چي كشيدن اونهايي كه زنده موندن ! مخصوصا اون رديفهاي جلو !!! كلا غير قابل تصوره ... در مورد واماندگي 154 و ايليوشين 62 اين تصوير رو ساختم ... منتها سعي شده تا از اين حالت ارتفاع گيري يا بالا بردن دماغه هنگام فرود در اين نوع هواپيما اجنتاب بشه ولي اين تصوير ساختگي شايد بيانگر وضعيتي با شه كه گفتم ! [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/Untitled-1%7E2.jpg[/img] هر چند كه با عقبتر اورد بال اين حالت واماندگي در زواياي بالاي دماقه رخ ميده اما بالا كشيدن دماقه در صورت عدم نشستن با سرعت و يا زاويه مناسب... ! هواپيما رو ديگه سخت ميشه به حالت ابتدايي و قابل سرش يا پرواز در اورد ...

[quote][quote]البته روشهاي ديگه اي هم هست كه خيلي ساده تر و جالبتره ! [/quote] مثلا؟! [/quote] اين مثلا خيلي گرونه !

ماهواره ها رو با كلاهك رنگ پاش در برخي موارد هدف قرار ميدن ! يعني در مسير حركت ماهواره يه كلاهك حاوي رنگهاي چسبنده رو منفجرميكنند ! تا با چسبيدن رنگ روي سنسور ها دوربينها و باطريهاي خورشيدي ! كه در نتيجه عملا ماهواره از كار ميفته !!! يا بعبارتي پايگاه زميني با ماهواره در ارتباطه اما هيچ كار رو نميتونه انجام بده ! اينطوري ميگن عمر ماهواره به پايان رسيد ! بدون اينكه بفهمن بهش حمله شده !!! البته روشهاي ديگه اي هم هست كه خيلي ساده تر و جالبتره !

[quote]همانند طرحهای مشابه غربی این طرح جدید روسها هم به " تدابیری برای غلبه بر گرایش هواپیما به ((واماندگی عمیق)) نیاز داشت " ( تحقق پدیده مخرب واماندگی عمیق برای هواپیماهای با دم تی شکل , غیر قابل جبران بوده و باعث سقوط هواپیما میشود) [/quote] اصولا هواپيماهاي با موتور عقب و دم بالا بسيار استال پذير هستند ! در اين هواپيماها زماني كه در سرعت متوسط كم دماقه بالا كشيده بشه پهنه بال روي دم و موتورها ايجاد جريان گردابي و مغشوش غير قابل كنترلي ميكنه كه ناشي از عبور هوا اطراف بال به سمت عقبه ! و در ادامه موتور و بال در حالت واماندگي قرار خواهند گرفت ! در هنگام فرود هم چنين پديده اي رخ ميده ...

اين هواپيما براي نشستن در مناطق مرتفع و يا سطوح ناهموار خيلي عاليه ! بعلاوه كه با توجه به مسدود شدن سريع خروجي و معكوس شدن خروجي موتور ميتونه در صورت فرود با سرعت بالا خودش رو به سرعت متوقف كنه ! اون موتور ها هم براحتي دچار واماندگي نميشن مگر خطاي خلبان ! دوستان اگر ياسوج رفته باشيد ! و بدونيد موقعيت اين شهر چگونه است ! متوجه ميشيد كه تنها هواپيماهاي مناسب براي فرود در مناطق كوهستاني همين مدلها انتونف 140 و 72 هستند !

سلام ... آذرخش جان مطلب خوبيه ممنون ... اين بيشتر شبيه موشك كروزه تا هواپيماي بدون شرنشين ! اون كاميون پرتابگر هم خيلي جالبه دقيقا خوده كامازه ! راستش اين كشنده رو حتي زير پاتريوت هم ديدم ميخواستم بدونم همون مدل روسيه يا اين يكي شبيه اونه اگر كسي بدونه ممنون ميشم ...

ببخشيد دوستان ! من مدت زيادي در خدمتتون نبودم كليه درجات و مديريت هاي جديد دوستان رو تبريك ميگم ...

[quote]سلام بر واریور عزیز. مدتی نبودید. مشتاق دیدار شما بودیم.خوب هستی؟ شما میل 8 سوار شده اید ایا به این هلیکوپتر تازه ساخت شباهت زیادی دارد؟ rahdar عزیز شما لینک ان تصویر مورد نظر را اینجا قرار دهید. تا دوستانی که اطلاع دارند جواب دهند. [align=center] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_maks2009dm2173.jpg[/img] http://gallery.military.ir/albums/userpics/maks2009dm2173.jpg [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_maks2009dm2174.jpg[/img] http://gallery.military.ir/albums/userpics/maks2009dm2174.jpg [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_maks2009dm2175.jpg[/img] http://gallery.military.ir/albums/userpics/maks2009dm2175.jpg [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_maks2009dm2176.jpg[/img] http://gallery.military.ir/albums/userpics/maks2009dm2176.jpg [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_maks2009dm2177.jpg[/img] http://gallery.military.ir/albums/userpics/maks2009dm2177.jpg [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_maks2009dm2178.jpg[/img] http://gallery.military.ir/albums/userpics/maks2009dm2178.jpg [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_maks2009dm2179.jpg[/img] http://gallery.military.ir/albums/userpics/maks2009dm2179.jpg [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_maks2009dm2180.jpg[/img] http://gallery.military.ir/albums/userpics/maks2009dm2180.jpg [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_maks2009dm2181.jpg[/img] http://gallery.military.ir/albums/userpics/maks2009dm2181.jpg [/align][/quote] سلام هانس عزيز ... اون هليكوپتر دو عكس اول ميل 35 اگه اشتباه نكنم ... و باقي عكسها مربوط به كاموف 2-50 هستند كه براي تركيه تغييرات داده شدند و به كاموف اردغان شهرت دارند اما گويا هنوز توافقي حاصل نشده !!!

با هر دو هواپيما تشرفاتي به نقاطي از كشور داشتم هم 727 و هم 154. در مورد عامل انساني بايد بگم كه هواپيماهاي روسي با خلبان روسي و تعميرات اساسي خود اين كشور داراي اين سوانح هستند ! اما سالهاست كه بوينگ ها در ايران حتي با تعميرات ايران و خلبانان مختلف و ساعات پرواز بيشتر چنين سوانحي به چم نديده اند !

سلام .. البته لايت ويو و سافت ايميج هم دست كمي ندارند ! ولي مايا بدليل وجود امكانات گسترده دروني و توانايي بالاي كد نويسي مل براي كاربران سطح بالا و شركتهاي بزرگ خيلي بهتر و پر طرفدار تره اما مكس بدليل وجود طيف وسيعي از پلاگ اينها و كاربران عادي و آزاد به همراه كاراكتر استوديو بيشترين طرفدار عمومي رو داره كه البته عامل اصلي قيمت پايين تر و قدمت بيشتر اونه... توي اين زمينه مخصوصا نرم افزار مكس در خدمتيم !

هنوز هم با خر بايد مجروح حمل كنند ! ممنون حامد جان ... ولي اون تصوير مربوط به خط توليد هيچ شباهتي رو به تصوير گرافيكي نشون نميده !

ممنون ... مطلب خوبيه ... فقط يه سوال سوخوي 30 يا 35 حامل اين موتور چه مقدار سوخت با خودش حمل ميكنه ...

مدار 150 هزار پايي يعني حدود 50 هزار متري و وجود يك رادار براي كشف ماهواره و احتمالا هدايت و رها كردن موشك براي زدن ماهواره ! تنها ماموريت قابل تصور ميتونه باشه كه به نظر مياد امكانپذير باشه ! به هر حال با ارزوي موفقيت و پيشرفت براي تيم فعال اين پروژه بسيار جذاب و سطح بالا ! در صورت عملياتي شدن ميشه روش اسم مشت محكم فضايي گذاشت !

فكر كنم دو روش متفاوت پيش گرفته شده كه روش سپاه بيشتر بدرد خورده ! با توجه به اينكه كشتي در فاصله هاي زياد با هم حركت ميكنند ! قايق هاي چوبي تندروي دزدان دريايي تونسته بودند از ميان كشتيهاي نظامي به ورود به داخل كشتي هاي حامل خدمه رو به گروگان گرفته و براحتي با كشتي فرار كنند ! و با وجود تهديد به مرگ هيچ كاري از دست كشتي هاي بزرگ نيروهاي دريايي بر نمي اومد ! يا روشي پرهزينه براي مقابله اين ترفند دزدان بود ... كه حضور گروه هاي تكاوري و تك تيراندازان سپاه در كشتي ها به همراه قايق هاي تند رو بسيار كم هزينه تر و اثر گذار تر بود كه با موفقيت انجام شد ... به هر حال حضور نظامي ايران در ابهاي بين الملل و خارج از مرزهاي ايران يك تدبير مناسب و مسير صحيحي براي كسب تجربه و اموزشهاي جدي خواهد بود.

چه جالب من كي ساخته شدم خودم خبر ندارم

هادي جان سلام ... اين سامانه با توحه به برد كوتاه درگيري رادار رو تا زمان رسيدن هدف به محدوده درگيري خاموش نگه ميداره ... توان جابجايي و سرعت عملياتي شدن در صورت وجود سامانه ارتباطي خوب با رادار پيش اخطاري كه ميتونه بيش از 200 كيلومتر دور ترش باشه و با توجه به اطلاع اون سامانه در محدوده هدف روشن بشه و بندازتش پايين ! البته با توجه به قد بلند رادار اهداف پروازي در ارتفاع پايين مثلا زير 300 پا رو هم ميتونه كشف و مورد تهاجم قرار بده ...

اين ميل 17.1 رو فكر كنم آمريكا هم خريده ... هليكوپتر خيلي قدرتمنديه و بيشتر كشورها به دنبال خريدش هستند چون هم رده مناسبي نداره و از شينوك به مراتب قويتره ضمن اينكه احتمالا از مدل مشابه اگوستاوستلند هم بايد خيلي ارزون تر باشه ... يكبار توفيق سواري رو داشتيم ... البته فكر كنم ميل 8 بود.

آذرخش جان جالب بود ... به اون راداره ميگن زرافه - جيرافه - اين پدافند بر عليه اهداف با سطح مقطع كم و رادارگريز بكار ميره كه خيلي هم قدرتمنده و نميشه عليه اين سيستم كاري كرد ... يك رادار پشتيباني پيش اخطار هم در كنار اون وجود داره كه براي كشف محدوده هدف و درگيري از اون كمك ميگيره /... بعبارتي يك رادار برد كوتاه خيلي قدرتمند دركنار اين سيتستم مختصات مكاني هدف رو ميده چون انتن اين رادار امواج رو تمركز ميده براحتي ميتونه در محدوده بردش روي يك هواپيماي رادار گريز قفل كنه ...

اين مطلب خيلي جالبه اما واقعا يه جاي كارش مي لنگه ... اولا كه ارتفاع 150هزار پايي هيچ مدار خاصي نيست ! با توجه به زمان كم 15 دقيقه چه مسافتي رو ميره ! توي اين مسافت از چه طريقي بدون پيشران به مقصد بر ميگرده ! با توجه به 15 دقيقه بودن و نبود پيشران ميشه گفت كه فقط اطراف تهران رو ميتونه عكاسي كنه و به زمين برگرده .... فكر كنم يه طرحي در حد تحقيق بوده باشه كه نياز به كار خيلي زياد داره و حتما بدون سرنشينه ! چون اگر سرنشين داشت هر چند 150 هزار پايي فضا نيست اما اين خبر با عنوان فرستان انسان به فضا درج ميشد ... درمورد رادارگريز بودن بايد بگم اينطور نميتونه باشه اما پرواز در اين ارتفاع اصولا از ديد رادار خارجه و هيچ پدافندي توان زدنش رو نداره .... به همين خاطره كه گفتن رادار گريز... بگذريم از فول گرفتن چون اين خبر حيلي نامفهومه و هيچ اطلاعات صحيحي هم توش گفته نشده ... فقط ميشه گفت احتمالا آينده خبرهايي خواهد شد كه ....

سلام ... ممنون از تاپيك خوبت زحمت كشيدي برادر. يه سوال؟ ميگم اين بعد از رها سازي اژدر برميگرده ... چي ميشه اخر عاقبتش . فكر كنم نيمراد صحيح تر باشه ! اين طور صنايع هوايي درج كرده بود اگر اشتباه نكرده باشند ...

در ادامه مبحث ساخت موشک کروز ابتدا به ساخت بوستر پرتاب آن میپردازم بوستر بهترین ابزار مناسب جهت تولید نیروی پیشران مناسب در وقت کم میباشد که با استفده از آن میتوان پرتابه را تا ارتفاع مورد نظر بالا برد و به آن سرعت مناسب را بخشید بوستر یک پیشران ترموشیمیایی است که از گونه راکت میباشد راکت ها عمدتا از دو گونه سوخت مایع و سوخت جامد استفاده میکنند که به لحاظ ساختمان داخلی با هم متفاوتند هر راکت از یک محفظه احتراق وشیپوره تشکبل شده است که شیپوره به راکت متصل است و محفظه احتراق درون بدنه قرار دارد طبق قوانین نیوتن سیال اگر بافشاربه سمت محفظه ای با ابعاد کوچکتر هدایت شود فشار سیال تبدیل به سرعت میشود و سیال بسته به اندازه فشار و اندازه مجراه به سرعت های متفاوتی میرسد اما این فشار به کجا انتقال میابد . این سیال فشار خود را به بدنه بوستر انتقال میدهد که نتیجه آن حرکت بوستر به سمت مخالف جهت خروج سیال می باشد مواردی مانند راکتها این فشار درون محفظه احتراق بسیار عظیم است همچنین به همین دلیل می باشد که موشک ها توان پیشروی در فضا خلاء بدون هوا را دارند . تصویر چند نوع بوستر موشکهای کروز: و خروجی بوستر یا همان شیپوره جنس فلز شیپوره ها بدلیل اینکه تحت حرارت بسیار شدیدی قرار دارند معمولات از فلز مولیبدن یا آلیاژی از آن است که تحمل حرارتی آنرا بالاتر ببرد این فلز تحمل بیش از 2500 درجه حرارت را داراست که بخاطر خنک کردن آنرا بیرون و در معرض هوا قرار میدهند. تصویر شیپوره : ناحیه قرمز رنگ بوستر سوخت مایع: این راکت از مایعات قابل اشتعال جهت تولید نیروی پیشران استفاده میکند که مایع سوخت با اکسید کننده ترکیب میشود و تا نفجار حاصلاز آن تولید فشار در محفظه احتراق بکند این فشار با استفاده از شیپوره به نیروی پیشران تبدیل میشود تصویر محفظه احتراق سوخت مایع: بوستر سوخت جامد : که مورد بحث ما نیز میباشد در این بوستر بر خلاف بوستر سوخت مایع سوخت درون محفظه احتراق قرار دارد و شروع به سوختن میکند که به همراه فشار تولید شده از شیپوره خارج میشود این نوع سوخت مانند فشنگ میباشد که چاشنی آن منفجر شده و هوای متراکم درون محفظه احتراق را شعله ور میکند که با سوختن قالب های سوخت بصورت کنترل شده مدتی ادامه میابد. سوخت جامد: این سوخت از ترکیبات اکسید شونده و اکسید کننده که با هم ترکیب شده اند استفاده میکند و نیازی به خدمات ویژه مانند آنچه در سوختهای مایع برای نگهداری مایعات قابل اشتعال مانند سرد کردن نیست و به راحتی آنهم بصورت قالبی بروی هم گذاشته میشود که تعداد و اندازه آنها در استفاده از انها مهم است. این ماده تراکم بسیار بالاتری نسبت به مایعات سوختی دارد و از ماندگاری بالایی به لحاظ شیمیایی برخوردار است و از این لحاظ سالها پایدار میماند ولی ضربه تولیدی این خرج نسبت به مایع به دلیل خروج پرفشار مایعات کمتر است این نوع خرج ارتعاشات کمتری در هنگام تولید پیشرانش اجاد میکند که کنترل آن بسیار ساده است ولی باید برای سوخت مایع از تدابیری برای جلوگیری از ارتعاشات مایع درون کپسول های سوختهم چنین ادامه خروج پر فشار آن داشت . انواع خرج جامد: خرج پرتاب های جامد به دو دسته اصلی تقسیم میشوند .وقتی که سوخت واکسید کننده مرکب از تعداد ملکول های یکسانی باشند چنین خرجی را همگن میگویند و .وقتی خرج شامل ترکیب های مناسبی از سوخت واکسید کننده باشد بعنوان غیر همگن تو صیف میگردد. دو جزء ترکیب اصلی نوع اول (نیتروسلولز و نیترو گلیسیرین ) میباشدو چنین ترکیبی را خرج پرتاب دو پایه ای گویند خرج پرتاب ناهمگن مرکب است از پرکلرات آمونیوم بلوری بعنوان اکسید کننده و یکی از دسته پیوند های پلیمری بعنوان سوخت . چنین خرجی دارای طبیعت لاستیک مانندی است. البته نوع سومی هم وجود دارد که از ترکیب دو پایه و مرکب شامل پرکلرات آمونیوم و آلومینیوم پودر شده در قالبی از نیترو سلولز – نیترو گلیسیرین میشود. این ترکیب مولد نیروی بسیار زیادی است اما دود سفید و متراکمی دارد که تولید زحمت میکند. معمولا از خرج پرتاب مرکب استفاده میشود چون بدون دود بوده و و میتواند بدون شعله نیز در بیاید . شکل قالب خرج پرتاب جامد : و این نوع خرج دارای قالب اینچنینی بوده که میان آن یک مجراست و سوختن از درون آن اغاز میشود نحوه قرار گرفتن درون بوستر: انتهای بوستر یک چاشنی وجود (بارنگ سیاه در شکل نمایان است) دارد که پس از انفجار شروع به سوختن خرج میکند که کپسول سوخت با فشار هوا تا حد احتمالا 70 پی اس ای پرشده و همین باعث انفجاری درون کپسول میشود و حفاظ شیپوره از بین میرود در این هنگام بدلیل استفاده از فواصلی که یک لایه خرج ها را از هم جدا میکند این خرج ها آرام و بطور یکنواخت با هم شروع به سوختن میکنند و از شیپوره خارج میشوند: یه وقت از این کارها نکنید بعدش منفجر بشید بیفته گردن من البته هنوز خیلی چیزها رو نگفتم چون دیگه کار عملی میشه مثلا نحوه تولید یک نوع سوخت جامد و اینکه بجای اون کپسول میشه از کپسول آتس نشانی استفاده کرد یا غیره... در صورت نیاز ادامه خواهد داشت :lol:

با سلام ... ضمن تشكر از دوست فهيم و خلاقمون جناب امير .... نوع هدايت اينرسيايي بسيار روشهاي مختلف پيچيده و كاملا متفاوتي داره كه من از 5 درصد اونها هم خبر ندارم ... منتها اول يه سري به رفتار موشكها بزنيم ! روش هدايت اينرسيايي بسته به برد و نوع موشك تفاوت فراواني خواهد كرد اما انچه كه ما به دونبال اون هستيم هدايت كروز (هدايت بصورت گشت زني) بوده است. در مود هدايت كروز بسته به اينكه هوا پرتاب باشه يا زمين پرتاب هم متفاوته ... يك روش مرسوم فرستادن موشك به ارتفاع بيش از 80 تا 90 هزار پايي يعني جايي دور از دسترس پدافندي و هدايت به سمت هدف تا هنگام رسيدن به مختصات هدف و شريجه روي اون با سرعتهاي چند ماخي كه اغلب كروزهاي بلند برد پيشرفته از اين روش استفاده ميكنند ! روش ديگه اسكن عوارض زمين و هدايت درميان انها بر حسب نقشه هاي ماتريسي از قبل تعيين شده كه روزهايي قبل از شليك توسط ماهواره بدست اومده باشند ! يعني راداري مشابه اونچه كه روي ماهواره عوارض زمين رو اسكن ميكنه وجود داره و مدل مقياسي بدست اومده رو با عوارض موجود در حافظه مقايسه و راه رو پيدا خواهد كرد ! منتها اين روش منسوخ شده يا ميشه گفت از همون اول هم تبليغات بوده ! روش بعدي هدايت بصورت كور . بدون مقايسه عوارض زمين و بر حسب مدل موجود در حافظه ! يعني محاسبه رفتار واقعي موشك در فضاي واقعي و انتقال دادهاي بدست اومده براي تعيين موقعيت فعلي در نقشه مجازي موجود در حافظه ! يا بعبارتي ساده تر گشت زني در ميان كوهها و اسمان بدين گونه كه يك مدل سه بعدي از قيبل ساخته شده وجود خواهد داشت و نقطه دقيق حركت ما در اون مدل در لحظه اغازين پيمايش دريافت و باقي حركت بصورت حسب ضرايب اينرسي واقعي در اين مدل بدست خواهد امد ! هدايت بر حسب اينرسي : همون محاسبه برايند نيروهاي وارده به جسم در حال حركت و گرفتن ضريبهاي انحراف خواهد بود كه يك معادله با رقم هاي تغيير كننده (متغيير ها سرعت گردش پيتوت و ضرايب انحراف ...)عوامل تغيير دهنده وضعيت خواهد بود ! و نتيجه اين معادله در مختصات چهار بعد فضا زمان (x-y-z) و t یک بردار حرکت برای ما رسم خواهد که به ان تراجکتوری یا مسیر گشت زنی گفته میشود ... البته این بردار حرکت همیشه با بردار حرکت از پيش طراحي شده ‌مقايسه ميشود تا موشك در مسير مورد نظر حركت و فرود آيد ... پس در نهايت : ما براي هدايت به يك مسير پيمايش (كروز) يا تراجكتوري احتياج داريم و يك مدل سه بعدي از عوارض زمين كه مسير تراجكتوري در ان كشيده شده است ! كه پس از حركت لحظه به لحظه داده هاي بدست امده را با داده هاي موجود در مدل حافظه مقايسه و مسير را بر حسب آن تصحيح خواهيم كرد ! داده هاي واقعي نظير : سرعت واقعي - سرعت اينديكيت - زاويه دماقه - زاويه گردش ياو . رول - پيچ - ارتفاع - جي - جهت قطبي و ... و داده هاي مقايسه اي با مقادير مجازي نظير زاويه انحراف در سه جهت با تراجكتوري !!! كه اين قسمت يك مقداري پيچيده است !.... ... اما چرا مقايسه با عوارض موجود در حافظه ! .......اين مطلب اينجا بماند....... دوست عزيز از دقت توانايي شما در خلق روش هدايت واقعا مشعوف شدم هر چند كه خود من هم چيزي اين فن تو مغزم ندارم ولي يك سري نكاتي هست كه بايد بگم... روش شما خوبه و قابليت تصحيح و عملياتي شدن رو دارد منتها نكاتي نظير سرعت و اينكه من بعنوان موشك كجا هستم خيلي مهمه ! يا چقدر ميتونم دور بزنم كه به كوه نخورم و اينكه توي اين ارتفاع با چه سرعتي مجازم كه حركت كنم ... در مقادير متغيير هاي بالا به دو سرعت اينديكيت و واقعي اشاره كردم ... سرعت واقعي كه سنجش اون ميتونه برحسب عبور زماني از ميان دو ناظر باشه يا هر روش ديگري مثل جي پي اس و يا ليزر ! اما سرعت اينديكيت يا سرعت برخورد هوا با هواگرد ما كه اين يكي خيلي مهمه و تمامي خلبانان از اين سرعت سنج استفاده ميكنند چيه ... در هواگرد مجرايي به نام پيتوت قرار داه كه براي محاسبه اين سرعت ازش بهره مييبرند . اين سرعت به ما ميگه كه هوا داره با اين نات (نيم متر بر ثانيه ) به بدنه برخورد ميكنه و همونطور كه ميدونيد شتابها و گردشها و جي سرعت و توان گردش ما رو تعيين ميكته ! بري مثال اگر با يك سرعت واقعي گردش با زاويه تند انجام بديم ممكنه هواگرد متلاشي بشه ! و اگر دوباره با همون سرعت در اتفاع بالاتر گردش انجام بديم هيچ مشكلي پيش نياد ! سرعت صوت در ارتفاعات مختلفه چون فشار هوا هم متفاوته ممكنه شما در هواگرد و در ارتفاع 5000 هزار پايي سرعت محاسبه بر حسب پيتوت برابر 720نات باشه سرعت واقعي هم ممكنه كمي بيشتر مثلا 850 نات باشه ! ولي در ارتفاع 35000 پايي سرعت پيتوت 530 نات باشه ولي سرعت واقعي 950 نات ! بگذريم ... پس چالش ما اينجاست ْكه محاسبه سرعت واقعي ميتونه موقعيت رفته شده ما رو مشخص كنه اما اين سرعت نميتونه اجازه گردش و حركتهاي مختلف در جهت كمان حركت اصلي رو بده كه معادله حركت ما به سمت كمان تراجكتوري ميشه برايندي از ارتفاع - سرعت پيتوت و سرت اصلي با زوايايي گردش به سمت مسير ! كه همگي غير قابل پيش بيني دقيق هستند ! و برنامه محاسبه گر ما بايد مرتبا مسير رو اصلاح كنه و با مسير اصلي مقايسه ! تا ما بتونيم يك پرواز دقيق داشته باشيم ! البته خيلي موارد ديگه هم هست ! كه جاي بحث نيست...و حوصله فراوان ميخواد ... ولي اونچه كه مهمه حتما نيازه تا ما مختصات محيط رو داشته باشيم ! يا بواسطه ديگري وسيله كروز رو هدايت كنيم ! ولي در مورد روش شما ميشه اون رو براي موشكهاي باليستيك در نظر گرفت كه حتي نيازي به دانستن خيلي از اين موارد ندارند ! فقط سرعت زاويه جي سرعت و جهت گردش زمين و محور هاي مختصاتي ....كه البته خطاي موشكهاي باليستيك اينرسيال خيلي بالاست !

سلام .. بيشتر شبيه فلفل دلمه ايه تا گوجه .... كشنده نيست ولي اي كاش ميكشت ! يا پا مي كنه يا دوپارو مي كنه يا نيم تنه ! ولي در هر صورت زنده ميموني و اين تيكه كنده شده بدنتون هم ميبيند ! خنثي كردنش هم خيلي آسونه !از كمر ميگيري به دو جهت مختالف تاب ميدي چاشني نقره اي رنگ استوانه اي با يك حلقه پلاستيكي دورش رو در مياري و چاشني رو كه انداختي كار تمومه ! منتها پيدا كردنش سخته حتي براي يه تخريب چي حرفه اي ... خيلي هاشون هم سر همين مين ها كشته شدند...

اين خبر رو توي هوافضا بود يا صنايع هوايي ! نميدونم كدوم ولي خوندم ! گويا دارپا تلاش ويژه اي براي وارد شدن به اين محدوده فركانسي آغاز كرده ! فكر كنم برادرا بدونند كه يعني چي ! اگر موفق بشند ! با وجود پيچيده گي هاي بالا بايد قطعات مدارات ويزه اين محدوده ساخته بشه و در صورت موفقيت سالها انحصار اطلاعاتي فركانسي و بدون مشكل در برابر اقدامات متقابل خواهند داشت ! در صورتي كه بيسيم و يا رادار در اين محدوده ساخته بشه به سختي ميشه وجود سيگنال رو حدس زد آشكار كرد و تا زماني كه اين تكنولوژي به عموم نرسه هيچ تدبير متقابل الكترونيكي نميشه براش در نظر گرفت .... ---- بايد وزارت شروع كنه به كار برروي چنين سيستمهايي واگر نه كليه قابليتاي دفاع الكترونيك ما در آينده با مشكل جدي روبرو خواهد شد ...

با سلام ... ممنون الكتروجان ...زحمت كشيدي برادر ... در مورد برد يه نكته ! بطور دقيق نميدونم اما گويا برد درگيري با اهداف هم سطح دريا در حالت سينه كش به سمت هدف حدود 12 تا 15 كيلومتره ! يعني حتي اگر موشك شما بردي معادل 300 كيلومتر هم داشته باشه در اين حالت كاري از دستش بر نمياد... در مورد بردهاي بلندتر ارتفاع درگيري با اهداف هم بالا ميره ! اين سامانه هاي كوتاه برد كم سرعت فوق مانوري مثل همين اچ كيو 7 و مشابهات اون در كليه كشتي ها وجود دارند حتي كنار سامانه ضد موشك بلند برد استاندارد اس ام 2 يا 3 هم اين موشكهاي غلتان كوچك برباي درگيري با تعداد بيشتري هدف و ارزان كرد هزينه هاي دفاعي بكار ميروند! براي سامانه هاي بلندبرد هم محدوديت هايي وجود داره نظير وجود سيستمهاي موشكي كروز مافوق صوت كه به هيچ وجه نميتونند باهاش درگير بشن ! مخصوصا موشكهايي كه از ساحل پرتاب ميشه يا از كشتي ها و هواپيماها در ارتفاع پايين ! در مورد هواپيماها و شليك از فاصله زياد هم اين گونه است كه موشكهاي شليك شده از اونها هم ب اندازه اي بزرگ و داراي سطح مقطع مناسب چه فروسرخ وچه راداري در اين برد براي مقابله هستند! با توجه به اينكه كشتي ها توان جنگ الكترونيكي وسيعي هم دارند لزا سامانه هاي بلند برد رو براي كشتيهاي بسيار بزرگتر در نظر ميگيرند !