amirhessam

Members
  • تعداد محتوا

    197
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    1

تمامی ارسال های amirhessam

  1. سلام خيلي واسم جالبه،فکر نکنم اتفاق عجیبی افتاده باشه افتاده؟؟؟ این یکی از تاکتیک های قدیمی ما در مورد نامگذاری موشک و حتی ساخت انواه مختلف اوناست. اگه یادتون باشه ما چندین سامانه موشکی با نام و شکل یکسان داشتیم در همین زمان فعلی غربی ها و خیلی ها در داخل هنوز نمیدانند شهاب3 با زلزال،قدر1،قدر،سجیل،عاشورا،ثامن و ... چه تفاوت هایی با هم دارند و کسی که بطور عادی به انها نگاه میکنه سر در نمیاره کلی گفتم وگرنه اینها با هم کلی فرق دارند و در یک دسته هم نیستن اما این یکی از استراتژی های ماست! مثال دیگه موشک شاهین،سامانه موشک مرصاد،هاوک و ... گاهی هم اشتباهات کاربران،خبرگزاری ها و ... یادتون رفته در مورد موشک ستار 1،2،3 چندین سال بجث های مختلفی بود تا معلوم شد تمامی حرف ها اشتباهه و ستار یک موشک هوا به زمینه... اما در مورد اس-300 ایرانی به طور قطع میشه گفت یک کشور اعتبار خودش رو با نمایش اس-200 بحراج نمیذاره،حتی با نمایس اس-200 بروز شده! فکر نکنم چیزی به اسم اس-200 کوچک شده وجمع و جور وجود داشته باشه اگه موشک جدیدی تولید شده و سیستم ها تغییر کردم مطمئنن دیگه اس-200 نیست! ما عادت داریم که همه چیز رو با محصولات خارجی نامدهی کنیم. صحبت از یک سامانه موشکی با پرتاب سرد و عمودی به اسم مرصاد با برد 12 کیلومتر و ... بوده چرا داد نمیزنید که اس-15 یا تور ام خودمونه!! چرا گریه نمیکنید؟؟ قرار نیست از لپ لپ یا سک سک طلایی برامون اس-300 ایرانی تولید کنند،یک فرمانده نظامی اونم درجه دار اگر چنین حرفی زده یا اشتباه کرده،یا اشتباه متوجه شده و در اخر باید تسلیت گفت اگر این موضوع درست باشه. کمی صبر و تحمل و اعتماد به مسئولین خوبه،یادمه میخوندم گفتن مدت زیادی روی این سامانه داره کار میشه،اسمی از اس-300 ایرانی بردن نه اس-200 ایرانی! گفتن از سیستم های شرقی و غربی بهترین ها رو جمع کردند و ... حالا اس-200 کدوم یکی از این مشخصات ور داره حتی نسخه بروز شدش!
  2. فكر نكنم دامن زدن به يك شايعه كار درستي باشه! توي متني كه از پرس تي وي هم گذاشتيد اثري از اس-300 نبود سردار هم صحبتي نكرده بودن مبني بر اين حرف.ماشالله تابناك كه اخر سايت هاي خبريه! خبر خودمون رو دست به دست ميكنه همه جوره عوض ميكنه. خوبه اينجا همه اطلاعات نظامي دارن كم و بيش اينجوري بازار شايعه داغه... واقعاكه
  3. سلام هر چي فكر و مقايسه ميكنم موشك صياد جديد رو ميشه با تور-ام مقايسه كرد فقط و البته شايد سامانه ساخت داخل تور ام باشه و به عبارتي كپي تور-ام با قابليت هاي بيشتر. نظر شما چيه؟؟؟
  4. عهدنامه ترکمانچای قراردادی است که در ۲۱ فوریه ۱۸۲۸ پس از پایان جنگ ایران و روسیه در قفقاز جنوبی و آذربایجان بین روسیه و ایران امضا شد. برای امضای این پیمان از سوی فتح‌علی شاه پادشاه ایران میرزاعبدالحسن‌خان و آصف‌الدوله و از سوی روسیه تزاری ایوان پاسکویج حضور داشتند. طی این قرارداد قلمروهای باقی مانده ایران از معاهده گلستان در قفقاز شامل خانات ایروان، مناطق تالش و اردوباد و بخشی از مغان و شروان به روسیه واگذار شد. ایران حق کشتی‌رانی در دریای مازندران را از دست داد و ملزم به پرداخت ۱۰ کرور طلا به روسیه شد. بر طبق این قرارداد روسیه قول داد از پادشاهی ولیعهد وقت عباس‌میرزا حمایت کند. لغو قرارداد ترکمانچای پس از اینکه انقلاب کمونیستی در شوروی به پیروزی رسید، لنین برای اثبات حسن نیت خود نسبت به ملل ضعیف جهان الغای تمام امتیازات استعماری دولت تزاری پیشین را اعلام کرد. دولت صمصام السلطنه نیز از این فرصت استفاده کرد و در ۱۸ شوال ۱۳۳۶ در مصوبه‌ای الغای قرارداد ترکمانچای و دیگر امتیازات واگذار شده به دولت روسیه تزاری را اعلام نمود که این اقدام شامل لغو امتیاز کاپیتولاسیون برای اتباع روسیه نیز می‌شد. دولت ایران چند روز بعد مصوبه‌ای برای لغو امتیاز کاپیتولاسیون برای کشورهای دیگر نیز صادر کرد چرا که چند کشور دیگر نیز پیش از این بر اساس قراردادهایی تحت عنوان دولت کامله الوداد از امتیاز کاپیتولاسیون مطابق قرار داد ترکمانچای برخوردار شده بودند.با لغو قرارداد ترکمانچای منطقا این بخش از این قراردادها نیز باید ملغی می‌شد. مصوبه دوم همانطور که انتظار می‌رفت توسط دولت بریتانیا رد شد. ----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- فکر کنم جواب کاملی دادم برخی دوستان اگر کمی بیشتر مطالعه کنند بهتره!
  5. جالب اینجاست مسئولین ما از واژه اس-300 ایرانی استفاده میکنند،یعنی به کپی کردن اس-300 بطور علنی اشاره میکنند و باید دید ایرانی ها کدوم نسخه از اس-300 رو کپی کردند و چه امکاناتی به اون اضافه یا کم شده. تائید این مسئله هم همین مصاحبه است که میگه موشک های برد بلند دیگری در دست تولید است!!! بعید میدونم چینی باشه تاکید زیاد بر ایرانی بودن این سیستم امکان چینی بودن اون رو کم میکنه البته ما رادارهای لازمه رو داریم فقط میمونه... ایشاالله
  6. ایشاالله زودتر به درک واصل میشه این ملعون وهابی،حالم از ریختش بهم میخوره. اما ظهور اقا به هیچ عنوان مشخص نیست،اگر پای درس علما نشسته باشید خیلی از نشانه های ظهور رو درست نمیدونند،زمان ظهور فقط دست خداست و بس.
  7. سلام تحقق شعار ما ميتوانيم در تمامي عرصه هاي علم و فناوري را به رخ جهانيان كشيدم.به شخصه از خواندن اين خبر اشك شوق در چشمانم نقش بست براستي كه ايراني ميتواند بر بام دنيا بنشيند و چه زيبا گفت پيامبر اكرم: كه اگر علم در ثريا باشد مردماني از ايران بدان دست خواهند يافت. به اميد روزهاي روشن تر...
  8. amirhessam

    ربات ايراني جهاني شد

    من فقط به يك نكته فكر ميكنم،ایران 20 سال اینده چطوری میتونه باشه... عکس های دیگری از سورنا: http://www.vincentabry.com/wp-content/uploads/2010/07/Surena-robot.jpg http://www.vincentabry.com/wp-content/uploads/2010/07/Surena-2.jpg و در این عکس سورنا 1 و 2 کنار هم: http://4.bp.blogspot.com/_C5VMt0Sqis0/TGsnQwrTL8I/AAAAAAAAE1g/tY_picPGDEc/s1600/Iran+Robot+Surena.JPG فيلمي از سورنا: http://www.youtube.com/watch?v=VGl_jTPhMf0
  9. [quote][quote][quote]برای من سوال موشک قاره پیما بدون کلاهک هسته ای و کمک گیری از ماهواره برای کاهش خطا و در نتیجه خطای بسیار بالا چه فایده داره تیریست در تاریکی![/quote] يك نمونش رو من بهت ميگم! استفاده از موشك + كلاهك EMP!! به احتمال زياد ماهوار بر سيمرغ 22بهمن امثال تست بشه طبق وعده هايي كه دادن و اين يعني دسترسي به برد تقريبي 4000 تا 6000 كيلومتر(البته نظر شخصي منه). ===================== در مورد موشك قيام همنطور كه دوستان گفتم گزينه اصلي فرار از دست پدافند موشكي است اما نبايد پرتاب از [b]سيلو[/b] زير دريايي و حتي عرشه كشتي رو ناديده گرفت.[/quote] اولا emp برد محدودی داره پس برای زدن اهداف خاص نیاز به دقت موشک داره دوما emp خالی که فایده نداره! سوالم جور دیگه می پرسم : چرا کشور های دارای موشک قاره پیما که بعضا دارای امکانات ماهواره برای کاهش خطای موشک هستند فقط کلاهک هسته ای برای این سری موشک در نظر گفتن ؟[/quote] ميشه لطف كنيد و محدوديت برد رو براي من تعريف كنيد؟ ***طبق برآورد موسسه IAEPIUBWRR آمریکا اگر یک کلاهک EMP توسط موشک اسکاد در 200 مایلی سواحل آمریکا منفجر بشه حدود 771 میلیارد دلار خسارت مستقیم به آمریکا وارد میشه!!!! (منبعDefenseTech)*** نقل قول از http://military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&p=71696#71696 200 مايل فاصله كميه؟ مگر CPE ضعیفترین موشکی که ما بسازیم حداکثر به فرض محال 10 کیلومتر میشه که محاله نمیتونه توی 200 مایلی تاثیر گذار باشه؟ در مورد کشور مثل امریکا که بسیاری از زیر ساخت های صنعتی و اقتصادیش وابسته به الکترنیک و تجهیزات الکتریکی است EMP یک فاجعست!!! ================================== در مورد سوالتون فکر کنم موشک های قاره پیما موثر ترین سلاح جنگی باشه که در اختیار یک کشور است،برای مثال کره شمالی با اینکه از خیلی نظر ها ضعیف محسوب میشه و تقریبا در برابر امریکا و ... حرفی برای گفتن نداره با نصب چندین کلاهک هسته ای رو موشک های قاره پیمایی که امکان دسترسی به خاک شیطان بزرگ رو دارن امکان هرگونه مداخله رو صلب کرده،نکته دیگه اینگه سوال شما کمی ایراد داره کشورهای بسیار کلاهک های اتمی رو روی موشک های کوتاه برد ،میان برد و حتی موشک های دریا پایه نصب کردن و در اخر فکر کنم هزینه تولید موشک های قاره پیما+ هزینه نگهداری و ... برای استفاده به عنوان سلاح متعارف قابل قبول نباشه،حال موشک از دقت 100% هم برخوردار باشه.
  10. [quote]برای من سوال موشک قاره پیما بدون کلاهک هسته ای و کمک گیری از ماهواره برای کاهش خطا و در نتیجه خطای بسیار بالا چه فایده داره تیریست در تاریکی![/quote] يك نمونش رو من بهت ميگم! استفاده از موشك + كلاهك EMP!! به احتمال زياد ماهوار بر سيمرغ 22بهمن امثال تست بشه طبق وعده هايي كه دادن و اين يعني دسترسي به برد تقريبي 4000 تا 6000 كيلومتر(البته نظر شخصي منه). ===================== در مورد موشك قيام همنطور كه دوستان گفتم گزينه اصلي فرار از دست پدافند موشكي است اما نبايد پرتاب از [b]سيلو[/b] زير دريايي و حتي عرشه كشتي رو ناديده گرفت.
  11. كسي ميتونه اين دفاع متحرك رو توضيح بده و تفاوت هاش با دفاع موزاييكي رو بگه؟
  12. شرط ‌بندي افسران فرانسه و شوروي در كازينوي بغداد بر سر موفقيت ايران خبرگزاري فارس: در جريان عمليات والفجر2، كارشناسان نظامي دو كشور فرانسه و شوروي كه با هم دشمن خوني بودند، بر سر پيروزي ايران، شرط‌بندي كردند. اشاره: گفتگو با سردار محمد وفايي فرصت مغتنمي بود چراكه او به خاطر چند سال فرماندهي بر قرارگاه سازندگي خاتم الانبيا(ص) سپاه، اشراف خوبي بر عملكرد اين قرارگاه چه در ايام دفاع مقدس و چه در سال‌هاي پس از آن در عرصه سازندگي دارد. پيش از انقلاب پيمانكار بوده و در همان ابتداي انقلاب در سن سي‌سالگي به سپاه پاسداران پيوسته است و به گفته خودش با گذشت بيش از 6دهه از عمر خود ديگر جايي براي احساساتي بودن ندارد. اما در خلال مصاحبه كه در برخي جاها چهره‌اش برافرخته مي‌شد، گفت: اين احساسات به خاطر دردي است كه سال‌ها در دل مانده است. هرچند بهتر بود تا اين گفتگو در يك بخش منتشر مي‌شد تا بتوان به عمق كارشكني‌هايي كه عمدتا از سوي دولت وقت در ايام دفاع مقدس صورت مي‌گرفت پي‌برد ولي به دليل طولاني بودن، قسمت اول اين گفتگو با موضوع عملكرد قرارگاه سازندگي و فعاليت‌هاي مهندسي سپاه در ايام دفاع مقدس و بخش دوم، با هدف تشريح برخي كارشكني‌ها و جوسازي‌ها عليه اين قرارگاه در ايام دفاع مقدس و سال‌هاي پس از آن در عرصه سازندگي تقديم به مخاطبان خواهد شد. از سردار وفايي خواستيم تا خلاصه‌اي از مسئوليت‌ها و سوابق خود را هم بگويد اما او به يك جمله كفايت كرد: "بنويسيد جاروكش بچه‌هاي سپاه " بخش اول گفتگوي سردار محمد وفايي فرمانده سابق قرارگاه سازندگي سپاه با خبرنگار دفاعي خبرگزاري فارس، به شرح زير است: انقلاب اسلامي كه به وقوع پيوست دامنه آن تمام جهان را گرفت. سپاه هم فرزند اين انقلاب بود هرچند برخي مثل بني‌صدر مي‌خواستند سپاه را تبديل به گارد ملي كنند ولي سپاه، "سپاه پاسداران انقلاب اسلامي " شد يعني فقط مربوط به ايران نبود. سپاه در يكسال و نيم اول انقلاب با بسياري از فتنه‌ها در شهرهاي مختلف دست و پنجه نرم كرد؛ كردستان، تركمن‌صحرا، خوزستان، بلوچستان، آذربايجان و... شما نمي‌دانيد فتنه خلق مسلمان چقدر سنگين بود مثل فتنه سال گذشته بود. گويي از روي آن الگو سازي كرده بودند. هنوز مقابله با اين فتنه‌ها تمام نشده بود كه جنگ اتفاق افتاد و حدود 4 هزار سپاهي به جنگي رفتند. جنگي كه طرف ديگر آن، ارتش صدام با حداقل 12 لشكر زرهي- مكانيزه، 500 فروند جنگنده و 5هزار تانك قرار داشت. قاعدتا اين 4 هزار نفر بايد در همان روز اول له مي‌شدند اما روزي كه جنگ تمام شد، ما يك ميليون و صدهزار نفر رزمنده در جبهه‌ها داشتيم كه از اين ميان حدود صدوبيست گردان از مهندسي بود. مهندسي جنگ در دفاع مقدس از شكست حصر آبادان آنهم فقط با يك دستگاه لودر شكل گرفت و رفته رفته در طول يكي دو سال بعد، به يك سامانه مناسب درجهت رفع نياز اين رسته از دفاع تبديل شد. در پايان دفاع مقدس يك لودري كه مهندسي در زمان حصر آبادان داشت، به 4-5 هزار لودر و بولدوزر تبديل شده بود و اينها با شرايط آن زمان كه ما از يك طرف در تحريم و محاصره بوديم و از طرف ديگر با كارشنكي‌هاي دولت روبرو بوديم، يك معجزه بود. * مهندسي بايد ضعف عدم امكانات را هم پوشش مي‌داد وقتي كه مهندسي آرام آرام شكل گرفت و تخصصي‌تر شد و توانست ابزارآلات مورد نياز خود را تامين كند، ديگر مانند روزهاي اول تشكيل خود نبود بلكه به عنصري اثرگذار و تامين‌كننده بدل شده بود. ما از نظر جنگ‌افزار و امكانات دفاعي شباهتي به دشمن نداشتيم به طوري كه حتي سيم خاردار و موتور قايق را در دنيا به ما نمي‌فروختند و اين ضعف جنگ‌افزار و مهمات بايد يكجوري برطرف مي‌شد. تمام ابتكارات و تدابير فرماندهان سپاه هم بر اين بود كه از تمام عناصر جنگي براي پوشاندن اين ضعف‌ها استفاده شود و يكي از مراكز مورد توجه آنها هم براي اين كار، مهندسي بود. * مهندسي درآفند، كليد و در پدافند، قفل است طبعا مهندسي بايد در روي زمين كار كند و به قول معروف، مهندسي در آفند، مسئوليت "كليد "ي را دارد كه بايد باز كند و در پدافند مسئوليت "قفل " را دارد كه نگذارد دشمن نفوذ كند. تنوع ارضي كشور ما هم خيلي زياد است. از كوه‌هاي سر به فلك كشيده كردستان گرفته تا دشت‌هاي جنوب، رمل، باتلاق، رودخانه، دريا و... طبعا مهندسي بايد به فكر حركت رزمندگان روي زمين با چنين وضعيتي نيز باشد. يعني بايد امكان عبور را فراهم كند و اساسا معناي "كليد " كه عرض كردم هم اين است؛ يعني عبور. عبور از رمل، عبور از كوهستان، ‌عبور از باتلاق،‌ عبور از ميدان مين و... * مهندسي در هيچ زماني از دفاع مقدس بيكار نبود مهندسي در سه زمان مهم در عمليات‌ها حضور داشت. قبل از عمليات براي آماده كردن، حين عمليات و همراه رزمندگان، بعد از عمليات هم براي نگهداري و پدافند خط. اين بدان معنا است كه مهندسي در هيچ زماني از 96 ماه دفاع مقدس بيكار نبوده است. مهندسي 5 مرحله دارد: اول بايد از ابزار مناسب استفاده كند. دوم بايد نيروي با دانش لازم در اختيار بگيرد. سوم حجم نيروي در اختيار آن بايد به اندازه‌اي باشد كه بتواند اين چرخه حركتي را تامين كند. چهارم خودش را دائما با شرايطي كه دشمن ايجاد مي‌كند، تطابق دهد. پنجم خودش را به صورت دائم با مراكز علمي هماهنگ كند تا بتواند از افراد و نقطه نظرات كارشناسان استفاده كند. * كار مهندسي با زور نيست، فكر مي‌خواهد اگر ما براي مثال بخواهيم يك پلي را نصب كنيم، احتياج به زور يا جرات نداريم بلكه اين كار، فكر، تدارك، ‌نيروي متخصص و برنامه دقيق مي‌خواهد. اگر قرار بود پل خيبر كه در عمليات خيبر براي پشتيباني منطقه احداث شد، در زمان عادي ساخته شود، هيچ مشكلي نبود ولي اين قضيه در زمان جنگ كاملا فرق مي‌كند چرا كه از همان ابتدا شما براي احداث اين پل نبايستي زمين را به هم بزنيد. مهندسي براي انجام كار مجبور است گودالي حفر كرده يا مصالحي دپو كند يا... و اين يعني به هم زدن زمين. وقتي هم كه زمين به هم خورد، دشمن چه با ديد مستقيم و چه به وسيله ماهواره‌ها آگاه مي‌شود. در اين شرايط حساب كنيد كه بايستي 30 كيلومتر پل در تهران ساخته و به منطقه حمل مي‌شد و هيچ كس حتي سازندگان آن هم نبايد متوجه مي‌شدند كه اين پل براي كجاست. طبيعتا اين تنگناها، كار را بسيار دشوار مي‌كرد. همين الان نصب يك پل 14 كيلومتري روي ماندآبي مانند هورالهويزه، كار سختي است چه برسد به زمان جنگ با آن محدوديت امكانات و دشمن پيش رو و مجهز به تمام امكانات اطلاعاتي. * آمريكايي‌ها گفتند ايران بزرگترين پل تاكتيكي جهان را ساخته است هور يك "ماندآب " است. يعني رودخانه‌اي وسيع كه جلوي آن سد شده باشد. در چنين شرايطي گياهاني در اين رودخانه رشد خواهند كرد و ما در برخي مناطق با نيزارهايي روبرو مي‌شديم كه ني‌هاي آن از سطح آب، 3 متر و از كف رودخانه، 6 متر ارتفاع داشتند و حداكثر قطر آنها 33 ميلي‌متر و تراكم آن هم بالاي 80 درصد بود. اين ني‌ها را بايد حداقل از 60 سانتي‌متر زير آب قطع مي‌كردند تا بشود روي آن، پل را طوري نصب كرد تا شناور بماند. براي پل 14 كيلومتري، بايد 12 كيلومتر به اين شكل عمل مي‌كرديم و اين خيلي سخت بود. يادم هست همان شب كه كار نصب پل تمام شد، راديو آمريكا اعلام كرد كه ايراني‌ها طولاني‌ترين پل تاكتيكي جهان را به طول 20 كيلومتر روي هورالهويزه نصب كردند. آنها نمي‌دانستند كه اين پل 14 كيلومتر است. دليل 14 كيلومتر هم اين بود كه ما در هر كيلومتر، نام يك معصوم را گذاشته بوديم. البته ما در تهران پل 30 كيلومتري ساخته بوديم و يكي دو ماه، تمام كارخانجات جاده كرج قطعات اين پل را مي‌ساختند. * عراق براي كبود نيرو از كشورهاي ديگر خلبان اجاره مي‌كرد ما بر روي زمين نمي‌توانستيم با دشمن بجنگيم چراكه آنها براي مثال فقط در يك مورد، 5هزار تانك در اختيار داشتند و ما اگر تعداد كمي هم داشتيم، آنها را غنيمت گرفته بوديم. رژيم بعث در عرض دوماه، 350 فروند هواپيما از دنيا گرفت. كاري كه در تاريخ جنگ‌ها سابقه نداشته است. گاهي هم كه خلبان كم مي‌آوردند، از ديگر كشورها اجاره مي‌كردند. از اين طرف نيروي هوايي مظلوم ما براي تهيه يك قطعه كوچك، مشكل داشت. مهندسي در چنين جنگي كه يك طرف صفر و طرف ديگر صد بود، با تمام توان در خدمت فرماندهي قرار گرفت. بايد در جايي مثل هور كه دشمن نمي‌توانست تحرك داشته باشد و تانك و تجهيزات بياورد و فكر هم نمي‌كرد ما در آنجا عمل كنيم، كار مي‌كرد. يعني جايي كه كسي جرات نمي‌كرد در آن عمليات كند و در بسياري از عمليات‌ها، وضعيت ما همين‌طور بود. * بايد در بالاي سر دشمن جاده مي‌زديم اگر دستورالعمل‌هاي ناتو يا ورشو را مطالعه كنيد مي‌بينيد كه آورده شده كه براي عبور هر يگان از رودخانه‌اي مثل اروند كه 3 متر ارتفاع جزر و مد آن است و 500 تا 800 كيلومتر عرض دارد، 2 پل ثابت مي‌خواهد تا تانك بتواند از آن عبور كند. ما در عمليات والفجرهشت، 20 يگان داشتيم ولي يك پل هم نداشتيم. چه كسي اين را باور مي كند؟ يادم هست وقتي برخي ژنرال‌هاي كشورهاي دوست به ايران آمده بودند و ما براي آنها توضيح مي‌داديم، يكي از اين ژنرال‌ها مثل كسي كه ضربه مغزي شده باشد، ايستاده بود و مي‌گفت كه من نمي‌فهمم شما چه مي‌گوييد. اين قدرت فكري مهندسي است. در منطقه‌هاي كوهستاني و صعب‌العبور هم همينطور، اصل تفكر ما غافلگيري بود. ما مي‌رفتيم بالاي سر دشمن، بعد جاده مي‌زديم و دليلش هم اين بود كه غير از اين دشمن اجازه كار را به ما نمي‌داد. * درخواست شهيد كاوه در بالاي تپه 2519 در عمليات والفجر2 در منطقه عمومي پيرانشهر و در پيچيده‌ترين نطقه مرزي از نظر كوهستاني، يكي از گردان‌ها رفت و بالاي تنگه حاج عمران مستقر شد. يعني بچه‌ها 18 كيلومتر به صورت پياده، آنهم بدون جاده، اين مسير را طي كردند. حالا ما بايستي براي اينها جاده مي‌زديم. وقتي براي شناسايي جاده ‌رفتيم، ديدم شهيد كاوه فرمانده تيپ ويژه شهدا كه آن زمان حدود 23 سال داشت، خسته جلوي آفتاب افتاده و با حالت خاصي به من گفت كه فلاني! جاده را زود بياور كه ما خسته شديم. آتش دشمن در آن منطقه روي تپه 2519 آن‌چنان شديد بود كه من 3 بار نتوانستم سرم را بالا بياورم و منطقه را خوب ببينم. همينطور كه سينه‌خيز مي‌رفتم يا مي‌دويدم، منطقه را بررسي كردم. من آن موقع مسئول مهندسي قرارگاه حمزه(ع) كردستان بودم و هنوز به قرارگاه خاتم‌الانبيا(ص) نرفته بودم. در واقع نيروهاي رزمنده، وقتي جرات اين پيشروي را پيدا مي‌كردند كه مي‌دانستند مهندسي مي‌آيد و آنجا جاده مي‌زند. در مسير ما يك تپه‌اي بود به نام "كينگ " كه بچه‌هاي تبليغات به آن تپه "آزادي " مي‌گفتند. عراق روي اين تپه يك گردان مستقر كرده بود به علاوه هلي‌كوپتر كه آنها را پشتيباني مي‌كرد و اين تپه جلوي مسير ما را سد كرده بود. به ما گفتند بايد يك جاده‌اي بزنيد كه اين تپه را دور بزند. خيلي سخت بود. اگر مي‌خواستيم با يك بولدوزر اين كار را انجام دهيم يك هفته تا 10 روز طول مي‌كشيد ولي كار بايد يكي دو روزه تمام مي‌شد. عرض مسير هم طوري بود كه فقط يك بولدوزر مي‌توانست كار كند. ما طراحي كرديم كه دو بولدوزر ديگر از ارتفاع 3هزار متري و يكي ديگر هم از طرف پايين حركت كند و طوري هم حساب كرديم تا بولدوزرها گازوئيل دارند، در همان مقصدي كه مدنظر بود، به هم برسند. شما حساب كنيد بولدوزر "دي 9 " با 30-40 تن وزن بايد ارتفاع 3 هزار متري را به پايين مي‌رفت. آن هم راهي كه تا حالا تجربه نكرده بود. خودم كنار دست راننده نشستم تا بتوانم درست تصميم بگيرم. الحمدالله خدا كمك كرد و كار انجام شد اما اگر فكر كنيد كه اين كارها را ما مي‌كرديم، اشتباه است. اينها كار خدا بود و خدا به ما كمك مي‌كرد. وقتي من با بيسيم صحبت كردم، بچه‌ها باور نمي‌كردند ما سالم رسيده باشيم. اما كسي كه اين جرات و فكر را به ما مي داد، خدا بود. * فكري كه خدا به ذهن ما انداخت شناوري به نام طارق ساختيم. اين شناور براي انتقال تانك، لودر و بلدوزر در هور طراحي ‌شد. با اينكه هور در اختيار ما بود، اما قرار شد "طارق " را در اروند امتحان كنيم. يكمرتبه به فكر من افتاد كه اين وسيله به درد اروند هم مي‌خورد. تصور من اين بود كه اين فكر فقط به ذهن من رسيده است و در صورتي كه ديدم فرماندهي هم چنين فكري مي‌كند. اين فكر كه شناور را در اروند امتحان كرديم، كار خدا بود. همين الان هم دست خدا در كارها كاملا مشهود است. با اين همه محاصره اقتصادي چه كسي آنها را بي‌اثر مي كند؟ خدا. * اسارت 20 سرباز عراقي با يك شيشه نوشابه در عمليات كربلاي يك در مهران، ديدم بچه‌هاي لشكر 25 كربلا آمده‌اند و مي‌خندند. مي‌گفتند كه ما شيشه نوشابه را ‌گرفتيم طرف عراقي‌ها، آنها نفهميدند و دستانشان را بالا ‌بردند و اين طوري 20 اسير گرفتيم. در همان عمليات، راننده بلدوزر ما يك تانك تي72 را با خدمه‌اش به غنيمت گرفته بود درحالي كه اگر تانك يك گلوله به اين بلدوزر مي‌زد، آن را پودر مي‌كرد. راننده گفت خدمه تانك تا مرا ديد سريع چرخيد عقب تا فرار كند. من هم با بلدوزر تعقيبش كردم. وقتي ايستاد، يك سنگ از زمين برداشتم و به طرفش نشانه گرفتم و او هم تسليم شد و آوردمش. اينها كجاي دنيا ديده شده. آيا جز اين است كه همه اينها كار خداست؟ * در بعضي عمليات‌ها بچه‌هاي تخريب تمام مي‌شدند يكي ديگر از كارهاي سخت مهندسي، باز كردن ميدان مين بود. ميداني كه گاهي عرض آن به 700 متر مي‌رسيد. ميداني با مين و فوگاز و دشمني كه در كمين است. بچه‌هاي تخريب بايد اين ميدان را براي رزمندگان باز مي‌كردند. يكي از سخت‌ترين كارهاي عمليات همين بود. در برخي عمليات‌ها بچه‌هاي تخريب ما تمام مي‌شدند. يعني يا شهيد و يا زخمي مي‌شدند چرا كه بايد مقابل دوشكاي دشمن براي بچه‌ها معبر باز مي‌كردند. مهندسي حتي در هواشناسي هم مسئوليت داشت. يعني بايد جهت باد براي عمليات تشخيص داده مي‌شد يا اينكه وقتي شيميايي مي‌زدند، بچه‌ها در كدام جهت قرار بگيرند. * يك نشانه از همكاري مشترك امريكا و شوري با عراق در جنگ عليه ايران وظيفه مهندسي در دفاع مقدس خيلي بيشتر از مهندسي در جنگ‌هاي ديگر دنيا بود چرا كه بايد ضعف عدم امكانات جنگي را نيز مي‌پوشاند و برطرف مي‌كرد. يعني مثلا در منطقه‌اي عمليات كنيم كه دشمن نتواند تجهيزاتش مثل تانك‌ها را به ميدان بياورد. به همين دليل بود كه ما براي مثال به ارتفاعات شاخ شميران رفتيم. ما كه امكانات دشمن را نداشتيم چون دنياي شرق و غرب پشت سر صدام بودند. دو مثال براي پشتيباني تمام‌قد شرق و غرب از رژيم صدام عليه ايران مي‌آورم. وقتي هواپيماهاي شناسايي براي تعيين هدف حركت كرده و براي شناسايي مسير پرواز مي‌كنند، يك وسيله‌اي را در مسير مي‌اندازند كه اين وسيله تا مدتي پالس‌هايي را ارسال مي‌كند تا جنگنده‌ها بتوانند با استفاده از اين پالس‌ها، مسير را تشخيص دهند. به فاصله 6 ماه، بچه‌هاي اطلاعات ما 2تا از اين ابزارها را با عملكرد يكسان پيدا كردند كه يكي از آنها آمريكايي و ديگري ساخت شوروي بود و تنها فرقي كه داشتند شيكي ابزار امريكايي و زمختي روسي بود. يا اينكه در كربلاي 5 در جنوب، يك افسر اطلاعات عراق اسير شد. اين فرد مي‌گفت در عمليات والفجر2 (سال 1362) آن شبي كه شما حمله كرديد، در يك كازينويي در بغداد، كارشناسان نظامي شوروي و فرانسه باهم شرط بستند كه آيا ايران مي‌تواند فلان منطقه را بگيرد يا نه. شما نگاه كنيد كارشناسان نظامي دو كشوري كه دشمن خوني يكديگرند، در بغداد كنار هم مي‌نشينند و عليه ايران متحد مي‌شوند. اين يعني اينكه دست تمام دنيا در كاسه عراق بود. در مقابل، رزمندگان ما فقط امام(ره) را داشتند. مردي الهي كه مثل كوه بود و مي‌گفت تا آخرين نفس دفاع كنيد. البته بماند كه در نهايت، جام زهر را به امام(ره) نوشاندند. http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8908081329
  13. تجليل از سه شهيد ايراني كشور بوسني در جشنواره فيلم شهر [url=http://www.magiran.com/npview.asp?ID=1817638]تجليل از سه شهيد ايراني كشور بوسني در جشنواره فيلم شهر[/url] در بخش يك شهر يك نگاه سومين جشنواره بين المللي فيلم شهر از 3 شهيد ايراني كه در كشور بوسني و هرزگوين به شهادت رسيده اند تجليل شد.به گزارش ستاد خبري جشنواره فيلم شهر ، در اين مراسم از محمد حسين نواب، بهنام نيكنام و حاج رسول حيدري شهداي ايراني بوسني تقدير شد.و جوايز اين شهدا به خانواده هاي ايشان در حضور احد ميكائيل زاده معاون فرهنگي جشنواره ، مجيد جوزاني مدير عامل خانه هنرمندان ، حاج آقا حيدر از انجمن دوستي ايران در بوسني و محمدرضا عرب دبير اين بخش از جشنواره اهدا شد. روزنامه رسالت، شماره 6658 به تاريخ 15/12/87، صفحه 24 (صفحه آخر)
  14. سلام سمندون جان بهت پيشنهاد ميكنم راجب اينترنت و اينترانت در گوگل سرچ كني و مقالاتي رو كه مياد مطالعه كني.درك مطلب واست خيلي راحتر ميشه. در ايران شبكه سراسري اينترانت راه اندازي شده و در مراحل پاياني خودش قرار داره كه بعضي دوستان بهش ميگن اينترنت ملي كه اشتباهه! اقا رضا فكر نكنم همچين وضعيتي باعث قطع شدن اينترنت بصورت كلي بشه درسته كه اين تجهيزات در خاك ايالات متحدست اما توسط ايالات متحده بصورت 100٪ فكر نكنم كه اداره بشه!!! بنا به اين نوشته: *[b]دراینترنت هیچ نظارت مرکزی چه بر امور فنی و چه بر سیاستهای دسترسی و استفاده وجود ندارد. هر شبکه تشکیل دهنده اینترنت ، استانداردهای خود را تدوین می کند. تنها استثنا در این مورد دو فضای نام اصلی اینترنت، نشانی پروتکل اینترنت (به انگلیسی: Internet Protocol Address) و سامانه نام دامنه(به انگلیسی: Domain Name System) است که توسط سازمانی به نام بنگاه اینترنتی نامها و شماره‌های تخصیص داده شده(به انگلیسی: Internet Corporation for Assigned Names and Numbers ) (ICANN) مدیریت می شوند. وظیفه پی بندی و استاندارد سازی پروتکل‌های هسته ای اینترنت، IPv4 و IPv6 بر عهده گروه ویژه مهندسی اینترنت (به انگلیسی: Internet Engineering Task Force ) (IETF) است که سازمانی بین‌المللی و غیرانتفاعی است وهر فردی می تواند در وظایفشان با آن مشارکت نماید[/b].* *اینترنت یک شبکه جهانی توزیع شده است که شبکه‌های خودمختار به انتخاب خود به آن پیوسته اند و بدون هیچ بدنه مرکزی فرماندهی کار میکند. اما برای حفظ همکنش پذیری آن جنبه‌های فنی و سیاستهای زیر ساخت پایه آن و همچنین فضاهای نام اصلی آن توسط بنگاه اینترنتی نامها و شماره‌های تخصیص داده شده(به انگلیسی: Internet Corporation for Assigned Names and Numbers ) (ICANN) اداره می شوند که مقر اصلی آن درمارینا دل ری،کالیفرنیا قرار دارد. ICANN مرجعی است که به هماهنگ سازی تخصیص شناسه‌های یکتا برای استفاده در اینترنت می پردازد.این شناسه‌ها شامل نامهای دامنه، نشانی‌های IP، شماره پورت‌های برنامه‌ها در لایه انتقال و بسیاری از پارامترهای دیگر می شود. فضاهای نام یکتای جهانی که در آن نام‌ها و شماره‌ها به صورتی تخصیص داده می شوند که مقادیر یکتا باشند، برای دسترسی جهانی به اینترنت ضروری هستند. ICANN توسط یک هیات مدیره بین‌المللی که از بین انجمنهای فنی، آکادمیک و سایر انجمنهای غبر تجاری دیگراینترنت انتخاب می شود.دولت امریکا همچنان نقش اولیه را در تایید تغییرات در حوزه ریشه سامانه نام دامنه (به انگلیسی: DNS root zone) که قلب سامانه نام دامنه(DNS) را تشکیل می دهد. نقش ICANN در هماهنگی تخصیص شناسه‌های یکتا، آن را به عنوان تنها پیکره هماهنگ سازی در شبکه جهانی اینترنت متمایز می سازد.در 16 نوامبر 2005 نشست جهانی در باره جامعه اطلاعاتی که در تونس برگزار شد انجمن حاکمیت اینترنت(IGF) را تاسیس کردند تا به مسایل مرتبط با اینترنت بپردازد.* منبع: وكيپديا فكر كنم بستر كنترل اينترنت بين المللي از بستر اينترنت امريكا جدا باشه البته در شرايط كاملا حاد ميتونه همچيم كاري رو انجام بده ولي در يك جنگ معمولي بعيد به نظر ميرسه.
  15. ترجمه و تلخیص: مریم السادات امیرشاه کرمی روابط نظامی و امنیتی دهلی و تل آویو، روابطی راهبردی بوده که اهمیت بسیاری پیدا کرده است، به ویژه آنکه این مناسبات، هنگامی روند شتابنده به خود گرفت که روابط هند و جهان عرب به سستی می گرایید. با آغاز هزاره سوم، روابط میان هند و رژیم صهیونیستی به شکل مستمر و با سرعت عجیبی رشد می یافت، ولی متأسفانه، جهان عرب و اسلام، هیچ توجهی به این نداشتند، حال آنکه تقویت این روابط، تأثیر مستقیمی بر مناسبات آنها با هندی ها داشت. از سوی دیگر، همکاری های امنیتی و نظامی میان تل آویو و دهلی نیز بر اقدامات نظامی هندی ها علیه منطقه اسلامی کشمیر نیز تأثیر خواهد گذارد و این اجازه را به هندوها می دهد تا با سلاح های مدرن صهیونیستی، به جنگ با مجاهدان مسلمان بروند؛ ضمنا این موضوع، تأثیر خود را بر تنش هسته ای میان پاکستان و هند بر جای خواهد گذارد. در مقابل، این افزایش روابط دو جانبه میان تل آویو و دهلی، حمایت دیپلماتیک هندی ها را به دنبال داشته است، به گونه ای که دیگر مسئولان این کشور آسیایی، هیچ سخنی درباره مسأله فلسطین و دیگر موضوعات مربوط به مناقشه اعراب و اسرائیل نمی گویند، حال آنکه در دهه های شصت و هفتاد قرن بیستم، اوضاع کاملا متفاوت بوده است. در این زمینه، «یفتاح شابیر»، کارشناس برجسته امور راهبردی اسراییل در تحقیقی به اسرار مربوط به رابطه امنیتی میان تل آویو و دهلی و نیز چالش های پیش روی این رابطه پرداخته است. در پژوهش یادشده که با نام «صادرات امنیتی اسرائیل به هند ... چالش ها و دغدغه ها» منتشر شده، آمده است: «در چهل سال روابط دهلی و تل آویو متوقف بود که دلیل آن نیز مخالفت هندی ها با برقراری روابط دیپلماتیک با اسرائیل بود؛ البته این کشور، در این برهه مناسبات مثبتی با کشورهای عربی داشت. این وضعیت از سال 1991 به شکلی ریشه ای و بنیادین تغییر کرد. هندی ها بر این باور بودند که در سایه سیاست اقتصادی درهای باز، باید مناسبات گسترده با جهان داشته باشد. در ژوئن سال 1992، اسرائیل و هند درباره برقراری روابط دیپلماتیک به توافق رسیدند که این روابط تحول گسترده ای را شاهد بود. در سال 1999 روابط دو جانبه میان اسرائیلی ها و هندی ها، تغییری ریشه ای را تجربه کرد و دو طرف، همکاری مستحکم و عمیق امنیتی را آغاز کردند و تل آویو نیز ارتش هند را به تازه ترین سلاح های نظامی مسلح نمود تا به این ترتیب، اسرائیل بزرگترین صادر کننده اسلحه به ارتش هند باشد؛ ارتشی که هر روز دست به کشتار مسلمانان کشمیری می زند. تل آویو امروز جایگاه روسیه و فرانسه، یعنی بزرگترین صادر کنندگان اسلحه و تجهیزات نظامی به هند را گرفته است.» یفتاح شابیر بر این باور است: «ارزش تسلیحاتی که اسرائیل در دو سال گذشته به هند فروخته است، از مرز دو میلیارد دلار گذشته و در سال های اخیر دو طرف در زمینه مبارزه با تروریسم و نیز روابط اطلاعاتی همکاری های عمیقی داشته اند که البته سطح این همکاری ها پس از انفجارات نوامبر 2008 در بمبئی ـ که اماکن یهودی نشین و نیز جهانگردان اسرائیلی را هدف گرفته بود ـ افزایش قابل ملاحظه ای را تجربه کرد.» در این پژوهش به مهمترین قراردادهای تسلیحاتی میان تل آویو و دهلی در دو سال گذشته پرداخته شده است که نتایج آن، نشانگر تحولی سریع در روابط نظامی میان دو طرف است. این قراردادها را به می توان در قالب موارد زیر خلاصه کرد: 1 ـ قرارداد مربوط به خرید هواپیماهای جاسوسی والکون: این قرارداد در سال 2004 به امضای مسئولان هندی و صهیونیستی رسید و ارزش آن نیز 1.1 میلیارد دلار بود. با وجود مشکلات و موانعی که در سر راه امضای این قرارداد بود ـ که البته دلیل اصلی آن نیز مالکیت آمریکا بر این فناوری بود ـ ولی این قرارداد به مرحله انجام رسید و نیروی هوایی هند، نخستین هواپیمای والکون را در سال گذشته تحویل گرفت. همچنین قرار است در سال آتی، دو فروند دیگر از این هواپیماها را از رژیم صهیونیستی تحویل بگیرد. گزارش منابع گوناگون، حکایت از آن دارد که دهلی تمایل زیادی را برای دستیابی به این هواپیماها نشان می دهد و قراردادی را نیز با تل آویو و برای در اختیار گرفتن سه هواپیمای دیگر از همین نوع خواهد بست. 2 ـ هند به تازگی چهار رادار مدل EL-M2083 که تولید آن را شرکت تولید تجهیزات و سامانه های نظامی رژیم صهیونیستی به نام «آلتا» بر عهده داشته، خریداری کرده است. این رادارها که در مرز میان هند و پاکستان نصب شده اند، وظیفه دارند، هر گونه نفوذ هواپیماهای پاکستانی به مرزهای هوایی این کشور را زیر نظر داشته باشند. ارزش قرارداد خرید این رادارها به ششصد میلیون دلار می رسد. بنا بر آنچه در پژوهش یادشده آمده است، انفجارات بمبئی باعث شد تا دولت هند در برهه اخیر برای حمایت از مرزهای هوایی اش به خرید این رادارها روی آورد که البته این کار دهلی را باید یکی از نتایج انفجارات یادشده برشمرد. 3 ـ هندی ها با بستن قراردادهایی با طرف صهیونیستی سامانه های دفاع هوایی را در دو سال گذشته از تل آویو خریداری کرده اند که ارزش این قراردادها به بیش از یک میلیارد دلار می رسد. رژیم صهیونیستی و هند در همین راستا، دو قرارداد عظیم نظامی را به امضا رسانده اند که نخستین مورد مربوط به خرید موشک های دریا به دریا با برد بیش از هفتاد کیلومتر و نیز موشک باراک هشت است. بد نیست بدانید که باراک هشت نیز از موشک های دریا به هوا به شمار می رود و برای هدفگیری هواپیماها مورد استفاده قرار می گیرد. قرارداد دوم نیز مربوط به خرید سامانه موسوم به اسپایدر است که یک سامانه دفاع هوایی به شمار می رود و از قابلیت انتقال بهره مند است. 4 ـ دهلی و تل آویو در عرصه امور فضایی نیز همکاری های رو به رشدی را در دو سال گذشته داشته اند. هندی ها با همکاری مخفیانه رژیم صهیونیستی، موفق به پرتاب ماهواه جاسوسی RISAT-2 شدند که دهلی در آغاز مدعی شد که این ماهواره را صرفا برای اهداف غیر نظامی به فضا پرتاب کرده است، ولی بعدها مشخص شد که RISAT-2 مجهز به یک رادار نظامی صهیونیستی به نام «سار» است. یفتاح شابیر می نویسد: «ماهواره نظامی هند شباهت بسیاری به «تیک سار» ماهواره مشهور جاسوسی اسرائیل دارد که تل آویو در ژانویه 2008 آن را از یک پایگاه موشکی هندی به فضا پرتاب کرد.» 5 ـ سازمان صنایع هوایی رژیم صهیونیستی، به تازگی بروز سازی هواپیماهای جنگنده ارتش هند را که از نوع میگ 24 بوده اند، بر عهده گرفته است. اخبار و گزارش های گوناگون، حکایت از آن دارد که بر پایه توافق هند و رژیم صهیونیستی، این رژیم می خواهد تا هواپیماهای باربری هندی را که از نوع «ای ان 32» است، مدرن سازی نماید. ارتش هند، صد فروند از هواپیماهای مذکور را که ساخت کشور اکراین است، در اختیار دارد. 6 ـ تازه ترین قراردادهای امنیتی و نظامی میان تل آویو و دهلی، مربوط به تجهیز ارتش هند به هواپیماهای جنگی بدون سرنشین از نوع هاربن بوده و گفتنی است، در پژوهش صهیونیستی مذکور، هیچ اشاره ای به قراردادهای سری میان دو طرف نشده است. در این تحقیق، به صادرات نظامی هند به اسرائیل نیز اشاره شده و آمده است: «با وجود برتری هند در زمینه صنایع نظامی، به ویژه امور فضایی، این کشور کوشیده است تا اسرائیل را برای خرید تولیدات نظامی اش فریب دهد و قراردادهایی را نیز در این زمینه، با تل آویو به امضا برساند که از آن جمله، می توان به قرارداد ویژه فروش بالگردهای Dhruv به ارتش صهیونیستی در سال 2004 اشاره کرد. ضمنا به تازگی، حرف و حدیث هایی نیز از تجهیز ارتش عبری به موشک دریا به دریای هندی به نام BrahMos پخش شده که برای هدفگیری کشتی ها مورد بهره برداری قرار می گیرد و قرار است تل آویو با خرید آنها، برتری خود را بر نیروی دریایی مصر که در منطقه جنوب شرق مدیترانه مستقر هستند، حفظ نماید.» با وجود آنکه همکاری های امنیتی و نظامی میان اسراییل و هند در بالاترین سطح خود است، به گفته یفتاح شابیر، مسئولان همیشه ترس آن را دارند تا مبادا در نتیجه یک بحران، همان بلایی بر سر روابط دهلی و تل آویو بیاید که به تازگی بر سر روابط رژیم صهیونیستی با ترکیه آمد. در همین چهارچوب، شابیر به عواملی چند که روابط نظامی هندی ها با صهیونیست ها را تهدید می کند، اشاره می نماید و تأکید می کند که مسئولان این رژیم باید با ابزار اندیشه به مقابله با چالش هایی بپردازد که رابطه شان را با هندی ها تهدید می کند تا اینکه مبادا هیچ لطمه ای به این رابطه وارد آید. این عوامل به شرح زیر است: نخستین عامل تهدید کننده روابط میان هند و تل آویو، روابط میان جهان عرب با این کشور برشمرده شده است. در گزارش یادشده می خوانید: «درست است که اسرائیل کاخ روابط خود با هند را بر روی ویرانه های مناسبات این کشور با جهان عرب بر پا کرد، نمی توان تصور کرد که دهلی از روابط تاریخی خود با کشورهای عربی دست بردارد و از حمایت آرمان فلسطین چشم بپوشد، زیرا این کشور، سکاندار مجموعه غیر متعهدها و پیشگام روند تلاش برای آزادی از چنگال استعمارگران است. رابطه تاریخی هند و جهان عرب در هر لحظه، روابط جدید این کشور را با اسرائیل تهدید می کند و باعث می شود تا دولت هند در امضای بسیاری از قراردادهای نظامی خود به شکل مخفیانه عمل کند.» در ادامه گزارش مرکز مطالعات «امنیت ملی» اسراییل آمده است: «دومین عاملی که روابط هند با اسرائیل را در معرض خطر قرار می دهد، ظهور و رشد یک جریان جدید در هند است که ساز مخالفت با هر گونه همکاری میان تل آویو و دهلی را کوک می کند که این امر باعث شده است تا نظام حاکم بر این کشور، مسئولان عالی رتبه هندی را که برای امضای قراردادهای نظامی با رژیم صهیونیستی رشوه دریافت داشته اند، بازجویی کند و از آنها تحقیق کرد.» در این گزارش می خوانید: «سومین عاملی که آینده همکاری های نظامی میان هند و اسرائیل را تهدید می کند، ایالات متحده است. این کشور با وجود آنکه شریک راهبردی تل آویو به شمار می رود، دغدغه آن را دارد که فناوری های نظامی شان از طریق اسرائیل به دست هند بیفتد و این امر باعث بر هم خوردن وضعیت کفه های ترازوی قدرت در منطقه جنوب آسیا شود؛ یعنی کفه های این ترازو، به گونه ای قرار گیرد که با خواست آمریکا، هیچ همخوانی ندارد. ضمنا بسیاری از قراردادهای نظامی میان هند و اسرائیل، به خاطر ایالات متحده ملغی اعلام شد. چهارمین و آخرین عامل که تهدید کننده روابط دهلی و تل آویو است، روابط تاریخی و مستحکم میان هند و ایران است؛ به ویژه که دهلی اهمیت بسیاریی به روابط تجاری و اقتصادی خود با تهران می دهد و مناسبات نفتی عمیقی میان این دو در جریان است.» شابیر در ادامه می نویسد: با وجود عمیق بودن روابط میان تهران و دهلی، احتمال اینکه ایران موفقیتی را در زمینه توقف روابط نظامی و بستن قراردادهای تسلیحاتی میان طرف هندی و اسرائیلی به دست آورد، کم است، ولی ترس تل آویو، از آن است که اگر آن بلایی که بر سر روابطش با ترکیه آمد، بر سر مناسباتش با هند نیز بیاید، این کشور آسیایی مبادرت به واگذاری فناوری های جدید نظامی به ایران کند. این نویسنده در بخش دیگر از گزارش مرکز مطالعات امنیت ملی اسراییل درباره روابط هند با این رژیم چنین می گوید: «با وجود آنکه تحولات بسیار سریعی در روابط دهلی و تل آویو جریان دارد و هند، بزرگترین مشتری سلاح ها و تجهیزات نظامی اسرائیلی به شمار می رود، هرگز نمی توان مناسبات میان دو طرف را مناسباتی راهبردی دانست، به ویژه آنکه هند به دنبال استقلال در زمینه تولید صنایع نظامی می گردد و می خواهد به خودکفایی نظامی برسد. از سوی دیگر، همدردی هندی ها با اعراب به ویژه فلسطینی ها، شاید پایان زودهنگامی را برای روابط میان دو طرف به ثبت برساند.» شابیر در پایان گزارش خویش چنین نتیجه می گیرد: «به رغم اینکه روابط میان هند و اسرائیل، یک دستاورد بزرگ برای مقامات تل آویو به شمار می رود، این رابطه هنوز به سطح یک هم پیمانی استراتژیک نرسیده است، بلکه روابط موجود، یک فرصت جدید در این زمینه است و بر خلاف تبلیغاتی که از سوی دولت های گوناگون اسرائیلی درباره عمق رابطه تل آویو با دهلی صورت می گیرد، هیچ تضمینی برای پایایی طولانی مدت این رابطه نیست.» http://www.tabnak.ir/fa/news/125682/روابط-نظامي-هند-و-اسراييل
  16. سمندون جان! منظور اينترنت ايالات متحدست نه كل شبكه اينترنت!
  17. به گزارش سرویس جهاد و مقاومت مشرق ، تصویر زیر ، اگهی ترحیمی است که به مناسبت هفتمین روز شهادت فرمانده وقت نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ، شهید جواد فکوری ، از طرف خانواده ایشان در یکی از روزنامه های کثیرالانتشار ( کیهان یا اطلاعات) منتشر شده است. تفاوت متن این آگهی نسبت به آگهی های مشابه در آن سال ها و حتی امروز نیز کاملا جلب توجه می کند. شهید جواد فکوری در دی ماه سال 1317 در محله چرانداب تبریز به دنیا آمد. وی پس از اخذ دیپلم به نیروی هوایی پیوست و دوره های خود را در ایران و آمریکا گذراند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی ، جواد فکوری ، ابتدا به وزارت دفاع منصوب شد و در نهایت به فرماندهی نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی منصوب رسید. عملیات هوایی H3 از شاهکارهای دوره فرماندهی او به شمار می رود که هنوز هم جزو برترین عملیات ها در تاریخ جنگ های هوایی محسوب می شود. سرهنگ جواد فکوری ، به تاریخ هفتم مهرماه سال 1360 ، بر اثر سقوط هواپیمای فرماندهان نظامی در منطقه کهریزک تهران ، شربت شهادت نوشید. تربت پاک ایشان ، در قطعه 24 بهشت زهرای تهران و در جوار شهید دکتر مصطفی چمران قرار دارد. روحمان با یادش شاد http://www.mashreghnews.ir/images/News/jahad/fakoori.jpg http://www.mashreghnews.ir/images/News/jahad/fakoori3.jpg http://www.mashreghnews.ir/images/News/jahad/fakoori2.jpg ---------------------------------------------------------- http://mashreghnews.ir/NSite/FullStory/News/?Id=12771
  18. مظلومانه رونمايي شد! اما كاميون قشنگ و زيبايست.بعضي دوستان جوري رو واژه ملي موضع ميگيرن كه انگار بايد ما كامل تمام قطعات اون رو ساخته باشيم كجاي دنيا همچين چيزي معقوله كه در ايران معقول باشه؟
  19. مشكل امريكا كلا ايران نيست! ارتش سايبري چين و روسيه رو هم + ايران كنيد ببينيد امريكا با چه مشكل عظيمي روبروست. فكر كنم رده ما در فضاي سايبري 5 باشه چين و روسيه هم دره بالايي دارن ديگه مشخصه چه خبره! در ضمن فكر كنم جنگ سايبري جز مواردي كه اخبار كمي راجب اون منتشر ميشه و كسي از برنامه هاي اجرا شده و ... خبر نداره.اما همين كه امريكايي ها به قدري ترسيدن كه ميگن بايد اينترنت قطع بشه يك عقب نشيني اشكار در برابر ما و ديگر كشورهاست.انشاالله اين قدم هاي رو به عقب ادامه پيدا ميكنه!
  20. فناوران يك شركت دانش بنيان فعال در حوزه هوافضا موفق به طراحي ساخت و توليد هواپيماي بدون سرنشين بي نياز از باند و دست پرتاب با قابليت انجام ماموريت‌هاي شناسايي شدند. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/%D8%AF%D8%B3%D8%AA_%D9%BE%D8%B1%D8%AA%D8%A7%D8%A8.jpg[/img] مهندس سعيد شادروانان – مديرعامل شركت سازنده اين هواپيما – درگفت‌وگو با خبرنگار فناوري خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) با بيان اين مطلب گفت: اين هواپيما داراي وزن سبك و حجم كم است تا نيروي نظامي بتواند به راحتي كل قطعات آن را در كوله پشتي حمل كرده و در حداقل زمان ممكن آن را مونتاژ كند وي با بيان اين كه هواپيماي دست پرتاب حداكثر در دو دقيقه مونتاژ مي‌شود، تصريح كرد: از ويژگي‌هاي خاص اين هواپيماها رادار گريز بودن آنها است كه اين نمونه كاملا بومي به لحاظ ماهيت كامپوزيتي و استفاده از حداقل قطعات فلزي، رادار گريز است. شادروانان ادامه داد: هواپيماي دست پرتاب با امكانات و تجهيزات موجود ساخته شده و هيچ از قطعات آن نياز به تامين از خارج از كشور ندارد. وي با بيان اين كه اين نمونه از هواپيماي دست پرتاب در شرايط آب و هوايي مختلف قابليت مانور دارد، خاطرنشان كرد: همچنين اين هواپيما قابليت ارتقا و آ‌موزش آسان دارد. به گفته شادروانان از ويژگي مهم اين هواپيما قابليت تغيير در صورت وقوع صدمه‌هاي شديد حين عمليات است. وي خاطرنشان كرد: هواپيماي دست پرتاب جزو هواپيماهاي استراتژيك به شمار مي‌رود و ويژگي منحصر به فرد آن پرتاب به وسيله دست است چرا كه اگر سنگين باشد جهت پرتاب نيازمند باند فرود و برخاست خواهد بود. در حالي كه سبك بودن اين هواپيما قابليت پرتاب از روي دست، قايق، پشت بام منازل و سقف خودرو را به هواپيما داده است. اين متخصص هوافضا افزود: اين هواپيما داراي سيستم پيشرانش الكتريكي است و منبع تغذيه آن باتري است كه به آن امكان مي‌دهد 45 دقيقه در هوا پرواز كند. --------------------------------------------------------- ----------------------------------------------- فناوران يك شركت دانش بنيان در حوزه هوافضا موفق به طراحي، ساخت و توليد هواپيماي بدون سرنشين بي‌نياز از باند و دست پرتاب با قابليت انجام مأموريت‌هاي شناسايي شدند. سعيد شادروانان مديرعامل شركت سازنده اين هواپيما با بيان اين مطلب گفت: اين هواپيما داراي وزن سبك و حجم كم است تا نيروي نظامي بتواند به راحتي كل قطعات آن را در كوله پشتي حمل كرده و در حداقل زمان ممكن آن را مونتاژ كند. وي با بيان اين كه هواپيماي دست پرتاب حداكثر در دو دقيقه مونتاژ مي‌شود، تصريح كرد: از ويژگي‌هاي خاص اين هواپيما رادار گريز بودن آن است كه اين نمونه كاملاً بومي به لحاظ ماهيت كامپوزيتي و استفاده از حداقل قطعات فلزي، رادارگريز است. اين متخصص هوافضا افزود: اين هواپيما داراي سيستم پيشرانش الكتريكي است و منبع تغذيه آن باتري است كه به آن امكان مي‌دهد 45 دقيقه در هوا پرواز كند. http://www.iran-newspaper.com/HTMLResources/Tools/PrintVersion/?NewsID=newsContent_95764
  21. فناوران يك شركت دانش بنيان فعال در حوزه هوافضا موفق به طراحي ساخت و توليد هواپيماي بدون سرنشين بي نياز از باند و دست پرتاب با قابليت انجام ماموريت‌هاي شناسايي شدند. http://www.shiaupload.ir/images/51932246283350258949.jpg مهندس سعيد شادروانان – مديرعامل شركت سازنده اين هواپيما – درگفت‌وگو با خبرنگار فناوري خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) با بيان اين مطلب گفت: اين هواپيما داراي وزن سبك و حجم كم است تا نيروي نظامي بتواند به راحتي كل قطعات آن را در كوله پشتي حمل كرده و در حداقل زمان ممكن آن را مونتاژ كند وي با بيان اين كه هواپيماي دست پرتاب حداكثر در دو دقيقه مونتاژ مي‌شود، تصريح كرد: از ويژگي‌هاي خاص اين هواپيماها رادار گريز بودن آنها است كه اين نمونه كاملا بومي به لحاظ ماهيت كامپوزيتي و استفاده از حداقل قطعات فلزي، رادار گريز است. شادروانان ادامه داد: هواپيماي دست پرتاب با امكانات و تجهيزات موجود ساخته شده و هيچ از قطعات آن نياز به تامين از خارج از كشور ندارد. وي با بيان اين كه اين نمونه از هواپيماي دست پرتاب در شرايط آب و هوايي مختلف قابليت مانور دارد، خاطرنشان كرد: همچنين اين هواپيما قابليت ارتقا و آ‌موزش آسان دارد. به گفته شادروانان از ويژگي مهم اين هواپيما قابليت تغيير در صورت وقوع صدمه‌هاي شديد حين عمليات است. وي خاطرنشان كرد: هواپيماي دست پرتاب جزو هواپيماهاي استراتژيك به شمار مي‌رود و ويژگي منحصر به فرد آن پرتاب به وسيله دست است چرا كه اگر سنگين باشد جهت پرتاب نيازمند باند فرود و برخاست خواهد بود. در حالي كه سبك بودن اين هواپيما قابليت پرتاب از روي دست، قايق، پشت بام منازل و سقف خودرو را به هواپيما داده است. اين متخصص هوافضا افزود: اين هواپيما داراي سيستم پيشرانش الكتريكي است و منبع تغذيه آن باتري است كه به آن امكان مي‌دهد 45 دقيقه در هوا پرواز كند. -------------------------------------------------------------------------------------------------------- فناوران يك شركت دانش بنيان در حوزه هوافضا موفق به طراحي، ساخت و توليد هواپيماي بدون سرنشين بي‌نياز از باند و دست پرتاب با قابليت انجام مأموريت‌هاي شناسايي شدند. سعيد شادروانان مديرعامل شركت سازنده اين هواپيما با بيان اين مطلب گفت: اين هواپيما داراي وزن سبك و حجم كم است تا نيروي نظامي بتواند به راحتي كل قطعات آن را در كوله پشتي حمل كرده و در حداقل زمان ممكن آن را مونتاژ كند. وي با بيان اين كه هواپيماي دست پرتاب حداكثر در دو دقيقه مونتاژ مي‌شود، تصريح كرد: از ويژگي‌هاي خاص اين هواپيما رادار گريز بودن آن است كه اين نمونه كاملاً بومي به لحاظ ماهيت كامپوزيتي و استفاده از حداقل قطعات فلزي، رادارگريز است. اين متخصص هوافضا افزود: اين هواپيما داراي سيستم پيشرانش الكتريكي است و منبع تغذيه آن باتري است كه به آن امكان مي‌دهد 45 دقيقه در هوا پرواز كند. http://www.iran-newspaper.com/HTMLResources/Tools/PrintVersion/?NewsID=newsContent_95764 اقا اگه لازمه اين خبر رو به صفحه اصلي منتقل كنيد.
  22. در اين تصاوير بجز يكي هيچ كدوم از جنگنده هاي ما مسلح نيستن‌؛كسي علت رو ميدونه؟ البته ميدونم شايد عكس ها براي مانور و ... باشه
  23. [quote]اين همون تامكت هست از زاويه ديگه رجيستريش هم روي دماقه معلوم هست : [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/f14_104.jpg[/img] به نظر نمياد ماكت باشه بيشتر به يك هواپيماي اسقاطي شبيه هست .. كه يه سري وسايل ازش جدا شده ... ![/quote] احتمالا يكي از اف-14 هايي باشه كه خيلي وقته زمينگير شده از كنده شدن رنگ بدنه مشخصه. احتمالا يكي از جنگنده هايي كه توي مهراباد خاك ميخورده.ايشاالله داره ميره اورهال تا سرحال برگرده.
  24. amirhessam

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    البته فكر كنم عكس اس-68 اين باشه.منبع كه اينو گفته بود! http://www.tehranpic.net/images/zgtp55kvvx6tmr1edgf4.jpg