arshya4171

Members
  • تعداد محتوا

    2,011
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

تمامی ارسال های arshya4171

  1. دوستان شما چطور هنوز متوجه نشديد كه ايران در بازي بين آمريكا و روسيه فقط يه برگ برنده براي روسيه هست شما فكر كرديد مسولين ما نميدونن كه دارن با كارتشون بازي ميكنن؟ ولي يه چيزي!!! ميگن از خرس يه مو كندن هم غنيمته! با توجه به شرايط حساسي كه ايران داره و اينكه نميتونه به طرف آمريكا متمايل باشه مجبوره با ساز روسيه برخصه روسيه هم در ظاهر نشون ميده كه خواهان ايران غير آمريكاييه در صورتيكه روسيه خواهان ايران ترسناك براي كل جهان هست در اينصورت هست كه ميشه كشورهاي عرب و ... چاپيد اونم دقيقا همون كاري كه آمريكا ميكنه هم نفتشو تضمين ميكنه و هم سلاحشو ميفروشه مگه اقتصاد آمريكا و روسيه چيه؟ صادرات سلاح بيشترين بخش از صادرات اين دو كشور هست از يه طرف نفت ميخوان كه سلاح بسازن و از يه طرف مشتري ميخوان واسه فروش سلاحشون اسراييل هم براي همين بوجود آمد كه باعث ترس بشه و دقيقا به خاطر اين هست كه سردمداران آمريكا نميخوان در خاورميانه توازن قوا با وجود ايران هسته اي رخ بده
  2. چرا اف 15 تو موارد انتخابي نيست؟
  3. arshya4171

    نيروي هوايي اسراييل

    اي بابا با كمي جستجو چقدر تاپيكهاي تكراري هست
  4. يه سوال داشتم ميگ29 از تامكت بهتره؟ دليل؟
  5. سوال خوبيه ولي چرا كسي جواب نداده؟ :mrgreen:
  6. arshya4171

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    گري سيک: بوش در پي مذاكره است تحول قريب الوقوع در روابط امريكا با ايران [align=center] [/align] جام جم آنلاين: «گري سيک» مشاور امنيت ملي روساي جمهوري سابق آمريکا گفت: پيشنهاد گشايش دفتر حفاظت منافع از سوي آمريکا با حضور ديپلمات هاي اين کشور درتهران، روشن ترين پيام واشنگتن براي مذاکره و برداشتن اولين گام براي برقراري روابط ديپلماتيک با ايران است. گري سيک در گفتگو با ايرنا در برلين افزود: اين اقدام حتي مي تواند تا پايان دوران زمامداري جورج بوش صورت بگيرد. اين استاد دانشگاههاي امريکا گفت: مسلما رييس جمهوري جديد در واشنگتن نيز اين دفتر را تعطيل نخواهد کرد، زيرا اين اقدام فرصت بسيار بزرگي براي وي خواهد بود تا سهمي در ادامه و به سرانجام رسيدن آن داشته باشد. اين کارشناس مسايل ايران در آمريکا گشايش اين دفتر را تا چند ماه آينده بعيد ندانست و افزود: حضور فيزيکي آمريکا در تهران تبعات بسيار مثبتي براي واشنگتن خواهد داشت و به اين ترتيب آمريکا هر روز با ايران تماس داشته و گزارش هاي مستقيمي از اين کشور توسط ديپلمات هاي خود دريافت مي کند. وي حضور نمايندگان آمريکا در تهران را عامل اتفاقات بسيار مثبت بعدي در روابط دو کشور توصيف کرد و گفت: در صورت انجام اين عمل از سوي دولت جورج بوش، حتي جان مک کين (نامزد جمهوريخواه انتخابات رياست جمهوري) نيز حاضر به بازگرداندن ديپلمات ها نخواهد شد. مذاکره مستقيم اين کارشناس با اشاره به سخنان اخير محمود احمدي نژاد در نيويورک گفت: ايده مذاکره مستقيم با آمريکا از سوي رييس جمهوري ايران نشان دهنده واقعي بودن اين تصميم از سوي ايران نيز هست. وي بابيان اينکه اين نوع موضع گيري مدتي است که از سوي ايران مشاهده مي شود، ادعا کرد: حتي نشانه هايي ازعلاقه مندي رهبر ايران به حمايت از اين ايده رييس جمهوري نيز مشاهده شده است . گري سيک اين حمايت را به عنوان يکي از عوامل احتمالي "لحن نرم " رييس جمهوري در سفر اخير به نيويورک توصيف کرد و گفت: من از سخنراني هاي آقاي احمدي نژاد در نيويورک احساس وجود علاقه در وي به تماس هاي رسمي بين دو کشور بدون هيچگونه پيش شرط يا انتظاري را متوجه شدم. موانع مذاکره مستقيم اين استاد دانشگاه درباره موانع مذاکره مستقيم بين ايران و آمريکا گفت: يکي از موانع مهم سياست داخلي هر دو کشور است. وي گفت: ايران دربين مردم آمريکا محبوييت ندارد، ولي مردم آمريکا در نظرسنجي ها از مذاکره با تهران حمايت مي کنند. مشاور امنيت ملي "رونالد ريگان" گفت: انتخاب بحث مذاکره با ايران از سوي "باراک اوباما" (نامزد دمکرات انتخابات رياست جمهوري ) به عنوان يک موضوع انتخاباتي، نشان دهنده علاقه مردم اين کشور به مذاکره با ايران است. وي در باره نحوه رفع موانع سياسي داخلي براي مذاکره با ايران توسط دولت آمريکا گفت: دولت بسيار محافظه کار آمريکا که تا چند ماه ديگر دوره زمامداري اش به پايان مي رسد، مي تواند اين کار را با توضيح به مردم و بيان لزوم اجراي اين مهم انجام دهد. گري سيک گفت: در صورت انجام اين عمل از سوي دولت جورج بوش روساي جمهوري ديگر يا يک رييس جمهور جديد نيز قادر به قطع آن نخواهد بود. اين کارشناس افزود: به نظر من نشانه هاي بسيار قوي از اينکه دولت بوش علاقه مند به مذاکره با ايران است، وجود دارد. در داخل ايران نيز ما با حماسه انقلاب و شعارهاي مرگ بر آمريکا و آمريکا شيطان بزرگ ، مواجه هستيم و درواقع انقلاب ايران نه تنها عليه شاه بلکه عليه آمريکا نيز بود و بحران گروگان گيري نيز تاحدودي به همين نوع نگاه مربوط مي شود. وي مشکلات داخلي ايران را نيز همانند مشکلات داخلي آمريکا براي برقراري ارتباط و مذاکره مستقيم دانست وگفت: در ايران نيز مذاکره مستقيم با آمريکا مي تواند باعث سوء ظن و نگراني داخلي شود. گري سيک تاکيد کرد که مسوولان هر دو کشور براي انجام اين کار بايد محتاط باشند ولي به نظر وي آنان بيش از حد عصبي هستند. اين کارشناس مسايل ايران در آمريکا، مردم ايران و آمريکا را آماده قبول مذاکرات دانست و گفت: البته انجام اين اقدام به شجاعت مسوولان سياسي دو کشور نيز نياز دارد. مسوولان سياسي هر دو کشور بايد اعلام کنند که مي خواهند مسير مذاکره مستقيم را بروند و با توضيح مناسب ميزان ريسک آن نيز کاهش پيدا مي کند. گري سيک موضع سرسختانه مک کين در قبال ايران را به معني انجام اقدام نظامي احتمالي ندانست و گفت:معمولا سخنان روساي جمهوري آمريکا در دوران مبارزات انتخاباتي با اقدامات آنان پس از حضور در کاخ سفيد متفاوت است. نياز به ميانجيگري کشور ثالت نيست مشاور روساي جمهوري سابق آمريکا درباره احتمال ميانجيگري کشور ثالثي بين ايران و آمريکا براي ايجاد رابطه گفت: کشوري که بيشتر از همه نقش ميانجيگري در اين زمينه ايفا مي کند، عراق است و دولت اين کشور فشار زيادي بر تهران و واشنگتن براي گفت وگو ي مستقيم وارد مي کند. وي گفت: ايران و آمريکا نياز به ميانجي ندارند و هيچ دليلي براي اينکه دو کشور برسرميز و روبروي هم ننشينند، وجود ندارد. اين کارشناس آمريکايي گفت: ديپلمات هاي ارشد دو کشور بايد راههاي نحوه انجام و ادامه مذاکرات و موضوع هاي مورد بحث را بررسي و به دولت ها ارايه کنند. وي در ادامه افزود: ايران و آمريکا راه درازي درپيش دارند. اين دو کشور تاکنون مذاکره مستقيم نداشته اند ولي همکاري بسيار خوبي درحل مشکل افعانستان و تشکيل دولت حامد کرزي داشته اند. اين استاد دانشگاههاي آمريکا ادامه داد: البته ايران بعد از همکاري براي تشکيل دولت کرزي در افغانستان انتظار حل مشکل رابطه دو کشور از سوي آمريکا را داشت ولي بوش چند ماه بعد ايران را در ليست "محور شرارت" قرار داد. وي گفت: در زمان دولت بيل کلينتون نيز يک فرصت طلايي ايجاد شد و آمريکا پيشنهاد مشخصي ارايه کرد ولي در آن زمان در ايران از لحاظ سياسي آمادگي انجام چنين کاري وجود نداشت. اقدامي کوچک ولي مهم گري سيک در ادامه گفت: تاسيس يک دفتر حفاظت منافع در ايران که از نظر فني مسئله کوچکي است، يک نقطه عطف در روابط دو کشور خواهد بود. وي با اشاره به اينکه همواره در دولت آمريکا بين دو ديدگاه گفت وگو و فشار بيشتر بر ايران اختلاف بوده است، گفت: تاسيس دفتر حفاظت منافع در تهران موجب تقويت موضوع گفت وگو با ايران در واشنگتن و سنگيني وزنه آن خواهد شد. شايد اين مسير به سرانجام نرسد ولي آن را نمي توان به جاي قبلي باز گرداند. گري سيک در باره موضوع هسته اي ايران و تاثير آن بر مذاکره مستقيم و برقراري رابطه بين تهران و واشنگتن گفت: ايران و آمريکا در زمان کنوني جواب اين سوال را نمي دانند چون تاکنون با همديگر دراين باره صحبت نکرده اند. وي با اشاره به اينکه از طرف غرب همواره اروپايي ها در باره موضوع هسته اي با ايران مذاکره کرده اند، گفت: اين کشورها اخيرا همراه آمريکا يک بسته بسيار جذاب را به ايران ارايه دادند که تهران آن را رد نکرد ولي حاضر به قبول توقف غني سازي نيز نشد. آمريکا و اروپا بايد پيشنهاد بسيار عملي به ايران ارايه کنند مثل لغو تحريم، ايجاد شرايط سرمايه گذاريهاي خارجي و دادن وام تا تهران حاضر به انجام اقداماتي باشد. گري سيک با بيان اينکه به عقيده وي اروپايي ها در مذاکره با ايران صادق هستند، گفت:فکر مي کنم ايران پيشنهاد اروپايي ها را جدي نگرفته است. اگر آمريکا نيز در اين مذاکرات بصورت جدي شرکت کند مي تواند در نهايت به يک تصميم نهايي و قابل قبولي دست يابد. وي تاکيد کرد: ايران و آمريکا تاکنون مذاکره مستقيم نداشته اند و بايد يک مذاکره جدي انجام دهند تا با نظرات و خواسته هاي يکديگر آشنا شوند . تفرقه سياسي 20 ساله اين کارشناس مسايل ايران در پاسخ به اين سوال که در دولت آمريکا يک سياست هماهنگ در قبال ايران وجود ندارد و اختلافاتي بين ديدگاههاي معاون رييس جمهوري و وزيرامور خارجه اين کشور همواره وجود دارد، گفت : اين کاملا درست است و دولت هاي آمريکا در طول 20سال گذشته نيز يک سياست هماهنگ در قبال ايران نداشته اند. وي گفت : در دولت کنوني نيز نبردي بين گروهي که خواستار موضع بسيار سرسختانه در برابر ايران و گروهي که خواهان مذاکره هستند، وجود دارد وفعلا گروه طرفدار اتخاذ موضع سرسختانه به رهبري ديک چني اين بازي را باخته اند. گري سيک به اقدامات اخير آمريکا در ارتباط با ايران نيز اشاره کرد و گفت: امضاي بسته پيشنهادي اروپا به ايران از سوي نماينده امريکا و اعزام نماينده به مذاکره با تهران و تصميم براي ايجاد دفتر حفاظت منافع نشانه آن است که ديدگاه عدم برقراري تماس با ايران پايان يافته است. وي گفت: به نظر من يک روزنه بسيار خوبي باز شده که تا پايان دوران زمامداري بوش مي تواند منجر به بازشدن دفتر حفاظت منافع آمريکا در تهران شود. مسلماً رييس جمهوري جديد در واشنگتن نيز اين روزنه را نخواهد بست و کسي نمي تواند عليه آن اقدام کند. اين اقدام در صورت انجام در دولت بوش يک فرصت بسيار بزرگي براي روساي جمهوري جديد خواهد بود تا سهمي در ادامه و به سرانجام رسيدن ان داشته باشند. گري سيک در پايان در باره امکان تاسيس اين دفتر تا ژانويه" وجود دارد، گفت: فکر مي کنم که بعيد هم نيست.شايد اين مسير به سرانجام نرسد ولي آن را نمي توان به جاي قبلي باز گرداند .
  7. دريابان شمخاني در گفتگوي مشروح با فارس: نامه محسن رضايي براي ادامه جنگ بود نه صلح خبرگزاري فارس: دريابان شمخاني با طرح اين سوال كه اگر نامه فرمانده وقت سپاه در مورد نيازهاي جنگ نوشته نمي‌شد آيا ما واقعا قادر به ادامه جنگ بوديم؟ تاكيد كرد: نامه محسن رضايي به آقاي هاشمي كه به رويت امام‌(ره) رسيد براي چگونگي ادامه جنگ به منظور دستيابي به يك صلح پايدار بود نه صلح در همان وقت. امير دريابان علي شمخاني همواره به عنوان يك تئوريسين و صاحب نظر در موضوعات راهبردي و دفاعي و يك كارشناس برجسته براي تشريح دوران دفاع مقدس شناخته مي‌شود. هر چند قرار بود مصاحبه خبرنگاران دفاعي خبرگزاري فارس با رئيس مركز تحقيقات راهبردي دفاعي و وزير موفق دفاع كشورمان در طول 8 سال، از دوران دفاع مقدس باشد اما اين مصاحبه فرصت مناسبي بود تا برخي از موضوعات روز همچون بررسي تهديدات پيش روي كشور و استراتژي‌هاي دوران مسئوليت وي در وزارت دفاع را هم مطرح كنيم. * موضوع ادغام سپاه و ارتش پس از جنگ را تائيد يا رد نمي‌كنم دريابان شمخاني درباره موضوع ادغام سپاه و ارتش پس از پايان جنگ گفت: شايد در آن زمان تغيير ساختار تصميم درستي بود. از كجا مي‌دانيد كه اگر آن تغيير ساختار رخ مي‌داد وضع بهتر نمي‌شد؟ آيا ادغام وزارت دفاع و وزارت سپاه اشتباه بود؟ حتما اين مورد درست بود. آيا ادغام شهرباني و كميته و ژاندارمري غلط بود؟ البته در يك فرايند ادغام 2 مرحله قابل بررسي است: 1- اصل تصميم‌گيري 2- درستي انجام. وي افزود: من در مرحله اول، ادغام سپاه و ارتش را رد يا تاييد نمي‌كنم، فقط مي‌گويم كه نمي‌شود گفت با اين ادغام وضعمان بدتر يا بهتر مي‌شد. اين فرمانده عالي رتبه دفاع مقدس افزود: در آن زمان فقط بحث بررسي ساختار بود. آقاي هاشمي تجارب جنگ 8 ساله را داشت كه در قسمت اعظم آن از جانب حضرت امام(ره) نقش فرماندهي را بر عهده داشت و در اين بحث هم مي‌خواست ساختار نويني به نيروهاي مسلح بدهد. موضوع ادغام به مرحله تصميم گرفتن امام(ره) نرسيده بود و حتي فكر نمي‌كنم به مرحله گزارش دادن به امام(ره) هم رسيده باشد. شمخاني با بيان اينكه اين موضوع متوقف شد اما فكر نمي كنم درست باشد كه بگوئيم جلوي ادغام گرفته شد، گفت: بلكه بايد گفت كه با تغييرات جديد و حضور رهبر انقلاب به عنوان فرمانده معظم كل قوا، آن مسير نمي‌توانست ادامه يابد و مسير ديگري براي كارآمد ساختن دنبال شد كه نتايج مثبت آن به ظهور رسيده است. وزير دفاع سابق كشورمان تاكيد كرد: موضوع ادغام سپاه و ارتش ديگر بار پيگيري نخواهد شد. * قطعنامه 598 اوج احساس ترس از قدرت ايران بود دريابان شمخاني در خصوص پذيرش قطعنامه توسط ايران نيز گفت: در نظام ناعادلانه جهاني گرفتن حق تابع ميزان قدرت است و در نظام سلطه سالاري به ميزاني كه قدرتمند مي‌شديم حقوقمان محترم‌تر شمرده مي‌شد و قطعنامه 598 اوج احساس ترس از قدرت ايران بود. وي پيرامون نامه محسن رضايي فرمانده وقت سپاه به امام (ره) و بيان مشكلات جبهه‌ها گفت: فرض مي‌كنيم اين نامه آقاي رضايي نوشته نمي‌شد. اگر نوشته نمي‌شد آيا ما قادر به ادامه جنگ بوديم؟ ظرفيت موجود در كشور مي‌گفت نمي‌شود جنگ را ادامه داد. درست است كه ما فاو را داشتيم اما داشتن فاو بدون استحكام كل جبهه، قوت نيست بلكه بايد در كنار همه قوت‌ها آن منطقه را هم داشت. همواره پيروزي در يك نقطه نبايد اصحاب پيروزي را اغوا كند كه انگار همه جا قوي هستند، اين يك درس جنگ است. بلكه بايد ديد اين پيروزي متناسب با همه قدرت‌هاي ما هست يا خير. رئيس مركز تحقيقات راهبردي دفاعي يادآور شد: اين نامه براي چگونگي ادامه جنگ بود نه صلح. * غلو در خاطرات و ناگفته‌هاي جنگ به وجود آمده است از وزير دفاع سابق كشورمان خواسته شد تا ناگفته‌اي از جنگ را مطرح كند كه وي تاكيد كرد: من از 2 چيز آرامش رواني ندارم؛ خاطره و ناگفته. وي افزود: از آنها كه موضوع ناگفته را مطرح مي كنند بايد پرسيد كه ناگفته نسبت به كجا؟ ما ناگفته‌اي نسبت به حريف نداريم چون سقوط كرده است و محدوديتي نداريم. اگر منظور ناگفته نسبت به خود است بايد توجه داشت كه فرمانده تيپ و نيروها ناگفته‌اي تاثيرگذار ندارند، بلكه اگر ناگفته‌اي هم باشد در حد عالي‌ترين مقامات يك كشور است كه فقط يك يا 2 نفر از آن خبر دارند. شمخاني با گلايه از برخي موضوعات مطرح شده در اين خصوص گفت: اخيرا تيتر همه كتاب‌هاي ما شده ناگفته‌هاي جنگ و متاسفانه موضوع غلو در خاطرات و ناگفته‌ها مثل موضوع بيان ويژگي‌هاي شهدا و دست نيافتني كردن آنها، به وجود آمده است. بايد بدانيم اگر ناگفته‌اي هم هست در حوزه خودي و در عالي‌ترين سطوح است و اندازه آن نيز كتابخانه نيست بلكه تنها يك كتاب است. اين فرمانده ارشد دوران دفاع مقدس در ادامه گفتگوي خود با فارس گفت: اما يك موضوع كه كمتر گفته شده را بيان مي كنم. حكم حضرت امام (ره) راجع به تشكيل 3 نيرو در سپاه، آغازش با دستور خود امام(ره) بود كه به فرمانده سپاه دستور دادند شما از من درخواست كنيد كه من به شما نيرو بدهم. فرمانده سپاه در آن زمان به دنبال تشكيل يگان بود و در نامه هم عنواني غير از نيرو را به كار برد اما امام (ره) در پاسخ خودشان عنوان نيروهاي سه‌گانه را به كار مي‌برند. وي يادآور شد: يگان، موضوع خردتري است ولي نيرو هويت مستقل دارد. يگان فرمانده دارد اما در يگان، حد واحد رزمي غير خودكفاست و تكيه بر مركزيت دارد اما نيرو در موضوعات مختلف مثل توليد و بكارگيري تسليحات مي‌توانست نظام خودكفايي را براي خود تعريف كند. اين نياز در سپاه حس مي‌شد اما درخواست نياز به شكل ابتدائي از طرف حضرت امام (ره) بود كه نشان از بالندگي فكري ايشان داشت كه تاثير آن امروز معلوم مي‌‌شود. همانطور كه صدور فرمان تشكيل بسيج تاثيرات خود را در طول دفاع مقدس نشان داد كه امام(ره) قدرت پيش‌بيني، آينده‌نگري و ساختار سازي بسيار بالايي داشتند، چراكه تنها قدرت آينده‌نگري كافي نيست بلكه بايد ساختار متناسب را هم تعريف كرد كه نشان مي‌داد امام(ره) از اين نظر هم منحصر بفرد بوده است. * بني‌صدر خائن شد رئيس مركز تحقيقات راهبردي دفاعي در خصوص برخي نقل قولها از وي پيرامون خيانت بني صدر گفت: ممكن است آنها كه امروز از بني‌صدر مي‌گويند، اكنون مسئوليتي داشته باشند اما آن روزها مهم است. من اين جريان را توصيف مي‌كنم نه تحليل. اگر مي گويند عمليات هويزه عمليات خائنامه بني صدر است، اينطور نيست چون دوست داشت رقباي سياسي خود را با اين پيروزي خلع سلاح كند، ولي فهم علمياتي‌اش اين قدر بود. بحث اسناد لانه جاسوسي هم كه چند و چون آنرا بنده نمي‌دانم جدا از فرماندهي جنگ و فرماندهي عمليات هويزه است. بني‌صدر خائن شد و تشكيل جبهه مشترك با منافقين، دليل اين خيانت است. وي افزود: از كساني كه به من ايراد مي گيرند بپرسيد چه كسي عمليات "فرمانده كل قوا، خميني روح خدا" را نامگذاري كرد؟ قطعا من را نام مي‌‌برند. ما در مقابل جرياني بوديم كه بني‌صدر را حمايت مي‌كردند. بني‌صدر در جنگ غلط فكر مي‌كرد ولي نمي‌شود اتهام هرچيزي به او نسبت داد . شمخاني تاكيد كرد: متاسفانه بعضي روزنامه‌ها طور ديگري منعكس كردند. بايد توجه داشت كه همكاري بني صدر با منافقين، از او يك خائن ساخت؛ وقتي فريب منافقين را خورد. * بخش ديگري از مصاحبه با امير دريابان شمخاني كه به موضوع نحوه تمركز قدرت دفاعي ايران روي توليد موشك‌هاي مختلف و بررسي تهديدات پيش روي كشور مي‌پردازد، در روزهاي آينده منتشر خواهد شد.
  8. عالي بود ميشه بپرسم دوربين شما چه مدلي هست؟ :mrgreen:
  9. روحش شاد تو اين شكي نيست كه بعثي هاي نامرد جنايتكار جنگي بودن و جنگ سرشون نميشد و به هيچكس رحم نميكردن چه برسه به دختر نو جوون خدا كنه ديگه هيچ وقت برنگردن
  10. arshya4171

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    دوستان عزيز احساسات شما رو درك ميكنيم ولي در صورت تكرار اهانت به قوم عرب تاپيك قفل ميشه با تشكر
  11. سردارغلامعلي رشيد در گفتگو با فارس: بچه هاي 52 شهر ايران در خرمشهر مي جنگيدند اما به هزار نفر نمي رسيدند [align=center][/align] خبرگزاري فارس:به نظر من اگر بني صدر مي گفت؛ 50 يا صد هزار بسيجي به كمك بچه هاي ارتش در 2 شهر كرمانشاه و اهواز بروند و يك رزمايش انجام دهند تأثيرگذار بود اما اين كارها را نكرد، مصاحبه كرد كه جنگي رخ نمي دهد و در نتيجه مردم را آماده نكرديم. *فارس :در ابتدا اگر خودتان را بطور كامل معرفي كنيد؟ * غلامعلي رشيد: بنده متولد 1332 در شهرستان دزفول هستم و در يك خانواده سنتي و مذهبي و بسيار فقير به دنيا آمدم تحصيلات ابتدايي و متوسطه خود را در همان شهر ادامه دادم و به ششم متوسطه رسيدم .در اوايل مهر ماه 1350 به همراه دوستانم دستگير شدم و لذا ادامه تحصيلات از من سلب شد . البته بعد از آزادي از زندان در سال 51 موفق به گرفتن ديپلم شدم. بعد از آزادي از زندان مخفي شدم و به مبارزات ادامه دادم و در سال 55 مجدداً در اصفهان دستگير و به زندان كميته به اصطلاح ضد خرابكاري در تهران منتقل شدم -كه در طي اين مدت بازجو و شكنجه گر من، منوچهري معروف بود- تا اينكه به پيروزي انقلاب و جنگ رسيديم. در سال 69 كنكور دادم و در رشته جغرافياي سياسي در دانشگاه تهران كارشناسي و كارشناسي ارشد را طي كردم و از فرماندهي معظم كل قوا اجازه گرفتم و براي دوره دكترا به دانشگاه تربيت مدرس رفتم و شهريور ماه سال گذشته موفق به اخذ درجه دكترا شدم. در طي اين سال ها مسئول اطلاعات و عمليات سپاه دزفول، جانشين ستاد عمليات جنوب، فرمانده قرارگاه فتح در عمليات بيت المقدس، مسئول عمليات قرارگاه مركزي سپاه، معاون اطلاعات و عمليات ستاد كل نيروهاي مسلح و جانشيني رئيس ستاد كل نيروهاي مسلح را به عهده داشته ام. *فارس :در افكار عمومي و مناسبت ها آغاز رسمي جنگ روز 31 شهريور 1359 عنوان مي شود نظر شما در اين خصوص چيست؟ * غلامعلي رشيد:اگر بخواهيم رسماً حساب كنيم، ساعت 2 بعداز ظهر 31 شهريور 59 با تجاوز هواپيماهاي ارتش عراق و نيروهاي زميني او كه در خاك ايران به حركت در آمدند جنگ شروع شد اما 6 ماهي آغاز سال 59 كم از يك جنگ نبود. وقتي تمام اين حوادث سال 59 و حتي سال 58 را كنار هم قرار مي دهيم، ما گرفتار يك نيم جنگ بوديم كه يك جنگ تمام عيار هم بر ما تحميل شد يعني در نيمه دوم سال 59 ما درگير 5/1 جنگ شديم و آن نيم جنگ را بايد از سال 58 به حساب آوريم. گروه هاي متعددي در كشور ايران بعد از پيروزي انقلاب به بهانه هاي دفاع از خلق كرد، خلق عرب، خلق بلوچ، تركمن و با وابستگي به نظام هاي خارج در جاي جاي ايران قد علم كردند و ايجاد بي ثباتي نمودند. يكي از دلايلي كه جنگ بر ما تحميل شد همين بود. صدام وقتي درون ايران را ديد و در آن بي ثباتي تفرقه و مناقشات سياسي مشاهده كرد از نيمي اول سال 59 كم كم شروع كرد به پرتاب گلوله خمپاره و توپ و به مين گذاري در مرز مبادرت كرد. عراق مثل فردي كه درب خانه اي را مي كوبيد و از درون نظام و آن خانه صدايي بر نمي خواست يعني سيستم نظامي ما در درون ايران پاسخي به اين اقدام دشمن نمي داد. *فارس :با توجه به اينكه حضرت امام(ره)، بني صدر را به فرماندهي كل قوا منصوب نموده بودند چرا در طي اين مدت و قبل از آغاز رسمي جنگ شاهد تحرك خاصي نيستيم؟ * غلامعلي رشيد:ببينيد ما در اسفند ماه 1358 صاحب رئيس جمهور مي شويم يعني 7 ماه قبل از آغاز جنگ و امام به اميد اينكه اوضاع نابسامان داخلي را در ابعاد دفاعي- امنيتي سر و سامان دهند، فرماندهي كل قوا را به بني صدر تفويض مي كنند و او مي بايست در طول 7 ماه قبل از آغاز جنگ ساختار دفاعي را ساماندهي مي كرد. در متن قانون اساسي داريم كه او بايد بلافاصله شورايعالي دفاع را تشكيل دهد و ليكن بني صدر بعد از جنگ آن را تشكيل مي دهد. يعني هفته سوم جنگ اين شورا را تشكيل مي دهد در حالي كه ما بايد اين شورا را از قبل تشكيل مي داديم و خودمان را آماده مي كرديم. در آغاز سال 59 شوراي انقلاب را منحل كرديم چون رئيس جمهور و مجلس شوراي اسلامي و دولت داريم به تصور مقامات نظام ،بنابراين نيازي به شوراي انقلاب نيست. البته بني صدر با كبر و نخوتي كه داشت موجب انحلال اين شورا شد يعني او را دعوت مي كرند اما او حاضر نمي شد و مي گفت چون رئيس جمهور هستم شورا بايد در خدمت من بيايد. حول و حوش خرداد 59 ديگر شوراي انقلاب نداشتيم و بايد نهادي مثل شورايعالي دفاع تشكيل مي شد كه ما به آن سطح استراتژيك كشور مي گوييم. درون اين نهاد است كه تحركات و تهديدات دشمن رصد و كنترل مي گردد. الان نهاد شورايعالي امنيت ملي بسيار كار مي كند يعني به دستگاه هايي مثل وزارت خارجه، وزارت اطلاعات، وزارت كشور، سپاه و ارتش و ستاد كل نيروهاي مسلح متكي است و مدام تهديدات پيراموني خود را كنترل مي كنيم به عنوان نمونه ما بعد از جنگ، در دوري رهبري مقام معظم رهبري از وقوع 6 جنگ جلوگيري كرديم. در 6 ماهي اول سال 59 حوادثي بر ما گذشت. ما فرماندي كل قوا داشتيم اما نمي توانست كاري انجام دهد. در 19 فروردين آمريكايي ها اعلام مي كنند كه ما با ايران قطع رابطه مي كنيم و در آن بيانيه مي گويند كه ديگر هيچ سلاح و قطعات نظامي به ارتش ايران داده نمي شود و اين موجب خوشحالي ارتش عراق مي شود كه مي خواهد به ما تعرض كند. روز 20 فروردين صدام مصاحبه اي مي كند و مي گويد: ارتش عراق آماده است تا به زور اختلافات خودش را با ايران حل كند و مي گويد عراق متكي به ارتش 400 هزار نفري است و آماده است تا اختلافات خود را با ايران به زور حل كند. در 5 ارديبهشت حمله طبس رخ مي دهد، حمله نظامي هواپيماها و هلي كوپترهاي آمريكايي كه البته خدا اينها را شكست داد. در 18 تيرماه 59 يعني 2 ماه قبل از جنگ درون ارتش ايران كودتا رخ مي دهد، ارتشي كه مي خواهد با متجاوز خارجي بجنگد، خودش براي ساقط كردن رژيم تلاش مي كند منتهي عناصر ضد انقلابي كه درون ارتش هستند و از نجابت جمهوري اسلامي سوء استفاده كرده اند و به پشتوانه عراق و آمريكا و فرانسه اين كودتا را ترتيب مي دهند. در طول اين 6 ماه، حوادث مرزي به طور دائم رخ مي داد؛ پرتاب گلوله، ميدان مين و ... و ما هيچ پاسخي به دشمن نمي دهيم. دشمن نه تنها ترديد نداشته بلكه تعجيل هم داشته است. يكي از ضد انقلابيون در بحث كودتا كه بعد ها دستگير شد مي گويد ما به بغداد رفتيم و گفتند: اول جنگ را شروع كنيم يا كودتا و ما گفتيم: اجازه بدهيد ابتدا ما كودتا كنيم و اگر موفق نشديم و نظام ساقط نشد شما جنگ را به راه بياندازيد. از اين طرف فرمانده كل قواي ما شورايعالي دفاع را تشكيل نمي دهد. حتي يك رزمايش معمولي انجام نمي دهد يعني اگر بني صدر يك رزمايش ساده انجام مي داد در ترديد دشمن تأثير مي گذاشت. او يك ماه مانده به جنگ بازديدي از منطقه غرب در كرمانشاه انجام داد و مصاحبه كرد كه جنگ اتفاق نمي افتد مگر اينكه موازنه قوا بر هم بخورد يعني اين قدر فهم سياسي نداشت كه با بروز انقلاب اسلامي موازنه قوا به سود اسلام، به سود اعراب عليه اسرائيل و به سود كشورهاي منطقه عليه استكبار جهاني آمريكا بر هم خورده است. مرحوم سيد احمد آقا قبل از پيروزي انقلاب اسلامي مي گويد: ما در نجف بوديم كه حضرت امام مي فرمود اگر ما موفق شويم رژيم شاه را سر نگون كنيم حتماً يك جنگ و تهاجم خارجي را بر ما تحميل مي كنند. لذا امام در 5 آذرماه 1358 فرمان تشكيل بسيج را مي دهد كه براي خود من كه در سپاه بودم سؤال برانگيز بود و مي گفتم ما كه ارتش و سپاه داريم (پس بسيج براي چه) و دور انديشي امام را نمي فهميديم. سرباز واقعي ما هم براي سپاه و هم براي ارتش بسيجي ها بودند و اين سرباز كه نيروهاي مردمي بودند مي توانستند از انقلاب دفاع كنند. به نظر من اگر بني صدر مي گفت 50 يا صد هزار بسيجي به كمك بچه هاي ارتش در 2 شهر كرمانشاه و اهواز بروند و يك رزمايش انجام دهند تأثيرگذار بود اما اين كارها را نكرد، مصاحبه كرد كه جنگي رخ نمي دهد و در نتيجه مردم را آماده نكرديم و دشمن بعد از اتفاقات 6 ماهه اول دفعتاً حمله مي كند و اگر حضرت امام نبود كه التهاب سيستم را بگيرد كار خيلي دشوار مي شد. امام در آن موقع فرمود: ديوانه اي آمده و سنگي انداخته، نهراسيد، ما آماده مي شويم و به نيروهاي مسلح و مردم روحيه داد و گفت: همه گونه به نيروهاي مسلح كمك كنيم و بعد به نيروهاي بسيجي دستور داد يعني آرامشي كه امام ايجاد كرد موجب شد كه ما تعادل خود را حفظ كنيم و مقابل دشمن آرايش بگيريم. *فارس :جنابعالي شرايط ارتش را پس از پيروزي انقلاب اسلامي تا آغاز جنگ تحميلي چگونه ارزيابي مي كنيد؟ * غلامعلي رشيد:ارتش در روزهاي پاياني پيروزي انقلاب اسلامي اعلاميه اي صادر كرد و نسبت به انقلاب اعلام بي طرفي كرد و به انقلاب نپيوست و گفت نه با شاه هستيم و نه با امام. البته در اين بين افسران شجاع و فهميده و انقلابي ارتش بودند كه تلاش مي كردند درون ارتشبه لحاظ فكري انقلابي ايجاد كنند، اما اين امر به راحتي امكان نمي پذيرفت چرا كه طاغوت30-20 سال روي ساختار آن سرمايه گذاري كرده بود . ارتش به لحاظ آموزش، ساختار، تفكر، و ابزار محوري كه در همة ارتش هاي كلاسيك وجود دارد مي بايست بلافاصله بعد از پيروزي انقلاب ماهيت و هويت خود را تغيير مي داد و حافظ انقلاب اسلامي مي گردد و يك تغيير ماهوي بزرگي در خود ايجاد مي نمود كه اين مطلب با چند ماه كار درست نمي شد و لذا اساساً دچار اشكال بود.لذا بايد فرصتي در اختيار ارتش قرار مي گرفت تا افسران جوان كه معتقد به انقلاب اسلامي هستند بتوانند درون اين ارتش انقلاب ايجاد كنند.البته حادثة كودتاي نوژه اثر بسيار مخربي بر ارتشي گذاشت كه 2 ماه بعد مي خواست وارد جنگ شود. لازمه ممانعت از وقوع جنگ نيز داشتن يك قدرت نظامي است كه بتواند ايجاد بازدارندگي كند و توانمند و كارآمد باشد اما ما اين را نداشتيم و با پشتوانه مردمي كار مي كرديم. خداوند تا كنون ارتشي را نيافريده كه پشتوانه مردمي نداشته باشد و بخواهد در برابر تجاوز بيگانه مقاومت كند، مثل ماجرايي كه بر سر صدام آمد كه وقتي ارتش وي در مقابل آمريكا قرار گرفت بيشتر از ملت خود مي ترسيد تا آمريكائي ها. اين ارتش از روز اول شكست خورده است و نيازي نيست كشوري به او حمله كند. يك قدرت نظامي با پشتوانة مردمي است كه مي تواند كارآمدي داشته باشد و ايجاد بازدارندگي كند اما در سال 59 ما آن را نداشتيم. *فارس :وضعيت نظامي ايران و عراق را در هنگام آغاز رسمي جنگ چگونه ارزيابي مي كنيد ؟ * غلامعلي رشيد:جنگ رسماً در روز 31 شهريور 59، ساعت 2 بعد از ظهر شروع شد. من آن موقع در غرب كرخه بودم و با ماشين از عين خوش به دزفول مي آمدم. البته ارتش عراق طي هفته هاي گذشته آرايش نظامي گرفته بود و در روز 31 شهريور با حملة هواپيماها به اكثر باندهاي فرودگاه هاي ما جنگ شروع گرديد. ارتش عراق تصور مي كرد اگر باندهاي ايران را بزند قدرت هوايي ايران دچار فروپاشي مي شود و لذا هواپيماهايي كه در درون آشيانه بودند را نمي زدند و فقط باند را مي زدند كه اين باندها به ياري مردم به راحتي قابل ترميم بود. اما اگر هواپيماها را مي زدند وضع وخيم مي گرديد. مثلاً در پايگاه چهارم شكاري دزفول مردم آمده بودند و آنجا را تعمير مي كردند و بعد يك آسفالت مي ريختند و بعد از 2 ساعت باند آمادة پرواز مي گرديد. همچنين ارتش عراق با لشكرهاي پياده و زرهي و مكانيزه به حركت درآمدند و به سرعت وارد خاك ايران شدند. مرزها در ساعت اول سقوط كرد. توان ارتش عراق چنين بود؛ در نيروهاي زميني 12 لشكر داشت كه 5 لشكر زرهي، 5 لشكر پياده، 2 لشكر مكانيزه، يك تيپ گارد كه آن هم زرهي بود، 3 تيپ نيرو مخصوص، حدوداً نزديك به 10 تيپ گارد مرزي مثل ژاندارمري و نيروي انتظامي كه بطور كل 15 لشكر در كل بودند. در حدود 195 هزار نفر نيروي زميني، 18 هزار نفر نيروي هوايي، 10 هزار نفر نيروي دفاع هوايي، 4 هزار نفر نيروي دريايي كه با نيروي ذخيره و احتياطي كه داشت قريب 400 هزار نفر نيرو مي شد. حدود 5400 دستگاه تانك و نفربر، 700 قبضه توپ، 250 فروند هواپيما كه عمدتاً ميگ هاي 19و20 و 23 بودند و 330 هلي كوپتر. توان ارتش ايران نيز اينگونه بود؛ 400 هزار نفر نيرو، 180 هزار ژاندارمري كه حدود 10 هزار نفر آنها در مرز مي توانست به ارتش كمك كند چون 70 هزار نفر در كل ايران در ساير مرزها آرايش داشتند، 8 لشكر و 5 تيپ مستقل، 2800 تانك، 1500 دستگاه نفربر، 750 قبضه توپ داشت، 350 فروند هواپيماي پيشرفته از نوع F14 F5 وF4 داشت. تجهيزات ايران پيشرفته تر از تجهيزات ارتش عراق بود هم در زميني و هم هوايي و هم دريايي البته ممكن بود تجهيزات ايران كمتر باشد اما پيشرفته تر بود مثلاً تانك 60 Mداشت يعني پيشرفته تر از تانك هاي شرقي بود و نيروهاي ايران سر جمع 400 هزار نفر بودند.ولي در آستانه جنگ اين نيرو ها رو به كاهش نهاد و به 250 هزار نفر رسيد كه اين كاهش نيرو بيشتر متوجه سربازان بود. عراقي ها طي 5 روز به اكثريت اهداف خود رسيدند و در 5 مهر خيلي از مناطق را گرفته بودند. ميزان پيشروي ارتش عراق روزي 20 كيلومتر بود، معابر و ارتفاعات مرزي را در شمال غرب در استان كردستان و آذربايجان غربي به سرعت تصرف كرده بود، 40-30 كيلومتر در مرزهاي شرقي در مقابل بابيشي تا مهران يعني مقابل بغداد به داخل آمدند و ارتفاعاتي همچون ميمك، آغ داغ، بازي دراز و ... را تصرف كردند. قصرشيرين، سومار، نفت شهر، مهران و ... را تصرف كردند. در منطقة خوزستان كل سرزمين غرب كرخه را گرفتند و چاه هاي موسيان و دهلران را اشغال كردند. در منطقة پايين تر بستان و هويزه را گرفتند و سوسنگرد وخرمشهر را محاصره كردند و تا 15 كيلومتري اهواز پيشروي كردند و تلاش نمودند تا خرمشهر را ساقط كنند و سپس آبادان را محاصره كرده و نهايتاً 20 هزار كيلومتر مربع را اشغال نمودند. از استان هايي همچون خوزستان، ايلام، كرمانشاه، كردستان، آذربايجان غربي حدود 12 شهر را تصرف كردند و نقاط حياتي ديگر همچون جفير، پادگان حميد و ... را تصرف نمودند. دشمن 3 جبهه داشت؛ يكي جبهه شمال غرب يا شمال شرق او، يكي جبهه مياني بود يعني غرب كه از قصر شيرين تا مهران را دربر مي گرفت و يك جبهه جنوبي كه استان خوزستان و نيمه جنوبي استان ايلام بود. عراق حدود 8 لشكر از 15-14 لشكر خود را به خوزستان اختصاص داده بود تا بتواند جزيره آبادان و خرمشهر و غرب كارون و كرخه را تصرف كند يعني نيمي از خوزستان جزء اهداف اصلي او بود. به اين ميزان موفق نشد اما در يك هفته اول موفقيت هاي زيادي بدست آورد. ما سال 55-54 فكر مي كرديم كه اين ميزان امكانات كفايت مي كند چون ارتش ايران و عراق دائماً يكديگر را كنترل مي كردند. ارتش عراق بعد از قرارداد 1975م. وقتي كه قرارداد صلح الجزاير منعقد مي گردد به سمت توان بيشتر مي رود و در طول سالهاي 59-54 قدرت خود را به شدت افزايش مي دهد و صاحب 12 لشكر و 10 تيپ مستقل مي شود و نيروي زرهي قدرتمندتري از ما پيدا مي كند البته نيروي هوايي او قدرت نيروي هوايي ما را نداشت اما ارتشي بود كه حاميان منطقه اي و جهاني زيادي پشت سر او بودند و در يك شرايط غافلگيرانه به ما حمله كرد. زمانيكه به ما حمله كرد به دليل اينكه فرمانده كل قوا (بني صدر) فهم و درك لازم را نداشت و شورايعالي دفاع را تشكيل نداده بود و سطح استراتژيك كشور تشكيل نشده بود كه به سپاه و ارتش و نيروهاي نظامي دستور به موقع دهد. زمانيكه ارتش عراق حمله كرد در اكثر محور ها ما در مقابل او يك تيپ داشتيم در حاليكه او با 3 تيپ حمله مي كرد يعني در محور شلمچه هيچ تيپي نداشتيم ولي عراق با لشكر 3 زرهي و 3 تيپ نيرو مخصوص تهاجم مي كند، در محور طلائيه تيپ 1 لشكر 92 را داشتيم و عراق در مقابل ما با لشكر 5 زرهي تهاجم مي كرد، در محور چزابه ما تيپ 3 لشكر 92 را داشتيم و او با لشكر 9 زرهي تهاجم مي كند، در محور فكه ما تيپ2 زرهي دزفول را داشتيم اما او با لشكر 10 زرهي حمله مي كند. لشكر 2 نيز كه به مهران حمله كرد و فقط تيپ 84 خرم آباد ارتش در مقابل آن بود يا در مقابل 3 تيپ لشكر 81 كر مانشاه، عراق 2 لشكر داشت. در تمام محور ها غلبه با دشمن بود اما در اينجا سؤالي پيش مي آيد و ما نمي توانيم آن را توجيه كنيم و بايد بني صدر بدان پاسخ دهد آن است كه چرا دشمن زمانيكه به ما با 3 برابر توان حمله مي كند، برخي از لشكرهاي ما هنوز در شهرهاي خود و در عمق خاك ايران هستند؟ چرا لشكر 77 در خراسان است؟ چرا لشكر21 حمزه در تهران است؟ چرا لشكر 16 زرهي قزوين در زنجان و همدان و قزوين است؟ چرا تيپ 55 هوابرد در شيراز است؟ بسياري از واحد هاي ما درون شهرها بودند. البته بخشي از واحدها ارتش ما در شمال غرب با ضد انقلاب مي جنگيدند اما تمام واحدها نبودند.لشكر 16 زرهي روز 15 مهر ماه به سبزآب، در شرق رودخانه كرخه رسيد. لشكر 21 و 77 وقتي به منطقه رسيدند 2 هفته از جنگ گذشته بود و عمده پيشروي هاي دشمن در هفته اول بود. *فارس :به نظر شما چرا ارتش عراق به منظور محاصره آبادان به راحتي توانست از كارون عبور كند؟ * غلامعلي رشيد: ما در اين زمان يعني در 19 مهرماه در شرق كارون نيرويي نداشتيم در حالي كه ما مي بايست حداقل يكي دو گردان در حاشية اين رودخانه مي گذاشتيم، اما چنين سيستم و مديريتي كه صحنة جنگ را اداره كند نداشتيم. جالب است بگويم كه روزي كه ارتش عراق از كارون عبور كرد عراق فيلم آن را گرفته بود و آن را از تلويزيون خود پخش نموده بود.اين فيلم را به پايگاه چهارم شكاري دزفول آوردند كه بني صدر هم آنجا بود، بنده هم بودم. به بني صدر گفتند اين فيلمي است كه عراقي ها ديشب از كارون عبور كرده اند (به فرماندهي طارق فيضي فرمانده لشكر 3 زرهي) كه وي يك نقشه زير بغل داشت و مي گفت صدام به ما دستور داده كه از كارون عبور كنيم و تا تهران هم مي توانيم برويم و دوربين مي چرخيد و در شرق كارون خبري نبود و حتي يك سرباز يا تفنگچي هم نبود.و اگر در روز اول جنگ غافلگير شده ايم،نبايد در روز بيستم جنگ،عراق بتواند اينگونه سهل و ساده ار كارون عبور كند و ما حتي يك گردان نيرو در مقابل او نداشته باشيم. افرادي هم كه در خرمشهر مي جنگيدند از 52 شهر ايران آمده بودند اما به هزار نفر نمي رسيدند چون بسيج شكل نگرفته بود. بني صدر يك دعوايي با سپاه داشت و مي گفت بسيج، بسيج ملي است و بايد تحت نظر دولت شكل بگيرد و فردي را هم مسئول قرارداده بود و نمي گذاشت بسيج واقعي شكل بگيرد. البته بعداً مجلس تصويب كرد كه بسيج بايد به طرف سازمان سپاه برود و كاري به دولت ندارد اما با وجود اينكه بسيج طي 11 ماه شكل نگرفته بود ولي باز هم هر كس، هر چه داشت آمد اما سازماندهي نشده بود و آموزش نديده بود و سلاح نيز در اختيار او قرار نمي گرفت. هر كسي از هر شهري با 30-20 نفر مي آمد و در خرمشهر و سوسنگرد و هويزه مستقر مي شدند و در شهرها مي آمدند تا بتوانند در لابه لاي كوچه ها به دفاع بپردازند و در اينجا ارتش عراق گير كرد. سه تيپ نيرو مخصوص وارد كرد، 2 تيپ از لشكر 3 زرهي وارد كرد، يك تيپ از لشكر 5 مكانيزه آورد و نزديك به 2 لشكر به خرمشهر فشار مي آورد تا 34 شبانه روز مقاومت كرد و سپس سقوط كرد. علت ناكامي هاي عراق در خوزستان متأثر از مقاومتي بود كه در خرمشهر رخ داد چون فرماندهي كه اين محورها را هدايت مي كرد نبايد ناهماهنگ مي بود. لشكر 5 مكانيزه و 9 زرهي به بستان و هويزه و حميديه و اهواز حمله مي كردند اما صدام نگران جنوب بود كه لشكر 3 چه كرده؟ آيا خرمشهر را گرفته يا خير؟ بعد از اينكه ديگر لشكرها فهميدند لشگر 3 خوب پيش نرفته آنها نيز حركت خود را كند كردند يعني در بقية محورها هم تأثير گذاشت و مانع سقوط آبادان و تصرف نيمه غربي اهواز و پيشروي هاي كل ارتش صدام در خوزستان گرديد. اين دوره به نام "از تهاجم تا توقف" مي باشد يعني تا نيمة آبان و حدود 45 روز اما عمدة پيشروي ها در 5 روز اول بود. *فارس :استراتژي نظامي عراق در اين مقطع چه بوده است؟ * غلامعلي رشيد:استراتژي نظامي عراق در كل مرزهاي غربي ما به اين صورت بود كه كل مناطق را به سه جبهه تقسيم كرده بود. 1-جبهة شمال شرق كه از مرز تركيه تا نزديكي هاي باويسي بود. 2-جبهه مباني از باويسي تا مهران 3-جبهه جنوب ( از مهران تا رأس آبادان و فاو) ارتش عراق اين 1400 كيلومتر مرز مشترك را به سه قسمت تقسيم كرده بود. قسمت اول را به سپاه يكم با دو لشكر 4 و7 داده بود و دليل اين كار نيز اين بود كه 2 نگراني داشت: اول از معارضين كرد عراقي ( بارزاني ها و طالباني ها) و دوم از معابري كه ممكن بود ارتش ما به آنها حمله كند از جمله معبر مريوان و پيرانشهر كه اينها را گرفتند و مي خواستند معارضين كرد عراقي به كركوك كه يك حوزة نفتي ارزشمند بود حمله نكنند. همچنين در مقابل بغداد نگراني داشتند چون مركز حكومت بود و از مرز ايران تا بغداد 100 كيلومتر است و از طرح هاي قبل از انقلاب نيز آگاهي داشتند كه يكي از طرح هاي ارتش ايران تعرض به بغداد است (طرحي به نام ابومسلم خراساني). در اينجا مي گويند بايد مرزهاي شرقي خود را تعميق ببخشيم و 40-30 كيلومتر به داخل برويم كه در اينجا نيز 4 لشكر از خودشان جدا مي كنند (لشكر 6، 2، 8 و12). در حدود 6 لشكر ديگر براي منطقة جنوب باقي مي ماند. در منطقة غرب كرخه كه زمين سركوب است دو لشكر ( 1و10) از اينجا حمله مي كنند تا به كرخه و نزديكي هاي شوش بچسبند. 4 لشكر باقي مانده نيز براي تصرف خرمشهر و جزيرة آبادان و بستان و سوسنگرد و هويزه و در صورت امكان غرب اهواز قرار مي دهند (لشكر 3و9و11و5). در جبهه شمال شرق (كردستان ) موفق شدند ظرف 3-2 روز مناطق را بگيرند. در جبهه مياني هم موفق شدند يعني هر جايي را كه مي خواستند، گرفتند از جمله قصرشيرين، نفت شهر، سومار و مهران و لذا از تعرض به بغداد خيالشان راحت بود اما در جبهه جنوب نيمه موفق شدند. در هر حال ما قادر به ايجاد بازدارندگي نبوديم و لااقل دو هفته قبل از آغاز جنگ بايد همة لشكرها را به استان هاي مرزي مي آوريم و آرايش مي داديم تا اينگونه نباشد تا يك لشكر ما هم 15 روز طول بكشد تا خودش را برساند. سيستم اطلاعاتي ما كار نمي كرد و ساده انديشي كرديم و ضعف به خرج داديم و تهديد را پيش بيني نكرديم و دو هفته قبل از جنگ آرايش نگرفتيم. در ارديبهشت ماه (5 ماه قبل از جنگ) تيپ 37 زرهي شيراز كنار كرخه رسيد و مي خواست به فكه برود چون مي گفتند تحركات ارتش عراق مشكوك است و اين تشخيص درستي بود اما خرداد ماه برگشتند چون براي كودتاي نوژه اين نيروها بايد در پادگان هاي خود مي بودند كه اگر نيروي هوايي هم موفق شد، زميني ها هم به حركت در بيايند و مراكز مهم و حياتي را تصرف كنند و ما چنين ماجراهاي تلخي را داشتيم.ما بايد به ضعف هاي خودمان اعتراف كنيم. اگر قدرت نقد گذشته خودمان را نداشته باشيم به نسل فعلي و آينده خيانت مي كنيم. ما بايد ضعف و قدرت هاي خودمان را بيان كنيم. ما در معابر، نيرو گذاري نكرديم در حاليكه مي توانستيم از مواضع استفاده كنيم ولي نيروهاي خودمان را در مناطقي كه فكر تعرض در آن مي رفت نياورديم. بسياري از حوادث در اين يك سال اتفاق مي افتد. ما دچار يك عقب ماندگي 6-5 ماهه با آلودگي هاي دروني بوديم. ارتشي كه بخواهد كودتا كند معلوم است كه سر مرز نمي رود و در پس پرده چنين ماجراهايي وجود دارد. واكنش نيروهاي مسلح ما از نظر استراتژي اشتباه بود چون تلاش اصلي را متوجه نشده بودند و هدف اصلي عراق را نمي دانستند. در بين عزيزاني همچون مرحوم ظهيرنژاد و شهيد فلاحي و ديگران اختلاف نظر وجود داشت. حتي در مورد خوزستان نيز اختلاف نظر بود. مرحوم ظهيرنژاد مي گفت: اينها مي خواهند تنگة فني را بگيرند و مرحوم فلاحي مي گفت: خير، بايد مراقب اهواز باشيم. ارتش بايد از نظر عملياتي در جنوب تمركز قوا مي داد. از نظر تاكتيكي نيز ما تجربة جنگ نداشتيم و نحوة مقابله و دفاع را نمي دانستيم. ارتش ما قبل از اين در جنگي شركت نكرده بود و تنها يك درگيري ساده در ظفار داشت و ما جنگ منظمي انجام نداده بوديم. ادامه دارد ويژه نامه فارس در هفته دفاع مقدس
  12. با عرض پوزش از دوستاني كه اقدام به ايجاد تاپيك عكسهاي اختصاصي خود كرده اند هدف من آشنايي بيشتر با ادوات نظامي به نمايش گذاشته شده اي هست كه در خبرگزاريها اومده:
  13. arshya4171

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    كي گفته ليچ با عربها زندگي كرده؟
  14. اين عكس روز خبرگزاريهاست ميشه برداشت هاي متفاوتي داشت ميتونه اتفاقي باشه يا ميشه گفت مخصوصا مسيرشون رو به سمت هيات ايراني كج كردن يا ....... بايد ديد تو مغزشون چي ميگذره :mrgreen:
  15. سقوط هواپیمای آمریکایی در پاکستان مرجع : REUTERS [align=center][/align] تائید خبر پیدا شدن لاشه هواپیمای آمریكایی در پاكستان به طور قطع روابط پاکستان و ایالات متحده را متشنج خواهد كرد، چرا كه پیش از این بارها مقام‌‏های رسمی اسلام آباد از عملیات‌‏های نظامی نیروهای آمریكایی در خاك پاكستان بدون اطلاع رهبران پاكستانی انتقاد كرده بود. آفتاب: یک فروند هواپیمای بدون سرنشین آمریکا در منطقه «وزیرستان جنوبی» سقوط کرد. به گزارش سرویس بین‌الملل آفتاب، ارتش پاكستان ساعاتی پیش تایید کرد که لاشه یك هواپیمای بدون سرنشین را در شمال غربی این کشور و در نزدیكی مرزهای افغانستان یافته است. منابع ارتش پاکستان از آمریکایی بودن این هواپیما سخنی به میان نیاورده‌اند. این در حالی است که سایر کشورهایی که دارای نیرو در افغانستان هستند از هواپیمای بدون سرنشین استفاده نمی‌کنند. با این حال و علی‌رغم انتشار خبر سقوط هواپیمای بدون سرنشین آمریكایی، تاكنون مقام‌‏های رسمی این کشور خبر مفقود شدن هیچ هواپیمایی را تایید نكرده‌‏اند. تائید خبر پیدا شدن لاشه هواپیمای آمریكایی در پاكستان به طور قطع روابط پاکستان و ایالات متحده را متشنج خواهد كرد، چرا كه پیش از این بارها مقام‌‏های رسمی اسلام آباد از عملیات‌‏های نظامی نیروهای آمریكایی در خاك پاكستان بدون اطلاع رهبران پاكستانی انتقاد كرده بود. چندی پیش نیز خبری مبنی بر دستور «جورج بوش» رئیس‌‏جمهوری آمریكا به نیروهای خود برای تعقیب شبه‌‏نظامیان طالبان در خاك پاكستان منتشر شده بود. در همین حال خبر می‌رسد که «آصف علی زرداری» رییس جمهور پاکستان روز گذشته در گفتگو با جرج بوش با وی بسیار تند و صریح از دفاع از تمامیت ارضی پاکستان سخن گفت.
  16. سلطانيه با اشاره به سندسازي آمريكا در موضوع مطالعات ادعايي: «سيا» بايد پول خود را صرف افراد متخصص‌تري مي‌كرد خبرگزاري فارس: سلطانيه با اشاره به اسناد ارائه شده مربوط به موضوع مطالعات ادعايي در پرونده هسته‌اي ايران گفت ما در موقعيت مضحك و تاسف‌آوري هستيم و سازمان سيا بايد پول خود را صرف افراد متخصص‌تري مي‌كرد. به گزارش خبرگزاري فارس، علي اصغر سلطانيه سفير و نماينده دائم جمهوري اسلامي ايران در آژانس بين‌المللي انرژي اتمي كه در نشستي توجيهي در خصوص موضوع «مطالعات ادعايي» با خبرنگاران سخن مي‌گفت، تاكيد كرد كه موضوع مطالعات ادعايي بحثي رسانه‌اي است كه درباره آن سوء تفاهماتي ايجاد شده است. وي با بيان اينكه از هنگامي كه شوراي امنيت درگير بحث هسته‌اي ايران شد، اقدامات داوطلبانه ما در زمينه پروتكل الحاقي به درخواست مجلس قطع شد، اظهار داشت: از آن تاريخ برخي درخواست‌هاي آژانس شامل مواردي بود كه در اين چارچوب نمي‌توانستيم اجرا كنيم، گرچه در اين مدت همكاري بسيار خوبي داشتيم. نماينده ايران در آژانس بين‌المللي انرژي اتمي اظهار داشت: اين همكاري در پاسخ به درخواست خاوير سولانا (رييس سياست خارجي اتحاديه اروپا) و محمد البرادعي (مديركل آژانس) شكل گرفت كه براساس آن برنامه عمل تنظيم شد و در فضاي مثبتي پيش رفت و دو طرف نيز به تعهدات خود پايبند بودند. سلطانيه خاطرنشان كرد: در برنامه عمل چند نكته مهم وجود داشت و يكي از آنها اين بود كه همه مسايل يكبار و براي هميشه روي ميز قرار گيرد تا در آخر بتوانيم به اين بحث پايان بدهيم. در اين چارچوب شش مساله مطرح و به عنوان "همه مسايل " معرفي شد. وي اين شش مساله را شامل آزمايشات پلوتونيوم، سانتريفوژهاي P1 و P2، اسناد اورانيوم فلزي، منبع آلودگيها، پلونيوم و معدن گچين ذكر كرد و گفت: همانگونه كه در گزارش قبلي مدير كل آژانس به آن پرداخته شد، اين مسايل رسيدگي و تطابق اظهارات ايران با يافته آژانس درباره آن تاييد شد. وي افزود: نكته ديگر اين برنامه آن بود كه گفتند "ساير" مطالب شامل اين برنامه نمي شود اما براساس درخواست آژانس در آخرين لحظات قرار شد به اتهامات بر اساس "لپ تاپ آمريكايي " رسيدگي كنيم كه مساله تمام شود و در اين چارچوب ما به درخواست آژانس پاسخ داديم . سلطانيه افزود: در اين زمينه ما ساعتها جلسه با آژانس داشتيم در حالي كه (براساس برنامه عمل ) حتي مجبور به انجام يك دقيقه آن نيز نبوديم . نماينده ايران در آژانس بين‌المللي انرژي اتمي تصريح كرد: آژانس مي بايست در چارچوب زماني تعيين شده، مسايل را يكي پس از ديگري مطرح و رسيدگي مي كرد و پس از آن نبايد مساله ديگري مطرح مي شد اما به عنوان نشانه اي از روحيه همكاري كه ايران از خود نشان مي داد، قرار شد آژانس به محض دريافت اسناد مرتبط بااين مساله، ايران را مطلع كند. سلطانيه با يادآوري اينكه سه روز پيش از خاتمه اين برنامه، مدير كل با "ابراز تاسف " اطلاع داد كه آمريكا مساله ديگري را آورده است، گفت : اين اقدام باورنكردني و غير قابل قبول است. وي خطاب به آژانس افزود: ما بسيار شفاف عمل كرديم ، حال اگر آمريكا مساله ديگري را مطرح كرده و به شما نيز اجازه پيشروي در آن را نداده، به هر حال شما براساس برنامه عمل بايد اقدام و موضوع را تمام كنيد. سلطانيه گفت: شما خبرنگاران شنيده ايد كه آمريكايي ها مي گويند اصل اسناد را نمي توانند به آژانس بدهند چون اطلاعاتي درباره ساخت بمب در آن است كه اگر به دست ايران برسد از آن بهره برداري مي كند. وي چنين حرفي را "مضحك " توصيف كرد و افزود: آمريكايي ها كه مي گويند ايران در حال حاضر در چنين مسيري قرار دارد و اين "اسناد" را هم از ايران به دست آورده اند، ديگر از چه چيزي هراس دارند؟ وي تاكيد كرد: تمام هراس آمريكايي ها از اين است كه جعلي بودن "اسنادشان " آشكار شود و به همين دليل حتي آن را به آژانس نيز ارايه نداده اند. وي در ادامه به طور مشروح به نمونه هايي از آنچه آمريكايي ها بدان استناد مي كنند، پرداخت و گفت: "فارسي نويسي " يكي از مستندات اين ادعا است و گفته مي شود كه اين اسناد فارسي است. حال من اين سوال را مطرح مي كنم كه وزارت خارجه آمريكا نيز صفحه فارسي دارد، آيا فارسي نويسي به معني سنديت است؟ سلطانيه همچنين گفت: در لپ تاپ متني هست كه نشان مي دهد يك آزمايش در تاريخ اسفند ماه 1382 در ايران انجام شده و گزارش مربوط به اين آزمايش در بهمن ماه 1382 نوشته شده است. چگونه ممكن است گزارش انجام يك آزمايش يك ماه پيش از انجام آن تهيه شود؟ نماينده ايران در آژانس بين‌المللي انرژي اتمي در ادامه ، به نشست توجيهي اخير براي اعضاي شوراي حكام آژانس پرداخت و گفت: در اين جلسه براساس اين قبيل اطلاعات اسلايدهايي از آنچه كارگاه ساخت شهاب 3 ناميده اند، نشان داده شد كه گفته مي شود يك كارگاه خصوصي در حاشيه تهران است. وي افزود: چگونه مي شود كشوري مانند ايران، با وزارت دفاع مشخص و فناوريهاي پيشرفته در اينگونه اماكن موشك شهاب 3 را بسازد، ما با موقعيت مضحك و تاسف آوري روبرو هستيم . سفير ايران همچنين گفت : به نظر مي رسد سازمان "سيا" بايد پول خود را براي افراد متخصص تري صرف مي كرد. وي افزود: براساس همين اطلاعات جعلي سفير آمريكا تاكنون چندين بار اظهار نظر كرده است كه ايران بزودي به بمب اتمي دست مي يابد و اين رفتاري بود كه درباره عراق نيز شاهد آن بوديم. سلطانيه در ادامه با نشان دادن سه صفحه دست نويس كه در آن برخي اعداد رياضي و چند طرح ديده مي شد، افزود: تنها چيزي كه ما دريافت كرديم همين سه صفحه است و مي گويند كه ايران با اطلاعات اين صفحات مي خواهد بمب بسازد! وي در جمعبندي سخنان خود گفت: مساله بسيار ساده است، ما طبق تعهدات خود در برنامه عمل رفتار كرده ايم ولي آژانس نتوانسته است به تعهداتش عمل نمايد كه همه مطالب را ارايه دهد و اين به دليل كارشكني هاي آمريكا بوده است. سلطانيه افزود: به همين دليل مدير كل در گزارش خود از كشورهايي كه ادعا مي كنند مداركي در اختيار دارند خواست كه آنها را ارايه دهند تا بتوانند اسناد را به ايران بدهد. وي تاكيد كرد: كارزاري تبليغاتي عليه ايران در جريان است اما ما به تمام جهان نشان خواهيم داد كه آن چيزي كه آمريكاييها براساس آن جار و جنجال به راه مي اندازند، براساس جعليات بوده است. وي افزود: ما به تعهدات خود براساس پادمان ان پي تي و مقررات آژانس پايبنديم و مصمم به همكاري كامل با آژانس هستيم.
  17. زود باش پاييز شد
  18. arshya4171

    برده های جنسی ژاپن

    فكر كنم اون دوتا بمب اتمي كمشون بوده تقاص همين كاراشون بوده :mrgreen:
  19. واقعا چين رو نبايد دست كم گرفت تو حوزه شناورهاي زيرسطحي هم سابقه خوبي داره هم تكنولوژي پيشرفته اي مهدي جان دستت درد نكنه مطالبت خيلي جالبه ميشه باهاشون يه ماهنامه زيردريايي درست كرد منتظر هفتميش هستيم
  20. arshya4171

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    تقصير نويسنده سايت تابناك هست بنده خدا خط آخرشو يادش رفته درست كنه با اجازه نويسنده خبر من درستش كردم :mrgreen:
  21. arshya4171

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    با تشكر از توجه ويژه شما به اينجانب عرض ميكنم خبر مربوط به فروش سامانه موشكي شما تكراري بود http://www.military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&t=5978 در مورد مهم بودن خبر بايد بگم كه سليقه ها متفاوته هر خبري براي خواهان خودش مهمه براي احترام به نظر شما اين تاپيك رو تبديل به پست در بخش اخبار عمومي ميكنم در ضمن بهتر نيست اينطور الطاف رو در پي ام مطرح كنيد ؟ با تشكر
  22. سخنراني منتشر نشده شهيد باكري پيش از عمليات بدر [align=center][/align] براي هر تيرتان سبحان‌الله بگوييد خبرگزاري فارس:زماني كه آماده مي‌شويد براي عمليات 70 مرتبه قل هوالله را بخوانيد. زماني كه شروع به حركت مي‌كنيد بايد لاحول و لاقوه الا بالله العلي العظيم را بگوييد و زماني كه مي‌خواهيد تيراندازي كنيد براي هر تيرتان سبحان‌الله بگوييد. بسم‌الله‌الرحمن‌الرحيم لاحول و لاقوه الا بالله علي‌ العظيم با درود و سلام به پيشگاه معظم ولي عصر (عج) و نايب برحق او امام امت(صلوات‌ جمع) از يك طرف هوا سرد است و برادرها مقداري ناراحت هستند و از طرفي تصور مي‌كنم كه شايد ديگر فرصت نباشد با برادرها آخرين صحبت‌هايم را بكنم لذا چاره‌اي نديدم كه امروز صبح اگر هوا سرد هم باشد با برادرها صحبت كنيم. انشاءالله كه صحبت به درازا نكشيد. حال كه بيش از يك سال از عمليات خيبر مي‌گذرد هم حضرت بقيه‌الله، امام بزرگوار، خانواده شهدا، امت صبور ايران، مستضعفين كه در ساير كشورها قلب‌هايشان بخاطر اسلام و بخاطر انقلاب در تپش است منتظرند تا بار ديگر شاهد حماسه رزم‌آوران اسلام در مقابل كفاري باشند كه قد علم كرده و تصميم گرفته‌اند كه مانع راه خدا باشند و اين مسئوليت بر عهده ملت بزرگوار ماست و جاي بسي شكرگذاري دارد كه خداوند متعال اين افتخار را نصيب ما و شما برادرها كرده است كه اين حماسه با دست‌هاي ما شكل گيرد. همه منتظرند تا اين مسئوليت بزرگ انجام گيرد. حال پشتوانه ما چه بايد باشد و خودمان را چطور آماده كنيم. دو سه روز قبل با تعدادي از برادرهاي مسئول توفيق ايجا شد كه سفر 24 ساعته‌اي جهت توسل به آستان مقدس امام رضا برويم در آنجا به اتفاق جمع از حضرت خواستيم كه خودشان در اين عمليات پشتوانه ما باشند (صداي تعداي از حاضرين: يا امام رضا). بعد خدمت امام رسيديم فكر مي‌كنم چون شما در حال آموزش بوديد صبحت‌هاي امام را نشنيده باشيد پس من لازم مي‌دانم فرمايشات امام را خدمتتان عرض كنم: بسم‌الله‌الرحمن‌الرحيم- اول اين مطلب را بگويم وقتي شما را مي‌بينم خوشحال مي‌شوم. شما چهره‌هايي هستيد كه آبرو به اسلام و كشور داديد. با اطمينان قلب حركت كنيد و مطمئن باشيد كه مركز قدرت كه خداي تعالي است نصرت به شما عنايت داده است قدرت‌هاي ديگر پوشالي هستند اين قدرت خداست كه باقي است و خداست كه وعده كرده است اگر نصرت دهيد او را و شما را پيروز مي‌كند و شكي نيست كه اكنون شما حق تعالي، كشور اسلامي و اسلام را نصرت مي‌كنيد و آن روزي كه انقلاب شروع شد ما هيچ نداشتيم پيروزي ما با دست خالي بدست آمد و بحمدالله تا به اينجا رسيده‌ايم كه امروز مورد توجه تمام قدرت‌هاي بزرگ هستيم و تمام قدرت ها در اين فكرند كه با اين انقلاب چگونه برخورد كنند مطمئن باشيد از قدرت‌ها كاري ساخته نيست شما جنود خدا هستيد و پيروزيد آنهائي كه در ابتدا حركت خودشان را شروع كردند با طمانينه قلبي شروه كردند و از هيچ نترسيدند قدرت‌هاي بزرگ از آن جهتي كه در شما هست كه آن ايمان به خداست خبر ندارند لذا دائم مي‌گويند ما داراي مشك هستيم آنها داراي موشك هستند ولي ايمان ندارند. شما ايمان داريد قلب‌هايتان با مبداء نور و قدرت پيوند خورده است پيوندي ناگسستني اما آنها اين را نمي‌فهمند شما مورد نظر امام زمان هستيد و از آنجا كه ايمان و قدرت و امام زمان را داريد همه چيز داريد، پشتوانه شما الهي است بايد اين پشتوانه را حفظ كنيد و وقتي ما چنين تكيه‌گاهي داريم از هيچ چيز نمي‌ترسيم. الان جمهوري اسلامي يعني اسلام. و اين امانتي است بزرگ كه بايد از آن حفاظت كنيم مطمئن باشيد كه پيروزيد و مورد توجه حق‌تعالي. پيروزي آن است كه مورد توجه حق‌تعالي باشيد نه اينكه كشوري را بگيريد، اسلام دست ما امانت است و ما موظفيم تا اين امانت را حفظ كنيم امروز شما در عبادت هستيد مراكز شما مراكز عبادت است و همانطور كه اشخاص حول كعبه مي‌گردند و عبادت مي‌كنند شما هم در سنگرهايتان عبادت مي‌كنيد. ما دفاع از حق تعالي و اسلام مي‌كنيم و حق تعالي و اسلام شكست خوردني نيست من هر شب به شما دعا مي‌كنم انشاءالله موفق باشيد خداوند شما را در كنف حمايت خودش حفظ كند و توفيق دهد تا به مردم خدمت كنيد سرافراز باشيد انشاءالله و السلام عليكم و رحمةالله. اين هم صحبت‌هاي امام بزرگوارمان در رابطه با پشتوانه اين عمليات زماني كه برادرهاي عزيز فرمانده، جناب سرهنگ شيرازي و برادر محسن در خدمت امام صحبت كردند و الحق تمام بردارهاي فرمانده شرمنده بودند موقعي كه گفتند (خدمت امام) برويم همه ما گفتيم كه شرمنده‌ايم يك سال است كه كاري نكرديم برويم به امام چه بگوئيم ولي باز امام اين سخنان را فرمودند. الحمدالله امام بشاش و نوراني و خيلي سرحال بودند و اين جملات امانتي است كه من به شما برادرها بگويم تا نسبت به جمله جمله اين متن توجه بكنيد و بدانيد كه پشتوانه‌ها چيست با اتكا به كدام قدرت و با توكل به كدام مبداء و منبع بايد آماده شويد؟ و در مقابل دشمن صف‌آرايي كنيد؟ من چند تا مطلب را كه حتما مورد توجه ماست بيشتر مورد توجه قرار مي‌دهم تا به آن اطمينان قلبي كه لازمه ثابت قدمي است لازمه قرص و محكوم شدن قلب است همه‌مان دست پيدا كنم. تا در شرايط سخت ميدان نبرد، در زير شديد‌ترين آتش دشمن در سخت‌ترين محاصره، در شهادت‌ها و مجروحيت‌‌ها و در خون غلطيدن‌ها ذره‌اي تزلزل بخود راه ندهيم و فكر به عقب‌كشيدن در ما پيدا نشود. ... مطلب اساسي اين است كه ما پشتوانه قوي مي‌خواهيم تا قادر باشيم در اين عمليات با كفار برخورد قهرآميزي كه شدت و قوت آن مورد توجه و رضاي خداوند متعال باشد داشته باشيم. لذا اول منبع نور و قدرت را براي برادرها از زبان امام بزرگوارمان و فرمانده محترممان عرض كرديم يك سري نكات ديگر است كه توجه برادرها را به آن جلب مي‌كنم. برادرها! اين عمليات سختي است از خدا مي‌خواهيم كه بيش از اين ظلم و جور و ستم رژيم بعثي را بر اين ملت تحمل نكند و اين عمليات را براي ما آخرين عمليات قرار بدهد (انشاءا... جمع حاضر) ولي بدانيم اگر اين هم نباشد بعد از اين هم سختر خواهد شد چرا براي آنكه خداوند متعال هميشه بنده‌هاي مومن خود را رفته رفته آزمايش‌هايش را سختر مي‌كند لذا عمليات، عمليات سختي است بايد تصميم بگيريم. با قاطعيت و بدون ابهام تمام برادرها بايد تصميماتشان را قطعي بگيرند تمام علاقه و دلبستگي‌هايي كه در شهرها و روستاهايمان داريم و آنرا پشت سر گذاشته و به اينجا آمده‌ايم و علاقه‌هايي كه در قلبهايمان است و در وجودمان وسوسه مي‌كند كاملا بايد از اينها ببريم. برادرها بايد مصمم، قاطع و با اراده تمام تصميم بگيرند. اين عمليات سخت نياز به يك تصميم راسخ دارد والا خداي نكره متزلزل مي‌شويم مردد مي‌شويم و ترديد و ابهام حتي به اندازه نوك سوزن مانع از امداد الهي است هر برادري كه بخواهد شب عمليات با آمادگي كامل جلو برود حتما بايد تصميمش را گرفته باشد. اصلا فردي كه تصميم نگرفته نبايد وارد صحنه شود كسي كه در قلبش خداي نكرده ذره‌اي ترديد باشد نبايد در صحنه وارد بشود. والا خداي نكره صدمه به بار مي‌آرود. تمام اين صحبت‌ها كه مي‌كنم برمي‌گرد به اين كه خداوند به ما رحم كند. خداوند وقتي كه استواري و مقاومت رزمنده‌ها را در مقابل كفار ببيند قطعا ياري خواهد كرد و نصرتش را به ما خواهد داد. آياتي كه حاج آقا در اول خواند در آن آيات خداوند فرموده: گمان نكنيد شما آنها را مي‌كشيد خدا آنها را مي‌كشد گمان نكنيد آن تيرهايي كه شما مي‌اندازيد به دشمن مي‌خورد، شما مي‌زنيد خدا آنها را مي‌زند. لذا مقاومت! مقاومت!‌حتي از يك دسته 22 نفري يك نفر زنده بماند و بقيه شهيد بشوند همان يك نفري كه مانده باز هم مقاومت كند. حتي اگر از يك گردان 3 نفر بمايد يك نفر بماند باز هم بايد مقاومت كرد. فرمانده گردان شهيد شود بايد گروهان - دسته - نفرات همه مقاومت كنند. اين باشد كه خداي نكرده فردي محاصره شود چرا؟ چون فرمانده‌مان شهيد شده كسي نبود، بي‌سرپرست مانديم، نمي‌دانستيم چه كنيم، اين كه كار شيطان است كه بگوئيم فرمانده نبود نمي‌دانستيم چه كار كنيم پس به عقب برمي‌گرديم بعد پراكنده و بي‌سامان مي‌شويم. برادران فرمانده ما خداست امام زمان است فرمانده اصلي آنها هستند ما موقتي هستيم. ما وسيله‌ايم كه از اينجا دستتان را بگريم و ببريم آنجا، همين كه رسيديم به داخل دشمن شهيد شديم همه فرمانده‌اند همه توجيه شده‌اند كه تا كجا حركت بايد بكنيد چه كار بايد انجام دهيد لذا تا آخرين نفر بايد مقاومت كنيد. پس انشاءا... به هيچ وجه تصوري براي برگشت و تزلزل نبايد باشد. نكته ديگر حفظ آرامش است كه در متن پيام برادر رضايي براي برادرها خوانديم تا لحظه‌اي كه به دشمن نرسيديم و زماني كه براي شما تعيين نشده كه به دشمن آتش كنيد به هيچ وجه كسي حق ندارد تيراندازي كند. حتي زماني كه شما حركت مي‌كنيد به طرف دشمن و تيربار دشمن شما را مورد اصابت قرار دهد. گيرم، از 5 نفري كه با هم هستيد 4 تا هم شهيد شدند و فقط يك نفر باقي بماند آن يك نفر مجاز به تيراندازي نيست و بايد آرامش خود را حفظ كند آن برادرهاي كه غواص هستند و به آب مي‌زنند اگر مورد اصابت قرار گرفتند خودش و ديگران به هيچ وجه نبايد عكس‌العمل نشان دهند. تيراندازي نبايد بكند، آرام، آن كه زخمي شده خداي نكرده نبايد نداي واويلا - يا داد سر بدهد .محكم بايد دستمالش را در دهانش بگذارد، دندانهايش را فشار دهد و به هيچ وجه نبايد بگذارد صدايش به دشمن برسد. بايد سكوت و آرامش محض باشد. خوفي كه خداوند از اين سكوت و آرامش در قلب سرباز كافري كه در پشت سلاح نشسته مي‌اندازد بيشتر از آتشي است كه بصورت پراكنده و بي‌سازمان از سوي ما اجرا مي‌شود لذا برادرها به اين مطلب نهايت توجه را بكنند. فرمانده هانتان دقيقا مشخص مي‌كنند كه به كدام خط رسيديد مجاز هستيد آتش كنيد، كدام لحظه مجاز هستيد آتش كنيد. زماني كه آماده مي‌شويد براي عمليات 70 مرتبه قل هوالله را بخوانيد. زماني كه شروع به حركت مي‌كنيد بايد لاحول و لاقوه الا بالله العلي العظيم را بگوييد و زماني كه مي‌خواهيد تيراندازي كنيد براي هر تيرتان سبحان‌الله بگوييد. برادرها دقيقا تمام آنچه را گفتم در يادشان نگه دارند و با آن قلب پاكتان انشاء‌الله بجا بياوريد (انشاء‌الله جمع) اين آمادگي در تك تك برادرها بايد باشد كه تا لحظه‌اي كه عمليات تمام نشده و از طرف فرمانده دستور داده نشده، منطقه را تخليه نكنيد و به عقب برنگرديد حتي اگر تعدادي از برادرها شهيد شوند، تعدادي زخمي شوند، استعداد يك گردان بشود يك گروهان، به هيچ وجه نبايد اين باشد كه بگوييم ديشب عمليات كرديم خسته شديم خيس شديم هوا سرد است و امثال اينها، يك گروهان هم باقي بماند بايد سازماندهي شود و ادامه دهد تا زماني كه تعيين شده بايد ادامه دهيم و هدف را به جاي خودش برسانيم. فقط نفراتي كه شهيد مي‌شوند، مجروح مي‌شوند، به عقب برمي‌گردند نفراتي كه سالم هستند در هر جايي كه باشند و رسيدند انجام ماموريت مي‌كنند، عمليات مي‌كنند، با زمان استراحتي كه فرمانده تعيين كرده استراحت مي‌كنند و با سازماندهي جديدي كه فرمانده به آنها مي‌دهد مجددا به ادامه عمليات مي‌پردازند. لذا اين آمادگي را برادرها داشته باشند ه با يك شب عمليات خسته نشوند. هر چند شبي كه لازم باشد ما با دشمنانمان مي‌جنگيم، نكند كه در عرض يك شب تمام نيروها تمام شود و فردا شب، پس فردا شب خداي نكرده در مقابل دشمن عاجز شويم. لذا از خدا بخواهيم كه آن قدرت را به جسم‌هاي ما بدهد تا بتوانيم از عهده اين مهم برآئيم. البته به برادرها جسارت نشود چون من موظف هستم بگويم اين مطالب را گفتم بنا به مسئوليتي كه دارم موظف هستم تذكر بدهم فرماندهان بايد افتاده‌تر و متواضع‌تر نسبت به بقيه برادرها باشند. و آن برادرهايي كه مسئوليت‌هاي بزرگ دارند فرمانده گردان، گروهان و دسته و برادرهاي رزمنده به لحاظ تجربه عملياتي كه دارند و زمان و مدتي كه در جنگ هستند خداي نكرده تصور نكنيم كه خيلي مي‌دانيم، لذا آموزش، تفكر و تدبير را بيشتر بكنيد. امروز ما بايد احساس كنيم كه تازه به جبهه آمده‌ايم و حتي در هيچ عملياتي هم نبوده‌ايم كه خداي نكرده از اين جنبه، وسوه‌اي از طرف شيطان رجيم نباشد كه ما از فكر كردن و تدبير كردن محروم بمانيم. فرمانده‌ها نبايد فكر كنند كه اين نيروي ما عمليات ديده است. بنابراين تذكراتي كه لازم است در شب عمليات به رزمنده‌ها گفته بشود و آن را رعايت بكنند بگويد و نگويد كه حالا آنها بلد هستند و مي‌داند و چند تا عمليات ديده‌اند. جزئي‌ترين مسائل را بايد يادآور شويد، تذكر دهيد و تدبيرهايي كه لازم است به عمل بيايد همه آنها را مورد نظر قرار بدهيد. برادرها از اين چند شب محدود كه مانده حداكثر استفاده را در آموزش بكنيد، گرچه هوا سرد است و مقداري اذيت مي‌شويد ولي چاره‌اي نيست و شايد اين سرماهم يك آزمايش است والا اگر هوا مناسب باشد در آب گرم همه مي‌شود اين كار را انجام داد، شايد اين خودش يك آزمايش است كه خدا مي‌خواهد در اين سرما شما را مورد امتحان بيشتري قرار دهد. لذا حداكثر استفاده را بكنيد و با دقت آموزش‌ها را دنبال كنيد آنها را به هيچ وجه ساده نگيريد، امكانات و وسايلي كه در اختيار داريد و بايد ببريد عمليات خوب نگهداري كنيد، بلمهايتان غرق نشود اگر پارو با دقت بيشتر شما نمي‌شكند، دقت كنيد كه نشكند، اهمال نكنيد كه بگوييد خب شكست به جايش مي‌آيد. اگر مي‌دانيد بلم را محكم به زمين بگذاريد مي‌شكند اين كار را نكنيد، يا آنهايي كه قايق موتوري دارند فكر كنيد تا آخر بايستي از همين موتورها استفاده كنيد. اضافه نيست كه به جاي آن بگذاريد و يكي ديگر بدهند اگر خداي نكرده اهمال كنيد صدمه بخورد شب عمليات يكي از امكانات خودتان كم خواهد شد. بنابراين به بدبختي خواهيم افتاد. يا آن لباس‌هاي غواصي كه در اختيار برادرهاست مواظب باشند نفت والور، گرما به آنها نخورد دقت كنيد اگر پاره بشود، خاصيت خود را از دست خواهد داد. اينها خيلي با سختي تهيه شده خيلي با زحمت تهيه شده بالغ بر يك سال است كه اين امكانات را تهيه مي‌كنند علاوه بر پول زيادي كه به آنها داده شده از چند كانال با چه سختي‌هايي به دست شما رسيده است. دشمن وقتي مختصري نسبت به احتياجات ما پي مي‌برد نمي‌گذارد كه اين امكانات بدست ما بيايد، لذا در حفظ وسايل خيلي دقت كنيد. البته برادرهاي مسئول تا آنجا كه بتوانند براي شما امكانات تهيه مي‌كنند و در اختيار ما مي‌گذارند. در اين چند شب از خدا بخواهيد تا انشاء‌ا... مار ا بيشتر مورد عنايت خودش قرار دهد برادرها كارهايشان را انجام دهند تا به حول و قوه الهي اين انتظاري كه از ماها دارند به جا بياوريم. من خيلي وقت گرفتم. واسلام عليكم و رحمت‌الله و بركاته ويژه نامه خبرگزاري فارس در هفته دفاع مقدس
  23. چرخش نسبی موضع سارکوزی: برای ایران احترام قائلیم «اروپا به ایران می گوید که به این کشور احترام می گذارد، ایران حق دستیابی به انرژی هسته ای را دارد و ما تمامی مسیر هایی که منتهی به گفت و گو می شود را طی رئیس جمهور فرانسه در سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل متحد تاکید کرد که برای ایران احترام قائل است. به گزارش «فردا»، نیکولا سارکوزی که بعنوان نماینده اتحادیه اروپا سخن می گفت، خطاب به اسرائیل گفت:« اروپا به اسرائیل می گوید که دوست آن است و اجازه نمی دهد هیچ احدی موجودیت آن را تهدید کند و برای مبارزه با تروریسم همواره یاور اسرائیل هستیم. اما در عین حال با همان احترامی که برای اسرائیل داریم، می گوییم که هیچ صلحی تا زمانی که کشور فلسطینی مستقل با مرزهای مشخص بوجود نیاید، قابل دستیابی نیست.» سارکوزی در مورد ایران افزود:«اروپا به ایران می گوید که برای این کشور احترام قائل است، ایران حق دستیابی به انرژی هسته ای را دارد و ما تمامی مسیر هایی که منتهی به گفت و گو می شود را طی می کنیم.» وی در پایان گفت:«اما با همان احترامی که برای ایران داریم، می گوییم که نمی توانیم ایران مسلح به سلاح هسته ای را که صلح و ثبات کل منطقه را تهدید می کند، تحمل کنیم؛ همان طور که نمی توانیم درخواست ایران برای نابودی اسرائیل را تحمل کنیم.»
  24. اوباما: سخنان احمدی‏نژاد را محکوم می‏کنم اوباما همچنين "جان مك‌كين" رقيب جمهوري‌خواه خود را به پيوستن به خود عليه ايران فراخواند تا در اين خصوص پيش‌نويسي مشترك براي فشار بيشتر بر تهران تقديم سناي آمريكا كنند تا طبق آن "آمريكا و شركت‌هاي خصوصي آمريكايي مناسبات خود را با شركت‌هايي كه با ايران در همكاري هستند، قطع كنند. فارس: نامزد دموكرات انتخابات آتي رياست‌جمهوري آمريكا در برابر سخنان رئيس‌جمهور كشورمان در مجمع‌عمومي سازمان ملل متحد درباره رژيم‌ اسرائیل با انتشار بيانيه‌اي موضعي به شدت منفي اتخاذ كرد. به گزارش خبرگزاري فرانسه، "باراك اوباما" پس از سخنراني ديشب (بامداد چهارشنبه)"محمود احمدي‌نژاد" در شصت و سومين دوره مجمع عمومي سازمان ملل به شدت از نطق او درباره رژيم‌اسرائیل انتقاد كرد. باراك اوباما كه براي به دست آوردن حمايت لابي صهيونيست محكوم به حمايت همه‌جانبه از اسرائيل است، با اشاره به سخنان رئيس جمهور كشورمان درباره رژيم‌اسرائیل گفت: امنيت اسرائيل براي ما مهم است. احمدي‌نژاد در نطق خود در مجمع عمومي سازمان ملل با اشاره به اشغالگري رژيم اسرائیل گفت: در فلسطين 60 سال كشتار و تجاوز توسط عده‌اي صهيونيست جنايتكار و اشغالگر ادامه دارد كه با جمع‌آوري عده‌اي از نقاط مختلف دنيا و در سرزمين ديگران و با آواره كردن و به اسارت گرفتن مردم اصلي سرزمين و با دروغ و هشدار، حكومت درست كردند؛ اين‌ها با اعلام قبلي تجاوز، اشغال و ترور مي‌كنند و مردم و يك دولت مردمي و قانوني را محاصره غذايي و دارويي مي‌كنند و در همين حال برخي قدرت‌هاي مستكبر و زورگو از آنها حمايت مي‌كنند. باراك اوباما در بيانيه‌اي كه در اين رابطه منتشر كرد گفت: سخنان رئيس جمهور احمدي‌نژاد را به شدت محكوم مي‌كنم و من از اينكه تريبوني براي بيان كينه و مواضع ضد اسرائيلي در اختيار او قرار مي‌گيرد نااميدم. اوباما با تكرار اتهامات دولت آمريكا درباره موضوع هسته‌اي كشورمان مدعي شد: تهديدي كه برنامه هسته‌اي ايران آن را ايجاد كرده است، خطرناك است. نامزد دموكرات انتخابات رياست‌جمهوري آمريكا افزود: ديگر وقت آن رسيده است تا آمريكايي‌ها درباره ضرورت اعمال تحريم‌هاي شديدتر و افزايش فشار بر ايران متحد شوند. اين در حالي است كه احمدي‌نژاد در سخنان خود در مجمع عمومي اعلام كرده بود، ايران در برابر تهديدات، پايداري و از حق خود در موضوع هسته‌اي صلح آميز دفاع مي‌كند. اوباما همچنين "جان مك‌كين" رقيب جمهوري‌خواه خود را به پيوستن به خود عليه ايران فراخواند تا در اين خصوص پيش‌نويسي مشترك براي فشار بيشتر بر تهران تقديم سناي آمريكا كنند تا طبق آن "آمريكا و شركت‌هاي خصوصي آمريكايي مناسبات خود را با شركت‌هايي كه با ايران در همكاري هستند، قطع كنند.