worior

Administrators
  • تعداد محتوا

    8,637
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    104

تمامی ارسال های worior

  1. سلام خیلی وقته واسه اینکه چرا برجام منعقد شد حوصله ندارم بحثی کنم، ترامپ صراحتا گفته این قرارداد احمقانه است و رژیمی رو نجات داده که در شرف فروپاشی حتمی بود. البته به این جمله توجه نمیشه، ولی اگر ترامپ میگفت اصلاح طلبا خوبند و اصولگرا ها بدند یا بالعکس، بسیار بیشتر مورد توجه قرار میگرفت... طرفداران محترم احزاب در ایران خودتون رو از تک و تا نندازید، و هرکدوم تا میتونید اون یکی رو زیر سوال ببرید چون بقای عقیده شما در حفظ این تعارض هست و نه حتی برتری یکی بر دیگری. امروز تو تلگرام متنی میخوندم با عنوان "تله سیاسی برای دو نهاد مدنی"، ازمحسن جلال پور. اصل متن رو میتونید تو کانالش بخونید : @mohsenjalalpou منظور نگارنده از این دو نهاد مدنی، روحانیت و بازار هست. کارکرد تاریخی این دو نهاد در طول تاریخ نسبتا مثبت بوده، و به توزیع و توازن قدرت در جامعه بخصوص پادشاهی های ایران کمک بسیاری کرده از طرفی وزنه بسیار سنگینی دردو انقلاب اخیر ایران بوده اند. محصول تعارض این دو قشر با حکومت، کاستن از قدرت و یکه تازی حکومت به نفع مردم بوده و همین امر دلیلی بر وجود جایگاه اجتماعی عظیم و تاریخی این دو قشر شده است.اما جلال پور مدعی هست که بعد از انقلاب این دو قشر از جایگاه نهادی خودشان خارج و به حکومت راه یافتند(در واقع مشترکا پیروز شدند). البته این حرف رو افراد دیگری هم به اشکال مختلف گفته اند. اما آنچه نگرانی محسن هست اینه که هم اکنون دیگر آن شراکت کارکردی سابق وجود ندارد و جای خودش را به رقابتی سنگینی میان بازاری ها(برای کسب رانت) و روحانیون (برای تسخیر بودجه دولت) داده است و بهتر است این دو به جایگاه اجتماعی ارزشمند و مهم قبلی خود بازگردند، ترجمه کنید دولت رو رها کنند. از Lil worior بشنوید، گویی که غریبه است و از فضا آمده است: البته که نمیشود! مگر میشود دین از سیاست جدا باشد؟! با این الحاقیه جدایی ناپذیر البته حکومت به دین، روحانیون نمیتوانند از وصله ناجور به خودشان جدا شوند، حکومت رهایشان نمیکند!، بخصوص این که بخواهند مردم را در برابر بازاری های پوست کن، استکبار جهانی و وظیفه شرعی اصلاح عالم هم تنها بگذارند.و کسی نیست که به این موضوع فکری نکرده باشند. البته در این راه پول خوبی هم میدهند، در دوران حکومت دینی فرصتی ناب بوجود آمد و به همین خاطر بود که بسیاری از بازاری ها روحانی شدند، و البته روحانیون بسیاری هم بودند که بازاری شدند. این آغاز یک دوستی عمیق و دو طرفه بود. و شما از این آدمها بسیار دیده اید. طبیعی هست که اصلی ترین کارکرد یک دولت اقتصاد است دولت بدون اقتصاد معنی ندارد. بنابراین امکان اینکه تجار و بازار از حکومت دور شوند نیز وجود ندارد، ضمن اینکه تجار این کشور هم عمرا نمیتوانند بدون وجود دولتی که انحصار را تامین میکند، بازار را به نفع دلال و تاجر تنظیم میکند، پولش را میفروشد تا بالارفتن ارزش دارای تجار را تضمین کند باقی باشند.و کسی نیست که به این موضوع فکری نکرده باشند. فکر تجار این بود که به وجه مدرن سرمایه داری توجه بیشتری شود، به سرمایه ارزشهای بیشتری تعلق گیرد، سرمایه دار و سرمایه داری محترم شمرده شود، و حتی بعضا فساد او(ربا، بهره بانکی، رانت) رسمیت یابد تا بتواند دست مردم را راحت بگیرد! و به نظام خدمت بیشتری کند. البته این وابسته به رابطه مثبت این قشر با نظام جهانی بود تا اینکه این رابطه بهم خورد، طرف اصلی این رابطه در خارج، بورژوازی جهانی بود و جایگاه فراموش شده و یا از اول ناموجود بورژوا(سرمایه دار صنعت گر) از گونه بومی اسلامی-ایرانی آن اهمیت یافت. حال میبایست ارزش های کارآفرینی، تولید ملی و کالای ایرانی و در نتیجه آن علم و هنر هم رسمیت میافت، البته در دستگاه تبلیغاتی منحصرا تحت کنترل روحانیون. روحانیون نیز نیازی( به معنای واقعی نیاز) به کارآفرینی و چرخ صنعت و تولید ملی نداشتند، پول نفتی بود و دولتی گوش به فرمان، نوایی خوش و گوش باز از مردمی ناتوان، البته بودند همیشه ملتی مانده از راه عدل، باغی و نافرمان!. بودند اینان گذارندگان، رهبر خویش در کارهای گران و راه های نهان ... که اگر گوش کنند میشود همه جا گلستان،تنوری گرم نشد تا اینکه بهم خورد رابطه با جهان. ضعف سازروگار اداره دولتی مبتنی بر بازاری گری، دلالی، مشخص شد، مشخص شد که این سیستم حضرات نه تنها پول ساز نیست بلکه صرفا مدیریت هر چه بهتر هدررفت پول هست، بقول دکتر ادیب پاشیدن پول نفت بر روی بیش از 5000 صنعت ورشکسته اونم با جهت حفظ اشتغال،حال دیگر پول یامفت برای پاشیدن بر روی غلامان دیگر نبود، مردم واقعی سالها بود که از کمک بازنگاه داشته شده بودند، به هر حال بیشتر کمک ها فکری بود!، صنعتگران و صاحبان فکر یا مهاجرت کرده بودند یا مستضعفند و یا حاشیه نشین. فرصت های این بازار ضعیف بسیار محدود تر و محدودتر و ضعیف میشد. و حالا فقط مانده بود یک مشکل اشتغالی و مسکنی و ازدواجی و توسعه کشوری و ... و پولی که باید از دولت مذهبی سرازیر میشد تا امواج کوشش و خلاقیت را فعال و سد های اقتصاد آزاد مردمی را خروشان کند. اما این پول و این فرصت ناب محدود بود! پس باید به دست چه کسانی میرسید؟ چه کسانی در آب نمک خوابانده شده بودند تا این اقتصاد تافته از دنیا جدا بافته را همچنان سرپا نگاه دارند؟! جواب را میدانید و نتیجه را هم دیده اید.در بهبوحه مبارزه بر سر فرصت ها و منابع دولتی بین روحانیون و بازاری ها در مهلکه دولت، ارزش ها و آرمان ها یکی یکی بازیچه مذاکرات حزبی شد تا با قیمت رای مردم به فروش رود. حتی از بحران ها و بدبختی های مردم هم سودها کسب کردند. رای ها بدست آوردند، به مردم دادند انواع چک های پاس ناشدنی و گرفتند کالای عمر و خشکاندند چشمه آینده. نتیجه این رقابت نفس گیر البته بد است. موجی از اندوه و بی اعتمادی. با این وجود ضرر اصلی گریبان روحانیون را خواهد گرفت، تجار و بازاری ها به لطف کارکرد بلامنازع اقتصاد و سازکار دولت های مدرن، دست نخورده و ناشناخته باقی خواهند ماند! اینان از اول نسبتا بدنام بوده اند و برای تطهیر بود که دست به دامان روحانیت و رفتن به حج میشدند، همه ما البته بازاری هستیم و مجبور به کار در بازار و مطیع اوامر صاحبان مال و منال، اکنون نیز اوضاعشان فرقی نمیکند. در نهایت اقتصاد آزاد و بازار سالم شکل میگیرد چرا که اگر نگیرد همه بازنده خواهند بود. ولی با فسادشان باید مبارزه شود، اما چه کسی باید این کار را بکند؟! دستگاه قضایی همان روحانیت... قدرت تجار اقتصادی، و قدرت روحانیون عقیدتی، البته مرزهای بین دو حوزه قدرت در حال کمرنگ شدن هستند، تجار از طریق فرهنگ غربی در حال کسب جایگاه و ارزشهای فرهنگی هستند و روحانیون برای مقابله با تجار از طریق ورود در اقتصاد و تجارت. در واقع هر دو هم تاجر خواهند شد و ایدولوژیست. و البته برای هر دو بازاریابی خواهند کرد. اما میدانید تجار وقتی در بازاری نتوانند به سود دهی برسند چکار میکنند؟ اصطلاحی که این روزها ترامپ برای کشورهای عربی بکار میبرد، "دوشیدن" است،این عبارت فحش یا بی حرمتی نیست، بلکه یک اصطلاح استراتژیک در سبد های سرمایه گذاری ست. خالق آن نیز گروه مشاوران بوستون بوده اند. معمولا گاو شیرده را میدوشند، گاوهای شیرده به محصولات(تولید کنندگان سودی) گفته میشود که سهم کمی از بازار دارند اما میتواند به مدت زیادی سود متناسبی برساند و هزینه کمی به خود اختصاص دهند، تا اینکه زمانی برسد ودیگر قادر نباشند، از اینجا به بعد اصطلاح "سگ" و سپس "سگ هار" را بکار میبرند. در اینجا سیاست اقتصادی متاثر از فرهنگ غربی میگوید، شما به سگ علاقه دارید چرا که او به شما نیز وفاداری دارد(آنرا دوست دارید، کار با آن را بلدید) و به همین خاطر نمیتوانید رهایش کنید، اما وقتی صنعتی سگ شد(یعنی هزینه هایش از درآمدش در آینده پیشی گرفت) باید آن را تا هار نشده رها کرد، چرا که گریبان شما را میگیرد.اینجا هزینه های خروج مطرح میشود. هر چه به موقع تر، و هرچه آگاهانه تر بهتر. البته یک زمانی ستاره بودیم. اما وقتی سگ شویم، چه اتفاقی می افتد؟ کسانی که در اقتصاد ایران بیش از 300/400 هزار میلیارد تومان سرمایه را به گردش در می آورند، چه مقدار از آن و چگونه سرمایه خویش را خارج خواهند کرد؟! شما این خروج را چگونه خواهید دید؟! اثرات آن چگونه خواهد بود؟! در این هنگام است که دولتمردان مجبور میشوند دست به کارهایی بزنند که مانع از خروج سرمایه و ایجاد شاخص های ساختگی بهینگی اقتصاد شود. البته برجام کوچکترین آنهاست. البته نه با هدف پیشرفت و توسعه، بلکه با هدف منهدم نشدن یکباره اقتصاد. مثال این منهدم شدگی یکباره چیست؟! اگر حال داشتم و داشتید ادامه دارد..
  2. راهکار مقابله با بزن درو اسراییل در سوریه: اینکه در سوریه، صهیونیست ها نقشه بکشن و بعد عملیات هدفمند نظامی انجام بدن، و بعد هم ما برنامه ریزی کنیم و تلفات متقابل بگیریم واسه یر به یر شدن، امری کاملا بی معنی هست. چون پیوسته تکرار خواهد شد. به نظرم این حمله اسراییل رو باید به لحاظ استراتژیک نادیده گرفت و بدنبال مکانیزم ماشه اوتوماتیک بود: - باید زیرساختی از موشک های بالستیک و توپخانه برد بلند در سوریه سامان دید که در کمتر از یک ساعت از تایید هر گونه تهاجمی توسط اسراییل، صرفا نیروهای مستقر بدون نیاز به کسب اجازه جدید( یک اجازه کلی قبلی با فرمان بشار ، با هدف کاهش زمان تصمیم گیری) اقدام به پادتک متقابل خودکار کنند.(مثلا شلیک 100 راکت فجر 5 هدایت شونده از مناطق مختلف) - اهداف از قبل تعریف شده باشند، اهدافی که آماده باش کلی نظامی اسراییل در زمان حمله قادر به حفاظت از آنها نباشد. - تهاجم به اهداف مذکور، مجموعه متنوعی از اثرات را در برگیرد. خسارات از لحاظ زمان بازگشت به قبل و حجم قابل ملاحظه باشد. مختص به نظامیان نباشد و اقتصاد را هدف گیرد. - هیچ کشور ثانویه قادر به توقف حملات نباشد. اما چگونگی تبدیل نشدن به یک جنگ تمام عیار: - اصلا نباید اهمیتی داشته باشد! - پاسخ نظامی باید قابلیت گسترش شدید داشته باشد.
  3. سلام. همچین چیزی نگفتم. منظورم این بود که لازم نیست همیشه اسلحه حمل کرد، یا اسلحه بهتر و بزرگتر داشت. در ذهن یک جنگجوی واقعی همه چیز اسلحه است فقط باید نحوه استفاده ازش رو یاد گرفت. در نبردهای مهمی از تاریخ ایران هم این بوده که تکنولوژی برای دیگران بوده تجربه، استفاده بهینه و آموزش برای ما. شاید اگر امروز یک بازنگری اساسی در آموزش نیروهای مسلح ما صورت بگیره، بسیار موثرتر از خرید اف 35 باشه. بخصوص بروز آوری سطوح تصمیم گیر...
  4. یک تز معروف جامعه شناختی هست؛ " تا وقتی تعارضی در کار نباشد، مذاکره ای هم لازم نمیشود". بنابر همین تر، مقدمه یک مذاکره وجود سطحی از تعارض یا دامن زدن به تعارض موجود است، و اگر کسی پیروز تعارضی شود، بازی تمام است، مذاکره ای نیز صورت نخواهد گرفت.اگر اشتباه نکنم گیومه از رالف گوستاو دارندورف بود. البته روسها مدعی هستند این آمریکا بود که تسلیم راهکار صلح آمیز روسها شد! ایضا چینی ها. تعارض طرفین قبل از مذاکره چیز جدیدی نبود! اینها حتی یک جنگ بسیار خشونت بار را هم در کارنامه خود داشتند، قبلتر مذاکره و توافقنامه و شکست مذاکره و شاخ و شانه کشیدن هم داشتند. هدف کره شمالی بدست آوردن ابزارهایی برای همتراز شدن با آمریکا و تحمیل خواسته ها بود، هدف آمریکا هم از وضع تحریم، ضمن تامین خواسته سایر طرفها نگه داشتن موضع برتر در زمان مذاکره با کره بود. از ابتدا مشخص بود که این دو با هم مذاکره خواهند کرد. اما سوال اینه که دو طرف چه چیزی بدست خواهند آورد و چه چیزی از دست خواهند داد؟! پیش بینی نتیجه مذاکرات: توافق خواهد شد "هر دو در بازی بمانند" جمله فوق معنی واقعی همه آنچیزی هست که روی کاغذ خواهند نوشت.
  5. سلام پیرو این مباحث و برای باز شدن ذهن و کمک به ادامه بحث: بچه که بودم تا اوایل نوجوانی بسیار دعوا میکردم واگر نمیشد خودم برای تفریح راه مینداختم! در دعواهایی که خودم راه مینداختم دست برتر رو داشتم، ولی در بیشتر اوقات، در زمانی گرفتار دعوای ناخواسته میشدم که هیچ وسیله ای به همراه نداشتم! و خوب هم کتک میخوردم چون یا تنها بودم یا چیزی باهام نبود و یا اینکه تعداد اون جرسومه ها بیشتر از رفقای مغز خر خورده من بود. مشکل واقعی اینه دقیقا در این جور مواقع کتک میخورید و دقیقا در این نقاط هست که دعوا (جنگ) به شما تحمیل میشود. البته میگویند ضعیف کشی اما اینگونه نیست، بلکه یک محاسبه عقلانی برای ناکار کردن به موقع حریف بالقوه است. لازم نیست حتما فاتح رو به سجیل گره بزنیم، یا نیروی هوایی و ارتش مرسوم داشته باشیم. چون قطعا زمانی که دشمن به شما حمله کنه محاسبه همه داشته های شما رو کرده. بنابراین شما باید با استفاده از نداشته هاتون بجنگید یا اینکه کمتر کتک بخورید و برای روز انتقام برتری دشمن رو موقتا با گرفتن فرصت بقا تحمل و حتی ستایش کنید! اما چطور میشود با نداشته ها جنگید؟! به دعواهای خیابانی دقت کنید، یا حتی فیلم های جکی چان. متوجه میشوید افرادی موفق میشوند، که بخوبی از اشیاء موجود در محیط در زمانبندی های مناسب بهره گیرند. نداشته ها همه آن چیز هایی هستند که دشمن آنها را نادیده می انگارد و باید نادیده بمانند، : - در یکی از محله داغون اهواز که بازاری هم دارد راه میرفتم، آنجا بسیار دعوا میشد، محض تمرین عملی! به همه چیز و همه کس توجه میکردم، چهره های دارای پتانسیل، افرادی که مرا عمدی یا اتفاقی نگاه میکردند، روابط، نگاه هابه یکدیگر، قوای بدنی و ... را زیر نظر میگرفتم و راه میرفتم با این هدف که مبادا اتفاقی خارج از هشیاری من رخ دهد. (اگر موفق میشدم به این معنی بود که میتوانستم از خطری پرهیز کنم و این یک استفاده بهینه از حواس جمع بدون هیچ وسیله ای بود) که ناگاه به یک پیرمرد تنه زدم و به زمین افتاد!، واقعا ندیده بودمش! اون موقع بود که واقعا هشیار شدم... بخشی که در پرانتز هست، به معنی استفاده از رادار، وسعت سرزمین، جنگنده، سامانه های اطلاعاتی و نظارتی و سامانه های مرسوم در مقابله با تهدیدات هست. یک مثال این بخش، استفاده از موشک کروز یا بالستیک برای شلیک به دریای عمان. قطعا مهاجم تدارک این بخش را میبیند. و بخشی از جمله که برنگ سبز هست، بیانگر خطایی ست که در هشیاری بسیار و نادیده انگاشتن یک تهدید بالقوه رخ میدهد، اگر آن پیرمرد یک اسلحه یا چاقو داشت چه میشد؟! آن پیرمرد نه فقط از فاصله یک دست باز (که محدوده هشدار دهنده است) عبور کرده بود، بلکه به من برخورد هم کرده بود. یک نمونه بزرگ از این خطا حادثه uss cole هست. فرض کنید هویت یکی از شناورهای صیادی متعلق به امارات دزدیده شود و با نزدیک شدن به یکی از ناوهای آمریکایی اژدری رها کند! این نداشته ها در یک زمان کوتاه، در فرصت های محدود به یکباره بروز و ظهور میابند و تبدیل به قوی ترین دارایی شما میگردند، همانند بطری نوشابه در مغازه...
  6. بالاخره زبان به اعتراف گشودند،... پس از اینکه ترزا می در پارلمان انگلستان، با این ادعا که اگر از عنصر غافلگیری استفاده نکنیم پدافند سوری ها که به ادعای وی از پیشرفته ترین!! هاست میتواند از عهده حمله موشکی ما بر بیاید!، یکی از مجلات فرانسوی نیز خبر از نقص فنی در دو ناو کلاس fremm فرانسوی شرکت کننده در عملیات داد، ظاهرا ناواصلی باید 3 شلیک mdcn در زمانبندی دقیق و از پیش تعیین شده انجام میداد که بدلیل نقص فنی نتوانست، این وظیفه به ناو دوم سپرده و بر خلاف مدل از پیش طراحی شده شلیک که 3 پرتاب همزمان باید اتفاق می افتاد 3 پرتاب مجزا صورت گرفت و ناو سوم نیز مانند ناو اول قادر به شلیک نشد! اینبار، فرانسوی ها سراغ پلن B و استفاده از نیروی هوایی میروند، و 9 اسکالپ شلیک میشود. تا کنون توضیح فنی برای چگونگی رخ دادن این خطا ارایه نشده است. https://www.lopinion.fr/blog/secret-defense/marine-a-rencontre-aleas-technique-lors-tir-missiles-croisiere-147551 https://www.defensenews.com/naval/2018/04/18/france-turns-to-plan-b-when-missile-launch-fails-during-syria-airstrikes/ همچنین ادعا شده به این بونکر در شنشار 7 عدد اسکالپ شلیک شده است؛ *** یک جمع بندی شخصی در مورد حمله کروز اخیر، در حدود نزدیک به 30 تا 35 اصابت و شاید کمتر رو میشود محاسبه کرد، گرچه هرچقدر سعی کردم از روی خطوط پاشش آوار و بتن تعداد دقیق رو محاسبه کنم، اما امکانپذیر نیست. اگر به نحوه اجرای این عملیات دقت کنیم، با داده های موجود طرف غربی؛ 66 موشک از دریا و 39 موشک بصورت هواپایه شلیک شده. به جرات میتونم ادعا کنم کل موشک های دریاپایه به خطا رفتند. سپس ائتلاف این ریسک رو پذیرفتند که از حمله هوایی استفاده کنند.(احتمال جمینگ و اخلال روسها در دریا و غافلگیر شدن سوری ها از حمله هوایی بعدی بسیار قوی هست) و در نتیجه این تهاجم هواپایه از نزدیک مرزهای زمینی، پدافند سوریه تنها موفق به 5 انهدام قطعی میشود.
  7. اشاره واضح ترزا می به توانایی پدافند سوریه در مقابله با حملات موشکی و بی نتیجه بودن حمله اخیر. https://www.independent.co.uk/voices/jeremy-corbyn-theresa-may-syria-attacks-parliament-debate-a8309186.html
  8. چالشی وجود ندارد در حال حاضر پدافند فرودگاهها چگونه با پرواز ها هماهنگ میشود؟! هر جسمی که در مخروطی از زاویه فرود و محدوده سرعتی مشخص به سمت شلتر بیاید در فاصله 10 تا 150 متری منهدم خواهد شد...
  9. مجموعه فیلم هایی که رسانه های غربی از پرتاب ها نشان دادند رو نگاه کنید و تعداد شلیک ها رو محاسبه کنید. گرچه ممکن است تصاویر کامل نباشند اما از روی ناو های آمریکایی و فرانسوی به بیش از 15 یا 20 شلیک نمیرسید. در پروازها هم صرفا بلند شدن جنگنده ها با موشک دیده میشود. After the coalition strike, the Pentagon said there were a total of 105 weapons fired on the Syrian targets. Those included 76 missiles that hit a scientific research center in the Barzah district of Damascus, according to McKenzie, director of the Joint Chiefs of Staff at the Pentagon. https://www.cnbc.com/2018/04/15/experts-challenge-us-claim-on-setting-back-syria-weapons-capability.html اینم نتیجه برخورد 76 موشک 34 تن بمب که با هیچ عقل سلیمی جور در نمیاد...
  10. یه ایده ساده، برای مقابله با چنین وضعیتی؛ میشود بصورت گسترده حملات sdb و حتی کروز را در محل اصابت دفع کرد، تکنولوژی آن بسیار ارزان، در دسترس، با قابلیت تولید انبوه و پوشش کامل. مناسب برای شلتر های فرودگاهی، انبارهای مهمات و تجهیزات. قیمت هر واحد پدافندی: کمتر از 10هزار دلار. - بروز آوری مین های ضد هلیکوپتر: http://www.wzu.pl/sites/default/files/Mina_en.pdf این مین ها قادرند اهدافی تا سرعت 300 کیلومتر رو در فاصله 800 تا 1000 متری رهگیری کنند، هدف رو از فاصله 500 متری تایین وضعیت کنند و در در فاصله 10 تا 150 متری مورد اصابت قرار بدن. در صورت بروز رسانی این مین ها برای کشف اهدافی با سرعت بالاتر و کوچکتر، بسادگی میشود انواع بمب های هواپرتاب رو موشک های کروز را قبل از اصابت به شلتر منهدم یا منحرف یا فعال کرد، اگر در این فواصل موشک مهاجم مورد اصابت قرار گیرد، شانس موفقیت اثر گذاری انفجار با توجه مقاومت عمومی شلتر ها به صفر میرسد. از آنجایی که این مین ها در مسیر موشک ها و بمب هایی قرار میگیرند که به سمت آنها می آیند و دقیقا در راستا و زاویه مناسب با آن قرارمیگیرند، شانس شناسایی و اصابت بسیار بالاخواهد بود. استفاده از این مین ها در حکم وجود یک سامانه دفاع فعال برای شلتر ها خواهد بود.
  11. اگر صحت اخبار فوق را بپذیریم، میدانید که معمولا این دست حملات الکترونیک و اقدامات ضد پدافندی قبل از انجام حملات هوایی مرسوم است. هدف از چنین اقدامات جمع آوری اطلاعات سامانه های راداری برای اخلال و طراحی تهاجم است. نکته: - آیا حملات کروز ائتلاف موفق نبوده است و پدافند سوریه نیز موفق بوده است و این امر کنجکاوی آنان را بر انگیخته است؟! - آیا حملات کروز موفق نبوده اند و نیاز به حملات جدید هوایی ارزان قیمت تر با حضور جنگنده ها در آسمان سوریه بصورت گسترده میباشد و این یک آماده سازی پیش از اقدام است؟ ...
  12. اول عذر خواهی میکنم. - - ناظر به نقل قول های فوق و مباحث طرح شده توسط برادرم MR9. یکی از مدیران علوم مدیریت استراتژیک طی تحقیقاتی قدیمی در بین سازمان های دولتی و مدیران و تصمیم گیران حکومتی آنهم در ولایات متحده، متوجه شد که اصولا دولتها تصمیمات واکنشی میگیرند و روش کاری حاکمیت ها بیشتر از آنکه حل موضوعات آینده، و یا پرداختن به حوزه های استراتژیک و فرصت ها باشه، " حل مسئله " است. یعنی اول باید مسئله ای پیش بیاید و مسئله به چشم بیاید، در چشم حکام و مسئولین خوش نیاید یا خوش بیاید تا بدان پرداخته شود و یا حل شود. با این سیستم تفکر و تصمیم گیری، ابتدا باید بیماری ایجاد شود و زخم نمایان تا درمان خریداری شود! چون دولت ها جز پول ریختن کار دیگری بلد نیستند. این شیوه مرسوم پیشرو ترین حکومت ها در دنیاست، البته در ایران اوضاع زیبا تر است، و همه شما میدانید مسئله تا به بحران و سپس ابر بحران تبدیل نشود به بحث نمی آید. و ابر بحرانها هم برای حل به میان نمی آیند! بلکه برای اعلام اینکه دیگر دیر شده است مطرح میشوند. به این علت که بعد از ابر بحران بشریت هنوز چیزی شناسایی نکرده است. با این وجود این سوال براتون پیش میاد که چگونه است آمریکا صنایع اش را بدینجا رسانده؟ جواب را همگی میدانید، این مردم آمریکا(شرکت های خصوصی و تجار) بوده اند که چنین کرده اند نه دولتها. سناتورهای خرفت و گاوچران این کشور حتی ساده ترین مفاهیم تکنولوژی سایبر را نمیدانند. - اما نتیجه مباحث فوق ؟ 1- در شرکت های خصوصی و تاجرین تسلیحات: بر روی ساخت هلیکوپتر و سلاح ضد هلیکوپتر سرمایه گذاری میشود هر دو بصورت پکیج هایی که در فرصت هایی ناب به بازار باید عرضه شوند، آماده میگردند. 2- در دولت آمریکا و دول وابسته: اول پدیده هلیکوپتر بوجود می آید، سپس نیروی زمینی بر روی کاغذ به خطر می افتند، سپس تولید راهی برای مقابله سفارش داده میشود، سرو کله شرکت ها پیدا میشوند و محصول خود را عرضه میکنند.. 3- در مدل کشورداری ایران و دوستان: هلیکوپتر زمانی شناخته میشود که نیمی از نیروها روی زمین از بین رفته اند، و دوشپرتاب زمانی تهیه میشود که تاجرین تسلیحات متوجه به فنا رفتن ما و نیاز شدید ما به آن شده اند، و آنرا به ما پیشنهاد میدهند و تا دسته ... امیدوارم مفاهیم فوق وضعیت رو کاملا شرح داده باشد. دو مورد اول عوارضی نیز دارند. 1- برای رسیدن به مورد اول، این عارضه را باید در نظر داشت که کمپانی ها صحنه گردان اصلی ماجرا خواهند بود. و دولت ها را غیر مستقیم تصاحب میکنند. 2- در حالت دوم اگر بخواهیم از عارضه اول به دور باشیم، به روابط بسیار خوبی با کلیه دنیا نیاز داریم، ژاپن، ترکیه، چین نمود هایی از این مدل هستند.اگر چیزی نمیتوانند بسازند،اما تهدید را میبینند، مشاوره میگیرند و راهکار را میخرند. بنابراین اگر شما میخواهید اقدامات بازدارنده تعریف کنید و برای بخش سخت افزاری آن راه حلی بی اندیشید، بهتر است اول از آزادی لازم در حوزه تجارت تسلیحات، ثروتمند شدن مردم و فعالیت مجزا ورای از سلطه و تصمیم دولت برخوردار باشید، عاشق کشورتون باشید. سپس تجهیزاتی بسازید و دولت ها رو در زمان مناسب مجاب کنید. یا اینکه دولت شما آنقدر ثروتمند باشد و از حکامی خوشفکر بهره مند باشد که سازمانهای دولتی ای برای بهره گیری و تولید فرصت های ناب ایجاد کند(تشکیلاتی مثل ناسا و دارپا و ...) که نه فقط به دنبال به چنگ گرفتن آینده باشند بلکه به دنبال ساختن آینده باشند.
  13. علمای بازار و تجارت مفهومی را دریافته اند به اسم "نزدیک بینی بازاریابی" احتمالا برای دوستانی که مدیریت و بازرگانی خوانده اند آشنا باشند. و در اینجا مصداق ویژه ای پیدا میکند. نزدیکی بینی یعنی نگاه به محصول(کالا) بجای نگاه به نیاز. یک مثال این است که برخی اوقات مدیران شرکتهای خودرو ساز به اشتباه فکر میکنند که مردم خودرو میخواهند و آنها بهترین خودروها از نظر کیفیت یا مناسبترین ها از نظر قیمت برای افراد مختلف تولید کنند، موفق میشوند. این در حالی است که افراد به حمل و نقل احتیاج دارند، نه خودرو ! و حمل نقل شامل طبف گسترده ای از همه چیز میشود، از پست گرفته تا دوچرخه و قطار و هواپیما تا برسد به جایی که کسی فکرش را نمیکند" دورکاری" ای که بدلیل افزایش سرعت اینترنت امکان پذیر شده است. نیاز در عمق بیشتری قرار دارد کاملا شناخته شده نیست و عوامل متنوعی را در بر میگیرد. و این عبارت با تیتر این تاپیک و بخشی از نکات ابتدایی آن همخوانی دارد. من دو نیاز جدی میبینم و نمیخوام ابعاد سیاسی و اقتصادی اون دیده شود، این نیاز کاملا نظامی برررسی شود: - ممانعت سرزمینی(محدود سازی دشمن) area denial که یک امر تدافعی است. - اعمال قدرت و نیرو. power projection یک امر تهاجمی فراسرزمینی است. برای هر دو نیاز فوق، اقدام فردای این کشور باید پاسخگوی نیاز پس فردای آن باشد. اف 35 و 22 متعلق به گذشته است. در سوریه شاهد بودیم که این کشور قادر به اعمال هیچ یک از موارد فوق نبود و علیرغم ناگوار بودن این عبارت؛ " قوای انفعال! " قادر به ممانعت از بروز این حمله از ابتدای شکل گیری نبودند. و سپس قادر به ممانعت از دشمن در چند لایه از پیش از رسیدن به هدف تا بعد از آن نبودند، و هم اکنون نیز قادر اعمال قدرت و تقابل با تهاجم دشمن از دوردست نیستند. بنابراین : - افق زمانی پاسخگویی اقدامات بهتر است مشخص باشد (همانند طرح های دفاعی کشورهای مختلف با این عبارت؛ دفاع 1404) - در مورد عنوان این تاپیک از خلیج فارس تا مدیترانه و دریاهای آزاد دیده شود. - اقدامات فقط به دفاع محدود نشوند. - کالاها و ابزارهای موجود صرفا ملاک نباشد، قابلیت ها و پیچیدگی های آینده مد نظر باشد. - عبارات فول اسپکتروم و هیبریدی بعلت پرطمطراق بودن، تبلیغاتی بودن، کلی بودن، نامفهوم بودن و تعریف نشده بودن در ایران با عرض معذرت کنار گذاشته شوند. - راهکارهای یک ابزار حل همه مشکلات کنار گذاشته شود. - راهکارهای یک سبد قابلیت یک دنیا سوراخ هم کنار گذاشته شود. - عنصر زمان دیده شود. - زیر ساخت صنعت دیده شود. - به سازوکارهای تصمیم گیری توجه ویژه ای شود. (حمله به شعیرات، تی 4، ترور سمیر قنطار و ... فاصله بسیار کمی بین دستور مقامات، تایید اهداف عملیات و انجام آن وجود داشت) ... کاش هویج ویتامین حوصله داشت.
  14. به هر دو سناریو فکر کردم، در مورد شلیک کمتر از 50 موشک، که با در نظر گرفتن 15 انهدام و 35 اصابت و چند خطا منطقی به نظر میرسد و شلیک همان 35 موشک و دیکوی بودن الباقی نیز منطقی است: احتمال مناسب برای تعداد به این مرتبط میشود که چه کسی فاکتور این حمله را پرداخت خواهد کرد؟!! مشتری کدام است: - عربستان؟ ترکیه؟ اسراییل؟ اگر این گونه باشد این وسط یقینا کم فروشی صورت گرفته است. - آمریکا؟با اعلام 120 موشک هزینه بسیار زیادی نشان میدهد برای تلاشی ناکام، و یقینا فروشنده در کنگره گیر خواهد افتاد. - رسانه ها؟ اگر میگفتند 35 موشک زدیم همگی بدون خطا و دقیق به هدف اصابت کردند بسیار قدرتمندانه تر، منطقی تر و برای قوای ائتلاف با پرستیژ تر بود، قوای انفعال نیز در یک چالش جدی فرو میرفت و نمیتوانست با استناد ساده به تصاویر فوق مسئله 71 موفقیت پدافندی را به نام خود ثبت کند! . ----
  15. هر جور محاسبه میکنم سه هدفی که آمریکا بصورت رسمی اعلام کرده اگرچه محقق شدد اما 120 موشک و یا 103 موشک بسیار بسیار غیر منطقی و زیاد به نظر میرسد. در ریسکی ترین محاسبات بیشتر از 35 موشک نیاز نبود، میتوانید تصاویر رو تحلیل کنید. دلایل: لطفا به گالری منتقل کنید. تصویر هدف اول: برای این سه ساختمان 6 موشک مناسب است، 12 موشک کافی است، شما بنویس 15 تا رندش کن! تصویر هدف دوم؛ برای این پایگاه هم 6 موشک کافی است، حساب کنید 15 موشک. تصویر سوم؛ برای این تنها سولاخ موجود در هدف، یک موشک کافی است، 3 موشک عالی است، شما حساب کن 5 تا. https://edition.cnn.com/2018/04/14/us/satellite-images-syrian-airstrikes/index.html تصاویر فوق نشان میدهد، حتی اگر موارد فوق به دوبرابر افزاش دهیم، برای دستیابی به 3 هدف فوق اتفاق جدید یا انهدام بیشتری رخ نمیدهد. بنابراین 2 سناریو قویا محتمل است؛ 1- یا رقم روسها برای 103 موشک درست است، و دقیقا 32 موشک به اهداف فوق اصابت کرده اند و باقی منهدم یا منحرف یا دچار نقص فنی شده اند.(این رو از روی محاسبات مربوط به زمان بندی شلیک و سرعت رسیدن موشکها میشود محاسبه کرد) 2- رقم آمریکایی ها درست است، و همه 120 موشک شلیک شده اند اما در عین حال ادعای روسها مبنی به شلیک به 8 هدف نیز درست میباشد! و فرودگاه های سوریه نیز تحت حملات سرکوب کننده پدافندی با هدف ممانعت از پاسخ دفاعی دمشق بوده اند و به احتمال بسیار در دفاع از خود موفق بوده اند و بدین دلیل ائتلاف اشاره ای به آن نمیکند. آنچه که مسلم است ادعای همه طرف ها با دروغ آمیخته است. ... نکته جالب توجه برای من دیده نشدن شلیک هیچ توپ پدافندی بود.
  16. تحلیل سیاسی صدا و سیما: کف گرگی ناکام آمریکا و متحدان بر پوزه بشار اسد نشست اما به چه قیمتی؟ این پوزه قبلا در رفته بود و هم اکنون با متحد شدن استخوان ها در اثر این ضربه، دوباره جا افتاد،. و در تحلیل نظامی فوق دقیق: در حین اصابت این ضربه چند انگشت متحدین به خارج از محدوده پوزه اصابت کرد و چند انگشت دیگر هم شدیدا درد گرفت، و همه این ها محقق نمیشد مگر با هوشمندی و درایت بشار اسد و مردم سوریه. برای شوخی مطرح کردم، اونچه که در واقعیت هست از متن فوق دردناک تر هست. مسئله اینه که اونقدر ضعیف عمل کردیم که حتی با وجود غافلگیرانه نبودن و مهلت کافی!، نتونستیم حتی روسیه قانع کنیم که از سامانه پدافندی مستقر و موجودش استفاده کند. و الان هم با محکوم کردن آمریکا به این که اشتباه کرده به رژیم نظامی سرکوبگر استفاده کننده از تسلیحات شیمیایی حمله کرده میخواهیم در نزد افکار عمومی جایگاه پیدا کنیم ؟!
  17. سلام. اوضاع عجیب و حساس هست ؟ البته که نیست. حمله میشود یا نه؟! فکر میکنید حمله محدود و بدون تاثیر گذاری مشخص بر روند تحرکات در سوریه با این همه هیاهو لازم هست ؟! تا کنون هر اقدام سرد پدافندی که لازم بوده از سوی روسیه در سوریه انجام شده. این حمله اگر غافلگیرانه نباشه هدفی رو محقق نمیکنه، که دیگر نیست، و اگر گسترده هم نباشه هدفی رو محقق نمیکنه. بنابراین این همه هیاهو برای چی هست؟! چرا ترامپ فقط روسیه و سوریه تهدید میکنه؟! البته تحلیل من خنده دار هست: حمله اصلی در زمان خودش انجام شد و هدفش هم محقق شد، تلفات نظامی و ضربه سیاسی هم وارد آورد. البته نه از سوی آمریکا بلکه از سوی اسراییل و نه بر علیه سوریه بلکه بر علیه ایران و موج اولش هم بود. همه این بازیها هم بخاطر ترس شدید اسراییل از پاسخ گسترده و همه جانبه ایران بود. با این چنگ و دندان نشان دادن که ما برای جنگ بزرگتر آماده ایم و جلوی اقدام متقابل ایران و گسترده تر شدن جنگ رو بگیرند. ترس عجیبی به نمایش گذاشتند! با این وجود اوضاع از حالت استراتژیک و نظامی تبدیل شده به رودربایستی ابرقدرتها. ارتش سوریه چیزی برای زدن ندارد،با ارتش روسیه هم نمیشود شوخی کرد چه بسا بدون اجازه پوتین هم نمیشود حمله کرد، پس میماند ایران! البته که حمله سبک به محدوده سرزمینی ایران هم معنی ندارد. پس هدف زیرساخت های استراتژیک نظامی ایران در سوریه خواهد بود، دست کم امنیت اسراییل تامین میشود،آن هم نه به یکباره، آرام آرام خواهد بود . روسها هم از قدیم آنجا مالکیت نگیم! حق آب و گل داشته اند و قطعا غرب به مایملک روسها دست درازی نمیکند و به آن هم احتیاج دارند چون مذاکره با روسها را که به آن عادت دارند ترجیح میدهند. بنابراین روسها بین ایران میانجی خواهند بود، بعبارتی دستهای ما رو از پشت میگیرند که دعوا راه نندازیم ولی مرتب کشیده خواهیم خورد. یکی از این کشیده ها رو چند روز پیش خوردیم، تا پایان سال هم چند تا دیگه میخوریم! تنها برگهای برنده ما هم مقاومت هست و تکنولوژی دفاعی! امیدوارم در شکارگاه ابرقدرت ها بازی نخوریم و مقاومت رو وارد یک جنگ تمام عیار نکنیم، باید هرچه توان پدافند هوایی داریم در سوریه متمرکز کنیم(اگر داریم!). همه چیز آشکار است و اگر خسارت بدهیم اینبار قطعا خودمان مقصریم...
  18.   در واقع تقویت اطمینان پذیری آمریکا در اثر بخش بودن اقدامات ابرقدرتیش! اونم دمشق،... به مدد دخالت بیشتر آمریکا در سوریه، ایران و سوریه بیشتر محتاج روسیه خواهند شد تا در نهایت تصمیم گیر اصلی  و نهایی این میدان روسها باشن. اون موقع است که هرگونه معامله امکان پذیر خواهد بود. روسها و آمریکایی ها هم به دو طرف بیشترین قیمت ها رو پیشنهاد خواهند داد،...
  19. در مدت زمان های خاصی: سوخت جامد خشک ترک برمیداره، ژله ای خشک میشه، فشار کپسولهای سوخت های مایع کاهش پیدا میکنه، مواد منفجره روغن میدن، برخی اتصالات تحت فشار یکبار مصرف هستند، و ... . موارد اینچنینی باعث میشن که تجهیزات وارد چک های دوره ای بشن و الزاما نیازی نیست که مصرف بشن. این مصرف شدن تنها شامل حال برخی مهمات قدیمی غیر قابل بازیافت میشه.
  20. در خصوص این حمله گفته شده؛   1- 55 میلیون دلار بودن ارزش موشک ها؛ به سال مالی 2017 ارزش هر موشک تاماهاوک بلاک 4 در حدود 1.87 میلیون دلار هست که 59 موشک میشود معادل 110 میلیون دلار   2- ارتش آمریکا ادعا کرده از 59 موشک 58 تا به هدف خوردند! وزارت دفاع روسیه هم اعلام کرده 23 از 59 تا به نظر هیچ کدام درست نیست. رقم 44 اصابت هم صحیح نیست، دست کم در تصاویر ماهواره ایی موجود در این پست، و لینک بعدی، من نمیتونم بیشتر از 19 اصابت  رو بشمارم، ممکنه اشتباه کنم اما در نهایت تعدادی بیشتر از آنچه که روسها گفتن به این رقم اضافه نخواهد شد؛ http://www.military.ir/forums/index.php?app=forums&module=post&section=post&do=reply_post&f=65&t=29988&qpid=509462 http://www.dailymail.co.uk/news/article-4392962/Satellite-images-destruction-Assad-s-air-base.html   --- برای بحث، البته در تاپیکی دیگر؛ - ایران، در حدود 17 پایگاه شکاری فعال دارد، برای هر کدام 70 موشک کروز ارسال بشود، رقمی بیش از 1100 اصابت موفق مورد نیاز خواهد بود، این سوای نقاط پدافندی، پادگان ها و ... است. و البته با پذیرش رقم 70 درصدی موفقیت در اصابت بدون اقدامات متقابل پدافندی، رقمی در حدود 1870 موشک لازم است. - نیروی دریایی آمریکا در کلاس Arleigh Burke که هر کدام قادر به حمل 90 موشک کروز هستند، 62 ناو فعال دارد، در حدود 5580 موشک کروز.(روی کاغذ)... - هیچ عملکردی از پدافند هوایی سوریه  شاهد نبودیم ! حتی زو 23 ها، آیا این فرودگاه هبچ رادار یا سامانه هشداری نداشت ؟!... بقول سیدمحمد، اگر مقایسه ای داشته باشیم با موشک های بالستیک؛ (از نظر زمان لازم برای آماده سازی،  دقت در اصابت،  قیمت،  سر جنگی تقریبا مشابه با کروز) زمان اون رسیده که یک تجدید نظر اساسی در استراتژی بازدارندگی موشکی ایران کرد.
  21. سلام .   این احتمال به خطا رفتن بعید نیست، به این دلایل - اگر تعداد اهدافی که معین شدند، با شلیک های اولیه تحقق نیابند شلیک ادامه پیدا میکنه، بنابراین احتمالا پرتابهای اولی بودند که عمدتا به خطا رفتن. - چون جنبه تبلیغاتی حمله مهم تر از جنبه عملیاتی بوده، شلیک در تعداد زیاد فاقد از به صرفه بودن اقدام از لحاظ نظامی مد نظر بوده.
  22. سلام اینکه چرا این تغییرات اتفاق میفتن مرتبط هست با ناکارامدی سیستم موجود در پاسخگویی به شرایط پیش رو و در دست بودن (اقتصادی و انبوه) تکنولوژی هایی برای حل مشکل. مسئله اساسی بهینه بودن و با کیفیت تر بودن زیر سیستم هاست، ولی این بهینه سازی تا اونجایی ادامه پیدا میکنه که  یک وسیله نظامی مثل تانک یا حتی هواپیما  به محدودیت هایی در پذیرش این تغییرات میرسه، به نحوی که برای اجرا باید تغییرات اساسی در طراحی قبلی داد، در این شرایط هست که نسخه جدید از تانک مطرح میشه. مثلا امکان نصب رلیکت و کنتاکت های جدید نیست مگر اینکه سیستم موجود با این افزونه ها یکپارچه بشه.بیشترین تغییرات در تی 90 نسبت به 72 افزایش  قابلیت زرهی هست، سپس بهینه تر شدن کیفیت زیر سیستم ها و رفع نواقصی که بعد از استفاده عملیاتی از تی 72 مشخص شده اند، تغییرات دیگری هم هستند که مربوط به لبه تکنولوژی هستن، مثل اینفرارد، رادار و ...     اما از دید من؛ واقعیت اینه که نباید اجازداد تا ضد زره به بدنه برخورد کنه،  اگر برخورد کرد بخصوص در قسمت تورت، وجود لایه های محافظتی شاید بتونه جان خدمه رو نجات بده. اما شدت انفجار، تنش وارد شده به تانک، تجهیزات بیرونی مثل؛ تیربار ریموت، اوپتیک ها و پریسکوپ، و... رو از کار میندازه، اگر سیستم هیدرولیک تورت از کار بیفته که کلا تورت با وجود اینکه خدمه سالم هستن غیر قابل استفاده میشه. تانک تنها این کاربرد رو پیدا میکنه که مهلت فرار از مهلکه رو برای خدمه تامین کنه در صورتی که شنی ها سالم باشند یا ریکاوری در دسترس.همین حد هم توانمندی قابلی هست. بخصوص در جنگ های شهری و نیمه شهری با شرایط امروزی زرهی ما. منتهی برای تهدیدات آینده بهترین راه عملی این هست که راکت ضد زره رو قبل از رسیدن به بدنه منهدم کرد. در صورت داشتن چنین توانمندی، بروزرسانی ام 48 هم در حدی که بتونه مقابل efp و مین دوام بیاره، اما aps داشته باشه از نظر نظامی برای ماموریت معمول تانک کفایت میکنه!. این حرف به این مضمون نیست که بتونیم همه تجهیزات زرهی قدیمی و استفاده نشده رو با این راهکارها کاربردی نگهداریم. بلکه به این مضمون هست که وظیفه اصلی چیزی به نام تانک تا حدودی زیر سوال هست.
  23.   https://ir.sputniknews.com/iran/201604281443429/   روسها برای واگذاری امتیاز از ما مشتاق تر بودند،.. شما دوستان فرض رو بر این بگذارید که ایران و روسیه راهی برای کاهش فشار و چانه زنی بین المللی روی همدیگر پیدا کردند. اگر یادتون باشه اونچیزی که قرار اس 300 به تعویق انداخته بود، تنها قطعنامه نبود بلکه فشار توام با تطمیع بود، عربستان پیشنهاد خرید سامانه و جبران ضرر رو داده بود، اسراییل پیشنهاد دادن تکنولوژی پهپاد رو داده بود و ... چین و هند دارن در حوزه زرهی از روسیه مستقل میشن و سامانه های خودشون رو توسعه میدن، اعراب گزینه های به مراتب بهتری دارند، کشورهایی مثل ترکیه و پاکستان روی نمونه های وطنی دارن کار میکنند و موفقیت های جدی بدست آوردن، متحدین سابق روسیه مثل عراق و یمن و مصر تقریبا دیگر مشتری خاصی در کوتاه مدت به حساب نمیان و عراق هم گزینه های بهتری داره. تنها مشتری واقعی تی 90 سوریه است که پولی برای خرید ندارد جز کمک هایی که ایران و روسیه بهش میکنند، ایران اگر واقعا تانک ساز بود الان دست کم 100 تا که نه 10 تا ذالفقار رو کنار هم می دیدیم،... نکته آخر اینکه؛ ایران و روسیه دارن به حدود 45 میلیارد دلار تهاتر نفت ایران در برابر کالای روسی میرسن!
  24. سلام   تی 90 ببخشید کرار، تانک امروزی هست و برای نبردهای امروزی کفایت میکنه، اما در یک کلام " تانک آینده نیست ".     نکات امیدوار کننده؛ - اینفرارد !! که قبلا هیچ یک از تانکهای ما نداشت. - حفاظ EFP-RPG بغل. - زره مناسب برای تورت(اگر مثل سایر تی 72 هایی که از نزدیک دیدم خالی نباشند!) - پوشش کاهش دهنده علایم حرارتی. -  نارنجک های دود زا (که احتمالا به هشداردهنده لیزری و بعدها موشکی متصل هست و خودکار پرتاب میشه) - دوربین راننده - تیربار ریموت - کنترل فرمان از داخل دهلیز همزمان با راننده (سطح مطلوبی از امکانات تقابل نرم) و ... زمانی تانک آینده خواهد شد که مجهز باشد به ؛ - APS - پدافند هوایی سبک (لیزر کور کننده و یا موشک) - زره مقاوم تر در برابر وزن کمتر - کاهش نویز - کاهش خدمه - یونیک یا متحد الشکل شدن بدنه ---- اصالت تانک: من از اون دسته افرادی هستم که هیچ اعتقادی به بومی بودن این تانک ندارم، داشتن این اعتقاد بواسطه مقایسه کیفیت ساخت و طراحی و شباهت ها و تفاوت با نمونه روسی نیست، بلکه ورود این تانک به سوریه،(قرار گرفتن در تجربه عملیاتی نیروی های مسلح ایران) و همچنین رد و بدل شدن تماس های بسیار بین ایران و روسیه در مورد تی 90 هست. با این توجیح که اگر ما به دنبال تانک بومی واقعی بودیم چرا ذوالفقاری که دهها سال هست داره رونمایی میشه  و ادعای تولید شدن داره به هیچ نتیجه ای نرسیده بود! ولی این کرار در عرض کمتر از 3 سال از مشاهده شدن در سوریه و مذاکرات ایران و روسیه در مورد خرید، یهو بصورت کامل در ایران رونمایی میشه ؟! اما در پاسخ به این سوال که تفاوت های ظاهری با نمونه روسی رو چطور میشود توجیح کرد باید گفت ؛ احتمالا روسها با ورود به پلتفرم آرماتا "طراحی کامل"، تکنولوژی تولید برخی از پلاگین های مصرفی مثل "پنل های زره" به همراه خط مونتاژ این تانک رو به ایران داده اند، و احتمالا دستکاریهایی در کشور صورت گرفته چرا که ما خط تولید بدنه که بسیار پیچیده هست رو نمیبینیم و صرفا یک سالن مونتاژ در تصاویر موجود هست،...     ---- از دوستی که نسبت به کابل ایراد گرفت خرده نگیرید، این یک اشکال واقعی در طراحی و تولید هست. حتی اگر در ابرامز یا مرکاوا هم وجود داشته باشه. محض یادآوری ؛ http://www.axgig.com/images/41458008998894269818.jpg