jarmenkill

VIP
  • تعداد محتوا

    300
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

تمامی ارسال های jarmenkill

  1. jarmenkill

    خاطرات شهدا

    [center][font=tahoma,geneva,sans-serif][b]بسم رب شهدا و الصدیقین[/b][/font][/center] [font=tahoma,geneva,sans-serif]سلام دوستان [/font] [font=tahoma,geneva,sans-serif]این تاپیک جهت ذکر خاطرات شهدا ایجاد شده، چون حس میکردم جای یک تاپیک جامع اینچنینی خالیه تو سایت، گرچه به صورت پراکنده مطالب زیادی موجوده. [/font][font=tahoma, geneva, sans-serif]در ابتدا برای تذکر اهمیت چنین کاری توجه دوستان عزیز رو به متن زیر، که بیانات رهبری در دیدار با خانواده های شهدا در سال 76 هست، جلب میکنم:[/font] [quote] [color=#000000][font=tahoma][size=2]بسم‌اللَّه‌الرّحمن‌الرّحيم‌[/size][/font][/color] [color=#000000][font=tahoma][size=2]مجلسْ بسيار باشكوه و از لحاظ معنوى با عظمت است. عطر شهادت فضا را انباشته است و بحمداللَّه در اين چند روز، فضاى شهر تهران معطّر به عطر ياد هزاران شهيد عزيز و بزرگوار از اين استان است. يقيناً فضيلت خانواده‌هاى مكرّم شهدا از لحاظ عظمت، بلافاصله پشت سرِ فضيلت شهداست. شما خانواده‌ها، سنگرداران شهادت و مرزداران فضيلت در طول دوران دفاع مقدّس بوده‌ايد و روحيه شما و فرزندان شهدا - كه همين حالا گوشه‌هاى زيبايى از آن را در سخنان مادر بزرگوار سه شهيد و فرزند عزيز سردار شهيد شنيديم - توانسته است در طول دوران دفاع مقدّس و بعد از آن، عظمت نظام اسلامى و روحيه والاى ملت بزرگ ايران را حفظ كند و روحيه دشمنان را تضعيف نمايد.[/size][/font][/color] [color=#000000][font=tahoma][size=2]من از برادران سپاه، به خاطر اين اقدام كه تجليل از شهداست، خيلى متشكّرم. همه بايد تجليل كنند. سپاه، ارتش، بسيج، جهاد و دستگاههاى دولتى، بايد ياد شهيدان را زنده بدارند و مفهوم شهادت - اين مفهوم باعظمت و پرارزش و بسيار مؤثّر - را در كشور ايران اسلامى و در ميان ملت مبارز ايران احيا و حفظ كنند؛ اگر چه خون مطهّر شهداى ما در سطح جهان، بار ديگر اين مفهوم را احيا كرد.[/size][/font][/color] [color=#000000][font=tahoma][size=2]آنچه كه مهم است، حفظ راه شهداست؛ يعنى پاسدارى از خون شهدا. اين، وظيفه اوّلِ ماست. در قبال شهدا، همه هم موظّفيم. نه اين كه بعضى وظيفه دارند و بعضى ندارند. البته كسانى كه مسؤوليتى دارند و شانه‌هاى آنها زير بار مسؤوليتهاى بزرگ يا كوچك قرار گرفته است، وظيفه بيشترى دارند.[/size][/font][/color] [color=#000000][font=tahoma][size=2]شهيد، چيز عظيم و حقيقت شگفت‌آورى است. ما چون به مشاهده شهدا عادت كرده‌ايم و گذشتها و ايثارها و عظمتها و وصايا و راهى كه آنها را به شهادت رساند، زياد ديده‌ايم، عظمت اين حقيقت نورانى و بهشتى برايمان مخفى مى‌ماند؛ مثل عظمت خورشيد و آفتاب كه از شدّت ظهور، براى كسانى كه دائم در آفتابند، مخفى مى‌ماند.[/size][/font][/color] [color=#000000][font=tahoma][size=2]در دوران گذشته، وقتى كه يك نمونه از اين نمونه‌هاى شهداى امروز ما، از تاريخ صدر اسلام انتخاب و معرفى مى‌شد و شرح حال او بيان مى‌گرديد، تغيير واضح و شگفت‌آورى در دلها و جانها و حتى در همها و نيّتها به وجود مى‌آورد. هر يك از اين ستارگان درخشان، مى‌تواند عالمى را روشن كند. بنابراين، حقيقت شهادت حقيقت عظيمى است.[/size][/font][/color] [color=#000000][font=tahoma][size=2]اگر اين حقيقت، به وسيله كسانى كه امروز در قبال شهيدان مسؤوليت دارند، زنده بماند، حفظ و تقديس گردد و بزرگ نگاه داشته شود، هميشه تاريخ آينده ما، از اين ايثار بزرگى كه آنان كردند، بهره خواهد برد. همچنان كه تاريخ بشريّت، هنوز از خون به ناحق ريخته سرور شهيدان تاريخ، حضرت ابى‌عبداللَّه‌الحسين عليه الصّلاة والسّلام بهره مى‌برد؛ چون كسانى كه وارث آن خون بودند، مدبّرانه‌ترين و شيواترين روشها را براى زنده نگهداشتن اين خون به كار بردند.[/size][/font][/color] [color=#000000][font=tahoma][size=2]گاهى رنج و زحمتِ زنده نگهداشتن خون شهيد، از خود شهادت كمتر نيست. رنج سى ساله امام سجّاد عليه الصّلاة والسّلام و رنج چندين ساله زينب كبرى عليهاسلام از اين قبيل است. رنج بردند تا توانستند اين خون را نگه بدارند. بعد از آن هم همه ائمّه عليهم السّلام تا دوران غيبت ، اين رنج را متحمّل شدند. امروز، ما چنين وظيفه‌اى داريم. البته شرايط امروز، با آن روز متفاوت است. امروز بحمداللَّه حكومت حق - يعنى حكومت شهيدان - قائم است. پس، ما وظايفى داريم.[/size][/font][/color] [color=#000000][font=tahoma][size=2]در جمعبندى، انسان به اين نتيجه مى‌رسد كه شهيدان، دو موضعگيرى و دو حركت زيبا و باشكوه از خودشان نشان دادند كه هر كدام پيامى دارد. اين دو موضعگيرى، يكى در قبال ذات مقدّس ربوبى، در قبال اراده الهى، در قبال دين خدا، در قبال بندگان خدا و مصالح آنهاست؛ يك موضعگيرى هم در مقابل دشمنان خداست. يعنى اگر شما رفتار و روحيه و موضع شهيد را تحليل كنيد، به اين دو موضعگيرى مى‌رسيد.[/size][/font][/color] [color=#000000][font=tahoma][size=2]موضعگيرى در قبال خدا و بندگان خدا و امر خدا و آنچه كه مربوط به ذات مقدّس پروردگار است، عبارت از گذشت است. شهيد در قبال خدا، گذشت و ايثار كرده است. ايثار، يعنى نديدن و به حساب نياوردن خود. اين، اوّلين موضعگيرىِ شهيد است. اگر او خود را به حساب مى‌آورد و در معرض نابودى و خطر قرار نمى‌داد، به اين مقام نمى‌رسيد. اين جوانانى كه در جبهه‌هاى جنگ، در گرماى خوزستان، در زير آفتاب شصت و پنج درجه حرارت و يا در سرماى كردستان، بر روى كوههاى پر از برف، رفتند و جان را فدا كردند، همه‌شان خانه داشتند، زندگى داشتند، پدر و مادر مهربان داشتند، بعضى همسر عزيز و نازنين داشتند، بعضى فرزندان و جگر گوشگان داشتند، آسايش داشتند، آرزو داشتند؛ اما همه را گذاشتند و رفتند.[/size][/font][/color] [color=#000000][font=tahoma][size=2]ما كه مى‌خواهيم پيام آنها را بگيريم، پيامشان چيست؟ پيام اين است كه اگر مى‌خواهيد خدا را از خودتان راضى كنيد و وجودتان در راه خدا مفيد واقع شود و مقاصد و اهداف عالى ربوبى و الهى درباره عالم آفرينش تحقّق پيدا كند، بايد خودتان را در مقابل اهداف الهى نديده بگيريد. تكليف ما لايطاق هم نيست؛ تا آن جايى كه مى‌شود. هر جايى كه گروهى از انسانهاى مؤمن اين كار را كردند، كلمه خدا پيروز شد. هر جايى هم كه بندگان مؤمن خدا پايشان لرزيد ، بدون برو برگرد، كلمه باطل پيروز شد.[/size][/font][/color] [color=#000000][font=tahoma][size=2]در انقلاب، بندگان مؤمن خدا كه اين ايثار و گذشت را كردند، انقلاب پيروز شد. كارى شد كه هيچ تحليلگرى پيش‌بينى نمى‌كرد كه بشود؛ يعنى اقامه حكومت اسلام، حكومت دين؛ آن هم در اين نقطه عالم. چه كسى فكر مى‌كرد؟ چه كسى باور مى‌كرد؟ اما به بركت اين حركت شهيدان و مؤمنان و ايثارگران، اين كارِ نشدنى انجام شد؛ چون جمع برگزيده و گروه قابل توجّهى از مؤمنان، - نمى‌گوييم همه - خود را ناديده گرفتند. همه بايد سعى كنند كه جزو اين گروه باشند، تا اين افتخار متعلّق به آنها باشد.[/size][/font][/color] [color=#000000][font=tahoma][size=2]هر جايى كه اين گذشت نبود - مثل آن جاهايى كه نيست؛ مثل در طول تاريخ كه نيست؛ مثل دوران امام حسين عليه‌الصّلاةوالسّلام كه اكثريت قاطع زبدگان و خواص و مؤمنان شانه خالى كردند و ترسيدند و عقب رفتند - كلمه باطل پيروز شد، حكومت يزيد سرِ كار آمد، حكومت بنى‌اميّه نود سال سرِ كار آمد، حكومت بنى‌عبّاس پنج، شش قرن سركار آمد و ماند. به خاطر آن كه اين گذشت انجام نشد، مردم چه كشيدند! جوامع اسلامى چه كشيدند! مؤمنين چه كشيدند![/size][/font][/color] [color=#000000][font=tahoma][size=2]صحنه، صحنه روشنى است. عزيزان من! همه دوران زندگى ما، جنگ اُحد است. اگر خوب حركت كرديم، دشمن شكست خواهد خورد؛ ولى به مجرّد اين كه چشممان به غنائم افتاد و ديديم چهار نفر غنيمت جمع مى‌كنند، ما هم حسوديمان شد، سنگر را رها كرديم و به سمت غنيمت رفتيم، ورق برمى‌گردد. ديديد كه در جنگ اُحد ورق برگشت! در طول تاريخ اسلام، جنگ اُحد تكرار شده است.[/size][/font][/color] [color=#000000][font=tahoma][size=2]فرمانده الهىِ آشناى با صفحه حقيقت، با آن دل نورانى، اين عدّه را اين جا گذاشته و گفته است كه شما از اين جا تكان نخوريد و پاسداران جبهه باشيد؛ اما تا چشمشان افتاد و ديدند كه چهار نفر آن پايين غنيمت جمع مى‌كنند، پاى اينها هم لرزيد. البته اگر با تك تك آنها صحبت مى‌كرديد، مى‌گفتند ما هم بالاخره آدميم، ما هم دل داريم، ما هم خانه و زندگى مى‌خواهيم. بله؛ اما ديديد كه با اين تسليم شدن در مقابل خواسته‌هاى حقير بشرى، چه اتّفاقى افتاد! دندان پيامبر شكست؛ بدن مبارك آن حضرت مجروح شد؛ جبهه حق مغلوب شد؛ دشمن پيروز گرديد و چقدر از بزرگان اسلام شهيد شدند.[/size][/font][/color] [color=#000000][font=tahoma][size=2]پيام شهيدان اين است كه تسليم وسوسه غنيمت نشويد. پيام آنها به من و شما و همه كسانى كه به اين خونهاى به ناحق ريخته مطهّر احترام مى‌گذارند، همين است. شما نگاه نكن كه يك نفر تخلّف مى‌كند و سراغ جمع كردن غنيمت رفته است. «لا يضرّكم من ضلّ اذ اهتديتم»(1). شما چه كار دارى كه ديگرى گمراه شد؟ شما خودت را نگهدار و حفظ كن. دستور اسلام و پيام خون شهيد، اين است.[/size][/font][/color] [color=#000000][font=tahoma][size=2]آن روزى كه همين شهداى عزيز ما در جبهه به شهادت رسيدند، همه كه به جبهه نرفتند؛ عدّه‌اى هم بودند كه مشغول كاسبى شدند، عدّه‌اى هم مشغول پول در آوردن شدند، عدّه‌اى هم مشغول سوء استفاده شدند، عدّه‌اى هم مشغول خيانت شدند. اين شهدا، بدون آن كه به آنها اعتنا كنند، رفتند و نتيجه اين شد كه توانستند نظام اسلامى را حفظ كنند و امروز هركدام يك ستاره و يك خورشيدند. بنابراين، پيام اوّل اين است كه در قبال خداى متعال، در قبال بندگان، در قبال اراده الهى، بايد انسان خود را نشناسد. اين پيام را بايد بگيريم. عزيزان من! با اين حقايق نمى‌شود شوخى كرد. اينها از انسان تحرّك و تصميم مى‌طلبد.[/size][/font][/color] [color=#000000][font=tahoma][size=2]پيام دوم، در مقابل دشمنان خداست؛ يعنى استقامت، ايستادگى مطلق، از دشمن نترسيدن، از دشمن حساب نبردن، در مقابل دشمن به انفعال دچار نشدن. اين خيلى مهمّ است كه انسان در مقابل دشمن، دچار انفعال نشود. تمام سعى امروز دنياى مادّىِ مستكبر - يعنى همين دولتهاى استكبارى كه زمام مسائل اقتصاد و تسليحات عالم و حتّى در موارد بسيارى، فرهنگ خيلى از كشورها را هم در دست دارند - اين است كه هر جا مقاومتى هست، آن را از طريق منفعل كردن خُرد كنند. انفعال در مقابل دشمن، غلطترين كار و بزرگترين اشتباه است. دشمن را از لحاظ دشمنى، بايد به حساب آورد؛ يعنى در مقابل او، او را حقير نشمرد و در برابرش آماده بود و دفاع كرد؛ اما از دشمن نبايد حساب برد، نبايد تحت تأثير قرار گرفت و نبايد در مقابلش منفعل شد. دشمن مى‌خواهد جوامع را منفعل كند.[/size][/font][/color] [color=#000000][font=tahoma][size=2]امروز از لحاظ فرهنگى و سياسى، بيشترين تكيه آنها اين است. راجع به قضيه زن جنجال درست مى‌كنند؛ راجع به حقوق بشر جنجال درست مى‌كنند؛ راجع به مسأله دمكراسى جنجال درست مى‌كنند؛ راجع مسأله نهضتهاى آزاديبخش جنجال درست مى‌كنند، براى اين‌كه طرف مقابل را دچار انفعال كنند. بزرگترين اشتباه اين است كه ما در اين قضايايى كه آنها جنجال درست مى‌كنند، طورى حرف بزنيم كه بخواهيم آنها را راضى كنيم. اين، همان انفعال است.[/size][/font][/color] [color=#000000][font=tahoma][size=2]خيلى خطاست كه ما در زمينه مسائل حقوق بشر، طورى حرف بزنيم كه آنها راضى شوند. همان كسانى كه خودشان براى حقوق بشر - به معناى حقيقى - هيچ ارزشى قائل نيستند؛ اما آن را چماقى كرده‌اند كه بر سر جاهايى بكوبند! امريكا، سردمدار حقوق بشر در دنيا شده است! قبل از شروع جنگ، از نظر امريكا، دولت عراق در خدمت دولتهاى حامى تروريسم بود. در سالهاى شصت و يك و شصت و دو رزمندگان سلحشور ما توانستند دشمن را به زانو در آورند و او را از مرزها عقب برانند و دشمن بعثى مجبور شد براى مقابله با ما، از سلاح شيميايى و سلاحهاى كشتار جمعى استفاده كند - يعنى جنايت جنگى بكند - در همان اوقات، دولت امريكا احساس كرد كه بايد جبهه عراق را حمايت كند، تا دولت بعثى بتواند نقش خيانت‌آميز خود را در مقابل نظام جمهورى اسلامى ايفا نمايد. در همان سالها كه دولت عراق سلاح شيميايى به‌كار برد، اينها اسم عراق را از فهرست دولتهاى حامى تروريسم خارج كردند! مسأله حمايت اينها از حقوق بشر، چنين است![/size][/font][/color] [color=#000000][font=tahoma][size=2]بزرگترين پشتوانه نقض حقوق بشر در هر جاى دنيا كه مشاهده شود، همين دولتهاى مستكبر - امثال امريكا - هستند. آن‌وقت اينها داعيه‌دار حقوق بشر مى‌شوند و آن را براى ملتها و دولتهايى كه مى‌خواهند با آنها در بيفتند، چماقى مى‌كنند! اگر از اين طرف كسانى بيايند طورى در باب حقوق بشر حرف بزنند، براى اين‌كه او را راضى كنند، اين خيلى سياست غلطى است. اين، يعنى انفعال در مقابل دشمن.[/size][/font][/color] [color=#000000][font=tahoma][size=2]درباره مسأله زن نيز همين طور است. بعد از اقامه دولت حق، به فضل الهى زنان كشور اسلامى ايران توانستند شخصيت حقيقى خودشان را تا حدود زيادى پيدا كنند، در ميدانهاى گوناگونى حضور يابند و عظمت روحيه زن مسلمان را نشان دهند، كه شما نمونه‌اش را در وضع اين مادر شهيد و مادران عزيز و دلاور ساير شهدا ديديد و مى‌بينيد. من هرجا كه با مادران شهدا مواجه شده‌ام، آنها را حتّى از پدران شهدا هم قويتر ديده‌ام. غالباً نمونه‌اش را در روحيه اين مادران بزرگوار و شجاع مى‌توانيد ببينيد. اين، عظمت زن مسلمان در ميدانهاى سياسى و فرهنگى است. آن وقت اينها مى‌آيند و درباره تضييع حقوق زن در جمهورى اسلامى، قلمفرسايى و جوّسازى مى‌كنند. اگر ما بياييم، براى اين كه آنها را راضى كنيم، درباره زن طورى حرف بزنيم كه با نظر اسلام - كه مايه عزّت زن است - مخالف باشد، خطاست. چرا بايد كسانى در زمينه زن، يا در زمينه حقوق بشر، طورى حرف بزنند كه گويى ما بايد بكوشيم خودمان را با نقطه نظرهاى غربيها نزديك و آشنا كنيم؟ آنها اشتباه مى‌كنند. آنها بايد نقطه‌نظرهاى خود را به ما نزديك كنند. آنها بايد نسبت به مسأله زن و حقوق بشر و آزادى و دمكراسى، نقطه‌نظرهاى غلط و باطل خودشان را تصحيح كنند و با نظرات اسلامى مواجه نمايند؛ نه اين كه عدّه‌اى از اين طرف دچار انفعال شوند. پيام دوم شهيد - كه خودش نيز همين طور عمل كرده است - استقلال اسلامى، ايستادگى اسلامى، هضم نشدن در مقابل دشمن، نترسيدن از دشمن، قدرت پوشالى دشمن را به حساب نياوردن، عظمت اتّكاى به نفس و توكّل به خدا را در همه امور زندگى فهميدن و تشخيص دادن است. ملت ايران، در همه قضايا اين را نشان داده است؛ بعد از اين هم بايد نشان دهد. ملت ايران نشان داده است كه به هيچ وجه حاضر نيست در مقابل پرروييها و افزون طلبيها و طلب‌كاريهاى دشمن، يك قدم عقب‌نشينى كند و مبانى اسلامى را به خاطر ديدگاههاى دشمن و راضى كردن او، رها سازد و كنار بگذارد. اين، خوب رويّه‌اى است. در همين قضاياى مهمّ جارى روز، در زمينه مسائل سياست خارجى، در زمينه مسائل انتخابات رياست جمهورى، بحمداللَّه ملت ايران مواضع خوبى نشان داده است و نشان خواهد داد. در همه اين قضاياى سياسى يا فرهنگى، دشمن مى‌كوشد براى خود جاى پا باز كند و وارد معناى ذهنىِ فرهنگى ملت ايران شود. ملت ايران هم محكم ايستاده است و بايد بايستد. حتى ديده شده است كه دشمنان نسبت به كانديداهاى رياست جمهورى اظهار نظر مى‌كنند، حرف مى‌زنند، تحليل مى‌كنند. مى‌گويند اين فرد به غرب نزديكتر است، اين فرد از اسلام بيشتر دفاع مى‌كند، آن شخص كمتر دفاع مى‌كند! يعنى دشمنان مى‌خواهند در همه امور دخالت كنند. ملت ايران در همه اين ميدانها، بر اصول اسلامى پاى خواهد فشرد. اين را همه دنيا بايد بداند. از جمله اين اصول، ايستادگى در مقابل استكبار و روحيه استكبارى دولتهايى است كه مى‌خواهند در مسائل داخلى كشور ما جاى پايى باز كنند و دخالت نمايند؛ ولى ملت ما با دقّت نگاه خواهد كرد و بايد دقّت كند. اگر كسى از نامزدهاى رياست جمهورى، كمترين نشانه نرمشى در مقابل امريكا، در مقابل دخالتهاى دولتهاى غربى،در مقابل تجاوزهاى فرهنگى و سياسى بيگانگان نشان دهد، همه دنيا بايد بدانند كه ملت ما به چنين كسى قطعاً رأى نخواهد داد. مردم به كسى رأى مى‌دهند كه بدانند در مقابل امريكا و افزون‌طلبيهاى دولتهاى متجاوز و پرتوقّع و خودكامه و كسانى كه مى‌خواهند اراده خود را بر ملت ايران تحميل كنند، خواهد ايستاد و نيز در مقابل تهاجم فرهنگ بيگانه ايستادگى خواهد كرد. مردم به كسى كه بيشتر اين مواضع را از او ملاحظه كنند، بيشتر گرايش پيدا مى‌كنند. البته ما متن مردم را مى‌گوييم. ممكن است در گوشه‌اى، چهار نفر آدم هم باشند كه داراى سلايق مخصوصى باشند و عكس متن مردم فكر كنند. ما به آنها كارى نداريم. متن ملت ايران، اين است. مواضع ملت ايران، همان مواضعى است كه به خاطر آن انقلاب كرده، هجده سال مقاومت كرده و هشت سال جنگ تحميلى را اداره كرده است. اين را بايد همه مردم دنيا بدانند و خواهند دانست. من از تفضّلات الهى و توجّهات خاصّ حضرت ولى‌اللَّه‌الاعظم ارواحنا فداه و ادعيه زاكيّه روح مطهّر امام بزرگوار اطمينان دارم كه پروردگار كمك خواهد كرد و در اين تجربه هم مردم ان‌شاءاللَّه آنچه را كه به صلاح دين و دنياى آنهاست، همان را پيش خواهند برد و ان‌شاءاللَّه ملت ايران به لطف پروردگار، شاهد دوران ديگرى از پيشرفت و ترقّى خواهد بود.[/size][/font][/color] [color=#000000][font=tahoma][size=2]اميدواريم كه ارواح طيّبه شهدا، هم از همه ما شاد باشند؛ هم ان‌شاءاللَّه در پيشگاه پروردگار براى پيشرفت اهداف عاليه اسلامى دعا كنند و هم براى ملت ايران، درخواست لطف و تفضّل بيشتر الهى داشته باشند.[/size][/font][/color] [color=#000000][font=tahoma][size=2]والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته‌[/size][/font][/color] [/quote] [font=tahoma,geneva,sans-serif]دوستان عزیز لطف بفرمایید در ابتدای هر پست عنوان خاطره رو به صورت [b]پررنگ‌شده[/b] ذکر کنید؛ و در هر پست فقط یک خاطره ذکر کنید (برای نظم بیشتر مطالب)؛ همچنین حتما منبع مطالب رو هم به صورت لینک یا آدرس در آخر پست ذکر کنید.[/font] [center][font=tahoma,geneva,sans-serif][b]گریه کردن حاج احمد برای بسیجی 17 ساله[/b][/font][/center] [font=tahoma,geneva,sans-serif]جدی بود و نظامی بودن از جمله ویژگی‌های پررنگ شحصیت حاج احمد متوسلیان بود. روای این خاطره حاج مجتبی عسگری است که بسیار شیوا آن را تعریف کرده است:[/font] [font=tahoma,geneva,sans-serif]هر پاسداری که وارد مریوان می‌شد دو شغل داشت. یک شغل رزمی و یک شغل بزمی. چون اداره شهر با بچه‌های سپاه بود. حاجى مرا مسئول شبکه بهداشت مریوان که بیمارستان مریوان هم زیر مجموعه‌اش بود، قرار داد. اولین حرفی که به من زد گفت: مجتبی شنیده‌ای که ضد انقلاب در سنندج به بچه‌های زخمی، آمپول اشتباهی تزریق می کنه و آنها را شهید می کنه؟[/font] [font=tahoma,geneva,sans-serif]گفتم: بله.[/font] [font=tahoma,geneva,sans-serif]گفت: اگر در این بیمارستان مریوان کسی به مجروح نرسد و نیروها شهید شوند، من سقف بیمارستان را روی سرت خراب می‌کنم، اگر مردش هستی بایست؟ گفتم: می‌ایستم.[/font] [font=tahoma,geneva,sans-serif]من مسئول بهداشت مریوان شدم، یکی از بچه‌ها مسئول رادیو تلویزیون، یکی فرماندار و ... .[/font] [font=tahoma,geneva,sans-serif]این شغل بزمی‌مان بود. شغل رزمی‌‌یمان هم مسئول تخریب و امدادگر عملیات بودم.[/font] [font=tahoma,geneva,sans-serif]یک روز به احمد گفتم: می‌خواهم به مرخصی بروم. گفت: نمی‌شود. گفتم: می‌خواهم ازدواج کنم. احمد در این قضیه خیلی با بچه‌ها راه می‌آمد. قبول کرد و گفت: چهار، پنج روز وقت داری بروى و برگردى. گفتم: نمی‌شود! فقط رفت و برگشتم به یزد ۴ روز طول می‌کشد. یعنی فقط یک روز آنجا باشم؟ گفت: برو و زود برگرد.[/font] [font=tahoma,geneva,sans-serif]مرخصی‌ام ۲۰ روز طول کشید. احمد به من خیلی علاقه داشت. نه به خاطر اینکه من خوب بودم بلکه به خاطر همسرم به من احترام می‌گذاشت. به من و علی میرکیانی و سیف الله منتظری و بقیه متأهلین احترام خاصی می‌گذاشت.[/font] [font=tahoma,geneva,sans-serif]مدتى بعد از اینکه ازدواج کردم، باز به مرخصی رفتم. وقتی به بیمارستان مریوان برگشتم سر ظهر بود و سفره پهن بود . بچه‌ها غذا می‌خوردند. غذا را که خوردیم درب اتاق باز شد و شهید ممقانی وارد شد، گفت: مجتبی، برادر احمد با تو کار دارد. گفتم: مگر برادر احمد فهمیده که من از مرخصی آمده‌ام؟ گفت: حتما فهمیده که کارت دارد. من خیلی به خودم مغرور شدم براى اینکه احمد متوسلیان آمده مرا ببیند![/font] [font=tahoma,geneva,sans-serif]دویدم سمت درب بیمارستان. از کنار دیوار رفتم و همین که در راهرو پیچیدم و چند قدم آن طرف‌تر احمد را دیدم. چهره‌اش غضبناک بود. ترسیدم؛ خواستم برگردم که حاجى گفت: کجا؟[/font] [font=tahoma,geneva,sans-serif]او مسائل شرعی را خیلی رعایت می‌کرد. هیچ وقت نتوانستم به او ابتدا سلام کنم، معمولا او پیش دستی می‌کرد. اما آن روز جواب سلام مرا هم نداد. یقه مرا گرفت و طورى مرا کشید بالا که روی پایم بلند شدم. خیلی پر زور بود.[/font] [font=tahoma,geneva,sans-serif]گفتم: برادر احمد چه شده؟ یقه‌ام را ول کن. هیچ چیزى نگفت. شروع کرد مرا در بخش بیمارستان به دنبال خودش کشیدن. دیدم دکترها و پرستارها ردیف ایستادند و نظاره گر این صحنه هستند. نفر آخر آنها هم همسرم ایستاده بود. معلوم بود قبل از این احمد در اینجا با دیگران دعواهایش را کرده بود.[/font] [font=tahoma,geneva,sans-serif]ممقانی رئیس بیمارستان مریوان و من رئیس شبکه بهداشت کل مریوان بودم. در همین گیر و دار تازه فهمیدم هر مشکلى که پیش آمده، ممقانی انداخته گردن من. به حاجى گفتم: برادر احمد همسرم اینجاست! هواى ما را داشته باش.[/font] [font=tahoma,geneva,sans-serif]احمد در فرماندهی‌اش جایی که به هدر رفتن نیروی انسانی و بیت المال در میان بود رو دربایستی با کسی نداشت.[/font] [font=tahoma,geneva,sans-serif]برگشت بهم گفت: همسرت اینجاست، چشمت کور. می‌خواستی درست کار کنی.[/font] [font=tahoma,geneva,sans-serif]حاجى جایی که صحبت از بیت المال در میان بود، رعایت حال افراد را نمی‌کرد. البته آبروی کسی را هم نمی‌برد. آن روز با من خشن برخورد کرد. مرا به اتاقی برد و درب آنجا باز کرد.[/font] [font=tahoma,geneva,sans-serif]گفت: این چیست؟ دیدم یک جوان ۱۸- ۱۷ ساله روی تخت خوابیده و دست‌هایش خونی و زخمی است. تازه فهمیدم احمد از چه چیزى ناراحت است. نگاه[/font] [font=tahoma,geneva,sans-serif]کردم و متوجه شدم خون روی شلوارش، براى الان نیست. لکه‌هاى خون حداقل براى ۲ یا ۳ روز پیش است.[/font] [font=tahoma,geneva,sans-serif]گفتم: برادر احمد، این زخمی است.[/font] [font=tahoma,geneva,sans-serif]گفت: من هم می‌دانم زخمی است.[/font] [font=tahoma,geneva,sans-serif]حاجى رو کرد به آن رزمنده و اسم و مشخصاتش را پرسید. یادم هست آن رزمنده گفت که یک هفته است که مجروح شده.[/font] [font=tahoma,geneva,sans-serif]حاجى ازش پرسید: چرا لباست را عوض نکردند؟ چطور غذا می‌خوری؟[/font] [font=tahoma,geneva,sans-serif]رزمنده گفت: با دست.[/font] [font=tahoma,geneva,sans-serif]حاجى پرسید: چرا دستت را تمیز نکردی؟[/font] [font=tahoma,geneva,sans-serif]رزمنده گفت: خودم که چون پاهایم شکسته نمی‌توانم، کسی هم کمکم نکرده. آنجا بود که من یاد آن جمله احمد افتادم که گفت: اگر اتفاقى بیفتد سقف بیمارستان را روی سرت خراب می‌کنم. متوجه شدم اتفاق بدی افتاده، کارم قابل توجیه نبود. حقم بوده که جلوی همسرم این رفتار را با من داشته باشد. این افکار در عرض ۲۰ ثانیه از ذهنم گذشت. با خود گفتم وقتى قضیه را نمی‌دانستم با من آن طور برخورد کرد، حالا که خبردار شدم حتماً کتک خواهم خورد.[/font] [font=tahoma,geneva,sans-serif]تصمیم گرفتم این طور جواب دهم که من رئیس شبکه بهدارى هستم. بهدارى ۱۰ بیمارستان، ۱۰ درمانگاه، ۳۰ شبکه روستایى دارد. رئیس بیمارستان و مسئول بخش دارد. مسئول بخش کمک بهیار دارد. کمک بهیار باید این کار را بکند. آقاى ممقانى، رئیس بیمارستان باید جواب بدهد، بیمارستان تشکیلات دارد.[/font] [font=tahoma,geneva,sans-serif]خدا شاهد است « کاف » تشکیلات هنوز در دهان من نچرخیده بود که حاجی فهمید من چه می‌خواهم بگویم. پشتش را به من کرد، فهمیدم دنبال چیزى می‌گردد و قرار است آن چیز به سر من بخورد. به محض اینکه چرخید و حواسش از من پرت شد یواش یواش در اتاق را باز کردم. دیدم بچه‌ها پشت در، گوش ایستاده‌اند.[/font] [font=tahoma,geneva,sans-serif]یادم نیست در از داخل باز می‌شد یا رو به بیرون، خلاصه بچه‌ها به بیرون اتاق یا داخل آن افتادند. پایم را رویشان گذاشتم و فرار کردم. بچه‌ها هم هرکدام به[/font] [font=tahoma,geneva,sans-serif]سمتى فرار کردند. صداى حاجى را مى‌شنیدم که فریاد می‌زد: بایست.[/font] [font=tahoma,geneva,sans-serif]داشتم از بغل دیوار می‌دویدم، به پیچ راهرو که رسیدم دیدم یک چیزى به سرعت از کنار من رد شد و زوزوه کشان به دیوار اصابت کرد. نگاه کردم دیدم یک چنگال بود[/font] [font=tahoma,geneva,sans-serif]که محکم به دیوار خورده و گچ دیوار به زمین ریخت. اگر این چنگال به گردن من خورده بود کارم تمام بود. خلاصه به سمت حیاط بیمارستان دویدم.[/font] [font=tahoma,geneva,sans-serif]بچه‌ها جلوى احمد را گرفتند. حاجى به من گفت: تو قول دادى در بیمارستان به مجروحان رسیدگى کنى، تو مرد نیستى، حرفت حرف نیست.[/font] [font=tahoma,geneva,sans-serif]حق هم داشت. وقتى احمد عصبانى می‌شد در بین بچه ها به هم می‌گفتیم به اصطلاح آمپر چسبانده. آمپر شد صد، شد هشتاد، شد شصت، شد چهل. وقتى به چهل می‌رسید، می‌دانستیم دیگر مشکل ندارد و عصبانیتش فروکش کرده است. معذرت خواهى کردم و گفتم: دیگر این کار را نمی‌کنم. اما گفت :نه تو را ول نمی‌کنم. شب ساعت ۹ به سپاه بیا.[/font] [font=tahoma,geneva,sans-serif]پیش خودم گفتم باشد تو از اینجا برو، تا شب خدا بزرگ است.[/font] [font=tahoma,geneva,sans-serif]سر ساعت ۹ باید می‌رفتم مقر سپاه مریوان. ساعت ۸ شب به همسرم گفتم: پاشو با هم برویم. گفت: من نمى‌آیم، اگر بیایم یک چیزى به تو می‌گوید و آن وقت ممکن است من چیزى به او بگوییم که بد باشد، زشت است من به برادر احمد چیزى بگویم.[/font] [font=tahoma,geneva,sans-serif]گفتم: تو بیخود می‌کنى چیزى بگویى، دعوا که نداریم. من هم زیرک بودم می‌دانستم اگر خانمم باشد، برادر احمد اقدام آنچنانى نخواهد کرد. سر ساعت[/font] [font=tahoma,geneva,sans-serif]۹ به اتاقش رفتیم. یک میز کوچک چوبى و یک صندلى داشت که پشت آن نشسته[/font] [font=tahoma,geneva,sans-serif]بود. من وارد اتاق شدم و کنارش رفتم. به فاصله ۱۰ ثانیه بعد هم همسرم وارد شد. قیافه احمد اخمو بود. یک دفعه که چشمش به خانمم افتاد گفت: چرا همسرت را همراه خودت آوردى؟[/font] [font=tahoma,geneva,sans-serif]گفتم: یا وجیهاً عندالله اشفع لنا عندالله (بلا تشبیه) فضا عوض شد. البته از اول هم قصد برخورد نداشت. بعد بلند شد مرا در آغوش گرفت و گریه کرد و گفت پدر و مادر این رزمنده‌ها، آنها را به ما سپرده‌‌اند باید از آنها مواظبت کنیم.[/font] [font=tahoma,geneva,sans-serif]می‌گویند احمد خشن بود، احمد قاطع بود. خشونت طلب نبود. در دستورات نظامى خشک بود. آن شب احمد از من و خانمم عذرخواهى کرد و گفت: مجتبى حقش بود، اما من هم تندروى کردم.[/font] [url="http://www.aviny.com/rahiyan_noor/revaiat-eshgh/khatere/143.aspx"]http://www.aviny.com...hatere/143.aspx[/url] [font=tahoma,geneva,sans-serif]پس‌ویرایش نوشت:[/font] [center][font=tahoma,geneva,sans-serif][b]از آستان پیر مغان سر چرا کشیم؟ // [/b][/font][b]دولت در آن سرا و گشایش در آن در است[/b][/center] [center][font=tahoma,geneva,sans-serif][b]یک قصه بیش نیست غم عشق وین عجب // [/b][/font][b]کز هر زبان که می‌شنوم نامکرر است[/b][/center]
  2. در پنجمین روز از دهه مبارک فجر (16 بهمن 96) خط تولید انبوه پهپاد تاکتیکی مهاجر 6 مجهز به بمب هوشمند نقطه زن قائم با حضور وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح و فرمانده نیروی زمینی سپاه افتتاح شد. به گزارش روابط عمومی وزارت دفاع، امیر سرتیپ حاتمی در این مراسم با تبریک ایام الله دهه فجر و چهلمین سالگرد پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی اظهار داشت: پیروزی انقلاب اسلامی تحت رهبری امام خمینی (ره) و در ادامه هدایت‌های حکیمانه خلف صالحش امام خامنه‌ای عزیز (مدظله‌العالی) منشأ تحولات عظیم و تاریخ ساز در منطقه و جهان شد و امروز با گذشت 40 سال از انفجار نور و وقوع معجزه قرن، شاهد توفیقات روزافزون نظام جمهوری اسلامی ایران در عرصه های گوناگون به ویژه حوزه اقتدارآفرین صنعت دفاعی هستیم. وی با بیان اینکه جمهوری اسلامی ایران با وجود تحریم‌های همه‌جانبه دشمنان به توان دفاعی چشمگیری رسیده است، افزود: امروز همزمان با پنجمین روز از دهه مبارک فجر و در طلیعه ورود به چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی شاهد رونمایی از پهپاد تاکتیکی مهاجر 6 مجهز به بمب هوشمند نقطه زن قائم به عنوان یکی از دستاوردهای مهم صنعت دفاعی هستیم. وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح با تشریح مهمترین ویژگی های پهپاد تاکتیکی مهاجر 6 مجهز به بمب هوشمند نقطه زن قائم تصریح کرد: این پهپاد توانمندی انجام ماموریت های شناسایی، مراقبت و رزمی با شعاع عملیاتی گسترده و مداومت پروازی بالا را برای نیروهای مسلح با قابلیت اطمینان فوق العاده، فراهم می سازد تا بتوانند عملیات مراقبت، شناسایی و انهدام اهداف مورد نظر را انجام دهند. وی با بیان اینکه این پهپاد قادر است انواع متنوعی از محموله های "مراقبت، شناسایی و رزمی را حمل کند، تصریح کرد: استفاده از پهپاد مهاجر 6 امکان دیده بانی هوایی طولانی مدت و انهدام اهداف در زمان ها و مکان های مختلف را با دقت بالا فراهم می کند. وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح از دیگر توانمندی های این پهپاد را ارسال اطلاعات به هنگام، در روز و شب به مراکز فرماندهی و کنترل و فراهم کردن اشراف گسترده اطلاعاتی بر محیط عملیات عنوان کرد و ادامه داد: پهپاد مهاجر 6 توانایی فرود و برخاست در باند پروازی کوتاه را دارد. امیر حاتمی با بیان اینکه فرود و برخاست خودکار و استفاده از زیرسامانه های الکترواویونیکی هوشمند بومی در طراحی و ساخت پهپاد مهاجر 6 آن را در رده پهپادهای کارآمد و تراز اول دنیا قرار داده است، تصریح کرد: پهپاد تاکتیکی مهاجر 6 مبتنی براصل انعطاف و توسعه پذیری، توسط متخصصان سازمان صنایع هوایی وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح طراحی شده تا در عملیاتهای مختلف و محیط ها و شرایط متغیر، کارآمد باشد. وی خاطرنشان کرد: پهپاد مهاجر 6 مجهز به بمب هوشمند نقطه زن قائم با انوع جستجوگرهای الکترواپتیکی و انواع سر جنگی که توسط آن، پهپاد می تواند هدف را شناسایی، رهگیری و منهدم کند. وزیر دفاع تاکید کرد: بمب هوشمند نقطه زن قائم با قابلیت درگیری با انواع هدف های ثابت و متحرک در هر ساعت از شبانه روز قابلیت نفوذ در انواع استحکامات و اهداف مهم را دارد. وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح در پایان با تبریک این دستاورد بسیار مهم و ارزشمند به محضر مقام معظم فرماندهی کل قوا، نیروهای مسلح و ملت رشید ایران افزود: وزارت دفاع در سایه تدابیر و فرامین حکیمانه فرماندهی معظم کل قوا در حوزه دفاعی با رویکرد اقتصاد مقاومتی، استحکام‌بخش و پشتوانه قدرتمندی برای نیروهای مسلح، توان دفاعی و اقتدار ملی ایران اسلامی به شمار می‌رود. تصویر پهپاد مهاجر 6 از زوایایی مختلف: http://defanews.ir/sites/default/files/771A1859.JPG http://defanews.ir/sites/default/files/771A1845.JPG http://defanews.ir/sites/default/files/771A1878.JPG پایلون و بمب قائم: http://defanews.ir/sites/default/files/771A1820_0.JPG سیکر بمب: http://defanews.ir/sites/default/files/771A1981.JPG بقیه تصاویر: http://defanews.ir/sites/default/files/771A1824.JPG http://defanews.ir/sites/default/files/771A1879.JPG http://defanews.ir/sites/default/files/771A1977.JPG http://defanews.ir/sites/default/files/771A1964.JPG http://defanews.ir/sites/default/files/771A1986.JPG منبع
  3. دوستان چیزی راجع به این ناو میدونن؟ عکس: http://www.farsnews.com/plarg.php?nn=M618363.jpg
  4. jarmenkill

    روزی که جنگ را باختیم ...

    با سلام در مورد این بخش نوشته شما، نمی‌توان پاسخ خاصی داد؛ چون از نظر حقوقی شما به طور رسمی اعلام نکرده‌اید که این متن را شما نوشته‌اید، پس این یعنی از نظر حقوقی شما این متن را ننوشته‌اید و از نظر حقوقی به متنی که نوشته نشده نمی‌توان پاسخ داد. در مورد امکان دفاع از فاو، نویسنده کتاب خاطرات بابانظر (شهید محمد حسن نظرنژاد) که از فرماندهان میدانی در فاو (هم والفجر ۸ و هم سقوط فاو) بوده‌اند، معتقد بودند حتی با وجود پشتیبانی ضعیف، و عدم اجرای طرح کانال پدافندی و... اگر عکس العمل ایران کمی سریعتر بود فاو سقوط نمی‌کرد. در رده بالاتر هم غلامعلی رشید (همانطور که جنابعالی به درستی اشاره کردید) بشدت مخالف سبک سازی یگان‌ها در فاو بود و احتمال چنین حمله‌ای را می‌داد. مسلما اگر ایشان فاو را غیر قابل دفاع می‌دانست، اینطور بر تقویت (یا شاید بتوان گفت عدم تضعیف بیش از حد) خطوط پدافندی آن تاکید نمی‌کرد.
  5. دستیار بازرس: ویادوکسیک و سینت‌مری در عرض یک هفته! تصادفیه؟ سربازرس فینچ: وقتی به اندازه‌ همه مدتی که من بازپرس بودم توی این شغل باشی، دیگه به تصادف اعتقاد نخواهی داشت. سربازرس فینچ، وی برای انتقام
  6. به وضوح جنگ روانی هست، چه موضعی بگیریم چه نگیریم آنها به هدفشان یعنی انحراف اذهان از حمله موشکی به پایگاه آمریکایی رسیده اند. فیلم منتشره هم هیچ چیزی را اثبات نمیکند. مثلا ممکن است فیلم مذکور مثلا سحرگاه امروز (24 ساعت بعد از وقوع حادثه) در محل مناسب ضبط شده باشد؛ و بعد صداگذاری و اضافه کردن چند پیکسل متحرک (مثلا نور موشک) به آن واقعا کار سختی نیست.
  7. از قبل هم همین تصویر بود. اصولا تصاویر ماهواره ای در دسترس عموم دیر به دیر به‌روز میشوند. علی الخصوص در مورد مکان‌های حساس برای غرب. به عنوان مثال تصاویری که دوستان از تخریب عین الاسد قرار داده‌اند برای سال 2004 است (احتمالا آثار حمله آمریکا به عراق). دوستان اگر از نرم افزار google earth نسخه pc استفاده کنند، تاریخ ثبت تصاویر رو میتوانند ببینند. فعلا، تا آنجایی که بنده دیدم، تصویر ماهواره ای از محل‌های اصابت‌ منتشر نشده. در مورد هدف، تبعات و روش حمله، به نظر میرسد، فعلا باید تا انتشار اطلاعات بیشتر صبر کنیم.
  8. بسم الله الرحمن الرحیم أَلاَ تُقَاتِلُونَ قَوْمًا نَّكَثُواْ أَيْمَانَهُمْ وَهَمُّواْ بِإِخْرَاجِ الرَّسُولِ وَهُم بَدَؤُوكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ أَتَخْشَوْنَهُمْ فَاللّهُ أَحَقُّ أَن تَخْشَوْهُ إِن كُنتُم مُّؤُمِنِينَ "...با رفتن او به حول و قوه‌ی الهی کار او و راه او متوقف و بسته نخواهد شد، ولی انتقام سختی در انتظار جنایتکارانی است که دست پلید خود را به خون او و دیگر شهدای حادثه‌ی دیشب آلودند." سوال اصلی، ورای تحلیلهای دوستان، این است که وظیفه ما چیست؟ وقتی رهبری میگویند انتقام سخت، وظیفه ما هم پیگیری و ترویج همین مفهوم انتقام سخت است. تعیین سازوکار این انتقام سخت دیگر وظیفه ما نیست.
  9. سلام ظاهرا (برداشت شخصی بنده) مخاطب دو پیام ابتدایی جناب imosi ، کسانی بودند که رندانه، در لوای بحث علمی و انتقاد تاریخی، و با کمک عقبه رسانه‌ای خود میخواهند اصل جنگیدن را زیر سوال ببرند؛ وگرنه، همانطور که در آن سالها جنگیدن تکلیف بود، امروز تکلیف ایجاد زیرساختهای دفاعی (از سخت افزاری تا نرم افزاری) است. همین نقد تاکتیکهای جنگ یا اشتباهات آن زمان، همینها امروز برای اهالی این حوزه تکلیفند.
  10. ما می‌گوییم برای تقوی معیار بگذارید که قابل قبول همگان باشد. ولی تقوی چیست؟ آیا ریش گذاشتن است؟ آیا ادعاهای گزاف بافتن است؟ کسانی ادعای تقوی می‌کنند که در نظر من بی‌تقواترین آدم‌ها هستند. اسم اسلام و انقلاب را ضایع می‌کنند؛ دروغ، تهمت، شارلاتانی، زدوبند و حقه‌بازی، لجن‌مال کردن مردم بی‌گناه،شایعه دروغ ساختن و مخالفان خود را با قلدری و زرنگی از میدان به در بردن؟ اینها متقی نیستند. مصطفی چمران
  11. jarmenkill

    قاهر F-313

    در واقع سوال اصلی این نبوده و نیست که "آیا رشد و توسعه صنعت داخل بدون تعامل و مراوده با کشورهای دیگه امکان دارد یا خیر؟"؛ قطعا چنین ارتباطاتی اگر با برنامه ریزی مناسب و سالم باشند رشد داخلی را تسریع میکنند. سوال اصلی این است که در مقابل یک مجموعه زورگوی تمامیت خواه، که مترصد حذف یک به یک فاکتورهای قدرت کشور است، چه راهی می توان در پیش گرفت؟ به نظر بنده در نظر نگرفتن این سوال دوم و مشغول شدن به سوال اول بیش از هر چیز عملیات روانی رسانه هاییست که قطعا خیرخواه ملت ایران نیستند.
  12. jarmenkill

    اخبار مرتبط با تهدیدات امریکا و اسراییل

    سکه نرمش های قهرمانانه هموراه دو رو دارد؛ که البته فقط یک روی آن قهرمانانه هست.
  13. تصاویری که نیروی هوایی اسرائیل از مراکز ایرانی هدف قرار داده شده در حمله اخیر منتشر کرده: مراکز اطلاعاتی: لینک مجتمع نظامی الکسوه: لینک تاسیسات لجستیکی در نزدیکی دمشق: لینک-1 ، لینک-2
  14. jarmenkill

    اخبار مرتبط با تهدیدات امریکا و اسراییل

    خیلی نمیشه روی این حرفهای ترامپ حساب باز کرد؛ ممکنه همش یه بازی برای امتیاز گیری بیشتر از ایران باشه و اصلا خروج از برجام تو برنامه شون نباشه. هم سنگشون مفته هم گنجشک، وگرنه برجامی که توی پساش با گونی پول بیاد توی مملکت که...
  15. برخی منابع گفتند پایگاه مذکور دارای ظرفیت استقرار ۱۲۰۰ نظامی است. همچنین ظاهرا آمریکایی ها اخیرا چند پایگاه دیگرشان در سوریه را هم تقویت کرده اند.
  16. سلام، طول باند 1.5 کیلومتر هست. که برای سی-130 و پهپاد ریپر مناسب هست. گزینه های دیگه رو اطلاعی ندارم. مختصات هم که عرض شد. این هم تصویری با زوم بالاتر برای مشاهده ساختمانها (خط قرمز 16 متر است). متاسفانه اطلاعات بیشتری ندارم.
  17. پیشرفت ساخت پایگاه نظامی جدید آمریکا در شمال غرب الحسکه (در دامنه کوه قلیب) اکتبر 2015 ژانویه 2017 اکتبر 2017 آپریل 2018 (تقریبا دو هفته پیش)
  18. بمباران مواضع داعش در جنوب سوریه (شرق فرات) توسط فالکون نیروی هوایی عراق ویدئو اعزام فالکون: https://www.aparat.com/v/B45Qi ویدئو اصابت به موضع دواعش: (احتمالا یک تیر مهمات هدایت لیزری gbu-12) https://www.aparat.com/v/c0mZD گفتنی است این حمله مدتی بعد از جلسه چهارجانبه ایران-روسیه-عرق-سوریه که وزیر دفاع ایران در آن حضور داشت انجام گرفته است. مکان یابی مختصات حمله در شرق فرات: http://uupload.ir/files/cu5_ccc1.jpg http://uupload.ir/files/buma_ccc2.jpg مختصات در ویکی مپیا: http://wikimapia.org/#lang=en&lat=34.683233&lon=40.846991&z=18&m=b
  19. در توضیحات قسمت قرمز نقشه (مثلث جنوب شرقی) چی نوشته؟
  20. تصویر برای 18 ژانویه 2018 هست؛ نکته جالب این هست که تا 4 ژانویه زیردریایی ها و قایق ها آنجا نبوده اند اما در تصویر 14 ژانویه دیده میشوند. این مورد احتمالا به همان بحث رزمایش که دوستان اشاره کردند برمیگردد. تصویر 4 ژانویه: http://uupload.ir/files/klzt_konk.png تصویر 14 ژانویه: http://uupload.ir/files/3wo1_konk2.png
  21. علاوه بر فرموده شما، یک مشکل دیگر تهیه کردن چنین تصویری است؛ چراکه آشکارسازها رزلوشن محدودی دارند و برای تهیه چنین تصویری با این رزلوشن باید فضای منطقه تحت پوشش توسط سیستمهای اپتیکی اسکن شود. خود این موضوع باعث افزایش زمان ثبت تصویر ( علاوه بر زمان لازم برای پردازش که شما به آن اشاره کردید) میشود. که به نوبه خود باعث همان تاخیر زمانی میشود.
  22. بسم الله الرحمن الرحیم     1-جنگ جهانی اول   استفاده راهکنشی و راهبردی از سلاح‌های شیمیایی تقریبا پس از گذشت یک سال از جنگ جهانی اول آغاز شد. در نبردهای بزرگ (که بیشتر در اروپا و روسیه رخ دادند)  هزاران سرباز در دشت‌هایی گل‌آلود و نسبتا مسطح به صورت متراکمی درون سنگرهای خود مستقر شده بودند. چنین نبردهای فرسایشی به طور معمول هفته‌ها و حتی ماه‌ها طول می‌کشیدند و بسیاری از آن‌ها نیز به یک حالت تعادل و بن‌بست ختم می‌شدند. تراکم بالای سربازان مستقر در سنگرهای ثابت، این استحکامات را به یک هدف ایده‌آل برای تسلیحات شیمیایی تبدیل کرده و این سلاح‌ها را به عنوان ابزاری مستعد جهت شکستن خطوط دشمن و خروج از حالت بن‌بست مطرح می‌کرد. عوامل آزاردهنده، کلر، فسژن و در مراحل نهایی خردل، عمده سلاح‌های شیمیایی استفاده شده در این جنگ می‌باشند.    شکل-1: تراکم بالای سربازان در سنگرهای جنگ جهانی اول   شکل-2: تصویر هوایی از یک نمونه سنگربندی در خطوط تماس جنگ جهانی اول ( راست آلمان‌ها، چپ فرانسوی‌ها)   در مورد این تسلیحات علاوه بر اثرات مستقیم، اثرات روانی ناشی از ترس آلوده شدن نیز عامل مهمی در تاثیرگذاری آنها در میدان نبرد محسوب می‌شد. در این جنگ به طور تقریبی 125 هزار تن عامل شیمیایی مورد استفاده قرار گرفت که منجر به کشته شدن 100-90 هزار نفر و زخمی شدن 1.15 میلیون نفر شد. به این ترتیب تسلیحات شیمیایی 4 درصد از مجموع کشته‌های جنگ را به خود اختصاص داده‌اند. در طول این جنگ، اثربخشی تسلیحات شیمیایی به تدریج و با گسترش روش‌های محافظتی جهت مقابله با آنها، کاهش یافت.   1-1-عوامل آزاردهنده اولین مورد استفاده از سلاح‌های شیمیایی در جنگ جهانی اول، اگرچه بی‌اثر و در مقیاس کوچک، در آگوست 1914 و با حمله نیروهای فرانسوی به آلمان‌ها، به وسیله نارنجک‌های 26 میلیمتری پر شده با گاز اشک‌آور اتیل‌برمواستات رخ داد. مقدار مورد استفاده و اثرگذاری این گاز چنان کم بود که آلمان‌ها حتی آن را تشخیص هم ندادند! در طول جنگ اول جهانی از بیش از 20 عامل آزاردهنده تنفسی و اشک‌آور دیگر نیز استفاده شد.     2-1-کلر اعتقاد عمومی بر این است که اولین استفاده گسترده و موثر راهکنشی از تسلیحات شیمیایی در 22 آپریل 1915 در جبهه ایپر انجام گرفت. در این حمله آلمان‌ها در اواخر بعدازظهر و در شرایطی که باد ملایمی به سمت خطوط متفقین می‌وزید، 168 تن گاز کلر را با استفاده از 5730 سیلندر گاز به سمت خطوط دشمن رها کردند. کلر که از هوا سنگینتر است به صورت یک ابر سبز-خاکستری به آرامی به سمت خطوط متفقین رفت و به داخل سنگرهای آنان سرازیر شد و با آسیب به ریه‌ها موجب سرفه‌های شدید و حالت خفگی مصدومان شد. سربازان فرانسوی مسئول آن قسمت از خط، وحشت‌زده فرار کردند و یک شکاف 7 کیلومتری در خطوط متفقین پدید آمد. اگرچه آلمان‌ها، به دلیل نداشتن نیروی کافی و غافلگیر شدن از میزان اثر بخشی گاز کلر، از این فرصت جهت پیشروی استفاده نکردند، اما تخمین زده شده که چند هزار نفر از سربازان متفقین در این حمله کشته و زخمی شدند.   شکل-3: طرح مورد استفاده آلمان‌ها جهت رهاسازی گاز کلر    شکل-4: تصویر هوایی از ابر ایجاد شده در یکی از حملات با گاز کلر در جنگ جهانی اول   گفتنی است که طبق بند 2 از بخش 4 کنوانسیون لاهه مصوب 1899 که آلمان نیز آن را امضا کرده بود،"استفاده از پرتابه‌هایی با یگانه هدف پراکنده ساختن گازهای خفه‌کننده" ممنوع بود؛ البته آلمان‌ها با این استدلال که کلمه پرتابه راجع به سیلندرهای مورد استفاده آن‌ها صدق نمی‌کند این موضوع را توجیه می‌کردند. پس از این حادثه کلر به دفعات و با روش‌هایی مشابه توسط طرف‌های درگیر در این جنگ مورد استفاده قرار گرفت. با این وجود، نقاط ضعفی نظیر وابستگی به وزش و جهت باد به منظور استفاده از سیلندر (که حتی در مواردی در اثر عکس شدن ناگهانی جهت باد، منجر به آسیب به نیروهای خودی می‌شد)، تشخیص آسان حمله با استفاده از بوی تند و خاص کلر و رنگ ابر پیشرونده و توسعه روش‌های محافظتی جهت مقابله، موجب حذف تدریجی کلر در طول جنگ و جایگزین شدن فسژن شد.   شکل-5: تصویری از شبیه‌سازی انجام شده توسط ارتش ایلات متحده به منظور بررسی اثر کلر در حمله به مناطق شهری، رنگ سبز ابر کلر کاملا مشخص است (نکته: تصویر مربوط به دوران معاصر است نه دوران جنگ اول جهانی و فقط جهت ارائه تصوری از رنگ ابر کلر ارائه شده است.)   3-1-فسژن فسژن اول بار در سال 1915 و توسط فرانسه مورد استفاده قرار گرفت. این مایع فرار که نسبت به کلر چند برابر آسیب زننده ریوی (به عوامل آسیب‌زننده ریوی، عوامل خفه کننده نیز می‌گویند) قوی‌تری است، عامل 85 درصد از کشته‌های شیمیایی جنگ جهانی اول بوده و لقب کشنده‌ترین عامل شیمیایی این جنگ را یدک می‌کشد. فسژن حیله‌گرتر از کلر بود؛ بیرنگ بود، بوی خفیف‌تری داشت (بوی کاه تازه) و اثرات خطرناک (ادم ریوی؛ تجمع آب میان بافتی در ریه) آن با تاخیری چند ساعته آشکار می‌شدند. در ابتدا فسژن به صورت خالص یا مخلوط با کلر و با استفاده از سیلندر رها سازی می‌شد ولی بعد از مدتی قابلیت پرتاب فسژن مایع شده توسط پرتابه‌ها توسعه داده شد. در این جنگ به طور تقریبی 36 هزار تن فسژن تولید شد. آلمان‌ها ترجیح می‌دادند به جای فسژن از دی‌فسژن استفاده کنند. این ماده با اینکه از نظر سمیت مشابه فسژن بود، فراریت کمتری داشت. این فراریت کمتر علاوه بر تسهیل کاربرد آن در پرتابه‌ها، منجر به پایداری بیشتر آن در محیط نیز می‌شد. علاوه بر فسژن و کلر، چندین عامل آسیب‌زننده ریوی با تاثیر ضعیف‌تر نیز در طول جنگ جهانی اول مورد استفاده قرار گرفتند.   شکل-6: سربازان انگلیسی در حال آماده کردن پرتابه‌های شبیه خمپاره جهت انتشار مواد شیمیایی، یکی از روش‌های انتشار فسژن استفاده از این پرتابه‌ها بود.    4-1-خردل موثرترین عامل شیمیایی جنگ جهانی اول مایع تاول‌زای خردل گوگرد بود. علی رغم اینکه استفاده از خردل در اواخر جنگ آغاز شد، این عامل به تنهایی کشته و زخمی‌های بیشتری را از مجموع عوامل شیمیایی دیگر پدید آورد. خردل اولین بار توسط آلمان‌ها و در 12 جولای 1917 علیه نیروهای فرانسوی مستقر در جبهه ایپر استفاده شد. این حمله به تنهایی منجر به کشته و زخمی شدن 15 هزار نفر از نیروهای متفقین شد. مدتی بعد انگلیس، فرانسه و آمریکا نیز خردل را توسعه داده و در جنگ از آن استفاده کردند. تماس خردل گوگرد با پوست منجر به تاول زدن شدید می‌شد؛ به علاوه، بخارات آن نیز آسیب جدی به چشم و بافت داخلی نواحی تنفسی وارد می‌ساخت. یکی از صحنه‌های تلخ و فراموش نشدنی جنگ جهانی اول صف‌های طولانی سربازان آلوده شده به خردل با چشمان باندپیچی شده است. با وجود اینکه تنها حدود 2 درصد از مصدومان خردل کشته می‌شدند (آن هم عموما به علت عفونت ریوی ثانویه)، فراوانی سربازان مجروح در طول جنگ منجر به مشکلات بزرگ لجستیکی جهت تهیه اقلام پزشکی می‌شد.   5-1-دیگر عامل‌ها هر دو طرف درگیر در طول جنگ جهانی اول عامل‌های دیگری را نیز آزمایش کردند. این عامل‌ها در اغلب موارد مواد سمی صنعتی مایع و فرار بودند؛ در موارد معدودی عوامل جامد نیز مورد آزمایش قرار گرفتند. به عنوان مثال می‌توان به عوامل مایع آزاردهنده چشم نظیر برمواستون، برموبنزیل و کلروپیکرین، عوامل خون نظیر هیدروژن سیانید و سیانوژن کلرید و چند عامل آزاردهنده آرسنیک‌دار نظیر دی‌فنیل‌سیانوآرسین (DC) و د‌یفنیل‌کلروآرسین (DA) اشاره کرد. گفتنی است اگر این جنگ بعد از 1918 نیز ادامه پیدا می‌کرد احتمالا عوامل جدید آرسنیک‌دار نظیر تاول‌زای لوئیزیت و  آزاردهنده-تهوع‌آور آدامسیت (DM) نیز در آن مورد استفاده قرار می‌گرفتند.   ان شا الله ادامه دارد.   منابع اصلی: Worek, Franz, John Jenner, and Horst Thiermann, eds. Chemical Warfare Toxicology: Volume 1: Fundamental Aspects. Royal Society of Chemistry, 2016. https://en.wikipedia.org/wiki/Chemical_weapons_in_World_War_I https://en.wikipedia.org/wiki/Hague_Conventions_of_1899_and_1907 https://en.wikipedia.org/wiki/Trench_warfare#World_War_I:_Death_in_the_trenches https://en.wikipedia.org/wiki/World_War_I     انتشار این مطلب فقط با ذکر نام منبع military.ir مجاز است.
  23. سلام بمب کثیف به طور خلاصه ابزاری است جهت استفاده از مواد منفجره معمولی به منظور پخش مواد رادیواکتیو خطرناک. گفته میشه هدف اصلی آن استفاده به عنوان سلاح area denial بر علیه مناطق شهروندی است.  تاپیک زیر در این مورد در سایت موجود هست که میتوانید استفاده کنید:   بمب کثیف چگونه کار می‌کند؟
  24.    بسم الله الرحمن الرحیم   ضمن عذرخواهی از دوستان بابت تاخیر پیش آمده در ارسال بخش دوم:   2-بازه بین دو جنگ جهانی مشاهده نتایج مخرب استفاده از سلاح‌های شیمیایی در جنگ جهانی اول منجر به ایجاد یک مطالبه عمومی جهت ممنوع شدن استفاده نظامی از گازهای سمی شد. این مطالبه در نهایت به تهیه پروتکل ژنو منتهی شد که طبق آن "استفاده از گازهای سمی، خفه‌کننده و دیگر گازها، همچنین همه مایعات، مواد و ابزارهای متناظر با آنها" ممنوع شد. البته این پروتکل محدودیتی در راستای تولید تسلیحات شیمیایی ایجاد نمی‌کرد و بسیاری از امضا کنندگان نیز شرط کرده بودند که اگر این تسلیحات بر علیه آنها به کار گرفته شود، حق مقابله به مثل داشته باشند. با این همه، در بازه بین دو جنگ جهانی، توسعه عوامل شیمیایی موجود و جدید و تولید مهمات موثر جهت پخش کردن آنها، ادامه یافت. به عنوان مثال می‌توان به توسعه عوامل آرسنیک‌داری نظیر لوئیسیت و آدامسیت، عوامل تاولزای خردل نیتروژن و عامل خارش‌زای فسژن اکسیم ( موسوم به گاز گزنه) اشاره کرد. کمی پیش از آغاز جنگ جهانی دوم، آلمان‌ها به فکر استفاده از تریفلوئورید کلر ( با اسم رمز N-Stoff) افتادند. آزمایشات انجام گرفته روی ماکت خطوط ماژینو نشان میداد که این ماده می‌تواند به صورت همزمان به عنوان یک گاز سمی و سلاح آتش‌زا عمل کند. با این همه مهمترین اتفاقی که در این بازه زمانی در حوزه تسلیحات شیمیایی رخ داد، کشف تصادفی عوامل اعصاب بود که به نقطه عطفی در تاریخ این سلاح‌ها تبدیل شد.   2-1-عوامل اعصاب در سال 1936 دکتر گرهارد شرادر شیمیدان آلمانی که روی ساخت حشره‌کش‌های جدید دارای فسفر و سیانید تحقیق می‌کرد، در اثر سقوط یک قطره از یکی از نمونه‌های حشره‌کش، در معرض مقادیر اندکی از آن قرار گرفت. در عرض چند دقیقه وی و دستیارش دچار سرگیجه شدید و حالت تهوع شدند و در پی آن به مدت سه هفته در بیمارستان بستری شدند.  در 23 دسامبر 1936 شرادر نمونه‌ای منحصر به فرد ساخت و نام آن را 9/91 گذاشت. آزمایش‌ها نشان می‌داد که حتی مقادیر اندکی از محلول رقیق شده نمونه 9/91 به راحتی حشرات موزی را از بین می‌برد؛ به‌علاوه تماس با مقادیر اندک آن منجر به ایجاد عوارضی نظیر تهوع، تنگی نفس، باز شدن مردمک، جاری شدن آب دهان، تعرق، اسهال و مرگ در نمونه‌های میمون و دیگر پستاندارن می‌شد. موضوعی که به هیچ عنوان برای یک حشره کش مزیت محسوب نمی‌شد!     شکل-7: دکتر شرادر به طور تصادفی عوامل اعصاب را کشف کرد.   شرادر این موضوع را به وزارت جنگ گزارش داد و در پی آن جهت ارائه توضیحات به آزمایشگاه شیمیایی ورماخت فراخوانده شد. دانشمندان ورماخت، مستقر در آزمایشگاه سری شیمیایی پنهان در قلعه تاریخی اسپاندو، که از عملکرد این ماده شگفت‌زده شده بودند، آن را تابون نامیدند. ( tabu در آلمانی به معنی حرام است.) پس از این واقعه هرگونه تحقیق در مورد این موضوع در طبقه‌بندی سری قرار گرفت. محقیقین آلمانی در سال 1938 سارین را کشف کردند که ده‌ها برابر کشنده‌تر از تابون بود. در طول جنگ جهانی دوم نیز این تحقیقات ادامه یافت و عوامل دیگری نظیر سومان و سیکلوسارین توسط آلمان‌ها کشف شدند.     شکل-8: راست: نقشه تاسیسات سری مستقر در قلعه تاریخی اسپاندو در دوران رایش سوم چپ: تصویر قلعه قرن شانزدهمی اسپاندو در شمال‌غرب برلین    3-جنگ جهانی دوم آلمان در سال 1940 شروع به ساخت یک کارخانه سری تولید تابون در دیرنفروس (Dyherrnfurth) کرد. این کارخانه بزرگ که یک محدوده 2.4 در 0.8 کیلومتری را در بر میگرفت، به صورت خودکفا طراحی شده بود. به صورتی که تمام حدواسطهای تولید تابون در همان جا تولید میشد؛ حتی در بخشی از کارخانه مذکور یک تاسیسات زیرزمینی جهت پر کردن مهمات با تابون ساخته شده بود. به دلیل رعایت اصول حفاظتی و همچنین فرآیند پیچیده و مشکل ساخت تابون، عملیاتی شدن این کارخانه تا سال 1942 به طول انجامید.     شکل-9: تصویر هوایی مجتمع دیرنفورس تهیه شده در سال 1941 توسط هواپیماهای جاسوسی انگلیسی، البته انگلیسی تا پایان جنگ هم به ماهیت این تاسیسات پی نبردند.   شکل-10: یک نمونه از مهمات آلمانی پر شده با تابون و تولید شده در بازه زمانی جنگ جهانی دوم   اگرچه ژاپن در تهاجم به چین (1937-1944) در موارد متعددی از گاز خردل و مخلوط خردل-لوئیسیت علیه نیروهای چینی استفاده کرد، اما علیرغم نگرانی‌های موجود، عوامل شیمیایی در جنگ جهانی دوم در محدوده اروپا به کار گرفته نشد. این موضوع در شرایطی بود که که طرف‌های درگیر در سال‌های منتهی به این جنگ اقدام به ایجاد ذخایر بزرگ تسلیحات شیمیایی، به طور عمده خردل گوگرد و مقادیر به نسبت کمی از خردل‌ نیتروژن، لوئیسیت، فسژن، هیدروژن سیانید، سیانوژن کلرید و... کرده بودند. حتی انگلیسی‌ها طرحی داشتند که در صورت حمله آلمان، در سواحل انگلیس از گاز خردل استفاده کنند (خردل به دلیل ماندگاری بالا می‌تواند به عنوان یک سلاح area denial  استفاده شود). علاوه بر این موارد، آلمان در طول جنگ اقدام به تولید 12هزار تن تابون ( به همراه مقادیر کمتری سارین) و تسلیح مهمات مختلف با آن نمود. یک نظریه نه چندان پرطرفدار برای پاسخ به اینکه چرا سلاح‌های شیمیایی در این جنگ مورد استفاده قرار نگرفتند این است که هیتلر به عنوان شخصی که شاهد استفاده از سلاح‌های شیمیایی در جنگ جهانی اول بوده و اثرات مخرب آن را دیده، تمایلی به استفاده از آنها نشان نداده است. دیدگاه دیگری نیز وجود دارد که البته منطقی‌تر به نظر می‌رسد. گزارش‌های تاریخی نشان می‌دهد که در ماه می 1943 و متعاقب شکست سنگین آلمان در استالینگراد، بورمن، گوبلز و لی پیشنهاد استفاده از تابون در جبهه روسیه را به هیتلر ارائه کردند. تابون برخلاف عوامل معمولی، نظیر خردل، بسیار سریع عمل می‌کرد و حتی تماس یک قطره از آن با پوست در عرض چند دقیقه منجر به مرگ می‌شد. هیتلر کنفرانسی را برای بررسی این پیشنهاد تشکیل داد. در طی این کنفرانس هیتلر از امبروس ( مسئول بخش گاز سمی شرکت آی.جی.فابرن که متولی تولید تابون بود) در مورد عواقب احتمالی استفاده از گاز سمی در جنگ پرسید. امبروس توضیح داد که احتمالا دشمن، به علت دسترسی به اتیلن، ظرفیت بالاتری برای تولید خردل دارد. هیتلر توضیح داد که از این موضوع آگاه است اما منظور او تابون بوده، گازی که فقط در اختیار آلمان است. امبروس پاسخ داد:" من دلایلی دارم که تابون نیز در خارج از آلمان شناخته شده است. اطلاع دارم که مقالات علمی حول تابون از سال 1902 منتشر شده‌اند و پتنت‌های مربوط به آن قبل از جنگ ثبت شده است." امبروس به هیتلر هشدار داد که در صورت استفاده از تابون، احتمال دارد که متحدین با مقادیر خیلی بیشتری از آن به آلمان حمله کنند. پس از شنیدن این موضوع هیتلر با عصبانیت جلسه را ترک کرد. گزارشهایی از این دست نشان می‌دهد که احتمالا علت اصلی استفاده نشدن سلاح شیمیایی در جنگ جهانی دوم ترس طرفین از مقابله به مثل طرف مقابل بوده است.     4-پس از جنگ جهانی دوم در پایان جنگ وقتی آلمان به اشغال متفقین درآمد، راز عوامل اعصاب نیز برملا شد. ارتش سرخ کارخانه تولید تابون در دیرنفورس را تسخیر کرد و کل کارخانه را به شوروی منتقل کرد. آمریکاییها و انگلیسیها نیز در طی پیشروی خود در خاک آلمان به مهمات پر شده با تابون، سارین و سومان دست یافتند. آمریکایی ها برای این مواد نام عمومی عامل آلمانی "German agent" را انتخاب کردند. به عنوان مثال نام تابون در این سیستم GA یا German agent A نامیده می‌شود؛ این مواد امروزه نیز با عنوان عوامل اعصاب سری G شناخته می‌شوند.       شکل-11: استفاده از خرگوش زنده جهت تست نشتی خط تولید سارین (GB) در تاسیسات کوهستان راکی ایالات متحده در سال 1970   4-1-عوامل اعصاب سری V در سال 1952 تاریخ تکرار شد. گروهی از محققین انگلیسی آزمایشگاه حفاظت گیاهی وابسته به صنایع شیمیایی سلطنتی موفق به کشف حشره‌کشی شدند که بعدها آمیتون نام گرفت. آزمایشات نشان می‌داد آمیتون به صورت غیرعادی برای جوندگان سمی بود. این اکتشاف به آزمایشگاه پروتون داون انگلستان گزارش داده شد. در این آزمایشگاه اصلاحاتی روی ساختار مولکولی این سم انجام گرفت که در نهایت منجر به تولید یک عامل اعصاب بسیار سمی شد. این ماده عامل سمی X ،  “Venomous X”، یا به اختصار VX نامیده شد؛ عامل اعصابی بسیار سمی‌تر از سارین و با ماندگاری خیلی بیشتر در میدان نبرد که در واقع اولین عضو خانواده عوامل اعصاب سری V است. در سال 1958 و به دنبال رهاسازی یک‌جانبه تسلیحات شیمیایی توسط انگلیس، دولت این کشور فناوری VX را در ازای دریافت فناوری سلاحهای گرماهسته به آمریکا داد. متعاقب این انتقال فناوری، ایلات متحده اقدام به تولید و ذخیره‌سازی مقادیر زیادی VX کرد. در این میان شوروی نیز اقدام به ساخت عامل اعصاب R-33 (امروزه بیشتر با نام VR یا RVX شناخته می‌شود) که ساختاری شبیه به VX داشت کرد.   4-2-تسلیحات شیمیایی دوتایی سمیت بالای عوامل اعصاب به نوبه خود منجر به مخاطره آمیز بودن تولید، نگهداری و حمل و نقل می‌شود. به این موارد هزینه‌های بالای خنثی سازی، در مواردی که نیاز به از بین بردن ذخایر این تسلیحات باشد، را نیز باید اضافه کرد. از همین روی و از دهه 70 میلادی، ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی اقدام به تولید تسلیحات شیمیایی دوتایی کردند. در این گونه تسلیحات، دو پیش‌ماده تولید محصول نهایی، که به خودی خود و قبل از تبدیل شدن به محصول نهایی سمی نیستند، در مخازنی جداگانه و در کنار هم نگهداری می‌شوند. در هنگام استفاده از سلاح، این مواد با سازوکاری از پیش طراحی شده با هم مخلوط می‌شوند و محصول نهایی را تولید می‌کنند. از مزایایی دیگر تسلیحات شیمیایی دوتایی می‌توان به امکان استفاده عملی از عوامل شیمیایی ناپایدار، که در شرایط عادی و در تسلیحات یک ماده‌ای امکان انبارداری آنها وجود ندارد، اشاره کرد. تسلیحات شیمیایی دوتایی سارین، VX و RVX  توسط ایلات متحده و شوروی توسعه داده شده‌اند.   شکل-12: تصویری شماتیک از عملکرد تسلیحات شیمیایی دوتایی   4-3-غرب آسیا و سلاح‌های شیمیایی تسلیحات شیمیایی حداقل در چهار درگیری عمده در منطقه غرب آسیا مورد استفاده قرار گرفتهاند. مصر در حمله به یمن شمالی در سال 1960 میلادی از عامل خردل و فسژن استفاده کرد. اما عوامل اعصاب تا قبل از جنگ تحمیلی رژیم بعث عراق علیه جمهوری اسلامی ایران، در هیچ جنگ دیگری مورد استفاده قرار نگرفتند. در این جنگ، عراقی‌ها به طور گسترده از خردل، تابون و سارین استفاده کردند که طبق یکی از گزارش‌ها ( آمارها در این موضوع متفاوت است) منجر به کشته و زخمی شدن 150هزار ایرانی شده است. به عنوان موارد دیگر می‌توان به استفاده عراق از تسلیحات شیمیایی بر علیه شهروندان خودش در حلبچه { مترجم: همچنین علیه غیرنظامیان ساکن شهر مرزی سردشت ایران} اشاره کرد. در سال‌های اخیر مواردی جزئی نیز از استفاده از تسلیحات شیمیایی در ناآرامی‌های این منطقه گزارش شده است. در این بین می‌توان به استفاده از سارین در درگیری‌های اخیر سوریه و کلر در عراق اشاره کرد.     منابع اصلی:   Worek, Franz, John Jenner, and Horst Thiermann, eds. Chemical Warfare Toxicology: Volume 1: Fundamental Aspects. Royal Society of Chemistry, 2016. https://en.wikipedia.org/wiki/Chemical_warfare https://en.wikipedia.org/wiki/The_Nerve_Agents http://cen.acs.org/articles/94/i41/Nazi-origins-deadly-nerve-gases.html https://www.opcw.org/about-chemical-weapons/types-of-chemical-agent/nerve-agents        انتشار این مطلب فقط با ذکر نام منبع military.ir مجاز است.