worior

Administrators
  • تعداد محتوا

    8,642
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    104

تمامی ارسال های worior

  1. هواپیماهای ملخی با کاربرد دریایی بصورت تهاجمی هم ساخته شدن که اتفاقا از تهدیدات مهم در برابر قایق های تندروی ما به شمار میرن ، مثل OV-10 آمریکایی http://en.wikipedia.org/wiki/North_American_Rockwell_OV-10_Bronco یا سوپر توکانو و ... http://en.wikipedia.org/wiki/Embraer_EMB_314_Super_Tucano http://en.wikipedia.org/wiki/FMA_IA_58_Pucar%C3%A1 هواپیماهای ملخی ؛ مداومت پروازی بیشتر ، ارزانتر ، تعمیرات و نگهداری آسانتر نسبت به جت . معایبش هم چندان به چشم نمیاد !مقداری سرعت و مانور کمتر . (بسته به نوع توربوپراپ و یا پیستونی متفاوت هست) که ایران 140 توربوپراب هست ، یعنی جت ملخی .
  2. [quote]جناب واریور یه سوال دارم آیا برجسته سازی با این مختصات و وِیژگی هایی که ذکر کردین در رسانه های کشور ما انجام میشه ؟ و اگر میشه با چه اصول و اهدافی انجام میشه و با توجه به اینکه این کار یعنی برجسته سازی یه جور دروغ و ریای پنهان تو ذات خودش داره ، اصلا عملی اخلاقی محسوب میشه یا نه؟ البته باز هم میرسیم سر همون بحث قدیمی و بی انتهای چرایی و چگونگی اخلاق از دیدگاه های مختلف و کیفیت عمل به اون در جوامع با ایدئولوژی های گوناگون.[/quote] برجسته سازی در همه رسانه ها انجام میشه و هیچ رسانه ای مستثنا نیست ؛ (از برجسته سازی بدتر هم هست که بعدا در موردش تاپیک میزنم) اما اینکه این عمل اخلاق محسوب میشه یا نه باید چند نکته رو ذکر کنم ...؛ - برجسته سازی یک فرایند " خبری " هست . - اصولا تمامی اخبار دنیا رو نمیشه پخش کرد و هر رسانه ای بر اساس اولویت ها و عرف هایی که در خود متن هم اومده اخباری رو منتشر میکنه . -هر رسانه ای هر خبری رو پخش کنه بلاشک " تحریف " شده است ، این تحریف ناشی از تغییر در متن اصلی نیست ، ناشی از ناتوانی در گفتن همه خبر هست و طبیعیه که اون بخش از خبری که به شما میرسه بازگو کننده همه حقایق نیست .(که قسمتیش ناشی از محدودیت های زبان و یا تصویر و مسایل وابسته به شناخت و فلسفه و ... هم میشه) -اخلاق رسانه ای یک "عرف " و یا " هنجار " تعریف شده قطعی نیست ؛ گاهی اوقات یک خبرنگار موضوعی رو دوست داره و اقدام به تهیه خبر میکنه ، طبعیه که ممکنه بازتاب داشته باشه و منجر به برجسته شدن خبر بشه . - اما برجسته سازی هر چند که پدیده ای غیر قابل انکار و حتی طبیعی در رسانه به نظر میرسه ؛ اما خطراتی هم داره که بحث طولانی میطلبه - این کار زمانی شیطنت آمیز و برنامه ریزی شده باید شمرده بشه که به وضوح خطری بزرگتر از حد وقوع جلوه داده بشه ؛ مثل " انفولانزای خوکی " ویا همین تکیه شدید بر جمله " مسلمان تروریست " و .. که اهدافی کلان تر از اون خبر در پشتش نهفته است .. - از نظر من چیز به نام " اخلاق " در مورد رسانه صدق نمیکنه و وجود نداره ؛ بلکه باید بر پایه مکاتبی مثل " کارکرد خبر " و " اثرات " به اون نگاه کرد ، چرا که اگر گفتن حقیقت رو ملاک بزاریم (مثلا اینکه تا ده روز دیگه احتمال زلزله یا جنگ 90 درصد هست) کل جامعه رو به هم میریزیم و حتی اگر چنین هم باشه نباید بدون دقت به تاثیرات خبر و بازخورد اون چیزی رو گفت و این خیلی با ایدولوژی مرتبط نیست .. هیچ رسانه ای نمیتونه از برجسته سازی بدور باشه ؛ مثالهای امروزش ... ؛ - احتمال حمله اسراییل - ادعاهای امارات - شرکت در انتخابات وقضیه دندان استکبار - اثرات بد " گوشت قرمز " و رابطه اون با کمیاب شدنش ! - مرگ استیو جابز ! (مرد به درک ! فایده اش برای ایران پاکستان و عربستان چیه ؟ سودش برای مردم چیه ؟! اینقدر که به این مسئله پرداخته شد به صدها نفری که در افغانستان از دو طرف جنگ کشته شد پرداخته نشده) اما مسئله اصلی و کارکرد عمده اون ،پر کردن خبر و در نتیجه حذف اخباری که مسئولان مناسب نمیدونند با جایگزینی اهم تر ازمنظر روانی (مثل قضیه امارات و جزایر سه گانه که کارکردی برای اعراب داره تا توجهات از فجایع داخلی و حقوق ملتهاشون به چیز دیگری معطوف بشه و .....) ایجاد " هیستری توده ای " که این بحثش خیلی مهمه ...
  3. worior

    گزارش مشکلات سایت

    [quote]بسم تعالي دوست عزيز اگه مشكل از اكانت ها باشه با تايپ كردن control userpasswords2 در run اينو به صورت تخصصي حلش بكنيد . .......................... تو همين پنجره از تب advanced ،گزينه manage passwords رو باز كنيد و اگه توش موردي بود ، اون رو خالي بكنيد . .......................... اگه باز هم حل نشد سيستم رو به زماني كه مشكلي براتون پيش نيومده بود restore بكنيد .[/quote] بزار اینطور توضیح بدم .. مدتی قبل یه ویندوز ایکس پی داشتم که مشکلی نداشت ! ولی پس از خارج شدن از میلیتاری در اوپرا دیگه نتونستم برگردم و مشکل رو موقتا با فایرفاکس حل کردم .اما بعدا ویندوز سون نصب کردم ولی از اوپرا استفاده نکردم َ، اما پس از چندی یادم اومد که اوپرا نصب کنم و مشاهده شد که این مشکل هنوز وجود داره ، و تمامی کارهایی که دوستان گفتند انجام دادم اما همچنان مشکل پابرجاست .. این فرموده شما رو هم بررسی خواهم کرد ..
  4. worior

    گزارش مشکلات سایت

    سلام مجدد .. [quote][quote]من ‏
سایر ‏ یوزرها رو پاک ‏ کردم و الان ‏ فقط یک یوزر دارم انهم ادمین ‏.‏ ویندوز سون ‏.[/quote] سلام ابراهیم جان ویندوز سون به این ادرس Control Panel\All Control Panel Items\Network and Sharing Center گوشه سمت چپ گزینه Internet Options صفحه باز شده ، اخرین گزینه Advanced زدن کلید restore Advanced setting و کلید reset گذاشتن تیک delet personal setting درصورت برطرف نشدن مشکل احتمالا ویروسی شدین .. یا اینکه ریجستری ویندوز مشکل پیدا کرده ...[/quote] امین جان این کار رو قبلا انجام داده بودم ؛ و الان هم دوباره تکرار کردم ولی فایده نکرد.. --- رضا جان توی ذهنم میمونه چون الان امکان تعویض ویندوز ندارم ،ولی اگر بعدا این کار رو کردم و درست شد اینجا خواهم گفت ... این یک مشکل قدیمی هست که چندین بار گرفتارش شدم .. ممنون از دوستان ..
  5. worior

    گزارش مشکلات سایت

    من ‏
سایر ‏ یوزرها رو پاک ‏ کردم و الان ‏ فقط یک یوزر دارم انهم ادمین ‏.‏ ویندوز سون ‏.
  6. worior

    گزارش مشکلات سایت

    [quote][quote]من با مرورگرهای اپرا ,سافاری واینترنت اکسپلورر نمیتونم درست وارد سایت بشم ,یعنی بعد از وارد کردن نام کاربری و پسورد ورود به سایت به صورت ناقص انجام میشه و صفحه شخصی من با مشخصات باز میشه ولی نمیشه بعضی از تاپیک ها رو باز کرد و گزینه ورود هم هنوز فعاله و سایت منو نمیشناسه ! درحالیکه با فایر فاکس چنین مشکلی ندارم ! در ضمن من قبل از این مشکل با مرورگر اپرا وارد سایت میشدم و وقتی این مشکل به وجود اومد از مرورگرهای دیگه برای تست استفاده کردم ![/quote] علت این مشکل رو خودم پیدا کردم! علتش وجود چند یوزر تو ویندوز هست ! از دوستانی که از مرورگر اپرا استفاده میکنن کسی هست که چند یوزر تو کامپیوتر داشته باشه و بدون اشکال به سایت وارد بشه؟"[/quote] اون کاری که فرمودید انجام دادم اما همچنان مشکل وجود داره ...
  7. [quote]نه در جا می چرخه واریور جان - یک سیستم پین داره روی ریلش . البته این برداشته منه .[/quote] برداشتت درسته ، توی عکس به اونجایی که نوشته بود feature توجه نکرده بودم !
  8. با تشکر ... در میاد یا درجا میچرخه؟ چون توی تصاویر جهت این دستگیره تغییر کرده .
  9. سلام مجدد ... با اجازه دوستان این بحث رو دوباره باز میکنم ، اگر دوستان تمایل دارند شرکت کنند و ما رو از نظراتشون بی بهره نگذارند . [quote]وقتي ما مثل آب خوردن از كنار بعضي مسائل گذشتيم همين ميشه ديگه تاخر فرهنگي... وقتي تو جامعه ما هر كسي مسئوليت خودش رو بيشتر از چند خط نمي دونه همين ميشه ...... وقتي يه تكنولوژي به بازار مي ياد و ما به جاي آنكه فرهنگ توصيفي براي استفاده ازش رو پيدا كنيم كلا منكرش ميشيم همين ميشه.......... وقتي براي يك متر يا دو متر جلوترمون بيشتر برنامه نداشته باشيم ميشه........... وقتي مرغ همسايه هاي دورمان هميشه غازه همين ميشه........ وقتي مرغ بعضي ها فقط يه پا داره ميشه............ وقتي در جامعه اي دو قطب پيدا شد و اين دو فقط بلد باشن تو سر هم بكوبند معلومه كه مردم يه جامعه هم اين جور ميشن و به جاي تكميل كنندگي هم باعث ضعف و دلخوري و به عبارتي كنيه ورزي در جامعه ميشه كه ديگه حرف هاي درست هم رو نفهمن و باعث عقب ماندگي جامعه ميشه....... وقتي به يه چيز فقط براي اينكه پيش خودمان خوب است و اصلا به جنبه منفي اون نگاه نكنيم و فورا بره براي اجرا ميشه......... وقتي بند هاي [size=18][color=red]پ، ر ، ك، ..[/color] [/size] بيشترين كارايي رو در يك جامعه پيدا كنند ميشه............ وقتي كارهايمان بيشتر جنبه ادا در آوردن شود همين ميشه............ وقتي با بعضي قوانين خودمان را گول مي زنيم ميشه........ وقتي مي دانيم چيزي اشتباه است و براي اينكه فقط به سرفه ماست كاري به كارش نداريم ميشه........... وقتي خودمان رو زحمت ندهيم و به همين كه داريم قانع باشيم ميشه........ وقتي مسائل كوچك، بزرگ جلوه كنند و مسائل بزرگ، جايگاه اصلي خودشون رو از دست بدهند ميشه.......... [size=18][color=red]نظم[/color][/size] .................... چيزي كه در جامعه ما كمترين اهميت رو داره ولي براي يك جامعه مثل يك شاهرگ اصلي عدالت اجتماعي و نحوه برخورد سيستم قضايي با برخي از معضلات اجتماعي......(در مواردي به واقع كلاه سر خودمون ميزاريم) پايه فرهنگ يك جامعه رو آموزش تشكيل ميده، وقتي سيستم آموزشي ما بعد 33سال درپيت باقي مونده(و اصلا استراتژي مشخصي نداري) چه انتظاري از بقيه اجزا سيستم بايد داشته باشيم[/quote] تمامی این ایرادات رو باید در آداب و رفتار پدرانمون جستجو کنیم ! چیزی که به ما هم به ارث خواهد رسید . توجهتون رو به ریشه این مشکلات جلب میکنم ؛ البته دید تیز و موشکافانه میخواد ... ؛ جامعه شناس آلمانی فردیناند تونیس تعاریف زیر رو برای دو گونه از زندگی گروه های انسانی تعریف و طبقه بندی کرده که جالب هست ... [quote] [b]ویژگی‌های اجتماع و جامعه در نظر تونیس[/b] تونیس درکتاب خود، "اجتماع و جامعه"، به تقابل دو نوع زندگی گمن‌شافت یا اجتماع که ویژگی‌های اجتماعات کوچک است با جامعه یا گزل‌شافت که ویژگی شهرهای بزرگ است پرداخت. اجتماع در دیدگاه تونیس بر روستا یا شکل زیستی و سازمان‌یافتگی پیش از شهر انطباق دارد که مهم‌ترین مشخصات‌‌ آن عبارت‌اند از: 1- وجود خانواده یا گروه خویشاوندی به‌مثابه واحد پایه‌ای سازمان اجتماعی؛ 2- تبلور کنترل اجتماعی از خلال روابط خانوادگی یا همسایگی؛ 3- انسجام اجتماعی بر پایه روابط اجتماعی که خود به‌صورت روابط شخصی، عاطفی و صمیمی تعریف می‌شوند. [b]برعکس جامعه با شهر و شهرنشینی انطباق دارد و مهم‌ترین مشخصات‌‌ آن عبارت‌اند از : [/b] 1- ظهور اشکال جدید ساختاری در سازمان اقتصادی؛ 2- روابط اجتماعی مبتنی‌بر کارایی و عقلانیت و خالی شدن این روابط از روابط شخصی، عاطفی و صمیمی؛ 3- سطحی شدن کنش‌های متقابل اجتماعی؛ 4- وابستگی افراد به نهادها از خلال کمک‌های نهادی (کنترل اجتماعی رسمی). مطلب کاملتر .. ؛ http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=43864 http://www.aftabir.com/entertainment/communications/human/realtional_forms_altogether_theory_ferdinandtonnies_category.php [/quote] حالا اینطور به ماجرا نگاه کن که به یکباره این کشور با جنگ مواجه میشه و سیل عظیم مهاجرت ها و تغییرات اجتماعی ناخواسته اتفاق میفته ؛ در زمانی بسیار کوتاه جامعه ایرانی از 30 درصد شهری به 70 درصد شهرنشین میرسه و رابطه معکوس میشه ! نکته عجیب تر انفجار جمعیتی در این مدت هست . چه اتفاقی افتاد ؟! جمعیتی که روابط و شکل زندگیشون بر اساس قاعده اول شکل گرفته بود به یکباره وارد شهر شدن و تعدادشون زیاد شد و همون سبک از روابط و هنجار ها رو اینبار توی جامعه شهری دنبال میکنند ! . پدیده وحشتناکتر دومی هم مطرح هست که در پاسخ به جناب آرمین عزیز توضیح خواهم داد ... ؛ [quote]مشکلی که در آموزش مطرح است، این نکته می باشد که نسل قدیم در آموزش شرایط را همچون شرایط زمان خود فرض می کند اما نسل جدید در شرایطی متفاوت قرار دارد که پیشرفت ها این تفاوت را بیشتر می کند.[/quote] همون طیف از جمعیت با اون سبک از روابط ، احساسات و نگرش ها پس گردهم آیی عظیم جمعیتی در شهر ها فرزندانشون رو روانه شهر کردن ؛ در نتیجه یک فاصله عظیم میان تفکرات دو نسل بوجود اومد که کاملا طبیعی هست ! اما این فاصله بواسطه دانش نوین و تکنولوژی های ارتباطی به یکباره به حدی زیاد شد که دیگه نمیشه گفت طبیعی هست و بهش میگن " شکاف نسلی " یا " گسست فرهنگی " ... که شهر نشینی ، افزایش جمعیت ، افزایش سطح تحصیلات و سواد نسل جدید ، تحصیل عملی آرمانها و تفکرات متفاوت با پدران (نسل قبل) و.... از مجموع این مسایل یه جمع بندی ذهنی داشته باشین ! حالا به این تصور برسین که چطور میشه صحبت از هویت و بازتولید فرهنگی و یا حفظ ارزشهای پیشین در فرم دوم زندگی یعنی " شهر نشینی " که تونیس گفته ، باید کرد ! در این معادله باید شکاف نسلی و تغییرات اجتماعی ناشی از تکنولوژی و اقتصاد رو زیر نظر بگیرین ... حالا جا داره که از جناب فتح پرسید " نظام فکری " رو چطور باید تعریف کرد و بر اساس چه هدفی .
  10. worior

    عمليات فريب Deception Plan ...

    (عملیات روانی و فریب استراتژیک) گردآوری و تدوین: منصور ابراهیمی خوسفی، نادعلی بای، مرادعلی صدوقی انتشارات موسسه ابرار معاصر تهران، کتاب تخصصی کدبازیابی در کتابخانه دیجیتالی دید: BB00020081103110511 تأمین «امنیت ملی» شامل ایجاد و بهره‌برداری از «فرصت‌ها»، مقابله با «تهدیدات»و رفع آسیب‌پذیری‌های مختلف در عرصه‌های سیاسی، نظامی، اقتصادی کشورها با استفاده از ابزارها و روش‌های متنوع است. در این رابطه، سیستم‌ها و ابزارهای نظامی، اقتصادی و سیاسی ازجمله مهم‌ترین ابزارهایی هستند که معمولاً در برنامه‌ریزی‌های دولتمردان مورد توجه قرار می‌گیرند. بهره‌گیری از این ابزارها متضمن صرف وقت و انرژی فراوانی است، به‌گونه‌ای‌که حتی توسط قدرت‌های بزرگ بین‌المللی که در زمینه نظامی و اقتصادی، دارای برتری قابل توجهی نسبت به کشورهای ضعیف‌تر هستند، به‌سختی میسر می‌شود. بنابراین هم کشورهای ضعیف و هم قدرت‌های برتر، به‌دنبال روش‌ها و ابزارهایی هستند که بتوانند با حداقل ریسک (ضرر مادی و معنوی) به بیشترین منافع دست یابند. در این راستا، شیوه‌های رقابت نامتقارن از مهم‌ترین شیوه‌هایی محسوب می‌شوند که پیروزی در آنها بستگی چندانی به تسلیحات نظامی و قدرت اقتصادی و نفوذ سیاسی نداشته و ضرورتاً مبتنی بر فناوری‌های نوین نمی‌باشد و چنانچه هر کشوری بتواند حداقل امکانات نسبی را که برای موضوع مورد رقابت نیاز است فراهم نماید، می‌تواند به پیروزی خود امیدوار باشد. این نوع رقابت را می‌توان در عرصه‌های نظامی، سیاسی، امنیتی و اقتصادی مورد استفاده قرار داد. برخی از مصادیق رقابت یا جنگ نامتقارن در عرصه نظامی عبارت است از: «دست زدن به جنگ چریکی و بهره‌برداری از نیروهای ویژه». به همین ترتیب در عرصه اقتصادی می‌توان به شیوه‌های خاص مانند دامپینگ اشاره نمود. این شیوه‌ها دارای تأثیرات خرد و یا کلانی بر امنیت ملی کشورها می‌باشند، اما ویژگی آنها این است که تاحدود زیادی تک‌بعدی بوده و اجرای آنها توسط سازمان‌های مشخصی مانند ارگان‌های نظامی انجام می‌شود. برخی از شیوه‌های رقابت نامتقارن آنچنان پیچیده هستند که در حوزه‌های خاص نظامی، اقتصادی، سیاسی و امنیتی نمی‌گنجند و بنابراین مدیریت آنها نیاز به مشارکت ارگان‌های مختلف تصمیم‌گیرنده و اجرایی یک کشور دارد. ازجمله این شیوه‌ها، «عملیات روانی» و «عملیات فریب و انکار استراتژیک» می‌باشد. این دو اصطلاح که برای توصیف مجموعه‌ای از «عملیات‌های سیاسی» و «عملیات‌های اطلاعاتی» مورد استفاده قرارمی‌گیرد، به سلسله اقدامات سازمان‌یافته و پنهانی اشاره دارد که هدف اصلى آنها ایجاد انحراف در تصمیمات مهم، حساس و حیاتی رقیب و اجبار وی به «اقدام» یا «عدم اقدام» در جهت منافع ملی کشور خودی یا به ضرر منافع خود می‌باشد. «عملیات فریب» که به‌وسیله کشورهای مختلف، به‌ویژه در طول جنگ جهانی اول و دوم و همچنین در جنگ اول خلیج‌فارس مورد بهره‌برداری قرارگرفته، ازجمله موضوعاتی است که سرنوشت تاریخ را تغییر داده و نقطه عطف روابط بین‌الملل به‌حساب می‌آید. نمونه‌های بهره‌برداری از این عملیات را می‌توان در تجهیز تسلیحاتی مجدد کشور آلمان در فاصله سال‌های 19۱9 تا 19۳9، عملیات فریب نیروهای متحد علیه این کشور در سال 1947 و در نهایت شکست آن، عملیات فریب آلمان در حمله به شوروی طی عملیات بارباروسا، عملیات فریب رژیم صهیونیستی علیه مصر و سوریه در سال 1967 و... مشاهده نمود. در سراسر این عملیات‌ها طرفین مخاصمه تلاش کردند تا با هزینه‌ای نسبتاً پایین و در زمانی کم و با گمراه نمودن ذهن و عملکرد رقیبان، نتایج شگفت‌انگیزی را نصیب خود نمایند. با این توضیح، علی‌رغم سابقه طولانی بهره‌برداری کشورهای مختلف از عملیات فریب و با گذشت نزدیک به سه دهه از وقوع انقلاب اسلامی در ایران، این واژه هنوز برای بسیاری از دولتمردان کشورمان غریب و ناشناخته است، به‌گونه‌ای که در ایران واژه «فریب» از مفاهیمی است که تنها برای برخی از مردان عرصه دفاع مقدس شناخته‌شده است. ازاین‌رو، این سؤال به ذهن می‌رسد که با وجود اهمیت این ابزار و خالی بودن جای آن در عرصه‌های نظری و اجرایی، چرا کمتر به آن پرداخته شده است؟ و دوم اینکه چگونه می‌توان این خلاء را پر و نیاز به آن را برطرف کرد؟ ابتدایی‌ترین پاسخ آن است که علت عدم توجه به موضوع فریب در نزد دولتمردان، فقدان رویکرد تخصصی به موضوع فریب ـ به‌ویژه فریب استراتژیک ـ می‌باشد؛ ممکن است بسیاری از مدیران سیاسی و دولتمردان در عرصه‌های استراتژیک، فریب را امری مذموم و ناشی از اخلاق ماکیاولیستی بپندارند، اما آیا واقعیت فریب همین انگاره‌ها و پندارهاست؟ ازجمله دیگر دلایل عدم توجه به فریب، عدم احساس نیاز به آن در عرصه‌های اجرایی است؛ عدم احساس نیاز هم ناشی از عدم شناخت مفهومی این موضوع و عدم شناخت نسبت به نقش و جایگاه آن (به‌کارگیری یا مقابله با آن) در تأمین امنیت ملی می‌باشد. به‌نظر می‌رسد مهم‌ترین دلیل عدم آشنایی مدیران سیاسی، نظامی و امنیتی کشور با فریب و به‌ویژه فریب استراتژیک آن است که به لحاظ نظری و در ادبیات سیاسی و نظامی ایران و جهان کمتر بدان پرداخته شده و به عبارت دیگر متون مدون زیادی درباره این موضوع وجود نداشته است. به‌هرحال آشنایی دولتمردان با بحث عملیات روانی و یا عملیات فریب، الزاماً به مفهوم ریشه‌کن کردن آثار منفی ناشی از آن بر سیاست‌ها و برنامه‌های ملی نیست، اما نگارش و تدوین مبانی و موضوعات بنیادین آنها و تشریح و تفسیر تأثیرات آن بر امنیت ملی می‌تواند، آثار مخرب آن را بر تصمیم‌گیری‌های نظام حکومتی کاهش دهد؛ ازاین‌رو نوشتار حاضر با اهداف زیر به رشته تحریر درآمده: 1. افزایش آگاهی دولتمردان نسبت به اقدامات روانی و فریب دشمن، اجتناب از دام‌های فریب استراتژیک و آمادگی جهت مقابله با آنها. آگاهی سیاست‌گذاران و تصمیم‌گیران از این نکته که ممکن است هدف فریب و انکار کشورهای رقیب قرار گرفته و یا به‌عنوان کانالی برای انتقال اطلاعات فریب مورد استفاده واقع شوند، به‌نفع آنها خواهد بود. این فرض که هر چه سیاست‌مداران «باهوش‌تر و زرنگ‌تر» باشند، احتمال کمتری دارد که هدف عملیات روانی، فریب و انکار قرار گیرند، فقط می‌تواند بخشی از واقعیت قابل قبول باشد. اما ذکر این نکته اهمیت دارد که حتی دست‌اندرکاران خوب و مقامات باهوش نیز در مقابل اینگونه عملیات‌ها آسیب‌پذیر بوده و آگاهی آنان نسبت به شیوه‌های عملیات دشمن می‌تواند، از آسیب‌ها و تهدیدات بالفعل و بالقوه ناشی از اجرای فریب توسط دشمن بکاهد. 2. افزایش اطلاعات مردم و رسانه‌های کشور نسبت به عملیات روانی و فریب دشمن؛ سازمان‌های اطلاعاتی و سیاسی خارجی که در راستای فریب اقدام به برنامه‌ریزی می‌کنند، به‌طور طبیعی به تسخیر افکار عمومی و رسانه‌های یک کشور علاقمند هستند و از آن در راستای نیل به منافع خود بهره‌برداری می‌کنند. لذا تشریح و توضیح منطقی این نکته می‌تواند، افراد و رسانه‌ها را در مقابل احتمال دستکاری سیاسی و یا تبدیل آنها به کانال فریب بیمه نماید. درعین‌حال اطلاع‌رسانی نسبت به مخاطرات افشای اطلاعات در بخش‌های مختلف کشور، باعث می‌شود از ضررهای احتمالی علیه امنیت و منافع ملی جلوگیری شود. 3. آشنایی تحلیل‌گران و مدیران تصمیم‌ساز با موضوع عملیات روانی و عملیات فریب. از آنجایی که گردآورندگان روند اطلاعات و تحلیل‌گران (در ارگان‌های مرتبط با تصمیمات استراتژیک) و مدیران تصمیم ساز کشور، هدف عملیات روانی و فریب دشمن هستند، بنابراین آشنایی آنها با این مقوله‌ها می‌تواند حساسیت و دقت آنها را در تهیه و «ارزیابی اطلاعاتی» که مرتبط با تصمیمات کلان و استراتژیک کشور می‌باشد، بالابرده و امکان بهره‌برداری دشمن از آسیب‌پذیری‌های بالفعل و بالقوه را کاهش داده و به اجرای طرح‌های مرتبط با امنیت ملی که فریب می‌تواند در آنها نقش مؤثر داشته باشد، کمک نماید. ازسویی دیگر تحلیل‌گران و مدیران استراتژیک با این موضوع که احتمال دارد به‌عنوان کانال عملیات‌های روانی و فریب انتخاب شوند، بیشتر آگاه شده و نسبت به مقابله با آن آمادگی کسب می‌کنند. این نوشتار سعی دارد با آشنا نمودن خوانندگان و به‌ویژه دولتمردان با مهم‌ترین موضوعات مرتبط با عملیات روانی و فریب استراتژیک، از بهره‌برداری کشورهای رقیب و دشمن از آسیب‌های ناشی از فرایند سیاست‌گذاری، تصمیم‌گیری و اجرای برنامه‌های مرتبط با امنیت ملی جلوگیری نماید و به عبارت دیگر در پی آن است که تهدیدات ناشی از بهره‌برداری کشورهای رقیب و حریف از اینگونه عملیات‌ها علیه منافع ملی را کاهش دهد. در راستای این اهداف، کتاب جنگ نرم (۴) کتابی است ویژه عملیات روانی و فریب استراتژیک که در دو بخش و شانزده فصل تنظیم شده است. بخش اول که «عملیات روانی» نام دارد، مشتمل بر شش فصل می‌باشد که عبارتند از: درآمدی بر مفهوم عملیات روانی و جنگ روانی؛ تبارشناسی و تحولات عملیات روانی و جنگ روانی؛ انواع، سطوح و اهداف عملیات روانی؛ طرح‌ریزی عملیات‌های روانی؛ عملیات روانی و استراتژی‌ آمریکا در جنگ‌های رسانه‌ای و عملیات روانی آمریکا در جنگ افغانستان. بخش دوم تحت عنوان «انکار و فریب استراتژیک» شامل ده فصل است. در این بخش واژگان فریب استراتژیک؛ مؤلفه‌های انکار و فریب استراتژیک؛ تبارشناسی فریب استراتژیک؛ اصول فریب استراتژیک؛ چارچوب انکار و فریب استراتژیک؛ روش‌ها، متولیان و نظریه‌های شناسایی فریب؛ چالش‌ انکار و فریب برای اطلاعات؛ مقابله با فریب استراتژیک؛ شرایط موفقیت و ناکامی انکار و فریب استراتژیک در رژیم‌های دموکراتیک و شرایط موفقیت و ناکامی انکار و فریب استراتژیک در رژیم‌های اقتدارگرا و در حال گذار به ترتیب عناوین فصل‌های هفتم تا شانزدهم این کتاب را تشکیل می‌دهند. در این راستا فصل‌های هفتم، نهم، دهم و چهاردهم توسط آقای منصور ابراهیمی خوسفی از پژوهشگران همکار مؤسسه تهران به رشته تحریر درآمده است. سایر فصول نیز برگرفته از کتاب Strategic Denial and Deception: The Twenty-First Century Challenge نوشته روی گودسون و جیمز جی. ویرتز است. http://www.tisri.org/default-432.aspx
  11. worior

    عمليات فريب Deception Plan ...

    فریب در عملیات روانی چکیده : خواسته و ناخواسته همه ما ممکن است گرفتار فریب شده باشیم. فریب از جمله واقعیتهای زندگی ماست. هر روز که می‌گذرد مصادیق فریب بیشتر و نیاز به درک آن محسوس‌تر می‌شود؛ واقعیتی که تضاد و تشتت آرا در جهان رسانه‌ای را گسترش می‌دهد. مردم درباره خواسته‌ها و بر سر موضوعات مورد علاقه خود صحبت می‌کنند، ولی کدام موضوع واقعیت دارد و حقیقت است. هر چند مفهوم فریب به تبع موضوع آن متفاوت است، ولی اصول اولیه آن یکسان و ثابت می‌باشد. فریب؛ توجه به میزان تجربه کشورها در سطوح مختلفی استفاده می‌شود. بر خلاف روشهای مرسوم آشنایی سایرین با آن نه تنها مشکل‌ساز نمی‌شود بلکه کار فریب را ساده‌تر می‌کند. به همین دلیل است که خواندن این مقاله را به همه از جمله دانشجویان نظامی توصیه می‌کنیم. واژگان کلیدی: فریب، فریب نظامی، فریب سیاسی، عملیات روانی، فریب شرطی، استتار، سطوح فریب، شرایط فریب، عملیات اطلاعاتی، رسانه‌ها، تروریسم، ملاحظات اخلاقی. مقدمه فریب( ) از عناصر سنتی منازعات سیاسی و نظامی است. بسیاری استدلال می‌کنند که فریب ویژگی ذاتی همه تعاملات انسانی است. بعضی اوقات فریب به اشتباه، با اطلاعات غلط( ) یا آشفتگی( ) غیرعمدی یکی تلقی می‌شود. اطلاعات نادرست( ) یا به عبارتی فریب عمدی را نباید با اطلاعات غلط یکی تلقی کرد. فریب با دو معیار تعیین می‌شود. نخست اینکه اقدامی عمدی است؛ دوم اینکه طرف استفاده‌کننده از فریب، آن را به منظور دستیابی به مزیتی طراحی می‌کند. 1    اشکال مختلف فریب ماهیتاً در پنهان‌کاری و اقدامات گمراه‌کننده مشترک‌اند. رنگ برخی از حیوانات و گیاهان در مقابل شکارچیان از آنها حمایت می‌کند و موجب می‌شود که آنها به سادگی دیده نشوند. برخی از حیوانات خودشان را زخمی نشان می‌دهند تا شکارچیان خود را فریب داده و آنها را از آشیانه و فرزندان خود دور کنند. شما به هنگام مطالعه فریب به این مثالها به عنوان شواهدی مفید و مؤثر در ارائه اطلاعات غلط حتی در حوزه‌ای فراتر از تجارب بشری توجه نمایید.2   خلق( ) و جعل( ) فریب در عرصه‌های سیاسی و اقتصادی در اشکال بسیار گوناگونی ظاهر می‌شود. در واقع از نظر مشاهده‌گران بدبین آگهی‌های تبلیغاتی( ) مترادف با اطلاعات نادرست اقتصادی است. به هر حال، بررسی استفاده از فریب در بازاریابی به ما کمک می‌کند تا تفاوت بین خلق و جعل را درک کنیم. خلق به معنای تولید اطلاعات غلط و ارائه آن به جای حقیقت است. این اطلاعات با هدف پخش اطلاعات نادرست خلق می‌شوند و حقیقت نیستند. جعل اطلاعات، استفاده از اطلاعاتی است که از لحاظ فنی حقیقت دارد، اما خارج از بافت خود برای القای اطلاعات غلط به کار می‌رود. در فرآیند جعل، اطلاعات معتبر شفاف ارائه می‌شود، اما این عمل به گونه‌ای انجام می‌گیرد که در جمع‌بندی به خطا منجر شود. در آگهی‌های تبلیغاتی معمولاً شرکتها از ادعاهای غیرواقعی مبتنی بر اطلاعات غلط خلق شده اجتناب می‌کنند. قوانین موجود علیه آگهی‌های تبلیغاتی غیرواقعی، چنین اقداماتی را با مشکل مواجه می‌سازد. اما تعقیب قانونی آگهی‌هایی که اطلاعات حقیقی را به منظور القای‌ برداشتی غلط تحریف می‌کنند، دشوار است. برای نمونه در دهه 1970 که کشورها با کمبود شدید بنزین روبه‌رو بودند، بعضی از کارخانه‌های ماشین‌سازی، خودروهایی را تبلیغ کردند که با یک بار سوخت‌گیری مسافت زیادی را طی می‌کردند و آنها را با ماشینهای کوچک‌تر که می‌توانستند مسافت کمتری را طی کنند، مقایسه می‌کردند. اما آنها به این مطلب اشاره نمی‌کردند که باک ماشینهای جدید بسیار بزرگ‌تر از باک ماشینهای کوچک‌تر قبلی است. درک تفاوت بین خلق اطلاعات نادرست و جعل اطلاعات می‌تواند در عملیات فریب نظامی نیز مؤثر باشد. هر دوی آنها در طول تاریخ، در جنگها به کار رفته‌اند. سلاحهای ساختگی( ) و دستورات صوری می‌توانند نمونه‌هایی از خلق اطلاعات غیرواقعی باشند. اما اگر امکان کتمان حضور گسترده نیروها در یک منطقه یا قصد خود برای انجام عملی وجود نداشته باشد، جعل اطلاعات ـ بیان قسمتی از واقعیت ـ می‌تواند مفیدتر واقع شود.3    فریب ‌سیاسی ملاحظات مشابه مربوط به خلق اطلاعات در مقابل جعل اطلاعات در عالم سیاست نیز مطرح است. هرچند اطلاعات غیرواقعی در عرصه تجارت می‌تواند بر مخاطب نظامی تأثیر جانبی داشته باشد، اما فریب سیاسی ممکن است بر عملیات نظامی تأثیر مستقیم داشته باشد. منظور ما این نیست که فریب سیاسی به مسائل مربوط به امور دفاعی و امنیت ملی محدود نمی‌شود، بلکه با نگاهی گذرا به تاریخ سیاسی گذشته، در می‌یابیم که مبحث دفاع موضوع اطلاعات غیرواقعی به خصوص جعل اطلاعات بوده است.4   نمونه‌هایی از آن به شرح زیر است: در 14 آوریل 1846، یک ماشین گشت نظامی امریکا در جنوب رودخانه نوسز( ) در ایالات تگزاس با نیروهای مکزیکی درگیر شد. نیروهای امریکایی 16 نفر تلفات دادند. جیمز کی. بولک( ) رئیس جمهور وقت امریکا در 11 می، اعلام کرد که مکزیک مرزهای امریکا را زیر پا گذاشته، به قلمروی این کشور تجاوز کرده و خون سربازان امریکایی را بر خاک این کشور، ریخته است. در حالی که حضور سربازان امریکایی در منطقه درگیری، در جنوب رودخانه جای سؤال داشت. منطقه بین دو رودخانه نوسز و ریوگرند( ) مورد اختلاف دو کشور بود و مذاکراتی میان آنها برای رفع این اختلاف در جریان بود؛ و قرار بود نیروهای هیچکدام از دو کشور در آن منطقه حضور نداشته باشند. در حالی که پولک در سخنان خود به هیچ وجه به این موضوع اشاره نکرد. یکی از نمایندگان جوان کنگره به نام لینکلن( ) سؤالاتی را در مورد این منطقه مقدس مطرح کرد. نگرانی وی و سایر نمایندگان کنگره در مورد این جعل اطلاعات به صدور یک قطعنامه فوری( ) منجر شد. این رویداد باعث شد نظرات بدبینانه پولک در تاریخ ثبت شود و منطقه مورد مناقشه، تقسیم گردد، اما نتوانست از وقوع جنگ امریکا و مکزیک جلوگیری کند.4 در سال 1898 انهدام کشتی امریکایی ماین( ) در بندر هاوانا وضعیتی را به وجود آورد که نه تنها حکومت امریکا بلکه بیش از آن، رسانه‌ها اطلاعات جعل کردند که به بروز جنگ بین امریکا و اسپانیا سرعت بخشید. کارشناسان در 107 سال قبل این انفجار را که در شب 15 فوریه 1898 صورت گرفته بود، بررسی کردند. نتایج به دست آمده بسیار متنوع و غالباً متناقض بود. هیئت تحقیق (مارس 1898) به نتیجه قطعی نرسید. 5   اما روزنامه‌های امریکایی جانب احتیاط را مراعات نکردند به علاوه، هیچ کنترلی نیز بر آنها اعمال نمی‌شد. در خصوص انگیزه‌های اسپانیا در حمله به این کشتی شایعاتی از طریق روزنامه‌ها پخش شد. روابط محدود مادرید و واشنگتن نیز به پخش این شایعات کمک کرد. هر چند مطبوعات زرد( ) را نمی‌توان عامل بروز جنگ اسپانیا و امریکا دانست، اما نقش اصلی آنها را نیز نمی‌توان نادیده گرفت. 6   این ماجرا نشان می‌دهد که منافع اقتصادی، نظامی و سیاسی در هم تنیده‌اند و تفکیک آنها کار چندان آسانی نیست. دولت تا چه اندازه موظف به تصحیح القائات نادرست است که در مطبوعات منعکس می‌شود. اگر یک دولت از اطلاعات نادرست در راستای اهداف سیاسی خود استفاده کند، چه خواهد شد؟ در مورد استفاده از اطلاعات نادرست دولتها پیش از ورود امریکا به جنگ جهانی دوم نیز می‌توان مثالهای متعددی ذکر کرد. فرانکلین روزولت، رئیس جمهور وقت امریکا، بارها با حقیقت بازی می‌کرد. در هر کدام از موضوعات لایحه استهلاک( ) 1940 و قانون قرض ـ اجاره( ) 1941 تا حدی جعل اطلاعات وجود داشت. در موضوع اخیر، روزولت کمکهای قرض ـ اجاره امریکا به انگلستان را به قرض دادن شلنگ آتش‌نشانی به یک همسایه برای خاموش کردن آتش منزلش تشبیه کرد. این مقایسه که در یک مصاحبه رادیویی غیررسمی انجام گرفت، بسیار مؤثر واقع شد و مردم با آن احساس همدلی ‌کردند. اما منتقدان اشاره کردند که چنین قیاسی نمی‌تواند دقیق و صحیح باشد. آنها معتقد بودند که برخلاف شلنگ آتش‌نشانی، غذا، سلاح و سوختی که امریکا با کشتیها به انگلستان ارسال کرده بود بعد از خاموش کردن آتش، نمی‌توانست دوباره به امریکا بازگردانده شود. مثال بهتر دیگری در مورد کتمان حقیقت روزولت به طرح آلمان برای حمله به نیمکره غربی مربوط می‌شود. این طرح روی نقشه‌ای پیاده شده بود که نشان‌دهنده مقاصد آلمان برای حمله به کشورهای امریکای جنوبی و مرکزی بود. روزولت، رئیس‌جمهور امریکا، در سخنرانی خود در روز نیروی دریایی در 27 اکتبر 1941 گفت: «نقشه محرمانه‌ای در اختیار دارد که دولت آلمان آن را تهیه کرده و حاوی طرح هیتلر برای ایجاد نظم جهانی است.» وی در ادامه ادعا کرد: «دوستان، این نقشه نه تنها نشان‌دهنده طرح نازیها علیه امریکای جنوبی است بلکه مقاصد این طرح علیه ایالات متحده نیز به کار می‌رود.» 7   مشکل، این واقعیت ساده است که نقشه مزبور، تنها بخشی از عملیات ارائه اطلاعات نادرست انگلستان بود و به نظر می‌رسید که روزولت نیز از آن اطلاع داشت. ویلیام استفان سون( ) که یک مأمور اطلاعاتی انگلستان با کد 16ـ ام( ) و نام مستعار دلیر بود، این نقشه را در سال 1941 جعل کرده بود تا زنگ خطر را در امریکا به صدا درآورد. هرچند وزارت خارجه امریکا تا سال 1941 این نیرنگ را جدی گرفته بود. اما احتمال اینکه روزولت از جعلی بودن این نقشه در روز نیروی دریایی با خبر بود، زیاد است. وی در خصوص تهدید آلمان نازی علیه امریکا نگران بود و احساس می‌کرد این دروغ برای هوشیارکردن مردم امریکا لازم است. از آنجایی که او به مورگنتا( ) وزیر خزانه‌داری اعتماد داشت، در سال 1942 پس از ورود امریکا به جنگ جهانی دوم گفت: «من برای اروپا، امریکای جنوبی و شمالی سیاستهای متفاوتی در نظر گرفته‌ام. ممکن است گفته‌های من کاملاً متناقض باشد و اگر مصلحت بدانم سخنان نادرست و گمراه‌کننده‌ای را عنوان خواهم کرد تا به پیروزی در جنگ کمک کند.»8   منتقدان هرگز در خصوص روزولت سخت‌گیری نکردند زیرا بسیاری از آنها با تمایل وی برای مقابله با کشورهای همسو با آلمان، احساس همدردی می‌کردند. همچنین منتقدان تلاش آیزنهاور( ) برای کتمان پروازهای شناسایی هواپیماهای یو 2( ) بر فراز آسمان شوروی سابق را نیز، درک می‌کردند. او این پروازها را پروازهای تحقیقاتی هواشناسی ناسا( ) نامید. اما زمانی که شورویها با یکی از خلبانان این هواپیماها به نام فرانسیس گری پاورز( ) پس از سقوط وی در می 1960 مصاحبه کردند، فریب آیزنهاور فاش شد.9   استفاده از فریب در مسائل مربوط به امنیت ملی در طول جنگ سرد در حوزه سیاست داخلی کشورها نیز به چشم می‌خورد. ادعاهای مفتضحانه سناتور امریکایی جوزف مک کارتی( ) در خصوص پاک‌سازی حکومت امریکا از کمونیستها، فریبی بیش نبود. اما ادعاهای وی نشان داد که اگر شواهد محدود در فضای مناسب، به کار گرفته شوند، شاید مؤثرتر واقع شوند. در مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری 1960 امریکا، شکاف موشکی( ) موضوع کارآمدی بود که کندی برای مبارزه با تجربه موفقیت‌آمیز ریچارد نیکسون، معاون رئیس جمهور، در سیاست امنیت ملی و خارجی، از آن استفاده کرد. مشخص نیست که سناتور کندی و ستادش از نبود شکاف موشکی اطلاع داشتند یا نه، اگر واقعاً بی‌اطلاع بودند می‌توان آن را نمونه ساده‌ای از اطلاعات غلط نامید و اگر او از نبود این واقعیت اطلاع داشت که بسیاری نیز بر این عقیده‌اند، این موضوع را می‌توان نمونه‌ای از اطلاعات نادرست تلقی کرد.10   در زمینه استفاده از فریب سیاسی در مسائل دفاعی می‌توان به ادعای نیکسون رئیس جمهور امریکا در سال 1968 مبنی بر طرح وی برای پایان دادن به جنگ ویتنام، رسوایی ایران گیت و ماجرای کودکانی که در سال 1990 توسط سربازان عراقی از دستگاههای نگهداری کودکان نارس در زایشگاه خارج شدند، اشاره کرد. در این موارد و در بسیاری از موارد مشابه دیگر نیز، مسائل امنیت ملی در هاله‌ای از اشکال گوناگون فریب پوشیده می‌شوند. هرچند فریبهای امریکا در اغلب مواقع، مؤثر واقع شده است اما در صورت شکست طرح فریب باید بهای گزافی پرداخته شود. به علاوه صرف نظر از موفقیت یا شکست طرح فریب، این طرح به اعتبار دولتها لطمه زیادی می‌زند. از آنجایی که دولتها حتی در مورد مسائل بسیار مهمی از قبیل امنیت ملی به فریب متوسل شده‌اند، کارکنان رسانه‌های گروهی و همچنین بیشتر مردم، همواره احتمال ارائه اطلاعات غلط دولتها را به هنگام مواجهه با اخبار اعلام شده، نادیده نمی‌گیرند. مناظرات اخیر در مورد ماهیت جنگ امریکا با عراق نیز به تشدید بدبینیهای افزوده است. بحث در خصوص اینکه آیا هر کشوری می‌تواند در عملیات فریبی وارد شود که موجب فریب شهروندان خود نیز بشود، از مقوله این نوشتار خارج است. به هر حال افرادی که فعالانه و یا دفاعی در عملیات فریب درگیراند، باید میزان اعتبار ذاتی موضوع فریب را در نظر بگیرند. اغلب در چند عملیات فریب، علاوه بر مزایای نظامی یا سیاسی موقت، دستیابی به موارد دیگری نیز مد نظر است. فریب نظامی در مطالعه فریب نظامی باید به مسائل زیادی توجه داشت. فریب نظامی، ماهیتی مخفی و محرمانه دارد. این نوع از فریب به اشکال گوناگونی دیده می‌شود و در زمینه تعریف آن، اختلاف نظرهایی وجود دارد. وزارت دفاع امریکا فریب را به شرح زیر تعریف می‌کند: «اقدام نمایشی‌ است که به منظور گمراه‌کردن دشمن انجام می‌گیرد، تا با جعل، تحریف و دستکاری در شواهد، باعث شویم تا واکنش دشمن به ضرر منافع او باشد.»11   احتمالاً فریب در جنگ به قدمت خود جنگ مسلحانه است. منطق سر در گم کردن طرف مقابل واضح است و اثرات مثبت آن به سرعت خود را نشان می‌دهد. نخستین جنگ ثبت شده در تاریخ، اشغال شهر تروا توسط یونانیان در قرن 12 پیش از میلاد است؛ و داستان معروف اسب تروا نیز نخستین نمونه ثبت شده از فریب در جنگ است. در تاریخ نظامی 3200 ساله کشور مثالهای فراوانی از این قبیل وجود دارد.12    در جهان امروز فریب به دو شاخه بنیادی فعال( ) و غیرفعال( ) تقسیم می‌شود. اما این تقسیم‌بندی مشکل‌ساز است. به بیانی ساده‌تر فریب غیرفعال برای کتمان توانمندیها و مقاصد واقعی یک طرف از طرف مقابل طراحی می‌شود. شما چیزی را که واقعاً وجود دارد، مخفی می‌کنید. اما در فریب فعال شما شواهدی را از مقاصد و توانمندیهای خود به طرف مقابل بروز می‌دهید، که اصلاً وجود ندارد. شما چیزی را به دشمن نشان می‌دهید که واقعیت ندارد. هرچند فریب فعال غالباً با استتار همراه است، اما تنها به این حوزه محدود نمی‌شود. تقسیم‌بندی دیگر به ویژگیهای فریب بر می‌گردد. دونالد دانیل( ) و کاترین هربیگ( ) در کتاب خودشان به نام فریب نظامی استراتژیک که در سال 1982 منتشر کردند دو گونه از فریب را با عناوین فریب نوع الف و نوع میم معرفی کردند. 13    فریب نوع الف یا ابهام‌افزایی( ) برای ایجاد سردرگمی کلی در نیروهای طرف مقابل و پریشان‌کردن آنها با ایجاد هیاهو طراحی می‌گردد. حضور سفیران ژاپن به نامهای نامورا( ) و کروزو( ) در واشنگتن پیش از حمله ژاپن به بندر پرل هاربر در سال 1941 مثالی از این نوع فریب است. ژاپن با تداوم مذاکرات دیپلماتیک خود اجازه نداد تا امریکا نیات و مقاصد توکیو را حدس بزند. امریکاییها باید انواع اهداف و مقاصد احتمالی ژاپن را در نظر می‌گرفتند. اما فریب ژاپن موجب شد که امریکا نفهمد اقدام نظامی تنها گزینه مورد نظر توکیو بود. نوع میم یا گزینه منحرف‌کننده( ) فریب شدیدتر و پیچیده‌تر است و برای سوق دادن دشمن به سوی باور طرح فریب مورد نظر، طراحی می‌شود. در این نوع از فریب شما باید طیفی از عملیات فریب که مکمل یکدیگرند، به اجرا بگذارید تا موجب شوند که دشمن متوجه اقدام شما نشود و جایگزین دیگری برای آن تصور کند که البته این جایگزین واقعیت ندارد. فریب نوع میم بسیار پیچیده‌تر و شدیدتر از فریب نوع الف است. این نوع فریب به تمهیدات منابع و زمان بیشتری نیاز دارد. عملیات محافظت( ) شاید نمونه‌ای از فریب نوع میم در تاریخ معاصر باشد. این عملیات برای پشتیبانی از عملیات اور لورد( ) صورت گرفت که طی آن نیروهای متحدین در ششم ژوئن 1944 در بندر نورماندی پیاده شده بودند. عملیات محافظت طرحی پوششی( ) بود که طرحهای فریب متعددی از نوع میم را شامل می‌شد. در قالب این عملیات، چند عملیات فریب کوچک‌تر صورت گرفت که می‌توان از عملیات پایداری شمال( ) و عملیات پایداری جنوب( ) نام برد. این عملیاتها به این منظور طراحی شده بودند که آلمانیها تصور کنند نیروهای مهاجم متحدین در غرب به ترتیب در نروژ و تنگه داور( ) عمل خواهند کرد. با گذشت زمان، آلمان عملیات پایداری جنوب را محتمل‌تر شمرد و منابع فریب به قدری افزایش یافت که نیروهای آلمانی متقاعد شدند حمله واقعی با عبور از محور کانال انگلستان در تنگه داور تقریباً به فاصله 1000 مایلی از سواحل نورماندی صورت خواهد گرفت. موفقیت این عملیات فریب از آنجا مشخص است که بسیاری از فرماندهان آلمانی حتی پس از حمله نیروهای متفقین به نورماندی، هنوز هم آن را شاخه‌ای از حمله اصلی می‌دانستند و معتقد بودند حمله اصلی بعداً در تنگه داور صورت خواهد گرفت.14-15   عملیات پایداری جنوب، شماری از روشهای فریب نظامی را شامل می‌شد، که رایج‌ترین آنها استتار بود. استتار نیز مانند فریب به نوع فعال و غیرفعال تقسیم می‌شود. زمانی که مردم با واژه استتار مواجه می‌شوند، تنها مفهوم غیرفعال آن در ذهنشان تداعی می‌شود؛ یعنی به مخفی‌کردن و پوشاندن نیروها و تجهیزات از دید دشمن می‌اندیشند. مخفی شدن سربازان یونانی در داخل اسب بزرگ تروا، پوشیدن لباسهای همرنگ با محیط سربازان، قرار دادن شاخه‌های درختان روی تجهیزات مهم و فنون بی‌نهایت دیگر، می‌توانند این مفهوم از استتار را شامل ‌شوند. تعمیر یک فرودگاه بمباران شده و فعال نشان دادن آن نیز، نوعی استتار غیرفعال محسوب می‌شود. هر زمان که شما سعی کنید توانمندیهای واقعی چیزی را مخفی کنید، آن عمل نیز استتار غیرفعال است. 16   استتار فعال به معنای ایجاد تصور یا احساسی مصنوعی از یک نیرو یا توانمندی است که عملاً وجود ندارد. در جنگ داخلی امریکا، ارتش این کشور از تنه درختان برای فریب دشمن به عنوان لوله‌های توپ استفاده می‌کرد و استقرار واحد پیاده نظام خود را در منطقه بارها به نمایش می‌گذاشت تا دشمن احساس کند که آنها نیرو و سلاح زیادی، در اختیار دارند. در عملیات پایداری جنوب، نیروهای متفقین از تانک، کامیون، هواپیما و باند فرودگاه ساختگی استفاده کردند تا این تصور نادرست را در نیروهای مقابل ایجاد کنند که سلاحهای زیادی در اختیار دارند. آنها برای تکمیل این اقدامات از پیامهای رادیویی نادرست برای بیشتر نشان دادن واحدهای نظامی خود استفاده کردند. نیروهای امریکایی در چند عملیات اخیر خود در بالکان و خلیج فارس نیز با فریبهای مشابهی روبه‌رو شدند. هر گونه تلاش برای ایجاد تصوری از یک واقعیت که عملاً وجود ندارد، استتار فعال نامیده می‌شود.17   استتار می‌تواند تنها در حد فریبی تاکتیکی باشد تا دشمن نتواند موقعیت منابع شما را شناسایی و به آنها حمله کند. همچنین استتار می‌تواند بخشی از یک طرح فریب بزرگ‌تر باشد. در استفاده از استتار فعال باید بسیار مراقب بود. استفاده از استتار فعال ممکن است این خطر را به دنبال داشته باشد که دشمن به این اقدامات مشکوک شود. در استفاده از این نوع استتار روشها بسیار پیچیده‌تر می‌شوند. اگر شما در نظر دارید از استتار فعال برای نمونه یک تانک مصنوعی استفاده کنید بهتر است از استتار غیرفعال نیز بهره بگیرید و وانمود کنید که آن را پنهان کرده‌اید. در غیر این صورت این فریب، متقاعدکننده نخواهد بود. استتار فعال و غیرفعال مکمل همدیگرند و باید همزمان با هم به کار گرفته شوند تا آن تصورات غیرواقعی، معتبرتر جلوه کند. باید دقت شود که در چنین مواردی استتار غیرفعال طوری نباشد که در عمل، تانک مصنوعی مزبور اصلاً دیده نشود. بلکه فقط برای افزایش اعتبار فریب از آن استفاده شود. این امکان نیز وجود دارد که نیروهای یکی از طرفین، منابع خود را سطحی استتار کند تا دشمن را گمراه کند و این باور را در ذهن او ایجاد کند که این منابع واقعی نیستند. پیچیدگیها و ظرافت عملیات فریب نباید دست‌‌کم گرفته شود.18   استتار اغلب به طرح انحراف( ) در یک عملیات بستگی دارد. منظور از انحراف، دور کردن عمدی توجه دشمن از منطقه حمله موردنظر است. انحراف نیز بر دو گونه است: تظاهر‌( ) و نمایش( ). تظاهر حمله‌ای است که نیروهای یکی از طرفین برای منحرف کردن توجه دشمن از منطقه اصلی یا محور حمله انجام می‌دهد. مفهوم نمایش نیز به مفهوم تظاهر بسیار نزدیک است. در نمایش نیز هدف دور کردن توجه دشمن از منطقه مورد نظر است، اما برای رسیدن به این هدف هیچگونه رویارویی یا نبرد عملی صورت نمی‌گیرد. هدف انحراف، گمراه کردن دشمن و دور کردن توجه او از عملیات و اهداف شما است.19   دو واژه دیگر که در فریب نظامی کاربرد دارند عبارتند از شرطی‌سازی( ) و پوشش( ). شرطی‌سازی به معنی ایجاد وضعیت و فضایی است که دشمن همواره به تکرار تمرینات و تمهیداتی برای مقابله با اقدام خصمانه احتمالی ما مجبور شود، اقدام خصمانه‌ای که هرگز صورت نخواهد گرفت. به این ترتیب نوعی احساس نادرستی مبنی بر برخورداری از امنیت لازم، در دشمن ایجاد خواهد شد. مفهوم شرطی‌سازی با موضوع بروز جنگ پیوند دارد و به اقدامات زمان صلح مربوط است که این اقدامات ممکن است جزء تمهیدات لازم برای جنگ باشد. همچنین، شرطی‌سازی شاید به معنی تکرار برخی رفتارها در روند عملیات نظامی برای از بین بردن حساسیت دشمن نسبت به یک تهدید خاص نیز، باشد. پوشش، استفاده علنی از اقدامی غیر تهدیدآمیز برای پنهان کردن تمهیدات لازم برای اجرای اقدامی خصمانه است. رایج‌ترین مثال در این مورد، استفاده از تمرینات آموزشی برای پنهان کردن آمادگی برای یک حمله است. اگر این تمرینات آموزشی آخرین مورد از یک سلسله تمرینات آموزشی باشد که هیچ کدام از آنها در عمل به اقدامی خصمانه منجر نشده‌اند علاوه بر پوشش بودن، نوعی شرطی‌سازی نیز محسوب می‌شوند. البته بهتر است چنین موردی را شرطی‌سازی و پوشش بنامیم. این دو مفهوم بسیار به هم مرتبط‌اند و تعاریف آنها مکمل یکدیگر است. در سالهای اخیر جنگهای رمضان بین مصر و رژیم صهیونیستی در سال 1973، و جنگ جزایر فالکلند( ) در سال 1982تحت پوشش تمرینات آموزشی آغاز شدند که پیش از آن بارها اجرا شده بودند. سطوح فریب نظامی جامعه نظامی به طور سنتی با توجه به ماهیت و اهداف فریب آن را به سه سطح تقسیم می‌کند: 1) فریب استراتژیک که بر کتمان اهداف، مقاصد، استراتژیها و توانمندیهای اساسی مبتنی است. 2) فریب عملیاتی؛ در این فریب طرف مقابل را در خصوص عملیات یا اقدام خاصی که خود را برای اجرای آن آماده نشان می‌دهیم، سر در گم می‌کنیم. 3) فریب تاکتیکی؛ منظور از فریب تاکتیکی گمراه‌کردن دیگرانی است، که با منافع و نیروهای شما سخت در پی رقابت‌اند.20   نکته‌ای که باید در اینجا به آن توجه شود این است که دسته‌بندی فریب در سه سطح یاد شده به جای اینکه بر نوع فریب اعمال شده مبتنی باشد، بر هدف فریب تأکید دارد. اگر هدف فریب، گمراه‌کردن طرف مهاجم و ممانعت از حمله او به تجهیزات و نیروهای واقعی باشد، می‌توان از هواپیماها و تانکهای ساختگی برای اجرای فریب تاکتیکی بهره گرفت. اگر تانکها و هواپیماهای مزبور بخشی از یک طرح فریب گسترده‌تر برای گمراه‌کردن دشمن در خصوص زمان، مکان و ماهیت یک عملیات نظامی باشند، می‌توانند در فریب عملیاتی نیز ایفای نقش کنند. یا اگر آنها بخشی از یک طرح فریب گسترده‌تر برای سردرگم کردن دشمن در زمینه استراتژی اساسی یا اهداف استراتژیک ما باشند، آنها در فریب استراتژیک نیز مؤثر خواهند بود. تقسیم‌بندی فوق بر پایه اهداف است، نه روشها. شریط مؤثر در فریب مروری گذرا بر ادبیات گذشته، علاقه به ماهیت فریب را از زمان سون تزو، ماکیاولی و کلاوزویتس آشکار می‌سازد. در سالهای اخیر تحول در اصول جنگ در ارتشهای بریتانیا و امریکا موجب برقراری امنیت شده است. مبنای اصلی دو مورد فوق این است که ما بتوانیم طرف مقابل خود را فریب دهیم، بدون اینکه بازیچه دست آنها بشویم. مشکل اصلی، اجماع بر نحوه کارکرد فریب و بهترین روش برای ممانعت از فریب خوردن نیروهای خودی است. به عبارت دیگر نقص در تجزیه و تحلیل منطقی احتمال فریب خوردن را افزایش می‌دهد. بی‌خبری،‌ تکبر و ترس بر توانایی افراد در تشخیص اطلاعات نادرست، تأثیر منفی می‌گذارد. پیش‌زمینه‌های ذهنی (طرح‌واره‌ها) و تعصبات، اغلب به اختلالات شناختی( ) منجر می‌شود که در اثر آن افراد به دلیل تناقض اطلاعات حیاتی جدید با مفاهیم و پیش‌فرضهای ذهنی خود از درک اطلاعات حیاتی غافل و آنها را نادیده می‌گیرند. مشکل دیگر که شاید کمتر مطرح باشد، مسئله اینرسی سکون( ) است. این موضوع نشان می‌دهد که مردم تمایل دارند برخی فرضیات را برای همیشه معتبر بدانند حتی اگر بعضی از رویدادها اعتبار آنها را زیر سؤال ببرد. در فیزیک، اینرسی سکون به تمایل اشیای ساکن به تداوم سکون تا لحظه وارد شدن نیروی خارجی بر آنها اشاره دارد. دانشجویان اطلاعات معتقدند که در ذهن برخی تصمیم‌گیرندگان نیز تمایل به سکون و باقی ماندن در صلح وجود دارد تا اینکه نیروی طرف متخاصم وارد شود. افرادی که در پی اجرای عملیات فریب‌اند می‌توانند از موارد مزبور به نفع خود بهره بگیرند. نکته مهم این است که فریبی می‌تواند مؤثرتر واقع شود که بر پایه بهره‌برداری از فرضیات شناختی طرف مقابل مبتنی باشد. گوته( ) فیلسوف آلمانی به خاطر این جمله که «ما هرگز فریب داده نمی‌شویم بلکه خودمان خویشتن را فریب می‌دهیم.» معروف است.21   این گفته، فراتر از یک واقعیت فیلسوفانه است. ما می‌توانیم آن را دستورالعملی برای طرح‌ریزی فریب و همچنین هشداری برای آنان که نمی‌خواهند فریب بخورند، بنامیم. عملیات فریب و عملیات اطلاعاتی ما برای اجرای عملیات فریب به کانالی نیاز داریم تا از طریق آن بتوانیم اطلاعات نادرست خود را منتشر کنیم و تشکیلات اطلاعاتی طرف مقابل می‌تواند بهترین کانال برای این منظور باشد. تمامی سازمانهای اطلاعاتی سعی می‌کنند به میزان اعتبار و موثق بودن اطلاعاتی که به دست می‌آورند، پی ببرند. عاملان عملیات فریب نیز به این امر واقف‌اند و اطلاعات نادرست خود را به گونه‌ای مهیا می‌کنند که بتوانند سازمانهای اطلاعاتی دشمن را سردرگم و آنها را گمراه کنند. تمامی روشهای جمع‌آوری اطلاعات می‌تواند موضوع عملیات فریب طرف رقیب قرار بگیرد. اطلاعات سیگنالی( ) ممکن است علائم نادرست، پیامهای ساختگی، کدهای جعلی و اشکال دیگری از اطلاعات نادرست باشند. اطلاعات عکسی( ) یا تصویری( ) باید تمام اشکال استتار فعال و غیرفعال را در بر بگیرد. چنین مشکلاتی بر سر راه اطلاعات ارتباطاتی،( ) اطلاعات الکترونیکی،( ) اطلاعات صوتی( ) و ارتعاشی( ) نیز وجود دارد. در تمامی رسانه‌هایی که به نحوی با اطلاعات سر و کار دارند، می‌توان از اطلاعات نادرست به عنوان یک دام استفاده کرد. لازمه اطلاعات انسانی،( ) استفاده از کارگزاران موازی( ) و انتقال داده‌های نادرست و از این قبیل است. منابع انسانی می‌توانند آگاهانه یا ناآگاهانه کانالی برای انتقال اطلاعات نادرست باشند. افرادی که در زمینه ضد اطلاعات فعال‌اند، می‌توانند با شناسایی منابع ارائه‌دهنده اطلاعات نادرست، کارگزاران موازی را ردیابی کنند. در عین حال از آنجایی که گزاره فوق اصلی جا افتاده است، می‌توان با گذاشتن اطلاعات معتبر و موثق در اختیار کارگزاران موازی، اعتبار اطلاعات ارائه شده آنها را افزایش داد؛ که این امر خود نوعی، شرطی‌سازی است. برخی صاحب‌نظران معتقدند که ما باید به منابعی که فقط اطلاعات خوب یا فقط اطلاعات بد ارائه می‌دهند، مظنون باشیم. ردیابی فریب قطعاً کار بسیار سختی است.22   سازمانهای اطلاعاتی می‌توانند از فریب برای حمایت از منابع و توانمندیهای خود نیز استفاده کنند. آنها برای این منظور، اغلب از فریب غیرفعال بهره می‌گیرند. در عملیات اطلاعات نادرست علاوه بر استفاده از کارگزاران موازی، می‌توانیم بر موردی که اهمیت چندانی برای منافع واقعی ما ندارد، تأکید کنیم و آن را حائز اهمیت بدانیم که این خود، نوعی انحراف محسوب می‌شود. در سالهای اخیر، سازمانهای اطلاعاتی، جلساتی را برای رسانه‌ها ترتیب داده‌اند تا آنها را در زمینه اجرای فریب آموزش دهند. در حال حاضر با توجه به اهمیت نظرات عموم در امور بین‌المللی، پی‌بردن به عملیات فریبی که مخالفان اجرا می‌کنند، برای سازمانهای اطلاعاتی مهارتی تمام و کمال محسوب نمی‌شود، بلکه وظیفه‌ای فراتر از آن را بر عهده دارند. بر ملا کردن فریبها برای مردم جهان بسیار مهم و ضروری است و از آنجایی که مردم نمی‌دانند در بازی فریب، باید گفته‌های کدامیک از طرفین را باور کنند، بهتر است فرد یا نهاد غیردولتی بر ملا شدن این فریبها را برای مردم اعلام و تشریح کند. به دنبال حملات 11 سپتامبر 2001 که زمینه عملیات نظامی امریکا در افغانستان و عراق را فراهم ساخت، سازمان اطلاعات وزارت دفاع امریکا( ) در جزوه‌های بسیار فشرده‌ای به رسانه‌ها آموزش داد که چگونه از برخی روشهای اصولی برای سنجش واکنشها و ادعاهای احتمالی سایر ملتها در قبال بی‌رحمیهای امریکا استفاده کنند. وزارت دفاع امریکا با توجه به ادعاهای عراقیها و صربها در زمینه ویرانیهای ناشی از بمبهای امریکا، دوره‌های آموزشی با عنوان ردیابی فریب برای دست‌اندرکاران مطبوعات ترتیب داد.23   این گفته‌ها نشان می‌دهد که پنتاگون فریب را چیزی فراتر از یک ابزار نظامی سهل‌الوصول می‌داند. فریب و تروریسم هرچند بیشتر مثالهای تاریخی مربوط به استفاده از فریب نظامی به عملیات نظامی متعارف مربوط می‌شوند. اما باید توجه داشت که تروریستها نیز می‌توانند از تمامی فنون ذکر شده در این نوشته استفاده کنند. آنها برای اجرای اقداماتشان و همچنین برای تداوم بقای خود به هر دو نوع فریب فعال و غیرفعال متوسل می‌شوند. فریب غیرفعال شامل استفاده از نامهای مستعار، بهره‌گیری از روشهای امن ارتباطاتی و ایجاد پایگاه در مناطقی که امکان دسترسی و نظارت بر آنها دشوار باشد؛ و فریب فعال نیز شامل انحراف، شرطی‌سازی و پوشش ـ و اغلب ترکیبی از آنها ـ است. گاهی ممکن است تروریستها قصد خود برای اجرای اقدامات خصمانه علیه اهداف خاصی را نشان دهند و سپس در حمله به آن اهداف، شکست بخورند. اما حتی این شکست نیز می‌تواند برای آنها دستاوردی محسوب شود. زیرا به این ترتیب توانسته‌اند بین مردم ترس و واهمه را اشاعه دهند، وقت و سرمایه نیروهای امنیتی را تلف کنند و باعث نابسامانی و وخامت کلی اوضاع شوند (برای مثال پرواز هواپیماها در ایام تعطیلات لغو شود.) تروریستها می‌توانند مردم را نسبت به گفته‌ها و روشهای نهادها و یا دولت، بی‌اعتماد سازند و باعث شوند که مردم در آینده به اطلاعاتی که آنها ارائه می‌دهند بی‌اعتنا شوند. تروریستها همچنین می‌توانند از همان اطلاعات ارائه شده موجود، به نفع خود به گونه‌ای بهره بگیرند که توجه مردم را از هدفی که برای حمله مد نظر دارند دور کنند. آنها از ابزار ترس و وحشت برای رسیدن به اهداف خود استفاده می‌کنند. هر اقدامی که آنها انجام دهند و باعث ایجاد وحشت و تردید شود، برای آنها موفقیتی نسبی محسوب می‌شود. سیاستمداران، کارشناسان رسانه‌ها، دانشگاهیان و ... نیز همواره این کلیشه را تکرار کرده‌اند. اما متأسفانه این گفته بی‌فایده است زیرا خارج از متن‌ شامل بی‌نهایت منهای متن شما است. از آنجایی که تروریستها از فنون مختلف فریب استفاده می‌کنند، مشکل مزبور ملموس‌تر می‌شود.24   ملاحظات اخلاقی فریب اگر ما در مورد جنبه‌های قانونی و اصول اخلاقی فریب، صحبتی به میان نیاوریم بحث ما در مورد بنیان فریب ناقص خواهد بود. همانطور که انتظار می‌رود، برای مدتها در این زمینه اختلاف نظر قابل ملاحظه‌ای وجود داشته و هنوز هم برخی از این اختلافات اساسی پا برجاست. جالب است که محدودیتهای قانونی استفاده از فریب نسبتاً واضح و صریح است. قوانین غیرنظامی در خصوص استفاده از فریب نظامی، محدودیتهای کمتری را اعمال می‌کنند. تا زمانی که فرد قسم خورده در دادگاه یا در هر مکان دیگری که از نظر قانون ملزم به راستگویی است، دروغ نگفته باشد، قوانین غیرنظامی نمی‌توانند بر فریب نظامی اعمال شوند. به گفته حقوق‌دانی برجسته، هیچ اصلی را در قانون اساسی نمی‌یابید که تصریح کند رئیس و یا قوه مجریه باید حقیقت را بگویند.25   اما قوانین بین‌المللی در این زمینه محدویتهای بیشتری را اعمال می‌کنند. در کل، کشورهای مختلف محدودیتهای تعیین شده در کنوانسیونهای ژنو یا لاهه را که طی 140 سال گذشته وضع شدند، مراعات می‌کنند. در مجموع این کنوانسیونها و محدودیتها قوانین جنگ را تشکیل می‌دهند که نیروهای نظامی به آنها پایبنداند و آنها را به صورت آیین‌نامه‌هایی تدوین کرده‌اند. در ارتش امریکا،‌ این اطلاعات در آیین‌نامه 27-10 با عنوان قوانین جنگ در خشکی گردآوری شده‌اند.26   محدودیتهایی که بر نیرنگها( ) یا حیله‌های جنگی( ) اعمال می‌شوند ممنوعیت خیانت یا پیمان‌شکنی را شامل می‌شود. نمونه‌هایی که برای این مورد می‌توان نام برد عبارتند از: استفاده دروغین از پرچمهای نشان‌دهنده توقف جنگ، پوشیدن یونیفرم نیروهای طرف مقابل، استفاده از رنگهای مخصوص طرف مقابل به هنگام نبرد، تغییر قیافه و جا زدن خود به عنوان امدادگر بین‌المللی یا استفاده از بیمارستانها و یا مکانهای حمایت‌شده دیگر برای مقاصد نظامی. موارد ممنوع فوق کاملاً واضح و آشکاراند.27   زمانی که ما در مورد ملاحظات اخلاقی فریب صحبت می‌کنیم، با مشکل بغرنج توجیه اجرای فریب مواجه می‌شویم. متأسفانه (یا خوشبختانه)، حقوقدانان،‌ فیلسوفان و عالمان اخلاق در زمینه ملاحظات اخلاقی و ابعاد معنوی فریب، هم‌عقیده نیستند. در این خصوص دو رویکرد وجود دارد که عبارتند از مکتب آرمانگرا و مکتب واقع‌گرا. در زمینه تعریف این رویکردها نیز اتفاق نظر وجود ندارد هر کدام از این رویکردها زیرشاخه‌های متعددی پیدا کرده‌اند و گاهی نیز تحریفهایی در آنها به وجود آمده است. با تمام اینها، یک تفاوت اساسی بین این دو رویکرد وجود دارد که همه به آن اذعان دارند. آرمان‌گرایان امتیازات معنوی و اخلاقی را بر سلسله استانداردهای قطعی، مبتنی می‌دانند. اگر اطلاعات غیرواقعی و دروغ‌پردازی رفتاری نکوهیده باشد، اشکال مختلف چنین رفتاری نیز ناپسند و نادرست خواهد بود. اهداف ما نمی‌توانند توجیه‌گر ابزارهای مورد استفاده ما باشند. این موضوعی صریح و قطعی است و نمی‌توان هیچ استثنایی بر آن قائل شد.28   واقع‌گرایان یا عمل‌گرایان معتقدند در خصوص قضاوت در مورد فریب باید سود و زیان خود را بسنجیم. باید ببینیم که آیا سود به دست آمده از اعمال فریب بر بدنامی ناشی از آن اولویت دارد. ماهیت تحلیلی که برای پاسخ دادن به این پرسش انجام می‌گیرد و تشخیص سود و زیان به دست آمده از اجرای فریب، به نگرش و طرز تفکر تحلیل‌گر بستگی دارد. از دیدگاه واقع‌گرایان، ملاحظات اخلاقی فریب، هم به محیط و هم به ساختار ارزشی فرد تحلیل‌گر بستگی دارد.29   ملاحظات اخلاقی فریب، با ارزیابی سود و زیان آن برای اجرای عملیات فریب ارتباط تنگاتنگ دارد. پر واضح است که هیچکدام از طرفین تمایلی به اجرای عملیات فریبی که زیان آن بیشتر از موفقیت آن باشد، نخواهند داشت. رویکرد واقع‌گرایانه به ملاحظات اخلاقی فریب نیز، چنین مسیری را دنبال می‌کند ـ و گاهی نیز ممکن است این ملاحظات با ملاحظات عملیاتی بر هم منطبق باشند.30   یکی از دلایلی که ملتها با اعمال محدودیتهای بین‌المللی یاد شده علیه نیرنگ موافق‌اند این است که با نگاهی واقع‌گرایانه معلوم می‌شود که مشکلات ناشی از این اقدام بسیار بیشتر از دستاوردهای آن است. برای مثال محدودیتهای اعمال شده در زمینه استفاده از بیمارستانها با علایم امدادگرایان بین‌المللی برای پوشش نظامی، نشان می‌دهد ملتها به امنیت چنین سازمانهای حیاتی، بسیار بیشتر از دستاوردهای محدود چنین سوء استفاده‌هایی، اهمیت می‌دهند. حتی مکتب واقع‌گرایی نیز به ضررهای اخلاقی بالقوه ناشی از هر عملیات فریب، واقف است. هر سازمان سیاسی یا نظامی که در زمینه اطلاعات نادرست فعالیت می‌کند تا حدی اعتبار خود را از دست می‌دهد. برای آنان که به خاطر تحت تأثیر قرار دادن افکار عمومی یا بین‌المللی، دست به فریب می‌زنند خدشه وارد شده بر اعتبارشان می‌تواند ویرانگر باشد. زمانی که در اوایل سال 2002 مشخص شد که وزارت دفاع امریکا دفتری با نام دفتر نفوذ استراتژیک( ) تأسیس کرده است، این موضوع توجه بین‌المللی را به خود جلب کرد. هرچند سریعاً اعلام شد که این سازمان برای اجرای فریب تأسیس نشده اما منابع رسانه‌ای ضمنی بیان کردند که این دفتر برای رسانه‌های خارجی اطلاعات تحریف شده، ارائه خواهد کرد. تکرار اتهامات رسانه‌ها و تکذیب کردن وزارتخانه مزبور، در نهایت به بسته شدن آن منجر شد. حتی نمود فریب نیز می‌تواند هزینه‌بر باشد.31   این گفته در جوامعی که مطبوعات آنها از دیرباز آزادی بیان داشته‌اند، بیشتر صدق می‌کند. توانایی عموم مردم برای اتخاذ تصمیمهای آگاهانه در مورد خط مشیهای سیاسی یا نظامی به وجود رسانه‌های مطلع بستگی دارد. زمانی که نیروی نظامی کشوری به گمراه کردن عموم مردم اقدام می‌کند یا با انجام کاری غیرمستقیم قصد گمراه کردن آنها را داشته باشد، تصور اینکه چنین اقدامی می‌تواند به دلیل داشتن دستاوردهای زیاد، توجیه شود، بسیار مشکل است. مطلب یاد شده به این معنا نیست که واقع‌گرایان می‌توانند حق سازمانهای نظامی برای اجرای عملیات فریب را نادیده بگیرند، بلکه آنها معتقدند این سازمانها باید سود و هزینه چنین عملیاتهایی را دقیقاً ارزیابی کنند و از آنها فقط برای فریب دشمن، استفاده کنند نه برای فریب مردم کشور خود. مواجهه با فریب هرگز روش جامع مکتوبی برای مواجهه با فریب ارائه نخواهد شد. زیرا فریب یک موضوع سیال،‌ پویا و نسبی است. در واقع این باور که یافتن روشی برای مواجهه با فریب میسر است، نشان‌دهنده درک نکردن ماهیت آن است. با این همه ارائه برخی ملاحظات، مفید است. در طی سالهای متمادی بسیاری از کارشناسان شعار کالج فیبر( ) را مبنی بر اینکه آگاهی توانایی است، نقل کرده‌اند. این شعار از فیلم خانه (قلعه) حیوانات( ) برگرفته شده است. هر چند این شعار به دلیل تکرار زیاد اهمیت گذشته خود را از دست داده است، اما در خصوص فریب کاملاً صدق می‌کند. هر چه آگاهی ما در مورد رقبا‌ و حوادث پیش روی بیشتر باشد، می‌توانیم برای رویارویی با فریب آماده‌تر باشیم. درک مقاصد و توانمندیهای دشمن می‌تواند ما را در تعیین حدود کلی اهداف و عملیات ‌آنها یاری کند. هرگز بر روشهای جمع‌آوری داده‌ها یا منابع اطلاعاتی محدود، متکی نباشید. هر چه منابع ما متعدد باشد، ارزیابی داده‌ها دقیق‌تر خواهد بود و هرچه آگاهی ما بیشتر باشد، امکان ارائه مطالب تحریف شده طرف مقابل محدودتر خواهد بود و همچنین هر چقدر بیشتر بدانیم احتمال پی بردن ما به جعلی بودن اطلاعات ارائه شده، بیشتر خواهد شد. بخشی از دانش ما باید آگاهی در مورد خودمان باشد. باید از پیش‌فرضهای ذهنی، تعصبات، تشکیلات و فرهنگ خود، آگاه باشیم. باید نسبت به قرینه‌سازی( ) هوشیار باشیم. اگر فردی فرض کند که دیگران نیز عملکردی مشابه عملکرد او خواهند داشت به سوی خودفریبی( ) گام برداشته است. این توصیه دیرینه اطلاعاتی که دشمن خود را بشناسید، باید توصیه به مطالعه روشهای فریب دشمن را در خود بگنجاند. در طول جنگ سرد، سازمانهای اطلاعاتی غرب، دکترینهای اطلاعات غیرواقعی( ) و فریب( ) شوروی سابق را مطالعه کردند. این مطالعه در کشف و مقابله با بسیاری از فریبها مفید واقع شد، اما این آشنایی به رفع تهدید نبردهای فریب منجر نشد. چنین مطالعاتی نمی‌توانند برای همیشه جامع و کامل باشند زیرا همواره فنون و رویکردهای جدید و غیرمنتظره‌ای در حال شکل‌گیری و ظهوراند. نتیجه‌گیری فریب در شکلها و گونه‌های مختلف یافت می‌شود و برای تأمین اهداف متعددی با روشهای مختلف به کار گرفته می‌شود. فریب دو نوع است، فعال یا غیرفعال و در سطوح مختلف مورد استفاده قرار می‌گیرد. به طور خلاصه باید گفت که در مورد فریب باید مطالب زیادی یاد بگیریم. هرچند آموخته‌های قبلی ما در مورد فریب کلی است اما در زمان حاضر نیز می‌توانند بسیار مفید واقع شوند. ما سعی کرده‌ایم با استفاده از واژه‌های جدید، روشها و سطوح مختلف اطلاعات نادرست را توصیف کنیم. این اقدام بسیار مفید است. ما به مضرات قرینه‌سازی و اختلالات شناختی، واقفیم. ما ترکیب روشهای اطلاعاتی را نیز ضروری و حیاتی می‌دانیم، اما علی‌رغم این آگاهی‌های خود نمی‌توانیم با اطمینان بگوییم که احتمال فریب خوردن ما وجود ندارد. این مشاهدات ممکن است حتی برای فرد عادی که در مورد فریب مطالعه می‌کند، به خودی خود مشهود و آشکار به نظر برسد، بنابراین ممکن است تکرار این عبارات بدیهی، غیرضروری بنماید. پاسخ به این موضوع ساده است. در عملیات فریب موفق، مجری عملیات امیدوار است از یک یا چند مورد از این بدیهیات غافل نشود.   منابع 1. در خصوص مفاهیم فریب به منابع زیر مراجعه شود: Colonel Michael Dewar, The Art of Deception in Warfare, Newton Abbot, Devon, UK: David & Charles Publishers, 1989, pp. 9-22; Jon Latimer, Deception in War: The Art of the Bluff, the Value of Deceit, and the Most Thrilling Episodes of Cunning in Military History, from the Trojan Horse to the Gulf War, Woodstock, NY: The Overlook Press, 2001, pp. 1-5; and James F. Dunnigan and Albert A. Nofi, Victory and Deceit: Deception and Trickery at War, San Jose, CA: Writers Club Press, 2001, pp. 1-31. 2. Marco Ferrari, Colors for Survival: Mimicry and Camouflage in Nature, Charlottesville, VA: Thomasson Grant & Howell, 1993. How examples in nature have affected military deception is discussed in Guy Hartcup, Camouflage: A History of Concealment and Deception in War, New York: Charles Scribner’s Sons, 1980, pp. 9-11; and in J. Bowyer Bell and Barton Whaley, Cheating and Deception, New Brunswick, NJ: Transaction Publishers, 1991, pp. 48-52. 3. Latimer, pp. 71-100; while Bell and Whaley, pp. 45-74, discuss characteristics of types of deception. 4. برای آشنایی با این بحران به منبع الکترونیکی زیر مراجعه شود: http://www.digitalhistory.uh.edu/database/article_ display.cfm?HHID=316, accessed July 20, 2004. در مورد عقاید مختلف در خصوص بحران فوق به منبع زیر مراجعه کنید: Archie P. McDonald, ed., The Mexican War: Crisis for American Democracy, Lexington, MA: D. C. Heath, 1969; and Ramon Eduardo Ruiz, The Mexican War: Was it Manifest Destiny? New York: Holt, Rinehart and Winston, 1963. 5. President McKinley’s “Report on the Findings of the Sampson Board’s Inquiry into the Maine’s Loss,” March 28, 1898, accessed at http://www.spanamwar.com/McKinleymaine.htm, July 15, 2004. 6. Philip Knightley and John Pilger, The First Casualty: The War Correspondent As Hero and Myth-Maker from the Crimea to Kosovo, Baltimore: Johns Hopkins University Press, 2002. 7. John F. Bratzel and Leslie B. Rout, Jr., “FDR and the ‘Secret Map’,” The Wilson Quarterly, Vol. 9, New Year’s 1985, pp. 167-173. 8. “Ex-British Agent,” Foreign Intelligence Literary Scene, Frederick, MD: University Publications of America, December 1984, pp. 1-3; “President Roosevelt’s Navy Day Address on World Affairs,” The New York Times, October 28, 1941; and Mark Weber, “Roosevelt’s ‘Secret Map’ Speech,” The Journal for Historical Review, Vol. 6, No. 2, Spring 1986, p. 125. 9. Michael Beschloss, Mayday: The U-2 Affair: The Untold Story of the Greatest US-USSR Spy Scandal, New York, Harper Collins, 1987. 10. Robert McNamara’s : CNN series “The Cold War,” at http://www.cnn.com/SPECIALS/cold.war/episodes/12/interviews/mcnamara/. 11. The Department of Defense Dictionary of Military and Associated Terms, June 9, 2004, http://www.dtic.mil/doctrine/jel/doddict/. 12. Latimer, pp. 6-36; Dewar, pp. 23-34; and Dunnigan and Nofi, pp. 32-109. 13. Donald C. Daniel and Katherine L. Herbig, Strategic Military Deception, Oxford, Pergamon, 1982, pp. 5-7. 14. Roberta Wohlstetter Pearl Harbor: Warning and Decision, Stanford, CA, Stanford University Press, 1962. 15. The British official history, Michael Howard, British Intelligence in the Second World War, Vol. 5, Strategic Deception, London, HMSO, 1990; Anthony Cave Brown, Bodyguard of Lies, New York, Harper & Row, 1975; and in Thaddeus Holt, The Deceivers: Allied Military Deception in the Second World War, New York, Scribner, 2004. 16. Alfred Price, Targeting the Reich, London: Greenhill Books, 2003, p. 86; and Seymour Reit, Masquerade: The Amazing Camouflage Deceptions of World War II, New York: Hawthorn, 1978, photographs following p. 90. 17. عالمان مذهبی موضوع گیدئون( ) در عهد عتیق و عالمان کلاسیک مثالهایی مانند اسب تروا و فریبهای به کار رفته توسط سزار را مطرح می‌کنند. برای مطالعه خواستگاه دکترینهای فریب ر.ک. به: Stratagem and the Vocabulary of Military Trickery, Leiden: E. J. Brill, 1988. 18. یک خلبان نیروی هوایی امریکا در جنگ جهانی دوم توضیح داد که نیروهای اطلاعاتی امریکا به وجود هواپیماهای ساختگی نیروهای ژاپ نام منبع: عبدالحسین ح
  12. سلام . فتح عزیز .. [quote]ما موضوع چیز دیگری هست و اون ایجاد بهانه جدید و راه انداختن پرونده ای جدید برای ایران شاید در کنار پرونده هسته ای و فشار همه جانبه بر ایران .این بار این فشار از جانب تمام کشورهای همپیمان و هم راه غرب خواهیم بود. این بار باید منتظر یک جنگ احزاب واقعی در صحنه بین المللی و سیاسی اقتصادی باشیم.تعرضات مرزی ، فحش و بد و بیراه ، ادعاهای بی پایه و اساس ، تنش ، خرید سلاح ، ادعای مالکیت و خودمختاری بخش هایی از کشورمون و نمونه های اون رو داریم در آذربایجان و امامرات می بینیم و قطر و.....هم کم کم باید وارد بازی بشن. هدف آمریکا و غرب همیشه این بوده بازی دو سر برد.اگر این طرح ها مثبت باشه براشون و بدون درگیر ینظامی هدف رو به دست بیارن عملا ضربه ای زدن و اگر هم از راه سیاسی اقتصادی پیش نرن و درگیری پیش بیاد باز برد با اونهاست عین زمان جنگ ایران و عراق دور می شینن و ماجرا رونگاه می کنن و ترفند مهار دو جانبه رو به کار می برن. در هر صورت برد با غرب هست. [/quote] بزار از یک منظر دیگه به این ماجرا نگاه کنیم ؛ کشور های عرب حوزه خلیج فارس در این کوران اغتشاشات دچار گسست ها مشکلات درونی بسیاری با مردمان خودشون هستن که جنبه وحدت حول حاکمیت فعلی رو داره منحط میکنه .. لیکن برای صدور وضعیت بحرانی درون خودشون بخصوص حاکمیت های پیر و آخر کار عربستان و بحرین و در آینده همین تعارضات در امارات و قطر نیاز دارند تا یک دشمن خارجی پیدا کنند و ریشه تخاصمات درونی خودشون رو به اون ربط بدن ! و با حمله سیاسی به اون و تقویت ملی گرایی و اینکه امنیت شما مردم عرب با حفظ این حکام پیوند خورده جنگ و جدل سیاسی و یا حتی نظامی هم راه بندازن !هر چند که شرایط رسیدن به عمل چندان ساده نیست و بستگی به مقولات درونی این کشورها داره " مثلا اگر شکست بخورن ملتهاشون بیشتر سرخورده میشن و ..." و عجیبه که اسراییل رو گم کردن ! .. پس اینها همش بقول معرف زرت بیخود و بی اساس هست و کاملا واضحه که پروژه ای صهیونی باید باشه ؛ و اگر لحظه ای بخواد عملی بشه بدبختیش برای همون حکام براه اندازنده اش هست ؛ نمود بارز اون صدام که پس از ناتوانی در برابر ایران برای جبران خوی ارضا نشده وحشیگری ملت عرب !! و افزودن بر افتخار ملی ش دست به حمله به کویت و ضعیف کشی زد ! و نتیجه بدتر شد ... این خواص اعراب در جنگ های مختلف اثبات شده است که اگر پس از بحرانی به توافق نرسن به سرعت به جون هم میفتن ! هر چند که فعلا افسارشون در دست صهیونیست هاست . ---------- اگر نگاهی به 20 سال آینده داشته باشیم الان در گردنه گذار از مونارچی های عرب هستیم که نباید فی الحال ریشه های خصم با ایران دوانده بشه که در دولتهای بعد به نحو دیگری بهش پرداخته بشه ...
  13. [quote][quote][url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/_DSC0793.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb__DSC0793.jpg[/img][/url][/quote][b] رادار ملي[/b] [/quote] antps 43 !
  14. worior

    اخبار مرتبط با سياست خارجي كشور

    سلام .... [quote] برادر ابراهيم! خوشحالم كه در محضرتون تلمذ كنم! [/quote] اختیار دارین ؛ هم کلام شدن با شما افتخاریست برای من .. [quote] فكر نميكنيد، مساله سوريه ديگه پيك خودش رو رد كرده؟ به نظرتون، امروز كوفي عنان، اون كاري رو انجام نميده كه سران عرب عرضه اش رو نداشتن؟ بايد كمي جمع و جور بشه و روابط نرمال بشه كم كم. [/quote] عمرا اگر بتونم چنین فکری بکنم ؛ الان بیشتر از اونی که بخواهیم بگیم مسئله سوریه حل شده است باید بگیم مسئله " اصالت جریان " مطرحه ... بهتر بگم... ؛ توجه داشته باشین که اشوب های سوریه پراکنده ، بدون برنامه ریزی ، بدون وحدت رویه ، بدون یک پشتوانه ایدولوژیک و میشه گفت متاثر از جریانهای سیاسی و بی سرانجام انقلابات خونین کشورهای عربیه ؛ بنابراین سوریه میتونه با کنترل این جریان و صبر کردن تا مشخص شدن نتیجه لیبی مصر و یمن و نزدیک شدن بهار به پاییز ..... پشتوانه ایدولوژیک این جریانات رو در هم منهدم کنه ؛ ولی غرب به این سادگی کنار نمیکشه که سوریه بتونه با استفاده از ارتش به قصابی جریان معارض و حذف معنویشون بپردازه ؛ غرب به خوبی فهمیده که بشار کنار رفتنی نیست ، حامیان سرسخت و زیادی داره که میتونه باعث یک جنگ داخلی بسیار عظیم تر از لیبی و خطرناک تر از اون بشه که هیچ طرفی در اون دارای مشروعیت محض مثل مخالفان قذافی نباشه؛ و طبیعیه که با سیاسی کاری فعلی هم چیزی پیش نمیره . به همین خاطر نیازه که کمی بلند تر به قضیه نگاه کنن ... اینجا مسئله ای که مطرح میشه پی ریزی یک جریان سیاسی دارای پشتوانه مردمی و انقلابی خشن هست که تعداد زیادی کشته داده ! اگر غرب بخواد عاقلانه مسئله رو حل کنه رویه " اصالت دادن به این جریان " رو با استفاده از انواع روشهای تبلیغات سیاسی پیگیری خواهد کرد ... غرب کنار نکشیده بلکه فرصتی فراهم آورده که این جریان تجدید حیات کنه ، تبلیغات و یارگیری مجددش رو آغاز کنه هم از بدنه حاکمیت و هم از میان مردم ! نیازه تا کار فرهنگی رسانه های غرب به شکلی حساب شده شروع بشه و افزون بر اینها شیره اقتصاد سوریه هم کشیده بشه ؛ ... همه اینها فرصت هایی هست که باعث میشه دستگاه امنیتی اطلاعاتی سوریه نهایت وحشت رو در جامعه سوری پیاده کنه و جریان معارض آزادی بخش تلقی بشه و قص علی هذه .. که بهتره بگیم داستان تازه شروع شده ... [quote]امتياز رو ميدن براي چي؟ اگر به قول شما قرار بر محور درگيري قرار دادن ايرانه، ديگه چه نيازي به امتياز دادن هست؟ [/quote] حسن نیت ! ... غرب میدونه که دیگه نمیشه با این وضعیت پیش رفت و این ماجرا یا در جنگ و یا در صلح باید خاتمه پیدا کنه ؛ هیچ بعید نیست که حاکمیت ایران در صورت استیصال اقدام به ابراز خصم در منطقه خلیج فارس بکنه ؛ چه بسا شواهدی هم به غرب نشون داده ؛ اما افکار عمومی بین المللی کاملا این مسئله رو درک میکنند که جنگ با ایران بر سر مسئله هسته ای مشروعیت نداره و حتی منجر به ساخت و گسترش چنین تسلیحاتی میشه و الی آخر ... توجه داشته باش به این مسئله که غرب میتونه با دادن حق داشتن تاسیسات غنی سازی و کنترل شدید اون براحتی و بصورت عقلایی میتونند از دستیابی ایران به بمب جلوگیری کنه ! حداقل تا زمانی که جنبشی مثل حزب الله بیخ گوش اسراییل مجهز به چنین سلاحی نشده ... پس اگر با سوریه جنگی در بگیره طبعا اسراییل هم وارد درگیری با حزب الله خواهد شد و شلیک چند تا موشک به ایران پروسه ورود ایران به جنگ گسترده رو بخاطر شرایط اقتصادی داخلی خودش و بین المللی با مشکلات اساسی مواجه میکنه ! نکته ای که مطرحه این موشک اندازی سبب میشه تا دو یا سه سال ایران به بمب دست پیدا نکنه و یا نتونه بمبی که تاثیر گذار و قابل صدور باشه رو بسازه و حتی چنین کاری شرایط تحریمی بدتری رو هم برامون درست میکنه و گذشته از این زمان هم شرایطی بوجود خواهد آورد که قائله حزب الله و سوریه ختم بشه ؛ زین پس دستیابی ایران به بمب برای غرب فقط یک چالش فنی در برخورد با مسئله ایران فراهم میکنه ... که میتونند پس انتخابات ایران و مسایلی رو در اقتصادی کشورمون که بوجود آوردن و آوردیم یک جریان کاملا عقلگرای ملی گرا بدون هیچ آرمان دینی بر کشور حاکم کنند ! البته بدون هیچ کار فرهنگی !! چون شواهدی هست که روند تحولات به سمت چنین دولتهایی در آینده ایران رو پیش بینی میکنه ! در اون زمان دیگر ایران شبیه به پاکستان دارای سلاح هسته ای خواهد بود که عمیقا درون مشکلات اجتماعی و اقتصادی فرو رفته و ...... چنین زمانی هنگام آغاز مذاکرات صلح و دوستی و بخشش رافت و یا اینکه ابراز خصومت رفقای غرب و دستیابی دست جمعی این عزیزان به سلاح هسته ای و تقابل عمیق با ایران هست ... شاید در تحلیلهای فوق فاکتور اقتصاد غرب دیده نشده باشه ؛ و بخصوص اینکه الزاما برخورد ایران با مسایل اینچنین نشه و صحنه تقابل نظامی غرب در سوریه و لبنان هم با شکست مواجه بشه ...
  15. worior

    اخبار مرتبط با سياست خارجي كشور

    سلام ... مصطفی بای عزیز ... [quote]در فرمايش جناب سعيد، هرچند كه با مقداري غلو همراه شده و البته دوستان هم از همين قضيه استفاده كرده و پاسخ غلو ايشون رو (و نه پاسخ فرمايش ايشون رو) دادن، مهمترين نكته بحث انتقال هزينه از توليد كننده به مصرف كننده‌اس. [/quote] [quote]قطعاً افزايش قيمت انرژي در جهان به ضرر اقتصاد جهاني هست. ولي چيزي كه مسلم‌تره اينه كه ضرر اين مسئله براي كشورهاي مصرف كننده‌ي نهايي به مراتب بدتر و فجيع‌تر از كشورهاي توليد كننده‌اي هستن كه هرچند تورم رو تحمل مي‌كنن، ولي امكان انتقالش به مصرف كننده رو دارن. ولي مصرف كننده چطور؟! [/quote] آقا مصطفی شما که خودت دستی بر علم اقتصاد داری و میدونی که مسئله کالای جانشین ! و رابطه کاهش خرید با افزایش قیمت چیه ! ... وقتی گوجه شده کیلویی 2500 تومن ! چیزی که تا دیروز 300 تومن و کمتر بود طبیعیه که مصرف بسیاری از کالاهای وابسته و مکمل مثل ساندویچ و به طبع اون نوشابه و فروش رستورانهاو ... و. ... کم میشه ! مردم که مریض نیستن که حتما مصرف کنن ! و گاهی اوقات این افزایش قیمت به حدی میرسه که اگر بخواد کمر مصرف کننده رو بشکنه نمیتونه !! مگر زمانی که کمر تولید کننده و سرمایه گذار هم شکسته بشه ... اما این بدتر شدن وضع مربوط به ما نیست بلکه یک مسئله فراگیر و جهانی هست بخصوص در زمانی که مسئله اقتصاد با نفت و هر دوی اینها با مسئله امنیت پیوندهای عمیق دارند ... [quote]اين يه اصل اقتصاديه و نسبتي در اقتصاد وجود داره به نام «تراز پرداخت»‌ كه به بررسي موازنه‌ي بين واردات و صادرات مي‌پردازه. هرقدر اين تراز بيشتر مثبت باشه، نشان دهنده‌ي فزوني صادرات بر واردات و هرقدر منفي‌تر باشه، نشان دهنده‌ي چربش واردات بر صادرات هست. در اصل تراز پرداخت هست كه سوددهي تجارت خارجي كشورها رو به نمايش مي‌ذاره و قدرت اقتصادي‌شون رو نشون مي‌ده. والا تمامي كشورها، حتي فقيرترين كشورها هم صادرات صرف ندارن و يا واردات صرف. متأسفانه اين تراز درخصوص كشور عزيزمون، وضع چندان جالبي نداره. [/quote] مصطفی جان شما خودت بهتر میدونی یکی از بارز ترین مشکلاتی که هیچ وقت اجازه سر پا شدن صادرات غیر نفتی رو به ما نداده همین مسئله تراز تجاری هست ... طبیعیه وقتی که شما با کشوری مثل ترکیه یا .... روابط تجاریت رو بر اساس تراز تجاری تنظیم میکنی نمیتونی غیر از نفت و منابع اولیه خاصی که صادر میکنی چیزی اضافه به اونها بفروشی ! چون از شما نمیخرن !!! مگر اینکه بسیار ارزانتر و بهتر از سایر فروشنده ها بتونی تولید کنی .. این تراز تجاری یک مسئله دو طرفه است و اون کشورها هم با شما ترازشون رو تنظیم میکنن و ناچارا نمیتونید به یک کشور هم نفت صادر کنین و هم کالای غیر نفتی .... [b]گریپن عزیز ....[/b] [quote]البته برنامه هسته ای ما هم در طی این سالها بی وقفه جلو رفته و دورنمای اون هم مشخص شده، خبر چند روز پیش مربوط به تولید سوخت مجازی نیروگاه اراک که خاطرتون هست، با توجه به حرکت هسته ای کشور و عزم مسئولین بعیده که نظام بخواد در این مورد عقب نشینی کنه که انشاءا... چنین هم خواهد بود. پس گزینه مذاکره برای خرید زمان (بنا به گفته دوستمون برای هر دو طرف) محتمل تره. [/quote] سوخت راکتور اراک که از نوع آب سنگین هست اگر اشتباه نکنم اورانیوم 95 درصد غنی شده است ! و طبق اصول آژانس هم به احتمال زیاد میشه به این سمت رفت ! ... . . . . ---------- اما مسئله اصلی این مذاکرات خیال انگیر که اگر هر دوطرف از اون راضی بیرون بیان مشخصا وضعیت خاور میانه به خصوص سوریه است ! .. یه پیشبنی میکنم که نظر دوستان رو بدونم .؛ اگر جنگی قرار برگرفتن با سوریه توسط غرب هدف گذاری شده باشه احتمال ورود ایران به اون توسط غرب پیشبینی میشه بخصوص بسته به میزان گستردگی اون .. در چنین شرایطی دادن هر امتیازی به ایران و پذیرش هر حقی از اون هیچ شکستی برای غرب به دنبال نداره ! چرا که در صورت بروز چنین جنگی ایران رو محور درگیری قرار خواهند داد و چند کروز هم حواله مرزهای ایران و احتمالا تاسیسات هسته ای میکنن ! و البته به بهانه ای که قبلا بدست آوردن ... مطمئنا در شرایط بسیار بد اقتصادی هیچ یک از طرفین درگیری تمایلی به تداوم اون نخواهند داشت و این جنگ بسیار کوچک به سرعت تمام خواهد شد ؛ بنابراین خرید زمان برای تخیله توان اقتصادی سوریه و ایران و افزایش ناآرامی در این کشورها سود آور خواهد بود بخصوص برای فرضیه های قابل اجرا پس از چنین درگیری هایی ... این رو باید دونست که اقتصادی چیزی نیست که به سرعت طی 5 یا 6 ماه درست بشه ولی شاید بتونه به تعادلی دست پیدا کنه که در این زمان بخصوص دوره اجرای طرح های تحول اقتصادی در ایران بعید به نظر میرسه ....
  16. سلام و تشکر ... جناب ایلومیناتور روی این جمله که در ادامه خدمتتون عرض میکنم کمی تامل کنین و بعد مسایل رو از این زاویه مورد بررسی قرار بدین ... بازدارندگی در زمان و موقعیتی که هیچ وقت هیچ جنگی رو نمیشه ممکن دونست ! چه رسد به پیش بینی !! عملا هیچ سودی نداره بخصوص بین کشورهایی که از سربازهاشون هم نارنجک هسته ای دارن !! .. طبیعیه که وقتی جنگی نخواد صورت بگیره تقلای تکنولوژیک فقط برای بروز نگهداری همین توان نجنگیدن هست ! در این زمان مسایل بیشتر از اونکه بخوان عملی بشن و حتی لحظه ای به اجرا دربیان بیشتر جنبه روانی و رسانه ای دارن ؛ اگر این منظر به قضیه نگاه کنی همه چیز تغییر میکنه ... مسلما 99.8 درصد مردم اروپا و امریکا نه میدونند که مرو چیه و نه میدونند که فرق اسکندر و تندر و یا لورا کجاست .... امروز کل پهنه دنیا به یک شبکه اقتصادی بسیار عظیم وابسته است که توسط دولتهای دمکراتیک ضعیف ! اداره میشه که هدفشون بقای قدرت و حفظ ساختار سیاسیشون بر پایه جلب نظر مردم و حفظ سرمایه قشر سرمایه دار هست ... اینجا طبیعیه که تراکم قدرت نظامی در دو یا چند کشور مشکل ساز هست که حالا باید به فوتبال اینها هم نگاه کرد ...
  17. با تشکر ... به کابل های پشت ویوگاید در این تصویر نگاه کنین ؛ یکی از چالش های سخت افزاری طراحی آنتن های آرایه ساختن همین صفحات و اتصالات اونها هست ؛ کافیه اتصالی نیم میلیمتر کم و زیاد باشه تا تاخیر فاز پیش بیاد بخصوص در دامنه بسیار کوتاه 8 تا 12 گیگاهرتز باند ایکس و توجه داشته باشین که ارسال موج همفاز به 250 کیلومتر فاصله در صورت داشتن تاخیر فاز چه فجایعی در محاسبات درست میکنه ! .. و بسیار مهمتر عایق کاری اون اتصالات از نفوذ امواج مزاحم ... [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/f14_01%7E0.jpg[/img]
  18. worior

    مقایسه سوخو 25 با آ -۱۰

    فراگ فوت برتری های بسیاری بر تاندربولت داره که (البته از نقطه نظر تسلیحاتی هست نه برتری های پروازی خود جنگنده) که اینجا شمرده نشده ؛ - قابلیت حمل رادار کوپیو ؛ - امکان شلیک آر 77 که موشک راداری هست ؛ - امکان حمل و شلیک آر 73 با برد بیشتر از سایدویندر درهر نوع ماموریتی ؛ - امکان درگیری دریایی و فراساحلی و شلیک انواع موشکهای ضد کشتی (عملیات دریایی) ؛ - امکان شلیک تعداد بیشتری موشک ضد تانک (ویخر) نسبت به تاندربولت؛ البته در صورتی که تاندربولت بتونه هلفایر شلیک کنه مسئله برابر میشه ؛... [quote]سوخو 25اصلا قابل قیاس نیست با آی 10 چون فقط حمل مهمات نیست که بنظرم سوخو 25 یک آهن پاره ایی بیش نیست چون اگه سرعت زیادی داشت میشد در جنگهای امروزه ازش استفاده کرد چون با این سرعت میشه یه توپ 23 م.م ضدهوایی شکارش کرد تا برسه موشکهای هوایی[/quote] - سرعت تاندربولت از قرار ملعون از فراگفوت کمتره .. - ضمن اینکه برای عملیات شکار تانک و کلا زمینی امکان حرکت فراصوتی نیست و سعی میشه تا در کمترین سرعت و بیشترین پایداری پروازی اهداف رصد و منهدم بشن چرا که در سرعتهای بالا خلبان امکان شناسایی و هدفگیری رو از دست میده و کلا رها سازی بمب هم زیر صوت انجام میشه ؛ و عمرا هواپیمایی پیدا بشه که در سرعتهای فراصوتی مانور بزاره ! بلکه در فراصوت فقط حرکتهای مستقیم انجام میشه و هرگونه مانور اگر بدنه رو منهدم نکنه خستگی شدید سازه بوجود میاره ؛ .. این هم تصاویر تست کالیبر 20 روی بدنه کاکپیت فراگفوت ؛ [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/snapshot20130117002139.jpg[/img] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/snapshot20130117002150.jpg[/img] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/snapshot20130117002211.jpg[/img] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/snapshot20130117002228.jpg[/img] این عکس رو یادم رفته بود بزارم - قدرت آتش ؛ [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/snapshot20130117003223.jpg[/img] جمله تصاویر فوق از مستند قدیمی دیسکاوری در مورد عملکرد سوخوی 25 در افغانستان و چچن گرفته شدن .
  19. سلام مجدد .. با اجازه از دوستان اول یه مقدمه کوتاه ...؛ موسیقی پدیده ای هست که جنبه احساسی و زیبایی شناختی داره ؛ و اتفاقا آهنگین خواندن قران توصیه شده و بر خلاف عمل ما آهنگین خوانده نشدن دعا هم توصیه شده ؛ علت اینکه توصیه بسیار شده قران آهنگین (دارای هارمونی و قاعده صوتی) خوانده شود افزایش جذابیت و گیرایی آن برای شنونده است ؛ ... پس در اثر گذاری موسیقی و نواهای آهنگین جای شکی نیست ؛ و اینکه این گیرایی برای شنونده است که از نوع آدمیزاد محسوب میشه نه فرشته و اجنه ؛ پس موسیقی در روان انسان تاثیر داره و تاثیری حقیقا اثبات شده در اشکال مختلف که شما عزیزان بهتر میدونین .. ضمن اینکه اینجا کسی با موسیقی و نوع اون مشکلی نداره ! و این مسئله قبلا توی سایت در موردش بحث شده . موسیقی سه لایه داره (آهنگ) (محتوا) (فرهنگ یا خرده فرهنگ)... - آهنگ که دارای انواع سبک ها روش ها نت ها و الات هست ؛ اینجا بحثهایی وجود داره ولی گرفتاری وجود نداره ! که نشه حلش کرد ! مثلا گفته میشه موسیقی راک متال و .. مشکل داره ! اما بیش از نیمی موزیک های صدا و سیما رو همین سبک تشکیل میده ! ضمن اینکه موسیقی پاپ بسیار شادی آور تر و محرک تر هست ! .. - محتوا که همون شعر و مضمونی هست که به همراه آهنگ و صدای خواننده بهش پرداخته میشه ؛ اینجا ممکنه مشکلی باشه که ربطی به نوع موسیقی نداره ؛ مثلا در موسیقی سنتی ما هم مواردی از توطئه دیده میشه که لازم به توضیح و معرفی کردنشون نیست ... - فرهنگ یا خرده فرهنگ ؛ توجه داشته باشین که کنشگران در موسیقی مثل رپ یا متال از نمادهایی بهره میبرند که در تعامل میان خودشون معنی دار هست و فرهنگ خاصی رو میسازه ؛ مثلا رفتارهایی سپاه پوستان آمریکایی دارند حرکات دست و لباسهایی که میپوشن و شکل خاص زیورآالات و ... جزو فرهنگشون محسوب میشه و رپ زبان ارتباطیشون هست ! . یا در مورد متال شکل پوشش ؛ رفتارهای پر انرژی که گویی یک کیلو دماغی کشیدن بالا همگی مبین نوعی فرهنگ هست . علاوه بر این موارد که جزو فرهنگ مادی محسوب میشن ؛ مسایل معنوی بین این اقشار حاکم هست ؛ خوانندگان رپ و متال به نوعی علاقه وافری به زیرزمینی بودنشون دارن بخصوص رپ ! چرا که اساسا این موسیقی اینطوری میتونه موجه باشه ؛ و این رو باید بدونیم که خواننده راک، رپ و متال اشعار و غزلیاتی که میخونه عمدتا مضامین اجتماعی سیاسی و فرهنگی دارند پس این افراد به نوعی جزو رهبران افکار عمومی محسوب خواهند شد که بحث بسیار مهمی در ارتباطات و جامعه شناسی هست و اینکه به این خاطر در تعامل یا تقابل با فرهنگ توصیه ای دولتی و سنتی جامعه در بیان از بدیهیات هست . به همین خاطر همیشه مشکلاتی در زمینه این نوع موسیقی ها وجود داره که از این منبع نشات میگیره ؛ اما نادانی و نداشتن علم کافی در نحوه برخورد با این خرده فرهنگ ها و بخصوص عدم مدیریت اونها باعث مشکلاتی خواهد شد که سرانجام موسیقی رو به یک شمشیر دولبه تبدیل میکنه . اما بحث اصلی تاپیک که باید بهش وارد بشیم ؛ [b]جنگ نرم و مهندسی موسیقی زیر زمینی[/b] ؛ هست .. پس اینجا در مورد اینکه متال خوبه یا بد ! رپ خوبه یا راک یا سنتی بحث نمیشه ! یعنی ما به تبلیغ و نقد موسیقی از منظر هنری نمیپردازیم ؛ بنابراین با توجه به موارد فوق اونچیزی که باید مد نظر داشت جنبه فرهنگی هست . لذا باید اینجا واژه ای رو تفسیر کنیم به اسم ؛ [b] ............................... صنعت فرهنگ .............................. [/b] این مسئله اصلی هست و باقی موارد ابزارها و آچار پیچگوشتی اون هستن نه خود معضل .. غربی ها بخصوص نئومارکسیست های یهودی مکتب فرانکفورت دیدگاه خاص ضد سرمایه داری نسبت به این پدیده دارند و ما ایرانی ها و مسلمانان هم دیدگاه خاص اجتماعی فرهنگی نسبت به این موضوع داریم که البته عمده نظریات ما قدیمی هست و جدیدها برگرفته از همین نظریه های مکتب فرانکفورت پیرامون صنعت فرهنگ هستن ؛ صنعت فرهنگ پدیده نوینی هست که دو کاربرد تاریخی در دوره معاصر ما داشته یکی در برابر کنترل روانی مردم آلمان اشغال شده پس از جنگ و دیگری در تقابل با شوروی سابق ! با استفاده از متال ، پانک راک و ... و امروز هم در تقابل فرهنگی با مردم خاورمیانه و چین ! که به وضوح امروز شاهدیم ... صنعت فرهنگ ابزاری کلی تر هست که انواع موسیقی ها تا ستاره سازی و تولیدات حرفه ای سرگرمی صوتی تصویری رو در خودش جا داده ؛ ولی عمده تکیه اش بر موسیقی نوین یا موزیک ویدیو هست و سنتی و پاپ و راک متال و ... سرش نمیشه بلکه هدف خاصی رو دنبال میکنه که روزگاری در برابر شوروی سابق تعریف خاصی داشت و امروز در برابر ما تعریف دیگری ... دوستان اگر حوصله و علاقه به این موضوعات دارند به جستجو بپردازند و تاثیرات موسیقی های آمریکایی در آلمان و بعد در برابر شوروی سابق و جمهوری های استقلال یافته بپردازند ؛ ... ضمنا به شیوه عملکرد رسانه های شوروی و دستگاه های نظارت فرهنگی شوراها بر جماهیرشوروی بپردازند تا عملا روشها و همچنین موفقتیهایی که هیچ وقت بدست نیاوردن رو متوجه بشن ! .... نمونه بارز و جالبش بهترین آهنگ متالیکاست که دقیقا در زمان فروپاشی شوروی سابق 1991 سروده میشه تحت عنوان enter sandman ؛ نگاه کردن به متن این آهنگ گواه بر سیاسی بودن این سبک از موسیقی هست ! و یا موزیک های بیشماری که میتونین در این رده و اشکال دیگر اون پیدا کنین که از قضا از زیباترین جذابترین ! موسیقی ها هستن و مشاهیر موسیقی دنیا اونها رو نواختن ! ... بحث دیگری مطرح شد به اسم رهبری افکار که اگر کسی در مورد نقش گروهها و رهبران افکار مطالعه ای داشته باشه میتونه به ارزش (فرهنگی شدن) امروز این سبکهای موسیقی پی ببره ! اینکه چرا آهنگسازان و خوانندگان لباس های خاص میپوشن و رفتار های خاص دارند ! ... [quote] به به آقا ابراهیم شما که پراگرسیو راک رو داست داری چرا پس سراغ انواع تکنیکی ترش نرفتی ؟ 3 تا گروه بهت معرفی میکنم که اگر گوش بدی دیگه ولشون نمیکنی . یکی DREAM THEATER و دیگری OPETH و بعدی SYMPHONY X . دریم ثیه تر به جرات میشه گفت پیچیده ترین تکنیک های ساز نوازی و ترکیب رو به کار میگیره . اپث هم فضای گاث و دث و دوم رو به زیبایی یه قطعه شاد موتزارت با هم ترکیب کرده.سیمفونیکس هم یه جورایی مالمستین هست که مدرن تر شده باشه با چاشنی پاور بیشتر. البته سبک اینا پراگرسیو متال هست ولی اصلا جفنگیات گروه های بلک و اکستریم و پیگن رو تو لیریک هاشون نمیبینی. ریورس اینارو هم گوش کردم چیز خاصی ندیدم ولی بازم خدا میدونه. راستی بهترین نرم افزار برای ریورس AUDACITY هست که میشه رایگان دانلودش کرد [/quote] ممنون از توضیحاتت ولی بحث اصلی چیز دیگری بود ! من بخاطر اینکه بعضا کار مونتاژ فیلم هم انجام میدم آهنگ بخصوص موسیقی بدون کلام اجبارا زیاد گوش میدم؛ این موسیقی ها رو هم در لابلای میلیون ها موزیکی که توی آرشیوم داشتم ! بهشون علاقه دارم که بیشتر جنبه احساسی و جذابه خود موزیک و لایریک برام مطرح بوده نه نوع موسیقی که مثلا راک هست یا هر چیز دیگر ...
  20. سلام مجدد .. جناب پاتریوت گرانقدر ؛ [quote]سپهر «فَن زدگی» (در مقابل «سنت زدگی») برگ اندوه دیگری از روایت عصیان نابخردانه آدمی است؛ در ساحت طنزی تلخ و ترسناک چنین اقلیم مسبوق به سابقه و مسمومی به «اجماع در باب اجماع» یعنی «لاطائلات» می ماند. گمان بر این است انسان شیفته «بیان خویشتن خویش» این طریق را در کسوت «آفریدگار بُتان» پی گرفته است و ... می گیرد.[/quote] هر چند که آرا پیرامون لوگوس بسیار است ؛... این ایراد به ذات است یا به غیر آدم یا خواست احدیت نمیدانم ؛ اما این انسان است که از پس هر واژه به جستجوی قدرت بر خواسته ؛ نشد عالم به متنی فهم گردد که آن در ستایش و عجب نباشد ؛ زدودن قدرت از دبر سوی نماد ها آنرا شکست و تجزیه کرد اما به ساحتی نوین که هیچ ارزشی به تنهایی در آن یافت نشد مگر استقلال از اصل خویش با هویتی دیگر ؛ لیکن این را ماده هم میگوید بیرون از فکر شمردنیست .
  21. من هم تبریک میگم ؛ امیدوارم سال خوبی در پیش داشته باشین ..
  22. با تشکر از پاتریوت عزیز ؛ بخشید که دیر پاسخ میدم . به حق دانسته و کاملا آگاهانه زدید به مرکز هدف ؛ البته استفاده از این ادبیات رو بخاطر ضعف در یافتن زبان مشترک و ایجاد یک کارگاه فکرورزی عمومی کارا نمیدونم ؛ به همین خاطر سعی کنیم که بقول دوستان زیر فوق لیسانس صحبت کنیم هر چند که سواد من یکی از دیپلم هم کمتره ؛ در باب موضوعاتی که مطرح نمودین الحق اشمیت که فقط چند روز است ملاقاتی با افکارشان داشتم ! پاسخی که یک عمر به پرسش های خویش پیرامون کذابیت لیبرالیسم داده بودم ؛ گویا بسیار پیشتر از اینکه به عقلمان برسد تایید شده بود ! ... از قرار مدتی قبل با برادر عزیز آنتی وار پیرامون همین موضوع که چطور میشود لیبرالیسم ساختار شکن رو با استراکچرال فونکسیونالیسم مسلط بر جوامع توده وار-سازماندهی شده امروزی در هم آمیخته دانست بسیار بحث نمودیم و امروز فهمیدیم که حقیقا این دروغ بسیار بزرگ است . بخصوص نگرش کنش سنجی متقابل در میان افراد قرار است جایگزین تعریف فردگرایی در جامعه شود ! تا به باز تعریف سیستم از اشتباهات فجیع گذشته بپردازند ... لیکن لیبرالیسم ساختار شکن نسخه مناسبی ست برای انهدام ساختارهایی که به حفظ آن پرداخته اند ؛ آنچنان رفتار شیطانی محرز است که سلطان را نگران از حفظ خود به کنترل گرفته اند و وی چاره ای جز خم شدن و خر شدن ندارد ! حال این روش در جوامعی که پیشتر عنان خود را بدست گرفته اند و رهبران افکار خود را ساخته اند چندان کارایی ندارد مگر اینکه توام با تبدیل آن به ساختارهای استبدادی گذشته تحت فشار باشد . [quote]هر چند بهتر این است در گوشه ای از ذهنیت تاریخی مان بیاد داشته باشیم که سیاست بازان نیز گاه و بی گاه پای در بند دام فریب خویش می نهند و توده ها نیز قادر اند بازیگران حوزه قدرت سیاسی را به اندیشه خویش بیازارند ... و این علت اساسی عشوه گری روز افزون رسانه ای در روزگار ماست (بلکه بتوان مکر و تدبیر بالقوه توده های انسانی را در نطفه ذهنیت فردی و اجتماعی شان خفه کرد بی آنکه نیاز به شلیک حتی یک گلوله سربی باشد).[/quote] امروز دیگر مخاطب را باید عضوی از یک جامعه اطلاعاتی بسیار بزرگ دانست ؛ مخاطب فعال و پویا شناخته شده ؛ ولی در فضایی که سنگر های بسیار برای شلیک انواع گلوله وجود دارد ، زیر بمباران برجسته سازی و سیاهاله مارپیچ سکوت گیر انداختن موجودات تنهایی که از پیش از این تخم چگونه اندیشیدن از کودکی در مغز آنان فرو نشسته است کار دشواری نیست ؛ این توده فعال بیش یک کپی کننده و بازتحریف کننده اطلاعات نیست ؛ لیکن قدرت فاحشه عشوه گر را باید جای دیگر جست ! یک تفهم تفسیری با استفاده از کاشت فرهنگی برای ساخت جهانی از پیش تعریف شده . لذا لیبرالیسم لازمه آن است تا ساختار فکری شکسته شود و انسان از درون تاخته شود اما کدام انسان ؟! از این روست که نباید از توده عیب جست و فرهنگ تعاریف بسیار دارد . پس تا روزگار این توده تامین است نگرانی لازم نیست و بیداریش زمانیست که رفاهش به خطر افتد ؛ و این هشیاری در عالمی تاریک اتفاق می افتد ، پس تماما بر آگاهان است که مشعل های خویش را روشن کنند اما چه میشود کرد ! که توده هشیار شده و بیناست اما بی نهایت نورافکن روشن است ...
  23. [quote]ببخشید تا حالا فکر کردید چقدر راحت می شه قایق های تندروی ما رو با استفاده از هلیکوپتر های تهاجمی و جنگنده مورد هدف قرار داد ؟ در هنگام حمله قایق های تندرو به ناو های دشمن با چه وسیله ای قرار هست از هوا امنیت این قایق ها تضمین بشه ؟؟ [/quote] جناب کرکس ؛ توجه داشته باشین که دو نیروی دریایی داره با هم مقایسه میشه ؛ نه دو نیروی هوایی ؛ و اگرنه بمب اتم از همه اینها قوی تره ! ... ---- علاوه بر زیردریایی های موشک انداز و دهها زیردریایی ساحلی کوچک باید تعداد پایگاههای دریایی و تسلیحات انحصاری شلیک از ساحل به دریا رو هم افزود.. تنوع تسلیحاتی عربستان بسیار کم هست بخصوص در بعد موشک های ضد کشتی .. China CAT دیگه از سی 701 استفاده نمیکنه ؛ نصر روش نصب هست با برد 35 الی 40 کیلومتر . ---
  24. غرب روش خوبی رو پیدا کرده ؛ - ابتدا کشور شما رو تحریم اقتصادی میکنند - بعد تروریستها رو وارد کشور شما میکنند و تهدیدات امنیتی داخلی بوجود میارن - در ادامه جو سیاسی درون جامعه از حالت باز به امنیتی بدل میشه - چنین فضای طبیعتا خشونت زاست و ایجاد نارضایتی میکنه - بعد شروع میکنند به حمایت از ناراضیان و معارضین - فراهم سازی مشکلات اقتصادی و جو امنیتی خشن در درون کشورها باعث میشه تا آرام آرام نظام حاکم در چشم مردم خار بشه از طرفی عنان انتقاد از شما رو خودشون با زبان دراز رسانه بدست میگیرن - این روال ادامه پیدا میکنه تا شروع بازی های تبلیغاتی ؛ (عدم رعایت حقوق بشر) (عدم توجه به نارضایتی های عمومی مردم و ندادن حق اعتراض) (نبود دمکراسی) (نبود آزادی بیان) (نبود حقوق زنان) و خلاصه هر چیز دیگری که بکارشون بیاد - اما قضیه اینجا ختم نمیشه ؛ حالا وقت چیدن میوه است ؛ (یارگیری از میان نخبگان سیاسی فرهنگی هنری و ...) و در نتیجه افزودن بر نگرانی سران و مسئولان (که تنها هستین ! به هیچ کس نمیشه اعتماد کرد ! و در نتیجه (نفوذ دادن چاپلوس ها و دست بوسان ناشناخته به درون ارکان تصمیم گیری کشورها) اینا خودشون بدون اینکه دشمنی کنند همه چیز رو به دشمن تقدیم میکنند ! .. - البته تا کشیدن ماشه خیلی زوده ! و هدف تا اینجا عقب نگه داشتن ملت بوده نه نابودیش ؛ تا همچنان وابسته سیاسی و اقتصادی بمونه . - ماشه زمانی کشیده میشه که قرار باشه اونها منجی شما در مشکلاتتون باشن ! ولی راه ساده تر اینه که ملتی که اینطور به سرشون اومده باید یه فکری بکنند ! - دوران امروز رو دگر راهبر میگن ؛ لیبرالیسم واقعی سالهاست که مرده و مردم رو اول احمق پرورش میدن و بعد آزادشون میکنند تا همه چیز رو بادست خودشون نابود کنن (60 سالی هست که دنیا اینطوری اداره میشه) و طبیعیه که این مردم با این تربیت نمیتونن راه درست رو پیدا کنن بنابراین بازگشتشون یا به گذشته است یا آنارچی . (یعنی این کشورها یا به سمت دیکتاتوری خشونت آمیز پیش میرن و یا اینکه به دام انقلابات بی نتیجه میفتن) اینطوریه که غرب همیشه یکه تاز میمونه ! و هدف هم فقط همینه ؛ ... طبیعیه که چین و روسیه چنین پایانی رو میتونن ملاحظه کنن ! و اگر قرار باشه واکنشی نشون بدن باید سالها قبل این واکنش ها رو نشون میدادن ؛ الان آدم میفهمه که واکنش چین و روسیه چیزی بیشتر از کرکس ها و لاشخور ها نخواهد بود ! ---- فکر کنم اصل تیتر رو در نووستی دیدم .
  25. [quote]شاید هم عقل اونها بهتر از ما کار میکنه و با عوض شدن رهبر میتونند با استفاده از فضای بوجود آمده و امتیازاتی که میدن اقتصادشون رو بازسازی کنند و دوستان به این دقت کردین که پسر رهبر کره شمالی الان با اینکار هم کمک به ملتش میکنه و هم محبوبیت شو بین مردمش بالا میبره کاش تو مملکت ما هم یک کم عقل بعضی ها کار میکرد و این وضع چند سال اخیر بوجود نمی اومد که اقتصادمون داره هر روز بدتر میشه و بیکاری ها گسترده تر[/quote] قبل از بردن آبروی وطن کمی تحقیق کنین تا اول مطمئن بشین که خبر درست هست یا نه ! اینها دارن از روش ما تبعیت میکنند ! http://www.guardian.co.uk/world/2012/mar/16/north-korea-satellite-launch