behrad_ms
Members-
تعداد محتوا
124 -
عضوشده
-
آخرین بازدید
تمامی ارسال های behrad_ms
-
جنگنده-بمب افکن اف-16 شاهین شکاری جنگنده-بمب افکن اف-16 شاهین شکاری ( F-16 Fighting Falcon)
behrad_ms پاسخ داد به kingraptor تاپیک در جنگنده و رهگیر
به نظر شما میشه با اف14تو داگفایت با یک خلبان زن اف 16 پیروز شد؟ حالا چرا داگ فايت؟مگه مي خواي بغلش كني؟ خب از راه دور يه بچه خوره كامپيوتر هم ميتونه هواپيما رو كنترل كنه تو داگ فايت هست كه خلبانان خودشونو نشون ميدن ميخوام بدونم اينم مثل رانندگيه كه زنها از مردها كم ميارن يا اينكه شجاعت لازمه رو ندارن؟ خيالت راحت شجاعت لازمه داره وگر نه توي نيروي هوايي ايالات متحده خلبان اف 16 نميشد- 706 پاسخ ها
-
برام جاي سواله توهين به پيامبر اسلام و به سخره گرفتن زندگي ايشون رو در راستاي آزادي بيان ميدونن اما اگر يك وقت خدايي نكرده يكي بگه توي هولاكاست چند نفر كمتر كشته شدن اون موقع بيا و ببين !
-
تاپیک تحلیلی روسیه تحلیل و پیگیری تحولات روسیه وکشورهای مشترک المنافع (CIS)
behrad_ms پاسخ داد به Parviz تاپیک در اخبار تحلیلی
چيز عجيبي نيست كه! غير اين باشه بايد تعجب كنيم!!!!!- 294 پاسخ ها
-
عالي بود واقعا دستت درد نكنه
-
هر موقع كه گفتيم روسيه قابل اطمينان نيست همينجا هي گفتن ساده انديشي ميكنين و از اين حرفا! از يك جهت حرف نماينده روسيه درست هست چون واقعا قطعنامه سبكيه اما جلوگيري از خطر حملع خير! مطمپن باشيد اگر كسي بخواد حمله كنه چه امريكا و چه اسرپيل منتظر شوراي امنيت نميونه و روسيه هم در بهترين حالت اين حمله شديدا محگوم ميكنه!
-
ميزان امادگي نيروي هوايي در خاورميانه را نبايد فراموش كنيم من احتمال خيلي كمتر بايد باشه. اي كاش اين امار را سران سياسي امريكا هم ببينند تا انقدر براي ايران شاخ و شانه نكشند. عدم آمادگي ارتش ايالات متحده باعث خوشحاليه ماست اما اين نكته زماني ميتونيم در نظر بگيريگ كه ببينيم همين امتياز 4.5 از ده براي عمليات در ايران با چه امتيازي براي ما برابري ميكنه!
-
اگر در مورد غنيمت بخوايم به سنت و رفتار پيامبر رجوع كنيم تنها چيزهايي شامل غنيمت بوده كه توي ميدان جنگ بر اثر جنگ با دشمن از دشمن باقي ميمونه.
-
فعلا اون چيزي كه بيشتر تاثير داره شوراي امنيتش هست تا جاي سازمان ملل!
-
تاپیک جامع صَدّام حُسین عبد المجید تِکریتی تاپیک جامع صَدّام حُسین عبد المجید تِکریتی
behrad_ms پاسخ داد به amirhosin تاپیک در جنگ آوران
از بابت اينكه زندگي نامه يك همچنين آدم كثيفي نوشتي كه با زندگي لجنش آشنا بشيم ممنون. اما برام جالبه كجاي اين مردك جاني جنگاور بوده كه توي بخش جنگ آوران آورديش؟ -
اين نماينده كويتي مثل اينكه توي هپروت بوده icon_cheesygrin نشسته با خودش بگه اخه 25000 نفر اونم از نيروي قدس با ماموريت هاي تعريف شده!!! اين مردك گيج فكر كرده ما لشكر كشي كرديم به اين مملكت فسقلي شون
-
بلوفي بيشتر نيست فعلا كه پاكستان سرباز امريكا هست! اين حرف ها هم كه ميزنه فقط براي اينه كه مثلا يك تهديذي كرده باشه.
-
فرانسوي ها توي قاره سياه از اين جنايات بسيار انجام دادن! اينم نمونه و مدل كشوري كه به اصطلاح ميگن مهد دموكراسيه!!!!!
-
تاپیک جامع بررسی ارتش پاکستان تاپیک جامع بررسی ارتش پاکستان ( خبر، تحلیل ، گزارش )
behrad_ms پاسخ داد به FLANKER تاپیک در توان نظامی کشورها
آخه مساله اصلي اينه كه پاكستان يك بازي دوجانبه ميكنه هم به امريكا نياز داره و هم نميخواد به طالبان و القاعده و كلا نيروهاي جهادي كه توي مناطق قبيله اي هستند سرشاخ بشه. اين آخرين گزارشي هم كه توي همين چند روز منتشر شده ميگه حتي مناطقي كه گاها پاكستان اعلام ميكنه توي اونجا بر عليه نيروهاي قبيله اي عمليات ميكنه حتي يك تانك و سرباز هم نيست و گاها هم به خونه هاي خالي حمله ميكنن و ميگن عمليات كرديم بر عليه اين نيروها. با طالبان توي مناطق قبيله اي معاهده صلح امضا ميكنن كه ما با شما كاري نداريم به شرط اينكه شما به نيروهاي دولتي حمله نكنيد! حالا ديگه اين طالبان هر جا برن ديگه رفتن! فرقي نداره! البته طبيعي هست چون بالاخره طالبان خودشون زمان اون بوتو درست كردن!!!!! اما اين وسط به پول و كمك مالي و نظامي امريكا براي به اصطلاح مبارزه با تروريسم نيازمند هستند پس هم آوازي هم ميكنند كه بتونن اين كمك ها دريافت كنن. امريكا هم خب ميبينه كه پاكستان چه جوري قصور ميكنه طبيعتا ميخواد خودش اقدام و حالا ميگه ديگه ما صبر نميكنيم كه اين نيروهاي تروريست بيان و وارد افغانستان بشن و بعد باهاشون مبارزه كنيم حالا ميخوايم بريم سراغ محل هاي امنشون و مقرهاشون و قبل از اين كه حمله كنن از بين ببريمشون! شخصا فكر ميكنم توي اين يك مورد هر بلايي سر ژاكستان بياد حقشه! -
ما براي چيزي كه بخش و پاره اي از وطنمون هست كه لازم نيست بخوايم حقانيت خودمون توي مجامع بين المللي ثابت كنيم. به هر شكلي چه بخوان و چه نخوان اين سه تا جزيره جزو لاينفك خاك ايران هست!
- 361 پاسخ ها
-
اقا رضا واقعا خسته نباشي هميشه مطالبت عاليه.
-
ايران به شكل مدون مثلا مثل روسيه يا چين همچنين سازماني نداره اما خيلي از موارد به اشارات مقامات مسول هست. البته اين توجه كنيد كه هك كردن سايت و ديفيس كردنش به صورت صرف كارايي چنداني براي ما نداره
-
كلا هيتلر آدم كاريزماتيكي بوده و داشتن هوادار طبيعي هست
-
منم وقتي خوندم كمي جا خوردم! تهاجم اسراپيل از طريق گرجستان خوب عنصر غافلگيري در خودش داشت كه البته خوشبختانه عنصر غافلگيري با اين اتفاقات اخير از بين رفت.
-
بررسی جامع نیروی هوایی ایران بررسی جامع نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران
behrad_ms پاسخ داد به hosseingmn تاپیک در متفرقه در مورد نیروی هوایی
در زمان جنگ اول خليج فارس هم اين حمله از قبل لو رفته بود اما صدام جرات انجام حملهي پيش دستانه رو نداشت و تا لحظهي بمبباران داشت با ژاكشيراك و دار و دستش رايزني ميكرد به اين اميد كه فرانسه بتونه آمريكا رو منصرف كنه منظورتون از لو رفته بود چيه؟چي چيزي از عمليات امريكا و متحدينش لو رفته بود؟ لابد از روي آرايش نيرو ها توي منطقه ميگين لو رفته بود؟ -
ممنون .خسته نباشي كامل و جامع بود اگر كسي كمي با دقت همين موضوع هاي تاريخي بخونه خيلي چيزها در مورد زمان حال دستگيرش ميشه و نتيجه خيلي از رفتار ها رو ميتونه بينه چه چيزي خواهد بود!
-
بررسی جامع نیروی هوایی ایران بررسی جامع نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران
behrad_ms پاسخ داد به hosseingmn تاپیک در متفرقه در مورد نیروی هوایی
اين سناريو كه شما گفتي با اين همه طول و تفضيل من ياد حمله به نرماندي انداخت!چون فكر ميكنم اروپا و حتي ناتو به اين راحتي ها هم ساز تهاجم امريكا بدين شكل نشن. اما با تعداد كمتر از اين تعداد هم هواپيما هاي ما اگر روي زمين بمونن جاشون امن تر هست تا اينكه بخوان مقابله كنند. در مورد سيستم پدافندي هم اس-300 سيستم خوبي هست اما فكر ميكنيد چه قدر كارايي داره در مقابل همچنين تهاجم همه جانبه اي؟ در مورد اينكه اگر اين تعداد بخوان پرواز كنن عمليات لو ميره و از اين حرف ها طبيعتا ما نمي تونيم اظهار نظر كنيم چون اون كساني كه در اتاق جنگ پنتاگون عمليات رهبري ميكنن مسلما قبل از ما به اين مورد فكر ميكنن. پيشنهاد ميكنم شيوه حملات هوايي در جنگ اول خليج فارس مطالعه كنيد نكاتي جالي به دست آدم ميده. -
با استفاده از بنادر كدوم كشور؟ لابد ايران؟
-
تاپیک جامع برنامه فضایی ایران تاپیک جامع برنامه فضایی ایران
behrad_ms پاسخ داد به EBRAHIM تاپیک در اخبار نظامی
اميدوارم روسيه يك كمي به مواضعش پايبند بمونه ترسم از اينه اوضاعشون يك كم آروم تر بشه اين پرتاب محكوم كنه! -
تاپیک جامع جنگنده های بومی ایران جنگنده چند ماموریته بومی سبک شفق ، برهان ، صاعقه ، آذرخش
behrad_ms پاسخ داد به hosseingmn تاپیک در جنگنده و رهگیر
وقتي اطلاعاتي ازش منتشر نميشه مقايسه كردن نداره ديگه! ضمنا فكر ميكنم مساله رادار گريزي و مقايسه اون باF-22و F-117 كمي خوشبينانه باشه مثلا ما حتي نميدونيم اين راداري كه شما گفتين چه خصوصياتي داره؟با گفته ها هم كه نميشه در مورد چيزي نظر داد- 3,409 پاسخ ها
-
- نیروی هوایی ایران
- جت بومی
-
(و 4 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
اين مصاحبه با سردار علايي در مرود تهاجم امريكا توي سايت تابناك ديدم با توجه به بحث هايي كه در مورد اين موضع ميشه گفتم بد نيست كه دوستان هم يك نگاهي بكنند. دكتر حسين علايي از فرماندهان خلاق و خوشفكر و نواناي دفاع مقدس و اولين فرمانده نيروي دريايي سپاه بوده است. وي هم اكنون علاوه بر تدريس در دانشگاه، كارشناسي مستقل و توانمند در زمينه مسايل نظامي و استراتژيك ايران و منطقه به شمار ميرود. گفتوگوي تابناك را با سرتيپ علايي درخصوص موضوع پرمناقشه حمله آمريكا و اسرائيل به ايران ميخوانيد. تابناك: با شدت گرفتن تهديدات آمريكا و اسرائيل درباره حمله به ايران و با بررسي و تحليل تواناييهاي تهديدكنندگان و ظرفيتها و توانايي ايران در رويارويي با اين تهديدات، احتمال درگيري بين ايران با رژيم صهيونيستي و آمريكا را چه ميزان ارزيابي ميكنيد؟ مثلا همان گونه كه ميدانيد، حدود يك ماه پيش و پس از مانور اسراييل در لبنان كه از آن به عنوان آمادگي براي حمله به ايران ياد شد، تبليغات و سيعي در اين زمينه رسانهها را فرا گرفت. اما پيامد آن، آمريكاييها به اسرائيليها درباره حمله به ايران هشدار دادند و پس از سه، چهار هفته، خود مقامات اسرائيلي اعلام كردند كه اصلا چنين قصدي نداشتهاند. اساسا احتمال چنين حمله اي را چقدر ميدانيد؟ علايي: من تصور ميكنم مسئله جنگ يا حمله نظامي آمريكا به ايران كه از سوي برخي آمريكاييها مطرح ميشود، بيش از آنكه جنبه نظامي آن اهميت داشته باشد، مسئله تصميمگيري در مورد چنين جنگي اهميت دارد. چون جنگي رخ نميدهد مگر اينكه آمريكا تصميم بگيرد. حالا چه خودش اجرا كند، چه اين را به اسرائيل واگذار كند. بنابراين بايد ببينيم كه آيا آمريكاييها ميتوانند تصميم به جنگ بگيرند يا خير و اگر تصميم بگيرند، چه اتفاقي ميافتد و چه تبعاتي خواهد داشت. به نظر ميرسد شرايط مختلف سياسي و ژئوپلتيك و مسائل اقتصادي و نظامي مساعد براي تصميمگيري آمريكا براي آغاز جنگي عليه ايران در شرايط كنوني نيست و علايمي هم كه در خاورميانه در در حال بروز است، بيانگر اين است كه چنين تصميمي به اين سادگي گرفته نخواهد شد. از دلايل اين مسئله اين است كه اولا دولت آمريكا در زمان پايان كار خودش است و معمولا در پايان عمر دولتها در آمريكا، تصميم به آغاز جنگ كار بسيار مشكلي است. چون اگر بخواهد جنگي اتفاق بيفتد، در يك بازه محدود زماني پايان نمييابد و نتايج آن به دولت بعدي نيز كشيده خواهد شد. چون معلوم نيست در انتخابات پيش رو، «مك كين» به نمايندگي از جمهوريخواهان پيروز شود و يا با توجه به فضاي موجود در آمريكا و افكار عمومي، اوباما ببرد و اينكه اثرات اين جنگ به دولت دمكراتها بكشد. لذا به نظر ميرسد در شرايط فعلي، آمريكا به دنبال آرامسازي خاورميانه است، به طوري كه ظرف چند ماه گذشته اين سياست را دنبال كرده است و اين سياست همچنان ادامه خواهد داشت. با دقت در مسئله فلسطين ميبينيم كه آمريكا دنبال يك نوع موفقيت است و با اينكه «حماس» را يك گروه تروريستي ميدانستند در مذاكره با حماس به آتشبس رسيدند. الان حدود دو ماه است كه آتشبس در حوزه لبنان برقرار شده است با اينكه به دنبال تضعيف حزبالله بودند، تن به توافق با حزبالله دادند و باعث شد كه حزبالله همزمان با آزادسازي اسرا از جمله «قنطار» در موقعيت بهتري قرار گيرد و دولت هم با توافق حزبالله تشكيل شد. پس در صحنه لبنان هم سياست آرامسازي اگر نبود، معلوم نبود كه چنين اتفاقي به طور كامل بيفتد. در صحنه عراق نيز به دنبال پيادهسازي همين سياست آرامسازي هستند و در آنجا هم سعي كردند نشان دهند اقداماتي که بر اساس استراتژي بوش انجام شد و باعث افزايش نيرو در عراق شد، اقدام موفقي بود و اوضاع عراق به سمت آرامش و ثبات رفته است و به دنبال نشان دادن فضاي آرامش و ثبات در عراق نيز هستند. در مسئله هستهاي ايران هم آمريكاييها پذيرفتند يك نفر عاليرتبه از وزارت خارجه اين كشور در مذاكرات حضور يابد. بنابراين به نظر ميرسد كه در منطقه خاورميانه، آمريكاييها به دلايل مسائل دروني خودشان و در پيش بودن انتخابات رياستجمهوري، دنبال يك تشنج بزرگ نيستند و برعکس دنبال مهار تشنجهاي منطقهاي هستند. ازسوی دیگر آمريكاييها در عراق و افغانستان واقعا درگير هستند و مسائل افغانستان از مسائل عراق بحرانيتر شده. هرچند در افغانستان نيروهاي «ناتو» مستقر هستند، ولي معضلات افغانستان در خودش توسعه پيدا كرده و به پاكستان هم كشيده شده است. به طوري كه برخي بر اين باورند كه ريشه مشكلات موجود در افغانستان در پاكستان به ويژه منطقه وزيرستان است و اينها به سادگي قابل حل نيست. بسياري بر اين باورند كه اگر بخواهند مسئله «القاعده» حل شود، بايد در عربستان و پاكستان اقداماتي صورت گيرد و اين اقدامات هم فراتر از برخوردهاي نظامي است و دربرگيرنده يك سري اقدامات ساختاري، مديريتي، فكري و فرهنگي است تا بتوانند مسئله «القاعده» را حل كنند. به نظر ميرسد در شرايط كنوني سران آمريكا نياز دارند تا انتخابات به گونهاي حركت كنند که تا حدي كه امكان دارد، احتمال پيروزي مككين را در اين انتخابات بيشتر كنند و كاخ سفيد را به دمكراتها واگذار نكنند. بنابراين چنين سياستي را در پيش گرفتهاند و اقدام ديگري هم كه كردهاند، اين است كه شعارهايي را كه «اوباما» داده و باعث افزايش رأي او در آمريكا شده است، دولت بوش سعي ميكند با اقداماتي آن شعارها را به نفع خودش تا حد زيادي مصادره كند. مثلا اوباما خروج نيروهاي آمريكايي از عراق را مطرح كرد و الان دولت بوش سخن از كاهش نيروها در عراق ميكند. اوباما مذاكره بدون قيد و شرط با ايران را مطرح كرد و دولت بوش در مذاكره با ايران شركت كرد. اوباما مذاكره با فلسطينيان را براي حل مسئله خاورميانه طرح كرد و بوش سعي كرد مذاكراتي را با طرفهاي فلسطيني ادامه دهد. اقداماتي كه اكنون در خاورميانه انجام ميگيرد، براي مديريت انتخابات در داخل آمريكاست تا بتوانند از يك سو افكار عمومي را به سمت مككين جلب كنند و از سوي ديگر استراتژيهاي اوباما را از جذابيت بیندازند. تاكنون در نظرسنجي مككين نتوانسته بالاتر از اوباما قرار گيرد كه به اين معني است كه افكار عمومي در آمريكا موافق با شعارهايي است كه اوباما مطرح كرده است و مهمترین اين شعارها تغيير سياست خارجي آمريكا و تجديدنظر در رويكرد نظاميگري آمريكا در عرصه بينالمللي است كه اين استراتژي نظاميگري آمريكا در دولت بوش، در منطقه خاورميانه متجلي شده است. حمله نظامي به عراق و افغانستان و همچنين احتمال حمله به ايران سرفصلهاي اين استراتژي هستند. چون مردم آمريكا در شرايط كنوني مخالف جنگ جديدي هستند، پس تصميمگيري در مورد آغاز يك جنگ جديد چه توسط دولت آمريكا يا چه توسط ديگري همچون اسرائيل كار دشواري است. اما از نقطه نظر اقتصادی، قيمت سوخت در بازارهاي جهاني افزايش يافته است. به طوري كه اقتصاد آمريكا نيز از اين افزايش قيمتها متأثر شده است و آمريكايي هم نميتوانند با فشار به عربستان يا توليدكنندگان نفت آمريكاي جنوبي قيمت نفت را كاهش دهند و در صورت بروز هر نوع تشنج جديد در خاورميانه، آمريكا نميتواند روي قيمت سوخت و نفت مديريتي داشته باشد. بنابراين ترس افزايش قيمت بيش از آنچه كه اكنون رخ داده، هست پس مديريت انرژي و مديريت امنيت جريان انرژي براي آمريكاييها مسئله قابل اهميتي است و بايد توجه كنيم ظرف بيست سال گذشته، وابستگي آمريكاييها به نفت خاورميانه دايما سير صعودي داشته است. به طوري كه الان وابستگي انرژي آمريكا به خارج از آمريكا به دو سوم افزايش يافته است. استفاده از مديريت انرژي براي مديريت جهاني از اهداف آمريكاييهاست كه ميخواهند در رأس نظام جهاني باشند و از سوي ديگر تصميمگيري درباره آغاز يك جنگ مديريت حوزه انرژي را دچار مشكل ميكند. چون جنگ با ايران متفاوت با جنگ با عراق است. جنگ با عراق به معني حمله آمريكا براي تغيير ساختار سياسي و حاكم شدن آمريكا در مديريت عراق بود و جنگ با ايران به معني حمله از راه دور براي از بين بردن مراكز معيني از تأسيسات ايرانيهاست و آن جنگ هيچگاه باعث تغيير رژيم و ساختار حكومتي در ايران نخواهد شد كه آمريكاييها بتوانند ايران را مديريت كنند و چون با واكنش ايران روبهرو ميشوند، بنابراين ساختار مديريت انرژي آنها در خاورميانه به خطر ميافتد. بنابراين، مشكلترين مسأله درباره جنگ همان تصميم به آغاز جنگ است. تابناك: آغاز جنگ شايد مهم باشد، ولي ادامه آن به مراتب سختتر و قابلتأملتر است. علايي: از نظر آمريكاييها جنگ بايد در يك مدت زمان كوتاه پايان بايد و بتواند در اين بازه كوتاهمدت، به اهداف خويش برسد، در حالي كه اگر آمريكاييها جنگ با ايران را آغاز كنند، اختيار و كنترل محدوده زماني از دست آنها بيرون خواهد رفت، چون ايران به دنبال فرسايشي كردن جنگ خواهد بود. از سوي ديگر، واكنش ايران به اين حمله احتمالي، محدود به جبهههايي كه آمريكا تعيين ميكند، نخواهد بود، بلكه در محدوده جغرافيايي بزرگي خواهد بود كه خود ايران با توجه به تواناييهايش، آن جغرافيا را تعيين ميكند. پس به طور خلاصه ميتوان گفت كه در صورت حمله احتمالي، هم محدوده زماني و هم محدوده جغرافيايي تحت كنترل آمريكاييها نخواهد بود. تابناك: اهداف آمريكا از حمله احتمالي به ايران چه خواهد بود و آيا به اين اهداف خواهد رسيد؟ علايي: اگر هدف آمريكا اين باشد كه با هدف قرار دادن تأسيسات هستهاي ايران، مسأله هسته ايران را حل كند، طبيعتا ايران از هماكنون این تدبیر را كرده است كه دانش هستهاي را در مراكز هستهاي منحصر نكند. پس حمله به تأسيسات هستهاي به معني از بين رفتن دانش، فناوري و صنعت هستهاي در ايران نخواهد بود، به خاطر اين كه ايران همواره در فرضيات خود، احتمال ضربه نظامي را از سوي آمريكا مد نظر داشته، پس حوزه دانش و فناوري و صنعت هستهاي ايران در حوزه مراكز تعريف شده همچون اراك و نطنز نخواهد بود. بلکه در گستره جغرافيايي سرزمين ايران خواهد بود كه امكان حمله نظامي به آنها وجود ندارد. تابناك: يعنی ما برخي مراكز هستهاي ديگري به غير از مراكز مشخص شده مورد بازرسي آژانس نيز داريم؟ علايي: نه، از لحاظ رسمي، همان مراكزي است كه به آنها اعلام شده است، ولي از لحاظ فكري و دانش موجود، معطوف به اين مراكز نيست. تابناك: البته ايران در ساليان طولاني، آلياژها و تجهيزاتي را تهيه كرده كه فراهم كردن دوباره آنها لازم به صرف زماني طولاني است و در صورتي حمله احتمالي، اين تجهيزات منهدم خواهد شد و دست کم آسیب خواهد دید. علایی: با شما موافقم. به عبارت دیگر، دقيقا تنها چيزي كه آنها با حمله به دست ميآورند، تأخير در اهداف هستهاي ايران است كه پس از گذشت مدت زماني دوباره ايران يا آن تجهيرات را ميخرد يا خود توليد ميكند. حال اگر آمريكا حملهاي به ايران بكند و نتواند به اهداف خود از جمله انهدام تأسيسات هستهاي ايران و مختومه کردن این برنامه برسد، به هدف خود نرسيده است. تابناك: نهايت هدف آمريكا از حمله به تأسيسات هستهاي ايران چيست؟ علايي: هدف آمريكا آن است كه پس از حمله احتمالي به ايران، دولت رسما اعلام كند كه قطعنامهها و تعليق غنی سازي و ... را پذيرفتم و هر مقدار آمريكا حمله خود را تشديد كند، ولي ايران به خواستههاي او تن در ندهد، آمريكا به پيروزي نخواهد رسيد يا به عبارت ديگر به اهداف خود نخواهد رسيد. بين مسأله ايران و عراق تفاوتهاي بسياري هست. اگر آنها به اين نتيجه برسند كه نميتوانند در جنگ با ايران به اهداف خود برسند و اصطلاحا پيروز نخواهند شد، استراتژي جنگ از برنامههاي آنها حذف ميشود. تابناک: اتفاقا در عراق و افغانستان ميبينيم كه آمريكاييها و متحدانشان تصمیم به جنگ گرفته و آمدهاند، ولي به پيروزي نرسيدند يا به عبارتي به اهدافي كه در نظر داشتهاند، دست نيافتهاند.اما طبق استدلال شما نباید می آمدند! علایی: در عراق پيروزي را نوع ديگري تعريف كردند و بركناري و دستگيري صدام حسين به عنوان هدف تعيين شد و پس از اعدام وي عملا به اهداف از پيش تعيين شده دست يافتند. اين مسائلي هم كه امروزه در عراق رخ ميدهد، پيامدهاي اين پيروزي برشمرده ميشود و برنامهها و هدفگذاري آنها از يك منطق فازي پيروي ميكند. مثلا حمله آمريكا به ايران دو يا سه هدف ميتواند داشته باشد كه يكي از اهداف آن از بين بردن مراكز هستهاي ايران است. هدف دوم آن ميتواند اين باشد كه حمله كند تا ايران را وادار به تغيير رويه كند. هدف سوم آن نيز ميتوان تغيير حكومت در ايران باشد كه سومين هدف اجرايي نيست، براي همين، آمريكا به دنبال اين هدف نيست و تفكرات آنها درباره هدف اول و دوم است. پس تا هنگامي كه به اين نتيجه برسند كه جنگي كه آغاز ميكنند به پيروزي ميرسد،نميتوانند تصميم به آغاز جنگ بگيرند و اين كار در اوضاع كنوني، كاري دشوار است كه مفصل به آن پرداخته شد. تابناك: نهايت پاسخهاي ما حمله به اسرائيل است كه توسط صدام هم تجربه شده، ولي مثمر ثمر نبود و سرانجام با پيشروي نيروهاي آمريكايي اين حملات نيز متوقف شد. علايي: شايد اصلا در عمل، حملهاي عليه اسرائيل انجام نشود، ولي وقتي آمريكا با ايران درگير شود، ايران هم به تبع آن با آمريكا درگير می شود، پس ايران با منافع آمريكا در همه نقاط جهان ميتواند درگير شود. تابناك: ممكن است هدف آمريكا از حمله به ايران يكي از دو هدف نخست يا دوم باشد، ولي با واكنش ايران و گسترش ابعاد جنگ هدف آمريكا به تغيير حكومت در ايران منجر شود. علايي: براي تغيير حكومت بايد حتما از نيروي زميني استفاده شود و هماكنون به خاطر حضور نيروهاي نظامي آمريكا در مناطق گوناگون از جمله حضور گسترده در عراق، ارتش اين كشور زمينگير شده است، به گونهاي كه براي بهكارگيري هزار نفر، چندين جلسه برگزار ميكنند يا در جنگ اوستيا و گرجستان، عملا آمريكا يا نيروهاي ناتو قادر به عرض اندام نظامي در منطقه نشدند. لازم است بنا بر واقعيتهاي موجود حركت كنيم و نبايد به مسائل رويايي بنگريم. تابناك: آمريكا ممكن است متحدان جديد همچون دولتهاي عربي را براي حمله به ايران فراهم كند. علايي: این دولتها با حمله آمريكا به ايران موافقند، ولي به حضور نظامي خود در اين حملات تمايلي ندارند. تابناك: شاید به طور غیرمستقیم و در پشت صحنه به كمك آمريكا بيايند. مثلا با حل مسأله القاعده در عراق و افغانستان و آزادسازي پتانسيل نظامي آمريكا در اين دو كشور مشغول نبرد هستند. علايي: عربها كه همواره در پشت صحنه درگيريهاي ايران با كشورهاي ديگر از جمله آمريكا حضور فعال داشتهاند، ولي دولتهاي عربي روي القاعده مديريتي ندارند و بر عكس، اين القاعده است كه بر حكومتهاي آنها مديريت دارد و هماكنون از قطر و امارات پول ميگيرند كه در آن كشورها عمليات نداشته باشد. تابناك: ممكن است القاعده براي حمايت از حمله نظامي به ايران كمكهايي به نيروهاي ائتلاف در افغانستان يا عراف بكند؟ علايي: در اوضاع كنوني چنين چيزي بعيد به نظر ميرسد. چون دشمن مستقيم القاعده در حال حاضر آمريكاييها هستند و آنها ميدانند كه اگر آمريكا بر ايران مسلط شود، فضا براي فعاليتهاي آنها بسيار محدودتر ميشود؛ بنابراين آمريكاييها براي تغيير رژيم ساز و برگ و نيروي لازم را در اختيار ندارند. براي همين است كه آمريكاييها براي پيشبرد اهداف براندازانه خود از گروههاي اپوزيسيون داخلي ايران حمايت كردهاند. و آمريكا هيچگاه نميتوانند رژيمي را در ايران حاكم كند كه در اختيار منافع آنها باشد، همچنان كه در عراق نيز نتوانسته است. از مزيتهاي بارز ايران، سواحل بسيار گسترده آن در خليج فارس است كه بر بزرگترين مخزن نفت جهان حاكم است و اگر اين مخزن نفت جهان دچار بحران يا ناامني شود، در همان لحظه بسياري از سياستهاي آمريكاييها با چالشهاي اساسي روبهرو شده است. ديگر قدرتهاي جهاني با جنگ با ايران موافق نيستند، چون احساس ميكنند كه در صورت بروز چنين رخدادي، مديريت منطقه خاورميانه در اختيار آمريكاييها قرار ميگيرد و آنها از صحنه تصميمگيري در همين مختصر هم محروم ميشوند. روسيه و چين در گفتوگوهاي هستهاي ايران وزني پيدا نكردهاند كه در اين مذاكرات در پي مديريت مشكلات خود با آمريكا هستند و اگر چنين حملهاي شود، آمريكا مستقيم طرف حساب ايران ميشود و آنها به طور كامل از ميانه حذف ميشوند. براي همين، اروپاييها، چين و روسيه و ديگر كشورها شايد با فشار سياسي و اقتصادي به ايران براي مهار با آمريكا همراه باشند، ولي با حمله نظامي كه عملا باعث بيرون رفتن آنها از صحنه خاورميانه ميود، موافق نيستند. آمريكايي ها در بدترين اوضاع اقتصادي در اين ده سال گذشته قرار دارند كه دو دليل عمده دارد: 1ـ سياست اقتصادي بوش 2ـ افزايش هزينههاي نظامي آمريكا در زمان كلينتون، هزينههاي نظامي آمريكا رو به كاهش بود و در زمان بوش هزينههاي نظامي آمريكا رو به افزايش است و همين هزينه ها باعث شده است كه مبحث اقتصادي اين كشور، يكي از محورهاي اصلي مبارزات بين مك كين و اوباما شده است؛ بنابراين، اوضاع كنوني اقتصاد آمريكا به دولتمردان اين كشور، اين فرصت را نميدهد كه يك جريان هزينه بر پرخرجي را آغاز كند كه در نهايت هدف آن، بهبود وضعيت اقتصادي آمريكا نباشد. برخي اقتصاددانان بر اين باورند كه اگر اقتصاد آمريكا دچار ركود شود، اقتصاد جهاني دچار ركود خواهد شد؛ بنابراين، اروپاييها و برخي ديگر از قدرتهاي اقتصادي موافق با تحولاتي كه در نهايت وضعيت اقتصادي آمريكا را بدتر از اين ميكند، نيستند. تابناك: از نظر نظامي، احتمال برخورد اسراییل با ايران را چقدر ميدانيد؟ علايي: توان نظامي اسرائيل براي حمله به ايران، بسيار محدود است و انجام عمليات عليه ايران براي اين رژيم كار بسيار دشواري است به چند دليل: 1ـ اسرائيل دور از مرزهاي ايران است و بنابراين براي اين كه حمله به ايران داشته باشد، نياز به جلب نظر كشورهاي همسايه ايران يا در مواردي استفاده بدون اجازه از آسمان آن كشورها دارد كه دست كم دو كشور است، بايد عمليات هوايي خود را انجام دهد يا بايد از فضاي اردن و عراق استفاده كند يا از فضاي لبنان و تركيه سود برد و يا از فضاي مديترانه وارد آسمان كشور تركيه شود و از آنجا به ايران حمله هوايي كند. اگر اسرائيل روزي چنين كاري را انجام دهد، بدين معني است كه آسمان كشورهاي توافقكننده برای اسراییل، براي حملات متقابل در اختيار ايران نيز خواهد بود و پرسشي كه اينجا مطرح است، آن كه آيا اين كشورها جرأت چنين تصميمي دارند؟ نكته دوم آن كه اگر اسرائيل بخواهد حملهاي به ايران انجام دهد، بايد از هواپيما استفاده كند. چون اسرائيل فاقد تجهيزات موشكي همچون آمريكاست كه بتواند از درون فلسطين اشغالي با موشكهاي كروز تأسيسات هستهاي ايران را مورد هدف قرار دهد و براي حمله به ايران بيش از صد فروند هواپيما نياز دارد و اين معادل تمام قدرت نيروي هوايي اين رژيم است. تابناك: يعني اسرائيل صد هواپيما دارد؟ علايي: حتی بيش از صد هواپيما براي عمليات نياز دارد و براي پشتيباتي اين تهاجم بايد از همه اين پتانسيل هواپيماهاي سوخترسان، هواپيماهاي جنگنده، امداد و نجات و ... خود بهره گيرد و اين را بايد مد نظر قرار داد كه اسرائيل در هر مرتبه، يك بار بيشتر نميتواند به ايران حمله كند، چون شرط موفقيت عمليات نظامي اسرائيل، غافلگيري صددرصد است. اگر اين غافلگيري كاهش يابد، واكنش ايران به اين حمله، خسارتهاي گستردهاي به اين رژيم وارد ميكند، كافي است ايران چند فروند هواپيماي اسرائيل را ساقط كند و چند تن از خلبانان ارتش اين رژيم به اسارت ايران درآيند كه منجر به شكست كل عمليات اين رژيم ميشود، اما اين هواپيما پس از عبور از مرز ايران براي بمباران اهداف هستهاي ايران و به دست آوردن نتيجه مطلوب خود، بايد مسافت زيادي را در آسمان ايران پرواز كند و حتي اگر از دوربردترين موشكهاي هوا به زمين نيز استفاده كنند، بايد دستكم بين سيصد تا پانصد كيلومتر در آسمان ايران پرواز كنند كه با احتساب مسير برگشت بين 600 تا 1000 كيلومتر اين هواپيماها در آسمان ايران پرواز خواهند كرد و فرصت براي فعال شدن پدافند هوايي ايران و انهدام شمار بسياري از اين هواپيماها كاملا كافي است. با این وصف می توان دریافت که حمله اسراییل به ایران مشکلتر از آن است که از حد رسانه فراتر رود. منبع تابناك http://www.tabnak.ir