ahmadi

Members
  • تعداد محتوا

    147
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

تمامی ارسال های ahmadi

  1. [quote]اگر توان طراحی رادار کاملا بومی یاشه من میگم معجزه کم چیزی نیستا[/quote]دوست عزیز دانشکده‌های برق درجه یک ایران رو دست کم گرفتید! بالاخره این همه رتبه‌های برتر کنکور که به رشته‌ی برق می‌روند باید یه تأثیری داشته باشد یا نه؟
  2. خوبه برد رادارها کمی بیشتر بشه می‌تونیم تحرکات پایگاه هوایی آمریکا در جزیره دیه‌گو گارسیا رو رصد کنیم!
  3. دوستان این قسمت از نقشه رو ببینید، جزیره‌ی دیه‌گو گارسیا در اقیانوس هند (پایگاه مهم هوایی و دریایی آمریکا که تعدادی B-1 و B-2 و B-52 اونجا مستقر هستند و یک ایستگاه کنترل GPS داره) اگر نقشه رو تکون ندید، دقیقاً روی + وسط نقشه‌ست (جزیرش کوچیکه و باید خیلی زوم کنید تا با چشم بشه دید). http://www.wikimapia.org/#lat=-7.1881009&lon=72.5976563&z=3&l=0&m=b حالا اگر از علامت خط‌کش گوشه‌ی بالا سمت چپ صفحه استفاده کنید، می‌تونید فاصله‌ش رو با ایران اندازه بگیرید. می‌تونید ببینید که جزیره‌ی دیه‌گو گارسیا با منتهی الیه جنوب شرقی ایران حدود ۳۸۰۰ کیلومتر و تا کویر سمنان ۵۰۰۰ کیلومتر فاصله داره. آمریکا در حمله به عراق و افغانستان از این پایگاه استفاده کرده. به نظر شما با چی باید اونجا رو بزنیم؟ با موشک بالستیک دوربرد؟ یا زیردریایی حامل موشک؟
  4. با تشکر از میثم عزیز که خیلی خوب توضیح دادند. به نظر من هم با توجه به این که خطر جنگ رفع نشده و سرمایه‌گذاری روی جنگنده در افق ده سال به بالا جواب می‌ده، نباید بخش‌های دیگه‌ای که توان نامتقارن ما رو در کوتاه‌مدت تقویت می‌کنند قربانی نیروی هوایی کرد. برای مقابله با آمریکا مطمئن‌ترین راه استفاده از روش‌هایی است که آمریکا راه مقابله با آن‌ها را بلد نیست (نامتقارن مثل موشک‌های بالستیک یا شناورهای کوچک) یا احتمال دارد زودتر جواب بدهند (رادار و پدافند هوایی). البته این اصلاً به معنی فراموش کردن نیروی هوایی نیست بلکه بحث بحث اولویت‌هاست. بودجه‌ی ما که بی‌نهایت نیست. اصلاً دوستان بگویند اگر نیم میلیارد دلار پول تحقیق و توسعه داشته باشیم چقدرش را خرج کدام قسمت‌ها بکنیم خوب است. به نظر من پنج درصد صرف طراحی و ساخت جنگنده بشود و حداقل بیست درصد صرف پدافند و رادار و بیست درصد هم موشک‌های بالستیک و ماهواره‌بر. پنجاه و پنج درصد بقیه هم برای تانک و شناورهای تندرو و کوچک و موشک‌های کروز ضدسطح و ناوشکن و پهپاد و موارد کوچکتر.
  5. ahmadi

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    چه اخبار خوشحال‌کننده‌ای. من همیشه فکر می‌کردم ایران کمبود ذخایر اورانیوم دارد. اگر واقعاً اینطور باشد که دوستان گفته‌اند (معادن کشف نشده‌ی بسیار) می‌توان دهان همه‌ی مخالفان انرژی هسته‌ای را برای همیشه بست.
  6. [quote]سلام عزيزان نه به ثبت نرسوندم چون طرح نظامي رو به ثبت نمي رسونن!!! فقط مي خرن و تو خود سازمان تحقيقات ثبتش مي كنن در ضمن ايني كه فرمانده ي نيرو زميني گفت اصلا عملي نيست!!! و جنبه ي تبليغاتي دارهَ تنها كسي كه مي تونه اين ايده رو عملياتي كنه منم!!! چون اصل قضيه رو من مي دونم كار اينا مثل اينه از يك انسان كامل دستاشو بسازن... مثال: اينا چند جا مي خوان ربات بزارن؟ پشت هرتپه يه گروه ربات جديد بايد بزارن تازه منبع تغذيه رو چه كار مي كنن؟ نكنه بخوايد بگيد سلول خورشيدي؟؟؟ نگيدا... يا تغذيه ي راديويي يا كابل و... چون امكان نداره. حالا تعمير و نگهداري و حوادث و سوانح و... بماند... حالا گيريم اينارم حل كردن؛ آمريكايي ها هم نديدن اينا رو كجا كار ميزارن؟! (ماهواره) و در زمان خودش واسه هرگروه ربات يك يا چند خمپاره نزدن تا تمام هزينه هاي انجام شده رو به باد بدن! فرمانده ي ارتش مياد به همين سادگي لو بده؟ دشمنم بره بسازه؟ اينا جنبه ي تبليغاتي داشتن فقط منم كه اصل كار رو مي دونم كه چكار بايد كرد تا حقيقتا چنين دفاعي و صدالبته صدها برابر قويتر رو بسازن!!! ولي اينكه يه نفر بياد فكر من رو ببره و به نام خودش تحقيقات انجام بده بعد كه ديدن نميشه انجامش داد(چون ناقص دريافت كرده...) بيان از جنبه ي تبليغاتيش استفاده كنن بدون اينكه نامي از من برده بشه(در سازمان) دردناكه... عوضش منم فهميدم باكيا طرفم و مي دونم چكار كنم!!! هرچند بازم ميگم فردا ميرم بخش تحقيقات و اعتراضم رو ميگم ولي اين طرح ديگه در ايران انجام نميشه!!! يقين دارم آمريكاييا به چنين ايده اي دست پيدا كنن كمتر از 2سال كشورشون رو بيمه مي كنن باتوجه به زير ساخت هاي كاملشون يا حتي روسيه و... ياعلي[/quote] دوست عزیز قانوناً اگر شما طرح رو به ثبت نرسونده باشید نمی‌تونید ادعایی روی اون داشته باشید. ضمن این که شما می‌گید طرح کامل رو ندادید و ایده‌ی اولیه‌تون رو گفتید. خوب یک ایده‌ی اولیه که به قول خودتون به درد نمی‌خوره! ضمن این که خود این موضوع که زمین مسلح باشه چیزی نیست که قابل ثبت باشه چون بدون جزئیاتش به ذهن هر کسی ممکنه برسه و قابل ثبت هم نیست (طبق قانون تنها ایده‌هایی قابل ثبت هستند که کاملاً جدید باشند و کلی یا بدیهی هم نباشند). شما نمی‌تونید از این که دیگران روی ایده‌ی اولیه‌ی شما فکر کرده‌اند و اون رو گسترش دادند شکایت داشته باشید چون شما برای گفتن ایده‌ی اولیه‌تون قرارداد عدم افشا نبستید و جلوی فکر کردن بقیه رو هم نمی‌تونید بگیرید! مطمئن باشید همه جای دنیا همین طوره. یعنی به طور خلاصه من متوجه نمی‌شم شما از چی گله دارید (جزئیات ایده‌تون رو که ندزدیدن؟). تازه به نظر من این اتفاق باید شما رو خوشحال کنه که ایده‌تون برای دفاع از کشورتون عملی شده هرچند نه با کمک شما.
  7. ahmadi

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    این هم لینک تایمز آنلاین: [url=http://www.timesonline.co.uk/tol/news/world/middle_east/article6962844.ece]Deep South calls in Iran to cure its health blues[/url] در ضمن عملکرد عالی ایران بعد از انقلاب یکی در حوزه‌ی بهداشت و درمان و یکی در حوزه‌ی کاهش فقر کاملاً شناخته شده است و نهادهای بین‌المللی مثل سازمان ملل و نهادهای دانشگاهی بارها و بارها از ایران تجلیل کرده و ایران را به عنوان الگو برای کشورهای در حال توسعه‌ی دیگر مطرح کرده‌اند (مثلاً [url=http://www.unicef.org/iran/media_4427.html]اینجا[/url]). من ندیده‌ام کسی (حتی رسانه‌های مغرض) در مورد پیشرفت خارق‌العاده‌ی بهداشت و درمان بعد از انقلاب تشکیک کند. اگر در وب جستجو کنید Iran Health Care System تجلیل‌های زیادی از نظام سلامت ایران می‌بینید. مثلاً همان‌طور که در مقاله‌ی تایمزآنلاین آمده ایده‌ی خانه‌های بهداشت - که انقلابی در بهداشت روستایی محسوب می‌شوند - در اصل مال ایران بوده است. آمریکا هم اولین کشوری نیست که از ایران الگو می‌گیرد. مثلاً [url=http://www.safpj.co.za/index.php/safpj/article/viewFile/81/81]اینجا[/url] در مورد الگوگیری آفریقای جنوبی از ایران نوشته. متأسفانه ما در ایران این نظام را قدر نمی‌شناسیم. البته این به معنی عدم وجود ضعف نیست بلکه اولاً میزان پیشرفت، با توجه به امکانات موجود و وضع اقتصادی، چشمگیر بوده و ثانیاً در مقایسه با کشورهای هم‌سطح خودمان بسیار قوی عمل کرده‌ایم. شاید اگر از دید مادی و با معیارهای رایج غربی به دستاوردهای انقلاب نگاه کنیم بهداشت و درمان (به خصوص بهداشت روستایی) بزرگ‌ترین دستاورد انقلاب بوده است. یکی از دلایل اصلی این موفقیت تمرکز روی بهداشت روستایی بوده. انقلاب اسلامی چنان که قول داده بود واقعاً به نفع مستضعفان تمام شده! چالش‌های جدید ایران در بخش سلامت، افزایش بیماری‌های غیرواگیر (مثل بیماری‌های قلب و عروق، دیابت و سرطان که در اثر زندگی شهرنشینی زیاد شده‌اند)، بیماری‌های روانی مثل افسردگی، ایدز و سوءتغذیه‌ی کودکان هستند. امیدوارم وزارت بهداشت که معمولاً خوب عمل می‌کند موفقیت‌های نظام سلامت ایران را در این حوزه‌ها هم ادامه دهد (کما این که در کنترل ایدز هم [url=http://www.commondreams.org/headlines06/0414-03.htm]موفق بوده[/url]).
  8. [quote]کسی میدونه هزینه این رزمایش ها چقدر هستش هر کدوم اینا این پولشو از کجا میارن ردیف بودجه داره یک کمی بیشتر در مورد هزینه این رزمایش ها تو ضیح بدین [/quote] شاید بشه بودجه‌ی رزمایش‌ها رو با توجه به بودجه‌ی ستاد مشترک ارتش تخمین زد! [url=http://www.spac.ir/budget/ghanoon%2088/Madevahede.pdf]بودجه‌ی کل کشور[/url] رو ببینید. از صفحه‌ی ۵۹ نهادهای نظامی شروع می‌شن.
  9. این مطلبی که در سایت دیفنس تک منتشر شده مربوط به مهر پارساله (سپتامبر ۲۰۰۸) و ربطی به عملیات اخیر سپاه در فروپاشی شبکه‌ی مضلین نداره.
  10. ahmadi

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    بهتره کمی پیش‌فرض‌هامون رو در مورد زندانیان گوانتانامو و حتی وهابیون و طالبان کنار بگذاریم. ۱. همان‌طور که جناب Nestor گفتند زندانیان گوانتانامو همه‌شون وهابی نیستند و حتی توشون ایرانی هم بوده (که گویا گناهش این بوده که در زمان نامناسبی در افغانستان بوده!). حتی دلیلی نداریم که همه‌ی افغانی‌ها یا عرب‌های زندانی در گوانتانامو وهابی باشند. ۲. حتی دلیلی نداریم که همه‌ی وهابی‌ها مثل بن‌لادن و الظواهری و ملاعمر و زرقاوی باشند؛ به نظرم این خیلی ساده‌انگارانه است. خیلی از کسانی که آن‌ها را وهابی می‌دانیم اصولاً خودشون رو به عنوان سنی می‌شناسند و کارهای وحشیانه‌ای رو که تروریست‌ها انجام می‌دن قبول ندارند و به شیعیان احترام می‌گذارند چه برسد به آنکه کشتنشان را واجب بدانند. آیا واقعاً همه‌ی توده‌های وهابی بدجنس هستند؟ فکر نمی‌کنم. حداکثر گمراه‌اند و شاید حتی خیلی از عقاید رهبران‌شان را قبول نداشته باشند. تازه خیلی از زندانیان گوانتامو آزاد شده‌اند که این نشون می‌ده که احتمالاً نه تروریست بوده‌ن نه عضو طالبان حتی اگر وهابی بوده باشند. ۳. بهتون قول می‌دم خیلی از اعضای طالبان بعد از اشغال افعانستان و صرفاً به این خاطر عضو طالبان شده‌اند که افغانستان را از دست اشغالگران آزاد کنند، وگرنه حتی ممکن است مخالف تلقی طالبانی از اسلام باشند. خودتان را جای افغانی‌ها بگذارید: اشغالگران کشور شما را اشغال کرده‌اند و غرور شما جریحه‌دار شده است. شما می‌خواهید در اخراج آن‌ها ار افغانستان نقشی داشته باشید و مثل مجاهدان قهرمان زمان اشعال شوروی مثل احمدشاه مسعود (که اساساً مخالف طالبان بود)، آمریکا را از افغانستان بیرون بیندازید. در این شرایط احتمالاً یک گروه جدید تشکیل نمی‌دهید چون باید همه‌ی افغان‌ها علیه دشمن مشترک بجنگند. شما فعلاً مجبورید به طالبان ملحق شوید. طالبان فعلی خیلی ریشه‌دارتر از طالبان قبل از اشغال افغانستان است و حتی شاید درست نباشد که دیگر آن‌ها را همان طالبان قبلی با همان عقاید بدانیم (البته غیر از برخی از رهبران و اعضای باسابقه‌ترشان). خیلی ساده‌انگارانه است که فکر کنیم طالبان یکدست است و همه‌ی اعضای طالبان وهابی‌های خشن و جانی‌ای هستند که می‌خواهند شیعه‌ها را بسر ببرند. ۴. شما هم فکر نمی‌کنید که این سرباز آمریکایی به خاطر عقاید افراطی زندانیان وهابی مسلمان شده. او احتمالاً به خاطر ارزش‌هایی مسلمان شده که همه‌ی ما آن‌ها را ارزش می‌دانیم (مثلاً عبادت و بندگی خدا، آیات الهی در قرآن، خلق نیکو، سعه‌ی صدر و آرامش) نه به خاطر این که کشتن شیعه‌ها واجب است یا توسل و زیارت خواندن شرک است و .... ۵. من هم قبول دارم که این موضوع که عده‌ی زیادی از تازه‌مسلمان‌ها اسلام وهابی را می‌بینند و تشیع احتمالاً به آن‌ها بد معرفی می‌شود نگران‌کننده است و ما باید کاری بکنیم ولی این باعث نمی‌شود که حتی مسلمان شدن یک غیرمسلمان را منفی بدانیم. فراموش نکنیم که خیلی از ایرانی‌ها در ابتدای اسلام توسط افراد گمراه مسلمان شدند ولی به تشیع روی آوردند.
  11. ahmadi

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    بعضی از دوستان چقدر بدبین‌اند. یکی از عادات ناپسند ایرانیان این است که از هر خبر مثبتی سعی می‌کنند اشکالاتش را بیرون بکشند و بزرگ کنند تا ساده‌لوح به نظر نیایند! قصدم خدای نکرده جسارت به دوستان نیست ولی موافق نیستید که چنین ویژگی‌ای در خیلی از ایرانیان وجود داره؟ در مورد اخبار مثبت ما به جنبه‌ی منفی نگاه می‌کنیم تا جایی که جنبه‌ی مثبت آن را تحت‌الشعاع قرار دهد، در مورد اخبار منفی هم که اصولاْ جنبه‌ی مثبتی نمی‌بینیم! ببخشید از موضوع خارج شدم، درددل بود!
  12. [quote]موقعي كه ما اونا رو به چشمه برادر مي ديديم بايد پيش بيني حالا رو ميكرديم ولي الان ما جلو تريم وبايد سرعت پيشرفتونو بيشتر كنيمتا عراق كاري نتونه بكنه يادمون باشه اونا يه مشت صحرا نشينن نه ايراني و فك كنم هر چقدر تجهيزات داشته باشن به پاي ما نمي رسن چون غيرت ما رو ندارن[/quote] اون‌ها برادر ما هستند. ما وحشی و نژادپرست نیستیم که همسایگانمان از ما بترسند. یکی از افتخارات ما این است که همسایگان ایران که ایران با آن‌ها مرز زمینی دارد، [b]در مجموع[/b] با ایران روابط برادرانه و توأم با احترام متقابل دارند. این روابط در درازمدت به نفع ما هستند و باید به هر قیمتی روابط‌مان را با همسایگان‌مان بهبود دهیم. در ضمن همه‌ی نژادها با هم برابرند و ما به عنوان ایرانیان بافرهنگ به هیچ نژادی و هیچ فرهنگی توهین نمی‌کنیم و خودمان را از دیگران برتر نمی‌دانیم.
  13. گویا آمریکایی‌ها گفته‌اند که پرتاب موفقیت‌آمیز نبوده و ماهواره در اقیانوس آرام سقوط کرده. همون [url=http://www.armscontrolwonk.com]وب‌نوشتی[/url] (کارشناس تسلیحاتی MIT) که قرار گرفتن ماهواره‌ی امید در مدار را تأیید کرد [url=http://www.armscontrolwonk.com/2242/another-failure]این رو گفته[/url]. یه چیز جالبی هم که توی قسمت نظرات پست‌های قبلی این وب‌نوشت اومده اینه که کره‌ی جنوبی هم قرار بوده اولین ماهواره‌ش رو بفرسته که به خاطر کره‌ی شمالی عقب انداخته! در ضمن خوب شد ایران از قبل پرتاب ماهواره رو اعلام نکرد! هر چند موفقیت‌آمیز بود ولی اعلام از قبل اولین پرتاب ماهواره ریسک بزرگیه، مخصوصاً وقتی کشوری هنوز توانایی‌ش رو ثابت نکرده.
  14. فکر کنم این صرفاً اظهارنظری است تا دولت آمریکا را مجاب به صدور اجازه‌ی فروش F-16ها بکند و نه بیشتر. عراقی‌ها صرفاً سعی می‌کنند از رگ خواب آمریکا استفاده کنند. به نظر من برخورد ما با عراق نباید با سوءظن‌های این‌چنینی باشد که در ارسال‌های دوستان مشاهده می‌شود. این‌طوری ما فقط به ایجاد یک دشمن جدید برای خود کمک می‌کنیم. باید عراق به ما به عنوان یک حامی نگاه کند. ما باید به عراق در همه‌ی زمینه‌ها کمک کنیم، از جمله نظامی، تا عراق به ما اعتماد کند و در بلندمدت دوست ما باشد نه رقیب ما. این همان برخوردی است که آمریکا با عراق دارد: سعی می‌کند عراق را به خودش وابسته کند به طوری که عراق آمریکا را به عنوان پناهگاه خود در مقابل ایران و سوریه بشناسد. این باید برعکس شود، یعنی ایران نقش حمایت از عراق را در برابر آمریکا و اسرائیل به عهده بگیرد. صدالبته این کار راحتی نیست ولی شدنی است. رویکرد ایران تا به حال چنین چیزی بوده است و امیدوارم در بلندمدت ادامه داشته باشد. ما باید همان سخاوتی را که در لبنان نشان می‌دهیم در عراق هم نشان دهیم تا نفوذ ما در عراق مثل لبنان ریشه‌ای باشد. در این زمینه باید با آمریکا رقابت کنیم. به خصوص در زمینه‌ی نظامی باید حتماً یک رابطه‌ی نظامی راهبردی با عراق برقرار کنیم به طوری که «فرهنگ نظامی آمریکایی» در عراق به وجود نیاید. ما نباید بگذاریم تا آمریکایی‌ها نفوذ راهبردی‌شان را به راحتی در عراق حفظ کنند. زمان این کمک‌ها دقیقاً همین الان است که عراق دارد ساختارهای خودش را می‌سازد، وگرنه چند سال دیگر عراقی را شاهد خواهیم بود که با آمریکا روابط راهبردی بلندمدت برقرار کرده ولی به ما که همسایه‌اش هستیم اعتماد ندارد. باید زود بجنبیم. من منکر وجود تفکرات ایران‌ستیزانه در امثال بعثی‌ها و سکولارهای عراق نیستم. اما رویکرد همراه با سوءظن نسبت به عراق و رقیب‌انگاری عراق به جای آن که چنین افرادی را ضعیف کند، آن‌ها را قدرتمندتر خواهد کرد. باید کمی از روش آمریکا یاد بگیریم: آمریکا به کشورهای بسیار زیادی در دنیا، سخاوتمندانه کمک می‌کند و با اتفاقات مقطعی (مثلاً سخنان ضدآمریکایی مقامات آن کشورها) این کمک‌ها را قطع نمی‌کند. اما وقتی آن کشور شروع به مخالفت جدی با آمریکا می‌کند، آمریکا از این اهرم برای فشار به آن کشور استفاده می‌کند. ضمناً این کمک‌ها باعث می‌شود که آن کشورها به چشم حامی به آمریکا نگاه کنند و روابط خود را با آمریکا گسترش دهند هرچند در ظاهر با آمریکا مخالفت کنند. آمریکا همین‌طوری چند ده کشور را راضی کرده تا در آن‌ها پایگاه نظامی داشته باشد. منظور من این نیست که این طور امپریالیستی با کشورهای دیگر برخورد کنیم چون نه به اندازه‌ی آمریکا قدرت داریم و نه این کار اخلاقی است. اما نباید به خاطر چند تا اظهار نظر در مورد خلیج فارس و جزایر و «خطر ایران» و امثال آن روابط خودمان را با کشورهای عربی محدود کنیم؛ این همان چیزی است که آمریکا و انگلیس و اسرائیل به دنبال آن‌اند و دنبال این هستند که ایران را به این تله بیندازند و روابط ما را با کشورهای عربی تیره کنند، که در نهایت به ضرر ما تمام خواهد شد. ما باید روابطمان را به قدری با کشورهای عربی گسترش دهیم که خود به خود به خاطر این روابط، [b]در بلندمدت [/b]منافع ما را در نظر بگیرند. اظهارنظرهای اعراب در مورد خلیج فارس و جزایر واقعاً چه خطری برای ما دارد؟ تقریباً هیچی. بزرگ‌ترین خطر، تیره شدن روابط ما با آن‌هاست، که به نوبه‌ی خود برای جزایر خطر بیشتری خواهد بود نسبت به وقتی که روابط ما با آن‌ها خوب است و صرفاً برای نگه داشتن ظاهر حرف می‌زنند.
  15. ahmadi

    دفاع مقدس از نگاه دشمن

    [quote]آمادگي ايران براي برگرداندن جنگنده‌هاي اف ‌١٤ و تسليحات نظامي به آمريكا نظر نویسنده: با توجه به پیش بینی آمریکا مبنی بر شروع جنگ و ترس از پناهنده شدن تامکت ها و خیانت عده ای بزدل که الان جزء پرروترین جریان های سیاسی هستند که از همه طلب کارند این نوشته یک نکته را به ما ثابت می کند هستند ایرانیان بزدلی که به خاطر منافع خود حاضرند همه چیز را قربانی امیال خود بکنند . دوستان لطفا" تحلیل های خود را راجع به این خبر از ما دریغ نکنند. با تشکر[/quote] به نظر من این افراد لزوماً «بزدل» نبودند، بلکه می‌خواستند پول‌هایی را که شاه خرج کرده بود (و همه به او در این مورد انتقاد می‌کردند که چرا به جای رسیدن به وضع فقرا دارد سلاح می‌خرد) را برگردانند. علم غیب که نداشتند تا بدانند عراق قرار است به ایران حمله کند! می‌بینید که آمریکا هم مایل به پس گرفتن F-14ها نبوده چون پولی که در ازای آن گرفته برایش باارزش‌تر بوده است. [b]خوش‌بختانه[/b] این اتفاق نیفتاد.
  16. در قسمت نظرات پایین اون صفحه‌ی [url=http://www.armscontrolwonk.com/2174/congratulations-iran]Congratulations Iran[/url] بحث‌های فنی خیلی خوبی داره می‌شه (نویسنده‌ی اون مقاله یک متخصص موشکی در MIT است). پیشنهاد می‌کنم بخونیدش، و ضمناً لینک‌های خیلی خوبی می‌ذارن. به خصوص بحث داغشون اینه که آیا واقعاً سفیر دومرحله‌ای بوده یا نه، که اگر بوده نشون می‌ده که ایران از فناوری پیشرفته‌ای استفاده کرده که نیازی به سه مرحله نداشته. این لینک‌ها رو هم اونجا پیدا کردم: تصویر سیگنال‌های دریافت شده‌ی امید در استکهلم: [url=http://www.svengrahn.pp.se/trackind/OMID/OMID_signals.htm]OMID Signals on 465 MHz[/url] این هم صدای امید (البته انتظار آهنگ دلنشین نداشته باشید!): [url=http://en.wikipedia.org/wiki/File]File:Omid-telemetry.ogg[/url] عده‌ای از رصدگران آماتور هم گویا مترصد عکسبرداری از امید هستند. ضمناً از روی [url=http://n2yo.com/?s=33506]مسیر امید[/url] می‌شه اوقاتی رو که امید از بالای ایران رد می‌شه رو پیش‌بینی کرد و به رصد امید پرداخت (توی اون صفحه امکاناتی برای پیش‌بینی مسیر داره). گویا با چشم غیرمسلح هم قابل دیدنه (البته به شرط کم بودن آلودگی نوری). اون قسمت جدا شده‌ی سفیر هم اگر هنوز در مدار باشه احتمالاً راحت‌تر دیده می‌شه چون بزرگ‌تره. کلاً عده‌ی زیادی در دنیا الان در کار دنبال کردن امید و انتشار اطلاعات مربوطه در اینترنت هستند! فکر کنم به زودی فیلمش هم در بیاد!!
  17. گویا رصدگران آماتور هم ماهواره و هم تکه‌ی مرحله‌ی آخر سفیر رو دیدن و دنبال کردن، و حتی سیگنال‌های ماهواره‌ی امید رو هم دریافت کردن: [url=http://www.armscontrolwonk.com/2174/congratulations-iran]Congratulations Iran![/url] اینجا هم جزییات فنی خوبی داره: [url=http://planet4589.org/space/jsr/latest.html]Jonathan's Space Report[/url] و در نهایت می‌تونید ماهواره‌ی امید رو اینجا دنبال کنید و مکان فعلیش رو ببینید! ---> [url=http://n2yo.com/?s=33506]Live Real-Time Satellite Tracking[/url] الان که دارم تایپ می‌کنم روی اقیانوس آرامه و داره به قاره‌ی آمریکا نزدیک می‌شه!
  18. سلام متوجه نکته‌ی شما هستم. فکر می‌کنم تحلیل این موضوع (سیاست‌های رسانه‌ای) خیلی جالب باشد. نکته‌ی اصلی این است که رسانه‌ها (حتی رسانه‌های غربی) هر کاری دلشان خواست نمی‌توانند بکنند چون موفقیت آینده‌شان در گرو این است که مردم چگونه آن‌ها را بشناسند و به آن‌ها اعتماد داشته باشند. بنابراین یکی از مهم‌ترین اهداف رسانه‌ها در هر جایی این است که اعتماد بینندگانشان را جلب کنند. [b]رسانه‌ها فعال ما یشاء نیستند بلکه از محیط و از جهان تأثیر می‌پذیرند[/b] وگرنه از گردونه‌ی رقابت خارج خواهند شد و توان کنترل افکار عمومی را از دست خواهند داد. ۱. سی‌ان‌ان چنین خبری را پوشش می‌دهد تا خود را به عنوان یک بی‌طرف مطرح کند. این موضوع باعث می‌شود که بینندگان سی‌ان‌ان بیشتر شوند و در نتیجه سی‌ان‌ان پول آگهی بیشتری به دست آورد! ۲. ضمناً این باعث می‌شود که مردم خبرهای دیگر سی‌ان‌ان را راحت‌تر باور کنند. مثلاً فرض کنید بلافاصله بعد از این خبر، همین آقای ریک سانچز که خودش را به عنوان یک آدم منصف معرفی کرده، بگوید که مثلاً «البته فلسطینی‌ها هم تروریست‌اند» یا اینکه «ایران در حال ساخت بمب اتمی است!» در این حالت مردم خیلی راحت حرفش را باور می‌کنند. سی‌ان‌ان هم به چنین آدم‌هایی (که مورد اعتماد مخاطبان باشند) نیاز دارد تا بتواند مؤثرتر روی ذهن مردم تأثیر بگذارد. ۳. سی‌ان‌ان مجبور است برای این که در میدان رقابت با رسانه‌های دیگر عقب نماند، با جو ضداسرائیلی موجود همراه شود. جنگ اخیر یک فرقی که با جنگ‌های قبل داشت این بود که جو ضداسرائیلی بی‌سابقه‌ای را در جهان و در سطح رسانه‌ها به وجود آورد (اگر رسانه‌های دنیا و حتی غرب را یک مروری بکنید متوجه می‌شوید). وقتی چنین اتفاقی می‌افتد، هر رسانه‌ای خود را ناچار می‌بیند که با این جو همراه شود وگرنه ممکن است اعتماد و علاقه‌ی بینندگانش را از دست بدهد. ۴. کارمندان سی‌ان‌ان هم آدم هستند! یعنی باید فکر کنند که دارند اخبار درست را پوشش می‌دهند وگرنه ممکن است عذاب وجدان بگیرند و امیدشان را از دست بدهند، که در نتیجه بازدهی‌شان پایین می‌آید و سطح کیفی برنامه‌ها را کاهش می‌دهند. بنابراین صاحبان سی‌ان‌ان به امثال ریک سانچز اجازه می‌دهند که رشد کنند ولی اگر ببینند که زیادی [از نظر آن‌ها] تندروی می‌کند ممکن است با روش‌هایی از شرش خلاص شوند. ۵. همچنین اگر جلوی پخش چنین خبری از سی‌ان‌ان گرفته شود، کارمندان سی‌ان‌ان ناراضی خواهند شد و ممکن است برای سی‌ان‌ان دردسر درست کنند. این اتفاقی است که برای فاکس‌نیوز افتاده است و با افشاگری‌های کارمندان سابق آن، حتی در آمریکا هم به عنوان یک شبکه‌ی تندرو و طرفدار نومحافظه‌کاران و صهیونیست‌ها شناخته می‌شود و اعتبارش را از دست داده است. البته در پی این مشکل، در صدد جبران آمده است و در سال‌های اخیر سعی کرده کمی هم از حامیانش انتقاد کند تا بیش از این آبرویش نرود. یعنی سی‌ان‌ان و سایر رسانه‌ها خبر درست را پخش می‌کنند چون مجبورند و منافعشان این طور اقتضا می‌کند. هر جا لازم باشد با دروغ و هر جا لازم باشد با راست؛ [b]مهم این است که منافع ارضا شود.[/b] سیاست‌های رسانه‌ای پیچیده‌تر از این حرف‌هاست که یه عده دستور بدهند و عده‌ای دیگر خبر را پخش کنند، یا این که دروغ‌های واضح بگویند و مردم باور کنند. یکی از علت‌هایی هم که رسانه‌های غربی رشد کرده‌اند همین سیاست‌های پیچیده است. مثلاً لازم نیست دروغ بگویند؛ کافی است راست را طوری بگویند که برعکس برداشت شود! به خصوص آمریکایی‌ها در این زمینه خیلی تجربه دارند و از جنگ جهانی اول روی کنترل افکار عمومی کار کرده‌اند (پیشنهاد می‌کنم کتاب «کنترل رسانه‌ها» اثر نوام چامسکی را که ترجمه هم شده، اگر نخوانده‌اید بخوانید).
  19. دفعه‌ی بعدی که یک نفر را دیدید از اسرائیل طرفداری می‌کند و آن را در جنگ اخیر محق می‌داند (متأسفانه چنین آدم‌هایی در ایران وجود دارند) این ویدئو از سی‌ان‌ان را به وی نشان دهید: [url=http://www.youtube.com/watch?v=uDBiycEz12s&eurl=http://www.mangochico.com/cnn-blames-israel-for-breaking-the-ceasefire/]CNN: Israel Broke Gaza Cease-Fire[/url] در اینجا مجری سی‌ان‌ان، ریک سانچز، از منابع خبری غربی ثابت می‌کند که اسرائیل آتش‌بس را با حمله‌ی نظامی دو ماه پیش نقض کرده (حتی اگر از محاصره‌ی غزه که ماه‌هاست ادامه ادارد بگذریم) و این ادعا که اسرائیل برای دفاع از خودش مجبور شده به غزه حمله کند حتی با دیدگاه غربی‌ها هم صحت ندارد. ضمناً به این نکته اشاره می‌کند که رسانه‌های خبری غربی در جنگ اخیر کمتر اشاره‌ای به این موضوع کردند و چنین وانمود کردند که حق با اسرائیل بوده است. [url=http://uk.youtube.com/watch?v=klYgLSLAhuw]این یکی ویدئو[/url] هم که البته از سی‌ان‌ان نیست یک سخنگوی دولت اسرائیل را نشان می‌دهد که قبول می‌کند هیچ یک از موشک‌هایی که در دوره‌ی آتش‌بس از سوی غزه شلیک شده توسط حماس شلیک نشده‌اند (و بنابراین آتش‌بس را نقض نکرده‌اند). خیلی اعصاب آدم خرد می‌شود وقتی کسانی را می‌بیند که با وقاحت حق را به اسرائیل می‌دهند! البته به نظرم یکی از دلایلش این است که ما در تبلیغات ضعیف عمل می‌کنیم و فقط به جنبه‌ی احساسی ماجرا اشاره می‌کنیم (به خصوص صدا و سیما) و اصلاً به این موضوع اشاره نمی‌کنیم که بحث فلسطین، یک طرفداری کور از مسلمانان در برابر یهودیان (یا یهودی‌ستیزی! چنانکه می‌گویند) نیست بلکه هر عقل سلیمی اگر اطلاعات کافی بهش داده شود، می‌پذیرد که از اصل تشکیل اسرائیل تا همین جنگ اخیر، هیچ وقت حق با اسرائیل نبوده است.
  20. [quote] نمی دانم چی بگم !!! - عجب دوستان با معرفتی در بلاد اسلامی داریم. [/quote] متأسفانه در عالم سیاست چیزی به نام «معرفت» وجود ندارد! هر کشوری بر اساس منافع خودش مجبور است با کشورهای دیگر رابطه برقرار کند، و ما هم نمی‌توانیم به صرف این که اعراب علیه ما کار می‌کنند روابطمان را با آن‌ها به هم بزنیم. به هر حال ما همسایه هستیم و باید تا ابد کنار هم زندگی کنیم. بنابراین بهترین سیاست، نزدیک شدن به اعراب است. ما باید کاری کنیم که منافع اعراب با ما گره بخورد و به نفع خودشان نباشد که علیه ما کار کنند. این که الان علیه ما فعالیت‌هایی انجام می‌دهند به خاطر این است که منافعشان این‌طور اقتضا می‌کند. [b]منافعشان نباید این‌طور اقتضا کند و راهش هم این است که روابطمان را با اعراب گسترش دهیم[/b]. مقابله با این شیطنت‌ها هم راه دارد (راهش عصبانی شدن و به هم زدن روابط نیست). باید کاری کنیم که اعراب به نفعشان نباشد که مثلاً جزایر سه‌گانه را مطالبه کنند. مثلاً روابط اقتصادیمان را طوری با آن‌ها گسترش دهیم که آن‌ها به ما وابسته شوند (البته این وابستگی طبیعتاً دوطرفه خواهد بود). پس اگر مثلاً ادعای پس گرفتن جزایر را یا هر ادعای دیگری را مطرح کردند یا تحرکی ضد ایران صورت دادند، ما اهرم‌های اقتصادی‌ای داریم که آن‌ها را از تکرار این کارها پشیمان کند. پس راه حل مشکلات ما با اعراب نزدیک شدن به آن‌هاست نه افزایش دشمنی. بهترین کار این است که ما فعلاً خویشتنداری کنیم و به آن‌ها امتیازهای ظاهری بدهیم، تا ترغیب شوند روابطشان را با ایران گسترش دهند. این همان روشی است که آمریکا در روابطش با دیگر کشورها دنبال می‌کند. روابطش را با آن‌ها گسترش می‌دهد و این‌طوری به صورت غیرمستقیم کنترلشان می‌کند. مثلاً تا به حال چند مورد اسرائیل در آمریکا جاسوسی کرده است ولی آمریکا به خاطر این موارد کم‌اهمیت صبرش را از دست نداده چون هم آمریکا و هم اسرائیل هر دو خوب می‌دانند که منافعشان به یکدیگر بسته است.
  21. یکی از کمک‌های مهمی که ما می‌تونیم به فلسطینی‌ها بکنیم، توسعه‌ی فناوری موشکی کم‌هزینه و آسان و انتقال این فناوری به آن‌هاست! ما می‌توانیم به جای فلسطینی‌ها روی بهبود توان راکت‌های دست‌ساز (با لحاظ امکاناتی که فلسطینی‌ها بتوانند تهیه کنند) در ایران کار کنیم و سپس یافته‌های خودمان را به آن‌ها بدهیم تا طبق آن بتوانند خودشان راکت‌های قوی‌تر و دقیق‌تری بسازند. چون خود فلسطینی‌ها شرایط سختی دارند و نمی‌توانند به راحتی تحقیق و توسعه کنند و آزمون و خطا انجام دهند تا فناوریشان پیشرفت کند. ما می‌توانیم در ایران شرایط آن‌ها را شبیه‌سازی کنیم و آزمایش انجام دهیم و سپس نتایج و دانش به دست آمده را به آن‌ها انتقال دهیم، مثلاً این که چه ترکیبی برای سوخت بهتر است یا این که چگونه برد یا دقت راکت‌ها افزایش پیدا کند یا این که حتی چگونه راکت‌ها را سریع‌تر (کمتر از ۶ ساعت) بسازند. این طوری موشک‌هایشان زودتر پیشرفت می‌کند چون تحقیق و توسعه‌شان را ایران برایشان انجام می‌دهد! فکر نکنم هزینه‌ی زیادی هم برای ما داشته باشد، چون هدف تولید راکت از مواد اولیه‌ی ارزان‌قیمت و در دسترس و با روش‌های ارزان‌قیمت است و حتی یک گروه غیردولتی (با کسب مجوز و هماهنگی) هم می‌تواند این تحقیقات را در ایران انجام دهد. حتی می‌توانیم برای سلاح‌های دیگر غیر از راکت هم این کار را انجام دهیم، یا این که تاکتیک‌های نظامی مناسب حماس را در ایران طراحی، شبیه‌سازی و در رزمایش‌ها آزمایش کنیم! این کار خیلی مفیدتر و عملی‌تر از فرستادن سلاح است، چون فلسطینی‌ها خودشان این سلاح‌ها را می‌سازند و به ما وابسته نخواهند شد، و ضمناً انتقال این دانش هم نیاز به تونل‌های مخفی قاچاق سلاح ندارد! می‌شود خیلی راحت با اینترنت برایشان فرستاد. (یعنی یاد دادن ماهیگیری به جای دادن ماهی)
  22. ahmadi

    اخبار برتر نظامی

    این یک گزارش طولانی و با جزییات درباره‌ی راه یافتن تراشه‌های الکترونیکی تقلبی چینی در تسلیحات آمریکاست (از جمله F-15، FA-18، AV-8B و E-2C Hawkeye) که باعث سوانح و مشکلاتی شده است. این گزارش در بیزنس‌ویک چاپ شده و هفته‌نامه‌ی عصر ارتباط ترجمه‌اش کرده. من ترجمه‌ی عصر ارتباط را با کمی تغییرات عمدتاً املایی می‌آورم. این گزارش از آن جهت جالب است که حاوی نکات جالبی درباره‌ی سازوکار خریدهای نظامی پنتاگون و شیوه‌ی راه یافتن قطعات تقلبی به تسلیحات آن، مشکلاتی از جمله شرکت‌های صوری و واسطه‌های سودجو در بازار تأمین قطعات نظامی آمریکا و روش‌های تقلب‌گران چینی است. این سؤال هم برای من پیش آمد که آیا تسلیحات داخلی خودمان از این قطعات تقلبی مصون هستند؟ احتمالاً ما همه‌ی تراشه‌های نظامیمان را خودمان تولید نمی‌کنیم و خیلی‌هایشان را از بازارهای غیررسمی بین‌المللی تهیه می‌کنیم. به نظرم مسؤولان نظامی باید این خطر را جدی بگیرند چون گویا تشخیصش هم خیلی مشکل است. منبع اصلی: بیزنس‌ویک ۲ اکتبر ۲۰۰۸ ([url=http://www.businessweek.com/magazine/content/08_41/b4103034193886.htm]Dangerous Fakes - How counterfeit, defective computer components from China are getting into U.S. warplanes and ships[/url]) - ترجمه در بخش دهکده‌ی جهانی هفته‌نامه‌ی عصر ارتباط ۴ آبان ۱۳۸۷ [size=18][b]بدل‌های خطرناک[/b] قطعات رایانه‌ای تقلبی چینی بعد از محصولات الکترونیکی مصرفی و گوشی‌های موبایل به سراغ تجهیزات نظامی ایالات متحده رفته‌اند[/size] ارتش آمریکا به تازگی با تهدید جدیدی مواجه شده که از قطعات رایانه‌ای تقلبی در هواپیماها، کشتی‌ها، و شبکه‌های ارتباطی ناشی می‌شود و حتی به نگرانی‌های موجود در مورد جاسوسی نیز دامن زده‌اند. ریزپردازنده‌های تقلبی از طریق بازارهای غیرقانونی مناطق روستایی چین به دست دلال‌های آمریکایی می‌رسند که هیچ اطلاعاتی از محصولات رایانه‌ای و نظامی ندارند و از آنجا سر از پیشرفته‌ترین سلاح‌های ارتش آمریکا در می‌آورند. مقامات ارشد پنتاگون سعی دارند این مسأله را کم‌اهمیت جلوه بدهند ولی اسناد دولتی و مصاحبه‌ها نشان می‌دهند که ارتباط غیرقابل‌انکاری میان قطعات تقلبی و سوانح نظامی سال‌های اخیر ارتش ایالات متحده وجود دارد. در ماه نوامبر سال ۲۰۰۵ ستاد همکاری مشترک میان دولت و شرکت‌های تجاری (GIDEP) نسبت به تجربه‌ی نقص فنی در محصولات شرکت BAE هشدار داد. این شرکت بزرگ پیمانکار تجهیزات دفاعی دولت، منشأ نقص فنی را ریزپردازنده‌های تقلبی اعلام کرده است. گزارش ستاد همکاری مشترک میان دولت و شرکت‌های تجاری (GIDEP) که در اختیار بیزنس‌ویک قرار گرفته است نشان می‌دهد که دو محموله از ریزپردازنده‌هایی که به مقصد پنتاگون فرستاده شده بودند هیچ‌گاه توسط شرکت سازنده‌ی اصلی آنها (Maxim Integrated Products) ارسال نشده و طبق نظر این شرکت هر دو محموله حاوی محصولات تقلبی است. در حادثه‌ی دیگری که ژانویه‌ی امسال اتفاق افتاد تراشه‌ای در دستگاه پرواز خودکار یک هواپیمای F-15 پیدا شد که قرار بود ساخت شرکت Xicor باشد. افراد آگاه می‌گویند که متخصصین در حال تعمیر هواپیمای مذکور بودند و بعد از بررسی متوجه نقص یک تراشه شدند. طبق اسناد موجود، چهار تراشه‌ی تقلبی در اسکادران هوایی ۴۰۹ پیدا شده است. [b]تهدید جاسوسی[/b] خطرناک‌تر از سانحه‌ای که در بالا گفته شد، صدها روتر تقلبی‌ای است که در چین ساخته و به نیروی دریایی و زمینی ارتش آمریکا فروخته شده است. این دستگاه‌های تقلبی می‌توانند علاوه بر بالا بردن امکان وقوع سوانح نظامی، جاسوسی خارجی را نیز تسهیل کنند. دادگستری آمریکا در حال آماده‌سازی مدارک برای دادگاه مدیران یک توزیع‌کننده‌ی تگزاسی است و در سال گذشته شاهد اعتراف مدیران یک شرکت واشنگتنی در مورد فروختن روترهای تقلبی به ارتش این کشور بود. این روترها طوری طراحی شده بودند که محصول شرکت سیسکو به نظر برسند. ملیسا هاتاوی، رئیس دفتر امنیت سایبر در سازمان اطلاعات ملی ایالات متحده با اشاره به کشف و ضبط چهارصد روتر تقلبی تاکنون، می‌گوید: «روترهای تقلبی مسؤول از کار افتادن شبکه‌های بسیار مهم امنیتی بوده‌اند. این محصولات همچنین ممکن است حاوی در پشتی (Backdoor) باشند که از طریق آنها امنیت شبکه‌ها دور زده می‌شود و اطلاعات حساس جاسوسی می‌شود.» او هیچ توضیح بیشتری در مورد حرف‌هایش نداد اما نمایندگان FBI در جزوه‌ی ۵۰ صفحه‌ای که در اختیار چند شرکت بزرگ قرار داده‌اند، نوشته‌اند: «ممکن است مأموران امنیتی چینی بتوانند از روترهای تقلبی برای دستیابی به شبکه‌های ملی آمریکا که در غیر این صورت کاملاً امن هستند استفاده کنند.» رابرت ارنست که مسؤولیت تحقیق در مورد قطعات رایانه‌ای تقلبی را در مرکز فرماندهی سیستم‌های هوایی-دریایی ارتش ایالات متحده بر عهده دارد، می‌گوید که مربوط دانستن سقوط هواپیما با نقص یک تراشه‌ی واحد بسیار مشکل است. او تخمین می‌زند که حدود ۱۵ درصد از کل قطعات خریداری شده توسط پنتاگون در هر سال تقلبی باشند. در نتیجه‌ی همین واقعیت است که به طور متناوب شاهد نقص فنی در سیستم‌های تسلیحاتی هستیم. او می‌گوید: «تقریباً در تمام سیستم‌های مختلف شاهد بروز نقص‌های فنی هستیم.» او جزئیات را افشا نمی‌کند ولی می‌گوید که به عقیده‌ی وی می‌توان قطعات تقلبی را صددرصد مسؤول بسیار از سوانح جدید دانست. وقتی یک هلیکوپتر در افغانستان یا عراق سفوط می‌کند همیشه نمی‌توان تک‌تک قطعات را وارسی کرد و ریشه‌ی اصلی سانحه را دقیقاً مشخص نمود. اگرچه نگرانی در مورد قطعات رایانه‌ای تقلبی در پنتاگون افزایش یافته است ولی مدیران ارشد در واکنش به رویدادها بسیار کند عمل می‌کنند. ارنست که یک مهندس است و ۲۶ سال سابقه‌ی خدمت در ارتش دارد، می‌گوید: «من از عدم توانایی مدیران ارتش در عکس‌العمل نشان دادن به وقایع مربوط به قطعات تقلبی دل‌سرد شده‌ام.» ویلیام تاتل، ژنرال چهار ستاره‌ی بازنشسته‌ی ارتش که حالا مشاور امور نظامی در یک شرکت فناوری است هم نظر ارنست را تأیید می‌کند. او می‌گوید: «شاهد نوعی آلودگی در زنجیره‌ی تأمین قطعات ارتش هستیم.» بخش عظیمی از این آلودگی از مناطق روستایی و دورافتاده‌ی چین می‌آید. بیزنس‌ویک با پیگیری رد تمام قطعات تقلبی مورد استفاده در شرکت BAE به شنزن چین رسید. تاجرهای قطعات دست دوم معمولاً این قطعات را از بازارهای بزرگی مانند Guiyu در جنوب شرق چین تهیه می‌کنند. خیابان‌های کثیف و دودگرفته‌ی Guiyu مالامال از بوی پلاستیک سوخته‌ی ناشی از کار کارگران در پستوی مغازه‌های کوچک است. کار این کارگران جدا کردن قطعات رایانه‌ای از مدارهای کهنه است. این قطعات در رودخانه‌ی لیان‌ژانگ شسته و سپس به مکان‌های تجاری مانند مرکز تجارت الکترونیک جین‌لانگ فروخته می‌شوند. یکی از تابلوهای تبلیغاتی مرکز جین‌لانگ به زبان چینی اعلام می‌کند که در اینجا قطعات الکترونیکی با کیفیت نظامی به فروش می‌رسند. منظور از قطعات با کیفیت نظامی تراشه‌هایی است که در شرایط سخت مانند دمای بسیار بالا یا پایین کار می‌کنند و قابل اطمینان‌تر از محصولات تجاری هستند. ولی یکی از تجار این مرکز به نام لو ویلانگ با صراحت اعتراف می‌کند که قطعاتش تقلبی هستند. کارمندان او نوشته‌های روی قطعات الکترونیکی دست دوم را پاک می‌کنند و روی آنها کد مربوط به قطعات نظامی را می‌نویسند. او می‌گوید: «در Guiyu همه همین کار را می‌کنند. تاریخ روی همه‌ی قطعه‌ها صددرصد تقلبی است چون تمام کالاهای ما مربوط به دهه‌های ۸۰ و ۹۰ هستند در حالی که مشتری‌ها فقط محصولات مربوط به ۲۰۰۰ به بعد را می‌خواهند.» بیزنس‌ویک رد قطعات مورد نظرش را از Guiyu تا شرکت BAE Solutions در آمریکا دنبال کرد. گزارش محرمانه‌ی این شرکت به دولت در مورد قطعات مذکور برای این تحقیق حیاتی بود که متأسفانه در اختیار نویسندگان این مقاله قرار نگرفت. واحد پانزده میلیارد دلاری آمریکای شرکت BAE که گستره‌ی وسیعی از دستگاه‌های فوق‌دقیق نظامی، از سیستم‌های هشدار موشک برای جنگنده‌ها تا هدف‌گیر لیزری برای تفنگ‌ها را می‌سازد طی سه سال اخیر ۴۵ مورد کشف قطعات تقلبی را گزارش داده است. این تعداد بسیار بیشتر از رقبای این شرکت است. متخصصان مطمئن نیستند که بالا بودن این تعداد نشان‌دهنده‌ی صداقت BAE است یا نشان‌دهنده‌ی بی‌احتیاطی این شرکت در خرید قطعات ارزان از چین. سخنگوی این شرکت تأیید کرد که شرکتش تحت بررسی‌های دادگستری آمریکا قرار دارد. BAE در بیانیه‌ای اعلام کرده است که سعی دارد منشأ تمام قطعاتی که از تأمین‌کنندگان می‌خرد را تعیین کند ولی هیچ اطلاع یا تضمینی در مورد صحت اطلاعات ارائه شده توسط تأمین‌کنندگان ندارد. در این بیانیه آمده است: «فقط درصد کمی از قطعات ما تقلبی از آب درآمده‌اند.» BAE هم‌اکنون خریدهای خود را محدود کرده و فقط از شرکت‌های اصلی سازنده‌ی طعات و نمايندگان رسمی آنها خرید مي‌کند فقط در موارد محدودی که امکان پيدا کردن قطعه‌اي از جای دیگر باشد به چین روی مي‌آورد. اما BAE در این راه تنها نیست؛ شرکت‌های دیگری که در مورد پیدا کردن قطعات تقلبی گزارش داده‌اند عبارتند از: Boeing Satellite Systems، Ratheon Missle Systems، Northrop Grumman و Lockhead Martin Missles. همه‌ی این شرکت‌ها اعلام کرده‌اند که خطر قطعات تقلبی را جدی مي‌گيرند ولی در مورد هیچ رویداد خاصی اظهار نظر نمي‌کنند. سیل قطعات تقلبی در سایت‌های نظامی تا حدودی به نیاز پنتاگون به قطعات قديمي برای تجهیزاتش و تلاش‌های این سازمان برای صرفه‌جویی در هزینه‌ها برمی‌گردد. در اواسط دهه‌ی نود و بعد از سقوط اتحاد جماهیر شوروی، دولت کلینتون سیاست صرفه‌جویی در هزینه‌های پنتاگون و خرید قطعات قدیمی را پیش گرفت. این سیاست در زمان بوش هم ادامه پیدا کرد. در نتیجه‌ی این سیاست پنتاگون به جای شرکت‌های اصلی سازنده‌ی قطعات به واسطه‌های کوچکی روی آورد که مثل قارچ هر روز سبز می‌شدند و قطعات مختلف را به قیمت‌های ارزان‌تری عرضه می‌کردند. اهداف تعیین شده‌ی فدرال برای سازمان‌های دولتی هم مزید بر علت شده است که ارتش شرکت‌های کوچک واسطه‌ای را که هیچ برتری رقابتی کیفی ندارند را ترجیح دهد. تراشه‌ها بسته به پیچیدگی و کیفیتشان با قیمت‌های بین ۱۰ سنت تا ۲۰۰۰ دلار به فروش می‌رسند. پنتاگون در هر سال ۳٫۵ میلیارد دلار صرف خرید تراشه‌های یدکی می‌کند که بسیاری از آنها روی هواپیماها و کشتی‌هایی که ده تا بیست سال عمر دارند نصب می‌شوند. شرکت‌های بزرگ و نام‌های معروف جهانی گاهی حق تولید انحصاری تراشه‌های قدیمی را می‌خرند و قیمت آنها را ۱۰ تا ۳۰ درصد بالا می‌برند. اما واسطه‌های کوچک به حاشیه‌ی سود بسیار کمتری هم قانع هستند. بعد از سال ۱۹۹۴ که کنگره‌ی آمریکا قانون اجبار به خرید از شرکت‌های معتبر و نمایندگان آنها را ملغی کرد، تعداد شرکت‌های واسطه‌ای بسیار بیشتر شده است. شرکت‌های واسطه باید یک شماره از پنتاگون بگیرند که با آن شناسایی می‌شوند ولی تقریباً هیچ نظارتی روی کار آنها انجام نمی‌شود. در حال حاضر صدها شرکت واسطه فعال هستند که بسیاری از آنها از آشپزخانه یا اتاق خواب مدیریت می‌شوند. بررسی هفته‌نامه‌ی بیزنس‌ویک نشان داده است که دست‌کم ۲۴ پیمانکار نظامی دولتی یک محل مسکونی را به عنوان دفتر خود اعلام کرده‌اند و تعدادی از همین واسطه‌ها برنده‌ی مزایده‌های دولتی در مورد تجهیزات حساس نظامی بوده‌اند. بیشتر این شرکت‌ها از یک یا دو نفر تشکیل شده که وب‌سایت‌هایی مانند netcomponents یا brokerforum.com را برای پیدا کردن ارزان‌فروش‌ترین شرکت چینی در شنزن جست‌وجو می‌کنند. قطعاتی که آنها می‌خرند، یا مستقیماً به پنتاگون فروخته می‌شود یا در اختیار شرکت‌هایی مانند BAE قرار می‌گیرد. [b]در یک خیابان ساکت[/b] ماریا حکیم‌الدین شرکت IT Enterprise را همراه با مادرش از داخل خانه‌ای کوچک در کالیفرنیا می‌گرداند. در مقابل این خانه بوته‌های رز کاشته شده‌اند و یک حلقه‌ی بسکتبال روی دیوار آن قرار دارد. حکیم‌الدین که در دهه‌ی چهارم عمرش قرار دارد فاقد تحصیلات دانشگاهی است. او از چهار سال پیش وقتی دوستانش در مورد گسترش بازار تراشه‌های رایانه‌ای نظامی اطلاعاتی را در اختیارش قرار دادند، شروع به خرید و فروش تراشه‌های نظامی کرد. طبق اسناد موجود او از سال ۲۰۰۴ تاکنون با پنتاگون قراردادهایی به ارزش کلی ۲٫۴ میلیون دلار داشته است. ارتش ایالات متحده از او ریزپردازنده‌هایی برای استفاده در رادار کشتی جنگی USS Ronald Reagan و سیستم ضد زیردریایی مورد استفاده در جنگنده‌های هوشمند آمریکایی خریده است. حکیم‌الدین می‌گوید که اطلاعات بسیار کمی در محصولاتی که خرید و فروش می‌کند دارد. او کسب‌وکارش را با ثبت نام آنلاین به عنوان یک تأمین‌کننده‌ی دولتی آغاز کرد. بعد از اینکه درخواستش بدون هیچ‌گونه بررسی توسط وزارت دفاع تأیید شد، به صورت آنلاین گوگل را برای پیدا کردن قطعات مورد نیاز دولت جستجو کرد و ارزان‌ترین سایت‌ها را برای خرید پیدا کرد. او بعد از سفارش دادن قطعات آنها را مستقیماً برای اداره‌های دولتی می‌فرستد. او در چارچوب در خانه‌اش ایستاده و در جواب سؤال ما می‌گوید: «من قبل از اینکه قطعه‌ای را سفارش بدهم اصلاً نمی‌دانم که به چه دردی می‌خورد.» آقای ارنست اولین بار در سال ۲۰۰۷ متوجه شرکت IT Enterprise شد و در موردش نگرانی پیدا کرد. تیم او یک ترانزیستور مشکوک را در جنگنده‌های مدل AV-8B پیدا کرده بود که توسط این شرکت تأمین شده بود. این ترانزیستور که در جریان بررسی دوره‌ای تجهیزات نظامی کشف شد باید در هر اتصال خود دارای سرب می‌بود ولی در عمل کاملاً خالی از سرب بود. ارنست می‌گوید: «همین مشکل کوچک می‌توانست باعث شود که در جریان پرواز، لحیم‌ها جدا شوند و کل سیستم کنترل پرواز از کار بیفتد.» وقتی یکی از اعضای تیم آقای ارنست به شرکت IT Enterprise تلفن زد صدای خنده و بازی چند کودک را در پشت مکالمات می‌شنید. ارنست می‌گوید: «در آن لحظه بود که من فهمیدم مشکل قطعات بدلی از کجا آب می‌خورد.» یک بررسی جداگانه‌ی دیگر هم مشخص کرد که دست‌کم پنج مجموعه‌ی خریداری شده از شرکت IT Enterprise از سال ۲۰۰۴ تاکنون حاوی قطعات تقلبی بوده است. حکیم‌الدین در جریان مصاحبه‌ی خود با بیزنس‌ویک هر گونه خطا و تقصیر را رد کرد و تأمین‌کنندگان خودش را مقصر دانست ولی حاضر نشد نام آنها را فاش کند. در ماه ژانویه وزارت دفاع آمریکا خانم حکیم‌الدین و مادرش را برای سه سال از تأمین قطعات نظامی محروم کرد. همه‌ی اینها باعث کم شدن فعالیت خانواده‌ی حکیم‌الدین نشد. یک ماه بعد از محروم شدن ماریا از تجارت با دولت، شوهرش ماکرام، کد تأمین‌کنندگی خودش را از وزارت دفاع دریافت کرد و برای دریافت این کد هم دقیقاً از همان آدرس قبلی استفاده کرد. شرکت جدید Mil Enterprise نام داشت. البته این بار پنتاگون کمی سریع‌تر عمل کرد و آقای ماکرام را نیز برای سه سال از تأمین قطعات نظامی محروم نمود. افراد آشنا به وضعیت این دو شرکت می‌گویند که سرویس تحقیقات جنایی وزارت دفاع مشغول بررسی وضعیت شرکت IT Enterprise است. مقامات مرکز تأمین قطعات دفاعی در کاموس اوهایو که یکی از بزرگ‌ترین تأمین‌کنندگان قطعات الکترونیکی پنتاگون است در پاسخ کتبی به سؤال ما در مورد تأمین‌کنندگان خانگی نوشته است که هیچ تحقیقی در مورد پس‌زمینه و سابقه‌ی شرکت‌های تأمین‌کننده انجام نمی‌شود چون قانون، کار کردن با فروشندگان خانگی یا استفاده از اینترنت را ممنوع نکرده است. فرمانده‌ی این مرکز خانم پاتریشیا مک‌کویستتون می‌گوید: «البته که ریسک هم وجود دارد؛ تقریباً یک‌چهارم درصد از چیزهایی که ما می‌خریم به نحوی مشکل‌دار هستند.» [b]تغییر قانون[/b] بعد از انتشار گزارش بیزنس‌ویک در مورد نحوه‌ی خرید تراشه در پنتاگون، قوانین جدیدی به تصویب مجلس ایالات متحده رسید. حالا تأمین‌کنندگان باید وقتی برای شرکت در مزایده اعلام آمادگی می‌کنند تضمین کنند که تمام تراشه‌های تأمین شده توسط خودشان از منابع معتبر تهیه می‌شوند و قابلیت ردیابی را دارند. پیش از این چنین اطلاعاتی در مرحله‌ی شرکت در مزایده لازم نبودند و گاهی کاملاً مورد غفلت قرار می‌گرفتند یا به صورت غیرواقعی درج می‌شدند. حتی بعد از اینکه امثال شرکت IT Enterprise پیدا می‌شوند باز هم زمان زیادی طول می‌کشد تا اثرات منفی ایجاد شده توسط آنها پاک شود. مدیر آمادگاه نظامی توبی‌هانا که بزرگ‌ترین مرکز تعمیر و نگهداری قطعات الکترونیکی وزارت دفاع آمریکا است خبر داد که تعدادی از قطعات تقلبی تأمین شده توسط شرکت IT Enterprise در سیستم موقعیت‌یاب جهانی هواپیماهای F-15 مورد استفاده قرار گرفته‌اند. طبق اسناد موجود بعد از گذشت شش ماه هنوز هم پیدا کردن قطعات تقلبی تأمین شده توسط این شرکت ادامه دارد. یکی از مهندسین F-15 که درخواست کرد نامش فاش نشود در ایمیل بیست و چهارم ماه ژوئیه‌ی خود به بیزنس‌ویک نوشته است: «فرض کنید یک قطعه‌ی تقلبی وارد سخت‌افزار شود و در هواپیمایی که قرار است یک عملیات نظامی مهم انجام دهد مورد استفاده قرار بگیرد. شاید این قطعه در شرایط عادی کار کند و هیچ‌کس متوجه آن نشود. اما در ارتفاع بیست‌هزار متری و در دمای منفی پنجاه درجه چطور؟ به طور قطع با نارسایی سخت‌افزاری مواجه خواهیم شد که اصلاً جالب نیست.» ارنست می‌گوید ماجرای حکیم‌الدین نشان می‌دهد که ارتش چقدر بی‌احتیاط بوده است. علاوه بر تحقیقات دادگستری از شرکت BAE، در داخل پنتاگون هم تحقیقات جنایی در جریان است. جان یانگ، معاون رئیس واحد خرید، فناوری و لجستیک وزارت دفاع آمریکا در بیانیه‌ای گفته است: «وزارت دفاع یک تهدید را بسیار جدی می‌گیرد. این تهدید امنیتی نیاز به هوشیاری زیادی دارد ولی ما هر کاری از دستمان برآید را انجام می‌دهیم تا جلوی آن را بگیریم.» به نظر می‌رسد قوانینی که در مورد حمایت از کسب‌وکارهای کوچک و فاقد قدرت مالی وجود دارد باعث شده است که بسیاری از قراردادهای سؤال‌برانگیز توسط پنتاگون منعقد شود. اهدال اقتصادی فدرال پنتاگون را متعهد کرده است که ۲۲ درصد از خریدهای خود را از شرکت‌ها و پیمانکارهای کوچک تهیه کند. منظور از پیمانکارهای کوچک شرکت‌هایی است که با سرمایه‌ی کم و از جمله شرکت‌هایی که توسط زنان، نظامیان بازنشسته، و اقلیت‌های مذهبی مدیریت می‌شوند. ذر آرشیو اسناد پنتاگون شرکت IT Enterprise این چنین معرفی شده است: «یک شرکت آمریکایی-آسیایی». خانم حکیم‌الدین در مورد اصلیت خودش صحبت نمی‌کند ولی تأکید کرده است که متولد ایالات متحده است. دنیل اسپنسر همسرش را به عنوان صاحب قانونی شرکتش، BDS Supply، معرفی کرده است. او می‌گوید که فکر می‌کند اگر مدیر شرکتش یک زن باشد مزایایی شامل حالش خواهد شد. آقای اسپنسر ۵۴ ساله اعتراف می‌کند که شرکتش را از خانه و به همراه همسرش اداره می‌کند. ایشان قطعات را از تأمین‌کنندگان می‌خرند و همیشه پیش از رساندن آنها به پنتاگون خودشان آنها را بررسی می‌کنند. البته او تأکید می‌کند که به جز سابقه‌ای در محصولات رایانه‌ای هیچ تخصصی در زمینه‌ی تشخیص قطعات تقلبی ندارد. پرومود دوبی، که صاحب شرکت Phoenix Systems Engineering است شکایت دارد که پنتاگون همیشه به دنبال ارزان‌قیمت‌ترین محصولات ممکن است. او خرید از چین را همیشه به عنوان آخرین گزینه در نظر می‌گیرد چون کیفیت قطعات سؤال‌برانگیز است. نه او و نه آقای اسپنسر هیچ یک به ناشایستگی در کارهای نظامی خود متهم نشده‌اند. اسناد مربوط به پیمانکاران نظامی در برنامه‌ی تبادل اطلاعات دولت و کسب‌وکارها (GIDEP) نشان می‌دهد که در شش سال گذشته ۱۱۵ مورد کشف قطعات تقلبی وجود داشته است. اما برایان هاگیت، مدیر کیفیت محصول در ناسا، می‌گوید: «همه می‌دانند که این فقط نوک یک کوه یخ است.» طبق گفته‌های آقای هاگیت مهندسین ناسا در هجده ماه گذشته دو بار قطعات تقلبی کشف کرده‌اند. یکی از این دفعات برای سخت‌افزار شاتل‌های فضایی بوده است. هاگیت می‌گوید: «این دستگاه قرار است به فضا فرستاده شود. ممکن بود واقعه‌ی واقعاً بدی پیش بیاید.» هم‌اکنون ناسا که در ساخت و طراحی موشک‌های نظامی هم دخالت دارد، در حال بررسی موضوع است. [b]دنبال کردن ارتباطات[/b] بیزنس‌ویک برای درک بهتر پدیده‌ی قطعات تقلبی، به طور مستقل چهار حادثه‌ای را که در مورد تراشه‌های رایانه‌ای تقلبی توسط شرکت BAE به GIDEP گزارش شده بود بررسی کرده است. تمام سرنخ‌ها در نهایت به چین رسیدند. شش مورد دیگری که به صورت جزئی توسط بیزنس‌ویک بررسی نشده‌اند نیز دقیقاً همین سرنوشت را داشتند. در ماه آوریل سال ۲۰۰۷ شرکت BAE گزارش داد که تراشه‌های درجه‌ی نظامی تقلبی‌ای را دریافت کرده است که قرار بوده ساخته‌ی شرکت Philips Semiconductor باشند. کدی که روی این قطعات درج شده نشان می‌دهد که در سال ۱۹۹۸ ساخته شده‌اند، در حالی که NXP Semiconductors که دو سال پیش از شرکت هلندی Philips مستقل شده می‌گوید: «ما از سال ۱۹۹۷ ساخت قطعات الکترونیکی نظامی را متوقف کرده‌ایم.» BAE این قطعات را از شرکت Port Electronics خریداری کرده است که در نیوهمپشایر قرار دارد و یک توزیع‌کننده محسوب می‌شود. رابرت ونت‌ورت، یکی از معاونین شرکت Port Electronics، در مصاحبه‌ای گفته است که BAE از شرکتش درخواست کرده برای جلوگیری از طراحی مجدد یک سری از تجهیزات نظامی هرطور شده قطعات خاصی را پیدا کند. او می‌گوید: «آنها برای یافتن این قطعات بی‌تاب بودند.» BAE نیز در بیانیه‌ای اعلام کرده است که بلافاصله بعد از کشف قطعات تقلبی در سال ۲۰۰۷ همکاری خود با تمام شرکت‌های دلال تراشه را به طور کامل متوقف کرده است. البته بعد از مدتی و با مطالعه‌ی دقیق، خرید بعضی از قطعات از Port Electronics مجدداً آغاز شده است ولی این قطعات به ادعای BAE قطعاتی هستند که اهمیت حیاتی ندارند. BAE بدون اشاره‌ی مستقیم به حرف‌های آقای ونت‌ورت اعلام کرده است که طراحی محدود سیستم‌های قدیمی کاری بسیار پرهزینه است و گاهی صرفه‌ی اقتصادی دارد که قطعات قدیمی دوباره خریداری شوند. خود شرکت Port Electronics قطعات تقلبی فیلیپس را از یک توزیع‌کننده‌ی دیگر به نام Aapex International در ماساچوست خریداری کرده است. طبق اسناد منتشر شده توسط BAE شرکت Aapex هم قطعات مذکور را از نمایشگاه بین‌المللی الکترونیک هنگ‌کنگ خریداری کرده بوده است. بروشوری که در دفتر این نمایشگاه در آمریکا به ما داده شد اعلام می‌کند که: «این نمایشگاه رابطه‌ی نزدیک و دوستانه‌ای با شرکت Aapex دارد.» جیانگ هونژیان، سخنگوی ۴۳ساله‌ی این نمایشگاه می‌گوید که هیچ‌گاه قطعات رد و بدل شده بررسی نمی‌شوند و به ندرت اطلاعاتی در مورد شرکت‌های تأمین‌کننده‌ی قطعات در آرشیوها وجود دارد. او می‌گوید: «کار ما تجارت است. ما از یک دست می‌خریم و از دست دیگر می‌فروشیم. ما به هیچ‌وجه توانایی تحقیق، تولید، یا تغییر تراشه‌ها را نداریم.» [b]هشدارهای مربوط به تأمین‌کنندگان[/b] صاحب شرکت Aapex، خانم ماری گاتیه، می‌گوید که شرکتش فقط یک‌بار از نمایشگاه فناوری هنگ‌کنگ ریزپردازنده خریداری کرده است. او ادعا می‌کند که از بروشوری که در آن از روابط تجاری خوب و دائمی نمایشگاه هنگ‌کنگ با شرکتش صحبت می‌شود هیچ اطلاعی ندارد. او می‌گوید که در بین سال‌های ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۷ حدود دو میلیون دلار به شرکت Port Electronics ریزپردازنده فروخته است و ۹۹ درصد از این ریزپردازنده‌ها به مقصد شرکت BAE فرستاده شده‌اند. به گفته‌ی وی مهندسین شرکت BAE بارها و بارها برای درخواست ریزپردازنده‌های قدیمی و کمیاب با این شرکت تماس گرفته بوده‌اند. طبق اظهارات خانم گاتیه در این مکالمه‌ها بارها به مهندسین شرکت BAE گفته شده بود که تراشه‌ها از جین خریداری خواهند شد: «ما بارها به آنها اخطار داده بودیم که ریسک خرید این ریزپردازنده‌ها بالا است. اما آنها از ما خواهش می‌کردند که تراشه‌ها را تهیه کنیم چون به آنها نیاز مبرم دارند.» ایمیل‌های رد و بدل شده میان این سه شرکت که در اختیار بیزنس‌ویک قرار گرفته است نشان می‌دهند که شرکت Aapex واقعاً در مورد قطعات جینی به BAE و Port اخطار داده بوده است. گاتیه می‌گوید که BAE و Port دیگر از شرکتش خرید نمی‌کنند: «آنها ما را تنها گذاشتند. آنها نمی‌خواهند مسؤولیت قبول کنند و به همین دلیل انگشت اتهام را به سمت ما گرفته‌اند.» شرکت BAE به درخواست ما برای اظهارنظر در مورد ایمیل‌های ارائه شده توسط شرکت Aapex یا تقش خودش پاسخی نداد. طبق اسناد BAE، نمایشگاه هنگ‌کنگ تراشه‌های تقلبی فیلیپس را از بازار محصولات الکترونیکی Guiyu در چین خریداری کرده است. در گزارش این شرکت نام هیچ شرکتی به عنوان تأمین‌کننده‌ی اصلی تراشه‌ها ذکر نشده است. یکی از فعالان مرکز الکترونیک جین‌لانگ در Guiyu به نام لو ویلانگ می‌گوید که به سادگی می‌تواند تراشه‌های نظامی‌ای که BAE خریده است را باز هم تهیه کند. او در وسط صحبت‌هایش سراغ رایانه‌ی کوچکی که در انتهای مغازه‌ی شلوغ و خاک‌گرفته‌اش قرار دارد می‌رود و شماره‌ی قطعات مورد نظر را در گوگل جستجو می‌کند تا ببیند که این قطعات را از چه مدارهایی می‌توان استخراج کرد. او سپس به سمت ما باز می‌گردد و با اطمینان می‌گوید که چند تا از قطعه‌ها را در خانه‌ی خودش دارد. به نظر می‌رسد که بعضی از سازندگان قطعات الکترونیکی چینی در آمریکا شرکت‌هایی افتتاح کرده‌اند و به این ترتیب محصولات خود را به شرکت‌های آمریکایی طرف قرارداد صنایع دفاعی آمریکا می‌فروشند. از ظواهر امر چنین برمی‌آید که شرکت کالیفرنیایی JFBK یکی از همین شرکت‌ها باشد. طبق اسناد منتشر شده در ماه ژوئن سال گذشته این شرکت قطعاتی را در اختیار شرکت نیویورکی North Shore Components قرار داده است. این تراشه‌ها که در سیستم پایش جنگنده‌های FA-18 و E-2C Hawkeye مورد استفاده قرار می‌گیرند، طبق اسناد رسمی باید توسط شرکت نشنال سمیکانداکتور در کالیفرنیا ساخته شده باشند ولی طبق گزارش شرکت نورث شور به GIDEP، در حقیقت نسخه‌های تقلبی با کیفیت تجاری (نه نظامی) هستند. نایب رئیس شرکت نورث‌شور در یک کنفرانس مطبوعاتی اعلام کرده که شرکتش JFBK را از طریق سایت خرید و فروش تراشه‌ی نت‌کامپوننتس پیدا کرده بوده است. دفتر شرکت JFBK در یک مرکز تجاری بسیار کوچک قرار دارد و در واقع یک اتاق کوچک است که دفتر دو شرکت دیگر به نام‌های MeiXin Technologies و New World Tech هم محسوب می‌شود. هر دو شرکت مانند JFBK دلال تراشه‌های رایانه‌ای هستند. در وب‌سایت شرکت JFBK کادر کارمندان این‌چنین توصیف شده است: «کادر کارمندان مطلع و دوستانه‌ای که سال‌ها تجربه‌ی کار گروهی و ارائه‌ی خدمات پشتیبانی دارند.» در بعد از ظهر یکی از روزهای ماه ژوئیه که ما به دفتر این سه شرکت سر زدیم چهار زن و یک مرد بسیار جوان به عنوان نمایندگان این سه شرکت در محل حاضر بودند. هر کارمند پشت یک میز نشسته بود و به تماس‌های مربوط به شرکت مربوط به خودش پاسخ می‌داد. وقتی در مورد تراشه‌ها سؤال کردیم خانم جوانی که حاضر نشد نامش را اعلام کند گفت که اجازه ندارند در مورد کارشان صحبت کنند. طبق اطلاعات دفتر ثبت اسناد مربوط به شرکت‌های تجاری کالیفرنیا، شرکت‌های JFBK و New World Tech از سال ۲۰۰۰ منحل شده بوده‌اند. شرکت MeiXin Technology هنوز هم رسماً مشغول به کار است. اسناد عمومی، خانمی به نام جیان‌جو چو را نماینده‌ی شرکت JFBK نشان می‌دهد. وقتی توانستیم از طریق تلفن، خانم چو را که در فلوریدا مشغول گذراندن تعطیلات بود پیدا کنیم، متوجه شدیم که او هیچ اطلاعاتی در مورد ریزپردازنده‌ها ندارد. او گفت: «من هیچ دانشی در مورد قطعات الکترونیکی ندارم. همه چیز بر اساس اطلاعاتی است که تأمین‌کنندگان در اختیار ما قرار می‌دهند.» طبق گفته‌های خانم چو شرکت‌های JFBK و MeiXin متعلق به یک زن و شوهر از جین و شرکت New World Tech متعلق به یک مرد از تایوان است. یک شرکت به نام Tongda MeiXin Electronics در طبقه‌ی پانزدهم یک برج در شنژن چین فعالیت می‌کند. در زیر تابلوی این شرکت نوشته‌ی کوچکی به زبان چینی قرار دارد که روی آن کلمات «دفتر چین شرکت JFBK» حک شده است. وقتی از وانگ تونگ، مدیر عامل شرکت MeiXin در مورد ارتباط شرکتش با JFBK سؤال شد، او پاسخ داد که «ما تأمین‌کننده‌ی آنها هستیم.» او احتمال می‌دهد که شرکت JFBK از تقلبی بودن قطعات فروخته شده به نورث‌شور ناراحت باشد چون نه MeiXin و نه JFBK هیچ‌کدام فناوری این ریزپردازنده‌ها را درک نمی‌کنند. تونگ می‌گوید: «ما و آنها فقط واسطه هستیم و هیچ دانشی در مورد فناوری آنها نداریم.» وین چائو، دبیر کل اتحادیه‌ی خرید و فروش قطعات الکترونیکی در شنژن چین تصدیق می‌کند که تقلب در چین وجود دارد. او می‌گوید: «این کار بسیار فراگیر است و ما به آن اعتراف می‌کنیم.» وقتی از او پرسیدیم که جرا دولتمردان چینی در این زمینه کاری نمی‌کنند، آقای چائو پاسخ داد: «همه می‌خواهند چین را مقصر بدانند؛ ولی مشکل می‌توان قطعه‌ی تقلبی را از قطعه‌ی اصلی تشخیص داد.» سازندگان آمریکایی ریزپردازنده می‌گویند که وظیفه‌ی آنها نظارت بر بازارهای بی‌نظم بین‌المللی نیست؛ اگرچه تعدادی از آنها دست کم مشغول بررسی ابعاد این مسأله هستند. جان سالیوان، نایب رئیس واحد امنیت جهانی در شرکت Texas Instruments به چین سفر کرد تا بازارهای قطعات الکترونیکی دست دوم این کشور را ببیند و از دستگاه‌های جعل تراشه عکس‌برداری کند. طبق اسناد GIDEP مقامات گمرکی در مرزهای آمریکا در سه سال گذشته هشت محموله از چیپ‌های تقلبی که قرار بوده چیپ‌های نظامی ساخته شده توسط Texas Instruments باشند را توقیف کرده است. سالموان می‌گوید که نمایندگان پنتاگون با شرکت متبوعش و شرکت‌های دیگر سازنده‌ی تراشه ملاقات داشته‌اند: «آنها این مسأله را نه فقط یک مسأله‌ی اقتصادی بلکه یک تهدید ملی می‌بینند.» شرکت‌های بزرگ سازنده‌ی تراشه، پنتاگون را به دلیل سیاست خرید از شرکت‌های واسطه‌ی کوچک عامل اشاعه‌ی تقلب می‌دانند. چاک مالوی، سخنگوی اینتل می‌گوید: «الان ده سال است که ما داریم از مقامات پنتاگون درخواست می‌کنیم که فقط از خود ما یا از نمایندگان ما خرید کنند. پنتاگون سیاست خرید به ارزان‌ترین قیمت را ادامه می‌دهد و چندان پیگیر کیفیت نیست.» خانم جیانگ هم عقیده دارد که اگر ارتش آمریکا به دنبال کیفیت تضمین شده است باید مستقیماً از خود سازندگان خرید کند. او می‌گوید: «چرا برای خرید به چین می‌آیند؟ آنها می‌دانند که در اینجا قطعات ارزان است. اما علت این ارزانی چیست؟ پایین بودن کیفیت.»
  23. درباره‌ی «پیش‌بینی» عجیب بایدن: به نظرم لازم نیست بیش از حد جدی بگیریمش (البته نیروهای نظامی باید همیشه هشیار باشند). اگر ماجرای پیش‌بینی برنارد لویس در سال ۱۳۸۵ رو یادتون باشه دلیل این حرفم را متوجه می‌شوید: ماجرا از این قرار بود که ایران قرار بود تا پایان مرداد پاسخ بسته‌ی پیشنهادی غرب را بدهد. در آن سال، ۳۱ مرداد مصادف بوده با ۲۲ آگوست و ۲۷ رجب، عید مبعث. این آقای [url=http://en.wikipedia.org/wiki/Bernard_Lewis]برنارد لویس[/url] یک استاد دانشگاه و محقق و «اسلام‌شناس» بسیار معروف و شناخته شده‌ای است (گویا یهودیه) و خیلی «محترم» و مورد مشورت کاخ سفید و .... این آقای مثلاً بااعتبار، آمده بود مقاله‌ای در وال‌استریت‌ژورنال نوشته بود با عنوان August 22: Does Iran have something in store? و تویش نوشته بود که چه معنی داره اینها تاریخ پاسخ دادن رو گذاشتن روز عید مبعث؟ و به این نتیجه رسیده بود که ممکنه ایران در آن تاریخ به اسرائیل حمله‌ی هسته‌ای نهایی رو بکنه! این اظهار نظر به قدری عجیب بود که آقای عبدالله شهبازی خودمون یک یادداشت هشدارآمیز نوشته بود که وقتی همچین آدم معتبری میاد اعتبار خودش رو به خطر می‌اندازه و چنین حرف مسخره‌ای رو می‌زنه باید ترسید از این که پشت پرده چه خبره و می‌خوان چه کار کنند و .... در نهایت هم هیچ اتفاقی نیفتاد و انگار نه انگار کسی چیزی گفته! این حرف بایدن هم ممکنه از اون حرف‌ها باشه که فقط مصرف انتخاباتی داشته. حتماً در جریان هستین که در انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا هر اتفاق عجیب و غریبی ممکنه برای رأی آوردن کاندیداها بیفته. این هم یکیش. شش ماه دیگه از آقای بایدن بپرسید می‌گه چی؟ من؟ و این که اشتباه برداشت شده و منظورم این نبوده و .... همون‌طور که اوباما هم پس از این که در سخنرانی آیپک آن حرف بی‌سابقه را گفت که بیت‌المقدس باید پایتخت انحصاری اسرائیل باشه، بعداً یک توضیح کوچولو هم داد که منظورم دقیقاً این نبود و .... بنابراین من فکر نمی‌کنم بایدن منظوری غیر از تشبیه اوباما به کِنِدی داشته تا محبوب‌ترش کنه. من شخصاً فکر می‌کنم یکی از راهبردهای اصلی آمریکا اینه که ما رو در حالت ترس و احساس تهدید دائمی نگه داره تا زیر هزینه‌های نظامی خودمون له بشیم، سرمایه‌ها از ایران فرار کنند و مردم ایران زیر فشار روانی کم بیاورند و امیدشان را به آینده از دست بدهند و به نظام فشار بیاورند که مواضعش را عوض کند. اولویت اول ما فعلاً رشد اقتصادی است. مثل چین که قدرت‌نمایی‌اش را گذاشته وقتی اقتصادش به اندازه‌ی کافی (در حد آمریکا) بزرگ شد. و در نهایت و ضمن اتخاذ همه‌ی تدابیر، نباید فراموش کنیم که «و إن یمسسک الله بضُرٍّ فلا کاشفَ له الّا هو و إن یمسسک بخیرٍ فهو علی کلّ شیءٍ قدیر» و «فالله خیرٌ حافظاُ و هو ارحم الراحمین»
  24. پیوند اصلی: [url=http://www.washingtoninstitute.org/templateC04.php?CID=298]Iran's Asymmetric Naval Warfare[/url] [quote]به نظرتون یک موسسه غربی بنام موسسه سیاست خاور نزدیک واشنگتن چرا اینقدر سرصیر و حوصله نشستن آمار و اطلاعات غیرمحرمانه را آماده انتشار کردن[/quote] این‌ها معمولاً برای آشنایی سیاست‌سازان و محققان غربی است که بتوانند با خواندن این گزارش‌ها اطلاعات مفید کسب کنند و تصمیم‌های بهتری بگیرند یا سیاست‌های مناسب پیشنهاد کنند. ما هم از این جور مؤسسات داریم (یک چیزی شبیه اتاق فکر) هر چند باید بیشتر شود!