worior

Administrators
  • تعداد محتوا

    8,638
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    104

تمامی ارسال های worior

  1. worior

    خط ماژینو

    [quote] ولی شاهکار آلمان ها در سرعت عبوراز آردن و رودخانه نیس همه محاسبات رو بهم ریخت متفقین تمام نیرو هوائی برای از بین بردن پل های آلمانها روی نیس متمرکز کردن که نتیجه خسارت سنگین به نیروی هوائی متفقین بود که عملا نیروی هوائی اونها [/quote] در اصل فریب خوردن ، تنها 30 درصد تانک های ارتش آلمان با متفقین روبرو شد و 70 درصد باقی با دور زدن متفقین و روبرو نشدن با اونها از همون منطقه آردن به پشت ماژینو رسیدن ...
  2. worior

    قاهر F-313

    [quote name='SoheilEsy' timestamp='1361193585' post='300822'] [quote name='hossein9' timestamp='1361185068' post='300793'] دارم به این نتیجه میرسم که هواپیمایی که رونمایی شده از 2 بخش حقیقی و نمایشی ساخته شده و کلا قسمت کاکپیت و دماغه فایبرگلاس هستند و صرفا برای رساندن به دهه ی فجر به طرز ناشیانه برای نمایش سر هم شده اند. به جنس درونی و بیرونی کاکپیت و رنگ بیرونی آن دقت کنید. کاملا با بقیه ی بدنه ی هواپیما فرق می کنند. [/quote] بله , قبلا به هلیا خانم گفتم ... دماغه و کانوپی ماکت هستن ... برای تست ... جنس کانوپی از پلکسی گلاس هست [/quote] اینکه این پرنده ماکت باشه حتی کلش ، طبیعی هست و باید اینطور باشه ، ... ؛ [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10110/SBgXg.jpg [/img] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10110/YF22.jpg [/img]
  3. worior

    خط ماژینو

    [quote] این فرانسوی ها که اینقدر خرج خط ماژینو کردند اپسیلونی به عقلشون نرسید که حالا اگر المان از هلند و بلزیک حمله کرد چه خاکی تو سرشون بریزند؟ [/quote] با بلژیک پیمان نظامی داشتند ، که وقتی این کشور اعلام بی طرفی میکنه ، بلافاصله توسط آلمان اشغال و خط ماژینو دور زده میشه ، هر چند که استراتژی حملات آلمان نازی (بلیتزکریگ) حملات سریع ، بدون توقف و به سمت پایتخت بوده ، بنابراین خط ماژینو استحکامات ثابتی بود که در برابر این استراتژی چندان نمیتونست موثر واقع بشه . هر چند که وقتی آلمان به لهستان حمله کرد فرانسوی ها میبایست یا در بلژیک نیرو پیاده میکردند و یا اینکه خودشون رو برای یک جنگ مشابه در بلژیک آماده میکردن ، نبود چنین امادگی باعث قافلگیریشون شد ، ...
  4. worior

    قاهر F-313

    [quote] اون قسمت تصویر یکم تار هست ولی اگه دقت کنی میتونی ببینیش. [/quote] چشم هام ضعیف شده !
  5. worior

    قاهر F-313

    [quote] شاید کامیون مانع ایجاد کرده! [/quote] منظورم سکان عمودی هست ...
  6. worior

    قاهر F-313

    دم عقب کجا رفته ؟؟؟ [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/J-20--.jpg"]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/J-20--.jpg[/url]
  7. worior

    قاهر F-313

    [quote name='SHAHABESAGEB' timestamp='1360919892' post='300284'] واقعا تعجب آوره که چرا از این سیستم ها در کاکپیت قاهر استفاده شده! موضوع دیگه اینه که چرا صندلی خلبان کوتاه ساخته شده! [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/01~4.JPG"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_01~4.JPG[/img][/url][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/02~3.JPG"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_02~3.JPG[/img][/url][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/03~3.JPG"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_03~3.JPG[/img][/url][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/07~0.JPG"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_07~0.JPG[/img][/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/06~2.JPG"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_06~2.JPG[/img][/url][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/01_1.JPG"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_01_1.JPG[/img][/url][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/09.JPG"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_09.JPG[/img][/url][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/08.JPG"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_08.JPG[/img][/url] [/quote] سلام ... چندان تعجب آور نیست ، به احتمال زیاد کاکپیت این جنگنده در فرم دیگری در حال توسعه است ، و این تجهیزات صرفا برای تست های بکار خواهند رفت .
  8. worior

    Hundreds of UK drones 'missing' in Iraq and Afghanistan

    [left]off topic ، wrong discussion [/left]
  9. بحث تاپیک رونمایی از جنگنده قاهر 313 هست ، از حوزه این بحث خارج نشین ، بدون هیچ ملاحظه ای چه کاربر و چه مدیر اخطار خواهد گرفت در همه تاپیک ها ...
  10. worior

    قاهر F-313

    تصور کنین چند ستون زرهی بزرگ به قصد حمله به ایران از جهات مختلف با پوشش پدافندی و نیروی هوایی قوی وارد بشن ، طبیعیه که سریع ترین راه ممکن برای مقابله پاسخ هوایی و دفع حمله زمینی از طریق هوا هست ، چون دشمن قوی میتونه با بمباران گسترده مسیر حرکت ستونهای زرهی و پوشش هوایی گسترده در محدوده حرکت اونها به مقدار قابل توجهی نفوذ عمقی داشته باشه ، چیزی که هر کیلومترش (بخصوص ارتفاعات و مناطق استراتژیک) در مذاکرات حین و پس از جنگ بسیار مهم هست ، بنابراین دادن پاسخ هوایی و ممانعت از ورود دشمن یا تقابل با اون با استفاده از نیروی هوایی ممکن هست که در حالت معمول به عهده جنگنده های تهاجم زمینی گذاشته میشه ، مثل سوخوی 25 ، آ10 ، اف 4 اف5 و ... این جنگنده ها از نظر دفاع هوایی ضعیف هستن ، امکان پشتیبانی هوابرد قوی هم نمیشه بهشون بخصوص زمانی که برابر جنگنده نسل 5 با پوشش آواکس قرار بگیرن ، لذا مقبولانه ترین استراتژی در چنین وضعیتی ، داشتن یک جنگنده تهاجم زمینی (رادار گریز) که بتونه بدون نگرانی از نسل 5 از آواکس ها هم حملات نفوذی انجام بده و هم به سرکوب تهاجم زمینی بپردازه و زمانبندی عملیات ها رو به هم بزنه ، از این منظر قاهر در صورت مجهز شدن به تجهیزات مناسب این کار با توجه به طراحی خاصی که داره فوق العاده مفید و کارساز خواهد بود ، ... بنابراین تصورم این هست که ممکنه قاهر رهگیر نباشه ، بلکه صرفا یک بمب افکن رادار گریز با قابلیت شلیک موشک های مادون قرمز ، چیزی شبیه سوخوی 25 اما با قابلیت های ویژه ایرودینامیکی و پنهانکاری ...
  11. [quote]استتار ابی یعنی مشقی [/quote] لابد کل نیروی دریایی منجمله تفنگداران هم مشقی اند ؟ --------- خوب تر و تمیز هستن ، امیدوارم سامانه های داخلیشون هم مثل ظاهرشون به خوبی فعال باشه ، بخصوص اون رادار سیرانو که هیچ وقت نفهمیدم بردش چقدره !
  12. کلام رهبری روشن کننده بود ، صرف مذاکره برای مذاکره معنی نداره و اتلاف وقت هست ، بخصوص اینکه دو ماه مونده به اتمام احمدی نژاد ، پس رهبری منکر مذاکره نیستن ، بلکه چهارچوب اون رو غلط میدونن و سخنرانیشون به غرب فهموندن که باید با چه کسی از چه مجرایی و روی چه قاعده ای مذاکره کرد .... هرچند روش آمریکا با توجه به منش ملی ایران تنظیم شده ، اونها هم میدونن که مذاکره ای به این شکل توسط ایران صورت نمیگیره و یک بازی برنده رو شروع کردن ، از طرفی حرف مذاکره رو زمانی مطرح میکنند که در ایران قوه مجریه از ثبات و پایداری طولی در روابط خارجی بهره مند نیست و پایان عمرش هست و از طرف دیگری تحریم های جانبی رو وضع کردن که در کنار این عدم مذاکره توجیح کننده باشه ، ./... [quote]دوست من یادتون رفته اینجا فرومه؟؟!! هر کسی نظر خودشو در صندوق رای میندازه و بعد میاد کمی پایینتر و دلیلشو مینویسه. بنده صرف گفتن آری یا خیر رو به دوستان پیشنهاد نمیکنم.[/quote] بله و بنده مدیر ارشد همین فروم هستم ! ، وقتی شما پرسش های بسته ای رو در نظر سنجی قرار میدین ، نظرتون به افرادی که رای میدن تحمیل میکنین به این صورت که باید گزینه ای رو انتخاب کنند ، افزایش گزینه ها و در نظر گرفتن همه موارد ، نظر سنجی شما رو معتبر تر میکنه ، هر چند که خیلی مهم نیست ! ولی باید این قواعد رو یاد بگیرید و بکار ببندید و از طرفی در نظر سنجی های مشابه حواستون باشه که رکب این پرسش های محدود رو نخورین ، گزینه های " بی نظر " ، " آری مشروط" ، " آری بی قید و شرط " ، " خیر تا زمان ... " ، " خیر تا ابد " ..
  13. نظر سنجیتون ایراد داره ، .. نگرش سنجی باید در طیف معروف به لیکرت باشه ، یعنی حداقل 5 گزینه داشته باشه ...
  14. [quote] در مورد SUTER تا جایی که اطلاعات موجود نشان میدهد ، SUTER Block 3 که آخرین بلوک این نرم افزار هست گستره ای از سنسورها و امیترهای راداری رو تحت کنترل داره ، اولین قدم این سیستم موقعیت یابی تقریبی (Localization) آنتن رادارهای پیش اخطار دشمن هست که ابتدا این کار توسط نرم افزار network-centric collaborative targeting یا NCCT انجام میشه ، در مرحله ی بعد نرم افزار SUTER موقعیت یابی دقیق آنتن ها و مشخصات فرکانسی سیگنال ارسالی از آنتن با استفاده از سنسورهای (پسیو) خودش و اطلاعات ابتدایی بدست اومده توسط NCCT انجام میده . [/quote] چکای عزیز ... کار این سامانه مفهوم نشد ! ، احتمالا چیزی شبیه به elisa نیست ؟
  15. دکتر جان تصویر ترموگرافی سنتینل هم توی فیلم بود ، میتونی جدا کنی ؟
  16. به نام حق موفقیت ها و مشکلات (سیاست مهار) در اواخر سال 1945 سیاستگذاران آمریکایی در برهه ای از سردرگمی به سر میبردند . پوستدام و کنفرانس های بعدی وزرای امور خارجه بی حاصل مانده بود . به نظر میرسید استالین بدون در نظر گرفتن پایبندی آمریکا در مورد دمکراسی ، خواسته های خود را بر اروپای شرقی تحمیل میکرد . دیپلمات های آمریکایی در لهستان ، بلغارستان و رومانی پیوسته با ناسازگاری های شوروی روبرو میشدند . مسکو ظاهرا با مشاهده یک آلمان و ایتالیای شکست خورده مفهوم واژه " مشارکت" را فراموش کرده بود . عکس العمل سیاست مداران آمریکایی در مقابل همه این قضایا چه بود ؟ دربهار سال 1946 ترومن هنگامی که با درخواست موفقیت آمیز خود مبنی بر تخلیه آذربایجان از نیروهای شوروی سیاست " سختگیری " را در پیش گرفت ، در واقع پاسخ به این سوال را آغاز کرد . او این سیاست را در قالب ویلسونی آن بکار برد . ترومن مانند روزولت موازنه قوا را رد کرده ، توجیه اقدامات آمریکا تحت عنوان امنیت را مورد نکوهش قرار داد ؛ در ضمن سعی کرد تا آنجا که ممکن است آنها را به اصول کلی قابل اجرا برای آحاد بشر نسبت داده و موافق با منشور جدید سازمان ملل جلوه دهد . وی بروز درگیری بین ایالات متحده و شوروی را ستیزی بین حق و باطل ( نه آنگونه که در قلمروهای نفوذ سیاسی شاهد آن بودیم) تصور میکرد . به هر حال در حقیقت حوزه های نفوذ ، بدون توجه به آنچه دولتمردان آمریکایی آنها را مینامیدند ، در حال اشکیل بوده و تا چهار دهه بعد یعنی فروپاشی کمونیسم باقی ماند. در حالی که اتحاد شوروی کشورهای اروپای شرقی را ضمیمه خاک خود میکرد ، آلمان مناطق غربی متصرفه اش را تحت رهبری ایالات متحده تحکیم بخشید . دول محور سابق ، یعنی ایتالیا ، ژاپن و بعد از سال 1949 جمهوری فدرال آلمان ، بتدریج به سوی ایالات متحده پیش رفتند . اگر چه اتحاد شوروی بواسطه پیمان ورشو سلطه خود را بر اروپای شرقی مستحکم ساخت اما این اتحاد صوری نیز مشخصا با توسل به زور در حال تشکیل بود . در همین حال کرملین با تقویت یک جنگ چریکی در یونان و با ترغیب برپایی تظاهرات گسترده توسط احزاب کمونیست military.ir اروپای غربی خصوصا در فرانسه و ایتالیا ، نهایت سعی خود را در جهت ایجاد وقفه در روند اتحاد غربی بکار برد . رهبران آمریکا میدانستند که باید در مقابل گسترش بیشتر شوروی از خود مقاومت نشان دهند . اما سنت ملی ، آنها را بر آن داشت تا در پی توجیه این مقاومت ، تقریبا بر هر اساسی جز توسل به موازنه قدرت قدیمی باشند ، و در انجام این امر نباید ریاکارانه عمل میکردند ، و وقتی نهایتا دریافتند که تصور روزولت از سیاست " چهار مامور پلیس " نمیتواند تحقق یابد ترجیح دادند این تحول را به عنوان یک عقب نشینی موفق در مسیر یک نظم ضرورتا هماهنگ جهانی تفسیر کنند . در اینجا با یک چالش فلسفی روبرو شدند . آیا سرسختی و ناسازگاری شوروی میتوانست صرفا روندی زود گذر باشد ؟ آیا امریکایی ها همانگونه که معاون رییس جمهور ، هنری والاس ، و پیروانش تصور میکردند ، به خاطر عدم برقراری ارتباط کافی با استالین در رابطه با مقاصد صلح جویانه شان ، به طور غیر عمد باعث میشدند در شوروی ها احساسا سوء ظن شدیدی ایجاد شود ؟ آیا استالین ئاقعا همکاری بعد از جنگ با قویترین کشور جهان را رد میکرد ؟ و آیا او تمایلی به برقراری روابط دوستانه با آمریکا نداشت ؟ در حالی که بزرگترین چرخه سیاستگذاری واشنگتن این سوالات را مورد بررسی قرار میدادند ، گزارش یک کارشناس از روسیه بدستشان رسید ؛ او ، جرج کنان ، یک دیپلمات نسبتا تازه کار سفارت آمریکا در مسکو بود که سعی دشات در گزارشش چهارچوبی فلسفی و مفهومی برای تفسیر سیاست خارجی استالین ارایه دهد . این یادداشت ، یا بعبارتی یکی از گزارش های نادر سفارتخانه ای ، که نظر واشنگتن را نسبت به جهان تغییر داد به عنوان " تلگرام طولانی " معروف شد . کنان عقیده داشت ایالات متحده باید دست از سرزنش خود بخاطر ناسازگاری های شوروی بردارد ، زیرا ریشه سیاست خارجی شوروی ترکیبی از تعصب عقیدتی کمونیستی و توسعه طلبی قدیمی تزاریست است . طبق نظر کنان ، ایدولوژی کمونیست قلب دیدگاه استالین را در مورد جهان تشکیل میداد . استالین قدرتهای کاپیتالیستی غربی را دشمن قطعی میدانست . بنابراین تنش های بین اتحاد شوروی و آمریکا نتیجه سوء تفاهم یا ارتباط ناقص بین واشنگتن و مسکو نبود ، بلکه در درک اتحاد شوروی از جهان خارج ریشه داشت ؛ " آنها در این عقاید {کمونیستی} (با هداف بشردوستانه) به دنبال توجیه هراس غریزی خود از جهان خارج ، دیکتاتوری خود ، که بدون آن نمیتوانستند به حکومتشان ادامه دهند ، ظلمی که راهی به جز تحمیل آن نداشتند و فداکاری هایی که خود را نیازمند آن میدیدند ، بودند . آنها به نام مارکسیسم هرگونه ارزش اخلاقی را فدای روشها و تاکتیک هایشان میکردند و اکنون نمیتوانستند دست از این ایدولوژی بردارند ، زیرا احترام اخلاقی و فکری آنها را تشکیل میدهد . آنها بدون کمونیسم تنها بعنوان آخرین جانشین حاکمان ستمکار و افراط کار روسی که بیرحمانه کشورشان را به سوی قله های حدید قدرت نظامی پیش برده اند تا امینت خارجی رژیمهای از داخل ضعیف خود را تضمین کنند ، در مقابل تاریخ قرار خواهند گرفت .... " کنان معتقد بود از زمانهای بسیار قدیم تزار ها در پی military.ir گسترش اراضی خود بودند . آنها سعی داشتند لهستان را مقهور ساخته و تبدیل به کشوری وابسته سازند ؛ بلغارستان در درون حوزه نفوذ روسیه قلمداد کرده و با برعهده گرفتن کنترل تنگه های دریای سیاه در پی دست یافتن به بندری در مدیترانه بودند . " ریشه دید نگران کرملین از امور جهان احساس ناامنی قدیمی و غریزی روسیه میباشد . در ابتدا این نا امنی مخصوص مردم آرام و کشاورز بود که سعی داشتند در دشتی گسترده و در همسایگی مردمی حریص و چادر نشین زندگی کنند. در حالی که روسیه از نظر اقتصادی با غرب پیشرفته ارتباط بر قرار میکرد ، هراس از جوامع شایسته تر ، قدرتمند تر و دارای سازماندهی بهتر در این منطقه به آن افزوده گشت . اما این نوع دوم ناامنی چیزی بود که حاکمان روس را بیش از مردم عادی این کشور را پریشان ساخت ؛ زیرا حاکمان روس همواره احساس میکردند حکومتشان دارای شکلی نسبتا قدیمی بوده ، پایه و اساس روانی آن سست و ساختگی است و نمیتوانند در مقابل یا در تماس با نظامهای سیاسی کشورهای غربی ایستادگی کند ، و به همین دلیل همواره از نفوذ خارجی و تماس مستقیم بین جهان خارج و داخل کشورشان و آنچه در صورت درک واقعیت در مورد جهان خارج توسط روسها یا درک حقایق جهان داخل شوروی توسط خارجیان اتفاق افتاد هراسان بوده اند . آنها آموختند امنیت را نه با پیمان و مصالحه ، بلکه تنها در مبارزه مهلک برای نابودی کلی قدرت رقیب جستجو کنند . " کنان به استدلالش چنین ادامه داد که اهداف شوروی از این قرار بود که چاپلوسی های آمریکا نمیتوانست انها را تغییر دهد . آمریکا میبایست برای مبارزه ای طولانی آماده میشد ؛ زیر اهداف و فلسفه های ایالات متحده و شوروی غیر قابل تطبیق بودند . اولین ارائه نظریه نظام مند این رهیافت جدید در یکی از یادداشت های وزارت خارجه که در اول آوریل 1946 به کمیته چند سازمانی تسلیم شد ، نمایان گشت . این رهیافت که یک مقام رسمی وزارت خارجه ، به نام اچ . فریمن ماتیوز آن را طرح کرد سعی داشت تا مشاهدات ضرورتا فلسفی کنان را به سیاست خارجی عملی تبدیل کند . برای اولین بار یک گزارش سیاسی آمریکا درگیری با اتحاد شوروی را به عنوان یک خصیصه بومی نظام شوروی مورد بررسی قرار داد . مسکو می بایست " در وهله اول از طریق ابزار دیپلماتیک و در تحلیل آخر ، در صورت لزوم ، از طریق نیروی نظامی متقاعد میشد که مسیر فعلی سیاست خارجی اش تنها میتوانست به مصیبتی برای اتحاد شوروی منجر شود " آیا این کلمات جسورانه که کمتر از یکسال بعد از پایان جنگ جهانی دوم پیشنهاد شد به این مفهوم است که ایالات متحده از هر منطقه تهدید شده در اطراف حدود گستره شوروی حمایت خواهد کرد ؟ منبع ... ؛ دیپلماسی ، هنری کسینجر ، ترجمه فاطمه سلطانی یکتا و رضا امینی ، انتشارات اطلاعات 1378 تاریخ انتشار کتاب اصلی به همین عنوان 1994 - جلد دوم فصل هجدهم ص43 به بعد ! کپی از مطالب تنها با درج لینک سایت www.military.ir مجاز است . پایان بخش اول بخش دوم http://www.military....-هنری-کسینجر-2/ بخش سوم http://www.military....-هنری-کسینجر-3/ بخش چهارم http://www.military.ir/forums/topic/26960-سیاست-مهار-شوروی-سابق-به-روایت-هنری-کسینجر-4/
  17. [quote name='farhad29' timestamp='1360159632' post='298368'] برادر واریور آیا قصد ادامه دادن این مطلب زیبا را ندارید؟؟؟ بنده از وقتی که مطلب را خوندم منتظر بخش دوم بودم ولی دیگر نتوانستم طاقت بیارم [/quote] این مطلب نسبتا طولانی هست ، احتمالا 10 قسمتی خواهد شد ، اگر اجازه بدین بعد از کنکور ارشد مجدد شروع میکنم ، ... دوستانی که این مطلب رو دنبال میکنند به فهم دقیقی از مسایل دیپلماتیک جنگ سرد خواهند رسید ، مطلب بسیار زیبا و جالبی هست و توصیه میکنم کسی از دست نده ، در مورد جنگ دوم و پیمانهای مخفی ابرقدرتها و همچنین علل شکل گیری نبرد های مختلف هم ، هنری مطالب بسیار مهم و جالب توجهی داره که اگر عمری بود در سایت قرار خواهم داد ، ...
  18. [quote] اما از جهت نگهداری مهمات ذخیره و مباحث حفاظتی آن به نظر میرسد که ذوالفقار نسبت به تی 72 وضع به مراتب بهتری دارد! چون میتوان گلوله های ذخیره آن را در بخش عقبی برجک قرار داد! [/quote] توی دهلیز تی 72 نشستی ؟ مهمات در پایین و در داخل بدنه اصلی هستن نه توی دهلیز (یا تورت) که بیشتر ضعف برخورد از بالا داره تا از روبرو ، به نظرم ضعف آبرامز در این مورد بیشتر باشه ،...
  19. worior

    قاهر F-313

    سلام ... ماکت به نمایش درامده از این جنگنده دارای ظاهر خوبی هست ، اما حالا حالا ها نباید منتظر نمونه واقعی بود ، تست های بیشماری رو باید طی کنه و به احتمال زیاد در قسمت ورودی موتور ، نوزکان (دماقه) ، اون وینگلت های عظیم و انقلابی هورنر تیپ ! که علی الظاهر قابلیت فوقالعاده ای در حرکت در ارتفاع پست به این طرح میده و همچنین در ابعاد موتور و کاکپیت دستخوش تغییرات خواهد شد ، این نمونه ساخته شده (مدل ایرودینامیکی هست) که پس از قرار گیری اجزا نظیر مخازن مختلف ، پمپ های هیدرولیک ، ژنراتور ، فلای با وایر و زیرسامانه های کنترلی و ... ابعاد قطعاتی که باید ساخته و جایگذاری بشن بدست میاد ، و سپس مراحل تست های ارتعاش شکستن بال ، کانارد و ... به اجرا در میان ، در نهایت باید کلی ساعت تست های استال ارتفاع کم و ارتفاع زیاد ، بازگشت کنترل و بخصوص تست های گرم و مخرب شکستن بال و ... باید صورت بگیره .... در خوشبینانه ترین حالت کمتر از 3 سال آینده منتظر پرواز این مدل نباید بود و کمتر از 8 سال تولید انبوه صورت نخواهد گرفت ، مگر اینکه سرمایه گذاری زیرساختی عظیمی صورت بگیره ، ... از نظر موتور هم ، علت اینکه موتوری براش در نظر گرفته نشده چالش طراحی هواپیماست که در انواع حالت ها بروز پیدا میکنه ، معمولا باید وزن کل بدست بیاد تا بشه موتوری رو تخصیص داد ، و وقتی وزن کل و ماموریت تعریف شد ، اجبارا موتوری باید پیدا بشه که در این ابعاد جا بگیره و در این محدوده وزن باشه که بعیده بدون دستکاری مجدد طرح ! چنین چیزی رو براحتی پیدا کرد ، هرچند که الگوهایی برای تخمین توان موتور هست ، لیکن اگر میخواهید موتوری برای این طرح در نظر بگیرید باید چیزی رو پیدا کنید که حداقل نسبت رانش به وزن 0.4 داشته باشه ، و هرچه این نسبت بالاتر باشه توان جنگنده در سرعت ، مانور ، حمل بار و ارتفاع پرواز بیشتر خواهد شد ، به گفته سردار سلامی این جنگنده برای ارتفاع پست طراحی شده و این قابلیت رو داره که در کلاتر های زمین حذف بشه و اصلا دیده نشه ، که این هم یک نوع ماموریت هست و موتوری خاص میخواد ... [url="http://blog.seattlepi.com/aerospace/files/library/787staticfixbig.jpg"]http://blog.seattlep...taticfixbig.jpg[/url] [url="http://www.flightglobal.com/blogs/aircraft-pictures/assets_c/2010/06/CSeries%20Wing%20Testing%20June%202010-thumb-560x536-79527.jpg"]http://www.flightglo...0x536-79527.jpg[/url] اضافه کنم ، این طراحی برای ناونشینی مناسب و جالب هست ، بخصوص اینکه طول بال کمی داره و نوع بال های انتهایی قابلیت استفاده از ورتکس به منظور برآزایی در رژیم های سرعتی کم رو میده ، بخصوص لحظه خروج از عرشه و رسیدن به سرعت مناسب بر روی باند ، چرا که به محض بالا آمدن دماقه جریان چرخشی هوا در زیر بالهای عقب محبوس میشه و هواپیما بسرعت روی این جریان میفته ، حالا باید دید که عدم پایداری پس از اون چه مناسبتی و چه مانوری رو احتیاج خواهد کرد .
  20. برخی اهداف ارزش پدافندی ندارند که بخواد پدافند کوتاه بردی به عظمت پانتزیر که مخصوص حرکت با کاروان های نظامی هست در اونجا مستقر بشه ، بعلاوه اینکه اصلا نیازی نیست جنگنده های اسراییلی وارد خاک سوریه بشن و یا اینکه در محدوده پدافند های نقطه ای قرار بگیرن ، کافیه سینه کش بیان داخل و موشک کروز یا sdb در برد خارج از دید پدافندهای نقطه ای رها کنن ...
  21. دوستان طوری از مخالفان و حامیان بشار توی سوریه صحبت میکنند که انگار پدرانشون دارن اونجا میجنگن ! این همه تعصب برای چیه ؟!
  22. یه نکته رو در مورد این پرتاب بگم ؛ موشک به ارتفاع 120 کیلومتری پرتاب شد و محموله سالم تحویل گرفته شد ، این ارتفاع 20 کیلومتر بالای خط کارمن " karman line " هست ، کارمن خط جدا کننده جو از فضا هست که ارتفاعش 100 کیلومتر و کلیه مانورهای ری اینتری و اتفاق های مهم ورود به جو از ترموسفر به لایه های پایین تر از زمان وارد شدن به این خط شروع میشه ، در اصل هدف این آزمایش دریافت سالم محموله در یک مانور ورود مجدد به جو بوده که به حمدالله موفقیت آمیز بوده ....
  23. [quote] [url="http://mod.ir/sites/default/files/images/6_1.jpg"]http://mod.ir/sites/.../images/6_1.jpg[/url] [/quote] بیچاره انگار فهمیده چه بلایی قراره سرش بیاد ! حکمت اون سون سگمنت درشت چیه ؟!
  24. worior

    توسعه ارتش در دوره رضا شاه

    [center][b]به نام حق[/b][/center] [b]توسعه ارتش در دوره رضا شاه[/b] البته رضا شاه به آن اندازه درایت و بصیرت نداشت که بتواند ایران درهم ریخته و ناتوان را بدون بودجه و ارتش سر و سامان دهد و قدرت مرکزی را پس از نیم قرن بر کل ایران حاکم کند . اما چنانچه گفته شد سیاست انگلیس و سایر دول سرمایه داری در آن سالها این بود که دور تا دور شوروی را کشورهای قوی و یا حداقل نسبتا قوی محاصره کند تا مانع پیشروی نظامی و سیاسی کمونیست ها شوند . رضا شاه دارای خوی خشن و نظامی بود . وی با توجه به مشاوره هایی که از ژنرال های انگلیسی و مستشاران انها میگرفت دریافت که باید از نظر نظامی ، ساختار اساسی ارتش را تغییر دهد . این ارتش باید بگونه ای باشد که در درجه اول نیرویی ملی بوده و تحت تاثیر عشایر و اسلات و به طبع خان ها و امرای محلی نباشد . وی در اولین اقدام در سال 1308 بودجه ارتش را به میزان قابل توجهی افزایش داد و آن را به عدد تقریبی 14.5 میلیون تومان رساند که در ان زمان رقم حیرت آوری بود . این رقم طی 9 سال با 3 برابر افزایش به حدود 41 میلیون تومان رسید . ارتش ایران در سالهای مذکور از نظر تکنولوژیکی نیز توسعه یافت . در بخش آموزش ، دانشکده های متعدد ظرف یک دهه هزاران افسر و درجه دار را فارق التحصیل کرده و اصولا شکل نظامیان ایرانی را کاملا متحول کردند . رضا که میدانست یک ارتش جدید بدون جنگ افزار های مدرن نیرویی فاقد کارایی است دستور تجهیز نیروها را صادر و این امر سبب شد تا طی 2 دهه ، قدرت مرکزی ایران مجهز به سلاح های بسیار مجهز تر از ارتش قاجاریه شود . معطوفی در این باره آمار جالبی ارائه میدهد ؛ براساس این آمار تعد تفنگ های ارتش ایران از 37 هزار قبضه در سال 1300 شمسی به 507 هزار قبضه در سال 1320 افزایش یافته و مسلسل های این نیرو از عددغیر قابل اعتنای 66 قبضه به 8158 قبضه در سال 1320 میرسد . مطابق آمار در حالی که ارتش ایران در هنگام کودتای رضا خان تنها 66 قبضه توپ داشت در آخرین سال حکومت پهلوی اول ، از واحد های بزرگ توپخانه با 874 توپ برخوردار بوده است . ارتش ایران در این مدت همچنین به مرور از 118 تانک و زره پوش نیر برخوردار میشود .از طرف دیگر سازمان نیروی زمینی ایران نیز مدام بزرگتر میشد تا آنجا که سال 1319 یعنی یک سال قبل از هجوم متفقین به ایران به 18 لشکر (بیش از 200 هزار سرباز ) رسید . میتوان گفت این ارتش از نظر مقیاس از دوره نادر به این سو بی سابقه بوده است . البته رضا شاه این نیرو را برای ساماندهی بر اوضاع آشفته ایران شکل داده بود و تقریبا کلیه اقدامات خود را با هماهنگی دولت انگلیس انجام میداد . وی در این راه نیز موفق بود چرا که ارتش ایران از نظر نفرات و تجهیزات به چنان برتری ای بر قدرتهای محلی در استانهای فارس ، آذربایجان ، خراسان و سیستان و بلوچستان و سایر نقاط دست یافت ، که اصولا دیگر کسی به فکر سرپیچی از دولت مرکزی نبود . اما رضا شاه از اواسط دوران سلطنتش دو اشتباه همزمان را مرتکب شد که هر دو موجب سقوط او شد . اوا انکه با بی توجهی به مجلس شورای ملی ، شخصیت های ملی و مذهبی و فشار بر مردم و مبدل شدن به یک دیکتاتور بی رحم ، پایه های حکومت خود را سست کرد و از طرف دیگر با افزایش ارتباط با آلمان و رویگردانی از انگلس زمینه توطئه چینی ان دولت علیه خود را فراهم آورد . او با سفارش کشتی به ایتالیا و هواپیما به آلمان ، به انگلیس نشان داد که به دنبال ان است که در دنیای قرن بیستم نفوذ انگلیسی ها را در ایران کاهش داده و به سوی نازی ها و فاشیست ها برود . لندن که میدید فردی که تاج و تحت خود را مدیون حمایت از انگلیس است اکنون در بسیاری ازپروژه های نظامی و غیر نظامی مهندسان آلمان ، ایتالیا ، فرانسه و حتی شوروی کمونیست را به ژنرال های انگلیسی ترجیح می دهد بی سر و صدا و آرام آرام به دنبال سرنگونی رضا خان از طریق نفوذ در بین سرداران ارشد ارتش ایران رفت و در این راه آنچنان قوی عمل کرد که موفق شد رضاخان و ارتش بزرگش را در شهریور 1320 نجنگیده وادار به تسلیم کند . به هر تقدیر در بین سالهای 1314 تا 1319 رضا شاه هنوز برای توسعه ارتش فرصت داشت . وی به مرور با خرید ده ها کشتی کوچم و بزرگ ، یک نیروی دریایی متوسط را در خلیج فارس و دریای عمان پایه دریزی کرد . به گفته اسدالله معطوفی 2 ناو 950 تنی ، 4 ناو 330 تنی ، 3 ناوچه 75 تنی بخشی از این نیروها بودند که تحت فرمان سرهنگ غلامعلی بایندر در نیروی دریایی ایران خدمت میکردند . در بخش هواپیماهای جنگی نیز با خرید دهها هواپیما از شرکتهای یونکرس آلمان و دوهاویلاند روسیه در کنار تعداد زیادی هواپیمای اسیاد ، برگه پوتز از فرانسه و آداکس ، فیوری، هانیدو اکسفورد از انگلیس نیروی قدرتمندی در ایران شکل داد . این نیروها اگر چه در بخش دریا و هوا از قدرت بزرگ آن زمان بسیار کوچکتر و ضعیف تر محسوب میشدند ، اما بعنوان نیروی محلی و منطقه ای قدرت قابل توجهی محسوب میشدند . گذر زمان نشان داد زمانی که سران یک ارتش وابسته به خارح باشند از آن دست نیرو حداقل در برابر دشمن خارجی کاری ساخته نیست . [b]هجوم متفقین[/b] بزرگترین مشکل رضا شاه این بود که در میزان قدرت خود و وفاداری سران ارتشش دچار غرور بی پایه و نسبت به توانایی بریتانیای کبیر دچار "اشتباه محاسبه"شد . هنگامی که در سپتامبر 1939 برابر یا شهریور 1318 شمسی آلمان به لهستان حمله کرد رضا خان سعی کرد تا با اعلام بی طرفی ، به انتظار ادامه وقایع بنشیند . شکست لهستان ظرف یک ماه به دست آلمان رضا شاه را مطمئن کرد دوستان آلمانی اش به اتفاق ایتالیا محور پاریس - لندن را شکست داده اند . نویسنده کتاب روزشمار تاریخ ایران در این باره از قول دکتر متین دفتری نخست وزیر شاه مینویسد : " درهمان زمان شاه در جلسه ای در هیات وزیران با اشاره به پیشرفت های برق آسایهیتلر از وزرا درباره عاقبت جنگ سوالاتی کرد اما از پاسخ به آنها قانع نشد و با عصبانیت از همه آنها خواست تا مقالاتی مستند درباره جنگ (البته آن گونه که نظر او موافق باشد) بنویسند . متین دفتری که فردی "آلمان دوست" (ژرمانوفیل) بود بهترین مطلب را در مورد آلمان ها نوشت و در نتیجه مدتی بعد به نخست وزیری انتخاب شد ! (باقر عاقلی ج 1 ص 116) در 25 آذر همان سال رضا شاه با امضای پیمانی با ژاپم نیت واقعی خود را به انگلیسی ها که در آن شرایط " سخت ترین روزها " را میگذراندند نشان داد . اما واقعیت این بود که اگر تا آن تاریخ انگلیس نبرد را در سراسر اروپا به حریف قدرتمند خود واگذار کرده بود ، اما این دولت در خاورمیانه و سراسر آسیا هنوز قدرتمندترین دولت اروپایی به حساب می آمد . به دستور چرچیل سه لشکر از سمت هندوستان راهی آبهای جنوب ایران شدند تا دفاع از مناطق نفت خیز ایران را (میتوان این این نقاط را در آن زمان مناطق نفت خیز انگلیس نامید) در برابر هرگونه تجاوز احتمالی برعهده گیرند . شاه ایران که از یک طرف می دید فعالیت های جاسوسان وماموران آلمانی در ایران هر چند گسترده ، اما قادر به تاثیر گذاری به تحرکات انگلیسی نیست و از آن طرف احتمالا ماه ها تا ورود ارتش آزادی بخش آلمان ! به خاورمیانه فاصله است دست و پای خود را گم کرده خواستار امضای یک پیمان دفاعی با انگلیس و خرید 60 فروند هواپیمای جنگی انگلیسی شد که لندن هر دول این پیشنهاد ها را رد کرد . چرچیل نخست وزیر انگلیس دیگر به خوبی به نیت رضاخان پی برده بود (بویژه اینکه شاه نگون بخت نمیدانست هنوز بیشتر رجال دربار و ارتش وابسته به انگلیسی ها بوده و اخبار را به موقع به گوش سیاستمداران بریتانیایی میرسانند) اما اتفاقات فروردین تا خرداد 1319 (مارس تا ژوین 1940) رضا شاه را دوباره به آلمانها دلگرم کرد .military.ir ارتش رایش با بهره گیری از جدیدترین روشهای تهاجمی موسوم به "حملات برق آسا" قدرتی از ماشین جنگی خود به نمایش گذاشت که دنیا را شگفت زده کرد . آنها ماه مارس نروژ را و به دنبال آن در آوریل بلژیک ، هلند و لوگزامبورگ را به زانو دراوردند . البته این تمام ماجرا نبود . فرانسه قدرت اول زمینی اروپا تا آن تاریخ ، در عملیاتی اعجاب آور ، غافلگیر شده و بیش از 100 لشکر خود را در کمتر از 40 روز از دست داد . نیروهای رایش در ژوئن 1940 (خرداد 1319) 200 هزار سرباز انگلیسی را در کنار کانال مانش بدون ساز و برگ مختار بین ترک اروپا و مرگ رها کردند و البته سربازان ناامید انگلیسی راه اول را برگزیدند . پاریس نیز کمتر از سه هفته بعد تسلیم شد . چهار ماه بعد نیز انگلیس در زیر بمباران هواپیماهای آلمان اولین تهاجم جدی را پس از دو هزار سال به خاک خود (از زمان حمله سزار به ان کشور) تجربه کرد . پس از این اتفاقات مجارستان ، رومانی و بلغارستان به محور ایتالیا آلمان پیوسته و ارتش آلمان که اکنون به اوج قدرت خود رسیده بود در مارس 1941 (فروردین 1320) در نبردی از جنس حملات برق آسابه سرعت یونان و یوگوسلامی را تصرف کرده ، در یک قدیم تصرف کامل اروپا قرار گرفت . قیام رشید عالی گیلانی در عراق علیه نیروهای انگلیسی (که پس از سقوط دولت عثمانی در 1918 اداره آن کشور را برعهده داشتند) آنها را در بدترین شرایط ممکن قرار داد . آنها میدانستند که کشورهای ستم دیده آسیای از پیروزی آلمانها خشنودند و آن را نتیجه ضعف امپراتوری کهن سال انگلیس میدانند و هر لحظه ممکن است این اتفاقات آسیا را علیه استعمارگران بشوراند بنابراین لشکرهای انگلیسثی بزودی دست به کار شده ، با شکست انقلابیون عراقی بصره و به دنبال آن بغداد را تصرف کردند و از آنجا با حمله به سوریه و لبنان مانع از سقوط مستعمرات فرانسوی به دست طرفداران آلمان شدند . رضا شاه حیرت زده و از سرعت عمل انگلیسی ها که هم اکنون در نبرد مرگ و زندگی با آلمان دسته دسته شاهد غرق شدن کشتی ها مرگ ده ها هزار سربازشان در یونان ، جزیره کرت ، مصر و لیبی بودند با قبول پناهندگی رشید عالی گیلانی و وزرایش به ایران نشان داد قصد مرعوب شدن را ندارد . سرعت اتفاقات در این زمان به اندازه ای بود که اگر رضا شاه میخواست در نق یک "بازیگر" ظاهر شود ، باید از یک دستگاه دیپلماسی بی طرف و بسیار با سواد برخوردار میبود (به مانند ترکها و اسپانیایی هاکه توانستند تا آخر جنگ ، آلمان و انگلیس را بازی داده و داخل جنگ نشوند) و طبیعتا اقدامات دیکتاتور ایران در دهه اخیر سبب شده بود تا افراد خوش نام و غیر وابسته از دور او پراکنده شوند . اتفاق وحشتناک جنگ ماه بعد از سقوز بغداد رخ داد . در خرداد 1320 برابر با ژوئن 1941، 250 لشکر آلمانی ، ایتالیایی ، رومانیایی و فنلاندی با آنچه که میتوان عظیم ترین یورش تاریخ نام برد با عبور از مرز شوروی از سه سو ، مرکز (مسکو) ، شمال (لنینگراد) و جنوب (کیف) این کشور را مورد حمله قرار دادند . ارتش های مجهز آلمانی به ریاست مارشالهایی چون فون بوک ، فون روندشتت ، رومل ، فو پاوولوس و گودریان به گونه برق آسا تحت حمایت هزار بمب افکن و جنگنده به ارتش شوروی (که از لحاظ بزرگی دست کمی از آلمان نداشت بلکه حداقل 50 لشکر هم افزون بر آن داشت) حمله بردند . در چند هفته اول ، صفوف ارتش سرخ در هم شکسته و نیروهای آنها در جنوب و مرکز در دام افتادند مرگ صدها هزار سرباز روس در کنار تسلیم لااقل یک میلیون سرباز سرخ ، در ماههای ژوئن و ژولای زنگهای خطر را در لندن و واشنگتن به صدا دراورد . آنگلوساکسون پی بردند که اگر دیر بجنبند ، آلمانها با تصرف مسکو در کل سرزمین های اوراسیا (اروپا - آسیا) جایی تسخیر ناشده باقی نمیگذارند . برای آنها در این زمان دیگر بی طرفی جانبداران رضا شاه بازی ای بود که کسی حوصله آن را نداشت . آنها باید به ارتش گرفتار در دام شوروی سلاح و مهمات میرساندند وتنها راه برای آنها نیز مسیر خلیج فارس - شوروی بود . رضاشاه که در این زمان کاملا تهییج شده ، قصد مقاومت در برابر دشمن دیرینه ایران را داشت کاملا از یاد برده بود که باید چنین نبردی را به تنهایی در برابر شوروی و انگلیس ادامه دهد ، آنهم با سرداران و سیاستمدارانی که هیچ کدام علاقه ای به ترک زندگی اشرافی و حضور در جبهه ها ندارند. شاید اگر 18 لشکر او از انگیزه کافی برخوردار بودند میتوانستند آن قدر در شمال و جنوب متفقین را معطل کنند تا هیتلر به فکر رساندن واحد های برگزیده برای او بیفتند اما او حتی نمیدانست که خرابکاری مردانی مانند سرلشکر نخجوان اجازه (یک نبرد کوچک) را از ارتش او سلب خواهد کرد . به هر تقدیر اعزام لشکرهای مجهز انگلیسی از هند به عراق از یک سو و تمرکز نیروهای روس در شمال ایران از سوی دیگر رضا شاه را مطمئن کرد که روزهای سختی در پیش دارد . شوروی و انگلیس ابتدا از ایران خواستند تا آلمانها را از خاک خود اخراج کند . ایران این درخواست را رد کرد اما مسئولان ایران پس از آنکه از تمرکز لشکر نهم انگلیس در بصره با خبر شدند دستور اخراج تعدادی آلمانی ها را صادر کردند ، اما دیگر دیر شده بود . در آن برهه از زمان انگلیس و روسیه تنها چیزی را که تحمل نداشتند یک دولت بی طرف طرفدار آلمان بود . هدف آنها انتقال صدها هزار تن کالا و مهمات از دریای گرم جنوب به ارتش در حال عقب نشینی" سرخ " بود . تنها راه ارسال مهمات به شوروی از طریق دریا ، خلیج فارس و دریای عمان بود چرا که دریاهای یخ زده شمال (اقیانوس منجمد شمالی و دریای بالتیک) در اکثر اوقات یخ زده و مملو از زیردریایی های مخوف المانی بود . حسین مکی نیز در کتاب خود از قول جواد عامری کفیل وزارت خارجه وقت ایران نقل میکند کهانگلیس برای کمک به روسیه سه راه داشت ؛ اول ارکانترسک (در شمال دریای بالتیک) که 6 ماه از سال یخ زده بود . دوم ولادی وستک (از شرقی ترین نقاط روسیه در نزدیکی ژاپن) که 11 هزار کیلومتر با مناطق نبرد فاسله داشت و سوم راه ساده و بدون مشکل ایران . بررسی وقایع آن روزها نشان میدهد که روسها چندان تمایلی به حمله به ایران نداشتند چرا که به شدت درگیر حمله آلمان بودند . این احتمال وجود داشت که ایران با یک دفاع سرسختانه انها را دچار مشکل کند ، اما این انگلیس بود که علاقه زیادی به حمله داشت و حتی روسیه را مطمئن ساخت ، ایران دفاع چندانی نمیکند . گویا عوامل سرسپرده انگلیس در درون دستگاه رضا شاه آن قدر متعدد و فراوان بودند که لندن مطمئن بود نبرد ساده ای در پیش رو دارد . مکی در کتاب خود از قول عامری مینویسد ؛ "روسها تا 20 روز قبل از حمله (سوم شهریور) هنوز نمیداستند که باید قشون آنها از مرزهای شمالی ایران بگذرد و به سمت پایتخت حرکت کند . روسها میگفتند؛ در حالی که ارتش سره در چند جبهه با نیروی مهاجم آلمان در حال مقابله میباشد حمله به خاک ایران با وجود قشون مجهزی که تحت امر رضا شاه است معقول به نظر نمیرسد . اما انگلیسی ها با اصرار آنها را آسوده ساختند و اطمینان دادند که با نقشه دقیقی ایران را غافلگیر میکنند (تاریخ 20 ساله ایران ج7 ص 139 147 148) [b]حمله متفقین به ایران[/b] انگلیسی ها به گفته چرچیل از 20 تیرماه 1320 (43 روز قبل از حمله به ایران) تصمیم حمله به ایران را گرفتند و در این اقدام خود سه هدف را همزمان تعقیب میکردند ، اول رساندن کمک به شوروی در حال سقوط (با کمک امریکا) و این امر با وجود رضاشاه نمیشد . دوم ، حضور در ایران برای جلوگیری از حضور جاسوسان و کماندوهای آلمانی سوم تصفیه حساب با رضا شاه که اکنون دوره اش برای امپراتوری انگلیس به پایان رسیده بود . حمله به ایران 4 صبح روز سوم شهریور 1320 (اوت 1941)از سه محور اصلی شما (توسط روسها) و غرب و جنوب غربی (از سوی انگلیسیها) آغاز شد . با توجه به تغییر تکنیک جنگها لزوم در هم کوبیدن روحیه ارتش مورد تهاجم قرار گرفته ، مهاجمان کار خود را با بمباران شدید شهرهها و پادگان های ایران آغاز کردند و این درحالی بود که رضا شاه ساده لوح چون حمله روسیه و انگلیس را باور نمی کرد عمده نیروهای خود را همچنان در شهرها و دروز از مناطق مرزی پراکنده نگاه داشته بود . (چون سفارت انگلیس به او قول داده بود که حمله ای در کار نیست) تبریز ، رضائیه ، اردبیل ، خوی ، اهر ، میاندوآب ، ماکو ، مهاباد ، بناب ، رشت ، میانه ، اهواز و خرمشهر جوز اولین هدفهای بمباران بودند. پادگانها نیز با بمباران دقیق بسرعت ناکارامد شدند . از آن سو نیز نیروهای موتوریزه و مکانیزه شوروژی در دو محور جلفا - مرند و ماکو -قره ضیاءالدین وارد خاک ایران شده و مقاومت های پراکنده را به سرعت از سر راه برداشتند . در محور غرب ، نیروهای زرهی موتوریزه انگلیس به سرعت از محور خانقین - قصر شیرین داخل خاک ایران شده و مستقیما به سوی کرمانشاه راندند . در جنوب کشتی های غول پیکر و قدرتمند انگلیسی نیروی دریایی جوان ایران را در حمله ای ناجوانمردانه به توپ بستند و کل این نیرو به همراه سربازان شجاعش و ناخدا بایندر و ناخدا نقدی (فرمانده و رییس ستاد نیروی دریای) جان خود را دراه میهن فدا کردند . انهدام کامل نیروی دریایی ، نشان دهنده مخالفت دائمی استعمارگران با نیروی دریایی قدرتمند ایران حتی در قرن بیستم بوده و هست . اخبار جسته و گریخته حاکی از آن بود که در غرب و شمال ایران باز هم به رغم عدم آمادگی اریش ، مردم و عشایر آماده مبارزه با متجاوزان هستند و بسیاری از آنان تنها اسلحه میخواهند . اما در آن سوی میدان یعنی در مرکز کشور وmilitary.ir ستاد تصمیم گیری چه میگذشت ؟حسن مکی در کتاب خود از قول مقامات حاظر در جلسه ویژه ستاد جنگ که چهارم شهریور ماه با حضور رضا شاه برگذار شده بود حکایات جالبی نقل میکند که در حین تاسف بار بودن آموزنده است. با مطالعه این مسایل میتوان تصور کرددر حالی که کشور بزرگی مانند ایران با 18 میلیوت جمعیت و 18 لشکر و نیم میلیون تفنگ حداقل میتوانست چند سال لشکرهای کم روحیه و محدود انگلیس و روسیه را معطل کند ، چگونه بدلیل مسلوب الختیار بودن مشتی زمامدار فاسد با کمترین دفاع به زانو در آمد . در جلسه مذکور رضا شاه که دیگر از آن غرور و تحکم او اثری نبود ، از وزراو نظامیان میخواهد تا راهکار پیشنهاد دهند . وزرا نیز جلسه را به اختیار نظامیان میگذارند . چند تن از فرماندهان با حرارت صحبت از مقاومت و جنگ میکنند و اعلام میکنند که حاظرند در برابر متجاوزان مقاومت کنند ، اما صحبت که به سرتیپ رزم آرا و سرتیپ عبدالله هدایت که هر دو از اطلاعات بیشتری برخوردار بودند میرسد ، آنها میگوید ارتش ایران نمیتواند بجنگد چون فاقد وسایل موتوری برای نقل و انتقال بوده و حتی خواروبار یک هفته ندارد! .با همین سخنان تقریبا به جمع بندی میرسند که دفاع فایده ای ندارد و باید به دنبال صحبت با سفرای انگلیس و روسیه رفت . اگر سخنان رزم آرا درست بوده که باید تاسف خود ، چگونه یک ارتش بزرگ درحالی که میداند هر لحظه ممکن است مورد حمله قراربگیرد تا این اندازه غیر آماده است و اگر او در حال شانتاژ بوده باید گفت چگونه دهها سرلشکر و سپهبد و رضا خان این گونه تحت تاثیر حرف یک یا دو نفر با درجات نظامی پایینتر بوده اند . البته رزم آرا ، یکی از معدود افسران بسیار با سواد مسلط به علوم ارتش رضا شاه بود و شاید از روی غرض صحبتی نگرده باشد اما اینکه رضا شاه اجازه بدهد ارتشش این گونه توسط جند فرمانده منفعل شود هنوز بعد از 65 سال ، جای سوال و تعجب دارد . military.ir به هر تقدیر برگزاری جلسه و اتفاقاتی دیگر در طی 48 ساعت بعد نشان داد که قرار نیست هیچ اقدام متمرکز و مقتدرانه ای در برابر متجاوزان صورت بگیرد ، چرا که رضا شاه که میخواست با هیتلر متحد شود و ان گونه افکار بزرگ و عجیب و غریب در سر داشت تنها دو روز پس از حمله به التماس از سفرای روس و انگلیس میخواست قوای خود را عقب بکشند و او در مقابل هرچه بخواهد به آنها میدهد . اما در جبهه شمال ، غرب و جنوب هنوز جنگ خاتمه نیافته بود ؛ بخشی از مردم و ارتش بدون امید به کمک ، با متجاوزان مشغول نبرد بودند . لشکر هشتم پیاده (هندی - انگلیسی)به فرمان ژنرال "هاروی" در آبادان پیاده شده و ضمن حراست از مناطق نفتی به سوی شمال به حرکت درامدند . 5 گردان و هنگ توپخانه و چند واحد بزرگ هوایی نیز از منطقه خانقین ورود به خاک ایران را آغاز کرده و پیشروی کردند . در 45 کیلومتری کرمانشاه منطقه خطرناک و قابل دفاعی چون گردنه پاتاق (47 سال بعد منافقین در همین نقطه به تله نیروهای از جان گذشته ایران افتادند) تنها چند واحد کوچک ایارن در حالی که از لشکر های بزرگ خبری نبود در این گردند آنقدر انگلیسی ها را معطل کردند که آنها مجبور شدند با کمک نیروهای امدادی گردنه را دور زده و جنوب نیروهای مدافع را که تا کنون تحت بمباران شدید بودند مجبور به عقب نشینی کنند . چرچیل در خاطرات خود خاطر نشان میکند که اگر ایرانی ها در این نقطه متمرکز میشدند پیشروی ما در غرب با مشکل مواجه میشد . (خاطرات جنگ جهانی دوم ، وینستون چرچیل ج 3 ، ص 336) . در حالی که در حنوب ، ایران تنها دو لشکر و 16 تانک داشت ، خیانت ژنرال های ایرانی سبب شد تا این نیروها به شکل کاملا پراکنده ای ظاهر شده و خرمشهر که به آنها نیاز داشت بدون مقاومت جدی سقوط کند . ششم شهریور یعنی سه روز پس از آغاز جنگ ، رضا شاه و هیات وزیران تصمیم گرفتند دفاع را متوقف کنند (اگر چه هنوز دستور جدی برای مقاومت نداده بودند) و این امر موجب شد نیروهای مدافع کرمانشاه و اهواز ، قزوین و تهران (دو لشکر گارد در اطراف تهران به خوبی موضع گرفته بود) سلاح ها را زمین بگذارند . خلبانان ایرانی که از تسلیم زودهنگام کشور به شدت ناخرسند بودند در هشتم شهریوز طی کودتایی امور قلعه مرغی را برعهده گرفته ، سعی کردند با برداشتن چند هواپیما به جنگ با دشمن ادامه دهند ، اما لشکر یک گارد (که باید مقابل متجاوزان می ایستاد) در اینجا خوب به وظایف خود عمل کرده و کودتاچیان را شکست میدهد ! این مسئله سبب مرگ چند افسر درجه داره وطن پرست شده و در نهایت دو نفر از آنها نیز با هواپیما فرار میکنند ، اگر چه آنها نیز به دلیل عدم پشتیبانی هرگز نتوانستند به نیروهای مهاجم آسیب برسانند . به این ترتیب ترس و روحیه ضعیف رضا شاه در کنار سرسپردگی نظامیان ارشد ایران موجب شد یکی از ننگین ترین اتفاقات کارنامه نظامی ایران رقم بخورد و ایران تا 5 سال بعد میزبان ارتشهای متفقین باشد /. [b]تاریخ جنگ های ایران (از مادها تا به امروز) ، علی غفوری ، ص 457 تا 466 ، انتشارات اطلاعات ...[/b] [b]در آخر اضافه کنم ؛ این متن نظرات شخصی من و یا مورد قبول صد در صدی بنده نیست ، صرفا به منظور نقد و بررسی و تبادل نظر اینجا قرار داده شده ....[/b] [b]کپی متن تنها با ذکر نام منبع اصلی "کتاب" و لینک سایت [url="http://www.military.ir"]www.military.ir[/url] مجاز است ....[/b]
  25. worior

    توسعه ارتش در دوره رضا شاه

    [quote] علت اینکه اصرار دارم شما مطالعه ی درستی روی عملیات های انجام گرفته در جنگ دوم جهانی داشته باشین، همین هست که این موارد رو مطرح نفرمایی. چون دقیقاً پاسخ به هریک از مواردی که فرمودی، در یک یا چند عملیات هست. از پیاده کردن نیرو و حتی تانک و ادوات در مناطق صعب العبور گرفته تا چگونگی حذف تاکتیک های تأخیری و چگونگی در هم شکستن مقاومت ها! [/quote] مصطفی جان ، با من از این شوخی ها نکن برادر من ... عمرا اگر انگلستان میتونست چنین اقداماتی رو صورت بده ، چون اساسا هدف تسخیر سریع به عبور از موانع و رسیدن به مغز هدف ، تحت فشار گذاشتن مرکزیت و ... به سان آلمان نازی مطرح نیست ، زمینی که اشغال بشه باید نگه داری و تامین امنیت بشه ، کلیت جامع و کامل ارتش و ملت واکنشی به این ورود نشان نمیدن و انگلستان هم به اون اندازه نیرو وارد نمیکنه ، ابدا امکان پشتیبانی هوایی در منطقه زاگرس با هواپیماهای ملخی که فوق 12 هزارپا اوج بگیرن وجود نداره ، هر چه هست کاروان های نظامی ، که براحتی میشد در انواع کمین ها گرفتارشون کرد ، این کار رو هم نه یک نفر و یک عده عشایر ، بلکه یک ارتش 200 هزار نفری باید انجام میداد ، ... ضمنا ، تفاوت اسپانیا و ایران اشغال نشدن هست ، ایران میتونست بدون اینکه اشغال بشه به نفع متفقین وارد جنگ بشه ، نمیدونم چرا منظور نویسنده رو نمیخواهیم درست درک کنیم ؟ اینکه 50 هزار داوطلب به کمک آلمان میرن از بحث دیپلماسی دولت اسپانیا و ایران خارج هست ، ...