرو و تجهيزات كند و ناوهاى كوچك هواپيمابر انگليسى نيز (كه تنها يك سوم نوع آمريكايى ظرفيت دارند) نمى توانند پشتيبانى كننده هاى خوبى باشند. منيع: www.iran-newspaper.com نويسنده:على غفورى
  14. borna

    Su-30 در برابر F-16C و F-18E/F

    سوخو 30 واقعا جنگنده ي خوبي هست در حال حاضر براي خريد به نظر من مي تونه گزينه ي بسيار مناسبي باشد البته اگر قيمت فضايي ندهند روس ها ما مي تونيم با خريد سوخو 30 در واقع جنگنده هاي اف 15 و فا 16 و اف 18 رو صاحب بشيم و جنگنده اي پرقدرت براي مقابله با تمام جنگنده هاي نسل چهارمي داشته باشيم ولي نبايد نسل پنجم رو خريد به نظر من بهترين كار اينكه جنگنده هاي نسل پنجم ديگر خودمان بسازيم همانطور كه اقدام هاي صورت گرفته البته نه به اين زودي چون الان حتي روسيه و چين و فرانسه و ... جنگنده هاي نسل پنجم خود را توليد نكرده اند ما وقت داريم فقط با سرمايه گذاري خوب و واگذاري طراحي و ساخت جنگنده ها به شركت هاي خصوصي مي تونيم به اميد خدا موفق شويم.
  15. هرگز درتاریخ جنگها، دهها میلیون نفر اینچنین مدیون چندصد نفر نبودند. (چرچیل) - چگونه مقاومت چندهزارخلبان انگلیسى به همراه حدود ۴ هزار هواپیمایشان سرنوشت جنگ (و تاریخ) را تغییر داد. http://usera.imagecave.com/borna/3493o1w.jpg http://usera.imagecave.com/borna/adolf_hitler.jpg امروزه نیز هواپیماها نقش فرعى را در جنگها بازى مى کنند؛ اما در ۱۹۳۹ حتى کسى نقش فرعى براى آنها قایل نبود. استراتژى آلمان مبنى بر جنگ برق آسا این نظر را تغییرداد. هواپیماهاى اشتوکاوهاینکل آلمان که داراى قدرت بمباران بسیار سریع و قوى بودند در نابود کردن قدرت دفاعى فرانسه و لهستان نقش مهمى بازى کردند. اما این بار نقش بزرگترى توسط هیتلر براى آنها درنظرگرفته شده بود. در ژولاى ۱۹۴۰ پس از شکست فرانسه، هیتلر دیگر برنامه خاصى براى نبرد نداشت. بنابراین به دنبال صلح با انگلیس شکست خورده رفت اما چرچیل سرسختانه این پیشنهاد را رد کرد. براى هیتلر، با ۲۰۰ لشکر داراى روحیه عالى تنها یک راه باقى ماند عبور از دو ، کاله ودریاى مانش و ورود به انگلیس. انگلیس در این زمان درخاک اصلى خود ازهرگونه نیروى دفاعى بى بهره بود. ۳۰۰ هزار سرباز بى ساز و برگ که از عملیات تخلیه دونکرک جان سالم به در برده بودند حتى سازمان درست نظامى نداشته وبجز آنها نیز نیروها اکثراً محلى، انتظامى و فاقد تجربه بودند. (انگلیس اصلاً گمان نمى کرد که به این سرعت فرانسه از پا درآید.) اما ژنرالهاى آلمانى که اکنون از سواحل فرانسه چراغهاى سواحل شرقى انگلیس را مى دیدند به هیتلر تأکید مى کردند با توجه به قدرت عظیم دریایى انگلیس این فاصله ۹۰ کیلومترى (خاک اروپا تا انگلیس) غیرقابل عبور است. مگر آنکه تمام نیروى هوایى انگلیس از بین برود و به جاى آن آلمان با قدرت هوایى کشتیهاى جنگى انگلیس را از کانال مانش دورکند و آنگاه در پناه آتش توپخانه و هوایى حداقل ۵۰ لشکر آلمانى در جنوب انگلیس پیاده شوند. این نقشه متهورانه ازنظر هیتلر اجرایى نبود اما به هرحال تحت فشار ستاد ارتش آلمان و گورینگ دستور نابودى نیروى هوایى انگلیس داده شد. این نبرد، در ۲ مقطع شدت گرفت: ۱۰ ژولاى تا ۱۸ اوت و ۲۴ اوت تا ۲۷ سپتامبر http://usera.imagecave.com/borna/k30zo3.jpg حمله با ۴۶۷۰ هواپیما در اوایل ژولاى، آلمان ۴۶۶۹ هواپیما مرکب از ۱۳۹۰ بمب افکن، ۳۴۶ شکارى بمب افکن عمود پرواز و ۹۳۳ شکارى را در فرودگاههاى فرانسه، بلژیک و هلند مستقرکرد. این هواپیماها انگلیس را به شدت تحت ضربات خود قراردادند. ازجمله اینکه در ۱۵ اوت دست به حمله اى متمرکز و مرگبار علیه بنادر و سواحل انگلیس زدند. دراین روز ۹۰۰ هواپیماى آلمانى با همین تعداد هواپیماى انگلیسى درگیر شدند که نتیجه آن سقوط ۷۶ هواپیماى آلمانى و ۳۶ هواپیماى انگلیسى بود. درهمین زمان حملات به لندن نیز شدت گرفت که طى آن هزاران انگلیسى جان خود را ازدست دادند. موج بعدى حملات در ۲۴ اوت آغاز شد و تا ۶ سپتامبر ادامه داشت. درحالى که آلمانها تلفات سنگینى را متقبل مى شدند. انگلیسیها نیز در این مدت بشدت فرسوده شدند. (یک گزارش نظامى نشان مى دهد که دراین زمان انگلیس بشدت با کمبود خلبان روبه رو شده بود تا آنجا که خلبانان بسیارتازه کار پشت هواپیماها مى نشستند.) درطول ماه اوت به گفته آلمانها ۱۱۱۵ هواپیماى انگلیسى ازبین رفت. حال آنکه به گفته انگلیس این رقم حدود ۵۰۰ دستگاه بوده است. نبردهاى ماه اوت تا ۶ سپتامبر عمدتاً بردوش هواپیماهاى مستراشمیت ۱۰۹ و ۱۱۰ آلمان، آشتوکاو هانیکل بود و انگلیس نیز تنها متکى بر اسپیت فایر و هاریکن بود. حمله ۱۵ سپتامبر در ۱۵ سپتامبر آلمان آخرین حمله بسیار سنگین خود را به انگلیس انجام داد. دراین حمله ۳ هزار هواپیما تمام بنادر، فرودگاهها و هواپیماهاى انگلیسى را موردحمله قراردادند. جنگ هوایى مذکور که یک روز تمام طول کشید منجر به سقوط ۵۶ هواپیماى آلمانى و انهدام دهها هواپیماى انگلیسى بر روى زمین و ۳۰ هواپیما برروى هوا شد. اما نتیجه دلخواه آلمان به دست نیامد چرا که انگلیس براى آنکه قدرت ضدحمله خود را ثابت کند شب ۱۵ سپتامبر با دهها بمب افکن، بنادر غرب فرانسه را با کشتى هاى آلمانى لنگرانداخته، موردحمله قراردادند. حملات هوایى آلمان به انگلیس تا اواخر سپتامبر ادامه یافت و حتى دراکتبر ۱۹۴۰ دوباره تکرار شد اما آنچه انتظارمى رفت هرگز رخ نداد. نتیجه نبرد آمار تلفات هوایى ۲کشور دراین نبرد ۸۰ روزه بسیار سنگین گزارش شد (اگرچه هیچگاه دقیق اعلام نشد) گمان مى رود ۱۰۰۰ خلبان کشته و ۲ هزارهواپیما دراین نبردها ساقط شده باشند. در ۱۷ سپتامبر ۱۹۴۰ هیتلر طرح حمله به انگلیس را تا اکتبر و سپس تا ژولاى ۱۹۴۱ عقب انداخت و با وقوع حمله عظیم به روسیه در ژوئن ۱۹۴۱ این طرح براى همیشه به بایگانى رفت. چرچیل درباره از جان گذشتگى چندهزار خلبان انگلیسى دراین نبرد مى گوید: هرگز درتاریخ جنگها، دهها میلیون نفر اینچنین مدیون چندصد نفر نبودند. واقعیت این بود که مقاومت چندهزارخلبان انگلیسى به همراه حدود ۴ هزار هواپیمایشان سرنوشت جنگ (و تاریخ) را تغییر داد. چرا که اگر حمله به انگلیس صورت مى گرفت، لازم نبود هیتلر براى رهایى از بن بست، ۵ میلیون سرباز آلمانى را در استپهاى پهناور روسیه به کشتن دهد. http://usera.imagecave.com/borna/2q36qll.jpg منبع: iran-newspaper.com
  16. http://www.youtube.com/watch?v=GwVFQXDx6P4 اين لينك مربوط به يك كليپ در مورد قدرت نظامي ايران حتما دانلود كنيد بسيار جالب سيستم هاي اس 300 را نيز درش نشان داده البته به مقدار زيادي اغراق هم شده ولي دركل دانلود كنيد كليپ جالبي براي دانلود به اين سايت بريد و لينك بالا را در ان قرار دهيد و سپس اون پايين 2 تا گزينه ي دانلود مي ايد كه دومي رو بزنيد با كيفيت بالا تر دانلود كنيد. www.keepvid.com icon_cool [/url]
  17. در اين تاپيك اطلاعاتي در مورد تعداد جنگنده هاي حال حاضر نيروي هوايي وجود دارد اما سوخو 30 به احتمال زياد اشتباه هست. F.4 E/D--RF.4E PHANTOM http://usera.imagecave.com/borna/21ozewn.jpg تا سال 2006 گمان میرود همچنان ایران در حدود 76 فروند فانتوم عملیاتی دارد که بیشتر این آمار را مدل ای و 5 فروند RF.4E تشکیل میدهد اما وضعیت عملیاتی آنها چندان مطلوب نیست بیش از نیمی از این ناوگان بدلیل فرسودگی نبود قطعات توانایی های هوایی کمی دارند بیشتر برای عملیاتهای زمینی استفاده میشوند (البته یگانهایی که در پایگاه های جنوب هستند از آمادگی بیشتری برخوردارند) (ایران در فاصله ی سالهای 1968 تا 1971 اقدام به خرید 32 فروند فانتم مدل F.4D و 177 فروند مدل F.4E و 16 فروند RF.4E و 5 فروند RF-4C نمود) از سرنوشت مدل RF-4C اطلاعی در دست نیست پایگاه: TFB.3(همدان),,TFB.6(بوشهر) ,,TFB.9(بندر عباس) ,,TFB.10(چهاربهار) F.5A/B/E/F---RF.5A TIGER/Freedom Fighter بیشتر مدل های A/B پیش از انقلاب یا فروخته شدند یا بعنوان کمک نظامی به کشورهای دوست ارسال گردیدند با این وجود همچنان 30 تا 33 فروند باقی مانده که بعید بنظر می رسد در خدمت باشند بیشتر برای منظور های آموزشی و یا پژوهشی مورد استفاده قرار میگیرند اما مدل های E/F نزدیک به 60 تا 65 فروند همچنان در خدمت هستند با این وجود شرایط بهتری نسبت به فانتوم ها دارند گفته می شود روی برخی انواع F بهینه سازی هایی انجام شده از سرنوشت مدل های شناسایی چندان اطلاعی دردست نیست (ایران در فاصله ی سالهای 1965 تا 1975 اقدام به خرید بترتیب 104 فروند F.5A و 24 فروند F.5B و 16 فروند RF.5A و 141 فروند F.5E و 28 فروند F.5F نمود ) پایگاه: TFB.1 (تهران),, TFB.2 (تبریز),, TFB.4(دزفول),, TFB.7(شیراز),,TFB.14(مشهد) F-14A Tomcat http://usera.imagecave.com/borna/21ozojq.jpg تامکت های ایرانی با وجود نبود قطعات همچنان به حیات خود ادامه میدهند با وجودی که با تلاش متخصصان ایرانی در این زمینه بسیاری از قطعات آن در ایران طراحی و تولید شده باز هم تعداد زیادی از این هواپیما زمینگیر هستند چیزی در حدود 20 تا 30 فروند همچنان عملیاتی هستند که بیشتر آنها نیازمند قطعات یدکی هم هستند که این مشکلاتی را در انجام وظایف آنها بوجود آورده اندوخته ی محدود سلاح های با ارزش همچون موشک های فونیکس یا مدل های E-4 اسپارو به این محدودیت دامن میزند ایران همچنین اقدام به بهسازی های محدودی در زمینه ی حمل بمب در این جنگنده زد و توانایی های زمینی نیز به شماری از آنها افزوده شد و توانایی هایی نیز در تعمیر قسمتهایی از رادار AWG-9 بدست آورده در ضمن شمار زیادی از تامکت ها برنگ آبی در آمده اند(رنگ آبی رنگ استاندارد یگانهای وپژه دفاع هواییست) بطور مثال تامکتی که در تصویر مشاهده میکنید با سریال 6022-3 قبلا برنگ قهوه ای بود ولی اکنون رنگ آبی را بر خود دارد (ایران در دهه ی 70 اقدام به خرید 80 فروند تامکت کرد قرارداد بعدی 70 فروندی در آستانه ی انقلاب لغو شد) پایگاه:TFB.1(تهران),, TFB.6(بوشهر) ,,TFB.7(شیراز),, TFB.8(اصفهان) تذکر البته نقل و انتقالاتی در حال انجام است که برخی از این پایگاه ها تامکت را از دست خواهند داد Mig.29 A/UB--Fulcrum A/B http://usera.imagecave.com/borna/21ozp7c.jpg همچنان سطون فقرات دفاع هوایی کوتاه برد و واکنش سریع ایران را فالکروم ها تشکیل میدهند ایران همچنان بواسطه ی پشتیبانی نچندان مطلوب روسها 48 فروند فالکروم فعال دارد البته با وجودی که کارایی این جنگنده عالیست ولی نگهداری چندان ساده ای ندارد و بسیار پر درد سر است ایران بعد از خرید این جنگنده تنها به بهسازی و ایجاد سیستم سوختگیری هوایی در آنها پرداخت البته پیشنهاد هایی در زمینه ی بهینه سازی تا استاندارد SMT و خرید مدل های C در جریان بوده که از سرنوشت آنها چندان اطلاعی در دست نیست اما گمان میرود امکان نصب آدر روی آنها فراهم گردیده باشد (ایران در سالهای 90 و 91 اقدام به خرید 40 فروند Mig.29 A و 8 فروند Mig.29 UB نمود) پایگاه: TFB.1 (تهران),, TFB.2 (تبریز) Su-24MK Fencer http://usera.imagecave.com/borna/21ozpk7.jpg بمب افکن های ضربتی فنسر نیز سطون فقرات یگانهای بمب افکن دور برد نیروی هوایی را تشکیل میدهند و همچنان 30 فروند در خدمت است البته در اینجا هم پشتیبانی ضعیف روسها ایراداتی را در ضمینه نگهداری آنها ایجاد کرده که منجر به زمینگیر شدن برخی از این هواپیماها گردیده در زمینه ی بهسازی گفته میشود بهسازی هایی در زمینه ی نمایشگر ها و امکانات دید در شب روی آنها انجام شده اطلاعات بیشتر در مورد آنها در دست نیست (ایران در سالهای 90 تا 91 اقدام به خرید 36 فروند فنسر نمود) پایگاه: TFB.1 (تهران),, TFB.7(شیراز) Su-25K/UB Frogfoot جنگنده بمب افکن های پشتیبانی نزدیک فراگ فوت را باید یکی از اجزای نسبتا جدید نیروی هوایی سپاه دانست گفته میشود ایران دارای 10 تا 30 فروند Su-25 عملیاتیست که آمار 10 فروند به واقعیت نزدیک تر است در زمینه بهسازی اطلاعات چندانی در دست نیست اما این واحد ها در ایران برای اولین بار است که شکل میگیرد چراکه لزوم استفاده از هواپیماهای پشتیبانی زمینی در نیرو های نظامی رو به افزایش است البته ایمنی این هواپیما ها چندان بالا نیست بشکلی که چندی پیش بدلیل افت فشار داخل کابین یک فروند در روسیه سقوط کرد که بدنبال آن , پرواز آن برای مدتی به حالت تعلیق درآمد . پایگاه: TFB.1(تهران) F-7M//FT-7 http://usera.imagecave.com/borna/23i9l6a.jpg جنگنده بمب افکن های F-7 همچنان عملیاتی هستند البته البته در شرایطی نا مطلوب چرا که ابدا جنگنده ی ایمنی نشان نداده همچنان 33 فروند F-7 و 5 فروند FT-7 در خدمت است اما چندان مورد توجه نیستند البته مدتیست با کمال تعجب این جنگنده ها از رنگ آمیزی آبی یگانهای دفاع هوایی ایران استفاده میکند خبرهای چندانی در مورد این جنگنده وجود ندارد (ایران در سالهای 90 و 91 اقدام به خرید 36 فروند F-7 و 5 فروند FT-7 نمود) پایگاه: TFB.5(امیدیه),,TFB.13(زاهدان) Mirage F.1EQ http://usera.imagecave.com/borna/21ozptw.jpg جنگنده های Mirage F.1 با وضعیتی نامعلوم در خدمت هستند گفته می شود همچنان 20 فروند عملیاتیست ولی باید با محدودیت هایی در زمینه ی قطعات و بخصوص تسلیحات مواجه باشند این جنگنده ها در شرایطی که ایران پشتیبانی میراژ را ندارد نگهداری میشوند و این خود یکی از بزرگترین مشکلات آن است (اطلاعات منتشره در مورد این جنگنده ها بسیار محدود و فقط توسط مجلات و رسانه های خارجی بوده و وجود آنها هیچگاه توسط ایران تایید نگردیده) پایگاه: TFB.14(مشهد) SU.27/SU.30MK http://usera.imagecave.com/borna/21ozsle.jpg این جنگنده ها جوان ترین جنگنده هاییست که بخدمت نیروی هوایی در آمده البته تحویل آنها در جریان بوده که بدنبال بروز بحران هسته ای با مشکلاتی مواجه شده(البته از این تعداد تعدادی SU.27 متعلق به سپاه می باشد) جنگنده های SU.30 تحویلی به ایران از انواع استاندارد تولیدی برای نیروی هوایی روسیه است و تفاوت اصلی مدل MK (استاندار) با مدل MKI سفارشی هند در آن است که در مدل MKI از سامانه های تغییر دهنده ی بردار رانش و پیشبال و همچنین ایونیک اسرائیلی و فرانسوی استفاده میکند (البته مدل MK از مدلهای MKK سفارشی چین هم ساده تر هستند) با این وجود هنوز هیچ اسکادران عملیاتی از این جنگنده در ایران تشکیل نشده و رسما وارد خدمت نگردیده در حال حاضر نگهاری از آنها با مراقبت شدید حتی بیشتر از تامکت در حال انجام است با ورود این جنگنده ها به یگانهای دفاع هوایی و ضربتی نیروی هوایی ایران توانایی این یگانها بکمک این جنگنده ی بی نظیر دستخوش رشد زیادی میگردد البته این جنگنده ها در حال حاضر با رنگ آمیزی آبی استاندارد یگانهای دفاع هوایی نگهداری میشود به تصویر دقت کنید(شماره سریال 6073-3 یکی از اولین دریافت هاست) (ایران در سال 2001 اقدام به خرید 24 فروند از این جنگنده نمود البته در سیر تحویل قرار دارد) پایگاه:نامعلوم Shafagh//saegeh http://usera.imagecave.com/borna/21ozmns.jpg این جنگنده ها ساخت صنایع هواپیما سازی ایران است و هنوز به تولید انبوه نرسیده اند با این وجود از رشدی شگرف در صنعت هوایی ایران خبر می دهند تا کنون تنها پیشنمونه این جنگنده ساخته شده و آزمایشهای پروازیست اما در صورتی که وضعیت بودجه تغییری نکند این طرح هم به سرنوشت طرح های قبلی همچون آذرخش دچار میشود(آذرخش با وجود سفارش 30 فروندی همچنان با مشکلاتی در زمینه ی تولید انبوه روبروست) متاسفانه بیشتر طرح ها در ایران تنها تا حد ساخت پیشنمونه یا تولید چند نمونه پیش میروند و سپس رها میشوند از کارایی های شفق اطلاعات چندانی دردست نیست اما گفته میشوند از نمایشگر های رنگی چند کاره و قابلیت پنهانکاری برخوردار است البته نباید این جنگنده را با جنگنده های روز دنیا مقایسه کرد ولی در نوع خود پیشرفت بزرگیست پایگاه:نامعلوم صاعقه-80 جنگنده ی صاعقه را باید طرحی اشتقاقی از طرح آذرخش دانست طرح آذرخش که مدت زیادیست در نوبت تولید قرار دارد و بدلیل تامین نشدن بودجه به تولید نرسیده اما گفته میشود صاعقه بزودی با آهنگ 18 فروند در سال تولید خواهد شد صاعقه همانند آذرخش از بدنه ی خام F-5A بهره میبرد با این تفاوت که دماغه برای جادادن رادار و تجهیزات جدید بزرگتر گردیده مساحت بال افزایش یافته دریچه های ورودی هوای مستطیلی بزرگ که بدلیل مکش بیشتر موتور های RD-33 می باشد قرار است رادار کنترل آتش N019 نیز روی صاعقه نسب گردد ولی هنوز نصب نشده چرا که هنوز هیچگون آزمایش با سلاح های هدایت شونده انجام نشده این طرح به اعتقاد بسیاری شباهتی دوری با YF-17 (همانطور که گفتم شباهت کمی) هنوز مشخص نیست که آیا واقعا در ساخت این طرح از طرح YF-17 کبرا استفاده نموده باشد اما منابع غیر رسمیچنین چیزی را اعلام داشتند که البته مطمعننا این جنگنده در حد و اندازه ی هورنت نیست و تنها یک جنگنده ی تحاجمی و پشتیبانی زمینی است F.16A امسال از سوی ونزوئلا بدنبال اعلام تحریم قطعات فالکن ها از سوی آمریکا اعلام شد قصد فروش این جنگنده ها را به کشور سومی احتمالا ایران دارد با وجودی که این اضحارات از سوی وزارت امور خارجه رد شد وزیر دفاع اعلام داشت که این مسئله در وزارت دفاع بررسی خواهد شد با این وجود ونزوئلا اکنون دارای 20 فروند F.16 فرسوده از انواع A/B است که در صورت واقعیت یافتن فروش آن به هر کشوری حتی ایران نگهداری از آنها چندان ساده نخواهد بود با توجه به امکانات محدودی که مدل های پایه ی فالکن دارند البته ایران در دهه ی 70 اقدام به خرید گسترده ی F.16 نمود ولی بعد از تحویل 2 فروند نخست قرار داد لغو شد البته گفته ها حاکی از تحویل تعداد بیشتریست که تعدادی از آنها به آمریکا پس داده شده اند در مورد این دو فروند هم برخی گفته ها حاکی از وجود آنها در انبارهای نیروی هواییست و برخی حاکی از تحویل یا فروش آنها به پاکستان البته ایران همچنان امکانات نگهداری این جنگنده را بهمراه قطعات یدکی داراست (تصویر بالا یه شماره سریال 6591-3 یکی از دو فروند تحویلیست) پایگاه:نامعلوم AZARAKSH//Lightning این جنگنده که از بدنه ی F.5 (البته با 30 درصد کشیدگی بیشتر و سطوح بال بزرگ تر و همچنین ورودی های هوای بزرگتر) اولین آزمایشهای خود را در 1997 گذراند تاکنون 5 پیشنمونه از آن آماده شده ولی تولید انبوه آن با مشکلات نامعلومی مواجه شده چرا که باید این تعداد بر طبق سفارش 30 فروندی طی 18 ماه تحویل میشد آزرخش از موتور های RD.33 استفاده میکند اما آزمایش های خود را بدلیل تاخیر در آماده شدن این موتور ها با موتور های قدیمی هواپیماهای از رده خارج T.33 گذراند از چند و چون این طرح اجزای زیادی افشا نشده اما گفته میشود این جنگنده قرار است جایگزین F.5 های موجود شود (فقط امیدوارم اگر واقعا تولید شد که هنوز نشده به سرنوشت پیکان دچار نشیم) پایگاه:نامعلوم C-130B/E/H/RC-130---Hercules http://usera.imagecave.com/borna/21ozl1j.jpg هواپیماهای ترابری هرکولس را باید بحق اسب بارکش نیروی هوایی دانست اما نبود قطعات و فرسودگی سازه بار بیش از حدی را بر دوش این هواپیماهای سخت کوش تحمیل کرده و نمونه ی آن حادثه ی دردناک سقوط هواپیمای حامل خبرنگاران و حوادث مکرر این چند ساله ایران با وجودی که بهر نحوی این هواپیما را در خدمت نگاه داشته با مشکلات ادیده ای در زمینه نگهداری موتور های آن روبروست بطور مثال شمار زیادی از ناوگان هرکولس در فرودگاه مهراباد در حال گذراندن دوران بازنشستگی هستند آن هم بدلیل نبود قطعات موتور به همین دلیل تنها 23 فروند از تعداد موجود در خدمت هستند البته تمام مدل های B پیش از انقلاب در طی نبرد های هند و پاکستان به عنوان کمک نظامی به پاکستان فرستاده شدند) از سرنوشت مدل های شناسایی چندان اطلاعی در دست نیست (ایران پیش از انقلاب اقدام به خرید 4 فروند C-130B و 28 فروند C.130E و 32 فروند C.130H نمود) پایگاه: TFB.1(تهران),,TFB.7(شیراز) IL.76TD/MD/A-50 AEW---CANDID/Mainstay http://usera.imagecave.com/borna/23gxqph.jpg http://usera.imagecave.com/borna/23igw45.jpg بزرگترین هواپیماهای ترابری کنونی نیروی هوایی ارتش و سپاه ایران را ایلوشین 76 تشکیل میدهد البته محدود بودن شرایط عملیاتی آن و عدم امکان فرود در هر فورودگاه و با هر شرایط آب و هوایی مشکلاتی را ایجاد میکند و هیچگاه نمی توتند جایگزین هرکولس گردد اما این از این قولها نزدیک به 15 فروند در خدمت است (سپاه و ارتش) البته باید به این تعداد 2 فروند هشدار دهنده ی زود هنگام A-50 یا همان IL.76MD نیز اضافه کرد البته این هواپیما ها در خدمت نبودند ولی گفته میشود به خدمت سپاه در آمده و عملیاتی هستند البته گمان میرود عملیات آنها بدلیل نبود کاربر مجرب بسیار محدود باشد تصویری که در بالا مشاهده میکنید یکی از این هواپیماهاست البته از دو تصویر بالا یکی درست است بدلیل کمبود تصویر واقعی و وجود تصاویر تقلبی تنها از میان تصاویر موجود طراحی گردیده اند (متاسفانه از سریال آنها اطلاعی در دست نیست دوستان مطلع هستند راهنمایی کنند) پایگاه: TFB.1(تهران),,TFB.7(شیراز) منبع: http://www.aerospacetalk.com
  18. خيلي ممنون از hoot و FLANKER خان اگر اينطور باشد پس بنده هم نظرم رو تغيير مي دهم من اطلاع نداشتم كه رپتور مي تونه قفل راداري رو بشكن ولي بازم اگر مطالب تكميلي تري داريد بذاريد تا استفاده كنيم.ممنون icon_cool
  19. 1- مركاوا 2- ابرامز 3ـ لكرك
  20. اقاي seginem ببخشيد اگر مي شود همينجا توضيح دهيد تا همه از برتري هاي رپتور اگاه بشند بنده هم تا الان هرچي تو اين تاپيك پست زدم با دليل بوده چه دليل درست و چه دليل مسخره قضاوت با شما ولي ببخشيد اگر ميشه يك مقدار بجاي بحث هاي غير ضروري در مورد نبرد بين اين دو جنگنده صحبت كنيد شما دقيقا برتري هاي رپتور رو ذكر كنيد و بگيد كه به اين دليل رپتور قابل مقايسه با سوخو 35 نيست درست رپتور قابليت پنهان كاري داره ولي ايا پيروزي مطلق نزد رپتور هست ؟ اگر ميشه مقايسه كنيد نه فقط طرفداري شما تنها برتري رپتور پنهانكاري اون مي دونيد؟ خوب پس اگر اينطور نيست مي شود با سوخو 35 ان را مقايسه كرد . ممنون.
  21. ممنون اين فكر كنم همونه كه شبيه خيبر البته اقاي فلانكر گفتند . خوب يه عكس هم مي ذاشتي. icon_cool
  22. واقعا خوشحال كندست 100 هواپيما واقعا عاليه اصلا الان ما 100 هواپيما مسافر بري داريم؟ icon_cool اين نشون ميده كه از روسيه بيشتر از اين حرفا ميشه استفاده كرد. ممونون از فيلد مارشال خان. :lol:
  23. بازم ممنون اقا فلانكر ببخشيد منظورش ار نامريي چيه؟ يعني از رپتور پنهان كار تره؟ جنگنده ي فوق العاده اي قيمت خوبي داره و كارايي بالا و براي ناوهاي هواپيما بر بسيار مناسب به دليل عمود پرواز بودنش راستي من يجا خوندم كه يك اف 35 مي تونه كار 2 تا سوپر هورنت رو انجام بده ولي به نظر من نمي تونه به اندازه ي يك اف 18 تسليحات حمل كنه و كوبندگي اف 18 داشته باشه.
  24. ممنون اقا فلانكر دستتان درد نكند مطلب مفيدي بود استفاده كرديم. icon_cool