چرخ بازه ، اگر نقص فنی نباشه دم باند زدنش ،...

  الان انصارالله و ارتش تقریبا یکی هستن ، توی فیلم شعار معروف انصارالله گفته میشه ،..   - واقعا درست میجنگند کاملا اصولی . نکته ها؛    استتار مناسب توی فیلم اگر دقت کنید ، مسیر بسیار درستی رو انتخاب کردند از موقعیت کوهستانی وارد شدن ، جایی که دشمن فکر میکرد عوارض زمینی به نفعش هست زمان مناسب ، فیلمی که از عملیات روز هست ، نشون میده که گرمی هوا باعث شده عربستانی ها توی بونکر ها احتمالا زیر کولر باشن و زمانی که انصارالله روی موقعیت پادگان مسلط میشه دیگه برای خارج شدن و رفتن به سمت تجهیزات زرهی دیر شده ، اشراف کامل بر عوارض زمینی  ظاهرا بدون تلفات !!

  icon_cheesygrin   سخت نگیر ،...

بایستی فصل تازه ای از آموزش های نظامی ویژه کانتر انتحاری ، وارد نیروهای مسلح بشه ،و تسلیحات ویژه ای رو هم براش درست کنند ،...

مهمات مشابه برای SPG-9 یا M-40 هست ؟

  مگر الان مجوس داریم ؟! ، هنوز اینها رو نشناختید ؟ اینها برای اینکه بگن دارن احکام الهی (قتال با کفار) رو اجرا میکنند باید یه سری بدبخت بیچاره رو بگیرن سر ببرن دیگه ، تو سوریه که الحمدالله بعد از اینکه طرف اشهد میخونه سر میبرن ،...

    اسلحه ،..

  بسیج کلا دفاعی هست ،... اصل مشکل هم از همینجا شروع میشه ، حمله رو میشه با نیروی تخصصی و حرفه ای انجام داد که هم ارتش داره و هم سپاه اما مسئله نگهداری امری مردمی هست ، به همین خاطر بسیج در کشور تبدیل به نهاد شده ، یعنی در واقع مردم بخشهای مختلف هستند که امر نگهداری رو انجام میدن و حملات و پدافند های تخصصی کار نیروهای دیگری غیر از بسیج هست . به خاطر همین این نیروها نیازی نیست که  برای جنگ مستقیم خیلی آموزش ببینند ،..   این وسط گردانهای دیگری هم مثل بیت المقدس و عاشورا هم هستند ..   اول بریم سرنکته جالب رزمایش الی بیت المقدس ، اگر گفتید ؛       این هم نکات دیگر ؛     [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10110/245084_186.jpg][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10110/245085_612.jpg][/url]  [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10110/245076_481.jpg][/url][url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10110/245092_788.jpg][/url]

  اینا از این شاهکارها زیاد دارن ، سطح سایت نیاریم پایین ،..

    جواب شما مرتبط با سوال بنده نیست ،...؛     این سوال حتی ارتباطی به بازرسی ها هم ندارد ، و این حمله بدون بازرسی انجام میشود .

    بله قایق انتحاری هست نه قایقران ، ظاهرا یک سری امکانات خودکنترلی هم روی قایق نصب هست ،...

به نام حق     لینک دانلود ؛ http://www.sepahnews.com/Rotins/rotin.flv     قایق های ریب که نکته خاصی نداره ، فقط طراحی جالبی داره ، گویی که جنگ تکاوری دریایی خواهیم داشت ؛           کامپیوتر و پروژکتور در اتاق جنگ که دوستان دنبالش بودند ؛           دوربین های ساحل بانی ؛ Forwar Looking Infrared         شلیک در حال حرکت با حداکثر سرعت قایق های موشک انداز ؛         استراتژی ظاهرا منسوخ شده قایق انتحاری که در عمل موثرترین برخورد رو با ماکت ناو هواپیمابر داشتن ؛       استفاده از لباس رزم بسیار مناسب البته در اتاق فرماندهی و دادن آمار شلیک موشک خلیج فارس به اهداف زمینی ؛       بعد از خروج از اسکرول با تاپیک اصلی ادغام شود ،..   پایان

یک راهکار گران اما کارساز با توانایی های نامحدود ؛           http://www.military.ir/forums/topic/21922-%D8%AA%D9%88%D9%BE-%D9%82%D8%AF%D8%B1%D8%AA%D9%85%D9%86%D8%AF-mk44-bushmaster-ii-%D8%AF%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D8%AA%D9%85%D8%B3%D8%A7%D8%AD-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A2%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7%DB%8C%DB%8C/   فکر میکنم باید توپهای 35 ما برن خودکششی بشن و گلوله هاشون هم هوشمند ، 3 تا 5 کیلومتر برد بسیار جوابگویی هست ،..   با تشکر از جناب تلاش بخاطر ایده مهمات ترکش شونده ،...

چند مسئله کلی در باب استراتژی و عملیات ، این موارد برای دوستانی که مدیریت استراتژیک میخونند جزوه حفظ گفتن هست .     - نخست اینکه اینها دو سطح متفاوت هستند ، برنامه های استراتژیک برای اجرا باید عقلایی شوند و تقسیم به تعدادی اهداف عملیاتی دیگر ، به همین خاطر شیوه برنامه ریزی برای هر دو متفاوت هست . - دوم اینکه رویکردهای استراتژیک کلاسیک این هست که سیستم و یا سامانه های تحت برنامه باز عقلایی هستند (عقلایی رو تفسیر کنید به اقتصادی) به همین خاطر عمدتا پوزیتویستی به قضایا نگاه میشه . به این نحو که شما باید شرایط رو مرقوم کنی و نتیجه اعمال استراتژی با این شرایط دو دوتا 4 تاست ، و اگر من و عوامل من بعنوان یک ساختار متحد و بدون مشکل فرض بشیم ، در محیطی عمل خواهیم کرد که نیروهایی از این محیط بر ما موثر خواهد بود  - مهمترین رویکرد استراتژی های عقلایی منابع محوری هست ، یعنی برایند نیروهایی موثری که با شما در اجرایی شدن استراتژی شما رقابت میکنند و شرایط پیش روی شما رو برای نتیجه رقم میزنند ؛   1 - تهدید بازیگران جدید عرصه قدرت ( نه خودشون بلکه میزان تهدیدشون) 2 - قدرت تماشاگران صحنه اعمال برنامه ها و کسانی که نفع میبرند و ضرر میکنند 3 - قدرت تامین کنندگان (مالی ، تجهیزاتی ، دانش و اطلاعات) 4 - آلترناتیو ها (راه های دیگر) 5 - رقابت های بین نیروهای مجری استراتژی و دیگر نیروهای مدعی (برای مثال رقابت کشورهای 5+1 در برخورد یا توافق با ایران و ..)     اینها در یک کل بزرگتر به نام PEST ، یا عوامل موثر ، سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی و فنی قابل تعریف هستند .   این عوامل فوق باید در هر طرح برنامه ای بصورت محتوایی تفسیر بشن تا میزان قدرتی که از محیط به ما اعمال میشه بررسی بشه ، اما این یک نرم عقلایی داره ، چون سیستم عقلایی(اقتصادی) فرض شده ، یعنی همه اون تهدیدات 5 گانه به دنبال سود برای خودشون هستند و از توان ساختار متحد من خواهند کاست ، حالا اگر این ساختار یک نظام سیاسی باشه مثل حاکمیت ها و یا اینکه یک سازمان باشه ، خوب حالا متد برخورد با این شرایط " به هر شکل ممکن قابل تفسیر " چی هست ؟   مطابق با عقلایی بودن برخورد هم باید عقلایی باشد ، باز تاکید میکنم که من یک ساختار متحد و بی نقص هستم ؛ - به شکل ساده برای این کار به دنبال حذف تهدیدات با استفاده از توانایی هام باشم - نتیجه این هست که توانایی های من (مزیت ها) باعث برتری یافتن بر نیروهای موثر در رقابت با استراتژی من خواهد شد ؛ مزیت هایی که ؛ - خاص هستن (هر کسی اگر هم داشته باشد نمیتواند بهره گیری کند ، مثلا یه چیزی مثل موشک فینیکس برای اف 14 که قابل نصب و شلیک از روی میگ 29 و دیگر هواپیماهای مشابه نیست ) - غیر قابل تقلید هستند (مثلا برتری جئوپلوتیک ، عمق استراتژیک ، داشتن زمین و عوارض زمینی و نفت تقریبا رایگان و .. بر خلاف خاص بودن ، که میشود با دستکاری در تجهیزات بهش رسید ، کوهستان رو نمیشه تقلید کرد) - غیر قابل جایگزین بودن (مثل نفت ، نفت رو غربی ها از ایران نخرند از عربستان میخرند پس قابل جایگزین شدن هست ، مزیتی بکار میاد که نشه اینطوری جایگزینش کرد)   قدرتی که این مزیت ها برای ساختار متحد و بدون نقص من ایجاد میکنه ، همچنان با فرض عقلایی بودن کل سیستمی که همه دارن توش عمل میکنند (که نیست تقریبا) باعث میشه کسی نتونه با من در عرصه مثالی روابط بین الملل رقابت کند ،...   خوب این فشارهای محیط که ما با مزیت هامون کنار میزنیم (البته سعی دشمن ما که بر خلاف اعراب در یک سیستم کاملا عقلایی عمل میکنه این بود که تا کنون تونسته بسیاری از این مزیت های ما رو کنار بزنه ، خودتون بشمارید)    حالا برگردیم به داخل ساختار متحد ؛   - این ساختار متحد میتونه یک سازمان باشه ، یک شرکت باشه ، یک دولت باشه ، یک ارتش باشه و یا هرچیزی که نظم داره و هدف مشخصی دنبال میکنه و برای این هدف استراتژی داره ؛ اصل موضوع در مورد این ساختار کنشگر ؛   ضعف ها ، قوت ها ، تهدیدات ، فرصت های این ساختار ، با نگاه به عوامل عمل کننده در داخل این ساختار هست ، بخوام این رو در مورد ایران بگم باید جمهوری اسلامی رو ببریم زیر زره بین که شدنی نیست ، البته بصورت پیوسته این کار رو مرکز تحقیقات استراتژیک مجلس و مجمع انجام میدن ، برای مثال روی تهدیدات مثلا نظامی پارامترهایی بصورت رقمی دارن که وقتی یک وضعیت امنیتی پیش میاد میزان نیرویی که ما رو میتونه تهدید بکنه از جوانب مختلف میسنجند و ضرایبی رو در میارن تا ازش کم یا زیاد کنند ، البته  این کار برای آلارم زدن فقط مناسب هست تا گرمای تهدیدات رو کم یا زیاد کنن ، اثرات مستقیمش هم روی اقتصاد هست ، مثلا قیمت نفت و ...   اگر سیستم کلی همچنان عقلایی بماند ، رگرسیون های آینده پژوهی برای شرایط پیش رو بحران ها و تهدیدات ما رو پیش بینی خواهد کرد ، منتهی سوالی که پیش میاد اینه که سیستم تا کجا عقلایی هست ؟! یعنی اتمسفری که همه بازیگران رقابت های استراتژیک درش عمل میکنند تا چقدر بر اصالت کسب سود و انتفاع مادی و غیر مادی استوار هست که بشه با مسائل اقتصاد سنجیدش ؟ ،...   اینجاست که باید دست به تفاسیر جدیدی زد ، یعنی از انتفاعات خارج شد و سناریو ساخت ، سناریوهایی که از حالت های  بد تا بسیار بد و بسیار بدتر ، شرایطی را ترسیم میکند که میبایست به مقابله با آن پرداخت . اینجا دیگه تفسیر به شرایط میکنیم ، نه مطابق با مبانی اقتصادی بلکه با استفاده از تمایلات ، گرایشات نیروهای مختلف ، انگیزه ها و احساسات ، ارزشها و ... که عمدتا متغییر های پنهان هستن و رکن اصلی جستجو و کاوش اطلاعات در محیط های ناپایدار ،...       اصلاح شد ،   برای این قسمت ، توان نوشتن ندارم ، کپی میزنم ؛ http://www.iranresearches.ir/1689-%D8%B1%D9%88%D8%B4-%D8%B3%D9%86%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D9%88%D8%8C-%D8%B4%DB%8C%D9%88%D9%87-%D8%A7%DB%8C-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%BE%DB%8C%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D8%B3%D8%A7%D8%B2%DB%8C-%D8%AA%D8%AD%D9%82%DB%8C%D9%82%D8%A7%D8%AA-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D8%AA%DA%98%DB%8C%DA%A9-%D9%88-%D8%A2%DB%8C%D9%86%D8%AF%D9%87-%D9%BE%DA%98%D9%88%D9%87%DB%8C.html 1. فرمول بندي مساله و آزمايش سيستم از آنجايي كه معمولاً سناريوها براي بهبود روش‌هاي جاري فردي و سازماني جهت نيل به آينده‌هاي مرجح به كار مي‌روند، بايد فرمول‌بندي مشخصي از مساله يا مشكل مورد نظر داشته باشيم. گاهي افراد يا سازمانها شخصاً مساله يا مشكلي را در روش‌هاي جاري خود احساس نمي‌كنند، اما ممكن است ناظراني خارج از محيط سازمان مسايل و مشكلات احتمالي را شناسايي كنند. از اين رو بهترين راه براي تدوين و پياده‌سازي سناريو اين است كه كارشناساني را براي اين كار از خارج از سازمان و به غير از خودمان دعوت كنيم. آزمايش سيستم نيز مي‌تواند روشنگر مسايل و مشكات احتمالي موجود باشد، اگر ورودي و خروجي هاي سيستم از تناسب منطقي برخوردار باشند، سيتم به درستي كار مي‌كند، در غير اين صورت به طور حتم مساله يا مشكلي در ميان است و بايد آن را يافته و برطرف نماييم. 2. جستجوي متغيرهاي كليدي اگر شناخت صحيحي از سيستم مورد نظر پيدا كنيم، مي‌توانيم متغيرهاي كليدي آن را نيز شناسايي كنيم. اين متغيرها مي‌توانند در خارج يا داخل سازمان باشند و به طور مستقيم يا غير مستقيم بر كاركردهاي فردي و سازماني تاثير داشته باشند. با شناسايي اين متغيرها مي‌توانيم بازنگري‌هاي لازم را در ماهيت و نقش آن‌ها به عمل آوريم و روندها و عوامل كليدي جديدي را پايه‌ريزي كنيم. البته بايد به ياد داشته باشم كه جايگزين ساختن عوامل جديد به جاي عوامل قديمي هميشه به سرعت امكانپذير نيست و معمولاً فعاليتي زمانبر است. 3. تعيين ستونهاي راهبردي و اهداف يك سناريو زماني مي‌تواند به درستي پايه‌ريزي و اجرا شود كه در آن ستون‌هاي راهيردي و اهداف فردي و سازماني به درستي تعيين شده باشد. در موقعيت هاي فردي تغيير پي در پي و مستمر اهداف يك آفت است كه بايد با آن مقابله نمود. در بُعد سازماني نيز كاركردهاي سازماني تحت تاثير اهداف از پيش تعيين شده‌اي قرار دارند كه بازنگري دوره‌اي در آنها اجتناب ناپذير است. بايد ميان تجديد نظر در اهداف فردي و سازماني تعادلي منطقي برقرار كنيم تا پياده‌سازي متعادل سناريو ميسر شود. شناخت جايگاه درست و واقعي عوامل تعيين كننده، ايجاد توازن قواي منطقي و شناسايي همگرايي‌ها يا واگرايي‌ها موجود ميان عوامل تعيين كننده از اهميت شايان توجهي برخوردار است. 4. پايش ميدان احتمالات آينده هميشه آن گونه كه ما مي خواهيم به وقوع نمي پيوندد و افزون بر شناسايي احتمالات متفاوت بايد منتظر رويارويي با عوامل شگفتي‌ساز نيز باشيم. سناريوها موفق سناريوهايي هستند كه تمامي ملاحظات ممكن را در ارتباط با احتمالات گوناگون و حتا شگفتي سازها رعايت كرده‌اند. همواره پياده‌سازي سناريوهاي جامع آسانتر و منطقي تر از اجراي سناريوهاي يكجانبه گرايانه اعم از خوشبينانه و بدبينانه است و سناريوهاي جامع همان سناريوهاي واقع نگر هستند. شناسايي "ترجيحات" يعني آن چيزهايي كه براي آينده ترجيح مي‌دهيم يا حذف عوامل نامطلوب همگي از جمله ملاحظاتي هستند كه بايد در اين مسير رعايت شوند. 5. طرح پرسش‌هاي كليدي براي آينده سناريوها همواره دربردارنده‌ي مجموعه‌هاي محتمل از فرضيه‌هاي گوناگون هستند. يكي از نكات مهمي كه همواره در پياده سازي سناريوها مورد توجه اندك واقع مي‌شود، اما به نوبه‌ي خود بسيار تعيين كننده است، طرح پرسش‌هاي كليدي براي آينده است. به بياني ديگر پس از دريافت سناريوهاي تدوين شده از دست يك سناريونويس يا آينده پژوه بايد در نشستي مشترك به همراه او اين پرسش‌ها را مطرح كنيم. شايد مهمترين و كليدي‌ترين پرسش اين باشد كه پس از اجرا يا پياده‌سازي سناريو يا سناريوهاي مورد نظر با چه شرايطي در آينده رو به رو خواهيم شد و نقش ما در شكل دادن به آينده يا آينده آفريني تا چه اندازه خواهد بود؟ كدام يك از سناريوهاي در دسترس از كاركرد قدرتمندتري برخوردارند و اولويت بندي سناريوهاي بديل يا جايگزين بر حسب ميزان توانمندي‌هاي آنها چگونه است؟ آيا سناريوهاي موجود ما را قادر به تاثيرگذاري بر آينده مي‌سازند يا برعكس تاثيرپذيري ما را از شرايط پيش بيني شده (يا نشده‌ي) آينده افزايش مي‌دهند؟ طرح اين گونه پرسش‌ها در حقيقت نوعي عيارسنجي سناريوها پيش از پياده‌سازي آنها است. 6. اجراي سناريو پس از طي نمودن مراحل بالا و در صورت تاييد هر از آنها مي‌توانيم سناريوهاي دريافتي يا پيشنهادي را اجرا كنيم. بايد به ياد داشته باشيم كه سناريوها مسيرهاي آينده را براي ما تعيين مي‌كنند و تا وقتي در اين مسيرها حركت خود را آغاز نكنيم افقي از آينده را پيش روي خود نخواهيم داشت. سناريوها در واقع دربردارنده‌ي تصاوير آينده هستند كه به دست خود ما ترسيم شده‌اند و هر گاه ضروري دانستيم مي‌توانيم تغييرات لازم را در آنها ايجاد كنيم، بنابراين اين تصاوير ثابت و غيرقابل تغيير نيستند، بلكه در برابر اراده‌ي ما منعطف هستند. اهميت يك سناريو در اين است كه خود نوعي پيش‌بيني است و پيش از رويارويي با آينده شكل مرجح و مطلوب آن را در ذهن خود رقم زده‌ايم. 7. يادآوري اهداف و معيارها همواره در طول مدت زماني كه يك سناريو پياده‌سازي مي‌شود، بايد اهداف و معيارهاي اوليه‌ي نگارش و اجراي سناريو را به ياد داشته باشيم و آنها را فراموش نكنيم. در مجموع پنج هدف يا معيار را مي توان براي سناريوهاي جامع در نظر گرفت كه عبارتند از: ارتباط، انسجام، معقول بودن، اهميت و شفافيت. بديهي است كه اين پنج معيار تنها در سناريوهاي جامع قابل مشاهده است و تمامي سناريوها از اين ويژگي‌ها برخوردار نيستند و هر يك به طور نسبي برخي از آنها را در خود جاي داده‌اند

    تقریبا در اکثر فیلم هایی که از داعش حین تصرف میبینید ، همه روی خط در حال پیشروی هستند ، بی هدف و پراکنده تیراندازی میکنند (ضد کمین احتمالی) در چهره همه هیچ جای نگرانی حس نمیشه ، هیچ رفتار حرفه ای-نظامی هم دیده نمیشه ، چرا ؟! 10 نمره ،...

  همین الان آمریکا حمله کرد ، هم شیمیایی داریم و هم هسته ای ، چکار میخواهیم بکنیم ؟! خوب شد جنرال محمد یه یادآوری کردند ؛   http://www.military.ir/forums/topic/16185-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D8%AA%DA%98%D9%8A-%D8%AC%D9%86%DA%AF-%D9%85%D8%AD%D8%AF%D9%88%D8%AF-%D9%87%D9%86%D8%B1%D9%8A-%D9%83%D8%B3%D9%8A%D9%86%D8%AC%D8%B1/

با mp5 در کوهستان ، لابد با G-3 هم میرن CQB ..؟! 

   نکته رو داشته باشید ،   - اگر بیخیال مذاکرات شدیم بخاطر ممانعت از بازرسی مراکز نظامی ، خیالتون از داشتن انواع تسلیحات استراتژیک راحت باشه ،... - اگر غرب پذیرفت بدون بازرسی از مراکز نظامی با ایران توافق کنه ، تسلیحات استراتژیک ما رو پذیرفتند ، - و اگر غرب بیخیال مذاکرات نشد و ولی هیچ جوره از بحث بازرسی ها پیاده نشد ما هم بازرسی ها رو پذیرفتیم ، یا تسلیحات استراتژیک خاصی نداریم (که این درب های طمع اعراب و اسراییل به روی ما رو باز میکنه) یا داریم و آنچنان مخفی شده است که کاری از دست صاحبش هم برای پیدا کردنش بر نمیاد !       این رو شرایط برای ما رقم میزنه ؛ اینکه چقدر کشور قادر هست از آینده هزینه کنه تا امروز خودش رو نگه داره ، و وابستگی مستقیمی با ظرفیت های بافرینگ ما داره ،...

نفس بازرسی ها مطمئن شدن از نبود سلاح هسته ای و شیمیایی در عراق بود نه بهانه ای برای شناسایی امکانات و زدن تاسیسات حساس عراق ،...   غرب وقتی فهمید عراق سلاح استراتژیک خاصی نداره به خواست کشورهای منطقه حمله سریعی رو ترتیب داد و گرفتار شد در آخر هم مجبور به فرار و دیگه هم از این شکر ها نخواهند خورد همین درس عبرتی شد تا نه در لیبی نیروی زمینی پیاده کنند و نه در سوریه ، با این گندی که در عراق و افغانستان زدن چند ده میلیون به جمعیت از جان گذشته دنیا که قابلیت هرگونه عملیات تروریستی در هر گوشه  دنیا دارند اضافه کردند ، کم مونده به یک کشور 80 میلیونی مثل ایران هم حمله کنند تا یه جمعیت کثیر دیگری هم به این تعداد اضافه بشه ،...

فیلم زدن موشک ها همونطور که دوستان گفتند جعلی هست ، و اگر هم واقعی باشه موشک رو نزده ،..   - نخست اینکه در زدن موشک ها ما همیشه دو انفجار داریم ، انفجار موشک رهگیر با برخورد و یا مجاورت ، و انفجار سرجنگی موشک مهاجم ،.. - دوم اگر هیچ یک از دو حالت بالا اتفاق نیفته موشک خود به خود منهدم میشه تا رو سر ملت فرود نیاد ،..   فیلم هم مونتاژی هست .

  تک تیر اندازی در جنگ فقط به اسلحه مرتبط نیست ، بلکه جاگیری مناسب نسبت به دشمن ، اختفا ، دقت تک تیر انداز و بعد دقت اسلحه و کیفیت مهمات مسئله است . همین رو بدونید که در شلیک با رمینگتون و یا سایر سلاح هایی که روشون دوربین نصب میشه ، بعد از چند شلیک (مختلف) تنظیم دوربین و کوپل شدنش با لوله در مسیر هدف به هم میخوره و دقت بشدت پایین میاد ، دراگنوف دوربین به غایت دقیقی داره و به نقلی حتی بعد از 20 خشاب شلیک تنظیمش بهم نمیخوره ، تفاوتش هم در رمینگتون در این هست که نیمه خودکار هست و بعد از شلیک هدف رو میتونید همچنان در سایتتون مشاهده کنید ، اما با رمینگتون همینکه گلوله بعدی رو بزاری و مسلح کنی هدف رو دیگه نمیبینی ،.. دراگنونف تفنگی به واقع کاربردی و صالح برای شارپ شوتر هاست .

  اگر جنگ با آمریکا به عنوان عاملین بدبختی ملت ایران باشه چند برابر به این جمعیت افزوده خواهد شد ، و اگر با سلفی ها و وهابی باشه که در دسته قاتلین امام حسین قرار میگیرند چند میلیون اضافه کن ، اونقدری که وظیفه 135 هزار نفر از حالت عملیاتی به صرفا آموزشی تبدیل بشه ، ...

    ظاهرا به گفته ای 450 گردان امام حسین بعنوان بخشی از راهبرد دفاع همه جانبه مردمی نیروی زمینی سپاه هست که اگر مبنا رو هر گردان طبق حداقل استاندارد ها 300 نفر در نظر بگیریم ، میشود 135 هزار نفر فقط برای گردانهای امام حسین(ع) ، یعنی در حد 5 یا 6 لشکر ،...

دوستان بحث های هسته ای رو بگذارید در تاپیک هسته ای انجام بشه ، الان روی این موضوع که اهمیت زیادی هم داره بحث کنید ؛ " آیا بازرسی ها منجر به جنگ میشود یا خیر ، یا اینکه علت جنگ با عراق این بازرسی ها بوده است " اینها فرضیات مطروحه در سابژکت این تاپیک هستن ،...