worior

Administrators
  • تعداد محتوا

    8,637
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    104

تمامی ارسال های worior

  1. شروع این تاپیک: آغاز شده در 3 اسفند 1385 خبر اینه که هنوز آمریکا حمله نکرده.
  2. ورود نفت ونزوئلا ضربه اساسی به اقتصادهای نفتی خاورمیانه است، کسی نمیتونه جلوی 2 جریان پیش رو ایستادگی کنه، یکی روشهای نوین تولید انرژی و دیگری افزایش حجم تولید نفت آمریکا، اگر تحریمی نبود و ونزوئلا و ایران هم تو بازار بودند، قیمت نفت شاید تا 30 دلار هم میومد پایین که این در اقتصاد ما بین 2 میلیون نفت 30 دلاری و یا 1میلیون نفت 60 دلاری تفاوتی ایجاد نمیکرد، بودجه امسال ما با خوش خیالی تمام 1.5 میلیون بشکه نفت 57 دلاری بسته شده که همین بازار خاکستریه که میتونه تامینش کنه نه حالت غیر تحریمی آزاد! یعنی این اقدام آمریکا در همین بازار نفت محدود بماند شاید اثر بخش تر از نبود هیچ تحریمی و آزادی تمام کمال بازار نفت باشد. عراق به دنبال 53 میلیارد دلار سرمایه گذاری با اکسون موبیل و پتروچاینا هست، شکل عمده این قراردادها بازگشت سرمایه بصورت بیع متقابل هست، یعنی شرکت های نفتی می آیند کارخانه و تاسیسات رو میسازند و سرمایه گذاریشون رو از همون نفت استحصالی برمیدارند. چین پروژه های بسیاری به این شکل در خاورمیانه دارد، ایضا اروپایی ها. هرقدر که قیمت نفت پایین تر بیاد به نفع این این شکل سرمایه گذاری ها خواهد بود، به همین دلیل همه به دنبال حفظ تعادل بازار نفت هستند، و این خریداران و سرمایه گذاران عمده هستند که همه شرایط رو تعیین میکنند،...
  3. به نظرم ترامپ باب های زیادی رو باز کرده اما قادر به بستنشون نیست. اقداماتی که این اواخر از تیم ترامپ در مواجهه با چین، ایران، کره شمالی، ونزوئلا دیدم از نظر نظامی بسیار ضعیف بوده و از نظر اقتصادی قوی، ولیکن گرچه به این کشورها خسارت مالی فراوانی وارد کرده، اما متقابلا از شرکاء خودشون هم مقادیر بسیار کلانی تلکه کردن آنهم بدون نتایج شایسته. بنیاد این استراتژی مثل سایر اقدامات آمریکا مشخصا منافع این کشور هست، ولی نمیشود از صدها اقدام بر علیه همه به یکباره نتیجه گرفت و خوشحال بود،.. هر کس دیگری جای ترامپ بود ترجیح میداد به جای درگیری در چندین جبهه، در یک جبهه یک ادعای حق علیه باطل الم کنه و کار یک حریف رو برای همیشه تمام کنه، مثل اقدام اوباما علیه لیبی. اما این اقدامات سبب شده تا حرکات این کشورها هماهنگ باشد، همانطور که مشاهده میکنید؛ کره شمالی موشک آزمایش میکند، همزمان یمن رو به تهاجم می آورد، غزه سرزمین های اشغالی را زیر آتش میگیرد، ایران تهدید به بستن تنگه و خروج از برجام میکند سوریه به سمت ادلب پیشروی میکند، ترامپ به پوتین التماس میکند. چین بزودی به وضع تعریف جدید آمریکا واکنش نشان خواهد داد و همه اینها میرود تا یک افتضاح بین المللی برای ترامپ در آستانه انتخاباتی رقم بزند، که آمریکایی ها اعتقاد دارند تمام دنیا در آن دخالت میکند!. به نظرم فشار بر روی ترامپ بسیار بیشتر از کشورهای مورد خصومت آمریکا خواهد بود و به احتمال زیاد تنها راه برون رفت اقدام بر علیه یکی از کشورها برای داشتن یک نتیجه درخشان هست که قطعا با توجه به اثرات شدید روانی جنگ در خلیج فارس بر همه بازارها، ناتوانی در درگیری با کره، مکان درگیری اگر بر فرض بعید بخواهد رخ دهد ونزوئلا یا سوریه خواهد بود، ایران بدترین انتخاب اقتصادی، کره شمالی فاجعه بار ترین انتخاب نظامی،...
  4. بسمه تعالی ... چرا میجنگیم ؟ ? Why We Fight مقدمه وریور: جهان ارتباطی دوران جنگ دوم با امروز تفاوت های عظیمی دارد، رادیو و روزنامه رسانه های اصلی محسوب میشدند، همگی یا در انحصار دولت ها هستند یا جریان انتقال اطلاعات به رسانه ها توسط دولت ها کنترل میشد. اخبار مستقل وجود نداشت، دولت ها سلطه کاملی بر کانال ها و شیوه انتقال اطلاعات به عموم داشتند، مردم نیست مخاطبان فعال محسوب نمیشدند و ذهن و سواد رسانه ای برای آنان به شکل امروز قابل درک نبود. این تاپیک در ابتدا به معرفی سریال مستند چرا میجنگیم ساخته دستگاه اطلاعاتی آمریکا در دوران جنگ دوم با به خدمت گرفتن کارگردان شاخصی چون فرانک کاپرا میپردازد، این فیلم پاسخی به پروپگاندای متحدین بود، و در ادامه به مباحث اقناع عمومی و نظریه های اثر بخشی ارتباطات میپردازم. جنگ دوم و ظهور جنگ رسانه ای: در خلال جنگ جهانی دوم دولت وقت آمریکا به منظور توجیح حقانیت شرکت سربازان ایالات متحده آمریکا در جنگ، تولید یک سری مستند سینمایی را سفارش میدهد. هدف دیگر از تولید این مجموعه اقناع افکار عمومی آمریکا برای جذب پشتیبانی مردمی حین جنگ بود. فرانک کاپرا کارگردان بیشتر قسمت های این مجموعه، که خود مجذوب و مبهوت پروپگاندای سینمایی آلمان نازی بود خود را در چالش با فیلم "پیروزی اراده ها"1935 Triumph of the Will ، ساخته هنری رینفشتال میدید و فیلم خود را پاسخی به آن میدانست. چالش جدی تری که این مجموعه به دنبال جواب به آن بود؛ متقاعد سازی ملتی که افکار "ضد دخالتگری" را دنبال میکردند به دخالت در جنگ و همپیمانی با شوروی بود. کاپرا و دیگر کارگردانان فیلم های پروپگاندای "محور متحدین" که طی یک دوره 20 سال ساخته شده بودند را بررسی کردند و از محتوای آن به منظور بازتعریف و ترویج دلایل اتحاد مورد نظر خود استفاده کردند. ویرایش اولیه فیلم توسط ویلیام هورنبک انجام شد با این وجود برخی از بخش های فیلم مجددا تحت نظارت بخش جنگ دولت آمریکا ویرایش شد. استودیو دیزنی کار ساخت انیمیشن بر عهده گرفت. در متحرک سازی نقشه های مناطق تحت اشغال برای متحدین از رنگ سیاه استفاده شد. فرانک کاپرا به فاصله کوتاهی از حمله ژاپن به پرل هاربر انتخاب شد. وی مستقیما تحت نظر فرمانده ستاد(رئیس ستاد ارتش) جورج سی. مارشال، بالاترین رده فرماندهی ارتش و کسی که بعدها طرح مارشال به اجرا گذاشت و برنده جایزه صلح نوبل گشت، مشغول به کار شد. مارشال دریافت که سپاه سیگنال ارتش "Signal Corps" توانایی کافی برای تولید"فیلم حاوی اطلاعات حساس و هدفمند برای نیروها" را ندارد. یک سرهنگ در مورد اهمیت این فیلم های جدید به کاپرا چنین میگوید: کاپرا حین ملاقات با مارشال و دریافت ایده: کاپرا، من میخوام با تو به یک برنامه برای ساختن سریال مستند با اطلاعات واقعی برسم، این کار برای اولین بار در تاریخ ما اتفاق میفته. میخواد توضیح بده چرا پسرای ما تو ارتش هستند،چرا ما میجنگیم و با چه اصولی میجنگیم... شما این فرصت عظیم رو برای مشارکت و خدمت به کشورت و به آزادی داری. متوجه هستی ؟ مقابله با فیلم های پروپگاندای دشمن به نقل از کاپرا، پیروزی اراده ها هیچ تیری شلیک نمیکند، هیچ بمبی نمی اندازد. اما بعنوان یک سلاح روانی اراده های مقاومت را منهدم میکند مرگ آوری یکسانی دارد". کاپرا در ابتدای اشتغال خود چنین بیانه داشته هست و دشواری را بدین شکل بیان میکنند: خلق یک ایده قدرتمند: کاپرا ابتدا تمرکز خود را بر یک "ایده اساسی و قدرتمند" معطوف کرد، ایده ای که میتواند بسط یافته به سمت سایر ایده های مرتبط تکامل یابد. مهمترین ایده ای که همه ذهن کاپرا را به خود مشغول کرده بود: در نهایت ایده مورد نظرش را به شکل طرح کرد"اجازه دهید دشمن به سربازان ما عظمت وقیحانه وجودش و صلاحیت ما را ثابت کند". نیت اش این بود که سخنرانی ها، فیلم ها و مقالات روزنامه ای دشمن را به لیستی از اقدامات خصمانه دشمن ترجمه کند. ایده را با سایر افسرانی که به استخدام گرفته است چنین عرضه میکند: پس از گذشت یه هفته، تلاش های بسیار و ناامیدی ها، کاپرا موفق به دستیابی به آرشیو فوق امنیتی موجود در تاسیسات دولتی میشود، البته با روش های غیر معمولی و فراسازمانی: شرح قسمت های مستند: پیش درآمدی بر جنگ (1942؛ 51 دقیقه و 35 ثانیه)(برنده جایزه اسکار بهترین فیلم مستند) این قسمت ابتدا به تعریف و شناسایی تفاوت ها بین دو دولت دمکراتیک و فاشیستی میپردازد، سپس به فتح منچوری توسط ژاپن و فتح اتیوپی توسط ایتالیا. کاپرا این قسمت را چنین توصیف میکند: " نمایش یک تصویر کلی از دو دنیا؛ برده و آزاد، ظهور تمامیت خواهی نظامی از فتوحات ژاپن در منچوری و موسولینی در اتیوپی. Prelude to War ضربه نازی ها (1943، 40 دقیقه و 20 ثانیه) به پوشش جغرافیای سیاسی نازیسم و فتح اتریش، چک و اسلواکی و لهستان میپردازد. توصیف کاپرا چنین است:" هیتلر قیام میکند، دیکتاتوری نازی بر آلمان تحمیل میشود. رژه ورود سربازان به راینلند و اتریش. تهدید جنگ چاره ای جز تقدیم چک اسلواکی باقی نمیگذارد. آرامش طلبان چاره ای جز تسلیم ندارد. هیتلر لهستان را اشغال میکند. پرده تراژدی قرن جنگ جهانی دوم برافراشته میشود.The Nazis Strike تفرقه بینداز و حکومت کن (1943، 56 دقیقه) در مورد اردوی بنلوکس و سقوط فرانسه. از دید کاپرا: " هیتلر دانمارک و نروژ را اشغال میکند، خط ماژینو را دور میزن و ارتش بریتانیا را به دریای شمال میکشاند، تسلیم به فرانسه تحمیل میشود. Divide and Conquer نبرد بریتانیا (1943، 51 دقیقه و 30 ثانیه) این قسمت پیروزی بریتانیا بر علیه لوفت وافه ترسیم میکند. چکیده کاپرا: " نمایش شجاعت و دفاع پیروزمندانه نیروی هوایی سلطنتی، زخم خورده اما شکست نخورده، بریتانیایی ها تنها کسانی هستند که بر علیه نازی ها میجنگند. The Battle of Britain نبرد روسیه(1943، 76 دقیقه و 7 ثانیه) بخش 1 و 2، نمایش یک تاریخ دفاعی از روسیه و نبرد روسیه بر علیه آلمان. چکیده کاپرا: " تاریخ روسیه، مردم، ابعاد جغرافیایی، منابع، جنگ ها، دست و پنجه کشنده با ارتش نازی ها در دروازه موسکو و لنینگراد. استالینگراد نازی ها از چرخ گوشت. The battle of Russia نبرد چین (1944، 62دقیقه و 16 ثانیه) نمایش خصومت طلبی ژاپنی ها، کشتار نانجینگ و تلاش های چینی ها مانند ساختن راه برمه و نبرد چانگشا. چکیده کاپرا: " خدایان جنگ ژاپن تمام تلاش خود را برای فتح چین انجام میدهند، زمانی که ژاپن موفق شود، از قدرت انسانی چین برای فتح کل آسیا استفاده خواهد کرد" The Battle of China جنگ به آمریکا می آید(1945، 64 دقیقه و 20 ثانیه) نشان میدهد که چگونه مسیر تحولات تجاوزات محور متحدین به سمت مردم انزوا طلب آمریکا پیش خواهد رفت. چکیده کاپرا:" سرو کارمان چیست؟ چه کنیم؟ چرا؟ کجا؟ بر سر چه؟ و چگونه ایالات متحده آمریکا قدیمی ترین جمهوری دمکراتیک میتواند زیر قانون اساسی اصلی خود باقی بماند. اما قلب فیلم از عمق و با همه احساساتی که آمریکایی ها در واکنش به اوضاع وخامت بار در اروپا و آسیا پر میشود. چگونه احساسات ما به آرامی از بی تفاوتی به تعهد کامل تغییر خواهد کرد، همانگونه که از دست رفتن آزادی در هر جای دیگر دنیا آزادی ما در آمریکا را به خطر می اندازد". این قسمت آخر از سری چرا میجنگیم همچنان یکی از پر جلوه ترین فیلم های تاریخی ساخته شده در آمریکاست. War Comes to America انتخاب فیلم به عنوان واسطی برای ارائه اطلاعات جنگ بعد از جنگ دوم روش های بدست آوردن پشتیبانی از نیروها و مردم احتیاج به تغییر داشت. انجام سخرانی برای جذب سرباز و افکار عمومی دیگر اثر بخش نبود. فیلم به عنوان یک واسط برای اقناع فکری سربازان و توضیح برای علت جنگیدن ضروری به نظر میرسید. همانطور که کاتلین جرمن میگوید، " این برای اولین بار بود که تلاشی با ابعاد وسیع برای نفوذ در عقاید ارتش آمریکا بوسیله فیلم صورت میگرفت". فیلم همچنین به این دلیل انتخاب شده بود که میتوانست هم دیدگان و هم گوش ها را همزمان بکار گیرد. بر رادیو و نشریات برتری کامل داشت. کاپرا گرچه هیچ سابقه ای در ساختن مستند نداشت، اما به این دلیل انتخاب شده بود که به ایده آل های آمریکایی تعهد داشت و برخی فیلم های شاخص وی در آن زمان شهرت بسیاری پیدا کرده بودند. او برای فهم قلب و روح مخاطبان آمریکایی تلاش میکرد. زمانی که فیلم کامل شد، از آن با عنوان "لمس (اثر) کاپرا" یاد شد. هنگامی که مونتاژ نهایی فیلم تکمیل شد، جذابیت اثر کاپرا روشن شد، کاپرا توانسته بود با تکیه بر توانایی ویراست فیلم(ادیت) یک فیلم موفق در ابعاد فیلم های هالیوودی خویش بسازد. فکر کاپرا تصور میکرد اگر فیلم های پروپگاندای دشمن را مجدد مونتاژ کند و بر روی آن گفتمان خویش را قرار دهد، خواهد توانست سیرت واقعی آنان را به نمایش بگذارد. او با این کار به جنگ و دلایل آن معنی بخشید. از میانه چنین ادیت دقیق و حسابگرانه ای، فیلم به مقایسه و بیان تفاوت ها بین نیروهای شیطانی و ایالات متحده و ارزش های سنتی اش می پردازد. کاپرا تفاوت ها را بخوبی بزرگ کرده بود و نشان داد که بین آمریکا و دشمنانش چه خواهد گذشت و چه بر سر ارزش های آمریکایی خواهد آمد اگر "ما" به جنگ نرویم. این یک جنگ بین متحدین و متفقین نبود، جنگی بین خیر و شر بود. برای قضاوت در مورد اتحاد غرب(متفقین) با شوروی این مجموعه اطلاعات بسیاری را حذف کرده تا شبهاتی که میتوانست "بچه مثبت" بودن جایگاه شوروی زیر سوال ببرد، نظیر اشغال بالتیک و جنگ زمستانی دیده نشود. اما پیمان عدم تجاوز مولوتوف–ریبنتروپ (استالین-هیتلر) و اشغال لهستان به دست شوروی را به نمایش میگذارد. سریال مستند چرا میجنگیم به بزرگترین ابزار ارائه اطلاعات در مورد متحدین به دولت آمریکا در خلال جنگ جهانی دوم بدل گشت. ژنرال سورلز مدیر روابط عمومی وزارت جنگ، به دنبال نمایش این فیلم خواهان ساختن چنین فیلم هایی در مورد نیروهای مسلح و نمایش عمومی آن شد. وی هنگامی که روزولت برای اولین بار قسمت اول فیلم(پیش درآمدی بر جنگ) فیلم را مشاهده کرد به هدف خویش رسید. روزولت مشاهده عمومی فیلم را بسیار مهم ارزیابی کرد و دستور داد که در مکان های نمایش عمومی در معرض دید مردم قرار گیرد. این امر به دلیل جنبه اقناع کنندگی بالای فیلم مخالفانی نیز داشت، لول ملت(Lowell Mellett) هماهنگ کننده رسانه ای روزولت این فیلم را خطرناک میدانست و بر نگران بود که نمایش عمومی آن میتواند باعث وحشت و حساسیت عمومی شود.دست کم 54 میلیون نفر این مجموعه را دیدند و مطالعات برای بررسی اثربخشی فیلم نیز انجام شد. بااین وجود مطالعات نتایج مشخصی نشان نمیداد و همچنان اثربخشی فیلم مورد سوال است. پس از جنگ پیش درآمدی به جنگ و نبرد چین به دفعات به یادمان تاناکا (Tanaka Memorial) اشاره میکنند، و برای تحریک آمریکایی ها آنرا بدیلی از نبرد من(Mein Kampf) برای ژاپنی ها معرفی میکنند. اصالت این بحث برای سالها نقل محافل تاریخی قرار گرفته است و تا امروز همچنان بر روی آن بحث میشود. با این حال در سالهای 1930 و دهه40 اصالت این نقشه مقبولیت و پذیرش عمومی داشت چرا که اقدامات ژاپن به آن بسیار نزدیک بود. یادمان تاناکا برنامه راهبردی ای منسوب به تاناکا جیچی نخست وزیر ژاپن 1927 بود که بصورت گسترده در دوران حمله ژاپن به چین بر روی آن بحث میشد و در بسیاری از کتب به آن اشاره شده بود، ژاپنی ها این یادمان را صحیح نمیدانند و آنرا پروپگاندایی حساب شده بر علیه ژاپن می دانند، گزیده ای این یادمان تاناکا : برای فتح جهان باید آسیا را تسخیر کرد برای فتح آسیا باید چین را تسخیر کرد و برای فتح چین ابتدا باید مغولستان و منچوری را به تسخیر کرد وقتی موفق به فتح چین شدیم، کشورهای دریای جنوب تسلیم ما خواهند شد سپس دنیا باید بداند که کل شرق آسیا برای ماست. کاپرا در حال دریافت مدال از ژنرال جورج سی مارشال نگاهی به تئوری های ارتباطی در دوره جنگ دوم نظریه تزریق (که همچنین به عنوان نظریه کمربند انتقال یا گلوله جادویی نیز شناخته می‌شود) یک نظریه در ارتباطات است برای انتقال پیام که به صورت مستقیم از فرستنده به گیرنده متقل می‌شود. این مدل در سال ۱۹۳۰ داده شده و امروز تا حد زیادی منسوخ شده است. اما امروزه از این مدل برای تحلیل‌های داده‌های بزرگ ارتباطاتی استفاده می‌شود و به عنوان احیا کننده نظریه‌های مدرن شناخته می‌شود. مفهوم نظریه تزریقی یا گلوله جادویی نشان دهنده اثرات مستقیمی است که رسانه‌ها بر روی مخاطبان می‌گذراند. این نوع نظریه در تبلیغات نازی‌ها در دهه ۱۹۴۰ کارایی داشت. این نظریه به عنوان یک تئوری گرافیکی فرض می‌شود که پیام رسانه‌ها را نیک گلوله شلیک شده از تفنگ رسانه می‌داند که به بیننده برخورد می‌کند. این نشان دهنده این است که پیام رسانه‌ها مستقیم به مخاطب تزریق می‌شود و مخاطبان کاملاً منفعل هستند که نمی‌توانند از تأثیر رسانه‌ها فرار کنند. عمده پروپگاندای جنگ جهانی دوم در دوره قدرت رسانه های یک طرفه مثل رادیو، سینما را میتوان مبتنی بر تئوری تزریق دانست، اخبار همانند گلوله ای که شلیک شود، اذهان را در مینوردد، هر آنچه به او (مخاطب) بگوییم میپذیرد. در آن زمان مخاطب در برابر اخبار یک سویه دولتی به دلایلی چون نداشتن اطلاعات دست اول، عدم دسترسی به منابع دیگر(منابع دیگر تنها رادیو های دشمن بودند) و سطح سواد رسانه ای بسیار پایین، منفعل به نظر میرسیدند، این نظریه بعدها توسط تئوری جریان دو مرحله ای ارتباطات به چالش کشیده میشود. جریان دومرحله‌ای از سال ۱۹۳۸ تحقیقاتی ارتباطی جهش میکند، جنگ دوم معروفترین حادثه‌ای است که نظریه گلوله جادویی معرفی کرد. اما در همین ایام پل لازارسفلد به تحقیقاتی که دربارهٔ انتخابات مردم آمریکا انجام داداین نظریه را رد میکند. لازارسفلد و همکارانش با تحقیقاتی که در انتخابات سال ۱۹۴۰ که میان فرانکلین و روزولت برگزار شد انجام دادند، مشخص کردند که رسانه‌ها تأثیر آنچنانی و گلوله‌ای روی مردم ندارند. طی تحقیقات این نتیجه حاصل شد که پیام‌ها به صورت دومرحله‌ای روی مخاطبان تأثیر می‌گذارد، لازارسفلد فهمید که اکثریت مردم از روی فاکتور اقناعی چون "ترس" در کمپین روزولت باقی نماندند، در عوض رسانه‌های فردی (ارتباطات میان فردی) تاثیرگذاری بیشتری بر روی مخاطبان داشته است. جریان دومرحله‌ای ارتباطات فرض می‌کند که ایده رسانه‌های جمعی به رهبران افکار می‌رسد و سپس این رهبران آن را به مردم منتقل می‌کنند. آنها معتقدند که پیام رسانه‌ها از این طریق به مردم انتقال داده می‌شود. رهبران افکار، انسان‌هایی با فهم هستند که محتوای رسان‌ها در دسترس آنها قرار دارد و آنها پس از تجزیه و تحلیل این پیام‌ها، آن را در اختیار مخاطبان قرار می‌دهد؛ بنابراین جریان دو مرحله‌ای ارتباطات نشان میدهد که رسانه‌ها به صورت مستقیم تأثیر ندارند بلکه از طریق اتصال میان فردی تأثیر می‌گذارند. نمود هایی از این جریان دو مرحله ای ارتباط، بعدها در تلویزیون با بکارگیری کارشناس تلویزیونی، افراد متخصص و شخصیت های معروف در تلویزیون برای القای موضوعات و مسائل به مخاطبان بهره گیری های بسیار شد و تا کنون همچنان ادامه دارد. احتمالا ادامه دارد. منابع: https://en.wikipedia.org/wiki/Hypodermic_needle_model https://en.wikipedia.org/wiki/Why_We_Fight با تشکر از @remo برای انتقال فیلم ها به آپارات: ...
  5. ظاهر جفتشون اندیشکده است اما در عمل کلوب طرفداری هستند، هر دو جمهوری خواه، هریتیج محافظ کار و کارنگی خیریه، اینا در عمل مغز و اندیشه رو بکار نگرفتن بلکه بصورت سنتی، هریتیج از روحیه برتری طلبی آمریکا دفاع کرده و کارنگی چون همیشه داعیه صلح و آرامش داشته یه چیزهایی به هم بافته که هم بقل جمهوری خواهان بایسته و هم یه دیده تردیدی از خودش در بکنه که یعنی مثلا همچنان نگران صلح هست.
  6. شما جدل بیخود میکنی. برگرد نوشته های قبلیت رو بخون و بیخود ادامه نده. گزاره ابتدایی شما التماس تقویت هسته ای بود. بنده تاکید دارم که مشکلت "ترس" هست و این ترس رو پیوسته توسعه میدی، اول از جنگ، بعد به فقر و بعد به احتمال گناه و دلایل دیگر، و احتمالا اگر روزی همه این موارد حل بشه اگر بمب اتم هم بسازند، قوی ترین ارتش ها رو هم داشته باشیم، بازم شروع میکنی به ترس چیدن از اینکه آیا دیوار میتونه روی من بیفته آیا این زمین ممکنه دهن باز کنه منو ببلعه؟، سیل رو چه کنیم زلزله، صاعقه و ... و این وسواس هست که یا بعنوان عامل دشمن داری تقویتش میکنی یا واقعا گرفتارش هستی. ترس حدودی داره که باید به جواب برسه و کنترل بشه. - اون آمریکایی زن و بچه اش رو ول کرده داره تو خاورمیانه برای تعالی کشورش میجنگه - اون افغانی که در سوریه میجنگه - اون داعشی که با زن و بچه داره میجنگه امام حسین(ع) با زن و بچه رفت کوفه... اگر وسواس رو نتونی حل کنی، این مرض پایانی ندارد و احتمالا بجایی برسی که بخاطر 2 ساعت قطع شدن برق سکته کامل بزنی....
  7. لاس نمیزنیم که؟!، اون آمریکایی و افغانی هر دو زن و بچه دارند، یکی تامین است و دیگری نه، اما وقت جنگ همون ناموسه که باید حفظ بشه،...
  8. هر چند این حرفت هم مطلقا تناقض هست، تناقضش هم در افغانستان و مبارزین همه گروه ها بین شوروی و مجاهدین، طالبان و آمریکا و ... قابل مشاهده است همه به چیزی ایمان دارند که میجنگند و قطعا غیر از شکم و مبل و pc هست. اما حرفت رو قبول میکنم؛ حالا بفرما ایمانت رو به چقدر فقر میفروشی؟! چیزی که از اول نداشته باشی اصلا بهایی ندارد البته....
  9. اگر نخوام بهت نسبت عامل دشمن رو بدم، باید بگم که از فرط وحشت زمام عقل رو از دست دادی و تناقض گویی میکنی،... اصولا کسی که میره جنگ باید از مال و اموال گذر کنه، در خدمت هر کشوری که باشد. آمریکایی ها برای آزادی میجنگند و شما بیشتر بجای ترس از جنگ برای از دست رفتن عشق و حال و راحتی دنیا وحشت داری، البته حق هم دارید، استعداد شما در این حد است بنده مفتخر خواهم بود اگر استعدادم در حد طالبان باشد!...
  10. طالبان یک سوم تجهیزات دفاعی ما رو داشت نصف چین دو سوم ایران و یک سوم روسیه رو میگرفت،...
  11. اگر قصدی بر واردات زرهی از روسیه هست، با توجه به کاربرد دوگانه، خرید به تعداد زیاد همراه با انتقال فناوری توصیه میشود:
  12. چیزی که میخواستم بگم این بود که آمریکایی ها با وجود بمب اتم، موشک های بلند برد، برتری نهایی در جنگ دوم، تسلط بر نیمی از دنیا، بالاترین درآمد سرانه و ... این احساس رو داشتند که راهشون رو دارند گم میکنند! اونم با وجود سرآمدی در همه ابزار ها و اما چرا؟ چون بهینه گی و چرایی زندگی رو فراموش کرده بودند و چسبیده بودند به رقابت چشم بسته با شوروی، آمریکایی ها بسرعت بیدار شدند و تمارض به رقابت کردند و در عمل رفتند سراغ سایر کیفیت های زندگی و بهینه سازی فناوری و اقتصاد و همین اتفاقی افتاد که بدرستی اشاره کردید...
  13. به این شوری هم نیست البته. ولیکن نظر من اینه که برتری پرهزینه ای هست که به سرعت از بین میرود، ما باید به خرهای حاکم بر بهائم انسی خاورمیانه هم نگاه کنیم. و البته این به معنی برتری بخشی به اسراییل نیست، اصولا اسراییل عدد خاصی نیست وقتی ما دشمنانی مثل چین، اروپا و ایالات متحده داریم که در همه سطوح 4 گانه رقابت (اقتصاد/سیاست/فرهنگ/افکار عمومی) در حال نبرد و فتح گسترده حوزه های نفوذ داخلی ما هستند!! گستره جهانی تمدن ایران و انقلاب اسلامی بماند!، بخشی از یک کتاب رو نقل میکنم: نخبگان سیاسی ملت از عدم شفافیت عمده نسبت به اهداف ملی رنج میبردند. در پایان دهه 50 بسیاری از آمریکایی ها بر این باور بودند که کشور سرگردان است، اعتماد عمومی نسبت به دارایی عملی و تکنولوژیکی کشور، بخصوص بخش آموزش بخاطر شکست ها در برنامه فضایی و موفقیت های شگفت انگیز شوروی(پرتاب اسپوتنیک) بسرعت تخریب میشد. بسیاری از افراد در خصوص مسئله ای که فاصله موشکی(missile gap) نامیده میشد، سخن میراندند، اما یک نفر حرف اساسی را به زبان راند که فراتر از مسئله تکنولوژی بود و آنهم ناکارامدی کیفی زندگی آمریکایی،...
  14. آقا یادم رفت، از اونجایی که اسراییل همیشه 12 شب به بعد حمله میکنه، پارک دانشجو رو هم بگذارید تو لیست. .
  15. پیشنهاد من ؛ 1 - چهاراه استانبول(راسته صرافا) 2 - خیابون پاسداران 12 شب به بعد 3 - زیرزمین موزه هنرهای معاصر 4 - دودکش پری 5 - کوچه کثیف(یه بار دل درد گرفتم باید حتما انتقامم رو اسراییل بگیره)
  16. یه بمب اتمی بدین به قلم دست از سر خودش برداره دلایل گرایش جوانان به بمب اتم: 1- ترس 2- نیاز به احساس قدرت 3- ترس 4- ترس 5- ترس 6- ترس 7- ترسی که میگه اگر قدرت نداشته باشی نابودی 8- ترسی که میگه فقط بمب اتم قدرته 9- ترس 10- تعداد بیشتری ترس و وحشت... در توجیحاتتون برای داشتن بمب اتمی دلایل بیشتری لحاظ کنید: - اقتصاد - سیاست - افکار عمومی - دین - ایدولوژی - آینده پژوهی - صنعت و تکنولوژی - و تعدادی از دلایل دیگر....
  17. ایران با وجود هزاران پروژه نیمه کاره داخلی هیچ وقت چنین خرید هایی نخواهد داشت، این لیست ها خواهش های روسیه است که هر از چند وقت به کشورهای مختلف پیشنهاد میده. آخه کی الان میل 8 میخره؟! حتی میل 17 هم از رده خارج هست. با وجود این همه کشتی و صنایع کشتی سازی داخلی چه نیازی به ناوچه های معمولی روسیه هست؟! یا حتی زیردریایی. جنگنده هم با وجود این شرایط اقتصادی سرپا نگهداشتنش برای ما دشوار هست و درست در زمان درگیری روسها هیچ خدماتی نخواهند داد. اما خرید محدود قطعات و یا تولید مشترک دور از انتظار نیست همچنین برای تی 90،... در مورد باستیون خلاء وجود ندارد اما انتقال تکنولوژی ارزشمند هست.
  18. worior

    اخبار برتر نظامی

    https://www.instagram.com/p/BwJsfKvBeYi/
  19. بالای سرت رو نگاه کردی؟، انفجار ستاره نوترونی رو دیدی؟ فروپاشی سیاه چاله؟ مهبانگ.... زیرپات رو نگاه کن، دریاهای عمیق....
  20. تروریست اعلام کردن سپاه چیزی رو عوض نکرده. بحرین و عربستان سال گذشته این کار رو کردن، این اقدام از روی خواری هست و نقشه ای که ازش تعقیب میکنند گناه تراشیدن برای یک ملت مدافع. پیش تر جنگ بوده، الان هم هست بعدا هم خواهد بود. اگر هم کسی بخواد فکر کنه که مشکل سپاه هست در احمق بودنش نباید شک کرد. و اگر نواقص، ایرادات و یا حتی فساد رو ملاک بگذارید، قطعا هیچ آدم (منفرد) خالی از اشکالی پیدا نمیکنید، سپاه هم مثل سایر اجتماعات، مجموعه ای از این آدم های معمولی پراشکال و خطاکار هست و البته جهادگران واقعی هم بسیار دارد، و اگر کسی بخواد جمع اشکالات افراد رو بگذاره کنار هم و قصور سیستمی طراحی کنه! اشکالی نداره مشروط بر اینکه خودش هم معصوم باشه و اجتماع ایدآلش خالی از خطا. چیزی که تا الان در تاریخ روئیت نشده. در هر صورت دشمن میخواد ستون های کشور رو دچار فروپاشی کنه بلکه کل سازه بریزه پایین و البته ستون هایی از صفوف مردم و نابود کردن ما به وسیله خودمون. برای وضعیت کنونی کشور در صورت بروز اختلاف که همیشه هست، اگر کسی غیر از اصلاح ذات البین طلب کند، در خیر خواهی او باید شک کرد... فرازی از وصیت امیرالمومنین خطبه 47: شما را به ترس از خدا سفارش مى كنم، به دنيا پرستى روى نياوريد، گر چه به سراغ شما آيد، و بر آنچه از دنيا از دست مى دهيد اندوهناك مباشيد، حق را بگوييد، و براى پاداش الهى عمل كنيد و دشمن ستمگر و ياور ستمديده باشيد. شما را، و تمام فرزندان و خاندانم را، و كسانى را كه اين وصيّت به آنها مى رسد، به ترس از خدا، و نظم در امور زندگى، و ايجاد صلح و آشتى در ميانتان سفارش مى كنم، زيرا من از جدّ شما پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم شنيدم كه مى فرمود: «اصلاح دادن بين مردم از نماز و روزه يك سال برتر است»........
  21. بسمه تعالی امکان قراردادن فیلم برای پخش مستقیم در داخل انجمن مجدد فعال شد، میتونید با کلیک بر روی آیکن آپارات در ویرایشگر و قرار دادن بخش انتهایی لینک(رنگ قرمز)، بلاک اختصاصی برای پخش فیلم در مطالب داشته باشید: https://www.aparat.com/v/IFxfL اضافه کنم: لینک های توئیتر، یوتیوب و اینستاگرام صرفا با قرارداده شدن در متن فعال میشن و در بلاک اختصاصی نمایش داده خواهند. البته توئیتر و یوتویب فیلتر هستند و در صورت استفاده امکان دسترسی از طریق سایت در حوزه ip ایران رو نخواهند داشت.
  22. به نام حق   از این پس امکان استفاده از فایلهای ویدیویی آپارات در میلیتاری امکان پذیر خواهد بود  برای این کار نیاز است مراحل زیر طی شود      http://www.aparat.com/     1- با رفتن به لینک هر ویدیو در سایت آپارات این کلید را یافته و بر روی آن کلیک کنید ،  2 - سپس بخش کد را خواهید دید             3 - از این بخش بر روی دریافت کد اسکریپت کلیک کرده  4 - و تنها قسمتی از url را نیاز است کپی کنید مطابق با کادر شماره 4           5 - بر روی BBcode مخصوص کلیک کنید  6 -  پنجره شماره 6 را خواهید دید از تنها منوی آن گزینه aparat را انتخاب کنید         7 - مطابق با این تصویر کد کپی شده در این محل قرار دهید ، سپس با ارسال تاپیک یا پست ، فایل ویدیویی آپارات در قالب مخصوص خود در انجمن مشاهده خواهد شد   [aparat]wbPaR?[/aparat] --       [aparat]wbPaR?[/aparat]                         نکته ؛   - رعایت قوانین انجمن و قوانین سایت آپارات در ارسال ویدیو الزامی است - ویدیو هایی مرتبط با موضوعات سایت را در انجمن ها ارسال نمایید       با آرزوی موفقیت